اپل هفتهی گذشته با انتشار بیانیهای رسمی اعلام کرد جانی آیو، طراح محصولات این شرکت بعد از ۳۰ سال حضور در اپل و برای راه اندازی شرکت طراحی شخصی خود به همکاری با این غول تکنولوژی پایان داده است.
اپل اعلام کرد جف ویلیامز، مدیر ارشد بخش عملیات این شرکت، مدیریت تیم طراحی سختافزار و نرمافزار اپل را برعهده گرفته است. روزنامهی وال استریت ژرونال در گزارشی، ابعاد تازهای از نقش ویلیامز در اپل را مشخص کرده است.
هفتهی گذشته و بعد از اعلام تغییرات جدید در اپل، شک و تردیدهایی دربارهی سپردن مسئولیت جدید به ویلیامز وجود داشت. اپل در بیانیهای که برای اعلام این خبر منتشر کرد، اشاره کرد که ویلیامز در ساخت اپل واچ نقش مهمی ایفا کرده است.
روزنامهی وال استریت ژورنال در گزارش خود مینویسد ردپای ویلیامز در بخش طراحی محصول اپل پررنگتر از اشخاصی از جمله تیم کوک، مدیرعامل این شرکت است. این روزنامه در بخشی از گزارش خود مینویسد:
اپل به آقای ویلیامز اجازه نداد دربارهی این موضوع اظهارنظر کند اما افرادی که با او کار کردهاند، میگویند نقش او در بخش طراحی محصولات از آقای کوک هم پررنگتر بوده است. این افراد میگویند آقای ویلیامز نسبت به ظاهر و احساس کاربری محصولات علاقهمند بوده و رهبری او به اپل واچ کمک کرده از یک محصول متمرکز روی مد و تناسب اندام متصل به آیفون به یک محصول بیسیم تبدیل شود که امکانات برمبنای سلامت یکی از اولویت های اصلی آن است.
مقالههای مرتبط:
گزارشها میگویند نقش ویلیامز در طراحی و گسترش محصولات اپل در مدت ۱۰ سال گذشته بیشتر شده است. براساس این گزارشها، او همراه جانی آیو بخشی از تیمی بود که مسئولیت توسعهی آیفون ۴ را برعهده داشت. ویلیامز زمانیکه عضو این تیم بود، تواناییهای مهندسی خود را نشان داد.
آیفون ۴ برخلاف مدلهای قبلی که قاب پشتی پلاستیکی داشتند، از یک قاب پشتی گلس مشکی برخوردار بود. آقای ویلیامز در جریان یک جلسهی مرتبط با مهندسی حرارت، مهندسها را با سوالاتی دربارهی میزان تأثیر این جنس بدنه روی میزان عملکرد دستگاه، به پرسش گرفت. این همکار آقای ویلیامز میگوید او برای بررسی این تأثیرات نمونهگیری اولیه هم انجام داده است. او میگوید: «برای کسی که کارش مذاکره و کاغذبازی بود، این یک حرکت چشمگیر محسوب میشد. به نظرم این در خون او بود.»
در طرف دیگر این ماجرا، یکی از همکاران ویلیامز دربارهی او میگوید:
او ما را در نقطهای که قرار داریم، میبیند، نه نقطهای که باید به آن برسیم.
وال استریت ژورنال در گزارش خود مینویسد برای مدیران ارشد اپل، انتخاب جایگزین جانی آیو خارج از مجموعهی این شرکت بسیار سخت بوده است.
علاوهبر ویلیامز، ایوانس هانکی بهعنوان قائم مقام طراحی صنعتی و آلن دای به عنوان قائم طراحی رابط کاربری منصوب شدهاند. صبیح خان هم بهعنوان قائم مقام ارشد بخش عملیات اپل منصوب شده است.
وال استریت ژورنال پیش از این گزارش داده بود عدم علاقهی تیم کوک به بخش طراحی، عامل دلسردی و در نهایت جدایی جانی آیو از اپل بوده است.
رن ژنگفی، مدیرعامل و بنیانگذار شرکت هواوی بهتازگی مجددا به ستایش از سبک فعالیت اپل پرداخته است؛ او بهصراحت میگوید کوپرتینوییها در زمینهی محافظت از حریم خصوصی کاربران، ایدههای درستی در سر دارند.
این نخستین باری نیست که ژنگفی به تعریف و تمجید از اپل پرداخته است. او حتی پیشتر در مصاحبهای بهصورت علنی از اپل در برابر جنگ اقتصادی چین و آمریکا دفاع کرده بود. او این تعریف و تمجیدها را در حالی ادامه میدهد که شرکت خودش هماکنون با تحریمهای سختی از سوی دولت ایالات متحدهی آمریکا دستوپنجه نرم میکند.
آنطور که وبسایت CNBC در گزارشی جدید نوشته است، ژنگفی در گفتوگو با رسانهی فایننشیال تایمز گفته که هرگز دادههای کاربران هواوی را در اختیار دولت چین قرار نمیدهد. او میگوید رویکرد هواوی در این زمینه همچون اپل است؛ اپل هیچگاه دادههایی را که ممکن است حریم خصوصی کاربرانش را نقض کند، در اختیار دولت قرار نمیدهد. ژنگفی در نقلقولی جالب میگوید: «مالک اطلاعات کاربران، خودشان هستند، نه هواوی».
ژنگفی سخنانش را اینگونه ادامه میدهد: «دادهها متعلق به مشتریانمان هستند، نه ما. اپراتورهای مخابراتی لازم است هر یک از کاربران را رصد کنند، در غیر اینصورت امکان برقراری تماس تلفنی وجود نداشت. رصد دادههای کاربران کار اپراتورها است. ما بهعنوان ارائهدهندهی تجهیزات مصرفی، دادههای هیچ کاربری را رصد نمیکنیم. ما هرگز چنین کاری را انجام نمیدهیم؛ اگر حتی یک بار این کار را انجام داده بودم، آمریکا میتوانست مدارک این کار را در اختیار تمام جهان قرار دهد. در آن صورت، ۱۷۰ کشور و منطقهای که ما هماکنون در آنها فعالیت داریم، دیگر محصولاتمان را نمیخریدند؛ نهایتا شرکت ما ورشکست میشد».
گزارشهای اخیر میگویند که هواوی در سال جاری میلادی متحمل کاهش درآمدی معادل ۳۰ میلیارد دلار خواهد شد؛ اتفاقی که دلیل آن عمدتا به تحریمهای اخیر آمریکا علیه این شرکت مربوط میشود. این تحریمها باعث شدهاند سود خالص هواوی به ۸ میلیارد دلار برسد. ژنگفی در ادامهی صحبتهایش به سیاستهای دولت آمریکا در برخورد با شرکتهای فناوریمحور هم اشاره کرد: «دولت چین هیچگونه دخالتی در فعالیتهای کسبوکاری ما ندارد. نمیدانم که چرا دولت آمریکا سعی میکند تا جایی که میتواند در کار شرکتهای فناوریمحورش دخالت کند. اقدامات دولت آمریکا شبیه به مادر شوهرها است؛ اگر بیش از حد دخالت کنند، عروسشان ممکن است فرار کند!».
برای مهار میزان کربن منتشرشده در انمسفر نیاز به سبدی متنوع از فناوریهای انرژی سبز و پاک خواهیم داشت. یکی از این فناوریها راکتورهای شکافت هستهای هستند که با اینکه هیچگونه کربنی در فضا منتشر نمیکنند، اما وقوع چندین سانحه و فاجعهی هستهای باعث شد که این روزها در فهرست فناوریهای پرریسک جای گیرند. اما شاید این ریسک قابلکاهش باشد.
راکتورهای تجاری ما برای دههها از یک نوع سوخت استفاده میکردهاند: قرصهای کوچکی از دیاکسید اورانیوم که درون میلههای استوانهای از جنس آلیاژ زیرکونیوم قرار میگیرند. نوترونهای تولیدشده درنتیجهی شکافت هستهای درون قرصها بهآسانی از درون میلههای زیرکونیومی قرارگرفته زیر آب عبور میکنند و بدینترتیب انرژی حرارتی لازم برای تولید الکتریسته ازطریق یک واکنش پایدار هستهای فراهم میشود.
مشکل اینجا است که چنانچه دمای زیرکونیوم بیش از اندازه بالا برود، میتواند منجربه واکنش آن با آب و تولیدهیدروژن شود. هیدروژن گازی اشتعالپذیر با خطر ایجاد انفجار است. این همان عاملی است که گمان میرود منجربه بروز انفجار و ذوب بخشی از راکتور تری مایل آیلند (Three Mile Island) در ایالات متحده در سال ۱۹۷۹ و نیز انفجار راکتور و نشت مواد رادیواکتیو در فوکوشیمای ژاپن در سال ۲۰۱۱ شده باشد. گفتنی است که انفجار راکتور چرنوبیل در سال ۱۹۸۶ برخلاف موارد یادشده، به ضعف طراحی و عملکرد معیوب راکتور نسبت داده میشود.
سازندگانی نظیر وستینگهاوس الکتریک (Westinghouse Electric) و فارماتوم (Framatome) درحال توسعهی انواع جدیدی از سوختهای هستهای مقاومبه انفجار هستند که احتمال افزایش بیش از حد دما یا تولید گاز هیدروژن در آنها نزدیک به صفر است. در برخی موارد، میلههای زیرکونیوم با لایهای از این نوع مواد پوشش داده میشود تا میزان واکنشپذیری به حداقل برسد.
