نامه ای است که تمامی کارهای آدمی از کارهای خوب وی گرفته تا کارهای بد در آن ثبت شده است و در آخرت به دست وی داده می شود، اما در این بین خداوند فرشتگان را مسئول ثبت اعمال و نوشتن این نامه قرار داده است. امروز باشگاه خبرنگاران جوان قصد دارد به این موضوع و چرایی آن بپردازد.
نامه اعمال انسان به چه معناست؟
همگان نامه اعمال را نامهای می دانند که تمام کارهای خوب و بد انسان در آن نوشته شده و در آخرت به دست وی داده می شود. براساس روایات، دو فرشته بر شانه راست و چپ هر فردی قرار دارند که یکی از آنها کارهای خوب و دیگری کارهای بد را ثبت میکند.
بر پایه آیات قرآن، در قیامت نامه اعمال نیکوکاران را به دست راست آنان میدهند و به بهشت فرستاده میشوند و بدکاران نیز نامه خود را با دست چپ یا از پشت سر دریافت میکنند و به جهنم میروند.
این مطلب را از دست ندهید: آنچه روز قیامت از انسان پرسیده می شود؟
قرآن کریم، با واژههای «کتاب»، «زبر»، «طائر» و «امام مبین» از «نامه اعمال» یاد کرده است و مفسران با استناد به قرآن، از سه نوع نامه اعمال، ویژه افراد، امتها و همه انسانها نام میبرند.
در اینکه جنس «نامه اعمال» چیست، چند نظریه وجود دارد. از جمله چیزی شبیه نامههای مادی، روح انسان، حقیقت اعمال یا آثار اعمال انسانها که در قیامت آشکار میشود.
انواع نامه اعمال
مفسران با استناد به آیات قرآن، معتقدند برای هر انسانی، سه نوع نامه عمل وجود دارد؛
- نامه اعمال ویژه هر فرد که تمام کارهای نیک و بد و ریز و درشت او در آن ثبت میشود.
- نامه اعمال ویژه امتها که مجموعه اعمال آنها در آن ثبت میشود.
- نامه اعمالی که کارهای همه انسانها را در آن ثبت میکنند.
- بعضی از مفسران معتقدند منظور از نامه اعمال نوع سوم، لوح محفوظ است.
نویسندگان اعمال چه کسانی هستند؟
قرآن کریم از نویسندگان نامه اعمال، با تعبیرهای مُتَلَقِیان، رقیب و عتید و کراماً کاتبین یاد کرده است و بر پایه روایات، همواره دو فرشته همراه انسان هستند.
این مطلب را از دست ندهید: مهمترین اعمال مستحبی برای رشد اخلاق
یکی از آنان بر شانه راست او قرار دارد و اعمال نیک وی را ثبت میکند. فرشته دیگر بر شانه چپ اوست و اعمال بد او را مینویسد.
برخی از روایات، تعداد آنان را چهار عدد دانستهاند؛ بدینگونه که دو فرشته، مامور ثبت اعمال روز و دو فرشته دیگر مامور ثبت اعمال شب هستند.
از بعضی روایات استفاده میشود فرشتگان، کارهای خوب را سریع مینویسند؛ اما کارهای بد را چندین ساعت دیرتر ثبت میکنند. به این امید که فرد گناهکار توبه نماید یا کار نیکی انجام دهد که اثر آن کار بد را از بین ببرد.
در روایات آمده یکی از دلایل نوشتن نامه عمل، این است که در قیامت انسانها نتوانند کارهایی که انجام دادند را انکار کنند.
بهعلاوه اینکه در دنیا نیز از حضور فرشتگان شرم کنند و گناه انجام ندهند.
چرا فرشتگان اعمال انسان را مینویسند؟
در قرآن میخوانیم که فرشتگان حافظان اعمال انسانها هستند:
«وَ إِنَّ عَلَیْکُمْ لَحافِظینَ. کِراماً کاتِبینَ. یَعْلَمُونَ ما تَفْعَلُون»؛
و البته بر شما نگهبانانى است. بزرگوارانى نویسنده (از فرشتگان)؛ که [ظاهر و باطن و خلوص و ریا و مراتب کمال و نقص]آنچه را میکنید میدانند.
این مطلب را از دست ندهید: چه گناهی برای انسان بسیار خطرناک است؟
منظور از «حافظین» در این آیه شریفه، فرشتگانی هستند که مأمور حفظ و نگهداری اعمال انسانها اعم از نیک و بد هستند که در آیه دیگری از قرآن تعبیر به «رقیب» و «عتید» شده است:
«هیچ سخنى را بر زبان نمیآورد جز آنکه در نزد او فرشته مراقب حاضر و آمادهاى [براى نوشتن]است» و در آیه دیگری میخوانیم: «[به یاد آر]آنگاه که آن دو (فرشته) دریافتکننده، از راست و از چپ او نشسته [افکار و اعمال او را]دریافت میکنند».
این آیات شریفه اشاره دارند به اینکه اعمال انسان غیر از طریق یادآوری خود صاحب عمل، از راه دیگری نیز محفوظ است و آن محفوظ بودن با نوشتن فرشتگان نویسنده اعمال است که در طول زندگی هر انسانی موکل بر او هستند و انسانها بر معیار آن اعمال؛ پاداش و کیفر میبینند.
همچنان که فرمود: «نامهات را بخوان؛ کافى است که امروز خودت حسابرس خود باشى».
درباره اینکه چرا خداوند فرشتگان را بر انسان گماشته است، دلایلی بیان شده است؛ از جمله:
- تا انسان گمان نکند که خداوند از اعمال آنان بیخبر است و این یک نوع لطفی است از جانب خداوند بر انسان؛ زیرا وقتی انسان بداند که خداوند فرشتگانی را گماشته تا به صورت ویژه از اعمال او مراقبت کنند، انگیزه اش برای دوری از گناه بیشتر می شود.
شخصى از امام صادق (ع) پرسید:
این مطلب را از دست ندهید: قیافه انسانها در قیامت چگونه است؟ / نحوه محشور شدن آدمی در قیامت
علت وجود فرشتگان مأمور ثبت اعمال نیک و بد انسانها چیست، در حالىکه میدانیم خداوند: «عَالِمُ السِّرِّ وَ مَا هُوَ أَخْفَى» است؛ یعنى هر چیزى را که از آن مخفیتر نیست میداند؟!
امام (ع) در پاسخ فرمود:
«خداوند این فرشتگان را به عبادت خود دعوت کرد و آنها را شهود بر بندگانش قرار داد، تا بندگان به خاطر مراقبت آنان، بیشتر مراقب اطاعت الهى باشند، و از عصیان او بیشتر ناراحت شوند، و چه بسیار بندهاى که تصمیم به گناه میگیرد سپس به یاد فرشته میافتد و خوددارى میکند، میگوید: پروردگارم مرا میبیند و فرشتگان حافظ اعمال نیز گواهى میدهند. علاوه بر این، خداوند به رحمت و لطفش اینها را مأمور بندگان کرده، تا به فرمان خدا شیاطین سرکش را از آنها دور کند و همچنین جانوران زمین و آفات بسیار را که آنها نمیبینند تا آن زمان که فرمان خدا و مرگ آنها فرا رسد».
از این روایت به خوبى استفاده میشود که آنها علاوه بر مأموریت ثبت اعمال، مأمور حفظ انسان از حوادث ناگوار و آفات و وسوسههاى شیاطین نیز هستند.
این مطلب را از دست ندهید: 9 شاهد که در روز قیامت علیه شما شهادت میدهند
از آنجا که نظام عالم بر اساس اسباب و مسببات شکل گرفته است، برخی فرشتگان نیز اسبابی برای ثبت و ضبط اعمال انسانها هستند.
بنابراین، علاوه بر احاطه علمی خداوند بر ظاهر و باطن انسان دو فرشته نیز مراقب اعمال اویند که از طرف راست و چپ از او مراقبت میکنند، پیوسته، با او هستند و لحظهای از او جدا نمیشوند.
کبد مهمترین قسمت بدن است و اگر به آن توجه نکنیم دچار عارضههای بسیاری میشویم در اینجا به معرفی برخی از مواد غذایی میپردازیم که میتوانند کبد را از ابتلا به سرطان و چرب شدن در امان نگه دارند.
