مدل جدید ولوو S60 اولین محصولی است که در آمریکا تولید میشود. محصول جدید ولوو نیز براساس طراحی جدید این خودروساز شکل گرفته است و شباهت زیادی با دیگر ولووها دارد. این خودرو تا امروز عملکرد موفقی در بازار داشته است و از نظر طراحی یکی از زیباترین خودروهای این کلاس محسوب میشود. ولوو S60 یک خودروی خانوادگی خوشساخت است و بااینکه شباهتهایی با ولووهای دیگر دارد اما میتوان گفت طراحی ولوو از محصولات جدید بیامو بهتر است.
ولوو S60 با طول ۴.۷ متر، ازنظر معیارهای این کلاس خودرویی ابعاد خوبی دارد و میتواند با هر خودرویی در این کلاس، از فورد موندئو گرفته تا بیامو سری ۳ رقابت کند. ولوو S60 از نظر طول تقریبا در بیشترین حالت این کلاس قرار دارد و همین باعث میشود باوجود قیمت یکسان ۳۸ هزار پوند (حدود ۵۰,۰۰۰ دلار) این خودرو با فورد موندئو، ولوو دست برتر را داشته باشد. البته همچنان افرادی که بهدنبال خودرویی خاص هستند، بهسمت فورد خواهند رفت؛ چون بیامو سری ۳ این روزها انتخاب کلیشهای است. ولوو نیز ازنظر خاصبودن در وضعیت خوبی قرار دارد.
از آنجایی که خودروهای شاسیبلند، امروزه فروش زیادی دارند، بیشتر محصولات ولوو را نیز کراساورها تشکیل میدهند اما ولوو همچنان به بازار سدانها نگاه ویژهای دارد و بههمینخاطر، S60 را باقدرت روانهی این بازار کرده است. ولوو S60 جدید فعلا تنها در یک مدل به بازار عرضه شده که R-Design نام دارد و به یک موتور ۲ لیتری ۴ سیلندر مجهز است. در آینده، مدلهای دیگری از این سدان به بازار معرفی خواهد شد اما خبری از نسخهی دیزلی نخواهد بود و قویترین موتور S60 نیز همین موتور ۲ لیتری ۴ سیلندر است و این یعنی مدلهای بعدی ضعیفتر و شاید هیبریدی باشند.
ولوو S60 پیشروی ما، با کد T5 شناخته میشود. حرف T در کد این خودرو نشاندهندهی موتور بنزینی و عدد کنار آن نیز نشاندهندهی قدرت است. پیشرانه این مدل میتواند ۲۴۷ اسببخار قدرت در ۵۵۰۰ دور بر دقیقه و ۳۵۳ نیوتونمتر گشتاور در ۱۸۰۰ تا ۴۸۰۰ دوربردقیقه تولید کند که به چرخهای جلو انتقال مییابد اما در بازار آمریکا، امکان سفارش نسخهی T8 نیز با موتور ۳۹۴ اسب بخاری و سیستم چهارچرخ محرک وجود دارد و همانطور که گفتیم، تنوع موتورهای این مدل در آینده افزایش پیدا خواهند کرد.
ولوو S60 T5 روی پلتفرم جدید ولوو با نام SPA ساخته شده و در بخش انتقال قدرت از جعبهدندهی ۸ سرعتهی خودکار بهرهمند است. شاسی مونوکوک (یکپارچه با بدنه) در این خودرو بهگونهای طراحی شده است که موتور وجعبهدنده بهصورت عرضی روی آن نصب شوند. در سایر مدلهای ولوو این پلتفرم قابلیت نصب موتور برقی برای محور جلو و عقب را نیز دارد و این پیشرانهها جایگزین موتور دیزلی در این خودرو شدهاند.
با شروع حرکت، S60 T5 بهلطف موتور قدرتمند خود در ۶.۵ ثانیه به سرعت ۱۰۰ کیلومتربرساعت دست پیدا میکند که برای یک خودروی ۱۶۸۶ کیلوگرمی با موتور ۴ سیلندر، عدد خوبی است. حداکثر سرعت این خودرو ۲۳۳ کیلومتربرساعت است. در مورد مصرف سوخت نیز ۶.۶ لیتر در هر ۱۰۰ کیلومتر گزارش شده است.
شباهت بین ولووها، در درون کابین بسیار بیشتر از بیرون آنها است. صندلیها وضعیت خوبی دارند و میزان تنظیمات آنها نیز آنقدر زیاد است که هر رانندهای میتواند موقعیت مناسب خود را درون آنها تنظیم کند. غربیلک فرمان طراحی و کیفیت خوبی دارد و ولوو با استفاده از یک نمایشگر بزرگ لمسی از نوع عمودی توانسته است بسیاری از کلیدهای فیزیکی را حذف کند. تنظیمات بسیاری را از درون این نمایشگر میتوان انجام داد و کارکردن با آن نیز آسان است. سرعت پاسخگویی این نمایشگر به فرامین دست بالا است و نکتهی جالب، بهخاطرسپاری آخرین صفحهای است که قبل از خاموش کردن خودرو در آن بودهاید؛ با روشن کردن دوبارهی خودرو در همان صفحه آغاز میشود.
S60 ازنظر فضای داخلی، فضای پا و سر خوبی دارد و افراد بزرگسال، هم در جلو و هم در عقب، بهراحتی میتوانند بنشینند. ولوو، سدان متوسط خود را به کمک فنرهای فعال مجهز کرده است و با استفاده از یک کلید که در کنسول مرکزی قرار دارد، میتوان حالتهای مختلف رانندگی را انتخاب کرد. پیشرانههای جدید ولوو هم عملکرد بسیار خوبی دارند. موتور ۲ لیتری بهخوبی دور میگیرد و قدرت خوبی دارد و کارکرد آن نیز نرم است. دیگر نکتهی مثبت S60 T5، هماهنگی بسیار خوب جعبهدنده و پیشرانه در این خودرو است؛ بهطوریکه همیشه جعبهدنده بهترین واکنش را به وضعیت موتور و رانندگی نشان میدهد.
