پاول سولوتشی کالدر لرو (Solotshi Calder Le Roux) یک نابغه‌ی ۴۶ ساله‌ی خلاق و در عین حال، جنایتکار است؛ او خالق نرم‌افزار رایگان رمزگذاری هارد دیسک ویندوز  E4M (مخفف Encryption for masses) و تروکریپت (TrueCrypt) است؛ همان نرم‌افزار رمزگذاری و رمزگشایی که ساتوشی ناکاموتو برای قفل‌کردن یک میلیون بیت‌کوین خود استفاده کرده است. همچنین، او مانیفستی نوشته است که شباهت‌های ناگزیری به مفاد وایت‌پیپر بیت‌کوین دارد که در سال ۱۹۸۸ منتشر شد.

اما این همه‌ی ماجرا نیست: سبک نوشتاری پاول سولوتشی کالدر لرو از نظر انتخاب واژگان و لحن بیان مورداستفاده بسیار شبیه به سبک نوشتاری ساتوشی است. او شیفته‌ی قمار است؛ درواقع، یک کلاینت پوکر در کدهای اولیه‌ی بیت‌کوین وجود داشت. ولی آنچه که بیشتر از همه اهمیت دارد آن است که او از سال ۲۰۱۲ در زندان به سر می‌برد. شاید به همین دلیل است که یک میلیون بیت‌کوینش را هنوز خرج نکرده است.

اسنادی که در ادامه مشاهده خواهید کرد می‌تواند ارتباط بین کریگ استیون رایت (Craig Steven Wright) با پاول سولوتشی را ثابت کند. قضیه کمی جیمز باندی به نظر می‌رسد؛ مگر نه؟

ماجرا از کجا شروع شد؟

ساتوشی ناکاموتو /  Satoshi Nakamoto

شاید بتوان هویت واقعی خالق مرموز بیت کوین (BTC) را که در پس اسم مستعار ساتوشی ناکاماتو پنهان شده است، پرداوم‌ترین راز در عصر مدرن دانست که هنوز هم پرده‌گشایی نشده است. فرضیات زیادی حول این محور که فرد موردنظر چه کسی می‌تواند باشد مطرح شد، اما همگی بی‌پاسخ مانده‌اند و در نتیجه، این راز همچنان ماندگارترین راز سربه‌مهر این دوران است.

تاکنون از افراد زیادی به‌عنوان ناکاموتوی واقعی نام برده شده است؛ برخی‌ها هم تلاش کردند تا خودشان را به‌جای این فرد جا بزنند. یکی از معروف‌ترین این افراد کریگ رایت است که به خاطر ادعاهای ثابت‌نشده‌اش به نام فیک‌توشی (Faketoshi) معروف شده است. این واژه در انگلیسی ترکیبی از کلمه‌ی fake به‌معنی جعلی و نام مستعار ساتوشی است؛ یعنی ساتوشی دروغین.

این شخص به خاطر ادعای جنجال‌برانگیز خود مبنی بر اینکه خالق بیت‌کوین است، چندین بار به دادگاه فراخوانده شد. پرونده‌های متعددی برای او تشکیل شد و رایت مجبور شد در جلسات زیادی حاضر شود. یکی از این دادگاه‌ها مربوط‌به شکایت کلایمن علیه وی بود که شواهد جدیدی در آن مطرح شد. در یکی از این مدارک که در ویکیپدیا نیز در دسترس است، پای فرد دیگری را به این ماجرا باز می‌کند که شاید همان ساتوشی ناکاموتو باشد: پاول سولوتشی کالدر لرو.

ساتوشی ناکاموتوی جدید کیست؟

ساتوشی ناکاموتو /  Satoshi Nakamoto

فرد جدیدی که به‌عنوان ساتوشی معرفی می‌شود، پاول سولوتشی کالدر لرو است؛ مرد ۴۶ ساله‌ای که در گذشته رئیس یک کارتل، قاچاقچی مواد مخدر، دلال اسلحه و مهمات، جاسوس اداره‌ی مبارزه با مواد مخدر ایالات متحده (DEA) بود و البته، یک برنامه‌نویس نابغه است. صفحه‌ای که در ویکیپدیا به این فرد اختصاص یافته است، به زندگی پرفراز و نشیب وی اشاره می‌کند که به قاچاق طلا، استخراج فلزات گران‌بها، بهره‌برداری غیرقانونی از جنگل‌ها، جرائم سازمان یافته و تجارت تسلیحات و مواد مخدر، پولشویی، آدم‌کشی، توسعه‌ی نرم‌افزارهای رمزگذاری و کارهای بسیار دیگری مشغول بوده است. در جایی از این صفحه نوشته شده است: «لرو اکنون به جرم دستور قتل ۶ نفر در ایالات متحده آمریکا در بازداشت به سر می‌برد.»

شاید چیزهایی درباره‌ی او به گوش‌تان خورده باشد؛ مجموعه مقالاتی در روزنامه‌ی آتاویست (Atavist) در گذشته درباره‌ی او منتشر شد؛ همچنین، کتابی با نام «مغز متفکر» (The Mastermind) نیز در همین رابطه نوشته شده است. در شرح کوتاهی که درباره‌ی این کتاب نوشته شده است، پاول لرو توصیف شده‌است:

او یک برنامه‌نویس نابغه و رئیس یک کارتل خطرناک بود که به دارایی گرانبهای دولت ایالات متحده بدل شد.

او غیر از اینکه رئیس یک کارتل بود، یک برنامه‌نویس نابغه نیز بود که در سال ۱۹۹۹ برنامه‌ی E4M را نوشت. این نرم‌افزار، یک ابزار رایگان برای رمزگذاری هارد دیسک ویندوز است که به‌صورت متن‌باز تولید شده است. همچنین، گفته می‌شود که او خالق پکیج رمزگذاری تروکریپت برای دیسک‌های سخت است که برمبنای کد E4M نگاشته شده است.

انسانی با این ویژگی‌ها، با این پیشینه‌ی سنگین جنایی و با دانش وسیعی که در حوزه‌ی برنامه‌نویسی دارد، چه ارتباطی با پرونده‌ی حقوقی کریگ رایت دارد و چرا برخی تصور می‌کنند که او، همان ساتوشی ناکاموتوی معروف است؟ مدارکی که در این دادگاه ارائه شد، چه چیزی را ثابت می‌کنند؟

شکایت کلایمن علیه رایت و سند ۱۸۷

ساتوشی ناکاموتو /  Satoshi Nakamoto

خانواده‌ی کلایمن، کریگ رایت (که تلاش می‌کرد خود را به‌جای ساتوشی جا بزند) را متهم به فریبکاری می‌کنند و مدعی می‌شوند که او بیش از ۱۱ میلیارد دلار از بیت‌کوین‌های آن‌ها را به همراه هارد دیسک‌های دیو کلایمن دزدیده است. دیو کلایمن که به‌تازگی فوت کرده است، یکی از متخصصان سرشناس دادگاه‌های ایالات متحده در حوزه‌ی علوم کامپیوتر بود. حتی عده‌ای او را به‌عنوان ساتوشی ناکاموتوی واقعی معرفی کرده‌اند. او و رایت تا زمان مرگ کلایمن در سال ۲۰۱۳، شرکای تجاری بودند.

پرونده‌ای که در دادگاه‌های فلوریدا رسیدگی شد پر است از نظریه‌های عجیب‌وغریب، ارجاعات غلط، اسناد جعلی و تفسیرهای مختلف و نادرستی که عمدتا دکتر رایت در دفاع از خود بیان می‌کرد. یکی از این کارهای عجیب، رو کردن سند ۱۸۷ و درخواست تدابیر احتیاطی در خصوص آن بود.

او می‌گفت برخی از شواهدی که ساتوشی بودن او را ثابت می‌کند و نشان می‌دهد که ۱۱ میلیارد دلار بیت‌کوین متعلق به او است، شامل اطلاعات حساسی درباره‌ی روابط وی با مجرمان و دخالت او در شناسایی و دستگیری ‌آن‌ها است. بنابراین، سند مزبور توسط دادگاه طوری ویرایش شد تا جنایتکارانی که نام‌شان در آن برده شده بود متوجه دخالت رایت در دستگیری آن‌ها نشوند و خطری او را تهدید نکند. ولی، از شانس بد رایت، یکی از پاورقی‌ها از قلم افتاد و از درون آن، نام جنایتکار مهم و موردنظر این مطلب به بیرون درز پیدا کرد: پاول لرو.

ساتوشی ناکاموتو /  Satoshi Nakamoto

در پاورقی مزبور، بخشی از یک آدرس اینترنتی مشاهده می‌شود که مربوط‌به مقاله‌ای درباره‌ی لرو در روزنامه‌ی دیلی‌میل است:

او شخصیت تبه‌کار فیلم‌های [جیمز] باند در دنیای واقعی، دستان پشت پرده‌ی یک امپراتوری بزرگ کوکایین و اسلحه‌ به وسعت چهار قاره و حالا، یک فوق خبرچین لورفته است.

در جای دیگری از این پاورقی، یک لینک کاملا واضح وجود دارد که خواننده را به صفحه‌ی پاول لرو در ویکیپدیا هدایت می‌کند و همین لینک نشان می‌دهد که او به احتمال زیاد، یکی از مجرمانی است که رایت از واکنش او می‌ترسد.

رابطه‌ی رایت با لرو و نقش کلایمن در این ماجرای پر دسیسه

ساتوشی ناکاموتو /  Satoshi Nakamoto

با انتشار عمومی سند ۱۸۷، اکنون گفته می‌شود که شاید پاول لرو همان ساتوشی ناکاموتو باشد و رایت، هارد درایوهای رمزنگاری‌شده‌ای را در اختیار دارد که حاوی همان یک میلیون بیت‌کوین معروف ساتوشی است که هنوز دست نخورده‌اند. باتوجه‌به مفاد آن و اطلاعاتی که درباره‌ی لرو فاش می‌کند، باور برخی قویا بر این است که او همان فردی است که رایت بدون نام بردن از او می‌خواست درباره‌اش حرف بزند. بنابراین، اطلاعات این سند و برخی از نظریه‌ها حاکی از آن است که رایت برای لرو کار می‌کرد و همان خبرچینی است که سال ۲۰۱۲ به دستگیری لرو کمک کرد.

