در دومین قسمت از آموزش مبانی اسکرام، ابتدا نگاهی میاندازیم به اصولی که اجرای آنها در شرکت ضروری است. همانطورکه در قسمت گذشته گفتیم، مانیفست چابک افراد و تعاملات را درمقایسهبا فرایندها و ابزارها، نرمافزار کاربردی را درمقایسهبا مستندات مشروح، مشارکت با مشتریان را درمقایسهبا مذاکرات قرارداد و واکنش دربرابر تغییرات را درمقایسهبا دنبالکردن طرح ثابت در اولویت میداند. این مانیفست کوتاه، اما قدرتمند پایه و اساس رویکرد چابک و اسکرام را شکل میدهد و اگر دقیقتر در آن تأمل کنیم، متوجه میشویم چرا اجرای اسکرام در شرکت، بسیار فراتر از تغییر سبک توسعه در دپارتمان نرمافزار است.
تقابل اسکرام و مدل واترفال
پیشازاینکه بخواهیم اسکرام را در سازمان اجرا کنیم، باید اطلاعات بیشتری دربارهی پسزمینهی این رویکرد بهدست آوریم و درک کنیم چرا اسکرام را بر رویکردهای سنّتی ارجح دانستهایم. همانطورکه در قسمت اول آموزش اسکرام اشاره کردیم، مشهورترین رویکرد سنّتی توسعه «مدل آبشاری» (واترفال) بود که تا همین اواخر، غالبترین سیستم توسعهی نرمافزار بهشمار میرفت. محدودیت اولیهی مدل واترفال، یعنی روشن و مشخصبودن تمامی الزامها و نیازها از ابتدای پروژه، پیشفرض اشتباهی است.
در سال ۱۹۷۰، وینستون وی. رویس، یکی از دانشمندان علوم کامپیوتر و پیشگامان توسعهی نرمافزار، مدل آبشاری (واترفال) را معرفی کرد. رویس در بخشی از مقالهاش نوشته بود:
به این مفهوم اعتقاد دارم؛ اما اجرای آنچه در این مقاله شرح داده شده، پرمخاطره است و احتمال شکست آن وجود دارد.
در تصویر زیر، ایرادها و اشکالهای رویکرد آبشاری را مشاهده میکنید:
در مدل آبشاری، فقط زمانی میتوانیم به مرحلهی بعدی قدم بگذاریم که مرحلهی فعلی را بهپایان رسانده باشیم. «جمعآوری الزامها» مهمترین مرحلهی هر پروژه است. این امر میتواند مشکلساز باشد؛ چراکه ممکن است مشتریان برخی از جزئیات مهم را از دست دهند. مشکل موجود از دید مشتری این است که او نمیتواند طرح اولیه یا اسکچ محصول نهایی را از سند الزامها یا نیازمندیها تشخیص بدهد.
ازآنجاکه با رویکرد ثابتی جلو میرویم، در بهروزرسانی تغییرات الزامات کسبوکار یا پروژه، با مشکل مواجه میشویم. حتی اگر بتوانیم تغییرات را اعمال کنیم، باید این کار را بدون اصلاح جدول زمانی و بودجهی کلی انجام دهیم. درنهایت، آزمونهای پذیرش کاربر و سیستم فقط در پایان چرخهی عمر پروژه انجام میشود. همچنین، با درنظرگرفتن اینکه تایملاین و بودجهی پروژه ثابت هستند، تصحیح و رفع باگهای شناساییشده دشوار خواهد بود. این درحالی است که اگر در مراحل ابتدایی کار برخی از باگها شناسایی و رفع شوند، نهتنها در زمان پروژه صرفهجویی میشود؛ بلکه کدهای باقیمانده نیز از آسیب مصون میمانند.
درواقع، مدل آبشاری مراحل توسعهی نرمافزار را بهوضوح مشخص و ازهم متمایز میکند؛ بهطوریکه هر مرحله باید پس از تکمیل مرحلهی قبل آغاز شود و بین آنها همپوشانی وجود نداشته باشد. معمولا در شروع هر مرحله، ما با گیت مواجه هستیم. بهعنوان مثال، قبل از اینکه مرحلهی طراحی آغاز شود، مشخصات کار را باید سهامدار ارزیابی و تأیید کند.
برای غلبه بر مشکلات یادشدهی مدل آبشاری، به اسکرام روی میآوریم.
همانطورکه در قسمت قبل توضیح دادیم، اسکرام یکی از زیرمجموعههای محبوب رویکرد چابک و روشی سازگار، سریع، تکرارشونده، پیشرونده و مؤثر است. این فرایند اساسا بهگونهای طراحیشده که در طول پروژه و در تمامی مراحل، سریعا مهمترین و برجستهترین ارزشها را آماده و ارائه کند. بهعلاوه، اسکرام شفافیت ارتباطات را در طول پیشرفت مستمر پروژه حفظ میکند. در تصویر زیر، بهراحتی مشاهده میکنید چگونه کل پروژه به قسمتهای کوچکتر تقسیم میشود و بسیاری از ویژگیها پیش از بهپایانرسیدن چرخهی عمر پروژه، به تیم آزمایشکننده تحویل داده میشوند. ما با بهرهگیری از رویکرد اسکرام میتوانیم پس از هر تعامل و بازخورد ذینفعان مبنیبر تصویب یا لزوم ایجاد تغییرات، محصول نرمافزاری کاربردی ارائه کنیم.
مقالهی مرتبط:
درنهایت، پروژهای که روی آن کار میکنیم، دراصل متعلق به مشتریان است. مشتریان باید آنچه را دریافت کنند که واقعا نیاز دارند و هیچکدام از مشتریان از ابتدای پروژه، دقیقا نمیداند چه چیزی میخواهد.
مزایای استفاده از رویکرد اسکرام
- اسکرام مستلزم مشارکت مداوم اعضای تیم است و همین امر به روابط نزدیکتر و اعتماد متقابل همتیمیها منجر میشود.
- تکمیل کار با استفاده از تعریف «انجامشدن / Done»، به تصحیح توسعه، ادغام، آزمایش و مستندسازی محصول میانجامد.
- برگزاری جلسات روزانهی بازنگری به تیمهای اسکرام اجازه میدهد کارایی و بهرهوری کار با عوامل اسکرام را بهبود دهند.
- محصول نرمافزاری بارهاوبارها و در بازههای کوتاهمدت ارائه میشود.
- پروژه باتوجهبه نیازها و الزامهای مشتری، بررسی و بهروزرسانی میشود.
- درک پروژه آسانتر میشود؛ هرچند شاید پیروی از این فرایند دشوار باشد.
- برگزاری جلسات بررسی اسپرینت با حضور ذینفعان، نتیجه و خروجی اعضای تیم را ارتقا میدهد.
مزایای استفاده از اسکرام برای مشتریان
نکتهی درخورتوجه این است که بهرهگیری از رویکرد اسکرام فقط برای تیم اجرایی و توسعهدهندگان سودمند نیست؛ بلکه مشتریان را نیز منتفع میکند. بهبیان ساده، اسکرام به تولید محصولات و راهحلهای مشتریمحور کمک میکند. برخی از مزایای بالقوهی اسکرام برای مشتریان عبارتاند از:
- بهمنظور جلب رضایت مشتریان، کاستیها و عیبهای کار از مراحل اولیه رفع یا اصلاح میشوند.
- مالک محصول مسئول اعمال تغییرات مدنظر مشتری است و باید این تغییرات را با تعاملات سازنده و مشارکت تیم بهشیوهای اجرایی کند که مشتری راضی شود.
- ارائهی چرخههای کوتاه محصول اعتماد ذینفعان به تیم را افزایش میدهد.
- میدانیم مدل اسکرام براساس تدریج و تکرار پیش میرود و همین امر کیفیت نتایج را افزایش میدهد. هیچچیز بهاندازهی کیفیت محصول تضمینکنندهی رضایت مشتری نیست.
مزایای استفاده از اسکرام برای سازمان
اگر سازمانها در سطح کلی خود، چهارچوب اسکرام را اجرا کنند، از مزایای زیر برخوردار میشوند:
- اسکرام عملکرد خود را درمقابل کیفیت و بودجه و جدول زمانی نشان میدهد؛ یعنی عواملی که بیشازهمه برای سازمانها اهمیت دارند.
- کیفیت بیشتر به افزایش فروش و قیمت منجر میشود. بهعلاوه، دیدگاههای منفی مشتریان را بهحداقل میرساند و هزینهی پشتیبانی را کاهش میدهد.
- تشخیص زودهنگام خطاها و اشتباهها در پروندهها و پروژههای تجاری، حجم کار و بودجهی موردنیاز را کاهش میدهد.
- مشارکت ذینفعان در جلسهی بازبینی اسپرینت، احتمال بهوجودآمدن مسائل پیشبینینشدهی بالقوه را کاهش میدهد.
مزایای استفاده از اسکرام برای مدیرمحصول
- در رویکرد چابک، مدیرمحصول نقش بسیار حیاتی «مالک محصول» را برعهده دارد. او مهمترین کسی است که باید تمرکز خود را بر توسعهی محصول حفظ کند.
