شاید کمتر کسی به این موضوع توجه کند که بخشی شکوفایی علم اسلامی در دوران امامت امام باقر (ع) و امام صادق (ع) به سبب تلاشهای شبانه روزی امام چهارم شیعیان علی بن حسین (ع) بود. شاید این سخن سید الساجدین (ع) گویای ایجاد بستر گسترش علم به دست امام سجاد (ع) است. این امام معصوم در مورد فضیلت دانش اندوزی میفرمایند: «اگر مردم میدانستند دانش آموزی چه فایدهای دارد، دنبال آن میرفتند؛ اگرچه در راه آن خون دل بریزند و به گردابها فرو افتند. به راستی که خدای تعالی به دانیال نبی وحی کرد؛ مبغوضترین بندگانم نزد من، آن نادانی است که حق اهل دانش را سبک شمارد و از آنان پیروی نکند و دوستترین بندگانم نزد من، کسی است که از دانایان پیروی میکند»
بیشتر بخوانید: نگاهی کوتاه به زندگی امام سجاد (ع)/ حضرت زینالعابدین (ع) چگونه معارف اسلامی را به شیعیان منتقل کردند؟
عبادت طولانی و زینب بخشی به مومنان
البته امام سجاد (ع) را همه به عبادتهای طولانی و عرفان معنوی میشناسند. بی تردید عبادت و علم دوشا دوش هم در سیره عملی امام چهارم (ع) پیش رفتند که مقدمات شکوفایی اسلام در دوران دو امام معصوم بعدی، ایجاد شود. ابن عباس از رسول خدا (ص) روایت میکند که ایشان فرمودند: «هرگاه روز قیامت شود، ندا دهندهای در میان جمع اهل محشر ندا میدهد که مایه زینت عابدان کجاست. در آن هنگام، فرزندم، علی بن الحسین (ع) با کمال سرفرازی و سربلندی در محشر ظاهر میشود و میان صفوف حرکت میکند».
بیشتر بخوانید: زندگینامه و فضائل امام سجاد(ع) +دانلود
بانوی ایرانی که همسر امام حسین (ع) بود
در اینباره با حجت الاسلام و المسلمین حسین غفاری کارشناس مذهبی و پژوهشگر دینی گفتگو کردیم. وی به خبرنگارحوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان،گفت: امام سجاد (ع) در سال ۳۸ هجری در شهر مدینه متولد شدند که یکی از مولودهای با برکت در میان اهل بیت (ع) بود. چراکه هم پدر بزرگوارشان سید الشهدا (ع) و هم مادرشان حضرت شهربانو (س) بودند. مادر امام سجاد (ع) بنابر بسیاری از نقلها از سلسه ساسانی هستند. این بانو فضیلتهای معنوی فراوانی داشتند.
چرا امام سجاد (ع) به پرورش موالیان پرداختند؟
وی درباره فعالیتهای زین العابدین (ع) در دوران امامتشان بیان کرد: بسیاری از فعالیتهای امام سجاد (ع) فقط گردآوری صحیفه سجادیه را شنیدند. این در حالی است که امام چهارم (ع) فعالیتهای مهم دیگری مانند تربیت موالیان بود. موالیان، ایرانیانی بودند که در شهرهای غیر عراقی مانند کوفه، بصره و مدینه خدمتگذار بودند. این افراد شامل آقایان و بانوان بودند. موالیان انسانهای خیری بودند و در خانوادههای مختلف عراقیها و اهالی عربستانی نفوذ میکردند. در میان موالیان محدثان زیادی شکل گرفتند و رشد معنوی فراوانی کردند. برخی از این افراد هم در بین طایفه بنی امیه رشد کردند که به این ترتیب دشمن اهل بیت (ع) شدند. در داستان کربلا بسیاری از این افراد جزو زیر دستان عمر سعد بودند و از طرفی خیلی از موالیان محب اهل بیت (ع) بودند. جالب اینجاست که امام سجاد (ع) روی موالیان سرمایه گذاری ویژهای کردند.
بیشتر بخوانید: كنيه و القاب امام سجاد(ع)
غلامانی که بی بهانه آزاد میشدند
این کارشناس مذهبی درباره دیگر فعالیتهای امام سجاد (ع) اظهار کرد: حضرت سید الساجدین (ع) برای اینکه میخواستند مکتب جعفری را حیات دوباره ببخشند، غلامهایی را بدون این که به آنها نیازی داشته باشند، میخریدند و به بهانههای مختلف که مثلا فلان غلام عمل خوبی انجام داده است، میبخشیدند و آزاد میکردند. یکی دیگر از نویسندگان میگوید، خرید بردهها و آزاد کردن آنها به دست امام چهارم به گونهای انجام میشد که غلامها دوست داشتند حضرت (ع) آنها را ببینند. طبق برخی از نقلها امام سجاد (ع) تا ۵۰ هزار غلام را خریدند و آزاد کردند.
بیشتر بخوانید: امام سجاد (ع) قیام عاشورا را احیا کرد/ آیا رهبری قیام مختار به دست حضرت زین العابدین (ع) بود؟
امام چهارم سراغ سودانیها رفتند
حجت الاسلام و المسلمین غفاری ادامه داد: کتاب «اعیان الشیعه» اثر بسیار خوب و مفیدی است و زندگی چهارده معصوم را به زیبایی بیان کرده است. در این کتاب آمده که امام زین العابدین (ع) برخی از سودانیها را میخرید، در حالی که به آنها نیازی نداشت. نتیجه این فعالیتهای امام چهارم (ع) سبب میشد که سخن امام (ع) نشر پیدا میکرد. بسیاری میپرسد که چرا امام سجاد (ع) انقدر مباحث عبادی و مناجاتهای گوناگون را مطرح کردند. دلیل این کار جهل سیاسی و مذهبی بود که بر مردم حکمفرما شده بود. علاوه بر این قدرت حکومت ظالم وقت سبب افزایش این جهالت شده بود. به فاصله ۳ سال پس از واقعه عاشورا ماجرای حره به وجود آمد که فسادها و تجاوزهای فراوانی را در پی داشت؛ سپس قیامهای زیادی از جمله قیام مختار (ره) نیز صورت گرفت. به همین دلیل امام سجاد برای رفع جهالت و تقویت ایمان و معنویات مردم، روش تربیت موالیان و انجام اعلام طولانی عبادی را پایه ریزی کردند. تربیت این افراد سبب شد در زمان امام باقر (ع) و امام صادق (ع) موالیان جزو اصحاب حدیث شوند و شکوفایی علم و شناخت اهل بیت (ع) بیش از پیش مطرح شود.
بیشتر بخوانید: چرا به امام سجاد (ع) «زین العابدین» می گفتند؟
شهربانو هدیهای ایرانی به امام حسین (ع) از جانب خدا
این پژوهشگر دینی درباره شهربانو مادر امام سجاد (ع) توضیحاتی را ارائه کرد و گفت: ازدواج حضرت شهربانو با امام حسین (ع) شبیه به واقعه ایست که برای حضرت نرجس خاتون (س) همسر امام حسن عسگری (ع) و مادر امام زمان (عج) افتاده است. پیامبر اکرم (ص) و امام حسین (ع) به خواب شهربانو میروند و پیامبر (ص) به این بانوی پاک دامن وعده میدهد که به زودی به ما میپیوندید. در شب دوم حضرت زهرا (س) به خواب شهربانو میآیند، احکام اسلام را به ایشان عرضه میکنند و حضرت شهربانو این موضوع را میپذیرند. ام البنین هم اتفاق مشابهی برایش رخ داد. یکی از الطاف خداوند این است که هم از بین کنیزان زن، افرادی برگزیده میشوند که همسر و مادر امام معصوم باشند، هم از افراد بزرگی مانند شهربانو برای همسری معصومان انتخاب میشدند. وقتی حضرت شهربانو به مدینه آمد، امام علی (ع) با فارسی دری با ایشان سخن گفتند. امام علی (ع) نام او را پرسید، شهربانو خودش را به عنوان شاه جهان معرفی کرد که امام علی (ع) فرمودند، شما شهربانو هستید و آن اسم فقط ویژه حضرت فاطمه زهرا (س) است. از آن زمان همسر امام حسین (ع) به شهربانو معروف شدند.
بیشتر بخوانید: همه چيز درباره امام سجاد (ع)+حرز و فرموده های امام
چند ثانیه فاصله از کنیزی تا همسر معصوم شدن
وی در پایان اضافه کرد: طبق نظر شیعیان امیر المومنین (ع) خطاب به حضرت شهربانو گفتند که شما در انتخاب همسرتان آزادید. چنین اختیاری را رسول خدا داده بود. پیامبر فرمودند: افرادی که بزرگ هستند و اسیر شدند، آنها را آزاد کنید. پس از اینکه چنین آزادی از سویامیر المومنین (ع) صادر شد، شهربانو به امام حسین (ع) اشاره کردند و امیر المومنین (ع) به عنوان وکیل این بانو را به عقد امام حسین (ع) در آمدند. حضرت شهربانو پس از به دنیا آمدن امام سجاد از دنیا میروند. اینکه میگویند حضرت شهربانو در کربلا حاضر بودند، ادعای درستی نیست.
انتهای پیام/
در هفتهای که گذشت، JOLED ساخت کارخانهی جدیدی برای تولید نمایشگر با فناوری OLED چاپی آغاز کرد. کارخانهی مذکور قابلیت تولید انبوه صدها بلکه هزاران نمایشگر OLED با ابعاد متوسط از جمله نمایشگر سیستمهای کامپیوتری، نمایشگرهایی برای کاربرد در خودرو و ... را خواهد داشت.
JOLED برای تولید نمایشگر، رویکردهای سونی و پاناسونیک را مورد استفاده قرار میدهد و نمایشگرهای OLED چاپی نسل ۴.۵ را در خط تولید نومی ژاپن تولید میکند. علاوهبر این، JOLED در حال ساخت کارخانهی جدیدی برای پیش فرایند تولید OLED چاپی در نزدیکی همان منطقه است که در سال ۲۰۲۰ کار خود را بهطور رسمی آغاز خواهد کرد.
در هفتهای که گذشت، JOLED ساخت کارخانهی جدید دیگری برای پساتولید نمایشگر OLED چاپی در چیبا را آغاز کرد. انتظار میرود این کارخانهی جدید خط تولید نسل ۵.۵ کارخانهی نومی ژاپن را تکمیل کند. سال آیندهی میلادی، کارخانهی مذکور کار خود را بهطور رسمی آغاز خواهد کرد. ظرفیت تولید کارخانهی JOLED در شهر چیبا در حدود ۲۲۰ هزار نمایشگر ۱۰ تا ۳۲ اینچی OLED در هر ماه خواهد بود. کل مساحت کارخانه نیز حدود ۳۴۰۰۰ متر مربع است.
JOLED میزان سرمایهگذاری برای ساخت کارخانههای تولیدی جدید خود را مشخص نکرده است. اما اعلام کرده که رقمی درحدود ۲۲۹,۴۴۹ میلیون دلار ازطریق فروش سهام به شرکتهای شخص ثالث، جذب سرمایه کرده است.
نبرد برای تبدیلشدن به بزرگترین تولیدکنندهی گوشیهای هوشمند در دنیا، بین چند شرکت بزرگ باشدت در حال انجام است. گرچه فعلا سامسونگ در ردهی نخست قرار دارد، اما هواوی بارها گفته که باقدرت تمام در حال تلاش برای تبدیلشدن به بزرگترین تولیدکنندهی دنیای موبایل است و قصد دارد هرچهزودتر این هدف مهم را عملی کند. آمار اخیر نشان میدهد که هواوی توانسته سهم خود را در بازار افزایش دهد و کمکم به سامسونگ نزدیکتر شود.
بااینحال این نخستین باری است که یکی از مقامات رسمی سامسونگ، نسبت به رجزخوانیهای هواوی واکنش نشان میدهد. دیجی کو، مدیرعامل بخش موبایل سامسونگ، گفته است که این شرکت کرهای طی یک دههی آینده، همچنان بهعنوان بزرگترین تولیدکنندهی گوشی موبایل در دنیا فعالیت خواهد کرد و جای خود را به شرکت دیگری نخواهد داد.
کو اخیرا در پاسخ به سوالی در مورد احتمال از دست رفتن جایگاه فعلی سامسونگ در بازار موبایل، مدعی شد که این شرکت بهعنوان بزرگترین تولیدکنندهی گوشی در دنیا، همواره روی ایجاد نوآوری و بهبود محصولاتش تمرکز کرده است و این روند تا یک دههی آینده هم ادامهدار خواهد بود.
با وجود کاهش یکبارهی فروش گوشیها در سطح جهانی، سامسونگ اطمینان دارد که رویکرد فعلیاش میتواند همچنان برایش موفقیت بههمراه بیاورد؛ این شرکت کرهای بیشک امید زیادی به گوشی تاشدنی گلکسی فولد دارد.
نکتهی مهم دیگر این است که طبق اعلام رسمی دیجی کو، سامسونگ از مدتی پیش کار روی نسخهی تقویتشدهی نمایشگر گلکسی فولد را آغاز کرده است تا این گوشی بتواند تجربهی بدونمشکل و لذتبخشی به کاربر ارائه دهد.
مدیرعامل بخش موبایل ساسمونگ همچنین گفته است کرهایها آمادگی این را دارند که گوشیهای تاشدنی برای شمار بیشتری از کاربران تولید کنند؛ البته فعلا به جزئیاتی نظیر قیمت دستگاههای آینده و تاریخ عرضهی احتمالی آنها اشارهای نشده است. درضمن نسخهی فرانسوی دستیار صوتی بیکسبی بهزودی از فاز بتا خارج خواهد شد.
