برخی سوالات و موضوعات مربوط به دوران غیبت، ظهور، انتظار و به طور کل مباحث مهدویت گویی ملکه ذهنها شده، اما شنیدن پاسخهای متفاوت درباره این موضوعات برای یک منتظر حائز اهمیت است، زیرا میخواهد نکات تازه و جدیدی را در این راستا به اندوخته خود اضافه کند؛ به همین خاطر در آستانه نیمه شعبان و میلاد ولی عصر امام زمان (عج) و در راستای آگاهی بخشی نسبت به این مسائل، مصاحبه کوتاهی را با کارشناس مسائل دینی حجت الاسلام محمد امین امامی ترتیب دادهایم.
منتظر واقعی چه کسی است؟
امام راحل انقلاب میفرمایند که «منتظران مصلح خود باید «صالح» باشند». یعنی از «اعتقاد» و «عمل درست» برخوردار باشند. یکی از آیات مرتبط با این مطلب، آیه کریمه ۵۴ از سوره مائده است. وقتی به پیغمبر خبر داده شد که امت تو بعد از تو دچار یک اختلاف و تفرقه شدیدی میشوند تا جایی که از امیرالمومنین (ع) گرفته تا امام عسکری علیهم السلام، همه جانشینان بعد از تو را تنها خواهند گذاشت، این آیه بشارتی شد بر قلب مبارک پیغمبر که میفرماید: «یحبهم و یحبونه اذله علی المومنین اعزه علی الکافرین یجهدون فی سبیل الله و لایخافون لومه لائم؛ از امت تو هر کس مرتد شود و از دینش برگردد، خداوند کسانی را خواهد آورد که هم آنها خدا را دوست دارند و هم خدا آنها را». در مواجهه با مومنین فروتن و متواضع و در برابر دشمنان خدا محکم و قاطعاند. موانع رشد و رسیدن مردم به آزادی و کمال را با انگیزه الهی و تلاش حداکثری از میان بر میدارند و در راه دفاع از حق و حقیقت و اجرای عدالت و ترویج فضیلت و ارزشها از سرزنش و متلک هیچ کس باکی ندارند. به شأن نزول این آیه اگر مراجعه بشود، متوجه خواهیم شد که مصداق این آیه چه کسانی هستند.
چه کنیم تا آتش انتظار و امیدمان به ظهور در زمان غیبت سرد نشود؟
شکر خدا در میان آتش نمرودیان، مردم ما در امنیت بالایی هستند و همه ما این امنیت را حس و لمس میکنیم؛ اما مردان خدا هیچ وقت احساس امنیت نمیکنند. چون به واسطه اعمال ما هر لحظه امکان عقاب وجود دارد. در دعای عهد میخوانیم که «ظهر الفساد فی البر و البحر بما کسبت ایدی الناس؛ این فسادی که در عالم موج میزند، دستاورد این جانور دو پا، این انسان مدرن است». بنابراین ما نباید خود را در ساحل امن و آرام ببینیم بلکه باید در دریای مواج و طوفان زده و در میان گردابهای وحشی ببینیم که هر لحظه امکان دارد غرق بشویم. وقتی خودمان را در این شرایط دیدیم دائماً منتظر یک غریق نجات هستیم. چشم ما دائماً به یک منجی است تا بیاید و دست ما را بگیرد و از این مهلکه نجات دهد؛ و او فقط امام زمان ارواحنا فداه است که نمونه کامل یک انسان و صاحب همه کمالات است.
اگر امام زمان و حجت خدا شناخته نشود، غدیر به سقیفه تبدیل خواهد شد
نسبت به امام زمان (عج) چطور معرفت پیدا کنیم؟
محمد بن عثمان که از نواب اربعه امام عصر علیه السلام است، میگوید: «از پدرم شنیدم که میگفت در خدمت امام عسکری علیه السلام بودم. از ایشان پرسیدم: آیا این سخن پیامبر خدا که هر کس بمیرد و امام زمانش را نشناسد، به مرگ جاهلیت مرده است، درست است؟ حضرت فرمودند: بله درست است و هیچ تردیدی در آن نیست و این مثل روز روشن است. بعد عرض کردم: پس از اینکه شما رحلت فرمودید امام بعد از شما کیست؟ امام به نام مبارک حضرت ولی عصر اشاره کردند و فرمودند: او غیبتی طولانی دارد که در آن عدهای متحیر و سرگردان و بعضی هلاک و بدبخت و دستهای هم مشکوک و مردد میشوند».
این حیرت و سرگردانی، این هلاکت و بدبختی و این شکاکیت و تردید ناشی از طولانیشدن دوران غیبت و سختی دوران غیبت است. عدهای در اصل ولادت شک میکنند؛ عدهای در طول عمر حضرت شبهه میکنند؛ عدهای در مساله نیابت و قرائتهای گوناگون از حکومت و ولایت در دوران غیبت حضرت گرفتار میشوند. بنابراین شبهات افزایش پیدا میکند و چونان سم مهلکی اذهان بسیاری را مسموم مینماید. تنها راه نجات از این مهلکه، امامشناسی و شناخت حجت خداست که جز با مجاهدت علمی و عملی ممکن نیست. اگر امام زمان (عج) و حجت خدا شناخته نشود، غدیر به سقیفه تبدیل خواهد شد؛ اگر امام زمان (عج) و حجت خدا شناخته نشود، صلح با معاویه بر او تحمیل خواهد شد؛ اگر امام زمان (عج) و حجت خدا شناخته نشود، حسین بن علی بر مسلخ نیزهها خواهد نشست؛ اگر امام زمان (عج) و حجت خدا شناخته نشود، جام زهر بر او نوشانده خواهد شد؛ اگر امام زمان (عج) و حجت خدا شناخته نشود، جامعه انسانی هیچگاه طعم شیرین عدالت و آزادی را نخواهد چشید.
ارتقای سطح شناخت و معرفت نسبت به امام زمان انگیزه ما را برای نصرت و یاریاش در ظهور بالا خواهد برد
چیکار کنیم تا زمینه ظهور حضرت فراهم شود؟
ابتدا باید بدانیم که انتظار یعنی چه؟ انتظار حقیقی چیست؟ ما منتظر که و چه هستیم؟ منجی بشریت قرار است بشریت را از چه چیزی نجات دهد؟ پاسخ به این گونه سوالات و ارتقای سطح شناخت و معرفت نسبت به او که خواهد آمد، انگیزه ما را برای نصرت و یاریاش در پروژه ظهور زیبایش بالا خواهد برد. ما را برای پاسخ به چه کنیم بیقرار خواهد کرد. آنوقت برای خود وظایفی را تعریف خواهیم کرد فراتر از آنچه در متون دینی و منابع روایی آمده است. مثلا در دورهای که عدهای تلاش میکنند تا باورهای مردم را دستکاری کنند و تغییر بدهند؛ مثلا با آب و تاب خاصی میگویند: «کربلا مظهر مذاکره است، نه مقاومت» تا از این دریچه باب فرهنگ مقاومت، فرهنگ جهاد و ایثار و شهادت، ظلمستیزی و مبارزه با استکبار را ببندند و شعارهای مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل و هیهات منا الذله را ور بیندازند، در این دوره، منتظر امام زمان (عج) تلاش بیوقفه میکند تا ضمن پاسداری و صیانت از این فرهنگ، آن را «عمومی» کند. چون با عمومیشدن این فرهنگ، شکست دشمن، سریع و قطعی خواهد شد. اساساً، چون در کربلا این فرهنگ عمومی نشده بود، دست دشمن فوراً به امام زمان (عج) رسید و اباعبدالله علیه السلام را به طرز غیرقابل درک و وصفی به شهادت رساند.
