دولت چین فهرستی شامل فعالیتهای صنعتی مختلف منتشر کرده است و میگوید برای بیشتر کردن فشارها بر بخش ارز دیجیتال در این کشور، میخواهد جلوی ادامهی کار آنها را بگیرد. این کار در راستای اجرای تصمیم اخیر مقامات چینی مبنی بر ممنوعیت ماینینگ (mining) یا استخراج بیتکوین در محدودهی مرزهای این کشور انجام میشود. چین، بزرگترین بازار در جهان برای فروش سختافزارهایی موسوم به اسیک (ASIC) است که تنها با هدف استخراج بیتکوین و سایر ارزهای دیجیتال طراحی شدهاند؛ این فعالیتها در چین بهصورت غیررسمی و در سطح وسیعی انجام میشوند و عدهی زیادی در این کشور به این کار مشغول هستند.
بنا به اعلام کمیسیون توسعه و اصلاحات ملی (NDRC) چین، دولت از مردم خواسته است تا نظرات و دیدگاههای خود را در مورد فهرست بازنگریشدهی صنایعی که باید مورد تشویق، محدودیت یا توقف کامل قرار بگیرند، اعلام کنند. فهرست مذکور برای اولینبار در سال ۲۰۱۱ منتشر شد و پیشنویس فعلی حاوی تغییراتی شامل فعالیتهایی مانند استخراج ارز دیجیتال، از جمله بیتکوین، به همراه ۴۵۰ فعالیت دیگر است که به زعم NDRC، باید به خاطر پایبند نبودن به قوانین و مقررات مربوطه، عدم رعایت اصول امنیتی، هدر دادن منابع انرژی یا آلودگی محیطزیست بهسرعت متوقف شوند.
در این اعلامیه، هیچ برنامهی زمانی مشخصی برای اجرای ممنوعیت استخراج بیتکوین اعلام نشده است که نشاندهندهی عزم راسخ مسئولان دولتی برای هرچه سریعتر پایان بخشیدن به عمر این فعالیتها در چین است. تا هفتم ماه می امسال به چینیها فرصت داده شده است تا پیشنهادات و انتقادات خود را دربارهی پیشنویس منتشرشده اعلام کنند. Securities Times، روزنامهی دولتی چین در مقالهای که روز سه شنبه همین هفته منتشر کرد گفت این پیشنویس آشکارا بیانگر تمایلات سیاسی صنعتی چین نسبت به صنعت ارزهای رمزنگاریشده است.
مجموعه مقالات بیتکوین
«جیهان چو» (Jehan Chu)، یکی از شرکای Kenetic، یک شرکت سرمایهگذاری فعال در صنعت بلاکچین در چین، میگوید:
بهطور کلی، اتخاذ این تصمیم توسط NDRC در راستای اجرای تمایلات دولت چین برای کنترل لایههای مختلف در صنعت بهسرعت در حال رشد ارز دیجیتال انجام میشود و هیچ تغییر عمدهای را در سیاستهای صنعتی دولت نشان نمیدهد. من باور دارم که آنها تنها میخواهند این صنعت را تبدیل به صنعتی کنند که بهراحتی بتوان بر آن نظارت کرد؛ این همان روشی است که در گذشته در قبال اینترنت نیز اتخاذ کردند.
سایر تاجران بیتکوین نیز از این اقدام دولت جا نخوردند. یکی دیگر از فعالان در صنعت که به خاطر حساسیت زیاد موضوع نخواست نامش فاش شود، گفت که استخراج بیتکوین برق زیادی را هدر میدهد.
سختگیریها همچنان ادامه دارد
مقالههای مرتبط:
قیمت بیتکوین، هفتهی گذشته ۲۰ درصد اوج گرفت و برای اولینبار پس از روزهای میانی نوامبر، به مرز ۵۰۰۰ دلار رسید. این قیمت، بالاترین قیمت بیتکوین از سال ۲۰۱۷ که یک حباب قیمتی را تجربه کرد، تا به امروز بود. تحلیلگران و معاملهگران تعجب خود را از این افزایش قیمت پنهان نمیکنند.
قیمت بیتکوین که حدود نیمی از بازار ارزهای دیجیتال را تشکیل میدهد، روز سهشنبه حدود ۱٫۴ درصد کاهش یافت؛ در عین حال، ارزهای مهم دیگر مانند اتریوم و XRP نیز کاهش قیمت مشابهی را تجربه کردند. معاملهگران در لندن میگویند که هنوز معلوم نیست که اتخاذ سیاستهای جدید در چین چه تاثیری روی بازار خواهد گذاشت. بخش ارز دیجیتال از سال ۲۰۱۷ که قانونگذاران این کشور ممنوعیتهایی را برای عرضهی ارزهای اولیه وضع و صرافیهای معاملهکنندهی ارزهای دیجیتال محلی را تعطیل کردند، تحت فشارهای شدید و سختگیرانهی دولت چین قرار گرفته است.
همچنین، آنها محدودیتهایی هم بر استخراج ارز دیجیتال اعمال کردند، طوری که شرکتهای زیادی، از جمله چند شرکت بزرگ دنیا در این صنعت وادار شدند پایگاههای دیگری در نقاط دیگر جهان برای خود پیدا کنند. گزارشی که دانشگاه کمبریج در ماه دسامبر گذشته منتشر کرد حاکی از آن است که نزدیک نیمی از پایگاههای استخراج بیتکوین (یعنی گروهی از ماینرها که با هدف بهرهبردن از مزیت کاهش هزینه در ازای افزایش تولید بیتکوین گرد هم جمع میشوند) در آسیا و اقیانوسیه مستقر شدهاند.
مقالههای مرتبط:
الکس دی وریس، مشاور شرکت PwC در آمستردام که در زمینهی بلاکچین تخصص دارد و پژوهشهایی در زمینهی فرایند استخراج ارز دیجیتال انجام داده است، میگوید نیمی از این شبکهی عظیم بهطور حتم در چین قرار دارد. او معتقد است که تنها صد و چند عدد از این تاسیسات در کل جهان وجود دارد و کشورهایی که برق ارزانقیمتتری نسبت به سایر کشورها به مشتریان خود عرضه میکنند، مهمترین مراکز استخراج ارز دیجیتال هستند.
ماتی گرینسپان، یکی دیگر از تحلیلگران این صنعت، میگوید تصویب هر ممنوعیتی از جانب چین میتواند تأمین برق ارزان برای این صنعت را به چالش بکشد و میانگین هزینههای استخراج بیتکوین را بهشدت افزایش بدهد. ناگفته نماند که اهمیت تأمین برق ارزانقیمت بهخاطر مصرف انرژی عملیاتهای استخراج ارزهای دیجیتال است.
شرکتهای چینی در زمرهی بزرگترین تولیدکنندگان تجهیزات استخراج بیتکوین هستند و سال گذشته، سه شرکتی که بهصورت عمومی اقدام به فروش سهام خود در هنگ کنگ کردند، با افزایش قیمت چندین میلیارد دلاری مواجه شدند. با این همه، شرکتهای «بیتماین تکنولوژيز» (Bitmain Technologies) و «کانان» (Canaan Inc) که بزرگترین شرکتهای جهان در صنعت تولید تراشههای مخصوص استخراج بیتکوین بهشمار میآیند، فعالیتهای خود را در این کشور متوقف کردهاند. گفته میشود که قانونگذاران هنگ کنگ بهشدت مدلهای تجاری و چشماندازهای این شرکتها را تحت نظر گرفته بودند. بیتماین از بیان هرگونه نظری دربارهی اقدام NDRC برای ممنوعیت استخراج بیتکوین در چین خودداری کرده است. کانان، نیز هیچ پاسخی به درخواستها مبنی بر اعلام نظر در این خصوص نداده است.
براساس گزارش سالانهی IPO شرکت کانان که سال گذشته منتشر شد، فروش تجهیزات سختافزاری بلاکچین، بهویژه استخراج ارز دیجیتال، در چین در سال ۲۰۱۷ در حدود ۸٫۷ میلیارد یوان (۱٫۳۰ میلیارد دلار) بوده است که ۴۵ درصد از فروش کل جهان را از نظر ارزش معاملاتی تشکیل میدهد. پیشبینیها حاکی از آن است که فروش این تجهیزات در چین تا سال ۲۰۲۰ به ۳۵٫۶ میلیارد یوان خواهد رسید.
چالشهای برنامه تاپگیر (Top Gear) همیشه بسیار هیجانانگیز بودهاند؛ اما یکی از چالشهای جدید این برنامه، بسیار خاص است. تمام آنچه از چنین برنامهای انتظار داریم، در این چالش وجود دارد. پاداش، خطر، رقابت، سرگرمی و حتی ارزش آموزشی در چالش ترمزگیری حاضر هستند و جزئی از عوامل هیجانانگیز آن بهشمار میروند.
مت لِبلانک و کریس هریس در انتهای باند فرودگاه و سوار بر دو خودرو اسپرت بسیار جذاب هستند: یکی سوارپورشه پانامرا اسپرت توریزمو و دیگری سوار بر فراری GTC4Lusso. در سمت دیگر باند فرودگاه، اما اقیانوس قرار دارد. هدف نهایی چالش این است که پیش از ترمزگیری، به بیشترین سرعت با خودرو دست یابند. بازنده خودرویی خواهد بود که کُندتر باشد یا در انتها بهدلیل ضعف ترمز در اقیانوس پرت شود.
مقالههای مرتبط:
لبلانک سوار بر خودرو فراری لوسو روی کاغذ بخت بیشتری دارد. البته، استعداد رانندگی نیز یکی از عوامل مهم بهشمار میرود. یکی دیگر از عواملی که در این چالش نقش مهمی ایفا میکند، شجاعت راننده است و اینکه چه کسی دیرتر ترمز خواهد کرد؟
پیشازآنکه لبلانک ترمز بگیرد، فراری لوسو به سرعت ۲۸۵ کیلومتربرساعت رسید. لبلانک بهخوبی نیز توقف کرد و توانست در فاصله ۷ متری تا انتهای باند فرود بایستد تا بهترین نتیجهی ممکن را بهدست آورد. نفر دوم هریس بود که تلاش خود را با پورشه پانامرا اسپرت توریزمو آغاز کرد. او از قابلیت اوربوست (overboost) پانامرا استفاده کرد تا قدرت پیشرانه را بهمدت ۲۰ ثانیه بیشتر کند.
هرچند نتیجهی بهدستآمده برای فراری چندان کافی بهنظر نمیرسد، پورشه پانامرا نیز نتوانست با رانندگی هریس و پیش از ترمزگیری به سرعتی بیش از ۲۶۵ کیلومتربرساعت برسد. پانامرا با وجود موفقنشدن در رسیدن به حداکثر سرعت، بهخوبی ترمز گرفت و در انتهای باند با فاصله تنها چند متر تا آب ایستاد. درحالیکه هر دو مجری تاپگیر موافقاند که هریس بعد از لبلانک ترمز گرفت، فراری بازهم سریعتر بود و توانست برنده چالش شود.
پاناسونیک با سری لومیکس GH تحولات زیادی در دنیای فیلمبرداری ایجاد کرد و GH5 نیز از این قاعده مستثنی نیست.
اگر تجربهی ضبط کلیپهای ویدئویی حرفهای را داشته باشید، قطعا تاکنون با سری GH دوربینهای پاناسونیک آشنا بودهاید؛ محصولاتی که درکنار قیمتی رقابتی با قابلیتهای متعدد فیلمبرداری، برای رقابت با بزرگان این عرصه تا دندان مسلح شدهاند. همین موضوع به افزایش درخورتوجه محبوبیت دوربینهای بدونآینه و میکرو چهارسوم سری لومیکس GH پاناسونیک منجر شد.
نزدیک به دو سال از عرضهی GH5 به بازار میگذرد؛ دوربینی که مانند نسلهای پیشین خود، با تجهیز به قابلیتهای منحصربهفردی مانند فیلمبرداری 4K با نرخ ۶۰ فریمبرثانیه، لرزشگیر ۵ محورهی داخلی درکنار نمونهی اپتیکال موجود در لنز، امکان فیلمبرداری نامحدود و ابزارهای کمکی مانند Waveform و Vectorscope، از همان روز اول با استقبال بسیاری از فیلمبرداران حرفهای نیز مواجه شد. پاناسونیک تقریبا تمام جوانب GH5 را درمقایسهبا نسل پیشین خود بهبود داده تا این دوربین را به گزینهای جذاب برای تمامی کاربران تبدیل کند.
همانطورکه پیشتر و با کلیپ ویدئویی آشنایی با تجهیزات زومیت نیز عنوان شده بود، لومیکس GH5 بیش از یک سال است که برای ضبط محتوای ویدئویی در زومیت بهکار گرفته میشود. ازاینرو و پس از ایجاد شناخت کاملی از این دوربین، تصمیم گرفتیم تجربیات خود از پرچمدار پاناسونیک را ارائه دهیم. درادامه، شما را به مطالعهی بررسی مفصل GH5 زومیت دعوت میکنیم.
دوربین پاناسونیک GH5 را شرکت آژند سرویس، نمایندهی رسمی پاناسونیک در ایران، دراختیار زومیت قرار داده است.
بررسی ویدئویی
مشخصات فنی پاناسونیک لومیکس DC-GH5 | |||||
بدنه | |||||
---|---|---|---|---|---|
نوع بدنه | بدونآینه شبه SLR | ||||
سنسور | |||||
تعداد پیکسل موثر | 20 مگاپیکسل | ||||
حداکثر رزولوشن | 5184 در 3888 | ||||
نسبت تصویر | 1:1, 4:3, 3:2, 16:9 | ||||
اندازهی سنسور | چهارسوم (17.3 در 13 میلیمتر) | ||||
نوع سنسور | CMOS | ||||
پردازنده | Venus Engine 10 | ||||
مشخصات تصویر | |||||
بازهی حساسیت | خودکار, 200-25600 | ||||
حداقل حساسیت ارتقایافته | 100 | ||||
لرزشگیر داخلی | بله | ||||
پسوند غیرفشرده | RAW | ||||
لنز و سیستم فوکوس | |||||
فوکوس خودکار | - تشخیص کنتراست - چندگانه - مرکزی - تکنقطه انتخابی - تعقیب سوژه - تکی - پیوسته - لمسی - تشخیص چهره - نمای زنده | ||||
فوکوس دستی | بله | ||||
تعداد نقطهی فوکوس | 225 | ||||
مانت اتصال لنز | میکرو چهارسوم | ||||
قابلیت تعویض لنز | بله | ||||
ضریب فاصله کانونی | 2 برابر | ||||
نمایشگر و منظرهیاب | |||||
نوع صفحهنمایش | TFT LCD | ||||
تعداد نقاط صفحهنمایش | 1,620,000 نقطه | ||||
اندازه صفحهنمایش | 3.2 اینچ | ||||
صفحهنمایش چرخان | چرخان | ||||
صفحهنمایش لمسی | بله | ||||
نمای زنده | بله | ||||
منظرهیاب | بله | ||||
نوع منظرهیاب | الکترونیکی | ||||
پوشش منظرهیاب | 100 درصد | ||||
بزرگنمایی منظرهیاب | 1.52 برابر | ||||
قابلیتهای عکاسی | |||||
حداقل سرعت شاتر | 60 ثانیه | ||||
حداکثر سرعت شاتر | 1/8000 ثانیه | ||||
فلاش داخلی | خیر | ||||
درگاه اتصال فلاش خارجی | بله | ||||
حداکثر نرخ عکاسی پیاپی | 12.0 فریم بر ثانیه | ||||
تایمر عکاسی خودکار | بله (2 یا 10 ثانیه) | ||||
حالات نورسنجی | - چندگانه - مرکزی - نقطهای | ||||
جبران نوردهی | ±5 (در فواصل پلهای 1/3EV ) | ||||
براکت نوردهی خودکار | ±3 (3, 5, 7 فریم در فواصل پلهای 1/3EV, 2/3EV, 1EV ) | ||||
قابلیتهای فیلمبرداری | |||||
فرمت فیلمبرداری | MPEG-4, AVCHD, H.264 | ||||
حالات فیلمبرداری | 2160 × 4096 (24 فریم بر ثانیه) 2160 × 3840 (24، 25، 30، 50 و 60 فریم بر ثانیه) 1080 × 1920 (24، 25، 30، 50، 60، 120 و 180 فریم بر ثانیه) | ||||
میکروفن داخلی | استریو | ||||
بلندگو | مونو | ||||
ضبط تایملپس | خیر | ||||
فضای ذخیرهسازی | |||||
نوع حافظه جانبی | دوگانه SD/SDHC/SDXC | ||||
اتصالات | |||||
USB | USB 3.1 Gen 1 | ||||
HDMI | بله | ||||
ورودی میکروفن | بله | ||||
خروجی هدفون | بله | ||||
کنترل از راه دور | بله | ||||
وایفای | بله | ||||
بلوتوث | بله | ||||
GPS | خیر | ||||
NFC | خیر | ||||
مشخصات فیزیکی | |||||
ابعاد | 139 در 98 در 87 میلیمتر | ||||
وزن (با احتساب باتری) | 725 گرم | ||||
مقاوم در برابر شرایط محیطی | بله | ||||
نوع باتری | باتری لیتیوم یون DMW-BLF19 | ||||
عمر باتری (تعداد عکس بر اساس استاندارد CIPA) | 410 | ||||
متفرقه | |||||
زمان معرفی | 2017/01/04 | ||||
قیمت جهانی در زمان عرضه | 1999 دلار (بدنه) |
طراحی
GH5 از همان زبان طراحی آشنای محصولات پاناسونیک بهره میبرد؛ اما نمیتوان این موضوع را بهمعنای نبود پیشرفت در این بخش تلقی کرد. پاناسونیک درزمینهی دریافت بازخورد و اعمال آنها در محصولات آیندهی خود، یکی از شرکتهای برتر حوزهی فناوری است. درهمینزمینه، غول ژاپنی دنیای تصویر تلاش زیادی برای بهبود طراحی و ارگونومی پرچمدار جدیدش کرده و نتیجهی کار نیز کاملا مثبت تلقی میشود.
