ما انسانها، اغلب به تماشای حیات وحش مینشینیم و از آن شگفتزده میشویم. حال یک ابتکار از سوی سازمان دفاع آمریکا قصد دارد از حیوانات دریایی درجهت نظارت بر فعالیتهای انسانی در زیر دریا استفاده کند. دارپا(آژانس پروژههای تحقیقاتی پیشرفته دفاعی در آمریکا) میخواهد بداند که آیا حیات دریایی از پلانکتونهای زیستتاب گرفته تا جالوت هامور، میتوانند بهعنوان جزئی از سیستم نظارت زیر دریا به تشخیص پهپادهای اقیانوسی، زیردریاییهای هستهای بزرگ و دیگر وسایل نقلیهی زیردریایی کمک کنند یا خیر. این کار تحت عنوان پروژهی پالس (PALS) انجام میشود.
بسیاری از جانوران دریایی بهصورت شنیداری یا دیداری به تغییرات صوتی، نوری، الکترومغناطیسی و شیمیایی آب پیرامون خود پاسخ میدهند. برای مثال دستههای خارماهی، زمانیکه وسایل نقلیهی زیردریایی محیط اطراف آنها را آشفته کند، رفتار خود را تغییر میدهند و میکروبهای خاصی نیز وجود دارند که به علائم مغناطیسی زیردریاییها واکنش نشان میدهند. لوری آدورناتو، مدیر ابتکار مذکور که بهوسیلهی دارپا اداره میشود، میگوید:
برنامه پالس با هدف بهرهگیری از حساسیت بالای ارگانیسمهای دریایی نسبتبه تغییرات محیط پیرامون خود، توسعه پیدا کرده است.
سونار روش سنتی برای نظارت بر محیط زیر دریا است. اما دشمنان نیز میتوانند آن صداها را تشخیص دهند. علاوهبر این، حسگرهای سونار گران و نصب آنها دشوار است، در معرض پوسیدگی قرار دارند و ممکن است جانداران دریایی پوستهای روی آنها تشکیل دهند. برخی نیز باید نزدیک کشتیها یا سواحل نصب شوند تا به منبع انرژی دسترسی داشته باشند. بنابراین نیروی دریایی عمدتا از نظارت زیردریایی برای محافظت از داراییهای باارزشی مانند بندرگاهها و حملکنندههای هواپیماها استفاده میکند. درمقابل، موجودات زنده نیاز به منبع انرژی خارجی ندارند و میتوانند نشانههای دیداری، مغناطیسی و شیمیایی و نیز صداها را حس کنند. آدورناتو میگوید:
مقالههای مرتبط:
این موضوع، انعطافپذیری بسیار بیشتری درمورد نحوهی رصد اشیاء در اقیانوس میدهد. بهعلاوه، این حسگرها در تمام نقاط دریا وجود دارند و هر نسل بهطور طبیعی با نسلی دیگر جایگزین میشود.
همهی این ویژگیها، حیات اقیانوس را به ابزاری ایدهآل برای نظارت بلندمدت و مداوم تبدیل میکند. آدورناتو ادامه میدهد:
با استفاده از مزیت موجودات زنده، بهجای اینکه متکی به یک حسگر باشید که کل وظایف را انجام دهد، پوششی وسیع و همیشگی از یک سیستم نظارتی خواهید داشت.
کیم مارتینی، اقیانوسشناسی که عضوی از ابتکار مذکور نیست، میگوید:
در ارتباط با بهرهبرداری از موجودات زنده برای نظارت بر دریاها حداقل دو چالش وجود دارد. نخست اینکه دارپا به شناساگرهایی نیاز خواهد داشت که رفتار حیوانات را تشخیص دهند. شناساگرهای مذکور میتوانند با همان مشکلات حسگرهای معمولی مواجه شوند. دوم، شما لازم است که تاحدودی در زمینهی رفتار حیوانات آگاهی داشته باشید.
دارپا ۴۵ میلیون دلار را به ۵ گروه پژوهشی اختصاص داده است که هرکدام از آنها نحوهی رفتار یک موجود دریایی و واکنش آن را به حضور وسایل نقلیهی زیر دریا بررسی میکنند. پژوهشگران از ترکیبی از هیدروفنها، سونار، دوربین و دیگر حسگرها برای مطالعه و ثبت رفتار موجودات زنده استفاده خواهند کرد. سپس آنها دادهها را تجزیهوتحلیل خواهند کرد تا خطاهای احتمالی را پیدا کنند. هدف نهایی، توسعهی فناوریهایی است که بتوانند آن سیگنالها را دریافت و به مرکز گیرنده ارسال کنند.
جالوتهای هامور با ایجاد یک صدای کاملا واضح دربرابر مزاحمان واکنش نشان میدهند. صدای متمایزی که آنها تولید میکنند، میتواند نیروی دریایی را از وجود وسایل نقلیهی زیر دریا باخبر کند
گروهی از پژوهشگران تحت هدایت اقیانوسشناسی به نام لورنت کروبین، صداهای ایجادشده بهوسیلهی جالوت هامور را مورد مطالعه قرار خواهند داد. وقتی غواصان به این ماهیهای محلی که طول آنها به ۲/۵ متر و وزن آنها به ۳۶۲ کیلوگرم میرسد، نزدیک میشوند، ماهیها صدای متمایزی با فرکانس پایین تولید میکنند. پژوهشگران حدس میزنند که این نوع صدا یک هشدار نشاندهندهی مزاحمت است که در پاسخ به تمام انواع مزاحمان ازجمله پهپادهای اقیانوسی و زیردریاییها تولید میشود.
کروبین و همکارانش برای آزمون این فرضیه تمام ابعاد رفتار این گونه را مورد بررسی قرار خواهند داد. آنها این کار را ابتدا در محیط بسته انجام میدهند و سپس برای مشخص کردن این موضوع که آیا ممکن است برخی از رفتارها فقط در زیستگاه طبیعی بروز کند، این ماهیها را در محیط طبیعی مورد مطالعه قرار خواهند داد.
آلیسون لافریر که مهندس اقیانوسشناس است، رهبری گروهی از زیستشناسان را با تمرکز روی میگوی بشکنزن برعهده خواهد داشت. میگوهای بشکنزن با طولی بهاندازهی چند سانتیمتر، یکی از موجودات پرصدای دریایی هستند که میتوانند صداهای ۲۰۰ دسیبلی تولید کنند. این صداها تا فواصل طولانی پخش میشوند، بنابراین میتوانند به وسایل نقلیهی دریایی دشمن برخورد کنند و به حسگرها برگردند، درست مانند کاری که سونارها انجام میدهند. لافریر میگوید:
این موجود، ظرفیت تشخیص حتی بیصداترین وسایل نقلیهی موجود را دارد.
لافریر از این موضوع نیز هیجانزده است که پروژهی پالس به پژوهشهای بنیادین نیز کمک خواهد کرد. گروه او حین گوش دادن به صداهای جمعی میگوها در اقیانوس، سلامت زیستگاهها و تنوع زیستی آنها را نیز مورد بررسی قرار خواهد داد. این پژوهشگران در حال انجام کار بیسابقهای هستند؛ هیچکس تاکنون این موضوع را بررسی نکرده است که چگونه میگوی بشکنزن دربرابر حضور یک وسیلهی نقلیه زیردریایی واکنش نشان میدهد و اینکه این موضوع چگونه روی منظرهی صوتی کلی اقیانوس اثر میگذارد.
پژوهشگران دیگر از دوربینها و یادگیری ماشین برای یافتن الگوهای مفید پاسخ موجودات زیستتاب نسبتبه حضور وسایل نقلیهی زیردریا استفاده خواهند کرد. تمامی پژوهشگران انتظار دارند که طی چند سال آینده بتوانند یافتههای خود را حداقل بهصورت دستهبندینشده منتشر کنند.
مایکروسافت در سال ۲۰۱۶ پایگاه دادهای به بزرگی بیش از ۱۰ میلیون تصویر متشکل از ۱۰۰ هزار تصویر از چهرهی افراد ایجاد کرد. حال، فایننشال تایمز گزارش دادهاست مایکروسافت اخیرا در خفا پایگاه دادهی اماس سِلِب (MS Celeb) را از اینترنت حذف کرده است.
MS Celeb قبل از اینکه از روی اینترنت برداشته شود، بزرگترین پایگاه دادهی تشخیص چهرهی عمومی در جهان محسوب میشد. نامگذاری Celeb بهخاطر وجود چهرهی شخصیتهای مشهوری (سلبریتی) است که داخل پایگاه داده قرار گرفته شده بود. بهگفتهی فایننشال تایمز، رضایت بسیاری از افرادی که در این پایگاه داده حضور داشتند، برای استفاده از تصویرشان در دیتابیس جلب نشده بود؛ بلکه مایکروسافت با جستجوی اینترنت، عکسها و ویدیوهایی که مجوز کریتیو کامنز (Creative Commons) داشتهاند، آنها را گردآوری کرده بود (عکسهایی که مجوز کریتیو کامنز دارند را میتوان برای مقاصدی چون تحقیقات علمی مورد استفاده قرار داد). مجلهی فایننشال تایمز مجموعهای را یافته بود که شامل چهرههای شهروندان خاص و روزنامهنگاران امنیتی همانند کیم زتر، آدرین چن و جولی بریل (از مسئولان پیشین FTC) و تعدادی فرد مشهور دیگر بود.
