پژوهشگران قابلیت پیشگیری و مبارزه با سرطان معده را در مواد رایج موجود در غذا مانند زردچوبه بررسی کردند.
از کورکومین بهطورگسترده برای بهبود رنگ و طعم غذاها استفاده میشود؛ اما دانشمندان کشف کردهاند این پودر زردرنگ که از ریشهی گیاه زردچوبه بهدست میآید، میتواند به پیشگیری یا مبارزه با سرطان معده نیز کمک کند. این مطالعه که بهوسیلهی پژوهشگرانی از دانشگاه فدرال سائوپائولو و دانشگاه فدرال پارا در برزیل انجام شد، اثرهای احتمالی درمانی این رنگدانه و دیگر ترکیبات فعال زیستی موجود در غذا را روی سرطان معده بررسی کرد. مطالعهی مذکور با حمایت بنیاد پژوهشی سائوپائولو انجام و نتایج آن در مجلهی Epigenomics منتشر شد. دانیل کوئیروز کالکاگنو، نویسندهی نخست این مطالعه میگوید:
ما بررسی جامعی از مقالات علمی انجامشده روی تمام موادمغذی و ترکیبات فعال زیستی با احتمال پیشگیری یا درمان سرطان انجام دادیم و دریافتیم کورکومین یکی از آنها است.
طبق گفتهی کالکاگنو، ترکیباتی نظیر کلکلسیفرول (فرمی از ویتامین D) و رسوراترول (نوعی پلیفنول) وکوئرستین میتوانند از سرطان معده پیشگیری یا با آن مبارزه کنند؛ زیرا آنها از تنظیمکنندههای طبیعی فعالیت هیستونها هستند.
مقالههای مرتبط:
هیستونها پروتئینهایی هستند که در هستهی سلول وجود دارند و مارپیچ مضاعف DNA را به حالت واحدهایی ساختاری بهنام نوکلئوزوم سازماندهی میکنند. هر نوکلئوزوم از پیچش رشتهی DNA به دور ۸ پروتئین هیستون (یک اکتامر هیستون) تشکیل میشود. هدف از این کار این است که رشتهی DNA بتواند طوری جمع شود که در داخل سلول جای بگیرد و در کروماتینها بستهبندی شود.
تغییرات شیمیایی پس از ترجمهی زنجیرهی اسیدآمینه، مانند استیلاسیون (واردشدن گروه استیل) یا متیلاسیون (اضافهشدن گروه متیل) میتواند روی تراکم کروماتین و بیان ژنها تأثیرگذار باشد. بهعنوان مثال، اگر عمل استیلاسیون روی هیستونها انجام شود، از تراکم کروماتین کاسته خواهد شد و برخی ژنها میتوانند بیان شوند؛ ولی اگر هیستونها استیله نشوند، تراکم کروماتین بیشتر خواهد شد و آن ژنها بیان نخواهند شد.
پژوهشهای سالهای اخیر نشان دادهاند تغییرات هیستونی پس از ترجمه موجب میشود که بدون تغییر توالی DNA بیان ژن تغییر کند. این تغییرات اپیژنتیکی روی توسعهی انواع مختلف سرطان تأثیر میگذارند.
گروهی از پژوهشگران برای تعیین این مسئله که این فرضیه دربارهی سرطان معده نیز درست است یا نه، الگوی استیلاسیون هیستونها را در نمونهی سلولهای معدهی افراد سالم و مبتلا به سرطان معده مطالعه شدند.
آنها دریافتند در سلولهای مربوطبه بیماران مبتلا به سرطان معده، الگوی بیان هیستون استیل ترانسفرازها (HATs) و هیستون داستیلازها (HDACs) تغییر میکند. این تغییرات از نوع تغییرات اپیژنتیک هستند و ساختار و انسجام ژنوم را در بسیاری از تومورها، ازجمله سرطان معده تحتتأثیر قرار میدهند.
ازآنجاکه نتایج پژوهشهای اخیر نشان دادهاند موادمغذی و ترکیبات زیستی فعال میتوانند فعالیت HAT و HDACها را تنظیم کنند، دانشمندان میخواستند ببینند این ترکیبات ممکن است روی استیلاسیون هیستون هم تأثیرگذار باشند؛ بنابراین، به پیشگیری یا حتی درمان سرطان معده کمک کنند.
بررسیهای پژوهشگران نشان داد علاوهبر کورکومین، ترکیبات دیگری نیز در تنظیم فعالیت هیستونی نقش ایفا میکنند. این ترکیبات عبارتاند از: کلکلسیفرول، رسوراترول (موجود در دانههای انگور)، کوئرستین (موجود در سیب و کلمبروکلی و پیازها)، گارسینول (موجود در درخت کوکوم یا گارسینیای هندی) و سدیمبوتیرات (طی تخمیر فیبرهای غذایی، باکتریهای روده آن را تولید میکنند).
بهگفتهی پژوهشگران، این ترکیبات ازطریق تشویق یا مهار استیلاسیون هیستون، میتوانند موجب فعالیت یا سرکوب ژنهای درگیر در توسعهی سرطان معده شوند. برای مثال، کورکومین عمدتا ازطریق مهار HAT و HDAC روی تغییرات هیستونی اثر میگذارد و تکثیر سلولهای سرطانی را سرکوب و موجب القای آپوپتوز (مرگ برنامهریزی شده سلول) میشود. گارسینول که ساختار شیمایی آن مانند کورکومین است، موجب مهار HAT میشود و ازطریق خنثیکردن رادیکالهای آزاد به پیشگیری از سرطان معده کمک میکند. کالکاگنو میگوید:
اکنون قصد داریم بهمنظور امکان استفاده برای پیشگیری و درمان سرطان معده، اثرهای ضدسرطانی و اپیژنتیک ترکیبات زیستی فعال مشتقشده از گیاهان موجود در منطقهی آمازون (مانند درخت نخلآسای و گیاه نانس) را بررسی کنیم.
گروهی از اقتصاددانان در ادعایی تازه، ماهیت متناوب و ناپیوستگی در تولید منابع بادی و خورشیدی را مسئول افزایش هزینهی نهایی برق برای مصرفکنندگان دانستهاند.
براساس مطالعهی بزرگ گروهی از اقتصاددانان دانشگاه شیکاگو، فناوری پنلهای خورشیدی و توربینهای بادی درحالافزایش چشمگیر قیمت برق هستند. این اقتصاددانان مینویسند:
استانداردهای پورتفولیوی تجدیدپذیر (RPS) بهطور درخورتوجهی قیمت خُردهفروشی برق را افزایش میدهند؛ بهگونهای که با گذشت ۷ سال از تصویب و اجراییشدن این سیاست، قیمت برق با ۱۱ درصد افزایش به ۱.۳ سنت در هر کیلوولاتساعت رسیده و درادامه با گذشت ۱۲ سال، این عدد با افزایش ۱۷ درصدی به ۲ سنت در ازای هر کیلوواتساعت رسیده است.
مایکل گریناستون و ریچارد مک داول و ایشان نات مسئولیت این مطالعه را بهعهده داشتند که البته هنوز به مرحلهی کارشناسی نرسیده است. در این مطالعه، شرایط در حضور و غیبت RPS بررسی شده است. بهگفتهی آنان، این دستاورد با کمک «جامعترین و کاملترین مجموعهداده در سطح ایالتی» بین سالهای ۱۹۹۰ تا ۲۰۱۵ حاصل شده است.
تحلیلهای آنان میگوید گویا هزینه برای مصرفکنندگان بسیار گران بوده است. این پژوهشگران میافزایند:
درمجموع، ۷ سال پس از تصویب قانون RPS، مصرفکنندگان در ۲۹ ایالت از آمریکا مبلغی بیش از ۷ میلیارد دلار پول بیشتر درمقایسهبا زمان قبل از آن پرداخت کردهاند.
البته، شاید افزایش هزینهی برق هنگام استفاده از منابع بادی و خورشیدی چندان هم جای تعجب نداشته باشد؛ چراکه برخی میگویند انرژی خورشیدی و بادی مستلزم آمادهبهکار نگهداشتن نیروگاههای گاز طبیعی، سدهای برق آبی، باتریها یا برخی دیگر از منابع مطمئن است تا در زمان کاهش وزش باد یا کاهش سطح تابش خورشیدبهسرعت وارد مدار شوند و نیاز مصرفکننده را تأمین کنند.
این بیاعتمادی در کشورهایی مانند آلمان و دانمارک که حجم سنگینی از نیروگاههای بادی و خورشیدی دارند، باعث میشود حتی این کشورها برای مصرف مازاد انرژی تولیدشدهی خود به کشورهای همسایه نیز مبالغی بپردازند.
البته، نباید از این مسئله غافل شد که چنین ادعاهایی همواره با انتقاد دیگر کارشناسان مواجه شدهاند. آنها معتقد هستند هنگام طرح چنین اشکالاتی باید میان مفاهیم «همبستگی» و «علیت» تفکیک قائل شد و نمیتوان بهصرف آنکه گسترش منابع تجدیدپذیر و افزایش هزینهی برق مفاهیمی مرتبط با یکدیگر هستند، میان آنها رابطهی علّی برقرار کرد.
مقالههای مرتبط:
بااینحال، اقتصاددانان تیم فعلی اشاره کردهاند مطالعات قبلی احتمالا گمراهکننده بودهاند؛ زیرا در آنها سه مؤلفهی هزینهبردار اصلی گنجانده نشده بود. این مؤلفهها عبارتاند از: نبود اطمینان در انرژیهای تجدیدپذیر و مقادیر زیاد زمینموردنیاز و جایگزینی منابع انرژی ارزانقیمت برای تأمین بار پایه نظیر نیروگاههای هستهای. نویسندگان این مطالعه میگویند:
هزینهی گرانتر برق بازتابکنندهی مخارجی است که انرژیهای تجدیدپذیر بر سیستم تولید برق تحمیل میکند. این مخارج شامل ناپیوستگی تولید این منابع و هزینههای انتقال گرانتر و هرگونه هزینههای سربار دیگری است که بهعهدهی مصرفکننده خواهد بود.