پس از دردستگرفتن GH5، اولین نکتهای که به کاربر القا میشود، گریپ بسیار مناسب آن است؛ جایی که دوربین بهخوبی در دست کاربر قرار میگیرد. چینش عالی کلیدهای کنترلی نیز یکی دیگر از ویژگیهایی است که به افزایش لذت کاربری با GH5 منجر میشود. کلیدهای کنترلی همگی در محدودهی مناسبی قرار گرفتهاند و الگوهای مختلف ساخت هریک باعث شده کاربران بدون نیاز به توقف عملیات عکاسی و تنها بهواسطهی لمس هریک، بتوانند کلید مناسب را بیابند و تنظیمات مدنظرشان را اعمال کنند.
پاناسونیک در GH5، از سه رینگ چرخان برای تغییر سریع تنظیمات بهره برده است. درحالیکه بسیاری از دوربینهای DSLR ردهبالا فقط از دو رینگ چرخان بهره میبرند، این اقدام پاناسونیک درخورستایش است. پاناسونیک پا را از این نیز فراتر گذاشته و نهتنها امکان تغییر کاربری هریک از رینگها را محیا میکند؛ بلکه امکان سفارشیسازی جهت چرخش آنها را برای افزایش یا کاهش مولفهی مدنظر نیز دردسترس قرار داده است. دو کلید تغییر حالت فعالیت دوربین نیز در بخش بالایی آن قرار گرفته که امکان تغییر سریع حالت کاری دوربین و Drive را فراهم میکند. پاناسونیک همچنین، ۱۰ کلید قابل سفارشیسازی را در بدنهی GH5 بهکار گرفته که امکان تخصیص هریک از آنها به طیف گستردهای از تنظیمات دوربین وجود دارد تا کاربر بلافاصله بتواند گزینهی مدنظرش را اعمال کند. این کلیدها عبارتاند از: یک عدد بالای دوربین، ۴ عدد در بخش پشتی، یک عدد جلوی دوربین و کنار لنز و ۴ کلید جهت در بخش پشتی دوربین. اگر تعداد کلیدهای نامبرده برای رفع نیازتان کافی نباشد، ۱۰ کلید میانبر دیگر در رابط کاربری دوربین تعبیه شده است.
شاید یکی از قابلیتهای جذاب GH5 در بخش سفارشیسازی تنظیمات و کلیدهای میانبر، امکان ذخیرهی آنها در کارت حافظه باشد تا با راحتی بتوانید از تنظیمات شخصی خود در نمونهی دیگری از این دوربین استفاده کنید.
اتصالات دوربین همچنان در بخش چپ دوربین قرار گرفته و اکنون با جابهجایی مکان جک هدفون، کاربران میتوانند آزادیِعمل بیشتری در تغییر زاویهی نمایشگر و بدون نیاز به خارجکردن سوکت هدفون داشته باشند. جک میکروفن نیز همچنان در قسمت بالایی این بخش قرار گرفته تا مزاحتمی برای تغییر زاویهی نمایشگر ایجاد نکند. شاید بزرگترین بهبود این بخش استفاده از درگاه Full HDMI است؛ جاییکه تمامی رقبای GH5 از درگاه mini HDMI بهره میبرند.
درگاه کارت حافظهی SD نیز طبق روال دنیای دوربینهای عکاسی، در بخش راستی بدنه قرار گرفته است؛ اما پاناسونیک اولینبار در GH5 از دو شکاف کارت حافظه بهره برده که هر دو از انواع UHS II با حداکثر سرعت U3 پشتیبانی میکنند. پاناسونیک سه حالت برای استفادهی ترکیبی از دو کارت حافظه را فراهم کرده که بهترتیب زیر است:
- استفاده از یک کارت و پس از اتمام فضای آن، استفاده از کارت دوم
- ثبت عکس روی یک کارت و ضبط کلیپ ویدئویی روی دیگری
- ثبت اطلاعات بهصورت همزمان روی هر دو کارت برای پشتیبانگیری از محتوا
بهدلیل کاربری فیلمبرداری سری GH لومیکس، پاناسونیک همواره این دوربینها را به نمایشگر و منظرهیاب توانمند و باکیفیتی مجهز کرده است. GH5 نیز از این قاعده مستثنی نیست و پاناسونیک از منظرهیاب اولد با رزولوشن ۳.۶۸ میلیون نقطه (۱۲۸۰ در ۹۶۰ پیکسل) در آن بهره برده است که با فاصله بهترین نمونهی بهکاررفته در هریک از دوربینهای خانوادهی لومیکس است. افزایش ۲۵ درصدی رزولوشن این منظرهیاب درمقایسهبا نسل پیشین و بزرگنمایی ۰.۷۶ برابری آن، GH5 را به یکی از دوربینهای برتر جهان دراینزمینه تبدیل کرده است. حسگر مجاورت کوچک زیر منظرهیاب نیز امکان انتقال سریع تصویر از نمایشگر به آن را بهصورت خودکار و پس از نزدیکشدن سر کاربر به دوربین فراهم میکند.
نمایشگر چرخان ۳.۲ اینچی لمسی با رزولوشن ۱.۶۲ میلیون نقطه نیز دردسترس کاربران است. با اینکه نمایشگر لمسی و رابط کاربری پاناسونیک یکی از نمونههای برتر موجود در دنیای دوربینهای عکاسی و فیلمبرداری حرفهای است، این شرکت نامدار ژاپنی اکنون از جویاستیک در بخش بالایی نمایشگر بهره برده تا راحتی بیشتری برای کاربران با سلایق و عادات مختلف در کار با دوربین ایجاد کند.
پاناسونیک همچنین با استفاده از آلیاژ منیزیم، سعی کرده کیفیت و طول عمر لومیکس GH5 را افزایش دهد. آببندی عالی پورتها و دهانهی مانت و کلیدها نیز به مقاومت این دوربین در شرایط مختلف جوّی و آبوهوایی منجر شده تا کاربران بدون نگرانی بتوانند تصاویر و کلیپهای ویدئویی خود را در باران و برف و گردوغبار ثبت کنند.
باتری آشنای BLF19 در GH5 نیز وظیفهی تأمین توان دوربین را بهعهده دارد. بهواسطهی این باتری امکان ثبت ۴۱۰ تصویر با هربار شارژ براساس استاندارد CIPA دراختیار کاربران خواهد بود.
قابلیتهای عکاسی و فیلمبرداری
پاناسونیک بهحدی GH5 را با قابلیتهای مختلف، بهویژه در بخش فیلمبرداری، تجهیز کرده که برای آشنایی کامل و استفاده از تمامی آنها، به زمان زیادی نیاز خواهید داشت. درحالیکه پیشتر برای استفاده از ابزارهای کمکی ویدئویی به نمایشگرهای اکسترنال نیاز بود، GH5 برای جلب نظر کاربران حرفهای بسیاری از این ابزار را درون خود قرار داده است. از بین این ابزارها میتوان به اینها اشاره کرد: Histogram ،Vector Scopes ،Waveform ،Focus Peak و خطوط Zebra. امکان تنظیم زاویهی شاتر نیز برای کاربران حرفهای بهجای روش سنّتی تنظیم سرعت شاتر نیز دردسترس است.
یکی دیگر از قابلیتهای جذاب بهکاررفته در پرچمدار فیلمبرداری پاناسونیک، امکان تغییر روان فوکوس از روی سوژهی فعلی به نمونهی بعدی است. در این حالت، حداکثر تا سه نقطهی فوکوس و زمان موردنیاز برای تغییر فوکوس بین آنها را میتوان به دوربین داد تا بدون نیاز به انجام فرایند دستی و بهراحتی با دستور به دوربین، روند گذار فوکوس بهصورت روان و بهدلخواه کاربر انجام بگیرد.
پاناسونیک قابلیت ایزو خودکار GH5 را در جوانب گوناگونی بهبود داده است. در حالت جدید، پس از تنظیم حداقل سرعت شاتر موردنظر، دوربین همواره ایزو را تنظیم میکند و آن را در حداکثر مقدار ممکن قرار میدهد. GH5 همچنین، اولین دوربین پاناسونیک است که امکان ایزو خودکار را در حالت نوردهی دستی دراختیار کاربران قرار میدهد. در این حالت، میتوان پس از قراردادن ایزو در حالت خودکار و سرعت شاتر و دیافراگم در حالت دلخواه، بهصورت دستیمیزان نوردهی دوربین را تغییر داد تا وضعیت نوری مانعی در ثبت تصویر ایدهآل کاربر نشود؛ مثلا هنگام فیلمبرداری در وضعیت بسیار روشن.
برای کنترل بهتر وضعیت نوری قاب، قابلیت تغییر میزان نوردهی بخشهای Highlight و Shadow نیز ازطریق خود دوربین دردسترس است. همچنین، کاربران حرفهایتر میتوانند بازهی میزان ثبت نوری را در عمق ۸ و ۱۰ بیت تغییر دهند تا بهعنوان مثال، با کاهش بازهی حداکثری، از نوردهی بیشازحد بخشهای روشن تصویر جلوگیری کنند.
مقالههای مرتبط:
دوربین فیلمبرداری حرفهای باید بتواند ویدئویی با پروفایلهای لاگ را نیز ضبط کند. ازاینرو، پاناسونیک در GH5 امکان استفاده از پروفایل لاگ اختصاصی خود با نام V-Log L را فراهم کرده تا کاربران با افزایش گسترهی دینامیکی، جزئیات بیشتری از بخشهای تاریک قاب استخراج کنند. همچنین، قابلیت جذاب و البته LUT به Rec 709 نیز دردسترس است تا پیشنمایش موجود در نمایشگر مشابه با پروفایل Rec 709 باشد. بدینترتیب، فیلمبردار درک بهتری از حدود ویدئو لاگِ پس از پسپردازش خواهد داشت. ترکیب امکان استفاده از پروفایلهای لاگ درکنار قابلیت فیلمبرداری و ضبط داخلی ویدئو با عمق ۱۰ بیت و رنگبرداری ۴:۲:۲، دوربین GH5 را به یکی از گزینههای قدرتمند موجود در دنیای دوربینهای فیلمبرداری حرفهای میکند. تعبیهی این قابلیتها در بدنهای با قیمت ۲,۰۰۰ دلار، ارزش خرید بسیار زیادی به محصول پاناسونیک میدهد؛ جاییکه پیشتر برای بهرهبردن از این امکانات، باید هزینهای بیش از ۵,۰۰۰ دلار برای خرید دوربینهای حرفهای سینمایی پرداخت میشد.
پاناسونیک بهخوبی از بدنهی بزرگ GH5 درمقایسهبا سایر دوربینهای میکرو چهارسوم بهره برده که یکی از این موارد، امکان ضبط نامحدود کلیپهای 4K است؛ جاییکه تقریبا تمامی دوربینهای موجود در بازار، دراینزمینه محدودیت ۳۰ دقیقهای دارند. اگر ضبط کلیپهای صحنهآهسته بخش زیادی از کاربری شما را تشکیل میدهد، GH5 محصولی ایدهآل دراینزمینه است. بهلطف پردازندهی توانمند Venus Engine 10، این دوربین توانایی ضبط کلیپهای Full HD تا نرخ ۱۸۰ فریمبرثانیه و 4K تا ۶۰ فریمبرثانیه را دارد. بدینترتیب، امکان خروجی ویدئوهای صحنهآهسته تا ۷.۵ برابر در رزولوشن 1080p و 4K تا ۲.۵ برابر را میدهد. درمقابل، GH5 همچنین توانایی فیلمبرداری تا دو فریمبرثانیه را برای کاربردهایی مانند نمایش خط حرکتی اجسام را دارد.
پاناسونیک حین طراحی GH5، کاربری شاتهای چنددوربینه را نیز مدنظر قرار داده؛ ازاینرو، فناوری Time Code را درون دوربین جدیدش تعبیه کرده است. بدینترتیب و با همگامسازی هریک از دوربینها با گوشی هوشمند و اپلیکیشن مخصوص پاناسونیک، میتوان کلیپهای ضبطشده را در تایملاین نرمافزارهای ویرایش ویدئو بهراحتی با یکدیگر همگام کرد.
قابلیت فیلمبرداری آنامورفیک دیگر برگِبرندهی GH5 درمقایسهبا رقبای توانمندش است. بدینترتیب، میتوان با استفاده از لنزهای آنامورفیک تصاویر عرضی با رزولوشن ۳۳۲۸ در ۲۴۹۶ (رزولوشن 4K) یا ۴۹۹۲ در ۳۷۴۴ (رزولوشن 6K) را ضبط کرد. قابلیت پیشنمایش غیرفشردهشدهی موجود در دوربین نیز امکان نمایش صحیح ویدئو را بهجای حالت فشردهشدهی افقی دردسترس قرار میدهد تا کاربران حین ضبط ویدئو، پیشنمایش مناسبی از قاب و شرایط موجود داشته باشند.
پاناسونیک GH5 را مملو از حالتهای مختلف فیلمبرداری کرده تا تمامی نیازهای کاربران حرفهای را برای کاربریهای مختلف برآورده کند. تمامی حالتهای فیلمبرداری پرچمدار پاناسونیک بهشرح زیر است:
Full HD MOV | 4K - UHD MOV |
---|---|
1920 x 1080 @ 60p / 200 Mbps, MOV, H.264, Linear PCM |
4096 x 2160 @ 24p / 400 Mbps, MOV, H.264, Linear PCM |
Full HD MP4 | 4K - UHD MP4 |
1920 x 1080 @ 60p / 200 Mbps, MP4, H.264, Linear PCM 1920 x 1080 @ 60p / 100 Mbps, MP4, H.264, Linear PCM 1920 x 1080 @ 60p / 28 Mbps, MP4, H.264, AAC 1920 x 1080 @ 50p / 200 Mbps, MP4, H.264, Linear PCM 1920 x 1080 @ 50p / 100 Mbps, MP4, H.264, Linear PCM 1920 x 1080 @ 50p / 28 Mbps, MP4, H.264, AAC 1920 x 1080 @ 30p / 200 Mbps, MP4, H.264, Linear PCM 1920 x 1080 @ 30p / 100 Mbps, MP4, H.264, Linear PCM 1920 x 1080 @ 30p / 20 Mbps, MP4, H.264, AAC 1920 x 1080 @ 25p / 200 Mbps, MP4, H.264, Linear PCM 1920 x 1080 @ 25p / 100 Mbps, MP4, H.264, Linear PCM 1920 x 1080 @ 25p / 20 Mbps, MP4, H.264, AAC 1920 x 1080 @ 24p / 200 Mbps, MP4, H.264, Linear PCM 1920 x 1080 @ 24p / 100 Mbps, MP4, H.264, Linear PCM 1920 x 1080 @ 24p / 24 Mbps, MP4, H.264, AAC 1920 x 1080 @ 23.98p / 200 Mbps, MP4, H.264, Linear PCM 1920 x 1080 @ 23.98p / 100 Mbps, MP4, H.264, Linear PCM 1920 x 1080 @ 23.98p / 24 Mbps, MP4, H.264, AAC |
4096 x 2160 @ 24p / 400 Mbps, MP4, H.264, Linear PCM 4096 x 2160 @ 24p / 150 Mbps, MP4, H.264, Linear PCM 4096 x 2160 @ 24p / 100 Mbps, MP4, H.264, Linear PCM 4096 x 2160 @ 23.98p / 400 Mbps, MP4, H.264, Linear PCM 4096 x 2160 @ 23.98p / 150 Mbps, MP4, H.264, Linear PCM 4096 x 2160 @ 23.98p / 100 Mbps, MP4, H.264, Linear PCM 3840 x 2160 @ 60p / 150 Mbps, MP4, H.264, Linear PCM 3840 x 2160 @ 50p / 150 Mbps, MP4, H.264, Linear PCM 3840 x 2160 @ 30p / 400 Mbps, MP4, H.264, Linear PCM 3840 x 2160 @ 30p / 150 Mbps, MP4, H.264, Linear PCM 3840 x 2160 @ 30p / 100 Mbps, MP4, H.264, Linear PCM 3840 x 2160 @ 30p / 72 Mbps, MP4, H.264, Linear PCM 3840 x 2160 @ 25p / 400 Mbps, MP4, H.264, Linear PCM 3840 x 2160 @ 25p / 150 Mbps, MP4, H.264, Linear PCM 3840 x 2160 @ 25p / 100 Mbps, MP4, H.264, Linear PCM 3840 x 2160 @ 25p / 72 Mbps, MP4, H.264, Linear PCM 3840 x 2160 @ 24p / 400 Mbps, MP4, H.264, Linear PCM 3840 x 2160 @ 24p / 150 Mbps, MP4, H.264, Linear PCM 3840 x 2160 @ 24p / 100 Mbps, MP4, H.264, Linear PCM 3840 x 2160 @ 23.98p / 400 Mbps, MP4, H.264, Linear PCM 3840 x 2160 @ 23.98p / 150 Mbps, MP4, H.264, Linear PCM 3840 x 2160 @ 23.98p / 100 Mbps, MP4, H.264, Linear PCM 3840 x 2160 @ 23.98p / 72 Mbps, MP4, H.264, Linear PCM |
Full HD AVCHD | 4K - UHD AVCHD |
1920 x 1080 @ 60p / 28 Mbps, AVCHD, MTS, H.264, Dolby Digital 1920 x 1080 @ 60i / 24 Mbps, AVCHD, MTS, H.264, Dolby Digital 1920 x 1080 @ 60i / 17 Mbps, AVCHD, MTS, H.264, Dolby Digital 1920 x 1080 @ 50p / 28 Mbps, AVCHD, MTS, H.264, Dolby Digital 1920 x 1080 @ 50i / 24 Mbps, AVCHD, MTS, H.264, Dolby Digital 1920 x 1080 @ 50i / 17 Mbps, AVCHD, MTS, H.264, Dolby Digital 1920 x 1080 @ 23.98p / 24 Mbps, AVCHD, MTS, H.264, Dolby Digital |
- |
GH5 در بخش صدابرداری نیز، از قابلیتهای متعددی بهره میبرد. امکان تنظیم سطح صدای دریافتی، میکروفن حذف نویز محیطی، مانند صدای باد و موتور زوم و فوکوس، الگوریتم بهبودیافتهی ثبت صدای شفاف و نمایش سطح صدای درحالضبط، بخشی از امکانات پرچمدار پاناسونیک در بخش صدابرداری است.
