تیم Franco Scribante Racing بهتازگی نیسان GT-R را برای مسابقات هیلکلایمب آماده کرده که ۱,۶۰۰ اسببخار قدرت دارد.
خودروهای آمادهشده برای مسابقات هیلکلایمب را میتوان عجیبترین خودروهای مسابقهای موجود در جهان نامید. این خودروها اصولا از کیتهای بدنهای بهره میبرند که بیشترین چسبندگی و داونفورس ممکن را داشته باشند. امروز قصد داریم یکی از این خودروهای عجیبوغریب را بررسی کنیم. تیم Franco Scribante Racing بهتازگی نیسان GT-R ویژهی مسابقات هیلکلایمب را معرفی کرده که تا چندی بعد، در مسابقات آفریقایجنوبی حاضر خواهد شد.
در قسمت جلویی خودرو، یک بال بسیار بزرگ دیده میشود که بالای اسپلیتر عظیم قرار گرفته است. در قسمت پشتی هم، یک بال بسیار عریض لبهدار دیده میشود. در قسمت زیرین خودرو، یک دیفیوزر بزرگ قرار گرفته تا بیشترین داونفورس ممکن را تولید کند. طبق محاسبات، میزان داونفورس تولیدی در سرعتهای زیاد، بیشتر از وزن خودرو است. بنابراین چسبندگی خودرو به هیچ عنوان مسئله نگرانکنندهای نخواهد بود.
ظاهر کلی بدنه شبیه به نیسان GT-R است؛ اما تمامی گِلگیرها از جنس فیبرکربن ساخته شده تا وزن خودرو بهحداقل برسد. تیم سازندهی این خودرو اطلاعات دقیقی دربارهی پیشرانه منتشر نکرده؛ اما یکی از اعضای تیم بهتازگی اطلاعات جدیدی دراختیار رسانهها قرار داده است.
مقالههای مرتبط:
پیشرانهی این خودرو میتواند ۲۲۰۰ اسببخار قدرت تولید کند؛ اما مهندسان تیم قدرت موتور را کاهش دادهاند تا به ۱,۶۰۰ اسببخار در چرخها برسد. بهمنظور کنترل این قدرت خارقالعاده، مهندسان تیم دو کامپیوتر در نظر گرفتهاند تا در شرایط مختلف، میزان گشتاور ورودی به چرخها تنظیم شود.
در داخل کابین هر آنچه از خودرویی مسابقهای انتظار داشته باشید، خواهید دید. فرمان مخصوص، پنلهای فیبرکربنی، سرعتسنج، پنل ثبت اطلاعات دیجیتالی و صندلیهای ثابت از ویژگیهای مهم کابین هستند. در داخل خودرو، دو صندلی قرار دارد؛ اما اگر سرنشین کناری بخواهد در داخل خودرو قرار بگیرد، باید پای خود را دور مخزن روغن سیستم کارتل خشک بگذارد.
تیم سازنده فقط سه هفته قبل از شروع مسابقه هیلکلایمب آفریقایجنوبی کار تنظیم خودرو را آغاز کردهاند و مهندسان مشغول انتخاب بهترین تنظیمات برای خودرو هستند. این مسابقه از هفتهی گذشته آغاز شده است.
باور عمومی بر این است که سیگار عامل اصلی سرطان ریه است؛ اما پژوهشهای علمی از افزایش شمار مبتلایان به سرطان ریه در افراد غیرسیگاری خبر میدهد.
امروزه، شیوع سرطان ریه در افراد غیرسیگاری، فرايندهای درمانی و داروهای تجویزی را تحتتأثیر قرار داده است. براساس یکی از مقالههای منتشرشده در مجلهی معتبر انجمن دارویی انگلستان، سرطان ریه در افرادی نیز مشاهده میشود که هرگز لب به سیگار نزدهاند. این خبر جامعهی علمی و پزشکانی را به دردسر میاندازد که بهدنبال یافتن علائم زودهنگام بیماریها و روشهای مراقبت و درمانی ویژه هستند.
بنابر آمارهای علمی، سالانه بیش از ۶,۰۰۰ فرد غیرسیگاری در آمریکا براثر سرطان ریه جان خود را از دست میدهند. این رقم حتی از تعداد گزارششدهی مرگومیر ناشی از سرطان دهانهی رحم (حدود ۹۰۰ نفر)، سرطان غدد لنفاوی (۵,۲۰۰ نفر)، سرطان خون (۴,۵۰۰ نفر) و تخمدان (۴,۲۰۰ نفر)، بهمراتب بیشتر است.
اغلب افراد غیرسیگاری که به سرطان ریه دچار میشوند، تحتتأثیر دود ناشی از افراد سیگاری و آلودگیهایزیستمحیطی و علائم مختلف سرطانزا قرار گرفتهاند. بهطورکلی، قرارگرفتن درمعرض گازهای مضر ناشی از پختوپزهای خانگی و استشمام دود افراد سیگاری، خطر افزایش تومورهای سرطانی را در افراد غیرسیگاری، بهویژه زنان، افزایش میدهد.
پروفسور پاول کاسفورد، مدیر بهداشت و درمان در مرکز پزشکی و سلامت انگلستان، دراینباره میگوید:
گزارشهای علمی نشان میدهند هرساله حدود ۶,۰۰۰ نفر غیرسیگاری در انگلستان براثر سرطان ریه جان خود را از دست میدهند و این بیماری بهعنوان هشتمین عامل اصلی مرگومیر در این کشور شناخته میشود.
در سالهای گذشته، نقش سیگار بهعنوان عامل اصلی بروز سرطان ریه اثبات شده است. اگرچه این نظریه قابلاستناد و محکم است، پژوهشهای نوین و آمارهای علمی، پزشکان را به بررسی هرچهبیشتر عواملی ازجمله آلودگیهای موجود در محیط هوای داخلی و خارجی هدایت میکند که در پیشرفت علائم بیماری نقش دارند.
درهمینزمینه، مجمع سلامت عمومی انگلستان برمبنای شواهد موجود، به مقامهای کشوری مجموعهای از اقدامات مشخص را پیشنهاد کرده که در بهبود وضعیت آلودگی هوا تأثیرگذار هستند. این مجمع پایبندی و اجرای اقدامات لازم در تغییر و بهبود آلودگی هوا را از عوامل مهم در کاهش شمار مبتلایان غیرسیگاری میداند.
پروفسور میک پیک، سرپرست بالینی در کالج تحقیقات سرطان در مرکز همکاریهای سرطانی بیمارستان لندن میگوید:
باوجوداینکه اطلاعات جامعهی پزشکی روزبهروز درحالپیشرفت است، اکثر افراد غیرسیگاری از خطر بالقوهی سرطان ریه بیخبر هستند و متأسفانه در اغلب موارد، زمانی متوجه علائم بیماری میشوند که فرصت استفاده از اقدامات پیشگیرانه را از دست دادهاند.
مقالههای مرتبط:
پروفسور پیک در ادامه عادت ناخوشایند مصرف سیگار را از عوامل اصلی بیعلاقگی افراد به بررسی و مطالعه دربارهی علل بروز سرطان ریه میداند. بنابراین، دورازانتظار نیست که دراثر نداشتن آگاهی کافی از عوامل سرطانزا، شاهد پیشرفت این بیماری در افراد غیرسیگاری باشیم.
توجه بر عوامل خطرآفرین بروز سرطان ریه در بین افراد غیرسیگاری، در نحوهی برخورد با عواملی تأثیر میگذارد که سلامت عمومی جامعه را بهخطر میاندازند. بهطور مثال، نتایج مخرب سیگارکشیدن و آلودگیهای هوا بر شیوع سرطان ریه تأثیر مهمی بر عملکرد دولتها در بهبود کیفیت هوا و شرایط عمومی جامعه خواهد گذاشت. دراینبین، انجمنهای معتبر پزشکی و سلامتی با بررسی و تشریح دقیق این عوامل، در افزایش سطح اطلاعات سلامتی جامعه نقش بسزایی ایفا میکنند.
شرکتی استرالیایی ادعای توسعهی فناوری پیشرفتهای را کرده است که با استفاده از آن و بدون نیاز به حرارت، ماندگاری شیر تا سه ماه افزایش پیدا میکند.
نِیترو، نام شرکتی استرالیایی است که ادعا میکند به تکنیک پیشرفتهای در زمینهی فرآوری شیر دست یافته که بدون استفاده از حرارت، درمقایسه با روش پاستوریزاسیون، پاتوژنهای بیشتری را از شیر حذف کرده و شیری را بهجای میگذارد که تا ۹۰ روز در یخچال قابل نگهداری است. شرکت مذکور قصد دارد این شیر را روانهی بازارهایی کند که در حال حاضر متکی به محصولات فرادما هستند.
تا زمان کشف و رواج روش پاستوریزاسیون شیر، درواقع بیشتر محصولات غذایی رایج مورد استفاده بسیار خطرناک بودند. این غذاها معمولا همراهبا میکروبهای مضر بستهبندی میشدند تا اینکه فرآوری پاستوریزاسیون یعنی حرارت دادن آهستهی محصول در ۶۰ درجهی سانتیگراد و به مدت ۲۰ دقیقه کشف شد (اوایل قرن بیستم)؛ روشی که قادر است عمدهی آلودگیهای میکروبی مرگبار را از بین ببرد و ماندگاری آن را چند هفته افزایش دهد.
در دههی ۱۹۶۰، تکنیکهای تهاجمیتر فرآوری شیر مانند روش فرادما توسعه داده شد و در ترکیب با تکنیکهای بستهبندی استریل موجب شد که بدون نیاز به یخچال بتوان شیر را به مدت ۹ ماه نگهداری کرد. اگرچه شیر فرادما برای بسیاری از افراد محصولی مناسب و راحت است ولی طعم آن کاملا با شیر تازه متفاوت بوده و فرآوری پاستوریزاسیون شدیدتر موجب تغییر ساختار پروتئینهای شیر میشود و محتوای تغذیهای آن را کاهش میدهد. هنوز هم در ارتباط با مزایا و معایب مصرف شیرهای پاستوریزه یا خام مباحثی وجود دارد. از یک طرف بار میکروبی شیر خام موجب نگرانی از مصرف این محصول میشود و از طرف دیگر کاهش ارزش تغذیهای شیر پاستوریزه نقطه ضعفی برای روش پاستوریزاسیون محسوب میشود.
جف هاستینگز مدیر اجرایی نِیترو ادعا میکند تکنولوژی او از زمان کشف پاستوریزاسیون، بزرگترین پیشرفت صنعت شیر است
البته آخرین گزارش شرکت نِیترو باورنکردنی است. این شرکت ادعا میکند که با استفاده از فرآوری جدید و بدون نیاز به حرارت قادر است نسبتبه روش پاستوریزاسیون، پاتورژنهای بیشتری را از شیر حذف کند. همچنین ادعا شده که این فرآوری موجب حفظ سطوح بالاتری از چندین ویتامین و آنزیمی میشود که طی فرآوری پاستوریزاسیون معمول تخریب میشوند.
مقالههای مرتبط:
عجیبتر اینکه نیترو میگوید این شیر را میتوان بهمدت ۶۰ تا ۹۰ روز در یخچال نگهداری کرد؛ درحالی که روش پاستوریزاسیون معمولی طول عمر نگهداری شیر را فقط ۲ تا ۳ هفته افزایش میدهد. جزئیات این فرآوری هنوز اعلام نشده است. جف هاستینگز مدیر اجرایی شرکت در مصاحبهای گفته است که در این فرآوری از مجموعهای از تکنولوژیهای موجود استفاده میشود. اینکه این تکنولوژیها دقیقا کدام هستند نیز آشکار نیست اما ممکن است شامل نوآوری مهم پیشین این شرکت در زمینهی ساخت ماشینی باشد که از فشار هوا برای جلوگیری از قهوهای شدن برشهای آووکادو و حذف هرگونه پاتوژنی استفاده میکند که طی فرآوری برش وارد میوه وارد میشود.
در سال ۲۰۱۶، شرکت استرالیایی دیگری به نام Made by Cow، یک رویکرد فشار سرد را برای فرآوری شیر معرفی کرد. ادعا شده بود که این فرآوری به اندازهی پاستوریزاسیون گرمایی ایمن بوده و محصول نهایی ازنظر بافت و محتوای غذایی به شیر خام نزدیکتر است. محصول این شرکت به آن اندازهای که شرکت نیترو ادعا میکند، قابل نگهداری نیست.
هاستینگز با وجود ادعای بلندپروازانه و توضیح مبهم فرآوری میگوید که شرکت او در رابطه با این روش بیش از دو سال است که با دانشمندانی مستقل و سازمانهای نظارتی استرالیا کار میکند. یک سازمان دولتی استرالیا که استانداردهای ایمنی را تحت نظارت دارد، ادعاهای نیترو را تأیید کرده و میگوید این فرآوری معادل یا حتی بهتر از پاستوریزاسیون است. هدف نخست این شرکت صادرات شیر استرالیا به سرزمینهای جدید است. ماندگاری بیشتر شیر نیترو امکان حملونقل مقرونبهصرفهتر شیر تازه را به کشورهایی مهیا میکند که فقط به محصولات فرآوریشده فرادما یا شیر گران حملونقلشده با هواپیما دسترسی دارند.
قرن ۲۱، عصر ارتباطات و ظهور فناوریهای دیجیتال جدید است، اما آیا ارتباط میان این فناوریها، انقلاب صنعتی چهارم را رقم خواهد زد؟ با ما همراه باشید تا به چیستی احتمالی انقلاب صنعتی چهارم و چگونگی رویداد آن بپردازیم.
هنگامی که به گذشته مینگریم، پیشرفت تمدن بشری را مرهون پیشرفتهای فناوری مییابیم. چرخ و قطبنما را در نظر بگیرید که در نسلهای پیشین انقلابی به پا کردهاند. توسعه گوشیهای هوشمند و اینترنت، جامعه بشری را بهگونهای دستخوش تغییر کردهاست که تصور دنیایی بدون آنها تقریبا غیرممکن است. با اینکه نگاه به گذشته و تعیین پیشرفتهای کلیدی آسان است، اما بیشتر مردم نمیتوانند فناوریهای فراگیر آتی را حدس بزنند. درواقع، بیشتر فناوریهای انقلابی در مراحل اولیه توسعه خود از سوی خبرگان به تمسخر گرفته میشوند. خیلی از افراد هم آنها را غیرقابل پیادهسازی میدانند.
بااینحال، بسیاری اعتقاد دارند که فناوریهای جدید کنونی جرقههای انقلاب صنعتی چهارم را خواهند زد؛ این بار بهدلیل اتوماسیون ماده. اقتصادی که از جانب انسانها گردانده میشود به این زودی از بین نخواهد رفت، اما شاهد ظهور اقتصادی موازی با اقتصاد انسانی و کاملا کنترل شده از سوی ماشینها خواهیم بود. مانند انقلابهای صنعتی پیشین، انقلاب فعلی هم بهدلیل چند پیشرفت کلیدی در فناوری رقم خواهد خورد؛ اینترنت اشیا (IoT)، هوش مصنوعی (AI) و فناوری دفتر کل توزیع شده (DLT).
رشد اینترنت به مرور زمان بهدلیل نقص در قانون متکالف (ارزش یک شبکه با مجذور کاربرانش افزایش مییابد)، بسیار کاهش خواهد یافت و بیشتر مردم چیزی برای گفتن به یکدیگر نخواهند داشت! تا حدود سال ۲۰۰۵، بر همگان روشن خواهد شد که تاثیر اینترنت بر اقتصاد چیزی بیش از تاثیر دستگاههای فکس نبوده است.
نظر پاول کروگمن، برنده نوبل اقتصاد، در رابطه با تاثیر اینترنت
عامه مردم احتمالا هیچ اطلاعی از آنچه در حال رخدادن است ندارند، اما خط سیر فناوریهای جدید از نظر بسیاری از متخصصان پنهان نماندهاست. برایان آرتور، اقتصاددان شهیر، فرضیهای را برای توضیح این پدیده ارائه و آن را «اقتصاد خودکار» نامگذاری کردهاست. کلاوس شواب، بنیانگذار و مدیر اجرایی مجمع اقتصاد جهانی (World Economic Forum) از نظرات آرتور استقبال کرده و حتی کتابی درباره آن به نام «انقلاب صنعتی چهارم» به رشته تحریر درآورده است. پیش از نگاهی دقیق و عمیقتر به فناوریهای کنونی، بهتر است تاثیرات سه انقلاب صنعتی پیشین بر جامعه را بررسی کنیم. کسب دانش تاریخی میتواند در ترسیم آیندهای که انقلاب صنعتی چهارم رقم خواهد زد، مؤثر باشد.
