در یادآوری خاطرات خود از مصائب ناشی از فجایع و بلایای گذشته بسیار ضعیف عمل میکنیم، تاآنجاکه گویی قرنها در چرخهای از تکرار اشتباهات تاریخی گرفتار ماندهایم.
هنوز یک ماه هم از حادثهی تلخ سیل و مصائب ناشی از آن در کشورمان نمیگذرد؛ سیلی که با آمدنش گویا خاطرات زلزلهی ویرانگر چند ماه پیش را با خود شُست و به گورستان تاریخ برد. گویی با کمرنگشدن خاطرات و درسهای پیشین، مصائب همواره در چرخهای تأملبرانگیز بر سر ما فرود میآیند و میروند. سالهای قبلتر نیز، همین بلایا تکرار شدند و در سالهای بعد نیز، بیشک برایمان باز تکرار خواهند شد. این، داستانی آشنا برای ما و تمام ساکنان این سیاره است.
در سال ۱۹۶۵، طوفان بتسی عملا شهر نیواورلئان از ایالت لوییزیانا را درهم کوبید. شدت این طوفان بهحدی بود که پسازآن، دیگر نام «بتسی» از فهرست نامگذاریهای دورهای طوفانهای آتلانتیک کنار گذاشته شد. در پی این حادثهی مرگبار، فرماندار لوییزیانا، جان مککیثن، قول داد که دیگر اجازه نخواهد داد چنین فاجعهای در ایالت او رخ دهد. دقیقا ۴۰ سال پس از آن بود که طوفان کاترینا با نمایشی ویرانگر، باردیگر خساراتی بهمراتب بیشتر در این شهر بهبار آورد. این، یادآور نکتهای غمانگیز بود که گویا مردمان از گذشتهی خود درس نمیگیرند. حال، تحقیقات جدید نشان میدهد اینگونه فراموشیها در تاریخ استثناء نبوده و نیست؛ بلکه این یکی از قوانین طبیعت است.
بلایای طبیعی، نظیر طوفانهای بزرگ، همواره بهصورت دورهای مناطق آسیبپذیر جهان را درمینوردند
موضوع حافظهی جمعی ما دربارهی حوادث گذشته مبحثی نیست که تنها مدنظر علوم آکادمیک باشد؛ چراکه تصور میشود انعطافپذیری ما دربرابر حوادث آینده بهشدت متاثر از همین موضوع است. دانشمندان علوم اجتماعی پژوهشهای بسیاری دراینزمینه انجام دادهاند. آنها با ابزارهایی گوناگون نظیر پرسشنامهها سعی کردهاند میزان ماندگاری خاطرات مردم را در گذر سالها بررسی کنند. حال، پژوهشگرانی از دانشگاه علوم طبیعی جمهوری چک در پراگ بهرهبری واکلا فانتا، مورخ زیستمحیطی کوشیدهاند به شکلی متفاوت به این مسئله نگاه کنند. این گروه بررسی کردهاند چگونه خاطرات مربوطبه بلایای طبیعی در طول چندین نسل روی تصمیمگیریهای ما تأثیر میگذارد.
در مقالهای که اخیرا در Nature Communications منتشر شد، آنها دادههای مربوطبه حدود ۱,۳۰۰ شهر و روستای واقع در حریم رودخانهی ولتاوا در مرکز اروپا را هم ازلحاظ مستندات تاریخی و هم روشهای باستانشناسی تجزیهوتحلیل و نتایج را با زمان وقوع سیلابها در بستر این رودخانه در ۹۰۰ سال اخیر مقایسه کردند.
سیلابهای مطالعهشده در ردهی بسیار شدید قرار میگرفتند؛ یعنی میزان طغیان رودخانهها بیش از ۴,۰۰۰ متر مکعب در ثانیه و تقریبا ۳۰ برابر حالت عادی آن بود. فراوانی رخداد این نوع ابرسیلها بهطور متوسط کمتر از یکبار در هر قرن است؛ بههمیندلیل، پژوهشگران فقط توانستند ۷ مورد از آنها را در طول تاریخ ثبت کنند که اولین مورد آن به سال ۱۱۱۸م و آخرین آن به سال ۱۸۴۵ بازمیگردد.
در مطالعهی نتایج این پژوهش، بهنظر میرسید درست پس از رخداد هریک از این سیلابها، ساختوسازهای جدید بهطور چشمگیری در ارتفاعات بالاتری از سطح رودخانه (درمقایسهبا زمان پیش از وقوع سیل) انجام میگرفته و جالب اینکه این روند تا ۲۵ سال (حدود یک نسل) پس از وقوع هر فاجعه ادامه مییافته است. بااینحال، با ورود نسل بعد، یعنی نوادگان بازماندگان هر سیل، دوباره افراد شروع به خزیدن به مناطق کمارتفاعتر و نزدیکتر به رودخانه کردهاند. این اقدام بهمعنای ورود مجدد به حریم رودخانه و فرصتی دوباره برای وقوع فاجعه بود.
پس از یک نسل، مردم بهسختی خواهند توانست فجایع امروزی را بهیاد آورند
مناطق مجاور آبراههها همواره از ارزش بسیاری برخوردار بودهاند؛ ازاینرو، مردم نیز در برآوردهای خود برای محل احداث خانهها، همواره مجبور بودهاند خطر آسیبهای ناشی از سیلاب را دربرابر مزایای مجاورت به رودخانه ارزیابی کنند. دکتر فانتا میگوید:
در زمانهایی، بلافاصله پس از وقوع سیل، خاطرههای فاجعه بهشدت در این نوع ارزیابیها وزن مییابند؛ اما این حافظه بسیار کوتاه است. انتظار داشتیم مردم دستِکم برای یک قرن به این هشدارهای تاریخی توجه کنند.
