والمارات یکی از بزرگ‌ترین شرکت‌های خرده‌فروشی در ایالات متحده است و نیروی کار زیادی را به خود جذب کرده است. این شرکت به‌تازگی خود را درگیر چالش جدیدی کرده است: ۹۰ درصد شهروندان آمریکایی در فاصله‌ی ۱۰ مایلی (معادل ۱۶ کیلومتری) یکی از فروشگاه‌های وال‌مارت سکونت دارند.

جرمی کینگ، مدیر فناوری والمارت، به‌تازگی طی کنفرانسی اعلام کرد که شرکتش به‌دنبال استفاده از روش‌های جدید برای گسترده‌تر کردن فضای خود است تا مشتریانش بتوانند تجربه‌ راحت‌تری از خرید حضوری یا آنلاین داشته باشند.

برای رسیدن به این هدف، والمارت تعداد انبارهای محصولات آنلاین خود را دو برابر می‌کند. دراین‌میان، شرکت‌های خرده‌فروشی دیگر مانند تارگت سعی در رقابت با آمازون دارند. بااین‌حال، هیچ‌کدام از خرده‌فروش‌های سنتی، وسعت و گستردگی وال‌مارت را ندارند. کینگ می‌گوید:

مهم‌ترین نکته در خصوص والمارت این است که در همین حالت فعلی هم سودآوری بالایی دارد. استفاده از این فروشگاه‌ها به‌عنوان انبار برای ما نوعی تعویض زمین بازی است. بیشتر هزینه‌های خریدهای آنلاین مربوط‌به بحث حمل‌و‌نقل محصولات خریداری شده است. چنانچه، فروشگاه‌های والمارت در فاصله‌ی ۵ مایلی (معادل ۸ کیلومتر) ۷۰ درصد شهروندان آمریکایی باشد، این سودآوری رشد چشم‌گیری پیدا خواهد کرد.

ارسال محصول: سریع و برنامه‌ریزی‌شده

در والمارت، کاربران این امکان را دارند که سبدهای خرید آنلاین خود را ایجاد کرده و زمان تحویل آن‌ها را به‌صورت دلخواه برنامه‌ریزی کنند؛ ضمن اینکه می‌توانند تا شب قبل از زمان تعیین‌شده، موارد دیگر را به سبد خرید خود اضافه کنند. نزدیک بودن فروشگاه‌های والمارت به محل اقامت افراد این امکان را به آن‌ها می‌دهد که در آخرین لحظه سفارش خود را نهایی کنند. افزون بر این، والمارت با استفاده از یک الگوریتم یادگیری ماشینی، خرید هفتگی موارد تکراری را در خصوص کاربرانش پیش‌بینی می‌کند. برای مثال، کینگ می‌گوید که ۸۵ درصد سفارش‌های هفتگی شامل موارد تکراری هستند.

خرید حضوری و آنلاین هم‌زمان

والمارت تعداد فروشگاه‌های زیادی دارد و به همین دلیل، افراد زیادی به این برند خرده‌فروشی دسترسی دارند. بنابراین، ممکن است برای عده‌ی زیادی خرید حضوری از خرید اینترنتی توجیه‌پذیرتر باشد. فروشگاه‌های والمارت با بهره‌گیری از ماشین‌های برج‌مانند و قفسه‌های قفل‌دار، امکان انتخاب آنلاین را برای خریداران خود فراهم می‌کنند. موارد متنوع با ابعاد متنوع در این قفسه‌های قفل‌دار قرار می‌گیرند.این ایده، مشابه قفسه‌های سلف سرویس آمازون هستند که در فروشگاه‌هایی مانند 7-Eleven قرار دارند. با این تفاوت که آمازون قفسه‌های خود را از دیگر شرکت‌ها اجاره می‌کند و مجبور به پرداخت اجاره‌بهای ماهانه است؛ حال آنکه قفسه‌های وال‌مارت متعلق به خود این شرکت است.

خرید مواد غذایی و خواروبار

کینگ عنوان کرد که والمارت در عرضه‌ی خواروبار هم با همین سازوکار پیش می‌رود. ازاین‌رو، افرادی که علاقه‌ای به هیاهو و شلوغی فروشگاه‌های مواد غذایی ندارند، می‌توانند با کمک ابزارهای فناوری والمارت، اقلام مصرفی خود را در مسیر محل کار تا منزل خود تهیه کنند. والمارات در مجموعه‌ی خود، کارکنانی به نام خریداران شخصی دارد. این افراد با استفاده از یک اپلیکیشن بهینه‌سازی، سفارش‌های مشتریان خود را آماده می‌کنند. بااین‌حال، آن‌ها سبد خرید مشتریان را تک به تک پر نمی‌کنند. بلکه ۸ سفارش خرید شامل ۵۰ تا ۱۰۰ آیتم را هم‌زمان تکمیل می‌کنند. این اپلیکیشن فرد را هدایت می‌کند تا از نزدیک‌ترین مسیر ممکن به جنس مورد نظر دسترسی پیدا کند. در الگوریتم بهینه‌سازی‌شده‌ی این اپلیکیشن موارد دیگری هم در نظر گرفته شده است. به‌عنوان مثال، ابتدا اقلام سخت‌تر مانند کنسروها در سبد خرید جای‌گذاری می‌شوند و پس از آن نوبت به مواد غذایی نرم‌تر مانند نان، تخم مرغ و دیگر موارد می‌رسد. سپس، کارکنان در بخش مخصوص انتظار مشتریان، سبدهای خرید را به صندوق عقب خودروهای آن‌ها انتقال می‌دهند.

مشکل موجودی اجناس

طبیعی است وقتی یک فروشگاه نقش انبار را بازی می‌کند، موجودی آن سریع‌تر از حالت عادی تمام ‌شود. کینگ در صحبت‌های خود توضیح داد که والمارت هرگز با چالش اتمام موجودی مواجه نخواهد شد. پیش از این، بعضی از کارکنان وظیفه داشتند تا در بین راهروها قدم بزنند و اجناس تمام‌شده را مشخص کنند. اکنون والمارت از یک ربات مخصوص که برای این کار طراحی شده است، استفاده می‌کند. این ربات‌ها مجهز به دوربین و نقشه‌ی قفسه‌ها هستند و ربات هم به‌دنبال شکار اقلام تمام شده است! چنانچه ربات مورد تمام‌شده را پیدا کند، به دیگر کارکنان برای شارژ موجودی هشدار خواهد داد.

در حال حاضر ۱۰۰۰ ربات گشت‌زن در والمارت وجود دارد. درکنار ربات‌های گشت‌زن، نوارهای نقاله‌ی آکاردیون‌مانندی وجود دارد که بار کامیون‌های اقلام دریافتی را تخلیه می‌کنند. تسمه نقاله به‌طور خودکار تمام جعبه‌ها را از کامیون در بخش‌های مختلف طبقه‌بندی می‌کنند. به این ترتیب، اگه ربات گشت‌زن متوجه تمام شدن مورد خاصی در قفسه‌ها شود، به ربات نوار نقاله اطلاع می‌دهد که هر مورد را بنا بر اولویت به قفسه‌ها منتقل کند. درواقع، ترکیب این تدارکات و اتوماسیون، توانسته است تا امتیاز انبار بودن را به فروشگاه بدهد.

بنا به‌گفته‌ی کینگ، والمارت در نظر دارد تا برای بعضی از خوار و بار پر مصرف، انبار جانبی در نظر بگیرد تا بدین ترتیب خریداران شخصی در مدت زمان کوتاه‌تری این موارد را جمع‌آوری کرده و وقت خود را صرف اقلام کم‌مصرف‌تر مانند وسایل آشپزخانه کنند.

