آن تصویر ذهنی که بیشتر ما از سرزمین قطب جنوب داریم، بهصورت یک سرزمین یخزده و سفید است؛ سرزمینی که تا چشم کار میکند، چیزی جز برف و یخ و سفیدی در آن دیده نمیشود. اما بر پایهی یک بررسی جدید، شاید چنین تصویر ذهنی از قطب جنوب در زمانهای آینده خیلی هم صحیح نباشد. واقعیت این است که این قاره بهطور فزایندهای به خاطر افزایش دمای زمین در حال سبز شدن است و بخشهایی از آن به پوششهای سبز گیاهی تغییر شکل دادهاند. پژوهشگران دانشگاه اکستر در طی یک بررسی، نمونههایی از مخازن خزهای واقع در شبه جزیرهی جنوبگان را انتخاب کرده و با انجام آزمایش روی آنها پی بردهاند که فعالیت زیستی در این نواحی در طی ۵۰۰ سال گذشته به مقدار بسیار زیادی افزایش یافته است.
این بررسی در واقع دنبالکنندهی کارهای قبلی همین تیم پژوهشی در سال ۲۰۱۳ بوده است. گروه پژوهشی در آن سال پی برده بودند که گرم شدن ملایم و پایدار منطقه منجر به ایجاد تغییراتی در اکولوژی آن میشود و این تغییرات به مقدار زیادی غیرقابل پیشبینی هستند. اما پژوهشهای سال ۲۰۱۳ تنها بر بخشهای جنوبی شبهجزیرهی جنوبگان متمرکز شده بودند. این بار اما دانشمندان نمونههایی از بخشهای وسیعتر این سرزمین انتخاب کردند و در نهایت در تمامی دفعات بررسی به نتایج نگرانکننده و پابرجایی در این رابطه رسیدند. متیو آمزبوری، سرپرست گروه پژوهشی در این باره میگوید:
این پژوهش به ما یک بینش بسیار شفافتر از آن مقیاسی میدهد که تغییرات اخیر در حال وقوع در آن هستند. پیشتر از این، ما چنین پاسخهایی را تنها در یک محل واقع در بخشهای دوردست جنوبی شبهجزیرهی جنوبگان شناسایی کرده بودیم؛ اما اکنون ما میدانیم که مخازن خزهای به پدیدهی تغییرات اقلیمی اخیر در سراسر قطب جنوب واکنش نشان میدهند و رشدشان بیشتر میشود.
با افزایش یافتن دمای میانگین سالانه در این ناحیه به مقدار تقریبا نیم درجهی سانتیگراد در هر دهه از سالهای ۱۹۵۰، به نظر میرسد که شبهجزیرهی جنوبگان اکنون باید بهعنوان یکی از مکانهای روی سیارهی زمین با بالاترین سرعت گرم شدن به شمار رود.
تیم پژوهشی اکستر برای بررسی اینکه چنین تغییراتی در زندگی گیاهی در این قاره چه اثراتی میتواند داشته باشد، نمونههایی از مخازن خزهای جمعآوری کردند. بخشهای عمیقتر این نمونهها دارای قدمتی به میزان بیش از ۱۵۰ سال بودند و وجود آنها منجر به ایجاد یک تصویر دقیق و حاوی جزییات زیاد از فعالیتهای بیولوژیکی در آن دورههای زمانی میشد.
همانطور که در مطالعهی اولیهی سال ۲۰۱۳ مشخص شده بود، فعالیت بیولوژیکی در طی ۵۰ سال گذشته با سرعت فزایندهای در حال افزایش بوده است. اما در بررسی جدید، ۵ نمونه از سه سایت پژوهشی با نامهای الفنت آیلند، آلردی آیلند و گرین آیلند که حدود ۶۰۰ کیلومتر از یکدیگر فاصله دارند، گرفته شده است. حتی در چنین مسافت دوری نیز نمونههای بهدستآمده حاکی از نتایجی بودند که بهطور قابل ملاحظهای روند هماهنگ و مشابهی با یکدیگر داشتند و این شباهت، دانشمندان را به این نتیجه میرساند که تغییرات زیستی ایجادشده در قطب جنوب بر ناحیهای بسیار وسیعتر از آنچه پیشتر تصور میشد، تأثیر گذاشته است. دان چارمن، سرپرست گروه پژوهشی در این باره میگوید:
افزایشهای دما در طی تقریبا نیم قرن گذشته در سرزمین شبهجزیرهی جنوبگان، دارای تأثیر چشمگیری بر مخازن خزهای و رشد آنها در ناحیهی مورد بحث شده است که این امر افزایش سریع نرخ رشد آنها و فعالیتهای میکروبی را با خود به همراه داشته است. اگر این شرایط ادامه پیدا کند و با افزایش یافتن مساحت زمینهای خالی از یخ ناشی از عقبنشینی مداوم یخچالها، آنگاه ما شاهد سبزتر شدن بیش از پیش جنوبگان در سالهای آینده خواهیم بود.
تیم پژوهشی برنامهریزی کردهاند که در آینده، بررسیهای خود را به مطالعهی خزههای مربوط به هزاران سال پیش نیز گسترش دهند تا بدین ترتیب بتوانند تصویری طولانیمدت از اکولوژی قطب جنوب به دست آورند؛ تصویری که دارای قدمتی بیشتر از زمان آغاز فعالیتهای تأثیرگذار انسان بر این نواحی و بهطور کلی بر تغییرات اقلیمی کرهی زمین باشد.
دستاوردهای این بررسیها در ژورنال کارنت بیولوژی به انتشار رسیده است.
