درحالی‌که کاربران سیستم‌عامل macOS مدت‌ها است منتظر مرورگر مایکروسافت اج هستند، مایکروسافت سرانجام نسخه‌ی ویژه این سیستم‌عامل را رونمایی کرد.

 

مایکروسافت ماه گذشته مرورگر اج کرومیوم را برای کاربران ویندوز منتشر کرد و کاربران ویندوز 10 می‌توانستند از نسخه‌های اولیه‌ی جدید این مرورگر در کامپیوترهای خود استفاده کنند. بااین‌حال، کاربران سیستم‌عامل macOS به‌اندازه‌ی کاربران ویندوز خوش‌‌اقبال نبودند و از انتشار این مرورگر برای کاربران macOS خبری نبود تا اینکه سرانجام مایکروسافت در کنفرانس بیلد ۲۰۱۹ اخبار خوشی برای این دسته از کاربران داشت. مایکروسافت در این کنفرانس، مرورگر مایکروسافت اج ویژه‌ی کاربران macOS را رونمایی و اعلام کرد به‌زودی این نسخه از مرورگر اختصاصی‌اش رسما دراختیار کاربران مک قرار می‌گیرد و کاربرانی که مشتاق استفاده از نسخه‌ی اولیه‌ی این مرورگر با ویژگی‌های جدید هستند، می‌توانند همانند کاربران ویندوز از نسخه‌های اولیه منتشرشده‌ی آن بهره ببرند.

edge browser

مرورگر مایکروسافت اج مبتنی‌بر کرومیوم باید با سیستم‌عامل‌های صاحب‌نامی همچون گوگل‌‌کروم رقابت کند که یکی از کامل‌ترین نسخه‌ها را برای سیستم‌عامل macOS ارائه کرده است. از دیدگاه شما، مایکروسافت اج جدید مبتنی‌بر کرومیوم خواهد توانست رقبا را شکست دهد؟



تاريخ : سه شنبه 17 ارديبهشت 1398برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

رژیم غذایی ازطریق تأثیر بر جوامع میکروبی روده می‌تواند به پیشگیری از سرطان‌هایی نظیر سرطان کلورکتال کمک کند.

 

به‌خوبی می‌دانیم عادات غذایی ازطریق تعاملات پیچیده‌ی متابولیکی در پیشگیری از سرطان نقش دارند؛ مخصوصا رژیم‌های غذایی سرشار از فیبر موجب کاهش خطر توسعه‌ی سرطان‌های خاصی نظیر سرطان کلورکتال (سرطان روده بزرگ) می‌شوند. اگرچه چنین رژیم‌های غذایی ابزاری مؤثر برای پیشگیری از سرطان هستند، هنوز نقش‌های احتمالی آن‌ها در پیشرفت و درمان سرطان به‌خوبی درک نشده است.

گروهی از دانشمندان مرکز پزشکی LCSB و واحد پژوهش‌های علوم زیستی دانشگاه لوکزامبورگ دریافتند ترکیبی از پری‌بیوتیک‌ها، یعنی فیبرهای غذایی و پروبیوتیک‌ها، یعنی باکتری‌های مفید، موجب کاهش بیان ژن‌های مرتبط با مرحله‌ی پیش‌سرطانی و ژن‌های مقاومت به دارو می‌شوند. این ترکیب به تغییرات متابولیکی منجر می‌شود که روی رشد سلول‌های سرطانی تأثیر گذاشته و ممکن است به درمان بیماری‌هایی نظیر سرطان کلورکتال کمک کند.

 

پژوهشگران به‌منظور مطالعه‌ی اثرهای متقابل رژیم غذایی و میکروبیوم و میزبان، از مدل آزمایشگاهی منحصر‌به‌فردی از روده انسان به نام HuMiX استفاده کردند. این مدل به آن‌ها اجازه می‌داد بتوانند باکتری‌ها و سلول‌های روده را در شرایط مدنظر خود در این محیط کشت دهند. آن‌ها در این مطالعه، اثرهای رژیم‌های غذایی و پروبیوتیک خاصی را روی سلول‌های سرطان کلورکتال بررسی کردند. درمقایسه‌با درمان‌های جداگانه‌ی رژیم سرشار از فیبر یا پروبیوتیک، این تنها ترکیب فیبر و پروبیوتیک‌ها بود که تأثیرات سودمندی به‌همراه داشت. پژوهشگران مدل متابولیکی کامپیوتری از اثرهای متقابل بین رژیم غذایی و میزبان و میکروبیوم را نیز توسعه دادند. آن‌ها توانستند اثرهای درمان ترکیبی را شناسایی کنند: تنظیم کاهشی ژن‌های مرتبط با سرطان کلورکتال و مقاومت دارویی و نیز تضعیف قابلیت خودبازیابی سلول‌های سرطانی. مهم‌تر اینکه، آن‌ها ازطریق تجزیه‌و‌تحلیل ملکولی ترکیبی از ملکول‌های تولیدشده به‌وسیله‌ی این ترکیب درمانی را شناسایی کردند و بدین‌ترتیب مکانیسم پایه‌ای برای اثرهای سودمند مشاهده‌شده ایجاد شد. دکتر کریسی، گرینهالژ نویسنده‌ی مطالعه می‌گوید:

درحال‌حاضر، در جریان شیمی‌درمانی به بیماران سرطانی مداخله‌های رژیمی شخصی مبتنی‌بر شواهد ارائه نمی‌شود. نتایج ما از بهره‌برداری از تعاملات بین غذا و میکروبیوم به‌عنوان رویکردی حمایتی در درمان سرطان حمایت می‌کند. امیدوارم نتایج ما به بیماران و پزشکان مرتبط با این حوزه‌ی پزشکی برسد و در آینده تلاش بیشتری درزمینه‌ی گنجاندن توصیه‌های رژیمی شخصی در برنامه‌های درمان سرطان شود.

کلم- مبارزه با سرطان

الیزابت لتلیر، یکی از پژوهشگران این مطالعه می‌گوید:

این موضوع به‌ویژه درباره‌ی سرطان کلورکتال مصداق دارد و اهمیت میکروبیوم چندین سال است که تأیید شده است. درک عمیق از اثرهای متقابل بین میکروبیوم و میزبان می‌تواند به توسعه‌ی استراتژی‌های درمانی جدیدی برای بیماران مبتلا به این نوع سرطان منجر شود.

پروفسور، پائول ویلمز نویسنده‌ی ارشد این مطالعه نیز می‌گوید:

کشف اثرهای متقابل پیچیده‌ی بین میزبان و رژیم غذایی و میکروبیوم و تأثیر آن‌ها بر سلامتی و بیماری نیازمند تلاش پژوهشگرانی از حوزه‌های مختلف علمی است. برای درک فرایندهای ملکولی پیچیده در پشت‌صحنه‌ی اثرهای بیولوژیک مفید مشاهده‌شده به رویکردی بین‌رشته‌ای نیاز است.



تاريخ : سه شنبه 17 ارديبهشت 1398برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

مصرف بیش‌ازحد و نامتعادل مکمل‌های پروتئینی، تاثیر منفی روی سلامتی داشته و موجب کاهش طول عمر می‌شود.

 

باتوجه‌به رواج گسترده‌ی تناسب اندام در جامعه، محصولات پروتئینی بی‌شماری وارد بازار شده است که ادعا دارند به رسیدن به وضعیت ایده‌آل اندام کمک می‌کنند. اما نتایج مطالعه‌ی جدیدی که روی موش‌ها انجام شده است، نشان می‌دهد که مصرف پروتئین اضافی درنهایت بیش از آنکه مفید باشد، به بدن آسیب وارد می‌کند. پژوهشگران دانشگاه سیدنی دریافتند که اگرچه پروتئین برای ساخت عضلات مهم است ولی مصرف بیش از حد مکمل‌های پروتئینی می‌تواند موجب کاهش طول عمر شود، تاثیر منفی روی خلق‌و‌خو داشته باشد و نیز منجر به افزایش وزن شود.

اگرچه این مطالعه روی انسان انجام نشده، پژوهشگران نتیجه‌گیری می‌کنند محصولات پروتئینی لزوما بد نیستند و پروتئین برای ترمیم عضلات ضروری است؛ اما باید اطمینان حاصل کنید که از منابع پروتئینی مختلفی استفاده می‌کنید و به‌شدت به یک منبع پروتئینی وابسته نیستید. دکتر سامانتا سولون‌بایت، نویسنده‌ی مقاله می‌گوید:

درحالی‌که نشان داده شده رژیم‌های غذایی حاوی پروتئین بالا و کربوهیدرات پایین برای عملکرد تولیدمثلی سودمند هستند، تاثیرات مضری روی سلامتی در میان‌سالی داشته و همچنین منجربه کاهش طول عمر می‌شوند. چیزی که پژوهش جدید نشان می‌دهد این است که تعادل اسیدهای آمینه مهم بوده و برای اطمینان از تعادل اسیدآمینه‌ای موجود در رژیم غذایی، بهترین کار استفاده از منابع پروتئینی مختلف است.

به‌طور کلی ۲۰ نوع اسید آمینه وجود دارد که از این میان، ۹ مورد ضروری هستند. اگر رژیم غذایی شما حاوی مقادیر کافی از آن‌ها باشد، بدن قادر خواهد بود که خود ۱۱ اسید آمینه‌ی دیگر را بسازد. اسیدهای آمینه‌ی شاخه‌دار (BCAAs)، اسیدهای آمینه‌ی ضروری هستند که در غذاهای حاوی پروتئین نظیر گوشت قرمز، لبنیات، مرغ، ماهی و تخم‌مرغ و همچنین لوبیاها، عدس، مغزها و پروتئین‌های سویا یافت می‌شوند. آن‌ها با استفاده از سه اسیدآمینه‌ی ضروری یعنی لوسین، ایزولوسین و والین ساخته می‌شوند. این اسیدهای آمینه در عضله شکسته می‌شوند درحالی‌که سایر اسیدهای آمینه‌ی ضروری عمدتا در کبد تجزیه می‌شوند.

مکمل پروتئینی

درحالی‌که پودرهای حاوی پروتئین آب پنیر به‌طور معمول حاوی سطح بالایی از اسیدهای آمینه‌ی شاخه‌دار هستند، بسیاری از افرادی که به باشگاه می‌روند، به‌طور جداگانه نیز این اسیدهای آمینه را به‌صورت پودری که به آب اضافه می‌شود، مصرف می‌کنند. آن‌ها به شکل مایع شفافی هستند که طرفداران تناسب گاهی در طول تمرین‌های خود مصرف می‌کنند. برخلاف پودرهای پروتئینی، اسیدهای آمینه‌ی شاخه‌دار حاوی کربوهیدرات یا چربی نیستند اما درواقع کالری بالاتری دارند.

برخی افراد معتقدند مصرف اسیدهای آمینه‌ی شاخه‌دار در طول روز در رشد عضلات و تقویت عملکرد ورزشی تاثیر مثبتی دارد و نیز به بازسازی بدن کمک می‌کند اما بسیاری از دست‌اندرکاران صنعت تناسب اندام معتقدند که این اسیدهای آمینه ضرورتی ندارند.

دراین‌میان، برخی از شرکت‌های تناسب اندام حتی محصولات اسیدهای آمینه ضروری (EAA) را تهیه کرده‌اند که به‌جای ۳ اسیدآمینه‌ای که در BCAAها یافت می‌شود، حاوی هر ۹ اسید آمینه‌ی ضروری هستند. دیوید لیشچک از شرکت مای پروتئین می‌گوید:

بزرگ‌ترین اختلاف بین BCAA و EAA این است که BCAA دارای نسبت ۴:۱:۱ از ۳ اسید آمینه‌ی ضروری است؛ درحالی‌که EAA ترکیبی عالی از تمام ۹ اسیدآمینه‌ی ضروری فراهم می‌کند که بدن شما قادر به ساخت آن نیست.

در این رابطه، پژوهشگران تاثیر BCAAها و دیگر اسیدهای آمینه‌ی ضروری نظیر تریپتوفان را روی سلامتی و ترکیب بدن موش مورد بررسی قرار دادند. به برخی از موش‌های تحت آزمایش دوبرابر حد مورد نیاز BCAA داده شد؛ درحالی‌که برخی دیگر مقدار استاندارد، گروهی نصف این مقدار و دیگران هم یک‌پنجم این مقدار را دریافت کردند. نتایج نشان می‌داد موش‌هایی که بیشترین مقدار BCAA را مصرف کرده بودند، میزان مصرف غذای خود را افزایش دادند و این امر منجر به چاقی و کاهش طول عمر شد. علاوه‌بر‌این، به‌نظر می‌رسید که مصرف سطوح بالای BCAA از رسیدن تریپتوفان به مغز ممانعت می‌کرد. تریپتوفان موجب بهبود وضعیت خلق‌و‌خو می‌شود. استفان سیمسون از مرکز چارلز پرکینز در این رابطه توضیح می‌دهد:

مکمل‌سازی با BCAAها منجر به افزایش سطوح BCAA در خون شد. این اسیدهای آمینه‌ برای انتقال به مغز با تریپتوفان رقابت می‌کنند. تریپتوفان تنها پیش‌ساز هورمون سروتونین است که اغلب به‌خاطر اثرات مثبت آن در زمینه‌ی بهبود خلق‌و‌خو و خواب «ماده‌ی شیمیایی شادی» نامیده می‌شود. اما سروتونین نقش‌های مهم‌تری نیز در بدن دارد. کاهش تریپتوفان باعث کاهش سطح سروتونین در مغز می‌شود که به‌نوبه‌ی خود یک سیگنال قوی برای افزایش اشتها است. کاهش سروتونین ناشی از مصرف بیش‌ازحد BCAA منجربه پرخوری شدیدی در موش‌ها شد، آن‌ها به‌شدت چاق شده و از طول عمرشان نیز کاسته شد.

مکمل پروتئین

جو تراورز، کارشناس رژیم غذایی معتقد است نخستین موضوعی که باید به آن توجه کرد، این است که مطالعه‌ی مذکور روی موش‌ها انجام شده و نمی‌توان نتایج آن را مستقیما به انسان تعمیم داد. او می‌گوید:

بااین‌حال، این مطالعه نکات مهمی درمورد نقش هر کدام از مواد مغذی و اهمیت تعادل بین آن‌ها مطرح می‌کند.

او با تاکید بر این موضوع که مصرف یک رژیم غذایی متعادل باید اولویت اصلی فرد باشد، می‌گوید:

دریافت انواعی از غذاها و نه فقط پروتئین‌ها مهم است. به‌عنوان مثال، خوردن پروتئین‌ها همراه‌با کربوهیدرات‌ها موجب تحریک برداشت اسیدهای آمینه دیگر به‌وسیله‌ی ماهیچه‌ها می‌شود و تریپتوفان مجالی برای رسیدن به مغز پیدا می‌کند و از این راه سروتونین بیشتری ساخته می‌شود. من فکر می‌کنم موضوعی که این مطالعه نشان می‌دهد این است که باید رژیم غذایی متنوع بوده و تعادل درستی در میان اجزای آن برقرار باشد. نیمی از بشقاب غذای خود را با سبزیجات، یک چهارم را با کربوهیدرات‌ها و یک‌چهارم را با پروتئین پر کنید. در این صورت احتمال دریافت مواد مغذی مورد نیاز و نیز عدم مصرف مقدار زیادی از موادی که به آن‌ها نیازی ندارید، افزایش می‌یابد.



تاريخ : سه شنبه 17 ارديبهشت 1398برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

پژوهشگران انگلیسی اعلام کرده‌اند که در نمونه‌گیری‌های اخیر خود از میگوهای آب‌شیرین، اثراتی از مواد مخدر، داروها و آفت‌کش‌های ممنوعه یافته‌اند.

 

دانشمندان هنگام آزمایش روی میگوهای آب‌شیرین رودخانه‌های استان سافولک انگلستان به وجود مواد شیمیایی غیرمنتظره‌ای در بدن این آبزیان پی بردند. پژوهشگران کینگز کالج لندن و دانشگاه سوفولک در پژوهش خود، نمونه‌های ۱۵ رودخانه مختلف در استان سافولک را آزمایش و در گزارش خود ذکر کردند که در تمامی نمونه‌ها، کوکائین یافت شده است.

پژوهشگران همچنین اثراتی از فنیرون در میگوها پیدا کرده‌اند. فنیرون، آفت‌کشی است که از مدت‌ها پیش در انگلستان ممنوع اعلام شده است. کتامین از دیگر داروهای ممنوعه‌ای بود که پژوهشگران در آزمایش‌های خود به آن برخوردند. دانشمندان گفته‌اند که هنوز از منبع این مواد شیمیایی خبر ندارند. آن‌ها همچنین گفتند علاوه‌بر مواد مخدر، سموم، آفت‌کش‌ها و داروهای ممنوعه‌ای نیز در میگوهای آب‌های شیرین پیدا کرده‌اند.

میگوی آب‌شیرین با نام علمی گاماروس پولکس (Gammarus pulex) در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفت

پژوهشگران یافته‌های این پژوهش را غافلگیرکننده دانسته‌اند. پروفسور نیک بوری از دانشگاه سوفولک گفته است که نیازبه پژوهش‌های بیشتر است تا مشخص شود کوکائین چه عواقبی برای سلامتی آبزیان دارد. پژوهشگران همچنین خاطرنشان کرده‌اند که تاثیر آلودگی‌های شیمیائی نامرئی (مانند مواد مخدر) در سلامت حیات‌وحش نیازبه توجه بیشتری دارد.

 

این پژوهش که در ژورنال علمی «Environment International» منتشر شده، آلودگی‌های موجود در میگوی آب شیرین و همین‌طور آلودگی‌های میکروپلاستیکی را بررسی کرده است. پژوهشگران هنوز احتمال هرنوع تأثیر مخربی روی موجودات آبزی را کم می‌دانند.

دکتر لئون بارون از کینگز کالج لندن، یکی از پژوهشگران این تیم گفت:

مشاهده‌ی منظم داروها و مواد غیرقانونی در حیات‌وحش، غافلگیرکننده بود. ما ممکن بود انتظار داشته باشیم که چنین چیزی را در نواحی شهری مانند لندن ببینیم، نه در نواحی کوچک‌تر و روستایی. پیداشدن آفت‌کش‌هایی که مدت‌ها است در انگلستان ممنوع هستند، چالش خاصی به شمار می‌آید؛ چراکه هنوز درمورد منبع آن چیزی نمی‌‌دانیم.

