طراحی سیستمهای هوش مصنوعی که توانایی تشخیص دقیق منظرهها از یکدیگر و شناسایی منظرهی مشابه در عکسهای متعدد را داشته باشند، همیشه موضوع مهمی در زیرمجموعهی تحقیقات هوش مصنوعی گوگل بوده است. چنین سیستمهایی بهعنوان مثال میتوانند آبشار نیاگارا را از آبشارهای عادی دیگر تشخیص دهند یا با دیدن عکس یک منظره در تصویری دیگر، یکسان بودن آنها را بیان کنند.
غول موتور جستوجو سال گذشته Google-Landmarks را ارائه کرد؛ مجموعهای از دادهی منظرهها که گوگل ادعای بزرگترین مجموعهی جهان را روی آن داشت. بهعلاوه آنها ۲ مسابقه به نامهای Landmark Recognition 2018 و Landmark Retrieval 2018 هم برگزار کردند که بیش از ۵۰۰ محقق یادگیری ماشین در آنها حضور یافتند.
گوگل اکنون در مسیر توسعهی مدلهای پیچیدهتر بینایی کامپیوتری در حوزهی تشخیص منظرهها، نسخهی جدیدی از دیتاست مناظر را عرضه کرد. نسخهی جدید که بهنام Google-Landmarks-v2 عرضه شد، دوبرابر تصاویر بیشتر و هفت برابر مناظر بیشتر را در خود جای داده است. بهعلاوه، مسابقات یادگیری ماشین نیز در جامعهی مجازی Kaggle گوگل اجرا شدند. درکنار این موارد، کد منبع و مدل فریمورک Detect-to-Retrieve هم ارائه شد که برای شناسایی منطقهای تصاویر کاربرد دارد.
بینجی کائو و توبیاس ویاند، مهندسان نرمافزار هوش مصنوعی گوگل دربارهی ابزارهای جدید گفتند:
هر دو فرایند شناسایی تصویر و تشخیص شباهتها نیازمند دیتاستی بسیار عظیم خواهد بود که هم تعداد عکسها و هم تنوع منظرهها در آنها بالا باشد. ما امیدوار هستیم که این دیتاست به پیشرفت فناوریهای موجود در شناسایی تصاویر و تشخیص شباهتها منجر شود.
پراکندگی جغرافیایی مناظر موجود در دیتاست Landmark-V2
طبق ادعاهای مهندسان گوگل، Google Landmark V2 بیش از ۵ میلیون عکس از ۲۰۰ هزار منظرهی گوناگون دارد که از عکاسان سرتاسر جهان گردآوری شده است. عکاسهای مورد نظر، عکسهای خود را برچسبگذاری کردهاند. درنتیجه عکسها شامل برچسبهایی همچون برج الخلیفه، پل گلدن گیت، برج پیزا و دیگر مناظر مشهور جهان بودند. محققان گوگل پس از دریافت عکسهای برچسبگذاری شده، آنها را با عکسهای تاریخی و کمترشناختهشده از Wikimedia Commons تکمیل کردند. مخزن مذکور به بنیاد ویکیمدیا تعلق دارد و بهعنوان مخزنی آنلاین برای عکس، صوت و هر نوع محتوای رسانهای رایگان محسوب میشود.
مهندسان گوگل دربارهی فریمورک Detect-to-Retrieve هم توضیحاتی ارائه کردند. مدل منتشرشده که با استفاده از مجموعهای ۸۰ هزار عددی از دیتاست اصلی آموزش داده شد، قابلیت ترسیم جعبههایی پیرامون مناظر و موضوعات مورد نظر را ارائه میکند. چنین ابزاری، اهمیت مناطق چارچوببندیشده را در بررسی یادگیری ماشین افزایش میدهد که منجر به افزایش دقت میشود.
شرکت در هر دو رقابت گوگل در حوزهی یادگیری ماشین برای عموم آزاد است. مسابقهی Landmark Recognition 2019 با هدف طراحی مدلهای هوش مصنوعی تشخیصدهندهی مناظر اجرا میشود. هدف مسابقهی Landmark Retrieval 2019 نیز استفاده از سیستم هوش مصنوی برای پیدا کردن تصاویر یک منظرهی خاص بیان شد. مجموع جوایز مسابقات به ۵۰ هزار دلار میرسد. بهعلاوه برندهها برای ارائهی روشهای خود به کارگاه Second Landmark Recognition Workshop دعوت میشوند که در حاشیهی کنفرانس بینایی کامپیوتری و تشخیص الگوی ۲۰۱۹ در لانگ بیچ کالیفرنیا برگزار خواهد شد.
مایکروسافت از ۳ سرویس جدید رونمایی کرد که همگی روی بهینهسازی فرایندهای یادگیری ماشین متمرکز هستند. سرویسهای جدید شامل رابط کاربری جدید ابزاری برای خودکارسازی ساختن مدلها، رابط کاربری بدون نیاز به کدنویسی برای ساختن، آموزش و پیادهسازی مدلها و نوتبوکهای Jupyter برای کاربران حرفهای میشوند. نوتبوکهای ژوپیتر درواقع اپلیکیشنهای تحت وب هستند که برای پیادهسازی فرایندهای مختلف در فضای ابری استفاده میشوند.
شروع کار در حوزهی یادگیری ماشین دشواریهای خاص خود را دارد. حتی پیادهسازی پایهایترین فرایندها هم نیاز به مهارتهای بالایی دارد. تمامی ابزارهای جدید ردموندیها با هدف سادهسازی همین فرایندها عرضه شدند. سادهسازی نیز بهصورت مخفی کردن کدهای پایهای فرایندها یا ساختن پلتفرمی بهینه برای کدنویسی انجام میشود.
رابط کاربری جدید که بهصورت ابزار یادگیری ماشین خودکار در آژور عرضه میشود، مدلسازی را بهقدری ساده میکند که تنها کافی است دیتاست مورد نظر را به رابط کاربری اضافه کنیم و به سرویس بگوییم چه مقداری را پیشبینی کند. کاربران دیگر نیاز به نوشتن حتی یک خط کد هم نخواهند داشت. البته در پشت صحنهی ابزار جدید انواع کدها پیادهسازی میشود که الگوریتمهای بهینهسازی مدرنتر برای حصول نتایج دقیقتر در آن گنجانده شدهاند.
با وجود آنکه ابزارهای جدید اکثر فرایندها را بهصورت خودکار انجام میدهند، مایکروسافت تأکید میکند که سرویس مورد نظر امکاناتی همچون شفافیت حداکثری در الگوریتم ارائه خواهد کرد. درنتیجه توسعهدهندهها و دانشمندان علوم داده خواهند توانست فرایند را تغییر داده و کاملا تحت کنترل بگیرند.
برای آن دسته از افرادی که کنترل بیشتری روی فرایندها نیاز دارند، مایکروسافت پیشنمایشی از رابط کاربری تصویری جدیدی برای سیستم یادگیری ماشین آژور ارائه کرد. رابط کاربری جدید به توسعهدهندهها امکان میدهد تا مدلهای یادگیری ماشین را بدون نیاز به تغییر کدها بسازند و آموزش دهند.
