فروش کامپیوترهای مخصوص سِرور در سال جاری میلادی، با رشد کمی همراه خواهد بود و احتمالا در سال ۲۰۲۰، نقطهی اوج فروش را شاهد باشیم.
پیشبینیهای گذشته دربارهی بازار جهانی سِرور، سال ۲۰۱۹ را سال ادامهی رشد نامیده بود. البته، گزارش اخیر مؤسسهی دیرماکسچنج (DRAMeXchange) نشان میدهد فروش سال جاری میلادی با کاهش ۳.۹ درصدی درمقایسهبا سال قبل روبهرو بوده و دلیل آن نیز چرخههای کسبوکاری در سرتاسر جهان و نیز بیاعتمادی اقتصادی بیان میشود.
مارک لیو، تحلیلگر ارشد دیرماکسچنج میگوید سهم عمدهای از رشد سریع فروش جهانی سِرور در سال ۲۰۱۸ با شرکتهای فعال در آمریکایشمالی مرتبط بود. طبق تحلیلها، این برندها حدود ۳۰ درصد از فروش جهانی را ازآنِ خود کردند. سِرورهای ویژه و اینترپرایز بزرگترین گروه مؤثر در آمار فروش شناخته میشوند و فروش به مراکز داده نیز از ۳۵ درصد در سال ۲۰۱۸ به ۴۰ درصد در سال جاری میلادی رسیده است.
با عرضهی جهانی فناوری 5G در سال جاری میلادی، شرکتهای مخابراتی و ارائهدهندههای اینترنتی تقاضای خود برای تجهیزات سِرور را افزایش خواهند داد. تخمینهای کنونی پیشبینی میکنند همین افزایش تقاضا بهدلیل توسعهی فناوریهای 5G فروش تجهیزات سِرور را در سال ۲۰۲۰ به اوج خواهد رساند.
با نگاهی به فصل اول سال جاری میلادی، متوجه میشویم تقاضای مراکز داده کاهش نیافته است. کاهش تقاضا در چنین فصلهایی معروف به آفسیزن، روندی معمول محسوب میشود؛ اما در سال جاری، رشدی پایدار در همهی بخشها را شاهد بودهایم. تقاضا برای سِرورهای ODM (طراحیشده بهوسیلهی شرکتهای خاص که با برند شرکتهای دیگر فروخته میشوند) درمقایسهبا فصل قبلی رشد ۱.۳ درصدی را نشان داد. با وجود اینکه سفارشها در فصل دوم به مشتریان تحویل داده میشود، میتوان رشد ۱ تا ۳ درصدی را برای این بخش از بازار پیشبینی کرد که سهم بازار را به ۲۶.۶ درصد میرساند.
برخی از برندها در فصل اول ۲۰۱۹، با کاهش فروش ۲۰ درصدی مواجه شدند؛ اما با شروع فصل دوم، فروش آنها بازگشتی چشمگیر به وضعیت پایدار داشت. ازلحاظ رتبهبندی سهم بازار جهانی در میان برندهای تولیدکنندهی سِرور، شرکتهای Dell EMC و HPE و Inspur بهترتیب با ۱۵.۸ و ۱۳.۷ و ۷.۵ درصد از سهم بازار در جایگاههای اول تا سوم قرار دارند.
گزارش DRAMeXchange ادعا میکند ارائهدهندگان برتر خدمات ابری در چین، خرید تجهیزات سِرور را درمقایسهبا سال گذشته ۱۵ درصد کاهش خواهند داد. البته برندهای آمریکایشمالی تأثیر زیادی از تصمیم چینیها نخواهند پذیرفت و رشد ۵ تا ۱۰ درصدی برای آنها پیشبینی میشود.
مزیتهای رقابتی شرکت تسلا درمقایسهبا سایر خودروسازان الکتریکی بسیار است. در این مطلب، تعدادی از این مزیتها را بررسی میکنیم.
تسلا شرکتی است که شاید برخی از آن متنفر باشند و برخی دیگر آن را بپرستند. با وجود تمام فرازونشیبهایخودروهای الکتریکی در بازار، شکی نیست تسلا یکی از خودروسازان الکتریکی پیشرو در جهان است. این شرکت را میتوان بهعنوان یکی از معدود خودروسازان الکتریکی موفق و نوآور نامید که از شبکهی شارژ مخصوص بهخود بهره میبرد. خودروسازان دیگر تاکنون برد مسافتی بیشتری از خودروهای تسلا را وعده داده بودند؛ اما تاکنون هیچیک از آنها نتوانستهاند در بحث برد مسافت، به محدودهی رقابت با تسلا نزدیک شود.
علاوهبراین، میزان فروش خودروهای تسلا در آمریکا و اخیرا در اروپا بهطور چشمگیری درحالافزایش است. شان میشل، یکی از محققان خودروهای الکتریکی که بیش از ۱۰ سال دراینزمینه تحقیق کرده، اخیرا ویدئویی منتشر و دلایل شکستناپذیری تسلا را بررسی کرده است. در ادامهی این مطلب، به توضیحات میشل اشاره میکنیم.
هرچه بازار خودروهای الکتریکی گستردهتر و خودروسازان بیشتری برای رقابت با تسلا وارد بازار میشوند، این حقیقت بیشتر بهچشم میآید که رقابت با تسلا کار آسانی نیست. بهطور مثال، شرکت آئودی نمونهی E-Tron را بهعنوان اولین خودرو الکتریکی خود معرفی کرد که برپایهی ساختار اصلی سایر خودروهای این شرکت ساخته شده است. بستهی باتریهای ۹۵ کیلوواتساعتی قرارگرفته در این خودرو، ۳۲۶ کیلومتر مسافت را میتواند بپیماید. این درحالی است که I-Pace، آخرین مبارز الکتریکی جگوار، از بستهی باتریهای ۹۰ کیلوواتساعتی بهره میبرد که با هربار شارژ کامل، ۳۷۴ کیلومتر را میتواند طی کند.
همچنین، پورشه تایکان که در سال ۲۰۲۰ معرفی میشود، در استاندارد NEDC توانایی دارد ۴۹۷ کیلومتر را بپیماید که با درنظرگرفتن معیار رایج EPA، این میزان به ۳۸۴ تا ۴۰۰ کیلومتر میرسد. تمام این توضیحات را بیان کردیم تا بگوییم تسلا درمقایسهبا سال ۲۰۱۲ و معرفی بستهی باتریهای ۸۵ کیلوواتساعتی، برد مسافتی ۴۲۴ کیلومتر را ارائه داد. بعد از گذشت ۵ سال از آن زمان، شورولت با معرفی مدل بولت، به اولین خودروسازی تبدیل شد که پس از تسلا به رکورد برد مسافتی بیش از ۳۲۰ کیلومتر دست مییابد.
شورولت ولت با هربار شارژ میتواند ۳۸۰ کیلومتر را بپیماید. از سال ۲۰۱۷ تاکنون، خودروسازان زیادی موفق شدند به این مهم دست یابند؛ اما تاکنون هیچیک از خودروسازان به فناوری منحصربهفرد باتریهای تسلا دست نیافتهاند. در سال ۲۰۱۶، تسلا مدل S P100D را با برد مسافتی ۵۰۴ کیلومتر معرفی کرد. پسازآن در سال ۲۰۱۷، تسلا مدل S 100D را با شعاع مسافتی ۵۳۶ کیلومتر معرفی کرد. اولین شاسیبلند تسلا با نام مدل X هم پس از مدل S با برد مسافتی بین ۴۶۲ تا ۴۷۲ کیلومتر معرفی شد؛ اما روند روبهرشد تسلا به اینجا ختم نشد.
سپس، نوبت به نمونهی مقرونبهصرفه تسلای مدل ۳ رسیده بود تا با بستهی باتریهای ۷۵ کیلوواتساعتی و برد مسافتی ۵۲۰ کیلومتری معرفی شود. با درنظرگرفتن خودرو جدید تسلا با نام مدل Y، اکنون ۱۰ نمونه از ۱۲ خودرو موجود در سبد محصولات تسلا، با برد مسافتی بیش از ۴۸۰ کیلومتر عرضه میشوند.
در اینجا، این سؤال مطرح میشود: اگر خودروهای تسلا درمقایسهبا سایر نمونههای موجود در بازار مزیت رقابتی ندارند؛ چرا چنین فاصلهی بزرگی بین مشخصات فنی خودروهای تسلا و سایرین وجود دارد؟ جواب این سؤال در گرو دو عامل بزرگ است: ۱. برد مسافتی خودروها که نمایانگر توان پیمایش مسافت در هربار شارژ است؛ ۲. زمان لازم برای شارژ خودرو است. اخیرا در فهرست منتشرشده از خودروهای الکتریکی با بیشترین توان مسافتی، ۴ نمونه از خودروهای تسلا در فهرست ۵ خودرو برتر قرار گرفتند. در رتبهی پنجم، هیوندای کُنا موفق شد نسخهی پایهی تسلای مدل ۳ را شکست دهد.
اگر نگاهی به فهرست ۱۰ خودرو برتر بیندازیم، ۵۰ درصد خودروهای موجود در فهرست متعلق به شرکت تسلا هستند. وقتی خودروهای موردانتظار برای معرفی در سال جاری و سال آیندهی میلادی را بررسی میکنیم، تنها نام یک خودرو سؤالات زیادی را بهوجود میآورد: ریوین (Rivian). شرکت ریوین در اواخر سال ۲۰۱۸، با معرفی یک وانت و شاسیبلند الکتریکی با برد مسافتی بیش از ۶۴۰ کیلومتر، دنیای خودروهای الکتریکی را تکان داد. مهندسان این شرکت با اتصال دو لایهی باتری به یکدیگر موفق شدهاند به این مهم دست یابند و با استفاده از چیلر بین آنها، بستهی باتریّها را خنک نگه دارند.
خودروهای ریوین در سالهای ۲۰۲۰ و ۲۰۲۱ به بازار عرضه میشوند. با نگاهی به فهرست ۱۰ خودرو موردانتظار برای معرفی در چند ماه آینده، تنها نام شرکتهای ریوین و تسلا را مشاهده میکنیم. اگر بخواهیم نام دیگر خودروسازان را ببینیم، بهسراغ فهرست ۲۰ خودرو موردانتظار باید برویم. نام برخی خودروسازان مشهور همچون مرسدس بنز و آئودی حتی در فهرست ۲۰ خودرو موردانتظار هم دیده نمیشود.
در هر زمینهای که بخواهیم بررسی کنیم، تسلا رهبر خودروهای الکتریکی در بحث کارایی محسوب میشود. علاوهبراین، تسلا در سالهای اخیر موفق شده خودروهای ایرودینامیک جذابی بسازد. یکی از عوامل مهم دنیای خودروهای الکتریکی، مدت زمان لازم برای شارژ باتریها است. ازآنجاکه ۹۰ تا ۹۵ درصد فرایند شارژ خودروهای الکتریکی در پارکینگهای شخصی انجام میشود، شبکه و سرعت دردسترس برای شارژرها یکی از نکات مهم برای خریداران است.
مقالههای مرتبط:
اگر خریداری قصد داشته باشد با خودرو الکتریکی مسافتهای طولانی را طی کند، درآنصورت، سرعت شارژ و ایستگاههای شارژ دردسترس به مهمترین عامل تبدیل میشود. تمامی خودروهای الکتریکی موجود در بازار توانایی شارژ پرسرعت را ندارند؛ اما اخیرا خودروسازانی همچون پورشه، مرسدس بنز، آئودی، ریوین و پلاستار شارژرهایی قدرتمند معرفی کردهاند. بهطور مثال، پورشه در مدل تایکان از شارژرهایی ۳۵۰ کیلوواتساعت و ریوین ۱۶۰ کیلوواتساعتی و تمامی نمونههای آئودی و مرسدس بنز و پلاستار ۱۵۰ کیلوواتساعتی بهره خواهند برد. شارژرهای تمامی خودروهایی که به آنها اشاره کردیم، از شارژرهای ۱۲۰ کیلوواتساعتی فعلی تسلا برای مدل S و مدل X، قویتر خواهند بود. اگر تسلا نرخ شارژ نمونههای مدل S و مدل X را مانند مدل ۳ بهروزرسانی کند، به شارژ ۲۵۰ کیلوواتساعتی دست خواهد یافت.
پژوهشگران بهتازگی در یک مطالعهی مروری جامع، اثرات مثبت کافئین را روی تقویت عملکرد ورزشی تأیید کردهاند.