پیش‌تر سطح بالایی از بنزوئیل اکگونین که از متابولیت‌های اصلی کوکائین به‌شمار می‌رود، در فاضلاب شهر لندن شناسایی شده بود. میکروپلاستیک نیز موجب نگرانی عدیده دانشمندان است. میکروپلاستیک‌ها ذراتی فوق‌العاده کوچکی هستند که قبلا در بدن ماهی‌ها، لاک‌پشت‌های دریایی و حتی حشرات یافت شده‌اند. دانشمندان همچنین در سال ۲۰۱۸ برای اولین‌بار، شواهدی از وجود این ذرات در بدن انسان پیدا کردند. بااین‌حال، تأثیرات این ذرات ریز هنوز بر موجودات زنده و محیط‌زیست نامشخص است.



تاريخ : سه شنبه 17 ارديبهشت 1398برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

گرم‌ترین سیاره‌ی منظومه‌ی شمسی، هرچند از عطارد به خورشید نزدیک‌تر نیست؛ اما به‌دلیل اثر گریز گلخانه‌‌ای شدید این لقب را از آن خود کرده است. 

 

زهره یا ناهید، دومین سیاره‌ی منظومه‌ی شمسی است. این سیاره، ویژگی‌های مشترک متعددی با زمین دارد و به‌همین‌دلیل لقب خواهر زمین را گرفته است. برای مثال، هر دو سیاره در محدوده‌ی سکونت‌پذیر منظومه‌ی شمسی قرار دارند. علاوه‌بر این، هردو، اجرام سنگی هستند و بخش زیادی از آن‌ها از فلز و سیلیکات تشکیل شده است.

اما این سیاره برخلاف ظاهر آرامش، بسیار متلاطم و ناآرام است. زهره دارای متراکم‌ترین جو درمیان سیاره‌های منظومه‌ی شمسی است که ۹۶ درصد آن از کربن تشکیل شده است. فشار در سطح زهره ۹۲ برابر فشار سطح زمین است. چنین فشاری فقط در عمق ۹۰۰ متری دریاهای زمین وجود دارد.

باوجود فاصله‌ی نزدیک‌تر عطارد به خورشید، زهره داغ‌ترین سیاره‌ی شناخته‌شده در منظومه‌ی شمسی است که دمای میانگین سطح آن به ۴۶۵ درجه‌ی سانتی‌گراد می‌رسد. زهره با لایه‌ی ضخیمی از ابرهای انعکاسی سولفوریک اسید پوشیده شده است. ابرها مانع‌از رسیدن نور خورشید به سطح این سیاره می‌شوند و نور را بازتاب می‌دهند.

بازتاب شدید نور خورشید، دلیل اصلی درخشش بالای زهره در آسمان شب و قابل رویت‌بودن آن با چشم غیرمسلح است. احتمالا زهره در گذشته از اقیانوس‌های آبی برخوردار بوده است اما به‌دلیل افزایش دما و اثر گلخانه‌ای شدید تمام اقیانوس‌ها تبخیر شده‌اند. سطح زهره، خشک و پر از سنگ‌های لوح‌مانند و فعالیت‌های آتش‌فشانی است.

سیاره زهره

یک سال در زهره برابر با ۲۲۴.۷ روز زمینی است؛ اما حرکت زهره به دور خود کند است و به‌همین‌دلیل طولانی‌ترین روز درمیان سیاره‌های منظومه‌ی شمسی متعلق‌به این سیاره است. یک روز زهره برابربا ۲۴۳ روز زمینی (از سال طولانی‌تر) است. برخلاف سیاره‌های دیگر، زهره درجهت عقربه‌های ساعت به دور محور خود می‌چرخد. به این معنی که خورشید در غرب زهره طلوع و در شرق غروب می‌کند. همچنین، دومین سیاره‌ی منظومه‌ی شمسی هیچ قمری ندارد.

زهره به‌عنوان درخشان‌ترین جرم در آسمان شب، از دوران کهن، نقش پررنگی در فرهنگ انسان‌ها داشته است. این سیاره، خدای مقدس بسیاری‌از فرهنگ‌ها بوده و با القابی مثل ستاره‌ی صبح یا ستاره‌ی عصر، الهام‌بخش بسیاری از نویسندگان و شاعران بوده است. نام دیگر این سیاره، ونوس است که از خدای عشق و زیبایی رومی گرفته شده است. در هزاره‌ی دوم پیش از میلاد، برای اولین‌بار حرکات زهره در آسمان شب ترسیم شد. زهره به‌دلیل فاصله‌ی اندک این سیاره از خورشید، بارها هدف کاوش‌های میان‌سیاره‌ای قرار گرفته است.

شکل‌گیری

باوجود اطلاعات زیادی که از سیاره‌های منظومه‌ی شمسی در طی سال‌های اخیر به دست آمده است، هنوز تردیدهایی در مورد نحوه‌ی شکل‌گیری آن‌ها وجود دارد. درحال‌حاضر، دو نظریه‌ی اصلی برای نحوه‌ی شکل‌گیری سیاره‌ها وجود دارد. اولین و قابل‌قبول‌ترین نظریه، نظریه‌ی تجمع هسته است که سازگاربا سیاره‌های سنگی مثل زهره است؛ اما در مورد غول‌های گازی چندان پاسخگو نیست. دومین نظریه، نظریه‌ی ناپایداری دیسک است که برای غول‌های گازی مناسب‌تر است.

نظریه‌ی تجمع هسته

براساس مدل تجمع هسته (core accretion)، درابتدا هسته‌های سنگی سیاره‌ها شکل گرفتند؛ سپس عناصر سبک‌تر، گوشته و پوسته‌ی سیاره‌ها را تشکیل دادند. در دنیاهای سنگی، عناصر سبک‌تر دیگر جو را تشکیل دادند. با بررسی سیاره‌های خارجی (خارج از منظومه‌ی شمسی) نظریه‌ی تجمع هسته را می‌توان نظریه‌ی شکل‌گیری غالب دانست.

 ستاره‌هایی که فلز بیشتری در هسته‌ی خود دارند (اصطلاحی که ستاره‌شناسان برای عناصری غیر از هیدروژن و هلیوم به‌کار می‌روند) نسبت‌به ستاره‌هایی که فقط از فلز ساخته شده‌اند، سیاره‌های بزرگ‌تری در منظومه‌ی خود دارند.

تجمع هسته

خصوصیات فیزیکی و ترکیب

ازآنجاکه اندازه، جرم، چگالی و ترکیب زهره و زمین تقریبا مساوی هستند، لقب دوقلوها یا خواهر به این دو سیاره داده شده است. قطر زهره ۱۲۱۰۳.۶ کیلومتر و تنها ۶۳۸.۴ کیلومتر کمتر از زمین است. بااین‌حال، شباهت‌ها به همین‌جا ختم می‌شود.

زهره نزدیک‌ترین سیاره به خورشید نیست اما به‌دلیل جو متراکم و قابلیت به‌دام‌انداختن گرما و اثر گریز گلخانه‌ای‌ (وضعیتی که در آن، به‌دلیل بازخورد مثبت بین دمای سطح و جو، اثر گلخانه‌ای تشدید می‌شود و اقیانوس‌ها تبخیر می‌شوند)، داغ‌ترین سیاره‌ی منظومه‌ی شمسی است. درنتیجه دما روی سطح زهره حتی به ۴۶۵ درجه‌ی سانتی‌گراد هم می‌رسد که به‌راحتی سرب را ذوب می‌کند. کاوشگرهایی که قبلا روی سطح زهره فرود آمده‌اند، تنها چند ساعت دوام آوردند.

ساختار داخلی

ساختار داخلی زهره احتمالا مشابه ساختار داخلی زمین است. زهره هم مانند زمین یک سیاره‌ی سنگی است که از سنگ و فلز تشکیل شده و احتمالا دارای یک هسته‌ی فلزی مذاب، یک گوشته‌ی سنگی و پوسته است. ازآنجاکه زهره کمی از زمین کوچک‌تر است، فشار در اعماق آن ۲۴ درصد پائین تر از فشار اعماق زمین است. تفاوت اصلی بین دو سیاره، نبود صفحات تکتونیکی روی سطح زهره است.

ساختار داخلی زهره

ساختار داخلی زهره، پوسته لایه‌ی خارجی، گوشته (لایه‌ی میانی) و هسته‌ (لایه‌ی زردرنگ داخلی)

شرایط جغرافیایی، کوه‌ها و آتشفشان‌ها

سطح زهره در قرن بیستم بارها موضوع بررسی دانشمندان سیاره‌ای بوده است. سطح‌نشین‌های زهره در سال‌های ۱۹۷۵ و ۱۹۸۲، تصاویری از صخره‌های زاویه‌دار و رسوب‌‌‌های سطحی زهره را ارسال کردند. نقشه‌برداری از سطح زهره توسط کاوشگر ماژلان در سال‌های ۱۹۹۰ و ۱۹۹۱ انجام شد. سطح زهره شواهدی از فعالیت‌های آتش‌فشانی را نشان می‌دهد و سولفور موجود در جو هم ممکن است فرآورده‌ی این فعالیت‌ها باشد.

۶ منطقه‌ی کوهستانی، یک‌سوم از سطح زهره را تشکیل می‌دهند. وسعت یکی از مناطق معروف‌به مکسول تقریبا ۸۷۰ کیلومتر است و ارتفاع کوه‌های آن به ۱۱.۳ کیلومتر هم می‌رسد که مرتفع‌ترین کوه‌های روی این سیاره هستند.

زهره ویژگی‌های منحصربه‌فردی هم دارد که مانند آن‌ها در زمین وجود ندارد. برای مثال، زهره از یک تاج برخوردار است (ساختارهای حلقه‌مانند که عرض آن‌ها از ۱۵۵ تا ۵۸۰ کیلومتر است). به عقیده‌ی دانشمندان این تاج‌ها با بالارفتن مواد داغ زیر پوسته شکل گرفته‌اند. زهره همچنین دارای مناطق موزاییکی است که در آن‌‌ها آبریز‌ها و دره‌های مختلفی شکل گرفته‌اند.

دمای سطح زهره به‌راحتی سرب را ذوب می‌کند

بیشتر سطح زهره براثر فعالیت‌های آتش‌فشانی شکل گرفته است. تعداد آتشفشان‌های زهره هفت برابربا آتشفشان‌های زمین است. بااینکه درمجموع ۱۶۰۰ آتش‌فشان روی سطح زهره وجود دارد اما به‌نظر می‌رسد فعال نیستند. زهره درمجموع دارای ۱۶۷ آتش‌فشان بزرگ است که عرض آن‌ها بیش از صد کیلومتر است.

بااین‌حال رادارهای کاوشگر ماژلان شواهدی مبنی‌بر فعالیت‌های آتش‌فشانی در منطقه‌ی مات مونز زهره به‌دست آوردند که به‌شکل جریان‌های خاکستری نزدیک‌به قله و دامنه‌ی جنوبی کوه دیده شدند. این کاوشگر همچنین موفق‌به کشف حفره‌های برخوردی در سطح زهره شد که البته تعداد آن‌ها بسیار کم بود؛ زیرا گدازه‌های آتش‌فشانی روی آن‌ها را پوشانده بود.

تقریبا هزار حفره‌‌ی برخوردی روی زهره کشف شده است که دارای توزیع برابر هستند. در سیاره‌های دیگر مثل زمین و ماه، حفره‌ها دچار فرسایش و فروپاشی می‌شوند. برای مثال دهانه‌های ماه بر اثر برخوردهای بعدی دچار فروپاشی شدند درحالی‌که عامل فرسایش حفره‌های زمین، آب و باد بوده است. تقریبا ۸۵ درصد از حفره‌های زهره در شرایط طبیعی هستند. بااینکه پوسته‌ی زمین مرتب درحال حرکت است، اما چنین فرآیندی در زهره وجود ندارد. قطر حفره‌های برخوردی زهره از ۳ تا ۲۸۰ کیلومتر متغیر است.

آتشفشان مات مونز

آتش‌فشان ۸ کیلومتری مات مونز در این نمای پرسپکتیو از سطح زهره نشان داده شده است. این تصویر با مقیاس عمودی براساس تصاویر راداری ماژلان پردازش شده است.

پوسته‌ی زهره به‌دلیل انباشته‌شدن گدازه‌ها روی آن، قدیمی‌تر است؛ اما پوسته‌ی اقیانوسی زمین با صفحات تکتونیکی جایگزین شده و میانگین سنی آن ۱۰۰ میلیون سال است؛ درحالی‌که میانگین سنی پوسته‌ی زهره ۳۰۰ تا ۶۰۰ میلیون سال است. حال این سؤال مطرح می‌شود که باتوجه‌به شرایط و آب‌وهوای خشن چرا فعالیت‌های آتش‌فشانی زهره برخلاف زمین اندک هستند؟

به عقیده‌ی دکتر میخائیل از دانشکده‌ی علوم محیطی (زمین‌شناس دانشگاه سنت آندروس) به‌دلیل گرمای شدید، یکپارچگی پوسته‌ی زهره کمتر از زمین است و ماگماها (گدازه‌ها) نمی‌توانند وارد شکاف‌های پوسته شوند و منجربه فعالیت‌های آتش‌فشانی مجدد شوند. پوسته‌ی نرم و پلاستیک‌مانند زهره از تشکیل صفحات تکتونیکی جلوگیری می‌کند (صفحات تکتونیکی پدیده‌ای زمین‌شناختی هستند که نقش بسیار مهمی در چرخه‌ی کربنی زمین ایفا می‌کنند و برای آب‌وهوا ضروری هستند).

۹۶ درصد از جو زهره را کربن دی‌اکسید تشکیل می‌دهد

بررسی تفاوت‌های محیط و زمین‌شناختی این دو سیاره‌ی همزاد کلید کشف سیاره‌های فراخورشیدی شبه‌زمین و دلیل سکونت‌پذیر بودن آن‌ها (مانند زمین) یا غیرقابل‌سکونت‌بودن (مانند زهره) است.

سیاره‌ی زهره براساس اندازه، خصوصیات شیمیایی و موقعیت در منظومه‌ی شمسی بیشترین شباهت را به زمین دارد؛ درحالی‌که زمین منبع حیات است، زهره از هیچ‌گونه حیاتی برخوردار نیست و دمای سطح آن بسیار زیاد است. دلیل گرمای شدید این سیاره، فاصله‌ی نزدیک‌تر به خورشید و جو گلخانه‌ای و کربن‌دی‌اکسیدی آن است.

مدارپیمای ونوس اکسپرس از سازمان فضایی اروپا هم موفق‌به کشف شواهد جدیدی از فعالیت آتش‌فشانی روی سطح زهره شد؛ به‌طوری‌که فوران‌های آتش‌فشانی در بعضی نقاط باعث افزایش دما تا ۸۰۰ درجه‌ی سانتی‌گراد هم شده بود.

جو زهره: ترکیب، آب‌وهوا و ابرها

جو زهره تقریبا به‌صورت کامل از کربن‌دی‌اکسید تشکیل شده است. جو این سیاره همچنین دارای مقادیر اندکی نیتروژن و ابرهای سولفوریک اسید است. این ترکیب منجربه ایجاد یک اثر گلخانه‌ای می‌شود که سطح این سیاره را حتی از عطارد هم داغ‌تر می‌کند.

علاوه‌بر گرمای شدید، این سیاره با ابرهای سنگینی احاطه شده است که مثل یک سپر بازتابی عمل می‌کنند و از آن درمقابل بمباران‌‌های شهاب‌سنگی محافظت می‌کنند. بااین‌حال حفره‌ها و دهانه‌های برخوردی متعددی روی سطح این سیاره دیده می‌شوند.

آب‌وهوا

سرعت ثابت بادهای زهره به ۳۶۰ کیلومتر بر ساعت می‌رسد. سرعت‌ باد، در نزدیکی سطح کاهش پیدا می‌کنند و به چند کیلومتر بر ساعت می‌رسد.

در زمین، فصل‌ها براساس محور زمین تغییر می‌کنند؛ وقتی یکی از نیم‌کره‌ها به خورشید نزدیک‌تر باشد دما در آن نیم‌کره افزایش می‌یابد؛ اما در زهره، بیشتر گرمای خورشید نمی‌تواند از جو ضخیم آن عبور کند. درنتیجه اختلاف دما در طول یک سال و همین‌طور اختلاف دمای روز شب این سیاره زیاد نیست.

بادهای جو زهره

پژوهش‌ها نشان می‌دهند جو زهره، در میلیاردها سال پیش مثل جو زمین بوده است؛ اما ۶۰۰ میلیون سال اثر گلخانه‌ای حاصل‌از تبخیر آب، سطح گازهای گلخانه‌ای جو این سیاره را به مرز بحرانی رسانده است. اگرچه حتی قبل از این اتفاق هم سطح زهره مانند زمین سکونت‌پذیر نبوده اما احتمال وجود حیات در لایه‌های بالای جو زهره وجود داشته است.

ابرهای زهره عمدتا از سولفوریک اسید تشکیل شده‌اند. علاوه‌بر این، یک درصد جو زهره از فریک کلراید تشکیل شده است. دیگر مواد احتمالی در ابرها شامل فریک سولفات، آلومینیوم کلرید و فسفریک انیدرید هستند. ابرها در سطوح مختلف، ترکیب‌های مختلفی دارند و نحوه‌ی توزیع آن‌ها متفاوت است. ابرهای زهره تقریبا ۹۰ درصد از نور خورشید را بازتاب می‌دهند و مانع‌از عبور نور خورشید به زمین می‌شوند.

میدان مغناطیسی

براساس مشاهدات کاوشگر ونرا ۴ در سال ۱۹۶۷، میدان مغناطیسی زهره بسیار ضعیف‌تر از میدان مغناطیسی زمین است. میدان مغناطیسی بر اثر تعامل بین یونوسفر و بادهای خورشیدی به وجود می‌آید. مگنتوسفر کوچک زهره قدرت زیادی برای محافظت از جو آن درمقابل اشعه‌های کیهانی ندارد.

مگنتوسفر ضعیف اطراف زهره به این معنی است که بادهای خورشیدی به‌صورت مستقیم با جو خارجی واکنش می‌دهند. در اینجا، یون‌های هیدروژن و اکسیژن با تجزیه‌ی مولکول‌های خنثی از تشعشعات فرابنفش به‌وجود می‌آیند.

چرخش و مدار

به‌دلیل چرخش کند زهره به دور محور خود، یک روز زهره برابر با ۲۴۳ روز زمینی است؛ و به‌این‌ترتیب رکورد طولانی‌ترین روز در منظومه‌ی شمسی را از آن خود کرده است.

