جارون لنیر (Jaron Lanier) مدتها پیش خود را بهعنوان پیشگام فناوری واقعیت مجازی به جهان معرفی کرد. او از آن زمان تغییرات زیادی در مسیر فعالیت داشته و اکنون از منتقدان اصلی دنیای فناوری و سیاستهایسیلیکونولی محسوب میشود. مجلهی وایرد دو دهه پیش برای اولینبار در مطلبی به معرفی او پرداخته بود:
اگرچه او در سیلیکونولی فعالیت کرد، از هیچ چالشی نمیترسید. موسیقی و نرمافزارها او را آرام میکنند. او هیچ آسیبی در مسیر فعالیت ندید و امروز از عجایب دنیای پیش رو لذت میبرد.
پس از گذشت ۲۰ سال از مصاحبهی اولیه، وایرد مجددا با لنیر صحبت کرده است و این بار، دیگر خبری از دستاوردهای دنیای واقعیت مجازی نیست. او اکنون منتقدی جدی دربرابر سیلیکونولی و روند دنیای فناوری محسوب میشود و تمرکز مصاحبه نیز بیشتر روی دادههای شخصی بوده است. این مصاحبه توسط نیکولاس تامسون، نویسندهی وایرد انجام شده است.
تامسون: جارون تو هیچگاه به محصول، بازدهی و حتی پول فکر نمیکنی. همهچیز برای تو در معنویت و موسیقی خلاصه میشود. با نگاهی به نوشتههای اخیر تو متوجه میشویم که نگرانی زیادی دربارهی تأثیرات فناوری روی سلامت روحی ما انسانها داری. بهتر است ابتدا به نقد تو نسبت به شبکههای اجتماعی بپردازیم.
لنیر: برای من نقد و مثبتاندیشی یک معنا دارند. اگر شما پدیدهای را نقد کنید، یعنی به بهبود آن امیدوار هستید. تنها افراد ازخودراضی و متعصب هستند که به نقد با بدبینی نگاه میکنند. آنها تصور میکنند که همهچیز را میدانند. افراد خوشبین آنهایی هستند که همهچیز را با پایانی باز میبینند. آنها میدانند که میتوان همهی پدیدهها را با تفکر و خلاقیت بهبود داد. درنهایت من نگران هستم، اما نگرانی من در دستهی خوشبینانه قرار میگیرد.
از نظر من، باز دانستن مسیر جهان، هستهی اصلی در تبدیل شدن به دانشمند، متخصص فناوری، نویسنده، هنرمند و درنهایت انسان خوب است. همهی ما با دریایی از رمز و رازها روبهرو هستیم.
من برای ایدههای خود طنابی باریک را تصور میکنم که باید از روی آن عبور کرد. در یک طرف طناب، عشق شدید به فناوری و زندگی نِردگونه قرار دارد که با تعصب به فناوری نگاه میکند. چنین تفکری تنها مفاهیم انتزاعی در ذهن دارد و تصور میکند که همهچیز را با آنها توضیح میدهد. در سوی دیگر خرافات و توهمات قرار دارند.
نکتهی اصلی پیدا کردن تعادل میان تفکرات افراطی بالا است. معما در تمامی مسیر زندگی وجود دارد و شناخت آن با دقت زیاد، لازمهی فعالیت هر فرد خواهد بود. با شک کردن به خود و با فروتنی معنوی بهدنبال گفتمانهایی نخواهید بود که از دسترس شما بسیار دور هستند. البته در همان زمان به اهدافی ایمان دارید که فراتر از دسترس هستند. رسیدن به هدف نیز با همین طرز تفکر با دقت و بهآرامی انجام میشود. همین طناب باریک، میتواند مسیری برای بهبود فناوی باشد. با قدم گذاشتن در چنین مسیری میتوان به زیبایی آینده امیدوار بود.
تامسون: خوب بیا دربارهی قدم زدن فناوری روی این طناب باریک و بهصورت اختصاصی شبکههای اجتماعی بپردازیم. نقش آنها در نگه داشتن جامعه روی نقطهی صحیح برای ادامهی مسیر چیست؟
لنیر: روش جالبی برای مطرح کردن موضوع بود. چنین نگاهی یک تصور بالا به پایین است که آنها باید نقشی در نگه داشتن جامعه در مسیر مشخص داشته باشند.
تامسون: بله آنها تأثیر دارند. آنها تأثیر مهمی روی وضعیت کنونی جامعه دارند.
لنیر: من همیشه باور داشتهام که اتصال مردم ازطریق فناوری اطلاعات میتواند و باید زیبا و ضروری باشد. این پدیده بهنوعی ابزار بقاء ما شده است؛ چون دیگر نمیتوانیم جهان بدون دستگاههای متصل به اینترنت را تصور کنیم. در نتیجه این سؤال که ما به اینترنت نیاز داریم، بیمعنی خواهد بود.
وقتی از عبارت رسانههای اجتماعی استفاده میکنیم، منظور ما پلتفرمهای غولآسایی هستند که تقریبا تمام اینترنت را برای همهی مردم و در همهی زمانها تصرف کردهاند. آنها کارهای خود را با مدل کسبوکاری عجیب و غریب و رایجی انجام میدهند که در آن هر وقت کسی بخواهد به دیگری متصل شود، همیشه فرد سومی باید ارتباط را ممکن کند. انگیزهی فرد یا شرکت واسط نیز تنها اداره کردن آن کاربران به نحوهای زیرکانه است.
تمامی زیرساختهای موجود در همهی سطوح براساس زیرکی و تمایل به بهرهبرداری شکل میگیرند. بههمین دلیل اغلب در پلتفرمها شاهد بهکارگیری روشهایی با تمرکز روی تغییر رفتار بهصورت ناآگاهانه هستیم تا مردم را بیشتر درگیر یا معتاد کنند. روندی که درنهایت آنها را به انجام دادن الگوهای رفتاری تشویق میکند که شاید در طبیعت خود علاقهای به آنها نداشتند. این موارد موضوع اصلی نقدهای من هستند.
تامسون: آیا وضعیت کنونی شبکههای اجتماعی اجتنابناپذیر بود؟
لنیر: اصلا و ابدا. درواقع اولین نمونهها سازوکار متفاوتی داشتند. اگرچه آنها هم عالی نبودند، اما قطعا بهتر از نمونههای کنونی رفتار میکردند. من فکر میکنم ما اشتباهات مهم و حساسی مرتکب شدیم. البته این اشتباهها بهخاطر عدم توجه به اهداف نبود، بلکه بهخاطر ایدئولوژی محکمی ایجاد شد که اتفاقا اثرات عکس داشت. بهعنوان مثال، در دهههای ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ این فرهنگ قوی وجود داشت که همهچیز باید رایگان باشد، اما در همان زمان ستایش بیحدوحصر از کارآفرینی به سبک سیلیکونولی و افرادی همچون استیو جابز را شاهد بودیم.
همین تصورات خاص نسبت به آینده باعث میشود که چنین افراد جادویی، خاص و عالی بتوانند مسیر رخدادها را ازطریق هوش خود تغییر دهند. درنتیجه نمیتوانیم هم کارآفرینان قهرمان و هم رایگان بودن محصولات و خدمات را داشته باشیم. درنهایت به وضعیتی میرسیم که شخصیتهای ثالث با رفتارهای زیرکانه هزینههای کارها را تأمین میکنند.
باتوجهبه همین روندها متوجه میشویم که دو ایدئولوژی عالی در ابتدا وجود داشته است. هریک از آنها بهتنهایی خوب و قابل ستایش بود، اما ترکیب ایدهها به وضعیت درآمد بازیگران ثالث انجامید که نتیجهی نگرانکنندهای بههمراه داشت.
تامسون: اگر فیسبوک بهجای تبلیغات روی درآمد از ثبتنام یا فروش یا پرداختهای کاربران برنامهریزی میکرد، آیا سوءاستفادهی اشخاص ثالث از آن کاهش مییافت؟ آیا به روشی دیگر تکامل پیدا میکرد؟ ایا توییتر با چنین روندی تکامل متفاوتی داشت؟
لنیر: قطعا همینطور است. انگیزههای مالی، قویترین عناصر در سیستمهایی هستند که بازاری برای فعالیت دارند.