در موارد دیگر نیز، زیرکونیوم و حتی دیاکسید اورانیوم توسط مواد دیگری جایگزین میشود. این پیکربندی جدید قابلیت آن را دارد که با کمترین میزان تغییرات حتی درمورد راکتورهای فعلی پیادهسازی شود. البته رسیدن به چنین چشماندازی در دههی بعدی قابلتصور است. طی آزمایشهای واقعی این مواد درون راکتورهای در حال کار میتوان نسبتبه موفقیتآمیز بودن این روشها و رضایت اپراتورها اطمینان حاصل کرد. همچنین این سوختهای جدید میتوانند در افزایش توجیهپذیری اقتصادی نیروگاههای هستهای مؤثر باشند. چنین موضوعی باتوجه به روند نزولی هزینههای انواع دیگر از انرژیهای پاک نظیر بادی و خورشیدی میتواند خبری مسرتبخش برای سرمایهگذاران انرژی هستهای باشد.
گرچه روند توسعهی نیروگاههای هستهای در کشورهایی نظیر ایالات متحده و آلمان تقریبا متوقف شده است؛ اما کشورهایی نظیر چین و روسیه همچنان باجدیت در این صنعت فعال هستند. چنین بازارهایی میتواند هدف مناسبی برای سازندگان این سوختهای جدید باشند.
روسیه از روشهای دیگری نیز برای افزایش ایمنی تجهیزات خود بهره میبرد. شرکت دولتی «رستم» نیروگاههای تازهای در خاک این کشور و خارج از آن بهرهبرداری کرده است که به سیستمهای ایمنی پسیو جدیدتری مجهز شدهاند. این سیستمها میتوانند درصورت قطع برق سراسری یا نقص در سیستم سیرکولاسیون خنککننده، مانع از بروز هرگونه مازاد حرارتی در راکتور شوند. وستیگهاوس و شرکتهای دیگر نیز از این سازوکارهای ایمنی انفعالی در طراحیهای تازهی خود نیز بهره بردهاند.
مقالههای مرتبط:
سازندگان همچنین درحال کار با مدلهای نسل چهارمی دیگری هستند که از سدیم مایع و نمک مذاب بهجای آب استفاده میکنند. این مواد جدید درکنار قابلیت هدایت حرارتی مناسب میتوانند ریسک تولید هیدروژن را در هسته نیز به صفر برسانند. پیشتر نیز چین طی گزارشی از تصمیم خود مبنیبر وارد مدارکردن یک نیروگاه هستهای با خنککنندهی هلیومی طی سال جاری میلادی خبر داد.
نبود یک منبع زمینشناسی دائمی برای سوختهای هستهای در ایالات متحده باعث شده که رشد صنعت هستهای در این کشور با یک مانع مهم مواجه شود. اما رویکردهای سیاسی در حال تغییر است. در بهار گذشته، ۱۲ تن از نمایندگان پارلمان ایالات متحده تدابیر جدیدی برای صدور مجدد مجوز سایت ضایعات هستهای کوه یوکا در نوادا پیشنهاد دادند. این سایت از سال ۱۸۹۷ تاکنون بهعنوان انبار اصلی زبالههای هستهای کشور شناخته میشود. در همین حال، سناتور لیزا مورکوفسکی از آلاسکا از طرح راکتورهای ماژولار و بسیار کوچکی که در آزمایشگاه ملی آیداهو در حال توسعه هستند، حمایت کرده است. همچنین گروهی از ایالتهای نواحی غربی آمریکا از توافق اولیه برای خرید چندین دستگاه از راکتورهای ماژولار شرکت NuScale Power در ایالت اورگن خبر دادهاند. با این تفاصیل، بهنظر میرسد سوختهای بهینهشده و توسعهی راکتورهای کوچک میتوانند نمایانگر چشمانداز مناسبی جهت تولد دوبارهی صنایع هستهای جهان باشند.
سامسونگ چند ماه پیش گوشی تاشدنی خود را بهنام گلکسی فولد معرفی کرد. محصولی که از زمان عرضه این تصور را بهوجود آورد که گوشیهای تاشدنی حوزهی بعدی پیشرفت دنیای فناوری هستند. سپس در حرکتی قابل پیشبینی، دیگر شرکتهای تولیدکنندهی گوشی هوشمند هم به ساخت محصولات تاشدنی ترغیب شدند؛ روندی که بهنوعی کل نمایشگاه MWC 2019 را تحت تأثیر قرار داد.
در MWC 2019 شاهد معرفی انواع گوشیهای تاشدنی بودیم. سامسونگ گلکسی فولد (هرچند محدود) به نمایش عمومی درآمد. هواوی از میت ایکس رونمایی کرد که با ظاهری تقریبا زیباتر نسبت به محصول کرهایها، قیمتی کمی بالاتر داشت. دراینمیان موتورولا هم با تأیید شایعات گذشته، خبر از عرضهی گوشی تاشدنی در سال جاری میلادی داد.
اخبار و گزارشهای متعدد از نمایشگاه موبایل بارسلونا باعث شد تا کاربران علاقهمند و کارشناسان دنیای فناوری وارد گردآبی از تصورات دنیای تاشدنی آینده شوند؛ دنیایی که سامسونگ بهعنوان اولین تولیدکننده، محکوم به کشف آن شد. کرهایها اعلام کردند که در تاریخ ۲۶ آوریل گلکسی فولد را به بازار عرضه خواهند کرد، اما همانطور که اطلاع داریم، این اتفاق رخ نداد.
سامسونگ بهطور حتم از کاربرد و ظرفیتهای بالای گلکسی فولد مطمئن بود. بههرحال امروز میدانیم که آنها در عرضهی محصول نهایی عجله کردند و برخی فاکتورهای اساسی طراحی را در نظر نگرفتند. هر کاربر یا کارشناس دنیای فناوری میداند که لایهی محافظ و مهم گلکسی فولد نباید از پلاستیک قابل کنده شدن ساخته میشد. البته غول کرهای ادعا میکند که راهنمایی برای عدم برداشتن آن لایه توسط مصرفکنندههای نهایی در نظر داشته است. بههرحال بررسیهای اولیه، آیندهی خوبی را برای گوشی تاشدنی سامسونگ بههمراه نداشت.
اخبار جدید نشان میدهند که احتمالا میتوان نسبت به آیندهی دنیای تاشدنیها امیدوار بود. گزارش بلومبرگ ادعا میکند که سامسونگ بازطراحی گلکسی فولد را تمام کرده است. در طراحی جدید، لایهی محافظ در زیر نمایشگر آن قرار دارد و در کل صفحه گسترده خواهد بود. درنتیجه کاربر نمیتواند آن را جدا کند. بهعلاوه ادعا میشود که در طراحی جدید لولاها، فشار بیشتری به پلاستیک آنها وارد خواهد شد که آن را محکمتر میکند.
پیش از مشاهدهی نسخهی جدید گلکسی فولد، نمیتوان اظهارنظر روشنی دربارهی آن داشت. درواقع هنوز مطمئن نیستیم که همهی نقاط ضعف گوشی تاشدنی کرهایها حل شده باشد. بهعلاوه برخی جزئیات همچون فاصلهی میان لبههای گوشی در زمان بسته بودن، درحالحاضر امکان تغییر ندارند. بههرحال بهنظر میرسد نسخهی جدید گلکسی فولد، شباهت بیشتری به محصولی داشته باشد که از یک گوشی تاشدنی انتظار داریم.
با وجود تمام اخبار و شایعات، کاربران هنوز باید منتظر تأیید نهایی زمان عرضهی گلکسی فولد جدید باشند. سامسونگ هنوز زمانی را اعلام نکرده است و در رویداد پیشرویUnpacked در بروکلین نیز خبری از گوشی تاشدنی نخواهد بود. بههرحال هر نوع گوشی تاشدنی که به بازار عرضه شود، موجب خوشحالی و جلب توجه عاشقان دنیای فناوری خواهد شد. دراینمیان بهنظر میرسد کل صنعت گوشی هوشمند، در ماههای گذشته بیشازحد نسبت به ایدهی گوشی تاشدنی خوشحال بود و بههمین دلیل، محصولات قبل از آمادهسازی نهایی عرضه شدند.
کاربران حرفهای گوشیهای هوشمند و کارشناسان باسابقه، از شرکتهای تولیدکننده انتظار دارند که بهجای تمرکز روی اخبار گوشیهای تاشدنی، به بهینهسازی هرچه بیشتر محصولات نهایی بپردازند. درواقع آنها نمیخواهند هزاران دلار را صرف خرید اولین محصولات خانوادهی تاشدنیها بکنند و سپس با چالشهای بیشمار سختافزاری روبهرو شوند. بهعنوان مثال تصور کنید سامسونگ در تاریخ موعود گلکسی فولد را به بازار عرضه میکرد. کاربرانی را در نظر بگیرید که ۲،۰۰۰ دلار برای خرید این گوشی هزینه میکردند و سپس با مشکلات سختافزاری آن روبهرو میشدند. قطعا فاجعهی بسیار بزرگی در بازار رخ میداد.
اگر گلکسی فولد بدون بررسیهای اولیه و کشف مشکلات وارد بازار میشد، قطعا خیل عظیمی از کاربران عصبانی را در سرتاسر جهان مشاهده میکردیم؛ عصبانیتی که نهتنها اعتبار سامسونگ را زیر سؤال میبرد، بلکه برای هر شرکتی با برنامهی تولید محصول تاشدنی، مشکل ایجاد میکرد. بههرحال امروز با وجود تمام تواناییها در تولید گوشیهای هوشمند در فرم عادی، گویی توانایی تولید محصولات تاشدنی هنوز به بلوغ نرسیده است.
سامسونگ نباید در معرفی گلکسی فولد عجله میکرد. بهنظر میرسد آنها بیش از بررسی محصول و کیفیت آن، روی اولین بودن در بازار متمرکز بودهاند. بهعلاوه سایر شرکتهای تولیدکنندهای که در معرفی محصول تاشدنی عجله میکردند هم در حل مشکلات مشابه با گلکسی فولد موفق نبودهاند. درنهایت به نظر نمیرسد آنها هم توانایی معرفی محصول در زمان اعلامشده را داشته باشند.