قهوه

چای

گریپفروت

بلوبری

انگور

سبزیجات

بخش M-Power شرکت بیامو به تازگی پیشرانهای با کد P48 را معرفی کرده است که با حجم ۲ لیتر، ۶۰۰ اسببخار توان تولید میکند.
۲۰۰۲ توربو یکی از نمادینترین خودروهای ساختهشده در تاریخ بیامو است. با بهرهگیری از پیشرانهی M121 توربوشارژ، این خودرو یکی از افسانههای مسابقات اتومبیلرانی بود. ۲۰۰۲ توربو اولین نمونهای بود که توسط تیم M موتوراسپرت بیامو به پیشرانهی توربوشارژ مجهز شد. اکنون پس از گذشت نیم قرن، بیامو بار دیگر پیشرانهی کم حجم و قدرتمند دیگری را معرفی کرده که از نوادگان M121 نامدار بهشمار میرود.
این پیشرانه که P48 نام دارد، برای بیامو M4 حاضر در مسابقات DTM آماده شده است. بین پیشرانهی P48 و M121 شباهتهای واضحی وجود دارد. هر دو پیشرانه از نوع ۴ سیلندر خطی توربوشارژ با حجم ۲ لیتر هستند. هر دو از یک توربوشارژر و سیستم انژکتوری بهره میبرند؛ اما شباهتها به همین موارد خلاصه میشود.
بیامو برای خودروی M4 DTM، پیشرفتهترین و بهرهورترین پیشرانهی خود و تاریخ مسابقات DTM را درنظر گرفته است. کارتل این پیشرانه از آلومینیوم ساخته شده و سرسیلندرها نیز توسط مهندسان خط تولید لاندسهوت بیامو طراحی شده است. جنس قطعات در چنین پیشرانهای از اهمیت بالایی برخوردار است، زیرا باید توان لازم برای تحمل میزان بوست توربو و ۶۰۰ اسببخار قدرت را داشته باشند.
به منظور مقایسه، پیشرانه M121 متعلق به بیامو ۲۰۰۲ توربو، با بوست ۱۴.۲ پیاسآی (psi) تنها ۲۸۰ اسببخار قدرت تولید میکرد؛ اما پیشرانه P48 با بوست ۳۶.۲ تا ۶۰۰ اسببخار قدرت تولید میکند. نکته جالب اینکه پیشرانه M121 بیامو توانایی تحمل ۲۵.۵ پیاسآی فشار را داشته است؛ اما در صورت تحمل این فشار، سرسیلندرها از جای خود بلند میشدند.
مقالههای مرتبط:
از ویژگیهای جذاب پیشرانه جدید بیامو میتوان به سیستم تزریق سوخت مستقیم، سیستم روغن کارتل خشک و منیفولد ورودی فیبرکربن اشاره کرد. تمامی این ویژگیها نهتنها قدرت ۶۰۰ اسببخار را به M4 DTM هدیه میدهند، بلکه پیشرانه P48 قادر است تا ۹۵۰۰ دوربردقیقه کار کند.
با وجود پیچیدگی قطعات بهکاررفته، وزن این پیشرانه تنها ۸۵ کیلوگرم است. پیشرانه جدید تیم بیامو موتوراسپرت، یکی از جذابترین پیشرانههای معرفی شده برای مسابقات اتومبیلرانی در چند سال گذشته است. با وجود شباهتهای بین پیشرانهی P48 و M121، بیامو M4 DTM میتواند بار دیگر قهرمانیهای نمونه افسانهای ۲۰۰۲ توربو را تکرار کند.
الگوریتم پیشنهادهای غولهای تجارت الکترونیک نقش ویژهای در آنچه میبینیم، میخوانیم و میخریم دارند. آنها قادر هستند به رفتار ما جهت دهند.
در ماه مارس کتابی که مروج یک نظریهی عجیب و غریب توطئه بود، نظریهای که حتی بهتر است اسمش را نبریم، در رتبهبندی فروش آمازون محبوبیت زیادی به دست آورد. وقتی غول تجارت الکترونیک دنیا این کتاب را در فهرست عناوین پیشنهادی خود قرار داد، به طوری که برای خریدارانی هم که بهدنبال این کتاب خاص نبودند، نمایش داده میشد، کمک بسیار زیادی به فروش آن کرد. چرا که با برانگیختن حس کنجکاوی و فروش بیشتر، در ادامه باعث پیشنهاد بیشتر آن نیز میشد.
نظریه توطئهی ویژهای که در این کتاب بیان شده، این است که دونالد ترامپ وانمود کرد با روسیه تبانی کرده است تا مطمئن شود که مورد تحقیق و تفحص قرار میگیرد؛ تحقیقی که به او این شانس را میدهد تا مخفیانه با رابرت مولر، دادستان ویژه تحقیقات مداخله روسیه در انتخابات آمریکا، همکاری کرده و کاندیدای سابق ریاست جمهوری، هیلاری کلینتون را به همراه باراک اوباما و جورج سورس که عضو یک فرقه شیطانی جهانی پدوفیل هستند، دستگیر کند. بله، آن حواسپرتی این است! بنابراین چرا آمازون این کتاب را به خریداران بیاعتنا پیشنهاد میکند؟ دلیلش قدرت متقاعدکننده بالای این نظریه یا مخاطبان زیاد، در حد آثار پر فروش نیست. باید الگوریتم پیشنهادها (recommendation algorithms) را سرزنش کرد.
اینکه چه چیزی تماشا کنید؟ چه چیزی بخوانید؟ چه اخباری وجود دارد؟ چه چیزی ترند شده است؟ هر جایی که بهاینترنت متصل شوید، شرکتها از راههایی خاص و البته با عیب و نقص به این سؤالها پاسخ خواهند داد. به هر کجا که نگاه کنید سامانههای پیشنهادگر (recommendation engine)، مثالهای واضحی از چگونگی قرارگیری ارزشها و قضاوتها در الگوریتمها و چگونگی بازی داده شدن این الگوریتمها توسط عوامل استراتژیک را پیشنهاد میکنند.
روشی رایج و به ظاهر ساده برای ارائه پیشنهادها را در نظر بگیرید؛ یک الگوریتم پیشنهادی براساس آن چه افراد «شبیه تو» خوانده، دیده یا خریدهاند، است. اما این سوالات پیش میآید که یک شخص دقیقا «شبیه من» چه مفهومی دارد؟ کدام بُعد «من» مدنظر است؟ آیا منظور شخصی با سن، جنسیت، نژاد یا مکان جغرافیایی شبیه «من» است؟ آیا آنها مشخصات مرا به اشتراک میگذارند؟ رنگ چشمهای مرا؟ قد مرا؟ یا شبیهسازی آنها از من است که توسط یک الگوریتم یادگیری ماشین با استفاده از مجموعهای «کلانداده» (Big Data) پردازش شده است؟
درواقع، پشت هر الگوی پیشنهادی "افراد شبیه تو" (people like you) یک روش محاسبهای وجود دارد که رفتارهای یکنواخت را از میان دادهها استخراج میکند. این روشها حتی وقتی کار میکنند، ممکن است از حدود یکنواختی که براساس آن تنظیم شدهاند عبور کنند. مثلا ممکن است با پیگیری «دومین بیشترین کلیک شده»، کتابهای برنامهنویسی را به پسران و کتابهای مربوطبه مد را به دختران معرفی کنند. البته، یک چرخه بازبینی ایجاد میشود: اگر شما همچنان کتابهای برنامهنویسی را نگاه میکنید، پس احتمال دارد یکی دیگر را نیز بررسی کنید.
روش معمول دیگر برای ارائه پیشنهاد، استفاده از الگوهای مصرفی مردم است: افردی که این ویدئو را تماشا کردهاند؛ آن یکی را هم تماشا کردهاند. خریدارانی که این کالا را خریدهاند، آن یکی را هم به فهرست خریدشان افزودهاند. آمازون از این روش زیاد استفاده میکند، و البته کاملا مفید است. یک مسواک برقی خریده ای؟ چقدر خوب خواهد بود که جامسواکی در فهرست پیشنهادی به تو ارائه شود. جارو برقی جدیدت مبارک باشد: اینجا چند عدد جعبه مناسب وسیله شما وجود دارد.