زهره در فاصله‌ی ۰.۷۲ واحد نجومی (۱۰۸ میلیون کیلومتری) از خورشید قرار گرفته است و دوره‌ی گردش آن به دور خورشید برابر با ۲۲۴.۶۵ روز زمینی است. وقتی زهره بین زمین و خورشید قرار می‌گیرد، مقارنه‌ی تحتانی رخ می‌دهد؛ به این معنی که این سیاره در نزدیک‌ترین فاصله به زمین قرار می‌گیرد (۴۱ میلیون کیلومتر). این اتفاق هر۵۸۴ روز رخ می‌دهد.

زهره فاقد قمر طبیعی است؛ ولی درعوض دارای چند سیارک مهاجم است: شبه‌قمر ۲۰۰۲ VE68 و دو مهاجم موقتی دیگر به‌نام‌های ۲۰۰۱ CK32 و ۲۰۱۲ XE133.

تجربه‌ی یک جهنم واقعی!

باتوجه‌به خصوصیات فیزیکی و شرایط جوی فرض کنید بخواهید به زهره سفر کنید. اگرچه چنین شرایطی در واقعیت غیرممکن است و زهره سیاره‌ای است که شاید هرگز نخواهید آن را ببینید! اما می‌توان با یک سفر خیالی به زهره بهتر شرایط آن را درک کنید. در یک سفر خیالی به زهره، پیدا کردن موقعیت فرود تقریبا غیرممکن است. حتی اگر موفق‌به فرود روی سطح آن بشوید، جو زهره پر از ابرهای سمی است که از سولفور دی‌اکسید تشکیل شده‌اند.

در ابتدای فرود با بادهای شدید (با سرعت تقریبی ۳۶۰ کیلومتر بر ساعت) روبه‌رو می‌شوید، در فاصله‌ی ۴۸ کیلومتری از جو، بادها فروکش می‌کنند و وارد یک مه سمی می‌شوید. باران‌های زهره از سولفوریک اسید تشکیل شده‌اند اما باران‌ هرگز به سطح زهره نمی‌رسد؛ زیرا جو به‌قدری داغ است که در میانه‌ی راه تبخیر می‌شوند. پس از خروج از مه، دمای ۳۱۵ درجه‌ی سانتی‌گراد را تجربه خواهید کرد و فشار ده برابر فشار دریاها روی سطح زمین است.

شبیه‌سازی فرود روی زهره: گرچه فعلا در عمل، فرود روی سطح زهره برای انسان غیرممکن است اما در صورت فرود با چنین شرایطی روبه‌رو خواهید شد: جو متراکم و سمی، فشار بالای سطح، احتمال ابتلا به سرطان و دید کم

چنین فشار سنگینی را تنها در فاصله‌ی ۸۰۰ متری اقیانوس‌های زمین تجربه می‌کنید؛ اما پس از فرود روی سطح، دما به ۴۶۵ درجه‌ی سانتی‌گراد هم خواهد رسید؛ دمایی که به‌راحتی سرب را ذوب می‌کند. برخلاف تصور، دما در قطب‌های زهره پائین‌تر نیست. زهره به‌زحمت به دور محور خود می‌چرخد و دما در کل سطح آن تقریبا یکسان است. حالا فرض کنید بتوانید از فضاپیمای خود خارج شوید.

راه رفتن روی زهره کار بسیار دشواری است. ابرهای زهره، ۹۰ درصد از نور خورشید را منعکس می‌کنند بنابراین نور به‌زحمت به سطح می‌رسد و تا فاصله‌ی چند کیلومتری به‌سختی می‌توانید چیزی را ببینید. در چنین شرایطی، سرعت مصرف اکسیژن هم بالا خواهد رفت. ۹۶ درصد از جو زهره را کربن‌دی اکسید و ۳.۵ درصد آن را نیتروژن و کمتر از یک درصد باقی‌مانده‌ی آن را گازهای کربن مونواکسید، آرگون، سولفور دی‌اکسید و بخارآب تشکیل داده است.

در چنین شرایطی، خطر آسیب‌‌به سلول‌ها و سرطان بالا خواهد رفت. باتوجه‌به اینکه زهره هیچ میدان مغناطیسی شناخته‌شده‌ای ندارد، پس درمعرض بمباران اشعه‌های کیهانی پرانرژی قرار خواهید گرفت. ازطرفی، وزن شما در سطح زهره کمتر خواهد بود زیرا جرم زهره، ۹۱ درصد جرم زمین است. در گذشته تصور می‌شد زیر ابرهای زهره، یک بهشت حاره‌ای قرار دارد تا اینکه در قرن بیستم، فضاپیماها از چهره‌ی جهنمی زهره رونمایی کردند.

رصدها و کاوش‌ها

زهره پس از ماه، درخشان‌ترین جرم در آسمان شب است که می‌توان آن را با چشم غیرمسلح رویت کرد. دلیل درخشش بالای زهره، لایه‌ی ابری ضخیم آن است که بیش از ۹۰ درصد نور خورشید را منعکس می‌کند. به‌همین‌دلیل سطح زهره به مدت طولانی، به‌صورت یک راز باقی‌ مانده بود.

فازهای زهره

زهره هم مانند ماه در چرخه‌ی کاملی از فاز‌ها ظاهر می‌شود. تغییرات زهره را در بازه‌های ماهانه می‌توان رصد کرد. وقتی زهره در حداکثر فاصله‌ی خود از خورشید قرار دارد، به‌صورت یک قرص بزرگ و درخشان ظاهر می‌شود.

فازهای زهره

فازهای زهره تکامل قطر ظاهری آن

گذارها

عبور زهره ازمقابل خورشید زمانی رخ می‌دهد که این سیاره به‌صورت مستقیم ازمیان خورشید و یک سیاره‌ی بزرگ‌تر عبور کند. در طول گذار، زهره را می‌توان از زمین به‌صورت یک نقطه‌ی سیاه کوچک مشاهده کرد که از مقابل خورشید عبور می‌کند. گذارهای زهره معمولا در چرخه‌های ۲۴۳ساله با الگوی دو زوج گذار در فاصله‌ی هشت سال و در بازه‌های ۱۰۵.۵ساله یا ۱۲۱.۵ سال رخ می‌دهند. این الگو در سال ۱۶۳۹ توسط ستاره‌شناس انگلیسی، جرمی هوراکز کشف شد.

آخرین زوج گذار در ۸ ژوئن ۲۰۰۴ و ژوئن ۲۰۱۲ اتفاق افتاد. زوج گذار قبل در دسامبر ۱۸۷۴ و دسامبر ۱۸۸۲ رخ داد؛ زوج گذار بعدی در دسامبر ۲۱۱۷ و دسامبر ۲۱۲۵ رخ خواهد داد.

گذار زهره

گذار سال ۲۰۰۴

پژوهش‌های تلسکوپی

تا قرن بیستم اطلاعات کمی در مورد زهره وجود داشت. با کشف طیف‌سنج‌ها، رادارها و رصدهای فرابنفش، اطلاعات بیشتری از این سیاره به‌دست آمد. اولین رصد فرابنفش زهره در دهه‌ی ۱۹۲۰ انجام شد. تصاویر فرابنفش، جزئیات قابل‌توجهی نشان می‌دادند که در عکس‌های مادون‌قرمز و مرئی دیده نمی‌شد. جو زرد و متراکم زهره همراه‌با ابرهای سیروس، در این پژوهش کشف شدند.

 اولین سرنخ‌ها از مدار زهره در رصدهای طیف‌سنجی دهه‌ی ۱۹۰۰ به‌دست آمد. رصدهای راداری دهه‌ی ۱۹۷۰، برای اولین‌بار جزئیات بیشتری از سطح زهره آشکار می‌کنند. در این رصدها، وجود کوهستان‌های ماکسول اثبات شدند.

اکتشافات فضایی

اولین کاوشگر روباتیک میان‌سیاره‌ای که به بازدید از زهره پرداخت، برنامه‌ی ونرا از اتحاد جماهیر شوروی بود که در سال ۱۹۶۱ پرتاب شد. از سوی دیگر، ایالات متحده اولین موفقیت خود در اکتشاف زهره را در مأموریت مارینر ۲ در ۱۴ دسامبر ۱۹۶۲ به‌دست آورد. این مأموریت اولین مأموریت بین‌سیاره‌ای بود که به جمع‌آوری داده‌هایی از جو سیاره پرداخت.

در ۱۸ اکتبر ۱۹۶۷، ونرا ۴ از اتحاد جماهیر شوروی باموفقیت وارد جو زهره شد و برنامه‌های علمی را توسعه داد. ونرا ۴ نشان داد دمای سطح زهره داغ‌تر از دمای محاسبه‌شده توسط مارینر ۲ است (تقریبا ۵۰۰ درجه‌ی سانتی‌گراد)؛ همچنین نشان داد ۹۵ درصد از جو زهره از کربن‌دی اکسید تشکیل شده و ثابت کرد تراکم جوی این سیاره فراتر از حد تصور است. یک تیم علمی شوروی‌آمریکایی در سال‌های پس از مأموریت به تحلیل داده‌های مأموریت‌های ونرا مارینر پرداختند.

در سال ۱۹۷۴، مارینر ۱۰ در راه عطارد به بازدیداز زهره هم پرداخت و چند تصویر فرابنفش از آن ثبت کرد که سرعت بالای بادهای جو زهره را نشان می‌داد. در ۱۹۷۵، سطح‌نشین‌های ونرا ۹ و ۱۰ اولین تصاویر سیاه‌وسفید از سطح زهره را ارسال کردند. در ۱۹۸۲، سطح‌نشین‌های ونرا ۱۳ و ۱۴ اولین تصاویر رنگی را ارسال کردند.

گالری تصاویر زهره که طی مأموریت‌های مختلف ثبت شده‌اند

ناسا درقالب دو مأموریت مجزای پایونیر یعنی مدارپیمای پایونیر و کاوشگر پایونیر به اطلاعات بیشتری از زهره رسید. برنامه‌ی موفق ونرا شوروی در ۱۹۸۳ با ونرا ۱۵ و ۱۶ به پایان رسید. فضاپیماهای دیگر هم که هدفی غیر از زهره داشتند، در دهه‌های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ چندین‌مرتبه ازکنار زهره عبور کردند که می‌توان به وگا ۱ (۱۹۸۵)، وگا ۲ (۱۹۸۵)، گالیله (۱۹۹۰)، ماژلان (۱۹۹۴)، کاسینی، هویگنس (۱۹۹۸) و مسنجر (۲۰۰۶) اشاره کرد.

اما ونوس اکسپرس مأموریت بی‌سابقه‌ی دیگری بود که توسط سازمان فضایی اروپا برای بررسی طولانی‌مدت جو زهره آغاز شد و در آوریل ۲۰۰۶ وارد مدار زهره شد. این کاوشگر مجهزبه هفت ابزار علمی متعدد بود و اطلاعات بی‌سابقه‌ای ارسال کرد.

مدارپیمای اکاتوسکی ژاپن در ۲۰ می ۲۰۱۰ پرتاب شد. این کاوشگر در ابتدا نتوانست در مدار زهره قرار بگیرد؛ اما پس از پنج سال دانشمندان کنترل مجدد آن را به دست گرفتند و توانستند آن را در مدار زهره قرار دهند. این مدارپیما به بررسی جو زهره می‌پردازد.

ونوس اکسپرس، مأموریتی بی‌سابقه

ونوس اکسپرس، اولین مأموریت سازمان فضایی اروپا به زهره و دومین مأموریت این سازمان به خورشید بود. این فضاپیمای ۱.۲تنی، مدت هشت سال به دور زهره چرخید و الگوهای طولانی‌مدت جوی این سیاره را زیرنظر گرفت و از ابزارهای متعددی برای بررسی شرایط ابرها و سطح زهره استفاده کرد. مأموریت ونوس اکسپرس در دسامبر ۲۰۱۴ و پس از اتمام سوخت این فضاپیما به پایان رسید.

این فضاپیما به اطلاعات مهمی ازجمله وجود شفق‌های قطبی پی برد؛ این در حالی است که زهره فاقد میدان مغناطیسی لازم برای حفظ شفق‌ها است. ونوس اکسپرس در تاریخ ۱۱ آوریل ۲۰۰۶ پس از طی ۴۰۰ میلیون کیلومتر به مقصد رسید. مدت مأموریت این فضاپیما ۴۸۶ روز بود. شرایط زهره برای فرود کاوشگر بسیار نامساعد است (به‌دلیل دمای بالای سطح). ازطرفی، ابرهای متراکم زهره هم امکان رصد سطحی آن را نمی‌دهند.

ونوس اکسپرس از ابزارهای تصویربرداری طول‌موج فرابنفش تا فروسرخ برای عکاسی از سطح زهره استفاده کرد. این کاوشگر مجهزبه یک تحلیلگر پلاسما، مغناطیس‌سنج و یک ژرفاسنج رادار هم بود تا بتواند به اندازه‌گیری جوی و محیط پیرامون سیاره بپردازد. در ادامه‌ی این مأموریت، شواهدی از یک گرداب در اطراف قطب جنوب این سیاره گزارش شد که مشابه گرداب دیگری در قطب شمال آن بود. در ماه ژوئن، سازمان فضایی اروپا خبر از کشف یک گرداب جوی موسوم‌به چشم مضاعف در اطراف قطب جنوب زهره داد.

در سال ۲۰۱۱، تغییراتی در این گرداب مشاهده شد. شکل این گرداب گاهی به‌شکل عدد 8 انگلیسی و گاهی به شکل حرف S بود. به عقیده‌ی دانشمندان، دلیل شکل‌گیری این گرداب‌ها، جریان‌های موجود در مدار نصف‌النهار و قطب‌های این سیاره است.

کاوشگر ونوس اکسپرس: شبیه‌سازی از پرتاب تا رسیدن به مقصد

ازآنجاکه ابرهای زهره بسیار ضخیم هستند و نفوذ به آن‌ها کار دشواری است، ونوس اکسپرس از یک روش دیگر برای بررسی سطح سیاره استفاده کرد. در سال ۲۰۰۶، پژوهشگرها توانستند گرمای منتشر‌شده از پوسته‌ی مذاب این سیاره را دریافت کنند. گرمای فروسرخ می‌تواند ازطریق حفره‌های مشخصی در جو سیاره عبور کند و وارد فضا شود و فضاپیما این گرما را حس می‌کند. ازاین‌رو دانشمندان توانستند اولین نقشه‌ی دمایی از نیم‌کره‌جنوبی زهره را بسازند.

تا سپتامبر ۲۰۰۷، ونوس اکسپرس ۵۰۰ روز در مدار بود و مأموریت آن تمدید شد. باوجود محیط تشعشعات متراکم اطراف سیاره، فضاپیما در وضعیت خوبی قرار داشت و اطلاعات جدیدی در مورد جو متغیر سیاره ارسال می‌کرد.

مشاهدات جدید، نشان‌دهنده‌ی تغییرات روزانه در جریان‌های هوای زهره بودند. علاوه‌براین، دانشمندان ایزوتوپ جدیدی از کربن‌دی‌اکسید کشف کردند که نقش مهمی در اثر گلخانه‌ای این سیاره دارد.

ونوس اکسپرس در سال‌های بعدی شواهدی‌از وجود آتشفشان‌ها کشف کرد (ازطریق بررسی سولفوریک اسید، یکی از فرآورده‌های متداول آتشفشان‌ها) و پدیده‌های عجیبی مثل طوفان‌ها را بررسی کرد. در مارس ۲۰۱۲، ونوس اکسپرس موقتا دید خود را به‌دلیل یک طوفان خورشیدی عظیم از دست داد. دوربین‌های ردیابی ستاره‌ای بهفضاپیما کمک کردند در مسیر صحیح قرار بگیرد؛ اما فضاپیما دید خود را از دست داده بود.

درست یک‌ماه بعد، پژوهشگرها متوجه شدند زهره بدون داشتن میدان مغناطیسی، شفق قطبی تولید می‌کند. به این صورت توانستند نورهای عجیب زهره را که فضاپیما در طی سال‌های قبل ارسال کرده بود، توضیح دهند. زهره دارای یک دم مغناطیسی است که هنگام برخورد ذرات خورشید به یونوسفر دیده می‌شود. یونوسفر بخشی از جو فوقانی سیاره است که حاوی یون‌های باردار الکتریکی است.

براساس مشاهدات ونوس اکسپرس، اتصال مغناطیسی با دم منجربه ایجاد یک حباب پلاسمای مغناطیسی با عرض ۳۴۰۰ کیلومتر شده که تنها ۹۴ ثانیه دوام آورده است. ونوس اکسپرس بین ژوئن و ژوئیه ۲۰۱۴، به بررسی جو فوقانی زهره پرداخت. هدف این بررسی دستیابی‌به اطلاعات بیشتری از خصوصیات جوی زهره بود. در همان سال، فعالیت این فضاپیما به‌دلیل اتمام سوخت برای همیشه به پایان رسید.

مأموریت‌های آینده

زهره یک جهنم زیبا است: ابرهای آن از سولفوریک اسید تشکیل شده‌اند و سطح آن به‌اندازه‌ای داغ است که حتی می‌تواند سرب را هم ذوب کند. بادهای آن شدید و طوفان‌زا هستند؛ به‌همین‌دلیل هیچ‌کدام از ربات‌های کاوشگر نتوانسته‌اند بیش از دو ساعت روی سطح خشن این سیاره دوام بیاورند، اما دانشمندان به‌دنبال درک بهتری از رویدادهای سطحی این سیاره هستند و به‌همین‌سو، برنامه‌‌ی آینده‌ی آن‌ها فرود سطح‌نشین‌های قوی روی سیاره است.

هیچ‌کدام از سطح‌نشین‌ها نتوانسته‌اند بیش از دو ساعت روی سطح زهره دوام بیاورند

سازمان فضایی روسیه و ناسا درحال مذاکره برای ساخت سطح‌نشینی هستند که بتواند از محیط کشنده‌ی این سیاره جان سالم به‌در ببرد و نه‌تنها چند روز بلکه چند ماه دوام بیاورد و داده‌هایی را در مورد این دنیای خشن ارسال کند. این فرایند متمرکز بر فهرستی از ابزارهای علمی متعدد است.

سؤال اساسی دیگر این است که سطح‌نشین چگونه می‌تواند خود را از فعالیت‌های آتش‌فشانی زهره نجات دهد. دانشمندان شواهد متعددی مبنی‌بر وجود فعالیت‌های آتش‌فشانی در سطح زهره مشاهده کرده‌اند. ازجمله‌ی این شواهد می‌توان به وجود کانال گدازه‌ای اشاره کرد. بنابراین ممکن است سطح‌نشین با موانعی روبه‌رو شود که حتی تاکنون مشخص نشده‌اند.

