یک پژوهش جدید نشان میدهد نئاندرتالها ابزار سنگی خود را به وسیله نوعی صمغ به دستههایشان میچسباندند. باستانشناسان مواد شیمیایی از صمغ کاج روی ۱۰ ابزار سنگ را از دو محل باستانشناسی «گروتا دل فوسلونه» و «گروتا دی سنتاگوستینو» در سواحل غربی مرکز ایتالیا کشف کردهاند. اکتشافات تازه، شاهد قاطعی مبنی بر این است که نئاندرتالهایی ساکن ایتالیا، دستهی ابزارهای سنگی خود را بین ۵۵ تا ۴۰ هزار سال قبل با صمغ کاج به هم متصل میکردند. در حقیقت، این ابداعات مدتها قبل از آن انجام گرفتند که پای اولین انسانهای مدرن (هومو ساپینسها) به اروپا برسد.
انسانتبارها برای حدود ۳ میلیون سال، با کوبیدن، تراشیدن و بریدن، ابزارهای مختلف سنگی خود را شکل میدادند، با وجود این، بسیاری از شواهد این فنون ابزارسازی از میان رفتهاند. تصور کنید زندگی شبیه به اجداد خود دارید و سعی میکنید تا گوزنی را با چاقویی که دسته ندارد قصابی کنید! احتمالا کار بسیار سختی پیشروی خود خواهید داشت. به این جهت، ابداع دسته یا قبضه سلاح، پیشرفت بزرگی محسوب میشد. اتصال ابزار سنگی به دسته نیازمند جا انداختن آن درون شکاف یک دسته چوبی بود و سپس این ابزارسازهای باستانی، ممکن است که از ریسمانها یا الیافهای گیاهی برای محکم کردن آن استفاده کرده باشند. اما انسانها از صمغ درخت یا چوب نیز برای محکم کردن دسته ابزارهای خود استفاده میکردند.
ابزارهای سنگی کشفشده در دو محل باستانشناسی در ایتالیا که علائم صمغ کاج در آن به وضوح قابل مشاهده است
الاریو دگانو، شیمیدان از دانشگاه پیزا در ایتالیا به همراه همکارانش در پژوهش خود که نتایج آن بهتازگی منتشر شده، نوشتهاند: «صمغ قابل انعطاف است و میتواند درون شکافهای مورد نظر در دستهی سلاح سنگی قرار بگیرد. این صمغ پس از سرد شدن، کاملا مستحکم میشود و میتواند به اندازهای قوی باشد که ابزار سنگی را به خوبی نگه دارد.»
این درست همان کاری است که شکارچیان مدرن انجام میدادند و شواهد باستانشناسی نشان میدهد که انسانها و نئاندرتالها برای حداقل ۲۰۰ هزار سال این کار را انجام میدادند. گروهی از باستانشناسان قبلا علائم شیمیایی از پوسته درخت غان را روی دو پیکان در محل باستانشناسی دیگری در مرکز ایتالیا کشف کرده بودند. در نزدیکی همین محل نیز بقایای استخوانی یک فیل شناسایی شده بود که متعلق به همان دوران بود.
حال، ابزارهای سنگی که در دو محل باستانشناسی اخیر پیدا شدهاند، ۱۵۰ هزار سال جدیدتر از دو پیکانی هستند که قبلا پیدا شده بود. با این حال، پژوهشگران با بررسی این شواهد به موضوع جالبتوجهی پی بردند. در واقع این شواهد نشان میدهد که نئاندرتالهای ساکن جنوب اروپا برای ابزارهای سنگی خود دسته میساختند و برای این کار از صمغ استفاده میکردند؛ موردی که باستانشناسان همواره نسبت به آن ظنین بودند، اما شواهد کافی برای اثبات فرضیه خود پیدا نکرده بودند.
باستانشناسان در پژوهشهای قبلی خود مهارتهای قصابی شکارچیان به وسیلهی ابزارهای سنگی را شبیهسازی کرده بودند و پیشنهاد داده بودند که شکارچیان دورهی پارینه سنگی نیازی به ساخت قبضه و دسته برای این کار نداشتهاند. اما اکنون، با یافتههای جدید خلاف این فرض به اثبات میرسد و شاید هم نئاندرتالها هنوز موفق نشدند که یافتههای آن پژوهش را بخوانند!
با این حال، نکته مهم این است که دانشمندان هنوز شواهد مستقیمی از ساخت دسته برای ابزارهای سنگی در دست ندارند، چرا که ریسمان و الیافهای چوبی بهسرعت تجزیه میشوند، مگر اینکه اتفاق غیرمنتظرهای رخ دهد. بهعنوان مثال، کوهنورد ۵۳۰۰ سالهای که حالا از او بهعنوان « اوتسی مرد یخی» نام میبرند، تبر مسی دستهداری به همراه داشت. و بهلطف برودت هوا در اعماق یخرود شنالشتال در کوههای آلپ اوتسال در نزدیکی هاوبسلابیوخ در مرز میان اتریش و ایتالیا، در سال ۱۹۹۱، این ابزارها صحیح و سالم در کنار جسد یخزدهی او کشف شدند. مدفون شدن در یک باتلاق زغال سنگی نیز میتواند همین خاصیت را داشته باشد، اما باستانشناسان هنوز آن قدر خوششانس نبودند تا ابزارهای دستهدار نئاندرتال ها را نیز در چنین شرایط به خوبی حفظشدهای کشف کنند.
نئاندرتالهایی که در ایتالیا زندگی میکردند، دستهی ابزارهای سنگی خود را بین ۵۵ تا ۴۰ هزار سال قبل با صمغ کاج به هم متصل میکردند
در بیشتر موارد، اگر بخواهیم بدانیم انسانها از چه زمانی، در کجا و چگونه شروع به ساخت دسته و قبضه برای ابزارهای خود کردهاند، باید به سرنخهای ظریفتری مانند علائم میکروسکوپی باقیمانده ناشی از ساییده شدن و مالش ابزارهای سنگی نگاه کنیم. و در برخی موارد نیز شواهد کمی واضحتر از آن نیز هستند؛ مانند آنچه در دو محل باستانشناسی اخیر در ایتالیا یافت شدند.
با این حال، برای دانشمندان دشوار است که کشف کنند علائم صمغی که روی یک ابزار سنگی پیدا کردهاند، واقعا متعلق به یک چسب باستانی یا اینکه تنها ناشی از رسوبات است. به همین دلیل دانشمندان برای این پژوهش از روشی موسوم به «کارماتوگرافی گازی- طیف سنجی جرمی (GC-MS)» بهره بردند. در این روش، دانشمندان میتوانند با تبخیر نمونهی کوچکی از ماده و سپس جداسازی ترکیبات مختلف گاز، جزئیاتی از مواد تشکیلدهنده آن را شناسایی کنند.
