براساس اطلاعات ارائهشده، دو اپراتور ایرانسل و همراه اول مکالمه و پیامک خود را طی روز ۴ فروردین در مناطق سیل زده رایگان ارائه میکنند. ایرانسل با ابراز همدردی با سیلزدگان گلستانی اعلام کرده که برای تسهیل ارتباطات، مشترکان این اپراتور میتوانند از مکالمه و پیامک درون شبکهی ایرانسلی بهصورت رایگان در مناطق سیلزده استفاده کنند.
مدیرعامل مخابرات گلستان نیز اعلام کرده که مکالمه و پیامک در مناطق سیلزده از ساعت ۳ بامداد امروز تا ساعت ۲۴ برای مشترکان همراه اول رایگان خواهد بود. این خدمت رایگان در شهرستانهای آققلا، گمیشان و بندر ترکمن ارائه میشود.
بهروزرسانی:
ایرانسل ساعاتی پیش اعلام کرد که مکالمه و پیامک رایگان درون شبکه و به مقصد دیگر اپراتورهای همراه، تا پایان روز جمعه، ۹ فروردین برای مشترکان ایرانسل در بندر ترکم، آق قلا، گمیشان و روستاها و جادههای اطراف تمدید شده است.
اکنون در سال ۲۰۱۹ هستیم و نسل چهارم گوشیهای پیکسل پشت در ایستادهاند. ممکن است تا زمان عرضه پرچمدار بعدی این شرکت چند ماه مانده باشد، اما موجی از شایعات درباره اطلاعات این گوشی در فضای مجازی شروع شده است. این اطلاعات فاش شده به گونهای هستند علاقه ما را به دیدن این محصول بیشتر میکنند؛ بنابراین ما تصمیم گرفتیم تمام این شایعات را در یک گزارش جمع کنیم و به شما ارائه دهیم. البته سعی کردهایم که تنها شایعاتی را در این مطلب بگنجانیم که به واقعیت نزدیک باشند. در این گزارش در قالب چند سوال این شایعات را در کنار یکدیگر آوردهایم.
چند نسخه از این گوشی را خواهیم دید؟ آیا نسخه 5G گوشی پیکسل ۴ را میبینیم یا نسخه لایت آن به دست ما میرسد؟
برای مدل پیشین این گوشی هوشمند یعنی میانرده پیکسل ۳ و پیکسل ۳XL تصاویر زیادی در فضای مجازی منتشر شد. علاوه بر آن ما بارها گزارشهایی از آن در سایتهای مختلف خواندیم که از اطلاعات نسخههای مختلف آن صحبت به میان میآورد. ممکن این اتفاق برای گوشی هوشمند پیکسل ۴ نیز اتفاق بیفتد.
این را نیز نباید فراموش کنیم که پس از عرضه گوشی آیفون XR و گلکسی S10e داستان جدیدی در تولید پرچمداران با قیمت مناسب ایجاد شد که از سوی کاربران مورد استقبال بسیار خوبی قرار گرفت. به احتمال بسیار زیاد گوگل نیز از این ماجرا عقب نمیماند و در این بازه قیمتی محصولاتی ارائه میکند. این استراتژی هم به نفع شرکت و هم به نفع مصرف کننده است.
اما نسخه 5G این گوشی چه میشود. ابتدا باید به این مسئله اشاره کنیم که در سال ۲۰۱۹ آمریکا به همراه چند کشور پیشرفته دیگر اولین شبکههای اینترنت 5G را در شهرها بزرگ راه اندازی کردند. گوگل نیز نباید از بقیه شرکتها برای ارائه این قابلیت عقب بیفتد، مخصوصا حالا که هوآوی از سوی مقامات بعضی از کشورها تحت فشار است و نمیتواند محصولات خود را به آنها ارائه دهد. در نتیجه به نظر میرسد اگر گوگل نسخه 5G گوگل پیکسل ۴ را عرضه کند واقعا کار عاقلانهای کرده است. پس باید منتظر آن باشیم.
طراحی ظاهری محصول بعدی گوگل چه میشود؟ آیا مثل قبل باقی میماند؟
در آغاز باید به این نکته اشاره کنیم که در دنیای طراحی گوشیهای هوشمند دو دسته وجود دارد. دسته اول شرکتهایی هستند که پیشگامان نامیده میشوند و دسته دوم شرکتهایی هستند که نام دنبال کنندگان را به یدک میکشند. شرکت گوگل در دسته دوم قرار دارد، اما مسئله منفی ماجرا این جاست که حتی در این بخش نیز خودی نشان نداده است.
کسی نیست که بتواند از امکانات نرمافزاری و سختافزاری گوشیهای پیکسل ۳ و پیکسل ۳XL ایراد جدی بگیرد. برای مثال دوربین این دستگاهها با کیفیت بسیار بالای خود واقعا فوقالعاده هستند. اما واقعا طراحی ظاهری آن اصلا جذاب نیست و چیز تازهای ندارد.
یکی از ضعفهای واضح طراحی پیکسل ۳ وجود بریدگی صفحه نمایش بسیار بزرگ درون آن است. این بریدگی واقعا جلوه ظاهری این گوشی را در مقابل رقیبانش گرفته است. ما نمیگوییم که طراحی این گوشی بسیار بد است، اما به گوشیهای جدید با چهرههای دلربا شباهتی ندارد.
اما بر اساس شایعاتی که به تازگی درباره محصول آینده گوگل منتشر شده است باید منتظر یک طراحی جذاب باشیم. به تازگی طرحی از این دستگاه منتشر شده که ما از وجود شباهت ظاهری به گلکسی S10، پرچمدار جدید سامسونگ خبر میدهد. مطمئنا بارزترین نماد طراحی این گوشی را به خاطر دارید. بله بر اساس شایعات قرار است در گوشی پیکسل ۴ از حفره درون صفحه نمایش استفاده میشود.
البته شاید به این فکر کنید که این طراحی هم تنها یک تقلید است، اما باید گفت که از طراحیهای قبلی این شرکت بسیار جذابتر است و همین کافیست. بر اساس طرحی که منتشر شده است باید حداقل یکی از این گوشیها دارای دوربین دوگانه باشد. هم برای دوربین اصلی و هم برای دوربین سلفی این دوربین انتظار میرود.
در طرحی که از این گوشی منتشر شده است یک مسئله دیگر هم وجود دارد. در این طرح اسکنر اثر انگشت در پشت گوشی دیده نمیشود. احتمالهایی برای جایگزین این حسگر در پشت گوشی وجود دارد. اولین احتمال این است که پیکسل ۴ دارای حسگر اثر انگشت درون صفحه نمایش است که اگر این طور باشد بسیار عالی است. در حالت دیگر ممکن است این حسگر به کنار گوشی یعنی کنار دکمه پاور رفته باشد؛ و در امکان آخر میتوان این فرض در نظر گرفت که حسگر اثر انگشت به کلی حذف شده و جای خود را به سیستم تشخیص چهره داده است. این سیستم تشخیص چهره باید چیز شبیه فیس آی دی باشد.
آیا سنسورهای بیشتری به دوربین این گوشیها اضافه میشود؟
همگی میدانیم که یکی از پرطرفدارترین قسمتهای یک گوشی دوربین آن است. این قسمت برای بسیاری از کاربران جذابیت خاصی دارد و ضعف در آن به سرعت دیده میشود. البته باید گفت که یکی از نقاط قوت گوشیهای پیکسل دوربین فوقالعاده قوی آن است. در نتیجه میتوان به راحتی حدس زد که دوربین گوشیهای پیکسل ۴ و پیکسل ۴XL بسیار عالی خواهند بود و باید منتظر اتفاقات بهتر نیز باشیم. سال گذشته برای اولین بار دوربین دوگانه در جلوی محصول این شرکت دیده شد.
برخلاف سایر شرکتها که با ارتقا دادن دوربین گوشیهای خود از حالت تکی به دوگانه و چندگانه توانستند خروجیهای جذابتری ارائه دهند، گوگل با اتکا به سیستم نرمافزاری و سختافزاری پیشرفته خود تصاویر جذابی از سوژههای کاربران ثبت میکنند. اما تصور کنید گوگل با این پشتوانه قوی از دوربینهای چندگانه نیز استفاده کند، نتیجه فوقالعاده خواهد بود. بر اساس طرح انتشار یافته از گوشی بعدی این شرکت، به نظر میرسد قرار است در گوگل پیکسل ۴ از دوربین اصلی دوگانه استفاده شود. هنوز جزئیات بیشتری از دوربین این دستگاه فاش نشده است پس بهتر از بیشتر منتظر بمانیم.
این محصولات جدید گوگل چه مشخصههای سختافزاری خوهند داشت؟
میتوان گفت: بدون شک گوشیهای پیکسل ۴ و پیکسل ۴XL از تراشه بسیار جذاب و قدرتمند Snapdragon 855 استفاده خواهند کرد. متاسفانه هنوز درباره رم و حافظه داخلی این دو دستگاه اطلاعاتی فاش نشده است، ولی باید انتظار توسعه خوبی در این بخشها داشته باشیم.
گوشیهای فعلی پیکسل دارای ۴ گیگابایت رم و حداقل حافظه داخلی ۶۴ گیگابایت هستند. در نتیجه اگر گوگل بخواهد گوشی بهتری ارائه بدهد باید رم این گوشی را به ۶ گیگابایت برساند. در ضمن، زیرا این گوشی از حافظه خارجی میکرو اسدی پشتیبانی نمیکند بهتر از حافظه داخلی را به ۱۲۸ مگابایت افزایش دهد.
قیمت این دو گوشی چقدر و زمان عرضه آنها چه زمانی خواهد بود؟
با در نظر گرفتن شیوه افزایش قیمت گوشیهای نسل گذشته پیکسل میتوان این نتیجه را گرفت که ما در قیمت پیکسل ۴ و پیکسل ۴XL شاهد افزایش ۵۰ دلاری خواهیم بود. اما با توجه به رقابت بین شرکتهای تولیدکننده گوشی، این شرکت نیز باید یک مدل مقرون به صرفه را ارائه دهد تا بتواند توجه کاربران را به خود جلب کند.
تاریخ عرضه این دو دستگاه هم باید به احتمال زیاد در ۱۰ روز اول ماه اکتبر باشد. دلیل این پیشبینی هم تکرار این روند در سالهای گذشته است. در ضمن با در نظر گرفتن این که گوگل حدود یک ماه پس از رونمایی گوشی را عرضه میکند ما به این نتیجه میرسیم که عرضه گوشیهای جدید گوگل در ماه نوامبر آغاز میشود.
دربارهنشانههای بروز سکتههای مغزی اظهار کرد: نشانهها و علائم در بروز سکتههای مغزی اهمیت زیادی دارند، مردم عادی هم باید اطلاعات خود را در این زمین افزایش دهند چرا که اولین برخورد بیماران سکتههای مغزی با خانواده است.
منصوری با تاکید بر اهمیت شناخت علائم سکته افزود: دانستن علائم و نشانههای این بیماری چه توسط افراد عادی و چه توسط افراد امداد رسان احتمال ایجاد آسیب در فرد بیمار را کاهش میدهد چرا که زمان در برخورد با این بیماری اهمیت بالایی دارد و در هر ثانیه تعداد زیادی از سلولهای عصبی از بین میروند.
وی درباره علائم و نشانههای این اختلال بیان کرد: معمولا سکتههای مغزی با فلج شدن و یا ضعف نیمی از بدن همراه است که این ضعف یا بیحسی میتواند کم یا زیاد باشد در برخی از موارد همین حالت را در صورت افراد شاهد هستیم یعنی فردی در یک طرف از صورت احساس بیحسی یا ضعف میکند.
شایعترین نشانه سکته مغزی
متخصص مغز و اعصاب افزود: در برخی موارد سکتههای مغزی با ایجاد اختلال در تکلم افراد همراه است یا به اصطلاح زبان آنها در هنگام حرف زدن میگیرد، این نشانه از علائمی است که اغلب جدی گرفته نمیشود؛ فرد بیمار گاهی با عدم تعادل و دوبینی مواجه می شود و در برخی موارد هم مشکل بلع را تجربه میکند اما از شایع ترین آنها میتوان به بد راه رفتن و ایجاد بی حسی اشاره کرد.
