اگر سیستم هیبریدی بهکاررفته در فراری لافراری را حذف کنید، تنهای قوای محرکهی باقیمانده، پیشرانهی ۶.۲ لیتری با آرایش خورجینی است که قدرت قابل توجه ۸۰۰ اسب بخار ارائه میکند.
طراحی و ساخت یک پیشرانهی ۱۲ سیلندر خورجینی که برای جادههای معمولی و خارج از پیست، قدرتمند باشد، کار دشواری محسوب میشود؛ این برند ایتالیایی یک سیستم پیشرفتهی مکش هوا در این خودرو به کار گرفته است که درگذشته استفاده از آن در خودروهای فرمول یک ممنوع شده بود.
راه حل فراری استفاده از ساختاری است که باعث تغییر پیوستهی طول لولهی مکش هوا میشود. در این ساختار، طول لولهی مکش هوا همانند تلسکوپ عمل میکند و طول آن تا بینهایت افزایش مییابد. نتیجه نهایی استفاده از این فناوری، بهبود کارایی حجمی در پیشرانه است و اجازه میدهد ورود جریان هوا در دور موتور پایین و دور موتور بالا که پیشرانه هوای بیشتری نیاز دارد، افزایش یابد. این فناوری باعث افزایش قدرت تولیدی و بهبود جریان ورودی هوا در دور موتور بالا میشود.
توضیحات مذکور، تنها توضیح سادهای از سیستم استفادهشده در لافراری است. اگر مایل به کسب اطلاعات بیشتری راجع به این سیستم هستید، دعوت میکنیم ویدیوی زیر را که توسط یک مهندس توضیح داده میشود، تماشا کنید.
30 سال پیش ستارهشناسان یک انفجار ستارهای نزدیک را مشاهده کردند اما این نخستین بار نبود که چنین رویدادی در آسمان شب دیده شده بود.
به نقل از ساینس نیوز، انسانها از نزدیک به دو هزار سال قبل گزارشهایی در زمینه رصد ابرنواخترهای محلی را ثبت کردهاند.
اسناد چینی از در سال 185 بعد از میلاد از ظاهر شدن یک "ستاره مهمان" خبر دادهاند که طی چند ماه محو شده است. در سال 1572 نیز ستارهشناسی به نام تایکو براهه و محققان دیگر، انفجار یک ستاره ناشناخته در صورتفلکی ذاتالکرسی و ناپدید شدن تدریجی آن را مشاهده کرده بودند.
30 سال پیش نیز جهان شاهد انفجار مشابهی از نور یک کهکشان کوچک در اطراف کهکشان راه شیری بود. در همه این موارد، بشریت شاهد یک ابرنواختر در کهکشان راه شیری یا نزدیکی آن بوده است.
در اینجا نقشهای از شش ابرنواختر که بطور مستقیم توسط چشم انسان در طول تاریخ بشریت مشاهده شدهاند و یک انفجار که مورد توجه قرار نگرفته بود، ارائه شده است. برخی از آنها ابرنواخترهای نوع 1A هستند که شامل انفجار بقایای هسته ستاره پس از انتشار گازهای آن به فضا است. سایر این انفجارها زمانی رخ دادهاند که ستاره حداقل هشت برابر بزرگتر از خورشید بوده است.
ابرنواختر ذاتالکرسی آ در فاصله 11 هزار سال نوری از زمین که در حدود سال 1680 رصد شد
ابرنواختر تیکو در فاصله 9000 سال نوری از زمین که ابتدا در سال 1572 دیده شد
ابرنواختر خرچنگ در فاصله 6500 سال نوری از زمین اولین بار در سال 1054 رصد شد
ابرنواختر کپلر در فاصله 20 هزار سال نوری در سال 1604 مشاهده شد
ابرنواختر SN 1006 در فاصله 7200 سال نوری از زمین که در سال 1006 در آسمان دیده شد
ابرنواختر SN 185 در فاصله 9100 سال نوری از زمین که در 185 بعد از میلاد مشاهده شد
ابرنواختر SN 1987A در فاصله 166 هزار سال نوری که در سال 1987 رصد شد
محققان دانشگاه ایالتی پنسیلوانیا روش جدیدی را برای تولید انرژی از دیاکسیدکربن ابداع کردهاند که صدها برابر قویتر از انواع دیگر است.
به نقل از انگجت، دانشمندان یک باتری سلولی شناوری ارزان تولید کردهاند که بیشتر از محلولهای آب حاوی دیاکسیدکربن محلول یا هوای عادی محلول استفاده میکند. از آنجایی که مایعات حاوی غلظتهای متفاوت دیاکسیدکربن هستند، سطوح PH متفاوتی هم دارند و این عدم تعادل باعث تولید برق میشود.
در یک باتری سلولی شناور، دو مایع توسط یک غشا از هم جدا میشوند تا با یکدیگر ترکیب نشوند اما یونها در میان آنها جریان پیدا میکنند. با تبادل یونها بین محلول غلیظتر دیاکسیدکربن و محلول هوای عادی، ولتاژ در الکترودهای اکسیدمنگنز هر دو مخزن تغییر میکند. این کار به شبیهسازی جریان الکترونها میان دو الکترود متصل پرداخته و در نتیجه تولید برق میشود.