صمغ باقیمانده در ۱۰ ابزار کشفشده در دو محل باستانشناسی گروتا دل فوسلونه و گروتا دی سنتاگوستینو، حاوی ترکیباتی بهنام «دیترپن (Diterpene)» هستند. در حقیقت، این بقایای صمغ کشفشده دارای مجموعهای خاص از دیترپنها هستند که تنها در صمغ حاصل از مَخروطیان مانند کاج یافت میشود. یکی از نمونهها از محل گروتا دل فوسلونه، همینطور دارای مواد شیمیایی از موم زنبور عسل است.
ترکیب موم زنبور عسل با صمغ گیاهی یک چسب قوی تولید میکند و این ترکیب در سایر مکانهای باستانشناسی و در میان برخی از گروههای شکارچی-گردآور مدرن پیدا شده است. و تمام نمونهها حاوی مواد شیمیایی مانند اسید پالمیتیک و اسید استاریک بودند که نشان میدهد روغنهای گیاهی و موم نیز بخشی از این ترکیبات باستانی بودند. ترکیب موم زنبور عسل، همراهبا دیترپنهای بهدستآمده در محل باستانشناسی گروتا دی سنتاگوستینو، نشان میدهد که به صمغ بهخوبی حرارت داده شده است. نمونههای سنتاگوستینو حاوی ترکیباتی مشتق از متانول هستند که معمولا توسط چوب حرارت داده میشوند. و این ترکیب مناسبی برای کار کردن با صمغ است. بنابراین، نئاندرتالهای گروتا دل فوسلونه و گروتا دی سنتاگوستینو، نیاز داشتند برای نرم شدن دوباره صمغ آن را روی آتش حرارت دهند.
مقالههای مرتبط:
این موضوع نشان میدهد که نئاندرتالها هر زمانیکه نیاز بود، میتوانستند آتش روشن کنند؛ مسئلهای که هنوز موضوع بحث در بین دانشمندان است. با این حال، شواهدی در این خصوص وجود دارد. بهعنوان مثال، نئاندرتالهای ساکن توسکانی در ایتالیا، از ۱۷۱ هزار سال قبل برای شکل دادن و استحکام بخشیدن به خیشهای خود از آتش استفاده میکردند. باستانشناسان، آثار زغال چوب و آتشدانهای باستانی را در گروتا دل فوسلونه کشف کردهاند، درست در همان لایهای که ابزارهای سنگی بعدا پیدا شدند و در هر دو غار نیز قطعاتی از سنگهای سوخته پیدا شدند.
این آتشها احتمالا نه برای ساخت دستههای جدید، بلکه برای کار روی ابزارهای موجود روشن میشدند. در واقع، ممکن است که نئاندرتالها صمغ سفت را حرارت داده باشند تا دوباره نرم شود تا بتوانند دسته ابزارهای خود را تغییر دهند یا اینکه آنها را جابهجا کنند. خیشی که در سنتاگوستینو کشف شده، در لبهی تیز خود دارای بقایای صمغ درخت کاج است، جایی که تصور نمیشود برای اتصال دسته مورد نیاز بوده باشد. دگانو و همکارانش گمان میکنند که یکی از نئاندرتالها احتمالا در هنگام کار برای ساخت دسته ابزارهای دیگر از این خیش برای برداشتن صمغ استفاده کرده باشد.
پائولو ویا، یکی از همکاران این تیم پژوهشی از موزه تاریخ طبیعی دانشگاه کلرادو در ایالات متحده، میگوید:
ما همچنان شواهدی پیدا میکنیم که نشان میدهد نئاندرتالها، احمق نبودند، بلکه قادر به انجام کارهایی بودند که قبلا فقط به انسانهای مدرن نسبت داده میشد.
اواسط شهریورماه سال گذشته، آنر از دستبند تناسب اندام بند ۴ با نمایشگر AMOLED و حسگر ضربان قلب رونمایی کرد. بعد از عرضهی آنر بند ۴ هواوی به بازار، آنر به توسعهی گجت پوشیدنی محبوب خود ادامه داد و بهنظر میرسد باید منتظر معرفی آنر بند ۵ با ویژگیهای مربوطبه دستبندهای تناسب اندام بالارده و قابلیتهای خوب باشیم.
جورج ژائو، مدیرعامل آنر، تصاویری از محصول جدید شرکت را در شبکهی اجتماعی ویبو چین بهاشتراک گذاشت. درکنار تصویر منتشرشده از دستبند تناسب اندام بعدی آنر، برخی ویژگیهای این گجت پوشیدنی نیز مشخص شد.
مقالههای مرتبط:
براساس اعلام جورج ژائو، دستبند تناسب اندام جدید آنر از ویژگیهای خوبِ گجتهای پوشیدنی رده بالای بازار بهره میبرد. یکی از ویژگیهای جالبتوجه آنر بند ۵، قابلیت پایش سطح اکسیژن خون است. کاربران ازطریق پایش سطح اکسیژن خون میتوانند مدیریت مناسبی بر خستگی جسمی خود داشته باشند.
وقتی سطح اکسیژن خون افت پیدا میکند، ممکن است فرد دچار هیپوکسی یا کماکسیژنی بشود و در برخی شرایط که سطح اکسیژن بسیار افت کند، حالت سرگیجهی شدیدی برای فرد رخ میدهد. هیپوکسی، میتواند تأثیر منفی روی قلب یا ریه داشته باشد و ردیاب تناسب اندام آنر بند ۵ به کاربر کمک میکند تا نسبت به حالتهای کماکسیژنی خون مطلع شود.
باتوجه به تصویر منتشرشده از آنر بند ۵ در شبکهی اجتماعی ویبو، بهنظر میرسد که محصول بعدی آنر از نظر ظاهری شباهت زیادی به آنر بند ۴ دارد. ظاهرا، پایش سطح اکسیژن خون یکی از ویژگیهای جالبتوجه دستبند تناسب اندام بعدی آنر خواهد بود. طراحی ظاهری آنر بند 4 یکی از برجستهترین ویژگیهای ردیاب تناسب اندام آنر است، بنابراین بهنظر میرسد که شرکت تولیدکننده تصمیم گرفته است گجت پوشیدنی بعدی خود را نیز با طراحی مشابه طراحی نسخهی قبلی به بازار عرضه کند. در نتیجه رنگ نمایشگر و طراحی دایرهای شکل آنر بند ۵ شبیه به آنر بند ۴ خواهد بود.
