اپل از زمان عرضه آیفون در سال ۲۰۰۷ از گوگل مپز بر روی محصولات خود استفاده کرده است. حتی در زمان معرفی اولین آیفون، اریک اشمیت مدیرعامل سابق گوگل همراه با استیو جابز روی صحنه حضور یافت. اما رابطه دو شرکت به دلیل موفقیت گوگل در عرضه سیستم عامل موبایل ویژه خودش (اندروید)، کم کم تحلیل رفته و کاهش یافت. و اکنون سایت 9To5Mac از استفاده اپلیکیشن نقشه ویژه اپل در نسخه اصلی بعدی سیستم عامل موبایل اپل (iOS 6) خبر می دهد. کاری که باعث پایان اتکای این کمپانی به محصول گوگل مپز یک همسایه کوپرتینویی خواهد شد.طبق اعلام منبع خبری این سایت، اپلیکیشن جدید تا حد زیادی شبیه برنامه گوگل مپز فعلی خواهد بود. هرچند که مطمئنا به شکل سریع تر و شسته رفته تری عرضه خواهد شد و با قابلیت هایی همچون نمایش سه بعدی، تجربه کاربری قابل اعتنایی را برای خریداران رقم خاهد زد. احتمالا فناوری مورد استفاده در این اپلیکیشن نقشه، بر اساس تکنولوژی C3 شرکت Poly9 خواهد بود که به تازگی توسط اپل خریداری شده است. پیش بینی شما چیست؟ آیا اپل حاضر خواهد شد برای رقابت بیشتر، اپلیکیشن فوق العاده گوگل مپز را کنار بگذارد؟ عکس العمل گوگل در این باره چه خواهد بود؟
به نقل از يورونيوز، هیات مشاوران پزشکی وابسته به اداره مواد دارویی و غذایی یالات متحده آمریکا با ۱۹ رای موافق در برابر ۳ رای مخالف قرص «ترووادا» را به عنوان داروی پیشگبری از ایدز توصیه کردهاند.این اقدام جدید ممکن است به تحولی بنیادین در درمان بیماری همه گیر ایدز منجر شود.در همین حال همه کارشناسان و پزشکان چنین نظری ندارند.یکی از پزشکانی که رای مخالف داده، به عوارض جانبی آن روی کلیه ها اشاره میکند که در میان سیاه پوستان بسیار شایع است است و بالاترین درجه ابتلا به ایدز در آنها دیده میشود.قرص «ترو وادا» یک داروی آمریکایی است که هم اکنون برای درمان ایدز و ضعف سیستم ایمنی بدن مورد استفاده قرار میگیرد.اداره مواد دارویی و غذایی یالات متحده آمریکا قرار است تا اواخر خرداد ماه (۱۵ ژوئن) نظر نهایی و تایید خود را در باره موثر بودن این دارو اعلام کند.
|
||
از نيم ميليون زباله فضايي از بقاياي يك موشك در اندازه اتوبوس تا قطرات ريز رنگ، ميتواند براي ساكنان ايستگاه فضايي بينالمللي و ماهوارههاي موجود در مدار خطرآفرين باشد.دانشمندان و مهندسان سوئيسي براي حل اين مشكل و جمعآوري زبالههاي فضايي، در حال ساخت ماهواره رفتگر موسوم به CleanSpace One هستند.ماهواره رفتگر احتمالا طي سه تا پنج سال آينده به فضا پرتاب خواهد شد و قرار است يكي از دو زباله موجود در فضا شامل بقاياي ماهواره پيكو يا ماهواره TIsat در ابعاد هزار سانتي متر مكعب را جمعآوري كند.زماني كه ماهواره رفتگر به دو هدف مورد نظر مي رسد، بازوي قلاب دار ماهواره دراز شده و زباله فضايي را مي گيرد و ماهواره به سمت جو زمين حركت ميكند و در حرارت جو از بين ميرود.ماهواره رفتگر CleanSpace One در مركز تحقيقات فضايي در لوزان سوئيس طراحي و ساخته ميشود. در اين ماهواره از سيستم نيروي محركه ميكرو و برق براي انداختن قلاب به سمت زباله فضايي استفاده ميشود. مشكل اصلي پيش روي محققان طراحي بازوي قلابدار براي به دام انداختن دقيق هدف عنوان شده است.در سال 2009 ميلادي ماهواره Iridium آمريكا با بقاياي ماهواره روس برخورد كرد كه باعث نابود شدن ماهواره اي به ارزش 55 ميليون دلار شد و بيش از دو هزار قطعه زباله فضايي ايجاد شد كه لزوم طراحي و ساخت ماهواره هاي رفتگر را نشان ميدهد.
|
شايد براي خيليها اين سوال پيش بيايد كه اصلا پديده كبد چرب چيست و به چه علتي رخ ميدهد؟
نفوذ و رسوب چربي به واحدهاي كبدي هپاتوسيت نام دارد كه باعث بروز و ظهور سندرمي به نام كبد چرب ميشود. اگرچه از اين سندرم به عنوان يك بيماري نام ميبريم، اما متاسفانه علامت باليني خاصي ندارد و تنها راه شناخت آن، مشاهده افزايش آنزيمهاي كبدي و بررسي اتفاقي از پارانشيمهاي كبدي با انجام سونوگرافي روتين است و اغلب اين بيماران با شكايت از بيماري گوارشي به پزشك مراجعه ميكنند و پزشك نيز به طور اتفاقي با مشاهده اين آزمايشها متوجه اين بيماري ميشود.