در پی این اتفاقات دنباله‌دار، فردی به‌صورت ناشناس در سایت اجتماعی ردیت اعلام کرد رایت و کلایمن که شریک و دوست‌های قدیمی هم بودند موفق شده بودند هارد دیسک‌های رمزگذاری‌شده‌ی لرو را پیدا کنند. این هارد دیسک‌ها حاوی یک میلیون بیت‌کوین هستند. اما از شانس بدشان، آن‌ها قفل شده بودند. لرو برای قفل کردن ارزهای دیجیتالش از نرم‌افزار تروکریپت استفاده کرده بود که گفته می‌شود توسعه‌ی آن هم به عهده‌ی خودش بوده است. رایت سال‌ها تلاش کرد تا بتواند قفل آن را بشکند، اما به هیچ سرانجامی نرسید؛ برای همین هنوز نتوانسته ثابت کند او، ساتوشی است.

نکته‌ی دیگری که بر پیچیدگی این نظریه‌ی توطئه‌آمیز می‌افزاید آن است که دوست صمیمی رایت، به نام کلوین آیر، انبارهای بزرگی از کامپیوتر دایر کرده است تا راه‌های مختلف برای شکستن قفل هارد دیسک‌های رمزنگاری‌شده را امتحان کند. آن‌ها برای مخفی‌کردن کارهای خود، این انبارها را به‌عنوان فارم‌های استخراج ارز دیجیتال جا زده‌اند. به زبان ساده‌تر، برنامه‌های ماینینگ رایت صرفا یک ظاهرسازی برای قانونی جلوه‌دادن این مراکز عظیم داده‌ای است.

این نظریه گیج‌کننده است؛ اما کاملا محتمل به‌نظر می‌رسد. طبق این نظریه، رایت به این خاطر خود را به‌جای ساتوشی واقعی جا زده است تا وقتی که قفل همه‌ی هاردها را شکست و به آن یک میلیون بیت‌کوین دست یافت، بتواند آن‌ها را به‌صورت قانونی بفروشد.

ساتوشی ناکاموتو /  Satoshi Nakamoto

تصویر بالا متعلق به سندی در پرونده‌ی شکایت کلایمن علیه رایت است که از طرف رایت در دادگاه ارائه شد. او در این سند ادعا می‌کند که فایل‌های تروکریپت کلایمن را (که حاوی بیت‌کوین‌های ذخیره‌شده‌ی او است) در اختیار دارد. طبق گفته‌های رایت، شکستن قفل‌ها ۵ الی ۱۰ سال طول می‌کشد. روی‌هم‌رفته، فرض می‌شود که فایل‌های تروکریپتی که رایت در اختیار دارد متعلق به کلایمن نیستند؛ بلکه در حقیقت برای لرو هستند.

نکات مبهم زیادی در این قضیه وجود دارد که به شک و تردیدهای منطقی درباره‌ی این نظریه‌ی بغرنج دامن می‌زند. اما بررسی‌های موشکافانه نشان می‌دهد که نقاط اشتراک زیادی بین پاول لرو و ساتوشی ناکاموتو وجود دارد.

نقاط اشتراک ساتوشی ناکاموتو و پاول لرو

صرف‌نظر از ارتباطی که ادعا می‌شود بین رایت و لرو وجود دارد، رخدادهای جالب دیگری هم هستند که همزمانی آن‌ها فرضیه‌ی ساتوشی بودن لرو را تقویت می‌کند.

۱. «سولوتشی» کالدر لرو؛ نام دیگر پاول لرو

ساتوشی ناکاموتو /  Satoshi Nakamoto

نام لرو در یکی از چندین پاسپورت وی «سولوتشی» است که از لحاظ آوایی، شباهت زیادی با ساتوشی دارد.

۲. مهارت فوق‌العاده‌ی هر دو نفر به برنامه‌نویسی و آشنایی آن‌ها با ++C

شهرت لرو بیش از آنکه مرهون اقدامات جنایی او باشد، به خاطر ذهن خلاق او در برنامه‌نویسی است. او شیفته‌ی رمزنگاری و مسائل مربوط‌به حفظ حریم خصوصی است. همان‌طور که پیش از این هم گفته شد، او در سال ۱۹۹۷ شروع به توسعه‌ی E4M کرد که توانایی رمزنگاری کل دیسک‌ها را به‌همراه حق انکار وجود اطلاعات رمزنگاری‌شده به کاربران می‌بخشد. مهارت‌های لرو شباهت زیادی به توانایی‌های ساتوشی دارد.

هر دو از لحن نوشتاری و واژگان مشابهی در استفاده کرده‌اند

افزون‌براین، لرو مانیفستی را منتشر کرده است که بیانگر آرمان‌هایی است که به‌شدت شبیه به ایده‌آل‌های ساتوشی ناکاموتو هستند. در ویکیپدیا آمده است:

لرو، در قسمت «خط‌مشی» وب‌سایت E4M، بیانیه‌ای منتشر کرد که می‌گوید دولت‌ها هر روز بیشتر از گذشته از روش‌های الکترونیک برای جمع‌آوری داده‌ها استفاده می‌کنند. او ضمن نام بردن از پروژه‌هایی مانند Echelon و مرتبط دانستن آن با پنج کشوری که در یک دهه‌ی اخیر به نام «فایو آیز» شهرت یافته‌اند، بیان می‌کند که رمزنگاری تنها راه محافظت از آزادی‌های مدنی است.

اتحادیه‌ی اطلاعاتی فایو آیز (Five Eyes) شامل کشورهای نیوزیلند، ایالات متحده‌ی آمریکا، استرالیا، بریتانیا و کانادا است که عضو توافق چندجانبه‌ی UKUSA (پیمانی برای انجام شنود الکترونیک) هستند. او در پایان بیانیه‌ی خود می‌گوید:

رمزنگاری قوی، مکانیسمی برای مقابله با اینگونه نفوذها، محافظت از حقوق خود و تضمین آزادی‌های فرد در عصر اطلاعات و سال‌های پس از آن است.

۳. احتمال توسعه‌ی تروکریپت توسط لرو

ساتوشی ناکاموتو /  Satoshi Nakamoto

گفته می‌شود بیت‌کوین‌های ساتوشی ناکاموتو توسط نرم‌افزار تروکریپت محافظت می‌شوند. این برنامه بر پایه‌ی کدهای E4M نوشته شده است و ظن قوی می‌رود که لرو عضوی از «TrueCrypt Team»، تیم توسعه‌دهندگان ناشناس این برنامه، بود.

این گفته‌ها تاحدی قانع‌کننده و در عین حال رمزآلود هستند؛ برخی از همکاران پیشین لرو می‌گویند او مدتی روی این برنامه کار می‌کرد؛ اما هیچ مدرکی برای اثبات حرف خود ندارند. از همه‌ی این‌ها گذشته، اگر کسی بتواند کیف پول‌های حاوی یک میلیون بیت‌کوین را پنهان کند، پس می‌تواند خالق نرم‌افزار رمزنگاری دیسک سخت تروکریپت هم باشد.

۴. همزمانی غیبت ساتوشی با اقدامات جدید لرو

رایت خود را به‌جای ساتوشی واقعی جا زد تا پس از شکستن قفل همه‌ی هاردها، بیت‌کوین‌ها را قانونی بفروشد

ساتوشی در ابتدای سال ۲۰۱۱ غیبش زد تا «کارهای دیگری را شروع کند». حدودا در همین زمان، لرو زمینه‌ی کاری خود را از توسعه‌ی نرم‌افزار به ریاست کارتل تغییر داد و پس از آنکه دولت ایالات متحده و اداره‌ی DEA محدودیت‌هایی را برای توزیع دارو او ایجاد کردند، دچار مشکلاتی در کسب‌وکار غیرقانونی خود در زمینه‌ی توزیع دارو در سطح جهان شد.

همان‌طور که در ویکیپدیا آمده است:

غیبت طولانی لرو تقریبا از سال ۲۰۱۱ شروع شد و هیچکدام از کارمندانش خبری از محل سکونت وی ندارند. چون مقامات آمریکایی تا حدی به او نزدیک شده بودند، لرو به‌صورت موقت در ریودوژانیرو ساکن شد و کارهای خود را از همان‌جا مدیریت می‌کرد.

مخفی‌شدن لرو با غیبت ساتوشی در یک زمان اتفاق افتاد و یکی دیگر از شباهت‌های آن دو است.

۵. ایده‌ای که سال ۲۰۰۲ مطرح شد

ساتوشی ناکاموتو /  Satoshi Nakamoto

سال ۲۰۰۲ و هفت سال پیش از خلق بیت‌کوین، مطلبی در یک فروم آنلاین منتشر شد که محتوای آن شباهت‌های انکارناپذیری با ایده‌ی اولیه‌ی بیت‌کوین داشت. مدت‌ها تصور می‌شد که ساتوشی، خودش، این پست را منتشر کرده است. نکته‌ی جالب‌تر آن که IP نویسنده مربوط‌به هلند بود؛ لرو مدتی در این کشور زندگی می‌کرد.

۶. شباهت‌های دیگر لرو و ساتوشی

  • هیچکدام به نهادهای دارای قدرت خوشبین نبودند؛ لرو این موضوع را در مانیفست E4M خود ابراز کرد و ساتوشی در وایت‌پیپر بیت‌کوین به زبان آورد.
  • هر دو علاقمند به قمار آنلاین بودند؛ لرو به خاطر شرکت در برنامه‌های آنلاین قمار معروف بود؛کدهای اولیه‌ی بیت‌کوین نیز یک کلاینت پوکر داشت.
  • هر دو می‌دانستند که برای رفع مشکلات سیستم‌های پرداخت سنتی نیاز به یک سیستم جدید برای پرداخت دیجیتال است. لرو در بازار داروهای آنلاین خود با روش‌های ناشیانه‌ی سیستم‌های سنتی پرداخت مشکلاتی داشت و ساتوشی هم نظر خود درباره‌ی سیستم‌های پرداخت را در وایت‌پیپر بیت‌کوین بیان کرده بود.
  • هر دو از هر دو از لحن نوشتاری و واژگان مشابه در نوشته‌های خود استفاده کردند: colour ،analyse ،defence ،bloody ،hard (املای انگلیسی color)
  • لرو ثروتمند بود؛ اگر نگویند میلیاردر ، ولی حداقل میلیونر که بود. برای همین وقتی قیمت بیت‌کوین روند صعودی خود را آغاز کرد، نیازی به نقدکردن آن‌ها ندید.