بااین‌حال، آیا چنین اقداماتی برای مغلوب کردن آمازون کافی خواهد بود؟ برای دادن پاسخ قطعی به این سؤال، خیلی زود است. البته گزارش‌ها حاکی از آن است که سود والمارت یک روند افزایشی را طی می‌کند. در سال ۲۰۱۸، فروش آنلاین این شرکت رشد ۴۰ درصدی داشت و در ژانویه‌ی ۲۰۱۹ توانست تا صورتحساب سالانه‌ی خود را با درآمد ۵۱۴.۴ میلیارد دلاری ببندد. والمارت با ترکیب فروش سنتی و تکنولوژی موفق شد جایگاه قدرتمندی را در بین فروشگاه‌های خرده‌فروشی برای خود ثبت کند.

نسل جدید هدفون‌های بی‌سیم اپل، یکی از اصلی‌ترین انتظار کاربران را برطرف نکرده است. بازهم در این نسل شاهد استفاده از تک‌رنگ سفید هستیم که اپل به آن کاملاً بی‌اعتنایی کرده است. اپل اعتقاد دارد ایرپاد ۲ درزمینهٔسخت‌افزار عملکرد بهتری پیداکرده بااین‌حال بسیاری از کاربران در تجربه اولیه تفاوتی را احساس نکرده‌اند. یکی دیگر از تغییراتی که انتظارش را داشتیم، اضافه کردن کیس محافظ باقابلیت شارژ بی‌سیم بود که خوشبختانه اضافه شد.

براساس گزارش منتشرشده از سوی متخصصان نرم‌افزار 9to5Mac، اپل در نسخه iOS 12.2 انیمیشنی را به‌جا گذاشته است که به‌صورت تصادفی نسل جدید هدفون واقعاً بی‌سیم اپل را بانام «Powerbeats» نشان می‌دهد. همان‌طور که در تصویر زیر شاهد هستید، اضافه شدن رنگ مشکی و تغییر ظاهر در شکل کلی، دو تغییر بنیادین آن به شمار می‌رود.

ازنظر ظاهری، Powerbeats Pro شباهت بسیار زیادی به Powerbeats 3 دارد و به نظر می‌رسد باتوجه‌بهمالیکت اپل بر شرکت بیتس، پس از چند سال قرار است محصولی اختصاصی با فرمت ایرپاد برای محصولات اپل معرفی شود. همانند ایرپاد ۲، در پاوربیت از نسل جدید تراشه H1 استفاده‌ شده تا به دستور صوتی «Hey Siri»حساس باشد. استفاده از این تراشه به‌معنی عمر باتری بهتر و کاهش تأخیر در زمان اتصال به دستگاه‌های مربوط است؛ البته این را نیز به شما می‌گوید که از این پس تنها دو انتخاب میان AirPods 2 و Powerbeats Pro دارید!

اگر قرار باشد Powerbeats Pro همانند Powerbeats 3 قیمت‌گذاری شود، باید منتظر برچسب قیمتی ۱۹۹ دلار باشیم. رونمایی از این محصول می‌تواند نشانه‌ی خوبی برای کاربران اپل باشد که در انتخاب هدفون کاملاً بی‌سیم سازگار با iOS دامنهٔ انتخاب بهتری پیدا خواهند کرد. نظر شما در مورد این محصول چیست؟ آیا به‌زودی شاهد تغییر هدفون‌های سنتی اپل در جعبه محصول خواهیم بود؟

مک‌دونالد، همیشه با تصوری از لوگوی مشهور به شکل حرف M و انواع همبرگرهای جذاب در سرتاسر جهان همراه می‌شود. کمتر کسی با شنیدن نام برند آمریکایی، مفاهیم فناورانه همچون کلان‌داده را در ذهن تصور می‌کند؛ اما تصورات احتمالا به‌زودی تغییر می‌کنند. غول جهانی صنعت غذا، اخیرا تمایل شدید خود را به یادگیری ماشین نشان داده است و تمایل آن‌ها، هزینه‌های سنگینی را هم برای شرکت آمریکایی به‌همراه داشت.

اخبار تقریبا رسمی، تأیید کرده‌اند که مک‌دونالد در خرید Dynamic Yield به توافق رسیده است. این استارتاپ، فناوری تصمیم‌گیری منطقی را براساس الگوریتم‌های هوشمند، به خرده‌فروش‌ها ارائه می‌کند. در بیان ساده، مثلا وقتی محصولی را در سبد خرید آنلاین خود اضافه می‌کنید، فناوری دست به کار می‌شود و خریدهای مشابه دیگر کاربران را هم به شما پیشنهاد می‌کند.

کارشناسان متعدد و افراد نزدیک به شرکت‌های فوق، ادعا می‌کنند که داینامیک ییلد نزدیک به ۳۰۰ میلیون ارزش دارد. در صورت صحت ادعاها و نهایی شدن خرید از سوی مک‌دونالد، استارتاپ کلان‌داده‌ای، بزرگ‌ترین خرید فرمانروای صنایع غذایی پس از بوستون مارکت در سال ۱۹۹۹ خواهد بود. مک‌دونالد، تنها در سال ۲۰۱۸ سود خالص ۶ میلیارد دلاری را ثبت کرد و قطعا، توانایی خرید این استارتاپ را دارد. با وجود توانایی مالی بالای مک‌دونالد، باز هم سؤال چرا برای چنین خریدی از سوی آن‌ها، مطرح می‌شود.

مک‌دونالد روزانه بیش از ۶۸ میلیون مشتری دارد. بسیاری از مشتریان حتی بدون ترک کردن خودروی خود،‌ محصول مورد نظر را خریداری می‌کنند. خریدها، ازطریق فروشگاه‌های پارکینگی و با سرعت بالا انجام می‌شوند. گفته می‌شود که مک‌دونالد، در قدم اول از فناوری‌های داینامیک ییلد در آن فروشگاه‌ها استفاده خواهد کرد.

صفحات نمایش فروشگاه‌های پارکینگی مک‌دونالد، از چند سال پیش به‌صورت دیجیتال در آمده‌اند. این صفحات هم در بیرون و هم داخل فروشگاه، چنان حالتی دارند. همین تغییر، یکی از مهم‌ترین سرمایه‌گذاری‌های مک‌دونالد و شعبه‌های زیرمجموعه،‌ از زمان شروع مدیریت استیو ایستربروک در سال ۲۰۱۵ بود. سرمایه‌گذاری که به‌نوعی با تمرکز بر داده و اطلاعات انجام شد.

از روندهای دیگر مک‌دونالد در مسیر فناوری، می‌توان به رونمایی از یک اپلیکیشن و همکاری با سرویس UberEats اشاره کرد. به‌علاوه، پروژه‌های زیرساختی و بهبود تجهیزات نیز از برنامه‌های مهم غول صنایع غذایی در سال‌های اخیر بود. حرکت دیگر، جابه‌جایی مرکز مدیریت از حومه‌ی شهر، به محله‌ی West Town شیکاگو بود که با هدف جذب هرچه بیشتر استعدادهای جوان انجام شد. باتوجه‌به همه‌ی این روندها، خرید داینامیک را می‌توان نه شروعی بر تحول دیجیتال، بلکه کاتالیزوری برای سرعت بخشیدن به آن در مک‌دونالد در نظر گرفت.

ایستربوک، در مصاحبه‌ای اختصاصی با وایرد درباره‌ی تحول دیجیتال و فعالیت‌های فوق گفت:

ما شروع به وصل کردن فناوری‌ها به یکدیگر کردیم. تلاش می‌کنیم تا قطعات مختلف پازل، با هم ارتباط برقرار کنند. چگونه می‌توان از بازاریابی جامع به شخصی‌سازی جامع برای مشتری‌ها دست پیدا کرد؟ برای رسیدن به هدف، باید داده را در داخل اکوسیستم به‌گونه‌ای رمزگشایی کنیم که درنهایت به‌ نفع مشتریان باشد.