به عنوان مطلب پایانی عرض میکنم، یکی دیگر از کارهایی که زمینه ظهور را فراهم میکند این است که گرههای کوچک، از گرههای فکری و فرهنگی و عقیدتی گرفته، تا گرههای مادی و معیشتی که در جامعه وجود دارد را پیدا کنیم و آنها را باز نماییم. بر اساس این بیان نورانی حضرت امیر علیه السلام که فرمودند: فلما رأی الله صدقنا انزل علینا النصر؛ اگر خدای متعال تلاش ما و صداقت ما را برای بازشدن گرههای کوچک موجود در جامعه ببیند، آن وقت نصرتش را شامل حال ما کرده و گره بزرگ عالم را که «عدالت» است به دست ید الهی امام عصر (عج) باز خواهد کرد.
یکی از جدیدترین محصولات معرفیشده در نمایشگاه خودرو نیویورک ۲۰۱۹، خودروی الکتریکی Qiantu K50 است که با وجود عدم انتشار جزئیات زیاد، محصول بسیار جذابی به نظر میرسد. از زمانهای گذشته تاکنون خودروهای زیادی معرفی شدند، به نمایش در آمدند و سرانجام بدون رسیدن به مرحله تولید در تاریخ گم شدند. اما کوپهکیانتو K50 چنین نیست و بهعنوان اولین خودروی رسمی تولیدی خودروساز چینی با همکاری شرکت آمریکایی مالن (Mullen Technologies) بهزودی راهی بازار ایالات متحده میشود.
درواقع ما این خودرو را قبلا دیدهایم؛ تقریباً پاییز سال گذشته بود که شرکت مادر CH-Auto اعلام کرد قصد فروش دو خودروی اسپرت خود را در بازار ایالات متحده دارد. در آن زمان خودروساز چینی اعلام کرد که با یک شرکت آمریکایی به نام مالن برای مونتاژ و فروش محصولات خود در ایالات متحده همکاری میکند. حالا پس از چند ماه نسخه آمریکاییشده از خودروی اسپرت و برقی کیانتو راهی نمایشگاه نیویورک شده است.
مالن شرکتی با چند نمایندگی خودرو در کالیفرنیا و همچنین مالک پلتفرم کارهاب (Carhub) است؛ کارهاب پلتفرمی است که به خریداران کمک میکند با تحقیق درباره خودروهای مختلف بازار، محصول متناسب با نیازها و علایق خود را بخرند. مالن که پیش از این با تولید سدان برقی کودا (Coda) به حوزه خودروهای الکتریکی پا گذاشت، ادعا میکند با همکاری چند شریک و قطعهساز جهانی بهدنبال گزینههای هیجانانگیز برای مصرفکنندگان آمریکایی است؛ یکی از این شرکا بهطور قطعی CH-Auto چین خواهد بود.
یکی از این خودروهای برقی مالن برای بازار ایالات متحده کیانتو K50 است که از بدنه فیبر کربنی شامل ۲۹ قطعه منحصربهفرد روی شاسی تمام آلومینیومی بهره میبرد. اگرچه شباهتهای زیادی در طرح دو رنگی به محصولات سوپراسپرت بوگاتی، در طراحی داشبورد به مکلارن و حتی در برخی جزئیات به آکورا دارد، اما نتیجه کلی واقعاً منحصربهفرد است. کوپه کمارتفاع کیانتو K50 از دو موتور الکتریکی با قدرت مجموع ۴۰۲ اسببخار بهره میبرد که به چهار چرخ متصل میشود.
مقالههای مرتبط:
انرژی مورد نیاز موتورها از باتری ۷۸ کیلووات ساعت به دست میآید که امکان دستیابی به شعاع حرکتی ۳۷۰ کیلومتر را طبق استاندارد NEDC فراهم میکند؛ هر چند که احتمالاً در نسخه نهایی برای بازار ایالات متحده تغییراتی اعمال خواهد شد. اگر مشخصات فنی این نسخه با همتای چینی خود تغییر نکند، خودروی الکتریکی کیانتو K50 میتواند در حدود ۴.۲ ثانیه از حالت سکون به سرعت ۱۰۰ کیلومتربرساعت برسد، درحالیکه بیشینه سرعت آن به ۲۰۰ کیلومتربرساعت محدود میشود.
خودروساز آمریکایی تابهحال سال ۲۰۲۰ را بهعنوان زمان آغاز برنامه فروش برای بازار ایالات متحده اعلام کرده است. هنوز دقیقاً مشخص نیست که مالن قصد دارد کیانتو K50 را کجا مونتاژ کند؛ هر چند گزارشهای مطبوعاتی خبر از کارخانهای در جنوب کالیفرنیا میدهند. همچنین فعلاً اطلاعاتی درباره تیراژ تولید و قیمت این خودروی الکتریکی در دست نیست.
فیسکر کارما را همهی ما به یاد داریم. خودرویی که قرار بود با بزرگان رقابت کند اما نتوانست به موفقیت دست پیدا کند و سهام آن به فروش رفت. این شرکت پس از واگذاری سهام با نام کارما به کار خود ادامه داد و حالا دو محصول جدید را رونمایی کرده است.
در نمایشگاه خودروی شانگهای، کارما از نسخهی بهروزرسانیشدهی مدل Revero رونمایی کرده است. طراحی این مدل به نسخهی اولیهی فیسکر کارما شباهت زیادی دارد اما در بخش پیشرانه کاملا ارتقا پیدا کرده و نام GT نیز به آخر اسم آن اضافه شده است. در حقیقت کارما Revero GT را باید نسخهای ارتقاءیافته از فیسکر کارما دانست.
در این خودرو همچنین کارما از پیشرانهی ساخت بیامو بهعنوان جایگزینی برای پیشرانهی ۲ لیتری جنرال موتورزاستفاده کرده است. این سدان اسپرت و لوکس از یک پیشرانهی ۱.۵ لیتری ۳ سیلندر توربو استفاده میکند که درکنار آن از دو موتور الکتریکی قدرتمند نیز استفاده شده است. مجموع قدرت این موتورها به ۵۳۵ اسببخار و گشتاور تولیدی نیز به ۷۴۶ نیوتونمتر میرسد. از نظر قدرتی حالا کارما در سطح بالاتری از مدل قبلی ۴۰۳ اسب بخاری قرار دارد.
این مدل میتواند در ۳.۹ ثانیه سرعت خود را از حالت سکون به ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت برساند و توانایی دستیابی به حداکثر سرعت ۲۰۱ کیلومتر بر ساعت را نیز دارد. باتری کارما رورو GT دارای ۲۸ کیلووات ساعت ظرفیت است و میتواند شعاع حرکتی ۷۰ کیلومتر را در حالت برقی فراهم کند. در حالت هیبریدی نیز شعاع حرکتی خودرو به ۴۵۰ کیلومتر میرسد. از نظر فنی، این خودرو تقریبا با بیامو i8 برابری میکند. وزن کارما رورو ۲۴۵۲ کیلوگرم است ولی در مدل GT این وزن به ۲۲۹۰ کیلوگرم کاهش پیدا کرده است. دلیل این کاهش وزن، سبکتر بودن پیشرانهی بیامو و باتریهای جدید است. درکنار ارتقای فنی، کارما اعلام کرده که این مدل سواری و فرمانپذیری بسیار بهتری هم نسبت به قبل خواهد داشت.
مقالههای مرتبط:
کارما تحویل این مدل به خریداران را از اواخر سال آغاز خواهد کرد و برنامه دارای تا برای سال ۲۰۲۰ از مدل GTS نیز رونمایی کند. هدف این شرکت تولید ۱۲ تا ۱۳ هزار خودرو در سال است. کارخانهی کارمام در ایالت کالیفرنیا قرار دارد. کارما همچنین قیمت این مدل را هنوز اعلام نکرده است ولی بالاتر از ۱۳۵ هزار دلار خواهد بود.
کارما درکنار این محصول از یک خودروی مفهومی کوپهی جدید نیز رونمایی کرده که به همکاری شرکت معروف پینین فارینا طراحی شده است.
این خودرو پینین فارینا GT نام دارد و روی پلتفرم مشترکی با Revero GT ساخته شده است. تولید این مدل اولین همکاری کارما و پینین فارینا است و نویدبخش همکاریهای بیشتر این دو شرکت در آینده را میدهد. ابعاد خارجی این خودروی کوپه تقریبا با رورو جی تی یکسان است اما طراحی اسپرتتری دارد.
