استارتاپهای فعال در حوزهی تکنولوژی پزشکی بهدنبال پیدا کردن راهحلهای جدید برای درمان بیماریها هستند و اگر از سوی سرمایهگذاران جدی گرفته شوند، تحول بزرگی در دنیای پزشکی ایجاد خواهند کرد. اما در این بین استارتاپهایی هم هستند که روی کاغذ ایدههای خوبی ارائه میدهند اما در عمل قادر به پیادهسازی آنها نیستند و با جود دریافت سرمایههای کلان نمیتوانند نتیجهی خوبی بگیرند یا به گردش مالی مورد نظر برسند.
ترانوس (Theranos) یکی از استارتاپهای شکستخوردهی معروف در حوزهی بیوتکنولوژی بود که قصد داشت با محصولات آزمایش خون انقلاب بزرگی در این صنعت ایجاد کند؛ بهطوریکه هر شخص بتواند خودش در منزل آزمایش خون دهد. این استارتاپ به یکی از استارتاپهای استثنایی و برجستهی سیلیکونولی تبدیل شد و مدیرعامل جوانش با ایدهای نوآورانه متعهد شده بود نهتنها سیستم مراقبت بهداشتی، بلکه سلامت و رفاه انسانها را نیز بهبود دهد.
مقالهی مرتبط:
ترانوس با وجود جذب سرمایهی بالا و تبدیل شدن به یک استارتاپ یونیکورن (استارتاپی با ارزش بیش از یک میلیارد دلار) شکست خود زیرا محصولات آن کار نمیکردند. درواقع ایدهی بنیانگذار جوان این استارتاپ تقلبی بود و کاربردی نداشت. بااینحال ماجرای استارتاپ ترانوس خاص بود و نمیتوان گفت همهی استارتاپهای تکنولوژی سلامت سرنوشت مشابهی خواهند داشت.
اما بررسی استارتاپهای فعال در این حوزه نشان میدهد داشتن ایدهی خاص و منحصربهفرد کافی نیست و درنهایت این استراتژی و مدل کسبوکار هستند که موفقیت استارتاپ را تضمین میکنند. در ادامه به معرفی پنج مورد از استارتاپهای حوزهی تکنولوژی پزشکی میپردازیم که علاوهبر داشتن ایدهی جدید و جالب و همچنین جذب سرمایههای کلان نتوانستند عملکرد موفقیتآمیزی در بازار داشته باشند.
۱- استارتاپ ریویژن آپتیکز (ReVision Optics) با جذب سرمایهی ۱۷۲ میلیون دلاری
استارتاپ ریویژن آپتیکز در سال ۱۹۹۶ بنیانگذاری شد و قصد داشت با تکنولوژی پیشرفتهی خود پیرچشمی یا کاهش دید اجسام نزدیک با افزایش سن را درمان کند. پیر چشمی ضعف بینایی رایجی است که با بالا رفتن سن برای هر شخصی اتفاق میافتد و بهراحتی با استفاده از عینک، لنز یا جراحی قابل درمان است.
اما استارتاپ ریویژن آپتیکز با تکنولوژی جدید خود یعنی ریندراپ (Raindrop)، تزریق هیدروژل میکروسکوپی، میتوانست پیرچشمی را درمان کند. ریندراپ اولین و تنها تزریق قرنیهی چشم است که قرنیهی دوکی شکلی را میسازد و بهراحتی و در زمانی کم در محل مورد نظر قرار میگیرد. این استارتاپ با اینکه توانست ۱۷۲ میلیون دلار سرمایه از دریافت کند اما درنهایت در سال ۲۰۱۸ شکست خورد و بسته شد.
سازمان غذا و دارو ریندراپ را در ۲۰۱۶ تأیید کرده و آن را به دومین دستگاه قرنیهی ایمپلنتی برای اصلاح دید نزدیک در بیمارانی که عمل جراحی آب مروارید انجام ندادهاند، تبدیل کرد. این دستگاه همچنین اولین دستگاهی بود که شکل قرنیهی چشم را به منظور داشتن دیدی بهتر تغییر میداد.
اگرچه ایدهی تزریق قرنیه به منظور درمان پیر چشمی ایدهای منحصربهفرد و موفقیتآمیز به نظر میرسید و سازمان غذا و دارو آن را تأیید کرده بود اما ریویژن آپتیک در بازار موفق نبود و نهایتا بهدلیل چالشآمیز بودن ایده و عدم رشد کافی شکست خورد. جان کیلکوین، مدیرعامل ریویژن در مصاحبه با مجلهی اوآیاس ویکلی گفت:
مباحث مربوطبه پیر چشمی بسیار چالشبرانگیز هستند و ریویژن آپتیکز نتوانست به اندازهی کافی در بازار رشد کند. شرکت برای افزایش جریان نقدینگی خود به پول بیشتری نیاز داشت. سرمایهگذاران بسیار از ما حمایت کردند اما از پرداخت سرمایهی بیشتر امتناع کردند. تزریق قرنیهی چشم ممکن است راه خود را در مدل کسبوکارهای چشمپزشکی باز کند اما در عمل نیاز به زمان و تلاش بیشتری نسبت به جراحی انکسار و آب مروارید دارد و بیمار باید تحت مراقبت باشد؛ درحالیکه جراحان چشمپزشکی تمایلی به مراقبت و بازدید مرتب بیماران خود ندارند.
ریویژن آپتیکز هیچ کمبودی از نظر نیروهای بااستعداد نداشت. کیلکوین بیش از ۳۳ سال در زمینهی تجهیزات پزشکی تجربه دارد و فردی شناختهشده در این صنعت است و در حال حاضر در هیئت مدیرهی شرکتی پیشرفته در زمینهی تکنولوژی پزشکی به نام AdvaMed فعالیت میکند. سایر اعضای هیئت مدیرهی تیم ریویژن آپتیکز نیز افرادی شناختهشده و باتجربه در صنعت پزشکی هستند. کیلکوین در مورد محصول شرکت و علت شکست استارتاپ میگوید:
شکست و بسته شدن استارتاپ هیچ ارتباطی با محصول ما یعنی ریندراپ نداشت و محصول ما فوقالعاده است. علت شکست این بود که ما ۱۵۰ میلیون دلار ازطریق سرمایهگذاری کسب کرده بودیم و برای پذیرفته شدن در بازار به ۵۰ میلیون دلار دیگر نیاز داشتیم و نتوانستیم این مقدار پول را جذب کنیم. به همین دلیل اعضای هیئت مدیره تصمیم گرفتند استارتاپ را تعطیل کرده و بدهیهای شرکت را پرداخت کنند. شرکت با تمام فروشندگان و جراحان به کار خود پایان میدهد و مابقی پولها به ۸۰ کارمند شرکت خواهد رسید.