چه افرادي بيشتر مستعد ابتلا به اين بيماري هستند؟
معمولا افرادي با وزن بيش از حد معمولي يا توده بدني بالاتر از حد طبيعي يا افراد كمتحرك، اما افرادي نيز به دلايل مختلف همچون مراجعه به باشگاههاي بدنسازي و مصرف بيش از حد هورمونها در معرض ابتلا به اين بيماري هستند. همچنين بانواني كه از هورمونهاي استروژن و پروژسترون (هورمونهاي جلوگيري از بارداري) يا افرادي كه از فرآوردههاي كورتون براي درمان بيماري اوليهشان استفاده ميكنند، ميتوانند مبتلا به كبد چرب شوند. در ضمن كاهش شديد وزن بيماراني كه با انجام جراحيهاي گوناگون روي دستگاه گوارش تحت درمان هستند نيز ميتواند به ايجاد كبد چرب در افراد منجر شود.
بيشتر چه عواملي باعث افزايش اين بيماري ميشود؟
اگرچه امروزه نقش افزايش تريگليسيريد و كلسترول در ايجاد تصلب شرائين به اثبات رسيده است، اما افزايش چربي در ايجاد كبد چرب نيز نقش بسزايي دارد. آمارها نيز حاكي از افزايش افراد مبتلا به ديابت است. روزي اين بيمار ديابتي، مبتلا به مقاومت به انسولين در سطح بدن خواهد شد كه همين مقاومت زمينه بروز كبد چرب را در فرد فراهم خواهد كرد. متاسفانه امروزه افزايش ميل افراد جامعه بخصوص كودكان و نوجوانان به استفاده از غذاهاي آماده و پركالري و همچنين بازيهاي كامپيوتري و نداشتن تحرك و فعاليتهاي ورزشي باعث افزايش تعداد افراد مبتلا به چاقي مفرط شده است. اين بيماري در افراد الكلي بيشتر است زيرا به ازاي هر يك گرم پروتئين، 4 كيلوكالري و به ازاي هر يك گرم چربي 7 تا 9 كيلوكالري و به ازاي هر يك گرم الكل 9 كالري انرژي در بدن توليد ميشود. پس جاي تعجب نيست كه الكل نهتنها التهاب پارانشيم كبدي يا بافت كبدي (هپاتيت الكلي) ايجاد ميكند بلكه در درازمدت باعث بروز سيروز كبدي نيز خواهد شد. بنابراين پيشبيني ميشود اگر اين روال ادامه يابد طي 10 تا 20 سال آينده اين سندرم، يكي از بيماريهاي شايع متابوليكي شود.
به چه علت گفته ميشود اين بيماري بين زنان بيش از مردان شايع است؟
به دليل اين كه افزايش تجمع چربي در شكم، ران و باسن خانمها بيشتر از مردان است و به مراتب تحرك و فعاليت بدني آنان نيز از مردان كمتر است. همچنين به علت مصرف هورمون پروژسترون و استروژن و حاملگي پياپي و نداشتن تحرك و ورزش كامل پس از هر زايمان اين بيماري در زنان شايعتر است.
آيا بيماري كبد چرب قابل درمان است؟
بله، امروزه براي كمك به درمان اين بيماري از ويتامين E، داروهاي پايين آورنده چربي خون، داروهاي تنظيمكننده كلسترول و تريگليسيريد خون و داروهاي سد مقاومت انسولين مانند گلوتازون و متفورمين استفاده ميشود.
چنانچه درمان بموقع صورت نگيرد، چه عوارضي متوجه بيمار خواهد شد؟
اگر اين سندرم در مرحله ابتدايي يا سير بيماري درمان نشود و بيمار هيچگونه تلاش و كوششي براي حفظ سلامتش نكند، اين بيماري مزمنتر خواهد شد. مزمنترشدن كبد چرب مساوي است با از بين رفتن فعاليتهاي سلولهاي كبدي كه نقش بسيار مهمي در بدن براي تصفيه داروها، متابوليسم داروها، چربيها و قند خون دارد، بنابراين چنانچه فرد مبتلا به كبد چرب رويه قبلي خود را ادامه دهد، بيماري او نهتنها مزمن شده است، بلكه به فيبروز كبدي و در نهايت سيروز كبدي منتهي خواهد شد.