- مسئولیت مالک محصول این است که با برآوردهکردن الزامهای پروژه، از رضایت مشتری مطمئن شود.
- برنامهریزی پروژه باید محدود باشد و با همکاری کل تیم انجام شود. مالک محصول احتمالا با همکاری اسکراممستر میتواند این کار را انجام دهد.
- مدیرمحصول باید تأیید کند تمام اعضای تیم قبل از شروع کار، چشمانداز واضحی از استراتژی دارند.
مزایای مالی در اسکرام
- بازخورد منظم از ذینفعان و مشتریان در جلسات بازبینی، به اصلاحات و رفع خطای اولیه منجر میشود و بهتبع، میزان هزینه و زمان صرفشده را کاهش میدهد.
- اگر اسپرینت درحال شکستخوردن باشد، این شکست در میان «تکرار» آسانتر میشود و درنتیجه، هزینهی شکست کاهش مییابد.
- اگر هزینهی اجرایی کم باشد، تیمها حاشیهی سود منابع موجود را افزایش و نرخ سرمایهگذاری را کاهش میدهند.
- مشارکت و تلاش همتیمیها به نتایج بهتر با خطاهای کمتر منتهی میشود.
مزایا استفاده از اسکرام برای تیم توسعه
فرایندها و روششناسی اسکرام تیم توسعه را چندینبرابر منتفع میکند. بهعنوان مثال:
- اسکرام تیم توسعه را قادر میسازد با هدف تحویل مداوم نسخههای بالقوهی محصول (تکرار و تدریج) کار کند که باید در هر اسپرینت تکمیل شود.
- اسکرام کار تیم توسعه را ازطریق جلسات بازبینی اسپرینت بهبود میدهد.
- ازآنجاکه تیم توسعه میکوشد تعهدات هر اسپرینت را برآورده کند، بسیاری از موانع را سریعتر و بهتر برطرف میکند.
- اسکرام به تیم توسعه کمک میکند کار خود را در الگویی ساختاری و ماهرانه مدیریت کند. طبیعتا این امر به افزایش کارایی و بهرهوری تیم منجر میشود.
ارزشها
راهنمای اسکرام اصولا برپایهی سه ستون بنا گذاشته شد: شفافیت و بازدید و سازگاری. این ستونها تداوم همکاری تیمی و سازگاری با تغییرات و احترام به تصمیمات یکدیگر را در طول کار تضمین میکرد.
یادآوری میکنیم اسکرام استراتژی نیست؛ بلکه چهارچوبی از استانداردها و نقشها و فرایندها است. این چهارچوب افراد و سازمانها را قادر میسازد آنچه را بیابند که برای آنها بهتر کار میکند. فرایندهای اسکرام خاص هستند و به زمان و زمینهی کار بستگی دارند.
چهارچوب اسکرام درکنار فرایندها، براساس پنج ارزش معنا پیدا میکند: تعهد، تمرکز، بازبودن، احترام و شجاعت.
۱. تعهد
تیمهای اسکرام باید به پیشرفت خود متعهد باشند. آنها باید اهدافی عملی و کاربردی تنظیم کنند و سپس، به اهداف تعیینشده متعهد بمانند. درواقع، ما از فعالیت تیمی صحبت میکنیم: ما بخشی از تیم هستیم و دربرابر مشارکت و همکاری با یکدیگر مسئولیم و باید تعهدات خود را بپذیریم.
این ارزش را میتوان به سه روش تفسیر کرد:
تعهد مبتنی بر اسپرینت: هر اسپرینت بازتابدهندهی اهداف واقعگرایانه و بازهی زمانی کوتاهمدتی است که برای رسیدن به این اهداف تعیین شده است. بنابراین، تیم باید به وظایف خود متعهد بماند تا اهداف اسپرینت محقق شوند.
تعهد بهعنوان تیم: شما بهعنوان تیم باید از تغییرات استقبال کنید و سازگاری نشان دهید. همچنین، میتوانید اهداف پروژه را در بخشهای کوچکتر محقق کنید. درصورت بُروز هرگونه مشکل، تیم دورهم جمع میشود و با بحث و گفتوگو، راهحلی برای مقابله با آن پیدا میکند.
تعهد فردی: شما بهعنوان فرد یا یکی از اعضای تیم، باید تا جاییکه میتوانید درراه رسیدن به اهداف اسپرینت فعالیت کنید. این امر نشاندهندهی تعهد شما بهعنوان فرد است. شما بهعنوان فرد باید خودتان را به یادگیری، همکاری، ارزشهای اسکرام، نرمافزار کاربردی و بسیاری چیزهای دیگر متعهد بدانید.
۲. تمرکز
رویکرد تکرار و تدریج و نیز تحویل بهموقع نسخههای کار به ما کمک میکند روی اهداف پروژه متمرکز بمانیم. هنگامیکه الزامها روشن و هدفها تنظیم میشوند، مؤثرترین راه برای دستیابی به اهداف این است که «هدفمحور» حرکت کنیم. هدفمحوربودن به ما انگیزه میدهد نتایج را سریعتر و بهتر و با بازدهی بیشتر ارائه کنیم. هرچه تمرکز بیشتری روی اهداف داشته باشیم، از هدررفتن منابع جلوگیری میکنیم و کار را بهموقع تحویل میدهیم. این ارزش اسکرام میزان خطرها را کاهش میدهد و زمان زیادی برای ارائهی الزامها و «بایدها» دراختیار تیم میگذارد.
۳. بازبودن
اجرای بهینهی اسکرام مستلزم شفافیت و بازبودن است. ما باید واقعیت را برمبنای هدف نهایی خاصی بررسی کنیم تا بتوانیم تعدیلهای معنادار و مفیدی برنامهریزی و اجرا کنیم. اعضای تیم باید دربارهی کار و پیشرفتشان و آموختههایشان و مسائل پیش رویشان ذهنیت باز و انتقادپذیری داشته باشند. شما باید با روحیهی مثبت با همکاران خود مشارکت و همکاری کنید و دیگران را بهعنوان «فرد / انسان» و نه بهعنوان دارایی یا ربات یا قطعات سختافزاری تعویضشدنی بهرسمیت بشناسید.
افزونبراین، همیشه باید بتوانید با ذینفعان پروژه درزمینهی سفارشها و قابلیتها تیم تشکیل دهید و در هر وضعیتی، با اعضای تیم همکار کنید. بهبیان ساده، شما بهعنوان یکی از اعضای تیم باید بهراحتی به دیگران بازخورد بدهید و بازخورد آنها را بپذیرید.
زمانیکه همهی اعضای تیم با روحیهی مثبت و انتقادپذیر کار و مشکلاتشان را با دیگران بهاشتراک میگذارند، سوءتفاهم و خطر کاهش پیدا میکند و اعتماد متقابل بیشتری شکل میگیرد.
۴. احترام
شما بهعنوان بخشی از تیم اسکرام به همکارانتان و تصمیمها و تجربهی آنها احترام میگذارید. بهعنوان یکی از اعضای تیم کارآمد و مؤثر به تنوع فرهنگی و قومی و نژادی احترام میگذارید. همچنین، با تولید آنچه ذینفعان نمیخواهند، به آنها نیز احترام میگذارید. درعینحال، بههمان اندازه با حل مشکلات کاربران، احترام خود را به آنها نشان میدهید. شما بهعنوان همتیمی مسئولیتپذیر کاملا به چهارچوب اسکرام و نقشهای مرتبط آن وفادار میمانید. درنهایت نیز، بهعنوان یکی از اعضای تیم اسکرام به مهارت و دانش و بینش یکدیگر احترام میگذارید.
۵. شجاعت
همانطورکه میدانیم، سازگاری با تغییرات سنگ بنای هر پروژهی اسکرام است و برای پذیرش تغییرات، به شجاعت نیاز داریم. در رویکرد اسکرام، همهچیز دربارهی خطرپذیری و کشف راهحلهای بهینه پیش میرود. تیم اسکرام اجازه دارد از روشهای مختلف به بهترین و مناسبترین راهکار برسد. بنابراین، برای واردکردن و اجرای مسائل جدید به پروژه، باید این ایدههای جدید را به تیم توضیح دهیم.
از زاویهی دیگر نیز اگر همهی اعضای تیم شجاعت داشته باشند که بهوضوح دربارهی مشکلات صحبت کنند، تیم میتواند روی برطرفکردن آنها کار کند. این بدان معنی است که شما بهعنوان یکی از اعضای تیم اسکرام باید آشکارا دربارهی اشتباههای خود صحبت کنید و سعی نکنید آنها را پنهان کنید. بهیاد داشته باشید هرکسی ممکن است اشتباه کند؛ زیرا همهی ما انسان هستیم؛ اما هرچه زودتر به اشتباههای خود اذعان و تیم را در پیداکردن راهحل شریک کنید، تأثیرات اشتباه شما کوچکتر خواهد بود.
