سیستمهای رانندگی نیمهخودران با سرعت زیادی تقریبا به تمام بخشهای بازار خودرو وارد میشوند. کادیلاکمیخواهد یکی از رهبران این فناوری باقی بماند و برنامههای جسورانهای برای استفاده از سوپرکروز (Super Cruise) دارد.
تنها مدل کادیلاک که هماکنون از سیستم نیمهخودران سوپرکروز بهره میبرد، CT6 است. بااینحال خودروساز آمریکایی اعلام کرد تا پایان سال ۲۰۲۰، تمام مدلهای کادیلاک به سیستم سوپرکروز مجهز خواهند شد. بهمنظور انجام این کار، مجموعهای از مدلهای جدید و بهروزرسانیشدهی خودروهای کادیلاک تا دو سال آینده وارد بازار میشوند. اولین مدل با قابلیت بهرهگیری از سیستم سوپرکروز، کراساور XT6 مدل ۲۰۲۰ است که برای اولینبار درنمایشگاه خودروِ دیترویت ۲۰۱۹ رونمایی شد.
در ۲ سال آینده کادیلاک نسل جدید اسکالید، سدان CT4 ،XT5 و سدان CT5 را عرضه میکند که بهجای مدلهای فعلی ATS و CTS قرار میگیرند. تنها مدل در خطتولید کادیلاک که در سالهای گذشته با سیستم نیمهخودران سوپرکروز عرضه شد، کراساور کامپکت XT4 بود که در سال ۲۰۱۸ معرفی شده است.
سوپرکروز یکی از فناوریهای رانندگی مستقل و خودران است که هماکنون دردسترس خریداران آمریکایی قرار دارد. این سیستم از ترکیب لیدار، GPS بسیار دقیق، سیستم تشخیص توجه راننده و مجموعهای از دوربین و حسگرها برای ساخت نقشهی مجازی از اطراف خودرو بهره میبرد. این خودروساز بهخوبی از سیستم رانندگی خودران متعلق به جنرال موتورز برای ارتقای محصولات خود استفاده کرده است و برای بهبود مداوم آنها تلاش زیادی میکند.
سوپرکروز کادیلاک برندهی جایزهی فناوری سال ۲۰۱۹ اتوبلاگ شد. این سیستمِ مجهز به سطح ۲ از فناوری خودرو خودران طبق استاندارد SAE، امکان کنترل بدون دست راننده در بزرگراه و کاهش خستگی و بهبود ایمنی را فراهم میکند. علاوهبراین، سوپرکروز از بستههای ایمنی بهره میبرد که راننده را به حفظ هوشیاری مجبور میکند و سطح پاسخگویی را که در سایر سیستمهای سطح ۲ یافت نمیشود، برای مشتریان ارائه میدهد. کادیلاک توانست در رقابت با فناوری VC Turbo اینفینیتی و سیستم EQ Boost مرسدس بنز، برندهی جایزهی فناوری اتوبلاگ شود.
مقالههای مرتبط:
جنرال موتورز بیش از ۲۰۰ هزار کیلومتر از بزرگراههای سراسر کشور آمریکا را نقشهبرداری کرد؛ بنابراین، سیستم نیمهخودران سوپرکروز همیشه میداند کجا قرار دارد. دوربینی در غربیلک فرمان چشم راننده را بهصورت مداوم بررسی میکند تا مطمئن شود درحالتماشای جاده است. اگر راننده چشمهای خود را بیشازحد به خارج از جاده متمرکز کند، سیستم او را مجبور میکند که دوباره روی رانندگی تمرکز کند.
سوپرکروز با وجود مزایای گفتهشده، محدودیتهایی نیز دارد. بهعنوان مثال، این سیستم بهطور خودکار مسیر حرکت را تغییر نخواهد داد. بااینحال، این سیستم یکی از دقیقترین فناوریهای نیمهخودران بهشمار میرود که تاکنون آزمایش شده است. سیستم سوپرکروز بهآسانی شبیه سایر سیستمهای کروزکنترل انطباقی کار میکند. شاخصهای داشبورد و نور روی فرمان نشان میدهند چه زمانی سیستم میتواند کار کند.
در تمام دنیا، از صنعت تاکسیهای آنلاین استقبال شده و روزبهروز تعداد استارتاپهای این حوزه بیشتروبیشتر میشود. این روزها، اکثر مردم از تلفنهای هوشمند استفاده میکنند و ترجیح میدهند بهجای اینکه گوشهی خیابان منتظر تاکسی باشند، فقط با بازکردن اپلیکیشن مدنظر و چند کلیک ساده، تاکسی آنلاین رزرو کنند. رزرو تاکسیهای آنلاین نهتنها آسان و سریع شده؛ بلکه هزینهی آن نیز درمقایسهبا گذشته کاهش یافته است و اغلب مردم استفاده از آنها را به تاکسیهای معمولی ترجیح میدهند.
میتوان گفت تاکسیهای آنلاین مشکل رفتوآمد در شهرهای شلوغی را حل کردهاند که امکان استفاده از خودروِ شخصی در آنها وجود ندارد. اوبر بهعنوان استارتاپ پیشگام این صنعت شناخته میشود. همچنین، اوبر اولین استارتاپی است که تحول بزرگی در صنعت تاکسیرانی ایجاد کرده است؛ اما به این معنا نیست که در بازار رقابت تنها است. روزبهروز به تعداد استارتاپهای فعال و ارائهدهندهی خدمات جدید در این حوزه افزوده میشود. در ادامهی این مقالهی زومیت، تعدادی از استارتاپهای تاکسیرانی بزرگ و برتر جهان را معرفی میکنیم.
۱. استارتاپ Uber
داستان اوبر در سال ۲۰۰۸ در یکی از شبهای زمستانی در شهر پاریس آغاز شد. زمانی که دو دوست به نامهایتراویس کالانیک و گرت کمپ برای شرکت در کنگرهی سالانهی فناوری به این شهر سفر کرده بودند، برای حضور در محل کنگره نتوانستند تاکسی خالی پیدا کنند و ایدهی سفارش تاکسی ازطریق اپلیکیشن در ذهنشان شکل گرفت. کمپ بعد از بازگشت از کنفرانس و رسیدن به سانفرانسیسکو، روی این ایده کار کرد و دامنهی UberCab.com را خرید.
کمپ برنامهنویس و همبنیانگذار شرکت StumbleUpon بود و کالانیک نیز بهتازگی استارتاپ خود بهنام Red Swoosh را به مبلغ نوزده میلیون دلار فروخته بود. کمپ در تابستان ۲۰۰۹، کالانیک را برای پیوستن به این پروژه ترغیب کرد. در اوایل سال ۲۰۱۰، نمونهی اولیهی آن فقط با سه تاکسی در شهر نیویورک آغاز بهکار کرد. ازآنجاکه اوبر رقیب نداشت، با سرعت بسیاری رشد کرد و روزبهروز به تعداد مشتریان و رانندگانش افزوده میشد.
اوبر اپلیکیشن هوشمندی است که مسافران را بهطور خودکار به نزدیکترین راننده مرتبط و موقعیت مسافر را برای راننده ارسال میکند. سپس راننده با قبول سرویس، مسافر را در نقطهای که ایستاده سوار میکند و به مقصد مدنظر میرساند.
با وجود استقبال از این ایده، اوبر بعد از مدتی اولین مشکل جدیاش را با شکایت سازمان حملونقل شهری سانفرانسیسکو تجربه کرد. یکی از مشکلات اصلی استفاده از لغت Cab در نام استارتاپ بود. اوبر بهسرعت به این موضوع رسیدگی کرد و نام خود را از اوبرکب به اوبر تغییر داد و دامنهی Uber.com را از گروه موسیقی جهانی خرید.
اوبر بعد از دریافت سرمایههای متعدد، کار خود را گسترش داد و فعالیتهایش را در شهرهای مختلف ازجمله پاریس آغاز کرد. کالانیک در سری دوم سرمایهگذاری، ۳۷ میلیون دلار از سرمایهگذاران مختلفی ازجمله جف بزوس دریافت کرد و سرویس اوبرایکس (UberX)، یعنی استفاده از خودروهای هیبریدی را بهمنظور کاهش هزینهی سفر، جایگزین تاکسیهای مشکی کرد. اوبر همچنین سرویس جدیدی بهنام اوبرپول (UberPOOL) را راهاندازی کرد که سرویسی کارپولینگ است؛ یعنی مسافران هممسیر میتوانند از یک تاکسی برای رسیدن به مقصد استفاده کنند؛ درحالیکه هزینهی کمتری میپردازند.
دارا خسروشاهی، مدیرعامل فعلی استارتاپ اوبر
مقالات مرتبط:
اوبر روزبهروز فعالیت خود را در شهرهای مختلف گسترش میداد؛ اما در مسائل مدیریتی، چندان موفق نبود و بعد از شکایتهای متعدد کارمندان از سوءاستفاده و تبعیض نژادی در محیط کار، کالانیک از سِمَت مدیرعاملی این شرکت کنارهگیری کرد و دارا خسروشاهی در سال ۲۰۱۷ بهعنوان مدیرعامل اوبر انتخاب شد.
دارا خسروشاهی، مدیرعامل ایرانیآمریکایی اوبر، در نُه سالگی همراهبا خانواده به آمریکا سفر کرد و پیش از استخدام در شرکت اوبر، مدیرعامل سابق اکسپدیا بود. او از کارنامهی کاری درخشانی برخوردار است و قصد دارد با رفع مشکلاتمدیریت داخلی اوبر، نامش را در صنعت حملونقل ماندگار کند.
فعالیتهای اوبر فقط به سفارش آنلاین تاکسی محدود نمیشود. برای مثال، سرویس UberEATS در حوزهی حمل غذا خدمات ارائه میدهد. فعالیت خودروهای خودران این شرکت بعد از تصادف یکی از ماشینها با عابر پیاده برای مدتی متوقف شده بود؛ اما توسعهی آنها باردیگر آغاز شده و اوبر قصد دارد با ارائهی خودروهای خودران و تاکسیهای پرنده، آیندهی حملونقل را بهکلی تغییر دهد.
۲. استارتاپ Lyft
لیفت در سال ۲۰۱۲، بهعنوان یکی از سرویسهای زیمراید (Zimride) راهاندازی شد. گفتنی است در سال ۲۰۰۷،لوگان گرین و جان زیمر زیمراید را بنیانگذاری کرده بودند. ماجرای راهاندازی این استارتاپ از آشنایی دو بنیانگذار آن در فیسبوک و ازطریق دوستی مشترک آغاز شد. گرین در پروفایل یکی از دوستان خود نوشته بود مشغول راهاندازی وبسایتی به نام Zimride است. او بعد از سفر به زیمباوه، متوجه شده بود مردم هممقصد، از یک تاکسی مشترک استفاده میکنند. زیمر این پست را در پروفایل دوستش دید و از او پرسید گرین را چقدر میشناسد و چرا نام Zimride را انتخاب کرده است. آنها بعد از مدتی یکدیگر را ملاقات کردند و همکاری میان آنها شکل گرفت.