براي پيشگيري از ابتلا به اين بيماري چه نكاتي را بايد رعايت كرد؟
مهمترين درمان كبد چرب، پيشگيري است. به همين دليل با انجام فعاليتهاي مستمر ورزشي به مدت 15 تا 20 دقيقه در روز كه متناسب با 4 فصل باشد مانند پيادهروي و همچنين با تغيير رويه زندگي و خوردن غذاهاي كمچرب و كمكالري و داشتن رژيم غذايي مناسب مانند استفاده كمتر از روغنهاي حيواني و مصرف بيشتر سبزيها و ويتامينها، ميتوان از بروز اين بيماري پيشگيري كرد. چهبسا افراد بيمار بايد براي پيشگيري بهتر و تدوين رژيم غذايي از متخصص تغذيه مشاوره بگيرند.
در حال حاضر آماري هم وجود دارد كه چند درصد از جامعه به اين عارضه مبتلا هستند؟
طبق آخرين بررسي كه از روي بيماران ديابتي و مبتلا به سندرم متابوليك كبد انجام شده است، هماكنون حدود 3 تا 20 درصد افراد جامعه فعلي ما مبتلا به كبد چرب هستند. همچنين براساس آمارها مشاهده شده كه اين بيماري در اقشار مرفه بيشتر است.
زماني كه فيلم عظيمش تايتانيك جايزه اسكار بهترين كارگرداني را به خود اختصاص داد، فرياد برآورد امروز پادشاه جهانم! اما مرد كاناداييتبار كه بر قلههاي ثروت و شهرت هاليوود قرار دارد، اوقات فراغتش را در سواحل گرم و در معاشرت با جمعي از هنرپيشهها و چهرههاي سرشناس دنياي سرگرمي تلف نميكند.او با گروهي مهندس و دانشمند برنامه كاوش جهان را ميچيند، به ناسا مشاوره ميدهد، به اعماق اقيانوس سفر ميكند و شركتي به راه مياندازد تا كاوشهاي آينده منظومه شمسي را پيش ببرد.جيمز كامرون زندگي پرفراز و نشيبي را تجربه كردهاست؛ از رانندگي كاميون مواد غذايي دبيرستانها و كارگرداني پرفروشترين فيلمهاي جهان گرفته تا كاوش ناشناختهها روي زمين، اما او نه كارگردان است و نه ستاره دنياي سرگرمي. شايد آيندهنگربودن و كنجكاوي بيپايان بهترين خصوصيات براي توصيف كامرون باشد.در هفته دوم فروردين امسال بود كه جيمز كامرون پس از مدتها به صدر خبرهاي جهان بازگشت. او اين بار اما نه به دليل ساخت فيلم جديدش يا آغاز نمايش نسخه سهبعدي فيلم تايتانيك كه به دليل سفري تنها و شگفتانگيز به ژرفترين گودال جهان در اعماق آبهاي اقيانوسي.
سفري به ناديدههاي جهان
سفر حدود ۱۰ ساعته جيمز كامرون به اعماق دراز گودال مارينا، از جنبههاي مختلفي هيجانانگيز و قابل توجه است.جيمز كامرون در اين سفر، كه براي دومين بار در طول تاريخ و براي اولينبار به صورت تنها و فردي انجام ميشد، داستانهايي را براي ما به ارمغان آورده است كه ميتواند چشم ما را به برخي از ناديدهها و شگفتيهاي جهان اطرافمان باز كند.دنيايي كه بسيار ناشناخته و درك نشده است. واقعيت اين است كه اطلاعات ما از اعماق اقيانوسهاي زمين كمتر از دشتهاي مريخ و كوههاي ماه است.زيردريايياي كه كامرون را به اعماق برد، كپسولي به طول هفت متر بود و در آن فضا براي نشستن خميده يك نفر وجود داشت.بقيه آن را سيستمهاي ضدفشار و ابزارهاي فناوري پر كرده بودند. فضايي كه كامرون در مدت اين سفر در اختيار داشت از فضايي كه فضانوردان سايوز در هنگام پرتاب در اختيار دارند هم كمتر بود.اين كاوشگر به يك بازوي روباتيك نمونهبردار هم مجهز بود كه با كمك آن ميشد نمونههايي را از اين بستر اقيانوسي جمعآوري كرد.در تاريكي محض و ظلماتي كه در آن عمق وجود دارد، يك برج 2.5 متري از چراغهاي LED وظيفه نورپردازي محيط را به عهده داشتند.بازگشت كامرون هم شيوهاي هيجانانگيز داشت. زيردريايي او براي بازگشت از مكانيسمي مانند چوب پنبه استفاده كرد.او با رها كردن وزنههاي سنگيني كه به اطراف زيردريايي وصل بودند، عملا باعث كاهش وزن زيردريايي و حركت سريع آن به سمت سطح شد.به اين ترتيب سفر حدود 10 ساعته او به پايان رسيد. 10 ساعت در اتاقك كوچكي به صورت خميده و چهارزانو به سر بردن قطعا شرايط ايدهآل براي پول خرجكردن يك ستاره سينما نيست. بخصوص كه مجبور باشي براي تحمل آن شرايط ماهها تمرين يوگا انجام دهي. انگيزه كامرون قطعا چيزي بيش از خوشگذراني بوده است.سفر او ميتواند نمونههاي جديدي از حيات ناشناخته را آشكار كند؛ موجوداتي كه به معني واقعي كلمه براي ما بيگانه به شمار ميروند.كوين هند، اختر زيستشناس ناسا و عضو تيم علمي اين پروژه معتقد است نمونههايي كه كامرون از اعماق به همراه آورده ميتواند درك ما را از حيات فرازميني نيز افزايش دهد.اينك كامرون سومين انساني است كه منظرهاي در اعماق زمين را ميبيند و اين عدد بسيار كمتر از تعداد افرادي است كه قدم بر سطح ماه گذاشتهاند. سفر كامرون شايد بتواند توجه عموم را نيز به اعماق اقيانوس جذب كند.ريچارد برانسون، كارآفرين و آيندهنگر بريتانيايي ـ كه مالك مجموعه عظيم ويرژين و از جمله صاحب كمپاني ويرژين گالاكتيك است قرار است از سال جاري سفرهاي فضايي خصوصي را آغاز كند، از هماكنون روي طرحي كار ميكند تا بتواند سفر به اعماق اقيانوسها را اقتصادي كرده و مانند سفرهاي فضايي در اختيار تعداد بيشتري از مردم قرار دهد.شايد اين تلاشها همانطور كه مرزهاي فضا را گسترده كرد بهانهاي باشد براي شناخت بيشتر سياره مادري خودمان.