یکی از نتایج مهم ارزشهای اسکرام این است که اعضای تیم مسئولیت تصمیمهای خود را برعهده میگیرند. بهعبارتِدیگر، اعضای تیم اسکرام میپذیرند رفتار آنها به تصمیمهای خودشان بستگی دارد نه به موقعیتها. آنها برخلاف تیمهای منفعل برمبنای احساسات یا موقعیتها عمل نمیکنند؛ بلکه تصمیمهای خود را باتوجهبه ارزشهای انتخابیشان اتخاذ میکنند.
در پایان این قسمت از آموزش اسکرام، به مفهوم «اسپرینت» اشارهای میکنیم. اسپرینت قلب اسکرام با تکرارهای منظم و کوتاه است؛ بهطوریکه غالبا آن را در بازههای دو تا چهار هفته تعریف میکنند. هدف اسکرام اسپرینت (Scrum Sprint) این است که با حفظ فواصل کوتاه، تیم را روی تحویل نسخههای ارتقایافتهی محصول متمرکز نگه دارد. طول اسپرینتها در چرخهی عمر پروژه باید ثابت بماند؛ هرچند با محدودیتهای خاص ممکن است استثناهایی نیز رخ دهد. باتوجهبه قوانین اسکرام، هیچ هدفی نباید در محدودهی اسپرینت تغییر کند.
هفتهی آینده دربارهی معنا، انواع برنامهریزی، بررسی و بازنگری اسپرینت بیشتر صحبت میکنیم.
کانن خانوادهی دوربینهای فیلمبرداری حرفهای XA را با چهار دوربین جدید بهروزرسانی کرده است. این مدلها که XA50 ،XA45 ،XA40 و XA55 نام دارند، اولین اعضای خانوادهی XA هستند که از رزولوشن 4K با نرخ ۳۰ فریمبرثانیه پشتیبانی میکنند.
دوربینهای جدید کانن برای فیلمبرداری خبری و پخش تلویزیونی و تهیهی ویدئوهای سازمانی مناسب هستند. این دوربینها با لرزشگیر اپتیکال پنجمحوره از مجموعهی مختلفی از لنزهای بزرگنمایی پشتیبانی میکنند. درگاه XLR دوگانه نیز امکان ضبط صدا را بهصورت PCM فراهم میکند.
دوربین فیلمبرداری Canon XA55
مقالههای مرتبط:
دو دوربین XA50 و XA55 در عمل محصولات یکسانی هستند. تنها تفاوتشان این است که مدل XA55 در بازار اروپا به خروجی 3G-SDI و در دیگر بازارها به خروجی HD-SDI مجهز میشود؛ اما در XA50، از این خروجیها خبری نیست. هر دو مدل مذکور از حسگرهای یک اینچی بهرهمند هستند که از سیستم فوکوس خودکار Dual Pixel کانن پشتیبانی میکنند.
ویژگی بزرگنمایی ۱۵ برابری نیز زاویهی دیدی را پوشش میدهد که از سیستمی فولفریم با لنز ۳۸۲.۵-۲۵.۵ میلیمتری انتظار داریم. علاوهبراین، هر دو مدل XA50 و XA55 از حالت Wide Dynamic Range Gamma پشتیبانی میکنند. بهادعای کانن، در این حالت محدودهی دینامیکی به میزان ۸۰۰ درصد افزایش پیدا میکند. این افزایش به افزایش جزئیات در قسمتهای هایلایتشده و ثبت رنگهای دقیقتر منجر میشود.
دوربین فیلمبرداری Canon XA45
مدلهای XA40 و XA45 از حسگرهای کوچکتر ۱/۲.۴۸ اینچی پشتیبانی میکنند و از لنزهای بزرگنمایی ۲۰ برابری (۶۰۱-۲۹.۳ میلیمتر) برخوردار هستند. علاوهبراین، دو مدل XA40 و XA45 نیز از فیلمبرداری 4K با نرخ ۳۰ فریمبرثانیه پشتیبانی میکنند و امکان ثبت ویدئوهای HD به روش Oversampling نیز در آنها فراهم شده است.
کانن مدل پنجمی هم معرفی کرده که بسیاری از ویژگیهای مدل XA55 را ارائه میکند؛ اما دستگیرهی فوقانی ندارد و دوربینی اقتصادی است که برای کارآموزان مناسب است. این مدل VIXIA/LEGRIA HF G60 4K UHD نام دارد و از حسگری یک اینچی بهره میبرد. پشتیبانی از فوکوس خودکار Dual Pixel و بزرگنمایی ۱۵ برابری و دیافراگم متغیر از دیگر مشخصههای این دوربین هستند.
دوربین فیلمبرداری VIXIA/LEGRIA HF G60 کانن
درکنار معرفی این دوربینهای جدید، کانن سفتافزار (Firmware) جدیدی هم برای برخی از مدلهای کنونی خود ارائه داده است. این مدلها بهشرح زیر هستند:
- مدل XF705: سفتافزار نسخهی ۱.۰.۱.۱ اکنون هنگام استفاده از حلقه و کلیدهای بزرگنمایی، واکنش سریعتری از خود نشان میدهد. بهبود فوکوس هنگام بزرگنمایی و افزایش کیفیت ویدئوهای ثبتشده با تکنیک Interlacing نیز ازجمله بهبودهای حاصل از بهروزرسانی سفتافزار هستند.
- مدلهای XF405 و XF400: مانند مدل XF705، با بهروزرسانی سفتافزار (نسخهی ۱.۰.۳.۰) در مدلهای XF405 و XF400 نیز کیفیت ویدئوهای ثبتشده با تکنیک Interlacing افزایش مییابد. ویژگیهای جدید برای IP Streaming و امکان تنظیم دستی تعادل رنگ سفید (White Balance) هم از مزایای این بهروزرسانی هستند. همچنین، پس از اعمال سفتافزار جدید، با تعیین شمارهی حلقه، شمارش کلیپها نیز از اول شروع میشود. در مدل XF405، بهلطف سفتافزار جدید، امکان استفاده از ویژگی 3G-SDI Mapping در سطح A و B فراهم شده است.
- مدل VIXIA GX10: با بهروزرسانی به سفتافزار نسخهی ۱.۰.۳.۰، امکان تنظیم دستی تعادل رنگ سفید فراهم میشود.
مدلهای XA50 و XA55 کانن در ژوئن امسال، بهترتیب با قیمتهای ۲,۶۹۹ و ۲,۱۹۹ دلار عرضه خواهند شد. مدل ارزانقیمتتر VIXIA/LEGRIA HF G60 هم در همان زمان و با برچسب قیمت ۱,۶۹۹ دلاری عرضه میشود. افزونبراین، افرادی که منتظر مدلهای XA45 و XA40 هستند، میتوانند در انتهای اوت، محصول دلخواهشان را بخرند. برای خرید مدل XA45 باید ۲,۱۹۹ دلار هزینه کنید؛ درحالیکه برای تهیهی مدل XA40 پرداخت مبلغ ۱,۶۹۹ دلار کفایت میکند.
آلیپنا نمونهای مناسب برای تیونری موفق است و محصولات آن با محصولات بخش M پاور بیامو رقابت میکنند. یکی از مدلهای جدید آلپینا مدل B5 است که براساس بیامو سری ۵ کد 550i ساخته شده؛ اما خودرویی کاملا متفاوت با بیامو استاندارد است.
در ابتدا، تغییرات ظاهری این خودرو جلب توجه میکند. رینگهای معروف آلپینا و کیت بدنهی اختصاصی که ظاهری کاملا متمایز از محصول استاندارد دارند، آنقدر نمای سری ۵ را تغییر داده که به آلپینا این حق را بدهیم نشان خود را جایگزین نشان بیامو کند.
آلپینا سیستم تعلیق 550i را هم ارتقا داده و از کالیپرهای آبیرنگ متفاوت آن میتوان به تقویت سیستم ترمز نیز پی برد. سیستم اگزوز اسپرت Akrapovic و پشتآمپرهای اختصاصی با نشان آلپینا از دیگر تغییرات این نسخه بهشمار میآیند. امکانات B5 نیز راضیکننده است و در آن تجهیزاتی ازایندست دیده میشوند: چراغهای هوشمند LED، سیستم HUD، ورود و استارت بدون کلید، رهیاب ماهوارهای، رادیوِ دیجیتال، دوربین دید عقب، دوربین ۳۶۰ درجه و سیستم صوتی حرفهای.
آلپینا به مشتریانش امکان شخصیسازی خودرو را نیز میدهد. در مدل آزمایششده، داخل خودرو از تریم مشکی براق و صندلیهایی با روکش چرمی مشکیرنگ برخوردار بود. خریدار میتواند تودوزیها و تریمهای داخلی مختلفی برای خودرو خود انتخاب کند. کیفیت داخل کابین درخورتوجه است و صندلیها نیز بهجز ظاهر زیبا، بسیار راحت هستند.
