محققان اسپانیایی یک سیستم هوش مصنوعی ساختهاند که میتواند به آموختن بهتر ویولون کمک کند.
به گزارش ایسنا و به نقل از گیزمگ، محققان به تازگی یک سیستم رایانهای ساختهاند که به زودی به کمک ویولونیستها خواهد آمد و با استفاده از "هوش مصنوعی" تکنیکهای آرشهکشی نوازنده را تشخیص خواهد داد.
این سیستم شاید قادر باشد طریقه بهبود نواختن ساز را هم به نوازنده بگوید.
سیستم مذکور که توسط محققان دانشگاه "Pompeu Fabra" اسپانیا طراحی شده است، با یک باند ماهیچهای بازو آموزش دیده شده است تا نحوه صحیح حرکت دست راست که وظیفه آرشه کشیدن را دارد، درست تشخیص دهد تا نوازنده بتواند تکنیکهای گوناگون آرشه کشی را به درستی انجام دهد.
گفتنی است سیستم ساخت محققان اسپانیایی میتواند به طور همزمان آهنگ نواخته شده توسط نوازنده را نیز ضبط کند.
سپس الگوریتمهای مبتنی بر یادگیری ماشین نیز حرکت دست راست را با صدای ضبط شده مقایسه میکنند و تشخیص میدهند که در هر تکنیک کدام حرکت دست، کدام صدا را تولید کرده است.
نتایج این تحقیق در مجله "Frontiers in Psychology" انتشار یافت.
در جریان طرح آپولو, 12 فضانورد بر روی ماه قدم گذاشتند و اینک در پنجاهمین سالگرد سفر نیل آرمسترانگ به ماه تنها 4 نفر از این مردان مهنورد در قید حیات هستند.
به گزارش ایسنا؛ سفینه آپول و-۱۱ در ۱۶ ژوئیه ۱۹۶۹ با هدف اولین فرود انسان در ماه به فضا پرتاب شد. در جریان این پرواز نیل آرمسترانگ به عنوان نخستین انسانی که بر روی کرهای غیر از زمین پا نهاده، نام خود را در تاریخ فضانوردی به ثبت رساند. پس از او ادوین آلدرین بر روی ماه به راهپیمایی پرداخت. روز ۲۰ ژوئیه سفینه مهنشین با دو فضانورد بر سطح ماه فرود آمد. قدم زدن بر روی ماه حدود دو ساعت به طول انجامید و سوغات مهنوردان، ۲۲ کیلو از خاک و سنگ ماه بود که با خود به زمین آوردند.
نیل آرمسترانگ در ۲۸ اوت ۲۰۱۲ درگذشت و ادوین آلدرین، در حال حاضر ۸۸ سال دارد.
در جریان سفر آپول و-۱۲ که روز ۱۴ نوامبر ۱۹۶۹ راهی ماه شد.، کنراد و بین با مهنشین بر سطح ماه فرود آمده، به انجام تحقیقات پرداختند. عملیات آنها در خارج از سفینه، طی دو مرحله و به مدت تقریبی ۸ ساعت انجام شد. سپس مهنوردان با ۴۰ کیلوگرم از خاک و سنگ ماه سطح این کره را ترک گفتند. آپول و-۱۲ روز ۲۴ نوامبر در اقیانوس آرام فرود آمد.
آلن بین، در ۲۶ ماه مه ۲۰۱۸ فوت کرد و چارلز کنراد در ۸ ژوئیه سال ۱۹۹۹ بر اثر تصادف موتور سیکلت کشته شد.
در ۳۱ ژانویه ۱۹۷۱ آپول و-۱۴ با سه سرنشین به نامهای آلن شپارد، استوارت رؤسا و ادگار میچل به فضا فرستاده شد. شپارد و میچل توسط مهنشین در ماه فرود آمده، طی دو راهپیمایی به مدت تقریبی ۹ ساعت بر سطح این کره به تحقیق پرداختند. پس از اتمام مأموریت و برداشتن ۴۴ کیلوگرم نمونه از خاک و سنگ، راهی زمین شدند و روز ۹ فوریه در اقیانوس آرام فرود آمدند. آلن شپارد، در ۲۲ ژوئن ۱۹۹۸ درگذشت و ادگار میچل در ۴ فوریه ۲۰۱۶ فوت کرد.
آپول و-۱۵ در ۲۶ ژوئیه ۱۹۷۱ به فضا پرتاب شد. طی این پرواز اسکات و ایروین با مهنشین در ماه فرود آمدند و سه راهپیمایی بر سطح ماه انجام دادند. آنها پس از برداشتن ۷۸ کیلوگرم از خاک ماه به درون مهنشین رفته، این کره را ترک گفتند. پس از اتصال مهنشین و سفینه اصلی فضانوردان با آپول و-۱۵ به زمین بازگشتند. اینک دیوید اسکات، ۸۵ سال دارد اما جیمز ایروین در ۸ ماه اوت ۱۹۹۱ فوت کرد.
پرتاب آپول و-۱۶ در ۱۶ آوریل ۱۹۷۲ توسط ناسا صورت گرفت. در مدار ماه دو تن از فضانوردان این ناو به نامهای جانیانگ و چارلز دوک از نفر سوم توماس ماتینگلی جدا و با مه نشین راهی سطح این کره شدند.
یانگ و دوک طی سه راهپیمایی در سطح ماه حدوداً ۲۰ ساعت خارج از سفینه فعالیت کردند که شامل ۲۷ کیلومتر رانندگی و انجام تحقیقات علمی در این کره بود. آنها قریب به ۱۰۰ کیلوگرم خاک ماه را با خود به زمین آوردند. آپولو-۱۶ با سه فضانورد خود روز ۲۷ آوریل در اقیانوس آرام فرود آمد. چارلز دوک زنده است و ۸۲ سال دارد اما جانیانگ، در ۵ ژانویه سال ۲۰۱۸ فوت کرد.
آپول و-۱۷ که در ۷ دسامبر ۱۹۷۲ با سه سرنشین به نامهای یوجین سرنان، رونالد ایوانز و هریسون اشمیت به فضا پرتاب شد، پایان بخش سفر انسان به ماه در چارچوب طرح آپولو بود. در جریان این پرواز سرنان و اشمیت طی سه بار راهپیمایی، حدود ۲۰ ساعت به تحقیق در سطح ماه پرداختند، ۳۵ کیلومتر رانندگی کردند و ۱۱۰ کیلوگرم از خاک این کره را به زمین آوردند. مأموریت سفینههای آپولو در کره ماه، با فرود آپول و-۱۷ در آبهای اقیانوس آرام –به روز ۱۹ دسامبر ۱۹۷۲- پایان یافت.
یوجین سرنان آخرین انسان مهنورد در ۱۶ ژانویه سال ۲۰۱۷ فوت کرد. هریسون اشمیت ۸۲ ساله هنوز زنده است.
به این ترتیب از مردانی که ماه را فتح کردند اینک تنها ادوین آلدرین، دیوید اسکات، چارلز دوک و هریسون اشمیت در قید حیات هستند.
گسترش فناوری تشخیص چهره علاوه بر مزایای گوناگون برای جوامع امروز، معایبی نیز دارد که باید مورد توجه قرار گیرند.
به گزارش ایسنا، با گسترش سریع هوش مصنوعی و فناوری تشخیص چهره، مرزهای مربوط به حریم خصوصی و امنیت در حال محو شدن هستند. دلیل این موضوع، تغییراتی است که در پی پیشرفتهای قابل توجه و در مقیاس بزرگ رخ میدهند. تصویربرداری دیجیتال، پردازش سریع، تحلیل بافت پوست، دوربینهای حرارتی، یادگیری ماشینی، حسگرهای سهبعدی، تشخیص گفتار و حرکت و بسیاری از این گونه موارد، پیشرفتهای حاصل از گسترش فناوری هستند. این پیشرفتها میتوانند موانع فنی را از بین ببرند و امکان گردآوری، ثبت، ذخیره، تحلیل و کاربرد دادهها و اطلاعات را فراهم کنند.
چنین پیشرفتهای گستردهای، به رایانههای قوی امکان میدهند که از هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی استفاده کنند و قابلیتهای فناوری تشخیص چهره را با دقت نسبتاً کامل به کار گیرند. در حال حاضر میتوان فناوری تشخیص چهره را نه تنها برای شناسایی افراد، بلکه برای آشکار کردن اطلاعات شخصی آنها مانند تصاویر، پستهای فضای مجازی و حساب کاربری نیز به کار گرفت؛ در نتیجه بروز نگرانی در مورد گسترش این فناوری و افرادی که به اطلاعات حاصل از آن دسترسی دارند، طبیعی است.