منصوری تصریح کرد: در برخی از موارد شاهد هستیم که به جای نیمی از بدن دو طرف بدن فرد بیحس میشود که متاسفانه این نشانه برای مردم آشنا نیست، این علائم اغلب به صورت ناگهانی و در عرض چند ثانیه یا چند دقیقه نمایان میشود پس اگر فردی ظرف مدت کوتاهی با این علائم رو به رو شد احتمال سکته مغزی در او وجود دارد.
وی درباره اقدامات درمانی لازم گفت: در صورت مشاهده علائم بالا هر چه سریعتر موقعیت را با مراکز اورژانس در میان بگذارید تا شما را برای امدادرسانی همراهی کنند، توجه داشته باشید که بافت مغزی وابستگی زیادی به خون و اکسیژن دارد و با هر ثانیه توقف خون رسانی تعداد زیادی از سلولهای مغزی از بین میرود پس با هر ثانیه اقدام زودتر احتمال ایجاد آسیب در فرد بیمار کاهش پیدا میکند.
جهانی را تصور کنید که در آن نیازی به خرید سختافزارهای گرانقیمت گیمینگ برای اجرای عناوین بزرگ بازی نباشد، جهانی که در آن برای اجرای بازیهایی با گرافیک حیرتآور تنها لازم است مرورگر کروم را باز کرده، یکی از عناوین بازی دلخواه خود را انتخاب کنید و در همان لحظه و بدون نیاز به دانلود کل محتوا یا دریافت وصلههایی با حجمهای حیرتانگیز، بازی خود را با آخرین میزان جزئیات ممکن اجرا کنید.
این همان ایدهی گوگل برای برپایی سرویس گیمینگ ابری خود، استادیا (Stadia) بوده است؛ ایدهای که بهسادگی میگوید مرورگر کروم را باز کرده و ظرف ۵ ثانیه بازی دلخواه خود را با خروجی ۶۰ فریمبرثانیه و در رزولوشن 4K اجرا کنید، به راستی شگفتآور است. گوگل وعده داده است که قدرت پردازش ابری استادیا مساوی با کنسولی باشد که پردازندهی گرافیکی آن توان پردازشی ۱۰.۷ ترافلاپس را ارائه میدهد؛ رقمی بالاتر از ترکیب قدرت پردازندههای گرافیکی هر دو کنسول PS4 Pro و Xbox One X در یک کنسول واحد. اگر گوگل بر عهد خود پایبند بماند، زمان تغییری بزرگ در دنیای گیمینگ فرا رسیده است.
استادیا این امکان را فراهم خواهد ساخت که بهجای تهیهی سختافزارهای رده بالای گیمینگ، هر آنچه برای اجرای یک بازی سنگین ویدیویی بدان نیاز دارید، بلافاصله در اختیار بگیرید. گوگل تمام بار سنگین پردازشی این کار را در سرورهای خود بر عهده خواهد گرفت؛ سرورهایی که قادر است آخرین عناوین بازیهای رایانهای را با رزولوشنهای بالا و فریمریتهای شگفتانگیز اجرا کرده، آن را بهصورت محتوای استریم رمزنگاری کرده و این محتوا را بر فراز اینترنت به سیستم شما تحویل دهد؛ بدون آنکه دراینمیان تاخیری در پاسخگویی قهرمانان بازی خود حس کنید.
شرکت محبوب گوگل است بر آن است که در زمان آغاز به کار سرویس استریم بازی خود، از انواع کامپیوترهای دسکتاپ، لپتاپ، تبلت و گوشیهای هوشمند پشتیبانی کند؛ بدین ترتیب بدون نیاز به خریداری یک باکس سختافزاری، بازیهای شما روی مرکز دادههای شرکت گوگل به اجرا در آمده و استریم خواهد شد.
اولین معرفی این سرویس پردازش ابری به سال ۲۰۱۸ و رونمائی از نسخهی اولیهی (بتا) آن با نام Project Stream برمیگردد و اکنون در رویداد GDC 2019، استادیا بهطور کامل رونمايی شده است.
البته هنوز چیزهای خیلی زیادی در مورد پروژه استادیا برای دانستن وجود دارد؛ اما براساس آنچه سال گذشته نشان داده شد، پروژهی تغییرنامیافتهی Project Stream نمونهای تحسینبرانگیز از شکل و شمایل آیندهی گیمینگ ابری است.
پیش از هر چیز بهتر است به پاسخ سوالات احتمالی در مورد این پروژهی عظیم بپردازیم:
- استادیا چیست؟ استادیا سرویس بزرگ استریم بازی شرکت گوگل (اجرای بازی روی سرورهای قدرتمند گوگل و تحویل بلادرنگ محتوای گیمینگ روی شبکه به کاربران) است؛ این سرویس همچون شبکه نتفلیکس، ولی این بار برای استریم بازیهاست که رقابتی بیمحابا را با کنسولهای واقعی آغاز خواهد کرد، این سرویس به واقع به رقیبی سرسخت برای نسل بعدی کنسولها بدل خواهد بود.
- این سرویس چه زمانی ارائه خواهد شد؟ این سرویس در سال جاری و ابتدا در ایالات متحده، کانادا و انگلستان منتشر خواهد شد.
- هزینهی استفاده از این سرویس چقدر است؟ هنوز مشخص نیست؛ درواقع هنوز معلوم نیست که آیا باید هزینه هر بازی را به شکلی جداگانه پرداخت کرد یا باید برای دسترسی به برخی عناوین در یک مقطع زمانی خاص بهایی پرداخت کرد یا اینکه پرداخت هزینهها به شکل ترکیبی از این دو خواهد بود.
روش کار استادیای گوگل به چه صورت است
مقالههاي مرتبط:
برخورداری از یک اتصال سریع و پایدار به شبکهی اینترنت و استفاده از آخرین نسخهی دسکتاپ مرورگر کروم، همه ی آن چیزی است که برای استفاده از استادیا بدان نیاز خواهید داشت. اجرای یک بازی روی استادیا بهسادگی باز کردن یک سربرگ جدید در کروم، مراجعه به صفحهی خانگی Stadia.com و اجرای عنوان بازی مورد نظر است، این کارحتی ازطریق کلیک روی یک لینک پیوست به ویدئوی یوتیوب در مورد یک عنوان گیم، ممکن خواهد بود.
پس از ورود به محیط استادیا، گوگل به شما پیشنهاد انجام یک تست اتصال برای بررسی پهنای باند اینترنت، محاسبهی تأخیر در پاسخگویی میان کامپیوتر شما و سرورهای گوگل و محاسبهی میزان اتلاف داده خواهد داد. استفاده از سرویس استریم بازی گوگل نیازمند یک سرعت استریم حداقل ۱۵Mbps، میزان تأخیر کمتر از ۴۰ میلی ثانیه و اتلاف دادهی کمتر از ۵ درصد است، اگر شبکه شما این الزامات را برآورده کند، برای فرورفتن در دریای بازیهای استادیا آماده هستید.
در نسخه اولیهی Project Stream بازی Assassin’s Creed Odyssey ارائه شد که عنوانی با تقاضای سختافزاری بالاست. زمانیکه روی این عنوان در سربرگ کروم کلیک میکردید، بازی بهصورت تمام صفحه اجرا میشد؛ این کار درست بهمانند اجرای این عنوان روی یک کامپیوتر مناسب گیمینگ، اما بدون منوی تنظیمات گرافیکی داخلی بود. کنترل بازی نیز به کمک ماوس و کیبورد یا با اتصال یک گیمپد مناسب امکانپذیر بود. در حال حاضر زمان پروژهی بتا به اتمام رسیده و امکان اجرای بازی Assassin’s Creed Odyssey در این بستر دیگر وجود ندارد.
در روند اجرای بازی، تمامی ورودیها از سمت کامپیوتر شما به سرورهای گوگل ارسال شده، در محیط بازی پردازش شده و هر واکنش مطابق با آن ورودی بهصورت محتوای استریم و در آن واحد به سمت خروجی نمایشگر شما باز میگردد. به همین دلیل میزان تأخیر در این فرایند اهمیت زیادی دارد؛ چرا که اگر میان دستور ورودی شما و مشاهدهی نتیجهی آن روی نمایشگر حتی دو سه ثانیه تأخیر وجود داشته باشد، تجربهی گیمینگ خوشایندی نخواهید داشت.
محدودیتهای سرویس استادیا همچنان در حال تشریح و بررسی است؛ اما گوگل تصریح کرده که استادیا سرانجام قادر خواهد بود بازیها را با اسکیل آپی تا 8K و خروجی فریمی تا بیش از ۱۲۰ فریمبرثانیه اجرا کند و در شروع کار، اجرای انواع بازی، بارزولوشن 4K و خروجی عالی ۶۰ فریمبرثانیه یک روال عادی به شمار میرود.
بنابراین تا اینجای کار متوجه شدیم که در عمل، با باز کردن سربرگ جدیدی در مرورگر کروم و اجرای بازی تحت سرویس استادیا، تمام ورودیهای برآمده از سیستم شما ازطریق راههای ارتباطی مخصوص در شبکه به کامپیوترهای بسیار قدرتمند گیمینگ گوگل ارسال میشود و از آنجا محتوای تصویری و صوتی متناسب با آن ورودی به خروجی نمایشگر شما فرستاده میشود. این سیستم بهسادگی طراحی شده است؛ به شکلی که یک دسکتاپ مجازی در اختیار شما قرار گرفته، ازطریق آن نرمافزارهایی مانند Steam ،Origin و Battle.net یا دیگر نرمافزارهای میزبان گیم که اکانت بازی خود را از آن طریق خریداری کردهاید، از راه دور برای شما به اجرا درخواهد آمد. برای اجرای عنوان Assassin’s Creed Odyssey در محیط Project Stream، نیاز به ورود به حساب Ubisoft بازیکنان برای اجرای بازی بود، اما آزمایشگران نسخهی بتای Project Steam نیازی به خریداری این عنوان نداشتند.
سرویس استادیا با کروم کست گوگل نیز یکپارچه کار میکند و بدین ترتیب کاربران قادر خواهند بود محتوای گیم خود را بهطور مستقیم روی هر تلویزیونی که از دانگل استریم کنندهی گوگل استفاده میکند، به اجرا درآورند.
برای بازی در سرویس استادیا امکان استفاده از ماوس و کیبورد یا گیمپدهای رایج وجود داشته یا بهجای آن میتوان از گیمپد اختصاصی هوشمند با عنوان Google's Stadia که یک برند سختافزاری جدید است، استفاده کرد. استفاده از این گیم پد اختصاصی مزایای قابل توجهی به همراه خواهد داشت. اولین مزیت این است که این گیمپد خود بهطور مستقیم به سرویس ابری گوگل متصل شده و بدین ترتیب برخی از مراحل در زنجیره انتقال داده حذف خواهد شد؛ به عبارت دیگر با داشتن گیمپد اختصاصی گوگل، تأخیر میان ورودیهای سیستم شما و ایجاد واکنشی مطابق آن در بازی کاهش خواهد یافت. این گیمپد به دکمهی اختصاصی دستیار گوگل تجهیز شده و گوگل مدعی است این دستیار اطلاعات بازی در حال اجرا را بارگذاری کرده و در مواقع لزوم با ارائهی راهنماییهایی به کمک شما خواهد آمد یا حتی امکان دستیابی به ویژگیهای مخصوص درون بازی که از سوی توسعهدهندگان پیشبینی شده است، فراهم خواهد شد.
بهعلاوه این سرویس استریم گیم، از امکان بازی چندنفره با پلتفرمهای متفاوت پشتیبانی خواهد کرد؛ بنابراین امکان پیوستن بازیکنان دیگر به محیط بازی چندنفره ازطریق پلتفرمهای متفاوت فراهم خواهد بود. در حال حاضر مشخص نیست که آیا خرید بازی و بهای استفاده از سرویس ابری گوگل دو هزینهی مجزا از یکدیگر را پیش روی کاربران قرار خواهد داد یا با خرید عناوین بازی مختلف، بازیکنان در یک باندل امکان دسترسی به سرویس استادیا را دریافت خواهند کرد.
کدام عناوین بازی ازطریق سرویس استادیا در دسترس قرار خواهد گرفت
تنها بازی موجود در نسخهی بتای Project Stream این سرویس، بازی Assassin’s Creed Odyssey بود. اگرچه به استناد این یک عنوان نمیتوان در مورد عناوین بازی قابل ارائه در آینده روی استادیا نظر داد، اما میتوان ایدههای خوبی در مورد اینکه چه نوع بازیهایی روی این سرویس استریم ابری امکان ارائه و اجرا دارد، داشت.
