خودروسازان بهدنبال به حداکثر رساندن شعاع حرکتی خودروهای تمام الکتریکی و پلاگین هیبرید خود هستند و هماکنون پنلهای خورشیدی بهمعنای واقعی کلمه بهترین راهحل برای چنین هدفی به شمار میروند. تویوتا اعلام کرده است که از اواخر ژوئیه ۲۰۱۹ قصد دارد آزمایش پریوس PHV (که در ایالات متحده با نام تویوتا پریوس پرایم شناخته میشود) را در جادههای عمومی ژاپن آغاز کند. تویوتا پریوس در این طرح با باتریهای خورشیدی باکیفیت تجهیز خواهد شد.
آزمایش این خودروی خورشیدی در ژاپن برگزار میشود و از حمایت شرکت شارپ و سازمان توسعه فناوریهای صنعتی و انرژیهای نو (NEDO) ژاپن بهره میبرد.
به گفته خودروساز ژاپنی، هدف طرح این است که برای ارزیابی اثربخشی پیشرفت در زمینه شعاع حرکتی و بهرهوری سوخت خودروهای هیبریدی-برقی استفاده شود. تویوتا پنل خورشیدی شارپ را روی سقف، کاپوت، در صندوق عقب و سایر نقاط پریوس نصب میکند تا خودروی نمایشی برای آزمایش در جادههای عمومی ژاپن آماده شود.
در مقایسه با تویوتا پریوس که هماکنون با سیستم شارژر خورشیدی سقفی در دسترس است، خودروی نمایشی از هر نظر وضعیت بهتری دارد. در ۸۶۰ وات، خروجی برقی تولیدی ۴/۸ برابر بزرگتر است و بازده تبدیل باتری خورشیدی به بیش از ۳۴ درصد (در مقایسه با ۲۲/۵ درصد) میرسد. مهمتر از همه اینکه نسخهی نمایشی اینخودرو از سیستمی بهره میبرد که هم در حالت پارک و هم در هنگام حرکت، باتری را شارژ میکند.
مقالههای مرتبط:
انتظار میرود این پیشرفت به بهبود درخورتوجه شعاع حرکتی در حالت تمام الکتریکی و میزان بهرهوری سوخت خودروی هیبریدی کمک کند. تویوتا ادعا میکند که بیشینه شارژ روزانه خودروی آزمایشی در هنگام پارک، برابر با شعاع حرکتی حدود ۴۴/۵ کیلومتر است؛ در حالی که شعاع حرکتی مدل استاندارد در این حالت به ۶/۱ کیلومتر محدود میشود.
هنگامی که خودرو در حال حرکت باشد، شرایط بهتر نیز میشود زیرا بیشینه شارژ روزانه با شعاع حرکتی حدود ۵۶/۳ کیلومتر برابر است. سیستم شارژ خورشیدی تویوتا پریوس استاندارد در حال حرکت تنها برق مورد نیاز برای باتری کمکی را فراهم میکند که برای ناوبری و سایر سیستمها مورد استفاده قرار میگیرد.
تویوتا این آزمایشها را تحت شرایط مختلف رانندگی در شهر توکیو و سایر مناطق ژاپن انجام خواهد داد. هدف این است که از دادههای حاصل برای توسعه سیستم شارژ خورشیدی خودرو استفاده شود.
اسپاتیفای نسخهی کمحجمتری از اپلیکیشن خود با عنوان اسپاتیفای لایت (Spotify Lite) را برای سیستمهای اندرویدی منتشر کرد. این نسخه مخصوص کاربرانی طراحی شده است که اینترنت محدود یا دستگاههای قدیمی دارند. این اپلیکیشن که تنها ۱۰ مگابایت فضا میگیرد (نسخهی اصلی اسپاتیفای حدود ۱۰۰ مگابایت فضا لازم دارد) یک قابلیت جدید و مهم دارد: قابلیت تنظیم سقف مصرف برای دیتای اینترنت همراه و نمایش اعلان (Notification) در صورت رسیدن به آن. این قابلیت برای کاربرانی که نیازمند مدیریت مصرف دیتای خود هستند، بسیار ضروری و کارآمد است.
همچنین در اپلیکیشن اسپاتیفای لایت برای کاربرانی که فضای ذخیرهسازی کمی در دستگاه خود دارند، این امکان فراهم شده است تا با یک کلیک، حافظهی کَش آهنگهای خود را پاک کنند. این اپلیکیشن در ۳۶ فروشگاه در نقاطی از جمله آسیا، آمریکای لاتین، خاورمیانه و آفریقا از طریق گوگلپلی دردسترس است و روی تمامی دستگاههایی که اندروید 4.3 و بالاتر دارند، نصب و اجرا میشود. تجربهی کار کردن با آن دقیقا مشابه اپلیکیشن اصلی اسپاتیفای است؛ ولی برای کسانی که اینترنت کندتر و حجم دیتای محدودتری دارند، بهینهسازی شده است.
بهجز قابلیت مربوطبه دیتای همراه، تنها تفاوت اصلی دیگر بین نسخهی اصلی و اسپاتیفای لایت تغییرات در طراحی است. بهجای User's Library، در اسپاتیفای لایت بخش Favorites قرار گرفته است که تمامی آهنگهای ذخیرهشده و پلیلیستهای کاربر را شامل میشود. بهگفتهی اسپاتیفای، این اپلیکیشن و نسخهی اصلی اسپاتیفای مکمل یکدیگر هستند و هر کس میتواند نسخهای که بهتر پاسخگوی نیازش است را انتخاب کند.
اسپاتیفای یکی از چندین شرکت بزرگ حوزهی تکنولوژی است که نسخهی لایت اپلیکیشنهایش منتشر میشود. بهطور مثال، فیسبوک اپلیکیشنهای فیسبوک لایت (Facebook Lite)، مسنجر لایت (Messenger Lite) واینستاگرام لایت (Instagram Lite) را منتشر کرد. اوبر (Uber) نیز نسخهی لایت اپلیکیشن خود را ارائه کرده است. تعداد طرفداران و ضرورت وجود این نسخههای لایت روزبهروز بیشتر میشود؛ چراکه شرکتهای بزرگ تکنولوژی بهدنبال گسترش بازار خود در کشورهای درحال توسعه هستند؛ کشورهایی که سرعت اتصال پایینی دارند و هزینهی دیتای همراه در آنها زیاد است.