البته این فهرست پیشنهادها ممکن است اشکال عجیب و نادرستی نیز پیدا کند. پروفسور زینب توفکسی (Zeynep Tufekci)، نویسنده و استاد دانشگاه کارولینای شمالی، در مورد تجربه استفاده از آمازون برای فروش کتاب خود میگوید: برای مدت زمان طولانی آمازون به خریداران کتاب من در باره حرکات اعتراضی آنلاین، یک کلید امنیتی (یک محافظ رمز جایگزین مطمئن روی سختافزار یا پسورد دو مرحلهای) پیشنهاد میکرد. من نیز از خرید کلید امنیتی توسط مردم دفاع میکردم و فکر میکنم خوشحالم که برخی از آنها به حرف من گوش کردند؛ اما اکنون هرکسی به صفحه کتاب من در آمازون نگاه میکند، مقداری اطلاعات درباره خوانندگان من و نحوه محافظتشان از خود به دست میآورد.
روش نهایی ایجاد فهرست پیشنهادی، شناسایی «ترندها» (Trending) و قرار دادنشان در فهرست پیشنهادهای بخش وسیعی از کاربران است. اما این روش نیز حاشیههای زیادی دارد. مثلا کسی که اولینبار معرفی میشود شانسی برای ترند شدن ندارد یا هر روز بحثهای زیادی پیرامون هر کدام از اعضای خانوادهی کارداشیان شکل میگیرد؛ ولی آنها در توییتر ترند نمیشوند. زیرا اکثر پیشنهادهای ترندمحور از منطقی پیروی میکنند که عبارات معمول را بهعنوان سروصدای پسزمینه فیلتر میکند و آنهایی را که شتاب بیشتری داشته و بحث پیرامونشان سریعتر است، برجسته میکند.
این تعریف «ترند شدن» از مکالمات ثابت و معمول صرفنظر کرده و چیزهای جدید و هیجانی را تقویت میکند. رسانههای سنتی هم بهطور حاد با این مشکل همراه هستند. مشکلات مزمن شامل کمبود خدمات درمانی، بیخانمانی، گرسنگی، تصادفات و ... کمتر مورد توجه قرار میگیرند؛ در حالیکه اتفاقات نادری مثل حوادث تروریستی و سوانح هوایی هیجانات بیشتری دریافت کرده و بیشتر پوشش داده میشوند. این مسئله شگفتآور نیست؛ زیرا چیزهای تازه توجه ما را به خود جلب میکنند. الگوریتمهای آنلاین نیز از همان آسیبپذیری اجتماعی که سردبیرها آن را در رسانههای سنتی هدف قرار میدهند، بهره میبرند.
مقالههای مرتبط:
اما مشکل دیگری که در اینجا وجود دارد، ارزشگذاری شتاب سیگنالهای پایدار است؛ ایجاد سرعت الکی چندان مشکل نیست و به همین جهت بسیاری از مردم (عموما دلسوزانه) به این طریق سیستم را فریب میدهند. برای مثال در بهار عربی، فعالان دموکراسیخواه بحرینی از این ویژگی الگوریتم توییتر بهره بردند. آنها متوجه شدند بحثهای جاری و طولانی، حتی با وجود چیرگی بحثهایشان در سطح ملی، در توییتر برجسته نمیشود؛ اما یک هشتگ (hashtag) جدید که ناگهان توسط افراد زیادی استفاده میشود، به سرعت ترند خواهد شد. بنابراین آنها تصمیم گرفتند هر بار هماهنگ با هم یک هشتگ جدید درست کرده و در زمانی معین، همه با هم آن هشتگ را توییت کنند. به این ترتیب هشتگ ترند میشد و توجه جهانی را به موقعیت فعالان جلب میکرد. اما اگر این موضوع برای گروهی جواب دهد برای دیگران نیز جواب خواهد داد. احتمالا کتاب توطئه نیز با چنین مکانیسمی در آمازون رشد کرده است. اگر تعداد کافی از طرفداران کتاب در تلاشی هماهنگ، همزمان کتاب را خریداری کرده باشند، همین امر باعث توجه الگوریتم آمازون شده و به تقویت بیشازپیش کتاب در جستجوها کمک خواهد کرد.
این نظریهی توطئه خاص ممکن است احمقانه به نظر برسد؛ اما شوخی نیست. یکی از معتقدین به نظریه، با یک ایآر-15 (AR-15) و خودروی زرهی، پلی را در هوور دم (Hoover Dam) مسدود کرد؛ دو نفر دیگر نیز با یک قتل ارتباط داشتهاند. اینکه آنها به اندازه کافی سازمان یافته هستند تا الگوریتمها را فریب دهند، نشانه خوبی نیست. چنین فرهنگی نیاز به توجه دارد و الگوریتمهای پیشنهادها نباید به این سادگی کارشان را انجام دهند.
اما راهکار جایگزین چیست؟ حداقل باید شفافسازی شود که چگونه و چرا چیزهای معینی برای تماشا کردن، خریدن یا خواندن به ما پیشنهاد شدهاند. استدلال مخالف این خواهد بود که شفافسازی فریب سیستم را آسانتر میکند. اما در جواب میتوان گفت شاید بهتر است الگوریتمهایی که فریب میخورند اصلا استفاده نشوند. در این صورت ما قادر خواهیم بود هنگام خرید شکل متفاوتی از پیشنهادها را تقاضا کنیم. تکلیف کتابهایی که برخی افراد به ندرت مطالعه میکنند ولی ممکن است در صورت مشاهده در فهرست به خواندنشان علاقمند شوند چه میشود؟ چطور است موضوعاتی که در طولانی مدت و توسط گروههای بزرگی از مردم مورد بحث واقع میشوند در فهرست قرار گیرند؟ یا این انتخاب به مخاطب داده شود تا کلا همه پیشنهادها را غیرفعال کند؟ برخی وقت ها شاید کم بهمعنی بهتر باشد.
در این مطلب بهبررسی خط تولید ابرخودروهای کونیگزگ و مصاحبه با کریستین فُن کونیگزگ، موسس این شرکت پرداخته شده است.
شرکت کونیگزگ با معرفی نمونهای خاص از مدل یسکو، خود را برای ثبت رکورد سرعت ۴۸۰ کیلومتربرساعت آماده میکند. جدیدترین ابر خودروی کونیگزگ، به مناسبت گرامیداشت یاد پدر کریستین فُن کونیگزگ، بهنام یسکو نامگذاری شده است. سایت تاپگیر بهتازگی ویدیویی را منتشر کرده که در آن به مصاحبه با کریستین فُن کونیگزگ و بررسی ابرخودرو یسکو پرداخته میشود. این ویدئو قبل از معرفی ابرخودرو یسکو در نمایشگاه ژنو، در خط تولید اصلی کونیگزگ در سوئد فیلمبرداری شده است.
در این ویدئو نحوهی آمادهسازی یسکو نمایش داده میشود و کریستین فُن کونیگزگ از برنامههای آتی شرکت برای ثبت رکورد سرعت سخن میگوید. کونیگزگ یسکو از پیشرانهی تویین توربو ۵ لیتری ۸ سیلندر بهره میبرد که با استفاده از سوخت ۸۵ درصد اتانول و ۱۵ درصد بنزین، ۱۵۷۸ اسببخار قدرت تولید میکند. در توربوهاشارژرها، کمپرسور هوای کوچکی قرار گرفته که هوای فشرده شده را بهداخل آنها میفرستد و میزان تأخیر توربو را بهحداقل میرساند. یکی دیگر از ویژگیهای قابلتوجه کونیگزگ یسکو، جعبهدندهی ۹ سرعته هوشمند آن با نام LST است که بدون نیاز به همگامساز، عمل درگیری دندهها را انجام میدهد. بنابراین تعویض دنده باسرعت و دقت بسیار بالایی انجام میشود.
روند ساخت کونیگزگ یسکو با وسواس خاصی انجام میشود و اکثر قطعات بهوسیلهی دست مونتاژ میشوند. بنابراین برای آمادهسازی یک ابرخودرو همانند یسکو در خط تولید کونیگزگ، ساعتهای کاری فراوانی زمان نیاز است. روند رنگآمیزی بدنه بهتنهایی بین ۶۰۰ تا ۸۰۰ ساعت زمان میبرد که نشان از توجه بالا به جزئیات دارد. در ویدیوی منتشر شده، در ابتدا پس از معرفی کارخانه و نگاهی بهقسمتهای مختلف، کونیگزگ یسکو را مشاهده میکنیم که در حالت نیمه آماده قرار دارد. نکتهی جالب این ویدئو، فیلمبرداری آن تنها یک روز مانده بهمعرفی رسمی این خودرو در نمایشگاه ژنو است. هنگامی که مجری از شرایط نیمهکاره خودرو تعجب میکند، کریستین فُن کونیگزگ در جواب میگوید که اطمینان دارد خودرو تا فردا شب برای معرفی در ژنو آماده خواهد بود.