زمانی که تمرکز یونها عادی میشود، میتوان بطور موثری باتری را با پر کردن مجدد هر مخزن با محلول متضاد و معکوس کردن جریان الکترونها، دوباره شارژ کرد. محققان توانستند این کار را بیش از 50 بار انجام دهند و پس از آن، کاهش عملکرد مشاهده شد.
این باتری در دمای اتاق به کار پرداخته و از مواد و فرآیندهای ارزان استفاده میکند. با این حال محققان معتقدند که استفاده از دستاورد آنها در مقیاس بزرگ هنوز مقرون بصرفه نیست. آنها امیدوارند بتوانند این باتریها را به ایستگاههای نیروی سوخت فسیلی ادغام کنند تا از انتشارات گازهای دیاکسیدکربن آنها برای تولید انرژی بیشتر استفاده کنند.
این تحقیق در مجله Environmental Science & Technology Letters منتشر شده است.
محققان با همکاری دکتر مهران طالبی نژاد پزشک ایرانی موفق به ابداع روش جدیدی شدند که با ارسال پالسهای مغناطیسی، اضطراب و افسردگی را درمان میکند.
به نقل از یونیورسیتی هرالد، افسردگی و اضطراب معمولا با هم بروز کرده و به طیف وسیعی از علائم خفیف تا شدید منجر میشود و متاسفانه افرادی که از این بیماری رنج میبرند ناچار به استفاده از داروهای مختلف هستند.
محققان در استارتاپ "NeuroQore" پالسهای مغناطیسی را برای درمان این اختلالات به مغز بیمار ارسال میکنند.
دو سوم از بیمارانی که داروهای تجویزی را برای درمان اضطراب و افسردگی استفاده میکنند، به نتیجه مطلوب و دلخواه نمیرسند.
اما محققان امیدوارند که با کمک NeuroQore بتوان مشکلات روحی و روانی را درمان کرد.
درمانهای رایج تحریک الکتریکی معمولا با تحریک مناطق خاصی از مغز و ارسال بازخورد مثبت در گوش فرد در هنگام شکلگیری الگوی ذهنی دلخواه انجام میشود. با این روش به تدریج به مغز آموزش داده میشود تا امواج مغزی مثبت را به طور دائم حفظ کند.
NeuroQore مانند دیگر درمانهای تحریک الکتریکی نبوده و به جای ارسال نواهای مثبت، پالسهای مغناطیسی را برای ایجاد بازخورد مثبت به طور مستقیم به مغز میفرستد.
همچنین این تکنولوژی از نشانگرهای زیستی برای اندازه گیری نتایج استفاده میکند.
یکی از مزایای عمده این فناوری این است که عوارض جانبی ندارد و از جنبههای منفی آن این است که مانند سایر درمانها این روش نیز بر روی تمام افراد جواب نمیدهد.
این روش در حال حاضر در کانادا تایید شده و منتظر تاییدیه FDA است.
پژوهشگران دانشگاه ولیعصر رفسنجان نمونهای آزمایشگاهی از یک زیست حسگر را طراحی کردهاند که می توان آن را جهت تشخیص زودهنگام سرطان پروستات به کار گرفت.
سرطان پروستات رایجترین سرطان در بین مردان است و در سالهای اخیر به شدت تلاش شده تا روشهای نوین و تأثیرگذار درمانی، برای رهاییبخشی بیماران مبتلا به آن ارائه شود.
با وجود پیشرفتهای فراوان در تشخیص این سرطان، همچنان تشخیص قطعی، سریع و آسان سرطان پروستات نیاز به تحقیقات بیشتری دارد. در این راستا محققان دانشگاه ولیعصر رفسنجان با اجرای پروژه تحقیقاتی تلاش کردند تا با به کارگیری روشهای الکتروشیمیایی برای دستیابی به این مهم گام بردارند.
دکتر اسماعیل حیدری بفروئی، عضو هیأت علمی دانشگاه ولیعصر رفسنجان و از محققان این طرح در این باره گفت: هدف ما ارائه ابزاری به منظور اندازهگیری نشانگر آنتی ژن اختصاصی پروستات جهت تشخیص زودهنگام، بدون درد، سریع و آسان سرطان پروستات بود و برای این منظور، ساخت زیست حسگری بر پایه آپتامر DNA جهت تشخیص و معرفی عوامل بالینی تعیینکننده پیش آگهی در افراد مشکوک به این بیماری در دستور کار قرار گرفت.
وی هدف اصلی این تحقیقات را طراحی زیستحسگری با امکان بهکارگیری در مراکز درمانی و تشخیصهای کلینیکی دانست و ادامه داد: در این مطالعات آپتاحسگر طراحیشده دارای حد تشخیص بسیار پایین و محدوده خطی وسیعی بوده، ولی در عین حال از تکرارپذیری، تکثیرپذیری، پایداری و حساسیت بالایی برخوددار است.
حیدری بفروئی در خصوص مواد به کار رفته در ساخت این زیستحسگر توضیح داد: نشانگر زیستی این بیماری، آنتیژن اختصاصی پروستات (PSA) است، به همین دلیل در این زیستحسگر از آپتامر اختصاصی PSA(جایگزین آنتیبادی) استفاده شده است.
به گفته این محقق در نمونه طراحی شده از نانو صفحات rGO، نانولولههای کربنی چند دیواره (MWCNTs) و نانوذرات طلا (AuNPs) با هدف افزایش سطح و هدایت الکتریکی نیز استفاده شده است.