دن دری، معاون ارشد بخش جهانی محصولات موتورولا در MWC 2019 مصاحبهای انجام داد و از برنامههای شرکتش در توسعهی گوشیهای تاشدنی صحبت کرد. او گفت که موتورولا از ماهها پیش مشغول طراحی و توسعهی گوشی تاشدنی بوده است و قصد ندارد در ورود به بازار از رقبا عقب بماند. کمی پس از آن مصاحبه، شرکت در بیانیهای رسمی خبر از معرفی محصول تاشدنی در تابستان سال جاری داد (برخی شایعات ماه ژوئیه را اعلام کردند). بههرحال با وجود ادعاها، هنوز خبری از گوشی تاشدنی موتورولا نیست. ازطرفی کارشناسان اعتقاد دارند در صورت معرفی محصول موتورولا در سال ۲۰۱۹، احتمالا گوشی آنها با کمبودهایی مواجه خواهد بود. موتورولا هیچ پاسخی به ادعاها و شایعات منتشرشده نداشته است.
هواوی از میان شرکتهایی که محصول تاشدنی معرفی کردند، برنامهی مشخصتر و محکمتری برای معرفی نهایی محصول دارد. آنها ابتدا تأیید کردند که نسخهی 5G از گوشی تاشدنی را در تابستان سال جاری به بازار عرضه میکنند. سپس مصاحبههایی رسمی هم انجام شد و عرضهی گوشی در ماه سپتامبر را تأیید کرد.
چالشهای پیشآمده برای سامسونگ و گلکسی فولد، بهنوعی درسی آموزنده به هواوی و شاید همهی شرکتهای دیگر داد. چینیها احتمالا پس از مشاهدهی مشکلات گوشی سامسونگ، تصمیم به تأخیر در عرضهی محصول تاشدنی خود گرفتند تا شاید آزمایشهای بیشتری روی آن انجام دهند (سخنگوی هواوی هیچ اظهارنظری در اینباره نداشت). شاید تصمیم هواوی عاقلانه بهنظر برسد، اما طراحی محصول آنها بهگونهای است که از هماکنون نوید چالشهای بسیاری را میدهد. لبههای گوشی هواوی رو به بیرون بسته میشوند و در زمان ضربهی احتمالی، خطر بالایی را جذب خواهند کرد.
اگر همهی شرکتهای تولیدکنندهی موبایل زمان عرضهی گوشیهای تاشدنی را نیمهی دوم سال ۲۰۱۹ یا حتی نیمهی اول ۲۰۲۰ اعلام میکردند، هیچ کاربر یا کارشناسی ناراحت نمیشد. همه میدانند که پیادهسازی فرمهای جدید طراحی در محصولات فناورانه دشواریهای خاص خود را دارد؛ خصوصا در محصولات تاشدنی که نیاز به حساسیت و مهندسی دقیق بسیار بالایی دارند، صرف زمان بیشتر منطقی به نظر میرسد.
طبق اخبار گذشته تا امروز باید دو گوشی پرچمدار تاشدنی به بازار عرضه میشد و اکنون هیچ محصولی در بازار وجود ندارد. درنتیجه شرکتهای تولیدکننده هنوز باید روی طراحی و مهندسی بیشتر زمان صرف کنند و بهینهسازی محصولات را در اولویت قرار دهند. درنهایت آنها باید بیاموزند که پیش از آماده شدن همهی جزئیات در حد عالی، آینده را به کاربران قول ندهند.
سرانجام روزی که مشتاقان فناوری منتظرش بودند، فرا رسید و AMD از امروز بهطور رسمی پردازندههای سری ۳۰۰۰ رایزن، کارتهای گرافیک سری Radeon RX 5700 و پلتفرم مادربرد X570 را روانهی بازار میکند. فناوریهای پیشتازانهای مانند پشتیبانی از نسل چهارم استاندارد ارتباطی PCIe، دوازده هستهی پردازنده در کلاس دسکتاپ (مدلهای ۱۶ هستهای در سپتامبر عرضه خواهد شد)، فناوری ساخت ۷ نانومتری و موارد بسیار دیگر، دلایل خوبی برای گیمرها خواهد بود تا دست به ارتقاء سیستم خود بزنند.
۱. پردازندههای نسل سوم رایزن
مهمترین صفآرایی محصولات جدید AMD پردازندههای سری ۳۰۰۰ رایزن مبتنیبر معماری Zen 2 است. ۶ مدل از این پردازندهها در این صفآرایی عرضه میشود که شامل پردازندهی Ryzen 5 3600 با ۶ هسته و ۱۲ ترد و قیمت ۱۹۹ دلار، پردازندهی Ryzen 5 3600X با ۶ هسته و ۱۲ ترد و با قیمت ۲۴۹ دلار، پردازندهی Ryzen 7 3700X با ۸ هسته و ۱۶ ترد و قیمت ۳۲۹ دلار، پردازندهی Ryzen 7 3800X با ۸ هسته و ۱۶ ترد و با قیمت ۳۹۹ دلار و بالاخره پردازندهی ۴۹۹ دلاری Ryzen 9 3900X با ۱۲ هسته و ۲۴ ترد است. البته این شرکت دو مدل APU سری ۳۰۰۰ نیز برای عرضه در سبد محصولات جدید خود در نظر گرفته که مجهز به پردازندهی گرافیکی وگا است. این دو مدل شامل Ryzen 5 3400G با ۴ هسته و ۸ ترد و برچسب قیمت ۱۴۹ دلار و Ryzen 3 3200G با ۴ هسته و ۴ ترد و قیمت ۹۹ دلار میشود. دو پردازندهی یادشده برخلاف دیگر پردازندههای سری ۳۰۰۰ رایزن تنها از PCIe 3.0 پشتیبانی میکنند و معماری هستههای آنها مبتنیبر Zen+ و فناوری ساخت ۱۲ نانومتری است. در جدول زیر مشخصات کامل تمامی پردازندههای عرضهشده توسط AMD درج شده است.
نام پردازنده | تعداد هسته/ ترد | فرکانس پایه (GHz) | فرکانس بوست (GHz) | کش L2-L3 (مگابایت) | توان طراحی حرارتی (وات) | قیمت (دلار) |
---|---|---|---|---|---|---|
Ryzen 9 3900X | 12/24 | 3.8 | 4.6 | 6-64 | 105 | 499 |
Ryzen 7 3800X | 8/16 | 3.9 | 4.5 | 4-32 | 105 | 399 |
Ryzen 7 3700X | 8/16 | 3.6 | 4.4 | 4-32 | 65 | 329 |
Ryzen 5 3600X | 6/12 | 3.8 | 4.4 | 3-32 | 95 | 249 |
Ryzen 5 3600 | 6/12 | 3.6 | 4.2 | 3-32 | 65 | 199 |
در میان پردازندههای نسل سوم رایزن که توسط AMD معرفی شده، پردازندهی ۱۶ هستهای Ryzen 9 3950X نیز حضور دارد که البته عرضهی آن به ماه سپتامبر موکول شده است. این پردازندهی حرفهای دسکتاپ دربرگیرندهی سه چیپلت است. این سه چیپلت شامل دو Die محاسباتی Zen 2 (هر کدام شامل ۸ هسته) و یک Die ورودی/خروجی است. این پردازنده با ۱۶ هسته و ۳۲ ترد کاملا فعال پیکربندی ویژهای دارد که تاکنون در هیچ یک از پلتفرمهای دسکتاپ نظیر آن دیده نشده است. در این بخش از بازار تاکنون حتی شاهد یک پردازندهی ۱۲ هسته و ۲۴ تردی نظیر Ryzen 9 3900X نیز نبودهایم.
۲. پلتفرم مادربرد X570
مقالات مرتبط:
گرچه مادربردهای نسل قبل سری ۴۰۰ و ۳۰۰ (مانند X470 و X370) نیز میزبان پردازندههای سری ۳۰۰۰ رایزن خواهد بود، این پردازندهها ویژگیهای جدید و بدیعی دارند که مادربردهای قدیمیتر امکان پشتیبانی از آن را نخواهند داشت. مهمترین ویژگیها پشتیبانی از استاندارد ارتباطی PCIe 4.0 است که تنها با تراشه جدید AMD X570 تحقق پیدا خواهد کرد. این پلتفرم بهطور کامل و برای اولینبار از پروتکل نسل جدید PCIe پشتیبانی میکند.
در چیدمان جدید، هر CPU از ۲۴ مسیر ارتباطی PCIe 4.0 و هر PCH از ۱۶ مسیر از این نوع پشتیبانی میکند. بنابراین در مجموع از ۴۰ مسیر PCIe 4.0 روی برد پشتیبانی به عمل میآید. یک لینک PCIe 4.0 مستقیم از هر پردازنده به اولین اسلات PCI Express x16 و PCI Express x4 روانه شده و PCH خود از طریق یک لینک PCIe 4.0 x4 با CPU در ارتباط است. پس در مجموع چیدمان مسیرهای ارتباطی پردازنده ۴+۴+۱۶ خواهد بود.
تراشه X570 در کنار پشتیبانی از ۱۶ مسیر ارتباطی PCIe 4.0، حداکثر از ۱۲ پورت SATA 6Gbps، چهار درگاه USB Hispeed با سرعت 480Mbps، هشت درگاه USB Superspeed+ 10Gbps و تمامی تجهیزات PCIe 4.0، درگاههای USB و فضاهای ذخیرهسازی در ارتباط با چیپلت I/O پردازندهی رایزن پشتیبانی میکند.
۳. کارتهای گرافیک RX 5700
سومین صفآرایی محصولاتی که AMD از امروز شروع به عرضهی آنها میکند، کارتهای گرافیک سری RX 5700 است که بر پایه معماری گرافیکی RDNA توسعه یافته است. این صفآرایی شامل سه محصول RX 5700 XT ،RX 5700 و RX 5700 XT 50th Anniversary Edition است. در هر سه محصول از پردازنده گرافیکی Navi 10 استفاده میشود، اما در محصول ضعیفتر RX 5700 تا حدی از تواناییهای این تراشهی گرافیکی کاسته شده است. کارتهای گرافیک مبتنیبر پردازنده Navi اولین کارتهای گرافیک دسکتاپ به شمار میروند که با استاندارد PCIe 4.0 سازگار هستند.
