محققان از ترکیب دادههای صوتی با دادههای تصویری برای عملکرد بهتر هوش مصنوعی در حوزهی مسیریابی خبر دادهاند. حس بینایی یکی از مهمترین حسهایی است که انسان برای مسیریابی جهان پیرامونش از آن استفاده میکند. البته، صدا نیز بههمان اندازه مهم است. انسانها میتوانند با دنبالکردن نشانههایی چون بلندی صدا و جهت و سرعت سیگنالهای صوتی، مسیرها را ردیابی کنند. دانشمندان دانشگاه فنلاند شرقی اخیرا پیشمقالهای با این عنوان منتشر کردند: «آیا عاملان هوش مصنوعی به دادههای صوتی مجهز میشوند؟» آنها قصد دارند اطلاعات ردیابی مسیر در سیستم هوش مصنوعی را علاوهبر دادههای تصویری با اطلاعات صوتی کاملتر کنند. نتایج اولیه نشان میدهد این رویکرد جدید توانایی عاملان را در تکمیل اهداف مسیرهای پیچوخم سهبعدی بهبود میبخشد.
یادگیری فقط با استفاده از اطلاعات بصری برای هوش مصنوعی آسان نیست. برای مثال، رسیدن به هدف تنها با اطلاعات بصری برای هوش مصنوعی بسیار دشوار است. در محیط شبیهسازیشده، هدف معمولا در دید عامل در مسیر مستقیم وجود ندارد. سناریویی را در نظر بگیرید که اتاقهای متعددی وجود دارد و سوژه در یکی از همین اتاقها است. بنابراین، با اضافهکردن ویژگیهای صوتی میتوان به اطلاعات ارزشمندی دست یافت که بتواند به حل چنین مشکلاتی کمک کند.
پژوهشگران هوش مصنوعی از مدلی انعطافپذیر برای انواع دادهها (پیکسلهای صوتی و تصویری) بهنام Q-network عمیق استفاده کردند. استفاده از این مدل در بازیهای آتاری موفقیت آمیز بود. آنها عامل را در محیط تحقیقاتی دیجیتال ساختهشدهی VizDoom در بازی تیراندازی اول شخص Doom با دو ویژگی مختلف زیر و بمی صدا و نمونههای خام اولیه صوتی آموزش دادند.
تیم تحقیقاتی توضیح داد اطلاعات محیط (فاصله از هدف) بهصورت نمونهی زیر و بمی صدا کدگذاری شد. سپس، این نمونه به عامل هوش مصنوعی همراهبا تصویر ارائه شد. ازآنجاکه فاصله تا هدف بهصورت کموزیادشدن صدا کدگذاری شده بود، این ویژگی بهراحتی میتوانست اطلاعات مفیدی به عامل انتقال دهد. هرچه صدا بلندتر میشد، به این معنا بود که عامل به هدف نزدیکتر شده است. این ویژگیها بهعنوان بررسی منطقی برای دراختیارگذاشتن اطلاعات مفید ارائهشده دربارهی فاصله از هدف برای عامل تعیین شدند.
در آزمایشی، سناریو VizDoom سفارشی روی کامپیوتر اجرا شد. دانشمندان به عامل هوش مصنوعی تکلیفی برای حرکت در مسیر پیچوخم سهبعدی شکل دادند. این حرکت بهصورت چرخیدن به راستوچپ یا جلووعقب یا رفتن به اتاقهای مختلف بود. در ابتدا، عامل اقدامات کاملا تصادفی انجام میداد؛ اما بهمرورزمان و با دریافت پاداش هنگام رسیدن به هدف (روشی در روانشناسی با نام یادگیری تقویتکننده) عملکرد عامل بهبود پیدا کرد.
دو نوع متفاوت از آزمایشها بررسی شدند. در مدل اول، عامل بهصورت تصادفی در یک اتاق قرار میگرفت و در مدل دوم، عاملها در یکی از پنج اتاق ظاهر میشدند. در مدل اول، اطلاعات تصویری همراهبا زیر و بمی صدا و دادههای خام اولیه صوتی کدگذاری شدند. زمانیکه اطلاعات همراهبا ویژگیهای صوتی کدگذاری شده بودند، بهطورمتوسط عاملها پاداش بهتری در هر آزمون بهدست آوردند تا اینکه فقط اطلاعات تصویری بهتنهایی ارائه میشدند. در مدل بعدی، ویژگیهای صوتیوتصویری باهم باعث شدند تا عامل موفق شود در بیشتر موارد به هدف برسد.
طبق آزمایشها، دانشمندان به این نتیجه رسیدند زمانیکه تنها از دادههای تصویری استفاده میکنند، میزان موفقیت در عملکرد عامل هوش مصنوعی ۴۳ درصد است. این در حالی است که وقتی به اطلاعات تصویری اطلاعات خام اولیهی صوتی و زیر و بمی صدا اضافه میشود، میزان موفقیت عامل بهطورمیانگین بهترتیب تا ۸۷ و ۸۶ درصد افزایش مییاید. بهطورمتوسط تعداد مراحل موردنیاز برای رسیدن به هدف هنگام استفاده صرف از اطلاعات تصویری ۱,۴۲۰ مرحله است. این تعداد زمانیکه اطلاعات خام اولیهی صوتی و زیر و بمی صدا اضافه شدند، بهترتیب ۷۵۱ و ۶۱۴ مرحله است.
این تیم تحقیقاتی بهغیر از فعالیت در حوزه بازیهای ویدئویی، مشغول آزمایشها متفاوت در محیطهای آزمایشی مختلف است.
شرکتهای مختلف دادههای کاربران را ذخیره میکنند. وقتی کاربران دربارهی دادههایی که شرکتها ذخیره میکنند اطلاعات خوبی در دست داشته باشند، میتوانند تاحدودی متوجه شوند چنین دادههایی چه کاربردی برای شرکتها خواهد داشت. توجه به حریم خصوصی و نحوهی استفاده از دادههای کاربران یکی از موضوعات موردتوجه است. حال آنکه بسیاری از شرکتهای بزرگ با وجود تلاش برای شفافسازی، سیاستهایی در پیش میگیرند که بعضا نشان از تلاش آنها برای پنهانکردن دسترسی به اطلاعات کاربر دارد.
در جریان کنفرانس توسعهدهندگان گوگل، ردموندیها اعلام کردند تلاش میکنند روش دسترسی کاربران به اطلاعاتی را تسهیل کنند که گوگل آنها را ذخیره میکند. حال CNBC با انتشار گزارشی به این نکته اشاره میکند که گوگل اطلاعات خرید کاربران را که ازطریق رسیدهای دریافتی در جیمیل بهدست میآورد، در صفحهای که دسترسی به آن چندان راحت نیست، برای نمایش قرار داده است.
صفحهی Purchases با آدرس https://myaccount.google.com/purchases فهرستی از همهی خریدهای اینترنتی چه بهصورت دیجیتالی یا غیردیجیتالی کاربران را نشان میدهد. بعد از ارسال ایمیل خودکار خرید در جیمیل، اطلاعات خرید در این صفحه فهرست میشود. گوگل اعلام کرده تنها کاربران آن حساب کاربری میتوانند به دادههای این صفحه دسترسی داشته باشند و درصورت لزوم نیز میتوانند هرگونه اطلاعات مربوطبه صفحهی Purchases را حذف کنند. گوگل تأکید کرده اطلاعات مربوطبه خریدهای اینترنتی کاربر دردسترس شرکتهای تبلیغاتی قرار نخواهد گرفت؛ بلکه این صفحه فقط اطلاعات مربوطبه خریدهایی را نشان میدهد که ایمیل تأیید خرید آن به جیمیل کاربر ارسال شده باشد.