در حال حاضر، تغییر در حوزههای امنیتی و حریم خصوصی به چشم میخورد و تقریباً میتوان گفت که با گسترش فناوریهایی مانند هوش مصنوعی و تشخیص چهره، در آینده امکان ثبت و ذخیره همه صحبتها و حتی شاید افکار افراد وجود خواهد داشت؛ در نتیجه میتوان گفت که سیستمهای نظارتی قصد دارند با کمک این فناوریها، موارد انتزاعی مانند احساسات، حالتها و افکار را نیز ثبت کنند. در صورتی که این پیشبینیها به حقیقت تبدیل شوند، امنیت و حریم خصوصی را تنها میتوان در خیال جستجو کرد و دیگر مرزی میان مکانهای عمومی و خصوصی وجود نخواهد داشت.
با توجه به احتمال وجود چنین تغییرات قابل توجهی، گسترش فناوری تشخیص چهره هم مزایا و هم معایبی را به جوامع خواهد آورد. اگرچه این فناوری، قابلیت آشکار کردن شبکههای تروریستی و مختل کردن تهدیدات آنها نسبت به جامعه را دارد اما میتواند به ابزاری برای کمک به نیروهای دشمن نیز تبدیل شود و به آنها قدرت بدهد. طبیعت دوگانه این فناوری، لزوم درک بیشتر قابلیتهای آن و تأثیر آن بر دولتها، صنایع، سازمانها و دانشگاهها را نشان میدهد. برای درک پیشرفتهای فنی آینده، باید اکتشافات اساسی در مورد مزایا و معایب رویارویی با آن صورت گیرد.
پیشرفت پژوهشهای صورت گرفته در هوش مصنوعی، توانایی ایجاد گروههایی با ویژگیهای متمایز و حذف چهرههای متفاوت از نظر سیستم را برای ملتها فراهم میکند. از آنجا که سیستمهای تشخیص چهره میتوانند جنسیت و ویژگیهای اساسی مانند رنگ پوست را تشخیص دهند، قدرت زیادی را برای هوش مصنوعی فراهم میکنند اما برای مردم علاوه بر مزایا، معایبی نیز به همراه خواهند داشت.
عملکرد فناوری تشخیص چهره چگونه است؟
یک سیستم پیچیده تشخیص چهره، از تجهیزات گوناگونی مانند دوربین، حسگر، پردازشگر فیلم، تحلیلگر بافت پوست، دوربین حرارتی و الگوریتمهایی تشکیل شده که قابلیت شناسایی فرد و تأیید چهره او را در یک تصویر دیجیتال یا یک ویدئو فراهم میکنند. سیستم تشخیص چهره، معمولاً کار خود را به کمک مقایسه چهره مورد نظر با چهرههای موجود در یک پایگاه داده دیجیتالی انجام میدهد که تصاویر عمومی و یا خصوصی را شامل میشود. بدین ترتیب میتوان گفت که نرمافزار تشخیص چهره، کار خود را به کمک انطباق جهان واقعی با تصاویر قابل دسترس انجام میدهد.
فناوری تشخیص چهره با داشتن این قابلیتهای پیشرفته، عملکرد بسیار قوی و کارآمدی خواهد داشت و در هر محیطی از جمله کشورهای تحت نظارت، شرکتهای مرتبط با رسانه اجتماعی و سازمانهای مجری قانون، به درستی عمل خواهد کرد. تلفیق این فناوری با دموکراسی و تجارت میتواند به پویایی و سازگاری آن منجر شود و ایمنی و حریم خصوصی مردم را در سرتاسر جهان تضمین کند.
کاربردهای فناوری تشخیص چهره
اگرچه فناوری تشخیص چهره در ابتدا با بخشهای مربوط به نظارت و امنیت مرتبط بود اما گسترش آن در طول سالهای اخیر، پای بخشهای متفاوتی را به پروژههای مربوط به آن باز کرده و تغییراتی اساسی در تعامل این فناوری با بخشهای دیگر پدید آورده است.
کاربردهای احتمالی هوش مصنوعی، بیانتها هستند. این فناوری در حال حاضر در تلفنهای همراه هوشمند، شبکههای اجتماعی، ابزار هوشمند، پهپادها و خودروهای خودران کاربرد دارد. از این فناوری، در چندین فرودگاه، ایستگاه اتوبوس و قطار نیز برای شناسایی مسافران، تشخیص تهدیدات احتمالی و موارد امنیتی دیگر استفاده میشود.
چند روز پیش، خبر مهمی در ارتباطبا حرکت روبهرشد انرژیهای تجدیدپذیر جهان رسانهای شد: دانشمندان موفق شدند ۵۳۰ هزار سایت مناسب را در سراسر جهان شناسایی کنند که برای ذخیرهسازی انرژی برقآبی بهشیوهی پمپاژ مناسب هستند؛ این تعداد سایت برای ذخیرهسازی انرژی لازم کل جهان کفایت میکند.
انرژی آب پمپاژشده، یکی از بهترین فناوریهای قابلاستفاده بهمنظور ذخیرهسازی انرژیهای تجدیدپذیر و متناوب مانند انرژی خورشیدی است؛ به این معنی که سایتهای یادشده میتوانند بهعنوان یک باتری بزرگ عمل کنند و در نقش منابع پشتیبان برای شبکههای برق تجدیدپذیر و ارزان ظاهر شوند.
تاکنون، مکان فعلی این سایتها تنها توسط یک الگوریتم شناسایی شده بودند، بنابراین نیاز بود پژوهشهای میدانی بیشتری صورت گیرد. اما مشکل اینجا بود که بنابر مدلسازیهای قبلی تصور میشد که تنها تعداد محدودی از این مکانها در جهان برای پیادهسازی این نوع طرح مناسب هستند و درنتیجه ما قادر به ذخیرهی مقادیر کافی انرژی تجدیدپذیر برای تأمین بار در زمان اوج تقاضا نخواهیم بود. این محدودیت همان موضوعی بود که طی مطالعهی اخیر بهکلی رد شد.
علاوهبر این، محاسبات نشان داد این صدها هزار سایت میتوانند حدود ۲۲ میلیون گیگاواتساعت انرژی را ذخیره کنند. این عدد حتی از مقدار انرژی لازم برای رسیدنبه هدف اصلی ما، یعنی تأمین تمام انرژی موردنیاز زمین ازطریق منابع تجدیدپذیر نیز فراتر است.
نحوهی کار سامانههای ذخیرهسازی انرژی برقآبی
متیو استوکس از دانشگاه ملی استرالیا میگوید:
تنها بخش کوچکی از این ۵۳۰ هزار سایت بالقوه که شناسایی شده است، برای پشتیبانی ۱۰۰ درصدی از یک سیستم جهانی مبتنیبر انرژیهای تجدیدپذیر کافی خواهد بود. تعداد سایتهای بالقوه شناساییشده بهحدی است که درواقع تنها یک درصد از آنها برای ما کفایت خواهد کرد. (پیشتر) این تصور وجود داشت که مکانهای محدودی در جهان با امکان ذخیرهسازی انرژی آب پمپاژشده وجود دارد، اما ما تاکنون صدها هزار از این سایتها را یافتهایم.
این سایتها بهطور عمده روی منابع فتوولتائیک خورشیدی (PV) و نیز بادی تکیه دارند تا در زمان مازاد تولید، با این انرژی اضافی، آب را به نقاط بالادست پمپاژ کنند. هنگامیکه مجددا به انرژی نیاز داشته باشیم، این آب آزاد میشود و بهکمک جاذبه به پاییندست کشیده میشود تا بتواند توربینها را بهکار انداخته و الکتریسیته تولید کند. در این فرایند، بههیچوجه از سوخت فسیلی استفاده نمیشود.
پراکندگی جهانی سایتهای دارای ظرفیت برای استفاده از انرژی آب پمپاژشده
این «سایتهای ذخیرهسازی انرژی آب پمپاژشدهی موقت» یا بهاختصار STORES با پیادهسازی مجموعهای از الگوریتمها روی دادههای جغرافیایی، شناسایی شدهاند. با استفادهاز این الگوریتمها میتوان در زمان کوتاهتری بهجستجوی سایتهای بالقوه در سطح جهان پرداخت.
مقالههای مرتبط:
موقعیتهایی که از دیدگاه این الگوریتم، از فضای کافی، نوع بستر مناسب و اختلاف ارتفاع کافی برای پیادهسازی این ساختگاهها برخوردار هستند، با رنگ زرد تفکیک شدهاند. همانطور که مشاهده میشود، تراکم بسیار بالای نقاط در محدودهی ایران نشاندهندهی ظرفیت بالا برای بهرهداری از انرژی آب پمپاژشده درون کشور است.
البته این سایتهای STORES که شناسایی شدهاند، هنوز باید از لحاظ مباحث مالکیت زمین و هرگونه چالشهای مهندسی یا محیطی خاص موردارزیابی قرار گیرند. همچنین درصورت علاقه، میتوانید نقشهی کامل این سایتها را در اینجا ببینید.