مقالهی مرتبط:
زیم راید سرویس اشتراک تاکسی برای سفرهای طولانیمدت و معمولا بینشهری بود که ازطریق اپلیکیشن اتصال فیسبوک، بین رانندهها و مسافران ارتباط برقرار میکرد. بعد از مدتی، زیمراید بهعنوان بزرگترین برنامهی اشتراک خودرو در آمریکا شناخته شد. شرکت تصمیم گرفت در سال ۲۰۱۳ نامش را به طور رسمی به Lyft تغییر دهد تا یادآور نامی باشد که مسافران میتوانند هرروز از خدمات آن استفاده کنند؛ نه اینکه نهایتا دو یا سه بار در سال و برای سفرهای طولانیمدت سراغ آن بروند.
لوگان گرین و جان زیمر بنیانگذاران استارتاپ لیفت
نحوهی کار لیفت، مانند زیمراید بود؛ با این تفاوت که بهمنظور سفرهای کوتاهتر و درونشهری طراحی شده بود. لیفت بین رانندگان و مسافران ارتباط برقرار میکند و بعد از هر سفر، هم راننده و هم مسافر از یک تا پنج به یکدیگر نمره میدهند و سابقهی آنها ثبت میشوند. مسافران باید اطلاعات حساب پرداختیشان را در حساب کاربری ثبت کنند تا بعد از هر سفر، هزینهی آن مستقیما کسر شود. لیفت نیز ۲۰ درصد هزینه را از رانندگانی بهعنوان حق کمیسیون کسر میکند که تا پیش از سال ۲۰۱۶ در این شرکت ثبتنام کردهاند. همچنین، این استارتاپ از رانندگانی که بعد از سال ۲۰۱۶ ثبتنام کردهاند، ۲۵ درصد حق کمیسیون میگیرد.
عملکرد لیفت بسیار شبیه به اوبر است و مسافران میتوانند موقعیت رانندهها را ازطریق اپلیکیشن روی نقشه بهصورت زنده مشاهده کنند. لیفت سرویس لیفتپلاس (Lyft Plus) را برای زمانی تعریف کرده که ۶ مسافر قصد جابهجایی داشته باشند. از دیگر سرویسهای این استارتاپ لیفتلاین (Lyft Line) است که برای بهاشتراکگذاشتن تاکسی با مسافران هممسیر ایجاد شده است. تاکنون، این شرکت از سرمایهگذاران بزرگی ازجمله شرکت علیبابا سرمایه دریافت کرده است. خدمات لیفت عبارتاند از:
- Share Ride: این سرویس ارزانترین گزینه و برای مسافرانی مناسب است که قصد دارند با سایر رانندگان تا مقصد مدنظر همسفر شوند. این سرویس در تمام شهرها دردسترس نیست.
- Lyft: سرویس پایه و پرطرفدار این شرکت است که مسافران را به نزدیکترین راننده متصل میکند.
- Lyft XL: این سرویس امکان سفر با خودروهایی را فراهم میکنند که حداقل برای ۶ مسافر مناسب است.
- Lux: وسایل نقلیهی لاکچری با چهار صندلی را برای مسافران پیدا میکند.
- Lux Black: این سرویس وسایل نقلیهی مشکی و لاکچری را پیدا میکند که حداقل چهار صندلی داشته باشد.
- Lux Black XL: برای مسافرانی است که درخواست خودروِ مشکی لاکچری با ۶ صندلی داشته باشند؛ مانند خودروهای شاسیبلندی که رانندهی آنها امتیاز زیادی دارد.
شرکت لیفت اعلام کرده با شرکت پروندههای سلامتی Allscripts همکاری خواهد کرد. این دو شرکت قصد دارند پلتفرمی ارائه دهند که به مراکز درمانی اجازه میدهد خدمات لازم برای حمل بیمارانی را فراهم کنند که امکانات حملونقل ندارند. این خدمات دراختیار ۲۵۰۰ باب بیمارستان و ۱۸۰ هزار نفر پزشک و ۷ میلیون نفر بیمار قرار خواهد گرفت.
۳. استارتاپ Didi Chuxing
دیدی چاکسینگ (Didi Chuxing) استارتاپی چینی است که در سال ۲۰۱۲، چنگ وی آن را با الهام از اوبر راهاندازی کرد. این استارتاپ امکانات مختلفی ازجمله رزرو تاکسی، رزرو خودروِ شخصی، سرویس حملونقل کارمندان شرکتها، اشتراک خودرو با سایر مسافران هممسیر، اشتراک دوچرخه و تحویل غذا را ازطریق اپلیکیشن هوشمند خود به کاربران چینی ارائه میدهد.
چنگ وی پیش از راهاندازی این استارتاپ، هشت سال در شرکت علیبابا کار کرده بوده و بعد از اینکه متوجه شد گرفتن تاکسی در ساعات شلوغی چقدر مشکل است، علیبابا را ترک کرد تا شرکت خودش را راهاندازی کند. او خودش چندین پرواز را به این دلیل ازدست داد که نتوانست تاکسی پیدا کند و بهموقع به فرودگاه برسد. وی میدانست این مشکل بسیاری از شهروندان چینی است؛ درنتیجه، استارتاپ Didi Dache را راهاندازی کرد تا مصرفکنندگان با استفاده از اپلیکیشن بهسرعت تاکسی درخواست کنند.
این اپلیکیشن بهمرور زمان توسعه پیدا کرد؛ تاجاییکه امکان رزرو تاکسی برای روز آینده را نیز برای کاربران فراهم کرد. شرکت تنسنت (Tencent) یکی از حامیان بزرگ این استارتاپ بود که سرمایهی زیادی دراختیار آن قرار داد. در سال ۲۰۱۵، دو استارتاپ Didi Dache با نام Didi Kuaidi ادغام شدند. گفتنی است تنسنت از Didi Dache و علیبابا از Kuaidi Dache پشتیبانی میکردند. بااینحال، بعد از درگیریهای مالی، قرار شد هرکدام تیم مدیریتی جدا داشته باشند و در همان سال، نام شرکت به Didi Chuxing تغییر پیدا کرد.
این استارتاپ یکی از اپلیکیشنهای اصلی تاکسی آنلاین در چین است که بیش از ۵۵۰ میلیون کاربر در بیش از ۴۰۰ شهر دارد.
۴. استارتاپ Ola Cabs
استارتاپ اولا کَبز (Ola Cabs) یکی از اپلیکیشنهای بزرگ رزرو تاکسی در هند است. در سال ۲۰۱۰، هاگش آگاروال و آنکیت بهاتی این استارتاپ را در بنگلور بنیان نهادند. اولا کَبز خدمات متنوعی از تاکسیهای اقتصادی و مقرونبهصرفه گرفته تا خدمات پیشرفته و اشرافی را به کاربران خود ارائه میدهد. کاربران هزینهی این خدمات را با هر دو روش پول نقد و غیرنقد (با استفاده از پول اولا) پرداخت میکنند.
اولا یکی از ارائهدهندههای بزرگ خدمات رزرو اشتراک تاکسی است که با اوبر در هند رقابت میکند. مسافران با استفاده از سرویس اولا میتوانند در طول مسیر، از وایفای رایگان استفاده کنند. کرایهی دوچرخه و موتورسیکلت از دیگر خدمات این استارتاپ است.
اولا در بیش از ۱۱۰ شهر در هند فعالیت میکند و حدود ۱۲۵ میلیون کاربر دارد. این استارتاپ قصد دارد خدماتش را در برخی از شهرهای استرالیا ازجمله سیدنی و ملبورن و پرت گسترش دهد.
این استارتاپ کسبوکارهایی مانند Foodpanda هند (خرید و تحویل غذا) و Ridlr (خرید بلیت و مسافرت) را بهمنظور گسترش فعالیتهای خود خرید و ۱۰۰ میلیون دلار روی استارتاپ اجارهی اسکوتر ووگو (Vogo) سرمایهگذاری کرده است.
۵. استارتاپ Grab
گِرَب (Grab) یکی از استارتاپهای تاکسیرانی بزرگ جنوبشرقی است. در سال ۲۰۱۲، فارغالتحصیلان دانشکدهی کسبوکار هاروارد، یعنی آنتونی تان و تان هویلینگ، Grab را در مالزی بنیانگذاری کردند. این استارتاپ حدود ۶۸۰ میلیون دلار سرمایه در پنج دوره سرمایهگذاری از شرکتهایی مانند سافتبانک (Softbank) دریافت کرده است.
آنتونی ایدهی راهاندازی استارتاپی مانند اوبر را زمانی در سر داشت که هنوز دانشجوی هاروارد بود. ایدهی راهاندازی استارتاپ تاکسیرانی زمانی در ذهن او شکل گرفت که یکی از دوستانش از تجربهی بسیار بد خود در گرفتن تاکسی در این کشور پیش او شکایت کرد. او میترسید تاکسی نتواند مسیر مدنظر را پیدا کند یا پول اضافی از او بگیرد.
آنتونی ایدهی خود را بهمنظور حل این مشکل در رقابتهای کسبوکار دانشگاه هاروارد مطرح و مقام دوم را کسب کرد. بعد از این ماجرا، از کسبوکار خانوادگی استعفا داد تا شرکت خود را راهاندازی کند. آنتونی جوانترین برادر از بین سه برادری است که شرکت تانچونگ موتورز (Tan Chong Motors)، توزیعکنندهی مجاز خودروهای نیساندر مالزی را اداره میکنند.
این استارتاپ نیز مانند استارتاپ Ola امکان رزرو همه مدل تاکسی از خودروهای گرانقیمت گرفته تا موتورسیکلت را برای کاربران مهیا میکند. در سال ۲۰۱۳، Grab Taxi فعالیتهای خود را در سایر کشورها مانند فیلیپین سنگاپور و تایلند گسترش داده است.
آنتونی تان و تان هویلینگ، بنیانگذاران استارتاپ Grab
در سال ۲۰۱۶، این استارتاپ نامش را به Grab تغییر داد تا تمام خدمات خود ازجمله GrabCar (کرایهی خودروهای شخصی) و GrabBike (تاکسی موتورسیکلتی) و GrabExpress (تحویل بستههای پستی) را زیر یک سقف جمع کند. این استارتاپ همچنین اپلیکیشنی بهنام GrabChat دارد که امکان گفتوگو میان راننده و مسافر را فراهم میکند. GrabShare نام یکی دیگر از خدماتی است که در سال ۲۰۱۶، این استارتاپ معرفی کرده و کاربران هممسیر میتوانند از آن استفاده کنند.
Grab اعلام کرد تا سال ۲۰۱۷ بیش از یک میلیارد سفر را سازماندهی کرده، اپلیکیشن آن بیش از ۶۸ میلیون بار دانلود شده، دو میلیون نفر راننده و روزانه ۳.۵ میلیون سفر دارد. مسافران Grab میتوانند هزینهی خدمات را با پول نقد یا کارت اعتباری یا اعتبار مخصوص این اپلیکیشن پرداخت کنند.
۶. استارتاپ Gett
دو کارآفرین با نامهای دِیو وایسر و روی مور استارتاپ گِت (Gett) را تأسیس کردند. این استارتاپ کارش را با نام GetTaxi آغاز کرده بود و دفتر اصلی آن در لندن است. ایدهی اولیهی راهاندازی این استارتاپ در سال ۲۰۰۹ و زمانی به فکر وایسر رسید که بیش از ۳۰ دقیقه در فرودگاه برای پیداکردن تاکسی معطل شده بود.