آن تصویر ذهنی که بیشتر ما از سرزمین قطب جنوب داریم، بهصورت یک سرزمین یخزده و سفید است؛ سرزمینی که تا چشم کار میکند، چیزی جز برف و یخ و سفیدی در آن دیده نمیشود. اما بر پایهی یک بررسی جدید، شاید چنین تصویر ذهنی از قطب جنوب در زمانهای آینده خیلی هم صحیح نباشد. واقعیت این است که این قاره بهطور فزایندهای به خاطر افزایش دمای زمین در حال سبز شدن است و بخشهایی از آن به پوششهای سبز گیاهی تغییر شکل دادهاند. پژوهشگران دانشگاه اکستر در طی یک بررسی، نمونههایی از مخازن خزهای واقع در شبه جزیرهی جنوبگان را انتخاب کرده و با انجام آزمایش روی آنها پی بردهاند که فعالیت زیستی در این نواحی در طی ۵۰۰ سال گذشته به مقدار بسیار زیادی افزایش یافته است.
این بررسی در واقع دنبالکنندهی کارهای قبلی همین تیم پژوهشی در سال ۲۰۱۳ بوده است. گروه پژوهشی در آن سال پی برده بودند که گرم شدن ملایم و پایدار منطقه منجر به ایجاد تغییراتی در اکولوژی آن میشود و این تغییرات به مقدار زیادی غیرقابل پیشبینی هستند. اما پژوهشهای سال ۲۰۱۳ تنها بر بخشهای جنوبی شبهجزیرهی جنوبگان متمرکز شده بودند. این بار اما دانشمندان نمونههایی از بخشهای وسیعتر این سرزمین انتخاب کردند و در نهایت در تمامی دفعات بررسی به نتایج نگرانکننده و پابرجایی در این رابطه رسیدند. متیو آمزبوری، سرپرست گروه پژوهشی در این باره میگوید:
این پژوهش به ما یک بینش بسیار شفافتر از آن مقیاسی میدهد که تغییرات اخیر در حال وقوع در آن هستند. پیشتر از این، ما چنین پاسخهایی را تنها در یک محل واقع در بخشهای دوردست جنوبی شبهجزیرهی جنوبگان شناسایی کرده بودیم؛ اما اکنون ما میدانیم که مخازن خزهای به پدیدهی تغییرات اقلیمی اخیر در سراسر قطب جنوب واکنش نشان میدهند و رشدشان بیشتر میشود.
با افزایش یافتن دمای میانگین سالانه در این ناحیه به مقدار تقریبا نیم درجهی سانتیگراد در هر دهه از سالهای ۱۹۵۰، به نظر میرسد که شبهجزیرهی جنوبگان اکنون باید بهعنوان یکی از مکانهای روی سیارهی زمین با بالاترین سرعت گرم شدن به شمار رود.
تیم پژوهشی اکستر برای بررسی اینکه چنین تغییراتی در زندگی گیاهی در این قاره چه اثراتی میتواند داشته باشد، نمونههایی از مخازن خزهای جمعآوری کردند. بخشهای عمیقتر این نمونهها دارای قدمتی به میزان بیش از ۱۵۰ سال بودند و وجود آنها منجر به ایجاد یک تصویر دقیق و حاوی جزییات زیاد از فعالیتهای بیولوژیکی در آن دورههای زمانی میشد.
همانطور که در مطالعهی اولیهی سال ۲۰۱۳ مشخص شده بود، فعالیت بیولوژیکی در طی ۵۰ سال گذشته با سرعت فزایندهای در حال افزایش بوده است. اما در بررسی جدید، ۵ نمونه از سه سایت پژوهشی با نامهای الفنت آیلند، آلردی آیلند و گرین آیلند که حدود ۶۰۰ کیلومتر از یکدیگر فاصله دارند، گرفته شده است. حتی در چنین مسافت دوری نیز نمونههای بهدستآمده حاکی از نتایجی بودند که بهطور قابل ملاحظهای روند هماهنگ و مشابهی با یکدیگر داشتند و این شباهت، دانشمندان را به این نتیجه میرساند که تغییرات زیستی ایجادشده در قطب جنوب بر ناحیهای بسیار وسیعتر از آنچه پیشتر تصور میشد، تأثیر گذاشته است. دان چارمن، سرپرست گروه پژوهشی در این باره میگوید:
افزایشهای دما در طی تقریبا نیم قرن گذشته در سرزمین شبهجزیرهی جنوبگان، دارای تأثیر چشمگیری بر مخازن خزهای و رشد آنها در ناحیهی مورد بحث شده است که این امر افزایش سریع نرخ رشد آنها و فعالیتهای میکروبی را با خود به همراه داشته است. اگر این شرایط ادامه پیدا کند و با افزایش یافتن مساحت زمینهای خالی از یخ ناشی از عقبنشینی مداوم یخچالها، آنگاه ما شاهد سبزتر شدن بیش از پیش جنوبگان در سالهای آینده خواهیم بود.
تیم پژوهشی برنامهریزی کردهاند که در آینده، بررسیهای خود را به مطالعهی خزههای مربوط به هزاران سال پیش نیز گسترش دهند تا بدین ترتیب بتوانند تصویری طولانیمدت از اکولوژی قطب جنوب به دست آورند؛ تصویری که دارای قدمتی بیشتر از زمان آغاز فعالیتهای تأثیرگذار انسان بر این نواحی و بهطور کلی بر تغییرات اقلیمی کرهی زمین باشد.
دستاوردهای این بررسیها در ژورنال کارنت بیولوژی به انتشار رسیده است.