این عضو هیات علمی دانشگاه ولیعصر رفسنجان با تاکید بر اینکه به منظور بررسی کارایی نمونه طراحی شده، این آپتاحسگر در اندازهگیری PSA پنج نمونه خونی افراد مبتلا به سرطان پروستات به کار گرفته شد، خاطرنشان کرد: نتایج به دست آمده با روش آزمایشگاهی ایمونورادیومتری مقایسه شد و نتایج مقایسههای انجام شده نشاندهنده کاربردپذیری آپتاحسگر ساخته شده در آنالیز نمونههای خون افراد مشکوک به سرطان پروستات بوده است.
نتایج این پژوهش که حاصل همکاری اسماعیل حیدری بفروئی عضو هیأت علمی دانشگاه ولیعصر رفسنجان و نازگلالسادات شمس زاده دانشجوی کارشناسی ارشد شیمی تجزیه دانشگاه ولیعصر رفسنجان است، در مجلهBiosensors and Bioelectronic با ضریب تاثیر 7.477 منتشر شد.
فضانوردان حاضر در ایستگاه فضایی بینالمللی که بطور مداوم زمین را دور میزند، این بار با عبور از روی کشورمان، تصویر زیبایی از پوشش ابری روی یکی از کوهها را به نمایش گذاشته است.
به نقل از زینیوز، توماس پسکت، فضانورد فر انسوی آژانس فضایی اروپا در مدت اقامت خود در آزمایشگاه مدارگرد، تصاویر زیبایی از مناطق مختلف زمین را برای زمینیان منتشر کرده است.
وی اخیرا نمای خیرهکنندهای از یک کوه در ایران را به اشتراک گذاشته که ابرهای زیادی مانند یک کلاه بزرگ سفید روی آن را فراگرفتهاند.
پسکت در توضیح این عکس نوشته است: به نظر میرسد این کوه در ایران یک کلاه ابری به سر دارد.
تهران با دارا بودن 7 پهنه گسلی، جمعیت 12.5 میلیون نفری را در خود جای داده است و به گفته محققان پژوهشگاه بینالمللی زلزله از آخرین زمان زلزله بزرگ در این شهر 187 سال میگذرد و به لحاظ آماری به طور تقریبی هر 200 سال میتوان انتظار یک زمینلرزه با بزرگای بیش از 7 را در این پهنه داشت؛ علاوه بر آن گسلهایی که از نزدیکی شهرهایی چون بشرویه، بیرجند، فردوس، بم و گلباف عبور میکنند توان لرزهزایی بالایی دارند.
تهران در دامنههای البرز مرکزی و در همسایگی شهر کهن ری با قدمت 2000 ساله قرار دارد. این شهر در حالی با رشدی فزاینده به بزرگترین مرکز تجمع انسانی و اقتصادی کشور تبدیل شده که بر اساس شواهد تاریخی تاکنون چندین زلزله ویرانگر را تجربه کرده است؛ ضمن آنکه هم اکنون حداقل 7 گسل آن را احاطه کرده است.
نقشه پراکندگی گسلهای تهران
دکتر مهدی زارع، مدیر گروه زلزلهشناسی مهندسی پژوهشگاه زلزلهشناسی در گفتوگو با خبرنگار ایسنا با اشاره به گسلهای تهران اظهار کرد: سه گسل اصلی تهران شامل گسل شمال تهران و پهنه گسلهای جنوب تهران شامل گسل «کهریزک»، گسلهای «ری» و گسل «ایوانکی»" و روند اصلی گسلهای داخل شهر تهران که به عنوان راندگیهای پیشانی پهنه گسل شمال تهران در سطح زمین رخنمون دارند شامل گسل «نیاوران» و گسل «ترشت» که به نام گسل چیتگر و گسل بزرگراه همت نیز شناخته میشود، است.
زارع با تاکید بر اینکه گسل شمال تهران از روستای کلان در شمال شرق لواسان در 35 کیلومتری شمال شرق تهرانپارس شروع میشود و به شهر لواسان و سپس لشکرک و گردنه قوچک و سپس سوهانک میرسد، ادامه داد: این روند تا دارآباد، کاشانک، نیاوران، دربند و سعدآباد و سپس ولنجک تا فرحزاد، حصارک و کن و از آنجا به سوی غرب تا وردآورد امتداد مییابد.
به گفته وی این گسل در مسیر خود، از محلات شهید محلاتی و مینیسیتی، زعفرانیه، نیاوران، تجریش، آجودانیه، الهیه و فرمانیه عبور میکند.
زارع، گسلهای محمودیه، قیطریه، نارمک و داوودیه را از دیگر گسلهای تهران عنوان کرد و گفت: بر اساس برآوردها توان لرزهزایی گسل شمال تهران به طول 90 کیلومتر و 7 ریشتر است؛ ولی شواهدی که در زمینه این گسل وجود دارد، توان لرزهای بین 7 تا 7.5 را تایید میکند.
وی با تاکید بر بازنگری گسلهای تهران، یادآور شد: وضعیت امروز تهران بسیار پیچیده شده؛ جمعیت صبح آن 12.5 میلیون نفر (در شبها 8.5 میلیون نفر) است و سالیانه 100 تا 150 هزار نفر به جمعیت این شهر اضافه میشود، در حالی که بر اساس برآوردهای متخصصان تسهیلاتی که در آن ایجاد شده است، برای حدود 4 میلیون (تا حداکثر 5 میلیون نفر) جمعیت مناسب است.