چراغهای این خودرو کاملا متفاوت هستند و دو ورودی هوای بزرگ نیز درون سپر تعبیه شدهاند. ارتفاع خودرو نیز کمی پایینتر است.
کارما در مورد بخش فنی این خودرو چیزی اعلام نکرده است اما باتوجهبه پلتفرم مشترک با رورو GT به نظر میرسد شاهد استفاده از پیشرانهی هیبریدی بیامو در این مدل نیز باشیم که میتواند ۵۳۵ اسببخار قدرت و ۷۴۶ نیوتونمتر گشتاور تولید کند.
درمیان قلههای ناهموار منطقهی ویکدسوس در رشته کوه پیرِنه در فرانسه، تنها علایم حضور انسانها چندین روستای پراکنده یا گاهی معدود افرادی است که برای تفریح و کوهنوردی به آنجا میآیند. این منطقه بهطور کلی یک منطقهی طبیعی و دستنخورده محسوب میشود. اما حتی در اینجا هم دانشمندان ذرات ریز پلاستیکی را دیدهاند که همچون گردوغباری مصنوعی در هوا پخش شدهاند. نتایج مطالعهای که در نوع خود اولین است، نشان میدهد که این ذرات از ۱۰۰ کیلومتر دورتر و شاید هم از فاصلهی دورتری به این منطقه آمدهاند.
این امر نشانهی آشکاری است که انتقال جوی هم راهی برای انتقال آلودگیهای پلاستیکی است و این آلودگیها را به سرتاسر سیارهی زمین و حتی مناطق دورافتاده منتقل میکند. دئونی آلن یکی از نویسندگان این مقاله میگوید:
... و این نشان میدهد که این مشکل نسبتبه آنچه فکر میکنیم، بسیار بزرگتر است.
این مطالعه که بهتازگی در مجلهی Nature Geoscience منتشر شد، یکی از معدود مطالعاتی است که در حال تلاش برای این درک موضوع است که چه مقدار پلاستیک در هوا وجود دارد. این پژوهش احتمالا مقدمهی مطالعاتی است که در سالهای آینده روی این موضوع انجام خواهند شد و تلاشی است برای توضیح اینکه چگونه میکروپلاستیکها در محیط حرکت میکنند و چگونه انسانها در معرض آنها قرار میگیرند.
مکانی در کوهستان پیرنه که پژوهشگران در آن از میکروپلاستیکهای موجود در هوا نمونهبرداری کردند
میکروپلاستیکها ذرات ریزی هستند که حاصل تخریب مواد پلاستیکی بزرگتری همچون بطریها یا کیسههای پلاستیکی و نیز الیاف حاصل از پارچههای سنتزی هستند. آنها اندازههای مختلفی دارند، از اندازهای به قدر یک دانه برنج گرفته تا حتی به کوچکی یک ویروس. این ذرات از انواع پیچیدهای از پلیمرها و مواد شیمیایی افزودنی ساخته شدهاند. بیشتر پژوهشهای انجامشده در زمینهی تشخیص میکروپلاستیکها در محیط، در محیطهای اقیانوسی انجام شده است یعنی جایی که برای اولینبار توجه دانشمندان را به خود جلب کرد ولی آنها کمکم متوجه شدند که این ذرات در سیستمهای آب شیرین، خاک و هوا نیز وجود دارند. اولین مطالعه از این نوع، درمورد اندازهگیری باران پلاستیک اتمسفری در پاریس انجام شد و در سال ۲۰۱۵ منتشر شد.
توجه اخیر دانشمندان به این موضوع نشان میدهد که تنها اندازهگیریهای معدودی از میکروپلاستیکهای موجود در هوا وجود دارد و نیز دانش محدودی درمورد الگوی پراکندگی اینآلودگی در مناطق مختلف در دست است. گمان میرود غلظت این ذرات در هوا با شرایط آبوهوایی و مناطقی که ذرات از آنجا منشا میگیرند، مرتبط باشد.
پژوهشگران میدانستند که میکروپلاستیکها در رودخانهها و رسوبات کوهستان پیرینه وجود دارند اما کسی منشا آنها را مشخص نکرده بود. این میزان از میکروپلاستیک نمیتوانسته از منابع محلی آمده باشد زیرا در این مناطق جمعیت بسیار کمی زندگی میکنند و فعالیتهای صعنتی نیز محدود است. آلن با یک سؤال کلیدی روبهرو شد: چرا ما دنبال (منشا) آن نگشتهایم؟
او و همکارانش به نمونهبرداری از این منطقه مشغول شدند. آنها قطعاتی از انواع مختلف پلاستیک را پیدا کردند که تقریبا همه به یک اندازه بودند. بیشتر پلیمرهایی که در این نمونهها به چشم میخوردند عبارت بودند از پلیاستایرن، پلیاتیلن و پلیپروپیلن که همه از اجزای معمول محصولات پلاستیکی یکبار مصرفی مانند کیسهها و فومهای ظروف غذا هستند.
تصویر نزدیکی از الیاف پلاستیکی که پژوهشگران در این نمونهها پیدا کردند
از آنجایی که مطالعهی جدید نسبتبه مطالعات پیشین، شامل قطعات ریزتری میشد، پژوهشگران درمجموع ذرات پلاستیکی بیشتری پیدا کردند؛ چنین روندی در تمام مطالعات مرتبط با پلاستیک به چشم میخورد: هرچه اندازهی ذرات کوچکتر باشد، تعداد بیشتری از آنها وجود خواهند داشت. آلن و همکارانش وقتی محدودهی اندازهی ذراتمطالعه سال ۲۰۱۵ را درنظر گرفتند، در هر دو منطقه، مقدار مشابهی از میکروپلاستیکها دیده میشد که باتوجهبه تفاوت محیطهای مورد مطالعه غیرمنتظره بود.
ملانی برگمن از مؤسسهی پژوهشی آلفرد ونگر، دانشمندی که میکروپلاستیکها را مورد مطالعه قرار میدهد ولی در این مطالعه مشارکتی نداشته است، میگوید:
مطالعهی جدید به ما کمک میکند بتوانیم سطح پایهی غلظت میکروپلاستیکها در هرجای جهان را بهدست آوریم.
اما بهدلیل اینکه نمونهها طی یک ماه میانگینگیری شدند، میتوان گفت که سطح پایهی میکروپلاستیکها در پیرنه پایینتر است اما تحتتاثیر افزایش دورهای میکروپلاستیکهایی قرار میگیرد که از مناطق پرجمعیتتر به این نقطه میآیند. در این مطالعه دقیقا مشخص نمیشود که میکروپلاستیکها از کجا منشا گرفتهاند اما از مدلهای کامپیوتری جریانهای هوا برای ردیابی هوایی که آنها را به منطقه آوردهاست، استفاده شده است. آشکار است که بعید است شهرها و روستاهای نسبتا کوچک اطراف منشا تمام میکروپلاستیکهای شناسایی شده باشند. بهنظر میرسد منبع اصلی در فاصلهی دورتری قرار دارد.
تصویری نزدیک از تکهای پلاستیک سفید که در نمونهها پیدا شد
استفانی رایت از کالج سلطنتی لندن که در این پژوهش مشارکتی نداشته است، میگوید:
درحالیکه این ردیابی گامی مهم است، شما لازم است برای درک این مسیر منبع را بشناسید. پلاستیکهای مختلف ممکن است از منابع مختلفی منشا بگیرند، یک جریان هوا فقط میتواند ذرات ریز را با خود همراه کند.
نویسندگان میگویند که کار آنها یک نگاه مقدماتی به تصویر میکروپلاستیکهای موجود در هوا است و برای اینکه بتوانیم رفتارِ اشکال، انواع و اندازههای مختلف ذرات پلاستیکی موجود در هوا را درک کنیم، باید آزمایشهای آزمایشگاهی انجام دهیم. علاوهبراین برای اینکه مشخص شود انسانها درحال استنشاق چه مقدار میکروپلاستیک هستند، نیاز است که نمونهبرداریهای بسیار بیشتری انجام شود.