اپل امروز علاوهبر بهروزرسانی نوتبوکهای مک بوک ایر رتینا و مک بوک پرو از تصمیم جدید خود برای توقف عرضهی مکبوک ۱۲ اینچی و نسلهای گذشتهی مکبوک ایر پرده برداشت.
صبح امروز، اپل سری نوتبوکهای خود را با اعمال تغییراتی در مکبوک ایر و مکبوک پرو بهروزرسانی کرد. سری جدید مکبوکها شامل مکبوک ایر رتینای ۱۳ اینچی و مکبوک پرو ۱۳ و ۱۵ اینچی به همراه تاچ بار است.
علاوهبر اینها، اپل فروش دو نوتبوک خود، یعنی مکبوک ۱۲ اینچی و نسل گذشتهی مکبوک ایرها را متوقف کرده است. اگرچه توقف فروش مکبوک ایرهای قدیمی با کاهش قیمت ۱۰۰ دلاری مکبوک ایر رتینا چندان باعث شگفتی نمیشود؛ ولی عرضه نشدن مکبوکهای ۱۲ اینچی میتواند موجب ناامیدی کاربرانی شود که بهدنبال داشتن سبکترین گزینهی ممکن هستند.
البته باید گفت با عرضهی مکبوک ایر رتینا ۱۳ اینچی در پاییز گذشته با قیمتی پایینتر، درگاههای بیشتر، تاچ آیدی و عمر باتری بیشتر، آیندهی مکبوک ۱۲ اینچی زیر سؤال بود؛ چراکه که مکبوک ایر رتینا ۱۳ اینچی تنها اندکی از مکبوک ۱۲ اینچی سنگینتر است.
همانطور که میدانید، ابعاد مکبوک ایر ۱۳ اینچی فقط کمی از مکبوک ۱۲ اینچی بیشتر است، درحالی که از صفحهنمایش بزرگتری بهره میبرد.
مکبوک ۱۲ اینچی برای اولینبار در سال ۲۰۱۵ معرفی شد و در زمینهی طراحی عصر جدیدی را برای مکبوکهای اپل رقم زد. مکبوک ۱۲ اینچی اولین مدلی بود که از درگاه USB-C به همراه کیبورد بحثبرانگیز پروانهای بهره میبرد. طی سالهای گذشته، بسیاری از کاربران تازهکار و حرفهای این دستگاه همواره حسرت درگاه میکرو SD و USB-A سایر مکبوکها را میخوردند و بازطراحی صفحهکلید پروانهای نیز از نظر اتکاپذیری فاجعهبار بوده است. بااینحال، انتظار میرفت که اپل برای مدتی از این طراحی جدید در مکبوک 12 اینچی بهره بگیرد.
نسخهی ۷۵ مرورگر گوگل کروم دارای قابلیتی مخفی به نام حالت مطالعه یا Reader mode است که صفحات را تا حد ممکن سادهسازی کرده و خواندن متون را بسیار آسانتر میکند؛ البته این قابلیت بهطور پیشفرض فعال نیست. در ادامه، نحوه فعالسازی این قابلیت مفید را به شما آموزش میدهیم.
گوگل سالها است که درحال کار روی قابلیت مطالعه بوده و بارها آن را در نسخهی دسکتاپ کروم فعال و غیرفعال کرده است، ولی اکنون میتوان بهجای واردکردن خطوط فرمان اضافه، با استفاده از یک پرچم (Flag) مخفی آن را در دسترس قرار داد. انتظار میرود گوگل بهزودی این ویژگی را بدون نیاز به پرچمها در نسخهای پایدار عرضه کند.
چگونه حالت مطالعه را فعال کنیم؟
ابتدا لازم است نسخهی مرورگر کروم خود را بررسی کرده و از نصب بودن نسخهی ۷۵ مطمئن شوید. برای این کار، روی دکمهی منو در سمت راست که به شکل سه نقطه رویهم است، کلیک کرده و موس را روی گزینه Help ببرید و روی About Chome کلیک کنید.
در منوی About Chrome نسخهی فعلی مرورگر کروم شما به نمایش در میآید و بهطور خودکار جستوجو برای بهروزرسانی جدید آغاز میشود. اگر بهروزرسانی موجود باشد، بهطور خودکار دریافت و نصب میشود. پس از پایان نصب، روی دکمهی Relaunch کلیک کنید تا مرورگر دوباره باز شود.
اگر کروم شما هنوز نسخهی ۷۴ را نشان میدهد و بهروزرسانی برای آن موجود نیست، باید منتظر بمانید تا نسخهی ۷۵ برای همهی کاربران منتشر شود. این نسخه در ۱۴ خرداد (چهارم ژوئن) منتشر شده است، ولی نسخههای پایدار بهآرامی در چهار مرحله در دسترس قرار میگیرند. احتمال دارد این نسخه هنوز برای دستگاه شما قابل دسترس نباشد، پس چند روزی منتظر بمانید.
بعد از اینکه از نصب نسخهی ۷۵ مطمئن شدید، نوبت به مرحلهی بعدی میرسد. یک تب جدید باز کنید و عبارت زیر را در آن وارد کنید تا مستقیما به پرچم مربوطبه حالت مطالعه بروید:
chrome://flags/#enable-reader-mode
اکنون منوی کشویی را باز کرده و گزینهی Enabled را انتخاب کنید. سپس دکمهی پایین صفحه را فشار دهید تا مرورگر دوباره باز شود. وقتی مرورگر باز شد، حالت مطالعه یا Reader Mode فعال است.
چگونه از حالت مطالعه استفاده کنیم؟
استفاده از حالت مطالعه در کروم بسیار آسان است. هرزمانی که خواستید صفحهای را به حالت مطالعه ببرید، روی منوی سمت راست به شکل سه نقطه رویهم کلیک کرده و بعد گزینهی Distill page را انتخاب کنید. باید بدانید که ممکن است محل قرارگیری این گزینه پس از تبدیل آن از یک پرچم به قابلیتی پایدار تغییر کند. ولی فعلا با انجام مراحل گفتهشده میتوانید به آن دسترسی داشته باشید. همچنین انتظار میرود که یک کلید میانبر در آینده برای این قابلیت در نظر گرفته شود.
پس از انتخاب این گزینه، صفحه درعرض چند ثانیه سادهسازی میشود و فقط متنها و تصاویر به نمایش درمیآیند. بنابراین، دیگر هیچ تبلیغ، ستون اضافی یا مورد مزاحمی وجود نخواهد داشت و میتوان روی محتوای مطلب متمرکز شد.
گفتنی است که برای بازگرداندن صفحه به حالت قبل، کافی است یک بار دکمهی back کروم را فشار دهید.
