اگرچه در طول سالیان اخیر به دلیل رکود و بغرنج تر شدن شرایط اقتصادی،چک ها به مانند گذشته جایگاه و اعتبار ندارند،اما همچنان این اوراق به عنوان یکی از عوامل اثرگذار در تسهیل و تسریع مراودات تجاری و اقتصادی مطرح است.
با وجود اهمیت خطیر اوراق مذکور،لذا کم توجهی و نا آشنا بودن به پیش نیازهای لازم برای استفاده و بهره گیری مطلوب از این اوراق،می تواند به بروز چالش ها،گرفتاری ها و انسدادهایی جدی ختم و منتهی شود.
در ذیل این گزارش،تلاش می شود در گفت و گو با کارشناسان،روش های اطمینان بخش برای پیشگیری از برخی کلاهبرداری توسط افراد سودجو از طریق چک های بلامحل مورد بررسی قرار می گیرد.
مهدی یوسف زاده،دانش آموخته رشته اقتصاد در گفت و گو با خبرنگار بورس،بانک و بیمه ، با اشاره به افزایش تعداد چک های بلا محل در مبادلات و تعاملات اقتصادی در طول سالیان اخیر،اظهار داشت:یکی از چالش های اساسی در مبادلات و مراودات اقتصادی که بواسطه چک انجام می پذیرد،به عدم امکان اِعمال مجازات کیفری برای صادر کننده چک های بلا محل در پاره ای از موارد معطوف می شود.
وی افزود:به واقع،برخی از افراد سودجو با آشنایی به قوانین از برخی روزنه ها و خلاء ها،نهایت سوء استفاده را می کنند و این امر باعث بروز و ایجاد دردسرهاییِ جدی برای افراد دریافت کننده چک می شود.
این دانش آموخته رشته اقتصاد گفت:عدم لحاظ شدن مجازات کیفری برای چک های وعده دار،ضمانتی،مشروط، سفید امضاء،ضمانتی و...باعث می شود بعضا نا آشنایی،نا آگاهی و بی اعتمادی بی جا به صادر کنندگان چک، خسارات و دردسرهایی جدی را در پی داشته باشد.
وی افزود:البته از منظر قانونی،امکان وصول وجه قانونی و دریافت و مطالبه هزینه های دادرسی از صادرکنند گان چک های بلا محل و یا افرادی که به هر دلیلی،قادر به تامین تعهدات مالی در قالب چک صادره نبوده اند،وجود دارد که البته حصول این امر،گاهی زمان بر نیز می شود.
یوسف زاده گفت:دیوان عدالت اداری بر اساس یک وحدت رویه،اعلام کرده بر مبنای قوانین و ضوابط تعریف شده در حوزه چک،دارندگان حساب های جاری که چک بی محل صادر کرده اند به مدت سه سال از دریافت دسته چک محروم خواهند شد.
وی افزود:اگرچه این موضوع در مواردی(به فراخور شرایطی که فرد صادر کننده چک با آن مواجه است)تا حدودی بازدارنده است،اما در موارد بسیاری نیز این تنبیه و مجازات نمی تواند افراد سودجو را مجاب به عدم صدور چک بلا محل نماید.
مواردی که امکان سوء استفاده از چک را به حداقل می رساند
حبیب فردی،کارشناس بانکی،در گفت و گو با خبرنگار بورس،بانک و بیمه ، در تشریح راهکارهای موثر برای کاهش حداکثری سوء استفاده های احتمالی از چک از سوی صادر کنندگان اوراق مذکور گفت:ابتدا به ساکن باید با شناختی دقیق از صادرکننده چک،نسبت به جایگاه و سلامت اقتصادی و کاری وی اطمینان حاصل شود.
وی افزود:طبیعتا فردی که از اعتبار کافی و شایسته ای در بازار و معاملات اقتصادی برخوردار است،حساسیت کافی را برای وصول چک خو.یش در موعد مقرر خواهد داشت.
کارشناس بانکی عنوان کرد:استعلام از بانک مربوطه در خصوص وضعیت حساب صاحب چک و سابقه و پیشینه مالی و اقتصادی او در عرصه بانکی از دیگر موارد حائز اهمیتی است که می تواند ضریب سوء استفاده از اوراق مذکور را کاهش دهد،زیرا طبیعتا معامله با افرادی که پیش از این در پرونده خویش،چک های برگشتی داشته اند با ریسک هر چه بیشتری همراه است.
فردی گفت:متاسفانه برخی کلاهبرداران با استفاده از خودکارهایی مخصوص،چک را مرقوم می نمایند اما بعد از مدتی هیچ اثری از نوشته ها و مرقومات آنها در روی اوراق مذکور باقی نمی ماند،پس می طلبد چک در حضور فرد دریافت کننده و با خودکاری که توسط دریافت کننده چک ارائه می شود،نگاشته و مرقوم شود.
این کارشناس بانکی با اشاره به پرهیز از قید شماره چک در برخی قرار دادها عنوان کرد:اگرچه در ظاهر،این امر می تواند اطمینان بیشتری را نسبت به وصول چک ایجاد کند،اما در واقع امر چنین ساز وکاری باعث اثبات وعده دار بودن چک و ساقط شدن جنبه کیفری از اوراق مذکور می شود.
وی افزود:پرهیز از دریافت چک هایی که خط خوردگی آن زیاد و غیر متعارف است از دیگر ضروریاتی است که باید مورد توجه قرار گیرد،زیرا کم نیستند نمونه هایی از کلاهبرداری که در قالب چک های خط خورده واقع شده است.
فردی در خاتمه یادآور شد:برخی چک را پیش از موعد سر رسید در حساب می خوابانند که این امر نیز باعث ساقط شدن جنبه کیفری از چک می شود،زیرا اقدام مذکور این امر را به اثبات می رساند که چک پیش از موعد مقرر صادر شده و موید وعده دار بودن چک می باشد،لذا شایسته است برای بالا رفتن ضریب اطمینانِ وصول چک ،در موعد مقرر،چک به بانک مربوطه ارائه شود و در صورت خالی بودن حساب،نسبت به برگشت زدن آن،اقدام شود.
در گذشته تلفنهای همراه تنها با استفاده از سیمکارت راهاندازی میشدند و اگر سیم کارت وارد دستگاه نمیشد، گوشی عملکرد خاصی نداشت؛ اما با گذشت زمان راهاندازی گوشی بدون سیمکارت هم میسر شد. با این حال تلفنهای هوشمند برای برقراری اتصال مخابراتی بیسیم نیاز به سیمکارت دارند. در ادامه به چگونگی عملکرد سیمکارت میپردازیم.