ابزار جدید که بهعنوان رابط بصری برای Azure Machine Learning ارائه میشود، شباهت زیادی به ابزار کنونی یعنی Azure ML Studio دارد. استودیو بهعنوان اولین تلاش ردموندیها برای عرضهی ابزار یادگیری ماشین شناخته میشود. البته سرویسهای مذکور تقریبا یکسان هستند. شرکت قبلا تمرکز زیادی روی معرفی سرویس خود نکرده و حتی بهنوعی آن را فراموش کرده بود؛ درحالیکه ML Studio یکی از بهترین ابزارهای برای شروع فعالیت در حوزهی یادگیری ماشین محسوب میشود.
مایکروسافت ادعا میکند که ابزار جدید، بهترین قابلیتهای ML Studio را با Azure Machine Learning ترکیب میکند. درنتیجه با وجود اینکه رابط کاربری شباهت زیادی به قبل دارد، رابط بصری Azure Machine Learning، قابلیتهای ML Studio را توسعه خواهد داد. توسعه نیز بهکمک اجرا در سرویس یادگیری ماشین جدید و بهرهبرداری از امنیت، سادگی پیادهسازی و مدیریت چرخهی عمر صورت میگیرد که در ابزارهای قبلی ارائه شده بود.
سرویس جدید رابط کاربری آسانی را برای پاکسازی دادهها و آموزش مدلها ارائه میکند. بهبودهای مورد نظر به کمک الگوریتمهای متنوع، ارزیابی بهینهی آنها و استخراج کاربردهای عملی صورت میگیرد.
سرویسهای بالا که توسط مایکروسافت معرفی شدند، متمرکز بر افراد تازهکار در صنعت یادگیری ماشین بودند. علاوهبر آنها، نوتبوکهای وب اپلیکیشن با تمرکز روی کاربران حرفهای یادگیری ماشین معرفی شد. اپلیکیشنهای مورد نظر با پکیجهای آمادهی Azure Machine Learning Python SDK عرضه میشوند و طبق ادعای ردموندیها، محیطی کاملا امن و حرفهای برای فعالیت در حوزهی یادگیری ماشین دارند.
اگرچه ابزارهای اپلیکیشنی مایکروسافت را نمیتوان ابزارهایی بدیهی برای فعالان حوزهی یادگیری ماشین نامید، اما قابلیتهای جدید آنها به توسعهدهندهها کمک میکند تا بدون نیاز به فرایندهای جانبی آماده کردن محیط کار، تجربهی یادگیری ماشین را شروع کنند. درواقع اپلیکیشنهای نوتبوک تمامی منابع ابری مورد نیاز را برای شروع کار در اختیار توسعهدهندهها قرار میدهند.
شرکت شلبی بار دیگر به بازار داغ خودروهای اجارهای بازگشته و این بار نمونهای را با نام شلبی موستانگ GT-S معرفی کرده است. شلبی در دهه ۶۰ میلادی با شرکت هرتز همکاری میکرد و نمونههای از شلبی GT-350 با رنگ سیاه و خطکشی طلایی را برای آنها میساخت. مدل جدید شرکت شلبی برای یک شرکت جهانی اجاره خودرو با نام Sixt ساخته شده است.
برای خاصتر شدن این نمونه، شلبی یک موستانگ سوپرشارژ را برای Sixt درنظر گرفته که اولین موستانگ سوپرشارژ اجارهای محسوب میشود. اکنون پیشرانه ۵ لیتری فورد با استفاده از سوپرشارژر جدید، نزدیک به ۶۰۰ اسببخار قدرت تولید میکند. تنها انتخاب برای انتقال قدرت هم جعبهدنده ۱۰ سرعته خودکار خواهد بود.
از دیگر تغییرات قدرتی این نمونه میتوان به ترمزهای بهروزرسانیشده برمبو در قسمت جلو، فنرهای ساخت فوردپرفورمنس و میلموجگیر و سیستم اگزوز کتبک بورلا اشاره کرد. از نظر ظاهری، نمونه جدید شلبی در دو انتخاب رنگ نارنجی بدنه با خطکشی سیاه یا رنگ سیاه بدنه با خطکشی نارنجی قابل سفارش خواهد بود که نمایانگر نشان شرکت Sixt است.
کیت بدنه درنظر گرفتهشده برای این نمونه هم متعلق به شلبی GT است و رینگهای شلبی روی آن نصب شده است. در قسمت داخلی خودرو از چرم سیاه و نارنجی استفاده شده که به نشان شرکت و دوخت نارنجی مزین شده است. هنوز قیمت شلبی موستانگ Sixt مشخص نشده است؛ اما این خودرو در کالیفرنیای جنوبی، فلوریدای جنوبی و لاس وگاس عرضه خواهد شد.
۲۰ نمونه اولیه این خودرو تا تابستان امسال عرضه خواهند شد. پس از عرضه این تعداد، شرکت شلبی نمونه جدید خود را در بازار هم عرضه میکند. شرکت شلبی اکنون نمونه مشابه GT را هم در سبد محصولات خود دارد که با بهرهگیری از پیشرانه سوپرشارژ، بیش از ۷۰۰ اسببخار قدرت تولید میکند.
مقالههای مرتبط:
همچنین نمونه تنفس طبیعی شلبی GT هم موجود است که ۴۸۰ اسببخار قدرت دارد و در دو نمونه کوپه یا کانورتیبل با جعبهدنده دستی و خودکار عرضه میشود. قیمت پایه درنظر گرفتهشده برای شلبی GT، ۶۱,۳۴۵ دلار است. باگذشت زمان باید دید که نمونه شلبی GT-S از نسخه GT گرانتر خواهد بود یا خیر.
نظرات خود را در رابطه با محصول جدید شلبی با ما درمیان بگذارید.
لپتاپهای جدید دل با ویژگی Dell Express Sign-in عرضه میشوند. این ویژگی با استفاده از حسگرهای جانبی به کاربر اجازه ورود (sign in) سریع را میدهد. این حسگرهای جانبی با استفاده از تکنولوژی Context Sensing اینتل (Intel) ساخته شدهاند (در مدل دوکارهی Latitude 7400 دل). همچنین تکنولوژی ExpressConnect استفادهشده در این لپتاپها بهصورت خودکار بهترین سیگنال وایفای (Wi-Fi) را پیدا کرده و نسبت به یک آنتن معمولی، تا ۴۰ درصد سریعتر اطلاعات را انتقال میدهد.
قابلیت دیگر نسل جدید لپتاپهای لتیتود اضافه شدن ویژگی ExpressCharge است. این ویژگی به لپتاپکمک میکند در عرض ۱۵ دقیقه تا ۳۵ درصد و در مدت یک ساعت تا ۸۰ درصد شارژ شود. هدف، افزایش بهرهوریکاربران بدون توجه به زمان، مکان یا نحوه کارشان است. دل همچنین راهی برای یکپارچهسازی سختافزار و نرمافزار پیشنهاد میکند که به بخش آیتی شرکتها جهت توسعه، مدیریت، ایمنسازی و پیشتیبانی از تجهیزات کمک میکند.
نسل جدید لتیتود از نسل هشتم پردازندههای اینتل استفاده میکنند و طراحی فشردهتر آنها، حملشان را راحتتر میکند.