باید توجه داشت که حالت مطالعه نیز مانند سایر پرچمهای کروم برای استفادهی روزمره نیست و فعلا مشکلاتی دارد. برای مثال گاهی ممکن است تصاویر مطلب بهدرستی بهنمایش در نیایند.
۱۳ فرد بالغ جوان مبتلا به تتراپلژی، پس از اینکه تکنیک جراحی جدیدی روی آنها انجام شد، میتوانند بهطور مستقل غذا بخورند، نوشیدنی را در دست نگه دارند و دندانهایشان را مسواک بزنند. در این جراحی، اعصاب دارای عملکرد به اعصاب آسیبدیده پیوند زده شدند. جراحی انتقال عصب، این افراد جوان دچار فلجی کامل را قادر ساخته است که حرکات و عملکرد در ناحیهی آرنج و دستان خود را مجددا بهدست آورند. نتایج این مطالعه که بزرگترین مطالعه موردی در ارتباط با استفاده از این تکنیک در افراد دچار تتراپلژی (فلج اندامهای حرکتی بالا و پایین) است، در مجلهی The Lancet منتشر شد.
در جریان این عمل جراحی، جراحان استرالیایی اعصاب عملکردی بخش بالای جراحت در ستون فقرات را با اعصاب فلجشدهی زیر جراحت پیوند زدند. دو سال پس از جراحی و بهدنبال فیزیوتراپی گسترده، شرکتکنندگان قادر بودند که آرنج خود را باز و بسته کرده و از دست خود برای برداشتن اشیاء استفاده کنند. بازیابی قابلیت حرکت آرنج به آنها توانایی جلو راندن صندلی چرخدار و قرار گرفتن در تخت خواب یا اتومبیل را داد. آنها توانستند کارهایی مانند غذا خوردن، مسواک زدن و شانه کردن مو، آرایش، نوشتن، کار با پول و کارتهای اعتباری و استفاده از ابزارها و دستگاههای الکترونیکی را بهصورت مستقل انجام دهند.
یافتههای این پژوهش نشان میدهد که بهبود عملکرد حاصل از جراحی انتقال عصب میتواند بهاندازهی بهبودی حاصل از روش معمول جراحی انتقال تاندون باشد؛ بههمراه این مزیت که این نوع جراحی نیاز به ایجاد شکافهای کوچکتری دارد و زمان بیحرکت ماندن در آن پس از جراحی کمتر است. در تعداد ۱۰ تن از شرکتکنندگان، انتقال عصب بهطور انحصاری با انتقال تاندون همراه بود که امکان حرکات مختلفی را در هر دست فراهم کرد و آنها از مزیتهای هر دو روش انتقال عصب و تاندون بهرهمند شدند. انتقال عصب موجب بازیابی حرکات طبیعی و کنترل حرکتی بهتر در یک دست شد و انتقال تاندونی قدرت بیشتر و توانایی برداشت اجسام سنگین را در دست دیگر بازیابی کرد.
مقالههای مرتبط:
درحالیکه این مطالعه یک مطالعهی کوچک بوده، پژوهشگران میگویند روش انتقال عصب پیشرفت مهمی در بازیابی عملکرد دست و بازو محسوب میشود و گزینهی بیخطر و قابل اعتمادی برای افرادی است که دچار تتراپلژی هستند. با این حال، چهار انتقال عصب در سه شرکتکننده با شکست روبهرو شد و نویسندگان نتیجه گرفتند برای تعیین بهترین کاندیداهای روش جراحی انتقال عصبی و کاهش احتمال شکست به انجام پژوهشهای بیشتری نیاز است.
برای افراد دچار تتراپلژی، بهبود عملکرد دست مهمترین هدف است. ناتاشا ونزیل، پژوهشگر این مطالعه میگوید:
ما اعتقاد داریم جراحی انتقال عصب گزینهای هیجانانگیز است که به افراد دچار فلجی امکان بازیابی مجدد عملکرد دست و بازو را برای انجام کارهای روزانه و استقلال و توانایی شرکت آسانتر در زندگی خانوادگی و کاری میدهد. علاوهبراین، ما نشان دادیم که انتقال عصب میتواند بهطور موفقیتآمیزی برای حداکثر کردن مزایا با تکنیکهای معمول انتقال تاندون ترکیب شود.
وقتی با انجام جراحیهای انتقال عصب و انتقال تاندون به هر دست قابلیتهای متفاوتی اضافه شد، شرکتکنندگان گزارش میکردند که هرکدام از دستان خود را بهعلت متفاوتی دوست دارند و انتخاب آنها نیز این نبوده که هر دو دست به یک شیوه بازیابی شوند.
بهطور معمول، عملکرد اندامهای حرکتی فوقانی با استفاده از جراحی انتقال تاندون احیا میشود. در این روش، عضلاتی که هنوز کار میکنند اما بهمنظور عملکرد دیگری طراحی شدهاند، طی عمل جراحی تغییر موقعیت پیدا میکنند و بهجای عضلاتی که فلج شدهاند، مورد استفاده قرار میگیرند. درمقابل، انتقال عصب، امکان بازیابی مستقیم خود عضلات فلجشده را فراهم میکند.
علاوهبراین، طی فرایند انتقال عصب میتوان در یک زمان بیش از یک عضله را بازیابی کرد و مدت زمان بیتحرکی پس از عمل در این روش کوتاهتر است. در این روش مشکلات تکنیکی مرتبط با جراحی انتقال تاندون نظیر فشار آمدن به تاندون در جریان جراحی و احتمال کشیدگی و پارگی پس از عمل جراحی وجود ندارد.
گزارشهای موردی گذشته و مطالعات گذشتهنگر کوچک نشان دادهاند که جراحی انتقال عصب در افراد مبتلا به تتراپلژی امکانپذیر و بیخطر است. اما این مطالعه، نخستین مطالعهی آیندهنگری است که در آن از سنجههای نتایج عملکردی استانداردشده و ترکیباتی از چندین جراحی انتقال عصب و تاندون استفاده شده است.