در سال ۲۰۱۲، این شرکت به بازارهای آمریکا و روسیه راه یافت و اکنون در بیش از ۱۰۰ کشور در سراسر جهان فعالیت میکند. این شرکت استارتاپ Juno را بهتازگی خریده که نشان میدهد قصد دارد فعالیتهایش را بیش از گذشته گسترش دهد. استارتاپ Gett امکان حمل کالا را نیز برای مسافران مهیا میکند.
شرکت خودروسازی فولکسواگن حدود ۳۰۰ میلیون دلار روی این استارتاپ سرمایهگذاری کرده تا فعالیتهای خود را در سایر کشورها آغاز کند و با استارتاپهایی مانند اوبر در سطح جهانی رقابت کند.
استارتاپ Gett برخلاف اوبر، در ساعات ترافیک و زمان کاهش تعداد رانندهها، نرخ جابهجایی را تغییر نمیدهد. این یکی از مزایایی است که باعث شده این استارتاپ در بازار رقابت باقی بماند.
۷. استارتاپ Juno
جونو (Juno) یکی از استارتاپهای زیرمجموعهی Gett است که در سال ۲۰۱۵، تالمون مارکو آن را بنیان نهاد. این استارتاپ فقط ۱۰ درصد از هزینهی هر سفر را بهعنوان حق کمیسیون برمیداشت و درمقایسهبا سهم ۲۰ تا ۲۵ درصدی اوبر از هر سفر، میزان راضیکنندهای برای رانندگان محسوب میشد.
همچنین، این استارتاپ برای رقابت با اوبر ایدهی جدیدی داشت و تا سال ۲۰۲۶، میخواست بخشی از سهام شرکت را به رانندگانش دهد؛ اما این ایده بعد از فروختهشدن به شرکت Gett لغو شد.
۸. استارتاپ Hailo
استارتاپ هایلو (Hailo) در اواخر سال ۲۰۱۰، بعد از ملاقات سه کارآفرین حوزهی فناوری با نامهای جی برگمن (مدیرعامل) و ران زگیبل (مدیر اجرایی) و کسپر وودلی (رئیس عملیات اجرایی) و سه راننده تاکسی با نامهای راسل هال و گری جکسون و تری رانهم در لندن راهاندازی شد. این استارتاپ تا اواخر سال ۲۰۱۲، فعالیت خود را در بیست شهر ازجمله دابلین، بوستون، تورنتو، توکیو، بارسلونا، شیکاگو و... گسترش دهد و دو سال بعد، وارد بازار آمریکا شود. این استارتاپ تابهحال بیش از یکصد میلیون دلار سرمایه از چهار دور سرمایهگذاری دریافت کرده است.
با ورود استارتاپهایی مانند اوبر به لندن، تاکسیهای مشکیرنگ قدیمی این شرکت به تغییرات اساسی نیاز داشتند تا از بازار رقابت جا نمانند. استارتاپ Hailo نیز بههمینمنظور راهاندازی شد تا کاربران بتوانند تاکسیهای سنّتی لندن را با استفاده از اپلیکیشن و در چند مرحلهی ساده رزرو کنند. پیشازاین، مسئولان محلی، رانندههای هایلو یا همان رانندههای تاکسی مشکی را تأیید میکردند؛ بههمیندلیل، امنیت این استارتاپ تضمین شده است.
راننده تاکسیهای لندن به نقشهی شهر کاملا مسلط هستند. افزونبراین، تاکسیهای مشکی اجازه دارند از خطوط مخصوص اتوبوس تردد کنند. این، یعنی رانندههای Hailo میتوانند مسافران را در زمان کوتاهتری به مقصد برسانند و این دو مزیت باعث شده استارتاپ Hailo بتواند با سایر استارتاپهای معروف تاکسیرانی در لندن رقابت کند.
۹. استارتاپ Flywheel
استارتاپ فلایویل (Flywheel) استارتاپ تاکسیرانی مانند اوبر و لیفت است؛ با این تفاوت که کاربران میتوانند ازطریق آن تاکسیهای سطح شهر را رزرو کنند و روند نزدیکشدن تاکسی به خودشان را از روی نقشه مشاهده کنند. این استارتاپ در سال ۲۰۰۹ در کالیفرنیا راهاندازی شد و ۳۵ میلیون دلار در پنج دور سرمایهگذاری دریافت کرد. این شرکت امکان جدیدی به اپلیکیشن خود اضافه کرده که آن را از سایر اپلیکیشنهای تاکسیرانی متمایز میکند.
مردم با استفاده از این سرویس میتوانند هزینهی تمام تاکسیها ازجمله تاکسیهایی را پرداخت کنند که با روش سنّتی و تکاندادن دست در خیابان سوار میشوند. خدمات Flywheel درحالحاضر فقط در سانفراسیسکو، لسآنجلس، سندیهگو، ساکرامنتو و پرتلند دردسترس است؛ اما به زودی در سایر شهرها نیز دردسترس خواهد بود.
این استارتاپ بر ارائهی خدمات پرداخت بیشتر از خدمات تاکسی آنلاین تمرکز کرده است؛ بهطوریکه رگولاتور کالیفرنیا دستور داده رانندگان تاکسیمترها و جهتیابشان را با پلتفرم Flywheel جایگزین کنند.
۱۰. استارتاپ Shuddle
بازار تاکسیهای آنلاین بهاندازهای گسترده شده که استارتاپهای جدید باید حتما خدمات جدیدی ارائه دهند تا درمقایسهبا رقبا متمایز شوند. شادل (Shuddle) که «اوبر برای بچهها» نامیده میشود، خدمات حملونقل ایمنی ارائه میدهد که مخصوص بچهها است. والدین و خانواده ها میتوانند سرویس مدنظر خود را ازطریق اپلیکیشن سفارش دهند یا بهمنظور کاهش هزینهها، از خدمات اشتراک تاکسی استفاده کنند.
با استفاده از کارپولینگ، مانند سرویس مدرسه، بچهها از آدرسهای مختلف سوار و در مقصد نهایی مانند مدرسه پیاده میشوند. امنیت این استارتاپ تضمین شده است؛ چراکه تمامی رانندگان از امتیاز رانندگی درخورتوجهی برخوردارند و تجربهی نگهداری از بچهها را دارند و اکثرشان خانم هستند.
استارتاپ Shuddle در سال ۲۰۱۴ راهاندازی شد و در دو دورهی سرمایهگذاری، ۱۲.۲ میلیون دلار سرمایه جذب کرد. درحالحاضر، این استارتاپ فقط در کالیفرنیا فعالیت میکند.
در دنیای دوربینهای حرفهای، بحث بر سر این موضوع تمامی ندارد که کدام برند بهتر است و کدام مدل امکانات بیشتری دارد. چهبسا میتوان ماهها و سالها دربارهی این موضوعات تحقیق کرد و پای سخنان افراد بیشماری نشست که هریک نظری دارند؛ همانطورکه بسیاری از افراد درست در همین لحظه مشغول انجام این کار هستند.
باوجوداین، اگر از دنیای بحثهای بیپایان و بیهوده خارج شویم، تنها یک سؤال مهم و اساسی میماند و آن این است: وقتی پای این دوربینها به عمل بازشود و نوبت به چاپ تصاویر آنها برسد، چه اتفاقی خواهد افتاد؟
البته در مطلب پیش رو، قرار نیست دربارهی این موضوع بحث کنیم که اساسا برندها هیچ معنایی ندارند؛ بلکه موضوع این است که برندها عامل تفاوت بین آثار دو عکاس نیستند و در دنیای عکاسی، عواملی بهمراتب بزرگتر از نامها هستند که نقشهای اصلی داستان را برعهده دارند.
با این پیشگفتار، نوبت به اصل ماجرا میرسد؛ پس، برای بررسی پنج عنصر مهم که نقشی فراتر از برندها بازی میکنند، با زومیت همراه باشید.
۱. کیفیت لنز
بیراه نیست اگر بگوییم در میان پنج عنصر پیش رو، کیفیت لنز دوربین بیشترین تأثیر را بر کیفیت تصاویر شما خواهد گذاشت؛ چراکه در لنزهای ارزانقیمت و میانقیمت، کیفیت تصویر در محدودهی میانی آن مناسب بهنظر میرسد؛ اما هرچه به حاشیهی تصویر نزدیک شویم، کاهش شفافیت مأیوسکنندهای بهچشم میخورد. این درحالی است که لنزهای باکیفیت سعی بمیکنند کیفیت تصویر را در تمام نقاط آن حفظ کنند.
بنابراین، بین رنگ و شفافیت تصویر در لنز زوم که ماهیت پیچیدهاش کاهش کیفیت آن را در پی خواهد داشت و لنز باکیفیت که از قضا چندان هم ارزانقیمت نیست، تفاوت فراوانی وجود دارد که هنگام چاپ تصاویر به آن پی خواهید برد.
قیمت لنز معمولی باکیفیت، تقریبا هشتصد دلار است که ارزان بهنظر نمیرسد؛ اما باید بدانید حتی تهیهی لنزی باکیفیت در مجموعهی لوازم عکاسیتان ممکن است تأثیر درخورتوجهی بر کارهای شما بگذارد و توانایی واقعی دوربین و حسگر آن را بهرخ بکشد.
شایان ذکر است فارغ از ردهی قیمتی، نمودارهای موسوم به MTF نیز یکی از راههای بررسی کیفیت لنز است که مشاهدهی آنها برای بررسی و مقایسهی لنزهای مختلف خالی از لطف نیست.
۲. بدنهی دوربین
متأسفانه کیفیت و شفافیت تصویر در دنیای دوربینهای دیجیتال ارتباط مستقیمی با جیب شما دارد.
دوربین قدیمی حتی اگر بالارده هم باشد، نمیتواند بهاندازهی نوادگان امروزی خود ایفای نقش کند؛ چراکه دوربینهای امروزی نسلبهنسل درحالتغییر هستند و پیشرفتهای خاصی در هر بهروزرسانی بههمراه دارند. افزونبراین، دوربینهای DSLR بهدلیل قطعات فراوانشان، پس از چند سال استفادهی متمادی دچار استهلاک و کاهش کیفیت خواهند شد.
البته، کیفیت تصویر را نباید با زیبایی آن اشتباه گرفت و عکسهای ناموزون را بیدلیل به پای ردهبالانبودن تجهیزات گذاشت. بااینحال، برای اموری نظیر چاپ، عنصر کیفیت و شفافیت اجتنابناپذیر است و چارهای جز خالیکردن حسابتان برای رسیدن به آن باقی نمیماند. ازاینرو، بدنهی دوربین را باتوجهبه بودجه و نیازتان دربارهی کیفیت و امکانات تهیه کنید و با همراهسازی آن با لنزی باکیفیت، از عکاسی لذت ببرید.
۳. پردازش تصویر
ویرایش اولیه و ملایم تصویر با هدف افزایش یا کاهش تأکید بر برخی تیرگیها، روشنیها، رنگها و مواردی ازایندست، بخشی از روند عکاسی بهشمارمیرود؛ چراکه دوربینها نمیتوانند تمام منظور را در تصویر مدنظر بهثمر بنشانند؛ ازاینرو، چارهای جز یادگیری اصولی قواعد مهم ویرایش تصویر نخواهید داشت.
البته، باید توجه کنید همانطورکه پردازش صحیح نتیجهای جذاب بهدنبال دارد، پردازش اشتباه نیز به ارزش کادر مناسب و ابزار عکاسی حرفهای آسیب بزند.