کریستین در ابتدا در پاسخ به این سؤال که نام خودرو چه معنیای دارد میگوید:
نام این خودرو در سه سال گذشته رگنوراک بوده است که بهمعنی آخرالزمان است؛ اما روزی یکی از مدیران شرکت بهسراغ من آمد و پیشنهاد داد که برای یادبود پدرم، نام خودرو را یسکو بگذاریم.
پس از این مجری میپرسد که آیا این خودرو قرار است بهرکورد سرعت ۴۸۰ کیلومتر برسد؟ کریستین کونیگزگ در جواب میگوید:
نه این مدل خاص؛ این خودرویی ساخته شده برای پیست است که ۸۸۰ کیلوگرم نیرویروبه پایین تولید میکند. این نمونه برای رسیدن بهچنین سرعتی نیروی درگ زیادی تولید میکند، بنابراین نمونهای مخصوص با نام یسکو ۳۰۰ در آینده معرفی خواهد شد. در Jesko 300 تغییراتی از جمله باله عقب متفاوت، اسپلیتر زیرسپر کوچکتر و کاپوت با طراحی متفاوت انجام میگیرد. با استناد بر شبیهسازهای ما، این نسخه قادر به ثبت رکورد ۳۰۰ مایلبرساعت (۴۸۰ کیلومتربرساعت) خواهد بود.
در ادامه در رابطه با خودروی هنسی که برای ثبت رکورد آماده شده صحبت میشود و موسس کونیگزگ میگوید:
از آخرین باری که برای ثبت رکورد سرعت تلاش کردیم، مدت زیادی میگذرد. شما باید محل مناسبی را پیدا کنید و از یک خودرو آماده استفاده کنید. این نمونه برای مشتری ساخته شده است. علاوهبر این به راننده ماهری نیاز دارید که انجام دادن این کار را قبول کند و همچنین سازنده لاستیکی را بیابید که بتواند لاستیک مناسب برای انجام این کار را در اختیارتان قرار بدهد. این کار بسیار خطرناک و ترسناک است؛ باید درنظر بگیرید که آیا ارزش انجام دادن دارد یا خیر. هر حادثهای ممکن است در این سرعت اتفاق بیافتد. بهطور مثال ممکن است ناگهان پرندهای وارد مسیر شود.
در ادامه در رابطه با قیمت ابرخودرو یسکو سؤال مطرح میشود. بهگفتهی کونیگزگ:
قیمت درنظر گرفته شده ۲.۸ میلیون دلار خواهد بود که مالیات هم بهآن اضافه میشود. بهدلیل بازار هدف خاص و کار انجام شده روی این خودرو، ساخت چنین نمونهای هزینه بسیار زیادی را دربر دارد. ما یک شرکت سودآور هستیم؛ اما همانند سایر خودروسازان معمولی. بهاین معنی نیست که سود هنگفتی نصیب شرکت میشود، درواقع ساخت چنین نمونهای هزینهبر است.
کریستین فُن کونیگزگ در ادامه به بررسی تغییرات انجام شده در این نمونه نسبتبه مدل آگرا RS میپردازد:
فاصله طولی بین محورها اکنون نسبت بهنمونهی آگرا RS بیشتر شده و شاسی مونوکوک فیبرکربنی توسعه یافته است. فصای داخلی موجود هم افزایش پیدا کرده و شیشهی جلو کشیدهتر شده است. در قسمت جلویی خودرو، از بالچههای دریچه هوا متحرک استفاده شده که اکنون از همیشه بزرگتر هستند و بهصورت هیدرولیکی کار میکنند. هنگامی که در سرعتهای بالا به داونفورس بیشتری نیاز است، بالچهها بهصورت خودکار پایین میآیند و میزان درگ را کاهش میدهند. این سیستم بههمراه سیستم کنترل ارتفاع، کنترل میزان باز وبسته شدن فنر و تغییر زوایهی بالهی عقب کار میکند.
مجری در ادامه به جعبهدنده مخصوص کونیگزگ اشاره میکند. کریستین در جواب میگوید:
یکی از مهندسان که بهمدت ۲۳ سال در شرکت حضور دارد و هوش بالایی دارد، روزی پیشنهاداتی را مطرح کرد که بسیار جالب بهنظر میرسید. با بررسی و محاسبات انجام گرفته مشخص شد که این پیشنهادها میتوانند عملی شوند. بنابراین ما سالهای گذشته را به ساخت و توسعه این جعبهدنده اختصاص دادیم.
با بهرهگیری از توربوهای جدید، میللنگ، تغییر ترتیب احتراق، سرسیلندرهای جدید و دیگر قطعات، ما به ۱۲۸۰ اسببخار قدرت با بنزین اکتان ۹۵ دست یافتیم. اگر باک بنزین خود را با سوخت E85 پر کنید، ۱۶۰۰ اسببخار در اختیار خواهید داشت.
یکی از نکات جالب این مصاحبه هنگامی است که مجری در رابطه با رینگ و لاستیک این خودرو سؤال میپرسد:
درواقع وزن لاستیکها بیش از دو برابر رینگها هستند. مجموعه رینگ و لاستیکها ۶۵ هزار دلار قیمت دارند.
پس از تست و بررسی رگرا، نوبت به معرفی بخشهای مختلف کارخانه میرسد. در ابتدا کارگاه ساخت قطعات فیبرکربنی نشان داده میشود. شرکت کونیگزگ بهتنهایی ۳۰ تا ۴۰ درصد قطعات فیبرکربنی خود را میسازد و سایر قطعات بهوسیله شرکتی در اسپانیا تأمین میشوند. در این قسمت دستگاه مخصوص CNC فیبرکربن نمایش داده میشود که با استفاده از آن، پوشش مخصوص قطعات فیبرکربنی تولید میشود.
در مرحلهی بعد، فرایند ساخت رینگهای فیبرکربنی نمایش داده میشود که برای هر نمونه بیش از ۱۵ ساعت کار دستی انجام میگیرد. سپس متخصصان فیبرکربن را مشاهده میکنیم که با مهارت خاصی پوشش فیبرکربن را بهوسیله وکیوم روی قطعات نصب میکنند تا در کورهی بزرگی بهمدت ۴ تا ۵ ساعت بپزند. در قسمت بعد به شاسی میانی فیبرکربنی پرداخته میشود که از تمامی شاسیهای مشابه مقاومتر است و نسبت به بوگاتی شیرون، از سختی پیچشی بالاتری برخوردار است. پس از آن، بدنه خام فیبرکربنی خودرو بررسی میشود تا تمامی گلگیرها بهصورت دقیق نصب شوند.
مقالههای مرتبط:
نکتهی جالب اینجا است که شرکت کونیگزگ در ساخت بدنه فیبرکربنی ابرخودروهای خود از چندین پوشش فیبرکربنی متفاوت استفاده میکند که هر کدام فرایند ساخت متفاوتی دارند. سختترین و حساسترین ماده، فیبرکربن لخت نام دارد که فرایند ساخت آن با دست، دقت بالایی را طلب میکند. بهطور مثال برای رنگ آمیزی بدنه خودرو بهرنگ متالیک، ۹ بار لایههای مختلف رنگ و مواد دیگر روی بدنه پاشیده میشوند. پس از آن نوبت به مرحله پولیش قطعات میرسد تا کیفیت پوشش مطلوبی بدست آید.
علاوهبر فرایند ۸۰۰ ساعتهی رنگ، میزان ۲۰۰ ساعت زمان هم صرف پولیش کردن قطعات فیبرکربنی و آلومینیومی میشود. سپس نوبت بهماکت سیمکشی خودروها میرسد که نمایانگر پیچیدگی ساخت یک ابرخودرو است. مرحلهی بعد نوبتبه کارگاه مونتاژ پیشرانه میرسد که با پیچیدگی خاصی، از موتورهای الکتریکی و سیستم مبدل قدرت بهره میبرند. در خط تولید کونیگزگ بهطور جالبی هیچگونه رباتی دیده نمیشود و تنها مهندسها بهوسیله دست قطعات را مونتاژ میکنند.
