همیشه وقتی از توانایی اتصال به حافظهی خارجی ازطریق USB صحبت میشد، iOS دربرابر اندروید ضعیف جلوه میکرد؛ اما با استفاده از نسخهی iOS 13 اپل، کاربران قادر خواهند بود ازطریق USB، حافظههای SSD و فلش را به گوشی خود متصل و بهراحتی فایلهایشان را از گوشی به فلش و برعکس منتقل کنند.
چرا اپل در استفاده از امکان USB اینقدر تعلل کرد؟
دقیقا همین سؤال را جان گروبر، تحلیلگر مشهور و مالک وبلاگ Daring Fireball، از کریگ فدریگی، معاون ارشد بخش مهندسی نرمافزار شرکت اپل، کرده است. فدریگی دلیل تأخیر اپل در استفاده از USB را تلاش این شرکت برای مجزاکردن فایلهای سیستمی از هستهی اصلی (Kernel) بهمنظور محافظت دستگاههای استفادهکننده از iOS وiPad OS، دربرابر فایلهای آلوده و مخرب اعلام میکند.
او میگوید:
از منظر معماری امنیتی، نمیخواستیم درایورهای فایلهای سیستمی که در کرنل اجرا میشوند، با وسایل خارجی ارتباط برقرار کنند که ممکن است آلوده باشند. مجزاکردن همهی فایلهای سیستمی از کرنل تلاش مهندسی طاقتفرسایی بود.
همواره یکی از مهمترین انتقادات کاربران اندروید به اپل، استفادهنکردن از فایل سیستمی باز محصولات این شرکت بود که در پاسخ به این نیاز کاربران، سیستمعامل iOS 13 با امکان اتصال به USB منتشر شده است.
فدریگی پیشتر نیز، در کنفرانس WWDC گفته بود امسال، سال بزرگی برای فایلهای روی iOS خواهد بود. فهرست امکانات افزودهشده به iOS 13 عبارتاند از:
- توانایی ذخیرهی مستقیم فایل با استفاده از نرمافزار Files app از حافظههای SD و SSD و فلشها
- توانایی فشردهسازی و خارجکردن از حالت فشردهی فایل در Files app
- پیشنهادهای جستوجو که به کاربر کمک میکند سریعتر فایلهایش را مدیریت کند
- پشتیبانی از میانبرهای صفحهکلید
هماکنون اتصال فلش یا SSD به آیفون نیازمند مبدل است؛ زیرا اکثر درایوها با رابط لایتینگ سازگار نیستند و بهجای آن از USB-C استفاده میکنند. تنها محصول موبایلی اپل که پورت USB-C دارد، سری آیپد پرو است؛ بنابراین، آیا در آینده آیفونهایی با رابط USB-C خواهیم داشت؟ این مسئله برای طرفداران اپل میتواند جذاب باشد؛ اما باید توجه کرد این فقط گمانهزنی و بعید است در سال جاری، عرضهی آیفون با رابط USB-C را شاهد باشیم.
گروهی از پژوهشگران کشورهای روسیه و آمریکا از سناریوهای فعلی پیشبینی تغییرات اقلیمی برای بررسی آسایش آبوهوایی روسیهی آسیایی و ظرفیت آن برای سکونت انسانها در قرن بیستویکم استفاده کردند. نتایج این پژوهش در مجلهی Environmental Research Letters منتشر شده است.
حدود ۱۳ میلیون کیلومترمربع از روسیهی آسیایی (شرق رشتهکوه اورال بهسمت اقیانوس آرام)، ۷۷ درصد از زمینروسیه را تشکیل میدهد؛ اما جمعیت این منطقه فقط ۲۷ درصد از مردم کشور است و این جوامع در بخش استپ جنگلی جنوب متمرکز شدهاند که آبوهوایی مناسب و خاکی حاصلخیز دارد. النا پارفنووا، یکی از پژوهشگران مطالعه میگوید:
مهاجرتهای پیشین انسانی با تغییرات اقلیمی همبسته بوده است. با پیشرفت تکنولوژی، انسان توانست با شرایط اقلیمی مختلف سازگار شود و از میزان تکیهی او بر شرایط محیطی کاسته شد. میخواستیم بدانیم تغییرات اقلیمی آینده ممکن است منجر به این شود که بخشهای کمتر سکونتپذیر روسیهی آسیایی برای انسانها سکونتپذیرتر شود.
پژوهشگران برای تجزیهوتحلیل خود از ترکیبی از ۲۰ مدل جریان عمومی و دو سناریو RCP استفاده کردند: RCP 2.6 که نشاندهندهی تغییرات اقلیمی ملایم و RCP 8.5 که نشاندهندهی تغییرات اقلیمی شدیدتر است. آنها از میانگین تجمعی دمای ماههای ژانویه و ژوئیه و بارندگی سالیانهی دو سناریو در منطقهی روسیهی آسیایی با هدف برآورد اثرهای آنها روی سه شاخص اقلیمی مهم ازنظر معیشت و رفاه انسانی استفاده کردند: ظرفیت اکولوژیکی چشمانداز (ELP) و شدت زمستان و پوشش خاک منجمد. پارفنووا گفت:
ما افزایشهایی در دما از ۳.۴ درجهی سانتیگراد (RCP 2.6) به ۹.۱ درجهی سانتیگراد (RCP 8.5) در میانهی زمستان، از ۱.۹ درجهی سانتیگراد (RCP 2.6) به ۵.۷ درجهی سانتیگراد (RCP 8.5) در میانهی تابستان و نیز افزایش در بارندگی از ۶۰ میلیمتر (RCP 2.6) به ۱۴۰ میلیمتر (RCP 8.5) مشاهده کردیم. شبیهسازیهای ما نشان داد با سناریو RCP8.5 تا سال ۲۰۸۰، روسیهی آسیایی اقلیم ملایمی خواهد داشت و سطح زیرپوشش خاک منجمد کاهش خواهد یافت و از ۶۵ درصد کنونی به ۴۰ درصد خواهد رسید.
پژوهشگران همچنین دریافتند حتی با سناریو RCP 2.6، شاخص ELP در بیش از ۱۵ درصد از وسعت این منطقه بهبود خواهد یافت که میتواند به افزایش پنجبرابری در ظرفیت سکونتپذیری منطقه منجر شود. پارفنووا نتیجه گرفت:
روسیهی آسیایی درحالحاضر بسیار سرد است. احتمالا در اقلیمی گرمتر، وضعیت امنیت غذایی در این منطقه ازلحاظ توزیع محصولات کشاورزی و قابلیت تولید برای حمایت از سکونت انسانها مناسبتر خواهد شد. اگرچه توسعهی زمین به سیاستهای اجتماعی و سیاسی و اقتصادی بستگی دارد، بدیهی است زمینهای دارای زیرساختهای توسعهیافته و ظرفیت درخورتوجه برای کشاورزی ابتدا با جمعیت پر خواهند شد. بخشهای عظیمی از سیبری و شرق دور ازنظر توسعهی زیرساختها ضعیف است و سرعت این تحولات به سرمایهگذاری در زیرساختها و کشاورزی بستگی دارد که بهنوبهی خود به تصمیماتی وابسته است که بهزودی باید گرفته شود.
سامانه پدافند هوایی 15 خرداد با حضور وزیر دفاع رونمایی و به نیروی پدافند هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران تحویل شد.
این اولین سامانههای تحویلی به ارتش پس از تشکیل "نیروی پدافند هوایی" است.
هفتم خرداد ماه سال جاری با پیشنهاد مشترک ستاد کل نیروهای مسلح و قرارگاه مرکزی خاتم الانبیا(ص) "پدافند هوایی" بهعنوان چهارمین نیروی ارتش تشکیل و با حکم فرمانده کل قوا امیر صباحی فرد نیز بهعنوان فرمانده این نیرو منصوب شد.
سامانه پدافند هوایی 15 خرداد از موشکهای جدید صیاد3 بهره میبرد که خط تولید آن در مرداد سال 1396 رونمایی شد.
مراسم رونمایی از موشک صیادــ3 در سال 96
سامانه پدافند هوایی "15 خرداد" قادر است تعداد 6 هدف را بهطور همزمان شناسایی و ردگیری کرده و علیه هر 6 هدف عملیات شلیک و انهدام را انجام دهد. از دیگر ویژگیهای این سامانه، میتوان به قابلیت تحرکپذیری آن اشاره کرد، بهگونهای که زمان حاضر به جنگ و عملیاتی شدن آن کمتر از 5 دقیقه است.
علاوه بر این، سامانه 15 خرداد میتواند اهدافی مانند جنگنده و پهپاد را در فاصله 150کیلومتری کشف و در فاصله 120 کیلومتر آنها را ردگیری کند.
بهکارگیری موشکهای صیادــ2 و صیادــ3 در سامانه 15 خرداد
کشف انواع اهداف پنهانکار در فاصله 85کیلومتری و ردگیری آنها در فاصله 45کیلومتری از دیگر خصوصیات اعلامشده این سامانه پدافندی است.
نکته قابل توجه دیگر در سامانه 15 خرداد، افزایش توان کشف و انهدام اهداف و همچنین برد عملیاتی موشکهای صیادــ3 است که نسبت به نمونههای قبلی افزایش بهمراتب بیشتری داشته است.
سامانههای تلاش نیروی پدافند هوایی ارتش و صیادــ2 سپاه توانایی کشف و درگیری همزمان با 3 هدف را داشتند که در سامانه 15 خرداد این توانایی به کشف و درگیری همزمان با 6 هدف ارتقا یافته است، همچنین موشک صیاد2 توانایی انهدام اهداف در برد 75 کیلومتر را داشت که این قابلیت نیز در موشک صیاد3 به 120کیلومتر رسیده است.
شلیک موشک صیادــ2 از سامانه تلاش در رزمایش ارتش
همچنین تاکنون سامانه تلاش نیروی پدافند هوایی که قابلیت لینک شدن با سامانه اســ200 را نیز داشت، از پرتابگرهای 2فروندی بهره میبُرد که سامانه 15 خرداد با بهرهگیری از پرتابگرهای 4فروندی توان مضاعفی را در اختیار آن قرار میدهد.
براساس گزارش جدیدی که فایننشال تایمز منتشر کرده، گوگل درحال تدوین برنامهای است تا با ارائهی آن به دولت ترامپ، خود را از فهرست تحریمکنندگان هواوی خارج سازد.
گوگل باور دارد که قطع دسترسی هواوی به اندروید باعث چندشاخهشدنِ اندروید خواهد شد که این موضوع ریسکهای ایمنی سیستمعامل را افزایش میدهد.
مقالههای مرتبط:
گوگل نیز بهمانند سایر شرکتهای آمریکایی هرگونه ارتباط تجاری خود با شرکت هواوی را مسدود کرد؛ بدینترتیب، در بلندمدت هیچیک از سرویسهای گوگل روی گوشیهای ساخت هواوی وجود نخواهند داشت که چنین اتفاقی قطعاً درآمدهای سرویسمحور غول جستوجوی جهان را با کاهشی چشمگیر روبهرو میسازد.