AMD قیمت محصولات سری RX 5700 را درست پیش از عرضه و با هدف رقابت پذیری بیشتر با آخرین محصولات معرفیشده توسط انویدیا (کارتهای گرافیک سری Super) کاهش داد. بدین ترتیب هر کارت گرافیک RX 5700 XT با ۴۰ واحد محاسباتی و در مجموع ۲۵۶۰ پردازندهی جریانی، ۸ گیگابایت حافظهی گرافیکی، کلاک پایهی ۱۶۰۵ و کلاک بوست ۱۹۰۵ مگاهرتز ۳۹۹ دلار قیمتگذاری شده، هر کارت RX 5700 XT Anniversary Edition با تزیین رنگ طلایی روی قاب و در اطراف فن و با سرعتهای کلاک بالاتر ۱۶۸۰ و ۱۹۸۰ مگاهرتز نسبت به مدل پایه با قیمت ۴۴۹ دلار به فروش میرسد و بالاخره مدل RX 5700 با برخورداری از ۳۶ واحد محاسباتی و ۲۳۰۴ پردازندهی جریانی، ۸ گیگابایت حافظهی گرافیکی و با کلاک پایه و بوست ۱۴۶۵ و ۱۶۲۵ مگاهرتز با قیمت ۳۴۹ دلار در حال عرضه است.
این روزها نام مارکتپلیس زیاد به چشم میخورد اما معنی آن چیست و استارتاپهای این حوزه معمولا چه خدماتی ارائه میدهند؟ مارکتپلیس، بستری است که امکان خرید کالا از چند تأمینکنندهی مختلف را برای کاربر فراهم میکند. درواقع مارکتپلیس واسطهای است که فروشنده و خریدار را به یکدیگر معرفی میکند و نیازی نیست تمامی کالاهایی که برای فروش در این بستر گذاشته میشود را در انبار خود موجود داشته باشد.
مارکتپلیسها کالاهای مختلفی را از چند فروشنده عرضه میکنند و درواقع کاربر برای خرید محصول مورد نظر خود میتواند با ورود به مارکتپلیسها، انواع محصولات یا خدمات ارائهشده توسط تأمینکنندگان را مشاهده کرده و با مقایسهی قیمت و کیفیت، کالای مورد نظر را خریداری کند.
همهی ما برای خریدن محصول مورد نظر خود، به دیدن یک فروشگاه اکتفا نمیکنیم و تا زمانیکه همهی مغازههای یک مرکز خرید را بررسی نکنیم، خریدی انجام نمیدهیم. مارکتپلیسها دقیقا همین کار را انجام میدهند و تمامی تأمینکنندگان یک محصول خاص را به کاربر نشان میدهند. درنتیجه تنها کافی است که خریدار دستهبندی مورد نظر را خود را در وبسایت مارکتپلیس انتخاب کند تا فهرستی از فروشندگان به او نشان داده شود.
مارکتپلیسها محل خوبی برای کسبوکارهای کوچک هستند تا اجناسی که ارائه میدهند، از سوی کاربران زیادی دیده شود؛ همچنین تنوع خوبی را در اختیار خریداران قرار میدهند و بابت انجام هر معامله، بخشی از مبلغ را بهعنوان سود خود در نظر میگیرند؛ درنتیجه هر سه طرف معامله سود میکنند.
خرید و فروش کالای دست دوم، خریدن تحقیقات علمی، پیدا کردن مناسبترین ملک و رستوران ارائهدهندهی خدمات کترینگ تنها بخشی از ایدههای خلاقانهی استارتاپها در حوزهی مارکت پلیس هستند. در ادامه به معرفی بیشتر تعدادی از موفقترین استارتاپهای مارکتپلیس میپردازیم.
۱- استارتاپ گروپان (Groupan)
گروپان یک مارکتپلیس تجارت الکترونیکی است که محصولات ارائهدهندگان خدمات از جمله خدمات مسافرتی، کالاهای گوناگون و فعالیتهای تفریحی را با کاربران خود به اشتراک میگذارد. درواقع گروپان، یک پلتفرم آنلاین تجارت الکترونیک است که امکان خرید هر محصولی را برای کاربران خود فراهم میکند.
گروپان بهعنوان واسطهای بین خریداران و ارائهدهندگان کالا یا خدمات عمل کرده و آنها را با یکدیگر آشنا میکند. درعوض فروشندگان نیز حق بازاریابی را بهصورت تخفیف روی قیمت کالاهای خود، لحاظ میکنند. درنتیجه اغلب کالاهایی که در گروپان ارائه میشود، دارای تخفیف هستند.
ایدهی راهاندازی استارتاپ زمانی به ذهن اندرو میسون، بنیانگذار آن رسید که قصد داشت یک قرارداد تلفن همراه را لغو کند؛ او به این فکر افتاد که از قدرت اتحاد مردم برای تخفیف گرفتن در خرید استفاده کند. او در سال ۲۰۰۷ وبسایتی بهنام The Point راهاندازی کرد تا کاربرانی که قصد خرید کالای یکسانی را دارند، ازطریق شبکههای اجتماعی با یکدیگر ارتباط برقرار کنند و بتوانند از فروشنده تخفیف بگیرند.
اریک لفکفسکی، دیگر بنیانگذار استارتاپ تصمیم گرفت فعالیت شرکت را تغییر دهد و تنها روی خرید گروهی تمرکز کند و استارتاپ گروپان در سال ۲۰۰۸ بنیانگذاری شد. نام گروپان ترکیبی از کلمهی گروه (Group) و کوپن (Coupon) است و اولین معاملهی این استارتاپ مربوطبه پیتزافروشی بود که دو پیتزا را به قیمت یک پیتزا به مشتریها عرضه میکرد. طولی نکشید که ایدهی خرید گروهی گروپان پرطرفدار شد و این استارتاپ تنها ۱۶ ماه بعد از راهاندازی، به ارزش بیش از یک میلیارد دلار رسید و یونیکورن شد.
گروپان اولین شرکتی است که در این مدت زمان کوتاه به چنین ارزشی رسیده و رشد سریع آن باعث شد شرکت در سال ۲۰۱۱ سهام خود را بهصورت عمومی عرضه کند. عمومی شدن سهام این شرکت، بزرگترین عرضهی اولیهی عمومی سهام یک شرکت اینترنتی بعد از گوگل در سال ۲۰۰۴ بود. گوگل در سال ۲۰۱۱ محصولی بهنام Google Offer برای رقابت با گروپان عرضه کرد و تلاش کرد گروپان را به قیمت ۶ میلیارد دلار خریداری کند اما موفق نشد و گروپان به توسعهی محصولات خدمات خود ادامه داد.
۲- استارتاپ توکوپدیا (Tokopedia)
توکوپدیا نیز یک مارکتپلیس آنلاین در اندونزی است که به اشخاص و کسبوکارهای کوچک و متوسط اجازه میدهد فروشگاه آنلاین خود را بهراحتی و بهطور رایگان در این پلتفرم راهاندازی کنند و تجربهی بهتر و امنتری را برای مشتریهای خود رقم بزنند. هدف توکوپدیا ساخت اکوسیستمی است که هر کاربری بتواند محصولات خود را بفروشد یا تمامی محصولات و خدمات مورد نظر خود را خریداری کند.
خدمات توکوپدیا، به میلیونها کاربر شخصی و صاحبان کسبوکار در اندونزی کمک میکند محصولات و خدمات خود را در سراسر اندونزی عرضه کنند و درواقع این استارتاپ میلیونها موقعیت شغلی در این کشور ایجاد کرده است و یکی از استارتاپ یونیکورن به شمار میآید.
استارتاپ توکوپدیا در سال ۲۰۰۹ توسط ویلیام تانوویجایا و لئونتینوس آلفاادیسون بنیانگذاری شد و در حال حاضر بهعنوان یک شرکت تکنولوژی، در چند رشتهی مختلف فعالیت میکند، که معروفترین آن مارکپلیس است. درواقع توکوپدیا یک پلتفرم رایگان C2C (تجارت میان مشتری و مشتری) برای ارائهدهندگان خدمات و خریداران است. این مارکتپلیس میلیونها کالا را در ۲۵ دستهبندی گوناگون به کاربران معرفی کرده و به ارائهدهندگان خدمات کمک میکند مشتری بیشتری جذب کنند.
توکوپدیا همچنین محصولات دیجیتال از جمله خدمات مربوطبه پرداخت بیمه و تسهیلات، پرداخت تلفن، کارت اعتباری، بلیت هواپیما، بلیت همایش و... نیز ارائه میدهد. توکوپدیا در سال ۲۰۱۶ محصولات دیگری مبتنیبر فناوری مالی (فینتک) مانند کیف پول دیجیتال، سرمایهگذاری، وام کسبوکار، کارت اعتباری مجازی، سیستم امتیازدهی برای وام و... نیز عرضه کرد. توکوپدیا در سال ۲۰۱۸ اپلیکیشن جدیدی بهنام Mitra Tokopedia راهاندازی کرد که هر شخص با استفاده از آن میتواند محصولات دیجیتال توکوپدیا را بفروشد.
۳- استارتاپ مرکاری (Mercari)
مرکاری یک استارتاپ ژاپنی و مارکتپلیس موبایلی است که امکانی را فراهم کرده تا مردم بتوانند بهراحتی اجناس دست دوم مورد نظر خود را ازطریق تلفن هوشمند در ژاپن، آمریکا و انگلیس بخرند یا بفروشند. محصول اصلی این استارتاپ یعنی اپلیکیشن مارکتپلیس مرکاری در سال ۲۰۱۳ راهاندازی شد و امروزه بهعنوان بزرگترین مارکتپلیس ژاپن با بیش از ۱۰ میلیارد ین ژاپن تراکنش ماهانه شناخته میشود.