وقتی به صفحهی Purchases مراجعه کنید، بخشی از دادههای صفحه، مربوطبه خریدهای بسیار قدیمیتر کاربر است که در سالهای قبل انجام شده و نشان میدهد گوگل چقدر میتواند به دادهها دسترسی داشته باشد. چنین وضعیت دسترسی به دادهها در سایر حوزهها مثلا اطلاعات شخصی و دادههای مربوطبه جستوجوهای کاربر و حتی آدرسهای بررسیشدهی او در گوگلمپ، میتواند بههمین شکل طبقهبندی شود.
گوگل اعلام کرده کاربران میتوانند اطلاعاتی که تمایل ندارند در تاریخچهی آنها ذخیره شود، بهراحتی از فهرست صفحه حذف کنند. برای مثال، میتوانند از تاریخ مشخصی به قبل، همهی دادهها را پاک کنند یا حتی میتوانند درصورت نیاز، همهی دادههای مرتبط را حذف کنند. دراصل درصورتی که کاربر تمایلی به فهرستشدن دادههای شخصی خود را ندارد، میتواند بهراحتی آیتمهای مدنظر خود را از فهرست حذف کند. براساس گزارش CNBC، تنظیماتی برای غیرفعالکردن فهرست خریدها اضافه نشده که انتظار میرود بهزودی این تنظیمات هم در نظر گرفته شود.
با تشدید اعتراضهای گرتا تونبرگ، فعال محیطزیست و جمعی از معترضان قیام انقراض و درخواست آنها برای مقابله فوری با تغییر اقلیم، دانشمندان دوباره به استفاده از مهندسی آبوهوا علاقهمند شدهاند. قیام یادشده جنبشی اجتماعیسیاسی است که حامیانش با استفاده از رویکرد مقاومت بدون خشونت، به پیامدهای ناگوار تغییر اقلیم، ازبینرفتن تنوع زیستی، خطر انقراض انسان و تخریب کامل محیطزیست اعتراض میکنند.
طبق گفتهی مسئولان هیئت بیندولتی تغییر اقلیم (IPCC)، مقابله با پدیدهی گرمایش جهانی و افزایش ۱.۵ درجهی سانتیگرادی دما در سراسر جهان، بدون انجام اقدام فوری امکانپذیر نیست. آیا اکنون زمان انجام اقدامی جدی درزمینهی دستکاری عمدی در آبوهوا و اقلیم جهان فرانرسیده است؟
مسئولان دانشگاه کمبریج انگلستان بهدنبال راهاندازی «مرکز ترمیم اقلیم» هستند که دیوید کینگ، مشاور علمی سابق دانشگاه کمبریج، سرپرستی آن را بهعهده خواهد داشت. یکی از اهداف این مرکز، سرمایهگذاری در رویکردهای مؤثر برای بهبود و تقویت اقلیم آسیبدیده است. درواقع، این رویکردها مجموعهای از روشهایی هستند که مهندسی آبوهوا نامیده میشود.
مقالههای مرتبط:
امیلی شاکبرگ، سرپرست مرکز Carbon Neutral Futures Initiative است. این مرکز نهادی برای انجام اقدامات جامع و مشارکتی برای کاهش تولید دیاکسیدکربن در آینده است. شاکبرگ دربارهی مهندسی آبوهوا میگوید:
رویکردهای متفاوتی برای انجام این کار وجود دارد؛ اما ما بهعنوان اعضای جامعهای علمی دقیقا نمیدانیم چه اقدامی باید انجام دهیم و هرگونه فعالیت مرتبطبا مهندسی آبوهوا میتواند موجب تغییر الگوهای آب وهوایی شود.
مدیریت تابش خورشیدی یا مهندسی خورشیدی، رویکرد متفاوتی است که در سالهای اخیر، افراد زیادی به آن توجه کردهاند. در این روش، مادهای مخصوص در جوّ اسپری میشود که سایهبان عظیمی روی زمین ایجاد میکند. انجمن سلطنتی انگلستان ۱۰ سال پیش استفادهی محتاطانه از مهندسی خورشیدی را آغاز کرد. طبق گفتهی مسئولان این انجمن، مهندسی خورشیدی عوارض جانبی بدی بر سیستمهای آبوهوایی دارد و تجهیزات بهکاررفته در آن نیازمند مراقبت مستمر هستند. البته این انجمن سرمایهگذاری در این حوزه را تضمین کرده است.
در سالهای اخیر، پژوهش درزمینهی مهندسی آبوهوای خورشیدی افزایش یافته و در چند سال گذشته، بیش از ۵۰۰ مقاله دراینباره منتشر شده است. نتایج پژوهشی جدید نشان میدهد میتوان از این روش، بدون کاهش میزان بارش که یکی از عوارض جانبی آن محسوب میشود، پیامدهای پدیدهی گرمایش جهانی را بهصورت محسوسی کاهش داد.
طبق گفتهی دیوید کیت، یکی از پژوهشگران مطالعهی مذکور، پژوهش دراینزمینه درمقایسهبا قبل افزایش یافته؛ اما هنوز سرمایهگذاری کمی در آن میشود و رقم آن سالانه در سراسر جهان کمتر از ۱۰ میلیون دلار است. سؤال اصلی دربارهی این موضوع آن است که آیا انجام اقدامی جدی دراینزمینه ضروری است؟ آیا باید برنامهی پژوهشی بینالمللی با دسترسی آزاد همه پژوهشگران به آن ایجاد شود؟ از نظر کیت، جواب این سؤالها کاملا مثبت است.
تاکنون پژوهشهای علمی زیادی دربارهی مهندسی آبوهوای خورشیدی انجام نشده؛ اما کیت مشغول انجام پروژهای است که میتواند به نظریههای مطرحشده در این شاخه از مهندسی، جامهی عمل بپوشد. کیت در این پروژه که فرایند انجام و سرمایهگذاری برایش از پنج سال پیش آغاز شده، قصد دارد با استفاده از بالون ارتفاع بلند، یک کیلوگرم کلسیم کربنات را در جوّ منتشر کند. بااینحال، کیت تا وقتی احتمال موفقیت این پروژه وجود نداشته باشد، مقالهای دربارهاش منتشر نخواهد کرد.
شایان ذکر است انجام پروژههای دیگر مهندسی آبوهوا با شکست مواجه شده است. پژوهشگران انگلیسی در سال ۲۰۱۲ قصد داشتند آب را در جوّ اسپری کنند؛ اما این پروژه بهدلیل اختلافنظر موضوعات مطرحشده در حق اختراع و همچنین نگرانیهای مربوط به مدیریت آزمایشهای این حوزه لغو شد.
بهنظر متیو واتسون، سرپرست این پروژه از دانشگاه بریستول، هنوز نتایج عملی زیادی دربارهی مهندسی آبوهوا بهدست نیامده و باید پژوهشهای زیادی دراینزمینه انجام داد. او باتوجهبه ادامهی روند افزایشی انتشار گازهای گلخانهای، انتظار دارد پژوهش در این حوزه به مسئلهای فراتر از اولویت برای جامعهی علمی تبدیل شود.