درون کابین B5 اصلیترین تغییر درمقایسهبا مدل استاندارد که توجه شما را جلب خواهد کرد، «پشتآمپرهای آبیرنگ» متفاوت این خودرو است. ازنظر فضای داخلی، اتاق سری ۵ برای ۴ سرنشین بزرگسال فضای کافی دارد. صندلی های عقبی نیز ازنظر کیفیت و راحتی مشابه صندلیهای جلویی هستند. فضای صندوق نیز در سطح مطلوبی قرار دارد و بهگفتهی بیامو، ۵۳۰ لیتر است. شایان ذکر است صندوقعقب این خودرو بهصورت برقی بازوبسته میشود.
پیشرانه
بیامو 550i زیر کاپوت خود از پیشرانهی V8 تویینتوربو بنزینی با حجم ۴.۴ لیتر استفاده میکند که قدرتش ۴۵۵ اسببخار و گشتاورش ۶۵۰ نیوتونمتر است. باوجوداین در مدل B5، آلپینا ورودیهای هوا و توربوشارژرها را تغییراتی داده است و بدینترتیب، این پیشرانه در B5 میتواند ۶۰۰ اسببخار قدرت و ۸۰۰ نیوتونمتر گشتاور تولید کند. درمقایسهبا مدل M5 که آن نیز از پیشرانهی ۴.۴ لیتری V8 استفاده میکند، آلپینا ۵۰ نیوتونمتر گشتاور بیشتری دارد.
یکی از مزایای درخورتوجه پیشرانهی B5 دردسترسبودن گشتاور آن در بازهی زیادی از دور موتور است؛ بهگونهای که هر زمان بخواهید سرعت را افزایش دهید، این کار بهآسانی انجام خواهد شد. سیستم چهارچرخ محرک درکنار لاستیکهای پیرلی P Zero که ابعاد آنها در جلو ۳۵.۲۵۵ و در عقب ۳۰.۲۹۵ است، چسبندگی مناسبی بهارمغان میآورند. آلپینا B5 میتواند در ۳.۵ ثانیه از سرعت صفر به سرعت ۱۰۰ کیلومتربرساعت دست پیدا کند و حداکثر سرعتش بیش از ۳۳۰ کیلومتربرساعت است.
آلپینا B5 را باید خودرویی همهفنحریف بهحساب آورد؛ چون درعین اینکه تواناییهای حرکتی درحد سوپراسپرت را بهنمایش میگذارد× با قرار دادن حالت رانندگی روی کامفورت نیز روی دیگر خود را نشان میدهد و به سدانی لوکس تبدیل میشود. سواری B5 در حالت کامفورت بهحدی لذتبخش است که میتوانید بهصورت روزمره نیز آن را استفاده کنید.
دیگر قسمت جذاب B5 سیستم اگزوز اسپرت آن است. این سیستم اگزوز صدایی بسیار قدرتمند و جذاب تولید میکند و درعینحال در حالت کامفورت و در دورهای پایین، کاملا بیسروصدا است.
رانندگی
آلپینا B5 واقعا خودرویی با دو شخصیت متفاوت است؛ یعنی بسته به سرعتی که با آن رانندگی کنید، شخصیت و عملکردی متفاوت از خود نشان میدهد. این، یعنی آلپینا بههمان اندازه که بهراحتی خودرو اهمیت میدهد، به تواناییهای حرکتی آن نیز اهمیت داده است.
بهدلیل ویژگیهای مذکور میتوان B5 را خودرویی راحتتر از M5 دانست؛ زیرا M5 خودرویی صرفا اسپرت است. درضمن، هر زمان لازم باشد، B5 میتواند پابهپای M5 در پیست مسابقه حرکت کند. افزونبراین، B5 درمقایسهبا M5 زیرسپر بزرگتر و ارتفاع کمتری دارد: بههمیندلیل، در مواجه با شیبها و دستاندازها همانند خودروهای سوپراسپرت باید احتیاط بیشتری کنید. آلپینا B5 نیز مانند هر سری ۵ دیگر، ازنظر امکانات ایمنی خودرویی کامل است و چیزی کم ندارد.
نتیجهگیری
بسیاری از افراد در نگاه اول، ممکن است B5 را نپسندند و طراحی آن نیز درمقایسهبا M5 کمی قدیمیتر و کلاسیکتر جلوه میکند؛ اما این مدل بیامو بهشدت ارتقا یافته است. اگر با آن رانندگی کنید، متوجه خواهید شد توانسته به بهترین شکل ممکن توانایی اسپرتی را با راحتی خودرویی لوکس تلفیق کند. در مقایسهی B5 با M5، اگر استفادهی روزمره مدنظرتان باشد، بدون شک B5 انتخاب بهتری است. اصلیترین رقبای این خودرو بیامو M5 و مرسدس بنز E63 AMG و پورشه پانامرا هستند.
آلپینا B5 با قیمت ۲۱۰,۰۰۰ دلار به بازار عرضه میشود که ۱۹,۹۰۰ دلار از M5 Competition ارزانتر است. همچنین، این مدل ۵ سال ضمانت دارد که سرویسهای بیامو را نیز شامل میشود.
گفته میشود زمان حاضر بهترین زمان برای شرکتهای آزمایشهای ژنتیکیِ سفارش مستقیم از مشتری و ژنومیک بیماریهای انسانی و راهاندازی بازارهای اطلاعات ژنومیک است. بهدلیل پیشرفت در فناوری و دردسترس قرارگرفتن کیتهای تعیین ژنوتیپِ مقرونبهصرفه، مجموعه دادههای ژنومیک زیادی از افراد بیمار و سالم در سرتاسر جهان درحالتولید است. بهعنوان یکی از پیامدها، این امر نهتنها در افزایش مداوم تعداد ژنهای شناختهشدهی مرتبط با بیماری نقش ایفا میکند؛ بلکه موجب افزایش درک ما از ساختار ژنتیکی بنیادی انسان و وضعیت بیماریها نیز میشود. علاوهبراین، تجارت دادههای ژنومیک نیز رونق پیدا میکند.
همگام با شناسایی ژنها و ارتباط آنها با بیماریهای انسانی، روشهای هوش مصنوعی امکان تجزیهوتحلیل و ترکیب دادههای حاصل از بازار آزمایشهای ژنومیک را فراهم کرده است. درحالیکه این اطلاعات بهطور انفرادی و جمعی راه را برای آیندهی «پزشکی شخصی» هموار میکنند، ضرورت ارزیابی و درک مسائلی دراینزمینه وجود دارد:
- پیامد دادهها و بازارهای ژنومیک درحالرشد چیست؟
- برای درک و ارزیابی دادههای ژنومی عظیم چه ابزاری موردنیاز است؟
- مفهوم دادههای ژنومی بیماریهای انسانی ازنظر مراقبتهای سلامتی آینده چیست؟
- خطرهای امنیتی که درنتیجهی دردسترس قرارگرفتن دادههای ژنومی انسانی بهوجود میآید، چیست؟
درسرتاسر جهان، کیتهای DNA استفادهشده برای آزمایشهای ژنتیکی درحالرواج هستند. ازآنجاکه بهدستآوردن کل اطلاعات ژنومی افراد ارزان و آسان شده، پایگاه دادههای DNA درحالرشد چشمگیری هستند. یکی دیگر از پیامدها، افزایش تعداد شرکتهای آزمایش ژنتیک و انفجار دادههای حاصل از DNA انفرادی حاصل از آزمایشهای ژنتیکی شخصی برای ما هم امید و هم هراس بهدنبال دارد.
هدف اصلی پژوهش ژنتیکی انسانی، شناسایی واریانتهای ژنتیکی است که نقش سببی در توسعهی بیماریهای انسانی ایفا میکنند. درک و استفاده از این اطلاعات میتواند به افزایش درک درزمینهی زیستشناسی و بیماریهای انسان کمک کند و راه را برای حرکت بهسوی پزشکی شخصی هموار کند. در موقعیت کنونی که بهسوی تلفیق روشهای تجزیهوتحلیل هوش مصنوعی با فناوری تشخیص پزشکی حرکت میکنیم، ارزش دادههای آزمایشهای ژنتیکی بیشتر میشود. دراینجا، سؤالاتی ازایندست مطرح میشود:
- چگونه پایگاههای داده و زیستبانکهای DNA مختلف از سرتاسر جهان را باهم ارتباط دهیم؟
- چگونه دادههای ژنومیک را سازماندهی کنیم؟
- این دادهها چقدر کاربرپسند هستند؟
- چگونه میتوانیم اعتبار و ارتباط پایگاههای دادههای ژنتیکی درحالرشد را تعریف و تعیین کنیم؟
بدیهی است که دربرابر پاسخها، پرسشهای بسیار بیشتری وجود دارد. اگرچه برای آغاز باید بتوانیم از اطلاعات ژنتیکی درحالانفجار برای کشف علت هرگونه بیماری انسانی یا برای یافتن سرنخهایی دربارهی این موضوع استفاده کنیم که چگونه بیماران انسانی ممکن است دربرابر درمان پاسخ دهند.