براساس نظرسنجی اخیر Ipsos به سفارش دل، شاغلین تمام وقت بزرگسال، امکانات امنیتی داخلی را یکی از سه عامل مهم هنگام کار با رایانههای شخصی عنوان کردهاند. درواقع، نزدیکبه ۸۰ درصد از شرکتکنندگان در نظرسنجی معتقدند وجود امکانات امنیتی در داخل رایانههای مربوطبه شغلشان، به حفظ اطلاعات شرکتشان کمک میکند.
برای رفع این نگرانی، نوتبوکهای (notebooks) دل، لایههای جدیدی از امنیت در سطح سازمانی (enterprise-class) را برای کمک به یادآوری بیدردسر رمزهای عبور اضافه کرده و امکانی برای ورود امن (secure sign-on) و آنی ارائه میکنند. اکنون بسیاری از مدلهای لتیتود میتوانند به امکانات اعتبار سنجی مطمئن و زیستی، نظیر حسگر اثر انگشت که در دکمه پاور تعبیه میشود، و دوربینهای مادونقرمز متناسب با سیستم Windows Hello (سیستم احراز هویت ویندوز ۱۰) مجهز شوند.
همچنین بسیاری از سیستمها میتوانند به امکاناتی از قبیل، صفحهنمایش ایمن دل ( Dell SafeScreen)، شاترهای جدید حریم خصوصی دوربین و کارتخوان هوشمند (Smart Card Reader) متصل به FIPS 201 (فرایند استاندارد اطلاعات فدرال) یا کارتخوان هوشمند غیرمتصل به FIPS 201، همراهبا SafeID برای حفاظت از اعتبارنامههای کاربران، مجهز شوند.
مقالههای مرتبط:
لپتاپهای جدید همچنین از برنامه سودمند SafeBIOS دل که اخیرا منتشر شده است، پشتیبانی میکنند. این برنامه امکان بازبینی بیشتری از تغییرات بایوس (BIOS) را با تأیید یکپارچگی سیستمعامل، بهصورت ایمن در فضای ابری، به مشتری میدهد.
نسل دهم محصولات لتیتود برای فضای کاری یکپارچه تکنولوژی جدید دل (Dell Technologies UnifiedWorkspace) بهینه شدهاند. یک پایگاه جامع و هوشمند که تمام چرخه دوام سیستم مورد استفاده، از استقرار و پشتیبانی تا مدیریت و امنیت را برای بخش آیتی (IT) آسانتر میکند.
راحول تایکو (Rahul Tikoo)، نایب رئیس بخش محصولات قابل حمل دل، اظهار میکند:
نیازهای محاسباتی نیروی کار مدرن تغییر کرده است. آنها دیگر از ساعت ۹ تا ۵ پشت میزشان نمینشینند؛ بلکه مدام بین جلسات، دورکاری یا مسافرتهای متعدد در تحرک هستند و رایانههای تکسایز نیازشان را برطرف نخواهد کرد.
او در ادامهی سخنانش میافزاید:
لتیتودهای جدید ما کار کردن را راحتتر و لذتبخشتر کرده، همکاری و نوآوری در هر لحظه و هر جایی را ممکن میکنند. باتوجهبه نگرانیهای امنیتی کارمندان و بخشهای فناوری اطلاعات، کسبوکارها میتوانند به لتیتودهای جدید دل که با «فضای کاری یکپارچه تکنولوژی دل» توسعه یافتهاند، اعتماد کنند. این تکنولوژی به بخشهای آیتی کمک میکند تا از دسترسی کارمندان به بهترین سیستم برای رفع نیازهایشان اطمینان حاصل کنند؛ سیستمهایی که خیلی سریع بالا آمده، هوشمندانهتر کار کرده و همواره و همهجا ایمن هستند.
علاوهبر Latitude 7400 دوکارهی برندهی جایزه که امسال در CES رونمایی شد، مدلهای جدید لتیتود به ترتیب زیر هستند:
لتیتود سری ۷۰۰۰
نوتبوکهای جدید لتیتود سری ۷۰۰۰ با صفحهنمایش ۱۳ و ۱۴ اینچ عرضه شده و پنج درصد نسبت به نسل قبل از خود و ۱۰ درصد نسبت به رقبایش در این کلاس، کوچکتر هستند.
این لپتاپ دارای گشتاور متغیر خلاقانه و طراحی لولایی است که باز شدن نمایشگر لبهباریک و ضد انعکاس (Anti-Glare) آن، با تنها یک انگشت را ممکن میکند. همچنین میتوان آن را با تکنولوژی صفحهی نمایش ایمن (SafeScreen) دل، پیکربندی کرد که میدان دید صفحهنمایش را برای امنیت کار در محیطهای عمومی، بدون اثر عمده روی باتری و کیفیت تصویر، تنگتر میکند.
حافظهی رم این لپتاپها تا ۳۲ گیگابایت است و تا ۲۰ ساعت میتوانند در وضعیت صنعتی کار کنند که ۲۵ درصد بیش از زمان کار نسل قبلیشان است. دلهای سری Latitude 7000، اولین نوتبوکهای دارای آنتن اختیاری 4×4 CAT 16 WWAN هستند که تا سرعت یک گیگابایت در شبکههای LTE قابلیت انتقال دارند.
این نمونه شامل یک مدل دوکارهی لتیتود ۷۲۰۰ با لبه آلومینیوم انودیزه و برسشده و صفحه کلید backlit (با نور پسزمینه) است. این لپتاپ دارای صفحهنمایش ۱۲ اینچ بوده و طراحی باریکتر و سبکتری دارد. قیمت لپتاپهای Latitude 7×00 از ۱۳۰۰ دلار شروع میشود؛ در حالیکه لتیتود دوکارهی ۷۲۰۰ از قیمت ۱۰۰۰ دلار شروع خواهد شد.
سری لتیتود 5000
بهگفتهی شرکت دل، لپتاپهای سری Latitude 5000 در اندازههای ۱۳، ۱۴و ۱۵ اینچ تولید میشوند. این لپتاپها در مقایسه با نسل قدیمیتر خود ۱۰ درصد کوچکتر شده و در مقایسه با محصولات رقیب نیز ۱۴ درصد کوچکتر هستند. لتیتود ۵۰۰۰ کوچکترین نوتبوک در کلاس تجاری جریان اصلی در جهان است.
لتیتود ۵۰۰۰ دل یک شاسی از جنس فیبر کربن تقویتشده دارد. همچنین، دارای لبهی باریکی است که با رزولوشن HD دیده میشود. این لپتاپ به صفحهنمایش لمسی با رزولوشن Full HD مجهز بوده و تا ۲۰ ساعت بدون نیاز به شارژ میتواند مورد استفاده قرار گیرد.
دل مدل دوکارهی لتیتود ۵۳۰۰ را به بازار معرفی کرده است که با اندازه ۱۳ اینچ، عنوان کوچکترین نوتبوک جهان در کلاس تجاری را به خود اختصاص داده است. وزن این لپتاپ از ۳/۱۵ پوند شروع میشود. لولاهای لتیتود ۵۳۰۰ قابلیت چرخش ۳۶۰ درجه را دارند. از دیگر ویژگیهای این لپتاپ میتوان به صفحهنمایش لمسی، ضد انعکاس و دارای لایهی ضد لکه، با رزولوشن Full HD لبه تا لبه و پایدار از مدل Gorilla Glass 5 کورینگ (Corning) اشاره کرد. این لپتاپ با حافظهی رم تا ۳۲ گیگابایت و هارد تا یک ترابایت قابل خرید است.
