حدود یک سال از معرفی آخرین پرچمدار سری P هواوی با نام P20 میگذرد؛ پرچمداری قدرتمند که درکنار خود حتی برادر قدرتمندترش، P20 Pro و دربرابرش رقبای نامداری همچون سامسونگ گلکسی اس 9، گلکسی اس 9 پلاس، گوگل پیکسل 3XL و آیفون جدید اپل را میدید. باوجوداین، با گذر از این دوران حالا نوبت به پرچمدار جدید هواوی، یعنی P30 رسیده که با خانوادهی دو عضوی و حتی سه عضوی خود، به جنگ با رقبای تازهای نظیر گلکسی اس 10برخیزد.
طبیعتا با نزدیکشدن به معرفی این پرچمدار داغ هواوی، بر شدت گمانهزنیها و اخبار دربارهی آن افزوده شود؛ ازاینرو، در مطلب پیشرو نگاهی خواهیم انداخت بر تمامی آنچه از این گل سرسبد جدید هواوی میدانیم یا از آن انتظار داریم. با زومیت همراه باشید.
قیمت و زمان رونمایی هواوی P30
با نگاهی به سابقهی هواوی در معرفی پرچمداران قبلی سری P این شرکت، انتظار میرفت P30 را در رویداد MWC 2019 ببینیم؛ اما چنین اتفاقی نیفتاد و هواوی در حساب توییتر خود اعلام کرد ۲۶مارس (برابر با ۷فروردین۱۳۹۸) و شهر پاریس را برای این رونمایی در نظر گرفته است.
دربارهی قیمت P30 باید گفت حداقل قیمت این گوشی ۷۹۰ دلار و برابر با برادر پیشین خود است که البته، احتمال افزایش قیمت هرچند جزئی دورازانتظار نیست. بااینحال، فارغ از موضوع قیمت، نکتهی جالب دربارهی این پرچمدار تازهی هواوی این است که کاربران آمریکایی از تهیهی آن محروم خواهند بود؛ درست مانند اتفاقی که برای P20 رخ داد.
طراحی و نمایشگر هواوی P30
بهترین دیدی که تا به این لحظه از برادر کوچکتر، P30، پیدا کردهایم، ناشی از رندرهایی است که افشاکنندهای موسوم به OnLeaks منتشر کرده است. با نگاهی به این تصاویر که احتمالا به واقعیت بسیار نزدیک هستند، درخواهیم یافت که مانند رسم رایج این روزها، جنس بدنهی این پرچمدار شیشهای است و از رنگهای جذاب و طیفی بهره خواهد برد.
افزونبراین، بهنظر میرسد P30 در نمای جلویی خود میزبان بریدگی یا پیشانی نیمدایرهایشکل خواهد بود. اگر این موضوع بهحقیقت بپیوندد، شاید یکی از نکات منفی این پرچمدار بهشمار رود؛ چراکه درحالحاضر نیز، محصولاتی از هواوی عرضه شدهاند که راهکارهای جذابتری برای حذف این پیشانی در نظر گرفتهاند؛ مانند ورود دوربین بهعنوان حفرهای در نمایشگر گوشی هواوی آنر ویو 20. البته، شاید این راهکار نیز بهمذاق بعضی کاربران خوش نیاید؛ اما بههرحال، باید بگوییم از هواوی انتظار نداریم در پرچمدار محبوب خود از همان بریدگی استفاده کند که تولیدکنندگان مختلف کمکم به هر طریقی درحالحذف آن هستند.
گذشته از بدنه و نمایشگر، باید به دوربین اصلی سهگانه، بازگشت احتمالی درگاه ۳.۵ میلیمتری هدفون، وجود اندکی حاشیه در پایین نمایشگر هواوی P30 و حسگر اثرانگشت مخفی احتمالی در زیر نمایشگر اشاره کرد. البته، این ویژگی آخر نشان میدهد P30 پذیرای صفحهی نمایش OLED خواهد بود؛ چراکه امکان ارائهی این ویژگی در اغلب LCDها وجود ندارد.
باوجوداین، اوضاع برای برادر بزرگتر، P30 Pro، مهیجتر است؛ چراکه علاوهبر رندرهایی که جزئیات دستگاه را نشان میدهند، تصاویری واقعی نیز از این گوشی بهبیرون درز کردهاند.
با نگاهی به رندرهای موجود P30 Pro میتوان به بریدگی قطرهایشکل آن پی برد که مانند ویژگی برادر کوچکتر است، با این تفاوت که در سمت راست و چپ P30 Pro، حاشیهی کمتر و حتی خمیدگی بیشتری شاهد هستیم. همچنین در پشت دستگاه، مجموعا چهار دوربین بهچشم میخورد که سه تای آنها در یک ردیف قرار دارند و چهارمین دوربین در پایین فلش و سایر حسگرها خودنمایی میکند. دقت به لبههای کناری P30 Pro نیز گویای دو تفاوت میان این پرچمدار و نسخهی پایهی آن است: از درگاه هدفون خبری نیست و بهجای آن، حسگر مادون قرمز در لبهی بالایی وجود دارد.
درپایان، با نگاهی به تصاویر واقعی درزکرده از P30 Pro، بهنظر میرسد اطلاعات منتشرشده، مطابقت زیادی با مشخصات واقعی این پرچمدار داشته باشد. علاوهبراین، استعداد بسیار زیاد پوشش پشتی دستگاه دربرابر جذب اثرانگشت نیز بهراحتی تشخیصدادنی است.
دربارهی نمایشگر این پرچمداران میتوان گفت هر دو برادر تازهوارد هواوی از رزولوشن ۲۳۴۰ در ۱۰۸۰ پیکسل بهره خواهند برد که اگر این اعداد صحت داشته باشد، حداقل درزمینهی وضوح تصویر پیشرفت خاصی درمقایسهبا هواوی P20 با رزولوشن ۲۲۴۰ در ۱۰۸۰ پیکسل رخ نداده است. همچنین، گفتنی است منابعی آگاه از احتمال بهرهگیری P30 Pro از نمایشگر ۶.۴۷ اینچی نیز خبر دادهاند.
شایان ذکر است پیش از درز تصاویر بالا، تصاویری از قابهای محافظ این دو پرچمدار منتشر شده بود که علاوهبر اشاره به دوربین سهگانهی P30، از وجود چهار دوربین اصلی در P30 Pro خبر میداد.
دوربین هواوی P30
باتوجهبه اینکه هواوی توجه خاصی به دوربین اغلب گوشیهای خود، بهویژه پرچمداران دارد، طبیعی است گمانهزنیهای فراوانی دربارهی دوربین پرچمدار جدید این شرکت نیز مطرح شود.
بهطور مثال، گفته شده P30 احتمالا از حسگر ۳۸ مگاپیکسلی جدید ساخت سونی بهره میبرد. همچنین، منبعی دیگر به حسگر ۴۰ مگاپیکسلی این گوشی و بهرهمندی از دوربینی سهگانه بههمراه بزرگنمایی اپتیکال ۵ برابری و دوربین سلفی ۲۴ مگاپیکسلی اشاره کرده است.
افزونبراین بنابر اطلاعات برخی منابع، P30 Pro نیز دوربین ۴۰ مگاپیکسلی با f/1.6 و مجهز به لرزشگیر و دوربین ۲۰ مگاپیکسلی واید با f/2.2 بدون لرزشگیر و حسگر تشخیص عمق خواهد داشت. این درحالی است که هنوز از ماهیت دوربین چهارم دردسترس خبری نیست. همچنین، گفته میشود دوربین سلفی این گوشی نیز ۳۲ مگاپیکسلی خواهد بود.
با درنظرگرفتن گفتههای یکی از مسئولان هواوی مبنیبر احتمال عرضهی گوشی هوشمندی با دوربینی چهارگانه با قابلیت بزرگنمایی اپتیکال ۱۰ برابری، میتوان حدس زد P30 Pro احتمالا از بزرگنمایی اپتیکال ۱۰ برابری نیز بهرهمند خواهد بود و حسگر سهبعدی ارتقایافته برای سنجش فاصله خواهد داشت. هرچند باتوجهبه وسعت گمانهزنیها و شایعهها در بخش دوربین، چارهای جز انتظار برای رونمایی رسمی این دو پرچمدار باقی نمیماند.
سختافزار و سیستمعامل هواوی P30
با اتکا به اطلاعات یکی از منابع، میتوان گفت P30 احتمالا ۶ یا حتی ۸ گیگابایت رم و ۱۲۸ گیگابایت حافظهی ذخیرهسازی خواهد داشت و برادر بزرگتر نیز با رم ۸ گیگابایتی و در سه حافظهی ذخیرهسازی ۱۲۸ یا ۲۵۶ یا ۵۱۲ گیگابایتی عرضه خواهد شد.
بهغیر از این، تا این لحظه هیچ اطلاع موثقی از جزئیات سختافزاری و پردازشی P30 در دست نیست؛ اما نگاهی به آخرین پرچمدار فعلی هواوی، میت 20، میتواند برخی از این جزئیات را حدسزدنیتر کند.
مقالههای مرتبط:
بهطور مثال، P30 نیز مانند میت 20 و میت 20 پرو بهاحتمال بسیار زیاد از همان قلب تپندهی اختصاصی هواوی موسوم به Kirin 980 استفاده خواهد کرد. البته، مدتی از ارائهی این پردازنده میگذرد و رقیبی بسیار قدرتمند همچون اسنپدراگون ۸۵۵ دربرابر این تراشه قد علم کرده؛ اما باید گفت Kirin 980، اولین تراشهی ۷ نانومتری اندرویدی، همچنان در رقابتی داغ با سایر تراشههای پرچمدار سال ۲۰۱۸ قرار دارد و هنوزهم میتواند کاربران را راضی نگه دارد.