باتوجهبهاینکه گوشیهای هواوی همینحالا نیز در خاکِ ایالات متحده بهطوررسمی خرید و فروش نمیشود، ربطدادنِ موضوع به امنیتِ ملی آمریکا کمی عجیبوغریب و اغراقآمیز بهنظر میرسد. اگرچه درباره جزئیات برنامهی تسلیمشده گوگل به دولت آمریکا اطلاعاتی دردست نیست؛ اما تصور محتویات آن چندان سخت و دورازذهن نیست.
درادامه طی چهار گام، روند منطقی ادعای گوگل را حدس زدهایم.
در گام نخست، هواوی انشعابی از سیستمعامل اندروید را تولید و منتشر میکند؛ با ساخت سیستمعاملی اختصاصی که از سرویسهای گوگل استفاده نمیکند. یکی از مهمترین سرویسهایی که از سیستمعامل جدیدِ هواوی حذف میشود، گوگل پلی پروتکت است که برنامهها را ازبابت ویروسها، تهدیدهای امنیتی و بدافزارها بررسی میکند. دیگر موضوع مهم، حذف فروشگاه نرمافزاری گوگلپلی خواهد بود که دیگر جایی در گوشیهای جدید هواوی ندارد. بادرنظرداشتن این موضوع، حجم دانلود برنامهها از منابع متفرقه قطعاً افزایش پیدا میکند که این موضوع نیز خود میتواند بر نگرانیهای امنیتی دامن بزند.
گام بعدی فروش جهانی گوشیهای جدید هواوی است؛ بدینترتیب عدهی زیادی از کاربران در سراسر جهان باید با تهدیدهای ناشی از ضعف امنیتی این گوشیها دستوپنجه نرم کنند.
در گام سوم حتی افرادی که سیستمهای عاملی چون اندروید یا iOS نیز استفاده میکنند، در معرض خطر قرار میگیرند. بهعنواننمونه، فردی در آمریکا را درنظر بگیرید که با گوشی اندرویدی خود پیامی به شخصی در گوشهی دیگری از جهان ارسال میکند که ازقضا، آن فرد سیستمعامل جدید هواوی را مورداستفاده قرار میدهد. حتی بافرضاینکه بستر انتقال پیام از رمزنگاری سرتاسری بهره ببرد؛ اما همچنان ریسک لورفتن محتویات پیام توسط گوشی هواوی وجود دارد.
در قدم آخر، همهچیز دستبهدست همدیگر میدهند تا امنیت ملی آمریکا درمعرض خطر قرار بگیرد.
مقالههای مرتبط:
خواه درخواست تجدیدنظر گوگل پذیرفته شود یا نشود؛ مشخصاً نمیتوان شرایط فعلی را برای گوگل نیز عادی دانست. هواوی یکی از بزرگترین تولیدکنندگان گوشیهای هوشمند است که استفاده این شرکت از سیستمعامل هواوی در گوشیهای خود، سود بسیاری برای اهالی مانتینویو بهارمغان آورده است.
اگر اخبار را دنبال کرده باشید، میدانید که هواوی از مدتها پیش درحال توسعهی سیستمعامل اختصاصی خود بود؛ بنابراین مقامات این شرکت چینی با هوشمندی چنین وقایعی را پیشبینی کرده بودند. طبق گفته هواوی، سیستمعامل این شرکت بهزودی منتشر خواهد شد. امکان اجرای برنامههای اندرویدی روی سیستمعامل یادشده، چندین قدم هواوی را جلوتر قرار داده است؛ بنابراین کاربران با مشکلی بهنام خلأ نرمافزاری روبهرو نخواهند شد. تنها تفاوت، کنارگذاری سرویسهای گوگل خواهد بود که قطعاً ضرر مالی بسیاری را برای این شرکت آمریکایی بهدنبال خواهد داشت.
انتشار بهروزرسانیهای امنیتی برای گوشیهای فعلی هواوی تا ۲۸ مردادماه امسال ادامه خواهد داشت و پسازآن، همهچیز به تصمیم هواوی واگذار میشود.
اکنون باید منتظر بمانیم و ببینیم که درشرایط بغرنج فعلی که هم جنگتجاری بین چین و آمریکا قرار دارد و هم شرکتهای آمریکایی بهمانند هواوی از قطع روابط دچار ضرر و زیان شدهاند، چه اتفاقاتی در آینده خواهد افتاد؛ آیا دیوارِ فعلی فرو میریزد یا اینکه همهچیز در مسیر بدترشدن حرکت خواهد کرد؟
بهعنوان بخشی از مسابقهی انتخاب مردمی لومیکس (Lumix)، موزهی تاریخ طبیعی فهرستی از ۲۵ عکس از بهترین عکسها را که بیشتر از ۴۵ هزار رای توسط عکسان حرفهای و آماتور در سراسر دنیا بهدست آوردهاند، به نمایش گذاشته است.
مسابقهی انتخاب مردمی لومیکس (The LUMIX People's Choice Award) از روز دوشنبه پنجم فوریه ۲۰۱۹ (۱۶ بهمن ۱۳۹۷) آغاز شد. نمایشگاهی از عکسهای شرکتکننده در این مسابقه در موزهی تاریخ معاصر به تاریخ ۳۰ ژوئن ۲۰۱۹ (۹ تیر ۱۳۹۸) برگزار خواهد شد. قیمت بلیط ورودی برای کودکان ۸ پوند، برای بزرگسالان ۱۳.۵ پوند و برای خانوادهها بین ۲۸ تا ۳۸ پوند خواهد بود.
مقالههای مرتبط:
در این مقاله با شاتر همراه باشید تا این فهرست ۲۵ عددی را همراهبا توضیحاتی در مورد هر عکس با هم مرور کنیم.
Above
عکاس: آنا هنلی (Anna Henly) انگلستان
این عکس از داخل هلیکوپتر گرفته شده است. این درخت تنها، در زمینی رهاشده در حاشیهی جنگلی استوایی در کاوای (Kauai) هاوایی قرار دارد. خطوط شخمزدهی زمین با زیبایی طبیعیِ شاخههای وحشی و سرکش یک درخت درهم تنیده شده است.
دوربین کانن EOS 5D Mark II + لنز ای اف ۲۰۰-۷۰ میلیمتری F2.8 L IS USM بهکاررفته در ۱۳۰ میلیمتری؛ ۱/۲۵۰۰ ثانیه در گشودگی دیافراگم ۲.۸؛ ایزو ۴۰۰.
Ice and Water
عکاس: آودون لی دال (Audun Lie Dahl)، نروژ
رودخانهی یخی براسولبرین (Bråsvellbreen) از یکی از کوههای یخی که در مجمعالجزایر اسوالبارد (Svalbard) در نروژ سرچشمه میگیرد و به سمت جنوب جاری میشود. در محل پیوستن این رود به دریا، دیوارهی یخی چنان بلند است که تنها آبشارها را میتوان دید، درنتیجه، آودون از یک پهباد برای خلق چنین چشمانداز خارقالعادهای استفاده کرده است.
دوربین DJI Phantom 4 Pro + لنز ۲۴ میلیمتری؛ ۱/۱۲۰ ثانیه در گشودگی دیافراگم ۶.۳؛ ایزو ۱۰۰. پانوراما از سه عکس.
Family Portrait
عکاس: کانر استفانیسون (Conner Stefanison)، کانادا
جغدی خاکستری به همراه جوجههایش در بالای درخت صنوبری در کاملوپس (Kamloops) کانادا نشستهاند. آنها در تمام طول مدتی که کانر در بالای درختی ۵۰ فوتی (۱۵ متری) در طول فصل آشیانهسازی پنهان شده بود، تنها دو بار به او نگاه کردند.
دوربین کانن 1D Mark IV+ لنز کانن ۵۰۰ میلیمتری با F4 IS؛ ۱/۲۰۰ ثانیه در F7.1؛ ایزو ۱۲۵۰؛ مونوپاد مانفروتو (Manfroto)
Curious Encounter
عکاس: کریستونبال سرانو (Cristonbal Serrano)، اسپانیا
مواجههی نزدیک با یک حیوان در پهنای سرزمینهای وحشی قطب جنوب پدیدهای کاملا اتفاقی بهشمار میآید. ازاینرو، کریستونبال از دیدار ناخودآگاه خود با یک فوک بیرون جزیرهی کوورویل (Cuvervile) در قطب جنوب به وجد آمده بود. این موجودات کنجکاو از گونههای حفاظتشده هستند و تنها درحضور چند گونهی معدود از شکارچیان زندگی میکنند.
دوربین کانن EOS 5D Mark IV + لنز کانن ۱۵-۸ میلیمتری EF F4L Fisheye USM؛ ۱/۲۵۰ ثانیه در F8؛ ایزو ۱۶۰؛ غلاف و فلاش Seacam.
Bond Of Brothers
عکاس: دیوید لوید (David Lloyd)، نیوزلند/بریتانیا
این دو شیر بالغ که احتمالا برادر هستند، پس از ملاقات با یکدیگر و پیش از آرامگرفتن، به مدت ۳۰ ثانیه صورت خود را به هم مالیدند. بیشتر مردم هرگز شاهد چنین صحنهای نخواهند بود و دیوید مفتخر به تجربه و ثبت چنین لحظهای شد.
دوربین نیکون D800E+ لنز ۴۰۰ میلیمتری با F2.8؛ ۱/۵۰۰ ثانیه در F4.8؛ ایزو ۵۰۰.
Clam Close-up
عکاس: دیوید باریو (David Barrio)، اسپانیا
این عکس ماکرو از یک صدف رنگینکمانی در دریای سرخ جنوبی واقع در مارسا علم (Marsa Alam) در مصر گرفته شده است. خانهی این صدفها در میان مرجانها است، جایی که در آن آشیانه میسازند و رشد میکنند. مدتی طول کشید تا دیوید به صدف نزدیک شود، او میترسید صدف حرکاتش را حس کرده باشد و بسته شود.
دوربین نیکون D7100- لنز ۱۰۵ میلیمتری + لنز Saga با دیوپتر ۱۰؛ ۱/۱۸۰ ثانیه در F27؛ ایزو ۲۰۰؛ غلاف ایزوتا (Isotta)؛ ۲ عدد استروب.
Painted Waterfall
عکاس: ادواردو بلانکو (Eduardo Blanco)، مندیزابال (Mendizabal)، اسپانیا
زمانیکه خورشید از حفرهای در صخره به پای آبشار لافورادادا (La Foradada) در کاتالونیای اسپانیا بتابد، حوض زیبایی از نور ایجاد میکند. گویی پرتوهای نور روی آبشار نقاشی کرده و تصویری اینچنین جادویی خلق شده است.
دوربین کانن 5D Mark III + لنز ۱۰۵-۲۴ میلیمتری با F4؛ ۳۰ ثانیه در F9؛ فیلتر خاکستری خنثی؛ سه پایه.
Ambush
فدریکو ورونسی (Federico Veronesi)، کنیا
در صبحی گرم در چشمههای چیتاکی (Chitake)، واقع در پارک ملی مانا پول (Mana Pool) که در زیمبابوه قرار دارد، فدریکو شیر مادهی پیری را تماشا میکرد که از ساحل رودخانه به سمت پایین میآمد. او در کمین بود تا به هر حیوانی که نزدیک بستر رود میشود، حمله کند.