در مورد کسبوکارهای مرتبط با تکنولوژی همیشه این امکان وجود دارد که محصولات توسط شرکتهای دیگری خریداری شده و توسعه داده شوند اما هنوز هیچ پیشنهادی برای محصول ریویژن آپتیکز ارائه نشده است و شاید گزارشهای منتشرشده در رسانهها دلیل آن باشد. در گزارشها نوشته شده بود برخی افراد بعد از این روش درمان کمی تاری در بینایی داشتهاند که موقت بوده و با استروئید میتومایسین C قابل درمان هستند. در یک مطالعه که روی ۳۷۳ بیمار درمانشده با این روش انجام شد، ۱۴ درصد تاری دید داشتهاند که با استروئید درمان شده و تنها یک مورد درمان نشده است.
دکتر امیر معرفی از بیمارستانهای دانشگاهی کلیولند نیز در گزارش نوشت که اغلب بیماران درمانشده با این روش بسیار راضی بودهاند، بهجز دو مورد که بعد از درمان نسبت به روش اعلام رضایت نکردهاند.
۲- استارتاپ دراگاستور (Drugstore.com) با جذب سرمایهی ۲۹۵ میلیون دلاری
دراگاستور یک خردهفروشی اینترنتی در زمینهی سلامتی و محصولات مراقبت از زیبایی بود که در سال ۱۹۹۹ بنیانگذاری شد و در سال ۲۰۱۶ شکست خورد. این داروخانهی آنلاین توانست بحران حباب دات-کام (بحران اقتصادی بین سالهای ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۰) را پشت سر بگذارد و به یکی از توزیعکنندگان آنلاین دارو، ویتامین و محصولات مراقبت از زیبایی تبدیل شود و نهایتا در سال ۲۰۱۱ به مبلغ ۴۲۹ میلیون دلار به شرکت والگرینز (Walgreens) فروخته شد. گرگ واسون، مدیرعامل و رئیس شرکت والگرینز بعد از خریدن استارتاپ دراگاستور گفته بود:
خریدن استارتاپ دراگاستور، استراتژی آنلاین ما برای تبدیل شدن به فروشگاهی بزرگ و اولین انتخاب مشتری در زمینهی بهداشت، سلامتی و زیبایی را تسریع کرده است.
داون لپور، مدیرعامل دراگاستور نیز بعد از انجام این معامله در مصاحبه با رسانهها گفته بود:
ما بیش از سه میلیون مشتری داریم و استراتژی خوبی برای رشد شرکت در نظر گرفتهایم. والگرینز نیاز ما به جذب سرمایه را تأمین کرده است و امیدواریم بعد از این معامله شانس بهتری برای رشد و توسعهی کسبوکار داشته باشیم.
تا پیش از بسته شدن قرارداد تجاری میان دراگاستور و والگرینز، آمازون یکی از خریداران جدی دراگاستور به شمار میرفت. بعد از سرمایهگذاری آمازون روی دراگاستور ۴۰ درصد استارتاپ به آمازون تعلق گرفت که بعدها به ۱۲ درصد کاهش پیدا کرد. رابطهی میان دراگاستور و آمازون ادامه داشت و این دو شرکت در سال ۲۰۰۹ قرارداد سه سالهای برای فروش محصولات ازطریق وبسایت آمازون امضا کرده بودند.
دراگاستور هیئت مدیرهای قوی از مدیران سابق مایکروسافت داشت و همچنین افرادی چون ملیندا گیتس، هوارد شولتز و جف بزوس در آن حضور داشتند.
قرارداد میان دراگاستور و شرکت والگرینز در سال ۲۰۱۱ بزرگترین قرارداد تجاری مرتبط با تکنولوژی در سیاتل آمریکا بود. دراگاستور یک سال پیش از بسته شدن این قرارداد ۴۵۶ میلیون دلار درآمد و هزار کارمند داشت، والگرینز نیز با ۷،۶۸۹ فروشگاه در آمریکا و فروشی معادل ۶۷ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۰ قصد داشت کسبوکار خود را در حوزهی فروشگاه آنلاین گسترش دهد. اما بعد از گذشت پنج سال والگرینز اعلام کرد وبسایت دراگاستور را خواهد بست زیرا قصد دارد تمام تمرکز خود را روی وبسایت اصلی شرکت بگذارد.
۳- استارتاپ لنترن (Lantern) با جذب سرمایهی ۲۱/۵ میلیون دلاری
لنترن، استارتاپی فعال در زمینهی سلامت روان بود که به کاربران اجازه میداد وضعیت خود را ارزیابی کنند؛ سپس با تهیهی تمرینهای روزانه به آنها کمک میکرد افکار منفی را از خود دور کرده و با استرس و اضطراب مقابله کنند.
تمامی برنامههای لنترن براساس تکنیکهای رفتار درمانی شناختی یعنی بررسی رابطهی میان افکار، احساسات و رفتار شکل گرفته بود. این برنامهها همچنین به کاربران کمک میکرد که اضطراب و استرس خود را به کمک برنامههای روزانه مدیریت کنند. لنترن همچنین مربیها و متخصصانی استخدام کرده بود که به کاربران کمک کنند و با بررسی برنامههای آنها و دادن بازخوردهای مناسب، این افراد را به اهداف خود نزدیک کند.
لنترن از سالی که بنیانگذاری شد، یعنی سال ۲۰۱۳، به بیش از صدها هزار کاربر خدمات ارائه داد اما برای رسیدن به اهداف خود به مشتریهای بیشتری نیاز داشت. درواقع لنترن پلی بود تا فاصلهی خالی میان افراد نیازمند به خدمات بهداشت روان و ارائهدهندگان آن را برطرف کند. مدیرعامل لنترن در مورد شکست استارتاپ توضیح داد که باید اهداف نهایی را جدی میگرفت و کار را با تیم کوچکتری آغاز میکرد. لنترن جایگاه خوبی در جامعه پیدا کرده بود اما نتوانست چشمانداز خورد را به واقعیت تبدیل کند.
لنترن نخستین استارتاپی بود که مشکل سلامت روان را هدف قرار داد و بعد از آن استارتاپهای بیشتری در زمینهی مراقبت ذهنی و مدیتیشن فعالیت خود را آغاز کردند. البته نرمافزار لنترن در حال حاضر توسط استارتاپ دیگری به نام اومادا (Omada) استفاده میشود.
داستان استفاده از نرمافزار لنترن از جایی آغاز شد که شان دافی، همبنیانگذار استارتاپ اومادا بعد از بررسی برنامهی جدید درمان دیابت متوجه شد بسیاری از بیماران نهتنها درگیر مبارزه با دیابت و اضافه وزن هستند بلکه بیماریهای روانشناختی مانند اضطراب و افسردگی شرایط آنها را برای مبارزه سختتر کرده است. او قصد داشت راهحلی برای این مشکل پیدا کند و به همین دلیل تصمیم گرفت با سایر اعضای تیم، ابزاری برای کنترل سلامت روان به کاربران خود ارائه دهد و همکاری میان آنها با تیم لنترن آغاز شد.