تامسون: اگر یک روز شریل سندبرگ (معاون عملیات فیسبوک) تصمیم بگیرد روند کنونی را عوض کند و بگوید: «دیگر درآمد از تبلیغات کافی است. بیایید روی درآمد از پرداخت مستقیم و عضویت پولی متمرکز شویم»، چه اتفاقی رخ خواهد داد.
لنیر شریل چنین قدرتی ندارد، یک نفر دیگر باید از خواب غفلت بیدار شود.
تامسون: شریل و مارک. تصور کنید هردو چنین تصمیمی بگیرند.
لنیر: حالا مسئله بهتر شد. من فکر میکنم که میتوان وضعیت را تغییر داد. درواقع از آنجا که من مثبتاندیش هستم، تصور میکنم که ما قطعا تغییر خواهیم کرد. نمیدانم که چقدر زود یا دیر تغییر انجام میشود. بهعلاوه تصور نمیکنم که تغییری آرام و آسان داشته باشیم؛ اما تصور میکنم وقتی تغییر انجام شود، همه خوشحال میشوند. شاید بازیگرانی که از سیستم سوءاستفاده میکنند ناراحت شوند که البته اهمیتی ندارد.
یکی از نمونههایی که میتواند منبع الهام برای دیگران باشد، نتفلیکس است. ابتدا کسبوکار آنها بهگونهای بود که با پست، دیسکهای فیلم را به خانههای مردم ارسال میکرد. در آن زمان نگرانی برای نتفلیکس وجود داشت که مردم میتوانستند بهصورت رایگان و از روشهای مختلف محتوای مورد نظر خود را دانلود کنند. البته مدیران پاسخ مناسبی به این نگرانی نشان دادند.
مدیران نتفلیکس برای مدل کسبوکار خود دو رویکرد جایگزین دربرابر دریافت رایگان محتوا توسط کاربران داشتند. اولین راهکار ارائهی تجربهای جدید به کاربران بود که ارزش هزینهی جدید را داشته باشد. در راهکار دوم ارزش ارائه شده به مشتری بهحدی توسعه یافت که برای مشتریان نقش صرفهجویی در هزینهها را نیز بههمراه داشت. با نگاهی به مدل کسبوکار نتفلیکس به این نتیجه میرسیم که مدلهای کسبوکارها قابلیت تغییر دارند. بههرحال شاید بتوان آنها را راضی کرد که مدلی مبتنی بر پرداخت کاربران، دنیا را به جایی بهتر برای زندگی تبدیل میکند.
ما هر روز اخبار متعددی از فیسبوک میشنویم که آنها در پی پیادهسازی روشهای مشابه پرداختی در سیستم خود هستند. بهتر است منتظر بمانیم تا شاید تغییراتی خلاقانهتر و شجاعانهتر از سوی این شبکهی اجتماعی رخ دهد. من تصور میکنم که افراد داخل فیسبوک باید توانایی درآمدزایی مستقیم از پلتفرم خود را داشته باشند. البته مدل درآمدی لزوما نباید به مشتری بگوید که «به ما پول دهید»؛ بلکه میتواند رویکردی همچون «شما میتوانید درآمد داشته باشید» دربرابر کاربران در پیش بگیرد.
تامسون: چه انتخابهای اشتباه دیگری ساختار کنونی را به سمت غلط بردند؟
لنیر: ما در دهههای ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ ایدهی پکت سوئیچینگ را داشتیم که بهنوعی هستهی اینترنت را تشکیل داد. قبل از اینترنت شبکههای مبتنی بر پکت سوئیچینگ مجزا داشتیم که ارتباطی با هم نداشتند. سپس تلاشها برای هماهنگی شبکههای متعدد انجام شد و قوانین موردنیاز نیز مصوب و اجرا شد. درنهایت به اینترنت کنونی رسیدیم.
در ابتدا قرار نبود اینترنت به پیچیدگی امروز برسد. بههمین دلیل در نسخههای اولیه خبری از مردم نبود و مفهومی بهصورت عضویت نداشتیم. هیچ مفهومی بهصورت تأیید هویت وجود نداشت و کاربردهای تجاری هم آنچنان مد نظر نبود. در همان وضعیت که همهچیز روندی ساده و ابتدایی داشت، پروتکل وب متولد و گناه اولیه را با لحاظ نکردن لینکهای بازگشتی مرتکب شد.
در ابتدای ظهور وب، یک سند میتوانست به سند دیگر متصل شده و از دادههای آن استفاده کند؛ اما سند مقصد، اطلاعی از مقصد بودن خود نداشت. درنتیجه شبکهی وب بهگونهای ایجاد شد که هیچ اطلاعی از منشأ دادهها در آن نبود. هیچ راهی برای تشخیص اطلاعات واقعی، مبدأ اطلاعات و راهی برای کسب مزیتهای شخصی در نسخههای اولیهی وب نبود.
من بخشی از آن جامعهی ابتدایی بودم. مدتی را بهعنوان دانشمند ارشد در پروژهی Internet2 فعالیت کردم که برنامهای برای مقیاسدهی فناوریهای ارتباطی موجود در دههی ۱۹۹۰ بود. ما دربارهی مقیاسدهی صحبت کرده و برای افرادی در آینده، دستاوردهایی به ارزش میلیاردها دلار ایجاد کردیم. افرادی که قرار بود همان کمبودهای اینترنت اولیه را جبران کنند.
پس از مدتی گوگل کمبود لینکهای بازگشتی را حل کرد. همین مورد، هستهی فعالیت آنها را تشکیل داد. سپس نوبت به حسابهای کاربری رسید که ابتدا توسط مایاسپیس و سپس فیسبوک انجام شد. درنهایت همهی مواردی که ما عمدا پشت سر گذاشته بودیم، به غولهای امروزی دنیای فناوری تبدیل شدند.
تامسون: یکی از مشکلات بزرگ اینترنت در وضعیت کنونی این است که شما مالکیت دادههای خود را ندارید. دادههای من روی سرورهای فیسبوک میمانند و من در حین گشتوگذار در وب میتوانم به آنها دسترسی داشته باشم. درحالیکه بهتر است دادهها در زمان همین وبگردیها نزد خودم باشند. اگر بخواهید چالش در اختیار داشتن دادهها را حل کنید، معماری اینترنت را از ابتدا چگونه طراحی میکنید؟
لنیر: مشکل زیرساختی در اختیار داشتن دادهها اکنون هم حل شده است. تیم برنرز لی محصول جدیدی بهنام Solid دارد که همین کار را انجام میدهد. ما باید این کار را قبلا انجام میدادیم. فناوری برای پیادهسازی چنین راهکاری آنچنان پیچیده نیست، اما مسائل اقتصادی در فرایندها دخیل هستند.
برای توضیح مسائل اقتصادی، فناوریهای ترجمه را مد نظر بگیرید. ماروین مینسکی، مربی من، سالها تلاش میکرد تا روشی برای ترجمهی میان زبانهای زنده همچون انگلیسی و اسپانیایی پیدا کند و موفقیتی به همراه نداشت. سپس در دههی ۱۹۹۰ برخی محققان در IBM متوجه شدند که ترجمه را میتوان با استفاده از کلانداده انجام داد.
پس از کشف روش مناسب برای ترجمه، شرکتهایی همچون گوگل و مایکروسافت راهکارهای رایگانی را عرضه کردند. درنتیجه نرخ استخدام برای مترجمهای حرفهای به یکدهم کاهش یافت. با نگاهی سطحی به تغییر شاید بگوییم که کار آن افراد قدیمی توسط اتوماسیون منسوخ شد. البته با نگاهی عمیقتر متوجه میشویم که زبان همیشه تغییر میکند. رخدادهای عمومی، فرهنگهای جوامع، اصطلاحات و طنزهای گوناگون همگی زبان را بهشدت تغییر میدهند. بههمین دلیل ما باید ترجمههای جدید را از همان مترجمان و از بطن جامعه دریافت کنیم یا بهنوعی بدزدیم.