مقدمات طولاني براي سفري 10 ساعته
سفر كامرون بدون مقدمه نبود. علاقه او به اعماق آبها را ميتوان از سالها قبل در كارهاي او مشاهده كرد. او در سال ۲۰۱۰ در كنفرانس تد، از داستان خود پيش از ساخت فيلم آواتار براي حاضران سخن گفت و همانجا گفت بيش از 3 هزار ساعت را زيردريا و به كاوش آبها پرداخته است.زماني كه حدود يكسوم آن در زيردرياييهاي كاوشگر و در اعماق ژرف اقيانوسها سپري شده است. در همان كنفرانس به حاضران گفت زماني كه طرح فيلم تايتانيك را به استوديوها برد، چقدر تلاش كرد تا آنها را راضي كند هزينههاي يك سفر اكتشافي را قبول كنند كه بتواند تصاويري واقعي از بقاياي تايتانيك به دست آورد.او استدلال ميكرد چنين نماهايي براي جذب مخاطب لازم است، اما چيزي كه به تهيهكنندهها نگفت اين بود كه خود سالهاست روياي ديدن تايتانيك را در سر داشته و دنبال فرصتي براي تحقق آن رويا بوده است.پس از آن فيلم حدود ۱۰ سال خبري از كامرون نبود. در آن مدت وي وقتش را به كاوش در اعماق دريا و توسعه فناوريهاي جديد ميگذراند تا مرزهاي جديدي را در سينما ترسيم كند و در نهايت شاهكاري مانند آواتار از دل آن بيرون آمد.داستان كامرون اما از خيلي قبلترها شروع شده بود. داستان او داستان كودك مشتاق و كنجكاوي بود كه خلاقيتش را با خواندن داستانهاي علمي ـ تخيلي شكوفا ميكرد.او به ياد ميآورد چگونه زمان بين مدرسه و خانه را هرروز به خواندن داستانهاي علمي ـ تخيلي ميپرداخته است.او با اين ايدههاي جديد خو گرفت و شروع به خلق آنها كرد. ايدههايش را نقاشي ميكرد، در جنگل اطراف محل زندگياش نمونه جمع ميكرد و زير ميكروسكوپ به بررسي آنها ميپرداخت و وقتي با فيلمهاي ژاك كوستو و داستانهاي هيجانانگيز او از اعماق دريا آشنا شد، فهميد كه دنيايي بيگانه و شبيه به يك سياره فراخورشيدي دقيقا بيخ گوش او قرار دارد و ميتواند با سفر به دريا و غواصي، حس حضور در فضا را تجربه كند.او در حالي آموزش غواصي را شروع كرد كه تا دو سال بعد از آن اقيانوس را از نزديك نديد و تا زماني كه به كاليفرنيا رفت نتوانست لذت غواصي در اعماق آبها را تجربه كند.البته زندگي او مملو از آرامش و رفاه نبود. وقتي ۲۲ سالش بود از كالج بيرون آمده بود و براي تامين مخارج روزانهاش با وانت در منطقه اورنج كانتي كاليفرنيا به جابهجا كردن مواد غذايي براي مدارس ميپرداخت.در اوقات فراغت به خلق داستانهاي علمي ـ تخيلي و رويا پردازي و شنا و غواصي ميپرداخت.سال ۱۹۷۷ او نيز مانند بسياري از جوانان همعصر خود با يكي از دوستانش در صف طولاني سينمايي ايستاده بود كه فيلم تاريخي جورج لوكاس، جنگهاي ستارهاي را به نمايش ميگذاشت.دوستش روايت ميكند بعد از پايان فيلم كامرون عصباني بود و گويي به دنبال چيزي ميگشت تا بر آن مشت بكوبد.او سالها دنياهاي دور دست را در ذهن خود تصوير كرده بود و حالا ميديد لوكاس بخشي از روياهاي او را به تصوير كشيده است.به خانه برگشت و سعي كرد سر از كار جلوههاي ويژه در بياورد. خانهاش به كارگاهي كوچك بدل شد و بيشتر ساعات روزش در كتابخانه USC صرف مطالعه كتابهاي مربوط به جلوههاي ويژه ميشد. در نهايت متوجه شد بايد حمايت مالي به دست آورد تا بتواند كار را ادامه دهد.او كمك هزينهاي از يك گروه دندانپزشك محلي جمع كرد تا نسخهاي ۱۲ دقيقهاي از فيلم مورد نظرش را بسازد. اميدوار بود با نمايش جلوههاي ويژه درون آن فيلم به استوديوها موافقت آنها براي ادامه كار را بگيرد، اما موفق نشد و در عوض يك كار كوچك در يك فيلم درجه 2 به دست آورد.