البته، انتقادات جنجالی زیادی دربارهی مهندسی آبوهوا مطرح شده است. بهعنوان مثال، اعضای گروه ETC Group، سازمان مردمنهاد کانادایی، خواستار توقف سریع پروژههای فضای باز ازجمله پروژهی کیت هستند. یکی از شکایتهای این گروه دربارهی مشکلات مهندسی آبوهوا، به تأثیرات منفی ناخواستهی این مشکلات روی تغییر اقلیم مربوط میشود. این افراد میخواهند بدانند آیا ممکن است فعالیتهای مرتبط با مهندسی آبوهوا در برخی در کشورها، کشورهای دیگر را تحتتأثیر منفی قرار دهد یا خیر؟ درضمن آنها به انجامنشدن اقدامات لازم برای مقابله با تغییر اقلیم هم معترض هستند.
پژوهشگری بهنام جوانا هی که بهتازگی در راهاندازی مؤسسهی تغییر اقلیم و محیطزیست گرانتام در کالج سلطنتی لندن مشارکت کرده، با احتمال ایجاد تأثیرات منفی ناشی از فعالیتهای مربوطبه مهندسی آبوهوا موافق است و مؤثربودن این فعالیتها برای مقابله با تغییر اقلیم را نوعی خوشخیالی میداند. وی نگران است که این فعالیتها به بهانهای برای کاهشندادن تولید گازهای گلخانهای تبدیل شود. از دیدگاه او، چنین فعالیتهایی دخالت محض در روند طبیعی اقلیم و آبوهوا محسوب میشود و عوارض جانبی آن میتواند پیامدهای جبرانناپذیری بههمراه داشته باشد.
بهنظر میرسد دولتمردان دربارهی حمایت از پژوهشهای بیشتر درزمینهی مهندسی آبوهوا مردد هستند. بهعنوان مثال، در جلسهی مربوطبه برنامهی محیطزیست سازمان ملل که در مارس برگزار شد، آمریکا و سایر کشورها طرح ارائهی گزارش دربارهی مهندسی آبوهوای خورشیدی را تصویب نکردند. شاید مخالفت کشورها با یکدیگر، یکی از دلایل این مشکل باشد و نهادهای بینالمللی باید بر این امر نظارت کنند.
شاکبرگ از دانشگاه کمبریج معتقد است هرچهزودتر باید اقدامی سریع و پایدار برای کاهش تولید گازهای گلخانهای انجام شود و انجام اقدامات و سرمایهگذاری لازم برای این هدف، وظیفهی جامعهی علمی است؛ اما دانشمندان باید از خطرها و پیامدهای دخالتهای عمدی در آبوهوا نیز کاملا آگاه باشند.
سازمان فضایی روسیه(روسکاسموس) گزارش داد موشک سایوز آ-۲.۱ در بایکونور آماده میشود تا برای نخستین بار ناو سایوز ام.اس را با یک ربات به فضا ببرد.
به گزارش ایسنا و به نقل از ریانووستی، طبق برنامه ربات "فئودور" با ناو سایوز ام. اس -۱۴ راهی ایستگاه فضایی بینالمللی خواهد شد. همچنین این نخستین بار است که یک ناو سایوز، رباتی را به عنوان تنها سرنشین خود به فضا میبرد تا سامانههای جدیدی در این موشک از جمله تعامل دستگاه کنترل دیجیتال موشکی و "چاشنی" سیستم نجات اضطراری را آزمایش کند.
براساس اطلاعیه روسکاسموس "کارشناسان مرکز موشکی و فضایی پروگرس سامارا، مونتاژ و آزمایش بدنه موشک را در سالن شماره ۳۱ پایگاه فضایی بایکونور آغاز کردهاند. برای اولین بار قرار است یک ناو از نوع سفینههای سرنشیندار سایوز، نه با موشک سایوز-اف. گ، بلکه بر فراز موشک سایوز آ -۲.۱ و سامانه "دیجیتال" راهی مدار زمین شود.
پیش از این موشکهای سایوز آ -۲.۱ فقط برای پرتاب ناوهای بدون سرنشین باربری پروگرس استفاده میشد.
پرتاب موشک سایوز آ -۲.۱ با ناو بدون سرنشین سایوز ام. اس -۱۴ برای ۲۲ اوت برنامهریزی شده است. این سفینه قرار است پروازی به مدت تقریبی ۱۰ شبانه روز به ایستگاه فضایی بینالمللی داشته باشد و سپس به صورت خودکار به زمین برگردد.
بنا به گفته روسکاسموس در صورت موفقیت آمیز بودن پرتاب آزمایشی فعلی، از ابتدای سال ۲۰۲۰ تمام ناوهای سرنشیندار سایوز با موشکهای نسل جدید انجام خواهد شد.
لازم به ذکر است که پرتاب سرنشیندار بعدی برای ۲۰ ژوئیه برنامهریزی شده است که موشک سایوز-اف. گ باید ناو کیهانی سایوز ام. اس -۱۳ را به سرنشینی الکساندر اسکورتسف فضانورد روس، لوکا پارمیتانو فضانورد سازمان فضایی اروپا و آندرو مورگان فضانورد آمریکایی را به ایستگاه فضایی بینالمللی خواهد رساند.
پژوهشگران دانشکدهی پزشکی دانشگاه هند موفق شدهاند راهی ابداع کنند که با استفاده از برق، قدرت مبارزه با عفونتهای باکتریایی افزایش مییابد. آنان پانسمانی طراحی کردهاند که از میدان الکتریکی برای ازبینبردن عفونت زیستلایه در زخمها استفاده میکند. یافتهی جدید دانشمندان اخیرا در ژورنال Annals of Surgery منتشر شده است.
زیستلایههای باکتریایی، لایههای نازک و لزجی از باکتریهستند که روی برخی زخمها ازجمله سوختگیها یا عفونتهای بعد از جراحی تشکیل میشوند و پس از قرارگرفتن ابزار پزشکی مثل کاتتر (لولهای نازک و بلند و منعطف) بهوجود میآیند. این باکتریها الکتریسیتهی خود را تولید و از همین میدان الکتریکی برای ایجاد رابطه و تشکیل زیستلایه استفاده میکنند که درنتیجه، وضعیت زخم وخیمتر و درمان دشوارتر میشود.
طبق برآورد مراکز مدیریت و پیشگیری بیماری، ۶۵ درصد از کل عفونتها دراثر باکتریهایی بهوجود میآیند که این فنوتیپ زیستلایه را دارند؛ درحالیکه مؤسسهی ملی سلامت این میزان را نزدیک به ۸۰ درصد اعلام کرده است. پژوهشگران دانشکدهی پزشکی دانشگاه هند اولین گروهی هستند که بهجای بهکارگیری آنتیبیوتیک برای درمان زیستلایه، روی استفاده از پانسمان مبتنیبر میدان الکتریکی مطالعه میکنند.