اما خبر خوب این است که با وجود تمایل بیشتر ناسا به مأموریت‌های مریخ، رسیدن به زهره آسان‌تر است. برای مثال، بارها از زهره به‌عنوان منبع جاذبه‌ای مأموریت‌های دیگر استفاده شده است. از طرفی هم هنوز سؤال‌ها و رازهای حل‌نشده‌ای درمورد این سیاره وجود دارد.



تاريخ : سه شنبه 17 ارديبهشت 1398برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

لیزه مایتنر یکی از بزرگ‌ترین دانشمندان عصر طلایی فیزیک هسته‌ای بود که نامش عموما در سایه معروفیت دانشمندان مرد به فراموشی سپرده شده است.

 

لیزه مایتنر (Lise Meitner) فیزیک‌دان سوئدی-اتریشی بود که باتمرکزبر حوزه‌های رادیواکتیویته و فیزیک هسته‌ای فعالیت می‌کرد. مایتنر درکنار اوتو هان و اوتو رابرت فریش گروهی بودند که برای اولین‌بار شکافت هسته‌ای اورانیوم را درصورت دریافت نوترون اضافه کشف کردند. نتایج تحقیقات آن‌ها در سال ۱۹۳۹ منتشر شد و باوجود اهمیت بالای کشف، مایتنر هیچ‌گاه موفق‌به دریافت جایزه‌ی نوبل نشد. البته جایزه‌ی نوبل شیمی به همکار همیشگی او، اوتو هان اهدا شد.

تحقیقات مایتنر، هان و فریش این نتیجه را به‌دنبال داشت که در جریان شکافت هسته‌ای که هسته‌ی اورانیوم به ۲ هسته‌ی کوچک‌تر تقسیم می‌شود، انرژی زیادی تولید خواهد شد. همین نتیجه‌گیری بعدها به تولید رآکتورهای هسته‌ای برای تولید برق و همچنین در خلال سال‌های جنگ جهانی دوم به تولید بمب‌های هسته‌ای انجامید.

مایتنر اکثر عمر خود را در برلین سپری کرد. او استاد و مدیر گروه مؤسسه‌ی آموزشی کایزر ویلهلم بود و به‌عنوان اولین زنی در آلمان شناخته می‌شود که به درجه‌ی استادی کامل رسید. با به‌قدرت‌رسیدن حزب نازی در آلمان، مایتنر که یهودی بود، از موقعیت‌های کاری کنار گذاشته شد و در سال ۱۹۳۸ به سوئد فرار کرد. مایتنر سال‌ها در سوئد زندگی کرد تااینکه شهروندی این کشور را به‌دست آورد.

لیزه مایتنر / Lise Meitner

 

امضای لیزه مایتنر

تولد و تحصیل

لیزه مایتنر در ۷ نوامبر سال ۱۸۷۸ در خانواده‌ای نسبتا ثروتمند در وین، پایتخت امپراطوری اتریش مجارستان (اتریش امروزی) به‌‌دنیاآمد. پدر او فیلیپ مایتنر، حقوق‌دان و استاد شطرنج بود. مادرش هدویگ اسکوران، یک موسیقی‌دان آماتور بود. لیزه، سومین فرزند از ۸ فرزند این زوج بود.

مایتنر از کودکی به مطالعه‌ی جهان پیرامون علاقه نشان می داد

لیزه از همان سال‌های کودکی علاقه‌ی شدید خود را به علم و مطالعه نشان می‌داد. او استعداد بالایی در ریاضیات داشت و پدرش با استخدام معلم‌های خصوصی، آموزش را از سنین کمتر برای او شروع کرد. لیزه به نواختن پیانو، مطالعه و تحقیق درباره‌ی جهان پیرامون علاقه‌مند بود. تشویق پدر و مادر نیز در چنین تصوراتی از سوی لیزه بی‌تأثیر نبود. آن‌ها همیشه فرزندان خود را به مطالعه‌ی مستقل و تفکر دعوت می‌‌کردند.

سیاست و فرهنگ قرن ۱۹ در اروپا و خصوصا اتریش به‌‌گونه‌ای بود که لیزه مانند بسیاری دختران دیگر اجازه‌ی تحصیلات رسمی پس از ۱۴ سالگی را نداشت. او برخلاف برادرانش نمی‌توانست در کلاس‌های گرامر و آمادگی برای تحصیلات دانشگاهی آماده شود. او در خانه می‌ماند و با کتاب خواندن و نواختن پیانو خود را مشغول می‌کرد. لیزه درنهایت از پدرش درخواست کرد که در دانشگاه وین تحصیل کرده و مدرکی دانشگاهی دریافت کند. فیلیپ باوجود آنکه تمایل داشت به دخترش کمک کند، می‌دانست که کار آسانی در پیش نخواهد داشت.

لیزه مایتنر / Lise Meitner

مایتنر در جوانی (۱۹۰۲)

فیلیپ مایتنر ابتدا به دخترش توصیه کرد که گواهینامه‌ی آموزش و تدریس دریافت کند تا بتواند به‌صورت مستقل به تحصیل بپردازد. لیزه طبق توصیه‌ی پدر به فرانسه رفت و در سال ۱۸۹۹ گواهینامه‌ی آموزش خود را دریافت کرد. فیلیپ سپس هزینه‌ی آموزش خصوصی او را تأمین کرد تا برای آزمون‌های ورودی دانشگاه آماده شود. درنهایت لیزه مایتنر در سال ۱۹۰۱ در آزمون‌های ورودی دانشگاه وین پذیرفته شد.

لیزه پس از ورود به دانشگاه وین، رشته‌ی فیزیک را برای ادامه‌ی تحصیل انتخاب کرد. او از همان ابتدا مجذوب مطالعات و دستاوردهای لودویگ بولتزمن شد و تقریبا تمامی کلاس‌های فیزیک را تحت تعلیم بولتزمن می‌گذراند. مایتنر در تمامی کلاس‌های فیزیک با جدیت شرکت کرده و تلاش می‌کرد آموزه‌های بولتزمن را با دقت فراوان بیاموزد. او در سال‌های بعد درباره‌ی کلاس‌های فیزیک بولتزمن گفت:

او [بولتزمن] آن‌چنان درباره‌ی مطالب آموزشی مشتاق و عاشق نشان می‌داد که پس از ترک کلاس‌ها تصور می‌کردیم دنیایی جدید و شگفت‌انگیز پیش رویمان پدیدار شده است.

مایتنر در سال ۱۹۰۵ از دانشگاه وین فارغ‌التحصیل شد. او در آن سال مدرک دکترای خود را با بالاترین درجه‌ دریافت کرد. پایان‌نامه‌ی دکترای مایتنر با موضوع Thermal Conduction in Non-homogeneous Bodies چاپ شد. او که پس‌از فارغ‌التحصیلی برنامه‌ی خاصی برای فعالیت‌های کاری نداشت، در نامه‌ای به ماری کوری درخواست کرد تا در آزمایشگاه او در پاریس مشغول به‌کار شود. متأسفانه پاسخ مثبتی ازسوی کوری دریافت نشد، چون موقعیت خالی در آزمایشگاه پاریس وجود نداشت.

در سپتامبر سال ۱۹۰۶، خبر خودکشی بولتزمن، لیزه را بسیار تحت تأثیر قرار داد و او به‌نوعی از ادامه‌ی فعالیت‌های تحقیقاتی هم سرخورده شد. به‌هرحال دانشمند سال‌های بعد دنیای فیزیک در آن زمان به آموزش فیزیک در دبیرستان‌ها مشغول بود و بخشی‌از زمان را نیز به تحقیقات اختصاص می‌داد. مایتنر بعدازظهرها به آزمایشگاه فیزیک دانشگاه می‌رفت و به مطالعه پیرامون موضوع جذاب و جدید علم فیزیک یعنی رادیواکتیویته می‌پرداخت. او امیدوار بود شغلی در حوزه‌ی تحقیقات دانشگاهی در وین پیدا کند که باز هم موفق نشد.

لیزه مایتنر / Lise Meitner

درکنار نیلز بور در کنفرانس سال ۱۹۲۰ برلین

مکس پلانک، دانشمند بعدی بود که لیزه برای ادامه‌ی فعالیت‌های تحقیقاتی به او مراجعه کرد. پلانک در دانشگاه برلین مشغول به‌کار بود و مایتنر از او درخواست کرد که در کلاس‌هایش شرکت کند. چنین درخواستی در آن سال‌ها معقول نبود، چرا که دانشگاه‌های برلین در آن زمان اجازه‌ی تحصیلات عالی را به زنان نمی‌دادند. درنهایت پلانک درخواست مایتنر را پذیرفت و فیلیپ نیز هزینه‌های زندگی در آلمان را به دخترش پرداخت کرد.

دانشگاه برلین و تحقیقات درکنار اوتو هان

لیزه مایتنر در سپتامبر سال ۱۹۰۷ به برلین رفت. او در آن زمان نمی‌دانست که وطنش وین را برای مدت طولانی ترک کرده است. لیزه که نزدیک‌به ۳۰ سال در وین زندگی کرده بود، تا ۳ دهه بعد در برلین ماندگار شد.

دانشمند بزرگ سال‌های بعد دنیای فیزیک، احساسات کم‌رویی و خودکمتربینی داشت. او با خود کلنجار می‌رفت تا در برنامه‌های تحقیقاتی دانشگاه شرکت کند. بالاخره رادیواکتیویته به‌عنوان زمینه‌ی اصلی تحقیقات ازسوی لیزه انتخاب شد؛ حوزه‌‌ای که به‌نوعی مرز علوم فیزیک و شیمی محسوب می‌شد. پس‌از ملاقات‌های متعدد با استادان و محققان برلین، لیزه به این نتیجه رسید که هیئت علمی فیزیک با روی خوش از او استقبال می‌کنند، اما چنین استقبالی از سوی هیئت علمی شیمی وجود نداشت.

لیزه مایتنر / Lise Meitner

لیزه مایتنر و اوتو هان

با وجود آنکه اکثر شیمی‌دان‌های برلین از لیزه دور می‌ماندند، او درنهایت توانست شیمی‌دانی تقریبا هم‌سن خود بیاید تا تحقیقات را درکنارش ادامه دهد. اوتو هان، شیمی‌دانی بود که به همکار تحقیقاتی اول و بلندمدت لیزه تبدیل شد. هان قبلا در آزمایشگاه ارنست رادرفورد تحقیقات علمی مهمی انجام داده و چند نمونه رادیوایزوتوپ جدید کشف کرده بود. هان پس از چند سال فعالیت درکنار رادرفورد، عضو هیئت علمی شیمی دانشگاه برلین شده بود.

همکاری مایتنر و اوتو هان، دستاوردهای علمی بی‌شماری به‌همراه داشت

هان نمی‌توانست اجازه‌ی فعالیت در محیط آزمایشگاهی دانشکده‌ی شیمی برلین را به مایتنر بدهد. به‌همین‌دلیل یک کارگاه نجاری در داخل دانشگاه پیدا کرده و تجهیزات لازم برای پروژه‌های تحقیقاتی مشترکش با مایتنر را در آن نصب کرد. همین کارگاه نجاری، شروعی‌بر همکاری چنددهه‌ای این دو دانشمند بزرگ شد. رابطه‌ی هان و مایتنر باوجود همکاری نزدیک، همیشه حریمی مشخص داشت و باوجود دهه‌ها همکاری نزدیک، آن‌ها هیچ‌گاه یکدیگر را به‌ نام کوچک خطاب نکردند. به‌هرحال هان همکارش را به میهمانی‌های خانوادگی هم دعوت می‌کرد که درنهایت منجربه افزایش آشنایی بیشتر مایتنر با جامعه‌ی فیزیک‌دان برلین و کسب موقعیتی هرچند غیررسمی درمیان آن‌ها شد.

همکاری هان و مایتنر به‌سرعت منجربه چاپ مقاله‌هایی مشترک شد. این برای اولین‌بار بود که نام مایتنر در مقاله‌هایی رسمی در ژورنال‌های علمی دیده می‌شد. موضوع اولین مقاله نیز کشف رادیوایزوتوپی از عنصر اورانیوم بود که در سال ۱۹۰۸ چاپ شد.

لیزه مایتنر / Lise Meitner

مایتنر به‌کمک هان در سال ۱۹۰۹ مفهومی به‌نام پس‌زدن رادیواکتیوی یا Radioactive Recoil کشف کرد که قدمی تازه در مبحث رادیواکتیویته بود. آن‌ها متوجه شدند وقتی یک هسته‌ی اتمی ذره‌ی آلفا تابش می‌کند، هسته مانند اسلحه‌ای که شلیک کرده باشد، به‌سمت عقب لگد می‌زند. هسته‌‌ی مذکور سپس حالت مثبت پیدا می‌کند و در جریان لگدزدن می‌تواند به الکترودی با بار منفی جذب شود. مایتنر و هان توضیح دادند که بااستفاده‌از همین پدیده می‌توان عناصری با درجه‌ی خلوص بسیار بالا تولید کرده و به‌کمک الکترودهای منفی آن‌ها را جذب کرد.

در آن سال‌ها، اهمیت حفاظت‌از عناصر رادیواکتیو هنوز اثبات نشده بود. ارنست رادرفورد عموما نمونه‌های رادیواکتیوی را در جعبه‌های مقوایی برای دانشجوی سابقش می‌فرستاد. مایتنر بااستفاده‌از الکترواسکوپ و تشخیص تابش از جعبه‌ها، متوجه می‌شد که بسته‌ها از سوی رادرفرود ارسال شده‌اند. این توانایی او موجب شگفت‌زدگی مأمور پست می‌شد که تصور می‌کرد لیزه حس ششم دارد.

عدم حفاظت از مواد رادیواکتیو در سال‌های ابتدایی قرن بیستم، بیماری و مرگ دانشمندان بزرگی همچون ماری کوری و دخترش آیرین را به‌همراه داشت. البته مایتنر باوجود قرار گرفتن درمعرض تابش‌ها عمری طولانی داشت. درواقع او به‌سرعت متوجه خطر مواد شد و با پیاده‌سازی قوانین متعدد در آزمایشگاه، مانع از پخش شدن بیشتر تشعشعات می‌شد.

مکس پلانک در سال ۱۹۱۲ موقعیت دستیاری با حقوق مناسب را به مایتنر پیشنهاد کرد. مایتنر در شغل دستیاری باید مقاله‌ها و آزمون‌های دانشجویان پلانک را تصحیح می‌‌کرد که زمان قابل‌توجهی از او می‌گرفت. به‌هرحال در همان سال مؤسسه‌ی جدید شیمی کایزر ویلهلم در برلین تأسیس شد که هان و مایتنر در آن استخدام شدند. یک سال بعد، مایتنر از مؤسسه حقوق هم دریافت می‌کرد و بالاخره در سن ۳۴ سالگی به استقلال مالی رسید.

لیزه مایتنر / Lise Meitner

درکنار امیلیو سیگر در انستیتو نیلز بور در دانمارک (۱۹۳۷)

در سال ۱۹۱۴، جنگ آلمان وارد جنگ جهانی اول شد. مایتنر در آن سا‌ل‌ها بااستفاده‌از تصویربرداری اشعه‌ی ایکس به‌کمک مجروحان جنگ می‌شتافت. در جبهه‌ی مقابل نیز دانشمندی دیگر یعنی ماری کوری بود که همین کار را برای زخمی‌های متفقین انجام می‌داد. به‌هرحال مایتنر پس از ۲ سال، فعالیت در جنگ را رها کرد و برای ادامه‌ی تحقیقات به آزمایشگاهش بازگشت.

مایتنر در یک سوی جنگ و ماری کوری در سوی دیگر به کمک مجروحان می‌شتافتند

هان و مایتنر در سال ۱۹۱۷ کشف بزرگ دیگری رقم زدند. آن‌ها ایزوتوپ جدیدی از عنصر پروتاکتینیوم کشف کردند که به‌نام ایزوتوب ۲۳۱ این عنصر ثبت شد. تا آن زمان تنها ایزوتوپ‌هایی با عمر پایین از عنصر مذکور کشف شده بودند که تشخیص خصوصیات آن را دشوار می‌کرد. ایزوتوپ جدید، نیم‌عمری برابر با ۳۲هزار سال داشت و به‌همین دلیل دانشمندان توانستند مشخصات عنصر پروتاکتینیوم را برای اولین‌بار شناسایی کنند.

دستاوردهای علمی به‌کمک هان موجب شدند تا افتخارات علمی و دانشگاهی به‌مرور به‌سمت مایتنر سرازیر شوند. او در ۳۸ سالگی مدال لایبنیتز آکادمی برلین را به‌خاطر کشف ایزوتوی پروتاکتینیوم دریافت کرد. در سال ۱۹۱۸ نیز اولین پست مهم علمی به‌عنوان مدیر بخش فیزیک رادیواکتیوی در مؤسسه‌ی کایزر ویلهلم به مایتنر رسید. درنهایت او در سال ۱۹۲۲ به‌عنوان استاد فیزیک در دانشگاه مشغول به کار شد.

شهرت جهانی و شکافت هسته‌ای

تحقیقات هان و مایتنر در حوزه‌ی رادیوایزوتوپ‌ها، داده‌های باارزشی در اختیار آن‌ها قرار می‌داد که منجربه انتشار چندین مقاله‌ی معتبر علمی از سوی این دو دانشمند شد. همین مقاله‌ها شهرتی بین‌المللی برای زوج محقق به‌همراه داشت و آن‌ها ۱۰ بار برای دریافت جایزه‌ی نوبل فیزیک و شیمی نامزد شدند. البته هیچ‌یک از آن نامزدی‌ها منجربه دریافت جایزه نشد.

لیزه مایتنر / Lise Meitner

شبیه‌سازی میز آزمایش شکافت هسته‌ای در موزه‌ی مونیخ

در سال ۱۹۲۶، مایتنر به‌عنوان استاد موقت در دانشگاه برلین مشغول به کار شد. او اولین استاد زن فیزیک در آلمان بود. همکار او یعنی اوتو هان نیز در ابتدای دهه‌ی ۱۹۳۰ به‌عنوان مدیر مؤسسه‌ی کایزر ویلهلم مشغول به کار شد. اگرچه فعالیت‌‌های تحقیقاتی او به‌خاطر پست جدید کاهش یافت، همکاری‌اش با مایتنر هنوز با قوت ادامه داشت. در آن سال‌ها، مایتنر به‌عنوان فعال‌ترین محقق مؤسسه شناخته می‌شد.