این گزارشها ممکن است این سؤال را در ذهن ایجاد کنند که آیا دیگر نمیتوان انرژیهای تجدیدپذیر را سیاستهای مناسبی برای مقابله با تغییرات اقلیمی قلمداد کرد؟ مسلما با قاطعیت نمیتوان اظهارنظر کرد. بااینحال، این گروه از اقتصاددانان ادعا میکنند هزینهی صرفهجویی در هر تن کربندیاکسید بین ۱۳۰ تا ۴۶۰ دلار نوسان دارد و این میزان حداقل چندین برابر بیشتر از تخمینهای پیشین دربارهی هزینهی اجتماعی کربن است.
همانطورکه پیشتر نیز اشاره کردیم، مطالعهی اخیر هنوز در مرحلهی کارشناسی قرار دارد و باید دید آیا واقعا ادعاهای تازه دربارهی هزینهی تمامشدهی کربن چقدر به واقعیت نزدیک است و نهایتا چه راهکارهایی میتوان برای کاهش این هزینه بهکار گرفت. تا آن زمان، بهتر است همچنان سیاستهای سبز را دنبال کنیم.
در جدیدترین بهروزرسانی اپلیکیشن گوگلمپ، ایستگاههای شارژ خودروهای الکتریکی نمایش داده میشوند.
گوگلمپ در جدیدترین بهروزرسانی خود برای سیستمعاملهای اندروید و IOS و ویندوز قابلیتی اضافه کرده که در آن، نزدیکترین ایستگاه شارژ خودروهای الکتریکی نمایش داده میشود. علاوهبراین، پربودن تعداد نقطههای شارژ اطراف هم نمایش داده میشود. تمام کاری که کاربران باید انجام دهند، بازکردن اپلیکیشن گوگلمپ و جستوجوی عبارت EV Charging Stations است. درنتیجه، فهرستی از ایستگاههای شارژ دردسترس EVgo و SemaConnect و Chargemaster در لحظه برای کاربر نمایش داده میشود.
ایستگاههای شارژ خودروهای الکتریکی یکی از غایبان بزرگ گوگلمپ بود؛ اما شرکت گوگل اعلام کرده بهزودی، دادههای موردنیاز برای راهاندازی این سیستم ارائه خواهد شد. الکس دونالدسن، مدیر محصولات گوگل میگوید:
اگر تاکنون برای رسیدن به ایستگاه شارژ خودروهای الکتریکی رانندگی کرده باشید، میدانید هنگام پربودن ایستگاه شارژ، ممکن است ساعتها منتظر بمانید. اگر در آن روز قرار دیگری داشته باشید یا بخواهید جایی بروید، این مسئله مشکل بزرگی برای شما خواهد بود.
مقالههای مرتبط:
این سرویس ابتدا فقط در آمریکا و انگلستان راهاندازی میشود؛ اما انتظار میرود اندکی بعد، سرویس جستوجوی ایستگاههای شارژ الکتریکی برای آسیا هم راهاندازی شود. با وجود بیش از ۶۰,۰۰۰ مکان شارژ و گسترش روزافزون بازار خودروهای الکتریکی در آمریکا، سرویس جدید گوگلمپ میتواند نقش پررنگی در کمک به مالکان خودروهای الکتریکی ایفا کند. علاوهبراین، سرویس Google Maps اطلاعاتی ازجمله درگاه شارژر و سرعت شارژ ایستگاه موردنظر را هم دراختیار کاربر قرار میدهد تا از اتلاف وقت جلوگیری شود. شایان ذکر است سوپرشارژرهای تسلا در این سیستم موجود نیستند و از اپلیکیشن مخصوص بهخود بهره میبرند.
چهارچوب اسکرام برخلاف روشهای کلاسیک مدیریت پروژه، فقط سه نقش اسکراممستر و مالک محصول و تیم توسعه را بهرسمیت میشناسد.
اسکرام صرفا فرایندی نیست که با فراهمکردن مجموعهی توالیها به شما کمک کند محصول باکیفیتی تولید کنید. اسکرام درحقیقت چهارچوبی است که علاوهبر رسیدگی به پیچیدهترین مشکلات، محصولی توسعه میدهد که از بیشترین ارزش ممکن برخوردار است. اوایل دههی ۱۹۹۰، یعنی زمانیکه اسکرام هنوز اولین مراحل رشد را تجربه میکرد، سازمانها از این چهارچوب برای ساخت محصولاتی استفاده کردند که مستلزم فرایندها و تکنیکهای مختلفی بودند.
در دومین قسمت مجموعهمقالات آموزش اسکرام، اشاره کردیم این چهارچوب ساده و انسانمحور، مبتنی بر پنج ارزش زیر عمل میکند:
- تعهد
- بازبودن
- شجاعت
- احترام
- تمرکز
چهارچوب اسکرام از تیم اسکرام و نقشهای مرتبط آن، رویدادهای اسکرام، مصنوعات اسکرام و قوانین اسکرام تشکیل میشود. هریک از این اجزا، در موفقیت پروژه نقش مهمی ایفا میکند؛ درحالیکه قواعد اسکرام، رویدادها، نقشها و مصنوعها را بههم مرتبط و روابط بین آنها را مدیریت میکند.
قوانین اسکرام
مجموعهقوانینی که باید در چهارچوب اسکرام رعایت شوند، به پنج گروه تقسیم میشوند:
۱. قوانین مربوطبه اسپرینت
- مدت اسپرینت باید بهحدکافی طولانی باشد تا بخشهای معنیدار کار آمادهی تحویل شود و درعینحال، باید بهحدکافی کوتاه باشد تا روند برنامهریزی تسهیل شود.
- بازهی زمانی همهی اسپرینتها مشابه است.
- مدت هر اسپرینت چهار هفته یا کمتر است.
- درپایان هر اسپرینت، مجموع آیتمهای بکلاگ محصول تحویل داده میشود که Potentially Shippable Product نامیده میشود.
۲. قوانین مرتبط با بکلاگ محصول
- تمام آیتمهای بکلاگ محصول (PBI) باید متعلق به یک محصول باشد.
- دو PBI نمیتوانند وضعیت یکسانی در بکلاگ محصول داشته باشند.
- PBIها در قالب داستانهای کاربر منتقل میشوند.
۳. قوانین مرتبط با نقش اعضای تیم
- عضو تیم نباید در هیچکدام از رویدادهای اسکرام غیبت کند.
- عضو تیم باید بهصورت تعاملی با دیگران همکاری کند و در پی محققکردن تعریف Done باشد.
مقالههای مرتبط:
۴. قوانین مرتبط با نقش اسکراممستر
- اسکراممستر (SM) از این قدرت و اختیار برخوردار است که راه مناسب برای اجرای فرایند اسکرام را بیابد.
- اسکراممستر باید تایمباکسها را درون تیم تصویب و تعهد به آنها را تضمین کند.
- اسکراممستر باید موانعی را رفع کند که در مسیر اعضای تیم وجود دارد و به محققشدن تعریف Done کمک کند.
۵. قوانین مربوطبه نقش مالک محصول
- مالک محصول (PO) میتواند ضعفها و کاستیها را بالای فهرست بکلاگ محصول قرار دهد.
- مالک محصول همیشه به اعضای تیم اجازه میدهد تعداد PBIهایی را انتخاب کند که میتوانند در طول اسپرینت انجام دهند.
در دو قسمت گذشته، اسپرینت و برنامهریزی و نیز رویدادهای اسکرام را برای شما شرح دادیم و در این قسمت دربارهی نقشهای اسکرام صحبت میکنیم.
اسکراممستر
اسکراممستر (Scrum Master) عموما با عنوان رهبر خدمتگزار نیز شناخته میشود و مربی تیم چابک است. او تیم را در فرایندهای چابک آموزش میدهد و به اعضا کمک میکند روشها یا Practiceهای اسکرام را دنبال کنند. اسکراممستر باتجربه نهتنها پویایی تیمی قدرتمند را ارتقا میدهد؛ بلکه جریان کاری پیوسته و روبهبهبودی را آغاز و حفظ میکند. اسکراممستر هم با مالک محصول که روی ساخت محصول درست متمرکز است همکاری و مشارکت میکند و هم با تیم توسعه. درواقع، کار اسکراممستر این است که به همه کمک کند. او باید ارزشها و اصلها و روشهای اسکرام را درک و برای دیگران تحلیل کند.
نقشها و مسئولیتهای اسکراممستر
اسکراممستر با همهی اعضای تیم اسکرام ارتباط نزدیک دارد و برای هرکدام از آنها، مجموعهمسئولیتهای مختلفی مشخص میکند. نقش اسکراممستر خدمات متنوعی به اعضای تیم ارائه میدهد:
خدماتی اسکراممستر به مالک محصول ارائه میکند
- تکنیکهای لازم را برای مدیریت مؤثر بکلاگ محصول تنظیم میکند.
- به PO اطمینان میدهد همهی اعضای تیم اهداف و محدوده و دامنهی محصول را بهدرستی درک کردهاند.
- به تیم کمک میکند ضرورت آیتمهای واضح و فشرده و مختصر بکلاگ محصول را بفهمند.
- در محیط تجربی، برنامهریزی توافقشدهی محصول را ابلاغ میکند.
- مطمئن میشود PO دربارهی چگونگی تنظیم بکلاگ محصولی شفاف عمل میکند که بیشترین ارزش را ایجاد میکند.
- چابکی را درک میکند و آموزش میدهد.
- رویدادهای اسکرام را مطبق با نیازها و درخواستها تسهیل و برگزار میکند.
خدماتی که اسکراممستر به تیم توسعه ارائه میکند
- اسکراممستر موانع پروژه را رفع میکند. این امر به افزایش بهرهوری و بهبود عملکرد تیم منجر میشود.