دو سال پیش، همین تیم پژوهشی توانسته بود ۲۲ هزار از این سایتها را تنها در استرالیا شناسایی کند. در این مطالعهی جدید، آنها تحلیلهای خود را به سراسر جهان بسط دادند و در عین حال، سعی کردند از الگوریتمهای مورد استفاده برای یافتن مکانهایی برخوردار از مخازن بالادست و پاییندست و نیز مسیری بالقوه برای حفر تونل اتصالدهنده بهره ببرند.
دو مورد از سایتهای موجود در استرالیا
با اینکه آخرین یافتهها هنوز منتشر نشدهاند، اما نتایج با الگوریتم مشابهی در سال گذشته مورد بازبینی قرار گرفته و نهایتا منتشر شده بود. مطابق الگوریتمهای تازه، تنها ۳ هزار مورد از بهترین سایتهای واقعدر استرالیا برای رسیدن به نقطهی مطلوب کفایت میکنند؛ بااینحال، اکنون صحبت از کشف ۵۲۷ هزار سایت مناسب دیگر در سایر نقاط جهان است. با اتخاذ رویکرد توسعهی مناسب، ما بهزودی قادر خواهیم بود به ظرفیت ذخیرهسازی چندین برابری نسبتبه نیاز واقعی خود دست یابیم.
این گروه، جزئیات کار و نقشههای خود را در یک وبسایت اختصاصی آپلود کرده است. هیچکدام از این مناطق در داخل پارکهای ملی یا مناطق شهری قرار نگرفتهاند و هریک از آنها ظرفیت بالقوهای برای ذخیرهسازی انرژی معادلبا ۲ الی ۱۵۰ گیگاواتساعت برق دارا هستند.
اما آنچه که شیوهی ذخیرهی انرژی برقآبی پمپاژشده را برایمان بسیار جذاب میسازد، این است که میتوان باکمک آن، میزان تولید انرژی را متناسب با تقاضا تنظیم کرد. آب ذخیرهشده در مخازن را میتوان هر زمان که نیاز باشد، تخلیه کرد؛ مثلا در زمانهایی که مقادیر بسیار بالایی انرژی در شبکه موردنیاز باشد یا مواقعی که میزان تولید انرژی خورشیدی و بادی بهحد کفایت نباشد.
از آنسو، هنگامیکه تقاضا پایینتر است، آب را میتوان با استفاده از برق اضافی تولیدشده از منابع بادی و خورشیدی بهسمت مخازن بالادست هدایت کرد و در آنجا ذخیره کرد.
برخلاف نیروگاههای فسیلی، در این نوع سامانهها نیازی به استفادهاز آب برای مقاصد خنکسازی نیست. این امر بدان معنی است که مصرف برق خود نیروگاه کاهش خواهد یافت و البته هیچگونه انتشار گازهای گلخانهای در پی نخواهد داشت. مهمتر از همه اینکه برخلاف سدها، اثرات زیستمحیطی چنین سیستمهایی بسیار اندک خواهد بود؛ چراکه قرار نیست از هیچ رودخانهی طبیعی استفاده شود.
نقشه ظرفیت بالقوهی منابع برقآبی پمپاژشده جهان بهتفکیک کشورها
دانشمندان میگویند که سایتهای شناساییشده ازسوی آنها میتواند بین ۵ تا ۲۵ ساعت در حداکثر توان فعالیت داشته باشند. درکنار تمامیاینها، یک مزیت مهم دیگر نیز میتوان برای این نوع نیروگاههای برقآبی برشمرد و آن «توانایی در راهاندازی و واردشدن سریع به شبکه» است.
اندرو بلیکرز از دانشگاه ملی استرالیا میگوید:
تولید انرژی بهشیوهی پمپاژ آب میتواند بهسرعت و تنها در عرض چند دقیقه از صفر بهحداکثر توان نامی برسد. ذخایر آب پمپاژشده ۹۷ درصد از انرژی ذخیرهشدهی جهان را پوشش میدهند، عمر متوسط آنها به ۵۰ سال میرسد و کمهزینهترین شیوهی ذخیرهی انرژی در مقیاس بالا بهشمار میآیند که هماکنون دردسترس ما قرار دارند.
ماشینی کردن اغلب بهعنوان اوج تواناییهای فناورانه شناخته میشود. بدان معنی که ماشینآلات میتوانند خود و رفتار خود را اداره کنند و در بسیاری از موارد ظرفیت بالاتری نسبت به انسانها در زمان صرفشده برای کار و تمرکز داشته باشند. علاوهبر این هوش مصنوعی (AI) خستگی ندارد و خودروهای خودران بینهایت تلاش میکنند تا وظایف مربوطه خود را به خوبی انجام دهند.
برخی افراد سخنی میگویند که ممکن است درست باشد؛ آنها معتقد هستند که بسیاری از مردم بهجای سرمایهگذاری روی خودرو خودران، هنوز هم به خودروهای سنتی اعتماد میکنند. چنین موضوعی بیشتر بهدلیل اعتماد و همچنین شناخت نسبت به نحوه استفاده از خودروهای متداول است. اگرچه انگلیس قصد دارد تا سال ۲۰۲۱ خودروهای خودران را در جادههای خود ببیند، اما تغییر از شرایط گذشته به وضعیت جدید به سختی به دست میآید. بهجای تغییر شدید و سریع، رسیدن به چنین مرحلهای نیاز به تغییر آرام و مداوم دارد.
در نتیجه برای کمک به سهولت در تغییر دیدگاه مردم نسبت به خودروهای کاملاً مستقل، در اینجا چند نمونه از فناوریهای خودرو که احتمالاً تحت تاثیر ایده خودرو خودران قرار گرفتهاند، معرفی میشوند.
جیپیاس
در بیشتر خودروها، سیستمهای GPS بهطور مستقل عمل میکنند. آنها سرویسهایی نیستند که بهوسیلهی فناوری در داخل خودرو شده باشند. درهرصورت اغلب رانندگان GPS خود را بهعنوان اتصالی مستقیم بین خود و خودرو در نظر میگیرند. خودرو به آنها میگوید کجا بروند و راننده اطاعت میکند.
اگرچه به نظر میرسد چنین چیزی عجیب باشد، اما نوعی ارتباط در بطن موضوع نهفته است. البته این رابطه بهطور واقعی ملموس نیست، اما راننده نمیتواند بدون وابستگی به سیستمهای GPS کاری انجام دهد؛ در حقیقت آنها میگویند که راننده چه کاری انجام دهد و به چه سمتی بپیچد. راننده ممکن است موقعیت مکانی موردنظر را وارد کند، اما درنهایت این GPS است که در اینجا رهبری میکند. هنگامی که GPS بهطور کامل وارد سیستمهای اصلی خودرو شود، خودرو میتواند در برخی سطوح بهطور مستقل فکر و تصمیمگیری کند.
حسگرها
تجربههای تنشزا زیادی در رانندگی وجود دارند که کمترین آنها پارک دوبل و نگرانی درباره نقاط کور دید راننده است. رانندگان باید از متغیرهای مختلفی مطمئن شوند تا بتوانند مسافرتی ایمن و بدون حادثه داشته باشند. بااینحال حقیقتی ساده وجود دارد و آن اینکه افراد مستعد خطای انسانی هستند؛ هیچ کسی از این قاعده بیرون نیست. هر زمان و هر وقت کسی اشتباه کند، شدت آن اغلب به شانس بستگی دارد.
وسایل نقلیه امروزی مجهز به انواع حسگرها، میتوانند بسیاری از خطرات بالقوه را برای سرنشینان کاهش دهند. بهمحض ورود خودرویی به نقطه کور دید راننده یا تلاش برای پارک دوبل کردن، هشدارهای حسگرها شروع به نواختن میکنند. بهلطف مداخله حسگرهای خودرو، خطر جای خود را به اعتمادبهنفس میدهد. چنین فناوری به معنای کاملاً مستقل بودن خودرو نیست، اما این میتواند منجر به کاهش خطرات و بهبود سلامت سرنشینان شود.
اپلیکیشنهای تاکسی اینترنتی
یکی از جذابیتهای اصلی خودروهای خودران این واقعیت است که آنها تمام کارهای سخت و خستهکننده را برای انسانها انجام میدهند. چنین چیزی بیشباهت به کار اوبر نیست؛ کاربر میتواند بهسادگی اپلیکیشن اوبر را دانلود کند و خودرو سفارش دهد. در ادامه خودرو در اسرع وقت به محل حضور شخص میآید و او میتواند به هر کجا دوست دارد، برود. اگرچه راننده انسانی پشت فرمان خودرو وجود دارد، اما بحث اصلی درباره شیوه فراخواندن او به محل موردنظر است.
