تنسنت (Tencent Holdings Limited) هولدینگ سرمایهگذاری چینی با حوزهی فعالیت بینالمللی است که در سالهای پایانی قرن بیستم و اوجگیری دنیای اینترنت متولد شد. زیرمجموعههای تنسنت در حوزههای متعدد فناوری همچون خدمات و محصولات مبتنی بر اینترنت، سرگرمی، هوش مصنوعی و موارد مشابه در چین و دیگر کشورهای جهان فعالیت میکنند. مرکز مدیریت تنسنت با طراحی بهصورت برجهای دوقلو در منطقهی شنژن چین قرار دارد و بهنام «برجهای ساحلی تنسنت» شناخته میشود.
برند جوان چینی امروز القاب متعددی را یدک میکشد. آنها بزرگترین شرکت بازی حهان، یکی از باارزشترین برندهای فناوری، یکی از بزرگترین شرکتهای رسانههای اجتماعی و یکی از بزرگترین سرمایهگذارهای خطرپذیر جهان هستند. شبکههای اجتماعی، موسیقی، پرتالهای تحت وب، تجارت الکترونیک، بازیهای موبایلی و آنلاین، خدمات اینترنتی، خدمات پرداخت، گوشیهای هوشمند و بسیاری موارد دیگر در دستهی خدمات تنسنت قرار میگیرند و هرکدام در میان برترینهای حوزهی خود قرار دارند. از میان مشهورترین دریافتکنندههای سرمایه از تنسنت میتوان به اسنپچت،اسپاتیفای، تسلا و فیلم و سریالهای هالیوودی اشاره کرد.
تنسنت امروز ارزشی بیش از ۵۰۰ میلیارد دلار دارد و بهعنوان اولین شرکت آسیایی فعال در حوزهی فناوری به این درجه رسید. آنها علاوه بر ارزش بالا، به دفعات بهعنوان شرکتی نوآور در سطح جهانی شناخته شدهاند. زیرمجموعههای برند چینی امروز به بیش از ۶۰۰ عدد رسیدهاند و با برنامههای متعدد سرمایهگذار در استارتاپهای فناوری، روزانه به تعداد آنها هم افزوده میشود. تنسنت بههمراه بایدو و علیبابا (موسوم به گروه BAT)، رقابتی جدی با بازیگران بزرگ سیلیکونولی یعنی فیسبوک، آمازون، نتفلیکس و گوگل (موسوم به گروه FANG) دارند.
مرکز مدیریت تنسنت
تأسیس و سالهای ابتدایی
تنسنت در نوامبر سال ۱۹۹۸ با نام کامل Tencent INC در منطقهی Cayman Islands تأسیس شد. علاوه بر ما هواتنگ (معروف به Pomy Ma) که امروز بهعنوان همبنیانگذار اصلی تنسنت شناخته میشود، افراد دیگری هم در تأسیس شرکت فناوری چینی نقش داشتند. از میان آنها میتوان ژانگ ژیدونگ، ژو چنیه، چن ییدان و زنگ لیکینگ را نام برد. هدف از تأسیس شرکت تنسنت، فعالیت در بازار فناوری و بهرهبرداری از فرصتهای متعدداینترنت و وب بود. فرصتهایی که در سالهای پایانی قرن بیستم به اوج رسیده بودند و هرچه بیشتر ظرفیتهای بالای رشد خود را نشان میدادند. بههرحال گروه جوان چینی با جذب سرمایه از سرمایهگذارهای خطرپذیر، وارد بازار فناوری شدند.
اولین محصول تنسنت بهنام پیامرسان OICQ در فوریهی سال ۱۹۹۹ معرفی شد که پس از مدت کوتاهی به QQ تغییر نام داد. امروز QQ یکی از مهمترین محصولات و خدمات تنسنت محسوب میشود که در بخشهای بعدی به آن میپردازیم. تغییر نام به QQ بهخاطر شکایت حقوقی شرکت ICQ و مالک آن AOL بود.
تنسنت هم مانند بسیاری از استارتاپهای دیگر در سالهای ابتدایی سوددهی نداشت. آنها سه سال بدون سود فعالیت کردند تا اینکه اولین فروش بزرگ سهام در سال ۲۰۰۱ رخ داد. شرکت Naspers از آفریقای جنوبی اولین خریدار عمدهی سهام تنسنت بود که ۴۶/۵ درصد از سهام را تحت مالکیت خود گرفت (امروز سهم نسپرز به ۳۴ درصد رسیده است).
ما هواتنگ، مدیرعامل و رئیس هیئتمدیرهی تنسنت
پس از جذب اولین سرمایهگذار بزرگ، نوبت به عرضهی عمومی سهام در بورس رسید. تنسنت در سال ۲۰۰۴ و بهنام Tencent Holding Ltd وارد بازار بورس هنگکنگ شد. در آن زمان تنها درآمد شرکت چینی از پیامرسان QQ بود. تبلیغات و دریافت هزینه از کاربران پیامرسان برای خدمات بیشتر، جریانهای درآمدی اولیه را برای تنسنت فراهم میکرد. از سال ۲۰۰۵ روشهای بیشتری برای کسب درآمد از QQ مطرح شد. بهعنوان مثال سرویسهای ارزش افزوده و ثبت برند و لوگوی پنگوئن QQ، برای تنسنت درآمد ایجاد میکرد. لوگویی که از آن زمان در محصولاتی همچون تنقلات و لباس استفاده میشد.
ورود به بازار تجارت الکترونیک در سال ۲۰۰۵ رقم خورد. تنسنت سرویسی بهنام PaiPai راهاندازی کرد که خدمات خرید و فروش C2C (کاربر به کاربر) ارائه میکرد. بهعلاوه سرویس پرداخت آنلاین مشابه پیپال نیز بهنام TenPay در همان سال معرفی شد.
نیمهی دوم ۲۰۰۰ با ورود تنسنت به حوزههای درآمدی جدید همراه بود و وبسایتهای پرتالی، بازیهای آنلاین و بلاگ، بهعنوان موضوعات اصلی فعالیت انتخاب شدند. وبسایتهای پرتالی معروف آن سالهای چین، Sina, Sohu و NetEase بودند و تنسنت با دامنهی طولانی و معمولی Tencent شانس زیادی برای رقابت پرتالی و فروش تبلیغات نداشت. بههرحال در سال ۲۰۰۳ نام دامنه به qq تغییر کرد و به لطف تعداد بالای کاربران، بخش زیادی از ترافیک چین به سمت تنسنت سرازیر شد. آنها با سرعت زیاد رقبای خود را پشت سر گذاشتند و امروز تنها پشت سر بایدو، بهعنوان دومین وبسایت پربازدید چین شناخته میشوند.
لوگوی اولیهی QQ اولین محصول تنسنت
بازیهای آنلاین، حوزهی بعدی فعالیت تنسنت بود که در سال ۲۰۰۳ خود را نشان داد. آنها ابتدا بخش بازی را به QQ اضافه کردند تا بررسی کلی از بازار مقصد داشته باشند. بهخاطر تعداد بالای کاربران سرویس پیامرسان و تبلیغات متعدد پورتال و پاپآپ، سرویس بازی بهسرعت با افزایش کاربران روبهرو شد و Ourgames را پشت سر گذاشت. تا سال ۲۰۰۷ بازیهای بیشتری از سوی شرکت چینی عرضه شدند که یکی پس از دیگری، کاربران را به پرداختهای درونبرنامهای تشویق میکردند.
در سال ۲۰۰۵ و اوج وبلاگنویسی در جهان، رقبای چینی تنسنت یعنی سینا و سوهو حضوری جدی در این بازار داشتند. آنها وبلاگهای مشهوری را میزبانی میکردند که طرفداران زیادی در بین شهروندان چینی داشت. بههرحال تنسنت بهعنوان بازیگر جدید وارد بازار شد و برای هر کاربر QQ، یک بخش وبلاگی در پرتال اختصاص داد. بههمین دلیل سرویس وبلاگدهی آنها بهسرعت به ۱۰۰ میلیون کاربر رسید و بزرگترین سرویس چین شد. البته این استراتژی در ادامه موفق نبود و وبلاگهای QQ به کیفیت رقبا نمیرسیدند. با تولد Weibo تقریبا کسبوکار وبلاگ تنسنت تعطیل شد.
هولدینگ تنسنت با تکیه بر مدلهای کسبوکاری مدرن و محصول پرطرفدار خود یعنی پلتفرم QQ، به سرعت رشد قابلتوجهی را تجربه کرد. آنها در سال ۲۰۰۹ به بزرگترین شرکت چین و سومین شرکت جهان از لحاظ ارزش بازار تبدیل شدند. تعداد کاربران فعال QQ نیز در آن زمان به ۶۰۰ میلیون نفر رسیده بود. در آن سالها هر مدل کسبوکاری که مناسب به نظر میرسید، هدف حملهی تنسنت قرار میگرفت. درواقع اگر شرکت دیگری هم ایده را مطرح میکرد، آنها با تکیه بر پاسگاه مشتریان عظیم خود، بهسرعت قلههای آن را فتح میکردند.
تنسنت در سال ۲۰۱۱ اپلیکیشن رسانههای اجتماعی بهنام Weixin معرفی کرد که بعدا به WeChat تغییر نام داد. سرویسی که بهسرعت موفق به جذب کاربران بیشمار شد و خود را به منبعی اصلی برای درآمدهای برند چینی تبدیل کرد. ویچت امروز بهخاطر خدمات متعدد در پلتفرمهای گوناگون اینترنتی، یکی از مهمترین سرویسهای اجتماعی جهان محسوب میشود و آخرین آمارها، تعداد کاربران فعال ماهانهی آن را یک میلیارد دلار اعلام میکنند.
