پژوهشگران "دانشگاه کالیفرنیا، سن دیهگو"(University of California,San Diego) در مطالعه اخیرشان لنزهای تماسی توسعه دادهاند که با دو بار پلک زدن قابلیت زوم آنها فعال میشود.
به گزارش ایسنا و به نقل از سی نت، شاید تاکنون چنین چیزهایی را تنها در کتابها یا فیلمهای علمی تخیلی مشاهده نمودهاید اما اکنون با پیشرفت روزافزون فناوری در حال تبدیل به واقعیت است. دانشمندان آمریکایی در مطالعه اخیرشان یکی از این داستانها را به واقعیت تبدیل کردهاند.
دانشمندان لنزهای تماسی توسعه دادهاند که با چشم کاربران کنترل میشود و با دو بار پلک زدن میتوان قابلیت زوم کردن آن را فعال کرد و اجسام را با جزیئات مشاهده کرد.
اما ساخت چنین لنزی چگونه ممکن است؟ دانشمندان ابتدا سیگنالهای الکترواکولوگرافی را در هر حالت حرکت چشم ثبت کردند. دانشمندان این سیگنالها را هنگامی که افراد به بالا، پایین، راست، چپ نگاه میکردند و یک یا دو بار پلک میزدند، اندازهگیری کردند و سپس یک لنز "بیومیمتیک" نرم را ایجاد کردند که به طور مستقیم به آن امواج الکتریکی پاسخ میداد. لنز ایجاد شده قادر بود فاصله کانونی خود را بسته به سیگنالهای تولید شده تغییر دهد. در نهایت دانشمندان دریافتند قابلیت زوم کردن لنز توسعه یافته با دو بار پلک زدن فعال میشود.
الکترواکولوگرافی(EOG) یک تکنیک برای اندازهگیری پتانسیل پایدار قرنیه-شبکیهای است که بین قسمت جلویی و پشت چشم انسان وجود دارد. سیگنال حاصل الکترواکولوگرافی نامیده میشود. کاربردهای اولیه در تشخیصهای چشمپزشکی و در ضبط حرکات چشم میباشند. برای اندازهگیری حرکات چشم، جفت الکترودها معمولاً در بالا و پایین چشم یا به سمت چپ و راست چشم قرار میگیرند. اگر چشم از سمت مرکز به سمت یکی از دو الکترود حرکت کند، این الکترود سمت مثبت شبکیه را میبیند و الکترود مخالف سمت منفی شبکیه را میبیند. در نتیجه، اختلاف پتانسیلی بین الکترودها به وجود میآید. محققان معتقدند این نوآوری میتواند در پروتزهای بصری، عینکهای طبی و رباتها استفاده شود.
شرکت "داکیتجت" (DockitJet) اخیرا قایقی را برای سفرهای دریایی کوتاه طراحی کرده که ترکیبی از جت اسکی و قایق بادی است.
به گزارش ایسنا و به نقل از گیزمگ، جت اسکیها یک از بهترین شناورهای تفریحی و یک راه خوب برای لذت بردن در تعطیلات به شمار میروند اما آیا ممکن است بخواهید از آنها در تعیطلاتی که به همراه چند تن از دوستانتان رفتهاید استفاده کنید. شرکت "داکیتجت" قایقهایی ساخته است که ترکیبی از جت اسکی و قایق بادی است به گونهای که پشت قایق مذکور همانند جت اسکی است و قسمت جلویی آن همانند قایق بادی است و قادر به حمل شش نفر است.
این شرکت پیشتر شناور "PWC" را در سال ۲۰۰۷ توسعه داده بود اما آن به اندازه این شناور جدید کارایی نداشت و کوچک و انعطافپذیر نبود. اکنون این شرکت قایق پیشین را کمی تغییر داده است و یک قایق با کارایی بالاتر ساخته است. طول قایق پیشین ۵.۷ متر بوده است در حالیکه قایقی که اخیرا توسعه دادهاند ۳.۷ متر است و دو متر کوچکتر از مدل قبلی است که این موضوع سبب میشود تا بتواند روی آب راحتتر و با سرعت بیشتری حرکت کند. قایق مذکور میتواند با سرعت ۴۰ کیلومتر در ساعت حرکت کند.