در سال ۱۹۳۳ و با به‌قدرت‌رسیدن هیتلر، شرایط کاری برای مایتنر و هم‌کیشانش دشوار شد. هیتلر دستور داده بود که تمامی آلمانی‌ها با اجداد یهودی هم از کار اخراج شوند. باوجود تمام مخالفت‌های پلانک و هان، نازی‌ها به مایتنر اجازه ندادند که به تدریس در دانشگاه برلین ادامه دهد؛ البته او می‌توانست موقعیت محقق ارشد را در مؤسسه‌ی کایزر ویلهلم حفظ کند.

مایتنر که از شرایط جدید و حکومت نازی‌ها بسیار ناراحت بود، خود را با عشق به فعالیت تحقیقاتی سرگرم می‌کرد. او از تحقیقات راضی و به آینده‌ی آن‌ها امیدوار بود. به‌همین‌دلیل لیزه تصمیم گرفت به زندگی در برلین ادامه دهد.

انریکو فرمی، دانشمندی ایتالیایی بود که برای اولین‌بار مفاهیم بمباران اورانیوم به‌کمک نوترون را مطرح کرد. او تصمیم داشت با چنین بمباران‌هایی، عنصری سنگین‌تر از اورانیوم (سنگین‌ترین عنصر آن زمان) تولید کند. ایدا نوداک، محققی دولتی در برلین بود که نظریه‌های فرمی را توسعه داد، اما فعالیتی جدی برای ادامه‌ی آن‌ها انجام نداد.

لیزه مایتنر / Lise Meitner

مراسم دریافت دکترای افتخاری فلسفه در سوئد

هان و مایتنر، دانشمندانی بودند که فعالیت‌های فرمی و نوداک را ادامه دادند. مایتنر مجذوب ایده‌ی عناصر سنگین‌تر از اورانیوم (Transuranic) شده بود و به هان پیشنهاد داد که مجددا باهم همکاری کنند. او می‌خواست صحت نظریه‌های فرمی را آزمایش کند. او در تصورات خود می‌دید که عنصر جدیدی در محیط آزمایشگاهی خواهند ساخت و مجذوب نتایج احتمالی آن شده بود. هان با پیشنهاد مایتنر موافقت کرده و همکار شیمی‌دان جوانش، فریتز استراسمن را نیز به تیم تحقیقاتی اضافه کرد.

یافته‌های غلط ۴ سال تحقیقات هان و مایتنر، به کشف شکافت هسته‌ای منجر شد

تیم تحقیقاتی جدید تلاش کردند تا با بمباران اورانیوم، عنصر سنگین‌تری تولید کنند. آن‌ها با بمباران‌های بیشتر تنها به این نتیجه رسیدند که بمباران اورانیوم با نوترون، ترکیب‌های جدیدی با نیم‌عمرهای متفاوت ایجاد می‌کند. به‌علاوه ماهیت ترکیب‌های جدید نیز مشخص نمی‌شد؛ چون برخی از آن‌ها نیم‌عمرهای بسیار کوتاه داشتند. آن‌ها علاوه‌بر تحقیقات، به بررسی و مخالفت با نظریه‌های تیم تحقیقاتی پاریس به رهبری آیرین جولیوت کوری هم می‌پرداختند. تیم پاریس نیز تلاش می‌کرد تا عناصر سنگین‌تر از اورانیوم تولید کند.

در سال‌های بعد، مایتنر به‌همراه هان و استراسمن، مقاله‌های متعددی با موضوع عناصر ترنسورانیوم چاپ کردند که البته اکثر آن‌ها تفسیرهای غلطی از موضوع مورد نظر داشت.

آلمان در سال ۱۹۳۸ اتریش را اشغال کرد. با اشغال وطن مایتنر، او دیگر مصونیت‌های شهروندی اتریش نداشت و ممکن بود هدف قوانین ضدیهودی نازی‌ها شود. او دیگر به‌نوعی شهروند آلمان توسعه‌یافته محسوب می‌شد. چالش‌های اشغال اتریش حتی موجب ناراحتی میان مایتنر و هان هم شد. هان به لیزه گفته بود که او بهتر است دیگر به مؤسسه‌ی کایزر ویلهلم نرود که عصبانیت دانشمند اتریشی را به‌همراه داشت. هرچند مایتنر بسیار عصبانی شد، اما هان حق داشت و تنها راه باقی‌مانده برای لیزه، فرار از آلمان بود.

لیزه مایتنر / Lise Meitner

سخنرانی در جریان دریافت مدال مکس پلانک

مایتنر ابتدا توسط نیلز بور به دانمارک دعوت شد. به‌علاوه دعوت‌نامه‌هایی از سوئیس و ایالات متحده‌ی آمریکا برای او ارسال شد. اوتو فریش، خواهرزاده‌ی فیزیک‌دان مایتنر بود که قبلا به انگلستان مهاجرت کرده بود. او از لیزه دعوت کرد که به انگلستان برود، اما لیزه به‌خاطر عدم تسلط به زبان انگلیسی دعوت خواهرزاده را نپذیرفت. در همین حین نازی‌ها قانون جدیدی اجرا کرده و دانشمندان را از خروج از آلمان منع کردند. مایتنر در آلمان حبس شده بود و کار خود را در مؤسسه‌ی ویلهلم ادامه داد.

دانشمندان هلندی با دولت خود مذاکراتی انجام داده بودند تا ویزای ورودبه کشور را برای لیزه مایتنر فراهم کنند. همکاران او در آلمان هم از نقشه‌ی مخفیانه برای فرار آگاه بودند و باوجود خطرات شخصی، به لیزه کمک کردند. درنهایت مایتنر با قطار از برلین به مرز هلند رفت. نیروهای مرزی هلند، همکاران خود در آلمان را متقاعد کردند تا به مایتنر اجازه‌ی خروج دهند. درنهایت او در ۱۳ ژوئیه ۱۹۳۸ به سلامت از آلمان فرار کرد. مایتنر در آن زمان در دهه‌ی ۶۰ زندگی بود. اولین فردی که از او میزبانی کرد، درک کاستر، کاشف عنصر هافنیم بود.

لیزا مایتنر چند هفته‌ای را در خانه‌ی کاستر میهمان بود و از آنجا به کپنهاگ دانمارک رفت. او مدتی را نیز در آزمایشگاه بور مشغول بود و درنهایت پیشنهادی شغلی از مؤسسه‌ی نوبل دریافت کرد. دانشمند اتریشی پیشنهاد مؤسسه‌ی فیزیک نوبل در سوئد را پذیرفت و به استکهلم رفت.

لیزه مایتنر / Lise Meitner

درکنار تئودور هاس رئیس جمهور وقت آلمان (۱۹۴۹)

اوتو هان و همکارش استراسمن، دسامبر سال ۱۹۳۸ دستاوردی مهم در تاریخ شکافت هسته‌ای کسب کردند. آن‌ها اورانیوم را با نوترون‌های با سرعت پایین بمباران کردند. نتایج به‌دست‌آمده هان را حیرت‌زده کرد. او نامه‌ای به مایتنر نوشت و نتایج آزمایش را در آن شرح داد. نتایج هان نشان می‌داد که عنصر باریوم یکی از محصولات بمباران مذکور بود. اورانیوم چگونه توانسته بود باریوم تولید کند؟ عدد اتمی اورانیوم ۹۲ و عدد باریوم، ۵۶ بود و نتایج به‌دست‌آمده بیش‌ازپیش هان و همکارانش را متعجب می‌کرد.

با نگاهی به نتایج آزمایش تاریخی هان متوجه تحلیل غلط او و استراسمن می‌شویم. درواقع رخداد پیش‌آمده در اثر بمباران اورانیوم، شکافت هسته‌ای به هسته‌های کوچک‌‌‌‌تر و نه ساخته‌شدن عنصر باریوم بوده است. باورهای علمی گذشته ادعا می‌کردند که بزرگ‌ترین ذره‌ی قابل‌تابش از هسته، آلفا نام دارد. سؤال جدید این بود که آیا هسته‌های اورانیوم قابلی شکسته‌شدن به ذره‌هایی بسیار بزرگ‌تر از آلفا هستند؟

جورج گامو و نیلز بور قبلا ادعا کرده بودند که هسته‌ی اتم ساختاری شبیه‌به قطره‌ی آبا دارد. مایتنر به‌همراه خواهرزاده‌اش اوتو فریش که به سوئد رفته بود، این احتمال را مطرح کرد که آیا هسته‌ی شبیه به قطره‌ی آب، قابلیت تقسیم شدن به قطره‌‌های کوچک‌تر را دارد‌ یا خیر.

لیزه مایتنر / Lise Meitner

سفر به آمریکا ۱۹۶۴

سوالی که ذهن مایتنر را مشغول کرده بود، به نظریه‌ی شکافت هسته‌ای می‌انجامید. اگر او می‌خواست چنین نظریه‌ای را مطرح کند، یعنی ۴ سال فعالیتش به‌همراه هان و استراسمن و نظریه‌‌ی عناصر ترنسورانیوم، بی‌معنی و غلط می‌شد.

در روزهای پایانی دسامبر ۱۹۳۸، مایتنر و فریش درحال قدم‌زدن روی برف بودند که ایده‌ی مهم تاریخی به ذهن لیزه خطور کرد. او در همان جنگل نشست و انرژی دخیل در تشکیل هسته‌ی اورانیوم بر اثر شکافت را محاسبه کرد. انرژی محاسبه‌شده، ۲۰۰ مگا الکترون‌ولت (MeV) بود. مایتنر برای محاسبه‌ی انرژی عظیم، از فرمول مشهور اینشتین یعنی E=mc2 استفاده کرد. درنهایت او به این نتیجه رسید که در جریان شکافت هسته‌ای، مواد زیادی به انرژی تبدیل می‌شود که آن حجم از انرژی را از خود ساطع می‌کند.

لیزه مایتنر / Lise Meitner

مدال مکس پلانک لیزه مایتنر

پس از محاسبه‌ی انرژی ساطع‌شده بر اثر شکافت هسته‌ای، مایتنر به‌همراه فریش مقاله‌ای پیرامون یافته‌ی جدید در مجله‌ی Nature منتشر کرد. او خبر یافته‌های خود را به هان داد و فریش نیز خبر را به گوش نیلز بور رساند. بور در سفری به آمریکا، خبر دستاورد بزرگ را به دانشمندان آن کشور رساند. خبر مذکور با سرعت بالایی پخش شد و آزمایشگاه‌های متعدد،‌ برنامه‌های اختصاصی برای تأیید فرایند شکافت هسته‌ای را شروع کردند. پخش شدن خبر پیش از انتشار مقاله‌ی مایتنر و فریش انجام شد و به‌همین‌دلیل نام آن‌ها آن‌طور که باید و شاید، به‌عنوان کاشفان فرایند شکافت شنیده نشد.

بی‌عدالتی در جایزه‌ی نوبل

اوتو هان از ترس نازی‌ها همکاری‌با مایتنر را مخفی کرده بود

نیلز بورد، تلاش‌های متعددی انجام داد تا نقش مایتنر در کشف شکافت هسته‌ای به‌خوبی دیده شود. منتهی داوران جایزه‌ی نوبل در سال ۱۹۴۴ نوبل شیمی را به اوتو هان اهدا کردند. لیزه از رخداد پیش‌آمده بسیار ناراحت شد و دانشمندان همکار او نیز همین حس را داشتند. او از هان نیز دلخور بود، چراکه دانشمند آلمانی از ترس نازی‌ها و به‌خاطر همکاری در فرار غیرقانونی لیزه، صحبتی از همکاری با او نکرد. البته این اقدام هان پس از جنگ هم ادامه داشت که ناراحتی مایتنر را بیشتر کرد.

با وجود ناراحتی و اختلافی که بین هان و مایتنر پیش آمد، دانشمند آلمانی بخشی از جایزه‌ی نقدی نوبل را به همکار قدیمی‌اش بخشید. مایتنر بدون معطلی پول دریافت‌شده را به انجمن دانشمندان اتمی اهدا کرد که به‌نام Albert Einstein's Emergency Committee of Atomic Scientists فعالیت می‌کردند. هدف فعالیت انجمن مذکور، کشف کاربردهای صلح‌آمیز برای انرژی هسته‌ای بود.

لیزه مایتنر / Lise Meitner

هان در جریان سخنرانی جایزه‌ی نوبل، به‌خوبی از مایتنر و فریش قدردانی کرد. او نظریه‌پردازی آن‌ها پیرامون احتمال شکسته‌شدن اتم و استفاده‌از مدل قطره‌ای را عامل مهمی در کشف شکافت هسته‌ای اعلام کرد. هان در صحبت‌های خود گفت که مایتنر و فریش به این نتیجه رسیده‌اند که محصولات شکافت، عناصر ترنسورانیوم نیستند. او درنهایت اصطلاح شکافت هسته‌ای را متعلق‌به همکاران اتریشی خود، مایتنر و فریش دانست.

پس‌از پایان جنگ جهانی دوم، بسیاری لقب «مادر بمب اتمی» به مایتنر دادند. او از چنین لقبی متنفر بود و خود را یکی از طرفداران کاربردهای صلح‌آمیز انرژی هسته‌ای می‌دانست. به‌هرحال مخالفت‌های او هم اثری نداشتند و جامعه هنوز لقب مادر بمب اتمی را استفاده می‌کرد.

زندگی شخصی و مرگ

لیزه مایتنر به‌نوعی زندگی خود را وقف علم کرده بود. او هیچ‌گاه ازدواج نکرد و فرزندی هم نداشت. پیاده‌روی، تفریح دلخواه‌ی این دانشمند هسته‌ای بود و او زمان‌های زیادی را به این تفریح اختصاص می‌داد. موسیقی و حضور در سالن‌های کنسرت هم جزو علایق مایتنر عنوان شده‌اند.

لیزه مایتنر / Lise Meitner

دریافت جایزه‌ی فرمی در زمان سکونت در کمبریج

پس از جنگ جهانی دوم که قساوت‌های نازی‌ها فاش شد، لیزه تصمیم گرفت هیچ‌گاه به آلمان بازنگردد. او حتی از دوران زندگی‌اش در آلمان در سال‌های ۱۹۳۳ تا ۱۹۳۸ پشیمان بود و دانشمندان متعدد آلمانی همچون هان، مکس فون لائه و دیگران را نیز به‌خاطر همکاری با نازی‌ها و عدم مبارزه با جنایات هیتلر و رژیم نازی به‌سختی نقد می‌کرد. او درباره‌ی ورنر هایزنبرگ، فیزیک‌دان هسته‌ای آلمانی‌ها گفته بود:

هایزنبرگ و میلیون‌ها فرد دیگر باید کمپ‌های آوارگان و میلیون‌ها جسدی که بر اثر جنگ ایجاد شد را ببینند.

لیزه در سال ۱۹۴۹ شهروندی سوئد را هم به‌دست آورد و به‌عنوان فردی اتریشی‌سوئدی شناخته شد. مایتنر تا زمان بازنشستگی در ۷۵ سالگی و سال ۱۹۵۳، در استکهلم مشغول به کار بود.

در سال ۱۹۶۰ یک حادثه باعث شکستن استخوان لگن مایتنر شد. به‌همین‌دلیل او به انگلستان رفت تا نزد خواهرزاده‌ی اوتو فریش و خانواده‌ی او زندگی کند. سال‌های پایانی عمر مایتنر در انگلستان سپری شد تا اینکه در ۲۷ اکتبر سال ۱۹۶۸ و پس از شکستگی مجدد استخوان لگن و چند سکته‌ی کوتاه، در سن ۸۹ سالگی از دنیا رفت. پیکر او در کلیسای سینت جیمز برملی همپشایر دفن شد.

لیزه مایتنر / Lise Meitner

محل دفن لیزه مایتنر

جوایز و افتخارات

لیزه مایتنر در سال ۱۹۶۴ سفری به ایالات متحده داشت و نشان افتخاری «بانوی سال» را دریافت کرد. در همان سفر سخنرانی‌هایی در دانشگاه‌های آمریکایی همچون پرینستون و هاروارد انجام داد و چند مدرک دکترای افتخاری دریافت کرد. او به‌همراه اوتو هان در سال ۱۹۴۹ مفتخربه دریافت جایزه‌ی مکس پلانک انجمن فیزیک آلمان شد. به‌علاوه، اولین جایزه‌ی اوتو هان انجمن شیمی آلمان نیز در سال ۱۹۵۵ به مایتنر اهدا شد.

در سال ۱۹۵۷، رئیس‌جمهور آلمان تئودور هس، بالاترین نشان کشور برای دانشمندان یعنی Pour le Merite را به مایتنر اهدا کرد. سوئدی‌ها نیز دانشمند جدید خود را در سال ۱۹۴۵ به‌عنوان عضوی خارجی از آکادمی سلطنتی علوم انتخاب کردند. البته در سال ۱۹۵۱ عضویت او به‌عنوان دانشمند سوئدی تغییر کرد. آکادمی سلطنتی علوم بریتانیا نیز در سال ۱۹۵۵ این دانشمند اتریشی‌سوئدی را به‌عنوان عضو خارجی انتخاب کرد. آکادمی هنر و علوم آمریکا، در سال ۱۹۶۰ نام مایتنر را به فهرست اعضای خود افزود.

لیزه مایتنر / Lise Meitner

مجسمه‌ی یادبود مایتنر در برلین

مایتنر درمجموع ۲۱ مدال و مدرک افتخاری دریافت کرد. از آخرین جوایز او در زمان حیات می‌توان به جایزه‌ی انریکو فرمی کمیسیون انرژی هسته‌ای آمریکا اشاره کرد. این جایزه در سال ۱۹۶۶ توسط رئیس‌جمهور آمریکا، لیندون بی جانسون به‌صورت اشتراکی به مایتنر، هان و استراسمن اهدا شد.

پس از مرگ مایتنر نیز افتخارات متعددی به او اهدا شد که چند نام‌گذاری مهم در میان آن‌ها دیده می‌شود. در سال ۱۹۹۷ِ، عنصر شماره‌ی ۱۰۹ به افتخار او مایتنریوم نام‌گذاری شد. مایتنر تنها بانویی است که افتخار نام‌گذاری عنصری به‌صورت اختصاصی را دارد، چرا که کوریم به‌صورت اشتراکی به افتخار ماری و پیر کوری نام‌گذاری شد. از نام‌گذاری‌‌های دیگر می‌توان به انجمن علمی هان-مایتنر در برلین، دهانه‌هایی در ماه و سیاره‌ی زهره و سیارک ۶۹۹۹ اشاره کرد.