ناسا طرحها و تصاویر مفهومی از نسل آینده مریخ نوردها را به نمایش گذاشت. نسل جدید این رباتها فوقالعاده به نظر میرسند و این ربات جدید "مریخنورد 2020" نام خواهد داشت.
به نقل از اسپیس، شکل این مریخنورد آشنا به نظر میآید، به این دلیل که برای طراحی مدل جدید، از کاوشگر مجهز به سوخت هستهای که از سال 2012 مشغول به کاوش سیاره سرخ است، الهام گرفته شده است.
طبق گفته ناسا، هر دو کاوشگر از نظر ابعاد به یک اندازه هستند، تقریبا به اندازه یک خودرو مینی کوپر، اما کاوشگر جدید یک ماموریت کاملا متفاوت خواهد داشت.
ناسا طی بیانیهای اعلام کرد: «ماموریت این کاوشگر جدید علاوه بر ادامه جستجو برای یافتن نشانههایی از وجود حیات در سیاره مریخ در گذشتههای دور، جستجوی علایم حیات میکروبی نیز خواهد بود.
"مریخنورد 2020" شامل یک مته است که میتواند از مرکز و هسته صخرهها و سنگهای سطح مریخ نمونهبرداری کرده و آنها را با نمونههایی که از سطح مریخ تهیه کرده است، مقایسه کند. ماموریت بعدی مد نظر ما، انتقال این نمونهها به زمین است».
ناسا اخیرا تصاویری از این مریخنورد جدید منتشر کرده بود؛ اما طرح مفهومی جدید جزئیات جدیدی از نحوه عملکرد این کاوشگر بر سطح مریخ نشان میدهد. تصاویر قبلی این کاوشگر را با تعداد زیادی برچسب و در پس زمینه سفید نشان میداد.
دانشمندان ناسا در حال ارزیابی و تعیین سه مکان از مریخ هستند که قابلیت فرود این کاوشگر را دارند. این مکانها شامل دهانه جزرو (Jezero) که دلتایی است که توسط دریاچهای در گذشته به وجود آمده است، تپههای کلمبیا که مکان چشمههای آب گرمی بوده است که توسط کاوشگر اسپیریت کشف شده است و مکانی به نام سیرتیس (Syrtis) که یک سپر آتشفشانی بزرگ بوده است، هستند.
برنامهریزی شده است که "مریخنورد 2020" در ماه جولای یا آگوست سال 2020 از پایگاه کیپ کاناورال (Cape Canaveral) واقع در ایالت فلوریدا به فضا فرستاده شود.
مدیرکل آموزشی دانشگاه علوم پزشکی لرستان از راهاندازی مرکز تولید محتوای آموزشی الکترونیکی در این دانشگاه خبر داد.
دکتر علی فرهادی با بیان اینکه مرکز تولید محتوای آموزشی الکترونیکی در این معاونت راهاندازی شده است، اظهار کرد: در این برهه زمانی بسیار از آموزش مجازی استقبال میشود و در دانشگاه علوم پزشکی لرستان برخی از دروس و ساعات را مشخص کردیم تا از این فضا استفاده کنند.
مدیرکل آموزشی دانشگاه علوم پزشکی لرستان تصریح کرد: این مرکز با تجهیزات کامل در دانشگاه راهاندازی شده تا برخی رشتهها و دروس به صورت مجازی ارائه شوند.
فرهادی با بیان اینکه رشتههایی نظیر اتاق عمل، هوشبری ناپیوسته و برخی از دروس علوم پایه پزشکی مثل آناتومی و فیزیولوژی میتوانند از این بستر بهرهمند شوند، افزود: تلاشمان بر این است که برخی دروس گروه معارف را نیز به مجموع دروس فوق اضافه کنیم.
مدیرکل آموزشی دانشگاه علوم پزشکی لرستان تصریح کرد:در مهرماه جاری استفاده از محتوای آموزشی در فضای مجازی متناسب با همه با رشتهها راهاندازی خواهد شد و قطعا با استقبال اکثر دانشجویان روبرو خواهد بود.
مدیر کل آموزشی دانشگاه علوم پزشکی لرستان در پایان با بیان اینکه هماکنون ۱۱۷۵ دانشجو در همه مقاطع مشغول به تحصیل هستند، اظهار کرد: همچنین ۲۵۱ عضو هیات علمی در این دانشگاه مشغول به تدریس هستند و در فراخوان امسال نیز ۴۰ نفر هیات علمی جذب خواهد شد که بیشتر در رشتههای بالینی، علوم پایه و دندانپزشکی خواهند بود.
پژوهشگران دانشگاه تبریز موفق به ساخت نانوحسگری زیستی شدند که میتواند میزان تضعیف سیستم ایمنی بر اثر سلولهای سرطانی را مشخص کند و از این طریق تشخیص زودهنگام و مناسبی برای ممانعت از متاستاز شدن سرطان در اختیار قرار دهد.
تومورها پس از مصرف تریپتوفان که یک اسید آمینه ضروری موجود در بدن است، به کمک آنزیمهای خاصی آن را به کینورنین تبدیل میکنند. کینورنین تولیدشده به گیرندههای موجود در سطح سلولهای ایمنی (مثل B Cell و T Cell) متصل شده و مانع از فعالیت ایمنی این سلولها در قبال سلولهای سرطانی میشود.
به دنبال این روند، سرطان با فرآیند متاستاز به سایر نقاط بدن سرایت میکند که خود دلیل عمده مرگ افراد سرطانی است. بر این اساس نوسان نسبت کینورنین به تریپتوفان میتواند در پیشرفت برخی از سرطانها و بیماریهای عصبی تأثیرگذار باشد.