درمجموع در این مطالعه ۱۶ فرد بالغ جوان با میانگین سنی ۲۷ سال مشارکت داشتند. این افراد در ناحیهی مهرههای C5-C7 دچار آسیبدیدگی بوده و طی زمان کمتر از ۱۸ ماه پس از آسیب برای بازیابی عملکرد در اندامهای حرکتی فوقانی به بیمارستان آستین ملبورن مراجعه کرده بودند. شرکتکنندگان برای بازیابی توانایی بازکردن آرنج، گرفتن اشیاء، نیشگون (قدرت گرفتن جسم بین انگشت شست و نشانه) و باز کردن دست تحت یک یا چندین انتقال عصب در یک یا هر دو اندام حرکتی قرار گرفتند. این کار شامل گرفتن اعصاب فعال عضلاتی است که فاقد نقش حیاتی بوده و از بخش بالای جراحت ستون فقرات عصبدهی میشوند و اتصال آنها به اعصاب عضلات فلجی است که از بخش زیرین قسمت آسیبدیده عصبدهی شدهاند. بهعنوان مثال، جراحان، عصب مرتبط به عضله گرد کوچک را در شانه بهعنوان یک عصب اهداکننده انتخاب کرده و آن را به عصب ماهیچه سهسر بازویی که عضلات بازکنندهی آرنج را فعال میکند، اهدا کردند. برای بازیابی قابلیت گرفتن و نیشگون، عصب یکی از ماهیچههای بازکنندهی مچ دست به عصب بین استخوانی قدامی منتقل شد. درمجموع، ۵۹ انتقال عصب در ۱۶ شرکتکننده انجام شد. در ۱۰ شرکتکننده، برای بهبود عملکرد دست انتقال عصب با انتقال تاندون ترکیب شد.
شرکتکنندگان قبل از جراحی، یک سال و دو سال پس از انجام عمل جراحی، ارزیابیهایی را درمورد سطح استقلال خود در زمینهی انجام کارهای روزانه (مراقبت از خود، توالت رفتن، عملکرد اندام حرکتی فوقانی، قدرت ماهیچه، توانایی گرفتن اشیاء و توانایی باز کردن دست) کامل کردند. پژوهشگران موفق نشدند دو مورد از شرکتکنندگان را پیدا کنند و یک نفر نیز بهعلتی غیر از جراحی از دنیا رفت.
طی ۲۴ ماه بهبود قابلتوجهی در توانایی برداشتن و رها کردن اشیاء حاصل شد. قبل از عمل جراحی هیچکدام از شرکتکنندگان نمیتوانستند در آزمون قدرت گرفتن اشیاء امتیازی بگیرند اما دو سال بعد، این توانایی به اندازهای در آنها بالا رفته بود که میتوانستند بیشتر فعالیتهای روزانهی زندگی خود را انجام دهند.
در سه شرکتکننده، چهار انتقال عصب ناموفق بود، دو مورد دارای کاهش دائمی در حس کردن و دو مورد دارای کاهش موقت در قدرت مچ دست بودند که پس از یک سال از جراحی بازیابی شد. بهطور کلی جراحی بهخوبی تحمل شد. ۵ رویداد نامطوب جدی ثبت شد (یک مورد افتادن از صندلی چرخدار و یک شکستگی استخوان ران) اما این موارد ارتباطی با جراحی نداشتند.
با تمام این دستاوردها، جراحی انتقال عصب هنوز محدودیتهایی دارد. برای کسب بهترین نتیجهی جراحی انتقال عصب، این کار باید طی ۶ تا ۱۲ ماه از زمان آسیبدیدگی انجام شود. علاوهبراین، رشد مجدد عصب در عضلهی فلج و مشاهدهی حرکات جدید به چندین ماه زمان نیاز دارد و برای بهدست آوردن قدرت کامل عضله به چندین سال زمان نیاز است. اگرچه نویسندگان اشاره میکنند یکی از مزایای انتقال عصب این است که بیشتر حرکاتی که بهوسیلهی انتقال عصب بازیابی نمیشوند را میتوان با استفاده از انتقال تاندون بازیابی کرد. آیدا فاکس از دانشگاه واشنگتن در بحثی درمورد نتایج این یافتهها میگوید:
سلولهای بنیادی و پروتز اعصاب میتوانند در آینده، چشمانداز پزشکی ترمیمی را تغییر دهند.
در حال حاضر، انتقال عصب راهی مقرونبهصرفه برای استفاده از توانایی درونی بدن برای بازیابی حرکات در اندام حرکتی فلجشده است. همانطور که انتقال عصب مورد پذیرش واقع شده و استفاده از آن اصلاح میشود، پژوهشهای دقیقی باید در زمینهی نتایج (شامل مقایسه نتایج حاصل از جراحی انتقال عصب و انتقال تاندون، عصبهایی که بیشترین نتیجهی عملکردی را حاصل خواهند کرد و زمانبندی بهینهی عمل جراحی پس از جراحت) انجام شود.
در این رابطه، همانطور که درک ما از اثرات عوامل زیستروانشناختی (ازجمله دسترسی به اطلاعات و مراقبت، آمادگی روانی و حمایت اجتماعی) افزایش پیدا میکند، شناسایی دلایل عدم موفقیت روش انتقال عصب اهمیت زیادی پیدا میکند.
با انتشار ویدئویی کوتاه در صفحهی رسمی سامسونگ اندونزی در توییتر، انتظار میرود گوشی هوشمند سامسونگگلکسی نوت ۱۰، پرچمدار بعدی کرهایها در تاریخ ۷ اوت برابر با ۱۶ مردادماه در رویدادی رسمی معرفی شود؛ هرچند پیشتر نیز گفته شده بود که گلکسی نوت ۱۰ سامسونگ ۱۶ مرداد رونمایی میشود. ویدئوی کوتاه بهاشتراک گذاشتهشده، علاوهبر تأیید تاریخ رونمایی، اشارهای به مشخصات دستگاه بعدی کرهای ها دارد.
هدف اصلی محتوای ویدئو بر این موضوع تمرکز دارد که کاربران گلکسی نوت ۱۰ میتوانند بهجای استفاده از چندین دستگاه مختلف، تمام نیازهای خود را تنها با داشتن یک گوشی هوشمند گلکسی نوت ۱۰ برآورده سازند.
گوشی هوشمند پرچمدار بعدی سامسونگ میتواند در نقش یک سیستم دسکتاپ (بههمراه DeX) ظاهر شود و در عین حال میتواند بهجای لپتاپ در خارج از دفتر کار مورد استفاده قرار گیرد. در توییت منتشرشده ضمیمهی ویدئو، عبارت جالبتوجهی دیده میشود: «Say goodbye to hassle, and hello to powerful». محتوای این جمله به مخاطب این موضوع را میرساند که گوشی هوشمند بعدی کرهایها زحمت داشتن چند دستگاه را با یک دستگاه قدرتمند و راحت جایگزین میکند.