ولوو S60 بهصورت استاندارد به رینگهای ۱۸ اینچی مجهز است که روی آنها لاستیکهای ۲۳۵/۴۵ سوار شدهاند؛ ولی بهصورت آپشن امکان سفارش رینگهای ۱۹ اینچی با لاستیکهای ۲۳۵/۴۰ هم برای این مدل وجود دارد. رینگهای ۱۹ اینچی بااینکه ظاهری اسپرتتر دارند اما اثر منفی روی سواری خودرو میگذارند و خودرو در مواجهه با دستاندازها خشکتر عمل میکند.
ازنظر فرمانپذیری، S60 خودرویی پایدار و مطمئن است. فرمان خودرو راحتی خوبی دارد و حس رانندگی را هم بهخوبی منتقل میکند و مانند بسیاری از خودروهای امروزی بیش از حد سبک و بیاحساس نیست.
نتیجهگیری
ولوو S60 دربرابر مرسدس بنز سی کلاس یا یک آئودی A4، خودرویی خانوادگیتر و راحتتر است. اما وضعیت برای بیامو سری ۳ متفاوت است؛ چون هم از نظر تواناییهای حرکتی بسیار بالا است و هم سواری فوقالعادهای دارد. البته در هنگامیکه صحبت از فرمانپذیری باشد، نامهای دیگری چون کیا استینگر، جگوار XE و آلفارومئو جولیا نیز بهمیان میآید و این باعث میشود تا برخی مزایای ولوو، نظیر راحتی بالای آن، نادیده گرفته شوند.
در این کلاس خودرو شاید بیش از ۲۰ مدل متفاوت وجود دارد که هریک، قابلیتها و نقاطضعف خود را دارند. ولوو S60 در بین این خودروها، قطعا یکی از بهترینها است؛ بهطور خلاصه، ولوو S60 T5 خودرویی خانوادگی، راحت و باکیفیت است.
وبلاگ مکاوتاکارا (Mac Otakara) که یکی از منابع آشنا به فعالیتهای اپل است، در گزارشی اعلام کرده کوپرتینوییها قصد دارند در نسل بعدی آیفون XR، دو رنگ سبز و بنفش را جایگزین رنگهای آبی و مرجانی فعلی کند. این دو رنگ جدید درکنار رنگهای سفید، مشکی، زرد و قرمز دردسترس خریداران قرار خواهد گرفت.
در این گزارش همچینن به جزئیاتی درمورد قاب محافظ سیلیکونی آیفون XS و XS Max اشاره شده که براساس آن گفته میشود این قابها در رنگهای سفید، مشکی، زرد، قرمز، سبز و یاسی رنگ به بازار عرضه خواهند شد. این رنگبندی مشابه رنگبندی موجود برای قاب چرمی آیفونهای مذکور است. البته در گزارش مورد بحث مشخص نیست رنگبندی اعلامشده برای قابهای سیلیکونی برای نسل بعدی آیفونهای اولد اپل نیز عرضه خواهد شد یا خیر. انتظار میرود اپل، مدل جدید آیفون 10 اس و 10 آر را پاییز سال جاری معرفی کند.
در گزارشهای قبلی گفته شده که گوشیهای پرچمدار جدید اپل به نمایشگرهای ۵.۸ اینچی و ۶.۵ اینچی اولد مجهز خواهند بود و سرعت این دستگاهها بهمیزان قابلتوجهی افزایش خواهد یافت. ازجمله ویژگیهای دیگر نسل بعدی آیفونهای پرچمدار اپل میتوان به استفاده از لنز سهگانه در پشت دستگاه و دوربین ۱۲ مگاپیکسلی در جلوی گوشی اشاره کرد. همچنین، بنابه گزارشهای اخیر انتظار میرود آیفونهای امسال اپل قابلیت شارژدهی القایی به سایر دستگاهها را داشته باشند و علاوهبراین، باتری درنظرگرفتهشده برای این محصولات بزرگتر از نسل فعلی خواهد بود. افزونبراین، اپل از فناوری جدید آنتن در آیفونهای امسال استفاده خواهد کرد.
رندرهایی که چند وقت اخیر فاش شده، نشان میدهد ظاهر آیفونهای بعدی اپل نسبتبه مدلهای فعلی تغییر چندانی نخواهد داشت و فقط در بخش پشتی مدلهای جدید شاهد برآمدگی مربعی شکل دوربینهای سهگانه هستیم. در برخی از شایعات گفته شده که بیرونزدگی دوربینهای سهگانهی آیفونهای امسال با پنل شیشهای پشت دستگاه یکپارچه خواهد شد.
انتظار میرود نسل بعدی آیفون XR اپل به یک صفحهنمایش ۶.۱ اینچی LCD مجهز شود. از دیگر مشخصات احتمالی این محصول میتوان به دوربین دوگانهی پشتی شبیهبه آنچه در نسل فعلی آيفون XS دیدهایم، اشاره کرد. همچنین این احتمال وجود دارد که دوربین اصلی آیفون ۱۰ آر ۲۰۱۹ همانند مدل XS مربعی شکل و نسبتبه پنل پشتی، بیرونزدگی داشته باشد. گزارش دیگری که روز جمعه منتشر شد نیز به این موضوع اشاره دارد که اپل از تراشهی A13 در آیفونهای ۲۰۱۹ استفاده خواهد کرد و تولید انبوه این تراشه بهزودی با همکاری اپل و TSMC آغاز خواهد شد.