قهوه یکی از محبوبترین نوشیدنیهای جهان است. تقریبا نیمی از جمعیت افراد بالغ در استرالیا قهوه مینوشند. جدای از لذت بردن از طعم آن، علت اصلی نوشیدن قهوه این است که کافئین را وارد جریان خون خود کنیم. کافئین میتواند به بیدار ماندن کمک کند، موجب افزایش هشیاری شود، تمرکز و عملکرد شناختی را تقویت کند و روی حافظهی کوتاهمدت و مهارتهای حل مسئله تاثیر مثبتی بگذارد. این ماده همچنین میتواند عملکرد جسمی را افزایش دهد.
پژوهشگران در یک مطالعهی مروری جدید، یافتههای تمام فراتحلیلهایی که تاثیرات کافئین را روی عملکرد ورزشی مورد مطالعه قرار داده بودند، خلاصه کردند. فراتحلیل روشی است که به ما اجازه میدهد نتایج مطالعات مختلف را بهمنظور برآورد اثر حقیقی با هم ترکیب کنیم. این بررسی شامل بیش از ۳۰۰ مطالعهی اولیه بود که بیش از ۴۸۰۰ شرکتکننده در آنها مشارکت داشتند. براساس این نتایج، میزان بهبود در عملکرد ورزشی پس از مصرف کافئین ۲ تا ۱۶ درصد است. عملکرد کسانی که پاسخ قویتری دربرابر کافئین دارند، ممکن است تا ۱۶ درصد نیز افزایش یابد اما چنین مواردی چندان معمول نیستند. برای یک فرد معمولی میزان این اثر ۲ الی ۶ درصد است.
مقالههای مرتبط:
این مقدار ممکن است از منظر زندگی روزمره چندان زیاد بهنظر نرسد اما خصوصا در ورزشهای رقابتی، حتی پیشرفتهای نسبتا کم در عملکرد میتواند موجب ایجاد تفاوتی عظیم شود. کافئین میتواند توانایی دویدن و دوچرخهسواری بهمدت طولانیتر یا طی یک مسافت مشخص را در زمان کوتاهتر افزایش دهد. این ماده همچنین به ما امکان میدهد که بتوانیم وزنهی سنگینتری برداریم یا اینکه چندین بار بتوانیم یک وزنهی مشخص را بلند کنیم.
نحوه تاثیر کافئین به چه صورت است؟
وقتی ما خسته میشویم، یک مادهی شیمیایی که آدنوزیننامیده میشود، به گیرندههای خود در مغز متصل میشود. ساختار شیمیایی کافئین شبیه به ساختار شیمیایی آدنوزین است و وقتی ما آن را میخوریم، این ماده با آدنوزین بر سر اتصال به این گیرندهها که به مغز میگویند چقدر خسته هستیم، رقابت میکند.
در طول ساعات بیداری، آدنوزین موجب کند شدن فعالیت مغز میشود و منجر به بروز احساس خستگی میشود. وقتی ما کافئین مصرف میکنیم، کافئین به گیرندههای آدنوزین متصل میشود و دارای اثری مخالف آدنوزین است. این ماده موجب کاهش خستگی و ادراک ما از تلاش میشود (برای مثال اینکه از انجام فعالیتی چقدر احساس خستگی میکنیم). پژوهشگران زمانی تصور میکردند اثرات کافئین در افرادی که بهطور منظم قهوه مینوشند، کاهش پیدا خواهد کرد؛ اما نتایج مطالعات نشان داده است که فارغ از عادات، کافئین دارای اثرات تقویت عملکرد است.
آیا اثر قهوه با کافئین مرتبط است؟
در مطالعهای نشان داده شد که میزان بهبود در عملکرد دوچرخهسواری در اثر نوشیدن قهوه یا مصرف یک کپسول حاوی کافئین مشابه است. وقتی مقدار کافئین مصرفی تنظیم شود (معادل مقدار آن در قهوه شود)، بهنظر میرسد که تقویت عملکرد حاصل از مصرف هر دو، یکسان باشد. اما مقدار کافئین موجود در قهوه ممکن است تحتتاثیر نوع دانهی قهوه، روش آمادهسازی و اندازهی فنجان قرار گیرد. این مقدار همچنین ممکن است در برندهای تجاری مختلف متفاوت باشد و حتی در یک برند در زمانهای مختلف تغییر کند. بهطور متوسط، یک فنجان قهوهی دمکرده حاوی ۹۵ الی ۱۶۵ میلیگرم کافئین است.
کارشناسان بر این باورند که برای بهبود عملکرد لازم است مقدار کافئین ۳ الی ۶ میلیگرم در کیلوگرم باشد. برای یک فرد ۷۰ کیلویی، این مقدار معادل ۲۱۰ الی ۴۲۰ میلیگرم کافئین یا حدود دو فنجان قهوه میشود. افرادی که بهطور معمول قهوه نمینوشند، اگر بخواهند کافئین مصرف کنند، باید ابتدا با مقادیر کم شروع کنند. البته مقدار بهینه بین افراد مختلف متغیر است و فرد میتواند بهطور تجربی مقدار مناسب را بهدست آورد. پژوهشگران بهغیر از کپسولهای کافئین یا قهوه، درحال مطالعهی اثرات دیگر منابع کافئینداری نظیر آدامس، دهانشویه و نوشیدنیهای انرژیزا روی عملکرد ورزشی هستند.
کافئین باید چند دقیقه قبل از آغاز فعالیت ورزشی مصرف شود؟
کارشناسان توصیه میکنند کافئین حدود ۴۵ الی ۹۰ دقیقه قبل از ورزش مصرف شود. برخی از اشکال کافئین نظیر آدامس کافئین سریعتر جذب شده و حتی وقتی ۱۰ دقیقه قبل از آغاز ورزش مصرف میشود، تاثیر تقویتکنندهای دارد.
آیا این بدان معنا است که همهی ما باید شروع به مصرف کافئین کنیم؟ شاید هنوز نه. اگرچه افرادی که کافئین میخورند، اغلب عملکردشان بهبود مییابد ولی این تاثیر روی برخی افراد ناچیز است و مصرف بیش از اندازهی کافئین میتواند عوارض جانبی ناخوشایندی نظیر بیخوابی، برافروختگی، بیقراری، تحریک معده، حالت تهوع، استفراغ و سردرد داشته باشد. هر فردی میتواند بهطور تجربی دریابد که آیا کافئین موجب تقویت عملکرد او میشود یا فقط برای او سردرد را به ارمغان میآورد. اما برای کسانی که بهدنبال تقویت عملکرد مرزی هستند (برای مثال در یک مسابقه شرکت میکنند)، مصرف قدری کافئین ممکن است کلید پیروزی باشد.
Z6 پرو، جدیدترین پرچمدار لنوو، با ویژگیهایی همچون دوربین چهارگانه و پردازندهی قدرتمند اسنپدراگون ۸۵۵ و حسگر اثرانگشت زیر نمایشگر رونمایی شد.
لنوو سرانجام Z6 Pro، پرچمدار جدیدش را رونمایی کرد. پس از انتشار اطلاعات ضدونقیض بیشماری دربارهی Z6 پرو، درنهایت امروز این دستگاه با چهار دوربین و اسنپدراگون ۸۵۵ و قابلیت شارژ سریع معرفی شد.
نمایشگر این گوشی ۶.۳۹ اینچی و از نوع سوپرامولد است. زیر این نمایشگر حسگر اثر انگشت و در قسمت بالای آن مانند اکثر گوشیهای سال ۲۰۱۹، بریدگی قطرهای وجود دارد. براساس آنچه در تصاویر مشاهده میکنید، حاشیهی اطراف نمایشگر در زد ۶ پرو بهطرز شگفتانگیزی باریک است؛ اما براساس تجربه، بهتر است چندان به رندرهای شرکت چینی اعتماد نکنیم و منتظر تصاویر گوشی در دنیای واقعی باشیم.
در جدیدترین گوشی لنوو، تراشهی کوالکام اسنپدراگون ۸۵۵ درکنار ۶ یا ۸ گیگابایت رم و ۱۲۸ گیگابایت حافظهی داخلی قرار گرفته است؛ هرچند اگر مایل باشید بهترین عملکرد را تجربه کنید، لنوو نسخهای از این محصول با ۱۲ گیگابایت رم و ۵۱۲ گیگابایت حافظهی داخلی را نیز ترتیب داده است.
مقالههای مرتبط:
حسگرهای دوربین چهارگانهی Z6 پرو بهصورت عمودی کنارهم قرار گرفتهاند: اولین حسگر از نوع زاویهی عریض و ۱۶ مگاپیکسلی، دومی ۴۸ مگاپیکسلی با گشودگی دیافراگم f/1.8، سومی از نوع تلهفوتو و ۸ مگاپیکسلی و چهارمی ۲ مگاپیکسلی و جدا از سه حسگر دیگر. گفتنی است دوربین چهارم وظیفهی بهبود عملکرد دستگاه در فیلمبرداری را برعهده دارد. بهعلاوه، حسگر ۳۲ مگاپیکسلی دوربین سلفی پرچمدار جدید لنوو در بریدگی قطرهایشکل بالای نمایشگر آن جای گرفته است.
لنوو به احترام کاربران و بنا به درخواست آنها، رابط کاربری ZUI را در پرچمدار جدیدش نیز حفظ کرده و نسخهی آن را به ZUI 11 ارتقا داده است. دیگر مشخصات لنوو زد ۶ پرو عبارتاند از: سیستم خنککنندهی مایع و باتری ۴,۰۰۰ میلیآمپرساعتی و شارژ سریع ۲۷ واتی. همچنین، تعدادی از ویژگیهای مرسوم در گوشیهای چینی شامل عکاسی بهکمک هوش مصنوعی، عکاسی در شب، سوپرماکرو و سوپرواید نیز در زد ۶ پرو موجود است.
جدیدترین پرچمدار لنوو قرار است از ۹اردیبهشت در دو رنگ سبز و قرمز روانهی بازار شود. دربارهی قیمت گوشی، شرکت چینی برای نسخهای با ۱۲۸ گیگابایت حافظهی داخلی و ۶ گیگابایت حافظهی رم برچسب قیمت ۴۳۰ دلاری و برای نسخهای با ۱۲۸ گیگابایت حافظهی داخلی و ۸ گیگابایت حافظهی رم برچسب قیمت ۴۵۰ دلاری در نظر گرفته است. همچنین، نسخهی ویژهی این محصول با ۵۱۲ گیگابایت حافظهی داخلی و ۱۲ گیگابایت حافظهی رم ۷۱۵ دلار قیمت خواهد داشت.
مشخصات فنی زد 6 پرو لنوو | |||||
عرضه | |||||
---|---|---|---|---|---|
معرفی | 2019، آوریل | ||||
وضعیت | عرضه در آینده نزدیک (آوریل 2019) | ||||
نمایشگر | |||||
نوع | Super AMOLED لمسی خازنی، 16 میلیون رنگ | ||||
سایز | 6.39 اینچ (~85.3% نسبت نمایشگر به بدنه) | ||||
رزولوشن | 2340 در 1080 پیکسل، 19.5:9 (~403 پیکسل در اینچ تراکم پیکسلی) | ||||
DCI-P3 HDR10 | |||||
بدنه | |||||
ابعاد | 157.5 در 74.6 در 8.7 میلیمتر | ||||
وزن | 185 گرم | ||||
سیمکارت | دو سیمکارته (نانو-سیم، همزمان یکی فعال) | ||||
پلتفرم | |||||
سیستمعامل | - اندروید 9.0 (پای) - ZUI 11 | ||||
تراشه | Qualcomm SDM855 Snapdragon 855 (هفت نانومتری) | ||||
پردازنده مرکزی | 8 هستهای (یک هستهی 2.84 گیگاهرتز Kryo 485 و سه هستهی 2.42 گیگاهرتز Kryo 485 و چهار هستهی 1.8 گیگاهرتز Kryo 485) | ||||
پردازنده گرافیکی | Adreno 640 | ||||
حافظه | |||||
درگاه حافظه | میکرو اسدی، تا 512 گیگابایت (uses shared SIM slot) | ||||
حافظه داخلی | 512 گیگابایت، 12 گیگابایت رم یا 256 گیگابایت، 8 گیگابایت رم یا 128 گیگابایت، 6/8 گیگابایت رم | ||||
دوربین | |||||
اصلی | 48 مگاپیکسل (فوکوس خودکار با تشخیص فاز، f/1.8) 16 مگاپیکسل (لنز فوق عریض 12 میلیمتری، f/2.2) 8 مگاپیکسل (فوکوس خودکار با تشخیص فاز، لنز تلهفوتو، f/2.4) 2 مگاپیکسل (2.9 میکرومتر سایز پیکسل، f/1.8، لرزشگیر اپتیکال تصویر، فوکوس خودکار با تشخیص فاز) دوربین TOF 3D | ||||
قابلیتها | فلاش دوگانهی LED، پانوراما، HDR | ||||
ویدیو | 2160p@30fps، 1080p@120fps، لرزشگیر الکترونیکی تصویر-ژیروسکوپی | ||||
سلفی | 32 مگاپیکسل (f/2.0) | ||||
صدا | |||||
جک ۳.۵ میلیمتری | بله | ||||
صدای دالبی اتموس | |||||
باتری | |||||
باتری | باتری غیر قابل تعویض لیتیوم پلیمری با ظرفیت 4000 میلی آمپر ساعت | ||||
شارژر | شارژ سریع باتری 27W | ||||
قابلیتها | |||||
حسگرها | حسگر اثرانگشت (زیر نمایشگر)، شتابسنج، ژیروسکوپ، سنسور مجاورت، قطبنما | ||||
شبکه | |||||
فناوری | GSM / CDMA / HSPA / LTE | ||||
اتصالات | |||||
شبکه بیسیم | Wi-Fi 802.11 a/b/g/n/ac، دو بانده، WiFi Direct، هاتاسپات | ||||
بلوتوث | 5.0، A2DP، EDR، LE، aptX HD | ||||
GPS | بله، با A-GPS، GLONASS، BDS | ||||
NFC | بله | ||||
رادیو | خیر | ||||
USB | 2.0، Type-C 1.0 کانکتور ریورسبل ، OTG | ||||
متفرقه | |||||
رنگها | قرمز، سبز | ||||
محدوده قیمت | حدود 400 یورو |
رئیس اتاق بازرگانی تهران اعلام کرد کمیسیونی با موضوع استارتاپها، ازجمله کمیسیونهایی است که در دورهی جدید کارش را آغاز خواهد کرد.