یکی از نکات جالب درباره قایق مذکور این است که کاربران به راحتی میتوانند قسمت جلویی قایق که همانند قایق بادی است را جمع کنند و در پشت جت اسکی قرار دهند که در اینصورت حمل و نقل آسانتر خواهد شد. همانند شناور پیشین این شرکت در حال تلاش برای اخذ گواهینامهی بین المللی برای توزیع این شناور نیز است.

بهگزارش محققان، در ۶ ماه اول سال ۲۰۱۹، بیش از ۲۳ میلیون کارت نقدی و اعتباری بانکی در دارکوب یا وبتاریک به فروش گذاشته شده است. روز پنجشنبه، شرکت امنیتیسایبری Sixgill گزارشهای مالیِ معاملات غیرمجاز یا بهاصطلاح زیرزمینی را منتشر کرد و این معاملات را درزمینهی کارتهای بانکی سرقتی در دارکوب مستندسازی کرد.
محققان اذعان کردند از میان هر سه کارت بانکی، تقریبا دو کارت متعلق به ایلات متحدهی آمریکا بوده است. اگرچه مشخص شد حدود دوسوم این کارتها مربوط به کشور آمریکا است، کشورهای دیگر تنها ۱۰ درصد از کارتها را ازآنِ خود کردهاند.
پس از ایالات متحده، انگلیس بیشترین آمار فروش کارتهای سرقتی در دارکوب را دارد. دراینمیان، تنها ۳۱۶ کارت به کشور روسیه نسبت داده شد. محققان دو عامل را سبب کمبودن کارتهای سرقتی روسیه در بازارهای دارکوب میدانند: ۱. نگرش خلافکاران زیرزمینی به سرقت اطلاعات از روسیه با توجه به فراوانی هکرها در این کشور؛ ۲. موقعیت اقتصادی روسیه.
محققان افزودند:
قوانین مالی روسیه موضوع جدیدی ندارد؛ اما سرانهی تولید ناخالص داخلی این کشور در سال، ۱۱ هزار دلار است که این مقدار یکششم سرانهی تولید ناخالص داخلی آمریکا است که حدود ۶۲ هزار دلار است.
با وجود چنین اختلاف فاحشی میان وضعیت اقتصادی دو کشور، چندان دور از انتظار نیست که تعداد کارتهای مربوط به آمریکا در بازار فروش دارکوب بهطور چشمگیری بیشتر باشد.
دستگاههای قضایی دائما در حال بستن بازارها و دفاتر تجارت غیرقانونی هستند. البته، دربارهی تجارت اطلاعات سرقتی، همواره برخی وبسایتهای مشهور پابرجا میمانند. بنابر Sixgill، تنها سه پست تجاری غیرقانونی، فروش ۶۴ درصد از کارتهای سرقتی را برعهده داشتند. در کل، ۵۷ درصد از سوابق مالی ربودهشده به کارتهای ویزا و ۲۹ درصد به مسترکارد و ۱۲ درصد نیز به AMEX مربوط بود.
اطلاعات هر کارت سرقتی فقط با ۵ دلار بهدست میآید. مجموعهای از کارتهای دورانداختهشده حاوی صدها و حتی هزاران شماره هستند که سارقان میتوانند با بهرهگیری از این شمارهها و با کپیکردن یا بهاصطلاح «کلونکردن» کارتها، از آنها در خریدهای فیزیکی (غیراینترنتی) استفاده کنند. دراینمیان، باارزشترین کارتها، کارتهایی هستند که حاوی مهمترین اطلاعات شامل کد CVV و کد امنیتی سهرقمی پشت کارت هستند.
سارقان با داشتن شمارهکارت و کد CVV و تاریخ انقضای کارت، علاوهبر خرید فیزیکی میتوانند از کارت بهصورت آنلاین هم استفاده کنند. مجرمان سایبری نیز در پاسخ به اعمال قانون دستگاههای قضایی، فعالیت خود را در کانال دیگری آغاز میکنند. گزارشها حاکی از آن است که برنامههایی مانند Instant Relay Chat یا IRC و پلتفرمهای رمزنگاریشده از جمله تلگرام، راه را برای فعالیت این مجرمان هموار میکنند.