وجود قابلیتهای متعدد فیلمبرداری بهمعنای ناتوانی GH5 در بخش عکاسی نیست. پاناسونیک چندین قابلیت جذاب را در این بخش نیز تعبیه کرده تا عکاسان نیز نیازهای خود را بهراحتی تأمین کنند. از جذابترین قابلیتهای موجود در این بخش، میتوان به عکاسی 6K (ثبت تصاویر با نرخ ۳۰ فریمبرثانیه)، عکاسی 4K (ثبت تصاویر با نرخ ۶۰ فریمبرثانیه)، Post Focus (تغییر فوکوس سوژه پس از عکاسی) و عکاسی پیاپی با حداکثر نرخ ۱۲ فریمبرثانیه اشاره کرد.
فوکوس خودکار
پاناسونیک سالها است مشغول توسعهی فناوری انحصاری خود با نام DFD است که از تکنولوژی تشخیص کنتراست برای درک سوژه و فوکوس روی آن بهره میبرد. بااینحال پاناسونیک در GH5، تلاش زیادی برای بهبود این فناوری کرده تا در فیلمبرداری رفتار آرام و دقیقی داشته باشد و حین عکاسی، در کمترین زمان روی سوژهی مدنظر فوکوس کند. در این فناوری که اکنون از ۲۲۵ نقطهی فوکوس بهره میبرد، از الگوریتم هوشمندی استفاده شده تا با درک سوژه، حرکات بعدی آن را نیز پیشبینی کند و آمادهی تغییر فوکوس در جهت صحیح باشد.
درحالیکه فوکوس خودکار GH5 در زمان عرضهی دوربین تعریف چندانی نداشت و با خطاهای زیاد خود مشکلات زیادی برای کاربران ایجاد میکرد، پاناسونیک با ارائهی چندین بهروزرسانی عملکرد آن را بهصورت چشمگیری بهبود داده است.
اگر از کاربران حرفهای دنیای عکاسی باشید، قطعا با تفاوت سیستمهای فوکوس تشخیص کنتراست و نمونههای تشخیص فاز آشنا هستید. فناوری DFD نیز همانگونه که انتظار میرفت، با تغییر فوکوس به تشخیص بهترین نقطه برای اعمال فوکوس دست مییابد. این موضوع به ایجاد تغییرات ریزی در اجسام بهخصوص انواع موجود در پسزمینه منجر میشود. با اینکه عملکرد DFD درحالحاضر و در بخش فیلمبرداری، پیشرفت بسیار زیادی کرده و بهخوبی از پسِ وظایف خود در بسیاری از کاربردها برمیآید، هنوز سیستمهای فوکوس تشخیص فاز موجود در دوربینهای سونی و کانن دقت بیشتری دارند و برای کاربریهایی که فوکوس خودکار نقش بسیار پررنگی در آن دارد، گزینهی مناسبتری بهشمار میروند.
مقالههای مرتبط:
البته در عکاسی، این موضوع شرایط کاملا متفاوتی دارد. فناوری DFD در GH5 با سرعت بسیار زیاد خود و قابلیت فوکوس تا شرایط نوری 5EV- عملکرد بسیار راضیکنندهای از خود نشان میدهد. تشخیص سوژه و تعقیب وی برای ثبت تصاویر اکشن نیز در GH5 بهخوبی انجام میگیرد. تنها ضعف سیستم فوکوس در بخش عکاسی، تغییر پیاپی فوکوس (Wobble) و کاهش رزولوشن هنگام عکاسی پیاپی است. با اینکه درواقع سیستم فوکوس بهخوبی و در پسزمینه مشغول انجام وظایف خود است، نحوهی نمایش شرایط فوکوس کمی متفاوت است و به عادتکردن کاربر با این فناوری نیاز دارد.
پاناسونیک امکان شخصیسازی رفتار سیستم فوکوس خودکار را نیز فراهم کرده است. مؤلفههای دردسترس برای بهبود عملکرد این سیستم باتوجهبه کاربری مدنظر بهشرح زیر هستند:
- AF Sensitivity: این مؤلفه بهمعنای رفتار سیستم در تغییر عمق میدان فوکوس است. با افزایش آن، فوکوس سریعتر برای عمق قاب تغییر میکند و برای عکاسی از سوژههایی مناسب است که بهسرعت به دوربین نزدیک میشوند.
- AF Area Switching Sensitivity: این مؤلفه رفتار سیستم را در تغییر سوژه در قاب تعیین میکند. با افزایش آن، سیستم فوکوس خودکار با دریافت حرکت دیگری در قاب، فوکوس را روی سوژهی دوم اعمال میکند.
- Moving Subject Prediction: مؤلفهی آخر نیز رفتار سیستم فوکوس را در پیشبینی حرکت سوژه و تغییر فوکوس در آن راستا را تعیین میکند.
عملکرد فوکوس خودکار در تعقیب سوژه در سرتاسر قاب
کیفیت عکاسی
بهگفتهی پاناسونیک، GH5 درمقایسهبا نسل پیشین خود بهبودهای درخورتوجهی در بخش عکاسی و فیلمبرداری تجربه کرده است. با وجود حسگر کوچکتر میکرو چهارسومها، این دوربین عملکرد بسیار رضایتبخشی از خود، بهویژه درمقایسهبا APS-Cها نشان میدهد. گسترهی دینامیکی حسگر ۲۰ مگاپیکسلی این دوربین در سطح مطلوبی قرار دارد و موتور پردازشی نیز رفتار بالغتری از خود در ثبت رنگها و حذف نویز و شارپکردن تصویر نشان میدهد.
گسترهی دینامیکی لومیکس GH5 باتوجهبه حسگر کوچکتر این دوربین، وضعیت بسیار مطلوبی دارد. سطح نویز نیز بهخوبی تا ایزو ۱۶۰۰ و حتی ۳۲۰۰ کنترل میشود. الگوریتم شارپنینگ نیز رفتار بسیار خوبی از خود نشان میدهد و لبههای تیز و اغراق کمتری در افزایش سطح جزئیات را شاهد هستیم. دقت رنگهای ثبتشده در این دوربین نیز درمقایسهبا محصولات پیشین سری لومیکس بهبود گستردهای از خود نشان میدهد. رنگها اکنون بسیار دقیقتر ثبت میشوند و غلظت مناسب آنها را شاهد هستیم. بااینحال، بهینهشدن حسگر و موتور پردازش برای فیلمبرداری باعث شده GH5 در بخش عکاسی، یک قدم عقبتر از رقبای همتراز خود، اعم از المپوس OMD E-M1 II و لومیکس G9 باشد.
بااینحال، اگر عکاسی اولویت کاربری شما است، گزینههای بهتری مانند لومیکس G9 و نیکون D7500 و کانن 80D دردسترس هستند. البته، این موضوع بهمعنای ناتوانی GH5 در عکاسی نیست. این دوربین بهخوبی قابلیت رفع نیازهای عکاسان حرفهای در ژانرهای مختلف را خواهد داشت. بااینحال، نویز بیشتر و جزئیات کمتر در ایزوهای بیشتر از ۳,۲۰۰ اصلیترین مؤلفههایی است که GH5 را به دوربینی صرفا برای عکاسی تبدیل نمیکند.
در نظر بگیرید در حالت عکاسی خودکار، GH5 به حدودا ۵ ثانیه برای اعمال بهترین تراز سفیدی نیاز دارد تا رنگها و دمای آنها در ایدهآلترین حالت ممکن قرار بگیرند. این موضوع، بهویژه در وضعیت نوری با منبع نور مصنوعی، اهمیت بیشتری مییابد.
نمونه عکس پاناسونیک GH5 (بدون ویرایش - JPEG)
نمونه عکس پاناسونیک (ویرایش شده)
کیفیت فیلمبرداری
GH5 برای فیلمبرداری از فرایند Oversampling بهره میبرد؛ بدینترتیب که از تمام مساحت حسگر برای ثبت ویدئو بهره گرفته میشود و پس از ضبط کلیپهای 5K، به انواع 4K تبدیل میشوند. این موضوع برای رزولوشن 1080p نیز صادق است و این دسته از ویدئوها نیز از انواع 4K بهدست میآیند. این فرایند به بهبود نویز و افزایش سطح جزئیات و اطلاعات ثبت شده در کلیپهای نهایی منجر میشود.
درکنار الگوریتم بهینهتر، امکان ضبط کلیپهای ۱۰ بیت بهصورت داخلی و بدون نیاز به رکوردر خارجی، یکی از قابلیتهای جذاب دوربین محبوب پاناسونیک است. بدینترتیب، ثبت بیش از یک میلیارد رنگ دردسترس خواهد بود که ایجاد گرادیانهای رنگی فوقالعاده، بهویژه در فیلمبرداری از ژانر طبیعت را باعث میشود. البته، در نظر داشته باشید برای اصلاح رنگ این کلیپها، به نمایشگرهایی با قابلیت نمایش یک میلیارد رنگ و ویرایش در نرمافزار داوینچی محتاج خواهید بود.
بهگفتهی مدیران پاناسونیک، رقبای اصلی GH5، سونی a6500 و a7R III هستند؛ ازاینرو، مهندسان این شرکت برای بهبود جزئیات و حذف پدیدههای Moire و Aliasing بسیار تلاش کردهاند. با بررسی ابتدایی خروجی رزولوشن 4K در GH5، جزئیات فراوان آن بهخوبی خود را نشان میدهد. پدیدهی Moire نیز در سطح بسیار خوبی و شاید بهتر از تمام رقبای موجود در بازار، کنترل میشود؛ بههمیندلیل، نتیجهی نهایی ثبت ویدئو از سوژههای با وجود الگو یکنواخت، مانند پارچه بسیار جذاب خواهد بود.
این موضوع در رزولوشن 1080p نیز صادق است؛ جاییکه پرچمدار پاناسونیک را شاید بتوان توانمندترین دوربین در ثبت این دسته از ویدئوها دانست. سطح عالی جزئیات، ثبت دقیق رنگها، شارپنینگ و کنترل بسیار خوب Moire و حذف مؤثر نویز باعث میشود خروجی نهایی بسیار مطلوبی را شاهد باشیم. عملکرد بسیار مناسب GH5 در فیلمبرداری 4K و 1080p درحدی است که میتوانید بهراحتی عکسهای باکیفیت و خاطرهانگیزی از درون کلیپهای ویدئویی استخراج کنید.
پیشتر، حسگر کوچکتر دوربینهای سری GH آنها را در بخش کنترل نویز و درمقابل رقبای فولفریم خود، همواره در سطح پایینتری قرار میدادند؛ اما پاناسونیک با استفاده از تمام مساحت حسگر، Oversampling و بهبود الگوریتمهای کاهش نویز، موفق شده GH5 را در این بخش بهطور درخورتوجهی بهبود بخشد. این پیشرفت درمقایسهبا نسل پیشین این دوربین، بهوضوح مشاهدهشدنی است. این دوربین تا ایزو ۱,۶۰۰ بهخوبی توانایی ثبت ویدئوهایی باکیفیتی دارد. نویز موجود در تصویر، بهویژه در صورت کراپ، از ایزو ۳,۲۰۰ مشاهده میشود. بااینحال درصورت استفاده از پروفایلهای لاگ و پسپردازش مناسب، کلیپهای ضبطشده در این ایزو را نیز بهخوبی میتوان استفاده کرد.
دادههای گستردهی ثبتشده در ویدئوهای GH5 آزادیِعمل بیشتری به کاربران در اصلاحهای جزیی رنگ در پسپردازش میدهد. بااینحال، اگر ویرایش حرفهای رنگ و تصاویر بخشی از کارتان است، پروفایل V-Log بهترین گزینهی دردسترس است. این پروفایل تخت امکان ویرایش دلخواه رنگها و گسترش گسترهی دینامیکی را دردسترس قرار میدهد. پیشتر، برای استفاده از پروفایل V-Log باید ۱۰۰ دلار اضافی بابت پاکت حاوی کد فعالسازی آن پرداخت میکردید؛ اما بهتازگی، پاناسونیک برای ترغیب بیشتر کاربران این کد را همراه دوربین و بدون هزینهی اضافی عرضه میکند.
پدیدهی رولینگشاتر یکی از مشکلات آزاردهندهی موجود در دوربینهای فاقد حسگرهای گلوبال شاتر است. GH5 نیز مانند عموم دوربینهای حال حاضر بازار، از حسگری با دادهبرداری رولینگشاتر بهره میبرد. بااینحال، مهندسان پاناسونیک موفق شدهاند آن را به ۱۵ میلیثانیه کاهش دهند تا عملکرد بسیار مناسب دوربین در کنترل این پدیده و درمقابل بسیاری از رقبای توانمند خود، مانندسونی a6500 و a7 III را شاهد باشیم.
همانطورکه پیشتر نیز گفته شد، GH5 توانایی فراوانی در ضبط کلیپهای صحنهآهسته دارد. امکان فیلمبرداری 4K با نرخ ۶۰ فریمبرثانیه قابلیت ساخت ویدئویی تا ۲.۵ برابر آهستهتر را میدهد که بسیار کاربردی است. فیلمبرداری 1080p با نرخ ۱۸۰ فریمبرثانیه نیز امکان کاهش سرعت ویدئو در خروجی نهایی را تا ۷.۵ برابر دردسترس قرار میدهد. عملکرد GH5 در ضبط این دسته از ویدئوها فوقالعاده است؛ اما کاهش کیفیت جزئی در انواع ۱۸۰ فریمبرثانیه بهچشم میخورد. اگر بهدنبال بهترین خروجی در این حال هستید، پیشنهاد میکنیم از نرخ ۱۲۰ فریمبرثانیه بهره ببرید.
پاناسونیک عملکرد سیستم لرزشگیر انحصاری Dual I.S 2 خود را در GH5 به مطلوبترین سطح ممکن رساند. فعالیت همزمان لرزشگیر حسگر درکنار لرزشگیر اپتیکال لنز باعث شده حذف لرزشها تا ۵.۵ استاپ را شاهد باشیم. این سیستم فوقالعاده توانمند نهتنها امکان عکاسی با سرعت شاتر پایین را بهارمغان میآورد؛ بلکه قابلیت ضبط کلیپهای ویدئویی روی دست و بدون نیاز به سهپایه را نیز دردسترس قرار میدهد. اگر به حذف بیشتر لرزشها نیاز داشته باشید، با فعالکردن لرزشگیر دیجیتالی و ایجاد کراپ ۱.۱ برابری در ویدئو، GH5 پا را از این هم فراتر گذاشته و حذف نزدیک به ۶ استاپ لرزش را فراهم میکند. بااینحال، فراموش نکنید درصورت استفاده از ریل یا گیمبال، لرزشگیر دیجیتالی را خاموش کنید؛ زیرا درصورت روشنبودن آن، سیستم حرکت ریل را گهگاه با لرزش اشتباه میگیرید و در تلاش برای حذف آن برمیآید. بدینترتیب در خروجی نهایی، با جابهجایی افقی ناگهانی و نهچندان مطلوبی مواجه خواهید شود.
در بررسیهای زومیت، GH5 با فاصله توانمندترین دوربین موجود در حذف لرزشهای دوربین بود. در بهروزرسانی نسخهی ۲ فریمور، پاناسونیک قابلیت I.S Lock را به دوربین افزوده است. درصورتیکه Pan یا Tilt در فیلمبرداری خود ندارید، با فعالکردن این قابلیت دوربین عملکرد توانمندتری در حذف لرزشهای افقی و عمودی خواهد داشت و تصویر نهایی ثابتتری بهارمغان خواهد آورد.