نظر شما در مورد مدل بعدی آيفون XR اپل چیست؟
بهنظر میرسد ارتباطی بین اختلال عصبی پارکینسون و آپاندیس وجود داشته باشد؛ ولی توافقی در زمینهی چیستی این ارتباط وجود ندارد. در اواخر سال گذشته، یک تجزیهوتحلیل روی ۱/۷ میلیون نفر نشان داد احتمال بروز این بیماری در افرادی که تحت عمل جراحی برداشت آپاندیس قرار میگیرند، ۲۵ درصد کمتر است. اکنون یک مطالعهی بزرگتر کاملا خلاف آن را نشان میدهد.
در مطالعاتی که در این زمینه انجام شده، نتایج مختلفی حاصل شده است: برداشتن آپاندیس موجب تأخیر در آغاز بیماری پارکینسون میشود، افزایش خطر توسعه این بیماری را بههمراه دارد یا اینکه اصلا اثری روی آن ندارد. علت توجه دانشمندان به این موضوع، پروتئینی است که گمان میرود در بروز پارکینسون نقش دارد؛ این پروتئین هنگام بروز التهاب در روده نیز دیده شده است. محمد شریف از دانشگاه کیس وسترن رزرو میگوید:
در پژوهشهای انجامشده در زمینهی علت پارکینسون، عمدتا روی آلفا سینوکلئین تمرکز شده است؛ پروتئینی که در اوایل پارکینسون در مجرای گوارشی نیز دیده میشود.
در این رابطه، توجهبه آپاندیس بیشتر بهخاطر نقش احتمالی آن در فراهم کردن پناهگاهی امن برای میکروبیوم حفاظتی روده است و پژوهشگران تصور میکنند حذف آن موجب افزایش سطوح آلفا سینوکلئین میشود. اما علم نیاز به وجود توازنی درمیان شواهد دارد. تاکنون این شواهد نشان دادهاند که حذف آپاندیس شانس توسعهی این بیماری را افزایش یا کاهش داده یا اینکه اصلا تاثیری روی آن ندارد. شریف و همکارانش از بانک الکترونیک اطلاعات سلامتی کشور آمریکا، تعداد ۴۸۸۱۹۰ بیمار را که عمل برداشت آپاندیس انجام داده بودند، جدا کردند. از میان آنها، ۴۴۷۰ فرد پیدا کردند که دچار پارکینسون نیز شده بودند. با مقایسهی این افراد با تعداد ۱۷۷,۲۳۰ مورد بیمار پارکینسونی که هنوز آپاندیس خود را داشتند، نتیجهی عجیبی پیدا کردند. براساس این ارقام، برداشتن آپاندیس موجب میشود احتمال تشخیص ابتلا به پارکینسون در سالخوردگی سه برابر بیشتر شود.
البته این بدان معنا نیست که حذف این قطعه کوچک از بافت روده موجب تخریب بافتهای عصبی مسئول علائم پارکینسون میشود؛ اما بهنظر میرسد عاملی درمیان باشد. شریف میگوید:
این پژوهش نشاندهنده وجود یک ارتباط آشکار بین آپاندیس یا برداشت آپاندیس و بیماری پارکینسون است؛ اما این تنها یک ارتباط است. برای تأیید این رابطه و درک بهتر مکانیسمهای درگیر، نیازمند انجام مطالعات بیشتری هستیم.
درحالحاضر، پژوهشگران تنها یک چکیدهی دقیق از کار خود ارائه کردهاند. شریف بهزودی دادههای خود را در کنفرانس بیماریهای گوارشی ارائه خواهد داد. بدون شک، این نتایج موجب ایجاد بحثهایی درزمینهی این ارتباط خواهد شد و توجه پژوهشگران را به کشف ارتباط بین فرایندهای ایمنی روده و مشکلات مغز جلب خواهد کرد.
البته تضادهای دیدهشده در مطالعات علمی مختلف نشاندهندهی ناکامی علم نیست؛ بلکه پیچیدگیهای عمل علم سلامت را به تصویر میکشد. درهرصورت هیچکس نمیتواند تنها بهخاطر اجتناب از ابتلا به پارکینسون، آپاندیس خود را بردارد. در سال ۲۰۱۶، حدود ۶/۱ میلیون نفر در سرتاسر جهان دچار پارکینسون بودند. این معادل یک یا دو نفر از هر هزار نفر است. با استناد به این آمار، شما قادر نیستید خطر فردی برای خود را محاسبه کنید. شانس انفرادی یک فرد برای ابتلا به این بیماری به عوامل بسیار زیادی نظیر عادات سلامتی، ژنها، سبک زندگی و موارد دیگر بستگی دارد. مثال جالبی در این زمینه وجود دارد؛ سیگار کشیدن موجب کاهش خطر ابتلا به این بیماری میشود اما باتوجهبه مشکلات سلامتی بیشماری که در نتیجهی مصرف تنباکو حاصل میشود، نمیتوان پیشنهاد کرد که برای کاهش خطر ابتلا باید سیگار کشید. بههمین صورت، تنها درصورتی باید درمورد آپاندیس خود نگران باشید که در حال ترکیدن باشد.
پژوهشی جدید نشان میدهد مشارکت جوامع محلی نپال در مدیریت جنگلهایشان بهطور همزمان منجربه کاهش جنگلزدایی و فقر در این کشور شده است. تیمی بینالمللی از متخصصان به سرپرستی دانشگاه منچستر در بزرگترین پژوهش از نوع خود دریافتند که مدیریت جنگلها با مشارکت جوامع محلی نپال، کاهش حدود ۳۷ درصدی جنگلزدایی و ۴٫۳ درصدی فقر را بهدنبال داشته است. این موضوع بهخصوص در کشور نپال که درآمد کمی دارد، حائز اهمیت است؛ چراکه یکچهارم جمعیت آن، مدیریت بیش از یکسوم از جنگلهایشان را برعهده دارند.