دیدگاه شما در این رابطه چیست؟ پیشبینیهای دیجی کو را تاچهحد عملی میدانید؟
کلیدهای امنیتی، از امنترین روشهای ورود به حسابهای کاربری آنلاین هستند. امنترین نمونههای آنها نیز به سختافزاری نیاز دارند که به سیستم مورد نظر کاربر متصل شود. البته، اکثر مردم تمایلی ندارند که برای رسیدن به این سطح از امنیت، هزینهای اضافه برای خرید سختافزار جدید بپردازند. بهعلاوه، آنها شاید برخی اوقات، همراه داشتن کلید سختافزاری را فراموش کنند.
گوگل برای حل چالشهای موجود کلیدهای امنیتی سختافزاری، راهکار جدیدی دارد که دسترسی به کلیدهای سختافزاری را برای همهی مردم امکانپذیر کند. راهکار جدید آنها، روی گوشیهای اندرویدی مجهز به نسخهی اندروید ۷ به بعد اجرایی خواهد شد و درنهایت، به حفظ امنیت حسابهای کاربری شخصی و حرفهای افراد در گوگل کمک میکند.
راب سادوسکی، مدیر بازاریابی بخش Trust and Security گوگل در کنفرانس Google Cloud Next دربارهی فناوری جدید امنیتی شرکت گفت:
راهکار جدید ما شبیه به داشتن کلید امنیتی تقریبا روی هر گوشی حرفهای اندرویدی است. روشی ساده که برای استفادهی میلیاردها نفر آماده و در دسترس خواهد بود. استفاده از این کلید، دستیابی به روشهای امنیتی را برای شما آسان و همیشه آماده میکند.
با وجود آنکه هرگونه روش تأیید هویت دومرحلهای، به افزایش امنیت کمک میکند، کلیدهای امنیتی، قابل اعتمادتر هستند. آنها دربرابر حملات فیشینگ، امنیت بالاتری دارند. بهعنوان مثال، حتی اگر هکر شما را وادار به ارائهی اطلاعات ورود حساب کاربری کند، بدون دسترسی به کلید امنیتی، امکان نفوذ نخواهد داشت.
کاربران برای فعالسازی کلید امنیتی جدید گوگل، به یک گوشی اندرویدی مجهز به سیستمعامل نسخهی ۷ یا بالاتر نیاز دارند. بهعلاوه، سیستمعامل دسکتاپ کروم، مک یا ویندوز ۱۰ بههمراه اتصال بلوتوثی و مرورگر کروم نیز برای ورود به حسابهای کاربری نیاز خواهد بود.
راهکار نرمافزاری گوگل، طبق استانداردهای FIDO کار میکند. این شرکت به کاربران توصیه میکند که برای جبران خطر احتمالی گم شدن گوشی هوشمند، از ۲ کلید امنیتی برای حسابهای کاربری خود استفاده کنند. بهعلاوه، آنها بهجز ارائهی کلید امنیتی با گوشیهای اندرویدی، کلید سختافزاری Titan Security Key را هم عرضه میکنند.
برای نخستین بار در تاریخ، بشریت با تصویربرداری از یکی از عظیمترین سیاهچالههای کیهان، به بینشی مستقیم از این ناحیهی بیگانه از فضا – زمان دست یافته است. این رخداد منحصربهفرد، فصل تازهای در تاریخ نجوم واخترفیزیک گشوده است. شپر دولمن از مرکز اخترفیزیک هاروارد – اسمیتسونین امروز ۲۱ فروردین در جریانکنفرانسی خبری در کلوپ ملی مطبوعات در واشنگتن دیسی گفت:
ما چیزی را دیدهایم که پیشتر تصور میکردیم غیرقابل مشاهده است.
دولمن هدایت پروژهی ایونت هورایزن تلسکوپ (EHT) را برعهده دارد که تصاویر تاریخی امروز بهکمک آن به ثبت رسیده است. چهار تصویری که امروز در رویدادهای خبری سرتاسر جهان و در مجموعهای از مقالات رونمایی شدند، طرحی کلی را از سیاهچالهای غولآسا در قلب کهکشان بیضوی مسیه ۸۷ (Galaxy M87) ترسیم کردهاند.
این تصاویر بهتنهایی و بهاندازهی کافی خیرهکننده هستند؛ اما بهگفتهی پژوهشگران، نتایج تازهی منتشرشده نیز احتمالا چشمها را بیش از این خیره خواهند کرد. پیتر گالیسون، استاد تمام فیزیک و تاریخ علم در هاروارد ماه گذشته دربارهی رویداد امروز گفت که «واقعا حوزهی کاملا جدیدی برای اکتشاف وجود دارد».
گالیسون که همبنیانگذار بنیاد بینرشتهای سیاهچاله (BHI) دردانشگاه هاروارد است، تاثیر احتمالی تصاویر امروز را با طراحیهای ترسیمشده بهدست رابرت هوک، دانشمند انگلیسی در قرن ۱۷ میلادی مقایسه میکند. هوک با تصویرسازیهای خود شکلی را که حشرات و گیاهان با قرارگیری زیر میکروسکوپ پیدا میکنند، به مردم نشان داد. بهگفتهی گالیسون، این دستاورد هوک، دریچهها را بهسوی جهانی تازه گشود.
تلسکوپی به اندازه زمین
آرایه میلیمتری بزرگ آتاکاما در شیلی یکی از چندین تلسکوپ در سرتاسر جهان بود که در پروژهی ایونت هورایزن تلسکوپ مشارکت داشت
ایونت هورایزن تلسکوپ، کنسرسیومی از بیش از ۲۰۰ دانشمند است که از دو دههی پیش تاکنون در حال همکاری با یکدیگر بودهاند. این همکاریِ بهمعنای واقعی کلمه بینالمللی، از سوی بنیاد ملی علوم در ایالات متحده و بسیاری از دیگر سازمانها در کشورهای سرتاسر دنیا پشتیبانی مالی شد. این پروژه (به فارسی: افق رویداد) نام خود را از نقطهی مشهور و بدون بازگشتی در سیاهچاله گرفته است که حتی نور نیز نمیتواند از کشش گرانشی آن بگریزد.
اوی لوب، مدیر BHI و رئیس دپارتمان نجوم هاروارد به خبرگزاری اسپیسداتکام گفت:
افق رویداد، دیوار نهایی زندان است. بهمحض آنکه واردش شوید، هرگز امکان خروج نخواهید داشت.
از اینرو، تصویربرداری از داخل سیاهچاله امکانپذیر نیست؛ مگرآنکه به نحوی بتوانید خود را به آنجا برسانید. بااینحال، خودتان و تصاویری که ثبت خواهید کرد، راهی به دنیای خارج نخواهند داشت. در نتیجه، تصاویر ایونت هورایزن تلسکوپ، با ثبت افق رویداد، هالهی سیاهرنگ سیاهچاله را نمایش میدهد.
پروژهی EHT بهطور دقیق دو سیاهچاله را تحت بررسی قرار داده است. نخست، سیاهچالهی غولپیکر کهکشان ام ۸۷ که ۶.۵ میلیارد برابر خورشید ما جرم دارد و همچنین سیاهچالهی مرکزی کهکشان راه شیری خودمان که با عنوان کمان ای* (*Sagittarius A) شناخته میشود. پدیدهی دوم که خود سیاهچالهای کلانجرم است، در مقایسه با غول ام ۸۷، کوتوله محسوب میشود و جرم آن در مقایسه با خورشید، تنها ۴.۳ میلیون برابر است.
هر دو پدیدهی یادشده بهدلیل فاصلهی بیاندازه از زمین اهدافی دستنیافتنی بهشمار میروند. کمان ای* ۲۶هزار سال نوری از ما فاصله دارد و نوری که از سیاهچالهی ام ۸۷ به ما میرسد نیز متعلق به ۵۳.۵ میلیون سال پیش است. بهگفتهی دولمن، از منظر ما، افق رویداد کمان ای* بهقدری کوچک است که تماشای آن از زمین، معادل دیدن پرتقالی روی ماه یا مطالعهی روزنامهای در لسآنجلس از نیویورک است.
هیچ تلسکوپی از روی زمین بهتنهایی نمیتواند افق رویداد سیاهچاله را رصد کند.؛ در نتیجه دولمن و سایر اعضای تیم EHT باید خلاقیت به خرج میدادند. آنها در همین راستا، تلسکوپهای رادیویی مستقر در آریزونا، اسپانیا، مکزیک، جنوبگان و دیگر مکانهای سرتاسر دنیا را به یکدیگر متصل کردند و ابزاری مجازی را هماندازهی زمین شکل دادند.
کلانداده
تیم ایونت هورایزن تلسکوپ از تلسکوپ عظیم ایجادشده استفاده کردند تا دو سیاهچالهی کلانجرم را به مدت دو دورهی یکهفتهای مورد مطالعه قرار دهند. آنها رصد سیاهچالهها را یکبار در آوریل ۲۰۱۷ و بار دیگر در سال جاری انجام دادند. تصاویر تازهای که امروز از آنها رونمایی شد، در جریان نخستین رصد تهیه شدند.
اینکه چرا انتشار نتایج دو سال زمان برده است، دلایل قابل قبولی دارد. بهعنوان نمونه، هر شب از رصد نزدیک به یک پتابایت داده ایجاد میکرد؛ در نتیجه انتقال حجم عظیم دادهها از یک مکان به مکان دیگر به شیوهی سنتی زمانبر بود. بهگفتهی دیمیتروس سالتیس، دانشمند پروژه و استاد تمام نجوم در دانشگاه آریزونا، هیچ راهی برای انتقال این حجم از داده ازطریق اینترنت وجود ندارد. دانشمندان برای انتقال دادهها ناگزیر به جابجایی هارد درایوها از مکانی به مکان دیگر بودند.
این مشکل، تجزیهوتحلیل دادهها را پیچیده و آهسته میکرد. بهعنوان مثال، امکان دسترسی به دادههای بهدستآمده از تلسکوپ EHT در نزدیکی قطب جنوب تا پیش از دسامبر ۲۰۱۷ وجود نداشت. علاوهبر این، بهگفتهی دن مورونه، عضو شورای علمی EHT و دانشیار نجوم در دانشگاه آریزونا، هماهنگسازی و کالیبرهکردن دادهها نیز امر دشواری بود و اعضای تیم پژوهشی باتوجهبه ماهیت خطیر ماموریتشان، مراقبت فراوانی از آنها بهعمل آوردند. دولمن همچنین با اشاره به فیزیکدانان برجسته و پیشگام در شناخت سیاهچالهها گفت:
ما هنگام کار روی پروژه، اغلب فکر میکردیم که افرادی نظیر [آلبرت] اینشتین، [آرتور] ادینگتون و [کارل] شوارتزشیلد، بهنوعی با نگرانی نظارهگر کار ما هستند. [در نتیجه] وقتی خیال میکنید چنین افراد بزرگی کار شما را بررسی میکنند، واقعا میخواهید آن را به نحو احسن انجام دهید.
تصویری شبیهسازیشده بهدست دانشمندان دانشگاه آریزونا که پلاسمای متلاطم را در محیط آشفتهی اطراف سیاهچالهای کلانجرم نشان میدهد.
تمام اینها به چه معنا است؟
بهگفتهی سالتیس، پروژهی EHT دو هدف اصلی را دنبال میکرد: ثبت تصویری از افق رویداد سیاهچاله برای نخستین بار در تاریخ و کمک به یافتن پاسخ این پرسش که آیا تئوری نسبیت عام اینشتین به هیچ تجدیدنظری نیاز دارد یا خیر.
پیش از آنکه اینشتین تئوری مشهورش را ارائه کند، گرانش بهطور کلی بهعنوان نیرویی اسرارآمیز در دوردست درنظرگرفته میشد. اما نسبیت عام، گرانش را بهعنوان نیرویی توصیف میکند که موجب خمیدگی فضا – زمان میشود؛ بدین معنا که اجرام بزرگی نظیر سیارهها، ستارگان و سیاهچالهها نوعی خمیدگی در ساختار فضا – زمان ایجاد میکنند. این خمیدگی به فرورفتگی تشک تختخواب بر اثر قرارگیری جسمی سنگین همچون توپ بولینگ شباهت دارد.
نسبیت عام در طول یک قرن گذشته بارها بهدست دانشمندان آزموده و درستی آن در هر مرتبه اثبات شد. اما مشاهدات EHT، این تئوری را یک بار دیگر در قلمرویی کاملا متفاوت در بوتهی آزمایش قرار میدهد که ممکن است در آن، پیشبینیها با واقعیت تطابق نداشته باشند. این بدین دلیل است که اخترشناسان میتوانند اندازه و شکل یک افق رویداد را با استفاده از نسبیت عام محاسبه کنند.
بهگفتهی سالتیس، اگر هالهی رصدشده با شبیهسازیهای مبتنی بر تئوری همخوانی داشته باشد؛ آن وقت میتوان گفت که میراث اینشتین بهطور صدرصد صحیح است. در غیر این صورت، دانشمندان باید تئوری او را اصلاح کنند تا با آزمایشها سازگار شود. علم به همین شیوه تکامل پیدا میکند.
