ساكنان ايستگاه فضايي بينالمللي در تصاوير جديد خود از مناظر فضايي به ثبت نوعي ابر شبتاب پرداختند كه در زمينه تاريك فضا ميدرخشد.ابرهاي قطبي شبتاب در حال گذر از روي فلات تبت در اواسط ژوئن بوده كه توسط ايستگاه فضايي شكار شده است.لايه زيرين جو نيز در اين تصوير جديد درخشيده و پايينترين لايه آن موسوم به استراتوسفر به رنگ نارنجي و قرمز در نزديكي افق مشاهده ميشود.ابرهاي شبتاب قطبي در اواخر بهار و اوايل تابستان در نيمكره هاي شمالي و جنوبي قابل مشاهده هستند و ستارهشناسان اغلب به مشاهده اين پديده در كانادا، شمال اروپا و آسيا در طول تابستان ميپردازند. با اين حال امكان مشاهده اين ابرها در نيمكره جنوبي بسيار كمتر است.اين ابرها كه معمولا بسيار كمرنگ بوده، تنها در زماني كه با نور خورشيد از زير افق روشن شده و لايههاي زيرين جو در سايه زمين هستند، قابل مشاهده ميشوند.ابرهاي عجيب از ارتفاع بين 76 تا 85 كيلومتري سطح زمين كه بخار آب كافي در دسترس بوده، شكل ميگيرند. اما ابرها همچنين به چيزي مانند غبار براي چسبيدن مولكولهاي آب به آنها نياز دارند.هنگامي كه آب درون اين غبار يا ديگر ذرات جمع ميشود، به شكل قطره يا بلور يخ در ميآيند.اين كه چگونه ابرهاي شبتاب به ذرات غبار مورد نياز خود دست يافته و اينكه دقيقا چگونه شكل ميگيرند هنوز مشخص نيست. مشاركتكنندگان احتمالي آن شامل غبار دنباله دارها، گرم شدن جهاني و دود موشكها هستند.همچنين ميتوان غبار را با باد به دورن مزوسفر كه اين ابرها درون آن شكل ميگيرند، راند.دانشمندان در اين حالت حدس ميزنند كه احتمالا ابرهاي شبتاب به جمعآوري غبار مورد نياز خود از فضاي خارجي مانند ذرات بجا مانده بقاياي دنبالهدارهاي حاضر در جو نيز ميپردازند.اين پژوهش نشان داده كه تغييرات در تركيب گازهاي جوي يا دما باعث براقتر شدن اين ابرها شده است.
محققان نجوم در حال تهيه نقشه بسيار دقيقي از ستارگان آسمان شب هستند كه براي نخستين بار درخشندگي و مكان دقيق ستارگان را مشخص مي شود. به گفته پروفسور «داگ ولش» محقق فيزيك و نجوم دانشگاه مك مستر، اين نقشه ارتباطي كليدي بين نقشه هاي موجود ستارگان درخشان و ستارگان كم فروغ ايجاد مي كند.اين سرشماري از سال 2009 آغاز شده و احتمالا تا سال 2014 ميلادي به طول مي انجامد و محققان انجمن نجوم آمريكا (APASS) با سرشماري از 40 ميليون ستاره، براي نخستين بار تعداد و محل دقيق قرار گرفتن ستارگان درخشان و كم فروغ را مشخص مي كنند.در اين نقشه محل دقيق ستارگان در سطحي 100 برابر كم نور تر از نقشه هاي قبلي تهيه مي شوند؛ همچنين تعداد دقيق ستارگان درخشان كه توسط منجمان آماتور و با تلسكوپ هاي خانگي قابل مشاهده هستند، محاسبه مي شود.«ولش» پيش بيني مي كند كه تمامي ستارگان در نقشه جديد براي نخستين بار به طور دقيق از لحاظ قدر ظاهري مورد محاسبه قرار بگيرند.قدر ظاهري اجرام آسماني بيانگر روشنايي ظاهري يا ميزان نور رسيده به زمين است. كم نورترين ستاره كه با چشم غير مسلح قابل مشاهده است داراي قدر ظاهري شش است و در اين تحقيق قدر ظاهري 10 تا 16.5 مورد بررسي قرار مي گيرد.با توجه به اينكه هزاران ستاره در طول سالها از لحاظ ميزان درخشندگي دچار تغيير ميشوند، بايد نقشه دقيقي از توزيع آنها در اختيار منجمان آماتور قرار گيرد.محققان براي تهيه اين نقشه دقيق از داده هاي تلسكوپ هاي هشت اينچي در نيومكزيكو و شيلي استفاده مي كنند. اين تلسكوپ ها قادرند هر شب هزار درجه مربع از پهناي آسمان را با استفاده از فيلترهاي پنج رنگ اسكن كنند كه باعث ايجاد تمايز بين نقشه هاي قبلي و نقشه جديد مي شود.