لوازم جانبی
لوازم جانبی یکی از عوامل مهم خرید محصولات عکاسی و فیلمبرداری برای کاربران است. اگر دوربینی هرچند با قابلیت و عملکرد بسیار مناسب، تجهیزات جانبی و گسترهی مناسب لنزها را نداشته باشد، قطعا جایی بین سبد خرید کاربران نخواهد داشت. بنابراین، پاناسونیک تجهیزات جانبی متنوعی برای محصولات خود، بهخصوص GH5، عرضه کرده که بسیاری از نیازها را به بهترین شکل برطرف خواهد کرد.
مهمترین مولفهی مدنظر کاربران در خرید دوربین عکاسی و فیلمبرداری حرفهای و ورود به سیستم برند، وجود لنزهای باکیفیت و مقرونبهصرفه است. پاناسونیک بیش از ۱۰ سال است که با همکاری المپوس به توسعهی سیستم میکرو چهارسوم مشغول است. این، سیستمی است که کوچکی، قابلیت حمل بالا، کیفیت مناسب عکاسی و فیلمبرداری درکنار قیمت مقرونبهصرفه، مهمترین مؤلفههای موجود در طراحی آن بوده است. GH5 با وجود تجهیز به حسگر کوچکتر از رقبا، بدنهی کوچکی ندارد؛ اما این موضوع بهمعنای حجم بزرگتر لنزهای این دوربین نیست و همچنان از ابعاد کوچکتر و وزن بهمراتب سبکتری درمقایسهبا انواع مخصوص سیستم فولفریم بهرهمند هستند. سالها توسعهی سیستم میکروچهارسوم باعث شده شرکتهای نامدار زیادی در حوزهی ساخت لنز محصولات خود از انواع عادی تا نمونههای پیشرفتهی عکاسی و سینمایی را برای دوربینهای این سیستم نیز عرضه کنند. درحالحاضر، سیستم میکروچهارسوم با ۱۶ برند سازندهی لنز و نزدیک به ۱۵۰ لنز، گستردهترین لنزها را بین دوربینهای بدون آینه دراختیار دارد. مشهورترین شرکتهای تولیدکنندهی لنز برای دوربینهای میکروچهارسوم عبارتاند از:
- پاناسونیک
- المپوس
- سیگما
- لایکا
- روکینون
- سامیانگ
- تامرون
- اوپتکا
- فوخلندر
همچنین، اگر لنزهای زیادی از خانوادهی دوربینهای DSLR دراختیار دارید، بهلطف ساختار سیستم میکروچهارسوم و وجود مبدلهای مختلفی مانند Speedbooster Metabones (بهترین گزینهی موجود) میتوان تقریبا از تمام لنزهای موجود برای دوربینهای عکاسی حرفهای درکنار GH5 بهره ببرید.
یکی از لوازم جانبی جذاب GH5، ورودی صدای DMW-XLR1 پاناسونیک است که با نصب روی درگاه هاتشو، امکان اتصال دو میکروفن XLR را درکنار کلیدهای کنترل صدا و خروجی ۹۶ کیلوهرتز و ۲۴ بیت بهارمغان میآورد. گریپ باتری دیگر وسیلهی جانبی اختصاصی لومیکس GH5 است که امکان استفاده از باتری دوم را درکنار عکاسی در حالت پرتره فراهم میکند. با تمام اینها، قابلیت جذاب گریپ باتری GH5، امکان دستور به دوربین برای استفاده از باتری دوربین، تنها در حالت خالیبودن باتری موجود در گریپ است. بدینترتیب، میتوان پس از اتمام شارژ باتری گریپ و سوئیچ خودکار روی باتری درون دوربین، نمونهی موجود در گریپ را تعویض کرد تا مجدد توان موردنیاز باتری حاضر در گریپ تأمین شود. برایناساس، بدون وقفه در عملکرد دوربین، میتوان طولانیمدت فیلمبرداری کرد.
البته، پاناسونیک برای کاهش نگرانی از کاربریهای بلندمدت مانند فیلمبرداری، ابزار جانبی دیگری برای اتصال مستقیم دوربین به پاوربانک یا برق شهری عرضه کرده است. محبوبیت گستردهی سری GH بین کاربران باعث شده سازندگان لوازم جانبی، همواره محصولات خود را باتوجهبه دوربینهای مختلف تولید و با آنها سازگاری کنند تا برای استفاده از گیمبال و عکاسی و فیلمبرداری درون آب و فیلمبرداری حرفهای و نیاز به نمایشگرهای اسکترنال، کمبودی حس نشود و ابزار موردنیاز بهراحتی پیدا شود.
پاناسونیک زمان زیادی برای توسعهی اپلیکیشن و نرمافزار کنترل دوربین صرف کرده تا پس از استفاده، عملکرد عالی آنها را ستایش کنید. بدینترتیب، به واسطهی اپلیکیشن مختص سیستمعاملهای موبایل و نرمافزار مخصوص کامپیوتر میتوانید تمامی جوانب دوربین را ازراهدور کنترل کنید.
جمعبندی
پاناسونیک سالها تجربهی تولید محصولاتی توانمند در بخش فیلمبرداری را دارد. سری GH نیز با همین هدف همواره در خطِمقدم توانمندترین گزینههای موجود برای فیلمبرداران حرفهای بوده است.
لومیکس GH5 با تجربهی بهبودهای گسترده درمقایسهبا نسل پیشین خود، اکنون یکی از بهترین گزینههای موجود در بازار برای کاربران حرفهای است؛ جاییکه پیشتر DSLRهای کانن و بدون آینههای سونی قدرتنمایی میکردند. امکانات گستردهی GH5 اعم از فیلمبرداری 4K با نرخ ۶۰ فریمبرثانیه و ضبط داخلی کلیپهای ۱۰ بیت با رنگبرداری ۴:۲:۲ و ابزارهای کمکی مانند LUT و Waveform و Waveform درکنار عملکرد مطلوب آن، این دوربین را در بسیاری از جهات به بهترین گزینهی موجود تبدیل میکند. البته، نباید از قیمت مقرونبهصرفهتر بدنه و لنزهای سیستم میکرو چهارسوم غافل شد؛ جاییکه قابلیت حمل بیشتر درکنار هزینهی تمامشدهی ارزانتری برای کاربران بههمراه خواهد داشت.
برای فیلمبرداران حرفهای میتوان بهصورت قطعی لومیکس GH5 را بهعنوان یکی از گزینههای ایدهآل موجود پیشنهاد داد. البته، اگر فیلمبرداری در محیطهای تاریک و ایزوهای بیشتر از ۳,۲۰۰ بخش زیادی از کاربری شما را تشکیل میدهد، گزینههای توانمندتری دراینزمینه وجود دارد.
با اینکه GH5 در بخش عکاسی نیز با موتور پردازشی جدید، سیستم فوکوس خودکار بسیار سریع، منظرهیاب و نمایشگر باکیفیت خود، حرفهای زیادی برای گفتن دارد، اگر بیشتر زمان خود را با عکاسی سپری میکنید، محصولات توانمندتری در بازار وجود دارد که عملکرد بهتری خواهند داشت.
لومیکس GH5 دوربینی است که برای کارهای حرفهای فیلمبرداری توسعه یافته و دراینزمینه نیز تا دندان مسلح شده است. پاناسونیک بازخورد کاربران خود را طی ۱۰ سال توسعهی سری GH بهخوبی شنیده و درک کرده است؛ ازاینرو، GH5 را میتوان یکی از محصولات کامل این غول ژاپنی دانست؛ زیرا تمام نیازهای هر کاربر حرفهای در بالاترین سطح را برآورده میکند.
تمامی تصاویر این بررسی با پاناسونیک GH5 ثبت شده است.
نکات مثبت
- کیفیت ساخت و ارگونومی عالی
- حسگر ۲۰ مگاپیکسلی با عملکرد رضایتبخش در کنترل نویز
- فیلمبرداری با رنگبرداری ۴:۲:۲ و عمق ۱۰ بیت
- فیلمبرداری 4K با نرخ ۶۰ فریمبرثانیه
- کیفیت و سطح عالی جزئیات در فیلمبرداری
- ابزارهای کمکی متعدد برای فیلمبرداری حرفهای
- منظرهیاب و نمایشگر لمسی باکیفیت
- درگاههای اتصالی متعدد و دو درگاه کارت حافظه
- لوازم جانبی متعدد
نکات منفی
- عملکرد ضعیفتر عکاسی درمقایسهبا رقبای اصلی
- دقت کمتر سیستم فوکوس خودکار درمقایسهبا انواع تشخیص فاز
- عملکرد نهچندان عالی در عکاسی درمقایسهبا رقبای APS-C و فولفریم
همانطورکه در قسمت قبل گفتیم، «اسپرینت» قلب رویکرد اسکرام است. اسپرینت معمولا با عنوان تایمباکس یا بازهی زمانی کوتاهتر از یک ماه تعریف میشود که طی آن، نسخهای بهبودیافته از محصول کاربردی آماده میشود. طول دورهی اسپرینتها در هر پروژهی توسعهی نرمافزار ثابت میماند. هر اسپرینت جدید بلافاصله پس از نتیجهگیری اسپرینت قبلی آغاز میشود. رویدادهای اسپرینت جلسات برنامهریزی اسپرینت (Sprint Planning)، اسکرامهای روزانه (Daily Scrums)، کار توسعه، جلسات مرور اسپرینت (Sprint Review) و جلسهی بازنگری اسپرینت (Sprint Retrospective) را شامل میشوند. در طول اسپرینت:
- هیچ تغییری اعمال نمیشود که هدف را بهخطر بیندازد.
- اهداف کیفی تنزیل نمییابند.
- محدودهی کار مشخص میشود و اگر اطلاعات بیشتری بهدست آید، مالک محصول و تیم توسعه دربارهی آن باردیگر مذاکره میکنند.
اسپرینت را میتوانیم پروژهای با افق کوتاهتر از یک ماه در نظر بگیریم. درست مانند پروژهها، اسپرینتها نیز برای تکمیل محصولی موفق استفاده میشوند. هر اسپرینت باید طبق دستورالعملهایی درزمینهی «برنامهریزی و طراحی و آنچه باید ساخته شود» پیش رود و به هدفی مشخص ختم شود.
مقالههای مرتبط:
اسپرینتها به تقویم یکماهه محدود میشوند؛ زیرا اگر افق اسپرینت طولانی شود، ممکن است تعریف محصول درحال ساخت و توسعه نیز تغییر کند. بهعلاوه، الزامات پروژه و پیچیدگیها و خطرها افزایش پیدا میکنند. اسپرینتها با بررسی و سازگاری مسیر حرکت بهسمت هدف، امکان پیشبینیپذیری را فراهم میکنند. همچنین، احتمال خطر را به محدودهی تقویم یکماهه کاهش میدهند.
اسکرام اسپرینت (Scrum Sprint) تمام عناصر مرتبط با اسکرام را شامل میشود. درحقیقت، اسکرام اسپرینت فرایندی متوالی با تکرارهای متوالی است؛ بهطوریکه هر چرخه بلافاصله پس از اتمام چرخهی قبل آغاز میشود و این روند بدون وقفه تا زمانی ادامه مییابد که محصول نهایی عرضه شود.
هدف اسکرام اسپرینت
پس از تعاریف اولیه، بهتر است نگاه دقیقتری به جزئیات بیندازیم تا کاری را درک کنیم که واقعا در اسکرام اسپرینت انجام میدهیم.
تایمباکسشدن: از منظر تایمباکسینگ، اسپرینتها ثابت هستند و مشخصهی رویکرد مدیریت زمان آنها، به مدیریت دامنه و سازماندهی عملکرد کار کمک میکند. هریک از اسپرینتها، میتواند در فریم زمان ثابت با تاریخهای شروع و پایان مشخص بهنام «تایمباکس» تکمیل شود.
تعیین محدودهی WIP: تایمباکسینگ یکی از فنون حفظ محدودیت کار در جریان (WIP) است. این WIP فهرستی از کارهایی را نشان میدهد که آغازشده، اما هنوز بهپایان نرسیده است. اگر موفق نشویم این فهرست را بهدرستی مدیریت کنیم، با پیامدهای جدی اقتصادی مواجه میشویم. تایمباکسینگ محدودیت WIP را برای هر اسپرینت حفظ میکند.
تکنیک تایمباکسینگ: پومودورو یکی از تکنیکهای رایج زمانبندی است. همانطورکه در این مطلب شرح دادهایم، پومودورو شامل بازههای کوتاهمدت کار سخت (معمولا ۲۵ دقیقه) و پسازآن استراحتی کوتاهمدت است. اگر نتوانید کار خود را در تایمباکس مخصوص بهپایان برسانید، میتوانید آن را تا زمانی ادامه دهید که به هدف برسید. باوجوداین باید مطمئن شوید پیشرفت کار را پس از هربار پایان تایمباکس بررسی میکنید. تکنیک پومودورو کمک میکند بهرهوری خود را افزایش دهید و با انگیزه و قدرت بیشتری برای رسیدن به مقصد تلاش کنید.
اولویتبندی نیروها: تایمباکسینگ ما را وادار میکند نیروها و کارهای هرچند کوچک را اولویتبندی کنیم. این، تمرکز تیم را افزایش میدهد. درنتیجه، ما سریعتر بهسمت تکمیل کار یا ساخت خروجی ارزشمند (محصول) حرکت میکنیم.
شرح پیشرفت: تایمباکسینگ، ازطریق اعتبارسنجی و تکمیل قطعات مهم کار در تاریخی مشخص و ثابت، پیشرفتهای مرتبط را بهتصویر میکشد. ازآنجاکه شرح تصویری پیشرفت تمرکز تیم را از «گزارشهای ناپایدار وضعیت» دور میکند، خطر سازمانی نیز کاهش مییابد. افرونبراین، شرح تصویری به تیم و مشتریان کمک میکند دقیقا بدانند برای آمادهشدن همهی فیچرها چه کارهایی باید انجام شود. در نمودار زیر مزایای تایم باکسینگ را مشاهده میکنید:
اجتناب از کمال غیرضروری: تایمباکسینگ باعث میشود از کمالگرایی غیرضروری اجتناب کنیم. درغیر اینصورت، همهی ما در یک زمان واحد، باید بسیار تلاش کنیم تا چیز «کاملی» بهدست آوریم؛ درحالیکه ساخت چیزی که «بهاندازهی کافی خوب» باشد، برای ما کافی است.
انگیزهبخشی: تایمباکسینگ به تیم انگیزه میدهد اسپرینت را در بازهی زمانی ثابتی تکمیل کنند. اعضای تیم پایان هر اسپرینت را معادل ددلاین تغییرندادنی میدانند و حداکثر تلاش خود را برای مشارکت و همکاری صرف میکنند تا کار را بهموقع تمام کنند.
بهبود پیشبینیپذیری: تایمباکسینگ پیشبینیپذیری را نیز تقویت میکند. ما نمیتوانیم دقیقا کاری را پیشبینی کنیم که در طول یک سال انجام میدهیم؛ ولی بهطور منطقی میتوانیم میزان کار تکمیلشده در هر اسپرینت کوتاه آتی را برآورد کنیم.
بازههای کوتاهمدت: ما مزایای بیشتری در اسپرینتها کوتاهمدت بهدست میآوریم؛ زیرا قادریم میزان پیشرفت خود را در فواصل کوتاه ردیابی کنیم.
سهولت برنامهریزی: طبیعتا برنامهریزی برای چند هفته کار (اسپرینت) درمقایسهبا شش ماه کار آسانتر است. همچنین، تلاشی که برای برنامهریزی کوتاهمدت میشود، درمقایسهبا برنامهریزیهای افق بلندمدت کمتر است.
بازخورد سریع: اسپرینتهای کوتاهمدت به بازخوردهای سریع منجر میشوند. در طول هر اسپرینت، محیطی کاری ایجاد میکنیم که در آن، امکان تطبیق و بررسی محصول درحالساخت وجود داشته باشد. دریافت بازخورد سریع از ذینفعان محصول به ما کمک میکند پیشاپیش، به مشکلات و ویژگیهای منفی مسیر محصول یا رویکردهای توسعه خاتمه دهیم.
بهبود نرخ بازگشت سرمایه: اسپرینتها نهتنها امکان بازخورد سریع، بلکه وضعیت اقتصادی بهتری نیز برایمان فراهم میکنند. چرا؟ اسپرینتها باعث میشوند نسخههای تدریجی محصول را سریعتر تحویل بدهیم؛ درنتیجه، با بهبود بازگشت کلی سرمایه، فرصتی عالی برای درآمدزایی سریعتر بهدست میآوریم.