انجمن فیزیک اروپا در سال ۲۰۰۰ جایزه‌ی دوسالانه‌ای را به‌نام لیزه مایتنر راه‌اندازی کرد که به تحقیقات حرفه‌ای در حوزه‌ی علوم هسته‌‌ای اختصاص دارد. در سال ۲۰۰۶، دانشگاه گوتنبرگ هم جایزه‌ای به‌نام دانشمند بزرگ هسته‌ای ترتیب داد که به دانشمندان با دستاوردهای مهم در علم فیزیک اهدا می‌شود. از آخرین جوایز به‌نام لیزه مایتنر نیز می‌توان به جایزه‌ی دانشگاه نظامی اتریش (NBC) اشاره کرد. در سال ۲۰۱۶ نیز مؤسسه‌ی تحقیقات فیزیک انگلستان، مدال مایتنر را برای فعالیت‌های جلب علاقه‌ی عمومی به علم فیزیک اختصاص داد.



تاريخ : سه شنبه 17 ارديبهشت 1398برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

مک‌لارن F1 به‌عنوان یکی از ماندگارترین خودروهای تاریخ، سه صندلی داشت. خودروهای برجسته‌ی دیگر که از این طرح استفاده کردند، چه مدل‌هایی هستند؟ 

 

معمولاً از عدد ۴ به‌عنوان یک استاندارد در خودروسازی یاد می‌شود. خودروهای تولیدانبوه و اقتصادی در بخش چرخ‌ها، ظرفیت کابین و صندلی و حتی پیشرانه با عدد ۴ همراه شده‌اند. پیش از این، مقاله‌های مختلفی در مورد خودروهای ۳ چرخ در زومیت منتشر شده است؛ درواقع خودروهای ۳ چرخ با پیشرانه‌های ۳ سیلندر هم تولید شده‌اند. بنابراین چرا خودرویی با ۳ صندلی نداشته باشیم؟

McLaren F1

در طول تاریخ خودروسازی، مدل‌های مختلفی با ظرفیت و چینش متفاوت ۳ سرنشین و صندلی تولید شده است. به‌عقیده‌ی بسیاری از طراح‌ها و مهندس‌های خودرو، طرح کابین ۳ صندلی ویژگی‌های خاصی دارد که در منحصربه‌فرد کردن تجربه‌ی رانندگی و سواری بااهمیت است. احتمالاً هر وقت صحبت از خودروهای ۳ سرنشینه باشد، اولین برند مطرح، مک‌لارن و مدل F1 هستند. این شرکت بریتانیایی را باید یکی از موفق‌ترین تولیدکننده‌های خودروهای ۳ سرنشینه بنامیم؛ البته هنوز مدل جدید اسپیدتیل (Speedtail) عرضه نشده است، اما مک‌لارن با دو خودروی ویژه در بین برندهای دیگر شهرت بیشتری دارد. در این مقاله، بهترین نمونه‌ها از خودروهای سه سرنشینه را معرفی می‌کنیم؛ درکنار دو خودروی مک‌لارن، مدل‌های ناشناخته‌ و کم‌سروصدای دیگری هم تولید شده‌اند که به‌ترتیب تاریخ عرضه بررسی می‌شوند.

مرسدس بنز SL Pagoda

Mercedes Benz SL Pagoda

محصول سال ۱۹۶۳

مرسدس بنز مدل کوپه و رودستر W113 را از سال ۱۹۶۳ تا ۱۹۷۱ در نسخه‌های 230SL، 250SL و 280SL با پیشرانه‌‌ی ۶ سیلندر خطی در حجم‌های ۲.۳ و ۲.۵ و ۲.۸ لیتر تولید کرد. W113 که جایگزین مدل W198 بود، در حالت استاندارد با ظرفیت دو سرنشین تولید می‌شد اما سپس آپشن اضافه‌کردن یک صندلی بیشتر هم برای این خودرو درنظر گرفته شد. کد پاگودا به طرح ویژه‌ی سقف اشاره دارد که در مدل‌های دیگر این سری مرسدس بنز هم وجود داشت. البته صندلی سوم SL Pagoda بسیار خاص و ویژه بود؛ این صندلی به‌طور عرضی در عقب قرار گرفته بود. فرد بالغی که به‌سختی در این صندلی می‌نشست، باید برخورد جریان هوا به سر و صورت را تحمل می‌کرد. البته تنها در صورت باز بودن سقف می‌توان از صندلی عقب مرسدس بنز SL Pagoda  استفاده کرد؛ در شرایطی که سقف پارچه‌ای بسته باشد، اصلا فضایی برای سر و گردن سرنشین عقب وجود نخواهد داشت. محصول کلاسیک مرسدس بنز امروز یکی از ارزشمندترین خودروهای کلکسیونی است.

فراری P365 Berlinetta Speciale

Ferrari P365 Berlinetta Speciale

محصول سال ۱۹۶۶

سال‌ها پیش از آنکه مک‌لارن با مدل F1 و ایده‌ی سه صندلی در کابین با طرح صندلی مرکزی راننده از راه برسد، ایتالیایی‌ها چنین مدلی تولید کرده بودند. نسخه‌ی پروتوتایپِ بریلنتا اسپشیاله از فراری 365 P سال ۱۹۶۶ در نمایشگاه خودرو پاریس رونمایی شد؛ این مدل منحصربه‌فرد، حاصل همکاری فراری و پینین‌فارینا و لوییجی کینِتی، صادرکننده‌ی خودروهای اسب سرکش ایتالیا به آمریکا بود. فراری 365 P Berlinetta Speciale براساس مدل مسابقه‌ای 365 P2 طراحی شده بود و درابتدا تنها یک مدل نمایشی برای جذب بازدیدکننده‌ی بیشتر در نمایشگاه‌ها و رویدادها بود. پس از رونمایی در پاریس، به‌سفارش جانی اَنیِلی، مدیرعامل سابق فیات، مدل دوم از فراری سه‌سرنشینه بااستفاده‌از قطعات دینو 206GT و دینو 246 و پیشرانه‌ی ۱۲ سیلندر Vشکل ۴.۴ لیتری تنفس طبیعی با قدرت ۳۸۰ اسب‌بخار تولید شد. این مدل که در کارگاه پینین‌فارینا با کد Coupe Ferrari 3 Posti شناخته می‌شد، هنوز هم سرحال و بازسازی‌شده، دراختیار یک کلکسیونر است.

بیزارینی مانتا

Bizzarrini Manta

محصول سال ۱۹۶۸

سال ۱۹۶۴ جوتو بیزارینی، مهندس سابق شرکت‌های آلفارومئو و فراری و ایزو (Iso)، شرکت بیزارینی (Bizzarrini) را ایجاد کرد که تنها تا سال ۱۹۶۹ دوام آورد. بیزارینی یکی از برجسته‌ترین مهندس‌های خودروسازی ایتالیا است؛ او پس از تجربه‌ی کار کردن در آلفارومئو به‌عنوان راننده‌ی تست، به تیم فراری پیوست. بیزارینی راننده‌ی تست، مهندس ارشد، طراح، توسعه‌دنده و مکانیک فراری بود. مهم‌ترین و بزرگ‌ترین موفقیت شغلی بیزارینی در فراری، امروز گران‌ترین خودروی تاریخ است؛ فراری 250GTO با مهندسی فوق‌العاده‌ی بیزارینی در شاسی و پیشرانه و طراحی آیرودینامیک خلق شده است. اما سال ۱۹۶۱ با جنجال بزرگ فراری و توقف توسعه‌ی این مدل همراه شد؛ به‌‌دنبال مشاجره‌ی مدیرفروش با همسر انزو فراری، ماهرترین مهندس‌های شرکت برای اولین‌بار در تاریخ خواسته‌ای برخلاف میل کامنداتوره داشتند. انزو فراری درست در زمانی‌که مدل 250GTO مراحل پایانی طراحی و توسعه را می‌گذارند، پنج مهندس ارشد شرکت را اخراج کرد که بیزارینی هم یکی از این افراد بود. بیزارینی سپس به شرکت ATS پیوست که باتلاش دیگر مهندس‎های سابق فراری شکل گرفته بود. مدل جاده‌ای و مفهومی مانتا (Manta) طرح جدید جورجتو جوجارو برای نمونه‌ی مسابقه‌ای بیزارینی P538 بود؛ مانتا با کابین سه‌سرنشینه با طرح صندلی مرکزی راننده، از پیشرانه‌ی ۸ سیلندر Vشکل ۵.۴ لیتری تنفس طبیعی با قدرت ۳۵۰ اسب‌بخار استفاده می‌کرد. جوتو بیزارینی که امروز ۹۲ سال سن دارد، طراح اصلی پیشرانه‌ی ۱۲ سیلندر Vشکل لامبورگینی در سال ۱۹۵۳ است؛ این پیشرانه اولین‌بار در مدل‌های 350GTV و 350GT نصب شد و نمونه‌های به‌روزرسانی‌شده‌اش تا سال ۲۰۱۰ در محصولات لامبورگینی استفاده شدند.

ماترا باگیرا

Matra Bagheera

محصول سال ۱۹۷۳

مدل متفاوت باگیرا (Bagheera)، محصول مشترک دو خودروساز فراموش‌شده‌ی فرانسویِ ماترا (Matra) و سیمکا (Simca) است. بیشتر قطعات باگیرا مثل پیشرانه، جعبه‌دنده و سیستم تعلیق از مدل سیمکا ۱۱۰۰ قرض گرفته شد؛ البته برخلاف سیمکا ۱۱۰۰، ماترا باگیرا موتورمیانی بود و سه صندلی در یک ردیف داشت. ماترا باگیرا از پیشرانه‌ی ۴ سیلندر ۱۲۹۴ سی‌سی سیمکا با قدرت ۸۴ اسب‌بخار استفاده می‌کرد؛ درکنار این پیشرانه و وزن ۸۸۳ کیلوگرم، باگیرا با نهایت سرعت ۱۸۶.۵ کیلومتربرساعت برای رسیدن به سرعت ۱۰۰ کیلومتربرساعت حدود ۱۲.۲ ثانیه زمان نیاز داشت. این عملکرد از الفارومئو GT1300 Junior که ۳ اسب‌بخار قدرت بیشتر داشت هم بهتر بود. از بزرگ‌ترین دستاوردهای باگیرا علاوه‌بر فروش بیش از ۱۰ هزار دستگاه در طول ۱۸ ماه، برنده‌شدن عنوان بهترین طراحی Style Auto Award دربرابر مدل‌هایی چون لانچیا استراتوس، لانچیا بتا کوپه و فراری دینو 308 GT4 بود.

مک‌لارن F1

McLaren F1

محصول سال ۱۹۹۳

احتمالاً معروف‌ترین و موفق‌ترین خودروی سه‌سرنشینه تاریخ، مدل جاودانه‌ی مک‌لارن F1 است. وقتی خودرویی در سال ۱۹۹۳ با قیمت پایه نزدیک به ۷۰۰ هزار دلار فروخته می‌شود، باید از هر نظر منحصربه‌فرد باشد. مک‌لارن F1، اولین خودروی تاریخ بود که از شاسی تمام فیبرکربن استفاده می‌کرد؛ این سوپراسپرت با ظرفیت سه سرنشین و صندلی مرکزی راننده، بیش از ۳۸۰ کیلومتر بر ساعت سرعت می‌گرفت. F1 که به‌تازگی جایگزینش با نام اسپیدتیل (Speedtail) معرفی شده است، از پیشرانه‌ی ۱۲ سیلندر V شکل ۶۰۶۴ سی‌سی تنفس طبیعی بی‌ام‌و استفاده می‌کرد. مک‌لارن F1 به‌عنوان یکی از قدرتمندترین سوپراسپرت‌های تنفس طبیعی جهان  با ظرفیت تولید ۱۰۶ دستگاه، آغازگر رقابت عصر مدرن خودروسازان در میدان نهایت سرعت است. پیکربندی صندلی‌های F1 به‌گونه‌ای بود که دو سرنشین چپ و راست راننده کمی عقب‌تر قرار می‌گرفتند تا نیازی به افزایش عرض بدنه در جلو و مرکز نباشد. بدون شک نشستن در کابین محصول تاریخی مک‌لارن برای سه سرنشین و تجربه‌ی سرعت‌گیری در زمانی کمتراز ۳.۵ ثانیه تا ۱۰۰ کیلومتربرساعت، توصیف‌کردنی نیست. گوردون موری ۷۲ساله پس از طراحی مدل‌های فرمول یک و مک‌لارن F1 و مرسدس بنز SLR مک‌لارن در سال‌های گذشته، این روزها شرکت مستقل خودش با نام Gordon Murray Design را هدایت می‌کند. یاماها MOTIV-E و گرندتورر انگلیسی TVR Griffith، جدیدترین طراحی‌های موری هستند.

ایان GT3

Aeon GT3

محصول سال ۲۰۰۳

GT3 مدل کیت شرکت انگلیسی ایان (Aeon) بود که با وزن کلی ۷۲۰ کیلوگرم و کابین کوچک برای راننده و دو سرنشین مشابه پیکربندی صندلی‌های مک‌لارن F1 تولید شد. GT3 که امکان خرید مدل مونتاژشده یا قطعاتش به‌صورت کیت وجود داشت، در نمونه‌ی اسپایدر هم عرضه می‌شد. این مدل نه‌چندان‌شناخته‌شده از پیشرانه‌های ۴ سیلندر دوراتِک یا زِتک فورد (Duratec، Zetec)، آئودی و دوراتک ۶ سیلندر V شکل فورد استفاده می‌کند. GT3 این روزها در شرکت Exceed Autocraft هنوز هم تولید می‌شود اما ظرفیت کابین به دو صندلی و سرنشین محدود شده است.

ولوو 3CC

Volvo 3CC

محصول سال ۲۰۰۵

مدل مفهومی ولوو 3CC، سال ۲۰۰۵ رونمایی شد؛ اگر طراحی این مدل کمی آشنا به‌نظر می‌رسد، به این خاطر است که 3CC پیش‌نمایش زبان طراحی جدید خودروساز سوئدی بود که بعدها در هاچ‌بک C30 به مرحله‌ی نهایی رسید. باتوجه‌به الگوی کابین سه صندلی به‌صورت ۱+۲ و قوای فنی تمام برقی، ولوو 3CC هیچ‌وقت با هدف تولید نهایی طراحی نشده بود. موتور برقی که ولوو برای این مدل درنظر گرفته بود، اصلا قدرتمند نبود؛ توانایی 3CC به نهایت سرعت ۱۳۵ کیلومتربرساعت و زمانی حدود ۱۰ ثانیه در آزمایش سرعت‌گیری صفر تا ۱۰۰ کیلومتربرساعت محدود بود. یکی از ویژگی‌های جالب این مفهومی، کابین با سه صندلی بود که برخلاف بسیاری از نمونه‌های سه‌سرنشینه، دو صندلی در جلو و یک صندلی در عقب قرار داشت. این پیکربندی متفاوت اجازه داد که شیب و طراحی سقف ولوو 3CC آیرودینامیک باشد. البته تنها صندلی عقب به‌راحتی پذیرای یک فرد بالغ یا دو کودک بود؛ شاید ولوو 3CC تنها خودروی سه‌سرنشینه باشد که تمام صندلی‌هایش برای بزرگسالان طراحی شده است.

HTT پِلِدور

HTT Plethore

محصول سال ۲۰۰۷

برند HTT، خودروساز جاه‌طلب کانادایی بود؛ هدف اصلی این شرکت، تولید اولین سوپراسپرت ساخت کانادا بود. زمانی‌که پلدور (Plethore) رونمایی شد، پیشرانه‌ی ۸سیلندر Vشکل ۶.۲لیتری به‌همراه یک سوپرشارژر در پشت سه صندلی کابین با طراح مرکزی راننده و مشابه مک‌لارن F1 و فراری 365P و بیزارینی مانتا قرار داشت. از سال ۲۰۰۷ تا امروز، محصول پرسروصدای HTT نمایش بزرگی نداشته است؛ سوپراسپرتی که قرار بود از پیشرانه‌ی V8 شورولت کوروت با شاسی و بدنه‌ی فیبرکربن، ۱۰۸۹ کیلوگرم وزن و نهایت قدرت ۱۳۰۰ اسب‌بخار استفاده کند و نسبت قدرت به وزن در سطح خودروهای فرمول یک داشته باشد. HTT چند سال گذشته بیش از یک میلیون دلار سرمایه جذب کرد تا اولین محصولش را عرضه کند؛ ۶ دستگاه از مدل پلدور پیش‌فروش شده اما هنوز نمونه‌ی تولیدی این سوپراسپرت کانادایی به واقعیت تبدیل نشده است.

V-Storm WR3

V-Storm WR3

محصول سال ۲۰۰۸

طرح خودروی کیت V-Storm WR3 رقیب سه سرنشینه‌ی اریل اتم (Ariel Atom) است که قرار بود از پیشرانه‌ی موتورسیکلت اپریلیا استفاده کند. باتوجه‌به طراحی خاص و پیکربندلی صندلی‌ها، در این مدل مخصوص پیست دو سرنشین عقب باید با جریان شدید هوای که در سرعت‌های بالا ایجاد می‌شود، دست‌وپنچه نرم کنند. V-Storm WR3 پس از طرح اولیه حالا در اختیار شرکت DJC Sportcars قرار دارد و از پیشرانه و جعبه‌دنده‌ی سوبارو ایمپرزا استفاده می‌کند. نصب پیشرانه‌ی خودروساز اصیل ژاپنی باعث شده است تا تیونینگ و تقویت قدرت به‌راحتی و باکمترین قطعات اضافی تا ۴۰۰ اسب‌بخار انجام شود.

هوندا FC Sport

Honda FC Sport

محصول سال ۲۰۰۸

هوندا سال ۲۰۰۸ در نمایشگاه خودرو لس‌آنجلس مدل مفهومی FC Sport را رونمایی کرد تا پیش‌نمایشی ازخودروی اسپرت آینده مجهزبه فناوری هیدروژنی داشته باشد. FC Sport و سپس مدل مفهومی P-Nut هر دو از طرح کابین سه صندلی مانند مک‌لارن F1 استفاده می‌کردند؛ قرار دادن صندلی مرکزی برای راننده و دو صندلی دیگر به‌صورت جانبی و کمی عقب‌تر، فضای جاداری را حتی باوجود ابعاد بدنه‌ی کوچک فراهم می‌کرد. از طراحی خارجی FC Sport و درهای قیچی‌شکل لامبورگینی‌اش در محصولات تولیدی خودروساز ژاپنی استفاده نشد، اما حداقل فناوری هیدروژنی به برخی‌از شرکای هوندا قرض داده شد.