بااینحال، بهگفتهی اعضای تیم ما امروز دریافتیم که دستکم در حال حاضر، هیچ نیازی به بازنگری و اصلاح وجود ندارد؛ زیرا مشاهدات سیاهچالهی ام ۸۷ مطابق با نسبیت عام است. اوری برادویک از دانشگاه واترلو و مؤسسه فیزیک نظری پریمتر در کانادا در جریان کنفرانس خبری امروز گفت:
باید اذعان کنم از اینکه نتایج ما تا این حد با پیشبینیهایمان نزدیکی داشت، قدری شگفتزده شدم.
نگاهی تازه؟
بهگفتهی اعضای تیم EHT و دانشمندان دیگر، مشارکتها در عرصهی شناخت سیاهچالهها میتواند چشمگیر باشد. مورونه با تاکید بر تصویر معروف طلوع زمین که بهدست بیل اندرس، فضانورد آپولو ۸ در دسامبر ۱۹۶۸ ثبت شد، اشاره کرد که تصاویر امروز میتوانند نحوهی تفکر ما دربارهی خودمان و جایگاهمان در کیهان را تغییر دهند. این تصویر یک بار دیگر به ما میگوید که سیارهی زمین، پایگاهی تنها از حیات درون دریای بیکران تاریکی تا چه اندازه کوچک است.
بهگفتهی هریسون، تماشای تصویری واقعی از سیاهچاله یا درهرصورت هالهی آن، مقولهای علمی تخیلی محسوب میشود. وی در ادامه افزود ما تنها نخستین تصاویر معدود این پروژه را مشاهده کردهایم. «آنها به تدریج بهبود خواهند یافت.»
شاید بزرگترین پرسش از ابتدای عمر بشر تاکنون، به زندگی پس از مرگ مربوط باشد. فلاسفه، دانشمندان، علمای دینی و بیشتر افراد دارای ذهن پرسشگر حداقل چندینبار این سؤال را از خود پرسیدهاند: «ممکن است پس از مرگ، به جهانی دیگر برویم؟» این، پرسشی است که نوع بشر تاکنون پاسخی برای آن نیافته است. هرآنچه گفته شده، نظریه است. این نظریهها گاهی آنقدر زیبا هستند که انسان ناخودآگاه آن را باور میکند و گاه آنقدر بیرحمانه و تحملناپذیر است که به آن اعتنایی نمیکنیم.
آنچه اینجا انکارناپذیر و تغییرنکردنی است، نمُردن است. هر موجود و فرایند و رویدادی آغاز و پایانی دارد. آغازش تولد و پایانش مرگ است. هر کسی بسته به اعتقادش، دربارهی مرگ بهگونهای فکر میکند. برخی بر این باورند پس از مرگِ جسم، زندگیِ ذهن، روح، هویت، آگاهی یا هر عنوان دیگری برای آن ادامه دارد. برخی معتقدند پس از مرگ همهچیز برای وجود متوقف میشود. برخی میگویند پس از مرگ، زندگی در فضای معنوی ادامه مییابد و برخی دیگر معتقدند ممکن است در قالبی دیگر زندگی تجدید شود و آنچه در زندگی قبلی رخ داده، مانند حافظه، بهکلی پاک شود.
همهی این اعتقادها، باورها، حقیقتها، نظریهها، نوشتههای علمی و غیرعلمی و بقایای هرچه هستونیست از زندگی و مرگ باید کنارهم قرارداده شوند تا شاید بتوان نتیجهای واحد از آن گرفت، خواه این نتیجه بابِطبع انسان باشد و خواه نباشد، خواه تعاملبرانگیز باشد و خواه مضحک. آنچه مهم است تلنگر و لرزاندن حس پرسشگری انسان است. چهبسا بدون این حس انسان منفعلی بیش نیست.
کلسانگ گیاچو، راهب بودایی، استاد مدیتیشن، پژوهشگر و نویسنده، در کتاب «چگونه زندگی خود را تغییر دهیم» مینویسد:
بسیاری از مردم بر این باورند وقتی بدن درحالمرگ است، زنجیرهی ذهن متوقف و ذهن ناموجود میشود؛ مانند شعلههای شمعی که وقتی تمام موم سوزانده میشود، روبهخاموشی میروند. حتی برخی از افراد فکر میکنند و امیدوارند با خودکشی مشکلاتشان حل شود و رنجهایشان بهپایان برسد. این ایدهها کاملا اشتباه است. همانطورکه قبلا گفته شد، بدن و ذهن نهادهای جداگانهای هستند؛ بنابراین، حتی اگر بدن بمیرد، پیوستگی ذهن هنوز ادامه دارد. بهجای توقف، ذهن بدن فعلی را بهسادگی ترک میکند و به زندگی بعدی میرود. بنابراين، در جامعهای عادی، بهجای رهاندن ما از رنج، مرگ فقط رنجهای تازهای بهارمغان میآورد. بسیاری از مردم درک نمیکنند که با خودکشی زندگی انسانیِ ارزشمند خود را از بین میبرند.
زندگی پس از مرگ در باور مصریان باستان
به نوشتهی زیر دقت کنید:
مرگ، تنها راه ورود به زندگی جدید است. امروز زندگی میکنیم و دوباره زنده خواهیم بود و در شکلهای مختلفی به زندگی بازمیگردیم.
این دعای روز رستاخیر مصریان است. شاید هیچ تمدنی بهاندازهی تمدن مصریان باستان به بازگشت به زندگی و زندگی پس از مرگ عقیده نداشت. مصریان مرگ را وقفهای موقت از زندگی میدانستند، نه توقف کامل زندگی. دلیل اصلی مومیاییکردن مردگان مصری نیز همین است. آنها بر این عقیده بودند زمانی روح به بدن بازمیگردد. پس از مومیاییکردن نیز نوشتههایی شامل جادوها و دعاها و وردها همراه مومیایی دفن میشد. این نوشتهها برای کمک به موجود مومیایی در جهان پس از مرگ همراه او فرستاده میشد.
مصریان دیدگاه مثبتی به مرگ داشتند و مراسمهای پرشکوهی برای مرگ میگرفتند؛ اما این مراسمها به قصد تحسین مرگ و مُردن نبود. آنها قبل از مرگ نیز زندگی پرشکوهی داشتند و معتقد بودند شادی، تنها هدف زندگی باید باشد. ترانهی زیر دیدگاه مصریان را کاملا بهتصویر میکشد. این ترانه مکالمهی بین زنی جوان با درخت سیسمور است. آن درخت را همان زن جوان در کودکیهای خود کاشته بود:
توجه کن! به آنها بگو داروندار خود را بیاورند
بیاورند هر نوع نوشیدنی، همهی انواع نان بهوفور
سبزیجات، نوشیدنیهای قوی از دیروز و امروز
و انواع میوه برای شادی و لذتبردن
بیاور و روز را در شادی گذران
فردا و یک روز پس از فردا
حتی برای سه روز زیر سایهی من بنشین.
(سیمپسون، ۳۲۲)
میبینید که تمام آنچه در این ترانه بیان شده، شادی و زندگی است؛ حتی زن جوان را در آینده نیز به شادی تشویق میکند. اگرچه آنها بهگونهای زندگی میکردند که گویی این جهان کاملترین جهان آنها است، زندگی پس از مرگ را جاودانه میپنداشتند و هنگام مرگ، فرد را برای زندگی جاودانه آماده میکردند. حال این پرسشها مطرح میشود: «مصریان به وجود زندگی پس از مرگ ازطریق علم پی برده بودند یا صرفا این رویهها آدابی سنّتی بیش نبودند؟» «این جهانی که مصریان باستان خود را برای زندگی پس از مرگ در آن آماده میکردند، همان جهانهای موازی نیست؟» «چه چیزی اینگونه مصریان را بهسمت زندگی پس از مرگ سوق میداد؟»
زندگی پس از مرگ در باور یونانیان باستان
اعتقاد یونانیان بر این بود که پس از مرگ، روح موجودات به مکان دیگری سفر میکند. آنها این مکان را بهنام «عالم اموات» میشناسند. «تاتانوس» خدای مرگ یونانی و کسی است که هنگام جداشدن روح از بدن درکنار آن موجود خواهد بود. در کتب باستانی، مراحل زیادی برای سفر روح از این جهان به جهان دیگر نگاشته شده است. بهطور خلاصه، میتوان گفت ابتدا تاتانوس هنگام مرگ فرامیرسد. سپس، هرمس، خدای پیامرسان، روح را به رودخانهی استیکس راهنمایی میکند. پسازآن، اگر بدن دفن شده باشد، مراسمی بهخصوص دارد و درغیر اینصورت، قضیه فرق میکند.
یونانیان باستان معتقد بودند دریا پلی است بین زندگی و زندگی پس از مرگ. بهعبارتِدیگر، آنچه زندگی کنونی را به زندگی پس از مرگ متصل میکند و واسطهی بین آنها، دریا و در بعضی روایات رودخانه است. همچنین، آنان معتقد بودند در جهان پس از مرگ، تمام خاطرات فراموش میشود و موجود بیحافظه میشود.
افزونبراین، به باور یونانیان باستان در جهان پس از مرگ، مجازات نیز وجود دارد. مطابق نوشتههای باستانی، اگر موجودی خدایان را ناراحت کرده باشد، به محلی بهنام «تارتار» فرستاده میشود و آنجا به مجازات میرسد. اگر آن موجود خوب باشد، به محلی بهنام «الیسیوم» فرستاده میشود؛ یعنی جاییکه خورشید دائما درحالدرخشیدن است. درصورتیکه قضات نتوانند دربارهی موجودی تصمیم بگیرند، او را به مکانی بهنام «آسفیدل» میفرستند.
آنچه در باور یونانیان باستان اهمیت دارد، اعتقاد به زندگی پس از مرگ است. آنها بر این باورند که روح به مکانی دیگر سفر میکند و زندگی جدید بدون حافظهی فعلی را شروع میکند، خواه این زندگی همراهبا مجازات باشد، خواه بدون مجازات. ناگفته نماند پسازآنکه یونان مصر را تصرف کرد، مراسم خاکسپاری آنان از مصریان بسیار تأثیر پذیرفت. دراینجا، این پرسش پیش میآید: «یونانیان نیز به زندگی پس از مرگ باور راسخ و علمی داشتند یا صرفا سنّتی بیش نبود؟»
زندگی پس از مرگ در دیدگاه اسلام، مسیحیت، یهودیت و سایر ادیان ابراهیمی
شاید بهجرئت بتوان گفت مهمترین دیدگاه و باور پس از مرگ را اسلام و مسیحیت و یهودیت دارند. در این ادیان، زندگی پس از مرگ با آغاز روز قیامت شروع میشود. اعمال جهان کنونی تعیین میکنند که زندگی پس از مرگ آن موجود چگونه خواهد بود. این دیدگاه آنقدر قدرتمند است که کل اعمال نوع بشر در جهان کنونی باید براساس جهان و زندگی پس از مرگ پایهریزی شود. در این ادیان نیز مانند مصریان باستان، برای مردگان مراسمهای باشکوهی برگزار میشود.
بااینحال برخلاف مصریان و یونانیان و برخی باورهای دیگر، در این ادیان هیچ وسیله، جادو، نوشته یا هر نوع شیء مادی دیگری همراه مُرده دفن نمیشود. این ادیان معتقدند هنگام مرگ، روح از جسم جدا میشود و در روزی بهنام «روز قیامت» (رستاخیز) اعمال همهی موجودات روی زمین قضاوت میشود و عدهای جهنمی خواهند شد و عدهای دیگر بهشتی.
زندگی پس از مرگ در سایر باورها و عقیدهها
زرتشت: زرتشتیان به زندگی پس از مرگ عقیدهای محکم داشتند. در باور زرتشت، روح پس از مرگ، براساس اعمال محاکمه میشود. اگر اعمال خوب فرد بیشتر از اعمال بدش باشد، به بهشت فرستاده میشود و تا بینهایت آنجا میماند؛ درغیر اینصورت، به قعر جهنم فرستاده میشود.
بودا: بوداییها معتقدند تولد دوباره در زندگی پس از مرگ، بدون هیچ تغییری در جسم و روح اتفاق میافتد و صرفا فرم موجود تغییر میکند. اگر آن موجود اعمالی شریرانه و خودخواهانه و مضر برای خود و دیگران انجام داده باشد، تولد دوباره در قلمروی پایینتر و در قالب حیوان یا روح گرسنهی قلمروی جهنمی اتفاق خواهد افتاد. افزونبراین، اگر آن موجود رفتارهای خوب و بیضرر برای خود یا دیگران انجام داده باشد، میتواند در قلمرو شاد انسانی یا مکان آسمانی والا دوباره متولد شود.
مقالههای مرتبط:
هندو: دیدگاه و باور هندوها نزدیک به بوداییها است. درواقع، هندوها نیز معتقدند پس از مرگ بسته به نوع اعمال، روح به فرم دیگری از موجود تبدیل خواهد شد و جسم جدیدی میزبان روح میشود. در باور هندوها، روح تغییرناپذیر است.
همچنین، آنان معتقدند روح تا پایان خود در چرخهای بهنام «آزادی» یا تخلیه (به زبان سانسکریت: मुक्ति) باید فرم عوض کند. این چرخهی تولد و مرگ ممکن است در چندین فرم ادامه یابد. درنهایت پس از پایان چرخه، روح آزاد یا تخلیه میشود و نزد خداوندش باقی میماند.
جینیسم: جینیسم به زندگی پس از مرگ معتقدند. آنها بر این باورند روح برمبنای اقدامات آن موجود شکل میگیرد. همچنین، آنها بر این باورند روح ابدی است و ازطریق چرخهی تناسخ به سعادت ابدی دست پیدا میکند.