محققان میگویند تمرکز فعالیت جاعلان در تعداد اندکی از بازارها، از الگوهای مشابه اقتصادی و تجاری در بازارهای مالی واقعی حکایت میکنند. این پدیده ممکن است فرصت مناسبی برای دستگاههای قضایی بهنظر برسد؛ زیرا مجریان قانون با جلوگیری از فعالیت این بازارهای بزرگ خواهند توانست حجم عظیمی از جرایم سایبری را از بین ببرند. اگرچه تجربیات گذشته نشان میدهد با جلوگیری از فعالیت این بازارهای بزرگ ازجمله Alphabay و Hansa و Silk Road، عاملان اصلی آنها فورا به بازارهای دیگری کوچ میکنند و فعالیتشان را از سر میگیرند.
بهتازگی کتاب جدیدی بهنام «ناگفتههای اسپاتیفای» در سوئد منتشر شده است که داستان تبدیل اسپاتیفای از استارتاپی کوچک به بزرگترین شرکت استریمینگ موسیقی جهان را بیان میکند. در این کتاب، اطلاعات جدید بسیاری دربارهی اسپاتیفای بازگو شده است. بهعنوان مثال، اسپاتیفای در برههای از زمان قصد داشت با ورود به بازار استریمینگ ویدئو، با نتفلیکس و دیگر برندهای این حوزه رقابت کند. این شرکت حتی فرمت فایل کاملا جدیدی به نام Spotify Video ساخته بود که امکان بارگذاری رایگان استریم را فراهم میکرد. افزونبراین، اسپاتیفای قصد داشت ستتاپباکسی مانند Fire TV با قابلیت پشتیبانی از سرویسهای استریمینگ اسپاتیفای عرضه کند.
از دیگر نکات جالب «ناگفتههای اسپاتیفای» این است که افشا کرده مایکروسافت قصد داشت اسپاتیفای را تصاحب کند؛ ولی اطلاعاتی دربارهی این موضوع وجود ندارد که این اتفاق مربوط به چه زمانی است. مایکروسافت خود پلتفرم استریمینگی بهنام Groove Music داشت که در سال ۲۰۱۸ غیرفعال شد. در آن زمان، مایکروسافت حتی با اسپاتیفای همکاری میکرد و به کاربران Groove Music Pass اجازه میداد مجموعهها و پلیلیستهای خود را تنها با چند کلیک به اسپاتیفای منتقل کنند. علاوهبراین، مایکروسافت به کاربران منتخب Groove Music، استفادهی رایگان ۶۰ روزه از Spotify Premium را پیشنهاد میداد.
بهگفتهی کتاب «ناگفتههای اسپاتیفای»، اسپاتیفای حتی به خرید Tidal و SoundCloud هم نزدیک شده بود. بخشهایی از این کتاب را میتوانید از طریق این لینک مطالعه کنید.
اوایل تیر، اوپو نخستین دوربین سلفی زیر نمایشگر دنیا را معرفی کرد و حالا به فاصلهی نزدیکی، خلاقیت و نوآوری دیگری را از چینیها شاهد هستیم. تصاویر گوشی هوشمند جدید اوپو، نمایشگر با لبههای دارای انحنای ۸۸ درجه را نشان میدهد که هیچ دکمهای در کنارههای دستگاه است.
نمایشگر جدید اوپو موسوم به نمایشگر Waterfall، با نسبت نمایشگر به بدنهی ۱۰۰ درصدی، حاشیههای باریکی در قسمت بالایی و پایینی دستگاه دارد. تصاویر گوشی هوشمند جدید اوپو را برایان شن، قائممقام این شرکت، ازطریق شبکهی اجتماعی ویبو بهاشتراک گذاشته است.
نمایشگر جدید اوپو باریکتر از نمایشگر گوشی هوشمند اوپو فایند ایکس است. متأسفانه در تصاویر بهاشتراک گذاشتهشده، پنل پشتی دستگاه را نمیتوان دید؛ اما اگر به تصاویر دقت کنیم، متوجه میشویم که در قسمت لبهها، ممکن است کارکردن با رابط کاربری این گوشی هوشمند کار سادهای نباشد. هرچند باید در نظر داشته باشیم که تصاویر منتشرشده، رسمی و مربوط به محصول نهایی نیستند و انتظار میرود سال آینده معرفی گوشی هوشمندی با نمایشگر Waterfall را شاهد باشیم.