در اینجا فناوری وارد میشود و جذابیت بیشتری به ایدههای انسانها برای آسان شدن زندگی میدهد. چنین خدماتی که بر مبنای تقاضا عمل میکنند، میتوانند توسط خودروهای خودران نیز ارائه شوند. با باز کردن اپلیکیشن روی گوشی هوشمند، لمس چند نقطه روی صفحهنمایش یا فشار دادن چند دکمه، افراد میتوانند بدون نگرانی به هر جا دوست دارند بروند. در حقیقت آینده خودروهای اوبر میتواند با فناوری خودران بسیار درخورتوجه باشد و چنین فناوری میتواند به کمک اپلیکیشنها، سرعت دسترسی را افزایش دهد.
در ویندوز ۱۰، وقتی حافظههای قابلجداسازی، مانند هارددیسکهای اکسترنال یا کارتهای حافظه را به رایانه متصل میکنید، بهمحض اتصال، سیستمعامل حرفی برای شناسایی به آن حافظه در نظر میگیرد. بااینحال، وقتی این ابزارها را جدا و باردیگر به سیستم متصل میکنیم، ممکن است حرف اختصاصیافته برای آن ابزار متفاوت باشد.
اگر این مسئله برایتان آزاردهنده است، باید بدانید راهحلی برای این مشکل وجود دارد. در ویندوز ۱۰، از سه طریق ابزار مدیریت دیسک (Disk Management) و ابزار خط فرمان (Command Prompt) و رابط متنی PowerShell میتوانید حروف دائمی را به ابزارهای مشخصی اختصاص دهید.
با اختصاص حروف ثابت به درایوهای قابلجداسازی در ویندوز، احتمال تداخل در شناسایی دستگاهها از بین میرود و نیز پیداکردن آنها سادهتر میشود. درادامه، نحوهی الصاق نام به درایوها از سه روش مختلف را باهم یاد میگیریم.
۱. الصاق نام با ابزار مدیریت دیسک (Disk Management)
برای الصاق نام با استفاده از ابزار مدیریت دیسک، مراحل زیر را دنبال کنید.
۱. منو استارت را بازکنید.
۲. در قسمت جستوجو، عبارت Create and format hard disk partitions را بنویسید و اولین گزینهی یافتهشده را انتخاب کنید.
۳. در پنجرهی ابزار مدیریت دیسک، روی درایو دلخواه راستکلیک و گزینهی Change Drive Letter and Paths را انتخاب کنید.
۴. در پنجرهی بعدی، روی Change کلیک کنید.
۵. در کادر ظاهرشده، گزینهی Assign the following drive letter را انتخاب کنید.
۶. از فهرست کشویی یک حرف را انتخاب کنید.
نکته: برای جلوگیری از الصاق نام انتخابیتان به درایو دیگر، بهتر است از آخرین حروف الفبای انگلیسی استفاده کنید. پس، توصیه میکنیم بهجای حروف D یا E یا F، حروفی مانند X یا Y یا Z را انتخاب کنید.
۷. OK را بزنید.
۸. در پنجرهی بعدی نیز، روی OK کلیک کنید.
مقالهی مرتبط:
پس از گذراندن این مراحل، با هربار اتصال درایو مشخصشده به رایانه، از حرف انتخابی شما استفاده خواهد شد. بدیهی است این انتخاب به رایانهی شما محدود است و با اتصال ابزار ذخیرهسازی به رایانهای دیگر، حرف متفاوتی به آن اختصاص خواهد یافت.
۲. الصاق نام با ابزار خط فرمان (Command Prompt)
انتخاب نام دائمی برای درایوها ازطریق ابزار مدیریت دیسک سادهتر است؛ اما میتوانید این کار را ازطریق ابزار خط فرمان نیز انجام دهید. برای این کار، مراحل زیر را دنبال کنید.
۱. منو استارت را بازکنید.
۲. عبارت Command Prompt را جستوجو کنید. روی اولین نتیجهی نشاندادهشده راستکلیک و گزینهی Run as administrator را انتخاب کنید.
۳. فرمان زیر را بنویسید و سپس، Enter را بفشارید.
diskpart
۴. فرمان زیر را وارد کنید و Enter را بفشارید. این فرمان فهرستی از درایوهای متصل به رایانه را نشان میدهد.
list volume
۵. فرمان زیر را بنویسید و Enter را فشار دهید تا درایو دلخواهتان انتخاب شود.
select volume 3
در این مثال، عدد ۳ به چهارمین درایو در فهرست (Volume 3) اشاره میکند. بدیهی است در حالتهای مختلف ممکن است بخواهید درایو متفاوتی انتخاب کنید. برای این کار، کافی است عدد نوشتهشده بعد از کلمهی Volume را جایگزین عدد ۳ در این مثال کنید.
۶. فرمان زیر را وارد کنید و Enter را بزنید.
assign letter=z
در این مثال، حرف Z برای درایو مدنظر ما در نظر گرفته خواهد شد. البته، به خواست خود میتوانید حرف دیگری بهجای Z در این فرمان تایپ کنید.
پس از انجام این مراحل، با هربار اتصال دستگاه، ویندوز همان حرف انتخابیتان را برای درایو در نظر میگیرد.
۳. الصاق نام با استفاده از رابط متنی PowerShell
گزینهی دیگر برای انجام این کار، استفاده از رابط متنی PowerShell است. برای انجام کار، مراحل زیر را طی کنید.
۱. منو استارت را بازکنید.
۲. عبارت PowerShell را جستوجو کنید. روی اولین نتیجه راستکلیک و گزینهی Run as administrator را انتخاب کنید.
۳. در صفحهی فرمان، فرمان زیر را وارد کنید و سپس، Enter را بفشارید.
Get-Disk
۴. فرمان زیر را وارد کنید تا نام دلخواه به درایو انتخابی شما اختصاص پیدا کند.
Get-Partition -DiskNumber 1 | Set-Partition -NewDriveLetter Z
در مثال مذکور، عدد ۱ نشاندهندهی شمارهی درایو انتخابی در فهرست (زیر ستون Number) و حرف Z نیز حرف درنظر گرفتهشده برای درایو است. بدیهی است بنابر نیازتان، این دو گزینه ممکن است متفاوت باشند.
مانند دو روش قبل، در این روش نیز حرف انتخابی شما همواره به درایو دلخواه اختصاص پیدا خواهد کرد.
دانشمندان دمایی بین ۱۳۰۰ تا ۱۴۷۰ درجه سلسیوس را کشف کرده اند و این در حالی است که پیش از این دانشمندان نهایتا بازه دمایی ۸۰۰ درجه سلسیوس را اندازه گیری کرده بودند.
Ananya Mallik، استادیار علوم زمین دانشگاه دانشگاه رود آیلند (URI) که در دسامبر ۲۰۱۸ به این دانشگاه پیوسته است، گفت: برای درک ساختار داخلی ماه، نیاز به بهبود اطلاعات از وضعیت حرارتی آن داشتیم.
وی ادامه داد: اکنون ۲ نقطه دمایی، مرز هسته و گوشته و دمای سطح را اندازه گیری شده به وسیله آپولو را داریم و این به ما کمک میکند تا پروفیل دمایی از کره ماه ایجاد کنیم؛ برای تعیین وضعیت داخلی، ساختار و ترکیب ماه، به این مشخصات دما نیاز داریم؛ دمای سطح ماه حدود ۲۰- درجه سلسیوس است.
بنا بر گفته Mallik، ماه مانند زمین دارای هسته آهنی است و محققان براساس تحقیقات قبلی و با استفاده از دادههای لرزهای متوجه شدند که بین ۵ تا ۳۰ درصد مواد در مرز هسته و گوشته در حالت مایع یا مذاب است و سوال بزرگ این است که چرا در آن عمق، ماده مذاب در ماه داریم.
پاسخی بر چرایی مذاب بودن درون ماه
برای شروع پاسخ به این سوال، Mallik در سال ۲۰۱۶ در موسسه تحقیقات ژئوشیمی و ژئوفیزیک آزمایشگاهی باواریا در آلمان با استفاده از دستگاه multi-anvil که میتواند فشارهای بالا را در عمق درون ماه پیدا کند، یک آزمایش انجام داد.
او یک نمونه کوچک از مواد مشابه آنچه که در ماه یافت شده بود، تهیه کرد و آن را در فشار ۴۵ هزار بار فشار جو به فضا پرتاب کرد؛ این میزان، فشاری است که در مرز گوشته و هسته ماه وجود دارد همچنین از گرم کننده گرافیت برای بالا بردن دمای نمونه تا مرز ذوب شدن استفاده شد.
هدف از این کار تعیین محدوده دمای یک مذاب با درصد ذوب شدگی ۵ تا ۳۰ درصد بود که محدوده دمایی از مرز هسته و گوشته را تعیین میکند.