هوندا P-Nut

Honda P-Nut

محصول سال ۲۰۰۹

نمونه‌ی مفهومی دیگر هوندا با طرح کابین سه صندلی، مدل P-Nut یا Personal Neo Urban Transit بود. ژاپنی‌ها سابقه‌ی طولانی در نام‌گذاری عجیب خودروها دارند؛ P-Nut درواقع بازی با کلمات بود که خودروی جدید هوندا را با بادام‌زمینی (Peanut) ارتباط دهد. P-Nut آزمایش جالب مهندس‌های هوندا در تولید مدلی کوچک با ظرفیت سه سرنشین و زبان طراحی جدید و تولید خودرویی با قابلیت نصب سه پیشرانه‌ی بنزینی و هیبرید و برقی بود؛ این مدل جذاب به‌تولید نرسید، اما باتوجه‌به ابعاد ۳۴۰۰ میلی‌متر طول، ۱۷۵۰ میلی‌متر عرض و ۱۴۳۹ میلی‌متر ارتفاع چشم‌انداز جدیدی از خودروهای کوچک با فضای داخلی جادار به‌وجود آورد و اساس طراحی مدل CR-Z را هم شکل داد.

تویوتا iQ

Toyota iQ

محصول سال ۲۰۰۹

مدل شهری و کوچک تویوتا iQ به‌طور رسمی دربین خودروهای چهارصندلی طبقه‌بندی می‌شود اما حتی مقامات بزرگ‌ترین شرکت خودروسازی ژاپن هم اقرار می‌کنند که ظرفیت واقعی کابین iQ، سه سرنشین با حالت ۱+۳ است. درواقع در حالت صندلی‌های ۱+۳، صندلی آخر کاربردی ندارد و در دنیای واقعی، فضای داخلی iQ برای سه سرنشین طراحی شده است. iQ را باید جزو معدود خودروهای مخصوص ژاپنی بدانیم که گاهی‌اوقات از خانه فرار می‌کند و در کشورهای دیگر فروخته می‌شود تا به‌ همه یادآوری شود که طرز تفکر خودروسازهای این کشور، بسیار متفاوت است. بهترین خودروی ژاپن در سال ۲۰۰۸، باهدف تولید خودرویی با طول کمتراز مینی و زاویه‌ی پیچیدن بیشتر از تاکسیسیاه معروف لندن شکل گرفت. تویوتا iQ این دو هدف بزرگ را به‌خوبی باموفقیت پشت‌سر گذاشت اما همین دو ویژگی، به‌معنی فضای کمتر بار بود. یکی از جذاب‌ترین نسخه‌های تویوتا iQ، مدل ۴۳۰ اسب‌بخاری استون مارتین سیگنت (Cygnet) است. این مدل از شاسی و بدنه‌ی iQ درکنار پیشرانه‌ی ۸سیلندر Vشکل ۴.۷لیتری استون مارتین ونتیج استفاده می‌کند. تویوتا iQ تنها در یک نسل تا سال ۲۰۱۶ تولید شد.

رین‌اسپید iChange

Rinspeed iChange

محصول سال ۲۰۰۹

شرکت سوئیسی رین‌اسپید (Rinspeed) در بخش تیونینگ و طراحی مدل‌های مفهومی و نمایشی فعال است. از سال ۱۹۷۹ تا امروز، رین‌اسپید بیش‌از ۲۹ مدل جذاب و متفاوت در بزرگ‌ترین نمایشگاه‌های خودرو جهان رونمایی کرده است. مدل مفهومی iChange در نمایشگاه ژنو ۲۰۰۹ رونمایی شد و تعجب همه را در پی داشت. در این مدل، سقف با طراحی مشابه کابین هوایپمای جنگنده بود؛ با باز شدن سقف، iChange می‎‌توانست از یک خودروی تک‌سرنشینه به مدل سه‌سرنشینه تبدیل شود. دلیل اصلی طراحی سقف، ایجاد بهترین شرایط آیرودینامیکی باتوجه‌به ظرفیت کابین بود؛ راننده در جلو و دو سرنشین دیگر در عقب قرار می‌گرفتند. از ویژگی‌‌های دیگر رین‌اسپید iChange می‌توان به موتوربرقی ۱۵۰ کیلوولت‌ساعت، نهایت سرعت نزدیک‌به ۲۲۰ کیلومتربرساعت و زمان ۴ ثانیه در آزمون سرعت‌گیری صفر تا ۱۰۰ کیلومتربرساعت اشاره کرد.

نیسان بِلیدگِلایدر

Nissan BladeGlider

محصول سال ۲۰۱۳

مدل مفهومی بلیدگلایدر (BladeGlider) نمایشی از توانایی‌های نیسان در ترکیب خودروی برقی با ظرفیت سه سرنشین بود. بلیدگلایدر که باهمکاری متخصص‌های ویلیامز تولید شد، از طرح بدنه‌ی مثلثی و صندلی راننده در جلو استفاده می‌کرد که کابین جادار و راحتی داشت. خالق مدل مسابقه‌ای دلتاوینگ لمانز (DeltaWing) در طراحی نیسان بلیدگلایدر همکاری کرد.

مک‌لارن اسپیدتیل

McLaren Speedtail / مک‌لارن اسپیدتیل

محصول سال ۲۰۲۰

وقتی یک خودرو پس از سال‌ها الهام‌بخش محصولی جدید باشد، بنابراین با یک نمونه‌ی ماندگار و جاودانه سروکار خواهیم داشت. این داستان دقیقاً برای مک‌لارن F1 و اسپیدتل اتفاق افتاده است؛ ابرخودروی آینده‌ی خودروساز بریتانیا، دقیقا با طرح کابین سه‌سرنشینه مدل F1 تولید می‌شود. ابرخودروی اسپیدتیل (McLaren Speedtail) به‌عنوان جانشین مک‌لارن F1  طراحی شده است. با این حساب، حضور فرمان در وسط و استفاده‌از پیشرانه‌ی ۱۰۰۰ اسب‌بخار یا قوی‌تر، قابل پیش‌بینی بود. بنابر ادعای مهندسان مک‌لارن، ابرخودروی اسپیدتیل، ازنظر آیرودینامیک و هدایت هوا، دارای یکی‌از بهترین طرح‌های بدنه تاریخ است؛ حتی چرخ جلوی اسپیدتیل دارای قاب مخصوصی است تا هنگام چرخش، مشکلی برای جریان هوا ایجاد نشود. بخش اصلی بدنه، فیبرکربن خواهد بود و این مسئله کمک می‌کند تا وزن خودرو به ۱۴۳۰ کیلوگرم برسد. مدیران شرکت سازنده، اطلاعات چندانی از مشخصات پیشرانه منتشر نکرده‌اند؛ اما شایعات، خبر از قدرت بالای ۱۰۰۰ اسب‌بخار از پیشرانه‌ی ۸سیلندر Vشکل ۴لیتری درکنار موتور برقی می‌دهند.

McLaren Speedtail


بنابر اطلاعات رسمی مک‌لارن، اسپیدتیل می‌تواند سرعت‌های بالاتر از ۴۰۰ کیلومتربرساعت را برای سرنشین فراهم کند و در زمانی حدود ۱۲.۸ ثانیه، سرعت خود را از حالت سکون به ۳۰۰ کیلومتر بر ساعت برساند؛ بنابراین در بخش نهایت سرعت، اسیپدتیل دربرابر F1 سربلند خواهد بود. مشابه مک‌لارن F1، در اسپیدتیل هم ۳ صندلی برای سرنشینان وجود دارد. این ابرخودرو، دارای ۳ نمایشگر لمسی است که پیرامون فرمان قرار دارند. بسیاری‌از امکانات فنی این مدل، با کلیدهای روی سقف کنترل می‌شوند. شیشه‌ی جلو، الکتروکروماتیک است و در شرایط نوری مختلف می‌تواند به انتخاب راننده دارای تیرگی قابل‌کنترل باشد. مک‌لارن اسپیدتیل، مشابه مدل افسانه‌ای F1 با تولید محدودبه ۱۰۶ دستگاه عرضه خواهد شد و از هم‌اکنون، تمامی ظرفیت آن برای تحویل در سال ۲۰۲۰ با قیمت پایه ۱ میلیون و ۷۴۰ هزار پوند (۲ میلیون و ۲۵۰ هزار دلار آمریکا) پیش‌فروش شده است. مک‌لارن اسیپدتیل به‌دلیل داشتن برخی از تجهیزات مثل دوربین‌های جانبی به‌جای آینه یا نبودن امکاناتی چون کیسه‌های هوای جانبی، هنوز در تمام کشورهای جهان ازجمله آمریکا، مجوز تردد جاده‌ای و شهری ندارد.



تاريخ : سه شنبه 17 ارديبهشت 1398برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

فیسبوک و گوگل در خط مقدم استفاده از داده‌های کاربران قرار دارند و بسیاری از ما نمی‌دانیم که این غول‌ها چه اطلاعاتی جمع‌آوری می‌کنند.

 

اگر برای داستانی نگران‌کننده و کمی ترسناک آماده هستید، ادامه‌ی این مطلب را بخوانید. نویسنده‌ی گاردین در بررسی عمیقی تلاش کرد تا همه‌ی اطلاعات و داده‌هایی که فیسبوک و گوگل از کاربران جمع‌آوری می‌کند را شناسایی کند. در ادامه متوجه می‌شوید که چه حجمی از اطلاعات شما بدون اطلاع و آگاهی خودتان توسط گوگل و فیسبوک جمع‌آوری می‌شود.

گوگل موقعیت‌های قبلی شما را می‌داند

اگر قابلیت مکان‌یابی را در گوشی هوشمند خود روشن کرده باشید، گوگل با هربار روشن شدن گوشی موقعیت شما را تشخیص می‌دهد. هر کاربری می‌تواند به‌صورت خط زمانی، تمامی مکان‌هایی را مشاهده کند که پس از استفاده از سرویس‌های گوگل بازدید کرده است. می‌توانید با ورود به حساب کاربری گوگل و مراجعه به این لینک، اطلاعات شخصی خود را درصورت وجود مشاهده کنید.

نویسنده‌ی گاردین تصویری از تاریخچه‌ی مکان‌یابی خود قرار داده است که همه‌ی موقعیت‌های بازدیدشده در یک‌سال گذشته را نشان می‌دهد. حتی زمان حضور در هر موقعیت و مدت زمان سفر از موقعیت قبلی نیز در این داده‌ها قرار دارند. 

موقعیت گوگل

گوگل همه‌ی تاریخچه‌ی جستجوی شما را می‌داند

درصورتی‌که در دستگاه‌های مختلف به حساب کاربری گوگل وارد شده باشید، غول موتور جست‌وجو تاریخچه‌ای از جست‌وجوهای شما را در همه‌ی آن‌ها ذخیره می‌کند. به‌بیان دیگر اگر تاریخچه‌ی جست‌وجو و تاریخچه‌ی گوشی هوشمند را پاک کنید، شاید اطلاعاتی از دستگاه‌های دیگر شما (مثلا تبلت) در گوگل ذخیره شوند.

گزینه‌های جمع‌آوری اطلاعات عموما به‌صورت پیش‌فرض روشن هستند

گوگل ادعا می‌کند که کاربران کنترل کامل روی داده‌های ذخیره‌شده دارند. به‌هرحال با مراجعه‌به این لینک و ورود به اکانت گوگل می‌توانید تاریخچه‌ی فعالیت‌های خود (حتی فعالیت‌ها در مرورگر گوگل) را مشاهده کنید.

گوگل پروفایل تبلیغاتی از شما می‌سازد

گوگل با استفاده از اطلاعات متعدد همچون سن، موقعیت، جنسیت، تفریحات، شغل، علاقه‌مندی‌ها، وضعیت ارتباط و حتی وزن و درآمد، پروفایلی برای انتخاب برترین تبلیغات برای شما تولید می‌کند. قطعا می‌دانید که حجم اصلی درآمد گوگل از تبلیغات کسب می‌شود. درنتیجه ساختن چنین پروفایلی از کاربران برای آن‌ها بسیار سودمند خواهد بود. مشاهده‌ی پروفایل تبلیغاتی نیز برای همه‌ی کاربران در این لینک امکان‌پذیر است.

افزایش فروش با تبلیغات گوگل ادوردز

گوگل همه‌ی اپلیکیشن‌های شما را می‌داند

گوگل درباره‌ی همه‌ی اپلیکیشن‌ها و افزونه‌هایی که استفاده می‌کنید، اطلاعات جمع‌آوری می‌کند. آن‌ها حتی زمان و مکان استفاده را می‌دانند. به‌علاوه مخاطبان شما در استفاده از اپلیکیشن‌ها هم توسط گوگل شناسایی می‌شوند. به‌بیان ساده‌تر می‌توان گفت که گوگل می‌داند شما در فیسبوک با چه کسی صحبت می‌کنید. آن‌ها کشورهای مقصد مکالمه‌ها را نیز شناسایی می‌کنند و با کمی محاسبه،‌ زمان خوابیدن ما را نیز می‌دانند.

قوانین جدید گ، شرکت‌ها را وادار می‌کند تا داده‌های جمع‌آوری‌شده را به کاربران نشان دهند. گوگل در بخش امنیتی خود و در این لینک، اطلاعات تاریخچه‌ی فعالیت‌های شما را نشان می‌دهد.

گوگل همه‌ی تاریخچه‌ی شما در یوتیوب را می‌داند

یوتیوب یکی از بزرگ‌ترین زیرمجموعه‌های گوگل محسوب می‌شود و برنامه‌های جمع‌آوری داده قطعا در این سرویس هم پیاده می‌شوند. تاریخچه‌ی ویدئوهایی که افراد در سرویس گوگل می‌بینند، اطلاعات جالبی نیز درباره‌ی شخصیت آن‌ها به‌همراه دارد. با مشاهده‌ی همان تاریخچه می‌توان برنامه‌های آتی فرد و حتی عقاید او را نیز شناسایی کرد. داده‌های تاریخچه‌ی یوتیوب در این لینک دردسترس هستند.

گوگل علاوه‌بر نمایش تمامی داده‌های جمع‌آوری‌شده، امکان دانلود آن‌ها را به کاربر می‌دهد. حجم داده‌های جمع‌آوری‌شده از کاربران متعدد برخی‌اوقات بسیار زیاد می‌شود. نویسنده‌ی گاردین برای بررسی حجم داده‌ها، درخواست دانلود آن‌ها را به گوگل داد و با فایلی ۵.۵ گیگابایتی مواجه شد که حجمی برابر با ۳ میلیون فایل ورد دارد.

یوتیوب

دریافت داده‌های شخصی از گوگل

حجم داده‌های جمع‌آوری‌شده به چندین گیگابایت می‌رسد

شما می‌توانید بامراجعه‌به این آدرس، تمامی اطلاعات خود را از گوگل دریافت کنید. اطلاعاتی که شامل وب‌سایت‌های نشان‌شده در کروم، ایمیل‌ها، اطلاعات تماس، فایل‌های گوگل درایو و همه‌ی داده‌های بالا می‌شود. به‌علاوه ویدئوهایی که در یوتیوب بارگذاری کرده‌اید، عکس‌های گرفته‌شده با گوشی هوشمند، اطلاعات کسب‌وکارهای فروشنده‌ی خدمات و کالا و کالاهای خریداری‌شده از گوگل هم در آرشیو تولیدی دیده می‌شوند. پس‌از درخواست آرشیو به گوگل، شاید چند ساعت یا چند روز برای تولید آن زمان نیاز باشد که پس از اتمام فرایند، یک ایمیل برای دانلود اطلاعات دریافت خواهید کرد.

علاوه‌بر اطلاعات فوق، داده‌هایی همچون تقویم گوگل، اطلاعات پیام‌رسانی‌ها در Hangout، تاریخچه‌ی موقعیت، موسیقی شنیده‌شده در سرویس گوگل موزیک، کتاب‌های خریداری‌شده از گوگل، گروه‌های گوگل، وب‌سایت‌های ساخته‌شده به‌کمک سرویس‌های گوگل، اطلاعات گوشی‌های هوشمند قبلی و حتی تعداد قدم‌های کاربران نیز در آرشیو وجود دارد.

اطلاعات فیسبوک

فیسبوک و حجم عظیم داده‌های شخصی

فیسبوک هم قابلیت دانلود آرشیو اطلاعات شخصی را به کاربران می‌دهد. اطلاعات نویسنده‌ی منبع ۶۰۰ مگابایت یعنی حدود ۴۰۰ هزار سند ورد بود. اطلاعات فیسبوک شامل تمام پیام‌های ارسال و دریافت‌شده می‌شود. به‌علاوه فهرست مخاطبان و حتی پیام‌های صوتی نیز در آرشیو فیسبوک دیده می‌شود. برای مشاهده‌ی داده‌ی ذخیره‌‌شده در فیسبوک به این آدرس مراجعه کنید.

از استیکرها تا موقعیت مکانی

فیسبوک علاوه‌بر ذخیره‌سازی حجم عظیمی از داده‌ها، پروفایلی براساس حدس خود از رفتارها و علایق شما نیز می‌سازد. آن‌ها به پیام‌ها و رفتار شما در شبکه‌ی اجتماعی دقت می‌کنند و علایق را حدس می‌زنند. غول شبکه‌های اجتماعی حتی استیکرهای ارسال‌شده را هم ذخیره می‌کند که چرایی آن مشخص نیست. به‌علاوه هربار که وارد حساب کاربری فیسبوک می‌شوید، اطلاعات زمان، ابزار و مکانی که از آن وارد شده‌اید، ذخیره خواهد شد.

حریم خصوصی فیسبوک

همه‌ی اپلیکیشن‌هایی که به حساب کاربری فیسبوک متصل هستند، در آرشیو شخصی کاربر ذخیره می‌شود. شاید داده‌های خام دریافت‌شده در نگاه اول ارزش چندانی نداشته باشند، اما با تلفیق آن‌ها می‌توان حتی وضعیت ازدواج یا علایق سیاسی افراد را نیز حدس زد. قابلیت‌های جمع‌آوری اطلاعات کاربران در اکثر سرویس‌های کنونی دنیای فناوری به‌صورت پیش‌فرض فعال هستند که شاید نقض حریم خصوصی افراد باشد. به‌عنوان نمونه می‌توان ویندوز ۱۰ را نیز به فهرست سرویس‌ها اضافه کرد که همه‌ی قابلیت‌های ردیابی و جمع‌آوری داده‌ی آن از ابتدا فعال هستند.