بررسی فراموشی جمعی حتی در اطلاعرسانیهای وقایعنگاران باستانی نیز شکل گیجکنندهتری بهخود میگیرد. این مورخان در تلاش برای حفظ میراث دوران خود برای آیندگان، بارهاوبارها داستانهای دلخراشی از رویدادهای شدید اقلیمی، آتشسوزیها، قحطیها و طاعون بازگو کردهاند. بههمینترتیب، امروزه هم کمبودی درزمینهی گزارشهای کتبی مرتبطبا طوفان بتسی یا سیلهای تاریخی در پراگ احساس نمیشود. درضمن، هنوز هم آثار مربوطبه حداکثر ارتفاع طغیان آب رودخانهی ولتاوا روی بناهای مجاور مشاهدهشدنی است.
مقالههای مرتبط:
دکتر فانتا اینگونه نتیجهگیری میکند که حکایتهای دستدومی ازایندست بههیچوجه کافی نیستند. برای اقدام واقعی بهمنظور اجتناب از شرایط خطرناک، مردم باید داستان چنین فجایعی را مستقیما از زبان شاهدان عینی بشنوند که خود با پوستوگوشت خود آن را درک کردهاند. یافتههای این گروه نشان میدهد یکی از شیوههای تدریس مؤثر، ممکن است این باشد که شاهدان عینی را بر سر کلاسهای درس بیاوریم. البته این رویکرد برای همیشه کارساز نخواهد بود. بهمرورزمان، خاطرههای شاهدان تحلیل میرود و کارایی خود را از دست خواهند داد.
این نوع فراموشی جمعی دربارهی سیلهای تاریخی، ممکن است حتی به پدیدههای دیگری نظیر افزایش موضعگیریهای اخیر دربرابر واکسن فلجاطفال یا افراطگراییهای شدید جریانهای راستگرا نیز تعمیمدادنی باشد؛ چراکه اکنون شاهد آن هستیم بسیاری از بازماندگان بیماریهای همهگیر و نیز قربانیان دورهی استبداد هیتلری دیگر از میان ما رفتهاند. حال که بسیاری از ما دیگر درکی تجربی از این واقعیات دردناک نداریم و بازماندهای باقی نمانده که روایات مربوطبه فجایع را از زبان آنها بشنویم، پس، طبیعی است بهمرور، آن وحشت بازدارنده را نیز بهدست فراموشی بسپاریم.
گلکسی نوت ۱۰ پرو سامسونگ با باتری ۴,۵۰۰ میلیآمپرساعتی درکنار نسخهی معمولی گلکسی نوت ۱۰ معرفی و به بازار عرضه خواهد شد.
پیشتر گفته شده بود سامسونگ چهار مدل گلکسی نوت ۱۰ معرفی و به بازار عرضه میکند. چند روز قبل، مشخص شد گلکسی نوت ۱۰ پرو احتمالا قویترین مدل نوت ۱۰ سامسونگ خواهد بود.
انتظار میرود براساس اخبار منتشرشده، گلکسی نوت ۱۰ پرو درکنار نسخهی معمولی گلکسی نوت ۱۰ معرفی شود. این خبر، تنها اطلاعاتی است که دربارهی نسخهی پرو گلکسی نوت ۱۰ تاکنون بهاشتراک گذاشته شده است.
مقالههای مرتبط:
بااینحال ساعاتی قبل، تصویری از باتری ۴,۵۰۰ میلیآمپرساعتی منتشرشده که ظرفیت آن ۵۰۰ میلیآمپرساعت بیشتر از نسل قبلی گلکسی نوت، گلکسی نوت ۹ سامسونگ است. با دقت در تصویر بهاشتراک گذاشتهشده، شمارهی مدل EB-BN975ABU را میتوان روی باتری دید که شاید به شمارهی مدل SM-N975 مربوطبه گوشی هوشمند سامسونگ گلکسی نوت ۱۰ پرو مربوط باشد.
درنظر داشته باشید هنوز چنین اطلاعاتی بهصورت رسمی تأیید نشده و این اولینباری است که چنین خبری دربارهی ظرفیت باتری گلکسی نوت ۱۰ پرو منتشر میشود. البته باتوجهبه اینکه نسخهی 5G گلکسی اس ۱۰ نیز از باتری با ظرفیت ۴۵۰۰ میلیآمپرساعتی بهره میبرد، دورازانتظار نیست غول فناوری کرهای، نسخهی پرو گلکسی نوت ۱۰ را نیز همراه باتریای با ظرفیت اینچنینی روانهی بازار کند. چنین رویکردی میتواند به صرفهجویی در هزینهها منجر شود و درعینحال، گوشی هوشمند نسخهی پرو با باتری پرحجمی دراختیار کاربران قرار گیرد.
فناویهای فینتک در سالهای اخیر رشد چشمگیری کردهاند و نمیتوان از قدرت آنها در ساختارشکنیهای اساسی در سطح جهانی چشمپوشی کرد.
چستر چارلسون، مخترع ماشین زیراکس، در سال ۱۹۴۰ و هنگام ارائهی طرحش با چنین بازخوردی روبهرو شد: «چه کسی تمایل دارد اسناد را روی کاغذ سفید کپی کند؟» در سال ۱۸۷۶، در اسناد داخلی شرکت وسترنیونیون چنین متنی دیده شد: «تلفن برای تبدیلشدن به ابزاری ارتباطی ضعفهای زیادی دارد. این دستگاه جدید هیچ ارزشی برای ما ندارد».
با نگاهی گذرا به تاریخ، مثالهای متعدد مشابهی با داستانهای بالا میبینیم. افراد زیادی در تاریخ نتوانستند تأثیر تغییرات دنیای فناوری را تخمین بزنند و با شکست در ادامهی مسیر روبهرو شدند. ما هم امروز چنین اشتباهی را دربارهی فینتک (فناوریهای مالی) مرتکب میشویم؟ فینتک را میتوان فناوری انقلابی بعدی در رشد اقتصادی نامید؟
نوآوری در صنایع مالی با نوآوریهای دیگر تفاوتهای عمدهای دارد. فناوریهای جدید در این حوزه، تأثیر مستقیمی بر بازدهی بخش مالی جوامع میگذارد؛ بخشی که پساندازها و هزینههای مردم در اقتصاد را پوشش میدهد و درنهایت، روی رشد جامعه و کشور تأثیر میگذارد.