انقلابهای صنعتی پیشین
هر سه انقلاب صنعتی گذشته از سوی مجموعهای از ابداعات فناوری جداگانه اما مرتبط با هم که بهطور گستردهای روی افزایش خروجی در عین کاهش ورودی تاثیر گذاشتند، شکل گرفتند. این انقلابها که نیاز به کار، زمان و ماده را بهطور چشمگیری کاهش دادند، نهتنها درک اقتصادی که درک کلی بشر از زندگی انسانی را متحول ساختند.
نخستین انقلاب صنعتی
نخستین انقلاب صنعتی در سالهای ۱۷۵۰ تا ۱۸۵۰ و با توانایی بشر در بهکارگیری دو منبع انرژی صورت گرفت؛ زغالسنگ و بخار. توفیق در مهندسی و ساخت موتور بخار همراهبا ابداع روشی ارزانتر برای استخراج از معادن زغالسنگ، از فناوریهای اصلی در شکلگیری این انقلاب بود. با وقوع این انقلاب، موتورهای بخار با سوخت ارزانقیمت زغالسنگ فراگیر شده و تاثیر بهسزایی در افزایش کارایی و بازده کارخانههای تمامی صنایع داشتند.
برخی از اختراعات کلیدی انقلاب صنعتی اول که بهدلیل موتور بخار ممکن شدند
برخی از مشهورترین اختراعات در این دوره زمانی تولید شدند، مانند ماشین پنبهپاککنی که الیاف پنبه را از دانههای آن جدا میکرد و دستگاه بافندگی که برای بافتن پوشاک و پردهها استفاده میشد. از سایر پیشرفتهای رخ داده در این دوره میتوان به چراغهای گازسوز، بهبود در سیمان و معرفی ورق شیشهای اشاره کرد.
پیش از وقوع نخستین انقلاب صنعتی، اکثر کالاها بهطور محلی و توسط افراد متفاوت ساخته میشدند، اما پس از تجاریسازی موتورهای بخار با سوخت زغالسنگ، صنایع بزرگ شکل گرفتند؛ صنایعی که قادر به تولید برای مشتریان بسیار بیشتری بودند. این واقعه جامعه آن زمان را از فرهنگ زراعی به سوی شهرهای بزرگ صنعتی سوق داد. نیروی کار انسانی دیگر تحت سلطه کارفرمایان مستقل و انفرادی نبوده و کم کم همگی در کارخانههای بزرگ ادارهشده از سوی کاپیتالیستها، مشغول به کار شدند. شهرها به تدریج تبدیل به مراکز اقتصادی کل کشور شدند. از سرعت این روند تا زمان رخ دادن انقلاب صنعتی دوم کاسته نشد.
دومین انقلاب صنعتی
این انقلاب صنعتی را با نام انقلاب فناوری هم میشناسند. انقلاب صنعتی دوم طی سالهای ۱۸۷۰ تا ۱۹۱۴ (شروع جنگ جهانی اول) شکل گرفت. بهترین توصیف از این انقلاب تسلط بر فناوریهای معرفیشده در دوره انقلاب صنعتی اول است؛ پیشرفتهایی که به واسطه بهرهگیری بشر از دو منبع نیروی جدید بود: الکتریسیته و نفت.
بهدلیل پیشرفتهای حاصل، حجم تولید آهن، فولاد و قطعات ماشینآلات افزایش یافته و بسیاری از قطعات در ابعاد استاندارد تولید شدند، مانند پیچها و نوارهای فلزی استاندارد. در تعدادی از کشورهای پیشرفته زیرساخت پیچیده ریلیجدید احداث شد و با توسعه موتور توربین بخار، شریانهای آبی دچار تحول شدند. در این دوره، سیستم حمل و نقلی کاملا جدید و متحولشده در راستای انتقال تولیدات کالاهای انبوه به وجود آمد. بازارها نیز در این دوره بهدلیل افزایش تولیدات و سرعت حملونقل و کاهش هزینههای تولید، متحول شدند.
زیرساخت ریلی ایالات متحده آمریکا در سال ۱۸۶۰، هنگامی که تنها ۳۰ سال از احداث نخستین خط ریلی در این کشور گذشته بود
حتی جهان مدرن امروزی نیز بهطور کامل به الکتریسیته و نفت وابسته است. از برقکشی معمولا بهعنوان بزرگترین پیشرفت قرن ۲۰ ام یاد میکنند زیرا منبعی ارزانقیمت و قابل اتکا در اختیار جامعه قرار گرفت. منبعی که علاوهبر انرژیرسانی به کارخانهها و خانهها در هر زمانی از روز، پایه تمامی دستگاههایی که در آینده اختراع میشوند نیز است. علاوهبر حیاتی بودن الکتریسیته، نفت نیز بهعنوان یک منبع انرژی کارا و ارزان در قرن اخیر مورد استفاده بوده است. این منبع انرژی در اکثر صنایع و بخشها از جمله حملونقل بهعنوان سوخت غالب بودهاست. تولید محصولات نفتی غیر سوختی مانند پلاستیک، کودهای و مواد شیمیایی و برخی از داروها از سایر کاربردها و تحولات نفت در جامعه بشری است.
انقلاب صنعتی اول | انقلاب صنعتی دوم | |
---|---|---|
دوره زمانی | ۱۷۶۰ - ۱۸۳۰ | ۱۸۵۰ - ۱۹۱۴ |
روشهای تولید | دست ← ماشین | گسترش اتوماسیون |
تولید انبوه | نساجی | فلز |
منابع انرژی | آب، زغالسنگ و بخار | نفت و الکتریسیته |
موتورهای جدید | موتور بخار
|
موتور احتراق داخلی
|
اختراعات |
دستگاه پنبهزنی دستگاه نخریسی و سایر دستگاههای نساجی |
اتومبیل مواد شیمیایی خطوط ریلی تلگراف، تلفن، رادیو |
سطح زندگی قشر کارکر | افتضاح | همچنان بد اما رو به بهبود (سیستم فاضلاب، بهداشت شهر و محیط و ...) ، رشد قشر متوسط |
در طی انقلاب صنعتی دوم علاوهبر الکتریسیته و نفت، شاهد دو تحول بزرگ دیگر نیز بودیم، نخست تحول درارتباطات با اختراع تلگراف، تلفن و رادیو، و دومی تحول در دستگاههای ساخت کاغذ که در آغاز قرن ۲۰ رخ دادند و در اعتلای گسترش دانش جمعی، اخبار و ادبیات در تمامی جهان نقش موثری ایفا کردند. درنهایت، توسعههای تولید کائوچو و لاستیک منجر به تولیدات انبوه تایر شدند که در اکثر وسایل حملونقل مورد استفاده قرار گرفتند.
انقلاب صنعتی اول در شروع انقلابهای فناورانه و مفهوم اقتصادهای صنعتی مدرن تاثیر داشت درحالیکه انقلاب صنعتی دوم تسلط بر فناوری و شروع شهرهای مدرن پر از آسمانخراشها بود. کشورها پس از انقلاب صنعتی دوم به تبادل و ارتباط با یکدیگر، بهتر از هر زمان دیگری پرداخته و اولین گامها به سمت جهانیشدن برداشتهشد. این تحولات تا نزدیک نیمه دوم قرن ۲۰ ادامه داشت، تا زمانیکه جامعه پیشرفت بنیانی جدیدی را به خود دید: انقلاب دیجیتال.
انقلاب صنعتی سوم
از اواخر دهه ۵۰ میلادی تا به امروز، انقلاب صنعتی سوم یا همان انقلاب دیجیتال، ریشه در بطن جامعه دوانده و فناوری الکترونیکی آنالوگ را به دیجیتال مبدل ساختهاست. دو پیشرفت عمده این انقلاب، پردازش دیجیتال و فناوری ارتباطات است. پردازش سریع رایانهها به همراه روابط بین دستگاهی ازطریق اینترنت و ماهواره، ساختار دیجیتالی خلق کرده که اطلاعات در آن به سرعت در سرتاسر دنیا و بین تمامی دستگاهها مبادله میشوند. با این وجود جای سؤال باقی نمیماند که چرا به دوره فعلی، عصر اطلاعات اطلاق میشود.
دستیابی به این انقلاب نتیجه تسلط بر الکتریسیته، دقت در ساخت و اختراع ریزپردازندهها (موسوم به چیپهای رایانهای) است. از گوشیهای هوشمند گرفته تا تلویزیونهای HD، دوربینهای حرفهای و حتی پهپادها، ریزپردازندهها ستون اصلی تمامی تجهیزات پیشرفته الکترونیک امروزی است.
همانند نوآوریهای تولیدی انقلاب صنعتی اول و دوم که منجر به ساخت شهرهای صنعتی با کالاهای تولیدی شد، نوآوریهای الکترونیک انقلاب صنعتی سوم و چهارم نیز منجر به ساخت اپلیکیشنهای هوشمند که از دادههای تولیدی بهره میبرند، شدهاست.
چهارمین انقلاب صنعتی
برای تفهیم انقلاب صنعتی چهارم بسیار مهم است که مفهوم هوش را بدانیم. بهترین راه فهم هوش، آشنایی با نحوه کسب آن است که در چهار مرحله زیر صورت میگیرد:
۱) جمعآوری داده
۲) پردازش داده با کمک دادههای قبلی بهعنوان منبع
۳) اتخاذ اعمال بنا بر دادههای پردازششده
۴) دریافت دادههای بازخوردی، یادگیری از نتایج و ذخیره تمام این موارد در حافظه
یک حلقه ساده هوش
این فرایند یک حلقه بیپایان بوده که دائما در حال جمعآوری داده، پردازش، اتخاذ اعمال و دریافت بازخورد است. هرچه این حلقه بیشتر تکرار شود، فرد از هوش بیشتری برخوردار است. دو فاکتور اساسی در این فرایند دریافت بیشترین اطلاعات ممکن و ایجاد مهارتهای بینقص تشخیص الگوهاست.
الگوها به تمییز کارآمد و ناکارامد، قوتها در مقابل ضعفها و معمول دربرابر غیرمعمول کمک کرده و با دستهبندی اطلاعات بهخاطر سپاری آنها را تسهیل میکنند. قابلیتهای برتر شناخت الگو که به بهبود قابلیتهای ذهنی و فیزیکی منجر شود، بنای کسب هوش است. همانگونه که آلبرت اینشتاینگفت: «میزان هوش، توانایی تغییر است». تنها راه تغییر یک فرد در معرض الگویی منفی قرار گرفتن یا کشف الگویی بهتر است.
اگر فناوری درصدد خلق هوش و تبدیل آن به یک محصول تجاری است، راهی به جز استفاده از همین مدل نیست. درحالیکه بسیاری از پیشرفتهای اخیر بیخبرند اما فناوری در حال گشایش پنجرههای جدیدی رو به پیشامدها و قابلیتهای تازه است. اینترنت اشیا، هوش مصنوعی و فناوری دفتر کل توزیع شده از برجستهترین پیشرفتهای اخیر اند. فناوری با بهرهگیری از پیشرفتهای سختافزاری، نرمافزاری و داده در شرف خلق هوش بوده و اقتصاد خودمختار از همیشه به ما نزدیکتر است.
اینترنت اشیا (IoT)
یکی از پیشرفتهای عمده عصر دیجیتال، تولید انبوه داده است. مردم کمکم در حال فهمیدن ارزش واقعی داده و تشبیه آن به نفت اند. دو گونه داده وجود دارد: داده عمومی و داده خصوصی. اینترنت، بزرگترین چاه نفت از دادههای عمومی بوده و بهعلت گسترش دائمش، یکتاست. دادههای خصوصی بیشتر روی سرورهای خصوصی، مخصوصا سرویسهای ابری، متمرکز شدهاند و حاوی اطلاعات حساس شخصی اند. دور از انتظار نیست که غولهای فناوری دنیا بیشترین داده را در اختیار دارند، شرکتهایی مانند گوگل، فیسبوک، آمازون و بایدو (Baidu).
۲۰۱۸ | ۲۰۰۸ | ||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|
رتبه | شرکت | سال تأسیس | ارزش (میلیارد دلار) | رتبه | شرکت | سال تأسیس | ارزش (میلیارد دلار) |
۱ | اپل | ۱۹۷۶ | ۸۹۰ | ۱ | پتروچاینا | ۱۹۹۹ | ۷۲۸ |
۲ | گوگل | ۱۹۹۸ | ۷۶۸ | ۲ | اکسون | ۱۸۷۰ | ۴۹۲ |
۳ | مایکروسافت | ۱۹۷۵ | ۶۸۰ | ۳ | جنرال الکتریک | ۱۸۹۲ | ۳۵۸ |
۴ | آمازون | ۱۹۹۴ | ۵۹۲ | ۴ | چاینا موبایل | ۱۹۹۷ | ۳۴۴ |
۵ | فیسبوک | ۲۰۰۴ | ۵۴۵ | ۵ | ICBC (چین) | ۱۹۸۴ | ۳۳۶ |
۶ | تنسنت (چین) | ۱۹۹۸ | ۵۲۶ | ۶ | گزپروم (روسیه) | ۱۹۸۹ | ۳۳۲ |
۷ | برکشایر | ۱۹۵۵ | ۴۹۶ | ۷ | مایکروسافت | ۱۹۷۵ | ۳۱۳ |
۸ | علیبابا (چین) | ۱۹۹۹ | ۴۸۸ | ۸ | رویال داچ شل | ۱۹۰۷ | ۲۶۶ |
۹ | جی اند جی (J&J) | ۱۸۸۶ | ۳۸۰ | ۹ | سینوپک (چین) | ۲۰۰۰ | ۲۵۷ |
۱۰ | جیپی مورگان | ۱۸۷۱ | ۳۷۵ | ۱۰ | AT&T | ۱۸۸۵ | ۲۳۸ |
بزرگترین شرکتهای دنیا در سالهای ۲۰۰۸ و ۲۰۱۸، همانطور که مشاهده میکنید بیشتر شرکتهای بزرگ امروزی برخلاف ده سال گذشته، در حوزه فناوری و داده فعالیت دارند.
امروزه بیشتر دادهها ازطریق اپلیکیشنها جمعآوری میشوند، برای مثال گوگل از نتایج جستوجو، فیسبوک از پروفایلهای اجتماعی و آمازون از عادات خرید کاربرانش. شرکتها با عرضه اپلیکیشنهای کاربردی، توجه کاربران را جلب کرده و دادههای آنها را جمعآوری میکنند.
برای دستیابی به هوشی که قابلیت تصمیمگیری سریع مانند انسانها باشد، باید دسترسی به دادهها بهطور آنی (Real-time) فراهم باشد. تا چند وقت اخیر دسترسی به دادههای بلافاصله دشوار بوده اما امروزه به کمک نوآوریهایی در سنسورها و محرکها، دادهها بیشتر از همیشه به واقعیت نزدیک شدهاند. امروزه برای سنجش تقریبا هرچیزی حسگر وجود دارد، دما، مکان، سرعت، شتاب، عمق، فشار، شیمی خون، کیفیت هوا، رنگ، اسکن تصویر، اسکن صدا، بیومتریک، میدان الکتریکی و مغناطیسی همگی از مواردیاند که امروزه با سنسورها قابل سنجشاند.
انواع مختلف حسگرهای امروزی
برای تحقق اقتصاد خودمختار نیاز به رودی از دادههای آنی است. تنها راه کارایی این اقتصاد، پاسخ سریع و صحیح به این اطلاعات است. قابلیت نظارت بر جزيیات پیچیده دادهها سطوح بسیاری داشته و هنوز به تولید انبوه نرسیدهاست. بهطور اساسی، هر چیز فیزیکی و غیرفیزیکی بهصورت دادههای آنلاین در وب و با نام اینترنت اشیا، قرار خواهد گرفت.
دادههای خام به اندازه سازوکارهای تحلیل آن مهم است اما بدون تحلیل صحیح، اپلیکیشنها مانند حیوانات از برنامه از پیش تعیینشده خود پیروی میکنند. ازاینرو هوش مصنوعی بخش مهمی از اتوماسیون اقتصاد را تشکیل خواهد داد.