مدیر گروه زلزلهشناسی مهندسی پژوهشگاه زلزلهشناسی با تاکید بر اینکه تهران در معرض خطر جدی زلزله قرار دارد، افزود: تحقیقات ما نشان میدهد که رخداد زلزله بیشتر از 7 ریشتر را باید در تهران انتظار داشت؛ ضمن آنکه آلودگی هوا هم وجود دارد و معتقدم با توجه به وضعیتی که ایران دارد و با توجه به مطالعات صورت گرفته، کشور باید به سمت ساخت یک پایتخت جدید حرکت کند.
وی با بیان اینکه همه مناطق ایران به یک میزان و یکسان لرزهخیز نیستند، خاطرنشان کرد: این امر (ایجاد پایتخت جدید) ممکن است نتواند مشکل تهران را به طور کامل حل کند؛ ولی میتواند به ایجاد زیرساختهای مناسب در پایتخت جدید (که در محل هیچ یک از شهرهای موجود کشور نباید احداث شود، بلکه مکانی جدید و بکر برای احداث آن لازم است انتخاب شود) کمک کند.
زارع ادامه داد: با این اقدام، در صورت وقوع زلزله بزرگی در تهران اولا محلی به عنوان پایتخت برای هدایت امور خواهیم داشت و در ثانی از رشد و توسعه تهران با ایجاد پایتخت جدید میتوان جلوگیری کرد و همزمان با ایجاد قطبهای اداری، اقتصادی و دانشگاهی دیگر در کشور جذابیت تهران را کمتر کرده و در هر سانحه احتمالی میتوان بهتر به تهران امدادرسانی کرد.
تعداد گسلهای ایران
زارع به بیان تعداد سامانههای گسلی سراسری ایران با طول زیاد پرداخت و یادآور شد: سامانه گسلی زاگرس که از مرز ایران و عراق یعنی از مریوان آغاز میشود، تا شمال بندرعباس به طول مجموعا 1000 کیلومتر کشیده شده است. این سامانه گسلی طویلترین سامانه گسلی ایران است.
وی، گسل مکران را از جمله گسلهای طویل در ساحل دریای عمان در جنوب شرق ایران نام برد و گفت: گسل مکران تنها گسلی است که چون در لبه فرورانش پوسته اقیانوسی به زیر پوسته قارهای قرار دارد، زلزلههای با بزرگای بیشتر از 8 در آن رخ میدهد، ضمن آنکه احتمال وقوع زلزلهای با بزرگای 9 نیز در آن در صورتی که کل طول گسل مکران در یک رویداد گسسته شود (در بدترین سناریوی ممکن) وجود دارد.
به گفته این محقق، گسل مکران در 7 آذر 1324 (28 نوامبر 1945) زلزلهای با بزرگای 8.2 را تجربه کرده است.
مدیر گروه زلزله شناسی مهندسی پژهشگاه زلزلهشناسی به سامانه گسلی قطر- کازرون به عنوان یک سامانه گسلی مهم ایران اشاره کرد و ادامه داد: این گسل دارای چند قطعه است که از جمله میتوان به قطعات گسل «برازجان»، «کنار تخته»، «کازرون» و گسل «دنا» اشاره کرد.
وی یادآور شد: زمینشناسان معتقد هستند که این گسل تغییراتی در کف خلیج فارس ایجاد کرده است؛ ولی اطلاعات زیادی درباره تغییر شکلی که این سامانه گسلی در کف خلیج فارس ایجاد کرده، موجود نیست و تنها از نظر فیزیکی و شکلی در تصویرهای ماهوارهای و بعضی برداشتهای ژئوفیزیکی و همچنین ژئوموفولوژی میتوان این سامانه را تا شبه جزیره قطر دنبال کرد.
مدیرگروه زلزله شناسی مهندسی پژوهشگاه زلزلهشناسی در عین حال تصریح کرد: از نظر محققان زلزلهشناس، هنگامی یک گسل را میتوان به عنوان یک قطعه گسل در نظر گرفت که کل طول آن در یک اتفاق زلزله گسیخته شود.
وی توضیح داد: مثلا یک سامانه گسلی مانند زاگرس که طول حدود 1000 کیلومتر دارد، در یک رویداد منفرد زمینلرزه نمیتواند گسیخته شود و عملا قطعات مختلف آن در رویدادهای مختلف و مجزای زلزله در طولهای کوچکتر مثلا 80، 100، 120 کیلومتری در گذشته گسیخته شده است.
زارع یادآور شد: اینکه گسلی بتواند در یک زلزله، به طول حدود هزار کیلومتر گسیخته شود، زلزلهای با بزرگای حدود 9 میتواند ایجاد شود و این عملا یک فاجعه بزرگ خواهد بود؛ ولی مطالعات ما نیز نشان میدهد که گسلهایی که در پوسته قارهای وجود دارند در بیشتر موارد چنین زلزلهای نداشتهاند.
به گفته وی، بررسیها نشان میدهد که سامانههای گسلی طویل مشتمل بر چندین قطعه گسلی هستند که هر کدام دارای طولهای مختلف مثلا 100، 70 و 60 کیلومتر است و در مجموعه و در کنار و در امتداد هم کل روند هزار کیلومتری این سامانه گسلی را شکل میدهند، ضمن آنکه مثلا این 15 قطعه هر کدام دارای فعالیت و توان لرزهزایی متفاوتی هستند.