مقالههای مرتبط:
مایکروسافت به فایننشال تایمز گفته بود: «این وبسایت برای اهداف آکادمیک درنظر گرفته شده است و توسط کارمندی که اکنون با مایکروسافت همکاری ندارد، گردانده میشود.» چندین شرکت از جمله IBM، پاناسونیک، انویدیا، علیبابا و هیتاچی از مجموعهی MS Celeb استفاده میکردهاند. شرکتهای سنستایم (Sensetime) و مگوی (Megvii) نیز از این مجموعه استفاده میکردند. این دو شرکت تأمینکنندگان مقامات چین در شینژیانگ هستند که در آن تکنولوژی تشخیص چهره و هوش مصنوعی برای ردیابی و دستگیری گروههای اقلیت همانند مسلماناویغور مورد استفاده قرار میگیرد. سنستایم در اواخر سال ۲۰۱۸ بیش از ۴.۵ میلیارد دلار ارزش داشت و سیستمهای سنستوتم (SenseTotem) و سنسفیس (SenseFace) توسط بخشهای مختلف پلیس چین استفاده میشد. مگوی که توانسته است اخیرا حدود ۷۵۰ میلیون دلار جذب سرمایه کند، صاحب تکنولوژی با نام ++Face است که در گزارش دیدبان حقوق بشر، پلیس شینژیانگ از آن برای پیدا کردن اقلیتهای نژادی در چین استفاده میکردهاست. بهگزارش نیویورک تایمز، هر دو شرکت ادعا دارند از اینکه از نرمافزارشان برای طبقهبندی نژادی اقلیتها استفاده میشده، مطلع نبودهاند.
هنوز مشخص نیست که آیا دادههای MS Celeb بهطور قطعی در برنامهی تفکیک نژادی شینژیانگ نقش داشتهاند یا خیر؛ و درصورت نقش داشتن، مجموعه دادههای مایکروسافت در توسعهی این فناوری چقدر تأثیر داشتهاست. محققان مگاپیکسل ادعا دارند مایکروسافت بهوضوح نتوانسته است کسانی را که از پایگاه داده استفاده میکردند، کنترل کند. براساس یکی از نمودارهای مگاپیکسل، در سالهای ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ چین درصدر فهرست استفادهکنندگان از پایگاه دادهی MS Celeb قرار داشتهاست.
مایکروسافت مخالفت خود را در مورد استفاده از این فناوری برای نظارت دولتی اعلام کرد. ردموندیها در دسامبر سال ۲۰۱۸ از شرکتها خواسته بودند روشی امنیتی برای جلوگیری از سوءاستفاده از این تکنولوژی توسعه دهند و از دولتها نیز درخواست کردهبودند تا برای استفاده از تکنولوژی تشخیص چهره قوانینی وضع کنند. مایکروسافت پیش از این نیز در پستی وبلاگی به امکان بالقوهی سوءاستفادهی دولتها از فناوری تشخیص چهره اذعان کرده بود. پیشتر در ماه آوریل، مایکروسافت درخواست پلیس کالیفرنیا برای نصب فناوری تشخیص چهره در ماشینهای پلیس و دوربین واقعشده در لباس مأموران پلیس را رد کردهبود؛ چرا که بهعقیدهی ردموندیها، استفاده از تکنولوژی تشخیص چهره به این صورت ممکن بود زنان و اقلیتها را مورد تبعیض قرار دهد.
بااینحال، حسن نیت و اقدامات اعتراضی مایکروسافت به همین میزان محدود میشود. بهگزارش فایننشال تایمز، تمامی کسانی که تاکنون پایگاه دادهی MS Celeb را دانلود کردهاند، به آن دسترسی دارند و این مجموعه داده همچنان ازطریق گیتهاب، دراپباکس و Baidu Cloud در دسترس است.
بنتلی جزو خودروسازان رکوردشکن نیست و خیلی کم پیش میآید که بشنویم یک بنتلی رکوردی را بشکند. در عوض محصولات بنتلی به لوکس بودن و راحتی شهرت دارند. همین شهرت بنتلی به لوکس بودن باعث شد سال گذشته حضور مدل بنتایگا در مسابقات پایکس پیک (Pikes Peak) باعث تعجب همگان باشد. امسال هم بنتلی قصد دارد در این مسابقات شرکت کند اما نه با یک شاسیبلند، بلکه با مدل اسپرت کنتیننتال جی تی.
بنتلی برای شرکت در مسابقات پایکس پیک، مدلی از کنتیننتال جی تی رونمایی کرده است که در تصاویر میبینید. جالب است که تنها تغییر اعمالشده در این خودرو مربوطبه تجهیزات ایمنی خودروهای مسابقهای است و سایر بخشها دستنخورده باقی ماندهاند. این یعنی مدل یادشده همانند مدلهایی که در نمایشگاههای بنتلی وجود دارند، به پیشرانهی W12 تویین توربو به حجم ۶ لیتر مجهز است که میتواند ۶۲۶ اسببخار قدرت تولید کند. نیروی این پیشرانه با استفاده از یک جعبهدندهی هشت سرعتهی خودکار به هر چهارچرخ انتقال پیدا میکند. تا اینجای کار به نظر میرسد بنتلی کنتیننتال آمادگی کار برای رکورد شکنی را داشته باشد اما یک مورد وجود دارد که باعث تردید میشود و آن وزن ۲.۷ تنی این خودرو است. هرچه باشد، این یک کوپهی لوکس است و ساخت خودروی لوکس سبکوزن اصلا کار آسانی نیست.
بااینحال، بنتلی نسبت به موفقیت خودرواش ناامید نیست چون قرار است هدایت آن را رانندهی افسانهای یعنیریس میلن بر عهده داشته باشد که در انواع مسابقات مقام قهرمانی را دارد. سال گذشته نیز وی در بنتلی بنتایگا توانست قهرمان این مسابقات شود. ریس میلن برای اینکه رکورد خود را بشکند، باید مسیر مسابقه را در زمانی کمتر از ۱۰ دقیقه و ۲۶.۹ ثانیه طی کند. در حال حاضر رکورد این مسابقات در اختیار پورشه ۹۱۱ توربو اس است که در سال ۲۰۱۴ ثبت شد. بسیاری از افراد تردید دارند که بنتلی با وزن بیش از ۲.۵ تن بتواند رکورد پورشه را بشکند اما سازنده به خودروی خود امید زیادی دارد.
پایکس پیک یکی از سختترین مسابقات موتوراسپرت است. محل برگزاری این مسابقات ارتفاع زیادی از سطح دریا دارد و همین روی عملکرد پیشرانهی خودروها تاثیر منفی میگذارد. مسیر حدود ۲۰ کیلومتری این مسابقه از ارتفاع ۲۸۶۵ متری شروع میشود و با ۱۵۲۴ متر افزایش به خط پایان در ارتفاع ۴۳۰۰ متری از سطح دریا ختم میشود. در چنین ارتفاعی، تنفس مشکل است و به همین دلیل رانندگان از کپسولهای اکسیژن استفاده میکنند.
گوردون موری، طراح افسانهای و خالق خودرو سوپراسپرت مکلارن F1، ابرخودرو ۳.۸ میلیون دلاری فوقالعاده سبکوزنی با ظرفیت سه سرنشین طراحی کرده که تا سال ۲۰۲۲ رونمایی خواهد شد. موری معتقد است اینابرخودرو میتواند ازنظر کاربرد و فناوری پیشرفته، تمام رقبای خود ازجمله استون مارتین والکری و مرسدس AMG One را شکست دهد.
ابرخودرو جدید با تیراژ سالانه ۱۰۰ دستگاه را شرکت گوردون موری اتوموتیو (Gordon Murray Automotive) تولید خواهد کرد و از فناوری انقلابی «فن کار» (Fan Car) برای تولید نیروی آیرودینامیکی و بهبود چسبندگی در پیچ بهره میبرد. فناوری «فن کار» شبیه به سیستمی است که گوردون موری اولینبار در خودرو فرمول یکبحثبرانگیز BT46B در سال ۱۹۷۸ استفاده کرد و برندهی تنها جایزهی بزرگ خود قبل از بازنشستگی شد.
ابرخودرو جدید بهنام گوردون موری T.50 شناخته میشود تا یادآور نیمقرن سابقهی طراح بریتانیایی خود باشد و از پیشرانهی میانی و سیستم محرک عقب و ساختار کاملا فیبرکربنی است. T.50 با ۴.۴ متر طول، کمی بزرگتر از مکلارن F1 است که گوردون موری در سال ۱۹۹۳ طراحی کرد؛ اما هنوزهم طول کمتری درمقایسهبا پورشه ۹۱۱ دارد.
همچنین، T.50 بهطرز درخورملاحظهای سبک است و تنها ۹۸۰ کیلوگرم وزن دارد. مکلارن F1 از پیشرانهی خورجینی ۱۲ سیلندر بیامو بهره میبرد و حدود ۱۲۰ کیلوگرم سنگینتر از T.50 است؛ درحالیکه خودروهای سوپراسپرت کنونی بین ۴۰۰ تا ۶۰۰ کیلوگرم از این ابرخودرو سنگینتر هستند.
