محققان ناسا برای اطلاع از چگونگی شکلگیری حیات بر روی کره زمین و دیگر سیارهها شرایط چهار میلیارد سال گذشته مجراهای گرمایی اعماق اقیانوسها را بازسازی کردهاند.
به گزارش ایسنا و به نقل از گیزمگ، برای درک بهتر نحوه شکلگیری حیات بر روی کره زمین و دیگر سیارات، یک تیم از ناسا تحت رهبری "لوری بارج"اخترزیستشناس ناسا، شرایط چاههای گرمایی یا همان مجراهای گرمایی اعماق اقیانوس(Hydrothermal vent) در چهار میلیارد سال پیش را بازسازی کرد.
ایده این است که با تولید نسخه آزمایشی مجراهای گرمایی موجود در اعماق اقیانوسها و محیطزیست اولیه زمین میتوان اسیدهای آمینه لازم برای ایجاد حیات را تولید کرد.
چگونگی تشکیل زندگی بر روی زمین یا حیات احتمالی در سایر نقاط هستی همواره یکی از اسرار بزرگ علم بوده است. اگر تنها به بعضی از دانشمندان گوش فرا دهید، ممکن است فکر کنید که همه چیزی که برای تشکیل حیات نیاز است، اضافه کردن آب است و تمام. اما در واقع مراحلی که ماده بیجان برای جاندار شدن طی میکند نه تنها پیچیدهتر از اینها است بلکه به سختی قابل درک است.
محققان از دهه ۱۹۵۰ برای پر کردن این شکافهای اطلاعاتی تلاش کردهاند تا شرایطی را که پس از تشکیل زمین به وجود آمده و به اندازه کافی خنک شده تا آب به صورت مایع وجود داشته باشد، بازسازی کنند.
به طور کلی این فرآیند شامل شبیهسازی با مخلوطی از مواد شیمیایی برای شبیه سازی جو، دریا یا دریاچه و سپس بکارگیری برخی از منابع انرژی مانند رعد و برق یا نور خورشید است.
با این حال، اکتشافات اعماق دریا در قرن گذشته محل دیگری را کشف کرده است که میتواند نحوه تشکیل حیات یا فراهم کردن مقدمات لازم برای آن را بازگو کند.
در بسیاری از مناطق، اعماق اقیانوس پر از مجراهای آتشفشانی و دودکشهایی است که آب گرم معدنی را آزاد میکنند و انرژی لازم را برای حمایت از مینی اکوسیستمهایی که بدون استفاده از نور خورشید و یا مواد غذایی زنده میمانند فراهم میکند.
مطالعه ناسا این مجراهای گرمایی را نه تنها به عنوان راهی برای تشکیل حیات، بلکه به عنوان یک منبع احتمالی اسیدهای آمینه اولیه و دیگر مولکولهای آلی که در نهایت تبدیل به موجودات زنده شدند مورد بررسی قرار داد.
تیم دکتر بارژ در آخرین آزمایشات از ترکیب آب، مواد معدنی و مولکولهای پیرووات و آمونیاک و همچنین هیدروکسید آهن که "زنگار سبز" نامیده میشود و ماده معدنی مشترک و رایج در محیطزیست اولیه زمین است استفاده کرد. سپس آنها pH آب را به قلیایی تغییر دادند و محلول را به دمای ۷۰ درجه سانتیگراد که همان دمای محدوده مجراهای گرمایی است رساندند.
طبق گفته ناسا وقتی مقدار کمی اکسیژن وارد میشود، زنگار سبز با آن واکنش میدهد و محلول را به تولید اسید آمینه اسید آلانین و آلفا هیدروکسی اسید لاکتات بدل میکند. این محصول یک محصول جانبی واکنشهای اسید آمینه است.
این فرآیند به خودی خود یک گام کوچک برای مهیا کردن شرایط حیات است، اما چنین مولکولهایی میتوانند ترکیب شوند تا پروتئینهای پیچیدهتر تولید کنند و در نهایت یک ترکیب اولیه زنده بسازند. هدف بلند مدت این است که این مراحل را مهندسی مجدد و بازسازی کنند.
آزمایشهایی مانند این نه تنها بینشهایی راجع به ریشههای تشکیل حیات روی زمین ارائه میدهند بلکه میتوانند به دانشمندان کمک کنند تا احتمال یافتن زندگی فرازمینی در قمر مشتری موسوم به "اروپا"، قمر زحل به نام "انسلادوس"، سایر قمرهای یخی در منظومه شمسی و سیارههای فراخورشیدی که به دور ستارههای دیگر میچرخند، پیشبینی کنند.
این آزمایشات حتی ممکن است به جستجوی علامتهای حیات باستانی در مریخ کمک کند.
بارژ میگوید: ما شواهد واقعی در مورد زندگی در نقطه دیگری از هستی نداریم، اما شناخت شرایطی که برای خاستگاه زندگی مورد نیاز است، میتواند به محدود کردن مکانهایی که فکر میکنیم میتوانند میزبان حیات باشند کمک کند.
نتایج این مطالعه در نشریه National Academy of Sciences منتشر شده است.
در دنیای امروز فناوری، با ظهور اختراعات بسیاری روبرو هستیم که گجتهای قابل حمل، بخش مهمی از آنها را تشکیل میدهند.
به گزارش ایسنا و به نقل از دیجیتال ترندز؛ تجهیزات الکترونیکی، روز به روز کوچکتر میشوند و آن قدر کارآمد هستند که شاید در آینده، زندگی بدون آنها دشوار باشد. شرکتهای فناوری در سالهای اخیر، نسبت به تولید تجهیزات الکترونیکی بسیار کوچک اقدام کردهاند که در زمره پیشرفتهترین فناوریها قرار دارند و به کاربران کمک میکنند امور روزانه خود را به راحتی بگذرانند. بسیاری از این ابزار، به بلوتوث مجهز هستند، قابلیت اتصال به اینترنت را دارند و با قیمت مناسبی ارائه میشوند.
در این گزارش، به برخی از فناوریهای پیشرفته قابل حمل اشاره میشود که میتوانند به کاربران در انجام کارهای روزمره کمک کنند و با قیمتی مقرون به صرفه ارائه شدهاند.
ردیاب وسایل شخصی گمشده
ردیاب "تایل میت"(Tile Mate)، یکی از گجتهای کوچک و جالبی است که میتواند کاربران را به راحتی از گم شدن وسایل نجات دهد. طول این ردیاب، ۱.۳ اینچ و ضخامت آن، ۰.۲ اینچ است و میتوان آن را به سادگی به هر وسیلهای متصل کرد تا در صورت لزوم ردیابی شود. کاربر برای استفاده از این ردیاب فقط کافی است آن را به یک اپلیکیشن تلفن همراه متصل کند تا مکانیابی را با کمک آن انجام دهد. برای پیدا کردن وسایلی که در نزدیکی شما قرار دارند، حتی به اپلیکیشن هم نیاز نخواهید داشت و میتوانید با کمک صدا، لرزش و یا نور منتشر شده از ردیاب، وسیله مورد نظر را پیدا کنید. قیمت یک ردیاب تایل میت، حدود ۲۵ دلار تعیین شده اما مجموعه چهارتایی آن با قیمت ۶۰ دلار عرضه میشود.
ساعت هوشمند مجهز به بلوتوث
این گجت، فقط برای گذاشتن در کیف یا جیب ابداع نشده بلکه یک فناوری پوشیدنی است. ساعت هوشمند "امیزفیت بیپ"(Amazfit Bip)، یک گجت جالب و کارآمد است که به راحتی با نرمافزارهای اندروید و ios کار میکند و هشدارهای لازم را به صورت پیامهایی روی صفحه نمایش خود نشان میدهد. عملکرد این ساعت هوشمند، مانند ساعت "اپل" است و کاربرد راحتی دارد. صفحه نمایش ساعت هوشمند، همیشه روشن است و باتری داخلی آن، پس از هر بار شارژ کامل، به مدت یک ماه کار میکند. این ساعت، به GPS مجهز است و میتواند ضربان قلب، وضعیت خواب و مواردی از این دست را بررسی کند. ساعت امیزفیت بیپ، بر خلاف ساعتهای دیگر، قیمت بالایی ندارند و بسیار مقرون به صرفه است. علاقمندان میتوانند این ساعت هوشمند را با قیمت ۶۷.۵۰ دلار از سایت آمازون تهیه کنند.
پاوربانکی به اندازه کف دست
"انکر پاورکور"(Anker PowerCore)، یک پاوربانک و شارژ به اندازه کف دست است که به کاربان امکان میدهد آن را به راحتی با خود حمل کنند. این پاوربانک، از نظر اندازه طول و پهنا، کمی از کارت اعتباری بزرگتر اما ازپاوربانکهای دیگر کوچکتر است. پاورکور میتواند سرعت شارژ را برای ابزار گوناگون افزایش دهد تا کاربر، نگران طولانی شدن زمان شارژ نباشد. قیمت این شارژر کارآمد، ۳۲ دلار تعیین شده است.
شارژر سریع موبایل در خودرو
گجت دیگر شرکت انکر، یک ابزار جیبی نیست اما نمیتوان مصرف آن را به خانه محدود کرد. این گچت، یک شارژر سریع برای خودرو است که میتواند قدرت خروجی را تشخیص دهد و آن را به صورت خودکار تنظیم کند. این شارژر موسوم به "پاوردرایو اسپید"(PowerDrive Speed) میتواند تلفنهای همراه را نیز طی ۳۵ دقیقه تا ۸۰ درصد شارژ کند. شارژر پاوردرایو اسپید، با قیمت ۲۰ دلار به بازار عرضه شده است.
مینی پاوربانک
پاوربانکها، یکی از ابزارهای جالب و کارآمد هستند که میتوانند همراه خوبی هنگام بیرون رفتن از منزل باشند و امکان شارژ تجهیزات الکترونیکی را در بیرون از منزل فراهم کنند. مینی پاوربانک "راوپاور لوستر"(RAV Power Luster) در مقایسه با پاوربانکهای دیگر، بسیار کوچک است و امکان حمل و نقل سادهتر را برای کاربران فراهم میکند. این ابزار، طوری طراحی شده که بتواند به صورت خودکار، میزان ولتاژ ابزار مورد نظر را تشخیص دهد و امکان شارژ سریعتر را فراهم سازد. گفتنی است که امکان دارد لوستر، ابزار هوشمند را به طور کامل شارژ نکند اما باتری آن برای شارژ بیشتر تلفنهای همراه هوشمند، مناسب است. مینی پاوربانک لوستر، با قیمت ۱۲ دلار از سایت آمازون قابل خرید است.