- او در تولید محصولاتی باارزش به تیم کمک میکند.
- رویدادهای اسکرام را براساس نیازها و درخواستهای تیم تسهیل میکند.
- تیم توسعه را در محیط سازمانی که هنوز چهارچوب اسکرام بهطور کامل تصویب و درک نشده، مربیگری میکند.
خدماتی که اسکراممستر به سازمان ارائه میکند
- اسکراممستر به کارمندان و مسئولان سامان کمک میکند روالها و روشهای اسکرام را درک و اجرا کنند.
- اسکراممستر نقش «عامل تغییر» را ایفا میکند که بهرهوری تیم را افزایش میدهد.
- سازمان را رهبری میکند تا با موفقیت رویکرد اسکرام را اتخاذ کند.
- در اجرای برنامهریزی اسکرام داخل سازمان مشارکت میکند.
- با سایر اسکراممسترها همکاری میکند تا اثربخشی برنامههای اسکرام را در داخل سازمان افزایش دهد.
مسئولیتهای اسکراممستر
مربی
اسکراممستر مربی تیم توسعه و مالک محصول است. او میتواند موانع بین نقشها را از بین ببرد و به مالک محصول اجازه دهد مستقیما در توسعه شرکت کند. وی روی تیم متمرکز است؛ بههمیندلیل، راهی پیدا میکند تا تیم را به سطح بالاتری از عملکرد برساند. اسکراممستر مطمئن میشود که در دورههای پرمشکل، تیم از تجهیزات و امکانات ضروری برخوردار است تا بهتنهایی موانع را رفع کند. اسکراممستر نیز مانند هر مربی دیگر، شخصا مشکلات تیم را حل نمیکند؛ بلکه در این راه یاریگر تیم است. تنها در مواقع بحرانی که تیم نمیتواند مشکل را حل کند، اسکراممستر مسئولیت و مالکیت کامل مشکل را برعهده میگیرد و آن را حل میکند.
رهبر خدمتگزار
اغلب اوقات اسکراممستر «رهبر خدمتگزار» نامیده میشود. حتی اگر او در نقش مربی ظاهر شود، بازهم خدمتگزار تیم است. رهبر خدمتگزار، رهبری است که هرگز به تیم نمیگوید: «امروز میخواهید چه کاری برایم انجام دهید؟» بلکه میپرسد: «امروز چه کاری انجام بدهم تا به شما کمک کنم کاراتر شوید؟». هدف او بهبود کار تیمی و مشارکت شخصی است. رهبر خدمتگزار باید از ویژگیهای زیر برخوردار باشد:
- مهارت گوشدادن
- همدلی
- پرورش و ترویج فرهنگ اعتماد
- عملکردن با فروتنی
- تشویق دیگران
وظایف اسکراممستر بهعنوان رهبر خدمتگزار عبارتاند از:
- هدایت تیم ازطریق مباحثات سالم و مناظرهی ایدهها
- آموزش و مشاوره و راهنمایی سازمان و تیم در پذیرش و بهکارگیری اسکرام
- کمک به تیم برای بهتر دیدهشدن و ازبینبردن موانع
- توانمندسازی و هدایت تیم توسعه در مدیریت داخلی خود
اختیار فرایندها
یکی از اختیارات اسکراممستر این است که بررسی کند تیم ارزشها، اصلها، شیوهها و رویکردهای خاص اسکرام را پذیرفته و آنها را اجرا میکند یا خیر. او به تیم اسکرام کمک میکند بهمنظور افزایش ارزش تجاری محصول، روندها و فرایندها را بهبود دهد. البته، اختیارات اسکراممستر دقیقا مشابه مدیر عملیات یا مدیر پروژه نیست. او حق ندارد کسی را استخدام یا اخراج کند و نمیتواند دربارهی تکمیل وظایف، از اعضای تیم چیزی بخواهد. همچنین، وظیفه ندارد از انجام کارها مطمئن شود. درمقابل، اسکراممستر به تیم کمک میکند فرایندهای خود را تعریف کنند و به آنها متعهد بمانند و از پیشرفت کار خود مطمئن شوند.
حذف موانع
اسکراممستر مسئولیت رفع موانع را برعهده دارد؛ بهویژه موانعی که سد راه پروژه هستند و پیشرفت تیم را متوقف میکنند. این مسئولیت بسیار مهم است؛ زیرا گاهی اوقات اعضای تیم نمیتوانند بهطور منطقی موانع را از میان بردارند. بدینترتیب، بهرهوری تیم افزایش مییابد.
سپر مداخلات
اسکراممستر بهعنوان محافظ عمل میکند. او تیم را دربرابر مداخلات خارجی محافظت میکند که نتیجهی این کار، ارائهی ارزش تجاری در پایان هر اسپرینت است. مداخلات ممکن است از منابع متفاوتی ناشی شوند، مثل مدیرانی که میخواهند اعضای تیم را در میانهی اسپرینت هدایت کنند. درهرحال، منبع مداخلات هرچه باشد، اسکراممستر مانند حائل عمل میکند.
درپایان، کتاب مرجع Essential Scrum ویژگیها و مهارتهای زیر را برای اسکراممستر ضروری میداند:
- باهوش و باتجربه
- صبور
- مشارکت و همکاری
- شفافیت
مالک محصول
تیمهای چابک اصولا منعطف و پاسخگو هستند و این وظیفهی مالک محصول است که مطمئن شود آنها بیشترین ارزش ممکن را ارائه میدهند. مالک محصول، بهعنوان یکی از نقشهای توسعهدهندهی اسکرام، کسبوکار و جامعهی کاربران را تعریف میکند و مسئولیت همکاری با گروه کاربران را نیز به عهده دارد. او براساس این روابط تصمیم میگیرد که محصول نهایی باید از چه ویژگیهایی برخوردار باشد. بنابراین، مالک محصول و تیم توسعه باید کاملا به یکدیگر اعتماد داشته باشند.
نقش مالک محصول
مالک محصول فردی است که تصمیم میگیرد محصول باید چه ویژگیهای و قابلیتهایی داشته باشد و این ویژگیها و قابلیتها چه ترتیب و اولویتی دارند. همچنین، باید چشمانداز روشنی دربارهی محصول به تیم انتقال دهد.
مالک محصول مسئولیت کامل موفقیت راهحل یا راهکار توسعه را برعهده دارد. مهم نیست تمرکز تیم روی محصول خارجی باشد یا برنامهی داخلی. بههرحال، مالک محصول باید بررسی کند حداکثر کار ممکن اجرا میشود یا خیر. او برای مطمئنشدن از اینکه همهی گزینههای الزامی ساخته شدهاند، با اسکراممستر و تیم توسعه همکاری میکند.
مالک محصول مسئول مدیریت بکلاگ محصول است:
- آیتمهای بکلاگ محصول را ذکر میکند.
- بهمنظور دستیابی به مأموریت یا اهداف پروژه، ترتیب آیتمهای بکلاگ محصول را مشخص میکند.
- پیشرفت ارزش کار تیم توسعه را زیرنظر دارد.
- مطمئن میشود بکلاگ محصول برای همهی اعضا شفاف و روشن است و تکالیف آتی را برای تیم توسعه تعریف میکند.
- مطمئن میشود اعضای تیم آیتمهای بکلاگ محصول را در حدانتظار درک کردهاند.
مالک محصول فقط یک نفر است نه یک گروه. بنابراین، هرکسی که خواستار تغییراتی در اولویت آیتمهای بکلاگ محصول است، باید به مالک محصول مراجعه کند. PO فقط زمانی موفق خواهد بود که کل سازمان به تصمیماتش دربارهی محتوا و ترتیب بکلاگ محصول احترام بگذارند.
مسئولیتهای مالک محصول
۱. مدیریت اقتصاد
مالک محصول باید از کارآمدبودن تصمیمات اقتصادی در سه زمینه مطمئن شود: تحویل یا عرضهی محصول و اسپرینت و سطوح بکلاگ محصول.
۲. تنظیم بکلاگ محصول
تنظیم بکلاگ بهمعنی ایجاد و اصلاح و تخمین و اولویتبندی آیتمهای بکلاگ محصول است. البته، مالک محصول شخصا همهی کارهای تنظیم و مراقبت از بکلاگ محصول را انجام نمیدهد. برای مثال، ممکن است او تمام آیتمهای بکلاگ محصول را ننویسد و دیگران در این کار با او همکاری کنند. بهعلاوه، PO آیتمهای بکلاگ را برآورد نمیکند (تیم توسعه این کار را انجام میدهد)؛ اما در زمان برآورد، بهمنظور پاسخ به پرسشها و شفافسازی امور، کنار تیم حضور دارد. درنهایت، مالک محصول باید تأیید کند که همهی فعالیتهای مرتبط به بکلاگ جریان ارائهی ارزش را بهبود میدهند.
۳. شرکت در برنامهریزی
مالک محصول یکی از افراد مهمی است که در جلسات برنامهریزی پورتفولیو، محصول، Release و اسپرینت حضور دارد. در طول جلسهی برنامهریزی پورتفولیو، مالک محصول با ذینفعان داخلی (شاید کمیتهی تصویب یا هیئتمدیره) کار میکند تا محصول بهدرستی در فهرست پورتفولیو قرار بگیرد. در همین جلسه، وی زمان شروع و پایان توسعه محصول را تعیین میکند.
طی برنامهریزی محصول، PO با ذینفعان صحبت و همکاری میکند تا تصویر آتی محصول روشن شود. سپس در طول برنامهریزی Release، مالک محصول با ذینفعان و تیم کار میکند تا محتوای Release بعدی را تعریف کند. در جلسهی برنامهریزی اسپرینت، او با تیم توسعه همفکری میکند تا اهداف اسپرینت تعریف شود. همانطورکه قبلا گفتیم، در این جلسه PO ورودی ارزشمندی دراختیار تیم توسعه میگذارد تا تیم مجموعهای از آیتمهای بکلاگ محصول را انتخاب کند که در پایان اسپرینت، بهطور واقعبینانه تحویلدادنی هستند.