۴. نوردهی، فوکوس، گشودگی دیافرگم و سرعت شاتر عالی
مهمترین ابزار برای ثبت کادری با ترکیببندی مناسب، ترکیب موزونی از تنظیمات نوردهی و فوکوس صحیح و عمق میدان به مقدار کافی و نلرزیدن دوربین است. فهم این معادلات در ابتدا به تحقیق و آموزش وابسته است؛ اما معلم اصلی شما در درک معادلات گفتهشده تجربه و تمرین است. پس، تحقیق کنید و همواره مشغول تمرین باشید تا بهترینها را ثبت کنید.
۵. دید
کدام برند قلممو بود که ونسان ونگوک را معروف کرد؟ طبیعتا هیچکس چنین سؤال عجیبی را از شما نخواهد کرد؛ چراکه دلیل شهرت ونگوک ایدههایی بود که در ذهن داشت و اجرا کرد. دنیای عکاسی هم از این قاعده مستثنی نیست؛ همانطورکه انسل آدامز، یکی از مشاهیر دنیای عکاسی میگوید: «هیچچیز بدتر از تصویری شفاف از ایدهای کدر نیست».
ابزارها هرگز از دید و توانایی بصری ما مهمتر نیستند و دوربین و لنز ما هرچه هم گرانقیمت باشد، نمیتواند تصویری بد و کسلکننده را به تصویری جذاب تبدیل کند. بنابراین، دید صحیح برای داشتن تصویری زیبا لازم است و ابزار فوقالعاده در اغلب مواقع، فقط به زیباترشدن آن کمک میکند.
البته، این بخش از عکاسی سختترین بخش آن است؛ چراکه سخن از عنصری در میان است که نمیتوان آن را از فروشگاه آنلاین تهیه کرد یا از کسی خرید. بله، طبیعتا یادگیری هم تاحدی بخشی از ماجراست؛ اما نقش اصلی داستان، خودِ شما و تجربه و تمرینتان در این مسیر است.
سخن پایانی
هر عکس باکیفیت و ماندگاری مجموعهای از تمامی عوامل یاد شده است. پس، اگر دوربین مناسبی بههمراه یک یا دو لنز شفاف و باکیفیت دارید و مسائل مهمی همچون ترکیببندی و پردازش را فراگرفتهاید، از همین حالا سفر بزرگ خود را در دنیای عکاسی آغاز کنید و تجربهها و دیدگاههای خود را با ما و سایر کاربران زومیت بهاشتراک بگذارید.
عکاسی پرتره یکی از محبوبترین سبکهای عکاسی است و چالشها و نکات خاص خود را دارد. در این مطلب ۶ نکته معرفی میکنیم که اگر بهتازگی عکاسی پرتره را شروع کردهاید، شاید برای شما مفید باشند.
۱- لنز مناسب
مقالههای مرتبط:
نوع دوربین در عکاسی پرتره، در مقایسه با دیگر زمینههایعکاسی، اهمیت کمتری دارد و مورد مهمتر نوع لنز است. اگر میخواهید عمق میدان کم و افکت بوکهی مناسبی داشته باشید، به لنزی با دیافراگم بالا نیاز دارید. همچنین فاصلههای کانونی مختلف، ظاهر متفاوتی به تصویر میبخشند و همینطور که از فواصل کانونی پایینتر به بالاتر میرویم، عمق پسزمینه و تصویر سوژه تغییر میکنند. البته استفاده از لنز کیت به این معنا نیست که نمیتوانید پرترههای خوبی ثبت کنید، اما اگر میخواهید عکاسی پرترهی خود را به مرحلهای جدید ببرید، بهتر است از لنزهای پرایم استفاده کنید. معمولا پیشنهاد میشود که از یک لنز ۵۰ میلیمتری استفاده کنید، سپس اگر میخواستید به سوژه نزدیکتر باشید سراغ لنز با فاصلهی کانونی بیشتر، مثلا ۸۵ میلیمتر، بروید؛ اگر میخواهید تصاویر پرترهی وایدتری ثبت کنید، میتوانید مثلا از یک لنز ۳۵ میلیمتری استفاده کنید. پس تصمیم بگیرید که چه نتیجهای میخواهید و باتوجهبه آن لنز مناسب را انتخاب کنید. در ادامه چند عکس ثبتشده با لنزهای مختلف را میبینید.
50mm, f/1.8
85mm, f/1.2
35mm, f/2
۲- تنظیمات دوربین
بهطور کلی در همهی انواع عکاسی دانستن تنظیمات دوربین مانند ایزو یا حساسیت سنسور، دیافراگم و سرعت شاتر، در نتیجهی نهایی مؤثر هستند؛ اما در عکاسی پرتره بهطور خاص، تنظیماتی مانند گشودگی دیافراگم، تأثیر زیادی در نتیجهی نهایی دارند. هرچه دیافراگم بازتر باشد (عدد آن کمتر باشد)، عمق میدان کمتر میشود، یعنی مقدار کمتری از تصویر در محدودهی فوکوس است.
تأثیر گشودگی دیافراگم؛ تصویر اول (راست) با f/5.6 و تصویر دوم با f/2 ثبت شدهاند
باتوجهبه اینکه چه نتیجهای میخواهید باید این مورد را تنظیم کنید. مثلا اگر پسزمینه و پیشزمینهای با افکت بوکهی قوی میخواهید باید گشودگی دیافراگم را افزایش دهید. یا اگر میخواهید پسزمینه نیز واضح باشد باید آن را کاهش دهید. با تغییر میزان گشودگی دیافراگم، میزان نوری که به حسگر میرسد تغییر میکند و شاید نیاز باشد ایزو و سرعت شاتر را نیز تغییر دهید. در این زمینه نیز بهتر است همیشه ایزو را پایین (مثلا ۱۰۰) نگه دارید و درصورت امکان میزان نوردهی را با سرعت شاتر تنظیم کنید. البته اگر شرایط عکاسی نسبتا تاریک است، شاید لازم باشد ایزو را نیز افزایش دهید. انجام همهی این کارها در حالت Manual ممکن است، اما اگر با تنظیمات سرعت شاتر راحت نیستید میتوانید از حالت Aperture Priority استفاده کنید؛ در این حالت شما گشودگی دیافراگم را انتخاب میکنید و خود دوربین سرعت شاتر را تنظیم میکند.
حالت Manual معمولا با حرف M، و حالت Aperture Priority معمولا با A یا Av مشخص شدهاند
۳- فوکوس صحیح
در عکاسی پرتره میخواهیم سوژه در فوکوس قرار داشته باشد و این کار بسیار تعیینکننده و حساس است؛ زیرا بیشتر اوقات در این نوع عکاسی با عمق میدان کم سروکار داریم. اگر شرایط بهگونهای باشد که تمام سوژه در محدودهی فوکوس لنز قرار داشته باشد، مشکلی وجود ندارد و اگر روی هرکدام از چشمها فوکوس کنید، هردو چشم واضح خواهند بود. مشکل زمانی ایجاد میشود که کل سوژه در محدودهی فوکوس قرار نگیرد. در این شرایط همواره روی نزدیکترین چشم فوکوس کنید و مطمئن شوید که فوکوس کاملا واضح باشد، زیرا زمانیکه با عمق میدانی به این کمی سروکار دارید، حتی اگر فوکوس بهمیزان کمی نادرست باشد، در تصویر نهایی بسیار مشخص خواهد بود و تصاویرتان ظاهر خوبی نخواهند داشت. پس دقت کنید که دیافراگم و فوکوس بهشکل مناسبی تنظیم شده باشند تا تصاویر پرترهای که ثبت میکنید کاملا واضح باشند.
۴- ترکیببندی
مقالهی مرتبط:
تمام موارد ترکیببندی مانند خطوط راهنما و قانون یک سوم، میتوانند در عکاسی پرتره نیز اعمال شوند. سوژه، تمرکز اصلی عکس است و میخواهیم توجه بیننده مستقیما بهسمت سوژه برود؛ بنابراین باید از عواملی که توجه بیننده را از سوژه میگیرند دوری کنیم. یک روش دوری از این عوامل برای پسزمینه، استفاده از گشودگی دیافراگم بالاتر (همانند قسمت تنظیمات دوربین) و فوکوس روی سوژه و تار کردن پسزمینه است؛ اما استفاده از تکنیکهای ترکیببندی نیز به این مورد و بهتر شدن عکس کمک زیادی میکنند.
یک نکتهی بسیار کاربردی که جلوهی خاصی به عکسهای پرتره میبخشد، افزودن اشیا به پیشزمینه است. زمانیکه عمدا شی موجود در پیشزمینه را خارج از فوکوس قرار میدهید، افکت جذابی بهدست میآورید و دیگر برای ایجاد افکت مشابه نیازی به فتوشاپ ندارید و میتوانید همهچیز را در خود دوربین ایجاد کنید.
۵- استفاده از رفلکتور
زمانیکه با نور طبیعی سروکار دارید، زیاد نمیتوانید نور را دستکاری کنید؛ در این شرایط رفلکتورها بسیار مفید هستند. رفلکتورها وسایلی هستند که نور را بازتاب میکنند و زمانی بهکار میآیند که میخواهید سایهها را حذف کنید و نورپردازی سوژه را یکدستتر کنید. رفلکتورها انواع سفید، نقرهای، طلایی، مشکی و نیمهشفاف دارند که معمولا توصیه میشود عکاسان مبتدی بیشتر از نوع نقرهای استفاده کنند. هرکدام از این رفلکتورها کاربرد خاصی دارد، مثلا رفلکتور طلایی میتواند در برخی شرایط، مانند زمانیکه رنگ پوست تیرهتری دارید و میخواهید مقداری گرما و رنگ را به رنگ پوستها اضافه کنید، بسیار مؤثر است. پس رفلکتورها تنها برای ازبینبردن سایهها بهکار نمیروند؛ بلکه درکنار آن برای ایجاد نور یکدست و برجستهکردن رنگها نیز مناسب هستند. بنابراین اگر در زمینهی عکاسی پرتره فعالیت میکنید، سعی کنید که یک رفلکتور تهیه کنید؛ زیرا وسیلهای بسیار مفید خواهد بود.
۶- محل عکاسی؛ نور و پسزمینه
همواره به محیط عکاسی و تاثیر آن روی نورپردازی و پسزمینهی عکستان توجه کنید. بهخاطر داشته باشید که یکی از بهترین اوقات روز برای ثبت عکس پرتره، دقیقا پیش از غروب آفتاب است که تابش ملایمی را از خورشیددریافت میکنیم. درمورد مکان هم، این موضوع در عکاسی منظره (Landscape Photography) اهمیت زیادی دارد، اما در عکاسی پرتره به آن اندازه مهم نیست. حتی اگر محیط چندان جذاب نباشد، باز هم میتوان از آن برای ثبت عکسهای خوب بهره برد؛ به این شکل که میتوانید با تار کردن پسزمینه و اعمال افکت بوکه، آن را به لکههای رنگی زیبایی تبدیل کنید. اگر پسزمینهی شما پس از اعمال این افکت سفید است، میتوانید، کمی جابهجا شوید و مثلا درختی پیدا کنید تا افکت بوکه روی آن خوب شود. همچنین میتوانید به قسمت روشنتر یا سایهتر جابهجا شوید. پس اگر در مکان خوبی عکاسی میکنید یک نکتهی مثبت است، اما اگر اینطور نبود همچنان میتوانید عکسهای خوبی ثبت کنید.