همان كار باعث شد تا اين كار كوچك در بخش جلوههاي ويژه به سكوي پرتاب او بدل شود. چند سال بعد و پس از كارگرداني فيلم ترسناك Piranha II: The Spawning زماني كه بيمار و تبدار در بستر خوابيده بود كابوسي از روباتي را ديد كه به زني كه از ترس خميده شده حملهور شده است. اين جرقهاي بود تا او داستانهاي ترميناتور را آغاز كند.علاقه او به اعماق از بين نرفت و زماني كه فيلم مغاك يا ابيس را ميساخت دو علاقه خود را كنار هم گذاشت. در اين فيلم او نهتنها بخشهاي بزرگي را در يك استخر صنعتي غولآسا فيلمبرداري كرد ـ و حتي يك بار به دليل پايان يافتن ذخيره اكسيژنش تا آستانه مرگ پيش رفت ـ بلكه پاي موجودات فضايي را به داستان خود باز كرد و از آن مهمتر مرزهاي جلوههاي ويژه رايج در سينما را توسعه داد.بعد از ابيس بود كه ايده آواتار را مطرح كرد، اما همكارانش به او گفتند چنين تكنولوژياي براي واقعيت بخشيدن به روياي او وجود خارجي ندارد و به همين سبب او اين طرح را تا سالها بعد كنار گذاشت. اين بار دوباره به سراغ اعماق دريا رفت و فيلمي تاريخي را ساخت.تايتانيك فقط يك داستان عاشقانه نبود. او با وسواس كپي دقيقي از تايتانيك را تهيه كرده بود و همه چيز مطابق اصل بود. وسواس او و بودجه بالاي صرف شده خبر از يك شكست تجاري عظيم ميداد؛ شكستي كه ميتوانست مهر پاياني بر كار كامرون به عنوان كارگردان بزند.همه عوامل، مديران، تهيهكنندگان و خود كامرون تنها اميدوار بودند ضرر فيلم به قدري نباشد كه منجر به ورشكستگي همه آنها شود.نتيجه، اما چيزي شد كه هيچ كس باور نميكرد تايتانيك پرفروشترين فيلم تاريخ سينما شود و چندين اسكار براي كامرون به ارمغان آورد. شايد همه آن فشارهاي طولاني بود كه باعث شد وقتي روي صحنه مراسم اسكار قدم گذاشت و جايزهاش را گرفت فرياد بزند: «اكنون پادشاه جهانم».بعد از موفقيت خيرهكننده تايتانيك، كامرون بار ديگر ناپديد شد و اين بار در طول ۱۰ سال كسي چيز زيادي از او نميشنيد. چند مستند زير دريايي و همكاري در تهيهكنندگي چند مستند ديگر.ميگويد مردم گمان ميكنند در اين مدت من در كنار ساحل نشسته و استراحت ميكردم، اما واقعيت بسيار متفاوتتر از اين بود.او در اين دوره به گفته خودش در كنفرانس تد، تصميم گرفت سينما را به عنوان كار و علاقه دوم خود در نظر بگيرد و كار اصلي خود را كاوش ناشناختهها قرار دهد. او در اين مدت دو پروژه بزرگ را پيش برد.با همكاري غولهاي فناوري، شروع به خلق فناوريهايي كرد كه براي ساخت ايده قديمياش، آواتار نياز داشت و از سوي ديگر به اعماق درياها سفر كرد و بار ديگر به تايتانيك رفت، از زير دريا نمونهبرداري كرد و خود را به كاوشهاي علمي نزديكتر كرد.او عضو هيات مشاوران ناسا شده بود، طرحهايي براي ماموريتهاي فضايي داشت و وقتش را به كاوش و توسعه مرزهاي فناوري و افزايش درك خود و ديگران از ناشناختهها ميگذراند.زماني كه وقت ساخت آواتار فرا رسيد، او دوباره تيمي از محققان را دور خود جمع كرد. آواتار فيلمي بود كه هيچ مشابهي پيش از آن نداشت. سيستم تصويربرداري آن براساس فناوري ابداعي كامرون و همكارانش بود، اما اين براي او كافي نبود.