ماژول هویتی مشترک (Subscriber Identity Module)
همه افراد سیمکارت را با نام SimCard میشناسند؛ اما باید توجه داشت که سیم کارت مخفف کلمه Subscriber Identity Module است که معنای ماژول هویتی مشترک میدهد و بر ارائه شبکه سلولی بر اساس هویت کاربر برای برقراری ارتباط امن دلالت دارد.
سیمکارتها در ابعاد مختلفی عرضه و استفاده میشوند. جدیدترین استاندارد، سیمکارتهای نانو هستند که ابعاد بسیار کوچکی دارند. استفاده از سیمکارتهای کوچک به تولیدکنندگان تلفنهای هوشمند این امکان را میدهد که فضای بیشتری برای سایر اجزای حیاتی دستگاه داشته باشند. فضای ذخیرهسازی سیمکارتها اغلب محدود به ۲۵۶ کیلوبایت است. البته باید بدین نکته نیز توجه داشت که چنین میزانی از فضای ذخیرهسازی برای ذخیره اطلاعات حیاتی سیم کارت نظیر شماره شناسایی کافی و حتی زیاد است. در تصویر زیر میتوانید انواع سیم کارت را بر اساس ابعاد مشاهده کنید.
هر سیم کارت دارای یک عدد ۶۴ بیتی منحصر به فرد است که همان شماره شناسایی آن بهحساب میآید و باعث میشود که به شبکه تلفن همراه متصل شود. در بخشهایی نظیر پروتکلهای امنیتی، مسائلی بسیار پیچیده و فنی وجود دارند که در این مقاله به بررسی آنها نمیپردازیم. به لطف عدد ۶۴ بیتی میتوان چندین تریلیون (یک هزار میلیارد) مشترک ایجاد کرد و به همین دلیل نباید نگران تمام شدن ظرفیت اشتراک سیمکارتها باشیم.
اتصال به شبکه
زمانی که کاربر سیمکارت را درون دستگاه قرار میدهد، دستگاه شروع به برقراری ارتباط با شبکه اپراتور میکند تا بتواند اتصال را ایجاد کند. زمانی که شماره منحصر به فرد کاربر به همراه کلید احراز هویت به نزدیکترین دکل ارسال میشود، ارائهدهندهی خدمت یا همان اپراتور نیز در مقابل، اطلاعات رمزگذاری شدهای به دستگاه کاربر ارسال میکند تا اتصال برقرار شود. در این هنگام اگر سیم کارت کاربر بتواند اطلاعات دریافت شده را رمزگشایی کند، اتصال برقرار خواهد شد.
این فرآیند تضمین میکند که تنها سیم کارت کاربر میتواند رمزگذاری انجامشده را بخواند و با شماره موبایل موجود اقدام به برقراری اتصال کند. اما این موضوع تنها به شرکت ارائهدهنده خدمات یا همان اپراتور مربوط میشود. اما اگر فرد دیگری به سیمکارت کاربر دسترسی داشته باشد و آن را روی موبایل خود نصب کند چه اتفاقی خواهد افتاد؟ این موضوع همان شرایطی است که شماره شناسایی شخصی (PIN) و کد انسداد شخصی (PUK) وارد عمل میشوند.
با افزودن PIN به سیمکارت، کدی چهار تا هشت رقمی لازم خواهد بود تا سیمکارت را فعال کنید. البته برای زمانهایی که کاربری غیر از کاربر اصلی سعی کند قفل سیمکارت را باز کند، شرایطی در نظر گرفته شده است. به این شکل که اگر رمز به تعداد سه بار اشتباه وارد شود، سیم کارت قفل خواهد شد. در این صورت برای باز کردن قفل سیم کارت باید به سراغ PUK رفت. این عدد نیز روی کارت تمام سیمکارتها نوشته میشود و با آن میتوان قفل سیم کارت را باز کرد.
آینده سیمکارتها
آنچه باعث میشود سیمکارتها بسیار محبوب باشند، امکان انتقال آنها از یک دستگاه به دستگاه دیگر است. برخی از کمپانیها بر این باورند که کاربران میتوانند از طریق سیمکارتهای جاسازیشده یا بهطور اختصار e-SIM نیز به شبکه تلفن همراه متصل شوند. همانطور که از نام این نوع از سیمکارتها برمیآید، آنها در داخل موبایل جاسازی میشوند و نمیتوان از آن در دستگاه دیگری استفاده کرد. با این اوصاف چنین سیمکارتهایی نمیتوانند جایگزینی کامل برای سیمکارتهایی فعلی باشند.
اما نکته جالب در خصوص e-SIM این است که کاربران چنین سیمکارتهایی میتوانند بهسادگی اپراتور تلفن همراهشان را بدون نیاز به تغییر سیم کارت، عوض کنند و تمام کاری که باید انجام دهند، این است که به بخش تنظیمات دستگاه بروند و از آنجا اقدامات لازم را انجام دهند. اپل در تلاش است از این تکنولوژی در آیپد استفاده کند و سامسونگ نیز چنین تصمیمی را برای ساعتهای هوشمند Gear گرفته است.
باید بدین نکته نیز توجه داشت که استفاده از این نوع سیمکارتها باعث میشود تلفنهای همراه ضخامت کمتری داشته باشند. در مقابل، شرکتهای تولیدکننده گوشی هوشمند فضای بیشتری در داخل موبایل برای قرار دادن اجزای مختلف دستگاه خواهند داشت. از سوی دیگر، موضوعاتی نظیر رومینگ بینالمللی برای گردشگران کار سادهای نیست و زحمت زیادی دارد. اما با استفاده از e-SIM میتوان این کار را بهسادگی انجام داد و فقط کافی است به تنظیمات گوشی یا تبلت بروید و از این طریق اپراتورتان را تغییر دهید.
نظر شما در خصوص آینده سیمکارتها و سرنوشت سیمکارتهای عادی چیست؟
بیش از ۶۰ سال است که ستارهشناسان در عالم به دنبال یافتن منابع پرتو ایکس هستند. پرتو ایکس معمولاً به ستارهها، ابرهایی از گازهای فوقالعاده گرم و رویدادهای مخرب وابسته است و یافتن این منابع کیهانی پرتو ایکس، کاری دشوار و چالش برانگیز است. ستارهشناسان از زمانی که رصدخانههای پرتو ایکس نظیر چاندرا متعلق به ناسا را به کار گرفتهاند، از مزایای بیشمار آنها بهرهمند شدهاند و میتوانند منابع پرتو ایکس را سادهتر از گذشته بیابند.