در مثالی ساده، می‌توان به‌کارگیری علوم داده را در فروشگاه‌های ماشینی مک‌دونالد شرح داد. وقتی مشتری به یکی از فروشگاه‌های مک‌دونالد مراجعه می‌کند، صفحه‌نمایشی دیجیتال، درکنار خوش‌آمدگویی، پیشنهادهایی را نیز به او ارائه می‌کند. پس از آن که مشتری به پنجره‌ی سفارش می‌رسد، منوی کامل برای او نمایش داده می‌شود. کل این فرایند، اکنون به‌‌صورت ایستا انجام می‌شود و به‌جز چرخش‌های دستی در مواردی همچون پیشنهاد‌ها روزانه یا تغییر حالت از صبحانه به نهار، تغییر چندانی در تابلوها رخ نمی‌دهد.

یک پروژه‌ی آزمایشی در فروشگاه میامی مک‌دونالد توسط داینامیک ییلد انجام شد که صفحات نمایش منوها را با الگوریتمی چابک‌تر برنامه‌ریزی کرد. الگوریتم‌ها، داده‌هایی متنوع همچون وضعیت آب‌وهوا، ساعت کنونی، ترافیک محلی، رخدادهای مناطق اطراف و همچنین تاریخچه‌ی فروش را در همان فروشگاه و در شعبه‌های دیگر بررسی می‌کنند. در رویکرد جدید مک‌دونالد، مبتنی بر یادگیری ماشین، پیشنهادهایی به مشتریان ارائه می‌شود که محبوب‌تر بوده‌اند و درنهایت، شانس فروش هم بالا می‌رود. ایستربوک می‌گوید آن‌ها هیچ مشکلی از لحاظ داده‌های مورد نیاز برای پروژه ندارند و قطعا به‌مرور، هوشمندی مورد نیاز را از داده‌های سرشار خود استخراج خواهند کرد.

مک‌دونالد تاکنون جزئیاتی از روند پیاده‌سازی پروژه‌ی فوق منتشر نکرده است و همچنین تأثیر آن بر افزایش فروش نیز مشخص نیست. البته، برخی موارد را می‌توان با حدس و گمان تخمین زد. به‌عنوان مثال وقتی یک مشتری، غذای کودک سفارش می‌دهد، می‌توان به او غذاهای کوچک یا نوشیدنی پیشنهاد داد تا شاید از خودش هم پذیرایی کوچکی داشته باشد.

دنیل هنری، معاون ارشد اجرایی مک‌دونالد و میر بخش اطلاعات بین‌المللی درباره‌ی سیستم جدید می‌گوید:

وقتی به پیشنهادهای موتور تصمیم‌گیری هوشمند نگاه می‌کنید، شاید در نگاه اول متوجه قدرت اصل نشوید، اما همان پیشنهادها، برای مشتریان معنی دارند. پیشنهادها تنها وابسته به افراد نیستند و اطلاعات آموزشی سیستم، از مشتریان دیگر هم استخراج می‌شود. سیستم ما، به‌مرور و با درگیر شدن بیشتر مشتریان، هوشمندتر می‌شود.

مک‌دونالد، مزیت‌های به‌کارگیری از سیستم جدید را به‌صورت گسترده‌تری عرضه خواهد کرد. به‌عنوان مثال، علاوه‌بر پیشنهاد غذا برای بهبود فروش، می‌توان غذاهای با سرعت آماده‌سازی متنوع را برای وضعیت‌های مختلف ترافیکی فروشگاه پارکینگی، در نظر گرفت. به‌هرحال با وجود آن که بهبود تجربه‌ی کاربری به‌عنوان هدف اول طرح به نظر می‌رسد، می‌توان افزایش درآمد را نیز برای مک‌دونالد، پیش‌بینی کرد.

راهکارهای یادگیری ماشین مک‌دونالد را می‌توان فراتر از فروشگاه‌های خود آن‌ها نیز بررسی کرد. چنان فروشگاه زنجیره‌ای عظیمی، قطعا حجم زیادی از داده در اختیار دارد که شاهراه‌های بهینه‌ا‌ی را برای آموزش الگوریتم‌ها فراهم می‌کنند. ایستربوک درباره‌ی بهره‌برداری از داد‌ه‌ها و الگوریتم‌های بهینه‌ساز می‌گوید:

درنهایت شاهد خواهید بود که ما از تحلیل‌های بیشتری برای پیش‌بینی روند کاری خود استفاده می‌کنیم. ما اطلاعات زنده در اختیار خواهیم داشت و به‌مرور، آشپزخانه‌ها را به بخش‌های دیگر از جمله زنجیره‌ی تأمین متصل می‌کنیم. من اطمینان دارم که این روند به‌زودی اجرا می‌شود.

وقتی بتوان نیازهای مشتریان را با فرایندهای پیش‌بینی، تا داخل رستوران ردگیری کرد، قطعا دستاوردهای مهمی در زنجیره‌ی تأمین نیز خواهیم داشت. ما کسب‌وکاری با حجم بالا و سود پایین هستیم و هر روندی در جهت کاهش هزینه‌ها، تأثیر بزرگی روی فرایندها خواهد داشت.

نکته‌ی قابل، مقیاس عملکردی بسیار بزرگ مک‌دونالد است. به‌همن دلیل، هرگونه تغییرات در زنجیره‌ی تأمین آن‌ها، روی کل صنعت غذایی نیز تأثیرگذار خواهد بود. باتوجه‌به همین دستاوردها، می‌توان ادعا کرد که خرید داینامیک ییلد، اهمیت بسیار زیادی دارد.

با وجود تمام توضیحات بالا، به‌نظر نمی‌رسد که مک‌دونالد، هزینه‌ی ۳۰۰ میلیون دلاری را تنها با هدف بهینه‌سازی نمایش منوی خود انجام داده باشد. هنری امیدوار است که فناوری جدید، تا ۳ ماه آینده به ۱۰۰۰ فروشگاه دیگر هم توسعه یابد و درنهایت، در ۱۴ هزار فروشگاه شرکت، پیاده‌سازی شود. علاوه‌بر توسعه‌ی مکانی و گسترش سطحی، می‌توان انتظار توسعه‌ی عمقی فناوری را نیز از طرف مک‌دونالد داشت که به‌معنای پیاده‌سازی یادگیری ماشین، در سطوح پیشرفته‌تر کسب‌وکار آن‌ها خواهد بود.

هنری درباره‌ی توسعه‌های آتی فناوری می‌گوید:

مانند بسیاری از موارد دیگر، می‌توان دید که این فناوری، ظرفیت‌هایی برای پیاده‌سازی در کیوسک‌های فروش داخل فروشگاه‌های زنجیره‌ای و حتی آشپزخانه‌های ما را نیز دارد. به‌علاوه، خرید و پرداخت موبایلی نیز می‌تواند از آن بهره‌مند شود.

البته، اگر بخواهیم همه‌ی موارد را به یک‌باره انجام دهیم، شاید تمرکز ما از بین برود. ما می‌خواهیم با تمرکز تمام، فناوری را پیاده‌سازی کنیم.

یکی از بخش‌های مهم که نیازمند تمرکز بیشتر مک‌دونالد و مدیران خواهد بود، چگونگی بهره‌برداری از ویژگی‌های شخصی‌سازی فناوری است. البته، قطعا شخصی‌سازی در همین حد منوها و فروشگاه‌های ساده هم جذاب خواهد بود، اما قطعا ایستربوکس چشم‌اندازهای گسترده‌تری برای شرکت خود دارد.

مدیرعامل مک‌دونالد می‌گوید شرکتش با شناخت بهتر علاقه‌مندی‌های مشتریان، به آن‌ها حس خوبی می‌دهد و به‌نوعی سودمندتر هم خواهد بود. فراموش نکنید که این صحبت‌ها توسط کسی گفته می‌شود که در جایی، حریم خصوصی را اولویت اول مردم دانسته بود. اکنون و برای بهینه‌سازی سیستم‌های جدید، شاید ایستربوکس و کارمندانش، تاحدودی مجبور به زیر پا گذاشتن حریم خصوصی شوند.