فینتک را میتوان بخشی از اقتصاد دیجیتال دانست. اقتصادی که نوآوریهای زیادی بههمراه داشت که درنهایت، روش زندگی ما را هم تغییر داد. البته، عصر دیجیتال پیامد منفی کاهش بهرهوری را هم بههمراه داشته و در بررسیهای مختلف، کامپیوتر را در همهی زمینههای زندگی بهجز بهرهوری نشان میدهند.
هیئت بینالمللی ثبات مالی، فینتک را در پنج بخش اصلی دستهبندی میکند: پرداخت و تسویهحساب، پسانداز وام و افزایش سرمایه، بیمه، مدیریت سرمایه و پشتبیانی از بازار. البته، دستهبندیهای دیگری نیز وجود دارند که قابلیت میزبانی از فینتک را دارند. در وضعیت کنونی، بخش پرداخت بیشازهمه تحتتأثیر فناویهای فینتک است و رخدادهای مهمی در بخشهای دیگر ندیدهایم.
مدیران سنّتی و فعالان بانکهای مرکزی و سازمانهای مشابه دیدگاه آنچنان مثبتی به فینتک ندارند. برخی از آنها فناوری جدید را موجب جدایی بانکها از فرایندهای اصلیشان میدانند. برخی دیگر هم فینتک را مانند انقلابهای دیگر میبینند و از ناپایدارشدن سیستمهای مالی میترسند. درنتیجه، بسیاری از استارتاپهای حوزهی فینتک در سرتاسر جهان با مشکلات قانونگذاری روبهرو هستند. این درحالی است که قانون از سازمانهای مالی دیگر با ساختار سنّتی راحتتر حمایت میکند.
درحالحاضر، بازارهای بازتر در سطح جهانی سرعت توسعهی بیشتری در فینتک تجربه کردهاند. بهعنوان مثال، سیستم پرداخت الکترونیکی M-Pesa در کنیا و تانزانیا و مناطق مشابه یکی از دستاوردهای موفق فینتک در آفریقا بوده است. این ابزار را میتوان یکی از داستانهای موفقیت فینتک در دههی گذشته نامید؛ سرویسی که با تبدیل گوشیهای موبایل به حسابهای کاربری، فرایندهای مالی را برای افراد بدون حساب بانکی آسانتر کرد. دراینمیان، بانک مرکزی کنیا با اهدای مجوز لازم به M-Pesa، باعث رشد سریع سرویس در یکی از کشورههای پیشرفتهی منطقهی شرق آفریقا شد.
مطالعات جهانی نشان میدهد فینتک در کشورهایی با سیاستهای کمتر سختگیرانهی بانکی، رشد و سلطهی بیشتری تجربه میکند. بهعلاوه، جوامع با درآمد درخورتوجه و سیستمهای بانکی با رقابت کمتر زمینه را برای رشد بیشتر فینتک فراهم میکنند. M-Pesa که نمونهای موفق از فینتک محسوب میشود، امروز ۱۱۰ هزار کارگزار دارد که ۴۰ برابر ATMهای موجود در کنیا است.
M-Pesa مثالی از ساختارشکنی فینتک در بخش مالی کشور و افزایش بازدهی در اقتصاد است. آمارهای کنیا نشان میدهد این سرویس تا ۱۴ درصد به رشد بهرهوری در کشور کمک میکند. این، عاملی است که درنهایت به رشد اقتصادی کشور خواهد انجامید.
ساختارشکنی در سیستم مالی، تنها کاربرد فینتکهایی همچون M-Pesa نیست. با واردکردن پسانداز افراد بدون حساب بانکی به سیستمهای مالی کشور، سرمایهی در گردش برای سرمایهگذاری در صنایع مختلف افزایش مییابد. افزایش سرمایهها نیز عامل مهمی محسوب میشود که به بهبود استاندارد زندگی شهروندان کمک میکند.
اگر فینتک بتواند روندی مشابه کنیا را در کشورهای دیگر اجرا کند؛ یعنی مشارکت مردم در سیستم مالی بیشتر شود، میتوان امیدوار بود پساندازهای بیشتری در سرتاسر جهان به بخش سرمایهگذاری اضافه شوند؛ سرمایهگذاریهایی که در صنعت و زیرساخت و حتی داراییهای انسانی انجام میشود. داراییهای انسانی بخشی از دارایی هستند که تأثیر مستقیمی بر اقتصادهای درحالرشد میگذارند. درحالحاضر در چنین مناطقی از جهان، ۱.۷ میلیارد نفر بدون داشتن حساب بانکی زندگی میکنند.
چین مثالی دیگر از موفقیت فینتک است. ارائهدهندههای خدمات پرداخت الکترونیکی، مانند Ant Financial و WeChat Pay، در این کشور فرمانروایی میکنند. چین کشوری است که نیمی از پرداختهای آنلاین جهان را ازآنِ خود میکند. رشد آنها هم بهدلیل اعطای مجوز از قانونگذارانی رخ داد که بهدنبال افزایش رقابت در سیستمی مالی با نظارت دولت بودند. درنتیجه، فینتک با عبور از بانکهای دولتی و شرکتهای کارتهای اعتباری، بازدهی را در سیستم مالی چین به میزان چشمگیری افزایش داد. بازارهای بزرگ دیگر فینتک مانند آمریکا و بریتانیا نیز میتوانند از چنین رویکردهایی برای افزایش بازدهی استفاده کنند.
فینتک این ظرفیت را دارد که رشد اقتصادی را در اقتصادهای درحالرشد و پیشرفته افزایش دهد. رشد نیز با افزایش سرمایهی درگردش و همچنین بازدهی سیستمهای مالی رخ میدهد. واسطهگری در بازارهای مالی یکی از بخشهای مهم تمامی اقتصادهای جهان است؛ درنتیجه، پیشرفت فناوری در این حوزه میتواند بازدهی فراوانی همچون دیگر نوآوریهای فناورانهی گذشته داشته باشد.