سیکیزم: اعتقاد آنها این است که روح به جهانی معنوی تعلق دارد که ریشهاش درون خدا است. درباره اینکه سیکها به زندگی پس از مرگ اعتقاد دارند یا خیر، هنوزهم شک و شبهه وجود دارد. بسیاری معتقدند سیکها به زندگی پس از مرگ اعتقاد دارند و وجود پاداش و مجازات را حقیقی میدانند. بهطور جامع و با بررسی کتابهای مربوطبه سیکها و تجزیهوتحلیل آنها، میتوان گفت باورمندان به این آیین به بهشت و جهنم اعتقاد دارند، با این تفاوت که بهشت و جهنم سیک موقتی برپا و موجود دوباره متولد میشود. این روند تا زمانی ادامه پیدا میکند که خدای سیکها تشخیص دهد.
یکی از بزرگان سیکیزم میگوید:
هیچچیز نمیمیرد و متولد نمیشود؛ بلکه همهچیز درحالحاضر وجود دارد و فقط تغییرشکل میدهد؛ مانند کسی که درمقابل کمد لباس ایستاده، لباسی انتخاب میکند و آن را میپوشد و سپس، آن را دور میاندازد و یکی دیگر میپوشد.
بنابراین، از دیدگاه سیکیزم، روح هرگز متولد نمیشود و هرگز نمیمیرد. روح بخشی از خدا است؛ ازاینرو، برای همیشه زنده است و زندگی میکند.
سایر عقاید: عقیدهها و باورهای زیادی دربارهی زندگی پس از مرگ وجود دارد که این مقاله گنجایش بازگویی تمام آنها را ندارد. بهتفصیل میتوان گفت بیشتر عقیدهها و باورها به زندگی پس از مرگ اعتقاد و باور دارند. دراینمیان، «جهانگرایان متحد» با وجود اعتقاد به وجود خدایی واحد، به وجود زندگی پس از مرگ هیچ باوری ندارند. جهانگرایان متحد ازطریق اجتماع بسیاری از ندانمگرایان، خداناباوران و... بهوجود آمد. آنها معتقدند بهشت و جهنم مکانهای نمادین هستند و ایمان عمدتا بر زندگی دنیوی متمرکز شده و نه هرگونه زندگی پس از مرگ.
تناسخ و مفهوم آن
وازایش (تناسخ) همانطورکه از معنایش پیدا است، یعنی زاییدهشدن دوباره پس از مرگ. البته در باورهای مختلف، این تعریف با اختلافاتی در مفهوم همراه است. بهطورکلی، میتوان گفت برپایهی اصل تناسخ، روح انسان تا قبل از تزکیه و پاکی کامل، بارها در بدنهای مختلف وارد میشود و به این جهان برمیگردد و کیفیت زندگی کنونی او به رفتار و کردار او در زندگی یا زندگیهای گذشتهاش بستگی دارد. بهطورکلی، تناسخ یا انتقال روح انسان به موجودی دیگر چهار نوع است:
- نسخ: انتقال روح انسان به انسان دیگر
- مسخ: انتقال روح به حیوان
- فسخ: انتقال روح به گیاه
- رسخ: انتقال روح به جماد
بسیاری از ادیان به تناسخ معتقد هستند. درواقع، میتوان گفت تناسخ مفهومی برای تعریف زندگی پس از مرگ است؛ اما دین اسلام کاملا تناسخ را رد میکند و زندگی کنونی و پس از مرگ را صرفا در شروع زندگی، مرگ، روز رستاخیز (قیامت)، برقراری عدالت ازطریق محاکمه و درنهایت، اسکان در بهشت یا جهنم خلاصه میکند. ناگفته نماند انشعابهایی از دین اسلام نیز وجود دارند که تناسخ را پذیرفتهاند.
زندگی پس از مرگ از دیدگاه فلاسفه
اعتقاد به زندگی پس از مرگ و روح، اصلی اساسی است که نهتنها در بیشتر ادیان، بلکه در بسیاری از باورهای روحانی و عرفانی و فلسفی امروز نیز وجود دارد. افلاطون، فیلسوف بزرگ یونانی، زندگی پیوستهی پس از مرگ را تأیید کرد. او بر این باور بود که جهان ما دنیای ناقصی است و به قلمرو معنوی بالاتری نیاز دارد که پایدار و بدون تغییر باقی بماند. افلاطون میگفت جهان معنوی دیگری وجود دارد و باید باشد. بهگفتهی او، روح بخش معنوی انسان و به قلمرو معنوی متصل است. هنگامیکه انسان در قلمرو مادی میمیرد، روح او به فراتر از دنیای مادی میرود. بهباور افلاطون، روح قبل و بعد از مرگ جاودانه است و همیشه وجود داشته و خواهد داشت.
بهگفتهی سقراط، زندگی پس از مرگ بهتر از زندگی کنونی است. او کسی را به خودکشی تشویق نمیکند و آن را کار درستی نمیداند؛ بااینحال میگوید کسانی که در این زندگی خوب هستند، با خودکشی میتوانند بهزندگی پس از مرگ خود کمک کنند.
افزونبراین، اپیکتت، فیلسوف بزرگ یونانی، معتقد است مرگ همهچیز را متوقف میکند. او نمیگوید باید به مرگ خوشامد گفت؛ اما اعتقاد دارد نباید از مرگ بترسیم؛ چون پس از مرگ مایی وجود نخواهد داشت.
دانیل کولاک، فیلسوف آمریکایی، به این نتیجه رسیده بود که چون آگاهی در موجودات آگاه به مرگ ادامه دارد؛ پس، آگاهی هرگز نمیمیرد. این موضع را فیزیکدانان مشهوری مانند اروین شروینجنر و فریمن دیسون قبول داشتهاند. پیترون اینویگن، فیلسوف تحلیلی آمریکایی در استدلال خود دربارهی قیامت یادآور میشود ماتریالیست باید نوعی تداوم فیزیکی داشته باشند.
آرتور شوپنهاورِ فیلسوف معتقد بود پدیدهها، تنها تا آنجایی که ذهن دارند، وجود دارند و میتوانیم آنها را بهعنوان مفاهیم درک کنیم. او دربارهی ترس از مرگ میگوید ناتوانی ما در مفهومسازی مرگ و زندگی پس از مرگ باعث میشود فلسفهها شکل گیرد و میگوید ترس از مرگ، آغاز فلسفه و علت نهایی دین است. ویل دورانت میگوید باور به جاودانگی و ادامهی زندگی پس از مرگ نشانهی ترس وحشتناک از مرگ است.
از دیدگاه هایدگر، پیششرط درک کامل از زندگی، پذیرش نبود زندگی پس از مرگ است و از نظر موجودات، مرگ تهدیدی برای نبود زندگی پس از مرگ است. بنابراین، برای کاهش ترس از مرگ باید بپذیریم مقصدی نهایی وجود ندارد و پذیرش مرگ اجتنابناپذیر است. از این سخنان هایدگر چنین میتوان برداشت کرد که وی به زندگی پس از مرگ اعتقادی نداشته و همین جهان را آغاز و پایان هستی میداند.
پاراپیسایکولوژی یا پاراپیسمشناسی
در سال ۱۸۸۲، انجمن تحقیقات روانشناسی با هدف بررسی پدیدههای مربوطبه زندگی پس از مرگ و معنوی تأسیس شد. آنها تلاش کردند با استفاده از روشهای علمی پدیدههای مربوطبه زندگی پس از مرگ را مطالعه و بررسی کنند. اولین اعضای این انجمن دانشمندان معروفی چون ویلیام کروک و فیلسوفانی مانند هنری سیگویوک و ویلیام جیمز بودند. همچنین، دانشمندانی چون ریموند مودی، سوزان بلکمور، چارلز تارت، ویلیام جیمز، ایان استیونسون، مایکل پرسینگر، پیم ون لومل و پنی سارتری درزمینهی تجربههای نزدیک به مرگ کار کردند.
در سال ۱۹۰۱، پزشکی بهنام دانکن مکدگال درزمینهی اندازهگیری وزن ازدسترفتهی انسان هنگام خارجشدن روح از بدن مطالعه کرد تا ازاینطریق بتواند وجود روح را اثبات کند. مکدگال در نتیجهی بررسی خود به مقدار ۲۱ گرم رسید. درحالحاضر، برای بسیاری از باورمندان به روح این اندازه، مترادف وزن یک روح در نظر گرفته شده و آن را بهطور رسمی پذیرفتهاند. بااینحال، نتایج این تحقیقات هیچوقت بازتولید و درواقع پذیرفته نیز نشد. حتی تاحدی نیز بیمعنی در نظر گرفته شد و درنهایت، اینگونه نتیجهگیری شد که بهدلیل پایینبودن سطح تحقیقات و نتایج آن شایستگی اطلاق پژوهش علمی را ندارد.
باوجوداینکه پاراپیسایکولوژیستهایی وجود دارند که دراینزمینه متخصص شناخته میشوند، پس از ۲۵ سال تحقیقات پاراپیسمشناختی، سوزان بلکامو به این نتیجه رسید که شواهد تجربی و کافی برای بسیار از موارد و آزمایشها وجود ندارد. فرانک تپلر، فیزیکدان و کیهانشناس آمریکایی، معتقد است فیزیک میتواند جاودانگی یا ابدیبودن را توضیح دهد. پروفسور کارل پوپر، فیلسوف اتریشیبریتانیایی، چنین میاندیشد که از دیدگاه علمی اعتقاد فرانک تپلر باطل نیست؛ اما امکان توصیف و درک آن وجود ندارد.
علم چه میگوید؟
دانشمندان علوم اعصاب میگویند تا وقتی مغز زنده است، آگاهی و فعالیتهای عصبی وجود دارد و با توقف مغز یا مرگ مغز، آگاهی نمیتواند زنده بماند و بهطورکلی ازبین میرود. در سال ۲۰۰۸، مطالعهی گستردهای در دانشگاه ساوتهمپتون آغاز شد. ۲,۰۶۰ بیمار از بین ۱۵ بیمارستان در انگلستان انتخاب شد تا روی آگاهی هنگام احیا یا AWARE (مخفف: AWAreness during REsuscitatio) مطالعه و طیفهای وسیعی از تجربیات ذهنی مربوطبه مرگ بررسی شود. در این پژوهش جامع، برای اینکه ادعای آگاهی سازگار با تجارب خارج از بدن با حوادث حقیقی یا حساس آزمایش شود، اولینبار از از نشانگرهای عددی برای سنجش تجربیات آگاهانه استفاده کردند.
نتایج نشان داد ۴۰ درصد از افرادی که از ایست قلبی جان سالم بهدر برده بودند، زمانیکه ازلحاظ بالینی مُرده بودند، قبل از احیای دوبارهی قلبشان آگاهی داشتند. دکتر پارنی در مصاحبهای میگوید:
شواهد تاکنون نشان میدهد در چند دقیقهی اول پس از مرگ، آگاهی از بین نمیرود.
شان کارول، استاد کیهانشناسی و فیزیک مؤسسهی فناوری کالیفرونیا، یکی از دانشمندانی است که معتقد و مطمئن است که امکان زندگی بعد از مرگ وجود ندارد. او معتقد است احتمال وجود زندگی پس از مرگ تنها درصورتی میتواند درست باشد که آگاهی کاملا جدا از بدن فیزیکی باشد. بااینحال تا جایی که مشخص است، آگاهی از برخی اتمها و الکترونها تشکیل شده و بههمینترتیب، نمیتواند از دنیای فیزیکی جدا شود.
دکتر کارول میگوید:
پس از مرگ بدن، آگاهی به اتمهای تشکیلدهندهی خود فرومیریزد و با مانع بزرگ و نفوذناپذیری مواجه میشود. اینگونه است که هیچ راهی برای حفظ اطلاعات پس از مرگ در مغز وجود ندارد.
او به نظریهی میدان کوانتومی (QFT) اشاره میکند و میگوید:
برای هر نوع ذره، یک میدان کوانتومی وجود دارد. بهعنوان مثال، یک میدان برای الکترون و یک میدان برای فوتون و... .
دکتر کارول در مجلهی «علمی آمریکایی» نوشت:
اگر وقعا چیزی جز اتم و نیروهای شناختهشده وجود نداشته باشند، هیچ راهی برای زندهماندن پس از مرگ وجود ندارد. اعتقاد به زندگی پس از مرگ به فیزیکی فراتر از مدل استاندارد نیاز دارد. مهمتر از همه در فیزیک جدید، باید راهی برای ارتباط با اتمها وجود داشته باشد. همچنین، در QFT هیچ مجموعههای از «ذرات روح» و «نیروهای روحانی» وجود ندارد که بتوانند با اتمهای منظم شناختهشده ارتباط برقرار کنند؛ زیرا آنها را در آزمایشهای موجود تشخیص دادهایم.
استیون هاوکینگ، نابغهی فیزیک معاصر، مفهوم زندگی پس از مرگ را رد کرد و گفت:
من مغز را بهعنوان کامپیوتر میبینم و زمانیکه اجزای آن شکست میخورد، کار را متوقف میکند. هیچ بهشت یا زندگی پس از مرگی برای کامیپوترِ از کارافتاده وجود ندارد. این داستان جنوپری برای کسانی است که از تاریکی میترسند.
آلبرت انیشتن اعتقاد داشت میتوانیم مرگومیر فیزیکی را متوقف کنیم. اینشتین بر این باور بود که هیچ مجازاتی برای سوءرفتار یا پاداش برای رفتار خوب در زندگی پس از مرگ وجود ندارد.