انتظار میرود دستبند تناسب اندام آنر بند ۵ با ویژگیهای دیگری همچون مقاوم بودن در برابر نفوذ آب، ردیابی ضربان قلب در تمام مدت شبانهروز و NFC معرفی شود. همانطور که گفته شد آنر بند ۴، شهریورماه (سپتامبر ۲۰۱۸) معرفی شد. درنتیجه انتظار میرود آنر دستبند تناسب اندام بعدی خود را نیز امسال در زمان مشابهی معرفی کند. بهنظر میرسد دستبند تناسب اندام جدید با قیمت مناسب و پایینی به بازار عرضه شود.
پینینفارینا پیشتر هم در نمایشگاه خودروی ژنو با معرفی باتیستا، خودروی تمام الکتریکی خود، تمامی توجهها را به خود معطوف کرده بود. باتیستا اولین خودروی این شرکت است که بهصورت کاملا مستقل تولید شده و قدرتمندترین خودروی جادهای تولیدشده در ایتالیا محسوب میشود.
حال باتیستا با یک ظاهر بهروزشده به نمایشگاه خودروی تورین ۲۰۱۹ وارد شد. شبیهسازیهای گستردهی این شرکت در زمینهی توسعهی آیرودینامیک، ویژگیهای منحصربهفردی را در این خودرو به وجود آورده است. این تغییرات چندان در ظاهر خودرو قابل تشخیص نیستند اما درکل ظاهر خودرو باید شخصیت ابرخودرو بودن آن را بروز دهد. درعین حال لازم است که عملکرد این خودرو هم حس یک خودروی خاص را به راننده دهد.
یک مقایسهی ساده میان خودروی اولیهای که در نمایشگاه خودروی ژنو نمایش داده شد با مدل جدید، تفاوتهایی در سپرها و ورودیهای هوا نشان میدهد. باتیستای جدید با یک رنگ آبی بسیار خاص تولید شده و در نمایشگاه خودروی تورین ۲۰۱۹ بهنمایش گذاشته شد. در کنار این رویداد، نسخهی اولیه به کارخانه بازگردانده شد تا مجددا به توسعهی آن بپردازند. آزمایشها و شبیهسازیهای جدیدی هم مانند تونل باد و رانندگی در پیست روی این خودرو انجام خواهد شد. آزمون پیست این خودرو توسط رانندهی سابق فرمول یک، نیک هیدفید انجام میشود که اکنون سرپرست بخش رانندگان آزمایشی پینینفارینا است.
مدیرعامل پنینفارینا دربارهی باتیستا میگوید:
ما بسیار مفتخریم که باتیستا را بهصورت کاملا مستقل تولید کردهایم و قرار است آن را در خانهی خود، تورین، به نمایش بگذاریم. تمام اعضای تیم طراحی نهایت تلاش خود را کردند تا یک اثر هنری را در نمایشگاه خودروی ژنو به نمایش بگذارند. اما ما هیچوقت دست از بهبود طراحی برنمیداریم و معتقدیم که با اضافهکردن جزئیات در نمای جلو، شکوه و زیبایی بیشتر شده است.
پینینفارینا قصد دارد تنها ۱۵۰ دستگاه از این خودرو تولید کند؛ ۵۰ دستگاه در اروپا، ۵۰ نمونه در آمریکای شمالی و ۵۰ دستگاه هم در آسیا و خاورمیانه. قیمت باتیستا ۲.۲۶ میلیون دلار است.
بازی بر بستر فضای ابری (کلود گیمینگ) درحال تبدیلشدن به بخشی از نسل بعدی کنسولها و سایر پلتفرمهای بازی است. بااینحال، شیگرو میاموتو، سازنده بازی ماریو و کهنهسرباز نینتندو، میگوید که شرکتش به این زودی به عرصه کلود گیمینگ نخواهد پیوست.
میاموتو و سایر عوامل اجرایی نینتتدو، در گفتوگویی با سهامداران در اجلاس عمومی سالیانه این شرکت، به طرح مسائل مختلفی پرداختند و دراینمیان از نداشتن عجله برای پیوستن به کلود گیمینگ صحبت کردند؛ مسئلهای که به عقیده بعضیها، بهمنزله شکست در همراهی با وضعیت صنعت گیمینگ خواهد بود. سونی و مایکروسافت، قرار است با گوگل،انویدیا و سایر بازیگران حوزه استریم بازی، به رقابت بپردازند؛ اما نینتندو هیچ برنامه خاصی برای پیوستن به این فناوری جدید و قدرتمند ندارد. بنابر گزارش وبسایت GamesIndustry، میاموتو با ابراز بیتفاوتی نسبت به این موضوع، بیان کرده است:
ما عقیده داریم که باید از محیطهای فنی گوناگون استفاده کنیم تا سرگرمی منحصربهفردی بسازیم که تنها توسط نینتندو میتواند خلق شود. ما در زمینه واقعیت مجازی یا سرویسهای شبکهای عقب نماندهایم؛ اما چون تا تشخیص محصول مناسب، آنها را اعلام نمیکنیم، ممکن است آنگونه بهنظر برسد که از سایرین عقب ماندهایم.
اگرچه اظهارات میاموتو این سرنخ را به ما میدهد که نینتندو درحال کار روی کلود گیمینگ است؛ اما وی اهمیت گیمینگ ابری را انکار میکند:
به نظر من کلود گیمینگ در آینده بیشتر فراگیر میشود؛ اما شکی ندارم که حضور بازیهای سرگرمکنندهای که بهصورت محلی و بدون نیاز به فضای ابری اجرا میشوند، ادامه خواهد داشت.
تمرکز نینتندو بر بازیهای چندنفره محلی و بازیهای تکنفره کاملا آفلاین، از نکات اصلی اظهارات میاموتو بهشمار میرود. اگرچه نینتندو در بهکارگیری جدیدترین ترندهای دنیای گیمینگ آهسته عمل کرده است؛ اما ثابت کرده که میتواند بدون نیاز به آنها، مسیر خود را ادامه دهد. برای مثال، موفقیت نینتندو در بازی Splatoon 2 میتواند شاهدی بر این مدعا باشد. شونتارو فوروکاوا، مدیرعامل نینتندو، بیان کرده است که شاهد تکامل صنعت گیمینگ بوده و همراهشدن با این تغییرات را مهم میشمارد؛ اما او نیز همچون میاموتو، از برنامه مشخصی برای ارائه محصولی جدید سخنی بهمیان نیاورده است؛ اما بهعقیده او، هرچند که نینتندو در کلود گیمینگ شرکت نکند، از فواید آن بهره خواهد برد. او در ادامه بیان میکند:
اگر این تغییرات، جمعیت گیمینگ را در جهان افزایش دهد، فرصتهای بیشتری برای رویکرد توسعه یکپارچه سختافزار و نرمافزار ما فراهم میکند تا سرگرمی منحصربهفرد نینتندو را به سراسر دنیا ارائه دهیم.