دوربین نیکون D810+ لنز ۴۰۰ میلیمتری با F2.8؛ ۱/۱۰۰۰ ثانیه در (F5 (-1e/v؛ ایزو ۱۴۰.
Teenager
عکاس: فرانکو بانفی (Franco Banfi)، سوییس
فرانکو قصد داشت به داخل دومینیکا (Dominica) در دریای کارائیب شیرجه بزند که این وال نر را درکنار وال ماده دید. متاسفانه بچهی وال ماده مدام مزاحم میشد و وال نر چابک، پیوسته از بچهی وال ماده دوری میکرد.
دوربین کانن 1DX Mark II + لنز ۱۵-۸ میلیمتری با F4؛ ۱/۱۰۰ ثانیه در F16؛ غلاف Seacam.
Resting mountain Gorilla
عکاس: دیوید لوید (David Lloyd)
بچه گوریل به مادرش چسبیده بود که چشمان کنجاوش به دیوید افتاد. او در حال پیادهروی در بویندی جنوبی (South Bwindi) اوگاندا بود که این خانواده را دید و بهدنبال آنها به راه افتاد و نهایتا وقتی که آنها در محوطهی کوچکی توقف کرده و شروع به استراحت و تیمار کردن یکدیگر کردند، این تصویر را ثبت کرد.
Fox Meets Fox
عکاس: متیو ماران (Matthew Maran)، بریتانیا
متیو بیش از یک سال از روباهها در نزدیکی منزلش در شمال لندن عکاسی کرده بود و همیشه رویای ثبت چنین هنر خیابانی (street art) را داشت. پس از ساعتهای بیشمار و تلاشهای ناموفق، مزد پشتکارش را گرفت.
دوربین کانن EOS 5D Mark III + لنز ۲۰۰-۷۰ میلیمتری با F2.8 IS II USM؛ ۱/۵۰۰ ثانیه در F4؛ ایزو ۸۰۰.
Shy
عکاس: پدرو کاریلو (Pedro Carrillo)، اسپانیا
نقوش محسورکنندهی این شقایق نعمان با زیبایی با یک دلقک ماهی کلارکی (Clarkii) در هم آمیخته شده است. این منظره در تنگهی لمبه (Lembeh)، سولاویس (Sulawesi)، اندونزی واقع شده است. از این شقایق بهعنوان مهد کودک یاد میشود، به این خاطر که اغلب اوقات بهعنوان خانهای موقتی برای دلقکماهیهای نوجوان مورد استفاده قرار میگیرد تا زمانیکه میزبان مناسبتری برای دوران بزرگسالی بیابند.
دوربین نیکون D4 + لنز ۷۰-۱۸۰ میلیمتری Nikkor با F4.5 – 5.6 D ED AF Micro در ۷۸ میلیمتری؛ ۱/۲۵۰ ثانیه در F16؛ ایزو ۱۰۰؛ غلاف Seacam؛ دو عدد فلاش Seacam Seaflash 150TTL.
The Extraction
عکاس: کونستانتین شاتنوف (Konstantin Shatenev)، روسیه
هر زمستان صدها عقاب دریایی از روسیه به سمت سواحل نسبتا بدون یخ شمال شرقی هوکایدو (Hpkkaido) در ژاپن کوچ میکنند. آنها در آبهای منجمد شکار کرده و قایقهای ماهیگیری را برای یافتن جانوران دورانداختهشده تعقیب میکنند. کونستانتین عکس خود را از درون یک قایق و زمانیکه عقابها ماهی مردهای از روی یخ چنگ زد، ثبت کرد.
دوربین کانن 1DX+ لنز EF300 با F4 IS USM؛ ۱/۱۲۵۰ ثانیه در F13؛ ایزو ۸۰۰.
Otherworldly
عکاس: فرانکو بانفی (Franco Banfi)، سوییس
گروهی از سفرهماهیها که بیرون ساحل ایسلا اسپیریتو سانتو (Isla Espiritu Santo) در باجا کالیفرنیا (Baja California)، مکزیک در زیر نور ماه در حال تغذیه کردن از پلانکتونها هستند. فرانکو از چراغهای زیر قایق خود استفاده کرده و با یکی نوردهی طولانی (long exposure)، این عکس خارقالعاده را ثبت کرده است.
دوربین کانن 5DS + لنز ۱۵-۸ میلیمتری با ۱/۴ ثانیه در F11. ایزو 160: غلاف ایزوتا (Isotta): دو عدد استروب.
The Orphaned Beaver
عکاس: سوزی ازترهاس (Suzi Eszterhas)، آمریکا
یک سگ آبی شمال آمریکا که یتیم شده، در دستان یک مراقب و سرپرست در مرکز مراقبت حیوانات Sarvey Wildlife در ارلینگتون (Arlington) واشنگتن. خوشبختانه او با یک سگ آبی ماده جفت شد که نقش مادر را نیز برای او ایفا کرد و سپس با هم به طبیعت بازگشتند.
دوربین کانن 1DX + لنز ۷۰-۲۴ میلیمتری با گشودگی دیافراگم ۲.۸: ۱/۲۰۰ ثانیه در F3.5: ایزو ۱۶۰۰.
Red, Silver and Black
عکاس: تین مان لی (Tin Man Lee)، آمریکا
تین خیلی خوششانس بود که لانهی روباهی را در ایالت واشنگتن آمریکای شمالی پیدا کرد که خانهی سه روباره به رنگهای قرمز، مشکی و نقرهای بود. پس از روزها انتظار برای یک صحنه و شرایط خوب، سرانجام او با چنین صحنهی احساسی و تاثیرگذاری، پاداش خود را گرفت.
دوربین کانن 1DX Mark II + لنز ۶۰۰ میلیمتری با F4: مبدل تله ۱.۴ برابر؛ ۱/۱۶۰۰ ثانیه با F11؛ ایزو ۲۰۰۰.
Sound Asleep
عکاس: تونی وو (Toni Wu)، آمریکا
این نهنگ کوهاندار بالغ تعادل خود را در وسط آب حفظ کرده و به نظر میرسد که خوابیده است. عکس در واوا وو (Vava " u) واقع در جمهوری تونگا (Tonga) گرفته شده است. جریان حبابها که در بالای سر این حیوان قابل رویت است، از دو حفرهی بالای سر نهنگ میآیند و حاکی از وضعیت در حال استراحت حیوان است.
دوربین کانن 5D Mark III + لنز ۱۵ میلیمتری با F2.8 Fisheye؛ ۱/۲۰۰ ثانیه در F10؛ غلاف Zillion؛ پورت گنبدی Pro-One.
Three Kings
عکاس: ویم کن دن هیور (Wim Can Den Heever)، آفریقای جنوبی
در همان زمان که خورشید در حال طلوع کردن بود، ویم خود را به این شاهپنگوئنها رساند. آنها وسط عملیات جفتگیری غافلگیر شده بودند. دو نر همواره دور پنگوئن ماده میچرخیدند و از پاهای خود برای دور کردن رقیب استفاده میکردند.
دوربین نیکون D810 + لنز ۲۴-۷۰ میلیمتری با F2.8 در ۴۰ میلیمتری؛ ۱/۲۵۰ ثانیه در F11؛ فلاش نیکون SB910.
All That Remains
عکاس: فبل جونز (Phil Jones)، انگلستان
یک گاو ماهی نر یک هفته قبل از سفر فیل به جزیرهی لیون (Lion) در جزایر فالکلند (Falkland) خود را تا ساحل کشانده بود. بهرغم اندازهی بزرگش، ماسههای روان تمام لاشهی او را پوشانده بود و کرکسها و لاشخورهایی مانند کاراکارای خطدار (striated Caracara) شروع به پرسهزدن اطراف آن کرده بودند.
دوربین کانن 1Dx Mark I+ لنز کانن با F2.8 Fisheye؛ ۱/۱۲۵۰ ثانیه در F16؛ ایزو ۱۶۰۰؛ گوریلاپاد Joby؛ شاتر کنترل از راه دور Hanhel.
Gliding
عکاس: کریستین ویزل (Christian Vizl)، مکزیک
کریستین با موقعیت دید تمامعیار و نور خورشید فوقالعادهای که میتابید، این پرتره را از یک کوسهی پرستار در حال شنا کردن گرفت. معمولا این کوسهها در کف دریا در حال استراحت هستند، به همین خاطر دیدنشان در حال شنا کردن خیلی نادر است. موقعیت این عکس حاشیهی خلیج بیمینی (Bimini) در باهاماس است.
دوربین کانن 5D Mark II + لنز ۳۵-۱۶ میلیمتری با F2.8؛ ۱/۲۰۰ ثانیه در F9؛ ایزو ۲۰۰؛ غلاف آکواتیکا (Aquatica).
A Polar Bear's Struggle
عکاس: جاستین هافمن (Justin Hofman)، آمریکا
تمام بدن جاستین از انتظار برای دیدن این خرس قطبی گرسنه که بهآرامی در حال کشوقوس دادن به بدن خود بود، درد گرفته بود. با نازک شدن و جابجایی یخها، خرس قادر به یافتن غذا نیست. عکس در کمپ شکارچیان در منطقهی قطبی کانادا گرفته شده است.
دوربین سونی a7R II + لنز سونی ۴۰۰-۱۰۰ میلیمتری با EF F4.5 – 5.6 GM OSS؛ ۱/۲۰۰ ثانیه در F10؛ ایزو ۸۰۰.
Unique Bill
عکاس: راب بلانکن (Rob Blanken)، هلند
ابلق نوکخنجری، نوکی ظریف و منحصربهفرد دارد که مانند داس تاب میخورد و آب شور کمعمق را وارسی میکند. این پرترهی خارقالعاده از یک مخفیگاه در منطقهی شمالی فریسلند (Friesland) در هلند گرفته شده است.
دوربین نیکون D500 + لنز نیکور ۵۰۰-۲۰۰ میلیمتری با F1:5.6 E ED AF-S در ۲۵۰ میلیمتری؛ ۱/۲۰۰ ثانیه در F6؛ ایزو ۸۰۰.
One Toy, Three Dogs
عکاس: بنس میت (Bence Mate)، مجارستان
درحالیکه سگهای وحشی آفریقایی قاتلانی بیرحم هستند، تولههای آنها بهشدت بامزه بوده و تمام روز در حال بازی کردن هستند. این عکس را بنس در امکوزه (Mkuze) آفریقای جنوبی از این برادران گرفته است. هر چهارتای این تولهها در تلاش برای بازی با پای یک ایمپالا (نوعی آهو) بودند و در حال کشیدن و جابجایی آن به سه جهت مختلف بودند.
دوربین کانن EOS-1DX Mark II + لنز ۴۰۰-۲۰۰میلیمتری (معادل لنزی ۳۵ میلیمتری: ۱۹۷.۲-۳۹۴.۳ میلیمتر)؛ ۱/۱۸۰۰ ثانیه در F4.0؛ ایزو ۴۰۰۰.