درزمینهی ارزیابی گنجینهی درحالظهور دادههای ژنومیک، گروهی از پژوهشگران بههمراهی دکتر مارک کیل، مؤسس و مدیر ارشد شرکت Genomenon در آمریکا، بحث بسیار مهمی دربارهی طراحی موتور جستوجوی ژنومیک تفسیر ژنومی آغاز کردهاند.
بدون تردید این زمان، بهترین زمان برای ژنومیک بیماریهای انسانی است. ازآنجاکه بهدستآوردن اطلاعات ژنوم و رمزگشایی کل ژنوم فرد آسان و سریع و ارزان شده، شرکتهای ژنومی درحالتلاش برای این موضوع هستند که بتوانند با توسعهی موتور جستوجوی ژنومی از دادههای حاصل از آزمایشهای ژنتیکی در حوزهی پزشکی شخصی استفاده کنند. دراینزمینه، تأثیر پایگاه دادههای اطلاعات ژنومیک چه خواهد بود و این موتورهای جستوجوی ژنومیک ما را به کجا خواهند برد؟
در سالهای اخیر، پیشرفت چشمگیری در شناسایی و تعیین خصوصیات واریانتهای DNA مرتبط با بسیاری از بیماریها انسانی حاصل شده است. اکنون با معرفی رویکردهایی برای آزمایش ارتباط واریانتهای ژنی با بیماریهای انسانی و استفاده از آنها در مجموعه دادههای بزرگ، توانایی ما برای شناسایی آللهای پشتصحنهی بیماریهای نادر با کمک ابزارهای هوش مصنوعی افزایش یافته است. سؤال اینجا است: درحالحاضر از ظرفیت شناسایی پاتوژنهای مهندسیشده که بتواند در جنگافزارهای زیستی استفاده شود، بهرهمند هستیم؟
پزشکی ژنومیک رویکرد ساختاریافتهی درحالظهور برای تشخیص بیماریهای انسانی و مدیریت بیماریها است که بهطور معنیداری ویژگی اطلاعات توالی ژنومی را تعیین میکند و به دانشمندان و پژوهشگران و متخصصان پزشکی کمک میکند مشخص کنند کدهای ژنتیکی چه کاری انجام میدهند.
مقالههای مرتبط:
اکنون که پژوهشگران میتوانند کدهای ژنتیکی را به صفتها یا رفتارهای خاص انسانی مرتبط کنند، این امر موجب ایجاد شالودهی پزشکی ژنومیک میشود و ما را بهسوی طیف کاملا جدیدی از خدمات تشخیصی و داروهای شخصی هدایت میکند. علاوهبراین، ازآنجاکه دادههای ژنوم انسان با دادههای ژنومی میکروبهای موجود در درون و اطراف بدن انسان تلفیق یافته است، این امر احتمالا به ما بینش ارزشمندی دربارهی سلامتی انسان و آغاز بیماریها میدهد و همچنین، مسیر بازارهای جدید پزشکی ژنومیک شخصی، دادههای ژنومیک، درمانها و نیز محصولات و خدمات هدفمند را بازمیکند. این امر ما را به سؤالهای مهمی رهنمون میکند:
- شرکتها چگونه از اطلاعات ژنوم ما استفاده میکنند؟
- اکنون که سازمانهای شخصی و عمومی جمعآوری و تولید زیستبانکهای DNA را آغاز کردهاند، تشکیل زیستهای ژنومی چه نقشی در ایجاد بازارهای ژنومی ایفا خواهد کرد؟
- چگونه بازارهای اطلاعات ژنومی اهداف آزمایشهای ژنتیکی را تغییر میدهند؟ دراینباره باید سؤالهای زیر را درک و ارزیابی کنیم:
- در سراسر جهان، چه کسی مسئول جمعآوری و توسعهی زیستبانکهای DNA است؟ اهداف این کار چه خواهد بود؟
- وضع مقررات مرتبط با زیستبانکهای DNA برعهدهی کیست؟
- زیستبانکهای DNA چقدر امن هستند؟
- ارزش ژنوم ما چقدر است؟
- مشتریان چگونه میتوانند ردپای ژنتیکی خود را از اینترنت پاک کنند؟
ازآنجاکه همچنان تلاش برای ایجاد موتورهای جستوجوی DNA تشدید میشود، ظهور بازارهای دادههای ژنومیک موجب نگرانی میشود. حال که میلیونها نفر در سرتاسر جهان کدهای ژنتیکی خود را از روی تمایل دراختیار این شرکتها قرار میدهند، این سؤال پیش میآید: اصلا دربارهی خطر آن اطلاعاتی داریم؟
شکی نیست آزمایشهای ژنتیکی فرصتهایی در حوزهی پزشکی شخصی فراهم میکنند. با این اطلاعات امید میرود پزشکی شخصی هدفمندتر و مؤثرتر و ارزانتر شود. درحالیکه عوامل خطرساز بیشماری واقعیت پزشکی شخصی را تعیین خواهند کرد، حقیقت نسل دادههای DNA نیازمند درک عوامل خطرسازی است که از آزمایشهای ژنتیکی، ردپاهای ژنومیک، پایگاههای داده ژنومیک، پزشکی ژنومیک و زیستبانکهای DNA و بازارهای ژنومیک نشئت میگیرند.
در دنیای پیشرانههای احتراق داخلی، توربوشارژرها نقش مهمی در کاهش مصرف سوخت و افزایش بازده این پیشرانهها ایفا میکنند. استفاده از توربوشارژر این امکان را میدهد تا پیشرانههایی کوچکتر و سبکتر و کممصرفتر با قدرت بیشتر تولید شود. توربوشارژر در پیشرانههای دیزلی نیز هنگام نیاز موتور به هوای زیاد برای مخلوط سوخت و هوا کمک میکنند.
درابتدا، پیشرانهها بهصورت تنفسطبیعی استفاده میشدند. در هر پیشرانهی تنفسطبیعی، هیچ سیستمی برای ارسال هوای بیشتر به داخل موتور وجود ندارد. بنابراین، تنها راه باقیمانده در این پیشرانهها افزایش حجم موتور بود؛ همانطور که آمریکاییها ضربالمثلی دارند با این مضمون: هیچچیز جای حجم موتور را نمیگیرد.
ارسال هوای بیشتر به درون پیشرانه باعث سوختن سوخت بیشتری میشود و انرژی بیشتری آزاد میکند. در سیستم توربوشارژر، وقتی راننده پای خود را روی پدال گاز فشار میدهد، گازهای داغ خروجی از سوپاپ اگزوز وارد قسمت گرم توربو میشوند. این گازها سرعت بسیاری سریعی دارند و میتوانند دور توربین توربو را در کسری از ثانیه تا ۳۰۰,۰۰۰ دوربردقیقه نیز افزایش دهند.
در سمت دیگر توربو که به آن «قسمت سرد» میگویند، کمپرسوری قرار دارد که با چرخیدن هوا را میمکند و فشرده میکند. تا اینجای کار ایدهی توربوشارژر بسیار خلاقانه جلوه میکند و حتما با خود میگویید این ایده کاملا بینقص است و از گازی که هدر میرود، انرژی تولید میکنیم؛ اما اینطور نیست.
مقالههای مرتبط:
وقتی راننده پای خود را از روی پدال گاز برمیدارد، توربو همچنان درحال چرخش و ارسال هوای فشرده بهسمت موتور است. این حالتِ این فشار اضافی میتواند آسیبزننده باشد؛ بههمیندلیل دو سوپاپ اطمینان در مدار توربو تعبیه شدهاند تا این فشار اضافی را تخلیه کنند. زمانیکه راننده دوباره پدال گاز را بفشارد، هر دو این سوپاپها بسته میشوند. مسئلهی دیگر تأخیر توربوشارژر است. این سیستم بهصورت آنی عمل نمیکند و ابتدا باید پیشرانه کمی دور بگیرد تا گازهای خروجی سرعت کافی برای راهاندازی توربوشارژر داشته باشند.
توربوشارژرهای امروزی بازده فراوانی دارند. میزان تأخیر در توربوشارژرهای جدید بهحداقل رسیده و این کار بهکمک کوچککردن ابعاد قطعات متحرک توربوشارژر بهدست آمدهاند. همچنین، برینگهای پیشرفته و طراحی پیشرفتهی توربین نیز به کاهش تأخیر توربو کمک کرده است. مدلهای مختلفی از توربوشارژرها طراحی شدهاند. برای مثال، در توربوهای دومجرایی (Twin-Scroll) دو مجرا برای ورود گاز به توربوشارژر وجود دارد تا واکنش آن سریعتر شود.
توربوشارژرهای دیگر با نام متغیر (VGT) شناخته میشوند. این توربوها تأخیر را بهحداقل ممکن میرسانند؛ اما قیمت گرانتری دارند. توربوشارژرهای متغیر بیشتر در خودروهای دیزلی استفاده میشوند؛ چون با دمای کمتر گاز اگزوز این خودروها همخوانی بیشتری دارند. راههای دیگری نیز برای افزایش بازدهی پیشرانههای توربوشارژر وجود دارد؛ مانند استفاده از دو عدد توربوشارژر. در این روش، یک توربوشارژر کوچک برای دورهای پایین و یک توربوشارژر بزرگ برای دورهای بالا روی پیشرانه نصب میشود.