در نتیجهی رخداد مذکور، ما دو نوع اظهارنظر داریم. ابتدا به مترجمها میگوییم که شغل آنها توسط رباتها جایگزین میشود. سپس به همانها نیاز داریم تا از دادههایشان برای بهبود سیستمها و درنهایت ایجاد توهم سلطهی اتوماسیون بهره ببریم. رویکردی که کاملا غیرصادقانه و پیچیده تفسیر میشود.
ادعای بالا سوالی مهم و حیاتی را مطرح میکند. سوالی مشهور در دنیای فناوری که میگوید آیا رباتها انسانها را از کار خارج میکنند و همهی جهان به درآمدی ثابت راضی میشوند؟ در پاسخ به این سؤال اگر به دقت به مفهوم و کارایی داده و منشأ آن نگاه کنیم، بهجای اخراج افراد آنها را در موقعیتهای جدید در حوزههای مرتبط با داده جایگزین خواهیم کرد.
تامسون: پس شما اعتقاد دارید که شغلهایی بهخاطر عشق شدید ما به داده در حال از بین رفتن هستند. درحالیکه اگر آنها را حفظ کنیم به پیشرفت همان دادهها کمک میکنند.
لنیر: ما اکنون در وضعیتی شبیه به تغییر فاز قرار داریم. البته در یک طرف تغییر فازی قلابی داریم. ما به دادههای مردم نیاز داریم، اما نمیتوانیم نیاز خود را به آنها بگوییم. پس باید روشی برای راضی کردن آنها به ارائهی داده پیدا کنیم. هرچند بهتر است بهروشنی به آنها بگوییم: «ما به این دادهها از شما نیاز داریم. ما شما را دوست داریم و میخواهیم که پیشرفت کنید».
اگر بتوانیم در مسائل مرتبط با داده صداقت بیشتری نشان دهیم، روند کاری بهتر خواهد شد. باید دربارهی چگونگی استفاده از دادهها و منشأ آنها صادق باشیم تا درنهایت احترام مردم را در ارائهی خدمات حفظ کنیم. روندی که به بهبود اقتصاد و عملکرد فناوری هم منجر خواهد شد. البته تغییر وضعیت بسیار دشوار خواهد بود، چون ما بهنوعی در روشهای کنونی غرق شدهایم.
تامسون: صحبت از رایگان بودن شد، نظر شما دربارهی مفهوم متنباز چیست؟
لنیر: ما با رایگان کردن کدها، داده را به مرکز اصلی قدرت فرستادیم. اکنون در وضعیتی عجیب قرار داریم که شرکتهایی همچون فیسبوک یا گوگل مجموعههایی عظیم از کدهای متن باز دارند. منابعی که در دیتاسنترهای آنها مخفی شده است. همهی دادهها هم دیتاسنترها هستند و ترکیب آنها الگوریتمهایی را ایجاد میکند که دنیا را کنترل میکنند، اما فوق مخفی هستند.
با نگاهی به جامعهی کنونی متنباز، میبینیم که با رایگان کردن همهچیز، تغییر ایجاد شده به نفع همهی مردم نخواهد بود. با داشتن جامعهای با بازارهای آزاد، ما منحنی آماری بهصورت توزیع طبیعی خواهیم داشت که دستاورد عموم مردم به میانگین بازار نزدیک میشود. برخی افراد کارایی بالاتری دارند که به نتایج بهینهتر ختم میشود. در وضعیت کنونی، ما منحنی آماری شبیه به قانون زیف داریم که در یک سو فیسبوک و گوگل و دیگران کنترل بازار را در دست دارند. در چنین وضعیتی برخی افراد از سود ایجاد شده بهره میبرند و در بالای منحنی قرار میگیرند، درمقابل بسیاری که حتی کدهای بنیادی اینترنت را نوشتهاند، بهرهای از کسبوکارهای ایجاد شده نمیبرند.
تامسون: میخواهم مصاحبه را با موردی خوب تمام کنم. دربارهی ایدههای واقعیت مجازی صحبت کنید.
لنیر: یکی از تصورات من دربارهی آینده امکان به اشتراکگذاری ازطریق واقعیت مجازی است. روشی که برتر از نحوهی به اشتراکگذاری کنونی خواهد بود. اشتراک با واقعیت مجازی دیگر بهصورت اشتراک علائم مانند آنچه با حروف و زبان انجام میدهیم نیست. درواقع دنیایی مشترک را با هم میبینیم که نیاز به زمینههای نشانهای برای اشتراک آن نیز نخواهد بود.
کورتکس مغز انسان را میتوان مانند سیارهای با قارههای کشفنشده در نظر گرفت. بخشی از مغز بهنام کورتکس موتور شناخته میشود که در وسط قرار دارد. بخشی بهصورت نقشهای از بدن هم در کورتکس قرار دارد که اگر افراد بتوانند رایانشهای انتزاعی را به کمک آن انجام دهند، قطعا سرعت بالایی در انجام کارها پیدا میکنند. دقیقا شبیه به یک نوازندهی حرفهای پیانو که نوتها را با سرعت بالایی میخواند و اجرا میکند.
ما تلاش کردیم تا این بخش از مغز را که کمتر استفاده میشود، برای مقاصد خلاقانه استفاده کنیم. ساختن ابزارهای موسیقی در واقعیت مجازی یکی از راههایی بود که در مسیر همان ساختن دنیای مشترک انجام دادیم. این اهداف رؤیاهای فراموششدهی من نیستند، بلکه هنوز هم آنها را پیگیری میکنم.
شاید زمان آن رسیده است که از زندانی ساختهشده توسط گوگل و اپل رهایی پیدا کنیم. زندانی که در آن تنها میتوانیم از محصولاتی استفاده کنیم که این شرکتها در مارکتهای اپلیکیشن خود عرضه میکنند. وب اپلیکیشنهای پیشرو که بهنام Progressive Web Application یا WAP شناخته میشوند، اکنون کاربرد زیادی در کامپیوترهای شخصی دارند و با سرعت بالا در حال نفوذ به اکوسیستم گوشیهای هوشمند نیز هستند. چنین نفوذی بهصورت کامل روند دریافت اپلیکیشنها و منابع دریافتی آنها را تغییر میدهد.
بهروزرسانی جدید در نسخهی پیشنمایش گوگل کروم، ظرفیتهای احتمالی برای گسترش هرچه بیشتر اپلیکیشنهای تحت وب جدید را نشان میدهد. کاربران دیگر میتوانند اپلیکیشنها را بهراحتی با کلیک روی دکمهای که در نوار آدرس مرورگر ظاهر میشود، دریافت کنند. با دریافت اپلیکیشنهای اینچنینی، دسترسی کاملی به نسل جدیدی از نسخهی وب سرویسهایی همچون اسپاتیفای خواهیم داشت. درنتیجه برای دریافت و اجرای آنها هیچ نیازی به اپاستور یا گوگل پلی نداریم.
مقالههای مرتبط:
دکمههای دانلود که در پیشنمایش کروم به نمایش درآمدند، نمایی از آیندهی توسعهی اپلیکیشن در جهان هستند. اگر بهعنوان نمونه یک PWA را اجرا کنید، تجربهای شبیه به اجرای برنامهها در محیط اصلی سیستمعامل را خواهید داشت. ظاهر جدید با گزینهی دانلود اپلیکیشن دیده میشود که تا زمان استفاده از مرورگر پشتیبان قابلیتهای جدید، قابل استفاده خواهد شد.
در صورتی که کاربر اپلیکیشن مورد نظر را دانلود و نصب کند، اپلیکیشن در پنجرهی اختصاصی خود باز میشود که در داخل مرورگر خواهد بود. بهعلاوه میانبر مورد نظر برای اجرای آن نیز در دسکتاپ ساخته شده و امکانات کاملی به کاربر عرضه میشود؛ امکاناتی همچون ارتباط با دکمههای میانبر صفحهکلید که تجربهای دقیقا مشابه اپلیکیشنهای عادی ایجاد میکند.