اکنون که بازار ساخت خودروهای خودران داغتر از همیشه است، یافتن راههای جدید برای آموزش شبکههای عصبی روزبهروز مهمتر میشود. این موضوع توسعهدهندگان را واداشته است راههای بسیار مبتکرانهای برای آموزش سریعتر شبکههای خود پیدا کنند. حال بهنظر میرسد که یکی از این روشها، به بازی استارکرافت ۲ (StarCraft II) مربوط میشود.
ممکن است این سؤال برایتان پیش بیاید که یک بازی دهساله چه ارتباطی با آموزش شبکههای عصبی امروزی و مدرن دارد؟ براساس گزارش MIT Technology Review، تکنیکهایی که برای هوشمندتر و سختتر کردن هوش مصنوعی این بازی استفاده میشود، در توسعهی شبکههای عصبی هم بهکار گرفته میشود.
در بازی StarCraft 2 هر بازیکن همزمان با مدیریت منابع خود، باید تعداد زیادی واحد مستقل با تواناییهای منحصربهفرد را کنترل کند و با حریفی مبارزه کند که قصد نابودی او را دارد. انسان این کار پیچیده را بهسادگی انجام میدهد؛ ولی انجام آن برای ماشینها راحت نیست.
اتفاقی که در هوش مصنوعی StarCraft 2 میافتد، این است که سیستم دیپمایند (DeepMind) گوگل از نوعی الگوریتم بهنام «آموزش مبتنیبر جمعیت» برای شبیهسازی فرایند انتخاب طبیعی استفاده میکند. این الگوریتم در ابتدا کارآمدترین واحدها را انتخاب میکند و سپس، نسلهای بعدی را از روی آنها میسازد و بدینترتیب، فرایند یادگیری را کوتاه میکند.
اتفاقی مشابه در ساخت خودروهای خودران هم رخ میدهد. ویمو (Waymo) یکی از واحدهای شرکت آلفابت، یعنی شرکت مادر گوگل است و دیپمایند از این تکنولوژی برای آموزش خودروهای خودران خود استفاده میکند. هنگامی که دادهی جدیدی وارد سیستم میشود، دیپمایند کارآمدترین بخشهای شبکهی عصبی را انتخاب و برای تنظیم فرایندها و یادگیری از آنها استفاده میکند. شبکههای عصبی در وسایل نقلیهی خودران ویمو برای تشخیص اشیاء در جاده و پیشبینی حرکت سایر خودروها و تصمیمگیری برای حرکتهای بعدی استفاده میشود. دیپمایند پس از اعلام همکاری با ویمو در پستی نوشت آموزش این شبکههای عصبی به «هفتهها بهبودبخشی و آزمایش و نیروی محاسباتی عظیم» احتیاج داشت.
متیو دِوین، مدیر زیرساخت یادگیری ماشین ویمو، در مصاحبهای با MIT Technology Review گفت:
یکی از مشکلات مهم هنگام استفاده از یادگیری ماشین در سیستمهای صنعتی، قابلیت بازسازی سیستم بهمنظور بهرهگیری از کدهای جدید است. ما باید شبکه را دائما آموزش دهیم و کد را دوباره بنویسیم. وقتی شبکه را دوباره آموزش میدهید، نیاز است کمی پارامترها را تغییر دهید.
گوگل برخی از تکنولوژیهای یادگیری ماشین خود را تجاریسازی کرده است؛ اما حالا مدل یادگیری مبتنیبر جمعیت خود را بهطور خاص در وسایل نقلیهی خودران ویمو بهکار گرفته است. ویمو ازنظر بسیاری از کارشناسان، پیشرفتهترین برنامهی خودروهای خودران در جهان محسوب میشود و مسیر زیادی از پیشرفت خود را بهصورت شبیهسازیشده طی کرده است.
بهلطف فناوریهای پیشرفتهای همچون سیستمهای تأیید هویت بیومتریک، اگر گوشی هوشمند کاربران دزدیده شود، صاحب دستگاه نگران اطلاعات حساس و مهم خودش نخواهد بود که ازطریق گوشی هوشمند دردسترس است. باوجوداین، چنین اطمینانخاطری دربارهی گجتهای پوشیدنی ازجمله ساعت هوشمند وجود ندارد. اگرساعت هوشمند کاربری بهسرقت رود، حریم خصوصی صاحب دستگاه درمعرض تهدید قرار دارد.
