مک‌بوک ایر ۲۰۱۹ مجهز به نمایشگر ترو تون (True Tone)، صفحه‌کلیدِ به‌روزرسانی‌شده و قیمتی پایین در مقایسه با بالارده‌های اپل، حدودا یک هفته است که روانه‌ی بازار شده و در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفته است. حال که یک هفته از عرضه‌ی مک‌بوک ایر ۲۰۱۹ می‌گذرد، کم‌کم در حال فهمیدن جزئیات بیشتری در رابطه با آن هستیم. به‌تازگی وب‌سایت Consomac مدعی شده که حافظه‌ی SSD به‌کاررفته در مک‌بوک ایر ۲۰۱۹ در مقایسه با SSD مک‌بوک ایر ۲۰۱۸، سرعت کمتری دارد و این در نوع خود عجیب به‌نظر می‌رسد.

کارشناسان رسانه‌ی فرانسوی یادشده با استفاده از ابزار Blackmagic Disk Speed Test چندین تست از سرعتلپ‌تاپ مک‌بوک ایر ۲۰۱۹ اپل گرفتند و براساس نتایج‌ به‌دست‌آمده، ظاهرا SSD این لپ‌تاپ دارای سرعت خواندن ۱.۳ گیگابایت بر ثانیه و سرعت نوشتن ۱ گیگابایت بر ثانیه است. جالب است بدانید که SSD مک‌بوک ایر ۲۰۱۸ توانسته بود به‌ترتیب به سرعت خواندن و نوشتن ۲ و ۰.۹ گیگابایت بر ثانیه دست پیدا کند.

با مقایسه‌ی ارقام بالا متوجه می‌شویم که SSD لپ‌تاپ جدید اپل در زمینه‌ی سرعت نوشتن به‌میزان اندکی بهبود پیدا کرده، بااین‌حال عملکرد آن در زمینه‌ی سرعت خواندن با افتی ۳۵ درصدی مواجه شده که در نوع خود درخورتوجه است. این یعنی به‌طور کلی SSD به‌کار‌رفته در مدل ۲۰۱۹ مک‌بوک ایر، سرعت کمتری در مقایسه با مدل ۲۰۱۸ دارد.

مک بوک ایر / Macbook Air

اما پیش از اینکه به انتقاد از اپل بپردازید، بهتر است بگوییم که اتخاذ چنین تصمیمی از سوی این شرکت تا حد زیادی منطقی به‌نظر می‌رسد. قرار دادن SSD پرسرعت‌تر می‌توانست به قیمت بالاتر لپ‌تاپ منتهی شود، اما اپل تصمیم گرفت چنین کاری را انجام ندهد تا نهایتا مک‌بوک ایر جدید، ۱۰۰ دلار قیمت کمتری داشته باشد.

در ضمن دانشجوها می‌توانند با دریافت تخفیف ویژه‌ی دیگری، این لپ‌تاپ را با قیمت ۹۹۹ دلار بخرند. این موضوع باعث می‌شود مک‌بوک ایر ۲۰۱۹ مقرون‌به‌صرفه‌ترین مک‌بوک در بین مک‌بوک‌های جدید باشد تا کسانی که خارج از ایران هستند با قیمت مناسب‌تری به لپ‌تاپ‌های اپل دسترسی داشته باشند. با درنظرگرفتن این موضوع می‌فهمیم که اپل برای پایین‌ آوردن قیمت نهایی لپ‌تاپش مجبور بود چنین رویکردی پیش بگیرد و SSD کم‌سرعت‌تری را در آن جای دهد.

قیمت به‌روز، مشخصات فنی و هر اطلاعاتی که برای خرید ارزان‌ و آگاهانه‌ی انواع مک‌بوک‌های اپل نیاز دارید را در بخش محصولات زومیت بیابید. در این بخش، علاوه‌بر مشخصات فنی دقیق و پاسخ به سوالات شما، امکان مقایسه‌ی دو یا چند محصول درکنار گالری تصاویر رسمی محصولات دردسترس شما خواهد بود.



تاريخ : سه شنبه 25 تير 1398برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

مطالعه‌ی جدیدی که توسط دانشمندان روی مهره‌داران انجام شد، نشان می‌دهد تنوع جانوران در سراسر جهان در حال کاهش است که این خود می‌تواند نشانه‌ای جدی بر ورود زمین به ششمین انقراض نسل تاریخ تلقی شود. در طی قرن گذشته گونه‌های مختلف مهره‌داران با سرعت باورنکردنی ۱۱۴ برابر بیشتر از دوران پیش از گام نهادن انسان روی زمین در حال نابودی هستند.

پژوهشگرانی که روی مهره‌داران مطالعه‌ انجام داده‌اند از دقیق‌ترین داده‌هایی استفاده کرده‌اند که تاکنون در خصوص بررسی نرخ نابودی گونه‌های جانوری استفاده شده است. به‌گفته‌ی آن‌ها، شرایط حاکم بدان معنا است که شمار گونه‌هایی که در ۱۰۰ سال گذشته نابود شده‌اند، در حالت طبیعی و بدون دخالت انسان به زمانی در حدود ۱۱٬۴۰۰ سال برای منقرض شدن نیاز داشتند. طبق پژوهش‌های دانشمندان دانشگاه مکزیکو، بخش قابل توجهی از انقراض نسل اخیر در حال جریان در زمین ، به‌دلیل فعالیت‌های انسانی بوده است.

در نتیجه‌ی فعالیت‌های انسانی، حجم قابل توجهی از آلودگی‌های زیست‌محیطی تولید شده و سپس بخش وسیعی از سکونتگاه‌های جانوری از بین رفته است و هم‌زمان با ادامه‌ی تغییرات جوی و اسیدی شدن اقیانوس‌ها، شمار زیادی از گونه‌های جانوری منقرض شده‌اند. براساس برآوردها انتظار می‌رفت که به‌طور طبیعی و بدون دخالت انسان، از سال ۱۹۰۰ تنها باید ۹ گونه از مهره‌داران نابود می‌شد؛ اما واقعیت این است که به‌دلیل دخالت‌های آشکار انسان در محیط زیست بیش از ۴۶۸ گونه از مهره‌داران نابود شده است که از این تعداد ۶۹ گونه پستاندار، ۸۰ گونه پرنده، ۲۴ گونه خزنده و ۱۴۶ گونه نیز دوزیست بوده‌اند.

پژوهش‌های انجام‌شده به این دلیل نگران‌کننده به نظر می‌آید که افزایش دمای جهانی از یک درجه‌ی سانتی‌گراد تجاوز کرده است. محدوده‌های تعیین‌شده در توافق‌نامه‌ی پاریس عددی بین ۱٫۵ تا ۲ درجه‌ی سانتی‌گراد است و دانشمندان نگران گذشتن عقربه‌ی دماسنج از این مقدار هستند. اینکه چند گونه‌ی دیگر در صورت افزایش دما منقرض خواهند شد، به سختی پیش‌بینی‌پذیر است و تنها به دلیل تغییرات آب‌و‌هوایی نیست.

انقراض جانوران

ذوب تکه‌های عظیم یخ، افزایش سطح دریا و افزایش دمای اقیانوس‌ها نه‌تنها عملکرد طبیعی سیاره‌ی ما، بلکه منابع موجود برای تمام گونه‌هایی را که روی آن زندگی می‌کنند، تحت تأثیر قرار می‌دهد. خوشبختانه، در سراسر جهان تلاش‌هایی در جهت مبارزه با این تهدید صورت گرفته است. نهادهایی مانند ناسا تعداد مطالعات مربوط به کشف الگوهای تغییرات آب و هوایی را افزایش داده‌اند.

به‌دلیل دخالت‌های انسان در محیط زیست بیش از ۴۶۸ گونه از مهره‌داران نابود شده‌اند

تلاش‌های سیاسی مانند توافق‌نامه‌ی پاریس نشان داد که دولت‌ها مایل به اقدام هستند و پیشرفت‌های علمی صورت‌گرفته در حیطه‌هایی مانند دانش مواد و انرژی پاک تضمین می‌کنند که در تحولات آینده از مواد و روش‌هایی استفاده خواهد شد که به محیط زیست آسیبی نرسد. گمانه‌‌زنی‌‌های فراوانی درباره‌‌ی وضعیت آینده‌‌ی گونه‌‌های زیستی وجود دارد و برخی از بدبینانه‌‌ترین آن‌ها، چنین استدلال می‌‌کنند که میلیون‌‌ها سال زمان خواهد برد تا برخی از جنبه‌‌های تنوع زیستی به وضعیت شکوفایی پیش از دوران مدرن بازگردند. 

به همان اندازه که ما ویرانگر بوده‌‌ایم تا حدودی توانسته‌‌ایم به طرق مختلفی به افزایش تنوع ژنتیکی نیز کمک کنیم؛ چه از طریق تفکیک جمعیت‌های جانوری از یکدیگر و چه از طریق ایجاد محیط‌‌های جدید برای زیست آن‌‌ها. همه‌‌ی این‌‌ها در نهایت به این پرسش در مورد تعادل نوع زیستی در بلندمدت ختم می‌‌شود؛ آیا می‌‌توان نوعی تعادل در مقیاس بزرگ را در این چشم‌انداز تکاملی جدید متصور شد یا اینکه فشارهای روزافزون از سوی بشر، همچنان شرایط زندگی را برای گونه‌‌های زیستی دشوارتر خواهد کرد؟

مقاله‌ی مرتبط:

در دهه‌ی ۱۹۹۰ زیست‌شناسان شناسایی منافع کلی حیوانات و گیاهان موجود را شروع کردند. این فواید، که بیشتر ما از آن‌ها بهره‌مند هستیم به خدمات اکوسیستم معروف است. بعضی از این خدمات آشکار هستند، به‌عنوان مثال برخی از گیاهان و حیوانات غذای ما به شمار می‌آیند، از طرفی، عمل فتوسنتز پلانکتون‌ها در دریا و دیگر گیاهان سبز، اکسیژن تنفسی ما را فراهم می‌کنند. گاهی اوقات این خدمات به شکل ظریف‌تری ارایه می‌شوند؛ یک مثال بارز آن، وجود حشرات گرده‌افشانی مانند زنبور عسل است.

سیاره زمین / earth

بسیاری از گیاهانی که به‌عنوان غذا مصرف می‌کنیم، با تکیه بر وجود این حشرات تولید دانه می‌کنند و بدون آن‌ها زنده نخواهند ماند. به همین دلیل است که کاهش تعداد حشرات گرده‌افشان، نگرانی‌های زیادی به‌وجود آورده است.  برای درک این موضوع که ما چقدر وابسته به خدمات اکوسیستم هستیم، دنیایی را تصور کنید که انسان تنها جاندار موجود در آن است.

انقراض دو گونه‌ی ارزشمند ایران، یعنی شیر ایرانی و ببر مازندران، زنگ خطری جدی است 

از آنجا که در این جهان فرضی، هیچ گیاهی وجود ندارد پس اکسیژنی هم تولید نخواهد شد و مجبور خواهیم بود راه‌حل دیگری برای تنفس خود پیدا کنیم. پس قبل از هر کار لازم است که راه‌اندازی یک کارخانه‌ی فرآوری شیمیایی را در دستور کار خود قرار دهید؛ کارخانه‌ای که در آن واحد قادر به تولید آب هم باشد. از آنجا که هیچ منبع غذایی در دسترس نیست باید به‌دنبال غذاهای مصنوعی باشید؛ می‌توان مواد شیمیایی مانند قندها و چربی‌ها را سنتز کرد اما اشتهاآور ساختن آن‌ها کار سختی است، همان‌طور که قبلا هم نتوانستیم همبرگری مصنوعی بسازیم که بتواند طعم قانع‌کننده‌ای از خود ارایه دهد.

مقاله‌ی مرتبط:

مصنوعی‌سازی، تنها در حالت تئوری ممکن و عملی ساختن آن دشوارتر از تصور ما است بنابراین، به مراتب ساده‌تر است که اجازه دهیم حیات‌وحش به بقای خود ادامه دهد. در ادامه به گونه‌های جانوری در حال انقراض و منقرض‌شده‌ی ایران و جهان اشاره‌ خواهیم کرد. با زومیت همراه شوید.

تریلوبیت (منقرض‌شده)

تریلوبیت (Trilobite)

تریلوبیت (Trilobite) در زمان حیاتش یکی از خطرنا‌ک‌ترین شکارچیان به حساب می‌آمد. این گونه حدود ۵۲۱ میلیون سال پیش در اقیانوس‌ها می‌زیست و یکی از قدیمی‌ترین (دوره‌ی کامبرین) جانداران کره‌ی زمین به حساب می‌آید. فسیل‌هایی که از این جانداران پیدا می‌شود در شرایط مناسبی قرار دارند و می‌توان شاخک‌ها و آبشش‌هایشان را دید. این جانداران ۳۰۰ میلیون سال زندگی کردند و به بیش از ۲۰ هزار نوع تقسیم شدند که سرانجام حدود ۲۵۰ میلیون سال پیش بر اثر انقراض بزرگی که در دوره‌ی پرمین رخ داد، از بین رفتند. از آن‌ها می‌توان به‌عنوان موفق‌ترین جانداران در بقا نام برد.

ماموت پشمالو (منقرض‌شده)

ماموت‌ پشمالو / Woolly mammoth

پژوهشگران چندین بار باقی‌مانده‌هایی از ماموت‌های پشمالو (Woolly mammoth) را پیدا کرده‌اند ولی وضعیت مناسبی نداشتند. یوکا یکی از باقی‌مانده‌هایی به حساب می‌آید که در شرایط نسبتا مناسبی قرار دارد. در سال ۲۰۱۰ به‌طور اتفاقی در شهر Yakutia سیبری باقی مانده‌ای از یک ماموت ۱.۸ متری پیدا شد که در شرایط مناسبی در این سال‌ها قرار گرفته بود و کمتر دچار آسیب دیدگی شده است.

مقاله‌ی مرتبط:

گفته می‌شود این حیوان در سن ۶ تا ۹ سالگی از بین رفته و حدود ۳۹ هزار سال پیش این اتفاق رخ داده است. پژوهشگران می‌گویند این ماموت توسط انسان‌ها کشته شد که دلیل آن وجود بریدگی روی قسمت‌هایی از بدن این ماموت است و این نشان‌دهنده‌ی رابطه‌ی شکار و شکارچی میان انسان‌ها و ماموت‌ها به حساب می‌آید. دانشمندان سعی می‌کنند تا DNA ماموت‌ها را از روی باقی‌مانده‌ی یوکا پیدا کنند و دوباره این حیوانات را به دنیا بازگردانند. احتمالا این افراد هیچ درسی از فیلم پارک ژوراسیک نگرفته‌اند.

بز کوهی پیرنه (منقرض‌شده)

بز کوهی پیرنه / Pyrenean chamois

آخرین بز کوهی پیرنه (Pyrenean chamois) در سال ۲۰۰۰ از بین رفت و بعدها در سال ۲۰۰۹ با استفاده از نمونه‌های پوست آخرین بز کوهی تلف‌شده، نمونه‌ی شبیه‌سازی شده‌ای از آن به دنیا آمد اما این حیوان نیز اندکی پس از تولد به‌علت مشکلات حاد دستگاه تنفسی از دست رفت. کارشناسان دلیل انقراض این حیوان را شکار غیرمجاز عنوان کرده‌اند. هم‌اکنون بسیاری از کارشناسان حفاظت از محیط‌ زیست، دولت اسپانیا را مقصر اصلی این فاجعه می‌دانند چرا که ظاهرا دولت نتوانست در زمان مناسب بودجه‌ی کافی را برای حفاظت از این حیوان ارزشمند مهیا کند.

وزغ طلایی (منقرض‌شده)

وزغ طلایی

وزغ طلایی (Golden toad) تنها گونه‌ای نیست که ظرف ۴۰ سال اخیر منقرض شده است اما بدون‌تردید این گونه یکی از زیباترین و منحصربه‌فردترین گونه‌هایی بود که طبیعت دیگر نظیر آن را کمتر به خود خواهد دید. این دوزیست زیبا با پوست شفاف و درخشان برای نخستین بار در ارتفاعات کشور کاستاریکا مشاهده شد اما متاسفانه به‌دلیل آلودگی، گرمایش جهانی و عفونت‌های پوستی قارچی که ریشه‌ی آن‌ها را باید در همین مواد آلاینده جست‌وجو کرد، توان ادامه‌ی بقا را از دست داد و در سال ۱۹۸۹ برای همیشه منقرض شد.

کرگدن پشمالو (منقرض‌شده)

کرگدن پشمالوی / Woolly rhinoceros

بقایای یک کرگدن پشمالوی (Woolly rhinoceros) ده هزارساله در منطقه‌ای به نام "Yakutia" واقع در سیبری یافت شد. شخصی که باقی‌مانده‌ی این حیوان را پیدا کرد نامش را ساشا گذاشت. گفته می‌شود ساشا به هنگام مرگ تنها ۳ تا ۴ سال سن داشت و تنها کرگدن پشمالوی کم‌سنی به حساب می‌آید که بقایای آن پیدا شده است.

مقاله‌ی مرتبط:

البته پژوهشگران از این حیوان بقایای زیادی را به‌دست می‌آورند ولی می‌گویند کرگدن‌های پشمالوی جوان بسیار سخت پیدا می‌شوند. ساشا را به آکادمی علوم "Yakutian" تحویل داده‌اند تا روی آن پژوهش‌ها صورت بگیرد. این حیوانات در دوره‌ای زندگی می‌کردند که ماموت‌های پشمالو هنوز وجود داشته‌اند ولی این دو گونه کاملا از هم جدا هستند. نسل امروزی کرگدن‌های پشمالو همان کرگدن‌های امروز هستند و ماموت‌ها را می‌توان در دنیای امروز در قلب فیل‌های آسیایی یافت.

اسب باستانی (منقرض‌شده)

اسب باستانی

در سال ۲۰۰۰ بقایایی از یک گونه اسب کهن و باستانی در منطقه‌ی "Darmstadt" واقع در آلمان پیدا شد. این اسب حدود ۴۸ میلیون سال پیش از بین رفته بود و به هنگام مرگ در حال طی کردن مراحل بارداری بوده است. جنین این اسب به‌طور کامل و جالبی در بدن آن قرار گرفته است و به‌راحتی می‌توان آن را تشخیص داد. دانشمندان و پژوهشگران تا جایی که توانستند با استفاده از اشعه‌ی ایکس و دیگر آزمایش‌ها از این جنین اطلاعاتی به‌دست آوردند و حتی آن‌ها  جفت را نیز مطالعه کردند و اطلاعات زیادی را درباره‌ی جنین جمع آوری کردند. اسب‌های باستانی اندازه‌ای متناسب با اسب‌های امروزی داشته‌اند.

چاقو دندان (منقرض‌شده)

چاقو دندان

چاقو دندان یکی دیگر از حیوانات منقرض شده‌ای است که حدود ۱.۶ میلیون سال پیش روی کره‌ی زمین زندگی می‌کرد و حدود ۱۱ هزار سال پیش نیز منقرض شده است. این حیوان که همانند ماموت در عصر یخبندان حضور داشته است، شبیه به گربه/ببر است و از نظر رفتاری هیچ ارتباطی با گونه‌های محتلف گربه‌ها یا ببرها ندارد. چاقو دندان‌ها شکارچی‌هایی وحشی بوده‌اند که دو دندان به طول ۱۷ سانتی‌متر داشتند. انقراض این گونه احتمالا با انقراض گیاهخواران غول‌پیکری مرتبط است که با گونه‌های کوچکتری مثل گوزن‌ها جایگزین شده‌اند.

 سگ تومات (منقرض‌شده)

 سگ تومات

در حالت عادی وقتی به سگی می‌گویید در جای خود بمان منظور شما این نیست که ۱۲ هزار سال تکان نخور. بقایای سگی به‌نام تومات (Tumat) در سیبری و نزدیکی رودخانه‌ی "Syallakh" توسط برادران یوری یافت شد. این افراد به‌دنبال عاج ماموت پشمالو می‌گشتند که بقایای این سگ را یافتند و گفته می‌شود این سگ حدود ۱۲۴۰۰ سال پیش از بین رفته و در جای خود ثابت مانده است. دانشمندان بعد از پژوهش‌هایی که انجام داده‌اند نامش را تومات گذاشتند. می‌توان گفت که بقایای این سگ از سالم‌ترین‌ها به حساب می‌آید و این یعنی اینکه با سگی باستانی روبه‌رو هستیم.