چه افرادی در اسپرینت حضور دارند؟
شرکتکنندگان در اسپرینت، معمولا این افراد هستند:
- مالک محصول
- اسکرام مستر
- تیم توسعه
فرایند کاری اسپرینت
هر اسپرینت با برنامهریزی آغاز میشود؛ یعنی در اولین مرحله، مشخص میکنیم چه کارهایی باید در طول دورهی فعلی انجام شود و چه متریکهایی در برنامه دنبال میشود. پسازآن، اسپرینت مرور و بررسی میشود تا تیم بهروزرسانیهای جدید را برای تکرار یا ارتقای نسخهی محصول دریافت کند. این جریان به جلسهی بازنگری ختم میشود. هرروز، تیم یک جلسهی اسکرام ۱۵ دقیقهای برگزار میکند و دربارهی کارهای درحالانجام و راهحل مشکلات فعلی بحث و گفتوگو میکند. بهطور خلاصه، در هر اسپرینت مجموعهای رویدادها برگزار میشود:
- تحویل موفقیتآمیز محصول برای رسیدن به هدف اسپرینت
- تدابیر و اقدامات کیفی مناسب
- پذیرفتهنبودن تغییر و تمدید بهتأخیرافتادن احتمالی کارها
- ارائهی بازخورد باکیفیت دربارهی ارزش تحویلدادهشده
- اندازهگیریکردن سرعت حرکت تیم
در این جلسات، مالک محصول مسئولیت نظارت را برعهده دارد؛ اما نمیتواند در آنها شرکت کند یا به پرسشها پاسخ دهد. مالک پروژه نباید در طول اسپرینت درخواست اعمال تغییرات جدید را ارائه دهد و فقط اسکراممستر یا مدیرپروژه میتواند اسپرینت را قطع کند یا به آن پایان دهد.
برنامهریزی اسپرینت
اسپرینت غالبا به دو روش برنامهریزی میشود:
- برنامهریزی مبتنی بر سرعت
- برنامهریزی مبتنی بر ظرفیت
در برنامهریزی مبتنی بر سرعت، مشخص میکنیم تیم در طول اسپرینت چقدر کار انجام میدهد. سرعت یا شتاب با محاسبهی تعداد داستانها یا استوریهایی بهدست میآید که در اسپرینت تکمیل میشوند.
پیش از اینکه روشهای برنامهریزی اسپرینت را توضیح دهیم، سه اصطلاح اسکرام را تعریف میکنیم. شایان ذکر است در قسمتهای آینده، این مفاهیم را با جزئیات بیشتر شرح میدهیم:
بکلاگ محصول (Product Backlog): فهرستی رتبهبندیشده از کارهایی است که باید انجام شود تا محصولی ساخته یا حفظ شود. بکلاگ محصول را مالک محصول مدیریت میکند.
داستان یا استوری کاربر (User Story): توصیفی ساده از الزامات سیستم یا بهبیانِساده، درخواستهای مشتری است که معمولا در قالب چنین جملهای بیان میشود: من (کاربر) میخواهم کاری انجام دهم (عملکرد) تا مزایایی (ارزش) بهدست آورم.
استوریپوینت (Story Point): مقیاسی انتزاعی از تلاشهایی است که برای اجرای داستان کاربر انجام میشود.
برنامهریزی براساس ظرفیت چیست؟
برنامهریزی مبتنی بر ظرفیت یا تعهد برپایهی ظرفیت آزاد و دردسترسی است که تیم برای اسپرینت دراختیار دارد (برحسب ساعت). در این برنامهریزی، تلاش میکنیم ظرفیت تیم را تاحدممکن بهطور مؤثر و کارا پرکنیم، بدون اینکه فشار و بار زیادی به اعضای تیم تحمیل کنیم. برنامهریزی مبتنی بر ظرفیت به سه دلیل بهترین نوع برنامهریزی برای اسپرینت است:
۱. ظرفیت تیم طی اسپرینتهای مختلف متفاوت است؛ زیرا عواملی مانند تعطیلات و ازدستدادن برخی از اعضای تیم یا سایر تعهدات روی آن تأثیر میگذارد. بنابراین، نمیتوانیم اسپرینت حد وسط را در نظر بگیریم و براساس آن برنامهریزی و تصمیمگیری کنیم.
۲. استوریپوینتها و سرعت دو مقیاس مهم برای برآوردکردن تاریخ عرضه یا انتشار محسوب میشوند. اگر مفهوم استوریپوینت را معادل یک روز کاری یا تقریبا هشت ساعت کار بدانیم، طبیعتا ظرفیت (برحسب ساعت) واحد ظریفتری برای برنامهریزی جزئیات اسپرینتی دوهفتهای است و وظایف اعضای تیم را منسجمتر نگه میدارد.
۳. درنهایت در برنامهریزی اسپرینت، داستانهای کاربر به تیم توسعه و مالک محصول اجازه میدهد با درنظرگرفتن همهی جزئیات به درک مشترکی از محصول نهایی برسند.
در برنامهریزی مبتنی بر ظرفیت، تیم وظایف خود را برآورد میکند و به آیتم بکلاگ محصول متعهد میشود و زمانیکه حس میکند اسپرینت پرشده، وظایف را بهپایان میرساند.
نکتهی بسیار مهمی که در این نوع برنامهریزی باید به آن توجه کنیم، این است که تعهد تیم را با «گارانتی یا ضمانت» نباید اشتباه بگیریم. وقتی از تعهد تیم حرف میزنیم، بهمعنی تعهد برای انجام بهترین کارها است. تیمها در ۸۰ درصد از مواقع، میتوانند بهترین عملکرد خود را نشان دهند.
چه افرادی در برنامهریزی مبتنی بر ظرفیت حضور دارند؟
جلسهی برنامهریزی اسپرینت براساس ظرفیت، با حضور مالک محصول و اسکراممستر و همهی اعضای تیم توسعه تشکیل میشود. مالک محصول آیتمهای بکلاگ محصول را در جلسه معرفی میکند که از بیشترین اولویت برخوردار هستند.
چگونه اسپرینت را براساس ظرفیت برنامهریزی کنیم؟
تیمهای اسکرام معمولا در جلسهی برنامهریزی مبتنی بر ظرفیت یا تعهد، با مشکلات خاصی روبهرو میشوند. بهعنوان مثال، اعضای تیم در طول اسپرینت، باید به چند داستان کاربر متعهد شوند یا چگونه باید ظرفیت تیم را بفهمیم؟
مشکل دوم اهمیت زیادی دارد؛ زیرا ما برای متعهدشدن به هدف اسپرینت، باید از ظرفیت تیم فعلی و نیز ظرفیتی آگاه باشیم که بهعنوان میزان «دردسترسبودن هریک از اعضای تیم» محاسبه میشود. به مثالی توجه کنید:
تیمی ۶ نفره در اسپرینتی سههفتهای (۱۵ روز) هرروز ۸ ساعت کار میکنند. پس، ظرفیت کلی تیم عبارت است از:
ظرفیت تیم = تعداد اعضای تیم × زمان برحسب ساعت × روز
= ۶ × ۸ × ۱۵
=۷۲۰ ساعت
اگر چنین الگویی را اجرا کنیم، ممکن است اعضای تیم را با حجم زیاد کار خسته کنیم یا ممکن است اعضای تیم باعجله بهسمت اهداف پایانی حرکت کنند. در هر دو صورت، کیفیت کار کاهش مییابد و روحیهی تیم ضعیف میشود.
پس، چگونه میفهمیم تیم با چه ظرفیتی متعهد میشود؟ تیم چگونه میتواند کارایی رویدادهای برنامهریزی اسپرینت را افزایش دهد؟ اینجا عامل تمرکز (F.F) را برای محاسبهی ظرفیت واقعی تیم وارد میکنیم. عامل تمرکز بهصورت ضریبی بین ۰.۶ تا ۰.۸ در نظر گرفته میشود.
عامل تمرکز چیست؟
مدیران پروژه معمولا در برنامهریزیهای خود هرروز را بین ۶ تا ۶.۵ ساعت اجرایی در نظر میگیرند. بنابراین، عامل تمرکز معادل است با توانایی تیم برای متمرکزماندن و حرکت سریع بهسمت اهداف بدون هیچ مانعی. در مثال مذکور، اگر عامل تمرکز را ۰.۶ در نظر بگیریم، ظرفیت واقعی تیم برابر است با ۷۲۰ × ۰.۶ = ۴۳۲ ساعت.
تیم ما میتواند در اسپرینت فعلی، ۴۳۲ ساعت کار کند. حالا تیم مهمترین اولویتهایی را انتخاب میکند که مدیر محصول معرفی و این استوریها را به «وظایف» تقسیم میکند. دراینصورت، میتوانیم مدت هر وظیفه را برحسب ساعت برآورد کنیم؛ بنابراین، تیم استوریها را تا جایی متقبل میشود که مدت کلی آنها از ۴۳۲ ساعت فراتر نرود.
اگر عامل تمرکز را نرخ پایینی در نظر گرفتیم و اعضای تیم همهی آیتمهای اسپرینت فعلی را بهپایان رساندند، میتوانند وظایف جدیدی بپذیرند. پسازمدتی، تیمها میتوانند باتوجهبه اسپرینتهای قبلی، عامل تمرکز را افزایش دهند. باوجوداین، درنظرگرفتن ضریب بیش از ۰.۸ خطر را افزایش میدهد و ممکن است سرعت تیم را نیز کُند کند.
درصورتیکه تیم اولینبار پروژهای میپذیرد یا اسپرینت را اجرا میکند یا اگر بهتازگی وارد حوزهی فناوری شده باشد، بهتر است عامل تمرکز را نرخ حداقل یعنی ۰.۶ در نظر بگیریم.
خروجی برنامهریزی مبتنی بر ظرفیت چیست؟
خروجی جلسهی برنامهریزی مبتنی بر ظرفیت، «اسپرینت بکلاگ» (Sprint Backlog) نامیده میشود. هر اسپرینت بکلاگ درواقع فهرستی از آیتمهای بکلاگ محصول است که تیم به تکمیل آنها متعهد شده بهعلاوهی فهرستی از وظایف (Tasks) موردنیاز برای آمادهسازی آیتمهای یادشده. همچنین، معمولا هریک از وظایف اسپرینت بکلاگ نیز تخمین زده میشود.
برنامهریزی براساس سرعت
مهمترین معیاری که تیمهای چابک در برنامهریزیهای خود از آن استفاده میکنند، سرعت آنها است. سرعت بهمعنای میزان کاری است که تیم در طول هر اسپرینت بهپایان میرساند. این معیار به تیم کمک میکند میزان پیشرفتی را شناسایی کند که میتواند در اسپرینتی مشخص کسب کند. برای محاسبهی سرعت باید همهی استوریپوینتهایی را جمع کنیم که به داستانهای کاربر اختصاص داده و درپایان اسپرینت تکمیل شده است. براساس سرعت، میتوانیم خروجی را اندازهگیری کنیم؛ اما سرعت معادل با خود خروجی نیست.
در برنامهریزی مبتنی بر سرعت، باید مراحل زیر را طی کنیم:
- براساس سه اسپرینت آخر، سرعت متوسط تیم را محاسبه میکنیم.
- آیتمهایی از بکلاگ محصول انتخاب میکنیم که برابر متوسط سرعت تیم باشند.
- بررسی میکنیم وظایف مرتبط با داستانهای انتخابشدهی کاربر برای اسپرینت خاص یا فعلی مناسب هستند؟
- وظایف را برآورد میکنیم و مطمئن میشویم کل کار با اسپرینتهای قبلی سازگار است.
چرا به برنامهریزی مبتنی بر سرعت نیاز داریم؟
در طول برنامهریزی اسپرینت، سرعت تیم بهعنوان یکی از ورودیهای اسپرینت بعدی شناخته میشود. دادههای سرعت به ما کمک میکنند ارزشی را محاسبه کنیم که به مشتری تحویل میدهیم و درصورت امکان، آن را افزایش دهیم. زمانیکه سرعت تیم را در چند اسپرینت گذشته ارزیابی میکنیم، متوجه میشویم چگونه تغییر فرایندی خاص میتواند تحویل ارزش اندازهگیریشدنی مشتری را تحتتأثیر قرار دهد. بهعلاوه میتوانیم:
- برآورد کنیم در تاریخی خاص، چه چیزهایی میتوانیم تحویل دهیم.
- تاریخی را برآورد کنیم که در آن، میزان مشخصی از کار را تحویل میدهیم.
- ازآنجاکه به میزان ثابتی از کار در طول اسپرینت متعهد میشویم، اهداف خود را بهتر درک میکنیم.
جلسهی برنامهریزی اسپرینت براساس سرعت تیم نیز با حضور مالک محصول و اسکراممستر و تیم توسعه تشکیل میشود. درست مانند برنامهریزی مبتنی بر ظرفیت، اینجا هم مالک محصول آیتمهای اولویتدار بکلاگ محصول را به تیم معرفی میکند. تیم توسعه پیشبینیهای خود را با اقلام تحویلدادنی واقعی مطابقت میدهد. برهمیناساس، تخمین میزند که در اسپرینت فعلی، چه چیزهایی آماده میکند. سرعت تیم مناسبترین معیاری است که در پیشبینیها و برآوردها استفاده میشود.
چگونه سرعت اسپرینت را محاسبه کنیم؟
فرض کنیم تیم با هدف محاسبهی سرعت اسپرینتی یکهفتهای انجام میدهد.
اسپرینت اول
تیم به ۵ داستان کاربر متعهد شده که هر داستان معادل ۸ استوریپوینت است؛ بنابراین، مجموعا در این اسپرینت با ۴۰ استوریپوینت سروکار داریم. در پایان اسپرینت، تیم موفق میشود ۳ داستان کاربر را تکمیل کند.
مجموع داستانهای تکمیلشدهی کاربر = ۳
مجموع استوریپوینتهای تکمیلشده: ۲۴ (تعداد کل داستانهای تکمیلشدهی کاربر x استوریپوینتها = ۴ × ۸)
اسپرینت دوم
تیم به ۷ داستان کاربر متعهد میشود و هر استوری کاربر معادل ۸ استوریپوینت است. پس در اسپرینت دوم، مجموعا ۴۲ استوریپوینت داریم. در اسپرینت دوم، تیم موفق میشود ۴ داستان کاربر را تکمیل کند.
مجموع داستانهای تکمیلشدهی کاربر = ۴
مجموع استوریپوینتهای تکمیلشده = ۳۲ (تعداد کل داستانهای تکمیلشده کاربر x استوریپوینتها = ۴ × ۸)
اسپرینت سوم
تیم به ۹ داستان کاربر متعهد میشود و هر داستان معادل ۸ استوریپوینت است؛ بنابراین در اسپرینت سوم، مجموعا با ۷۲ استوریپوینت روبهرو هستیم. در پایان اسپرینت سوم، تیم موفق میشود ۵ داستان کاربر را تکمیل کند.
مجموع داستانهای تکمیلشدهی کاربر = ۵
مجموع استوریپوینتهای تکمیلشده = ۴۰ (تعداد کل داستانهای تکمیلشده کاربر x استوریپوینتها = ۵ × ۸)
تحقیقات نشان میدهد سرعت معمولا در طول چند اسپرینت اول نوسان میکند و عمدتا به این دلیل مدتی طول میکشد تا تیم روی جریان بیفتد. گاهی نیز دلیل تغییر سرعت، تغییراتی است که در تیم رخ میدهد؛ اما پس از اتمام حداقل ۳ دوره، ثبات نسبی حاصل میشود. بههمیندلیل، بهتر است استوریپوینتهای تکمیلشده را پس از بهپایانرسیدن ۳ تا ۵ اسپرینت تحلیل کنیم.
حالا سرعت متوسط ۳ اسپرینت بالا را محاسبه میکنیم. ما سرعت اسپرینتهای قبلی را دراختیار داریم:
اسپرینت اول: ۲۴
اسپرینت دوم: ۳۲
اسپرینت سوم: ۴۰
۳÷ (۴۰+۳۲+۲۴) = ۳۲ سرعت متوسط اسپرینت
این سرعت متوسط ۳ اسپرینت گذشته است که بهعنوان مرجع به ما کمک میکند بفهمیم تیم چگونه داستانهای کاربر را در هر اسپرینت تکمیل میکند. درنتیجه، میتوانیم اسپرینتهای آینده را با وضوح بیشتر و بهطور کامل برنامهریزی کنیم. بنابراین، زمانیکه درحالبرنامهریزی اسپرینت هستیم، باتوجهبه سرعت، تعداد داستانهای کاربر را مشخص کنیم که در هر اسپرینت تکمیلشدنی هستند.
نکته: تعداد کل داستانهای کاربر که تیم در طول هر اسپرینت به آنها متعهد میشود، نباید بیش از سرعت متوسط اسپرینتهای قبلی باشد.
نمودار سرعت چگونه به ما کمک میکند؟
نمودار سرعت به ما کمک میکند متغیرهای زیر را پیدا کنیم:
پیگیری وضعیت کلی پروژه: نمودار سرعت تعدادی از روند پروژهها را شامل میشود؛ مثلا داستانهای پذیرفتهشده براساس نوع و متریکهای نوسان پذیری و سرعت دوره. بههمیندلیل، نمودار سرعت ابزار ایدهآلی برای نظارت بر وضعیت کلی پروژه است.
ردیابی نوسانات: نوسانها معیار سنجش پیشبینیپذیری هستند. اوج و فرودهای مکرر ممکن است نشاندهندهی پروژهای پیشبینینشدنی باشند. این درحالی است که ثبات نسبی نمودار به پروژهای پیشبینیشدنی اشاره میکند.
آگاهی از روند سرعت: ممکن است تعداد استوریپوینتهای پذیرفتهشده در یک دوره کمتر باشد. شیب سرعت، باگها و اشکالهای کار را بهوضوح به ما نشان میدهد.
انجمن محصولات دوربین و تصویربرداری (CIPA)، گزارش آمار عرضهی دوربینهای دیجیتال در فوریه را منتشر کرده است. باوجودآنکه اعداد و ارقام نمودار خیلی دقیق و مطمئن نیستند، بهصورت کلی از کاهش عرضهی دوربینهای دیجیتال در فوریهی۲۰۱۹ درمقایسهبا فوریهی۲۰۱۸ خبر میدهد.