او ميخواست فيلمش فراتر از يك داستان تخيلي باشد پس سعي كرد همه چيز در دنياي پاندورا تا حد امكان توجيه علمي داشته باشد. اگر كوهها در ميانه زمين و آسمان شناورند، ميدانهاي مغناطيسي را به كار گرفت، يك زبانشناس براي ناويها زبان ساخت، يك متخصص فرهنگ، آداب و رسوم آنها را طراحي كرد.يك گياهشناس به طراحي گياهان اين دنيا پرداخت و متخصصان عصبشناسي او را در معني دار تر كردن ايده اصلي آواتار ياري دادند.حجم اين دادههاي علمي به قدري بود كه يك دانشنامه آنلاين در باره آن طراحي شد و نويسنده علمي تخيلي برجسته و مهندس انگليسي استفان بكستر كه مجموعه اوديسه زمان را با همكاري آرتور سي كلارك فقيد نوشته بود، كتابي به نام علم آواتار نوشت كه ۲۹ ميامسال منتشر ميشود.آواتار بار ديگر ركورد شكست و در عين حال مرزهاي سينما را تغيير داد. برخي از منتقدان از آن به اختراع دوباره سينما ياد كردند.چنين موفقيتهايي براي يك نفر ميتواند انگيزه حركت را از او بگيرد، اما روح كنجكاو كامرون بازهم به دنبال كاوش ناشناختهها بود. در حالي كه تنها خبري كه از او شنيده ميشد آماده شدنش براي ساخت قسمتهاي بعدي آواتار و پيش توليد فيلم علمي ـ تخيلي ديگري به نام بتل انجل بود.طرح ديگري كه سالها روي آن كار كرده بود را به نتيجه رساند. او با همكاري نشنال جئوگرافيك و حمايت كمپاني ساعتسازي رولكس و همكاري JPL پس از ۵۰ سال و براي دومين بار در تاريخ بشر عازم ژرفترين نقطه شناخته شده بستر اقيانوس شد.
داستانهاي كامرون ادامه دارد
بيشك سفر كامرون دستاوردهاي علمي و ترويجي فراواني به همراه خواهد داشت، اما آنچه به نظر در كنار همه كارهاي او اهميت دارد، الهامبخشي اوست.داستان زندگي او و داستان كنجكاوي سيريناپذير او، داستان مشكلاتي كه با آنها روبهرو شده و از پس آنها برآمده و گاه در برابر آنها سرخم كرده است، ميتواند الهامبخش بسياري از ما باشد.كامرون به قول خودش يك چرخه را كامل كرده است. داستانهاي علمي ـ تخيلي بذر كنجكاوي را در دل او كاشت.او به كاوش جهان پرداخت و به اين داستانها امكان بروز داد.اما اين پايان داستان كامرون نيست. چند روز پيش اعلام شد جيمز كامرون به همراه گروهي از معروفترين افراد حوزه فناوري روي زمين، شركتي به نام «منابع سيارهاي» تاسيس كردهاند.ازجمله افراد ديگر اين مجموعه ميتوان به نامهايي همچون چارلز سيموني، سرگئي برين و لري پيج (بنيانگذاران گوگل) اشاره كرد.اين شركت قرار است نخستين شركتي باشد كه اقدام به معدنكاوي روي سياركها بكند. به اين ترتيب بخش خصوصي كه پيش از اين به واسطه ايكس پرايز و برانسون وارد فعاليتهاي توريستي فضايي شده بود، اينك وارد استفاده تجاري ازفضا ميشود، امري كه شايد آينده فضا و زندگي ما روي زمين را دگرگون كند.اين كاري است كه بايد به پشتوانه افراد آيندهنگر صورت بگيرد و به همين دليل ديدن نام آيندهنگري مانند كامرون در بين موسسان آن عجيب نيست.شايد روش و كليد رسيدن او به موفقيت در جملاتي باشد كه در پايان سخنرانياش در تد به زبان ميآورد: «توصيه من اين است كه هيچ وقت براي خود محدوديت قائل نشويد، اطرافيان شما، محيط و شرايط براي شما به اندازه كافي محدوديت ايجاد ميكنند شما لازم نيست بر اين محدوديتها بيفزاييد... در ناسا جمله معروفي دارند كه به آن خيلي علاقهمندند و ميگويند شكست در بين گزينهها نيست. من معتقدم هميشه شكست بخشي از گزينههاي پيش رو و ممكن است؛ چيزي كه نبايد در بين گزينههاي پيش روي ما باشد، ترسيدن از انجام كارهاست.»