۴. همکاری با تیم توسعه
مالک محصول باید در فواصل منظم از نزدیک با تیم توسعه همکاری کند. مالک محصول نقشی فعال، تعاملی، متعهد و تماموقت است. بسیاری از سازمانهایی که بهتازگی چهارچوب اسکرام را تصویب کردهاند، به تعامل صحیح مدیر محصول و تیم توسعه توجهی نمیکنند؛ بههمیندلیل، شکست میخورند. آنها بازخوردهای ضروری را بهتأخیر میاندازند و زمانیکه PO انتقادی میکند، ارزش آن را دستِکم میگیرند.
۵. همکاری با ذینفعان
مالک محصول درحقیقت صدای جامعهی ذینفعان داخلی و خارجی است. مالک سیستم کسبوکار و مدیر ارشد و مدیر برنامه، برخی از ذینفعان داخلی هستند. درمقابل، مشتریان، شرکا، کاربران و رگولاتوریها، ذینفعان خارجی محسوب میشوند. مدیر محصول باید با همهی این جامعه از نزدیک همکاری کند تا ورودی ارزشمندی جمعآوری و چشمانداز روشنی برای هدایت تیم توسعه فراهم کند. چنانکه میبینیم، حجم کاری مالک محصول بسیار سنگین است. اگر PO حس کند بهتنهایی از عهدهی همهی این کارها نمیآید، شاید از دیگران بخواهد در این مسئولیتها او را یاری کنند.
سایر مسئولیتهای مدیر محصول
- شرح چشمانداز برای تیم و رهبری تیم
- اولویتبندی کارها براساس ارزشهای کسبوکار
- مذاکره با تیم
- مقاومت دربرابر وسوسهی مدیریت میکرو
- تشویق روحیهی جنگندهی تیم
- شهامت کافی برای تصمیمگیریها
خصوصیات و مهارتهای ضروری مالک محصول
- خشنود نگهداشتن مشتریان
- داستانسرایی
- واسطهی انتقال دانش و اطلاعات
- حلوفصل اختلافات
نقش مالک محصول بهعنوان رهبر تیم
هر مالک محصول قدرتمند از مهارتهای رهبری نیز برخوردار است. او تیم را بهطور مؤثر اداره میکند و اهمیت پیشرفت و توسعه و رشد تیم را نادیده نمیگیرد. مهارتهای رهبری مهم مالک محصول عبارتاند از:
درک تیم
مالک محصول وظیفه دارد ظرفیت تیم را درک کند؛ یعنی باید به نکات زیر پی ببرد:
- سرعت متوسط تیم در طول چندین اسپرینت چقدر است؟
- چه افرادی قویترین اعضای تیم هستند؟
- رهبران فنی و فکر تیم چه کسانی هستند؟
- چه افرادی ضعیفترین اعضای تیم محسوب میشوند و در چه زمینههایی (ازلحاظ فنی یا مهارتهای دیگر)؟
- از دیدگاه مهارتهای تکمیلی، قوتها و ضعفهای تیم چیست؟
- اعضای تیم چه کارهایی «دوست دارند» انجام دهند و چه کارهایی «دوست ندارند»؟
- چه چیزی به تکتک اعضا و کل تیم انگیزه میدهد؟
تشویق شفافیت
شفافیت اسکرام ایجاب میکند که مدیر محصول فعالیتهای تیم خود را در طول رویدادهای پروژه، با ذینفعان بهاشتراک بگذارد. البته برخلاف سازمانهای سنّتی، مدیر محصول گزارش کارمندان را بهطور رسمی به هیئتمدیره ارائه نمیدهد. درمقابل، او با اعضای تیم معاشرت و گفتوگو میکند. بهعنوان مثال:
- از تیم میخواهد حوزهی کار خود را مرور کند و نگاهی به فهرست کارهای عقبمانده و برنامهها و چارتهای نزولی بیندازد.
- اعضای تیم را دعوت میکند تا با حضور در جلسات ایستادهی روزانه، دربارهی وضعیت فعلی و تلاشها و پیشرفتهای تیم صحبت کنند.
- اعضای تیم را به جلسات برنامهریزی و تنظیم و تخمین بکلاگ محصول دعوت میکند.
- مطمئن میشود اعضای تیم در بررسی اسپرینت حضور دارند.
مالک محصول باید طرفدار و مدافع تیم باشد و این ویژگی راحت حاصل نمیشود. او باید تلاش کند اعضای تیم را بهتر بشناسد و آنها را درک و با رشد شخصی، به تیم اعتماد کند.
تیم توسعه
تیم توسعه یکی دیگر از زیرمجموعههای اصلی تیم بزرگتر اسکرام است. این تیم از متخصصانی تشکیل میشود که درپایان هر اسپرینت، Increment یا بخش افزایشی محصول بالقوه را تحویل میدهند.
اندازهی ایدهآل تیم توسعه
اندازهی بهینهی تیمهای توسعه با هیچ عدد مشخصی تعریف نمیشود و ممکن است از تیمی به تیم دیگر، متفاوت باشد. بهترین حالت این است که تیم بهاندازهای کوچک باشد که «چابک» باقی بماند و درعینحال بهاندازهای بزرگ باشد که حجم درخورتوجهی از کار را در یک اسپرینت تکمیل کند. تنها دراینصورت تیم میتواند بیشترین ارزش ممکن را ارائه دهد.
اگر اعضای تیم توسعه کمتر از سه نفر باشد، نرخ تعاملات و پیرو آن بهرهوری کاهش مییابد. مشکلی که تیمهای بسیار کوچک با آن مواجهاند، محدودیت مهارتهای ضروری در طول اسپرینت جاری است؛ بههمیندلیل، در تکمیل Increment محصول شکست میخورند. البته، بزرگبودن تیم توسعه نیز به همین اندازه بد است. اگر اعضای تیم توسعه بیشتر از ۹ نفر باشند، مشکلات هماهنگی اعضا افزایش مییابد و پیچیدگیهای غیرضروری نیز بیشتر میشود. در این حالت، فرایندهای تجربی زیاد استفاده نمیشوند.
توجه کنید اسکراممستر و مالک محصول اعضای تیم توسعه محسوب نمیشوند؛ مگر اینکه آنها هم فعالانه مشغول انجام کارهای بکلاگ اسپرینت باشند.
مشخصات تیم توسعه
- تیمهای توسعه خودسازمان هستند. هیچکس (حتی اسکراممستر) تیم توسعه را دربارهی شیوهی تبدیل بکلاگ محصول به Incrementها جهتدهی و هدایت نمیکند.
- تیمهای توسعه معمولا چندوظیفهای (Cross-Functional) هستند؛ یعنی اعضای تیم از مهارتهای مختلفی بهره میبرند. بهعنوان تیم، این مهارتهای ترکیبی برای ایجاد Increment محصول ضروری هستند.
- اعضای تیم توسعه عناوین فردی ندارند. هر عضو صرفنظر از کاری که انجام میدهد، فقط بهعنوان بخشی از تیم شناخته میشود.
- اسکرام هیچ تیمی را بهعنوان زیرمجموعهی تیم توسعه بهرسمیت نمیشناسد؛ حتی اگر این تیمها در حوزههایی مانند آزمون، تجزیهوتحلیل کسبوکار، عملیات یا معماری تشکیلشده باشند.
- کل تیم توسعه بهعنوان گروهی منسجم مسئولیت پروژه را برعهده دارد. بهعبارتِدیگر، هیچیک از اعضا بهتنهایی مسئول پروژه نیستند.
مسئولیتهای تیم توسعه
تیم توسعه در درجهی اول مسئولیتهای زیر را برعهده دارد:
اجرای اسپرینت
اعضای تیم توسعه در طول اسپرینت، وظایف طراحی، ساخت، ادغام و آزمون آیتمهای بکلاگ محصول به Incrementها را برعهده دارند. برای این منظور، آنها خود را سازماندهی میکنند و تصمیم میگیرند چگونه کار را برنامهریزی، مدیریت، اجرا و تفسیر کنند. بیشترین زمان تیم توسعه صرف اجرای کار میشود.
ارزیابی و تعدیل
همهی اعضای تیم توسعه باید در اسکرام روزانه شرکت کنند. در این جلسات، اعضای تیم پیشرفت خود را در جهت اهداف اسپرینت و ارزیابی و برنامهی کار روزانهی خود را برایناساس تعدیل میکنند.
پاکسازی بکلاگ محصول
اعضای تیم توسعه در هر اسپرینت، بخشی از زمان خود را به آمادهشدن برای اسپرینت بعدی اختصاص میدهند. پاکسازی بکلاگ (Product Backlog Grooming) محصول بهمعنی ایجاد، تصحیح، تخمین و اولویتبندی آیتمهای انجامنشدهی محصول است. ۱۰ درصد از ظرفیت تیم در هر اسپرینت، باید به مشارکت با PO و انجام این فعالیتها تعلق گیرد.
برنامهریزی اسپرینت
تیم توسعه در ابتدای هر اسپرینت، در جلسهی برنامهریزی حضور مییابد و با همکاری مالک محصول هدف اسپرینت را تصویب میکند. پس از مشخصشدن هدف اسپرینت، تیم توسعه زیرمجموعهای از آیتمهای بکلاگ محصول را انتخاب میکند که برای رسیدن به هدف از بیشترین اولویت برخوردار هستند. زمان لازم برای جلسهی برنامهریزی، مستقیما متناسب با اسپرینت است.
بررسی و تطبیق محصول و فرایندها
در پایان هر اسپرینت، تیم توسعه باید در دو فعالیت ارزیابی و تطبیق شرکت کند: جلسات بررسی و بازنگری اسپرینت. پیشنهاد میکنیم برای کسب اطلاعات بیشتر دربارهی این دو جلسه، مطلب رویدادهای اسکرام را مطالعه کنید.