لپتاپهای Latitude 5×00 از قیمت ۸۲۰ دلار شروع میشوند؛ در حالیکه Latitude 5×01 از ۱۱۹۰ دلار و atitude 5300 دوکاره از ۹۵۰ دلار شروع میشوند.
سری لتیتود ۳۰۰۰
سری Latitude 3000، لپتاپهای سطح پایین با اندازه کوچکتر ارائه میکند. شکل این لپتاپها بهروز شده و در مدلهای ۱۳ و ۱۴ اینچ عرضه میشوند.
لپتاپهای دل Latitude 3×00 از قیمت ۵۳۰ دلار شروع میشوند. شرکت سازنده همچنین یک داک (Dock) دل ۱۳۰ وات به قیمت ۲۳۰ دلار و ۱۸۰ وات به قیمت ۲۸۰ دلار به مشتری پیشنهاد میکند. داکهای performance و Thunderbolt نیز هر دو به قیمت ۳۳۰ دلار عرضه میشوند.
دل این اطلاعات را در رویداد جهان تکنولوژی دل (Dell Technologies World) که در لاس وگاس برگزار شد، اعلام کرده است.
فناوری بلاکچین سطح جدیدی از پیچیدگی را برای آن دسته از منابع انرژی ما فراهم میکند که قبلا به سیستمهای بسیار متمرکز وابسته بود. فرصتهای بالقوهی بیشماری وجود دارد و بلاکچین با افزایش کارایی میتواند موجب کاهش درخورتوجهی در انتشار کربن نیز بشود.
بلاکچین به زبان ساده، فهرستی از رکوردهای اطلاعاتی است که اطلاعات را بهطورامن ذخیره میکند. بلاکچین از فناوری مجازی برای غیرمتمرکزکردن اطلاعات ازطریق مستندسازی آن در میان شبکهای از رایانهها استفاده میکند. این فناوری هیچیک از واحدهای مرکزی سیستم را راهبری نمیکند؛ اما افراد بسیاری میتوانند از آن استفاده کنند. بلاکچین برای اطمینانیافتن از اینکه هیچ فرد دیگر نمیتواند اطلاعات را تغییر دهد، چهارچوبی از ثبت داده را استفاده میکند.
درادامه، با زومیت همراه باشید تا پنج شرکتی را بررسی کنیم که به روشهای نوآورانه از بلاکچین برای بهبود نحوهی تعامل با سیستمهای انرژی استفاده میکنند:
ویپاور (WePower)، استونی
برای ویپاور راهاندازی پلتفرم بلاکچین در کشور استونی بهواسطهی شبکهی انرژی کاملا دیجیتالی آن کار آسانی بوده است. این استارتاپ نیروها را با یکی از تأمینکنندگان مستقل انرژی بههم پیوند داده و به مصرفکنندگان فرصت داد تا با استفاده از ارز دیجیتال خود، در برنامهی آنها سهامدار شوند. بلاکچین پلتفرمی شفاف را برای ویپاور فراهم میکند که براساس آن، مصرفکنندگان میتوانند قیمتهای انرژی را پایش کنند و سبد انرژی خود را مستقل از پیشبینیها، تطبیق دهند و تنوع ببخشند. این استارتاپ در مقالهای توضیح میدهد که بلاکچین و انرژیهای تجدیدپذیر بهعنوان دو نیروی مکمل آیندهی بازار انرژی بهشمار میروند. ویپاور امیدوار است که با فراهمکردن امکان ورود تولیدکنندگان کوچک انرژی پاک به بازار و با دسترسی شهروندان خصوصی به شبکهی برق غیرمتمرکز و ارزانتر، این قدرت به مردم بازگردد:
درواقع، بهواسطهی پیشرفتهای سریع فناوری، هزینهی تولید برق از منابع تجدیدپذیر ارزانتر از هزینهی فناوریهای مبتنیبر سوخت فسیلی شده و این کاهش هزینه در آینده نیز ادامه خواهد داشت. درنتیجه، افزایش استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر مزایای اقتصادی آشکاری بههمراه خواهد داشت که در روندهای جهانی نیز منعکس شده است.
نتایج مثبت اولیه در استونی، ویپاور را وادار کرده بهدنبال گسترش در خارج از مرزهای این کشور باشد. چشمانداز این شرکت کشور استرالیا است؛ بهطوری که آنها بهدنبال پیشروی و ورود به بازار انرژی این کشور هستند.هماکنون در این بازار، شرکتهای محلی فعال بهسرعت درحالپیشرفت هستند.
پاورلجر (Power Ledger)، استرالیا
استرالیا بهعنوان کشوری با ظرفیت بسیار فراوان برای تبدیل به هاب انرژی پاک شناخته شده است. با ظهور بلاکچین بهعنوان پلتفرمی برای تغییر، پاورلجر، استارتاپ استرالیایی، از این فرصت استفاده کرد تا به توسعهی بازار انرژی تجدیدپذیر این کشور کمک کند و درعینحال، بتواند قیمتهای ارزانتری به مصرفکنندگان محلی ارائه دهد. پاورلجر با افزایش سریع تولید برق خورشیدی شخصی در میان خانوارهای استرالیایی در دههی گذشته، معضل پیش روی تأمینکنندگان انرژی کشور را تشخیص داد: چه اتفاقی میافتد وقتی انرژی پاک تولیدی اشخاص ارزانتر از نیروگاههای سوخت فسیلی آنها میشود؟
پاورلجر که مشغول کار روی تجارت مشابه همتا-به-همتا بود (وجه مشخصهی بلاکچین)، شبکههایی در مقیاس میکرو راهاندازی کرده که تولیدکنندگان انرژی پاک و خانههای مسکونیِ درحالساخت و جدید را بههم متصل میکند. این شرکت با ارائهی پلتفرمی به مصرفکنندگان و تولیدکنندگان برای پایش تولید انرژی و منابع و قیمت آنها، درصدد است به توسعهی تولید انرژی پاک و مقرونبهصرفه و درنهایت توسعهی پایدار کمک کند. بازار انرژی استراليا همراهبا تمایل مشترکان در سراسر کشور برای جداشدن از شبکه بهنفع برنامههای انرژی پايين به بالا درحالورود به دوران رونق استفاده از انرژیهای تجديدپذير است.
مقالههای مرتبط:
با افزایش درک مزایای انرژیهای تجدیدپذیر، بسیاری از شهروندان درحالفاصلهگرفتن از گزینههای انرژی سنّتی هستند. این تغییر ذهنیت در سراسر کشور احساس شده و به پاورلجر و دیگر شرکتهای مشابه فرصتی برای دگرگونکردن بازار انرژی در این قدرت اقتصادی بزرگ میدهد؛ بازاری که هنوز بهشدت وابسته به سوختهای فسیلی است. نمونهای موفق در استرالیا میتواند راه را برای پیشرفتهای آینده هموار کند و مطالعهی موردی برجستهای برای شرکتهای انرژی مبتنیبر بلاکچین باشد.