استارتاپ مرکاری در سال ۲۰۱۴ وارد بازار آمریکا و در سال ۲۰۱۶ وارد بازار انگلیس شد و اپلیکیشن آن بیش از ۱۰۰ میلیون بار در سراسر دنیا دانلود شده است. استارتاپ مرکاری اولین شرکتی است که در ژاپن عنوان یونیکورن را کسب کرده است.
۴- استارتاپ اِزکَتر (ezCater)
استارتاپ ازکتر در سال ۲۰۰۷ در بوستون آمریکا بنیانگذاری شد و بزرگترین مارکتپلیس دنیا برای خدمات کترینگ است. کیترینگ، به آمادهسازی، تهیه و طبخ غذا و نوشیدنی در محلی مشخص و سرو آن در محلی دیگر برای پذیرایی گفته میشود.
استارتاپ ازکتر خدمات سفارش آنلاین غذا برای مقاصد مختلف ازجمله ناهار کارمندان یا ملاقاتهای رسمی شرکت را برای ۵ تا دو هزار نفر ارائه میدهد. درواقع ازکتر مارکتپلیسی است که بیش از ۶۰۰ هزار رستوران کترینگ محلی را به کاربران خود معرفی میکند و سیستم پشتیبانی قوی دارد.
ازکتر، کار خود را با تعدادی از رستورانهای کترینگ در بوستون آمریکا آغاز کرد و سپس در نیو انگلند و جنوب شرقی آمریکا نیز گسترش پیدا کرد. امکان امتیازدهی و نظردهی در مورد رستورانها، کمک میکند تا کاربران خدمات مورد نظر خود را راحتتر انتخاب کنند.
طبق اعلام کرانچبیس، استارتاپ ازکتر تا به حال بیش از ۳۱۹ میلیون دلار سرمایه جذب کرده و یکی دیگر از استارتاپهای یونیکورن صنعت مارکتپلیس است.
۵- استارتاپ کامئو (Cameo)
استارتاپ کامئو که با نام بوککامئو (BookCameo) نیز شناخته میشود، یک وبسایت اشتراکگذاری ویدئو است که به سلبریتیها و افراد مشهور اجازه میدهد ازطریق ویدئو با طرفداران خود در ارتباط باشند. درواقع کامئو، مارکتپلیسی است که کاربران میتوانند ویدئوی شخصیسازیشده از طرف سلبریتی، ورزشکار یا اینفلوئنسر محبوب خود را رزرو کنند.
این ایده کمی عجیب به نظر میرسد و شاید از خودتان بپرسید خدمات این استارتاپ چه زمانی کاربرد خواهد داشت. خدمات استارتاپ کامئو برای هر مناسبتی میتواند استفاده شود. بهعنوان مثال شخصی میتواند از یک فرد مشهور بخواهد تا تولد دوست او را تبریک بگوید یا در مورد آخرین فعالیتهای سلبریتی محبوب خود سؤال بپرسد. تا زمانیکه درخواستها معقول و منطقی به نظر برسند، سلبریتیها نیز همکاری خواهند کرد.
کاربران برای رزرو ویدئو از سلبریتی محبوب خود باید شخص مورد نظر را از داخل وبسایت انتخاب کرده و درخواست خود را برای او ارسال کنند. سپس درخواستها بررسی میشوند و اگر شامل بیاحترامی یا درخواستهای نامناسب نباشند، برای سلبریتی ارسال میشوند. سپس نهایتا در هفت روز آینده پاسخ سلبریتی برای کاربر ایمیل میشود و او میتواند ویدئو را دانلود کند. چنانچه در این مدت پاسخی از سوی سلبریتی ارسال نشود، وجه پرداختشده به کاربر بازگردانده میشود. قیمت ویدئوی سفارشی برای هر سلبریتی متفاوت است، ۷۵ درصد مبلغ پرداختشده برای هر ویدئو به سلبریتی داده میشود و ۲۵ درصد آن برای کامئو است. نحوهی قیمتگذاری نیز از سوی سلبریتیها انجام میشود و هر مرتبه قابل تغییر است اما زمانیکه کاربر هزینهای را پرداخت کرده و سفارش ویدئوی مورد نظر خود را ثبت کرده باشد، حتی در صورت بالا رفتن قیمت توسط سلبریتی، با اختلاف قیمت مواجه نخواهد شد.
ایدهی بنیانگذاری استارتاپ زمانی به ذهن استیون گالانیس، بنیانگذار آن رسید که دوست یکی از دوستان او که فرد معروفی بود، با انتشار ویدئویی، تولد پسر او را تبریک گفت. انجام این کار که بهگفتهی دوست او بسیار پرزحمت بود، وی را به این فکر انداخت که امکان تهیهی ویدئوی شخصیسازیشده از سوی افراد معروف یا سلبریتیها را برای همه فراهم کند.
طبق اعلام کرانچبیس، استارتاپ کامئو تا به حال بیش از ۶۵ میلیون دلار سرمایه جذب کرده است.
۶- استارتاپ آپارتمنت لیست (Apartment List)
آپارتمنت لیست، پلتفرمی است که فهرستی از آپارتمانها را ازطریق یک مارکتپلیس آنلاین در اختیار مستأجران قرار میدهد. وبسایت این استارتاپ بیش از پنج میلیون بازدید ماهانه دارد و املاک بیش از ۴۰ شهر آمریکا در آن ثبت شده است. مدل درآمد کسبوکار بهگونهای است که تنها از آپارتمانهای اجارهدادهشده کمیسیون دریافت میکند.
جان کابز و کریس اریکسون، دو بنیانگذار این استارتاپ بعد از مشکلات شخصی که هم بهعنوان مستأجر و هم بهعنوان مالک تجربه کرده بودند، تصمیم گرفتند با راهاندازی پلتفرمی، روند اجارهی خانه را بهبود دهند. استفاده از خدمات این استارتاپ برای مستأجران رایگان است و مالکان نیز تنها بعد از اجاره رفتن ملک، حق کمیسیون خود را پرداخت میکنند.
پلتفرم این استارتاپ با انجام تنظیمات دستی و پرسیدن سؤالهایی از کاربر، امکان جستجوی شخصیسازیشده را برای کاربر فراهم میکند تا کاربران تنها پیشنهادهایی را دریافت کنند که با نیازمندیهای آنها همخوانی دارد. اطلاعات تمامی املاکی که در پلتفرم آپارتمانت لیست ثبت میشوند باید دقیق و شفاف باشد تا بهترین ملک به مستأجر پیشنهاد داده شود.
طبق اعلام کرانچبیس، این استارتاپ تا به حال ۱۰۹ میلیون دلار سرمایه جذب کرده است.
۷- استارتاپ ساینس اکسچینج (Science Exchange)
ساینس اکسچینج یک مارکتپلیس آنلاین برای خدمات تحقیقاتی است که امکان برونسپاری تحقیقات به دانشمندان مؤسسات مختلف مانند دانشگاهها را فراهم میکند. درواقع، ساینس اکسچینج موافقتنامههای سازمانی را با سازمانیهای تحقیق و توسعه مانند شرکتهای داروسازی، توسعهدهندگان دستگاههای پزشکی و شرکتهای لوازم آرایشی تنظیم میکند تا برونسپاری خدمات تحقیقاتی مختلفی را بهعنوان یک مارکتپلیسی خصوصی برای آنها فراهم کند.
این استارتاپ سال ۲۰۱۱ در سانفرانسیسکوی آمریکا بنیانگذاری شد و با پیوستن به شتابندهی وای کامبیناتور (یکی از بزرگترین مراکز رشد شتابندهی استارتاپها) چند شعبه در نیوزلند و اروپا نیز افتتاح کرد.
ایدهی راهاندازی استارتاپ زمانی به ذهن الیزابت لورن، یکی از بنیانگذاران استارتاپ رسید که برای انجام آزمایشهای ایمنی مورد نیاز برای تحقیقات خود نتوانست فرد یا همکاری متخصص در این زمینه را پیدا کند. او ایدهی استارتاپ را در برنامهی شتابندهی وای کامبیناتور مطرح کرد و بعد از پذیرفته شدن، اولین نسخه از وبسایت آنها در سال ۲۰۱۱ ارائه شد.
ساینس اکسچینج بعد از بررسی دقیق ارائهدهندگان خدمات، امکان بستن قرارداد و توافقنامه را فراهم میکند و تاریخچهی فعالیتها آنها را به همراه امتیازی که از سایر کاربران گرفتهاند، به مشتری نشان میدهد. دانشمندان میتوانند خدمات مورد نیاز خود را در این استارتاپ جستوجو و مقایسه کنند و از ارائهدهندگان درخواست نمونه کار داشته باشند.
محققان ازطریق این مارکتپلیس، پیشنهاد تحقیقاتی را قبول میکنند و سایر کارها مانند برقراری ارتباط، مدیریتپروژه و پرداخت نیز ازطریق همین پلتفرم انجام میشود. استارتاپ ساینس اکسچینج بسته به نوع تحقیق، کمیسیون دریافت میکند و همچنین نرمافزار خود را به ارائهدهندگان خدمات تجارت الکترونیکی میفروشد. طبق اعلام کرانچبیس، این استارتاپ تابهحال بیش از ۷۲ میلیون دلار سرمایه جذب کرده است.
۸- استارتاپ تریدزی (Tradesy)
تریدزی، یکی مارکتپلیس آنلاین فروش مجدد است که امکان خرید و فروش محصولات لاکچری زنانه از جمله کیف و کفش و لباس را فراهم میکند.