اولین فعالیتهای سرمایهگذاری
برند چینی که دههی اول فعالیت خود را تا پایان ۲۰۱۰ با رویکردی متوسط و بعضا مخفی پیش برده بود، با ورود به سال ۲۰۱۱ تغییر مسیری جدی داد. آنها قبلا سرمایهگذاری و خریدهای محدودی انجام میدادند، اما به محض کسب اولین موفقیتها با ویچت و افزایش درآمد در سرویسهای دیگر همچون QQ، به فکر سرمایهگذاری در دنیای فناوری افتادند.
اولین خرید بزرگ تنسنت به دنیای بازی اختصاص یافت. آنها ۹۲/۷۸ درصد از شرکت Riot Games را به قیمت ۲۳۰ میلیون دلار خریداری کردند. شرکتی که سابقهی درخشانی همچون بازی League of Legends را در کارنامهی خود داشت. البته ورود تنسنت به شرکت ریوت در سال ۲۰۰۸ و با خرید ۲۲/۳۴ درصد سهام انجام شده بود، اما سرمایهگذاری عظیم سال ۲۰۱۱ بهعنوان حرکت اصلی هولدینگ سرمایهگذاری شناخته میشود. شایان ذکر است ریوت در سال ۲۰۱۵ سایر سهام خود را نیز به تنسنت واگذار کرد.
Riot Games از زیرمجموعههای بزرگ تنسنت
سرمایهگذاریهای اولیهی تنسنت علاوه بر تلاش برای رشد محصولات داخلی، بیشتر روی صنعت بازی متمرکز بود. آنها در سال ۲۰۱۲ بخشی از سهام Epic Games را خریداری کردند. از میان محصولات قابلتوجه اپیک گیمز میتوان به Unreal، Gears of War و Infinity Blade اشاره کرد. سرمایهگذاری بزرگ بعدی با افزایش سهام در Kingsoft Network Technology در سال ۲۰۱۳ رخ داد. خرید مهم دیگر در آن سال، سهام موتور جستوجوی چینی Sogou بود که با هزینهی ۴۴۸ میلیون دلاری انجام گرفت. شرکت بازیسازی عظیم Activision Blizard نیز در بخشی از فرایند جدا شدن از Vivendi، از تنسنت سرمایه دریافت کرد. امروز برند چینی تنها ۴/۹ درصد از سهام شرکت بازیسازی را در اختیار دارد.
تجارت الکترونیک همیشه یکی از حوزههای اصلی تمرکز تنسنت بوده است. آنها در سال ۲۰۱۴ برای افزایش فعالیتها سرمایهگذاری ۱۹۳/۴۵ میلیون دلاری در شرکت لجستیک و انبارداری China South City Holdings انجام دادند. سرمایهگذاری بعدی حوزهی تجارت الکترونیک، وبسایت خرید گروهی Dianping با سرمایهی ۴۰۰ میلیون دلاری بود و پس از آن خرید مهم سهام JD.com بهعنوان رقیب بزرگ علیبابا انجام شد. چند ماه بعد وبسایت مذکور سهام خود را بهصورت عمومی عرضه کرد و تنسنت با هزینهی ۱/۳ میلیارد دلاری بیشتر، سهم خود را به ۱۷/۴۳ درصد افزایش داد.
تنسنت در سال ۲۰۱۴ تصمیم مهمی برای خرید پیامرسان واتساپ داشت. تصمیمی که اگر عملی میشد، آنها را به قدرتی جهانی تبدیل میکرد. بههرحال فرایند خرید بهخاطر عمل جراحی ما هواتنگ به تأخیر افتاد و مارک زاکربرگکه احساس خطر میکرد، پیشنهاد ۱۹ میلیارد دلاری و دوبرابر پیشنهاد تنسنت را به واتساپ داد. پیشنهادی که به بزرگترین خرید تاریخ فیسبوک بدل شد.
پنگیو از زیرمجموعههای شکستخوردهی تنسنت
از سرمایهگذاریهای مهم دیگر تنسنت تا سال ۲۰۱۵ میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- خرید ۱۹/۹ درصد سهام شرکت تجارت الکترونیک 58 در چین به قیمت ۷۳۶ میلیون دلار در سال ۲۰۱۴. یک سال بعد تنسنت با ۴۰۰ میلیون دلار هزینهی بیشتر، سهم خود را به ۲۵ درصد افزایش داد.
- سرمایهگذاری ۵۷/۴ میلیون دلاری در شرکت چینی LotSynergy و خرید هفت درصد از سهام در سال ۲۰۱۴
- خرید ۱۰ درصد از سهام پرتال فروشگاهی موبایل Koudai Gouwu به ارزش ۱۴۵ میلیون دلار در سال ۲۰۱۴
سرمایهگذاریها و خریدهای اخیر
یکی از اقدامات جالب تنسنت در دنیای اینترنت، راهاندازی اولین بانک کاملا آنلاین جهان در چین بود که بهنام WeBank فعالیت خود را در سال ۲۰۱۵ شروع کرد. ویبانک امروز تحت قوانین مالی و اداری چین خدمات متنوع بانکی را به کاربران ارائه میکند. از مهمترین محصولات متفرقهی آنها میتوان به Weilidai اشاره کرد که بهعنوان پلتفرم وام آنلاین از سال ۲۰۱۵ در سرویسهای پیامرسان ویچت و QQ ارائه شد.
همانطور که گفته شد صنعت بازی یکی از حوزههای تمرکزی تنسنت در سالهای فعالیت بوده است. آنها در سال ۲۰۱۶ یکی از مهمترین سرمایهگذاریهای خود را با خرید ۸۴/۳ درصد از سهام سوپرسل، سازندی بازی مشهور کلش آو کلنز انجام دادند. هزینهی خرید سهام سوپرسل برای تنسنت، ۸/۶ میلیارد دلار عنوان شد. فعالیت در بازار بازیهای ویدئویی بهحدی جدی شد که تنسنت در سال ۲۰۱۷ در همکاری با شهرداری شهر ووهو در چین، اولین شهرکت بازیهای الکترونیکی (eSports) را تأسیس کرد.
تنسنت ویبو
از امکانات شهرک بازیهای الکترونیکی تنسنت میتوان به تم پارک بازیهای ویدئویی، دانشگاه، پارکهای خلاقیت، پارک صنعت انیمیشن و دیتاسنترهای اختصاصی تنسنت اشاره کرد. شرکت چینی قصد دارد این شهرک را برای اسکان و آموزش بازیکنان ورزشهای الکترونیکی آماده کند. همچنین رویدادهای ملی بازیهای الکترونیکی و ایجاد هابی برای توسعهی بازی، از اهداف دیگر چینیها برای این شهرک هستند. بهعلاوه تنسنت برای تأسیس شهرک مشابهی در Chengdu هم برنامهریزی میکند.
صعود تنسنت از پلههای فهرست با ارزشترین برندهای جهان در سالهای اخیر با سرعت بالایی انجام شد. آنها در سال ۲۰۱۷ برند باسابقهی ولز فارگو را پشت سر گذاشتند. البته چنین رشدی در سالهای اخیر در اکثر برندهای چینی دیده شد و بهترین مثال آن، علیبابا است. بههرحال این دو غول در کشور خود نیز رقابتهای شدیدی با هم دارند و جایگاه آنها بهعنوان باارزشترین برند چین، مدام تغییر میکند.
هولدینگ تنسنت در سال ۲۰۱۷ قصد داشت تا شرکت مشهور Rovio سازندهی سری بازیهای انگری بردز را خریداری کند. البته آخرین اخبار از عدم موفقیت برند چینی حکایت دارند. بههرحال فعالیت در بازارهای اپلیکیشن و بازی همیشه اولویت مهمی برای تنسنت بودهاند و حتی در صورت عدم موفقیت در خرید، توسعههای داخلی متعددی توسط آنها انجام شده است. از میان توسعههای داخلی میتوان به دستیار صوتی Xiaowei و قابلیت Mini-Programs در ویچت اشاره کرد که امکان اجرای اپلیکیشنها را بدون نیاز به دانلود در ویچت به کاربران میدهد. بهعلاوه بازی Honour of Kings بهعنوان پرسودترین بازی جهان هم در اختیار شرکت چینی قرار دارد. بازی که با ۲۰۰ میلون کاربر فعال ماهانه، درآمد یک میلیارد دلاری را در هر فصل برای تنسنت فراهم میکند.
موتور جستوجوی SoSo
صنعت اتومبیلرانی، خصوصا در بخش خودروهای مدرن از میزبانان دیگر تنسنت محسوب میشود. علاوه بر BYDکه بهعنوان یکی از اسپانسرهای تنسنت در رویدادهای متنوع فعالیت میکند، شرکتهایی همچون تسلا هم با چینیها همکار هستند. تنسنت در سال ۲۰۱۷، پنج درصد از سهام تسلا را با پرداخت ۱/۷۸ میلیارد دلار خریداری کرد و از سهامداران مهم شرکت پیشگام خودروهای الکتریکی محسوب میشود. بهعلاوه در سال ۲۰۱۶ شرکتی بهنام Future Mobility با همکاری فاکسکان تأسیس شد که فروش خودروهای کاملا الکتریکی و خودران را تا سال ۲۰۲۰ بهعنوان هدف اعلام کرد.