دانکل‌استخوان (منقرض‌شده)

دانکل‌استخوان / Dunkleosteus

دانکل‌استخوان (Dunkleosteusیکی از ترسناکترین و درنده‌ترین در زمان خودش به حساب می‌آمد و شاید شما حتی نام آن را تاکنون نشنیده باشید. حدود ۳۸۰ میلیون سال پیش در آب‌های اقیانوس‌ها ممکن بود این موجود ترسناک را پیدا کرد. بدن استخوانی و سنگینی داشته و به‌همین علت در حرکت کردن کند عمل می‌کرده است ولی از قدرت زیاد و آرواره‌های قدرتمندی برخوردار بود. این جاندار طولی برابر با ۹ متر داشت، وزن آن به ۴ تن می‌رسید و در زمان خودش بزرگ‌ترین جانور محسوب می‌شد. امروزه بقایای این موجود در کالیفرنیا، پنسیلوانیا، اوهایو و تگزاس پیدا شده است. تصویر بالا بازسازی جمجمه‌ی این موجود است و در موزه‌ی تاریخ طبیعی وین نگه‌داری می‌شود.

گوزن شمالی ایرلندی (منقرض‌شده)

گوزن شمالی ایرلندی

گوزن شمالی ایرلندی یا گوزن ایرلندی غول‌پیکر، یکی از بزرگ‌ترین گوزن‌هایی است که تاکنون روی کره‌ی زمین ‌می‌زیست. این حیوان در دوره‌ی پلیستوسن و حدود ۴۰۰۰ هزار سال پیش تکامل یافته و حدود ۵ هزار سال پیش نیز منقرض شده است. گوزن ایرلندی ۲ متر و ۱۰ سانت قد داشته است و همچنین دارای شاخ‌های بزرگی هر یک به‌طول  ۳.۶ متر روی شانه‌هایش بود که وزن آن‌ها به ۴۰ کیلوگرم نیز می‌رسید. اصلی‌ترین دلیل انقراض این حیوان احتمالا شکار شدن توسط انسان‌ها یا کمبود مواد معدنی مورد نیازشان بوده است.

ببر مازندران (منقرض‌شده)

ببر مازندران

ببرها بزرگ‌ترین عضو خانواده‌ی گربه‌سانان هستند و رنگ پشت آن‌ها زرد متمایل به نارنجی و زیر بدنشان سفید همراه‌با نوارهای قهوه‌ای باریکی است که تقریباً تمام سطح بدن را پوشانده‌اند. پشت گوش ببرها سیاه است و لکه‌ی سفیدی هم در وسط آن دیده می‌شود. ببر مازندران یکی از زیرگونه‌های ببر در کشور ما بوده که در گذشته پراکندگی وسیعی در مناطق جنگلی خزر از آستارا تا پارک ملی گلستان و شبه‌جزیره‌ی میانکاله داشته است.

تخریب زیستگاه، شکار بی‌رویه و مسموم کردن لاشه‌ی حیواناتی که ببرها از آن تغذیه می‌کرده‌اند از جمله مهم‌ترین دلایل انقراض همیشگی این حیوان در دهه‌ی ۱۳۳۰ در ایران عنوان شده است. شواهد نشان می‌دهد که آخرین ببر مازندران در پارک ملی گلستان شکار شد و متاسفانه حتی یک نمونه هم از این جانور نه‌تنها در نیزارها و بوته‌زارهای مناطق جنگلی خزر بلکه حتی در باغ‌وحش‌های سرتاسر جهان باقی نمانده است.

مقاله‌ی مرتبط:

باغ‌وحش‌ها در نگه‌داری و تکثیر گونه‌های جانوری در معرض خطر انقراض نقش بسیار مهمی را ایفا می‌کنند یعنی اگر چنانچه حداقل یک جفت از این گونه در یک باغ‌وحش نگه‌داری می‌شد، امروز شاهد این فاجعه بزرگ نبودیم. گونه‌هایی که در اسارت تکثیر داده می‌شوند با گونه‌های وحشی بسیار متفاوت هستند و شاید هیچگاه توان بازگشت به طبیعت را نداشته باشند اما تجارب جهانی نشان داده است که نگه‌داری از چنین گونه‌های باارزشی می‌تواند مستلزم بقای آن‌ها و در شرایطی خاص عاملی برای بازگشت مجدد آن‌ها به طبیعت باشد چنانچه این مورد قبلا هم در مورد گونه‌هایی مثل اوریکس عربی امتحان شده است.

پنجه‌ی موآ (منقرض‌شده)

موا / moa

این موجود که بومی نیوزیلند بود، یک پرنده به حساب می‌آمد اما نه پرواز می‌کرد و نه بال داشت. تا به حال  به‌غیر از منقار و پاهای آن، قسمت‌های مختلفی از بدن این پرنده یافت شده است. از موآ (Moa) می‌توان به‌عنوانبزرگ‌ترین پرنده یاد کرد و دلیل از بین رفتن آن آزار و اذیت توسط دیگر جانداران می‌تواند باشد. پژوهشگران می‌گویند برای اولین‌بار حدود ۱۵.۸ میلیون سال پیش این موجودات روی زمین زندگی می‌کردند و در قرن ۱۳ میلادی انسان‌ها نیز در منقرض شدن این پرنده نقش داشته‌اند. این پنجه‌ی یافت‌شده ۳۳۰۰ سال سال عمر دارد.

بندپهلو (منقرض‌شده)

بندپهلو Arthropleura

بندپهلو به‌عنوان بزرگ‌ترین حشره‌ی ساکن زمین در تاریخ شناخته شده است. این حیوان جزو گونه‌ی هزارپا است و بین ۳۲۳ تا ۲۹۹ میلیون سال پیش در مناطق شمال شرقی آمریکای شمالی و اسکاتلند می‌زیست. به‌علت یافت نشدن دهان این حیوان، گیاهخوار یا گوشتخوار بودن آن هنوز مشخص نشده است اما مشخص است این حیوان بسیار بزرگ بوده و ۱.۸ متر طول و ۴۵ سانتی‌متر عرض داشته است. بندپهلو بزرگ‌ترین بی‌مهره‌ی کشف‌شده تا به امروز محسوب می‌شود.

زرافه‌ی گردن‌کوتاه (در حال انقراض)

زرافه‌ گردن‌ کوتاه/ Okapi

زرافه‌ی گردن‌کوتاه یا اکاپی (Okapi)، آمیزه‌ای از زرافه و گورخر است. این حیوان گیاهخوار از خانواده‌ی زرافگان و همچنین نخستین بار در قرن هجدهم توسط سیاحان بریتانیایی یافت شده است. این پستاندار، بومی جنگل‌های بارانی شمال کشور کنگو (Congo) است و به‌دلیل تخریب زیستگاه بر اثر جنگل‌زدایی، گسترش سکونت‌گاه‌های انسانی و از همه مهم‌تر شکار بی‌رویه در معرض خطر جدی انقراض قرار دارد و گفته می‌شود تنها حدود ۱۰ تا ۲۰ هزار نمونه از آن‌ها در طبیعت باقی مانده‌اند.

میمون عنکبوتی (در حال انقراض)

میمون عنکبوتی / Spider Monkey

میمون‌های عنکبوتی (Spider Monkey) در جنگل‌های گرمسیری آمریکای مرکزی و جنوبی یافت می‌شوند و برای زندگی به جنگل‌های بزرگ نیاز دارند اما امروزه به‌دلیل جنگل‌زدایی و تخریب زیستگاهشان به دست بشر با خطر انقراض مواجه هستند.

خرچنگ نارگیل (در حال انقراض)

خرچنگ نارگیل / Coconut crabs

خرچنگ نارگیل (Coconut crabs) را با نام‌های خرچنگ دزد یا دزد نخل هم می‌شناسند و دلیل آن، بالا رفتن این خرچنگ از درخت نارگیل، چیدن و تغذیه از نارگیل است. خرچنگ‌های نارگیل بزرگ‌ترین سخت‌پوستان و بندپایان زمین هستند و وزنشان تا ۹ کیلوگرم نیز می‌رسد. آن‌ها همچنین قادر هستند تا وزن ۳۰ کیلوگرم را بلند کنند و قدرت چنگک‌هایشان برای گاز گرفتن و نیرو وارد کردن از هر حیوان دیگری روی زمین بیشتر است. این جانور سخت‌پوست در جزیره‌های اقیانوس هند و بخشی از اقیانوس آرام و نواحی ژاپن یافت می‌شود و متاسفانه به دلیل گوشت بسیار لذیذ و خوشمزه‌ای که دارد، شکار بی‌رویه این حیوان باعث تهدید بقای آن شده است.

شاخ دوکی (در حال انقراض)

شاخ دوکی/ Saola

شاخ دوکی (Saola) حیوانی از تیره‌گاوان است و به‌ندرت در طبیعت مشاهده می‌شود و هیچ نمونه‌ای از آن‌ها در اسارت به سر نمی‌برند. در حال حاضر جمعیت این حیوان را در طبیعت حدود ۱۲ عدد تخمین زده‌اند و به دلیل تأمین نیازهای فزاینده در چین، ویتنام و لائوس شکار می‌شوند و همچنین به‌دلیل تخریب زیستگاه و کاهش تنوع ژنتیکی در معرض خطر انقراض قرار گرفته است.

کرگدن جاوه‌ای (در حال انقراض)

 کرگدن جاوه‌ای / Javan Rhinoceros

 کرگدن جاوه‌ای (Javan Rhinoceros) یکی از پنج گونه کرگدن‌های در معرض خطر انقراض دنیا است. این حیوان بومی قاره آسیا است و در گذشته پراکندگی آن دامنه وسیعی از جزایر اندونزی، هند و چین را شامل می‌شد اما امروزه به‌عنوان نادرترین حیوان پستاندار بزرگ‌جثه در کره‌ی زمین شناخته می‌شود و با خطر انقراض بسیار جدی رو‌به‌رو است. عمر طبیعی آن‌ها ۳۰ تا ۴۰ سال است و به جز انسان دشمن دیگری در طبیعت ندارند و شکار این حیوان به‌دلیل شاخ کوچک اما بسیار ارزشمندش تهدید اصلی برای انقراض آن است.

کرگدن سیاه (در حال انقراض)

کرگدن سیاه

کرگدن سیاه (Black Rhinoceros) یکی از قدیمی‌ترین پستانداران کره‌ی زمین است و امروزه حدود ۴۵۰۰ راس از آن‌ها باقی مانده و بومی نواحی شرقی و مرکزی آفریقا است. در دوران استعمار کشورهای آفریقایی هر دو گونه‌ی کرگدن سفید و سیاه به دلیل شاخ‌های ارزشمند، تهیه غذا و همچنین ورزش در تعداد فراوان شکار می‌شدند. متاسفانه حتی حمایت‌های چندجانبه برای حفظ این حیوانات هم نتوانست جلوی تغییرات گسترده‌‌ی آب‌و‌هوایی و همچنین شکارهای پنهانی را بگیرد.

کرگدن سوماترایی (در حال انقراض)

کرگدن سوماترایی / Sumatran rhinoceros

آخرین بازمانده‌های کرگدن سوماترایی (Sumatran rhinoceros) در نزدیکی مرز انقراض قرار دارند. تنها کمتر از ۱۰۰ راس از این حیوانات در جنگل‌های استوایی جزیره‌ی سوماترا و بورنئو باقی مانده است. آخرین کرگدن سوماترایی که در مالزی مشاهده شده است به دو سال پیش باز می‌گردد اما کارشناسان اعلام کردند که نسل این گونه در این کشور منقرض شده است. این شرایط موجب شد تا کارشناسان اتحادیه‌ی جهانی حفاظت از طبیعت نسبت به سرنوشت این گونه‌ی جانوری زنگ خطر اعلام کنند زیرا در صورت اقدام نکردن فوری، منقرض خواهد شد.

مقاله‌ی مرتبط:

بحران شکار بی‌رویه کرگدن‌ها،‌ تشدید روند کاهش جمعیت آن‌ها و تخریب زیستگاه‌های مناسب موجب شده است تا احتمال انقراض کرگدن‌ سوماترایی در آینده نزدیک زیاد شود. کرگدن سوماترایی کوچک‌ترین نوع از سه گونه‌ی کرگدن آسیایی است که جمعیت آن‌ها در دهه‌ی گذشته به نصف کاهش یافته است.

عقاب فیلیپینی (در حال انقراض)

عقاب فیلیپینی

عقاب فلیپینی (Philippine Eagle) پرنده‌ی ملی کشور فیلیپین است و با نام عقاب میمون‌خوار هم معروف است. این روزها به‌دلیل جنگل‌زدایی و فعالیت غیرقانونی انسان در حوزه‌ی قطع درختان، ادامه‌ی حیات این گونه در معرض خطر قرار دارد و در حال حاضر تعداد این گونه عقاب را در طبیعت حدود ۵۰۰ عدد تخمین زده‌اند.

میمون دماغ‌دراز (در حال انقراض)

میمون دماغ دراز / Proboscis Monkey

میمون دماغ‌دراز (Proboscis Monkey) یا پوزه‌دراز، رنگ قهوه‌ای مایل به قرمز دارد، حیوان درخت‌زی محسوب می‌شود و محیط زندگی آن جزیره‌ی بورنئو (Borneo) سومین جزیره‌ی بزرگ جهان در جنوب شرقی آسیا است. این حیوان با دماغ عجیب‌و‌غریب و شکم بسیار بزرگش به‌راحتی قابل تشخیص است و با نام مستعار میمون هلندی نیز شناخته می‌شود. متاسفانه در ۴۰ سال گذشته جمعیت این میمون‌ها ۵۰ درصد کاهش یافته است.

آرمادیلوی غول‌پیکر (در حال انقراض)

آرمادیلوی غول‌پیکر / Giant Armadillo

آرمادیلوی غول‌پیکر (Giant Armadillo) نام گونه‌ای از خانواده آرمادیلوها است. این حیوان نمونه‌ی عظیم‌الجثه‌ی پستانداران کوچکی است که پوست سخت و زرهی دارند و آرمادیلو نیز به زبان اسپانیایی به‌معنای زره‌دار کوچک است. این حیوانات به‌دلیل ارزش غذایی و پروتئین موجود در گوشتشان بسیار شکار می‌شوند و در سه دهه‌ی اخیر با کاهش ۳۰ تا ۵۰ درصدی جمعیت‌شان مواجه شده‌اند. بیشتر این حیوانات در جریان تجارت، در حال اسارت و حمل‌و‌نقل کشته می‌شوند.

چشم‌گرد (در حال انقراض)

چشم‌گرد / Loris

چشم‌گرد (Loris) با چشم‌های قهوه‌ای بزرگ، قدرت دید فوق‌العاده‌ای در شب دارد. این حیوان گرفتار خرافات‌های بسیاری شده است مثلا باور بر این است گوشت این حیوان می‌تواند درمانگر جذام باشد. با توجه به استثمار، شکار و اسارت بی‌رویه این حیوانات بین سال‌های ۱۹۳۹ تا ۲۰۰۲، تقریبا به‌طور کامل ناپدید شدند و در حال حاضر نیز بسیار کمیاب و محدود و به‌صورت جدی با خطر انقراض مواجه هستند.

فک سرپوش‌دار (در حال انقراض)

فک سرپوش‌دار / Hooded Seal

فک سرپوش‌دار (Hooded Seal) نام گونه‌ای از فک است که به‌دلیل ظاهر بینی و نوع حفره‌های منحصر‌به‌فردش شناخته می‌شود. این حیوان هنگام شنا کردن پیوسته این حفره‌ها را از هوا پر و خالی می‌کند. این گونه از فک‌ها تنها در بخش کوچکی از اقیانوس اطلس شمالی یافت می‌شود و به‌دلیل شکار فراوان در آستانه نابودی قرار دارند.

کاکاپو (در حال انقراض)

کاکاپو / Kakapo

کاکاپو (Kakapo) بومی جزیره‌ی نیوزیلند و تنها گونه طوطی است که پرواز نمی‌کند و معمولا شب‌ها از لانه بیرون می‌آید. این پرنده را با نام طوطی شب یا جغد طوطی نیز می‌شناسند که اغلب توسط گربه‌ها شکار می‌شوند و امروزه تنها ۱۲۸ عدد از آن‌ها در مناطق آزاد نیوزیلند شمارش شده‌اند.

سمندر سفید (در حال انقراض)

سمندر سفید/ Olm

سمندر سفید (Olm) به‌طور کامل آبزی است و همچنین این جانور در آب می‌خوابد، و در آب تغذیه و تخم‌گذاری می‌کند. این جانوران بیشتر در غارهای مرکزی و جنوب شرقی اروپا یافت می‌شوند و متاسفانه امروزه به‌دلیل آلودگی‌های وحشتناک منابع آبی جمعیتشان به‌شدت رو به کاهش است.

گرازماهی کالیفرنیا (در حال انقراض)

واکیتا / Vaquita

گرازماهی‌ها را با نام واکیتا (Vaquita) می‌شناسند که در زبان اسپانیایی به‌معنای گاو کوچک است. گرازماهی‌ها پستاندارانی با درجه‌ی هوشی بالا هستند و به‌دلیل جثه‌ی نسبتا کوچکشان بارها در تور شکار ماهی و میگو گیر افتاده‌اند و سبب اصلی کاهش جمعیت‌شان همین مسئله است. این گونه در بخش محدودی از شمال خلیج کالیفرنیا یافت می‌شود و در حال حاضر تنها ۳۰۰ عدد از آن‌ها در طبیعت به‌صورت آزادانه باقی مانده است.

فک راهب مدیترانه (در حال انقراض)

فک راهب مدیترانه

فک راهب مدیترانه (Mediterranean Monk Seal) با گونه‌ی فک راهب هاوایی مرتبط و تنها تفاوتشان در انتخاب زیستگاهشان است. فک مدیترانه به‌دلیل زندگی در زیستگاه متفاوت با خطر انقراض بسیار جدی‌تری قرار دارد و حدود ۵۰۰ تا از این گونه‌ی فک در طبیعت باقی مانده است.

سمندر مکزیکی (در حال انقراض)

سمندر مکزیکی

سمندر مکزیکی آنقدر بامزه و فانتزی است که بیشتر شبیه به یک شخصیت کارتونی است تا موجودی واقعی. متاسفانه این سمندر بامزه هم جزو حیوانات در حال انقراض محسوب می‌شود و امروزه تنها در دریاچه سوچیمیلکو (Xochimilco) در نزدیکی مکزیکوسیتی وجود دارد. به‌علت وجود گونه‌های مهاجم مثل ماهی کپور و تیلاپیا در دریاچه و تخلیه‌ی آب دریاچه برای تأمین آب شهری فقط ۱۲۰۰ سمندر مکزیکی باقی مانده‌اند. همچنین متاسفانه یکی دیگر از دلایل انقراض این موجود این است که این نوع سمندر در مکزیک، جنبه‌ی خوراکی هم دارد و مردم آن را شکار می‌کنند. سمندر مکزیکی حیاتش کاملا به آب وابسته است و ویژگی‌های منحصربه‌فردی مثل احیا و بازسازی قسمت‌های آسیب‌دیده‌ی بدنش، دارد.

گوریل کوهی (در حال انقراض)

گوریل‌های کوهی / Mountain Gorilla

گوریل‌های کوهی (Mountain Gorilla) تنها در دو منطقه از جهان یافت می‌شوند؛ گروهی در کوه‌های آتشفشانی ویرونگا (Virunga) در مرکز آفریقا و در مرز اوگاندا، رواندا و جمهوری دموکراتیک کونگو و گروهی دیگر در پارک محافظت‌شده‌ی بویندی (Bwindi) در اوگاندا. شکار غیر قانونی، تخریب زیستگاه، بیماری و قطع بی‌رویه‌ی درختان زیستگاه این گوریل‌ها برای تهیه‌ی زغال چوب دلایل اصلی تهدید زندگی این گونه از گوریل‌ها است و امروزه جمعیتشان به ۸۸۰ عدد در محیط طبیعی رسیده است.