این محقق همچنین با بیان اینکه در مناطق پوسته قارهای گسلهایی با طولهای چنین طولانی معمولا در یک زلزله گسیخته نمیشوند، خاطرنشان کرد: در زلزله 2011 ژاپن که در پوسته اقیانوسی و پهنه فرورانش رخ داد، طول گسل حدود 400 کیلومتر بود (برآورد قبلی ژاپنیهادر مورد گسیختگی یک طول مستقیم از گسل هم در همین حدود بوده است)؛ از این رو ژاپنیها فکر نمیکردند که زلزلهای بزرگتر از 8 رخ دهد، ولی زلزلهای با بزرگای 9.0 رخ داد و دلیل آن این بود که طول حدود 400 کیلومتری پهنای زون گسیختگی، حدود 250 کیلومتر بود و این موضوع در برآورد قبلی دانشمندان ژاپنی لحاظ نشده و به همین دلیل بزرگترین زلزله قابل رخداد در این پهنه به درستی برآورد نشده بود.
وی ادامه داد: از این رو پس از زلزله 2011 ژاپن محققان دنیا متوجه شدند که باید در این زمینه (نقشههای پهنهبندی خطر زلزله در جهان) تجدیدنظر کنند.
بزرگترین زلزله برای گسلهای ایران
زارع در خصوص بزرگترین زلزلههای ثبت شده در ایران، گفت: از زلزلههای بزرگ ثبت شده 2 دسته اطلاع داریم. یک دسته از آنها زلزلههای تاریخی هستند که برآورد بزرگا بر پایه شدت ثبتشده در پهنه رومرکزی آنها حدود 8.0 تا 7.7 مانند زمینلرزه 855 میلادی در قومس – دامغان با بزرگای برآورد شده 8.0 و زلزله 1780 میلادی با بزرگای برآورد شده 7.7 در تبریز بوده است.
وی اضافه کرد: بر اساس اطلاعاتی که از قرن بیستم تا به امروز داریم، بزرگترین زلزلهای که در پوسته قارهای فلات ایران رخ داده است، زلزله طبس با بزرگای 7.4 و بزرگترین زلزله رخ داده در پهنه فرورانش مکران در جنوب شرق فلات ایران، زلزله 2013 سراوان با بزرگای 7.8 بوده است.
زارع یادآور شد: البته کانون زلزله 1945 در پهنه فرورانش گسل مکران با بزرگای 8.2 نیز در بیرون مرزهای ایران و در ناحیه مرزی ایران و پاکستان رخ داده است.
وی با اشاره به زلزله سراوان با بزرگای 7.8 در تاریخ 27 فروردین 1392 اظهار کرد: این زلزله مربوط به زون فرو رانش است و جزء زلزلههای پوسته قارهای فلات ایران محسوب نمیشود؛ ولی بزرگترین زلزلهای که بر اثر جنبایی گسلها در پوسته فلات قارهای در فلات ایران رخ داد، زلزله طبس سال 1357 است.
شهرهای پرلرزه همراه با تراکم زیاد جمعیت
به گفته این محقق زلزلهشناسی اگر از خطر زلزله ناشی از گسلهای شمال تهران، تبریز و گسلهای اطراف مشهد و از ریسک بالای رخداد زمین لرزه صحبت میشود، به دلیل جمعیت بالاتر و وجود بافت آسیبپذیر شهری و روستایی است که بر روی یا در کنار این گسلها در شهرهای پرجمعیت زندگی میکنند.
وی اظهار کرد: بر روی گسل شمال تهران حدود 2 میلیون و 300 نفر، بر روی گسل تبریز حدود 400 هزار نفر و در نزدیکی گسل "گیو" در نزدیکی بیرجند حدود 200 هزار نفر زندگی میکنند؛ ضمن آنکه در مشهد و حومه آن حدود 4 میلیون نفر ساکن هستند که در نزدیکی پهنه گسلهای «کشف رود»، گسل «کواترنری مشهد» و گسل «بینالود» حدود 500 هزار نفر ساکن هستند.
زارع بر اهمیت بازگشت زلزلهها در این مناطق تاکید کرد و گفت: گسل نیشابور به طول 74 کیلومتر در زمین لرزههای 1270 و 1405 میلادی با گسیختگی سطحی همراه بوده است، به گونهای که در زلزله سال 1209 میلادی شهر نیشابور کاملا ویران و زمینلرزه 1389 میلادی در کوههای بینالود سبب ویرانی نیشابور و تعداد زیادی روستا شده است و در محدوده شهرهای مشهد و نیشابور حدودا از سال 1405 میلادی (بیش از 610 سال) است که زلزله مهم نداشتیم و باید انتظار رخداد لرزهای مجدد در این شهرها را داشته باشیم.
استاد پژوهشگاه زلزلهشناسی و مهندسی زلزله به بیان زلزلههای رخ داده در تهران پرداخت و اضافه کرد: در گستره کنونی شهر تهران که محدوده شهر ری هم در آن قرار دارد، اولین زمینلرزه ثبت شده در تاریخ زمینلرزههای ایران زلزله 320 قبل ازمیلاد موجب ویرانی آن شده است. همچنین زلزله 855 میلادی (قرن دوم هجری) و سه زمینلرزه مهم دیگر در جنوب البرز در 743، 958 و 1119 میلادی موجب خرابیهایی در شهر ری شدهاند.