هم رایت و هم برگمن قصد دارند برای اندازهگیری باران میکروپلاستیک، مطالعاتی در لندن و قطب شمال انجام دهند و این پژوهشها اطلاعات بیشتری فراهم خواهند کرد. آلن نیز به اتفاق همکاران خود در حال گسترش پژوهش خود است.
نزدیک به ۱۰۰ تا ۲۰۰ میلیارد کهکشان در جهان هستی وجود دارد. هر ستاره حداقل یک سیاره در کنار خود دارد و از هر ۶ سیاره یکی به زمین شباهت دارد. با همه این اوصاف تنها موجودات زنده کشفشده جهان، در زمین زندگی میکنند.
این موضوع البته نظر مردم را در مورد وجود بیگانگان در میان ما تغییر نداده است. حدود ۴۰ درصد از آمریکاییها بر این باور هستند که بیگانگان و موجودات فضایی در نقطهای از جهان هستی زندگی میکنند و ۳۵ درصد از این افراد باور دارند که در بخشی از تاریخ، بیگانگان در میان ما حضور داشتهاند.
۱۱ درصد از افرادی که در نظرسنجیهای مختلف شرکت میکنند بر این باورند که امروزه نیز بیگانگان در میان ما زندگی میکنند و تعداد زیادی از آنها در مشاغل و جایگاههای سطح بالا حضور دارند. دراینبین افرادی هستند که به سفر در زمان نیز اعتقاد دارند و باور دارند نوع متفاوتی از بیگانگان زمینی در بین ما به فعالیتهای روزمره مشغول هستند.
وقتی گوریل را نمیبینیم!
درصورتیکه موجودات فضایی را چیزی شبیه به یک گوریل در نظر بگیریم، غیرممکن است که با عبور آنها از میان جمعیت، متوجه این موجودات چشمگیر نشویم. همین موضوع در مورد فضاییها نیز صدق میکند. ما باور داریم که با تواناییهای فعلی خود میتوانیم یک موجود فضایی و بیگانه را مشاهده و درک کنیم. در ذهن ما موجودات فضایی شکل و ظاهری مشخص دارند.
در آزمایش «اثر یک گوریل»، به تعدادی از مردم گفته میشود تا یک توپ را در میان خود پرتاب کنند و تعداد دقیق پرتابها را نیز به خاطر بسپارند. در حین انجام این بازی ساده یک فرد با لباس گوریل از میان مردم میگذرد، اما تنها نیمی از بازیکنان متوجه حضور گوریل میشوند. در واقع ذهن انسان آنقدر روی عادات همیشگی خود متمرکز میشود که موجودی به این بزرگی را از تصویر ارسالی حذف کرده است.
با داشتن چنین ذهنی که تصاویر همیشگی و ساده را به این شکل احمقانه حذف میکند و نادیده میگیرد، چگونه میشود انتظار داشت که موجوداتی خلاف عادات همیشگی ذهنی و علمی انسان کشف شوند. موجود بیگانه و فضایی میتواند شکلی بسیار متفاوت از حیات را تجربه کند. میتواند آنقدر باهوش باشد که در ملزومات جسمی نگنجد و میتواند آنقدر ساده و کوچک باشد که توسط انسان نادیده گرفته شود.
شاید بیگانگان تنها از نوعی ماده تاریک تشکیل شده باشند و یا حتی شکل فیزیکی نداشته باشند. مسائلی که ما بهدرستی درک نمیکنیم و تنها برای ما یک فرضیه یا نظریه بهحساب میآیند. با این تفاصیل، تصور بسیاری از اتفاقات عجیب و غریب در زندگی روزمره ما سادهتر میشود. اتفاقاتی که هیچ توضیح مشخص علمی، اخلاقی و مذهبی برای آنها وجود ندارد.
در این زمینه میتوان پا را فراتر از این گذاشت و به مسائل ارتباطی بیگانگان نیز فکر کرد. در باور ما صدا، نور و لمس از سادهترین راههای ارتباطی بهحساب میآیند. بیگانگانی را تصور کنید که درست مثل گربهها از طریق بو با همدیگر در ارتباط هستند. ممکن است میلیونها راه ارتباطی در جهان هستی وجود داشته باشد که ما از آنها بیخبریم و ما همچنان قصد داریم با استانداردهای زندگی خود، به دنبال حیات بیگانه بگردیم.
من در مقابل شما هستم
میخواهیم یک فرضیه جذاب دیگر را با هم مرور کنیم. سیارهای را تصور کنید که در آن موجوداتی باهوش مانند انسان زندگی میکنند. در این سیاره این موجودات به علم و دانش مرتبط با هوش مصنوعی دست پیدا کردهاند و سالها در میان انواع رباتهای هوشمند زندگی کردهاند.
این رباتهای هوشمند خسته از بیعدالتیهای موجودات ساکن این سیاره، شکل سنتی حیات را در سیاره مذکور نابود کردهاند و حالا خود قدرت را بهدست گرفتهاند. در سیارهای که سالها از زمین جلوتر است، ممکن است شکل سنتی حیات با زندگی دیجیتال جایگزین شده باشد.
ما رباتها را موجوداتی فلزی تصور میکنیم که بهآرامی راه میروند، اما یک ربات میتواند یک برنامه پیشرفته کامپیوتری باشد که بهجای جهان فیزیکی، در دنیای مجازی زندگی میکند. نوعی متفاوت از حیات که زنده است، احساس دارد، از قدرت تصمیمگیری برخوردار است و ممکن است همین الان نوشتههای من و شما را مطالعه کند.
چنین موجودی میتواند بهراحتی از سیارهای به سیاره دیگر منتقل شود، با فناوری دیگر موجودات هماهنگ شود و مانند یک ویروس کامپیوتری فراتر از زمان خود، در بین ما زندگی کند.
من خود شما هستم
فراتر از همه مسائل ذکر شده ممکن یک نوع از حیات سنتی یا شکلی از حیات مدرن و هوشمند کامپیوتری، توانایی زندگی در بدن انسان را داشته باشد. بسیاری از ویروسهای شناختهشده و ناشناخته ممکن است نوعی از حیات متفاوت باشند که به جسم و زندگی ما نفوذ کردهاند.
این ویروسها میتوانند یک سرماخوردگی ساده باشند و یا حتی یک همزاد ناشناخته در وجود ما که بسیاری از تصمیمات ما را کنترل میکند. اگر انسان را یک حیوان هوشمند در نظر بگیریم، محتمل است که تمامی چیزی که از آن بهعنوان زندگی یاد میکنیم، حاصل تلاش یک بیگانه برای زنده ماندن باشد. همین تفاوت ساده بین انسان و دیگر موجودات زمین باعث شده تا تعدادی از دانشمندان بر این باور باشند که در واقع انسان بیگانهای بر روی زمین است.
بیگانگان به قتل رسیدهاند؟
نظریات دیگری در مورد وجود بیگانگان بر روی زمین وجود دارد که هرچند دلیل خاصی برای اثبات آنها وجود ندارد، اما میتوان با دیدگاهی عقلانی به آنها نگاه کرد. تصور کنید که یک موجود فضایی در دوران پیش از تاریخ، یا حتی همین چند صد سال پیش به زمین بیاید و قصد داشته باشد با انسانها ارتباط برقرار کند.
شانس بسیار زیادی وجود دارد که انسانها چنین موجودی را به قتل رسانده باشند. ترس از تفاوتها، حتی در دنیای هوشمند امروزی نیز برای انسان وجود دارد. ما انسانهایی متفاوت با شکل عمومی جامعه را از میان خود حذف میکنیم. چه تضمینی وجود دارد که موجوداتی با این سطح از تفاوت را حذف نکرده باشیم؟
چه تضمینی وجود دارد که همین امروز در آزمایشگاهی در نقطهای دورافتاده، شکلی از بیگانگان زندانی نشده باشند و مورد آزمایش قرار نگیرند. با نگاهی به فعالیتهای روزمره سیاستمداران جهان و البته حس رقابت کشورهای مختلف، این موضوع چندان دور از ذهن نیست. اینکه موجودی بیگانه به زمین بیاید، اما خیلی زود به یک پرونده فوق سری تبدیل شود.