یک نقشه کش از یک شرکت تصویرسازی اطلاعات اقدام به ارائه یک نقشه جامع جهانی کرده که 203 هزار و 186 زلزله از مقیاس 4 ریشتر به بالا را طی 110 سال نشان می دهد. | |
جان نلسون نقشه کش شرکت IDV Solutions به عنوان یک شرکت تصویرسازی اطلاعات اظهار داشت که این پروژه شگفتیهای بسیاری را رقم زده است.این نقشه تصویری از زلزله های 4 ریشتری و بیشتر را از سال 1898 تا سال 2003 ارائه کرده که در این تصویر هر کدام با یک رنگ شب رنگ که روشن تر است، مشخص شده است.تأثیرکلی این تصویر زیبا و جالب است و سایه های مرزی زمین شناختی را با رنگ شدید و درخشان نشان داده است.نلسون در این رابطه گفت: من از میزان زلزله های ثبت شده شگفت زده شدم، این خطوط ایجاد شده روی نقشه جهان اگر روی اقیانوسها شناور بودند می توانستید از سیاتل به ولینگتون ( نیوزیلند) بروید، انتظار مشاهده چنین تصویری را نداشتم. به طور کلی 203 هزار و 186 زلزله در این نقشه علامت گذاری شده است که می تواند داستان تکتونیک صفحهای را روایت کند.تکتونیک صفحهای (Plate tectonics) به بررسی و مطالعه حرکات وسیعمقیاس در لیتوسفر کره زمین میپردازد.شکافهای بلند آتشفشانی که پوسته زمین در آن ایجاد شده در این نقشه به شکل خطوط مارپیچی است که از میان اقیانوسهای جهان عبور کرده است.زمینلرزههای کنار این مراکز گسترده تا حدی ملایمتر هستند. تاکنون درباره مرکز گسترش خط الراس میانی اقیانوس اطلس بیشترین میزان مطالعه صورت گرفته است، خطی که اقیانوس اطلس را در سمت راست تصویر به دو بخش تقسیم کرده است.با نگاه اجمالی به نقشه می توان دریافت که فعالیت زلزلههای واقعی در نقاط دیگری شکل گرفته است.مناطق فرورانش که در آن صفحههای تکتونیکی روی هم آمده و یکی وادار به غرق شدن در زیر دیگری شده از جمله عوامل بزرگ زمین لرزه های سیاره زمین بوده است.برخلاف بسیاری از نقشه هایی که در ایالات متحده تهیه می شوند این نقشه اقیانوس آرام را در مرکز قرار داده است و براساس اظهارات نلسون این نقطه جایی است که باید به آن توجه داشت.از سوی دیگر کالیفرنیا نیز با رنگهای براق مشخص شده است، چرا که این منطقه گسلها به طور افقی روی هم قرار گرفته اند.باتوجه به تغییرات چشمگیر در صحت ابزارهای زمین لرزه شناسی از سال 1898 بی تردید زلزله های ثبت نشده بسیاری در این نقشه وجود دارد. به طوری که نسلون اظهار داشت حجم اطلاعات از دهه 1960 به بعد بیشتر شده است اما تاکنون هیچ فهرست کاملی از زلزله ها تهیه نشده است.نلسون یادآور شد که هیچ چیز جدیدی در رابطه با مشخص کردن محل زلزله ها وجود ندارد تنها شیوه ارائه جالب است. |