هوش مصنوعی (AI)
داده، سوخت هوش است و مغز موتوری است که دادهها را به دادههای قبلی ارتباط داده، آنها را دستهبندی کرده، تصمیم گرفته و عملی را در جهان واقعی رقم میزند. مغز آدمی بسیار فراتر از حد تصور قدرتمند و هنوز هم معمایی نزد دانشمندان است. مغز عضوی است که با تکیه بر توانایی شناختی (cognitive) خود تفاوت واقعی میان انسان و سایر گونههای حیوانی را ایجاد میکند. به همین دلیل ساخت فناوری مشابه مغز انسان بسیار پیچیده بوده و زمان بسیاری میطلبد. با این وجود، شاهد پیشرفتهای چشمگیری در زمینه هوش مصنوعی بودهایم. این پیشرفتها به نرمافزارها اجازه دادند تا بهگونهای رفتار مغز انسان را تقلید کنند.
بنابر نظر آدلین ژو، یکی از پیشگامان هوش مصنوعی و مدیر بازاریابی شرکت چینلینک (Chainlink)، هفت نوع هوش مصنوعی وجود دارد:
۱) رفتار - سیستمهایی که براساس قوانین رفتار میکنند مانند شناساگر دود یا کروز کنترل
۲) پیشبینی - سیستمهایی که قادر به تحلیل دادهها و تولید پیشبینیهای محتمل هستند مانند تبلیغات هوشمند یا محتوای پیشنهادی
۳) یادگیری - سیستمهایی که براساس پیشبینیها تصمیم میگیرند مانند خودروهای خودران که براساس دادههای ورودی حسگرها عمل میکنند
۴) خلق - سیستمهایی که برمبنای دادهها خلق میکنند، مانند خلق یک اثر هنری، معماری ساختمان، خلق موسیقی
۵) ارتباط - سیستمهایی که احساسات را ازطریق تحلیل حالات صورت، متن، صدا و زبان بدن متوجه میشوند، مانند اپلیکیشن تبدیل صدا به متن و اسکن صورت
۶) تسلط - سیستمهایی که هوش را بین دامنهها منتقل میکنند، مانند شناسایی چهار تصویر متفاوت که ایده و پیام یکسانی دارند
تشخیص این موضوع که تمامی تصاویر بالا نشاندهنده مفهوم ببر هستند، اگرچه برای انسان کاری آسان اما برای سیستمهای هوش مصنوعی پیچیده است و این سیستمها نیاز به دادههای زیادی برای تسلط بر این موضوع دارند
۷) تکامل - سیستمهایی که میتوانند خود را در سطح نرمافزار یا سختافزار ارتقا دهند، مانند انسانهایی که بتوانند در آینده هوش را روی مغز خود دانلود کنند!
ایده اصلی این است که نرمافزار قادر به دریافت داده جدید، پردازش آن متناسب با پایگاه دادهای از اطلاعات ذخیره شده، اتخاذ تصمیمات، دریافت بازخورد و یادگیری از بازخوردها باشد. کل این فرایند چیزی بیش از یک الگوریتم نرمافزاری نیست اما این الگوریتم میتواند خود را بهبود بخشیده تا تعامل خود با داده را افزایش بخشد. پس چندان جای شگفتی نیست که در حال حاضر تمرکز اصلی صاحب بیشترین داده روی زمین، گوگل، هوش مصنوعی است.
شاید بیشتر مردم استریم موسیقی از پاندورا یا ویدیوهای پیشنهادی یوتیوب را هوش مصنوعی ندانند اما اینها دقیقا هوش مصنوعی اند. سرورهای یوتیوب تعداد بسیاری ویدئو روی پلتفرم خود دارد، کاربران روی ویدیوهایی که خواهان تماشا هستند کلیک کرده و به آن ویدیوها بازخورد میدهند (لایک، دیسلایک، زمان تماشا و ...). هوش مصنوعی این اطلاعات را دریافت کرده و از آن برای بهروزرسانی الگوریتم نرمافزاری خود استفاده میکند. هوش مصنوعی میتواند براساس فعالیت شما، کاربران با سلیقه مشابه شما را پیدا کرده و ویدیوهای بهتری را به شما پیشنهاد دهد. این الگوریتم خودتکاملدهنده براساس داده ورودی تغییر میکند. به این نوع از هوش مصنوعی، یادگیری ماشین (machine learning) اطلاق میشود.
برخی از پیشرفتهای اخیر از سوی توسعه شبکههای عصبی بهکاررفته در یادگیری عمیق، حاصل شدهاست.شبکههای عصبی زیرشاخهای از یادگیری ماشین اند که پیرامون الگوریتمهای مدلیافته براساس مغز انسان شکل گرفتهاند. ویژگی بارز به کاررفته در این مدلها، توانایی شناخت الگوها و دستهبندی اطلاعات با قیاس آنها با اطلاعات موجود است. یادگیری عمیق نوعی از شبکه عصبی بوده که دارای لایههایی مبتنی بر مفاهیم مرتبط یا درختهای تصمیمگیری است. پاسخ یکی از سوالات منجر به ایجاد سوالی عمیقتر و مرتبطتر شده و تا شناخت کامل داده این عمل ادامه خواهد داشت.
ایده اصلی این است که نرمافزاری طراحی شود تا بهجای تداخلات انسانی، مبتنی بر داده تصمیمگیری کند. پلتفرمهای نرمافزاری امروزی اعمال سادهای را به نسبت ورودی خود به انجام میرسانند، اما سیستمهای هوش مصنوعی میتوانند اعمال بسیار پیچیدهتری را بر تعداد بسیاری بیشتری ورودی انجام دهند. بسیاری از عوام با شنیدن هوش مصنوعی یک ربات در ذهنشان نقش میبندد اما کلید اصلی هوش مصنوعی در نرمافزار آن است؛ یک بدن بدون مغز چه ارزشی دارد؟
شرکتها روزانه بیشتر به اهمیت هوشمصنوعی و فناوریهای مرتبط با آن، پی میبرند
بسیاری از شرکتها از هوش مصنوعی برای افزایش بهرهوری خود استفاده میکنند. برای مثال SAP HANA، یک پایگاه داده هوشمند که توانایی دریافت انواع مختلف دادهها، پردازش آنها و تشخیص ناهنجاریها (anomaly) را دارد. شرکتهایی مانند والمارت از SAP HANA بهدلیل توانایی آن در پردازش حجم بسیار بالای تراکنشها در تنها چند ثانیه، بهره میبرند. SAP HANA نهتنها هزینهها را بهعلت کاهش چشمگیر نیروی کار مورد نیاز، کاهش داده بلکه به پیشبینی بودجه مورد نیاز هم کمک شایانی میکند.
دُوَل هم از فناوری هوش مصنوعی برای ارتقا شهرها استفاده میکنند. یک نمونه، سیستم حملونقل پیتسبورگ(شهری صنعتی در جنوب غربی پنسیلوانیا) است. در این سیستم بهجای بهره بردن از چرخههای از پیش تعیینشده، چراغهای راهنمایی به حسگرهایی مجهز شدهاند که بر ترافیک نظارت داشته و بهطور آنی برنامه خود را براساس ترافیک تنظیم میکند تا کارایی به بالاترین حد خود برسد. این موضوع در شهرهایی که خودروهای خودران در حال آزمایش بسیاری وجود دارد، نیز رخ میدهد. این خودروها از سنسورهای راهنمایی و رانندگی اطلاعات دریافت کرده و از آن برای عمل دقیقتر خود استفاده میکنند.
تجاریشدن هوش مصنوعی بهلطف دادههای فراوان و الگوریتمهای هوشمند، مسجل شدهاست. گام نهایی در تحقق اقتصاد خودمختار، ایجاد زیرساخت مناسب برای ایجاد ارتباط میان تمامی دادهها در آن واحد است. این زیرساخت جدید ظاهرا فناوری دفتر کل توزیع شده (DLT) است.
فناوری دفتر کل توزیع شده (DLT)
هوش بشر بسیار جالب توجه است زیرا حاصل همکاری است. مخزن اجتماعی دانش نتیجهای از تعامل هوش انسانها با یکدیگر است. ایجاد سدی میان دو سیستم هوشمند، روند رشد هر دو را آرام میکند؛ زیرا ارتباطی بین این دو برقرار نمیشود. با شکلگیری ارتباطات بیشتر، هوش هم افزایش مییابد. برای دستیابی به بیشترین ارتباط در جامعه، تمامی سیستمها باید بتوانند بهراحتی با یکدیگر ارتباط برقرار کنند تا دادهها بهراحتی در سرتاسر جامعه جریان داشتهباشد.
زیرساخت ایدهآل برای اقتصاد خودمختار نیاز به یک پایگاه داده، یک لایه پردازنده، یک لایه تراکنشی، و یک لایه ارتباطی دارد که به هر سیستمی اجازه دریافت ورودی و ارسال خروجی به هر سیستم دیگری را میدهد. این شبکه باید امن باشد، در آن واحد (real-time) عمل کند و در زمانهای مورد نیاز قابلیتهای محرمانگی ارائه دهد. این شبکه همچنین باید برای تمامی سیستمها رسید ارائه کرده، با قانون همکاری داشته و به درستی ارزش موجود در آن را بهنوعی اعتبار یا ارز تبدیل کند. این شبکه باید بدون نیاز به اجازه و آزاد برای عموم باشد تا بیشترین تعداد ارتباطات حاصل شود.
ابتدا، بسیار حائز اهمیت است تا با مفهوم فناوری دفترکل توزیعشده آشنا شویم زیرا این عبارت به گروهی از فناوریهایی که پایگاههای داده را تمرکززدایی میکنند، اطلاق میشود.
بلاکچین و سایر فناوریهای دفترکل به اشتراکگذاشتهشده
بلاکچین، شناختهشدهترین DLT، یک لایه ذخیرهسازی به اشتراکگذاشتهشده است که توانایی پردازش تراکنشهای خود و ثبت نتایج در یک دفترکل مشترک را دارد. این فناوری قدرت گرفته از شبکهای گسترده از رایانههایی است که همه نرمافزار متن باز یکسانی را اجرا میکنند. به جز راهاندازی اولیه و بررسیهای دورهای که از سوی کاربران صورت میگیرد، بلاکچین شبکهای کاملا خودکار و مستقل است و بهدلیل ماهیت غیرمتمرکز خود امکان حمله و فعالیتهای مشکوک از سوی مهاجمان را به حداقل میرساند. شاید بتوان گفت که بلاکچین، امنترین دیتابیس در سراسر دنیاست. بلاکچین مدیریت مرکزی نداشته و تمامی کاربران میتوانند از آن استفاده کنند. ساخت اپلیکیشنها و تراکنشهای نظیر به نظیر (P2P) بدون نیاز به اشخاص واسطه، از کاربردهای این فناوری محسوب میشود. برای درک بهتر تاثیر احتمالی این فناوری کافی است اینترنت را در نظر بگیرید که مانند بلاکچین غیرمتمرکز و بدون مدیریت مرکزی بوده و برای عموم آزاد است. احتمالا بلاکچین بهزودی جای پای خود را در تراکنشها و دیتابیسها محکم میکند.
تاثیرات شبکه شاید مهمترین علت استقبال گسترده عمومی از بلاکچین در آیندهای نهچنداندور باشد
قراردادهای هوشمند (Smart Contracts)
قراردادهای هوشمند، دومین DLT بسیار مشهور اند. پروتکلهایی در بلاکچین که نقش توافقات حقوقی و قضات را ایفا میکنند. اقتصادها به انواع توافقات و اجرای آنها نیاز دارند. قراردادهای هوشمند قادر هستند تا این مورد را در دنیای دیجیتال با استفاده از عبارات شرطی پیادهسازی کنند.
نمونهای از عملکرد یک قرارداد هوشمند در جریان اقتصاد
اینترنت اشیا دادهها را جمعآوری کرده و هوش مصنوعی این دادهها را پردازش میکند. دراینمیان قراردادهای هوشمند همان زیرساخت نرمافزاری هستند که از دادهها برای انجام اعمال واقعی مانند پرداختها، انتقال داده یا ذخیره یک نتیجه، استفاده میکنند. این قراردادها به مثابه توافقهای تجاری در دنیای واقعی اند. از آنجایی که قراردادهای هوشمند در چارچوب بلاکچین فعالیت میکنند، از تمامی مزایای امنیتی آن نیز بهرهمند اند. قراردادهای هوشمند، لایه تراکنشی کارآمدی هستند که اعمال خودکار را با استفاده از دادهها به انجام میرسانند، گامی واقعی و مهم در ظهور یک اقتصاد مستقل با جریان خودکار اعتبار.
اوراکلها
اوراکلها (Oracle) آخرین DLT اند که نامشان کمتر به گوشمان خورده اما بسیار حائز اهمیت اند. اوراکلها پل ارتباطی میان سیستمهای مختلف در داخل و خارج DLT اند. اوراکلها به دادههای خارج از زنجیره DLT اجازه میدهند تا با قراردادهای هوشمند تعامل داشته باشند، برای مثال یک پرداخت ازطریق سیستم سویفت یا پیپال که از سوی یک قرارداد هوشمند صورت گرفته یا ارسال فایلی از یک بلاکچین به بلاکچینی دیگر. به زبان ساده، اوراکلها لایهای ارتباطی هستند که تمامی سیستمها و دادهها را به یکدیگر مرتبط میسازند.
برای دستیابی به این ارتباط، اوراکلها از رابطهای برنامهنویسی (API) بهره میبرند. استفاده از این رابطها در دهه اخیر بهشدت اوج گرفتهاست. APIها سرویسهای کوچکی هستند که موجب صرفهجویی در زمان و هزینه کدنویسی یک ابزار میشوند. برای مثال فرض کنید که میخواهید اپلیکیشن اوبر را بسازید. برای این کار کافی است از یک API نقشه و GPS، یک API پرداخت و یک API پیام کوتاه استفاده کنید. APIها به توسعهدهندگان این امکان را میدهند تا روی هسته و کارایی اصلی برنامه خود تمرکز کنند.
برای تحقق اتوماسیون قابل اعتماد، نیاز به اوراکلهایی قادر به برقراری ارتباط امن و قابل اطمینان میان سیستمها است. مشکل اکثر اوراکلهای امروزی متمرکز بودن آنها است که ظرفیت بالایی برای وقوع حملات و دستکاری دادهها به وجود میآورد. یک اتوماسیون کارا بهمعنای وجود حداقل آسیبپذیریهاست، زیرا آسیبپذیریها برای رفع به مداخلات انسانی نیازمندند.
راهحل واقعی این مشکل، تمرکززدایی اوراکل است. چینلینک (Chainlink) یک استارتاپ DLT است که هدف تمرکززدایی اوراکلها را دنبال میکند. این استارتاپ با ارائه شبکهای غیرمتمرکز از اوراکلها یک ارتباط قابل اطمینان میان سیستمها ایجاد میکند.
خدمات ارائهشده از سوی Chainlink
اگر تمامی اینها را کنار هم بگذاریم به سیستمی میرسیم که از بلاکچین بهعنوان دیتابیس و لایه پردازشی، ازقراردادهای هوشمند بهعنوان لایه تراکنشی و از اوراکلها بهعنوان لایه ارتباطی، بهره میبرد. این سیستم غیرمتمرکز روی کاغذ مشکلات امنیتی ناچیزی خواهد داشت. آخرین گام برای تکمیل این سیستم، تبدیل دنیای واقعی به دیجیتال بهطور لحظهای است که هنوز میسر نشدهاست، اما با پردازش خارج از حلقه (chain)، حلقههای جانبی (sidechain) و راهحلهای لایه دوم مانند شبکههای لایتنینگ روزبهروز به دستیابی به این مورد، نزدیکتر میشویم.
دیگر تحولات مهم
قبل از کنار هم گذاشتن سه فناوری IoT، AI و DLT و درک چگونگی هماهنگی آنها درکنار هم، لازم است برخی دیگر از تحولات مهم فناوری و جامعه که جهان را بیشتر به انقلاب صنعتی چهارم سوق میدهند، بشناسیم.
شبکههای اجتماعی و دهکده جهانی
اکثر تحولات مهم فعلی حول ارتباطات میچرخند. شاید واضحترین آنها امکان ارتباط میان افراد ازطریق اینترنت با هزینه بسیار ناچیز و بهطور لحظهای باشد. بهلطف اپلیکیشنهای پیامرسان و شبکههای اجتماعی امروزی، دیگر نیازی به حضور فیزیکی برای ارتباط با دیگران نبوده و بهراحتی در هر زمان و مکان با هزینهای ناچیز قادر به برقراری تماس متنی، صوتی و تصویری با هر شخصی هستیم. اینترنت در حال برداشتن موانع تکنولوژیک و فرهنگی است.