آسیونا انرژی (Acciona Energy) و ایبردرولا (Iberdrola)، اسپانیا
این دو شرکت از اهداف توسعهی پایدار سازمان ملل متحد (SDG) بهعنوان چهارچوب برنامهی انرژی پاک خود استفاده کردهاند و امیدوارند به گذار اسپانیا از سوختهای فسیلی کمک کنند. آنها بهعنوان دو شرکت بزرگ انرژی در اسپانیا، فرصت مناسبی برای راهاندازی سریع بلاکچین با تأثیرگذاری بر مقیاس بزرگ دارند.
این شرکتها درمجموع تعداد کارمندان خود را بهحدود ۷۰ هزار نفر در سرتاسر پنج قاره گسترش دادهاند. آسیونا انرژی به اولین شرکت خدمات برق تبدیل شد که از فناوری بلاکچین برای تأیید منشأ انرژی خود به مصرفکنندگان استفاده کرد؛ درحالیکه ایبردرولا از پلتفرمی مشابه در برنامهی آزمایشی خود استفاده کرد. این شرکت پس از نتایج موفق اولیه، میگوید قصد دارد این پلتفرم را در پروژههای مقیاس بزرگ خود در آینده یکپارچه کند؛ درحالیکه آسیونا انرژی به پیشروبودن در استفاده از بلاکچین در بازارهای انرژی موجود ادامه داده است.
از دیدگاه شرکت بزرگ چندملیتی، این شرکتها با کمک به گذار اسپانیا به انرژیهای تجدیدپذیر با استفاده از فناوری بلاکچین، نمونهای بالا-به-پایین موفقی برای دیگر شرکتهای بزرگ بهشمار میروند. این امر نشان میدهد اهمیت بلاکچین فراتر از حوزهی استارتاپ است.
بروکلین میکروگیرید (Brooklyn Microgrid)، آمریکا
بروکلین میکروگیرید رویکردی مبتنیبر جامعه به بلاکچین است. این رویکرد مدل سنّتی شبکهی انرژی را با ایدهی شبکهی انرژی اشتراکی بازنگری میکند. درحالیکه فراهمکنندگان انرژی برق هنوز شبکهی برق را بهمنظور تحویل برق حفظ کردهاند، در این مدل، انرژی واقعی تولید و ذخیره میشود و بهصورت محلی آن را اعضای جامعه با هدف یک مدل انرژی منعطف و پایدار تبادل میکنند.
بهجای استفاده از شرکت خدمات برق مستقل، اعضای جامعه قادر خواهند بود ازطریق پنلهای خورشیدی خود یا اتومبیلهای برقی، برق خود را بهمنظور مبادله با سایر ساکنان به میکروگیرید وارد کنند. هرگونه انرژی مازاد در میان اعضای شبکه ذخیره خواهد شد و این فرصت را برای مصرفکنندگان بروکلین فراهم میکند تا یک گام به استقلال درزمینهی انرژی نزدیکتر شوند. شرکتکنندگان در این برنامه که با عنوان Prosumers (هم تولیدکننده و هم مصرفکننده) شناخته میشوند، موجب بهرهبرداری کارآمد از تأسیسات فتوولتائیک شخصی و نیز کاهش اتلاف انرژی ناشی از انتقال میشود.
ساناکسچنج (Sun Exchange)، آفریقایجنوبی
این استارتاپ بر تأسیسات خورشیدی مبتنیبر سرمایهگذاری متمرکز است. این شرکت نواحی مناسب در آفریقایجنوبی با بیشترین بازدهی پنلهای خورشیدی را شناسایی میکند و سپس، این ماژولها را به سرمایهگذاران خصوصی میفروشد. البته، آنها نیز میتوانند این پنلها را به مدرسهها و شرکتهای محلی اجاره دهند. این مدل کسبوکار تضمین میکند که جوامع محلی میتوانند مزایای انرژی ارزان و پاک را کسب کنند. این درحالی است که سرمایهگذاران نیز به تأمین مالی و توسعهی پروژههای متعدد درآمدزا در طول بیست سال فعالیت پنلهای خورشیدی کمک خواهند کرد. تمام تراکنشها میتواند بیتکوین را برای سهولت تراکنشهای پولی بینالمللی پردازش کنند و ساناکسچنج با استفاده از قراردادهای هوشمند مبتنیبر بلاکچین نیازها و هزینههای مدیریتفیزیکی را کاهش میدهد.
این استارتاپ بهعنوان پلتفرم تأمین مالی جمعی (Crowdfunding) برای پروژههای خورشیدی کوچک و متوسط در کشورهای درحالتوسعه عمل و به سرمایهگذاران در سرتاسر جهان کمک میکند تا با پرداخت ارز ملی یا بیتکوین منابع مالی نیروگاهها را تأمین کنند. این شرکت تاکنون پروژههایی از جمله نیروگاه خورشیدی ۱۸ کیلوواتی برای نهادی غیرانتفاعی در کیپتاون و سیستمی ۶۰ کیلوواتی برای پارک فیل در کنیسنا در سواحل جنوبی آفریقایجنوبی تأمین مالی کرده است.
اوایل سال جاری میلادی، شرکت تریومف اعلام کرد بخش جدیدی راهاندازی میکند که در آن، اولین موتورسیکلت با بستهی TFC (مخفف Triumph Factory Custom) با نام تراکستون (Thruxton) ساخته میشود؛ اما اکنون شرکت تریومف همراهبا نمونهی تراکستون، موتورسیکلت دیگری با بستهی TFC معرفی کرده که راکت ۳ (Rocket III) نام دارد. موتورسیکلت راکت ۳ اکنون بهعنوان قدرتمندترین نمونه ساختهشده در تاریخ شرکت تریومف محسوب میشود.
این کروزر خاص اندکی بعد از انتشار شایعاتی مبنیبر معرفی نسل جدید خود رونمایی شد تا هیجان را در بازار موتورسیکلتهای همرده بهاوج برساند. تاکنون مشخص نشده آیا نسل جدید موتور راکت تریومف ساخته خواهد شد یا خیر؛ اما شرکت تریومف نسخهای خاص از این موتورسیکلت را رونمایی کرده است.
شرکت تریومف بهتازگی ویدئویی هم از این موتورسیکلت منتشر کرده که در آن تمامی اطلاعات فنی شرح داده میشود. تنها ۷۵۰ نمونه از موتورسیکلت تریومف Rocket III TFC ساخته میشود و شمارهساخت هر نمونه روی پلاک مخصوصی ثبت میشود. از این تعداد ۲۵۰ نمونه برای بازار آمریکایشمالی در نظر گرفته شده است. طراحی مدل جدید درمقایسهبا نمونه قبلی جمعوجورتر شده است.
در راکت ۳ انحنای بیشتری در بدنه دیده میشود و با استفاده از قطعات فیبرکربنی، زیبایی بدنه کاملا بهچشم میآید. استفاده از چراغهای LED نمادین تریومف نیز از دیگر ويژگیهای ظاهری جذاب این نمونه است. قطعات فیبرکربنی بهخصوص در قسمتهای کناری صندلی موتور دیده میشود. تریومف Rocket III TFC از رینگهای آلومینیومی سبکوزن بهره میبرد که با دیسک ترمزهای برمبو هماهنگ شدهاند. همانند هر پاورکروزر قدرتمند دیگری، این مدل هم با بستهی الکترونیکی متشکل از ABS در پیچ، کنترل پایداری، کوییکشیفتر، عقربهشمار TFT و چهار حالت رانندگی معرفی شده است.