آیا پاول سولوتشی کالدر لرو، همان ساتوشی ناکاموتو است؟

ساتوشی ناکاموتو /  Satoshi Nakamoto

با وجود همه‌ی این شواهد سطحی و ظاهری که احتمال ساتوشی بودن لرو را تأیید می‌کند، هنوز دلایلی منطقی وجود دارند که تردیدها نسبت به این قضیه را تقویت می‌کنند. به‌عنوان مثال، در سال ۲۰۰۹ که ساتوشی در حال اصلاح بیت کوین بود، لرو خود را به‌عنوان رئیس یک کارتل جا انداخته بود و فردی سرشناس در زمینه‌ی قاچاق دارو و تسلیحات بود. چگونه ساتوشی می‌توانست همه‌ی این کارها را با هم انجام بدهد و در عین حال، یک فروم آنلاین راه بیندازد و به سوالات آماتورها درباره‌ی بیت‌کوین پاسخ بدهد؟

می‌توان اینگونه استدلال کرد که ادعای رایت مبنی بر ارتباط داشتن با لرو، یک ادعای کاملا ساختگی است تا رابطه‌ی خود را با پیدایش بیت‌کوین را نشان بدهد. از همه مهم‌تر، رایت از شهرت خوبی در فضای کریپتو برخوردار نیست و به جز دوست صمیمی‌اش، کالوین ایر، افراد خیلی کمی در دنیای ارز دیجیتال هستند که به حرف‌های او اعتماد کنند. حتی این گفته که او ساتوشی ناکاموتو است و بیت‌کوین را ایجاد کرده است هم با استقبال مواجه نشده است. بنابراین، همه‌ی گفته‌های رایت باید به‌دقت راستی‌آزمایی شوند. اما، اگر ارتباط مشکوک رایت با لرو صحت داشته باشد و سولوتشی هم در واقعیت همان ساتوشی باشد، این قضیه یکی از باورنکردنی‌ترین داستان‌های تمام تاریخ خواهد بود و کوئنتین تارانتیتو باید فیلم آن را بسازد.



تاريخ : شنبه 18 خرداد 1398برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

ولوو همراه‌با سایر خودروسازان بزرگ به پروژه آزمایشی اشتراک داده‌های ایمنی در سراسر اروپا می‌پیوندد که هدف آن ایمن ساختن جاده‌های قاره سبز است. پروژه یادشده با مشارکت بخش عمومی و خصوصی به نام گروه عملیاتی داده اروپایی (European Data Task Force) و با حضور برخی برندهای پیشرفته خودروسازی این قاره، ارائه‌دهندگان خدمات ترافیکی و تعدادی از کشورهای عضو اتحادیه اروپا انجام می‌شود که همگی اطلاعات و خدمات ایمنی ناشناسی را ازطریق سرویس ابری به اشتراک می‌گذارند. 

Volvo / سیستم ایمنی ولوو

گروه عملیاتی داده اروپایی شامل کشورهای هلند، اسپانیا، فنلاند و آلمان، ارائه‌دهندگان خدمات ترافیکی مانند HERE Europe و TomTom Traffic و همچنین خودروسازانی مانند مرسدس بنز، بی‌ام‌و، فورد و البته ولوو می‌شود. ولوو با ارائه اطلاعات لحظه‌ای ازطریق فناوری‌های ایمنی متصل مانند هشدار با فلاشر (Hazard Light Alert) و هشدار جاده لغزنده به اجرای این پروژه کمک خواهد کرد. هشدار بافلاشر و هشدار جاده لغزنده ولوو برای اولین‌بار است که در صنعت خودروسازی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

Volvo / سیستم ایمنی ولوو

هاکان ساموئلسون، مدیرعامل ولوو گفت:

ما فکر می‌کنیم که این نوع اشتراک‌گذاری اطلاعات  باید به‌صورت رایگان و برای منعفت بیشتر جامعه انجام شود. من از سایر خودروسازان و دولت‌ها می‌خواهم تا جایی که امکان دارد در زمینه واقعیت بخشیدن به این نوع اشتراک‌گذاری داده‌ها همکاری کنند.

سیستم‌های هشدار ولوو به وسایل نقلیه اجازه می‌دهد که با یکدیگر ارتباط برقرار کرده و راننده‌ها ازطریق شبکه ابری از شرایط جاده لغزنده در نزدیکی و سایر خطرات آگاه شوند. سیستم هشدار بافلاشر و جاده لغزنده در سال ۲۰۱۶ معرفی شد و هم‌اکنون در تمامی مدل‌های جدید ولوو که در اروپا فروخته می‌شود، موجود است.

Volvo / سیستم ایمنی ولوو

از سال ۲۰۱۸ تاکنون، بخش خودرو و کامیون ولوو داده‌های خود را برای هشدار دادن به رانندگان درباره خطرات نزدیک در سوئد و نروژ به اشتراک می‌گذارند. مالین اکهولم، مدیر مرکز ایمنی ولوو گفت:

هرچه خودروهای ما اطلاعات ایمنی بیشتری به‌صورت لحظه‌ای به اشتراک بگذارند، جاده‌ها ایمن‌تر می‌شوند. به همین دلیل است که گروه عملیاتی داده اروپا، ابتکار بسیار مهمی به شمار می‌رود. ما امیدواریم که بتوانیم شرکای دیگری را نیز وارد این کار کنیم تا مثل ما به ایمنی تعهد داشته باشند.



تاريخ : شنبه 18 خرداد 1398برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

از مسابقات سه‌گانه‌ی مردان آهنین گرفته تا تور دو فرانس، برخی از رقابت‌ها حتی محدودیت‌های قوی‌ترین قهرمانان استقامت را مورد آزمایش قرار می‌دهند. یک مطالعه‌ی جدید در ارتباط با سوزاندن کالری در جریان طولانی‌ترین و طاقت‌فرساترین رویدادهای ورزشی نشان می‌دهد که مهم نیست که چه فعالیتی باشد: تمام افراد از محدودیت متابولیکی یکسانی برخوردار هستند؛ حداکثر سطحی از تلاش که انسان‌ها در بلندمدت قادر به تحمل آن هستند. نتایج این پژوهش در مجله‌ی Science Advances منتشر شده است.

پژوهشگران دریافتند درمورد فعالیت‌های جسمی طولانی که برای روزها، هفته‌ها و ماه‌ها طول می‌کشد، انسان‌ها می‌توانند کالری را فقط تا ۲/۵ برابر نرخ متابولیکی زمان استراحت خود بسوزانند. پژوهشگران متوجه شدند که حتی سریع‌ترین دوندگان ماراتون نیز نمی‌توانند بر این محدودیت غلبه کنند. هرمن پونتزر نویسنده‌ی مقاله می‌گوید:

این قلمرو، آن‌چه را مشخص می‌کند که برای انسان‌ها ممکن است.

در خارج از آستانه‌ی نرخ متابولیکی ۲/۵ برابر زمان استراحت، بدن برای تأمین کمبود کاری، شکستن بافت‌های خود را آغاز می‌کند. یک توضیح احتمالی برای این محدودیت، توانایی مجرای گوارشی برای تجزیه‌ی غذاها است. به‌عبارت دیگر، خوردن مقدار بیشتر غذا لزوما به فرد کمک نمی‌کند که یک رکورد سورتمه‌رانی را ثبت کند. پونتزر می‌گوید:

در ارتباط با توانایی روده‌ی ما برای مقدار انرژی که می‌تواند به‌طور مؤثر طی روز جذب کند، محدودیتی وجود دارد.

در این مطالعه، پژوهشگران کالری روزانه سوزانده‌شده به‌وسیله‌ی گروهی از ورزشکاران دوی مارتن (مسابقات RAAM) را اندازه‌گیری کردند. آن‌ها همچنین سطح کالری مصرفی در فعالیت‌های طاقت‌فرسای دیگر نظیر بارداری و کشاورزی را نیز اندازه‌گیری کردند. هنگامی که داده‌های به‌دست‌آمده به‌صورت نموداری در طول زمان رسم شد، یک منحنی L شکل به‌دست آمد. طبق این نمودار، مقدار سوزاندن انرژی ورزشکاران در ابتدا بالا بوده اما پس از گذشت زمان شیب‌دار شده و در سطح ۲/۵ برابر نرخ متابولیکی پایه‌ی آن‌ها ثابت می‌ماند.

نمودار

کیتلین تربر پژوهشگر مقاله، نمونه‌های ادرار جمع‌آوری شده طی مراحل اول و آخر مسابقه را تجزیه‌و‌تحلیل کرد. پس از ۲۰ هفته دویدن متوالی، ورزشکاران نسبت‌به سطح مورد انتظار، روزانه ۶۰۰ کالری کمتری می‌سوزاندند. تربر گفت:

این مثالی عالی از محدودیت مصرف انرژی است؛ جایی که بدن در توانایی خود برای حفظ سطوح بسیار بالای مصرف انرژی برای یک دوره‌ی بلندمدت از زمان محدودیت دارد.

تمام رویدادهای استقامتی از همان منحنی L شکل تبعیت می‌کردند؛ چه اینکه ورزشکاران سورتمه‌ی ۵۰۰ پوندی را برای چند روز و در دماهای زیرسفر بکشند، یا دوچرخه‌سواری دو فرانس در تابستان را انجام دهند. این یافته‌ها ایده‌ای که از سوی بسیاری ازپژوهشگران مطرح شده را به چالش می‌کشد: «استقامت انسان با توانایی تنظیم دمای بدن مرتبط است». پژوهشگران دریافتند که یکی از عوامل محدودکننده برای رویدادهای استقامتی مربوط‌به فرایند گوارشی است؛ توانایی بدن برای فرایند کردن غذا و جذب کالری و مواد مغذی برای تأمین سوخت مورد نیاز.

جالب اینکه حداکثر مصرف انرژی پایدار در ورزشکاران استقامتی تنها کمی بالاتر از نرخ متابولیکی زنان در دوران بارداری بود. این امر نشان می‌دهد که همان محدودیت‌های فیزیولوژیکی که مثلا مانع از شکستن رکوردهای مسابقات سه‌گانه مردان آهنین می‌شود، ممکن است دیگر جنبه‌های زندگی مانند میزان رشد جنین در رحم را نیز محدود کند. تا جایی که پژوهشگران می‌دانند، هیچ‌کس تاکنون فراتر از این مرز نرفته است. پونتزر می‌گوید:

من حدس می‌زنم که این یک چالش برای ورزشکاران برتر استقامت باشد. البته اگر شما چیزی را به اشتباه تأیید کنید، علم وارد عمل شده و شاید روزی کسی پیدا شود که این مرز را بشکند و به ما نشان دهد که در اشتباه بوده‌ایم.