علاوه بر این، ارزیابی این نسبت میتواند اطلاعات ارزشمندی در مورد اثر درمانی برخی داروها به دست دهد. بدین منظور، طراحی نانوحسگرهای زیستی جهت بررسی این نسبت اهمیت خاصی خواهد داشت.
در این راستا محققان دانشگاه تهران با هدف طراحی نانوحسگری زیستی برای بررسی میزان تضعیف سیستم ایمنی ایجاد شده توسط انواع سلولهای سرطانی مانند سرطان کبد، تومور مغزی، سرطان ریه و سرطان روده بزرگ به واسطه مصرف تریپتوفان و تولید کینورنین و تأثیر برخی از داروها بر میزان متاستاز این سلولهای سرطانی تحقیقاتی را در این زمینه اجرایی کردند.
این نانوحسگر زیستی توسط نانولولههای چند دیواره کربنی و آنتیبادی مخصوص کینورنین بر روی الکترودهای صفحه چاپی ساخته شده است و در روند کار آزمایشگاهی غلظت کینورنین و تریپتوفان در انواع سلولهای سرطانی ذکر شده توسط آن اندازهگیری شده است.
نانوحسگر پیشنهادی به روشی ساده و با هزینه پایین ساخته شده است. پاسخ سریع، حساسیت بالا، محدوده تشخیص خطی وسیع و قدرت انتخابی خوب از دیگر ویژگیهای این نانوحسگر زیستی به شمار میرود.
این نانوحسگر زمینه را برای مطالعه اثر داروهای جدید بر روی سلولهای سرطانی در محیط آزمایشگاهی بدون نیاز به بدن موجود زنده فراهم میکند.
این مطالعات از سوی پری کرمی فارغ التحصیل دوره دکتری شیمی تجزیه از دانشگاه تبریز، دکتر میر رضا مجیدی از دانشگاه تبریز، یدالله امیدی و دکتر ژاله برار از دانشگاه علوم پزشکی تبریز و دکتر محمد جوهری از دانشگاه علوم پزشکی اردبیل اجرایی شده و نتایج آن در مجله Biosensors and Bioelectronics با ضریب تأثیر 7.4766 به چاپ رسیده است.

همهی ما با داستان حضرت نوع که در قرآن کریم، کتاب مقدس و یا متون قدیمی سومریان آمده آشنایی داریم. اخیرا کارشناسان از یک کشف بیسابقه در رابطه با داستان حضرت نوح خبر دادهاند؛ محققان 99.99 درصد اطمینان دارند که موفق به کشف بقایای این کشتی تاریخی شدهاند!
در کتب مقدس میخوانیم که حضرت نوح و اعضای خانواده او، همراه با بازماندههایی از حیوانات مختلف، از طوفانی بزرگ جان سالم به در میبرند. حضرت نوح به دستور خداوند، با استفاده از تنه درختان، کشتی بسیار بزرگی را میسازد که او، خانوادهاش و حیوانات منتخب را از یک طوفان بزرگ محافظت میکند.
بر اساس متون کتاب مقدس، خداوند نحوه ساخت این کشتی عظیم را به نوح یاد داد. هفت روز پیش از آغاز نابودی بزرگ، خدا به نوح دستور داد که همراه با همسرش و گروهی از حیوانات، وارد کشتی شوند. با آغاز سیل بزرگ، کشتی نوح به مدت 150 روز بر روی آبها شناور بود و سرانجام بر روی کوه آرارات در ترکیه بر خشکی نشست.
برای چندین قرن متوالی، گروهی از باستان شناسان، مورخان و کارشناسان کتاب مقدس، به دنبال بقایای این کشتی شگفتانگیز بودهاند. برخی مردم معتقدند در صورت عدم کشف بقایای این کشتی بزرگ، طوفان حضرت نوح را میتوان صرفا به عنوان یک افسانه قدیمی در نظر گرفت.
با این حال، یک گروه از مسیحیان انجیلی (Evangelicalism)، قاطعانه بر کشف بقایای کشتی نوح تاکید دارند! این گروه از محققان، میگویند که بازماندههای کشتی حضرت نوح را میتوان در زیر برفها و بقایای آتشفشانهای کوه آرارات کشف کرد؛ درست همان جایی که انجیل پیشبینی میکرد!
کشف بقایای کشتی نوح ، گواهی بر واقعه طوفان بزرگ در کتب مقدس!
اخیرا یک گروه تحقیقاتی مستقر در هنگ کنگ با عنوان «وزارتخانه بینالمللی تحقیقات کشتی حضرت نوح» (Noah’s Ark Ministries International)، از کشف تکههای چوبی مربوط به یک سازه عظیم الجثه خبر میدهد. قدمت این تکههای چوبی به حدود 4800 سال قبل بازگشته و در ارتفاع 4 کیلومتر بالاتر از سطح دریا کشف شده است. این قطعات چوبی در حجمهای بسیار بزرگ بوده و در سالهای 2007 و 2008 در کوه آرارات کشف شدهاند.
یونگ وینگ-چونگ (Yeung Wing-Cheung)، به عنوان یکی از اعضای این گروه تحقیقاتی میگوید:
ما از تطابق این قطعات چوبی، با کشتی حضرت نوح به صورت 100 درصد مطمئن نیستیم. اما احتمال اینکه این قطعات، متعلق به این کشتی باشند، از سوی اعضای تیم ما 99.99 درصد تخمین زده شده است!