چاندرا در سال ۱۹۹۹ به فضا پرتاب شد و پرچمدار مأموریتهای ناسا برای ستارهشناسی به کمک پرتو ایکس بهشمار میرود و به تازگی یک کشف شگفتانگیز داشته است. در تاریخ ۱۱ اسفند ۹۶، رصدخانه پرتو ایکس چاندرا موفق شد کاری بسیار بزرگ انجام دهد. این رصدخانه فضایی توانست به کمک برخی از تجهیزات پیشرفتهی خود، تصویری بزرگ از یک انفجار لحظهای در اعماق فضا ثبت کند. نور این انفجار همانند نور فلش است و چشمک میزند. این پدیده نه تنها عمیقترین منبع پرتو ایکس است؛ بلکه یک پدیده کاملاً جدید نیز به شمار میرود. این منبع، در ناحیهای از آسمان قرار گرفته است که با نام میدان عمیق جنوبی چاندرا (CDF-S) شناخته میشود.
این تابش پرتو ایکس، از یک کهکشان کوچک که در فاصلهی ۱۰.۷ میلیارد سال نوری از زمین قرار گرفته، ساطع شده است. این پدیده ویژگیهای بسیار جالبی نیز دارد؛ به عنوان مثال، میزان انرژی رهاشده از این منبع ناشناخته در طول چند دقیقه، از مجموع انرژی تمام ستارههای موجود در آن کهکشان بیشتر است. این منبع در اصل در سال ۲۰۱۴ شناسایی شد و یک گروه متشکل از چند پژوهشگر از دانشگاه ایالتی پنسیلوانیا و دانشگاه جامعهی اسقفی کاتولیک شیلی موفق به کشف آن شدند. این منبع در ابتدا توسط پرتو ایکس شناسایی نشد؛ بلکه شناسایی آن زمانی صورت گرفت که برای چند دقیقه، هزار برابر در فضا روشنتر شد و توانست نظر دانشمندان را به خود جلب کند. پس از آن، دانشمندان با استفاده از طیف سنج پیشرفته تصویربردار CCD رصدخانه چاندرا، این منبع را بررسی و دادههایی جمعآوری کردند.
یک روز پس از روشن شدن ناگهانی، این منبع، کمنور شد و به حدی در تاریکی فرو رفت که دیگر چاندرا نمیتوانست آن را بیابد. پروفسور نِیل برانت، ستارهشناس حرفهای و دارای مدرک فوق دکترای رشتهی اخترفیزیک و استاد دانشگاه ایالتی پنسیلوانیا، در بیانیهای رسمی، کشف صورت گرفته را این چنین توصیف کرد:
ما وقتی که تلاش میکردیم تا عالمهای دوردست و منابع پرتو ایکس اعماق فضا را که بسیار ناشناخته هستند، کشف کنیم؛ ناگهان این روشنایی خیرهکننده در اعماق فضا توجه ما را به خود جلب کرد. این روشنایی ناگهانی واقعاً ما را شگفتزده کرد و خیلی خوش شانس هستیم که بهصورت تصادفی این پدیده را کشف کردهایم. اکنون ما یک پدیدهی گذرای بسیار مناسب را در اختیار داریم که میتوانیم در سالهای پیش رو، آن را بیشتر و بهتر بررسی کنیم.
هزاران ساعت از دادههای تلسکوپ فضایی هابل و تلسکوپ فضایی اسپیتزر جمعآوری شدند و سپس دانشمندان با یکدیگر به بحث و تبادل نظر پرداختند تا محل دقیق این منبع پرتو ایکس را در ناحیه CDF-S تعیین کنند. دانشمندان تخمین زدند که منبع این پرتو ایکس، فراتر از هر چیزی است که تصور میشود و فاصله بسیار زیادی با زمین دارد و مشخص نیست چه چیزی باعث به وجود آمدن آن شده است.
برخی بر این باورند که تابش پرتو ایکس از این منبع، نتیجهی یک رویداد مخرب است؛ اما از طرفی دیگر، ممکن است نتیجهی چیزی باشد که دانشمندان تا به حال مشاهده نکردهاند. دلیل اینکه پرتو ساطعشده از این منبع بسیار مرموز به نظر میرسد، این است که معمولاً به همراه انفجار پرتو ایکس، انفجار پرتو گاما نیز دیده میشود؛ اما در این پدیده خاص، تنها انفجار پرتو ایکس دیده شده است و خبری از انفجار پرتو گاما نیست. انفجارهای پرتو گاما معمولاً به هنگام از بین رفتن و یا در خود فرو ریختن یک ستاره بسیار پرجرم یا ترکیب دو ستاره نوترونی (همچنین ترکیب یک ستاره نوترونی با یک سیاهچاله) دیده میشوند.
به همین دلیل، برای منبع پرتو ایکس CDF-S، سه توضیح مختلف وجود دارد. نخستین توضیح بیان میکند که به احتمال زیاد، ساطع شدن پرتو ایکس از این منبع، در اثر فروریختن یک ستاره پرجرم در خود یا ترکیب دو ستارهی نوترونی به وقوع پیوسته است؛ اما به دلیلی نامعلوم، انفجار پرتوهای گاما دیده نشدهاند. دومین توضیح که محتملتر از سایرین به نظر میرسد، بیان میکند که انفجار پرتو گاما در پشت کهکشان کوچکی که منبع پرتو ایکس در آن قرار گرفته، مخفی شده است. سومین توضیح احتمالی، دلیل ساطع شدن پرتو ایکس از این منبع را یک سیاهچاله میداند که در حال خرد کردن یک کوتوله سفید است.
متأسفانه هیچ یک از دلایل بالا با دادههایی که به دست آمدهاند، همخوانی ندارند؛ اما این گروه کاشف به این نکته اشاره کردهاند که هیچ یک از این سه احتمال نیز به درستی شناخته و درک نشدهاند؛ زیرا ما نتوانستهایم هیچ یک از آنها را به صورت مستقیم در عالم مشاهده کنیم. فرانتس بائِر، ستارهشناسی از دانشگاه جامه اسقفی کاتولیک شیلی، در این خصوص میگوید:
ما از زمانی که این منبع را کشف کردیم، برای یافتن منشأ آن به بحث و تبادل نظر پرداختهایم. به نظر میرسد که ما در اینجا یک پازل داریم؛ اما تمام تکههای آن را در اختیار نداریم.