باتوجهبه نمودار، ظاهرا در فوریهی۲۰۱۹ (برابر با بهمن۱۳۹۷) درحدود ۹۳۵,۱۴۸ دستگاه دوربین و در ژانویهی۲۰۱۹ نیز درحدود ۱,۰۰۱,۳۹۸ دستگاه دوربین به بازار عرضه شده که کاهش بیش از ۳۰ درصدی را درمقایسهبا همین بازهی زمانی در سال گذشته را نشان میدهد. شایان ذکر است در ژانویهی۲۰۱۸، عرضهی ۱,۳۴۰,۴۹۲ دستگاه دوربین و در فوریهی۲۰۱۸، عرضهی ۱,۳۴۰,۹۹۵ دستگاه دوربین به بازار را شاهد بودهایم.
مقالههای مرتبط:
باتوجهبه آمار منتشرشده، علاوهبر کاهش عرضهی دوربینهای دیجیتال، میزان عرضهی لنزهای تعویضشدنی نیز در سال جاری درمقایسهبا سال قبل کاهش یافته است و از ۷۹۸,۰۱۴ لنز در فوریهی۲۰۱۸ به ۵۲۱,۲۱۷ لنز در فوریهی۲۰۱۹ کاهش یافته است. علاوهبراین، آمارها نشان میدهد میزان عرضهی لنز در فوریهی۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ درمقایسهبا فوریهی ۲۰۱۷ کاهش یافته است. در فوریهی۲۰۱۷، عرضهی ۸۴۳,۲۱۷ لنز تعویضشدنی دوربین را به بازار شاهد بودیم.
همین وضعیت در میزان عرضهی لنزهای داخلی هم دیده میشود و میزان عرضهی لنزهای داخلی دوربین از ۵۴۲,۹۸۱ لنز در فوریهی۲۰۱۸ به ۴۱۳,۹۳۱ لنز داخلی در فوریهی۲۰۱۹ کاهش یافته است.
براساس دادههای CIPA، میزان عرضهی دوربین دیجیتال در بازارهای جهانی در فوریهی ۲۰۱۸، تقریبا مشابه فوریهی۲۰۱۷ بوده است و فقط افزایشی جزئی در آمار عرضه را شاهد هستیم. باوجوداین در سال ۲۰۱۹، آمارها تغییر پیدا کرده و با افت ۶ درصدی در میزان عرضهی دوربین دیجیتال به بازارهای جهانی در فوریهی۲۰۱۹ درمقایسهبا فوریهی۲۰۱۸ مواجه شده است.
آمارهای روی نمودار بهصورت کلی افت عرضهی دوربینهای دیجیتال را در بازارهای جهانی بهصورت سالیانه نشان میدهد؛ اما مشخصا و در بازهی زمانی معلوم که معمولا وضعیت عرضهی دوربین به بازار وضعیت نسبتا پایداری داشت یا حتی با افزایش عرضه مواجه بودیم، اکنون افت عرضه را شاهد هستیم. باید ببینیم در ماههای آتی نیز، این روند ادامه پیدا خواهد کرد و با افت دیگری در بازار دوربین دیجیتال مواجه خواهیم بود یا اینکه این وضعیت دستخوش تغییر خواهد شد.
اولین نمایشگاه خودرو آمریکایشمالی در سال ۱۹۰۰ در نیویورک برگزار شد. نمایشگاه نیویورک هرسال برپا میشود؛ اما معمولا زیر سایهی گردهمایی بزرگتر و مهمتر خودروسازان در دیترویت قرار میگیرد. نمایشگاه نیویورک جزو پنج رویداد بزرگ خودروسازی دنیا نیست؛ ولی در طول سالهای گذشته، میزبان مدلهای جذابی بوده است.
هرسال در ژنو، تمرکز اصلی خودروسازان بر مدلهای گرانقیمت و قدرتمند است و در دیترویت، مراسم مهم رونمایی خودروهای عضلانی و پیکاپهای آمریکایی برگزار میشود. بااینحال، نمایشگاه خودرو نیویورک به ویژگی برجستهای شهرت ندارد. درواقع خودروهایی که در این نمایشگاه رونمایی میشوند، به شرایط بازار و تمایل مصرفکننده بستگی دارند. در طول سالهای گذشته، انواع خودروهای مفهومی آیندهنگرانه، مدلهای آفرود جذاب و بسیار بزرگ برای پارکینگهای منهتن، نمونههای لوکس و گرانقیمت و محصولات دوستدار محیطزیست به غرفههای شرکتهای خودروسازی در نمایشگاه نیویورک وارد شدهاند.
مقالهی مرتبط:
در این مقاله، قصد داریم به تاریخ برگزاری نمایشگاه نیویورک در دو دههی گذشته مراجعه و جذابترین خودروهای نمایشدادهشده را معرفی کنیم. نمایشگاه نیویورک ۲۰۱۹ نیز چکیدهای از خودروهای مختلف تولیدی و مفهومی و آزمایشی خواهد بود که برای رونمایی رسمیشان باید تا چهارشنبه ۲۸فروردین۱۳۹۸ صبر کنیم. مانند دورههای گذشته، دو روز اول نمایشگاه (۲۸ و ۲۹فروردین) مخصوص رسانهها خواهد بود و بازدید عمومی از ۳۰فروردین تا ۸اردیبهشت امکانپذیر است.
سال ۱۹۹۶؛ مدل مفهومی مزدا میاتا M Coupe
مدیران ارشد مزدا پس از موفقیت کروک MX-5، تصمیم پرخطری گرفتند. مدل مفهومی M Coupe پیشنمایشی جالب از احتمال ورود این مدل رودستر ژاپنی به کلاسهای دیگر مثل کوپه بود. مدل سقف سخت میاتا هیچوقت تولید نشد و تنها در حد مدل آزمایشی سال ۱۹۹۶ باقی ماند. M Coupe نظر تمام علاقهمندان دنیای خودرو در نمایشگاه نیویورک ۱۹۹۶ را جلب کرد. این خودرو با طراحی فستبک زیبا و طرح هماهنگ شیشه و صندوق عقب و کابین بازطراحیشده، بسیار امیدوارکننده بهنظر میرسید. باتوجهبه واکنش مثبت رسانهها و مردم، مقامهای مزدا تصمیم گرفته بودند مدل کوپهی MX-5 را تولید کنند؛ اما بهدلایل نامعلوم این اتفاق نیفتاد. این کروک پرفروش، تنها با سقف پلاستیکی و بدون طراحی فستبک عرضه شد.
سال ۲۰۰۱؛ مدل مفهومی لینکلن MK9
هدف از تولید MK9، بازگشت لینکلن به دوران تولید خودروهای لوکس کوپه و کروک بود. علاوهبراین، این مدل مفهومی میتوانست احیاکنندهی نامگذاری سنّتی خودروهای این شرکت آمریکایی و بازگشتی دوباره به سری Mark باشد. لینکلن MK9 بهقلم جری مکگاورن خلق شده بود. درحالحاضر، مکگاورن مدیر بخش طراحی لندرور است. با طراحی کوپهی سقف و کاپوت بلند، زبان طراحی لینکلن در این مدل مفهومی تغییر محسوسی کرده بود. فضای داخلی هم دقیقا با استانداردهای این برند آمریکایی و صندلیهای بزرگ و جادار و مواداولیهی باکیفیت طراحی شده بود. میتوان گفت MK9 دقیقا همان خودرویی بود که فورد برای راهاندازی تمامعیار لینکلن به آن نیاز داشت. پس از رونمایی این مدل و سپس Mark X در سال ۲۰۰۴، تیمهای مهندسی فورد و لینکلن با هدف توسعهی پلتفرمی جدید مخصوص خودرو محورعقب لوکس آغازبهکار کردند که میتوانست براساس MK9 تولید شود؛ اما روند تولید این پلتفرم در اواخر دههی ۲۰۰۰ متوقف شد.
سال ۲۰۰۲؛ هوندا اِلِمنت
هوندا در نمایشگاه دیترویت ۲۰۰۱، خودرو مفهومی Model X را رونمایی کرد و سال بعد در نیویورک، هوندا المنت (Element) با طراحی مشابه Model X بهنمایش گذاشته شد. هر دو مدل مفهومی و تولیدی المنت براساس هوندا CR-V ساخته شدهاند. درحقیقت، CR-V بهعنوان خودرویی خانوادگی طراحی شده بود؛ اما المنت با تمرکز بر مسافرتهای طولانی و رانندگی در طبیعت با قابلیت تغییر چیدمان صندلیهای کابین و بارگیری دوچرخه شکل گرفت. فضای داخلی هوندا المنت بسیار جادار بود و امکان شستوشوی کف کابین هم وجود داشت. از هوندا المنت، تنها یک نسل از سال ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۱ در آمریکا تولید شد. این خودروساز ژاپنی کراساور المنت را به اروپا صادر نکرد و این خودرو فقط درانحصار آمریکاییها بود.
سال ۲۰۰۴؛ نسل دوم نیسان اکسترا
نسل اول نیسان اکسترا (Xterra) از سال ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۴ در آمریکا تولید شد. البته، نمونهی تغییریافتهی محصول نیسان با کد «رونیز» در ایران هم تولید میشد. اکسترا تلاش جسورانهی ژاپنیها در قلمرو جیپ برای نمایش تواناییهای خودرو آفرود خارجی بود که البته با استقبال علاقهمندان هم روبهرو شد. اکسترا نسل اول در قدرتمندترین مدل با پیشرانهی V6 عرضه شد تا درمقابل خودروهای آفرود جیپ، توان رقابت داشته باشد. نسل دوم اسکترا سال ۲۰۰۴ در نیویورک رونمایی شد. اکسترا ۲۰۰۴ درمقایسهبا نسل اول طراحی مشابهی داشت؛ اما حالا علاوهبر ابعاد بزرگتر، به پیشرانهی ۸ سیلندر Vشکل ۴ لیتری هم مجهز شده بود. نسل دوم نیسان اسکترا در سالهای ۲۰۰۹ و ۲۰۱۱ بهروزرسانی شد تا سرانجام در سال ۲۰۱۵، از خطِتولید کنار برود. رقیب نزدیک نیسان و هموطن اکسترا، تویوتا 4Runner بود که هنوزهم تولید میشود.
سال ۲۰۰۵؛ کادیلاک XLR-V
مردم آمریکا اولینبار در تبلیغات تلویزیونی بین مسابقات Super Bowl سال ۲۰۰۵ که کادیلاک میلیونها دلار هزینه کرده بود، مدل پرقدرت XLR-V را تماشا کردند. پسازاین، علاقهمندان دنیای خودرو بیصبرانه منتظر رونمایی رسمی محصول جدید کادیلاک در نمایشگاه نیویورک بودند. در اواسط دههی ۲۰۰۰، سران کادیلاک تمام تلاش خود را کردند تا با پوشاندن ریشههای آمریکایی شرکت و الهام از مسیر بیامو، مشتریان جدیدی در اروپا و خانه جذب کنند. رودستر XLR-V مجهز به پیشرانهی V8 سوپرشارژ با قدرت ۴۴۳ اسببخار و براساس قوای فنی شورولت کوروتساخته شده بود و پرچمدار جدید کادیلاک بهشمار میرفت. XLR-V بهعنوان نسخهی قدرتمند مدل XLR با زمان ۴.۸ ثانیه در آزمایش سرعت صفر تا ۱۰۰ کیلومتربرساعت و قیمت پایهی ۱۱۰,۰۰۰ دلار در سال ۲۰۰۶، نهایت تلاش مدیران ارشد کادیلاک برای جلب نظر خریداران مرسدس بنز SL بود.
سال ۲۰۰۶؛ جیپ رنگلر نسخه آنلیمیتد
مدتها بود که شایعهی تولید جیپ رنگلر (Wrangler) چهاردر شنیده میشد و سرانجام این خواستهی طرفداران در سال ۲۰۰۶ و نمایشگاه نیویورک به واقعیت تبدیل شد. نسخهی آنلیمیتد (Unlimited) دراصل همان رنگلر دودر است که حالا با افزایش طولی ۵۲۰ میلیمتر بدنه، به مدلی چهاردر تبدیل شده بود. منتقدان این مدل معتقد بودند که جیپ رنگلر چهاردر با میراث این شرکت در تضاد است؛ اما نسخهی آنلیمیتد خودرو آفرود آمریکایی را بدون ازدستدادن قابلیتهای مشهورش در رانندگی خارج جاده، کاربرپسندتر و پرفروشتر کرد.
سال ۲۰۰۷؛ مرسدس بنز CLK63 AMG Black Series
در جمع محصولات متنوع مرسدس بنز، مدل CLK چندان پرطرفدار نبود؛ بنابراین، تولید نسخهای جذابتر از این مدل در دستورکار مقامهای این شرکت آلمانی قرار گرفت. حاصل تیم مهندسی مرسدس بنز با همکاری متخصصان AMG، در نمایشگاه نیویورک سال ۲۰۰۷ رونمایی شد. CLK63 AMG Black Series در طراحی داخلی و خارجی قوای فنی تغییر بزرگی کرده بود تا بهسرعت به جمع بهترینهای مرسدس بنز راه پیدا کند. کیت بدنهی اسپرت با گِلگیرهای برجسته، این مدل را مشابه نمونههای مسابقهای خودروهای تورینگ آلمان کرده بود. پیشرانهی بزرگ ۶.۲ لیتری با آرایش Vشکل ۸ سیلندر، حدود ۵۰۰ اسببخار قدرت به CLK63 AMG Black Series داده بود تا در کمتر ۴.۵ ثانیه به سرعت ۱۰۰ کیلومتربرساعت برسد. از این مدل که حداکثر سرعتش به حدود ۳۰۰ کیلومتربرساعت میرسید، ۵۰۰ دستگاه تولید شد.
سال ۲۰۰۸؛ پونتیاک G8 ST
پونتیاک در نمایشگاه نیویورک سال ۲۰۰۸، نمونهی پیشتولید محصولی را رونمایی کرد که دقیقا برای طرفداران وانتهای قدرتمند طراحی شده بود. G8 ST که در استرالیا با نشان هولدن (Hoden) عرضه شد، پس از شورولتEl Camino محصول سال ۱۹۸۷، اولین وانت با طراحی الهامگرفتهشده از مدل سواری بود که بهوسیلهی جنرال موتورز در آمریکا فروخته میشد. پونتیاک در G8 ST چیزی کم نگذاشت. پیشرانهی V8 با حجم ۶ لیتر و قدرت ۳۶۱ اسببخار درکنار سیستم انتقال قدرت محورعقب، رؤیای طرفدارن خاص این کلاس از خودروها را هدف گرفت؛ اما G8 ST بازهم درحد رؤیا باقی ماند. درحالی که سران پونتیاک اواخر سال ۲۰۰۹ را برای فروش این مدل در نظر گرفته بودند، مدیران ارشد جنرال موتورز انحلال کامل این برند را پس از ۹۳ سال فعالیت تا پایان سال ۲۰۱۰ اعلام کردند.
سال ۲۰۱۰؛ کادیلاک CTS-V Sport Wagon و نسل دوم سایون tC
در نمایشگاه نیویورک ۲۰۱۰، مدل استیشن کادیلاک CTS-V بهعنوان خودرویی نمایشی معرفی شد. بااینحال باتوجهبه به جزئیات در ساخت این خودرو و صحبتهای رسانههای مختلف، استیشن جذاب کادیلاک که ترکیبی از طراحی اروپایی با مهندسی آمریکایی بود، تمام ویژگیهای لازم برای تولید و رسیدن به خیابانها را بههمراه داشت. کادیلاک سالها بود که تولید خودروهای استیشن را کنار گذاشته و به رقبای اروپایی واگذار کرده بود؛ اما با محبوبیت ناگهانی این مدلها در اوایل دههی ۲۰۱۰ بین مردم آمریکا، احتمال تولید دوباره درنظر گرفته شد. برخلاف خودروسازان اروپایی، کادیلاک بهدنبال تولید استیشن خانوادگی با پیشرانهی کوچک نبود و از قلب ۶.۲ لیتری سوپرشارژ V8 شورولت کوروت در CTS-V Sport Wagon استفاده کرد. استیشن کادیلاک با بیش از ۵۵۰ اسببخار قدرت، قطعات برادر سدانش مثل جعبهدندهی ۶ سرعتهی دستی، سیستم تعلیق مغناطیسی، ترمزهای برمبو و رینگهای آلومینیومی ۱۹ اینچی را هم قرض گرفت تا مدلی متفاوت در بازار جهانی باشد. در سال ۲۰۱۱، این مدل سرانجام عرضه شد و سال ۲۰۱۴ به تاریخ پیوست.