تجربهی نزدیک به مرگ یا NDE (مخفف: Near-death Experience) اصطلاحی است که دکتر ریموند مودی بهکار بردهاست. او بیمارانی را مطالعه کرده که ازنظر بالینی مرده بودند. وی ادعا کرد مطابق درک مادیگرانهی واقعیت، آنها میتوانند چیزهایی را ببینند که به نظر غیرممکن هستند.
تجربهی NDE اگر مثبت باشد، ممکن است احساسات مختلفی ازقبیل جداشدن از جسم، احساس پراکندگی، آرامش، امنیت، گرما و حضور نور را شامل شود و اگر منفی باشد، ممکن است تجربههایی مانند احساس شکنجه و عذاب باشد. باوجوداینکه اکنون NDE بهعنوان بخشی از باورهای متعالی و مذهبی در زندگی پس از مرگ شناخته میشود، تحقیقات علوم اعصاب نشان میدهد NDE پدیدهای ذهنی است که از «یکپارچگی چندحسی جسم» ناشی است. این پدیده در حوادث تهدیدکنندهی زندگی رخ میدهد.
بسیاری بر این معتقدند که NDE ناشی از تغییرات شیمیایی مغز و اندامهای حسی در لحظات قبل از مرگ یا عوارض مصرف و تزریق داروهای شیمیایی و مسکّنها هستند. درهرصورت، تاکنون نتایج تحقیقها و آزمایشها به طوررسمی وجود زندگی پس از مرگ را تأیید نکردهاند. شاید هم ابزار و دانش لازم برای مطالعه و تحقیق هنوز دردسترس بشر نیست.
نظریهی جهانهای موازی یا چندگانه میتواند معمای زندگی پس از مرگ را حل کند
بگذارید همین ابتدای نتیجهگیری تکلیفم را با شما روشن کنم. اینکه نظریهای تاکنون ثابت نشده یا روندی مانند زندگی پس از مرگ هنوز برای نوع بشر ناشناخته است، دلیل بر رد آن نیست. همچنین، اینکه نظریهی یا دانشی را نمیتوان اثبات کرد، دلیل بر رد آن نیست و این سطح فکر بسیار ابتدایی است. بهعنوان مثال، آلبرت اینشتین در سال ۱۹۱۶ ازطریق نظریهی نسبیت عام بهطور نظری وجود امواج گرانشی را پیشبینی کرد و صد سال بعد و در سال ۲۰۱۶، بهکمک تأسیسات لایگو بهطور تجربی مشاهده شد. در کل درکنکردن و اثباتنشدن موضوعی نمیتواند بهطورکلی صورت مسئله پاک کند.
جهانهای موازی و زندگی پس از مرگ در یک چیز مشترک هستند: «هیچکدام ثابت نشدهاند». شاید بتوان گفت اثبات و حل یکی باعث حل و اثبات دیگری شود. موضوعی که نمیتوان نادیده گرفت، «حس نبودن» است. بیایید کمی روشنتر و با مثالی ساده حس نبودن را تمرین کنیم. چشمانتان را ببندید و بیندیشید که نیستید. بیندیشید که مُردهاید. بیندیشید که ذهن و فکر ندارید. عمیقتر فکر کنید. فکر کنید که فکر ندارید. به اینکه هیچچیز نیستید. میبینید که غیرممکن است. شما بههیچعنوان نمیتوانید عدم را درک کنید. بگذارید مثال را کمی واقعبینانهتر کنم.
فرض کنید درحالمرگ هستیم. درحالیکه نفسهای آخرمان را میکشیم و به اصطلاح درحالجاندادن هستیم، همهی اجزای جسممان متوقف میشود. در یک لحظه میمیریم و کسی، وجودی، جسمی، فکری، آگاهی، موجودی یا هر اسمی وجود ندارد که شما روی آن میگذارید. این فکر، وجود، نهاد، ذهن، آگاهی یا روح کجا میرود؟ چگونه میتوانیم نباشیم؟ نبودن چگونه است؟
آیا ما به نیستی خود پی میبریم؟ اگر پاسخ مثبت است؛ پس، هنوز بخشی از وجود و فکر ما پس از مرگ زندگی میکند و وجود دارد. اگر پاسخ منفی است خود ما چگونه به نیستی خود پی میبریم؟
این سؤالها شاید دلیلی قانعکنندهای بر وجود زندگی در جهانهای موازی یا پس مرگ باشد. اینکه ما درکی از نبود خود نداشته باشیم، شاید دلیل وجود پس از مرگ باشد. همانگونه که اشاره کردیم، نوع بشر پاسخ این معما را تاکنون نیافته و اینگونه که مشخص است، عمر محدود ما نیز برای یافتن آن کفایت نخواهد کرد.
مقالههای مرتبط:
اخیرا کتابی بهنام Biocentrism از دکتر رابرت لانزا منتشر شده که میگوید آگاهی با مرگ پایان نمییابد؛ بلکه از جهانی به جهانی دیگر منتقل میشود. دکتر رابرت لانزا ازنظر نیویورکتایمز سومین دانشمند برجستهی زندهی جهان است.
تمرکز اصلی کتاب روی تئوری مرکز بیولوژیکی است. بهگفتهی دکتر لانزا که در شبیهسازی حیوانات نیز چهرهای شناختهشده است، Biocentrism زندگی را به معادله میافزاید و روی فیزیک کوانتوم استوار است. هستهی اصلی آن Biocentrism ادعا میکند که پارادایم درک ما از عمیقترین حقیقت جهان، از فیزیک به زیستشناسی باید تغییر کند. لانزا در این کتاب ادعا میکند این آگاهی است که جهان هستی را ایجاد میکند و نه چیز دیگری.
او معتقد است مرگ آگاهی اساسا غیرممکن است. او این ادعا را اینگونه بهتصویر میکشد که اگر بدن مانند جعبهی کابلی باشد، آگاهی سیگنالهای رادیویی است که بدن دریافت میکند؛ زیرا تخریب جعبهی کابلی، سیگنالها را از بین نمیبرد. همانطورکه او طرفدار نظریهی چندبعدی است و اینگونه استدلال میکند که بدن فرد میتواند در جهان مرده باشد؛ اما در جهان دیگری زنده است. درنتیجه، سیگنالها را در جهان موازی بدن فرد دریافت میکند.
و اما جهانهای موازی! همهی ما کموبیش دربارهی نظریهی جهانهای موازی خواندهایم. بحث و نظریهی جهانهای موازی پس از کشف مکانیک کوانتوم آغاز شد. به زبان خیلی ساده، این نظریه میگوید نسخهای از من در جهانی دیگر، اما متفاوت زندگی میکند. وقتی میگوییم متفاوت، منظور شخصیتهای مختلف و سبک زندگی مختلف و چیزهای مختلف است. شاید نسخهی دیگر من در جهانی دیگر، انسانی مشهور و زندگی بسیار مجللی دارد یا شاید هم فردی فقیر و مفلوک باشد که گوشهی افتاده است.
سؤالات بسیار مهم زیادی بیپاسخ مانده است و هنوزهم نوع بشر بهدنبال یافتن پاسخ این پرسشها است: پس از مرگ انسان بهطورکامل متوقف میشود؟ اگر پاسخ مثبت است، نبودن چگونه است؟ اگر پاسخ منفی است، پس از مرگ جسم، آگاهی انسان به کجا میرود؟ آیا مقصد نهایی بشر میتواند جهانهای موازی باشد؟
بسیاری از دانشمندان و فیزیکدانان و پژوهشگران بر این باورند که جهان یا جهانهایی غیر از این جهان وجود دارند و نمیتوانیم آن را رصد کنیم و از محدودهی دید ما خارج هستند. بهیاد داشته باشید که با امکانات و تجهیزات پیشرفتهی امروز، انسان میتواند فقط تا فاصلهی ۴۲ میلیارد سال نوری از کیهان را مشاهده کند و قطعا جهان در آنجا تمام نشده است.
زمین، انسان، این موجودات و این اکوسیستم شاید پیشرفتهتر یا شاید متفاوتتر در جایی دیگر از کیهان برپا است. شاید در بُعد دیگری که برای ما رصدشدنی نیست، جهانی دیگری برقرار است. شاید مقصد ما پس از مرگ جهان در بُعد دیگری است که حتی آن بُعد برای ما شناختهشده نیست. شاید سیاهچالهها دروازهای ورود به مقصد بعدی ما باشد.
درنهایت همانطورکه میدانید، انرژی در هر شکلی هیچوقت از بین نمیرود. نه میتوان آن را ایجاد کرد و نه میتوان آن را نابود کرد؛ بلکه همیشه وجود دارد. علاوهبراین، میتوانیم مغز را نیز ژنراتور قدرتمندی با حجم عظیمی از انرژی در نظر گرفت. اگر حجم عظیم انرژی موجود در مغز را آگاهی در نظر بگیریم، مسئله سادهتر میشود. اکنون میتوانیم بگوییم که پس از مرگ مغز، آگاهی ما به جهانی دیگر (شاید جهان موازی) حرکت میکند.
آنچه از این جهان درک کردهایم، بسیار محدود است. آنچه میبینیم ناچیز است. انرژی تاریک و مادهی تاریک رویهمرفته ۹۶ درصد از کل محتویات جهان را تشکیل میدهند و ما هیچ اطلاعاتی از این ۹۶ درصد نداریم. در بهترین حالت، تنها ۴ درصد از این جهان را شناختهایم، آنهم فقط شناخت، نه کشف و مطالعه. نوع بشر هنوز در ابتدای راه علم است. شاید قبل از دستیابی بشر به واقعیت، تمدن ما نیز مانند تمدنهای قبلی نابود شود. شاید هم این آخرین تمدن در جهان کنونی باشد. هر چیزی ممکن است اتفاق بیفتد!
سامسونگ روز گذشته در مراسمی به رونمایی گوشیهای جدید سری گلکسی A پرداخت. مهمترین محصول دیروز،گلکسی A80 بود که هم مشخصات سختافزاری قدرتمندی داشت و هم از دوربین نوآورانهای با مکانیسم کشویی-چرخشی بهره میگرفت. بااینحال کرهایها تنها به این گوشی اکتفا نکردند و محصولات دیگری را نیز با خود بههمراه آورده بودند.
جدیدترین گوشیهای سری گلکسی ای سامسونگ، دستگاههایی دوستداشتنی و مقرونبهصرفه هستند و برای کسانی که نمیخواهند برای تهیهی گوشی هزینهی زیادی بپردازند، انتخاب مناسبی محسوب میشوند. گلگسی اِی ۲۰ ای و گلکسی اِی ۴۰ گوشیهای میانردهی جدید سامسونگ هستند که مشخصات ضعیفتری نسبت به محصولی مثل ای ۸۰ دارند؛ اما با درنظرگرفتن برچسب قیمتشان، محصولاتی درخورتوجه بهشمار میآیند.
گرچه این دو گوشی تا حد بسیار زیادی شبیه به هم هستند، اما تفاوتهایی نیز با یکدیگر دارند. گلکسی A20e محصولی است که در اصل باید با گلکسی A20 مقایسه شود (سامسونگ ماه گذشته، ای ۲۰ را رونمایی کرده بود). تنها تفاوت بین دو دستگاه موردبحث، به نمایشگر و باتری مربوط میشود. بدیهی است که گوشی قدرتمندتر، باید قیمت بالاتری هم داشته باشد.
با درنظرگرفتن آنچه از نامگذاری خانوادهی گلکسی اس ۱۰ فرا گرفتهایم، باید بگوییم که گلکسی A20e در حقیقت نسخهی ارزانتر و کوچکتر A20 است؛ البته از آنجایی که بین این دو گوشی تفاوت خیلی زیادی وجود ندارد، نباید انتظار داشته باشیم که قیمت A20e بهطرز درخورتوجهی کمتر از مدل معمولی باشد.
گلکسی A20e سامسونگ
گلکسی ای ۲۰ ای در حالحاضر بههمراه گلکسی ای ۱۰، ضعیفترین مدل در بین گوشیهای جدید سری گلکسی ای بهشمار میآیند؛ بااینحال از آنجایی که گوشی جدید سامسونگ برچسب قیمتی کمتر از ۲۰۰ یورو را یدک میکشد، میتوانیم بگوییم نسبت به مشخصات سختافزاریاش، محصول مقرونبهصرفهای بهشمار میآید.
یکی از مهمترین نکات گلکسی ای ۲۰ ای که روی فروش آن تأثیر بهسزایی خواهد داشت، احتمالا نمایشگر اینفینیتی۵.۸ اینچ آن خواهد بود. بااینحال این گوشی برخلاف گلکسی ای ۲۰، بهجای نمایشگر سوپر AMOLED از نمایشگر LCD استفاده میکند. نمایشگر A20e دارای وضوح HD پلاس است و در پنل پشتی از دو دوربین ۱۳ و ۵ مگاپیکسلی استفاده میکند. درضمن پنل جلویی این گوشی میزبان دوربین سلفی ۸ مگاپیکسلی است.
گرچه گلکسی ای ۲۰ ای را میتوان دستگاهی پایینرده نامید، اما این گوشی از حسگر اثر انگشت در پنل پشتی استفاده میکند که نکتهی مثبتی بهشمار میآید. ضمنا گوشی جدید سامسونگ برای پردازش وظایفی که به آن محول میشود، از تراشهی هشت هستهای اکسینوس استفاده میکند. ۳ گیگابایت حافظهی رم درکنار ۳۲ گیگابایت حافظهی داخلی قابلارتقاء تا ۵۱۲ گیگابایت ازطریق کارت میکرو SD، دیگر مشخصات این گوشی را تشکیل میدهند.