بهروزرسانیهای آتی امکانات بیشتری در اختیار اپلیکیشنهای تحت وب قرار میدهد. گزینههای مخفی در مرورگر کروم به PWA امکان میدهد که هر زمان لینک مرتبطی در مرورگر کلیک شد، اجرا شوند. بهعنوان مثال اپلیکیشن PWA توییتر با پیادهسازی این قابلیت به خوبی اپلیکیشن اصلی اجرا میشود و لینکهای مرتبط با توییتها را نمایش خواهد داد.
شاید در نگاه اول وب اپلیکیشنهای پیشرو مانند وبسایتهای عادی به نظر برسند. البته فناوریهای متعددی در پشت صحنهی این اپلیکیشنها قرار دارند میشوند که امکان اجرای آنها مانند اپلیکیشنهای سنتی را به کاربران میدهند. قابلیتهایی همچون اجرا در حالت آفلاین، نمایش اعلان، میانبرهای صفحهکلید و از همه مهمتر قابلیت نصب روی دسکتاپ یا صفحهی هوم گوشی هوشمند در وب اپلیکیشنهای پیشرو وجود دارند.
پیشرفت در توسعهی اپلیکیشنهای نسل جدید، خصوصا برای شرکتهایی که اپلیکیشنهای روزمره تولید میکنند، مهم محسوب میشود. اپلیکیشنهایی که بهنوعی به نیاز همیشگی کاربران تبدیل شدهاند و تقریبا همیشه توسط آنها اجرا میشوند. بسیاری از آنها در پشتصحنه از فناوریهای وب استفاده میکنند تا حداکثر صرفهجویی را در زمان و هزینه داشته باشند که پیچیدگی توسعه را نیز کاهش میدهد. درنهایت زمان مورد نیاز برای ارائهی قابلیتها در سیستمعاملهای متنوع نیز کاهش مییابد.
اپلیکیشنهای محبوبی همچون اسلک، اسپاتیفای، توییتر، ویژوال استودیو کد و واتساپ اکنون برای ساختن نسخههای دسکتاپ از تکنولوژیهای وب استفاده میکنند. چنین رویکردی به آنها امکان میدهد تا با یک کد، در همهجا بهراحتی اجرا شوند. ابزاری بهنام Electron این امکان را ایجاد میکند تا اپلیکیشنها را با استفاده از فناوریهای وب و با ظاهر و قابلیتهایی شبیه اپلیکیشنهای سنتی توسعه دهیم.
توسعهی یک اپلیکیشن برای همهی سیستمعاملها نیاز به هزینه و زمان زیادی دارد. بههمیندلیل توسعهی تحت وب بهعنوان انتخاب بهینه برای کاهش هزینهها و همچنین دسترسی به حداکثر کاربران مطرح میشود. PWA نیاز به ابزارهایی همچون Electron را از بین میبرد. چنین اپلیکیشنهایی با استفاده از کروم بهعنوان پایهی اجرایی، بهصورت ذاتی با سیستمعامل مقصد هماهنگ میشوند.
در اکوسیستم موبایل، شرایط برای PWA کمی متفاوت خواهد بود. مارکتهای متمرکزی که توسط گوگل و اپلمدیریت میشوند، تقریبا تنها راه برای نصب اپلیکیشن روی گوشی هوشمند هستند. البته گوگل امکان نصب برنامه از منابع دیگر را نیز به کاربر میدهد، اما روند مذکور بهصورت پیشفرض ممنوع است و با هر بهروزرسانی سیاستهای آن کمی تغییر میکند. درنهایت میتوان ادعا کرد که اکثر کاربران در دوقطبی مارکتهای اپلیکیشن زندگی میکنند.
وب اپلیکیشنهای پیشرو بهصورت فنی قابلیت اجرا در گوشیهای موبایل را دارند. آنها نسبت به اپلیکیشنهای سنتی منابع کمتری را اشغال میکنند. با وجود همهی مزایای PWA، تنها یکی از دو بازیگر بزرگ به آنها تمایل نشان داده است. گوگل سالها روی هماهنگی PWA با اندروید سرمایهگذاری کرد و به کاربران اجازه داد تا آنها را نصب کنند. بهعلاوه قابلیتهایی همچون اعلانها و کاربری آفلاین نیز از مدتها پیش در اندروید ارائه میشد.
اپل برخلاف گوگل هماهنگی کاملی با PWA نداشت و بسیاری از استانداردهای وب را بهخوبی پشتیبانی نکرد. استانداردهایی که منجر به اجرای بینقص وب اپلیکیشنهای پیشرو میشوند. شرکت صحبتی دربارهی برنامههای خود در این مورد نمیکند، اما میتوان پیشبینی کرد که دلیل آنها برای عدم پشتیبانی از PWA، ترس از کاهش درآمد در بخش اصلی درآمدی و کاهش تمایل کاربران به دانلود اپلیکیشنها باشد.
باتوجهبه روند کنونی دنیای اپلیکیشنها میتوان نتیجه گرفت که هم اپل و هم گوگل انگیزههای لازم برای پشتیبانی از اپلیکیشنهای سنتی را دارند. آنها با محدود کردن توسعهدهندهها به مارکتهای اختصاصی خود، سهم درآمدی همیشگی خود را از فروش اپلیکیشنها حفظ میکنند و همچنین کنترل بیشتری هم بر پلتفرمهای خود خواهند داشت. استفادهی توسعهدهندهها از نسل جدید اپلیکیشنهای تحت وب باعث میشود که شرکتهای صاحب سیستمعامل دیگر کنترل آنچنانی روی اپلیکیشنها نداشته باشند. البته از سمت اپلیکیشنها هم خروج از مارکتهای رسمی بهمعنای از دست دادن ظرفیت بالای توزیع آنها خواهد بود.
صرفنظر از عواقب آینده، وب اپلیکیشنهای پیشرو با سرعت مناسبی در حال رشد و توسعه هستند. بازیگران بزرگ صنعت هم به آنها روی آوردهاند که نوید آیندهی روشنتر را میدهد. بهعنوان مثال فیسبوک در کنفرانس F8 نمایی از طراحی جدید خود را نشان داد که نوعی PWA محسوب میشد. چنین کاربردهایی از سوی شرکتهای بزرگ نشان میدهد که فناوری مذکور چه ظرفیتهای بالایی برای بهبود تجربهی کاربران دارد.
فیسبوک در طراحی جدید که بهمرور برای کاربران عرضه میشود، بیشتر ظاهری شبیه به اپلیکیشن دارد. چنین طراحی، قدمهای اولیه را برای ارائهی اپلیکیشنی مجزا آماده میکند که خارج از فضای مرورگر اجرا خواهد شد. طراحی جدید وبسایت توییتر نیز نوعی وب اپلیکیشن پیشرو است. این طراحی حاصل تغییرات اساسی در وبسایت موبایلی شرکت بود که درنهایت به وبسایت اصلی تبدیل شد.
دادههای آماری از تغییر تجربههای کاربری، مهر تأییدی بر تمایل شرکتها به استفاده از اپلیکیشنهای جدید تحت وب است. بهعنوان مثال، تیندر ادعا میکند که استفاده از PWA منجر به کاهش زمان بارگذاری از ۱۱ به ۴ ثانیه شد. بهعلاوه حجم سرویس نیز نسبت به اپلیکیشن اندرویدی ۹۰ درصد کاهش یافت. علیاکسپرس مثال دیگری است که با استفاده از وب اپلیکیشنهای پیشرو نرخ تبدیل خود را ۱۰۴ درصد بهبود داد و زمان سپری شده در پلتفرم هم افزایش ۷۴ درصدی تجربه کرد.
مایکروسافت در پایان سال ۲۰۱۸ اعلام کرد که به توسعهدهندهها امکان نمایش اپلیکیشنهای مبتنی بر PWA را درویندوز استور میدهد. چنین تصمیمی نصب اپلیکیشنهای نسل جدید را در میلیونها کامپیوتر سرتاسر جهان امکانپذیر میکند. ردموندیها اکنون نیز در دنیای وب جستوجو میکنند و وب اپلیکیشنهای پیشرو را بهصورت خودکار به ویندوز استور میافزایند. احتمال میرود گوگل نیز روندی مشابه را تا پایان سال ۲۰۱۹ در پلی استور اجرا کند.