ویدئوی منتشرشده بهخوبی نشان میدهد که دستگاه جدید کرهایها با تمرکز بر کاربران کسبوکارهای مختلف معرفی خواهد شد. نخستین ویدئوهای تبلیغاتی گلکسی نوت ۹ نیز، کاربرد آن گوشی هوشمند را در محیطهای اداری بهتصویر میکشید. اما همزمان کیفیت دوربین، کاربرد گلکسی نوت ۹ برای بازی و قابلیتهایی همچون مقاومت در برابر نفوذ آب را نیز مورد توجه قرار داده بود. نخستین ویدئوهایی که از گلکسی نوت ۹ بهاشتراک گذاشته شده بود، دستگاهی قدرتمند را بهتصویر میکشید که تنها کاربرد تجاری ندارد.
البته باید درنظر داشته باشیم که این ویدئو، نخستین ویدئوی منتشرشده از گلکسی نوت ۱۰ است و امید آن میرود که ویدئوهای بیشتری از این دستگاه به اشتراک گذاشته شود. پیشتر گفته شده بود که دوربین گلکسی نوت ۱۰ از مشخصاتی مشابه دوربین نسخهی 5G گلکسی اس ۱۰ بهره خواهد برد. نسخهی 5G گلکسی اس ۱۰ با دوربین سهگانه و بهرهمندی از حسگر سهبعدی مدت پرواز (ToF) معرفی شده است. با وجود این بهنظر میرسد گلکسی نوت ۱۰ با تراشهی قدرتمندتری نسبت به گلکسی اس ۱۰ به بازار عرضه شود.
ساختار زندگی روزانه (و حتی سالیانه) بسیاری از حیوانات وابسته به چرخهی شب و روز است. این چرخهی منظم و موزون در طول شبانهروز به حیوانات میگوید که چه زمانی باید بهدنبال غذا باشند، بخوابند یا اینکه مهاجرت یا تولیدمثل کنند. حیوانات با گذر تعداد ساعات روز میتوانند بفهمند که کدامیک از امور روزمرهی خود را باید انجام دهند؛ با این حال، چرخههای قمری نیز تأثیر قدرتمندی روی رفتار این موجودات دارد.
دورههای قمری چرخهای ۲۸ روزه هستند که طی آن یک ماه کامل با گذر از مراحل مختلف هلالی دوباره بهشکل ماه کامل در میآید. این چرخه اثرات درخورتوجهی روی میدان مغناطیسی زمین، جاذبهی میان ماه و زمین و البته میزان نور دریافتی طی ساعات شب دارد.
بسیاری از موجودات متوجه تغییرات این چرخه هستند و زمان جفتگیری خود را مطابق آن تنظیم میکنند. تخمریزی بزرگ مرجانهای دریایی که طی آن میلیونها تخم این موجودات در پهنهی صخرهها پراکنده میشود، همزمان با وقوع ماه کامل روی میدهد. اما بروز برخی از وقایع غیرمعمول نظیر خورشیدگرفتگی و ماهگرفتگی چه تأثیری روی رفتار جانوران خواهد داشت؟
خورشیدگرفتگی
در میان تمامی پدیدههای کیهانی، خورشیدگرفتگی یا کسوف بیشترین تأثیر را روی رفتار حیوانات دارد. طی کسوف، حیواناتی که مشغول امور روزمرهی خود هستند، به اقامتگاه شبانگاهی خود بازمیگردند و جالبتر آنکه حیوانات شبگرد خیال میکنند که احتمالا شب شده است و آنها خواب ماندهاند.
همانطور که میدانید، خورشیدگرفتگی زمانی رخ میدهد که خورشید، ماه و زمین بهترتیب در یک راستا قرار میگیرند و بدینترتیب ماه کاملا مسیر رسیدن نور خورشید به زمین را مسدود میکند. از آنجا که احتمالا طی این لحظات، همهی ما محو تماشای منظرهی خورشیدگرفتگی هستیم، این رفتارهای عجیب حیوانات معمولا از دیدمان پنهان میمانند.
طی کسوف، برخی از گونههای عنکبوت شروع به پارهکردن تارهای خود میکنند؛ درحالی که این رفتار بهطور معمول در ساعات انتهایی روز از آنها دیده میشود. جالبتر اینکه با پایان کسوف، عنکبوت بختبرگشته دوباره شروع به تنیدن تارهای خود میکند (و احتمالا از کمبود زمان استراحت غرولند میکند!).
بهطور مشابه، ماهیها و پرندگانی که مشغول امور روزمرهی خود هستند، با بروز تاریکی ناگهانی، به پناهگاههای شبانهی خود میروند و در همین حال، خفاشهای شبگرد نیز از مخفیگاههای خود بیرون میآیند و شروع به پرسهزدن میکنند. همچنین دیده شده است که طی خورشیدگرفتگی، کرگدنها در زیمباوه از آب بیرون میآیند و بهسمت مراتع خود روی خشکی به راه میافتند. در میانهی مسیر، که خورشیدگرفتگی به پایان میرسد و دوباره روشنایی روز پدیدار میشود، کرگدنها نیز به ناچار تصمیم خود را عوض میکنند.
ماهگرفتگی
ماهگرفتگی یا خسوف زمانی رخ میدهد که ماه، زمین و خورشید بهترتیب در یک امتداد واقع شده و قرار گرفتن زمین میان این دو، مانع از رسیدن نور خورشید به ماه میشود. این پدیده معمولا موجب میشود ماه یک درخشش سرخفام از دید ساکنان سطح زمین داشته باشد. این نوع ماه خونین تنها زمانی رخ میدهد که ماه در وضعیت قرص کامل خود باشد. بنابراین بسیار دشوار است که اثرات یک ماهگرفتگی را از یک ماه کامل معمولی تشخیص دهیم.
طی مطالعهای که در سال ۲۰۱۰ روی میمونهای شب آزارا در آرژانتین انجام شد، پژوهشگران مشاهده کردند اینگونه از حیوانات که معمولا طی ساعات شب فعال هستند، در مواجهه با تاریکی عمیقتر شب طی لحظات خسوف، دست از جستوجو برای غذا میکشند. تصور میشود این رفتار میمونها بهخاطر ضعف بینایی یا وحشت از جستوخیز میان شاخههای درختان باشد.