من بیگانه نیستم
هرکسی که با دنیای علم و فناوری آشنایی اندکی داشته باشد بدون شک نام ایلان ماسک را شنیده است. دانشمند، تاجر و مدیر مشهور پروژههای مختلف فناوری و علمی که این روزها به تأثیرگذارترین شخصیت علمی دنیا تبدیلشده است. در میان تمامی فعالیتهای جدی ایلان ماسک یک شوخی مشهور وجود دارد.
علاقهمندان به تئوری وجود بیگانگان در میان ما باور دارند که ماسک یک بیگانه با آیکیو بسیار بالا است که خود را جای انسانها جا زده! نکته جالب در این داستان این است که ماسک هم به این شوخی پاسخ داده:
«فکر میکنم این یکی از مهمترین پرسشها در دنیای فیزیک و فلسفه باشد. آیا بیگانگان در میان ما زندگی میکنند؟ بعضیها فکر میکنند که من یک بیگانه هستم. اما باید این موضوع را روشن کنم که من یک بیگانه نیستم. البته در نظر داشته باشید که حتی اگر بیگانه بودم، باز هم پاسخم به این پرسش یک نه ساده بود.»
جدا از اینکه ایلان ماسک یک بیگانه است یا نه، تصور اینکه موجودات یا انسانهایی بیگانه در میان ما زندگی میکنند چندان ساده نیست. بدون شک ما انسانهایی را با قدرتهایی فراتر از تواناییهای معمول جامعه دیدهایم، اما آیا این انسانها بیگانگانی هستند در میان ما؟ من اگر یک بیگانه بودم بدون شک سعی میکردم تواناییهای خودم را از تمامی انسانها پنهان کنم.
پرسش مهمتر این است که اصلاً چرا باید یک گروه از موجودات بیگانه به زمین بیایند و در میان ما زندگی کنند. اگر یک نوع از حیات به قدرت سفر در سیارات رسیده باشد و بتواند شکل فیزیکی خود را تغییر دهد، بدون شک به این توانایی رسیده که بدون نیاز به حضور فیزیکی، اطلاعات لازم را جمعآوری کند. مگر یک سیاره در میان میلیونها میلیون سیاره چه جذابیتی برای چنین موجوداتی دارد که برای بودن بین انسانها تا این اندازه خطر کنند؟
کشاورزی فضایی
تئوری دیگری از حیات بر روی زمین وجود دارد که به آن کشاورزی فضایی میگویند. این تئوری بر این باور است که زمین یک آزمایشگاه کوچک برای موجوداتی فرا انسانی است که هرازچندگاه نوع و گونهای جدید از حیات را به آن اضافه میکنند.
در ژانویه ۲۰۱۵ یک گروه از دانشمندان بریتانیایی، نوعی دانه را کشف کردند که هیچ شباهتی به حیات روی زمین نداشت. این دانه که شامل شکل متفاوتی از ژن بود بر روی نوعی خاص از فلز قرار گرفته بود. یک مرکز فلزی و با سطحی از ژنی خاص از موجودی ناشناخته.
دانشمندان با بررسی این دانه میکروسکوپی نظرات متفاوتی ارائه کردند. یکی از نظرات این بود که این دانه توسط موجودات فضایی و بیگانگان به زمین فرستاده شده تا کشاورزی حیات در زمین ادامه پیدا کند. هرچه که بود این دانه از سطح علمی ما فراتر بود و شاید همین موضوع باعث شده تا چنین تفکری بین دانشمندان مذکور پیش بیاید.
اگر فرضیه کشاورزی فضایی را درست در نظر بگیریم، یعنی در حال حاضر ما توسط موجودات، موجود یا نیرویی فراتر از آنچه که تاکنون دیدهایم، مشاهده و کنترل میشویم. نیرویی که بذر ما و دیگر موجودات را در زمین کاشته و حالا در مرحله برداشت به نتیجه این آزمایش نگاه میکند. نظریهای علمی که ممکن است به باورهای مذهبی ادیان مختلف نیز نزدیک باشد.
نگرانی زیادی از نظریه کشاورزی فضایی وجود دارد، زیرا ممکن است بیگانگان با ارسال چنین ژنهایی، قصد تغییرات ژنتیکی در موجودات روی زمین را داشته باشند. یک فرا ویروس قدرتمند میتواند نسل انسان و بسیاری از موجودات را منقرض کند. آیا ویروسها و بیماریهای جدید توسط موجوداتی بیگانه به وجود آمدهاند؟ متأسفانه ما تاریخچهای روشن از اغلب بیماریهای ویروسی در اختیار نداریم.
بیگانگانی که رفتند
حالا اگر باور داشته باشیم که بیگانگانی باهوشتر از انسان در جایی از این جهان هستی ناشناخته زندگی میکنند، چه تضمینی وجود دارد که تاکنون به زمین نیامده باشند و زمین را ترک نکرده باشند؟ موجوداتی باهوشتر از انسان احتمالاً میدانند که بهتر است شکل کلی یک سیاره، با زمان و سرعت خود پیش برود. چنین موجوداتی زمین را مشاهده و بررسی خواهند کرد و بهسرعت این سیاره نهچندان جذاب را ترک میکنند.
بسیاری از افراد باور دارند که شکلی از فضاپیماها و سفینههای غیرانسانی را مشاهده کردهاند. تصاویری از چنین فرایندهایی ثبت شده است که بههیچوجه امکان بررسی صحت آن وجود ندارد.
بسیاری از پدیدهها و آثار تاریخی در جهان وجود دارند که توضیح علمی و منطقی برای آنها ارائه نشده است. اهرام مصر نمونهای ساده و غیرقابلانکار از پدیدههای است که با ذهن ما جور در نمیآید. ما هنوز نمیدانیم که یک قوم نهچندان پیشرفته چگونه توانسته چنین سازههایی را تولید کند. هر آجر بهکاررفته در این ساختمانهای قدیمی، چندین برابر یک انسان است و حتی با علم امروزی هم ساخت چنین سازههایی در این اندازه، کار چندان سادهای به نظر نمیرسد.
تنهاترین موجودات جهان
با همه این اوصاف و وجود نشانههایی عجیب و غریب، هنوز هم هیچ اثبات مشخصی برای وجود بیگانگان در بین ما یا خارج از دسترس ما وجود ندارد. آب که مهمترین ماده تشکیلدهنده موجودات زمین است در یک ششم سیارات شناختهشده به اشکال مختلف وجود دارد.
مهمترین موضوعی که در تشخیص نوعی از حیات خارج از زمین وجود دارد این است که ما در آغاز به نتیجهای علمی از به وجود آمدن حیات بر روی زمین برسیم یا بتوانیم با استفاده از آب و بدون کپیبرداری از ژنهای موجود، یک موجود تکسلولی جدید را تولید کنیم. تا به امروز هرچه تلاش کردیم، هیچ آب و روغنی در کنار هم، موجودی جدید را به وجود نیاورده است. موضوعی که وجود یک نیروی فرا انسانی در تولید حیات را محتملتر میکند.
در کنار دیگر علمها، علم ریاضیات به ما اجازه میدهد تا احتمال وجود حیات در سیارات مختلف را اندازهگیری کنیم. با در نظر گرفتن وجود میلیونها سیاره شناختهشده دیگر در جهان، احتمال وجود و تکرار به وجود آمدن حیات چندان دور از ذهن نیست. از سوی دیگر ممکن است ما تنهاترین موجودات هوشمند جهان هستی باشیم. درست مثل دو تاس که میلیونها بار به هوا پرتاب میکنیم و تنها یک بار به دو عدد شش میرسیم.