مسعود خوانساری، رئیس اتاق بازرگانی تهران، از اضافهشدن کمیسیونهای جدید به اتاق بازرگانی تهران خبر داد. وی به فعالیت اتاق بازرگانی در دورهی نهم اشاره و اعلام کرد درحالحاضر، هشت کمیسیون در اتاق بازرگانی تهران فعال هستند و باتوجهبه تخصصهای جدید اضافهشده به این دوره از هیئت نمایندگان تهران، کمیسیونهای دیگری به کمیسیونهای فعلی اضافه خواهد شد.
بهگفتهی وی تشکیل کمیسیونی با موضوع استارتاپها ازجمله کمیسیونهایی است که در دورهی جدید آغازبهکار خواهد کرد. همچنین، خوانساری با اشاره به تشکلهای موجود در اتاق ایران گفت:
باتوجهبه اینکه نمایندگانی از این حوزه عضو هیئت نمایندگان شدهاند، احتمالا کمیسیونی مختص استارتاپها تشکیل خواهد شد تا دراینزمینه اثرگذاری بیشتری حاصل شود. هماکنون، ۲۰۴ تشکل ثبتشده در اتاق ایران فعالاند و در چهار سال گذشته، ۲۰ تشکل استانی جدید شکل گرفت. در این دوره نیز، سعی خواهیم کرد این روال ادامه یابد و تشکلهای فعال جدیدی به تشکلهای فعلی اضافه شوند. درعینحال، در نظر داریم تشکلهای استانی بیشتری ثبت کنیم. اتاق تهران خانهی تشکلها را نیز راهاندازی کرد و برنامهی ما این است که در چهار سال پیش رو، بیش از گذشته از ظرفیتهای تشکلها بهره بگیرم.
رئیس اتاق بازرگانی تهران با تقدیر از انتخابات مکانیزهی دورهی نظام اتاق بازرگانی تهران اعلام کرد انتخابات این دوره علاوهبر سرعت و دقت، از شفافیت بسیاری برخوردار بود و میزان آرای منتخبان این دوره نیز با دورههای قبلی تفاوت داشت. وی در ادامه افزود:
در مهر سال گذشته، اتاق بازرگانی تهران با مشارکت ۲,۰۰۰ نفر از اعضای اتاق بازرگانی نظرسنجی انجام داد. درحالیکه بیش از ۸۰ درصد شرکتکنندگان در این نظرسنجی از اوضاع اقتصادی و بخشنامههای متناقض دولت و تصمیمات ارزی ناراضی بودند، ۸۵ درصد از این شرکتکنندگان، فعالیت اتاق تهران را رضایتبخش میدانستند.
خوانساری در پایان اضافه کرد در این دوره تلاش میکنیم هر ماه، گزارشی از وضعیت اقتصادی کشور بههمراه راهکارهای پیشنهادی تهیه و به دولت ارائه کنیم.
پژوهشگران میگویند علاوهبر رژیم غذایی و شرایط آبوهوایی، عوامل دیگری نیز روی تکامل چهرهی انسان تأثیرگذار بودهاند.
چهرهی انسان در عین منحصربهفرد بودن، جهانی است؛ در عین حال که ماشینی است، دارای اشاره است و در عین مدرن بودن، باستانی است. طی بیش از ۴ میلیون سال، ویژگیهای ما بهآرامی به چیزی که اکنون در آینه میبینیم، رسیده است؛ توقفی کوتاه در مسیری که کسی نمیداند به کجا خواهد رفت.
دانشمندان برجستهای از سرتاسر جهان، در یک مطالعهی مروری روند تغییر چهرهی انسان را از زمان انسانتباران اولیه تا گونهی مدرن انسان مورد بررسی قرار دادهاند. این گروه از پژوهشگران نیز در این مورد توافق دارند که رژیم غذایی و شرایط اقلیمی از عوامل مهم مؤثر بر شکلگیری چهرهی انسان بودهاند. بااینحال، یک مولفهی مهم دیگر وجود دارد که آنها تصور میکنند مورد غفلت واقع شده است: ضرورت اجتماعی. پائول اوهیگنز از دانشگاه یورک میگوید:
ما میدانیم که عواملی نظیر رژیم غذایی، فیزیولوژی تنفس و اقلیم در شکلدهی به چهرهی انسان مدرن نقش داشتهاند اما تفسیر تکامل چهرهی انسان تنها براساس این چند عامل سادهانگاری بیش از حد است.
انسانهای امروزی با استفاده از پوست صورت، استخوانها و عضلات قادر هستند بیش از ۲۰ دستهی مختلف از عواطف را به دیگران انتقال دهند و این چیزی نیست که انسان در گذر تاریخ همیشه قادر به انجام آن بوده باشد. همانطور که چهرهی انسان طی میلیونها سال تکامل پیدا کرده، از حالت یک ماسک بیروح و سخت به یک چهرهی انعطاف پذیر درآمده است؛ به توصیف نویسندگان: یک جمجمهی دارای صورتی کوچک با یک مغز کروی بزرگ.
مقالههای مرتبط:
با ظهور یک پیشانی صاف، ابروها فضای زیادی برای حرکت پیدا کردند. در ادامه، چهرهی انسان کوچکتر و باریکتر شد و امکان نشان دادن عواطف ظریفی مانند شناخت و همدردی فراهم شد. ناگهان، نسبتبه قبل فرصتهای زیادی برای ژستها و ارتباطات غیرشفاهی پدید آمد؛ یک گام حیاتی برای ایجاد و حفظ ارتباطات اجتماعی در انسانها. رودریگو لاکروز، دانشمند دانشگاه یورک میگوید:
ما تصور میکنیم که بهبود ارتباطات اجتماعی احتمالا پیامدی از کوچکتر و ظریفتر شدن صورت و کاهش درهم کشیدگی ابروها بوده است. این حالت موجب شده حالات ظریفتر چهره ممکن شوند و درنتیجه موجب تقویت ارتباطات غیرشفاهی شده است.
البته جای تردید وجود دارد که ارتباطات اجتماعی بهخودیخود توانسته باشند چهرهی انسان مدرن را مجددا تغییر دهند اما دانشمندان تصور میکنند که این مورد حداقل میتواند بهعنوان یک تئوری درنظر گرفته شود. برای مثال رژیم غذایی یکی از عواملی است که در توصیف تکامل حالات چهره مورد توجه قرار گرفته است. برخلاف انسانهای امروزی، انسانتباران اولیه از غذاهای گیاهی دارای بافت محکمی تغذیه میکردند و آنها را با استفاده از دندانهایشان تکهتکه میکردند. بههمین خاطر آنها نیاز به عضلات آروارهای بزرگی داشتند و این اتصالات نیاز بهصورتهای پهن و عمیق داشت. ولی طی دو میلیون سال گذشته انسانها شروع به استفاده از ابزارهایی برای شکستن و بریدن غذای خود کردند و همانطور که ما یاد گرفتیم غذای خود را فرایند کنیم و بپزیم، صورتهای ما شروع به کوچکتر شدن کرد.
اوهیگنز میگوید:
رژیمهای غذایی مدرن نرم و جوامع صنعتی ممکن است بهمعنای این باشد که اندازهی صورت انسان همچنان کاهش خواهد یافت؛ اگرچه محدودیتهایی درمورد میزان تغییر چهرهی انسان وجود دارد. برای مثال برای تنفس باید مجرای بینی بهاندازهی کافی بزرگ باشد.
این روند همچنان ادامه خواهد داشت و میتواند تحتتاثیر تغییرات اقلیمی قرار گیرد. پژوهشگران میگویند که افزایش درجهی حرات زمین میتواند ظاهر ما را تغییر دهد.
پژوهشگران استدلال میکنند اگر پیشبینیهای اقلیمی درست باشد، ما باید انتظار تغییر در حفرههای بینی را داشته باشیم. ویلیام کیمبل از دانشگاه ایالتی آریزونا میگوید:
ما محصول گذشتهی خود هستیم. درک فرایندی که طی آن تبدیل به انسان شدهایم، ما را قادر میسازد که به آناتومی خود نگاه کنیم و بپرسیم که کدامیک از این بخشها ما را درمورد نحوهی رسیدن به مدرنیته راهنمایی میکند.
کلود شانون یکی از چهرههای ماندگار دنیای رمزنگاری و نظریهپرداز نظریهی اطلاعات بود که مفاهیم مهمی در دنیای کامپیوتر پایهگذاری کرد.
کلود شانون (Claude Elwood Shannon) ریاضیدان و مهندس برق و استاد آمریکایی رمزنگاری بود که بهعنوان «پدر نظریهی اطلاعات» شناخته میشود. او با مقالهی مشهورش بهنام A Mathematical Theory of Communication بهشهرت رسید و بعدها در حوزههای دیگر عصر کامپیوتر، نیز نام خود را ماندگار کرد.
این ریاضیدان بزرگ آمریکایی علاوهبر فعالیت جدی در توسعهی نظریهی اطلاعات، نظریههای دیگری را هم ارائه کرد. نظریهی «طراحی مدار دیجیتال» از یادگارهای مهم او محسوب میشود که در ۲۱ سالگی و هنگام تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه MIT آن را مطرح کرد. در دوران جنگ جهانی دوم، شانون بخش مهمی از فعالیتهایش را به رمزگشایی برای وزارت دفاع آمریکا اختصاص داد و ارتباطهای امن در آن دوران، از یادگارهای او محسوب میشوند.
تولد و تحصیل
کلود شانون در ۳۰آوریل۱۹۱۶ در پتوسکی میشیگان بهدنیا آمد؛ اما سالهای کودکی را در گیلورد همان ایالت گذراند. پدر شانون، کلود سینیور، از نوادگان اولین خانوادههای مهاجر به نیوجرسی بود و تجارت میکرد. مادرش میبل ولف شانون نام داشت و بهعنوان معلم زبان و مدیر دبیرستان گیلورد مشغولبهکار بود. شانون تا ۱۶ سالگی، در گیلورد بود و در سال ۱۹۳۲، از دبیرستان آن منطقه فارغالتحصیل شد.
علاقهمندی به مباحث مکانیک و الکترونیک از سالهای نوجوانی در کلود ظاهر شد. او در دروس علوم و ریاضیات بهترین نمرهها را کسب میکرد. در خانه، وی به ساختن وسایل مختلفی همچون مدل هواپیما و قایق کنترلی و سیستم تلگراف تا خانهی دوستش مشغول بود و تلاش برای یادگیری مفاهیم آنها، از علاقهمندیهای همیشگیاش محسوب میشد. کلود در دوران نوجوانی بهعنوان پیامرسان شرکت وسترنیونیون نیز فعالیت میکرد.
توماس ادیسون قهرمان کودکی کلود شانون بود. بعدها مشخص شد ادیسون آشنایی خانوادگی دوری هم با شانونها داشته است. درواقع، شانون و ادیسون هر دو از نوادگان جان اوگدن از اولین مهاجران آمریکا بودهاند. منابع تاریخی جان اوگدن را جدّ بسیاری از شخصیتهای مشهور میدانند.