درنهایت، بهیاد بیاورید بسیاری از نوآوریها در تاریخ دستِکم گرفته شدند و بعدها انقلابهای مهمی شکل دادند. شاید فینتک هم انقلاب دوران دیجیتال باشد که هنوز ظرفیتهای درخورتوجه آن درک نشدهاند. بههرحال، پیشرفتهای رخ داده تابهامروز نشان میدهد بیشازاین میتوان به آیندهی فناوریهای مدرن مالی امیدوار بود.
سامسونگ بهدنبال عرضهی ارزی رمزنگاریشده برپایهی اتریوم است.
براساس گزارش کویندسک (CoinDesk)، سامسونگ ساخت چهارچوب مرکز اصلی بلاکچین (Blockchainmainnet) خود را شروع کرده است. برخی معتقدند بلاکچین سامسونگ پس از راهاندازی اولیه قفل خواهد شد؛ اما دوباره میتواند بهروی عموم بازشود. سپس، به این کوین برپایهی اتریوم سامسونگ اجازه داده میشود تا درکنار بیتکوین (Bitcoin) و اتریوم (Ethereum) توسعه پیدا کند و مبادله شود.
کویندسک با استناد به منبعی ناشناس و آشنا به موقعیت داخلی سامسونگ یادآوری میکند این غول کرهای مأموریت ویژهای برای تحقیقوتوسعه شبکهی بلاکچین خود در زمان مناسبی از سال دارد. همان منبع اضافه میکند شرکت روی خدمات مرتبط با رمزارز نیز کار میکند؛ گرچه هنوز روشن نیست آنها روی چه چیزی کار میکنند و قرار است چه عملکرد یا عنوانی داشته باشند.
بهنظر میرسد سامسونگ کیفپول رمزارز Blockhain KeyStore را برای معرفی سامسونگکوین (Samsung Coin) توسعه داده است؛ زیرا این اپلیکیشن با بیتکوین، رایجترین ارز دیجیتال جهان، سازگار نیست. ممکن است سؤال کنید، چرا؟ پاسخ این است که این نرمافزار فقط با ارزهای اتریوم و مشتقشده از اتریوم کار میکند؛ یعنی رمزارزی که گفته میشود سامسونگکوین هم برپایه آن است.
پایگاه خبری "اسپیس" منتخبی از اخبار فضایی برتر روزهای اخیر را منتشر کرد.
به گزارش ایسنا و به نقل از اسپیس، پایگاه اسپیس منتخبی از اخبار فضایی برتر روزهای اخیر را منتشر کرده است.
لرزش مریخی
دوربین " هایرایز" (HiRISE) مدارگرد شناسایی مریخ توانست در تاریخ ۲۴ ژانویه ۲۰۱۹ میلادی تصویری از سطح مریخ به ثبت برساند.
این عکس نشان میدهد که در " گودالههای سربروس" مریخ، لرزش و ریزش خاک اتفاق افتاده است.
"گودالههای سربروس" مجموعهای از ترکهای تقریباً موازی در سیارهٔ مریخ هستند که به اعتقاد محققان جوانترین سیستم گسلی در مریخ به حساب میآیند.
چشم انداز کالیفرنیا
"جیم رأس" عکاس هوایی "مرکز تحقیقات پروازی آرمسترانگ" ناسا در تاریخ ۲ آوریل تصویری زیبا از چشمانداز کالیفرنیا منتشر کرد.
وی این عکس را از هواپیمای " T-۳۴" گرفت. این تصویر نشان دهنده دره " Antelope" در کالیفرنیا جنوبی است که از گلهای وحشی پر شده است.
ستارههای کوچک و سیاهچاله بزرگ
رصدخانه اشعه ایکس "چاندرا"(Chandra) ناسا تصویری زیبا از ستارههای کوچک و یک سیاهچاله غول پیکر رصد کرد.
در این تصویر ستارههای مغناطیسی کوچک هستند و اندازهای در حدود یک جزیره دارند.
در مرکز تصویر نیز سیاهچاله غول پیکر " SagA*" قابل رؤیت است.
تولد هابل مبارک
ناسا به مناسبت تولد تلسکوپ فضایی "هابل" تصویر سحابی "خرچنگ جنوبی" را منتشر کرد.
سحابیای که در تصویر مشاهده میشود، توسط یک سیستم ستارهای نامنظم ایجاد شده است. در این سیستم یک ستاره منفجر شده و به ستاره "کوتوله سفید" تبدیل میشود.
هابل که در سال ۱۹۹۰ میلادی پرتاب شد، ۲۹ سالگی خود را جشن گرفت.
ربعالخالی
ماهواره "ترا"(Terra) ناسا توانست در سال ۲۰۰۵ میلادی تصویری از بیابان "ربعالخالی" به ثبت برساند.
"ربعالخالی" منطقهای بیابانی و شنی گستردهای است در جنوب شرقی شبه جزیره عربستان واقع شده است.
این بیابان، از بزرگترین بیابانهای شنی جهان به شمار میآید.
طلوع خورشید
فضانوردان ایستگاه فضایی از فراز زمین تصویر طلوع آفتاب را به ثبت رساندند و به مناسبت روز زمین منتشر کردند.
گفتنی است زمین از ایستگاه فضایی به این شکل دیده میشود.
فضانوردان ایستگاه فضایی بینالمللی چون به دور زمین گردش میکنند، میتوانند هر ۴۵ دقیقه یک بار صحنه طلوع آفتاب را در سراسر کره زمین نظارهگر باشند.
کمیسیون ارتباطات فدرال آمریکا(FCC) اجازه ارسال ماهوارههای اینترنتی در مدار پایین زمین را به شرکت اسپیسایکس داد تا احتمالاً در ماه مه شاهد این پرتاب باشیم.
به گزارش ایسنا و به نقل از انگجت، شرکت فضایی خصوصی اسپیسایکس(SpaceX) یک گام دیگر به اجرای برنامههای خود برای راهاندازی یک شبکه از ماهوارههای اینترنتی نزدیکتر شده است.