Under The Snow
عکاس: آودرن مورل (Audrey Morel)ُ فرانسه
این سنجاب بدون هیچ ترسی از کولاک برف، به دیدن آودرن آمده است. آودرن مشغول عکاسی از پرندگان در روستای کوچک جورا (Jura) در لس فورگس (Les Fourgs) واقع در فرانسه بود. او درحالیکه تحت تاثیر مقاومت و تلاش سنجاب قرار گرفته بود، این جانور را سوژهی عکاسی خود کرد.
دوربین نیکون D7200 + لنزی ۳۰۰ میلیمتری نیکون با F4؛ ۱/۱۶۰۰ ثانیه در F4؛ ایزو ۵۰۰.
A Bat's Wake
عکاس: آنتونیو لیوا سانچز (Antonio Leiva Sanchez)، اسپانیا
پس ماهها تحقیق میدانی در یک کلونی خفاشهای گوش بزرگ در ساکس (Sucs) لیدا (Lleida) واقع در اسپانیا، آنتونیو موفق به گرفتن این عکس از خفاشی در حال پرواز شد. او از تکنیک عکاسی با سرعت بالا همراه فلاشی ترکیبشده با نور متوالی، برای روشن کردن فضا استفاده کرده است.
دوربین کانن 7D Mark II + لنز تامرون ۱۸-۲۷۰ میلیمتری با F3.5-6.3؛ ۱۳/۱ ثانیه در F10؛ ایزو ۲۰۰؛ دیوارهی مادون قرمز؛ فلاش متز 58 AF-1؛ کابل فلاش E-TTL.
استوانهی اونیل (یا کلونی اونیل) یک طرح مفهومی برای سکونتگاهی فضایی است که اولینبار از سوی فیزیکدانی آمریکایی با نام جرالد کی.اونیل مطرح شد. او در کتابی با نام «مرز بالایی: کلونی بشری در فضا» که در سال ۱۹۷۶ میلادی منتشر شد، از ایدهی هیجانانگیز خود برای کلونیسازی در فضا پرده برداشت. او آیندهای را به تصویر کشید که در آن بشر میتواند در قرن بیستویکم و با استفاده ازمواد اولیهی استخراجشده از ماه و سیارکهای سرگردان، شروع به ساخت انواعی از سکونتگاههای عظیم و معلق در دل فضا کند.
اما اساسا چرا اونیل میبایست به ایدهی ساخت چنین سکونتگاههایی در فضا بیندیشد؟
جرارد اونیل
شاید بتوان گفت خاستگاه اصلی این ایده، ترس از آیندهی تاریکی بوده است که شاید این فیزیکدان و بسیاری از آیندهپژوهان معاصر برای سیارهی زمین متصور بودهاند. تهدیدهایی مانند افزایش جمعیت و کمبود منابع غذایی، جنگهای آخرالزمان، اقدامات مداخلهجویانهی بشر در طبیعت و حتی برخی خطرات طبیعی نظیر برخورد سیارکهای عظیم یا بلعیدهشدن زمین توسط خورشید همگی از جمله عواملی بودهاند که در طول زمان، موضوع مهاجرت نسل بشر را به فضا بهعنوان ایدهای کاملا جدی مطرح کردهاند. دراینمیان، برخی نظریهپردازان راهحل را در کلونیسازی سیاراتی دیگر مانند مریخ درنظرگرفتهاند و برخی مانند اونیل (و اخیرا جف بزوس) از ایدهی ساخت سکونتگاههای مصنوعی معلق در فضا حمایت کردهاند.
تاریخچهی ایده
میتوان گفت اولینبار، ایدهی ساخت چنین سکونتگاهی از سوی دانشمندی آلمانی با نام هرمن اوبرث مطرح شد. اوبرث در کتابی با نام «مردم در فضا؛ پروژههای جدید موشکها و سفر فضایی» در سال ۱۹۵۴، نوعی سکونتگاه استوانهای عظیم را توصیف کرد که از آن برای انجام سفرهای فضایی استفاده میشده است.
دو دهه بعد از این ماجرا، درحالیکه اونیل مشغول تدریس فیزیک به دانشجویان مقطع کارشناسی در دانشگاه پرینستون بود، تکلیفی برای شاگردانش تعیین کرد و از آنها خواست ایدههای خود را درمورد نحوهی طراحی ابرسازههایی باقابلیت سکونت در فضا مطرح کنند. در میان این طرحها، چند ایده به چشم او خورد که از لحاظ ابعاد برای سکونت جوامع انسانی مناسب بهنظر میرسیدند. درنتیجهی این همفکری، اونیل بالاخره توانست به ایدهی ساخت ابرسازهی استوانهایشکل خود دست یابد و آن را در سپتامبر سال ۱۹۷۴ طی مقالهای در مجلهی فیزیکز تودیبه چاپ برساند.
مقالههای مرتبط:
- سفرهای بین ستارهای و سیارهای؛ ایجاد تمدن انسانی در فضا از رویا تا واقعیت
- عصر نوین صنعت فضایی؛ چالشها و فرصتهای آینده
در آن زمان، اونیل درحقیقت سه طرح اصلی برای سازهی پیشنهادی خود مطرح کرد که هریک از آنها با نام «جزیره» شناخته میشدند. جزیرهی یک، یک کرهی دوار با قطر ۵۱۲ متر بود که بنابر عقیدهی اونیل، مردم میتوانستند روی خط استوای این کره سکونت داشته باشند. جزیرهی دو نیز ساختاری کروی با قطر ۱/۶ کیلومتر بود و نهایتا جزیرهی سه که با نام استوانهی اونیل (مهمترین ایدهی طراحی او) شناخته میشود، متشکل از دو استوانهی مجزا با قطر ۸ کیلومتر و طول ۳۲ کیلومتر بود.
اصول طراحی
ساختار پیشنهادی اونیل متشکل از دو استوانهی عظیم است که هر یک، قطری بهاندازهی ۸ کیلومتر و درازایی برابر با ۳۲ کیلومتر دارند. طراحی این ابرسازه بهگونهای است که هر دو استوانه تنها از یک سمت با کمک سیستم بلبرینگی مهار شدهاند و از سمت دیگر کاملا آزاد هستند. برای ایجاد گرانش مصنوعی در فضای داخلی، نیاز است که استوانهها حول محور طولی خود با سرعت مشخصی بچرخند؛ با این چرخش دائمی، میتوان شرایطی مشابه با گرانش زمین را در سکونتگاه داخلی فراهم کرد. همچنین این دو استوانهی غولپیکر باید در خلاف جهت یکدیگر بچرخند تا بتوان اثر ژیروسکوپی ناشی از چرخش هریک از استوانهها را خنثی کرد؛ این سازوکار برای ثابت نگاهداشتن جهتگیری کل سازه رو به خورشید ضروری است.
نمایی کامل از استوانههای اونیل
هر یک از این دو استوانه، از ۶ نوار هماندازه تشکیل شده است که در طول کل استوانهها کشیده شدهاند. از این تعداد، سه نوار درواقع پنجرههای شفاف سقف سازه هستند و سه نوار دیگر، سطوح سکونتپذیر یا همان کف سازه را تشکیل خواهند داد. علاوهبر این، طرح اونیل شامل یک «حلقهی کشاورزی» در فضای بیرونی نیز میشود که حدود ۳۲ کیلومتر قطر دارد و با سرعتی متفاوت از استوانههای اصلی میچرخد تا شرایط لازم را برای کشت گیاهان فراهم کند. همچنین «ناحیهی صنعتی» نیز در مرکز این سازه قرار خواهد گرفت که با دارا بودن سرعت خطی کمتر و درنتیجه گرانش ضعیفتر، فضای کار را برای انجام پارهای از فعالیتهای سنگین صنعتی فراهم خواهد کرد.
تأمین مصالح
اونیل پیشنهاد کرد که برای صرفهجویی از هزینههای سرسامآور پرتاب راکت از سطح زمین، مصالح لازم برای ساخت تمامی این سازهها از سطح ماه و سیارکها استخراج شود و با کمک یک «پرتابگر جرم» به فضا پرتاب شوند. این پرتابگر نوعی وسیله برای ایجاد شتاب در پرتابه و شلیک آن بهکمک نیروی الکترومغناطیسی در سرعتهای بالا است که استفاده از آن در فضا میتواند جایگزین خوبی برای سامانههای موشکی رایج در زمین باشد.
پرتابگر جرم؛ تجهیز جایگزین راکت برای پرتاب تجهیزات و مصالح موردنیاز سکونتگاههای فضایی
نحوهی ایجاد گرانش
از مهمترین چالشهای پیشرو در طراحی چنین سکونتگاههایی، نحوهی ایجاد گرانش مصنوعی مناسب است. باتوجه به معادلهی شتاب بهصورت a=v²/r و تعیین مقادیر a و r بهترتیب برابر با ۹/۸۱ m/s2 و ۴ km، اونیل در طراحی خود پیشنهاد میکند که استوانهها باید با سرعتی حدود ۲۸ دور در ساعت حول محور خود بچرخند تا ساکنین بتوانند در اثر نیروی گریز از مرکز ناشی از این چرخش، وضعیتی مشابه با گرانش در سطح زمین را تجربه کنند. چنین گردشی، سرعت زاویهای ۲.۸ درجه در هر ثانیه ایجاد خواهد کرد.
کارشناسان بر این باورند که این میزان سرعت زاویهای آنقدر زیاد نیست که ساکنین را دچار احساسات ناخوشایندی مانند علائم «بیماری حرکت» کند. بااینحال، افراد در چنین وضعیتی، هنگام چرخاندن سر خود در جهت چرخش سازه یا خلاف آن متوجه تفاوتهایی با شرایط زمین خواهند شد.
برای ایجاد گرانش مصنوعی در سکونتگاهها به گردش استوانههای اونیل با سرعتی حدود ۲۸ دور در ساعت نیاز خواهیم داشت
کنترل شرایط آبوهوایی
اتمسفر فضای داخلی استوانهها مخلوطی از گازهای اکسیژن و نیتروژن با فشاری معادل با ۵۰ درصد فشار هوا در سطح دریا خواهد بود که البته میزان آن، مشکل چندانی برای تنفس ساکنین ایجاد نخواهد کرد. مزیت این فشار تقلیلیافته آن است که بهخوبی توسط جدارههای بیرونی استوانه قابلتحمل است. ضمن اینکه تراکم اتسمفر درونی درکنار وجود جدارهی شفاف سازه، مانع از رسیدن تشعشعات مضر کیهانی به اکوسیستم خواهد شد.
درکنار تمامی این موارد، دانشمندان بر این باور هستند که حجم فضای داخلی استوانهی اونیل اجازه ایجاد سیستم آبوهوایی اختصاصی را در سکونتگاه خواهد داد. اگر هنوز زندگی در چنین فضایی برایتان جذابیتی ندارد، باید بدانید که یکی از مهمترین ویژگیهای چنین سکونتگاههایی، فراهمبودن امکان مهندسی آبوهوا است؛ دانشمندان میگویند با تغییر ترکیب اتمسفر درونی یا تنظیم میزان نور دریافتی بهراحتی میتوان شرایط جوی مختلفی را در سکونتگاه شبیهسازی کرد.