تیم درمانی اومادا، کاربرانی را که نیاز به درمان دارند، با یک مربی، تیم متخصص تغذیه، پزشکان و روانشناسان بالینی ارتباط میدهد. مشتریهای اومادا به کمک متخصصان وزن کم میکنند و درنتیجه خطر ابتلا به بیماریهای قلبی در آنها کاهش مییابد. اومادا با استفاده از نرمافزار طراحیشده توسط لنترن، برنامههایی برای رفتار درمانی شناختی (CBT) به کاربران مضطرب و افسرده ارائه میدهد.
۴- استارتاپ هلثاسپات (Healthspot) با جذب سرمایهی ۴۵ میلیون دلاری
استارتاپ هلثاسپات در سال ۲۰۱۰ بنیانگذاری شد و امکانی را فراهم میکرد که مردم بتوانند ازطریق چت ویدئویی با پزشک خود در ارتباط باشند. این استارتاپ، کیوسکهای ۲/۵ متر در ۱/۵ متری را بهعنوان کلینیکهای سیار به بازار عرضه کرده بود و خدماتی مانند امتحانات کامل مراقبت بهداشتی، بررسی سلامت و سایر خدمات را بهطور کامل ارائه میداد. این کیوسکها در شرکتها، مراکز خرید و سایر مراکز بهداشتی و داروخانهها نصبشدنی بودند.
استارتاپ هلثاسپات با مراکز درمانی معروفی مانند کلینیک مایو، بیمارستان کودکان میامی و چندین بیمارستان و دانشگاه معروف دیگر همکاری داشت و اعلام کرده بود بهزودی برای اضافهکردن امکانات لازم برای کنترل کلسترول خون، دیابت و آزمایش کبد با سامسونگ همکاری خواهد کرد.
در پیادهسازی آزمایشی محصولات، مردم و همچنین پزشکان از کیوسکهای هلثاسپات استقبال کردند. این استارتاپ حتی با سومین شرکت بزرگ داروخانهای زنجیرهای چین قرارداد بسته و قرار بود در تمامی داروخانهها نصب شود؛ اما درنهایت ورشکسته شد و شکست خورد.
متخصصان میگویند کیوسکهای هلثاسپات اگرچه کاربردی و مجهز بودند، اما برای نصبشدن در برخی مکانها بزرگ بودند و کار کردن با آنها پیچیده بود. همچنین پیدا نکردن منابع مالی مناسب برای ادامهی مسیر، بهعنوان یکی دیگر از دلایل شکست استارتاپ معرفی شد. هلثاسپات با وجود اتفاقات مثبت و عملکرد موفقیتآمیز در یک سال اول نتوانست به جریان مالی مورد نظر دست پیدا کند و به همین دلیل شکست خورد. عدهای دیگر، همهگیر شدن گوشیهای هوشمند و برنامههای مراقبت از سلامتی را دلیل ورشکسته شدن استارتاپ هلثاسپات عنوان کردهاند.
۵- استارتاپ Laguna Pharmaceuticals با جذب سرمایهی ۳۵ میلیون دلاری
گاهیاوقات استارتاپهایی که در زمینهی تولید دارو فعالیت میکنند، موفق نمیشوند؛ زیرا آنطور که انتظار دارند، روی نمونههای انسانی نتیجه نمیگیرند؛ استارتاپ Laguna Pharmaceuticals نیز یکی از آنها است. این استارتاپ در سال ۲۰۰۶ بنیانگذاری شد اما در سال ۲۰۱۵ اعلام کرد که داروهای قلب تولیدشده نتیجهی رضایتبخشی ندارند و درنهایت شرکت خود را تعطیل کرد.
استارتاپ Laguna Pharmaceuticals دارویی بهنام وانوکسرین (Vanoxerine) برای درمان فیبریلاسیون دهلیزی (ضربان قلب نامنظم و لرزشی) که بیش از ۲/۳ میلیون نفر در آمریکا به آن مبتلا هستند، ارائه داده بود. این استارتاپ بعد از جذب سرمایهی پنج میلیون دلاری در سال ۲۰۱۱ نتیجه آزمایشهای فاز دوم کار خود را در سال ۲۰۱۳ اعلام کرد: بیش از سه چهارم بیمارانی که دوز بالای (۴۰۰ میلیگرم) وانوکسرین را امتحان کرده بودند، بعد از هشت ساعت ضربان قلب نرمال پیدا کردند و ۸۴ درصد آنها در ۲۴ ساعت بعد از آزمایش، نتیجهای مشابه شوک الکتریکی (تنها روش درمان فعلی این بیماری) داشتند.
فاز سوم استارتاپ با جذب سرمایهی ۳۰ میلیون دلاری همراه بود، اما مشاهدهی عوارض جانبی در بیماران آزمایشی باعث شد این دارو نتواند به بازار وارد شود و بعد از نتیجهای که در فاز دوم به دست آمده بود، این اتفاق برای آنها بسیار غیرمنتظره بود. وانوکسرین تنها داروی این استارتاپ بود و بعد از اینکه نتوانست عملکرد خوبی داشته باشد، مدیران تصمیم گرفتند استارتاپ را تعطیل کنند.
مرسدس بنز EQC 400 فقط یک شاسیبلند جدید از مرسدس بنز نیست، بلکه شروعکنندهی راهی جدید و نمایانگر سری جدیدی از محصولات مرسدس بنز است. این خودرو در سال ۲۰۲۰ به بازار خواهد آمد و مرسدس بنز جزئیاتی را از مشخصات و فناوریهای آن انتشار داده است.
در ادامه قصد داریم ۶ تکنولوژی جالب این خودرو را معرفی کنیم.
۱. سیستم رهیاب ماهوارهای هوشمند
رانندگان EQC 400 میتوانند در اپلیکیشن Mercedes me مسیر خانه تا محل کار را معرفی کنند. همچنین امکان معرفی زمان ترک منزل نیز وجود دارد تا زمانیکه راننده صبحها وارد خودرو میشود، سیستم تهویه دمای کابین را روی دمای انتخابشده تنظیم کرده باشد. همچنین خودرو با دانستن مسیر روزانه، میزان شارژی را که در هنگام رسیدن به مقصد نیاز است، اعلام میکند. سیستم رهیاب ماهوارهای هوشمند این خودرو میتواند روزانه اطلاعات ترافیک مسیر را دریافت کند و اطلاعات دیگری همچون وضعیت جغرافیایی مسیر (توپولوژی)، میزان مصرف انرژی، دمای باتری و ایستگاههای شارژ موجود در مسیر را هم داشته باشد. این سیستم را میتوان بهصورت مستقیم از داخل خودرو نیز به کمک سیستم MBUX برنامهریزی کرد.