آنها دریافتند این مدل پانسمان نهتنها در مبارزه با باکتری موفق عمل میکند؛ بلکه در ترکیب با سایر درمانها میتواند حتی اثربخشی بیشتری داشته باشد. یافتهی جدید دانشمندان میتواند در نحوهی درمان بیماران مبتلا به عفونت باکتریایی مقاوم دربرابر آنتیبیوتیک تغییر شگرفی ایجاد کند. علاوهبراین، پانسمان جدید از بروز عفونتهای زیستلایهی جدید در آینده جلوگیری و دراثر تماس با مایعات بدن نظیر مایع زخم یا خون، یک ولت برق تولید میکند که این میزان باعث آسیب به بدن یا برقگرفتگی نمیشود. دکتر چاندان سن، از دانشمندان این پژوهش میگوید:
پژوهش ما برای اولینبار نشان داد میتوان با استفاده از پانسمان الکتریکی، زیستلایهی باکتریایی را ازبینبرد. ازآنجاکه وجود زیستلایه میتواند حتی برای جراحیهای موفق عوارض زیادی بهوجود آورد، یافتهی ما اهمیت زیادی در عملهای جراحی دارد. از این بافت شاید بتوان برای پارچههای بیمارستانی نیز استفاده کرد که منبع اصلی عفونتهای بیمارستانی هستند.
بخش بازاریابی پانسمان جدید برای مراقبتهای سوختگی اخیرا تأییدیهی ادارهی مواد غذایی و دارویی ایالات متحده را بهدست آورده است. تیم پژوهشی مذکور اکنون مشغول مطالعه روی اثربخشی پانسمان جدید در بیماران دچار سوختگی هستند.
پروانه رنگین بانو (Vanessa cardui) همان پروانهای است که این روزها زیاد در کوچه و خیابان میبینید و شاید فکرتان را مشغول کرده باشد که نامشان چیست و چرا اینجا آمدهاند. احتمالا آنها را در کلاسهای علوم دبستان هم بررسی کرده اید و در باغچه خانهتان زیاد دیده اید. پروانههای رنگینبانو تقریبا در همه قارهها و همه اقلیمها یافت میشود. با اینکه آنها بسیار رایج هستند، اما ویژگیهای منحصر به فردی هم دارند که در اینجا با ۱۰ مورد از آنها آشنا میشوید.
۱. رنگینبانو رایجترین پروانه جهان است
پروانه رنگینبانو در همه قارهها به جز استرالیا و قطب جنوب پیدا میشود. میتوانید آنها را در همه جا، از علفزارها گرفته تا زمینهای خالی پیدا کنید. گاهی به خاطر توزیع گستردهای که دارند؛ آنها را پروانه جهانی مینامند. اگرچه این پروانه بیشتر ساکن اقلیمهای گرم است، اما اغلب در فصل بهار و پاییز به مناطق سردتر مهاجرت میکند و باعث میشود گستردهترین توزیع را در میان همه گونهها داشته باشد.
۲. پروانه رنگینبانو را پروانه گل خار هم مینامند.
رنگینبانو، پروانه گلِ خار هم نامیده میشود، چون گیاه خار شهد مورد علاقه آنها را به عنوان غذا تولید میکند. نام علمی این پروانه «Vanessa cardui» به معنای «پروانه گلِ خار» است.
۳. رنگینبانوها الگوی مهاجرت عجیبی دارند
پروانه رنگینبانو مستقل از هرگونه الگوی فصلی یا جغرافیایی مهاجرت میکند. برخی شواهد نشان میدهد که مهاجرتهای رنگینبانو ممکن است با الگوی هوایی اِلنینو ارتباط داشته باشد. اِلنینو یا اِلنینیو یکی از چرخههای مشهور آب و هوایی جهان است که هر ۲ تا ۷ سال یکبار باعث ایجاد ناهنجاریهای بزرگی در آب و هوای سراسر سیاره زمین میشود. در مکزیک و سایر مناطق جهان، مشاهده شده که مهاجرت گاهی با ازدیاد جمعیت ارتباط دارد.
جمعیت مهاجری که از آفریقای شمالی به اروپا میروند، ممکن است شامل میلیونها پروانه باشند، اما معمولا در دستههای چند صد هزارتایی مهاجرت میکنند. رنگینبانوها در بهار در ارتفاع کم، معمولا ۱.۸ تا ۳.۵ متر از سطح زمین، پرواز میکند که برای ما خوشایند است، اما احتمال برخورد آنها را با خودروها بیشتر میکند. در زمانهای دیگر، در چنان ارتفاع بالایی پرواز میکنند که اصلا دیده نمیشوند و ناگهان در منطقه جدید ظاهر میشوند.
۴. رنگینبانوها سریع و دور پرواز میکنند
این پروانهها میتوانند ۱۶۰ کیلومتر در روز مهاجرت کنند و سرعتشان به ۴۸ کیلومتر بر ساعت میرسد. رنگین بانوها زودتر از بستگان خود، مثل پروانه شهریار به مناطق شمالی میرسند. و، چون زودتر سفر بهاری خود را آغاز میکنند، میتوانند از گیاهانی مثل گل گاوزبان تغذیه کنند.
۵. پروانههای رنگینبانو در مناطق سرد زمستان را به پایان نمیرسانند
برخلاف بسیاری از گونههای پروانه که در زمستان به مناطق گرم مهاجرت میکنند، وقتی زمستان به مناطق سرد میرسد، رنگینبانوها میمیرند. آنها به این دلیل در مناطق سرد هستند که توانایی چشمگیری برای مهاجرت مسافت طولانی از مناطق گرمی دارند که به دنیا آمده اند.
۶. کرم پروانههای رنگینبانو بوته خار میخورند
بوته خار، که میتواند یک علف هرز باشد، یکی از غذاهای مورد علاقه کرم پروانه رنگینبانو است. رنگین بانو فراوانی جهانی خود را مدیون این است که از چنین گیاه رایجی تغذیه میکند.
۷. پروانههای رنگین بانو گاهی به محصولات سویا آسیب میزنند
وقتی تعداد این پروانهها زیاد باشد، میتوانند به محصولات سویا آسیب جدی بزنند. این خسارت در مراحل لاروی اتفاق میافتد یعنی زمانی که کرمها از تخم در میآیند و برگ سویا تغذیه میکنند.
۸. پروانههای نر از روش گشتزنی برای پیدا کردن جفت استفاده میکنند
رنگین بانوهای نر بعدازظهرها فعالانه در قلمروی خود گشت میزنند تا مادهای پیدا کنند که پذیرای آنها باشد. اگر پروانه نر جفت پیدا کند، معمولا با هم نوک درخت میروند و شب جفتگیری میکنند.
۹. کرمهای پروانه رنگینبانو چادر ابریشمی میبافند
برخلاف سایر کاترپیلارهای این خانواده، لارو رنگینبانو سایبان خود را از ابریشم میسازد. شما معمولا پناهگاه نرم آنها را روی گیاهان خار پیدا میکنید. گونههای مشابه، مثل کاترپیلار بانوی آمریکایی، چادرهای خود را با دوختن برگها به هم میسازند.
۱۰. رنگینبانوها در روزهای ابری روی زمین یافت میشوند
رنگینبانوها در روزهای ابری روی زمین یافت میشوند و در گودالهای کوچک دور هم جمع میشوند. اما در روزهای آفتابی فضاهای باز و پر از گلهای رنگارتگ را ترجیح میدهند.
ام جی اخیرا مدل تمام الکتریکی ZS مخصوص بازار انگلستان را در نمایشگاه خودرو لندن معرفی کرده است. شرکت ام جی بهتازگی از مشتریان خود بابت خرید مدل ZS ودیعه دریافت کرده و ۸۰۰ سفارش برای این خودرو ثبت کرده است. قیمتگذاری نهایی خودروی تمام الکتریکی جدید ام جی تا شهریورماه انجام خواهد شد.
