دانشمندان تصاویر ثبتشده در جریان برنامهی جاسوسی ایالات متحده را با مشاهدات اخیر فضاپیماهای خود مقایسه کرده و دریافتهاند سرعت ذوبشدن یخهای این منطقه درمقایسهبا ۴۰ سال گذشته، دوبرابر شده است. آنها تغییرات اقلیمی را عامل اصلی این موضوع میدانند و پژوهششان نشان میدهد از سال ۲۰۰۰، ارتفاع یخچالها سالانه بهطورمتوسط نیم متر کاهش یافته است. جاشوا مائورر، از دانشگاه کلمبیا میگوید:
این پژوهش روشنترین تصویر از نحوهی تغییر یخچالهای هیمالیا را دراختیارمان قرار داده است.
در دهههای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰، ایالات متحده برای برنامهی جاسوسی خود با اسم رمز «هگزاگون» ۲۰ ماهواره به مدار زمین فرستاد تا بهصورت مخفیانه از زمین عکسبرداری کنند. این عکسها روی رولهای فیلم گرفته و سپس، به اتمسفر انداخته شده بودند تا هواپیماهای نظامی عبوری آنها را جمعآوری کنند. عکسهای مذکور در سال ۲۰۱۱ از حالت محرمانه خارج شدند و سازمان زمینشناسی آمریکا آنها را برای استفادهی دانشمندان بهصورت دیجیتال درآورد. در میان این عکسهای جاسوسی، تصاویر منطقهای از هیمالیا نیز وجود دارد که دادههای تاریخی آن بسیار کم است.
عکسهای ماهوارههای جاسوسی ازطریق کپسولهایی به زمین انداخته میشدند.
پژوهشگران با مقایسهی این تصاویر و دادههای ماهوارهای اخیر ناسا و آژانس فضایی ژاپن (JAXA) توانستند میزان تغییرات ایجادشده در این منطقه را مشاهده کنند. تیم دانشگاه کلمبیا ۶۵۰ یخچال هیمالیا را در محدودهای دوهزار کیلومتری بررسی کرد و دریافت بین سالهای ۱۹۷۵ تا ۲۰۰۰، بهطورمیانگین سالانه چهارمیلیارد تن از یخهای این منطقه ذوب شده؛ اما از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۶، سرعت ذوب یخها تقریبا دوبرابر شده و هرسال بهطورمیانگین حدود هشتمیلیارد تن یخ از دست رفته است. جاشوا مائورر میگوید:
ازنظر مقیاس، هشتمیلیارد تن یخ میتواند ۳.۲ میلیون استخر بازیهای المپیک را در طول سال پر کند. بااینحال، میزان ذوبشدن یخ بهصورت یکنواخت نبوده و درواقع، مقدار زیادی از یخ بخشهای پایینتر یخچالها ذوب شده و در همین نقاط است که بیشترین نازکشدن یخچالها اتفاق افتاده است؛ بهطوریکه برخی از آنها هرسال بهاندازهی پنج متر نازکتر شدهاند.
جامعهی علمی دربارهی دلیل این مسئله بحث و بررسیهایی کردهاند و تصور میکنند تغییر میزان بارش در این منطقه و دودهی ناشی از آلودگیهای صنعتی عامل تسریع روند ذوبشدگی بودهاند. بااینحال، پژوهشگران دانشگاه کلمبیا ضمن تأیید اثرگذاری عوامل یادشده، معتقدند عامل اصلی این مشکل افزایش دما در هیمالیا بوده است. آنها میگویند:
درواقع، کاهش یخ در بسیاری از یخچالهای این منطقهی وسیع و دارای تنوع اقلیمی، از الگوی فضایی مشابهی برخودار است که نشان میدهد عاملی کلی بهشکلی مشابه بر تمام یخچالها اثر گذاشته است.
دانشندان معتقدند ادامهی این روند تأثیرات بسیار شگرفی بههمراه خواهد داشت؛ بهطوریکه افزایش چشمگیر ذوب یخها میتواند در کوتاهمدت به وقوع سیل منجر شود. در بلندمدت نیز میلیونها نفر از ساکنان مناطقی که در طول سالهای خشکسالی به آب ناشی از ذوب یخها وابستهاند، با مشکلات بسیار جدی روبهرو خواهند شد. دکتر هامیش پریتچارد، از سازمان بریتیش انترکتیک سروِی (British Antarctic Survey)، دربارهی مطالعهی اخیر میگوید:
در اتفاقی جدید، این پژوهش نشان میدهد چطور ذوبشدن یخچالهای کل رشتهکوه هیمالیا دراثر تغییرات اقلیمی افزایش یافته است. طی یک نسل، ذوب یخها دوبرابر شده و اکنون این یخچالها با سرعت بیشتری کوچک میشوند. این موضوع از آن نظر مهم است که با تمامشدن یخها، برخی از مهمترین رودخانههای آسیا در طول تابستانهای کمباران و درست زمانیکه آب بیشترین ارزش و اهمیت را پیدا میکند، منبع آب خود را از دست میدهند. فقدان یخچالهای کوهستانی باعث میشود خشکسالی برای میلیونها انسان دچار تنش آبی بدتر شود؛ انسانهایی که در پایین رود زندگی میکنند.
در هفتههای گذشته، اطلاعاتی دربارهی عرضهی ردهی جدیدی از کارتهای گرافیک انویدیا با نام سری Super منتشر شد. گزارشها از عرضهی نسخهی Super کارتهای گرافیک Geforce RTX شامل 2060 و 2070 و 2080 حکایت میکند و گفته میشود این پردازندههای گرافیکی با بازنگریهای اساسی به بازار سختافزار بازمیگردند. انویدیا گویا قصد دارد کارت پرچمدار جدیدی از این سری را با نام RTX 2080 Ti Super معرفی کند تا بدینترتیب کارت RTX 2080 Ti نیز نسخهای Super داشته باشد. گزارشهای دیگر حاکی از آن است که سری جدید کارتهای گرافیک Super درواقع صفآرایی جدید و مستقل محصولات انویدیا خواهد بود. از زمان عرضهی دقیق این محصولات خبری در دست نیست، اما منابع تأکید کردهاند ممکن است بهزودی و شاید تا پایان تابستان امسال، حضور این کارتهای گرافیک قدرتمند را در بازار سختافزار شاهد باشیم.
بنابر گزارش برخی منابع، انویدیا قصد دارد در اواخر ژوئن۲۰۱۹ سری جدید کارتهای گرافیک Super را رونمایی کند؛ اما بعید نیست عرضهی این محصولات تا ژوئیه بهتعویق بیفتد. انویدیا از زمان عرضهی پردازندههای گرافیکی AMD Naviباخبر است و سری پردازندههای گرافیکی Super را طوری طراحی کرده که جایگاه مستحکم پردازندههای گرافیکی این شرکت را در بازار همچنان حفظ کند و جولانگاهی برای رقیب دیرینه باقی نگذارد. بهنظر میرسد انویدیا دراینزمینه بسیار مصمم و جدی است. کارتهای رادئون 5700 XT و 5700 با پردازندهی گرافیکی ناوی (Navi) قرار است با کارتهای RTX 2070 و RTX 2060 انویدیا وارد رقابت شود.
انویدیا در توییتی با عنوان Something Super Is Coming آمدن کارتهای گرافیک سوپر را وعده داده است.
در چنین شرایطی، میتوان انتظار داشت قطعهسازان و شرکای تجاری انویدیا با کاهش قیمت کارتهای نسل قبل RTX 2000، فضا را برای فروش محصولات سری Super بازکند؛ محصولاتی که قرار است جایگزینی قدرتمند برای تمامی سبد محصولات RTX انویدیا از RTX 2060 تا RTX 2080 Ti باشند. بنابر گزارشهای موجود، انویدیا در اولین گام کارتهای گرافیک RTX Super و در گام بعدی مدلهای RTX Super Ti را وارد بازار خواهد شد. البته، به روش نامگذاری مشابهی با سری قبل محصولات RTX نمیتوان چندان مطمئن بود. با این فرض که کارتهای جدید چیزی بیش از بازنگری در سبد محصولات فعلی تورینگ باشد، انویدیا این حق را برای خود محفوظ میکند که از شیوهی نامگذاری جدیدی برای کارتهای گرافیک جدید خود استفاده کنید. آنچه تاکنون حتمی است، استفاده از واژهی Super در نامگذاری محصولات گرافیکی جدید است و این شرکت در تیزری بر این عنوان تأکید کرده است.
پرچمدار سری محصولات گرافیکی Super، کارت RTX 2080 Ti Super است که تراشهی گرافیکی بسیار قدرتمندی به دنیای فناوری معرفی خواهد کرد. براساس گزارشها، انویدیا در این کارت از تراشهی بازنگریشدهی RTX 2080 Ti یا تراشهای گرافیکی از سری محصولات Quadro استفاده نخواهد کرد و تراشهی گرافیکی RTX 2080 Ti Super کاملا جدید است. این تراشه با ضریب باز عرضه میشود و شرکای تجاری انویدیا امکان دارد توان طراحی حرارتی آن را تا ۳۰۰ وات افزایش دهند. بدینترتیب میتوان انتظار عرضهی طراحیهای سفارشی غولآسایی را با پردازندهی گرافیکی پرچمدار جدید انویدیا داشت. هنوز دربارهی جزئیات تراشهی پرچمدار Super اطلاعاتی دردسترس نیست؛ اما میتوان گفت کارت جدید تعداد هستههای محاسباتی بیشتری دارد. RTX 2080 Super Ti به ۱۱ گیگابایت حافظهی گرافیکی GDDR6 سریعتر مجهز است و با این ویژگیها، باید انتظار عرضهی محصولی بسیار سریعتر از کارت RTX 2080 Ti را داشت. قیمت دقیق این محصول در گزارشها درج نشده، اما ممکن است این کارت با برچسب قیمتی درحدود RTX 2080 Ti یا کمی گرانتر از آن فروخته شود. اگر این گزاره درست از آب دربیاید، هواداران محصولات انویدیا به کارتی قدرتمندتر از RTX 2080 Ti، اما با قیمتی معادل آن دسترسی خواهند داشت. همانطورکه گفته شد، این محصول مدتی پس از مدلهای بدون پسوند Ti عرضه خواهد شد.