از ۱۷ سال پیش که رصدخانه چاندرا ناحیه CDF-S را تحت پوشش قرار داد، نتوانسته است منبع پرتو ایکس مشابه این منبع تازه کشفشده را مشاهده کند. نه تنها چاندرا، بلکه هیچ تلسکوپی روی زمین و در فضا نتوانستهاند در طول یک مأموریت ۲۰ ساله، پدیده مشابهی مشاهده کنند. تا به امروز منابع مختلفی از پرتو ایکس در عالم کشف شدهاند؛ اما این منبع تازه کشفشده، روشنترین و گذراترین آنها است و در کهکشانی بسیار جوانتر از کهکشانهای میزبان دیگر منابع، قرار گرفته است و به همین دلیل به یک سوژه جذاب برای ستارهشناسان تبدیل شده است.
با توجه به تمام اطلاعات بهدستآمده، شاید بتوان گفت که تنها یک دلیل برای این پدیده وجود دارد و آن هم وابستگی آن به تحولات عظیم است؛ یعنی این انفجار پرتو ایکس، حاصل ترکیب دو ستارهی نوترونی و متلاشی شدن یک کوتولهی سفید است. ممکن است دلیل عدم سازگاری توضیحات ما برای این منبع، در این باشد که ستارهشناسان گونهی کاملاً جدیدی از رویدادهای آسمانی را مشاهده میکنند و باید توضیح جدیدی برای آن بیابند. با این حال در آینده دانشمندان به کمک رصدخانه چاندرا و دیگر رصدخانههای پرتو ایکس، به بررسی این منابع گذرا و بسیار روشن پرتو ایکس میپردازند تا تعداد بیشتری از آنها را کشف کنند و بتوانند توضیح بهتری برای آنها ارائه دهند.
اینکه کیهان همیشه ما را با چیزهای جدید شگفت زده میکند، بسیار خوب است. چنین پدیدههایی به ما میگویند که باید بیشتر یاد بگیریم، همچنین به ما نشان میدهند که نباید زیاد روی نظریههای فعلی مانور دهیم و نباید آنها را مبنای هر چیزی قرار دهیم. این پدیدهها، ما و تمام دانستههای ما را به چالش میکشند. نظر شما در مورد این انفجار پرتو ایکس چیست؟
برند آنر که زیرمجموعهای از هواوی محسوب میشود، از جدیدترین دستگاه ردهبالای خود رونمایی کرده که بهنوعی قدرتمندترین گوشی هوشمند این شرکت تا به این لحظه است. امروز گوشی هوشمند آنر ۸ پرو رونمایی شد و باید اشاره کنیم که این محصول از جدیدترین سختافزار و نرمافزار موجود بهره میبرد و با توجه به قیمت ۴۷۵ یورویی آن، رقیبی برای دستگاههای جدید برند وانپلاس محسوب میشود. اگر مشخصات و ویژگیهای این گوشی برای شما آشنا است، بد نیست اشاره کنیم که چند هفتهی قبل همین دستگاه با نام آنر وی ۹ در چین معرفی شد.
با توجه به پولی که برای خرید این گوشی میپردازید، یک دستگاه با امکانات و ظاهر قابل توجه به دست خواهید آورد. گوشی هوشمند آنر ۸ پرو از نمایشگری ۵.۷ اینچی با رزولوشن کیو اچدی بهره میبرد. پردازندهی این دستگاه کرین ۹۶۰ است که پیشتر در دو گوشی هوشمند میت ۹ و پی ۱۰ نیز به کار گرفته شده است. حافظهی رم آنر ۸ پرو ۶ گیگابایت و حافظهی داخلی آن ۶۴ گیگابایت است. این محصول از یک درگاه هیبردی بهره میبرد که در واقع جایگاهی برای سیمکارت دوم یا کارت حافظهی میکرو اسدی است. آنر ۸ پرو صفحهنمایش بزرگی دارد؛ با این وجود ضخامت کمی دارد و ظرفیت باتری آن نیز ۴۰۰۰ میلیآمپر ساعت است و به همین دلیل میتوان انتظار داشت که با هر بار شارژ این گوشی بتوان مدتزمان زیادی با آن کار کرد. افزون بر آنچه گفته شد، آنر ۸ پرو از فناوری شارژ سریع هواوی (۹ ولت/۲ آمپر) بهره میبرد؛ اما سرعت این فناوری بهاندازهی فناوریهای شارژ سریع محصولات دیگر بازار نیست.
دوربین در نظر گرفتهشده برای این گوشی هوشمند برای دارندگان گوشی آنر ۸ آشنا است. آنر ۸ پرو مجهز به دوربین دوگانهی ۱۲ مگاپیکسلی پشتی است؛ ولی هواوی این بار قابلیت پردازش سیگنال تصویر را در این دوربین ارتقاء داده است. همچنین به دلیل بهره گرفتن از قابلیتهای تراشهی کرین ۹۶۰، کیفیت دوربین آنر ۸ پرو نسبت به نسلهای پیشین این محصول در شرایط کمنور بهتر است.
رابط کاربری این گوشی هوشمند EMUI 5.1 است که در واقع جدیدترین لایهی نرمافزاری هواوی محسوب میشود و بر پایهی اندروید ۷.۰ نوقا توسعه داده شده است. باید اشاره کنیم که این رابط کاربری اولین بار در گوشی هوشمند هواوی پی ۱۰ به کار گرفته شد و بر اساس تستهای انجامشده، حساسیت آن به لمس کاربر ارتقاء یافته است. از دیگر ویژگیهای قابل توجه EMUI 5.1 میتوان به قابلیت کاهش مصرف باتری و امکانات مخصوص ویدیو در اپلیکیشن گالری اشاره کرد؛ قابلیتهای ویدیویی اپلیکیشن گالری این رابط کاربری با همکاری هواوی و گوپرو توسعه داده شده است.
گوشی آنر ۸ پرو در انگلستان در رنگ آبی عرضه خواهد شد و امکان پیشخرید آن از امروز و از طریق فروشگاه vMail وجود دارد. فروش معمولی این محصول از تاریخ ۲۰ آوریل و از طریق خرده فروشیهایی چون Amazon.co.uk آغاز خواهد شد. تا به این لحظه هیچ جزئیاتی در مورد زمان عرضهی آنر ۸ پرو در آمریکا منتشر نشده است و خبرهای امروز فقط در مورد عرضهی این دستگاه در اروپا هستند.
نظر شما در مورد گوشی هوشمند آنر ۸ پرو چیست؟
سامسونگ در نمایشگاه CES 2017 از نسل جدید تلویزیونهای خود با نام QLED رونمایی کرد و از آن به عنوان گامی بزرگ در افزایش کیفیت تصویر یاد کرد. شاید شما هم فکر کنید این تکنولوژی شباهت زیادی با OLED دارد که البته چنین تفکری چندان هم اتفاقی نیست؛ زیرا هر دو فناوری در رقابت با یکدیگر سعی دارند بهعنوان برترین تکنولوژی موجود شناخته شوند.