بیشک جذابترین ویژگی این موتورسیکلت، پیشرانهی بزرگ آن است که درواقع، بزرگترین پیشرانهی ساختهشده برای موتورسیکلت کارخانهای محسوب میشود. پیشرانهی تریومف Rocket III TFC با افزایش حجم، به ۲۵۰۰ سیسی رسیده است. باوجوداینکه هنوز میزان دقیق قدرت این موتورسیکلت منتشر نشده، شرکت تریومف اعلام کرده پیشرانهی جدید بیش از ۱۶۸ اسببخار قدرت و ۲۲۰ نیوتنمتر گشتاور تولید میکند.
مقالههای مرتبط:
هدرزهای سهگانهی پیشرانهی سه سیلندر در هر دو طرف به سراگزوزهای فیبرکربنی دوگانه متصل میشوند و هماهنگی جذابی در ظاهر موتور بهوجود میآورند. شاسی این نمونه با همکاری شرکت Showa ساخته شده و از ضربهگیرهای تنظیمشونده در قسمت عقب بهره میبرد. با وجود تغییرات اعمال شده، وزن Rocket III TFC اکنون به ۲۶۰ کیلوگرم میرسد که ۳۵ کیلوگرم از نمونهی قبلی سبکتر است.
با درک این حقیقت که موتور تراکستون TFC تریومف از پیشرانهی نمونهی تراکستون R بهره میبرد، بعید نیست نسل بعدی Rocket III TFC هم از پیشرانهی جدید ۲.۵ لیتری استفاده کند. قیمت پایهی درنظر گرفتهشده برای این موتور زیبا ۲۹ هزار دلار است.
چه شبها دیروقت به خانه بیایید، چه به کمی قابلیت بیشتر در خانهی خود نیاز داشته باشید، افزودن لامپهای هوشمند به فضای زندگیتان، میتواند شما را از تلوتلوخوردن برای روشن یا خاموش کردن لامپها در تاریکی نجات دهد.
لامپهای هوشمند دقیقا مثل لامپهای معمولی هستند، فقط میتوان آنها را ازراهدور و بهوسیلهی صدا و بلوتوث و اپلیکیشنهای موبایلی کنترل کرد. اگر شما در آستانهی هوشمندکردن خانه خود هستید، استفاده از لامپهای هوشمند شروع خوبی برای این کار خواهد بود.
لامپهای هوشمند را بهراحتی میتوان نصب و استفاده کرد. همین موضوع آنها را نقطهعطف ایدهآلی برای خودکارسازی منازل جهان کرده است. درهرصورت، قبل از آنکه خانهی خود را به لامپهای هوشمند مجهز کنید، بهتر است نکات زیر را مدنظر داشته باشید:
۱. چطور لامپ برق هوشمند را نصب کنم؟
نصب لامپ برق هوشمند بسیار آسان است. کافی است لامپ کنونی را بازکنید و لامپ جدید را بهجایش ببندید. آنها بهطور پیشفرض مانند لامپهای معمولی عمل میکنند؛ اما به چند نوع ارتباط بیسیم (Wireless) برای دستیابی به قابلیتهای لامپ هوشمند نیاز دارید. اولین گزینهی پیش روی شما میتواند متصلشدن به وایفای منزلتان باشد. لامپهای مشخصی مانند آنچه شرکت لیفیکس (LIFX) میسازد، برای متصلشدن به شبکهی وایفای نیازی به رابط یا هاب (Hub) ندارند. بعد از پیچیدن لامپ در سرپیچ، نرمافزار همراه سایر مراحل را به شما نشان میدهد.
دومین راه برای نصب لامپهای هوشمند، خرید هابی مانند فیلیپس بریج است. این هاب هوشمند مانند واسط بین لامپ و روتر وایرلس (Wireless Router) عمل میکند. تمام کاری که باید انجام دهید، اتصال این واسط (Bridge) به روتر وایفای است. وقتی هر سه چراغ روی واسط روشن شدند، میتوانید با دانلود اپلیکیشن Philips Hue روند راهاندازی لامپ را بهپایان ببرید. البته توجه کنید ممکن است روند راهاندازی در برندهای مختلف تفاوت داشته باشد.
سومین راه اتصال به لامپ ازطریق بلوتوث است. بهخاطر داشته باشید که روند دقیق راهاندازی به مدل لامپ هوشمندی بستگی دارد که میخرید. بنابراین، قبل از نصب و راهاندازی لامپهای هوشمند، دستورالعمل آنها را دقیق مطالعه کنید.
۲. لامپهای هوشمند چگونه کار میکنند؟
شاید بپرسید هنگام ورود به اتاق یا خروج از آن، چگونه باید این لامپها را روشن یا خاموش کنید. برای این کار نیز چند انتخاب خواهید داشت. برخی از لامپهای هوشمند، تنها با نرمافزارهایی کنترل میشوند که روی گوشی میتوان نصب کرد. برخی دیگر نیز، با اتصال به اسپیکرهای هوشمند صوتی، نظیر اکو (Echo)، گوگلهوم و هومپاداپل کار میکنند.
حتما پیش از نصب و راهاندازی لامپهای هوشمند دستورالعمل همراه آنها را مطالعه کنید. معمولا در این دستورالعملها، اطلاعات ویژهی مربوطبه هر برند، شامل نرمافزارهای موردنیاز برای دانلود و چگونگی تنظیم صدایتان با اسپیکرهای هوشمند، توضیح داده میشود.
خبر خوشحالکننده این است که میتوانید لامپهای هوشمند را با استفاده از روش سنّتی کلید برق نیز کنترل کنید. این ویژگی هنگام قطعبودن وایفای یا استفاده از کلید برق طبق عادت مناسب است. بااینحال، بهیاد داشته باشید وقتی لامپ را با کلید خاموش میکنید، جریان الکتریکی لامپ قطع میشود و دیگر نمیتوان آن را با صدا یا اپلیکیشن روشن کرد. برای هوشمند عملکردن لامپهای هوشمند، کلید برق همیشه باید در وضعیت «روشن» باشد.
۳. طول عمر لامپهای هوشمند چقدر است؟
چون همهی لامپهای هوشمند LED (دیود ساطعکنندهی نور) هستند، میتوان انتظار داشت عمر این لامپها بیشتر از لامپهای رشتهای باشد. همچنین، چون لامپهای LED حدود ۹۰ درصد کارایی بیشتری درمقایسهبا لامپهای رشتهای دارند، اگر به تعداد کافی از این لامپها جایگزین لامپهای قدیمی شوند، ممکن است قبض برق پرداختیتان نیز کاهش پیدا کند.