مقالهی مرتبط:
در این مطلب ۶ نکته برای عکاسی پرتره را معرفی کردیم که امیدواریم به شما کمک کنند. علاوهبراین نکات، خوب است بهخاطر داشته باشید که عکاسی پرتره بیش از آن که عکاسی باشد، روانشناسی است. وقتی تازه وارد این عرصه شدهاید و در حال یادگیری تکینکها و تنظیمات هستید، ممکن است آنقدر در دوربین غرق شوید که فراموش کنید که به احساس راحتی سوژه توجه کنید. همیشه تلاش کنید حداقل نیمی از توجه شما روی سوژه باشد و با آنها مکالمهای را پیش ببرید تا حالت سوژه بیش از حد یکسان نباشد و احساس نامناسب و اینکه ندانند باید چهکاری بکنند، نداشته باشند. این موضوع به طبیعیتر بودن جلوهی سوژه و عکسهایتان کمک میکند.
آیا شما هم به عکاسی پرتره میپردازید؟ شما از چه ابزار و تکنیکهایی استفاده میکنید؟
گوگل اعلام کرده که از ابتدای مرداد سال ۱۴۰۰ معادل با اوت سال ۲۰۲۱ میلادی اپلیکیشنهای ۳۲ بیتی دیگر روی گجتهای ۶۴ بیتی قابل اجرا نخواهند بود. غول جستوجو در نظر دارد تا پشتیبانی از اپلیکیشنهای ۳۲ بیتی را تا پایان سال ۲۰۲۱ میلادی پایان دهد و بدین منظور تاریخهای مشخصی را برای توسعهدهندگان در نظر گرفته است.
این در حالی است که اپل پشتیبانی از اپلیکیشنهای ۳۲ بیتی را در iOS بیش از یک سال قبل متوقف کرده، حال آنکه گوگل این فرایند را آغاز کرده است. این امر بهخاطر وجود بسیاری از گوشیهای هوشمند و تبلتهای ۳۲ بیتی اندرویدی است که بسیاری از کاربران با آنها کار میکنند. گوگل در دسامبر ۲۰۱۷ اعلام کرد که ارائه و پشتیبانی اپلیکیشنهای ۳۲ بیتی در دستگاههای ۶۴ بیتی درنهایت متوقف خواهند شد و در حال حاضر این شرکت تاریخ خاصی برای این فرایند ارائه کرده است.
از تاریخ اول اوت ۲۰۱۹، تمام اپلیکیشنهای جدید و بهروزرسانی برنامههای موجود، علاوهبر نسخههای معمولی ۳۲ بیتی، باید نسخه ۶۴ بیتی ارائه دهند. تنها استثناء برای بازیهایی است که از نسخه قدیمی موتور بازی Unity(ورژن ۵.۶ و پایینتر) استفاده میکنند که پشتیبانی آنها تا اول اوت ۲۰۲۱ ادامه خواهد داشت.
اول اوت ۲۰۲۱ روز بزرگی برای کاربران اندروید خواهد بود، چرا که فروشگاه پلی استور از تاریخ ذکرشده برنامههای ۳۲ بیتی را در دستگاههای ۶۴ بیتی نصب نمیکند. توسعهدهندگان هنوز هم نیاز به ارائهی نسخههای ۳۲ بیتی و ۶۴ بیتی از برنامههای خود دارند. بازیهای با موتوربازی Untity (ورژن ۵.۶ و پایینتر) نیز تحت تاثیر این موضوع قرار گرفته است.
البته باید به این نکته اشاره کرد که این محدودیت در رابطه با اپلیکیشنهایی که با استفاده از جاوا/کاتلین توسعه یافته باشند، اعمال نمیشود. برنامهها و بازیهای Wear OS و Android TV نیز تحت تاثیر قرار نخواهند گرفت. گوگل با انتشار پستی در وبلاگ خود در این رابطه چنین اظهارنظر کرده است:
«پشتیبانی از معماری ۶۴ بیتی، اکوسیستم را برای نوآوری، با قابلیتهای پیشرفته محاسباتی دستگاههای ۶۴ بیتی و گجتهای اندروید که تنها از کد ۶۴ بیت پشتیبانی میکنند، آماده میکند».
صبح امروز سامسونگ طی رویدادی که دفتر این شرکت در ایران تدارک دیده بود، از نمایشگرهای تعاملی Flip برای استفادههای سازمانی در کشورمان رونمایی کرد. کرهایها از نمایشگرهای Flip با عنوان «آیندهی همفکری» یاد میکنند و مدعی هستند دستگاههای یادشده میتوانند اشتراکگذاری ایده در جلسههای اداری را به فرآیندی سازنده و کارآمد بدل سازند؛ اما پیش از معرفی نمایشگرهای تعاملی جدید سامسونگ، فرزین شریعتی، مدیر ارشد واحد راهکارهای سازمانی (EGB) این شرکت، اطلاعاتی را دربارهی برنامههای واحد EGB بهاشتراک گذاشت.
بهگفتهی شریعتی، سامسونگ اکنون در سه دستهی مانیتور (انواع دسکتاپ، خمیده و گیمینگ)، نمایشگرهای حرفهای (اسمارت ساینج، نمایشگرهای بهکاررفته در هتلها، نمایشگر فضاهای بسته و باز و ارائهی راهکار نرمافزاری برای این دسته از نمایشگرها) در کنار نمایشگرهای بهکاررفته در حوزهی پزشکی (سونوگرافی و کاردیوگرافی) راهکارهای سازمانی خود را در کشورمان بهپیش میراند. شریعتی نمایشگر فلیپ را نسخهای پیشرفته از فلیپچارتهای مرسوم میداند و مدعی است که بهموجب آن، ایدهها در جلسات هماندیشی بهصورت بهتری ثبت، نگهداری و اشتراکگذاری میشود.
طناز رحیمی، مدیر بازاریابی واحد راهکارهای سازمانی سامسونگ میگوید شرکت متبوع او از سه سال پیش، پژوهشهای گستردهای را بین ۷۰۰ نفر از گروههای کاری مختلف آغاز کرد. نتیجهی پژوهشهای سامسونگ نشان میدهد که بسیاری از افراد، جلسهی رو در رو را مؤثرترین نوع جلسات میدانند و معتقد هستند که هنوز استفاده از کاغذ و قلم در طول جلسه بسیار ضروری است. بهگفتهی رحیمی، از جملهی سایر خواستهی افراد، میتوان به مواردی همچون دسترسی آسان به اطلاعات در طول جلسه و اشتراکگذاری آسان نتایج اشاره کرد. کرهایها برای تسهیل جلسات اداری و هماندیشی، نمایشگر تعاملی Flip را پیشنهاد میدهند.
بهگفتهی مدیر بازاریابی EGB سامسونگ، در حال حاضر مشتریان نمایشگرهای Flip را شرکتهای کوچک و متوسط در کنار شرکتهای بزرگی همچون تسلا تشکیل میدهند؛ اما رحیمی باور دارد که مجموعههای بسیاری نظیر آژانسهای دیجیتال مارکتینگ، طراحان مد و لباس و آرشیتکتها از مشتریان بالقوهی این نمایشگر بهحساب میآیند و میتوانند از مزایای آن در جریان کاری خود استفاده کنند.
Flip نسل جدید نمایشگرهای حرفهای E-Board سامسونگ محسوب میشود. این نمایشگر از پنلی ۵۵ اینچی با رزولوشن UHD یا ۲۱۶۰ × ۳۸۴۰ پیکسل استفاده میکند و مواردی همچون اتصال سریع به پلتفرمهایی نظیر اندروید و ویندوز، قلم Passive بدون نیاز به باتری، پایهی منعطف با امکان چرخش ۹۰ درجه و امکان جابهجایی آسان از جملهی ویژگیهای مهم آن بهشمار میآید.
همانطور که اشاره شد، قلم همراه نمایشگر فلیپ از نوع Passive است و نیازی به باتری ندارد، در حقیقت از هر ابزار دیگری غیر از قلم نیز میتوان برای یادداشتبرداری روی نمایشگر استفاده کرد. طبق اعلام سامسونگ، بهصورت همزمان چهار نفر میتوانند با قلم روی نمایشگر با قلم یادداشت بردارند. برای پاککردن دستنوشته هم تنها کافی است از انگشتان خود استفاده کنید. بهگفتهی پیمان علیزاده، مدیر ارائهی راهکارهای سازمانی سامسونگ، در حال حاضر نمایشگر Flip با دو قلم عرضه میشود؛ اما در آینده، همراه این دستگاه، چهار قلم موجود خواهد بود.
نمایشگر فلیپ از طریق پورت HDMI به لپتاپها متصل میشود؛ اما با استفاده از سیستمعامل ویندوز ۱۰، میتوان بهصورت وایرلس نیز محتوای لپتاپ را روی نمایشگر مشاهده کرد. کرهایها امکان میرور کردن محتوای گوشیهای هوشمند از طریق NFC را نیز به نمایشگر فلیپ اضافه کردهاند و بهگفتهی علیزاده، گوشیهای گلکسی اس ۶ بهبالا در خانوادهی محصولات سامسونگ از قابلیت یادشده پشتیبانی میکنند.
یکی از قابلیتهای جذاب نمایشگر فلیپ، Touch Out نام دارد، بدین مفهوم که با اتصال لپتاپ یا گوشی، میتوان از طریق پنل لمسی فلیپ، در محیط کاربری آنها جابهجا شد و بهعنوان مثال به اسناد مختلف مایکروسافت ورد را روی محیط دسکتاپ ویندوز مشاهده کرد. بهگفتهی علیزاده، نمایشگر تعاملی کرهایها با هدف افزایش سطح امنیت، امکان ایجاد رمز عبور چهار رقمی برای مدارک، فایلها و دستنوشتههای روی نمایشگر را در اختیار کاربر قرار میدهد.
در نهایت باید به قابلیت اشتراکگذاری دستنوشتهها از طریق راهکارهایی همچون ارسال ایمیل، پرینت، اشتراک صفحه روی نمایشگر دیگر یا ثبت در حافظههای خارجی اشاره کرد. نمایشگر Flip سامسونگ از سیستمعامل تایزن ۳، پلتفرم امنیتی Knox سامسونگ، ۸ گیگابایت حافظهی ذخیرهسازی داخلی و حداکثر روشنایی ۳۵۰ نیتی بهره میبرد.
فرزین شریعتی، قیمت پایهی فلیپ را ۴ هزار دلار اعلام کرد؛ اما یادآور شد که قیمت این دستگاه با توجه به کاربری سازمانی آن، بسته به تعداد و نوع قرارداد با شرکتها متغیر خواهد بود.
نظر شما در خصوص کارایی و قابلیتهای نمایشگر Flip چیست؟ آیا آنها را سودمند میدانید؟
مطالعات زیادی نشان میدهند که تکنیکهای تنفس در مقابله با اضطراب و بیخوابی مفید هستند. این تکنیکها ازطریق تحریک سیستم عصبی پاراسمپاتیک روی عوامل فیزیولوژیکی و از طریق منحرف کردن توجه از افکار منفی روی عوامل روانشناختی تاثیر میگذارند. ما با عمل دَم وارد دنیا میشویم و طی بازدم از دنیا میرویم. تنفس برای زندگی بسیاری حیاتی است و جای تعجبی نیست که بشر از مدتها قبل از ارزش آن آگاه بوده است و نهتنها از نظر بقا بلکه از لحاظ عملکرد بدن و ذهن و برای بهبود تندرستی نیز آن را تحت کنترل درآورده است.