فندک شارژی
فندکهای الکتریکی نسبت به فندکهای معمولی، مزایای بسیاری دارند. فندکهای معمولی، سوخت خود را به سرعت از دست میدهند اما فندک "تسلا کویل"(Tesla Coil)، از یک باتری داخلی قابل شارژ استفاده میکند. این فندک، طوری طراحی شده که با محیط زیست سازگار باشد و با هر بار شارژ، تا ۳۰۰ بار روشن شود. این فندک، نیازی به سوختهای شیمیایی ندارد و با یک کابل USB معمولی شارژ میشود. قیمت فندک تسلا کویل، ۱۶ دلار تعیین شده و کاربران میتوانند آن را از سایت آمازون تهیه کنند.
صفحه کلید تاشو
صفحه کلیدهای تاشو، اختراعات جدیدی نیستند اما بیشتر آنها، قابلیت جای گرفتن در جیب را ندارند. "جلی کامب"(Jelly Comb)، یک صفحه کلید تاشو و بیسیم است که پس از تا شدن، به شکل یک تلفن همراه کوچک درمیآید. ساختار فلز و پلیمر این صفحه کلید، بادوام و سبک است و به همین دلیل به راحتی حمل میشود. صفحه کلید تاشوی بیسیم جلی کامب، با قیمت ۳۰ دلار از سایت آمازون قابل خرید است.
دستبند تناسب اندام
شرکت "بلابیت"(Bellabeat)، ردیابهای تناسب اندام خود را در قالب گردنبند و دستبند ارائه داده است. این ردیابهای پوشیدنی، ظاهر زیبایی دارند؛ در نتیجه میتوان آنها را در موقعیتهای گوناگون مانند مهمانی نیز مورد استفاده قرار داد. طراحی این ردیابها، بسیار ظریف است و بزرگ و سنگین ساخته نشدهاند تا استفاده از آنها برای کاربر راحت باشد. ردیاب بلابیت، یک اپلیکیشن همراه هم دارد که روی اپلیکیشنهای اندروید و ios قابل نصب است. این ردیابها میتوانند میزان کالری سوزانده شده، کیفیت خواب، سطح استرس، چرخه قاعدگی و مواردی از این دست را بررسی کنند. علاقمندان میتوانند ردیابهای بلابیت را با قیمت ۷۱ دلار از سایت آمازون تهیه کنند.
اسپیکر مجهز به بلوتوث
اسپیکرهای بیسیم، در حال حاضر یکی از کاربردیترین فناوریهای موجود در بازار هستند که امکان گوش دادن به موسیقی را در هر مکانی برای کاربران فراهم میکنند. بیشتر این اسپیکرها، به راحتی قابل حمل نیستند زیرا به خاطر ابعاد بزرگ خود در جیب جا نمیگیرند، اما شرکت "اوا" (Eva)، یک اسپیکر جدید ارائه داده که این مشکل را ندارد. این اسپیکر نسبت به اسپیکرهای دیگر، بسیار کوچک است و برای کار کردن، به شش باتری نیاز دارد. کاربران با خرید این اسپیکر میتوانند موسیقی مورد علاقه خود را از یک گجت کوچک که تنها به اندازه یک کف دست است بشنوند. این اسپیکر کوچک جیبی، به بلوتوث نیز مجهز است و به خاطر نیاز نداشتن به سیم، به راحتی مورد استفاده قرار میگیرد. اسپیکر اوا، با قیمت ۱۷ دلار قابل خرید است.
پژوهشگران در سال گذشته، پژوهشهای بسیاری برای درک علل بروز بیماری خود ایمن "لوپوس" انجام دادند تا شاید به روشهای درمانی جدیدی دست یابند.
به گزارش ایسنا، "لوپوس" (lupus)، نوعی بیماری مزمن خود ایمن است که در آن، سیستم ایمنی با استفاده از اتوآنتیبادیهای بدن، اندامها و بافتهای سالم از جمله پوست، کلیه، مفاصل و رگهای خونی را مورد حمله قرار میدهد. عوامل ژنتیکی، تأثیر قابل توجهی بر گسترش این بیماری دارند. امکان ابتلاء به لوپوس، در زنان شایعتر از مردان است و بیشتر در دهه سوم زندگی ظاهر میشود.
بیماری لوپوس میتواند با علامتهای روانشناختی و عارضههای عصبی مانند افسردگیهای شدید و توهم زایی ظاهر شود. دلیل بروز لوپوس، معمولاً نقص ایمنی پوست و اندامهای داخلی است اما منشأ آن ناشناخته مانده است. در این بیماری، معمولاً لکههای سرخرنگی روی پوست و بینی ظاهر میشوند. این بیماری علائم مختلفی دارد و همه اعضای بدن را درگیر میکند. اما شایعترین درگیری آن درگیری پوستی است. بیماران مبتلا به لوپوس، نسبت به نور خورشید حساس هستند و پوست آنها در تماس با نور خورشید، قرمز و ملتهب میشود. این التهاب، حالتی غیرطبیعی است و چندین ساعت روی پوست فرد میماند.
مهمترین کار برای مقابله با لوپوس، دارو درمانی است. این بیماری همیشه همراه بیمار میماند اما میتوان با کمک دارو، آن را کاملاً تحت کنترل قرار داد. فرد بیمار برای کنترل این بیماری باید همیشه حتی اگر احساس بهبودی کرد، داروهای خود را مرتب مصرف کند تا بتواند به زندگی خود ادامه دهد و عمر طبیعی داشته باشد. بیماران مبتلا بهلوپوس نباید هیچ گاه در معرض آفتاب تند قرار گیرند و حتماً باید از ضدآفتاب استفاده کنند. خواب کافی و آرامش نیز لازمه تأمین سلامتی این بیماران هستند.
از آنجا که هنوز دلایل اصلی بروز این بیماری مانند بسیاری از بیماریهای خودایمن، ناشناخته هستند، در سال گذشته نیز پژوهشهایی در مورد عوامل احتمالی آن انجام شدند که در اینجا به آنها پرداخته میشود.
نقش ژن در ابتلاء به لوپوس
نتایج پژوهشهای صورت گرفته در مورد بیماری لوپوس حاکی از این هستند که عامل ژنتیکی در ابتلاء به این بیماری مؤثر است. میزان خطر ابتلاء به لوپوس، در خویشاوندان درجه اول و دوم فرد بیمار، بیشتر از دیگران است و پژوهشها ثابت کردهاند که بین سه تا ۱۰ درصد احتمال وجود دارد که شخص بیمار، یک خویشاوند درجه اول مبتلا بهلوپوس داشته باشد.
تاکنون بیش از ۶۰ نوع ژن مرتبط با این بیماری شناسایی شدهاند اما هنوز به طور کامل مورد بررسی قرار نگرفتهاند. در دسامبر سال جاری، گروهی از پژوهشگران "مؤسسه علوم پایه کره جنوبی"(IBS) و "دانشگاه علم و فناوریپوهانگ" (POSTECH) دریافتند که ژن مهمی، در شکلگیری این بیماری مؤثر است. آنها این ژن موسوم به "Ets1 gene" را هم در موش و هم در انسان مورد بررسی قرار دادند و متوجه شدند که نقص در این ژن، به ظهور برخی از ناهنجاریهای ایمنی منجر میشود.
"سین هیونگ ایم" (Sin-Hyeog IM)، از پژوهشگران این پروژه گفت: جهش در ژن Ets1، در بسیاری از بیماران مبتلا به لوپوس دیده میشود اما دلیل ارتباط آن با خودایمنی هنوز نامشخص است.
پژوهشگران برای درک نحوه ارتباط این ژن با لوپوس، آن را از سلولهای ایمنی موشها حذف کردند و دریافتند که حذف این ژن در سلولهای تی، اثر قابل توجهی در گسترش لوپوس دارد. این سلولها در گسترش یافتن و تولیداتوآنتیبادی، آزاد هستند و این موضوع هم در مورد موشها و هم در مورد انسانها صدق میکند.
در پژوهش دیگری که توسط یک گروه بینالمللی از پژوهشگران و به سرپرستی "دانشگاه نورثوسترن"(NU) آمریکا صورت گرفت، دو ژن جدید شناسایی شدند و پژوهشگران پس از تحلیل نمونههای ژنتیکی به دست آمده از ۲۷ هزار بیمار در سراسر جهان، آنها را با بیماری لوپوس مرتبط دانستند.
"رمزی گلدمن"(Ramsey-Goldman)، از پژوهشگران این پروژه گفت: شاید این کشف جدید بتواند به پژوهشهای آینده در مورد لوپوس و درمان آن کمک کند و بینشهای جدیدی در مورد علل بروز و راههای درمانی این بیماری ارائه دهد.
یافتههای این پژوهش نشان میدهند که سیستم ایمنی میتواند از ژنهای خاصی تأثیر بگیرد اما تأثیر برخی ژنها به قدری زیاد است که میتوانند به بروز اختلالاتی مانند لوپوس منجر شوند.
گلدمن افزود: استعداد ژنتیکی، در بروز و گسترش بیماری لوپوس مؤثر است و این پژوهش میتواند کمکی برای توضیح علل بروز این بیماری و تشخیص و درمان آن باشد. ما امیدواریم این پژوهشها، به ابداع روشهای تشخیصی جدیدی مانند زیستنشانگرها منجر شوند و به شکلگیری درمانهای جدید کمک کنند.
پروتئین
دانشمندان "دانشگاه نورثوسترن"(NU) آمریکا در بررسی جدید خود در مورد بیماری لوپوس نشان دادند که کمبود پروتئینی موسوم به "بیم"(Bim) در سلولهای درشتخوار بدن، به گسترش این بیماری در موشها منجر میشود.براساس این پژوهش، شاید بتوان از پروتئین بیم، به عنوان هدف درمانی جدیدی برای مقابله با لوپوس استفاده کرد.
دکتر "هریس پرلمن"(Harris Perlman)، از پژوهشگران این پروژه گفت: پژوهش ما، نخستین پروژهای است که نقش مهم بیم را در گسترش بیماری لوپوس نشان میدهد.