شانون در سال ۱۹۳۲، وارد دانشگاه میشیگان شد. در همان سالهای اولیهی دانشگاه، کلود با یافتهها و پژوهشهای جورج بول آشنا شد. در سال ۱۹۳۶، کلود شانون با دو مدرک کارشناسی در رشتههای برق و ریاضیات فارغالتحصیل شد.
دانشگاه MIT مقصد بعدی شانون بود تا مطالعات کارشناسی ارشد در رشتهی مهندسی برق را در آنجا ادامه دهد. دستگاه تحلیل دیفرانسیلی ساختهی ونیوار بوش از اولین دستگاههای نسبتا کامپیوتری بود که کلود با آن آشنا شد. درواقع، دستگاه بوش امروزه بهعنوان کامپیوتری آنالوگ در تاریخ شناخته میشود. شانون درکنار بررسی دستگاه بوش و مطالعهی مدارهای ad hoc، مدارهای سوئیچینگ را نیز براساس یافتههای بول برایش طراحی کرد.
مدارهای سوئیچینگ و رلههای کامپیوتری به زمینهی اصلی مطالعات شانون تبدیل شدند. او در سالهای بعد، تحقیقات خود را بهصورت پیشرفتهتر روی این موضوعات ادامه داد و در سال ۱۹۳۷، برای پایاننامهی کارشناسی ارشد آماده شد. پایاننامهی کلود بهنام A Symbolic Analysis of Relay and Switching Circuits در سال ۱۹۳۸ منتشر شد. شانون در مقالهی حاصل از پایاننامهاش توضیح داده بود از مدارهای سوئیچینگ میتوان برای سادهسازی ترکیب رلههای الکترومکانیکی در شبکههای تلفن استفاده کرد. درادامهی مقاله، مدارهای مدنظر شانون بهعنوان راهکاری برای حل مسائل جبر بولی معرفی شدند. در فصل پایانی نیز، دیاگرامهایی از مدارهای سوئیچینگ بهصورت مثال ذکر شدند.
پایهگذار عصر دیجیتال
مفاهیمی که کلود شانون در پایاننامهی کارشناسی ارشد خود توضیح داده بود، تأثیر زیادی بر آیندهی الکترونیک و شکلگیری مفاهیم دیجیتال گذاشت. درواقع، استفاده از مفاهیم سوئیچ الکتریکی و بهکارگیری منطق آنها، پایههای تمامی کامپیوترهای دیجیتالی و الکترونیکی را شکل داد. فعالیتهای شانون ستونهای طراحی مدارهای دیجیتالی را بنا کرد و در سالهای جنگ جهانی دوم و پسازآن، به شهرتی گسترده در جامعهی مهندسی برق رسید.
پایههای نظری کارهای شانون روشهای ad hoc را بهنوعی منسوخ کرد. درنهایت، اهمیت فعالیتهای این ریاضیدان بهحدی بود که هاوارد گاردنر بعدها پایاننامهی کارشناسی ارشد او را مهمترین و درخورتوجهترین پایاننامهی قرن نامید.
شانون تحصیلات خود را در MIT ادامه داد و در سال ۱۹۴۰، مدرک دکتری خود را از این دانشگاه دریافت کرد. ونیوار بوش پیشنهاد داد کلود در آزمایشگاه کلد اسپرینگ هاربر مشغول شود. هدف ونیوار از همکاری با شانون فرمولسازی ریاضیاتی در حوزهی ژنتیک بود که درنهایت، موضوع پایاننامهی دکتری کلود را نیز تعیین کرد. پایاننامهی او بهنام An Algebra for Theoretical Genetics نوشته شد.
شانون در روزهای اول پیوستن به Bell Labs
پس از اتمام مقطع دکتری در MIT، مؤسسهی تحقیقات پیشرفتهی پرینستون میزبان کلود شانون شد. در پرینستون، او فرصت همکاری با بزرگانی همچون هرمان ویل و جان فوننیومن را پیدا کرد. در سالهای فعالیت در پرینستون، کلود چندباری هم بهصورت اتفاقی با اینشتین و کرت گودل دیدار کرد. از خصوصیات مهم این ریاضیدان آمریکایی در سالهای تحقیق و مطالعه، وابستهنبودن به قوانین دستوپاگیر بود که در سالهای بعد، زمینه را برای نظریهپردازی بیشتر و تدوین مفاهیم نظریهی اطلاعات فراهم کرد.
جنگ جهانی دوم و رمزنگاری
در سالهای جنگ جهانی دوم، شانون در آزمایشگاه بل (Bell Labs) مشغولبهکار شد. زمینههای فعالیت او سیستمهای کنترل آتش و رمزنگاری بودند. او در سال ۱۹۴۲، مفهومی بهنام نمودار گذر سیگنال را معرفی کرد که هنگام تحقیقات روی مفاهیم کامپیوترهای آنالوگ، به آن رسید.
مقالهی مرتبط:
با شروع سال ۱۹۴۳، یکی از دیدارهای مهم تاریخ کامپیوتر رخ داد و شانون با آلن تورینگِ افسانهای ملاقات کرد. تورینگ به واشنگتن رفته بود تا با بخش رمزنگاری نیروی دریایی آمریکا دیدار کند. هدف از آن دیدار بهاشتراکگذاشتن یافتههای تورینگ و تیمش در ستاد ارتباطات دولت بریتانیا در بلچلیپارک بود. تورینگ توانسته بود رمزهای استفادهشدهی نازیها در کشتیهای اقیانوس اطلس را بکشند.
ماشین بیکاربرد از اختراعات شانون
تورینگ به رمزنگاری مکالمات زبانی بسیار علاقهمند بود؛ بههمیندلیل، ساعاتی را در آزمایشگاه بل سپری میکرد. او و شانون در ساعتهای استراحت باهم دیدار میکردند و تورینگ مقالهی سال ۱۹۳۶ خود را در یکی از دیدارها به کلود نشان داد. در آن مقاله، ماشین محاسبهی تورینگ شرح داده شده بود. مقالهی مذکور شانون را جذب کرد؛ چون با بسیاری از ایدههای خودش همخوانی داشت.
در سال ۱۹۴۵ و با نزدیکشدن به پایان جنگ جهانی دوم، کمیتهی تحقیقات دفاعی آمریکا (NDRC) که شانون رااستخدام کرده بود، آمادهسازی خلاصهای از تحقیقات فنی سالهای فعالیت را شروع کرد. خلاصهای که NDRC منتشر کرد، آخرین اقدام این مؤسسه پیش از تعطیلی بود. در بخشی از سند منتشرشده، به سیستمهای کنترل آتش اشاره میشد که مقالهای نوشتهی شانون و چند همکارش در آن دیده میشد.
شانون بههمراه رالف بیببلکمن و هندریک وید با هدف بهینهسازی داده در سیستمهای کنترل آتش، مقالهای بهرشتهی تحریر بود. بهطور خلاصه در مقالهی مذکور، جداسازی سیگنالهای بامعنی از نویز در سیستمهای ارتباطی اشاره شده بود. بهبیانِدیگر، مسئله با مفاهیمی همچون داده و سیگنال و پردازش نوشته شده بود؛ بههمیندلیل، طلوع عصر اطلاعات را رقم زد.
موش مغناطیسی و هزارتو، اولین دستاوردهای هوش مصنوعی شانون
فعالیتهای شانون در حوزهی رمزنگاری، به آخرین مقالهی او دربارهی نظریهی ارتباطات نزدیک بود. در پایان جنگ و در سال ۱۹۴۵، او خلاصهای طبقهبندیشده برای بخش تلفن آزمایشگاه بل آماده کرد که بهنام A Mathematical Theory of Cryptography شناخته میشد. نسخهی غیرطبقهبندیشدهی مقاله هم در سال ۱۹۴۹ بهنام Communication Theory of Secrecy Systems در مجلهی آزمایشگاه بل منتشر شد. مقالهی مذکور بسیاری از مفهومها و فرمولسازیهای ریاضی را بههمراه داشت که در مقالهی نظریهی ارتباطات شانون هم دیده میشد. شانون گفته بود فعالیتهای زمان جنگ در حوزهی ارتباطات و رمزنگاری بهصورت موازی پیش رفتند و نظریههای بعدی در همین فعالیتها شکل گرفت.
نظریهی اطلاعات
در سال ۱۹۴۸، مقالهی مشهور شانون بهنام A Mathematical Theory of Communication منتشر شد. این مقاله با تمرکز بر یافتن روشی برای کدگذاری اطلاعات فرستندهای فرضی تدوین شده بود. شانون در تحقیقات مرتبط با مقاله از نظریهی «احتمالات نوربرت وینر» استفاده کرد. شانون در مقالهاش، مفهومی بهنام انتروپی اطلاعات را مطرح کرد که برای اندازهگیری قطعیتنداشتن پیامها تدوین شد. همین مفهوم پایههای نظریهی اطلاعات را شکل داد. در سال ۱۹۴۹، شانون و رابرت فانو روشی سیستمی برای کدگذاری حروف و کلمات طراحی کردند. این سیستم که بهنام «روش کدگذاری شانونفانو» شناخته میشود، اولینبار در مقالهی سال ۱۹۴۸ معرفی شده بود.
بعدها، وارن ویور نظریهی اطلاعات شانون را ساده و در کتابی بهنام همان مقاله منتشر کرد. درواقع، کتاب مذکور حاوی مقالهی شانون و توضیحات ویور برای آسانسازی آن است تا غیرمتخصصان نیز مفاهیم مدنظر را درک کنند. وارن ویور در جایی از کتاب میگوید اطلاعات در نظریهی ارتباطات، بهمعنای آن چیزی است که میتوانیم بگوییم، نه آنچه میگوییم. باتوجهبه چنین تعریفی، اطلاعات را میتوان آزادی فرد در انتخاب مفاهیم و کلمات در زمان ارسال پیام نامید.
در سال ۱۹۵۱، شانون از نظریهی اطلاعات برای توصیف مباحثی در پردازش زبان طبیعی و زبانشناسی رایانشی هم استفاده کرد. او در مقالهای برای توصیف مفاهیم مذکور، محدودههای انتروپی اطلاعات را مشخص کرد و نظریهی جالب دیگری هم مطرح کرد. شانون اعتقاد داشت اگر فضای خالی را بهعنوان حرف ۲۷ الفبای انگلیسی در نظر بگیریم، قطعیتنداشتن در زبان نوشتاری کاهش مییابد.
در توضیح سادهی نظریهی ارتباطات شانون باید بدانید وی ارتباطات را مجزا از روش و ابزارهای ارتباطی مطالعه میکرد. گفتنی است بعدها، این نظریه به نظریهی اطلاعات تغییرنام داد. شانون میگفت ارتباط صرفنظر از آنکه رادیویی یا تلویزیونی یا تلفنی باشد، باید بهصورت مفهومی واحد دیده شود. از دیدگاه او، همهی پیامها صرفنظر از کانال استفادهشده، در خطر دچارشدن به بیدقتی و نادرستی قرار دارند و دلیل آن نیز نویز موجود در پیام است.
شانون اعتقاد داشت عامل گذر از مشکل نویز و رسیدن به پیامهای مطمئن و پایدار در اطلاعات داخل پیامها قرار دارد. او در یادداشتهای خود، نوشته بود معنای هر پیام ارتباطی با روش انتقال آن ندارد. درواقع، پیام را باید دنبالهای با مشخصات آماری تصور کرد. درواقع، همین مشخصات باید جمعآوری شوند و با کوتاهسازی کدگذاری آنها بهتر منتقل شوند. درنتیجه، هرچه انتروپی پیام بیشتر باشد، زمان و فعالیت موردنیاز برای انتقالش بیشتر میشود.
Ultimate Machine اختراع کلود شانون
جان توکی مفهومی بهنام «بیت» پایهگذاری کرده بود. شانون با بهرهگیری از همین مفهوم میگفت اطلاعات هر پیام باید بهصورت بیت اندازهگیری شود و بیتها نیز مفاهیمی دیجیتالی هستند. درادامه، او محدودیت پیامرسانی را با ظرفیت کانال ارتباطی و بیتهای اطلاعات پیامها مرتبط کرد. بعدها، مهندسان ارتباطات از دستاورد پایانی شانون بهعنوان محدودهی شانون استفاده کردند.
مطالعات و فعالیتهای متفرقه
شانون درکنار فعالیتهای رمزنگاری و تدوین نظریهی اطلاعات، فعالیتهای متعدد دیگری هم داشت. او در سال ۱۹۵۶، عضو هیئتعلمی دانشگاه MIT شد و در آزمایشگاه تحقیقاتی الکترونیک این دانشگاه فعالیت کرد. او تا سال ۱۹۷۸، در MIT فعالیت میکرد.