در شرایط فعلی محدوده دمایی مرزی کره ماه مشخص شده است و دانشمندان میتوانند با دستیابی به مشخصات دقیقتر دمایی از ماه به اطلاعات بیشتری دست پیدا کنند که مشخصات مواد معدنی تشکیل دهنده گوشته، پوسته و هسته ماه را نشان میدهد.
کشف اسرار زمین با مطالعه همسایگان سماوی
Mallik گفت: مهم اینجاست که اکنون ترکیب ماه را میدانیم و این موضوع برای بهتر درک تکامل آن کمک کننده است؛ تاریخچههای زمین و ماه از همان ابتدا در هم تنیده شده اند در حقیقت، هر ۲ محصول یک برخورد بزرگ بین پروتو-زمین و یکی از اجرام آسمانی همچون مریخ است که بیش از ۴/۵ میلیارد سال پیش رخ داده است؛ بنابراین برای درک بیشتر زمین بهتر است اطلاعاتی از نزدیکترین همسایه خود بدانیم، زیرا همه ما یک شروع مشترک داشتهایم.
او افزود: زمین پیچیده است و هر گونه شباهت در ترکیب بین زمین و ماه میتواند به درک ما از چگونگی ساختار این ۲سیاره، انرژی این برخورد و چگونگی تقسیم عناصر کمک کند.
متخصص زمین شناسی URI اظهار کرد که زمین از طریق فرایند تکتونیک صفحات که مسئول توزیع قاره ها، توپوگرافی سطح زمین و تنظیم آب و هوای در بلندمدت است، تکامل یافته است اما هیچ شواهدی از فعالیت تکتونیکی صفحات در ماه وجود ندارد.
سوال اینجاست هنگامی که ماه این روند را تجربه نمیکند در حالی که زمین چنین شرایطی دارد، چه اطلاعاتی کسب خواهیم کرد؟ همین استدلال برای مطالعه مریخ و زهره کافی است؛ این سیارات نزدیکترین همسایگان ما هستند و همه ما یک شروع مشترک داشتیم، اما باید دید چرا آنها نسبت به سیاره ما خیلی متفاوتند؟
گامهای بعدی در تحقیق Mallik شامل مطالعه تجربی تعیین چگالی ماده مذاب در مرز هسته و گوشته است که طیف وسیعی از اطلاعات را اصلاح میکند و این پژوهشگر در همکاری با هایدی فووا هایلند در مرکز پرواز فضایی مارشال ناسا و پل برمنر در دانشگاه فلورید این نتایج را با روشهای محاسباتی برای تشخیص مشخصات دما و ترکیب داخل ماه ترکیب میکند.
واژههای زیادی در زبانهای مختلف وجود دارند که بهعنوان انسانهای عادی با دید غیرعلمی، برداشتهای یکسانی از آنها خواهیم کرد. بااینحال، اگر تعدادی از همین واژهها را هنگام مکالمه با فیزیکدان بهکار ببرید، برداشت فیزیکدان از آنها مانند نگاه شما به آنها نیست. در این مقاله، ده واژهی بسیار پرکاربرد در زندگی عادی و زندگی فیزیکدان، بهویژه فیزیکدان ذرات را با یکدیگر مرور میکنیم.
۱. طعم
در فیزیک ذرات بنیادی، «طعم» ربطی به حس چشایی ندارد. درعوض در فیزیک ذرات بنیادی، این واژه ذرات مختلف را از یکدیگر جدا میکند. شش طعم از انواع مختلف کوارکها وجود دارد: بالا (up)، پایین (down)، سر (top)، ته (bottom)، عجیب (strange) و جذاب (charm). همچنین شش طعم لپتونی نیز در طبیعت شناختهشده است: الکترون، میون، تاو و نوترینوی مربوطبه هرکدام از اینها (نوترینوی الکترون و نوترینوی میون و نوترینوی تاو).
۲. رنگ
جعبهی مدادشمعی یا مدادرنگی خودتان را کنار بگذارید. «رنگ» هم دقیقا مانند طعم در فیزیک ذرات بنیادی، راه دیگری برای ایجاد تمایز میان ذرات بنیادی مختلف است؛ اما بهظاهر آنها ربطی ندارد. کوارکها با عنوانهای قرمز و سبز و آبی نشانهگذاری میشوند. باوجوداین، این نمادهای رنگی بهجای اینکه رنگ واقعی باشند، یکی از خصوصیتهای ناملموس این ذرات را نشان میدهند که به بار نیروی هستهای قوی (شبیه بار نیروی الکتریکی) آنها مربوط است. درواقع، یکی از زمینههای گستردهی فیزیک، تنها به QCD (دینامیک کوانتومی رنگ) مربوط است.
۳. میدان
زمینها یا میدانهای معمولی میتوانند با دانههای محصول پر شوند یا با علف و گل رنگآمیزی شوند. بااینحال، میدانها در فیزیک بیشتر یکنواخت هستند و مانند میدانهای دیگر، پر از گلهای رنگارنگ نیستند و معمولا تا بینهایت گسترش پیدا میکنند. این میدانها، تنها زمانی به جهان اجازهی ادامه میدهند که چیزی برای برهمکنش با آنها وجود داشته باشد. ذرات باردار الکتریکی میتوانند با میدان الکتریکی برهمکنش کنند. ذرات جرمدار میتوانند با میدان گرانشی برهمکنش کنند و میدانی که به ذرهها جرم میدهد، میدان هیگز است.
۴. جت
کاپیتان شما صحبت میکند: در فیزیک ذرات، «جت» به هواپیما و هر چیزی شبیه به آن ربطی ندارد. جتها رگبار هادرون (ذرات تشکیلشده از کوارک و گلوئون) هستند که معمولا از برخوردهای پرانرژی در مکانهایی مانند شتابدهندهی بزرگ هادرونی بهوجود میآیند. این جتها زمانی بهوجود میآیند که کوارک یا گلوئون پرانرژی خودبهخود شروع به گرمشدن میکند. کوارکها و گلوئونها دوست ندارند بهتنهایی ظاهر شوند؛ بنابراین، این ذرات پرانرژی تعدادی دوست از خلأ بهسمت خود میکشد و رگباری از ذرات همجهت با خودش را بهوجود میآورد و بههمینترتیب، جت متولد میشود.
۵. گیره (Trigger)
معمولا از ماشه بهعنوان وسیلهای یاد میکنیم که باعث رهاشدن چیزی میشود. در آزمایشهای فیزیک ذرات، ضامن سیستمی است که به رایانه دستور میدهد از برخورد مشخصی در کسری از ثانیه داده بگیرد. این راهی است برای تمرکز بر جالبترین و مربوطترین آزمایشهای برهمکنشهای ذرات که دادههای بیشتر و مناسبتری برای تحلیل و ذخیره تولید میکنند.
۶. زمینه
زمینهها، تنها برای نقاشی یا عکاسی کاربرد ندارند. در آزمایشهای فیزیک، زمینه میتواند به همهی سیگنالهای اضافهای مربوط باشد که آشکارساز هنگام جستوجوی دادهی خاص و یگانهای آنها را دریافت میکند. برای مثال، آشکارسازی که برای دیدن نوترینوهای تولیدشده در شتابدهنده طراحی شده، میتواند ذرات رسیده از فضا را نیز آشکارسازی کند. جداکردن سیگنال مدنظر از سیگنالهای زمینه، هدف مهمی در آزمایشهای فیزیک ذرات است.
۷. WIMP
با اینکه از کلمهی بیعرضه (WIMP) برای توهین به فرد ضعیف یا ترسو استفاده میشود، در فیزیک، WIMP نامزدی برای مادهی تاریک است. WIMP مخفف «ذرات جرمدار ضعیف برهمکنشکننده» است. WIMP ذرات فرضی بهاندازهی کافی پرجرم هستند که برای توصیف اثرهای گرانشی بهکار میرود که کیهانشناسان در جهان مشاهده کردهاند. باوجوداین، برهمکنش WIMP با مادهی معمولی بهحدی کم است که تابهحال مشاهده نشده است. ایدههای بسیاری برای توصیف مادهی تاریک وجود دارد و ایدهی WIMP، تنها یکی از آنها است. مادهی تاریک، مادهای نامرئی است که سراسر جهان را فراگرفته و میزان آن از میزان مادهی معمولی بسیار بیشتر است.
۸. تورم
واژهی «تورم» احتمالا شما را بهیاد بادکنک درحال انبساط با انقباض میاندازد؛ اما علاوهبراینها، میتواند یادآور آغاز جهان نیز باشد. فیزیکدانان از کلمهی تورم برای آغاز جهان استفاده میکنند که پس از انفجار بزرگ، فضا بهصورت نمایی و در همهی جهتها شروع به منبسطشدن کرد. این اتفاق باعث شد دگرکونیهای کوچک کوانتومی به مقیاس کیهانی گسترش پیدا کنند. سرانجام، این آشفتگیها بهسمت مواد بزرگمقیاسی هدایت شدند که امروزه بهصورت اجرامی مانند خوشههای کهکشانی میبینیم.