شبیهسازی شبانهروز
چنانچه چنین سازهای بهصورت دائم روبه خورشید قرار دهیم، دیری نخواهد پایید که درون آن درست مانند یک کوره داغ خواهد شد. برای پیشگیری از این مشکل، اونیل پیشنهاد میکند که آینههای بزرگی را بهصورت لولایی پشت هریک از پنجرههای عظیم سقف سازه نصب کنیم. بدین ترتیب برای شبیهسازی شب در سکونتگاه، آینهها در حالتی عمودی قرار میگیرند و فضای بالای سر ساکنین، تنها نمایی از فضای تاریک و بیکران خواهد بود. برای القای حس طلوع آفتاب و آغاز روز، آینهها تغییر زاویه میدهند و با انعکاس تدریجی نور خورشید به درون سازه، شرایط حرکت آرام خورشید را در پهنهی آسمان تداعی خواهند کرد.
مقالههای مرتبط:
اما نورگیر تعبیهشده در سقف سازه دارای ساختاری یکپارچه و شیشهای نخواهند بود. این بخش متشکل از پنلهای زیادی خواهد بود که با داشتن قاب آلومینیومی یا فولادی، فشار ناشیاز جو درون سازه را بهخوبی تحمل خواهد کرد. از لحاظ نظری این امکان وجود دارد که یکی از این پنلها در اثر اصابت سیارکها شکسته شود. چنین اتفاقی میتواند منجر به خروج مقادیری از گازهای اتمسفر شود؛ اما دانشمندان میگویند باتوجه به ابعاد بسیار بالای سکونتگاه، این موضوع چندان خطرساز نخواهد بود.
جهتگیری بهسوی خورشید
بسیار مهم است که سکونتگاه فضایی (و آینههای مستقر روی آن) بهصورت مؤثر رو به خورشید جهتدهی شود. این نکته برای تأمین نیاز روشنایی و انرژی موردنیاز ساکنین ضروری است. اونیل موفق شد روشی ابداع کند که طی آن میتوان کل سازه را بدون کمکگرفتن از راکت، بهصورت ۳۶۰ درجهای چرخاند. او بنابر اصول ژیروسکوپی نشان داد که درصورت افزایش فاصلهی میان محور دو استوانه، کل مجموعه در یک جهت حرکت میکند و درصورت کاهش این فاصله، کل مجموعه در خلاف جهت حالت قبل حرکت خواهد کرد. از این سازوکار میتوان برای تنظیم جهتگیری سیستم بهسوی خورشید بهره برد.
طراحیهای مشابه
چنبرهی استنفورد:
چنبرهی استنفورد (Stanford torus) یکی از دیگر طرحهای سکونتگاههای فضایی بود که در سال ۱۹۷۵ از سوی دانشگاه استفورد براساس طرح ایستگاه فضایی چرخ دوار ارائه شد. این طراحی شامل یک ابرسازهی ۱۰ میلیون تُنی است که ظرفیت اسکان ۱۰ الی ۱۴۰ هزار نفر را دارد. شکل ظاهری این سکونتگاه همانطور که از نام آن برمیآید، شبیه چنبره یا حلقهی یک دونات با قطر تقریبی ۱/۸ کیلومتر است. این حلقه باسرعت چرخش یک دور در دقیقه خواهد توانست نیروی گریزازمرکز لازم برای ایجاد گرانشی با شدت 0/9g یا 1g را تولید کند.
چنبره استنفورد (Stanford torus)
تأمین نور در فضای داخلی این سکونتگاه توسط آرایهای از آینههای ثابت انجام میشود. گفتنی است مطابق طراحی اصلی، چنبرهی اصلی بهوسیلهی ۶ «پره»ی توخالی به هاب مرکزی متصل میشود که امکان تردد ساکنین را از سکونتگاه به مرکز نیز فراهم خواهد کرد. مشابه با طرح استوانهی اونیل، هاب مرکزی چنبرهی استنفورد نیز دارای کمترین میزان گرانش است و ازاینرو فضایی مناسبی برای اتصال فضاپیماهای خارجی و انجام فعالیتهای صنعتی سنگین خواهد بود.
فضای داخلی سکونتگاه چنبرهای با قطر ۱۳۰ متر است و ظاهری شبیه درههای نعل اسبی (U شکل) دارد که در افق با شیب ملایمی رو به بالا رفته است. تراکم جمعیت در آنها کم و قابلمقایسه با بافت حومهای شهرهای فعلی است و بخشهای مجزایی برای انجام کشاورزی و ساختوساز در آن درنظر گرفته شده است.
نمای داخلی از چنبرهی استنفورد
کرهی برنال، جزیرهی یک و جزیرهی دو:
کرهی برنال (Bernal sphere)، نوعی دیگر از سکونتگاههای فضایی است که اولینبار در سال ۱۹۲۹ ازسوی جان دسموند برنال پیشنهاد شد. ایدهی اصلی برنال برپایهی یک پوستهی کروی توخالی و غیر دوار بود که قطر آن به ۱۶ کیلومتر میرسید و ظرفیت اسکان ۲۰ الی ۳۰ هزار نفر را در خود داشت. کرهی برنال درواقع خاستگاه ایدهی اونیل برای پیشنهاد جزیرهی یک و دو نیز بود.
کرهی برنال (Bernal sphere)
اونیل بعدها با تکمیل ایدهی برنال، پیشنهاد کرد که قطر این کره تنها به ۵۰۰ متر محدود شود. او همچنین ایدهی کرهی ثابت برنال را اصلاح کرد و پیشنهاد چرخش این سکونتگاه کروی را با سرعت ۱/۹ دور در دقیقه مطرح کرد تا بتوان گرانشی مشابه با گرانش سطح زمین را در سکونتگاه تجربه کرد. بدین ترتیب طرح جزیرهی یک اونیل با ظرفیت اسکان تقریبی ۱۰ هزار نفر روی ناحیهی قطری سکونتگاه شکل گرفت. بنابر طراحی اونیل، نور مورد نیاز داخل سکونتگاه نیز ازطریق آینههای خارجی به پنجرههای بزرگ نصبشده در دو قطب این کره بازتاب خواهد شد.
کمی بعد از طراحی جزیرهی اول، اونیل پیشنهاد نسل دوم از این سکونتگاه را مطرح کرد. جزیرهی دو تنها نسخهای بزرگتر از جزیرهی یک بود که قطر آن به ۱۸۰۰ متر میرسید و فضای بهینهتری را برای حملونقل و نیز انجام فعالیتهای صنعتی فراهم میکرد.
چالشهای اجرایی
با تمامی این تفاسیر، شاید مخاطرات طبیعی و غیرطبیعی اشارهشده در ابتدای مقاله در نظر بسیاری هنوز آنقدرها جدی نباشد که بخواهیم ریسکهای فنی و اقتصادی اجرای چنین ایدهی متحورانهای را بهجان بخریم. ساخت و ارسال ماشینآلات ساختوساز به فضا، بسترسازی و شروع ساختوساز فضایی، ایجاد زیستگاه، بازیافت منابع طبیعی و تربیت پیشگامان آغاز تمدن نوین هیچیک از آن دسته موضوعاتی نیست که چندان برای تهییج سیاستمداران و تصمیمگیرندگان جهان کافی باشد.
ایستگاه کوپر در فیلم سینمایی میانستارهای (۲۰۱۴) نمونهای از یک استوانهی اونیل
هرچند دراینمیان منافع نسبتا کوتاهمدتی نیز وجود دارند که شاید هماکنون بتوانند توجه کشورها را برای آغاز یک رقابت فضایی در این عرصه و نهایتا حرکت بهسمت ایجاد یک تمدن جدید جلب کنند. زندگی در فضا میتواند راه را برای بهرهبرداری گستردهتر از منابع و معادن عناصر کمیاب موجود در سیارکها و سایر سیارات هموار کند. ضمن اینکه بهدلیل نبود اتمسفر و نیز حرکت وضعی زمین، جذب و تبدیلانرژی خورشیدی در فضا بهصورت ۲۴ ساعته و بسیار بهینهتر از سطح زمین انجام خواهد شد. همین نقاط قوت کار در فضا باعث شده که ناسا و بسیاری دیگر از سازمانهای فضایی کشورهای پیشرو به فکر بررسی روشهای کشف و استخراج سوخت، آب و اکسیژن در ماه و سایر اجرام فضایی بیفتند؛ پروژههایی که علاوهبر ایالات متحده هماکنون باجدیت ازسوی اروپا، چین و ژاپن نیز دنبال میشوند.
حال بهنظر میرسد پس از دههها، ثروتمندترین مرد جهان و بنیانگذار شرکت بلو ارجین نیز به استقبال از ایدهی کلونی اونیل رفته است. چندی پیش، جف بزوس درحالیکه به ارائهی جزئیات طرح استوانههای اونیل اشاره میکرد، به دفاع از ایدهی استوانهی اونیل درمقابل ایدهی کلونیسازی سایر سیارات پرداخت. این بدان معنا است که ابرسازههای اونیل پس از ۴۰ سال بیتوجهی، دوباره از تاریخ سربرآوردهاند. حال که صحبت از حمایت بانفوذترین سرمایهداران دنیا است، پس شما هم آماده باشید؛ شاید قرار باشد برای ملاقات با نوههایتان چمدان بزرگتری تدارک ببینید.
تا همین چند سال گذشته، کتابها تنها منبع آموزشی بودند که فرد میتوانست با پرداخت هزینهای اندک آنها را تهیه کند و درکنار کلاسهای آموزشی و دانشگاهی، با مطالعهی آنها مهارت خود را افزایش دهد. اما همهگیر شدن دورههای آموزشی آنلاین و استارتاپهای فعال در این زمینه، دنیای آموزش را نیز متحول کرد؛ به این صورت که برای یادگرفتن یک مهارت جدید دیگر نیازی به جستوجو در آموزشگاههای مختلف، پرداخت هزینهی سنگین و رفتوآمد به آنسوی شهر نیست.
پلتفرمهای آنلاین، امکان آموزش با کیفیت بالا از سوی بهترین و حرفهایترین اساتید را برای مردم سرتاسر جهان فراهم میکنند. بسیاری از این دورههای آموزشی رایگان بوده و بسیاری دیگر با پرداخت هزینهای کمتر از دورههای حضوری قابل مشاهده هستند. نکتهی مثبت دیگر دورههای آموزشی آنلاین این است که فرد میتواند هر زمانی از شبانهروز ویدئوهای آموزشی را بارها و بارها مشاهده کرده و همچنین ازطریق پنلهای مخصوص با اساتید و سایر دانشجوها ارتباط برقرار کند.
امروزه حتی بسیاری از دانشگاهها با برگزاری دورههای ارشد آموزش الکترونیکی امکان حضور در کلاسهای درس مجازی را برای دانشجویان فراهم میکنند. در این دورهها دیگر نیازی نیست دانشجویان برای شرکت در یک کلاس درس در ساعت مشخص، در دانشگاه حضور داشته باشند و تنها با یک سیستم کامپیوتری و اتصال اینترنتمیتوانند در کلاس درس مجازی شرکت کنند.