در مرحلهی آخر خودرو آماده شده رگرا دیده میشود که تمامی مراحل تولید را پشت سر گذاشته است. البته برخی مراحل تولید خودروها از جمله نصب قطعات داخل کابین بهدلیل حضور خودروهای مشتریان در کارگاه مخصوص کابین و عدم تمایل آنها به نمایش خودروهایشان، در این ویدئو مشاهده نشد. بدین ترتیب مراحل ساخت یک ابرخودرو در شرکت کونیگزگ انجام میگیرد.
هدف نهایی عکاسی چیست؟ ایده کمالگرایی در عکاسی از کجا نشأت میگیرد؟ این سوالات تاریخی به قدمت اولین عکس گرفته شده دارند، با این وجود هنوز پاسخ قطعی به این پرسشها داده نشده است.
کن میچل عکاس اهل پورتلند، مدیرعامل شرکت لنزبیبی (Lens Baby)، تولیدکننده تحسین شدهی لنز و قطعات جانبی دوربینهای عکاسی است. او در پی بازدیدش از نمایشگاه فوتوپلاس ( PhotoPlus) نیویورک مینویسد: «با قدم زدن از غرفهای به غرفهی دیگر ، اغلب میشنیدم معرفیکنندگان شرکتها به مخاطبان خود توضیح میدادند که چگونه نمایی (shot ) کامل و بی عیب و نقص بگیرند. با اینکه مخاطبان جای مناسبی برای نشستن نداشتند، همچنان بسیار علاقمند نشان میدادند».
در ادامه مقالهای را که این هنرمند و کارآفرین در وبسایت پتاپیکسل منتشر کرده است با هم مطالعه میکنیم.
مسئلهی کمال در عکاسی اغلب با عنوان دستیابی به نورپردازی و نوردهی کامل، فوکوس واضح لبه تا لبه و ... توضیح داده میشود. اصول تکنیکی معمول که همه ما تا جای ممکن دنبال میکنیم. اما این وسواس دستیابی به کمال از کجا ناشی میشود؟ بهای کار خلاق ما چیست؟
لوئی داگر، یکی از پیشگامان عکاسی و مبدع فرایند داگرئوتیپ در عکسبرداری
در حقیقت، دنبال کردن ریشه وسواس کمالگرایی در عکاسی چندان مشکل نیست. گزارش دهه ۱۸۴۰ جوزفلوئیس گیلوساک (Joseph-Louis Gay-Lussac) به پارلمان فرانسه که پیشنهاد خرید حقوق فرایند عکاسی جدید و انقلابی لوئی داگر (Louis Daguerre) را میدهد، ادعای مشابهی درباره کمالگرایی در عکاسی مطرح میکند: «... از آنجا که برداشتهای صورت گرفته با فرایند آقای داگر، تصاویر حقیقی از ذات طبیعت هستند؛ طبیعت بیجان، دوباره میتواند کرد پیدا کند، کمالی که در غیر اینصورت غیر قابل دسترس میبود».
کمال در دسترس ازطریق فرایندی عکاسی این معما را خلق کرد که آیا باید عکاسی در علم و با هدف مستندسازی استفاده شود یا یک شکل از هنر باشد؟
جواب سؤال فوق هر دو بود. بلافاصله برخی از هنرمندان به مطالعهی نحوه استفاده از این ابداع در نقاشیهای آینده پرداختند. برخی دیگر از آن برای مستندسازی زندگی و بهویژه پرتره استفاده کردند. با پیشرفت تکنولوژی، توانایی عکاسان نیز برای کپی دقیقتر آنچه قبل از آنها بود افزایش پیدا کرد. پیشرفتهای اولیه در فرایند پرینتمیکینگ (printmaking) و ابزار و لنزها به گرفتن عکسهایی شفافتر و دقیقتر کمک کرد.
با این وجود همه دربارهی هدف قرار دادن کمالگرایی اتفاق نظر نداشتند. جولیا مارگارت کامرون که یکی از اولین عکاسان زن بود، عموما به خاطر پرترههای تار (blurry) خود مورد انتقاد قرار میگرفت.
کامرون در پاسخ به انتقادات میگفت: « فوکوس چیست؟ چه کسی این حق را دارد که بگوید کدام فوکوس خوب است و کدام بد؟»
نقاشی مارگارت کامرون توسط فدریک واتس (چپ) و پرترهای از شوهرش که توسط او گرفته شده است.
در همین زمان، هنر در اروپا دچار بحران هویت شده بود. پاریس به خاطر سرمایهگذاری ناپلئون در هنر و میل و علاقهی او به ساخت یک «دولت هنرمند»، به مرکز هنر تبدیل شد. به منظور حفظ یکپارچگی هنر فرانسه، دولت همه اشکال هنر تجاری را محدود کرد. هر شخصی برای ارائهی کارهایش در Salon (سالون تنها مکانی بود که هنرمندان میتوانستند کارهایشان را در آنجا بفروشند) مجبور بود دوره آموزشی شایستهای گذرانده باشد؛ موضوع سوژه شایستهای برگزیده باشد و براساس دستورالعملی که حاکمیت تعیین کرده بود، به خلق آثار هنری بپردازد. درکنار این دستورالعمل هنرمند ملزم به رعایت این قانون نیز بود که نقاشی باید به شکل ماهرانهای طراحی شده و هیچ اثری از دست هنرمند (احساسات شخصی او) در آن نباشد. به هر حال برای پیکرتراشی و نقاشی، کمال امری تعریف شده بود.
سالون-پاریس، ۱۸۹۰-اثر آندره ریکسن
سپس اتفاقی افتاد که هیچ کس پیشبینی نمیکرد. هنرمندان معینی اصول کمالگرایانه حاکمیت را زیر سؤال بردند. در ۱۸۳۰، اوژن دولاکروا (Eugène Delacroix)، هنرمند فرانسوی که یکی از اعضای مشهور سالون بود، تحت تاثیر جان کانستبل، هنرمند منظرهنگار انگلیسی و جیامدبلیو ترنر، رنگهای روشنتر و نور بیشتری به کارهایش افزود و در سوژههایش موضوعات مدرنتری معرفی کرد.
در سال ۱۸۶۵، ادوارد مانت، هنرمندی با آموزش کلاسیک، «المپیا» را ارائه کرد. این نقاشی، تصویر برهنهای کلاسیک ولی در زمینهای مدرن بود (و احتمالا موضوع سوژه یک معشوقه بود). مانت در ادامه کارهای بحث برانگیزش، با ارائه چشماندازهای غیر معمول و جزئیات ناتمام توسط ضربههای قلممو، قوانین معمول را شکست.
منتقدین خشن و بیرحمانه به او حمله کردند؛ اما مانت با پشتکار برای دیدگاهش جنگید و به آفرینش آثار هنری براساس ادراک شخصی خود ادامه داد. شاعر و منتقد هنری فرانسوی، شارل بودلر (Charles Baudelaire) این موضوع را مطرح ساخت که هنر مدرن بدون رشد در هر دو زمینهی فرم و محتوا امکان زنده ماندن نخواهد داشت؛ سپس هنرمندان دیگری نیز با او همنوا شدند. از جمله کلود مونه، کامی پیسارو، ادگار دگا، برت موریسو و پیتر رنوآر نیز تعریف سالون از کمال را به چالش کشیدند. این چنین، مکتب هنری امپرسیونیسم (Impressionism) متولد شد؛ پیام این مکتب نوظهور این بود که هنر هرگز مثل سابق (همان) نخواهد شد؛ چراکه مدرن شده است.
عکاسی در مسیر دوگانهاش ادامه پیدا کرد اما بیشتر بر عکاسی از مردم و اتفاقات واقعی متمرکز شد. گوستاو لوگره (Gustave Le Gray)، عکاس فرانسوی، که میخواست عکاسی بهعنوان یک هنر تلقی شود میگفت: «آرزوی قلبی من این است که عکاسی بهجای سقوط به قلمرو صنعت و تجارت، در میان هنرها قرار گیرد. روح و جایگاه حقیقی عکاسی این است و من تلاش خواهم کرد تا عکاسی را به این جهت هدایت کنم».
لوگره پس از راه اندازی یک استودیو، دستورالعملها و آموزشهایی را پیشنهاد کرد. اما بعد از کسب چند موفقیت، سرانجام همراه دوستش الکساندر دوما (خالق رمان مشهور سه تفنگدار) فرانسه را ترک کرد. او در ادامه زندگیش همچنان به کار عکاسی مشغول بود اما دیگر آموزش به دیگران را کنار گذاشته بود.