قانون مور
ترند مهم بعدی قانون مور است؛ قانونی که میگوید تعداد ترانزیستورها در یک مدار مجتمع فشرده هر سال دو برابر میشود. این موضوع بدین معنا است که سرعت پردازش رایانهها هر سال دو برابر میشود. این قانون میتواند عامل اصلی در توسعه یک DLT مقیاسپذیر باشد. افزایش سرعت پردازشی میتواند به توسعه رباتها هم کمک شایانی داشته باشد. روباتیک صنعت روبهرشدی است که مدتی است جای خود را در بازار مصارف خانگی (مانند رباتهای نظافتچی) و مصارف تجاری (رباتهای انبارگردان آمازون) باز کردهاست.
زیستفناوری
پیشرفت مهم دیگر توسعه زیستفناوری است. بشر با زیستفناوری بهدنبال تلفیق ماشین و انسان است. دستگاههایی که در بدن انسان جاسازی شوند میتوانند به کمک اینترنت اشیا، ناظری دائم بر سلامت انسان باشند. در آیندهای نه چندان دور ممکن است شاهد رابطهای رایانهای - مغزی باشیم. با ظهور این رابطها میتوانیم هوش و اطلاعات را روی ذهن انسان دانلود کنیم.
جریان متنباز
آخرین تحول این فهرست، جریان متنباز است. سرتاسر دنیا در حال تصویب قوانین و لوایحی هستند که شرکتها و دولتها را ملزم به متنباز کردن APIهای آنها میکنند. قوانینی مانند PSD2 در اروپا و سند قرن بیست و یکمرئیسجمهور اوباما. هرچه دادههای بیشتری بهطور آزاد در اختیار همگان قرار گیرد، رشد هوش و ارتباطات سریعتر خواهد شد.
جمعبندی
بنابر اطلاعات ارائه شده، تصویری در ذهن شکل میگیرد که نشان میدهد جهان در ۵۰ سال آینده احتمالا چگونه خواهد بود. دنیایی که در آن داده حرف اول را زده و تبدیل به نفت قرن جدید خواهد شد. شرکتهای بزرگ تأمین داده، اینترنت اشیا و اینترنت، این منبع را تأمین خواهند کرد. الگوریتمهای هوش مصنوعی این دادهها را پردازش میکنند تا براساس آن تصمیمات هوشمند بگیرند. این تصمیمات از سوی فناوری DLT که همهچیز را به یکدیگر مرتبط میکند، اعمال میشوند. هنگامی که این سیستم کامل شده و شروع به کار کند کاملا خودکار بوده و طی زمان هوشمندتر میشود. این سیستم خودکار، انقلاب صنعتی چهارم خواهد بود.
با ظهور اقتصاد خودمختار، اقتصاد انسانی بهطور کامل ناپدید نخواهد شد اما زیر سایه سنگین اقتصاد خودمختار، اقتصاد انسانی هرساله کمرنگتر از سابق خواهد شد. صنایع روباتیک نیز به تدریج جایگزین نیروی انسانی شده و هوش مصنوعی با استفاده از دادهها میتواند جای نیروهای هوشمند انسانی را بگیرد.
شاید تصور از بین رفتن نیاز به نیروی انسانی ترسناک به نظر برسد اما اگر این فناوری به درستی به کار گرفته شود راهحل آزادی بشر از بند کار خواهد بود. این فناوری جامعه و اقتصاد انسانی را متحول خواهد ساخت. بشر دیگر نیازی به کار و فعالیت نداشته و تمامی نیازهای آن از سوی رباتها تامین خواهد شد. مشکل احتمالی این فناوری، توزیع منابع به دستآمده است که احتمالا تا حد بسیاری دستخوش سیاست قرار خواهد گرفت. (این تصویر شاید همان آیندهای از بشر است که در انیمیشن Wall.E شاهد آن بودیم!)
لازم به ذکر است که این فناوریها هنوز در مراحل اولیه خود به سر برده و برای تحقق انقلاب صنعتی نیاز به توسعه زیادی دارند. همانند گذشته این توسعه احتمالا نه به مرور زمان که با وقوع پیشرفتهای کلیدی محقق خواهد شد. درباره آینده نمیتوان با اطمینان سخن گفت اما شاید بتوان با اطمینان گفت که اتوماسیون حالا حالاها قرار نیست از صحنه زندگی و اقتصاد بشر کنار برود.
دیدگاه شما درباره این آینده چیست؟ این آینده برای شما ترسناک است یا امیدوارکننده؟ آیا فناوریهایی را میشناسید که از دید این مطلب دور مانده باشند؟ دیدگاههای خود را با ما و سایر دوستان زومیتی خود به اشتراک بگذارید.
سیکو برندی ژاپنی با بیش از یک قرن سابقه است که در حوزههای متنوع فعالیت داشته؛ اما شهرت اصلی این شرکت به عملکرد آن در صنعت ساعتسازی باز میگردد.
سیکو (Seiko) هولدینگ بزرگ ژاپنی است که در حوزههای متنوع طراحی و ساخت ساعت، دستگاههای الکترونیکی، نیمههادیها، جواهرات و تجهیزات اپتیک فعالیت میکند. سهم عمدهای از شهرت برند ژاپنی بهخاطر تولید ساعتهای مچی به دست آمد که آن هم تا حد زیادی به کمپینهای گستردهی رسانهای وابسته بوده است.
مقالههای مرتبط:
همکاری سیکو با افراد مشهور برای تبلیغات رسانهای، شهرت جهانی برند را تا حد زیادی افزایش داده است. بهعلاوه آنها ادعای تولید اولین ساعتهای کوارتز جهان را نیز دارند. درکنار این موارد، دقت بالای محصولات شرکت ژاپنی و همکاری آنها در مسابقات ورزشی بزرگ همچون جام جهانی فوتبال و مسابقات المپیک، طرفداران بسیاری را به سمت برند جذب میکند. سیکو بیش از یک قرن سابقهی فعالیت دارد و در طول سالهای گذشته، فراز و فرودهای متعددی را طی کرده است.
نمایی از داخل کارخانهی سیکو
هولدینگ سیکو امروز بهعنوان زیرمجموعهای از گروه سیکو در میناتو توکیوی ژاپن فعالیت میکند. گروه سیکو بهجز هولدینگ، شرکتهای Seiko Instruments و Seiko Epson Corp را نیز بهعنوان زیرمجموعه دارد. ترکیب این شرکتها بهخاطر اشتراک آنها در زمینهی طراحی و تولید ساعت بوده است. شرکتهای حاضر در گروه سیکو اعضای مشترکی در برخی از بخشهای مدیریتی دارند، اما هرکدام بهصورت مستقل فعالیت میکنند.
تاریخچه تأسیس
داستان سیکو به سالهای پایانی قرن ۱۹ باز میگردد. کینتارو هاتوری بنیانگذار سیکو از سن ۱۱ سالگی بهعنوان شاگرد در یک فروشگاه عمدهفروشی لوازم خانگی فعالیت میکرد. او در ۱۳ سالگی متوجه ظرفیت بالای صنعت ساعتسازی شد. کینتارو فهمید که فروشگاههای ساعت نهتنها با فروش بلکه با تعمیر ساعتها نیز درآمدزایی میکنند. او سپس مسیر شغلی خود را به صنعت ساعتسازی تغییر داد و سعی کرد تا همهی جزئیات آن را بیاموزد.
کینتارو هاتوری
در سال ۱۸۸۱ و زمانیکه هاتوری ۲۱ ساله بود، شرکتی تأسیس کرد که بعدها به برند جهانی سیکو تبدیل شد. او ابتدا یک فروشگاه ساعت بهنام K. Hattori در توکیو راهاندازی کرد. او ساعتها را از یک واردکننده در یوکوهاما میخرید و در فروشگاه خودش عرضه میکرد.
ارتباط خوب هاتوری با واردکننده و پرداخت به موقع بدهیها، موجب موفقیتهای بعدی او در فروش محصولات شد. هاتوری با ارتباط خوبی که ساخته بود به محصولات بیشتری دسترسی داشت و همچنین زودتر از رقبا به ساعتها دست پیدا میکرد. با افزایش تعداد ساعتها و تنوع محصولاتی که هاتوری عرضه میکرد، فروشگاه او با سرعت زیادی به شهرت رسید.
اولین نمونههای ساعت دیواری سیکوشا
کینتارو پس از موفقیتهای اولیه در خرید و فروش ساعت، تصمیم گرفت تا وارد صنعت ساعتسازی شود. او ابتدا تسوروهیکو یوشیکاوا را استخدام کرد که مهندسی بااستعداد بود. در سال ۱۸۹۲ اولین کارگاه هاتوری بهنام Seikosha تأسیس شد. کلمهی Seikosha در ژاپنی، «محل کار و تولید محصولات نفیس» تفسیر میشود. از همان روزهای ابتدایی مشخص بود که هدف هاتوری، تولید محصولات دقیق و با کیفیت است. محصولات اولیه، ساعتهای دیواری بودند که اولین نمونههای آنها ۸ هفته پس از تأسیس کارگاه با برند Seikosha به بازار عرضه شدند.
اولین ساعت جیبی سیکوشا
در دورانی که تولید ساعتها کارهای هاتوری اضافه شده بود، فروشگاه او نیز به شهرت مناسبی دست یافت شعبهی دیگری در توکیو تأسیس شد. این فروشگاه در سال ۱۸۹۴ شروع به کار کرد و ساعت بزرگی در بالای آن بود که به Hattori Clock Tower شناخته میشد. ساختمان فروشگاه تاکنون چندین بار بازسازی شده است، اما ساعت بهعنوان نماد و یادبودی از کینتارو هاتوری هنوز در بالای آن قرار دارد.
پس از چند سال تولید ساعتهای دیواری، اولین ساعت جیبی سیکوشا در سال ۱۸۹۵ ساخته شد. شرکت با هدف ایجاد کسبوکاری ماندگار در حوزهی ساعت، تصمیم گرفته بود تا فعالیتی جدی و ادامهدار در این حوزه داشته باشد. بههمین دلیل با وجود شکستهای فراوان در ابتدای راه، هاتوری و تیمش با جدیت به تولید ساعتهای جیبی میپرداختند.
در ۱۵ سال اول تولید ساعتهای جیبی، موفقیتهای زیادی برای برند ژاپنی به دست نیامد. درواقع آنها بیشتر با خسارتهای مالی روبهرو شدند، اما در سال ۱۹۱۰ اولین دستاوردهای از پایداری در تولید محصول خود را نشان دادند. توسعهی فناوریهای جدید در تولید ساعتها باعث شد تا اولین نشانههای سوددهی از بازار ساعتهای جیبی، خود را نشان دهند.
اولین ساعت مچی سیکو با زیربرند Laurel
در سال ۱۹۱۰ صادرات محصولات سیکو نیز شروع شده بود و چین بهعنوان اولین مقصد انتخاب شد. ساعتهای دیواری اولین محصولاتی بودند که از سوی سیکوشا به چین ارسال شدند. جنگ جهانی اول در دهههای ابتدایی قرن بیستم، فرصت دیگری را برای ژاپنیها فراهم کرد تا کسبوکار خود را در خارج از مرزها و خصوصا چین توسعه دهند. چینیها در آن زمان توانایی خرید و وارد کردن ساعت دیواری از آلمان را نداشتند و بههمین دلیل محصولات سیکوشا را میخریدند.
کینتارو پیش از شروع جنگ و در سالهای ابتدایی آن، مواد اولیهی فراوانی را در اختیار کارخانهی خود گذاشته بود. بههمین دلیل شرکتش توانایی تولید بیشتری نسبت به رقبای غربی داشت. درنهایت موفقیتهای زیاد در بازار چین، لقب پادشاه ژاپنی ساعت را به او داد.
برند سیکو متولد میشود
داستان تولد برند سیکو، داستانی متشکل از سقوط و سپس بازگشت به دوران اوج است. در سال ۱۹۲۳ زلزلهی سهمگین Kanto ژاپن را لرزاند و کارخانهی سیکوشا بهطور کامل نابود شد. تنها چند روز قبل از زمینلرزه، نمونهی اولیهی نسل جدیدی از ساعتهای مچی در کارخانه طراحی و ساخته شده بود که خوشبختانه از زیر آوار پیدا شد.
قطعات ضربهگیر دیاشاک کاسیو
کینتارو با وجود فاجعهای که رخ داده بود، ساخت کارخانهی جدید از ابتدا را از همان روزهای اول پس از زلزله شروع کرد. چند ماه بعد فروش و ارسال ساعتهای دیواری از سر گرفته شد. اگر به نابود شدن کامل کارخانه در زمان زمینلرزه دقت کنیم، شروع مجدد تولید با چنین سرعتی، حرکتی خارقالعاده از سوی کینتارو و تیمش بوده است.
با بازسازی کارخانه، تلاش برای ساخت نمونههای نهایی از پروتوتایپ ساعت مچی هم شروع شد. برند سیکو (Seiko) برای ساعت مچی در نظر گرفته شده بود و در آن زمان، برخی از محصولات با نام سیکو و برخی با نام سیکوشا فروخته میشدند. موفقیت مهم در سالهای بازسازی پس از جنگ نیز در سال ۱۹۲۹ رخ داد که یکی از ساعتهای جیبی سیکوشا از سوی ادارهی راهآهن ژاپن بهعنوان ساعت رسمی انتخاب شد.
بازسازی کارخانهی ویرانشدهی سیکوشا تا یک دهه بعد با قدرت ادامه پیدا کرد. درنهایت در سال ۱۹۳۲ ساختمان کارخانه در منطقهی گینزا بهصورت کامل بازسازی شد که امروز بهعنوان مرکز مدیریت شرکت خردهفروشی Wako فعالیت میکند. شرکتی که زیرمجموعهی خردهفروشی سیکو محسوب میشود.
ساختمان تاریخی مشهور کاسیو
کینتارو، بنیانگذار افسانهای سیکو در سال ۱۹۳۴ به بیماری دچار شد و از دنیا رفت. پسر بزرگتر او گنزو هاتوری بهعنوان مدیر شرکت مشغول به کار شد و استراتژی جالب توجهی را به کار گرفت. او به کارخانههای خصوصی دیگر مجوز میداد تا ساعتهایی را با برند سیکو تولید کنند. اقدام گنزو آخرین مرحله از بازسازی سیکو و بازگشت آنها به دوران اوج پیش از جنگ بود.
کمی پس از بازسازی موفق سیکو از دوران جنگ جهانی اول، ژاپن درگیر جنگ جهانی دوم شد. جنگی که تأثیر بالایی روی گروه سیکو داشت. در سال ۱۹۳۶، شرکت به آمار تولید ۲ میلیون ساعت دیواری و مچی رسیده بود و در سال ۱۹۴۵، آمار به ۲۰ هزار عدد کاهش یافت. یکی از دلایل اصلی کاهش تولید نیز اجبار از سوی دولت ژاپن بود که بسیاری از کارخانههای کشور همچون سیکو را به تولید تجهیزات نظامی واداشته بود.
بههرحال جنگ جهانی دوم هم به پایان رسید و سیکو این بار تلاش میکرد تا به بازدهی دوران پیش از جنگ بازگردد. آنها در سال ۱۹۵۳ توانستند آمار خود را به ۲.۴ میلیون ساعت مچی و دیواری برسانند.
اولین ساعت Grand Seiko
در سال ۱۹۵۶ یکی از نوآوریهای مهم سیکو در تولید ساعت به جهان معرفی شد. آنها قطعهای بهنام Diashock را برای استفاده در ساعتها پیشنهاد دادند که مانع از وارد شدن شوک به قطعات داخلی در زمان ضربه یا افتادن میشد. ساعتهای قطعهای بهنام چرخ تعادل دارند که یک محور نازک بهعنوان محور چرخش در آن قرار دارد. محور مذکور در مقایسه با قطعات کوچک ساعتهای مچی هم بسیار کوچک به نظر میرسد و ضخامتی بین ۰.۰۷ تا ۰.۰۸ میلیمتر یا تقریبا برابر با تار موی انسان دارد. قطعهی Diashock سیکو از این محور و همچنین دامنهی حرکتی چرخ تعادل محافظت میکند.
توسعهی بینالمللی و انقلاب کوارتز
در سالهای پایانی دههی ۱۹۵۰، سیکو تمرکز روی توسعهی بینالمللی و بازاریابی محصولات در ایالات متحدهی آمریکا و کشورهای دیگر را شروع کرد. بازاریابی بینالمللی دقیقا در زمان مناسب شروع شده بود. فناوریهای تولیدی جدید در شرکت ژاپنی، امکان تولید تا ۳ میلیون ساعت مچی را در سال به آنها میداد.