بهعبارت دیگر، اگر پیشرفتی حاصل شود، همه از آن سود خواهند برد. شایعاتی که پس از رویداد E3 مطرح شدند، حاکی از معرفی یک یا چند کنسول سوئیچ جدید توسط نینتندو هستند؛ اما فوکوراوا به این شایعات بیاعتنایی کرد و درباره آن اظهارنظر نکرد. او در ادامه افزود: «این شایعات و گمانهزنیها، جذابیت و غافلگیری را برای کاربران کاهش میدهند و برضد منابع سهامداران ما هستند؛ بنابراین، از هرگونه بحث در اینباره خودداری میکنیم.»
«البته که کنسول سوئیچ جدید در راه است!»؛ این تنها تأییدی است که فوروکاوا یا سایر عوامل اجرایی نینتندو میتوانند ارائه دهند؛ حتی اگر این محصول جدید قرار باشد فردا معرفی شود. اما آنگونه که معلوم است، نینتندو احتمالا محصول جدید خود را در تعطیلات کریسمس معرفی میکند تا قبل از معرفی کنسولهای نسل بعد سونی و مایکروسافت، عرض اندام کند.
فضای کسبوکارهای نوپا در کشور نیازمند حمایت هوشمندانه از طرحهای خلاق است؛ هدف، استفاده از تجربه چندساله شتابدهنده فناوری نوتاش در زیستبوم فناورانه کشور و حمایتهای بانک ایران زمین برای همافزایی و گسترش این امر به بهترین حالت ممکن است. استفاده از نیروی انسانی کارآمد و باتجربه در کنار امکانات ارزشمندی که در مرکز نوآوری ایران زمین گردآوری شده، نویدبخش تزریق توان و نشاط بیشتر به بستر کسبوکارهای نوپای کشور است.
مدیرعامل مرکز نوآوری ایران زمین، محمد حسینی در افتتاحیه این مرکز بیان داشت:
مرکز نوآوری ایران زمین بهعنوان عضو جدیدی از اکوسیستم استارتاپی کشور خواهد بود و لازم است ازمدیریت بانک ایران زمین برای تحقق رویای جوانان تشکر کنیم.
زیرساختهای فراهمشده در مرکز نوآوری ایران زمین، شرایط مناسب حضور در فضای کسبوکار را برای صاحبان طرحها در قالب برنامههای پیش شتابدهی، شتابدهی و سرمایهگذاری فراهم ساخته است. فضای کار اشتراکی، شبکه ارتباطی گسترده با فعالان زیستبوم، برخورداری از حمایت بانک ایران زمین، وجود تفاهمنامه با مراکز علمی و دانشگاهی، و گروه راهنمایان و مربیان کسبوکار موقعیت ممتازی را برای صاحبان طرحهای نوآورانه ایجاد کرده؛ تا در مسیر مناسب رشد و ارزشآفرینی قرار گیرند.
مرکز نوآوری ایران زمین توان و امکانات خود را در خدمت پرورش طرحهای خلاق، ارزشآفرین و گروههای پویایی قرار میدهد که برای رشد و حضور اثرگذار در فضای کسبوکار نیازمند حمایت هستند. صاحبان ایده و کسبوکارهای استارتاپی، درخصوص نحوه تعامل و همکاری با این مرکز میتوانند به آدرس سایت مرکز نوآوری ایرانزمین به نشانی www.izicenter.ir مراجعه کنند.
با ادامهیافتن پیشرفت دوربینهای بدون آینهی سونی و رشد سهم بازار آنها در صنعت عکاسی، استیلای سونی بر بازار حسگرهای تصویر برتری زیادی به این سازنده ژاپنی دوربین میدهد. این عقیدهی TowerJazz، رقیب بزرگ سونی در صنعت حسگرهای تصویر است. شرکت TowerJazz کارخانهی ساخت تراشه و قطعات الکترونیکی نیمههادی (Silicon Foundry) واقع در فلسطین اشغالی است که یکی از بزرگترین سازندگان حسگرهای تصویر CMOS محسوب میشود.
یکی از کانالهای یوتیوب به نام Charbax که در زمینهی فناوری فعالیت دارد، ماه گذشته با حضور در رویداد SID Display Week 2019، با دکتر اوی استرام، معاون ارشد و مدیرکل کسبوکار حسگرهای شرکت TowerJazz مصاحبه کرده است. در این مصاحبه، از استرام درباره جایگاه سونی بهعنوان فراهمکنندهی اصلی حسگرهای تصویر در صنایع دوربینهای عکاسی و تلفنهای هوشمند سؤالاتی میشود.
-Charbax: آن طور که میدانم، سونی غول سازندهی حسگرهای دوربین محسوب میشود، درست است؟ آنها مشتریان زیادی از سازندگان دوربینهای عکاسی تا سازندگان تلفنهای هوشمند دارند و گمان میکنم برندهای سازنده دوربین همچون نیکون و پاناسونیک و بسیاری دیگر، حسگرهایشان را تنها از سونی میخرند.
-استرام: درست است. مشکل اینجا است که سونی خودش سازندهی دوربینهای عکاسی است؛ بنابراین، با مشتریانش رقابت میکند. این وضعیت خوشایندی نیست؛ بهویژه اگر بازار رشد کند و ظرفیت کافی وجود نداشته باشد که در این صورت، برای تأمین موجودی بازار رقابت پیش میآید.
اگر سونی مشتری کارخانجات و محصولات خود باشد، ممکن این موقعیت به آن کمک کند تا در جایگاه اول قرار گیرد. این روزها، سونی هیولایی در دنیای حسگرهای تصویر به شمار میرود؛ چراکه تقریبا نصف حسگرهای تصویر دوربینهای عکاسی و ۷۰ درصد حسگرهای دوربین گوشیهای هوشمند را این غول ژاپنی میسازد. با این حال، سونی گامهای بلندی در دنیای دوربینهای عکاسی نیز برمیدارد و اخیرا جایگاه دوم فروش جهانی دوربینهایی با لنز تعویضپذیر را از دست نیکون ربوده است.