وی با بیان اینکه در سال 1830 میلادی در اواخر دوران فتحعلیشاه قاجار در دماوند شمیرانات زمینلرزه مهمی با بزرگای بیش از 7 در فاصله حدود 50 کیلومتری از مرکز تهران کنونی رخ داده است، یادآور شد: این زلزله موجب خرابیهایی در ارگ حکومتی در کاخ گلستان و همچنین محدوده بازار تهران نیز شد.
زارع خاطرنشان کرد: از زمان آن زلزله تاکنون 187 سال است که زلزله مهمی در محدوده شهری رخ نداده است.
این محقق یادآور شد: علاوه بر این در تبریز نیز از زمان زلزله 1780 میلادی تاکنون 237 سال است که زلزله مهم با بزرگای بیش از 7 نداشتهایم. این در حالی است که به لحاظ آماری به طور تقریبی مانند محدوده شهری تهران در حدود هر 200 سال میتوان انتظار یک زمینلرزه با بزرگای بیش از 7 در این پهنهها را داشت.
به گفته وی، این برآورد الزاما به معنی گفتار رایج «دیر شدن» یا تعویق زمان رخداد زمین لرزهای نیست؛ چرا که برای چنین برآورد زمانی نیاز به مطالعات دقیق دیرینه لرزهشناسی و ژئودزی بر روی تکتک گسلهای فعال در پهنههای یادشده در تهران و تبریز و مشهد است. برآورد آماری میتواند یادآور بازه زمانی قابل انتظار تقریبی برای رخداد زمینلرزههای مهم در هر پهنه و برآورد تقریبی بازگشت زمینلرزهها باشد و البته با توجه به میزان تغییر شکل در پوسته، انتظار رخداد چنین زمینلرزههایی در بازههایی که مطالعات آماری به ما نشان میدهد، غیر منطقی نیست.
لرزهخیزترین نقاط ایران
زارع در عین حال شمال تنگه هرمز در بندر عباس را لرزه خیزترین نقطه ایران دانست و گفت: این امر به دلیل آن است که میزان تغییر شکل پوسته زمین در این منطقه بیشترین مقدار در ایران است؛ اما مناطقی از ایران مانند منتهی الیه جنوب غرب ایران در دشت خوزستان و ناحیه پیرامون شهرهای خرمشهر و آبادان به عنوان زون (منطقه) کم لرزه محسوب میشود که میزان تغییر پوسته در آنها کمتر است.
به گفته وی، این دو شهر در دشت خوزستان واقع شدهاند و به طور نسبی کمترین میزان تغییرات شکل پوسته زمین در ایران در این نواحی رخ میدهد؛ از این رو ناحیه کم لرزه محسوب میشوند.
مدیرگروه زلزلهشناسی مهندسی پژوهشگاه زلزلهشناسی با بیان اینکه در مناطق مرکزی، نواری به نام نوار «سنندج- سیرجان» وجود دارد، خاطرنشان کرد: در این نوار شهرهای مختلفی چون سنندج، گلپایگان، اصفهان و سیرجان قرار دارند که هرچند در معرض زلزلههای اطراف هستند؛ ولی به عنوان زون آرامتر لرزهای و با میزان کمتر از نظر تغییر شکل پوسته زمین مطرح هستند.
زارع اضافه کرد: ولی در مقابل تهران، تبریز، مشهد، نیشابور، بیرجند، جیرفت و تربت حیدریه و کرمان شهرهایی هستند که از نواحی پرجمعیت آنها، گسلهای فعالی عبور میکنند و در واقع این محدودههای مسکونی پرجمعیت است که به تدریج بر روی این پهنههای گسلی احداث شدهاند، همچنین در نوار حاشیه منطقه دشت لوت توان لرزهزایی بالایی را انتظار داریم؛ به نحوی که گسلهایی که از نزدیکی شهرهای پیرامون دشت لوت مانند شهرهای بشرویه، بیرجند، فردوس، بم و گلباف عبور میکنند، توان لرزهزایی بالایی دارند.
گسلهای مشترک ایران با کشورهای دیگر
این استاد پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی به تعداد گسلهای مرزی ایران با سایر کشورها اشاره کرد و افزود: انتهای گسل «درونه» در نزدیکی شهرهای کاشمر و خاف در استان خراسان، وارد خاک افغانستان میشود و گسل «آستارا» در استان گیلان نیز وارد خاک کشور جمهوری آذربایجان میشود.
وی گسل «عشق آباد» را از دیگر گسلهای مرزی دانست که تا ترکمنستان ادامه دارد و از پایتخت این کشور ، شهر عشق آباد، عبور میکند.
زارع ادامه داد: از دیگر گسلهای مرزی میتوان به گسلهای ذیل اشاره کرد:
گسل «حاجی آباد» در منطقه قائن که بخشی از این گسل وارد خاک افغانستان میشود
گسل «سراوان» در مرز ایران و پاکستان
گسل «مکران» در ساحل ایران و پاکستان
گسل اصلی جوان «زاگرس» که امتداد شمال غربی آن از مریوان تا کردستان عراق کشیده شده است
سامانه گسله «قطر- کارزون» که از کشور قطر در جنوب خلیج فارس تا کف خلیج فارس و سپس در استانهای بوشهر و فارس و کهگیلویه و بویر احمد و چهار محالوبختیاری در ایران ادامه مییابد.