خودروی الکتریکی ام جی ZS از بستهی باتریهای ۴۴.۵ کیلوواتساعتی بهره میبرد که با استفاده از درگاه شارژ خانگی در مدت ۶.۵ ساعت شارژ میشود و با استفاده از درگاه شارژ سریع، ۸۰ درصد شارژ موردنیاز خود را در مدت زمان ۴۳ دقیقه بهدست میآورد. شعاع حرکتی این خودرو براساس استاندارد WLTP، تا سه ماههی سوم سال جاری میلادی مشخص خواهد شد.
نسخهی چینی این خودرو با استفاده از موتور الکتریکی، ۱۴۶ اسببخار قدرت تولید میکند. نسخهی تولیدشده برای بازار چین، در استاندارد NEDC در هر بار شارژ قادر به پیمودن مسافت ۴۳۰ کیلومتر است. این رقم به احتمال زیاد در استاندارد WLTP تا ۳۲۰ کیلومتر کاهش خواهد یافت.
دنیل گرگوریس، مدیر بخش بازاریابی و فروش ام جی در انگلستان میگوید:
معرفی ZS EV بیانگر اهداف بلندمدت و توسعهی محصولات شرکت است. ما خرسندیم که میتوانیم عرضهی این خودرو را با مردم بریتانیا سهیم شویم. ورود ZS EV بعد جدیدی رابه سبد محصولات ما اضافه میکند که روی عرضهی خودروهای پیشرفته و بدون آلایندگی برای بازار وسیعتری از خریداران، تمرکز دارد.
غیر از پیشرانهی الکتریکی که مشخصات آن تا چندی بعد مشخص خواهد شد، خودروی برقی ام جی با انبوهی از تجهیزات عرضه خواهد شد. سقف پانورامیک برقی، مسیریاب ماهوارهای، رادیو DAB، اپل کارپلی و اندروید اتو، سیستم استارت بدونکلید و قابلیتهای دیگر، بدون دریافت هزینه اضافی در دسترس خواهند بود. از تجهیزات ایمنی بهکاررفته در این مدل میتوان به ترمز اضطراری خودکار، هشدار عبور عابر پیاده و نقطه کور و کروز کنترل اشاره کرد. تمامی این سیستمّهای ایمنی بهصورت استاندارد روی خودرو نصب میشوند.
سازمان فضایی آمریکا هفتهی گذشته ویدئوی تازهای را با نام «ما میرویم» (We Are Going) منتشر کرد که در آن ویلیام شاتنر، بازیگر مطرح مجموعهی تلویزیونی محبوب پیشتازان فضا با بیانی حماسی تصمیم ناسا برای بازگشت به ماه تا سال ۲۰۲۴ را روایت میکند.
در این ویدئو، ناسا بهطور دقیق جزئیات برنامهاش برای ارسال مأموریت سرنشیندار به ماه را تا سال ۵ سال آینده تشریح و به تمام عناصر لازم برای پیشبرد این طرح از توسعهی فضاپیمای کاملا جدید تا جستوجو برای آب پشتیبان مأموریت و استخراج آن از زیرسطح ماه اشاره میکند.
ویدئوی مورد بحث اندکی پس از آن منتشر میشود که ناسا و کاخ سفید برای تأمین مالی مأموریت سرنشیندار قمری، مبلغ ۱.۶ میلیارد دلار اضافی را از کنگرهی ایالات متحده درخواست کردند. اما براساس نحوهی روایت ویدئو بهنظر میرسد که ناسا قصد دارد درهرصورت – چه با دریافت بودجهی بیشتر یا عدم دریافت آن – رهسپار ماه شود.
همچنین، ناسا هفتهی گذشته اعلام کرد که با هدف ارسال نخستین زن به ماه، برنامهی بازگشت به ماه را «آرتمیس» نامیده است. هرچند تا فرارسیدن ضربالعجل ۲۰۲۴ تنها ۵ سال باقیمانده؛ اما ناسا مصمم است که به هرصورت ممکن بار دیگر ماه را به تسخیر انسان درآورد و سپس از آنجا بهعنوان سکویی برای سفر به اعماق بیشتر فضا استفاده کند.
شارتنر در این ویدئو میگوید:
مسئولیت ما رفتن سریعتر [به ماه]، ماندن در آنجا و پیشبرد تلاشهای جمعیمان با اشتیاقی است که ما را به ماه بازخواهدگرداند؛ بهنحوی که بهکلی با ۵۰ سال پیش متفاوت است.
او در ادامه اضافه میکند:
ما رو به سوی ماه میکنیم؛ نه بهعنوان مقصدی نهایی، بلکه نخستین مرحله؛ بهعنوان توقفگاهی بهسوی تمام آنچه فراتر از آن است. بزرگترین ماجراجوییهای ما هنوز پیشرویمان هستند.
در ویدئوی ناسا همچنین از توسعهی راکت قدرتمند اسپیس لانچ سیستم (SLS) و سکوی قمری گیتوی (Gateway) در اطراف ماه بهعنوان عناصر لازم برای فتح ماه و سپس تحقق مأموریت انسانی به مریخ صحبت میشود.
نظر شما در مورد ویدئوی جدید ناسا چیست؟
پس از اینکه گوگل، Stadia را معرفی کرد، گمانهزنیهای زیادی در مورد سختافزار مورد استفاده در این پلتفرم مطرح شد. Stadia سرویس استریم بازی گوگل است که عملکردی شبیه به GeForce Now دارد. اینکه گوگل دقیقا از چه سختافزاری برای پلتفرم مورد اشاره استفاده خواهد کرد، موضوعی مبهم بود و دقیقا نمیدانستیم که غول جستجوگر اینترنت از چه نوع پردازندهی اصلی و گرافیکی برای ارائه خدمات استریم بازی خود بهره خواهد گرفت. البته در برخی از اخبار مرتبط به این موضوع اشاره شده است که گوگل قصد دارد از پردازندههای مرکزی ساخت AMD که به ۵۶ واحد محاسباتی و حافظهی HBM2 مجهز شدهاند، در پلتفرم Stadia استفاده کند.
گوگل اعلام کرده سرویس Stadia را در ماه مارس معرفی خواهد کرد و این موضوع سوالات بیشتری در مورد سختافزار پردازش گرافیکی پلتفرم مورد بحث مطرح کرده است. اولین پردازندهی گرافیکی ۷ نانومتری مخصوص بازی AMD موسوم به Radeon VII در ماه ژانویه معرفی شد و این موقعیت را برای AMD بهوجود آورد تا از همین حالا مشتریانی برای محصولات ۷ نانومتری خود دستوپا کند. البته بهنظر نمیرسد سرویس استریم بازی گوگل از این نوع پردازندههای گرافیکی استفاده کند.
سازمان توسعهدهندهی رابط برنامهنویسی ولکان موسوم به خرونوس (Khronos)، اخیرا پلتفرم Stadia گوگل را در فهرست محصولات سازگار خود قرار داده است. این یعنی پردازندههای گرافیکی پلتفرم استریم بازی گوگل از ولکان استفاده میکنند. در بخش توضیحات مربوطبه پردازندهی گرافیکی گوگل اشاره شده که نسل اول پلتفرم استریم بازی گوگل بر پایهی AMD GCN 1.5 است و این یعنی گوگل از نسخهی ۱.۵ معماری گرافیکیِ خانوادهیِ گرافیکز کور نکست (یا به اختصار GCN) شرکت AMD استفاده میکند.