۲. کنترل صوتی
سیستم MBUX در مرسدس EQC دارای قابلیت پشتیبانی از فرامین صوتی است. امکانات این سیستم را میتوان با بیان کردن کلمههای کلیدی فعال یا غیرفعال کرد. برای شروع کار باید با گفتن جملهی «Hey Mercedes» سیستم را فعال کرد، سپس میتوان از خودرو سؤال کرد شارژ باتری چقدر است یا اینکه باتری چقدر شارژ شده است. حتی میتوان به خودرو دستور داد که در نزدیکترین ایستگاه شارژ، باتری را تا ۸۵ درصد شارژ کند.
۳. سیستم مصرف انرژی بهینه
بهگفتهی مهندسانی که EQC را ساختهاند، بیش از یک سوم مصرف انرژی در خودروهای برقی به نحوهی رانندگی راننده بستگی دارد. به همین دلیل، مرسدس بنز سیستمی با نام ECO Assist طراحی کرده است که به رانندگان کمک میکند با حداکثر راندمان رانندگی کنند. این سیستم اطلاعات مورد نیاز خود را از سیستم رهیاب ماهوارهای، سیستم تشخیص علائم جاده، رادارهای خودرو و دوربینها دریافت میکند و در زمانهای مناسب به راننده پیشنهاد میدهد که پای خود را از روی پدال گاز بردارد. این سیستم میتواند حالت رانندگی را نیز بهطور خودکار تنظیم کند.
۴. حالت مسافت پیماپیش حداکثر
مرسدس بنز درکنار حالتهای رانندگی متداولی مانند اکو، اسپرت، کامفورد و شخصیسازی، حالت جدیدی را نیز به مدل EQC اضافه کرده است که Max Range یا بُرد حداکثر نام دارد. در این حالت، خودرو طوری عمل میکند که بتواند با شارژ باقیمانده در باتریها، بیشتری مسافت ممکن را طی کند. در این حالت، حداکثر سرعت خودرو نیز محدود میشود و حتی میزان حرکت پدال گاز کمتر از حالت عادی است. گرچه در این حالت لذت رانندگی چندانی وجود ندارد،ولی برای کسانی که میخواهند از شعاع حرکتی بالای خودرو استفاده کنند، بسیار کارآمد است.
۵. شارژ آسان
مشتریان مرسدس EQC 400 در اروپا به بیش از ۳۰۰ هزار ایستگاه شارژ دسترسی دارند و پرداخت هزینهی شارژ نیز بهراحتی با استفاده از برنامهی Mercedes me انجام میشود. با استفاده از این نرمافزار هم میتوان از گوشی همراه و هم از داخل خودرو پول شارژ را پرداخت کرد. سیستم پرداخت هزینهی شارژ در این خودرو بسیار ساده و کاربرپسند است. همچنین رانندگان یک مدل پرداخت را انتخاب میکنند و پس از آن دیگر فرقی نمیکند به کدام ایستگاه شارژ بروند؛ زیرا همهجا پول شارژ را به همان روش انتخاب خواهند داد. این ایستگاههای شارژ در همکاری مشترکی بین مرسدس بنز، فورد، بیامو، فولکس واگن و لونیتی (Lonity) ساخته میشوند. پیشبینی میشوند مرسدس بنز برای مشتریان EQC 400 در ایالات متحده نیز امکانات مشابهی را فراهم کند.
۶. ایمنی سیستم برقی
مقالههای مرتبط:
باتری مرسدس بنز EQC 400 از نوع خنکشونده با مایع و دارای ۳۸۴ سلول است. این باتری ۸۰ کیلووات ساعت ظرفیت دارد و توسط یکی از زیر مجموعههای دایملر به نام Deutsche Automotive ساخته میشود. این باتری دارای یک قاب مقاوم است تا در هنگام تصادف از آن محافظت کند. همچنین قسمتهایی به منظور مچاله شدن و جذب انرژی بین باتری و قاب نصب شدهاند. یک پوشش محافظ در جلوی باتری این خودرو وجود دارد که از برخورد اجسام خارجی به بدنهی باتری جلوگیری میکند. سیستم برق ولتاژ بالای این خودرو طوری طراحی شده است تا در هنگام تصادف به سرعت خاموش شود. همچنین کامپیوتر EQC 400 بهگونهای طراحی شده است که میتواند تصمیم بگیرد آیا خاموش شدن سیستم برق قابل بازگشت یا غیرقابل بازگشت باشد. زمانیکه سیستم برقی خاموش میشود، ولتاژ خارج از باتری فورا کاهش مییابد و دیگر برای انسان خطرساز نیست. مرسدس بنز EQC 400 همچنین به سیستمی مجهز است که در صورت برخورد خودروی دیگر به EQC 400 در هنگام شارژ، فورا فرایند شارژ را متوقف میکند.
اکتشافات جدید در غارهای رودخانه کلسیس در کیپ شرقی آفریقای جنوبی اولین شواهد باستانشناسی را نشان میدهد که انسانهای مدرن اولیه شروع به طبخ و خوردن میوهها و سبزیجات نشاستهای مانند ریزوم و تجه کردند.پژوهش جدید که توسط تیم بینالمللی از باستانشناسان انجام گرفته است، شواهدی فراهم کرده که میتوانند از این فرضیه حمایت کند که تکثیر ژنِ هضم نشاسته در واکنش به افزوده شدن نشاسته به رژیم غذایی انسانها رخ داده است.
سینتیا لاربی، مدیر بخش باستانشناسی دانشگاه کمبریج در انگلستان و نویسنده اصلی پژوهش جدید که با یافتههای جدید هیجانزده شده است، اعلام کرد که شواهد ژنتیکی و زیستشناختی قبلا نشان داده بودند که انسانهای اولیه نشاسته میخوردند، اما پژوهشی در این خصوص انجام نگرفته بود. پژوهشی که انجام گرفت، بخشی از تحقیقات بینالمللی بود که هدف آن بررسی نقش گیاهان و آتش در زندگی مردمان دورهی پارینه سنگی میانه است. دورهی پارینه سنگی میانه از حدود ۲۸۰ هزار سال قبل آغاز شده و تصور میشود که بین ۵۰ تا ۲۵ هزار قبل نیز ادامه داشته است.
غارهای رودخانه کلسیس یکی از مشهورترین محلهای باستانشناسی هستند که از صدها هزار سال قبل در تصرف انسانهای مدرن اولیه بودند
این تیم بینالمللی که از پژوهشگرانی با تخصصهای گوناگون تشکیل شده بود، اجاقهای دستنخوردهای در غار رودخانه کلسیس در کیپ شرقی آفریقای جنوبی را بررسی کردند. نتایج یافتههای پژوهشگران نشان داد که این اجاقهای کوچک برای پختن غذا و ریشههای نشاستهای مورد استفاده قرار میگرفتهاند. این یافتههای شگفتانگیز نشان میدهد که مواد غذایی نشاستهدار از دورهای بین ۱۲۰ تا ۶۵ هزار سال قبل بخشی از رژیم غذایی انسانهای اولیه بودند.