فناوري HD يکي از بروزترين فناوريهايي است که در دنياي تصوير وجود دارد و راهکار مناسبي جهت ضبط و پخش تصاوير با کيفيت بسيار بالا و حداقل هزينه محسوب ميشود. در جديدترين دستاوردهاي دنياي تصوير، اين فناوري به دوربينهاي مداربسته و امنيتي هم وارد شده است. به اين ترتيب اين دوربينها ميتوانند براي نمايش دادن جزئياتي مانند صورت افراد، خواندن شماره پلاک خودروها و همچنين در بانکها، مراکز مالي و اعتباري جهت شناسايي اسناد و حتي تشخيص نوع، رنگ و اندازه اوراق در مقياس واقعي مورد استفاده قرار گيرند.اين فناوري درواقع با بهکارگيري کابل کواکسيال (يکي از مهمترين محيطهاي انتقال در مخابرات کابل کواکسيال يا کابل هم محور است. در اين نوع کابلها، 2 سيم تشکيلدهنده يک زوج، از حالت متقارن خارج شده و يک سيم در مغز و يک لايه مسي بافته شده در اطراف آن تشکيل ميگردد.) امکان ارائه تصاوير با کيفيت و وضوح بسيار بالا را فراهم ميکند.در اين روش تصاوير روي کابل کواکسيال بدون فشردگي و با سرعت بسيار بالا منتقل ميشوند که اين امر باعث مي شود تصاوير با کيفيت مگاپيکسلي، بدون هيچگونه تاخير و قطع و وصلي توسط کاربر رويت شود.در اين ميان آنچه که از جمله ويژگيهاي اين فناوري در مقايسه با دوربينهاي تحت شبکه(IP) و آنالوگ محسوب ميشود، اين است که ميتواند از کابل کواکسيال استاندارد استفاده نمايد. براي چنين امکاني تنها لازم است بعد از نصب دوربينها، يک DVR جديد نيز نصب شود و نيازي به آموزش اضافي و شبکهبندي جديد نيست. با استفاده از اين فناوري، نيازي نيست که بستر مربوط به سيستمهاي آنالوگ تغيير کند و کليه دوربينهاي اين فناوري روي همان بستر آنالوگ راهاندازي خواهد شد. اين در حالي است که يکي از بيشترين هزينهها، جهت تغيير يک سيستم آنالوگ قديمي، به سيستم ديجيتالي با وضوح بالا، تغيير کابلها در زيرساخت و استفاده از تجهيزات خاص شبکه است.از طرف ديگر تصاوير به صورت باکيفيت اسکن خواهد شد و برخلاف دوربين هاي آنالوگ که عمدتا به صورت درهم ريخته و نامنظم اسکن ميشوند، تصاوير بهتري از اجسام متحرک ايجاد خواهند کرد. همچنين دستگاههاي ضبط و پخش با اين فناوري، امکان انتقال تصاوير را روي شبکههاي LAN و WAN (شبکههاي کامپيوتري) فراهم ميآورند.نکته جالب اينجاست که امنيت در اين فناوري با کيفيت بسيار بالايي رعايت شده است؛ چراکه اين نوع سيستمها در صورت خرابي يا قطع تصوير مانند دوربينهاي تحت شبکه نيازي به تيم مجرب و حرفهاي جهت برنامهريزي مجدد ندارد و از آنجا که کابل ارتباطي بين دوربين و دستگاه حاوي اطلاعات تصويري نيست، نميتوان با قطع کابل ارتباطي و دوربين تصاوير مربوطه را به قسمت ديگري منتقل يا سرقت کرد.از جنبه ديگر به نظر ميرسد يکي از نقايص بزرگ سيستمهاي تحت شبکه در اين دوربينها مرتفع شده است؛ چراکه گفته ميشود سيستمهاي ديجيتال HD-SDI براي استفاده طولانيمدت نياز به هيچ مجوز از شرکت توليدکننده خود ندارد، در حالي که سيستمهاي تحت شبکه براي استفاده از يک نوع دوربين يا NVR خاص (سيستمي که قابليت جمع کردن اطلاعات از بستر شبکه وذخيره آنها را دارد) براي مدت زمان معين نياز به مجوز دارند و در بسياري از پروژههاي بزرگ، قطع سيستمها به دليل عدم ارسال مجوز مورد نياز توسط شرکت پشتيبانيکننده موجب مشکلات کاربري جبرانناپذيري خواهد شد. اين بدين معني است که فعاليت سيستمها منوط به فعاليت شرکت توليدکننده در کشور مقصد است و در صورت عدم ارسال مجوز مورد نظر تمام سيستمها قطع خواهد شد.