شطرنج و یکچرخه سواری و تردستی با توپ، از سرگرمیهای غیرعلمی شانون بودند که به طراحی و ساخت چند اختراع نیز منجر شد. او دستگاههایی همچون کامپیوتر اعداد رومی بهنام THROBAC و دستگاهی برای تردستی با توپ را نیز در جهت همین علاقهمندیها ساخت. شانون حتی ترومپتی ساخته بود که آتش تولید میکرد.
یکی از دستگاههای جالبی که شانون ساخت، بهنام «ماشین بیکاربرد» شناخته میشود. البته در آن زمان، از اسم Ultimate Machine برای اختراع شانون استفاده میکردند. ایدهی این ماشین را ماروین مینسکی توسعه داده بود. دستگاه شانون جعبهای با یک دکمه است که پس از فشاردادن دکمه، درِ آن بازمیشود و بازویی مکانیکی دکمه را به حالت اولیه بازمیگرداند. علاوهبر ماشین بیکاربرد، دستگاهی برای حل مکعب روبیک هم از اختراعات شانون محسوب میشود.
ماشین حل مکعب روبیک
در تولید کامپیوترهای اولیه، شانون همکاری نزدیکی کرده بود. او کامپیوتر مینیواک ۶۰۱ (Minivac 601) را طراحی کرد. مینیواک کامپیوتری دیجیتالی با هدف آموزش کاربرد کامپیوترها به افراد فعال در صنعت و تجارت بود. علاوهبر این کامپیوتر، افتخار اختراع اولین کامپیوتر پوشیدنی هم به شانون و ادوارد اُ. ثورپ میرسد.
از دستگاههای جالب دیگری که شانون ساخت، Theseus است که ابعادی نزدیک به ماوس کامپیوتری داشت.ربات ساختهی شانون موشی مغناطیسی بود که با مدار رلهای الکترومکانیکی کنترل میشد. موش مغناطیسی میتوانست مسیرش را از هزارتوی تعبیهشده پیدا کند. طراحی هزارتو نیز تغییردادنی بود. موش مغناطیسی شانون بهگونهای طراحی شده بود که اگر یکبار مسیر هزارتو را طی میکرد و مجددا در محلی آشنا گذاشته میشد، باتوجهبه تجربهی قبلی، مسیر را بهسمت هدف پیدا میکرد. اگر موش را برای مرتبهی بعدی در مکانی قرار میدادند که از آن نگذشته بود، با طی مسیرها به نقطهای آشنا میرسید. سپس، مسیر بهسمت هدف طی و تجربهی جدید نیز در حافظهی موش ذخیره میشد. شاید بتوان دستگاه شانون را اولین ماشین یادگیری مصنوعی در نوع خود دانست.
شانون از علاقهی خود به شطرنج هم برای مطالعات علمی استفاده کرد. او در سال ۱۹۵۰، مقالهای منتشر کرد که پیچیدگی بازی شطرنج را در آن بررسی کرده بود. محاسبات شانون پیچیدگی بازی را ۱۰۱۲۰ بیان میکرد. امروزه، این عدد بهنام «عدد شانون» شناخته میشود و هنوز تخمینی دقیق از پیچیدگی بازی شطرنج است.
Minivac 601
در سال ۱۹۴۹، شانون مقالهای با موضوع برنامهنویسی کامپیوترها برای انجام بازی شطرنج منتشر کرد. او در مقالهاش، توضیح داده بود چگونه میتوان با آموزش موقعیتیابی و حرکت مهرهها به کامپیوتر، بازی شطرنج را به آنها آموخت. بهعلاوه، استراتژیهای لازم برای محدودکردن تعداد احتمالات موجود در بازی نیز در مقالهی شانون شرح داده شده بود. درنهایت، مقالهی شانون بهعنوان یکی از اولین تألیفها با موضوع برنامهنویسی کامپیوتر برای بازیکردن شطرنج و نیز حل مسائل شناخته شد.
زندگی شخصی و مرگ
کلود شانون در سال ۱۹۴۰، با یهودی ثروتمندی بهنام نرما لوور ازدواج کرد؛ ولی پس از یک سال، از وی جدا شد. شانون همسر دومش را در آزمایشگاه بل یافت. بتی شانون، همسر دوم کلود، در زمان آشنایی در مقام تحلیلگر عددی در آزمایشگاه بل کار میکرد. در سال ۱۹۴۹، کلود و بتی باهم ازدواج کردند و در سالهای بعد، بتی یکی از دستیاران اصلی کلود در اختراعها و نظریهپردازیها بود.
یادبود ۱۰۰ سالگی کلود شانون
حاصل ازدواج کلود و بتی شانون سه فرزند بهنامهای رابرت جیمز و اندرو مور و مارگاریتا بود. ریاضیدان بزرگ آمریکایی بههمراه خانوادهای در وینچستر ماساچوست زندگی میکرد. در سالهای پایانی عمر، کلود شانون به آلزایمر دچار شد. سرانجام، وی در ۲۴فوریهی۲۰۰۱ و در ۸۴ سالگی از دنیا رفت.
شانون در طول سالهای زندگی، جوایز متعددی بهخاطر دستاوردهای علمی و فناوریاش دریافت کرد. در سال ۱۹۳۹، انجمن مهندسان آمریکا جایزهی آلفرد نوبل را به او اهدا کرد. همچنین، دانشگاههای متعدد مدارک افتخاری بسیاری به این ریاضیدان شهیر آمریکایی دادند. برخی از این دانشگاهها عبارتاند از: ییل، میشیگان، پرینستون، ادینبرو، پیتسبورگ، نورثوسترن، آکسفورد، کارنگی ملون و پنسیلوانیا. در سال ۱۹۴۹، انجمن مهندسان رادیو آمریکا جایزهی موریس لیبمن را به کلود اهدا کرد.
در سال ۱۹۷۲، مؤسسهی IEEE جایزهای بهنام جایزهی کلود شانون معرفی کرد که به افراد فعال در حوزهی نظریهی اطلاعات اهدا میشود. شانون اولین فردی بود که این جایزه را دریافت کرد. جایزهی کیوتو که بهنوعی نوبل ژاپن محسوب میشود، در سال ۱۹۸۵، بهدلیل تدوین مفاهیم نظریهی اطلاعات به شانون اهدا شد.
با گذشت بیش از ۱۰ سال از عمر دوربینهای عکاسی میکرو چهارسوم، این سیستم اکنون میزبان بازهی گستردهای از لنزها است که درادامه، نمونههای برتر آنها را معرفی میکنیم.
برخلاف بسیاری از گجتهای فناوری، خرید دوربین عکاسی حرفهای به تحقیقات گستردهای نیازمند است. ورود به سیستم جدید به شناخت کامل لوازمجانبی و تجهیزات دردسترس احتیاج دارد تا کاربر بهخوبی بتواند نیازهای خود را تأمین کند. در اغلب مواقع، عکاسان حرفهای پس از خرید دوربین، سالها نیاز خود را با همان محصول تأمین کنند؛ اما این موضوع به معنی بینیازی به سایر محصولات این سیستم نیست و در طول مدت فعالیت حرفهای، لوازمجانبی متعددی را میخرند و از آنها بهره میبرند.
مقالههای مرتبط:
بدون شک مهمترین جنبهی دوربینهای عکاسی حرفهای قابلیت تعویض لنز آنها برای استفادهی نمونهی ایدهآل در کاربریهای متفاوت است. ازاینرو، وجود تعداد مناسبی از لنزهای باکیفیت و مقرونبهصرفه در سیستمهای مختلف دوربین عکاسی، اصلیترین معیار ادامهی حیات و رقابت با رقبای خود است. کاربران حرفهای همواره پیش از ورود به سیستمی خاص، وجود لنزهای مناسب کاربری خود را بررسی میکنند. این موضوع بهحدی مهم است که سیستمهای فاقد لنزهای توانمند بختی برای حضور پررنگ در دنیای دوربینهای عکاسی حرفهای ندارند.
یازده سال پیش، پاناسونیک و المپوس سیستم دوربینهای حرفهای میکرو چهارسوم را ایجاد کردند که هدف اصلی آن، ارائهی کیفیت قابلیتهای فراوان عکاسی و فیلمبرداری در بدنهای کوچکتر با قابلیت حمل درخورتوجه درمقایسهبا DSLRها بود. سالهای تولید دوربینهای مختلف در این سیستم باعث شد شرکتهای نامدار تولیدکنندهی لنز نیز محصولات خود را برای این سیستم نیز عرضه کنند. لایکا، سیگما، روکینون، تامرون، سامیانگ وفوخلندر برخی از نامهایی هستند که لنزهای آنها برای دوربینهای میکرو چهارسوم پاناسونیک و المپوس عرضه شده است.
لنزهای میکروچهارسوم پاناسونیک لومیکس G
شاید مهمترین مؤلفهی لنزهای میکرو چهارسوم را بتوان ابعاد کوچکتر آنها درمقایسهبا انواع موجود برای دوربینهای فولفریم و APS-C دانست. ابعاد کوچکتر حسگر دوربینهای این سیستم باعث شده با سادهترشدن تولید لنز برای آن، هزینهی تولید کمتری شاهد باشیم. این موضوع به قیمت بسیار رقابتی درکنار کیفیت مناسب لنزهای این سیستم منجر شده است. در نظر داشته باشید بهدلیل ضریب دوبرابری حسگرهای میکرو چهارسوم درمقایسهبا انواع فولفریم، اعداد نشاندهندهی فاصلهی کانونی لنزهای این سیستم برای مقایسه با سیستم ۳۵ میلیمتری باید در عدد دو ضرب شوند.
درادامه، لنزهای میکرو چهارسوم برتر بازار را برای کاربران این سیستم در بخشهای مختلف معرفی کردهایم. لنزهای معرفیشده در این مقاله ترکیبی از بهترین گزینههای موجود درکنار انواع مقرونبهصرفه است. بااینحال، در نظر داشته باشید گزینههای بیشتری نیز در سیستم میکرو چهارسوم وجود دارد که قیمت بهمراتب ارزانتری دارند؛ اما در صورتی که قصد خرید لنز برای کنارگذاشتن نمونههای کیت و بهبود درخورتوجه کیفیت خروجی خود را دارید، پیشنهاد ما انتخاب یکی از گزینههای زیر است که بهاعتقاد عموم کارشناسان دنیای عکاسی، ارزش خرید بالایی دارند.
همچنین، اگر درحالحاضر تعدادی از لنزهای سایر سیستمهای عکاسی مانند EF کانن یا مانت F نیکون را دارید، بهکمک مبدلهایی مانند Speedbooster Metabones میتوانید از آنها نیز درکنار دوربینهای میکرو چهارسوم خود بهره ببرید. استفاده از مبدل درکنار لنزهای DSLR، با وجود افزایش درخورتوجه وزن و حجم تجهیزات و قاب وسیعتر و گشودگی بیشتر دیافراگم را درمقایسهبا لنزهای مخصوص مانت میکرو چهارسوم بههمراه خواهد داشت.
بهترین لنزهای استاندارد
بازهی فاصلهی کانونی استاندارد پرکاربردترین و درنتیجه، محبوبترین بازه بین عکاسان است. اهمیت این بازه بهحدی است که عکاسان ژانرهای مختلف نیز درکنار لنزهای مخصوص خود، لنز استانداردی نیز همواره بههمراه دارند. بههمیندلیل، تنوع محصولات موجود در این فاصلهی کانونی نیز زیاد است تا هر کاربری با نیاز و بودجهی مختلف بتواند نیازهای خود را به خوبی تأمین کند.
پاناسونیک لومیکس ۱۲ تا ۳۵ میلیمتری G X Vario F/2.8 II
قیمت: ۱,۰۰۰ دلار
نسل دوم لنز استاندارد پاناسونیک درمقایسهبا نسل پیشین خود پیشرفتهای چشمگیری تجربه کرده است. این لنز که فاصلهی کانونی معادل ۲۴ تا ۷۰ میلیمتری ارائه میدهد، با وزن ۳۰۵ گرم، حداقل فاصلهی فوکوس ۲۵ سانتیمتر، لرزشگیر اپتیکال داخلی و مقاومت دربرابر وضعیتهای مختلف محیطی، یکی از گزینههای برتری است که میتواند در کیف هر عکاسی قرار داشته باشد. ابعاد کوچک و وزن سبکتر از ۱.۳ این لنز درمقایسهبا نمونههای مشابه فولفریم، حمل آن را بسیار آسان میکند. شفافیت این لنز در F/2.8 یا حتی F/4 در تمامی فواصل کانونی آن ستودنی است تا بدینترتیب، بتوان آن را گزینهای ایدهآل برای بسیاری از امور عکاسی توصیف کرد.