T.50 از پیشرانهی ۳.۹ لیتری V12 با قدرت ۶۴۱ اسببخار بهره میبرد که GMA با همکاری کازورث (Cosworth) آن را ساخته است. نیروی این پیشرانه ازطریق جعبهدندهی دستی ۶ سرعته Xtrac به چرخها میرسد. اگرچه T.50 از سیستم الکتریکی ۴۸ ولت برای حرکتدادن فن به قطر ۴۰۰ میلیمتر و ایجاد نیروی دانفورس بیشتر استفاده میکند، این خودرو از فناوری هیبریدی بهره نمیبرد؛ زیرا احساس موری این است که آن را سنگین و پیچیده میکند. بهگفتهی موری، دلیل اصلی کارایی T.50 طراحی سبکوزن آن است.
انتظار میرود T.50 نسبت قدرت به وزنی برابر خودرو مسابقهای سبکوزن F1 GTR، برندهی مسابقات ۲۴ ساعتهلمانز در سال ۱۹۹۵ و مدلهای هیبریدی مکلارن P1 و فراری لافراری داشته باشد. باوجوداین، موری گفته است بهدنبال آمار دقیقی از عملکرد خاص یا زمانگیری آن در پیست نخواهد بود و فقط اشاره میکند:
مکلارن F1 سریع بود؛ T.50 سریعتر خواهد بود.
شاسی و تعلیق
T.50 نیز مانند مکلارن F1، شاسی یکپارچه تمام فیبرکربنی دارد که با پنلهای کربنی تزیین میشود. تمام اجزای خودرو برای مطابقت با قوانین کنونی طراحی شدهاند؛ بههمیندلیل، T.50 از کیسههوا برای راننده برخوردار است. طرح سه صندلی به آن اجازه میدهد بخش راننده اساسا بیشتر بهسمت جلو باشد. هیچ زیربندی اضافهای وجود ندارد و تعلیق عقب بهطورمستقیم روی قالب جعبهدندهی آلومینیومی قرار دارد و اتصالات تعلیق جلو نیز به سبک مسابقهای، به ساختار شاسی متصل شدهاند.
موری با استفاده از فیبرکربن برای اجزای سیستم تعلیق مخالف و معتقد است این قطعات دوام موردنیاز خودرو جادهای را نخواهند داشت. تمام قطعات سیستم تعلیق آلومینیومی هستند، بهجز جناغهای پایینی عقب که از فولاد ساخته میشود و ترمزها از نوع دیسکی کربن سرامیکی همراهبا سیستم ترمز ضدقفل (ABS) است. T.50 از سیستم کنترل کشش استفاده میکند؛ اما باتوجهبه تمایل موری برای حداکثر کنترل راننده، کنترل پایداری شاسی وجود ندارد.
از سیستم تعلیق دوجناغی در جلو و عقب استفاده میشود و با کویلاورهایی همراه شدهاند که بهکمک اتصالات طراحی شده، باعث افزایش ارتفاع خواهند شد. همچنین امکان تغییر فاصلهی کف خودرو تا زمین در حالت ایستا و سرعتهای پایین وجود دارد.
لاستیکهای ۲۳۵ میلیمتری روی رینگهای ۱۹ اینچی در جلو و لاستیکهای ۲۹۵ میلیمتری روی رینگهای ۲۰ اینچی در عقب، ترکیب مناسبی بهوجود میآورند. موری میگوید:
ما اینها را انتخاب کردهایم؛ زیرا چیزیهایی هستند که به آن نیاز داریم. این بخش دیگری از دایرهی برتری است. آنها وزن استاتیک و فنربندینشده را حفظ میکنند و کمتر مزاحم بدنه میشوند.
پیشرانه و جعبهدنده
پیشرانهی ۳.۹ لیتری T.50 برای خودرو ۱۲ سیلندر بسیار کوچک و سبک است. باتوجهبه گفتههای طراح، خط قرمز ۱۲,۱۰۰ دوربردقیقه و آستانهی تحمل آن ۱۲,۴۰۰ دوربردقیقه برآورد میشود و قدرت آن کمی بیشتر از پیشرانه ۶.۱ لیتری خورجینی ۱۲ سیلندر مکلارن F1 متعلق به سال ۱۹۹۳ خواهد بود. هماکنون جزئیات داخلی پیشرانه محرمانه است؛ اما موری میگوید تمام اجزا از تیتانیوم ساخته شدهاند.
موری اعتقاد دارد:
انعطافپذیری پیشرانه و گشتاور (۴۶۲ نیوتنمتری) هیچ مشکلی ایجاد نمیکند.
زمانبندی متغیر سوپاپ پیشرانه که با حالتهای سرعت بیشینه و کمینه بهوسیلهی راننده انتخاب میشود، باید بهاندازهی پیست با حرکت در خیابان نیز مطابقت داشته باشد. هنگامیکه خودرویی ۹۸۰ کیلوگرم وزن دارد، همانند خودروهای سنگینتر به گشتاور نیاز نیست.
انتخاب جعبهدنده دستی ۶ سرعتهی Xtrac، شاید تنها جنبهای باشد که T.50 در آن درخورتوجه نیست. تصمیم به استفاده از آن بهدنبال درخواست فهرستی مخفی از مشتریان احتمالی است که ترجیح میدهند از جعبهدندهی دستی استفاده کنند؛ دیدگاهی که البته با دیدگاههای خود موری هم مطابقت دارد.
آیرودینامیک
جذابترین ویژگی T.50، فن ۴۰۰ میلیمتری با موتور الکتریکی آن است که موجب کاهش نیرو در زیر خودرو میشود تا ثبات و قدرت را افزایش دهد و بهمعنای واقعی کلمه باعث چسبیدن آن به جاده شود.
مقالههای مرتبط:
موری عملکرد فن را «فعال و تعاملی» توصیف کرد:
فن بهطورخودکار خودرو را برای شرایط مختلف تنظیم میکند؛ اما راننده نیز میتواند آن را کنترل کند. چنین سیستمی میتواند حالتهای داونفورس بالا را برای جادههای مرطوب و حالتهای درگ پایین را برای رانندگی بسیار سریع دراختیار قرار دهد. همچنین، این سیستم حتی میتواند هنگام رانندگی، درگ کمتری برای مسیرهای مستقیم و داونفورس بالایی برای پیچها ایجاد کند. یکی دیگر از مزایای حیاتی فن این است که خودرو میتواند اصل طراحی را حفظ کند که بهراحتی در خودروهای سوپراسپرت موجود نیست؛ خودروهایی که هماکنون با بالها، خروجیها، دریچهها و برآمدگیهای ناخوشایند پوشیده شدهاند.
طرح کابین
ترجیح موری برای ابرخودرو T.50، استفاده از صندلی مرکزی راننده بههمراه دو صندلی برای سرنشینان عقب در هر طرف است. داشبورد آنالوگ سنتی و کلیدهای قدیمی بههمراه سرعتسنج بزرگ در مرکز، ازجمله سایر امکانات داشبورد بهشمار میروند. دسترسی به داخل کابین بزرگ و شگفتآور آن ازطریق درهای پروانهای خواهد بود. صندلیها نسبتا باریک هستند؛ اما برای صرفهجویی در فضا کاملا شکل داده شدهاند. همانطورکه در مکلارن F1 نیز توجه زیادی به قابلیت دید و سیستم تهویه شده، موری هماکنون میخواهد تصمیم بگیرد از کدام سیستم صوتی برای دستیابی به خودرویی سبکوزن استفاده کند.
برنامههای تولید
موری میگوید بسیاری از کارهای طراحی T.50 تکمیل شده و بخش بزرگی از کارها نیز طبق برنامه پیش میرود. شرکت خودروسازی گوردون موری با یکی از تیمهای حاضر در مسابقات فرمول یک که هنوز نامش فاش نشده، قراردادی برای استفاده از تونل باد و انجام آزمایش آیرودینامیکی T.50 امضا کرده است. کار روی نمونه اولیه آغاز شده؛ درحالیکه کازورث روی سختافزار پیشرانهی اولیه کار میکند. موری همچنین گفته است همهچیز بهصورت برنامهریزیشده پیش میرود و قرار است در سال ۲۰۲۲، تولید با تیراژ سالانهی ۱۰۰ دستگاه آغاز شود.
موری گفت:
در دههی ۱۹۹۰، مکلارن F1 را بهعنوان خودرو سوپراسپرت GT طراحی کردم. F1 خودرویی کاملا متمرکز بر جاده بود وهیچ برنامهای برای رفتن به پیست و مسابقه نداشتیم؛ بههمیندلیل، استانداردهای جدیدی برای فضای جاده تعیین کردیم. T.50 دقیقا بر همان ویژگیها تمرکز دارد و در هر زمینهای از مکلارن F1 بهتر خواهد بود. دشوار است تصور کنید فرد دیگری بتواند دوباره خودرویی مانند این بسازد. من که قطعا نمیتوانم.
در ادامهی مطلب، خوانندهی مصاحبهی اتوکار با گوردون موری باشید.
چطور T.50 را به مکلارن F1 مرتبط کردید؟
کاملا عادلانه است که T.50 را معادل امروزی مکلارن F1 بدانیم. قطعا هدف ما این بود. البته، T.50 بسیار متفاوت است؛ زیرا مواد و فناوریهای موجود امروزی بسیار بهتر از آن زمان هستند. به امکاناتی که اکنون دراختیار داریم نگاه میکنم و این بیشتر از همیشه من را تحریک میکند.