![](http://jamejamonline.ir/Media/images/1391/04/10/100816026530.jpg)
![](http://jamejamonline.ir/Media/images/1391/04/10/100816026567.jpg)
ملاك، كيفيت است نه كميت
در جامعه دانشگاهي امروزي كشور با دو گونه پديده مهاجرت مغزها روبهرو هستيم. در گونه اول يعني فرار مغزها، نخبگان و متخصصان ايراني براي تحقيق، پژوهش و برخورداري از امكانات بيشتر مهاجرت ميكنند. اما گروه دوم در وطن ميمانند و به تحقيق و پژوهش ميپردازند، اما به دليل برخي قوانين نامربوط و غيركارشناسي و براي ارتقاي رتبه علمي،حاصل تحقيقات علميشان را در قالب مقالات ISI صادر ميكنند. به اين ترتيب وارد رقابتي براي توليد علم ميشوند كه نتيجهاي جز توليد چند مقاله كه هيچگاه كاربردي براي از ميانبرداشتن شكاف دانشگاه و صنعت در داخل كشور نخواهد داشت، در بر ندارد.اين در حالي است كه قرارگرفتن كشورهاي پيشرفته در مسير توسعه به سبب بهرهگيري از پژوهشها و تحقيقات علمي ميسر شده است، حال آنكه ايران در بسياري موارد از جمله توليد مقاله تنها يك گام از دو گام توليد علم و بهرهوري از آن را برداشته است. همين موضوع باعث شده تا بسياري از صاحبنظران علمي كشور، از مدتها پيش نسبت به اين معضل هشدار دهند كه از جمله آنها ميتوان به رئيس فرهنگستان علوم جمهوري اسلامي اشاره كرد كه بارها گفته است با رساندن 8000 مقاله به 16 هزار مقاله، علم در كشور توسعه نمييابد و درج مقاله در مجلات درجه 2 و 3 ISI بدون دست يافتن به اصل علم، نشانه توسعه نيست. او معتقد است صرف چاپ مقاله در نشريات، گذشته از لزوم اهميتدادن به ارتقاي جايگاه كشور، نبايد هدف غايي پنداشته شود. در واقع، توجه به چاپ مقالات در مجلات بينالملليISI و بهرهمندي از آن خوب است اما نه به عنوان مقصود نهايي زيرا نميتوان همه چيز را با آن سنجيد و مقايسه كرد.دراين ميان چاپ مقاله براي بسياري از محققان و استادان ما آنقدر جدي قلمداد ميشود كه باعث شده در رقابتي تنگاتنگ، از هر راه و روشي براي افزايش تعداد مقالات خود استفاده كنند.اين در حالي است كه به اعتقاد بسياري از كارشناسان، زيادبودن تعداد مقاله نشانه خوب يا بد بودن نيست و نبايد به تنهايي ملاك باشد. دكتر عبدالرضا نوروزيچاكلي، مدير گروه علمسنجي مركز تحقيقات سياست علمي كشور و عضو هيات علمي دانشگاه شاهد از جمله اين افراد است كه ضمن تاكيد بر اينكه چاپ مقاله تنها يكي از شاخصهاي ارتقاي استادان است در گفتوگو با جامجم ميگويد: خوشبختانه وزارت علوم هم چند سالي است تاكيد خود را بر لزوم چاپ مقاله ISI برداشته است.نوروزي ميافزايد: البته در همان زمان هم فقط چاپ مقاله در نظر گرفته نميشد و مجموعهاي از معيارها و امتيازات به ارتقاء منجر ميگرديد. در واقع در امتيازات مربوط به چاپ مقاله تنها كميت مطرح نيست و كيفيت مقالات و ميزان اثرپذيري و استنادپذيري به آن از اهميت ويژهاي برخوردار است. با اينكه برخي دانشمندان از ديگر كشورهاي جهان هم صدها مقاله ISI دارند، اما ميزان اثرگذاري و نفوذ مقالات است كه باعث ميشود يك فرد در حوزه علمي خود سرشناس شود.بنابراين، اينكه بسياري از مقالات استادان درقالب همكاري و بيشترتوسط دانشجويان انجام ميشود يا اينكه به دليل نبود قانون و محدوديت خاص، بنا بر نوع پژوهش تعداد متعددي مقاله از آن به چاپ ميرسد نبايد نگرانمان كند. حتي اينكه خيلي از مجلات پولي هستند و در خيلي از آنها چاپ مقاله نسبت به مجلات فارسي راحتتر است هم نبايد باعث شود تا تعدد مقالات را دليلي بر تواناييهاي علمي يك فرد بدانيم.