پلنگچه (در حال انقراض)

پلنگچه / Ocelot

پلنگچه (Ocelot) گونه‌ای از گربه‌سانان وحشی است که در آمریکای شمالی و مرکزی یافت می‌شود و جثه‌ی آن دو برابر یک گربه‌ی معمولی است. متاسفانه این حیوان به‌علت پوست زیبایش بسیار شکار می‌شود و هر چند که در حال حاضر در فهرست گونه‌های در حال انقراض قرار نمی‌گیرد اما جمعیت آن‌ها به‌شدت رو به کاهش است و ممکن است در آینده نزدیک نام آن هم به این فهرست اضافه شود.

ماکائو آبی سنبلی (در حال انقراض)

ماکائو آبی سنبلی

ماکائو آبی سنبلی یا هایسینث (Hyacinth Macaw) پرنده‌ی بومی در شرق و مرکز آمریکای جنوبی و با طول ۱۰۰ سانتی‌متر بلندترین گونه از خانواده‌ی طوطی‌ها است. متاسفانه حدود ۳ هزار ماکائو آبی رنگ در طبیعت باقی مانده و دلیل اصلی آن انسان و خطرات مشابهی از جمله تله‌گذاری‌های غیرقانونی، شکار و تخریب زیستگاه این موجودات است.

کوئوکا (در حال انقراض)

کوئوکا / Quokka

کوئوکا (Quokka) پستانداری از تیره‌ی کیسه‌داران است و جثه‌ای به‌اندازه‌ی یک گربه‌ی خانگی دارد. هرچند که این موجودات بامزه و به ظاهر ساده‌لوح از خانواده‌ی کانگوروها هستند اما بیشتر به موش‌ها شباهت دارند. آن‌ها بیشتر توسط روباه‌ها و گونه‌ای سگ وحشی به‌نام دینگو که بومی استرالیا است شکار می‌شوند. اغلب آن‌ها را می‌توان در جزایر کوچک کرانه‌ی استرالیای غربی، به‌ویژه در جزیره روتنست یافت.

کانگوروی درختی (در حال انقراض)

کانگورو درختی / Tree Kangaroo

کانگوروی درختی (Tree Kangaroo) جز کیسه‌داران درازپا است و بیشتر در جنگل‌های گینه نو و در نواحی کوهستانی کوئینزلند (Queensland)، ایالتی در شمال شرقی استرالیا، زیست می‌کنند. تنها یک درصد از این گونه‌ی حیوانی در طبیعت باقی مانده است و کانگوروهای درختی نیز قربانیان دیگر شکار و تخریب زیستگاه در جهان هستند که در معرض خطر انقراض قرار دارند.

پنگوئن ماژلان (در حال انقراض)

پنکوئن ماژلان / Magellanic penguin

پنگوئن‌های ماژلان (Magellanic penguin) از گونه‌های پنگوئن آمریکای جنوبی است که صدها سال پیش در سواحل ریو دوژانیرو برزیل زندگی می‌کردند اما رفته‌رفته به‌علت گرم شدن زمین و نشت نفت بر سطح زمین ناچار به مهاجرت شدند و مسافت‌های بسیار طولانی را برای تهیه غذا پیمودند و به همین دلیل بسیاری از آن‌ها از بین رفتند. در حال حاضر از ۱۷ گونه پنگوئن‌های کره‌ی زمین، جمعیت ۱۲ گونه آن با سرعت در حال کاهش است.

 دلفین نهنگی پوزه‌کوتاه (در حال انقراض)

 دلفین نهنگی پوزه‌کوتاه

این دلفین متفاوت با نام (Irrawaddy Dolphins) در آب‌های جنوب و جنوب شرقی آسیا یافت می‌شود و به دلیل پیشانی گنبدی و پوزه‌ی کوچکش در بین مردم این نواحی بسیار محبوب و شناخته شده است. امروزه به دلیل صید بیش از حد این نوع از دلفین‌ها تعدادشان به کم‌تر از ۷۷ عدد رسیده است. 

تمساح پوزه‌باریک (در حال انقراض)

تمساح پوزه‌باریک گنگی

نام انگلیسی آن (Gharials) است و به تمساح هندی نیز شناخته می‌شود. این تمساح فکی باریک و بلند دارد و از طویل‌ترین نوع تمساح و گونه‌ی آن به‌شدت با خطر انقراض رو‌به‌رو است.

موش جیبی پاسیفیک (در حال انقراض)

موش جیبی پاسیفیک

موش جیبی پاسیفیک (Pacific Pocket Mouse) در محدوده‌ی کالیفرنیای آمریکا پیدا می‌شود و از کوچک‌ترین گونه‌های جوندگان جهان است. این موش‌ها به‌دلیل تخریب زیست بوم و همچنین جدا افتادن از همنوع و چند دسته شدن در حال انقراض هستند.

فیل دریایی (در حال انقراض)

فیل دریایی

فیل دریایی یا داگونگ (Dupongo)، یکی از چهار گونه‌ی دریاگاویان است و در سواحل شرقی قاره‌ی آفریقا در اقیانوس آرام وجود دارند. فیل دریایی به‌دلیل گوشت و روغنش بیش از حد شکار می‌شود و به همین دلیل با خطر انقراض جدی مواجه است.

گوسفند بزرگ‌شاخ (در حال انقراض)

گوسفند بزرگ‌شاخ

نام دیگر این حیوان گوسفند کوهی آمریکایی (Bighorn Sheep) است و به‌علت ظاهر منحصر‌به‌فردش و البته شاخ‌های سنگین و زیبایشان با خطر شکار مواجه هستند که یک شاخشان به‌تنهایی می‌تواند بالغ بر ۱۴ کیلوگرم وزن داشته باشد. این گونه به‌دلیل شکار فراوان و همچنین بیماری که از طریق احشام اروپایی به آن‌ها سرایت کرد با کاهش سریع جمعیت مواجه شد و با وجود جمعیت اولیه دو میلیون راس در ابتدای قرن بیستم به ۷۰ هزار راس کاهش پیدا کردند.

عنکبوت هندی (در حال انقراض)

عنکبوت هندی

عنکبوت هندی به‌علت رنگ آبی بسیار زیبایی که دارد معروف است و تنها در محدوده‌ی کوچکی از جنگل‌های هند قرار دارد. این نوع عنکبوت برای ظاهر متفاوت و زیبایش شکار می‌شود و به فروش می‌رسد. افرادی بالغ بر ۵۰۰ دلار برای خریداری آن‌ها هزینه می‌کنند و تعجبی ندارد که این گونه نیز در حال انقراض باشد.

گرگ خاکستری (در حال انقراض)

گرگ خاکستری

گرگ خاکستری (Gray Wolve) از گونه سگ‌سانان است و بیشترین پراکندگی بومی را بین تمام اعضای خانواده‌ی سگ‌سانان دارد. گرگ‌های خاکستری در منطقه‌ی آمریکای شمالی هر چند که تحت پوشش قانون حمایت از گونه‌های در معرض خطر قرار گرفته‌اند اما همچنان در امنیت کامل نیستند. این گرگ‌ها بیشتر در اطراف دریاچه‌های بزرگ، بخش شمالی رشته کوه راکی و در جنوب غربی ایالات متحده یافت وجود دارند و مدت‌ها است که برای حفظ بقای خود با طبیعت و انسان در مبارزه و با تهدید انقراض مواجه هستند اما می‌شود به بقایشان امیدوار بود.

بز کوهی مارخور (در حال انقراض)

بز کوهی مارخور

بزکوهی مارخور (Markhor) یکی از گونه‌های بزرگ‌جثه‌ی بز کوهی است و در شمال پاکستان، شمال شرقی افغانستان، جنوب تاجیکستان و جنوب ازبکستان زیست می‌کند. این گونه، حیوان ملی پاکستان به شمار می‌آید و نامش از زبان فارسی به‌معنای خورنده‌ی مار گرفته شده است. مارخورها به‌دلیل شاخ‌های زیبا و ظاهر متفاوتشان بسیار شکار می‌شوند و هر چند که مقررات حفاظتی فراوانی برای امنیت‌شان برقرار است اما همچنان از خطر شکار در امان نیستند و جمعیت آن در دو نسل اخیر بیش از ۲۰ درصد کاهش داشته است و امروزه کم‌تر از ۲۵۰۰ راس آن در حیات‌وحش پیدا می‌شود.

ببر (در حال انقراض)

ببرها / Tigers

ببرها (Tigers) بزرگ‌ترین حیوان از خانواده‌ی گربه‌سانان هستند و در حال حاضر چهار زیرگونه‌ی آن یعنی ببر مازندران، ببر جاوه، ببر بالی و ببر جنوب چین به‌دلیل تخریب زیست‌بوم، شکار بی‌وقفه و ناپیوستگی در زیستگاه منقرض شده‌اند. اما پنج زیر گونه‌ی آن عنی ببر آمور یا ببر سیبری، ببر بنگال، ببر هندوچینی و ببر مالایا در تعداد بسیار محدود و در زیستگاه‌های دور از هم وجود دارند و متاسفانه تعدادشان به کم‌تر از هزار ۳ راس در سرتاسر آسیا رسیده است.

لاک‌پشت چرمی (در حال انقراض)

لاک‌پشت چرمی

لاک‌پشت چرمی (Leatherback Turtles) بزرگ‌ترین گونه‌ی لاک‌پشت دریایی است.  مهاجرت در این گونه بسیار زیاد است و جمعیت لاک‌پشت چرمی‌ها در سال‌های اخیر به‌علت شکار تخم‌ها، آلودگی‌های دریایی مانند خوردن پلاستیک، گسترش و توسعه فضاهای ساحلی و شکارچیان کارخانه‌های شیلات رو به کاهش است و با وجود تنوع محیط زندگی، گونه‌ی این حیوان دوزیست با خطر انقراض مواجه است.

 شاهین بال‌پهن (در حال انقراض)

 شاهین بال‌پهن 

شاهین بال‌پهن پورتوریکوئی گونه‌ی در حال انقراض شاهین‌ها است و امروز به‌دلیل شکار بی‌رویه این پرنده‌ی قوی‌جثه، تنها ۱۰۰ عدد از آن‌ها باقی مانده‌اند. 

بزکوهی کل سکایی (در حال انقراض)

بز کوهی کل سکایی یا سایگا / Saiga Antelope

بز کوهی کل سکایی یا سایگا (Saiga Antelope) در مناطقی با پوشش استپ در اوراسیا پیدا می‌شوند. این نوع از بز کوهی در مناطق روسیه، قزاقستان و ترکمنستان زندگی می‌کند و در چین و مغولستان تقریبا منقرض شده‌اند و دلیل اصلی آن شکار این حیوان به‌خصوص برای کاربرد شاخ آن در طب چینی است.

خفاش میوه‌خوار بلومر (در حال انقراض)

خفاش میوه‌خوار بلومر

این خفاش با نام انگلیسی (Bulmer's fruit bat) در گینه نو وجود دارد و با اینکه در دهه‌ی ۱۹۷۰ به تعداد فراوان یافت می‌شد اما امروزه به دلیل تخریب زیست‌بوم و همچنین شکار زیاد در حال انقراض است.

راسوی پا سیاه (در حال انقراض)

راسوی پا سیاه

راسوی پا سیاه (Black Footed Ferrets) یکی از بحرانی‌ترین گونه‌های در حال انقراض ایالات متحده‌ی آمریکا است و حتی در دهه‌ی ۱۹۷۰، این گونه را منقرض‌شده اعلام کردند اما خوشبختانه این حیوان در ۱۸ زیستگاه متفاوت یافت می‌شود. دلایل اصلی خطر انقراض این گونه‌ی راسو تخریب زیستگاه، شیوع بیماری‌های جدید و مهم‌ترین آن، کاهش شدید غذای اصلی این حیوانات یعنی سگ دشتی است. این حیوانات در حال حاضر به‌شدت مورد حفاظت قرار دارند.

گورخر گروی (در حال انقراض)

گورخر گروی

گورخر گروی (Grevy’s Zebra) بزرگ‌ترین و زیباترین گونه‌ی گورخر و خانه اصلی آن‌ها آفریقا است. این گونه به‌علت تخریب زیست‌بوم و تبدیل به چراگاه دام‌ها و همچنین چندپاره شدن محیط زندگی و جدا افتادگی در معرض انقراض قرار دارند.

کرکس ریش‌دار (در حال انقراض)

کرکس ریش‌دار

کرکس ریش‌دار (Bearded Vultures) بیشتر در مناطق مرتفع کوهستانی آسیا و اروپا زیست ‌می‌کنند. این کرکس تهدیدی جدی برای بره‌ها و کودکان به شمار می‌آید و خوراک اصلی آن از مغز استخوان تهیه می‌شود که براساس گزارش‌های بنیاد جهانی طبیعت تنها ۱۰ هزار نمونه از آن‌ها باقی است.

گیبون ابلق (در حال انقراض)

گیبون ابلق

گیبون ابلق هم با این ظاهر بامزه‌ای که دارد جز حیوانات در حال انقراض محسوب می‌شود. متاسفانه امروزه حدود ۴۷ هزار از این گونه در دنیا باقی مانده و این گونه از گیبون در معرض نابودی قرار گرفته است. گیبون ابلق بومی کلمبیا، لائوس و تایلند است و لابه‌لای درختان جنگلی زندگی می‌کند. تخریب محیط‌زیست و جنگل‌های محل سکونت این گیبون‌ها و همینطور شکار بی‌رویه از دلایل اصلی کاهش جمعیت و انقراض آن‌ها هستند. امیدوار هستیم با اقداماتی نابودی این گونه گیبون جلوگیری شود و باز هم شاهد زندگی و سکونت این گیبون‌های بامزه باشیم.

میمون شبگرد هندی (در حال انقراض)

میمون شبگرد هندی

براساس جدول سازمان بین‌المللی حفاظت محیط زیست که در سال ۲۰۰۸ منتشر شد، میمون شبگرد هندی یکی از گونه‌های جانوری است که شدیدا در معرض انقراض قرار دارد. دولت مالزی این جانوران را در منطقه‌ای محافظت‌شده در بورنئو، جایی که برای نخستین بار تعداد زیادی از آن‌ها یافت شدند نگه‌داری می‌کند. این جانوران به مراقبت شدیدی نیاز دارند و در غیر این‌صورت در آینده‌ای نه چندان دور اثری از آن‌ها باقی نخواهد ماند.

سیاه‌گوش ایرانی (در حال انقراض)

سیاه‌گوش ایرانی

این سیاه‌گوش به‌عنوان تنها نمونه‌ی در دسترس و قابل‌مطالعه، مانند گنجینه یا ذخیره‌ی ژنتیکی باارزش، در شرایطی غیراستاندارد در پارک ملی پردیسان تهران رها شده و مورد بی‌مهری مسئولان و کارشناسان حیات وحش قرار گرفته است. در صورتی که بی‌توجهی نسبت به حفظ و مطالعه‌ی این گونه ادامه داشته باشد، آینده‌ای نامعلوم و به‌دنبال آن نابودی قطعی این گونه‌ی نایاب را شاهد خواهیم بود.

سیاه‌گوش از راسته‌ی گوشتخواران و در دسته‌ی گربه‌سان کوچک ایرانی قرار دارد. همچنین دست‌و‌پایی بلند، دمی بسیار کوتاه با توک پهن، سیاه‌رنگ و یک دسته مو به طول ۴ سانتی‌متر روی گوشه‌هایش دارد که به‌دلیل داشتن جثه‌ای بزرگ و خال‌های روی بدنش، معمولا با پلنگ اشتباه گرفته می‌شود. 

مقاله‌ی مرتبط:

این گونه به‌صورت انفرادی زندگی می‌کند و به‌دلیل روزگرد بودن، برخلاف دیگر گربه‌سانان شب‌گرد، بیشتر در معرض تهدید و خطر قرار دارد. پراکندگی آن در ایران، در مناطقی از آذربایجان‌شرقی و غربی شروع می‌شود و تا نواحی زنجان، قزوین و جنوب گرگان ادامه پیدا می‌کند. حضور سیاه‌گوش در این مناطق براساس مشاهدات تصادفی محیط‌بانان یا گزارش‌های ثبت‌شده است و تا به حال مطالعه‌های علمی و دقیقی از طرف کارشناسان چه خارجی و چه ایرانی روی این گوشتخوار ایرانی صورت نگرفته است. این اطلاعات به‌صورت پراکنده و از طریق گزارش‌های مشکوک مردمی به‌دست آمده است و هیچ کار کارشناسی و علمی درباره‌ی مطالعات رفتاری، ژنتیکی و پراکندگی این حیوان که با گونه‌های مشابه خود در آمریکای شمالی و اروپا تفاوت دارد، انجام نشده و فقط به بررسی‌های مختصر روی پوست تاکسیدرمی‌شده‌ی این گونه در یک یا دو موزه اکتفا شده است.

انجام نشدن مطالعات و طرح‌های پژوهشی در رابطه با این گونه، در حالی ادامه دارد که زیستگاه این حیوان به‌دلیلمدیریت ناصحیح حفاظتی و پیشروی مناطق مسکونی و کشاورزی، در حال تخریب و طعمه‌های قابل‌تغذیه‌ی آن هم به‌واسطه‌ی این تخریب‌ها و شکارهای بی‌رویه کاهش پیدا کرده است. به‌طوری که بعد از گذشت زمانی نه چندان دور، نام این گونه هم مثل ببر و شیر ایرانی در فهرست حیوانات منقرض‌شده‌ قرار خواهد گرفت بدون اینکه حتی مطالعه‌ای روی آن صورت گرفته باشد.

لاک‌پشت پوزه عقابی ایرانی (در حال انقراض)

لاک‌پشت پوزه عقابی

این لاک‌پشت که در خطر نابودی قرار دارد، به کمک پوزه‌ی عقابیش، غذای اصلی خود را که اسفنج دریایی هست، از بین مرجان‌ها بیرون می‌آرود. در ایران زیستگاه این لاک‌پشت خلیج فارس است و در ساحل تخم‌گذاری می‌کند؛ استفاده از تخم این جانور باعث شده است این لاک‌پشت که در معرض انقراض قرار بگیرد.

گربه پالاس ایرانی (در حال انقراض)

گربه پالاس ایرانی

نام این گربه نیز در لیست قرمز انقراض قرار گرفته است و نسبت به جثه‌اش از تمام گربه‌های دیگر موهای بلندتر و پرپشت‌تری دارد. به‌اندازه‌ی یک گربه اهلی اما از آن پرتر و دست و پاهایش کوتاه‌تر و رنگ بدن  این گربه خاکستری روشن است که به زرد یا قرمز تمایل دارد. همچنین نوک موهایش سفید است که به آن ظاهری یخ زده می‌دهد و روی گونه‌های موهای بلند دو نوار تیره واضح دارد.

گوزن زرد ایرانی (در حال انقراض)

گوزن زرد ایرانی

خطر انقراض نسل گوزن زرد ایرانی، دوست‌داران محیط زیست و حیات‌وحش را به‌شدت نگران کرده است. شوری آب جزیره اشک دریاچه ارومیه، پساب سمی شرکت‌های نفتی در چغازنبیل، تخریب زیستگاه‌ها در دشت ارژن و زباله‌های شهری و بیمارستانی بابل، از مهم‌ترین دلایل در خطر انقراض قرار گرفتن نسل گوزن زرد ایرانی به شمار می‌رود. گوزن زرد ایرانی شاخ‌های بلند و پهن، ۱۵۰ تا ۲۴۰ سانتی‌متر بدن و ۱۶ تا ۲۰ سانتی‌متر دم دارد.

شاه‌روباه ایرانی (در حال انقراض)

شاه‌روباه ایرانی

شا‌ه‌روباه کمی از روباه قرمز (معمولی) کوچک‌تر است و در صورت خود دو نوار سیاه و بسیار مشخص دارد که از چشم‌ها به طرف بینی امتداد یافته‌اند. دمی بسیار بلند و پرمو دارد که رنگ موهای انتهای آن به سفیدی دم روباه معمولی نیست و گوش‌ها بزرگ و در قاعده بسیار پهن هستند. در مناطق شرق خراسان، کرمان، فارس، رباط پشت بادام یزد و اصفهان مشاهده شده و زیستگاهش استپ‌های کوهستانی و مناطق نیمه‌بیابانی است.