پژوهشهای پیشین نشان داده بودند موشهایی که فاقد ژن لازم برای تولید پروتئین بیم هستند، طی ۱۲ ماه به بیماری لوپوس مبتلا میشوند. تولید پروتئین بیم، در سلولهای ایمنی صورت میگیرد اما هنوز مشخص نیست نقش کدام نوع از سلولهای ایمنی در گسترش لوپوس، بیشتر است.
دانشمندان در این پژوهش، غیرفعال شدن پروتئین بیم را در درشتخوارها و مونوسیتهای بدن بررسی کردند و دریافتند هنگامی که بیم از آنها حذف میشود، موشها نشانههای بیماری لوپوس را نشان میدهند.
یافتههای این پژوهش که برای نخستین بار، نقش مهم بیم را در کنترل عملکرد درشتخوارها نشان دادند، میتوانند هدف مهمی برای ابداع روشهای درمانی جدید محسوب شوند.
در پژوهش دیگری که به سرپرستی "مؤسسه پژوهش پزشکی فینشتاین"(Feinstein Institute for Medical Research) آمریکا صورت گرفت، پروتئین دیگری را معرفی میکند که میتواند از دلایل واکنش منفی سلولهای ایمنی و بروز بیماری لوپوس باشد.
پروفسور "بتی دیاموند"(Betty Diamond)، سرپرست این پژوهش گفت: یک سیستم ایمنی سالم میتواند ارگانیسمهای ناشناخته را شناسایی و سلولهایی مانند سلول تی را برای حمله به آنها فعال کند. سیستم ایمنی در بیماران مبتلا به بیماریهای خودایمن مانند لوپوس، سلولهای سالم بدن را به عنوان هدف شناسایی میکند. پژوهش ما نشان میدهد که کمبود و یا فقدان پروتئینی موسوم به "Blimp-1" در یک سلول خاص، به افزایش پروتئین دیگری موسوم به "CTSS" منجر میشود که در نتیجه آن، سیستم ایمنی بدن، سلولهای سالم را مورد حمله قرار میدهد.
CTSS ، پروتئینی است که به سیستم ایمنی امکان میدهد میکروبها و یا ریزارگانیسمهای عامل بیماری را ببیند.دیاموند و گروهش در بررسی مدلهای حیوانی دریافتند کاهش تولید پروتئین Blimp-1، به افزایش پروتئین CTSS منجر میشود و نهایتاً سلولهای سالم مورد حمله سیستم ایمنی قرار میگیرند.
گفتنی است که این نشانهها، تنها در مدلهای حیوانی ماده مشاهده شدند و با کاهش تولید Blimp-1 در حیوانات نر، هیچ تغییری در سیستم ایمنی آنها صورت نگرفت.
آسیب روانی
پژوهشی که در "دانشگاه ای اند ام تگزاس"(Texas A&M) صورت گرفت، نشان میدهد که "اختلال استرسی پس از آسیب روانی"(PTSD) میتواند خطر ابتلاء به بیماریهای خود ایمن از جمله بیماری لوپوس را افزایش دهد.
پژوهشگران در این پروژه، ۵۴۷۶۳ زن را مورد بررسی قرار دادند و دریافتند زنانی که از اختلال استرسی پس از آسیب روانی رنج میبرند، بیش از زنان دیگر در معرض ابتلاء به بیماری لوپوس قرار دارند.
یافتههای این پژوهش، شواهدی برای تأیید اثر آسیبهای روانی مرتبط با استرس، بر سیستم ایمنی بدن و بروز بیماریهای خود ایمن هستند.
دکتر "آندریا رابرتز"(Andrea Roberts)، پژوهشگر ارشد این پروژه گفت: کشف ارتباط قوی میان اختلال استرسی پس از آسیب روانی و خطر ابتلاء به بیماری لوپوس، برای ما بسیار هیجانانگیز بود. این کشف، شواهد قابل توجهی را در مورد تأثیر مهم سلامت روانی بر سلامت جسمی ارائه میدهد و اهمیت ارزیابی سلامت روانی را مشخص میکند.
لازم به ذکر است که پژوهشگران، هیچ کدام اc این پژوهشها را به صورت قطعی تأیید نکردهاند و بررسیهای بیشتر را در این زمینه، لازم و مؤثر میدانند.
فروش روبهرشد خودروهای الکتریکی ادامه دارد و برخی مدلها افزایش چندبرابری در آمار فروش را تجربه میکنند؛ اما نکاتی که در رابطه با خودروهای الکتریکی اهمیت دارد، همیشه میزان فروش و شعاع حرکتی آنها نیست، بلکه تأثیر در کاهش آلودگی و CO2 موجود در هوا هم یکی از نکات پراهمیت کلاس خودروهای الکتریکی است. در آخرین گزارش محیطزیستی منتشر شده توسط بیامو، اهمیت خودروهای الکتریکی در کاهش آلودگی هوا کاملا بهچشم میآید.
در سال ۲۰۱۸، شرکت بیامو بیش از ۷۵ هزار دستگاه خودروی الکتریکی بهمشتریان تحویل داده است. با وجود اینکه فعالیت اصلی آلمانها در ساخت خودروهای لوکس و گرانقیمت جریان دارد، اما اکنون بیامو قطب مهم فروش خودروهای الکتریکی در اروپا بهشمار میآید. آمار عرضهی جهانی خودروهای الکتریکی توسط بیامو هم به ۱۴۰ هزار دستگاه میرسد.
اما مهمترین نکته در خصوص آمار بیامو ارقام به کاهش میزان CO2 موجود در هوا بازمیگردد که اهمیت وجود خودروهای الکتریکی را نشان میدهند. به گزارش بیامو:
بهلطف رشد بسیار زیاد فروش خودروهای الکتریکی و پلاگین هیبرید، میانگین گاز دی اکسید کربن موجود در هوا با وجود کاهش فروش خودروهای دیزلی، در سال ۲۰۱۸ نسبت به سال گذشته ثابت باقی ماند. این خبری بسیار خوشحالکننده است و نشان میدهد که جایگزینی خودروهای الکتریکی با خودروهای دیزلی در حال رخ دادن است. بیامو این روند را ادامه خواهد داد و در سالهای آینده مدلهای الکتریکی گوناگونی از جمله مینی، بیامو ix3 و iNext را معرفی خواهد کرد که در کاهش بیشتر آلودگی هوا نقشی اساسی برعهده خواهند داشت.
در راستای ادامه روند روبهرشد در ساخت خودروهای الکتریکی، شرکت بیامو ساختار و کارخانههای جدیدی را بهوجود میآورد تا بتواند نیاز مشتریان را برطرف کند. سیستم شارژ ChargeNow بیامو اکنون در اروپا بیش از ۲۲۳ هزار ایستگاه دارد و با همکاری شرکت دایملر، تعداد ایستگاههای موجود بیشتر خواهد شد.
کشورهای اروپایی هماکنون در تلاش هستند تا نقاط شارژ بیشتری در سرار اروپا بهوجود آورند؛ اما نکته چالشبرانگیز راهاندازی ایستگاههای شارژ جدید، ایجاد انرژی پاک برای شارژرها است که همین مسئله روند تولید شارژهای جدید را نسبت به ساخت خودروهای الکتریکی دشوارتر کرده است.
توانایی انسان برای یادگیری زبان، ما را از سایر حیوانات متمایز کرده است. زبان نهتنها امکان تسخیر اقصینقاط دنیا را برای ما فراهم کرده، بلکه اختراع نوشتن، ریاضیات و سایر موضوعات پس از آن را نیز بههمراه داشته است. بااینحال پژوهشگران، بسیاری از ویژگیهای اصلی زبان در انسان را پیدا کردهاند که سیستمهای ارتباطی سایر حیوانات را نشان میدهد. بهعنوان مثال بسیاری از حیوانات صداهای مشخصی برای اشیاء و معانی خاص دارند و بهنظر میرسد که برخی حتی اصوات معنیدار را به شکل بسیار ابتدایی با یکدیگر ترکیب میکنند. بههرحال زبان اساساً بخشی از بیولوژی ما بهحساب میآید.
چارلز هاکت، زبانشناس آمریکایی، بیش از ۳۰ سال قبل دریافت که استفاده از اصوات گفتاری نظیر «f» و «v» که لبی و دندانی نامیده میشوند، در جوامعی که غذاهای نرمتر مصرف میکنند، رایجتر است. اکنون تیمی از پژوهشگران دانشگاه زوریخ سوئیس چرایی و چگونگی این روند را پیدا کردهاند.
طبق این پژوهش جدید، برای اینکه مشخص شود چرا زبانها شامل طیف وسیعی از صداها میشوند، باید آن را ازنظر بیولوژیکی بررسی کرد. پژوهشگران با بررسی دیرینمردمشناسی، بیومکانیک صحبت کردن، قومنگاری و زبانشناسی تاریخی دریافتند که فک و دندان نیاکان ما برای استفاده از رژیمهای غذایی جدید تکامل یافته و همین موضوع منجر به تولید صداهای جدیدی برای صحبت کردن شده است.
زیستشناسی و زبان
برای شناسایی منشاء زبان و درک اتفاقاتی که منجر به تکامل زبان به شیوهی امروزی شده است، منطقی بهنظر میرسد که زبان را ازنظر زیستشناسی و فرهنگی بررسی کنیم؛ اما از آنجا که زبان در چارچوب متداول زیستشناسی قرار نمیگیرد، پس بیشتر پدیدهای عقلانی و فرهنگی بهحساب میآید که درکنار ادبیات و هنر بخشی از علوم انسانی را تشکیل میدهد. این طبقهبندی عجیب بهنظر میرسد؛ چراکه زبان همانند سیستمهای ارتباطی سایر حیوانات صرفاً بخشی از طبیعت ما انسانها است. ما زبان را در شبکهی مغزی پردازش و سپس با بدنمان و بیشتر با دهان خود تولید میکنیم؛ هرچند که دربارهی زبانهای اشاره از دست و حرکات بدن نیز کمک میگیریم.
زبان اغلب بهعنوان مهارتی ثابت شناخته میشود که با ظهور انسان متبلور شده و طراحی پایهی آن از همان ابتدا ثابت مانده است. این دیدگاه سنتی بخشی از چیزی است که پژوهشگران، فرضیهی همدیسگرایی در زبانشناسی و انسانشناسی میدانند. این فرضیه میگوید، زبانهای امروزی ازنظر نوع و توزیع ساختار زبانی مشابه گذشته هستند.