نكته: مطمئنا اگر محققان كشور، مقاله به نشريات داخلي ندهند و صرفا به سمت نشريات خارجي سوق پيدا كنند اميدي براي ارتقاي نشريات خودمان باقي نميماند
نوروزي در پاسخ به اين سوال كه آيا محدوديتي براي تعداد مقالات ارائهشده توسط يك فرد وجود دارد يا خير و اصولا آيا منطقي است كه يك نفر صدها مقاله ISI داشته باشد، ميگويد: منع قانوني در اين زمينه وجود ندارد و هر تعداد مقاله با هر شرايطي ميتواند از طرف يك فرد چاپ شود. البته طبيعي است كه بسياري از اين موضوعات به اخلاق پژوهشي برميگردد وكميتپذير نيست. نوروزي ميافزايد: به اعتقاد من ملاك واقعي نظر كارشناسان و همكاران علمي فرد است و در واقع كيفيت واقعي توسط آنها مورد ارزيابي قرار ميگيرد. مطمئنا كسي كه كار كيفي انجام ميدهند بعد از مدتي سرشناس ميشود.
تدبيري براي ISI زدگي
توليد علم در ايران بويژه در شاخه علوم محض طي دهه اخير رشد و پيشرفت درخور توجهي داشته است. اين روند، افقي روشن از فضاي علمي پژوهش كشور ترسيم ميكند. البته اين به آن معنا نيست كه وضعيت فعلي ما در حد مطلوبي قرار دارد، چرا كه به اعتقاد كارشناسان تصديق و تاييد صلاحيت علمي استادان دانشگاه به نوشتن مقاله و چاپ آن در نشريات خارجي، نوعي بياحترامي به دانش و دانشمند ايراني است. اين مساله يك ظلم ساده نيست، بلكه ميتواند اقدامي در جهت سستكردن رشته ارتباط علم و دانش با جامعه علمي كشور و فراهم ساختن مجال براي ظاهرسازي و مقالهپردازي باشد.از همه مهمتر، الزام استادان دانشگاه و اصحاب فكر و انديشه و جامعه نخبه كشور به نوشتن مقالات در نشريات خارجي و موكول كردن ارتقاء در مراتب دانشگاهي به داشتن مقاله در ISI كاملا برخلاف اهداف و آرمانهاي كشور است. اينكه اگر استاد دانشگاه مقاله علمي در نشريات خارجي نداشته باشد، نميتواند عضو هياتهاي علمي در دانشگاهها باشد و از داشتن حق اظهارنظر در جلسات علمي و پژوهشي محروم است، نشانه خوبي نيست و شايد با روح علم ناسازگار باشد.در اين ميان، تقويت نشريات علمي داخلي و حذف وابستگي به ISI و جايگزيني مركزي مثل ISC (پايگاه استنادي علوم جهان اسلام) را بايد اقدامي مناسب براي برونرفت از چنين وضعيتي محسوب كرد.به خصوص اينكه مجلههايي در دنيا هستند كه در جاي معتبري هم ايندكس (شاخص) نشدهاند و هيچ تضميني وجود ندارد كه اعتبار آنها از نشريات داخلي بهتر است و تنها مزيت آنها نسبت به مجلات ما، انگليسيبودنشان است. براي همين هم دكتر مظفر شريفي تاكيد ميكند صرف اينكه مجلهاي عضو ISIاست نبايد ما را به اشتباه بيندازد و براي چاپ مقاله در گام اول بهتر است مجلات معتبر را انتخاب كنيم.