کمیسیون ارتباطات فدرال آمریکا(FCC) با برنامه بازبینی شده این شرکت مبنی بر ارسال بیش از ۱۵۰۰ ماهواره "استارلینک"(Starlink) در مدار ۵۵۰ کیلومتری زمین موافقت کرده است.
این حرکت، راه را برای راهاندازی اولین ماهوارههای استارلینک باز خواهد کرد که قطعاً زودتر از ماه مه نخواهد بود. از لحاظ تئوری، مسیر پرواز در مدار پایینتر اجازه میدهد پوشش با ماهوارههای کمتر، کاهش زمان تأخیر و کاهش زبالههای فضایی انجام شود.
شرکتهایی مانند "وان وب"(OneWeb) و کپلر کامیونیکیشن"(Kepler Communications) نسبت به این برنامه اسپیسایکس ابراز نگرانی کرده بودند، چرا که نگران بودند مبادا ماهوارههای استارلینک با ماهوارههای آنها برخورد کند یا در کار آنها اختلال ایجاد کند و به کمیسیون ارتباطات فدرال اعتراض کرده بود اما این کمیسیون اعتقاد نداشت که ماهوارهها باعث ایجاد دخالت قابل توجهی شوند.
سازمانهای تنظیم کننده یا همان رگولاتورها نیز خطر قابل توجهی مبنی بر احتمال برخورد در مدار جدید نیافتند.
برنامه استارلینک اسپیسایکس در آخرین لحظات تصویب شد چرا که با رقبایی مانند "وانوب" و آمازون که قصد ارسال ۳۲۳۶ ماهواره اینترنتی را دارد مواجه است.
اگر اسپیسایکس قصد دارد تا شرایط تصویب FCC را برآورده کند و بیش از نیمی از بیش از ۱۱ هزار ماهواره اینترنتی خود را طی شش سال ارسال کند، باید در اسرع وقت شروع کند.
استارلینک یک پروژه توسعه صورت فلکی ماهوارهای است که توسط اسپیسایکس به منظور توسعه یک اتوبوس ماهوارهای کم هزینه، با کارایی بالا و فرستنده-گیرنده برای پیادهسازی یک اینترنت ماهوارهای جدید است.
بهطور خاص، استارلینک قرار است «سرویس ارتباطی پهنای باند بیسیم» با «دسترسی اینترنت بیسیم پر سرعت» باشد که سرویسهای دیگر نیز به آن افزوده میشود.
اسپیسایکس سال ۲۰۱۷ درخواستهای قانونی برای ارسال بیش از ۱۱ هزار ماهواره تا اواسط سال ۲۰۲۰ را ارائه کرد. اسپیسایکس همچنین قصد دارد تا ماهوارههایی را که از یک اتوبوس ماهوارهای استفاده میکنند برای اهداف نظامی، علمی یا اکتشافی استفاده کنند.
توسعه در سال ۲۰۱۵ آغاز شد و ماهوارههای آزمایش پروازی نمونه اولیه در تاریخ ۲۲ فوریه ۲۰۱۸ ارسال شد. مجموعه دوم ماهوارههای آزمایشی و اولین اعزام بزرگ یک قطعه از صورت فلکی نیز همانطور که اشاره شد احتمالاً در ماه مه سال ۲۰۱۹ راهاندازی خواهد شد. عملیات تجاری اولیه صورت فلکی میتواند در سال ۲۰۲۰ آغاز شود.
تأسیسات ماهوارهای اسپیسایکس در ردموند واشنگتن، تحقیقات، توسعه و عملیات کنترل هواپیما بر روی پروژه اینترنت ماهوارهای را انجام میدهد.
البته ایراداتی نیز بر این طرح وارد است که از مهمترین آنها ایجاد آلودگیهای فضایی و پر کردن فضای پیرامونی سطح کره زمین است که این موضوع مورد تصدیق کمیسیون ارتباطات فدرال نیست. گروهی نیز معتقدند که امواج ماهوارهای که در این صورت استفاده میشود میتواند برای محیط زیست و موجودات زنده مشکلاتی را به وجود آورد.
از سوی دیگر موافقان این طرح هم کاهش هزینههای سرسامآور تعمیر و نگهداری کابلهای زیردریایی اینترنت را مطرح میکنند و همچنین سرعت بسیار بالاتر این سیستم در قیاس با سیستم حاضر میتواند از دلایل مهم تمایل آنها به استفاده از استارلینک باشد.
جدای از مسائل فوق مهمترین مسئله در مورد استارلینک این است که به صورت کامل انحصار را از شبکه اینترنت موجود حذف میکند. در واقع دیگر برای ارتباط از یک نقطه به نقطه دیگر نیاز نیست تا از کابلهای موجود که از مسیرهای ویژه جغرافیایی عبور میکنند استفاده کرد و همین ویژگی میتواند برای کشورهایی که محرومیت بیشتری در خصوص استفاده از اینترنت دارند بسیار مفید باشد. همینطور میتوان اینترنت را به همه نقاط دنیا و بدون محدودیت رساند و در این زمینه هزینههای موجود را نیز بسیار کاهش داد.
فضاپیمای ژاپنی "هایابوسا۲"(Hayabusa۲) موفق به ایجاد یک دهانه مصنوعی بر روی سیارک "ریوگو"(Ryugu) شده است.
به گزارش ایسنا و به نقل از تک تایمز، روز پنج آوریل، فضاپیمای ژاپنی "هایابوسا ۲" یک موشک کوچک را با سرعت ۴۵۰۰ مایل بر ساعت به سمت سیارک ریوگوارسال و آن را منفجر کرد. شن آزاد شده از سطح ریوگوتوسط دوربین پیشرفته، "DCAM۳" عکسبرداری شد.
با این حال تصاویر ثبت شده توسط دوربین در آن زمان نشان نداد که سطح ریوگو چه تغییری کرده است. فضاپیمای مذکور روز ۲۴ آوریل، با سرعت ۰.۴ مایل بر ثانیه از سطح سیارک به پایین آمد تا در ارتفاع کم عملیات جستجو یدهانه را آغاز کند.