باتری ۳٬۰۰۰ میلیآمپرساعتی این گوشی، از فناوری شارژ سریع ۱۵ واتی پشتیبانی میکند، البته ظرفیت این باتری در مقایسه با باتری بهکاررفته در گلکسی A20، بهمیزان هزار میلیآمپرساعت کمتر است که رقم درخورتوجهی بهشمار میآید. دیگر نکات مهم مرتبط به این گوشی شامل بهرهمندی آن از سیستمعامل اندروید ۹ پای، پشتیبانی از شبکهی LTE، پشتیبانی از رادیو FM و بهرهمندی از جک ۳.۵ میلیمتری هدفون هستند.
گلکسی A40 سامسونگ
گلکسی ای ۴۰ نسبت به گلکسی ای ۲۰ ای، گوشی بهتری است و قیمت بالاتری هم دارد؛ اما در مجموع گزینهی مقرونبهصرفهای بهحساب میآید. این گوشی دارای نمایشگر ۵.۹ اینچ با وضوح فول HD پلاس از نوع سوپر AMOLED است و در پنل پشتی از دوربین دوگانهی ۱۶ و ۵ مگاپیکسلی بهره میبرد. گلکسی A40 همچنین در پنل جلویی مجهز به دوربین سلفی با حسگر ۲۵ مگاپیکسلی است.
این گوشی دارای پردازندهی هشت هستهای است و از ۴ گیگابایت رم درکنار ۶۴ گیگابایت حافظهی ذخیرهسازی بهره میبرد؛ حافظهی داخلی میانردهی جدید سامسونگ را میتوان با کارت میکرو SD تا ۵۱۲ گیگابایت افزایش داد. این محصول همچون گلکسی A20e به حسگر اثر انگشت در پنل پشتی مجهز شده است و از باتری بهتری با ظرفیت ۳٬۱۰۰ میلیآمپرساعت استفاده میکند. گفتنی است که این باتری به فناوری شارژ سریع ۱۵ واتی مجهز شده است.
گلکسی A40 برخلاف گلکسی A20e که برای شارژ شدن از درگاه استاندارد میکرو USB 2.0 استفاده میکند، از درگاه USB Type-C بهره میگیرد. بهرهمندی از اندروید ۹ پای و پشتیبانی از شبکهی LTE، جزو دیگر مشخصات مهم این دستگاه هستند. بهعلاوه همانطور که در تصاویر میتوانید ببینید، هر دو گوشی جدید سامسونگ در قسمت بالایی نمایشگر دارای بریدگی بهفرم قطره هستند. چنین بریدگیهایی، سازندهی گوشیها را قادر میسازد تا ضمن قراردادن دوربین سلفی در بالای نمایشگر، دستگاهی تولید کنند که نسبت نمایشگر به بدنهی بالایی دارد و زیباتر جلوه میکند.
سامسونگ بهصورت رسمی تأیید کرده است که کاربران میتوانند هماکنون گلکسی A40 را با قیمتی در حدود ۲۵۰ یورو خریداری کنند، بااینحال فعلا چیزی از قیمت گوشی سامسونگ گلکسی A20e نمیدانیم. کرهایها به رسانهها گفتهاند که A20e در ماه جاری میلادی روانهی بازار خواهد شد و در مقایسه با A20 قیمت پایینتری خواهد داشت. گفتنی است که A20 هماکنون با قیمت ۲۰۰ یورو بهفروش میرسد.
مقایسه | گلکسی ای 40 سامسونگ | گلکسی ای 20e سامسونگ | |||
---|---|---|---|---|---|
عرضه | |||||
معرفی | 2019، مارس | 2019، آوریل | |||
وضعیت | عرضه در آینده نزدیک (آوریل 2019) | عرضه در آینده نزدیک (آوریل 2019) | |||
نمایشگر | |||||
نوع | Super AMOLED لمسی خازنی، 16 میلیون رنگ | IPS LCD لمسی خازنی، 16 میلیون رنگ | |||
سایز | 5.9 اینچ (~87.1% نسبت نمایشگر به بدنه) | 5.8 اینچ | |||
رزولوشن | 1080 در 2280 پیکسل، 19:9 (~428 پیکسل در اینچ تراکم پیکسلی) | 1560 در 720 پیکسل، 19.5:9 (~296 پیکسل در اینچ تراکم پیکسلی) | |||
بدنه | |||||
ابعاد | 144.3 در 69.1 در 7.9 میلیمتر | - | |||
وزن | - | - | |||
سیمکارت | تک سیمکارته (نانو-سیم) یا دو سیمکارته (نانو-سیم، همزمان یکی فعال) | تک سیمکارته (نانو-سیم) یا دو سیمکارته (نانو-سیم، همزمان یکی فعال) | |||
پلتفرم | |||||
سیستمعامل | اندروید 9.0 (پای) | - اندروید 9.0 (پای) - UI وان | |||
تراشه | Exynos 7885 Octa (چهارده نانومتری) | Exynos 7884 | |||
پردازنده مرکزی | 8 هستهای (دو هستهی 1.8 گیگاهرتز Cortex-A73 و شش هستهی 1.6 گیگاهرتز Cortex-A53) | 8 هستهای (دو هستهی 1.6 گیگاهرتز و شش هستهی 1.35 گیگاهرتز) | |||
پردازنده گرافیکی | Mali-G71 | ||||
حافظه | |||||
درگاه حافظه | میکرو اسدی، تا 512 گیگابایت (درگاه اختصاصی) | میکرو اسدی، تا 512 گیگابایت (درگاه اختصاصی) | |||
حافظه داخلی | 64 گیگابایت، 4 گیگابایت رم | 32 گیگابایت، 3 گیگابایت رم | |||
دوربین | |||||
اصلی | 16 مگاپیکسل (فوکوس خودکار با تشخیص فاز، f/2.0) 5 مگاپیکسل (لنز 12 میلیمتری فوقعریض، f/2.2) | 13 مگاپیکسل (فوکوس خودکار، لنز واید 28 میلیمتری، f/1.9) 5 مگاپیکسل (لنز فوقعریض 12 میلیمتری، f/2.2) | |||
قابلیتها | فلش LED، پانوراما، HDR | فلش LED، پانوراما، HDR | |||
ویدیو | 2160p@30fps، 1080p@30fps | 1080p@30fps | |||
سلفی | 25 مگاپیکسل | 8 مگاپیکسل (f/2.0) | |||
صدا | |||||
جک ۳.۵ میلیمتری | بله | بله | |||
کاهش نویز از طریق میکروفن اختصاصی | لغو کنندهی نویز صدا از طریق میکروفون اختصاصی | ||||
باتری | |||||
باتری | باتری غیر قابل تعویض لیتیوم پلیمری با ظرفیت 3100 میلی آمپر ساعت | باتری غیر قابل تعویض لیتیوم پلیمری با ظرفیت 3000 میلی آمپر ساعت | |||
شارژر | _ | شارژ سریع 15 واتی | |||
قابلیتها | |||||
حسگرها | حسگر اثرانگشت (پشت گوشی)، شتابسنج، ژیروسکوپ، سنسور مجاورت، قطبنما | حسگر اثرانگشت (پشت گوشی)، شتابسنج، سنسور مجاورت، قطبنما | |||
شبکه | |||||
فناوری | GSM / HSPA / LTE | GSM / HSPA / LTE | |||
اتصالات | |||||
شبکه بیسیم | Wi-Fi 802.11 a/b/g/n/ac، دو بانده، WiFi Direct، هاتاسپات | Wi-Fi 802.11 b/g/n، Wi-Fi Direct، هاتاسپات | |||
بلوتوث | 4.2، A2DP، LE | 4.2، A2DP ،LE | |||
GPS | بله، با A-GPS، GLONASS، BDS | بله، با A-GPS، GLONASS، BDS | |||
NFC | بله | ||||
رادیو | رادیو افام | رادیو افام | |||
USB | Type-C 1.0 کانکتور ریورسبل | microUSB 2.0 | |||
متفرقه | |||||
رنگها | مشکی، سفید، آبی، نارنجی | مشکی، سفید | |||
محدوده قیمت | حدود 250 یورو |
رادیوتلسکوپ FAST عنوان بزرگترین رادیوتلسکوپ تکدیش جهان را یدک میکشد. در این مطلب از سری مقالاتمهندسی بینهایت، قصد داریم با این رادیوتلسکوپ آشنا شویم. پیش از صحبت دربارهی این دستاورد بزرگ مهندسی، بهتر است ابتدا با رادیوتلسکوپها بیشتر آشنا شویم.
چرا به رادیوتلسکوپها نیاز داریم؟
اگر از علاقهمندان به علم نجوم و کیهانشناسی باشید، احتمالا با رادیوتلسکوپها و دلایل استفاده از آنها آشنا هستید. پس، شاید آنچه در این بخش بیان شده، برایتان چندان جدید و جذاب نباشد؛ اما اگر اطلاعات کمتری دراینزمینه دارید، بهتر است به مطالعهی این بخش ادامه دهید.
نور مرئی، تنها بخش کوچکی از طیف الکترومغناطیسی است که چشم انسان میبیند و امواجی که طول موج آنها خارج از محدودهی نور مرئی باشند، چشم انسان نمیبیند. اگر به تصویر زیر نگاه کنید، با افزایش طول امواج در محدودهی نور مرئی، بیشتر به رنگ قرمز و با کاهش طول امواج در این محدوده، به رنگ آبی نزدیک میشویم.
طیف الکترومغناطیسی
افزونبراین، میدانیم جهان هستی درحالگسترش است و اجزای این جهان درحالدورشدن از یکدیگر هستند. وقتی به پهنهی بیکران آسمان مینگریم، نور ساطعشده از اجسامی که درحالدورشدن هستند، با طول موج بلندتری به ما میرسند؛ بههمیندلیل، اجسام دورتر بیشتر به رنگ قرمز یا رنگهایی نزدیک به آن دیده میشوند.
تصویر پایین، تصویری موسوم به «زمینهی ژرف هابل» (Hubble Deep Field) است که قسمتی از صورت فلکی خرس بزرگ (دُبّ اکبر) را نشان میدهد. در این تصویر، کهکشانهای مختلفی مشاهده میشوند؛ اما آنچه بیشتر میتواند مهم باشد، این است که در این تصویر، برخی نقاط به رنگ سفید یا نزدیک به سفید و برخی دیگر به رنگ قرمز یا نزدیک به رنگ قرمز هستند.
زمینهی ژرف هابل
این نقاط قرمزرنگ، ستارهها و کهکشانهایی را نشان میدهند که از ما دورترودورتر میشوند. بااینحال، مشکل این است که با دورترشدنِ آنها، امواجی که به ما میرسند، طول موج بلندتری خواهند داشت، تا جاییکه از محدودهی نور مرئی خارج میشوند و به محدودهی امواج فروسرخ تا امواج رادیویی وارد میشوند. این پدیده که از آن با نام Redshift یاد میشود، باعث میشود برای دیدن اجسام دورتر که با چشم دیده نمیشوند، نیازمند استفاده از ابزارهای دیگری باشیم.
رادیوتلسکوپ چیست؟
از مجموعه مقالههای مهندسی بینهایت
مانند تلسکوپهای بصری که نور مرئی را جذب و در نقطهای متمرکز میکنند تا امکان تحلیل تصاویر دریافتی وجود داشته باشد، رادیوتلسکوپها هم امواج ضعیف رادیویی را جمعآوری و متمرکز میکنند تا بتوان آنها را تحلیل کرد. دانشمندان از رادیوتلسکوپها برای بررسی ستارهها، کهکشانها، سیاهچالهها و دیگر اجرام و پدیدههای کیهانی استفاده میکنند.
این ابزارها امکان مطالعهی امواج رادیویی و مایکروویو با طول موج ۱۰ متر تا ۱ میلیمتر را فراهم میکنند که از اجرام کیهانی ساطع میشوند. اتمسفر زمین امواج رادیویی را بازتاب میدهد که طول موج آنها بیش از ۱۰ متر است و به سطح زمین نمیرسند. البته، اتمسفر بسیاری از امواج را جذب میکند که طول موج آنها کوتاهتر از یک سانتیمتر است و به زمین نمیرسند. دراینمیان، موجهایی با طول ۱ تا ۲۰ سانتیمتر با کمترین تداخل از جوّ زمین عبور میکنند و امکان اصلاح و تحلیل آنها ازطریق نرمافزارهای پردازشگر سیگنالهای رادیویی وجود دارد.
FAST، بزرگترین رادیوتلسکوپ جهان
دلیل بزرگبودن رادیوتلسکوپها چیست؟
همانگونه که پیشازاین گفته شد، کارکرد رادیوتلسکوپها تاحدی شبیه به تلسکوپهای بصری است؛ اما ازآنجاکه طول امواج رادیویی بهمراتب بزرگتر از طول امواج نور مرئی است، رادیوتلسکوپها ابعاد بزرگی باید داشته باشند. این ابزارها مولفهای بهنام «قدرت تفکیکپذیری زاویهای» یا «وضوح فضایی» دارند. این مؤلفه نشاندهندهی قدرت رادیوتلسکوپها برای تشخیص جزئیات بیشتر در بخشی از آسمان است. بدیهی است که با بزرگترشدن تلسکوپ، وضوح فضایی آن نیز افزایش مییابد.