یافتههای جدید در ژورنال Nature Sustainability منتشر شده است و بزرگترین پژوهش در زمینهی جنگلداری مبتنیبر جامعه بهشمار میرود. پژوهش یادشده تأثیر بیش از ۱۸ هزار طرح مدیریت جنگل با مشارکت مردم را در سراسر نپال بررسی کرده؛ جاییکه طی چند دههی اخیر، این طرحها بهشدت ترویج شده است.
جنگلها نقش مهمی در توسعهی پایدار ایفا میکنند؛ ازجمله تنظیم آبوهوای دنیا، ترسیب کربن (روند ذخیرهی کربن هوا در خاک و گیاهان) از اتمسفر، ایجاد تنوع زیستی و کمک به معیشت میلیونها نفر مردم محلی در سراسر دنیا. در طول چهار دههی گذشته، دولتها و سازمانهای بینالمللی بهطور جدی به ترویج طرحهای مدیریت جنگل توسط مردم محلی پرداختهاند و آن را راهی برای تلفیق محافظت از منابع طبیعی و توسعهی انسانی میدانند. اکنون جوامع محلی بهطور قانونی مدیریت ۱۳ درصد از جنگلهای دنیا را برعهده دارند؛ هرچند شواهد تأثیر این نوع مدیریت تاکنون به ارزیابیها یا پژوهشهای متمرکز محدود، خلاصه شده است.
دکتر یوهان اولدکاپ، نویسندهی ارشد پژوهش از دانشگاه منچستر، میگوید:
پژوهش ما نشان میدهد که مدیریت جنگلها توسط جوامع محلی منجربه نتیجهی برد-برد برای مردم و محیطزیست سراسر کشور شده است. کشور نپال با حفظ حقوق زمین، این موضوع را ثابت کرده است و جوامع محلی میتوانند ضمن حفظ منابع، مانع از تخریب محیطزیست شوند.
درضمن کاهش جنگلزدایی هیچ هزینهای برای رفاه مردم نداشته است. پژوهشگران دریافتند مناطقی که جنگلهایش تحت مدیریت مردم قرار دارد، ۵۱ درصد بیشتر شاهد کاهش جنگلزدایی و فقر بودهاند. پروفسور مارک ویتینگهام از دانشگاه نیوکاسل و از نویسندگان این پژوهش میگوید:
ایجاد تعادل بین مدیریت پایدار محیطزیست و نیازها یا خواستههای مردم، کار سادهای نیست. یافتههای ما نشاندهندهی راهکاری مثبت در این زمینه است.
پژوهش اخیر را تیمی از متخصصان بومشناس، اقتصاددان و دانشمندان سیاسی انجام دادهاند و با کمک روشهای دقیق برای تحلیل دادههای عمومی موجود دربارهی جنگلها، مردم و مؤسسات، بر محدودیتهای دادههای پیشین غلبه کردهاند. تیم مذکور علاوهبر برآوردهای تصویری ماهوارهای از جنگلزدایی، از دادههای سرشماری ملی نپال از ۱٫۳۶ میلیون خانوار و اطلاعات بیش از ۱۸ هزار طرح جنگلداری مبتنیبر جامعه نیز استفاده کردند. پروفسور آرون آگروال از دانشگاه میشیگان میگوید:
شناسایی مکانیسمی (جنگلداری مبتنیبر جامعه) که بتواند بهطرز چشمگیری منجربه کاهش انتشار کربن و همچنین ارتقاء وضعیت زندگی فقرا شود، گامی روبه جلو درجهت تلاشهای جهانی برای مبارزه با تغییرات اقلیمی و محافظت از اقشار آسیبپذیر است.
مکزیک، ماداگاسکار و تانزانیا نیز برنامههای مشابهی برای مدیریت جنگلها توسط جوامع محلی دارند و اندونزی و سایر کشورها هم بهدنبال توسعهی آن هستند. کاترین سیمز، یکی دیگر از نویسندگان پژوهش از کالج آمهرست، میگوید:
ما بهدنبال استفاده از تجربهی نپال در اجرای سیاست نوین حفاظتی بودیم و امیدوار هستیم که روشهای ما برای پژوهشهای آتی جنگلداری مبتنیبر جامعه، در وضعیتهای گوناگون و درمقایسهبا ساختارهای مدیریتی متفاوت، مفید باشد.
چنانچه سایر کشورها بتوانند به موفقیت نپال دست یابند، مدیریت جنگلها توسط جوامع محلی میتواند نقش بسیار پررنگتری در تحقق اهداف چندگانهی توسعهی پایدار ایفا کند.
شرکت بنتلی با معرفی نمونهای جدید از کنتیننتال، زیبایی منطقهی باورایای آلمان را گرامی داشته است. باواریا منطقهای است که کارخانههای اصلی بیامو و آئودی در آن قرار دارند. طراحی کنتیننتال GT کانورتیبل جدید بنتلی توسط اشتفان زیلَف، مدیر بخش طراحی شرکت انجام گرفته است و از پرچم آبی و سفید منطقه باواریا روی بدنه بهره میبرد.
شرکت بنتلی اعلام کرده که تنها یک دستگاه از این خودرو ساخته میشود که وظیفهی ساخت آن بهصورت دستساز، برعهدهی شرکت مولینر در انگلستان خواهد بود. معرفی رسمی این خودرو در نمایشگاه بنتلی در شهر مونیخ آلمان انجام خواهد گرفت. بدون شک، یکی از زیباترین ویژگیهای ظاهری این خودرو، رنگ سفید بدنه بههمراه سقف آبیرنگ است که پرچم شهر باواریا را نمایش میدهد.