این فضاپیمای ژاپنی در نهایت با موفقیت این مأموریت را به اتمام رساند و توانست یک دهانه شگفت انگیز بزرگی در سطح سیارک ریوگو که بیش از ۱۸۰ میلیون مایل دور از زمین قرار دارد، ایجاد کند.
"یوایچی تودا"(Yuichi Tsuda)، استاد "آژانس کاوشهای هوافضای" ژاپن گفت: سطح سیارک به وضوح تغییر کرده است.
"آژانس کاوشهای هوافضای" ژاپن طی بیانیهای اعلام کرد: ما تصویر ثبت شده توسط دوربین نوری ناوبری تلسکوپی نصب شده بر روی فضاپیمای "هایابوسا۲ " را تأیید و اعلام میکنیم که یک حفره بر روی ریوگو ایجاد شده است.
به همین منظور "آژانس کاوشهای هوافضای" ژاپن دو تصویر از قبل و بعد سطح سیارک ریوگو منتشر کرده است که اولین تصویر روز ۲۲ مارس و دومین عکس روز ۲۵ آوریل سال ۲۰۱۹ ثبت شده است. همانطور که در تصاویر قابل مشاهده است، میتوان تصویر حفره ایجاد شده را در تصویر دوم دید.
این آژانس هم اکنون در حال آنالیز اندازه واقعی و عمق دهانه مصنوعی ایجاد شده است.
آژانس کاوشهای هوافضا ژاپن با انتشار پیامی در توئیتر گفت: اندازه و شکل دقیق دهانه مصنوعی در آینده به طور دقیق مورد بررسی قرار خواهد گرفت، اما با توجه به تصویر میتوانیم مشاهده کنیم که سطح منطقه مذکور با عرض حدود ۲۰ متر تغییر کرده است.
مواد جمع آوری شده از سیارک ریوگو، ذخیره خواهد شد. انتظار میرود این فضاپیما با نمونههایی که جمع آوری کرده است در سال ۲۰۲۰ به زمین بازگردد.
"هایابوسا ۲"
هایابوسا ۲ یک مأموریت بازگرداندن نمونهٔ سیارک ریوگو ۱۶۲۱۷۳ توسط آژانس فضایی ژاپن، جاکسا است. این مأموریت ادامه برنامهٔ هایابوسا و با توجه به نقاط ضعف و موفقیتهای آن فضاپیما و استفاده از درسهای آموخته شده از آن مأموریت است. این فضاپیما در ۲۷ ژوئن ۲۰۱۸ به ریوگو ۱۶۲۱۷۳ رسید.
این فضاپیما از ویژگیهایی نظیر موتورهایی با پیشرانه یونی، تکنولوژی هدایت و ناوبری پیشرفته و به روز شده، آنتن و سیستمهای تنظیم حالت برخوردار است.
سیارک ۱۶۲۱۷۳ ریوگو یکی از سیارکهای آپولو است. این سیارک از نوع نادر طیفی Cg، یعنی داشتن کیفیت هر دو نوع سیارک نوع C و سیارک نوع G است.
اینتل در کنفرانسی که در روزهای اخیر برگزار کرد، از ادامهی کمبود پردازندههایش تا سهماههی سوم سال ۲۰۱۹ خبر داد.
اینتل در کنفرانس ارائهی گزارش مالی سهماههی نخست سال ۲۰۱۹، به برخی از مسائل مهمی اشاره کرد که این روزها درباره این شرکت در رسانههای فناوری صحبت میشود. اینتل صرفنظر از انتظار پیشین خود، محتمل نمیداند کمبود پردازندههای خود در بازار تا پایان سهماههی دوم سال جاری میلادی بهپایان برسد.
باب سوان، مدیرعامل اینتل، دراینباره گفت:
محدودیتهای زنجیره تأمینکنندگانمان تأثیر مخربی بر مشتریان و اکوسیستم ما گذاشته است. متعهد میشویم چنین اتفاقی در آینده، دوباره باعث محدودکردن رشد مشتریانمان نشود. ما ظرفیت را افزایش دادهایم تا موقعیتمان در سهماههی دوم بهبود پیدا کند. البته، ترکیب محصولات تا سهماههی سوم همچنان بهعنوان چالش ادامه خواهد داشت؛ زیرا تیم ما مشغول مرتبسازی تأمینکنندگان دردسترس برای سازگاری با نیاز مشتریان است.
پیامد این اتفاق موجب خواهد شد AMD، بزرگترین رقیب اینتل، فرصت بیشتری برای تصاحب بازار داشته باشد؛ حداقل در حوزهی رایانههای پایینرده و دستهبندی لپتاپها که اینچنین خواهد بود. تاکنون، اینتل روی محصولات پرچمدار خود متمرکز بوده تا از این طریق، بتواند نبض بازار را در دست بگیرد.
نکته دیگری که در این کنفرانس به آن اشاره شد، روند پیشرفت لیتوگرافی ۱۰ نانومتری در پردازندههای اینتل است. سؤان دراینزمینه میگوید:
اعتمادبهنفس ما دربارهی لیتوگرافی ۱۰ نانومتری نیز درحالافزایش است. افزونبر بهبود سرعتِ تولید که پیشتر به آن اشاره کردم، انتظار داریم نخستین محصولات ۱۰ نانومتری با نام آیسلیک (IceLake) در سهماههی دوم سال جاری آماده شوند. هماکنون مشغول افزایش ظرفیتِ هدف برای پردازندههای ۱۰ نانومتری در سال جاری هستیم.
در ابتدا اینتل انتظار داشت نخستین محصولات ۱۰ نانومتری در سهماههی دوم روانه بازار شوند؛ اما وضعیت بهگونهی دیگری رقم خورد. مدیرعامل این شرکت هیچ اشارهای به گمانهزنیهای اخیر نکرد که از تأخیر عرضهی پردازندههای ۱۰ نانومتری تا سالهای ۲۰۲۱ و ۲۰۲۲ خبر داده بودند. احتمال دارد اینتل از پردازندههای ۱۰ نانومتری دسکتاپ صرفنظر کند و مستقیما بهسراغ گزینه ۷ نانومتری برود.