سایر ویژگیهای P30
با صرفنظر از ویژگیهای مذکور، تنها نکتهی مهم باقیمانده دربارهی پرچمدار جدید هواوی، امکانات صوتی آن است؛ چراکه گفته میشود P30 از بلندگوهای ارتقایافتهای بهره خواهد برد. هرچند جزئیات بیشتری دربارهی این موضوع دردسترس نیست، باتوجهبه بهرهمندی P20 فقط از یک بلندگو، میتوان حدس زد P30 با استفاده از دو بلندگو، صدایی استریو را فراهم خواهد کرد یا حتی ممکن است مانند پرچمدار جدید الجی بهنام G8، صدا را ازطریق صفحهی نمایش پخش کند.
از هواوی P30 چه انتظاراتی داریم؟
پس از نگاهی به تمامی اخبار و شایعات موجود دربارهی پرچمدار تازهی هواوی، نوبت به آن میرسد که با جمعبندی همهی نکات گفتهشده، انتظارات طبیعیمان از این گوشی قدرتمند را مروری کنیم.
۱. صفحهی نمایش با وضوح بیشتر
این روزها درحالیکه هواوی به همان رزولوشن +Full HD پایبند شده، سایر پرچمداران شرکتهایی نظیر سامسونگ و سونی مدتها است رقابت داغی بر سر رزولوشن بیشتر آغاز کردهاند.
ازاینرو، باوجوداینکه منابع موثق از کیفیتی درحدود Full HD در پرچمدران جدید هواوی خبر میدهند، انتظار داریم این شرکت خوشنام چینی در جدیدترین محصولاتش کلیشهی قبلی را رها کند و به کیفیت QHD روی آورد. البته، باید گفت هرچند کیفیتهای بالاتری نظیر 4k نیز وجود دارند، کوچکردن از Full HD بهسمت کیفیتهای بالاتر نیز موهبتی بزرگ و اولین چیزی است که از پرچمداران امروزی انتظار میرود.
۲. بازگشت درگاه هدفون
در دنیایی زندگی میکنیم که تولیدکنندگانش خیال خداحافظی با اتصالات سیمی را در سر میپرورانند؛ اما با وجود جذابیت اولیهی چنین اتفاقی، هنوزهم نمیتوان با اطمینان نظر داد کاربران از حذف درگاه هدفون خوشحال خواهند بود یا خیر. بنابراین، خوشحالتر خواهیم شد اگر هواوی قابلیتی را دوباره به پرچمدار خود بازگرداند که وجودش ضرری به کسی نمیرساند؛ همانطورکه سامسونگ نیز در گلکسی اس 10 همچنان به حذف این درگاه از خانوادهی پرچمدار خود متقاعد نشده است.
۳. شارژ بیسیم
هواوی P20 از باتری قدرتمند و فناوری شارژ سریع نیز بهرهمند بود؛ اما از شارژ بیسیم در آن خبری نبود. بااینحال، ازآنجاکه هواوی از یک سو تصمیم گرفت در Mate 20 Pro این قابلیت را ارائه دهد و از سوی دیگر، سایر رقبا نیز درحالارائهی فناوری شارژ بیسیم هستند، انتظار میرود هواوی P30 نیز میزبان این فناوری باشد.
۴. سه دوربین در نسخهی پایه
هواوی در نسخهی Pro از P20 از سه دوربین استفاده کرد؛ درحالیکه نسخهی عادی این پرچمدار از این امکان بیبهره بود؛ ازاینرو، حالا انتظار داریم دوربین سهگانه در P30 ارائه شود و این امکان به نسخهی Pro موکول نشود.
البته، باید اشاره کنیم لااقل فعلا نیازی به ارائهی بیش از سه دوربین احساس نمیشود و بهجایآن، افزایش کیفیت و امکانات تصویربرداری و ارتقای قابلیتهای تشخیص محیط بهوسیلهی هوش مصنوعی موردانتظار است.
۵. حسگر اثرانگشت درون صفحهی نمایش
گنجاندن حسگر اثرانگشت در زیر صفحهنمایش کمکم درحال رایجشدن است و خودِ هواوی نیز در محصولاتی همچون میت 20 پرو و آنر 10 از این قابلیت بهره برده است. پس طبیعی است اصلا انتظار نداریم پرچمداری همچون P30 دوباره از همان حسگرهای معمولی استفاده کند.
۶. تراشهی ردهبالا
درحالصحبت دربارهی انتظاراتی بدیهی هستیم و انتظارنداشتنِ بهبودهای سختافزاری برای پرچمداری جدید در دنیای امروز امری ناممکن است. هواوی در آخرین پرچمدار فعلیاش، میت 20، از قدرتمندترین پردازندهی خود موسوم به Kirin 980 استفاده کرده است. پس، برای P30 نیز اگر انتظار پردازندهی جدیدتری برای مقابلهی مستقیم با اسنپدراگون ۸۵۵ را نداشته باشیم، استفاده از همان پردازندهی میت 20 حداقل انتظارمان از P30 است.
۷. خداحافظی با حاشیهها بریدگی نمایشگر
هواوی P20 و P20 Pro مانند رسم رایج سایر شرکتها در سال ۲۰۱۸، از بریدگی بالای نمایشگر برای گنجاندن دوربین سلفی و سایر حسگرها در آن و درنتیجه، دستیابی به حاشیههای کمتر استفاده کرده است. شایعات ذکرشده در این مطلب به وجود این بریدگی هرچند کوچک در P30 نیز اشاره میکنند؛ اما از ته دل آرزو داریم هواوی برای حذف این بریدگی و محل قرارگیری دوربین سلفی چارهای بیندیشد یا دستِکم با آن حاشیهی ناخوشایند پایین نمایشگر خداحافظی کند.
سامسونگ در کنفرانس فناوری پردازندههای گرافیکی انویدیا (GTC)، حافظههای پهنباند HBM جدیدش با نام فلشبولت (Flashbolt) را رونمایی کرد. حافظهی فلشبولت اولین محصول صنعتی است که منطبق بر مشخصههای استاندارد HBM2E است. HBM2E استانداردی است که در آن پهنای باند بهازای هر پین تا ۳۳ درصد افزایش مییابد و از ۲.۴ به ۳.۲ گیگابیتبرثانیه میرسد. در این استاندارد، ظرفیت هر تراشهی DRAM حداکثر ۱۶ گیگابیت (۲ گیگابایت) است که این میزان دوبرابر استاندارد قبلی HBM2 است. بدینترتیب هر پکیج یا استک (Stack) حافظهی فلشبولت با پهنای باس ۱۰۲۴ بیتی و پهنای باندی تا ۴۱۰ گیگابایتبرثانیه و ۱۶ گیگابایت گنجایش حافظه را در پیکربندی استک ۸ سطحی (8Hi) ارائه خواهد کرد.
هدف شرکت سامسونگ استفاده از این محصول در مراکز دادهی نسل بعد، AI/ML و کارتهای گرافیک است. در این روش، با استفاده از ۴ استک حافظه و با بهرهمندی از یک پهنای باس حافظهی درمجموع ۴۰۹۶ بیتی، حداکثر پهنای باند و ظرفیت ذخیرهسازی ۴ استک حافظه درمجموع، برابر با رقم چشمگیر ۱.۶۴ ترابایتبرثانیه و ۶۴ گیگابایت خواهد بود.
مقالههای مرتبط:
برای مقایسه بهتر است بدانید انویدیا در رویداد GTC سال گذشته، کارت شتابدهندهی گرافیکی سرور Tesla V100 را به نسخهای از حافظهی HBM2 با ظرفیت ۳۲ گیگابایت و سرعت ۱.۷۵ گیگابیتبرثانیه بهروزرسانی کرد. بدینترتیب، پهنای باند حافظهی این کارت معادل ۹۰۰ گیگابایتبرثانیه است.
کارت گرافیک AMD Radeon VII با فناوری ساخت ۷ نانومتری، ۴ پکیج HBM2 با سرعت انتقال دادهای معادل ۲ گیگابیتبرثانیه دارد که پهنای باند در آن افزونبر یک ترابایتبرثانیه است.
اطلاعات مختصری از محصول فلشبولت ارائه شده و ولتاژ کاری یا فناوری ساخت آن همچنان مشخص نیست. سال گذشته، حافظهی آکوابولت (Aquabolt) با ولتاژ کاری ۱.۲ ولت و فناوری ساخت تراشهی حافظهی ۲۰ نانومتری عرضه شد. البته، پهنای باس مؤثر بهازای هر پکیج در هر دوِ این حافظهها ۱۰۲۴ بیت است. در جدول زیر، انواع حافظههای HBM ساخت سامسونگ مقایسه شدهاند.
Flarebolt | Aquabolt | Flashbolt | مشخصهها | |||
---|---|---|---|---|---|---|
۴GB | ۸GB | ۴GB | ۸GB | ۸GB | ۱۶GB | مجموع ظرفیت هر پکیج |
۱.۶Gb/s | ۱.۶Gb/s | ۲Gb/s | ۲Gb/s | ۲.۴Gb/s | ۳.۲Gb/s | پهنای باند بهازای هر پین |
۴ | ۸ | ۴ | ۸ | ۸ | ۸ | تعداد تراشهها در هر استک |
۱.۲V | ۱.۲V | ۱.۳۵V | ۱.۳۵V | ۱.۲V | ؟ | ولتاژ |
۲۰۴.۸GB/s | ۲۰۴.۸GB/s | ۲۵۶GB/s | ۲۵۶GB/s | ۳۰۷.۲GB/s | ۴۱۰GB/s | پهنای باند بهازای هر پکیج |
بهطورکلی، حافظههای HBM با انباشت چند تراشهی DRAM روی یکدیگر و ایجاد اتصال میان این تراشهها با استفاده از لحیمکاری TSV ساخته شده؛ بنابراین، توان مصرفی کمتر و توان پرینت کمتری درمقایسهبا حافظههای DDR4 و GDDR6 دارد. تراشهی HBM بهدلیل تعداد زیاد پینها معمولا ازطریق Interposer به Die محاسباتی متصل میشود. این سازوکار باتوجهبه هزینهبربودن آن باعث میشود از این حافظهها فقط در سختافزارهای سطحبالا استفاده شود. افزونبراین، شرکت اینتل در محصولات Stratix 10 FPGA و Kaby Lake-G از فناوری EMIB اختصاصی خود برای اتصال حافظه به FPGA یا GPU استفاده میکند.