بههمیندلیل، رادیوتلسکوپهایی مانند آرسیبو و FAST ابعاد بسیار بزرگی دارند تا بتوانند جزئیات بیشتری دریافت کنند. علاوهبراین، امواجی که از اجرام آسمانی به سطح زمین میرسند، بسیار ضعیف هستند تا جاییکه سیگنالهای تلفنهمراه میتوانند یکمیلیون بار از این امواج قویتر باشند. باتوجهبه این موضوع، اکثر رادیوتلسکوپها علاوهبر بزرگبودن، در نقاطی دور از مناطق مسکونی قرار دارند.
پیشینهی رادیوتلسکوپ FAST
حال که با رادیوتلسکوپها و چگونگی کارکردشان و دلایل بزرگبودن آنها آشنا شدیم، میتوانیم صحبت دربارهی FAST را شروع کنیم. اولینبار طرح ساخت این رادیوتلسکوپ در سال ۱۹۹۴ ارائه شد تا اینکه در سال ۲۰۰۷، کمیسیون ملی توسعه و اصلاحات چین طرح نهایی پروژه را تأیید کرد. مأموریت رهبری این پروژه نیز به پروفسور نان رندونگ، اخترشناس سرشناس و فقید چینی واگذار شد.
نان رندونگ
یکی از مشکلات اصلی، پیداکردن مکانی مناسب برای ساخت FAST بود. بهمنظور پیداکردن مکان مناسب، تحقیقات متعددی درزمینهی توپوگرافی، آبشناسی، مشکلات ساخت تلسکوپ و بناهای پشتیبان آن انجام شدند. پس از ۱۴ سال تحقیقات جغرافیایی، اقلیمی و اجتماعی و انجام شبیهسازی مهندسی در مقیاس وسیع روی ۴۰۰ منطقه برای ساخت تلسکوپ، ۳۰۰ درّه بهعنوان نامزدهای نهایی انتخاب شدند. از میان این ۳۰۰ درّه، درّهی داوودانگ در منطقهی پینگتانگ در استان گویژو چین برای ساخت FAST انتخاب شد.
وجود مسیر طبیعی برای خروج آب، قرارگرفتن در میان کوههای بلند که نقش نوعی حفاظ طبیعی را بازی میکنند و فاصلهی ۵ کیلومتری از منابع اصلی امواج رادیویی ازجمله دلایل انتخاب این منطقه بودند. علاوهبراین، تحقیقات نشان داده بودند پیشازاین، هیچ زلزلهی درخورتوجهی در این منطقه ثبت نشده است. همچنین، دادههای هواشناسی نیز نشان میدهند بارش برف در این منطقه بسیار محدود است و سابقهی یخبندان در پیشینهی هواشناسی این درّه وجود ندارد. عمق درّه نیز بهگونهای است که زاویهی اوج ۴۰ درجهای را برای تلسکوپ فراهم میکند. عرض جغرافیایی این منطقه (۲۶ درجهی شمالی) هم امکان مشاهدهی بیشتر اجرام کهکشانی جنوبی را فراهم میسازد.
مراحل اولیهی ساخت FAST
پیش از شروع پروژه، روستای کوچکی با ۶۵ سرنشین تخلیه شد که در این دره سکونت داشتند و ساکنان آن به مکان دیگری منتقل شدند. برای پیشگیری از تداخلات رادیویی، بیش از ۹,۰۰۰ نفر که در شعاع ۵ کیلومتری این منطقه سکونت داشتند، به مکانهای دیگری انتقال داده شدند. این نقلمکانها چندان هم بیدردسر نبودند. برای نمونه، حدود ۵۰۰ خانواده از دولت محلی شکایت کردند. بهادعای این خانوادهها، آنها نهتنها خسارتی از دولت دریافت نکرده بودند؛ بلکه در برخی مواقع، بهصورت غیرقانونی بازداشت هم شده بودند. جابهجایی جمعیتی نزدیک به ۱۰,۰۰۰ نفر برای چینیها بدون هزینه نبود و دولت چین مجبور شد تا مبلغی درحدود ۲۶۹ میلیون دلار را به این افراد اختصاص دهد. این مبلغ در قالب کمکهای نقدی و وامهای بانکی با هدف تهیهی مسکن به مردم پرداخت شد.
کلنگ احداث این رادیوتلسکوپ در ۲۶دسامبر۲۰۰۸ (برابر با ۶دی۱۳۸۷) به زمین زده شد؛ اما بهواسطهی زمانبربودن فرایند آمادهسازی محل احداث تلسکوپ، بیش از دو سال بعد و در مارس۲۰۱۱ فرایند اصلی ساختش شروع شد. برای آمادهسازی محل ساختوساز، جادههای زیادی بهسمت درّهی اصلی باید احداث شوند. خروج مواد تخلیهشده از درّه و رساندن تجهیزات و ملزومات ساختوساز به درّه نیز با مشکلات فراوانی روبهرو بود. باایناوصاف، فرایند اصلی ساخت تلسکوپ ۵ سال بعد و در ۳ژوئیهی۲۰۱۶ (برابر با ۱۳تیر۱۳۹۵)، با نصب آخرین پنل از دیشِ تلسکوپ بهپایان رسید.
لحظهی نصب آخرین پنل FAST
بودجهی اولیه برای ساخت FAST مبلغ ۷۰۰ میلیون یوآن (معادل ۱۰۴ میلیون دلار) بود؛ اما درنهایت، توسعه و ساخت این ابزار بیش از ۱.۲ میلیارد یوآن (معادل ۱۷۸ میلیون دلار) بودجه را بهخود اختصاص داد. دورافتادهبودن محل قرارگیری تلسکوپ و تهیهی پوشش محافظ برای محافظت از تلسکوپ درمقابل تداخلات رادیویی، ازجمله دلایل افزایش هزینهی پروژه بودند.
درحالحاضر، این تلسکوپ با نام «تلسکوپ کروی با دیافراگم پانصدمتری» (Five hundred meter Aperture Spherical Telescope) یا بهاختصار FAST شناخته میشود؛ هرچند چینیها از آن بهنام «تیانیان» بهمعنای «چشم آسمان» یاد میکنند.
طراحی FAST
براساس امواج رادیویی دریافتی و نوعِ کاربری، رادیوتلسکوپها در اشکال مختلف ساخته میشوند. برخی از آنها همچون ALMA و SKA ساختاری آرایهای دارند و از گیرندههای متعدد تشکیل میشوند. برخی دیگر همچون FAST و آرسیبو نیز، از نوع تکدیش هستند که بهدلیل دیشهای بزرگشان شناخته میشوند.
هرکدام از انواع رادیوتلسکوپ کاربردهای خاص خود را دارند. بهطور نمونه، برای اندازهگیری دقیقِ ساختارهای بزرگ در بخشی از آسمان، تلسکوپهای تکدیش، تنها انتخاب پیش روی ستارهشناسان خواهد بود؛ اما درصورت نیاز به افزایش وضوح فضایی در مقیاسهای بسیار بزرگ، از تلسکوپهای آرایهای استفاده میشود.
ساختار دیش FAST
همانگونه که گفتهشد، FAST از انواع رادیوتلسکوپهای تکدیش است. در این رادیوتلسکوپ، امواج رادیوییِ تابیدهشده بهسمتِ دیش، در نقطهای متمرکز میشوند و بهطور معمول گیرندهی نصبشده در بالای دیش آن را دریافت میکند.
دیش ۵۰۰ متری FAST بزرگترین نمونهی موجود در جهان است و بهواسطهی طراحی نوآورانهی خود از توانایی تغییر شکل برخوردار است. بهلطف ویژگی تغییرشکل، برخلاف تلسکوپهایی همچون آرسیبو، در چشم آسمان نقطهی تمرکز دیش متغیر است و این تلسکوپ میتواند بخشهای مختلفی از پهنهی آسمان را هدف قرار دهد.
نحوهی تغییروضعیت دیش
درحقیقت، دیش FAST از ۴,۴۵۰ پنل کوچک ساخته شده که همچون قطعات پازل کنارهم قرار گرفتهاند. دههزار کابل هم ازطریق ۲,۲۵۰ مفصل متحرک به این پنلها نصب شدهاند تا امکان تغییر شکل و نقطهی تمرکز دیش وجود داشته باشد. گفتنی است نرمافزاری اختصاصی نیز وظیفهی کنترل شکل دیش را برعهده دارد. برای کاهش وزن، پنلهای دیش از توریهای فلزی تهیه شدهاند. این ساختار امکان عبور نورخورشید از پنلها را فراهم میکند تا گیاهانی که پشت دیش قرار دارند، بتوانند به رشد خود ادامه دهند. این موضوع بدیندلیل مهم است که همین گیاهان موجب تثبیت خاک و محکمترشدن زمین میشوند که خود نوعی مزیت طبیعی است.
از این تلسکوپ با عنوان تلسکوپی با دیافراگم ۵۰۰ متری نام برده میشود؛ اما درعمل، این تلسکوپ میتواند در هر لحظه یک سهمی با شعاع ۳۰۰ متر تشکیل و پهنهای از آسمان را هدف قرار دهد. قطعات متحرک دیش امکان اصلاح هرگونه ابیراهی کروی را بهصورت لحظهای فراهم میکنند تا امکان دستیابی به پولاریزاسیون کامل و محدودهی گستردهای از باندها بدون نیاز به سیستمهای تغذیهی پیچیده وجود داشته باشد. ابیراهی کروی بههمریختگیهای سیگنال است که بهدلیل نامناسببودن سطح دیش پدید میآیند. وظیفهی طراحی و ساخت این دیش برعهدهی شرکت صنایع فناوری الکترونیک چین است و شرکت مهندسی صنایع سنگین ووچانگ آن را نصب کرده است.
محدودهی پوشش دیش
کابین گیرندهی معلق
کابین گیرندهی معلق یا «کابین تمرکز»، ابزاری به وزن ۳۰ تُن است که بهصورت معلق بالای دیش FAST نصب شده است. گیرندههای نصبشده درون کابین وظیفهی دریافت سیگنالهای متمرکزشده بهوسیلهی دیش را برعهده دارند و کلّ کابین با ۶ کابل که به ۶ ستون نگهدارنده وصل شدهاند، در بالای دیش قرار گرفته است.
کابین گیرنده با کابلهای اتصال
برای حفظ تعادل کابین، از نرمافزاری اختصاصی استفاده میشود که میزان بارِ واردشده بر هر کابل را بهصورت جداگانه تنظیم میکند. باتوجهبه وضعیت دیش، این سیستم میتواند کابین را بهدقت ۱۰ میلیمتر در نقطهی موردنیاز برای دریافت سیگنال قرار دهد. جالب اینجا است که امواج رادیویی ساطعشده از ابزارهای درونِ این کابین به محیط بیرون نشت نمیکنند و ازاینلحاظ تداخل رادیویی با امواج دریافتی از آسمان بهوجود نمیآید.
گیرندههای درون کابین باندهای مختلفی در محدودهی فرکانس ۷۰ مگاهرتز تا ۳ گیگاهرتز پوشش میدهند. این گیرندهها روی نوعی پلتفرم استوارت نصب شدهاند تا امکان تنظیم جهت آنها وجود داشته باشد. دو حسگر لیزری وظیفهی کنترل جهتگیریِ گیرندهها را برعهده دارند و چهار حسگر لیزری دیگر هم برای کنترل موقعیت کابین استفاده میشوند.
گیرندهی نصبشده روی پلتفرم استوارت
جالب این است که مکان کابین و گیرندهها و دیش تلسکوپ پیش از دریافت سیگنال تنظیم نمیشود؛ بلکه دانشمندان میتوانند بهصورت آنی و در هر لحظه، ساختار و موقعیت دیش و کابین و گیرندههای سیگنال را تغییر دهند. برای مثال، در موقعیتی که تلسکوپ درحالتعقیب هدف در آسمان است، امکان تغییر زاویهی دیش و دیگر اجزاء با حداکثر سرعت ۱۵ درجه در ساعت وجود دارد.
دیگر اجزای FAST
علاوهبر دیش و کابین معلق، بخشهای دیگری نیز برای کنترل تلسکوپ و انتقال و پردازش دادههای دریافی توسعه یافتهاند. مجموعهی فیبر نوری با پهنای باند فراوان وظیفهی انتقال سریع دادهها تا فاصلهی سه کیلومتری را برعهده دارند. ترمینالهای پردازش دادههای دیجیتال نیز پردازش دادههای دریافتی را برعهده دارند. ساعتی هیدروژنی درکنار استاندارد زمان فراهمشده بهوسیلهی GPS هم برای تعیین دقیق زمان بهکار گرفته میشوند. مجموعهای از سیستمهای نظارت و عیبیابی نیز برای نظارت و رفع سریع عیوب در سیستمهای مختلف ایجاد شدهاند.
سیستم پردازش دادهی FAST را بهطور مشترک مرکز بینالمللی اخترشناسی رادیویی و رصدخانهی جنوبی اروپاتوسعه دادهاند تا دادههای جمعآوریشدهی تلسکوپ را تجزیهوتحلیل کنند. این نرمافزار نسل جدید سیستم بایگانی (Next Generation Archive System) یا بهاختصار NGAS شناخته میشود. این نرمافزار بهویژه در مطالعات مربوطبه ستارههای نوترونی چرخان و جستوجو برای نشانههای حیات فرازمینی استفاده میشود. NGAS امکان جمعآوری و جابهجایی و ذخیرهسازی حداکثر سه پتابایت دادهی جمعآوریشده در سال را برای محققان فراهم میکند.