۹. درهمتنیده
معمولا اجسام درهمتنیدهای که با آنها سروکار داریم، اجسامی مانند سیمهای درهمپیچیدهشدهی هدفون هستند. باوجوداین در فیزیک ذرات بنیادی، درهمتنیدگی به رفتاری مربوط است که اینشتین آن را رفتار عجیب و غریب از فاصلهی دور نامید. درهمتنیدگی حالتی است که در آن، دو ذره که در فاصلهی دوری از یکدیگر قرار دارند، بهصورتی نامرئی بهیکدیگر متصل هستند که تغییر در یکی، باعث تغییر همزمان در دیگری میشود.
۱۰. شمع
شمع معمولی از موم ساخته شده و فیتیله هم دارد. شمع استاندارد اخترفیزیکدان معمولا جسمی نجومی با روشنایی مشخص است. مشخصبودن روشنایی جسم نجومی به اخترفیزیکدانان امکان اندازهگیری فواصل بسیار دور را میدهد. فورانهای پرتو X و انواع مختلف ستارهها، مانند ستارههای متغیر یا ابرنواخترها، مثالهایی از شمع استاندارد هستند. دانشمندان با اندازهگیری سرعت انبساط جهان در طول زمان با استفاده از شمعهای استاندارد، به این کشف مهم رسیدند که جهان ما با شتاب تندشونده درحالانبساط است.
گرمایش جهانی در کرهی زمین و تأثیرات آن بر اقلیم، یکی از مسائل مهم مدنظر در دنیای امروز است. درحقیقت،تغییرات اقلیمی اَبَرمشکلی است که به بستری برای تشدید بسیاری از معضلات دیگر تبدیل شده که بهزودی، خواب را از چشمان ما خواهند ربود؛ از افزایش سطح دریاها و نابودی منابع طبیعی گرفته تا افزایش تعارض و فقر و نابرابری جنسیتی.
با تمام اینها، واقعیت این است که با وجود تمامی هیاهوها دربارهی فوریت کاهش انتشار گازهای گلخانهای، دفعکربن از اتمسفر و بازنگری زیستمحیطی در شیوههای کسبوکار، هنوزهم اکثر تصمیمگیرندگان، از مصرفکنندگان عادی گرفته تا رهبران جهان، بهطرز رقتانگیزی از انجام اقدامات مؤثر طفره میروند.
دراینمیان، آنچه فقدانش بهروشنی احساس میشود، درک و اجماعنظر دربارهی فناوریهای عملی و روشهای حل معضل غلظت فزایندهی گازهای گلخانهای در جوّ زمین است. بااینحال، بهنظر میرسد نسلهای جوانتر کاملا به این واقعیت واقف هستند که هماکنون، راهحلهای حقیقی برای این مشکل جهانی وجود دارد. در سال ۲۰۱۸، گرتا تانبرگ، یکی از نامزدهای جایزهی نوبل، در سخنرانیاش در TED Talk میگوید:
راهحل بحران اقلیمی قبلا کشف شده است. پیشتر به تمامی حقیقتها و راهحلها دست یافتهایم. تنها کاری که باید بکنیم، این است که بیدار شویم و تغییر را آغاز کنیم.
سخنرانیهای جسورانه و قاطع تانبرگ الهامبخش آغاز حرکت جهانی اقلیمی با نام FridaysForFuture# شد که دانشجویان سراسر جهان آن را طرحریزی کردهاند. در ۱۵مارس سال جاری، ۱.۵ میلیون نفر از جوانان جهان و همپیمانان آنها به خیابانها ریختند و در ۲,۰۵۲ نقطه از ۱۲۳ کشور مختلف در جهان اعتراضهای خود را آغاز کردند.
جنگلهای باقیمانده در این سیاره، نقشی حیاتی در جذب کربن مازاد جوّ ایفا میکنند و باید حفاظت شوند
درحالیکه جوانان راهپیمایی خود را برای ساختن آیندهای تازه آغاز کردهاند، هنوز بحثی بیپایان بر سر فناوریهای مختلف برای مهار افزایش دما در جریان است. درحالحاضر، چندین راهحل اقلیمی پیش روی ماست که برخی از آنها درحالآزمایش در مقیاسهای بزرگتر هستند. محدودیت فنی یا اقتصادی برای اجرای آنها وجود ندارد؛ بلکه آنچه موجب رخوت و کُندی این جریان شده، فقدان اراده و رهبری مؤثر است.
چاد فریشمن پژوهشگر ارشد یکی از پروژههای اقلیمی با نامDrawdown است که با هدف کشف راهحلهایی برای کاهش و معکوسسازی اثرهای اقلیمی آغاز شده است. وی تیمی از پژوهشگران را در سراسر جهان رهبری میکند تا با کمک یکدیگر، مؤثرترین راهحل مقابله با گرمایش زمین را شناسایی و مدلسازی کنند. این پژوهشها نشان میدهند فناوریها و روشهای بهتری برای تولید برق، حملونقل، ساختوساز، صنعت، سیستم غذا، کاربری زمین و حل مصرفگرایی وجود دارد. واقعیت آن است که راهکارهای اقلیمی متنوعی برای کشورها، شهرداریها، کسبوکارها، سرمایهگذاران و حتی مالکان خانهها وجود دارند و مصرفکنندگان میتوانند سازوکاری برگزینند که همگی از آن منتفع شوند.
راهکارهای فعلی میتوانند درحالیکه عدالت اجتماعی و برابری و توسعهی اقتصادی را ارتقا میبخشند، چرخهی کربن طبیعی سیاره را نیز احیا کنند. در نسلهای جوان ما، انگیزه و شجاعت لازم برای آغاز این تغییرات وجود دارد.
این راهحلها کاملا علمی است و ازلحاظ اقتصادی نیز توجیهپذیر هستند. سازوکارهای جدید میتوانند شیوهی کار مشاغل را در دنیا بهکلی تغییر دهند. اقتصاد جهانی براساس مدلهای رشد استخراجی و استثماری بنا نهاده شدهاند که در آنها، ازطریق احتراق سوختهای فسیلی و تبدیل کاربری اراضی و مصرفگرایی بیشازاندازه، حجم عظیمی از گازهای گلخانهای به درون جوّ تزریق میشود؛ درصورتیکه نیازی نیست که اقتصاد ما واقعا اینگونه باشد.
مقالههای مرتبط:
درحالحاضر، نیروگاههای برق عامل انتشار حدود ۲۵ درصد از گازهای گلخانهای زمین هستند. این درحالی است که گزینههای انرژی تجدیدپذیر، مانند فتوولتائیک خورشیدی و توربینهای بادی و نیروگاههای زمینگرمایی، بهوفور برقی پاک و ارزان را دراختیارمان میتوانند قرار دهند. علاوهبر این منابع، فناوریهای نوینی مانند ذخیرهسازی انرژی و انعطافپذیری شبکه میتواند روند جایگزینی نیروگاههای نفتی و گازی و زغالسنگی را با سیستمهای انرژی تجدیدپذیر تسریع کند.
مجموعهای از گزینهها برای پیشبرد جامعه بهسوی چشماندازی جدید دردسترس است که باعث کاهش و نهایتا توقف مصرف سوختهای فسیلی در خودروها خواهند شد. خودروهای الکتریکی و هیبریدی گزینههای خوبی برای مسافتهای متوسط یا طولانی هستند و درکنار آنها، دوچرخهسواری و وسایل حملونقل عمومی و نیز پیادهروی، گزینههای مناسبی برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای و نیز حفظ سلامت انسان درزندگی روزمره بهشمار میآیند.
ما بهعنوان مصرفکننده باید مسئولیتپذیری بیشتری دربرابر عواقب انتخابهایمان در سرنوشت سیارهی زمین داشته باشیم. مراحل فراوری و مسافتی که موادغذایی برای رسیدن بهدست ما طی میکنند، همگی در سطح انتشار کربن مؤثر هستند
با کاهش ضایعات موادغذایی و حرکت بهسمت رژیم غذایی سالم و سبز میتوان از انتشار بیشتر کربن در مراحل تولید، فراوری، بستهبندی، توزیع، پخت و نهایتا تجزیهی موادغذایی زائد جلوگیری کرد و درعینحال، غذا را بهدست کسانی رساند که واقعا بدان نیاز دارند. اینها بخشی از تصمیمات مهمی هستند که هر فرد میتواند با تعهد به آنها، کمک شایانی به حل بحران اقلیمی کند.