مقالههای مرتبط:
گوگل برای رفع این مشکل، پتنت جدیدی ثبت کرده است که هدف آن حفظ حریم خصوصی کاربران ساعتهای هوشمند جدیدش است. براساس اطلاعات منتشرشده از پتنت، ساعت هوشمند میتواند تشخیص دهد آیا کاربر گجت پوشیدنی را پوشیده است یا خیر. درنتیجه براساس همین وضعیت، اطلاعاتی همچون پیامها و تماسهای مربوط به کاربر را به وی نشان میدهد. در اصل هیچکس بهجز خود کاربر نمیتواند به چنین اطلاعاتی دسترسی داشته باشد. بااینحال، اطلاعات عمومی همچون وضعیت آبوهوا و ساعت همچنان دردسترس خواهند بود. این اطلاعات شخصی میتواند مربوط به گوشی هوشمند، تبلت، لپتاپ، سیستم دسکتاپ، سرور، هارددیسک و... باشد.
این احتمال وجود دارد که اطلاعاتی مربوط به گوشی هوشمند، تبلت، لپتاپ، سیستم دسکتاپ، سرور و حتی هارددیسک، ازطریق گجتهای پوشیدنی دردسترس باشد. پتنت جدید گوگل تلاش میکند با تشخیص اطلاعات شخصی از غیرشخصی، دسترسی به اطلاعات شخصی را به خودِ کاربر محدود و بر حفظ حریم خصوصی صاحب گجت پوشیدنی تمرکز بیشتری کند.
این روزها گرمترین روزهای سال است و در جابهجاییهای روزمره، همواره سعی میکنیم در مکانهایی باشیم که خنککنندهی مناسب دارند و تا حد ممکن درمعرض هوای آزاد و گرم قرار نگیریم. باوجوداین، مشکل زمانی پیش میآید که مجبور میشویم مدت طولانی را زیر آفتاب یا در محیط بسیار گرم بمانیم. سونی راهحلی برای این مشکل معرفی کرده است: خنککننده/گرمکنندهی همراه که قرار است ازطریق سرمایهگذاری خریداران تولید و تحویل داده شود. این وسیله که در دستهی پوشیدنیها قرار میگیرد، به شما کمک میکند دمایی را تنظیم کنید که قرار است بدنتان تحمل کند.
این دستگاه همراه که رئون پاکت (Reon Pocket) نام دارد و با بلوتوث به گوشی متصل میشود، بهاندازهی کیفپول کوچک است و ازطریق اثر ترموالکتریک (ترموالکتریک خنککننده یا پلتیر) کار میکند. شما باید ابتدا تیشرت مخصوص آن را بپوشید و سپس، دستگاه را در جیبی قرار دهید که روی آن و در پشت گردن تعبیه شده است. سپس، با استفاده از اپلیکیشن مربوط به دستگاه که در روی گوشی هوشمندتان نصب کردهاید، میتوانید دستگاه را کنترل کنید و دمای آن را بهصورت آنی کم یا زیاد کنید. سونی گفته است این دستگاه را میتوان هم در روزهای گرم تابستان و هم در روزهای سرد زمستان استفاده کرد.
دستگاههایی که در آنها از اثر پلتیر (Peltier) استفاده میشود، دستگاههایی هستند که دو صفحهی مشخص در دو سو دارند و وقتی جریانی مستقیم از وسط دستگاه عبور میکند، گرما را از یک طرف آن به طرف دیگر منتقل میکند؛ بهطوریکه یک سمت آن خنک و سمت دیگر داغ میشود. سمت گرمتر دستگاه به حمام گرمایی متصل است که در دمای محیط قرار دارد و سمت خنک آن پایینتر از دمای اتاق قرار دارد.
در وبسایت سونی گفته شده است صدها شبیهسازی برای این دستگاه انجام شده و براساس نتایج، در روزهای گرم رئون پاکت میتواند دمای بدن شما را تا ۱۳ درجهی سانتیگراد خنک کند. همچنین، انتظار میرود در روزهای سرد زمستان بتواند دمای بدن شما را تا ۸ درجه افزایش دهد.