نمونهتصاویر ثبتشده با لومیکس ۳۵-۱۲ میلیمتری G X Vario F/2.8 II
المپوس ۱۲ تا ۴۰ میلیمتری M.Zuiko Digital F/2.8
قیمت: ۱,۰۰۰ دلار
رقیب اصلی لنز استاندارد پاناسونیک نمونهی ۱۲ تا ۴۰ میلیمتری المپوس است که با بدنهای مقاوم دربرابر وضعیت جوّی و وضوح عالی در تمام بازهی فاصلهی کانونی و کنترل بسیار راضیکنندهی اعوجاج رنگی، خود را گزینهای توانمند معرفی میکند. همچنین، این لنز پس از گذشت چندین سال از زمان معرفی، درحالحاضر با تخفیف مناسبی در برخی از فروشگاههای جهانی فروخته میشود که ارزش خرید آن را دوچندان میکند.
نمونهتصاویر ثبتشده با المپوس ۱۲ تا ۴۰ میلیمتری M.Zuiko Digital F/2.8
لایکا ۱۲ تا ۶۰ میلیمتری DG Vario-Elmarit F/2.8-4
قیمت: ۱,۰۰۰ دلار
پس از لنزهای ۲۴ تا ۷۰ میلیمتری، شاید بتوان بازهی ۲۴ تا ۱۲۰ میلیمتری را محبوبترین فاصلهی کانونی برای کاربرانی دانست که بهدنبال لنزهای همهکاره هستند. لایکا بهتازگی و با هدف پرکردن جای خالی این بازه، لنز ۱۲ تا ۶۰ میلیمتری خود را رونمایی کرده که گشودگی دیافراگم F/2.8-4 را بههمراه دارد. بدنهای بسیار باکیفیت و مقاومت دربرابر وضعیت جوّی و لرزشگیر اپتیکال ازجمله ویژگیهایی هستند که ارزش خرید این لنز را افزایش میدهند. شاید بزرگترین ضعف لنز ۱۲ تا ۶۰ میلیمتری لایکا افزایش سریع دیافراگم پس از افزایش اندک فاصلهی کانونی باشد که ممکن است برای برخی کاربران ضعف محسوب نشود.
نمونهتصاویر ثبتشده با لایکا ۶۰-۱۲ میلیمتری DG Vario-Elmarit F/2.8-4
المپوس ۱۲ تا ۱۰۰ میلیمتری M.Zuiko Digital F/4
قیمت: ۱,۳۰۰ دلار
المپوس برای کاربرانی که بهدنبال لنزی با قابلیت استفاده در کاربریهای مختلف هستند، محصولی جذاب دارد. لنز ۱۲ تا ۱۰۰ میلیمتری این شرکت با فاصلهی کانونی معادل ۲۴ تا ۲۰۰ میلیمتری و گشودگی دیافراگم ثابت F/4، به خوبی میتواند نیازهای بسیاری از کاربران مبتدی و نیمهحرفهای را رفع کند. استفاده از فناوریهای ساخت انحصاری Zero Coating و Z Coating Nano باعث شده با محصولی بسیار باکیفیت مواجه باشیم. لرزشگیر اپتیکال و موتور فوکوس آرام و سریع درکنار مقاومت دربرابر وضعیت جوّی، این لنز را به محصولی ارزشمند تبدیل میکند. بااینحال، باید آمادگی پرداخت هزینهی ۱,۳۰۰ دلاری آن را داشته باشید که بهتنهایی برابر با بدنهی بسیاری از دوربینهای میکرو چهارسوم پرچمدار خواهد بود.
نمونهتصاویر ثبتشده با المپوس ۱۲ تا ۱۰۰ میلیمتری M.Zuiko Digital F/4
پاناسونیک لومیکس ۱۴ تا ۱۴۰ میلیمتری II F/3.5-5.6
قیمت: ۶۰۰ دلار
پاناسونیک بهتازگی نسل دوم لنز همهکارهی خود را معرفی کرده که تا نیمهی دوم سال، به بازار عرضه خواهد شد. این لنز که فاصلهی کانونی معادل ۲۴ تا ۱۸۰ میلیمتر را بهارمغان میآورد، گزینهی بسیار مناسبی برای کاربرانی است که بهدنبال رفع تمام نیازهای خود فقط با یک لنز هستند. گسترهی وسیع فاصلهی کانونی و لرزشگیر اپتیکال و کیفیت تصویر راضیکننده از دیگر ویژگیهای برجستهی این لنز بهشمار میروند.
سیگما ۳۰ میلیمتری DC DN Contemporary F/1.4
قیمت: ۳۴۰ دلار
سیگما یکی از نامهای بزرگ در دنیای لنزهای مخصوص دوربینهای حرفهای است. ورود این برند به سیستم میکرو چهارسوم اعتبار زیادی به آن داد. یکی از محصولات برتر سیگما، لنز ۳۰ میلیمتری F/1.4 است که کیفیت عالی تصویر و وضوح درخورتوجه را در بدنهای بسیار کوچک دراختیار کاربران قرار میدهد. حتی با کنارگذاشتن قیمت این لنز که در نوع خود بسیار رقابتی است، محصول سیگما بهدلیل کیفیت تصویر عالی خود ارزش خرید بسیار زیادی دارد.
نمونهتصاویر ثبتشده با سیگما ۳۰ میلیمتری DC DN Contemporary F/1.4
پاناسونیک لومیکس ۲۵ میلیمتری F/1.7
قیمت: ۲۵۰ دلار
لنز ۲۵ میلیمتری پاناسونیک را میتوان یکی از نمونههای جذاب موجود در سیستم میکرو چهارسوم دانست؛ یعنی جایی که با قیمت ۲۵۰ دلار و تخفیفهای گستردهی پاناسونیک تا ۱۵۰ دلار، ارزش خرید بسیاری دارد. البته در نظر داشته باشید که این لنز ازلحاظ کیفیت ساخت نمیتواند با محصولات المپوس و لایکا رقابت کند. بااینحال، موتور فوکوس سریع، دیافراگم با ۷ تیغه، پرداخت Nano Coating و قیمت فوقالعاده رقابتی آن درکنار خروجی نهایی بسیار رضایتبخش، این لنز را به گزینهای ضروری برای تمامی کاربران دوربینهای میکرو چهارسوم تبدیل میکند.
نمونهتصاویر ثبتشده با پاناسونیک لومیکس ۲۵ میلیمتری F/1.7
المپوس ۲۵ میلیمتری M.Zuiko Digital F/1.8
قیمت: ۴۰۰ دلار
۵۰ میلیمتر یکی از فواصل کانونی جذاب و محبوبی است که بسیاری از نیازها را تأمین میکند. ترکیب این فاصلهی کانونی با F/1.8 آن را به گزینهی مناسبی برای بسیاری از کاربریها مانند عکاسی خیابان و محصول و پرتره تبدیل میکند. عملکرد عالی این لنز در ثبت جزئیات زیاد نیز تاحدزیادی قیمت آن را توجیه میکند؛ اما اگر بهدنبال گزینهی مقرونبهصرفهتری هستید، محصول پاناسونیک ارزش خرید بیشتری دارد.
لایکا ۲۵ میلیمتری DG Summilux F/1.4
قیمت: ۶۰۰ دلار
اگر فاصلهی کانونی ۵۰ میلیمتری باتوجهبه کاربریتان کاربرد زیادی دارد، پیشنهاد میکنیم روی بهترین لنز موجود در این فاصله سرمایهگذاری کنید. لنز ۲۵ میلیمتری لایکا درکنار ابعاد کوچک، کیفیت ساخت بسیار مطلوبی دارد که به خروجی عالی تصویر منجر میشود. دیافراگم با ۷ تیغه، یک نشان UHR درکنار یک جفت نشان غیرکروی و پرداخت Nano Surface Coating باعث شده با وضوح بسیار خوب تصویر و جلوهی بوکهی جذاب مواجه باشیم.
نمونهتصاویر ثبتشده با لایکا ۲۵ میلیمتری DG Summilux F/1.4
المپوس ۱۷ میلیمتری M.ZUIKO F/1.8
قیمت: ۴۰۰ دلار
اگر عکاسی روزمره از سوژههای متفاوت مانند عکاسی خیابانی فعالیت اصلی شما است، با لنزهای ۳۵ میلیمتری بهخوبی موفق خواهید شد نیازهای خود را رفع کنید. لنز فوقالعاده کوچک و سبک ۱۷ میلیمتری المپوس با فاصلهی کانونی ۳۴ میلیمتری و گشودگی دیافراگم F/1.8، گزینهی ایدهآلی برای همراهی همیشگی درکنار دوربین به شمار میرود. البته اگر به محصولی توانمندتر نیاز دارید، نسخهی Pro لنزهای المپوس نیز دردسترس است که عموما با گشودگی بیشتر دیافراگم و کیفیت ساخت رضایتبخشتر، کاربران حرفهای را در نظر گرفتهاند. بااینحال، باید بتوانید هزینهی بیشتر این لنزها را پرداخت کنید. بهعنوان مثال، قیمت لنز ۱۷ میلیمتری F/1.2 پرو المپوس، ۱,۲۰۰ دلار است.
نمونهتصاویر ثبتشده با المپوس ۱۷ میلیمتری M.ZUIKO F/1.8
لایکا ۱۵ میلیمتری DG Summilux F/1.7
قیمت: ۶۰۰ دلار
اصلیترین رقیب المپوس در فاصلهی کانونی ۳۰ تا ۳۵ میلیمتری در خانوادهی میکرو چهارسومها، لنز ۱۵ میلیمتری لایکا است که با کیفیت ساخت عالی بدنه و عدسیهای بهکاررفته در آن، گزینهی جذابی بهشمار میرود. این لنز واید با گشودگی دیافراگم F/1.7 امکان تصویربرداری در محیطهای تاریک را نیز فراهم میکند. رینگهای کنترلی فوکوس و گشودگی دیافراگم نیز کنترل بهتری دراختیار عکاسان قرار میدهد. همچنین، لایکا با استفاده از فناوری ساخت Nano Surface Coating، اثرهای رنگی و بازتابش نور و جلوهی روحزدگی سوژهها را تاحدممکن کاهش داده است. سیستم فوکوس سریع و روان درکنار دیافراگم با ۷ تیغه برای ایجاد جلوهی بوکهی نرم، ارزش خرید لنز ۱۵ میلیمتری لایکا را با وجود قیمت ۶۰۰ دلاری آن افزایش داده است.
نمونهتصاویر ثبتشده با لایکا ۱۵ میلیمتری DG Summilux F/1.7
بهترین لنزهای واید
کاربران عکاسی از مناظر و فیلمبرداران عموما به لنزهایی با فاصلهی کانونی واید تا استاندارد نیاز دارند. سیستم میکرو چهارسوم نیز چندین محصول باکیفیت و توانمند برای این دسته از کاربران بههمراه دارد. بااینحال، در نظر داشته باشید لنزهای بهمراتب حرفهایتر و مخصوص امور سینمایی از برندهایی مانند روکینون نیز وجود دارد که باتوجهبه ماهیت این مقاله و جامعهی هدف آن، از ذکر آنها خودداری شده است.
المپوس ۷ تا ۱۴ میلیمتری M.ZUIKO ED F/2.8 پرو
قیمت: ۱,۱۰۰ دلار
شاید جذابترین لنز واید موجود در سیستم میکرو چهارسوم را بتوان نمونهی المپوس دانست که فاصلهی کانونی معادل ۱۴ تا ۲۸ میلیمتری در سیستم ۳۵ میلیمتری را ارائه میدهد. زاویهی دید ۱۱۴ درجهای در کمترین فاصلهی کانونی این لنز، آن را گزینهی بسیار مطلوبی برای ثبت تصاویری با قاب بسیار وسیع میکند. درکنار کیفیت ساخت راضیکننده، لنز واید المپوس عملکرد بسیار درخورتوجهی نیز در ثبت تصاویری با کیفیت و کنتراست مناسب دارد. گشودگی دیافراگم ثابت این لنز نیز آن را به گزینهی مطلوبی برای تصویربرداری در محیطهای تاریک تبدیل میکند.