مقالههای مرتبط:
بنتلی کنتیننتال کانورتیبل باواریا از رینگهای ۲۲ اینچی مخصوص مولینر بهره میبرد که از پنج پرهی دوگانه بهره میبرد. همچنین در سپر جلو و درها از کروم استفاده شده است و پرچم شهر باواریا روی گلگیر جلو دیده میشود. بنتلی از همین طرح در قسمت کابین هم استفاده کرده است و نشان باواریا در پشتسریهای صندلی دیده میشود. در قاب درها نشان مخصوص بنتلی باواریا ادیشن دیده میشود و صندلیهای چرمی با دوخت آبیرنگ مزین شدهاند.
داشبورد خودرو با رنگ سفید ونیر طراحی شده که درعین سادگی، به جذابیت کابین افزوده است. بنتلی هیچ برنامهای برای ساخت این نمونه در تیراژ بالا ندارد، بنابراین کنتیننتال GT باواریا ادیشن برای عموم قابل سفارش نیست. این خودرو تا اواخر سال جاری میلادی حراج خواهد شد و به کلکسیون جدیدی ملحق میشود.
افزایش دانش انسان درمورد زیستشناسی استرس ممکن است درنهایت موجب توسعهی درمانهای باکتریایی برای اختلالات روانی شود. دانشمندان نشان دادهاند که پیوند باکتریهای رودهی حیواناتی که به استرس اجتماعی حساس هستند، به حیوانات بدون استرس، میتواند موجب بروز رفتارهای آسیبپذیر شود. در این پژوهش، جزئیات اثرات متقابل بین مغز و روده تشریح شده که ممکن است روزی منجربه توسعهی درمانهای پروبیوتیک برای اختلالات روانی نظیر افسردگی شود. سیما بتناگر، نویسندهی این مقاله میگوید:
در موشهایی که رفتار افسردهگونه داشتند، ما دریافتیم که استرس موجب تغییر میکروبیوم روده میشود (جامعهی میکروبی روده). علاوهبراین، وقتی میکروبیوم موشهای حساس به استرس را به موشهای بدون استرس پیوند زدیم، حیوانات گیرنده نیز رفتار مشابهی نشان دادند.
بتناگر اضافه کرد که استرس همچین موجب افزایش التهاب در مغز موشهای آسیبپذیر شد و این التهاب پس از اینکه موشهای بدون استرس نیز پیوند را دریافت کردند، مشاهده شد. بتناگر، عضو برنامهی میکروبی PennCHOP است که هدف آن، درک بهتر جوامع میکروبی درون بدن انسان و تغییر ویژگیهای آن درجهت بهبود سلامتی انسان است.
دانشمندان میدانند مغز و روده روی هم تاثیر میگذارند. در انسانها، بیماران دارای اختلالات روانی درمقایسهبا افراد سالم، جمعیت میکروبی متفاوتی دارند و چنین الگویی در مدلهای حیوانی بیماریهای روانی نیز دیده میشود. در این مطالعه، مکانیسمهای مرتبط با التهاب مغز، میکروبیوم و استرس مورد بررسی قرار گرفته است. بتناگر میگوید:
تمام انسانها، واکنش مشابهی دربرابر استرسهای یکسان نشان نمیدهند؛ برخی از آنها نسبتبه توسعهی اختلالات روانی آسیبپذیرتر هستند و برخی نیز انعطافپذیری بیشتری دارند.
در جوندگان، سلسلهمراتب اجتماعی و قلمرو، منابع مهم استرس هستند. پژوهشگران در آزمایشگاه، عوامل استرسزا را با استفاده از ابزارهای معتبر رفتاری مانند آزمایش شنای اجباری یا آزمون شکست اجتماعی مدلسازی کردند تا بررسی کنند این حیوانات چگونه از استراتژیهای مقابله با استرس استفاده میکنند. موشهایی که در برخورد با این عوامل، موضع مطیعانهای در پیش میگرفتند، نسبتبه اثرات استرس آسیبپذیرتر بودند؛ زیرا دارای علائم اضطراب و افسردگی بیشتری بودند. اما جوندگانی که فعالانه با این مشکل برخورد میکردند، دربرابر اثرات حاصل از استرس اجتماعی انعطافپذیرتر بودند. براساس این ارزیابیها، پژوهشگران حیوانات را به دو گروه آسیبپذیر و انعطافپذیر تقسیم کردند.
مقالههای مرتبط:
پژوهشگران میکروبیوم مدفوع موشهای آسیبپذیر، موشهای انعطافپذیر، موشهای گروه کنترل (بدون استرس) و گروه پلاسیبو (دارونما) را تجزیهوتحلیل کردند. آنها متوجه شدند نسبت باکتریهای خاصی مانند کلوستریدیا در جامعهی میکروبی موشهای آسیبپذیر درمقایسهبا گروههای دیگر بیشتر است. آنها میکروبیوم گروههای دهنده (موشهای آسیبپذیر، موشهای انعطافپذیر یا موشهای گروه کنترل) را به موشهایی که تحت استرس قرار نگرفته بودند، پیوند زدند.
میکروبیومهای متفاوت موجب تغییر رفتار افسردهگونهی موشها شد. احتمال بیشتری وجود داشت که موشهای دریافتکنندهی پیوند، نسبتبه موشهای آسیبپذیر رفتارهای افسرده گونهای از خود نشان دهند؛ اما موشهایی که پیوند را از حیوانات انعطافپذیر یا موشهایی که تحت استرس قرار نداشتند، دریافت کردند، هیچ تغییری در رفتار یا سنجههای عصبی نشان ندادند.