رویکرد متفاوت شما در طراحی T.50 به این معنی است که به ابرخودروهای کنونی علاقهمند نیستید؟
درست نیست. من با همهی آنها رانندگی کردهام و بسیاری از آنها واقعا برجسته هستند. اکثر آنها قابلیتهای شگفتآوری دارند؛ اما تقریبا همگی سنگین هستند و این موضوعی است که میتوانید در زمانهای مختلف پنهان کنید؛ اما هنگام رانندگی واقعا بهچشم میآید. شما بهسادگی وزن خودرو را احساس میکنید. خودروهای سنگین نمیتوانند بهاندازهی خودروهای قدرتمند و سبکوزن تحسین شما را برانگیزند.
چرا مصمم هستید با T.50 بهدنبال زمانگیری در پیست نباشید؟
اهمیت این موضوع را درک نمیکنم. مکلارن F1 سریع بود و T.50 سریعتر میشود. این رقابت تمام نمیشود. انتخاب سرعت فوقالعاده زیاد بهعنوان اصلی برای طراحی خودرو، باعث میشود بهزودی بهتر از آن بیاید و شما را شکست دهد؛ زیرا این خودرو فقط همین قوت را داشت. ساختن خودرو برای دنبالکردن چنین اهدافی، باعث بازماندن از اهداف دیگر میشود؛ بههمیندلیل، درحالتلاش برای ساختن خودرویی کامل هستیم.
شما زیاد دربارهی ناپدیدشدن طراحی اصیل و خالص صحبت میکنید. منظورتان دقیقا چیست؟
ظاهر طراحی خودروهای سوپراسپرت مدرن میتواند بسیار زشت باشد و بهانهای برای اینکه خودرو با استفاده از تونل باد طراحی شده است. فکر میکنم این فقط بهانهگیری است و نباید درست باشد. بهکمک فن برای ارائهی نیروی دانفورس، میتوانیم T.50 را با نسبت ایدهآل و خطوط جذاب طراحی کنیم.
طراحی T.50 به محل قرارگیری پیشرانه هم گسترش مییابد؟
خیلی. ما این کار را با مکلارن F1 انجام دادیم و هماکنون بهتر از آن را برای T.50 انجام میدهیم. ما فقط یک پنل کامپوزیت بزرگ نخواهیم داشت که از دیدگاه دیگران کمی شبیه پیشرانه بهنظر برسد. شما قادر خواهید بود مهندسی ما را ببینید. ما حتی پیشرانه را با گالریهای داخلی برای لولهها و سیمها طراحی کردهایم؛ بنابراین، زیباییهای آن را شامل پوشش بادامکها و منیفولد ورودی و خروجی میببینید.
مکلارن F1 دارای محل پیشرانهی طلاکاری شده بود. آیا این کار را دوباره انجام میدهید؟
ممکن است. اگر طلا در سال ۲۰۲۲ بهترین وسیله برای بازتاب گرما در ساختن خودروهای ما باشد، احتمالا از آن استفاده خواهیم کرد.
چرا ابرخودرو تمامالکتریکی نمیسازید؟
مسخرهترین کاری که الان میتوانید انجام دهید، این است که خودرو سوپراسپرت الکتریکی بسازید. در حالت فعلی و با باتریهای موجود، میتوانید خودرویی بسازید که وزن آن از دو تن عبور میکند. چنین خودرویی بهخوبی میتواند در مسیر مستقیم حرکت کند؛ اما در پیچ با مشکل مواجه خواهد شد و شعاع حرکتی چندانی هم نخواهد داشت. خودرو جدید ما تقریبا در هر زمینهای نقطه مقابل سوپراسپرتهای الکتریکی است.
اطلاعاتی که از بروشور مزدا در بازار اسلواکی بهدست آمده، نشان میدهد مزدا فروش پیشرانههای جدید خود با نام اسکایاکتیو ایکس (Skyactiv-X) را در بازار اروپا آغاز کرده است. حالا مشخصات این پیشرانهی جدید دراختیارمان قرار دارد و میدانیم نسل جدید مزدا ۳ در بازار اروپا اولین محصول مزدا است که از این پیشرانهی انقلابی استفاده خواهد کرد.
پیشرانهی جدید مزدا از نوع چهار سیلندر است و دو لیتر حجم دارد. این پیشرانه میتواند ۱۷۷ اسببخار قدرت در ۶ هزار دوربردقیقه و ۲۲۴ نیوتنمتر گشتاور در ۳ هزار دوربردقیقه تولید کند. ورود این پیشرانه به بازار از پاییز شروع میشود و فعلا قیمت مزدا ۳ با پیشرانهی جدید مشخص نیست.
پیشرانهی اسکایاکتیو ایکس جدید مزدا بهصورت استاندارد به سیستم نیمههیبریدی ۲۴ ولتی مجهز است. این سیستم میتواند در زمان ترمزگیری انرژی ترمزگیری را ذخیره کند و سپس، برای کاهش مصرف سوخت از آن استفاده کند. خریداران اروپایی میتوانند پیشرانهی جدید را برای مدلهای سدان و هاچبک مزدا ۳ سفارش دهند. همچنین، امکان انتخاب جعبهدندهی ۶ سرعتهی دستی یا ۶ سرعتهی خودکار درکنار این پیشرانه وجود دارد.
در بهترین حالت، جعبهدندهی ۶ سرعتهی دستی در مدل سدان دیفرانسیلجلو میتواند به مزدا ۳ کمک کند مصرف ترکیبی سوخت ۵.۴ لیتر در هر ۱۰۰ کیلومتر را ثبت کند. در مدل خودکار نیز، مصرف متوسط سوخت ۶.۴ لیتر است. باتوجهبه تفاوت آزمایشهای مصرف سوخت در اروپا و آمریکا، در زمان عرضهی مزدا ۳ با این پیشرانه در آمریکا عدد متفاوتی اعلام خواهد شد.
مقالههای مرتبط:
پیشرانهی جدید اسکایاکتیو ایکس میتواند مانند پیشرانههای بنزینی متداول با استفاده از شمع احتراق داشته باشد یا مانند پیشرانههای دیزلی از تراکم برای احتراق استفاده کند. با اینکه عرضهی این پیشرانه در بازارهای ژاپن و اروپا تأیید شده، مزدا فعلا زمان ورود آن به بازار آمریکایشمالی را اعلام نکرده است.
درحالحاضر، مزدا ۳ در بازار آمریکا با پیشرانهی ۲.۵ لیتری چهار سیلندر تنفسطبیعی عرضه میشود که ۱۸۶ اسببخار قدرت و ۲۵۲ نیوتنمتر گشتاور دارد. با اینکه پیشرانهی جدید درمقایسهبا پیشرانهی ۲.۵ لیتری فعلی قدرت و گشتاور کمتری دارد، مزدا اعلام کرده بهدلیل واکنش بهتر پیشرانهی جدید، خودرو سرعتگیری بهتری خواهد داشت.
وزارت صنایع و فناوری اطلاعات چین (MIIT) مجوزهای تجاری لازم برای پشتیبانی از شبکهی اینترنت پرسرعت5G اپراتورهای تلفنهمراه چین را صادر کرده است. براساس آخرین گزارشها، سه اپراتور بزرگ چین، یعنی چایناموبایل (China Mobile) و چایناتلکام (China Telecom) و چاینایونیکورن (China Unicorn)، از نسخهی 5G گوشی هوشمند آکسون ۱۰ پرو پشتیبانی خواهند کرد.
چندی پیش در MWC 2019، شرکت چینی ZTE پرچمدار 5G خود را با نام Axon 10 Pro معرفی کرد. آخرین گزارشها حاکی از آن است که آکسون ۱۰ پرو ژوئیه۲۰۱۹ (برابر با تیر۱۳۹۸) در بازارهای اصلی اروپا عرضه خواهد شد.
مقالهی مرتبط:
قیمت این گوشی هوشمند در بازارهای چین هنوز مشخص نشده؛ اما باتوجهبه اینکه بهنظر میرسد آکسون ۱۰ پرو با قیمت ۸۹۹ یورو در فنلاند فروخته شود، احتمالا قیمت آن در بازارهای چین ارزانتر از این مبلغ باشد.
نسخهی 5G گوشی هوشمند آکسون ۱۰ پرو ZTE از مشخصاتی همانند نسخهی 4G LTE بهره میبرد، با این تفاوت که از شبکهی اینترنت پرسرعت 5G پشتیبانی میکند. آکسون ۱۰ پرو با نمایشگر بزرگ ۶.۴۷ اینچی، باتری ۴,۰۰۰ میلیآمپرساعتی، تراشهی اسنپدراگون ۸۵۵ و ظرفیت حافظهی رم ۱۲ گیگیابایتی معرفی شد. دوربین تکی سلفی این گوشی هوشمند ۲۰ مگاپیکسلی است و در پنل پشتی دستگاه نیز دوربین سهگانه شامل دوربین اصلی ۴۸ مگاپیکسلی و دوربین ثانویهی ۲۰ مگاپیکسلی و دوربین سوم از نوع تلهفوتوی ۸ مگاپیکسلی دیده میشود.
حدود ۱۳ سال پیش، زمانی که بوگاتی ویرون با پیشرانه ۱۰۰۱ اسببخار قدرت عرضه شد، اتفاقی بزرگ در صنعت خودروسازی جهان رخ داد، رویای خیلی از افراد به واقعیت پیوسته بود و بوگاتی ویرون با سرعت منحصربهفرد خود همچون ستارهای میدرخشید. هرچند در آن زمان تصور میشد که دیگر عصر خودروهای ۱۰۰۰ اسببخاری فرا رسیده و تا چند سال آینده مدلهای فراوانی از این دست ساخته خواهند شد، اما واقعیت آن است که خودروهایی با این قدرت هنوز هم به ندرت تولید میشوند. نیرو هزار اسببخار آنقدر زیاد است که خودروهایی با این قدرت، مجوز قانونی برای عبور از خیابانها و جادهها را دریافت نمیکنند. این مدلها بیشتر برای استفادههای خاص، یا کارهای تبلیغاتی مفید هستند. شرکتهای تولید کننده نیز تعداد محدودی از این دست خودروها را تولید کرده و با قیمتی نجومی به مشتریان خاص خود میفروشند.