غذا و زبان
گروه پژوهشی سوئیسی مستقیماً این فرضیه را به چالش کشیده و معتقد است، طیف گستردهی اصواتی که در کلام انسان استفاده میشود، از ابتدا تاکنون پایدار نبوده است. پژوهش آنها نشان میدهد که صداهایی مثل «f» و «v» که با بالابردن لب پایین بهسمت دندانهای بالا تولید میشوند، بعد از گذار به کشاورزی یعنی در حدفاصل ۴ تا ۱۰ هزار سال قبل (به منطقه بستگی دارد) اتفاق افتاده است. بااینکه تولید این اصوات امروزه امری عادی محسوب میشوند و تقریباً در نیمی از زبانهای دنیا وجود دارند، اما در زبانهایی مثل زبانهای هندواروپایی از زمان عصر برنز شکل گرفته گرفتهاند. واقعاً چه اتفاقی افتاد که این اصوات جدید بهوجود آمد؟
برای درک فرایندهای مرتبط با این موضوع باید مروری بر انسانشناسی زیستی داشته باشیم. همهی پستانداران نخستین در کودکی و بزرگسالی گازهای اوربایت و اورجت داشتند (بهطور کلی بهحالتی میگویند که دندانهای بالایی جلوتر از دندانهای پایینی قرار میگیرند، اما حالت اوربایت به همپوشانی عمودی بیش از حد نرمال بین دندانهای جلوی بالا و پایین گفته میشود؛ درحالیکه در اورجت زاویهی دندانهای بالایی بهنحوی است که باعث ایجاد فاصلهی افقی بین دندانهای بالا و پایین میشود) و دندان آنها مثل قیچی عمل میکرد. درنتیجه رژیم سنتی غذاهای سفت باعث شد کودکان با رسیدن به بزرگسالی، دندانهایشان از حالت اورجت و اوربایت به دندانهای لبه به لبه (دندانهای چفت) تبدیل شود.
اختراع فناوریهای پردازش موادغذایی نظیر آسیاب کردن و تخمیر و همینطور توسعهی کشاورزی برای مردم امکان تغذیهی نرمتر را فراهم کرد. جویدن غذای نرمتر برای انسانها راحتتر شد و درنتیجه فک و دندان آنها تغییر کرد؛ بهعنوان مثال از آنجا که فشار کمتری برای جویدن نیاز بود، استخوان فک مجبور به کار زیاد نبود و بههمین مثل سابق رشد چندان زیادی نداشت. بهاینترتیب غذای نرمتر باعث شد مردم دندانهای اورجت و اوربایت خود را در بزرگسالی نیز حفظ میکنند. برای مثال شواهد باستانشناسی نشاندهندهی جمجمهی بزرگسالانی با دندانهای گرازی در محل پاکستان امروزی است که به ۴۳۰۰ سال قبل تعلق دارد.
تغییرات نسبتاً جدید در نحوهی گازگرفتن انسان امکان استفاده از شیوهی لب و دندانی در زبانهای گفتاری را میسر کرد. با افزایش دسترسی به غذاهای نرمتر که ازطریق فناوریهای پردازش غذا امکانپذیر شده بود، این روند در زبانهای گفتاری به تدریج در مناطق جغرافیایی نظیر اروپا و آسیای جنوبی رواج یافت؛ هرچند این اصوات جدید در همه جای دنیا پدیدار نشد. بنابراین گروههای زیادی در مناطق، فرهنگها و جوامع مختلف، به تدریج دستهی جدیدی از صداها را تولید کردند؛ هرچند این اتفاق در تمام نقاط دنیا رخ نداد.
تجزیه و تحلیل پایگاه دادهای زبان تأیید کرد که بعد از دورهی نوسنگی تغییرات جهانی در صدای زبانهای دنیا رخ داده و استفاده از اصوات «f» و «v» در دورهی اخیر افزایش زیادی یافته است؛ هرچند همانطور که اشاره کردیم این صداها همچنان در بسیاری از زبانها ازجمله زبان بسیاری از جوامع شکارچی-گردآورنده بهکار نمیرود.
دیدگاه زیستی دربارهی مقولهی انقلاب زبان به ما کمک میکند تا سؤالات جدید پژوهشی نظیر این سؤال را بپرسیم که چطور تنوع صداهای گفتاری در طول زمان تکامل پیدا کرد؟ درحالحاضر بیش از ۲۰۰۰ صدای مختلف گفتاری در دنیا وجود دارد که در حدود ۷۰۰۰ زبان یا بیشتر استفاده میشود. این اصوات شامل طیف وسیعی از صداها هستند، مانند آواهای صدادار فراگیر (i، a، u) که در اکثر زبانها بهچشم میخورد تا آواهای بیصدای کمیاب که صرفاً در تعداد کمی از زبانهای آفریقای جنوبی استفاده میشود. چرا چنین تنوعی در اصوات موجود در زبانهای دنیا وجود دارد؟
دیدگاههای قبلی حاکی از آن بود که در زمان ظهور انسان خردمند (براساس نظریه فرگشت، انسان خردمند، نمونهای فرگشتیافته از انسان راستقامت است) یعنی حدود ۳۰۰ هزار سال قبل، همهی اصوات گفتاری وجود داشته است؛ اما پژوهش مذکور آن را به چالش میکشد. طبق این پژوهش، مجموعهی صداهای گفتاری مورد استفادهی ما لزوماً از زمان انسان خردمند پایدار نمانده است و تنوع فراوانی که امروزه در این صداها دیده میشود، محصول تعامل پیچیدهای از عوامل دخیل در تغییرات زیستی و تکامل فرهنگی است.
این پژوهش جدید نشان میدهد که شرایط اولیهی بدن برای سخن گفتن بسیار پیشتر از ظهور انسان خردمند وجود داشته و عمدتاً بهخاطر توسعهی عصبی بوده که امکان کنترل حرکتی پیچیدهای که انسان امروزی نسبت به اندام گفتاری دارد، مهیا شده است. بااینحال یافتههای جدید حاکی از آن است که پژوهشگران احتمالاً اهمیت جزییات ظریف بدنی را نادیده گرفتهاند؛ باوجود شکلگیری شرایط اولیه و اصلی سخن گفتن در پستانداران نخستینی و انسانتباران، برخی صداها قدیمیتر از برخی دیگر هستند که علت آن هم به وضعیت بدنی و نداشتن وابستگی به کنترل حرکتی برمیگردد.
تیم پژوهشی معتقد است که یافتههایشان فصل جدیدی در بررسی منشاء زبان، متمایزترین مهارت انسان باز کرده است که بهعنوان دشوارترین پژوهش علمی از آن یاد میشود.
اگر به این باور رسیده باشید که هوش مصنوعی، میتواند روزی همهی فرایندها را بهصورت اتوماسیون در بیاورد، از شنیدن خبر نگارش محتوا توسط آن، شگفتزده نمیشوید. بسیاری از مؤسسههای بزرگ رسانهای همچون نیویورک تایمز، اسوشیتدپرس، رویترز، واشنگتن پست و یاهو اسپرت، امروزه از هوش مصنوعی برای تولید محتوا استفاده میکنند.
طبق آمارهای منتشر شده، The Press Association میتواند ماهانه ۳۰ هزار خبر محلی را با به کارگیری هوش مصنوعی تولید کند. البته، میتوان حدس زد که بسیاری از آن اخبار، با فرمولهایی ساده از ترکیب موارد دیگر تشکیل میشوند. البته، امروز هوش مصنوعی توانایی تولید محتوای خلاقانه را دارد و از متون ترکیبی به مرحلهای جدید رسیده است. محتوایی که میتواند در قالب شعر یا حتی رمان عرضه شود.
هوش مصنوعی چگونه محتوا مینویسد؟
فرایند نرمافزاری که از دادههای موجود، نوشته تولید میکند، بهنام Natural Language Generation یا NLG شناخته میشود. درحالحاضر، از آن فرایند در نیازهای متعدد تولید محتوا در جهان استفاده میشود. از کاربردهای امروزی تولید محتوای ماشینی میتوان به گزارشهای کسبوکارها، ایمیلهای شخصیسازی شده، ارتباطات پیامی داخل اپلیکیشنها، بهروزرسانی پورتفولیوی مالی مشتریان و موارد دیگر اشاره کرد.
اولین مرحله از NLG، با مشخص کردن نوع محتوای مورد نیاز شروع میشود. هر نوع از محتوا از پستهایشبکههای اجتماعی تا گزارشهای مالی و شعر و نوشتههای ادبی، سبک نوشتاری منحصربهفرد و زیرساختهای مشخص دارند. تعیین زیرساختها و طرح اولیه که بهنام الگو نیز شناخته میشود، توسط کاربر نهایی سیستم، زیرساخت خود NLG یا ارائهکننده راهکارهای نرمافزاری آن تعیین میشود.
سیستم هوش مصنوعی علی بابا، برای فروشندگان در این سرویس، تولید محتوا خواهد کرد
از میان ابزارهای NLG موجود میتوان به Quill از شرکت Narrative Science، سرویس Polly از آمازون و Wordsmith شرکت Automated Insights اشاره کرد. سرویس متن به صوت گوگل نیز در میان آن دستهبندی قرار میگیرد. برخی سازمانهای رسانهای همچون واشنگتن پست (سرویس Heliograf) هم ابزارهای اختصاصی خود را توسعه دادهاند.
مانند همهی راهکارهای هوش مصنوعی، مالکیت و دسترسی به داده، حیاتی محسوب میشود. دربارهی موضوع نگارش توسط هوش مصنوع، دادههای ساختاربندی شده به نرمافزار تزریق و در فرایندهای «منطق شرطی» پردازش میشود. بهتعریف ساده، هدف نهایی آن است که خروجی، تا حد امکان به محتوایی شبیه به متن تولیدشده توسط انسان، تبدیل شود.
چرا شرکتها در تولید محتوای ماشینی سرمایهگذاری میکنند؟
مانند همهی کاربردهای هوش مصنوعی، NLG هم به انسانها امکان میدهد تا دیتاستهای عظیمتر را پردازش کنند و همچنین، در تولید دیتاستها هم بازدهی بیشتری داشته باشند. سازمانهایی که از راهکارهای NLG برای تولید محتوا استفاده میکنند، هزاران محتوا را در طول زمانی تولید میکنند که یک انسان، برای تولید یکی از آنها نیاز دارد.