دورههای حضوری معمولا بعد از اتمام دوره، مدرکی ارائه میدهند که نشان میدهد شخص چند ساعت آموزش دیده است. بسیاری از دورههای آموزشی آنلاین نیز در پایان دوره مدرکی ارائه میدهند که از سوی شرکتهای بزرگی مانندگوگل به رسمیت شناخته میشود؛ بنابراین دورههای آموزشی از نظر اعتبار، مشکلی ندارند. همچنین تعدادی از این استارتاپها ارزشی بیش از یک میلیارد دلار دارند و یونیکورن شدهاند؛ این یعنی سرمایهگذاران نیز به موفقیت و محبوبیت استارتاپهای آموزشی اطمینان دارند. در ادامه به معرفی تعدادی از استارتاپهای موفق و فعال در زمینهی آموزش میپردازیم.
۱- استارتاپ یوداسیتی (Udacity)
یوداسیتی استارتاپی یونیکورن در حوزهی آموزش است که دورههای آنلاین حرفهای را ارائه میدهد. تفاوت یوداسیتی با سایر سایتهای آموزشی این است که بعد از شرکت در یک دوره، مدرک اینترنتی نانو ارائه میدهد. مدرک اینترنتی نانو (nanodegree)، مدرکی است که در پایان دورههای آموزشی یوداسیتی به دانشآموختگان ارائه میشود. این طرح ابداع یوداسیتی است که معمولا بین ۶ تا ۱۲ ماه طول میکشد و طی آن مهارتهای پایهای برنامهنویسی که هر برنامهنویس یا تحلیلگر داده نیاز دارد را به او آموزش میدهد.
مؤسسهی Georgia در سال ۲۰۱۴ همکاری خود را با یوداسیتی آغاز کرد تا بزرگترین دورهی آنلاین مربوطبه علوم داده را برگزار کند. مدرک کارشناسی ارشد این دوره تنها هفت هزار دلار هزینه دارد و برای افرادی مناسب است که بهدلیل بالا بودن شهریهی دانشگاه نمیتوانند تحصیلات تکمیلی خود را ادامه دهند. مدرک نانو یوداسیتی مدرک معتبری است و بسیاری از دارندگان این مدرک در شرکتهای معتبری مانند گوگل، AT&T و ادوبی کار میکنند.
دورههای آموزشی آنلاین یوداسیتی بسیار کاربردی هستند و مهارتهای مورد نیاز برای ورود به صنعت را به متقاضیان آموزش میدهند. این استارتاپ در سال ۲۰۱۱ توسط دیوید استیونس، مایک سوکولسکی و سباستین ترون در کالیفرنیای آمریکا بنیانگذاری شد. داستان راهاندازی استارتاپ به زمانی باز میگردد که ترون و استیونس، استادان دانشگاه علوم کامپیوتر استنفورد قصد داشتند دورهای به نام «معرفی هوش مصنوعی» را بهصورت آنلاین برای همه برگزار کنند. بیش از ۱۶ هزار نفر از بیش از ۱۹۰ کشور برای شرکت در این دوره ثبتنام کردند و همین موضوع باعث شکلگیری وبسایت آموزشی یوداسیتی شد.
دورههای آموزشی فرانت اند، دورههای آموزش حرفهای توسعهی وب، دورههای برنامهنویسی فول استک، تحلیل داده، یادگیری ماشین، برنامهنویسی اندروید و iOS و... از جمله دورههای پرطرفدار این استارتاپ هستند.
۲- استارتاپ کورسرا (Coursera)
مقالهی مرتبط:
کورسرا یکی دیگر از پلتفرمهای آنلاین آموزشی یونیکورن است که توسط استادان دانشگاه استنفورد یعنی اندرو انجی و دفنی کولر در سال ۲۰۱۲ بنیانگذاری شد. کورسرا با دانشگاهها و سایر سازمانها در زمینهی برگزاری دورههای آموزشی رایگان و غیررایگان حوزهی مهندسی، علوم انسانی، پزشکی، زیستشناسی، ریاضیات، علوم کامپیوتر، بازاریابیدیجیتال و علوم داده همکاری میکند. صدها دانشگاه برتر دنیا با کورسرا همکاری کرده و دورههای آموزشی مختلفی را در پلتفرم برگزار میکنند. دانشگاههای پرینستون، استنفورد، میشیگان و پنسیلوانیا اولین دانشگاههایی بودند که محتوای آموزشی خود را در کورسرا ارائه دادند.
دورههای کورسرا معمولا بین چهار تا ۱۰ هفته طول میکشند و شامل کوییز، تمرینهای هفتگی، تمرینهای مشارکتی و گاهیاوقات امتحان نهایی هستند. هر دوره در کورسرا توسط مربیان و اساتید برتر از بهترین دانشگاهها و مؤسسات آموزشی جهان تدریس میشود؛ این دورهها شامل سخنرانیهای ویدئویی ضبطشده، تکالیف نمرهدار و انجمنهای گفتوگو برای پرسش و پاسخ هستند.
کورسرا در سال ۲۰۱۷ اولین دورهی کارشناسی ارشد خود را در رشتهی نوآوری و کارآفرینی (OMIE) از دانشگاه HEC پاریس و رشتهی حسابداری (iMSA) از دانشگاه ایلینوی ارائه داد و اکنون دورههای کارشناسی ارشد جدیدی به نام علوم داده و مدیریت کسبوکار از دانشگاه ایلینوی را نیز ارائه داده است.
۳- استارتاپ لیندا (Lynda)
مقالهی مرتبط:
لیندا یکی دیگر از پلتفرمهای آموزشی آنلاین است که در حوزهی آموزش کسبوکار، نرمافزار، تکنولوژی، مهارتهای خلاقانه، بازاریابی و... فعالیت میکند. عضویت در وبسایت لیندا در چندین سطح و از پایه تا پیشرفته است و محتوای آموزشی آن به زبانهای انگلیسی، آلمانی، فرانسه و اسپانیایی ارائه میشود.
سایت آموزش آنلاین لیندا در سال ۱۹۹۵ توسط لیندا وینمان و همسر وی یعنی بروس هوین راهاندازی شد و دورههای آنلاین خود را در سال ۲۰۰۲ ارائه داد. این استارتاپ تا سال ۲۰۰۴ حدود ۱۰۰ دورهی آموزشی داشت و اولین سرمایهی خود را در سال ۲۰۱۳ به مبلغ ۱۰۳ میلیون دلار دریافت کرد. شرکت لینکدین در سال ۲۰۱۵ با پرداخت ۱.۵ میلیارد دلار استارتاپ لیندا را خریداری کرد و نام آن در سال ۲۰۱۷ به لینکدین لرنینگ (Linkedin Leraning) تغییر کرد.
لینکدین با خریدن لیندا، خدمات مکملی را به کاربران شبکهی اجتماعی خود ارائه میدهد تا بتوانند مهارتهای شخصی خود را توسعه دهند. در قسمت بالایی وبسایت لیندا نوشته شده که لینکدین لرنینگ شامل تمامی دورههای آموزشی لیندا به اضافهی دادههای لینکدین است تا آموزشی شخصیسازیشده را برای کاربران خود فراهم کند.
۴- استارتاپ کدکادمی (Codecademy)
برنامهنویسی یکی از مهارتهای اصلی برای استخدام در مشاغل مرتبط با تکنولوژی است و استارتاپ کدکادمی به میلیونها فرد علاقهمند به یادگیری در سراسر دنیا کمک میکند مهارتهای لازم برای موفقیت در دنیای دیجیتال را با سرگرمی و بهصورت رایگان یاد بگیرند. استارتاپ کدکادمی در سال ۲۰۱۱ توسط زک سیمز در نیویورک بنیانگذاری شد.
روشهای آموزشی کدکادمی متفاوت از سایر وبسایتهای آموزشی بوده و متناسب با نیازهای آموزشی قرن ۲۱ طراحی شده است. کدکادمی دورههای آموزشی مانند اچتیامال/سیاساس، جاوا اسکریپت/ جیکوئری، پایتون، روبی، پیاچپی و... را ازطریق پلتفرم وب و موبایل خود ارائه میدهد. البته این وبسایت دورهی آموزش پیاچپی را بهدلیل عدم استقبال کاربران از وبسایت حذف کرد، این دوره شاید هنوز در نسخهی قدیمی وبسایت موجود باشد اما از فهرست دورههای آموزشی حذف شده است.
دورههای آموزش برنامهنویسی این وبسایت محیط برنامهنویسی واقعی را برای کاربر فراهم میکنند و اصول ابتدایی برنامهنویسی را با ارائهی مثالهای کاربردی و تمرینهای مرتبط آموزش میدهند. کاربران میتوانند تمرینهای ارائه شده در هر دوره را در محیط واقعی برنامهنویسی انجام دهند و با اجرا کردن کدهای خود، نتیجهی کار و درست یا اشتباه بودن قطعه کدی که نوشتهاند را مشاهده کنند.
۵- استارتاپ دولینگو (Duolingo)
مقالهی مرتبط:
دولینگو یکی از استارتاپهای فعال در زمینهی آموزش زبان بوده و هم وبسایت و هم اپلیکیشن موبایل آن رایگان است. دولینگو ۸۵ زبان مختلف را به ۲۴ زبان آموزش میدهد و بیش از ۳۰۰ میلیون کاربر از سراسر دنیا دارد. بهعنوان مثال کاربران میتوانند زبان اسپانیایی را به کمک زبان انگلیسی یاد بگیرند؛ یعنی لغات و عبارتهای اسپانیایی همراهبا تلفظ و معنی آنها به زبان انگلیسی به کاربر نشان داده میشود.
دولینگو یکی از پرطرفدارترین روشهای آنلاین آموزش زبان بوده و پردانلودترین اپلیکیشن آموزشی آیتونز و گوگل پلی است. اپلیکیشن iOS این استارتاپ در سال ۲۰۱۳ بهعنوان اپلیکیشن برتر سال از سوی اپل انتخاب شد.
هدف دولینگو این است که آموزش زبان را بهصورت رایگان برای تمام مردم دنیا فراهم کند و با روشی شبیه به بازی، زبانهای مختلف را آموزش میدهد. نتیجهی تحقیقات دانشگاه نیویورک نشان میدهد ۳۴ ساعت آموزش دولینگو معادل یک ترم آموزش زبان در دانشگاه است.
استارتاپ دولینگو در سال ۲۰۱۸ حدود ۴۰ میلیون دلار درآمد داشت و ارزش آن به ۷۰۰ میلیون دلار رسید و درآمد آن ازطریق پخش آگهی و خدمات پولی تأمین میشود.
دولینگو در سال ۲۰۰۹ توسط وان آن، پروفسور علوم کامپیوتر دانشگاه کارنگی ملون (سازندهی reCAPtCHA) و یکی از دانشجویان او به نام سورین هکر بنیانگذاری شد. وان در مورد هدف خود از راهاندازی دولینگو میگوید:
میخواستم برای مردم فرصتی را فراهم کنم تا فارغ از سرمایهی خود، شانسی برابر برای دسترسی به آموزش زبان داشته باشند.