در هزارهی قبل از میلاد مسیح، ادیان تائو و هندوئیسم بر یک اصل حیاتی، اهمیت زیادی قائل بودند؛ انرژی که در بدن جاری است و تنفس یکی از نمودهای خارجی آن است. چینیها به این انرژی کی (qi) میگفتند و هندیها به آن پرانا (prana) میگفتند. پرانا یکی از مفاهیم کلیدی یوگا است. در غرب واژهی یونانی نوما (pneuma) و اصطلاح عبری رواه (rûah) هر دو به تنفس و حضور الهی اشاره داشتند. در زبان لاتین spiritus ریشهی کلمات روح (spirit) و تنفس (respiration) است. توصیههایی برای نحوهی تعدیل تنفس و تاثیر آن روی بدن و ذهن قرنها پیش مطرح شده است. یوگای پراناياما (بهمفهوم نگه داشتن نفس) با این توصیه که تنفس کنترلشده راهی برای افزایش طول عمر است، اولین آموزهی مرتبط با کنترل تنفس بوده است. در دورههای مدرنتر، یوهانس هنریش شولتز روانپزشک آلمانی آموزش خودزاد (autogenic training) را در دههی ۱۹۲۰ بهعنوان روشی برای تمدد اعصاب توسعه داد.
این روش که با تنفس عمیق و آهسته مرتبط است، احتمالا تا به امروز شناختهشدهترین تکنیک تنفسی برای تمدد اعصاب در غرب است. اشکالِ معاصر مدیتیشن ذهنآگاهی نیز بر تمرینات متکی بر تنفس تاکید دارند. درواقع هرکدام از تکنیکهای مرتبط با کسب آرامش روی تنفس متکی هستند. پژوهشهای انجام شده روی فیزیولوژی پایهای و تاثیرات حاصل از بهکارگیری روشهای کنترل تنفس، بر اهمیت نظارت روی تنفس و تنظیم دم و بازدم تاکید میکنند.
یوگا و مدیتیشن الهامبخش بسیاری از تمرینهای تنفسی است که امروزه استفاده میشود
حتی یک درک مقدماتی از فیزیولوژی میتواند به تشریح علت آرام بخش بودن تنفس کنترلشده کمک کند. همه میدانند که احساسات بر بدن تاثیر میگذارند. برای نمونه وقتی شما خوشحالید، گوشههای لب و چشمان شما نیز دچار تغییر میشوند. بهطور مشابه زمانی که شما احساس آرامش و امنیت میکنید، یا درحال استراحت هستید یا اینکه حتی وقتی در یک تعامل اجتماعی خوشایند قرار میگیرید، تنفس شما عمیقتر و آهستهتر میشود. در این زمان درواقع شما تحتتاثیر سیستم عصبی پاراسمپاتیک قرار میگیرید که دارای اثر آرامبخشی است. برعکس هنگامی که احساس ترس، درد، تنش یا ناراحتی میکنید، تنفس شما کم عمقتر و سریعتر میشود. در این وضعیت، سیستم عصبی سمپاتیک که مسئول بروز واکنشهای مختلف بدن نسبتبه استرس است، فعال میشود.
مقالههای مرتبط:
چگونگی ارتباط این اثرات در جهت متضاد، کمتر شناخته مانده است: آیا وضعیت بدن روی عواطف شما تاثیر میگذارند. مطالعات نشان میدهند که وقتی لبخند بر چهرهی شما مینشیند، مغز شما نیز بهنوعی واکنش نشان میدهد و شما عواطف دلپذیرتری را تجربه خواهید کرد و مخصوصا تنفس تاثیر خاصی روی ذهن دارد.
این قدرت در بیمارانی که دچار مشکلات تنفسی هستند، آشکار است. مشکلات پراکنده و حاد میتوانند موجب آغاز حملات وحشتزدگی شوند. مشکلات تنفسی مزمن اغلب موجب اضطراب پنهانتری میشوند. طبق برآوردها، بیش از ۶۰ درصد از افرادی که دارای بیماری مزمن انسدادی ریه(COPD) هستند، دچار اختلالات اضطراب یا افسردگی هستند. این اضطرابها احتمالا تا حدی ناشی از نگرانی درمورد پیامدهای بیماری هستند، اما عوامل غیرفکری هم ممکن است، تاثیرگذار باشند: مشکلاتی که این بیماران تجربه میکنند، اغلب منجربه تنفس سریعتر میشود که لزوما موجب بهبود کیفیت ذخیرهی اکسیژنها نمیشود اما میتواند موجب تشدید اضطراب و ناراحتی جسمی آنها شود. تنفس سریع میتواند موجب ایجاد یا تشدید حملات هراس طی یک چرخهی معیوب شود: ترس موجب افزایش نرخ تنفس میشود و این امر موجب افزایش ترس میشود. در سال ۲۰۰۵، جورج آلپرز از دانشگاه منهیم در آلمان افزایش سرعت تنفس در افراد دچار هراس رانندگی را وقتی وارد بزرگراه میشدند، مشاهده کردند.
این که آیا این اضطراب ناشی از مشکلات تنفسی است یا دیگر علل، این مشکل میتواند با استفاده از چندین تکنیک مشتق شده از رویکردهای شرقی سنتی آزاد برطرف شود. برای مثال تمرین «تنفس خود را دنبال کنید» تمرینی است که توجه فرد را بهسوی تنفس متمرکز میکند و یکی از نخستین گامها در مدیتیشن ذهنآگاهی است دو تمرین تنفس متناوب از سوراخ بینی از آموزشهای یوگا میآید.
ترکیب اندیشههای آرامشبخش با تنفس، رویکردی است که در مکتب سوفرولوژی گنجانده شده است؛ تکنیکی که بر هماهنگی بدن و ذهن تاکید میکند و تمرینات مختلفی از رویکردهای مختلفی نظیر یوگا و ذهنآگاهی را نیز شامل میشود. بهطور کلی پژوهشها نشان میدهند که این تکنیکها موجب کاهش اضطراب میشوند، اگرچه موجب نمیشوند که اضطراب بهکلی ناپدید شود. تنفسِ بهتر یک ابزار است، نه یک نوشدارو. برخی از روشها توسط مطالعات بالینی معتبر تایید شدهاند و برخی دیگر نه. اما تمام روشهایی که در این مقاله به آنها پرداخته شده است، از اصولی پیروی میکنند که کارآمدی آنها به اثبات رسیده است. هدف آنها آهسته کردن، عمیق کردن یا تسهیل تنفس است و آنها از تنفس بهعنوان ابزاری استفاده میکنند تا توجه فرد را از افکار منفی پرت کنند.
نگاهی نزدیک به تکنیک رایجی به نام انسجام قلبی جزئیات بیشتری را درمورد راههایی که تمرینهای تنفسی موجب آرامش میشوند، فراهم میکند. این تکنیک بهکمک بازخوردهای زیستی مثبت، رویکردهایی که تلاش دارند تنفس را با سرعت ضربان قلب، هماهنگ و تنفس را آهسته و منظم کنند تا موجب آهستگی و پایداری ضربان قلب شود، انجام میشود.
اساس این روش، آگاهی از این موضوع است که تنفس آهسته و عمیق موجب افزایش فعالیت عصب واگمیشود. عصب واگ بخشی از سیستم عصبی پاراسمپاتیک است که عمل بسیاری از اندامهای داخلی را کنترل میکند. وقتی عصب واگ تحریک میشود، آرامش بدن را فرا میگیرد؛ سرعت ضربان قلب آهسته و منظم میشود، فشار خون کاهش یافته و عضلات بهحالت استراحت در میآیند. وقتی عصب واگ، مغز را از این تغییرات آگاه میکند، مغز نیز آرام شده و موجب افزایش احساس آسودگی میشود. بنابراین این تکنیک هم از طریق مکانیسمهای عصبیزیستی و هم از طریق مکانیسمهای روانشناختی عمل میکند. تثبیت انسجام قلبیِ ضربان قلب میتواند تاثیر قدرتمندی بر کاهش اضطراب داشته باشد. بیماران دارای ضربان قلب بیش از حد، گاهی بهاشتباه بهعنوان قربانیان حملات وحشتزدگی تشخیص داده میشوند، زیرا سرعت ضربان قلب بر ذهن تاثیر میگذارد. یک تمرین رایج انسجام قلبی، انجام عمل دم برای پنج ثانیه و انجام عمل بازدم برای همین مدت زمان است (یک دورهی تنفسی ده ثانیهای).
دستگاههای بازخورد زیستی این امر را امکانپذیر میکنند که روی یک صفحهی نمایشگر ببینیم که چگونه تنفس عمیق و منظم موجب آرام شدن و تثبیت ضربان قلب میشود. مطالعات متعدد تاثیر کاهش اضطراب مرتبطبا این دستگاهها را تایید کردهاند، اگرچه احتمالا تاثیر این تجهیزات مرتبطبا افزایش انگیزهی انجام فعالیت ورزشی است و تاثیر مستقیمی روی خود مکانیسمهای فیزیولوژیکی ندارند. تنفس آهسته با همان شدت و روال میتواند، همان نتایج را داشته باشد. در بعضی از نسخههای توصیهشدهی انسجام قلبی، زمان بیشتری برای فرایند بازدم درنظر گرفته میشود. درحقیقت میزان ضربان قلب شما وقتی عمل دم را انجام میدهید، کمی افزایش می یابد و وقتی بازدم انجام میشود، اندکی کاهش مییابد. گسترس مرحلهی دوم احتمالا تاثیر آرامبخشی روی قلب و در نتیجه مغز دارد. اگرچه این احتمال لازم است توسط آزمایشات بالینی تایید شود.
تاثیر عاطفی تنفس در انسجام قلبی و انواع مختلف دیگر تمرینها نهتنها از اثرات این فعالیتها روی سیستم عصبی پارسمپاتیک بلکه همچنین از اثرات روی سیستم عصبی مرکزی نیز حاصل میشود. تنفس ممکن است بهطور مستقیم روی خود مغز تاثیرگذار باشد.
در سال ۲۰۱۷، مارک کراسنو از دانشگاه استنفورد نشان داد که در موش، گروهی از نورونها که مسئول تنظیم ریتمهای تنفسی هستند، برخی از فعالیتهای لوکوس سیرولئوس، بخشی از مغز که درگیر توجه و اضطراب است را کنترل میکنند. تکنیکهای تنفسی ممکن است با تعدیل فعالیت نورونهای مسئول تنظیم تنفس روی احساسات تاثیرگذار باشند.
جدای اثرات مستقیمی که درنتیجهی آهسته شدن تنفس ایجاد میشود، توجه مبذول شده به دم و بازدم ممکن است در واکنشهای مغز تاثیر داشته باشد. در سال ۲۰۱۶، آنسلم دل از دانشگاه فنی مونیخ نشان داد که این تمرکزِ توجه، از طریق فعال کردن قشر پیشپیشانی پشتیمیانی مغز، یک منطقهی تنظیمی در مغز و کاهش فعالیت آمیگدال از شدت استرس و عواطف منفی میکاهد.
علاوه براین، جلب توجه به تنفس موجب میشود که بیشتر مردم تنفس خود را عمیق و آهسته کنند که این امر درنهایت موجب آرامش میشود. منابع شناختی محدود هستند و بنابراین زمانی که افراد روی تنفس تمرکز میکنند، آنها درمورد نگرانیهای خود فکر نمیکنند.