شخصی‌سازی و اهمیت بیشتر به علایق و شرایط مشتریان، اکنون نیز تاحدودی در مک‌دونالد اجرا می‌شود. درحال حاضر، آن‌ها از فناوری‌های موقعیت‌یابی استفاده می‌کنند و به‌محض آن که مشتری با اپلیکیشن موبایلی شرکت به منطقه‌ی یک فروشگاه وارد شود، سفارش مطابق میل او، آماده می‌شود. طبق ایده‌های ایستربوکس، همان فناوری‌ها قابلیت گسترش دارند تا مثلا، به‌محض وارد شدن مشتری، منوی دیجیتالی را طبق سفارش‌های قبلی او مرتب کنند.

درکنار تمام موارد بالا، باید نگرانی یا ناراضی بودن مردم از ردگیری رفتار و موقعیت در چنان سطوحی را مد نظر قرار داد. به‌علاوه، اکنون که آگاهی از ارزش و حساسیت داده‌های شخصی افزایش یافته است، نگرانی‌های مشتریان نیز بیشتر خواهد بود. البته، ایستربوکس اظهارنظرهای امیدوارکننده‌ای پیرامون روش‌های شرکتش در آن حوزه دارد:

ما با پیشرفت بیشتر و یادگیری بیشتر، حساسیت خود را نیز افزایش می‌دهیم. پس از گذشت زمان، ما باید به مشتریان نشان دهیم که در صورت دریافت داده‌ها، مزایا و فواید بیشتری به آن‌ها ارائه می‌کنیم.

در پایان بهتر است نگاهی به تاریخچه و عملکرد استارتاپ داینامیک ییلد هم داشته باشیم. این استارتاپ در سال ۲۰۱۱ تأسیس شد و فهرستی از مشتریان معروف در صنعت خرده‌فروشی دارد. از میان آن‌ها می‌توان به Ikea، Sephora و Urnam Outfitters اشاره کرد. آن‌ها پس از خریده شدن توسط مک‌دونالد هم به‌صورت مستقل و طبق روند قبلی به کار خود ادامه خواهند داد.

لیاد آگمون، هم‌بنیان‌گذار و مدیرعامل داینامیک ییلد درباره‌ی ادامه‌ی فعالیت شرکتش می‌گوید:

ما در ادامه هم ساختار خود را حفظ می‌کنیم. مشتریان نیز از چنان روندی سود می‌برند. یکی از مزایا، حذف ریسک‌های استارتاپی از عملیات شرکت خواهد بود. ما دیگر به‌دنبال جذب سرمایه نمی‌رویم و درنتیجه، روی نوآوری‌های بیشتر متمرکز می‌شویم. به‌علاوه، احتمال از بین رفتن ما در یک نبرد نرم‌افزاری نیز تقریبا به صفر می‌رسد.

مک‌دونالد، برای پیاده‌سازی سیستم خود تقریبا ۳۰ شرکت را بررسی کرد و پس از پیاده‌سازی آزمایشی سرویس داینامیک ییلد در میامی، با آن‌ها به توافق رسید. طبق اظهارات هنری، بیش از خود محصول، دانشمندان علوم داده که در شرکت کار می‌کنند و همچنین توانایی آن‌ها در هماهنگ شدن با مک‌دونالد، برای آن‌ها جذاب بوده‌اند.

داینامیک ییلد اساسا یک لایه‌ی شخصی‌سازی به فناوری‌های موجود مک‌دونالد اضافه می‌کند. درواقع، سیستم‌ آن‌ها به‌صورت یک API در صفحات دیجیتالی موجود و همچون سرویسی برای ارتباط با داینامیک ییلد عمل خواهد کرد که درنهایت، سرمایه‌گذاری‌های اضافی را از سر راه مک‌دونالد بر می‌دارد. هزینه‌های اصلی آن سیستم، همانسخت‌افزار صفحات دیجیتال بود که قبلا پیاده‌سازی شده است.

آگمون اعتقاد دارد ۶۸ میلیون مشتری روزانه‌ی مک‌دونالد، در مقایسه با آمارهای فروش آنلاین، فشار آن‌چنانی به سرویس آن‌ها وارد نخواهد کرد. از نظر او، فروش آنلاین با حجم بالای خرید و همچنین نیاز بالا به دسته‌بندی محصولات و مشتریان، پرفشارتر است. درنهایت، گره خوردن فناوری‌ها نشان می‌دهد که مرز باریکی بین فروش آنلاین و آفلاین وجود دارد.

آگمون درباره‌ی کم‌رنگ شدن مرزهای فروش فیزیک و آنلاین می‌گوید:

اگر به روش خرید مردم از فروشگاه‌های فیزیکی و آنلاین دقت کنید، قطعا تفاوت‌هایی دیده می‌شود. البته، همان داده‌ها و تحلیل‌هایی که از فروشگاه‌های فیزیکی دریافت می‌شود، در فروش آنلاین هم کاربرد دارد. به‌علاوه از داده‌های دریافت شده در فروشگاه‌های آنلاین، می‌توان در فروشگاه‌های فیزیکی هم استفاده کرد. من پیوستگی مشخصی بین حوزه‌ها می‌بینم و آن‌ها را به‌صورت  تجربه‌ی متفاوت در نظر نمی‌گیرم.

صحبت‌های مدیرعامل آگمون، به‌نوعی خرید شرکتی فناوری توسط مک‌دونالد را توجیه می‌کند. شرکتی که به‌عنوان بزرگ‌ترین خرید آن‌ها در ۲ دهه‌ی گذشته هم محسوب می‌شود. همه‌ی ما در خریدهای آنلاین خود منطق‌های تصمیم‌گیری و پیشنهادی متعددی را مشاهده کرده‌ایم و احتمالا با روندهای کنونی، آن‌ها را به‌مرور در فروش فیزیکی هم حس خواهیم کرد.

ایستربوکس درنهایت درباره‌ی شرکتش و به‌کارگیری فناوری در آن می‌گوید:

ما کسب‌وکاری با ساختار مستقیم و ساده هستیم. مردم به سراغ ما می‌ایند تا غذا بخورند یا نوشیدنی بنوشند. درنتیجه، کسب‌وکار ما، تلاش نمی‌کند که با استفاده از فناوری، زندگی مردم را بهبود ببخشد.

اواسط مهرماه ۱۳۹۷، پیکسل ۳ و پیکسل ۳ ایکس‌ال با نمایشگر بزرگتر، بهبود دوربین و شارژ بی‌سیم معرفی شدند. با گذشت کمتر از شش ماه از رونمایی این دو گوشی هوشمند، ظاهرا گوگل قصد دارد میان‌رده‌های جدیدی را به بازار عرضه کند. 

براساس اخبار غیررسمی و شایعه‌هایی که اخیرا منتشر شده است، به‌نظر می‌رسد باید منتظر گوشی‌های هوشمند میان‌رده‌ی گوگل پیکسل 3a و پیکسل 3a XL (یا پیکسل ۳ لایت و پیکسل ۳ ایکس‌ال‌لایت)‌ باشیم. هنوز تاریخ معرفی گوشی‌های هوشمند جدید گوگل به‌صورت دقیق مشخص نشده است، اما انتظار می‌رود به‌زودی شاهد رویداد رونمایی آن‌ها باشیم.

هیروشی لوک هایمر یکی از مدیران اندروید گوگل در توئیتی اعلام کرد با این پیکسل جدید، چند نمونه عکس ثبت کرده است؛ اما احتمالا فعلا اجازه‌ی انتشار تصاویر گرفته شده را ندارد. تا زمانی‌که گوگل به‌صورت رسمی اطلاعات بیشتری در مورد دستگاه‌های جدید خود به‌اشتراک بگذارد، می‌توانیم براساس آنچه تاکنون به‌صورت غیررسمی منتشرشده است، حدس‌هایی در مورد مشخصات میان‌رده‌های جدید گوگل داشته باشیم. 