کارت گرافیک بعدی موجود در سبد محصولات جدید انویدیا، کارت RTX 2080 Super است. انویدیا در ساخت این محصول از تراشهی گرافیکی اورکلاکنشده با ضریب باز با نام TU104-450 استفاده خواهد کرد. تشابه نامی این تراشه با پردازندهی گرافیکی TU104، قلب تپندهی کارت RTX 2080، ممکن است این تصور را ایجاد کند که در این کارت، از این پردازندهی گرافیکی استفاده شده است؛ اما تراشهی گرافیکی RTX 2080 Super درواقع نسخهای از تراشهی قدرتمندتر TU102 است که قدرت پردازش گرافیکی کارت RTX 2080 Ti را تأمین میکند. این تراشه برای کار با پلتفرم جدید بازنگری شده و اینبار بدون کیت استاندارد انویدیا شامل حافظهی گرافیکی و مدار تغذیهی پردازنده به قطعهسازان فروخته میشود. این تراشه گرافیکی با داشتن ۳,۰۷۲ هستهی محاسباتی در میان دو کارت RTX 2080 Ti و RTX 2080 قرار میگیرد. این کارت به ۸ گیگابایت و نه ۱۱ گیگابایت حافظهی گرافیکی GDDR6 تجهیز خواهد شد. فروش تراشههایی با ضریب باز بدون نیاز به خرید کیت مرجع، شرکای تجاری انویدیا را قادر خواهد ساخت با استفاده از مدارهای تغذیهی باکیفیتتر (VRM)، سرعت کلاک و سطح عملکرد بهتری درمقایسهبا کارتهای مرجع ایجاد کنند؛ البته اگر نسخهی مرجعی در کار باشد. طبق آخرین گزارشهای منتشرشده، قیمت پایهی RTX 2080 Super حدودا ۸۰۰ دلار است. باتوجهبه اینکه ارزانترین کارت گرافیک RTX 2080 Ti حداقل ۲۰۰ دلار گرانتر از این کارت عرضه میشود، کارت جدید با برش قیمت درخورتوجهی درمقایسهبا پرچمدار قبلی انویدیا (ازنظر سطح عملکرد بهازای هر دلار پرداختی) فروخته خواهد شد.
محصول دیگر سری Super انویدیا، کارت گرافیک RTX 2070 Ti Super است که در این آن نیز، انویدیا از تراشهی گرافیکی جدیدی استفاده خواهد کرد. سطح عملکرد این تراشه در میان دو پردازندهی گرافیکی RTX 2080 و RTX 2070 Super قرار خواهد داشت و در آن، از ۸ گیگابایت حافظهی گرافیکی GDDR6 استفاده میشود. تاکنون، مشخصات دیگری از کارت گرافیک RTX 2070 Ti Super افشا نشده؛ بااینحال میدانیم پس از کارتهای اصلی (بدون Ti) عرضه خواهد شد. شایان ذکر است شرکت سازنده هنوز قیمت دقیق آن را مشخص نکرده است.
محصول بعدی سری جدید Super، کارت RTX 2070 Super است که در آن از نسخهی اورکلاکنشده از پردازندهی گرافیکی TU104 با نام TU104-410 استفاده خواهد شد. ضریب این پردازندهی گرافیکی نیز باز بوده و اینبار نیز انویدیا به ۸ گیگابایت حافظهی گرافیکی در این کارت بسنده کرده است. این کارت با داشتن ۲,۵۶۰ هستهی محاسباتی، ازنظر سطح عملکرد جایگاهی در بین دو کارت RTX 2080 و RTX 2070 خواهد داشت. براساس گزارشهای رسیده از منابع موثق، قیمت پایهی این محصول ۵۹۹ دلار خواهد بود که تقریبا ۱۰۰ دلار ارزانتر از قیمت کارت مرجع RTX 2080 است و ازنظر سطح عملکرد بهازای هر دلار پرداختی، برش قیمت جذابی بهحساب میآید. باوجوداین، عملکرد این کارت باید آزمایش و بررسی شود.
انویدیا برای کارت گرافیک RTX 2060 نیز جایگزینی از سری Super در نظر گرفته است. این شرکت برای ساخت کارت RTX 2060 Super از تراشهی گرافیکی اورکلاکنشدهی TU106-410 استفاده و آن را به ۸ گیگابایت حافظهی گرافیکی مجهز میکند.این تراشه با داشتن ۲,۱۷۶ هسته محاسباتی، جایگاهی بین دو کارت RTX 2060 و RTX 2070 دارد. RTX 2060 Super با این مشخصات، هم ازنظر سطح عملکرد و هم ازنظر میزان حافظهی گرافیکی ارتقای خوبی درمقایسهبا برادر بزرگترش، RTX 2060، یافته است. RTX 2060 به ۶ گیگابایت حافظهی گرافیکی از نوع GDDR6 مجهز است که در برخی بازیهای گرافیکی ناکافی بهنظر میرسد. آخرین گزارشها از برچسب قیمت ۴۲۹ دلاری برای کارت گرافیک میانردهی RTX 2060 Super حکایت میکند.نحوهی قیمتگذاری این کارت درمقایسهبا مدلهای ردهبالاتر کمی سختگیرانه بهنظر میرسد؛ چراکه قیمت آن با برچسب قیمت ۳۴۹ دلاری کارت مرجع انطباق ندارد. بنابراین، بهنظر میرسد کارت RTX 2060 همچنان و حتی با ظهور سری جدید کارتهای Super اقتصادیترین گزینهی پیش روی گیمرها برای بهرهمندی از مزایای متعدد معماری تورینگ باقی خواهد ماند. قیمت کارت RTX 2060 Super بسیار به کارت RTX 2070 نزدیک است و هنوز شواهد مستحکمی برای ترجیح یکی بر دیگری وجود ندارد. در جدول زیر، تمام مشخصات گزارششده دربارهی کارتهای جدید Super درکنار کارتهای RTX 2000 برای مقایسه ارائه شده است. باید تأکید کنیم مشخصات ارائهشده در این جدول قطعی نیست و فعلا درحد گزارشهای غیررسمی و شایعات است. دربارهی کارتهای Ti Super اطلاعات کمی موجود است و در این جدول، نادیده گرفته شده است).
مشخصات | RTX 2080 Ti | RTX 2080 Super | RTX 2080 | RTX 2070 Super | RTX 2070 | RTX 2060 Super | RTX 2060 |
---|---|---|---|---|---|---|---|
پردازندهی گرافیکی | TU102-300 | TU104-450 | TU104-400 | TU104-410 | TU106-400 | TU106-410 | TU106-200 |
هستههای CUDA | 4352 | 3072 | 2944 | 2560 | 2304 | 2176 | 1920 |
واحدهای بافت نگاشت | 272 | 192 | 184 | 160 | 144 | 136 | 120 |
واحدهای خروجی رندر | 88 | 64 | 64 | 64 | 64 | 48 | 48 |
هستههای Tensor | 544 | 384 | 368 | 320 | 288 | 272 | 240 |
حجم حافظهی گرافیکی | 11 GB | 8 GB | 8 GB | 8 GB | 8 GB | 8 GB | 8 GB |
سرعت حافظه | 14 Gbps | 16 Gbps | 14 Gbps | 14 Gbps | 14 Gbps | 14 Gbps | 14 Gbps |
نوع حافظه | GDDR6 | GDDR6 | GDDR6 | GDDR6 | GDDR6 | GDDR6 | GDDR6 |
پهنای باس حافظه | 352-bit | 256-bit | 256-bit | 256-bit | 256-bit | 256-bit | 192-bit |
پهنای باند | 616 GB/s | 512 GB/s | 448 GB/s | 448 GB/s | 448 GB/s | 448 GB/s | 336 GB/s |
قیمت (دلار) | 999 | 799 | 699 | 599 | 499 | 429 | 349 |
این احتمال وجود دارد انویدیا پیش از عرضهی کارتهای سری Super، از قیمت مدلهای مرجع RTX 2000 بکاهد و عرضهی محصولات سری جدید با قیمت منطقیتری آغاز شود. افزونبراین، همانطور که گفته شد، قرار است پردازندههای گرافیکی Super بدون کیت مرجع بهدست قطعهسازان برسد. در این شرایط، قطعهسازان امکان طراحی و بهکارگیری مدارهای تغذیه و حافظهی گرافیکی ویژهی خود را دارند و این میتوانند از قیمت مدلهای سفارشی این محصولات بکاهند و سطح عملکرد آنها را بهبود بخشند. با ظهور کارتهای گرافیک سری Super و ترکیب جذاب این محصولات با محصولات مرجع سری RTX، گیمرها به سبدی از فناوریهای متنوع و قدرتمند پردازندههای گرافیکی انویدیا با قیمتهای منطقیتری دسترسی خواهند داشت.
انتشار جدیدترین بهروزرسانی ویندوز ۱۰، یعنی مه۲۰۱۹ (۱۹۰۳)، خالی از مشکل نبود؛ اما به سرنوشت بهروزرسانی اکتبر۲۰۱۸ دچار نشد. بههرحال بهنظر میرسد بهروزرسانی مه۲۰۱۹ قصد دارد ازلحاظ مشکلسازبودن با بهروزرسانی اکتبر۲۰۱۸ رقابت کند.
کاربران در شبکههای اجتماعی مختلف گزارش دادهاند بهروزرسانی تازهمنتشرشدهی مه۲۰۱۹ ویندوز ۱۰ مشکلاتی برایسرفیسبوک ۲ ایجاد کرده و مدلهایی با کارت گرافیک انویدیا جیفورس GTX 1060 تحتتأثیر قرار گرفتهاند. درنتیجهی این مشکل، اتصال واحد پردازندهی گرافیکی بهطور تصادفی قطع میشود و به عملکرد گرافیکی سرفیسبوک ۲ آسیب میرساند.
یکی از کاربران در پستی در فیدبک هاب (Feedback hub) نوشته است:
بعد از نصب بهروزرسانی ماه مه، اتصال کارت گرافیک سرفیسبوک ۲ بهطورتصادفی قطع میشود. بهروزرسانی درایورها نیز به رفع این مشکل کمکی نکرده است.
کاربران در ردیت (Reddit) نیز این موضوع را تأیید کردند. کاربری در پست خود در ردیت نوشت:
من هم همان مشکل را داشتم. کارت گرافیک سرفیسبوک ۲ من جیفورس GTX 1050 است. پس از صحبت با نمایندهی مایکروسافت، نتیجه گرفتم بهترین راهحل موجود بازگشت به نسخهی 1809 است. از آن زمان بهبعد، دیگر مشکلی با کارت گرافیک نداشتهام.
کاربری دیگر در ردیت عنوان کرد:
مشکلات خیلی زیادی با ادوبی کریتیو سوئیت (Adobe Creative Suite)، بهویژه داوینچی ریزالو (DaVinci Resolve) دارم. بهدنبال این مشکل با مایکروسافت تماس گرفتم و آنها قرار است سرفیسبوک ۲ جدیدی برایم ارسال کنند. احتمالا این یکی را دیگر بهروزرسانی نکنم.
علاوهبراین، طبق پستی در ردیت در ۱۹ژوئن، بهنظر میرسد عرضهی بهروزرسانی مه۲۰۱۹ برای بعضی مدلهای سرفیسبوک ۲ بهدلیل مشکل در سازگاری متوقف شده است. برخی از دارندگان سرفیسبوک ۲ وقتی برای بهروزرسانی ویندوز ۱۰ به آخرین نسخه اقدام میکنند، با پیام زیر مواجه میشوند:
مایکروسافت قرار است بیانیهای رسمی دراینباره منتشر کند؛ اما یکی از کارمندان این شرکت بهنام زَک، در بخش گفتوگوی ردیت بیان کرده این مشکل احتمالا مربوطبه درایور کارت گرافیک باشد. زَک میگوید:
دربارهی زمان رفع این مشکل مطمئن نیستم؛ اما بهعقیده من مشکل از درایورهای کارت گرافیک است؛ پس وقتی رفع خواهد شد که نسخههای بهبودیافتهی آنها منتشر شود.