اما ابرخودروهایی با هزار یا بیش از هزار اسببخار قدرت همیشه جذاب هستند، نمیتوان منکر این حقیقت شد که طرافداران صنعت خودرو، عاشق مدلهای قدرتمند با طراحی جذاب و غرش اگزوز ترسناک هستند. تاکنون تعداد محدودی از این دست خودروها تولید شده و قرار است در این گزارش به این مدلها بپردازیم. مدلهای نامبرده شده در این فهرست، خودروهای رسمی با ۱۰۰۰ یا بیش از ۱۰۰۰ اسببخار هستند، البته شرکتهای تیونر، مدلهای بروزرسانی شده زیادی با قدرت بیش از ۱۰۰۰ اسببخار تولید کردهاند، ولی هدف ما معرفی خودروهای رسمی شرکتهای مطرح جهان است. باما همراه باشید:
نام مدل: Lucid Air
سال تولید: ۲۰۱۸
قدرت پیشرانه: ۱۰۰۰ اسببخار
تولید خودرویی مانند Lucid Air که با هزار اسببخار قدرت، هیچ آلودگی برای محیط زیست ایجاد نکند، تحسین برانگیز است، شرکت Lucid خودرو جدید خود را با پیشرانه دوقلو تمام الکتریکی و باتری لیتیومیونی ساخته است. Lucid Air از صفر تا ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت را طی ۲.۵ ثانیه طی میکند، اما نهایت سرعت تعریف شده آن ۲۱۷ مایل در ساعت است. Lucid Air بیشتر در مدلهای ۴۰۰ اسببخاری به فروش میرسد، اما نسخه ۱۰۰۰ اسببخاری آن نیز تولید شده که در دسته خودهای لاکچری و گران قیمت قرار میگیرد.
نام مدل: شورولت کوروت Yenko/SC Stage II
سال تولید: ۲۰۱۸
قدرت پیشرانه: ۱۰۰۰ اسببخار
شورولت به واسطه پیشرانه ۶.۸ لیتری سوپرشارژ با جعبه دنده هفت سرعته دستی توانست قدرت مدل Yenko/SC Stage II را به رقم فوقالعاده هزار اسببخار برساند، این شرکت با تمرکز برروی ترمز، سیستم تعلیق و قدرت خروجی خودرو، مدلی امن تولید کرده است. جالب آن است که Yenko/SC Stage II با قیمت ۶۸ هزار و ۹۹۸ دلار یکی از ارزانترین خودروهای هزار اسببخاری در دنیا محسوب میشود.
نام مدل: کادیلاک CTS-V HPE1000
سال تولید: ۲۰۱۸
قدرت پیشرانه: ۱۰۰۰ اسببخار
زمانی که کادیلاک خودرو لاکچری، زیبا به همراه پیشرانهای با هزار اسببخار قدرت تولید میکند، آن محصولی به جذابی CTS-V HPE1000 خواهد بود. کادیلاک در این مدل از پیشرانه ۶.۲ لیتری سوپرشارژر به همراه هشت سیلندر استفاده کرده که صفر تا ۱۰۰ کیلومتر در ساعت را طی ۲.۷ ثانیه طی میکند. این سدان چهاردرب لاکچری، ۱۵۹ هزار دلار قیمت دارد، اما جزو گرانترین خودروهای هزار اسببخاری دنیا محسوب نمیشود، در این فهرست، مدلهایی نجومیتر از کادیلاک CTS-V HPE1000 نیز وجود دارد.
نام مدل: Zenvo TS1 GT
سال تولید: ۲۰۱۷
قدرت پیشرانه: ۱۱۰۴ اسببخار
زنوو یک شرکت دانمارکی است و نام مطرحی در صنعت خودروسازی ندارد، اما در سال ۲۰۱۷ با تولید ابرخودرو TS1 GT، وجههای متفاوت از خود به جای گذاشت. TS1 GT یکی از محدود مدلهای تولیدی زنوو به شمار میآید، این مدل باپیشرانه سوپرشارژ دوقلو ۵.۸ لیتری به همراه هشت سیلندر، ۱۱۰۴ اسببخار قدرت و ۷۱۰۰ دور بر دقیقه گشتاور تولید میکند. نهایت سرعت TS1 GT به ۲۲۳ مایل بر ساعت میرسد. زنوو این مدل را با قیمت ۱.۲ میلیون دلار به فروش میرساند.
نام مدل: استون مارتین Valkyrie
سال تولید: ۲۰۱۹
قدرت پیشرانه: ۱۱۶۰ اسببخار
استون مارتین آنقدر اعتبار دارد که بتواند در مدت کوتاهی تمام ۱۵۰ نسخه تولید شده از ابرخودرو Valkyrie را به آسانی به فروش برساند. این مدل به پیشرانه ۱۲ سیلندری پرقدرتترین و سریعترین خودرو استون مارتین محسوب میشود، این شرکت ادعا کرده که Valkyrie توانایی رقابت با مدلهای مسابقهای فرمول یک را دارد و رکوردهای ثبت شده آن با رکوردهای ثبت شده از مدلهای فرمول یک، تفاوت چندانی ندارد. Valkyrie تنها ۱۰۳۰ کیلوگرم وزن دارد، یعنی به ازای هر کیلوگرم وزن، بیش از یک اسببخار قدرت در این مدل گنجانده شده که نسبت فوقالعادهای محسوب میشود.
نام مدل: بوگاتی ویرون سوپراسپرت
سال تولید: ۲۰۱۰
قدرت پیشرانه: ۱۱۸۴ اسببخار
بوگاتی ویرون به نوعی آغاز کننده این راه شناخته میشود، بوگاتی در طی ۱۰ سال تولید مدل ویرون، چندین نسخه مختلف با قدرتهای متفاوت از آن را عرضه کرده، اما مدل سوپراسپرت با ۱۱۸۴ اسببخار قدرت محصول متفاوتی است. این مدل ۱۹۸ اسببخار از مدل اصلی نیرو بیشتری تولید میکند و نهایت سرعت آن به ۲۶۸ مایل بر ساعت میرسد. سوپراسپرت از صفر تا ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت را طی ۲.۵ ثانیه طی میکند و اگر به طور مداوم و مستقیم با نهایت سرعت حرکت کند، مخزن سوخت آن در کمتر از ۸ دقیقه خالی میشود. بوگاتی ویرون سوپراسپرت در زمان عرضه ارزشی معادل با ۳ میلیون دلار داشت.
نام مدل: مرسدس AMG Project One
سال تولید: ۲۰۲۰
قدرت پیشرانه: ۱۲۳۱ اسببخار
ایده تولید یک خودرو فرمول یک برای رانندگی قانونی تا کنون توسط هیچ شرکتی اجرا نشده، اما مرسدس هرروز به ساخت چنین مدلی نزدیک میشود. مرسدس پروژه وان در حال تولید است و طبق توصیفهایی که از آن شده، مدلی باشکوه خواهد بود. ابرخودرو مرسدس به پیشرانه هیبریدی مورد استفاده در خودروهای فرمول یک مجهز خواهد شد، این سیستم از یک پیشرانه ۱.۶ لیتری بنزینی با ۶ سیلندر و چهار پیشرانه الکتریکی تشکیل شده که ۱۲۳۱ اسببخار نیرو تولید میکنند.
نام مدل: SSC Ultimate Aero XT
سال تولید: ۲۰۱۳
قدرت پیشرانه: ۱۳۰۰ اسببخار
برخی مدلهای این فهرست به دلیل منحصربهفرد بودن، نامهایی خاص و غیر معقول دارند که یکی از آنها مدل Ultimate Aero XT تولید شرکت SSC با ۱۳۰۰ اسببخار قدرت است. این مدل با ثبت سرعت ۴۳۹ کیلومتر در ساعت، یکی از سریعترین خودروهای جهان لقب گرفته، برای رسیدن به این سرعت ssc از پیشرانه ۶.۹ لیتری هشت سیلندر شورولت استفاده کرده است. تنها پنج مدل از Ultimate Aero XT تولید شد و هرکدام ۷۴۰ هزار دلار قیمت داشتند.
نام مدل: NIO EP9
سال تولید: ۲۰۱۶
قدرت پیشرانه: ۱۳۶۰ اسببخار
مدل NIO EP9 از شرق میآید، شرکت NIO یک برند چینی تولید خودرو است که تا کنون ۳ مدل تولید کرده، اولین محصول این شرکت ابرخودرو EP9 با قدت دیوانهوار ۱۳۶۰ اسببخار است و بعد از لامبورگینی اونتادور، رکورددار سرعت در پیست معروف نورنبرگ محسوب میشود. NIO EP9 با چهار پیشرانه الکتریکی در پیچ و خمهای جاده بسیار سریع عمل میکند، طراحی آن به صورتی است که ۱.۵ تن نیرو داونفورس تولید میکند و عملکردی مشابه با خودروهای فرمول یک دارد. تنها ۶ نسخه از این مدل به فروش رسیده که هرکدام ۱.۲ میلیون دلار قیمت داشت.