مرورگر سافاری در iOS هنوز مشکلاتی برای وب اپلیکیشنهای پیشرو ایجاد میکند. البته بهنظر میرسد اپل بهمرور سیاستهای خود را در این زمینه تغییر میدهد، چرا که برخی استانداردهای اکنون در این مرورگر پشتیبانی میشوند. درنهایت هنوز بسیاری از قابلیتهای کلیدی مانند استفاده از دوربین آیفون توسط PWA یا ارسال اعلان در سیستمعامل اپل غیرفعال هستند.
اگر اپل به مسدود و محدود کردن اپلیکیشنهای PWA ادامه دهد، نفوذ و گسترش آنها در هالهای از ابهام قرار میگیرد. البته چنین تصمیمی برای کوپرتینوییها ریسکهایی بههمراه خواهد داشت. چنین رویکردهایی در گذشته منجر به جریان افتادن پروندههای ضد انحصارگرایی (آنتی تراست) شدهاند.
کارشناسان اعتقاد دارند امروز فناوریهای وب اپلیکیشنهای دسکتاپ را از گردونه خارج کردهاند و دکمههای نصب سریع در مرورگرهایی همچون کروم و اج، کار را تمام خواهند کرد. میلیونها کاربر در سرتاسر جهان زمان زیادی از فعالیت روزانهی خود را در مرورگرها سپری میکنند. چنین روندی نشان میدهد که وب باید به پلتفرم اپلیکیشنها تبدیل شود. چنین رویکردی یک تغییر مسیر از اکوسیستمهای بسته خواهد بود که به دنیای وب آزاد و باز ختم خواهد شد. در چنین دنیایی هرکس میتوند اپلیکیشن خود را بسازد و آن را برای میلیونها نفر منتشر کند.
تنها کمتر از دو هفته به معرفی رسمی پردازندههای مورد انتظار سری ۳۰۰۰ رایزن AMD زمان باقی مانده و اطلاعات جذاب دیگری از این پردازندهها به بیرون درز کرده است. محصولات دسکتاپ سری ۳۰۰۰ رایزن شامل تعداد زیادی پردازندهی چندهستهای جدید با حداکثر ۱۶ هسته است که بر پایهی پلتفرم مصارف عام AM4 کار خواهند کرد. پردازندههای سری ۳۰۰۰ رایزن با فناوری ساخت فشردهی ۷ نانومتری و بر پایهی معماری درخشان Zen 2 تولید خواهند شد. طراحی چند چیپلتی، سرعتهای کلاک بالا، پشتیبانی از استاندارد ارتباطی نسل چهارم PCIe، توان کار با حافظههای رم بسیار سریع ۵۰۰۰ مگاهرتزی و توان مصرفی بهینه از دیگر مشخصات نسل جدید پردازندههای دسکتاپ AMD است.
اطلاعات افشاشدهی جدید اشاره به نتایج بنچمارک یک نمونهی مهندسی از پردازندهی ۱۲ هستهای نسل سوم رایزن دارد. براساس تمام شایعات موجود، این تراشهی ۱۲ هستهای تبدیل به یکی از پرفروشترین پردازندههای سطح بالای AMD خواهد شد. رسیدن به این جایگاه برآمده از ترکیب سرعتهای کلاک بسیار بالا، تعداد هستههای زیاد و برچسب قیمت مقرونبهصرفهتر این پردازنده در مقایسه با تراشهی پرچمدار ۱۶ هستهای است.
پیش از آنکه به بررسی نتایج بنچمارک این پردازنده بپردازیم، باید دوباره یادآوری کنیم که یک نمونهی مهندسی از پردازندهی نهایی در معرض آزمایش قرار گرفته و این درواقع همان نمونهای است که چند ماه قبل اطلاعاتی از آن در دسترس قرار گرفت. هرچند این بار این پردازنده روی مادربرد جدیدی با نام رمز AMD Qogir-MTS نصب و آزموده شده است. همانطور که از یک نمونهی مهندسی انتظار میرود، این تراشه با داشتن سرعت کلاک پایهی ۳.۴ گیگاهرتز و کلاکِ بوست ۳.۷ گیگاهرتز، در مقایسه با پردازندهی نهایی فرکانس نسبتاً کمتری دارد. اگر این تراشه به تولید انبوه برسد، با سرعت کلاک به مراتب بهتری به دست مصرفکنندگان خواهد رسید. عملکرد این پردازندهی ۱۲ هستهای درکنار حافظههای بسیار معمولی DDR4 با فرکانس ۱۶۰۰ مگاهرتز و یک دیسک سخت ۵۰۰ گیگابایتی آزموده شده است. واضح است که کارایی این قطعات چندان رضایتبخش نیست و میتواند باعث ایجاد محدودیتهایی در کار پردازنده شود.
نکتهی قابل تامل دیگر مقایسهی سطح عملکرد این تراشهی جدید با پردازندهی ۱۲ هستهای موجود Ryzen Threadripper 1920X است. پردازندهی جدید بهخصوص در بخش محاسبات اعشاری، باوجود سرعت کلاک کمتر و پهنای باند حافظهی به مراتب محدودتر کمی بهتر از تراشهی تردریپر نسل اول عمل میکند. این مسئله به وضوح حاکی از آن است که در معماری Zen 2 تعداد دستورالعمل قابل اجرا در هر کلاک (IPC) بهبود قابلتوجهی یافته و این باعث میشود که تراشههای جدید در هر کلاک عملکرد بهتری نسبت به پیشینیان خود داشته باشند. این مزیت در ترکیب با فناوری ساخت ۷ نانومتری که باعث ارائهی سرعتهای کلاک بهتری در مقایسه با تراشههای ۱۴ نانومتری میشود، احتمالاً باعث بهبود سطح عملکرد قابلتوجهی در بخش پردازش تک رشتهای و چند رشتهای خواهد شد.
سرانجام همه بی صبرانه منتظریم تا AMD در ۲۷ ماه می (۶ خرداد) با معرفی محصولاتی قدرتمند و مقرونبهصرفه دوستداران دنیای سختافزار را شگفتزده کند.
تجزیه و تحلیل دادههای ماهواره "گایا"(Gaia) یک انفجار قدرتمند بین ۲ تا ۳ میلیارد سال پیش را نشان میدهد که منجر به شکلگیری ستارگان در کهکشان راه شیری شده و ممکن است تا نیمی از ستارگان را در این کهکشان ایجاد کرده باشد.
به گزارش ایسنا و به نقل از گیزمگ، آژانس فضایی اروپا(ESA) حدود یک سال پیش سرشماری کهکشان راه شیری که توسط تلسکوپ گایا انجام شده را منتشر کرد. این بررسی اطلاعاتی راجع به موقعیت، فاصله و حرکات تقریباً ۱.۷ میلیارد ستاره را در راه شیری مشخص کرده است.
دانشمندان از آن زمان تاکنون از آن استفاده کردهاند و اکنون تیمی از محققان شواهدی از یک "انفجار ستارهای" را که برای مدت کوتاهی اتفاق افتاده پیدا کرده است که طی آن بیش از نیمی از ستارهها در کهکشان راه شیری متولد شدهاند.
کهکشانها زمانی به وجود میآیند که گرد و غبار و گاز با هم مخلوط میشوند و شروع به ترکیب با ستارهها میکنند. هنگامی که این فرآیند شروع میشود انتظار میرود تا زمانی که گاز تمام میشود نرخ نسبتاً ثابتی داشته باشد. در اولین چهار میلیارد سال حیات کهکشان راه شیری، این زوال در مواد دقیقاً همان چیزی است که اتفاق افتاده است.
اما با توجه به اطلاعات مأموریت گایا، این کار به این شیوه ادامه نیافته است. محققان با مطالعه فاصله، رنگ و روشنایی سه میلیون ستاره دریافتند که حدود پنج میلیارد سال پیش این روند تمایل به معکوس شدن پیدا کرده است و بین دو تا سه میلیارد سال پیش با یک انفجار ستارهای که حدود نیمی از ستارههای راه شیری را تشکیل داده به اوج رسیده است.