کاربرانی که تحتتأثیر این مشکل قرار گرفتهاند، پیشنهاد میکنند برای جلوگیری از هرگونه آسیب احتمالی، باید به نسخهی قبلی ویندوز ۱۰ بازگشت.
تمام نسخههای بالاتر از ۷۰ فایرفاکس برای بهروزرسانی از سرویس هوشمند پسزمینه ویندوز (BITS) و مسئول بهروزرسانی ویژهی به این کار استفاده خواهند کرد. این سرویس که مایکروسافت آن را از ویندوز XP بهبعد معرفی کرد، با استفاده از پهنای باند بیاستفادهی شبکه (Idle Bandwidth)، بهصورت اولویتبندیشده و غیرهمزمان کار بهروزرسانی را انجام میدهد.
مت هاول، مهندس ارشد پتلفرم فایرفاکس، با اعلام این خبر گفت:
مسئول بهروزرسانیها در نقش فعالیت پشتصحنه ظاهر میشود و بعد از بستهشدن مرورگر، بهروزرسانیها را دانلود و نصب خواهد کرد.
درواقع، فایرفاکس مدتی است که از تکنولوژی BITS استفاده میکند؛ ولی ازآنجاکه این تکنولوژی بخشی از خودِ مرورگر است و برای استفاده از آن مرورگر باید درحالاجرا باشد، سرویس BITS نمیتوانست در حالتی که کاربر فقط در بازههای کوتاهمدت از مرورگر استفاده میکند، بهروزرسانیها را دریافت کند.
درحالحاضر، این قابلیت روی پلتفرم نایتلی فایرفاکس فعال است. وقتی سرویس جدید مبتنیبر BITS فایرفاکس بهصورت کامل راهاندازی شود، کاربران این مرورگر دیگر زمان بازدید از صفحهی دربارهی ما، پیغامهای بررسی بهروزرسانی را شاهد نخواهند بود.
همانطورکه تهدید مقاومت آنتیبیوتیکی جدیتر میشود، باکتریوفاژها یا بهاختصار فاژها (ویروسهای آلودهکنندهی باکتریها) ممکن است در مبارزه با باکتریهایی مفید باشند که با استفاده از آنتیبیوتیکها از بین نمیروند. این پیشنهاد مربوطبه پژوهشی است که در نشست سالیانهی انجمن آمریکایی میکروبیولوژی (ASM Microbe) ارائه شده است.
اسفنج آشپزخانه درمعرض انواع مختلفی از میکروبها قرار دارد که میکروبیوم عظیمی از باکتریها را تشکیل میدهند. فاژها فراوانترین ذرات زیستی روی زمین هستند و معمولا هرجا که باکتریها وجود دارند، آنها نیز در آنجا حضور دارند. برایناساس، بهنظر میرسد اسفنجهای آشپزخانه محلی برای یافتن آنها باشد.
دانشجویان یکی از کلاسهای پژوهشی، باکتریها را از اسفنجهای استفادهشده در آشپزخانهی خود جدا و سپس، ازباکتری بهعنوان طعمهای برای یافتن فاژهایی استفاده کردند که میتوانند به آن حمله کنند. دو دانشجو توانستند فاژهایی کشف کنند که باکتریهای موجود در اسفنج آشپزخانهی آنها را عفونی میکرد. بریانا ویس، دانشجوی علوم حیات مؤسسهی فناوری نیویورک گفت:
مطالعهی ما نشاندهندهی ارزش جستوجوی هر محیط میکروبی است که ممکن است فاژهای مفید داشته باشد.
پژوهشگران تصمیم گرفتند جای این دو فاژ را عوض کنند و ببینند آیا هرکدام میتوانند باکتریهای جداشدهی اسفنج دیگر را عفونی کنند یا خیر. نتیجه این بود که این فاژها باکتری موجود در اسفنج دیگر را نیز کشتند. ویس گفت:
چنین نتیجهای این سؤال را مطرح کرد که آیا ممکن است این دو سویه از باکتری با اینکه از دو اسفنج متفاوت آمدهاند، بهطورتصادفی یکسان بوده باشند؟
برای یافتن پاسخ این پرسش، پژوهشگران DNA حاصل از دو سویهی جداشده باکتری را باهم مقایسه کردند و نتیجه گرفتند که آنها هر دو عضوی از خانوادهی انتروباکتریاسیا هستند. این باکتریها به گروهی از میکروبهای میلهایشکل تعلق دارند که معمولا در مدفوع یافت میشوند و برخی از آنها موجب ایجاد عفونت در محیطهای بیمارستانی میشوند. اگرچه این سویهها ارتباط نزدیکی باهم داشتند، در آزمونهای بیوشیمیایی وجود اختلافات شیمیایی بین آنها تأیید شد. ویس گفت:
این تفاوتها در شناسایی انواعی از باکتریها مهم هستند که یک فاژ میتواند آنها را آلوده کند. همچنین، این موضوع کلید تعیین توانایی آن در درمان عفونتهای مقاوم به آنتیبیوتیک خاص است. امیدواریم که درادامهی کار، فاژهای بیشتری را جداسازی و تعیین ویژگی کنیم که میتوانند باکتریهای موجود در اکوسیستمهای میکروبی مختلف را آلوده کنند. برخی از این فاژها ممکن است بتوانند برای درمان عفونتهای باکتریایی مقاوم به آنتیبیوتیک بهکار گرفته شوند.
آنچه در تصویر زیر دیده میشود، یک لوب کبد است، در سمت راست یک نمونهی گوشتی و خونی که از یک اهداکنندهی پیوند جدا شده است و در سمت چپ، یک نمونهی پلاستیکی برای نشان دادن مجاری صفراوی، سرخرگها و سیاهرگها که لایه لایه بهوسیلهی یک چاپگر چاپ سهبعدی ایجاد شده است.
هدف این فناوری، کمک به جراحان برای برنامهریزی و تمرین رویکردهای پیچیده و آموزش جراحان تازهکار با شبیهسازی است که همچون یک عضو حقیقی رفتار میکند.
جراحان فرایند آناتومیکی پیچیدهای راه هدایت میکنند. آنها باید با دقت و سرعت درمورد محل برشها و بخیهها تصمیمگیری کنند. کار آنها با این واقعیت که آناتومی انسانها با هم یکسان نیست، دشوارتر هم میشود. آنها برای آماده شدن و برنامهریزی، بهطور منظم از تصاویر دو بعدی سیتی اسکن یا MRI استفاده میکنند. اما با پیشرفتهای اخیر در زمینهی چاپ سهبعدی اعضای بدن، آنها در حال روی آوردن به مدلهای واقعگرایانهی سهبعدی هستند که برای هر بیمار اختصاصی است. چنین مدلهایی برای آموزش بیماران، آموزشهای عمومی و برنامهریزی و تمرین مخصوصا رویکردهای دشوار مورد استفاده قرار گرفته است. اما در آینده، مدلهای سهبعدی، (فیزیکی یا مجازی) میتوانند به ابزار معمولی برای آموزش جراحان یا تعیین موقعیت عمل جراحی تبدیل شوند.
پژوهشگران بهمنظور چاپ سهبعدی، ابتدا برشهای دو بعدی دیجیتال متوالی حاصل از سیتی اسکن یا MRI را در یک نقشهی توپوگرافیک که ساختارهای پیچیده را در سطوح مختلف ارگان برجسته میکند، با هم ترکیب میکنند. سپس چاپگرها مدلها را لایه به لایه میسازند؛ گاهی اوقات با استفاده از یک جوهرافشان برای ریختن قطرات رزینی که بهوسیلهی تابش نور فرابنفش فیکس میشود و گاهی نیز با استفاده از پلیمری که به محض خارج شدن از دستگاه چاپ، سخت میشود.
این تکنولوژی برای نخستین بار در دههی ۱۹۸۰ توسعه پیدا کرد. در آن زمان، چنین چاپگرهایی گران و مواد آنها محدود بود. اما پیشرفتهای اخیر موجب ارزانتر شدن آن بهصورتی شده که حتی برای کاربران خانگی نیز قابل استفاده است. همچنین پیشرفت در روشهای چاپ و نرمافزارها، دانشمندان و مهندسین را قادر ساخته است که ساختارهای پیچیدهای از رنگ و بافت را با دقت بالا چاپ کنند. براین اساس، ایجاد مدلهای بسیار دقیق و واقعگرایانه از اعضای بدن امکانپذیر شده است.
این کلیهی مصنوعی با یک تومور در یک قالب سهبعدی چاپ شده است. هیدروژلهای نرم ریختهشده در قالب به ارگان حاصل، ویژگیهای واقعگرایانهی عضلات، چربی یا دیگر بافتها را میدهد
نیزار زین، متخصص گوارش کلینیک کلویلند، در سال ۲۰۱۲ و پس از مطالعهی مقالهای درمورد ساخت خانه با استفاده از چاپگرهای سهبعدی و ظرفیت آن در رابطه با اکتشافات فضایی، ایدهی چاپ سهبعدی اعضای بدن را مطرح کرد. او میخواست بداند که آیا این روش میتواند موجب ایمنتر شدن پیوند کبد شود یا خیر. هر کبد دارای شبکهی پیچیده منحصربهفردی از سرخرگها، سیاهرگها و مجاری صفراوی است و یک برش اشتباه میتواند موجب بروز عوارض جدی و حتی مرگ اهداکننده و دریافتکننده شود. بنابراین زین، گروهی از دانشمندان از رشتههای مختلف مانند پزشکی، متخصصان تصویربرداری و مهندسین و طراحان نرمافزار را به کار گرفت تا برای راهنمایی فرایند جراحی، یک کبد سهبعدی از بیمار را با رزین تولید کنند.
مقالههای مرتبط:
زین یادآور میشود که نمونهی اولیهی آنها خام بود؛ درست مانند کودکی که با خمیر بازی چیزی میسازد. اندازهی آن کمتر از یک چهام کبد طبیعی بود، چندان شفاف نبود و برای بافتهای مختلف دارای کدهای رنگی نبود. اما همین مدل موجب امیدواری جراحان شد، مخصوصا که آنها درحال بحث درمورد پروندهی مهمی بودند که در آن یک اهداکنندهی کبد روی میز جراحی دچار مشکل جدی شده بود. زین به یاد میآورد که یکی از آن جراحان میگفت چنین مدلی شاید بتواند جان اهداکننده را نجات دهد.
زین این مدل را پالایش کرد و در سال ۲۰۱۳ شروع به مطالعهی این موضوع کرد که چگونه یک مدل سهبعدی کبد با اندازهی طبیعی، میتواند نحوهی برنامهریزی جراحیها را تغییر دهد. او در یک مطالعهی کوچک اولیه نشان داد که این مدلها ازنظر شکل و آناتومی با اندامهای زنده سازگاری دارند. مدلهای زین و گروهش در بیش از ۲۰ جراحی مورد استفاده قرار گرفتهاند. زین میگوید در بسیاری از موارد، نگاه کردن به مدل موجب شده است که جراحان نحوهی برش اندام را تغییر دهند و حتی در یک مورد موجب شد جراحان به این نتیجه برسند که آن اهداکننده مناسب نیست. اکنون گروه زین در مسیر چاپ مدلهای سهبعدی تومورهای پیچیدهی کبدی برای درک نحوهی اتصال آنها به کبد و بنابراین برنامهریزی عملیات جراحی قرار دارند. او میگوید:
هرچه ما در مورد آناتومی و ساختارهای بیمار بیشتر بدانیم، عمل جراحی بهتر انجام خواهد شد.