در سال ۲۰۱۷، نام تجاری QLED جایگزین SUHD در تلویزیونهای ردهبالای سامسونگ میشود. این تکنولوژی جدید با وعدهی تلویزیونهایی با تواناییهای بیشتر نسبت به تلویزیونهای قبلی سامسونگ پا به میدان نهاده است.
اما QLED دقیقا چیست؟ چگونه کار میکند؟ چه تفاوتی با OLED دارد؟ در این مقاله از زومیت قصد داریم به این سؤالات پاسخ دهیم.
کیوالایدی چیست؟
از آنجا که سامسونگ از تکنولوژی کوانتوم دات در یک پنل LED استفاده میکند، تلویزیونهای جدید خود را QLED نامیده است. به دست آوردن این نام ساده است: Quantom dot + LED = QLED. در واقع کیوالایدی یک فناوری جدید محسوب نمیشود؛ این تکنولوژی در اصل نسل سوم کوانتوم دات در تلویزیونهای سامسونگ است که شما میتوانید نسل قبلی آن را در مدلهای SUHD سالهای ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶ مشاهده کنید. البته مدلهای جدید QLED 2017 تفاوتهای زیادی با نسل قبلی خود دارند.
همانطور که اشاره کردیم، QLED رقیبی برای OLED است. سامسونگ برای اعلام برتری QLED، مزایای این فناوری را نسبت به پنلهای OLED توضیح داده است. در واقع اینجا رقابت بین تلویزیونهای اوالایدی و کیوالایدی است.
تغییر نام SUHD به QLED نیز اقدامی برای بازاریابی برند جدید است. این انتخاب نام از آنجا صورت گرفته که QLED باعث یادآوری OLED میشود و علاوه بر این، وزن این کلمه نسبت به SUHD بهتر است. علاوه بر این با شیوهی نامگذاری جدید، سامسونگ میتواند تلویزیونهای پرچمدار جدید سری Q خود را از تلویزیونهای نسل دوم این فناوری متمایز کند. اما با همهی اینها نمیتوان شیطنت سامسونگ در نامگذاری محصولات جدید خود و شباهات بسیار زیاد آنها با تلویزیونهای OLED را در نظر نگرفت. تقریبا تمام رقبای سامسونگ از الجی تا سونی، پاناسونیک و .. تلویزیونهای ردهبالای خود را به پنلهای OLED مجهز کردهاند و شاید در نگاه اول، QLED سامسونگ نیز شبیه به OLED به نظر برسد.
کیوالایدی چگونه کار میکند؟
تکنولوژی کوانتوم دات در تلویزیونها با قرار دادن یک لایه یا یک فیلم از نقطههای کوانتومی روی نور پسزمینهی یک پنل الایدی معمولی کار میکند. لایهی مورد بحث از ذرات بسیار ریزی تشکیل شده است که هر کدام از این ذرات با توجه به ابعادش (بین ۲ تا ۱۰ نانومتر)، نور جداگانهای از خود ساطع میکند. اساسا ابعاد این ذرات، طول موج نور ساطعشده از آنها را تعیین میکند و از این طریق رنگهای مختلف ایجاد میشوند. سامسونگ مدعی شده است که نقطههای کوانتومی میتوانند بیش از یک میلیارد رنگ مختلف تولید کنند.
در نسل سوم تلویزیونهای کوانتوم دات که QLED نامیده میشوند؛ ذرات، تغییر یافتهاند و حالا مجهز به هستههای آلیاژ فلزی جدید و بدنهی فلزی شدهاند. این تغییر باعث میشود رنگها واقعیتر تولید شوند و علاوه بر این، دقت رنگها در روشنایی زیاد بالاتر رود.
آنچه گفته شد، در فناوری کیوالایدی اهمیت دارد. توانایی تولید این رنگها در روشنایی زیاد باعث میشود حجم رنگها نسبت به قبل بهتر باشد و به همین دلیل فناوری QLED با شعار قابلیتهای بیشتر نسبت به اوالایدی وارد میدان شده است. با استفاده از این فناوری جدید، دقت رنگهای تولیدشده در بخشهایی از صفحهنمایش که نور زیادی دارد، نسبت به قبل بیشتر خواهد بود؛ در واقع QLED از این نظر نسبت به OLED رنگهایی با دقت بهتر تولید میکند.
در نتیجهی استفاده از فناوری کیوالایدی، شما میتوانید رنگهای بیشتری روی نمایشگر تلویزیون مشاهده کنید. این تلویزیونها برای نمایش زندهتر محتوای اچدیآر گزینههای بهتری هستند. در توضیحات این فناوری جدید گفته شده است که دقت این تلویزیونهای جدید باعث میشود افراد همان تجربهی بصری مد نظر کارگردان فیلمها را تجربه کنند.
تفاوت کیوالایدی با اوالایدی در چیست؟
روشنایی مهمترین موردی است که دو فناوری مورد بحث را از یکدیگر جدا میکند. تلویزیونهای کوانتوم دات همچنان به یک سیستم نور پسزمینهی LED نیاز دارند؛ اما در OLED هر پیکسل بهصورت مستقل نوردهی میشود. ساختار OLED باعث میشود نیازی به لایهی جداگانه برای نوردهی از طریق LED وجود نداشته باشد و در نتیجه، نهتنها میتوان مشکی کاملا عمیق را ارائه کرد بلکه پنل نمایشگر نیز بهشدت باریک میشود. در OLED وقتی پیکسلی از تصویر سیاه میشود، آن پیکسل بهصورت مستقل خاموش میشود. اما در تلویزیون LED از آنجایی که هر مجموعهی LEDD مسئول پخش نور منطقهی خاصی از پنل است، هیچوقت نمیتوان پیکسل را خاموش کرد و مشکی مطلق را خروجی داد.
تلویزیونهای کیوالایدی سامسونگ از یک سیستم اج-لیت الایدی (edge-lit LED) استفاده میکنند. در این سیستم LED-ها در حاشیهی دور پنل قرار میگیرند و در واقع پشت پنل، چراغ LED وجود ندارد. در این تلویزیونها، نمایشگر به مناطق مختلف تقسیم میشود و هر کدام از این مناطق بهصورت مستقل نوردهی میشوند. هر چه تعداد این مناطق بیشتر باشد، دقت نمایش تصاویر و کنتراست تصویر بهبود مییابد. این در حالی است که در تلویزیونهای OLED به تعداد پیکسلها میتوان مناطق نوردهی مستقل داشت. در مدل پرچمدار Q9 از تلویزیونهای سامسونگ، ۳۲ بلوک نوردهی استفاده شده است و این در حالی است که سایر مدلهای سری Q شاهد ۱۲ بلوک کاهنده هستیم. بلوکهای کاهنده بهمنظور کنترل نور مورد استفاده قرار میگیرند.