۶- استارتاپ یودمی (Udemy)
مقالهی مرتبط:
یودمی در سال ۲۰۱۰ و با هدف دموکراتیزه کردن آموزش بنیانگذاری شد. یودمی یک مارکپلیس (پلتفرمی که فروشندگان کالاهای مختلف میتوانند بهصورت آنلاین محصولات خود را بفروشند) آنلاین است که هر شخصی میتواند ویدئوی آموزشی خود را در آن آپلود کند و بفروشد. اغلب کلاسهای آموزشی یودمی بین ۲۰ تا ۱۰۰ دلار قیمت دارند و مهارتهای کاربردی مانند نحوهی توسعهی اپلیکیشنهای iOS یا نحوهی کار با نرمافزار اکسل را آموزش میدهند. کسانی که ویدئوهای آموزشی باکیفیت تولید میکنند، میتوانند آنها را در یودمی بارگذاری کرده و درآمد خوبی کسب کنند.
یودمی علاوهبر حق کمیسیونی که از فروش هر ویدئو دریافت میکند، تبدیل به پلتفرم خوبی برای تهیهی ویدئوی آموزشی اختصاصی شرکتهای بزرگ شده است. شرکتهای بزرگی مانند گلدمنساکس مشتری یودمی هستند و این موضوع پلتفرم یودمی را از سایر سایتهای آموزشی متمایز کرده است.
تحصیلات دانشگاهی هیچ موقع ارزش و اعتبار خود را از دست نمیدهند، بااینحال استارتاپهای آموزشی، خلاءهای آموزشی را پر کردهاند و دورههای آموزشی متنوعی ارائه میدهند. این استارتاپها نقش مهمی در آمادهسازی مردم برای جذب شدن به دنیای کار دارند و مطمئنا اهمیت آنها در آینده افزایش پیدا خواهد کرد.
در جدیدترین نسخهی بهروزرسانی سیستمعامل مک بهنام کاتالینا، اپل تصمیم دارد بخش داشبورد را حذف کند. این خبر اولینبار توسط Appleosophy و سپس MacRumors گزارش شد. بخش داشبورد اولینبار ۱۴ سال پیش بههمراه سیستمعامل Mac OS X مدل10.4 Tiger در سال ۲۰۰۵ عرضه شد و آخرین نسخهی بهروزرسانی آن در سال ۲۰۱۱ با انتشار سیستمعامل Mac OS X مدل10.7 Lion به پایان رسید.
اين برنامه برای اولينبار مفهوم ويجت را به سيستمعامل دسکتاپ اپل معرفی کرد و به مدت بيش از ده سال جزئی از مشخصههاي طراحی سيستمعامل سری X مک بهحساب میآمد. داشبورد سيستمعامل مک بهخاطر مشخصهی يادداشت (Sticky Note) و رويکرد اسکومورفيک آن شناخته میشود که به بهترين حالت توسط ويجتهای ساعت، استوکز و ماشين حساب پيادهسازی شده است. داشبورد فسلفهای از طراحي بود که پايه و اساس اولين نسخهی سيستمعامل موبايل iOS را تشکيل داد. اولين نسخهی iOS که برپايهی داشبورد طراحي شده بود، چند سال پس از سيستمعامل OS X Tiger عرضه شد. در سيستمعامل موبايل iOS سری ۷ در سال ۲۰۱۳، اپل اين زيبايی را دو چندان کرد که همان حس و حال نسخهی دسکتاپ را به کاربر منتقل کند.
از ابتدای پيدايش داشبورد تا سال ۲۰۱۱، اين قابليت به اشکال مختلف دردسترس کاربران قرار گرفت، اما نه ویجتها و نه رابط کاربری بهروزرسانی نشدند که این امر باعث بهوجود آمدن یک ناهنجاری در پشت صحنهی سیستمعامل مک شد. سیستمعامل مک سری X 10.10 مدل یوزیمیت (Yosemite) بهطور پیشفرض این برنامه را غیرفعال کرد اما بهصورت ميانبر يا در فضای اختصاصی آن در Mission Control همچنان قابل مديريت بود.
در حال حاضر، بهنظر میرسد داشبورد در جديدترين نسخهی سيستمعامل مک بهنام کاتالينا، بهطور کلی حذف شده است. Appleosophy سعی داشت داشبورد را ازطريق ترمينال طوری فعال و غيرفعال کند که تنظيمات آن حتی پس از راهاندازی مجدد از دست نرود. Launchpad نيز آيکون برنامهی داشبورد را بهصورت علامت سؤال نشان میدهد، همانطورکه اين قضيه پيشتر نیز درمورد برنامهی iTunes صادق بود.
گفته میشود تعداد کاربران مشتاق به استفاده از داشبورد چندان زياد نبوده است. اپل طی سالهای اخير ويجتهای زيادی مشابه با ويجتهای موجود در داشبورد طراحی کرده و در دل Notification Center گنجانده است. اين ويجتها همگی ازطريق يک آيکون واقع در بالا و سمت راست صفحهنمايش قابل دسترسی هستند (مشابه روندی که در لپتاپهای اپل توسط کليد ميانبر يا حرکات اشارهگر قابل دسترسی است). در اپاستور، يک بخش برای ويجتهای Notification Center درنظر گرفته شده است که برنامههای سفارشی خاص همانند AirMail Fantastical يا Todoist در آن قرار گرفته است.
داشبورد نيز به اندازهی قدمت تاريخچهی نرمافزار، يک ويژگی بهيادماندنی محسوب میشود که برای سيستمعامل مک سری X طراحی شده است. اگر روند طراحی نرمافزار دسکتاپ را در ۱۵ سال گذشته در نظر آوريم، شايد از اين پس، جای خالی داشبورد را حس کنيم.
میتسوبیشی برای سال ۲۰۱۹ تصمیم به فیسلیفت و بهروزرسانی پیکاپ تریتون (Triton) گرفت. در مدل جدید این خودرو میتوان نمای ظاهری مانند دیگر محصولات میتسوبیشی و حجم گستردهای از کروم در جلوی خودرو را مشاهده کرد. در عین حال، میتسوبیشی تریتون GLS در مدل ۲۰۱۹ خود دارای قیمت مناسبی نیز است که موقعیت آن را دربرابر رقبا بهبود میبخشد.
مدل GLS تریتون یک تیپ پایینتر از مدل مجهز GLS پریمیوم است. این مدل با قیمت ۳۲ هزار دلار در بازار عرضه میشود ولی از نظر ظاهری با مدل پریمیوم فرقی ندارد و نمیتوان از نمای بیرونی، این دو مدل را از هم تشخیص داد. تغییرات در مدل جدید تریتون شامل نمای ظاهری جدید در جلو و عقب، سیستم تعلیق و قسمتهای فنی هستند. از نظر قدرت خروجی موتور ۲.۴ لیتری توربو دیزل تریتون بهترین در این کلاس نیست ولی مشخصات قابل قبولی دارد.
پیشرانه ۴ سیلندر توربودیزل این خودرو میتواند ۱۷۸ اسببخار قدرت و ۴۳۰ نیوتونمتر گشتاور تولید کند. گرچه این مشخصات نیز اصلا بد نیست و کافی به نظر میرسد ولی گشتاور موتور میتسوبیشی در دور ۲۵۰۰ دور به حداکثر میزان خود میرسد که برای یک خودروی باری مقداری زیاد است؛ به این معنی که برای دستیابی به حداکثر کارایی موتور باید دور موتور را بالاتر برد. در مدل جدید جعبهدنده ۵ سرعته دستی جای خود را به یک نمونهی ۶ سرعتهی خودکار داده است.
گرچه میتسوبیشی تریتون از همان موتور قبلی خود استفاده میکند ولی میتسوبیشی سعی کرده تا این خودرو را ارتقاء دهد، برای مثال سواری مدل ۲۰۱۹ در جاده بسیار نرمتر از مدل قبلی است. از نظر عایقبندی نیز تریتون جدید پیشرفت کرده است و صدای موتور کمتر به داخل کابین نفوذ میکند. البته اگر دور موتور را بالا رود صدای قابلتوجهی از موتور دیزلی این خودرو به گوش خواهد رسید.
مانند مدل پرچمدار GLS پریمیوم، در مدل GLS نیز تجهیزات ایمنی مناسبی نصب شدهاند که شامل ۷ عدد کیسه هوا، صندلیهای عقب ایزوفیکس با قابلیت نصب صندلی کودک، سیستم هشدار نقطه کور، رادار بین خطوط و سیستم هشدار وجود خودرو در عقب میشوند.
همچنین میتسوبیشی تریتون یکی از معدود پیکاپهای بازار است که به سیستم ترمز اضطراری خودکار با قابلیت تشخیص عابران پیاده مجهز است. بهجز میتسوبیشی، فقط مرسدس بنز X کلاس، سانگ یانگ موسو و فورد رنجر از این سیستم بهرهمند هستند. میتسوبیشی یک فناوری جدید با نام Ultrasonic Misacceleration Mitigation را هم برای این خودرو توسعه داده است. در این سیستم، هنگامی که خودرو در حال حرکت با سرعت کمتر از ۱۰ کیلومتر بر ساعت باشد، در صورت تشخیص شی یا شخصی جلوی خودرو میتواند واکنش پدال گاز را محدود کند.
از امکانات رفاهی میتسوبیشی تریتون GLS هم باید به مواردی چون رکابهای جانبی، شیشههای ایمنی دودی، آینههای تاشوی برقی، کفپوش، روکش چرمی فرمان، روکش چرمی دسته دنده و ترمز دستی، چراغها و برف پاککن خودکار، آینهی وسط فتوکرومیک (تیرهشونده بهصورت خودکار)، کروز کنترل و محدودکننده سرعت اشاره کرد.
درون کابین این پیکاپ موارد دیگری چون روکش پارچهای صندلیها، سیستم تهویهی دوگانه خودکار و خروجی سیستم تهویه روی سقف برای سرنشینان عقب وجود دارد. خروجی سقفی، باد را برای سرنشینان عقب میبرد و جایگزین خروجیهای متداول عقب شده است. البته این ایده چندان جالب نیست چون بهنظر میرسد پیچیدگی آن بالاتر باشد و درضمن، هنگام روشن بودن فن صدای نسبتا زیادی تولید میکند.
متاسفانه هیچیک از تیپهای میتسوبیشی تریتون به سیستم رهیاب ماهوارهای مجهز نیستند، در عوض یک نمایشگر ۷ اینچی لمسی روی داشبورد وجود دارد و امکاناتی مانند اندروید اتو، اپل کارپلی، بلوتوث، پورت USB، ورودی HDMI و رادیوی دیجیتال را ارائه میدهد و دارای ۶ عدد بلندگو است.