هیروشی لوک هایمر اعلام کرد که در حین بازدید از یکی از مکان‌های تاریخی مهم در صنعت فناوری‌های نوین، با گوشی معرفی نشده‌‌ و جدید گوگل، عکس‌هایی گرفته است. باتوجه‌به اینکه این عضو گوگل تنها با کمک این گوشی  عکس‌هایی ثبت کرده است، این احتمال وجود دارد که گوشی هوشمند دیگری همراه وی نبوده و پیکسل جدید به همراه روزانه‌ی این عضو ارشد گوگل مبدل شده باشد. باتوجه به اینکه زمان زیادی تا رونمایی میان‌رده‌های جدید گوگل باقی نمانده، احتمال چنین اتفاقی دور از ذهن نیست. معمولا برای تست کامل گوشی در شرایط واقعی، دستگاه جدید در زندگی روزمر‌ه‌ی واقعی بررسی می‌شود و شاید لوک هایمر هم یکی از همین دستگاه‌ها را برای تست و بررسی در اختیار دارد. 

 بخش گوشی‌های هوشمند میان‌رده‌ی سری گوگل پیکسل ۳ 

تاکنون اخبار فاش‌شده‌ی مختلفی از گوشی‌های هوشمند گوگل پیکسل 3a و پیکسل 3a XL به‌اشتراک گذاشته شده است. این دو گوشی هوشمند جدید از نظر طراحی ظاهری شباهت زیادی به پیکسل ۳ و پیکسل ۳ ایکس ال دارند. انتظار می‌رود نسخه‌ی بزرگ‌تر بدون بریدگی بالای نمایشگر معرفی شود.

برخلاف نسخه‌های معمولی گوگل پیکسل ۳ که از جنس فلز و شیشه ساخته شده‌اند، پیکسل 3a و پیکسل 3a ایکس‌ال بدنه‌ی از جنس پلاستیک پلی کربنات خواهند داشت که به کاهش هزینه‌های تولید این دو گوشی هوشمند کمک می‌کند. یکی دیگر از تفاوت‌های گوشی‌های جدید با مدل‌های قبلی به نمایشگر آن‌ها مربوط می‌شود. پیکسل 3a و پیکسل 3a XL از نمایشگر با رزولوشن ۲۲۲۰ در ۱۰۸۰ پیکسل بهره می‌برند که به ترتیب ابعادی ۵.۶ اینچی و ۶ اینچی خواهند داشت. همان‌طور که می‌دانید پیکسل ۳  از نمایشگر ۵.۵ اینچی با رزولوشن ۱۰۸۰ در ۲۱۶۰ پیکسل بهره می‌برد، در حالی  که پیکسل ۳ ایکس ال با نمایشگر بزرگ‌تر ۶.۳ اینچی، دارای رزولوشن ۱۴۴۰ در ۲۹۶۰ پیکسلی است.

پیکسل 3a و پیکسل 3a XL به‌اندازه‌ی گوشی‌های هوشمند پیکسل ۳ و پیکسل ۳ ایکس‌ال که از تراشه‌ی بالارده‌یاسنپدراگون  ۸۴۵ بهره می‌برند، قدرتمند نیستند. انتظار می‌رود Pixel 3a با تراشه‌ی اسنپدراگون ۶۷۰ کوالکام و Pixel 3a XL با تراشه‌ی اسنپدراگون ۷۱۰ کوالکام به بازار عرضه شوند. همچنین انتظار می‌رود میان‌رده‌های جدید گوگل از حافظه‌ی رم ۴ گیگابایتی و حافظه‌ی داخلی ۶۴ گیگابایتی بهره ببرند.

پیش‌بینی می‌شود که پیکسل 3a و 3a XL، گوشی‌های هوشمند میان‌رده جدید گوگل عملکرد خوبی از نظر کیفیت تصویربرداری از خود نشان دهند. براساس اخبار غیررسمی و شایعه‌های منتشرشده انتظار می‌رود این دو گوشی میان‌رده‌ی جدید گوگل با دوربین اصلی ۱۲ مگاپیکسلی در پنل پشتی، مشابه پیکسل ۳ و پیکسل ۳ ایکس ال به بازار عرضه شوند. خبر خوشحال‌کننده‌ی دیگر این است که احتمالا این گوشی‌‌ها با جک ۳.۵ میلی‌متری صدا وارد بازار می‌شوند؛ این در حالی است که پیکسل ۳ و پیکسل ۳ ایکس ال بدون جک هدفون معرفی شدند. گمانه‌زنی‌ها حاکی از آن است که این میان‌رده‌های حدید دربرابر نفوذ آب و گرد و غبار مقاوم نخواهند بود.

قیمت و تاریخ رونمایی میان‌رده‌های پیکسل 3a و پیکسل 3a ایکس ال

انتظار می‌رود گوشی‌های هوشمند میان‌رده‌ی پیکسل 3a و پیکسل 3a XL در جریان رویداد بزرگ بعدی گوگل یعنیGoogle I/O 2019 معرفی شوند. این رویداد از ۷ تا ۹ ماه می (۱۷ تا ۱۹ اردیبهشت‌ماه) در مانتین‌ویو کالیفرنیا، برگزار خواهد شد. احتمالا این محصولات جدید با فاصله‌ی اندکی از زمان معرفی وارد بازار خواهند شد. 

همچنین انتظار می‌رود که گوشی‌های جدید پیکسل با پشتیبانی اپراتور تلفن همراه ورایزون به بازار عرضه شوند.قیمت گوشی گوگل پیکسل 3a درحدود ۴۰۰ تا ۵۰۰ دلار خواهد بود. در حالی‌که پیکسل 3a XL بزرگتر با قیمت ۵۰۰ تا ۵۵۰ دلار در دسترس کاربران قرار خواهد گرفت. در نتیجه میان‌رده‌های جدید گوگل با قیمتی در حدود ۳۵۰ تا ۴۰۰ دلار کمتر از گوشی‌های هوشمند پیکسل ۳ و پیکسل ۳ ایکس ال به بازار عرضه خواهند شد.

پس از تقریبا ۱۰ ماه، شرکت رولزرویس موتور کارز (Rolls-Royce Motor Cars) درنهایت مدیر طراحی جدید خود را معرفی کرد. معرفی مدیر طراحی جدید بعد از آن اتفاق می‌افتد که گیلز تیلور، این شرکت را ترک کرد. مدیر جدید طراحی رولزرویس، جوزف کابان (Jozef Kabaň) از گروه خودروسازی بی‌ام‌و است که از سال ۲۰۱۷ تاکنون ریاست استودیو طراحی بی‌ام‌و را بر عهده داشت.

اگر این نام برای شما آشنا به نظر می‌رسد، به‌دلیل این است که کابان مدت زمان بسیار زیادی با گروه خودروسازیفولکس‌واگن آلمان مشغول به کار بوده و در بسیاری از برندهای معروف جهانی تجربه دارد. کابان همچنین در سال ۱۹۹۸ پروژه بوگاتی ویرون را رهبری کرد که در آن، او طراحی بدنه ابرخودروی معروف فرانسوی را بر عهده داشت.

جوزف کابان تحصیلات خود را در براتیسلاوا و لندن آغاز کرد و با درجه کارشناسی ارشد طراحی خودرو در کالج سلطنتی هنر لندن به پایان رساند. او در سن ۲۰ سالگی به گروه فولکس‌واگن پیوست، که جوان‌ترین این شرکت به شمار می‌رفت.

کابان علاوه‌بر معروف بودنش به خاطر طراحی بوگاتی ویرون، سرپرست بخش طراحی بیرونی آئودی و اشکودا بود. او به‌طور گسترده‌ای در اشکودا به خاطر ایجاد انقلابی در استانداردهای طراحی شرکت خودروسازی جمهوری چک، شناخته شد. سایر کارهای کابان قبل از پیوستن به رولزرویس شامل پروژه‌های ویژه، از جمله خودروهای تولیدمحدود و مفهومی می‌شود.