در سالهای گذشته شاید در مورد فیلتر Moth Eye در تلویزیونهای سامسونگ خبرهایی خوانده باشید. حالا این فیلتر با فیلمی که بازتاب نور در آن بسیار کم است جایگزین شده و همین تغییر باعث شده است بازتاب روشنایی در پنل نمایشگر بهتر مدیریت شود؛ اما در عین حال رنگ سیاه عمیق در این شرایط با کیفیت کمتری نمایش داده میشود. همچنین این تغییر باعث میشود رنگهای ایجادشده در زوایای دید مختلف، بهتر به نمایش درآیند. برای درک بهتر موضوع، بهعنوان مثال رنگها در تلویزیون KS8000 در زوایای دید تندتر، اشباع خود را از دست میدهند ولی تلویزیون Q9 در این بخش عملکرد بهتری دارد.
اما تغییراتی که در فناوری QLED اعمال شده است، موجب میشود این تلویزیونها در برخی شرایط عملکرد بهتری نسبت به OLED داشته باشند. QLED شدت روشنایی بهتری نسبت به OLED دارد و استفاده از فیلم جدید کوانتوم دات به ایجاد رنگ مشکی عمیق و نزدیک به OLED کمک میکند و علاوه بر این باعث میشود رنگها با دقت بسیار خوبی به نمایش درآیند. اگرچه نمایشگرهای OLED میتوانند رنگهای مشکی عمیقتری ایجاد کنند؛ اما تلویزیونهای کوانتوم دات روشنایی بهتری ارائه میدهند و باید به این نکته توجه داشته باشیم که هنگام پخش محتوای اچدیآر، روشنایی نمایشگر اهمیت زیادی پیدا میکند. تلویزیونهای جدید OLED در سال ۲۰۱۷ نسبت به مدلهای عرضهشده در سال ۲۰۱۶ روشنایی بیشتری دارند؛ اما باز هم نسبت به تلویزیونهای کیوالایدی روشنایی کمتری دارند.
تفاوت مهم دیگری که بین دو فناوری مورد اشاره وجود دارد، قیمت است. نمایشگرهای OLED در مقایسه با پنلهای QLED، قیمت بیشتری دارند. دلیل گرانتر بودن نمایشگرهای اولد این است که تولید این نوع پنلها سخت است. البته باید اشاره کنیم که اکنون مراحل ساخت این نوع صفحهنمایش نسبت به قبل خیلی سادهتر شده است.
سامسونگ تاکنون جزئیاتی در مورد قیمت تلویزیونهای کیوالایدی جدید خود اعلام نکرده است، اما انتظار میرود این محصولات با قیمتی کمتر نسبت به تلویزیونهای اولد به بازار عرضه شوند؛ چراکه هزینهی تولید نمایشگرهای کیوالایدی کمتر از پنلهای اولد است.
تفاوت بین تلویزیونهای QLED و SUHD چیست؟
نمایشگرهای QLED جدید سامسونگ میتوانند روشنایی بین ۱۵۰۰ تا ۲۰۰۰ نیت ارائه دهند. مدل ۶۵ اینچی تلویزیون Q9F میتواند به روشنایی ۲۰۰۰ نیت برسد. همین ویژگی باعث شده است این تلویزیونهای جدید حتی نسبت به مدلهای جدید تلویزیونهای اولد، از نظر روشنایی کیفیت بسیار بهتری ارائه دهند.
پیش از این، بازخورد منتقدان به تلویزیونهای اسیواچدی سری K5 سامسونگ که در سال ۲۰۱۶ معرفی شدهاند بسیار مثبت بوده است؛ اما تلویزیونهای کیوالایدی جدید مشخصا کیفیت بهتری نسبت به مدلهای سال قبل دارند. در تلویزیونهای کیوالایدی تصاویر با کیفیت بالاتر و رنگهای واقعیتر به نمایش درمیآیند. علاوه بر این زوایای دید و بازتاب نور در این مدلهای جدید بهتر از نسل قبل است. به تمام این ویژگیها، افزایش میزان روشنایی را نیز اضافه کنید تا به کیفیت نهایی نمایشگرهای کیوالایدی پی ببرید.
سامسونگ در سال جاری نیز محصولات جدیدی از سری اسیواچدی تولید خواهد کرد که در جایگاه پایینتری نسبت به مدلهای پرچمدار کیوالایدی قرار میگیرند. همانطور که گفتیم، تاکنون اطلاعات زیادی در مورد قیمت و سایز تلویزیونهای جدید سامسونگ در دسترس قرار نگرفته است؛ اما در هر صورت پیام این غول کرهای بسیار واضح است. سامسونگ با معرفی این تلویزیونهای جدید میخواهد اعلام کند که تکنولوژی کیوالایدی نهتنها رقیبی برای فناوری اولد محسوب میشود، بلکه قابلیتهای بهتری نسبت به تکنولوژی اولد ارائه میدهد که کاهش قیمت، مهمترین آنها است.
اگر مایل هستید دربارهی تلویزیونهای QLED و انواع مختلف آنها بیشتر بدانید، مقالهی «گزارش زومیت از مراسم رونمایی تلویزیونهای QLED سامسونگ در پاریس» را مطالعه کنید یا ویدیوی نگاه نزدیک زومیت به این تلویزیونها را تماشا کنید.
نظر شما در این مورد چیست؟
سازمان ناسا به مناسبت نزدیک شدن فضاپیمای کاسینی به پایان ماموریتش یک فیلم شبیهسازی شده از فعالیتهای این فضاپیما منتشر کرد.
به نقل از انگجت، فضاپیمای کاسینی از سال 2004 تاکنون در حال گردش به دور سیاره زحل است و در این مدت تصاویر بسیاری را از زحل، قمرهای آن و حلقههای مختلف اطراف این سیاره به زمین ارسال کرده است.
فاز نهایی ماموریت این فضاپیما از روز 26 آوریل (6 اردیبهشت) آغاز خواهد شد. ناسا عنوان این ماموریت را "پایان بزرگ (Grand Finale)" قرار داده است. ماموریت کاسینی با سقوط این فضاپیما به سطح زحل در 15 سپتامبر(24 شهریور) به پایان میرسد.