کسانی که تمرینات ذهنآگاهی را انجام میدهند، یاد میگیرند که وقتی توجه آنها از تنفس منحرف میشود و به نگرانیهای خود برمیگردد، سریعا متوجه شوند و خود را به گونهای آموزش میدهند که بهطور دورهای به تنفس خود باز میگردند. این تمرکز مجدد دارای تاثیر آرامبخشی روی هر فرد است و به فرد کمک میکند که با افکاری که همراه با اضطراب یا افسردگی هستند، بهویژه افرادی که مستعد افکار منفی هستند، مقابله کند.
بهترین زمان برای استفاده از تکنیکهای تنفسی چه موقع است؟
یک مورد در جریان دورههای استرس پراکنده است، برای مثال قبل از یک امتحان، شرکت در یک مسابقهی ورزشی یا حتی شرکت در یک جلسهی معمول کاری. آشوین کامات از دانشگاه مانیپول در هند در یک مطالعه، ترس قبل از انجام یک سخنرانی عمومی را مورد مطالعه قرار داد. شرکتکنندگان که همه دانشجویان پزشکی بودند، قبل از سخنرانی بهمدت ۱۵ دقیقه یک تمرین تنفس متناوب از سوراخهای بینی را انجام دادند (بهصورت دم آرام از طریق یک سوراخ بینی و بازدم از طریق دیگر سوراخ بینی). درمقایسه با اعضای گروه کنترل، این شرکتکنندگان طی سخنرانی استرس کمتری را تجربه کردند.
مقالههای مرتبط:
این تجارب همچنین ممکن است در هنگام حملات بیخوابی موثر باشند. در سال ۲۰۱۲، سوزان امبرتیش از دانشگاه پزشکی هاروارد گزارش کرد که بیش از بیست درصد از آمریکاییهای دچار بیخوابی، برای بهبود وضعیت خواب خود، این تمرینات تنفسی را انجام می دهند. در سال ۲۰۱۵، چریلیانگ از دانشگاه یانگمینگ در تایوان نشان داد که بیست دقیقه تمرینات تنفسی آرام (شش چرخهی تنفسی در دقیقه) قبل از رفتن به خواب بهطور معنیداری موجب بهبود خواب میشود. با انجام این تمرینها، شرکتکنندگان دچار بیخوابی سریعتر به خواب میرفتند و در طول شب کمتر از خواب بیدار میشدند و حتی وقتی نیمهشب بیدار میشدند، زودتر به خواب میرفتند. پژوهشگران این نتایج را هم ناشی از آرامش تسهیل شده توسط سیستم عصبی پاراسمپاتیک و هم اثر آرامبخش تنفس دارای تمرکز، دانستند. اما تکنیکهای تنفسی فقط برای استرسهای حاد یا مشکلات خواب مفید نیستند، آنها همچین میتوانند موجب بهبود اضطراب مزمن شوند. این تمرینها در افرادی که دارای اختلالات روانپزشکی مانند فوبیا، افسردگی و اختلال استرس پس از حادثه هستند، نیز مفیدند.
در سال ۲۰۱۵، استفانیا دوریا و همکارانش برای ۶۹ بیمار دچار اختلالات اضطراب یا افسردگی، ده جلسهی دو ساعتهی آموزشی را برای دو هفته توصیه کردند. این آموزشها شامل مجموعهای متنوع از تکنیکهای تنفسی (مانند تنفس شکمی، افزایش و کاهش ریتم تنفس و تنفس متناوب از راه بینی) همراه با برخی از حرکات کششی یوگا بود. پژوهشگران در پایان دورهی مطالعه، کاهش معنیداری در علایم این بیماران مشاهده کردند. این تاثیرات حتی با شرکت در جلساتی برای یک بار در هفته و انجام برخی از تمرینات خانگی، دو تا شش هفته بعد نیز ادامه داشت.
تمرینات تنفسی همچون انرژی خورشیدی، آرامشی انرژیبخش بهدنبال دارد: این روش راهی برای تنظیم عواطف است که رایگان بوده، همیشه در دسترس است، بیپایان بوده و استفاده از آن آسان است
تمرینات تنفسی به مقابله با تجمع تنشهای جسمی جزئی مرتبط با استرس نیز کمک میکنند. درمانگران انجام آنها را در ساعات استراحت یا در فواصل بین فعالیتهای مختلف در طول روز توصیه میکنند. در این رابطه، درمانگران اغلب روش ۳۶۵ را پیشنهاد میکنند: حداقل سهبار در روز، تنفس با ریتم ۶ چرخه در دقیقه (پنج ثانیه دم، پنج ثانیه بازدم) و این کار را در ۳۶۵ روز سال انجام دهید. برخی از مطالعات حتی نشان میدهند که علاوه بر تسکین فوری، تمرینات تنفسی منظم میتواند بوسیلهی تغییر دائمی در مدارهای مغز، از میزان آسیبپذیری افراد نسبتبه استرس بکاهد. با اینحال در تمرینی که ممکن است بهنظر غیرعادی برسد، مشاوران ممکن است برخی از بیماران مضطرب را بهجای تنفس آرام، تشویق به انجام تنفس سریع کنند. این روش تلاشی برای آموزش بیماران برای مقابله با اضطراب است.
اما چرا تکنیکهای تنفسی را محدود به عواطف منفی کنیم؟ ما میتوانیم به تمرینهای تنفسی بهعنوان زمانی برای یادآوری لحظات شیرین زندگی نگاه کنیم.
در سنت و تجربه استفاده از تکنیکهای کنترل تنفس ترویج میشود و مطالعات علمی نیز نشان میدهند که این عقیدهی خوبی است. با این وجود، از آنجایی که بسیاری از این مطالعات دارای گروه کنترل نبودهاند، برای اطمینان از نتایج به انجام پژوهشهای بیشتری نیاز است.
البته در اینجا یک استثنا هم وجود دارد: تمرکز روی تنفس برای افرادی که دچار حملات وحشتزدگی هستند که ناشی از اضطراب درمورد وضعیت جسمی آنها است، ایدهی خوبی نیست؛ وضعیتی که با عنوان اضطراب دروانزادشناخته میشود. در این مورد، تمرکز روی فیزیولوژی ممکن است واقعا موجب تقویت هراس شود: آیا من در حال خفه شدن هستم؟ اگر بهطور ناگهانی تنفس من متوقف شود، چه اتفاقی برای من میافتد؟. برای این افراد، تکنیکهای تنفس باید تحتنظر یک درمانگر مورد آزمون قرار گیرد.
بهجز این حالت، اگر هر فرد از پیامدهای منفی ناراحتیهای عاطفی کهبه طور مدوام در زندگی روزانهی خویش تجربه میکند، آگاه باشد، قطعا نسبتبه انجام این تمرینهای تنفسی بیتوجه نخواهد بود. با دورههای مختصری از آگاهی آغاز کنید. چندین بار در روز به آرامی نفس بکشید. تنفس همچون انرژی خورشیدی آرامشی انرژیبخش بههمراه دارد. جای تعجب است که استفاده از روش تنفس کنترلشده عمومیت گستردهای ندارد. شاید این روش بهنظر سادهتر و عادیتر از چیزی باشد که بهعنوان یک درمان به چشم بیاید. بسیاری از مردم در مواجهه با پیچیدگیهای زندگی ممکن است تصور کنند که راهحلهای ساده کارآمد نیستند یا شاید بسیاری از مردم از جنبهی روحانی تنفس و ارتباط آن با زندگی و مرگ هراس دارند.
شش تکنیک برای تسکین استرس
پنج تا ده دقیقه تمرین میتواند موجب تسکین استرسهای پراکنده شود و حتی حملات هراس را دفع میکند. تمرینهای منظمتر میتوانند موجب کاهش سطوح اضطراب شوند.
۱. راست ایستادن
موقعیت بدن برای تنفس مهم است: نشسته یا ایستاده، شانهها را به عقب داده و خودتان را راست نگه دارید. این وضعیت بدن موجب آزاد شدن عضلات تنفسی میشود و موجب بهتر شدن فرایند تنفس میشود.
۲. دنبال کردن تنفس
حرکات تنفسی خود را ببینید. از هر دم و بازدم خود آگاه باشید. روی احساسی که وقتی هوا از بینی و نای شما عبور میکند یا روی حرکات قفسه سینه و شکم خود تمرکز کنید. هنگامی که حواستان از تنفس پرت میشود، توجه خود را به آن بازگردانید.
۳. تنفس شکمی
تا میتوانید تنفس شکمی انجام دهید. طی دم ابتدا شکمتان و سپس سینهی خود را باد کنید. طی بازدم، اول شکم و سپس قفسه سینه را خالی کنید. مشاهدهی این نوع تنفس زمانی که دراز کشیدهاید و یک دست را روی شکم خود قرار دادهاید، آسانتر است.
۴. تنفس ریتمیک
اواخر هر دَم، در حالیکه دارید بهطور ذهنی اعداد یک، دو و سه را میشمارید، توقف کنید و هوا را قبل از بازدم کمی نگه دارید. این شمارش میتواند همچنین بعد از بازدم یا بین هر دم یا بازدم نیز انجام شود. این تمرین اغلب برای کاهش حملات اضطراب در بیماران مضطرب توصیه میشود.
۵. تنفس متناوب از راه بینی
از طریق یکی از سوراخهای بینی بهآرامی عمل دم و بازدم را انجام دهید و سوراخ دیگر بینی را با انگشت بسته نگه دارید؛ سپس همین کار را با سوراخ دیگر بینی انجام دهید و این کار را بهطور متناوب تکرار کنید. این تمرین را میتوان به شکلهای مختلف انجام داد، برای مثال انجام عمل دم با یک سوراخ بینی و انجام بازدم از طریق سوراخ دیگر بینی. پژوهشها نشان میدهند که تنفس از طریق بینی نسبت به تنفس از طریق دهان آرام بخشتر است
۶. فکر کردن هنگام تنفس درمورد آرامش
با هر دم درمورد افکار آرامبخش فکر کنید. طی هر بازدم، تصور کنید که ترسها و نگرانیهای خود را بیرون میریزید.
تنفس و هراس
در حالیکه تنفس آهسته موجب آرامش میشود، تنفس سریع میتواند موجب ایجاد احساس استرس و اضطراب شود. این پدیده در جلسات رفتار درمانی برای آموزش بیماران مضطرب برای اینکه بتوانند مستقیما با احساسات خود مواجه شوند، استفاده میشود. تنفس سریع عمدی بهطور مصنوعی موجب آغاز اضطراب ناخوشایندی در این بیماران میشوند که در عادتدهی و درک این حالت در بیماران کمک میکند. این تکنیک همچین میتواند آنها قادر سازد که متوجه شوند عادات بد در زمینهی تنفس میتواند موجب تقویت ترس آنها شود.
واتساپ بهطور مداوم در حال اضافه کردن قابلیتهایی جدید به پیامرسان موبایلی خود است. بسیاری از این قابلیتها در حالی که هنوز مراحل آزمایشی نسخهی بتا را میگذرانند، به عموم کاربران Android و iOS عرضه میشوند.