نفوذ به اعماق اقيانوس
سفر خبرساز كامرون ساعت 7:52 بامداد به وقت محلي آغاز شد.او به عمق ۱۰ هزار و ۸۹۸ متري بستر اقيانوس در منطقهاي موسوم به ماريانا ترانش (Mariana Trench) در شمال غربي اقيانوس آرام سفر كرد؛ منطقهاي كه تاكنون عميقترين بخش شناختهشده بستر اقيانوسهاي سياره ما به شمار ميرود.عميقترين بخش اين گودال ۱۰ هزار و 911 متر عمق دارد و به ژرفاي چالشبرانگيز يا ژرفاي چلنجر موسوم است.جيمز كامرون به كمك زيردريايي كه با مشاركت مالي خود وي، رولكس و نشنال جئوگرافيك و با همكاري گروهي از مهندسان طي چند سال گذشته ساخته بود، سرانجام به اين نقطه عميق سفر كرد، جايي كه فشار در آن حدود ۱۰۰۰ برابر فشار در سطح زمين است.وي مدت دو ساعت و ۳۶ دقيقه براي شيرجه سريع در اعماق اقيانوس صرف كرد و اين مدتي بود كه طول كشيد تا او كه در محفظهاي كروي و كوچك به شكل خميده نشسته و هدايت ابزارها را به عهده داشت به بستر اقيانوس برسد.پس از رسيدن به اين نقطه بود كه به خدمه روي عرشه كشتي كه روي سطح اقيانوس منتظر خبري از او بودند پيغام داد همه سيستمها بخوبي كار ميكند.با انجام اين سفر موفق، جيمز كامرون به سومين انساني در طول تاريخ بدل شد كه به اين بستر عميق اقيانوسي سفر كرده و نخستين انساني است كه اين سفر دلهرهآور را به تنهايي انجام داده است.اما اين بار جيمز كامرون، از اين بستر نمونهبرداري كرده و به كمك انبوهي از ابزارهاي فني كه با خود به اين اعماق ژرف برده، دادههاي متفاوتي را جمع كرده است.چند ساعت پيش از آن كه او شيرجه عميق خود را آغاز كند، يك كاوشگر روباتيك به اعماق فرستاده شد. پس از آن كه كامرون به مقصد خود رسيد به كمك رادار اين بسترنشين را پيدا كرد تا نمونههايي از حيات زير اين اقيانوس ناشناخته را بررسي كند.
محققان سيستمي بر اساس اثر داپلر (Doppler Effect) طراحي كردهاند كه كاربر رايانه ميتواند با استفاده از امواج صوتي عملكردهاي مختلف مانند حركت دادن يا كليك كردن موس را انجام دهد. محققان شركت مايكروسافت و دانشگاه واشنگتن موفق به ايجاد سيستمي شدهاند كه كاربر مي تواند با حركات دست مجموعهاي از دستورات رايانهاي مانند حركات دادن موس و كليك كردن را بدون نياز به هيچ سخت افزار خاصي و تنها با استفاده از يك ميكروفون و بلندگو كنترل كند.با سيستم جديد مهندسان توانستند تغييرات صدا در فركانس 20 و 22 كيلوهرتز كه فراتر از محدوه شنوايي طبيعي است را ضبط كنند. اين صدا توسط بلندگوي رايانه در زمان عبور يك شيء مانند دست انسان از مقابل ميكروفون توليد شده است.سپس برنامه نرم افزاري SoundWave با تجزيه و تحليل فركانس هاي ضبط شده، آنها را به دستورات رايانهاي تبديل ميكند كه براي تلفن همراه هوشمند نيز قابل استفاده است.محققان با تغيير در فركانس، موفق به گرفتن پنج متغير اساسي شامل: سرعت، جهت، مجاورت، اندازه شيء و تنوع زماني شدند.با اندازه گيري اين متغيرها، سيستم نرمافزاري SoundWave قادر است در زمان حركت دست در مقابل رايانه كارهايي مانند حركت دادن موس به سمت بالا و پايين و كليك كردن را انجام دهد و كاربر حتي ميتواند بازيهاي رايانهاي را بدون دست زدن به صفحه كليد يا موس انجام دهد.محققان معتقدند، ميتوان از اين نرمافزار به عنوان يك برنامه افزودني رايانهها يا بر طرف كردن نقصهاي موجود در دستگاه هايي مانند سنسور حركتي كينكت مايكروسافت استفاده كرد.
براي اقامت و كار در جزيره - كشتي شناور در آبهاي بينالمللي، نيازي به ويزاي هيچ كشوري نخواهيد داشت! بنيانگذار و طراح جزيره - كشتي شناور Bluessed يكي از مهندسين نرمافزار ياهو است كه قصد دارد تا سه ماه سوم سال 2013 اين پروژه را افتتاح كند.اين جزيره شناور بر روي يك كشتي عظيم كروز ساخته و در فاصله 25 كيلومتري ساحل كاليفرنياي شمالي مستقر ميشود. اگرچه جزيره- كشتي شناور Bluessed نزديك ساحل آمريكا قرار دارد؛ اما بدليل حضور در آبهاي بينالمللي تابع مقررات هيچ كشوري نيست و ساكنان براي اقامت در آن به ويزا نياز ندارند.جزيره - كشتي در حقيقت محل حضور شركتهاي كسب و كار نوين خواهد بود و تا كنون 133 شركت از سراسر دنيا آمادگي خود را براي نقل مكان به اين جزيره شناور تا شش ماه آينده اعلام كردهاند.مراحل طراحي كشتي تا سال آينده بطول ميانجامد و قرار است علاوه بر بخشهاي مسكوني و اداري، مراكز خريد و رفاهي نيز در جزيره- كشتي احداث شود.همچنين قايقهايي بصورت روزانه كار انتقال مسافران را از منطقه Silicon valley در كاليفرنياي شمالي (در فاصله 30 دقيقه اي) به جزيره و بالعكس انجام خواهند داد.