بهجای آنکه برای رفع عطش حریصانهی خود برای تأمین گوشت و چوب و انرژی بهسوی قطع درختان جنگلها و تغییر کاربری مراتع روی آوریم، میتوانیم با محافظت از اکوسیستمها در حفظ و توسعه و ایجاد انباشتگاههای کربن جدید گام برداریم. استفاده از روشهای احیاکننده در زمینهای زراعی و علفزارها و زمینهای تخریبشدهی فعلی میتواند سلامت و باروری خاک را احیا کند و بدون نابودی سیستمهای طبیعی، محصولات را افزایش و مقادیر فراوانی از مواد موردنیاز را دراختیارمان قرار دهد.
درمجموع، با اجرای روشهای احیاکننده برای مدیریتکشاورزی و دامداری، گرایش به رژیم غذایی سبز و کاهش ضایعات موادغذایی خواهیم توانست در همین زمینهای کشاورزی فعلی، تا سال ۲۰۵۰ و فراتر از آن غذای کافی برای تغذیهی کل جمعیت روبهرشد جهان تولید کنیم. اقدام درزمینهی تحول سیستم غذایی جهان از مرحلهی عرضه تا تقاضا میتواند ما را از قطعکردن جنگلها برای تولید موادغذایی بینیاز کند و حتی زمینهای زراعی کافی را برای تولید زیستتودهی موردنیاز برای ساخت پلاستیکهای زیستی و سیمان طبیعی فراهم کند.
بااینحال، تحقق این چشمانداز به افرادی نیاز دارد که روزانه دربارهی آنچه تولید میکنند و میخرند و مصرف میکنند، تصمیمات متفاوتی بگیرند. این تصمیمات برای برخی دشوار است؛ اما وقتی بهخاطر بیاوریم نتایج حاصل از چنین تصمیماتی میتواند به حل معضلاتی نظیر گرمایش جهانی هوای کرهی زمین، نبود امنیت غذایی، سلامت انسان و جنگلزدایی منجر شود، شاید رویکردمان عوض شود. وقتی به مزایای فراوان ناشی از این رویکرد بُردبُرد برای خود و محیطزیست پی میبریم، خواهیم فهمید اعمال راهکارهای اقلیمی، تنها مسیر عقلانی پیش روی ماست.
منابع انرژی غیرآلاینده نظیر انرژی خورشیدی میتواند جایگزین منابع مبتنیبر سوختهای فسیلی شوند؛ البته اگر ارادهی لازم برای تغییر در ما وجود داشته باشد
اجرای این تحولات نیازمند شتاب بسیار بیشتری است. جوانان این را خوب میدانند که این تنها «آینده» است که ارزش جنگیدن دارد. چنانچه هیچ اقدامی انجام نشود یا دراثر تعلل فرصت کافی برای اقدام ازدست رود، جوانان بههمراه فقیران و زنان و بومیان جهان بهشکلی ناعادلانه بدترین اثرهای ناشی از تغییرات اقلیمی را تجربه خواهند کرد. هماکنون زمانی است که اقدام عاجل برای همهی ساکنان این سیاره ضروری است؛ بااینحال، تضمین زندگی سالم و معنادار برای نسل آینده اصلی انگیزهبخش است که باید در اولویتهای انسانی باشد.
درست مانند گرتا تانبرگ، لاورن هاولند نیز منتظر روزی نمانده که بزرگسالان به درک کافی برسند. هاولند، زنی ۲۳ ساله از بومیان نژاد آپاچیان جیکاریلا و یکی از بنیانگذاران شورای بینالمللی جوانان بومی (IIYC) است. در سال ۲۰۱۸، وی بهخاطر استمرار فعالیتهای زیستمحیطیاش موفق شد جایزهی حقوق بشر روبرت اف. کندی را دریافت کند. وی بهعنوان نمایندهی جوانان بومی سراسر جهان میگوید:
امروز جوانان بیشتر از هر زمان دیگری در تاریخ بشر، با یکدیگر و نیز سیارهی خود ارتباط و هماهنگی دارند. میدانیم درحالمبارزه برای نجات بشر از انقراضی واقعی هستیم و نیازمند آنیم که سیاستگذاران این سیاره نیز به این درک جمعی برسند. همین امروز هم اقلیم تغییر کرده است؛ پس، به تصویب و اجرای فوری سیاستهای اقلیمی در سراسر جهان نیاز داریم. این سیاستها شامل همین راهحلهایی است که هماکنون در جوامع محلی خود اجرا کردهایم.
جوانان دیگری نیز هستند که خود در عرصهی خلق راهحلها آستین بالا زدهاند و فعالانه درزمینهی نوآوریهای پیشگام کار میکنند. آرون کلیز، کارآفرین جوان و خودساختهی بلژیکی است که روی توسعهی راهحلهای نانوفناوری برای تولید مواد پایدار با هدف معکوسسازی روند گرمایش جهانی، بهبود سلامت، افزایش بهرهوری انرژی، ارتقای کیفیت زندگی و درعینحال، احیای زیستکرهی سیاره فعالیت میکند.
درحالحاضر، او و گروهش محصولاتی به بازار عرضه کردهاند که میتواند طول عمر منسوجات و چرم و کفش استفادهظده در صنعت مُد را به دوبرابر افزایش دهد. صنعت مُد، صنعتی بزرگی است که گمان میرود عامل انتشار حدود ۱۰ درصد از گازهای گلخانهای جهان باشد. او اکنون مشغول کار روی توسعهی مصالح ساختمانی خودتمیزشونده و تصفیهکنندهی هوا و جاذب کربن است.
اعتراضات اقلیمی اخیر نشان میدهد چگونه جوانان درحالموضعگیری دربارهی مسائل اقلیمی جهان هستند
بحرانی که همهی ما اکنون با آن مواجه هستیم، هموارسازی مسیر ورود جوانان به جریان گفتوگوها است. خلق آیندهای که ما در رؤیای آن هستیم، مستلزم آن است که هم نسلهای مسنتر و هم جوانترها برای ایجاد این تغییرات همکاری کنند. جوانان تشنهی مشارکت هستند. مسنترها که عنان قدرت سیاسی و اقتصادی و عقلانی جوامع را دراختیار دارند، باید به این صداهای مطالبهگر گوش فرادهند و از ایدهها و ابتکارهای جدید حمایت کنند و در فرضیههای پیشین خود دربارهی نحوهی کار جهان تجدیدنظر کنند؛ چراکه جهان برای همیشه برای آنان نخواهد بود. هیچ بحثی دربارهی آیندهی نسل جوان ما نباید بدون حضور مستقیم خود آنها در آنسوی میز مذاکرات انجام شود. سال گذشته در نیویورک، اجلاس جوانان در رویداد Drawdown Learn برگزار شد. سیلاس سوانسون، دانشجوی سال دوم دانشگاه کلمبیا، در سخنرانیاش در این اجلاس گفت:
دیگر آمادهشدن برای بهعهدهگرفتن مسئولیتهای شما (بزرگسالان) کافی است. جوانان آماده هستند بهاندازهی حقشان تأثیرگذار باشند. اکنون نیاز داریم کسانی که در بالای سرمان هستند، ما را هدایت کنند. دراینصورت، دیگر نباید منتظر فرصتی باشیم تا بتوانیم مشاغل شما را بهعهده بگیریم. وقتی ما در موقعیت شما جای بگیریم، حتی قادر خواهیم بود موفقتر ظاهر شویم.
هر متخصص اقلیمی، سیاستمدار، مهندس، معمار، وکیل، برنامهریز شهری، سرمایهگذار، صاحب کسبوکار، فعال، اقتصاددان، متخصص محیطزیست، رهبر فکری و هر متخصص علاقهمند دیگری باید زمانی در هفته را برای مشاورهدادن به حداقل یک فرد جوان صرف کنند. هرچه تعداد این افراد بیشتر باشد، مسلما ارزش کار نیز بیشتر خواهد بود.
این مشاوره، تنها بهمعنای تدریس در کلاسهای درس یا ارائهی مشاورههای رایج در طول ساعات کاری نخواهد بود؛ بلکه بهمعنای تعهد برای یادگیری و آموزش است. بهعبارتِدیگر، هرچه در توان داریم بهمنظور توانمندسازی و یاری جوانان برای رسیدن به تواناییهای بالقوهی آنان باید بهکار گیریم. این رویکرد زمان زیادی از ما نخواهد گرفت؛ ولی مسلما دستاورد این تلاشها در محاسبات ما نخواهد گنجید.
همواره مردم فقیرتر بهشکل ناعادلانهای سنگینی بار بدترین اثرهای تغییرات اقلیمی را بهدوش خواهند کشید
گرتا تانبرگ گروهی از سازماندهندگان اعتراضات اقلیمی جوانان را در سراسر جهان رهبری میکند تا انگیزهی جنبش برای تغییر را در مردم بیدار کنند. جوانان گمنام بسیاری در جایجای جهان وجود دارند که برای ایجاد آیندهای نو تلاش میکنند. این روزها نسلهای مسنتر میتوانند این شور و انگیزه و شهامت را بهوضوح در جوانان ببینند.