مقالههای مرتبط:
لاربی میگوید، با وجود تغییراتی که در فنون شکار و شیوههای ساخت ابزارهای سنگی به وجود آمد، انسانهای اولیه به پختوپز و خوردن غدهها و ریشههای نشاستهدار ادامه دادهاند. پروفسور سارا ورز از دانشکده جغرافیا، باستانشناسی و مطالعات زیستمحیطی دانشگاه ویتواتزرند در ژوهانسبورگ، آفریقای جنوبی و پژوهشگر اصلی این محل باستانشناسی نیز اعلام کرد که پژوهشها نشان میدهد انسانهای اولیه رژیم غذایی متوازنی را دنبال میکردند که نمایانگر نبوغ بومشناسی آنان است. آنها قادر بودند بهصورت هوشمندانه از مواد غذایی مناسب و احتمالا داروهای (گیاهی) محیط پیرامون خود بهره ببرند.
سینتیا لاربی درکنار اجاق ۶۵ هزار سالهای که بهتازگی بههمراه تیم بینالمللی از پژوهشگران مورد بررسی قرار گرفت
جوامع عصر پارینه سنگی میانه میتوانستند با ترکیب ریشهها و غدههای پختهشده و همینطور پروتئین و چربی حاصل از حلزونهای صدفدار، ماهی و حیوانات کوچک و بزرگی که شکار میکردند، به بهترین نحو با محیطزیست خود سازگاری یابند که هوش بومشناسی بالایی را، آن هم در ۱۲۰ هزار سال قبل نشان میدهد. لاربی در ادامه افزود که رژیم غذایی حاوی نشاسته از همان زمانیکه انسان شروع به کشاورزی کرد، اتفاق نیفتاد؛ بلکه این رژيم غذایی به قدمت خود انسان است. کشاورزی در آفریقا از حدود ۱۰ هزار سال قبل شروع شد. درحالیکه انسانها از تقریبا ۱۲۰ هزار سال پیش در آفریقای جنوبی در گروههای کوچکی زندگی میکردند.
ورز نیز اعلام کرد که شواهد بهدستآمده از غارهای رودخانه کلسیس که قبلا در آنجا چند قطعه جمجمه و آرواره انسانهای مدرن اولیه به قدمت ۱۲۰ هزار سال قبل کشف شده است، نشان میدهد که انسانهای آن دوره بهمانند انسانهای مدرن امروزی زندگی میکردند و تنها اندکی تنومندتر و قویهیکلتر بودند. رودخانه کلسیس یکی از مشهورترین محلهای باستانشناسی است که در تصرف انسانهای مدرن بوده است و پروفسور ورز در این پژوهش جدید، به همراه همکارانش از جمله سوزان منتزر از موزه طبیعی سنکنبرگ و دانشگاه ابرهارد کارلز توبینگن در فرانکفورت آلمان اجاق کوچکی به قطر ۳۰ سانتیمتر را مورد تجزیه و تحلیل قرار دادند.
نتایج پژوهشی که بهتازگی در مجلهی Nature Communications منتشر شده است، نشاندهندهی وجود تمایزی بین دانش و عملکرد است و بینشی را درمورد این فراهم میکنند که چگونه محیط روی هر دوی آنها اثر میگذارد. کیشور کوچیهوتلا، نویسندهی مقاله میگوید:
در بیشتر پژوهشهای مرتبط با یادگیری، روی چگونگی یادگیری محتوا یا دانش بهوسیلهی انسان تمرکز میشود. در اینجا، ما نشان میدهیم که دو فرایند یادگیری موازی وجود دارد: یکی برای محتوا و دیگری برای زمینه یا محیط. اگر ما بتوانیم نحوهی عمل این دو مسیر را از هم جدا کنیم، شاید بتوانیم راههایی برای بهبود عملکرد پیدا کنیم.
درحالیکه پژوهشگران میدانند تقویت مثبت یا پاداش میتواند روی نحوهی رفتار حیوانات اثرگذار باشد، اما مشخص نبوده است که دقیقا چگونه پاداش بهصورت جداگانه روی یادگیری یا عملکرد تاثیر میگذارد. کوچیهوتلا توضیح میدهد که یک مثال از تفاوت بین یادگیری و عملکرد، تفاوت بین دانشآموزی است که در خانه پاسخ سؤالها را مطالعه میکند و دانشآموزی که در امتحان با این دانش روبهرو میشود. او میگوید:
موضوعی که ما در هر زمان میدانیم، ممکن است با موضوعی که نشان میدهیم از آن اطلاع داریم، متفاوت باشد. توانایی دستیابی به دانش در محیط مناسب، موضوعی است که به آن علاقمند هستیم.
کوچیهوتلا و همکارانش به منظور درک بهتر یادگیری، مجموعهای از وظایف را به موشها، موشهای صحرایی و موش خرماها آموزش دادند و میزان انجام این وظایف را در غیاب پاداش مورد بررسی قرار دادند. آنها در آزمایش اول به موشها آموزش دادند که پس از شنیدن صدایی خاص، از آب لوله بخورند و پس از شنیدن صدای دیگر (صدای بدون پاداش) این کار را نکنند. دو هفته طول کشید تا موشها این موضوع را در باوجود پاداش آب یاد بگیرند.
در مراحل اولیه ی یادگیری، وقتی که پاداش وجود داشت، موشها با احتمال ۵۰ درصد این کار را انجام میدادند؛ اما وقتی لوله آب بهکلی برداشته شد، دقت انجام این وظیفه به ۹۰ درصد رسید. بهنظر میرسید موشها آن وظیفه را روزها قبلتر از آشکار کردن آن دانش در حضور یک پاداش، یاد میگیرند.
برای تأیید این یافتهها، آزمایشهایی با دیگر وظایف و نیز حیوانات دیگر انجام شد. پژوهشگران موشها را آموزش دادند که هنگام شنیدن صدای خاصی اهرمی را برای دریافت آب فشار دهند، موشهای صحرایی را تشویق کردند که با شنیدن صدای خاصی در فنجانی بهدنبال غذا بگردند (اما اگر قبل از صدا نوری ظاهر میشد، این کار را نکنند) و به آنها یاد دادند وقتی نوری قبل از صدا ظاهر میشود، اهرمی را برای آب شیرین فشار دهند و موش خرماها را نیز تشویق کردند تا بین دو صدا تمایز قائل شوند. در تمام آزمایشها، زمانیکه پاداشی در کار نبود، حیوانات بهتر آن وظیفه را انجام میدادند. کوچیهوتلا میگوید:
بهنظر میرسد که پاداش میتواند مرحلهبهمرحله موجب بهبود یادگیری شود اما در عین حال میتواند دانشی را که حیوانات حقیقتا آن را کسب کردهاند، بهخصوص در مراحل اولیه یادگیری پنهان کند.