AMD شمارهی نسخههای جدید GCN را از ۱.۰ به ۱.۱، ۱.۲ و ... تغییر میدهد. درحالحاضر جدیدترین نسخهی این معماری ۱.۵.۱ است که از فناوری ۷ نانومتری Vega بهره میبرد. درهرحال ظاهرا گوگل تصمیم گرفته است تا بهجای نسخهی ۱.۵.۱ از نسخهی ۱.۵ در پلتفرم Stadia استفاده کند.
نسخهی ۱.۵ معماری GCN درواقع همان معماری اولیهیVega است که با فرایند ۱۴ نانومتری ساخته شده و در ویرایش فرانتیر Vega مورد استفاده قرار گرفته است. درحقیقت هر محصول غیر ۷ نانومتری سری Vega برپایهی نسخهی ۱.۵ معماری GCN ساخته شده است که از جمله این محصولات میتوان به Vega 56 اشاره کرد. بسیاری از افراد آشنا به فعالیتهای AMD اعلام کردهاند که این شرکت با اعمال تغییراتی مختصر در Vega 56، یک پردازندهی گرافیکی سفارشیشده برای گوگل تولید کرده است. پردازندهی گرافیکی گوگل نیز همانند Vega 56 از ۵۶ واحد محاسباتی بهره میبرد اما بهنظر میرسد AMD سرعت کلاک حافظه را در تراشههای مخصوص گوگل افزایش داده است تا عملکردی در حد Vega 64 داشته باشد. لازم به ذکر است که حافظهی Vega 64 از پهنای باند ۴۸۴ گیگابایت بر ثانیه بهره میبرد.
مشخصات اعلامشده توسط گوگل به این مورد اشاره دارد که پردازندهی گرافیکی Stadia به ۱۶ گیگابایت حافظهی رم مجهز شده است اما در عینحال سرعت این تراشه به ۴۸۴ گیگابایت بر ثانیه هم میرسد. احتمالا منظور گوگل از بیان این مشخصات این است که پردازندهی Stadia به ۸ گیگابایت ویرم از نوع HBM2 و ۸ گیگابایت رم استاندارد دیرم مجهز شده است. اگر گوگل از ۱۶ گیگابایت حافظهی HBM2 استفاده کرده باشد، میتوان پهنای باندی تا حدود یک ترابایت بر ثانیه را برای پردازندهی گرافیکی Stadia این شرکت انتظار داشت.
اینکه گوگل از فناوری ۷ نانومتری Vega شرکت AMD استفاده کند، موضوع جذابی بهنظر میرسد، اما ظاهرا Stadia یک موقعیت بسیار خوب برای AMD فراهم کرده تا از سرمایهگذاریهای قبلی خود روی یک معماری تأییدشده، بالغ و دردسترس برای کسب درآمد بیشتر بهره ببرد. Stadia نیز همانند پلتفرمهای دیگر در آینده به استفاده از معماری ۷ نانومتری ناوی AMD روی خواهد آورد. معماری ۷ نانومتری ناوی در سهماههی سوم سال جاری روانهی بازار خواهد شد.
نظر شما در مورد ورود گوگل به خدمات دهندگان سرویسهای استریم بازی چیست؟ آیا پروژهی Stadia موفق خواهد شد؟
دریاچهها، جنگلها، مه و برف در شبهجزیرهی کولا در مدار شمالگان، این بخش از روسیه را به مکانی رویایی تبدیل کرده است. درمیان این منطقهی زیبا ویرانههایی از یک ایستگاه پژوهشی وجود دارد که در آن، ساختمانی مخروبه واقع شده و چاه بیانتهایی را در خود جای داده است؛ البته این چاه با درپوشی آهنی و پیچ و مهرههای محکم، مهروموم شده است.
عدهای از افراد، این چاه را دروازهی جهنم میدانند. چاه حفاری کولا با عمق ۱۲٬۲۶۲ متر، عمیق ترین چاه حفرشده در جهان بهدست انسان است. این چاه بهقدری عمیق است که افراد محلی قسم میخورند فریاد ارواحی را که در جهنم درحال شکنجهشدن هستند، از داخل آن میشنوند. حفر این چاه در زمان اتحاد جماهیر شوروی تقریبا ۲۰ سال طول کشید و هدف حفاران آن، پیشروی حداکثری در پوستهی زمین و رسیدن بهگوشتهی آن بود؛ اما حتی عمق چنین چاه بیانتهایی هم تنها یک سوم فاصلهی بین پوسته و گوشته است و ادامهی پروژه بهدلیل مشکلات کشورهای عضو اتحاد جماهیر شوروی، متوقف شد.
البته چاه کولا تنها چاه فوقعمیق دنیا نیست و در زمان جنگ سرد، کشورهای ابرقدرت برای حفر چاه های عمیق با حداکثر عمق ممکن در پوستهی زمین و حتی رسیدن به خود گوشتهی آن، با یکدیگر رقابت میکردند. اکنون هم ژاپنیها برای دستیابی به این هدف جاهطلبانه تلاش میکنند. یولی هارم، یکی از افراد مسئول برنامهی حفاری علمیقارهای و دانشمند جوانی که دیگر چاه فوق عمیق حفرشده بهدست آلمانیها را مطالعه میکرد، درمورد این پروژه کولا چنین گفت:
این پروژه در زمان پردهی آهنین (تقسیم قارهی اروپا به دو بخش اروپای غربی و کشورهای عضو پیمان ورشو) آغاز شد. در آن زمان قطعا رقابت سختی بین ما و آلمانیها وجود داشت و انگیزه اصلی ما برای تلاش در این مسیر بود که روسها فعالیتهای محرمانهای داشتند و اطلاعات خود را در اختیار دیگران قرار نمیدادند.
در آن زمان روسها مدعی بودند این چاه را برای دستیابی به آبهای زیرزمینی حفر میکنند؛ اما بیشتر دانشمندان این ادعا را کذب میدانستند؛ زیرا در آن زمان اکثر دانشمندان غربی معتقد بودند که پوستهی زمین ۵ کیلومتر ضخامت دارد و آب نمیتواند در آن نفوذ کند.
چون توچو، مدیر برنامهی آژانس علوم دریایی و زمینی ژاپن، اذعان کرد که هدف اصلی این پروژه، جمعآوری آن دسته از نمونههای زندهی واقعی از گوشته است که هماکنون موجود هستند. وی افزود که در مکانهایی مثل عمان میتوان نمونههایی از گوشته را نزدیک سطح زمین یافت که متعلق به میلیونها سال پیش هستند. بهگفتهی توچو، بین دراختیارداشتن دایناسور زنده و استخوان فسیلشدهی آن، تفاوت وجود دارد.
اگر سیاره زمین را مانند پیاز تصور کنیم، این کرهی خاکی از سه لایه تشکیل شده است؛ پوسته، گوشته و هسته؛ پوستهی آن با ضخامت ۴۰ کیلومتر که همچون یک لایه نازک روی گوشتهی زمین با عمق ۲۸۸۰ کیلومتر را پوشانیده است و هستهی آتشین زمین هم درست در مرکز آن قرار دارد.