در میان بازیگران بزرگ دنیای فناوری، اسنپچت هم از تیررس تنسنت خارج نشد. در سال ۲۰۱۷ شرکت چینی ۱۲ درصد از سهام Snap Inc را خریداری کرد و از برنامههای خود برای تأسیس پلتفرم بازی در کنار اسنپچت گفت. تا آن زمان تنسنت به بزرگترین ناشر بازیهای ویدئویی در جهان تبدیل شده بود و ارزش بازاری بهاندازهی ۴۷۵ میلیارد دار داشت. از همکاریهای دیگر در حوزهی بازی میتوان به قرارداد با شرکت لگو اشاره کرد که با هدف توسعهی بازیهای آنلاین و تأسیس شبکهی اجتماعی مخصوص کودکان انجام شد.
تنسنت هم مانند دیگر بازیگران صنعت تجارت الکترونیک در سالهای اخیر تلاش کرد تا تأثیری در بازار فروشگاههای بدون فروشنده داشته باشد. حرکتی که قبلا توسط نامهای بزرگ همچون علیبابا و آمازون انجام شده بود. آنها اولین فروشگاه خود را در شانگهای تأسیس کردند که در دو روز اول بیش از ۳۰ هزار بازدیدکننده داشت. از فعالیتهای دیگر در حوزهی تجارت الکترونیک میتوان به همکاری با شرکت فرانسوی Carrefour اشاره کرد که در سال ۲۰۱۸ رسانهای شد. تنسنت در همکاری با شرکت فرانسوی قصد دارد فناوریهای متعدد خود را به زنجیرهی تأمین و فروش خردهفروشی اضافه کند.
بسیاری از کارشناسان، بزرگ بودن بازار چین و محدودیتهای متعدد فعالیت شرکتهای خارجی در آن کشور را از دلایل رشد تنسنت و دیگر برندها میدانند. بههرحال چنین سیاستهایی که فعالیت شرکتهایی همچون فیسبوک، گوگل، توییتر و نتفلیکس را در چین محدود میکنند، در رشد تنسنت از نزدیک به دو دهه پیش تاکنون بیتأثیر نبودهاند. ازطرفی در دو سال اخیر، ارزش سهام شرکت چینی بهخاطر ورود جدیتر به بازارهای بینالمللی رشد عجیبی داشت و از ۲۰۰ دلار هنگکنگ در سال ۲۰۱۷ به ۴۴۲ دلار هنگکنگ در سال ۲۰۱۸ رسید.
تنسنت امروز مالک رقبای چینی بسیاری از شرکتهای بزرگ فناوی محسوب میشود. بهعنوان مثال آنها برای رقابت با نتفلیکس سرویسی بهنام Tencent Video دارند که بزرگترین سرویس استریم ویدئو در چین محسوب میشود. در یک سال گذشته تعداد کاربران سرویس ویدئو دوبرابر شد و به ۴۰ میلیون کاربر پولی رسید.
تحلیلگران بازار ادعا میکنند که بیش از دو سوم جمعیت چین امروز کاربر سرویسهای تنسنت هستند. بهبیاندیگر کاربران چینی روزانه بهصورت مجموع ۱/۷ میلیارد ساعت از زمان خود را به سرویسهای آنلاین تنسنت اختصاص میدهند. بهعلاوه پونی ما همبنیانگذار اصلی، مدیرعامل و رئیس هیئتمدیرهی تنسنت امروز چهرهای سیاسی در چین است. او در کنگرهی جمهوری خلق چین عضویت دارد.
تنسنت به زبان چینی
چالشها و پروژههای شکستخورده
با وجود تمام موفقیتهایی که تنسنت در سالهای گذشته در بازار چین داشت، دشواریها و شکستهای متعددی را هم تجربه کرده است. آنها در دههی ابتدایی فعالیت با لقب کپیکنندهی محصولات غربی شناخته میشدند. ویچت محصولی بود که بهنوعی تنسنت را از زیر سایهی دیگران خارج کرد.
همانطور که گفتیم بازار بستهی چین یکی از دلایل رشد سریع تنسنت و سرویسهایش در کشور آسیایی بود. ازطرفی رفتار کاربران چینی در استفاده از اینترنت و وب تفاوت زیادی با کاربران دیگر نقاط جهان دارد. بههمین دلیل سرویسهای تنسنت همچون ویچت هنوز به موفقیت آنچنانی در بازارهای جهانی نرسیدهاند. تحلیلگران تمرکز بر افزایش قابلیتهای ویچت در خارج از مرزها توانایی بهبود وضعیت آن را در بازار جهانی دارد. بهعنوان مثال چینیهای خارج از کشور یا توریستها میتوانند از امکاناتی همچون پرداخت استفاده کنند و بهنوعی موجب افزایش پایگاه کاربران جهانی سرویس شوند.
تنسنت در دوران فعالیت شرکتها و سرویسهایی را راهاندازی کرد که به تعطیلی رسیدند. تغییر استراتژی یا عدم توانایی در رقابت، از دلایل عمدهی شکست سرویسهای مذکور بود. در ادامه به برخی از پروژههای شکستخوردهی این شرکت اشاره میکنیم.
پلتفرم پرداخت Paipai
تنسنت در سال ۲۰۰۵ سرویس Paipai را راهاندازی کرد که بهنوعی کپی سرویس موجود در بازار چین یعنی Taobao بود و بهعنوان اولین تجربههای تجارت الکترونیک برند چینی شناخته میشد. در آن زمان QQ به تعداد کاربران فعال ماهانهی ۱۸۴/۸ میلیون نفر رسیده بود و میتوانست پلهی پرتابی برای سرویس تجارت الکترونیک باشد. درنتیجه Paipai بهسرعت به فهرست ۵۰۰ وبسایت پربازدید جهان از نگاه الکسا راه یافت.
با وجود تمام امتیازات تنسنت برای پیپی، تائوبائو موفقیت بیشتری در بازار پرداخت آنلاین داشت. آنها خدمات Alipay را راهاندای کردند و همچنین سابقه و قابلیتهای درخشانی در بخش امنیت پرداخت داشتند. بههرحال تنسنت برای حفظ پیپی تلاش میکرد و در زمان خرید سهام JD، آن را با وبسایت خردهفروشی ادغام کرد. پیپی درنهایت در سال ۲۰۱۶ بهصورت کامل تعطیل شد.
موتور جستوجوی SOSO
تنسنت یک دههی پیش برای فعالیت جدی در بازار موتورهای جستوجو وارد عمل شد. موتور SOSO بههمین دلیل تأسیس شد و طبق آمارهای Nielsen تا سال ۲۰۰۹ گوگل را در چین پشت سر گذاشت. در سال ۲۰۱۰ گوگل بهصورت رسمی از فعالیت در چین منع شد و سوسو با استخدام نیروهای جدید، معرفی سرویسهای بیشتر را در دستور کار قرار داد. توسعهی سرویسهای جدید، هزینههای میلیارد دلاری برای سوسو و شرکت مادر یعنی تنسنت بههمراه داشت.
تلاشهای تنسنت برای حضور جدی در بازار موتورهای جستوجو، به سد بزرگی بهنام بایدو برخورد میکرد. موتور جستوجویی که نامش را بهعنوان اولین سرویس چین ثبت کرده بود. کاربران چینی عموما از بایدو استفاده میکردند و سایر نیز قابلیتهای جستوجوی داخل مرورگر را به کار میگرفتند. بهعنوانمثال Sogou مرورگری محبوب در چین بود که قابلیتهای جستوجوی داخلیاش، با استقبال مناسب کاربران روبهرو شد. درمقابل تنسنت فعالیتی در بازار مرورگر نداشت و در جذب ترافیک بهسمت سوسو ناموفق بود.
سوگو در نوامبر سال ۲۰۱۷ سهام خود را بهصورت عمومی عرضه کرد و تنسنت ۴۴ درصد از آن را بهقیمت ۵۸۵ میلیون دلار خرید. دو شرکت چینی امروز تلاش میکنند تا با ادغام خدمات، سرویسهای جستوجویی و محتوای بهینهتر را در ویچت به کاربران ارائه کنند. بههرحال بایدو هنوز بازار جستوجو را در چین تحت تصاحب دارد. ازطرفی جستوجوهای مبتنی بر دسکتاپ روزبهروز کاهش مییابند و کاربران بیشازپیش به سرویسهای موبایلی تمایل پیدا میکنند. درنهایت فرصت برای رشد سوگو و تنسنت در این بازار بیشتر شده است.
شبکهی اجتماعی Pengyou
ارائهی ابزارها و سرویسهای جدید با بهرهگیری از رشد QQ همیشه بخشی از استراتژی تنسنت بود. آنها شبکهی اجتماعی پنگیو را برای ارتباط دوستان از QQ در سال ۲۰۰۸ راهاندازی کردند. تعداد کاربران فعال ماهانهی پنگیو تا سهماههی دوم سال ۲۰۱۲ به ۲۴۸ میلیون نفر رسید. در آن زمان Qzone ماهانه ۵۸۹ میلیون کاربر فعال داشت.