"راجر مور" نویسنده این مطالعه میگوید: مقیاس زمانی این تشکیل ستارگان که با مقدار زیادی از توده ستارهای که در این روند دخیل بوده و هزاران میلیون تن از تودههای خورشیدی منفجر شده است، نشان میدهد که دیسک کهکشان ما یک تکامل ثابت و متوقف شده نداشته، بلکه حدود پنج میلیارد سال پیش دچار یک آشفتگی شده است.
محققان میگویند این آشفتگی خارجی احتمالاً حاصل برخورد با یک کهکشان کوچکتر بوده است. این نوع ادغامهای کهکشانی همیشه اتفاق میافتند و زمانی اتفاق میافتند با خود گاز و مواد اضافی مورد نیاز برای شروع یک چرخه جدید تولد ستاره میآورند.
تیم تحقیقاتی میگوید درک این چرخهها میتواند به ما در درک بهتر تاریخچه کهکشان راه شیری کمک کند.
این تحقیق در مجله Astronomy & Astrophysics منتشر شده است.
مقامات مسکو قصد دارند برای شناسایی مجرمان، نوعی فناوری تشخیص چهره با قابلیت ارزیابی رفتار انسانها را به کار گیرند.
به گزارش ایسنا و به نقل از دیفنسوان، مقامات شهر مسکو تصمیم دارند دوربینهای سراسر این شهر را به برنامههای تشخیص چهره مجهز کنند.
مقامات مسکو در سال جاری اعلام کردند که این شهر نیز به جمع شهرهایی خواهد پیوست که برنامههای تشخیص چهره مبتنی بر هوش مصنوعی در آنها اجرا میشوند.
در حال حاضر بیش از ۱۶۰ هزار دوربین، ساکنان این شهر را در خیابانها و اتوبانها مورد بررسی قرار میدهند و این، فرصتی برای شرکتهای هوش مصنوعی روسیه شده تا با یکدیگر به رقابت بپردازند. این اقدام مقامات مسکو، پیشرفت افراد فعال در حوزه هوش مصنوعی و اعتماد دولت به این فناوری را نشان میدهد.
هدف مقامات مسکو این است که سیستم تشخیص چهره را ابتدا برای پیشگیری از وقوع جرم و مقابله با آن به کار گیرند. در این برنامه جدید، ویدئوهای همه دوربینهای متصل به اینترنت مورد بررسی قرار میگیرند و چهره افراد شناسایی و در مجموعه دادهها ذخیره میشوند. سپس تصویر شخص مورد نظر، از پایگاه داده جدا و در سیستم بارگذاری میشود تا سابقه او مورد بررسی قرار گیرد. این برنامه نشان میدهد که تصویر شخص مورد نظر، چه زمانی و با کدام دوربینها ثبت شده است. همچنین امکان بررسی زمان و مکان آخرین حضور شخص با کمک تحلیل فیلم دوربینها وجود دارد.
نیروهای پلیس با کمک این برنامه میتوانند یک تصویر را در پایگاه داده بارگذاری کنند تا شخص مورد نظر مشخص شود اما عملکرد این سیستم، بیش از انطباق تصویر است. این سیستم میتواند تحلیلهایی را نیز برای شناسایی الگوهای رفتاری انسان ارائه دهد. پژوهشگران میتوانند این سیستم را طوری آموزش دهند که بتواند مجموعه بزرگی از افراد را برای شناسایی یک شخص خاص با توجه به واکنشهای خاص او جستجو کند. برای مثال، اگر شخصی بازوهای خود را به سرعت حرکت دهد، بدود و یا به یک شیء مشابه سلاح چنگ بزند، سیستم او را مورد بررسی قرار میدهد تا از بروز خطرات احتمالی پیشگیری کند. در نتیجه میتوان گفت که این سیستم علاوه بر تصویر افراد، رفتار آنها را نیز مورد بررسی قرار میدهد.
شرکت اسپیس ایکس اعلام کرد که پرتاب ماهوارههای افزایش سرعت اینترنت "استارلینک"(Starlink) به تعویق افتاد.
به گزارش ایسنا و به نقل از اسپیس، قرار بود امروز (پنجشنبه ۱۶ مه) حدوداً ساعت ۷:۳۰ صبح، ماهوارههای "استارلینک" شرکت اسپیس ایکس به فضا پرتاب شوند.
ولی بنا بر اعلام رسمی این شرکت، برای پرتاب ماهوارههای "استارلینک" باید حداقل یک روز دیگر منتظر ماند.
" استارلینک" یک پروژه توسعه صورت فلکی ماهوارهای است که توسط اسپیسایکس به منظور توسعه یک اتوبوس ماهوارهای کم هزینه، با کارایی بالا و فرستنده-گیرنده برای پیادهسازی یک اینترنت ماهوارهای جدید راه اندازی شده است.
بهطور خاص، استارلینک قرار است "سرویس ارتباطی پهنای باند بیسیم" با "دسترسی اینترنت بیسیم پر سرعت" باشد که سرویسهای دیگر نیز به آن افزوده میشود.
قرار است در این مأموریت ۶۰ ماهواره نخست "استارلینک" سوار بر موشک "فالکون ۹" و از پایگاه نیروی هوایی "کیپ کاناورال" در فلوریدا به فضا روند.
ولی وزش باد شدید در ارتفاعات بالا مانع از پرتاب این ماهوارهها در امروز شد.
با این اوصاف زمان پرتاب به فردا (جمعه ۱۷ مه) در ساعت ۷:۰۰ صبح (۱۰:۳۰ p.m. به وقت EDT) موکول شده است.
پس از این پرتاب، ۶ پرتاب مشابه دیگر نیز لازم است تا ماهواره به پوشش پهنای باند "کم" دست یابد.
برای دست یافتن به پوشش پهنای باند متوسط هم نیاز به ۱۲ پرتاب دیگر وجود دارد.
هدف نهایی اسپیس ایکس این است که از الان تا اواسط ۲۰۲۰ میلادی، نزدیک به ۱۱ هزار ماهواره "استارلینک" را به مدار پایین زمین برساند تا در مناطقی که پهنای باند محدود دارند، سرعت اینترنت افزایش یابد.
محققان یکی از شرکتهای دانشبنیان با طراحی و ساخت سیستم ردیابی چشم در تلاشند که با استفاده از دادههای این سیستم نسبت به تشخیص بیماریهای حوزه روانشناسی و روانپزشکی اقدام کنند.
دکتر علی اسداللهی، عضو هیأت علمی دانشگاه فردوسی مشهد در گفتوگو با ایسنا، گفت: با همکاری گروهی از مهندسان در مرکز رشد دانشگاه فردوسی مشهد در زمینه طراحی و ساخت تجهیزات آزمایشگاهی علوم اعصاب و علوم شناختی پروژههایی را اجرایی کردیم.
وی طراحی و ساخت دستگاه ردیابی حرکات چشم (Eye tracking) را از جمله طرحهای اجرا شده نام برد و افزود: کل اطلاعاتی که مغز دارد، از طریق چشم دریافت میشود، ضمن آنکه هر نقطه و یا موضوعی که برای فرد مهم باشد، چشم به آن خیره میشود؛ از این رو بررسی حرکات چشم هم برای افراد سالم و هم برای افراد مبتلا به بیماری بسیار مهم است.
اسداللهی ادامه داد: بر این اساس بسیاری از بیماریها را میتوان با حرکات چشم تشخیص داد که از آن جمله میتوانیم به بیماری اوتیسم و یا بیمارانی که نقص در توجه دارند، اشاره کرد.
مجری طرح با اشاره به فرآیند ردیابی در این سیستم، خاطر نشان کرد: این دستگاه مجهز به دوربینی است که شخص مقابل آن مینشیند و از طریق انعکاس نور مادون قرمز میتواند مردمک چشم را پیدا و جهت حرکت آن را ردیابی کند.
وی با تاکید بر اینکه این دستگاه ساخته شده است، یادآور شد: کاربرد این سیستم در آزمایشگاههای روانشناسی، علوم اعصاب و کلینیکهای روانپزشکی است.