نمونهتصاویر ثبتشده با المپوس ۱۴-۷ میلیمتری M.ZUIKO ED F/2.8 پرو
لایکا ۸ تا ۱۸ میلیمتری DG Vario-Elmarit F/2.8-4
قیمت: ۱,۱۰۰ دلار
لایکا نیز چندی پیش با تولید لنز ۸ تا ۱۸ میلیمتری خود بهصورت جدیتر وارد بخش لنزهای واید شد. کیفیت ساخت این لنز درحدی زیاد است که بهمحض در دستگرفتن بدنهی فلزی آن، متوجه تلاش فراوان لایکا برای بهبود کیفیت آن میشوید. استفاده از یک نشان ED، سه نشان غیرکروی، دو نشان با پراشش حداقلی و یک نشان با شکست زیاد نور درکنار پرداخت Nano Coating باعث شده با محصولی بسیار باکیفیت مواجه باشیم. موتور فوکوس ۲۴۰ فریمبرثانیه این لنز نیز توانایی ارائهی فوکوس روان و دقیق را دارد. بزرگترین ضعف این لنز تغییر گشودگی دیافراگم آن در بازهی فاصلهی کانونی است که منجر میشود در نور کم با محدودیتهایی مواجه باشیم.
نمونهتصاویر ثبتشده با لایکا ۸ تا ۱۸ میلیمتری DG Vario-Elmarit F/2.8-4
لایکا ۱۲ میلیمتری DG Summilux F/1.4
قیمت: ۱,۳۰۰ دلار
اگر بهدنبال بهترین گزینهی موجود برای ثبت تصاویر واید در سیستم میکرو چهارسوم هستید، لنز ۱۲ میلیمتری لایکا تواناییهای زیادی دارد. این لنز نیز مانند سایر اعضای خانوادهی Summilux کیفیت فراوان تصویر را تضمین میکند و پس از ثبت چند تصویر با آن، کیفیت عالی خروجی رضایت شما را بههمراه خواهد داشت. ابعاد کوچک، رینگهای جداگانهی فوکوس و دریچهی دیافراگم، موتور فوکوس سریع و وزن ۳۳۵ گرم، تنها برخی از ویژگیهایی است که لنز پرایم واید لایکا را ارزشمند میکند. البته، درصورتی از تمامی این ویژگیها بهرهمند خواهید بود که بتوانید قیمت گران این لنز را پرداخت کنید.
نمونهتصاویر ثبتشده با لایکا ۱۲ میلیمتری DG Summilux F/1.4
بهترین لنزهای تله
یکی از قوتهای سیستم میکرو چهارسوم، وجود لنزهای تله متعدد در آن است. پس از ورود جدیتر لایکا برای تولید این دسته از لنزها، اکنون کاربران این سیستم گزینههای بسیار بیشتری برای رفع نیازهای خود دردسترس دارند.
پاناسونیک لومیکس ۳۵ تا ۱۰۰ میلیمتر G X Vario F/2.8 II
قیمت: ۱,۰۰۰ دلار
بیشک محبوبترین فاصلهی کانونی در لنزهای تله، ۷۰ تا ۲۰۰ میلیمتر است که محصولات مختلف زیادی نیز با همین مشخصات به بازار عرضه شده است. پاناسونیک نیز بهتازگی نسل دوم لنز ۳۵ تا ۱۰۰ میلیمتری خود را به بازار عرضه کرده که مانند رقبای اصلی خود از گشودگی دیافراگم ثابت F/2.8 بهره میبرد. بااینحال، شاید بتوان قوت اصلی این لنز را حداقل فاصلهی فوکوس ۰.۸۵ سانتیمتری آن عنوان کرد؛ یعنی جایی که محصولات فولفریم موجود در بازار به حداقل ۱.۴ متر فضا برای فوکوس نیازمند هستند. این موضوع درکنار وزن بسیار سبک ۳۵۷ گرمی و مقاومت دربرابر وضعیت جوّی مختلف و لرزشگیر داخلی باعث شده محصول پاناسونیک به گزینهی مناسبی برای بسیاری از امور، حتی عکاسی از سوژههای نزدیک تبدیل شود.
نمونهتصاویر ثبتشده با پاناسونیک لومیکس ۳۵ تا ۱۰۰ میلیمتر G X Vario F/2.8 II
المپوس ۴۰ تا ۱۵۰ میلیمتر M.Zuiko Digital ED F/2.8
قیمت: ۱,۴۰۰ دلار
اگر توانایی پرداخت اختلاف مبلغ لنز ۴۰ تا ۱۵۰ میلیمتری المپوس را با انواع ۳۵ تا ۱۰۰ میلیمتری دارید، در خرید این لنز توانمند شک نکنید. کیفیت ساخت عالی و عملکرد چشمگیر اپتیکی این لنز، آن را یکی از بهترین گزینههای موجود در بخش تله معرفی میکند تا کاربران بتوانند سوژههای دور را با بهترین کیفیت ممکن ثبت کنند. گشودگی ثابت دیافراگم F/2.8 و فاصلهی کانونی بیشتر، دیگر ویژگیهایی است که ارزش خرید این لنز را دوچندان میکند.
نمونهتصاویر ثبتشده با المپوس ۴۰ تا ۱۵۰ میلیمتر M.Zuiko Digital ED F/2.8
لایکا ۵۰ تا ۲۰۰ میلیمتر DG Vario-Elmarit F2.8-4
قیمت: ۱,۷۰۰ دلار
اگر به فاصلهی کانونی معادل بیشتر از ۲۰۰ میلیمتر نیاز داشته باشید، بهترین گزینهی موجود لنز جدید ۵۰ تا ۲۰۰ میلیمتری لایکا است. این لنز بسیار باکیفیت فاصلهی کانونی حداکثری ۲۰۰ میلیمتری (۴۰۰ میلیمتر در معادل فولفریمها) را ارائه میدهد که برای عکاسی در ژانرهای حیاتوحش و ورزشی گزینهی ایدهآلی بهشمار میرود. کیفیت تصویر همانطورکه از لایکا انتظار میرود، در تمام بازهی فاصلهی کانونی عالی است. موتور فوکوس خودکار این لنز عملکرد بسیار سریعی دارد و لرزشگیر داخلی توانمند آن درکنار لرزشگیر داخلی دوربینهای پاناسونیک و المپوس، توانایی حذف لرزشهای دست تا ۶ نقطه را دارد که در نوع خود فوقالعاده است. بدنهی باکیفیت و مقاومت دربرابر وضعیت جوّی و ابعاد کوچک، لنز تلهی لایکا را به گزینهی بسیار مناسبی برای ثبت تصاویر از سوژههای دور تبدیل کرده است.
نمونهتصاویر ثبتشده با لایکا ۵۰ تا ۲۰۰ میلیمتر DG Vario-Elmarit F2.8-4
لایکا ۱۰۰ تا ۴۰۰ میلیمتر DG Vario-Elmar F/4-6.3
قیمت: ۱,۶۰۰ دلار
اگر فاصلهی کانونی ۲۰۰ میلیمتری نیازهای شما را رفع نمیکند، لایکا محصول دیگری در سبدش دارد. لنز ۱۰۰ تا ۴۰۰ میلیمتری این شرکت با فاصلهی کانونی معادل حداکثر ۸۰۰ میلیمتری، امکان ثبت دورترین سوژهها را به عکاس میدهد. اگر گشودگی دیافراگم F/4-6.3 تاحدودی شما را دربارهی عملکردش نگران میکند، نگاهی به نمونهتصاویر ثبتشدهی این لنز باید بیندازید تا عملکرد فوقالعادهی آن شما را متحیر کند. کیفیت ساحت عالی و لرزشگیر داخلی لایکا ۱۰۰ تا ۴۰۰ میلیمتری را به گزینهی بسیار جذابی تبدیل میکند. بااینحال، اگر بودجهی لازم برای خرید این لنز را ندارید، سیستم میکرو چهارسوم گزینههای جذاب و مقرونبهصرفهی دیگری دارد.
نمونهتصاویر ثبتشده با لایکا ۱۰۰ تا ۴۰۰ میلیمتر DG Vario-Elmar F/4-6.3
لایکا ۲۰۰ میلیمتر DG Elmarit F/2.8
قیمت: ۳,۰۰۰ دلار
اگر بهدنبال بهترین لنز تله در سیستم میکرو چهارسوم هستید، شاید بتوان با قطعیت از لنز ۲۰۰ میلیمتری لایکا نام برد. این لنز که یکی از نمونههای بزرگ موجود بین انواع میکرو چهارسوم است، با گشودگی دیافراگم F2.8 درکنار تولید عالی جلوهی بوکه، توانایی ثبت تصاویر بسیار شفافی دارد. دیگر نکتهی جالب این لنز، عرضهی تلهکانورتر ۱.۴ برابری بههمراه آن است تا کاربران به فاصلهی کانونی ۲۸۰ میلیمتری (۵۶۰ میلیمتر در سیستم فولفریم) با گشودگی دیافراگم F/4 دست یابند. اگر بودجهی لازم برای خرید این لنز را دارید، در تهیهی آن شک نکنید. سرعت فوکوس عالی، کیفیت فوقالعادهی عناصر بهکاررفته در آن، بدنهای باکیفیت و مقاومت دربرابر وضعیت جوّی، لنز تلهپرایم لایکا را به گزینهی بسیار جذابی تبدیل میکند که کیفیت نهایی آن بهراحتی بسیاری از رقبای خود را کنار خواهد زد.
نمونهتصاویر ثبتشده با لایکا ۲۰۰ میلیمتر DG Elmarit F/2.8
بهترین لنزهای پرتره
سبک عکاسی پرتره یکی ژانرهای جذاب دنیای عکاسی بهشمار میرود که کاربران فعال در آن، به لنزهای با فاصلهی کانونی ۷۰ تا ۱۳۵ میلیمتر (عموما ۸۵ میلیمتر) برای ثبت دقیق و بدون اعوجاج تصویر درکنار گشودگی زیاد دیافراگم بهمنظور ایجاد عمق اندک میدان و جداکردن سوژه از پسزمینه نیاز دارند.
پاناسونیک لومیکس ۴۲.۵ میلیمتر F/1.7
قیمت: ۴۰۰ دلار
پس از استفاده از لنز پرترهی پاناسونیک، ضعفهای بسیار اندکی در آن خواهید یافت. بدنهای باکیفیت و وضوح درخورتوجه تصویر حتی در بیشترین گشودگی دیافراگم درکنار کنترل مطلوب اعوجاج، این لنز را به گزینهای بسیار مناسب و مقرونبهصرفه تبدیل میکند. البته، باید در نظر داشته باشید اگر جلوهی بوکه اولویت اصلی خریدتان است، گزینههای بهترین در سیستم میکرو چهارسوم دردسترس هستند. باوجوداین، قیمت رقابتی این لنز آن را گزینهی بسیار ایدهآلی برای قشر گستردهای از عکاسان میکند.
نمونهتصاویر ثبتشده با پاناسونیک لومیکس ۴۲.۵ میلیمتر F/1.7
المپوس ۴۵ میلیمتر M.Zuiko Digital ED F/1.2
قیمت: ۱,۲۰۰ دلار
شکی در عملکرد عالی لنز پرتره المپوس نیست؛ اما شاید تنها نکتهای که کاربران را از خریدش منصرف کند، قیمت بسیار گران آن باشد؛ زیرا در این محدودهی قیمت، رقیب توانمند و بهروزتری مانند لایکا وجود دارد. بااینحال، فراموش نکنید بهلطف دیافراگم با ۹ تیغه و گشودگی F/1.2، توانایی ثبت عالی و روان جلوههای بوکه را خواهد داشت.
نمونهتصاویر ثبتشده با المپوس ۴۵ میلیمتر M.Zuiko Digital ED F/1.2
لایکا ۴۲.۵ میلیمتر DG Nocticron F/1.2
قیمت: ۱,۴۰۰ دلار
اگر بهدنبال بهترین لنز پرتره در سیستم میکرو چهارسوم هستید، لایکا محصول جذابی دارد. لنز ۴۲.۵ میلیمتری این شرکت که فاصلهی کانونی معادل ۸۵ میلیمتری دراختیار کاربران قرار میدهد، از کیفیت اپتیکی بسیار فراوانی برخوردار است و ازاینلحاظ در میان بهترینهای سیستم قرار میگیرد. وضوح بسیار زیاد درکنار حذف اعوجاج رنگی و انحنای تصاویر، از ملزومات لنزهای پرتره است که محصول لایکا از آن بهرهمند است. لرزشگیر داخلی و پرداخت سطحی نانو و رینگ کنترل دیافراگم، از دیگر مشخصههای لنز ۴۲.۵ میلیمتری لایکا است که میتواند قیمت گران آن را توجیه کند.