برای اجرای بازی Assassin’s Creed Odyssey با تنظیمات گرافیکی High در رزولوشن 1080p و با خروجی ۳۰ فریمبرثانیه، Ubisoft سیستم زیر را پیشنهاد میدهد:
(OS: Windows 7 SP1, Windows 8.1, Windows 10 (64-bit versions only
Processor: AMD FX-8350 @ 4.0 GHz, Ryzen 5 - 1400, Intel Core i7-3770 @ 3.5 GHz
Video: AMD Radeon R9 290 or NVIDIA GeForce GTX 970 (4GB VRAM or more with Shader Model 5.0) or better
Memory: 8GB RAM
Video Preset: High
Storage: 46GB available hard drive space
DirectX: DirectX June ۲۰۱۰ Redistributable
Sound: DirectX 9.0c compatible sound card with latest drivers
برای اجرای این بازی با همان سطح تنظیمات گرافیکی و خروجی فریم، این بار در رزولوشن 4K، مشخصات پیشنهادی شامل ۱۶ گیگابایت حافظهی رم، یک پردازندهی قویتر AMD Ryzen 1700X یا Core i7 7700 و بالاخره یک کارت گرافیک بهتر نظیر AMD Vega 64 یا Nvidia GeForce GTX 1080 است. حال با اتصال به سرویس استریم بازی استادیا، این محدودیتها کنار زده میشود و این عنوان جهانباز AAA حتی روی لپتاپهایی با سختافزار ابتدایی قابل بازی خواهد بود.
شرکت id Software نیز تصریح کرده است که عنوان Doom Eternal را به استادیا خواهد برد و انتقال این عنوان به سرورهای ابری گوگل تنها به چند هفته زمان نیاز خواهد داشت. مارتی استراتون یکی از اعضای تیم id Software خاطرنشان ساخته که اجرای این عنوان روی استادیا با رزولوشن 4K، خروجی ۶۰ فریمبرثانیه همراهبا HDR امکانپذیر خواهد بود.
سرویسی که قادر به اجرای بازی Assassin’s Creed Odyssey در رزولوشن 1080p با نرخ فریم ۶۰ و همچنین عنوان Doom Eternal در رزولوشن 4K با سرعت ۶۰ فریمبرثانیه باشد، یقیناً قادر به اجرای بسیاری از عناوین دیگر با همان سطحِ تنظیمات گرافیکی خواهد بود؛ پس در نتیجه سایر عناوین عمدهی دیگر نیز بهراحتی روی این سرویس قابل پیادهسازی و پشتیبانی است.
بازیهایی که عمده تمرکز آنها بر بخش آنلاین است، چشمانداز غیرقابل پیشبینیتری برای اجرا در استادیا دارد. از آنجایی که بازیهای آنلاین رقابتی، ضرب آهنگ سریعی داشته و نیازمند زمانهای واکنش Split-Second هستند، افزایش تأخیر در این عناوین ناشی از استریم محتوا برای رقابتگران حرفهای مسئلهساز خواهد شد. اما به نظر میرسد که استادیا جایگاه بهتری برای مقابله با این مسئله نسبت به دیگر سرویسهای مشابه دارد، زیرساخت کابلکشی فیبر نوری گوگل در میان تمامی شرکتها منحصربهفرد بوده، از طرفی گیمپد وایفای اختصاصی این سرویس مستقیماً به ابر گوگل متصل میشود.
در بهروزرسانی جدید کرومیوم پشتیبانی از کنترلرهای سوئیچ نینتندو به مرورگر گوگل افزوده شد، بنابراین میتوان انتظار داشت که استریم بازیها در این سرویس فقط محدود به نسخههای PC نباشد و به پلتفرمهای دیگر نیز تسری یابد.
گوگل همچنین خبر از آغاز به کار بخش Stadia Games and Entertainment این شرکت داده است. این بخش بهعنوان بازوی شرکت گوگل با یگانه هدف طراحی بازیهایی که در انحصار پلتفرم استادیای گوگل باشد، آغاز به کار کرده است.
استادیای گوگل به توسعهدهندگان اجازه خواهد داد ازطریق Stream Connect حالت Local Couch Co-Op (بازیهایی که در یک قاب تصویر یا در قابهای جداگانه با همراهی یا بر علیه دوستان آنلاین در یک شبکه قابل اجرا است) را با استریم محتوای مجزا پیادهسازی کنند. این حالت به بازیکنان امکان مشاهده و ایجاد تعامل با قلمروهایی که دوستانشان در آن مشغول بازی هستند، خواهد داد.
اما شاید بزرگترین نوع توسعه در این سرویس برای تولیدکنندگان محتوا و مخاطبان آنها Crowd Play باشد؛ قابلیتی که به مخاطبان اجازه خواهد داد تنها با کلیک کردن روی یک دکمه، به اجرای بازی با سرویسهای استریم مورد علاقهی خود بپردازند.
عمدهی تمرکز در اینجا طراحی سیستمی است که بازی کردن در آن و قدرتنماییکردن در میانِ دوستان هر دو بهسادگی امکانپذیر باشد. برای برآورده ساختن چنین هدفی، استادیا سیگنالهای 4K را همزمان به کامپیوتر شما و شبکه ویدئویی یوتیوب ارسال میکند و امکان ضبط آنچه را در حال انجام آن هستید، فراهم میسازد.
آخرین ویژگی که گوگل در مورد سرویس استادیا تبیین کرده، قابلیتی به نام State Share است؛ بدین معنا که کاربران قادر هستند موقعیت خود را در بازی Adventure ازطریق Google link با دیگران به اشتراک بگذارند. با چنین قابلیتی کاربر میتواند برای مثال موقعیت خود را در یک باس فایت نفسگیر با دوستانش به اشتراک گذاشته، آنها را به چالش مشابهی دعوت کند. اگر بازیکن یا دوستانش در جایی از بازی گیر افتادند، سیستم یکپارچهی دستیار گوگل به این کاربران امکانِ دسترسی به راهنماییها و آموزشهای قدم به قدم را در صورت تقاضا خواهد داد.
گوگل از چه سختافزاری در سرورهای استریم گیم خود استفاده میکند
گوگل در مراسم GDC اعلام کرد که این شرکت قصد دارد در سرورهای قدرتمند استادیا از پردازندههای گرافیکی AMD مبتنی بر ریز معماری وگا استفاده کند. این خبری خوشایند برای AMD و تیم قرمز بود، درحالیکه لیزا سو مدیرعامل AMD نیز در آن مراسم حضور داشت.
در حال حاضر سرویس استریم بازی GeForce Now در سمت سرور از پردازندههای گرافیکی انویدیا استفاده میکند. پس استادیا برای اولینبار است که در سرورهای خود از پردازندههای گرافیکی AMD استفاده میکند.
AMD برخی اطلاعات پایهای را در مورد معماری پردازندههای گرافیکی سفارشی این شرکت که در سرورهای ابری گوگل استادیا به کار رفته، به شرح زیر ارائه کرده است:
- مجهز به نسل دوم از حافظه با پهنای باند بالا (HBM2) که علاوهبر مصرف توان کمتر جایگاه مداری (فوت پرینت) کوچکتری را اشغال میکند.
- دارای ویژگیهای اساسی پایگاه داده نظیر پروتکشن کد اصلاح خطا (ECC) برای کمک به حفظ یکپارچگی دادهها
- سطح عملکرد سریع و قابل پیشبینی همراهبا ویژگیهای امنیتی برای گیمینگ ابری ازطریق اولین راهکار مجازیسازی پردازندهی گرافیکی سختافزار مبنا در صنعت، توسعهیافته بر پایهی فناوری استاندارد صنعتی SR-IOV (مخفف Single-Root I/O Virtualization)
- شرکت AMD با ابزارهای توسعه نرمافزاری و نیز با درایور Vulkan منبع بازِ مبتنی بر لینوکس خود به یاری گوگل خواهد آمد و این امکان را برای توسعهدهندگان بازی فراهم خواهد ساخت که عناوین آیندهی خود را برای اجرا روی پلتفرم جدید استادیا که با پردازندهی گرافیکی این شرکت تقویتشده، بهینه سازند.
مقالههاي مرتبط:
بنابر اطلاعات ارائهشده توسط گوگل، پردازندهی گرافیکی سفارشی وگا با داشتن ۵۶ واحد محاسباتی سطح عملکردی معادل ۱۰.۷ ترافلاپس دارد که برابر با یک پردازندهی گرافیکی دسکتاپ Vega 56 است. همانطور که گفته شد، این میزان قدرت محاسباتی برابر با ترکیب قدرت محاسباتی دو کنسول PS4 Pro و Xbox One X است. گوگل همچنین تصریح کرده است که درکنار این پردازندهی گرافیکی از حافظهای با پهنای باند ۵۰۰ گیگابایت بر ثانیه استفاده شده که معادل پهنای باند حافظهی کارت Vega 64 و به میزان قابل توجهی سریعتر از حافظهی گرافیکی به کار رفته در کارت Vega 56 است.
باتوجهبه شواهدی مانند پشتیبانی این پردازندههای گرافیکی از حافظه HBM2 با کد اصلاح خطا (ECC)، میتوان گفت که این شتابدهندههای گرافیکی از کلاس سرور است. به عبارت دیگر احتمالاً با نسخهای از کارتهای گرافیک سری Pro V مانند V340 سر و کار داریم. لیزا سو مدیرعامل AMD در مراسم معرفی کارت گرافیک Radeon VII در اوائل سال جاری، توضیحاتی نیز در مورد کارت گرافیکی فوق ارائه کرد.
پشتیبانی از SR-IOV که امکان مجازیسازی منابع PCIe را فراهم میکند، نشانهی واضحی است از اینکه این کارتهای گرافیک برای استفاده در مراکز داده ساخته شده است. اگر گوگل در پیادهسازی سرور خود از یک مدل آرایش فرامقیاسی استاندارد پیروی کند، تمامی این کارتها همراهبا یکدیگر در یک محیط مجازیسازیشده بهکارگیری خواهد شد. بدین ترتیب هر بخش از این منابع پردازش و استریم گیم به پیروی از یک سازوکار «براساس نیاز» در اختیار کاربران قرار خواهد گرفت. گوگل همچنین فاش ساخته است که سیستمهای آمادهشده برای این سرویس از لینوکس و Vulkan همراهبا موتورهای بازی Unreal، یونیتی و Havok پشتیبانی به عمل میآورد.
گوگل همچنین تصریح میکند که هر Instance سرویس ابری استادیا با ۱۶ گیگابایت حافظه ارائه میشود؛ هرچند مشخص نشده که این ۱۶ گیگابایت از نوع حافظهی سیستم، حافظهی گرافیکی یا ترکیبی از این دو نوع حافظه است؛ گرچه گزینهی محتمل ترکیبی از این دو نوع حافظه است. کارت گرافیک Vega 56 تنها ۸ گیگابایت حافظهی HBM2 دارد و گوگل میگوید پهنای باند حافظه در این سرویس حداکثر ۵۰۰ گیگابایت بر ثانیه است؛ بنابراین به کارگیری حافظهی HBM2 در جایگاه حافظهی سیستم نیز امری محتمل است؛ چرا که حافظههای DDR4 چنین سطح عملکردی را ارائه نمیکند.
گوگل همچنین فاش کرده است که در هر Instance استادیا از یک پردازندهی سفارشی x86 استفاده میشود که با سرعت کلاک ۲.۷ گیگاهرتز کارکرده و با ۹.۵ مگابایت حافظهی کش سطح ۲ و سطح ۳، قابلیت هایپرتردینگ و پشتیبانی از اجرای دستورالعملهای AVX2 تقویت شده است. هرچند گوگل خود به صراحت نمیگوید که پردازندههای مورد استفاده در این Instance-ها ساخت شرکت اینتل است یا AMD، واژهی هایپرتردینگ گویای آن است که این پردازندهی سفارشی ساخت اینتل است؛ چرا که شرکت AMD از قابلیت جایگزین SMT یا مولتیتردینگ همزمان برای پیادهسازی تردینگ استفاده میکند. اما این احتمال را نباید از نظر دور داشت که ممکن است با یک پردازندهی تقویتشدهی AMD نیز روبهرو باشیم.