مدلهای سهبعدی اعضای بدن میتوانند به آموزش پزشکان نیز کمک کنند. احمد غازی، اورولوژیست دانشگاه روچستر میخواست مدلهای واقعگرایانهای از کلیه بسازد که عمل جراحی را شبیهسازی کند. او میگوید:
من چیزی میخواستم که مانند یک کلیهی واقعی باشد و خونریزی کند.
جراحان کلیه اغلب با برداشت تومورها از اندامی روبهرو هستند که پر از عروق خونی است. آنها قبل از اینکه این عضو با خون مسدود شده و شروع به مردن کند، ممکن است تنها ۳۰ دقیقه زمان داشته باشند.
برخی از مدلهای اندامهای مصنوعی (سمت راست) چنان ساخته شدهاند که میتوانند درست مانند اعضای حقیقی (سمت چپ) خونریزی کنند (این عمل برای برداشت یک تومور کلیه انجام شده است)
گروه غازی برای ساخت یک مدل کلیه، چربی، رودهها و دیگر بافتهای شبیهسازیشده را در حفرهای مانند حفرهی شکمی لایه لایه روی هم قرار دادند. غازی میگوید:
(به کمک این مدل) جراح قادر است که عمل را از ابتدا تا انتها انجام دهد.
او و همکارانش مدلهای عمومی را بهمنظور آموزش و نیز نمونههایی را با استفاده از تصاویر اسکن بیماران برای شبیهسازی جراحیهای خاص ساختهاند. غازی این سیستم را با همکاری ۵ جراح متخصص و ۱۰ جراح مبتدی روی رویهی معمول ولی چالشبرانگیز شکستن سنگهای بزرگ کلیه آزمایش کرد. متخصصان، این مدل را بسیار واقعگرایانه یافتند و جراحان مبتدی معتقد بودند این مدلها به تمرین جراحی قبل از انجام عمل جراحی واقعی کمک میکند.
مقالههای مرتبط:
نیکول ویک، متخصص تصویربرداری زیستپزشکی نیز تأثیر مدلهای کلیه را روی برنامهریزی جراحی مورد بررسی قرار داده است. در یک مطالعهی سال ۲۰۱۷، او و همکارانش از سه جراح باتجربه خواستند که ۱۰ جراحی پیچیدهی متفاوت کلیه را مرور کنند. آنها ابتدا تصاویر دو بعدی بیماران را مرور کردند و برنامهی جراحی آنها را شرح دادند. یک هفته بعد، این کار را با مدل سهبعدی تکرار کردند. در تمام موارد، حداقل یکی از جراحان، استراتژی خود را تغییر داد و میزان اطمینان آنها در مورد برنامهی جراحی بیشتر شده بود.
زین میگوید که در ساخت مدلهای سهبعدی اعضای بدن، انتخاب مواد بستگی به استفادهی مورد نظر دارد. پلاستیکِ سخت، برای تجسم سادهی سهبعدی وقتی هدف جزئیاتی مانند شکل یک تومور یا انحنای عروق و مجاری نباشد، مناسب است. اما مواد انعطافپذیر و اسفنجی شامل سیلیکونها، پلاستیکهای نرم و هیدروژلها واقعیتر بهنظر میرسند. خاصیت انعطافپذیری آنها میتواند خواص مکانیکی بافت زنده را تقلید کند و یک اندام تمرینی را مهیا میکند که جراحان میتوانند آن را باز کرده و عرض و عمق برشهای لازم برای انجام عمل را برنامهریزی کنند. همچنین، مدلهای نرمتر میتوانند شامل ویژگیهای دیگری مانند حسگرهای فشار باشند که اطلاعات بیشتری را در اختیار جراحان قرار خواهد داد.
غازی و همکارانش انواع مختلفی از مدلها را با بافتهای ویژه ایجاد کردهاند. آنها بهجای چاپ مستقیم، از چاپ سهبعدی برای ایجاد قالبهای دقیق استفاده میکنند. سپس هیدروژلهای تخصصی را درون این قالبها تزریق میکنند؛ پلاستیکهای ژلهمانندی که در ساختار آنها ۷۰ درصد آب وجود دارد و طوری تنظیم میشوند که همچون عضلات، چربی و عروق خونی واکنش نشان دهند. آنها حتی مایعاتی را به این ساختارها اضافه میکنند، بهصورتی که همانطور که در جراحیهای واقعی اتفاق میافتد، برش عروق خونی یا دیگر مجاری موجب خونریزی یا چکه کردن آنها شود.
مایکل مکآلپاین، مهندس مکانیک دانشگاه مینهسوتا بهعنوان ابزار آموزشی جراحان، مدلهای سهبعدی پروستاتایجاد کرده است که دارای ویژگیهای مکانیکی بافت حقیقی هستند. تیم او از نمونههای پروستات جداشده از بیماران سرطانی برای آزمایش ویژگیهایی نظیر استحکام و انعطافپذیری در این مدلها استفاده کرده است. آنها حتی مدلهای پروستات را با حسگرهای حساس به فشار ساختهشده از هیدروژلها و سیلکونهای لاستیکی مجهز کردند. حسگرها میتوانند فشار اعمالشده بهوسیلهی آندوسکوپ یا قیچیهای جراحی را اندازهگیری کنند و اطلاعات مفیدی را در اختیار پزشکان قرار دهند.
این پروستات چاپ سهبعدیشده میتواند با حسگرهای فشاری مجهز شود که به جراح اجازه میدهد روی مدلی کار کند که حس کار با اندام واقعی را القا میکند
مشخص نیست که چه تعداد از بیمارستانهای آمریکا مدلهای سهبعدی اعضای بدن را چاپ میکنند. ویلیام ویدوک، رادیولوژیست دانشگاه میشیگان میگوید:
من گمان میکنم که بیشتر بیمارستانهای متوسط و بزرگ حداقل در حال تلاش برای انجام این کار هستند.
مراکز پزشکی مجهز و متخصص اکنون میتوانند برخی از انواع مدلهای سهبعدی دارای جنس پلاستیکی سخت را در ازای کمی بیش از چند صد دلار چاپ کنند. شرکتهایی مانند Lazarus 3D و Materialise نیز در حال حاضر به تولید مدلهای ارگان با استفاده از دادههای تصویربرداری مشغول هستند. اما سازمانهای نظارتی و شرکتهای بیمه درمانی هنوز از این تکنولوژی عقب هستند. فقط یک بستهی نرمافزاری که بهوسیلهی Materialise توسعه پیدا کرده، تأیید FDA را برای ساخت فایلهای چاپ مورد استفاده در تشخیص بیماری دریافت کرده است. بیمه برای ایجاد چنین مدلهای اختصاصی برای بیمار، پولی پرداخت نمیکند.
مدلهای چاپشده اعضای بدن ممکن است گامی بزرگ بهسوی توسعهی مدلهای سهبعدی مبتنی برکامپیوتر باشد که از واقعیت افزوده استفاده میکند و در آن جراحان از هدستها و ابزارهای دیگری برای مشاهده و دستکاری نمایشهای سهبعدی استفاده میکنند. در اصل، غازی قصد داشت که کارش را به این شیوه آغاز کند اما بهزودی به سمت مدلهای فیزیکی حرکت کرد: هنوز نمیتوان یک اندام مجازی را با احساس درست برش داد؛ یا اینکه از این مطلب آگاه شد که اگر یک عضو در بخشهای مختلفی برش داشته شود، چقدر خونریزی اتفاق خواهد افتاد. او در حال حاضر، برای تهیهی مدلهای فیزیکی بهعنوان ابزاری واقعگرایانه برای توسعهی نرمافزار برنامهریزی جراحیهای مجازی در حال کار با شرکتهای واقعیت مجازی است. مک آلپاین میگوید:
در آینده، جراحیهای تمرینی با استفاده از تصویربرداری سهبعدی (واقعیت مجازی یا مدلهای فیزیکی چاپشده) میتوانند بهجای استثناء تبدیل به یک رویهی معمول شوند. من فکر میکنم که این رویه بسیار معمول خواهد شد.
فناوری 5G را میتوان نماد جنگ سرد عصر فناوری دانست که هواوی بهعنوان پرچمدار چین در آن حضور دارد. رن ژنگفی، مدیرعامل و بنیانگذار شرکت چینی بهخوبی نقش خود را در نبرد جاری درک میکند و برنامهای ویژه برای درگیریهای رسانهای یا پروپاگاندا دارد. او در جریان رویداد رسانهای بهنام A Coffee with Ren همهی تلاش خود را بهکار گرفت تا هواوی را بهعنوان نیرویی خیر و در سمت مردم نشان دهد. درواقع او میخواست اندکی از تمرکز روی عنوان هواوی بهعنوان پیشگام تحقیق و توسعه هواوی جهان بکاهد.
بنیانگذار هواوی در جریان رویداد رسانهای خود بهسرعت از حقایق و اخبار پیرامون درآمد شرکتش و تأثیر جنگ تجاری آمریکا و چین بر آن، عبور کرد. شرکت چینی قبلا پیشبینیهای درآمدی خود را ۳۰ میلیارد دلار کاهش داده بودکه دلیل عمدهی آن نیز جنگ تجاری بیان میشد. بههرحال رن اشارهی زیادی به این واقعه نداشت و بیشتر تلاش میکرد تا چهرهای مثبت از شرکتش نشان دهد. او تأکید کرد که هواوی حقوق مالکیت معنوی دیگر شرکتها را نمیدزدد و همچنین هیچ در پشتی هم برای نفوذ دولت چین در محصولات تعبیه نخواهد کرد. رن، هواوی را شرکتی مصمم به ساخت و توسعهی شبکههای امن خواند.
بنیانگذار هواوی در جریان رویداد رسانهای گفت:
«ما تا پنج سال آینده ۱۰۰ میلیارد دلار در تغییر زیرساخت شبکه هزینه خواهیم کرد. درنتیجهی تغییرات آتی، شبکهها سادهتر، امنتر، سریعتر و قابل اعتمادتر میشوند. حداقل باید تلاش داشته باشیم تا استانداردهای GDPR اروپا را در حوزهی حفاظت از حریم خصوصی برآورده کنیم.
البته درآمد ما باید دوبرابر شود. اگر با چالشهای مالی روبهرو شویم، شاید هزینههای تحقیق و توسعهی خود را کاهش دهیم، اما کاهش هزینهها آنچنان زیاد نخواهد بود. بههرحال ما باید تغییراتی در زیرساختهای شبکهای ایجاد کنیم و مشارکتی بیشتر در خدمت بشریت داشته باشیم.