عادات این روباه بسیار بازیگوش و باهوش احتمالا شبیه سایر روباه‌ها است و می‌تواند مدت‌ها با سرعت ۵۰ کیلومتر بر ساعت بدود. شب‌‌زی (nocturnal) است، با اینکه تنها یک جفت انتخاب می‌کند، تک‌همسری  (Monogamy) است ولی تنها به شکار می‌رود، همه چیزخوار است و معمولا ازحشرات و میوه‌ها تغذیه می‌کند.

یوزپلنگ ایرانی (در حال انقراض)

یوزپلنگ ایرانی

براساس گفته‌ی کارشناسان، یوز ایرانی که جزو تیره‌‌ی خاص از یوزپلنگ در غرب آسیا است در معرض انقراض قرار دارد به‌طوری که طبق نظر کارشناسان محیط‌زیست تخمین زده می‌شود کمتر از ۶۰ قلاده یوز ایرانی در تمام ایران زیست کند. برای کسب آمار دقیقی از تعداد این نوع جانور نایاب دوربین‌هایی در محل‌هایی که احتمال حضور این جانور وحشی می‌رود کار گذاشته شد تا آمارگیری دقیق‌تری صورت گیرد.

پلنگ ایرانی (در حال انقراض)

پلنگ ایرانی

هنگامی که نام پلنگ ایران (Persian Leopard) برده می‌شود منظور زیرگونه‌ی "Panthera pardus saxicolor" است و اعتبار این زیرگونه در سال‌های اخیر تأیید شد. اعضای این زیرگونه اغلب در ایران زیست می‌کنند اما در ترکمنستان، قفقاز، تاجیکستان، ازبکستان، ارمنستان، بخشی از ترکیه، افغانستان و شاید کردستان عراق نیز حضور دارند.دامنه‌ی پراکنش کامل آن را به‌طور دقیق نمی‌دانیم زیرا هرچند که پلنگ از بسیاری جهات جانوری مهم به شمار می‌آید، متاسفانه اطلاعات لازم درباره‌ی پراکندگی و تغییرات درون گونه‌ای آن وجود ندارد.

 فقط می‌دانیم گسترش جغرافیایی نسبتا وسیعی دارد که ایران در مرکز آن قرار می‌گیرد اما محدود به ایران نمی‌شود. آن‌طور که رکوردهای شکارچیان نشان می‌دهد پلنگ ایران اگر بزرگ‌ترین زیرگونه نباشد به‌حتم یکی از بزرگ‌جثه‌ترین زیرگونه‌های پلنگ در دنیا است. اتحادیه‌ی جهانی حفاظت از طبیعت و منابع طبیعی (IUCN) گاهی در فهرست سرخ خود برای بعضی زیرگونه‌ها رتبه‌ای بالاتر از گونه‌ی مربوطه در نظر می‌گیرد، برای مثال گونه‌ی پلنگ را آسیب‌پذیر (vulnarable) و زیرگونه‌ی پلنگ ایرانی را در خطر انقراض طبقه‌بندی می‌کند.

روباه ترکمنی (در حال انقراض)

روباه ترکمنی

جثه‌ی این روباه کوچک‌تر ولی دست و پایش بلندتر از روباه قرمز و مشخصه‌ی اصلی این روباه دم کوتاهی است که برخلاف سایر گونه‌ها به زمین نمی‌رسد. رنگ موهای انتهائی دم برخلاف روباه معمولی و روباه شنی، قهوه‌ای تیره یا سیاه و رنگ پشت آن‌ها دارچینی روشن است. در فصل زمستان موهای بسیار بلند و به‌رنگ خاکستری متمایل به سفید دارد به‌طوری که فقط نوک گوش‌ها دیده می‌شود؛ پوشش تابستانی کوتاه و به‌رنگ نخودی متمایل به قرمز است.

زیستگاهش معمولا وابسته به نقطه خاصی نیست و بیشتر در حال حرکت است و از لانه‌های سایر جانوران که در راه می‌بیند استفاده می‌کند. در ایران فقط در نواحی ترکمن صحرا زندگی می‌کند و پراکنش جهانی شامل ترکستان، مغولستان، افغانستان، شمال منچور و چین تا تبت است. در گروه‌های کوچک یا جفت‌جفت دیده می‌شود ولی به‌تنهایی شکار می‌کند. معمولا در لانه‌ی متروک جانورانی مثل گورکن ساکن می‌شود، بسیار چابک و بازیگوش است و می‌تواند از درختان بالا برود. در گذشته شکار آن با عقاب متداول بود و بعضی مردم نیز آن را به‌عنوان حیوان خانگی نگه‌داری می‌کرده‌اند.

از جوندگان کوچک، خرگوش، خزندگان، پرندگان، قورباغه، حشرات و لاشه حیوانات تغذیه می‌کند و معمولاً پوست خارپشت‌هایی که توسط این حیوان شکار شده‌اند در نزدیک لانه‌اش مشاهده می‌شود. به‌علت با ارزش بودن پوستش، شکارچیان با استفاده از وسیله‌ی نقلیه موتوری آن را تعقیب و شکار می‌کند، به همین علت تعداد این روباه‌ به‌شدت کاهش یافته است و خطر انقراض آن را تهدید می‌کند.

روباه شنی ایرانی (در حال انقراض)

روباه شنی

روباه شنی کوچک‌تر از روباه قرمز ولی گوش‌هایش بزرگ‌تر است، رنگ پشت گوش‌هایش برخلاف روباه قرمز سیاه نیست و معمولا به‌رنگ پشت بدن یعنی زرد متمایل به نارنجی است. در دو طرف صورت دو نوار قهوه‌ای متمایل به سیاه دیده می‌شود که از دو طرف چشم‌ها به گوشه‌ی دهان امتداد یافته‌اند. رنگ موهای دمش، زرد متمایل به قهوه‌ای و انتهای آن سفید است و در بین پنجه‌های دست‌ و پا، موهای بلندی وجود دارد که مانع فرورفتن حیوان در شن می‌شود.

شب‌گرد است، معمولاً در روز دیده نمی‌شود و به‌صورت انفرادی یا در دسته‌های کوچک دیده می‌شود. از حشرات، پستانداران کوچک، خزندگان، لاشه‌ی حیوانات، مواد گیاهی مانند برگ، دانه‌های آب‌دار و صیفی‌جات تغذیه می‌کند. طول عمر در اسارت حدود ۵.۶ سال است و به‌علت زندگی در مناطق بیابانی و دور از دسترس به نظر می‌رسد خطر چندانی نسل این حیوان را تهدید نمی‌کند اما تعداشان نسبت به گذشته بسیار کمتر شده است. در سال‌های ۱۳۵۹ و ۱۳۶۰ اکثر روباه‌های شنی پارک ملی کویر به‌علت نامشخصی که احتمالا به طعمه‌های مسموم کار گذاشته شده توسط دامداران برای کشتن گرگ‌ها بوده است، نابود گردیده‌اند.

پلنگ آمور (در حال انقراض)

پلنگ آمور

آخرین مورد از حیوانات در حال انقراض پلنگ آمور (Amur leopard) است. متاسفانه در حال حاضر کمتر از ۶۰ حیوان شناخته‌شده از این گونه در حیات‌وحش وجود دارند. تغییرات آب‌و‌هوا و شرایط جوی، تخریب زیستگاه و شکار بی‌رویه و غیرقانونی از جمله عوامل اصلی نابودی و انقراض این حیوان هستند. پلنگ آمور که پلنگ کره‌ای هم نامیده می‌شود بومی شرق روسیه، شبه‌جزیره‌ی کره و شمال شرقی کشور چین است. نسل این پلنگ‌ها در چین و کره تا مرز نابودی پیش رفته است و تنها در مناطقی از روسیه تعداد محدودی از این پلنگ‌ها همچنان زندگی می‌کنند.



تاريخ : سه شنبه 25 تير 1398برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

امروز کوالکام تراشه‌ی جدید خود، اسنپدراگون 855+ را رونمایی کرد. در گذشته شاهد بودیم که کوالکام نسخه‌ی ارتقایافته‌ای از برخی تراشه‌های پرچم‌دار خود را چندی پس از عرضه‌ی آن‌ها ارائه می‌داد. یکی از معروف‌ترین این موارد مربوط‌به تراشه‌ی اسنپدراگون 821 است. تراشه‌ی اسنپدراگون 835 هیچ‌گاه ارتقا نیافت ولی سال گذشته تراشه اسنپدراگون ۸۴۵ ازین قاعده پیروی کرد و با تغییر نام به اسنپدراگون 850 که تقریبا مشخصات یکسانی داشتند، در برخی از محصولات به کار برده شد.

مشخصات SoC

اسنپدراگون 855+

اسنپدراگون ۸۵۵
پردازنده مرکزی
(CPU)
1x Kryo 485 Gold (A76 derivative)
2.96GHz 1x512KB pL
3x Kryo 485 Gold (A76 derivative)
@ 2.42GHz 3x256KB pL2
4x Kryo 485 Silver (A55 derivative)
@ 1.80GHz 4x128KB pL2
2MB sL3
1x Kryo 485 Gold (A76 derivative)
@ 2.84GHz 1x512KB pL2
3x Kryo 485 Gold (A76 derivative)
@ 2.42GHz 3x256KB pL2
4x Kryo 485 Silver (A55 derivative)
@ 1.80GHz 4x128KB pL2
2MB sL3
پردازنده‌ی گرافیکی
(GPU)
Adreno 640 @ ~672MHz Adreno 640 @ 585MHz
حافظه 4x 16-bit CH @ 2133MHz
LPDDR4x
34.1GB/s
3MB system level cache
4x 16-bit CH @ 2133MHz

LPDDR4x

34.1GB/s

3MB system level cache

دوربین/ISP Dual 14-bit Spectra 380 ISP
1x 48MP or 2x 22MP
Dual 14-bit Spectra 380 ISP
1x 48MP or 2x 22MP
انکود/دیکود 2160p60 10-bit H.265
HDR10, HDR10+, HLG
720p480

2160p60 10-bit H.265
HDR10, HDR10+, HLG
720p480

مودم Snapdragon X24 LTE
(Category 20)
DL = 2000Mbps
7x20MHz CA, 256-QAM, 4x4
UL = 316Mbps
3x20MHz CA, 256-QAM
Snapdragon X24 LTE
(Category 20)
DL = 2000Mbps
7x20MHz CA, 256-QAM, 4x4
UL = 316Mbps
3x20MHz CA, 256-QAM
فرایند ساخت (7nm (N7 7nm (N7)

تراشه‌ی 855+ به‌طور کلی از همان چینش SoC تراشه‌ی اسنپدراگون 855 برخوردار است. اما این بار کوالکام سرعت کلاک هسته‌های Prime را از ۲.۸ گیگاهرتز به ۲.۹۶ گیگاهرتز افزایش داده است که سطح عملکرد را در حالت سینگل تردینگ ۴.۲٪ بهبود می‌بخشد.

در کنار افزایش سرعت پردازنده، شاهد بهبود عملکرد پردازنده گرافیکی تا ۱۵ درصد هستیم. سرعت آدرنو 640، پردازنده‌ی گرافیکی اسنپدراگون 855 معادل ۵۸۵ مگاهرتز بود و اکنون در پردازنده‌ی جدید سرعت این تراشه‌ی گرافیکی روی ۶۷۲ مگاهرتز تنظیم شده است.

کوالکام می‌گوید در هفته‌های آینده اخباری از دستگاه‌های مجهز به پردازنده‌ی 855+ خواهیم شنید. سال گذشته Asusبا معرفی ROG Phone  اولین شرکتی بود که محصولی با تراشه‌ی ارتقایافته‌ی اسنپدراگون 845 با سرعت کلاک بیشتر ارائه می‌کرد. حال ایسوس تأیید کرده که نسخه‌ی بعدی این گوشی نیز برای اولین به پردازنده‌ی 855+ مجهز خواهد شد. برخی گمانه‌زنی‌ها حاکی از عرضه نوت ۱۰ با اسنپدراگون 855+ است. این احتمال نیز وجود دارد که سامسونگ پرچم‌دار آینده‌ی خود را ابتدا با تراشه‌ی اگزینوس جدید به بازار عرضه کند و در کنار آن نسخه‌ای مجهز به تراشه‌ی اسنپدراگون 855+ نیز عرضه شود.



تاريخ : سه شنبه 25 تير 1398برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

اول اسفندماه ۹۷، گلکسی اس ۱۰ و اس ۱۰ پلاس،‌ پرچمداران تمام عیار سامسونگ معرفی شدند. گلکسی اس ۱۰ از نظر طراحی تفاوت‌های بسیاری با نخستین گوشی هوشمند از سری گلکسی اس داشت، ولی با همان فرم فکتور اولیه به بازار عرضه شد. 

با وجود این، به‌نظر می‌رسد کره‌ا‌ی‌ها در حال برنامه‌ریزی برای تغییر فرم فکتور گوشی هوشمند بعدی خود از سری گلکسی اس هستند. اخیرا سامسونگ پتنت جدیدی در KIPO (اداره مالکیت معنوی کره) به ثبت رسانده که در تاریخ ۲۴ ژوئیه ۲۰۱۹ منتشر شده است.

گلکسی اس 11

باتوجه به اطلاعات منتشرشده در مورد پتنت جدید سامسونگ، تغییرات کلی طراحی گلکسی اس ۱۱ به همراه بهره‌مندی آن از نمایشگر ثانویه به‌خوبی نمایش داده می‌شود. همان‌طور که در تصاویر منتشرشده مربوط به پتنت مشاهده می‌شود، دستگاه بعدی از گوشی‌های هوشمند سری گلکسی اس، از نمایشگری بهره خواهد برد که در حالت ایده‌آل می‌تواند تا ۵۰ درصد بزرگتر شود. پتنت اخیر شباهت زیادی به پتنت دیگری دارد که اخیرا سامسونگ در اوایل همین ماه منتشر کرده است.

متاسفانه، پتنت منتشرشده از سوی سامسونگ، اطلاعات بیشتری در مورد گوشی هوشمند بعدی سامسونگ ارائه نمی‌دهد و تنها طراحی دستگاهی با بهره‌مندی از نمایشگر دوگانه ولی بدون قابلیت تاشدن را نشان می‌دهد. در اصل پتنت جدید کره‌ای‌ها، دستگاهی با دو نمایشگر را نشان می‌دهد که نمایشگرهای آن تاشدنی نیستند.



تاريخ : سه شنبه 25 تير 1398برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

بنکیو چند روز پیش به‌صورت رسمی از SW270C به‌عنوان جدیدترین مانیتور از سری مانیتورهای PhotoVue Photographer Photo Editing خود پرده‌برداری کرد. مانیتور جدید بنکیو نمایشگری ۲۷ اینچ با پنل IPS دارد و نسبت تصویر ۱۶:۹ را ارائه می‌دهد. گفتنی است این نمایشگر می‌تواند محتوای بصری را با وضوح ۲۵۶۰x۱۴۴۰ پیکسل و نرخ نوسازی ۶۰ هرتز به‌نمایش بگذارد.

افزون بر این‌ها، SW270C از امکان کالیبره کردن رنگ‌ها به‌صورت سخت‌افزاری و همچنین فناوری جدید «یک‌نواختی رنگی» اختصاصی بنکیو پشتیبانی می‌کند؛ فناوری موردبحث در کنار فناوری AQColor دست‌به‌دست هم می‌دهند تا دقت نمایش رنگ‌ها در تک‌تک نواحی مانیتور حفظ شود. 

مانیتور بنکیو BenQ SW270C

بنکیو مدعی است که مانیتور SW270C از ۹۰ درصد گستره‌ی رنگی ادوبی RGB در کنار ۱۰۰ درصد گستره‌ی رنگی sRGB و Rec. 709 و ۹۶ درصد گستره‌ی رنگی DCI-P3 و Display P3 پشتیبانی می‌کند. در ضمن مانیتور جدید بنکیو قادر به ارائه‌ی کیفیت رنگی مطلوب با Delta E≤2 در گستره‌های رنگی ادوبی RGB و sRGB است. بنکیو به‌هنگام رونمایی این محصول اعلام کرد که «این مانیتور به‌لطف LUT از نوع ۱۶ بیتی به‌منظور بهبود دقت ترکیب رنگی RGB، می‌تواند رنگ‌ها را به‌شکل بی‌نقصی به‌نمایش بگذارد و حقیقی‌ترین نما را از تصاویر به شما نشان دهد».

مانیتور بنکیو SW270C از استاندارد HDR10 پشتیبانی می‌کند و نسبت کنتراست استاتیک ۱۰۰۰:۱ را ارائه می‌دهد. این مانیتور همچنین روشنایی ۳۰۰ نیتی دارد. بنکیو مانیتور جدیدش را به‌همراه گجتی به‌نام هات‌کی پاک (Hotkey Puck) به‌فروش می‌رساند؛ هات‌کی پاک امکان اعمال تغییراتی سریع در حالت‌های مختلف رنگی را فراهم می‌کند و کاربرد‌های متعدد دیگری هم دارد.

مانیتور بنکیو BenQ SW270C

بنکیو SW270C در کنار موارد یادشده از تنوع خوبی در زمینه‌ی درگاه‌های ارتباطی نیز بهره می‌برد. این مانیتور دو درگاه HDMI 2.0، یک درگاه DisplayPort 1.4، دو درگاه USB 3.1، یک درگاه USB-C به‌‌همراه یک اسلات کارت SD دارد؛ این اسلات از کارت‌های SD ،SDHC ،SDXC و MMC پشتیبانی می‌کند. بنکیو همچنین یک محافظ ویژه را برای طرفین نمایشگر این مانیتور به همراه آن عرضه می‌کند تا با استفاده از آن، میزان تابش نور از منابع نوری محیط به نمایشگر کاهش یابد. این مانیتور از یک پایه‌ی جذاب هم بهره می‌برد.

بنکیو SW270C هم‌اکنون با قیمت ۷۹۹ دلار قابل‌تهیه است. شما کاربران زومیت می‌توانید با مراجعه به دیتابیس محصولات، از جدیدترین قیمت مانیتور مطلع شوید.

 


تاريخ : سه شنبه 25 تير 1398برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

در قسمت قبلی این مقاله، در مورد معماری Zen 2 و ساختارپردازنده‌های جدید AMD، سطوح عملکرد این پردازنده‌ها در آزمون‌های داخلی AMD، شیوه‌های بهینه‌سازی معماری برای کار با ویندوز مایکروسافت، IPC پردازنده‌های Zen 2، نمای کلی معماری جدید AMD، مرحله‌ی واکشی دستورالعمل و تأثیر واحد پیش‌بینی‌گر انشعاب جدید بر تسریع و بهبود اجرای دستورالعمل‌ها در پایپ لاین توضیحاتی دادیم. گفته شد که کاهش کش دستورالعمل از ۶۴ کیلوبایت به ۳۲ کیلوبایت و در عین حال افزایش مسیرهای شرکت پذیری از ۴ به ۸ مسیر، تأثیر مطلوبی بر جریان پردازش داده‌های مختلف دارد. از سوی دیگر به این موضوع اشاره شد که مهندسان AMD در یک دادوستد مهندسی، با کوچکتر شدن فضای کش دستورالعمل، فضای کش Micro-Op را به دو برابر افزایش داده‌اند و نتایج آن را در عمل آزموده‌اند. در ادامه این مقاله در مورد Micro-Op یا میکروعملیات‌ها و روند دیکود (Decode) دستورالعمل بیشتر صحبت خواهیم کرد.