تورستن مولر اوتوش، مدیرعامل رولزرویس گفت:

من خوشحال هستم که اعلام کنم جوزف کابان به‌عنوان مدیر طراحی شرکت ما منصوب شده است. او طراحی استثنایی با استعداد قوی و سابقه‌ی درخشان به شمار می‌رود. استخدام کابان موفقیت بزرگی برای کسب‌وکار ما است؛ ما به‌عنوان یکی از شرکت‌های لوکس و پیشرو در سطح جهان، توانایی جذب بهترین استعدادهای طراحی در جهان را داریم. 

آدریان ون هویدونک، مدیر طراحی گروه خودروسازی بی‌ام‌و نیز در این زمینه گفت:

تیم طراحی رولزرویس، طراحی خودروهای برجسته و محصولات لوکس را بر عهده دارد. من متقاعد شده‌ام که جوزف کابان آینده این تیم فوق‌العاده را در سال‌های پیش‌ رو بسیار روشن خواهد کرد.

اصلی‌ترین رقیب مرسدس بنز در مسابقات فرمول ۱ یعنی فراری در گرندپری استرالیا نتوانسته بود داونفروس خوبی را در بخش جلویی خودروی خود ایجاد کند و به همین خاطر عملکرد خوبی نداشت چون نبود چنین نیرویی سبب شده بود که تایرهای این خودرو نیز چسبندگی کافی نداشته باشند. اما مرسدس بنز در سمت دیگر عملکردی بسیار خوب را از خود بر جای گذاشت و توانست حداکثر استفاده را از تایرها و توانایی‌های خودروی خود کند. تیم مرسدس بنز برای دستیابی به چنین عملکردی یک سری بهینه‌سازی‌ها را روی خودروی خود انجام داده بودند.

۱.  تغییرات باله‌ی جلو

مرسدس بنز و فراری به اهمیت باله‌های جلو در خودروها بیش از گذشته پی‌بردند. اما همان‌طور که در تصویر می‌بینید، مرسدس بنز در خودروی فرمول یک خود این باله‌ها را به حد کمال رسانده و می‌توانند در شرایط مختلفی بهترین عملکرد را داشته باشند.

۲. بالچه‌های پیچیده در جلو

اگر در آخرین مسابقه‌ی فرمول ۱ به قسمت باله‌ی بزرگ جلوی خودروی مرسدس بنز توجه کرده باشید، متوجه تغییرات ظریفی در این بخش خواهید شد. مرسدس بنز نه‌تنها طراحی صفحه‌ی آیرودینامیکی انتهای باله را تغییر داده است بلکه این تغییرات شامل بالچه‌ها نیز هستند. این تغییرات سبب حرکت بهبود جریان هوا می‌شوند و همچنین جریان هوایی که به سمت تایرها می‌روند را نیز بهبود می‌بخشند.

۳. مجرای هوای بزرگ‌تر برای ترمزها

مرسدس بنز قصد طراحی ترمزهای جدیدی برای خودروی فرمول یک W10 داشت اما به‌دلیل قوانین جدید مسابقات نتوانست این کار را انجام دهد و به‌جای آن مهندسان مرسدس بنز توانستند یک مجرای هوای جدید با اندازه بزرگ‌تر برای این خودرو طراحی کنند تا عملکرد ترمزها بهبود پیدا کند. اگر به تصویر دقت کنید، متوجه تغییر این مجرای هوا در این خودرو نسبت به خودروی قدیمی W09 خواهید شد.

۴. جریان هوای پیچیده در چرخ

در مدل جدید این خودرو نیاز است تا هوای بیشتری به چرخ هدایت شود. این ورودی هوا در مقایسه با خودروی قبلی دارای ابعاد بزرگتری است و به همین دلیل جای بیشتری اشغال می‌کند. این محدودیت سبب شده تا برخی اتصالات سیستم تعلیق نازک‌تر از قبل باشند. باتوجه‌به کنترل بهتری که اتصالات ضخیم‌تر دارند، مرسدس در این بخش سعی کرده با باله‌های جلویی کنترل کم‌تر اتصالات نازک‌تر را جبران کند و در این کار موفق نیز شده است.

۵. باله‌ی جانبی جدید

شاید این تغییر در ابتدا کوچک به نظر برسد اما مرسدس بنز برای افزایش پایداری خودرو اقدام به نصب یک باله جانبی اضافی در قسمت پایین کرده است.

۶. DRS

مرسدس بنز در این خودرو برای سیستم عملکرد DRS در قسمت باله‌ی عقب یک کاور جدید طراحی کرده است. سیستم DRS در هنگام سبقت گیری باله‌ی عقب را در کم زاویه‌ترین حالت خود قرار می‌دهد تا نیروی درگ کاهش پیدا کرده و خودرو سریع‌تر بتواند به سرعت‌های بالا دست پیدا کند. حال مرسدس در W10 پا را از این نیز فراتر گذاشته و برای عملکرد این سیستم نیز یک کاور آیرودینامیکی طراحی کرده است.

۷. جریان‌های گردابی

در خودروهای فرمول یگ جریان‌های چرخشی نیز اهمیت فراوانی دارند. برای تولید جریان‌های چرخشی دو سر باله‌ی عقب دارای طراحی ویژه‌ای هستند که به تولید این جریان‌های هوا کمک می‌کنند.  

۸. انحنای مرکزی باله‌ی DRS

مدل‌ها اولیه‌ای که از سیستم DRS برخوردار بودند تنها یک باله‌ی صاف در عقب داشتند. اما در خودروی جدید مرسدس بنز این باله دارای یک طراحی انحنادار است. این مسئله زمانی برتری خود را نشان می‌دهد که در خودروهای قدیمی با غیرفعال شدن DRS پس از ترمزگیری، داونفورس کاهش می‌یافت و تعادل خودرو تغییر می‌کرد، اما حالا این پدیده کمتر شده است.

شهر ژنو سوئیس همواره به عنوان مرکزی برای جلسات سیاسی و نهاد‌های بین‌المللی شناخته می‌شود اما درواقع اهمیت ژنو بیش از ذهنیت مورد تصور برای این شهر است. ژنو سومین قطب اقتصادی اروپا و یکی از مهم‌ترین قطب‌های اقتصادی در جهان محسوب می‌شود که یکی از دلایل عمده آن برگزاری نمایشگاه‌های بزرگ و بین‌المللی در حوزه‌های متفاوت مانند وسایل نقلیه و خودرو است.

نمایشگاه بین‌المللی خودرو ژنو یکی از آن نمایشگاه‌های پر رونق این شهر است که از سال 1905 آغاز شده و حالا بیش از 110 سال سابقه دارد و از همان ابتدا به عنوان یکی از معتبر‌ترین نمایشگاه‌های خودرو در جهان به شمار می‌آمد. این نمایشگاه همچنین یکی از مهم‌ترین (اگر نگوییم مهم‌ترین) نمایشگاه‌های خودرو در قاره سبز محسوب می‌شود که هرساله میزبان صد‌ها شرکت کوچک و بزرگ صنعت خودروسازی است و به محل مهمی برای تبادلات اقتصادی و فنی میان این شرکت‌ها نیز تبدیل شده است.

این نمایشگاه همواره مورد توجه تمامی علاقمندان به صنعت خودرو و مطبوعات این حوزه بوده و به همین دلیل همیشه نام‌های بزرگ خودروسازی تلاش می‌کنند تا برترین مدل‌های خود را در ژنو به نمایش بگذارند و به این ترتیب محصول خود را به بهترین شکل به خریداران معرفی نمایند.

نمایشگاه بین‌المللی خودرو ژنو امسال نیز مانند گذشته در ماه مارس برگزار شد و تمامی برند‌های بزرگ خودروسازی از شرق آسیا تا قاره آمریکا در این رویداد شرکت داشتند. البته  به دلیل برگزاری این رویداد در ژنو، هرساله شاهد حضور پر رنگ برند‌های اروپایی در این نمایشگاه هستیم که این دوره نیز از این قائده مستثنی نبوده و به خصوص شرکت‌های آلمانی و ایتالیایی در این این رویداد نمایشی درخشان داشتند.