الگوهای فرایندهای التهابی مغز در حیوانات گیرنده شبیه الگوهای موجود در مغز حیوانات آسیبپذیر بود که نشان میدهد تاثیر باکتریهای روده روی سیستم ایمنی ممکن است موجب بروز التهاب شده باشد. بااینحال، پیوند موجب تغییر قابلتوجهی در اضطراب موشها نشد. این موضوع که پیوند میکروبیوم موشهای آسیبپذیر به موشهای بدون استرس موجب بروز رفتار افسردگی و نه اضطراب میشود، شاید نشاندهندهی وجود مکانیسمهای متفاوت باشد.
بهگفتهی پژوهشگران، این تفاوت نشان میدهد که رفتارهای افسردهگونه بیشتر بهوسیلهی میکروبیوم روده تنظیم میشوند؛ درحالیکه رفتارهای مرتبطبا اضطراب عمدتا تحتتاثیر تغییرات ایجادشده در فعالیتهای عصبی درنتیجهی تجربهی استرس قرار میگیرند. بتناگر میگوید:
هنوز باید پژوهشهای بیشتری انجام شود، اما ما کاربردهایی را برای آینده پیشبینی میکنیم که در آنها میتوانیم از دانش خود در زمینهی اثرات متقابل بین میکروبیوم و مغز برای درمان اختلالات روانی انسان استفاده کنیم. درحالحاضر، برخی افراد درحال مصرف پروبیوتیکها هستند. اگر ما بتوانیم درنهایت اثرات سودمند باکتریهای خاص را اثبات کنیم، میتوانیم مرحلهی جدیدی را برای درمان اختلالات روانی آغاز کنیم.
نمایشگرهای تاشدنی در گوشیهای هوشمند هنوز آنطور که باید و شاید امتحان خود را پس ندادهاند. البته شرکتها باقدرت به پیشرفت در این حوزه ادامه میدهند و حتی در پی پیادهسازی فناوری برای نمایشگرهای بزرگتر هستند. دراینمیان، اینتل ادعا میکند که هیچ برنامهای برای عرضهی چنین محصولاتی در آیندهی نزدیک ندارد.
در ابتدا باید مفهوم تاشدنی را در لپتاپها بازتعریف کنیم. لپتاپها درحالحاضر دستگاههایی تاشدنی هستند؛ برخلاف گوشیهای هوشمند که عموما انواع تاشدنی ندارند و تنها چند نمونه از آنها به بازار عرضه شده است. درواقع تفاوت لپتاپهای کنونی با دستگاههای دیگر، همین تاشدن از وسط است که در رقیبانی همچون تبلتها وجود ندارد.
مدیران اینتل در مصاحبههای خبری ادعا کردهاند که شرکت بهدنبال پیادهسازی فناوری صفحات تاشدنی است. جاشوا دی نیومن، مدیر نوآوریهای موبایلی اینتل و بخش رایانش مخصوص مصرفکننده در مصاحبهای پیرامون کار روی فناوری جدید گفت:
ما اکنون درحال بررسی اوضاع هستیم. هدف اصلی، درک ظرفیت و محدودیتهای فناوری تاشدن در گجتهای هوشمند است.
هنوز سؤالها و مباحث حلنشدهای پیرامون فناوری دستگاههای تاشدنی وجود دارد و شاید نتوان محصولی قابل اعتماد در آیندهی نزدیک متصور شد. بهعنوان مثال، لپتاپی با صفحهکلید سنتی اگر بخواهد نمایشگری تاشو با لولای افقی داشته باشد، با چالش مرکز ثقل روبهرو میشود. درنتیجه برای بهبود این وضعیت باید پایهای سنگینتر و احتمالا عریضتر برای حفظ تعادل دستگاه درنظر گرفته شود. در طرحی دیگر، میتوان از لولاهای عمودی استفاده کرد تا نمایشگر لپتاپ بزرگتر شود. بهعنوان مثال، لپتاپی با صفحهنمایش ۱۶:۹ را به ۲۱:۹ یا ۳۲:۹ تبدیل کنیم.
نمایشگرهای تاشدنی در لپتاپها میتواند در کاربردهای خاصی استفاده شود. بهعنوان مثال میتوان مزیتهای داشتن چند صفحهنمایش یا بازیکردن پیرامونی قویتر را با آنها متصور شد. عریضترکردن نمایشگر با لولاهای عمودی منطقیتر بهنظر میرسد، چرا که تأثیر زیادی روی مرکز ثقل دستگاه ندارد؛ البته درنهایت به دو لولا نیاز خواهد بود و شاید حمل چنین لپتاپی آسان نباشد.
ایدهی دیگر برای لپتاپهای تاشدنی، صفحهکلید را بهصورت کامل حذف میکند. احتمال کاربردیبودن چنین طرحی هم ضعیف است، چراکه احتمالا باید از صفحهکلیدهای مجازی در آن استفاده شود. منظور از صفحهکلیدهای مجازی در اینجا، صفحهکلیدهایی هستند که دستگاهی شبیهبه پروژکتور کلیدهای آنها را روی سطحی صاف نشان میدهد. این فناوری قطعا برای استفادهی طولانیمدت و حرفهای کاربردی نخواهد بود.
با نگاهی به انواع طرحها و پیشبینیها برای گجتهای تاشدنی، چند مورد را باید جزو الزامات ساخت آنها درنظر گرفت. در وهلهی اول نباید قطعات داخلی چنین دستگاههایی درمعرض خطر باشد. سپس باید روشهایی برای کاهش قیمت آنها درنظر گرفته شود و از همه مهمتر، تمایل خرید در مصرفکنندهها افزایش یابد. شاید بتوان اظهارنظر اینتل را عاقلانهترین رویکرد برای آیندهی دستگاههای تاشدنی دانست. درحالحاضر تنها تحقیق و بررسی روی چنین دستگاههایی انجام میشود و نمیتوان در آیندهی نزدیک شاهد محصولات آمادهی عرضه به بازار بود. اتفاقات رخداده برای دستگاههایی همچون گلکسی فولد بیش از هم نشان میدهد که لپتاپهای تاشدنی فاصلهی قابلتوجهی تا عرضه به بازار دارند.