شرکت کارما اتوموتیو (Karma Automotive)، سازندهی خودروی الکتریکی متعلق به گروه ونکسیانگ (Wanxiang Group) چین، از سه دستگاه خودروی برقی در نمایشگاه شانگهای ۲۰۱۹ رونمایی کرد. سه محصول این شرکت نشان میدهند که کارما امروز چگونه است، فردا چگونه میتواند باشد و در آینده به چه سمتی حرکت میکند. کارما اتوموتیو با دو خودروی مفهومی و یک مدل تولیدی در شانگهای حضور یافت؛ اولین محصول کوپه ۲درپینینفارینا جیتی (Pininfarina GT) و دومی خودروی آیندهمحوری است که با نام مفهومی SC1 ویژن (SC1 Vision Concept) خوانده میشود.
در حقیقت SC1 ویژن دقیقاً شبیه پینینفارینا جیتی، براساس Revero GT طراحی شده و یک رودستر برقی است. مسئولان کارما میگویند که این مفهومی نهتنها پیشنمایش زبان طراحی آینده خودروساز چینی را نشان میدهد، بلکه به گزینههای سفارشیسازی برای محصولات آینده آن اشاره میکند. مفهومی SC1 ویژن درنهایت جهت آیندهی این برند را برای طراحی و ساخت خودروهای الکتریکی مجهز به باتری به نمایش میگذارد.
نمیتوان انکار کرد که این خودروی مفهومی، جالبترین وسیله نقلیهای است که ما تا به حال از کارما دیدهایم. از جمله ویژگیهای بارز SC1 ویژن میتوان به طراحی ظریف و آیرودینامیکی بهینهشده با جریان یکپارچه از بیرون به داخل خودرو اشاره کرد. منطقهی بین محور جلو و شیشه جلوی این مفهومی از هواپیمای H-1 Racer مدل ۱۹۳۵ و هندسه طبیعی جهان الهام گرفته شده است.
مقالههای مرتبط:
اگر درهای بالی شکل آن را باز کنید، وارد کابین آیندهمحور بامعماری جدید سیستم اطلاعاتی و سرگرمی به همراه اتصالاینترنت 5G و همچنین سیستم ارتباطی انسانی روبهرو خواهید شد؛ سیستم ارتباطی انسانی در حقیقت رابطهای لامسه، صدا، چشم و گرافیک را با هم برای برقراری تعامل یکپارچه با راننده ادغام میکند. کارما SC1 ویژن همچنین از سیستمهای شناسایی بیومتریک و تشخیص چهره بهره میبرد.
هنوز هیچ جزئیاتی از سیستم محرکه الکتریکی SC1 ویژن وجود ندارد؛ اما برخی گزارشها نشان میدهد که این خودروی مفهومی از سیستم محرکه تمام برقی استفاده میکند.
سامسونگ در ادامهی گسترش محصولات سری A، امروز در چین دو گوشی جدید دیگر از این خانواده را رونمایی کرد. این شرکت کرهای که اخیرا گلکسی A70 و A80 را معرفی کرده بود، امروز گلکسی A60 و گلکسی A40s را رونمایی کرد. گلکسی ای ۶۰ که مانند A8s در بالای نمایشگر حفره دارد، بهنوعی همان مدل M30 محسوب میشود که برای عرضه در بازار چین ای ۶۰ نامگذاری شده است.
ویژگیهای گلکسی ای ۶۰
گلکسی ای ۶۰ نمایشگری ۶.۳ اینچی از نوع LCD دارد. رزولوشن این نمایشگر که بهسبب وجود حفره در بالای آناینفینیتی O نام میگیرد، +FHD است. در حفرهی مذکور دوربین سلفی ۳۲ مگاپیکسلی جای داده شده است. نسبت تصویر این دستگاه به بدنه ۹۲ درصد است و از روزنههای مربوطبه اسپیکر در آن خبری نیست؛ چراکه سامسونگ در آن، از فناوری اسکرین کست مشابه G8 ThinQ استفاده کرده است. ازاینرو، تمامی سطح نمایشگر بهعنوان اسپیکر بزرگ عمل میکند.
گلکسی A40s و گلکسی A60
در پشت این تلفنهمراه حسگرهای ۳۲ و ۸ و ۵ مگاپیکسلی قرار گرفتهاند. حسگر ۳۲ مگاپیکسلی ای ۶۰ گشودگی دیافراگم f/1.7 دارد و حسگر ۸ مگاپیکسلی از نوع فوقعریض با گشودگی دیافراگم f/2.2 است. حسگر سوم نیز مسئولیت تشخیص عمق تصویر را برعهده دارد. همچنین، پایین دوربینها فلش LED و درکنار آنها حسگر اثرانگشت مشاهده میشود.
پردازندهی اسنپدراگون ۶۷۵ که پیشتر در گلکسی ای ۷۰ مشاهده شده بود، در این مدل با ۶ گیگابایت رم و ۱۲۸ گیگابایت حافظه داخلی همراهی میشود. ظرفیت باتری گوشی مذکور ۳,۵۰۰ میلیآمپر است که ازطریق درگاه USB نوع C شارژ میشود.
ویژگیهای گلکسی A40s
گوشی سامسونگ گلکسی ۴۰ اس از نمایشگر ۶.۴ اینچی AMOLED با رزولوشن +FHD بهره میبرد و بریدگی بالای آن از نوع قطرهای است. در بریدگی مذکور، حسگر ۱۶ مگاپیکسلی برای ثبت تصاویر سلفی تعبیه شده است. این درحالی است که دوربین اصلی این محصول را حسگری ۱۳ مگاپیکسلی با گشودگی دیافراگم f/1.9 و دو حسگر ۵ مگاپیکسلی (یکی فوقعریض و دیگری برای تشخیص عمق تصویر) تشکیل داده است.
گلکسی A40s
اگزینوس ۷۹۰۴ وظیفهی پردازش اطلاعات در ای ۴۰ اس را برعهده دارد و ۶ گیگابایت حافظهی رم و ۶۴ گیگابایت حافظهی داخلی آن را همراهی میکنند. باتری درنظر گرفتهشده برای این مدل ۵,۰۰۰ میلیآمپرساعتی است که بهکمک شارژ سریع ۱۵ واتی نسبتا سریع شارژ میشود.
قیمت گوشی گلکسی A60 معادل ۳۰۰ دلار و گلکسی A40s معادل ۲۲۵ دلار خواهد بود. شایان ذکر است این شرکت کرهای صحبتی دربارهی زمان عرضهی هیچیک از دو محصول ارائه نکرده است.
اسپیسایکس هفتهی گذشته، هستهی مرکزی راکت فالکون هِوی خود را روی کشتی بدون سرنشین در اقیانوس اطلس فرود آورد؛ اما این بوستر در جریان انتقال به ساحل فلوریدا بهطورناگهانی در دریا افتاد. این شرکت وضعیت طوفانی در دریا را مقصر اتفاق یادشده میداند. اسپیسایکس در بیانیهاش برای خبرگزاری ورج نوشت:
در آخر هفته، بهدلیل وضعیت ناآرام دریا تیم بازیابی اسپیسایکس نتوانست بوستر مرکزی را در مسیر بازگشت به پورت کاناورال حفظ کند. همانطورکه وضعیت دریا با امواج ۲.۴ تا سه متری بدتر میشد، بوستر شروع به حرکت کرد و درنهایت، نتوانست سرپا بماند. امیدوار بودیم بوستر را به سلامت بازگردانیم؛ اما ایمنی تیممان همیشه در اولویت قرار دارد. انتظار نداریم مأموریتهای آتی تحتتأثیر این اتفاق قرار بگیرند.
هستهی مرکزی فالکون هِوی بوستر اصلاحشدهی فالکون ۹ است و یکی از سه بوستر تشکیلدهندهی راکت سنگین اسپیسایکس محسوب میشود. این هستهی ویژه در بامداد جمعه ۲۳فروردین به وقت ایران در جریان دومین پرتاب فالکون هِوی، از کیپ کاناورال فلوریدا پرواز کرد. این پرتاب نخستین پرواز راکت یادشده در سال جاری میلادی پس از پرتاب نمایشی در فوریهی۲۰۱۸ و نخستین پرتاب تجاری راکت یادشده را پس از گذشت بیش از یک سال رقم زد.