تاريخ : شنبه 18 خرداد 1398برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

اینتل فهرست کامل پردازنده‌های ورک‌استیشن Xeon W سری ۳۰۰۰ از خانواده‌ی Cascade Lake را معرفی کرد. اطلاعات این پردازنده‌ها درست زمانی منتشر شد که اپل در رویداد WWDC 2019 استفاده از این پردازنده‌ها را درکامپیوتر قدرتمند مک پرو تأیید کرد. اپل قصد دارد این محصول را با پردازنده‌ی Xeon W با ۸ تا ۲۸ هسته و حداکثر سرعت کلاک ۴.۴ گیگاهرتز عرضه کند که در ادامه‌ی این مقاله به بررسی بیشتر این پردازنده‌ها خواهیم پرداخت.

پردازنده‌های Xeon W سری ۳۰۰۰ یا Cascade Lake W قرار است جایگزین محصولات کنونی Skylake W شود که هم‌اکنون در بازار موجود است. این تراشه‌ها مبتنی بر معماری Cascade Lake بوده و با فناوری ساخت اصلاح شده‌ی 14nm++ ساخته می‌شود. نسل پیشین پردازنده‌های Xeon W روی مادربردهایی با سوکت LGA 2066 قابل نصب بود؛ اما این بار مادربردهایی با سوکت جدید LGA 3647 میزبان نسل جدید این محصولات اینتل است. در جدول زیر مشخصات کامل پردازنده‌های Xeon W سری ۳۰۰۰ اینتل ارائه شده است.

مدل پردازندهتعداد هسته/ رشتهسرعت کلاک / کلاک بوست / کلاک Boost 3.0حافظه کش (MB)TDP (وات) قیمت (دلار)
W-3275M 28 / 56 2.5 GHz / 4.4 GHz / 4.6 GHz 38.5 205 7453
W-3275 28 / 56 2.5 GHz / 4.4 GHz / 4.6 GHz 38.5 205 4449
W-3265M 24 / 48 2.7 GHz / 4.4 GHz / 4.6 GHz 33 205 6353
W-3265 24 / 48 2.7 GHz / 4.4 GHz / 4.6 GHz 33 205 3349
W-3245M 16 / 32 3.2 GHz / 4.4 GHz / 4.6 GHz 22 205 5002
W-3245 16 / 32 3.2 GHz / 4.4 GHz / 4.6 GHz 22 205 1999
W-3235 12 / 24 3.3 GHz / 4.4 GHz / 4.5 GHz 19.25 180 1398
W-3225 8 / 16 3.7 GHz / 4.3 GHz / 4.4 GHz 16.5 160 1199
W-3223 8 / 16 3.5 GHz / 4.0 GHz / 4.2 GHz 16.5 160 749

نگاهی گذرا به اطلاعات ارائه شده در مورد پردازنده‌های Cascade Lake W نشان‌دهنده‌ی آن است که اینتل در محصولات جدید خود تعداد هسته‌ها و میزان حافظه‌ی کش را دو برابر کرده است. این تصمیم اینتل احتمالاً ناشی از حملات مداوم تیم رقیب AMD با ارائه‌ی نسخه‌های جدیدی از پردازنده‌های Ryzen Threadripper با تعداد هسته‌های فراوان است. اینتل بهای افزایش تعداد هسته‌های پردازنده در معماری جدید Cascade Lake را با افزایش توان طراحی حرارتی (TDP) این تراشه‌ها در مقایسه با سری Skylake W پرداخته است. توان طراحی حرارتی در محصولات سری جدید نسبت به نسل قبل از ۳۳ تا ۴۶ درصد رشد داشته است. نباید از نظر دور داشت که اینتل فناوری جدید Turbo Boost Max 3 خود را وارد پردازنده‌های Cascade Lake W کرده است که امکان افزایش سرعت کلاک نسبت به کلاک بوست را فراهم می‌کند.

اینتل سری جدید محصولات Xeon W با معماری Cascade Lake را با تعداد هسته‌های بیشتر، میزان حافظه‌ی کش دو برابر، سقف حافظه‌ی قابل پشتیبانی بالاتر و البته توان مصرفی بیشتر ارتقا داده است

در حالیکه تراشه‌های Skylake W در ابتدایی‌ترین حالت شامل ۴ هسته است، پردازنده‌های Cascade Lake W دست کم از هشت هسته‌ی پردازنده برخوردار است. متاسفانه اینتل چنین رویکردی را در مورد پردازنده‌ی پرچم‌دار ۱۸ هسته‌ای نسل قبل Xeon W-2195 در پیش نگرفته است و در مقایسه با آن، پردازنده‌ی پرچم‌دار نسل جدید Xeon W-3275  دارای ۲۸ هسته و ۵۶ رشته‌ی پردازشی است.

پردازنده‌های ورک‌استیشن نسل جدید اینتل، علاوه‌بر افزایش تعداد هسته‌ها مزایای دیگری را نیز با خود به همراه دارد. پردازنده‌های نسل قبل Skylake W از ماژول‌های حافظه‌ی ۴ کاناله با حداکثر سرعت ۲۶۶۶ مگاهرتز پشتیبانی می‌کرد. با جایگزینی سوکت LGA 3647 در پردازنده‌های جدید Cascade Lake W امکان پشتیبانی از ماژول‌های حافظه‌ی ۶ کاناله‌ای تا سقف یک ترابایت فراهم شده است. این ماژول‌های حافظه‌ی DDR4 سقف فرکانسی معادل ۲۹۳۳ مگاهرتز (بدون اورکلاک) خواهد داشت. همان‌طور که از اطلاعات جدول فوق نیز مشخص است، اینتل ۳ مدل پردازنده‌ی Xeon W با پسوند M در این فهرست معرفی کرده است. تفاوت این پردازنده‌ها در این است که در مقایسه با مدل‌های عادی حداکثر از ۲ ترابایت حافظه‌ی رم پشتیبانی می‌کنند؛ هر چند هزینه‌ی بسیار بالایی برای استفاده از این مزیت در مقایسه با مدل‌های عادی باید پرداخت.

شرکت اینتل بیش از یک سال است که بر فناوری Optane DC Persistent Memory تأکید زیادی داشته است. پشتیبانی از این استاندارد حافظه یکی از نقاط قوت پردازنده‌های Cascade Lake به شمار می‌رود. بااین‌حال بنا بر صفحات ARK محصولات جدید Xeon W، پردازنده‌های جدید از ماژول‌های حافظه Optane DC Persistent پشتیبانی نمی‌کند. هنوز مشخص نیست که چرا اینتل در سری جدید محصولات Xeon W خود از این قابلیت صرف‌نظر کرده است. خبر خوب این است که هر پردازنده‌ی Cascade Lake W از ۶۴ مسیر ارتباطی PCIe 3.0 پشتیبانی می‌کند؛ این در حالیست که پردازنده‌های نسل قبل Skylake W از ۴۸ مسیر PCIe 3.0 پشتیبانی می‌کرد.



تاريخ : شنبه 18 خرداد 1398برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

تیم AMG شرکت مرسدس بنز به‌تازگی قوی‌ترین پیشرانه‌ی ۴ سیلندر ۲ لیتری تولیدشده برای خودروهای تولیدانبوه را معرفی‌کرده است. پیشرانه‌ی جدید AMG برای سری خودروهای 45 درنظر گرفته‌شده است. این پیشرانه در قوی‌ترین مدل خود که پسوند S دارد، ۴۱۵ اسب‌بخار قدرت تولید می‌کند و جایگزین پیشرانه‌های استفاده‌شده در مدل‌های A45، CLA45 و GLA45 می‌شود.

پیشرانه ۴ سیلندر AMG M139

با وجود ظرفیت بالای پیشرانه‌ی فعلی A45 با قدرتی بین ۳۵۵ تا ۳۷۶ اسب‌بخار، مدیر بخش توسعه موتوری AMG عقیده‌ دارد که ملزومات آلایندگی، نیاز به قدرت بیشتر، وزن کمتر و جانمایی بهتر در نسل جدید خودروهای کامپکت مرسدس بنز، یک بازنگری کلی در پیشرانه‌ی ۴ سیلندر را می‌طلبید. به‌گفته‌ی رالف ایلنبرگر، تنها چند پیچ‌و‌مهره از پیشرانه‌ی قبلی در موتور جدید استفاده‌شده است. پیشرانه‌ی جدید که با کد M139 شناخته می‌شود، در حالت استاندارد ۳۸۲ و در حالت S، تا ۴۱۶ اسب‌بخار قدرت تولید می‌کند. گشتاور موتور هم در این دو مدل به ۴۷۸ و ۴۹۸ نیوتن‌متر می‌رسد.

پیشرانه ۴ سیلندر AMG M139

یکی دیگر از اهداف بزرگ تیم AMG، تغییر در تجربه‌ی رانندگی با پیشرانه‌ی جدید، به‌وسیله‌ی به‌روزرسانی سیستم انتقال گشتاور بوده است. در حالیکه پیشرانه‌ی سابق M133 همچون پیشرانه‌های دیزلی، دامنه‌ی گشتاور وسیع‌تری را در‌بر می‌گرفت، پیشرانه‌ی جدید گشتاور ناگهانی بیشتری را دراختیار راننده قرار می‌دهد. هدف تولید یک پیشرانه‌ی با گشتاور بالا بود که بتواند تا دورهای بالاتر کار کند. برخلاف پیشرانه‌ی قبلی که گشتاور را در نزدیکی ۲۰۰۰ دور بر دقیقه تولید می‌کرد، پیشرانه‌ی M139 بیشینه مقدار گشتاور را در ۵۲۰۰ دور بر دقیقه تولید می‌کند.

پیشرانه ۴ سیلندر AMG M139

این در حالی است که سرعت‌گیری موجود در بین ۱۰۰۰ تا ۲۰۰۰ دوربردقیقه هم افزایش یافته است؛ اما بیشترین نیروی تولیدی از ۳۰۰۰ دوربردقیقه به بعد دراختیار خواهد بود. به‌گفته‌ی ایلنبرگر، پیشرانه‌ی جدید قدرت اسپرت‌تری را عرضه می‌کند. فشار احتراق پیشرانه‌ی جدید همانند موتورهای دیزلی به ۱۶۰ بار رسیده است و بلوک موتور برای تحمل این فشار، تقویت‌شده است. پیشرانه‌ی جدید از نوع سطح بسته با تحمل فشار بالای سیلندر (همانند موتور 2JZ تویوتا) ساخته‌شده است و در قسمت کارتل، یکپارچگی و قدرت مناسبی را شاهد هستیم.