در حال حاضر، یکی از نقاط ضعف واتساپ، استیکرهای آن است. کاربران تنها به مجموعهی محدودی از استیکرها ساخت کارمندان واتساپ دسترسی دارند. اما طبق گفتههای WhatsApp قرار است استیکرهای درون این نرمافزار با استیکرهای Gboard (صفحه کلید گوگل) یکپارچه شود.
البته قابل ذکر است کاربران هماکنون نیز میتوانند از استیکرهای برونبرنامهای استفاده کنند؛ اما، این امر مستلزم خارج شدن از برنامه و دانلود استیکرها از طریق گوگلپلی یا اپاستور است. با یکپارچهسازی جیبورد و واتساپ، دیگر نیازی به خروج از برنامه نیست و تنها کافی است با استفاده از این صفحه کلید اقدام به دانلود یا استفاده از استیکر مدنظر خود کنید.
مقالههای مرتبط:
هدف اصلی واتساپ از این طرح آن است که کاربران قادر باشند با نصب واتساپ و Gboard، از تمام قابلیتهای استیکری این صفحه کلید قدرتمند استفاده کنند. با انتخاب استیکر از طریق Gboard، آن استیکر بهطور اتوماتیک با محیط WhatsApp سازگار شده و قابل استفاده میگردد. این ویژگی در آیندهای بسیار نزدیک برای عموم کاربران فراهم خواهد بود.
گوگل در حال انجام تستهای خود برای یکپارچهسازی Gboard و واتساپ است اما این ویژگی هنور برای عموم کاربران قابل استفاده نیست. اگر از نسخهی بتای جیبورد استفاده میکنید، احتمالا در چند هفتهی آینده، این قابلیت برای شما فعال خواهد شد.
بازار جهانی فروش گوشیهای هوشمند پررونق نیست و شرایطی خوبی را تجربه نمیکند. فروشندگان بازار گاهی بهراحتی نمیتوانند کاربران را بهسمت خرید گوشی هوشمند جدیدی سوق بدهند. در چنین شرایطی، محققان بازار نیز پیشبینی کردهاند که شرایط از این هم بدتر خواهد شد. اما در چنین شرایطی، در برخی از بخشهای صنعت گوشیهای هوشمند اثری از کاهش فروش نیست.
بهعنوان مثال، در آمریکای شمالی آمار نشان از رشد فروش تبلت و گوشیهای هوشمند گیمینگ دارد. براساس برآوردهای جدید Sensor Tower، هزینههای صرفشده برای اپلیکیشنهای گوشیهای هوشمند در سراسر جهان با رشد سالیانه روبهرو است و در سال ۲۰۱۸ شاهد رشد ۲۲.۷ درصدی درآمد اپ استور و گوگل پلی استور بودیم. در سال ۲۰۱۸ درآمد اپ استور و پلی استور در مجموع به رقمی برابر با ۷۱.۳ میلیارد دلار رسیده است.
باوجودی که ظاهرا دانلود اپلیکیشنهای اندرویدی بسیار بالا است، ولی در کمال تعجب، اپل با پلتفرم iOS سال سودآورتری را نسبت به همتای اندرویدی خود به پایان رساند.
مقالههای مرتبط:
سال گذشتهی میلادی، درآمد ناخالص اپ استور ۴۶.۶ میلیارد دلار برآورد شد. رقیب اندرویدی اپل یعنی گوگل پلیاستور نیز درآمد ۲۴.۸ میلیارد دلاری را کسب کرد. براساس این آمارها درآمد اپاستور طی سال ۲۰۱۸ میلادی ۸۸ درصد بیشتر از پلیاستور بوده است. همچنین باید به رشد درآمد اپاستور نیز اشاره کرد که در مقایسه با سال ۲۰۱۷ رشدی ۲۰.۴ درصدی را تجربه کرد.
براساس آمار منتشرشده، در سال ۲۰۱۸ میلادی تعداد اپلیکیشنهایی که برای اولینبار ازطریق گوگل پلیاستور دانلود شدهاند، در حدود ۱۶۰ درصد بیشتر از اپلیکیشنهایی است که ازطریق اپ استور برای اولینبار دانلود میشوند؛ اگرچه بخش بزرگی از این ۷۵.۷ میلیارد اپلیکیشن اندرویدی نصبشده بهوضوح جزو برنامههای رایگان بودند.
مطمئنا گوگل از نمودار رشد پلی استور هم از نظر درآمد و هم از نظر تعداد اپلیکیشنهایی که برای اولینبار نصب شدهاند، خوشحال خواهد بود. باتوجه به نمودار فوق، مشاهده میکنید که گوگل توانسته است رشد ۱۳ درصدی را در دانلود اپلیکیشن از سال ۲۰۱۷ تا سال ۲۰۱۸ به ثبت برساند. این در حالی است که اپ استور اپل از سال ۲۰۱۷ تا ۲۰۱۸ تنها رشد ۶.۶ درصدی را در دانلود اپلیکیشنها ثبت کرده است.
همچنین باتوجه به نمودار فوق مشاهده میکنید که پلی استور رشد ۲۴.۲ درصدی از اپلیکیشنهای موبایل کسب کرده است. این در حالی است که اپ استور از سال ۲۰۱۷ تا ۲۰۱۸ در این بخش تنها رشد ۱۰ درصدی داشته است. اما زمانیکه افزایش درآمد کلی هم ازطریق نصب اپلیکیشن و هم ازطریق الیکشنهای بازی در نظر گرفته میشود، رشد بازار بین سالهای ۲۰۱۶ و ۲۰۱۷ در مقایسه با سال ۲۰۱۷ و ۲۰۱۸ نرخ آهستهتری داشته است.
درنظر داشته باشید باوجودی که درآمد حاصل از دانلود اپلیکیشنهای بازی گوشی هوشمند در سال ۲۰۱۸ افزایش یافته است، ولی بخش بازی تنها یک بخش کوچک از درآمد کلی سال ۲۰۱۸ را تشکیل میدهد. درآمد پلی استور و اپ استور ازطریق فروش اپلیکیشنهای غیربازی با رشد خوبی همراه بوده؛ ولی درنهایت درآمد اپ استور در سال ۲۰۱۸ در حدود ۸۸ درصد بیشتر از گوگل پلی استور بوده است.
نتایج پژوهش جدیدی نشان میدهد که احتمال انقراض بیشتر گونههای وحشی قهوه طی چند دههی آینده بالا است و علت این امر بروز خشکسالیهای مکرر و طولانی، از بین رفتن جنگلها و شیوع آفات مرگبار است. این یافتهها نشاندهندهی تهدیدی برای صنعت چندمیلیارد دلاری قهوه است که عمدتا دو واریتهی عربیکا و روبوستا را دربرمیگیرد.
عربیکا نسبتبه دمای بالا حساس است در حالیکه روبوستا نسبتبه خاکهای خشک آسیبپذیر است. تنوع ژنتیکی درون ۱۲۴ گونهی وحشی قهوه میتواند به اصلاحگران کمک کند تا قابلیت زندهمانی گیاهان تجاری را در مواجهه باتغییرات اقلیمی تقویت کنند. آرون دیویس نویسندهی مقاله میگوید:
برخی از گونههای قهوه دارای صفاتی هستند که به آنها اجازه میدهد در شرایط دشوار محیطی رشد کنند، اما اگر گونهها کمکم از بین بروند، این گزینهها نیز از بین خواهند رفت.
یک پروشگاه جنگلی برای گیاهان قهوه در اتیوپی
دیویس و همکارانش سالهای زیادی را صرف فهرستبندی انواع مختلف گیاهان قهوه وحشی و حفاظتشده در مناطق مختلف جهان از جمله جنگلهای دورافتادهی آفریقا، ماداگاسکار و موریس کردند. جمعآوری اطلاعات کافی درمورد توزیع گونههای وحشی و تهدیدهایی که آنها با آن روبهرو هستند، برای ارزیابی خطر انقراض هر کدام از این گونهها، دو دهه زمان بُرد. این پژوهشگران همچنین صفات مفید احتمالی را در این گیاهان از جمله مقاومت به بیماری، میزان کافئین و تحمل خشکی مورد بررسی قرار دادند. این گروه پژوهشی با استفاده از معیارهای اتحادیهی بینالمللی حفاظت از طبیعت، دریافتند که ۶۰ درصد از گونههای قهوه در معرض خطر بالای انقراض قرار دارند.
دانههای گونههای تهدیدشدهی آمبونگو (چپ) و عربیکا در ماداگاسکار
بهگفتهی آلان آندرید، دانشمند علم گیاهان کشاورزی، این ارقام هشداری برای کل جامعهی قهوه است. او میگوید:
تصور کنید چقدر طعم و بوی کشفنشده باقی مانده است. تصور کنید چقدر صفات ژنتیکی که میتوانند راهحلی برای مشکلات آینده باشند، هنوز ناشناخته مانده است.
درحدود ۷۲درصد از گونههای قهوه ازجمله قهوهی عربیکای وحشی در مناطق حفاظتشده رشد میکنند، اما بسیاری از این مناطق بهعنوان پارکهای کاغذی درنظر گرفته میشوند و میزان حفاظت از آنها ضعیف است. وضعیت مناطق حفاظتشده برای نجات این گونهها از انقراض کافی نیست، زیرا جنگلزدایی و تغییرات اقلیمی میتواند موجب تضعیف جمعیت آنها شود.
حفظ تنوع ژنتیکی قهوه در خارج از زیستگاه طبیعی آنها چالشبرانگیز است. برخلاف بسیاری از محصولات کشاورزی، دانههای قهوه را نمیتوان با روشهای سنتی ذخیره کرد. کاملترین مجموعهی تنوع قهوه در چهار بانک ژنی متشکل از درختان کامل پرورش یافته یافت میشود. طبق گزارشی که در سال ۲۰۱۸ متشر شد، این مناطق حفاظتشده با کمبود منابع مالی و پرسنل ماهر روبهرو بوده و توسط جنگلزدایی و آفات در معرض خطر هستند.
مناطقی مانند اتیوپی که درحدود یکچهارم از جمعیت آن برای زندگی روی فعالیتهای مرتبط با قهوه متکی هستند، بهدنبال یافتن راهحلهایی برای برخی از این مسائل هستند. یکی از این راهحلها تقسیم جنگلهای عربیکا به مناطق بهشدت تحت حفاظت و نظارت و مناطقی است که مردم بتوانند در آنجا به فعالیتهای تولید قهوه، عسل و ادویه جات بپردازند. تادس گول نویسندهی مطالعهای دیگر که پیشبینی کرد جمعیتهای وحشی قهوهی عربیکا تا سال ۲۰۸۸ در اثر تغییرات اقلیمی تا پنجاه درصد کاهش پیدا میکنند، میگوید:
قهوه یک محصول کشاورزی اصلی برای کشورهای آفریقایی است و جوامع محلی و دولت ها دلایل محکمی برای حفاظت از آن دارند.
اما بار حفاظت از این گونهها نباید تنها بر دوش ملتهای آفریقایی باشد. دیویس معتقد است که اگر همهی جهان از مزایای این گیاه استفاده میکنند، پس باید تمام افراد در حفاظت از آن مشارکت کنند. او میگوید:
اگر گیاهان وحشی نبودند، ما نمیتوانستیم قهوه بنوشیم و اگر ما هماکنون برای حفاظت از آنها کاری نکنیم، نسلهایی آینده ممکن است طعم لذتبخشی را که امروز ما تجربه میکنیم، هیچگاه تجربه نکنند.
.: Weblog Themes By Pichak :.