سونی قبلا تأیید کرده است بعضی از بهترین حسگرهایش را برای دوربینهای خود نگه میدارد و پس از اینکه از «برتری رقابتی» نفع برد، به شرکتهای دیگر اجازهی استفاده از آنها را میدهد. یکی از سرمایهگذاران مطرح اخیرا از سونی درخواست کرده است کسبوکار حسگر خود را جدا کند و آن را به یکی از شرکتهای سهامی عام تبدیل کند تا مناقشهای در منافع پیش نیاید. البته، ممکن است چنین اقدامی انجام نشود؛ اما قطعا میتواند خبر خوشحالکنندهای برای دیگر شرکتهای رقیب سازنده دوربین باشد. در ادامه، مصاحبهی Charbax با دکتر اوی استرام را مشاهده خواهید کرد.
پژوهشگران "دانشگاه براون"(Brown University) آمریکا در مطالعه اخیرشان موفق به ذخیره اطلاعات در "مولکولهای متابولیک"(metabolic molecules) همچون مولکولهای آمینو اسید و شکر شدهاند.
به گزارش ایسنا و به نقل از انگجت، قرار دادن یک بیت داده بر روی مولکول کار پیچیدهای است اما طی این مطالعه پژوهشگران قادر به ذخیره هزاران داده بر روی مولکولهایی مانند مولکول آمینو اسید و شکر شدهاند. دشواری این مسئله به این دلیل است که برای انجام این کار میبایست ترکیبات مولکولی را بر روی صفحات کوچک فلزی قرار داده و برای این کار پژوهشگران باید از طیف سنج جرمی استفاده کنند.
طیفسنجی جرمی(Mass Spectroscopy) یکی از روشهای طیفسنجی است که شامل جداسازی یونهای یک یا چند اتم بر پایهٔ نسبت جرم به بار(m/z) و اندازهگیری نسبت جرم به بار و فراوانی یونها در فاز گازی است. به عبارت دقیقتر طیفسنجی جرمی به بررسی نسبت جرم به بار مولکولها با استفاده از میدانهای الکتریکی و مغناطیسی میپردازد.
طی این مطالعه محققان از روش ذکر شده یعنی قرار دادن مولکولهای یک گربه مصری و بز کوهی بر روی صفحات کوچک فلزی به منظور ذخیره اطلاعات، استفاده کردند و موفق به بازیابی اطلاعات با دقت حدود ۹۹ درصد شدند.
با این حال، با گذشت زمان، این ذخیره سازی مولکولی برای اشکال خاص اطلاعات مفید خواهد بود. این مولکولها به طور قابل توجهی کوچکتر از مولکول "دی.ان.ای" هستند، انرژی زیادی برای ذخیره اطلاعات بر روی آنها لازم نیست و حتی ماندگاری ذخیره اطلاعات بر روی آنها بهتر از حافظه الکترونیکی است.
البته پژوهشگران قصد دارند این روش را با کوچکتر کردن "صفحات"(plate) فلزی که موجب تسریع در روند آزمایش میشود، بهبود بخشند.
اینتل هفتهی گذشته، میهمانی داخلی در برج مشهور سانفرانسیسکو بهنام Coit Tower برگزار کرد که جدا از هیاهوی خبری، به مسائل مهمی در دنیای سیلیکون میپرداخت. در رویداد پنجساعتهی این غول سازندهی پردازنده که متمرکز بر توسعهی فناوری نیمههادیها و فرایندهای مرتبط برگزار شد، ۱۰۰ شرکتکننده از استارتاپها و صندوقهای سرمایهگذاری و غولهای دنیای فناوری حضور داشتند.
رویداد هفتهی گذشتهی اینتل را میتوان جشنی برای بزرگداشت پیشرفتهای متعدد صنعت تراشه دانست؛ پیشرفتهایی که به فتح قلههای جدید در دنیای فناوری در ۵۰ سال گذشته منجر شده است. به علاوه، همهی حاضران نیز اعتقاد خود را مبنی بر پایاننیافتن جریان توسعه بیان کردند.
جیم کلر، یکی از ستارههای دنیای نیمههادی که سال گذشته بهعنوان معاون ارشد مهندسی سیلیکون به اینتل پیوست، یکی از مجریان اصلی رویداد سانفرانسیسکو بود. او در بخشی از صحبتهای خود گفت که جریان توسعهی فناوری به حرکت خود ادامه میدهد و قانون مور حرکتی بیوقفه دارد. او به اظهارنظر ۵۴ سال پیش یکی از بزرگترین مدیران اینتل،گوردون مور، اشاره کرد که به قانون مور مشهور شد. مور میگفت تعداد ترانزیستورهای قابلنصب در هر تراشهی سیلیکونی، در دورهی زمانی مشخصی دوبرابر میشود.
رویداد اینتل در سانفرانسیسکو با این هدف برگزار شد که شرکت را از سایهی اخبار و نگرانیهای چند ماه اخیر خارج کند. غول قدیمی دنیای پردازنده میخواهد توانایی خود را در ارائهی قدرت پردازشی روزافزون به رخ رقبا بکشد و عملکردش را مانند نیمقرن گذشته، پرقدرت نشان دهد. کلر از بزرگان دنیای سیلیکون است که دستاوردهای علمیاش موجب تغییر مسیر بزرگانی همچون اپل و تسلا شد. او در پایان دههای بسیار سخت به اینتل آمد. اینتل در دههی گذشته بازار تراشههای موبایلی را تقریبا از دست داد؛ یعنی همان گجتهای کوچک و قدرتمندی که فروش کامپیوترهای شخصی، یعنی حوزهی سلطهی اینتل را تحتتأثیر قرار دادند.
جیم کلر
اینتل هنوز در بازار تراشههای سروری فرمانروایی میکند که قدرت پردازشی رایانش ابری را تأمین میکنند. البته، آنها در بازار مذکور هم محصولات جدید خود را با تأخیر زیادی ارائه کردند. در ماه آوریل سال جاری، اینتل از توقف توسعهی تراشههای 5G دستگاههای موبایلی خبر داد. این، یعنی آنها موج بعدی فناوری موبایل را هم از دست خواهند داد. یک ماه پس از اعلام این خبر، شرکت به سرمایهگذاران اعلام کرد کاهش سود را برای دو سال آینده پیشبینی میکند.
این نگرانیها در رویداد هفتهی گذشتهی اینتل جایی نداشتند و تمرکز رویداد بیشتر روی تاریخچهی شرکت و آیندهی آن در کنار فناوری بود. کارمندان اینتل که در رویداد حاضر بودند، در کنار میکروسکوپهایی قرار گرفتند که قطعات بسیار ریز تراشههای فوقپیشرفته را با آنها مشاهده کردند؛ ترانزیستورهایی که توانایی جابهجایی جریانهای الکتریکی را با سرعت میلیارد بر ثانیه ارائه میکنند.