تریدزی در سال ۲۰۱۲ توسط ترسی دینانزیو بنیانگذاری شد تا خانمها بتوانند محصولاتی را که استفاده نمیکنند، در این وبسایت به فروش برسانند و بخشی از بودجهی مورد نیاز برای خرید کالای جدید را فراهم کنند و همچنین به محصولات تخفیفدار دسترسی داشته باشند. ایدهی راهاندازی استارتاپ زمانی به ذهن دینانزیو رسید که مانند هر خانم دیگری با وجود کمدی پر از لباس، نمیتوانست برای بیرون رفتن آماده شود و تصمیم گرفت با فروختن بخشی از لباسهای بدون استفاده، کمک هزینهای برای خرید لباسهای جدید به دست آورد. وی برای تأمین سرمایهی کسبوکار روی میز آشپزخانه کار میکرد و شبها روی مبل میخوابید و تختخواب خود را ازطریق AirBnb اجاره میداد.
او ابتدا کار خود را با راهاندازی پلتفرمی برای خرید و فروش لباس و زیورآلات عروس آغاز کرد و بعد از مدتی کار خود را به خرید و فروش سایر کالاهای لوکس گسترش داد.
خرید و فروش کالاهای دست دوم از این نظر اهمیت دارد که صنعت فشن، سومین صنعت آلایندهی کرهی زمیناست، بنابراین افزایش طول عمر کالاهای لوکس، میزان تقاضا برای کالاهای جدید را کاهش میدهد و درنتیجه محیط زیست کمتر آلوده میشود. این یعنی خانمها با پرداخت هزینهی کمتری صاحب اجناس لوکس میشوند و محیط زیست نیز کمتر آسیب میبیند.
طبق اعلام کرانچبیس، افراد معروفی مانند ریچارد برنسون و جان دوئر از این استارتاپ حمایت کردهاند. استارتاپ تریدزی تابهحال بیش از ۷۴ میلیون دلار سرمایه جذب کرده است.
۹- استارتاپ هوملایت (HomeLight)
هوملایت، مارکتپلیسی است که بین فروشندگان ملک و آژانسهای املاک ارتباط برقرار میکند. این استارتاپ از نقدها و نرخ فروش املاک استفاده میکند تا بهترین آژانس را برای فروش ملک، به فروشنده پیشنهاد دهد. این استارتاپ در سال ۲۰۱۲ بنیانگذاری شده است و با استفاده از تحلیل دادههای بیش از دو میلیون آژانس املاک، به صاحبان املاک کمک میکند منزل خود را راحتتر و با بهترین قیمت به فروش برسانند.
داستان راهاندازی استارتاپ از جایی آغاز شد که درو آهر، بنیانگذار آن، برای فروختن ملک خود و پیدا کردن بهترین آژانس املاک مشکل پیدا کرده بودند. این استارتاپ در اصل با تمرکز کردن روی فروشندگان، خریداران املاک را هدف قرار میدهد.
طبق اعلام کرانچبیس، استارتاپ هوملایت تابهحال بیش از ۵۵ میلیون دلار سرمایه جذب کرده است.
۱۰- استارتاپ فریتویوز (FreightWaves)
فریتویوز، یک نرمافزار بهعنوان خدمات است که دادهی مورد نیاز برای بازار حملونقل آمریکای شمالی را فراهم میکند. این روزها بازارهای حملونقل تحت تأثیر دیجیتالسازی، نوسانات و مقررات قرار گرفتهاند و فعالان این صنعت، نیازمند تحلیلهای دقیق در مورد بازار هستند. فریتویوز نیز برای برطرف کردن این نیاز بنیانگذاری شده است و درواقع، بازار حملونقل را تحلیل کرده و ابزارهایی را برای مدیریت آن فراهم میکند.
فریتویوز با برخی از بزرگترین تولیدکنندگان داده در مارکتپلیس حملونقل همکاری دارد و از این اطلاعات استفاده میکند تا دید بهتری نسبت به تأثیر عواملی مانند آبوهوا، فعالیتهای اقتصادی، تکنولوژی و... در بازار حملونقل داشته باشد.
فریتویوز به این منظور بنیانگذاری شده است که محصولاتی شفاف برای مدیریت خطر در بازار حملونقل ارائه دهد و همچنین بهعنوان تأمینکنندهی پیشتاز دادههای مرتبط با این صنعت فعالیت میکند. طبق اعلام کرانچبیس، استارتاپ فریت ویوز تابهحال بیش از ۳۹ میلیون دلار سرمایه جذب کرده است.
حساب کاربری گیتهاب شرکت کنونیکال (Canonical LTD) روز شنبه هک شد. این شرکت، توسعهدهندهی یکی از مشهورترین توزیعهای لینوکس است. در پی این نفوذ، اطلاعیهی خبری زیر توسط تیم امنیتی اوبونتو منتشر شده است:
«ما تأیید میکنیم که در تاریخ ۱۵ تیر (۶ ژوئیه)، یکی از حسابهای کاربری کنونیکال روی سرویس گیتهاب مورد نفوذ قرار گرفته و گواهیها و اعتبارنامههای آن برای ساخت مخازن جعلی و برخی فعالیتهای دیگر استفاده شده است. در حال حاضر حساب کاربری مذکور از فهرست شرکت کنونیکال خارج شده است اما تحقیق پیرامون میزان نفوذ ادامه دارد. در حال حاضر هیچ مدرکی از نفوذ به کدهای منبع و اطلاعات شخصی کاربران وجود ندارد. همچنین سرویسهای مربوطبه ساخت و بهبود اوبونتو به حساب کاربری گفتهشده، متصل نبودهاند و تحت تأثیر این نفوذ قرار نگرفتهاند.»
تیم امنیتی اوبونتو اعلام کرده است که پس از پایان تحقیق پیرامون نفوذ اخیر، بهروزرسانی جدیدی برای توزیع خود عرضه خواهند کرد. در جریان این نفوذ، ۱۱ مخزن جدید گیتهاب توسط حساب کاربری کنونیکال ایجاد شده است که همگی آنها خالی بودهاند. دو روز قبل از این حادثه، تیم امنیت سایبری Bad Packets، خبر از اسکن گستردهی اینترنت برای یافتن فایلهای پیکربندی گیتهاب داده بود. چنین فایلهایی معمولا حاوی اطلاعات مربوطبه حسابهای کاربری موجود روی این سرویس هستند.
تجربهی اخیر شرکت کنونیکال، اولین حادثه رخداده برای تیم امنیتی این شرکت نبوده است و در گذشته نیز شاهد هک شدن این شرکت برای دفعات متعددی بودهایم. انجمنهای رسمی کاربری اوبونتو در سال ۲۰۱۳ و ۲۰۱۶ هک شدند. در سال ۲۰۱۳، اطلاعات ۱.۸۲ میلیون کاربر و سپس در سال ۲۰۱۶، دادههای ۲ میلیون کاربر به سرقت رفتند. همچنین در سال ۲۰۱۸، یک بستهی مخرب اوبونتو حاوی کدهای استخراج ارز مجازی، روی فروشگاه اوبونتو یافت شد.
البته یکی از بزرگترین نفوذهای مرتبط با لینوکس مربوطبه توزیع Mint میشود که در سال ۲۰۱۶ رخ داد. طی حادثهی مذکور، هکرها توانستند به سایت توسعهدهندهی این توزیع نفوذ کنند و با دستیابی به کد منبع، یک در پشتی روی آن قرار دهند. در حال حاضر به نظر میرسد که نفوذ اخیر چندان حاد نبوده است و مشکل جدی ایجاد نخواهد کرد. اگر کسی قصد داشت کدهای مخربی به پروژههای کنونیکال اضافه کند، قطعاً با ساخت مخزنهای جعلی روی گیتهاب، توجهها را بهسوی خود جلب نمیکرد.
خودروهای لوکس بدون دلیل لقب لوکس را یدک نمیکشند و معمولا آپشنها و امکاناتی دارند که در خودروهای معمولی اصلا مشاهده نمیشود. برای مثال در خودروهایی مانند رولز رویس و بنتلی، تودوزی سفارشی یا یک ساعت آنالوگ دستساز در خودرو میتواند زمان ساخت خودرو را به دو برابر افزایش دهد. در ادامه به معرفی ۹ آپشن عجیب و فوقالعاده در خودروهای لوکس موجود در بازار امروز میپردازیم.
۱. ساعتهای گرانقیمت
بیشتر افرادی که یک رولز رویس یا بنتلی خریداری میکنند، معمولا جزو قشر یک درصد و ثروتمند هستند. این افراد همهچیز را در بهترین حالت میخواهند و به همین دلیل برای خودروی خود نیز هزینه زیادی صرف میکنند. برای مثال زمانیکه بنتلی بنتایاگا به بازار معرفی شد، یک آپشن ۱۶۰ هزار دلاری برای آن قابل سفارش بود. این آپشن یک ساعت عقربهی مکانیکی Breitling است که روی داشبورد خودرو نصب میشود. این ساعت بهصورت خودکار کوک میشود و یک موتور نیز وظیفهی تنظیم و کوک کردن آن را بر عهده دارد.
۲. پرده برای شیشهها
افراد مشهور در مورد حریم خصوصی خود دچار مشکلاتی هستند و خیلی پیش میآید که عکاسان دائما آنها را تعقیب کنند. به همین دلیل رولز رویس فانتوم و بنتلی مولسان به پردههایی مجهزند که بهطور کامل دید را از بین برده و با بسته شدن آنها در هیچ شرایطی نمیتوان فضای داخل کابین را دید. این پردهها برقی هستند و حتی فلاش دوربین نیز نمیتواند از آنها عبور کند. همچنین با فشار یک دکمه فضای راننده از فضای عقب با یک پرده جدا میشود. بنتلی این پردهها را در مدل مولسان بهعنوان یک آپشن ۱۶ هزار دلاری عرضه میکند.