همچنین، این یافته که عملکرد تمام حیوانات بدون پاداش بهبود پیدا میکرد، نشان میدهد که تنوع در میزان یادگیری میتواند ناشی از وجود تفاوت در حساسیت حیوانات نسبتبه پاداش و نه ناشی از وجود اختلافهایی در هوش آنها باشد. پژوهشگران پیشنهاد میکنند که تفکیک بین یادگیری و عملکرد ممکن است روزی به ما کمک کند تا بتوانیم علل ریشهای عملکرد ضعیف را بشناسیم. کوچیهوتلا میگوید:
درحالیکه مطالعه تنها شامل جوندگان میشود ولی شاید بتوان با شناسایی مکانیسمهای درونی مغز و دستکاری آنها به انسانها و حیوانات کمک کرد تا بهتر بتوانند به محتوا دسترسی پیدا کنند.
این یافتهها، درمورد انسانها میتواند به افراد مبتلا به آلزایمر کمک کند که روشنبینی خود را برای مدت زمان بیشتری حفظ کنند و به بهبود محیط امتحانات دانش آموزان نیز کمک کند.
نمایندگان مجلس در جلسه علنی امروز یک شنبه مواد ۴ و ۵ طرح ساماندهی صنعت خودرو را تصویب کردند. طبق ماده ۴ واردات خودروهای سواری تمام برقی و تمام هیبریدی تا زمان تولید آنها در داخل از پرداخت حقوق ورودی معاف هستند. دولت هم موظف است زمینه تولید داخلی خودروهای مذکور را ظرف مدت پنج سال فراهم کند. هزینههای مالی ناشی از اجرای این ماده از محل درآمدهای ناشی از اجرای حکم تبصره ذیل ماده ۳ این قانون تأمین میشود.
طبق مصوبه مجلس در ماده ۵، وزارت صنعت، معدن و تجارت با رعایت مواد ۲ و ۳ قانون بهبود مستمر محیطکسبوکار مصوب ۱۶/ ۱۱/ ۱۳۹۰ مکلف است در افق سند چشمانداز ۲۰ ساله بسترهای لازم را برای ورود فناوریهای جدید و مستقل تولید خودرو با همکاری شرکتهای معتبر خوردوسازی جهان یا بهصورت سرمایهگذاری مشترک با شرکتهای فعال موجود فراهم سازد.
آئیننامه اجرایی این ماده ظرف مدت ۳ ماه بعد از لازمالاجرا شدن این قانون توسط وزارت صنعت، معدن و تجارت با همکاری اتاقها و انجمنهای تخصصی تولید ذیربط تهیه میشود و به تصویب هیأت وزیران میرسد.
محمدجواد آذری جهرمی، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات امروز در مراسم روز جهانی ارتباطات که با شعار «رونق تولید و گسترش خدمات دیجیتال» برگزار شد، از چهار طرح مهم ارتباطی رونمایی کرد. طرحهای دژفا، سروا، اتصال بیش از ۷۲۰۰ روستا به پهن باند شبکهی ملی اطلاعات و طرح توسعهی زیرساختهای مخابراتی با استفاده از تجهیزات کاملا بومی چهار طرحی هستند که در روز جهانی ارتباطات از آنها رونمایی شد.
۱- طرح دژفا
طرح دژفا یا سپر امنیتی شبکهی ملی اطلاعات طرحی است که همراهبا توسعهی فناوری از حریم شخصی افراد محافظت میکند. هدف طرح دژفا مقابله با حملات سایبری، حمایت از تداوم خدمات دیجیتال، جلوگیری از کلاهبرداری، نشت اطلاعات و شناسایی بدافزارها است. این طرح همچنین شامل ۱۰ زیرپروژه است:
- سامانهی تله افزار: شناسایی و جمعآوری بدافزارها
- سامانهی بومی کاوشگر: پویش فایلهای مشکوک با ضد بدافزار
- سامانهی بومی سمات: مقابله با از کاراندازی توزیعشده برای تشخیص و کاهش اثر حملات DDOS
- سامانهی بومی بینا: جمعآوری متمرکز باتها و آسیبپذیریها در فضای IP کشور
- سامانهی بومی چکاپ: سنجش امنیت گواهی SSL سرور DNS و مودم اینترنت
- سامانهی بومی سایمان: آموزش و شبیهسازی تست نفوذ سامانهی وب
- سامانهی بومی دانا: پویش اطلاعات کل فضای IP کشور
- سامانهی بومی سینا: ارائهی سرویس ارزیابی امنیتی خودکار بر بستر وب
- سامانهی بومی سدید: تشخیص نفوذ در شبکههای صنعتی مبتنی بر زیمنس
- سامانهی چتر امن: ارائهی سرویس DNS با حذف رکوردهای شبکههای بات
۲- طرح سروا
طرح سروا طرح دیگری است که شامل مرکز تبادل اطلاعات دولت با بخش خصوصی است و با هدف به اشتراک گذاشتن اطلاعات دولتی برای استارتاپها اجرا میشود. این طرح بر پایهی استانداردهایی برای حفظ حریم شخصی است و کسبوکارها میتوانند از دادههای دولتی استفاده کنند. سروا شبکه ملی اطلاعات را از نظر زیرساختی رشد میدهد و امکان رونق را برای کسبوکارهای ایرانی فراهم میکند. همچنین برای این پروژه ۲۶ میلیارد ریال هزینه شده است.
۳- طرح اتصال بیش از ۷۲۰۰ روستا به پهن باند شبکهی ملی اطلاعات
اتصال بیش از ۷۲۰۰ روستا به پهن باند شبکهی ملی اطلاعات از دیگر طرحهایی است که در مراسم روز جهانی ارتباطات رونمایی شد. هدف از اجرای این طرح، تأمین زیرساختهای مورد نیاز برای توسعه و دسترسی بدون تبعیض آحاد مردم و تحقق اهداف برنامهی ششم توسعه در حوزهی ارتباطات است.
۴- طرح توسعهی زیرساختهای مخابرات با استفاده از تجهیزات کاملا بومی
طرح توسعهی زیرساختهای مخابراتی با استفاده از تجهیزات کاملا بومی در چهار استان کشور توسط شرکت مخابرات ایران، با سرمایهگذاری ۳۱۶ میلیارد تومانی و با استفاده از تجهیزات تولید داخل، افتتاح شده است.
رنو آخرین و کوچکترین عضو خانواده EZ را معرفی کرد؛ در این خانواده که شامل خودروهای مفهومی خودران میشود، رنو EZ-Pod آخرین عضو خواهد بود. خودروی مفهومی رنو EZ-Pod از سیستم محرکه الکتریکی بهره میبرد و برای حملونقل مردم و کالا در فواصل کوتاه طراحی شده است. EZ-Pod از شاسی رنو توئیزی (Twizy) استفاده میکند که مساحت آن تنها به ۳ متر مربع میرسد.