اولین ساعت سیکو در ژاپن مجهز به کرونومتر
در سال ۱۹۵۹ اولین ساعت خودکار سیکو بهنام Gyro Marvel به بازار عرضه شد. برند ژاپنی برای سیستم کوک خودکار از اسم Magic Lever استفاده کرد که امروز هم در اکثر ساعتهای خودکار آنها در بازار به کار میرودو مکانیزم سیکو قیمت کمتری نسبت به رقبا دارد و در سالهای اولیهی عرضه با ارائهی دقت بالا در کوک خودکار، به شهرت ساعتهای خودکار در سطح جهان هم کمک کرد.
در سال ۱۹۶۰، یکی از مشهورترین خانوادههای محصولات سیکو متولد شد. Grand Seiko نام محصول جدید بود که توسط گروهی از ساعتسازهای باتجربه و متخصص سیکو تولید شد. آنها مأموریت داشتند تا بهترین ساعتی که میتوانند را تولید کنند. گرند سیکو با این هدف طراحی شد که مهارت شرکت ژاپنی را در تولید ساعتهای مکانیکی نشان دهد و دقت، شفافیت و ماندگاری بسیار بیشتر از نمونههای دیگر داشته باشد.
اولین ساعت سیکو با کرونومتر خودکار
در سال ۱۹۶۴، گنزو هاتوری از دنیا رفت و شوجی هاتوری جایگزین او شد. مدیر جدید تلاش میکرد تا بازاریابی شرکت را بیشازپیش توسعه دهد. او نیاز به چنین توسعهای را در خلال سفر سال ۱۹۶۲ به اروپا درک کرده بود. در اروپا از شوجی پرسیده بودند که آیا ساعتسازی در ژاپن وجود دارد؟ او از همین سؤال به نتیجه رسید که بازاریابی محصولات با دقت و شدت کافی انجام نشده است.
برند ژاپنی از دههی ۱۹۶۰ تمرکز روی طراحی محصولات از جنس کوارتز را شروع کرد. شهرت و اعتبار دهههای قبل هم باعث شد تا سیکو بهعنوان برند اصلی زمانسنجی در المپیک ۱۹۶۴ توکیو انتخاب شود. سیکو ۱۲۷۸ ساعت کرونومتردار برای مسابقات آماده کرد که اولین ساعتهای مجهز به کرونومتر کوارتز هم در میان آنها دیده میشدند. همین بازیهای المپیک، اعتبار جهانی فراوانی را برای برند ژاپنی به همراه داشت. اولین ساعت مچی ژاپنی مجهز به کرونومتر هم در همان سال توسط سیکو به بازار عرضه شد.
ولین ساعت کوارتزی تاریخ
پس از مسابقات المپیک، سیکو تمرکز خود را روی بازاریابی در آسیا و رقابت با برندهای سوئیسی معطوف کرد. قیمت پایینتر و مدلهای متنوعتر سیکو باعث شد تا آنها به موفقیتهای قابل توجهی در بازار هدف دست پیدا کنند. همین موفقیتها باعث شد تا برنامههای بازاریابی جهانی هم براساس آنها طراحی شود.
در سال ۱۹۶۵ سیکو اولین ساعت مخصوص غواصی را در ژاپن به بازار عرضه کرد که تا ۱۵۰ متر مقاومت دربرابر نفوذ آب داشت. زیرساختهای عایقبندی ساعت با دقتی چندبرابری ساخته شده بودند و لایههای دوگانه از تجهیزات داخلی حفاظت میکرد. ساعت سیکو برای هشتمین دورهی برنامهی اکتشاف اقیانوس ژاپن مورد استفاده قرار گرفت.
ساعت پیشرفتهی غواصی سیکو با مقاونت تا عمق هزار متر
سیکو در سال ۱۹۶۷ در رقابتهای نوشاتل سوئیس با ساعتهای دقیق سرتاسر جهان رقبا کرد و در بخش کرونومتر توانست مقامهای دوم و سوم را ازآن خود کند. آن سال آخرین دورهی مسابقات نوشاتل با قوانین قدیمی اجرا شد که بعدا به Geneva Observatory تغییر نام داد. سیکو در رقابتهای جدید هم با قدرت ظاهر شد و توانست همهی رتبههای چهارم تا دهم را به خود اختصاص دهد. نتیجهای که قبلا توسط هیچ تولیدکنندهی ساعت مچی به دست نیامده بود.
پس از دستیابی به اولین موفقیتها در تولید و فروش ساعت کوارتز، سیکو تصمیم گرفت تا در محصولات مخصوص مصرفکننده هم از این ماده استفاده کند. اولین محصول، Astron 35SQ بود که در سال ۱۹۶۹ به بازار عرضه شد. ژاپنیها از شعار بلندپروازانهای برای محصول جدید خود استفاده کردند که به حقیقت هم پیوست: «روزی همهی ساعتها با این روش ساخته میشوند». ساعت جدید سیکو خطای ۵ ثانیه در ماه را به نام خود ثبت کرد که ۱۰۰ برابر دقیقتر از همهی رقبای موجود بود. بهعلاوه ساعت آسترون یک سال بدون وقفه کار میکرد که ۲۵۰ برابر طولانیتر از همهی ساعتهای مکانیکی به حساب میآمد.
ساعت دیجیتال سیکو با قابلیت نمایش ۶ کاراکتر
عرضهی سیکو آسترون شهرت جهانی برند ژاپنی را بیشازپیش افزایش داد. آنها بار دیگر بهعنوان برند زمانسنجی بازیهای المپیک (المپیک زمستانی ۱۹۷۲ ساپورو) انتخاب شدند. تمرکز سیکو بر ساعتهای کوارتز به حد اوج رسیده بود. آنها اولین ساعت زنانهی کوارتزی را در همان سال و اولین نمونهی کوارتزی مجهز به LCD را در سال بعد به بازار معرفی کردند. ساعت دیجیتالی سیکو، اولین نمونه در میان ساعتهای با نمایش ۶ رقم دیجیتالی بود. محبوبیت آن سالها باعث شد تا زیرمجموعههای بینالمللی بهسرعت در آمریکا، بریتانیا، برزیل و استرالیا تأسیس شوند.
شوجی هاتوری در سال ۱۹۷۴ از دنیا رفت و کنتارو هاتوری برادرزاده و پسر بزرگتر گنزو جایگزین او شد. در زمان مدیریت کنتارو تولید ساعت با برندهای دیگر توسط سیکو انجام شد که برخی از آنها امروزه هم بهعنوان برندهای مشهور شناخته میشوند.
در سال ۱۹۷۵ باز هم سیکو لقب اولین را برای یکی از محصولاتش کسب کرد. آنها مدل 0634 را به بازار عرضه کردند که بهعنوان اولین ساعت کوارتزی دیجیتال با کاربرد چندگانه شناخته میشد. ساعت جدید مجهز به کرونومتر دیجیتال هم بود که زمان را تا یک دهم ثانیه محاسبه میکرد و همچنین قابلیت ثبت چند بازهی زمانی (Lap) هم در آن تعبیه شده بود. ساعت سیکو در آن سالها بهعنوان یکی از مشهورترین محصولات عصر دیجیتال شناخته میشد.
ساعت تلویزیونی سیکو
سال ۱۹۷۵ با محصول انقلابی دیگری هم از سوی سیکو همراه بود. ۷ سال قبل و در ۱۹۶۸، غواصی حرفهای از هیروشیما به مهندسان سیکو نامهای نوشته و فشار وارد بر ساعت مچی در عمق ۳۵۰ متری غواصی حرفهای را شرح داده بود. مهندسان سیکو چالش ساخت ساعتی برای مقاومت دربرابر چنین فشاری را پذیرفتند و پس از ۷ سالتحقیق و توسعه، Professional Diver's 600m را معرفی کردند. ساعت آنها اولین ساعت غواصی جهان با بدنهی تیتانیومی بود. محصول سیکو استاندارد جدیدی را به دنیای ساعتهای غواصی معرفی کرد.
از برندهای جانبی که در زمان مدیریت کنتارو به خط تولید سیکو اضافه شدند میتوان به Lorus اشاره کرد که برای ساعتهای دیواری صادراتی استفاده میشد. Alba برند دیگری بود که ساعتهای دیجیتالی کوارتز در ژاپن و آسیای جنوب شرقی با آن نام به فروش میرفتند. Pulsar هم به فهرست برندهای زیرمجموعهی سیکو اضافه شد که ساعتهای مچی مخصوص بازار آمریکا را پوشش میداد.
ساعت آنالوگی کوارتز مجهز به کرونوگراف
با شروع دههی ۱۹۸۰، سیکو برخلاف رقبا دوران دشواری را سپری کرد. اکثر شرکتهای حاضر در دنیای فناوری در آن سالها افزایش ارزش سهام را تجربه کردند، اما ارزش سهام سیکو کاهش ۵۰ درصدی داشت. آنها دراولین اقدام برای مقابله با مشکل پیش آمده شرکت سوئیسی Jean Lassale را خریدند تا ساعتهای کوارتز را در پوشش لوکس سوئیسی به بازار عرضه کنند. فروش ساعتهای لوکس، حاشیهی سود بیشتری را برای ژاپنیها به همراه داشت.
استراتژی ورود به بازار لوکس هم موفقیت آنچنانی برای سیکو به همراه نداشت. بازیگران جدید متعددی از بازار مد به ساعت آمده بودند و برند ژاپنی باید اقدامی متفاوت برای تمایز خود انجام میداد. در سال ۱۹۸۲ آنها با ارائهی ساعت Seiko TV اقدام مهم برای برتری در بازار را انجام دادند. ساعت مذکور یک صفحهی سیاه و سفید LCD داشت که سیکو از عنوان «کوچکترین تلویزیون جهان» برای آن استفاده کرد. اولین برنامههای تبلیغاتی نیز با حضور ساعت سیکو در فیلم جیمز باند سال ۱۹۸۳ اجرا شد.
ساعت سیکو UC-۲۰۰۰
موفقیت ساعت تلویزیونی، برند ژاپنی را بر آن داشت تا تمرکز خود را روی نوآوریهای جدید معطوف کنند. آنها باید باز هم ساعتهایی تولید میکردند که کاری بیش از نشان دادن زمان انجام دهد. محصول بعدی، ساعت مچی Seiko Computer بود و پس از آن، LCD Pocket Color Television به بازار عرضه شد. Voice Note هم یکی دیگر از محصولات انقلابی سیکو در آن سالها بود که قابلیت ضبط یادداشتهای صوتی را تا ۸ ثانیه به کاربر میداد.
در سال ۱۹۸۷ کنتارو از دنیا رفت و ریجیرو هاتوری مالکیت سیکو را به ارث برد. او اولین مدیر خارج از خانوادهی هاتوری، شیرو یوشیمورا را در شرکت استخدام کرد. نام شرکت نیز در سال ۱۹۹۰ به Seiko Corporation تغییر یافت و برای اولینبار نام خانوادگی Hattori از آن حذف شد.
در سال ۱۹۸۴ سیکو بار دیگر نام خود را بهعنوان اولین در جلوی یکی از محصولات انقلابی قرار داد. آنها بهنوعی اولین کامپیوتر مچی مجهز به ابزار ذخیرهسازی اطلاعات را بهنام UC-۲۰۰۰ معرفی کردند. ساعت مذکور توانایی ذخیرهی ۲ هزار کارکتر را داشت و شماره تلفن و آدرس و همچنین یادداشت یا برنامهی زمانبندی را تا یک ماه ذخیره میکرد.
ساعت حرفهای غواصی سیکو
ساعتهای مخصوص غواصی همیشه در برنامهی طراحی و تولید سیکو قرار داشتهاند. آنها در سال ۱۹۸۶ ساعت Diver's 1000m را معرفی کردند که از سرامیک در لایهی بیرونی بدنهی آن استفاده شده بود. تیتانیوم سبک و مقاوم دربرابر خوردگی رای بدنه استفاده شده بود که ساعتی با مقاومت دربرابر نفوذ آب تا عمق ۱۰۰۰ متری را به کاربر ارائه میکرد.
نوآوری در سالهای پایانی قرن بیستم
با ورود به دههی ۱۹۹۰، نوآوری ژاپنیها در تولید ساعت و وسایل دیجیتالی همراه افزایش یافت. آنها ابتدا Scubamaster را در سال ۱۹۹۰ معرفی کردند که ساعتی مخصوص غواصی و مجهز به جداول مربوطه بود. از دیگر قابلیتهای ساعت اسکوبامستر میتوان به حسگرهای آب و عمق اشاره کرد که زمان غواصی و عمق را نیز بهعنوان دادههای حیاتی به غواصان نشان میداد. محصول بعدی Seiko Perpetual Calendar بود که بهعنوان اولین ساعت کوارتزی جهان با تقویم کامل ۱۱۰۰ ساله به بازار راه یافت.
ساعت سیکو مجهز به جوهر الکترونیک
سری Kinetic محصولات بعدی بودند که در جهت نوآوریهای همیشگی سیکو به بازار عرضه شدند. این سری امروز هم یکی از مشهورترین دستهبندیهای محصولات سیکو است و از حرکت کاربر برای نیرودهی به عقربهها استفاده میکند. سیکو فناوری مورد استفاده در سری کینتیک را با این عبارت توضیح میدهد: «استفاده از حرکت مچ برای تأمین نیروی مورد نیاز کوچکترین و قدرتمندین میکروژنراتور جهان». ساعتهای کینتیک از سیستم اسیلاتور وزن استفاده میکردند که حرکت کاربر را به الکتریسیتهی مورد نیاز برای حرکت دادن قطعات کوارتز تبدیل میکرد.
نوآوری بزرگ بعدی در سیکو را میتوان بهعنوان اولین نمونه از ساعتهای هوشمند امروزی تصور کرد. Seiko MessageWatch در سال ۱۹۹۴ و با همکاری شرکت AT&E Corp معرفی شد. دو شرکت پس از مدتی به چالش برخورد کردند و سیکو با خرید داراییهای شرکت همکار، تولید نمونهای جدید از ساعت مذکور را شروع کرد. ساعت سیکو توانایی ارسال پیام، نمایش پیشبینی آبوهوا، شمارههای مسابقهی بختآزمایی، نتایج مسابقات ورزشی و موارد دیگر را داشت. البته باگهای اجرایی در ساعت جدید سیکو زیاد بودند و درنهایت تولید آن در سال ۱۹۹۹ متوقف شد.
سری دوم ساعت حرفهای مجهز به GPS سیکو
سیکو با عقد قرارداد با سازمانهای ورزشی، شهرت جهانی خود را در دههی ۱۹۹۰ بیشازپیش افزایش داد. آنها بهعنوان برند زمانسنجی جام جهانی ۱۹۹۰ فوتبال، المپیک تابستانی ۱۹۹۲ و المپیکهای تابستانی و زمستانی ۱۹۹۴ و ۱۹۹۸ انتخاب شدند. البته با وجود تمام این اتفاقات، رکود شدید در ژاپن خسارتهای شدیدی را برای سیکو به همراه داشت که منجر به ضرردهی بهمدت ۵ سال متوالی شد.
سالهای اخیر و وضعیت کنونی سیکو
با شروع قرن ۲۱، نیاز به بازیابی موفقیتها در برند ژاپنی باعث شد تا آنها تغییرات زیرساختی متعددی را در دستور کار خود قرار دهند. در سال ۲۰۰۳ سیکو بار دیگر به سوددهی رسید و معرفی محصول جدید بهنام Spring Drive نشان از نوآوری ادامهدار آنها در سال ۲۰۰۵ داشت. سیستم عقربهی ساعت جدید در سال ۱۹۷۷ توسعه یافته بود و اولینبار در سال ۱۹۹۹ در یک ساعت مچی استفاده شد.
در سال ۲۰۰۵ سیکو ساعت آنالوگی به بازار عرضه کرد که قابلیت هماهنگ شدن با ۳ موج ایستای کشورهای ژاپن، آلمان و ایالات متحده را داشت. ساعت سیکو از نوع خورشیدی و مجهز به کنترل رادیویی بود که باز هم در نوع خود اولین محسوب میشد.
ساعت اختصاصی Spacewalk سیکو
Kinetic Perpetual محصول مهم دیگر سیکو در سال ۲۰۰۵ بود. ساعت جدید اولین مدلی بود که برق مصرفی خود را تولید و ذخیره میکند. بهعلاوه ساعت در زمان استراحت بهنوعی به خواب میرود و پس از پوشیدن مجدد، زمان صحیح را نشان میدهد. تقویم دقیق ساعت سیکو نیز تا ۲۸ فوریهی سال ۲۱۰۰ را پشتیبانی میکند.