۳. یخچال
برای کسانی که علاقه به نوشیدنی خنک دارند، امکان سفارش یخچال بین صندلیهای عقب در برخی خودروهای لوکس وجود دارد. در خودروهایی همانند مرسدس بنز اس کلاس، بنتلی مولسان، رولز رویس فانتوم و ولوو XC90Excellence امکان سفارش یخچال وجود دارد. در مرسدس بنز اس کلاس، نصب یخچال تنها ۱۱۰۰ دلار هزینه دارد ولی در ولوو XC90 یخچال تنها در تیپ Excellence قابل سفارش است که ۱۰۶ هزار دلار قیمت دارد. یخچال بنتلی مولسان تنها در نسخهی مولینر عرضه میشود و این آپشن ۱۰ هزار دلار قیمت دارد.
۴. جالیوانیهای لوکس
سوار بودن بر یک خودروی لوکس یعنی باید سرو نوشیدنی نیز خاص باشد. برخی خودروسازان مانند بنتلی و ولووجالیوانیهای لوکسی عرضه میکنند. در ولوو XC90 Excellence لیوانهای کریستالی از برند Orrefors در جالیوانیها قرار دارند که احتمالا بخشی از آپشن یخچال باشند. این لیوانها بهتنهایی بین ۲۵۰ تا ۵۰۰ دلار برای هر جفت قیمت دارند.
۵. میز غذاخوری
اگر بخواهید در یک خودروی لوکس غذا میل کنید، باید از آپشن میز غذاخوری تاشو هم استفاده کنید. پکیج کامل میز غذاخوری به همراه تمام امکانات در بنتلی بنتایاگا ۲۷ هزار و ۵۰۰ دلار قیمت دارد.
۶. تودوزی و تزئین سفارشی کابین
خودروسازانی مثل پورشه، استون مارتین، رولز رویس و بنتلی برای اینکه محصولاتی خاصتر داشته باشند، به مشتریان خود امکان شخصیسازی داخل خودرو را میدهند. این موارد شامل تودوزی و تزئینات چوبی و فلزی داخل کابین میشود. در بنتلی میتوان نوع چوب داخل کابین را انتخاب کرد و حتی میتوانید خودتان چوب مورد نظر را به کارخانه دهید تا در کایین خودرو از آن استفاده کنند. معمولا خودروسازان قیمت این نوع کارها را اعلام نمیکنند تا مبادا مشتریان با دیدن قیمت آنها منصرف شوند.
۷. روکش و کفپوشهای سفارشی
مقالههای مرتبط:
چرم بخش جداییناپذیر از تودوزی خودروهای لوکس است، اما در خودروهایی مثل رولز رویس و بنتلی میتوان روکشهای مختلفی مثل پشمی هم سفارش داد. این آپشن بسته به رنگ، نوع و مدل خودرو بین ۹۷۴ تا ۲۹۹۴ دلار قیمت دارد. در محصولات پورشه، مرسدس بنز و بیامو نیز روکش سفارشی میتواند بین ۲ تا ۵ هزار دلار قیمت داشته باشد.
۸. درهای برقی
اگر نمیخواهید انرژی خود را صرف بستن درهای خودرو کنید، این آپشن راهحل مناسبی است. درهای دارای سیستم سافت کلوز که در ایران اصطلاحا به آنها وکیوم در گفته میشود، بهصورت خودکار و با یک موتور برقی بسته میشوند و تنها کافی است آنها را به سمت خود بکشید. در خودرویی مثل رولز رویس حتی این کار نیز نیاز نیست و با زدن یک کلید، در بهطور خودکار بسته خواهد شد. این آپشن امروزه در خودروهایی مثل بیامو سری ۷ و مرسدس بنز اس کلاس بهصورت استاندارد وجود دارد.
۹. تزئین ستاره در سقف
اگر فکر میکنید نورپردازی چند رنگ داخل خودرو موضوع جالبی است، بهتر است شما را با نورپردازی سقف رولز رویس فانتوم آشنا کنیم که طرحی همانند یک آسمان پر ستاره در شب دارد. این آپشن که بهصورت سفارشی روی محصولات رولز رویس نصب میشود، از فیبرهای نوری تشکیل شده که در زوایای مختلفی قرار دارند؛ به این ترتیب از هر زاویهای که به سقف نگاه کنید ستارهها درخشش متفاوتی خواهند داشت. این آپشن ۱۲ هزار دلار قیمت دارد.
پس از ثبتنام کاربر و خرید اینترنت، ISP (ارائهدهندهی سرویس اینترنت) تنظیمات لازم شبکه را بهعنوان بخشی از خدمات انجام میدهد (تنظیماتی شامل آدرسهای سیستم نام دامنه یا DNS)، با این تنظیمات کاربر میتواند وبسایتهای دلخواهی خود را بارگذاری کند، به سرویسهای آنلاین دسترسی پیدا کند و فایلهای مختلف را دانلود کند. بااینحال، سرورهای DNS گاهی کمسرعت و ناامن میشوند و زیاد هم خصوصی نیستند؛ اما میتوان از راهحلهای متعدد یا شرکتهای شخص ثالث برای بهبود اینترنت در ویندوز ۱۰ استفاده کرد.
DNS چیست؟
سیستم نام دامنه یا DNS، سرویسی است (معمولا هزینهای ندارد) که به کاربر امکان تایپ نام دلخواه در مرورگر وببرای بارگذاری صفحهی وب موردنظر را میدهد.
هر کامپیوتر متصل به شبکه (و اینترنت) برای برقراری ارتباط با دستگاههای دیگر به آدرس IP نیاز دارد؛ اما به خاطر سپردن این آدرسها راحت نیست (برای مثال آدرس IP به شکل 104.18.189.55 است)؛ اینجا است که DNS بهعنوان مکانیزمی برای ترجمهی اسامی کاربرپسند دامنه مثل zoomit.ir به آدرس IP قابلدرک برای کامپیوتر وارد میشود.
با تایپ https://www.zoomit.ir میتوانید به سایت موردنظر دسترسی پیدا کنید؛ اما برای اجرای این دستور در پسزمینه، مرورگر وب درخواست تحلیل نام وبسایت و تبدیل آن به آدرس IP را به سرورهای DNS ارسال میکند. وقتی آدرس پیدا شد، مرورگر محتوا را دانلود میکند و صفحه را نمایش میدهد.
مقالههای مرتبط:
کاربران معمولا این فرایند را نمیبینند زیرا خیلی سریع اتفاق میافتد (در بازهی میلیثانیه)؛ درصورتیکه تحلیلگرها (resolver) قابلاطمینان نباشند، سرعت اینترنت کاهش خواهد یافت. در این شرایط اگر کاربر بخواهد از سرورهای خصوصیتر و سریعتر استفاده کند، ویندوز ۱۰ قابلیت تغییر تنظیمات DNS را فراهم کرده است. در ادامه، مراحل تغییر تنظیمات DNS دستگاه با استفاده از Control Panel، Commant Prompt و اپلیکیشن Settings ارائه شده است.
روش تغییر تنظیمات DNS با استفاده از Control Panel
برای تغییر تنظیمات فعلی DNS ازطریق تنظیمات شبکه روی Control Panel مراحل ذیل را طی کنید:
۱. Control Panel را باز کنید.
۲. روی Network and Internet کلیک کنید.
۳. روی Network and Sharing Center کلیک کنید.
۴. روی گزینهی Change adapter settings در پنل سمت چپ کلیک کنید.
۵. روی واسطهی شبکهی متصل به اینترنت کلیک کنید و سپس گزینهی Properties را انتخاب کنید.
۶. گزینهی (Internet Protocol Version 4 (TCP/Ipv4 را انتخاب کنید.
۷. روی دکمهی Properties کلیک کنید.
۸. روی گزینهی Use the following DNS server addresses کلیک کنید.
۹. آدرسهای preferred و alternate را برای DNS تایپ کنید.
اگر از Google Public DNS، OpenDNS یا CloudFare استفاده میکنید، میتوانید تنظیمات زیر را اعمال کنید:
- Google Public DNS : 8.8.8.8 , 8.8.4.4
- OpenDNS: 208.67.222.222 , 208.67.220.220
- CloudFlare: 1.1.1.1 , 1.0.0.1
نکته: اگر نیاز به بیش از دو آدرس DNS داشتید، میتوانید روی دکمهی Advanced کلیک کنید و در تب DNS میتوانید تحلیلگرهای دلخواه را اضافه، ویرایش و حذف کنید. حتی میتوانید در این بخش، اولویت خود را تنظیم کنید.
۱۰. روی دکمهی OK کلیک کنید.
۱۱. روی دکمهی Close کلیک کنید.
پس از تکمیل این مراحل، دستگاه با تنظیمات DNS که قبلا تعریف کردید، راهاندازی میشود.
روش تغییر تنظیمات DNS با استفاده از Command Prompt
اگر به Control Panel دسترسی ندارید و کار با دستورها برایتان راحتتر است، میتوانید از Command Prompt برای تغییر تنظیمات DNS ویندوز ۱۰ استفاده کنید:
۱. Start را باز کنید.
۲. Command Prompt را جستوجو کنید، روی نتیجهی جستوجو راست کلیک کنید و گزینهی Run as administrator را انتخاب کنید.
۳. دستورهای ذیل را برای تغییر تنظیمات شبکه تایپ کنید و سپس کلید Enter را فشار دهید.
Netsh
۴. دستور زیر را برای شناسایی اسامی آداپتورهای شبکه تایپ کنید و سپس کلید Enter را فشار دهید:
Interface show interface
۵. دستور زیر را برای تنظیم آدرس IP اصلی DNS تایپ کنید و کلید Enter را فشار دهید:
"interface ip set dns name="ADAPTER-NAME" source="static" address="X.X.X.X
در خط فرمان، «ADAPTER-NAME» را با نام آداپتور شبکهی خود جایگزین کنید، سپس بهجای x.x.x.x آدرس IP سرور DNS موردنظر را وارد کنید.