در انتها، اینتل انتظار ندارد در آیندهی نزدیک، بهبودهای مدنظرش را بتواند در مراکز داده اعمال کند. پس از آنکه اینتل در سهماههی چهارم سال ۲۰۱۷ از احتمال بهبود اوضاع در نیمهی دوم سال جاری خبر داد، حال بهنظر میرسد اینتل با کاهش انتظارات خود باردیگر پیشبینی کرده تا اوضاع کمی دیرتر از قبل بهبود یابد.
مدیرعامل اینتل میگوید:
گفتوگوهای ما در ماههای گذشته با مشتریان و شرکا در زمینههای رایانههای شخصی و تجارتِ دادهمحور، چندین ترند را واضح کرد. افت قیمتگذاری حافظهها تشدید شده است. موجودی پایگاههای داده و ظرفیت هضم که در ژانویه توضیح دادیم، اکنون ازآنچه انتظار داشتیم، بیشتر آشکار شده است. دراینمیان، سرگردانی چین در ماههای اخیر باعث شده سرمایهگذاری در حوزه آیتی با احتیاط بیشتری انجام شود. مکالمات ما با مشتریان اطمینانمان از بهبود تقاضای بازار در نیمهی دوم سال جاری را بیشتر کرده است؛ بنابراین، ۱۹ مورد از انتظاراتمان را دوباره بازنگری کردیم که پیشتر برحسب مشکلات پیشِ رو تدوین کرده بودیم.
باید منتظر بمانیم و ببینیم AMD در ادامه چگونه از این فرصت کمیاب برای چیرگی هرچهبیشتر بر بازار استفاده خواهد کرد.
پژوهشگران حوزهی امنیت شبکه در پشتی آزمایشی جدیدی با اهداف پژوهشی طراحی کردهاند. این در پشتی به بخشی از سیستمعامل اشاره میکند که نرمافزارهای آنتیویروس از آن غافل ماندهاند.
یکی از پژوهشگران سرشناس در حوزهی امنیت شبکهها با الهام از بدافزار NSA (آژانس امنیت ملی آمریکا) که راز آن در بهار۲۰۱۷ در فضای عمومی اینترنت افشا شد، در پشتی (Back Door) جدیدی طراحی کرد تا بهعنوان شاهدی بر این مثال، عملکرد بدافزار نامبرده را بهتر به پژوهشگران فعال در این حوزه معرفی کند.
بدافزار جدید «اسامبیدور» (SMBdoor) نامیده میشود. شان دیلون (Sean Dillon)، پژوهشگر شرکت ریسکسنس (RiskSense)، این بدافزار را ساخته و آن را طوری طراحی کرده که بهعنوان درایور کرنل درویندوز عمل و پس از نصب روی کامپیوترهای شخصی، با سوءاستفاده از APIهای مستندنشده در فرایند srvnet.sys، خود را بهعنوان هندلر مجاز برای ارتباطات SMB (بلوک پیامرسان سرور) ثبت کند.
این بدافزار مخرب بسیار محرمانه عمل میکند؛ چراکه به هیچکدام از سوکتهای محلی یا پورتهای باز یا توابع فعال موجود متصل نمیشود و بدین ترتیب، از تحریک سیستمهای هشداردهندهی آنتیویروسها اجتناب میکند. طراحی این بدافزار مخرب از رفتارهای مشابه مشاهدهشده در دابلپولسار (DoublePulsar) و دارکپولسار (DarkPulsar) تأثیر گرفته است. اینها دو نمونه از ابزارهای در پشتی هستند که NSA طراحی کرد و گروهی از هکرهای خرابکار بهنام The Shadow Brokers آن را در فضای مجازی منتشر کردند.
بدافزاری که قابلیت استفادهی جنگافزاری ندارد
مقالههای مرتبط:
شاید برخی از کاربران از خودشان بپرسند: چرا فردی که خودش مشغول انجام پژوهشهایی روی موضوعات امنیتی است، باید بدافزار طراحی کند؟ دیلون در مصاحبه با ZDNet گفت کد اسامبیدور قابلیت تسلیحاتی ندارد و در GitHub نیز منتشر نمیشود تا تبهکاران سایبری همانطورکه به دابلپولسار NSA دست یافتند، این کد را هم دانلود و کاربران دیگر را به آن آلوده کنند.
او هدف خود را از این کار کمک به پژوهشگران میداند و میگوید:
اسامبیدور با چند محدودیت عملی مواجه است که باعث میشود بیشتر اکتشافی علمی باشد؛ اما فکر کردم شاید بهاشتراکگذاشتن آن با دیگران کار جالبی باشد و این کد چیزی [مانند یک آنتیویروس] است که باید بیشتر بررسی شود.
وی دربارهی محدودیتهای بدافزار خود اینگونه توضیح میدهد:
محدودیتهایی در اثبات این ادعا وجود دارد که مهاجمان اول باید بر آن غلبه کنند. از همه مهمتر، نسخههای جدید ویندوز تلاش میکنند کدهای تأییدنشدهی کرنل را مسدود کنند. همچنین، باید پیامدهای ثانویهی این درهای پشتی در طول فرایند بارگیری بارهای ثانویه را نیز در نظر گرفت تا بتوان از حافظهی صفحهبندیشده استفاده کرد و سیستم را دچار وقفه نکرد. هرکدام از این مسائل، راهکارهای جنبی شناختهشدهای دارند؛ ولی وقتی راهحلهای تعدیلکنندهی مدرنی مانند Hyper-V Code Integrity را بهکار می بریم، استفاده از آن راهکارها مشکلتر میشود.
دیلون میگوید این بدافزار تجربی را بدون دستکاری کدهای منبع نمیتوان برای حملههای بدافزاری احتمالی بهکار گرفت و استفاده از آن فقط درصورتی برای مهاجمان مفید خواهد بود که مخفی نگهداشتن کارهایشان بیشتر از نوع کارهای موردنیاز برای اصلاح اسامبیدور برای آنها اهمیت داشته باشد. درغیر اینصورت، این کدها فایدهی چندانی برای کسی ندارد.