بیامو یکی از نخستین خودروسازانی است که بهصورت گسترده از توربوشارژرها استفاده کرد. همچنین، این خودروساز اولینبار در سال ۲۰۱۱ توربوشارژر دومجرایی را در پیشرانههای ۲ لیتری خود به بازار عرضه کرد. در این پیشرانه، از منیفولد اگزوز فولادی برای کاهش هزینهها استفاده شده است. توربوشارژرهای دومجرایی مزایای توربوشارژرهای متغیر را با قیمت کمتری بههمراه دارند.
دنیای دیجیتالی آیندهی ارتباطات افراد را تغییر داده است. امروزه با گسترش روزافزون پلتفرمهای ارتباطی ماننداسکایپ و واتساپ و فیستایم ارتباطات حضوری افراد کمتروکمتر شده است. در دنیای دیجیتالیِ این روزها، اپلیکیشنهای ارتباطی مختلفی میبینیم که افراد را از نقاط مختلف کرهی زمین بدون توجه به اختلاف ساعت زمانی و مسافت در یک بستر ارتباطی قرار میدهند.
دراینبین، علاوهبر اپلیکیشنهای متنوع، ابزارهای دیجیتالی کارآمدی مانند کورتانا و سیری و دستیار صوتی الکسا با افرونههای پخش آهنگ و فیلم و اعلام وضعیت آبوهوا دردسترس کاربران قرار دارند.
امروزه، بسترهای ارتباطی دیجیتالی شکل برقرای ارتباطات را بهطورکلی تغییر و نیاز افراد به مکالمات رودررو را کاهش دادهاند. با نگاهی کوتاه به دنیای اطرافمان، متوجه میشویم بهمدد ابزارهای تکنولوژی مدرن، میزان ارتباطات کلامی و حضوری بهشدت کاهش یافته است. نفوذ این ابزارها در زندگی روزمرهی ما باعث شده نحوهی ارتباط با دنیای اطراف از فروشنده تا راننده و... از شکل حضوری به صفحهنمایشی چنداینچی محدود شود.
این روزها معمولا هنگامی بهسراغ مکالمه حضوری با افراد میرویم که ابزاهای دیجیتالی محبوبمان دردسترس نباشند. برای مثال، اگر در فروشگاهی به راهنمایی خاصی نیاز داشته باشید، دستگاههای دیجیتالی خودپرداخت بهتنهایی کافی نیستند و حضور فروشندهی واقعی را احساس میکنیم.
اپلیکیشنها و پلتفرمهای دیجیتالی این امکان را فراهم کردهاند تا سرعت و کارایی ارتباطات افزایش یابد و متأسفانه ارزش مکالمات رودررو دیده نشود. اینطور بهنظر میرسد پیامدادن ازطریق گجت هوشمند درمقایسهبا ملاقات حضوری راحتتر و خوشایندتر است.
نشانههای زبان بدن
مقالههای مرتبط:
مطالعات نشان میدهند عباراتی مانند «از دهان به دهان شنیدم» یا «با من در ارتباط باش» که در محاورهی روزانه استفاده میکنیم، بهنوعی اهمیت ارتباط حضوری و رودررو را تأکید میکنند.
درواقع، میتوان نتیجه گرفت برخورد حضوری و رودررو با همسایگان و دوستان و همکاران شبکهی ارتباطی افراد را با یکدیگر تقویت و روابط اجتماعی را مستحکم میکند.
واقعیت این است که کلیت وجود و ابعاد اصلی شخصیت افراد را چند پیام متنی کوتاه از صفحهنمایش به پلتفرم شخص دیگری منتقل نمیکند. ارتباطات حضوری تجربهای ارزشمند و سرشار از اتفاقات خوشایند مانند یادآوری خاطرات و تصویرسازیهای ذهنی و بازسازی روابط هستند و درمقایسهبا ارسال و دریافت چند ایموجی کارتونی با اشکال قلب، خنده و... ارتباطی کامل و چندبعدی با مزایای مختلف محسوب میشوند.
حتی زمانیکه در بستر ارتباطی ویدئویی با فردی بهطور آنلاین صحبت میکنیم، نتیجه، تنها تصویری روی صفحهنمایش است. بااینحال در دیدار حضوری، با نگاه مستقیم به چشمان فرد مقابل و مشاهده و تفسیر زبان بدن، ارتباط مؤثرتری برقرار میکنیم. بنابراین، از مزایایی غافل نشوید که بهکمک حضور فیزیکی و گرمای واقعی ارتباط چهرهبهچهره حاصل میشوند.
شری تورکل، دانشمند حوزهی علم ارتباطات و فناوری، دراینباره میگوید:
زمانیکه ازطریق ابزار دیجیتالی ارتباط برقرار میکنیم، از اهمیت مکالمات حضوری و تقویت مهارتهایی مانند خلاقیت و احساس همدلی با اطرافیان غافل میشویم. باوجوداین، داستان به اینحا ختم نمیشود و در قدم بعدی، پا را فراتر میگذاریم و با خودِ ابزار دیجیتالی صحبت میکنیم.
درحالحاضر، زندگی بشر ترکیبی از ارتباط حضوری فیزیکی و دیجیتالی است. تورکل در پژوهشهای خود به این نکته دست یافت که ارتباطات دیجیتالی میتوانند مکملی درکنار مکالمات رودررو باشند، نه جایگزین. در برخی افراد، ابزارهای فناوری و گجتها گزینهی بهتری هستند؛ چراکه این افراد در برقراری ارتباط حضوری راحت نیستند و با سختی روبهرو میشوند.
نگاهتان را از صفحه موبایل بردارید
گری تورک، شاعر و سخنوری است که اشعار زیادی در نقد ارتباطات دیجیتالی سروده است. وی دراینزمینه میگوید:
باید دربرابر ضرر ورود روشهای نوین تکنولوژی ارتباطی به زندگی بشر امروزه درمقایسهبا ارزش فراوان ارتباطات حضوری و فیزیکی هوشیار باشیم.
اشعار تورک بر اهمیت جنبههای ارزشمندی از ارتباط حضوریفیزیکی، مانند تقویت بنیان دوستی و صمیمیت و یکدلی تأکید میکند. مفهوم اصلی اشعار او بر این نکته تکیه میکند که ابزارهای دیجیتالی توجه افراد را از حس حضور باارزش درکنارهمبودن دور میکنند.
نمیتوان صحبتکردن رودررو، لمسکردن و استفاده از حواس پنجگانهی مختلف در ارتباطات فیزیکی را با گزینههای متنوع ابزارهای دیجیتالی جایگزین کرد. ارتباط چهرهبهچهره ارزشمند است؛ زیرا خود را همانگونه که هستید، ابراز میکنید و نمیتوانید از گزینهی ویرایش یا حذف برای جملاتتان استفاده کنید. بنابراین، نوبت بعدی که تصمیم گرفتید با همکاری در محل کار یا فروشندهی فروشگاهی ارتباط برقرار کنید و بین گزینههای ابزار دیجیتالی بیاحساس و شخص حقیقی مردد بودید، اشعار تورک را بهخاطر آورید و بهجای ارسال ایمیل و پیام متنی، از صفحهنمایش محبوبتان دل بکنید و از مکالمهی حضوری لذت ببرید.
چند روز قبل ویدیوی جدیدی از ربات دوپای بوستون داینامیکس، مشغول کار در یک انبار منتشر شد. آنچه در ویدئو نمایش داده شده بود، با توانمندیهایی که پیشتر از رباتهای بوستون داینامیکس دیده شده بودیم، تفاوت داشت. ویدئوی بهاشتراک گذاشتهشده، ربات جدید هندل را در انبار مشغول فعالیت نشان میداد.
مقالههای مرتبط:
ربات جدید هندل، با ابعادی بزرگتر، تنها با استفاده از یک بازوی مکانیکی بهجای دو بازو و بهرهمندی از سیستمی با قابلیت مکش قوی میتواند جعبهها را جابهجا کند. باتوجه به آنچه در ویدئو مشاهده میکنید، ربات جدید هندل در مقابل پالتهای حاوی جعبهها قرار میگیرد و با بازوی قدرتمند خود، جعبهها را از روی پالت حمل کرده و روی پالت دیگری بهصورت منظم قرار میدهد.
بوستون داینامیکس اعلام کرد استارتاپ Kinema را تصاحب کرده است. این استارتاپ در زمینهی توسعهی راهکارهای تصویربرداری سهبعدی برای فعالیتهایی همچون برداشتن و گذاشتن اجسام در محل مناسب فعالیت میکند. طی چند سال گذشته، بوستون داینامیکس پس از آنکه توسط آلفابت تصاحب شد، به سافت بانک فروخته شد. کاملا روشن است که دلیل چنین تغییراتی کسب درآمد بیشتر بوده است.