پرتره گوستاو لوگره مهمترین عکاس فرانسه در دهه ۱۸۰۰
عکاسی برخلاف نقاشی (که بزرگترین اختراعش یعنی پینت تیوب (paint tube) «نقاشی فضای باز» را ممکن ساخت) ریشه در نوآوری دارد. از همان ابتدا عکاسی (و عکاسان) همواره تحت تاثیر تکنولوژی بوده است؛ از اختراع صفحههای خشک (dry plates) توسط ایستمن کداک تا فیلم رنگی و دوربین برونی که عکاسی از اجسام را ممکن ساخت، صنعت همواره کنترل سفت و سختی بر مسیر عکاسی و تلاشش برای رسیدن به کمال داشته است.
از سال ۲۰۰۰ عکاسان بیشتر و بیشتر به دوربینهای دیجیتال و درکنار آن، خواستهای همیشگی خود برای داشتن فایلهای عکس بزرگتر، عکسهای با ثباتتر (لرزشگیر) و کنترل بیشتر برای گرفتن عکسی شفاف، واضح و کامل دست پیدا کردهاند. اگر همچنان عکس به اندازه کافی کامل و عالی نبود، همواره نرمافزارهایی مثل فتوشاپ در دسترس هستند که با آنها میتوان هرگونه نقصی را برطرف کرد. بنابراین، امروز همه شما میتوانید عکاسی و در صورت لزوم عکس خود را تصحیح کنید و درنهایت شما نیز یک کمال بی نقص داشته باشید.
اما برای هنر پیشرفت عکاسی چه اتفاقی افتاده است؟ آیا ما هم مانند هنرمندان سالون در دهه ۱۸۰۰ تنها قواعدی را دنبال میکنیم و جوایزی برنده میشویم؟ هنوز امپرسیونیستها مشتاق تصدیق هستند و بیشتر هنرمندان نیز این کار را میکنند؛ ولی آنها برای اظهار موجودیت خود پذیرای رنج بودند و درنهایت نیز بر منتقدین غلبه کردند. آیا ما میل به رنج برای هنر و ارائه برداشت ناقص، معیوب و ناکامل از آنچه میبینیم را از دست دادهایم؟ آیا پذیرفتهایم که آنچه «صنعت و تجارت» درباره بایدها و نبایدها میگوید یک عکاسی عالی را میسازد؟
امروزه جهان به واقع مدرن از کمال خیلی دور است. ما جهان را با وضوح ۲۰/۲۰ نمیبینیم. وقتی به جهان نگاه میکنیم آن را افسون شده با عیب و نقص مییابیم. قواعد به ما میگویند از این ضربههای قلمموی شخصی در جهان دست برداریم؛ اما، پیروی بیچون و چرا از اصول ممکن است به قیمت روح خلاقمان تمام شود.
هنرمندان با هنر خود میخواهند به دیگران بگویند که چطور میتوان جور دیگری دید. آنها اعلام میکنند: « این است جهانی که من میبینم!» شاید شما بگویید: «اما من هنرمند نیستم، من فقط یک عکاسم.» پابلو پیکاسو «آزمایشگر کبیر» (که همراهبا ژرژ براک پدر سبک کوبیسم (Cubism) است) مخالف خواهد بود. در حقیقت، پیکاسو در اوایل دهه ۱۹۰۰ شروع به عکاسی کرد و عکسهای خودش را توسعه داد. ثابت شده است که در طول زمان، عکاسی درکنار تکامل هنر او و هنر انتزاعی رشد پیدا میکند.
پیکاسو، یکی از تاثیرگذارترین هنرمندان قرن بیستم
نظر شما درباره عکاسی چیست؟ آیا عکاسی را یک هنر میدانید؟
پژوهشگران پوششی نانو از جنس نیترید بور را برای تثبیت الکترولیتهای جامد درون باتریهای لیتیوم فلزی توسعه دادند که علاوهبر تضمین ایمنی باتری، عمر آن را نیز افزایش میدهد.
با افزایش وابستگی به منابع تأمین انرژی دستگاههای قابل حمل و رواج وسایل نقلیهی برقی، موضوع بهبود قابلیت ذخیرهی انرژی و افزایش طول عمر و در عین حال ایمن بودن باتری اهمیت بیشتری پیدا میکند. بهتازگی گروهی از پژوهشگران دانشگاه کلمبیا تحت هدایت یوآن یانگ اعلام کردهاند که با ایجاد یک پوشش نانویی از نیترید بور برای تثبیت الکترولیتهای جامد موجود در باتریهای لیتیوم فلزی، روشی برای افزایش طول عمر و ایمنی باتری پیدا کردهاند. یافتههای آنها در مجلهی Joule منتشر شده است.
اگرچه باتریهای لیتیوم یون معمولی در حال حاضر بهطور گسترده در زندگی روزمره مورد استفاده قرار میگیرند، ولی آنها دارای تراکم انرژی پایینی هستند که منجر به کوتاهتر شدن طول عمر باتری میشود و بهعلت اینکه درون آنها الکترولیت مایع قابل اشتعالی وجود دارد، امکان آتش گرفتنشان نیز وجود دارد.
تراکم انرژی در باتریهای لیتیوم یون میتواند ازطریق جایگزینی آند گرافیتی باتری با فلز لیتیوم بهبود پیدا کند: ازنظر تئوریکی، ظرفیت فلز لیتیوم درمقایسه با گرافیت، ازنظر مقدار شارژی که میتواند تحویل دهد، تقریبا ۱۰ برابر بیشتر است. اما در جریان آبکاری لیتیوم، اغلب دندریتهایی شکل میگیرند و اگر این ریشهها به غشای جداکنندهی باتری نفوذ کند، میتواند مدارهای کوتاهی ایجاد کند که ازنظر ایمنی باتری یک مشکل محسوب میشود. یانگ میگوید:
مقالههای مرتبط:
ما تصمیم گرفتیم که روی الکترولیتهای جامد سرامیکی تمرکز کنیم. آنها درمقایسه با الکترولیتهای قابل اشتعال معمول موجود در باتریهای لیتیوم، ازنظر ایمنی و تراکم انرژی بهتر هستند. ما مخصوصا به باتریهای لیتیومی جامد قابل شارژ علاقمندیم زیرا آنها کاندیداهایی برای ذخیره انرژیهای نسل آینده هستند.
اکثر الکترولیتهای جامد، سرامیکی هستند و بنابراین غیرقابل اشتعال هستند. این امر موجب مرتفع شدن نگرانیهای مرتبط با ایمنی باتری میشود. علاوهبراین، الکترولیتهای جامد سرامیکی دارای قدرت مکانیکی بالایی هستند و میتوانند مانع از رشد دندریتهای لیتیومی شوند. در چنین شرایطی میتوان از فلز لیتیوم بهعنوان آند باتری استفاده کرد. بااینحال، بیشتر الکترولیتهای جامد دربرابر لیتیوم ناپایدار بوده و بهراحتی توسط فلز لیتیوم خورده میشوند و بنابراین در این باتریها قابل استفاده نیستند. کویان چنگ نویسندهی دیگر مقاله میگوید:
لیتیوم فلزی است که برای افزایش تراکم انرژی ضروری است و بنابراین مهم است که ما بتوانیم از آن بهعنوان آند الکترولیتهای جامد استفاده کنیم. بهمنظور انطباق الکترولیتهای جامد ناپایدار به کاربردهای حقیقی، ما باید لایهی محافظ پایداری (ازنظر شیمیایی و مکانیکی) را توسعه دهیم تا بتوانیم از الکترولیتهای جامد دربرابر آند لیتیوم محافظت کنیم. این واسط باید ازنظر الکتریکی بسیار عایق باشد و در عین حال ازنظر یونی رسانا باشند یعنی امکان انتقال یونهای لیتیوم را فراهم کند. علاوهبراین، این واسط باید بسیار نازک باشد تا موجب کاهش تراکم انرژی باتری نشود.
تصویر سمت چپ نشان میدهد که صفحهی لیتیم آلومینیوم تیتانیوم فسفات (LATP) بهمحض تماس با فلز لیتیوم کاهش مییابد. واکنش جانبی شدید بین لیتیوم و الکترولیت جامد طی چندین چرخه باتری را از کار میاندازد. تصویر سمت راست نشان میدهد که یک غشای مصنوعی نیترید بور ازلحاظ شیمیایی و مکانیکی دربرابر لیتیوم مقاوم است. این غشا ارتباط الکتریکی LATP و لیتیوم را قطع میکند ولی در عین حال با ممکن ساختن جریان یونی، موجب پایداری چرخه میشود. مسیرهای یونی با استفاده از پلیاتیلناکسید (ٰPEO) ایجاد میشود.