ترکیب حافظهی کش سطح ۲ و ۳ اگرچه ایجابگر استفاده از پردازندههای اینتل در این Instanceها است، اما باید توجه داشت که اینتل در فهرست شرکای گوگل از قلم افتاده است. پردازندههای AMD دستکم در ردهی موردانتظار تجهیزات این نوع سرورها، با حافظهی کش سطح ۳ بیشتری از ۹.۵ مگابایت ( و بیشتر از مدلهای اینتل) ارائه میشود؛ با این اوصاف بعید نیست که پردازندهی مورد استفاده در سیستمهای سرور استادیا از ریزمعماری Zen 2 برخوردار باشد؛ یعنی معماری که پردازندههای رایزن سری ۳۰۰۰ از آن برخوردار است. از دیگر سو پردازندهی گرافیکی شبیه به Vega 56 بایستی قادر به برآورده ساختن وعدههای گوگل برای اجرای بازی در رزولوشن 4K با نرخ فریم ۶۰ باشد؛ البته چنانچه کاربران با کاهش جزییات گرافیکی مشکلی نداشته باشند.
درهرصورت باید منتظر ارائهی اطلاعات بیشتر از سوی شرکت گوگل در مورد جزییات سرویس استریم بازیهای ویدیویی این شرکت با نام استادیا بمانیم؛ در صورت عملیاتی شدن ایدهی گوگل در پیادهسازی استادیا، چهرهی آیندهی دنیای گیمینگ عوض خواهد شد و بازی کردن عناوین گرافیکی حیرتانگیز با کامپیوترهای مختلف ممکن شده، دیگر در گرو خرید سختافزارهای گرانقیمت نخواهد بود.
شاعران و سیاستمداران مدتها است میدانند که قلب و ذهن با هم در ارتباط هستند. اکنون دانشمندان علوم اعصاب و متخصصان قلب دوباره در مطالعهای که همین ماه در مجلهی The European Heart Journal منتشر شد، نشان دادند این ارتباط بیش از یک استعاره است. بهنظر میرسد عملکرد مغز افرادی که دچار یک وضعیت جدی و نادر به نام سندرم قلب شکسته میشوند، نسبتبه افراد سالم متفاوت است. این امر نشان میدهد چیزی که در سر اتفاق میافتد، میتواند به قلب آسیب وارد کند. ظاهرا در این وضعیت، احتمال بروز آرامش فیزیولوژیکی که باید پس از استرس اتفاق افتد، کم است.
این وضعیت که در پزشکی با عنوان تاکوتسوبو (سندرم قلب شکسته) شناخته میشود، معمولا پس از تجربهی استرس شدیدی نظیر از دست دادن یکی از عزیزان پیش میآید. این وضعیت با تضعیف و تورم ناگهانی قلب مشخص میشود و درنهایت شکل بطن چپ قلب بهحالت کوزهای که در ژاپن از آن برای شکار اختاپوس استفاده میشود و تاکوتسوبو نام دارد، درمیآید. پزشکی که این سندرم را برای نخستین بار کشف کرد، یک پزشک ژاپنی بود. پژوهشگران اکنون مظنونند که این اختلال (که عمدتا زنان را مبتلا میکند و گاهی اوقات هم کشنده است) با مغز و چگونگی مهار استرس توسط سیستم عصبی ارتباط دارد.
در واکنش به یک خطر، سیستم عصبی سمپاتیک عملکرد قلب را تسریع میکند، سیستم پاراسمپاتیک اوضاع را آرام میکند و سیستم لیمبیک پاسخهای عاطفی را ایجاد و کنترل میکند. مناطقی از مغز که این سیستمها را تنظیم میکنند، برای حفظ هماهنگی فرایندهای اساسی و خودکار مانند ضربان قلب با هم ارتباط نزدیکی دارند.
گروهی از متخصصان قلب سوئیسی میخواستند بدانند آیا اختلال در تعامل بین این سیستمها با سندرم قلب شکسته ارتباطی دارد یا نه. آنها ۱۵ فرد داوطلب که از سندرم قلب شکسته جان سالم به در برده بودند و نیز ۳۹ فرد سالم را مورد مطالعه قرار دادند. دانشمندان اسکن مغز این شرکتکنندگان را تهیه کردند. در داوطلبان سالم، همانطور که انتظار میرفت بخشهایی از مغز که مرتبط با عواطف و سیستمهای عصبی سمپاتیک و پاراسمپاتیک بود، عملکرد هماهنگی داشتند. اما ارتباط بین آن مناطق در بازماندگان سندرم قلب شکسته نسبتا کم بود.
مقالههای مرتبط:
اختلال در فعالیت نورونی در مناطقی از مغز که کنترلکنندهی سیستمهای عصبی سمپاتیک و پاراسمپاتیک هستند، قابلتوجه بود. احتمال بروز آرامش فیزیولوژیکی پس از استرس، کم بود. کریستین تمپلین استاد قلب و عروق دانشگاه بیمارستان زوریخ که هدایت این مطالعه را برعهده داشت، میگوید:
اسکنهای مغز نشان میدهند که سندرم قلب شکسته احتمالا در مغز و با واکنشهای آن به استرس آغاز میشود.
مشخص نیست که آیا استرس، مغز افراد مبتلا به این سندرم را طوری تغییر میدهد که منجر به آسیب قلبی میشود یا اینکه قابلیت مدیریت و مهار مغز تضعیف میشود. همچنین مشخص نیست که چگونه مغز آشفته قلب را بازسازی میکند اما تمپلین معتقد است هورمونهای استرسی که آزاد میشوند، ممکن است روی پاسخ قلبیعروقی تاثیر داشته باشند. او میگوید:
این مطالعه نشان میدهد مغزها و قلبهای ما بیشتر از آنچه دانشمندان به آن اعتقاد دارند، با هم ارتباط دارند. تعامل شیمیایی بین آنها روی هر دو اثر میگذارد. غم و اندوه میتواند بدن را بشکند، بنابراین کسی نباید درمورد دریافت کمک در زمان درگیری با استرس تامل کند.
این احساس درونی که وقتی بزرگتر میشویم، زمان هم سریعتر میگذارد، موضوعی جهانی است و در طول سالها، دانشمندان برای تشرح علت آن تفسیرهای مختلفی مطرح کردهاند. یکی از توضیحات روانشناختی رایج پشت صحنهی این دریافت درونی، این است که هرچه اطلاعات ادراکی دنیای اطراف ما آشناتر شوند، توجه کمتری به آنها میکنیم. برای مثال، کودکان بهطور مداوم رویدادها و محیطهای جدیدی تجربه و درک و از قدرت مغزی بیشتری برای پردازش اطلاعات روزمره استفاده میکنند. بااینحال همانطورکه بزرگتر میشویم، تازگی واقعیت وجودی ما بهتدریج کمرنگتر میشود و این حس را برای ما بهوجود میآورد که زمان بهسرعت درحال سپریشدن است.
آدریان بیژان، مهندس مکانیک در دانشگاه دوک، با الهامگرفتن از این ایده، دراینباره تفسیر محکم و فیزیکی پیشنهاد کرده است. درحالیکه وقتی جوان هستیم، یقینا اطلاعات بیشتری پردازش و احساس میکنیم زمان آهستهتر میگذرد، طبق ادعای بیژان، این میتواند نتیجهای از عملکرد سریعتر مغزهای جوانتر درزمینهی شناسایی و ادغام تصاویر باشد. بیژان میگوید:
مقالههای مرتبط:
مردم اغلب از این موضوع تعجب میکنند وقتی جوانتر بودند، چقدر در زندگی آنها زمانهایی وجود داشت که بهنظر میرسید برای همیشه باقی میمانند. این بداندلیل نیست که تجارب آنها عمیقتر یا معقولتر بوده؛ بلکه فقط بهدلیل این است که آنها با سرعت بسیار بیشتری اطلاعات را پردازش میکردند.
ایدهی بیژان این است که خصوصیات فیزیکی مغز ما که همراهبا افزایش سن تحلیل میروند، اساس درک ما از گذشت سریع زمان هستند. برای مثال، فرکانس حرکات جهشی چشم ما همراهبا افزایش سن کاهش مییابد. این همان توانایی ما برای درک ذهنی تصاویر است و مطالعات انجامشده روی نوزادان نشان میدهند چشم افراد جوانتر حول یک صحنه، سریعتر از چشم افراد بالغ حرکت میکند. بیژان پیشنهاد میکند این نشان میدهد ذهنهای جوانتر درمقایسهبا ذهنهای پیرتر اطلاعات بیشتری با سرعت بیشتری دریافت و تلفیق میکنند و این بارِ بالاتر دادههای ادراکی است که به درک شخصی از گذشت زمان آهستهتر در هنگام جوانی و سریعتر در هنگام بزرگسالی منجر میشود. بیژان میگوید:
ذهن انسان با تغییر تصاویر درکشده تغییر زمان را حس میکند. حال از گذشته متفاوت است؛ زیرا مشاهدهی ذهنی ما تغییر میکند. در جوانی بهنظر میرسید روزها طولانیتر باشند؛ زیرا ذهن جوان درمقایسهبا همان ذهن در بزرگسالی، تصاویر بیشتری طی یک روز درک میکند.
فرضیهای جدید نشان میدهد وقتی بزرگ میشویم، مغز ما تصاویر کمتری با سرعت کمتری پردازش میکند و موجب میشود تصور کنیم زمان سریعتر سپری میشود
پیشنهاد بیژان بیشک قانعکننده است و مکانیسمی عصبی را نشان میدهد که میتواند بهطور منطقی ادراک درونی گذشت سریع زمان با افزایش سن را توصیف کند. این مکانیسمِ مطلقا فیزیکی کاملا افزایش ظاهرا تصاعدی در سرعت گذشت زمان همراهبا بزرگشدن را توضیح نمیدهد. فرضیهی لگاریتمی این شکاف را پُر و پیشنهاد میکند درک زمان متناسب با زمانی است که زندگی کردهایم. برایناساس، یک سال برای فردی ۱۰ ساله درمقایسهبا یک سال برای فردی ۵۰ ساله بسیار طولانیتر بهنظر میرسد. همانطورکه کریستین یتز، زیستشناسی از دانشگاه بث توضیح میدهد تجربهی درکشده از زمان ۱۰ تا ۲۰ سالگی، بههمان صورت تجربهی زمان از ۴۰ تا ۸۰ سالگی است. یتز توضیح میدهد:
برای فردی ۱۰ ساله، یک سال تنها ۱۰ درصد و برای فردی ۲۰ ساله، این زمان تنها ۵ درصد از زندگیاش است. در مقیاس لگاریتمی، برای اینکه فردی ۲۰ ساله بتواند همان افزایش نسبی در سنی را درک کند که فردی ۲ ساله تجربه میکند، باید تا ۳۰ سالگی صبر کند. باتوجهبه این دیدگاه، تعجبی ندارد که احساس کنیم وقتی بزرگتر میشویم، زمان سریعتر میگذرد.
همهی اینها قطعا ما را با این نتیجهگیری پیشبینیپذیر رها میکند که زمان پیچیده و درک ما از آن هم پیچیدهتر است. ایدهی جدید بیژان ممکن است تاحدی درست باشد؛ زیرا این مطمئنا فقط قطعهای از پازل بزرگتر، یعنی ادراک شخصی ما از زمان است.
در ماه گذشته، خودروهای متنوعی معرفی کردهایم که برخی از آنها در سال ۲۰۱۹ و برخی دیگر در سالهای آتی به بازار خواهند آمد؛ اما بسیاری از افراد کنجکاو بودند اطلاعات بیشتری از خودروهایی داشته باشند که در آینده وارد بازار خواهند شد. بههمیندلیل فهرستی نسبتا کامل از خودروهای سواری و وانتها و شاسیبلندهایی آماده کردهایم که در آینده در خیابانها خواهیم دید.
برخی از این مدلها نسخههایی بهروزشده از خودروهایی هستند که درحالحاضر وجود دارند و برخی دیگر نیز مدلهایی کاملا جدید هستند که بیشتر آنها تا سال ۲۰۲۰ وارد بازار خواهند شد.
آلفارومئو مدل GTV
این خودرو اسپرت بخشی از برنامهی ۵ سالهی گروه فیات کرایسلر است. آلفارومئو در سالهای اخیر، با معرفی مدلشاسیبلند و سدان اسپرت توانسته مشتریان بیشتری جذب این برند کند. یکی دیگر از مدلهای جدید این شرکت که در آینده در بازار خواهیم دید، خودرو کوپهی ۴ نفرهای بهنام GTV است که روی پلتفرم خودرو سدان جولیا ساخت خواهد شد. این مدل از موتوری هیبریدی با قدرت ۶۰۰ اسببخار و سیستم 4WD بهرهمند خواهد بود.