بررسی رباتهایی که در کارخانهی فورد مشغولبهکار هستند، چندان خبر جالبی محسوب نمیشود؛ اما رباتی که امروز بررسی میکنیم، با سایر نمونهها متفاوت است. شرکت فورد بهتازگی از رباتی با نام سِروایوِل (Survival) استفاده کرده است که بهصورت خودران در خط تولید والنسیا، مسیریابی میکند.
این ربات قادر است قطعات یدکی و مواد جوشکاریشده را درلحظه جابهجا کند و موانع سر راه خود را شناسایی کند. بهگفتهی مسئولان شرکت فورد، ربات سِروایوِل قادر است درصورت بستهبودن راه، تغییرمسیر بدهد و راه جدیدی را انتخاب کند. نکته جالب اینکه از هیچگونه سیستم ردیاب GPS استفادهنشده است. ادواردو کارسیا مگرنر، مدیر تولید خط تولید والنسیا میگوید:
ما این ربات را طوری برنامهریزی کردهایم تا تمام قسمتهای خط تولید را بشناسد. بنابراین، Survival به همراه سنسورهای استفادهشده، به هیچ راهنمای خارجیای برای مسیریابی احتیاج ندارد.
مقالههای مرتبط:
سِروایوِل بهنوعی فرزند Wall-E محسوب میشود که از یک کابینت بزرگ بهره میبرد. در این کابینت ۱۷ قفسهی مختلف درنظر گرفته شده تا قطعات اصلی در داخل آنها جای بگیرند. هر اپراتور در بخش مخصوص به خود تنها میتواند از یک قفسه استفاده کند تا شانس جابهجایی اشتباهی قطعات به حداقل برسد. ادواردو گارسیا میگوید که در ابتدا با وجود ربات خودران جدید، به کارکنان خط تولید حسی شبیهبه فیلمهای فانتزی دست داده بود. بهگفتهی گارسیا:
در ابتدا کارکنان توقف میکردند و مدتی را صرف نگاه کردن به این ربات میکردند؛ اما اکنون کارها طبق روال انجام میگیرد. اکنون کارکنان بهسراغ کارشان میروند و میدانند که ربات آنقدر هوشمند است که درکنار آنها کار کند. این بهترین حالت است که به کارکردن رباتی عادت میکنید که میتواند هفتهای ۴۰ ساعت کار مفید انجام دهد.
ربات Survival جایگزین هیچکدام از کارکنان خط تولید نشده است؛ باوجود این ربات، کارکنان میتوانند با تمرکز بیشتری وظایف خود را انجام دهند. بهگفته گارسیا:
این ربات بهمدت یک سال تحت آزمایش بوده و در این مدت بدون خطا ظاهر شده است. ربات Survival اکنون به یک عضو ارزشمند در تیم تبدیل شده است. امیدواریم در آینده بتوانیم از این ربات بهصورت تماموقت استفاده کنیم و حضور آنرا بهسایر خط تولیدهای فورد توسعه دهیم.
برای اولینبار، تصویر روی جلد نشریهی نشنال جئوگرافیک بهوسیلهی دوربین یک گوشی هوشمند گرفته شد. وان پلاس پیش از رونمایی رسمی وان پلاس ۷ پرو، وارد همکاری جدیدی با نتفلیکس و نشریهی نشنال جئوگرافیک شد.
باتوجهبه اخبار فاششدهی بسیاری که تاکنون در مورد گوشی هوشمند وانپلاس ۷ پرو منتشر شده، برخی مشخصات دستگاه پیش از موعد رونمایی بهاشتراک گذاشته شده است. توافق جدید بین وان پلاس، نشریهی نشنال جئوگرافیک و نتفلیکس نیز خبر از قابلیتهای خوب دوربین پرچمدار بعدی وانپلاس میدهد.
مقالههای مرتبط:
تصویر روی جلد نشریهی نشنال جئوگرافیک برای نخستین بار ازطریق دوربین یک گوشی هوشمند یعنی وان پلاس ۷ پرو گرفته شده است. سرویس استریمینگ محبوب نتفلیکس نیز با وان پلاس وارد توافق جدیدی شده و دو پوستر مربوطبه سریال محبوب بازیهای مقدس و تصویربرداری از پشت صحنه سریال را با دوربین گوشی وان پلاس ۷ پرو گرفته است.
نسخهی ویژهی نشریهی نشنال جئوگرافیک تحت عنوان «الهامگرفته از طبیعت» نام دارد و تصاویری از طبیعت را بهنمایش میگذارد که توسط اندی بارتون، کارلتون وارد و کریستل رایت از سفر به نقاط مختلف آمریکای شمالی تصویربرداری شدهاند. انتظار میرود وان پلاس ۷ پرو با دوربین سهگانه در پنل پشتی، همراهبا حالتهای مختلف تصویربرداری جهت استفادهی عکاسان حرفهای بهزودی معرفی شود. کریستل رایت که تجربهی تصویربرداری با دوربین وانپلاس ۷ پرو را دارد، معتقد است:
با گوشی هوشمند وانپلاس ۷ پرو، در اصل یک دوربین خوب در جیبتان همراه خواهید داشت که به شما اجازه میدهد تمام تصاویر موردنیاز نشریهی خود را با گوشی هوشمند قدرتمندتان بگیرید.
پوسترهای فصل دوم سریال بازیهای مقدس با گوشی هوشمند وانپلاس ۷ پرو
انتظار میرود فصل دوم سریال محبوب بازیهای مقدس، سال جاری توسط نتفلیکس منتشر شود. همانطور که گفته شد، نتفلیکس وارد همکاری جدیدی با وان پلاس شده است. حاصل این توافق، تصویربردای از پشت صفحهی فصل دوم سریال با دوربین گوشی هوشمند وان پلاس ۷ و همچنین گرفتن تصاویر مربوطبه دو پوستر سریال با این گوشی هوشمند بوده است.