معمار ارشد اینتل، راجا کادوری و مایک میبری، مدیر فناوری شرکت، هم در کنار کلر در جمع سخنرانان حضور داشتند. کادوری گفت در جذب و استخدام کلر به اینتل کمک کرده است. این دو از زمان کار در اپل با هم ارتباط نزدیکی داشتهاند.
داستان رایانش با اینتل و قانون مور گره خورده است. اینتل دهها سال سرعت دوبرابرکردن تعداد ترانزیستورها را با اختراع مواد جدید و روشهای پردازش و طراحی ترانزیستورهای بسیار کوچک حفظ کرد. با وجود این در سالهای اخیر، سرعت توسعه کاهش یافت و مسیر آیندهی اینتل و رایانش بیش از همیشه از هم جدا شد.
آخرین فناوری اینتل در بازار پردازنده که به نام معماری ۱۴ نانومتری شناخته میشود، در سال ۲۰۱۵ معرفی شد و با تأخیری یکساله وارد بازار شد و فناوری بعدی، یعنی طراحی ۱۰ نانومتری، هم از زمانبندی اصلی خود دور ماند. این در حالی است که رقیب تایوانی آنها، TSMC، اکنون محصولات این فناوری را آمادهی عرضه دارد و در تراشههای بعدی آیفون از آن استفاده میکند.
در سال ۲۰۱۶، یکی از گزارشهای مشهور دنیای فناوری که از سالها پیش پایداری قانون مور را بررسی میکرد، تغییرات فراوانی کرد و تعریف خود از پیشرفت دنیای تراشه را تغییر داد. در همان زمان، بسیاری از کارشناسان دنیای تراشه و حتی مدیران عامل صنعت نیمههادی مرگ قانون مور را پیشبینی کردند.
کلر با پیشبینیها مبنی بر پایان عمر قانون مور موافق نیست. او در صحبتهایش دلیل اصلی رویداد را اثبات زندهبودن قانون مور دانست و ادعا کرد هرگونه تصور دیگر سادهلوحانه خواهد بود. بهگفتهی این مدیر باسابقهی دنیای تراشه، اینتل توانایی زنده نگهداشتن قانون مور را دارد و حتی قدرت پردازشی بیشتری در آیندهی نزدیک به شرکتها ارائه میکند. البته، ادعاهای او تا حدودی به تغییر تعریف قانون مور هم نیاز دارند:
اصراری روی عبارت کاهش ابعاد ترانزیستورها در قانون مور ندارم؛ بلکه هدف اصلیام، تأکید روی فرایندهای فناوری و فیزیک و متافیزیکی است که در اطراف قانون مذکور ایجاد میشود. در واقع، تعریف تأکیدی بر اصلاحات قانون مور توهمی است که در میان میلیونها انسان وجود دارد.
کلر در رویداد اینتل ادعا کرد شرکتش توانایی حفظ چشمانداز و همان توهم جاری در میان کاربران و کارشناسان را دارد؛ اما کوچکترشدن ترانزیستورها فقط بخش کوچکی از برنامههای پیشرفت خواهد بود. او بهطور جدی روی فرایندهای لیتوگرافی فرابنش اینتل متمرکز است که توانایی اچ کردن جزئیات بیشتر روی تراشههای سیلیکونی را فراهم میکند. به علاوه، طراحی ترانزیستورهای کوچکتر در ابعاد نانو تا سال ۲۰۲۰ هم بخشی دیگر از صحبتهای کلر در رویداد سانفرانسیسکو بود.
معاون ارشد مهندسی سیلیکون اینتل در ادامهی صحبتهای خود از لزوم تغییر استراتژی در اینتل هم سخن گفت. بهعنوان نمونهای از تغییرات مدنظر او، میتوان راهاندازی ساخت عمودی را نام برد که ترانزیستورها یا تراشهها را روی یکدیگر در پردازنده نصب میکند. او ادعا میکند اجرای چنین روشی به پایین نگهداشتن مصرف انرژی منجر میشود؛ چراکه فاصلهی میان قطعات متنوع تراشه را کاهش میدهد. کلر ادعا کرد تیمش با استفاده از فناوری نانوسیم و ساخت عمودی، توانستهاند ترانزیستورها را با نرخی ۵۰ برابر چگالتر از محصولات فناوری کنونی ۱۰ نانومتری در پردازنده جانمایی کنند.
اینتل در ژانویه طراحی جدید تراشهای به نام لیکفیلد را رونمایی کرد که تراشههای متعدد را روی یکدیگر نصب میکند و قدرت پردازش بیشتری در فضای یکسان ارائه میکند. افزون بر این، آنها در مسیر توسعهی فناوری ساخت جدیدی شبیه به ساخت لگو برای پردازندهها هستند. در چنین رویکردی، قطعات بهصورت ماژولار اجرا میشوند که به توسعهی سریعتر محصول منجر خواهد شد.
با نگاهی به فرایندهای مدنظر اینتل در طراحی و توسعهی پردازندهها، آیندهی پیشرفت در صنعت دشوارتر و پیشبینینشدنی به نظر میرسد. حتی شاید توسعهی گرانتر فناوریها هم بخشی از این آینده باشد. به هر حال، کلر آن آینده را «عجیبتر و جذابتر» میخواند. مدیر جدید اینتل در کنار تفکرات متافیزیکی، رهبر فنی قدرتمندی محسوب میشود. او تاکنون نامهای بزرگی را در دنیای فناوری به تغییرهای درخورتوجه هدایت کرده است.
کلر در سالهای ابتدایی دههی ۲۰۰۰، در AMD فعالیت میکرد و یکی از اعضای اصلی توسعهی نسل پردازندههای ۶۴ بیتی بود. او بعدا به اپل رفت و در طراحی اولین پردازندههای موبایلی به این شرکت کمک کرد. همان استراتژی، اپل را تاکنون در بسیاری از قابلیتهای آیفون مانند بازکردن قفل با چهره، جلوتر از رقبا قرار داده است. آخرین مقصد کلر پیش از اینتل، تسلا بود که مدیریت طراحی داخلی تراشه را در آن شرکت برعهده داشت.