سیکو را میتوان از پیشتازان ساعتهای هوشمند و مدرن نیز محسوب کرد. این شرکت در سال ۲۰۰۶ اولین ساعت جهان دارای جوهر الکترونیکی را معرفی کرد که اطلاعات زمان و موارد دیگر را در صفحهای بزرگ به کاربر نشان میدهد و از همهی زوایا به خوبی دیده میشود. ساعت جدید همچنین قابلیت انتخاب چند نوع نمایش گرافیکی را به کاربر میدهد که حالات نمایش شب و روز هم در آن موجود است. این ساعت موفق به دریافت جایزهی Grand Prix de Geneve شد.
ساعتهای آنالوگ و خصوصا خانوادهی مشهور گرند سیکو هم در سالهای اخیر شاهد پیشرفتهای قابل توجهی بودهاند. برند ژاپنی که قبلا با ارائهی مکانیزم حرکتی Spring Drive، عقربههای دقیق و روان را به ساعتهای خود آورده بود، سیستمی برای لرزش ۱۰ بار در ثانیه را به ساعت جدید خود اضافه کرد. لرزشهای سریع و زیاد در ساعت، آن را دربرابر شوک مقاومتر کرده و عملکردی دقیق را هم بههمراه میآورد. البته مصرف نیرو نیز در چنین ساعتهایی بیشتر میشود.
نمای بیرونی کارخانهی سیکو SII
با ورود به دههی ۲۰۱۰، تولید ساعتهای با کاربری خاص در شرایط دشوار، بیشازپیش از فهرست فعالیتهای سیکو قرار گرفت. آنها ساعتی بهنام Seiko Spring Drive Spacewalk معرفی کردند که برای پیادهرویهای فضایی در بیرون و داخل ایستگاه فضایی بینالمللی استفاده میشود. ساعت جدید سیکو جایزهی بهترین ساعت اسپرت Grand Prix d'Hologerie de Geneve را ازآن خود کرد.
فناوری EPD برای صفحهنمایش ساعتها در سال ۲۰۱۰ توسط سیکو معرفی شد. سیستم جدید تمامی مزیتهای جوهر الکترونیکی را بههمراه کیفیت بالاتر در نمایش دادهها به کاربر ارائه میکند. صفحهی ساعت تا ۸۰ هزار پیکسل را نشان میدهد که هرکدام ۴ سطح سایهزنی دارند. در مجموع کیفیت 300dpi در ساعت جدید سیکو قابل دستیابی است.
از دیگر دستاوردهای سیکو در بازار ساعتهای پیشرفته میتوان به ساعتهای خورشیدی مجهز به GPS اشاره کرد که به سری Astron محصولات اضافه شدند. سیکو در سال ۲۰۱۲، Astron GPS Solar را معرفی کرد که از دریافتکنندهی GPS اختصاصی و کممصرف خود در آن استفاده میکند. ساعت سیکو تمامی ۳۹ منطقهی زمانی را شناسایی میکند و با ادعای دقیقترین نمایش زمان بهخاطر استفاده از GPS، به بازار عرضه میشود.
زیربرند مستقل گرند سیکو
پس از موفقیتهای پیدرپی اولین ساعت GPS سیکو، تلاش برای تولید محصولات بهتر در این حوزه شروع شد. استقبال بالای بازار نیز نشان از تقاضای قابلتوجه برای ساعتهایی داشت که توانایی هماهنگ شدن با منطقههای زمانی متعدد را داشتند. محصول جدید سیکو در این حوزه بهنام Astron GPS Solar 8X در سال ۲۰۱۴ و با هدف جذب مشتریان جدید معرفی شد.
زیربرند گرند سیکو در سالهای اخیر یکی از حوزههای اصلی تمرکز برند ژاپنی بوده است. پس از عرضهی سیستم جدید 9R01 در سال ۲۰۱۶ برای کاهش مصرف نیروی ساعت، تلاش برای تغییر مسیر به سمت ساعتهای اسپرت نیز برای برند گرند سیکو انجام شد. مدلهای جدید با برندسازی Black Ceramic در زیرمجموعهی همین برند تولید شدند و درنهایت در سال ۲۰۱۷ هم گرند سیکو بهعنوان برندی مستقل به کار خود ادامه داد.
درحالحاضر، شینجی هاتوری بهعنوان رئیس هیئت مدیره و مدیرعامل سیکو مشغول به کار است که از سال ۲۰۱۰ به این موقعیت رسید. برند ژاپنی طبق آخرین آمار حدود ۱۳ هزار کارمند دارد.
در نقشهی راه افشا شدهی لپتاپهای XPS شرکت Dell ویژگیهای قابل توجهی مانند استفاده از پردازندهی ۱۰ نانومتری اینتل، GTX 1660 Ti و دو نمایشگر به چشم میخورد.
صفآرایی لپتاپهای XPS شرکت Dell ممکن است با محصولات بزرگتری گسترش یابد. نقشهی راه افشاشدهی این شرکت که توسط Tweakers منتشر شده است حاکی از عرضهی لپتاپ Dell XPS 17، لپتاپ XPS با صفحهنمایش دوگانه با نام Maximus و همچنین لپتاپ دیگری با نام XPS 13 مجهز به پردازندهی ۱۰ نانومتری Ice Lake اینتل است؛ محصولاتی که در بهترین حالت برای اواسط سال ۲۰۲۰ عرضه خواهد شد.
در نقشهی راه یاد شده که احتمالاً تاریخ نگارش آن به فوریهی ۲۰۱۸ بر میگردد، به محصول XPS 17 7700 با نام رمز Stradale اشاره شده که برای عرضه در ژوئن ۲۰۲۰ پیشبینی شده است. این لپتاپ به احتمال قوی مجهز به یک پردازندهی Comet Lake-H اینتل و پردازندهی گرافیکی GeForce GTX 1660 Ti Max-Q انویدیا است. لپتاپ یادشده اولین محصول از این سری با یک نمایشگر ۱۷ اینچی نیست؛ اما شرکت Dell مدتهای زیادی است که لپتاپی از سری XPS با چنین نمایشگر بزرگی عرضه نکرده است.
مقالات مرتبط:
در میان عناوین لپتاپهای موجود در این نقشهی راه، محصولی با نام Maximus خودنمایی میکند که دربرگیرندهی دو نمایشگر است. اطلاعاتی از نحوه تعبیهی دو نمایشگر در این لپتاپ در دسترس نیست و معلوم نیست که شرکت Dell چگونه دست به چنین کاری خواهد زد. در این نقشهی راه مشخصات دیگری از لپتاپ Maximus با دو نمایشگر و تاریخ عرضهای برای آن عنوان نشده است، با این وجود به نظر میرسد عرضهی این دستگاه برای اکتبر ۲۰۲۰ برنامهریزی شده است. باتوجهبه هزینههای بالای تحقیق و توسعهی چنین دستگاهی، احتمالا شاهد برچسب قیمتی سرسامآور بر این دستگاه خواهیم بود.
مقالات مرتبط:
در این نقشهی راه لپتاپ دیگری با نام XPS 15 7500 با نام رمز Fiorano به چشم میخورد که مجهز به یک پردازندهی ۸ هستهای و یک پردازندهی گرافیکی GTX 1650 است. محصول دیگر لپتاپ هیبریدی (تبلتشو) XPS 13 با نام رمز Centenario است که در درون خود از یک پردازندهی ۱۰ نانومتری Ice Lake-U برخوردار است و تاریخ عرضهی آن براساس اطلاعات این نقشه راه مربوطبه ماه اوت است، اما بعید به نظر میرسد که تا پیش از سال ۲۰۲۰ چنین محصولی پا به بازار بگذارد. از سوی دیگر این اطلاعات با نقشهی راه افشا شدهی شرکت اینتل که در آن عرضه پردازندههای ۱۰ نانومتری موکول به سال ۲۰۲۲ شده، همخوانی ندارد. به هر حال همانطور که گفته شد نقشهی راه محصولات شرکت Dell در سال ۲۰۱۸ به رشتهی تحریر درآمده است. از آن رو که نقشههای راه شرکتها همواره در معرض تغییر قرار دارد و این یکی در سال ۲۰۱۸ طرح شده است، به اطلاعات موجود در آن باید با دیدهی تردید نگریست. مسئولان شرکت Dell تاکنون اظهار نظری دربارهی اطلاعات موجود در این نقشهی راه نداشتهاند.
خرید خودروی الکتریکی جدید نیازمند داشتن اطلاعات درباره مشخصات باتری است؛ در این مقاله با فناوری باتری خودروهای برقی آشنا خواهیم شد.
درحالیکه معمولاً موتور برقی بهعنوان منبعی برای حرکت دادن خودروی الکتریکی شناخته میشود، میتوان پکیج باتری را بهعنوان قلب و روح مجازی آن قلمداد کرد. کسانی که برای خرید خودروی برقی به بازار مراجعه میکنند، باید به مشخصات آن توجه داشته باشند و از مواردی که بر عملکرد آن تاثیر میگذارند، آگاه شوند.
خودروهای الکتریکی از باتریهای لیتیوم-یون با طراحیهای مختلف و شبیه به آنچه که در تلفنهای همراه ولپتاپ استفاده میشود، بهره میبرند؛ با این تفاوت که باتری خودروی الکتریکی در مقیاس بسیار بزرگتری تولید شده است. باتریهای لیتیوم-یون دارای تراکم انرژی بالایی هستند و هنگام استفاده نشدن، نسبت به سایر انواع باتریها شارژ کمتری از دست میدهند.
ظرفیت باتری خودروی برقی برحسب کیلووات ساعت بیان میشود که در نوشتهها بهصورت خلاصه kWh به کار میرود. خرید خودروی الکتریکی با میزان ظرفیت باتری بیشتر یا kWh بالاتر، مانند این است که خودرویی با ظرفیت باک و در نتیجه شعاع حرکتی بیشتر در اختیار دارید. به عبارت دیگر هرچه ظرفیت باتری بالاتر باشد، با یکبار شارژ میتوانید مسافت بیشتری طی کنید. اما باید بدانید که رانندگان هرگز کاملاً به تمام ظرفیت باتری دسترسی ندارند. به این دلیل که سیستم مدیریت خودروی الکتریکی مانع از شارژ و تخلیه ۱۰۰ درصدی باتری میشود تا کارایی آن را حفظ کرده و باعث افزایش عمر مفید باتری شود.
ظرفیت باتری خودروهای الکتریکی فعلی در بازار از ۱۷.۶ کیلووات ساعت در اسمارت EQ فورتو با ظرفیت پیمایش ۹۳ کیلومتر شروع میشود و تا ۱۰۰ کیلووات ساعت در تسلا مدل اس و مدل ایکس با ظرفیت پیمایش بیش از ۴۸۰ کیلومتر ادامه مییابد.
ظرفیت باتری
طبق ارزیابی آژانس حفاظت از محیط زیست آمریکا (EPA)، مهمترین عاملی که باید برای خرید خودروی الکتریکی در نظر داشت، محدوده برآوردی باتری با یکبار شارژ کامل است. این اطلاعات در برچسب نصبشده روی شیشه خودروی برقی موجود است.
شبیه خودروهای بنزینی و دیزلی، محدوده کاری و مصرف انرژی وسایل نقلیه برقی نیز تحت شرایط کنترلشده در آزمایشگاه مورد آزمایش قرار میگیرند. خودرو روی دینامومتر رانده میشود؛ با استفاده از برنامههای رانندگی چندگانه، رانندگی در شرایط شهر و بزرگراه شبیهسازی خواهد شد. خودروی الکتریکی با باتری کاملاً پر آزمایش را شروع میکند و این فرایند تا زمانیکه باتری بهطور کامل تخلیه شود، ادامه دارد.
بااینحال محدوده واقعی خودروی برقی در حالت شارژ میتواند باتوجهبه عوامل متعدد، متفاوت باشد. شتابگیری سریع و رانندگی با سرعتهای بالا از جمله عوامل مهم در سریعتر تخلیه شدن باتری به شمار میرود. همچنین هنگامی که بار و سرنشینان بیشتری در خودروی برقی وجود داشته باشد، باتری سریعتر تخلیه میشود. به عبارت دیگر هرچه خودرو سنگینتر باشد، نسبت به مدل سبکتر باید انرژی بیشتری صرف کند تا بتواند به سرعت مساوی با آن دست یابد.
مهمتر از همه، میزان شارژ باتری به سرعت در آبوهوای بسیار سرد و گرم کاهش مییابد. بهطور خاص دماهای بسیار سرد میتواند بهطور درخورتوجهی از عملکرد مناسب باتری و توانایی دریافت شارژ جلوگیری کند. علاوهبر این در پیشرانههای بنزینی حجم زیادی گرما تولید میشود که میتواند برای گرم کردن داخل کابین مورد استفاده قرار گیرد؛ سیستم کنترل آبوهوا در خودروی برقی نیز برای صرفهجویی در انرژی بهتنهایی از گرمای تولیدشده در باتری بهره میبرد. مطالعه اخیر نشان داده است هنگامی که جیوه به منفی ۶ درجه سلسیوس برسد و بخاری خودرو نیز روشن باشد، شعاع حرکتی خودروی برقی بهطور میانگین تا ۴۱ درصد کاهش مییابد. درواقع خودروهای برقی با شعاع حرکتی ترکیبی شهر/بزرگراه ۲۴۰ کیلومتر، در چنین شرایطی با یکبار شارژ تنها میتوانند مسافتی حدود ۱۴۰ کیلومتر طی کنند. در همان مطالعه مشخص شد وقتی دمای هوا ۳۵ درجه سلسیوس بوده و سیستم تهویه مطبوعدر حال استفاده باشد، شعاع حرکتی خودروی الکتریکی بهطور متوسط ۱۷ درصد کاهش مییابد.
شارژ باتری خودروی برقی
معمولاً شارژ بیشتر وسایل نقلیه الکتریکی در خانه و با مدار معمولی ۱۲۰ ولت (که بهعنوان شارژر سطح ۱ شناخته میشوند) یا خط اختصاصی ۲۴۰ ولت (شارژر سطح ۲) انجام میشود. باتوجهبه ظرفیت باتری وسیله نقلیه، به کمک شارژر سطح ۱ میتوان بین ۸ تا ۱۶ ساعت باتری را در هر جایی به شارژ کامل رساند.
گرچه نصب سرویس شارژ ۲۴۰ ولتی در خانه میتواند هزینه چند صد دلاری به همراه داشته باشد، اما چنین طرحی میتوان زمان شارژ را حدود ۴ ساعت کاهش دهد. اگر شرکت منطقهای برق تخفیف ویژه برای مصرف در ساعات غیراوج بگذارد، افراد میتوانند با برنامهریزی درست شارژ در اواسط شب، در هزینههای خود صرفهجویی کنند.
جایگزین سریعتری به نام شارژر سطح ۳ نیز وجود دارد که گرچه به ایستگاههای شارژ عمومی محدود میشود، اما رشد درخورتوجهی دارد. شارژرهای سطح ۳ که اغلب با نام شارژر سریع DC شناخته میشوند، قادر هستند باتری خودروی برقی را طی ۳۰ دقیقه به ۸۰ درصد ظرفیت شارژ برسانند. اگرچه در هوای سرد نسبت به هوای گرم زمان بیشتری برای شارژ کامل باتری زمان مصرف میشود، اما این موضوع ربطی به سطح شارژر مورداستفاده ندارد.
ضمانتنامه باتری
متاسفانه توان نگهداری شارژ تمام باتریهای خودروهای الکتریکی به مرور زمان کاهش مییابد و آنها خیلی زود شارژ خود را از دست میدهند. گزارش مؤسسه Plug In نشان میدهد که شعاع حرکتی تسلا مدل اس با طی هر ۱۶٬۰۰۰ کیلومتر، تقریباً ۵ کیلومتر کاهش مییابد. بااینحال تسلا گزارش میدهد که تحت آزمایشهای کنترلشده، باتریهای مدل اس توانستند پس از ۸۰۴٬۰۰۰ کیلومتر شبیهسازی حدود ۸۰ درصد ظرفیت اولیه خود را حفظ کنند. از سوی دیگر مدلهای با پیمایش کمتر، به مرور زمان بیشتر خراب میشوند و ظرفیت شارژ آنها پس از مدت بسیار کمی افت میکند.