وضعیت سامانه گسلی مشترک ایران با کشورهای همسایه
ردیف | ادامه گسلی تا کشورهای همسایه | محل قرارگیری گسل در ایران | نام سامانه گسلی |
1 | چالدران ترکیه | تبریز | گسل شمال تبریز |
2 | افغانستان | کاشمر | گسل درونه |
3 | آذربایجان | گیلان | گسل آستارا |
4 | ترکمنستان | - | گسل عشق آباد |
5 | افغانستان | قائن | گسل حاجی آباد |
6 | مرکز ایران و پاکستان | - | گسل سراوان |
7 | ساحل ایران و پاکستان | - | گسل مکران |
8 | عراق | مریوان | گسل اصلی جوان زاگرس |
9 | قطر | بوشهر، فارس، کهگیلویه و بویراحمد، چهارمحال و بختیاری، جنوب خلیج فارس | قطر- کازرون |
وی با تاکید بر تعامل با محققان کشورهای همسایه برای مطالعه بر روی گسلهای مرزی، یادآور شد: مطالعه بر روی برخی از گسلها مانند گسل درونه که ادامه آن وارد خاک افغانستان میشود، سخت است؛ به گونهای که مطالعاتی در منطقه خاف در استان خراسان داشتیم ولی به دلیل عدم امنیت مناسب این مطالعات در مرز ایران متوقف شد.
زارع به زلزله «بالاکوت» پاکستان در مهر سال 1384 اشاره کرد و گفت: این زلزله در منطقه مرزی هند و پاکستان رخ داده است که در این منطقه «صلح مسلح» برقرار و یکی از مرزهای پرتنش است، از این رو مطالعاتی بر روی ادامه این گسل که در ادامه وارد خاک هندوستان میشود، انجام نشد.
به گفته وی هر چند که میان ایران و پاکستان جنگی نیست، ولی به دلیل وجود اشرار وضعیت مناسبی برای مطالعات لرزهای گسلهای مرزی وجود ندارد.
استاد پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی با بیان اینکه تعامل ما با ترکیه فراهم شده است، خاطرنشان کرد: در زلزله وان ترکیه به راحتی اطلاعات مربوط تبادل شد، به گونهای که اطلاعات این زلزله که توسط 30 ایستگاه شتابنگاری ایران ثبت شده است و اطلاعات به دست آمده به سرعت در اختیار محققان ترکیه قرار داده شد و محققان ترکیه هم دادههای شتابنگاری خود را به سرعت برای ما ارسال کردند و حتی شکل موجهای زلزله ظرف یک تا دو روز تبادل شد. همچنین بازدید میدانی را نیز در هفته بعد از رخداد زلزله در پهنه زلزلهزده «وان» و «اجیش» انجام دادیم.
در سال ۲۰۱۵، چند تن از پژوهشگران به جزیره موریس واقع در شرق ماداگاسکار سفر کردند تا به بررسی سنگهایآتشفشانی بپردازند و آنها را بهصورت گسترده مورد مطالعه قرار دهند؛ اما در جریان این بررسی، آنها به چیزی غیرمنتظره برخورد کردند. آنها در این جزیره، کریستالهای زیرکن باستانی را کشف کردهاند که قدمت آنها به چند میلیارد سال میرسد و این یعنی سن کریستالهای زیرکن کشفشده، ۳۰۰۰ برابر سن جزیره موریس است!
سنگهایی با این قدمت، در قارهها یافت میشوند و نباید در جزایر وجود داشته باشند؛ اما در اطراف جزیره موریس هیچ قارهای وجود ندارد و از تمام جهات، دریا آن را احاطه کرده است. با توجه به اینکه در اطراف موریس قارهای وجود ندارد، پژوهشگران تصمیم گرفتند در زیر دریا به جستجو بپردازند. آنها به بررسی شواهد پرداختند تا اینکه متوجه شدند کریستالهای موجود در جزیره، در واقع متعلق به یک قاره کهن هستند که میلیونها سال پیش در اعماق اقیانوس مدفون شده و به یک پوسته زیرین تبدیل شده است.
لویس آشوال، پژوهشگر علوم زمینشناسی در دانشگاه ویتواترسرند ژوهانسبورگ، آفریقای جنوبی و سرپرست این گروه تحقیقاتی، در مورد این یافتهها میگوید:
موریس یک جزیره آتشفشانی و نسبتاً جوان است. یافتههایی که ما داشتیم بسیار غیر منتظره بودند و نشان میدهند که در اعماق اقیانوس اطراف این جزیره، یک قاره کهن برای همیشه غرق شده است.
لویس آشوال در سال ۲۰۱۳ و برای نخستین بار اعلام کرد که احتمال میدهد در زیر جزیره و اقیانوس اطراف آن، یک قاره کهن غرق شده باشد. آشوال و افراد گروهش، در امتداد ساحل شنی جزیره موریس، کریستالهای زیرکن بسیاری را یافتند که قدمت آنها به بیش از ۲ میلیارد سال میرسد؛ همین یافته بزرگ، احتمال وجود یک قاره گمشده را بیشتر کرد. این یافتهها مخالفانی دارند که برای رد این موضوع، دلایل خاصی مطرح میکنند. مخالفان میگویند کریستالهای زیرکن یافتشده، میکروسکپی هستند و ممکن است از راههای مختلفی به این جزیره آمده باشند. برخی از دلایلی که مخالفان مطرح میکنند غیر منطقی به نظر میرسند؛ اما نمیتوان آنها را نادیده گرفت. بهعنوان مثال، آنها میگویند شاید یک کریستال کهن بهوسیله یک پرنده از آفریقای جنوبی به این جزیره آورده شده باشد.