کارمندان هواوی در تمام نقاط جهان فعالیت میکنند. آنها حتی در فقیرترین مناطق قارهی آفریقا فعالیت دارند که با مالاریا، ابولا، ایدز و حیات وحش درگیر هستند. ما بهخاطر کسب درآمد در این مناطق حضو نداریم. دلیل حضور هواوی در چنین مناطقی، احساس مسئولیت نسبت به نوع بشر است.»
رن در ادامهی صحبتهای خود گفت که دولتهای غربی در قرنهای گذشته فعالیتهای قابلتوجهی در حوزههای علوم پایه انجام دادهاند که از فعالیت چین بیشتر بوده است. او اعتقاد دارد چین در نوآوریهای مهندسی، قدرتمند ظاهر میشود، اما تحقیقات نظری، آنچنان با قدرت پیش نمیروند. بنیانگذار هواوی میگوید چینیها در تحقیقات نظری باید از دولتهای غربی نکاتی را بیاموزند. رن درنهایت میگوید چینیها برای جبران فعالیتهای کم در علوم پایه، باید مشارکت بیشتری در خدمت به بشریت داشته باشند.
کارشناسان غربی برنامهی رسانهای رن و هواوی را نوعی پروپاگاندا در خدمت دولت چین میدانند. مجری برنامهی مذکور، تیان وی مجری World Insight از برنامههای شبکهی دولتی تلویزیون چین است. نکتهی جالب اینکه حساب کاربری HuaweiFacts در توییتر نسخهی متنی برنامهی رن را تحت عنوان «واقعیتها و حقایق رسمی» منتشر میکند.
بهعنوان نمونهای از بازیهای سیاسی برنامهی رن میتوان به رد شدن مجری از سوالی اشاره کرد که در ارتباط با سانسور گوگل در چین مطرح شد. بهعلاوه سؤال مذکور در متن منتشرشده هم جایی نداشت.
یکی از افراد حاضر در پنل گفتوگوی رن، جورج گیلدر بود که در دستهی ایدهپردازهای تکنو-یوتوپین (افرادی که اعتقاد دارند فناوری ظرفیتهای لازم برای ساخت یک آرمانشهر را دارد) قرار میگیرد. او در سال ۱۹۸۱ کتابی پرفروش بهنام Welath & Poverty منتشر کرد که ایدهی اصلیاش شرکتهای اخلاقمدار و خدمتگزار به مشتریان بود.
پیام گیلدر درمورد لزوم خدمت فناوری به بشریت، بهروشنی در محتوای کلام رن به چشم می خورد. متن موجود در حساب توییتری شامل بخش قابلتوجهی از صحبتهای گیلدر میشود:
چالش اصلی اقتصاد کنونی جهانی در بحرانهای پولی خلاصه میشود. ۵/۱ تریلیون دلاری که هر ۲۴ ساعت در جهان جابهجا میشود، تقریبا هیچ دستاوردی ندارد.
البته گیلدر در بخشهایی دیگر از پنل نکاتی را دربارهی پولهای در گردش ارائه کرد که از متن حذف شد. او گفت ارز جهانی در جریان، «به بانکها امکان میدهد تا برای مصرف در حال حاضر، از منابع آینده دزدی کنند.» بههرحال متن منتشرشده با صرفنظر از این بخش به نظر دیگری از سوی گیلدر دربارهی بلاکچین میپردازد. او در صحبتهایش بلاکچین را نهتنها معماری جدید اینترنت، بلکه معماری جهانی برای اقتصاد کل جهان بیان میکند.
نیکولاس نگروپونته، بنیانگذار و عضو بازنشستهی آزمایشگاه رسانهای MIT هم در پنل گفتوگو با بنیانگذار هواوی حضور داشت. او از سرمایهگذاران شرکت چینی Sohu هم هست. نگروپونته برای هدفی فراتر از اضافه کردن چند ایدهی آیندهنگرانه به بحث، در پنل حضور داشت. او بهتازگی رن را بهعنوان دانشجوی خود پذیرفته است. چنین رویکردی به رن امکان داد تا چهرهی خود و همینطور کشور چین را بهصورت دانشجویی برای علوم غربی در مرکز توجه قرار دهد. در ادامهی همین رویکرد، اشارهای هم به تحریمهای تجاری آمریکا علیه چین شد که سفر رن به آمریکا را با چالش روبهرو میکند.
توضیحات نگروپونته با وجود احتمال جنجال بالا پیرامون انواع تحصیلات کاربردی و مفید برای جامعه، در متن نهایی پنل گفتوگوی رن منتشر شد. در این بخش میخوانیم:
گروهی متشکل از کشورهای فنلاند، سوئد و نروژ هست که دانشآموزان در آنها عملکردی عالی دارند. روش تحصیل آنها بدون آزمون و امتحان، ساعتهای کمتر تدریس و روزهای کمتر در کل سال و بدون هیچگونه رقابت تعریف میشود. درنتیجه عملکرد کودکان بهتر خواهد بود. روش آموزشی دیگری هم وجود دارد که من چون در چین هستم به آن اشاره میکنم. این روش را میتوان راهکار چینی نامید که با فشار زیاد، تمرینهای مداوم و آزمونهای بیشمار تعریف میشود. شما تقریبا نیمی از کودکان را در این مسیر میکشید، اما آنهایی که نجات مییابند عملکردی عالی خواهند داشت!
رن در بخشهای پایانی پنل گفتوگو اظهارنظر جالبتوجهی داشت:
ما از سیاستمدارهای آمریکایی دعوت میکنیم تا به چین بیایند و خودشان از نزدیک از هواوی بازدید کنند. برخی از آنها تصور میکنند که ما هنوز در کلبه و با رسم و رسوم و شمایل چین قدیمی زندگی میکنیم. اگر آنها نگاهی به سرعت بالای نوآوری در هواوی داشته باشند، متوجه ارزش دوستی با ما و همچنین قابل اعتماد بودن ما میشوند.
بههرحال مدیرعامل هواوی و بسیاری از مدیران ارشد این شرکت تلاش میکنند تا دیدگاههای منفی جهانی را از خود دور کنند. آنها در ماههای اخیر تحت فشارهای رسانهای آمریکاییها و تحریمهای بیسابقه بودهاند که عموما بهبهانه توسعهی فناوری 5G انجام شد و بهعنوان ابزاری برای جلوگیری از سلطهی چینیها معرفی میشود.
ارنست رادرفورد (Ernest Rutherford) دانشمند بریتانیایی متولد نیوزیلند بود که به پدر علم فیزیک هستهای شهرت یافت. دانشنامهی بریتانیکا او را بزرگترین دانشمند آزمایشگرای پس از مایکل فارادی نامیده است. از مهمترین دستاوردهای اولیهی رادرفورد میتوان به مفهوم نیمهعمر رادیواکتیوی اشاره کرد. بهعلاوه، عنصر رادیواکتیوی رادون و تابشهای آلفا و بتا هم از نتایج تحقیقات رادرفورد بودند.
پدر فیزیک هستهای، تحقیقات و مطالعات خود را در دانشگاه مکگیل کانادا انجام میداد. دستاوردهای علمی او در آن دانشگاه، جایزهی نوبل شیمی را در سال ۱۹۰۸ برایش بههمراه داشت؛ جایزهای که بهخاطر «تحقیقات در حوزهی شناخت عناصر و شیمی مواد رادیواکتیوی» به او اهدا شد. رادرفورد اولین برندهی جایزهی نوبل از کانادا و اقیانوسیه بود.
مهمترین دستاوردهای رادرفورد در علم هستهای، پس از کسب جایزهی نوبل محقق شد. او در سال ۱۹۰۷ به دانشگاه منچستر رفت و در ادامهی تحقیقات پیرامون تابشهای رادیواکتیو، هستهی عنصر هلیوم را کشف کرد. او در سال ۱۹۱۱ نظریهی بار اتمی در هسته را مطرح کرد که به مدل اتمی مشهور رادرفورد ختم شد. در ادامهی همین تحقیقات، اولین واکنش هستهای مصنوعی نیز توسط رادرفورد انجام گرفت که در آن، هستهی نیتروژن با ذرات آلفا بمباران شد. این آزمایشها منجر به کشف ذرهی پروتون توسط او در سال ۱۹۲۰ شد.
جیمز چادویک از دانشجویانی بود که در دانشگاه کمبریج تحت تعلیمات رادرفورد تحقیق و تحصیل میکرد. رادرفورد از سال ۱۹۱۹ مدیریت آزمایشگاه کوندیش این دانشگاه را بر عهده گرفت و چادویک به کمک او توانست ذرهی نوترون را کشف کند. بهعلاوه، دانشجویان رادرفورد در سال ۱۹۳۲ توانستند اولین آزمایش شکافت هستهای را نیز با موفقیت به انجام برسانند. رادرفورد پس از مرگش درکنار بزرگترین دانشمند تاریخ بریتانیا یعنی ایزاک نیوتن دفن شد. از افتخارات پس از مرگش نیز میتوان به نامگذاری عنصر ۱۰۴ جدول تناوبی بهنام رادرفوردیم اشاره کرد.
تولد و تحصیل
ارنست رادرفورد در ۳۰ اوت ۱۸۷۱ در دهکدهی برایتواتر ساوث آیلند نیوزیلند متولد شد. پدرش جیمز رادرفورد کشاورزی اهل انگلستان و مادرش مارتا تامسون یک معلم اهل انگلستان بود. ارنست فرزند چهارم از میان ۱۲ فرزند خانوادهی رادرفورد بود. هوش بالای او از همان سالهای کودکی مشخص بود و در کنارش استعداد بالای ورزشی خصوصا در راگبی هم دیده میشد. ارنست در ۱۰ سالگی اولین کتاب علمی خود را مطالعه کرد و از آنچه که آموخته بود، بهشدت هیجانزده شد. بهعلاوه آزمایشهای علمی هم از همان سنین کودکی شروع شدند و ارنست تجربههای گفتهشده در کتاب را با دقت بالا اجرا کرد.
والدین رادرفورد
تحصیلات ابتدایی ارنست در مدرسهی هولاک انجام شد و سپس نلسون کالج در شهر کوچک کالج در نیوزیلند، محل تحصیل دبیرستان او بود. او تحصیلات دبیرستان را با یک بورسیهی مالی انجام داد. مقصد بعدی، دانشکاه کانتربری بود که آن هم طی یک بورسیه، میزبان رادرفورد شد. ارنست در سال ۱۸۹۳ با نمرههای ممتاز در ریاضی و فیزیک از کالج فارغالتحصیل شد.
ارنست رادرفورد در سال ۱۸۹۵ مدرک کارشناسی خود را در رشتهی شیمی و زمینشناسی از کالج کانتربری دریافت کرد و مدت کوتاهی بهعنوان معلم مشغول به کار شد. سپس بورسیهای از دانشگاه کمبریج دریافت کرد و تصمیم گرفت تا تحصیلات خود را در بریتانیا و آزمایشگاه جیجی تامسون (کوندیش) ادامه دهد.
غریبهای در دانشگاه کمبریج
ارنست رادرفورد از دانشجویانی بود که بدون تحصیل در دانشگاه کمبریج، بورسیهی تحقیقاتی و مطالعاتی در آزمایشگاه بزرگ این دانشگاه را دریافت میکرد. چنین دانشجویانی در آن زمان بهنام Aliens شناخته میشدند و حسادت دیگر دانشجویان کمبریج را بر میانگیختند. بههرحال ارنست در سال ۱۸۹۵ و در ۲۴ سالگی به کمبریج رفت و استادش تامسون بههمراه همسرش رز، بهخوبی از او استقبال کردند.