من-فای یوئن (Man-Fai Yuen) یکی دیگر از اعضای این گروه تحقیقاتی، در یک بیانیه اعلام کرد:
ما معتقدیم که ساختارهای چوبی کشف شده، با نوشتههای تاریخی موجود کاملا مطابقت دارند. این ساختار، شامل تخته چوبهایی با عرض 8 اینچ است که با تکیه بر این شواهد، واقعیت طوفان و کشتی نوح را میتوان به اثبات رساند. در ساخت این کشتی، از میخهای فلزی با استفاده از شیوه ساخت و ساز باستانی استفاده گردیده است.
محققان، سایر بقایای مربوط به کشتی نوح را 100 متر دورتر از این منطقه و در زیر یخچالهای طبیعی یافتهاند که طول برخی از آنان به 20 متر هم میرسد. این گروه از کارشناسان، قاطعانه بر این باورند که با اکتشاف دیوارههای چوبی که قدمتی 4800 ساله، موفق به کشف بقایای کشتی نوح شدهاند. این قطعات چوبی، با گذشت هزاران سال تغییر زمینشناسی جان سالم به در بردهاند.
با وجود آنکه تعداد بسیاری از مردم، در وقوع طوفان بزرگ نوح شک دارند، در متون متعدد مذهبی از جمله کتاب مقدس و قرآن کریم، میخوانیم که این واقعه در هزاران سال قبل رخ داده است. البته واقعیت طوفان بزرگ نوح را میتوان در متون قدیمیتر نیز پیدا کرد.
روایتها و افسانههای باستانی، طوفان بزرگ نوح را به عنوان یک دخالت مستقیم از سوی خداوند معرفی میکنند. در این داستانها میخوانیم که خداوند به علت رفتارهای بشریت، سیل عظیمی را جهت بازگرداندن کره زمین به پیش از خلقت فرو فرستاد. در واقع میتوان گفت که نازل کردن این سیل عظیم و طولانی مدت، آغازی بر انسان امروزی بوده است.
سیل و یا طوفان بزرگ نوح، در بسیاری از افسانهها و داستانهای مربوط به فرهنگهای جهان، نقش پر رنگی دارد. از جمله این آنها میتوان به «افسانه سیل بزرگ در بین النهرین»، «افسانه دئوکالیون در اساطیر یونان»، «افسانه سیل عظیم در کتاب پیدایش»، «متون هندی از هندوستان»، «افسانه برگلمیر در اساطیر نورس»، «روایات مایاها در آمریکای مرکزی» و … اشاره کرد.
جالب است بدانید که قدیمیترین تمدن کره زمین، نقشی کلیدی را در این زمینه بازی میکند. در واقع بسیاری از کارشناسان معتقدند که سرچشمهی افسانه سیل عظیم، از سومریان باستان نقل شده است.
بر اساس کتیبههای باستانی، اریدو (Eridu) یا ابوشهرین نام اولین شهر شکل گرفته بر روی زمین است، شهری که انکی (Enki) به عنوان خدای سومری، در حدود 5400 سال پیش از میلاد مسیح در آن میزیست.
با وجود آنکه این تیم تحقیقاتی در هنگ کنگ، از کشف بقایای کشتی نوح خبر میدهند، کارشناسان کتاب مقدس با آنان مخالفت دارند. جک ساسون (Jack Sasson)، به عنوان استاد مطالعات یهودی و مسیحی در دانشگاه واندربیلت واقع در نشویل در ایالت تنسی آمریکا، در این باره میگوید:
تمامی این مفهوم، عجیب و غریب به نظر میرسد؛ چرا که در کتاب مقدس، محل فرود این کشتی، اورارتو به عنوان یک پادشاهی کهن در شرق ترکیه معرفی شده است؛ البته پس از آنکه مردم موفق به کشف کوه آرارات با اوراتو شدند.
پروفسور پل زیمانسکی (Paul Zimansky)، در این باره میگوید:
تا 10 قرن پیش از میلاد مسیح، هیچکس با کشتی به این کوه برخورد نکرده بود. علاوه بر آن اسناد و نقشه های زمین شناسی، وقوع یک سیل عظیم در ترکیه در حدود 4 هزار سال پیش را رد می کنند.
راه شیری، کهکشانی بسیار وسیع و جالب است. این کهکشان قطری معادل ۱۰۰ هزار تا ۱۸۰ هزار سال نوری دارد و خانهی سیاره زمین و زادگاه انسان است. سامانه خورشیدی ما چیزی در حدود ۲۷ هزار سال نوری با مرکز کهکشان راه شیری فاصله دارد و در لبهی داخلی یکی از بازوهای مارپیچی این کهکشان قرار گرفته است. این بازوی مارپیچی که بازوی شکارچی نام دارد و ستارگان آن نیز به صورت فلکی شکارچی نزدیک هستند. با زومیت همراه شوید تا با یکدیگر ۱۰ حقیقت علمی جالب را در مورد این کهکشان زیبا بررسی کنیم.
۱. این کهکشان تاب برداشته است
برای شروع، باید بدانید که راه شیری، ظاهری دیسک مانند داشته و حداقل ۱۲۰ هزار سال نوری عرض دارد. مرکز این کهکشان که در حقیقت یک برآمدگی است، به تنهایی ۱۲ هزار سال نوری عرض دارد. نکته جالبی که باید بدانید این است که دیسک این کهکشان، کاملاً تخت نبوده و تاب برداشته است. شاید گاهی اوقات که شانس تماشای راه شیری را داشتهاید، آن را کاملاً تخت دیدهاید؛ اما حقیقت این است که دیسک راه شیری دچار انحراف شده و تاب برداشته است. ستارهشناسان دلیل این پدیده را به کهکشانهای ابر ماژلانی بزرگ و ابر ماژلانی کوچک نسبت میدهند.