معمولاً جایگزینی پکیج باتری خودروی برقی میتواند هزینهی چند هزار دلاری برای مشتری به همراه داشته باشد. به همین علت مقررات، شرکتهای خودروسازی را ملزم میکند که حداقل ضمانت ۸ سال یا ۱۶۰ هزار کیلومتر برای پکیج باتری در نظر بگیرند. اولینبار هیوندای چنین ضمانتنامهای را برای کُنا ارائه داد؛ درحالیکه مدتی بعد نیز کیاضمانت ۱۰ ساله یا ۱۶۰ هزار کیلومتر برایمدلهای نیرو و سول معرفی کرد.
بااینحال خریداران باید توجه داشته باشند که هر ضمانتنامهای، دارای استثنائات مربوطبه عمر باتری است. بهعنوان مثال برخی از خودروسازان پکیج باتری را تنها دربرابر خرابی کامل پوشش میدهند؛ درحالیکه سایر خودروسازان از جمله بیامو، شورولت، نیسان، تسلا (برای مدل ۳) و فولکسواگن باتری را هنگام رسیدن به ۶۰ تا ۷۰ درصد ظرفیت کلی شارژ تعویض میکنند.
فرانک بلوم، مدیر مرکز کیفیت سلولهای باتری فولکسواگن از عزم این شرکت برای ارائه ضمانتنامه ۸ ساله یا ۱۶۰ هزار کیلومتر تا حداقل ۷۰ درصد ظرفیت شارژ باتری خبر داد. در این طرح خودروهای الکتریکی با پلتفرم MEB، میتوانند با رسیدن به ۷۰ درصد ظرفیت باتری، آن را با باتری نو تعویض کنند. معمولاً انتظار میرود که پکیج باتری تا پایان عمر خودروی برقی سالم باقی بمانند. باتوجهبه اینکه معمولاً خودروها تا زمانی بیش از ۸ سال مورد استفاده قرار میگیرند، سناریوی اول باقی ماندن باتری تا پایان عمر خودرو است؛ اما در صورتی که پیش از پایان عمر خودرو، باتری به ۷۰ درصد شارژ باتری یا کمتر برسد، مشتری میتواند بدون پرداخت هزینه از مزایای تعویض پکیج باتری بهره ببرد.
بلوم همچنین تاکید میکند که نسل جدید مدلهای برقی فولکسواگن (خانوادهی I.D.) عمدتاً دارای باتریهایی با مزایای گفتهشده هستند. بلوم همچنین به شرکتهای LG Chem، SK Innovation و CATL بهعنوان تأمینکنندگان پکیج باتری فولکسواگن در اروپا، آمریکا و چین اشاره کرد. وبسایت insideevs طی مصاحبهای با فرانک بلوم، جزئیات بیشتری از باتری خودروهای الکتریکی فولکسواگن ارائه میدهد.
بسیاری از مردم با خرید خودروی الکتریکی وارد قلمرو ناشناختهای میشوند. آیا آنها میتوانند از عملکرد خوب باتریها در شرایط کاری مطمئن باشند؟
بله کاملاً. ما مدلهای جدید برقی خود را اساساً با تمرکز بر فناوری باتری ساختهایم، بنابراین فضای زیادی برای ذخیرهسازی انرژی وجود دارد. چنین چیزی به ما اجازه میدهد تا شعاع حرکتی خودروهایمان را تا ۵۵۰ کیلومتر برسانیم و در عین حال آنها را با قیمتهای مقرونبهصرفه عرضه کنیم. ماژولهای باتری معمولاً در مکانهای مختلفی از خودروی برقی مورد استفاده قرار میگیرند؛ اما هماکنون در پلتفرم MEB، باتری بهصورت فشرده بین محورها و زیر بدنه قرار دارد. به این معنی که ما نقطهی توزیع مرکزی برای انرژی داریم و این یکی از مزایای بزرگ پلتفرم جدید MEB فولکسواگن است.
عمر این باتریها چه مقدار است؟
هدف ما تنظیم عمر باتری برابر عمر خودرو است. ما حداقل ظرفیت ۷۰ درصد را برای هشت سال یا ۱۶۰ هزار کیلومتر تضمین میکنیم. اما رانندگان نیز میتوانند روی طول عمر باتری تاثیر داشته باشند. شارژ معمولی از شارژ سریع و پر کردن ظرفیت تا ۸۰ درصد بهجای ۱۰۰ درصد، بهتر است.
آیا شارژ نکردن کامل خودروی برقی کمی غیرعملی نیست؟
در بیشتر موارد ۸۰ درصد شارژ، بیش از اندازه کافی است. بسیاری از مشتریان تمایل دارند از خودروی خود برای رانندگی در فاصلههای کوتاه مانند رفتن به محل کار یا خرید استفاده کنند. برای چنین مصارفی، باتری نباید ۱۰۰ درصد شارژ شود. شما رانندگی میکنید و زمانیکه نیاز باشد خودرو را شارژ خواهید کرد و بیشتر افراد این کار را در خانه انجام میدهند. البته اگر مشتریان بخواهند، میتوان خودروی برقی را تا حد دستیابی به شعاع حرکتی کامل شارژ کرد. برای پاسخگویی به این نیاز، فولکسواگن با همکاری سایر خودروسازان همکاری میکند تا شبکهای از ایستگاههای شارژ سریع را در آزادراههای اروپا راهاندازی کند. طرح اخیر به همه رانندگان بهخصوص مشتریانی که سفرهای طولانی انجام میدهند، کمک خواهد کرد؛ بنابراین کسانی که مثلاً به تعطیلات میروند، نگرانی از بابت تمام شدن شارژ خودرو نخواهند داشت.
آیا میتوانید توضیح دهید که باتری چگونه ساخته شده است؟
سیستمهای باتری در مدلهای جدید خودروهای برقی ما، مسطح هستند و بین محورها زیر بدنه خودرو قرار گرفتهاند. آنها کمی شبیه بستهای از شکلات شکل گرفتهاند. هر سیستم باتری شامل تعداد متغیری از ماژولهای باتری است که از سلولهای منحصربفرد تشکیل میشود. مزیت این ساختار ماژولار، انعطافپذیری آن است. هرچه نیاز به شعاع حرکتی بیشتری برای خودرو باشد، ما ماژولهای بیشتری در سیستم باتری قرار میدهیم. اما ساختار اصلی همیشه یکسان خواهد بود که باعث میشود تا تولید متغیر و هزینهها بهصرفه باشند.
تحقیق دربارهی نسلهای بعدی باتری نیز انجام میشود. بهطور واقعی چه پیشرفتهایی را میتوانیم انتظار داشته باشیم؟
ما در سالهای اخیر پیشرفت زیادی کردهایم. تراکم انرژی باتریهای لیتیوم-یون از سال ۲۰۱۴ دو برابر شده است، به طوری که امکان افزایش شعاع حرکتی خودروهای برقی جدید وجود دارد. من منتظر پیشرفتهای درخورتوجهی در فناوری لیتیوم-یون هستم؛ اگرچه دیگر با همان میزان و شدت سابق نباشد. جهش بزرگ بعدی احتمالاً در زمینهی باتریهای حالت جامد خواهد بود. ما با همکاری کوانتوماسکیپ (QuantumScape)، در حال کار روی این تکنولوژی هستیم.
باتریهای حالت جامد چه کاری میتوانند انجام دهند؟ چه زمانی آنها برای استفاده آماده میشوند؟
باتریهای حالت جامد دارای تراکم انرژی بیشتری نسبت به باتریهای لیتیوم-یون کنونی هستند؛ بنابراین شعاع حرکتی طولانیتری را در اختیار قرار میدهند. آنها همچنین سبکتر و ارزانتر هستند و میتوانند سریعتر شارژ شوند. اما چند سال آینده آنها برای تولید صنعتی در مقیاس انبوه آماده خواهند شد که ممکن است بین سال ۲۰۲۵ تا ۲۰۳۰ باشد.
چگونه تحقیقات باتری در فولکسواگن انجام میشود؟
علاوهبر تحقیق گروهی، نقش کلیدی بر عهده مرکز کیفیت باتری است؛ جایی که ما در آن تخصص را تقویت میکنیم و فناوری باتری را بیشتر توسعه میدهیم. کارشناسان ما در مرکز کیفیت در همه زمینهها از توسعه سلولهای باتری گرفته تا تولید و بازیافت آنها کار میکنند. مرکز کیفیت باتری همچنین دارای مرکز ولتاژ بالا است که متخصصان ما آزمایشهای گستردهای را در آن انجام میدهند. باتریها باید به مدت چند روز یا هفته در شرایط سخت آزمایش شوند و سپس برای استفاده در خودروهای جدید مورد تائید قرار میگیرند. خط تولید آزمایشی مرکز زالتسگیتر در سال جاری برای کمک به گسترش دانش ما درباره فرایندهای تولید راهاندازی خواهد شد که نقش مهمی در چگونگی شکلگیری پیشرفتهای آینده و اطمینان از عملکرد، کاهش هزینهها و افزایش کیفیت خواهد داشت.
مقالههای مرتبط:
مواد اولیه نقش مهمی در تولید باتری دارند. آیا میتوانید اطمینان حاصل کنید که در معادن و برای استخراج این مواد، حقوق بشر نقض نمیشود؟
ما اصرار داریم که همهی تأمینکنندگان ما شرایط معدنکاری انسانی را تأمین کنند و بررسی میکنیم تا اطمینان حاصل شود که آنها با توافقنامههای ما مطابقت دارند. ما به هیچ وجه نمیخواهیم از کار کودک یا کار اجباری سود ببریم. حمایت از حقوق بشر، بخشی جداییناپذیر از نیازهای همیشگی گروه فولکسواگن است. همهی تأمینکنندگان ما ملزم هستند که پیمانکاران فرعی خود را با استانداردهای زیست محیطی و اجتماعی مطابقت دهند.
کبالت بهعنوان ماده خام مشکلسازی در نظر گرفته میشود. چطور از عهده این موضوع بر میآیید؟
ما تنها از کبالت صنعتی برای ساخت باتری استفاده میکنیم. شرکتهایی که کبالت را از عملیات استخراج معادن غیرقانونی خریداری میکنند، در زنجیره عرضه ما پذیرفته نمیشوند. ما همچنین به طرحهایی برای حمایت از حقوق انسانی و محیط زیست پیوستهایم. بهعنوان مثال سازمان مواد معدنی معتبر تشکیل شده که در حال توسعه سیستمی جهت صدور گواهینامه برای کارخانههای فرآوری کبالت است. علاوهبر این نسلهای آینده سلولهای باتری به مراتب دارای کبالت کمتری خواهند بود که به کاهش هزینهها و افزایش تراکم انرژی کمک خواهد کرد. در کوتاهمدت ما کبالت را از سطح فعلی ۱۲ تا ۱۴ درصد به کمتر از پنج درصد کاهش میدهیم. همچنین ممکن است در آینده باتریهایی تولید کنیم که هیچ اثری از کبالت در آنها وجود نداشته باشد.
گروه فولکسواگن برنامه بزرگ حملونقل برقی را با نزدیک به ۷۰ خودروی الکتریکی جدید برنامهریزی کرده است که نیاز بالایی به باتری خواهد داشت. شرکای شما در این زمینه چه نقشی بر عهده دارند؟
برای مدلهای بعدی مجهز به پلتفرم MEB، ما هماکنون با سه شرکت بهعنوان تأمینکنندگان استراتژیک سلولهای باتری کار میکنیم. آنها LG Chem و SKI در اروپا و CATL در چین هستند. SKI همچنین سلولهای باتری ما را برای بازار ایالات متحده عرضه خواهد کرد. علاوهبر این اخیراً با همکاران اروپایی توافق کردیم تا اتحادیه باتری اروپا را تشکیل دهیم که تحقیقات باتری را در سراسر اروپا ارتقا میبخشد. کنسرسیوم جدید کل زنجیره ارزش باتری را پوشش میدهد و انتظار میرود که تحقیقات مشترک در اوایل سال ۲۰۲۰ آغاز شود. هدف اصلی این است که تخصص بیشتری در تولید سلولهای باتری داشته باشیم.
در این مقاله براساس اطلاعات به دست آمده از سازندگان مادربرد به مقایسه پردازندههای سری ۳۰۰۰ رایزن و نسلهای قبلی این محصول خواهیم پرداخت.
این روزها گزارشها جدیدی در مورد پردازندههای نسل بعدی AMD با عنوان سری ۳۰۰۰ رایزن به گوش میرسد که از معماری هستهی ۷ نانومتری Zen 2 برخوردار است. آخرین جزئیات در مورد این پردازندهها در وبسایت معتبر فناوری چینی منتشر شده بود؛ در این گزارش اطلاعاتی از این پردازندهها از زبان سازندگان مادربردی که نمونههایی از این پردازندهها را جهت اهداف آزمایشی دریافت کرده بودند، ارائه شده بود. در ادامه این مقاله به بررسی قسمتی از این اطلاعات خواهیم پرداخت.
براساس گزارش این منبع، سازندگان معروف مادربرد در حال حاضر در حال سنجش کارایی آخرین محصولات خود با نمونههایی از پردازندههای رایزن ۳۰۰۰ هستند که در سهماههی اول سال ۲۰۱۹ در اختیار آنان قرار گرفته است. باید دانست که این نمونه پردازندهها تنها با هدف انجام آزمایشهای داخلی به دست این تولیدکنندگان رسیده و الزاماً نشاندهندهی سطح عملکرد یا سرعت کلاک نهایی پردازندههای نسل جدید AMD در زمان عرضه نخواهد بود.
براساس اطلاعات مندرج در این گزارش، این نمونههای آزمایشی ۱۵% سطح عملکرد بهتر برحسب تعداد دستورالعمل قابل اجرا در هر کلاک پردازنده (IPC) دارند که حاکی از تقویت چشمگیر کارایی نسبت به تراشههای مبتنی بر +Zen است. تراشههای +Zen خود تا ۳ درصد IPC بالاتری نسبت به نسل اول پردازندههای رایزن دارد.
مقالات مرتبط:
در این گزارش آمده است که فرکانس بوست این نمونههای آزمایشی به ۴.۵ گیگاهرتز میرسد که در مقایسه با تراشههایی با TDP و تعداد هستههای بالاتر مقیاس بهتری را ارائه میدهد. به نظر میرسد که شرکت AMD ضمن تقویت عالی سطح عملکرد نسل جدید پردازندههایاش نسبت به نسلهای قبلی، تمرکزی جدی بر بازدهی تراشههای ۷ نانومتری خود داشته است. همچنین گزارش شده است که کنترلر حافظه در این پردازندهها نیز بهروزرسانی شده، ولی این بهروزرسانی آنچنان که انتظار میرفت چشمگیر نیست. بااینحال دیدن آخرین نسل پردازندههای رایزن که درکنار ماژولهای حافظهای با فرکانسهای بالاتر از ۴۰۰۰ مگاهرتز کار میکند، برای شیفتگان سختافزار خوشایند خواهد بود.
ویژگیهای اساسی پردازندههای سری ۳۰۰۰
صفآرایی محصولات سری ۳۰۰۰ مبتنی بر معماری هستهی Zen 2 است که با فرایند ساخت پیشتازِ ۷ نانومتری شرکت تایوانی TSMC تولید میشود. AMD بارها گفته است که پردازندههای رایزن مبتنی بر معماری Zen 2 سازگار با پلتفرم دسکتاپ AM4 (که هماکنون در دسترس کاربران قرار دارد) از اواسط سال میلادی ۲۰۱۹ در دسترس قرار میگیرد. گزارشهایی نیز از عرضهی محتمل این پردازندهها در اوایل ماه ژوئیه به گوش میرسد.