استون مارتین بهتازگی مدل کانورتیبل DBS سوپرلجرا را معرفی کرده که با حداکثر سرعت ۳۴۰ کیلومتربرساعت، سریعترین خودرو کانورتیل این شرکت محسوب میشود.
بعد از ماهها آزمون و بررسی نمونهی اولیه در جادهها و پیستهای مختلف، اکنون استون مارتین DBS سوپرلجرا وُلانته در کمال زیبایی معرفی شده است. این مدل نسخهی بدون سقف از DBS سوپرلجرا کوپه است و میتوان آن را یکی از خودروهای زیبای دودر کروک موجود در بازار دانست. مدل بدون سقف جدید DBS سوپرلجرا، دومین نمونهای است که در قرن بیستویکم، پسوند وُلانته (Volante) را یدک میکشد و اکنون بهعنوان پرچمدار خودروهای کانورتیبل استون مارتین شناخته میشود.
همچنین، این مدل اکنون عنوان سریعترین خودرو کانورتیبل استون مارتین را هم یدک میکشد. هدف استون مارتین از ساخت این نمونه، حفظ دینامیک قدرتمند و وقار و عملکرد خارقالعاده نمونهی کوپه بوده است. درحالحاضر، میتوانیم بگوییم استون مارتین موفق شده به هدفش دست یابد. نسخهی کابریولت استون مارتین DBS سوپرلجرا مانند نمونهی کوپه از طراحی خشمگینی بهره میبرد.
در قسمت جلویی، جلوپنجرهی بزرگی دیده میشود که برای ورود هوا به رادیاتور نصب شده است. اسپلیتر عریض زیر سپر هم وظیفه حرکتدادن هوا در قسمت زیرین خودرو را برعهده دارد تا بیشترین میزان چسبندگی و داونفورس بهدست آید. علاوهبراین، دو ورودی هوا در اطراف جلوپنجره هم دیده میشود که اینترکولرهای توربو را در خود جای دادهاند. در قسمت عقبی خودرو نیز، طراحی متقارن و جذابی را شاهد هستیم. دیفیوزرهای دوگانه در قسمت عقب وظیفهی تولید داونفورس و بیشترین چسبندگی ممکن را برعهده دارند.
در قسمت پشتی صندلی سرنشین کناری، نسخهی بهروزرسانیشدهی سیستم ایرودینامیکی فعال Aeroblade II استون مارتین وجود دارد که در افزایش میزان داونفورس تولیدی خودرو تأثیر بسزایی دارد. طبق اظهارات شرکت استون مارتین، سقف این خودرو از ۸ لایه مادهی عایق ساخته شده که در آن از مواد ضدصدا هم استفاده شده است. سقف خودرو در ۱۴ ثانیه باز و در ۱۶ ثانیه بسته میشود. برای سقف این نمونه، ۸ رنگ مختلف در نظر گرفته شده که با رنگ بدنه هماهنگ میشود. قسمتهای متعددی از بدنه همچون گِلگیرها، مشابه نمونهی کوپه از جنس فیبرکربن ساخته شده تا وزن سبکتری داشته باشد. باوجوداین، وزن نسخهی کانورتیبل از استون مارتین DBS سوپرلجرا به ۱,۶۴۰ کیلوگرم میرسد که ۱۵۰ کیلوگرم از نسخهی کوپه سنگینتر است.
مقالههای مرتبط:
بیشک بهترین ویژگی این خودرو زیر کاپوت آن جای گرفته است. استون مارتین برای نمونهی DBS سوپرلجرا وُلانته پیشرانهی ۵.۲ لیتری ۱۲ سیلندر تویینتوربو در نظر گرفته که ۷۱۵ اسببخار قدرت و ۹۰۰ نیوتنمتر گشتاور تولید میکند. انتقال قدرت هم بهوسیلهی جعبهدندهی ۸ سرعته اتوماتیک ZF انجام میگیرد. پیشرانهی قدرتمند این خودرو میتواند DBS سوپرلجرا را در ۳.۶ ثانیه از حالت سکون به سرعت ۱۰۰ کیلومتربرساعت برساند. این سرعتگیری فقط ۰.۲ ثانیه کُندتر از نمونهی کوپه است. حداکثر سرعت در نظر گرفتهشده برای این خودرو جذاب مانند نمونهی کوپه به ۳۴۰ کیلومتربرساعت میرسد.
مارک ریچمن، نایبرئیس شرکت استون مارتین میگوید:
DBS سوپرلجرا قدرت فراوانی تولید میکند که در نمونهی وُلانته هم دیده میشود. در این نمونه، روی بار احساسی و هیجانی کار کردیم که اکنون فقط در کابین خودروهای سوپر جیتی بدون سقف احساس میشود. با بهرهگیری از دینامیک منحصربهفرد، طراحی زیبا و درعینحال خشمگین و هماهنگی بدون نقص پیشرانهی ۵.۲ لیتری ۱۲ سیلندر، اعتقاد داریم حس رانندگی فراموشنشدنی و خاصی ارائه دادهایم که مطابق با سنّت و نام وُلانته است.
فروش اولین مدلهای استون مارتین DBS سوپرلجرا وُلانته با قیمت ۳۲۹,۱۰۰ در سهماههی سوم سال ۲۰۱۹ آغاز میشود.
هواوی جدیدترین گوشی پایینردهی خود با نام Y5 2019 را رونمایی کرد. این گوشی که پردازندهی آن Helio A22 است، در سه رنگ جذاب روانه بازار میشود.
هواوی وای ۵ نسخهی ۲۰۱۹ که اوایل ماه اطلاعاتی از آن فاش شده بود، سرانجام، بهطور رسمی رونمایی شد. این گوشی که ازنظر مشخصات شباهت زیادی به وای ۶ پرو ۲۰۱۹ دارد، درمقایسهبا این گوشی نمایشگر کوچکتر و حافظهی رم کمتر و دوربین سلفی ضعیفتری دارد.
وای ۶ پرو ۲۰۱۹ نمایشگری ۶.۰۹ اینچی و حافظهی رم ۳ گیگابایتی و دوربین سلفی ۸ مگاپیکسلی دارد و درمقابل، وای ۵ نسخه ۲۰۱۹ نمایشگر ۵.۷۱ اینچی و حافظهی رم ۲ گیگابایتی و دوربین سلفی ۵ مگاپیکسلی. غیر از تفاوتهای یادشده، سایر مشخصات دو گوشی اندرویدی مذکور کاملا یکسان هستند.
هواوی Y5 نسخه ۲۰۱۹ از پردازندهی هلیو A22 ساخت شرکت تایوانی مدیاتک بهره میبرد و اندروید ۹ با رابط کاربری EMUI 9 را اجرا میکند. هواوی دو نسخهی ۱۶ و ۳۲ گیگابایتی را برای این محصول در نظر گرفته و هر دو نسخه از امکان افزایش حافظه تا ۵۱۲ گیگابایت بهکمک کارت حافظه برخوردار هستند.
جدیدترین گوشی هواوی دوربینی ۱۳ مگاپیکسلی در پشت خود دارد و باتری ۳,۰۲۰ میلیآمپرساعتی آن ازطریق درگاه میکرو USB شارژ میشود. هرچند هواوی سخنی از قیمت گوشی و زمان عرضهی وای ۵ نسخهی ۲۰۱۹ بهمیان نیاورده، قرار است در رنگهای مشکی، مشکی مات، قهوهای کهربایی و آبی یاقوتی عرضه شود که غیر از رنگ آبی، سایر نسخهها از ظاهری چرمی بهره میببرند.
انحراف محوری زمین از طولانی شدن بیش از حد زمستانها جلوگیری میکند. اما چه عاملی میتواند زمستان طولانی سریال بازی تاج و تخت را به واقعیت تبدیل کند؟
بهلطف انحراف محوری سیارهی زمین، زمستان طولانی در راه نیست. انحراف اندک محور زمین باعث میشود پرتوهای خورشید بهصورت مساوی به سیارهی زمین برخورد نکنند. اگر پرتوها بهصورت مستقیم به نیمکرهی شمالی برخورد کنند، زمستان در کل نیمکرهجنوبی آغاز خواهد شد (و برعکس). زمین در چرخش به دور خورشید، انحراف اندکی دارد به همین دلیل جذب نور خورشید در ارتفاعات مختلف، یکسان نخواهد بود. اما اگر مدت فصلها (بهویژه زمستان) مانند سریال بازی تاج و تخت چند سال باشد، چه اتفاقی خواهد افتاد؟
بهگفتهی کریستوفر والاک، پژوهشگر ارشد دانشگاه آلابانی، پاسخ به این سؤال به چگونگی این اتفاق وابسته است. بهبیاندیگر برای پاسخ به این سؤال، باید یک زمستان چندسالهی واقعی را تجربه کرد. این اتفاق در صورتی رخ میدهد که سیارهی زمین در مداری دورتر از خورشید قرار بگیرد یا چرخش آن در اواسط فوریه، کاملا متوقف شود (البته این فرضیه بیشتر جنبهی شوخی دارد!).
حالا فرض کنید مورد دوم اتفاق بیفتد و نیمکرهی شمالی در انحراف دائمی نسبت به نور خورشید قرار بگیرد. در این صورت، روزها در نیمکرهی شمالی کوتاه و شبها طولانی خواهند شد. کولاکهای برفی افزایش مییابند و تودههای برف بهدلیل نور اندک خورشید، انباشته میشوند.
دیواریخی سریال بازی تاج و تخت، قلمروی هفت پادشاهی را از قلمروی وحشیها جدا میکند
درختهای چهارفصل و گیاهانی که معمولا در بهار جوانه میزنند، از بین میروند و مشکلاتی برای زنجیرهی غذایی به وجود خواهد آمد. بهگفتهی والسک:
خرسها و سنجابها در چنین شرایطی نمیتوانند غذا پیدا کنند و گرسنگی میکشند، گوزنها هم به همین ترتیب از بین میروند. بهدلیل کاهش نور خورشید و دسترسی به انرژی، جمعیت گونهها بهتدریج کاهش پیدا میکند.