ارنست در جوانی
برنامهی دانشگاه کمبریج برای جذب دانشجو از مراکز دیگر یک برنامهی جدید بود و رادرفورد یکی از اولین دانشجویان آن محسوب میشد. کمبریج به دانشجویان دانشگاههای دیگر اجازه میداد تا پس از ۲ سال تحصیل و اتمام یک پروژهی علمی مهم، مدرک این دانشگاه را دریافت کنند.
رادرفورد در زمان تحصیل در نیوزیلند یک گیرندهی رادیویی اختراع کرده بود. دستگاه او توانایی شناسایی امواج رادیویی تا نیم مایل (حدود ۸۰۰ متر) را داشت. البته نبرد بر سر اختراع رادیو در آن سالها بهشدت جریان داشت و درنهایت مارکونی ایتالیایی توانست نام خودش را بهعنوان مخترع این دستگاه مهم تاریخی ثبت کند. بههرحال رادرفورد هیچگاه به رادیو بهعنوان زمینهی اصلی تحقیقات خود نگاه نمیکرد. او مطالعات جدیتری در حوزهی رادیواکتیویته و اثرات اشعهی ایکس بر گازها داشت که در ادامه به آن میپردازیم.
رادرفورد در جریان ساخت گیرندهی رادیویی ابتدا تحقیقی انجام داد و در آن ثابت کرد که میتوان خاصیت آهنربایی را با یک تخلیهی نوسانی در آهن ایجاد کرد. البته یافتهی او بهنوعی تکراری بود. بههرحال او در ادامهی تحقیقات کشف کرد که یک سوزن آهنربایی در صورت قرار گرفتن در میدان مغناطیسی حاصل از جریان متناوب، خاصیت آهنربایی خود را از دست میدهد. همین تحقیق زمینه را برای ساخت گیرندهی رادیویی فراهم کرد.
در دروان تحقیقات رادرفورد در آزمایشگاه کوندیش، اشعهی ایکس بهعنوان دستاوردی اثباتشده از سوی ویلهلم رونتگن معرفی شده بود. در آن دوران توانایی تصویربرداری از استخوانها با استفاده از فناوری جدید، ذهن بسیاری از دانشمندان را به خود مشغول کرده بود. آنها بهصورت اختصاصی بهدنبال کشف ماهیت و ساختار اشعهی ایکس بودند. تامسون به رادرفورد پیشنهاد داد که تحقیقاتش را پیرامون تأثیر اشعهی ایکس بر رسانایی گازها ادامه دهد. تحقیقات او منجر به مقالهای مشهور در حوزهی یونیسازی شد.
تحقیقات و مطالعات رادرفورد، تامسون را شگفتزده میکرد. او از پیشرفت دانشجوی خود بسیار خوشحال بود و از هیچگونه کمک جهت بهبود مطالعات دریغ نمیکرد. در سال ۱۸۹۸ یک کرسی تدریس فیزیک در دانشگاه مکگیل مونترآل فراهم شد. تامسون بهسرعت دانشجوی ممتاز خود یعنی رادرفورد را برای تدریس در آن کرسی پیشنهاد داد.
رادرفورد در سال ۱۸۹۸ به کانادا رفت تا فعالیتهای تدریسی خود را بهعنوان استاد دانشگاه شروع کند. او در همان دانشگاه مکگیل به دستاوردهای علمی بزرگی دست یافت که منجر به دریافت جایزهی نوبل شیمی شد. دانشمند نیوزیلندی پس از ۹ سال فعالیت در مکگیل به بریتانیا بازگشت تا این بار در دانشگاه منچستر و تدریس فیزیک مشغول به فعالیت شود.
تدریس رادرفورد و تحقیقاتش در دانشگاه منچستر، دستاوردهای مهم تاریخی او را بههمراه داشت. در این دوران یافتههای مهمی توسط او دانشجویانش در حوزههای فیزیک بهدست آمد که در بخشهای بعدی به آنها میپردازیم. آخرین دوران فعالیت علمی دانشمند بریتانیایی هم در آزمایشگاه کوندیش کمبریج و با بازنشستگی تامسون شکل گرفت. دانشجویان او در این دانشگاه هم دستاوردهای علمی متعددی داشتند.
کشف تابش آلفا و بتا
رادرفورد از سال ۱۸۹۸ تحقیقات جدی پیرامون تابش عنصر اورانیوم را شروع کرد. او دو نوع تابش کشف کرد که آنها را آلفا و بتا نامید. آزمایش رادرفورد شامل تابش اشعه به لایههای متعدد فلز بود که منجر به درک ساختار تابشها شد. ارنست ابتدا عنوان کرد که ذرههای بتا قدرت نفوذ بیشتری نسبت به اشعههای آلفا دارند. بخش دیگر آزمایش با تابش در میدانهای مغناطیسی انجام میشد که درک بار ذرات و تابشها را بههمراه داشت. رادرفورد کشف کرد که ذرههای آلفا بار مثبت دارند.
آزمایشهای رادرفورد پیرامون ذرات آلفا و بتا، بار آنها و دیگر خصوصیات فیزیکی با جدیت ادامه یافت. او نسبت بار به جرم ذرات را محاسبه کرد و به نتیجهی جالبی رسید: رادرفورد ادعا کرد ذرات آلفا همان یونهای هلیوم هستند که بار +۲ دارند. ادامهی تحقیقات بهکمک همکاری بهنام فردریک سادی انجام شد که نتایج زیر را بههمراه داشت:
- ذرات آلفا طبیعتی اتمی دارند.
- ذرات آلفا از تجزیهی اتمهای بزرگتر ایجاد میشوند. درنتیجه میتوان ادعا کرد که اتمها برخلاف ادعاهای قبلی ذرات غیرقابل شکست و تجزیه نیستند.
- وقتی اتمهای بزرگ ذرات آلفا تابش میکنند، به اتمهای کوچکتر تبدیل میشوند. درنتیجه میتوان ادعا کرد عناصر رادیواکتیو پس از تابش ذرات به عناصر دیگری تبدیل میشوند.
رادرفورد در آزمایشگاه مکگیل
اصطلاحات آلفا، بتا و گاما توسط رادرفورد برای انواع تابشهای هستهای توسط رادرفورد به جهان علم معرفی شدند. امروزه هنوز چنین اصطلاحاتی در مباحث علمی استفاده میشوند. البته فرضیهی تابش گاما در سال ۱۹۰۰ توسط پائول ویلارد در پارس اثبات شد. شایان ذکر است تحقیقات رادرفورد همزمان با ماری و پیر کوری انجام میشد که در آن سالها عناصر رادیواکتیو پلونیوم و رادیوم را کشف کردند. رادرفورد در آن زمان پیرامون رقابت علمی در حوزهی هستهای گفته بود:
من همیشه باید مشغول فعالیت باشم چون همواره افراد و رقبایی در حوزهی فعالیت من حضور دارند. همیشه باید دستاوردهای کار خود را با حداکثر سرعت منتشر کنم تا با سرعت موجود در دنیای علم هماهنگ شوم. درحالحاضر بهترین شرکتکنندهها در رقابت کنونی بکرل و خانوادهی کوری هستند.
رادرفورد در سال ۱۹۰۷ مفهوم نیمهعمر عناصر رادیواکتیو را مطرح کرد. او درنتیجهی همان ادعای قبلی یعنی کاسته شدن از جرم اتم بر اثر تابش، به این مفهوم رسیده بود و زمانی را برای رسیدن اتم به نصف مقدار اولیه در نظر گرفت. اصلاح نیمهعمر یا Half-Life هم توسط رادرفورد به جوامع علمی معرفی شد.
تحقیقات پیرامون ذرات اتمی و تابشهای رادیواکتیو که در دانشگاه مکگیل انجام میشد، اولین جایزهی بزرگ علمی را برای رادرفورد بههمراه داشت. او در سال ۱۹۰۸ مفتخر به دریافت جایزهی نوبل شیمی شد. در توضیح جایزهی او، «تحقیقات پیرامون تجزیهی عناصر و مفاهیم شیمایی مواد رادیواکتیو» ذکر شده بود.
در جمع دانشجویان جیجی تامسون
عمر سیارهی زمین و تاریخنگاری رادیومتری
رادرفورد در تحقیقات پیرامون تابشهای رادیواکتیو ادعا کرد که تابشهای چنین عناصری، منجر به تأمین هلیوم در جو زمین میشود. او باتوجهبه این ادعا پیشنهاد داد که عمر صخرهها را میتوان با محاسبهی هلیوم موجود در آنها محاسبه کرد.
لرد کلوین، دانشمندی بود که در دوران مشابه با رادرفورد به تحقیق پیرامون عمر زمین پرداخت. او باتوجهبه فعالیتهای کنونی آتشفشانی زمین ادعا کرده بود که سیارهی ما عمری بیش از ۴۰۰ میلیون سال ندارد. کلوین اعتقاد داشت اگر منبع انرژی دیگری کشف شود، میتوان عمر زمین را بیش از این مقدار نیز تخمین زد.
رادرفورد منبع انرژی قابلتوجهی را مطرح کرد. او انرژی ایجادشده بر اثر تابش رادیواکتیوی عناصر را بهعنوان منبع انرژی جدید مطرح کرد. بهعلاوه در ادامهی تحقیقات، مفهومی علمی بهنام تاریخنگاری رادیومتریک مطرح شد. در علم مورد نظر رادرفورد، با استفاده از محصولات حاصل از تابشهای رادیواکتیو، عمر اجسام تخمین زده میشد. رادرفورد در جایی پیرامون این دسته از تحقیقاتش گفته بود:
لرد کلوین محدودیت عمر زمین را باتوجهبه این محدودیت که منبع جدیدی از انرژی کشف نشود، مشخص کرد. صحبتهای الهامبخش او پیرامون منابع انرژی به پدیدهای اشاره دارد که ما امروز دربارهی آن صحبت میکنیم: رادیوم.
کشف هستهی اتم
رادرفورد پس از رفتن به دانشگاه منچستر بهکمک همکارانش، هانس گیگر و ارنست مرسدن، یکی از مهمترین تحقیقات و آزمایشهای تاریخ علم را انجام داد. آزمایش او بهنام ورقهی طلا شهرت یافت که دستاوردهای بسیار بزرگی بههمراه داشت.
رادرفورد در جریان تحقیقات پیرامون ذرههای آلفا به این نتیجه رسید که ذرههای کمتری به گیرندهی موجود در آزمایشگاهش میرسند. تنها عنصری که در مسیر ذرات قرار داشت، مقداری هوا بود. رادرفورد تصور میکرد که انرژی بالای ذرات آلفا، عبور آسان آنها از مقدار کمی هوا را بهراحتی ممکن میکند و آنها باید بدون هیچ کاهشی به مقصد برسند.