شاید سیستم اطلاعات و سرگرمی میتسوبیشی چندان عالی نباشد ولی نسبتبه سیستمهای از رده خارج مزدا BT-50 و تویوتا هایلوکس بهتر است. ظاهرا تنها جای خالی امکاناتی مانند دوربین ۳۶۰ درجه، سیستم رهیاب ماهوارهای و سیستم ورود و استارت بدون کلید در این خودرو احساس میشود. درون کابین تریتون نسبت به قبل تغییرات محدودی دارد و تغییرات بیشتر در بخش رنگ هستند تا طراحی. البته کنسول مرکزی طراحی جدیدی دارد.
روی داشبورد از پلاستیک خشک استفاده شده؛ استفاده از این مواد به منظور کاهش قیمت خودرو انجام شده است. عرض کلی کابین مقداری کم احساس میشود و به همین دلیل اگر سه سرنشین در عقب سوار کنید، حتما دچار کمبود جا خواهند شد. اما دو سرنشین در صندلی عقب راحتی کامل خواهند داشت. راننده میتواند فرمان را در عمق و زاویه تنظیم کند که چنین چیزی در این کلاس خودرو یک مزیت است. روی فرمان تریتون کلیدهایی تعبیه شدهاند که میتوان با استفاده از آنها بهسادگی سیستم صوتی و کروز کنترل را تنظیم کرد.
از میتسوبیشی تریتون مانند هر وانت دیگری نباید انتظار زیادی در زمینهی راحتی داشت و سیستم تعلیق در مواجهه با دستاندازها مقداری کوبش دارد. اما اگر باری به وزن ۱۰۰ یا ۲۰۰ کیلوگرم در عقب خودرو قرار داشته باشد، کیفیت سواری مقداری بهبود پیدا میکند. سیستم تعلیق این مدل نسبت به قبل تغییری نکرده استو در جلو از نوع دوجناغی و در عقب از نوع فنر شمش با محور یک تکه است. البته کمک فنرهای عقب دارای قطر بیشتری نسبت به قبل هستند تا روی کنترل عقب خودرو تاثیر مثبت داشته باشند.
فرمان میتسوبیشی تریتون نیز از نوع هیدرولیک است و خبری از فرمان برقی نیست. عملکرد فرمان کاملا معمولی و در سرعتهای پایین مقداری سنگین است ولی در بزرگراه و با سرعت ثابت، حالتی پایدار و قابل قبول دارد. میتسوبیشی در مدل جدید تریتون قوای فنی را نیز بدون تغییر نگه داشته است. موتور ۲.۴ لیتری ۴ سیلندر توربو دیزل این مدل ۱۷۸ اسببخار قدرت و ۴۳۰ نیوتونمتر گشتاور دارد و همانطور که در ابتدا گفتیم، برای دستیابی به حداکثر گشتاور آن باید دور موتور را مقداری بالاتر از حد معمول برد.
میانگین مصرف سوخت رسمی تریتون توسط سازنده ۸.۶ لیتر در هر ۱۰۰ کیلومتر اعلام شده است اما در تستهای مختلف، این عدد ۱۰.۲ لیتر در هر ۱۰۰ کیلومتر به دست آمد. سیستم چهارچرخ محرک نیز در این خودرو وجود دارد و میتوان بین حالتهای تک دیفرانسیل، دو دیفرانسیل معمولی و دو دیفرانسیل سنگین، یکی را انتخاب کرد. قرار دادن خودرو در حالت چهارچرخ محرک میتواند قابلیت کنترل خودرو در مسیرهای لغزنده را افزایش دهد.
میتسوبیشی تریتون میتواند باری به وزن ۳۱۰۰ کیلوگرم را با خود یدککشی کند؛ این در حالی است که بیشتر پیکاپهای این کلاس توانایی یدککشی تا ۳۵۰۰ کیلوگرم را دارند. توانایی باربری نیز در حد خوبی است و تریتون میتواند تا ۹۰۰ کیلوگرم بار را در قسمت عقب خود حمل کند. میتسوبیشی مدعی حداکثر وزن قانونی ۵۸۸۵ کیلوگرم برای تریتون است و این یعنی میتوان حداکثر بار را روی خودرو قرار داد و سپس حداکثر میزان یدککشی را نیز انجام داد.
ضمانت استاندارد میتسوبیشی برای این خودرو پنج ساله یا ۱۵۰ هزار کیلومتر است اما در حال حاضر طرح ۷ ساله یا ۱۵۰ هزار کیلومتر نیز ارائه میشود. انجام سرویسها در این خودرو هر ۱۲ ماه یا ۱۵ هزار کیلومتر است و هر سرویس از کشور استرالیا ۲۱۰ دلار هزینه دارد.
از امکانات اضافی تیپ GLS میتوان به پوشش پلاستیک قسمت بار و حفاظ لولهای آلومینیومی قسمت بار با ۶ نقطه برای اتصال طناب اشاره کرد. قسمت بار تریتون دارای طول ۱۵۲۰ میلیمتر، عرض ۱۴۷۰ میلیمتر است و ۴۷۵ میلیمتر عمق دارد. عرض جای بار در محل برآمدگی گلگیرها به ۱۰۸۵ میلیمتر کاهش پیدا میکند. در انتها باید گفت که میتسوبیشی تریتون نسبت به مدل قبلی خود کاملا پیشرفت کرده است و سازنده سعی کرده تا خودرویی باارزش، دربرابر بهای پرداختی تولید کند.
مایکروسافت با معرفی دستیار صوتی خود با نام کورتانا (Cortana) شیپور جنگ را علیه دستیارهای صوتی گوگل واپل و آمازون به صدا درآورد. در ویندوز ۱۰ شما میتوانید بعد گفتن «Hey, Cortana» بهسادگی از کورتانا سوالاتی مانند پیشبینی آبوهوا بپرسید، در فایلهای خود یا وب جستوجو کنید یا ایمیلها و تقویمتان را برسی کنید. حتی اگر یک روز حوصله نداشتید، میتوانید از کورتانا بخواهید برای شما جوک بگوید!
با تمام ویژگیهای مثبت، موضوع مهمی که در تمام دستیارهای دیجیتال وجود دارد، بحث حریم خصوصی است. برای مثال کورتانا برای اینکه با رفتار شما آشنا شود و بتواند خود را برای اجرای دستورهای شما بهینه کند، به اطلاعات شخصی نیاز دارد و هرروزه در حال جمعآوری اطلاعات شخصی از کاربران است. اطلاعاتی که دستیار دیجیتال مایکروسافت جمعآوری میکند، شامل تماسها، تقویم، ایمیل، مکان، تاریخچهی وبگردی، موارد مورد علاقه، متنهایی که تایپ میکنید و چیزهایی ازایندست است. گرچه کورتانا دستیار صوتی بسیار عالی است و با گذشت زمان و دسترسی به موارد گفتهشده، میتواند هرروز بهتر از روز قبل کار کند؛ ولی باید درک کرد که برای بسیاری از کاربران، حریم خصوصی اهمیت بیشتری دارد و چنین افرادی علاقهای به جمعآوری دادهایشان توسط دستیارهای دیجیتال ندارند. در این مطلب، غیرفعال کردن کورتانا و حذف دادهای جمعآوریشده در سرورهای مایکروسافت را آموزش میدهیم.
غیرفعال کردن کورتانا
غیرفعال کردن کورتانا کار بسیار سادهای است و پیچیدگی خاصی ندارد. برای غیرفعال کردن کورتانا به مسیر زیر بروید.
Settings -> Privacy -> Speech
در این صفحه، گزینهی Online Speech recognition را خاموشکنید.
برای مشاهده در ابعاد اصلی کلیک کنید
حذف اطلاعات شخصی از سرور مایکروسافت
برای حذف تمام اطلاعات شخصی که در سرورهای مایکروسافت ذخیره شده است، باید به بخش Privacy در اکانت مایکروسافت بروید.
بعدازاینکه وارد اکانت خود شدید، صفحهای مانند عکس زیرنمایان میشود. حالا میتوانید تمام تاریخچه خود را از سرور مایکروسافت پاککنید.
جلوگیری از جمعآوری اطلاعات شخصی توسط مایکروسافت
اگر میخواهید اطلاعات شخصی شما دیگر به مایکروسافت ارسال نشود، باید مراحل زیر را انجام دهید.
وارد Settings -> Privacy شوید.
بخش اول: General
- گزینهی اول: اجازه دادن به اپلیکیشنها برای تبلیغات هدفمند است.
- گزینهی دوم: این اجازه را به سایتها میدهد تا محتوایی را براساس فهرست زبانهای انتخابی به شما نمایش دهند.
- گزینهی سوم: با تحلیل رفتار شما در استفاده از برنامهها در منوی استارت و جستوجو، نزدیکترین برنامهها را پیشنهاد میکند.
- گزینهی چهارم: برای نمایش یکسری پیشنهاد از طرف مایکروسافت در بخش تنظیمات است.
بخش دوم: Speech
این گزینه را در مرحلهی اول خاموش کردیم. کاربرد این گزینه دسترسی سرورهای مایکروسافت به صداهای ضبطشده توسط کورتانا و سایر اپلیکیشنهایی است که از سرورهای تشخیص صدای مایکروسافت استفاده میکنند.
بخش سوم: Inking & Typing Personalization
کاربرد این بخش، بررسی و ذخیرهی دستنوشتهها و مطالب تایپشده است. درواقع اگر این گزینه خاموش شود، ویندوز دیگر نمیتواند در آینده مطلبی نزدیک به مطلب شما را پیشنهاد دهد (این قابلیت بیشتر در حالت لمسی کاربرد دارد).
بخشسوم: Diagnostic & feedback
کاربرد این بخش، بررسی اشکالات ویندوز است. درواقع این بخش، مشکلات ویندوز را به مایکروسافت گزارش میکند و به آنها اجازه میدهد که در بهروزرسانیهای بعدی مشکلات گزارششده توسط این بخش را حل کنند.
این بخش سه قسمت مهم دارد:
- گزینهی Basic: این گزینه اطلاعات جزئی مانند اطلاعات کامپیوتر و تنظیمات را به مایکروسافت ارسال میکند.
- گزینهی Full: این گزینه جدا از اطلاعات گفتهشده در بالا، اطلاعاتی مانند اپلیکیشنها، وبسایتها، اطلاعات سلامتی کامپیوتر و خطاهای ویندوز و کامپیوتر را برای مایکروسافت ارسال میکند.
- گزینهی Improve inking & typing: این گزینه دادههای تایپی و دستنویس را برای بهبود عملکرد ویندوز برای مایکروسافت ارسال میکند.
بخشچهارم: Activity history
کاربرد این بخش، همگامسازی بخش تایملاین ویندوز با دیگر کامپیوترهایی است که از یک اکانت مشترک استفاده میکنند.
- گزینهی Store my activity history on this device: تمام فعالیتهای شما را در حافظهی داخلی کامپیوتر ذخیره میکند.
- گزینهی Store my activity history to Microsoft: تمام دادههای شما را در سرور مایکروسافت ذخیره میکند.
نظر شما در ارتباط با کورتانا چیست؟ آیا از دستیار صوتی ردموندیها استفاده میکنید یا ترجیح میدهید آن را برای همیشه غیرفعال کنید؟
.: Weblog Themes By Pichak :.