مقالههای مرتبط:
بسیاری از حیوانات، بهدلیل کمیاب شدن غذا، در طول ماههای زمستان انرژی خود را ازطریق واسطههای مختلف ذخیره میکنند. برای مثال قورباغهها و لاکپشتها با کاهش نرخ سوختوساز بدن، نیازی به غذا نخواهند داشت و از زمستان جان سالم به درمیبرند. بهگفتهی جان کاستانزو، استاد زیستشناسی دانشگاه میامی:
«این حیوانات در طول زمستان، ازنظر رفتاری غیرفعال میشوند اما در زندگی بدون غذا هم با محدودیتهایی روبهرو میشوند. اگر زمستان، سالها ادامه پیدا کند، منبع انرژی قورباغهها و لاکپشتها هم کاهش مییابند و از گرسنگی خواهند مرد. یا ممکن است ضایعات سوختوساز بدن بهدلیل عدم فعالیت به مرز سمی برسند. قورباغهها و لاکپشتهایی که در مناطق سردسیر زندگی میکنند بهخوبی میتوانند از زمستان (حتی زمستان طولانی) هم جان سالم به درببرند. البته بعید است بتوانند چندین سال به خواب زمستانی بروند.»
زمستان در وستروس (قلمروی هفت پادشاهی در سریال بازی تاج و تخت) طولانی است و معمولا پس از چندین سال به پایان میرسد؛ اما چه اتفاقی رخ خواهد داد اگر زمستان بهاندازهی هزار سال ادامه پیدا کند؟
بهگفتهی والسک چنین زمستانی مشابه عصر یخبندان است؛ اما حتی عصر یخبندان هم فصلی بود. در عصر یخبندان، صفحات بزرگ یخی و تودههای یخ بخشهای عظیمی از زمین را پوشاندند. اگر زمین در اواسط ماه فوریه از چرخش بازایستد، صفحات عظیم یخ در طی هزار سال روی اروپا و کانادا را خواهند پوشاند.
شهرهایی مثل نیویورک، در لبهی صفحهی یخی قرار میگیرند. تغییرات عمدهای در زنجیرهی غذایی حیوانات و گیاهان رخ خواهد داد. مردم بهدنبال شکار میروند و امیدی برای پرورش گیاه زیر تودههای بزرگ یخی وجود نخواهد داشت؛ اما فیزیک اجازه نمیدهد این اتفاق رخ دهد، پس از بهار لذت ببرید.
علیرغم خیل عظیم ویدئوهای منتشرشده در رسانهها و شبکههای مجازی درمورد اختراع ماشینهای حرکت دائم یا مولدهای انرژی رایگان، عملا هنوز چنین ماشینهایی وجود خارجی ندارند.
بیشک یکی از دغدغههای ذهنی تمام علاقهمندان به دنیای فیزیک و مهندسی، موضوع ساخت ماشینهای حرکت دائمی است. اما بدنیست ابتدا نگاهی به تعریف دقیق ماشین در یکی از معتبرترین دانشنامههای جهان با نام بریتانیکا بیندازیم:
ماشین، ابزاری شامل یک یا چند جزء است که از انرژی برای انجام کار مطلوب استفاده میکند. ماشینها از منابع انرژی حرکتی و شیمیایی، مکانیکی، هستهای، گرمایی و الکتریکی تغذیه میکنند و انرژی دریافتی را بهمنظور انجام فرایند از پیش تعیینشده برای دستیابی به هدف معین صرف میکنند.
قطعا این تعریف از ماشین بسیار گسترده است و میتواند قطعاتی بهسادگی یک پیچ تا سامانههایی عظیمی درمقیاس یک هواپیما را در برگیرد.؛ بااینحال، آنچه که در تعریف ماشین بهوضوح خودنمایی میکند، این عبارت است: «استفاده از انرژی برای انجام کار».
حال بیایید مفهومی را بررسی کنیم که بهعنوان «حرکت دائمی» و «ماشین حرکت دائمی» شناخته میشوند:
حرکت دائمی، بهمعنای حرکت همیشگی و توقفناپذیر یک جسم است و ماشین حرکت دائمی، یک ماشین فرضی است که بتواند بدون استفاده از هرگونه منبع انرژی بیوقفه کار کند.
تا همینجا هم با کمی دقت، میتوانید متوجه تناقضی ظریف در تعاریف رسمی ماشین و ماشین حرکت دائمی شوید. از یک سو در تعریف ماشین، بهصورت واضح از نیاز به انرژی برای انجام کار سخن رفته است و ازسوی دیگر، از ماشینی سخن میگوییم برای انجام کار به این انرژی نیازی ندارد!
اما موضوع به همینجا ختم نمیشود. ممکن است فردی از اساس به این تعریف از ماشین ایراد وارد کند و بگوید اساسا چرا یک ماشین برای انجام کار باید انرژی مصرف کند؟
پاسخ این پرسش به دو قانون بسیار مهم از ترمودینامیک (یعنی قوانین اول و دوم ترمودینامیک) بازمی گردد که درصورت وجود یک ماشین حرکت دائمی، یکی از آنها نقض خواهد شد. قانون اول، همان قانون کار و انرژی یا قانون بقای انرژی است که میگوید مجموع انرژی یک سیستم مجزاهمواره ثابت میماند (یعنی انرژی میتواند از شکلی به شکل دیگر تبدیل شود، ولی هرگز خلق یا نابود نمیشود).قانون دوم نیز میگوید مجموع آنتروپی یک سیستم مجزا هرگز نمیتواند کاهش یابد. این قوانین که در ادامه بیشتر به آنها خواهیم پرداخت، درمورد تمامی سیستمها فارغ از ابعاد و اندازهی آنها، جاری هستند.
اما چرا گاهی ما دچار توهم وجود ماشینهای حرکت دائمی میشویم؟ برخی از این دلایل ناشی از سوءبرداشت ما از نحوهی کار برخی ماشینهای طبیعی ظاهرا دائمی است؛ یعنی ماشینهایی که واقعا حرکت دائمی ندارند؛ ولی بهخاطر خطای ناشی از عواملی مانند عدم درک صحیح «مقیاس زمانی کارکرد سیستم» یا «ورودی پنهان انرژی»، تصور میکنیم دائمی هستند.
درمورد عدم درک مقیاس زمانی، میتوان به مثال حرکت اجرام آسمانی اشاره کرد. ما تصور میکنیم که حرکت سیارات در مدارهای منظومهای یک حرکت دائمی است؛ درحالی که حتی فضای میانستارهای نیز عاری از اصطکاک نیست و این حرکتهای مداری نیز بهصورت نامحسوس درحال کاهش سرعت هستند. درمورد عدم درک ورودی پنهان انرژی هم میتوان به مثال جریانهای بادی و اقیانوسی اشاره کرد که در نگاه اول، منابع حرکت دائمی بهشمار میآیند؛ درحالی که ما اکثرا درکی از ورودی منبع انرژی آنها (انرژی خورشیدی) نداریم. درحقیقت، بهخاطرهمین وابستگی، این سیستمها را اصلا نمیتوان سیستم مجزا محسوب کرد.
الگوی حرکت سیارهها؛ پدیدههای که بهاشتباه تصور میشود نمونهای از حرکتهای دائمی در طبیعت است
برای رفع چنین ابهاماتی، برخی از متخصصان اقدام به دستهبندی انواع ماشینهای حرکت دائمی کردهاند. یکی از این دستهبندیها، براساس تناقض عملکرد آنها با انواع قوانین ترمودینامیکی انجام میگیرد. یعنی اینکه ببینیم یک ماشین حرکت دائمی فرضی، کدامیک از دو قانون اول یا دوم ترمودینامیک را میشکند.
دستهی اول از این ماشینها، انواعی هستند که قانون اول را نقض میکنند؛ یعنی قانون کار و انرژی. این قانون بهسادگی میگوید که در یک فرایند چرخهای، کار انجامشده توسط سیستم مجزا (ایزوله) متناسب با انرژی مصرفشده توسط آن سیستم است. پیامد اصلی قانون اول برای ما آن است که ماشین حرکت دائمی تنها هنگامی میتواند کار کند که هیچ انرژی به پیرامون خود ندهد. اگر انرژی خروجی از ماشین بیش از انرژی ورودی به آن باشد (و البته جرم ماشین هم ثابت بماند)، چنین دستگاهی نمیتواند برای همیشه کار کند. شاید بتوان گفت اولین نسل از ماشینهای حرکت دائمی اختراعشده نیز متعلق به همین دسته بودهاند. سابقهی اولین تلاش برای ساخت یک ماشین حرکت دائمی به طراحی رابرت فلاد در سال ۱۶۱۸ نسبت داده میشود. وی سعی کرده بود با طراحی یک مکانیزم متشکل از یک مخزن، آسیاب آبی و پیچ ارشمیدس، نوعی محرک دائمی باقابلیت تولید انرژی مازاد ایجاد کند که البته بهدلیل نقض قانون اول ترمودینامیک هرگز کار نکرد.
بههمین ترتیب، بسیاری از طرحهای اولیهی دیگر از ماشینهای حرکت دائمی در دورهی رزونانس (شامل مولدهایی که با مصرف انرژی ورودی کمتر، انرژی خروجی بیشتری تولید میکردند) بهسادگی از عدم درک بشر از قانون اول ترمودینامیک نشات میگرفتند. با کشف این قانون در قرن هجدهم، بسیاری از این طرحها بهمرور منسوخ شدند و طرفداران خود را از دست دادند. این قضیه موجب شد که شیفتگان فیزیک ناممکن، بهسمت نقض قانون دوم ترمودینامیک بروند و اقدام به طراحی و معرفی ماشینهای حرکت دائمی دستهی دوم کردند.