باتری این دستگاه یکی از بخشهای جالب آن است. دستگاه برای شارژ از اتصال USB-C بهره میبرد و با دو ساعت شارژ باتری، تا ۲۴ ساعت بینیاز از شارژ مجدد خواهید بود. این دستگاه بسیار کوچک است و وزنی حدود ۸۵ گرم دارد؛ درنتیجه، با اینکه باید برای استفاده از آن تیشرت مخصوص را بپوشید، جلب توجه نخواهد کرد. البته، این دستگاه در دو نسخهی عادی و سبک (Lite) به بازار عرضه خواهد شد. نسخهی سبک آن وزن کمتری دارد؛ اما فقط بهصورت دستی (ازطریق گوشی هوشمند) تنظیمشدنی است؛ درحالیکه نسخهی عادی آن علاوهبراینکه امکان تنظیم دستی ازطریق گوشی هوشمند را دارد، در بهروزرسانیهای بعدی، حالت خودکار هم خواهد داشت. همچنین، در این نسخه میتوانید حالتهایی را با عنوان «حالت من» (My Mode) تعریف کنید و حجم هوا را هم تغییر دهید.
از یکشنبه هفته گذشته، کمپین تخصیص بودجه ازطریق خریداران برای رئون پاکت آغاز شده و براساس آمار سایت سونی، تابهامروز به سقف میزان بودجه تعیینشده رسیده و حتی از آن فراتر رفته است. متأسفانه درحالحاضر، رئون پاکت فقط در ژاپن پیشفروش میشود و قیمت آن از ۱۱۷ دلار تا ۱۷۵ دلار متغیر است. قیمت این دستگاه به نسخهای که خریداری میکنید و تعداد تیشرتی که همراه آن درخواست میکنید، بستگی دارد. براساس گفتهی سایت سونی، حالا که بودجهی لازم تأمین شده است، خریداران در مارس ۲۰۲۰ خنککننده/گرمکنندهی همراه خود را تحویل خواهند گرفت. هرچند زمان تحویل در مارس به این معنا است که تابستان داغ امسال بدون حضور این وسیلهی جالب سپری خواهد شد.
متوسط دمای بالاتر که با تغییرات اقلیمی همبسته است، با برهمزدن روابط متقابل سودمند بین گیاهان و جانوران، میتواند تأثیر شدیدی بر آنها بگذارد. برای مثال، گل بادلرزان (Pulsatilla vulgaris) دربرابر افزایش دمای هوا بسیار حساس است و وقتی هوا گرمتر شود، زمان گلدهی آن پیش میافتد. مشکل اینجا است که یکی از گردهافشانهای مهم گیاه مذکور که زنبور انفرادی است، در این شرایط زودتر از موعد متولد نمیشود. در بدترین حالت، این وضعیت ممکن است موجب کاهش تولید بذر و تولیدمثل ناقص گیاه شود. زنبورها هم برای جبران کمبود غذایی خود باید به گیاهان دیگری روی آورند. ساندرا کربرگر، دربارهی آزمایش خود توضیح میدهد:
ما تأثیر دما را روی دو گونه زنبور انفرادی که در بهار متولد میشوند و نیز گل بادلرزان که یکی از نخستین گیاهانی است که با آغاز بهار گل میدهد، مطالعه کردیم.
دانشمندان بهویژه به این موضوع علاقهمند بودند که چگونه دماهای مختلف در زمستان و بهار بر زمان تولد زنبورهای باغی اروپایی (Osmia Cornuta) و نوعی زنبور قرمز گِلگَر (Osmia Bicornis) و آغاز گلدهی در گل بادلرزان تأثیر میگذارد. همزمانی فنولوژیکی این دو رویداد، یعنی تولد زنبورها و گلدهی برای بقای گیاه و زنبور، حیاتی است. آندرا هولشو توضیح میدهد:
آنچه برای زنبورهای انفرادی مهم است، زمان مناسب تولد در بهار، یعنی زمانی است که فصل رشد آغاز میشود؛ زیرا حتی دورهای کوتاه بدون وجود گیاهان گلدار میتواند تأثیرات منفی روی بقای زنبورها و تعداد فرزندان آنها بگذارد.