تولید متون طبیعی با هوش مصنوعی، قابلیت شخصیسازی را نیز در سطوح بالا ارائه میکند. چنان رویکردی، قطعا به بهبود سرویس و تجربهی کلی برای مشتریان خواهد انجامید. بهعنوان مثال میتوان به گزارشهایی اشاره کرد که بهصورت اختصاصی برای هر سازمان، با استفاده از دادههای خود آنها، ارائه میشود.
پردازش طبیعی زبان، در روند پیشرفت خود به افراد کمک میکند تا دادهها را بهصورت معنادارتری برای افراد ناآشنا با علوم داده، عرضه کنند. بهعنوان مثال، با آن که نمودار و تصویر، برای درک بسیاری از موارد مفید هستند، برخی افراد در درک آنها مشکل دارند. در آنجا، هوش مصنوعی میتواند تفسیری از دادههای نموداری درکنار آنها ارائه دهد تا مخاطب، درک بهتری از آنها پیدا کند.
مثالهایی از بهکارگیری هوش مصنوعی در تولید محتوا
بانک آلمانی Commeank برای کاهش زمان تحقیقات و همچنین هزینههای خود، از هوش مصنوعی برای تولید گزارشهای تحقیقات دارایی استفاده میکند. آن فرایند، هنوز بهصورت کامل خودکار نیست، اما فناوری مورد استفاده، اکنون میتواند حدود ۷۵ درصد از کارهای تحلیلگران سنتی دارایی را انجام دهد.
کاربردهای اتوماسیون در خبرنگاری نیز بهوفور در دنیای امروز دیده میشوند. آن کاربردها در اتاقهای خبر سرتاسر جهان، فرایندهای متنوعی از افزایش سرعت احقیق تا حقیقتسنجی اخبار، بررسی نظرات، سادهسازی روند کاری و حتی حذف اخبار جعلی و از همه مهمتر، نوشتن محتوا را انجام میدهند.
اسوشیتدپرس، اکنون از هوش مصنوعی برای نوشتن هزاران گزارش ورزشی استفاده میکند. نرمافزار آنها با پیروی از الگوی طراحیشده، دادهها را اسکن کرده و بخشهایی از مسابقهی ورزشی که برای خواننده جذاب و مهم هستند را استخراج میکند. شناخت لحن زبات، برای تولید محتوایی که طبیعی بهنظر برسد، حیاتی محسوب میشود.
در مثالی دیگر، بسیاری از مؤسسههای مالی، با استفاده از پلتفرم Quill شرکت Narrative Science، با سرعت بالا گزارشهای مالی ۱۰ تا ۱۵ صفحهای تولید میکنند. از میان مشتریان آن سرویس میتوان به Groupon، Forbes و USAA اشاره کرد.
هوش مصنوعی، در خلاصهسازی متون بلند نیز کاربرد زیادی دارد. چنان رویکردی، نیاز به درک متن منبع از سوی الگوریتم دارد. سپس، معنا و جزئیات مهم متن، در یک خلاصهی شیوا و قابل فهم، عرضه میشود.
جالب است بدانید استفاده از هوش مصنوعی در تولید محتوا، منجر به نوشتن رمانی بهنام The Day a Computer Writes a Novel شد که تا مراحل کسب جایزه نیز پیش رفت. در نمونههای دیگر آثار ادبی، داستانهای کوتاه و شعر هم بهچشم میخورند.
بههرحال، باوجود موفقیتهای بهدست آمده، هنوز مراحل متعددی باید طی شود تا ماشینها، محتوایی با سطح خلاقیت و هوش نزدیک به انسان تولید کنند. البته، پیشرفتهای کنونی ما را به فکر وا میدارد که دیگر، کدام آثار خلاقانه، کاملا انسانی خواعند بود و نوشتن باکیفیت، شامل چه مواردی میشود؟
آیا میتوانید محتوای تولیدشده توسط ربات را شناسایی کنید؟ ابزارهای جالبی اکنون در اینترنت وجود دارند که آزمایش شناخت محتوای روباتیک و انسانی را عرضه میکنند. بهعنوان مثال، نیویورک تایمز در این لینک، آزمونی را ارائه میکند که میتوانید دقت خود را در شناسایی محتوای روباتیک، بررسی کنید. اگر هم تمایل به آزمایش نوشتن محتوا با هوش مصنوعی دارید، از این ربات استفاده کنید.
اپل در خبری شوکهکننده اعلام کرد که ایرپاور را به بازار عرضه نخواهد کرد. براساس بیانیهی شرکت، ایرپاور استانداردهای کیفیت بالای محصولات اپل را تأمین نمیکند. البته، کوپرتینوییهایی علت دقیقی از تصمیم خود اعلام نکردند و بههمین دلیل، کارشناسان به حدس و گمانهایی پیرامون محصول دو سالهی آنها پرداختند. قطعا برای بحثهای سختافزاری، ifixit تعدادی از معتبرترین کارشناسان را دارد و میتوان از نظرات آنها در تخمین علل عرضهنشدن AirPower استفاده کرد.
ایرپاور اولینبار در ماه سپتامبر ۲۰۱۷ بهصورت عمومی و در جریان کنفرانس معرفی آیفون X رونمایی شد. اپل در آن رویداد ادعا کرد که شارژری با قابلیت شارژ ۳ دستگاه همزمان به بازار عرضه خواهد کرد. به بیان آنها، کاربر میتوانست گجتهایی همچون آیفون، اپل واچ و ایرپاد را بهصورت همزمان با استفاده از آن پد شارژ وایرلس، شارژ کند.
کوپرتینوییها ادعا میکردند که ایرپاور را یک سال پس از آیفون X یعنی در سال ۲۰۱۸ به بازار عرضه خواهند کرد. البته، قولهای آنها شامل تأخیرهای متعدد شد و کارشناسان و کاربران، انواع حدس و گمان را دربارهی آیندهی آن محصول، بیان میکردند. بهخصوص وقتی اپل تمامی محتوای مرتبط با ایرپاور را یک سال پس از معرفی از وبسایت خود حذف کرد، نگرانیها دربارهی عرضهی آن، بیشتر شد.
با شروع سال ۲۰۱۹، امیدواری کاربران دربارهی ایرپاور بیشتر شد. شایعههای متعدد، عرضهی آن را محتمل میدانستند و حتی برخی، رویداد ۵ فروردین را زمان مناسبی برای عرضهی نهایی پد شارژ نامیدند. با انتشار iOS12.2 و قابلیتهای جدید آن در پشتیبانی از شارژ بیسیم، گمانهزنیها دربارهی عرضهی ایرپاور بیشتر هم شد. بهعلاوه، در پشت جعبهی نسل جدید ایرپاد اپل هم تصویری از پد شارژر دیده میشد که باز هم امیدها را نسبت به ایرپاور افزایش داد.
بههرحال، تولید و عرضهی AirPower تنها چند روز پس از رونماییهای سریالی کوپرتینوییها، لغو شد و گمانهزنیها دربارهی علل آن، به اوج رسید. امروزه، پدهای شارژ وایرلس متعددی در بازار وجود دارند که چند دستگاه را بهصورت همزمان شارژ میکنند؛ البته، برخلاف آنها که تنها ۳ شارژر مجزای تجمیعشده در یک واحد سختافزاری هستند، محصول اپل قرار بود نسل جدیدی از چنین پدهایی باشد.
کارشناسان ifixit، نظریهی جالبی دربارهی علت لغو تولید ایرپاور دارند که در ادامه آن را بررسی میکنیم.
گرمای بیشازحد و تداخل عملکرد
پدهای شارژ بیسیم، درواقع از القای الکترومغناطیسی برای شارژ گوشیهای هوشمند استفاده میکنند. گوشی و پد شارژ، هردو مجهز به سیمپیچ هستند. صفحهی شارژ، جریان را از پریز برق دریافت کرده و آن را به سمت سیمپیچ میفرستد که باعث ایجاد یک میدان الکترومغناطیسی میشود. میدان ایجاد شد، جریان الکتریکی را در سیمپیچ گوشی هوشمند ایجاد میکند که درنهایت، به شارژ شدن باتری آن میانجامد.
برقی که از روش بالا به گوشی هوشمند تزریق میشود، تمیز یا ایدهآل نیست. در آن انتقال، نویز ایجاد میشود که احتمالا با دستگاههای بیسیم دیگر، تداخل خواهد داشت. بههمین دلیل، سازمان FCC و سازمانهای قانونگذار مشابه، استفاده از انتشارات برقی مبتنی بر سختافزارهای بیسیم را محدود میکنند.
نویز ایجاد شده از یک سیمپیچ، شاید مشکل چندانی ایجاد نکند، اما هر سیمپیچ شارژ، نوعی از موج با ساختار تقریبا متفاوت با دیگری را ایجاد میکند. وقتی آن امواج با هم ترکیب شوند، تداخل ایجاد شده احتمالا منجر به افزایش قدرت آنها خواهد شد. امواج رادیویی، شبیه به امواج دریا، با ترکیب و تداخل، قدرت خود را افزایش میدهند.
مدیریت تداخلهای ایجاد شده در اثر ترکیب امواج الکترومغناطیسی، چالشهای زیادی بههمراه دارد. بهعلاوه، با افزایش سیمپیچها، چالشها نیز چندبرابر میشوند. باتوجهبه جزئیات پتنت اپل، میتوان نتیجهگیری کرد که آنها، قصد داشتند سیمپیچهای بیشتری نسبت به نمونههای موجود، در شارژر بیسیم خود استفاده کنند.
شارژرهای موجود در باراز، از ۲ یا ۳ سیمپیچ درکنار هم استفاده میکنند و کاربر باید برای پیدا کردن نقطهی مناسب شارژ گوشی، آن را روی پد جابهجا کند. اپل قصد داشت با عرضهی ایرپاور و استفاده از سیمپیچهای دارای تداخل با یکدیگر، یک سطح بزرگ شارژ بدون نیاز به جابهجایی گجت، عرضه کند. همان تصمیم و رویکرد، چالشهای متعددی را برای مهندسان کوپرتینو بههمراه داشت.
یک کارشناس تولید شارژرهای بیسیم، در مصاحبه با iFixit، چالشهای احتمالی اپل در تولید شارژر ایرپاور را بررسی کرد. ویلیام لامپکینز، معاون ارشد مهندسی در O & S Services گفت:
با گذر زمان، ترکیب ایجاد شده در سیگنالهای شارژ، با هم ترکیب شده و قدرتمند میشوند. قدرت افزوده، میتواند چالشهایی را ایجاد کند. مثلا با قویتر شدن آن، شاید عملکرد ضربانساز یک بیمار قلبی نیز به خطر بیافتد. حتی ممکن است اتصال مدار کوتاه در سمعک الکتریکی یک بیمار شنوایی ایجاد شود.