AMD دست به تغییرات چشمگیری در معماری پردازندههای جدید خود زده که توان عملیاتی آخرین محصولات این شرکت را نسبت به معماری نسل اول Zen تا دو برابر افزایش خواهد داد. دگرگونیهای اصلی در معماری جدید شامل باز طراحی کامل پایپلاین اجرایی، پیشرفتهایی در بخش محاسبات اعشاری که براساس آن تعداد رجیسترهای اعشاری دو برابر شده، به ۲۵۶ بیت میرسد و دو برابر شدن پهنای باند برای واحدهای ذخیره و بارگذاری خواهد بود. یکی از بخشهای ارتقا یافتهی کلیدی در Zen 2 دو برابر شدن چگالی هستههاست، بدین معنا که در هر Core Complex یا CCX شاهد تعداد هستههای دو برابر هستیم. موارد بهبود در معماری جدید بهطور خلاصه به قرار زیر است:
- پایپ لاین اجرایی بهبود یافته
- توان اجرای محاسبات اعشاری ۲۵۶ بیتی
- ۲ برابر شدن پهنای باند واحدهای ذخیره و بارگذاری
- کاهش مصرف انرژی به نصف به ازای هر عملیات
- واکشی (Pre-Fetching) دستورالعمل بهتر
- بهبود Branch Prediction
- بهینهسازی مجدد کش دستورالعمل
- حافظهی کش Op بیشتر
- پهنای باند Dispatch/Retire وسیعتر
- حفظ توان عملیاتی بالا برای تمامی حالتها
معماری Zen 2 همچنین دربرگیرندهي بهبودهای سختافزاری در بحث امنیت است. این ویژگی سبب تحکیم بیشتر پردازندههای AMD در مقابل انواع حملات تقویت شدهی Spectre میشود. AMD در حال حاضر پشتیبانی نرمافزاری قابل قبولی در بحث امنیت محصولات خود دارد و در تلاش برای ارتقای سطح حفاظت نرمافزاری تراشههای خود است.
با عرضهی سوکتهای X470 برای میزبانی از پردازندههای سری ۲۰۰۰ رایزن، ویژگیهای معدودی نظیر Precision Boost Overdrive و XFR 2 در پردازندههای جدید یافت میشد که تنها توسط مادربردهای مجهز به این سوکتها پشتیبانی میشد و سایر ویژگیهای پردازندههای جدید همگی با نسلهای قبلی مادربرد هم پشتیبانی میشد.
شکی نیست که نسل جدید پردازندههای رایزن AMD مبتنی بر ریزمعماری Zen 2 نیز با ویژگیهای جدیدی همراه خواهد بود که دراینمیان مهمترین ویژگی، پشتیبانی از نسل چهارم استاندارد ارتباطی PCIe است. تراشه مادربرد X570 ارائه دهندهی تمام و کمال راهکار PCIe 4.0 است که آن را تبدیل به اولین پلتفرم مصارف عامی خواهد ساخت که از استاندارد جدید PCIe پشتیبانی میکند.
آنچه گفته شد به این معنا نیست که پردازندههای سری ۳۰۰۰ رایزن تنها با مادربردهای X570 سازگار باشد؛ بلکه درست به مانند مرتبهی پیشین، پردازندههای جدید سازگاری روبه عقب خود را با بردهای X470 و X370 نیز حفظ خواهد کرد. مادربردهایی با تراشه قدیمیتر قطعاً همه ویژگیهای ارائه شده در بردهای جدید X570 را به یکجا در خود نخواهد داشت، اما سطح عملکردی پایدار را برای کاربرانی که میخواهند بدون تغییر در سختافزار دسکتاپ خود از ویژگیهای یک پردازندهی جدید برخوردار شوند، به نمایش در خواهد آورد. تیزرهای تبلیغی از سازندگان مادربردی نظیر ASRock، گیگابایت و Biostar در مورد مادربردهای جدیدشان مبتنی بر تراشه X570 نیز منتشر شده که خبر از عرضهی این محصولات در رویداد Computex 2019 میدهد.
براساس گزارش این منبع فناوری چینی، پلتفرم X570 دربرگیرندهی ۴۰ مسیر ارتباطی نسل چهارم PCIe است که از CPU و PCH در دسترس خواهند بود. به عبارت دیگر از CPU-های رایزن و X570 PCH مسیرهای ارتباطی متعددی به واحدهای I/O منشعب خواهد شد. یک سند اطلاعاتی افشا شده حاکی از آن است که X570 PCH در بخش حرفهای دربرگیرندهی ۱۶ مسیر ارتباطی اختصاصی به طرف شکافهای گسترش PCIe 4.0 (با چینش 8+4+4)، هشت درگاه USB 3.1 Gen 2، چهار درگاه USB 2.0، سه درگاه SATA (با چینش 4+4+4) و یک درگاه Uplink از نوع PCIe 4.0 است. سایر منابع سیستمی PCIe 4.0 ازطریق مسیرهای منشعب از پردازندهی اصلی راه اندازی میشود.
همچنین گفته میشود که مادربردهای X570 در مواجهه با سرعتهای بالای PCIe 4.0 دچار اشکال میشود و نسخهی جدیدی از این مادربردها هماکنون در حال آزمایش است که تا چند ماه آینده برای کار با پردازندههای سری ۳۰۰۰ رایزن رسما آماده و به بازار عرضه خواهد بود. اگرچه پلتفرم X570 شرکت AMD PCH ردهی حرفهای به شمار میرود، این شرکت پلتفرم B550 را نیز برای مخاطبان غیرحرفهای خود در نظر گرفته که فاقد پشتیبانی از نسل چهارم PCIe است.
مقالات مرتبط:
عرضهی پلتفرم X570 برای ماه ژوئیه و همزمان با عرضهی پردازندههای نسل سوم رایزن در نظر گرفته شده است؛ این در حالیست که مادربردهای مبتنی بر تراشه B550 دستکم دو ماه پس از این تاریخ در قفسههای فروشگاهها رویت خواهد شد. گفتنی است که تراشه قدیمی A320 از جدیدترین پردازندههای رایزن پشتیبانی نخواهد کرد؛ به عبارت دیگر کاربران این تراشه باید برای استفاده از پردازندههای جدید شرکت AMD بردهای سطح پایین خود را ارتقا دهند. دیگر سازندگان مادربرد نیز نسخههای تازهای از بایوس برای محصولات کنونی خود فراهم ساختهاند که این مادربردها بتواند از پردازندههای پیشروی شرکت AMD به خوبی پشتیبانی کند.
سازندگان مادربرد میگویند که انتظار تراشههایی با ۱۲ تا ۱۶ هسته را دارند و در حال طراحی و تولید محصولات جدید خود بر پایهی این اطلاعات هستند. پس بنابراین باید انتظار انتقال بهتر توان و عملکردی پایدارتر را در مادربردهای جدید برای مواجهه با تراشههایی با تعداد هستههای بیشتر داشت. این مسئله گویای آن است که AMD در وضعیت بسیار مساعدی برای عرضهی پردازندههای سری ۳۰۰۰ رایزن به سر میبرد و ما نیز مشتاقانه در انتظاریم که اطلاعات جدیدی از محصولات پیشروی این شرکت را هم در حوزهی مصارف عام و هم در حوزه قطعات رده بالای دسکتاپ بهزودی در رویداد Computex 2019 شاهد باشیم.
نیسان در پیشرانهی ۲.۵ لیتری سدان آلتیما از فناوریهایی استفاده کرده است که تا پیش از این فقط در خودروی GT-R دیده شده بودند.
با دیدن تیتر این خبر حتما شما نیز مانند ما به این فکر کردهاید که نیسان آلتیما هیچ سنخیتی با نیسان GT-Rندارد و شاید تنها وجه مشترک این دو خودرو فقط تیغههای برف پاککن باشد. اما واقعیت فراتر از ظواهر است و نیسان تصمیم گرفته است تا برخی از فناوریهای گودزیلای خود را در محصولات پر فروشی مانند آلتیما مورد استفاده قرار دهد.
نیسان اعلام کرد که قصد دارد یک فناوری ویژه با نام Mirror Bore را در ساخت موتور آلتیما مورد استفاده قرار دهد. این فناوری اولینبار در نیسان GT-R مشاهده شده است و پس از آن در نیسان سنترا نیسمو نیز دیده شد. حالا نوبت به پیشرانهی ۴ سیلندر ۲.۵ لیتری نیسان آلتیمای جدید رسیده است تا از این فناوری پیشرفته بهره مند شود.
اگر بخواهیم فناوری Mirror bore را بهطور کلی توضیح دهید، این فناوری جایگزین دیوارههای سیلندر عادی خودروها خواهد شد. در خودروی مثل نیسان آلتیما که بلوک پیشرانه از جنس آلومینیوم ساخته میشود به دیوارههای سیلندری نیاز است تا درون سیلندر نصب شده و با سطح بیرونی پیستون در تماس باشند، چون آلومینیوم نمیتواند بهطور مستقیم با پیستون در تماس باشد و تحمل حرارت و فشار درون سیلندر را ندارد. به همین دلیل معمولا دیوارهی داخلی سیلندرها از مواد سختتری مثل چدن ساخته میشوند. در فناوری جدید نیسان دیوارههای سیلندر با لایهای از آلیاژ آهن ذوبشده که ۰.۲ میلیمتر ضخامت دارد پوشیده خواهد شد. سپس این سطح با یک دستگاه الماسدار بهحدی تراش میشود که مانند آینه به نظر میرسد. سطح فوقالعاده صاف در این روش به این معنی است که قطعات کمتری اصطکاک را با هم خواهند داشت و این مسئله به افزایش طول عمر پیشرانه و بالاتر رفتن راندمان آن کمک میکند.
مقالههای مرتبط:
مزایایی که گفته شد مزایایی عمومی هستند که قبلا نیز با روشهای مشابهی امتحان شدهاند، اما روش جدید نیسان یک مزیت دیگر هم دارد و آن کم بودن ضخامت آن است. لایهی ۰.۲ میلیمتری در مقایسه با لایهی چدنی که ۲ میلیمتر ضخامت دارد ۱۰ برابر تازکتر است و همین سبب کاهش وزن پیشرانه و بالاتر رفتن راندمان آن میشود. این ضخامت کم، به تبادل حرارتی بهتر در پیشرانه نیز منجر میشود و به این ترتیب با کاهش بروز پدیدهی ناک در پیشرانه راندمان آن افزایش بیشتری خواهد داشت.
این روزها بسیاری از خودروسازان به سمت استفاده از موتورهای الکتریکی در خودروها رفتهاند و به همین خاطر لازم است تا بهینهسازیهایی در پیشرانههای احتراق داخلی انجام شود تا بتوانند با خودروهای هیبریدی یا تمام برقی رقابت کنند. در این بین افزایش راندمان این پیشرانهها اهمیت بالایی دارد و روش نیسان نیز یکی از همین روشها است. نیسان به جز این اقدام به معرفی فناوریهای نوین دیگری هم کرده است مانند پیشرانههای دارای ضریب تراکم متغیر که میتوانند بهصورت آنی و حین حرکت بسته به شرایط رانندگی ضریب تراکم را تغییر دهند. این پیشرانهی جدید ۲ لیتر حجم دارد و فعلا روی اینفینیتی QX50 به بازار عرضه شده است.
تصاویری غیرقطعی از یک برد PCB منتشر شده که گفته میشود متعلق به نمونهی آزمایشی یک کارت گرافیک AMD Navi است.
تصاویری افشا شده از یک PCB (برد مدارات چاپی) ناشناخته توسط انجمن اینترنتی Baidu به ظاهر متعلق به یک کارت گرافیک گیمینگ مبتنی بر پردازندهی گرافیکی ۷ نانومتری AMD Navi است. باتوجهبه اینکه ارتباط این تصاویر با برد کارت گرافیک Navi قطعیت ندارد، بنابراین باید به این اطلاعات اندکی با دیدهی تردید نگریست. آنچه میتوان بهطور قطع گفت این است که طراحی این PCB جدید است و شبیه به هیچ یک از PCB-هایی که AMDدر گذشته از آن استفاده کرده نیست. با این فرض که PCB مورد نظر مبتنی بر پردازندهی گرافیکی Navi باشد، این احتمال وجود دارد که این برد یک نمونهی مهندسی اولیه است که تنها با هدف انجام آزمایشها داخلی شرکت تهیه شده است. محصول نهایی احتمالاً همچنان در دست تغییر و تدارک است.
این PCB اسرارآمیز میزبان ناحیهای کوچک برای قرارگیری تراشهی سیلیکون Navi است. گمانههای فعلی در مورد اندازهی تراشهی Navi رقمی در حدود ۲۰۰ تا ۲۳۰ میلی مترمربع است که با فناوری ساخت فشردهی ۷ نانومتری شرکت تایوانی TSMC چندان دور از انتظار بهنظر نمیرسد. اگر این اندازهی تراشه درست باشد، پردازندهی گرافیکی Navi ابعادی در حدود سیلیکون پیشین Polaris 20 و نیز سیلیکون فعلی تورینگ TU117 دارد.
مقالات مرتبط:
گزارش جدیدی حاکی از آن است که کنسول آیندهیPlayStation 5 مجهز به یک تراشهی گرافیکی Navi با قابلیت رهگیری پرتو است. شرکت Nvidia در حال حاضر در کارتهای گرافیک جدید خود با معماری تورینگ از رهگیری پرتو آنی پشتیبانی میکند. با این وجود در محصول تیم سبز هستههایی با نام RT در تراشهی سیلیکون تورینگ تعبیه شده است که باعث افزایش چشمگیر ابعاد تراشه شده و بدین ترتیب پردازندههای گرافیکی فاقد هستههای RT و Tensor بهگونهای قابلتوجه کوچکتر از تراشههای تورینگ واجد این ویژگیها است. دانستن اینکه چگونه AMD توانسته قابلیت رهگیری پرتو را با چنین ابعاد تراشهی کوچکتری نسبت به رقیب خود عملیاتی سازد، خالی از لطف نخواهد بود.
تراشهی گرافیکی احتمالی Navi در این تصاویر با ۸ فضای خالی که برای قرارگیری تراشههای حافظه در نظر گرفته شده، احاطه شده است. این بدان معنا است که PCB مذکور میزبان ۸ تا ۱۶ گیگابایت حافظهی گرافیکی و احتمالاً با پهنای باس ۲۵۶ بیتی است. Buildzoid که یک کارشناس خبره در حوزهی PCB-های مادربرد و کارت گرافیک است، خاطرنشان کرده است که فضاهای حافظهی یاد شده در مجموع برای ۱۸۰ پین کافی است که این مسئله استفاده از تراشههای GDDR6 با ۱۸۰ گردهی لحیم را برمیتابد. لذا این مدرکی دال بر استفاده از حافظههای GDDR6 در این کارتهای گرافیک است. گفتنی است که AMD در کارت گرافیک AMD Radeon VII از حافظههای گرافیکی HBM2 با پهنای باس بسیار وسیعتر ۴۰۹۶ بیتی استفاده کرده بود.
براساس مشاهدات Buildzoid این PCB مجهز به یک سیستم انتقال توان هشت فازی است که در ماژولهای SMart Power Stage یا SPS به کار میرود. کارتهای گرافیک پیشین Radeon مجهز به پکیجهای SPS با نرخ انتقال جریان 70A بود، بنابراین میتوان همین انتظار را از کارتهای Navi نیز داشت. نمای افشا شده از این PCB شامل جایگاهی برای اتصال کانکتور تغذیهی ۸ پین است. با این وجود بایستی در نظر داشت که درنهایت این یک برد آزمایشی بوده و نباید انتظار داشت که با همین شرایط نیز به بازار عرضه شود. براساس طراحی زیرسیستم انتقال توان و پیکربندیهای توانی در این برد، Buildzoid تخمین میزند که توان طراحی حرارتی پردازندهی گرافیکی Navi رقمی بین ۲۵۰ تا ۳۰۰ وات باشد. AMD سوابق درخشانی در حوزهی بازدهی توانی نداشته و امیدواریم که این بار این نقیصه را جبران کند.
نمای پشتی این برد اطلاعات چندان با ارزشی را ارائه نمیکند. در این نما آرایهای از پینها به چشم میخورد که احتمالاً بخشی از سیستم نشانگر LED است که تغییر رنگ دینامیک LED-ها در آن بازتاب دهندهی نحوهی بارگذاری پردازندهی گرافیکی است. Buildzoid همچنین چندین جایگاه سوئیچ پیکربندی را روی این برد تشخیص داده که ممکن است منحصر به نمونهی مهندسی بوده یا در ارتباط با سیستم نورپردازی RGB باشد. به هر حال با قطعیت در این مورد نمیتوان نظری داد.
سرانجام این PCB و نحوهی جانمایی آن ایجاب میکند که این کارت گرافیک خاص Navi با یک سیستم خنککننده مرجع عرضه شود. دمندههای مرجع اگرچه هیچگاه بهترین گزینه برای خنک کردن نبوده است، اما اگر کارت گرافیک توان طراحی حرارتی متعادلی داشته باشد، این خنککنندهها میتواند عملکردی رقابتی از خود به نمایش درآورد. خروجی تصویر در این برد شامل یک درگاه HDMI و دو درگاه DisplayPort است. با درنظرگرفتن یک درگاه USB-C برای اتصال هدستهای واقعیت مجازی، به نظر میرسد که AMD پا جای پای شرکت Nvidia در این مسیر گذارده است.
.: Weblog Themes By Pichak :.