آئودی Sport EV
آئودی بهتازگی مدلهای اسپرت خود را از مدلهای اصلی جدا کرده و آنها را با نام کامل آئودی اسپرت به بازار عرضه خواهد کرد. مدل اسپرت EV نیز خودرویی برقی است که در سال ۲۰۲۰ به بازار خواهد آمد. آئودی در دههی آینده، خودروهای برقی اسپرت زیادی معرفی خواهد کرد که این مدل نیز یکی از آنها است. براساس اطلاعاتی که آئودی از این محصولات برقی داده، میتوان اطمینان یافت اولین محصول از این سری نه خودرویی کراساور، بلکه مدلی اسپرت خواهد بود.
بیامو سری ۲ گرن کوپه
سالها است که بیامو مدلی برای رقابت با مرسدس بنز CLA کلاس ندارد؛ اما بیامو تا اوایل سال ۲۰۲۰، خودرو کوپهی چهاردر جدیدی با نام سری ۲ گرن کوپه به بازار خواهد فرستاد. گفته میشود این مدل از موتور ۲ لیتری توربو با قدرت ۳۰۲ اسببخار استفاده خواهد کرد و در بازار آمریکا، تنها بهصورت دودیفرانسیل عرضه خواهد شد.
بیامو i4
بیامو i4 اولین محصول تمامبرقی تولید انبوه بیامو بهشمار میرود و قرار است مشتریان بیشتری درمقایسهبا مدلهای i8 و i3 را جذب خود کند. در طراحی این مدل، از خودرو مفهومی Vision Dynamics Concept الهام گرفته شده و احتمالا با هربار شارژ بتواند حدود ۷۰۰ کیلومتر را طی کند. زمان ورود به بازار این مدل برای اواخر سال ۲۰۱۹ یا اوایل ۲۰۲۰ برنامهریزی شده است.
بیامو M3 مدل ۲۰۲۰
بیامو چندی پیش اعلام کرده بود ۲۶ مدل خودرو جدید را تا سال ۲۰۲۰ معرفی خواهد کرد که برخی از آنها نسخههای جدید از محصولات فعلی این شرکت خواهند بود. در بین این مدلها، تعدادی نسخهی M نیز وجود دارند و یکی از آنها مدل M3 است. درکنار این مدل، بیامو مدلی از M4 را نیز در دست توسعه دارد. پیشبینی میشود این خودروها در نمایشگاه خودرو فرانکفورت در سال ۲۰۲۰ رونمایی و در همان سال وارد بازار شوند.
بیامو X3e
در پاییز سال ۲۰۱۶، بیامو از برنامهی خود برای تولید نسخهای الکتریکی از X3 خبر داد و تابستان گذشته نیز، بهطور رسمی اعلام کرد این خودرو در سال ۲۰۲۰ وارد بازار خواهد شد. هنوز اطلاعات دقیقی از این مدل منتشر نشده و ممکن است با نام X3e یا iX3 وارد بازار شود. این کراساور تمامبرقی همچنین شباهتهای زیادی با خودروهای سری i بیامو خواهد داشت و قیمت آن هم در زمرهی گرانترین نسخههای X3 خواهد بود.
کادیلاک اسکالید EV
کادیلاک هم برای سال آینده برنامهی گستردهای برای لوکسترین شاسیبلند خود دارد. مدل جدید اسکالید از موتور V8 با حجم ۴ لیتر استفاده خواهد کرد و احتمالا درکنار این مدل، نسخهای هیبریدی نیز قابلانتخاب خواهد بود. همچنین بنابر شنیدهها، کادیلاک قصد دارد تعلیق عقب یکتکهی اسکالید را کنار بگذارد و از سیستم تعلیق چنداتصالی و شاید بادی در این خودرو استفاده کند. در بخش طراحی داخلی نیز، نسل آیندهی اسکالید با کادیلاک Escala Concept شباهتهای فراوانی خواهد داشت و خواهد توانست با محصولات مرسدس بنز و بیامو رقابت کند.
فورد Baby Bronco
فورد برونکو یکی از شاسیبلندهای محبوب فورد است که بیشتر موردتوجه آفرودسواران قرار دارد؛ اما فورد برنامهای برای تولید نسخهای کوچکتر از این خودرو را نیز با نام Baby Bronco در سر دارد که ممکن است همین امسال از آن رونمایی شود. این مدل همانند نسخهی بزرگتر برونکو از طراحی تهاجمی و آفرود بهره میبرد که بهخوبی آن را از خودروهای کراساور متمایز میکند.
فورد اکسپلورر ST
نسل جدید فورد اکسپلورر در نمایشگاه خودرو دیترویت رونمایی شد و تا اواخر امسال به بازار عرضه خواهد شد. درکنار نسخههای عادی این خودرو، فورد برنامه دارد نسخهی اسپرت ST از این مدل را نیز با قدرت ۴۰۰ اسببخاری تولید کند. تغییرات این مدل شامل رینگهای بزرگ ۲۰ اینچی و ترمزهای قدرتمند نیز هستند و میتواند به حداکثر سرعتی ۲۴۰ کیلومتربرساعت نیز دست پیدا کند.
جنسیس G70 کوپه
جنسیس G70 سدان در مدل ۲۰۱۹ خود محصولی قوی است و آیندهی خوبی برای آن میتوان تصور کرد؛ اماجنسیس به این راضی نیست و برای رقابت با کوپههای لوکس آلمانی، مدل کوپهی این خودرو را نیز رونمایی خواهد کرد. مدل کوپهی G70 نیز مانند مدل سدان از موتور ۴ سیلندر توربو یا V6 تویینتوربو استفاده خواهد کرد و قیمت آن نیز تفاوت زیادی با نسخهی سدان نخواهد داشت. جنسیس همچنین، ممکن است در آینده مدل استیشن واگن از G70 را نیز معرفی کند.
جنسیس GV80
برند جنسیس بین سالهای ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۱، سه مدل کراساور معرفی خواهد کرد. اولین مدل از این سری با نام CV80 تولید خواهد شد. جنسیس GV80 روی پلتفرم مدل G70 ساخته خواهد شد و ازنظر طراحی نیز، به خودرویی مفهومی شبیه خواهد بود که جنسیس در نمایشگاه خودرو نیویورک رونمایی کرده بود. هنوز اطلاعاتی از قیمت و نسخههای این کراساور لوکس دردسترس نیست.
کراساور الکتریکی جنرال موتورز
در نمایشگاه خودرو شانگهای، شورولت شاسیبلندی مفهومی بهنام FNR-X را رونمایی کرد و پسازآن، مدیراجراییجنرال موتورز بهطور رسمی از برنامهی این شرکت برای تولید کراساور برقی در سال ۲۰۲۰ خبر داد. جزئیات فنی این خودرو هنوز منتشر نشده؛ اما احتمالا روی پلتفرم شورولت بولت ساخته خواهد شد. شعاع حرکتی این خودرو چیزی درحدود ۳۸۰ کیلومتربرساعت و قدرت آن نیز حدود ۲۰۰ اسببخار خواهد بود.
کراساورهای الکتریکی هیوندای
هیوندای اخیرا اعلام کرده ۸ خودرو شاسیبلند جدید تولید خواهد کرد که اولین آنها با نام کُنا وارد بازار شده است. همچنین، هیوندای نسلهای جدید توسان و سانتافه و سانتافه اسپرت را نیز بهزودی معرفی خواهد کرد. دیگر برنامهی این شرکت تولید شاسیبلند شهری و شاسیبلند بزرگ ۸ نفره هستند. برای بخش فنی این خودروها از موتورهای دیزلی و پلاگین هیبریدی و حتی پیل سوختی استفاده خواهد شد.
هیوندای سانتاکروز
در سال ۲۰۱۵، هیوندای خودرو پیکاپ مفهومی بهنام سانتاکروز را رونمایی کرد و اعلام شد این خودرو تا سال ۲۰۲۰ وارد بازار خواهد شد. نسخهی نهایی سانتاکروز روی پلتفرم سانتافه ساخته خواهد شد؛ اما مشخص نیست کدام موتور روی این مدل نصب شود. مدل مفهومی از موتور ۲ لیتری توربودیزل بهرهمند بود؛ ولی این به آن معنا نیست که الزاما مدل نهایی نیز از همین موتور استفاده میکند.
جگوار F-Type
با وجود اینکه علاقهمندان به خودروهای اسپرت از این خبر خوشحال نبودند، جگوار قبلا اعلام کرده بود مدلهای خود را بهمرور برقی خواهد کرد و خودرو اسپرت F-Type نیز از این تصمیم مستثنی نیست. هنوز اطلاعات دقیقی از مشخصات این مدل به بیرون درز نکرده و مشخص نیست چه قیمتی هم خواهد داشت.
جیپ رانگلر پلاگین هیبرید
دو سال پس از معرفی نسخهی جدید رانگلر، جیپ بهزودی نسخهی پلاگین هیبرید این خودرو را نیز به شورومهای خود خواهد فرستاد. احتمالا بخش فنی این شاسیبلند با کرایسلر پاسیفیکا هیبریدی یکسان باشد و در حالت برقی، بتواند تا ۵۰ کیلومتر مسافت را طی کند. در ماههای آتی، مدل اکودیزل این خودرو نیز معرفی خواهد شد.
کیا موهاوی ۲۰۲۰
نسل جدید کیا موهاوی بهعنوان مدلی کوچکتر از تلوراید و بزرگتر از سورنتو بهزودی در خطِتولید کیا موتورز قرار خواهد گرفت.
لندروور دیفندر ۲۰۲۰
بهنظر میرسد بهزودی پس از مدتها انتظار، مدل جدید دیفندر به بازار خواهد آمد. لندرور دیفندر جدید درحالحاضر بهصورت استتارشده شکار شده و احتمالا تا اواخر امسال رونمایی شود.
خودرو سواری لندروور
مقالههای مرتبط:
شایعات بسیاری وجود دارند که میگویند لندروور تا سال ۲۰۲۰، مدل سواری نیز خواهد ساخت. این خودرو با همکاری جگوار ساخته خواهد شد و پلتفرم آن نیز با جگوار XJ یکسان است. لندرور همچنین، با هدف کاهش مصرف سوخت خودروهایش این مدل را بهصورت برقی نیز تولید خواهد کرد. اطلاعات بیشتر و جزئیات قیمتی این مدل هنوز اعلام نشدهاند.
مزدا Speed3
مزدا سال گذشته در لس آنجلس، نسل جدید مزدا ۳ هاچبک و سدان را معرفی کرد. این مدل از نسل جدید موتورهای Skyactic-X استفاده میکنند. این موتور جدید سوپرشارژر ۳۰ درصد سوخت کمتری مصرف میکند و از اواخر امسال به بازار عرضه خواهد شد. افزونبراین، مزدا تولید نسخهای اسپرت از مزدا ۳ را نیز در برنامه دارد که با نام مزدا Speed3 وارد بازار خواهد شد.
مزدا RX-9
مزدا RX-9 خودرو اسپرت کوپهی جدیدی است که براساس مدل مفهومی RX-Vision ساخته خواهد شد. گرچه مشخصات این کوپه هنوز مشخص نیست، احتمالا از موتور ونکل استفاده خواهد کرد.
مرسدس بنز EQC
مرسدس بنز EQC اولین خودرو تمامبرقی مرسدس بنز در بازار است و نسخهی نهایی آن نیز چندی پیش در استکهلم معرفی شد. این مدل اواخر امسال یا اوایل سال ۲۰۲۰ وارد بازار میشود.
نیسان Z مدل ۲۰۲۰
مدل فعلی نیسان 370Z از سال ۲۰۰۹ روی خطِتولید قرار دارد. نیسان برنامه دارد نسل جدید این خودرو را بهزودی معرفی کند و احتمالا پلتفرم مشترکی با مرسدس بنز خواهد داشت.
پلاستار ۳ و ۴
پلاستار بهعنوان برند اسپرت ولوو دو مدل ۱ و ۲ را درحالحاضر تولید میکند؛ اما قصد دارد یک شاسیبلند و یک خودرو کروک را نیز به محصولات خود اضافه کند که این مدلها نیز روی پلتفرم خودروهای ولوو ساخته خواهند شد. محصولات پلاستار در نمایندگیهای ولوو فروخته میشوند؛ ولی هنوز قیمت این دو مدل جدید مشخص نشده است.