سامسونگ هنوز صحبتی دربارهی حجم تولید محصول حافظهی جدید HBM2E نکرده؛ اما منطقی است بپنداریم این حافظههای پهنباند سرانجام راه خود را به محصولات گرافیکی ۷ نانومتری نسل بعدی بازکنند.
اینتل در رویداد Game Developers Conference چند محصول جدید معرفی کرد که ازجملهی آنها میتوان به پردازندههای سری H جدید از خانوادهی Core i9 و نرمافزار ارتقایافتهی Graphics Command Center را برای گرافیکهای یکپارچهی این شرکت اشاره کرد. نرمافزار جدید اینتل رابط کاربری بهبودیافتهای دارد و از قابلیتی برای بهبود عملکرد فقط با یک کلیک پشتیبانی میکند.
پردازندههای نسل نهمی سری H
اینتل جزئیات اندکی دربارهی پردازندههای سری H بهاشتراک گذاشت و تنها به ذکر این نکته بسنده کرد که تراشههای ۴۵ واتی جدید، شامل مدلهای Core i9، برای لپتاپهای بالارده طراحی شدهاند و در فصل دوم ۲۰۱۹، روانهی بازار خواهند شد.
اینتل پیشتر نیز، عرضهی مدلهای سری H را اعلام کرده بود و در آن زمان نیز اطلاعات اندکی دربارهی مشخصات فنی این تراشهها بهاشتراک گذاشت؛ اما بهلطف اطلاعات فاششده میدانیم پردازندههای جدید اینتل با نامکد Comet Lake از ۸ هستهی پردازشی درکنار واحد پردازش گرافیکی Gen9.5 اینتل بهره خواهند برد و احتمالا با نسخهی بهروزشده از لیتوگرافی ۱۴ نانومتری تولید خواهند شد.
در جریان رویداد روز گذشته، اینتل اهداف اصلی خود برای لپتاپهای مجهز به پردازندههای نسل نهمی را تشریح کرد. این شرکت، تولیدکنندگان را به استفاده از Wi-Fi 6 AX200 خود برای بهبود عملکرد اپلیکیشنهای حساس به میزان تأخیر شبکه، مانند بازیها و اضافهکردن قابلیت مدیریت پیشرفتهی ترافیک تشویق میکند.
افزونبراین، اینتل تولیدکنندگان را به استفاده از SSDهای جدید این شرکت موسوم به Optane Memory H10 تشویق میکند. حافظههای SSD جدید برای بهبود زمان بارگذاری اپلیکیشنها و بهدنبال آن، بهبود تجربهی کاربری کامپیوترها و سرعت و عملکرد حافظههای اپتین اینتل را با ظرفیت و قیمت نسبتا ارزان فلش QLC ترکیب میکنند. همچنین، اینتل مشغول کار روی گسترش اکوسیستم تاندربولت ۳ است که با اقدام این شرکت مبنیبر ارائهی ویژگیهای کلیدی تاندربولت ۳ بهعنوان بنیانی برای استاندارد USB4 همخوانی دارد.
نرمافزار Graphics Command Center اینتل
بیش از یک میلیارد کاربر از گرافیک یکپارچهی اینتل استفاده میکنند؛ آماری که این شرکت را به بزرگترین تولیدکنندهی پردازندهی گرافیکی در دنیا تبدیل میکند. از دیرباز، اینتل به انتشار کُند بهروزرسانیهای روز صفر (Day-zero) برای بازیهای جدید شناخته میشود؛ اما اکنون با انتشار ۱۴ بهروزرسانی روز صفر برای ۱۵ بازی در ۱۲ ماه گذشته، سعی میکن وضعیت را بهبود دهد.
هماکنون، اینتل مشعول فراهمکردن زمینه برای از راه رسیدن معماری گرافیک Xe است که مجموعهای از کارتهای گرافیک مجزا و موتور گرافیکی جدید Gen11 را دربر خواهد گرفت. براساس اعلام اینتل، پردازندههای گرافیکی جدید بهمیزان محسوسی عملکرد را از سطح ترافلاپس گرفته تا پتافلاپس، ارتقا خواهند داد؛ اما درست مانند هر سختافزار قدرتمند دیگری، پردازندههای گرافیکی آتی اینتل نیز به نرمافزار توانمندی نیاز دارند؛ نرمافزاری که یارای رقابت با GeForce Experience انویدیا و Radeon Settings شرکت AMD را دارد.
اینتل برای بهبود کارایی گرافیکهای کنونی و آتی نرمافزار Graphics Command Center جدیدی توسعه داده که نخستین بهروزرسانی در ۵ سال گذشته برای نرمافزار یادشده بهحساب میآید. نرمافزار جدید قابلیت بهینهسازی عملکرد پردازندههای گرافیکی فقط با یک کلیک را ممکن میکند؛ بدینترتیب که نرمافزار بهصورت خودکار با اسکن بازیها، تنظیمات سفارشیسازیشده را اِعمال خواهد کرد. نرمافزار ارتقایافتهی اینتل اکنون رابط کاربری مینیمالیستی و مدرنی دارد.
اینتل مدعی است نرمافزار جدید Graphics Command Center را براساس بازخورد کاربران توسعه داده و از بازخوردهای بیشتر با انتشار برنامهی بتای نرمافزار استقبال خواهد کرد. شما میتوانید با کلیک روی این لینک، نرمافزار جدید را از فروشگاه مایکروسافت دانلود کنید. درحالحاضر، نرمافزار یادشده فقط با ویندوز ۱۰ نسخهی ۱۷۰۹ یا بالاتر سازگاری دارد؛ بنابراین، با لینوکس یا macOS سازگار نیست. درضمن، تنها میتوان از کامپیوترهای مجهز به گرافیک Gen9 یا جدیدتر (اسکایلیک و بالاتر) بهره برد. اینتل در تاریخ دیگری پشتیبانی از استریم بازیها را دردسترس قرار خواهد داد. ناگفته نماند ازآنجاکه بهروزرسانی یادشده فقط ارتقای رابط کاربری را در بطن خود دارد؛ ازاینرو، کنترلپنل جدید تأثیری روی عملکرد موتور گرافیکی نخواهد گذاشت.
اینتل به بهبود Graphics Command Center براساس بازخورد کاربران در شبکههای اجتماعی و پنلهای Ask You Anything ردیت ادامه خواهد داد و سپس، نرمافزار را ازطریق کانالهای توزیع معمول خود منتشر خواهد کرد. بدینترتیب، نرمافزار جدید روی بسیاری از کامپیوترهای جدید نصبشده خواهد بود و کاربران امکان دانلود رایگان آن ازطریق وبسایت اینتل را خواهند داشت. توجه کنید اینتل تا زمان نامعلومی به پشتیبانی از کنترلپنل فعلی خود ادامه میدهد؛ اما درنهایت تمرکز کامل خود را به کنترلپنل جدید معطوف خواهد کرد.
اینتل بهعنوان بخشی از تلاشهای خود برای تمرکز بر جامعهی هدف کاربران گیمر یا حرفهای، برنامهی ادیسه را آغاز کرده که بهموجب آن، فرومی برای ارائهی بازخورد و شرکت در برنامههای بتای اینتل دردسترس علاقهمندان قرار میگیرد.
یکی دیگر از مواردی که در جریان رویداد دیروز اعلام شد، برنامهی بازاریابی GameDev اینتل بود که هدف از آن برقراری ارتباط با توسعهدهندگان بازی برای تشویق آنها به بهینهسازی بازیها برای راهکارهای گرافیک اینتل است. همچنین، اینتل همکاری خود با Spirit AI را برای معرفی نرمافزار Anti-Toxicity جدید اعلام کرد؛ برنامهای که با بهرهگیری از فناوری تشخیص صدا، چتهای آنلاین در جریان بازیها را کنترل میکند.
در اکوسیستم اپل، فروشگاههای غیررسمی برای انتشار رسمی اپلیکیشن وجود ندارد و شما باید برای استفاده از اپلیکیشنهای مختلف از اپاستور (فروشگاه رسمی اپل) استفاده کنید. از نسخهی نهم iOS بهبعد، از نصب و ذخیرهی فایل نصبی اپلیکیشنها حتی ازطریق آیتونز هم جلوگیری شد و دیگر در فایلهای پشتیبان (Backup) گرفتهشده، نمیتوانستید اپلیکیشنهای خود را بهطور آفلاین نصب کنید. این روند مزایا و معایبی دارد که کاربران دستگاههای اپلی ناخداگاه مجبورند آن را قبول کنند. اتکا به اپاستور امنیت بهارمغان میآورد؛ درنتیجه، خیال شما از خطرهای بسیار زیادی راحت خواهد بود.
اگر جزو آن دسته کسانی بودهاید که طعم جیلبریک به زیر زبانتان رفته؛ پس، بهاحتمال زیاد با فروشگاههای غیررسمی آشنای هستید. توییکها و اپلیکیشنهای زیادی در این فروشگاهها موجود بودند که کاربران محدودی به آن دسترسی داشتند. فروشگاههای غیررسمی در کشورهای جنوبشرق آسیا رواج بیشتری داشتند و اگر بهیاد داشته باشید، هرازچندگاهی یکی از آنها سروصدای زیادی بهپا میکرد و سپس مانند آبی بر آتش، به خاطرهها سپرده میشد.
در دنیای اندروید، استفادهی رایگان از اپلیکیشنهای پولی در وبسایتهای مختلف بسیار رایج است و تنها کاری که باید انجام دهید، تأییدکردن نصب از فروشگاههای مختلف در تنظیمات امنیت گوشی است. این اتفاق مصداق بارز نقض امنیت و حریم شخصی خواهد بود و حقوق بسیاری از توسعهدهندگان زیر پا گذاشته خواهد شد. البته، بسیاری از توسعهدهندگان از روشهایی استفاده کردهاند که اگر اپلیکیشنها بهطور گسترده پخش شد، بازهم بتوانند جلوِ آن را بگیرد. بااینحال، درصورت نصب اپلیکیشن از فروشگاههای مختلف، تمامی عواقب برعهدهی خودتان بود. در فروشگاههای غیررسمی، بسیاری از اپلیکیشنها دستکاریشده و شاید اثر نرمافزاری مخرب داشته باشند. همهی اینها باعث شده توسعهدهندگان زیادی به اهمیت اپل بیشتر پی ببرند؛ زیرا خیال آنها از بابت انتشار اپلیکیشن در فروشگاههای مختلف راحت خواهد بود.