پیشرانه ۴ سیلندر AMG M139

جداره‌های سیلندر‌ها هم برای تحمل فشار بیشتر تقویت شده‌اند. به‌گفته‌ی ایلنبرگر، بلوک آلومینیومی جدید به‌اندازه‌ی موتورهای دیزلی دوام دارد. علاوه‌براین، سرسیلندر موتور هم طراحی جدیدی را تجربه کرده که بیشترین تمرکز در تولید آن، روی خروج گرمای تولیدی موتور گذاشته‌شده است. سوپاپ‌های خروجی و سیت سوپاپ‌ها (Valve Seat)، مجاری آب، تهویه روغن، آب و هوای توربوها و سیستم خنک‌کاری جداگانه‌ی سرسیلندر و بلوک موتور، در کاهش دمای پیشرانه نقش به‌سزایی را ایفا خواهند کرد.

پیشرانه ۴ سیلندر AMG M139

تمامی این سیستم‌ها به‌وسیله یک واتر پمپ الکتریکی تغذیه می‌شوند. سرسیلندر‌ّ از سیستم کم‌ترونیک (Camtronic) بهره می‌برند که حرکت سوپاپ‌های ورودی و خروجی و همچنین دو سوزن انژکتور به‌ازای هر سیلندر را کنترل می‌کند. یکی از این سوزن انژکتورها در بیشترین توان پاشش سوخت خود کار می‌کند و دیگری در هنگام شتاب‌گیری‌های ناگهانی، به کمک انژکتور اول می‌آید. سیستم کم‌ترونیک به بادامک‌های میل‌سوپاپ‌ها اجازه می‌دهد تا با بیشترین بهره‌وری در مصرف سوخت و قدرت کار کنند.

پره‌های توربوی جدید با کمک رول برینگ‌های کم اصطکاک موجود کار می‌کنند و یک ویست‌گیت (Wastegate) الکترونیکی وظیفه‌ی به‌حداقل رساندن افت بوست توربو را برعهده دارد. توربو بین پیشرانه‌ و لوله‌ی انتقال هوا قرار گرفته و سرسیلندر جهت قرار‌گیری در فضای تنگ کاپوت خودروهای جدید، ۱۸۰ درجه چرخش تجربه کرده است. محل قرارگیری توربوها خنک کاری وسیع‌تری را طلب می‌کنند.

پیشرانه ۴ سیلندر AMG M139

به‌همین دلیل فضای کافی برای خنک‌کاری توسط فن درنظر گرفته‌شده و به‌گفته‌ی ایلنبرگر، واتر پمپ‌ها پس از خاموش شدن خودرو، تا هنگام رسیدن بلوک، سرسیلندر و توربوها به دمای ایده‌آل، به‌کار خود ادامه می‌دهند. مدل قدرتمند S، از قدرت سیستم تهویه هوا هم برای خنک‌کاری سریع‌تر استفاده می‌کند. فارغ از ساخت پیشرانه‌ی جدید، تیم AMG مرسدس بنز از راه جدیدی برای تولید این پیشرانه استفاده‌کرده که بهره‌وری در تولید را افزایش می‌دهد.

پیشرانه ۴ سیلندر AMG M139

فرایند کلی ساخت پیشرانه‌ها هنوز از فلسفه‌ی "یک انسان، یک پیشرانه" پیروی می‌کند. در روش جدید، فرایند مونتاژ قطعات در هر مرحله به‌صورت الکترونیکی ضبط می‌شود و میزان گشتاور وارده برای بستن پیچ‌ها ثبت می‌شود. روش جدید در کاهش زمان تولید و بهبود ارگونومی کارکنان خط تولید تاثیر به‌سزایی خواهد داشت. به‌گفته‌ی الکساندر کرز، مدیر خط تولید پیشرانه‌ی M139، روش جدید به‌میزان ۲۰ تا ۲۵ درصد در زمان تولید صرفه‌جویی می‌‌کند. درنتیجه، تیم AMG با کارکردن دو شیف شبانه‌روزی، می‌تواند ۱۴۰ پیشرانه در طی ۲۴ ساعت تولید کند. اولین خودرویی که از پیشرانه بهره می‌برد، مدل A45 است. پس از آن، قدرتمند‌ترین پیشرانه‌ی ۴ سیلندر در مدل‌های CLA 45 و GLA 45 هم نصب می‌شود.



تاريخ : شنبه 18 خرداد 1398برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

۶۰۰ میلیون سال پیش، تب در جانوران به‌عنوان واکنشی دربرابر عفونت ظاهر شد: درجه حرارت بالاتر بدن، عملکرد سیستم ایمنی آن‌ها را بهینه کرد. در آن زمان، تقریبا تمام گونه‌های جانوران خونسرد بودند. آن‌ها مجبور بودند برای رسیدن به دماهای نزدیک تب، برای مدت زمان طولانی در مکان‌های گرم بمانند. ازنظر مایکل لوگان، پژوهشگر مؤسسه‌ی پژوهشی STRI در پاناما، پاتوژن‌ها ممکن است علت پیدایش جانوران خونگرم بوده باشد.

در نگاه اول، موجودات خونسرد یا اکتوترم (ectotherm) وضعیت بهتری دارند. از آن‌جایی که آن‌ها قادر به تنظیم درونی دمای بدن خود نیستند، نسبت‌به جانوران خونگرم یا اندوترم (endotherm) با همان اندازه، ۳۰ برابر انرژی کمتری مصرف می‌کنند. بنابراین درحالی‌که پستانداران و پرندگان به‌طور مدام کالری خود را درجهت حفظ دمای ثابت و بالای بدن خود مصرف می‌کنند، خزندگان و دوزیستان برای گرم شدن فقط به‌دنبال نقطه‌ای گرم در محیط اطراف خود می‌گردند. اما سؤال این‌جاست که اگر اکتوترمی اینقدر عالی است، چرا پستانداران و پرندگان از چنین راهبرد متفاوتی استفاده می‌کنند که اینقدر هزینه‌بر است؟

در توضیح علت پیدایش اندوترم‌ها که دارای دمای بدن بالا و ثابتی هستند، سه تئوری مختلف ارائه شده است:

  • ویژگی خونگرمی به فرایندهای فیزیولوژیکی کمک می‌کند.
  • این ویژگی به جانوران کمک می‌کند که برای مدت طولانی‌تری فعال باقی بمانند.
  •  این ویژگی به والدین این امکان را می‌دهد که از فرزندان ضعیف تازه‌متولدشده‌ی خود مراقبت کنند.

البته شواهد محکمی در حمایت هیچ‌کدام از موارد بالا وجود نداشته و تاریخچه‌ی تکاملی اندوترمی همچون یک معما باقی مانده است.

جانور خونسرد

هرچند این فرضیه‌ها نیز ممکن است تا حدی نیز حقیقت داشته باشند، اما لوگان دنبال چیزی بوده که تاثیر شدیدی روی توانایی ماندگاری و تولیدمثل جانوران داشته باشد، در غیر این صورت، ازنظر او اندوترمی راهبردی بسیار پرهزینه بوده و نبایستی ازنظر انتخاب طبیعی مطلوب بوده باشند. او در مقاله‌ای که در مجله‌ی Ideas in Ecology and Evolution منتشر شده است، این تئوری را توضیح می‌دهد. او می‌گوید:

فرضیه‌ی من این است که پستانداران و پرندگان با گرم نگاه داشتن بدن خود در تمام زمان‌ها، سیستم ایمنی خود را در بهترین وضعیت برای مقاومت دربرابر پاتوژن‌های کشنده حفظ کرده‌اند. این می‌تواند تاحدودی علت تکامل اولیه‌ی این راهبردی پرهزینه بوده باشد.

در این زمینه، اندوترمی ممکن است مزایای مهمی نسبت‌به اکتوترمی مهیا کند. توانایی ایجاد یک واکنش تب سریع دربرابر پاتوژن‌ها به‌معنای این است که اندوترم‌ها به‌وسیله‌ی تغییرات دمایی موجود در زیستگاه خود محدود نمی‌شوند. در همین حین، موجودات خونسرد برای رسیدن به دماهای نزدیک تب به منابع دمایی خارجی وابسته‌اند. آن‌ها در معرض نوسانات شرایط محیطی قرار دارند و در جست‌وجو برای ریزاقلیم ایده‌آل برای آغاز تب، ممکن است ازنظر یافتن غذا یا جفت دچار مشکل شوند یا ممکن است در معرض شکارچیان قرار گیرند. لوگان توضیح می‌دهد:

این فرضیه از کشفیات اخیر در زمینه‌های ایمونولوژی و فیزیولوژی جانوران منشا می‌گیرد ولی ما هنوز نیاز داریم که آن را با داده‌ها و آزمایش‌هایی دقیق بررسی کنیم. به‌عنوان مثال، طبق پیش‌بینی مدل من گونه‌هایی که دارای گرم‌ترین و پایدارترین دمای بدن هستند، همچنین باید بالاترین فراوانی شیوع بیماری‌ها یا پاتوژن‌های مرگبار را نیز تجربه کنند.



تاريخ : شنبه 18 خرداد 1398برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

شرکت AMD به‌تازگی اعلام کرده که در پی شراکت راهبردی چندین ساله با سامسونگ است. ‏AMD قصد دارد امتیاز تولید تراشه‌هایی با معماری جدید RDNA را در ازای مبالغ و حقوق بهره‌برداری معینی در اختیار سامسونگ قرار دهد. هر دو شرکت می‌گویند این شراکت با تمرکز بر توسعه‌ی دستگاه‌های قابل حمل به‌ویژه گوشی‌های هوشمند تحقق پیدا خواهد کرد. دکتر لیزا سو مدیرعامل AMD گفته است:«این شراکت راهبردی پای تراشه‌های گرافیکی رده‌بالایRadeon را به بازار موبایل باز خواهد کرد و بدین ترتیب پایگاه کاربری رادئون و اکوسیستم توسعه را بیش‌ازپیش گسترش می‌دهد».

AMD سال‌ها تلاش کرده پردازنده‌های گرافیکی رادئون را ارتقا بخشد و جایگاه بهتری در بازار برای این محصولات ایجاد کند. این شرکت برای استیلا یافتن بر بازار گرافیک PC جایی که رقیب دیرینه وی ‏Nvidia موفقیت‌های بیشتری کسب کرده، تقلای زیادی کرده است. AMD به همین منظور از اوائل دهه میلادی کنونی رویکردی را در پیش گرفت که طی آن تراشه‌های سفارشی (Custom) محاسباتی یا گرافیکی را به شرکای خود می‌فروشد. نمونه‌ی بارز این رویکرد تراشه‌های فروخته شده به مایکروسافت و سونی برای استفاده در کنسول‌های ایکس‌باکس وان وPS4 است.