۴. لامپهای هوشمند ارزش خریدن دارند؟
در نگاه اول، ارتقا به لامپهای هوشمند به هزینهی ثابت زیادی نیاز دارد. البته باتوجهبه فناوری پیشرفته و نرخ گران دلار در کشور، خرید لامپ هوشمند کمی هزینهبر است. شما میتوانید فقط یک عدد لامپ LED هوشمند بلوتوثی C by GE را با قیمت ۱۸ دلار بخرید یا تمام سرپیچهای لامپ یک خانه هوشمند را با ۲۰۰ دلار تهیه کنید. قبل از صرف پول زیاد برای خرید لامپهای هوشمند، نیازهای خود را در نظر بگیرید. در ابتدا، میخواهید چند لامپ هوشمند داشته باشید؟ آیا میخواهید از همان ابتدا در سرتاسر خانهی خود از لامپ هوشمند استفاده کنید یا ترجیح میدهید قبل از سرمایهگذاری زیاد روی لامپهای هوشمند، با خرید یک یا دو لامپ هوشمند به استقبال این فناوری بروید؟
بسیاری از شرکتها کیتاستارتر (Starter Kit) موردنیاز برای نورپردازی، شامل لامپها، کلیدها، هابها و سایر لوازم ضروری برای راهاندازی لامپهای هوشمند را میسازند. با خرید مجموعهای کامل، شاید بتوان در هزینهها صرفهجویی کرد. اگر بهدنبال خرید کیتاستارتر هستید، احتمالا نسل سوم کیتاستارترهایی با محیط رنگی و سفید Philips Hue گزینه مناسبی باشد؛ زیرا آزمایشها نشان میدهند نصب آنها آسان است و مجموعهی کاملی از قابلیتهای مفید را ارائه میکنند و با اپلیکیشن بصری، میتوان کل سیستم را کنترل کرد.
بهخاطر داشته باشید چون همهی لامپهای خانهی هوشمند LED هستند، هزینهی کل قبوض پرداختی شما در طول زمان کاهش پیدا میکند. لامپهای LED در یک دورهی ۱۰ ساله، میتوانند صرفهجویی هزار دلاری برای مشترکان به همراه داشته باشند.
۵. لامپهای هوشمند به چه کارمان میآیند؟
مهمترین کارکرد لامپهای هوشمند تغییر نحوهی روشن یا خاموش کردن لامپها است. باوجوداین، این لامپها اگر بههمراه آلکسا و گوگل هوم یا سیری استفاده شوند، خدمات دیگری نیز ارائه میکنند. با فشاردادن یک دکمه یا با دستوری ساده، میتوانید نور لامپها را کم یا صحنهای نورانی ایجاد کنید یا جدول زمانی برای لامپها تعریف کنید. یکی از کارکردهای بسیار مفید، مربوطبه زمانی است که برای مدت طولانی به خارج شهر میروید و میخواهید این تصور را ایجاد کنید که واقعا در خانه هستید. برخی لامپها بهاندازهای هوشمند هستند که در وضعیت تعطیلات (Vacation Mode)، حتی میتوانند رفتارهای شما را یاد بگیرند و وقتی در خانه نیستید، از آنها تقلید کنند.
۶. لامپهای هوشمند در رنگهای مختلف عرضه میشوند؟
آیا میخواهید یک رنگ پاپ به محیط بدهید؟ لامپهای هوشمند میتوانند این خواستهی شما را برآورده کنند. برای مثال، با استفاده از کیتاستارتر با محیط رنگی و سفید Philips Hue A19، میتوانید لامپها را در یک رنگ مشخص تنظیم کنید تا صبح به بیدارشدنتان کمک کنند. کافی است شب به تختخواب بروید، این لامپ با سیری و الکسا و گوگلاسیستنت هماهنگ است.
لامپهای هوشمند رنگی، همچنین میتوانند به شما کمک کنند تا دمای رنگ را به دلخواه خودتان، یا باتوجهبه یک رویداد، مثل جشن تولد، تغییر دهید. میتوانید رنگ چند عدد از این لامپها را در یک زمان مشخص به کمک اپلیکشن سازگار با لامپها، تغییر دهید (و دوباره به حالت قبل برگردانید).
۷. در کجا میتوان از لامپهای هوشمند استفاده کرد؟
چه مسکن شما ۱۰۰ سال پیش ساخته شده باشد چه بهتازگی، میتوانید با استفاده از لامپهای هوشمند زندگی خود را راحتتر کنید. لامپهای هوشمند را میتوان در چراغها که قبل از اختراع لامپهای برقی در خانهها استفاده میشدند و هر جایی نصب کرد که لامپ سنتی استفاده میشود.
۸. لامپ هوشمند با سرپیچ شما سازگار خواهد بود؟
مقالههای مرتبط:
درست مثل CFL (لامپ فلوئورسنت فشرده) و لامپ رشتهای، لامپهای هوشمند نیز در شکل و اندازههای مختلف عرضه میشوند و میتوانند در داخل یا خارج از خانه استفاده شوند. انواع مختلفی از لامپهای هوشمند مثل نورافکنها و لامپهای ادیسون (Edison lights) و لامپهای دیواری وجود دارد. همچنین، این لامپها در توانهای مختلف ۴۰ و ۶۰ و ۱۰۰ واتی عرضه میشوند.
۹. از کجا میتوان لامپ هوشمند خرید؟
بازار لامپهای هوشمند در سالهای اخیر رشد زیادی کرده است؛ بنابراین، میتوانید از هرجایی که دیگر لامپها فروخته میشوند، لامپهای هوشمند را نیز بخرید. فروشگاههای لوازمخانگی مثل Lowe’s و Home Depot این لامپها را عرضه میکنند. همچنین، میتوانید لامپهای هوشمند را بهصورت آنلاین از وبسایتهای خردهفروشی بزرگ مثل آمازون و بستبای (Best Buy) و والمارت (Walmart) بخرید.
۱۰. بهتر است لامپ هوشمند بخریم؟
پاسخ کوتاه این است که نیازی به خرید لامپهای هوشمند ندارید و قطعا بدون آنها هم میتوانید زندگی کنید. بههرحال، این لامپها زندگی را کمی راحتتر خواهند کرد. آیا هرگز درحالیکه کورمال روی دیوار دنبال کلید برق میگشتید، پایتان به گوشهی میز خورده است؟ برخی لامپهای هوشمند با استفاده از جیپیاس گوشی، هنگام بازکردن درِ خانه روشن میشوند. شاید ارزشش را داشته باشد که حداقل پایتان کوفته نشود. وقتی صحبت از امنیتو آسایش باشد، بهترین راه برای کمی هوشمندترکردن خانهی شما، لامپهای هوشمند هستند.
روز ۲۰ آوریل، هنگامیکه شرکت "اسپیس ایکس" در حال تست موتور کپسول "دراگون" بود، موتور این کپسول با بد عمل کردن سبب نشت دود بسیاری در هوا شد.
به گزارش ایسنا و به نقل از دیلی میل، پس از این اتفاق، اسپیس ایکس گفت که دلیل بروز ناهنجاری در موتور کپسول دراگون بوده است. اما اکنون پس از چند روز این شرکت بالاخره اعتراف کرد که در حین تست آتش، موتور کپسول دراگون به طور کامل نابود شده است.
تست موتور کپسول دراگون که در "منطقه ۱ " (Landing Zones ۱)" پایگاه نیروی هوایی کیپ کاناورال" انجام شد، منجر به نابودی این کپسول شد.