یکی از سیاستهای همیشگی تنسنت در عرضهی سرویسها، به توسعهی انواع مشابه و رقابت داخلی آنها اختصاص دارد. ویچت هم که امروز بهعنوان یکی از سرویسهای فوق موفق شناخته میشود، نتیجهی یک رقابت داخلی بود. بههرحال پنگیو نتوانست رقابت داخلی را با موفقیت به پایان برساند و میدان را به Qzone واگذار کرد. تنسنت مثال دیگری هم در این حوزه دارد که بهنام Renren و با تمرکز بر تشکیل شبکهی اجتماعی مخصوص دانشآموزان در سال ۲۰۱۲ شروع به کار کرد. سرویس مذکور بهمرور از سوی کاربران فراموش شد و جای خود را به بازیگران بزرگ امروزی یعنی ویچت، کیوکیو و ویبو داد.
شبکهی اجتماعی Tencent Weibo
تنسنت در تلاش برای فرمانروایی در بازار شبکههای اجتماعی، از کپی کردن محصولات شرکتهای دیگر هم ابایی نداشت. آنها زمانی قصد تأسیس نسخهای اختصاصی از ویبو برای خود داشتند. شرکت سینا اولین شبکهی اجتماعی را بهنام Weibo عرضه کرده بود و تنسنت هم نسخهای مشابه را در آوریل ۲۰۱۰ به بازار ارائه کرد.
تلاشهای بازاریابی و سرمایهگذاری متعددی برای افزایش کاربران تنسنت ویبو انجام شد. حتی قهرمانان المپیک بهعنوان اینفلوئنسر در تبلیغات شبکهی اجتماعی حاضر شدند، اما درنهایت کاربران تمایلی به نسخهی کپی ویبو نشان ندادند. بهعلاوه کیوزون هم رقیب داخلی تنسنت ویبو بود و هردو ترافیک خود را از کیوکیو دریافت میکردند. بههرحال تنسنت ویبو در ماههای پایانی محتوایی به جز تبلیغات نداشت و کاربران تمایلی به حضور جدی در آن از خود نشان نمیدادند. درنهایت این شبکهی اجتماعی هم از سوی تنسنت در سال ۲۰۱۴ تعطیل شد، اما شکست آنچنان بزرگی برای غول چینی نبود. چرا که ویچت همچنان به فرمامروایی خود در بازار ادامه داد.
در حالیکه انتظار نمیرود گوشیهای هوشمند جدید آنر یعنی آنر ۹ ایکس و آنر ۹ ایکس پرو، کیفیت تصویربرداری مشابه گوشی هوشمند آنر ۲۰ پرو داشته باشد، اما باتوجه به اینکه این گوشی هوشمند با دوربین سهگانه معرفی خواهد شد، انتظار میرود کیفیت تصویربرداری خوبی را از خود نشان دهد.
نمونه تصاویر گرفته شده با دوربین گوشی هوشمند آنر ۹ ایکس کیفیت خوب تصویربرداری این دستگاه را در شرایط نور محیطی کم بهخوبی نشان میدهد. آنر دو پوستر رسمی در صفحهی رسمی آنر در شبکهی اجتماعی ویبو بهاشتراک گذاشته است که نمونه تصاویر گرفتهشده با این گوشی هوشمند را در شرایط نور محیطی کم بهخوبی نشان میدهد.
مقالههای مرتبط:
درکنار پوسترهای منتشرشده در مورد کیفیت دوربین آنر ۹ ایکس، نمونه تصاویر گرفته شده با دوربین گوشی هوشمند آنر ۹ ایکس پرو نیز فاش شده است که خبر از کیفیت خوب تصویربرداری این دستگاه در شرایط نور محیطی کم میدهد. بهغیر از اولین عکسی که گرفته شده، بهنظر میرسد که مابقی تصاویر در حالت Night Mode گرفته شده است. تصویربرداری در حالت شب، فریمهای بیشتری به یک تصویر اضافه کرده و درنتیجه باعث کاهش نویز در عکس، نوردهی بهتر و تقویت رنگها میشود.
انتظار میرود که هر دو مدل گوشی هوشمند آنر ۹ ایکس و آنر ۹ ایکس پرو با دوربین اصلی ۴۸ مگاپیکسلی و دوربین ثانویهی ۲۴ مگاپیکسلی به بازار عرضه شوند. همچنین بهنظر میرسد که آنر ۹ ایکس پرو با دوربین سوم ۸ مگاپیکسلی (احتمالا زاویه باز) معرفی خواهد شد.
بهنظر میرسد هر دو گوشی هوشمند آنر ۹ ایکس با آخرین تراشهی اختصاصی هواوی یعنی کرین ۸۱۰ به بازار عرضه خواهند شد. بهعلاوه هر دو دستگاه از باتری ۳۹۰۰ میلیآمپرساعتی، نمایشگر ۶.۵۹ اینچی LCD با رزولوشن Full HD+ بهره میبرند. انتظار میرود هر دو گوشی هوشمند آنر 9X با دوربین سلفی پاپ آپ ۲۴ مگاپیکسلی به بازار عرضه میشوند.
احتمال دارد، هواوی در کنار معرفی دو گوشی هوشمند جدید آنر ۹ ایکس، آنر بند ۵ و همچنین لپتاپ چدید مجیکبوک پرو را نیز در رویداد ۲۳ ژوئیه برابر با اول مردادماه معرفی کند.
پس از سه سال آزمایش، هماکنون پوششها در نهایت از روی شورولت کوروت استینگری ۲۰۲۰ کنار رفته است. تعداد زیادی از نمونههای اولیه با پیشرانه وسط طی دهههای گذشته معرفی شدهاند، ولی هیچکدام چراغ سبز برای تولید دریافت نکردهاند. پس از ۶۰ سال انتظار برای دیدن چنین خودرویی، سؤال بزرگ این است که آیا کوروت C8، ارزش انتظار را داشته است؟ مسئولان جنرال موتورز میگویند خریداران میتوانند شورولت کوروت ۲۰۲۰ را با قیمتی کمتر از ۶۰ هزار دلار به دست بیاورند.
همانطور که پیشبینی میشد، از پیشرانه ۶/۲ لیتری خورجینی هشت سیلندر در کوروت جدید استفاده میشود که اگرچه بر مبنای پیشرانه LT1 موجود در شورولت کوروت C7 استینگری بهره میبرد، اما اساساً پیشرانه کاملاً جدیدی است. پیشرانه جدید LT2 نامیده میشود.
پیشرانه شورولت کوروت استینگری ۲۰۲۰ میتواند ۴۹۰ اسببخار قدرت (۴۹۵ اسببخار در پکیج Z51) تولید کند که تغییر درخورتوجهی نسبت به قدرت ۴۶۰ اسب بخاری پیشرانه LT1 است. با این حال قدرت پیشرانه بهطور انحصاری از طریق جعبهدنده هشت سرعته دوکلاچه خودکار به چرخهای عقب منتقل میشود. هر چند که راننده هنوز هم میتواند دندهها را بهصورت دستی از طریق پدال پشت فرمان تعویض کند.
در پکیج Z51، شورولت کوروت استینگری جدید میتواند در زمانی کمتر از سه ثانیه به سرعت ۹۶ کیلومتربرساعت دست یابد. هنوز زمان مربوط به ۴۰۰ متر و بیشینه سرعت این خودروی اسپرت مشخص نشده است؛ اما شورولت کوروت C7 ZR۱ میتواند در زمان ۲/۸ ثانیه از حالت سکون به سرعت ۹۶ کیلومتربرساعت برسد. بدین معنا که شورولت کوروت C8 جدید حداقل در یک سرعتگیری کوتاه میتواند پابهپای قدرتمندترین نسخه C7 حرکت کند.
طرح جدید پیشرانه وسط کوروت، کابین نورگیر درکنار دو صفحهنمایش دیجیتال برای داشبورد و سیستم سرگرمی و اطلاعاتی بهدست میدهد. آرایش ترتیبی بسیار خوب و رانندهمحور به نظر میرسد، در حالی که کنسول مرکزی بخش راننده را از سرنشین جدا میکند. در کنسول مرکزی انبوهی از دکمهها وجود دارد که بهصورت ردیفی و پشت سر هم قرار گرفتهاند. در میان این دکمهها میتوان تعدادی را برای تنظیم تهویه در داشبورد و صندلی پیدا کرد. کسانی که با جستجوی قابلیتها در صفحهنمایش مشکل دارند، میتوانند این کار را بهسادگی با فشار دادن یک دکمه انجام دهند.
قطعاً شورولت کوروت C8 مدل ۲۰۲۰ از سر تا پا خودروی کاملاً جدیدی نسبت به مدلهای پیشین است. پکیج تقویتی Z51 ترمزهای بزرگتر و سیستم خنککاری به همراه سیستم اگزوز بهتر اضافه میکند که باعث افزایش پنج اسب بخاری قدرت میشوند. کویلاورهایی در چهار گوشه خودرو وجود دارد که همراهبا سیستم فرمان الکترونیکی باعث هدایت بهتر در پیچها میشود. سیستم کنترل مغناطیسی نیز هماکنون در دسترس است و میتوان از طریق چهار حالت موجود به اضافه دو حالت جدید، خودرو را کنترل کرد. در میان آنها قابلیت جدیدی به نام حالت Z موجود است که سفارشیسازی کامل تمام تنظیمات را ارائه میدهد. تجهیزات الکتریکی همگی بخشی از پلتفرم خودروی دیجیتال C8 و معماری الکترونیکی است که امکان بهروزرسانی آنلاین و بیسیم سیستمهای کامپیوتری شورولت کوروت C8 استینگری را فراهم میکند.