در دوران جنگ سرد رقابت برای کشف لایهی عمیق درونی زمین، درست مانند رقابت فضایی بود و هر یک از کشورها میخواستند تواناییهای مهندسی، فناوریهای پیشرفته و ابزارهای کاربردی خود را به رخ دیگران بکشند. دانشمندان قصد داشتند در مکانی اکتشاف کنند که قبلا پای هیچ انسانی به آن باز نشده بود. نمونه صخرههای استخراجشده از این صخرهها بهاندازهی نمونههایی که پژوهشگران ناسا از سطح ماه به زمین آورده بودند، اهمیت داشت؛ زیرا میتوانستند اطلاعات ارزشمندی دربارهی تاریخ طبیعی میلیونها سالهی زمین ارائه دهند. تنها تفاوت این رقابت با رقابت فضایی، پیروز نشدن آمریکا در این کارزار بود؛ درواقع هیچ کشوری برندهی این مسابقه نشد.
در این رقابت، آمریکا نخستین حفاری برای دستیابی به اعماق پوسته زمین را در اواخر دههی ۱۹۵۰ آغاز کرد و این پروژهی شگفتانگیز که American Miscellaneous Society نامیده شد، نخستین اقدام جدی این کشور برای رسیدن به گوشته بود. این پروژه به دست گروهی از افرادی آغاز شد که طلایهداران جامعهی علمی آن روز آمریکا محسوب میشدند. نخستین تلاش آنها برای حفاری در دل پوسته و رسیدن به گوشته، پروژهی موهُل (Project Mohole) بود که در ناپیوستگی موهوروویچیچ (مرز میان پوسته و گوشته) انجام شد.
البته متخصصان آمریکایی بهجای انجام حفاری عمیقی در پوستهی زمین، تصمیم گرفتند رهسپار اقیانوس آرام شوند (جان استاین بک داستان این سفر دریایی را به رشتهی تحریر درآورده است) و در جزیرهی گوادلوپ در مکزیک، شکاف کوتاهی در بستر این اقیانوس ایجاد کنند. مزیت حفاری در بستر اقیانوس، نازک بودن پوسته در این بخش است؛ اما نازکترین قسمت پوسته در عمیقترین نقطهی اقیانوس قرار دارد که حفاری آن را بسیار دشوار میکند.
پروژهی حفاری اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۷۰ در مدار شمالگان آغاز شد و پس از آن، آلمان در سال ۱۹۹۰ در پروژهای تحتعنوان حفاری عمیق قارهای آلمان (German Continental Deep Drilling Program) یا KTB، حفاری را در ایالت بایرن آلمان آغاز کرد و کار خود را تا عمق ۹ کیلومتر ادامه داد. البته متخصصان این پروژه مانند پروژهی سفر به ماه با مشکل بزرگی دستوپنجه نرم میکردند؛ مراحل ایجاد فناوریهای لازم برای موفقشدن در این پروژه باید از صفر شروع میشد.
زمانیکه پروژهی موهو برای حفر بستر دریا شروع شد، هنوز بشر حفاریهای گستردهی این بخش از سیارهی زمین برای دستیابی به منابع نفت و گاز را آغاز نکرده بود؛ بنابراین فناوریهای ضروری برای حفاری های عمیق مثل موقعیتیابی پویا نیز هنوز وجود خارجی نداشت؛ کشتیهای حفاری با استفاده از این فناوری میتوانند درست در بالای چاه نفت، در موقعیت ثابتی قرار گیرند.
البته نبود فناوریهای پیشرفته خلاقیت و ابتکار عمل متخصصان را برانگیخت. آنها برای ثابتماندن کشتی بالای چاه حفاری، چند پروانه در اطراف آن نصب کردند. یکی از چالشهای بزرگ دیگر مهندسان آلمانی این بود که چاه تا جای ممکن عمودی باشد. راهحلی که آنها برای این کار استفاده کردند، امروزه در تمام میدانهای گاز و نفت جهان به یک استاندارد تبدیل شده است.
هولی هارم دربارهی ضرورت حفر چاه بهصورت عمودی این چنین میگوید:
موضوع کاملا مشخص دربارهی حفاری روسها این است که آنها تلاش میکردند چاه تا جای ممکن عمودی حفر شود؛ زیرا درغیر این صورت هم نیروی گشتاور افزایش مییابد و هم دیوارههای چاه پیچ و تاب پیدا میکنند. راهحل دستیابی به این هدف، ایجاد و توسعهی سیستمهای حفر عمودی بود. این سیستمها اکنون به استانداردهای صنعتی تبدیل شدهاند؛ اما حفاران ابتدا در پروژهی KTB از آنها استفاده کردند و توانستند تا عمق ۷٫۵ کیلومتری زمین را حفر کنند. سپس، آنها برای آخرین چاه پروژه به عمق ۱٫۵ تا ۲ کیلومتر استفاده شدند و حفاری تا عمق ۲۰۰ متری بهصورت کاملا عمودی پیش رفت.
هارم در ادامهی گفتههای خود اضافه کرد:
در اواخر دههی ۸۰ و اوایل دههی ۹۰ که روسیه روابط بهتری با کشورهای غربی داشت و خواستار مشارکت با آنها بود، تلاش کردیم از برخیاز تجهیزات آنها استفاده کنیم؛ متاسفانه در آن زمان خرید آن تجهیزات برای ما مقدور نبود.
البته ناامیدیهای پیدرپی تمام فعالیتهای عملیاتی را متوقف کرد. درواقع با درنظر گرفتن شرایط و زمان این عملیاتها، هم شروع و هم پایان آنها تصمیم اشتباهی بود. عواملی مثل تماس دستگاههای حفاری با دمای بسیار بالای اعماق، هزینهی سنگین و سیاستها، رویای دستیابی به اعماق بیشتر و شکست رکورد حفر عمیقترین چاه برای آلمانیها را غیرممکن کرد.
کنگرهی آمریکا دو سال قبل از قدم گذاشتن آرمسترانگ بر سطح ماه، تأمین بودجه برای پروژه موهو را که هزینههای آن خارج از کنترل شده بود، لغو کرد؛ بهعنوان مثال هزینهی استخراج چند متر سنگ بازالت، معادل ۴۰ میلیون دلار پول امروز بود.
پروژهی حفاری کولا هم سرنوشت خوبی نداشت و در سال ۱۹۹۲ متوقف شد، زیرا دما در عمق زمین به ۱۸۰ درجه سانتیگراد رسید که دو برابر میزان پیشبینیشده بود و دیگر راهی برای ادامهی پروژه وجود نداشت. از سویی، با فروپاشی شوروی دیگر پولی برای انجام چنین پروژههایی باقی نماند و سه سال بعد تمام تاسیسات حفاری کاملا نابود شد؛ اکنون هم این سایت مخروبه به مکانی برای ماجراجویی گردشگران تبدیل شده است.
چاه عمیق آلمانیها نیز مانند سایر چاههای مشابه نتوانست رویای بزرگ آنها را محقق کند و تنها توانسته است با جذابیت خود نظر بسیاری از گردشگران را جلب کند؛ البته بهتازگی تجهیزات این سایت با جرثقیل به نقاطی پایینتر انتقال داده شده و به همین دلیل به مکانی برای تماشای اعماق زمین یا حتی گالری هنری تبدیل شده است.