یکی از اتاقهای کنترل FAST
مشکلات کنونی
اتمام فرایند ساخت FAST، تنها بهمنزلهی پایان مشکلات نبود. ازآنجاکه این رادیوتلسکوپ در نوع خود بینظیر است، نهتنها ساخت آن، بلکه استفاده از آن هم مشکلاتی برای سازمانهای علمی چین و دستاندرکاران آنها ایجاد کرده است.
یکی از این مشکلات، پیداکردن افراد زبده و توانمند برای بهکارگیری این تلسکوپ است. از یک سو، استفاده از این دستاورد تحسینبرانگیز مهندسی به استخدام کارکنان زیادی نیاز دارد و از سوی دیگر، قرارداشتنِ آن در منطقهای دورافتاده باعث میشود بسیاری از مهندسان و اخترشناسان به کار در رصدخانهی FAST بیعلاقه باشند. مشکل بزرگتر این است که فقط تعداد انگشتشماری از دانشمندان چینی در حوزهی ستارهشناسی رادیویی تخصص دارند. همین معضل مقامهای چینی را وادار کرده دانشمندانی از دیگر نقاط جهان استخدام کنند.
علاوهبر مسئلهی کمبود کارکنان، بسیاری از پژوهشگران هنوز نمیدانند چگونه میتوان از تمامی ظرفیتهای FAST استفاده کرد. هرچند بخش سختافزاری کار بهپایان رسیده، برای استفادهی بهینه از این سختافزار، نرمافزارهای جدید و متعددی برای پردازش و تحلیل سیگنالهای دریافتیِ تلسکوپ باید توسعه پیدا کنند.
مفاصل متحرک FAST امکان تغییرشکل دیش را فراهم میکنند
سختیها و پیچیدگیهای مرتبط با حفظ و نگهداری این رادیوتلسکوپ هم روی دیگرِ سکه است. با وجود توضیحات پیشین، نمیتوان کتمان کرد FAST سازهای بسیار پیچیده است و نگهداری و تعمیر آن کار آسانی نیست. درحالحاضر، ضریب خرابی بخشهای متحرک این رادیوتلسکوپ بیش از میزان پیشبینیشده است و تلاش برای رفع این مسئله ادامه دارد.
درنهایت، نباید جذابیت FAST برای گردشگران را هم فراموش کرد. بسیاری از افراد، ازجمله اخترشناسی، دوست دارند این رادیوتلسکوپ را از نزدیک ببینند و مقامهای محلی نیز این مسئله را بهعنوان موقعیتی اقتصادی قلمداد میکنند. بااینحال از نگاه دانشمندان، ابزارهای ارتباطی روزمره که گردشگران با خود حمل میکنند، یکی از منابع اصلی تداخل رادیویی هستند و ممکن است استفاده از FAST را با اشکال روبهرو کنند.
سکوی اختصاصی بازدیدکنندگان FAST
مأموریت و یافتههای FAST
مهندسی بینظیر استفادهشده در FAST باعث شده این رادیوتلسکوپ ازلحاظ حساسیت به سیگنالهای دریافتی، سهبرابر حساستر از آرسیبو باشد؛ اما هدف از ساخت این تلسکوپ چیست و تاکنون چه دستاوردی داشته است؟ بهطورکلی، تحقیق دربارهی قوانین حاکم بر جهان هستی، ازجمله اهداف ساخت این رادیوتلسکوپ است. این تحقیقاتی میتوانند نگاه ما به جهان را تغییر دهند.
یکی از فعالیتهای اصلی تحقیقاتی انجامشده بهکمک FAST، مشاهدهی تپاخترها است. اندازهی بزرگتر و حساسیت بیشتر به چشم آسمان اجازه میدهد تا تپاخترها را از فواصل دورتری شناسایی کند. تپاخترهای میلیثانیهای و تپاخترهای دوتایی و تپاخترهای فراکهکشانی ازجمله اهداف پژوهشی این رادیوتلسکوپ هستند.
حدودا یک سال پس از شروع فعالیت آزمایشی FAST، دانشمندان توانستند دو تپاختر را بهکمک این تلسکوپ کشف کنند. این دو تپاختر که با نامهای PSR J1859-01 و PSR J1931-01 ثبت شدهاند، در اوت۲۰۱۷ کشف شدهاند و چند ماه بعد، تلسکوپ پارکس در استرالیا نیز آنها را تأیید کرده است. در فوریهی۲۰۱۸ نیز پژوهشگران موفق شدند تپاختر میلیثانیهای را بهکمک FAST کشف کنند. مدتی بعد، تحقیقاتی تلسکوپ «فرمی» این کشف را نیز تأیید کرد. براساس آمار موجود، دستِکم تا آوریل۲۰۱۸، FAST توانسته ۲۰ تپاختر جدید شناسایی کند.
پیوستن به شبکهی تداخلسنجی خطپایهی بسیار طولانی (VLBI) از دیگر اهداف FAST است. در تکنیک «تداخلسنجی خطپایهی بسیار طولانی»، سیگنالهای دریافتیتلسکوپهای مختلف ترکیب میشوند تا با مقایسهی آنها، دادههایی دقیقتر با جزئیات بیشتر حاصل شوند. علاوهبراین، تکنیک تداخلسنجی خطپایهی بسیار طولانی به دانشمندان اجازه میدهد تا جابهجایی صفحات تکتونیکی زمین را هم بررسی کنند. تعیین مکان دقیق قارهها و کشورها و نظارت بر جهتگیری زمین در فضا ازجمله دیگر دستاوردهای تکنیک تداخلسنجی خطپایهی بسیار طولانی هستند.
از دیگر اهداف طراحی و ساخت چشم آسمان کشف ارتباطات بینسیارهای و جستوجو برای هوش فرازمینی هستند. فرصت ما برای کشف حیات فرازمینی ممکن است بسیار محدود باشد؛ اما چنین کشفی میتواند جهان را تحتتأثیر قرار دهد. در جستوجو برای هوش فرازمینی، دانشمندان بهطور خاص بهدنبال یافتن امواج الکترومغناطیسی مصنوعی هستند که موجودات دارای آگاهی تولید کردهاند. با وجود تداخل حاصل دیگر امواج کهکشانی و محدودیت امواجی که به سطح زمین میرسند، پژوهشگران معتقدند باید روی امواجی با بسامد ۱ تا ۳ گیگاهرتز متمرکز شد.
درحالحاضر، تلسکوپ ۶۵ متری پارکس در استرالیا ازجمله تلسکوپهایی است که برای جستوجوی حیات فرازمینی بهکار میرود و میتواند سیگنالهایی را تا مسافت ۴.۵ سال نوری کشف کند. آرسیبو نیز حداکثر میتواند سیگنالهایی تا مسافت ۱۸ سال نوری را کشف کند؛ اما این رقم برای FAST به ۲۸ سال نوری میرسد و باایناوصاف، چشم آسمان میتواند سیگنالهای ارسالشده از ۱۴۰۰ ستارهی مختلف را کاوش کند. تلسکوپ غولپیکر چینیها در اکتبر۲۰۱۶ به پروژهی Breakthrough Listen پیوست تا درکنار تلسکوپ Green Banks و پارکس، نشانههای هوش فرازمینی را جستوجو.
جالب این است که در ژانویهی۲۰۱۹، برخی وبسایتها اخباری منتشر کردند که به دریافت سیگنالهایی از موجودات فرازمینی بهوسیلهی FAST اشاره میکردند. باوجوداین، دانشمندان با رد این ادعاها، احتمال دادند این سیگنالها درواقع، پالسهای رادیویی سریعی (FRB) هستند که بهطور معمول، دیگر رادیوتلسکوپها هم کشف میکنند. هرچند منبع این سیگنالها بهطور قطع مشخص نیست، دلیلی برای نسبتدادن آنها به موجودات فرازمینی هم وجود ندارد.
تحقیقات گسترده دربارهی هیدروژن خنثی و آرایهی زمانسنجی تپاخترها و کشف مولکولهای بینستارهای نیز از دیگر اهداف پژوهشی FAST هستند.
جمعبندی
احتمالا در یک یا دو دههی آینده، چشم آسمان همچنان عنوان بزرگترین رادیوتلسکوپ تکدیش جهان را یدک خواهد کشید. FAST فقط دستاورد خیرهکنندهی مهندسی نیست؛ بلکه ابزاری است که میتواند دنیای اخترشناسی رادیویی را متحول کند. این ابزار میتواند به انسانها کمک کند به یافتههای دقیقتری دربارهی سرمنشأ جهان هستی دست پیدا کنند و نادانستههای مربوطبه وجود سیارهها و ستارهها را کشف و هوش فرازمینی را جستوجو کنند.
این رادیوتلسکوپ را میتوان بهعنوان نمادی از امتداد قانون مور قلمداد کرد؛ چراکه درکنار سازهی عظیم دیش و کابین گیرنده، هزاران رایانه وظیفهی کنترل و تحلیل دادههای دریافتی آن را برعهده دارند. این دادهها میتوانند نگاه ما به جهان هستی را تغییر دهند.
شرکت تیونینگ ABT از جدیدترین بستهی ارتقاء خود برای نسل دوم آئودی Q7 پردهبرداری کرد. این پروژه روی نسخهی دیزلی این خودرو با کد 50 TDI اجرا شده است. این مدل از یک پیشرانهی ۳ لیتری دیزلی استفاده میکند که در حالت عادی توانایی تولید ۲۸۲ اسببخار قدرت و ۶۰۰ نیوتونمتر گشتاور را دارد. با تغییراتی که ABT در واحد کنترل الکترونیکی پیشرانه اعمال کرده، قدرت آن به ۳۲۵ اسببخار و گشتاور آن به ۶۵۰ نیوتونمتر افزایش پیدا کرده است.
مقالههای مرتبط:
تیونر یک کیت بدنهی اسپرت را نیز برای این شاسیبلند آلمانی طراحی کرده است که شامل رکابهای جانبی، سپرهای جلو و عقب و گلگیرهای پهنتر میشود. بهصورت آپشن به این کیت میتوان جلوپنجرهی فیبر کربنی، بالچهی عقب، ورودیهای هوای روی گلگیر و تزئینات فیبر کربن را اضافه کرد. زیر خودرو نیز رینگهای ۲۲ اینچی آلیاژی قرار گرفتهاند که ظاهری بسیار اسپرت دارند. ABT ماه آینده برای این محصول از یک کیت کاهش ارتفاع نیز رونمایی خواهد کرد.
همچنین در داخل کابین، تزئین فیبر کربن روی داشبورد، دسته دنده و قاب صندلیها دیده میشود. غربیلک فرمان Q7 ABT را میتوان در دو نسخهی چرمی و فیبر کربن سفارش داد. برای خوشآمدگویی به سرنشینان هم ABT زیر درها چراغهای خوشآمدگویی نصب کرده است.
تیونر ABT برای نسخهی بنزینی Q7 نیز که به پیشرانهی TFSI مجهز است، این کیت را عرضه میکند. نسخهی بنزینی با ۳ لیتر حجم موتور، ۳۲۸ اسببخار قدرت و ۵۰۲ نیوتونمتر گشتاور دارد و با نصب کیت ABT روی آن قدرت پیشرانه به ۴۰۴ اسببخار و گشتاور آن به ۵۲۰ نیوتونمتر افزایش پیدا میکند.
گوگل، چندی پیش سرویس گوگل پلاس خود را بهصورت کامل تعطیل کرد، اما هنوز بخشهایی از آن برای دسترسی کاربران تجاری باز است. تنها چند روز پس از آنکه سرویس عمومی گوگل پلاس تعطیل شد، شرکت اعلام کرد که بخش تجاری با نام Currents به کار خود ادامه میدهد.
نام Currents برای کاربران گوگل چندان هم غریبه نیست. غول موتور جستوجو، قبلا اپلیکیشنی بهصورت یک مجلهی اجتماعی عرضه میکرد که با گوگل پلاس هماهنگ میشد. بعدا، نام آن به Google Play Newsstand تغییر کرد. برای کارنتس کنونی هم میتوان چنین سرنوشتی متصور شد.
سرویس کارنتس، مانند گذشته به کارمندان امکان میدهد تا دانش خود را به اشتراک بگذارند. بهعلاوه، مشتریان تجاری میتوانند از امکانات گفتگوهای داخلی هم در این سرویس استفاده کنند.
حذف کامل نام گوگل پلاس از سرویسهای گوگل، تصمیم درستی محسوب میشود. زمانیکه آنها، نسخهی مصرفکنندههای گوگل پلاس را تعطیل کردند، خبر وجود داشتن نسخهای برای کاربران تجاری، تاحدودی مردم را گیج میکرد. بهعلاوه، تصمیم جدید شاید فرصتی برای توسعهدهندههای پروژه در گوگل باشد تا گوگل پلاس شکستخورده را بهصورت کامل فراموش کرده و روی موضوعی جدید کار کنند.
تمرکز سرویس کنونی، دیگر تنها بر کاربران تجاری خواهد بود. درنتیجه، کار توسعهدهندهها هم آسانتر میشود. البته، کدهای موجود از هستهی شبکهی اجتماعی مردهی گوگل، هنوز نشاندهندهی زمانی هستند که رهبران شرکت، آینده را در جستجوی اجتماعی میدیدند. آیندهای که هیچگاه از سوی آنها محقق نشد.
.: Weblog Themes By Pichak :.