«اَبَرماه» پدیدهی دیگری است که معمولا سه بار در سال رخ میدهد و طی آن، یک ماه کامل در نزدیکترین فاصلهی خود نسبتبه زمین قرار میگیرد. طی بازههای زمانی ۲۸ روزهی چرخهی قمری، فاصلهی ماه از زمین نیز مرتب تغییر میکند. علت این تغییر فاصله آن است که مدار گردش ماه بهدور زمین یک دایرهی کامل نیست و بیشتر به بیضی شباهت دارد. به نقاط با بیشترین فاصلهی ماه از زمین، «اوج» و به نقاط با کمترین فاصله، «حضیض» گفته میشود. در دورهی رسیدن ماه از وضعیت اوج تا حضیض، فاصلهی آن تا زمین حدود ۴۶ هزار کیلومتر تغییر میکند. هنگام وقوع یک ابرماه، میزان نور دریافتی از ماه حدود ۳۰ درصد بیشتر از هر زمان دیگری است و ماه نیز در آسمان شب بزرگتر از هر وقت دیگری بهنظر میرسد.
طی یک مطالعه مشخص شد که غازهای سفیدچهرهی وحشی که زمستان را در جنوبغربی اسکاتلند سپری میکنند، نسبتبه بروز این ابرماهها واکنش نشان میدهند. پژوهشگران طی این مطالعه، تجهیزات کوچکی را با این پرندگان متصل کردند تا رفتار آنها را تحت نظر قرار دهند. آنها دریافتند که ضربان قلب و دمای بدن غازها طی شبهایی که ابرماه رخ میدهد، افزایش مییابد؛ درحالی که در شرایط عادی مقادیر آنها بسیار کمتر بود.
همچنین پژوهشگران دریافتند که وقتی ابرماه در شبهای بسیار تاریک و پشت لایههای ضخیم ابر رخ میدهد، هیچگونه افزایشی در نرخ ضربان قلب و دمای بدن این حیوانات مشاهده نمیشود. بنابراین بهنظر میرسد غازها نیز مانند انسانها در مواجهه با نور درخشان ابرماه برانگیخته شده و این رخداد باعث افزایش ضربان قلب و دمای بدن حیوانات میشود.
چرخههای قمری و انسانها
برای قرنها، موضوع ارتباط میان رفتار انسانها و چرخههای قمری مورد توجه بشر بوده است. بسیاری از داستانها و افسانهها با تعاملات میان ما و چرخههای قمری در ارتباط هستند که شاید معروفترین مثال آن افسانههای مربوطبه گرگینهها یا انسانهای گرگنما باشد.
این ارتباط بهحدی قوی است که از گذشتههای دور، در فرهنگ لاتین برای افرادی با مشکلات روانی یا رفتار پیشبینیناپذیر، اصطلاح « lunatic» بهمعنای «ماهزده» بهکار برده میشد. این روال تا دههی ۱۹۳۰ ادامه داشت تا اینکه واژههای مناسبتر و دقیقتری برای توصیف این حالات روانی ابداع شد.
زمانی این باور وجود داشت که چرخههای قمری موجب ایجاد تغییرات عجیبی در روان فرد و در ابعاد بزرگتر، رفتارهای جامعه میشود. حوزهی این تغییرات بازهی گستردهای از نرخ زادوولد و باروری گرفته تا حملات عصبی و قوهی استدلال را پوشش میداد. هنوز هم برخی بر این باور هستند که وقوع جرائم خشن و ناهنجاریهای عمومی طی دورههای زمانی ماه کامل شدت بیشتری به خود میگیرد.
با این حال، مجموعهای از مطالعات که در اواخر دههی ۸۰ میلادی منتشر شد، وجود هرگونه شواهدی مبنی بر وجود ارتباط میان چرخههای قمری و رفتارهای انسانی را رد کرد. صرفنظر از ریشهی حقیقی چنین افسانههایی، شاید موضوع تأثیرات ماه روی رفتار بشر واقعا قصهای بیش نباشد، با این حال، نمیتوان ارتباط رفتار حاکی از سردرگمی حیوانات حیات وحش را با این پدیدههای آسمانی بهسادگی نادیده گرفت.
مشارکت بین فورد و فولکسواگن در حال گسترش است؛ گزارش جدیدی نشان میدهد که دو شرکت برای به اشتراک گذاشتن فناوری خودرو الکتریکی و خودران به توافق دست یافتهاند. به گزارش رویترز، هماکنون این خودروسازان به «توافق کلی» دست یافتهاند که طبق آن فورد پلتفرم MEB فولکسواگن را دریافت میکند. جزئیات مربوطبه این توافق محدود هستند، اما گفته میشود که هیئت نظارت فولکسواگن اواخر هفته جاری درباره این موضوع جلسه برگزار خواهد کرد.
سخنگوی فورد بدون تائید موافقتنامه گزارششده درباره خودرو خودران و الکتریکی در این زمینه گفت:
صحبتهای ما با فولکسواگن همچنان ادامه دارد و مذاکرات در بسیاری از زمینهها سودمند بوده است. وقتی جزئیات درباره این موضوع قطعی شود، اطلاعات بیشتری ارائه خواهیم کرد.
مزیت اصلی این توافق برای فورد، دسترسی به پلتفرم MEB خواهد بود؛ چرا که معماری ساختهشده برای خودروهای الکتریکی ارزانقیمت را برای این شرکت به ارمغان میآورد. بهعلاوه، پلتفرم MEB بسیار انعطافپذیر است و فولکسواگن اعلام کرده که از تعدادی مدلهای مختلف مانند کراساور، هاچبک و ون پشتیبانی میکند.
فولکسواگن در حال آمادهسازی اولین مدل تولیدی خود براساس پلتفرم MEB تا اواخر سال جاری میلادی است. خودروی الکتریکی فولکسواگن ID.3 دارای موتور برقی با قدرت ۱۶۸ اسببخار و قیمت پایه کمتر از ۳۳،۶۵۳ دلار خواهد بود. همچنین نسخهی ویژهای با نام ID.3 1st وجود خواهد داشت که از باتری ۵۸ کیلوواتساعت بهره میبرد و طبق استاندارد WLTP میتواند با یکبار شارژ مسافتی حدود ۴۲۰ کیلومتر را طی کند.
پلتفرم MEB برای نصب باتری با ظرفیتهای مختلف طراحی شده است و فولکسواگن ادعا میکند که خودروهای ساختهشده براساس این پلتفرم دارای بیشینه شعاع حرکتی بین ۳۳۰ تا ۵۵۰ کیلومتر هستند. البته این میزان شعاع حرکتی تا حد زیادی به اندازه باتری و کلاس و طراحی بدنه خودرو بستگی دارد.