باتوجهبه توصیحات بالا، میتوان پیشبینی کرد که حتی با عرضهی ایرپاور نیز، شاید اپل با چالشهایی از جنس قانونگذاریهای سلامت و امنیت، بهخصوص در آمریکا و اروپا روبهرو میشد.
نکتهی جالب دربارهی خبر لغو تولید ایرپاور، زمان انتشار آن است. درواقع، آن خبر را میتوان بهنوعی لحظهآخری نامید. چرا که دقیقا در نزدیکی عرضهی ایرپاد نسل جدید منتشر شد. لامپکینز میگوید چنین اتفاقاتی، مرسوم هستند. بهعقیدهی او، اپل از ایرپاور در آزمایشگاههای خود استفاده میکرد و شاید مهندسان آنها، در ابتدا دقت آنچنانی به عواقب عملکردی آن نداشتهاند. بههرحال، قوانین FCC برای دستگاههای شارژ بیسیم بسیار سختگیرانه هستند و مثلا، امواج آنها را تا فاصلهی ۲۰ سانتیمتر از دستگاه، به ۵۰ میلیوات بر سانتیمتر مربع محدود میکنند.
علاوهبر چالشهای فوق، شایعههای اخیر هم اشارههایی به گرم شدن بیشازحد ایرپاور داشتند. البته، آن شایعهها هم با توضیحات فنی بالا همخوانی دارند. قطعا برای شارژ کردن همزمان چند دستگاه با استفاده از سیمپیچ، باید انرژی بالایی مصرف شود. لامپکینز دربارهی آن موضوع میگوید:
گرم شدن بیشازحد یعنی جریان بالایی به دستگاه وارد میشود. چنین پدیدهای یعنی آنها تلاش میکنند تا قدرت دستگاه را افزایش دهند. من حدس میزنم که آنها تلاش میکردند تا میدانهای الکترومغناطیسی را قویتر کنند که در نتیجه، به افزایش گرمای دستگاه انجامید.
درنهایت میتوان نتیجهگیری کرد که اپل، دستگاهی موفق از لحاظ عملکردی ساخته بود که میتوانست در بازار هم موفق شود؛ اما آنها نمیتوانستند استانداردهای امنیتی و عملکردی را درکنار کاربرد قوی، در دستگاه خود برآورده کنند. درنتیجه، ایرپاور احتمالا هیچگاه مجوز تولید انبوه را دریافت نمیکرد.
بیشتر ما ترجیح میدهیم بیش از عمل کردن به ایدههایمان، وقت خود را صرف حرف زدن پیرامون آن کنیم. ضمنا، با آنکه چند سالی هم از تولد و فراگیری استارتاپها میگذرد؛ بسیاری از ما هنوز تعریف درستی از کسبوکارهای نوپا نداریم و گمان میکنیم تنها به صرف داشتن ایدهای نو میتوان به کسب درآمد و موفقیت حرفهای دست یافت.
تا بهحال شده که ایدهی کسبوکار جدیدی به سرتان بزند؟ شاید هم برایتان اتفاق افتاده که بخواهید با همان ایده یک شبه رهِ صدساله بروید! اما بهقول نیاکان ما، کار هر کس نیست خرمن کوفتن، گاو نر میخواهد و مرد کهن!
درواقع، برای آغاز یک کسبوکار به عاملی فراتر از ایده نیاز است. البته نمیتوان منکر اهمیت ایدههای بکر در راهاندازی و به ثمرنشستن بنگاههای اقتصادی شد. چرا که رسیدن به ایدههای خوب آنقدرها هم ساده نیست، به همین دلیل است که وقتی ایدهای ناب به ذهنمان خطور میکند ممکن است سرمست از موفقیت، خود را ارشمیدسی بدانیم که یورکایش را یافته است!
یافتم! یافتم!
احتمالا قصهی ارشمیدس در حمام را شنیده باشید. هیرو، پادشاه سیراکوز، زادگاه ارشمیدس، زرگری را مأمور کرده بود تا برایش تاجی از طلای خالص بسازد. سرانجام پس از تکمیل تاج آن را به دست پادشاه رساندند، ولی هیرو تردید داشت که زرگر تمام طلا را به کار برده باشد. شاه به همین خاطر، ارشمیدس را احضار کرد و از این ریاضیدان مشهور برای پیبردن به خلوص آن تاج که قرار بود تماما از طلا ساخته شود کمک خواست. اما او راهکاری در آستین نداشت تا اینکه روزی که مشغول استحمام در خزینهی حمام بود دریافت که حجم آب خارج شده از یک خزینهی لبریز، با حجم بدنش برابر است. وی که از کشف خود بسیار هیجانزده شده بود برهنه از حمام بیرون دوید و فریاد زد یورکا! یورکا! که یعنی یافتم! یافتم!
واقعیت را بخواهید، بزرگترین شرکتهای جهان نیز از ایدههای بزرگ ساخته شدهاند؛ هرچند که شاید خیلی دور از ذهن باشد که تا این حد خوششانس باشیم که بتوانیم افکار و آرزوهای خود را مثل بنیانگذاران این برندها به ایدههای چند میلیاردی تبدیل کنیم. اما هر ایدهای باید از نقطهای شروع شود و حتی بزرگترین برندها هم با قدمهای کوچک آغاز به کار کردهاند.
چطور یکشبه ره صد ساله برویم؟!
فرض کنید که یک فکر بکر به سرتان زده و ایدهای ناب در ذهنتان شکل گرفته است؛ حالا باید در ادامه چه مسیری را پیش بروید؟ مطمئنا تصور میکنید، تمام کاری که باید انجام دهید این است که ایدهی خود را در بوق و کرنا کنید و دربارهی آن با مردم صحبت کنید! احتمالا خیال میکنید که اینگونه موفقیت نیز به سراغتان خواهد آمد: سرمایهگذاران برای حمایت از ایدهی ناب شما صف میکشند و مشتریان برای خریدن محصولتان سر از پا نخواهند شناخت! تنها چیزی که میماند، چاپ تصویرتان روی جلد مجلات معتبر و مصاحبههای متعددی است که پایتان را به جرگهی کارآفرینان باز میکند!
مقالهمرتبط:
شاید کمی بیش از حد در این مثال غلو شده باشد؛ مطمئنا هیچکس گمان نمیکند که یک ایدهی درخشان بتواند یک شبه او را به موفقیت برساند. اما این باور که ایدهی خوب بهتنهایی برای موفقیت کفایت میکند، یکی از چالشها و کژباوریهای گریبانگیر جامعهی کارآفرینی است.
شرکتهای موفق اغلب ایدههایی عالی دارند، اما دستیابی به جایگاه مشابه آنها به عاملی بیش از صرفا یک ایدهی عالی نیاز دارد. برای تبدیل ایدهی خود به کسبوکاری قابل اتکا و موفق باید ترکیبی از عوامل را درکنار ایدهای خوب فراهم کنید، وگرنه در هزارتوی کسبوکار سرگشته خواهید شد:
مسیر پیشرفتتان را ریلگذاری کنید و قطارتان را به حرکت درآورید
شاید الهامات و ایدههای سرشار درونیتان، شما را به این باور برساند که احتمالا یک "متفکر بزرگ و بیچونوچرا" هستید! اما اگر قصد دارید که ایدهی نوپایتان به ایجاد یک کسبوکار بینجامد، باید وارد جزئیات شوید، مطالعه کنید، در گیر و دار تشریفات اداری و کاغذبازی بیفتید و قدم در راه اجرا بگذارید. ثبت شرکت، اخذ بیمهی مسئولیت، حفاظت از مالکیت معنوی، و توسعه و جذب نیرو ، تنها برخی از مواردی است که باید برای به ثمر نشاندن یک ایده و ایجاد یک بنگاه اقتصادی مورد توجه قرار گیرد. اگر چنین مواردی در دایرهی افکارتان جای نمیگیرد، باید بهدنبال افرادی باشید که مهارتهایشان مکمل توانمندیهای شما بوده و بتوانند گوشهای از اجرای کار را عهدهدار شوند.
این افسانه را که ایده باید بینقص باشد نیز از ذهنتان بیرون کنید. کمالگرایی بیحساب و کتاب، شما را از اقدام و پیشرفت بازمیدارد. به قول رید هافمن، بنیانگذار شبکه اجتماعی-تخصصی لینکدین:
اگر بابت اولین نسخهی محصول خود احساس شرمندگی نکنید، بعید است که کارتان به این زودیها بهثمر بنشیند.
منتظر نباشید که همهچیز عالی و بینقص شود، چرا که این اتفاق نخواهد افتاد. در عوض فقط شروع کنید و قطارتان را به حرکت درآورید.
خودی نشان دهید و سرمایهگذاران را جذب کنید
هوش ذاتی و ذهن درخشان موهبتی گرانسنگ و ارزشمند است، اما ایدههایی که به ذهن شما خطور میکنند قادر نیستند که خودبخود تجاری شوند. رشد هر کسبوکاری، حتی آن دسته از کاروکاسبیهایی که بر مبنای قویترین ایدهها شکل گرفتهاند، مستلزم تلاش فراوان، سختکوشی و جذب سرمایه است. اما نمیتوانید با این خیال خام که ایدهی من خود بخود میفروشد، سرمایهداران را مجاب کنید که به ارزشمندی طرحهای ذهنی شما پی ببرند و روی ایدههایتان خطر کنند. هیچ سرمایهگذاری حاضر نیست پول خود را خرج دیدگاههای ایدهپردازی کند که سرنوشت ایدههای خود را در دستان بخت و اقبال قرار داده است.
ایدهی اولیهی خود را بهطور مستمر پرورش دهید
یک ایدهی عالی نقطهی شروع خوبی است، اما تنها سرآغاز مسیری پرفراز و نشیب است. همیشه جای بهبود و تقویت یک ایدهی اولیه وجود دارد، حتی اگر کوکاکولا باشید! توسعه و بهبود مستمر، کلید رشد و پیشرفت و اجتناب از افتادن به ورطهی ثبات و سقوط است. اینکه گمان کنیم ایدهی اولیهی ما بهقدری خوب است که نیازی به پرو بال دادن ندارد، کمی غرورآمیز به نظر میرسد. غرور تلهای است که یک کارآفرین نباید گرفتار آن شود. مراقب باشید که آنقدر شیفته و مفتون ایدههای خود نشوید؛ بهطوریکه که نتوانید ظرفیت بهبود و ظرفیت تغییرات کارساز و مفید در آن را ببینید.