عضو هیأت علمی دانشگاه فردوسی مشهد با بیان اینکه با استفاده از این سیستم پروژهای را در حال اجرا داریم، اظهار کرد: در حال حاضر پروژهای را بر روی مغز میمون و بر روی سیستم بینایی آن داریم. در این پروژه میخواهیم دریابیم که مدارهای مغزی که وظیفه بینایی را بر عهده دارند، چگونه فعالیت میکنند.
پژوهشگران سعی دارند با کمک مدلسازی سلولها، روش کارآمدی برای شخصیسازی درمان ارائه دهند.
به گزارش ایسنا و به نقل از مجله ادونسد ساینس نیوز، هنگامی که در یک فرآیند پزشکی، به مقدار قابل توجهی از بافتهای بدن بیمار نیاز باشد، نیاز به شمارش سلول احساس میشود؛ به خصوص اگر قرار باشد که داروی خاصی طی این فرآیند به صورت شخصیسازی شده به بیمار برسد. شمارش سلول، هر روشی برای شمردن سلولها را شامل میشود و برای تشخیص پزشکی و درمان به کار میرود.
پژوهشگران برای شخصیسازی درمان، "اسفروئیدها"(spheroids) را مورد بررسی قرار دادند. اسفروئیدها، نوعی مدلسازی سه بعدی سلولی هستند که میتوانند شرایط یک محیط سلولی زنده را بهتر از مدل سلولی دو بعدی، شبیهسازی کنند. بدین ترتیب، اسفروئیدهای تومور میتوانند جایگزین امیدوارکنندهای برای کشت دو بعدی سلول و وسیله بهتری برای آزمایش میزان حساسیت در برابر دارو و مقاومت در برابر آن باشند. شاید بتوان از این مدلسازی، برای شناسایی درمانهای مناسب و شخصیسازی شده نیز استفاده کرد. اسفروئیدها میتوانند یک مدل درون کشتگاهی فیزیولوژیکی از شرایط محیطی تومور ارائه دهند و به کار بردن آنها در آزمایش دارو میتواند به کاهش آزمایشهای غیر ضروری حیوانی منجر شود.
اسفروئیدهایی که از سلولهای تومور بیمار به دست میآیند، نقطه عطفی در پزشکی شخصیسازی شده به شمار میروند و میتوان با کمک آنها، میزان حساسیت و مقاومت داروهای ضد سرطان را برای رسیدن به یک روش درمانی مناسب، آزمایش کرد. سلولهای تومور معمولاً طی فرآیند بافتبرداری به دست میآیند؛ بنابراین هدف اصلی پژوهشهایی که در این مورد انجام میشوند، یافتن روشی است که به سلولهای کمتری نیاز داشته باشد.
روشهای ایدهآلی که برای ایجاد اسفروئید تومور به کار میروند، اسفروئیدهایی ارائه میدهند که میتوان آنها را به سادگی جدا کرد و مورد بررسی قرار داد. روشهای کنونی برای رسیدن به این هدف، مقدار زیادی از مواد مصرفی را به کار میبرند و با دشواریهایی روبرو هستند.
پژوهشگران، پلتفرمی برای بررسی سریع دارو ابداع کردهاند که در آن، مجموعهای از اسفروئیدهای انفرادی موسوم به DMA به کار میروند. این روش جدید میتواند یک سیستم ساده و جالب برای ایجاد اسفروئیدها از سلول باشد تا امکان بررسی سلولهای نادری مانند سلولهای اولیه یا سلولهای بنیادی را فراهم کند. پژوهشگران باور دارند که این روش را میتوان برای پژوهشهای بنیادی، کشف دارو و مدل درمانی پزشکی دقیق به کار برد.
سامسونگ معتقد است تراشههای ۳ نانومتری میتوانند تا حدود ۵۰ درصد مصرف انرژی کمتر و ۳۵ درصدی عملکرد بهتری را در گوشیهای هوشمند بهنمایش بگذارند.
سامسونگ درتلاش است تا نسل بعدی تراشههای خود را با لیتوگرافی ۳ نانومتری به بازار عرضه کند تا هم از مزایای افزایش طول عمر باتری و هم از مزایای مربوطبه عملکرد بهتر و موثرتر دستگاه بهرهمند شود. انتظار میرود تراشههای نسل جدید سامسونگ در سال ۲۰۲۱ به تولید انبوه برسند.
مقالههای مرتبط:
تراشههای با لیتوگرافی ۳ نانومتری سامسونگ تا ۵۰ درصد شارژ کمتری مصرف میکنند. همانطور که گفته شد، تولید انبوه این تراشهها در سال ۲۰۲۱ آغاز میشود و نسخهی ارتقایافتهی آنها نیز سال بعد به بازار عرضه خواهد شد. سامسونگ ادعا میکند که تراشههای ۳ نانومتری نسبت به تراشههای ۷ نانومتری با وجود مصرف ۵۰ درصد کمتر انرژی، عملکرد ۳۵ درصد بهبودیافتهتری را بهنمایش خواهند گذاشت. تراشههای ۳ نانومتری از نظر ابعاد نسبت به تراشههای قبلی درحدود ۴۵ درصد کوچکتر هستند.
باید ببینیم آیا تولیدکنندگان دستگاهای هوشمند از فناوری تراشهی ۳ نانومتری استقبال خواهند کرد یا خیر. سامسونگ در حال توسعهی تراشهی ۳ نانومتری است تا بتواند در این صنعت از شرکت تایوانی TSMC که تولیدکنندهی محصولات نیمههادی برای شرکتهایی همچون اپل، کوالکام، انویدیا و AMD است، پیشی بگیرد. البته کرهایها بر این باور هستند که شرکت تولیدکنندهی نیمه هادی TSMC درحدود سه برابر بزرگتر از سامسونگ است.
سامسونگ امیدوار است با فناوری تولید تراشهی ۳ نانومتری بتواند تولیدکنندگان و مشتریان بیشتری جذب کند. کرهایها برای توسعهی نسل بعدی محصولات نیمههادی درتلاش هستند تا با تکیه بر معماری جدیدی بتوانند فناوری بعدی FinFET را معرفی کنند. ریان لی، مدیر فروش و بازاریابی کارخانهی سامسونگ اعلام کرد:
بخش تحقیقات سامسونگ درتلاش است تا راهکاری جدید برای کاهش مصرف تراشه پیدا کند و برای محقق ساختن این هدف قصد تولید تراشهی ۳ نانومتری را دارد که بهنظر میرسد یکی از بهترین راهکارهای موجود است.
یونگ جوجون یکی از مهندسان سامسونگ نیز اعلام کرد:
باتوجهبه مصرف بهینهی انرژی در تراشههای با فناوری ۳ نانومتری، انتظار میرود این تراشهها با چنین فناوری نوینی مورد توجه تولیدکنندگان گوشیهای هوشمند قرار گیرند. همچنین باید درنظر گرفت که تراشههای جدید قدرت عملکرد بالاتری نسبت به تراشههای قبلی خواهند داشت.
با وجوداین، سامسونگ تنها شرکتی نیست که درجهت توسعهی چنین تراشههایی تلاش میکند. پیشتر اخباری در مورد سرمایهگذاری TSMC برای احداث خط تولید پردازنده ۳ نانومتری منتشر شده بود. براساس آخرین گزارشها، TSMC رقمی درحدود ۱۹.۵ میلیارد دلار برای ساخت کارخانهی جدید تراشههای ۳ نانومتری در تایوان هزینه کرده است. یکی از بزرگترین مشتریان TSMC شرکت AMD است که با اینتل برای توسعهی تراشههای با مصرف بهینهتر و قدرتمندتر رقابت میکند.
اکنون دیزنی، تنها شرکتی است که فرمان هدایت سرویس استریم هولو را دراختیار دارد.
دیزنی و کامکست (Comcast)، قراردادی را اعلام کردند که بهواسطه آن، دیزنی (Disney) کنترل عملیاتی کامل سرویس استریم هولو (Hulu) را دراختیار میگیرد.
کامکست پس از پنج سال موافقت کرده است که سهم خود از سرویس استریم هولو را بهقیمت حداقل ۵.۸ میلیارد دلار به دیزنی بفروشد.