ما در این گزارش قصد داریم به بهترین و بدترین خودروهایی که در نمایشگاه خودرو ژنو معرفی شدند بپردازیم، بخش عمده‌ای از مدل‌های معرفی شده در این گزارش به ابرخودرو‌ها و اتومبیل‌های خاص اختصاص داده شده که سروصدای فراوانی در ژنو به پا کردند و جزو محبوب‌ترین مدل‌های نمایشگاه امسال بودند، از طرفی به مدل‌هایی پرداختیم که علی‌رغم انتظار بالا، ویژگی خاصی برای ارائه نداشتند و باعث ناامیدی بازدیدکنندگان و کارشناسان این حوزه شدند. با ادامه گزارش با ما همراه باشید:

بهترین – مدل‌های جیپ پلاگ‌این هیبریدی

نمایشگاه ژنو مکانی برای به رخ کشیدن اعداد است، معمولا اکثر مدل‌های این نمایشگاه بیش از ۱۰۰۰ اسب بخار قدرت دارند و با طراحی منحصر‌به‌فرد و تودوزی‌های لاکچری، قیمت‌های سرسام‌آوری برای آن‌ها در نظر گرفته شده است. به همین دلیل این مدل‌ها برای افرادی خاصی تولید شده و تنها تعداد کمی از مشتریان قادر به خرید چنین مدل‌هایی هستند. اما در همین نمایشگاه زمانی که شرکتی ماند جیپ از مدل‌های جدید پلاگ‌این خود مانند Compass و Renegade رونمایی می‌کند، آنگاه تغییر را احساس می‌کنیم. این دو کراس‌اور شاید در نگاه اول مدل‌های معمولی به نظر برسند، اما با ویژگی‌های خاص خود می‌توانند بر روی صنعت خودروسازی تاثیرگذار باشند. مردم عادی توانایی خرید چنین مدل‌هایی را دارند و به همین دلیل چنین مدل‌هایی تغییر را در زندگی مردم ایجاد خواهند کرد.

بدترین – استون‌مارتین لاگوندا آل‌ترین

هرچند که لاگوندا خودرویی زیبا و با ویژگی‌های یک شاسی‌بلند تمام عیار از شرکتی معتبر به نظر می‌رسد، اما نمایش این مدل در ژنو به درستی صورت نگرفت، مسئولین استون مارتین به عکاسان اجازه ندادند که به خودرو نزدیک شوند و تمام تصاویر موجود از این خودرو از فاصله‌ای حداقل یک و نیم متری تهیه شده که به خوبی نمای داخلی آن را به ما نشان نمی‌دهد. البته استون مارتین تصاویر تبلیغاتی مدل لاگوندا را منتشر کرده که در آن طراحی داخلی و تجهیزات به کار رفته در این بخش مشخص است اما در هر صورت، به نظر می‌رسید که مدل به نمایش گذاشته شده در ژنو نیمه کاره بوده یا نقصی داشته که اجازه نزدیک شدن به آن داده نشد. این مشکل زمانی آزار دهنده است که خود شرکت استون مارتین تبلیغات زیادی پیرامون تجهیزات خاص داخلی این مدل انجام داده و همه ما منتظر دیدن این تجهیزات بودیم که این امکان به عکاسان و خبرنگاران داده نشد.

بهترین – طرح مفهومی فولکس‌واگن آی‌دی باگی

طرح مفهومی مدل تمام الکتریکی باگی یک نمونه بی‌نظیر از خودرویی همه کاره است که بدون نیاز به قطره‌ای بنزین، شما را در مسیر‌های صعب‌العبور تنها نخواهد گذاشت. در نمایشگاه ژنو مدل‌های زیادی با قدرت‌های دیوانه‌وار مانند ۱۹۰۰ اسب بخار یا سرعت‌هایی بالا مانند ۳۰۰ مایل بر ساعت دیده می‌شود، اما این طرح مفهومی ستاره‌ای است که به هیچ کدام از این ویژگی‌ها نیاز ندارد، فولکس‌واگن باگی درب ندارد، سقف ندارد و موتور بنزینی نیز ندارد، این مدل با یک ساختار ساده، پیشرانه الکتریکی ۲۰۱ اسب بخاری و چرخ‌های عریض ۱۸ اینچی تمام ویژگی‌های یک خودرو آفرود و شکست‌ناپذیر را به نمایش خواهد گذاشت.

بدترین – طرح مفهومی کیا Imagine

نه این که طرف مفهومی کیا Imagine به خودی خود بد باشد، اما انتظار ما از یک طرح مفهومی را برآورده نمی‌کند. زمانی که ما از یک طرح مفهومی صحبت می‌کنیم یعنی خودرویی که بتواند آینده صنعت خودروسازی را به ما نشان دهد، خودرویی که ویژگی‌های جدید و خلاقانه‌ای داشته باشد، اما این کراس‌اور هیچ‌کدام از موارد بالا را ندارد. این خودرو ظاهر بدی دارد که جذابیت‌ها آن نیز خیلی هدفمند نیستند و فقط زرق‌و‌برق اضافی محسوب می‌شوند (برعکس فولکس واگن باگی که از ظاهری ساده بهره می‌برد و کیفیتی عالی را به نمایش می‌گذارد). از طرفی طراحی داخلی آن نیز چیز خاصی را به نمایش نمی‌گذارد و بسیار ساده و حتی زشت است. چنین مدلی شاید سال‌ها پیش خودرویی خارق‌العاده شمرده می‌شد اما در حال حاضر یک طرح مفهومی از پیش شکست خورده است.

بهترین – پینین‌فاریا باتیستا

شرکت تازه تاسیس پینین‌فاریا با معرفی باتیستا در ژنو به بهترین شکل ممکن وارد صنعت خودروسازی شد، می‌توان گفت: هیچ راهی بهتر از این وجود ندارد. پینین‌فاریا که دفتر اصلی آن در مونیخ است، به دلیل وجود بخش اعظم تجهیزات و بخش تولید آن در کشور چکمه، یک شرکت ایتالیایی محسوب می‌شود. باتیستا اولین مدل تولیدی این شرکت است که با ۱۸۷۴ اسب بخار قدرت توانست به‌سرعت به یکی از درخشان‌ترین خودرو‌های نمایشگاه ژنو ۲۰۱۹ تبدیل شود. نکته جالب در مورد باتیستا آن است که این مدل یک ابرخودرو با تولید محدود نخواهد بود و در واقع به عنوان یک خودرو قانونی جاده‌ای به تولید انبوه خواهد رسید. باتیستا پرقدرت‌ترین خودرو جاده‌ای ایتالیایی در تاریخ به شمار می‌آید، این مدل با قدرت بالا خود موجب شد تا نمایش مدل‌های کوئنیگزگ جسکو و بوگاتی La Voiture Noire خیلی هم به چشم نیاید.

بدترین – گینتا اکولا

هرچقدر پینین‌فاریا باتیستا مزایا مثبت دارد، این مدل چیزی جز ویژگی‌های منفی ندارد. اکولا با یک روش قدیمی تولید شده و در عصر خودرو‌های الکتریکی و هیبریدی، به پیشرانه سنتی هشت سیلندره با گیربکس ترتیبی شش سرعته تجهیز شده است. از طرفی طراحی این خودرو یک فاجعه است، واقعا هیچ نقطه زیبایی در این مدل دیده نمی‌شود و طراح آن صرفا با ایجاد عناصر نه‌چندان جذاب سعی در ایجاد مدل اسپرت و جوان پسند را داشته که در کارش موفق نبوده است. همچنین این خودرو هزار و 150 کیلوگرم وزن دارد و پیشرانه آن تنها 600 اسب بخار نیرو تولید می‌کند که با وجود این وزن زیاد اصلا مناسب نیست.