اگر از Google Public DNS، OpenDNS یا CloudFare استفاده میکنید، میتوانید تنظیمات زیر را اعمال کنید:
- Google Public DNS: 8.8.8.8 , 8.8.4.4
- OpenDNS: 208.67.222.222 , 208.67.220.220
- CloudFlare: 1.1.1.1 , 1.0.0.1
۶. دستور ذیل را برای اضافه شدن آدرس IP جایگزین DNS وارد کنید و سپس کلید Enter را فشار دهید:
interface ip add dns name="ADAPTER-NAME" addr="X.X.X.X" index=2
در بخش دستور، ADAPTER-NAME را با نام آداپتور شبکه که در مرحلهی ۴ وارد کردید، جایگزین کنید و سپس x.x.x.x را با آدرس ثانویهی موردنظر جایگزین کنید.
نکته: اگر نیاز بهاضافه کردن آدرسهای DNS بیشتری دارید، میتوانید مرحلهی بالا را تکرار کنید با این تفاوت که این بار تعداد گزینهی index را یک عدد افزایش دهید. برای مثال interface ip add dns name="Ethernet1" addr="8.8.4.4" index=3
پس از تکمیل مراحل فوق، ویندوز ۱۰ از آدرسهای جدید DNS server برای تبدیل اسامی دامنه به آدرسهای عددی قابلدرک برای دستگاه استفاده میکند.
روش تغییر DNS با استفاده از Settings
برای تغییر تنظیمات DNS با استفاده از اپلیکیشن Settings در ویندوز ۱۰، مراحل ذیل را دنبال کنید:
۱. Settings را باز کنید.
۲. روی Network & Internet کلیک کنید.
۳. روی Ethernet (یا بسته به اتصال، Wi-Fi ) کلیک کنید.
۴. اتصال شبکهی موردنظر خود را انتخاب کنید.
۵. زیر بخش IP Settings روی دکمهی Edit کلیک کنید.
۶. از منوی Edit IP settings، گزینهی Manual را انتخاب کنید.
۷. کلید Ipv4 toggle را فعال کنید.
۸. آدرسهای Preferred DNS و Alternate DNS را انتخاب کنید.
در صورت استفاده از Google Public DNS، OpenDNS یا CloudFlare میتوانید تنظیمات ذیل را اعمال کنید:
- Google Public DNS: 8.8.8.8 , 8.8.4.4
- OpenDNS : 208.67.222.222, 208.67.220.220
- CloudFlare: 1.1.1.1 , 1.0.0.1
۹. روی دکمهی Save کلیک کنید.
۱۰. کامپیوتر خود را ریاستارت کنید.
پس از تکمیل این مراحل، تنظیمات جدید DNS اعمال میشوند و میتوانید با تحلیلگرهای جدید به اینترنت وصل شوید. اگرچه استفاده از اپلیکیشن Settings برای تغییر تنظیمات DNS کامپیوتر توصیه میشود، اما این گزینه بهدلیل خطاهای طراحی که ممکن است برای بعضی افراد گیجکننده باشد، در اولویت آخر قرار داده شده است. برای مثال در صورت اعمال تغییرات، setting تا زمان ریاستارت کامپیوتر یا تجدید TCP/IP تنظیمات فعلی اعمال نخواهد شد. بهعلاوه، با این برنامه نمیتوان بیش از دو آدرس DNS اضافه کرد.
جمعبندی
درکنار قابلیت استفاده از تحلیلگرهای مختلف ویندوز ۱۰، روشهای متعدد دیگری برای تغییر تنظیمات DNS وجود دارد که برای مثال میتوان به دستکاری تنظیمات روتر یا استفاده از اپلیکیشنهای شخص ثالث اشاره کرد.
معمولا کاربر برای سفارشیسازی یک یا دو دستگاه از دستورالعملهای فوق استفاده میکند یا درصورتیکه در مکان عمومی باشد، میخواهد از DNS سرورهای متفاوتی استفاده کند. البته اعمال تغییرات DNS روی کامپیوترهای محل کار توصیه نمیشود زیرا تنظیمات جدید میتواند مشکلات اتصال را بهدنبال داشته باشد؛ بنابراین درصورتیکه نیاز به تغییر تنظیمات DNS دارید، باید با ادمین شبکه مشورت کنید.
بیل گیتس، بنیانگذار مایکروسافت، امروز هفتم ژوئیه در یک مصاحبه در برنامهی جیپیاس فرید زکریا (Fareed Zakaria GPS) در ساعات ۱۰:۰۰ و ۱۴:۰۰ به وقت شرق آمریکا، در مورد رهبری و مدیریت صحبت خواهد کرد. در این مصاحبه، گیتس در مورد خصوصیتهای برجستهی رهبری رقیبش، استیو جابز، صحبت میکند ولی در عین حال میگوید که رهبر فقید اپل گاهی اوقات میتوانست آدم بدی باشد. گیتس میگوید که جابز در «استعدادیابی، انگیزهبخشی به آن استعداد و داشتن حس درستی از طراحی و دانستن اینکه چه طرحی خوب و چه طرحی بد است» نظیر نداشت. او همچنین اضافه کرد که سرسختی جابز، نکات مثبت و فوقالعادهای را بههمراه داشت.
به گزارش بلومبرگ، گیتس گفت که جابز سال ۱۹۹۷ پس از بازگشت به شرکت اپلی که خود تأسیس کرده بود و بهگفتهی گیتس «در مسیر نابودی» قرار داشت، توانست جادو کند و این شرکت را دگرگون کند. بازگشت جابز به اپل منجر به عرضهی مجموعهای از محصولات بسیار موفق شد. مجموعهای که با iMac G3 آغاز شد و با iMac G4، آیپاد، آیفون و آیپدادامه یافت. این محصولات بین سالهای ۱۹۹۷ تا ۲۰۱۰ به بازار عرضه شدند. آیفون به پرفروشترین محصول این شرکت و یکی از موردعلاقهترین دستگاههای الکترونیکی جهان تبدیل شد. موفقیت این محصولات، رشد بسیار زیاد ارزش این شرکت را بهدنبال داشت؛ تا جایی که سال گذشته اپل به اولین شرکت سهامی عام آمریکایی که به ارزش یک تریلیون دلار رسیده است، تبدیل شد.
گیتس میگوید:
من یک جادوگر کوچک بودم، چرا که او ورد میگفت و میدیدم که مردم مسحور میشوند. ولی از آنجا که خودم هم یک جادوگر کوچک بودم، وردهای او روی من اثر نداشت.
استیو جابز، اپل را در سال ۱۹۸۵ و در حالی ترک کرد که جانشین دستنشاندهی او برای ریاست بر شرکت یعنی جان اسکالی، در نبرد میان اعضای هیئتمدیره برای ریاست اپل پیروز شد. در ادامه، جابز، پیکسار را خرید و روی موفقیت این شرکت انیمیشن کامپیوتری که به دیزنی فروخته شد، سرمایهگذاری کرد. برای چندین سال، استیو جابز (و سپس میراثداران او) جزو اشخاصی بود که بیشترین سهم از سهام دیزنی را داشت. وقتی دیزنی، لوکاسفیلم (LucasFilm) را خرید و بدین ترتیب مالک حقوق جنگ ستارگان شد، استیو جابز از فروش موتورولا دروید (Motorola Droid) هم سود برد. موتورولا حق اسم Droid را از جورج لوکاس خریداری کرد و بابت فروش هر دستگاه پول بسیاری به لوکاسفیلم پرداخت. در نتیجه با موفقیت بیشتر موتورولا دروید، پول بیشتری هم نصیب دیزنی میشد. همچنین روی کاغذ، این مسئله باعث افزایش ارزش سهام دیزنی و در نتیجه ثروت استیو جابز میشد. نکتهی طنزآمیز ماجرا این بود که موتورولا دروید، اولین رقیب جدی آیفون بهحساب میآمد و توانست اندروید را کنار بزند؛ آن هم در حالی که بنیانگذار اپل زیاد از اندروید خوشش نمیآمد و آن را «محصولی دزدی» میخواند.
گیتس که اکنون دارایی به ارزش ۱۰۷ میلیارد دلار دارد، دوران اولیهی مایکروسافت را بهخاطر میآورد و از حضور عمدهی مردان در آن زمان صحبت میکند. او اشاره میکند: «در دههی ۷۰، مایکروسافت مجموعهای از افراد خودگزیده داشت که بیشتر مرد بودند. بله به این موضوع اعتراف میکنم و ما بهشدت به یکدیگر سخت میگرفتیم. فکر میکنم گاهی اوقات از حد معمول فراتر میرفتیم.» او همچنین بهتازگی گفته است که بزرگترین اشتباه دوران کاری وی این بود که اجازه داد تا اندروید بهجای ویندوز موبایل بهعنوان «پلتفرم غیر-اپلی استاندارد» جای بیفتد. او گفت که این اشتباه ۴۰۰ میلیارد دلار ضرر برای مایکروسافت بههمراه داشته که بهگفتهی او، ارزشی است که پلتفرم متنباز اندروید در حال حاضر دارد. گیتس گفت: «طبیعتا مایکروسافت باید در این رقابت پیروز میشد.»
فرصت دیگری در سال ۲۰۱۰، زمانیکه ویندوز فون منتشر شد و نوکیا از آن در خط گوشیهای هوشمند لومیای خود از آن استفاده کرد، نصیب مایکروسافت شد. ولی کمبود حمایت از سوی توسعهدهندگان که منجر به «شکاف اپلیکیشنی» شد، برای مایکروسافت و نوکیا سنگینتر از چیزی بود که بتوانند بر آن غلبه کنند. مایکروسافت در سال ۲۰۱۳ مجموعهی دستگاهها و خدمات نوکیا را با قیمتی بیش از ۷ میلیارد دلار خریداری کرد ولی موفق نشد در زمینهی گوشیهای هوشمند در سطح جهانی پیشرفتی داشته باشد. مایکروسافت پشتیبانی خود از ویندوز 10 موبایل را در تاریخ دهم دسامبر متوقف میکند و از کاربران میخواهد که به سمت استفاده از iOS و اندروید بروند.
.: Weblog Themes By Pichak :.