پورشه ۹۱۱ هیبرید
صحبتهای زیادی دربارهی تولید نسخهای هیبریدی از پورشه ۹۱۱ وجود دارد و بهنظر میرسد پورشه نسل جدید این خودرو را بهصورت هیبرید هم رونمایی کند. پیشرانهی هیبریدی پورشه ۹۱۱ از توربوشارژر نیز بهرهمند خواهد بود.
پورشه تایکان
پورشه تایکان اولین خودرو تمامبرقی پورشه است. این سدان برقی قبلا با نام Mission E بهعنوان خودرویی مفهومی در سال ۲۰۱۵ رونمایی شده بود و حالا آمادهی ورود به خطِتولید است. پورشه تایکان سال آینده وارد بازار خواهد شد.
Redspace REDS
Redspace برندی چینی است که کریس بنگل، طراح مشهور خودرو، آن را در چین تأسیس کرده است. محصولات Redspace فاصلهی زیادی با بیاموهایی دارند که کریس بنگل قبلا طراحی میکرد؛ اما همچنان طراحی آنها درخورتوجه است. یکی از محصولات این برند خودرویی با نام REDS است. خودرو REDS خودرویی پیشرفته با مفاهیم آیندهنگرانه است. روی سقف این خودرو پنلهای خورشیدی نصب شدهاند و درهای آن نیز تنها با فشردن یک کلید بازمیشوند. مشخصات بیشتری از این خودرو تمامبرقی موجود نیست؛ ولی احتمالا تا سال ۲۰۲۰ وارد بازار آسیا خواهد شد.
تویوتا 86
تویوتا قصد دارد محصول جدید را روی پلتفرم مدل ۸۶ تولید کند. این خودرو نیز مانند ۸۶ با کمک سوبارو ساخته خواهد شد و زمان ورود به بازار آن دههی آینده است. ازنظر ظاهری، باتوجهبه تصاویر کامپیوتری که از این خودرو کوپهی اسپرت منتشر شده، میتوان زبان طراحی آن را به مدل C-HR شبیه دانست. این خودرو بعد از سال ۲۰۲۰ وارد بازار خواهد شد.
فولکس واگن گلف ۲۰۲۰
فولکس واگن با وجود درگیربودن در ماجرای رسوایی خودروهای دیزلی خود، تولید مدلهای جدید را متوقف نکرده است و مدل جدید گلف در سالهای آینده معرفی خواهد شد. فولکس واگن در نسل آیندهی گلف، مدل تمامبرقی را حذف خواهد کرد؛ چون خودروهای برقی فولکس واگن با نام سری ID عرضه خواهند شد؛ اما گلف جدید به موتور پلاگین هیبرید نیز مجهز خواهد شد که مشخصات آن فعلا معلوم نیست.
فولکس واگن I.D.Crozz
فولکس واگن از خودروهای دیزلی آرامآرام درحالحرکت به خودروهای برقی است. اولین محصول تمامبرقی این شرکت مدل I.D.Crozz خواهد بود که اول وارد بازار آمریکا میشود. براساس اطلاعاتی که فولکس واگن از این خودرو در نمایشگاه خودروِ لسآنجلس منتشر کرد، I.D.Crozz از دو موتور برقی استفاده میکند که یکی در محور جلو و دیگری در محور عقب نصب میشود و مجموع قدرت آنها به ۳۰۲ اسببخار میرسد. شعاع حرکتی این خودرو نیز ۵۰۰ کیلومتربرساعت است.
حل بحران آبوهوا و نقش تعیینکنندهی انرژی هستهای در رفع این مشکل، از دیرباز رهبران جهان را بر سر دوراهی قرار داده است. بااینکه این منبع انرژی با کربن پایین راهکاری عالی در چنین شرایط اقلیمی بهنظر میرسد، درمقایسهبا نمونههای سوختهای فعلی همچنان فناوری گرانقیمتی محسوب میشود. بااینحال، راکتورهای کوچک مدولار علاوهبر مزایای اقتصادیشان، احتمالا راحتتر تأییدیه مسئولان را میگیرند.
انتظار میرود تقاضا برای برق تا سال ۲۰۴۰، به ۴۵ درصد افزایش یابد و همین امر به افزایش انتشار گازهای گلخانهای و نیز قیمت برق منجر میشود. بنابراین، بخشهای خصوصی و دولتی باید با مشارکت یکدیگر فناوریهای انرژی پاک را توسعه دهند. باتوجهبه اینکه اورانیوم موردنیاز برای سوخت این نیروگاهها بهمقدار فراوان وجود دارد و فناوری آن مطمئن است، انرژی هستهای گزینهی مناسبی تلقی میشود. جان پارسونز، یکی از نویسندگان پژوهشی بهنام «آیندهی انرژی هستهای در دنیای با کربن محدود» میگوید:
مقامهای دولتی باید با تدوین سیاستهای جدیدی برای کربنزدایی، از همهی فناوریهای انرژی دارای کربن پایین نظیر، انرژیهای تجدیدپذیر و هستهای و سوختهای فسیلی جاذب کربن استفاده کنند و در همین حال، باید بهدنبال گزینههایی برای ترغیب سرمایهگذاری خصوصی در توسعهی هستهای باشند.
وزارت انرژی ایالات متحدهی آمریکا با مشارکت سیستمهای نیروی برق شهری یوتا به تأمین سرمایهی پروژهی راکتور کوچک شرکت NuScale در آیداهو کمک میکنند. طبق برآوردها، هزینهی ساخت این راکتور ۳ میلیارد دلار است که ۸۰۰ میلیون دلار آن تأمین شده است. هزینهی طول عمر یا هزینهی همترازشدهی هر مگاوات در ساعت آن نیز ۶۵ دلار است. باتوجهبه هزینههای همترازشدهی کنونی برای انرژی خورشیدی و باد که بین ۲۰ تا ۳۰ دلار برای همان واحد است، برخی افراد دربارهی اقتصادیبودن این پروژه تردید دارند. حتی هزینهی دستگاههای ذخیرهی انرژی خورشیدی نیز برای هر مگاوات در ساعت ۴۰ دلار میشود. شرکت مهندسی فلور (Fluor) عمدهی مالکیت شرکت NuScale را دراختیار دارد. این شرکت دراینزمینه میگوید:
با ترکیب ۱۲ راکتور کوچک مدولار این پروژه میتوان یک واحد ۵۴۰ مگاواتی بهوجود آورد. زمانیکه سطح یکی از راکتورها پایین میآید، میتوان بهراحتی آن را حفظ کرد؛ درحالیکه سایر راکتورها به فعالیت خود ادامه میدهند. بنابراین، کل تجهیزات از مدار خارج نمیشود و امکان تجدید سوخت هریک از راکتورها در بازهی زمانی کوتاهی امکانپذیر است.
هزینهی یک واحد ۵۴۰ مگاواتی بین ۲.۲ تا ۲.۵ میلیارد دلار است؛ درحالیکه این مقدار بسیار ارزانتر از نیروگاه هستهای ۱,۰۰۰ مگاواتی و حدود ۳۰ درصد گرانتر از تولید متمرکز است. آکادمی ملی علوم ایالات متحدهی آمریکا میگوید:
فکر نمیکنیم ایالات متحدهی آمریکا بتواند با استفاده از تعداد درخورتوجهی راکتورهای کوچک مدولار در بخش برق، تا اواسط قرن حاضر کمک شایانی به کاهش گازهای گلخانهای کند.
سیستمهای برق شهری یوتا، نیروگاه هستهای کوچک مدولار ۷۲۰ مگاواتی در محل آزمایشگاه ملی آیداهو در آیداهو فالز خواهد ساخت. آنها قصد دارند سال آینده مجوزها را دریافت و کار ساخت را در سال ۲۰۲۳ شروع کنند. قرار است چندین کارخانهی زغالسنگ فعالیت خود را در این منطقه بهپایان برسانند. درواقع، شرکت NuScale فناوری خود را بهعنوان جایگزینی برای تولید زغالسنگ در نظر گرفته و میگوید هزینهی پیشتولید آن زیاد است؛ اما در طول دورهی عمر این نیروگاه اقتصادی خواهد بود. آنها معتقدند انرژی خورشیدی و بادی بهتنهایی نمیتوانند مشکل آبوهوا را برطرف کنند. ریک پری، وزیر انرژی ایالات متحدهی آمریکا، میگوید:
وزارت انرژی برای حمایت از رویکردهای نوآورانه در تولید انرژی نظیر همین فناوری جدید تمام تلاش خود را بهکار بسته است. ما دربارهی فرصتهای موجود برای آینده و همچنین، پیشروبودن در فناوری تولید هستهای هیجانزده هستیم.
همه به مشکلات انرژی هستهای واقف هستند؛ از اتفاقی که در نیروگاه فوکوشیمای ژاپن افتاد تا ذخیرهی سوخت هستهای مصرفشده. درحالحاضر، انرژی هستهای ۱۱ درصد از مجموع انرژی دنیا را تشکیل میدهد که این رقم در ۱۵ سال قبل، معادل ۱۸ درصد بوده است. انرژی هستهای حدود ۱۸ درصد از سبد انرژی ایالات متحدهی آمریکا را ازآنِ خود کرده است؛ هرچند ۶۰ درصد از آن انرژی با کربن پایین را شامل میشود. بااینحال، شرکتهایی نظیر اکسلان و شرکت فرست انرژی که نمیتوانند با گاز طبیعی رقابت کنند، شاید مجبور شوند نیروگاههای هستهای خود در پنسیلوانیا و سایر نقاط آمریکا را تعطیل کنند. درواقع، گاز طبیعی جایگزین زغالسنگ شده و میتواند به کاهش انتشار دیاکسید کربن در ایالات متحدهی آمریکا کمک کند. بااینحال، تقاضا برای گاز طبیعی برای کارخانهها و ژنراتورهای تولید برق روبهافزایش است و همین موضوع قیمت آن را افزایش میدهد.
مقالههای مرتبط:
دولت ایالات متحدهی آمریکا بر این باور است سرمایهگذاری در فناوری هستهای با کربن پایین درنهایت به سودآوری خواهد رسید. بههرحال چنانچه بخش حملونقل و صنعت گرمایشی منازل الکتریکی شوند، بار انرژی افزایش مییابد و به سوخت کربن خنثی بیشتری نیاز خواهند داشت. علاوهبراین، سرمایهگذار خطرپذیر پول خود را برای یک دهه یا بیشتر مسکوت نگه نمیدارد تا این فناوری بررسی شود.
انتظار میرود راکتورهای دارای اندازهی مناسب، بیشترینبهرهوری و مزایا را داشته باشند و بهطور بالقوه به بازگشت سرمایهی سرمایهگذاران منجر شوند. چنین واحدهایی بهطورکلی به ابزار ذخیرهی زبالهی هستهای مجهز هستند و همچنین از تجهیزات آنها میتوان برای تولید منابع آب آشامیدنی در کشورهایی استفاده کرد که با کمبود منابع آب مواجه هستند. هرچند مؤثربودن تولید این راکتورها به زمان زیادی نیاز دارد تا درنهایت، مقامهای این صنعت تأیید کنند میتوان با همان قیمت ارزانی که آنها ادعا میکنند، این راکتورهای کوچک را ساخت. این بدانمعنا است برای اینکه چرخ این صنعت بچرخد، باید مبالغ هنگفتی از یارانهی مالیاتدهندگان به آنها تعلق گیرد.
درحالیکه این راکتورهای دارای اندازهی مناسب جذابیت زیادی دارند، همان مشکلات مالی و کنترلی صنایع مشابه نیز سد راه آنها قرار دارد. هرچند باتوجهبه افزایش تقاضا برای سوختهای برقی کربن خنثی، بخش دولتی باید در این بخش سرمایهگذاری کند، شاید روزی برسد ازنظر محیطزیستی و اقتصادی بهرهوری چشمگیری داشته باشند.
آیا تأسیسات همجوشی توکامک، دستگاههایی با کاربرد گسترده برای انجام واکنشهای همجوشی، میتوانند با سرعت بیشتری برای تولید انرژی پاک و امن و بدون محدودیت بهمنظور تولید برق توسعه یابند؟ جان منارد، فیزیکدانی از آزمایشگاه فیزیک پلاسما پرینستون، این سؤال را با نگاهی دقیق به مفهوم توکامک متراکم مجهز به آهنرباهای ابررسانا دمابالا بررسی کرده است. چنین آهنرباهایی میتوانند میدانهای مغناطیسی بیشتری ایجاد کنند؛ میدانهایی که برای ایجاد و حفظ پایداری واکنشهای همجوشی ضروری هستند و درمقایسهبا به حالت متراکم در تأسیسات امکانپذیر است.