استیسی راسگان، از تحلیلگران دنیای نیمههادی در برنشتین، اعتقاد دارد کلر میتواند تغییری چشمگیر در اینتل ایجاد کند. او تحلیل خود را براساس سوابق کلر در دنیای پردازنده ارائه میکند و میگوید مشکلات کنونی اینتل واقعا دشوار هستند. از نظر این تحلیلگر، اکثر مشکلات در زمان مدیریت برایان کرانیچ، مدیرعامل سابق شرکت، پیش آمدند که سال گذشته استعفا داد. به هر حال، استیسی میگوید پیشبینیهای کلر شدنی هستند؛ اما به برنامهریزیهای عمیق کسبوکاری نیاز دارند.
رقیب تایوانی اینتل، TSMC، محصولاتی را برای شرکتهای متنوع دنیای فناوری همچون اپل و AMD تولید میکند. آنها در روندهای کاری خود انعطافپذیری بیشتری در بخش تحقیق و توسعه و هزینههای مرتبط نشان دادهاند. در نمونهای دیگر از رقابت، اینتل شرکتهای متعددی در حوزهی تراشههای مرتبط با هوش مصنوعی خرید؛ اما آنها رقیب بسیار قدرتمندی همچون انویدیا دارند. تراشههای انویدیا امروز بهعنوان استانداردی در حوزهی هوش مصنوعی شناخته میشوند. همچنین، گوگل و آمازون هم در حال طراحی تراشههای اختصاصی برای استفاده در مراکز داده هستند.
کلر زمان زیادی در اینتل نبود تا بتواند با مشکلات گفتهشده مقابله کند و برای تحقیقات و طراحی و تولید فناوریهای جدید صنعت تراشه هم به سالها زمان نیاز خواهد بود. او در یکی از مصاحبهها با این سؤال مواجه شد که «اینتل با مدیریت وی، چگونه خروجیهای خود را تغییر میدهد و با قانون مور هماهنگتر خواهد شد؟»؛ ولی وی این پاسخ مبهم را بیان کرد: «ساخت کامپیوترهای سریعتر. این برنامه را در نظر دارم».
راسگان در نهایت دربارهی برنامههای آتی کلر و اینتل میگوید تغییرات اساسی و بازگشت به دوران اوج، حداقل به پنج سال زمان نیاز دارد. از دیدگاه او پیشرفت در صنعت تراشه، فرایندی زمانگیر محسوب میشود. به هر حال، کلر با ادعای بازگرداندن اینتل به فرمانروایی صنعت پردازنده وارد میدان شده است. کاربران و کارشناسان باید منتظر دستاوردهای ملموس از او و تیمش باشند تا شاید بار دیگر لقب غول پردازنده، به عبارتی مناسب برای اینتل تبدیل شود.
مایکروسافت با انتشار بیانیهای به ۵۰ میلیون کاربر ویندوز ۱۰ هشدار داد بهروزرسانی جدید این سیستمعامل، KB4501375، ممکن است به Remote Access Connection Manager ویندوز آسیب جدی بزند. این آسیب پیامدهای بسیار جدی خواهد داشت.
مهمترین بخشی که ممکن است با این بهروزرسانی آسیب ببیند، بخش شبکههای خصوصی مجازی (Virtual Private Networks) است. RASMAN موظف است نحوهی اتصال ویندوز ۱۰ به اینترنت را مدیریت کند. با افزایش روزافزون استفاده از این شبکهها که میزان کاربرد آنها از افزایش حریم خصوصی آنلاین تا دسترسی به نتفلیکس و یوتیوب در کشورهایی گسترده شده که دسترسی به آنها میسر نیست، آسیبدیدن RASMAN ممکن است اثر بسیار مخربی بر نحوهی استفاده از کامپیوتر بگذارد.
نکتهی جالب دربارهی این هشدار این است که مایکروسافت اعلام کرده فقط نسخهی 1903، یعنی آخرین نسخهی ویندوز ۱۰، در معرض این تهدید قرار دارد. در حال حاضر، حداقل ۵۰ میلیون نفر در سراسر جهان از این نسخهی ویندوز ۱۰ استفاده میکنند.
مایکروسافت اعلام کرده ۸۰۰ میلیون نفر در سراسر جهان از ویندوز ۱۰ استفاده میکند و نکته اینجا است که این آمار متعلق به چهار ماه پیش است. در ضمن، AdDuplex، منبع همیشه مطمئن، اعلام کرده است ۶.۳ درصد کاربران ویندوز ۱۰ (۵۰ میلیون و ۴۰۰ هزار نفر) از نسخهی 1903 استفاده میکنند. این آمار که متعلق به ۱۰ روز پیش از انتشار هشدار مایکروسافت است، تنها در یک ماه به دست آمده است. این آمار و ارقام نشاندهندهی جدی و گسترده بودن هشدار مایکروسافت است.
مایکروسافت برای حل مشکل احتمالی، راهحلهای پیچیدهای ارائه داده؛ اما هنوز زمان دقیقی برای راهحل واقعی و نهایی اعلام نکرده است.
این مشکل در حالی به وجود آمده که مایکروسافت تلاش میکند کاربران ویندوز ۷ را ترغیب کند تا از ویندوز ۱۰ استفاده کنند. هفتهی گذشته هم مایکروسافت در بیانیهای تأیید کرد ویندوز ۱۰ در گرفتن نسخهی پشتیبان از رجیستری مشکل دارد و این مشکل نوعی نقص در طراحی این سیستمعامل است.
اپل به معرفی و عرضهی گوشیهای هوشمند جدید با فناوریهای متفاوت و پیشرفته مشهور است. با این حال در بازار گوشیهای هوشمند، سامسونگ نیز از سال ۲۰۱۱ با رونمایی محصولات خانوادهی گلکسی نوت توانست دستگاههایی با نمایشگر بزرگ به بازار عرضه کند و توجه کاربران را تا حدود زیادی به محصولاتش جلب کند.
کرهایها در برههای دستگاهی با نمایشگر بزرگ طراحی و تولید کردند که بیشتر تولیدکنندگان گوشیهای هوشمنددرصدد تولید و عرضهی دستگاههایی کوچکتر و قابلحملتر بودند.
گوشیهای سری گلکسی نوت سامسونگ با بهرهمندی از نمایشگر بزرگ، قلم (استایلوس)، حافظهی داخلی و حافظهی رم با ظرفیت بیشتر توانستند توجه کاربران بسیاری، خصوصا کسانی را به خود جلب کند که با گوشی هوشمند زیاد کار میکنند. با وجود این، سال ۲۰۱۹ وضعیت کرهایها در مقایسه با قبل بسیار متفاوت شده است. امسال، سامسونگ بهسختی میتواند تفاوتهای شاخصی بین دو سری محصولات سری نوت و سری گلکسی اس ایجاد کنند. اول اسفند، گلکسی اس ۱۰ و اس ۱۰ پلاس بههمراه گلکسی S10e و نسخه 5G گلکسی اس ۱۰ با نمایشگری ۶.۷ اینچی و باتری حجیم معرفی شدند.