همچنین، باتوجه به اینکه نمایشگر وان پلاس ۷ پرو از پخش HDR پشتیبانی میکند، کاربران میتوانند باکمک این دستگاه، تجربهی خوبی از تماشای ویدئوهای نتفلیکس دراختیار داشته باشند. در پوستر منتشرشده از سوی نتفلیکس و وانپلاس، دو شخصیت اصلی سریال یعنی سیفعلی خان و نوازالدین صدیق دیده میشود. جرمی بیگو، مدیر بازاریابی نتفلیکس و APAC در این مورد گفت:
کاربران میتوانند با استفاده از گوشیهای هوشمندی همچون وان پلاس ۷ پرو، تجربهی جدید و متفاوتی از تماشای نتفلیکس دراختیار داشته باشند. ما باکمک دوربین قدرتمند وان پلاس ۷ پرو، پوسترهای جدید فصل دوم سریال بازیهای مقدس را گرفتیم. همچنین با دوربین این دستگاه موفقبه ضبط پشت صحنهی سریال بازیهای مقدس شدیم.
انتظار میرود دستگاه سری جدید وان پلاس ۷ روز ۱۴ ماه می برابربا ۲۴ اردیبهشتماه در هند رونمایی شود. هنوز اطلاعات بیشتری در مورد تاریخ عرضه و قیمت گوشیهای هوشمند جدید وانپلاس منتشر نشده است.
شیشه مادهی جامد معمولی و حتی مایع نیست؛ بلکه فاز آن بین مایع و جامد است؛ فاز پیوندی عجیبی که به «جامد بینظم» معروف است. شیشه استحکام لازم را دارد؛ اما در سطح اتمی رفتار آن بیشتر شبیه مایعات است. حالا بهلطف الگوریتمی که میتواند خواص مستقل از دمای شیشه را پیشگویی کند، میتوان جزئیات زیر سطح شیشه را درک کرد. بدینترتیب، یک گام به پیشبینی رفتار شیشه در دماهای مختلف نزدیک شدیم و این کشف مقدمهای برای کشف انواع جدید مواد و درک ماهیت عجیب شیشه خواهد شد. سینان کتن، دانشمند مواد از دانشگاه نورثوسترن میگوید:
شیشه ظاهر سادهای دارد؛ اما مادهی بسیاری عجیبی است. شیشه بینظم است و ساختار متوازنی ندارد و مرتب بهدلیل حرکت کُند مولکولها در حال تکامل و تغییر است.
سیستم مدل شبیهسازیشدهی CG
بهدلیل جابهجایی در سطح مولکولی، شیشه هرگز بهشکل ایدهآل جامد نمیرسد. اتمهای حالت جامد بهصورت منظم درکنارهم قرار میگیرند و از ساختار کریستالی پیشبینیپذیر برخوردار هستند. ازنظر تئوری، شیشه در بازهی زمانی کافی میتواند به وضعیت ایدهآل توازن برسد؛ ولی بهدلیل فرایندهای کُند اتمی، این زمان بسیار طولانی خواهد بود و حتی ممکن است بیش از چند قرن باشد.
مقالههای مرتبط:
مشکل دیگر، دما است. شیشهها، ازجمله شیشههای سیلیکایی و انواع دیگر مواد بینظم شیشهای مثل پلیمرها، دربرابر تغییر دما حساس هستند؛ بههمیندلیل درک وضعیت ایدهآل آنها دشوار میشود. گرما عامل اصلی فرایندی موسوم به گذار شیشه است. گذار شیشه به فرایند گذار تدریجی و بازگشتپذیر مواد بینظم گفته میشود که با افزایش دما از حالت نسبتا شیشهای به حالت لاستیکی تغییر پیدا میکنند. بااینحال، عاملی دیگر شیشه را از سایر مواد متمایز میکند. ونجی زیا، از دانشگاه داکوتای شمالی میگوید:
بهدلیل ماهیت بینظم و بیشکل شیشه، ویژگیهای آن با دما تغییر میکنند و بدینترتیب پیشبینی رفتار فیزیکی آن بسیار دشوار میشود؛ اما حالا راه جدیدی برای این مشکل پیدا کردهایم.
یکی از مشکلات علم مواد، ابداع روشهایی برای شبیهسازی انواع مواد شیشهای است که رفتار آنها با گرما تغییر میکند. بهدلیل پیچیدگی مولکولی و ساختار متغیر و بینظم شیشه، انجام چنین آزمایشهایی بسیار زمانبر است.
باوجوداین، پژوهشگران با الگوریتم جدیدی که از مدلسازی CG (درشت بافت) استفاده میکند، میتوانند سرعت فرایند را هزار برابر افزایش دهند. در الگوریتم رینرمالیزاسیون، بهجای محاسبهی موقعیت و نوارهای مولکولی هر اتم مستقل، تنها خوشههای اتمی محاسبه میشوند و چشمانداز وسیعتری از انتروپی و انتالپی تأثیرگذار بر سامانه بهدست میآید.
پژوهشگران این روش را با سه نوع متفاوت از پلیمرهای شیشهای، یعنی پلیبوتادین و پلیاسترین و پلیکربنات انجام دادند. براساس نتایج، شبیهسازیهای CG دقیقا متناظر با رفتار این مواد در دنیای واقعی بودند. کتن میگوید:
همیشه توصیف رفتار فیزیکی شیشه یکی از بزرگترین مشکلات دانشمندان بوده است. حالا با کشف این الگوریتم به درک رفتار و حل راز شیشه نزدیکتر شدهایم.
.: Weblog Themes By Pichak :.