بررسیهای کمیتهی تجارت فدرال آمریکا نشان میدهد بیشتر از هزار اپلیکیشن اندرویدی وجود دارد که باوجود قطع شدن دسترسی آنها به برخی اطلاعات از طرف کاربر، همچنان و بدون اطلاع کاربر اقدام به جمعآوری این اطلاعات میکنند.
نتایج این تحقیقات نشان میدهد حفظ حریم خصوصی در حال حاضر کار بسیار دشواری خواهد بود؛ بهخصوص اگر کاربر وابستگی زیادی به گوشی تلفن همراه و اپلیکیشنهای روی آن داشته باشد. شرکتهای فناوری اطلاعات شخصی میلیونها کاربر، ازجمله محلهایی که کاربر در آنها حضور داشته، افرادی که با آنها در ارتباط بوده و نوع علاقهمندیهای او را جمعآوری میکنند.
نهادهای قانونگذاری دچار سردرگمی شدهاند زیرا با توجه به قوانین مرتبط با حریم خصوصی، کاربر باید بتواند میزان اطلاعاتی که در اختیار یک اپلیکیشن قرار میدهد را مدیریتکند. اپل و گوگل اخیرا امکانات جدیدی معرفی کردهاند که به افزایش امنیت حریم خصوصی افراد کمک میکنند اما به نظر میرسد اپلیکیشنها راههای دور زدن این دیوارهای محافظتی را پیدا کردهاند.
نتایج تحقیقات مؤسسهی بینالمللی علوم کامپیوتر نشان میدهد تعداد این اپلیکیشنها ۱۳۲۵ عدد است. سرج اگلمن، مدیر بخش امنیت کاربردی و تحقیقات حریم خصوصی این مؤسسه ماه ژوئن گذشته نتایج این تحقیقات را ارائه کرد. او در اینباره گفت:
اساسا کاربران ابزارهای بسیار محدودی برای کنترل منطقی حریم خصوصی خود و تصمیمگیری دربارهی آن در اختیار دارند. اگر توسعهدهندگان اپلیکیشنها بتوانند سیستم را دور بزنند، درخواست دسترسی که همیشه از کاربران درخواست میکنند، عملا بیمعنی میشود.
اگلمن اعلام کرده بود محققان نتایج بررسیهای خود را سپتامبر گذشته در اختیار گوگل و همینطور کمیتهی تجارت فدرال آمریکا قرار دادهاند. گوگل در پاسخ به این ابراز نگرانیها اعلام کرد که مشکل یادشده را در اندروید Q که انتظار میرود سال جاری میلادی منتشر شود، برطرف خواهد کرد.
گوگل اعلام کرد برای حل این مشکل، اطلاعات مربوطبه موقعیت را که در عکسها قرار دارد، از دسترس اپلیکیشنها خارج میکند و همهی اپلیکیشنهایی که به وایفای دسترسی دارند را مجبور میکند تا برای دسترسی به اطلاعات مربوطبه موقعیت، از کاربر درخواست مجوز کنند.
تحقیقات حاضر روی بیشتر از ۸۸ هزار اپلیکیشن موجود در گوگل پلیاستور انجام شده است. در این تحقیقات نحوهی انتقال اطلاعات به اپلیکیشنهای موردبحث بعد از قطع شدن دسترسی آنها توسط کاربر بررسی شده است. تعداد ۱۳۲۵ اپلیکیشنی که قوانین حریم خصوصی را نقض کردهاند، از راهحلهایی استفاده میکنند که به آنها کمک میکند کدهای مخرب خود را مخفی کنند. این کدها به اپلیکیشنها اجازه میدهد اطلاعات شخصی منابعی مثل ارتباطات وایفای و ابردادههای انبارشده در عکسها را استخراج کنند.
نتایج تحقیقات نشان میدهد اپلیکیشن Shutterfly که یک اپلیکیشن ویرایش و چاپ عکس است، مختصاتGPS را از روی عکسها استخراج میکرده و آنها را به سرورهای خودش منتقل میکرده است. این روند حتی زمانیکه کاربر دسترسی این اپلیکیشن به اطلاعات مربوطبه موقعیت را قطع میکره هم ادامه داشته است.
یکی از سخنگویان Shutterfly اعلام کرده برخلاف نتایج تحقیقات، این اپلیکیشن فقط در زمانی اطلاعات را استخراج میکرده که کاربر به آن اجازه دسترسی به اطلاعات مطرحشده را میداده است.
Shutterfly در بیانیهای اعلام کرد:
Shutterfly هم مانند بسیاری از سرویسهای عکس، از این اطلاعات برای افزایش رضایتمندی کاربران با خدماتی مثل دستهبندی و شخصیسازی محصولات پیشنهادی استفاده میکرده است. تمام این فرایند مطابق با سیاستهای مرتبط با حریم خصوصی Shutterfly و همینطور موافقت توسعهدهندهی اندروید بوده است.
بعضی از اپلیکیشنهایی که در این تحقیقات بررسی شدهاند، برای استخراج اطلاعات شخصی کاربر به اپلیکیشنهای دیگر تکیه داشتهاند. این اپلیکیشنها با بهرهگیری از اپلیکیشنهای دیگر، اطلاعاتی مثل شناسههای تلفن همراه نظیر شمارهی IMEI را استخراج کردهاند. همچنین اپلیکیشنهای یادشده، اطلاعات محافظتنشدهی روی کارت حافظهی جانبی دستگاه را بررسی کردهاند و به اطلاعاتی که اجازهی دسترسی به آنها نداشتهاند، دست پیدا کردهاند. در واقع اگر کاربر به اپلیکیشنی اجازه میداد به اطلاعات شخصی او دسترسی داشته باشد، این اپلیکیشنهای جاسوس هم به همان اطلاعات دسترسی پیدا میکردند.
مقالههای مرتبط:
هرچند فقط ۱۳ اپلیکیشن از مجموع اپلیکیشنهای بررسیشده در این تحقیقات چنین ترفندی را انجام میدادند اما همان ۱۳ اپلیکیشن بیشتر از ۱۷ میلیون بار نصب شدهاند. محققان میگویند اپلیکیشن Hong Kong Disneyland park محصول شرکت Baidu هم در میان این اپلیکیشنها جای میگیرد.
محققان میگویند تعداد ۱۵۳ اپلیکیشن از مجموع اپلیکیشنهایی که تحت بررسی قرار گرفتهاند، قابلیت استفاده از ترفند یادشده را داشتهاند. اپلیکیشنهای Health و برنامههای مرورگر اینترنت سامسونگ که روی بیشتر از ۵۰۰ میلیون تلفن همراه نصب شدهاند هم جزو این اپلیکیشنها هستند.