پژوهشگران برای پرداختن به این چالشها، با همکاران خود در آزمایشگاه ملی بروکهیون و دانشگاه شهر نیویورک همکاری کردند. آنها از رشتههای نانویی نیترید بور بهعنوان لایهی محافظ ممانعتکننده از تماس الکتریکی بین فلز لیتیوم و رسانای یونی (الکترولیت جامد) استفاده کردند. علت استفادهی آنها از نیترید بور این بود که این ماده ازلحاظ شیمیایی و مکانیکی دربرابر فلز لیتیوم پایدار است و درجهی بالایی از عایقسازی الکتریکی را مهیا میکند. پژوهشگران لایهی نیترید بور را طوری طراحی کردند تا مجراهایی داشته باشد که یونهای لیتیوم از آنها بتواند عبور کند. در این شرایط نیترید بور بهعنوان یک عایق عالی عمل میکند. علاوهبراین، دسترسی به نیترید بور و آمادهسازی آن آسان است. چنگ میگوید:
درحالیکه در مطالعات پیشین از لایههای محافظ پلیمری استفاده میشد که ضخامت آنها به ۲۰۰ میکرومتر هم میرسید، رشتههای مورد استفاده در این طرح تنها ۵ تا ۱۰ نانومتر ضخامت دارند و در چنین حدی از نازکی، تراکم انرژی باتری پایین نمیآید و عمل محافظت نیز بهخوبی انجام میشود. این ماده، کاملا از هجوم فلز لیتیوم به الکترولیت جامد ممانعت میکند. درست مانند یک جلیقهی ضد گلوله، ما برای الکترولیتهای جامد ناپایدار یک جلیقهی ضد فلز لیتیوم توسعه دادیم و با این نوآوری طول عمر باتریهای لیتیوم بیشتر میشود.
اکنون پژوهشگران در حال پیاده کردن روش خود روی طیف وسیعی از الکترولیتهای جامد ناپایدار و نیز بهینه کردن بیشتر لایهی محافظ هستند. آنها انتظار دارند که بتوانند باتریهای جامد دارای عملکرد بالا و طول عمر طولانی را به مرحلهی تولید برسانند.
همزمان با نمایشگاه کتاب تهران، اپلکیشن نقشهی «بلد» نقشهای اختصاصی از نمایشگاه را در آخرین بهروزرسانی اضافه کرد.
«بلد» بهعنوان یکی از اپلیکیشنهای مطرح ایرانی در زمینه نقشه و مسیریاب فارسی، ویژگیهای منحصربهفردی ارائه میدهد و توانسته بهتازگی مرز یک میلیون نصب موفق را در کافه بازار به ثبت برساند. این اپلیکیشن مسیریاب در جستوجو، مکانیابی و مسیریابی سریع و بهصرفه به شما کمک بسزایی خواهد کرد و با درنظرگرفتن ترافیک بهصورت آنلاین و محاسبهی کمترین زمان، میتواند نقش مستقیمی در سفرهای درون شهری شما داشته باشد.
از ویژگیهای کنونی بلد میتوان به مسیریابی باتوجهبه ترافیک لحظهای در سراسر ایران، رابط کاربری و نقشهی فارسی و دستیار صوتی کاملا فارسی اشاره کرد. بلد در آخرین بهروزرسانی ارائه شده به مناسبت نمایشگاه بینالمللیکتاب تهران در سال ۹۸، نقشهای اختصاصی از نمایشگاه را بهصورت کامل پیادهسازی کرده است. باتوجهبه نقشهی اضافه شده، میتوان ناشرهای مختلف را بهسادگی در نمایشگاه پیدا کرد. از دیگر ویژگیهای اضافه شده، جستجوی کتب مختلف مربوطبه ناشرهای گوناگون است که در پیدا کردن کتاب مورد نظر شما کمک موثری خواهد داشت.
درحالحاضر، اعضای تیم بلد به بیش از ۴۰ نفر رسیده است و افراد دیگری نیز در آیندهی نزدیک به این پروژه اضافه خواهند شد. مجموعهی هزاردستان که سرویسهای موفقی همچون کافهبازار و دیوار و اخیرا بلد را ارائه میکند، کار روی هوش مصنوعی، بهویژه در حوزهی صوت را نیز از چند ماه پیش بهطور جدی شروع کرده تا امکان دریافت دستورهای صوتی در اپلیکیشن «بلد» و احتمالا دیگر سرویسهای این مجموعه میسر شود. حسام آرمندهی، بنیانگذار کافهبازار و رئیس هیئتمدیرهی هلدینگ هزاردستان پیشبینی میکند تا ۴ سال آینده، تعداد اعضای تیم بلد به حدود ۵۰۰ نفر برسد.
هنسی نسخهای از شورولت کوروت ZR1 مدل ۲۰۱۹ را تیونینگ کرده است و قدرت این خودرو به ۱۲۰۰ اسببخار افزایش داده است.
شورولت کوروت ZR1 مدل ۲۰۱۹ قویترین و سریعترین نسخه از کوروت است که تاکنون تولید شدهاند. کوروت ZR1 جدید قویترین کوروت موتورجلو است که تا بحال شورولت ساخته است و پس از آن شورولت بنا دارد تا با کنار گذاشتن سنت خود کوروت را بهصورت موتور وسط تولید کند.
شورولت کوروت ZR1 در حالت استاندارد ۷۵۵ اسببخار قدرت و ۹۷۰ نیوتونمتر گشتاور تولید میکند. گرچه این اعداد به خودی خود فوقالعاده هستند اما نه برای تیونری مثل هنسی. به همین دلیل هنسی خود دست به کار شده است و قدرت کوروت ZR1 را تا ۱۲۰۰ اسببخار ارتقا داده است.
هنسی در این پروژه که با نام HPE1200 معرفی شده است قدرت پیشرانهی V8 سوپرشارژردار ۶.۲ لیتری کورت را تا ۱۲۰۰ اسببخار و گشتاور آن را تا ۱۴۴۵ نیوتونمتر افزایش داده است. پروژهی هنسی به همین مورد ختم نمیشود بلکه این شرکت برای شورولت کوروت ZR1 سه کیت تیونینگ را معرفی کرده است که HPE1200 قویترین آنها است. دو کیت دیگر نیز با نامهای HPE1000 و HPE850 همانطور که از نامشان مشخص است به ترتیب ۱۰۰۰ و ۸۵۰ اسببخار قدرت دارند.
هنسی این کیت را برای بنزین مسابقهای طراحی کرده است و باید حتما بنزین مخصوص با عدد اکتان ۹۳ تهیه شود. غول دنیای تیونینگ برای دستیابی به چنین قدرتی تغییرات زیادی را در پیشرانهی کوروت اعمال کرده است که شامل پورت سوپرشارژر، تعویض پولیهای پایینی و بالایی پیشرانه، نصب میلسوپاپ جدید، پورت سرسیلندر، سوپاپهای ورودی و خروجی تقویت شده، استفاده از فنر سوپاپهای جدید، دریچهی گاز جدید، هدرز اسپرت و نصب مبدل کاتالیسیت جدید هستند.
هنسی اعلام کرده است که تغییراتی را روی جعبهدندهی خودکار کوروت نیز انجام داده است تا با توان بالای پیشرانه همخوانی داشته باشد؛ اما جعبهدندهی دستی ۷ سرعته نیازی به تغییرات ندارد. هنسی همچنین تغییراتی روی سیستم ترمز و تعلیق کوروت ZR1 انجام نداده است و به نظر میرسد که کوروت در این بخشها میتواند توان بالای پیشرانه را مهار کند. در انتها نیز این کیتها به همراه ضمانت ۳ ساله یا ۶۰ هزار کیلومتری را ارائه میکند. هنسی در مورد شتاب نسخهی ۱۲۰۰ اسب بخاری چیزی اعلام نکرده است اما اعلام کرده است که مدل ۱۰۰۰ اسب بخاری میتواند در ۲.۳ ثانیه سرعت خود را از صفر به ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت برساند و در ۹.۴ ثانیه نیز به سرعت ۲۴۰ کیلومتر بر ساعت میرسد. حداکثر سرعت این مدل نیز به ۳۷۰ کیلومتر بر ساعت ارتقا پیدا کرده است.