ایدهپردازی همچنان مهم است
قصد نداریم اهمیت و نقش ایدههای بزرگ در راهاندازی یک کسبوکار را زیر سؤال ببریم، بلکه در اصل اگر شرکتی بنای موفقیت و پیشرفت را داشته باشد باید دیدگاهی روشن در مورد آنکه میخواهد چه کاری انجام دهد و به چه دستاوردی برسد داشته باشد. در عین حال، پیشفرض بقای ایدههای نورس و شرط به ثمر نشاندنشان آن است که بدانیم برای موفقیت به چیزی بیش از تنها یک ایده نیازمندیم. زبالهدان تاریخ پر است از شرکتهایی که ایدههایی سرشار در سر داشتند اما به جایی جز نابودی و نیستی نرسیدند. برترین کارآفرینان، آنهایی هستند که توانستهاند شرکتهایی راه بیندازند که در گذر زمان توسعه یافته و از سرد و گرم روزگار سربلند بیرون آمدهاند. آنهایی که درکنار صرف نیرو برای تولید ایدههای جدید، برای توسعه کسبوکارشان نیز به همان میزان انرژی میگذارند. اگر کل داراییتان ایدهای عالی ولی بدون راهبردی خاص و ارادهای مشخص برای توسعه و پرورش آن است، بدانید که با خیال و وهم سروکار دارید.
جو کامرون، یک قدرت غیرمعمول دارد: او درد را احساس نمیکند و حتی تا قبل از ۶۵ سالگی، متوجه نشده بود که وضعیت او عادی نیست. کامرون که در گذشته معلم بوده در شهر اینورنس، اسکاتلند زندگی میکند و در طول زندگی خود با وجود شکستگیهای متعدد، سوختگی، بریدگی، دو زایمان و چندین عمل جراحی هیچوقت نیازی به مسکن نداشته است.
اکنون دانشمندان جهشی ژنتیکی را که فکر میکنند مسئول وضعیت کامرون است، شناسایی کردهاند. درحالیکه ایدهی یک زندگی بدون درد، احتمالا برایتان جذاب باشد، اما در حقیقت، درد در زندگی ما نقش بسیار مهمی ایفامیکند. در غیر این صورت، وقتی دست خود را روی یک شیء داغی میگذاریم یا هنگامی که مچ دست یا پای ما پیچ میخورد، اصلا متوجه آن نمیشویم که میتواند وضعیت سلامتی ما را به خطر بیاندازد.
کامرون ۷۱ ساله، تنها پنج سال قبل هنگامی که دست خود را به تیغ جراحان سپرد، متوجه وضعیت غیرعادی خود شد. در حالت عادی، او بعد از عمل جراحی باید درد زیادی را تحمل میکرد، اما اینطور نبود. هنگامی که پژوهشگران در مورد جهشهای ژنتیکی کامرون به او توضیح دادند، بسیاری از گذشته او درکپذیر شد. او به یاد میآورد که یک بار متوجه نشده بود که دستش را روی اجاق گاز سوزانده است تا اینکه بوی گوشت سوخته به مشامش رسیده بود.
کامرون در این مورد به گاردین گفت:
من وگان هستم، به همین جهت، این بو کاملا واضح بود. چرا که در خانه من هیچ گوشتی پخته نمیشود.
همینطور او به یاد میآورد که میتوانست تعداد زیادی فلفل تند بخورد و تنها سوزش مطلوبی را در دهانش حس کند. او همیشه به یاد میآورد که بریدگیهای و سوختگیهای بدنش خیلی زود بهبود یافتهاند. کامرون به بیبیسیگفت:
وقتی به گذشته نگاه میکنم، متوجه شده بودم که نیازی به داروهای مسکن ندارم، وقتی هم که به مسکن نیازی ندارید، دیگر از خود سؤال نمیکنید که چرا اینطور است. شما همان کسی هستید که باید باشید، تا زمانیکه کسی این مسئله را زیر سؤال ببرد. من فقط یک آدم بیغم و همیشهخوشحال بودم که از تفاوت خود با دیگران آگاهی نداشتم.
کامرون میگوید که او حتی در هنگام زایمان هم هیچ دردی را حس نکرده بود که از آن بهعنوان تجربهای لذتبخش یاد میکند. اکنون، تجزیه و تحلیلهای DNA آشکار کرده که دو جهش موجب این وضعیت عجیب کامرون شدند: ابتدا سرکوب ژنی موسوم به هیدرولاز آمید اسید چرب (FAAH) که باعث تجزیهی ترکیب شیمیایی به نام آناندامید در بدن میشود. اثرات آناندامید در بدن مشابه اثرات مصرف شاهدانه (که مشتقاتی مانند ماریجوانا و حشیش از آن به دست میآید) است، اگر این ترکیب شیمیایی تجزیه نشود، مانع احساس درد و اضطراب میشود.
درواقع، این جهش در عموم مردم نسبتا رایج است، اما جهش دوم چندان رایج نیست. پژوهشگران متوجه شدند که کامرون بخشی از اطلاعات DNA در شبهژنی موسوم به «FAAH-OUT» را ندارد؛ بدین مفهوم که هیدرولاز آمید اسید چرب در بدن او کمابیش غیرفعال است. چنین ترکیب منحصربهفرد ژنتیکی باعث شده که کامرون سطح دو برابری آناندامید در بدن خود داشته باشد. به نظر میرسد این جهشها روی هم به کاهش درد و اضطراب و همچنین بالا رفتن شادی، فراموشی و بهبود سریع جراحات کمک میکنند.
مادر کامرون همچون سایر افراد، درد را بهصورت عادی حس میکند. دخترش هم همینطور؛ اما پسرش دارای جهش دوم است و درد کمی را احساس میکند. او نیز همچون مادرش هیچوقت مسکن مصرف نمیکند و گاهی نوشیدنیهای گرم و غذاهای داغ را بدون حس سوزش در دهانش میگذارد. پژوهشگران معتقدند که احتمالا پدر کامرون این جهش را به او منتقل کرده باشد.
حال ویژگیهای کامرون او را از سایر افراد عادی جدا میکند. جراحات او با سرعت غیرعادی التیام پیدا میکنند و او هرگز نگرانی یا واهمهای در این خصوص نداشته است. بیوقفه شاد و خوشحال بهنظر میرسد و در آزمونهایاسترس و افسردگی امتیازش صفر گزارش شده است. کامرون به گاردین گفت:
با پیبردن به این مسئله، خیلی خوشحال شدم و بعد [پزشکان] به من در مورد موارد دیگر مانند شادی و فراموشی هم اطلاع دادند.
جو کامرون (سمت چپ) به همراه شوهرش، جیم (سمت راست) و فرزندانش
کامرون داستان شکستن دستش را در ۸ سالگی به یاد میآورد که تا زمانیکه دستش زوایهی غیرعادی پیدا نکرده بود متوجه آن نشده بود. همینطور تصادف رانندگی شدیدی را به خاطر میآورد که پس از چپ کردن ماشینش در جاده، به سرعت از اتومبیل خود خارج شده تا به رانندهی ماشین دیگر کمک کند. کامرون میگوید، بعدا متوجه جراحات و کبودیهای بدنش شده است. او میگوید:
همیشه همهچیز را فراموش کردم. در برخی موارد این خوب است، اما در خیلی موارد اینطور نیست. من فاقد سیستم هشداردهندهای هستم که سایر مردم دارند.
جیمز کاکس از کالج دانشگاهی لندن در انگستان، یکی از نویسندگان مقالهای که روز پنجشنبه جهشهای ژنتیکی کامرون را گزارش داد، میگوید:
این جهش نادر باعث میشود که فرد هیچ دردی را احساس نکند. چنین افرادی در دوران خردسالی به دفعات زبان خود یا بخشی از انگشتشان را گاز گرفتهاند و از آنجایی که دردی حس نمیکردند، نفهمیدهاند که کارشان خطرناک است.
درحالیکه درد میتواند یک سیستم هشداردهندهی مناسب برای ایمنی ما باشد، اما وقتی که این سیستم زیاده از حد فعال شود، اثرات آن غیرقابل تحمل میشوند، افرادی که مبتلا به درد مزمن هستند، بهخوبی این وضعیت دردناک را درک میکنند که موجب افت کیفیت زندگی، تقلیل تواناییهای کارکردی و مشکلات روحی روانی میشود.
مقالههای مرتبط:
پژوهشگران امیدوارند که جو کامرون و موارد مشابه دیگر بتواند به آنها در نحوهی درمان درد در آینده کمک کند. درواقع، این کشف امیدهای زیادی را برای کشف درمانهای جدید بیماری درد مزمن به وجود آورده که میلیونها نفر در سراسر جهان از آن رنج میبرند.
پژوهشهای بیشتر در این حوزه شاید بتواند به افرادی که از درد مزمن رنج میبرند یا برای کاستن از زمان بهبود پس از عمل جراحی کمک کند. درحالیکه پژوهشهای گذشته امکان کاهش ترشح ژن هیدرولاز آمید اسید چرب را بررسی کرده بودند، ژن FAAH-OUT، یک راهکار جدید پیش روی پژوهشگران قرار داده است.
کاکس میگوید:
همانطور که درک ما از جهشهای ژنتیکی مربوطبه تجربه درد افزایش پیدا میکند، افرادی که حساسیت کمی نسبت به درد دارند، میتوانند برای پژوهشهای پزشکی ارزشمند باشند.
پژوهشگران خاطرنشان کردند که این پژوهش میتواند مزایای بسیار زیادی داشته باشد و به کشف راهکارهای بهتری برای درمان درد و اضطراب کمک کند. کامرون که از این خوشحال است که آرایش ژنتیکی او میتواند به پژوهشهای بالینی بیشتر کمک کند، میگوید:
اطلاع از وضعیت خودم همانقدر که برای دیگران جالب است برای خودم هم همینطور بود. اگر پژوهشهایی که در مورد وضعیت ژنتیکی من انجام میشود بتواند به افرادی که رنج میبرند کمک کند، بسیار خرسند خواهم شد.