رئيس مركز برنامهريزي و سياستگذاري پژوهشي وزارت علوم، تحقيقات و فناوري در گفتوگو با ما با اشاره به اقدام برخي استادان كه مقالات خود را در مجلات نامعتبر به چاپ ميرسانند، ميگويد: اين دسته از استادان نهتنها امتيازي از بابت انتشار مقالات خود كسب نميكنند، بلكه از بابت پرداخت مبالغ هنگفت براي انتشار مقالات خود نيز متضرر ميشوند.دكتر مظفر شريفي با اشاره به نقش وزارت علوم در جلوگيري از اين تخلفات خاطرنشان ميكند: خوشبختانه در آييننامه ارتقاء كه در اواخر سال گذشته مورد بازنگري قرار گرفت، توجه ويژهاي به چاپ مقالات در نشريات ISCشده و حتي براي تشويق محققان و استادان براي چاپ مقاله در اين نشريات ميزان پول بيشتري به آنها اعطا ميشود و در نهايت امتيازات خيلي بيشتري براي افرادي كه در اين نشريات مقاله چاپ ميكنند وجود دارد. البته از آنجا كه اين بازنگري در اواخر سال 90 صورت گرفته خيلي از دانشگاههاي ما تا همين اواخر براساس آييننامه قبلي عمل ميكردند. بنابراين اميدواريم كمكم تفاوتهاي اعمالشده تاثيرگذار باشند و با اطلاعرساني و فرهنگسازي درست، انگيزه كافي در افراد مختلف براي چاپ مقالات در نشريات داخلي ايجاد شود.شريفي ميافزايد: درست است كه از يك طرف ما بايد به ارتقاي رتبه كشور در ISI توجه داشته باشيم اما از طرف ديگر به ارتقاي نشريات داخلي خودمان هم بايد توجه كنيم. مطمئنا اگر محققان كشور، مقاله به اين نشريات ندهند و صرفا به سمت نشريات خارجي سوق پيدا كنند اميدي براي ارتقاي نشريات خودمان باقي نميماند.اگر بتوانيم با وجود امتيازات جديد، دانشگاهيان را به نوعي از ISI زدگي رها كنيم با يك تير دو نشان زدهايم؛ هم شيوه امتيازدهي استادان را ارتقاء دادهايم و هم در ارتقاي نشريات خودمان موفق عمل كردهايم. چرا كه با افزايش چاپ مقاله در نشريات داخلي آنها ميتوانند در پايگاههاي بينالمللي وارد شوند و رتبه بينالمللي كسب كنند. با استمرار اين شيوه مقالاتي كه به درد جامعه خودمان خورده و در نشريات خودمان چاپ شدهاند طوري باعث ارتقاي اين نشريات ميشوند كه آنها را در فهرست مجلات عضو ISI درميآورد. تنها در اين صورت است كه ميتوان گفت علم و توليد آن توانسته گرهي از نيازهاي جامعه را بگشايد و چاپ مقاله به عنوان يكي از اركان توليد علم،به معناي واقعي مفيد واقع شده است.