کمی از تفاوتهای دنیای اندروید با iOS فاصله بگیریم. با نگاهی به گذشتهی اپلیکیشنهای iOSبرای کاربران ایرانی، متوجه خواهیم شد در هیچ دورهای، توسعهدهندگان ایرانی نتوانستهاند خیالی آسوده داشته باشند. تقریبا از همان ابتدا برای انتشار اپلیکیشن، باید با ثبت شرکتی در کشورهای اطراف، اپلیکیشن را ثبت و برچسب ایران را از خود حذف کنند. در زمانهای گذشته، سختگیریهای اپل را میتوانستیم دور بزنیم و بازهم شاهد بودیم که کاربران زیادی در ایران میتوانند از اپلیکیشنهای آیفون لذت ببرند. بااینحال با اعمال تحریمهای بانکی بیشتر، تمامی اپلیکیشنهای دارای درگاه پرداخت به بانکی ایرانی از اپاستور حذف شدند و این اتفاق باعث شروع دورانی جدید برای توسعهدهندگان بود.
نقطه تلاقی «قرارنگرفتن اپلیکیشنهای ایرانی» و «ایجاد فروشگاههای غیررسمی»، جایی است که بعضی از شرکتهای ایرانی فروشگاه نرمافزاری برای دستگاههای iOS راهاندازی کردند. باتوجهبه سختگیریهای اپل، برای اینکه بتوان از اپلیکیشنهای مختلف استفاده کرد، به «پروفایل سازمانی» نیاز است. استفاده از پروفایلهای سازمانی مربوطبه سازمان یا شرکتی خاص میشود که دلیلی برای انتشار اپلیکیشن در سراسر وب ندارد و فقط قصد دارد عدهای محدود از کاربران آن را نصب کنند. خطِقرمزهای محکمی در این قسمت وجود دارد؛ اما یکی از خطوط قرمزی که باعث شد سختگیریهای اپل چندبرابر شود، انتشار اپلیکیشنهای کرکشده یا ناقض حریم شخصی در این فروشگاهها با پروفایل سازمانی در ابعاد گسترده بود. شاید فکر کنید وجود نسخهای کاملا رایگان از اپلیکیشن محبوب اسپاتیفای با قابلیت دانلود فقط به اندروید محدود باشد؛ ولی باید بگوییم کافی است با جستوجویی ساده در وبسایتهای چینی یا روسی، نسخهی iOS را دانلود کنید تا بهصورت غیرمستقیم تمامی محدودیتهای اپل را دور بزنید. از نسخههای پلاس برای پیامرسانهای مختلف گرفته تا انواع اپلیکیشن دانلود فیلم و موزیک، بخشی تاریک از فروشگاههای غیررسمی بهشمار میآید. تمامی این اپلیکیشنها همزمان با نصب، پروفایل سازمانی مخصوصی روی گوشی شما تنظیم میکنند که برای فعالسازی نیاز است از قسمت تنظیمات به Device Maanagement بروید و پروفایل مربوط را تأیید کنید.
روش انتشار مستقیم اپلیکیشن از روی وبسایت سرویسدهندگان ایرانی بههمین صورت است. چند فروشگاه نرمافزاری مطرح در ایران با داشتن پروفایل سازمانی توانسته بودند تعداد زیادی از اپلیکیشنهای ایرانی را منتشر کنند. همانطورکه میدانید، این فروشگاههای مطرح درحالحاضر با مشکلات زیادی دستوپنجه نرم میکنند؛ چراکه اپل دسترسی پروفایل سازمانی آنها را بسته است. مسدودشدن پروفایلهای سازمانی برای کاربران ایرانی، بستهشدن تمامی اپلیکیشنهای مطرح را بههمراه داشت. بهعبارتِدیگر، تمامی شرکتها و استارتاپهایی که در ایران اپلیکیشن خود را ازطریق فروشگاههای غیررسمی منتشر کرده بودند، به مشکل خوردند و راهی برای انتشار بیدردسر اپلیکیشن ندارند.
دراینبین، بسیاری از کاربران مسدودشدن اپلیکیشنهای ایرانی را به گردن افراد مختلفی میاندازند؛ اما اگر منصفانه نگاه کنیم، فرایند چنین انتشاری از پایه اشتباه است. اپل پس از رسوایی پیشآمده برای گوگل و فیسبوک دربارهی سوءاستفاده از پروفایلهای سازمانی، حساسیت بیشتری بهخرج داد. بازنگری در آمار استفاده از پروفایلهای سازمانی برای شرکتی مانند اپل کار سخت و دشواری نیست؛ درنتیجه بهحتم خطمشی سیاست اصلی، براساس گزارش افراد در پلتفرم Medium نخواهد بود. درهرصورت، حساسیت بیشتر روی پروفایل سازمانی و شرکتهای استفادهکننده باعث شده اپلیکیشنهای ایرانی منتشرشده به روش نادرست مسدود شوند. در سیاست اپل آمده که پروفایل سازمانی برای استفادهی تجاری طراحی نشده و درصورت اثبات آن، پروفایل بسته خواهد شد. درحالحاضر، چه راهی پیش رو است؟
بهیقین میتوان گفت انتشار اپلیکیشن ازطریق پروفایلهای سازمانی کاملا موقت است. برای مثال، اگر اسنپ را مثال بزنیم، با افزایش تعداد نصب و دانلود ازطریق پروفایل سازمانی، اپل بهراحتی متوجه خواهد شد و میتواند دسترسی آن پروفایل را مسدود کند؛ اما درحالحاضر، تمامی شرکتهای خدماتی در ایران پس از بستهشدن معروفترین پروفایل سازمانی مربوطبه فروشگاه نرمافزاری، بهسراغ تعویض امضای اپلیکیشن و انتشار مجدد ازطریق پروفایل و فروشگاهی دیگر رفتهاند. درابتدا، این کار باعث میشود کاربران iOS یک سرویس از دست نروند و حداقل با حذف و نصب مجدد اپلیکیشن، دسترسی آنها حفظ شود. تقریبا میتوان گفت تمامی اپلیکیشنهای خدماتی اکنون دوباره فعال شدهاند و باید به آدرس وبسایت توسعهدهنده بروید و اپلیکیشن را مجدد دریافت و نصب کنید یا با جستوجو در اینترنت، فروشگاه جدید اپلیکیشنهای ایرانی iOS را بیابید و تمامی نرمافزارهای مدنظرتان را از آن دانلود کنید.
قبل از اینکه اپلیکیشنهای مختلف امضای جدیدی به خود ببینند، نسخهی تحتوب قرار گرفت. کافی بود از نسخهی وب، میانبری در صفحهی اصلی آیفون ایجاد کنیم تا از آن سرویس برخوردار شویم؛ اما این روش بسیار اذیتکننده و مشکلدار بود. این روش برای سرویسهایی مانند درخواست تاکسی یا سفارش آنلاین غذا کاربر دارد؛ ولی اپلیکیشنهای کاربردی از آن محروم میشوند. حتی اگر نسخهی تحتوب هم بهطور رسمی معرفی شود، بازهم معایبی دارد که با نصب مجزای اپلیکیشن مقایسهکردنی نیست.
اگر شرکتهای فعال بازهم بهمشکل بخورند و بازهم بهسراغ پروفایل سازمانی دیگری بروند، با فرایندی مضحک روبهرو هستیم که کاربران iOS در ایران هرازچندگاهی باید تمامی اپلیکیشنهای خود را حذف و باردیگر نصب کنند. هر پروفایل سازمانی اگر از خطِقرمز اپل عبور کند، آیندهای کاملا نامعلوم در پیش دارد. بهاحتمال زیاد اخبار منتشرشده دربارهی راهحلی جدید را در شبکههای اجتماعی مرور کردهاید. بهنقل از کاربران شبکههای اجتماعی، فروشگاههای مطرح ایران قرار است با ارائهی دو راهکار، بازهم جای خود را میان کاربران ایرانی محکمتر کنند:
۱. دسترسینداشتن به اپلیکیشنهای ایرانی و فروشگاههای نرمافزاری غیررسمی از خارج از کشور خواهد بود. بهنظر میرسد این راهحل فقط زمان مسدودشدن را بهتعویق بیندازد؛
۲. چند فروشگاه نرمافزاری داخلی تصمیم گرفتهاند استفاده از پروفایل سازمانی را کنار بگذارند و بهسراغ پروفایل توسعهدهندگان بروند. در توسعهی اپلیکیشن برای سیستمعامل iOS، میتوانید با پرداخت مبلغی پروفایل توسعهدهندگان را دراختیار بگیرید تا بدینترتیب بهازای هر پروفایل، خارج از فروشگاه نرمافزاری بتوانید ۱۰۰ اپلیکیشن را نصب کنید. بهعبارتِدیگر، این پروفایل برای بررسی اپلیکیشنهای مختلف استفاده میشود؛ اما ازآنجاکه بسیاری از افراد بهدنبال دورزدن قوانین هستند، قرار است این پروفایلها برای نصب اپلیکیشنهای روزمره بهکار گرفته شوند. بهزبانِ سادهتر، تمامی کاربران سرویسهای خدماتی از درخواست تاکسی آنلاین تا سفارش غذا در سیستمعامل iOS قرار است توسعهدهندگان اپل باشند تا از اپلیکیشن استفاده کنند. باتوجهبه حجم کاربران، تعداد زیادی از این پروفایلها ساخته خواهد شد و با درنظرگرفتن هزینهی ساخت پروفایل توسعهدهنده، بهنظر نمیرسد ارائهی اپلیکیشن رایگان باقی بماند.