اما مشکل اینجا بود بهعلت ماهیت پیچیدهتر و ناشناختهتر قانون دوم ترمودینامیک در نزد افکار عمومی، درک شگرد کار و توضیح حقهی نهفته در پس چنین دستگاههایی بسیار پیچیدهتر از قبل به نظر میرسید. نقض قانون اول تنها با مقایسهی میزان کار و انرژی ورودی و خروجی ماشین تاحدودی قابلشناسایی بود. اما قانون دوم از مفهوم پیچیدهتری با نام آنتروپی استفاده میکند. این قانون میگوید آنتروپی (یا بینظمی) یک سیستم مجزا هرگز در طول زمان نمیتواند کاهش یابد یا بهعبارت دیگر انرژی در سیستم تمایل دارد تا حدامکان بهصورت یکنواخت توزیع شود تا به حداکثر میزان آنتروپی ممکن دست یابد.
برای اینکه مفهوم افزایش آنتروپی را در قانون دوم ترمودینامیک بهتر درک کنید، بیایید فرض کنیم که یک لیوان چای داغ داریم که درون آن چند تکه یخ انداخته شده است. آنچه ما در واقعیت شاهد آن خواهیم بود، مسلما کوچکتر شدن تدریجی یخها و سردشدن چای است. حال فرض کنید این اتفاق نیفتد و درعوض، ما شاهد بزرگتر شدن قطعات یخ و گرمتر شدن چای درون لیوان باشیم. مشاهدهی چنین پدیدهای، هیچگونه منافاتی با قانون اول ترمودینامیک ندارد (چراکه میتوان فرض کرد انرژی از منبع سرد به منبع گرم منتقل شده است)؛ اما آنچه که مانع از وقوع چنین پدیدهای میشود، بیان کلاوسیوس از قانون دوم ترمودینامیک است. میتوان گفت چون از لحاظ ترمودینامیکی، آنتروپی یخ کمتر از چای است؛ پس این سیستم باید در گذر زمان و رسیدن به تعادل، بهسمت ذوب یخ (یعنی افزایش آنتروپی) پیش رود؛ بهعبارتی، گرما بهطور طبیعی تنها میتواند از منبع گرم بهسمت منبع سرد جریان یابد.
این بیان از قانون دوم میگوید که برای انتقال گرما از منبعی با دمای پایین (سرد) به منبعی با دمای بالاتر (گرم)، نیاز به کار است. پس هیچ ماشین ایزولهای نخواهد توانست با معکوس کردن این روند، از محیط پیرامون خود انرژی جذب کند و آن را به کار تبدیل کند. این همان چیزی است که ماشینهای محرک دائمی نوع دوم، مدعی انجام آن هستند.
طرح پیشنهادی رابرت فلاد برای ماشین حرکت دائمی در سال ۱۶۱۸
ماشینهایی که قانون دوم را نقض میکنند، این ادعا را دارند که میتوانند مقادیری از انرژی را که پیشتر بهصورت یکنواخت در محیط توزیع شده است، دوباره به کار تبدیل کنند و این بهمعنای معکوسکردن روند افزایش آنتروپی سیستم است.
از مشهورترین نمونههای ماشینهای دستهی دوم، طرح چرخدندهی براونیان در سال ۱۹۱۲ است؛ طرحی که سعی داشت تنها از حرکت مولکولهای گاز در یک سیستم با دمای یکنواخت، کار تولید کند. این امر از دیدگاه قانون دوم بهطور کامل مردود است؛ چراکه اساسا بدون وجود اختلاف دما یا انرژی در یک سیستم، امکان استحصال انرژی از آن وجود ندارد.
مقالههای مرتبط:
اما این تمام ماجرا نیست؛ دستهی سومی هم برای ماشینهای حرکت دائمی میتوان درنظر گرفت. این دسته، همان ماشینهایی هستند که میتوانند بدون هیچگونه ورودی (و البته خروجی) به حرکت خود ادمه دهند. مدعیان چنین ماشینهایی بر این اصل از فیزیک کلاسیک استناد میکنند که میگوید «یک جسم متحرک، درصورت عدم واردشدن نیروی خارجی، میتواند تا ابد به حرکت خود ادامه دهد». تصور بر این است که درصورت حذف اصطکاک و هرگونه تلفات انرژی و نیروهای خارجی از سیستم، طراحی یک ماشین دائمی ایدهآل دورازذهن نیست؛ چیزی شبیه مفهوم یک خودروی ایدهآل که نیازی به موتور ندارد یا چرخی که در نبود اصطکاک تا ابد میچرخد. ولی آنچه که ما از آن غافل ماندهایم، این است که حتی درصورت غلبه بر چالشهای طراحی مهندسی، بازهم این حرکت دائمی ممکن نیست.
مانع اصلی بر سر راه کارکرد چنین ماشینهایی در مفاهیم پایهی مکانیک کوانتوم نهفته است. بنابر اصل عدم قطعیت هایزنبرگ، تمامی ذرات دارای ماهیتی تصادفی هستند. هر آنچه که حرکت میکند، بهناچار دچار اصطکاک و افزایش گرمای داخلی میشود و حتی اگر تمامی این گرما را با ایزولاسیون مهار کنیم، بازهم بخشی از انرژی بهشکل تشعشع، ازطریق دیوارههای این سیستم ایزوله به بیرون درز خواهد کرد. دراینمیان، اگر تابشهای گرانشی را نیز در نظر بگیریم، میبینیم که هیچ ماشین حرکت دائمی نخواهد توانست تا ابد کار کند. پس این تنها «زمان» است که نهایتا تعیین خواهد کرد بهترین ماشین محرک دائمی چقدر کار خواهد کرد.
بسیاری از ماشینهای محرک دائمی که در یوتیوب میبینید، بر این ادعا استوار هستند که میتوانند انرژی لازم را برای حرکت دائمی خود را تأمین کنند (محرک دائمی) و برخی حتی انرژی اضافی را برای تغذیهی منابع خارجی نیز دارند (مولدهای انرژی رایگان و بدون ورودی). در این ماشینها، نسبت انرژی خروجی به انرژی ورودی، عددی بزرگتر از یک است؛ گزارهای که از اساس غلط است. همانگونه که پیشتر نیز گفتیم امروزه مدعیان ماشینهای حرکت دائمی دیگر سخنی از نقض قانون کار و انرژی به میان نمیآورند، هماینک اکثر آنان قانون دوم ترمودینامیک را نشانه رفتهاند؛ یعنی استخراج انرژی از جایی که هیچگونه اختلاف سطح انرژی وجود ندارد. یکی از همین منابع انرژی رایگان که اخیرا با استقبال فراوانی مواجه شده است، مفهوم «انرژی نقطهی صفر» در خلاء کوانتومی است.
بسیاری از مباحث کوانتومی مرتبطبا این موضوع، خارج از حوصلهی این نوشتار است؛ اما نکتهای که باید بدان توجه کنیم این است که انرژی در تمام نقاط یک فضای خلاء کاملا یکسان است و این یعنی هیچگونه اختلاف سطحی در انرژی خلاء کوانتومی وجود ندارد. پس نمیتوان به آن بهعنوان یک منبع انرژی درنظر گرفت (هرچند ممکن است بتوان با کمک پدیدههایی نظیر اثر کاسیمیر و کاهش میزان انرژی نقطهی صفر میان دو صفحهی رسانا، انرژی لازم برای حرکت رفتوبرگشتی این صفحات را فراهم کرد، ولی انجام چنین کاری خود نیاز به مصرف میزانی از انرژی دستکم برابر با خروجی نهایی خود سیستم خواهد داشت).
در مجموع، بسیاری از مدعیان ساخت ماشین حرکت دائمی و مولدهای با انرژی صفر، حتی از دانش و مهارت لازم برای طراحی یک چرخ بالانسشده هم برخوردار نیستند و بههمین دلیل، عموما دست به دامان مفاهیمی ساختگی نظیر انرژی نقطهی صفر، پلاسما، تسلا، ارتعاشات، انرژی کیهانی و امثالهم میشوند. درواقع باید بدانید دغدغهی این گروه از افراد بیشتر در جذب کمکهای مالی بیشتر یا فروش تجهیزات و فیلمهای آموزشی بلامصرف است تا نجات بشر از بحران جهانی انرژی.
پس بهتر است دفعهی بعد پیش از آنکه با شنیدن خبری درمورد نقض قوانین فیزیک پایه، هیجانزده شوید، کمی به سابقهی طولانی این ادعاها در تاریخ علم توجه کنید و از خود بپرسید باوجود این خیل عظیم از نوابغ ساختارشکن، چرا هنوز هم در پس سدهها، همچنان قوانین فیزیک کلاسیک در جهان ما جاری است؟
انویدیا کارت گرافیک میانردهی Geforce GTX 1650 را با ۴ گیگابایت حافظهی ویدئویی و بدون نیاز به اتصال کانکتور منبع تغذیه عرضه کرد.
آن دسته از گیمرهایی که توان مالی کمتری دارند، سرانجام میتوانند تحولات صورتگرفته در آخرین معماریگرافیکی شرکت انویدیا یعنی تورینگ را تا اندازهای لمس کنند. روز سهشنبه، شرکت انویدیا با عرضهی پردازندهی گرافیکی GTX 1650، امکان ارتقای کامپیوترهای شخصی فعلی را با یک کارت گرافیک ۱۵۰ دلاری فراهم کرد و کاربران میتوانند از این پس با حداقل ایرادات به اجرای بازیها در رزولوشن 1080p بپردازند. این پردازندهی گرافیکی با قرار گرفتن در سبد محصولات سری GTX 16 شرکت انویدیا، به جمع محصولات قدرتمندتری شامل GTX 1660 و GTX 1660 TI پیوست.