به نظر می رسد که با شتاب و رشد روزافزون بازار عظیم اسمارت فون ها و ابزارهای همراه، هر روزه شاهد تعداد بیشتری دعاوی قضایی و حکم دادگاه در این زمینه باشیم. در آخرین نمونه از این درگیری ها، روز جمعه یک قاضی آمریکایی درخواست اپل برای ممنوعیت فروش گلکسی نکسوس سامسونگ تا زمان تشکیل دادگاه و رسیدگی به پرونده را پذیرفت. و این دومین پیروزی سازنده آیفون ۵ ساله در برابر سامسونگ طی هفته گذشته بود. اپل و سامسونگ که جزو بزرگترین شرکت های سازنده ابزارهای مصرفی الکترونیک هستند، مدت هاست در چندین کشور، جنگ قانونی و قضایی بر علیه یکدیگر راه انداخته اند و برای برتری و چیرگی بر بازار رو به رشد ابزارهای موبایل، با دست آویز تخلفات پتنتی، به رقابت با یکدیگر می پردازند. حکم روز جمعه که توسط قاضی بخش سن جوزه کالیفرنیا Lucy Koh اتخاذ شد، دومین حکم وی بر علیه سامسونگ در هفته گذشته است. وی قبل از این هم فروش سامسونگ گلکسی تب 10.1 که یکی از رقبای گوگلی سرسخت آیپد است، را تا روز تشکیل دادگاه ممنوع کرده بود. و این دو حکم پی در پی را می توان پیروزی خوبی برای اپل به حساب آورد. زیرا حکم توقف فعالیت تا زمان تشکیل دادگاه، به ندرت صادر می شود. اکنون به گمانم تلخی دادگاه دو هفته پیش در کام اپل کمی شیرین شده باشد. هنگامی که وی در دادگاه فدرال شیکاگو و در مقابل قاضی Richard Posner نتوانست موفقیتی در شکایتش بر علیه شرکت Motorola Mobility گوگل داشته باشد. قاضی Koh درباره حکم روز جمعه خود می گوید که اپل در صورت عدم صدور حکم بازداشت مقدماتی در خصوص این پرونده، احتمالا سهم عمده ای از بازار فروش اسمارت فون را تا زمان تشکیل دادگاه از دست می داد و این حکم برای جلوگیری از کاهش فروش قابل توجه این شرکت در برابر محصول مورد شکایت صادر شده است.» این قاضی روز دوشنبه را برای استماع نظرات و دفاعیات طرفین دعوا انتخاب کرده است تا در خصوص توقف یا ادامه ممنوعیت فروش گلکسی نکسوس تا زمان استیناف خواهی سامسونگ، تصمیم گیری کند. اپل جنگ جهانی پتنت ها را از سال ۲۰۱۰ و با هدف محدود کردن رشد سیستم اندروید گوگل آغاز کرد، که اکنون پر استفاده ترین پلتفرم سیستم عامل موبایل دنیا است. مخالفان اپل عقیده دارند که استفاده از پتنت در بازار رقابت سالم، بسیار پرخاشگرانه و سلطه جویانه است. Kristin Huguet سخنگوی اپل ضمن تاکید بر اظهارات قبلی خود، سامسونگ را در زمینه کپی احساس و قیافه (look and feel) محصولات اپل مقصر قلمداد کرد. سامسونگ هم در بیانیه ای ضمن مایوس کننده خواندن حکم دادگاه، گفت: «ما تمامی وزن و توان مان در مسایل قضایی را به کار می بندیم تا همچنان دسترسی کاربران مان به گلکسی نکسوس، تضمین شده و حتمی باشد.» این گونه که شنیده می شود، تصمیم قاضی لوسی بر اساس چهار مورد نقض پتنت اعلام شده از طرف اپل است. با توجه به اینکه گلکسی نکسوس از قبل هم در بازار موجود بوده و تنها طی چند روز گذشته آپدیت نسخه 4.1 اندروید را دریافت کرده است، به نظر می رسد که تمام این دعاوی به دلیل امکانات نرم افزاری جدید اندروید باشد. یکی از متخصصان دعاوی پتنتی می گوید که یکی از دلایل چهارگانه اپل در این پرونده، پتنتی در خصوص بخش جستجوی یکپارچه متصل به Siri است. آیا شما هم این جنگ پتنت ها را در دنیای تکنولوژی، ضروری و لازم می دانید یا مخالف آن هستید؟ به نظر شما این دعاوی حقوقی در سهم هر شرکت از بازار اسمارت فون و ابزارهای همراه چه میزان موثرند؟