منارد مقالهای که هماکنون در مجلهی علمی «تبادلات فلسفی در جامعهی سلطنتی» منتشر کرده، ابتدا در کارگاه انجمن سلطنتی در لندن ارائه داد. او با مقالهاش به تسریع در روند توسعهی انرژی همجوشی تولیدشده با توکامک متراکم منجر شد. منارد گفت:
این اولین مقالهای است که بهصورت کمّی نشان میدهد چگونه ابررساناهای جدید در آینده، میتوانند اثر متقابلی با فشار فراوان تولیدشدهی توکامکهای متراکم بهمنظور تأثیرگذاری بر نحوهی بهینهشدن آنها داشته باشند. آنچه بهدنبال توسعهی آن بودیم، برخی مدلهای سادهای بود که ابعاد مهمی از طراحی یکپارچهای را دربر دارد.
جان منارد فیزیکدان با مفاهیمی برای نسل بعدی تأسیسات همجوشی
یافتههای بسیار مهم
بنابر گفتهی استیو کولِی، رئیس آزمایشگاه فیزیک پلاسما، این نتایج بسیار درخورتوجه است. کولِی خاطرنشان کرد استدلالهای جان منارد در این مقاله و مقالهی پیشین، در گزارش اخیر آکادمی ملی علوم آمریکا بسیار تأثیرگذار بوده است. منارد خواستار برنامهای برای توسعهی نیروگاه آزمایشی همجوشی متراکم برای تولید برق با کمترین هزینهی ممکن است. کولِی ادامه داد:
منارد واقعا جنبههای فنی توکامکهای بسیار کوچکتر را با استفاده از آهنرباهای دمابالا بیان کرده است.
توکامکهای متراکم، شامل تأسیسات کرویمانند ارتقاآزمایش تورس کروی ملی (NSTX-U)، درحالحاضر در آزمایشگاه فیزیک پلاسما پرینستون در دست تعمیر است. این توکامکها، توکامک کروی مگاآمپر (MAST) در بریتانیا را شامل میشوند و برخی از ویژگیهای سودمند را ارائه میدهند. این دستگاهها که شکل ظاهری آنها با توکامکهای سنّتی متفاوت است، میتوانند پلاسماهایی با فشار بالا تولید کنند که برای واکنشهای همجوشی با میدانهای مغناطیسی نسبتا کم و مقرونبهصرفه ضروری است.
مقالههای مرتبط:
چنین واکنشهایی بهمنظور آزادکردن انرژی، عناصر سبک را بهشکل پلاسما ترکیب میکنند؛ یعنی حالت گرم و باردار ماده که از الکترونهای آزاد و هسته اتمی تشکیل شده است. دانشمندان بهدنبال تولید این فرایند و اساسا ایجاد ستارهای روی زمین برای تولید برق فراوان برای خانهها و مزارع و صنایع در سراسر جهان هستند. همجوشی میتواند میلیونها سال با کمترین خطر و بدون تولید گازهای گلخانهای دوام بیاورد.
گسترش بررسیهای قبلی
پژوهش منارد بررسیهای قبلی خود دربارهی طراحی کرویای را گسترش داد که میتواند مواد و اجزای راکتور همجوشی را توسعه دهد و بهعنوان نیروگاهی آزمایشی برای تولید توان الکتریکی بهکار رود. مقالهی فعلی تحلیلی دقیق از ویژگیهای پیچیدهای ارائه میدهد که آزمایشهای آینده باید هنگام تلفیق توکامکهای متراکم با آهنرباهای HTS آن را کشف کنند. منارد دراینباره گفت:
ما دریافتیم نوآوری واحدی وجود ندارد که بتوان از آن برای دستیابی به پیشرفتهایی درزمینهی ساخت دستگاههای متراکمتر و ارزانتر استفاده کرد. شما باید به سیستم یکپارچهای نگاه کنید تا بدانید از میدانهای مغناطیسی بیشتر استفاده میکنید یا نه.
این مقاله بر مسائل اصلی دربارهی اندازهی حفرهای تمرکز کرده که در وسط توکامک قرار دارد و بهعنوان «نسبت منظری» تعریف و باعث حفظ پایداری و شکلدادن به پلاسما میشود. در توکامکهای کروی، این حفره باتوجهبه طراحی جدید توکامکها میتواند بهاندازهی نصف اندازهی توکامکهای سنّتی باشد. این درحالی است که فیزیکدانان باور دارند نسبتهای منظری کمتر میتواند پایداری پلاسما و محصورسازی آن را بهبود ببخشد. مرناد دراینباره گفت:
تا وقتی آزمایشها را در NSXT-U و MAST انجام ندهیم، دربارهی محصورسازی پلاسما مطمئن نیستیم.
نسبتهای منظری کمتر محیط جذابتری برای آهنرباهای HTS فراهم میکند که چگالی جریان قدرتمند آنها میتواند میدانهای مغناطیسی قدرتمندی تولید کند که همجوشی درون فضای نسبتا کم هر توکامک متراکم به آن نیاز دارد. بااینحال، آهنرباهای ابررسانا به حفاظی ضخیم برای حفاظت دربرابر آسیب ناشی از بمباران نوترون و گرمایش نیاز دارند که به کاهش فضای لازم برای ترانسفورماتور بهمنظور القا جریان در پلاسما منجر میشود و برای تکمیل میدان پیچشی هنگام کاهش اندازهی دستگاه موردنیاز است. برای طراحیهایی با نسبت منظری کمتر، دانشمندان باید تکنیکهای جدیدی برای تولید برخی یا همهی جریانهای اولیه پلاسما توسعه دهند.
تولید ۲۰۰ تا ۳۰۰ مگاوات توان الکتریکی
حفظ پایداری پلاسما برای تولید ۲۰۰ تا ۳۰۰ مگاوات توان الکتریکی بررسیشده در این مقاله درمقایسهبا محصورسازیای که ساختارهای عملیاتی توکامکهای استاندارد به آن میرسند، به محصورسازی بیشتری نیاز دارد. تولید این مقدار توان میتواند به ایجاد شارهای همجوشی نوترون منجر شود که طول عمر تخمینزدهشدهی آهنرباهای HTS را به یک تا دو سال از مدت زمان انجام عملیات با تمام توان محدود میکند. حفاظ ضخیمتر میتواند بهطور درخورتوجهی این طول عمر را افزایش دهد؛ اما درعینحال، میزان قدرت تحویلی همجوشی را کاهش میدهد.
درحقیقت، پیشرفتهای عمدهای درزمینهی آهنرباهای HTS نیاز است که هنوز برای اندازهگیری ساخته نشدهاند. منارد دراینباره گفت:
احتمالا ساخت مدلی از مؤلفههای اصلی موردنیاز در ابعاد آهنربا و عوامل مرتبط بهعنوان تابعی از نسبت منظری، چندین سال طول میکشد.
افزونبراین، منارد معتق است براساس این نتایج نسبت منظری کمتر واقعا ارزش بررسیهای بیشتر را دارد. همچنین، او خاطرنشان کرد مزایای بالقوهی نسبتهای منظری کمتر که تولید چگالی توان همجوشی (خروجی لازم توان همجوشی در هر حجم پلاسما) را نیز شامل میشود، بیش از میزان خروجی برای نسبتهای منظری متعارف است. منارد دراینباره گفت:
موضوع همجوشی باید بیشتر بررسی شود؛ بنابراین، بسیار مهم است که مزایای نسبتهای منظری کمتر و ویژگیهای آن بهدرستی ارزیابی شود.
اپل تمرکز خود بر بازار را بهمرور تغییر میدهد. در سالهای اخیر و در دورههای مختلف، فروش آیفون کاهش درخورتوجهی تجربه کرد. بههمیندلیل، بخش سرویسهای اپل که از اپاستور تا قراردادهای اهدای مجوز را شامل میشود، بهعنوان جبههی دوم درآمدی کوپرتینوییها خود را نشان میدهد. آنها اکنون، بیشازپیش تصمیم گرفتهاند اشتراکهای پولی برای خدمات دریافتشدنی در گوشیهای هوشمند و گجتهای دیگر به کاربران بفروشند.
مقالههای مرتبط:
بهزودی و در رویداد ۵فروردین بهنام It's Showtime، جهتگیری اپل در درآمد بهوضوح برای کارشناسان و علاقهمندان روشن خواهد شد. پیشبینیها بیشازهمه رونمایی سرویس تلویزیونی برای برنامههای اختصاصی و فیلمهای متنوع و نیز سرویس جدید خبری با همکاری مجلههای معتبر را برای رویداد پیش رو حدس میزنند.
طبق آمارهای ارائهشده از درآمد فصل گذشتهی اپل، آنها بیش از ۱۰.۹ میلیارد دلار از سرویسهای خود درآمد کسب کردهاند. بهعلاوه، براساس گفتههای تیم کوک، رکورد جدید درآمدی در مناطق مختلف جغرافیایی نیز در سرویسها ثبت شد. افزونبراین، کوک ادعا کرد کوپرتینوییها قصد دارند درآمد خود از سرویسها را تا سال ۲۰۲۰ به دوبرابر افزایش دهند. فصل گذشته، اپل رشد درآمدی ۱۹ درصدی درمقایسهبا سال گذشته را ثبت کرد.
درآمد سرویسها درمقایسهبا بخشهای دیگر کسبوکار اپل، رقم درخورتوجهی محسوب میشود. در مقام مقایسه، بخش مک در فصل گذشته، ۷.۴ میلیارد دلار درآمد کسب کرد. این آمار برای آیپد ۶.۷ میلیارد دلار و برای مجموعه محصولات پوشیدنی و خانهی هوشمند و لوازمجانبی ۷.۳ میلیارد دلار بود. قطعا با برنامههای جدید کوپرتینوییها و تمرکز بیشازپیش روی سرویسها، آمار درآمدی تفاوت بیشتری نشان خواهد داد.
اپل هنوز سرویسهای بلندپروازانهی خبر و ویدئو خود را رونمایی نکرده است؛ اما دیدیم که درآمد چشمگیری از محصولات موجودش دارد. آنها چگونه چنین درآمدی کسب میکنند و آیا همهی آن درآمدها از کسبوکارهایی سالم بهدست میآیند؟
اپل آمار جزئی درآمد هریک از سرویسهای خود را منتشر نمیکند؛ درنتیجه، نمیتوان آمار دقیقی از آنها ارائه کرد. البته، میتوان گفت آن بخش از کسبوکار کوپرتینوییها از چه بخشهایی تشکیل میشود، هرکدام چقدر هزینه دریافت میکنند و همهی آنها عملکرد مناسبی دارند یا خیر. در آستانهی معرفی سرویسهای جدید، در ادامهی این مقالهی زومیت، هریک از سرویسهای اپل را بهطور خلاصه بررسی میکنیم.
اپلموزیک
اپلموزیک را میتوان یکی از بخشهای سرویسی حرفهای اپل نامید که عمر زیادی هم ندارد. کوپرتینوییها سرویس موسیقی خود را در سال ۲۰۱۵ و پس از خرید برند Beats راهاندازی کردند. سرویس عضویت موسیقی اپل تا دسامبر۲۰۱۸، آمار ۵۶ میلیون کاربر را ثبت کرد. در مقام مقایسه، باید بدانید اسپاتیفای تا فوریهی۲۰۱۹، ۹۶ میلیون کاربر داشته است.
آمار کاربران اپلموزیک که بهصورت دائم برای عضویت در آن هزینه پرداخت میکنند، مشخص نیست. سرویس مذکور خدمات رایگان هم ارائه میدهد و همچنین، بهرایگان با برخی گوشیهای عرضهشدهی اپراتور ورایزن هم ارائه میشود. بههرحال، برای مقایسهی کلی تصور میکنیم همهی کاربران ماهانه ۱۰ دلار به اپلموزیک پرداخت کنند که درنتیجه، درآمد سالیانهی ۶.۷ میلیارد دلاری را بهسمت کوپرتینوییها سرازیر میکند.