خوشبختانه طی این حادثه، صدمهای به کسی وارد نشد، پس از بروز ناهنجاری چند تصویر منتشر شد که نشان از انفجار بود؛ اما مقامات این شرکت آن را تکذیب کردند و علت آن را تنها بروز ناهنجاری توصیف کردند.
"هانس کونیگزمن" (Hans Koenigsmann)، معاون مأموریت اسپیس ایکس طی بیانیهای که در تلویزیون ناسا پخش شد، گفت: تحقیقات نشان میدهد که شکست این مأموریت به دلیل خطا در فعال شدن سیستم پیشرانه " SuperDraco" است. موتور کپسول دراگون تخریب شده است؛ اما تحقیقات در حال انجام است.
در حالی که ناسا وارد جزئیات اتفاق رخ داده نشد، آژانس فضایی تنها خاطر نشان کرد که این مسئله در طی آزمایشات بر روی مجموعه دوم پیشران، سیستم SuperDraco اتفاق افتاد. این پیشرانها نقش مهمی در پرتابهای آینده ایفا میکنند. آژانس فضایی افزود: ما تست را با پیشران"Draco "تکمیل کردیم و عملکرد آنها بسیار عالی بود.
بنا بر همین موضوع، مقامات ناسا همان روز اعلام کردند که ارسال محموله جدید به ایستگاه فضایی بینالمللی که قرار است توسط شرکت فضایی خصوصی اسپیسایکس انجام شود، تا تاریخ ۳۰ آوریل به تعویق افتاده است. اما پس از آن بار دیگر آن را به نخستین روز ماه مه مصادف با چهارشنبه به تعویق انداختند.
اما باز هم اول مه این پرتاب انجام نشد و هم اکنون قرار است این پرتاب حدود ۳۰ دقیقه دیگر به وقت ایران صورت گیرد.
در این مأموریت قرار است کپسول دراگون عازم ایستگاه فضایی بینالمللی شده و محمولههای مورد نظر را به این ایستگاه برساند. بنا بر اعلام اسپیسایکس تست آتش ثابت (static fire) موتور موشک فالکون ۹ تکمیل شده و دراگون آماده است که هفدهمین مأموریت خود به ایستگاه فضایی را انجام دهد. محموله دراگون در این مأموریت ۲ هزار و ۴۹۵ کیلوگرم وزن دارد و شامل مواد تازه، تجهیزات سخت افزاری آزمایشی و سایر تجهیزات مورد نیاز فضانوردان مستقر در ایستگاه فضایی بینالمللی خواهد بود.
یازدهمین پرتاب موشک "نیو شپرد" (New Shepard) شرکت خصوصی آمریکایی فعال در زمینه هوافضا "بلواوریجین" با موفقیت انجام شد.
به گزارش ایسنا و به نقل از دیلی میل، شرکت بلو اوریجین "جف بزوس" روز گذشته موفقیت دیگری را در کارنامه خود ثبت کرد.
موشک "نیو شپرد" (New Shepard) روز گذشته ساعت ۹:۳۰ صبح به وقت منطقه زمانی شرقی (ساعت ۶ عصر به وقت ایران) از مرکز پرتاب "West Texas " به سمت فضا پرتاب شد.
حداکثر ارتفاع طی شده در این تست جدید موشک "نیو شپرد" ۳۴۶ هزار فوت (۱۰۵.۴۶۰۸ کیلومتری) سطح زمین بود.
این موشک در یازدهمین پرتاب خود با موفقیت به فضا رفت و بازگشت. تقویت کننده و کپسول موشک مذکور با موفقیت بر زمین فرود آمدند.
"آریان کرنل" (Arianne Cornell) از شرکت بلو اوریجین در طول پخش زنده پرتاب گفت: پرتاب بسیار زیبایی بود، فرود تقویت کننده و کپسول عالی بود.
طی این مأموریت موشک مذکور حامل ۳۸ بار مفید تحقیقاتی ریزگرانشی و تعدادی پروژه از پروژه " Teacher in Space Project" ناسا بود.
علاوه بر این، به گفته آژانس فضایی، این موشک همچنین حامل ۹ بار مفید پشتیبانی شده از ناسا نیز بود.
شرکت بلواوریجین در حساب کاربری خود در توئیتر نوشت: "این یازدهمین فرود موفقیتآمیز تقویت کننده موشک "نیو شپرد" بود. به تمامی تیم بلواوریجین تبریک میگوییم".
این فضاپیما که برای ۶ مسافر طراحی شده است، کوچک اما قدرتمند است و از یک موتور بیرونی برای جدا شدن و فاصله گرفتن از موشک بهره میبرد تا در هنگام انفجار احتمالی موشک، دچار حادثه نشود. "نیو شپرد" با هدف حمل توریست به فضا ساخته شده است و شرکت در حال نزدیک شدن به این هدف است.
شرکت اسپیس ایکس مأموریت "CRS-۱۷" خود را برای چهارمین بار به تعویق انداخت.
به گزارش ایسنا، دقایقی گذشته شرکت اسپیس ایکس اعلام کرد: به دلیل مشکلات الکتریکی پیش آمده، امروز امکان پرتاب کپسول دراگون نیست و این پرتاب قرار است فردا ۴ مه ساعت ۲:۴۸ بامداد به وقت منطقه زمانی شرقی (حدود ساعت ۱۱ صبح شنبه به وقت تهران) انجام شود.
طی این پرتاب دراگون عازم ایستگاه فضایی بینالمللی خواهد شد تا محمولههای مورد نظر را به این ایستگاه برساند.
دراگون برای بار چهارم هم نتوانست زمین را ترک کند تا مأموریت "CRS-۱۷" خود را آغاز کند. در ابتدا قرار بود اسپیسایکس کپسول "دراگون" خود را سوار بر موشک "فالکون ۹" روز ۲۶ آوریل از پایگاه هوایی نیروی هوایی کیپ کاناورال در فلوریدا به فضا بفرستد که انجام این کار به دلیل نابودی موتور کپسول دراگون چهار روز عقب انداخته شد و به ۳۰ آوریل موکول شد. ۳۰ آوریل نیز به دلایلی این پرتاب انجام نشد و اسپیس ایکس پس از آن بار دیگر آن را به نخستین روز ماه مه مصادف با چهارشنبه به تعویق انداخت. اما باز هم اول مه این پرتاب انجام نشد.
مأموریت "CRS-۱۷" بخشی از برنامه (Commercial Resupply Services" (CRS" ناسا است که از فضاپیمای تجاری برای حمل بار به ایستگاه فضایی استفاده میکند.
در این مأموریت کپسول دراگون سوار بر موشک فالکون ۹ عازم ایستگاه فضایی بینالمللی خواهد شد و قرار است محمولههای مورد نظر را به این ایستگاه برساند. بنا بر اعلام اسپیسایکس تست آتش ثابت (static fire) موتور موشک فالکون ۹ تکمیل شده و دراگون آماده است که هفدهمین مأموریت خود به ایستگاه فضایی را انجام دهد. محموله دراگون در این مأموریت ۲ هزار و ۴۹۵ کیلوگرم وزن دارد و شامل مواد تازه، تجهیزات سخت افزاری آزمایشی و سایر تجهیزات مورد نیاز فضانوردان مستقر در ایستگاه فضایی بینالمللی خواهد بود.
.: Weblog Themes By Pichak :.