بهترین – مرسدس CLA Shooting Brake

محصول جدید مرسدس طراحی میان مدل‌های واگن و استیشن دارد که با کیفیت بالا و قیمت مناسب به عنوان یکی خودرو‌های برتر نمایشگاه ژنو شناخته می‌شود. این مدل طراحی کشیده‌تری نسبت به طرح‌های مشابه دارد و بسیار هم جا دار است که این موضوع موجب می‌شود گزینه خوبی برای خانواده‌ها باشد. مدل جدید مرسدس CLA از آن دسته از خودروهایی است که در نمایشگاه ژنو حضور پیدا می‌کنند تا برخلاف مدل‌های لاکچری و گران قیمت، مناسب عموم مردم باشد. البته این مدل آن‌چنان هم ارزان نیست اما به نظر کارشناسان حتی از مدل‌های گران‌تر از خود نیز کارایی بهتری دارد.

بدترین – مزدا CX-30

 نمایشگاه ژنو به طور معمول محلی برای نمایش ابرخودرو‌ها و مدل‌های هیجان انگیز است، اما امسال مزدا تصمیم گرفت تا از خودرویی معمولی رونمایی کند که مشخصاتش کمی همه ما را گیج کرده است. این کراس‌اور از نظر اندازه میان دو مدل CX-3 و CX-5 قرار می‌گیرد، به اشتباه خودرو‌هایی که در این اندازه ساخته می‌شوند را "کراس‌اور کوپه" می‌نامند که از نظر دستور زبان کاملا اشتباه است. از طرفی مزدا می‌توانست از نام CX-4 استفاده کند اما این کراس‌اور CX-30 نام گذاری شده که دلیل آن مشخص نیست. همچنین این مدل از نظر طراحی مشکلات زیادی دارد و پلاستیک زیادی در تولید آن نیز به کار رفته است. به طور کلی تکلیف مزدا با این مدل مشخص نیست و ما هم متوجه هدف مزدا از معرفی چنین کراس‌اوری نشدیم.

در روز اول مسابقات، شرکت‌کنندگان توانستند با موفقیت مرورگر سافاری اپل، مجازی‌ساز VirtualBox اوراکل و همچنین VMware Workstation را با موفقیت هک کنند و در مجموع ۲۴۰هزار دلار جایزه نقدی را دریافت کنند. سه برنامه مهم فوق را تیم Fluoroacetate موفق به کشف آسیب‌پذیری‌های آن‌ها شد و با موفقیت این آسیب‌پذیری‌ها را Exploit کرد و ۱۶۰هزار دلار جایزه را با خود به خانه برد. در ابتدا این مرورگر سافاری اپل بود که توسط آسیب‌پذیری از نوع سرریز پُشته روی JIT امکان دور زدن Sandbox آن برای شرکت‌کنندگان فراهم شد و با موفقیت این آسیب‌پذیری Exploit شد. در مرحله‌ی بعد این VirtualBox اوراکل بود که توسط آسیب‌پذیری معروف به Escape روی ماشین‌های مجازی‌سازی، امکان اجرای برنامه ماشین‌حساب روی Host اصلی که ماشین‌مجازی در آن ساخته شده است برای شرکت‌کنندگان فراهم شد و با موفقیت Exploit آن اجرا شد. سومین برنامه‌ای که مورد هدف قرار گرفت، مجازی‌ساز VMware Workstation بود که با استفاده از ساختار Race Condition باعث شد که دسترسی غیرمجاز از داخل ماشین‌مجازی، باعث اجرای کُد دلخواه روی Host OS یا همان سیستم‌عامل میزبان اصلی شود که Exploit شدن موفقیت‌آمیز این آسیب‌پذیری، جایزه ۷۰هزار دلاری را برای کشف‌کنندگان آن به ارمغان آورد.

درکنار تیم Fluoroacetate ، شرکت‌کنندگان دیگری همچون anhdaden از تیم STAR Labs هم بودند که با کشف آسیب‌پذیری دیگری مشابه آسیب‌پذیری Escape روی VirtualBox اوراکل، توانایی گرفتن دسترسی از سیستم‌عامل پایه توسط ماشین مجازی را ممکن ساختند و جایزه ۳۵هزار دلاری را بدست آوردند. همچنین تیم‌های phoenhex و qwerty تمرکز خود را تنها روی مرورگر سافاری اپل گذاشتند و با کشف آسیب‌پذیری دیگری از نوع Privilege Escalation روی هسته‌ی اصلی مرورگر، امکان گرفتن دسترسی به کل سیستم‌عامل میزبان را فراهم آوردند و با آماده‌سازی یک Exploit و اجرای موفقیت‌آمیز آن، جایزه 45هزار دلاری را از آن خود کردند. البته باید ذکر کرد که اپل قبلاً درباره یکی از این آسیب‌پذیری‌ها بدون عنوان کردن توضیحات تکمیلی، گزارشی را ارائه کرده بود و امکان گرفتن دسترسی از سیستم‌عامل macOS توسط حمله به مرورگر Safari را اطلاع داده بود.

در نمایشگاه خودروی ژنو ۲۰۱۹ بود که منصوری، تیونر مشهور آلمانی-ایرانی از یک خودروی لوکس بدون سقف رونمایی کرد. این مدل کابریولت لوکس نسخه‌ای ارتقا یافته از مرسدس AMG S63 است.

اولین چیزی که در مورد این مدل جلب توجه می‌کند رنگ سبز روشن آن است. این رنگ نه‌تنها در بدنه بلکه درون کابین نیز به شکل گسترده‌ای استفاده شده و این مدل را تبدیل به خودرویی بسیار خاص کرده است. منصوری با استفاده از قطعات فیبرکربن نیز سعی کرده تا روح اسپرت این کابریولت لوکس را نیز به بیننده یاد‌آورری کند. این قطعات فیبرکربن در بخش‌هایی مثل جلوپنجره به کار رفته‌اند و چراغ‌ها نیز برای هماهنگی با آن‌ها از نوع تیره انتخاب شده‌اند.

منصوری در مرحله‌ی بعدی رینگ‌های استاندارد S63 را با نمونه سفارشی جایگزین کرده‌ است که رنگ‌ آن‌ها نیز با رنگ خودرو همخوانی دارد. درون کابین، تیونر اقدام به تعویض کامل تودزوی کرده است و در تمام بخش‌های فرمان، داشبورد، کنسول و صندلی ها و حتی رو دری‌ها و ستون ها شاهد پوشش جدیدی هستیم. لوگوی تیونر روی پشت سری‌ها دیده می‌شود و در هنگام باز کردن درها این لوگو روی رکاب جانبی نیز رویت می‌شوند.

منصوری هنوز در مورد تغییرات فنی در این خودرو اطلاعاتی منتشر نکرده است. مدلی قدیمی S63 به یک پیشرانه‌ی ۵.۵ لیتری مجهز بود اما در نسل جدید، این پیشرانه با یک پیشرانه‌ی ۴ لیتری V8 جدید جایگزین شده است. اینپیشرانه‌ی تویین توربو می‌تواند ۶۰۳ اسب‌بخار قدرت و ۹۰۰ نیوتون‌متر گشتاور تولید کند و این خودروی بزرگ لوکس را در ۳.۵ ثانیه از حالت سکون به سرعت ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت برساند. حداکثر سرعت این خودرو در حالت استاندارد به‌صورت الکترونیکی روی ۲۵۰ کیلومتر بر ساعت محدود شده است اما با سفارش پکیج AMG Driver این سرعت به ۳۰۰ کیلومتر بر ساعت افزایش پیدا می‌کند.

بیش از ۳۷۱ میلیون نفر در جهان مبتلا به دیابت هستند. دیابت یک بیماری مزمن است که به علت عملکرد نامنظم پانکراس که مسئول تولید هورمون انسولین است، ایجاد می‌شود. انسولین به گلوکز خون اجازه می‌دهد تا وارد سلول‌های بدن ما شود و از آن برای تولید انرژی استفاده کند. دو نوع دیابت وجود دارد، نوع ۱ و نوع ۲.