میکروعملیات‌ها و دیکود دستورالعمل

میکروعملیات یا Micro-Op (در این مقاله هر دو واژه به یک معنی -Micro Operation- به کار رفته است) در پردازنده‌های کامپیوتری،  به‌معنی دستورالعمل‌های سطح پایینی است که در ترکیب با یکدیگر دستورالعمل‌های پیچیده‌ی ماشین را تولید و پیاده‌سازی می‌کنند. از این رو، گاه به آن‌ها میکرودستورالعمل نیز اطلاق می‌شود. میکروعملیات عموماً شامل عملیات‌های مبنایی نظیر انتقال داده بین رجیسترها یا بین رجیسترها و باس‌های CPU و اعمال محاسباتی و منطقی ساده روی رجیسترها است. در یک پردازنده، سیکل واکشی، دیکود و اجرای دستورالعمل‌ها به‌طور مرتب پیاده‌سازی می‌شود و طی آن دستورالعمل‌های پیچیده یا ماکرو، در خلال اجرا به بخش‌های کوچک‌تری دیکود یا تجزیه می‌شود و سپس پردازنده کار پردازش را از طریق رشته‌هایی از این میکروعملیات‌ها به پیش می‌برد.

اجرای میکروعملیات‌ها تحت نظارت واحد کنترل CPU انجام می‌پذیرد. پردازنده با اعمال برخی بهینه‌سازی‌ها نظیر بازآرایی (Reorder)، ترکیب (Fusion) و کش کردن میکروعملیات‌ها، در مورد روند اجرای آن‌ها تصمیم‌گیری می‌کند. در مرحله‌ی دیکود، مهم‌ترین عامل کش Micro-Op است. AMD با دوبرابر کردن اندازه‌ی این کش از 2K به 4K ورودی (Entry) دستورالعمل‌های دیکودشده‌ی بیشتری را نسبت به گذشته در آن نگه‌داری می‌کند. در این حالت میزان به‌کار‌گیری مجدد ورودی‌ها افزایش می‌یابد. ‏AMD برای تسهیل این به‌کارگیری، نرخ گسیل (Dispatch) از کش Micro-Op به بافرها را به ۸ دستورالعمل ترکیب‌شده (Fused) افزایش داده است. با فرض اینکه AMD بتواند در اغلب موارد دیکودرها را دور بزند و نیازی به تجزیه دستورالعمل نباشد، کش Micro-Op تبدیل به بلوک موثری از تراشه‌ی سیلیکون می‌شود.

zen 2

در مقایسه پردازنده‌های Zen 2 با پردازنده‌های رقیب، افزایش اندازه‌ی کش میکروعملیات به 4K جذاب‌تر نیز می‌شود. اینتل در خانواده‌ی Skylake از کش Micro-Op با ظرفیت 1.5K ورودی استفاده می‌کند. این شرکت در پردازنده‌های ۱۰ نانومتری Ice Lake میزان کش میکروعملیات را به 2.25K ورودی ارتقا داده است؛ اما این تراشه در ادامه‌ی سال جاری به کامپیوترهای قابل حمل راه یافته و پس از آن ممکن است به بازار سرور نیز راه پیدا کند. AMD با معماری هسته‌ی Zen 2 از هم‌اکنون شکاف وسیع میان بازار پردازنده‌های مصارف عام و سازمانی را پر کرده است. در حال حاضر ظرفیت کش Micro-Op پردازنده‌ی ARM A77 معادل 1.5K ورودی است و این اولین باری است که ARM در طراحی پردازنده‌های موبایل خود از این نوع کش استفاده می‌کند.

ظرفیت کش Micro-Op در معماری Zen 2 از مقدار متناظر در پردازنده‌های اینتل بسیار بیشتر است

دیکودرها در معماری Zen 2 تغییری نکرده و همچنان ۴ دیکودر کامپلکس در دسترس است که در مقایسه با ۱ دیکودر کامپلکس و ۴ دیکودر ساده‌ی اینتل، منابع درخور توجهی را تشکیل می‌دهد. دستورالعمل‌های دیکود شده در کش Micro-Op ذخیره شده و به‌دنبال آن توسط Dispatch به صف Micro-Op گسیل می‌شوند.

AMD تصریح کرده است که الگوریتم ترکیب میکروعملیات‌های خود را در معماری جدید بهبود بخشیده؛ هرچند جزئیاتی در مورد میزان تأثیر آن بر سطح عملکرد بیان کرده است. معماری Zen 2 برخلاف Zen و Zen+ با پشتیبانی از AVX2 نیاز به شکستن یک دستورالعمل AVX2 به دو Micro-Op ندارد. به عبارت دیگر دستورالعمل‌های AVX2 در سراسر پایپ‌لاین به فرم Micro-Op واحد شناسایی می‌شود.

با عبور از دیکودرها، صف‌های Micro-Op و Dispatch در معماری جدید قادر است در هر سیکل کلاک زمانبندهای (Schedulers) صحیح و اعشاری را با شش Micro-Op تغذیه کند. البته با توجه به اینکه AMD در معماری Zen از زمانبندهای عدد صحیح (Integer) و اعشاری (Floating Point) مستقلی استفاده می‌کند، توازن کمی به هم می‌خورد؛ چرا که زمانبند عدد صحیح می‌تواند ۶ میکروعملیات را در هر سیکل کلاک بپذیرد، در حالی‌که زمانبند عدد اعشاری تنها می‌تواند ۴ میکروعملیات را بپذیرد. واحد Dispatch قادر است به‌طور هم‌زمان میکروعملیات‌ها را به هر دو بخش گسیل کند.

بخش محاسبات اعشاری

پیشرفت کلیدی معماری Zen 2 در بخش محاسبات اعشاری پشتیبانی کامل از دستورالعمل‌های AVX2 است. AMD پهنای باند واحدهای اجرایی این بخش را از ۱۲۸ به ۲۵۶ بیت افزایش داده و امکان اجرای محاسبات AVX2 را در یک سیکل کلاک فراهم کرده است. تا پیش از این چنین محاسباتی به دو دستورالعمل مجزا تجزیه می‌شد و هر دستورالعمل در یک سیکل کلاک اجرا می‌شد. بهره‌مندی از واحدهای ذخیره و بارگذاری ۲۵۶ بیتی این روند را بهبود بخشیده است؛ به‌طوری‌که واحدهای FMA به‌طور پیوسته در معماری جدید تغذیه می‌شود.

zen 2

AMD می‌گوید با توجه به زمانبندی توأم با پایش انرژی در معماری جدید، افت فرکانس از پیش تعریف‌شده‌ای هنگام استفاده از دستورالعمل‌های AVX2 در پردازنده‌های جدید وجود ندارد. البته امکان کاهش فرکانس بسته به دما و الزامات ولتاژ وجود دارد؛ اما ایجاد این شرایط به‌صورت خودکار و مستقل از دستورالعمل‌های در حال اجرا است.

پیشرفت کلیدی معماری Zen 2 در بخش محاسبات اعشاری پشتیبانی کامل از دستورالعمل‌های AVX2 است

در واحد محاسبات اعشاری، صف‌ها تا ۴ میکروعملیات را در هر سیکل کلاک از واحد Dispatch می‌پذیرند. این میکروعملیات‌ها واحد رجیستر فیزیکی را با ظرفیت ۱۶۰ ورودی تغذیه می‌کنند. پس از آن دستورالعمل‌های میکرو به سوی ۴ واحد اجرایی روانه می‌شوند که می‌توان آن‌ها را طی فرایند ذخیره و بارگذاری با ۲۵۶ بیت داده تغذیه کرد.

بهبودهای دیگری در واحدهای FMA گذشته از دو برابر شدن ظرفیت آن‌ها لحاظ شده است. AMD می‌گوید این واحدها با تخصیص حافظه‌ی بهتر، سطح عملکرد خالص را در محاسبات فیزیکی تکرارشونده و برخی تکنیک‌های پردازش صوتی بهبود بخشیده‌اند. بهبود دیگر صورت‌گرفته در این بخش، کاهش تأخیر ضرب اعشاری از ۴ به ۳ سیکل کلاک است که پیشرفتی در خور توجه به شمار می‌رود.

بخش محاسبات صحیح، ذخیره و بارگذاری

زمانبندهای واحد عدد صحیح می‌تواند تا شش Micro-Op را در هر سیکل کلاک قبول کند. این دستورالعمل‌ها ۲۲۴ ورودی بافر بازآرایی (Reorder Buffer) را تغذیه می‌کنند. واحد عدد صحیح از نظر فنی ۷ واحد اجرایی دارد که شامل ۴ محاسبه گر منطقی (ALU) و ۳ واحد تولید آدرس (AGU) است. زمانبندها متشکل از ۴ صف ALU با ۱۶ ورودی و یک صف AGU با ۲۸ ورودی است. با وجود این، واحد AGU قادر به تغذیه‌ی فایل رجیستر با سه Micro-Op در هر سیکل کلاک است. AMD براساس شبیه‌سازی توزیع دستورالعمل در یک نرم‌‌افزار عادی، ظرفیت صف AGU را در معماری جدید افزایش داده است. این صف‌ها فایل رجیستر چند منظوره با ظرفیت ۱۸۰ ورودی را تغذیه می‌کنند؛ اما عملیات‌های خاص ALU را نیز تعقیب می‌کنند تا از اجرای عملیات‌هایی با ظرفیت ایجاد وقفه ممانعت کنند.

zen 2

سه AGU واحد ذخیره و بارگذاری را تغذیه می‌کنند. این واحد می‌تواند در هر سیکل از ۲ بار خواندن ۲۵۶ بیتی و ۱ بار نوشتن ۲۵۶ بیتی پشتیبانی کند. ۳ واحد AGU براساس دیاگرام ارائه‌شده توسط AMD معادل یکدیگر نیستند. AGU2 تنها می‌تواند واحد ذخیره‌ را تغذیه کند؛ درحالی‌که AGU0 و AGU1 قادر به تغذیه‌ی هر دو واحد ذخیره و بارگذاری هستند. ظرفیت صف واحد ذخیره از ۴۴ ورودی به ۴۸ ورودی ارتقا یافته و TLBها برای کش کردن داده نیز افزایش یافته است. پهنای باند واحد ذخیره و بارگذاری جنبه‌ی بارز معماری Zen 2 است که اکنون از ۱۶ به ۳۲ بایت ارتقا یافته است.

حافظه‌ی کش در معماری جدید

همان‌طور که پیش از این گفته شد، تغییر بزرگ در بخش کش معماری Zen 2 کاهش اندازه‌ی کش دستورالعمل از ۶۴ به ۳۲ کیلوبایت و افزایش مسیرهای شرکت پذیری از ۴ به ۸ مسیر است. چنین تغییری AMD را قادر به حفظ فضا و افزایش ظرفیت کش Micro-Op از 2K ورودی به 4K ورودی کرده است. ‏AMD بر این باور است که چنین تغییری باعث توازن عملکرد بهتر در کار با بارهای کاری امروزی می‌شود.

zen 2

تغییرات عمده در بخش حافظه‌‌ی کش دوبرابرشدن کش L3، نصف شدن ظرفیت کش دستورالعمل و دوبرابرشدن کش Micro-Op است 

در معماری Zen 2 کش L1-D همچنان ۳۲ کیلوبایت و ۸ مسیره است و L2 نیز کشی با ۵۱۲ کیلو بایت ظرفیت و ۸ مسیر است. اندازه‌ی کش L3 که یک کش غیرفراگیر (Non-Inclusive) است، دو برابر شده و برای هر کامپلکس هسته (CCX) از ۸ به ۱۶ مگابایت افزایش یافته است. AMD کش L3 را با به‌اشتراک‌گذاری یک بلوک ۱۶ مگابایتی میان هسته‌های هر CCX، به‌جای ایجاد دسترسی به L3 از هر یک از هسته‌ها مدیریت می‌کند. به دلیل افزایش ظرفیت کش L3 تأخیر اندکی افزایش یافته است. تأخیر حافظه‌ی کش L1 همچنان ۴ کلاک، تأخیر L2 معادل ۱۲ کلاک و تأخیر L3 اکنون بالغ بر ۳۵ تا ۴۰ سیکل کلاک است. گفتنی است که افزایش تأخیر یک خصوصیت ذاتی حجم کش‌های بزرگتر بوده و این برای AMD به منزله‌ی یک دادوستد مهندسی است. ‏

AMD تصریح کرده که در معماری جدید خود اندازه‌ی صف‌ها را برای مدیریت خطاهای L1 و L2 افزایش داده؛ هر چند این شرکت توضیحی در مورد اندازه‌ی دقیق این صف‌ها نداده است.

Infinity fabric

با حرکت به سوی نسل دوم معماری Zen، با نسخه‌ی جدیدی از Infinity Fabric که در واقع نسل دوم آن به شمار می‌رود، روبه‌رو می‌شویم. یکی از مهم‌ترین پیشرفت‌های IF2 پشتیبانی از نسل چهارم پروتکل ارتباطی PCIe است و بدین‌ترتیب پهنای باس IF جدید از ۲۵۶ به ۵۱۲ بیت افزایش می‌یابد.

zen 2

بنا بر گفته‌های AMD، بهره‌وری توانی کلی IF2 به میزان ۲۷ درصد بهبود یافته و در مجموع باعث کاهش توان مصرفی به ازای هر بیت نقل و انتقال داده شده است. با افزایش لینک‌های IF در پردازنده‌های EPYC با معماری Zen 2 و حرکت داده از چیپلت‌های متعدد به Die ورودی/خروجی این مسئله اهمیت بیشتری نیز می‌یابد.

یکی از ویژگی‌های IF2 این است که کلاک آن از کلاک DRAM مجزا شده است. در معماری‌های نسل قبل Zen فرکانس IF همبسته با فرکانس DRAM بود که البته مزایایی دربرداشت و امکان کار حافظه‌ با فرکانس‌های بسیار بالاتر وجود داشت؛ اما هرگونه محدودیت در IF به‌معنی آن بود که هر دو المان با ماهیت Lock-Step کلاک، دچار محدودیت‌هایی می‌شد. 

AMD در نسل جدید معماری پردازنده‌های خود، نسبت‌هایی را برای IF2 تعریف کرده است. چنانچه نسبت ۱:۱ اعمال شود، کلاک IF2 نرمال بوده و تا سقف کلاک DRAM افزایش می‌یابد و چنانچه نسبت ۱:۲ اعمال شود، کلاک IF2 به نصف DRAM تقلیل می‌یابد. نسبت نرمال بایستی به‌طور خودکار در فرکانس‌های حول DDR4-3600 تا DDR4-3800 (فرکانس پیشنهادی AMD) فعال شود و در این حالت کلاک IF2 منطبق بر کلاک DRAM می‌شود. در غیر این‌صورت با کاهش کلاک IF2 به نصف، تأثیر مستقیم آن بر پهنای باند Infinity Fabric درخورتوجه خواهد بود. بایستی توجه داشت که در حالت دوم، حتی اگر فرکانس DRAM بالا باشد، با کاهش فرکانس IF بهره‌ی عملکرد خام ناشی از وجود حافظه‌های سریع‌تر محدود می‌شود. AMD توضیح می‌دهد چنانچه با نصب حافظه‌های DDR4-3600 نسبت ۱:۱ تحصیل شود، روش بهتری در مقایسه با بهینه‌سازی تایمینگ‌ها در یک فرکانس مشخص است.

جمع‌بندی

ساختن هسته‌ای با معماری Zen 2 چیزی بیشتر از طراحی و ساختن هسته‌ی پردازنده به‌تنهایی است. فعل و انفعالات میان هسته‌ها و چیپلت‌ها، طراحی و هماهنگی SoC و پلتفرم نیاز به کار اجزای متعدد داخلی در کنار یکدیگر دارد تا سطحی از تشریک مساعی و هم‌افزایی خلق شود که به‌طور جداگانه امکان دستیابی هر یک از اجزا به آن نخواهد بود. آنچه AMD با طراحی چیپلتی و معماری Zen 2 انجام داده، نه‌تنها در بهره‌گیری از مزایای نود سیلیکون فشرده‌تر نویدبخش ظاهر می‌شود، بلکه راهی به سوی دگرگونی آینده‌ی محاسبات می‌گشاید. با کاهش ابعاد تراشه و فشرده‌ شدن فرایند ساخت، مهم‌ترین خروجی کار کاهش توان مصرفی است. این مهم به دو طریق قابل انجام است: ۱. سطح عملکرد متعارف با توان کمتری حفظ شود ۲. با افزایش سطوح توان، سطوح عملکرد بالاتری به بار آید. در طول زمان نیز شاهد چنین رویه‌ای در طراحی هسته‌های جدیدتر بوده‌ایم. مهندسان طراح یا راه‌های افزایش توان تراشه‌های خود را هموار می‌کنند تا به سطوح عملکرد بالاتری دست یابند یا با افزودن قسمت‌های جدیدی به هسته در تلاش برای افزایش نرخ اجرای دستورالعمل‌ها هستند. پیاده‌سازی رویه‌ی اخیر ساده نیست و نیازمند دادوستدهای فراوان مهندسی است. مثالی از این قاعده در طراحی و معماری هسته‌های Zen 2 دیده می‌شود. آن هم دادوستدی است که AMD در بخش کش پردازنده به اجرا درآورده است. AMD کش دستورالعمل L1 را کاهش داده و با این کار امکان افزایش دو برابری کش Micro-Op را یافته است. بدین ترتیب تراشه‌ساز آمریکایی انتظار افزایش سطح عملکرد و بهبود توان مصرفی را به‌صورت توامان دارد. 

از مجموع آنچه در این مقاله گفته شد، برمی‌آید که Zen 2 به‌عنوان عضوی از خانواده‌ی معماری Zen، شباهت زیادی با نسل‌های قبلی خود دارد. با این حال AMD گفته است Zen 2 در مقایسه با Zen+ به میزان ۱۵ درصد سطح عملکرد بهتری دارد. با تغییرات اعمال‌شده در هسته‌های Zen 2 چنین کاری قطعاً شدنی است. کاربرانی که بر سطح عملکرد پردازنده تمرکز زیادی دارند، قطعاً مجذوب عملکرد پردازنده‌های Zen 2، به‌ویژه پرچم‌دار این سری پردازنده‌ی ۱۶ هسته‌ای Ryzen 9 3950X خواهند شد؛ پردازنده‌ای که با توان مصرفی ۱۰۵ وات، سطوح عملکرد را در حوزه‌ی پردازنده‌های مصارف عام به‌خوبی جابه‌جا می‌کند. پیش‌بینی می‌شود که AMD با قدرت عرضه‌ی پردازنده‌های EPYC Rome را با معماری Zen 2 و ساختار چندچیپلتی در ماه‌های آینده آغاز کند. این پردازنده‌های سرور با ویژگی‌هایی نظیر سطح عملکرد دو برابری FP و QoS و سطح عملکرد مالتی تردینگ بی‌نظیر ۶۴ هسته به‌طور هم‌زمان، عرضه خواهند شد تا معادلات بازار پردازنده‌های سرور را به نفع خود برهم زنند؛ به‌ویژه اگر AMD روش قیمت‌گذاری جذاب و رقابتی خود را در سبد محصولات سازمانی نیز رعایت کند.



تاريخ : سه شنبه 25 تير 1398برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

گولیلمو مارکونی (Guglielmo Marconi) مخترع ایتالیایی بود که عمده‌ی شهرتش را به‌خاطر فناوری‌های پیش‌گام در صنعت ارتباطات رادیویی کسب کرد. از دستاوردهای مهم دیگر او می‌توان به قانون مارکونی و تلگراف رادیویی اشاره کرد. این دانشمند ایتالیایی به‌خاطر دستاوردهای متعددش در علم فیزیک، جایزه‌ی نوبل سال ۱۹۰۹ را به‌صورت مشترک با کار فردیناند براون دریافت کرد.

 

مارکونی را با لقب پدر رادیو می‌شناسند، اما خودش در دوران حیات، ادعایی بر مالکیت این دستاورد بزرگ نداشت. او علاوه‌بر فعالیت‌های علمی، کارآفرین شناخته‌‌شده‌ای هم بود و با تأسیس شرکت Wireless Telegraph & Signal Company در انگلستان، اولین قدم‌ها را در جهت تجاری کردن رادیو برداشت. شرکت او بعدا به شرکت مارکونی تغییرنام داد. دانشمند ایتالیایی در سال ۱۹۲۹ نشان مارکی را از پادشاه ایتالیا دریافت کرد. او دو سال بعد موفق به نصب رادیوی مخصوص برای پاپ در واتیکان شد.