اگرچه پیشرانه اکنون در وسط قرار دارد، اما طراحی بیرونی شورولت کوروت C8 بهطور کلی درمقایسه با مدل C7 انقلابی نیست. ورودیهای هوای جانبی، بیشباهت به آنچه در خودروهای مفهومی کوروت ایندی (Corvette Indy) و CERV III استفاده شده، نیستند. مانند مدلهای قبلی کوروت، سقف میتواند برای تجربه هوای آزاد برداشته شود. بخش جلویی خودرو نیز میتواند کمی بالا بیاید تا رد شدن از روی موانع به خوبی انجام گیرد و برای سفرهای جادهای، فضای کافی در صندوق جلو برای قرار دادن دو کیف کوچک وجود دارد.
مقالههای مرتبط:
در عقب خودرو نیز میتوان یک چمدان معمولی یا شاید دو کیف مخصوص گلف قرار داد. شورولت قصد دارد نسخهای از کوروت جدید را با فرمان سمت راست هم ارائه دهد.
تغییراتی که گفته شد بهتنهایی نشاندهنده اهمیت شورولت کوروت جدید هستند؛ اما یکی از موارد جذاب درباره این خودروی اسپرت جدید، قیمت آن است. اگرچه قیمت نهایی این خودرو هنوز مشخص نشده است، اما جنرال موتورز برآورد میکند که کوروت C8 استینگری با قیمتی کمتر از ۶۰ هزار دلار روانه بازار خواهد شد. قیمت آن تنها کمی بیشتر از مدل کنونی C7 است و احتمالاً بتواند نقش مهمی در اقبال خریداران برای شورولت کوروت ۲۰۲۰ بازی کند. حتی اگر قیمت نهایی کوروت ۲۰۲۰ به ۷۰ هزار دلار هم برسد، باز هم به نظر مناسب و معقول میرسد.
علاوه بر نسخه اصلی شورولت کوروت C8 سقفدار و مجهز به سقف جداشونده، جنرال موتورز قصد دارد نسخه کانورتیبل (روباز) این خودروی اسپرت را هم راهی بازار کند. به همین علت در مراسم رونمایی، پیشنمایشی از شورولت کوروت C8 کانورتیبل هم برای علاقهمندان نشان داده شد که تصاویر آن را مشاهده میکنید. احتمالاً این نسخه طی چند ماه آینده بهصورت رسمی رونمایی خواهد شد.
برند بلک شارک شیائومی گوشیهای هوشمند قدرتمندی را همراهبا ویژگیهای گیمینگ ارائه میدهد. امسال شاهد عرضه بلک شارک 2 (Black Shark 2) بودیم، اما شیائومی برای عرضهی گوشی هوشمندی دیگر آماده میشود.
بلک شارک امروز در پست ویبو اعلام کرد که شیائومی بلک شارک 2 پرو (Xiaomi Black Shark 2 Pro) در راه است. بهعلاوه، پوستر همراه این پست نشان میدهد که تاریخ رونمایی گوشی گیمینگ جدید، ۳۰ ژوئیه (۸ مرداد) خواهد بود.
پست اخیر بلکشارک اطلاعات بیشتری در رابطه با گوشی جدید ارائه نمیدهد؛ اما حساب کاربری ویبو بلک شارک، در روزهای اخیر از معرفی اسنپدراگون 855 پلاس خبر داده بود. بنابراین احتمالا بلک شارک 2 پرو از پردازندهی پرچمدار جدید کوالکام بهره خواهد برد.
بلک شارک 2 پرو اولین گوشی دارای پردازندهی اسنپدراگون 855 پلاس نخواهد بود؛ چراکه ایسوس عرضهی گوشی گیمینگ ROG فون 2 را با این تراشه تأیید کرده، ریلمی (Realme) نیز در ویبو از تراشهی جدید سخن بهمیان آورده است؛ بنابراین احتمالا شرکت یادشده نیز در حال تدارک گوشی هوشمندی با پردازندهی اسنپدراگون ۸۵۵ پلاس باشد.
هرچند که اطلاعات بیشتری راجعبه گوشی آیندهی بلک شارک وجود ندارد؛ اما میدانیم که بلک شارک 2 گوشی شگفتانگیزی بود. بلاک شارک 2 باتری ۴۰۰۰ میلیآمپرساعتی، ۸ یا ۱۲ گیگابایت رم، فناوری شارژ ۲۷ واتی و صفحهنمایش ۶.۳۹ اینچی OLED همراهبا حسگر اثرانگشت زیر نمایشگر را دارا بود. گوشی گیمینگ یادشده همچنین کلیدی به نام Shark Key داشت که کاربر را به منطقهی بازی هدایت میکرد.
در میان استارتاپهای حاضر در الکام استارز الکامپ ۹۸، تعداد محدودی از آنها در حوزهی طراحی و تولیدسختافزار فعالیت میکنند. زومیت در جریان نمایشگاه بیستوپنجم با تعدادی از این استارتاپها مصاحبه انجام داد که هیناوا یکی از آنها بود. هیناوا از سال ۱۳۹۵ شروع به کار کرده است و تجهیزات خود را با تمرکز روی خانهی هوشمند طراحی و تولید میکند.
با وجود تمام چالشهای موجود در طراحی و تولید سختافزار، هیناوا تلاش میکند تا محصولات خود را بهصورت کاملا بومی تولید کند. محصولات هیناوا با اتصال به سرویسهای نرمافزاری این شرکت، خدمات خانهی هوشمند را به کاربران ارائه میکنند. از میان محصولات میتوان به انواع کلید و پریز، سنسورهای متنوع نور، حرارت و حرکت و سیستمهای امنیتی همچون دوربین و آژیر اشاره کرد.
محصولات هیناوا تا حد زیادی نیازهای کاربران به هوشمندتر کردن خانه را فراهم میکنند. تاکنون مجتمعهای مسکونی و سازمانهای متعددی از محصولات و خدمات هیناوا استفاده کردهاند و با وجود چالشهایی همچون ایراد زیرساختی اتصال اینترنتی ناپایدار در ارتباط نرمافزار و سختافزار، باز هم کاربران متعددی به سرویسهای خانهی هوشمند هیناوا علاقهمند میشوند.
سخنگوی هیناوا در مصاحبه با زومیت، چالش بزرگ فعالیت در حوزهی خانهی هوشمند را فرهنگسازی دانست. او میگوید کاربران نسبت به خدمات خانهی هوشمند، جبههای نسبی دارند و بهنوعی نگرانی از حریم خصوصی و دادهها، مانع اصلی توسعهی چنین سیستمهایی محسوب میشوند. کاربران در این تصور هستند که با اتصال تجهیزات متنوع خانه به شبکهی اینترنت، حریم خصوصی خود را از دست بدهند. دراینمیان اطلاعرسانی و فرهنگسازی پیرامون ساختارهای شبکه از سوی شرکتهایی همچون هیناوا نقش اساسی پیدا میکند.
هیناوا برای توسعهی محصولات و خدمات خود، فرایندهای تحقیق و توسعه را بهصورت جدی پیگری میکند. آنها در فازهای بعدی توسعهی نرمافزار، بهبود دستیارهای صوتی تجهیزات هوشمند را در نظر دارند. درحالحاضر سرویسهای هیناوا به دستیار صوتی فارسی مجهز هستند، اما با بهکارگیری هوش مصنوعی و آموزش دستیارهای موجود، قطعا تجربهی کاربری بهینهای به مشتریان ارائه خواهد شد.
با آنکه پیشتر این گمانه زنی در اذهان عمومی شکل گرفته بود که سیستمعامل هانگ منگ قرار است جایگزین سیستمعامل اندروید در گوشیهای هوشمند هواوی شود، اما ظاهرا غول فناوری چینی برنامههای دیگری را دنبال میکند. کاترین چن، یکی از مدیران اجرایی هواوی اعلام کرد که قرار نیست سیستمعامل هانگ منگ، جایگزین سیستمعامل اندروید مخصوص گوشیهای هوشمند شود.
براساس اعلام کاترین چن، بهنظر میرسد سیستمعامل جدید برای استفادهی تجاری و اینترنت اشیا مورد استفاده قرار گیرد. کاترین چن، این اطلاعات را در میزگرد خبری بروکسل اعلام کرد. اوایل خردادماه، هواوی نشان تجاری سیستمعامل هانگمنگ را ثبت کرد. بهفاصلهی نزدیکی هواوی انتشار سیستمعامل جدیدش تا ماه آینده را تکذیب کرد.
هواوی از مدتها قبل روی توسعهی سیستمعامل جدید و اختصاصی خود برای استفادهی صنعتی، کار میکند. در اصل چینیها خیلی قبلتر از آنکه منازعات تجاری بین هواوی و ایالات متحده مطرح شود، توسعهی سیستمعامل اختصاصی خود را استارت زده بودند. بهنظر میرسد سیستمعامل هانگ منگ از خطوط کدنویسی کمتری، یعنی حدود صدها هزار بهجای دهها میلیون خط کد نویسی که در سیستمعامل گوشیهای هوشمند مورد نیاز است، برخوردار است. کاترین چن همچنین اعلام کرد که سیستمعامل اختصاصی هواوی دارای زمان تأخیر بسیار کمتری درمقایسه با سیستمعامل مخصوص گوشیهای هوشمند است.