محققان دانشگاه Rice تکزاس باتری رنگ کردنی تولید کرده اند که می تواند در هر جایی مورد استفاده قرار گرفته و به شکل موثری تا شش ساعت انرژی 2.4 ولت را برای تان تامین کند. نکته جالب اینجا است که این باتری ها قابل شارژ هم هستند! برای خلق این باتری که با اسپری کردن مواد روی سطوح تولید می شود، این تیم تمامی بخش های شیمیایی باتری لیتیوم یون را پیاده کرده و آنها را به ۵ لایه رنگی تبدیل نمودند. سپس این لایه های رنگ را به ترتیب خاصی (همانند باتری های معمولی) بر روی کاشی های سرامیکی ظریفی اسپری کردند. آنگاه این کاشی های رنگ شده را به صورت موازی در کنار هم قرار داده و روی همه آنها هم یک لایه سلول خورشیدی قرار دادند تا نور محیط را به انرژی تبدیل کند. این کار به تولید یک باتری پایا و ماندگار با قدرت تامین شش ساعت برق 2.4 ولت منجر گردید. همچنین آنها باتری را بر روی سطوح بسیار متفاوتی شامل کاشی سرامیکی حمام، پلیمرهای قابل انعطاف، شیشه، فولاد ضد زنگ و شیشه های نوشیدنی اسپری کردند و به شکل جالبی باتری های مناسب و کارآیی به دست آوردند. Pulickel Ajayan استاد شیمی، مهندسی مکانیک و علم شناخت مواد دانشگاه Rice می گوید: «امروزه کار بر روی منابع تامین نیرو و بهبود فاکتورهای ظاهری آن از جذابیت خاصی در میان محققان و صاحبان صنایع برخوردار است. و این باتری گام بسیار بزرگی در این مسیر است.» در تست های انجام شده این باتری کاملا پایدار و قابل اتکا بود. به گونه ای که بعد از ۶۰ بار شارژ و خالی شدن، کاهش بسیار کمی در ظرفیت آن به وجود آمد.
![](http://narenji.ir/sites/default/files/articleimage/1/12/Ajoodaniyeh%20Tower%20-%20Narenji1.jpg?1341059072)
این برج، پروپزال یا طرحی پیشنهادی است از سوی "شرکت معماران کاموری"؛ و آن طور که سایت Archdaily می گوید در جست و جوی کاربردی کردن الگوی معماری سنتی ایرانی برای استفاده در ساختمان های مرتفع است. برای دستیابی به این منظور، آن ها با پرداختن به جنبه های متفاوت معماری سنتی ایرانی و آمیختن آن با روش های پیشرفته طراحی، اقدام به طراحی این برج کرده اند. همان طور که می دانید ساکنان تهران در زمستان ها با آب و هوایی سرد و در تابستان ها با گرمای قابل توجهی رو به رو هستند. و حالا این گروه معماری با توجه به این نکته و مد نظر قرار دادن این موضوع که استفاده از وسایل سرمایشی و گرمایشی ممکن است موجب تشدید این اوضاع بشود، می گویند که سعی داشته اند تا با پوشش و طراحی مناسب از میزان ورود تابش مستقیم آفتاب به هر طبقه بکاهند تا تهویه طبیعی، وظیفه سرمایشی را به عهده بگیرد.
نکته جالب دیگر در طراحی این ساختمان، استفاده مناسب از باد و به کارگیری آن برای تهویه این برج است که در نهایت موجب کاهش مصرف انرژی خواهد شد. نکته ای که معماران این شرکت با الگو قرار دادن معماری سنتی ایرانی، اقدام به طراحی و به کارگیری آن در این برج کرده اند. متأسفانه اطلاعاتی در خصوص مساحت زمین، سطح اشغال، مدت زمان ساخت و یا تعداد طبقات این پروژه داده نشده، اما شرکت طراح معتقد است که خصوصیات این ساختمان، توانایی تبدیل به یکی از نمادهای آینده تهران را به آن داده است.
.: Weblog Themes By Pichak :.