مارک ریبرت، مدیرعامل بوستون داینامیکس در گفتگویی با TechCrunch اعلام کرد:
تصور میکنم گوگل، برای نخستینبار بذر این استراتژی را کاشت.سایر شرکتهای روباتیک بیش از ما، به توسعهی محصولات کاربردی روباتیک تمرکز داشتند. بوستون داینامیکس نیز قصد دارد وضعیت خود را تغییر دهد؛ البته این تصمیم ناگهانی نبود و سافتبانک ما را به تولید محصول مجبور نکرده است. آنها دربارهی فعالیتهای ما در حوزهی تحقیق و توسعه نیز هیجانزده هستند. فعالیت در هر دو حوزه لذتبخش خواهد بود.
بوستون داینامیکس دو رویکرد کلی را دنبال دنبال خواهد کرد. از یک سو قصد دارد مرزهای فناوری روباتیک را با رباتهایی همچون اطلس درنوردد. از سوی دیگر رباتهایی کاربردی، شامل هندل و اسپاتمینی را برای دنیای واقعی توسعه دهد. بوستون داینامیکس تولید تجاری اسپاتمینی را آغاز کرده و احتمالا در سال ۲۰۱۹ روانهی بازار خواهد کرد.
استارتاپ Kinema، برخلاف بسیاری از استارتاپهای بخش روباتیک، محصولی در بازار دارد. کینما Pick را نخستین سیستم مبتنی بر یادگیری عمیق 3D Vision برای رباتهای صنعتی است توصیف میکند. بازوی مکانیکی با قابلیت مکش قوی Pick، شباهت زیادی به بازوی مکانیکی ربات جدید هندل دارد.
بهعنوان بخشی از توافق، بازوی روباتیک جدید با برند Boston Dynamics Pick System معرفی میشود. این شرکت مسئولیت فروش و پشتیبانی ربات جدید را برعهده خواهد داشت. بدین ترتیب ربات جدید پیش از اسپاتمینی، نخستین محصول تجاری بوستون داینامیکس لقب میگیرد.
بهنظر میرسد بوستون داینامیکس قصد دارد اکوسیستم جدیدی را در حوزهی فعالیتهای لجستیکی برای رقابت با محصولات شرکتهایی همچون Fetch یا حتی Amazon Robotics توسعه دهد که در انبار مورد استفاده قرار میگیرند. مایکل پری، قائممقام واحد توسعهی کسبوکار بوستون داینامیکس در گفتگویی با TechCrunch گفت:
یکی از موضوعات مهمی که در مورد استارتاپ Kinema مورد توجه ما قرار گرفت، حضور آنها در حوزهی محصولات مربوط به انبار و تدارکات بود. استارتاپ Kinema در حال بررسی فرایندهایی است که ما قصد داریم در طراحی خود مورد توجه قرار دهیم تا مشکلات رباتهای خود را برطرف کنیم. همهچیز از ارتباطات گرفته تا ایمنی و ادراک، جزو مواردی هستند که در طراحی رباتها مورد توجه قرار میگیرد.
انتظار میرود فناوری استارتاپ Kinema برای بازطراحی ربات جدید هندل وارد عمل شود. بهگفتهی ریبرت، ربات چرخدار هندل، بهترین عملکرد بوستون داینامیکس در توسعهی رباتی تجاری با هدفی مشخص بهحساب میآید. ریبرت معقد است:
مانند همیشه، طرح اولیهای از هندل را ایجاد کردیم. در تلاش برای خلق فُرم جدیدی بودیم تا تواناییهای آن را مورد ارزیابی قرار دهیم. از میزان پویایی آن بسیار هیجانزده بودیم؛ اما واقعا کارایی خاصی را برای هندل در نظر نداشتیم. پس از اتمام طراحی، متوجه شدیم که هندل با تصورات ما از کارکرد لجستیکی همخوانی دارد، بدین ترتیب بار دیگر آن را طراحی کردیم.
یکی دیگر از موضوعات مهم در مورد Kinema، موقعیت مکانی این استارتاپ در مانتین ویو است که بهعنوان نخستین دفتر بوستون داینامیکس در ساحل غربی آمریکا بهکار خواهد رفت. پری میگوید: «بهلطف تصاحب [کینما]، حضورمان در منطقهی خلیج سانفرانسیسکو (Bay Area) را برای استخدام مجموعهای از متخصصان حوزهی سختافزار و نرمافزار تثبیت خواهیم کرد.»
روز سهشنبه مایکروسافت و بیامو از شروع کار روی «پلتفرم تولید باز» خود خبر دادند. هدف از ایجاد این پلتفرم، سرعت بخشیدن به نوآوری و توسعهی کارخانههای هوشمند است. پیشتر نیز فولکسواگن با کمک سرویسهای ابری آمازون (AWS)، پلتفرم مشابهی را ایجاد کرده بود. هدف از ایجاد «پلتفرم تولید باز» بهبود فرایندها و سیستمهای تولید در ۱۲۲ کارخانهی این خودروساز خواهد بود.
قراردادهای اخیر، بخشی از تلاشهای بازیگران بزرگ عرصهی رایانش ابری برای بهدست آوردن حجم گستردهای از دادهها است که توسط تولیدکنندگان ایجاد میشوند. این دادهها حاصل اتصال ابزارهایی نظیر رباتها و حسگرها هستند که در مجموع پلتفرمهای اینترنت اشیاء (IoT) را تشکیل میدهند.
اسکات گاثری، معاون اجرایی بخش خدمات ابری و هوش مصنوعی مایکروسافت، در جریان نمایشگاه تجاری صنعتی هانوفر، در رابطه با همکاری ردموندیها با بیامو اظهار داشت:
مایکروسافت در حال همکاری با گروه بیامو است تا سطح بهرهوری تولید دیجیتال را در تمام بخشهای صنعت متحول کند. تعهد ما به ساخت یک جامعهی باز، موقعیتهای جدیدی را برای همکاری در سراسر زنجیرهی صنعتی ایجاد خواهد کرد.
پلتفرم جدید براساس پلتفرم ابری اینترنت اشیاء Azure مایکروسافت ایجاد خواهد شد که در حال حاضر نیز مورد استفادهی بیامو قرار میگیرد. معماری مرجع پلتفرم جدید برپایهی استانداردهای متنباز ایجاد شده و هدف از چنین کاری تشویق دیگر شرکاء برای پیوستن به این پلتفرم است.
بنابر بیانیهی مایکروسافت، ردموندیها امیدوار هستند تا در پایان سال ۲۰۱۹، چهار تا ۶ شریک اولیه در «پلتفرم تولید باز» حضور داشته باشند. بهکارگیری پلتفرم جدید در حداقل ۱۵ محیط تولیدی تا پایان ۲۰۱۹ نیز یکی دیگر از اهداف اهالی ردموند است.
در حال حاضر ۳۰۰۰ ماشین، ربات و سیستم حملونقل خودکار بیامو با استفاده از خدمات اینترنت اشیاء پلتفرم Azure به هم متصل شدهاند. همین مسئله میتواند در ابتدای کار موارد استفاده از پلتفرم ابری جدید را گسترش دهد.
مطالعهای تازه نشان میدهد که مریخ مدتها بعد از آنکه بخش اعظم اتمسفرش را از دست داد، همچنان رودخانههای بزرگی داشت. رقیقشدگی گستردهی اتمسفر سیارهی سرخ که نشاتگرفته از بادهای خورشیدی بود، بهطور تقریبا کامل در ۳/۷ میلیارد سال قبل اتفاق افتاد و موجب شد که اتمسفر این سیاره بسیار نازکتر از جو زمینشود.
اکنون پژوهشگران با انجام مطالعهای تازه دریافتند که رودخانههای مریخی احتمالا تا پیش از کمتر از یک میلیارد سال قبل همچنان جریان داشتند. علاوهبراین آبراهههای مریخی نیز بزرگتر و پهنتر از متوسط آبراهههای موجود روی زمین بودند. ادوین کایت، نویسندهی اصلی مطالعه و استادیار علوم ژئوفیزیک در دانشگاه شیکاگو به خبرگزاری اسپیسداتکام گفت:
ما میتوانیم ببینیم که مریخ تنها یک دورهی مرطوب در اوایل تاریخ خود نداشت و بعدا خشک نشد. تاریخچهی مریخ بسیار پیچیدهتر از آن است و دورههای مرطوب متعددی در این سیاره وجود داشته است.
کایت و همکارانش با انجام یک بررسی جهانی از آبراهههای باستانی مریخ، بیش از ۲۰۰ مورد از چنین سامانههایی را با استفاده از تصاویر و دیگر دادههای ثبتشده از مدار مشخص کردند. آنها بهوسیلهی شمارش دهانهها در زمینهای اطراف، تخمینهای سنی را انجام دادند.