مدل اتمی جانسون
گیگر و مرسدن از سوی رادرفورد مأمور شدند تا دلیل کاهش ذرات آلفا تار رسیدن به مقصد را بررسی کنند. آنها باید دلیل منحرف شدن ذرات از مسیر مستقیم همیشگی را کشف میکردند. برای انجام این آزمایش نیز باید ذرات از ورقهی نازک طلا عبور داده میشدند. آنها از نمونهای اورانیوم برای تابش ذرات آلفا استفاده کردند که از یک ورقهی نازک طلا عبور کنند. سپس همهی ذراتی که به مقصد رسیدند، با شیوههای الکتریکی محاسبه شدند.
نتایج آزمایش در نظریههای بعدی رادرفورد و همکارانش نقشی حیاتی داشت. استفاده از لایهی نازک طلا با این هدف بود که آن را بهعنوان مادهای در ابعاد اتمی در نظر بگیرند. پیش از آزمایش، تغییر مسیری جزئی در حرکت ذرات پیشبینی میشد. درواقع ذرات نیز پس از عبور از لایهی طلا انحراف کمی را ثبت کردند، اما برخی از آنها با انحراف بسیار بالا روبهرو و حتی برخی بهصورت کامل منعکس شدند. رادرفورد نتایج مذکور را هیجانانگیز میدانست. او رخداد پیشآمده را اینگونه تشبیه کرد که از یک توپ جنگی، به یک دستمال کاغذی شلیک شود و قسمتهایی از گلوله، به توپ بازگردند.
رادرفورد باتوجهبه دستاوردهای بازتاب ذرات آلفا، مدل جدیدی را برای اتم پیشنهاد داد که مدل استادش یعنی تامسون را تاحدودی نقض میکرد. مدل او اتمها را ذراتی با هستههای بسیار کوچک و متراکم تصور میکرد. او با همین مدل و طی مطالعات بعدی به کشف هستهی اتم رسید.
مدل اتمی تامسون به کیک کشمشی هم شهرت داشت. او اتم را کرهای در نظر میگرفت که جرم و بار مثبت بهصورت مساوی در آن پخش شدهاند. الکترونها در مدل تامسون درون کرهای با بار مثبت حرکت میکردند.
مدلی که رادرفورد طی آزمایش ورقهی طلا معرفی کرد، تعریف دقیقتری از ساختار اتم داشت. او تقریبا همهی جرم اتم را در هستهی بسیار ریز و چگال آن متصور شد. در مدل رادرفورد، بخش اعظمی از حجم اتم را فضای خالی تشکیل میدهد. در چنین مدلی میتوان هسته را شبیه به مگسی دانست که درون یک استادیوم بزرگ پرواز میکند و البته، جرم اتم از جرم استادیوم بسیار بیشتر است. در مدل اتمی رادرفورد، الکترونها در فاصلهای از هسته گردش میکنند و ساختاری شبیه به گردش سیارهها به دور خورشید برای آنها مطرح شد.
مدل اتمی رادرفورد
مقالههای مرتبط:
رادرفورد بهخاطر دستاوردهای اولیه در حوزهی رادیواکتیویته، جایزهی نوبل دریافت کرده بود، اما بزرگترین دستاورد علمی او را میتوان مرتبط با کشف هستهی اتم و تدوین مدل اتمی جدید دانست.
نیلز بور، دانشجویی ۲۶ ساله بود که در سال ۱۹۱۲ دوران تحصیلات تحقیقی خود را در آزمایشگاه رادرفورد میگذراند. او از مدل اتمی رادرفورد شگفتزده شد و البته میدانست که توضیح مدل او با فیزیک کلاسیک دشواریهای زیادی دارد. درواقع فیزیک کلاسیک درکی از تقسیم بار بین هستهی مثبت و الکترونهای دوار منفی نداشت. او در ادامهی تحقیقات تلاش کرد تا مدل رادرفورد را بهتر توضیح دهد که به اولین مدل کوانتومی اتم بهنام رادرفورد-بور ختم شد. ارتباط رادرفورد و بور همیشه صمیمی بود و آنها درکنار همکاری تحقیقاتی، دوستی خانوادگی هم داشتند.
نیلز بور دربارهی رادرفورد گفته بود:
رادرفورد فردی است که میتوانید به او تکیه کنید. او نظم زیادی دارد و همیشه دربارهی روش اجرای کارها و جزئیات متعدد، پرسوجو میکند. رادرفورد فردی برجسته است و همیشه به فعالیت و کارهای اطرافیان خود هم علاقه نشان میدهد.
دستاوردهای علمی دیگر
پس از ارائهی مدل اتمی و مطرح کردن مفهوم هستهی اتم، تحقیقات رادرفورد با ترکیب این مفاهیم و تابشهای رادیواکتیو ادامه داشت. او برای اولینبار تبدیل شدن یک عنصر به دیگری را محاسبه کرد. دانشمند بریتانیایی در سال ۱۹۱۹ نیتروژن را با استفاده از بمباران بهوسیلهی ذرات آلفا به اکسیژن تبدیل کرد که طبق واکنش زیر توجیه میشود:
14N + α → 17O + 1H
شماتیک آزمایش ورقهی طلا
بخش دیگری از تحقیقات رادرفورد پیرامون هستهی اتم به کشف ذرهی پروتون انجامید. وقتی او هیدروژنتولیدشده در واکنش بالا را کشف کرد، تحقیقات پیرامون هستهی هیدروژن هم قوت گرفت. او تصور میکرد که هستهی هیدروژن هم ذرهای حیاتی در واکنش محسوب میشود و میتوان آن را بهعنوان یک بلوک سازندهی همهی هستههای اتمی در نظر گرفت. تحقیقات پیرامون ذرهی بنیادی جدید تا سال ۱۹۲۰ ادامه داشت و منجر به نامگذاری آن شد. رادرفورد ذرهی جدید را پروتون نامید. درنتیجهی دستاوردهای جدید، واکنش هستهای بهصورت زیر بازنویسی شد:
14N + α → 17O + proton
پایداری هستهی اتم، مفهوم دیگری بود که رادرفورد را به خود مشغول میکرد. او متوجه شد که اگر ذرهای خنثی در ساختار اتم وجود نداشته باشد، دفع پروتونهای با بار مثبت منجر به از هم پاشیده شدن هسته میشود. در سال ۱۹۲۰، او ذرهی جدید بدون بار را بهنام نوترون معرفی کرد. نام نوترون از کلمهی Neutral یا خنثی برداشته شد. جیمز چادویک، دستیار تحقیقاتی رادرفورد بود که براساس همین نظریههای همکار خود، در سال ۱۹۳۲ و با انجام آزمایش، وجود نوترون را تأیید کرد.
تشکیک در دستاورد رادرفورد
در بخشی از متن دانشنامهی بریتانیا در ارتباط با رادرفورد، احتمالی مطرح میشود که با وجود مخالفتها و بحثهای پیرامونی، در کشف واکنش اول بالا (یعنی تبدیل نیتروژن به اکسیژن و هلیوم) توسط رادرفورد، شک ایجاد میکند. بخش مذکور ادعا میکند که برخلاف تصورات عموم که تا سال ۲۰۱۷ هم ادامه داشت، رادرفورد با وجود کشف هیدروژن از واکنش بمباران آلفا نیتروژن، ایدهای دربارهی اکسیژن تولیدشدهی حاصل از آن نداشت. شایان ذکر است حتی دولت نیوزیلند یک تمبر یادبود برای دستاورد مذکور از سوی دانشمند اسطورهای خود چاپ کرد.
از سال ۲۰۱۷، مؤسسههای علمی متعددی اسناد تاریخی خود را تغییر دادند. آنها کشف اکسیژن بهعنوان محصولی از بمباران آلفا نیتروژن را به پاتریک بلاکت نسبت دادند. از میان آنها میتوان به وزارت انرژی ایالات متحده، مرکز تحقیقات فیزیک و تاریخ فیزیک ایالات متحده، کالج سلطنتی لندن و دپارتمان فیزیک دانشگاه کمبریج اشاره کرد. منابع این ادعا را میتوانید در سند ویکیپدیا برای رادرفورد، مطالعه کنید.
زندگی شخصی و مرگ
رادرفورد از مخالفان جدی کلیشههای مرسوم در دنیای علم بود. او فردی رک و جدی محسوب میشد که نظراتش را به روشنی بیان میکرد. بهعلاوه رادرفورد دقت زیادی در وضع ظاهری خود نداشت. انرژی بالا و پشتکار همیشگی از دیگر ویژگیهای رادرفورد بود و بسیاری از همکارانش در جریان تحقیقات، با خستگی زیاد از او عقب میماندند. اوتو هان از دانشمندان همعصر رادرفورد دربارهی او میگوید:
اشتیاق بالای رادرفورد و قدرت او روی همهی ما تأثیر میگذاشت. کار کردن شبانه در آزمایشگاه در دوران او عجیب نبود و حتی به روندی عادی تبدیل شد. ارنست فردی شاد و خندان بود که صدای خندههایش در همهی آزمایشگاه شنیده میشد.
ارنست رادرفورد در تابستان ۱۹۰۰ و دو سال پس از رفتن به کانادا، به نیوزیلند بازگشت تا با ماری جورجینا نیوتن ازدواج کند. آنها یک فرزند بهنام ایلین مری داشتند که در سال ۱۹۰۱ متولد شد. دختر آنها در سال ۱۹۳۰ از دنیا رفت و زوج رادرفورد سرپرستی نوههای خود را بر عهده گرفتند که همهی آنها به فعالان دانشگاهی تبدیل شدند.
پلاک یادبود رادرفورد در دانشگاه منچستر
رادرفورد عادت داشت که روزانه به کارمندان آزمایشگاهش سرکشی کند. او فعالیتهای آنها را بهدقت زیر نظر میگرفت. گوشی کردن به مشکلات کارمندان و همکاران و پیشنهاد دادن برای بهبود روندهای تحقیقاتی هم در جریان همان بازدیدها انجام میشد. رادرفورد در مطرح کردن مشکلات کارمندان بیپرده و رک بود. ازطرفی آنها از صحبتهای او ناراحت نمیشدند، چون میدانستند که نظرات رادرفورد در مسیر پیشرفت مرزهای علم است. بهعلاوه این دانشمند بزرگ احترام و امتیاز بالایی برای تحقیقات همکارانش در آزمایشگاه قائل بود و امتیازهای لازم را به آنها میداد.
دانشمند بریتانیای کاشف هستهی اتم، شخصیتی تأثیرگذار داشت. او هم مانند استادش تامسون بود و بسیاری از شاگردانش موفق به دریافت جایزهی نوبل شدند. از میان آنها میتوان به جیمز چادویک، جورج دی هوسی، جان کاکرافت، ارنست والتون، پیوتر کپیتسا، سسیل پاول، نیلز بور، اوتو هان، فردریک سادی و ادوارد اپلتون اشاره کرد.
ارنست رادرفورد در ۱۹ اکتبر سال ۱۹۳۷ درسن ۶۶ سالگی از دنیا رفت. او کمی پیش از مرگ به بیماری فتق مبتلا شده بود که به درمان آن اهمیت نمیداد. همین بیماری بهمرور وخیمتر شد و مرگ دانشمند نیوزیلندی را رقم زد. خاکستر جسد او در گورستان وستمینستر درکنار دانشمندان بزرگی همچون ایزاک نیوتن، لرد کلوین و چارلز داروین دفن شد.