این دو روش کاملا موقتی است و اگر اپل بازهم متوجه شود که از هر پروفایلی استفادهی تجاری شده، آن را مسدود خواهد کرد. با جستوجوی عبارت «اپاستور ایرانی» در گوگل، به نتایج بسیار زیادی برخواهید خورد که یکیدرمیان ازکار افتادهاند؛ اما بهزودی با پروفایلی دیگر فعال خواهند شد. شاید زمان فعالیت هریک به چند سال نیز برسد؛ اما درنهایت، راهحل رسمی و نهایی نیست. درحالحاضر، تمامی اپلیکیشنهای موردنیاز شما در iOS مجدد امضاشده و دانلودشدنی است. تنها کافی است به وبسایت اصلی سازندهی اپلیکیشن مراجعه کنید و با حذف اپلیکیشن قدیمی، نسخهی جدید را دانلود کنید.
اپل برای تأیید هر اپلیکیشن در اپاستور، سورسکد اپلیکیشن را کامل بررسی میکند تا مشکلات امنیتی به صفر برسد؛ اما در نصب ازطریق پروفایل سازمانی، اپل هیچ نظارتی ندارد. بازهم جای امیدواری است که حداقل، کاربر دسترسیهای اپلیکیشن را مدیریت میکند؛ اما میتوان ثابت کرد اطلاعات شما به سرورهای مختلف ارسال نمیشود؟ از عملکرد صحیح اپلیکیشن روی گوشی خود مطمئن هستید؟ چنین سؤالاتی بیپاسخ میمانند؛ زیرا کاربر iOS در ایران برای استفاده مجبور است چنین خطرهایی را تحمل کند.
راهحل قطعی برای ماندگاری دائم اپلیکیشنهای ایرانی و بهروزرسانی صحیح وجود ندارد و تمامی روشهای فعلی موقتی خواهند بود تا نیازهای کاربر برطرف شود. تنها روش رسمی و دائم انتشار اپلیکیشن، استفاده از فروشگاه نرمافزاری رسمی اپل خواهد بود. کسی چه میداند شاید در آیندهای نهچندان دور، به تعداد کاربران iOS در ایران فروشگاه اپلیکیشن وجود داشته باشد.
چند هفته قبل، هیوندای تیزرهایی از توسان N لاین منتشر کرده بود تا نویدبخش کراساوری اسپرت و جوانپسند باشد. پیشازاین، سری خودروهای N لاین با مدلهایی از ولوستر و i30 شناخته میشدند. هدف هیوندای از تولید این محصولات، ایجاد تنوع در سبد فروش و رقابت در بازار خودروهای بهینهسازیشده همراهبا امکانات اضافی است. مشابه سری F در محصولات برندلکسوس یا فراتر از آن، مدلهای M ساخت بیامو، هیوندای نیز تلاش میکند علاقهمندان به تولیدات خود را با مدلهای اسپرت و آپشنال افزایش دهد.
تاکنون، سری N لاین هیوندای به محصولات کوچک و اقتصادی تعلق داشت. اضافهشدن توسان به این گروه، نکتهی بسیار مهمی در روند توسعهی هیوندای محسوب میشود و میتوان امیدوار بود دیگر مدلهای پرفروش بزرگترین خودروساز کره، مثل سوناتا و سانتافه، در نسخهی N لاین رونمایی شوند.
هیوندای توسان N لاین صرفا نسخهای متفاوت از نمونهی استاندارد با سپرهای اسپرت نیست. این محصول در سیستم فرمان و تعلیق نیز، برتریهایی درمقایسهبا مدلهای معمول دارد. رانندهی هیوندای توسان N لاین حس کراساوری اسپرت با فرمانپذیری بهتر و هیجان بیشتر را تجربه خواهد کرد. بنابر اعلام رسمی هیوندای، فنربندی این خودرو ۸ درصد در جلو و ۵ درصد در عقب، سختتر از مدل استاندارد است. درضمن، نرمافزار کنترل سختی فرمان نیز مخصوص توسان N لاین برنامهریزی شده است.
رینگهای اسپرت ۱۹ اینچی با نمای سیاهرنگ بهطور استاندارد روی توسان N لاین ارائه میشوند. رنگ تیره در قسمتهای مختلف سپرها، بال عقب، سقف، ریل باربند و آینه بغل هم وجود دارد. با نگاه دقیقتر میتوان فهمید جلوپنجرهی توسان N لاین هم تاریکتر از مدل استاندارد بهنظر میرسد و فلز این قسمت بهجای کروم براق، خاکستری تیره است. بازطراحی سپر این خودرو، مهمترین وجه تمایز با توسان معمولی محسوب میشود و نقش مهمی در ظاهر اسپرت سری N لاین ایفا میکند. همچنین، چراغهای LED روشنایی روز از داخل کاسهچراغ حذف شده و حالا در طرفین سپر هستند.
در فضای داخلی، حرف N و خط دوخت قرمز روی صندلیها تفاوت توسان N لاین با مدل استاندارد را نشان میدهند. روی دستهدنده نیز فلز نقرهای رنگ با لوگوِ N لاین وجود دارد. درمجموع، فضای داخلی خودرو تفاوت چندانی با نمونهی اصلی ندارد و صرفا میتوان از چرم مرغوب صندلیها با ظاهر اختصاصی استفاده کرد.
در کمال تعجب، توسان N لاین ازنظر پیشرانه و قوای فنی، برتر از مدل استاندارد نیست. سیستم دودیفرانسیل و جعبهدندهی اتوماتیک امکانات اضافی خودرو هستند که در نسخهی پایه وجود ندارند. هیوندای توسان N لاین در ارزانترین مدل، به جعبهدندهی ۶ سرعتهی دستی و انتقال قدرت تکمحور روی چرخهای جلو مجهز خواهد بود. این خودرو با یک نوع پیشرانهی بنزینی و دو نمونهی دیزل تولید خواهد شد. مدل بنزینی از پیشرانهی ۱.۶ لیتری توربوشارژ با قدرت ۱۷۴ اسببخار و گشتاور ۲۶۵ نیوتنمتر برخوردار است تا سرعتگیری صفر تا ۱۰۰ کیلومتربرساعت ۹ ثانیه و نهایت سرعت ۲۰۰ کیلومتربرساعت فراهم شود. میانگین مصرف سوخت هیوندای توسان N لاین ۷.۵ لیتر در هر ۱۰۰ کیلومتربرساعت خواهد بود.
خبر خوشحالکننده برای طرفداران هیوندای و کراساورهای اسپرت، برنامهی تولید توسان N لاین با پیشرانهی ۳۴۰ اسببخار است. البته، این محصول تقریبا دو سال دیگر تولید خواهد شد. در سمت دیگر ماجرا، شایعاتی وجود دارد که پیشرانهی ۲ لیتری N پرفرمنس هیوندای با قدرت ۲۷۵ اسببخار که روی i30N ارائه شد، برای توسان N لاین هم عرضه شود. قیمت نهایی این خودرو با پیشرانهی ۱۷۴ اسببخار، حدود ۳۰,۰۰۰ دلار خواهد بود؛ درحالیکه قیمت ارزانترین نسخه از هیوندای توسان در بازار جهانی ۲۴,۰۰۰ دلار است.
در یک بررسی جدید درمورد ویژگیهای ضدافسردگی یک روانگردان کوتاه اثر، پیشرفتهای فوقالعاده مثبتی در تندرستی بیماران گزارش شده است. این پژوهش که دانشمندانی از دانشگاه جان هاپکینز هدایت آن را برعهده داشتند، نشان میدهد از آنجایی که داروی ۵-متوکسی-اِن، اِن-دیمتیلتریپتامین (5MeO-DMT) دارای دورهی عمل کوتاهتری است، استفاده از آن در کاربردهای بالینی نسبتبه روانگردانهای طولانی اثری مانند سیلوسایبین و LSD سودمندتر است. دیمتیلتریپتامین یا دیامتی زمانی توسط تیموتی لیری بهعنوان «بمب هستهای خانوادهی روانگردانها» توصیف شد. اثر آن اغلب طی یک دقیقه پس از تنفس یا تزریق سریعا بروز میکند و برای ۳۰-۱۰ دقیقه باقی میماند. یکی از مشتقات خاص دیامتی، 5MeO-DMT است که بهطور طبیعی در بسیاری از گونههای گیاهی پیدا میشود و نیز در سم وزغ بوفو آلواروس وجود دارد.
5MeO-DMT یکی از قویترین اشکال دیامتی است. این ترکیب قوی و تجزیهکننده (شخصیت) است. درحالیکه عناصر روانگردان دیگری مانند سیلوسایبین ازنظر استفادهی بالینی مفید مورد پژوهش قرار گرفتهاند، اثرات دیامتی فقط ازنظر آغاز تجربیات عرفانی یا تجربیات نزدیک به مرگ مورد مطالعه قرار گرفته است.
نتایج مطالعهی جدیدی نشان داد که ۸۰ درصد از مصرفکنندگان دیامتی، پس از چند جلسه مصرف این دارو بهبود در سطح تندرستی و نیز کاهش در سطح اضطراب و افسردگی را گزارش کردند
در یک مطالعه در سال ۲۰۱۷، گروهی از دانشمندان نقش 5MeO-DMT را روی مغزهای کوچک پرورش داده شده در آزمایشگاه مورد بررسی قرار دادند. این مطالعه نشان داد که این دارو روی تنظیم حدود هزار پروتئین مختلف اثر دارد. بسیاری از این پروتئینها با یادگیری، حافظه و تشکیل سیناپسهای جدید مرتبط هستند. فرضیهی بعدی پژوهش این بود که5MeO-DMT ممکن است بتواند بهعنوان یک ضدافسردگی عمل کند.
در پژوهش جدید دانشگاه جان هاپکینز، گزارشهای گروهی از مصرفکنندگان 5MeO-DMT که برای بیش از یک دهه با این داروی روانگردان تحت آزمایش بودند، مورد مطالعه قرار گرفت. این گروه در سال ۲۰۰۷ تشکیل شده بود، یعنی ۴ سال قبل از اینکه 5MeO-DMT بهطور رسمی بهعنوان یک داروی کنترلشده در آمریکا طبقهبندی شود.