دو کهکشان کوتوله به نام ابر ماژلانی بزرگ و ابر ماژلانی کوچک که در گروه محلی قرار گرفتهاند، از همسایگان راه شیری به شمار میروند و گفته میشود که به دور کهکشان ما گردش میکنند. بسیاری از ستارهشناسان بر این باورند که کهکشان راه شیری و این دو کهکشان همسایه، مسابقهای همچون مسابقهی طناب کشی را برگزار کردهاند و کهکشانهای همسایه سعی داشتهاند ماده تاریک را از کهکشان ما به بیرون بکشند. این مسابقهی کششی، گونهای خاص از فرکانس نوسانساز را به وجود آورده و روی هیدروژن موجود در کهکشان ما تأثیر گذاشته و به بیرون کشیده شده است. از آنجایی که کهکشان راه شیری مقادیر بسیار زیادی از گاز هیدروژن را در خود جای داده، در اثر این کشش دچار انحراف شده و تاب برداشته است.
۲. هاله دارد؛ اما نمیتوانید مستقیماً آن را مشاهده کنید
دانشمندان بر این باورند که مادهی تاریک، حدود ۹۰ درصد از جرم کهکشان راه شیری را تشکیل داده و یک هالهی مرموز را نیز به وجود آورده است. این نشان میدهد هر آنچه را که با چشم غیر مسلح یا با تلسکوپ در این کهکشان میبینیم، تنها ۱۰ درصد از جرم کل این کهکشان را تشکیل دادهاند و مادهی درخشان نام دارند؛ اما مابقی جرم کهکشان، به مادهی تاریک مربوط است که ما نمیتوانیم آن را ببینیم. هالهی مرموز ماده تاریک، با هالهای که در اطراف دنبالهدارها دیده میشود تفاوت دارد و شاید بتوان گفت در دستهی هالههای نورانی قرار نمیگیرد و نمیتوان با دوربین معمولی از آن تصویربرداری کرد.
در واقع، هالهی ماده تاریک کاملاً نامرئی است؛ اما وجود این ماده مرموز به واسطه شبیهسازیهای انجام شده اثبات میشود. دانشمندان به کمک شبیهسازهای رایانهای، شکل ظاهری کهکشان راه شیری را بدون وجود این ماده، خلق کردهاند و تفاوتهای چشمگیری را مشاهده کردهاند؛ همچنین اگر وجود مادهی تاریک در نظر گرفته نشود، ستارههای درونی کهکشان که فاصله بسیار کمی با مرکز دارند، با سرعت کمتری شروع به گردش میکنند.
هرچه یک کهکشان سنگینتر باشد، ستارههای موجود در آن کهکشان با سرعت بسیار بیشتری حرکت میکنند؛ اما اگر فرض را بر این بگذاریم که مادهی تاریک وجود ندارد و یک کهکشان تنها از مادهای که میبینیم تشکیل شده، آنگاه نرخ چرخش ستارهها بسیار کمتر از آن چیزی خواهد بود که ما مشاهده میکنیم. دانشمندان با توجه به این شبیهسازیها و پیشبینیهای قبلی، به این نتیجه رسیدهاند که گونهای خاص و نامرئی از ماده وجود دارد که به صورت گرانشی، با ماده معمولی در تعامل است. دانشمندان به دلیل نامرئی بودن این نوع ماده، نام آن را ماده تاریک گذاشتهاند.
۳. بیش از ۲۰۰ میلیارد ستاره دارد
بسیاری از کهکشانهای موجود در عالم، پرجرم و بزرگ هستند؛ اما راه شیری وضعیتی متوسط دارد. بزرگترین کهکشانی که تا به امروز موفق به شناسایی آن شدهایم، IC 1101 نام دارد و جالب است بدانید که بیش از ۱۰۰۰ تریلیون ستاره را در خود جای داده است. بسیاری از کهکشانهای بزرگ، بیش از یک تریلیون ستاره دارند. کهکشان کوتولهای همچون ابر ماژلانی بزرگ، حدود ۱۰ میلیارد ستاره دارد.
کهکشان راه شیری، چیزی در حدود ۱۰۰ الی ۴۰۰ میلیارد ستاره دارد؛ اما وقتی که ما شبها به آسمان مینگریم، تعداد ستارههایی که میتوانیم مشاهده کنیم حداکثر ۲۵۰۰ عدد است و این مقدار در تمام نقاط جهان تقریباً ثابت است. این عدد صحیح نیست؛ زیرا کهکشان ما دائماً در حال از دست دادن ستارههای خود است که به ابرنواختر تبدیل میشوند و از طرفی دیگر به طور پیوسته، ستارههای جدیدی نیز متولد میشوند.
۴. غبار آلود و مملو از گاز است
هر چند ممکن است که شما به عنوان یک ناظر با چشمان غیر مسلح نتوانید آن را ببیند؛ اما باید بدانید که راه شیری، کهکشانی مملو از گاز و غبار است. غبار و گاز، چیزی در حدود ۱۰ الی ۱۵ درصد از ماده درخشان و قابل مشاهده کهکشان راه شیری را تشکیل دادهاند که اکثراً بقایای ستارهها هستند. عرض کهکشانی که در آن زندگی میکنیم ۱۰۰ هزار سال نوری است و ما میتوانیم در طول موج مرئی، تنها تا ۶ هزار سال نوری را به سمت درون دیسک مشاهده کنیم. هنوز هم میتوان شبها در نواحی مختلفی از زمین که آلودگی نوری پایین است، حلقهی غبار آلود راه شیری را با چشمان غیر مسلح مشاهده کرد.