طبق این قرارداد، شرکت رسانهای انبیسی یونیورسال (NBCUniversal) که متعلقبه کامکست است، تا اواخر سال ۲۰۲۴ به ارائه مجوز پخش محتوای خود در سرویس استریم هولو، ادامه میدهد. بااینحال انبیسی یونیورسال در سال بعد این حق را خواهد داشت تا مجوز برنامههایی را که اخیرا با پخش انحصاری آنها در هولو موافقت کرده بود، لغو کند (آنها را بهصورت غیرانحصاری و با هزینه کمتر دراختیار هولو قرار دهد). بهعلاوه، انبیسی یونیورسال تا سال ۲۰۲۲ حق لغو بیشتر قراردادهای مجوز محتوای خود با هولو را خواهد داشت. انبیسی یونیورسال همچنین قصد دارد یک سرویس استریم رایگان و برپایه تبلیغات را سال آینده راهاندازی کند.
مدیرعامل دیزنی درمورد این قرارداد بیان کرد:
اکنون ما میتوانیم هولو را با کسبوکار بیواسطه خود یکپارچه کنیم و از قدرت برندها و موتورهای خلاق شرکت والت دیزنی استفاده کنیم تا این سرویس را برای کاربران متقاعدکنندهتر و ارزشمندتر کنیم.
دیزنی با دراختیارگرفتن کنترل عملیاتی کامل هولو میتواند نقشه راه استراتژیک جدیدی برای این سرویس طراحی کند؛ مثلا میتواند آن را بهصورت بینالمللی دردسترس کاربران قرار دهد.
بنابر گفته یکی از منابع آگاه، این قرارداد اخیرا میان دیزنی و کامکست امضا شد و طرفین هنوز درحال تصمیم گیری روی بخشهایی از آن هستند.
مقالههای مرتبط:
انبیسی یونیورسال کامکست سهم ۳۳ درصدی خود از مالکیت هولو را حفظ خواهد کرد.بنابر اعلام دو شرکت در روز سهشنبه، انبیسی یونیورسال در اوایل سال ۲۰۲۴ میتواند از دیزنی درخواست کند تا این مقدار سهم را نیز بخرد. به همین صورت، دیزنی نیز میتواند از انبیسی یونیورسال درخواست کند تا سهمش را بهقیمت منصفانه ارزش بازارش در آن زمان، به این شرکت بفروشد.
دیزنی قیمت فروشی برای سهم کامکست در هولو تضمین کرده که نمایانگر ارزشگذاری ۲۷.۵ میلیارد دلاری برای این سرمایهگذاری مشترک استریم ویدئو است.
دو شرکت میگوید وقتی که سهم انبیسی یونیورسال در سال ۲۰۲۴ به فروش برسد، ارزش منصفانه بازار هولو توسط «متخصصان مستقل ارزیابی میشود».
استیو برک، مدیرعامل انبیسی یونیورسال، قرارداد با دیزنی برسر هولو را «یک نتیجه خوب» برای شرکتش خوانده است.
برک در این زمینه بیان کرد:
ما به فضای کسبوکار بیواسطه ایمان قوی داریم و محتوای ما گرداننده کلیدی این اکوسیستم است.
تمدید قرارداد مجوز محتوای هولو، جریان نقدی زیادی برایمان تولید میکند و حداکثر انعطاف برای تولید برنامه و عرضه آن به پلتفرم بیواسطهمان را فراهم میکند. این معامله همچنین ارزش سهام ما را تأیید کرده و مسیر نقدینگی را برایمان فراهم و مشارکت ادامهدار سهام ما را در موفقیت هولو تضمین میکند.
کامکست با تمدید مجوز ارائه محتوای انبیسی یونیورسال به هولو تا اواخر سال ۲۰۲۴ و همچنین عرضه هولو در پلتفرم Xfinity X1 خود موافقت کرد. کامکست قصد دارد تا اواخر ۲۰۱۹ یا اوایل ۲۰۲۰ سرویس SVOD هولو را در پلتفرمهای X1 و Flex ادغام کند و دراختیار مشترکان هولو قرار دهد.
بااینحال، دو شرکت اعلام کردهاند که یونیورسال میتواند اکثر مجوزهایش را تا سال ۲۰۲۲ لغو کند. بنابر گفتههای لیندا یاکارینو در رویدادی درحضور برنامهنویسان، مدیر بخش تبلیغات و مشارکت مشتریان انبیسی یونیورسال، سرویس استریم این شرکت که قرار است در سال آینده راهاندازی شود، نسخه اصلی آثار جدید و کتابخانه عظیمی از آثار محبوب قدیمی را دارا خواهد بود و برنامههایی که تماشاگران بیشتر تماشا میکنند به این سرویس اضافه میشوند.
ماه گذشته، AT&T سهم ۹.۵ درصدی خود در هولو را به ارزش ۱.۴۳ میلیارد دلار به دیزنی و انبیسی یونیورسال فروخت و ارزش این سرویس را به ۱۵ میلیارد دلار رساند.
دیزنی و کامکست توافق کردند تا پول حاصل از این معامله را به تناسب میزان سهم خود تقسیم کنند؛ بنابراین دیزنی ۶۶ درصد و کامکست ۳۳ درصد آن را سهیم شدند. دیزنی پس از تصاحب شرکت 21st Century Fox بهارزش ۷۱ میلیارد دلار، ۶۰ درصد مالکیت هولو را از آن خود کرد و در گفتوگوهای خود با کامکست بهدنبال اخذ کل مالکیت هولو بود.
اینکه میزان ارزش سهام کامکست در هولو در پنج سال آینده چقدر خواهد بود، به میزان پولی که در این سرمایهگذاری مشترک هزینه میکند بستگی دارد.
کامکست درنظر دارد سهم متناسب خود از الزامات سرمایهای آتی هولو را سرمایهگذاری کند؛ اما این شرکت خوشهای نیاز یه انجام چنین کاری ندارد. هولو، طی چند سال اخیر با سرمایهگذاری بیشتر، بیشتر ضرر کرده است. طبق گزارش کامکست، هولو در سال ۲۰۱۸حدود ۱.۵ میلیارد دلار ضرر کرد که خیلی بیشتر از ضرر ۹۲۰ میلیون دلاری آن در سال ۲۰۱۷ بود.
بنابر اعلام دیزنی، بودجه سرمایهای هولو برای دو شرکت والد باقیمانده، در حدود ۱.۵ میلیارد دلار در سال خواهد بود که هولو به مقداری بیش از این نیاز خواهد داشت.
اگر کامکست از سرمایهگذاری خود در هولو منصرف شود، سهمش رقیق خواهد شد. دیزنی بدون توجه به احتمال رخدادن چنین اتفاقی، موافقت کرده است که سهم مالکیت کامکست در هولو هیچوقت به زیر ۲۱ درصد کاهش نیابد؛ به عبارت دیگر، دیزنی تضمین کرده که حداقل ۵.۸ میلیارد دلار برای خرید سهام کامکست/انبیسی یونیورسال به کامکست میپردازد.
دیزنی، هولو را به دید یک رکن اساسی در استراتژی کسبوکار بیواسطه خود میبیند که بههمراه دیزنیپلاس (Disney Plus) و ESPN Plus بهعنوان محلی برای کسب سرمایه بیشتر از سرگرمیهای متناسب با بزرگسالان عمل میکند.
دیزنی میگوید که احتمالا این سه سرویس استریم، زمانی با هم ادغام و با قیمت کمتر ارائه شوند.
در رویداد سرمایهگذاران دیزنی در ۱۱ آوریل, کریستین مک کارتی، مدیر ارشد مالی دیزنی اعلام کرد که تعداد مشترکان هولو تا پایان سال مالی ۲۰۲۴ به ۶۰ میلیون نفر میرسد. این آمار بیش از دوبرابر تعداد ۲۶.۸ میلیون مشترک است که هولو در اوایل ماه جاری اعلام کرد.
مک کارتی همچنین به تحلیلگران گفت که زیانهای عملیاتی دیزنی در سال مالی ۲۰۱۹ به ۱.۵ میلیارد دلار میرسد؛ بهعلاوه او بیان کرد که در سال مالی ۲۰۲۳ هولو سودآوری خوبی خواهد داشت.
.: Weblog Themes By Pichak :.