مقالههای مرتبط:
پژوهشگران تعداد ۳۶۲ فرد بالغ را مورد بررسی قرار دادند که عمدهی آنها (۶۳ درصد) یک تا سه بار از داروی5MeO-DMT استفاده کرده بودند. ۸۰ درصد این افراد میگفتند که پس از مصرف این دارو علایم افسردگی و اضطراب آنها بهبود یافت. آلان دیویس یکی از پژوهشگران این پروژه میگوید:
پژوهشها نشان دادهاند که روانگردانها همراهبا رواندرمانی به افراد مبتلا به افسردگی و اضطراب کمک میکنند.
اگرچه هرجلسه درمان با استفاده از داروهای روانگردان معمولا ۸-۷ ساعت زمان میبرد زیرا روانگردانها بهطور معمول دورهی عمل طولانی دارند. اما بهعلت اینکه 5MeO-DMT کوتاه اثر بوده و اثر آن حدود ۹۰-۳۰ دقیقه میماند، استفاده از این دارو در جلسات درمانی آسانتر است زیرا جلسات درمانی فعلی شامل جلسات ۹۰-۳۰ دقیقهای میشود.
سال گذشته داروی سیلوسایبین از سوی سازمان غذا و داروی آمریکا (FDA) بهعنوان یک داروی موفقیتآمیز معرفی شد. شواهد بالینی اولیه نشان میدهند که نتایج استفاده از داروهای روانگردان بهعنوان درمانی برای افسردگی عمده چنان امیدوارکننده بوده است که FDA به فرایندهای توسعهی بعدی دارو کمک کرده و آن را سرعت میبخشد. البته بهگفتهی دیویس، چالش بزرگتری که دانشمندان در تبدیل این عناصر روانگردان به درمانهای بالینی با آن مواجه هستند، دورهی طولانی عمل حاد آنها است. یک دوز از سیلوسایبین منجر به بروز اثرات حادی میشود که تا ۸ ساعت باقی میماند. این امر نیازمند سناریوهای درمانی گسترده است تا دارو بهطور ایمن مورد استفاده قرار گیرد.
ازطرف دیگر، دیامتی دورهی عمل بسیار کوتاهتری دارد و این امکان را فراهم میکند که جلسات درمان به کمتر از دو ساعت برسند. البته 5MeO-DMT هنوز نیازمند انجام پژوهشهای بیشتری است تا مشخص شود که آیا تاثیر این دارو در درمان افسردگی و اضطراب به اندازهی سیلوسایبین است یا نه. در پژوهشهای پیشین، نتایج این دارو از نظر ایمنی خوب و دادههای اولیه امیدوارکننده بود. دیویس توضیح میدهد:
مهم است که اثرات کوتاهمدت و بلندمدت5MeO-DMT را مورد بررسی قرار دهیم تا ببینیم آیا این دارو بهطور کلی موجب بهبود خلقوخو میشود یا اینکه آیا روی افرادی که شدیدا دچار خلقوخوی منفی هستند، تاثیر مفیدی دارد.
در هر حال، این پژوهش هنوز در مراحل اولیه است و باید پژوهشهای بیشتری روی شرکتکنندگان سالم انجام شود.
شواهد تجربی جدیدی که بهتازگی در مجلهی علمی eNeuro منتشر شده، نشان میدهد که مغز انسان قادر به پاسخگویی به میدان مغناطیسی زمین است، هرچند در سطح ناخودآگاه.
این موضوع مشخص نیست که آیا توانایی ظاهری ما برای درک میدان مغناطیسی مزیتی هم برایمان دارد یا نه؛ شاید این یک صفت بازماندهی ژنتیکی است که از گذشتههای دور در ما بهجای مانده است. اما باتوجهبه یافتههای جدید، پژوهشگران باید پژوهشهای بیشتری انجام دهند تا ببینند آیا قابلیت درک میدان مغناطیسی در رفتار یا تواناییهایی نظیر جهتیابی فضایی نقش دارد یا نه.
درک میدان مغناطیسی هم در بیمهرگان و هم در مهرهداران دیده میشود و احتمالا قابلیتی است که از زمانهای بسیار دور وجود داشته است. بعضی از باکتریها و پروتوزوآها نیز این توانایی را دارند همانطور که برخی از پرندگان و لاکپشتهای دریایی نیز از این قابلیت برخوردار بوده و از این حس اضافه برای کمک به جهتیابی خود استفاده میکنند. سگها نیز نسبتبه میدان مغناطیسی زمین حساس هستند و هنگام دفع مدفوع، بدن خود را در راستای محور شمال-جنوب قرار میدهند.
در حدود ۳۰ سال پیش، دانشمندان در راستای درک اینکه آیا انسانها نیز دارای قابلیت مشابهی هستند یا خیر، پژوهشهایی انجام دادند ولی نتوانستند چیزی کشف کنند. در بیشتر موارد، نتایج این تلاشها نامطمئن یا بینتیجه بود یا اینکه تکرارپذیر نبود. بنابراین دانشمندان تا حد زیادی تسلیم شدند و باور کردند که درک میدان مغناطیسی خارج از قلمرو تواناییهای انسانی است.
میدانهای مغناطیسی ضعیف روی الگوهای امواج مغزی انسانها تاثیر میگذارند. این تصویر نورونهایی که امواج مغزی را تولید میکنند، نشان میدهد (به رنگ سبز)
در سالهای پس از آن، پژوهشهایی که روی حیوانات انجام شد، نشان میداد که درک میدان مغناطیسی نتیجهای از پردازشهای عصبی پیچیده است و بر این اساس، تنی چند از عصبشناسان باتوجهبه قابلیتهای مغز انسان، تصمیم گرفتند که دوباره این موضوع را مورد بررسی قرار دهند. جوزف کیشوینک، یکی از این دانشمندان میگوید:
رویکرد ما تمرکز بر فعالیت امواج مغزی بود. اگر مغز به میدان مغناطیسی پاسخ ندهد، پس میدان مغناطیسی از هیچ راهی نمیتواند روی رفتار فرد تاثیر بگذارد. مغز برای اینکه بتواند روی چیزی عمل کند، باید ابتدا آن را درک کند. چیزی بهعنوان «درک خارج حسی» وجود ندارد. آنچه ما نشان دادهایم این است که این یک سیستم حسی طبیعی در انسانها است، درست بههمان شکلی که در بسیاری از حیوانات دیده میشود.
پژوهشگران برای بررسی اینکه آیا مغز انسان قادر به درک میدان مغناطیسی است یا نه، آزمایشی انجام دادند. در این آزمایش از فضای مخصوصی استفاده شد که هرگونه تداخل خارجی را که میتوانست روی نتایج تأثیرگذار باشد، حذف میکرد.
نمایشی از محیط آزمایش
این محفظهی ایزوله که در آن امواج مغزی شرکتکنندگان با استفاده از الکتروانسفالوگرام (EEG) تحت نظارت قرار میگرفت، درون یک قفس فارادی قرار داشت که از تمام محتویات داخلی، دربرابر میدانهای الکترومغناطیسی خارجی محافظت میکرد. سه مجموعهی عمود بر هم از سیمپیچهای مربعی به نام «سیمپیچهای مریت» به پژوهشگران این امکان را میداد که بتوانند میدانهای مغناطیسی را در اطراف سر شرکتکنندگان کنترل کنند.
صفحات آکوستیک نصبشده روی دیوارها موجب کاهش سروصدای ناشی از ساختمان میشد و صندلی چوبی و کف عایق، از ایجاد هرگونه تداخل ناخواسته با سیمییچهای مغناطیسی ممانعت میکردند. یک EEG باتریدار کنار شرکتکننده قرار داده میشد و ازطریق کابل فیبر نوری به کامپیوتری که در اتاق دیگری وجود داشت، متصل میشد. در طول این آزمایشها، شرکتکنندگان طوری مینشستند که سرشان نزدیک مرکز میدان مغناطیسی قرار گیرد و در همان حال دادههای EEG حاصل از ۶۴ الکترود جمعآوری میشدند.
این آزمایشهای یکساعته که در آن جهت میدانهای مغناطیسی بهطور مکرر تغییر میکرد، در تاریکی مطلق انجام شدند. در این آزمایش، ۳۴ فرد داوطلب بالغ در صدها آزمایش شرکت کردند. همهی این آزمایشها از نوع آزمایش دوسو کور بوده و گروههای کنترل نیز درنظر گرفته شده بودند. در این آزمایشها هیچکدام از شرکتکنندگان قادر نبودند زمان تغییر میدان مغناطیسی را تشخیص دهند، اما دادههای EEG چهار نفر از شرکتکنندهها حکایت دیگری داشت.
دادههای EEG که نشاندهندهی شدت امواج آلفایی است که تحتتاثیر میدانهای مغناطیسی قرار گرفتهاند
در مغز این چهار نفر، یک پاسخ قوی دربرابر چرخشهای میدان مغناطیسی آزمایشی که مشابه میدان مغناطیسی زمین بود، مشاهده شد. تحریک مغناطیسی موجب کاهش دامنهی امواج آلفا شد، پاسخی که در آن شرکتکنندگان حتی مدتها پس از آزمایش اولیه هنوز قابل تکرار بود. ظاهرا دو چرخش سادهی میدان مغناطیسی آغازگر این واکنش مغزی بود.