حلقه گازي - غباري به وسعت 14 ميليارد مايل، ستارههاي جواني را نشان ميدهد كه سيارات را به طرف خود ميكشند و ميتواند نشانهاي از بوجود آمدن منظومه شمسي تازه باشد.اين ديسك گازي - غباري عظيم تصويري باورنكردني و ديدني از سالهاي نخست يك منظومه شمسي جوان را نشان ميدهد.يك ستاره در فاصله 400 سال نوري با زمين و در صورت فلكي گرگ (Lupus) قرار دارد. اين ستاره جوان با نام SAO 206462 توسط يك ديسك گازي عظيم احاطه و نيروي گرانشي باعث تبديل شدن ديسك به دو بازوي مارپيچي شده است.«كارول گرادي» محقق نجوم ناسا تأكيد ميكند: در شبيهسازيهاي رايانهاي مشخص شده بود كه نيروي گرانشي يك سياره داخل ديسك ميتواند باعث پيچش گاز و غبار در يكديگر و ايجاد حالت مارپيچي شود و براي نخستين بار موفق شديم اين پديده را در اطراف ستاره SAO 206462 مشاهده كنيم.اين پديده بيسابقه و كم نظير كه توسط تلسكوپ پرقدرت سوبارو مستقر در رصدخانه مونوكي هاوايي تهيه شده است، ميتواند نحوه شكلگيري سيارات بدور ستاره و شكلگيري يك منظومه شمسي جديد را نشان دهد.
اما نيتروژن موجود در هوا را نميتوان بهطور مستقيم استفاده كرد بنابراين ميتوان گفت خوردن ميوهها و سبزيجات يا تغذيه از گوشت حيوانات علفخوار تنها راه ممكن براي تامين نيتروژن مورد نياز بدن ماست. به عبارت ديگر گياهان و حيواناتي كه از گياهان تغذيه ميكنند تنها منابعي از نيتروژن هستند كه ميتوانند نياز انسانها به اين عنصر را برآورده كنند.هر مولكول نيتروژني كه در هوا وجود دارد متشكل از دو اتم است كه بهواسطه پيوندي محكم در كنار هم قرار گرفتهاند.براي آنكه بدن ما بتواند نيتروژن را جذب كند، لازم است پيوند ميان اتمها شكسته شده و اين دو اتم از هم جدا شود. از آنجا كه پيوند ميان دو اتم نيتروژن بسيار محكم و ناگسستني است و بدن ما انرژي لازم براي جداكردن اين دو اتم را ندارد، نميتواند از نيتروژن موجود در هوا به عنوان منبعي براي تامين اين عنصر استفاده كند. اينجاست كه طبيعت به كمك انسانها ميآيد.رعد و برق يا صاعقه از جمله رويدادهاي طبيعي است كه ميتواند راهحل مناسبي براي اين مشكل پيشپايتان قرار دهد. اصلا نگران نشويد.براي اينكه از رعد و برق به عنوان راهكاري براي تامين نيتروژن مورد نياز بدنتان استفاده كنيد لازم نيست رعد و برق به شما برخورد كند يا به اصطلاح دچار صاعقهزدگي شويد.هنگام وقوع توفانهاي شديدي كه اغلب با رعد و برق همراه است، انرژي الكتريكي لازم براي جدا كردن اتمهاي نيتروژن از همديگر وجود دارد. وقتي اتمهاي نيتروژن موجود در هوا در اثر آزاد شدن انرژي الكتريكي آزاد شده در محيط از هم جدا ميشوند، همراه با قطرات باران در زمين نفوذ كرده و با مواد معدني موجود در خاك تركيب ميشوند.تركيب نيتروژن با مواد معدني منجر به تشكيل نيترات در خاك ميشود كه به عنوان نوعي كود براي افزايش حاصلخيزي خاك مورد استفاده قرار ميگيرد. نيترات كه نوعي نمك معدني يا آلي حاوي نيتروژن است توسط گياهاني كه در خاك رشد ميكند جذب ميشود.به اين ترتيب با خوردن اين گياهان يا حيوانات گياهخوار، نيتروژن به شكلي كه براي ما قابل استفاده است وارد بدن ميشود.اگرچه اغلب وقوع صاعقه با ترس و دلهره همراه است اما بايد توجه داشت كه اين رويداد طبيعي همچون بسياري از ديگر عوامل طبيعي در نجات جان ما انسانها و تامين بسياري از نيازهاي بدنمان نقشي بسيار مهم ايفا ميكند.
.: Weblog Themes By Pichak :.