پس از برخاستن از زمین، هر سه هستهی راکت با موفقیت روی زمین فرود آمدند: دو هستهی بیرونی روی جایگاههای بتنی دوگانهی فرود در کیپ کاناورال به زمین نشستند و هستهی مرکزی نیز روی کشتی بدون سرنشین اسپیسایکس بهنام «البته هنوز تو را دوست دارم» فرود آمد. این نخستینبار بود که اسپیسایکس هر بوستر راکت را پس از پرتاب بازیابی میکند. در جریان نخستین پرواز فالکون هِوی، هستههای بیرونی بهآرامی فرود آمدند؛ اما هستهی مرکزی در نشستن روی کشتی بدون سرنشین ناموفق بود و درون اقیانوس افتاد.
اکنون بهنظر میرسد اقیانوس باردیگر اسپیسایکس را در بازیابی هستهی مرکزی راکتش ناکام گذاشته است. اسپیسایکس برای ایمن نگهداشتن راکتهای فرودآمده روی کشتیهای بدون سرنشین از روشهایی ویژه استفاده میکند؛ ازجمله بهکارگیری رباتی بهنام «اُکتاگربر» که به پایههای بوستر چفت میشود. بااینحال، ازآنجاکه هستهی مرکزی خود به دو بوستر کناری متصل میشود، درمقایسهبا بوستر فالکون ۹ معمولی طراحی متفاوتی دارد؛ درنتیجه، اکتاگربر نمیتواند آن را بههمان شیوه حفظ کند.
هستهی مرکزی فالکون هِوی پس از دومین پرتاب این راکت، به سلامت روی کشتی بدون سرنشین در اقیانوس اطلس فرود آمد
بهنقل از ایلان ماسک، مدیرعامل اسپیسایکس، ظاهرا اکتاگربر صرفا به برخی بهبودها نیاز دارد تا بتواند هستهی مرکزی را روی کشتی سرپا نگه دارد. ماسک در توییتر اشاره کرد اتصالات جدید برای فرود هفتهی گذشته بهموقع آماده نشدند. درهمینحال، وی خاطرنشان کرد اسپیسایکس ممکن است بتواند موتورهای هسته را نجات دهد؛ بااینحال، معلوم نیست امکان بازیابی دیگر قسمتهای بوستر نیز وجود دارد یا خیر.
هرزمان اسپیسایکس فالکون هِوی را پرتاب میکند، دستِکم یک بوستر باید روی کشتی بدون سرنشین فرود بیاید؛ زیرا این شرکت، تنها دو جایگاه فرود بتنی در کیپ کاناورال دارد. هستهی مرکزی معمولا بهترین گزینه برای فرود دریایی محسوب میشود؛ زیرا بوستر مرکزی درمقایسهبا بوسترهای کناری بیشتر در فضا پیش میرود. این موضوع سبب مصرف سوخت بیشتری میشود که برای بازگشت و فرود روی زمین بدان نیاز است. علاوهبرآن، فرود روی زمین سخت درمقایسهبا نشستن روی کشتی بدون سرنشین به سوخت بیشتری احتیاج دارد. کشتیهای مستقر در اقیانوس میتوانند همچون بازیکنان ایستاده در انتهای زمین بیسبال که توپ پرتابشده را میگیرند، خود را در موقعیتی دورتر از محل پرتاب یک بوستر درحالبازگشت قرار دهند.
مأموریت بعدی راکت فالکون هِوی برای پرتاب در زمانی نامعلوم در تابستان امسال زمانبندی شده که در جریان آن، از دو هستهی بیرونی و یک هستهی مرکزی کاملا جدید درمقایسهبا پرتاب هفتهی گذشته استفاده خواهد شد. اسپیسایکس قصد دارد در این مأموریت، از اکتاگربر استفاده کند؛ درنتیجه، برای اعمال بهبودها روی این ربات بهنحوی که بتواند هستهی مرکزی را حفظ کند، هنوز کمی فرصت باقی است. بااینحال، برای انتقال راکتها به خشکی شاید دریای آرامتر سودمندتر باشد.
براساس ادعاهای جدید وبسایت 9to5mac، اپل از مدتی پیش کار روی ویژگی جالبی را برای مک OS آغاز کرده است. این ویژگی امکان میدهد آیپد را با دستگاههای مبتنی بر این سیستمعامل جفت کنید تا از آن بهعنوان نمایشگر ثانویهی مک بهره بگیرید. این قابلیت جدید که فعلا کدنامش Sidecar است، احتمالا پاییز امسال با نسخهی ۱۰.۱۵ سیستمعامل مک دردسترس کاربران قرار میگیرد.
البته، کاربران اپل از مدتها پیش میتوانستند با بهرهگیری از Luna Display و Duet Display آیپد خودشان را به نمایشگر ثانویهی مک تبدیل کنند. دو وبسایت یادشده راهکارهای سختافزاری و نرمافزاری جالبی برای عملیکردن این کار دراختیار کاربران آیپد قرار میدهند که ازطریق آنها میتوان پنجرههای مختلف بازشده در مک را به آیپد منتقل کرد و از این تبلت بهعنوان نمایشگر خارجی بهره گرفت.
ظاهرا اپل سرانجام تصمیم گرفته خودش بهصورت رسمی این ویژگی را دردسترس کاربرانش قرار دهد تا آنها دیگربه Luna Display و Duet Display نیازی نداشته باشند. اتخاذ این تصمیم میتواند کاربران مک را به تهیهی آیپد ترغیب کند و بدینترتیب، روی فروش تبلت اپل هم تأثیر مثبت بگذارد.
گزارشها میگویند اپل قصد دارد تاحدممکن فرایند استفاده از آیپد بهعنوان نمایشگر ثانویهی مک را ساده کند تا کاربر سردرگم نشود. طبق آنچه منابع 9to5mac دراختیار این وبسایت قرار دادهاند، اپل این ویژگی را در گوشهی تمامی پنجرههای باز قرار خواهد داد تا بهسادگی هرچهتمامتر کاربران بتوانند به آن دسترسی پیدا کنند. درواقع، قرار است این ویژگی ازطریق همان گزینهی سبزرنگ گوشهی پنجرهها دردسترس باشد که آنها را ماکسیمایز میکند. کاربر میتواند با نگهداشتن آن گزینه، پنجرهی بازشده در مک را به آیپد انتقال دهد.
بهطور پیشفرض اپلیکیشنهای مختلف در حالت ماکسیمایز روی آیپد ظاهر خواهند شد؛ ازاینرو، احتمال میدهیم کاربر بتواند چندین پنجره را به آیپد بفرستد تا هرکدام از آنها بخشی از نمایشگر تبلت اپل را ازآنِ خود کنند. البته، امکان انجام این کار هنوز مشخص نشده و صرفا درحد حدسوگمان است.
شک نداریم طراحان گرافیک قرار است عاشق این ویژگی شوند؛ زیرا آنان خواهند توانست ازطریق اپلپنسل از مک استفاده کنند؛ مثلا کاربر میتواند پنجرهی فتوشاپ را از مک به آیپد منتقل کند و سپس، ازطریق اپلپنسل سوژهی دلخواهش را طراحی کند.
قابلیت Sidecar احتمالا فقط به آیپد محدود نخواهد بود و با نمایشگرهای اکسترنال استاندارد هم سازگاری خواهد داشت. این قابلیت قطعا میتواند مدیریت پنجرهها را سادهتر کند. کاربر بهراحتیِ یک کلید خواهد توانست پنجرههایش را درصورت نیاز به آیپد منتقل کند.
همچنین، منبع این شایعه میگوید اپل کار روی میانبرهای تغییراندازهی پنجرههای مشابه ویندوز را برای مک آغاز کرده است. برای مثال، با فعالسازی این میانبرها، کاربر مک میتواند یک پنجره را به بخش کناری تصویر بکشد تا بهصورت خودکار نیمی از صفحه را پر کند.