البته نباید فراموش کنیم که غول فناوری چینی دقیقا در برههی زمانیکه آمریکا این شرکت را در فهرست سیاه تجاری قرار داد، صحبت از سیستمعامل اختصاصی هانگ منگ را مطرح کرد. درنتیجه این تصور در اذهان عمومی بهوجود آمد که چینیها قصد دارند سیستمعامل جدید را جایگزین سیستمعامل اندروید در گوشیهای هوشمند کنند.
در جریان نمایشگاه الکامپ ۹۸ با برخی از استارتاپهای حاضر در سالن الکام استارز مصاحبه میکند. فروش آنلاین یکی از حوزههای پرطرفدار فعالیت استارتاپها در نمایشگاه امسال محسوب میشود و شرکتهای متعددی در این دسته فعالیت میکنند. ساز ۲۴ یکی از استارتاپهای فروشگاهی آنلاین است که با تمرکز بر تولید محتوای حرفهای در حوزهی موسیقی، خود را از رقبا متمایز میکند.
ساز ۲۴ توسط سروش کرمانی تأسیس شد و از استارتاپهای هولدینگ سرمایهگذاری رایکا محسوب میشود. کرمانی حوزهی اصلی فعالیت شرکتش را فروش ادوات موسیقی میداند. البته ساز ۲۴ بیش از فروشگاه آنلاین یک مارکتپلیس است که علاقهمندان به موسیقی و خریداران را به فروشندهها متصل میکند.
فروشگاههای آنلاین ادوات موسیقی و فروش آنلاین این محصولات در سرویسهای بزرگتر ایرانی، تعداد رقبای ساز ۲۴ را افزایش میدهد. کرمانی اعتقاد دارد تولید محتوای حرفهای و تمرکز بر بررسی و معرفی دقیق سازها، نقطهی تمایز آنها از رقبا خواهد بود.
در برنامههای توسعهای آتی ساز ۲۴، اضافه کردن دیتابیس آموزشگاهها هم در دستور کار قرار میگیرد. بهبیاندیگر با کامل شدن سرویس مورد نظر، هنرجو از مراحل ابتدایی یعنی انتخاب ساز تا خرید و انتخاب آموزشگاه را از طریق ساز ۲۴ انجام خواهد داد.
اسلک (Slack) میگوید در حال بازیابی رمز عبور برخی از کاربران خود است. این تصمیم پس از آن اتخاذ شد که اطلاعات جدیدی دربارهی نقض امنیتی مارس ۲۰۱۵ بهدست آمد. هر کاربری که پیش از این تاریخ در این سرویس حساب کاربری باز کرده باشد، هر کاربری که رمز عبور خود را از آن زمان بهبعد تغییر نداده باشد و هر کاربری که از SSO یا شناسایی یگانه (Single Sign-On) استفاده نمیکند و هنوز رمز عبورش بازیابی نشده است، بهاحتمال زیاد مشمول این تصمیم خواهد بود. اسلک میگوید درحدود یک درصد از کاربرانش در یکی از این سه دسته میگنجند. بهگزارش ZDNet، این کاربران در حدود ۶۵۰۰۰ نفر هستند.
اسلک پس از آن تصمیم به این کار گرفت که مطلع شد برخی از آدرسهای ایمیل کاربران و رمزهای عبور آنها مورد سوءاستفاده قرار گرفتهاند. پس از انجام بررسیهایی، اسلک به این نتیجه رسید که این سوءاستفادهها مربوط به حملهی هکری است که سال ۲۱۰۵ اتفاق افتاد و طی آن، مهاجمان توانستند کد کیلاگ را وارد نرمافزار این شرکت کنند و بهاینترتیب، رمزهای عبور کاربران را در زمان ورود به این پلتفرم بخوانند. همچنین، هکرها توانستند به پایگاه دادهای حاوی نامهای کاربری و رمزهای عبور درهمسازیشده دسترسی پیدا کنند.
اسلک میگوید آنها بهطورمستقیم به تمامی کاربرانی که رمز عبورشان بازیابی خواهد شد، اطلاع خواهند داد. این شرکت توصیه میکند که همهی کاربران از سیستم احراز هویت دو مرحلهای استفاده کنند. در صورتی که کاربران بخواهند بدانند که آیا آنها هم تحت تأثیر این تصمیم قرار میگیرند یا خیر، میتوانند سوابق کامل حساب کاربری خود را بهصورت یک فایل CSV از وب سایت اسلک دانلود و آن را بررسی کنند.
اپل از برخی ایموجیهای جدیدی که قرار است امسال به پلتفرمهایش، یعنی macOS ،iPadOS ،iOS و watchOS اضافه شود، رونمایی کرد.
پک جدید ایموجی، بیشتر بر ارائهی طرحهای متنوع از ایموجی انسان تمرکز دارد. اکنون شما میتوانید در ایموجیهایی که رابطهی بین انسانها را نمایش میدهند، برای دو نفر رنگ پوست انتخاب کنید. همچنین تعداد زیادی ایموجی جدید با موضوع معلولیتها و ناتوانیهایی مانند ناشنوایی، دست و پای مصنوعی، صندلی چرخدار، سگهای راهنما و ... طراحی شدهاند.
علاوه بر اینها، حیوانات جدیدی مانند اورانگوتان، راسو، تنبل و فلامینگو نیز اضافه شدهاند. پیاز، سیر، وافل، فلافل، کره و صدف اکنون جزئی از غذاها هستند و درنهایت در بخش لباسها هم شاهد طرحهای جدیدی مانند ساری هستیم.
ایموجیهایی که مشاهده میکنید بخشی از نسخهی ۱۲ پک Emoji هستند که پیشتر معرفی شدهبود. البته اپل اولین شرکتی نیست که این طرحها را پیادهسازی میکند؛ چراکه ویندوز 10 و توییتر آنها را در بیلد کنونی خود آوردهاند و حتی گوگل هم آنها را به نسخهی بتای اندروید 10 اضافه کردهاست. ولی کاربران پلتفرمهای اپل میتوانند خوشحال باشند چون نیاز نیست مدت زیادی منتظر بمانند.
ایموجیهای جدید در پاییز منتشر خواهند شد. لیست کامل این ایموجیها را از این لینک مشاهده کنید.
بوئینگ یکی از شرکتهایی است که بهخاطر دقت فراوان در طراحی محصولاتش مشهور است. اما برخی اشتباهات پایهی نرمافزاری، منجر به سقوط دو فروند از هواپیماهای این شرکت و مرگ مسافران شده است. بهگفتهی مهندسان باسابقهی این شرکت، یکی از مواردی که کار را برای آنها سخت میکرد، تأکید بوئینگ بر برونسپاری پروژههابه شرکتهایی است که هزینهی کمتری مطالبه میکردند.
پس از آشکار شدن یکی دیگر از مشکلات نرمافزاری مدل ۷۳۷ مکس بهوسیلهی سازمانهای نظارتی ایالاتمتحده در هفتههای اخیر، اکنون بر کسی پوشیده نیست که نرمافزار استفادهشده برای این مدل با مشکلات مختلفی روبهرو است و همین موجبشده تا این پرنده برای ماهها زمینگیر باشد. باید بدانیم که بوئینگ این نرمافزار را در زمانی توسعهداده است که مشغول اخراج مهندسان مجرب خود بود و شرکتهای تأمینکننده هم برای کاهش هزینهها تحت فشار بودند.
۷۳۷-های زمینگیر در مرکز تولیدی بوئینگ در سیاتل
همین فشار موجب شد تا بوئینگ و پیمانکاران ثانویهی این شرکت، وابستگی بیشتری به کارگران و کارمندان موقت پیدا کنند. این افراد که برخی از آنها برای کار خود تنها ۹ دلار در هر ساعت دریافت میکردند، اغلب از کشورهایی فاقد پیشینهی عمیق صنعتی در زمینهی هوافضا بودند. در این میان، تعداد کثیری از این کارکنان اهل هند بودهاند.
بهگفتهی مارک رابین، مهندس سابق شرکت بوئینگ در بخش نرمافزار که در گروه آزمایشها پروازی مدل «مکس» فعال بوده است، پشت بسیاری از میزهای دفاتر بوئینگ در سیاتل، افراد تازه فارغالتحصیلشده که توسط شرکت توسعهی نرمافزار هندی HCL Technologies استخدام شدهبودند حضور داشتند.
کدنویسانی که به استخدام HCL درآمدهبودند کار خود را براساس مشخصههای تعریفشده توسط بوئینگ انجام میدادند؛ اما از لحاظ بازدهی، مهندسان بوئینگ میتوانستند این کار را بهصورت بهینهتری انجام دهند. رابین در این رابطه میگوید:
اغلب بهخاطر میآورم که چندینوچند بار کدها ارسال شده و برگردانده میشدند؛ چرا که کار بهدرستی انجام نشدهبود.
بوئینگ ۷۳۷ مکس آمادهشده برای آزمونهای پرواز و سیستمهای الکتروینکی
البته همکاری بوئینگ با شرکتهای هندی مزایایی را هم بههمراه داشته است. در سالهای اخیر، این شرکت سفارشهای زیادی از سوی ارتش و شرکتهای غیرنظامی هندی دریافت کردهاست. برای مثال، میتوان به قرارداد ۲۲ میلیارد دلاری در ژانویهی ۲۰۱۷ اشاره کرد که براساس آن ۱۰۰ فروند هواپیمای بوئینگ ۷۳۷ مکس ۸ به شرکت SpiceJet تحویل میشدند. این سفارش، بزرگترین سفارش بوئینگ از یک شرکت هندی بود؛ در حالی که بهطور سنتی، بازار حملونقل هوایی هند بیشتر تحت سلطهی ایرباس است.