کیت HPE1000 در بیشتر بخشها با HPE1200 یکسان است به جز سوپرشارژر، دریچهی گاز و قابلیت کار با سوخت مسابقه. کیت HPE850 نیز شامل هیچ تغییری در قطعات داخلی پیشرانه نمیشود و فقط قطعات خارجی پیشرانه تعویض میشوند. قیمت این مدل هنوز اعلام نشده است.
با افزایش بیسابقهی دمای هوا در آلاسکا، یخها زودتر از موعد آب شده و تاثیرات نامطلوبی بر زندگی مردم این منطقه گذاشتهاند.
بریان توماس اصلا از مکالمههای سَرسَری درمورد تغییرات اقلیمی خوشش نمیآید. او ۴ سال است که بهعنوان رئیس ایستگاه رصدخانهی اتمسفری BRW در شمالیترین منطقهی آمریکا که سریعتر از دیگر ایالتها درحال گرم شدن است، انجام وظیفه میکند. او هر روز صبح عدد اولیهی مانیتور کربندیاکسید رصدخانه را میخواند. این اواخر مقدار کربندیاکسیدی که دستگاه نشان میدهد، ۴۲۰ پیپیام است یعنی حدود دو برابر بیشتر از میانگین جهانی پیش از صنعتی شدن.
آلاسکا درحال تجربهی گرمترین بهار خود است؛ تحولی که موجب ویرانی معیشت مردم شده و به قیمت جان آنها تمام میشود. میانگین دمای ماه مارس در رصدخانهی NOAA در شهر بارو در آلاسکا ۱۰/۲۳ درجهی سانتیگراد بالاتر از حد معمول بود.
در فربنکس برای نخستین بار طی چند روز متوالی در ماه مارس، دما به زیر نقطهی انجماد نرسید. مسیرهای یخی که روی آبراههها ساخته شده بودند و مردم ازطریق آنها رفتوآمد میکردند، ضعیف و غیر قابل اعتماد شد. در این بهار دست کم ۵ نفر به خاطر سقوط یخهایی که زودتر از زمان مورد انتظار ذوب شدند، جان خود را از دست دادند. توماس میگوید:
تغییرات اقلیمی سریعتر از همیشه در حال اتفاق افتادن هستند و ما درست در وسط آن قرار گرفتهایم.
طبق گزارش مرکز پژوهشهای اقلیمی آلاسکا، دمای ۲۸ روز آلاسکا در ۱۰۰ روز نخست سال جاری بیسابقه بوده است. در اوایل فوریه، ساکنان متوجه شدند که یخهای چسبیده به ساحل که معمولا تا تابستان همچنان متصل به ساحل دریا میمانند، در اثر وزش بادهای قوی کج شدهاند. چیزی که نشان میدهد یخها ضخیم نبوده و مثل همیشه محکم نیستند. توماس ادامه میدهد:
من قبلا هرگز چنین چیزی ندیده بودم. این موضوع شاید ازنظر انسانها شگفتآور باشد ولی ازلحاظ علمی عجیب نیست.
رصدخانهی بارو برای بیش از ۴۰ سال در حال نظارت بر اقلیم این منطقه بوده است و توماس میداند که این روندها چگونه هدایت میشوند. مارک اوگیر یکی از دانشجویان دانشگاه آلاسکا در فیربنکس، که پس از سفری دور به شهر خود بازگشت، شهر را کاملا خالی از برف دید. این کوتاهترین دورهی برف انباشت در طول تاریخ اخیر بود. اوگیر در فضایی که بوی بهار و گیاه میداد، گفت:
بوی عجیبی میآید، مثل بوی باران است.
او توضیح میدهد که در این زمان از سال شما نباید بوی چیزی را بشنوید. زمین باید هنوز کاملا یخزده باشد.
گرمای تاریخی بهار امسال با از بین رفتن یخها در دریاهای برینگ و چوکچی در غرب آلاسکا ارتباط دارد. میزان یخ ماه مارس در این مناطق به کمترین حد خود رسیده بود. کری اریکسون از ابتکار NSSI، شرکتی که زمینهای اسکیموها را مدیریت کرده و خدماتی را به آنها ارائه میدهد، میگوید:
گرمای هوا شکار نهنگها را تهدید میکند؛ سنتی به قدمت یک قرن که در این منطقه رواج دارد.
اگرچه یخ دریا در نزدیکی شهر پس از وزش بادهای ماه فوریه دوباه یخ زد ولی بسیاری از مردم از این موضوع نگرانند که آیا شرایط پایداری برای شکار مهیا خواهد شد. اریکسون میگوید که در شیشمارف، جزیرهای که او در آن بزرگ شده است، این اثر بیشتر هم بود.
مقالههای مرتبط:
وقتی یخ دیرتر تشکیل شده و زودتر آب میشود، موجب افزایش حساسیت خطوط ساحلی نسبتبه فرسایش ناشی از طوفانهای پاییز و بهار میشود. در طول زندگی اریکسون سواحل شیشمارف بیش از ۳۰ متر عقبنشینی داشتهاند و به این خاطر برای جابهجایی شهر تصمیمگیری شده است. ساکنان منطقه که متکی به گوشت فکها و گرازهای دریایی هستند، باید بهدنبال یافتن غذا در حجم عظیمی از یخ غیرقابل اعتماد بگردند.
این یخ ناپایدار جان انسانها را گرفته است. در اواخر ماه مارس دو مرد وقتی وسایل نقلیهی آنها درون رودخانهی یخ زدهای در این منطقه افتاد، جان خود را از دست دادند. همین هفته، سه عضو از یک خانواده بهعلت سقوط یخ کشته شدند. مقامات محلی میگویند که آنها از مردم خواستهاند که از یخهای ضعیف رودخانهها دور بمانند ولی ساکنان منطقه برای رسیدن به مناطق روستایی چارهی دیگری ندارند. ویدمایر یکی از مقامات این منطقه میگوید:
شکستن بهاری یعنی زمانیکه یخ قطب شمال ذوب میشود، همیشه در آلاسکا زمان خطرناکی است.
اما امسال، زمان ذوب یخها زودتر فرارسید. بنا بر گزارش سرویس ملی آبوهوایی، ضخامت یخ در این زمستان کمتر از حد متوسط ایالت بوده است.
در منطقهی نزدیک بتل که دو مرد در ماه مارس کشته شدند، وضعیت دیگر عادی نیست. درحال حاضر بسیاری از بخشهای رودخانه عاری از یخ هستند. توماس درحالی به این مسائل فکر میکند به رصدخانه میرسد. او درمورد ساختمان رصدخانه توضیح میدهد که خیلی ساده است، فقط سه اتاق دارد و حمام هم ندارد و پر از ابزار و وسایل مختلف است. دستگاههای نمونهبرداری از هوا بهطور پیوسته میزان ملکلولهای مشکلساز موجود در هوا را اندازهگیری میکنند: کربندیاکسید، متان و کلروفلوئوروکربنها. ابزارهای هواشناسی نیز تغییرات هوایی را ردیابی میکنند. کامپیوترها با چندین ماهوارهی قطبی در ارتباط هستند و هر کدام از آنها طی ۲۴ ساعت، ۱۴ بار اطلاعات را ارسال میکنند. توماس میگوید:
من فکر میکنم این اندازهگیریها در درک این مسئله که اتسمفر ما در حال جذب چه مقدار گرما است، به مردم کمک خواهد کرد. اتفاقاتی که در حال وقوع هستند، ارتباط تنگاتنگی با هم دارند.
کار بعدی توماس پاک کردن لولههایی است که هوا را به درون دستگاههای موجود در رصدخانه منتقل میکند. او شلوار عایق خود را میپوشد و با ماسکی بر صورت شروع به بالا رفتن از برج ۱۵ متری کهنهای میکند. بادهای قوی فلز را به لرزه در میآورند و برف را در صورت او میدمند. وقتی او به انتهای برج میرسد، میبیند که جهان زیر مارپیچی از سفیدی گم شده است. توماس از یک قلم موی نقاشی برای پاک کردن یخ از روی دستگاهها استفاده میکند تا اطمینان حاصل کند که آنها تغییر اقلیمی روزهای آینده را نیز بهدرستی اندازه خواهند گرفت.
.: Weblog Themes By Pichak :.