نمونهتصاویر ثبتشده با لایکا ۴۲.۵ میلیمتر DG Nocticron F/1.2
بهترین لنزهای ماکرو
پاناسونیک لومیکس ۳۰ میلیمتری F/2.8
قیمت: ۴۰۰ دلار
بخش لنزهای ماکرو، تنها ردهای است که میتوان بااطمینان بهترین محصول آن را پیشنهاد داد. لنز ۳۰ میلیمتری F/2.8 پاناسونیک یکی از محصولات جذاب تمام خانوادهی میکرو چهارسوم است. بدنهای کوچک، لرزشگیر اپتیکال، نسبت بازسازی ۱:۱، حداقل فاصلهی فوکوس کمتر از ۱۰ سانتیمتر، موتور فوکوس سریع و وضوح فراوان با حذف اعوجاج درکنار قیمتی بسیار رقابتی، ارزش خرید این محصول پاناسونیک را بسیار افزایش میدهد.
شرکت لوتوس بهتازگی اعلام کرده که در مراحل ساخت یک ابرخودرو الکتریکی بهسر میبرد. این نمونه که Type 130 نام دارد، اولین خودرو تمام الکتریکی لوتوس از سال ۲۰۰۸ تاکنون خواهد بود. بهگفته لوتوس این خودرو اولین ابرخودرو تمام الکتریکی خواهد بود که توسط یک خودروساز بریتانیایی ساخته و عرضه میشود. اخیرا عکسی از نمای جانبی خودرو منتشر شده؛ اما خبرنگاران سایت Autocar توانستند مدل گلی ساختهشده از این خودرو را در خط تولید رویت کنند.
نام ابرخودرو تمام الکتریکی لوتوس از خودروهای نوآورانه ساختهشده در تاریخ ۷۱ ساله این شرکت الهام گرفته شده که با Type 14 Elite مدل ۱۹۵۷ با شاسی مونوکوک کامپوزیتی آغاز شده است. آخرین نمونه ساختهشده در این فهرست،Type 111 نام دارد که اولین بدنه ساختهشده بهوسیله فرایند اکستروژن آلومینیوم را در اختیار دارد و به الیز معروف است.
طبق عکس منتشرشده از ماکت ابرخودرو برقی لوتوس، تایپ ۱۳۰ ارتفاع کمی دارد و از بدنه عریض بهره میبرد. راسل کار، مدیر بخش طراحی لوتوس میگوید که ابعاد این خودرو در اندازه نمونه اوُرا است که ۴.۴ متر طول دارد؛ اما نمونه تایپ ۱۳۰ نسبت به اورا کم ارتفاعتر و بهمیزان ۲ متر عریض است.
لوتوس تایپ ۱۳۰ از ساختار فیبرکربنی بهره خواهد برد و در خط تولید اصلی شرکت تولید میشود. کابین خودرو از فضای کمی برخوردار است و همانند سوپراسپرتهایی همچون فورد GT، از طراحی قطره اشکی بهره میبرد تا جریان هوای بیشتری را از خود عبور بدهد. بدون شک مهمترین ویژگی طراحی بدنه که در رندرهای رسمی مشخص نیست، استفاده از دو تونل هوا در قسمت عقب است که بهصورت یکپارچه با بدنه نصب شده است.
راسل کار در رابطه با طراحی این تونلها میگوید که از خودروهای مسابقهای LMP الهام گرفته است. پک باتریّها بهصورت کامل در زیر پای سرنشین جلو قرار میگیرد و انتقال قدرت به چهار چرخ انجام میپذیرد. تاکنون هیچ مشخصات فنی دیگری از ابرخودرو لوتوس منتشر نشده؛ اما مشخص است که قوای محرکه این خودرو توسط تیم مهندسی پیشرفته ویلیامز طراحی خواهد شد که پیوندی بین دو شرکت باسابقه در مسابقات فرمول یک را رقم میزند.
فیل پوفام، مدیرعامل شرکت لوتوس، اعلام کرده که نمونه جدید این شرکت قدرت مناسبی در بازار هدف خود خواهد داشت و قیمت درنظرگرفتهشده برای این خودرو هفت رقمی خواهد بود. در مجموع قدرت پیشبینیشده برای این نمونه بیش از ۱۰۰۰ اسببخار خواهد بود و برد مسافتی بیش از ۴۰۰ کیلومتر را ارائه میدهد.پک باتریها و سیستم تعلیق در قسمت عقب، بهواسطه وجود یک پوشش شیشهای قابل مشاهده خواهند بود. قاب پلاک خودرو هم قابل برداشتن است تا در هنگام استفاده در پیست، بهترین عملکرد از خودرو در اختیار باشد. بهگفتهی کار، استفاده از تونلهای ایرودینامیکی در زیر خودرو در کاهش وزن هم تاثیر بهسزایی خواهد داشت. داونفورس موردنظر بهوسیله دیفیوزر قرارگرفته در زیر خودرو و باله عقب متحرک بهدست میآید.
علاوهبر این، یک سیستم کاهش میزان درگ همچون DRS خودروهای فرمول یک هم در لوتوس تایپ ۱۳۰ نصب خواهد شد. در داخل کابین از قطعات فیبرکربنی و نمایشگرهای دیجیتالی متعدد استفاده خواهد شد؛ اما با این وجود بهجای استفاده از نمایشگر لمسی برای کنترل تمامی عملکردها، از دکمه هم استفاده خواهد شد. بهگفتهی کار:
شما در چنین خودروهایی میخواهید بدون آنکه چشمتان را از جاده بردارید، تنظیمات موردنظر را انجام بدهید.
راسل کار میگوید در لوتوس تایپ ۱۳۰ نسبت به نمونههای فورد GT و استون مارتین والکری، فضای بیشتری در داخل خودرو در دسترس است و بهجای استفاده از پدالهای قابل تنظیم، صندلیها قابلیت تنظیم دارند.
بهگفته کار:
ما سعی داریم تا تعادل میان اعتبار و لوکس بودن را حفظ کنیم؛ اما علاوهبر این میخواهیم نشان بدهیم که این یک خودرو بسیار قدرتمند است. ما نمیخواهیم که مردم فکر کنند این تنها یک هیولای مخصوص پیست است. لوتوس تایپ ۱۳۰ یک خودرو کاربردی خواهد بود. نمیخواهیم که یک بوگاتی بسازیم، ما میخواهیم یک لوتوس بسازیم.
از دیگر جزئیات ابرخودرو لوتوس تایپ ۱۳۰ میتوان به سیستم دید عقب بهوسیله دوربین اشاره کرد که با دوربینهای تعبیهشده در داخل درهای قیچیشکل کار میکنند. این دوربینّها در هنگام حرکت با استفاده از موتور برقی از داخل درها بیرون میآیند و تصویر را به نمایشگر داخل خودرو انتقال میدهند. این سیستم به دوربینهای قرارگرفته در مکلارن اسپیدتیل شباهت دارند. بهگفته کار:
هنگامی که این سیستم را برای بار اول دیدیم ناامید شدیم؛ اما مدت زیادی است که روی آن کار کردیم.
لوتوس تایپ ۱۳۰ تا اواخر سال جاری میلادی در همایش مخصوصی در لندن معرفی خواهد شد و اولین ثبت سفارشهای این خودرو تا چندی بعد از معرفی انجام میگیرد. طبق شایعات منتشرشده، ظرفیت تولید این ابر خودرو بسیار کم و احتمالا کمتر از ۵۰ نمونه خواهد بود. از این تعداد تنها ۲۰ نمونه در بازار خارج از بریتانیا عرضه خواهد شد.
با دسترسی کاربران به شبکهی اینترنت 5G، سوالی مهم مطرح میشود؛ این شبکهی پرسرعت با چه شتابی بین کاربران جای خود را خواهد یافت و پذیرفته خواهد شد؟ شبکهی اینترنت 2G در سال ۱۹۹۱ معرفی شد. در سال ۲۰۱۱، شاهد معرفی شبکهی تجاری اینترنت 3G بودیم. البته تا سال ۲۰۱۳ میلادی، کاربران اروپایی و آمریکایی هنوز به شبکهی 3G دسترسی نداشتند.
در این مطلب قصد داریم وضعیت محبوبیت شبکههای 2G، 3G و درنهایت 4G را در گوشیهای هوشمند مورد توجه قرار دهیم. بههمین منظور نگاهی به وضعیت پذیرش شبکههای مذکور طی ۲۵ سال گذشته خواهیم داشت و این کار را از سال ۱۹۹۴ آغاز خواهیم کرد. البته درنظر داشته باشید که در دورهی زمانی ۱۹۹۱ تا ۲۰۰۳ تنها شبکهی 2G در دسترس کاربران قرار داشت.
گوشیهای هوشمند با قابلیت اتصال به شبکهی اینترنت 3G نتوانستند در جهان طوفان بهپا کنند. MMS توسط عموم کاربران مورد استفاده قرار نمیگرفت و باتوجه به هزینهی بالای مربوطبه تعرفههای دادههای استریم ویدئویی، تقریبا هیچیک از کاربران از تماسهای تصویری استفاده نمیکردند. با این وجود طی چند سال بعدی، تماسهای تصویری محبوبیت خوبی کسب کردند.
در سال ۲۰۰۷، گوشیهای هوشمند با قابلیت اتصال به شبکهی 3G بیشازپیش مورد استفاده قرار میگرفتند و استفاده از چنین دستگاههایی با قابلیت اتصال به شبکهی 3G به امری عادی تبدیل شد. در سال ۲۰۰۷ در اصل ۱۶ سال از معرفی شبکهی 2G میگذشت و ۴ سال بود که شبکهی 3G در بین کاربران از محبوبیت خاصی برخوردار شده بود.
اما در سال ۲۰۰۹ میلادی، اولین شبکهی تجاری 4G کار خود را آغاز کرد و همانطور که انتظار میرفت، چند سال طول کشید تا گوشیهای هوشمندی که بتوانند از این شبکهی اینترنت پشتیبانی کنند، به بازار عرضه شوند. چنین اتفاقی اصلا غیرمعمول نیست و برای شبکهی اینترنت پرسرعت 5G نیز همین اتفاق در حال رخ دادن است. اولین دستگاههایی که به شبکهی اینترنت پرسرعت جدید متصل میشوند، معمولا کامپیوترهایی هستند که ازطریق مودم (ازطریق USB یا Wi-Fi) موفق به اتصال به شبکه میشوند.
مقالههای مرتبط:
در سال ۲۰۱۳ میلادی، گوشیهای هوشمند با قابلیت اتصال به شبکهی 4G، از محبوبیت بیشتری نسبت به گوشیهای هوشمند با قابلیت اتصال به شبکهی 3G برخوردار بودند. دقیقا فاصلهی زمانی معرفی شبکهی 4G و محبوبیت پیدا کردن گوشیهای 4G در بازه زمانی ۴ ساله رخ داد. در آن برههی زمانی در حدود ۱۰ سال از معرفی شبکهی 3G میگذشت.
اولین شبکهی تجاری 5G در سال جاری معرفی شد. برخی اپراتورها ادعا میکنند که زودتر شبکهی 5G را پشتیبانی کردهاند، اما اگر هم این ادعا صحت داشته باشد، تنها برای تست و بررسی شبکهی 5G بوده و جنبهی عمومی نداشته است. با این حساب میتوان انتظار داشت که تقریبا بهصورت میانگین تا سال ۲۰۲۳ میلادی، گوشیهای هوشمند از شبکهی 5G پشتیبانی کنند.
در یک بازهی زمانی طولانی، طول عمر باتری گوشیهای هوشمند با قابلیت اتصال به شبکهی 3G اصلا مناسب نبود. از سوی دیگر، نخستین مودمهای 4G خیلی داغ میشدند. گزارشهای اولیه در مورد نخستین مودمهای 5G نیز نشان میدهد که چنین اتفاقی دوباره تکرار میشود و شبکهی 5G هم مسائلی همچون طول عمر باتری و باگهای خاص خودش را دارد.
یکی دیگر از مسائل، پوششدهی است. معمولا ابتدا شهرهای بزرگ به شبکههای جدید دسترسی پیدا میکنند. اما قابلیت اتصال به شبکهی 5G نیز بهسرعت در خارج از شهرهای بزرگ در دسترس کاربران قرار میگیرد. پیشبینی میشود که تا سال ۲۰۲۳ میلادی، شبکهی 5G عمومیت بیشتری پیدا کند و در اصل جایگزین شبکهی 4G شود. گوشیهای هوشمند پرچمدار از اتصال به این شبکهی اینترنت پرسرعت پشتیبانی میکنند. اما زمانی میتوان گفت که شبکهی 5G بیشتر مورد استفاده قرار میگیرد که گوشیهای هوشمند میانرده از آن پشتیبانی کنند.
.: Weblog Themes By Pichak :.