در فیلم منتشر شده، لحظه پرتاب کاسینی به فضا، چرخش آن به دور زحل و سقوط آن به سطح زحل به تصویر کشیده شده است.
اگر علاقه دارید دید بهتر و بیشتری نسبت به ماموریت کاسینی داشته باشید میتوانید برنامه Eyes on cassini را بر روی رایانه خود نصب کرده و به صورت مجازی با این فضاپیما سفر کنید.
مدت زمان این فیلم سه دقیقه و 40 ثانیه است که میتوانید آن را در پایین این خبر مشاهده کنید.

ناسا به عنوان بخشی از برنامه NextSTEP، با شش شرکت برای توسعه وسایل نقلیه اعماق فضا وارد همکاری شده است.
به نقل از انگجت، بوئینگ یکی از آن شش شرکت است که ایده خلاقانه ای را ارائه کرده است.
این شرکت تصاویر مفهومی از زیستگاه فضایی و وسیله حمل و نقل فضایی را ارائه کرده که میتواند انسان را از یک پایگاه قمری به مریخ بفرستد.
این اقامتگاه در مدار بین ماه و زمین مانده و میتواند به عنوان پایگاهی برای ماموریت سرنشین دار مریخ به خدمت گرفته شده و به انجام پژوهشهای مختلف کمک کند.
همچنین میتواند به عنوان پایگاه اصلی برای وسیله نقلیه اعماق فضا که بوئینگ برای اعزام انسان به مریخ میسازد عمل کند.
فضانوردان همچنین می توانند در آنجا مانده و برای ماموریتهای سطحی به سیاره سرخ کاوشگر بفرستند.
دنیل دنت، فیلسوف و متخصص علوم شناختی میگوید که مغز انسان ماشینی متشکل از میلیاردها "ربات" کوچک است که همان نورونها یا سلولهای مغزی هستند. اما این سوال وجود دارد که آیا مغز انسان واقعا یک اندام ویژه است؟
به نقل از بیبیسی، هوبرت دریفوس، فیلسوف آمریکایی، در یادداشت معروفی که در میان فلاسفه بدنام است، در سال ۱۹۶۵ ادعا کرد که انسان همیشه کامپیوتر را در بازی شطرنج شکست میدهد به این دلیل که ماشینها شهود ندارند.
چند سال بعد، دریفوس در موقعیتی خجالتآور قرار گرفت و یک کامپیوتر او را در شطرنج مات کرد.
بعد از آن در سال ۱۹۷۷ کامپیوتر معروف شرکت آیبیام به نام "دیپ بلو"، گری کاسپاروف، قهرمان شطرنج جهان را شکست داد.
بسیاری از آنهایی که از این نتیجه راضی نبودند، ادعا کردند که شطرنج یک بازی کسل کننده منطقی است. از نظر این عده، کامپیوتر برای بردن بازی شطرنج نیازی به شهود ندارد.
دنیل دنت که آثار مهمی در فلسفه ذهن دارد، همواره بر این باور بوده که ذهن انسان یک ماشین است. برای او سوال این نیست که آیا کامپیوترها میتوانند انسان شوند یا نه، بلکه مسئله اصلی برای دنت آن است که آیا انسان واقعا آنقدر که تصور میشود باهوش است؟
دنیل دنت با اشاره به اینکه هیچ چیز ویژهای درباره شهود انسان وجود ندارد، میگوید: "شهود به سادگی یعنی دانستن چیزی بدون اینکه بدانیم چگونه آن را میدانیم."
دنت، رنه دکارت فیلسوف فرانسوی را سرزنش میکند که برای همیشه اندیشه ما درباره چگونگی فکر کردن به ذهن انسان را مختل کرده است.
دکارت نمیتوانست تصور کند که چگونه یک ماشین ممکن است قادر به تفکر، احساس و تخیل باشد. از نظر دکارت این موارد استعدادهایی "خدادادی" بودند. البته شاید بتوانیم دکارت را ببخشیم برای اینکه در قرن هفدهم زندگی میکرد، وقتی که ماشینها از چرخدنده و اهرم و قرقره درست شده بودند و خبری از سیپییو و حافظه و رَم نبود.
رباتهایی ساخته شده از ربات
مغز انسان از صدها میلیارد نورون ساخته شده است. اگر بخواهیم تعداد نورونهای مغزمان را با نرخ یک نورون در هر ثانیه بشماریم، این کار بیش از سههزار سال طول میکشد.
مغز ما از ماشینهای مولکولی تشکیل شده است که همان سلولهای مغزی هستند. دنت میگوید اگر این موضوع که مغز ما از ماشین ساخته شده آزارمان میدهد، به این معناست که قدرت تخیل کمی داریم.
دنیل دنت میپرسد: آیا میدانید ماشینی که از صدها میلیارد بخش متحرک تشکیل شده باشد چه قدرتی دارد؟
به گفته دنت "ما نه تنها ربات هستیم، بلکه رباتهایی هستیم که از رباتهایی ساخته شده از رباتها تشکیل شدهایم."
سلولهای مغزی ما رباتهایی هستند که به سیگنالهای شیمیایی پاسخ میدهند. موتورهای پروتئینی درون سلولها هم که انرژی شیمیایی را به نیروی حرکتی یا پیغام عصبی تبدیل میکنند، خودشان ربات هستند. این زنجیره به همین ترتیب ادامه دارد.
صفحه نمایش موبایل یا "توهم کاربر"
وقتی صحبت از مغز و ذهن انسان میشود، بحث درباره خودآگاهی اجتنابناپذیر است؛ به خصوص وقتی که دنیل دنت، فیلسوف صاحبنظر درباره خودآگاهی و ذهن انسان یک طرف بحث باشد.
خودآگاهی انسان یک پدیده واقعی است و ما هر روز خودآگاهی را تجربه میکنیم. اما برای دنت خودآگاهی به همان اندازه واقعی است که صفحه نمایش تبلت یا موبایل واقعی مینماید.
متخصصانی که ابزارهای الکترونیک ما را میسازند، آنچه که بر روی صفحه نمایش دیده میشود را "توهم کاربر" مینامند. ممکن است این یک نامگذاری از بالا به پایین به نظر برسد، اما نکته درستی در آن وجود دارد.
فشار دادن علامتهای روی صفحه نمایش موبایل به ما این حس را میدهد که روی همه چیز کنترل داریم. ما حس میکنیم که بر سختافزار داخلی ابزار مسلط هستیم. اما کاری که انگشتان ما با صفحه موبایل انجام میدهند، بیشتر یک مشارکت رقتانگیز در مقایسه با کل فعالیتهای یک موبایل است و مسلما هیچ چیزی درباره اینکه موبایل چطور کار میکند به ما نمیگوید.