هر پاییز، با یکی از تغییرات فصلی شگفتانگیز سالیانه روبهرو میشویم: تغییر رنگ برگها و افتادن آنها روی زمین. اکثر درختان برگریز موجود در استرالیا بومی نیستند؛ بااینحال، استرالیا منظرهای تماشایی از درختان دارد؛ از درختان کهندار گرفته تا درختان بلوط و نارون و افرا.
تغییر رنگ برگ درختان در سرتاسر جهان جشن گرفته میشود و در زمان مناسب، این برگها ما را بهسوی طبیعت میکشانند. در این فصل، گردشگران زیادی بهسراغ مناظر پاییزی دلنشین میروند؛ اما تغییرات شدید دمایی اخیر موجب تغییر شرایط رشد درختان شده و نمایش پاییز را در مناطقی همچون کانبرا درمعرض خطر قرار داده است.
امسال، کانبرا همچون دیگر نقاط استرالیا گرمترین تابستان خود را تجربه کرد. در نیوساوتولز و قلمرو پایتختی استرالیا، میانگین دما در ژانویه، ۶ درجهی سانتیگراد گرمتر از میانگین طولانیمدت این منطقه بود. این وضعیت میتواند تقارن زمانی تغییرات فصلی در دما و طول روز را برهم بزند و رنگ برگها را تحتتأثیر قرار دهد. علاوهبراین، دمای زیاد فصل تابستان برگها را میسوزاند و بههمراه بارش کم و کمبود آب موجب میشود برگ درختان زودتر از موعد بر زمین بریزند و تصویر پاییزی درختان نیز کدر شود.
از زمان مدرسه، یاد گرفتیم تغییر رنگ برگها در پاییز پس از سردشدن دما اتفاق میافتد. تغییرات فصلی در طول روز و دما موجب کاهش کلروفیل موجود در برگها میشود. همچنین، دما میتواند سرعت ناپدیدشدن کلروفیل در برگ گیاه را تحتتأثیر قرار دهد. در غیاب کلروفیل، رنگهای زرد و نارنجی تولیدشدهی آنتیاکسیدانهای موجود در برگ (کاروتنوئیدها) و نیز رنگ قرمز ناشی از رنگدانههای بنفش (آنتوسیانینها) موجود در برگها، خود را نشان میدهند. در اینجا، دما نیز مؤثر است؛ چراکه کاهش شدید دمای شب، موجب تشدید تغییر رنگها میشود.
تغییرات رنگی برگ درختان و سقوط آنها تحتتأثیر دمای تابستان قرار میگیرد
مقالههای مرتبط:
تولید آنتوسیانین تحتتأثیر شدت نور قرار میگیرد و دلیل منظرهی رنگارنگ پاییز نیز همین نکته است. در چنین وضعیتی، لبهی سایبان درختان که درمعرض نور شدید قرار میگیرد، به رنگ قرمز درمیآید؛ درحالیکه بخشهایی درونی آن به رنگ طلایی دیده میشود.
باوجوداین، شواهد نشان میدهند تصویر پاییزی امسال استرالیا مثل همیشه نخواهد بود. پس از گرمای بیسابقه در تابستان و گرمای طولانی در مارس، برگهای بسیاری از درختان سوخته است. تاج این درختان رنگی کدر بهخود گرفته و سطح زمین نیز با برگهای سوخته پوشانده شده است.
البته در جریان هزارهی خشکسالی، درختان استرالیا بهطورناگهانی دچار ریزش برگ شدند؛ ولی خوشبختانه پس از پایان دورهی خشکسالی این مشکل برطرف شد. بااینحال، اگر وضعیت کنونی را طبیعی در نظر بگیریم، درواقع، خود را فریب دادهایم. این علامتی از تغییرات اقلیمیاست و باید منتظر باشیم که بخشی از زیبایی منظرهی پاییزی منطقهی خود را از دست بدهیم.
دادههای بلندمدت و تجربی نشان میدهند میزان حساسیت گونههای گیاهی مختلف دربرابر گرمای هوا ازنظر تغییر رنگ برگها متغیر است. نتایج حاصل از فراتحلیلهای گسترده نشان میدهند بهازای هر یک درجه افزایش دما، زمان رسیدن رنگهای پاییزی یک روز عقب میافتد؛ اما باید دانست برخی گونهها حساسیت بیشتری دارند. یک درجه افزایش دما موجب میشود تغییر رنگ برگهای درخت راش ۸ تا ۶ روز بهتأخیر افتد. برایناساس، افزایش دما به این معنا است که دیگر آن هماهنگی قبلی رنگی موجود در مناظر پاییزی را شاهد نخواهیم بود.
علاوهبراین، گرمشدن هوا موجب طولانیترشدن فصل رشد گیاهان میشود و در این فرصت، درختان دارای ریشههای عمیق رطوبت خاک را بیرون میکشند. در این وضعیت، گیاهان با کمبود آب روبهرو میشوند و نتیجهی آن ایجاد تنشهایی برای درخت است. همچنین، برگهای تاج درختان شروع به ریزش میکنند و سایر برگها نیز منتظر تغییرات محیطی میمانند.
در کشور استرالیا، سالها است که کارشناسان بهدقت گونههای درختان را انتخاب و پرورش دادهاند تا چنین مناظر زیبایی در پاییز ایجاد شود؛ اما با گرمشدن دمای هوا، این منظره دیگر مثل قبل نخواهد بود.
شاید تصور کنیم افزایش دما بهمعنای کوتاهترشدن فصل یخبندان و کاهش شدت یخزدگی است. باوجوداین، مشاهدهها حقیقت دیگری را نشان میدهند: زمان آغاز فصل یخبندان بدون تغییر یا حتی زودتر خواهد بود. در وضعیتی که دما شبهنگام بهتدریج کاهش پیدا نکند، سردشدن ناگهانی هوا موجب ریزش بیمقدمهی برگها خواهد شد. اگر دمای گرم پاییز نتواند موجب آغاز تغییر رنگ برگ درختان شود، نمایش رنگهای پاییزی ماندگار نخواهد بود. بسیاری از مناظر درختی تحتتأثیر این موضوع قرار خواهند گرفت. درختان نارونی که زیبایی خیرهکنندهای در این فصل دارند، امسال با هجوم سوسکهای برگ مواجه شدهاند. استرس موجب افزایش حساسیت درختان دربرابر حشرات برگخوار شد و وضعیت این فصل بار اضافی از استرس بر درختان وارد کرد و موجب ضعیفشدن آنها شد.
مناظر زیبایی پاییزی موجب جذب گردشگران میشود
البته، این تصویر پاییزی جهانی نیست؛ چون وضعیت آبوهوایی در مناطق مختلف جهان یکسان نیست. باوجوداین، تأثیر اقلیمی که خودمان آن را مهندسی کردهایم، در همهجا خواهیم دید. برای مثال، افزایش غلظت آنتوسیانینها در تابستانهای گرمتر نمایش بینظیری از برگهای پاییزی در اقلیم سردتر بریتانیا بهوجود آورده است.
البته، هنوزهم در پاییز مناظری تماشایی خواهیم دید. در سالهای پرباران، درختان ما سایبان خود را حفظ خواهند کرد و در آسمان صاف پاییزی، ما را با منظرهی تماشایی خود متحیر خواهند کرد. اگرچه احتمال هجوم برخی از پاتوژنها نیز در شرایط گرم و مرطوب بیشتر میشود؛ افزایش غلظت کربندیکسید موجود در اتمسفر نیز تأثیرات نامطلوبی روی رنگهای پاییزی خواهد گذاشت.
تغییر منظرهی پاییز بدترین اتفاق ناشی از تغییرات اقلیمی نیست؛ ولی در تضعیف ارتباط با طبیعت، روان انسان از یکی دیگر از مشکلاتی آزرده خواهد شد که خودش بهواسطهی تغییرات اقلیمی بهوجود آورده است.
.: Weblog Themes By Pichak :.