اپاستور
اپاستور یکی از بازیگران بزرگ بخش سرویسهای اپل در بحث درآمد محسوب میشود. این سرویس در می۲۰۱۸ و جشن ۱۰ سالگی، رکورد ۱۷۰ میلیارد دلار درآمد را در طول سالهای فعالیتش بهنام خود ثبت کرد.
بخش عمدهی درآمد اپل از اپاستور، از فروش مستقیم اپلیکیشن حاصل نمیشود؛ بلکه اپلیکیشنها و بازیهایی با پرداخت درونبرنامهای، سهم اصلی درآمد اپاستور را دراختیار دارند. ازآنمیان، میتوان به بازیهای رایگان فورتنایت و کندیکراش و نیز اپلیکیشنهای عضویت پولی همچون نتفلیکس و تیندر و یوتیوب اشاره کرد که همگی درصدی از درآمد خود را به اپاستور پرداخت میکنند.
آمارهای تحلیلی اپاستور نشان میدهد که هریک از ۵۰ اپلیکیشن برتر ازلحاظ درآمد در پلتفرم اپاستور، یا سرویسهای ثبتنامی پولی یا بازیهای رایگان با پرداخت درونبرنامهای هستند. حتی بزرگترین اپلیکیشنهای پولی مانند ماینکرفت یا Facetune که پرداخت درونبرنامهای هم دارند، درآمدی برابر با بازیهای رایگان و پرداخت درونبرنامهای ندارند.
اپلیکیشنهای رایگان اپاستور آمار فروش درخورتوجهی ازآنِ خود کردهاند. تا ژوئن۲۰۱۸، اپل حدود ۱۰۰ میلیارد دلاربه توسعهدهندگان اپلیکیشنها پرداخت کرد. با درنظرگرفتن سهم ۷۰ به ۳۰ توسعهدهندگان و اپل از درآمد اپلیکیشنها، میتوان تخمین زد در سالهای گذشته، ۱۴۲ میلیارد دلار به اپاستور سرازیر شد که ۴۲ میلیارد دلار آن به کوپرتینوییها رسید.
اپاستور، سرویس پردرآمد اپل، با وجود سوددهی فراوان، در ماههای گذشته مشکلاتی هم تجربه کرد. دعواهای حقوقی متعدد، ازجمله شکایتها دربارهی قانون ضدتراست، کوپرتینوییها را با مشکلاتی روبهرو کرد. جدیدترین نمونه از آنها به اسپاتیفای مربوط میشود که سهم ۳۰ درصدی اپل از ثبتنام پولی سرویسها را ناعادلانه و در جهت تبلیغ سرویس اختصاصی اپلموزیک میداند.
آیکلاد
اپل به تمام مشتریان سختافزارهای خود ۵ گیگابایت فضای رایگان در آیکلاد میدهد؛ بههمیندلیل، مشتریان دستگاههای آیفون یا آیپد یا مک، کاربر آیکلاد نیز هستند. بهعلاوه، سازندهی آیفون با ارائهی سرویسهای پولی و فضای ذخیرهسازی بیشتر، درآمدی ماهانه از آن سرویس ازآنِ خود میکند.
آیکلاد درظاهر شهرت دراپباکس یا گوگل درایور را در حوزهی ذخیرهسازی و اشتراک فایل ندارد؛ اما مزیتهایی به کاربر ارائه میکند که ارزش پرداخت هزینهی ماهانه را دارد. مزیت اصلی آیکلاد این است که تنها ابزار پشتیبانگیری از آیفون و آیپد در اینترنت محسوب میشود. بهعبارتِدیگر، فضای ذخیرهسازی ارائهشده در آیکلاد تقریبا هرآنچه را ذخیره میکند که در آیفون یا آیپد شما وجود داشته باشد. بههرحال، آن فضای اضافی در بسیاری از اوقات، مشتریان سختافزارهای اپل را مجاب میکند تا هزینهی اضافی پرداخت کنند.
اپل نیازها و خواستههای کاربران را در آن حوزه بهخوبی درک میکند. قیمت ارزانترین بستهی آیکلاد برای ۵۰ گیگابایت فضای ذخیرهسازی، ماهانه ۹۹ سنت است که برای اکثر کاربران خریدی معقول بهنظر میرسد. البته، همان درآمد حدود ۱۲ دلاری بهازای هر کاربر، وقتی در میلیاردها کاربر iOS در سرتاسر جهان ضرب شود، مبلغی چشمگیر خواهد بود. در سال ۲۰۱۶، یکی از مدیران اپل تعداد کاربران آیکلاد را ۷۸۲ میلیون نفر عنوان کرد که البته، آمار دقیق کاربران پولی را نشان نمیدهد.
هزینهی ماهیانهی سرویس آیکلاد برای فضاهای ذخیرهسازی ۵۰ و ۲۰۰ گیگابایتی و ۲ ترابایتی بهترتیب ۰.۹۹ و ۲.۹۹ و ۹.۹۹ دلار است. فضاهای ۲۰۰ گیگابایتی و ۲ ترابایتی را میتوان بهصورت پلنهای خانوادگی و گروهی نیز خرید.
آیتونز و سرویس کتاب اپل
فروشگاه آیتونز زمانی غول صنعت رسانه محسوب میشد. امروزه، با ظهور سرویسهایی همچون اسپاتیفای، اپلموزیک، نتفلیکس و هولو، مردم تمایل کمتری به خرید موسیقی و فیلم دارند. البته، آیتونز هنوزهم برای اپل درآمدزایی میکند. آیتونز برای خرید یکبارهی انواع محتوا برای مخاطبان کاربرد دارد. بهعلاوه، این سرویس مانند دیگر خدمات اپل، بهصورت پیشفرض برای همهی کاربران دستگاهها عرضه میشود.
با وجود ظهور سرویسهای متعدد شبیه به آیتونز، هنوز بسیاری از کاربران برای کاربردهای مختلف، حتی اجارهکردن فیلم، از آن استفاده میکنند. بهعلاوه، اپل فروشگاه قدیمی خود را روی پلتفرمهای مختلف همچون تلویزیونهای هوشمند سامسونگ نیز عرضه میکند. درنتیجه، میتوان گفت آیتونز هنوز منبع مهمی برای درآمدزایی شرکت محسوب میشود.
سرویس دیگر Apple Books نام دارد که بهطورکلی، همان آیتونز، ولی مخصوص کتابها محسوب میشود. سرویس کتابهای اپل رقیبی بزرگ و قدرتمند بهنام آمازون و پلتفرم محبوب کیندل دارد. کوپرتینوییها حتی تصمیم گرفتند با دعواهای حقوقی رقابت با آمازون را پیش ببرند؛ اما هنوز فروشگاه قدیمی کتاب، اعتباری بیش از همهی رقبا دارد. بههرحال، سرویس کتابهای اپل نیز مشتریان خاص خود را دارد و بهعنوان یکی از فروشگاههای بزرگ کتاب الکترونیکی جهان شناخته میشود. درنتیجه، منبع مناسب درآمدی برای اپل محسوب میشود.
آیتونز سرویس افزودنی دیگری هم دارد که بهاندازهی دیگر سرویسها مشهور نیست. iTunes Match نام سرویسی با هزینهی سالانه ۲۵ دلار است که موسیقیهای کاربران در آیتونز را در تمامی دستگاهها باهم هماهنگ میکند. بهبیانِدیگر، کاربر با عضویت در آن، سرویس ابری موسیقی اختصاصی دریافت میکند که البته، باید همهی محتوای داخل آن را خریده باشد.
اپلپِی
اپل پِی (Apple Pay) سیستم پرداخت اپل است که امکان خرید از وبسایتها و اپلیکیشنها را برای کاربران فراهم میکند. بهعلاوه، سیستمهای پرداخت بدون تماس در خُردهفروشیها و جابهجایی پول بین کاربران با Apple Pay Cash نیز درکنار این سرویس به کاربران عرضه میشود.
اپل ادعا میکند در ازای استفاده از سیستم پرداختیاش، هیچ هزینهای از خریداران و فروشندگان و توسعهدهندگان دریافت نمیکند. البته، گزارشها نشان میدهد درصد بسیار کمی از تراکنشها بهحساب کوپرتینوییها واریز میشود. احتمالا آن هزینه را بانکی پرداخت میکند که کارت اعتباری متصل به اپلپِی را ارائه میکند. گزارش سال ۲۰۱۴، زمان رونمایی اپلپِی میگوید ۰.۱۵ درصد از تراکنش بهعنوان کارمزد به اپل میرسد.
اپل در گزارش فصل گذشتهاش، اعلام کرد در اپلپِی ۱.۸ میلیارد تراکنش انجام میشود. این آمار بیش از دوبرابر دورهی مشابه در سال گذشته بود. هیچ آماری از مقدار دقیق تراکنشها در دست نیست و تنها میتوان تخمین زد حجم زیادی از آنها در خارج از آمریکا انجام شده؛ چراکه در برخی از کشورهای دیگر، پرداختهای موبایلی محبوبتر هستند. بههرحال، حجم تراکنشها بسیار زیاد است و اپل درآمد درخورتوجهی از آنها دارد.
سرویس اپلپِی علاوهبر درآمد کارمزدی، در بخش Apple Pay Cash درآمدی نسبی برای شرکت دارد. اگر پول جابهجاشده ازطریق کارتهای نقدی در آن سرویس منتقل شود، هزینهای پرداخت نخواهد شد؛ اما اگر از کارتهای اعتباری استفاده شود، باید ۳ درصد کارمزد به شرکت پرداخت شود.
AppleCare
اپل خدمات ضمانت محصولات خود را با سرویسی بهنام +AppleCare با خدمات گستردهتر به کاربران عرضه میکند. مشتریان با ثبتنام در آن سرویس، خدمات طولانیمدتتر و نیز تخفیف در برخی قطعات و تعمیرات را دریافت میکنند. سرویس مذکور بخشی از هزینهی برنامهی آپگرید آیفون نیز محسوب میشود و البته مانند سرویسهای دیگر، آمار دقیقی از کاربران آن منتشر نمیشود.
اعطای مجوز
این بخش برخلاف سرویسهای دیگر آنچنان برای کاربران ملموس نیست؛ اما کسبوکار پرسودی برای اپل محسوب میشود. کوپرتینوییها مجوزهای گوناگونی به شرکتها میفروشند که سرویسهایی خود را در iOS اجرا کنند. بهعنوان مثال، گوگل برای باقیماندن بهعنوان سرویس اصلی جستوجو یا Weather Channel برای ارائهی دادههای آبوهوایی به کاربران، به اپل هزینه پرداخت میکنند. بههرحال، پایگاه مشتریان قوی اپل آن هزینهها را برای شرکتها موجه جلوه میدهد و درنتیجه، سازندهی آیفون نیز درآمد مناسبی کسب خواهد کرد.
فروش مجوزها بخش مبهمی از کسبوکار اپل محسوب میشود. تنها آمارهای شفاف مربوطبه سال ۲۰۱۴ و اسناد دادگاهی میشود که گوگل یک میلیارد دلار برای حضور بهعنوان موتور جستوجوی پیشفرض به اپل پرداخت کرده بود. تخمینهای اخیر رقم ۹ میلیارد دلار را برای آن بخش درآمدی عنوان میکنند؛ تخمینی که اگر صحیح باشد، فروش مجوز را به یکی از سرویسهای پردرآمد اپل تبدیل میکند.
نقشه و سیری و آیکلاد رایگان
آخرین بخش درآمدی اپل از سرویسها، کمی عجیب بهنظر میرسد. سازندهی آیفون بخشی از قیمت فروش آیفون و آیپد و مک را بهعنوان درآمدی برای بخش سرویسها در نظر میگیرد. بهبیانساده، اپل سرویسهای رایگانی همچون نقشه، سیری، iMessage و بخش رایگان آیکلاد را بهعنوان هزینهای برای قیمت تمامشدهی دستگاههای خود در نظر میگیرد.
پس از اجرای سیاست مذکور، درآمد اپل در بخش سرویسها رشدی ۷.۷ درصدی تجربه کرد و در آن بخش، درآمد آنها از ۸.۴۷ میلیارد دلار به ۹.۱۳ میلیارد دلار رسید. دلیل این سیاستگذاری کوپرتینوییها مشخص نیست؛ اما اجرای آن، یعنی کاربران در زمان خرید دستگاه، برای سرویسهای بهظاهر رایگان آن شرکت نیز هزینه پرداخت میکنند.
.: Weblog Themes By Pichak :.