مارکونی در طول عمر خود اصراری بر لقب مخترع رادیو نداشت، اما دستاوردهایش را می‌توان از مهم‌ترین تأثیرات علم بر تاریخ فناوری دانست. او به موفقیت‌هایی در علم ارتباطات رسید که در زمان خودش، نایاب بودند. بسیاری از هم‌عصران مارکونی حتی ایده‌های او را غیرواقعی و دور از دسترس می‌دانستند؛ اما دانشمند ایتالیایی با تکیه بر یافته‌ها و آزمایش‌های دانشمندان قبلی، ایده‌های خود را اجرایی کرد.

گولیلمو مارکونی / Guglielmo Markoni

 

امضای مارکونی

تولد و تحصیل

گولیلمو مارکونی در ۲۵ آوریل سال ۱۸۷۴ در بولونیا ایتالیا به‌دنیا آمد. پدرش جوزپه، یکی از ثروتمندان بزرگ ایتالیا بود و مادرش نژادی اسکاتلندی-ایرلندی داشت. مادر گولیلمو علاقه‌ی زیادی به مسافرت داشت و در سفرهای بسیاری، پسرش را به‌همراه می‌برد. مارکونی به‌خاطر همین سفرهای متعدد، آموزش‌های اولیه‌ی تحصیلی را به‌صورت خصوصی فرا گرفته بود و اولین ایده‌های جامعش نسبت به جهان، در همان سال‌ها شکل گرفت. 

اولین مدرسه‌ای که میزبان مارکونی بود، در فلورانس قرار داشت. دانشمند سال‌های بعد اروپا پس از مدتی تحصیل در آن مدرسه، تحصیل نظری را امری دشوار دانست. به‌هرحال، او تحصیلات ابتدایی را به پایان رساند و به مؤسسه‌ی فنی لیورنو رفت. اولین دستاوردهای علمی و فنی مارکونی در همین مؤسسه شکل گرفتند و علاقه‌اش به فیزیک نیز روز‌به‌روز بیشتر شد.

مارکونی از خانواده‌ای ثروتمند بود و تحصیلات ابتدایی را به‌صورت خصوصی فراگرفت

مارکونی تحصیلات در مؤسسه‌ی لیورنو را نیمه‌کاره رها کرد. این اقدام او موجب ناراحتی پدرش شد، اما دستاوردهای بعدی به‌نوعی تصمیمش را جبران کردند. مارکونی پس از بازگشت به خانه اکثر زمان خود را به آزمایش‌های فنی و علمی اختصاص می‌داد. مادر گولیلمو اعتقاد زیادی به پیشرفت پسرش داشت و از یک فیزیک‌دان برای راهنمایی او درخواست مشاوره داد. همین مشاوره‌های اولیه، علاقه‌مندی مارکونی به فیزیک را جهت‌دهی کرد و به سمت علم جدید رادیو یا موج‌های هرتزی سوق داد.

اولین آزمایش‌های بی‌سیم

آشنایی با مفهوم موج‌های هرتزی و دستاورد بزرگ هاینریش هرتز، مارکونی را به فعالیت‌های شبانه‌روزی برای درک آن‌ها واداشته بود. درنتیجه جوان ایتالیایی برای درک هرچه بهتر مفهوم موج‌ها، آزمایش‌های هرتز را تکرار می‌کرد. مارکونی در اولین آزمایش‌های خود جرقه‌ای را در یک مدار تحریک کرده و پاسخ آن را در مداری کمی دورتر دریافت می‌کرد. او هم مانند هرتز نتوانست ارتباطی بیش از چند متر را ثبت کند.

اولین دستاورد مارکونی در بهبود ارتباط الکتریکی با استفاده از دستگاهی به‌نام Coherer رخ داد. او این دستگاه را در مدار دریافت‌کننده‌ی سیگنال قرار داد و توانست برد ارتباطی را افزایش دهد. ادوارد برنلی فرانسوی اولین کسی بود که کاربرد دستگاه Coherer را کشف کرد. بعدها الیور لاژ کاربردهای آن را عمومی‌تر کرد و بهبود داد؛ بهبودی که منجر به دریافت بهتر امواج هرتزی در گیرنده‌ها شد.

گولیلمو مارکونی / Guglielmo Markoni

 

طرح کوهرر بهینه‌سازی‌شده توسط مارکونی

مارکونی در جریان آزمایش‌هایش متوجه شد که حساسیت کوهرر تأثیر مهمی بر فاصله‌ی عملیاتی ارسال و دریافت سیگنال‌ها دارد. درنتیجه او تلاش‌هایش را بر افزایش حساسیت این دستگاه متمرکز کرد. در آن زمان روش عملکردی کوهرر به‌خوبی مشخص نبود، درنتیجه مارکونی با سعی و خطا برای بهبود حساسیت آن تلاش می‌کرد. درنهایت آزمایش‌های جوان ایتالیایی نتیجه داد و توانست قطعه‌ای با ۹۵ درصد نیکل و ۵ درصد نقره بسازد که در لوله‌ای خلأ، عملکردی بسیاری بهتر از نمونه‌های اولیه داشت.

آزمایش یافته‌های هاینریش هرتز، پله‌ی شروع فعالیت‌های علمی مارکونی بود

پس از افزایش حساسیت کوهرر، فعالیت‌های مارکونی متوقف نشد. او برای بهبود هرچه بیشتر سیستم ارسال و دریافت سیگنال تلاش می‌کرد تا اینکه به طراحی و توسعه‌ی آنتن برای گیرنده‌ی رادیویی رسید. مارکونی دریافت که با استفاده از آنتنی عمودی متشکل از خاک و یک رسانا، می‌توان قدرت دریافت سیگنال گیرنده را افزایش داد. درنتیجه او توانست فاصله‌ی بین فرستنده و گیرنده را باز هم افزایش دهد.

مارکونی در یکی از آزمایش‌هایش فرستنده را در خانه و گیرنده را در مزرعه قرار داده بود. دستیارش برای نشان دادن دریافت سیگنال از پارچه‌ای سفیدرنگ استفاده کرد. همین رخداد ساده، نقطه‌ی عطف مهمی در تاریخ توسعه‌ی رادیو محسوب می‌شد. در آزمایش بعدی گیرنده در تپه‌ای با ارتفاع قابل‌توجه نصب شد که این بار برای اعلام دریافت سیگنال، یک گلوله از تفنگ شکاری شلیک شد.

گولیلمو مارکونی / Guglielmo Markoni

 

آزمایش‌ها و تلاش‌های مارکونی برای افزایش برد ارتباطی، او را به فاصله‌ی دو کیلومتری رساند. او که متوجه ظرفیت‌های بالای دستاوردش در علم ارتباطات شده بود، طرح‌های توسعه‌ای مورد نظر را به مقامات ایتالیایی ارائه کرد. البته آن‌ها در برخورد اول با اختراع مارکونی واکنش مناسبی نداشتند و طرح رادیو را رد کردند.

مهاجرت به انگلستان و رونمایی از رادیو

رد شدن ایده‌ی مارکونی از سوی ایتالیایی‌ها، او را به مهاجرت تشویق کرد. دانشمند جوان ایتالیایی در سال ۱۸۹۶ به‌همراه مادرش به انگلستان رفت تا شاید آنجا بتواند دستاوردهایش را به‌صورت عمومی عرضه کند.

هنری جیمز دیویس از اقوام نزدیک مارکونی بود که به محض رسیدن او و مادرش به انگلستان از آن‌ها استقبال کرد. دیویس مهندس بود و مارکونی را با کمپل سوینتون، از مهندسان برق مشهور در آن سال‌ها آشنا کرد. سوینتون هم مانند مارکونی آزمایش‌های متعددی را مرتبط با موج‌های هرتزی انجام داده بود. آشنایی با سوینتون، منجر به گسترش شبکه‌ی ارتباطی مارکونی در میان مهندسان انگلیسی شد. او از طریق سوینتون با ویلیام پریس، مهندس ارشد اداره‌ی پست انگلستان ارتباط برقرار کرد که او هم از علاقه‌مندان به آزمایش‌های ارتباط بی‌سیم بود.

گولیلمو مارکونی / Guglielmo Markoni

کارمندان دفتر پست بریتانیا در حال آزمایش دستگاه مارکونی

مارکونی پس از آشنایی با مهندسان و دانشمندان متعدد انگلیسی، چند نمایش از دستاوردهایش را برای آن‌ها اجرا کرد. اولین آزمایش در ماه ژوئیه همان سال روی سقف دو ساختمان در لندن انجام شد. در آن آزمایش، فرستنده و گیرنده‌ی رادیویی در فاصله‌ی چند متری قرار داشتند که با توجه به دستاوردهای قبلی مارکونی، موفقیت ارتباط دور از انتظار نبود. افراد حاضر در اولین رونمایی مارکونی جذب یافته‌های او شدند. در آزمایش مذکور، ساختمان‌هایی بین گیرنده و فرستند وجود داشت و همین موضوع، موفقیت ارتباط را مهم‌تر جلوه می‌داد. به‌هرحال در آن زمان ارتباط بی‌سیم، رخدادی تازه و ناب محسوب می‌شد و به‌نوعی مارکونی و همراهانش در مرز فناوری قدم می‌زدند.

موفقیت آزمایش اول مارکونی باعث شد تا درخواست‌هایی برای افزایش فاصله میان فرستنده و گیرنده مطرح شود. آزمایش بعدی در فاصله‌ی بیشتر و در دشت سالزبری انجام شد. در آزمایش سالزبری، نماینده‌هایی از وزارت جنگ و دریاسالارهای انگلستان هم حضور داشتند. مارکونی برای نشان دادن تأثیر امواج در آزمایش سالزبری، تجهیزات جدیدی را به فرستنده و گیرنده‌ی خود افزود تا نمایش دقیق‌تری از ارتباط انجام شود. درواقع او تلاش می‌کرد تا محرمانه ماندن ارتباطات را نیز نشان دهد.

گولیلمو مارکونی / Guglielmo Markoni

گیرنده‌ی آهنربایی، یکی از اختراعات مهم مارکونی

استفاده از علامت‌نگار در فرستنده و گیرنده و تلاش برای نشان دادن امن ماندن ارتباط، برد ارتباطی دستگاه مارکونی را به ۲/۵ کیلومتر محدود کرد. در آزمایش‌های بعدی که ۶ ماه بعد انجام شد، مارکونی و تیمش از بالون برای بهبود عملکرد آنتن بهره برد. در این آزمایش‌ها، برد ارتباطی به حدود هفت کیلومتر رسید.

اولین آزمایش‌های عمومی رادیو در انگلستان انجام شد

موفقیت مارکونی در آزمایش‌های اولیه باعث شد تا رونمایی رسمی برای رسانه‌ها انجام شود. دانشمند ایتالیایی در مقابل چشمان فعالان رسانه‌ای و دانشمندان بزرگ انگلستان، ارتباط بی‌سیم پایدار را به نمایش گذاشت که دستاورد بزرگی در تاریخ ارتباطات محسوب می‌شد. نمایش ارتباط نیز به‌گونه‌ای هنرمندانه انجام شد و گیرنده و فرستنده داخل جعبه‌های سیاه قرار گرفتند. مارکونی به‌خاطر همین نمایش خیره‌کننده، به سرعت به شهرت چشمگیری رسید.

گولیلمو مارکونی / Guglielmo Markoni

نمونه‌ای از اولین گیرنده‌های رادیویی

مارکونی پس از رد شدن از سوی مقامات ایتالیایی، عملکرد خیره‌کننده‌ای در انگلستان داشت و ارتباط رادیویی را تاحدودی اثبات کرد. منتهی تا آن زمان کاربردی واقعی برای امواج هرتزی یا رادیوی اختراع مارکونی وجود نداشت. در سال ۱۸۹۷ پیشنهاد شد که عملکرد سیستم مارکونی بین فرستنده و گیرنده‌هایی در دو سوی دریاچه‌ یا رودخانه آزمایش شود. در صورت موفقیت آن ارتباط، کاربردی واقعی برای دستاوردهای مارکونی پیدا می‌شد که نیاز به نصب کابل‌های ارتباطی زیر دریا را از بین می‌برد. اولین آزمایش‌ها در دو سوی کانال بریستول انجام شد که موفقیت‌های قابل‌توجهی داشت و شهرت دانشمند ایتالیایی را بیش‌ از پیش افزایش داد.

تجاری کردن رادیو

موفقیت آزمایش‌ها و رونمایی‌های مارکونی، تمایل عموم را به کاربردهای فناوری جدید افزایش داد. به‌همین دلیل، او تصمیم گرفت تا شرکتی برای توسعه‌ی فناوری و تجاری کردن آن تأسیس کند. شرکت مارکونی به‌نام Wireless Telegraph and Signal Company تأسیس شد و فرصت جذب سرمایه برای آزمایش‌های بیشتر را فراهم کرد. اولین سرمایه‌ها نیز از طریق بانک دریافت و آزمایش‌های پیشرفته‌تر مارکونی شروع شد.

گولیلمو مارکونی / Guglielmo Markoni

کشتی الترا از اولین میزبان‌های تجهیزات رادیویی

تا زمان تأسیس شرکت مارکونی، هنوز اطلاعات کمی درباره‌ی ارتباط بی‌سیم و امواج هرتزی در میان مردم وجود داشت. مارکونی با هدف عمومی‌تر کردن دستاوردهای خود، آزمایش‌های گسترده‌تری انجام می‌داد. در یک قدم مهم در سال ۱۸۹۷، دکلی به ارتفاع ۴۰ متر در بالای هتل نیدلز نصب شد و دریافت‌کننده نیز در قایقی روی آب‌های سالنت (Solent) قرار گرفت. مارکونی با این آزمایش می‌خواست قدرت ارسال و دریافت سیگنال‌ها روی آب را هرچه بیشتر اثبات کند؛ آزمایشی که فاصله‌ی ارتباطی ۳۰ کیلومتری و توانایی ارتباط روی آب‌های دریافت را اثبات کرد. امروز پلاک یادبودی در هتل نیدلز وجود دارد که نشانی از آزمایش تاریخ‌ساز مارکونی در آن مکان است.

جذب سرمایه و آزمایش‌های حرفه‌ای‌تر، دلیل تأسیس شرکت مارکونی بود

افزایش برد ارتباطی رادیو، مارکونی را بر آن داشت تا اولین ارتباط رادیویی بین‌المللی را از طریق کانال انگلستان برقرار کند. دکل‌های ارتباطی برای آزمایش جدید در فورلند و ویمروکس در نزدیکی بولونیا نصب شدند و در سال ۱۸۹۹، دستاورد بزرگ دیگری از مارکونی رخ داد. او توانست اولین ارتباط رادیویی بین‌المللی را برقرار کند. به‌علاوه سیگنال‌های ارتباطی در شهر چلمزفورد هم دریافت شدند که دستاورد مهم دیگری در مسیر توسعه‌ی ارتباطات بی‌سیم بود. تا آن زمان تصور می‌شود که سیگنال‌ها تنها بین دو نقطه‌ی قابل دید ردوبدل می‌شوند، اما دریافت سیگنال در فاصله‌ی ۱۳۰ کیلومتری، نشان‌دهنده‌ی موفقیت بزرگی برای مارکونی و شرکتش بود.

گولیلمو مارکونی / Guglielmo Markoni

تجهیزات رادیویی داخل الترا

اولین سفارش تجاری شرکت مارکونی در سال ۱۸۹۹ و از نیروی دریایی بریتانیا دریافت شد. او تا آن زمان هزینه‌های زیادی را برای تحقیق و توسعه اختصاص داده بود، اما سفارش‌های زیادی نداشت. به‌هرحال شرکت مارکونی برای ادامه‌ی حیات به سفارش‌های بیشتری نیاز پیدا کرد.

موفقیت ارتباط رادیویی از روی کانال انگلستان، مارکونی را امیدوار کرد که ارتباط از روی اقیانوس اطلس را امتحان کند. تا آن زمان چنین ایده‌ای دور از واقعیت تصور می‌شد و هیچ‌کس به موفقیت برنامه‌های دانشمند ایتالیایی باور نداشت. به‌علاوه فاصله‌ی مورد نظر مارکونی نیز ۲۰ برابر فاصله‌ی موفقیت‌های قبلی بود. به‌هرحال او با وجود کاهش سرمایه‌های شرکتش، تصمیم گرفت تا ارتباط از روی اقیانوس اطلس را امتحان کند؛ ارتباطی که به‌عنوان یک چالش مهم، ذهن مارکونی را بیش از همه‌چیز به خود مشغول کرده بود.

گولیلمو مارکونی / Guglielmo Markoni

مارکونی درحال بررسی تجهیزات داخل کشتی

مارکونی ارتباط از روی اقیانوس اطلس را به‌عنوان یک فرصت تجاری می‌دید. از نگاه او، چنین ارتباطی ظرفیت‌های زیادی خصوصا برای کسب‌وکارهای دریایی داشت و می‌توانست فرصتی عالی برای بهبود شرایط مالی شرکت باشد. در آن زمان کشتی‌ها روش‌های ارتباطی زیادی نداشتند و درصورت موفقیت مارکونی، انقلابی در آن صنعت رخ می‌داد.

چالش ارتباطی اقیانوس اطلس

اولین چالش مارکونی در پیاده‌سازی ارتباط از روی اقیانوس اطلس، در جذب سرمایه خلاصه می‌شد. او باید مشاوران و مدیران خود را راضی می‌کرد که چنین ارتباطی با وجود هزینه‌های بالا، امکان‌پذیر خواهد بود. مارکونی برای جلب نظر آن‌ها بسیار تلاش کرد و درنهایت موفق به شروع پروژه‌ی عظیم بین اقیانوسی شد.

 

برای حصول اطمینان از موفقیت آزمایش روی اقیانوس اطلس، انتخاب مکان نصب مراکز ارسال و دریافت اهمیت بالایی داشت. در یک سمت اقیانوس، منطقه‌ی پالدو در کارنوال انتخاب شد و سمت دیگر، کیپ کاد در ماساچوست بود. ابتدا فرایند آماده‌سازی ایستگاه پالدو انجام شده و دکلی به ارتفاع ۶۰ متر متشکل از ۲۰ آنتن در آن نصب شد. دکل مذکور، یک سیم‌کشی مخروطی ایجاد می‌کرد که درنهایت به شکل آنتن در می‌آمد. یکی از دستیارهای مارکونی به‌نام ویویان از ابتدا طراحی دکل را نامناسب می‌دید که دیگران توجهی به نگرانی‌هایش نکردند. درنهایت پیش‌بینی‌های ویوالدی محقق شدند و سازه‌ی آنتن بر اثر طوفان فرو ریخت. آنتن نصب‌شده در ماساچوست طراحی مشابهی با آنتن پالدو داشت. این سازه نیز بر اثر باد شدید نابود شد.

گولیلمو مارکونی / Guglielmo Markoni

مدار گیرنده‌ی فلمینگ

مارکونی برای ایجاد ارتباط از روی اقیانوس اطلس، علاوه‌بر آنتن‌های قوی به بازطراحی گیرنده و فرستنده هم نیاز داشت. درواقع دستگاه‌های ارتباطی او باید با توانایی تولید برق بیشتر نسبت به نمونه‌های قبلی ساخته می‌شدند. وظیفه‌ی طراحی دستگاه‌های جدید بر عهده‌ی آمبروز فلمینگ گذاشته شد. او استاد دانشگاه لندن بود و به‌عنوان مشاور در کنار شرکت مارکونی فعالیت می‌کرد. او فرستنده‌‌ای برای مارکونی طراحی کرد که با استفاده از چند خازن و تناوب‌ساز، ولتاژ و سیگنال قوی‌تر تولید می‌کرد.

ارتباط از روی اقیانوس اطلس، هزینه‌های بالایی برای شرکت مارکونی رقم زد

با وجود موفقیت در ساخت فرستنده‌های ولتاژ بالا، سقوط آنتن‌ها در دو سوی اقیانوس فاجعه‌ای بزرگ برای مارکونی و تیمش بود. او سرمایه‌گذاری عظیمی برای ساختن آنتن‌ها انجام داده بود که به‌نوعی همه‌ی آن نابود شد. به‌هرحال مارکونی از شکست‌های گذشته ناامید نشد و تصمیم گرفت آنتن‌ها را مجددا بسازد. این‌بار او طراحی کوتاه‌تر با سازه‌ای قوی‌تر را در نظر گرفت.