ریتم آلفا موجی است که نورونهای مغز آن را وقتی افراد در حال پردازش اطلاعات حسی خاص یا انجام وظیفهی خاصی نیستند، تولید میکنند. وقتی تحریک ناگهان وارد شده و توسط مغز پردازش میشود، ریتم آلفا بهطور کلی کاهش مییابد. کاهش دامنهی امواج آلفا که در جریان این آزمایشها مشاهده شد، نشان میدهد که مغز میدان مغناطیسی را بهعنوان نوعی محرک مورد پردازش قرار داده است اما هدف عصبی یا نتیجهی این پردازش مشخص نیست. اما این مشاهده اکنون اساسی برای آغاز اکتشاف رفتاری درک میدان مغناطیسی در انسانها فراهم کرده است. پژوهشگران نمیدانند که مغز انسان چگونه میتواند میدانهای مغناطیسی را حس کند اما کیشوینک یک تئوری دارد. او میگوید:
شاید سلولهای حسی اختصاصی در مغز وجود دارند که حاوی کریستالهای مغناطیسی ریزی هستند. در حال حاضر این تنها تئوری است که میتواند تمام این نتایج را تفسیر کند و در تأیید آن، دادههای فیزیولوژیکی مستقیمی روی حیوانات موجود است.
کیشوینک و همکارانش در سال ۱۹۹۲، کریستالهای مغناطیسی بیوژنیک را از مغزهای انسانی جدا کردند. او میگوید:
مقالههای مرتبط:
درک میدان مغناطیسی در حیوانات یک سیستم حسی طبیعی است، درست مانند بینایی، شنوایی، چشایی، بویایی، گرانش و دما. تمام این سیستمها دارای سلولهای خاصی هستند که ذرات نور، امواج صوتی یا هرچیز دیگری را تشخیص میدهند و سیگنالهایی را به مغز میفرستند، مانند کاری که یک میکروفون یا دوربین ویدئویی متصل به یک کامپیوتر انجام میدهد. اما بدون وجود نرمافزار در سیستم کامپیوتر، میکروفون یا دوربین ویدئویی کار نخواهد کرد. ما میگوییم که نوروفیزیولوژی انسان با یک مغناطیسسنج تکامل یافته و مغز ما دارای نرمافزار اجرایی پردازش سیگنالها است.
مایکل وینکلهوفر از مؤسسهی زیستشناسی و علوم زیستمحیطی دانشگاه اولدنبورگ با ابراز علاقه به مطالعهی جدید میگوید که آنها هرکاری برای خارج کردن نویزهایی که بهطور معمول هنگام ثبت فعالیت الکتریکی مغز رخ میدهند، انجام دادهاند. او میگوید:
توصیف روش اجرا و مدلها چنان دقیق است که مطالعه به آسانی قابل تکرار است. برای اولینبار در انسان، پاسخهای آشکار مغزی دربرابر تغییر میدان مغناطیسی مشاهده شده است. حتی اگر درک میدان مغناطیسی در شرکتکنندگان خودآگاه نبود، ولی واکنش مغز آشکار بود.
این مطالعه از دیگر دانشمندان دعوت میکند تا برای درک مکانیسمی که ازطریق آن میدان مغناطیسی موجب برانگیخته شدن فعالیت نورونی میشود، وارد پژوهش شوند. کنت لوهمن از دانشگاه کارولینای شمالی گفت که این یک مطالعهی جذاب و انگیزاننده است. با توجه با اینکه برخی از دیگر حیوانات میتوانند میدان مغناطیسی زمین را حس کنند، اصلا بعید نیست که انسانها نیز این توانایی را داشته باشند. بااینحال او معتقد است که این نتایج باید با احتیاط تفسیر شوند. او میگوید:
اینکه ما تغییرات ظریف فعالیت مغز را در پاسخ به یک میدان مغناطیسی ضعیف ببینیم، یک موضوع است و اینکه بتوانیم نشان دهیم که انسانها واقعا میتوانند میدان مغناطیسی را تشخیص دهند و از آن بهشیوهی معناداری استفاده کنند، موضوع دیگری است.
درواقع فعلا باید با همین مشاهده که مغز انسان میتواند امواج مغناطیسی را درک کند، راضی باشیم. پژوهشگران اکنون باید کشف کنند که چرا انسانها درک میدان مغناطیسی دارند و آیا این قابلیت تا حدی به رفتار ما سرایت میکند یا نه. به هر حال مطالعات هیجانانگیزی در راه هستند.
اپل طی روزهای گذشته درکنار رونمایی ایرپاد و آیپدهای جدید، کامپیوتر آلاینوان آیمک را نیز با پردازندههای نسل نهمی اینتل و پردازندهی گرافیکی وگا بهروز کرد. کوپرتینونشینها ادعا میکنند که کامپیوترهای جدید بهلطف سختافزار جدید و حافظههای سریعشان، نسبت به گذشته، بهبودی ۲ برابری در عملکرد ارائه خواهند داد. تام بوگر، مدیر بازاریابی ارشد مک میگوید:
خریداران به بهبود فوقالعادهی عملکرد آیمک علاقهمند خواهند شد. بهلطف پردازندههای ۸ هستهای و گرافیک وگا، خانوادهی آیمک، قدرتمندتر از هر زمان دیگری هستند. با نمایشگر شگفتانگیز رتینا، طراحی فوقالعاده، بهبود دو برابری عملکرد و سیستمعامل دوستداشتنی macOS موهاوی، آیمک با اختلافی فاحش، بهترین کامپیوتر دسکتاپ دنیا است.
اپل ادعا میکند که بهلطف پردازندههای بهروزشده، خریداران آیمکهای جدید در طیف گستردهای از کاربریها، از ویرایش عکس گرفته تا اجرای بازیهای سنگین، موسیقیسازی و تدوین فیلم، بهبود شگفتانگیزی در عملکرد دستگاه تجربه خواهند کرد.
- آیمک ۲۱.۵ اینچی اکنون از پردازندههای نسل هشتمی چهارهستهای و برای نخستینبار پردازندههای ۶ هستهای بهره میبرد و بهبودی ۶۰ درصدی در عملکرد تجربه میکند.
- آیمک ۲۷ اینچی برای نخستینبار از پردازندههای نسل نهمی ۶ و ۸ هستهای استفاده میکند و بهبودی ۲.۴ برابری در عملکرد بهارمغان میآورد.
پردازندههای گرافیکی رادئون پرو وگا برای نخستینبار به آیمک ۲۱.۵ اینچی راه پیدا کردهاند و در عملکرد گرافیکی بهبودی ۸۰ درصدی بهوجود میآورند. در نقطهی مقابل، آیمک ۲۷ اینچی با بهبود ۵۰ درصدی در عملکرد گرافیکی بهلطف پردازندههای رادئون پرو وگا، اکنون گزینهای ایدهآل برای کاربران حرفهای با نیازهای سنگین، نظیر توسعهی محتوای سهبعدی، تدوین ویدئو با جلوههای پیچیده یا طراحی بازیهایی با رزولوشن بالا بهشمار میآیند.
مشخصات فنی آیمک ۲۰۱۹ | ||||||
---|---|---|---|---|---|---|
پارامترها / مدل | ۲۱.۵ اینچی | ۲۷ اینچی | ||||
نمایشگر | ۲۳۰۴ × ۴۰۹۶ پیکسل ۵۰۰ نیت پشتیبانی از DCI-P3 |
۲۸۸۰ × ۵۱۲۰ پیکسل ۵۰۰ نیت پشتیبانی از DCI-P3 |
||||
CPU | پیشفرض | Core i3 ۴هسته/۴ترد ۳.۶ گیگاهرتز |
Core i5 ۶هسته/۶ ترد ۳.۰-۴.۱ گیگاهرتز |
Core i5 |
Core i5 ۶هسته/۶ترد ۳.۱-۴.۳ گیگاهرتز |
Core i5 ۶هسته/۶ترد ۳.۷-۴.۶ گیگاهرتز |
اختیاری | Core i7 ۶هسته/۱۲ترد ۳.۲-۴.۶ گیگاهرتز |
-- | Core i9 ۸هسته/۱۶ترد ۳.۶-۵.۰ گیگاهرتز |
|||
GPU | پیشفرض | رادئون پرو 555X | رادئون پرو 560X | رادئون پرو 570X | رادئون پرو 575X | رادئون پرو 580X |
اختیاری | -- | رادئون پرو وگا ۲۰ | -- | -- | رادئون پرو وگا ۴۸ | |
رم | پیشفرض | ۸ گیگابایت DDR4-2666 | ||||
اختیاری | ۱۶-۳۲ گیگابایت | ۱۶-۳۲ گیگابایت | ۱۶-۶۴ گیگابایت | |||
حافظه | پیشفرض | یک ترابایت HDD | یک ترابایت فیوژن | یک ترابایت فیوژن | ۲ ترابایت فیوژن | |
اختیاری | یک ترابایت فیوژن ۲۵۶ گیگابایت SSD ۵۱۲ گیگابایت SSD یک ترابایت SSD |
۲۵۶ گیگابایت SSD ۵۱۲ گیگابایت SSD یک ترابایت SSD |
۲ ترابایت فیوژن ۲۵۶ گیگابایت SSD ۵۱۲ گیگابایت SSD یک ترابایت SSD |
۲ ترابایت فیوژن ۳ ترابایت فیوژن ۲۵۶ گیگابایت SSD ۵۱۲ گیگابایت SSD یک ترابایت SSD |
۳ ترابایت فیوژن ۵۱۲ گیگابایت SSD یک ترابایت SSD ۲ ترابایت SSD |
|
وایفای | IEEE 802.11ac Wi-Fi + BT 4.2 | |||||
اترنت | یک گیگابیتی | |||||
خروجی تصویر | ۲ پورت تاندربولت ۳ | |||||
صدا | اسپیکر استریومیکروفون یکپارچه یک خروجی صدا | |||||
پورتها |
۲ تاندربولت ۳ |
|||||
ابعاد |
۱۷.۵ × ۴۵ × ۵۲.۸ سانتیمتر |
۲۰.۳ × ۵۱.۶ × ۶۵ سانتیمتر | ||||
سیستمعامل |
macOS Mojave |
براساس ادعای اپل، نمایشگرهای رتینای 4K و 5K بهکاررفته در آیمکهای ۲۱.۵ و ۲۷ اینچی با بالغ بر ۱۴.۷ میلیون پیکسل، یک میلیارد رنگ، روشنایی ۵۰۰ نیتی، پشتیبانی از فضای رنگی گستردهی P3 و زاویهی دید عریض، تجربهای فراگیر در نمایش متون و عکسهای پروضوح درکنار تدوین ویدئوهای 4K به ارمغان میآورد.