نام مدل: بوگاتی شیرون
سال تولید: ۲۰۱۷
قدرت پیشرانه: ۱۴۷۹ اسببخار
بوگاتی با معرفی مدل شیرون با ۲۹۶ اسببخار قدرت، بیشتر از ویرون، بسیاری از طرفداران خود را شگفتزده کرد، ۱۴۷۹ اسببخار رقم بسیار بالایی است که بوگاتی در مدل جدید خود جای داده است. این خودرو ۳.۳ میلیون دلاری از پیشرانه چهارگانه توربو ۸.۰ لیتری با ۱۶ سیلندر استفاده میکند. شیرون از صفر تا ۶۰ مایل در ساعت را در ۲.۴ ثانیه طی میکند و نهایت سرعت آن به ۲۶۱ مایل در ساعت میرسد.
نام مدل: کوئنیگزگ Regera
سال تولید: ۲۰۱۶
قدرت پیشرانه: ۱۵۰۰ اسببخار
شرکت کوئنیگزگ نامی قدیمی در تولید ابرخودروهای فوق سریع شناخته میشود، این خودروساز تمامی قطعات محصولات خود را به صورت دستساز تولید و جایگذاری میکند تا همچون بوگاتی، خودروهای این برند نیز قیمتی سرسامآور داشته باشند. مدل Regera با پیشرانه توربوشارژ ۵.۰ لیتری به همراه هشت سیلندر و پیشرانه الکتریکی با قدرت ۷۰۰ اسببخار در مجموع ۱۵۰۰ اسببخار نیرو تولید میکند.
نام مدل: Weineck Cobra
سال تولید: ۲۰۱۶
قدرت پیشرانه: ۱۶۰۰ اسببخار
زمانی که صحبت از بازسازی مدلهای کلاسیک میشود، به یاد مدلهایی جذاب، با قدرتی معمولی و معمولا سازگار با محیط زیست خواهیم افتاد، اما کبری از این دست خودروها نیست. کبری بازسازی شده نسخه اصلی در دهه ۱۹۶۰ میلادی است، این خودرو با پیشرانه حجیم ۱۶.۰ لیتری به همراه ۸ سیلندر از صفر تا ۳۰۰ کیلومتر در ساعت را زیر ۱۰ ثانیه طی میکند و این درحالی است که کمکی از سیستم توربو یا سوپرشارژر نیز استفاده نمیکند. کبری به عنوان پدربزرگ پرسرعت جادهها شناخته میشود که هر نسخه آن ۶۱۳ هزار دلار قیمت دارد.
نام مدل: هنسی Venom F5
سال تولید: ۲۰۱۹
قدرت پیشرانه: ۱۶۰۰ اسببخار
هرچند هنسی یک شرکت تیونینگ محسوب میشود، اما در این سالها آنقدر مدل جدید و محبوب به بازار عرضه کرده که دیگر به عنوان برندی معتبر و با سابقه شناخته شده است و برای همین مدل Venom F5 از این شرکت درون فهرست ما قرار میگیرد. این مدل با پیشرانه توربو دوگانه ۷.۶ لیتری به همراه هشت سیلندر، از صفر تا ۳۰۰ کیلومتر در ساعت را در کمتر از ۱۰ ثانیه طی میکند و نهایت سرعت آن به ۴۰۰ کیلومتر در ساعت میرسد.
نام مدل: Rimac C_Two
سال تولید: ۲۰۱۹
قدرت پیشرانه: ۱۸۸۸ اسببخار
مدل C_Two محصول شرکت کروات Rimac است. این مدل در نمایشگاه خودرو ژنو امسال رونمایی شده و تنها در ۱۵۰ نسخه تولید میشود که هرکدام ۱.۵ میلیون پوند قیمت دارند. C_Two یک ابرخودرو الکتریکی با حالت رانندگی نیمهخودکار است که صفر تا ۱۰۰ کیلومتر در ساعت را در ۲.۵ ثانیه طی میکند و از باتری ۱۲۰ کیلوواتساعتی بهره میبرد. بازه حرکتی این خودرو ۶۵۰ کیلومتر با یک شارژ است.
نام مدل: پینینفاریا باتیستا
سال تولید: ۲۰۲۰
قدرت پیشرانه: ۱۹۰۰ اسببخار
در زمان نمایشگاه ژنو به طور کامل در مورد باتیستا سخن گفتیم، این مدل با قدرت ۱۹۰۰ اسببخار یک هیولای کامل است که به طرز عجیبی توانسته گواهی رانندگی جادهای را دریافت کند. باتیستا یک خودرو ایتالیایی است و میراثدار تمامی شرکتهای بزرگ ایتالیایی محسوب میشود، این مدل از سیستم تعلیق Rimac استفاده کرده و یا ثبت زمان زیر دو ثانیه برای رسیدن از صفر تا ۶۰ مایل در ساعت، سریعترین خودرو ایتالیایی ساخته شده در تاریخ لقب گرفته است. این ابرخودرو سال آینده عرضه میشود.
اول اسفند، گلکسی اس ۱۰ و اس ۱۰ پلاس، پرچمداران تمامعیار سامسونگ، و همچنین گلکسی اس ۱۰ ای، کوچکترین عضو خانوادهی گلکسی S10 با سختافزار قدرتمند، رونمایی شدند. انتظار میرود بعد از معرفی چندین گوشی هوشمند از سری گلکسی A و M، نوبت به معرفی گلکسی نوت ۱۰ رسیده است.
احتمالا نسخهی پرو پرچمدار بعدی سامسونگ اوت۲۰۱۹ (برابر با مرداد۱۳۹۸) معرفی و به بازار خواهد عرضه شد. باتوجهبه اخبار منتشرشده نیز، بهنظر میرسد گوشی هوشمند گلکسی نوت ۱۰ پرو واقعا در سال جاری به بازار بیاید.استیو همراستوفر در OnLeaks رندرهایی با رزولوشن 5K و ویدئویی ۳۶۰ درجه از گلکسی نوت ۱۰ پرو بههمراه رندرهایی از گلکسی نوت ۱۰ درکنار گلکسی نوت ۱۰ پرو بهاشتراک گذاشته است.
رندرهایی از گلکسی نوت ۱۰ پرو
طراحی گوشیهای هوشمند سری گلکسی نوت برپایهی طراحی پرچمداران سری گلکسی S است و بهنظر میرسد گلکسی نوت ۱۰ پرو نیز از این قاعده مستثنی نیست. باتوجهبه رندرهای فاششده، طراحی پرچمدار جدید کرهایها بههمراه گلس در دو طرف دستگاه و البته تغییراتی در موقعیت قرارگیری دوربین دیده میشود.
مقالههای مرتبط:
گلکسی نوت ۱۰ پرو از نمایشگر تمامصفحه با لبههای دارای انحنا و حاشیههای بسیار باریک در بالا و پایین نمایشگر بهره میبرد. در رندرهای فاششده، روزنهی دوربین سلفی را در قسمت وسط بالای نمایشگر میتوان مشاهده کرد. این در حالی است که دوربین سلفی گلکسی اس ۱۰ در قسمت بالای سمت راست دستگاه قرار دارد. همچنین همانطورکه مشاهده میکنید، گلکسی نوت ۱۰ پرو از دوربین تکی سلفی بهره میبرد؛ درحالیکه گلکسی اس ۱۰ پلاس با دوربین دوگانهی سلفی معرفی شد. براساس اطلاعات OnLeaks، گلکسی نوت ۱۰ پرو با نمایشگر ۶.۷۵ اینچی و در ابعاد ۱۶۲.۳ در ۷۷.۴ در ۷.۹ میلیمتری به بازار عرضه خواهد شد. البته ضخامت دستگاه در قسمت دوربین به ۸.۵ میلیمتر میرسد.
در قسمت پنل پشتی دستگاه، دوربین چهارگانه مشابه نسخهی 5G گلکسی اس ۱۰ دیده میشود که شامل سه دوربین بههمراه دوربین چهارم ToF است. باتوجهبه شباهت دوربینهای پنل پشتی گلکسی نوت ۱۰ پرو به نسخهی 5G گلکسی اس ۱۰، انتظار میرود پرچمدار جدید کرهایها از دوربین ۱۲ مگاپیکسلی درکنار دوربین تلهفوتو ۱۲ مگاپیکسلی و فوقعریض ۱۶ مگاپیکسلی بهره ببرد. چیدمان دوربینها برخلاف دستگاههای سری اس ۱۰ که بهصورت افقی بودند، بهصورت عمودی طراحی شدهاند که بیشباهت به چیدمان دوربین گوشی هوشمند گلکسی A9 مدل ۲۰۱۸ نیست. بهنظر میرسد گوشی هوشمند جدید فاقد حسگر اثرانگشت فیزیکی باشد؛ درنتیجه انتظار میرود گلکسی نوت ۱۰ پرو با حسگر اثرانگشت زیر نمایشگر مشابه حسگر زیر نمایشگر اولتراسونیک سری گلکسی اس ۱۰ به بازار عرضه شود.