به عقیده دنیل دنت خودآگاهی ذهن انسان نیز در موقعیتی مشابه قرار دارد. به گفته دنت خودآگاهی "توهم کاربری" مغز درباره خودش است.
خودآگاهی برای بسیاری واقعی و مهم به نظر میرسد اما در واقع چندان مسئله بزرگی نیست. دنت میگوید "لزومی ندارد که مغز بفهمد چگونه کار میکند."
'چندان هم باهوش نیستیم'
ما میدانیم که از انسانواران تکامل یافتهایم و ۹۹ درصد دیانای ما با شمپانزهها مشترک است.
میدانیم که برخی از رفتارهای ما به دلیل طبیعت حیوانی ماست (که البته عموما آن جنبهای نیست که اکثر ما به آن افتخار کنیم). ما تمایل داریم که فکر کنیم تواناییهای ویژه ما، هوش ما، بینش و خلاقیت ما باید منشا ویژه و خاصی داشته باشد.
مغز ما مانند بدن ما در طول صدها میلیون سال تکامل یافته و حاصل میلیونها و میلیونها سال آزمون و خطای تکاملی است.
به گفته دنت توانایی ما برای فکر کردن از دیدگاه تکاملی تفاوت چندانی با توانایی ما برای هضم غذا ندارد. هر دوی اینها فعالیتهایی زیستشناختی هستند که با نظریه انتخاب طبیعی داروین قابل توضیح هستند.
آزمون و خطا
ما از باکتریهایی ناشناخته تکامل یافتهایم. ذهن ما با همه استعدادهای چشمگیر آن، حاصل آزمونهای بیپایان زیستشناختی است.
دنت باور دارد که هوش و نبوغ ما "خدادادی" نیست، بلکه حاصل میلیونها سال آزمون و خطاست.
وقتی باکتریها به سوی منبع غذا حرکت میکنند، دانشمندان آنها را به خاطر باهوش بودن تحسین نمیکنند. چنین کاری کاملا غیرعلمی به نظر میرسد. اما وقتی دانشمندان فکر کردن را به عنوان یک فعالیت زیستشناختی توصیف میکنند، مورد تمسخر یا حتی خشم مخاطب خود قرار میگیرند.
این تقلیلگرایی شدید بسیاری را آزار میدهد. از نظر خیلیها گفتن اینکه ذهن انسان صرفا از مشتی نورون تشکیل شده یک اندیشه خام است.
دکارت هم شدیدا ماشینها را دست کم میگرفت اما آلن تورینگ، ریاضیدان و دانشمند علوم کامپیوتری در قرن بیستم کاستی او را جبران کرد.
تورینگ پیشبینی کرده بود که تا پایان قرن بیستم "انتخاب واژهها و نظر عمومی تحصیلکردهها آنقدر تغییر خواهد کرد که افراد میتوانند به زبان ماشین فکر کنند بدون آنکه دچار تناقض شوند."
کامپیوترها در دهه شصت میلادی چندان در شطرنج خوب نبودند، اما امروز میتوانند مثل جان کولترین ساکسیفون بنوازند.
در دنیای دیجیتال امروز و در عصر ابرکامپیوترها و گوشیهای تلفن هوشمند، اصلا تصور این موضوع سخت نیست که چطور یک ماشین ساخته شده از صدها میلیارد بخش کوچک که خودشان عملا ربات هستند، به سادگی میتواند یک انسان باشد.
دنیل دنت معتقد است که انسان یک چنین ماشینی است.

محققان میگویند که کار کردن در دمای بالا خطر حمله قلبی را افزایش میدهد.
به نقل از بیبیسی، محققان در دانشگاه ادینبورو میگویند این مطالعه ممکن است توضیح دهد که چرا مشکلات قلبی علت اصلی مرگ در میان ماموران آتشنشانی است.
نتایج این تحقیقات که با بودجه بنیاد قلب بریتانیا (بی اچ اف) انجام شد در نشریه "گردش خون" چاپ شده است.
۱۹ مامور سالم و غیرسیگاری آتش نشانی به طور تصادفی برای شرکت در این مطالعه انتخاب شدند.
محققان دریافتند که دمای عمق بدن این ماموران برای سه تا چهار ساعت پس از قرار گرفتن در معرض حرارت شدید در جریان تمرین ها بالا ماند.
آنها همچنین متوجه شدند که خون آنها چسبناک تر شد و احتمال تشکیل لخته های بالقوه زیانبار خون در بدن آنها ۶۶ درصد بالا رفت. رگ های خونی آنها هم که در این حین سفت شده بود بهرغم مصرف دارو شل نشد.
تیم محققان بر این باور است که افزایش لختههای خون ناشی از کم شدن مایعات بدن در اثر عرق ریختن و واکنش تورمی بدن به حرارت بالا است. این دو عامل باعث غلیظ تر شدن خون و بالا رفتن احتمال تشکیل لخته خون شد.
محققان دریافتند که قرار گرفتن در معرض حرارت همچنین باعث جراحات خفیف در عضلات قلب می شود.
پروفسور نیک میلز از محققان ارشد بنیاد قلب بریتانیا در دانشگاه ادینبورو که این مطالعه را هدایت کرده گفت: مطالعات در آمریکا نشان داده که مرگ تقریبا نیمی از ماموران آتش نشانی که در حین انجام وظیفه می میرند ناشی از بیماری قلبی است.
وی افزود: با این حال ما متوجه شدیم که اقدامات ساده ای مثل حفظ آب بدن (نوشیدن آب) هست که ماموران می توانند برای کاهش این خطر انجام دهند.
دکتر مایک ناپتون از مدیران بنیاد قلب بریتانیا گفت: لازم است ماموران آتش نشانی از این خطر آگاه باشند و گام های ساده ای بردارند: مثلا بعد از مقابله با آتش خود را خنک کنند و آب کافی بنوشند.
وی افزود: همچنین مهم است که از علائم اولیه حمله قلبی آگاه باشند تا در صورت پیش آمدن بدترین سناریو در اولین فرصت کمک پزشکی دریافت کنند.
ناپتون خاطرنشان کرد: بیشتر ما هرگز حرارت سوزان یک آتش سوزی شدید را تجربه نمی کنیم اما حتی اگر قصد دارید در دمای بالا ورزش هایی که عرق را در می آورد انجام دهید عاقلانه است آب زیادی بنوشید و به خودتان استراحت بدهید.
.: Weblog Themes By Pichak :.