سایون (Scion) برند زیرمجموعهی تویوتا بود که تنها از سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۶ با هدف تولید خودروهای اسپرت کامپکت برای قشر جوان زنده ماند. یکی از هشت مدل تویوتا با نشان سایون، tC بود که نسل دوم آن در نمایشگاه نیویورک ۲۰۱۰ رونمایی شد. گفتنی است در خاورمیانه، سایون tC با نام تویوتا زِلاس عرضه شد. نسل اول سایون tC (مدل ۲۰۰۴) با پیشرانهی ۴ سیلندر ۲.۵ لیتری و ۱۸۰ اسببخار قدرت را میتوان خودرویی موفق برای تویوتا دانست. ویژگیهایی مانند قیمت مناسب و دیفرانسیلجلو سایون tC را در نظر بسیاری از افراد جایگزین شایستهی تویوتا سلیکا (Celica) نشان داد. نسل دوم سایون tC زمانی عرضه شد که تقاضا برای خودروهای اسپرت کامپکت در آمریکا کاهش یافته بود. با آغاز دههی ۲۰۱۰، فروش سایون هرروز کمتر شد تا درنهایت، مقامهای تویوتا فعالیت این برند را در سال ۲۰۱۶ متوقف کردند.
سال ۲۰۱۱؛ نسل نهم هوندا سیویک
ریشههای اصلی هوندا سیویک در ژاپن است؛ اما این مدل همیشه یکی از خودروهای پرفروش آمریکا درنظر گرفته میشود. دقیقا بههمیندلیل است که مدیران ارشد هوندا نسل جدید سیویک را در آمریکا رونمایی میکنند نه کشورهای اروپایی یا آسیایی. اولین نمونههای تولیدی نسل نهم هوندا سیویک بیشتر بهدلیل طراحی خارجی نهچندان زیبا و جذاب، مشتریان زیادی نداشتند که این نقص با بهروزرسانی سال ۲۰۱۳ تاحدودی جبران شد. مانند نسلهای گذشته، بهترین سیویک با تولید نسخهی Type R در سال ۲۰۱۵ دردسترس خریداران قرار گرفت؛ اما تولید نسل نهم هوندا سیویک تا سال ۲۰۱۷ ادامه داشت.
سال ۲۰۱۲؛ دوج وایپر SRT
دپارتمان تیونینگ اختصاصی کرایسلر با نام SRT در مهندسی نسل پنجم دوج وایپر (با تلفظ صحیح انگلیسی داج) نقش اساسی ایفا کرد. وایپر SRT در نمایشگاه نیویورک ۲۰۱۲ رونمایی شد و با قابلیتهای کنترل بهتر، از نسلهای گذشته فاصلهی زیادی گرفت. تولید نسل پنجم وایپر باتوجهبه توسعهی پلتفرم اختصاصی SRT بسیار پرخرج بود. آخرین وایپر درنهایت، با پیشرانهی ۱۰ سیلندر Vشکل ۸.۴ لیتری و قدرت ۶۴۰ اسببخار در سال ۲۰۱۳ عرضه شد. وایپر پنجم بیشتر از همیشه به ویژگیهای خودرو اسپرت نزدیک شده بود؛ اما بازهم نتوانست نظر علاقهمندان را جلب کند. فروش این مدل بهقدری ناامیدکننده بود که خطِتولید وایپر درسال ۲۰۱۷، بدون هیچ نشانهای از وجود جایگزین در آینده متوقف شد.
سال ۲۰۱۳؛ شورولت SS و مدل مفهومی سوبارو WRX
زمانیکه شورولت در سال ۱۹۹۶ تولید نسل چهارم کپریس (Caprice) را متوقف کرد، بسیاری از افراد تصور کردند این برند آمریکایی سدان دیفرانسیلعقب جدیدی عرضه نخواهد کرد. البته، این تصور کاملا درککردنی بود؛ زیرا تقریبا تمام رقبای اصلی شورولت به تولید خودروهای دیفرانسیلجلو روی آورده بودند و نسل ششم کپریس هم فقط دراختیار نیروهای پلیس آمریکا قرار گرفت. شورولت سرانجام دوباره سدان محورعقب تولید کرد؛ اما اینبار این خودرو نمونهی SS از هولدن کامودور ساخت استرالیا بود. شورولت SS، تنها با پیشرانهی ۶.۲ لیتری V8 کد LS3 تولید شد.
بهدلیل محبوبیت فراوان سوبارو در آمریکا، هرسال باید منتظر خودرویی جذاب از این شرکت اصیل ژاپنی در نمایشگاه نیویورک باشیم. مدل مفهومی WRX سال ۲۰۱۳ اولین پیشنمایش سوبارو از نسل جدید سدان قدرتمند دودیفرانسیل و جدایی نامهای ایمپرزا (Impreza) و WRX برای همیشه بود. WRX پیشازاین، در نسلهای مختلف ایمپرزا نسخهای ویژه بود؛ اما حالا به مدلی مستقل تبدیل شد. مدل تولیدی WRX سال ۲۰۱۴ به بازار رسید؛ اما میتوان گفت درمقایسهبا مدل مفهومی، هیجان کمتری در طراحی داشت. درهرصورت، نمایشگاه نیویورک ۲۰۱۳ آغاز جدایی WRX و ایمپرزا در خطِتولید سوبارو بود که تابهامروز هم ادامه داشته است.
سال ۲۰۱۴؛ مدل مفهومی لندرور دیسکاوری ویژن
شرکت بریتانیایی لندرور این روزها کمتر مدلهای مفهومی و نمایشی جدید را رونمایی میکند. دلیل اصلی این استراتژی جدید، جلوگیری از کپیشدن طراحی محصولات آینده بهوسیلهی شرکتهای چینی است. در طول سالهای گذشته، بارها دیدهایم شرکتهای چینی کپی خودروهای لندرور را زودتر از برند بریتانیایی به بازار عرضه میکنند. یکی از آخرین مدلهای مفهومی لندرور، شاسیبلند دیسکاوری ویژن (Discovery Vision) است که سال ۲۰۱۳ در نمایشگاه نیویورک رونمایی شد. این مدل نشاندهندهی تلاش تیم طراحی لندرور برای ایجاد انقلاب اساسی در دیسکاوری بود که از سال ۱۹۸۹، تغییرات کمی داشت. سال ۲۰۱۷، نمونهی تولیدی نسل پنجم دیسکاوری رونمایی شد و غیر از درهای کالسکهای، دقیقا مشابه نمونهی مفهومی بود.
سال ۲۰۱۵؛ پورشه باکستر اسپایدر
خودروساز آلمانی پورشه معمولا نمایشگاه دیترویت را کنار میگذارد؛ اما با محصولی جدید به نیویورک میرود. سال ۲۰۱۵، پورشه با نسل دوم باکستر اسپایدر پرطرفدار به نیویورک رسید که با قدرت بیشتر (۳۸۵ اسببخار)، وزن سبکتر، فرمانپذیری حساستر و طراحی بهروزتر نظر علاقهمندان را جلب کرد. مدل باکستر اسپایدر آخرین محصول پورشه از نسل 981 بود که حدود ۲,۴۰۰ دستگاه از آن تولید و ۸۵۰ نمونه به آمریکا صادر شد. پورشه 982 با نام 718 باکستر در محلی که این شرکت آلمانی مهمترین محصولات خود را معرفی میکند، یعنی نمایشگاه خودرو ژنو، رونمایی شد.
سال ۲۰۱۷؛ دوج چلنجر SRT Demon و مدل مفهومی نیسان روگ Trail Warrior
شرکت آمریکایی دوج پس از ماهها انتشار ویدئوهای تبلیغاتی جذاب و جانبهلبکردن طرفداران خودروهای عضلانی، سرانجام در نمایشگاه نیویورک ۲۰۱۷ با محصولی متفاوت و شگفتانگیز حاضر شد. اهریمن دوج با ۸۴۰ اسببخار قدرت، هیچ شباهتی به خودروهای دیگر نیویورک ۲۰۱۷ نداشت. درواقع، درست در زمانیکه رقبای دوج درحالتوسعهی سیستم برق ۴۸ ولتی و فناوری خودران سطح سه بودند، مقامهای این شرکت شبوروزشان را با تلاش برای کسب مجوز خودرویی میگذراندند که در خیابانهای عمومی میتوانست دو چرخ جلوِ خود را از زمینبلند کند. همانطورکه انتظار میرفت، دوج چلنجر دیمِن به قهرمان خودروسازی آمریکا تبدیل شد و تمام ۳,۳۰۰ ظرفیت تولیدیاش تا پایان سال ۲۰۱۸ بهفروش رفت.
نیسان با رونمایی مدل مفهومی و آفرود Rogue Trail Warrior به همه یادآوری کرد که هرچیزی در نمایشگاه نیویورک امکانپذیر است. شاسیبلند روگ خودرو چندان ویژهای نیست؛ اما تیم مهندسی نیسان با نصب چرخهای ممتد و افزایش ارتفاع تا ۷۶۲ میلیمتر، این مدل را خاص کرد. روگ Trail Warrior حتی به تعداد محدود هم تولید نشد و تنها یک مدل نمایشی برای جذب بیشتر بازدیدکنندگان به غرفهی این شرکت ژاپنی در نیویورک بود.
سال ۲۰۱۸؛ آئودی RS5 Sportback و جنسیس Essentia
دیدن آئودی RS5 اسپرت بک در نمایشگاه نیویورک ۲۰۱۸ بسیار تعجببرانگیز بود؛ زیرا معمولا این نمونه از محصولات خودروساز آلمانی آئودی در فرانکفورت یا ژنو رونمایی میشوند. مقامهای آئودی در مراسم رونمایی RS5 اسپرت بک اعلام کردند دلیل رونمایی این مدل ۴۴۴ اسببخاری در نیویورک، احتمال وجود تقاضای بالا است. آئودی RS4 در آمریکا فروخته نمیشود؛ بنابراین، افرادی که بهدنبال خودرو اسپرت محصول این برند با طراحی سدان و قیمتی مشابه بیامو M3 و مرسدس AMG G63 هستند، RS5 اسپرت بک گزینهی اصلی خواهد بود. پیشبینی سران آئودی درست از آب درآمده و بهدلیل تضمین پاسخگویی کامل به تقاضای RS5 اسپرت بک درآمریکا، فروش این مدل در اروپا به تعویق افتاده است.
مدل مفهومی اسنشیا (Essentia) به این دلیل طراحی شد تا این تصور از بین برود که جنسیس، برند زیرمجموعهیهیوندای، یکی از شرکتهای خودروساز معمولی کرهجنوبی است. فلسفهی طراحی این مدل تمامبرقی، پیشبینی تولید خودرویی گرندتورر در دههی ۲۰۲۰ است؛ ازاینرو، احتمال تولید اسنشیا یا مدلی براساس طراحی این نمونهی مفهومی بسیار اندک است. با تمام اینها، مقامهای جنسیس هنوز این موضوع را بهطور رسمی تأیید یا تکذیب نکردهاند.
با استفاده از روشهای مختلفی مانند رویدادهای آبوهوایی شدید و افزایش سطح پوشش گیاهی در قطب شمال و حتی تغییر در فصلها به گرمشدن اقلیم سیارهی خود نگاه کنیم. باوجوداین، اخیرا دیدگاه تازهای مطرح شده است.
گروهی از دانشمندان در انگلستان گردهم آمدند تا دربارهی موضوعی بحث و گفتوگو کنند که میتوانیم با مطالعهی گذشتهی اقلیمی زمین یاد بگیریم. توجه به آخرین زمانیکه اتمسفر زمین حاوی این مقدار کربندیاکسید بوده است، موجب ایجاد تصویر متفاوتی از زمین میشود: درختانی در قطب جنوب وجود داشتهاند و سطح دریا تا ۲۰ متر بالاتر و دمای زمین سهچهار درجه بیشتر از زمان فعلی بوده است.
این موضوع موجب ایجاد تصویری نگرانکننده دربارهی مقدار کربندیاکسید موجود در هوا میشود و نشان میدهد چگونه جهان ما ممکن است با افزایش دما تغییر کند. دانشمندانی از سرتاسر انگلستان در جلسهای گردهم آمدند تا جدیدترین پژوهش دربارهی تغییرات اقلیمی را بررسی کنند و ببینند چگونه ممکن است گذشتهی دور سیارهی ما دوباره در زمان کنونی تکرار شود. جین فرانسیس فسیلهای گیاهی و رکوردهای رسوبی دورهی پلیوسن(۵.۳ تا ۲.۶ میلیون سال پیش) را مطالعه کرده است. او به گاردین گفت:
مقالههای مرتبط:
این کشف شگفتانگیزی است. فسیلهای برگ در ساحل جنوبی کشف شدهاند. من آنها را آخرین جنگلهای قطب جنوب مینامم.
آنها در موقعیت ۴۰۰ پیپیام کربندیاکسید رشد کرده بودند. این ممکن است همان جایی باشد که داریم به آن برمیگردیم: یعنی زمانیکه صفحات یخی ذوب خواهد شد و گیاهان در این منطقه رشد خواهند کرد.
سال گذشته، مقدار کربندیاسید اتمسفر زمین به ۴۱۰ پیپیام رسید که تصور میشود بالاترین سطح در ۸۰۰,۰۰۰ سال اخیر باشد. ما درحالتداوم مصرف سوختهای فسیلی هستیم و میزان کربندیاسید در اتسمفر نیز بههمینترتیب افزایش مییابد.
تاکنون ما میزان افزایش دما و سطح دریا و نیز پوشش گیاهی قطب جنوب در زمان پلیوسن را ندیدهایم؛ اما این همان مسیری است که در آن قرار گرفتهایم. این نتایج هشدار جدیدی دربارهی آیندهی زمین است. مارتین سیگرت از کالج سلطنتی لندن میگوید:
اگر شما اجاق گاز خانهی خود را روشن و دمای آن را روی ۲۰۰ درجه تنظیم کنید، دما بهسرعت به آن سطح نمیرسد. این افزایش دما مقداری زمان میبرد.
این مثال همان چیزی است که دربارهی اقلیم زمین صادق است. اگر شما بهتدریج سطح کربندیاکسید را به ۴۰۰ پیپیام برسانید، این افزایش سریعا به تعادل نخواهد رسید؛ بلکه شاید به حدود ۳۰۰ سال زمان نیاز داشته باشد. مناطق قطبی بیشترین حساسیت را به تغییرات اقلیمی دارند و اولین اثرها را نشان میدهند. آنها برای سیارهی ما مانند سیستم هشدار اولیه عمل میکنند. وقتی این به موضوع جنگلهای قطب جنوب میرسد، شواهد نشان میدهد که در زمان رشد این برگهای فسیلشده، از صفحات یخی گرینلند و قطب جنوب هیچ خبری نبوده است. در آن زمان، دمای تابستان در قطب جنوب حدود ۵ درجهی سانتیگراد بوده است؛ ولی اکنون ۲۰- تا ۱۵- درجه سانتیگراد است.
پژوهشگران میگویند با نرخ کنونی انتشار گازهای گلخانهای، ممکن است حتی به ۱,۰۰۰ پیپیام کربندیاکسید نیز برسیم. برای توقف آنچه درحالوقوع است، به اقدامات درخورتوجهی نیاز است؛ وگرنه به وضعیت دوران پلیوسن یا شاید بدتر از آن خواهیم رسید. درحالیکه برخی از جنبههای تغییر اقلیمی اکنون دیگر گریزناپذیر شدهاند، مطالعهیمنتشرشده در اوایل سال جاری نشان میدهد هنوزهم فرصتی برای محدودکردن میزان افزایش دما وجود دارد؛ هرچند این فرصت بهسرعت درحال ازدسترفتن است. آلان هیوود از دانشگاه لیدز میگوید:
پس از ۲۱ سال مطالعهی دورهی پلیوسن و تشابه تمام شرایط در دهههای پیش رو، نخستین شرایط اقلیمی را تجربه خواهم کرد که بیش از ۳ میلیون سال وجود نداشته است.
اسفند سال گذشته، اپل با اعمال محدودیتهایی باعث شد بسیاری از اپلیکیشنهای ایرانی روی سیستمعامل iOSغیرفعال شوند. بعد از این ماجرا، کسبوکارهای ایرانی نسخهی جدیدی از اپلیکیشن را به کاربران خود ارائه دادند که بهصورت موقت این مشکل را برطرف کرد؛ اما با اعمال محدودیتهای جدید، اپلیکیشنهای ایرانی iOS مانند اسنپ و تپسی و سامانک بازهم غیرفعال شدهاند.
مقالههای مرتبط:
اپل بهمنظور افزایش امنیت کاربرانش، اجازهی نصب اپلیکیشنهای غیررسمی را به آنها نمیدهد و اپلیکیشنها حتما باید از فروشگاه رسمی اپل، یعنی اپاستور، دانلود و نصب شوند. بعد از اعمال تحریمهای بانکی علیه ایران، تمامی اپلیکیشنهای دارای درگاه پرداخت از اپاستور حذف شدند و بسیاری از توسعهدهندگان با استفاده از مجوزهای شرکتی بهنوعی تحریمهای اپل را دور میزدند. مجوزهای شرکتی برای نصب اپلیکیشن در سازمان یا ارگان استفاده میشوند تا شرکتها بدون نیاز به اپاستور اپلیکیشن خود را بین کارمندان توزیع کنند. اپل بعد از پیبردن به این موضوع، آن دسته از اپلیکیشنهای ایرانی و خارجی را مسدود کرد که از مجوز شرکتی سوءاستفاده میکردند.
درحالحاضر، تعدادی از کسبوکارهای ایرانی با استفاده از پروفایل دیگری نسخهی جدیدی از اپلیکیشنهای خود را ارائه دادهاند؛ اما تمام این راهحلها موقتی و ممکن است بعد از گذشت چند روز، بازهم اپل مجوز سازمانی آنها را باطل کند.