جوایز و افتخارات
ارنست رادرفورد علاوهبر جایزهی نوبل، افتخارات متعدد دیگری هم داشت که نامگذاری مکانها و عناصر متعدد بهنام او نیز در زمرهی آنها قرار میگیرد. او در سال ۱۹۱۴ مفتخر به دریافت نشان شوالیه شد. در جریان جنگ جهانی اول، پروژهای کاملا سری با همکاری او انجام شد که هدفش حل مشکلات شناسایی زیردریاییها توسط رادارهای سوناربود. از جوایز دیگر او میتوان به مدال هکتور مموریال اشاره کرد که در سال ۱۹۱۶ اهدا شد.
محل دفن ارنست رادرفورد در وستمینستر
رادرفورد علاوهبر تحقیقات خود تلاش زیادی برای تأثیرگذاری بر جوامع علمی و سیاسی هم انجام میداد. او در سال ۱۹۲۵ طی نامههای متعدد از دولت نیوزیلند درخواست کرد تا برنامههای بیشتری برای توسعهی تحقیقات و تحصیل در کشور انجام دهد. تلاشهای او به تأسیس دپارتمان تحقیقات صنعتی و علمی نیوزیلند یا DSIR منجر شد. او در سالهای بعد و تا ۱۹۳۰ بهعنوان مدیر انجمن سلطنتی علوم مشغول به کار بود و بعدا در شورای کمک به دانشجویان پناهجو هم مشغول به کار شد که به حدود ۱۰۰۰ دانشجوی پناهندهی آلمانی کمک کردند.
نشان Merit از دیگر افتخارات دانشمند نیوزیلندی بود که در سال ۱۹۲۵ به او اهدا شد. بهعلاوه نشان نجیبزادگی و نامگذاری بارون رادرفورد نلسون در منطقهی کمبریج هم در سال ۱۹۳۱ به رادرفورد اهدا شد. جایزهی تیکی سیدی در سال ۱۹۳۳ از سوی انجمن سطلنتی علوم نیوزیلند تأسیس شد که ارنست رادرفورد بهصورت مشترک اولین مدال آن را دریافت کرد.
همانطور که گفته شد مکانها و عناصر متعددی هم به افتخار ارنست رادرفورد نامگذاری شدند. از میان آنها میتوان به عنصر ۱۰۴ جدول تناوبی بهنام رادرفوردیم و واحد رادیواکتیویتهی رادرفورد اشاره کرد. البته واحد رادرفورد منسوخ شد و امروز از مگابکرل بهجای آن استفاده میشود.
از مکانهای مشهوری که بهنام رادرفورد شناخته میشوند، میتوان به آزمایشگاه رادرفورد اپلتون در آکسفوردشایر، کالج رادرفورد در اوکلند نیوزیلند، کالج رادرفورد در دانشگاه کنت کانتربری، مؤسسهی تحقیقات و نوآوری رادرفورد در دانشگاه کمبریج و بسیاری مؤسسهی آموزشی دیگر اشاره کرد. تعدادی جایزهی علمی نیز بهنام ارنست رادرفورد وجود دارد که از میان آنها میتوان به مدال رادرفورد، بالاترین درجهی علمی نیوزیلند اشاره کرد که از سوی انجمن سلطنتی علوم این کشور به دانشمندان اهدا میشود. انجمن سلطنتی کانادا هم جایزهی مشابهی دارد که بهعنوان مدال یادبود رادرفورد شناخته میشود.
آیا اپل، باارزشترین برند جهان است؟ پاسخ این سؤال منفی است. گوگل چطور؟ در سال ۲۰۱۸، پاسخ این سؤال مثبت بود. براساس رتبهبندی BrandZ که صد برند برتر جهانی در سال ۲۰۱۹ را توسط Wpp و Kantar طبقهبندی کرده، آمازون با ارزش ۳۱۵ میلیارد دلار باارزشترین نام تجاری جهان است. از آنجا که آمازون یک خردهفروشی محسوب میشود، بزرگترین بازیگران حوزه تکنولوژی همچنان اپل و گوگل به حساب میآیند. دراینمیان، برند اپل با اختلاف بسیار کمی و با ارزش ۳۰۹.۵ میلیارد دلار دربرابر ارزش ۳۰۹ میلیارد دلاری گوگل، عنوان باارزشترین نام تجاری حوزه فناوری را که سال گذشته در اختیار رقیبش بود، از آن خود کرده است.
درکنار اپل و گوگل از دیگر نامهای بزرگ صنعت وایرلس جهان نیز میتوان به نامهایی چون مایکروسافت به ارزش ۲۵۱.۲ میلیارد دلار در رتبه ۴، فیسبوک به ارزش ۱۵۹ میلیارد دلار در رتبه ۶ و همچنین AT&T به ارزش ۱۰۸ میلیارد دلار در رتبه دهم اشاره کرد. مایکروسافت نسبت به سال گذشته رشدی ۲۵ درصدی را تجربه کرده، درحالیکه این میزان رشد برای اپل و گوگل به ترتیب ۳ و ۲ درصد بوده است. شرکتهای حاضر در بخش فناوری، رشدی ۴درصدی را بهطور سالیانه شاهد بودهاند و این میزان رشد برای شرکتهای بخش مخابرات تنها ۱ درصد بوده است.
با نگاهی به این فهرست میتوان با نامهای آشنای دیگری مواجه شد:
- ورایزن رتبه ۱۱
- Xfinity رتبه ۲۰
- T-Mobile رتبه ۲۵
- China Mobile رتبه ۲۷
- اینتل رتبه ۳۶
- سامسونگ رتبه ۳۸
- یوتیوب رتبه ۳۹
- اینستاگرام رتبه ۴۴
- ادوبی رتبه ۴۵
- هواوی رتبه ۴۷
- ودافون رتبه ۴۹
- لینکدین رتبه ۵۸
- شیائومی رتبه ۷۴
- اچپی رتبه ۹۳
از نکات جالب این فهرست میتوان به وجود نام شیائومی اشاره کرد که برای اولینبار در میان صد شرکت برتر جای گرفته است. ارزش این برند را ۱۹.۸ میلیارد دلار تخمین زدهاند. در میان نامهای حاضر، اینستاگرام بیشترین رشد را نسبت به سال گذشته داشته است که با رشدی ۹۵درصدی و ارزشی ۲۸ میلیارد دلاری در جایگاه ۴۴ قرار دارد. همینطور ادوبی با ۵۷ درصد رشد و ارزشی برابر با ۲۷.۹ میلیارد دلار و لینکدین با رشدی ۴۶ درصدی و ارزشی برابر با ۲۲.۸ میلیارد دلار در میان برندهایی بودهاند که بیشترین رشد را از سال ۲۰۱۸ تا ۲۰۱۹ داشتهاند.
برای مشاهده فهرست کامل میتوانید به اینجا مراجعه کنید.
جنسیس، برند تجاری لوکس هیوندای آمادگی دارد تا یک خودروی الکتریکی برای رقابت با تسلا به بازار استرالیابفرستد؛ گفته میشود که جدیدترین خودروی برقی هیوندای جنسیس طی دو سال آینده در جادههای استرالیا خواهد بود. مدل الکتریکی جنسیس، تنها یکی از طیف گسترده خودروهای جدید این خودروساز کره جنوبی به شمار میرود. جنسیس آماده است تا حضور خود را در استرالیا، بهعنوان یکی از بازارهای کلیدی جدید در سطح جهانی رونق دهد.
اگرچه این برند تجاری شروع ناکامی برای ورود به بازار استرالیا داشت و اولین نمایندگی فروش جنسیس قرار بود اواخر سال گذشته در استرالیا افتتاح شود، اما خودروساز لوکس هیوندای آماده است تا شبکه فروش خود را با عرضه مدلهای جدید گسترش دهد. جنسیس میخواهد طی پنج سال آینده، هر سال یک مدل جدید راهی بازار این کشور کند.
سدان اسپرت جنسیس G70 و مدل G80 بهطور رسمی طی این هفته برای فروش در سیدنی عرضه شدند؛ اما نمایشگاههای فروش تا سال ۲۰۲۰ افتتاح میشوند. مدل بعدی که بهصورت محلی وارد استرالیا میشود، نسل جدید سدان جنسیس G80 خواهد بود. اگرچه این خودرو هنوز بهصورت جهانی عرضه نشده است، اما تا اوایل سال ۲۰۲۰ و پیش از موج عظیم خودروهای شاسیبلند و وسایل نقلیه الکتریکی راهی بازار استرالیا خواهد شد.
مدل بعدی جنسیس پس از G80، خودروی شاسیبلند بزرگ کاملاً جدیدی با سه ردیف صندلی (یا هفت سرنشین) است که GV80 نامیده میشود. جنسیس GV80 همان مدلی است که پیشتر بهصورت خودروی مفهومیمعرفی شد.
مقالههای مرتبط:
در سال ۲۰۲۱، جنسیس نخستین خودروی تمام الکتریکی خود را در سراسر جهان (و همچنین در استرالیا) براساس پلتفرم کاملاً جدید عرضه میکند. اولین مدل الکتریکی جنسیس هنوز مشخص نشده است، اما به نظر میرسد که این شرکت روی کلاس سدان و شاسیبلند کار میکند تا بتواند با تسلا رقابت نزدیکی داشته باشد. جنسیس هنوز بهدنبال ساخت نسخه تولیدی از خودروی مفهومی مینت (Mint) است؛ هاچبک شهری که در تصویر زیر نشان داده شده و در نمایشگاه خودرو نیویورک طی سال جاری معرفی شد.
درحالیکه اولین مدل جنسیس براساس فناوری پیشرفته پیل سوختی هیدروژن هیوندای هنوز بهطور رسمی تأیید نشده است، منفرد فیتزجرالد، مدیر جهانی برند جنسیس در این زمینه گفت:
ما کاملاً متعهد به سیستم محرکه جایگزین هستیم. من فکر میکنم دیگران هم شاهد خواهند بود که چگونه جنسیس طی زمانی بسیار کوتاه به گزینههای جایگزین دست مییابد.
چنین سخنی به این معنی است که جنسیس به احتمال زیاد بهسرعت پشت سر هیوندای به سمت انتخاب خودروهای هیبریدی، پلاگین هیبرید، تمام الکتریکی و وسایل نقلیه پیل سوختی هیدروژنی حرکت میکند.
فیتز جرالد که طی هفته جاری برای افتتاح محلی برند جنسیس در استرالیا حضور داشت، افزود:
ما تطابق زیادی با فناوریهای جایگزین داریم، ولی هماکنون روی بازه کوتاهمدت متمرکز هستیم. در سال ۲۰۲۱ اولین پلتفرم جدید و کاملاً اختصاصی خودروی الکتریکی خود را خواهیم داشت و در این بازه زمانی حدود دو سال، با اولین خودروی تمام الکتریکی وارد بازار استرالیا میشویم. ما در این زمینه بسیار سریع حرکت میکنیم.
.: Weblog Themes By Pichak :.