گولیلمو مارکونی / Guglielmo Markoni

مارکونی در کنار تیمش در تلاش برای بالا بردن آنتن کایتی

مارکونی برای اطمینان از موفقیت بازطراحی آنتن‌ها در دو سوی اقیانوس، مکان سایت آمریکا را نیز تغییر داد و به نیوفاندلند منتقل کرد تا فاصله‌ی میان سایت‌ها هم کمتر شود. او برای طراحی آنتن در سمت آمریکا، ساده‌سازی حداکثری طراحی را پیشنهاد داد. در طرح جدید آنتن تنها به‌صورت سیمی متصل به کایت یا بالون ساخته می‌شد. البته قطعا تلاش برای کاهش حداکثری هزینه‌ها در بازسازی آنتن‌، یکی از دلایل مهم طراحی جدید مارکونی بود. البته آنتن با طراحی این‌چنینی باعث می‌شد تا ارتباط تنها به‌صورت یک‌طرفه و از انگلستان به نیوفاندلند برقرار شود.

آزمایش ارتباط رادیویی از روی اقیانوس اطلس در سال ۱۹۰۱ شروع شد. ایستگاه پالدو حرف S انگلیسی را متشکل از سه نقطه به نیوفاندلند ارسال می‌کرد. ارسال سیگنال به‌مدت سه ساعت در روز انجام می‌شد. حرف S به دو دلیل برای انتقال سیگنال انتخاب شد. دلیل اول، تشخیص آسان این حرف در ارتباطات بود و دلیل دیگر، طراحی کاملا جدید و آزمایش‌نشده‌ی آنتن‌ها بود که توانایی ارسال و دریافت پیام‌هایی متشکل از خط فاصله را در هاله‌ای از ابهام قرار می‌داد.

گولیلمو مارکونی / Guglielmo Markoni

آب‌وهوای منطقه‌ی نیوفاندلند آزمایش ارتباط را دشوار می‌کرد. بادهای شدید منطقه، کایت‌ حامل سیم را به‌شدت تکان می‌داد و چند نمونه‌ی اول به‌سرعت از بین رفتند. نمونه‌ی موفق سوم نیز به‌خاطر حرکت سریع، رزونانسی متغیر داشت که دریافت سیگنال را بسیار دشوار می‌کرد. مارکونی برای حل چالش،‌ مداری جدیدی را در گیرنده طراحی کرد که عملکردی شبیه به مدارهای دیودی در گیرنده‌های AM داشت. او از یک گوشی هم برای شنیدن بهتر سیگنال‌ها در سمت گیرنده استفاده کرد.

پس از رفع چالش‌های اولیه و بازطراحی آنتن‌ها و گیرنده‌ها، آزمایش عملی ارتباط از روی اقیانوس اطلس انجام شد. مارکونی به‌کمک دستیارش کمپ آزمایش را انجام داد و یادداشت‌هایش، دریافت سیگنال را در تاریخ ۱۲ سپتامبر ۱۹۰۱ تأیید می‌کنند. البته مارکونی هیچ اثبات یا شاهدی برای دریافت سیگنال‌ها نداشت، اما خبر ارتباط موفق را به رسانه‌ها اعلام کرد. آن‌ها واکنشی هیجانی به خبر داشتند و آن را پذیرفتند. ازطرفی جوامع علمی با شک و تردید به نتایج منتشرشده نگاه می‌کردند و احتمال خطا را بالا می‌دانستند.

گولیلمو مارکونی / Guglielmo Markoni

مارکونی باور داشت که سیگنال‌های ارسالی از پالدو را دریافت کرده است. منتهی سیگنال به‌قدری ضعیف بود که امکان ارسال پیام کامل از روی اقیانوس اطلس را ضعیف می‌کرد و درنتیجه دانشمند ایتالیایی باید آزمایش‌های بیشتری انجام می‌داد. متأسفانه او نتوانست آزمایش‌های خود را ادامه دهد چون شرکت‌های محلی تلگراف اعتراض‌هایی نسبت به انحصارطلبی شرکت مارکونی داشتند و او را مجبور به تعطیلی ایستگاه کردند.

جزیره‌ی کیپ برتون، میزبان بعدی آزمایش‌های مارکونی برای تأسیس ایستگاه رادیویی بود. پس از نصب ایستگاه در آن منطقه، باز هم مشکلات انتشار سیگنال رسیدن به حداکثر بازدهی را دشوار می‌کرد. به‌هرحال مارکونی در جریان آزمایش‌های اولیه متوجه شد که افزایش طول موج منجر به بهبود بازدهی ارتباط می‌شود.

گولیلمو مارکونی / Guglielmo Markoni

در کنار پاپ پس از نصب گیرنده‌ی واتیکان

پروژه‌ی ارتباط از روی اقیانوس اطلس روزبه‌روز هزینه‌های بیشتری را برای شرکت مارکونی به‌همراه داشت. به‌علاوه با وجود همه‌ی چالش‌ها، تیم به نتیجه رسیده بود که برای کسب موفثیت‌های مالی بعدی، انجام این پروژه اجتناب‌ناپذیر است. برای رسیدن به هدف نهایی، قرارداد همکاری انتشار محتوای خبری با روزنامه‌ی تایمز برقرار شد. همکاری جدید منجر به انتقال سریع‌تر اخبار می‌شد، اما عمر آن تنها ۹ روز بود. درواقع گیرنده‌ی کیپ بروتون عمر کافی برای سرویس‌دهی بیشتر نداشت.

کشتی‌ها اولین مشتریان جدی رادیو بودند

مارکونی پس از شکست در ارتباط از روی اقیانوس اطلس، به ایده‌ی قبلی خود یعنی سرویس‌دهی به کشتی‌ها بازگشت. او در جریان بهبود فرستنده‌های منطقه‌ی پالدو، دستاورد علمی دیگری داشت و متوجه بازدهی بهتری آنتن‌های L در ارسال امواج رادیویی شد؛ یک طراحی که تا به امروز هم در بسیاری از آنتن‌های رادیویی استفاده می‌شود. به‌هرحال طراحی L آنتن، بسیاری از چالش‌های ارسال امواج از روی اقیانوس را حل کرد. البته سرعت ارسال و دریافت پیام‌ها هنوز پایین بود.

گولیلمو مارکونی / Guglielmo Markoni

مارکونی روی یکی از کایت‌های حامل تجهیزات رادیویی

توسعه‌ی کسب‌وکار و تحقیقات

همان‌طور که گفته شد، تمرکز اصلی شرکت مارکونی بر خدمات‌رسانی به کشتی‌ها معطوف می‌شد. با شروع فرایند نصب ایستگاه‌ها در دو طرف اقیانوس اطلس، کشتی‌های متعدد به‌مرور به همکاری با مارکونی ترغیب شدند. اولین کشتی تجاری در سال ۱۹۰۰ تجهیزات رادیویی مارکونی را نصب کرد و تا سال ۱۹۰۲ تعداد کشتی‌ها به ۷۰ عدد رسید.

ارتباط اقیانوسی مارکونی با تمام چالش‌ها به موفقیت ختم شد و نام او روزبه‌روز به‌عنوان پدر علم رادیو در جهان شناخته می‌شد. امواج رادیویی اولیه‌ی مارکونی و تیمش، طول بلندی داشتند و به دو هزار متر می‌رسیدند. در سال‌های ابتدایی دهه‌ی ۱۹۲۰، تلاش برای ارسال و دریافت امواج با طول کوتاه‌تر اوج گرفت و مارکونی هم به‌عنوان پیش‌گام صنعت برای دستیابی به آن‌ها وارد عمل شد.

دولت بریتانیا پس از درک ظرفیت‌های بالای امواج رادیویی با طول موج کوتاه، تصمیم به ورود جدی به صنعت رادیو گرفت و شبکه‌ی بی‌سیم سلطنتی را به‌عنوان یک پروژه‌ی مهم مطرح کرد. شرکت مارکونی اولین پیشنهاد را به دولت ارائه داد تا با ایستگاه‌های طول موج کوتاه، مناطق انگلستان، کانادا، هند، آفریقای چنوبی و استرالیا را به هم متصل کند. به‌خاطر نوپا بودن فناوری رادیو، دولت از مارکونی درخواست کرد تا تمامی ریسک‌های پروژه را بپذیرد. او هم با قبول شرایط دولت پروژه را اجرا کرد که با موفقیت بالا همراه بود.

گولیلمو مارکونی / Guglielmo Markoni

نصب گیرنده‌ی رادیویی در واتیکان

مارکونی هم‌زمان با تلاش‌های بی‌شمار برای توسعه‌ی کسب‌وکار، اختراعات متعددی را هم در حوزه‌ی رادیو ثبت می‌کرد. یکی از مشهورترین اختراعات او، با هدف میزان‌سازی (Tuning) امواج رادیویی طراحی شد. این اختراع، پتنت مشهوری به‌شماره‌ی ۷۷۷۷ برای فیزیک‌دان ایتالیایی به‌همراه داشت که در تاریخ ۲۶ آوریل ۱۹۰۱ ثبت شد. مارکونی با هدف کاهش تداخل در امواج، دستگاه میزان‌ساز را طراحی کرده بود چون با توسعه‌ی امواج رادیویی و افزایش استفاده، تداخل به‌عنوان چالشی جدی در ارتباطات خود را نشان می‌داد.

قطعه‌ی کوهرر یکی از مهم‌ترین تجهیزات ارتباط رادیویی بود که از سال‌های ابتدایی در دستگاه مخترعان متعدد دیده می‌شد. این دستگاه برای تنظیم سیگنا‌ل‌ها نیاز به جرقه‌ای قوی داشت که بهره‌وری آن را کاهش می‌داد. به‌هرحال مارکونی باز هم به توسعه و بهینه‌سازی دستگاه مشغول شد و اختراعی مرتبط با آن ثبت کرد. دانشمند ایتالیایی درنتیجه‌ی تحقیقات یک آشکارساز آهنربایی برای سیگنال طراحی کرد.

از سال ۱۹۰۲ همه‌ی کشتی‌هایی که مجهز به دستگاه‌های شرکت مارکونی بودند، از آشکارساز آهنربایی استفاده می‌کردند. درنتیجه سطح حساسیت آن‌ها افزایش پیدا کرد که موجب به کاهش تداخل و سرعت‌های بالاتر در سیگنال‌‌دهی هم شد.

گولیلمو مارکونی / Guglielmo Markoni

حضور در منطقه‌ی پالدو برای نصب ایستگاه

مارکونی در کنار اختراعات متعدد، به بهینه‌سازی مدل کسب‌وکاری خود هم مشغول بود. او با دریافت حق اجاره و کارمزد به ازای استفاده از تجهیزات رادیویی، کسب درآمد می‌کرد. چنین مدلی هیچ ضرری هم به انحصار عظیم شرکت پست بریتانیا وارد نمی‌کرد. به‌علاوه آن‌ها توانایی پیش‌گامی در رقابت را نیز داشتند، چرا که مشتری تجهیزات رادیویی شرکت‌های دیگر اجازه‌ی استفاده از ایستگاه‌‌‌های رادیوی مارکونی را مگر در موارد اورژانسی نداشت.

شرکت مارکونی تا مدت‌ها انحصار قراردادهای رادیویی را در اختیار داشت

شرکت مارکونی در دهه‌های ابتدایی قرن بیستم کنترل بسیاری از ایستگاه‌های استراتژیک را در اختیار داشت. درنتیجه کشتی‌ها هرچه بیشتر به استفاده از تجهیزات آن‌ها متمایل می‌شدند. به‌هرحال رقابت در صنعت رادیو هم در آن سال‌ها به‌شدت وجود داشت و حتی شرکت‌ها روی سیگنال‌های یکدیگر اختلال ایجاد می‌کردند. چالش‌های مذکور نیاز به قانون‌گذاری بین‌المللی را روزبه‌روز بیشتر می‌کرد. درنهایت قوانین مصوب باعث شدند تا دولت بریتانیا کنترل بسیاری از ایستگاه‌های مارکونی را در اختیار بگیرد و مدل کسب‌وکاری آن‌ها با چالش روبه‌رو شود. به‌هرحال مارکونی از چالش‌های جدید فراری نبود و با بهبود اختراعات، سرویس‌دهی شرکت خود را نسبت به رقبا متمایز می‌کرد.

گولیلمو مارکونی / Guglielmo Markoni

در کنار مهندس آمریکایی، آلفرد گلدسمیث

زندگی شخصی و مرگ

گولیلمو مارکونی در مارس سال ۱۹۰۵ با دختری ایرلندی به‌نام بئاتریس اوبراین ازدواج کرد. اگرچه بئا از خانواده‌ای نجیب‌زاده از ایرلند بود، وضعیت مالی مناسبی نداشت. ازدواج مارکونی از همان ابتدا چالش‌های متعدد داشت و او به‌خاطر درگیری در پروژه‌ی ارتباط رادیویی اقیانوسی، زمان کمی را با همسرش سپری می‌کرد. چالش‌های خانواده‌ی مارکونی به‌حدی افزایش یافت که آن‌ها در سال ۱۹۲۴ و پس از تولد چهار فرزند از هم جدا شدند. او چند سال پس از جدایی از بئا با دختری ایتالیایی به‌نام کریستینا بتزی اسکالی ازدواج کرد. آن‌ها در سال ۱۹۳۰ صاحب دختری به‌نام الترا شدند که تنها فرزند مارکونی از ازدواج دوم بود.

دانشمند ایتالیایی به‌خاطر پروژه‌ی ارتباط روی اقیانوس اطلس، سفرهای متعدد دریایی انجام می‌داد. در یک از سفرهای کاری، مارکونی با کشتی کوچکی به‌همراه شرکای کاری‌اش سفر می‌کرد و بئا (همسر اول) باید با تایتانیک مشهور به مقصد می‌رفت. در لحظه‌ی آخر، بئا سفرش را به خا‌طر بیماری یکی از پسران لغو کرد و از فاجعه‌ی تایتانیک در امان ماند.

مارکونی در سال‌های پایانی فعالیت، تمرکز کمتری روی شرکتش داشت، اما هیچ‌گاه به‌صورت کامل بازنشسته نشد. از آخرین فعالیت‌های او می‌توان به آزمایش ارتباط با طول موج کوتاه و ارتباط دوطرفه بین مقاصد بسیار دور اشاره کرد. ازدواج دوم او نیز باعث شد تا یک آشنایی با مقامات واتیکان صورت بگیرد و لینک رادیویی بین واتیکان و اقامت‌گاه تابستانی پاپ، به‌‌عنوان یکی از مهم‌ترین پروژه‌های آخر مارکونی ثبت شود.

مخترع رادیو همیشه به‌عنوان متخصصی تجربه‌گرا شناخته می‌شد. او ظرفیت‌های بی‌شمار رادیو را درک می‌کرد و تا لحظات آخر به‌دنبال توسعه‌ی هرچه بیشتر آن بود. در سال ۱۹۲۲ رویدادی در آمریکا با حضور مهندسان رادیو برگزار شد و مارکونی در جلسه‌ی مذکور، کاربردی جدید برای رادیو مطرح کرد. کاربرد جدید او، ارسال امواج رادیویی و دریافت مجدد آن‌ها بود که به‌نوعی پایه‌های اختراع رادار را ایجاد کرد.

گولیلمو مارکونی / Guglielmo Markoni

یادبود مارکونی در سانتا کروچه فلورانس

توسعه‌ی تجهیزات راداری پس از ارائه‌ی طرح از سوی مارکونی با سرعت دنبال شد. شرکت او و دولت بریتانیا به‌عنوان فعالان اصلی توسعه‌ی رادار در صنعت شناخته می‌شدند. در دهه‌ی ۱۹۳۰ اولین نمونه‌های رادار توسعه یافت و کاربرد آن‌ها جهانی شد. مارکونی نه‌تنها در توسعه‌ی رادار نقش داشت، بلکه تمایل زیادی هم به فناوری نوظهورتلویزیون در دهه‌های ابتدایی قرن بیستم نشان می‌داد. شرکت او در سال ۱۹۳۴ درگیری شدیدی در پروژه‌های مرتبط با ارتباط تلویزیونی داشت و با شرکت EMI ltd همکاری می‌کرد.

درگیری مارکونی در پروژه‌های رادیویی، زندگی شخصی او را تحت تأثیر قرار می‌داد

گولیلمو مارکونی در ۱۰ سال پایانی عمر بارها حمله‌ی قلبی را تجربه کرد. او در کنار فعالیت‌های علمی و کاری، تمایل زیادی هم به فعالیت‌های سیاسی خصوصا مرتبط با وطنش، ایتالیا داشت. با بغرنج‌ شدن شرایط سیاسی در آن سال‌های اروپا، فعالیت‌های او نیز بیشتر شد. در سال ۱۹۳۷ شرایط سلامت مارکونی رو به وخامت رفت. او جلسه‌ای هم با موسلینی داشت که با وجود اختلاف نظر، احترام زیادی برایش قائل بود. به‌هرحال شرایط سلامتی باعث لغو جلسه با فاشیست ایتالیایی شد. گولیلمو مارکونی در همان شب جلسه‌ی لغوشده در ۲۰ ژوئیه سال ۱۹۳۷ از دنیا رفت. تمامی فرستنده‌های سرتاسر جهان در روز پس از مرگ مارکونی به افتخار او دو دقیقه خاموش شدند.

جوایز و افتخارات

گولیلمو مارکونی در کنار موفقیت‌های متعدد اختراعی و پیروزی‌های تجاری، جوایز متعددی را دریافت کرد. بزرگ‌ترین افتخار او در سال ۱۹۰۹ رقم خورد و جایزه‌ی نوبل فیزیک به‌صورت مشترک با کارل فردیناند براون به مارکونی اهدا شد. براون در بهینه‌سازی فرستنده‌های مارکونی و افزایش برد آن‌ها به تیمش کمک کرده بود.

گولیلمو مارکونی / Guglielmo Markoni

تصویر مشهوری از مارکونی در کنار گیرنده‌ی رادیویی

در سال ۱۹۱۴، پادشاه وقت بریتانیا جورج پنجم، نشان شوالیه را به مارکونی اعدا کرد. البته با شروع جنگ میان کشورهای اروپایی، شرایط برای مارکونی دشوار شد و به‌نوعی در انگلستان با او مانند یک غریبه رفتار می‌شد. به‌همین خاطر او هم به وطنش و شهر رم بازگشت و حتی عضو مجلس سنای ایتالیا شد. البته مارکونی مجددا به بریتانیا بازگشت و در جریان جنگ به‌عنوان مشاور ارتباطی در خدمت انگلستان بود که به درجه‌ی ستوانی هم رسید.

از جوایز و افتخارات مهم دیگر مارکونی می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • مدال فرانکلین مؤسسه‌ی فرانکلین در سال ۱۹۱۸
  • مدال افتخار IEEE در سال ۱۹۲۰
  • مدال جان اسکات در سال ۱۹۳۱
  • نشان خورشید فروزان ژاپن در سال ۱۹۳۳
  • مدال ویلهلم اکسنر در سال ۱۹۳۴

جوایز و قدردانی‌ها از مارکونی در سال‌های پس از مرگش و حتی دوران اخیر هم ادامه داشت. او در سال ۱۹۷۵ وارد تالار افتخارات ملی آمریکا شد. در سال ۱۹۸۸، تالار افتخار صنعت رادیو در موزه‌ی ارتباطات و انتشارات شیکاگو میزبان مارکونی بود. به‌علاوه کشورهای متعدد همچون ایتالیا و انگلستان که به‌‌نوعی وطن‌های دوگانه‌ی مارکونی بودند، سکه‌ها و اسکناس‌ها و تمبرهای متعددی را به افتخار او عرضه کردند. در کنار این موارد، مجسمه‌ها و یادبودهای متعدد دانشمند ایتالیایی را هم اضافه کنید که در مناطقی همچون کلیسای سانتا کروچه فلورانس ایتالیا و واشنگتن دی‌سی نصب شده‌اند.