ضخامت این غبار باعث انحراف نور مرئی میشود؛ اما نور مادون قرمز میتواند به راحتی از میان آن عبور کند و همین باعث شده که تلسکوپهای فضایی مادون قرمز، مانند تلسکوپ فضایی اسپیتزر، به ابزار بسیار کارآمدی جهت نقشهبرداری و مطالعه کهکشان تبدیل شوند. تلسکوپ فضایی اسپیتزر میتواند به کمک نور مادون قرمز، از میان غبار کهکشانی عبور کرده و آنچه را که در مرکز کهکشان و زایشگاههای ستارهای در حال رخ دادن هستند، آشکار کند.
۵. از ترکیب کهکشانهای دیگر ساخته شده است
کهکشان راه شیری، روزگار پر فراز و نشیبی را پشت سر گذاشته و هیچگاه به شکل زیبای امروزی نبوده است. این کهکشان با بلعیدن دیگر کهکشانها شکل گرفته است و حتی امروزه نیز این کار را انجام میدهد. نزدیکترین کهکشان به کهکشان راه شیری، کهکشان کوتوله سگ بزرگ (Canis Major) است و در حال حاضر راه شیری، ستارههای این کهکشان را میرباید و به دیسک خود اضافه میکند. در طول تاریخ، راه شیری با سرقت ستارهها از کهکشانهایی همچون کهکشان کوتوله کمان (Sagittarius)، بزرگ و بزرگتر شده و به شکل امروزی درآمده است.
۶. هر تصویری که از راه شیری میبینید، واقعی نیست
در حال حاضر ما نمیتوانیم از نمای بالا از راه شیری تصویربرداری کنیم؛ زیرا حقیقت این است که ما در قسمت درونی دیسک این کهکشان قرار گرفتهایم و ۲۷ هزار سال نوری با مرکز کهکشان فاصله داریم. تصویربرداری از راه شیری مانند این است که بخواهید از قسمت درونی خانه خود عکس بگیرید. این یعنی شما هر تصویری که از کهکشان راه شیری مشاهده میکنید که دیسک و بازوهای مارپیچی بسیار زیبای آن را نشان میدهند، واقعی نبوده و تصویری از دیگر کهکشانها هستند یا اینکه یک رندر ساختگی هستند.
ما هنوز راهی بسیار طولانی تا تصویربرداری از راه شیری در پیش داریم و شاید هرگز نتوانیم از نمای بالا تصویربرداری کنیم؛ اما از زاویهای که به کهکشان مینگریم، میتوانیم تصاویر زیبایی را ثبت کنیم.
۷. یک سیاهچاله در مرکز راه شیری است
در مرکز بسیاری از کهکشانهای بزرگ، یک ابر سیاهچاله کلان جرم قرار گرفته است و راه شیری نیز از این قاعده مستثنی نیست. از مرکز کهکشان ما، امواجی رادیویی دریافت میشوند که بسیار عجیب هستند و دانشمندان بر این باورند که در این قسمت، یک سیاهچاله بزرگ قرار گرفته است. دانشمندان نام این سیاهچاله را کمان آ* (*Sagittarius A) گذاشتهاند که یک ابر سیاهچاله کلان جرم بوده و حدود ۲۲.۵ میلیون کیلومتر قطر دارد؛ یعنی قطر این سیاهچاله به اندازه مدار سیاره عطارد به دور خورشید است.
در اطراف این سیاهچاله، یک دیسک چرخان از مواد قرار گرفته که سعی میکنند به درون سیاهچاله فرو ریزند و به جرم آن بیافزایند. گفته میشود که جرم این دیسک، حدود ۴.۶ میلیون برابر جرم خورشید است و میتواند در مدار زمین به دور خورشید جای گیرد. اگرچه این سیاهچاله نیز همچون دیگر سیاهچالهها سعی میکند هر چیزی که در اطرافش قرار گرفته را از بین ببرد؛ اما جالب است بدانید که یک زایشگاه ستارهای در نزدیکی این سیاهچاله وجود دارد که آسیبی ندیده است.
۸. تقریباً به اندازه عالم عمر دارد
بر طبق آخرین مشاهدات و آزمایشها، دانشمندان به این موضوع پی بردهاند که عالم حدود ۱۳.۷ میلیارد سال سن دارد. جالب است بدانید که کهکشان راه شیری نیز حدود ۱۳.۶ میلیارد سال سن دارد! برخی از پیرترین ستارههای کهکشان راه شیری را میتوان در خوشههای کروی یافت. دانشمندان با اندازهگیری سن این ستارهها توانستهاند سن کهکشان را محاسبه کنند.
اگر چه برخی از ساختارهای اصلی راه شیری برای مدت زمان طولانی عمر داشتهاند؛ اما این را باید بدانید که دیسک کهکشان و همچنین برجستگی مرکزی آن بین ۱۰ الی ۱۲ میلیارد سال پیش به وجود آمدهاند؛ همچنین این امکان وجود دارد که برجستگی مرکزی پیش از سایر قسمتها شکل گرفته باشد.
۹. بخشی از ابر خوشه سنبله است
کهکشان راه شیری با تمام بزرگی که دارد، بخشی از ساختارهای کهکشانی بسیار بزرگتر است. کهکشانهای ابر ماژلانی بزرگ، ابر ماژلانی کوچک، آندرومدا و ۵۰۰ کهکشان دیگر که همسایگان راه شیری محسوب میشوند، همگی اعضای گروه محلی هستند. گروه محلی در مقیاس عالم، کوچکترین ساختار به شمار میرود. دانشمندان به این موضوع پی بردهاند که راه شیری، بخشی از یک گروه کهکشانی بسیار بزرگ به نام ابر خوشه سنبله است. ابر خوشهها، گروههایی کهکشانی در مقیاس بسیار بزرگ هستند که قطر آنها به صدها میلیون سال نوری میرسد. بین این ابر خوشهها، فضاهای خالی وسیعی وجود دارند.