کاکس میگوید:
ما میتوانیم اطلاعات بسیاری از وضعیت کامرون بهدست بیاوریم. هنگامی که نحوهی کارکرد این ژن جدید را بفهمیم، میتوانیم درمانهای ژنی طراحی کنیم که اثراتی مشابه او را تقلید کند. میلیونها نفر در جهان با درد زندگی میکنند و قطعا به ضد دردها و مسکنهای جدیدی نیاز داریم. در عین حال، بیمارانی همچون کامرون میتوانند بینش تازهای نسبت به سیستم درد بدن در اختیار ما قرار دهند.
کیا تلوراید بزرگترین شاسیبلند کیا است و از نظر ابعاد و کلاس در ردهای بالاتر از دیگر کراساور کیا یعنی سورنتو قرار میگیرد. طول این خودرو در مقایسه با سورنتو و موهاوی بیشتر است.
کیا تلوراید دارای یک طراحی بزرگ جثهی جعبه مانند است که آن را شبیه به خودروهای شاسیبلند میکند ولی بهدلیل استفاده از شاسی و بدنهی یکپارچه، این خودرو از نظر فنی در ردهی کراس اورها قرار میگیرد. در زیر کاپوت نیز یک پیشرانهی ۳.۸ لیتری V6 مشاهده میشود که میتواند ۲۹۱ اسببخار قدرت تولید کند. در حالت استاندارد، کیا تلوراید یک خودرو دیفرانسیل جلو است ولی با پرداخت ۲۰۰۰ دلار میتوان سیستم چهارچرخ محرک را نیز سفارش داد. کیا تلوراید از نظر لذت رانندگی و فرمانپذیری در سطح متوسطی قرار دارد و باید آن را در ردهای پایینتر از مزدا CX-9 دانست اما خودروی راحتی است و سیستم تعلیق آن به خوبی میتواند دست اندازهای مسیر را جذب کند و شاسی آن نیز هنگام رانندگی عملکرد مستحکمی دارد.
پشت فرمان تلوراید احساس خوبی خواهید داشت که ناشی از عملکرد خوب سیستم تعلیق است؛ ضمن اینکه این خودرو اتاق بسیار بیصدایی دارد. این سکوت به کمک شیشههای ضخیم و مواد عایق صدا درون درها به دست آمده است. این عایقهای صدا در گرانترین نسخهی تلوراید با نام تلوراید SX که ۴۱ هزار دلار قیمت دارد عرضه میشوند. مدل SX در مقایسه با مدل پایهی LX و مدل میانی EX دارای پنل٬های جانبی ضخیمتری است. در مدلهای LX و EX رینگهای ۱۸ اینچی به همراه تایرهای خوبی نصب شدهاند که کیفیت سواری بهتری در مقایسه با مدل پایه ارائه میدهند. اما تیپ بالاتر از مدل پایه که S نام دارد با قیمت ۳۳ هزار دلاری و مدل فول SX دارای رینگهای بزرگ ۲۰ اینچی هستند.
کیا پیشرانهی تنفس طبیعی این خودرو را به یک جعبهدندهی ۸ سرعتهی خودکار متصل کرده است که عملکرد خوبی در هنگام تعویض دنده دارد و در عین سرعت عمل خوب دارای تعویضهای نرمی است. گرچه در خصوص واکنش جعبهدنده نمیتوان این جعبهدنده را بهترین در کلاس خود دانست اما در عوض همواره دور موتور را پایین نگه میدارد تا آرامش داخل کابین بر هم نخورد.
پیشرانهی V6 تلوراید با وجود گشتاور ۳۵۵ نیوتونمتری خود اما بهدلیل تنفس طبیعی بودن در مکانهایی که ارتفاع از سطح دریای بالایی دارند عملکرد پیشرانه کاهش پیدا میکند. این پیشرانه حداکثر گشتاور خود را در ۵۲۰۰ دور بر دقیقه و بیشترین قدرت خود را در ۶ هزار دور بر دقیقه تولید میکند. برای مثال در جایی مثل کلورادو که ارتفاع بالایی دارد این پیشرانه نمیتواند به حداکثر توان خود دست پیدا کند و ناچارید اقدام به معکوسگیریهای بیشتری از جعبهدنده کنید. به نظر میرسد که کیا باید به فکر نصب پیشرانهی ۲ لیتری توربوشارژر دار یا ۳.۳ لیتری توربو روی تلوراید باشد.
کیا تلوراید دارای ۵ نوع حالت رانندگی اسپرت، کامفورت، اسمارت، برفی و اکو است که این حالتها عملکردجعبهدنده را تغییر میدهند. در حالت اکو جعبهدنده تعویضهای خود را زودتر انجام میدهد تا دور موتور خیلی بالا نرود. با قرار دادن حالت رانندگی در حالت اسمارت نیز خودرو بهصورت خودکار یکی از سه حالت رانندگی را انتخاب میکند.
در حالت اسپرت به جز تغییر عملکرد جعبهدنده شاهد حساسیت بیشتر پدال گاز نیز هستیم و فرمان نیز کمی سفتتر میشود. سیستم چهارچرخ محرک نیز در این حالت نیرو را به شکلی کارآمدتر توزیع میکند. در حالتهای اکو و اسمارت، سیستم چهارچرخ محرک بیشتر نیرو را به محور جلو انتقال میدهد. در حالت کامفورت و برف نیز تا ۸۰ درصد نیروی پیشرانه به چرخهای جلویی منتقل میشوند. در حالت اسپرت ۶۵ درصد نیرو به چرخ جلو و ۳۵ درصد به چرخهای عقب منتقل میشوند. برای عبور از مسیرهای سخت نیز یک قفل دیفرانسیل مرکزی در این خودرو تعبیه شده است که نیرو را بهصورت ۵۰/۵۰ بین محورهای جلو و عقب تقسیم میکند اما این حالت تنها تا سرعت ۶۴ کیلومتر بر ساعت قابل استفاده است و با افزایش سرعت قفل دیفرانسیل بهصورت خودکار غیرفعال میشود.
در آزمایش رانندگی وبسایت موتوروان در مسیرهای مختلف با این خودرو، عملکرد سیستم چهارچرخ محرک آن با وجود تایرهای چهار فصل میشلن خوب بوده است. کیا تلوراید در نسخهی دو دیفرانسیل دارای مصرف سوخت بیشتری از مدل تک دیفرانسیل است.
مدل تک دیفرانسیل تلوراید دارای مصرف شهری ۱۱.۷ لیتر در هر ۱۰۰ کیلومتر، مصرف جادهای ۹ لیتر در هر ۱۰۰ کیلومتر و مصرف میانگین ۱۰.۲ لیتر در هر ۱۰۰ کیلومتر است ولی مدل دو دیفرانسیل مصرف شهری ۱۲.۳ لیتر در هر ۱۰۰ کیلومتر، مصرف جادهای ۹.۸ لیتر در ۱۰۰ کیلومتر و مصرف میانگین ۱۱.۲ لیتر در هر ۱۰۰ کیلومتر دارد. هر دو مدل کیا تلوراید توانایی یدک کشی تا وزن ۲.۵ تن را دارند. کیا برای مدلهای EX و SX یک پکیج یدک کشی به قیمت ۷۹۵ دلار عرضه میکند که شامل سیستم تعلیق تنظیم شونده و قلاب مخصوص میشود.
در کمال تعجب کیا تلوراید فاقد برخی امکانات مانند سیستم پارک خودکار و سیستم صوتی و تصویری برای سرنشینان عقب است درحالیکه اکثر رقبای این خودرو این امکانات را دارند. کیا یک پکیج آپشن ۲۰۰۰ دلاری به نام پرستیژ را نیز تنها برای تیپ SX عرضه میکند که شامل گرمکن و سردکن صندلیهای عقب، خروجی برق ۱۱۰ ولتی، برف پاککنهای خودکار، سیستم HUD و روکش چرمی سقف میشود.
امکانات استاندارد تلوراید تیپ LX شامل نمایشگر ۸ اینچی لمسی با اندروید اتو و اپل کارپلی، سیستم ورود و استارت بدون کلید، تودوزی چرمی، پنج پورت USB، سیستم هشدار تصادف از جلو، سیستم هشدار نقطه کور، راداری بین خطوط، سیستم کمکی بین خطوط و کروز کنترل هوشمند هستند.
تیپهای LX و EX توانایی حمل ۸ سرنشین را دارند اما مدلهای S و SX دارای ظرفیت ۷ سرنشین هستند. صندلیهای ردیف سوم با اینکه ناراحت نیستند اما برای سرنشینان بزرگسال در مسافتهای طولانی خیلی خوب نیستند.
هنگام استفاده از صندلیهای ردیف سوم فضای صندوق کیا تلوراید یکی از بهترینها در کلاس خود است به طوری که فقط بیوک اِنکلیو و شورولت تراورس فضای بزرگتری از تلوراید دارند. زمانیکه صندلیهای ردیف دوم و سوم خم شود فضای بار معادل ۲۴۶۴ لیتر به دست میآید که آن نیز جزو بهترینهای این کلاس بوده و فقط از بیوک و شورولت کوچکتر است.
مقالههای مرتبط:
تلوراید در بحث کیفیت و ارگونومی بهتر از دیگر ساختههای کیا است. امکانات استاندارد مدلهای EX و SX نیز شامل سیستم تهویهی دو منطقهای، ۶ عدد پورت USB، شارژر بدون سیم تلفن همراه و نمایشگر لمسی ۱۰.۳ اینچی هستند. در مدل SX امکان سفارش پشت آمپرهای دیجیتالی ۷ اینچی بهجای نمایشگر ۳.۵ اینچی استاندارد، دوربین ۳۶۰ درجه و صندلی راننده با تنظیم برقی ۱۰ جهته و حافظه وجود دارد.
در بخش کابین یکی از انتقاداتی که به کیا تلوراید میتوان وارد دانست کیفیت کم تزیینات چوب در تیپ SX است. فضاسازی درون کابین نیز از رقبایی همچون دوج دورانگو و مزدا CX-5 بهتر است اما برای مثال فضایی که درون کنسول مرکزی وجود دارد در مقایسه با هوندا پایلوت کوچکتر است. در کل کیا تلوراید خودرویی مناسب برای افرادی است که بهدنبال یک کراساور فول سایز با طراحی زیبا، سواری راحت و فضای جادار هستند.
.: Weblog Themes By Pichak :.