اگرچه معامله‌ی کنونی AMD و سامسونگ بر مبنای فروش تراشه‌های سفارشی نیست و AMD امتیاز بهره‌برداری از دارایی فکری یا IP خود را در اختیار شریک‌اش قرار می‌دهد، مفهوم و فحوای این معاملات مشابه یکدیگر است. AMD امتیاز دسترسی به معماری گرافیکی خود را به سامسونگ می‌فروشد و سامسونگ خود اقدام به ساخت تراشه‌های مورد نظر می‌کند؛ چرا که این بار سامسونگ خود یکی از شرکت‌های پیشرو در زمینه‌ی ریخته‌گری سیلیکون است. سامسونگ از معماری RDNA شرکت AMD برای ساخت تراشه‌های گرافیکی قدرتمندی با مصرف توان بسیار کم استفاده خواهد کرد.

شراکت AMD و سامسونگ رشته‌ی دیگری از داستان دنباله دار همکاری‌های این شرکت با دیگر غول‌های فناوری است. سونی و مایکروسافت برای حدود یک دهه با AMD  در ساخت کنسول‌های بازی خود همکاری کرده‌اند، PlayRuyi در چین یک APU سفارشی مبتنی بر معماری Zen و پلاریس را برای استفاده در کنسول هیبریدی خود به این شرکت سفارش داده است، حتی اینتل هم سفارش یک پردازنده‌ی گرافیکی AMD مبتنی بر معماری Vega را برای استفاده در پردازنده‌های Kaby Lake G در کارنامه‌ی خود دارد، اپل می‌خواهد در محصول جدید مک پرو از کارت گرافیک سفارشی بسیار قدرتمند Radeon Pro Vega II با قدرت محاسباتی ۱۴.۱ ترافلاپس استفاده کند وگوگل پردازنده‌های گرافیکی وگا را برای استفاده در سرورهای استریم بازی استیدیا برگزیده است.

اگرچه در ظاهر به نظر می‌رسد AMD تمام تلاش‌ها و سرمایه‌گذاری‌های گرافیکی خود را صرف بازار دسکتاپ به‌خصوص بازار گیمینگ می‌کند؛ اما این شرکت هم‌زمان راهکار برقراری شراکت با شرکای اینچنینی را برای فروش تراشه‌های گرافیکی سفارشی ساخت خود یا فروش معماری و واگذاری طراحی و ساخت تراشه به دیگران دنبال می‌کند. به‌طور قطع دیدن ثمره‌ی این شراکت میان سامسونگ و AMD جذاب خواهد بود، چرا که برای اولین‌بار پس از مدت‌ها شاهد حضور جدی محصولات AMD در دستگاه‌های موبایل خواهیم بود.

کانگ مدیر کسب‌و‌کار S.LSI سامسونگ الکترونیکس می‌گوید:

همان‌طور که ما آماده‌ی ایجاد تغییراتی خیره‌کننده در فناوری شده و فرصت‌های جدیدی را کشف می‌کنیم، شراکت با AMD به ما اجازه خواهد داد محصولات و راهکارهای گرافیکی  تحول آفرینی را به بازار دستگاه‌های موبایل عرضه کنیم. ما به آینده‌ی همکاری با AMD برای سرعت بخشیدن به نوآوری‌ها در عرصه فناوری‌های گرافیکی موبایل چشم دوخته‌ایم. این همکاری به ما کمک خواهد کرد که قدرت پردازش موبایل را به سطحی بالاتر هدایت کنیم.



تاريخ : شنبه 18 خرداد 1398برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

کوالکام نامی آشنا در صنعت موبایل است که پردازنده‌‌ها و تراشه‌هایش همه‌ساله به طیف گسترده‌ای از گوشی‌های هوشمند، از دستگاه‌های پایین‌رده گرفته تا پرچم‌داران هزار دلاری قدرت می‌بخشند. کوالکام اواخر سال گذشته‌ی میلادی، با پرده‌برداری از اسنپدراگون ۸۵۵ به‌عنوان نماینده‌ی این شرکت در بازار پردازنده‌های پرچم‌دار ۲۰۱۹، خود را برای رقابتی تنگاتنگ با بزرگانی همچون اپل، سامسونگ و هواوی آماده کرد.


اگرچه چندین ماه از زمان رونمایی اسنپدراگون ۸۵۵ می‌گذرد؛ اما با ورود دیرهنگام و البته غیررسمی محصولات مبتنی بر این پردازنده، نظیر شیائومی می ۹ و وان‌پلاس ۷ پرو به بازار کشورمان، تصمیم گرفتیم تا نگاهی عمیق به مشخصات و ویژگی‌های اسنپدراگون ۸۵۵ داشته باشیم. در ادامه زومیت را همراهی کنید.

اسنپدراگون ۸۵۵ دربرابر نسل قبل
پارامترها / پردازندهاسنپدراگون ۸۵۵اسنپدراگون ۸۴۵
CPU یک هسته‌ی Kryo 485 Gold Prime با فرکانس ۲.۸۴ گیگاهرتز
۳ هسته‌ی Kryo 485 Gold با فرکانس ۲.۴۲ گیگاهرتز
۴ هسته‌ی Kryo 485 Silver با فرکانس ۱.۸ گیگاهرتز
۴ هسته‌ی Kryo 385 Gold با فرکانس ۲.۸ گیگاهرتز
۴ هسته‌ی Kryo 385 Silver با فرکانس ۱.۸ گیگاهرتز
حافظه‌ی کش L2 هسته‌ی Gold Prime کش ۵۱۲ کیلوبایتی
هسته‌های Gold هرکدام ۲۵۶ کیلوبایت
هسته‌های Silver هرکدام ۱۲۸ کیلوبایت
هسته‌های Gold هرکدام ۲۵۶ کیلوبایت
هسته‌های Silver هرکدام ۱۲۸ کیلوبایت
حافظه‌ی کش L3 ۲ مگابایت L3 مشترک در قالب DSU
۳ مگابایت کش سطح سیستم 
۲ مگابایت L3 مشترک در قالب DSU
۳ مگابایت کش سطح سیستم 
GPU Adreno 640 Adreno 630 
با فرکانس ۷۱۰ مگاهرتز
حافظه‌ی رم ۴ کانال ۱۶ بیتی LPDDR4X با فرکانس ۲۱۳۳ مگاهرتز
پهنای باند ۳۴.۱ گیگابایت‌برثانیه
۴ کانال ۱۶ بیتی LPDDR4X با فرکانس ۱۸۶۶ مگاهرتز
پهنای باند ۲۹.۹ گیگابایت‌برثانیه
رابط حافظه‌ی ذخیره‌سازی UFS 3.0 UFS 2.1
پردازنده‌ی سیگنال تصویر Spectra 380
یک حسگر ۴۸ یا دو حسگر ۲۲ مگاپیکسلی
Spectra 280
یک حسگر ۳۲ یا دو حسگر ۱۶ مگاپیکسلی
ان‌کُد / دی‌کُد 2160p با نرخ ۶۰ فریم‌برثانیه
۱۰ بیتیH.265 ،HDR10 ، +HDR10 و HLG
ان‌کُد 2160p با نرخ ۶۰ فریم‌برثانیه
۱۰ بیتی H.265
مودم Snapdragon X24 LTE
Cat.20
دانلود ۲۰۰۰ مگابیت‌برثانیه
آپلود ۳۱۶ مگابیت‌برثانیه
Snapdragon X20 LTE
Cat.18/13
دانلود ۱۲۰۰ مگابیت‌برثانیه
آپلود ۱۵۰ مگابیت‌برثانیه
فرایند ساخت ۷ نانومتری N7 ۱۰ نانومتری LPP

در قلب پردازنده‌ی اسنپدراگون ۸۵۵، هسته‌های پردازشی جدید آرم موسوم به Cortex-A76 نقش CPU‌ را ایفا می‌کنند. پیش‌تر در بررسی پی ۳۰ پرو مشاهده کردیم که کرین ۹۸۰ به‌عنوان نخستین پردازنده‌ی مجهز به هسته‌های Cortex-A76 در ترکیب با لیتوگرافی هفت نانومتری، عملکرد جالب‌توجهی را به نمایش می‌گذارد؛ بنابراین مایه‌ی تعجب نیست که وضعیت برای اسنپدراگون ۸۵۵ نیز چنین باشد.

راهکار کوالکام برای به‌کارگیری هسته‌های Cortex-A76 اندکی با رقیب چینی تفاوت دارد. اسنپدراگون ۸۵۵ در مجموع از ۴ هسته‌ی A76 بهره می‌برد که کوالکام آن‌ها را با نام Kryo 485 Gold معرفی می‌کند، این هسته‌ها درکنار ۴ هسته‌ی Cortex-A55 نقش پردازنده‌ی مرکزی اسنپدراگون ۸۵۵ را برعهده دارند؛ اما تفاوت‌های بین پردازنده‌ی کوالکام و کرین ۹۸۰ به فرکانس کاری هسته‌ها، نوع پیکربندی حافظه‌ی کش و تغییراتی در پارامترهای ریزمعماری بازمی‌گردد.

اسنپدراگون ۸۵۵

کوالکام برای نخستین‌بار و پس از گذر سه سال از زمان کسب مجوز «Built on Cortex Technology» (مجوزیکه به شرکت‌های تراشه‌ساز امکان درخواست ایجاد تغییر در ریزمعماری آرم و به‌کارگیری نسخه‌ی سفارشی‌شده در محصولاتشان را می‌دهد)، با رونمایی از اسنپدراگون ۸۵۵، جزئیات مربوط‌به تغییرات اِعمال‌شده روی ریزمعاری ARM را نیز منتشر کرد. 

۴۵ درصد بهبود عملکرد CPU نسبت به گذشته

ظاهرا هسته‌های Cortex-A76 به‌کاررفته در اسنپدراگون ۸۵۵، پنجره‌ی «اجرای خارج از نوبت» بزرگ‌تری (الگوریتمی که به پردازنده اجازه می‌دهد تا دستورالعمل‌ها را براساس دسترسی‌پذیری داده‌ها و واحدها اجرا کند و بدین ترتیب از مدت غیرفعال‌بودن خود بکاهد) را در اختیار پردازنده قرار می‌دهند. به‌نظر می‌رسد که این پنجره‌ی بزرگ‌تر به‌لطف افزایش ابعاد بافر ROB (این بافر در الگوریتم اجرای خارج از نوبت، امکان تحویل ترتیبی دستورالعمل‌ها را فراهم می‌آورد) حاصل شده باشد. نسخه‌ی عادی هسته‌ی A76 از ۱۲۸ بافر دستورالعمل بهره می‌برد، در حالی‌که ابعاد بافر هسته‌های A76 سفارشی‌شده‌ی کوالکام، به‌مقدار نامعلومی افزایش یافته است. 