براساس رزومههای منتشرشده در شبکههای اجتماعی، مهندسان HCL برای توسعه و آزمایش نرمافزارهای مربوط به نمایشگرهای پروازی مدل «مکس» با بوئینگ همکاری کردهاند. کارکنان یک شرکت هندی دیگر، بهنام Cyient هم وظیفهی توسعهی نرمافزار برای ابزارهای آزمون پرواز را برعهده داشتهاند.
بوئینگ ۷۳۷ مکس شرکت هواپیمایی Lion Air
تأخیر پرهزینه
طی مطلبی، یکی از کارکنان HCL مسئولیتهای خود پیرامون مدل ۳۷۳ مکس، که آزمایشها پروازی آن در ژانویهی ۲۰۱۶ شروع شد را بدینشرح خلاصه میکند:
ارائهی راهکارهای سریع برای حل مشکلات تولید که موجب پیشگیری از تأخیر در آزمایشهای پروازی ۷۳۷ مکس میشد (تأخیر در هر آزمایش پروازی خسارت مالی زیاری را به بوئینگ وارد میآورد).
مقالهی مرتبط:
سیستمی که بهعنوان عامل سقوط مرگبار دو فروند ۷۳۷ مکس خطوط هوایی اتیوپی و Lion Air شناخته میشود، MCAS (Maneuvering Characteristics Augmentation System) نام دارد که بهمعنای «سامانه افزایش مشخصهی مانورپذیری». یکی دیگر از مشکلات نرمافزاری مربوط به این دو حادثه، فعال نبودن یکی از چراغهای هشدار در کابین خلبانِ اکثر نمونههای ۷۳۷ مکس است. با این حال، بوئینگ میگوید که در رابطه با این دو مورد از مهندسان HCL و Cyient استفاده نشده است. یکی از سخنگویان بوئینگ در این رابطه گفته است:
بوئینگ دارای چندین دهه تجربه در همکاری با تأمینکنندگان و شرکای مختلف در سراسر جهان است. تمرکز اصلی ما همواره بر این امر معطوف بوده که محصولات و خدمات ما از امنیت و بالاترین کیفیت برخوردار باشند و با تمام قوانین مربوطه نیز سازگاری داشته باشند.
۷۳۷-های زمینگیر شرکت هواپیمایی Smartwings
HCL نیز طی بیانیهای اعلام کرده است:
این شرکت دارای روابطی قوی و طولانی با بوئینگ است. ما به کاری که برای تمام مشتریان خود انجام میدهیم افتخار میکنیم. با این حال، HCL در رابطه با کارهای خاصی که برای مشتریان انجام میشود اظهارنظر نمیکند. این شرکت هیچ رابطهای با مشکلات کنونی بوئینگ ۷۳۷ مکس ندارد.
آزمایشها انجامشده توسط سازمان هوانوردی فدرال در شبیهسازهای پرواز، نشان میدهد که مشکلات نرمافزاری مربوط به پرفروشترین پرندهی بوئینگ، از آنچه در ابتدا تصور میشد بغرنجتر است. آشکار شدن تأخیر در عملکرد یکی از تراشههای این پرنده برای واکنش در شرایط اضطراری و در زمان پردازش بیش از حد دادهها، مشکل جدیدی است که موجب افت ارزش سهام بوئینگ شدهاست.
تولیدکنندهی کهنهکار آمریکایی توسعهی مدل مکس را هشت سال پیش و برای رقابت با ایرباس شروع کرد. مهندسانی که در فرایند توسعهی این پرنده حضور داشتهاند از فشارهای وارده از سوی بوئینگ برای محدودسازی تغییرات در این مدل گلایه میکنند. دلیل این محدودسازیها، کاهش وقت و هزینهی لازم برای توسعهی این مدل بوده است.
ریک لودکه، از مهندسان پیشین بوئینگ که در بخش کنترل پرواز فعالبوده در این رابطه میگوید:
بوئینگ هرنوع کاری انجام میداد تا هزینهها را کاهش دهد؛ هرچیزی که بتوانید تصور کنید. برای مثال بخشی از کار را به [واحدی در] منطقهی پاگت ساوند منتقل کردند؛ چرا که کار کردن ما برای آنها پرهزینه شدهبود. اگر از دیدگاه تجاری به این موارد نگاه کنید، مسئله کاملا قابل درک است؛ اما بهنظر میرسد که این [تصمیم] در گذر زمان موجب کاهش توانایی طراحان در پاگت ساوند برای انجام کارشان شد.
مارک رابین، مهندس نرمافزار سابق بوئینگ بهخاطر میآورد که یکی از مدیران، در جلسهای عمومی اعلام کردهبود که این شرکت به مهندسان ارشد نیاز ندارد؛ چرا که محصولات بوئینگ به بلوغ رسیدهاند. رابین که در سال ۲۰۱۵ کار خود را از دست داد در این رابطه میگوید:
این مسئله من را شوکه کرد. در اتاقی که حدودا ۲۰۰ مهندس حضور داشتند و اکثر آنها از مهندسان ارشد بودند، شنیدیم که دیگر به ما نیازی ندارند.
هر هواپیمای مسافربری از میلیونها قطعه تشکیل شده و نرمافزارهای مربوط به آن نیز از میلیونها خط کد تشکیل شدهاند. بوئینگ از مدتها پیش، با ارائهی طرحهایی با جزئیات کامل به تأمینکنندگان، کار تأمین قطعات و آمادهسازی کدها را به آنها میسپارد.
از زمان شروع طراحی مدل ۷۸۷ موسوم به دریملاینتر (Dreamliner) در سال ۲۰۰۴، این شرکت آمریکایی درخواستهایی را با جزئیات بالا به تأمینکنندگان ارائه میدهد و از آنها میخواهد تا بخش بیشتری از قطعات را خودشان طراحی کنند. بهگفتهی فرنک مککورمیک، مهندس سابق بوئینگ در بخش نرمافزارهای کنترل پرواز، تفکر بوئینگ بر این مبنا بود که «این تأمینکنندگان خود دارای تخصص هستند و میتوانند بهجای بوئینگ کارها را انجام دهند»؛ اما از دید این مهندس، چنین تفکری کاملا «پوچ و بیمعنی» است.
افزایش فروش هم یکی دیگر از دلائل آمریکاییها برای واگذاری مسئولیتها به شرکای خارجی بود. در سال ۲۰۰۵، در ازای عقد قراردادی به ارزش ۱۱ میلیارد دلار با خطوط هوایی هند، بوئینگ متعهد شد تا مبلغ ۱.۷ میلیارد دلار را در شرکتهای هندی سرمایهگذاری کند. چنین تعهدی یک شانس بزرگ برای HCL و دیگر شرکتهای توسعهدهندهی نرمافزار در هند، همچون Cyient بود. شرکتهایی که بهطور گسترده در زمینهی خدمات و صنعت رایانه فعال بودند؛ اما پیشینهی روشنی در حوزهی هوافضا نداشتند.
راکول کالینز، یکی از شرکتهایی است که به ساخت قطعات الکترونیکی استفاده شده در کابین خلبان هواپیما میپردازد. این شرکت از اولین فعالان حوزهی هوافضا بود که در سال ۲۰۰۰ بخش قابل توجهی از کارها را به هندیها واگذار کرد؛ در پی این تصمیم، انجام برخی آزمونهای نرمافزاری به HCL واگذار شد. تا سال ۲۰۱۰، HCL بیش از ۴۰۰ نفر را در در دو شهر بنگلور و چنای برای طراحی، توسعه و بازبینی پروژههای راکول کالینز به استخدام خود درآورده بود.
در همان سال، بوئینگ نیز با همکاری HCL مقری را در شهر چنای ایجاد کرد که «مرکز برتری» نام نهادهشد. بهگفتهی این دو شرکت، هدف آنها «ایجاد نرمافزارهای حیاتی برای آزمایشهای پروازی» بود. یک سال بعد، در سال ۲۰۱۱، بوئینگ شرکت هندی Cyient، که در آن زمان Infotech نام داشت را به لیست تأمینکنندگان خود اضافه کرد. بوئینگ بخشی از طراحی، تحلیل تنش (Stress) و مهندسی نرمافزار دو مدل ۷۸۷ و ۸-۷۴۷ را به این شرکت هندی، که مقر آن در شهر حیدرآباد است واگذار کرد.
ایرباس، رقیب اصلی بوئینگ هم تاحدی به مهندسان خارجی وابسته است. علاوهبر کمک به افزایش فروش، تولیدکنندگانی همچون بوئینگ و ایرباس ادعا میکنند که همکاری تیمهای بینالمللی موجب افزایش بهرهوری میشود؛ چرا که کار طراحی و تولید بهصورت تمام وقت در حال انجام است. اما برونسپاریِ مسئولیتها از دیرباز یکی از دلائل نگرانی مهندسان بوئینگ بوده است. نگرانی این مهندسان از دو مورد ریشه میگیرد: از یک سو، از دست دادن موقعیتهای شغلی و از سوی دیگر، بروز مشکلات ارتباطی و اشتباهات.