سایر نرمافزارهای مخرب شناساییشده در این تحقیقات با اتصال به وایفای و پیدا کردن آدرس مک به اطلاعات کاربران دسترسی پیدا کردهاند. این اپلیکیشنها، اپلیکیشنهایی هستند که بهعنوان کنترلکنندهی هوشمند روتر استفاده میشوند و برای کار کردن به اطلاعات مربوطبه موقعیت کاربر نیازی ندارند.
اگلمن گفت در ماه اوت و در جریان سخنرانی در کنفرانس امنیتی Usenix، جزئیات بیشتر و فهرست کامل این هزار و ۳۲۵ اپلیکیشن را ارائه خواهد کرد.
درک زبان طبیعی که به اختصار NLU خوانده میشود، یکی از مهمترین اهداف در حال اجرای هوش مصنوعی است. تلاش هوش مصنوعی برای درک زبان طبیعی به سالهای ۱۹۵۰ برمیگردد، زمانیکه آزمون تورینگ برای ارزیابی میزان هوشمندی یک عامل هوشمند به کار میرفت. آزمون تورینگ، یکی از رایجترین روشهای ارزیابی هوش مصنوعی است. در سالهای اخیر نتایج بسیار امیدوارکنندهای از تکالیف درک زبان طبیعی در پروژههای تحقیقاتی در دانشگاهها و هم بهصورت کاربردی در صنعت مشاهده شده، زیرا نتایج پیشرفتهایی که در حوزه یادگیری عمیقحاصل شده، به حوزه مطالعاتی درک زبان طبیعی اعمال شده، مانند مدل زبانی BERT که گوگل در سال ۲۰۱۸ توسعه داده است.
ارزشیابی درک زبان عمومی که به اختصار GLUE خوانده میشود، یک بنچمارک شناختهشده است که شامل ۹ تکلیف درک زبان طبیعی است. این ۹ تکلیف زبانی شامل پرسش و پاسخ، تجزیه و تحلیل احساسات، شباهت متنی و استلزام متنی هستند که بهخوبی برای ارزیابی تعمیم و استحکام مدلهای درک زبان طبیعی طراحی شده است. از زمان انتشار در اوایل سال ۲۰۱۸، بسیاری از مدلهای پیشرفته درک زبان طبیعی (قبلی) مانند BERT،GPT،Stanford Snorkel و MT-DNN همانطور که روی جدول ردهبندی GLUE نمایش داده شده است، روی آن معیار شدهاند. تیمهای تحقیقاتی برتر دنیا در حال همکاری برای توسعه مدلهای جدید بسیار نزدیک به عملکرد درک زبانی انسان در GLUE هستند.
در چند ماه گذشته، مایکروسافت بهطور قابل توجهی رویکرد MT-DNN را در حوزه درک زبان طبیعی بهبود بخشید و درنتیجه موفق شد در ژوئن ۲۰۱۹ بهطور کلی با نمره متوسط ۸۷.۶ در مقابل ۸۷.۱ نسبت به عملکرد درک زبانی در GLUE پیشی بگیرد. نتیجه حاصلشده از روش MT-DNN بهطور قابل ملاحظهای حتی بهتر از دومین روش با نمره (۸۶.۳) در جدول ردهبندی است.
دلیل موفقیت رویکرد MT-DNN در درجه اول، ترکیب روش جدیدی به نام تکلیف رابط زبان طبیعی وینوگراد (WNLI) است که در آن هوش مصنوعی باید بتواند بهدرستی ضمایر مبهم جملات را شناسایی کند و تشخیص دهد که مرجع آن ضمایر در جملات به کدام اسامی مشخص در جمله بازمیگردد.
برای مثال، در این تکلیف زبانی، جملهای را در اختیار هوش مصنوعی قرار میدهند:
شورای شهر اجازه تظاهرات به تظاهرتکنندگان را نداد، زیرا آنها از خشونت [میترسیدند/ حمایت میکردند].
اگر واژه «ترسیدن» انتخاب شود، بنابراین ضمیر آنها به شورای شهر برمیگردد و اگر واژه «حمایت کردن» انتخاب شود، ضمیر به واژه تظاهرات کنندگان اشاره دارد.
انسانها چنین تکالیف زبانی را براساس شم زبانی خود بهصورت شهودی و با توجه به دانش جهانی خود انجام میدهند اما انجام چنین تکالیفی برای ماشین بسیار دشوار است.
این تکلیف زبانی بهعنوان یکی از چالشبرانگیزترین تکالیف در GLUE به ثبت رسیده است، تا جایی که مدلهای قبلی یادگیری ماشین مانند BERT بهسختی توانستند عملکرد بهتری از سطح ابتدایی با اکثریت آرا (نمره ۶۵.۱) بهدست آورند.
مقالهی مرتبط:
اگرچه نسخههای اولیه MT-DNN (که توسط لیو و همکاراندر مقالاتی در سال ۲۰۱۹ به ثبت رسیده است) در حال حاضر نمرات بهتری نسبت به انسانها به دست آوردهاند، اما در چندین تکلیف زبانی مانند MRPC ،QQP و QNI عملکرد بسیار ضعیفتری نسبت به انسان در تکلیف زبانی WNLI داشتند، بهطوری که هوش مصنوعی توانست نمرهی ۶۵.۱ را درمقابل نمرهی ۹۵.۹ انسان کسب کند. بنابراین، پژوهشگران بهطور کلی معتقد هستند که بهبود نمره آزمون در تکلیف زبانی WNLI برای دستیابی به عملکرد درک زبان انسانی براساس نمره کلی در GLUE بسیار حیاتی است. تیم تحقیقاتی مایکروسافت با روشی مبتنی بر مدل جدید یادگیری عمیق به کمک بهبود حل تکلیف WNLI برای هوش مصنوعی آمده است. این مدل میزان واضح بودن ضمایر را با توجه به محاسبه شباهت معنایی بین ضمایر و مرجعهای پیشنهادی در جمله فریم بندی میکند. با استفاده از این روش نمره آزمون نهایی در ماشین به ۸۹.۰ ارتقا یافت. نمره آزمون همراهبا بهبود بخشهای دیگر، بهطور کلی به ۸۷.۶ رسید و توانست در عملکرد درک زبان انسانی در GLUE پیشی بگیرد که نقطه عطفی در جهت رسیدن به هدف درک زبان طبیعی در ماشین محسوب میشود.
.: Weblog Themes By Pichak :.