در این برههی خطیر، بهجای آنکه در جستوجوی شهامت کافی برای «مبارزه با تغییرات اقلیمی» باشیم، باید این شهامت را پیدا کنیم که راهحلهای منطقی و واضح پیش روی خود را ببینیم. وقت آن فرارسیده که بپذیریم جوانان امروز میتوانند به ما کمک کنند تا راه درست را پیدا کنیم و درکنار یکدیگر قطعا خواهیم توانست آیندهی دلخواهمان را بسازیم.
«رمزعبور« یا بهاصطلاح رایجتر، «پسورد»، زیرساخت هویت کاربران در دنیای کنونی محسوب میشود. بهعلاوه، آنها تقریبا تنها راههای موجود برای محافظت از حسابهای کاربری هستند که امروزه، بیشازپیش درمعرض خطر قرار دارند.
متخصصان فناوری اطلاعات همیشه به کاربران پیشنهاد میدهند رمزعبورهایی امنتر برای خود انتخاب کنند. همچنین، روشهای حفاظت پیچیدهتر از حسابهای کاربری نیز بهوفور تبلیغ میشوند. بههرحال، با وجود تمام تلاشها، بازهم حسابهای کاربری آسیبپذیر میمانند.
چرا؟
بسیاری از کاربران در سرتاسر جهان، هنوز از رمزعبورهای ساده، همچون تاریخ تولد یا عدد ۱۲۳۴۵ یا حتی خود کلمهی Password استفاده میکنند. همین رویکرد اولین دلیل آسیبپذیرشدن حسابهای کاربری است. بهعلاوه، حتی اگر رمزعبورهای پیچیده برای حسابهای کاربری انتخاب کنید، مانعی بهنام مجوز مرورگرهای وب به ذخیرهسازی آنها آسیبپذیری حساب کاربری را افزایش میدهد.
قطعا ذخیرهی رمزعبور در مرورگر برای کاربر آسانتر است. درواقع، هیچکس تمایل ندارد رمزعبور حسابهای مختلف را به دفعات تایپ کند. بهعلاوه، وقتی رمزعبورهای پیچیده برای حفاظت حسابهای کاربری متعدد خود انتخاب کنیم، قطعا به برنامهای برای مدیریت آنها نیاز پیدا خواهیم کرد.
بههرحال، با وجود راحتی امکانات ذخیرهی رمزعبور مرورگرها، هیچگاه نباید از آنها استفاده کنیم. اولین دلیل برای این ممانعت، «سهولت مشاهدهی رمزعبورهای ذخیرهشده» در مرورگرهای مدرن است. بهعنوان مثال، مرورگر کروم در پلتفرم لینوکس، بدون درخواست رمزعبور حساب کاربری سیستمعامل، مشخصات ورود ذخیرهشده را به کاربر نشان میدهد. شایان ذکر است در ویندوز و مک، کاربر باید رمز سیستمعامل را باز یا از حسگر اثرانگشت استفاده کند.
فایرفاکس هم در تمامی سیستمعاملها، بدون درخواست رمزعبور سیستمعامل، مشخصات ورود به حسابهای کاربری را نشان میدهد؛ مگر آنکه رمزعبور مادر برای آنها تعیین کنید. مرورگر اختصاصی مک، یعنی سافاری، هم برای نشاندادن رمزعبورها، رمزعبور مادر درخواست میکند. تفاوت آن با فایرفاکس در این است که انتخاب رمزعبور مادر در آن انتخابی نیست. بههرحال، کاربران باید بدانند رمزعبورهای آنها برای مشاهده در مرورگر وجود دارند.
مشاهدهی رمزعبورهای ذخیرهشده
قبلا گفتیم برای مشاهدهی رمزعبورهای کروم در ویندوز ۱۰ یا macOS، باید رمزعبور سیستمعامل را وارد یا از حسگرهای بیومتریک تشخیص هویت استفاده کنید. درمقابل، لینوکس بدون محدودیت اجازهی مشاهده را به کاربر میدهد. در ویندوز، با ابزارهایی همچون iSumsoft Windows Password Refixer میتوان آن مرحلهی درخواست رمزعبور سیستمعامل را هم دور زد. فایرفاکس هم که کاملا آن مرحله را حذف کرده است.
با وجود درخواست رمزعبور سیستمعامل در مثالهای مذکور، میتوان آن بخش را نیز بهنوعی دور زد. برای نمونه، با استفاده از پنجرهی Inspect Element میتوانید رمزعبور کاربری را از حالت هش (کدگذاریشده) خارج و مشاهده کنید. برای این کار، مراحل زیر را دنبال کنید تا متوجه آسیبپذیری قابلیتهای مرورگرها بشوید:
۱. روی فیلد رمزعبور وبسایتی راستکلیک کنید که رمزعبورش ذخیره شده است.
۲. Inspect Element را انتخاب کنید.
۳. روی بخش Type=Password دوبار کلیک و کلمهی Password را با Text جایگزین کنید.
۴. دکمهی اینتر را فشار دهید و پنجرهی Element Inspector را ببندید.
۵. رمزعبور از حالت هش خارج و نمایش داده میشود.
مراحل بالا در تمامی مرورگرها و سیستمعاملها اجرا میشوند.
درادامه، روند مشاهدهی رمزعبورها را در مرورگرهای مشهور بررسی میکنیم. قطعا میدانید این روشها برای رمزعبورهایی کاربرد دارند که در مرورگر ذخیره شده باشند. ابتدا با مرورگر کروم شروع میکنیم:
۱. وارد مرورگر کروم شوید و از منو اصلی به بخش Settings بروید.
۲. تا بخش Autofill پایین بروید و روی دکمهی Passwords کلیک کنید. برای راحتی میتوانید کلمهی Password را در نوار جستوجوی بالای قسمت تنظیمات بنویسید.
۳. وبسایت مدنظر را بیابید و روی آیکن چشم کلیک کنید. در این مرحله، بازهم میتوانید از نوار جستوجوی آن بخش استفاده کنید.
۴. در سیستمعامل لینوکس بدون نیاز به رمزعبور سیستمعامل، میتوانید رمزعبور مدنظر را مشاهده کنید و در ویندوز و مک نیز تنها کافی است رمزعبور سیستمعامل را وارد کنید. درنهایت، رمزعبور مدنظر نمایش داده میشود.
در مرورگر فایرفاکس، مراحل زیر را دنبال کنید:
۱. وارد مرورگر شوید و از بخش منو اصلی به Preferences بروید.
۲. از پنل سمت چپ به بخش Privacy & Security بروید.
۳. در پایین صفحه، وارد منو Logins & Passwords شوید و روی Saved Logins کلیک کنید.
۴. روی دکمهی Show Passwords کلیک کنید. مرورگر بدون نیاز به رمزعبوری خاص، همهی رمزعبورها را نمایش میدهد.
تنها راه برای جلوگیری از نمایش آسان رمزعبورها در فایرفاکس، استفاده از رمزعبور مادر برای مدیریت امن مرورگر است.
مرورگر اختصاصی اپل نیز مسیری آسان برای نمایش رمزعبورها پیش روی کاربر قرار میدهد. برای دیدن آنها، تنها باید مراحل زیر را دنبال کنید:
۱. وارد سافاری شوید و از منو اصلی Preferences را انتخاب کنید.
۲. وارد تب Passwords شوید. در آن مرحله، یا باید از حسگر اثرانگشت استفاده یا رمزعبور سیستمعامل را وارد کنید.
۳. روی نام وبسایت مدنظر کلیک کنید تا رمزعبور آن نمایش داده شود.
راهکار جایگزین
قطعا اولین راهکار برای افزایش امنیت حسابهای کاربری، اجازهندادن به مرورگرها برای ذخیرهی رمزعبورها است. اکنون دیگر میدانید هیچیک از آنها، ابزارهای امنی برای ذخیرهی رمزهای عبور نیستند و حساب کاربری را آسیبپذیر میکنند. تنها کافی است مجرم اینترنتی بهصورت نرمافزاری یا فیزیکی وارد سیستمعاملتان شود و از بخشهای بالا، رمزعبور همهی حسابهای کاربری را ببیند؛ مگر آنکه در سافاری یا فایرفاکس، از رمزعبور مادر استفاده کرده باشید.
بههرحال، اگر بازهم تمایل دارید برای آسانی بیشتر، رمزعبورها را در مرورگر ذخیره کنید، پیشنهاد میکنیم از فایرفاکس استفاده کنید و حتما رمزعبور مادر را در آن در نظر بگیرید. درنهایت، استفاده از نرمافزارهای مدیریت رمزعبور، با وجود خطرهای احتمالی امنتر از مرورگر خواهد بود.
.: Weblog Themes By Pichak :.