محرمانگی ناشی از روشهای طراحی
اسامبیدور به هیچ سوکت محلی یا پورت باز یا تابعی متصل نمیشود
استفاده از توابع مستندنشدهی API و نیز اصول طراحی که دیلون برای دورماندن اسامبیدور از چشمها از آنها بهره برده، توجه خیلی از پژوهشگران این حوزه را به خود جلب کرده است. کوین بیومانت (Kevin Beaumont)، یکی از کارشناسان فعال در حوزهی امنیت شبکه، در توییتر خود نوشت:
کار جذابی بهنظر میرسد. این نرمافزار متنباز درست به همان روش دابلپولسار، اقدام به پیگیبک (Piggy-backing) در SMB میکند و بدینترتیب، هیچ پورت جدیدی بازنمیشود.
در اصطلاح امنیت شبکهها، حملهی پیگیبک زمانی اتفاق میافتد که مهاجم با استفاده از فواصل غیرفعال موجود در اتصال مجاز کاربر دیگری که هویت او قبلا به تأیید سیستمعامل رسیده، به بخشهای محرمانه و کنترلشدهی آن دسترسی پیدا میکند و آن را دستکاری میکند. جویی اسلاویک (Joe Slowik)، یکی دیگر از کارشناسان حوزهی امنیت، هم کار دیلون را جالب توصیف کرده است.
دیلون در جای دیگری از مصاحبهی خود گفته است:
این در پشتی نیز مانند دابلپولسار، در منطقهای محرمانه از سیستمعامل پنهان میشود. گوشدادن به ترافیک شبکه در پورت محدود، بهگونهای که سوکتی لمس نشود، در روشهای فعلی بهخوبی جا نیفتاده و بخشی از حوزهی پژوهشی درحالگسترش است. شاید محلهایی در سیستم وجود داشته باشد که کد درونبرنامهای عمومی بتواند بر آنها تأثیری مشابه عملکرد مدنظر ما بگذارد؛ ولی بدافزار ما بهدلیل عملکرد عادی و اصلی SMB از چشم دیگران پنهان میماند و این عامل جذابیت است. بدافزار مذکور نوعی ناهنجاری است که شناسایی آن نیاز به کدهای خاص و سفارشی دارد.
کدهای اسامبیدور با محدودیتهایی روبهرو هستند و تبهکاران سایبری نمیتوانند از آن استفاده کنند
دیلون امیدوار است کارش موجب شود ارائهدهندگان نرمافزارهای امنیتی برای بهبود اقدامات تشخیصی خود بیشتر تلاش کنند و دراینزمینه، از امنیت کاربران ویندوز دربرابر تهدیدهای ناشی از بدافزارهای مخربی مانند دابلپولسار و دارکپولسار و اسامبیدور بیشتر محافظت کنند.
پیشینهی کاری دیلون در تجزیهوتحلیل نرمافزارهای مخرب و لورفتهی NSA، شهرت بسیاری در میان همکارانش دارد. در گذشته نیز، اترنال شامپیون (EternalChampion) و اترنال رومانس (EternalRomance) و اترنال سینرجی (EternalSynergy) را که همگی ازجمله اکسپلویتهای برجستهی NSA هستند، دیلون روی همهی نسخههای ویندوز ۲۰۰۰ بهبعد، بررسی کرده و تطبیق داده بود.
ازجمله کارهای مهم دیگر دیلون، تجزیهوتحلیل و تطبیق عملکرد بدافزار دابلپولسار روی دستگاههای مجهز به اینترنت اشیای مبتنیبر ویندوز و بررسی عملکرد بدافزار اترنالبلو اسامبی (EternalBlue SMB) روی نسخههای جدید ویندوز ۱۰ است. اترنالبلو اسامبی همان اکسپلویت توسعهیافتهی NSA است که در حملههای جهانی باجافزارهای واناکرای (WanaCry) و ناتپتیا (NotPetya) در سال ۲۰۱۷ استفاده شد.
پیش از فرارسیدن زمان معرفی رسمی میانردههای جدید گوگل، تصاویر جدیدی از پیکسل 3a با رنگ جدید بنفش و دکمهی پاور زردرنگ منتشر شد.
تاکنون، اخبار مختلفی دربارهی گوشیهای هوشمند گوگل پیکسل 3a و پیکسل 3a XL منتشر شده است. چند روز قبل، رندر جدید و باکیفیتی از گوگل پیکسل 3a مشاهده شد. در تصاویر قبلی، رنگ میانردهی جدید گوگل سفید بود؛ ولی آخرین تصاویر فاششده دستگاه جدید را با رنگ بنفش نشان میدهد.
ایوان بلس، افشاگر معروف، رندرهای جدیدی از پیکسل 3a بهاشتراک گذاشته که پنل پشتی دستگاه را با رنگ جدید بنفش نشان میدهد. البته باتوجهبه آنچه در رندرهای فاششده مشاهده میکنید، رنگ بنفش بسیار کمرنگ است و واقعا بنفش نیست.
مقالههای مرتبط:
باتوجهبه تصاویر فاششده، نسخهی جدید پیکسل 3a با رنگ بنفش، از دکمهی پاور با رنگ زرد بهره میبرد. دکمهی پاور نسخهی سفیدرنگ این گوشی هوشمند، نارنجی بود. یکی دیگر از تفاوتهایی که بین نسخهی سفید و بنفش پیکسل 3a دیده میشود، لوگوی G است که در نسخهی بنفش، تیرهتر طراحی شده است.
براساس اخبار فاششدهی قبلی، انتظار میرود گوشیهای هوشمند پیکسل 3a و پیکسل 3a XL طراحی مشابهی داشته باشند.
دو گوشی هوشمند جدید ازنظر ابعاد نمایشگر و ظرفیت باتری و تراشه، با یکدیگر متفاوت خواهند بود. انتظار میرود هر دو میانردهی جدید گوگل ۷مه (برابر با ۱۷اردیبهشت) معرفی شوند.
.: Weblog Themes By Pichak :.