درکنار آنچه به‌نظر می‌رسد، افزایش بافر ROB‌ باشد، کوالکام اعلام کرد که واکش‌های داده (فراخوانی داده‌ها توسط پردازنده، پیش از آنکه مورد نیاز باشند) نیز برای بهره‌وری بهتر پردازنده، بهینه شده‌اند. در حال حاضر مشخص نیست که منظور کوالکام از واژه‌ی «بهره‌‌وری» به بهره‌وری انرژی بازمی‌گردد یا به بهره‌وری در چگونگی واکشی داده‌ها اشاره دارد. ضمنا هنوز از ماهیت تغییرات به‌وجودآمده، مانند تغییر تعداد مسیرهای واکشی داده یا تغییر نوع واکش‌ها اطلاعاتی در دست نیست.

اسنپدراگون ۸۵۵

در حالی‌که پردازنده‌ی کرین ۹۸۰ از طراحی ۲+۲، شامل دو هسته‌ی بهینه‌شده برای فرکانس‌های بالا و دو هسته‌ی بهینه‌شده برای بهره‌وری بالاتر برای هسته‌های A76 بهره می‌برد، مهندسان کوالکام برای اسنپدراگون ۸۵۵ طراحی ۳+۱ را در نظر گرفته‌اند. 

قدرتمندترین هسته‌ی پردازشی اسنپدراگون ۸۵۵ که کوالکام آن را Kryo 485 Gold Prime می‌نامد، با فرکانس ۲.۸۴ گیگاهرتزی کار می‌کند و ۵۱۲ کیلوبایت کش L2 در اختیار دارد. هرکدام از هسته‌های بزرگ دیگر با نام Kryo 485 Gold و فرکانس ۲.۴۲ گیگاهرتزی از ۲۵۶ کیلوبایت کش L2‌ بهره می‌برند. انتظار می‌رفت تا کوالکام با بهره‌گیری از طراحی کلاستر DynamIQ آرم، پشتیبانی از فرکانس‌ها و سطوح ولتاژ متفاوت را به پردازنده‌ی پرچم‌دار خود بیاورد؛ اما هسته‌ی Prime فاقد سطح ولتاژ اختصاصی است و با سه هسته‌ی بزرگ دیگر از یک سطح ولتاژ مشترک استفاده می‌‌کند. 

چینش ۴+۳+۱ هسته‌ها با هدف بهبود عملکرد تک‌هسته‌ای انتخاب شده است

در طیف گسترده‌ای از سناریوها، نظیر وب‌گردی، تنها یک ترد بزرگ‌ فعال است؛ بنابراین احتمالا ترکیب ۳+۱ نسبت به حالت ۲+۲، عملکرد و بهره‌وری بهتری را ارائه خواهد داد؛ اما از آنجا که هسته‌های بزرگ‌ اسنپدراگون ۸۵۵ از سطوح ولتاژ مجزایی بهره نمی‌برند، بدین ترتیب در عمل شاهد بهبودهای چشم‌گیری نخواهیم بود. در نتیجه، پردازنده‌ی هشت هسته‌ای اسنپدراگون ۸۵۵ به‌میزان زیادی از دستیابی به بهره‌وری انرژی پیش‌بینی‌شده بازمی‌ماند؛ چرا که هر دو گروه هسته‌های بزرگ (۳+۱) همواره بیش از نیاز خود ولتاژ دریافت خواهند کرد، حتی اگر یکی از دو گروه بتواند با ولتاژ بسیار کمتر نیز به فعالیت خود ادامه دهد.

اسنپدراگون ۸۵۵

براساس ادعای کوالکام، پردازنده‌ی اسنپدراگون ۸۵۵، تا ۴۵ درصد بهبود در عملکرد CPU را نسبت به اسنپدراگون ۸۴۵ ارائه می‌دهد؛ اما در کمال تعجب این شرکت هیچ‌گونه آماری را درباره‌ی میزان بهره‌وری انرژی پردازنده‌ی مرکزی اسنپدراگون ۸۵۵ به‌اشتراک نگذاشت. کوالکام مدعی است که پردازنده‌ی جدیدش در زمینه‌ی سرعت اجرای اپلیکیشن‌های روزمره نظیر جیمیل، فیسبوک، گوگل مپ یا توییتر نسبت به دو رقیب هفت نانومتری A12 اپل و کرین ۹۸۰ هواوی، عملکرد بسیار بهتری دارد.

حافظه‌ی کش اشتراکی کمتر؛ نقطه‌ضغف اسنپدراگون ۸۵۵ مقابل کرین ۹۸۰

هسته‌های کم‌مصرف Cortex-A55 با فرکانس ۱.۸ گیگاهرتز کار می‌کنند و هرکدام از آن‌ها از حافظه‌ی کش ۱۲۸ کیلوبایتی L2 بهره می‌برند. بدین ترتیب به‌نظر می‌رسد که اسنپدراگون ۸۵۵ از حیث هسته‌های کوچک، تفاوتی با اسنپدراگون ۸۴۵ ندارد و شرکت سازنده از لیتوگرافی هفت نانومتری پردازنده تنها برای بهبود بهره‌وری انرژی این هسته‌ها استفاده کرده است.

درحالی‌که رقیب چینی حافظه‌ی کش L3 اشتراکی ۴ مگابایتی را برای کرین ۹۸۰ تدارک دیده، کوالکام در کمال ناباوری، از این حیث تغییری نسبت به گذشته ایجاد نکرده است و اسنپدراگون ۸۵۵ از ۲ مگابایت حافظه‌ی کش اشتراکی سطح L3 بهره می‌برد.

اسنپدراگون ۸۵۵

براساس اعلام کوالکام، واحد پردازش گرافیکی به‌کاررفته در اسنپدراگون ۸۵۵، موسوم به آدرنو ۶۴۰، حدود ۲۰ درصد بهبود عملکرد را نسبت به نسل گذشته تجربه می‌کند. تراشه‌ساز آمریکای مدعی است که پردازنده‌ی جدیدش، ۵۰ درصد واحد محاسبه و منطق (ALU) بیش‌تری برای محاسبات FP32 و FP16 دارد.

کوالکام برای نمایش میزان بهینگی GPU در اسنپدراگون ۸۵۵، مقایسه‌ای بین عملکرد اسنپدراگون ۸۴۵ و ۸۵۵ حین اجرای بازی PUBG با نرخ ۴۰ فریم‌برثانیه ترتیب داد که براساس آن، شاهد ۲۸ درصد کاهش مصرف انرژی در کاربری‌های گرافیکی یکسان هستیم.

اسنپدراگون ۸۵۵

واحد پردازش آدرنو ۶۴۰ از بازی‌های HDR و مبتنی بر «رندرینگ فیزیکی» (راهکاری برای مدل‌سازی بهتر و واقع‌گرایانه‌تر نور در محتوای گرافیکی) پشتیبانی می‌کند. پایپ‌لاین‌های این پردازنده‌ی گرافیکی با عمق رنگ ۱۰ بیتی و فضای رنگی Rec ۲۰۲۰ سازگاری دارد.

۲۰ درصد بهبود عملکرد GPU‌ نسبت به گذشته

کوالکام در جریان رویداد معرفی اسنپدراگون ۸۵۵، اعلام کرد که توسعه‌دهندگان ازطریق موتورهای Unity و Unreal 4 می‌توانند موادی حقیقی را که توسط شرکت‌هایی همچون Quixels و Allegorithmic از داده‌های علمی ایجاد شده‌اند، در طراحی محیط‌های بازی و واقعیت افزوده به‌کار گیرند تا بدین ترتیب پارامترهایی همچون سختی سطوح، انعکاس صدا، نورپردازی و درک عمق به واقعیت نزدیک‌تر باشد.

به‌لطف ماژول آدرنو ۶۴۰، پردازنده‌ی قدرتمند کوالکام برای نخستین‌بار از فرمت‌های HDR10+ و دالبی‌ویژن نیز پشتیبانی خواهد کرد و دستگاه‌های مبتنی بر این پردازنده نیز امکان اجرای بازی‌ها با نرخ ۱۲۰ فریم‌برثانیه و پخش ویدیوهای ۳۶۰ درجه‌ی 8K را خواهد داشت.

اسنپدراگون ۸۵۵

بلوک پردازنده‌ی سیگنال دیجیتال (DSP) به‌کاررفته در اسنپدراگون ۸۵۵ موسوم به هگزاگون ۶۹۰، علاوه‌بر آنکه بهبودهایی را نسبت به نسل گذشته تجربه می‌کند، ویژگی‌های جدیدی را نیز در بطن خود دارد. بلوک DSP جدید از ۴ پایپ‌لاین برداری 1024b بهره می‌برد که نسبت به هگزاگون ۶۸۰/۶۸۵ افزایش ۱۰۰ درصدی را نشان می‌دهد. از سوی دیگر، عملکرد پایپ‌لاین‌های اسکالر نیز ۲۰ درصد بهبود داشته است که احتمالا به تغییرات ریزمعماری یا افزایش فرکانس بازمی‌گردد.

شتاب‌دهنده‌ی تانسور + DSP = موتور هوش مصنوعی کوالکام

نکته‌ی جالب‌توجه درباره‌ی DSP جدید، اضافه‌شدن شتاب‌دهنده‌ی تنسور اختصاصی به آن است. این شتاب‌دهنده به نسخه‌ای ساده‌شده از یک واحد MAC (واحدی در پردازش سیگنال دیجیتال که حاصل‌ضرب دو عدد را محاسبه کرده و به یک انباشتگر اضافه می‌کند) در موتورهای شبکه‌ی عصبی شرکت‌های دیگر شباهت دارد و نخستین نسل از موتورهای استنتاج یادگیری ماشین کوالکام به‌حساب می‌آید، هرچند که تراشه‌ساز آمریکایی آن را چهارمین نسل از «موتور هوش مصنوعی» خود می‌داند (پیش‌تر این نام برای استنتاج یادگیری ماشین روی CPU، GPU و DSP‌ استفاده می‌شد). 