هواوی پس از مدتها انتظار، سرانجام چند ماه پیش به رونمایی گوشی تاشدنی خود بهنام میت ایکس (Huawei Mate X) پرداخت. این گوشی که قیمت بالایی دارد، از ویژگیهای جذابی بهره میبرد و یکی از نخستین دستگاههای تاشدنی دنیا بهشمار میآید.
هواوی در زمان معرفی میت ایکس، گفته بود که این گوشی در سال ۲۰۱۹ عرضه میشود، اما به تاریخ دقیق آن اشارهای نکرده بود. بااینحال اخیرا صفحهی مربوطبه این دستگاه در فروشگاه ویمال (از خردهفروشیهای آنلاین وابسته به هواوی) ظاهرا بهشکل غیرعمدی، تاریخ عرضهی میت ایکس را فاش کرده است.
در صفحهی مربوطبه این گوشی تاشدنی، ماه ژوئن ۲۰۱۹ (۱۱ خرداد تا ۹ تیر ۱۳۹۸) بهعنوان تاریخ عرضه هواوی میت X اعلام شده است. مسئولان فروشگاه ویمال، هماکنون این صفحه را از روی وبسایت خود حذف کردهاند.
طبق اعلام رسمی هواوی، گوشی میت ایکس در اواسط سال ۲۰۱۹ با قیمت ۲٬۳۰۰ یورو روانهی بازار خواهد شد. اگر به مشاهدهی مشخصات فنی و قیمت گوشی هواوی میت ایکس علاقه دارید، وارد صفحهی اختصاصی این دستگاه دربانک محصولات زومیت شوید. شما همچنین میتوانید ویدیوی نگاه نزدیک به این گوشی را مشاهده کنید.
اواخر بهمنماه سال گذشته بود که خلاقیت یک وبسایت تازه، توجه کاربران زیادی را به خود جلب کرد. کافی است سری به آدرس وبسایت thispersondoesnotexist.com بزنید. در نگاه اول، شما تصویر یک فرد عادی را میبینید؛ اما اگر کمی بیشتر دقت کنید، با عبارتی در گوشهی پایین تصویر مواجه میشوید که میگوید: «این تصویر با یک الگوریتم شبکهی رقابتی مولد (GAN) تولید شده است». بله، شاید هضم آن برایتان کمی دشوار باشد، ولی این چهرهها که بهطرز هولناکی واقعی بهنظر میرسند، متعلق به هیچ انسانی نیستند.



تصاویر تهیهشده از thispersondoesnotexist.com، این افراد در دنیای واقعی وجود ندارند
فیلیپ وانگ، یک مهندس نرمافزار در اوبر (Uber) است که تصمیم گرفت این وبسایت را براساس نتایج فعالیت گروهی از پژوهشگران در انویدیا پایهگذاری کند تا افکار عمومی را از یک توانایی بالقوهی فناوری در خلق تصاویر باکمک الگوریتم شبکهی رقابتی مولد آشنا کند. اینها تنها برنامههایی هستند که شامل دو شبکهی عصبی میشوند. یکی از شبکهها یک تصویر ایجاد میکند و دیگری تصمیمگیری میکند که این تصاویر تاچهاندازه واقعی هستند و درواقع، خروجی برنامهی اول را باهدف بهبود نتایج، به چالش میگیرد. هدف نهایی این فرایند، خلق تصویری است که عملا از چهرهی واقعی یک انسان غیرقابلتشخیص باشد.چهرههایی که در سایت وانگ دیده میشوند، بسیار واقعی هستند. این چهرهها میتواند متعلق به هر کسی در دنیا باشند؛ درحالیکه چهرهها متعلق به هیچ انسانی نیست.
چند روز پس از راهاندازی این سایت، OpenAI از ابزاری خارقالعاده رونمایی کرد که میتوانست با کمترین دخالت انسانی، متونی منسجم شامل چندین پاراگراف را از خود بنویسد. آنها بااقتباس از نام فناوری دیگری که میتوانست با مونتاژ تصویر چهرهی یک فرد روی چهرهی فردی دیگر، ویدئوهای جعلی تولید کند، این قابلیت تازه را دیپفیکس (deepfakes) نوشتاری نام نهادند. در توضیحات گاردین اینگونه آمده است:
این سیستم هوش مصنوعی متون چند کلمهای تا یک صفحهای را بهعنوان ورودی دریافت میکند و میتواند چندین جمله را باتوجه به پیشبینیهای خود در ادامهی آن بنویسد.
مقالههای مرتبط:
OpenAI بهعلت نگرانیهای ناشیاز سوءاستفادههای احتمالی، هنوز نسخهی کامل این فناوری را منتشر نکرده است. بااینحال، گاردین از این فناوری که با نام GPT2شناخته میشود، برای نگارش یک داستان کامل دربارهی خود این فناوری استفاده کرده است. در مقالهی اخیر، تنها دو پاراگراف در اختیار این برنامهی رایانهای قرار گرفت تا موضوعی برای شروع نگارش داشته باشد. درادامه، برنامه توانست بهخوبی با ورودیهای ارائهشده، یک داستان کامل از آب دربیاورد که تقریبا با نسخههای نگاشتهشده توسط یک انسان تفاوت چندانی ندارد. شگفتانگیز آنکه GPT2 حتی توانست چند نقلقول ساختگی نیز از سازندگان خود تولید کند. این فناوری پیشتر هم توانسته بود درحین نگارش یک متن آزمایشی درمورد برگزیت، نقلقولهایی جعلی از رهبر حزب کارگر انگلستان تولید کند.
متون GPT2 شباهت حیرتانگیزی به نوشتههایی دارد که یک انسان نوشته است، درصورتیکه هیچ انسانی آن را ننوشته است.
اجازه دهید به ماجرایی دیگر نیز اشاره کنیم. در بهار سال گذشته، گوگل از دو فایل صوتی ضبطشده پردهبرداری کرد. در این نوارهای صوتی از فناوری تقلید صدای گوگل به نام Duplex استفاده شد تا یک مکالمهی تلفنی میان یک ماشین و یک فرد واقعی ترتیب داده شود. در اولین فایل صوتی، برنامه با یک سالن زیبایی تماس میگیرد تا یک نوبت رزورو کند. طی این مکالمه، برنامه با یک سری گزینههای ارائهشده ازسوی منشی مواجه میشود که مجبور بود از پس پاسخ به آنها برآید. در فایل صوتی دوم، برنامه تلاش میکند تا یک میز برای شام رزرو کند و زنی که مخاطب این تماس تلفنی است، میگوید که امکان رزرو میز برای تعداد کمتر از چهار نفر وجود ندارد.
این مکالمات صوتی ضبطشده شباهت غریبی بهگفتههای یک فرد واقعی را دارد. اما در واقعیت، هیچ انسانی این کلمات را بهزبان نیاورده است.
پردهبرداری گوگل از فناوری Duplex در هوش مصنوعی شگفتی دنیا را برانگیخت
اواخر سال ۱۸۷۷، توماس ادیسون درحالی که آخرین اختراع خود را بههمراه داشت، وارد دفتر ژورنال علمیScientific American شد. آنگونه که سردبیران این ژورنال بعدها تعریف کردند، اختراع او شامل چند قطعه فلز بود که روی یک پایهی آهنی با ابعاد ۰.۱ مترمربع قرار گرفته بودند. آن دستگاه درحقیقت، یک گرامافون بود که قادر به ضبط صدای انسان و بازپخش آن بود. سردبیران مجله علمی آمریکا بعدها نوشتند:
مهم نیست که تا چهاندازه با ماشینهای مدرن و قابلیتهای شگفتانگیز آنها آشنایی داشته باشید یا اینکه چهمیزان درکی از اصول کارکرد این دستگاههای عجیب داشته باشید، ممکن نیست درحالیکه این صداهای مکانیکی را گوش میکنید، نتوانید تشخیص دهید که حواس شما درحال فریبدادنتان هستند.
ما قبلا هم به قابلیت شگفتانگیز شنیدن صدای مردگان ازطریق این دستگاه اشاره کردهایم و هیچ شکی وجود ندارد که این قابلیتها به همان اندازه شگفتآورند که بهنظر میرسند.
درواقع، هیچ راهکار عملی برای تفکیک بشریت از فناوری او وجود ندارد. در سرتاسر تاریخ، فناوری برای بهبود و پیشرفت تجارب انسانی بهکار گرفته شده است و این فناوری در خدمت هدف مهم دیگری نیز بوده است: «فناوری در بسیاری از موارد برای محافظت از بشریت تولید شده است.» این موضوع بهویژه در مورد پیدایش فناوریهای ارتباطی (از صنعت چاپ گرفته تا گرامافون و اینترنت)، صادق بوده است. فارغازاینکه سازندگان این فناوریها هنگام خلق آنها چنین تصوری را داشتهاند یا خیر و جدا از همهی آن خدمات بیشماری که این فناوریها برای ما بهارمغان آوردهاند، باید بهخاطر آورد که این ابزارها تنها راهی برای یادآوری وجود بشریت به خود اوست؛ تا به خود یادآور شویم که ما هنوز وجود داریم.
شاید از همین جهت است که این سه پیشرفت اخیر در حوزهی هوش مصنوعی قدری خاطرمان را مشوش میکند. برخلاف آنچه تاکنون شاهد آن بودهایم، هرکدام از این دستاوردها چیزی بیشاز یک «کپی» ساده از انسانها و ارتباطات انسانی است. میتوان گفت اینها بهنوعی «بازتولید» محسوب میشوند. کمی تامل کنید، این تفاوت ظاهرا جزئی میان این دو کلمه، از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است.
بازتولید اطلاعات جعلی، قابلیتی خطرناک است که خواهد توانست تاریخ ما را نیز دستخوش تغییر کند
توجه به همین تفاوت میان دو عبارت «کپی» و «بازتولید» میتواند به ما بفهماند که در موضوع هوش مصنوعی، دقیقا با چه پدیدهای سروکار داریم: یک کپی و نسخهی اصلی آن میتوانند بهصورت همزمان و مجزا از یکدیگر وجود داشته باشند. حتی اگر نسخهی اصلی مفقود هم شود، نسخهی کپی خود مدرکی است که ثابت میکند که قبلا یک نسخهی اصلی وجود داشته است. اما از آنسو، یک نسخهی «بازتولیدشده» در حقیقت، نوعی دستکاری در نسخهی اصلی با هدف ایجاد یک گونهی جدید است. اساسا در این فرایند، بخشی از جوانب نسخهی اصلی بهکلی ناپدید میشود . این همان موضوعی است که آنچه را در سیلیکونولی میگذرد، برایمان کمی نگرانکننده جلوه میدهد. چرا که با انجام هر بازتولید موفق از چهرهها، کلمات و اصوات انسانی، آنچه که درسکوت ناپدید میشود، خود «انسان» است.
این ابزارهای جدید در هوش مصنوعی دیگر وجودمان را به ما یادآوری نمیکنند؛ در اصل، آنها این موضوع را به ما یادآوری میکنند که شاید دیگر قرار نیست روزی وجود داشته باشیم. سال گذشته، مارتین کونز در مصاحبهای چنین گفت:
ما در قالب یک گونهی زیستی گردآورنده و یادآورنده بودهایم. ما در هر جایی آثار خود را بهجای گذاشتهایم.
کونز درقالب یک کاشیکار استرالیایی درحال ساخت یک کپسول زمان است که خود نام «پروژهی یادبود بشر» را برای آن برگزیده است. او شروع به ساختن کاشیهای سرامیکی کرده که روی آن خاطرات شخصی، اخبار جهانی، متون کتابها و مطالعات علمی با لیزر حک شده است. این کاشیها بهمنزلهی توصیفی از بشریت برای کسانی خواهد بود که شاید در آیندهای دوردست در یک غار نمک میراث ما را بیابند.
این پروژه بهسرعت توسعه یافته است. در حال حاضر، کونز سه دسته از مطالب را چاپ میکند: سرمقالات که شامل مجموعهای از سرخط اخبار جراید جهان از تمامی دیدگاههای سیاسی و جغرافیایی هستند؛ مطالب سازمانی که شامل مقالات علمی، رسالهها، پروژههای هنری و موسیقیهای پرطرفدار و حتی محل سایتهای انباشت زبالههای هستهای است؛ و درنهایت آیتمهای شخصی.
در حال حاضر، او بیش از ۵۰۰ کتیبه دراختیار دارد که بامشارکت افرادی از چندین و چند کشور تهیه شده است؛ این افراد، مطالب مورد نظر خود را ازطریق ایمیل برای او ارسال میکنند تا روی یک کتیبه چاپ شوند. این مطالب شامل امور روزمره، نامههای عاشقانه، مقالات روزنامه، رسالهها، متون وبسیاری از چیزهایی میشود که برایمان اهمیت دارد.
یکی از انگیزههای کونز در حفظ این خاطرات انسانی، از نگرانیهای او درمورد عدم امکان ذخیرهسازی آنها در جاهای دیگر ناشی میشود. کونز میگوید:
دیر یا زود بنابر مسائل اقتصادی یا اکولوژیکی ما مجبور به پاککردن اطلاعات خود خواهیم شد. این پاکسازی بهصورت سازماندهیشده انجام نخواهد شد و قرار نیست خود انتخاب کنیم چه اطلاعاتی باید باقی بماند (و چه اطلاعاتی پاک شود).
ازاینرو پروژهی یادبود بشر برای آن بنیان نهاده شده تا شاید روزی که دیگر نشانی از وجود ما در قرن بیستویکم نبود، نوادگان ما بتوانند همچنان ما را به خاطر آورند.
کتیبههای پروژهی یادبود بشر قرار است یکی از آخرین میراثهای بشر برای آیندگان دوردست باشد
یک «پاکسازی بزرگ» میتواند بدین معنا باشد که اطلاعات ما برای همیشه نابود شوند، اما هنوز سرورهای ما وجود داشته باشند و دوباره بتوانند با دادههایی تازه پر شوند. حال با درنظرگرفتن این سه پیشرفت اخیر در هوش مصنوعی باید این پرسش را از خود داشته باشیم: درصورت وقوع چنین حادثهای این فضاهای خالی قرار است با چه اطلاعاتی پُر شوند؟
این ممکن است یک اشتباه بزرگ باشد که تصور کنیم درصورت نابودی اطلاعات مربوطبه زندگی نسل ما، جای خالی آنها دوباره با همان حقایق پُر خواهد شد. در عوض، ممکن است یک اتفاق عجیب رخ دهد: همانطور که هوش مصنوعی به تکامل خود ادامه میدهد و الگوریتمهای آن بهینه میشوند، ممکن است بهناگاه با جهانی مواجه شویم که در آن اطلاعات مفقودشده با اطلاعاتی جایگزین شوند که توسط انسان تولید نشدهاند. این اطلاعات ممکن است تنها چیزی شبیهبه اطلاعات بشری باشند؛ اطلاعاتی ضبطشده که تنها محصول ارتباط میان لایههای یک الگوریتم پیچیده در حلقهای بیپایان باشند.
تصور این منظره هم هم هولناک است.
یک برنامهی رایانهای یک تماس تلفنی برقرار میکند؛ برنامهای دیگر بدان پاسخ میدهد. یک الگوریتم یک داستان خبری مینویسد؛ الگوریتمی دیگر براساس آن یک رمان مینگارد. یک الگوریتم یک چهرهی انسانی تولید میکند؛ یک ربات از این تصویر برای ایجاد یک پروفایل در شبکههای اجتماعی استفاده میکند و شروع به تعامل با کسانی میکند که خود آنها نیز ممکن است محصول یک الگوریتم دیگر باشند. بدینترتیب با حلقهای بیپایان از الگوریتمها مواجه خواهیم شد که هریک روی دیگری سوار شده است.
مدتها است که ترس ما از هوش مصنوعی از این گمان ناشی میشود که نکند روزی ما بهصورت فیزیکی با یک کامپیوتر ادغام شویم و تبدیل به یک گونهی سایبورگ شویم یا اصلا بدتر از آن روزی با فرارسیدن تکینگی فناوری بهبردگی یک ابرهوش درآییم. اما واقعیت این است که امکان رخداد حوادث دیگری نیز میرود. ممکن است روزی با آیندهای روبهرو شویم که واقعیت فیزیکی ما دستنخورده باقی بماند؛ اما مجموعا نتوانیم احساسات و افکار واقعی خود را بهخاطر آوریم؛ یعنی همان چیزهایی که از ما، انسان ساختهبودند. از آنجاکه در آن روزها سرورهای ما همچنان با ارتباطاتی «بازتولیدشونده»، به رشد سرطانگونهی خود ادامه میدهند، ما بهنوعی گرفتار بنبستی از انزوا خواهیم شد و انسانیت ما برای همیشه روی لوحهایی از سرامیک در اعماق یک غار کوهستانی مدفون خواهد شد.
ممکن است سرورهای ما هرگز از اطلاعات پاک نشوند، اما درنهایت این فناوری که روزگاری توسط خود ما و برای حفظ گونهی ما ایجاد شده بود، بهجای ما، از بازتولیدهای خود حفاظت کند. آن وقت است که ما ناپدید خواهیم شد؛ نه از صحنهی روزگار، بلکه از حافظهی تاریخ. برای قرنها، ما فناوری را ایجاد کردیم تا از میراث بشریت حفاظت کنیم. حالا، همین فناوری تنها میراث خود را حفظ خواهد کرد.
.: Weblog Themes By Pichak :.