ناگفته نماند معمولا کرهایها گوشی هوشمند گلکسی نوت خود را در محدودهی زمانی ماههای اوت و سپتامبر (مرداد یا شهریور) معرفی میکنند. به نظر میرسد سال جاری نیز سامسونگ همین مقطع زمانی را برای رونمایی پرچمدار بعدی سری گلکسی نوت در نظر گرفته باشد. پیشتر گفته شده بود گلکسی نوت ۱۰ سامسونگ احتمالا ۱۶ مرداد برابر با ۷ اوت رونمایی میشود. نمایشگر بزرگ دستگاههای سری گلکسی نوت یکی از ویژگیهای اصلی و متمایزکنندهی آنها از گلکسی اس است. با وجود این، تفاوت اندازهی نمایشگر و برخی دیگر از ویژگیهای متمایزکنندهی این دو سری محصولات در سالهای اخیر بهشدت کاهش یافته است.
به غیر از قلم اس پن، عمدهترین تفاوت بین گلکسی اس ۹ پلاس و گلکسی نوت ۹، نمایشگر اندکی بزرگتر و باتری با ظرفیت بیشتر و گزینههایی برای خرید دستگاهی با ظرفیت حافظهی داخلی و ظرفیت حافظهی رم بیشتر بود. نمایشگر گلکسی نوت ۹ فقط ۰.۲ اینچ بزرگتر از نمایشگر گلکسی اس ۹ پلاس است و زمانی که بحث مقایسهی ویژگیهای اصلی دو دستگاه همچون دوربین به میان میآید، هر دو گوشی هوشمند از نظر عملکرد، قابلیتهای مشابهی با یکدیگر دارند.
با این حال در چند سال گذشته، وضعیت بدین شکل نبود و گوشیهای هوشمند سری گلکسی نوت از نظر مشخصات با محصولات سری گلکسی اس تفاوتهای شاخصی داشتند. گلکسی نوت ۲ که در سال ۲۰۱۲ معرفی و به بازار عرضه شد، از نمایشگر ۵.۵ اینچی بهره میبرد. نمایشگر این گوشی هوشمند ۰.۷ اینچ از نمایشگر ۴.۸ اینچیگلکسی اس ۳، محصول همان سال سامسونگ، بزرگتر بود. کرهایها در آن مقطع زمانی، گوشیهای هوشمند سری گلکسی اس خود را در نسخههای گوناگون و با اندازهی متفاوت نمایشگر به بازار عرضه نمیکردند. در نتیجه، گوشیهای هوشمند گلکسی نوت با نمایشگر بزرگتر برای آن دسته از کاربرانی از جذابیت خاصی برخوردار بود که خواهان دستگاههایی با نمایشگر بزرگتر بودند. همچنین در آن مقطع زمانی، نمایشگر دستگاههای سامسونگ در مقایسه با بیشتر تولیدکنندگان گوشیهای هوشمند بزرگتر بود.
در حال حاضر، کرهایها نسخههای متنوعتری از گوشیهای هوشمند سری گلکسی اس به بازار عرضه میکنند. سامسونگ نهتنها نسخهی معمولی و پلاس گلکسی اس ۱۰ را به بازار عرضه کرد؛ بلکه نسخهی 5G گلکسی اس ۱۰ را نیز معرفی کرد که قابلیت اتصال به شبکهی اینترنت پرسرعت نسل پنجم را دارد. نسخهی 5G گلکسی اس ۱۰ سامسونگ از نمایشگر ۶.۷ اینچی برخوردار است که بزرگتر از گلکسی اس ۱۰ با نمایشگر ۶.۱ اینچی و گلکسی اس ۱۰ پلاس با نمایشگر ۶.۴ اینچی است. همچنین، این گوشی هوشمند از دوربین چهارگانه در پنل پشتی بهره میبرد و مجهز به دوربین تشخیص عمق سهبعدی است. تفاوت گوشیهای هوشمند گلکسی اس ۱۰ و گلکسی اس ۱۰ پلاس در مقایسه با نسخهی 5G آن است که دو دستگاه از دوربین سهگانه در پنل پشتی بهره میبرند و فاقد حسگر تشخیص عمق هستند.
علاوه بر این، کرهایها نسخهای از گلکسی اس ۱۰ پلاس را با حافظهی رم ۱۲ گیگابایتی و ظرفیت حافظهی داخلی یک ترابایتی در نظر گرفتهاند. این در حالی است که سایر نسخههای دیگر این سری محصولات سامسونگ از جمله گلکسی اس ۱۰ و نسخهی 5G گلکسی آن، از حافظهی رم حداکثر ۸ گیگابایتی و حافظهی داخلی ۵۱۲ گیگابایتی بهره میبرند.
وقتی بحث اندازهی نمایشگر و ظرفیت حافظهی داخلی و کیفیت دوربین بهمیان میآید، سامسونگ گزینههای خرید مختلفی در اختیار کاربران قرار میدهد. هنوز مشخص نیست نسل بعدی گوشیهای هوشمند گلکسی نوت به غیر از قلم اس پن در مقایسه با گلکسی اس ۱۰ با چه وجه تمایز خاصی به بازار عرضه خواهند شد. شایعهها و اخبار غیررسمی منتشرشده دربارهی گلکسی نوت ۱۰ از شباهت بیش از حد این دستگاه به گوشیهای هوشمند سری گلکسی اس ۱۰ حکایت میکند. این اخبار در حالی به اشتراک گذاشته میشود که شباهتهای زیادی بین آخرین گوشیهای هوشمند سری گلکسی اس و گلکسی نوت نیز دیده میشود. با وجود معرفی نسخهی 5G گلکسی اس ۱۰ و گلکسی S10e، معرفی دستگاهی با مشخصات مشابه، ولی از سری گلکسی نوت چندان توجیهپذیر نیست.
اگر قلم اس پن بتواند واقعا وجه تمایز شاخصی بین گوشیهای هوشمند سری گلکسی نوت و گلکسی اس سامسونگ ایجاد کند، شاید کرهایها بتوانند به فروش این دستگاه امیدوار باشند؛ در غیر این صورت سامسونگ مجبور میشود سخت تلاش کند تا بتواند فروش رضایتبخشی برای گلکسی نوت ۱۰ رقم بزند.
.: Weblog Themes By Pichak :.