انتخاب شاسی توئیزی به این معنی است که مهندسان و طراحان رنو با چالش ایجاد طراحی جمعوجور که صندلی راننده حذف و فناوری خودران استفاده شود، مواجه شدهاند. طراحان رنو این کار را با الهام از طراحی خودروی مفهومی EZ-Go و پلتفرم ماژولار EZ-Pro انجام دادند. شکل کشیده و باریک رنو EZ-Pod باعث میشود تا علاوهبر جادار بودن فضای داخل کابین، مساحت کمی نیز برای پارک مورد استفاده قرار گیرد. به لطف اندازه کوچک باتری که برای سفرهای کوتاه شهری طراحی شده است، مزیت جادار بودن داخل و طراحی جمعوجور به دست میآید. البته رنو هنوز شعاع حرکتی این خودروی الکتریکی خودران را اعلام نکرده است.
درحالیکه EZ-Pod برای حملونقل مردم بین مسیرهای کوتاه طراحی شده است، میتوان به راحتی آن را به نسخه تحویل کالا تبدیل کرد. نسخه سواری از ورودی بزرگی در بخش جانبی خود بهره میبرد که امکان دسترسی سریع و آسان را فراهم میکند. با نگاهی دقیق به ورودی متوجه میشویم که درست مثل توئیزی از شیشه برای پوشش استفاده نشده است.
مقالههای مرتبط:
فضای داخل کابین این خودروی مفهومی نیز از خودروی الکتریکی رنو توئیزی الهام گرفته شده است، زیرا صندلیهای مشابهی با آرایش روبهرو دارد. رنو میگوید که طراحی ساده و رنگارنگ داخل کابین به گونهای ساخته شده که بادوام باشد و بتوان آن را بهراحتی تمیز کرد. به همین منظور از مواد پلاستیکی و کتان فرآوریشده برای کفپوش خودرو استفاده میشود. در کابین همچنین از دو صفحه نمایش استفاده میشود که اطلاعات مربوط به سفر را برای سرنشینان نمایش میدهند. سیستم نورپردازی جالبی نیز استفاده شده است که محیطهای «خوش آمدید» و «خداحافظ» را همراه بهروزرسانی وضعیت EZ-Pod نمایش میدهد.
در بیرون کابین، خودرو خودران کوچک رنو به دوربین و لیدار در جلو برای اسکن کردن صحنههای پیشرو مجهز شده است؛ علاوهبر این، رادارهای کوتاهبرد و دوربرد هم در پشت تریم سیاه براق جلو و عقب قرار دارند. رنو EZ-Pod همچنین دارای دو آنتن و یک GPS در سقف برای ردیابی و اتصال موقعیت مکانی لحظهای است.
رنو میگوید که کاربردهای بسیاری برای خودروی خودران و الکتریکی EZ-Pod وجود دارد؛ ازجمله میتوان آن را به عنوان تاکسی خودران در مسیرهای ازپیش تعیینشده یا وسیله حملونقل در مناطقی مانند فرودگاهها، پارکینگهای خودرو و مراکز خرید استفاده کرد. همچنین میتوان از این خودرو خودران برای حملونقل افراد معلول در ورودی ساختمانها و مجتمعهای مسکونی بهره برد.
روز گذشته محمدجواد آذری جهرمی، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات اعلام کرد در جشن ارتباطات سال ۹۸ از چهار دستاورد مهم این وزاتخانه رونمایی خواهد شد. وی همچنین اعلام کرد اپراتورهای تلفن همراه به منظور سپاس و قدردانی از حمایتهای مشترکین خود یک گیگابایت اینترنت رایگان به آنها اهدا خواهند کرد.
در همین راستا اپراتورهای همراه اول و ایرانسل به مناسبت روز ارتباطات یک گیگابایت اینترنت رایگان به مشترکین خود هدیه دادند که بعد از فعالسازی قابل استفاده است.
مشترکین همراه اول میتوانند با شمارهگیری #۹۸* نسبت به فعالسازی یک گیگابایت اینترنت رایگان خود اقدام کنند. بعد از شمارهگیری این دستور و اعلام درخواست فعالسازی بسته، پیامکی برای مشترکین ارسال میشود و بستهی اینترنت رایگان آنها فعال خواهد شد.
مشترکین ایرانسل نیز میتوانند با مراجعه به اپلیکیشن ایرانسل من، از قسمت مربوطبه خرید بستههای اینترنت، یک گیگابایت اینترنت هدیهی ویژهی روز ارتباطات را انتخاب و درنهایت بستهی خود را فعال کنند.
اگر شغل دلخواهتان را دارید، خود را خوشاقبال بدانید؛ ولی آگاه باشید تأثیر منفی بالقوهای نیز وجود دارد: افراد دیگر ممکن است از اشتیاق شما برای کار سوءاستفاده کنند. نتایج پژوهشی جدید نشان میدهد مدیران اغلب ساعات کار اضافی بدون حقوق یا حتی انجام کارهای سطح پایین را به کارکنان مشتاق خود تحمیل میکنند. بهعبارتدیگر، علاقهی شما به شغلتان میتواند علیه خودتان استفاده شود.
پژوهشگران با بررسی هشت مطالعهی گذشته که درمجموع شامل ۲,۴۰۰ شرکتکننده میشد، به مفهومی پی بردند که آن را «استثمار قانونی» نامیدند. این عبارت به احساسی دلالت میکند که استفاده از مزیت افرادی را پذیرفتنی میداند که بهشدت به کارشان علاقهمندند. آرون کای، یکی از پژوهشگران این مطالعه میگوید:
این عالی است که کار خود را دوست داشته باشید؛ اما وقتی فکر میکنیم محل کار جای دنبالکردن اشتیاقمان است، هزینههایی باید پرداخت کنیم.
این استثمار قانونی برای مثال میتواند شامل محولکردن کارهایی برای آخر هفته یا تعطیلات کارکنان باشد. مورد دیگر تقاضا از آن افراد برای انجام کارهایی است که درواقع بخشی از تعریف شغلی آنها نیست. ازلحاظ انواع شغلها و نحوهی انتخاب شرکتکنندگان، تنوع درخورتوجهی در این هشت مطالعه وجود داشت.
مطالعهای نشان میداد وادار کردن افراد علاقهمند به انجام کارهایی نظیر تمیزکردن سرویسهای بهدشتی درمقایسهبا انجام این کار بهوسیلهی افراد غیرعلاقهمند پذیرفتنیتر است. مطالعهی دیگر نشان میداد بهرهبرداری بیشتر از افراد شاغل در حرفههای مرتبط با پیوند عاطفی مانند هنرمندان یا کارکنان اجتماعی نیز پذیرفتنیتر است. در این پژوهش، اثر معکوسی نیز مشاهده شد: کارکنانی که در شغلشان سوءاستفاده میشدند، بهعنوان افراد مشتاق در نظر گرفته میشدند و این امر بهگفتهی پژوهشگران، موجب مشروعیتبخشیدن به این سوءرفتارها میشد.