اسنپدراگون ۸۵۵

یکی از محدودیت‌هایی که کوالکام در معماری‌های پیشین با آن مواجه بود، به ناتوانی DSP در پردازش بارهای محاسباتی مرسوم خود درکنار محاسبات استنتاجی یادگیری ماشین بازمی‌گردد. اکنون شرکت سازنده تأیید می‌کند که در اسنپدراگون ۸۵۵، واحد تنسور جدید می‌تواند هم‌زمان با واحد‌های برداری و مستقل از آن‌ها فعال باشد. بدین ترتیب تسک‌های مربوط‌به پردازش تصویر به موازات تسک‌های استنتاجی انجام خواهند شد و پردازنده‌ی جدید کارایی بسیاری بهتری در پردازش‌های مربوط‌به یادگیری ماشین خواهد داشت.

درکنار واحد‌های برداری و تنسور، ماژول جدید Voice Assistant AI‌ مشاهده می‌شود که نقش آن شتاب‌دهی به پردازش‌های رایج هوش مصنوعی در دستیار‌های دیجیتال، همچون بایدو و گوگل اسیستنت خواهد بود.

اسنپدراگون ۸۵۵

اسنپدراگون ۸۵۵ نسخه‌ی ارتقا‌یافته‌ای از پردازنده‌ی سیگنال تصویر (ISP) اسپکترا ۳۸۰ را نیز در بطن خود دارد که به‌مدد واحد سه‌هسته‌ای Computer Vision، توان پردازشی آن بهبود یافته است. کوالکام ادعا می‌کند که این واحد می‌تواند تا ۴ برابر بیش از گذشته در وظایفی همچون دسته‌بندی و تفکیک سوژه، تشخیص عمق (با نرخ ۶۰ فریم‌برثانیه)، ردگیری حرکت در واقعیت افزوده و لرزش‌گیری تصویر، بهره‌وری انرژی داشته باشد. ضمن اینکه ضبط ویدیوهای 4K HDR نیز نسبت به اسنپدراگون ۸۴۵، تا ۳۰ درصد مصرف انرژی کمتری خواهد داشت.

اسنپدراگون ۸۵۵ برای دستیابی به 5G به مودم مجزا نیاز دارد

پردازنده‌ی اسنپدراگون ۸۵۵ در بطن خود مودم اسنپدراگون X24 را دارد که امکان برقراری اتصال LTE Cat.20 با سرعت دانلود بالغ بر ۲ گیگابیت‌برثانیه را فراهم می‌آورد. ارتقاء سرعت به‌مدد تجمیع ۷ برابری حامل‌های LTE با 4x4 MIMO و 256QAM حاصل شده است. مودم جدید برای نخستین‌بار در زمینه‌ی آپلود نیز برای دستیابی به سرعت ۳۰۰ مگابیت‌برثانیه‌ای با تجمیع ۳ برابری حامل‌های LTE از 256QAM پشتیبانی می‌کند.

اسنپدراگون ۸۵۵

متأسفانه اسنپدراگون ۸۵۵ به‌تنهایی از اینترنت نسل پنجم پشتیبانی نمی‌کند و برای دستیابی به 5G به مودم اکسترنال اسنپدراگون X50 اتکا دارد. پردازنده‌ی جدید کوالکام در صورت ترکیب‌شدن با مودم X50 از هر دو فناوری mmWave و sub-6 GHz 5G NR پشتیبانی خواهد کرد. اسنپدراگون ۸۵۵ با یک چیسپت کمبوی وای‌فای اکسترنال با استاندارد‌ جدید Wi-Fi 6 و استاندارد ۶۰ گیگاهرتزی Wi-Gig 802.11ay سازگاری دارد.



تاريخ : شنبه 18 خرداد 1398برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

اپل ساعاتی پیش و طی نطق اصلی خود در کنفرانس WWDC 2019 اعلام کرد که ویژگی استریت ویو را به سرویس نقشه‌ی خود آورده است. استریت ویو ویژگی جذابی در نقشه‌هایگوگل است که این امکان را مهیا می‌کند تا اگر به نقطه‌ای روی نقشه ضربه بزنید تصاویر ۳۶۰ درجه‌ای از مکان مدنظرتان را مشاهده کنید. اپل اعلام کرده که این ویژگی در iOS 13 و سرویس نقشه‌ی اختصاصی این شرکت، در دسترس کاربران خواهد بود.

نقشه اپل

منابع تصاویر ۳۶۰ درجه‌ای در نمایش محیطی نقشه‌ی اپل، اطلاعات جدید نقشه‌برداری این شرکت است که در سال‌های اخیر و به‌لطف استفاده از صد‌ها خودرو و هواپیما جمع‌آوری‌شده است. این وسایل نقلیه در خیابان‌های ایالات‌متحده و چند کشور دیگر مسئول جمع‌آوری اطلاعات و عکس‌برداری از خیابان‌ها و نقاط مختلف هستند تا تصاویر دقیق محیطی با جزئیات بالا برای کاربران به نمایش درآید. 

به‌گفته‌ی اپل، قابلیت جدید سرویس نقشه‌‌ی این شرکت، به‌زودی برای کاربران ایالات متحده در دسترس خواهد بود و در سال آینده نیز امکان نمایش این دسته از تصاویر از کشور‌های دیگر نیز به Apple Maps افزوده خواهد شد.

نقشه اپل

اپل مپس از جمله اپلیکیشن‌های اختصاصی غول دنیای فناوری است که این شرکت حساب ویژه‌ای روی آن باز کرده و با هر به‌روزرسانی قابلیت‌های جذاب جدیدی به آن اضافه می‌کند تا با رقیب سنتی خود و سرویس مشهور نقشه‌‌ی آن (گوگل مپس) رقابت کند.

باتوجه‌ به‌ اضافه شدن استریت ویو به اپل مپس به نظر شما آیا این سرویس نقشه اکنون قابلیت جایگزینی با نقشه‌های محبوب گوگل را دارد؟



تاريخ : سه شنبه 14 خرداد 1398برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

اپل پس از هفته‌ها انتظار، سرانجام نطق اصلی کنفرانس WWDC 2019 را برگزار کرد و طی آن غالبا به معرفی جدیدترین دستاوردهای نرم‌افزاری خود پرداخت. نسخه‌ی جدید iOS به‌همراهسیستم‌عامل تازه‌نفس iPadOS یکی از مهم‌ترین بخش‌های مراسم شب گذشته بودند.

آی‌او‌اس جدید به ویژگی‌های جالبی همچون حالت تاریک (دارک مود) مجهز شده است و در آینده به‌صورت رسمی منتشر خواهد شد. از طرفی آیپد OS را داریم که ویژگی‌های جدید و بسیار جالبی در خود دارد.

 

از ماه‌ها پیش شایعات ضدونقیضی را در مورد احتمال عدم پشتیبانی برخی از گوشی‌های قدیمی اپل از آی‌او‌اس جدید شنیده بودیم. شایعات می‌گفتند درکنار آیفون ۵ اس، گوشی‌های آیفون ۶ و ۶ پلاس نیز قرار است از چرخه‌ی دریافت به‌روزرسانی نرم‌افزاری خارج شوند. حتی در برخی منابع، از آیفون ۶ اس، آیفون ۶ اس پلاس و آیفون SE هم اسم آورده شده بود. 

فهرست رسمی منتشره از سوی اپل، به‌صورت رسمی به شایعات پایان می‌دهد. برخلاف سال گذشته که تمامی دستگاه‌های مجهز به iOS 11 توانستند به iOS 12 به‌روزرسانی شوند، امسال چنین قاعده‌ای حکم‌فرما نیست و تمامی دستگاه‌ها توانایی دریافت iOS 13 و iPadOS 13 را ندارند.

جدول زیر، فهرست کامل دستگاه‌های تحت‌پشتیبانی آی‌او‌اس ۱۳ و آیپد او‌اس ۱۳ را نشان می‌دهد:

ios 13

فهرست دستگاه‌های تحت‌پشتیبانی iOS 13 و iPadOS 13
دستگاه‌های مقصد iOS 13دستگاه‌های مقصد iPadOS 13
آیفون ۱۰ اس مکس آیپد پرو ۱۲.۹ اینچ
آیفون ۱۰ اس آیپد پرو ۱۱ اینچ
آیفون ۱۰ آر آیپد پرو ۱۰.۵ اینچ
آیفون ۱۰ آیپد پرو ۹.۷ اینچ
آیفون ۸ پلاس آیپد نسل ششم
آیفون ۸ آیپد نسل پنجم
آیفون ۷ پلاس آیپد مینی نسل پنجم
آیفون ۷ آیپد مینی ۴
آیفون ۶ اس پلاس آیپد ایر نسل سوم
آیفون ۶ اس آیپد ایر ۲
آیفون اس ای -
آیپاد تاچ نسل هفتم -

از نکات مهم فهرست دستگاه‌های مقصد آی‌او‌اس ۱۳ می‌توانیم به پایان پشتیبانی نرم‌افزاری اپل از گوشی‌های آیفون ۵ اس، آیفون ۶ و آیفون ۶ پلاس و البته آیپاد تاچ نسل ششم اشاره کنیم. از طرفی به آیپد او اس ۱۳ می‌رسیم که قرار نیست برای آیپد ایر و آیپد مینی ۲ منتشر شود. این دستگاه‌ها پیش‌تر iOS 12 را دریافت کرده بودند.

درنهایت به سیستم‌عامل واچ OS می‌رسیم. براساس اعلام رسمی اپل، جدیدترین نسخه از واچ او اس قرار است برای اپل واچ سری ۱، اپل واچ سری۲، اپل واچ سری ۳ و اپل واچ سری ۴ در دسترس قرار گیرد. اپل به‌وضوح گفته است که تمامی ویژگی‌های جدید watchOS 6 قرار نیست در تمامی این ساعت‌ها در دسترس باشند. بدیهی است که کاربران ساعت‌های قدیمی‌تر از برخی ویژگی‌ها محروم خواهند بود. 

تمامی این به‌روزرسانی‌ها از ساعاتی دیگر وارد فاز بتای مخصوص توسعه‌دهندگان خواهند شد. گفتنی است بتای عمومی آن‌ها در بازه‌ی بین تیر تا مرداد امسال و نسخه‌ی نهایی، پاییز سال جاری در دسترس قرار خواهند گرفت.



تاريخ : سه شنبه 14 خرداد 1398برچسب:, | | نویسنده : مقدم |
صفحه قبل 1 ... 323 324 325 326 327 ... 3356 صفحه بعد