شایان ذکر است زمان مناسب آغاز گلدهی برای گونههای گیاهی نیز ضروری است که در آغاز فصل رشد گل میدهند و به گردهافشانهای انفرادی وابسته هستند. کربرگر میگوید:
نبود گردهافشانها میتواند پیامدهای جدی برای گیاهان و موفقیت تولیدمثلی آنها داشته باشد.
پژوهشگران در این مطالعه پیلههای زنبور را در ۱۱ علفزار منطقهی وورتسبورگ قرار دادند و در هفت علفزار، اثر دما را روی آغاز گلدهی گل بادلرزان نیز مطالعه کردند. کربرگر میگوید:
بهدلیل اینکه دماهای سطحی علفزارهای مختلف یکسان نبود، توانستیم تأثیر دمای بیشتر را بهعنوان یکی از اثرهای تغییرات اقلیمی روی آغاز گلدهی در گل بادلرزان و نیز تولد نوزادان زنبورهای گلگر بررسی کنیم.
نتیجه آشکار بود: با افزایش دما، گل بادلرزان گلدهی خود را سریعتر آغاز میکند. تولد زنبورهای هر دو گونه زنبور انفرادی در مقایسه با گلدهی با تأخیر آغاز و موجب شد نخستین گلهای گل بادلرزان درغیاب گردهافشانهای مناسب تولید شود. در چنین وضعیتی، بقا و موفقیت تولیدمثلی گیاه کاهش مییابد و بر اندازهی جمعیت آن تأثیر منفی میگذارد و حتی میتواند در بلندمدت موجب انقراض این گونه شود. درنتیجه، تغییرات اقلیمی خطر دیگری برای گونههای بومی گل بادلرزان ایجاد میکند که درمعرض خطر انقراض قرار دارند. هرچند این ناهماهنگی زمانی میتواند زنبورهای انفرادی را نیز ازطریق محدودیت دسترسی آنها به شهد و گرده درمعرض خطر قرار دهد. کربرگر نتیجهگیری میکند:
پژوهش ما نشان میدهد تغییرات اقلیمی نیز گیاهان و گونههای زنبورهای انفرادی را تهدید میکند که درحالحاضر زیرفشار ازدستدادن زیستگاه و کشاورزی گسترده هستند.
این دو دانشمندان قصد دارند از نتایج پژوهش خود برای نشاندادن گسترهی این تهدید استفاده کنند. آنها امیدوار هستند یافتههای آنها بتواند به تخمین بهتر پیامدهای احتمالی حاصل از تغییرات اقلیمی روی تعاملات گیاه و گردهافشان کمک کند و اهمیت بهحداقلرساندن گرمایش جهانی را بیشتر نشان دهد.
"تلسکوپ فضایی هابل" اخیرا در آخرین کاوش خود برای نخستین بار موفق به رصد یک کهکشان مارپیچی که بسیار دور از منظومه شمسی قرار دارد، شده است.
به گزارش ایسنا وبه نقل از سی ان ان، تلسکوپ هابل ناسا برای اولین بار کهکشان مارپیچی که بیش از ۷۰ میلیون سال نوری از منظومه شمسی ما فاصله دارد را رصد کرد.
یک کهکشان مارپیچی یک نوع از کهکشانها است که اولین بار توسط ادوین هابل و در سال ۱۹۳۶ ردهبندی شد.
بیشتر کهکشانهای مارپیچی از یک دیسک چرخشی شامل ستارهها، گاز و گرد و غبار تشکیل شده است. اینها اغلب توسط یک هاله ضعیف از ستارگان احاطه شدهاند، که بسیاری از آنها در خوشه ستارهای کروی قرار دارند.
کهکشان مارپیچی مذکور "NGC ۲۹۸۵" نامیده میشود و در صورت فلکی خرس بزرگ یافت میشود. NGC ۲۹۸۵ یک کهکشان متقارن است که دارای چند بازوی مارپیچی پر از ستاره است. ۷۷ درصد این جهان تقریبا از کهکشانهای مارپیچی ساخته شده که کهکشان راهشیری نیز جزو آن است.
.: Weblog Themes By Pichak :.