باتوجهبه رندرهای فاششدهی OnLeaks، گلکسی نوت ۱۰ پرو قاب بسیار باریک فلزی دارد که در نزدیکی دکمهها ضخیمتر میشود. دکمههای فیزیکی پاور و حجم صدا در لبهی سمت چپ دستگاه قرار دارند؛ اما در سمت راست دستگاه، دکمهای دیده نمیشود. در قسمت پایین گوشی نیز، اسلات قلم S-Pen، میکروفون، دریچهی اسپیکر و پورت Type-C دیده میشود و اسلات سیمکارت در قسمت بالای دستگاه و تقریبا در نزدیکی دوربین قرار دارد و میکروفون ثانویه بههمراه چیزی شبیه بلستر IR نیز در آن قسمت دیده میشود. باتوجهبه آنچه در رندرهای گلکسی نوت ۱۰ پرو بهچشم میخورد، از دکمهی بیکسبی و جک هدفون ۳.۵ میلیمتری خبری نیست.
انتظار میرود گلکسی نوت ۱۰ پرو با نمایشگر ۶.۷۵ اینچی Dynamic AMOLED و رزولوشن ۱۴۴۰ در ۳۰۴۰ پیکسل و پشتیبانی HDR 10+ به بازار عرضه شود. ممکن است پرچمدار جدید کرهای همانند گلکسی اس ۱۰ پرو از تراشهی اسنپدراگون ۸۵۵ کوالکام یا اکسینوس ۹۸۲۰ براساس منطقهی جغرافیایی و حافظهی رم ۱۲ گیگابایتی استفاده کند. براساس گزارشهای قبلی، بهاحتمال فراوان گوشیهای هوشمند سری گلکسی نوت ۱۰ با حافظهی ذخیرهسازی UFS 3.0 و باتری ۴,۵۰۰ یلیآمپرساعتی و فناوری شارژ سریع ۴۵ واتی رونمایی میشوند.
رندرهای گلکسی نوت ۱۰ درمقابل گلکسی نوت ۱۰ پرو
بهغیر از رندرهای گلکسی نوت ۱۰ پرو، OnLeaks دو رندر مقایسهای از گلکسی نوت ۱۰ درمقابل گلکسی نوت ۱۰ پرو بهاشتراک گذاشته است. تفاوت ابعاد دو دستگاه در نگاه اول کاملا محسوس است؛ چراکه گلکسی نوت ۱۰ از نمایشگر کوچکتر ۶.۳ اینچی بهره میبرد. همچنین، دستگاه کوچکتر با دوربین سهگانه در پنل پشتی دستگاه معرفی خواهد شد و فاقد دوربین سهبعدی تشخیص عمق خواهد بود.
بهنظر میرسد گلکسی نوت ۱۰ درمقایسهبا گلکسی نوت ۱۰ پرو حاشیهی ضخیمتری در قسمت بالای دستگاه داشته باشد و ظاهرا تنها تفاوتهای ظاهری دو دستگاه با یکدیگر همینها است.
آژانس فضایی اروپا اقدام به ساخت یک کپسول فضایی چند بار مصرف موسوم به "اسپیس رایدر"(Space Rider) برای انجام آزمایشات در مدار نزدیک زمین کرده است.
به گزارش ایسنا و به نقل از گیزمگ، پرواز فضایی مستلزم تعداد بسیار زیادی از ماشین آلات تک کاربرد است و با وجود موشکهای چند میلیون دلاری یک بار مصرف، هزینه یک پرواز فضایی سر به فلک میکشد.
شرکتهای فضایی "بلو اوریجین"(Blue Origin) و "اسپیسایکس"(SpaceX) رؤیای موشکهای قابل استفاده مجدد را به واقعیت تبدیل کردهاند و اکنون نیز آژانس فضایی اروپا(ESA) اعلام کرده است که در حال ساخت یک کپسول چند بار مصرف است که میتواند تجهیزات علمی را چندین بار به لبه فضا انتقال دهد و به زمین بازگردد.
این آژانس فضایی در سال ۲۰۱۵ یک پرتاب فضایی و فرود موفقیت آمیز را در پرواز آزمایشی "حمل کننده واسط آزمایشی"(IXV) تجربه کرد. "اسپیس رایدر" نیز با افزودن یک قسمت بارگیری چند منظوره، ادوات فرود برای هنگام بازگشت به زمین و طراحی ارتقا یافته برای حصول اطمینان از توانایی بازگشت حداقل پنج بار به زمین بر پایه همان فضاپیما ساخته میشود.
حملکننده واسط آزمایشی(Intermediate eXperimental Vehicle) یا "IXV" فضاپیمایی ساخته سازمان فضایی اروپا است که ویژه روبرو شدن با چالشهای مربوط به ورود مجدد فضاپیما به جو زمین است.
کپسول "اسپیس رایدر" بر موشک "وگا-سی"(Vega-C) سوار میشود و به قسمت بالایی این موشک موسوم به "AVUM+" متصل میشود که ۶۰۰ وات قدرت را فراهم میکند و هنگامی که در مدار قرار میگیرد آن را هدایت میکند.
قسمت بارگیری میتواند تجهیزات را تا حداکثر وزن ۸۰۰ کیلوگرم یا حجم ۱۲۰۰ لیتر حمل کند.
این کپسول میتوانند بسته به نوع آزمایش علمی مورد نیاز خود را بچرخاند و در موقعیت مناسب قرار دهد. به عنوان مثال اگر تجهیزات در نظر گرفته شده برای مطالعه زمین باشد، میتواند به صورت برعکس پرواز کند یا اگر هدف مطالعه فضا باشد به صورت افقی پرواز کند.
این فضاپیما هنگامی که مأموریت کامل شود که میتواند دو ماه یا بیشتر طول بکشد میتواند خود را از مدار خارج کند و خود را برای ورود به جو و بازگشت به زمین مهیا کند. پس از آن به اندازه کافی سرعت خود را کم کرد یک چتر نجات آزاد میشود تا آن را به زمین برساند و به راحتی بر روی جایگاه فرود خود قرار گیرد.
سپس میتوان بارهای علمی بارگیری شده را پیاده کرد و مجموعهای جدید از تجهیزات را نصب کرد و کپسول را دوباره آماده پرواز کرد.
ایده این است که شرکتهای خصوصی بتوانند از "اسپیس رایدر" به عنوان یک پلتفرم برای انجام آزمایشات در مدار نزدیک و بدون نگرانی نسبت به نحوه پرتاب و فرود فضاپیما استفاده کنند.
"اسپیس رایدر" اخیراً بررسیهای طراحی اولیه برای سیستمها و زیرسیستمهای خود را پشت سر گذاشته است تا در پایان سال جاری به طراحی نهایی برسد. اگر همه چیز خوب پیش برود، آژانس فضایی اروپا قصد دارد این کپسول چند بار مصرف را در سال ۲۰۲۲ راهاندازی کند.
مدار نزدیک زمین معمولاً تعریف مداری بر گرد زمین است که مکان هندسیاش از سطح زمین میتواند تا ارتفاع ۲۰۰۰ کیلومتر باشد. با توجه به زوال سریع اجسام در ارتفاع کمتر از ۲۰۰ کیلومتر، در تعریفی که عموماً از مدار نزدیک زمین مقبول است ارتفاع بین ۱۶۰ تا ۲۰۰۰ کیلومتری از سطح زمین ذکر میشود. سرعت مداری مورد نیاز برای پایدار ماندن در مدار زمین حدود ۷٫۸ کیلومتر بر ثانیه است، اما این رقم با افزایش ارتفاع مداری کاهش مییابد.
به غیر از مأموریتهای پروژهٔ آپولو و پرواز به ماه و سپس نیوهورایزنز، پروازهای فضایی از جمله تمام مأموریتهای شاتل فضایی و مأموریت پروژه مرکوری و پروازهای فضایی سرنشیندار مانند پرواز هواپیما-موشک "X-15"، همه زمانی در مدار نزدیک زمین(LEO) قرار گرفتهاند.
نشریه الکترونیکی و تخصصی نظامی «میلیتری تایمز» در یادداشتی تحلیلی به بررسی رویارویی احتمالی بین ایالات متحده آمریکا و جمهوری اسلامی ایران پرداخته و ضمن اذعان به توانمندیهای پیشرفته نظامی ایران نوشت فارغ از اینکه کدام طرف جنگ را راه بیاندازند، نتیجه برای آمریکا از پیش تعیین شده نیست.
در ابتدای این یادداشت با اشاره به نگرانی و بررسیهای دقیق مقامات وزارت دفاع و دستگاههای امنیتی آمریکا از تقابل نظامی با ایران، آمده است: «پدافند ساحلی ایران احتمالا تمام خلیج فارس را برای کشتیهای جنگی نیروی دریایی آمریکا به منطقه ممنوعه تبدیل کند. پدافند موشکی پیشرفته زمین به هوای ایران نیز تهدیدی قابل توجه برای خلبانان آمریکایی است. زرادخانه موشکهای بالستیک و کروز ایرانی نیز تاسیسات نظامی آمریکا در حوزه استحفاظی سنتکام را در خطر قرار میدهد. تلفات آمریکا میتواند زیاد باشد».
این نشریه تخصصی نظامی با فرض گرفتن اینکه حتی اگر آمریکا بتواند در تقابل با ایران به پیروزی دست یابد، توضیح میدهد: «اما مشخص نیست که پیروزی به چه شکل خواهد بود. هیچکسی از اشغال وسیع (ایران) مانند آنچه در تهاجم سال 2003 آمریکا به عراق رخ داد، دم نمیزند. بسیاری از نخبگان نیز هشدار میدهند که هرگز نباید امید داشت که حمله نظامی آمریکا (به ایران) باعث شود ایرانیها برای ساقط کردن جمهوری اسلامی و تبدیل این کشور به متحد آمریکا اقدام کنند».