در این تجزیهوتحلیلها، نقش چندین عامل روانشناختی نیز آشکار شد: ۱. افراد سوءاستفادهکننده کار را بهعنوان پاداش افراد علاقهمند در نظر میگیرند؛ ۲. آنها فرض میکنند افراد مشتاق خودشان داوطلباند و مجبور نیستند. پژوهشگران این طرزفکر را «توجیه جبرانی» میخوانند که همان کاری است که هنگام توجیه بیعدالتی انجام میدهیم.
مثال دیگر توجیه نابرابری ثروت بهوسیلهی این استدلال است که ثروت با خود مشکلاتی بههمراه میآورد و زندگی را پیچیدهتر میکند. پژوهشگران به این موضوع نیز اشاره میکنند که تلاش برای حفاظت از خود دربرابر این سوءاستفاده ساده نیست؛ هرچند باید این کار را با کنترل رفتارهای خود در میان دوستان و همکاران آغاز کرد.
اگر شغل خود را دوست دارید، باید خوشحال باشید نه نگران. بیشتر ما زمان زیادی را در محل کار میگذرانیم و سپریکردن آن ساعتها با خلقوخوی مثبت و متعهد سودمند خواهد بود. جی کیم، یکی از پژوهشگران مطالعهمیگوید:
مطالعهی ما ضداشتیاق نیست. شواهد عالی وجود دارد که کارکنان پرشور از بسیاری از جهات سود میبرند. این فقط یک هشدار است که نباید اجازه دهیم تأکید فرهنگی روی کشف اشتیاق در محل کار، با گرایش انسان برای استثمار یا نادیدهگرفتن همراه شود.
وقتی به موضوع بچهدارشدن در سنین بالا میرسیم، بیشتر زنان از خطرهای مرتبط با آن آگاه هستند؛ درحالیکه مردان از این خطرها بیخبرند. با وجود این اختلاف، مرور ۴۰ سال مقالات پزشکی نشان میدهد که مردان نیز ساعت بیولوژیکی دارند و درست مانند زنان اگر این ساعت برای زمان زیادی کار کند، میتواند سلامتی همسر و فرزندانشان را بهخطر بیندازد. گلوریا باکمن، نویسندهی مطالعه میگوید:
درحالیکه این موضوع بهطورگسترده پذیرفته شده که تغییرات فیزیولوژیکی که در زنان پس از ۳۵ سالگی اتفاق میافتد میتواند روی باروری و بارداری و سلامت فرزند اثرگذار باشد، بیشتر مردان از این مسئله آگاهی ندارند که افزایش سن آنها نیز چنین اثرهایی دارد.
دراینزمینه باکمن و همکارانش روند نزولی در مردانی مشاهده کردند که بیش از ۴۵ سال داشتند. چنین روندهایی حتی وقتی همسرشان از خودشان بسیار جوانتر بود، دیده میشد. در مواردی که بارداری موفقیتآمیز بود، اسپرم مردان مسنتر با مشکلات بیشتری همراه بود. مطالعهای که یک دهه بیش از ۴۰ میلیون تولد زنده را بررسی کرد، نشان داد پدران مسنتر زنان باردار را درمعرض خطر بیشتر ابتلا به پریاکلامپسیا و دیابت بارداری و حتی تولد زودرس قرار میدهند. با رشد کودک، این مشکلات نیز رشد میکنند. همان مطالعه نشان میدهد خطر بروز تشنجهای نوزادی، وزن کن هنگام تولد و پذیرش در بخش مراقبتهای ویژه نوزدان در نوزدانی بیشتر است که از پدران مسنتر متولد میشوند.
پژوهشهای دیگر وجود ارتباطاتی با بیماری قلبی مادرزادی، نقایص تولد، سرطان اطفال و اختلالات عصبیشناختی مانند اسکیزوفرنی و اوتیسم و اختلال وسواس را نشان دادهاند. اینکه چرا چنین ارتباطی وجود دارد، هنوز مشخص نیست. درحالیکه بکمن و همکارانش فکر میکنند مشکل از تضعیف اسپرم و کیفیت آن است، این، فقط حدس است که به مطالعات بیشتری نیاز دارد. بکمن توضیح میدهد اگرچه بهخوبی نشان داده شده کودکان پدران مسنتر با درصد احتمال بالایی میتوانند به اسکیزوفرنی مبتلا شوند (۱ نوزاد از ۱۴۱ نوزادی که پدرشان کمتر از ۲۵ سال داشته درمقایسهبا ۱ نوزاد از هر ۴۷ نوزادی که پدرشان بیش از ۵۰ سال سن داشته است)، علت آن بهخوبی درک نشده است. همچنین برخی از مطالعات نشان دادهاند خطر بروز اوتیسم در فرزند از ۳۰ سالگی پدر شروع به افزایش میکند و پس از ۴۰ سالگی حالت عادی میگیرد و دوباره از ۵۰ سالگی افزایش مییابد.
بدیهی است که سلامت باروری صرفا مراقبتی برای زنان نیست؛ ولی در بیشتر موارد، بار این مسئله فقط بر دوش زنان است. جستوجوی سادهی گوگل برای «سن مادر و بارداری» حدود ۵۶ میلیون نتیجه خواهد داشت. حال اگر بهجای مادر، پدر بنویسیم، اطلاعات حاصل یکچهارم خواهد شد. حتی بهنظر میرسد بخش تولیدمثلی مرکز کنترل و پیشگیری از بیماریها در آمریکا، تنها بر سلامت مادران و نوزادان تمرکز کرده و هیچ اشارهای به تأثیرهای پدر در این طبقهبندیها نکرده است. نویسندگان میگویند شاید این مسئله در نقش آشکار زنان در تولیدمثل ریشه دارد و موجب تداوم این ایده میشود که موضوعات باروری و بارداری و تولد همه زنانه است و مرد پس از دادن اسپرم دیگر هیچ نقشی ندارد.
بههرحال، این واقعیت که بسیاری از مردان اطلاعات کمی دراینزمینه دارند، جای نگرانی دارد. احتمال بچهدارشدن مردان بیش از ۴۵ سال در دنیای امروز، چهاربرابر بیش از چهار دههی پیش است و هنوز پزشکان معدودی با بیماران مرد خود دربارهی باروری و پیامدهای ممکن حاصل از پدرشدن در سن بالا صحبت میکنند. بهگفتهی نویسندگان، مردان نیز باید از ساعت بیولوژیکی خود آگاه باشند. ذخیرهسازی اسپرم برای مردانی که بچهدارشدن را بهتأخیر میاندازند، باید بخشی از مسئولیت اجتماعی ما در آیندهی نزدیک باشد.
.: Weblog Themes By Pichak :.