حریم خصوصی ویندوز ۱۰

دسترسی به وب‌کم و میکروفون

فیسبوک هم مانند گوگل به اطلاعات زیادی از هر کاربر دسترسی دارد. از میان آن‌ها می‌توان به اپلیکیشن‌ها و دوره‌ی استفاده، دسترسی به دوربین و میکروفون دستگاه‌ها، مخاطبان، تقویم، ایمیل‌ها، تاریخچه‌ی تماس‌ها و پیام‌ها، فایل‌های دریافت‌شده، بازی‌ها، عکس و فیلم و موسیقی، تاریخچه‌ی جست‌وجو، تاریخچه‌ی مرور پلتفرم و موارد دیگر اشاره کرد. البته فراموش نکنید که دسترسی به چنین اطلاعاتی را خودتان به‌صورت پیش‌فرض به سرویس‌ها و اپلیکیشن‌های فیسبوک می‌دهید.

اطلاعات دقیق گوگل از کاربران

نویسنده‌ی منبع پس از دریافت آرشیو کامل اطلاعات از گوگل، بررسی عمیقی در آن‌ها داشت. آرشیو گوگل به‌نامGoogle Takeout برای کاربر ارسال می‌شود و با نگاهی به فایل‌های درون آن می‌توان جزئیات جالبی از داده‌های جمع‌آوری‌شده دریافت کرد. در تصویر زیر نمایی از فایل تاریخچه‌ی جست‌وجو را می‌بنیم که با بیش‌از ۹۰ هزار ورودی، حتی عکس‌های دانلودشده را نیز درکنار وب‌سایت‌های مرورشده نشان می‌دهد.

اطلاعات گوگل

اگر از کاربران جدی تقویم گوگل باشید، اطلاعات کاملی از برنامه‌های متعدد ذخیره‌شده در آن را در فایل دریافتی مشاهده می‌کنید؛ اطلاعاتی که می‌تواند شامل قرارهای ملاقات کاری و غیرکاری نیز باشد. به‌علاوه حتی فایل‌هایی که در گوگل درایو پاک می‌کنید نیز در آرشیو شخصی وجود دارند. چنین آرشیوی حتی می‌تواند شامل اطلاعات مهمی باشد که زمانی برای حفظ امنیت پاک کردید.

اطلاعات گوگل

امروزه سرویس‌های سلامتی نیز محبوبیت بالایی در میان کاربران اینترنت پیدا کرده‌اند. Google Fit ابزاری در همین حوزه است و قطعا اطلاعاتی دقیق از کاربران جمع‌آوری می‌کند. در فایل آرشیو شخصی می‌توان تعداد قدم‌ها، زمان پیاده‌روی و هرگونه سابقه‌ی فعالیت ورزشی را مشاهده کرد. به‌علاوه اگر عکس‌های خود را نیز در سرویس ابری گوگل ذخیره کنید، حجم کاملی از آن‌ها در آرشیو دریافتی وجود خواهد داشت که به‌صورت سالانه هم دسته‌بندی شده‌اند.

اطلاعات گوگل

سرویس جی‌میل هم درکنار دیگر سرویس‌های گوگل طرفداران بسیاری دارد. بدیهی است که اطلاعات این سرویس هم با جزئیات کامل در آرشیو دریافتی وجود داشته باشد. بانگاهی‌به فایل نمونه متوجه می‌شویم که حتی ایمیل‌های پاک‌شده و اسپم توسط گوگل ذخیره می‌شده‌اند. به‌طور خلاصه تمامی مواردی که در بخش قبل به آن‌ها اشاره کردیم، در فایل آرشیوی گوگل دردسترس هستند. حتی تبلیغات مشاهده‌شده هم توسط گوگل ذخیره می‌شوند.

اطلاعات گوگل

شاید در نگاه اول به اطلاعات جمع‌آوری‌شده توسط گوگل و فیسبوک، متوجه اهمیت آن‌ها نشویم. با خود می‌گوییم که ما اطلاعات خاصی نداریم، اما آیا افراد استفاده‌کننده از اطلاعات هم همین برداشت را دارند؟ آیا با نگاهی به اطلاعات بالا نباید نگران دسترسی فردی به حساب کاربری گوگل شویم؟ قطعا دسترسی آن‌ها منجربه افشای اطلاعات زیادی از ما خواهد شد.

بانگاهی‌به اطلاعات بالا به یکی از عجیب‌ترین پدیده‌های دنیای مدرن پی می‌بریم. ما هیچ‌گاه به افراد دیگر و حتی دولت‌ها اجازه‌ی نصب دوربین یا میکروفون در محل کار یا زندگی نمی‌دهیم، اما با خیال راحت همین اجازه را به غول‌های فناوری داده‌ایم. آیا سرویس‌هایی که دریافت می‌کنیم ارزش این همه اطلاعات را دارند؟



تاريخ : سه شنبه 17 ارديبهشت 1398برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

نوع جدیدی از موتورهای الکتریکی با نام ماشین شار محوری جابیسکویتی طراحی شده است که نسبت‌به مدل‌های متداول شار شعاعی، گشتاور بیشتری تولید می‌کنند.

 

ماشین‌های الکتریکی (نموتورژنراتورها) در خودروهای الکتریکی امروزه شکل‌های مختلفی دارند؛ اما یکی از مواردی که در تمام آن‌ها مشترک به نظر می‌رسد، این است که همه‌ ماشین‌های جریان شعاعی هستند. شار نام علمی جهت هدایت میدان مغناطیسی است؛ به عبارت ساده‌تر، آن‌ها استوانه‌ای هستند و روتوری در داخل استاتور استوانه‌ای چرخانده می‌شود.

با این وجود، نوع دیگری از ماشین‌ الکتریکی در حال ظهور است؛ چیزی که برخی از خودروسازان به‌دنبال آن هستند و به‌خصوص برای یکپارچه‌سازی با پیشرانه احتراق داخلی به‌منظور هیبریدکردن خودروها از آن بهره می‌برند. گاهی اوقات می‌توان موتور الکتریکی را به پیشرانه احتراقی کوچکی ضمیمه کرد تا ژنراتور توسعه‌دهنده شعاع حرکتی ایجاد شود. شکل این دستگاه جدید مشابه قوطی بیسکویت است.

axial flux motor / موتور الکتریکی شار محوری

شاید شباهت این قطعه با قوطی بیسکویت خیلی جالب به نظر نرسد، اما ساده‌ترین راه برای توصیف شکل این نوع موتور الکتریکی با طول کوتاه و قطر بزرگ است. فایده اصلی چنین طرحی، ایجاد فضای بیشتر نسبت‌به موتورهای شار شعاعی خواهد بود. موتورهای شارمحوری نسبت‌به انواع شعاعی، در بعضی کاربردها به‌نحو موثرتری از فضا بهره می‌برند؛ مانند زمانی‌که بین پیشرانه و جعبه‌دنده با طرح عرضی قرار می‌گیرند. علاوه‌بر این، آن‌ها دارای مزایای دیگری نیز هستند که از جمله می‌توان به توانایی تولید گشتاور بیشتر نسبت‌به نمونه‌های شارشعاعی هم‌اندازه اشاره کرد.

روتور در نوع شار شعاعی متعارف، قطر تقریباً کوچکی دارد؛ زیرا در داخل استاتور قرار گرفته است. اما روتور و استاتور موتور الکتریکی شار محوری مانند دو بشقاب بزرگ روبه‌روی همدیگر قرار دارند. بنابراین هردو بشقاب به‌طور متقابل میدان دیگری را مغناطیس می‌کنند تا گشتاور بیشتری ایجاد شود و روتور را بچرخاند. روتور به‌نوبه‌ی خود در فاصله دورتری نسبت‌به محور محرک موتور الکتریکی قرار گرفته است. به همین علت نیرویی که آن‌ها تولید می‌کنند، نیروی بیشتری روی محور اصلی دارد. به عبارت دیگر، گشتاور بیشتری تولید می‌شود یا به‌ازای تولید گشتاور ثابت، توان کمتری مصرف خواهد شد.

روش خوبی برای تجسم این موضوع وجود دارد؛ فرمان خودرو را در نظر بگیرید و تصور کنید که غربیلک را برداشته‌اید و می‌خواهید با حرکت دادن ستون فرمان، چرخ‌های خودرو را حرکت دهید. بدیهی است که چنین کاری اگر غیرممکن نباشد، بسیار سخت خواهد بود و نیروی بسیار زیادی لازم دارد. حال اگر غربیلک فرمان را سر جای خود قرار دهیم، به‌راحتی و با نیروی کمی می‌توان چرخ‌ها را به اطراف چرخاند. استفاده‌از غربیلک فرمان، نیروی بیشتری دراختیار قرار می‌دهد و کمک می‌کند تا گشتاور بیشتری به چرخ‌ها منتقل کنیم. همین اتفاق در موتور الکتریکی شار محوری نیز رخ می‌دهد. 

فرمان خودرو

شرکت‌های زیادی در حال توسعه این فناوری هستند و یکی از آن‌ها که در خط مقدم قرار دارد، شرکت یاسا (Yasa) مستقر در آکسفورد انگلستان است. ماشین الکتریکی P400 یاسا می‌تواند بین پیشرانه و جعبه‌دنده در پیکربندی هیبرید P2 قرار گیرد یا هم به‌طور مستقل استفاده شود. ضخامت کلی موتور الکتریکی شار محوری یاسا تنها ۸۰ میلی‌متر است و وزن آن به ۲۴ کیلوگرم می‌رسد. همچنین این موتور الکتریکی می‌تواند ۲۱۵ اسب‌بخار قدرت و ۳۷۰ نیوتن‌متر گشتاور تولید کند. یاسا همچنین مدل مفهومی از واحد محرک الکتریکی (EDU) دارد؛ واحد محرک شامل موتور، کنترل‌کننده و جعبه‌دنده خودکار دوسرعته است که ۴۰۲ اسب‌بخار قدرت و نزدیک‌به ۵۰۰ نیوتن‌متر گشتاور تولید می‌کند. با وجود اینکه وزن واحد محرک الکتریکی یاسا تنها ۸۵ کیلوگرم است، اما توان تولیدی آن به‌طور متوسط با پیشرانه چهار سیلندر متداول و وزن ۱۵۰ کیلوگرم (بدون جعبه‌دنده و سیستم انتقال قدرت) برابری می‌کند.

Elaphe in-wheel plug-and-play electric motor / موتور الکتریکی داخل چرخ

تنها گذشت زمان می‌تواند ماشین‌های الکتریکی شار محوری را وارد دنیای خودروی الکتریکی کند و مزیت‌هایی ازجمله بهره‌گیری فضایی مناسب و گشتاور بیشتر برای آن‌ها به همراه بیاورد. شاید ظهور این موتورهای الکتریکی بتواند در آینده ظاهر خودروهای برقی را نیز تغییر دهد. طراحی موتور الکتریکی شار محوری بیشتر به نظر سازنده بستگی دارد. شرکت پروتئان الکتریک آمریکا از طرح جالبی استفاده می‌کند که در آن موتور الکتریکی آهنربای دائم دارای طرح داخل به خارج (inside out) است؛ درحالی‌که استاتور در داخل و روتور در خارج قرار دارد.



تاريخ : سه شنبه 17 ارديبهشت 1398برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

یکی از بزرگ‌ترین رکودهای ۳۵ سال اخیر بازار نیمه‌رساناها، در فصل اول ۲۰۱۹ رخ داده است. 

 

باتوجه‌به سقوط شدید فروش نیمه‌هادی‌ها در فصل اول ۲۰۱۹، انتظار می‌رود بازار تجهیزات نیمه‌هادی در کل سال با وضعیت دشواری رو‌به‌رو شود. کاهش فروش فصلی در برخی بازارها طبیعی است؛ برای مثال، هر چیزی که با کالاهای مصرفی ارتباط داشته باشد، معمولا بعد از کریسمس یک افت فروش تجربه می‌کند؛ اما کاهش درآمدی که در سه‌ماهه‌ی نخست ۲۰۱۹ در بازار نیمه‌رساناها اتفاق افتاده است، یکی از بزرگ‌ترین کاهش‌های درآمد تاریخ این صنعت محسوب می‌شود.

براساس گزارش سازمان آمار تجارت نیمه‌هادی جهان (WSTS)، فروش نیمه‌هادی‌ها با سقوط ۱۵/۵ درصدی در فصل اول ۲۰۱۹، از ۱۱۴/۷ میلیارد دلار به ۹۶/۸ میلیارد کاهش یافته است. این چهارمین سقوط بزرگ در ۳۵ سال گذشته به‌شمار می‌رود. فروش نیمه‌هادی‌ها درمقایسه‌با دوره‌ی مشابه سال گذشته، با کاهش ۱۳ درصدی، نسبت‌به فروش ۱۱۱/۱ میلیارد دلاری سه‌ماهه‌ی نخست ۲۰۱۸ مواجه شده است. در مقایسه‌ی ماهانه نیز، فروش ماه مارس ۲۰۱۹ نسبت به فوریه همین سال، ۱/۸ درصد و نسبت‌به ماه مارس ۲۰۱۸ به‌میزان ۱۳ درصد کاهش یافته است. این بزرگ‌ترین کاهش متوالی بازار این مواد از سال ۲۰۰۱، زمانی‌که اقتصاد به‌دلیل بحران دات‌کام (dot-com recession) در نوسان کامل بود، محسوب می‌شود.

جان نیوفر (John Neuffer)، رئیس و مدیرعامل گروه تجاری اتحادیه‌ی صنایع نیمه‌هادی (SIA) در گفت‌وگو با EETimes می‌گوید: «فروش در ماه مارس، نسبت‌به سال گذشته، در همه‌ی بازارهای عمده‌ی منطقه‌ای و همه‌ی گروه‌های تولیدی نیمه‌هادی‌ها، هم‌جهت با بازار جهانی کاهش یافته است.»

رتبهفصلتغییر متوالی بازار IC (درصد)تغییرات سالانه بازار IC (درصد)
۱ فصل اول ۲۰۰۱ ۲۰/۵%- ۳۳%-
۲ فصل دوم ۲۰۰۱ ۲۰/۵%- ۳۳%-
۳ فصل اول ۱۹۸۵ ۱۸%- ۱۸%-
۴ فصل اول ۲۰۱۹ ۱۷/۶%- ۹%-< (پیش‌بینی)
۵ فصل اول ۲۰۰۹ ۱۴/۳%- ۱۰٪-
۶ فصل دوم ۱۹۹۶ ۱۳/۸%- ۹٪-
۷ فصل سوم ۲۰۰۱ ۱۱/۲%- ۳۳٪-

شدیدترین کاهش‌های متوالی دو رقمی بازار آی‌سی از سال ۱۹۸۴

مؤسسه‌ی تحلیلی IC Insights نیز می‌گوید: «فصل اول هرسال معمولا بدترین فصل برای بازار آی‌سی (IC) است. در ۳۶ سال گذشته به‌طور متوسط، کاهش متوالی ۲/۱ درصدی در فصل اول هر سال، نسبت‌به فصل آخر سال قبلش مشاهده شده است؛ اما بازار آی‌سی با این شدت افت فروش در فصل اول ۲۰۱۹ نسبت‌به فصل آخر ۲۰۱۸، امسال را در سطوح بسیار پایینی آغاز کرده است. درنتیجه، با درنظرگرفتن حالت معمول فصلی بازار آی‌سی، برای جلوگیری از افت فروش دو رقمی در سال ۲۰۱۹، این بازار باید در نیمه دوم سال، یک فروش بسیار استثنائی را تجربه کند.»

کاهش شدید فروش بازار نیمه‌هادی‌ها به‌خاطر چند عامل رخ داده است؛ ازجمله، کاهش فروش مورد انتظار RAM و NAND، به‌خاطر کاهش هم‌زمان فروش در بازار گوشی‌های هوشمند و مراکز داده، ادامه‌ی جنگ تجاری بین چین و آمریکا و ناامنی اقتصادی ایجادشده به‌خاطر برگزیت (Brexit)؛ ترس از تعمیق رکود در چین و دیگر کشورها نیز در این مورد بی‌تاثیر نبوده است.

افت فروش فصل اول سال جاری میلادی کمی غیرمعمول است؛ زیرا با دقت در جدول فوق که توسط IC Insights ارائه شده، مشخص می‌شود سه مورد از ۷ مورد رکود عمده در سال ۲۰۰۱ اتفاق افتاده است. سه مورد دیگر نیز مربوط‌به سال‌های ۱۹۸۵ (برای اطلاعات بیشتر می‌توانید به Chicago Tribune مراجعه کنید)، ۲۰۰۹ (بی‌شک به بحران بزرگ اقتصادی مرتبط است) و ۱۹۹۶ می‌شود. رکود سال ۱۹۹۶ احتمالا بی‌ارتباط به DRAM نیست؛ زیرا، طبق گزارش خبرگزاری‌های آن‌ زمان درزمینه‌ی تولیدات DRAM در ژاپن، بازار DRAM با مازاد عرضه رو‌به‌رو شده و بسیاری‌از تولیدکنندگان نیمه‌هادی‌ها مجبوربه تعدیل تولید و تحمل رکود شدید شده‌اند؛ درنتیجه‌ی این اتفاق، بسیاری از شرکت‌های ژاپنی مانند فوجیتسو (Fujitsu)، هیتاشی (Hitachi)، ان‌ای‌سی (NEC) و توشیبا (Toshiba)، یا بخش تولید حافظه‌ی رم خود را موقتا تعطیل کرده یا کلا از این بازار خارج شدند.

رکود کنونی بیشتر به‌علت کاهش فروش حافظه‌ی رم (RAM) به مراکز داده و تولیدکنندگان گوشی است؛ اما این تنها دلیل کاهش فروش نیست؛ فروش واحد پردازش گرافیکی (GPU) پس از پایان رونق رمزنگاری به‌شدت کاهش یافته است (به میزان فروش معمول سالانه). همچنین اینتل (Intel) نیز اعلام کرده است که بازار مراکز داده چندان رونقی ندارد. انتظار می‌رود با نزدیک شدن به سال ۲۰۲۰ و عرضه‌ی کنسول‌های جدید، فروش PS4 و Xbox نیز کاهش یابد. حتی اگر بازار جهانی دچار رکود یا بحران نباشد، همچنان شاهد طوفانی از افت فروش سراسری نیمه‌هادی‌ها هستیم.



تاريخ : سه شنبه 17 ارديبهشت 1398برچسب:, | | نویسنده : مقدم |
صفحه قبل 1 ... 378 379 380 381 382 ... 3356 صفحه بعد