تاريخ : سه شنبه 25 تير 1398برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

واتساپ و تلگرام همواره به رمزنگاری قوی پیغام‌های درحال‌ ارسال شناخته شده‌اند. اما این دو اپلیکیشن ممکن است نتوانند فایل‌ها را پس از رسیدن به گوشی کاربر نیز امن نگه‌دارند. امروز تعدادی از محققان سیمنتک (Symantec) توضیح دادند که چگونه هکرها می‌توانند با استفاده از یک بدافزار، فایل‌های مدیای ارسال‌شده توسط این سرویس‌ها را به‌شکلی ماهرانه تغییر دهند. 

در سیستم‌های اندرویدی، کاربران می‌توانند انتخاب کنند که فایل‌های مدیای آن‌ها مانند عکس و آهنگ در حافظه‌ی داخلی ذخیره‌ شود یا در حافظه‌ی خارجی. در حالت اول، فایل‌ها تنها توسط خود برنامه قابل‌ دسترسی هستند اما در حالت دوم، سایر برنامه‌ها نیز می‌توانند به فایل‌ها دست‌یابند. واتساپ به‌طور پیش‌فرض و تلگرام درصورت فعال بودن قابلیت «Save to Gallery»، فایل‌های مدیا را در حافظه‌ی خارجی ذخیره می‌کنند.

به‌گفته‌ی محققان، این بدین معنی است که اگر بدافزاری به حافظه‌ی خارجی دسترسی داشته‌ باشد، می‌تواند فایل‌های مدیای تلگرام و واتساپ را حتی پیش از آنکه کاربر آن‌ها را ببیند تغییر دهد. به‌طور مثال اگر کاربر یک بدافزار دانلود کرده و سپس عکسی در واتساپ دریافت‌ کند، یک هکر می‌تواند آن‌ را بدون متوجه‌شدن کاربر دستکاری کند. این هکر حتی ممکن‌ است توانایی دستکاری پیغام‌های مولتی‌مدیای درحال‌ ارسال‌ را هم داشته‌ باشد.

محققان این‌گونه حمله‌ها را «سرقت فایل مدیا» می‌نامند. این مشکل، از جهاتی شناخته‌شده است و در پیام‌رسان‌های اندرویدی همواره بین حریم‌ خصوصی و دسترسی آسان، یکی باید قربانی شود. با تنظیم استفاده از حافظه‌ی خارجی (که بسیار هم رایج است)، برنامه‌ها با یکدیگر سازگارتر می‌شوند؛ چراکه عکس‌ها و سایر داده‌ها با آزادی بیشتری جابه‌جا می‌شوند. اما این سازگاری بدون هزینه نیست؛ کما اینکه سال گذشته هم محققان به مشکلات مشابهی برخورد کرده بودند.

تلگرام به درخواست اظهارنظر درباره‌ی این موضوع بالافاصله پاسخ نداد. سخنگوی واتساپ نیز گفت که تغییر سیستم ذخیره‌سازی، قابلیت‌های به‌اشتراک‌گذاری این سرویس را محدود می‌کند و ممکن‌ است حتی به مشکلات امنیتی جدیدی منجر شود. 

این سخنگو در بیانیه‌ی خود می‌گوید:

واتساپ، مشکل را به‌شکل دقیقی بررسی کرده‌ و آن را مشابه بحث‌هایی می‌داند که قبلا هم درمورد تأثیر فضای ذخیره‌سازی گوشی‌ها بر اکوسیستم اپلیکیشن‌ها مطرح بوده‌ است. واتساپ درحال‌ حاضر از بهترین روش‌هایی که سیستم‌عامل برای ذخیره‌سازی مدیا فراهم کرده است، استفاده می‌کند و همگام با توسعه‌یاندروید، به‌روزرسانی‌های خود را عرضه‌ می‌کند.

با وجود توضیحات، این دو اپلیکیشن با سایر پیام‌رسان‌ها تفاوت دارند. همان‌طور که محققان اشاره می‌کنند، کاربران از برنامه‌های رمزنگاری‌شده انتظار دارند که هم درستی هویت فرستنده و هم درستی محتوای پیغام را تضمین کنند.

محققین می‌گویند: «همان‌طور که قبلا هم گفته‌ایم، هیچ کدی در مقابل نفوذپذیری امنیتی ایمن نیست.»



تاريخ : سه شنبه 25 تير 1398برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

نیروی هوایی ارتش ایالات متحده به بیش از ۱ میلیون نفری که قصد حمله به پایگاه نظامی نیروی هوایی ارتش در صحرای نوادا را دارند، هشدار جدی داد. اغلب این افراد را شکارچیان یوفو یا علاقه‌مندان به دنیای فرازمینی‌ها تشکیل می‌دهند که با راه‌اندازی کارزاری می‌خواهند به پایگاه مرموز نیروی هوایی ارتش آمریکا یورش ببرند.

تاکنون بیش از ۱ میلیون نفر در این رویداد که «یورش منطقه ۵۱ (Storm Area 51)» نام‌گذاری شده، ثبت‌نام کرده و اعلام کرده‌اند که کسی قادر به متوقف کردن آن‌ها نخواهد بود؛ همچنین اعلام کرده‌اند که بهتر است همه‌ به‌صورت دسته‌جمعی به پایگاه یورش ببرند.

در ابتدا به نظر می‌رسید این رویداد که در فیسبوک سازماندهی شده، بیشتر شبیه یک شوخی اینترنتی باشد. چرا که همه از امنیت بالای این منطقه و محرمانه بودن آن آگاه‌ هستند. اما این اتفاق خیلی زود توجه‌ها را به خود جلب کرد. گفتنی است این رویداد در تاریخ ۲۰ سپتامبر (۲۹ شهریور) برگزار می‌شود. افراد سازمانده این کارزار گفته‌اند: «ما می‌توانیم سریع‌تر از گلوله‌های آن‌ها (ارتش) حرکت کنیم، بیاید موجودات فضایی را ببینیم.»

اما، لورا مک‌اَندروس، سخنگوی نیروی هوایی آمریکا، به خاطیان احتمالی هشدار جدی داد. او گفت:

منطقه ۵۱ یک محدوده آموزشی بدون محدودیت برای نیروی هوایی ایالات متحده است و ما با هر کسی که قصد ورود به این منطقه‌ را داشته باشد، برخورد جدی می‌کنیم.

نیروی هوایی ایالات متحده همیشه آماده محافظت از آمریکا و دارایی‌هایش است.

این سخنگوی نیروی هوای ارتش آمریکا از دادن جزئیات در مورد نحوه برخورد با خاطیان احتمالی خودداری کرد. در شرح این رویداد که عنوان کامل آن «یورش منطقه ۵۱، آن‌ها نمی‌توانند همه‌ی ما را متوقف کنند.» است، چنین آمده:

ما همه در جاذبه توریستی مرکز موجودات فضایی منطقه 51 (با یکدیگر) ملاقات خواهیم کرد و ورود خود را هماهنگ می‌کنیم. اگر ناروتو بدویم، می‌توانیم سریع‌تر از گلوله‌های آن‌ها حرکت کنیم. بیایید موجودات فضایی را ببینیم.

«ناروتو دویدن» اشاره‌ای به نحوه‌ی دویدن شخصیت اصلی مجموعه مانگای پرطرفدار ژاپنی «ناروتو (Naruto)»است. در این مجموعه، نینجای نوجوانی به نام ناروتو اوزوماکی به سبک خاصی با جلو بردن سر و دست‌های به پشت می‌دود.

احتمالا همه‌ی شما تا حدی با «منطقه ۵۱» آشنا باشید یا چیزهایی در مورد آن شنیده باشید. منطقه ۵۱، پایگاهی در فاصله ۲۴۰ کیلومتری لاس‌وگاس نوادا است و بخشی از پایگاه نیروی هوایی ادواردز محسوب می‌شود. با وجود این، هیچ‌کس واقعا نمی‌داند دقیقا این پایگاه برای چه کاری مورد استفاده قرار می‌گیرد، اما تصور عمده بر این است که ارتش آمریکا در این منطقه انواع هواپیمای تجسسی و جاسوسی را مورد آزمایش قرار می‌دهد.

در مقابل، نظریه‌پردازان توطئه دهه‌ها است که معتقدند دولت ایالات متحده اطلاعات محرمانه‌ای در مورد موجودات فضایی و یوفوها را در منطقه ۵۱ نگه‌داری می‌کند و اعتقاد دارند که این پایگاه هوایی برای شکار یوفوها، موجودات فضایی یا فناوری‌ها و بقایای موجودات فضایی مورد استفاده قرار گرفته است. اما دولت آمریکا به‌صورت قطعی وجود چنین اشیایی را انکار کرده است.

انکار مقام‌های رسمی، نظریه‌پردازان توطئه و بسیاری از هواداران تئوری‌های توطئه‌ی مربوط به موجودات فضایی را از خیال‌پردازی در مورد این پایگاه مرموز بازنداشته است. این منطقه به‌قدری به فرهنگ عامه راه پیدا کرده است که حتی در سال ۱۹۹۶ در فیلمی به نام «روز استقلال (Independence Day)» به‌صورت یک پایگاه نظامی محرمانه برای آزمایش موجودات فضایی نشان داده شد. با این حال، همان‌طور که گفتیم، کاربرد واقعی این پایگاه هنوز نامعلوم است.

مقامات آمریکایی همواره از اظهارنظر در مورد این منطقه طفره رفته بودند. اما در سال ۲۰۱۳ به‌صورت رسمی با استناد به «قانون آزادی اطلاع‌رسانی» و درخواستی که در سال ۲۰۰۵ انجام گرفته بود، اعلام کردند منطقه ۵۱ یک پایگاه نظامی است که به دقت توسط نیروهای امنیتی، دوربین‌های مداربسته و سنسورهای حرکتی تحت‌نظر قرار دارد. همچنین در اطراف پایگاه تابلوهای مختلفی نصب شده که نسبت به ورود به این پایگاه هوایی هشدارهایی به خاطیان می‌دهد. به این جهت، باید ببینیم چند نفر حاضر به حضور در رویداد اواخر تابستان خواهند شد و برخورد احتمالی نیروهای امنیتی با آن‌ها چگونه خواهد بود.



تاريخ : سه شنبه 25 تير 1398برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

آیا نخستین قرار عاشقانه‌ی خود را به‌خاطر می‌آورید؟ مرگ مادربزرگتان را چطور؟ احتمالا می‌توانید این کار را انجام دهید و علت آن است که خاطرات عاطفی، قلب داستان زندگی ما هستند. برخی لحظات درمقایسه‌با روال‌های تکراری مانند خوابیدن، غذا خوردن و کارکردن بسیار منحصر‌به‌فرد هستند. زندگی روزانه سرشار از تجربیاتی نظیر اختلاف‌نظر با یک شخص یا تحسین شدن است که ازنظر عاطفی اهمیت دارند. اکثر ما می‌توانیم خاطرات عاطفی خود را حتی پس از گذشت مدت زمان طولانی همراه‌با جزئیات آن‌ به‌خاطر بیاوریم، درحالی‌که خاطرات مرتبط با تجربیات و رویداهای عادی ناپدید می‌شوند.

اما اینکه دقیقا چرا و چگونه ما این خاطرات را به‌یاد می‌آوریم، آشکار نیست. در مطالعه‌ای که در مجله‌یPsychological Review منتشر شده است، پژوهشگران برای توضیح این پدیده از یک مدل ریاضی استفاده کرده‌اند.

در آزمایشگاه، برای مطالعه‌ی این موضوع که عواطف چگونه روی خاطرات اثر می‌گذارند، دانشمندان به‌طور معمول به شرکت‌کنندگان فیلم‌ها، داستان‌ها و تصاویری را نشان می‌دهند که می‌تواند موجب آغاز یک پاسخ عاطفی شود. آن‌ها ممکن است از شرکت‌کنندگان بخواهند تا آنچه را به‌یاد می‌آورند، توصیف کنند. با این حال افراد به‌میزان زیادی ازنظر پاسخ عاطفی با هم تفاوت دارند. بنابراین پژوهشگران سعی می‌کنند از محتواهایی استفاده کنند که کمابیش اثر یکپارچه‌ای (مثبت یا منفی) روی همه‌ی افراد دارند. برای مثال، برای بیشتر ما تصویری از یک نوزاد بیمار که در بیمارستان تحت یک رویه‌ی پزشکی قرار دارد، ناراحت‌کننده است. چنین مطالعاتی شواهد خوبی فراهم می‌کنند که نشان می‌دهند خاطراتی که همراه‌با پاسخ عاطفی بوده‌اند، دقیق‌تر هستند.

ایده‌های متفاوتی درمورد علت این امر وجود دارد. یک مورد استدلال می‌کند که افراد به تجربیاتی که برای آن‌ها مهم است، بیشتر توجه می‌کنند؛ بدین معنی که خاطرات اولویت‌بندی شده و موارد بی‌اهمیت از دور رقابت خارج می‌شوند. براساس این تئوری، همین توجه در جریان رمزگذاری اولیه‌ی اطلاعات است که به افراد کمک می‌کند بعدا آن را به‌راحتی بازیابی کنند؛ اما این کل ماجرا نیست. آشکار است که آنچه درست قبل و پس از یک تجربه اتفاق می‌افتد نیز اهمیت دارد.

یادآوری یک تجربه‌ی هیجان‌انگیز متوسط که پس از آن یک دوره‌ی آرامش وجود دارد، نسبت‌به خاطره‌ای که پس از آن یک رویداد بسیار هیجان‌انگیز رخ دهد، آسان‌تر است. به‌طور مشابه، موقعیت خاصی که در آن خاطره مورد تفحص قرار می‌گیرد نیز بر تجربیاتی که به ذهن می‌آید، تأثیر می‌گذارد. برای مثال به‌خاطر آوردن برنده شدن در مسابقه‌ی مدرسه‌ وقتی که برای تجدیدخاطره به آن مدرسه رفته باشیم، آسان‌تر است.

پژوهشگران در تلاش برای ارائه‌ی توضیحی منطقی‌تر از خاطره‌ی عاطفی، در مقاله‌ی جدید خود این ایده‌ها را کنار هم قرار داده‌اند. آن‌ها این کار را با بررسی مراحل پردازش اطلاعاتی آغاز کردند که هنگام رمزگذاری، حفظ و بازیابی خاطرات خنثی در مغز انسان رخ می‌دهد.

پژوهشگران کار خود را با اتکا روی یک تئوری معتبر درمورد یادآوری خاطره انجام دادند که هر کدام از ادعاهای خود را به شکل معادلات ریاضی مطرح می‌کند. براساس این تئوری، هریک از تجربیات ما با یک وضعیت روانی‌ که در آن زمان داریم یا همان زمینه‌ی روانی مرتبط است. به‌عنوان مثال، اگر شما هنگام صبح عجله داشته باشید، خاطره‌ی شما درمورد اینکه برای صبحانه چه خورده‌اید، تحت‌تأثیر این زمینه‌ی روان‌شناختی گسترده‌تر قرار می‌گیرد.

خاطره‌ی خوردن صبحانه همچنین با خاطره‌ی آنچه در روزنامه خوانده‌اید، گره خواهد خورد. چنین وضعیت‌های روانی با هر تجربه‌ی متوالی تغییر می‌کند؛ اما می‌تواند به‌عنوان سرنخی برای یادآوری تجارب گذشته استفاده شود. به‌عنوان مثال، اگر کسی از شما بپرسد که صبحانه چه خورده‌اید، با به‌خاطر آوردن تجربه‌ی عجله داشتن یا خواندن درمورد اخبار یک تصادف در روزنامه، می‌توانید به خود کمک کنید تا غذایی را که خورده‌اید، به‌خاطر بیاورید.

خاطرات

در ادامه پژوهشگران این سؤال را مطرح کردند که چگونه عواطف می‌توانند هر کدام از مراحل را در فرایند تشکیل خاطره تعدیل کنند. آن‌ها این کار را با استفاده از آزمایش‌های انجام‌شده روی خاطره‌ی عاطفی انجام دادند و تأثیرات بالقوه را به‌شکل یک معادله‌ی ریاضی درآوردند. براساس پیشنهاد آن‌ها، ارتباط میان یک تجربه و زمینه‌ی روانی آن زمانی قوی‌تر است که این تجربه عاطفی باشد. درنهایت این معادلات وارد یک برنامه‌ی کامپیوتری شد و این برنامه نحوه‌ی یادگیری و به‌خاطر آوردن یک خاطره را در افراد شبیه‌سازی کرد. اگر چنین مدلی درست بود، برنامه‌ی کامپیوتری نیز باید همان مواردی را که شرکت‌کنندگان انسانی بهتر به‌خاطر می‌آوردند، با دقت بیشتری به‌خاطر می‌آورد. البته چنین نتیجه‌ای به‌دست آمد. اما این مدل نه‌تنها از موقعیت‌هایی که در آن عواطف یادآوری یک خاطره را تقویت می‌کردند، تقلید می‌کرد بلکه در موقعیت‌هایی که چنین تأثیری وجود نداشت نیز قدرت پیش‌بینی داشت. به‌عنوان مثال، نتایج یک پژوهش گذشته نشان می‌داد اگرچه هنگامی که به افراد ترکیبی از تصاویر عاطفی و خنثی نشان داده می‌شود، خاطره‌ی افراد از محتوای عاطفی قوی‌تر است اما وقتی که به آن‌ها تنها یک سری از تصاویر عاطفی یا تنها یک مجموعه از تصاویر غیرعاطفی نشان داده می‌شود (مثلا مردی که در حال رنگ زدن یک در است)، این وضعیت وجود ندارد.

افراد ممکن است در هر کدام از چنین آزمایشاتی ظرفیت حافظه‌ی مشابهی داشته باشند و این مقداری رمزآلود است. با این نتایج پژوهشگران امیدوار شدند که شاید کد ریاضی آن‌ها در مسیر درستی قرار داشته باشد. به‌نظر می‌رسد مکانیسمی که پشت‌صحنه‌ی خاطره عاطفی خوب قرار گرفته، به‌صورتی که قبلا تصور می‌شد، منحصربه‌فرد نباشد بلکه تجارب عاطفی و خنثی پردازش‌های نسبتا مشابهی را در پشت صحنه داشته باشند.

اما عواطف روی مراحل خاص تشکیل خاطره و تمایزاتی مانند شدت ارتباط بین موضوعات مختلف تأکید می‌کنند. این تغییرات کوچک منجر به اثرات مهم و همه‌جانبه‌ای روی کل فرایند ایجاد خاطره می‌شود. این امر ممکن است بدان دلیل باشد که به‌یاد آوردن تجارب عاطفی که تکامل ما را نسبت‌به یادآوری آن حساس کرده (مانند تهدید ناشی از یک شکارچی یا فرصتی برای به دست آوردن غذا)، بسیار حیاتی است. پژوهشگران در مورد کار خود توضیح می‌دهند:

از آنجایی که ما اثرات عواطف را با استفاده از معادلات ریاضی توصیف می‌کنیم، کار ما ممکن است روزی به دانشمندان این امکان را بدهد که بتوانند پیش‌بینی کنند کدام تجربیات را افراد به‌خاطر خواهند آورد. نقطه‌ی آغاز تلاش و پیش‌بینی این است که مردم از میان یک سری تصویر کدام را به‌خاطر خواهند آورد. هدف نهایی نیز پیش‌بینی این امر در سطح فردی است.

در حال حاضر، در زمینه‌ی آنچه در ذهن یک فرد اتفاق می‌افتد، به‌ویژه ازنظر اینکه تجارب مختلف با چه شدتی با هم ارتباط دارند و آن‌ها به هر کدام از تجارب تا چه حدی توجه خواهند کرد، عدم اطمینان زیادی وجود دارد. اما زمانی‌که داده‌های بیشتری درمورد این مراحل حد واسط جمع‌آوری شود، پیش‌بینی‌های این مدل ممکن است الگوی یادآوری هر فرد را با دقت بیشتری بازتولید کند. البته پژوهشگران خاطرنشان می‌کنند که علم با ایجاد فرضیه و آزمایش فرضیه‌ها با داده‌های تجربی پیشرفت می‌کند و آن‌ها ممکن است در تعریف مدل خود دچار اشتباه شده باشند.



تاريخ : سه شنبه 25 تير 1398برچسب:, | | نویسنده : مقدم |
صفحه قبل 1 ... 245 246 247 248 249 ... 3356 صفحه بعد