میلیتری تایمز ضمن اشاره به مصاحبههای کیفی که با بیش از ده کارشناس نظامی ، شامل مقامات فعلی و پیشین ارتش آمریکا، انجام داده، چرخشهای احتمالی وقایع در درگیری با ایران را اینگونه توصیف میکند: «حملات (غافلگیرکننده) به شریانهای ترانزیتی مهم از جمله کانال سوئز و تنگه هرمز انجام خواهد شد. آبهای اطراف یمن نیز با مینهای دریایی پر خواهد شد که حرکت کشتیها در این منطقه را به خودکشی بدل میکند. حملات الکترونیکی در فضای مجازی، منجر به قطع برق (تاسیسات آمریکایی) در منطقه میشود. اختلالات الکترونیک نیز توانایی مخابراتی و ارتباطی نظامیان (آمریکا) را تضعیف کرده و این در حالی است که فرماندهان میدانی با چیزی رو به رو شدهاند که بیش از یک دهه است تجربه نکردهاند».
در ادامه این تحلیل با بیان اینکه گروههای مقاومت حامی ایران در منطقه نیز از این فرصت برای صدمه زدن به مواضع آمریکا در هر مکان و زمان ممکن استفاده خواهد کرد، آمده است: «آنطور که یک کارشناس نظامی میگوید، حضور چند هزار نیروی (آمریکایی) در منطقه و اعزام تعداد بیشتر، میتواند باعث اشتباه محاسباتی شود و در نهایت شاهد آن باشیم که کنترل اوضاع در دست خارج شود».
این نشریه آمریکایی سپس به بررسی جزئیتر شرایط درگیری احتمالی ایران و آمریکا در چهار حوزه دریایی، زمینی، هوایی و پدافند موشکی پرداخته که به شرح ذیل است.
زیردریایی فاتح
دریایی
ایران بهجای آنکه بهصورت مستقیم (نیروی دریایی) خود را با نیروی دریایی آمریکا درگیر کند، از هجوم گسترده قایقهای تندرو، پهپادها و مینهای دریایی استفاده میکند تا ناوگان (آمریکا) را آزار داده و به عقب براند. این اتفاق مخصوصا در نقاط ضعف مانند تنگه هرمز که شریان حیاتی متصلکننده خلیج فارس و خلیج عمان است، محتملتر میباشد.
یکی از تهدیدهای (جدی) علیه نیروهای آمریکایی در منطقه، زیردریایی نیمه-سنگین «فاتح» است که به موشکهای زیرسطحی به سطح با برد حدود 2 هزار کیلومتر مجهز شده است.
تهدید دیگر، زیردریایی کلاس غدیر است که با تعداد کمی از خدمه میتواند چندین اژدر و موشک کروز (به سمت اهداف آمریکایی) شلیک کند. «برایان کلارک» دستیار ارشد پیشین عملیات نیروی دریایی آمریکا میگوید: «این (زیردریایی) کوچک است، به همین دلیل میتواند در آبهای کمعمق خلیج فارس به راحتی عملیات کند. ردیابی آن نیز با سونار (رادار صوتی) دشوار است زیرا نه تنها صدای بسیار کمی که دارد، بلکه به دلیل جثه کوچک، سونار نمیتواند آن را نشان دهد».
با توانمندی حملات مخفیانهای که ایران دارد، این بهترین گزینه آنها خواهد بود. شاید موشکهای کروز ضد کشتی ایران نتواند ضربه مهلکی به اهداف آمریکایی بزند اما کوچکترین صدمات هم شکست رسانهای بزرگی برای آمریکا و پیروزی برای ایران است.
زمینی
نیروی زمینی ارتش (آمریکا) نقش حیاتی در هر درگیری در منطقه دارد اما بدون داشتن برنامه خاص برای ایران، نمیتوان انتظار داشت که چیزی مانند عراق را شاهد باشیم. در عوض، نیروی زمینی ارتش آمریکا سامانههای پدافند موشکی پاتریوت را برای محافظت از تاسیسات مهم آمریکا و متحدانش به منطقه میآورد.
در مقابل اما گروههای مقاومت حامی ایران میتوانند نیروهای آمریکا و متحدانش را در سراسر منطقه هدف بگیرند. گروههای زیادی در فاصله بسیار دورتر از مرزهای ایران، در سوریه، عراق و یمن هستند که آمریکا باید به آنها نیز توجه کند.
«فیلیپ اسمیت» تحلیلگر ارشد در اندیشکده واشنگتن به میلیتری تایمز گفت که توانایی گروههای مقاومت مانند حزبالله در عراق و سوریه، فراتر از بمبگذاری رفته و آنها اکنون به نیروهای آبدیده در جنگ تبدیل شدهاند. وی میگوید که آنها سلاحهای پیشرفته مانند موشکهای ضد زره در اختیار دارند که بهترین فناوریهای پدافندی آمریکایی را نیز شکست دادهاند.
«دِیو دپوتلا» سرهنگ بازنشسته نیروی هوایی آمریکا و رئیس دانشکده مطالعات هوافضای میشل با اشاره به اینکه گروههای مقاومت در منطقه به موشکهای نقطهزن مجهز هستند، هشدار میدهد: «اگر درگیری (بین آمریکا و ایران) رخ دهد، شاهد بهکار افتادن گسترده تسلیحات هوایی نقطهزن (گروههای مقاومت) توسط نیروهای عملیات ویژه و حملات سایبری بزرگ خواهیم بود».
یک مقام پیشین در ستاد فرماندهی مرکزی آمریکا «سنتکام» – که از سوی جمهوری اسلامی ایران تروریستی اعلام شده است – در گفتوگو با میلیتریتایمز ضمن اذعان به اینکه آمریکا خیلی چیزها را درباره توانمندیهای ایران و گروههای مقاومت در منطقه نمیداند، توضیح داد: «ممکن است تاسیسات زیرزمینی یا تونلهایی در برخی نقاط وجود داشته باشد که ما از آنها بیخبریم».
هوایی
هر عملیات هوایی علیه ایران به شدت با عملیاتهای قبلی نیروی هوایی آمریکا متفاوت است زیرا پدافند هوایی این کشور بسیار پیشرفتهتر از دشمنان قبلی آمریکا است.
ایالات متحده برای اینکه پدافند هوایی یا حداقل سیستمهای هشداردهنده ایران را شکست دهد، باید یا بهصورت فیزیکی از نزدیک آنها را از کار بیاندازد (که امری تقریبا غیرممکن است) یا از ابزارها جنگ الکترونیک استفاده کند.
سرهنگ دپوتلا با بیان اینکه حمله هوایی به ایران، نیازمند تعداد زیادی از جنگندههای رادارگریز و البته نزدیک شدن بیش از حد آنها به سطح زمین برای صدمه زدن به سامانههای پدافند موشکی اس-300 و باور 373 است، اما هشدار داد که سیستم یکپارچه پدافند هوایی ایران به قدری پیچیده است که کار را برای اف-22ها و اف-35های آمریکایی سخت میکند.
پدافند موشکی
طبق اطلاعات «مرکز بینالمللی مطالعات استراتژیک و پروژه پدافند موشکی»، جمهوری اسلامی ایران بزرگترین و متنوعترین زرادخانه موشکهای بالستیک در منطقه را در اختیار دارد. این کشور همچنین بهصورت روزافزون موشکهای کروز پیچیدهتر، موشکهای ضد کشتی کوتاهبرد جدیدتر و سامانههای پدافند هوایی چالش برانگیزتری در اختیار میگیرد.
این زرادخانه موشکی بُردهایی از 300 کیلومتر تا 2500 کیلومتر دارد که ایران را قادر میسازد تا اهدافی در فاصلهها دور حتی ایتالیا را نیز هدف قرار دهد.
«تام کاراکو» مدیر پروژه پدافند موشکی در اندیشکده مذکور با بیان اینکه «خلاقیت ایران در مفاهیم عملیاتی» به اندازه توانمندی سختافزاری آن اهمیت دارد، میگوید: «برای نمونه، استفاده از پهپاد برای هدف قرار دادن رادارهای پاتریوت را در نظر بگیرید. حال فکر کنید (ایران) از یک پهپاد برای هدف قرار دادن آن رادارها استفاده کند، چیزی که در اصل برای دفاع در برابر موشک طراحی شده (نه پهپاد)».
کاراکو با اشاره به تلاش ایران برای توسعه دادن موشکهای کروز جهت تکمیل لایه فوقانی موشکهای بالستیک دوربرد، اذعان کرد: «آنها اخیرا موشک کروز سومار را با برد 2 هزار کیلومتر آزمایش کردند. اگر آنها چنین موشک کروزی داشته باشند، میتوانند پدافندهای موشک بالستیک (مثلا پاتریوت) را دور زده و از پشت به آن حمله کنند. این امر، ایرانیها را قادر میسازد به اسرائیل، هر جایی در خلیج فارس، هر پایگاهی در افغانستان یا مصر حمله کنند».
موشکهای بالستیک و کروز ضد کشتی، تهدید جدی برای کشتیهای جنگی و تجاری آمریکا در خلیج فارس هستند. همانطور که در سال 2016، ناوشکن آمریکایی «مِیسون» در آبهای دریای سرخ نزدیک سواحل یمن هدف موشک کروز ناشناس قرار گرفت.
آزمایش موفق سامانه اس-300 در ایران
.: Weblog Themes By Pichak :.