پژوهش دانشمندان نشان میدهد که رودخانههای مریخی بهصورت متناوب جریان داشتند؛ اما در بخش اعظم عمر ۴/۵ میلیارد سالهی این سیاره با شدت در جریان بودند. این رودخانهها بهواسطهی روانابهای ناشی از بارش شکل میگرفتند. پهنای خیرهکنندهی رودخانههای مریخی – در اغلب موارد بیش از دو برابر اندازهی آبگیرهای قابل قیاس زمینی – نشانگر این شدت است.
دانشمندان نمیدانند که رودخانههای مریخی چه مقدار آب را حمل میکردند؛ زیرا تعیین عمق آنها امر دشواری است. بهگفتهی کایت، تشخیص عمق بهطور کلی نیازمند تجزیهوتحلیلهای نزدیک از سنگها و سنگریزههای بستر رودخانه است و چنین کاری تنها روی برخی از مناطق معدود مریخ نظیر دهانهی گیل انجام شده است. کاوشگر کیوریاسیتی ناسا از سال ۲۰۱۲ تاکنون در حال اکتشاف دهانهی گیل است.
کایت و همکارانش دریافتند که رودخانههای باستانی مریخ تنها در چند نقطهی محدود جریان نداشتند و بهصورت گسترده در سرتاسر سیاره توزیع شده بودند.
پژوهشگران مطالعهی اخیر نخستین گروهی نیستند که به دورههای مرطوب متعدد مریخ اشاره میکنند؛ اما پژوهش آنها که در تاریخ ۲۷ مارس (۷ فروردین) بهصورت آنلاین در نشریهی ساینس ادونسس منتشر شد، جزئیات تازهای را ارائه میدهد که میتوانند به درکی بهتر از تاریخچهی اقلیم سیارهی سرخ و ظرفیت بالقوهی آن برای میزبانی از حیات منجر شود.
تصویر علامتگذاریشده از یک کانال حفظشدهی رودخانه در مریخ که توسط مدارگرد شناسایی مریخ ناسا ثبت شده است. رنگبندی تصویر نشاندهندهی ارتفاع از سطح مبنا است (آبی کم، زرد زیاد). دامنهی ارتفاع در این صحنه تقریبا ۳۵ متر است.
بهعنوان مثال، اندازهی رودخانهها نشان میدهد که آنها نهتنها صرفا برای چند دقیقه، بلکه بهطور پیوسته در طول گرمترین بخش روز مریخی جریان داشتند. البته ناگفته نماند که «پیوسته» عبارتی نسبی است و جریان وابسته به رواناب در مقیاسهای زمانی بلندتر متناوب بود.
همچین بهنظر میرسد رودخانهها تا پایان آخرین دورهی مرطوب مریخ، وقتی که این سیاره برای همیشه خشک شد، با شدت جریان داشتند. کایت در بیانیهای گفت:
بهطور کلی انتظار میرود که جریان آب رودخانهها بهتدریج در طول زمان کاهش یابد؛ اما ما خلاف این را میبینیم.
علاوهبر این، پژوهش جدید نشان میدهد که دانشمندان همچنان باید جزئیات فراوانی را دربارهی تکامل اقلیم مریخ بیاموزند. برای مثال، اتمسفر نازک سیاره چگونه از بارشهای شدید پشتیبانی میکرد؟ چه فرایند یا فرآیندهایی چرخهی ظاهرا خشک – مرطوب را در طول فواصل زمانی طولانی به حرکت وامیداشت؟
کایت در بیانیهی خود گفت:
پژوهش ما به برخی از سؤالهای فعلی پاسخ میدهد؛ اما در عین حال پرسشی تازه را مطرح میکند. کدام یک ناصحیح است: الگوهای اقلیمی، الگوهای تکامل اتمسفر یا درک ابتدایی ما از گاهشماری منظومهی شمسی داخلی؟
بهگفتهی کایت، تکنیکهای بهبودیافتهی مدلسازی و همچنین دادههایی که کیوریاسیتی با تداوم صعود از کوه شارپ (کوه ۵/۵ کیلومتری واقع در مرکز دهانهی گیل) جمعآوری میکند، میتوانند در یافتن پاسخ سؤال یادشده به آنها کمک کنند. بهگفتهی دانشمندان مأموریت کاوشگر ناسا، بسیاری از لایههای سنگی کوه شارپ حاوی سرنخهایی دربارهی روندهای اقلیمی مریخ هستند.
کایت در ادامه افزود که کاوشگر مریخی ۲۰۲۰ ناسا نیز احتمالا در یافتن اطلاعات بیشتر دربارهی اقلیم مریخ به یاری دانشمندان خواهد شتافت. این ربات شکارگر حیات که قرار است در ژوئیهی سال آیندهی میلادی پرتاب شود، یک دلتای باستانی را درون دهانهی جزیرو مریخ مطالعه خواهد کرد.
کایت میگوید اگر تصویری واضحتر از تاریخچهی اقلیم مریخ ترسیم شود، موارد استفادهی آن ممکن است فراتر از بررسی سیارهی سرخ باشد. او به اسپیسداتکام گفت:
من امیدوارم که مطالعاتی نظیر پژوهش ما، درکی بهبودیافته را از سکونتپذیری سیارهای به ما بدهد و سپس بتوانیم وضعیت مریخ را از این سیاره به سیارات خارج از منظومهی شمسی تعمیم بدهیم.
ظاهرا هرچه زمان میگذرد، سهم سرویسهای استریم در کسب درآمد صنعت موسیقی بیشتر و بیشتر میشود؛ براساس گزارشی جدید از سوی سازمان IFPI، درآمد صنعت موسیقی در سال ۲۰۱۸ با رشدی ۹.۷ درصدی به ۱۹.۱ میلیارد دلار رسیده است که رقم درخورتوجهی بهشمار میآید (این میزان در سال ۲۰۱۷ معادل ۱۷.۴ میلیارد دلار بود).
درآمد حاصلاز سرویسهای استریم، هماکنون ۴۷ درصد از کل درآمد صنعت موسیقی را تشکیل میدهد؛ این اتفاق بیشتر بهخاطر رشد ۳۲.۹ درصدی درآمد حاصل از کاربران اشتراکی بهدست آمده است. بهعبارتی دیگر، درآمد سرویسهای استریم در سال گذشتهی میلادی ۸.۹ میلیارد دلار بوده است. پیشبینی میشود که این روند صعودی در سال ۲۰۱۹ هم ادامهدار باشد.
این چهارمین سال متوالی است که شاهد رشد درآمد صنعت موسیقی هستیم؛ درضمن بالاترین نرخ رشد این صنعت از سال ۱۹۹۷ تاکنون، درسال ۲۰۱۸ ثبت شده است.
استریم اشتراکی بخش مهمی از درآمد سرویسهای استریم را شامل میشود؛ براساس گزارش رسمی، ۳۷ درصد از درآمد سرویسها ازطریق استریم اشتراکی بهدست آمده است؛ درضمن ۱۰ درصد نیز به استریم رایگان (همراهبا تبلیغات) تعلق دارد. ظاهرا در پایان سال ۲۰۱۸، ۲۵۵ میلیون حساب کاربری در سرویسهای مختلف، دارای اشتراک ویژه بودهاند.
در همینحین، درآمد حاصلاز دیسکهای فیزیکی طی سال گذشته افتی ۱۰.۱ درصدی را تجربه کرده و تنها ۲۴.۷ درصد از درآمد کلی را بهخود اختصاص داده است. البته در بین دیسکهای فیزیکی، صفحههای گرامافون (وینیل) همچنان روندی صعودی دارند؛ درواقع درآمد حاصل از آنها برای سیزدهمین سال پیاپی است که رشد میکند. بااینحال سهم صفحههای گرامافون آنقدری بالا نیست که حقیقت مهمی را نقض کند: اینکه تمایل مردم به تهیهی موسیقی بهصورت فیزیکی، شدیدا کاهش یافته است.
درواقع هرچه مردم تمایلشان را به تهیهی دیسکهای فیزیکی از دست دادهاند، بهسمت موسیقیهای دیجیتالی روی آوردهاند. براساس آمار، درآمد بخش دیجیتالی رشد ۲۱.۱ درصدی را در سال ۲۰۱۸ تجربه کرده و به ۱۱.۲ میلیارد دلار رسیده است. این نخستین بار است که درآمد این بخش، مرز ۱۰ میلیارد دلار را رد میکند. درضمن میزان دانلود موسیقیها در سرویسهای استریم نیز کاهش یافته است. در ۳۸ بازار مختلف، بخش دیجیتال بیش از نیمی از درآمد کلی را بهخود اختصاص داده است.
بهعلاوه بخش مهمی از درآمد امسال توسط کاربران ساکن در آمریکای شمالی بهدست آمده؛ این درآمد طی سال گذشته، رشدی ۱۱.۷ درصدی را تجربه کرده است. براساس گزارش IFPI، سودآورترین بازارها برای صنعت موسیقی طی سال گذشته بهترتیب شامل این موارد است: ایالات متحدهی آمریکا، ژاپن، بریتانیا، آلمان، فرانسه، کرهجنوبی، چین، استرالیا، کانادا و برزیل.
.: Weblog Themes By Pichak :.