لویس آشوال در این خصوص میگوید:
بسیاری از مخالفان ما میگویند کریستال زیرکن، ممکن است از هر طریقی به این ساحل آورده شده باشد. آنها میگویند احتمالاً این کریستالها توسط جریانهای اقیانوسی، بادها، پرندگان و یا حتی کفش افراد به این ساحل منتقل شده باشند.
ایده لویس آشوال مورد انتقاد واقع شد اما او تصمیم گرفت به ادامه بررسیها بپردازد. وی پس از صرف مدتزمان زیادی، توانست کریستالهای زیرکن باستانی را در سنگهای آتشفشانی موجود در جزیره نیز بیابد و این یافته بسیار بزرگ، تمام دلایل منتقدان را رد کرد. موریس، یک جزیره آتشفشانی است و با داشتن ۹۹ میلیون سال قدمت، از نظر علم زمینشناسی جوان به شمار میرود. موریس ۹ میلیون سال سن دارد اما کریستالهای زیرکن موجود در سنگهای آن، ۲ میلیارد ساله هستند و این بسیار عجیب است.
لویس آشوال اکنون میتواند دلیل این موضوع عجیب را توضیح دهد:
۹ میلیون سال پیش، وقتی که ماگما از گوشته زمین به سمت بالا حرکت کرد، ابتدا از میان این قاره گمشده عبور کرد و سپس به سطح زمین رسید و لاوا با قدرت بسیار زیاد فوران کرد. کریستالهای زیرکن بهسختی ذوب میشوند و در جریان این فوران، از قاره گمشده به سطح جزیره منتقل شدند. آنها اکنون در روی موریس هستند و راز قاره گمشده موریشا را برای ما بیان میکنند.
کشف این قاره در نوع خود جالب و فریبنده است؛ اما از سوی دیگر برای ما داستان زمین را بازگو میکند و گذشته پرحادثه آن را به ما نشان میدهد. کشف این قاره گمشده، داستان روزهایی را بازگو میکند که قارهها شکسته شدند و بارها به یکدیگر برخورد کردند تا اینکه به شکل امروزی درآمدند. لویس آشوال به ابرقاره گوندوانا نیز اشاره میکند و بر این باور است که موریشا بخشی از آن قاره بوده است. گوندوانا نام ابرقارهای است که حدود ۲۰۰ میلیون سال پیش شروع به شکستن کرد. دانشمندان میگویند آفریقا، اقیانوسیه، هند و قطب جنوب همگی بخشی از قاره گوندوانا بودهاند.
وقتی که گوندوانا شروع به شکستن کرد، تکههای آن از هم دور شدند و در موقعیت فعلی خود قرار گرفتند. لویس آشوال بر این باور است که قاره گمشده موریشا، یکی از بخشهای بزرگ ابرقاره گوندوانا را تشکیل میداده است. زمینشناسان میگویند بهاحتمال زیاد، پیش از آنکه قاره موریشا غرق شود، به ماداگاسکار متصل بوده است. به همین منظور آشوال کریستالهای زیرکن کشفشده در جزیره موریس را با کریستالهای موجود در دیگر مکانها مقایسه کرد و دریافت که کریستالهای زیرکن موجود در سنگهای ماداگاسکار، شباهت بسیار زیادی به کریستالهای کشفشده در جزیره موریس دارند.
تا به امروز اگر کسی ادعا داشت که یک سرزمین گمشده کشف کرده است، مورد انتقاد همگان قرار میگرفت و به گفتههای او شک میکردند؛ اما در این مورد خاص، هیچ شکی وجود ندارد.
کالوین میلر، پژوهشگر علوم زمینشناسی در دانشگاه واندربیلت، در خصوص این کشف بزرگ میگوید:
من با توجه به دلایل ذکرشده، کاملاً متقاعد شدهام. کریستالهای زیرکن کشفشده قدمت بسیار زیادی دارند و این یعنی آنها قطعاً به یک قاره تعلق دارند. من اکنون متقاعد شدهام اما لازم است که افراد گروه، کمی احتیاط کنند. من به گفتههای آشوال در مورد چگونگی قرار گرفتن این کریستالها در سنگهای آتشفشانی شک دارم؛ اما دوست دارم گفتههای او درست باشند و ما یک قاره گمشده را کشف کنیم.
البته هنوز معلوم نیست این قاره گمشده چه مدت در آن زیر مانده است و این موضوع به این زودی مشخص نمیشود. دانشمندان هنوز نتوانستهاند کریستالهای قدیمیتر را در سنگهای موریس بیابند و باید به تحقیقات خود در این خصوص ادامه دهند. ممکن است این کریستالها به یک قاره بسیار بزرگ تعلق داشته باشند.
نظر شما در این خصوص چیست؟ آیا آنها واقعاً یک قاره را کشف کردهاند؟
.: Weblog Themes By Pichak :.