گفته میشود که در ابر خوشه سنبله، دستکم صد گروه کهکشانی و خوشههای کوچکتر قرار گرفتهاند و قطر این ابر خوشه به ۱۱۰ میلیون سال نوری (۳۳ مگا پارسک) میرسد. با توجه به مطالعهای که در سال ۲۰۱۴ انجام شده، به نظر میرسد که ابر خوشه سنبله نیز بخش کوچکی از یک ابر خوشه بزرگتر به نام لانیاکیا است که بر روی جاذب بزرگ مترکز شده است.
۱۰. راه شیری همواره در حرکت است
راه شیری به همراه هر چیز دیگری که در این عالم وجود دارد، در فضا حرکت میکند. زمین به دور خورشید حرکت میکند، خورشید به دور کهکشان راه شیری و این کهکشان نیز به عنوان بخشی از گروه محلی در حرکت است و گروه محلی نیز نسبت به تابش زمینه کیهانی (تابشی که از زمان وقوع مهبانگ بر جای مانده است) حرکت میکند. تابش زمینه کیهانی، یک نقطه مرجع مناسب برای اندازهگیری سرعت چیزهایی که در عالم وجود دارند به شمار میرود.
گفته میشود که گروه محلی به نسبت تابش زمینه کیهانی، با سرعت ۶۰۰ کیلومتر بر ثانیه (۲.۲ میلیون کیلومتر بر ساعت) حرکت میکند. چنین سرعتهایی در ذهن ما نمیگنجند و سرعت چیزهایی که ما تصور میکنیم در برابر این سرعتها، تقریباً هیچ هستند.
چینیها اعلام کردهاند که بزرگترین نیروگاه فوتوولتائیک جهان را تکمیل کردهاند و از اینرو نیروگاه مورد نظر وارد فاز عملیاتی شده است. چین در سالهای گذشته پذیرای انتقادات بسیار به دلیل انتشار بخش بزرگی از گازهای گلخانهای بوده است، از اینرو دولتمردان چینی در تلاشاند تا بهسرعت سکان رهبری استفاده از انرژیهای تجدید پذیر را در جهان به دست بگیرند و خود را از اتهام بزرگترین تولیدکنندهی گازهای گلخانهای رهایی بخشند.
نیروگاه خورشیدی شناور در شهر هواینان، واقع در استان آنهوی توسعه یافته و ظرفیت آن ۴۰ مگاوات است. این نیروگاه خورشیدی در محلی تأسیس شده است که پیش از این یک معدن زغالسنگ بوده و اکنون زیر آب رفته است. نیروگاه مورد نظر در بالای سطح آب بهصورت شناور قرار دارد.
نیروگاههای خورشیدی شناور در سالهای اخیر محبوبیت زیادی را در سراسر جهان کسب کردهاند؛ چراکه طراحی منحصر به فرد این نوع نیروگاه، علاوه بر بهرهوری بالا، مشکلات مربوط به برنامهریزی شهری را نیز رفع میکند. با استفاده از نیروگاههای شناور در مناطق پرجمعیت، مشکلی از بابت تخصیص زمین مناسب برای احداث نیروگاه وجود ندارد و همچنین با توجه به پوشش سطح آب با استفاده از پنلهای خورشیدی، بخار شدن آب نیز کاهش پیدا میکند. ضمنا وجود آب در زیر پنلهای خورشیدی در نقش یک سیستم خنککننده عمل میکند و در نتیجه باعث میشود هیچگاه عملکرد یک پنل خورشیدی به دلیل گرم شدن کاهش چشمگیری پیدا نکند.
نیروگاه خورشیدی شناور را باید از جملهی نیروگاههای اولیه خواند که در کشور چین وارد فاز عملیاتی شده است. این کمپانی سازنده این نیروگاه، سال ۲۰۱۶ نیز از طرح مشابهی برای احداث یک نیروگاه ۲۰ مگاواتی در همین منطقه رونمایی کرد. چینیها همچنین در نظر دارند یک نیروگاه خورشیدی به مساحت ۲۶۰۰ هکتار تأسیس کنند که بزرگترین نیروگاه خورشیدی روی کرهی زمین خواهد بود.
افزایش شتاب برای استفاده از نیروگاههای خورشیدی را باید به دلیل کاهش هزینههای تأسیس این نوع نیروگاهها بدانیم. بر اساس اطلاعات ارائهشده، تا سال ۲۰۲۰ چینیها میتوانند هزینههای توسعهی نیروگاههای فوتوولتائیک را برای توسعهدهندگان این نیروگاهها تا یکسوم کاهش دهند که هدف از آن جایگزینی با معادن زغالسنگ در طول یک دهه است. چینیها اعلام کردهاند که در پی افزایش ۲۰ درصدی استفاده از سوختهای غیر فسیلی هستند.
بر اساس گزارش منتشرشده توسط NASA و NOAA، سال ۲۰۱۶ بهعنوان گرمترین سال کرهی زمین تا به امروز (در اسناد رسمی) ثبت شده است؛ بهطوریکه در ۲۰۱۶ برای سومین سال پیاپی، رکورد جدیدِ گرمترین سال از نظر میانگین دمای جهانی ثبت شد.
.: Weblog Themes By Pichak :.