پردازندهی گرافیکی GeForce GTX 1650 بهمانند دیگر محصولات سری GTX 16، تنها با طراحی سفارشی به دست شرکای تجاری انویدیا تولید شده و نسخهای توسط انویدیا (Founders Edition ) وجود نخواهد داشت. این محصول نیز بهمانند برادران بزرگترش روی بوردهایی ارائه خواهد شد که توان خالص مصرفی مجموعه را به ۷۵ وات خواهند رساند و لذا نیازی به اتصال کارت گرافیک به کانکتور مجزایی از منبع تغذیهی سیستم وجود ندارد. این ویژگی منحصربهفرد باعث محبوبیت نمونههای قدیمیتر GTX 1050 و GTX 1050 TI در دنیای گیمینگ شده بود؛ این دو کارتهای گرافیکی از کانکتورهای تغذیهی اضافی بینیاز هستند و میتواند کامپیوترهای پیشساختهی ارزانقیمت را هم تبدیل به ابزارهای مناسب گیمینگ کند.
مقالات مرتبط:
معماری جدید تورینگ انویدیا، هرچند از ویژگیهایی نظیررهگیری پرتو آنی و قابلیتهای یادگیری ماشین کارتهای سری RTX 20 برخوردار نیست، اما توان اجرای تعداد کثیری از بازیهای روز را دارد. پردازندهی گرافیکی GTX 1650 دو برابر سریعتر از پردازندهی GTX 950 بوده و بنا بهگفتهی انویدیا در رزولوشن 1080p تا ۷۰ درصد بهتر از GTX 1050 عمل میکند.
تا پیش از عرضهی این پردازندههای گرافیکی، درایور متناسبی از سوی انویدیا در اختیار رسانهها قرار نگرفته بود؛ بنابراین امکان بررسی این ادعا بهصورت مستقل وجود نداشت. با این وجود کارشناسان انتظار دارند که این پردازندهی گرافیکی در عناوین بهروز گیم، با بهرهگیری از پایپلاینهای مجزای صحیح و اعشاری مختص معماری جدید تورینگ، نتایج مناسبی کسب کند. بازیهایی نظیر عنوان محبوب Rainbow Six Siege که بهخوبی به قابلیتهای محاسباتی ناهمگام جواب میدهد، در زمان اجرا با معماری گرافیکی تورینگ در مقایسه با معماری پاسکال عملکرد بهتری دارد.
در ادامه مشخصات و ویژگیهای پردازندهی گرافیکی GeForce GTX 1650 بهصورت تیتروار بیان میشود:
- ۸۹۶ هستهی Cuda
- سرعت کلاک پایهی ۱۴۸۵ مگاهرتز
- سرعت کلاک بوست ۱۶۶۵ مگاهرتز
- ۴ گیگابایت حافظهی گرافیکی از نوع GDDR5 با پهنای باس ۱۲۸ بیت
- پهنای باند حافظهی ۱۲۸ گیگابایت بر ثانیه
- توان طراحی حرارتی ۷۵ وات
- قیمت ۱۴۹ دلار
پردازندهی گرافیکی GeForce GTX 1650 با ۲۵۶ هستهی Cuda (محاسباتی) بیشتر نسبت به GTX 1050 و ۱۲۸ هستهی بیشتر نسبت به GTX 1050 TI ارائه میشود. این مسئله بهتنهایی باعث ارائهی سطح عملکرد بسیار بالاتری در کارتهای جدید میشود. افزون بر این، توان عملیاتی بالاتر معماری گرافیکی تورینگ توأم با سرعت کلاک بوست به مراتب بیشتر در کارت GTX 1650 باعث افزایش سطح کارایی آن نسبت به پیشینیاناش شده، در عین حال توان طراحی حرارتی ۷۵ واتی دستنخورده باقی میماند.
در آخرین نمونهی کارتهای گرافیک ساخت انویدیا، حجم حافظهی گرافیکی به میزان ۲ گیگابایت بالاتر از مدل پیشین GTX 1050 است. GTX 1650 در عوض با بهرهمندی از ۴ گیگابایت حافظهی گرافیکی، درواقع حداقل میزان حافظه برای اجرای بازیهای امروزی در رزولوشن 1080p را فراهم میکند.
تمامی این موارد درکنار هم بیانگر ارتقایی درخور توجه است؛ اما استفاده از این مزایا بهایی متناسب دارد. درحالیکه قیمت زمان عرضهی کارت گرافیک GTX 1050 معادل ۱۱۰ دلار بود و کارت گرافیک قدرتمندتر GTX 1050 TI تا پیش از برههی گرانی کارتهای گرافیک در آشفته بازار ارزهای دیجیتال، برچسب قیمت ۱۴۰ دلاری داشت، حداقل قیمت کارت گرافیک GeForce GTX 1650 در زمان عرضه ۱۵۰ دلار است.
شرایط رقابت این پردازندهی گرافیکی با کارت گرافیک Radeon RX 570 نیز تماشایی است. کارت گرافیکی رقیب ساخت شرکت AMD دو سال قبل و در زمان عرضه ۱۸۰ دلار قیمت داشت، اما اکنون امکان تهیه مدلهایی از آن با ۴ گیگابایت حافظه و قیمت ۱۳۰ دلار وجود دارد. حتی مدلهایی از این کارت با ۸ گیگابایت حافظهی گرافیکی نظیر Phantom D Radeon RX 570 8GB OC ساخت شرکت ASRock با قیمت ۱۴۰ دلار؛ یعنی ۱۰ دلار کمتر از نسخهی ۴ گیگابایتی کارت GeForce GTX 1650 در بازار موجود است.
بااینحال بایستی توجه داشت که این کارت گرافیک شرکت AMD برای راهاندازی نیاز به یک کانکتور ۸ پین برگرفته از منبع تغذیه دارد. چنانچه GTX 1650 قادر به رقابتی پایاپای با کارت حریف نباشد، انویدیا بهجای تلاش برای پیشی گرفتن از کارت Radeon RX 570 در سطح عملکرد، بیشتر بر ماهیت Plug & Play این کارت ۷۵ واتی متمرکز خواهد شد. لذا همچنان باید منتظر بررسیهای مستقل آخرین محصول Nvidia ماند.
اگر بخواهیم در مورد تصمیمهای طراحی انویدیا صحبت کنیم، شکاف قیمتی قابلملاحظهای میان کارت ۱۴۹ دلاری GeForce GTX 1650 و کارت ۲۲۰ دلاری GeForce GTX 1660 به چشم میخورد. همچنین اختلاف چشمگیری در تعداد هستههای Cuda میان دو کارت وجود دارد که از عدد ۵۰۰ فراتر میرود. انویدیا تا به امروز در مورد پردازندهی گرافیکی جدیدتر GeForce GTX 1650 TI صحبتی نکرده، اما شایعاتی در مورد عرضهی این مدل به گوش میرسد. جای شگفتی است اگر چنین مدلی برای پر کردن این شکاف قیمت قابلتوجه، در آینده ارائه نشود.
به هر حال از امروز باید چشم به راه مدلهای مختلف کارت گرافیک GeForce GTX 1650 از سازندگان مختلف در قفسههای فروشگاهها بود. حتی شاید برخی از مدلهای اورکلاکشدهی این محصول انویدیا نیاز به اتصال یک کانکتور تغذیهی ۶ پین اضافی داشته باشد؛ بنابراین پیش از خریدن این کارت گرافیک از روش تغذیهی آن (ازطریق کانکتور یا مستقیماً از اسلات مادربرد) بهخوبی آگاه شوید.
یک نوجوان نیویورکی، پس از اینکه بهاشتباه به اتهام دزدی از فروشگاه اپل دستگیر شد، خواستار غرامتی یک میلیارد دلاری از این شرکت شده است.
نوجوانی ۱۸ ساله از نیویورک به خاطر دستگیری اشتباهی خود، پروندهی قانونی یک میلیارد دلاری علیه اپل تشکیل داده است. او عقیده دارد که این دستگیری اشتباهی بهدلیل سیستم تشخیص چهره اپل روی داده است. ماموران پلیس نیویورک پس از اینکه عثمان باه را به اشتباه با تعدادی سرقت از فروشگاه اپل در شهرهای بوستون، نیوجرسی، دلاور و منهتن مرتبط دانستند، او را در تاریخ ۲۹ نوامبر دستگیر کردند. ظاهراً مجرم اصلی یک مدرک شناسایی با اسم، آدرس و سایر اطلاعات شخصی وی را دزدیده است. به هرحال از آنجایی که مدرک شناسایی فاقد عکس بوده، این پرونده مدعی است که اپل سیستم تشخیص چهرهی فروشگاه خود را برنامهریزی کرده تا چهره دزد واقعی را با اطلاعات باه مرتبط سازد؛ اگرچه یکی از سخنگویان اپل اعلام کرده است که این شرکت در فروشگاههای خود از تشخیص چهره استفاده نمیکند.
یک کارآگاه که نهایتاً فیلم ضبطشده دوربین مخفی اپل را پس از دستگیری عثمان باه بررسی کرده است، متوجه شده که او هیچگونه شباهتی با دزد ندارد. علاوهبر این، هنگامی که دزدی ۱۲۰۰ دلاری در بوستون روی داده، باه در جشن فارغالتحصیلیاش در منهتن بوده است. این پروندهای عجیب است و روشن نیست که در دادگاه اثبات خواهد شد یا حیر.
بنابر گزارش نیویورک پست، این پرونده ادعا میکند که استفاده از نرمافزار تشخیص چهره در فروشگاه اپل برای شناسایی افرادی که به دزدی مشکوک هستند، نوعی نقضحریم خصوصی محسوب میشود و کاربران نگران این موضوع هستند که چهرهشان بهصورت مخفیانه تحلیل و بررسی شود.
بهروزرسانی: اپل پس از دریافت شکواییهی عثمان باه، بهصورت رسمی اعلام کرده است که از سیستم تشخیص چهره در هیچ یک از فروشگاههای خود استفاده نمیکند.
.: Weblog Themes By Pichak :.