اشتباهاتی در مسکو
بوئینگ مجموعهی دفاتر طراحی خود را تا مسکو گسترش داده است. بهگفتهی سیندیا کول، مهندس سابق بوئینگ و رئیس اتحادیهی مهندسان بین سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۰، در جلسهای با یکی از مهندسان ارشد بوئینگ در سال ۲۰۰۸، یکی از کارمندان در رابطه با کار با دفتر مسکو شکایت میکرد. بهگفتهی این شخص، آنها مجبور شدند ۱۸ بار طرحهایی را پس از دریافت، مجددا به دفتر مسکو بازگردانند؛ تنها پس از هجدهمین بار، طراحانِ حاضر در مسکو متوجه شدند که حسگرهای دود باید به سیستم الکترونیکی هواپیما متصل شوند.
شرکت TekSci، یکی از شرکتهای آمریکایی بود که مهندسان خود را بهصورت قراردادی در اختیار شرکتهای آمریکایی فعال در حوزهی هوافضا قرار میداد؛ اما در اوائل قرن بیستویکم، تدریجا رقابت را به رقبای خارجی واگذار کرد. ونس هیلدرمن، همبنیانگذار این شرکت معتقد است که «مهندسی تدریجا در حال تبدیل شدن به یک کالا است».
آن دسته از شرکتهای آمریکایی که در زمینهی الکترونیک پروازی (Avionics) فعال بودند، بیش از دیگر شرکتها تمایل داشتند تا کار خود را به مهندسان نرمافزار خارجی واگذار کنند. بهگفتهی هیلدرمن که سهدهه بهعنوان مشاور ایمنی الکترونیک پرواز فعالیت کرده و با برخی از تأمینکنندگان عمدهی بوئینگ همکاری میکند، شرکتهای آمریکایی بیش از ۳۰ درصد از کار خود را به مهندسان نرمافزار خارجی واگذار کردند؛ در حالی که در سالهای اخیر، این رقم برای شرکتهای اروپایی به ۱۰ درصد محدود بوده است.
۷۳۷-های زمینگیر شرکت هواپیمایی Southwest
با توجه به حفظ ارزش دلار، عامل مالی یکی از انگیزههای اصلی شرکتها برای واگذاری کار به مهندسان خارجی بوده است. مهندسان هندی برای هر ساعت کار خود حدودا ۵ دلار دریافت میکردند و اکنون این رقم به ۹ تا ۱۰ دلار رسیده است. در مقابل، مهندسانی که با ویزای کار تخصصی در ایالاتمتحده مشغول به کار هستند، برای هر ساعت کار ۳۵ تا ۴۰ دلار دستمزد دریافت میکنند. البته محاسبهی هزینهها به این سادگی نیست، نیاز به نظارت بر این مهندسین باعث میشود تا هزینهی نهایی کار تا ۸۰ دلار بهازای هر ساعت افزایش پیدا کند. همین مسئله موجبشده تا شرکتهایی مانند TekSci بتوانند مجددا برخی قراردادهای مربوط به حل مشکلات ایجادشده را بهدست آورند.
شرکت هندی HCL، که در گذشته با نام Hindustan Computers شناخته میشد، در سال ۱۹۷۶ و توسط میلیاردری بهنام شیو نادر تأسیس شده و اکنون به رقم فروش سالانهای بالغبر ۸.۶ میلیارد دلار دستیافته است. بهگفتهی سوکامال بانرجی، معاون این شرکت، HCL دارای ۱۸ هزار کارمند در ایالاتمتحده و ۱۵ هزار کارمند در اروپااست و بهعنوان یک شرکت بینالمللی، تجربهی زیادی در رابطه با رایانهها دارد. بهادعای بانرجی، دلیل موفقیت این شرکت در عقد قرارداد با بوئینگ قیمت نیست، بلکه بهخاطر تجربهشان به این موفقیت رسیدهاند.
اما با وجود گفتههای بانرجی، برای بهدست آوردن قراردادی در رابطه با مدل ۷۸۷، HCL هیچ هزینهی اولیهای را از بوئینگ دریافت نکرده است. سم سوارو، یکی از مدیران HCL است و در کنفرانسی در شهر سندیهگو حضور داشت که با حمایت نشریهی Avionics International برگزار شدهبود. وی در این کنفرانس اعلام کرد که این شرکت در رابطه با پروژهی بوئینگ ۷۸۷ هیچ هزینهی اولیهای را دریافت نکرده و تنها پس از شروع فروش، براساس میزان فروش، سهمی را دریافت کردهاست. وی این «الگوی نوآورانهی تجاری» را به دیگر فعالان صنعت هوانوردی نیز پیشنهاد کرد.
بوئینگ ۷۸۷ سرانجام در سال ۲۰۱۱، با سه سال تأخیر و صرف میلیاردها دلار بودجهی اضافه وارد خدمت شد؛ تأخیر و هزینهی اضافهای که بخشی از آن به سردرگمیهای حاصل از راهبرد برونسپاری مرتبط میشد. در این شرایط، دنیس مایلنبرگ، مهندس باسابقهی بوئینگ که اکنون سمت مدیرعامل را بهدست آورده است، اعلام کرده که در نظر دارد تا برای جدیدترین هواپیماهای این شرکت، بخش بیشتری از کارها بهصورت داخلی و در خودِ شرکت انجام شوند.
بوئینگ ۷۸۷ دریملاینر
مرداب مهندسان
پس از عرضهی مدل مکس در سال ۲۰۱۱، این پرنده بهسرعت به پرفروشترین هواپیمای بوئینگ تبدیل شد. اما بهگفتهی پیتر لم، شخصی که وظیفهی طراحی سیستم کنترل پرواز خودکار مدل ۷۶۷ را برعهده داشت و اکنون بهعنوان مشاور فعالیت میکند، طراحی مدل ۷۳۷ مکس، برای مهندسان جاهطلب چیزی شبیه به یک «مرداب» بود. مکس چیزی نبود جز بهروزرسانی طرحی که به ۵۰ سال پیش تعلق داشت. از سوی دیگر، لازم بود تا تغییرات حتیالامکان محدود باشند تا تولید مدل مکس برای بوئینگ سریع و ساده باشد؛ در این راستا، لازم بود تا حداقل تغییرات در خطوط تولید و شرکتهای حملونقل هوایی ایجاد شوند. ولی بهگفتهی پیتر لم، «از دیدگاه یک مهندس این [کار] بهترین گزینه نیست».
شرکت راکول کالینز که اکنون بهعنوان عضوی از مجموعهی United Technologies شناخته میشود، وظیفهی تأمین نمایشگرهای درون کابین خلبان ۷۳۷ مکس را برعهده داشت. جالب این است که این شرکت هم بخشی از کار خود را به HCL واگذار کرده است. مهندسان HCL که برای راکول کالینز کار میکنند، در سیاتل، آیوا و هند مستقر هستند. این شرکت آمریکایی تاکنون پیرامون همکاری خود با طرف هندی اظهارنظری نکرده است.
مهندسان مجموعهی هندی Cyient هم در زمینهی آزمایشهای پروازی مرتبط با ابزارهای آزمایشی مشارکت داشتهاند. بهگفتهی چارلز لاوجوی، مهندس طراحی که پیش از این روی ادوات آزمونهای پروازی در بوئینگ کار میکرده است، مهندسان بوئینگ در آمریکا هر صبح ساعت ۷:۳۰ طرحهایی که روز گذشته در هند آمادهشده بودند را دریافت میکردند. او در این رابطه میگوید:
ما نیز چالشهای خود را در رابطه با تیم هندی داشتیم. اگرچه آنها پیشنیازهای ما را رعایت میکردند؛ اما میشد کارها را به نحو بهتری هم انجام داد.
مقالهی مرتبط:
چندین بررسی، از جمله بررسی جنایی درحال انجام توسط وزارت دادگستری، روی زمان و چگونگی تصمیمات اتخاذشده پیرامون نرمافزارهای بهکاررفته در مدل مکس متمرکز شدهاست. به ظن بازرسان قانونی، دادههای اشتباهی که از سوی تنها یک حسگر به نرمافزار MCAS ارسال شده، منجر به سقوط دو فروند بوئینگ ۷۳۷ مکس خطوط هوایی اتیوپی و Lion Air شده است؛ حوادثی که ۳۴۶ نفر را به کام مرگ بردند.
بوئینگ ۷۳۷ مکس خطوط هوایی اتیوپی
در طراحی سیستم MCAS از اصل بهکارگیری ابزارهای متعدد پیروی نشده است؛ اصلی که بوئینگ برای چندین نسل به آن وفادار ماندهبود. واضح است که شرکت نحوهی واکنش سیستم را هم هرگز مورد آزمایش قرار نداده است. پیتر لم در این رابطه میگوید:
این یک شکست باورنکردنی بود. نهتنها یک نفر، بلکه چندین نفر باید به فکر این مشکل میبودند و در مورد آن سؤال میکردند.
براساس اطلاعات فاششده از سوی بوئینگ، این شرکت مدت کوتاهی پس از شروع تحویل ۷۳۷ مکس در سال ۲۰۱۷، از مشکل دیگری نیز مطلع شد. یک چراغ هشدار که وظیفهی نشان دادنِ خطا در عملکرد حسگر را برعهده داشت بهدرستی نصب نشده بود. براساس بیانیهی منتشر شده توسط بوئینگ در سال ۲۰۱۷، از آنجا که از نگاه مهندسان این مشکل یک ایراد ایمنی بهحساب نمیآمد، این مسئله به مراجع قانونی گزارش نشده است. در این بیانیه آمده است:
مدیران ارشد شرکت در این بررسی دخالتی نداشتهاند.
.: Weblog Themes By Pichak :.