هنرمندی هلندی به نام لاته ژیوان معتقد بود که صدای خاصی از این چاه میشود؛ البته دانشمندان چنین موضوعی را نمیپذیرفتند؛ اما او بر ادعای خود اصرار داشت و برای اثبات آن میکروفونی را که با سپر حرارتی محافظت شده بود، به داخل چاه فرستاد و پس از آنکه میکروفون به اعماق چاه رسید، دانشمندان صدای پرطنین ادامهداری را شنیدند که نمیتوانستند توضیحی برای منشا آن ارائه دهند. لاته با شنیدن این صدا احساس حقارت کرد و در مورد حس خود این چنین گفت:
نخستین باری است که احساس میکنم زمینی که روی آن زندگی میکنیم، زنده است و این صدا نوعی تسخیرشدگی را تداعی میکند.
او پس از تبدیل این صدا به صدای قابل تشخیص برای انسان، آن را در یک سایت به اشتراکگذاری ویدئو به نام ویمیو، قرار داد. بهگفتهی لاته برخی از مردم این صدا را شبیه صدای جهنم میدانند و برخی دیگر آن را به صدای تنفس زمین تشبیه کردهاند.
بهگفتهی آقای هارم، ژاپنیها قصد داشتند بیشتر از روسها در عمق زمین پیش بروند؛ اما در مدت زمانیکه برای این کار مشخص شده بود، حتی نتوانستند به عمق مجاز و پیشبینیشده، یعنی ۱۰ کیلومتر هم برسند. البته از سویی دیگر دمای چاه حفاری آنها بسیار بیشتر از چاه روسها بود و همین موضوع ادامهی کار را برای آنها بسیار دشوارتر کرد.
آلمانیها نیز در اوایل دههی ۹۰ حفر چنین چاهی را آغاز کردند؛ اما در آن زمان که رویدادهای مهمی منجر به یکپارچه شدن آلمان و ایجاد امپراطوری این کشور شده بودند، توافق خوبی برای صرف هزینهی بیشتر برای این پروژه صورت نگرفت؛ زیرا این رویدادها هزینهی سنگینی را به آلمان تحمیل کرده بودند.
میتوان گفت که رقابت کشورهای قدرتمند برای رسیدن به گوشتهی زمین، تحتتاثیر رمان معروف «سفر به مرکز زمین» شکل گرفته و نسخهی بهروز این رمان است. همانطور که قبلا گفتیم، یکی از اهداف این پروژهها، دستیابی به بقایای تازه از دایناسورها است؛ البته دانشمندان انتظار تحقق این هدف را ندارند؛ بااینحال، پروژههای حفر چاههای عمیق را نوعی فعالیت تحقیقاتی میدانند.
هارم دربارهی این موضوع این چنین میگوید:
ما این پروژهها را نوعی فعالیت تحقیقاتی میدانیم؛ زیرا انجام کارهای مقدماتی و اجرای آنها زمان زیادی میطلبد. همچنین حفر این چاهها باعث رسیدن به بخشی از زمین میشود که هیچ انسانی در آن وجود ندارد و هیچ انسانی آن را قبلا ندیده و چنین موقعیتی در دنیای امروز واقعاً غیرمعمول است. لایههای زیرین پوستهی زمین، مخصوصا اعماق آن، ناشناختههایی دارد که همیشه انسان را متعجب میکند. وقتی دربارهی پروژهی چاه عمیق یا KTB صحبت میکنیم، باید بگوییم عمر نظریههای پشت این پروژهها، در زمان آغاز آنها، ۳۰ تا ۴۰ سال بود.
دامون تیگل، استاد رشتهی ژئوشیمی مدرسهی علوم دریایی و زمینی مؤسسهی ملی اقیانوسشناسی دانشگاه ساوتهمپتون که در پروژهی جدید حفاری ژاپنیها نیز مشارکت دارد، بهطور کلی درمورد این پروژهها این چنین میگوید:
این پروژهها شبیه مأموریتهای اکتشافی زمین بهنظر میرسند؛ اما درواقع تعهدات علمی محض هستند و اصلا نمیدانیم که در این پروژهها به چه نتایج و یافتههایی دست خواهیم یافت.
ما نخستین افرادی هستیم که به پوستهی دستنخوردهی اقیانوس دست یافتیم و آن را مشاهده کردیم و تاکنون هیچ بشری موفق به انجام چنین کاری نشده است. چنین دستاورد بزرگی واقعاً ما را هیجانزده میکند.
امروزه پروژهی «M2M» یا پروژهی موهول برای رسیدن به ناپیوستگی موهوروویچیچ پیش میرود. یکی از مهمترین پروژههای برنامهی بینالمللی اکتشاف اقیانوس (International Ocean Discovery Program) یا IODP محسوب میشود و پژوهشگران قصد دارند در آن همانند اولین پروژهی موهول، پوستهی زمین در اقیانوس را که تنها ۶ کیلومتر عمق دارد، حفر کنند؛ هدف این حفاری فوق عمیق با بودجهی یک میلیارد دلاری، صخرههای درون گوشته برای نخستین بار در تاریخ بشریت است.
تیگل که در این پروژه حضور دارد، این فعالیت پژوهشی عظیم را نیازمند مشارکت و تعهد قوی ژاپنیها میداند. این پروژه بهقدری اهمیت دارد که ۲۰ سال پیش یک کشتی عظیم حفاری به اسم چیکیو ساخته شد که مجهز به سیستمGPS و ۶ جت تنظیمشدنی کامپیوتری بود و با استفاده از آن میتوان موقعیت کشتی را در فاصلهی بسیار کم (۵۰ سانتیمتر) بهصورت دقیقی تغییر داد.
طبقگفتهی شان توچو، مدیر برنامهی آژانس علوم دریایی و دریایی ژاپن، ایدهی ساخت این کشتی در زمان اولین پروژهی موهل شکل گرفت و ساخت آن نیز از همان زمان آغاز شد. وی در ادامه افزود:
بشر تاکنون توانسته است با حفر چاههای فوق عمیق به اطلاعات زیادی دربارهی پوستهی قارهای زمین دست پیدا کند و اکنون بهدنبال یافتن اطلاعات بیشتر دربارهی مرز بین پوسته و گوشته هستیم.
مهمترین موضوع در این فعالیت پژوهشی که باید بهطور دقیق بررسی شود، وجود سه مکان مناسب برای انجام این کار است؛ کشور کاستاریکا، باهاما و جزایر هاوایی.
شان توچو دربارهی این مکانها این چنین میگوید:
در هر یک از این مکانها اختلافنظرها در مورد عمق اقیانوس و فاصله بین سایت حفاری و یک پایگاه ساحلی که افراد مستقر آن بتوانند به صورت ۲۴ ساعته از این پروژهی میلیارد دلاری حفاری در دریا پشتیبانی کنند، برطرف و توافق حاصل شد. زیرساختهای لازم میتوانند با صرف زمان و هزینهی در هر سه مکان احداث شوند.
در پایان باید گفت طبق گفتهی هارم، حفاریهای فوق عمیق پروژههای بسیار پرهزینهای هستند و به همین دلیل تکرار آنها دشوار است. حفر چاههای فوق عمیق هزینهی چند صد میلیون دلاری دارد و تنها میتوان از تعداد اندکی از آنها برای کاوش در اعماق زمین استفاده کرد و سایر آنها بیشتر برای پیشرفت فناوریها و فعالیتهای پژوهشی حفر میشوند.
.: Weblog Themes By Pichak :.