با وجود بهبود فاحش عملکرد، طراحی آیمکهای جدید هیچ تفاوتی با گذشته ندارد؛ اما اپل ادعا میکند که بدنهی آلومینیومی یکپارچه و باریک آیمک درکنار کیبورد و ماوس همرنگ آن، تجربهای مینیمالیستی و عاری از پیچیدگی بهارمغان میآورد و به کاربر اجازه میدهد تا بیشازپیش روی محتوای خود تمرکز داشته باشد. کوپرتینونشینها مدعی هستند که طراحی آیمک با هر محیطی از خانه گرفته تا استودیوهای حرفهای و سازمانها سازگاری دارد.
«هشدار! کار احمقانهای انجام ندهید». جملهای که روی داشبورد تمام خودروهای آفرود ماهیندرا راکسور (Mahindra Roxor) نوشته شده است؛ خودرویی که گروه خودروسازی ماهیندرا هند در حومه شمال دیترویت در حال ساخت آن هستند. ممکن است این آخرین تلاش خودروساز هندی برای ورود به بازار خودرو ایالات متحده باشد. تلاشی که با پیشگامی ریک هاس، یکی از مدیران سابق فورد و تسلا پیگیری میشود.
یک دهه پیش، ماهیندرا تلاش کرد تا با پیکآپ ارزانقیمت وارد بازار ایالات متحده شود. طرح ماهیندرا در آن دوران به شکست انجامید و دادخواستی از طرف نمایندگیهای مجاز این شرکت به دادگاه فرستاده شد که خواستار دریافت هزینه سرمایهگذاری خود بودند.
ریک هاس، مدیرعامل این شرکت خودروسازی در آمریکای شمالی میگوید:
این بار ماهیندرا محتاطتر است و از استراتژی «پرداختن بهاندازهی درآمد»، پیروی میکند. بهجای شروع باکامیون یا خودرو سواری، ماهیندرا اینبار خودروی آفرود راکسور را معرفی کرده است که بسیار شبیه مدل قدیمی جیپ به نظر میرسد. ماهیندرا حدود ۳۰۰۰ دستگاه راکسور آفرود خواهد ساخت که قیمت آن حدود ۱۵ هزار دلار خواهد بود. چنین قیمتی برای نشان دادن حسن نیت به مصرفکنندگان و نمایندگیهای فروش آمریکایی است که بهطور دقیق از تجربیات گذشته ما آگاهی دارند. هماکنون ماهیندرا محصول قابل اعتمادی را به جادههای آمریکا فرستاده که بتواند پس از آن مدلهای اصلی خود را نیز روانه بازار آمریکا کند. یکبار سوختن باعث میشود تا بیشتر محتاط باشید.
چشمانداز وسیع، خطرات بزرگ
ماهیندرا یکی از خودروسازان اروپایی و آسیایی است که تلاش میکند تا وارد بازار ایالات متحده شود؛ آنها قصد دارند تا از این طریق فروش خوب و اعتبار زیادی به دست بیاورند که میتواند برند آنها را در بازار محلی تقویت کند. گروه خودروسازی PSA فرانسه، زوتی (Zotye) و GAC چین نیز همگی برنامههایی برای فروش در دومین بازار بزرگ جهان دارند و به همین دلیل وانت، شاسیبلند و کراساور برای بازار آمریکا تولید میکنند. اما بازار خودرو ایالات متحده به حد کامل بلوغ خود رسیده و اکثر مدیران این صنعت میگویند که دچار رکود شده است؛ زیرا هماکنون حدود ۳۰۰ مدل مختلف متعلق به بیش از ۴۰ برند خودروسازی در آن به فروش میرسد.
لری دومینیک، مدیرعامل شرکت پژو سیتروئن در آمریکای شمالی در این زمینه میگوید:
در آمریکای شمالی مردم برای خودروی جدید صف نکشیدهاند؛ کسی نمیگوید که «من بیصبرانه برای عرضه خودروی جدید این شرکت منتظر هستم».
گروه پژو سیتروئن ماه گذشته اعلام کرد که برند تجاری پژو قصد دارد بار دیگر بازگشت خود را به ایالات متحده جشن بگیرد؛ پژو کمتر از سه دهه قبل از آمریکا را ترک کرده بود.
تحلیلگران و مدیران صنعت خودرو معتقد هستند که خودروسازان تازهوارد به آمریکا باید ویژگی برجسته و نمایش خوبی داشته باشند؛ مانند تسلا. مارک ویکفیلد مدیرعامل شرکت الیکسپارتنرز (AlixPartners) گفت:
تولید و عرضهی خودروی ارزانقیمت بهتنهایی برای رقابت در بازار آمریکا کافی نیست. کیفیت بالا ساخت چالش بزرگی به شمار میرود، درحالیکه بسیاری از قانونگذاران و مصرفکنندگان آمریکایی تقاضای تجهیزات مهم ایمنی خودرو را دارند. اگر خودروساز این انتظارات را برآورده نکند، قطعاً شکست خواهد خورد.
خودروسازان میتوانند به تجربه خودروساز کرهای هیوندای نگاه کنند که توانست وارد بازار آمریکا شود و در این راه به موفقیت خوبی نیز برسد. در ابتدای راه و حدود سال ۱۹۸۶، هیوندای تنها مدلهای ارزانقیمت را در ایالات متحده به بازار عرضه میکرد؛ همانطور که تویوتا و هوندا قبلاً این کار را انجام داده بودند. هیوندای موفقیتهای ابتدایی به دست آورد، اما مشکلات کیفیت محصولات باعث زمینگیر شدن این برند تجاری شد و آنها مجبور شدند تا کیفیت را افزایش دهند. هماکنون استراتژی هیوندای برای ایالات متحده در حال تغییر است و از کلاس سدان به سمت تولید مدلهای شاسیبلند حرکت میکند. مشکل خودروسازان تازهوارد این است که اگر در بخش خاصی بازار بالقوه پیدا کنند، تحلیلگران و مشاوران انتظار دارند برندهای دیگر در آن بخش وارد شوند.
ایستادگی راکسور در بازار آمریکا
اولین تجربهی ماهیندرا در بازار خودرو ایالات متحده، یک فاجعه تمام عیار بود؛ این شرکت برنامههایی برای عرضهی پیکآپ ارزانقیمت با مصرف سوخت پایین داشت، اما بهدلیل عدم تطبیق با استانداردهای انتشار آلایندگی دولت فدرال آمریکا هیچگاه به تولید نرسید. در نتیجه نمایندگیهای این شرکت که برای فروش وانت اسکورپیو (Scorpio) قرارداد امضا کرده بودند، از ماهیندرا شکایت کردند.
پس از گذشت چند سال ماهیندرا به گروه خودروسازی بزرگتری تبدیل شد و باز هم در تمنای بازار آمریکا به این کشور بازگشت. ریک هاس، دفتر این شرکت در ایالات متحده را در سال ۲۰۱۳ با تعداد انگشتشماری کارمند راهاندازی کرد؛ ولی طی چند سال تعداد کارمندان ماهیندرا به ۴۵۰ نفر افزایش یافت. در ادامه این شرکت تصمیم گرفت که به رقابت مستقیم با خودروسازان اصلی وارد نشود و بازار بسیار کوچکتر و با قانونهای کمتر خودروهای آفرود تفریحی که عمدتاً در مناطق روستایی آمریکا فروخته میشوند را انتخاب کرد.
خودروی راکسور بسیار شبیه جیپ جنگ جهانی دوم به نظر میرسد. ماهیندرا از زمان پایان جنگ مجوز داشته تا چنین خودروهایی را در هند بسازد. شهرداریها، شرکتهای استخراج معدن و ساختوساز و بسیاری دیگر که بهدنبال وسایل نقلیه آفرود هستند، علاقهی زیادی به ماهیندرا راکسور نشان دادهاند.
راکسور در ادامه چشم مالک برند جیپ را نیز گرفت؛ گروه فیات کرایسلر (FCA) که رقیب بالقوهای برای ماهیندرا محسوب میشود. سال گذشته فیات کرایسلر از کمیسیون تجارت بینالمللی ایالات متحده خواست که فروش راکسور را در این کشور ممنوع کند؛ زیرا این مدل بسیار شبیه جیپ تولیدی این گروه است. کمیسیون یادشده تصریح کرد که فیات کرایسلر میتواند ادعای مالکیت معنوی خود را علیه راکسور تحقق بخشد، اما پس از مدتی ماهیندرا از این کمیسیون خواست حکم را بار دیگر بررسی کند.
هاس در زمینه نمایندگی فروش راکسور گفت:
ماهیندرا با شبکهای متشکل از ۳۹۰ نمایندگی مجاز در سراسر آمریکا برای فروش راکسور قرارداد امضا کرده است. هماکنون نمیتوانم بگویم برنامههایمان چیست اما طی یک سال تا ۱۸ ماه آینده شرایط مشخص میشود.
مقالههای مرتبط:
از جمله خودروهای ماهیندرا که برای بازار ایالات متحده مورد توجه قرار گرفته، میتوان به مینیون مارازو (Marazzo) اشاره کرد که برای فروش در بازار هند و ایمنی مناسب توسط مهندسان این شرکت در میشیگان طراحی شده است. بهجای تولید مدلهای ارزانقیمت، ماهیندرا قصد دارد روی ساخت خودروهای آفرود و بادوام برای جادههای هند تمرکز کند تا تصویر این شرکت در بازار محلی بهبود یابد.
هاس در پایان اضافه کرد:
ما خیلی سفت و سخت به هند چسبیدهایم. جمعیت بالای هند ارزش زیادی برای ما ایجاد میکند و همین عاملی است که باعث تلاش برای فروش در هند میشود. سرعت حضور ماهیندرا در آمریکا نهتنها به مصرفکنندگان خرده در بازار بستگی دارد، بلکه سرویس پست ایالات متحده نیز در این امر دخیل خواهد بود. شرکت پست آمریکا در حال جستوجو برای نسل آینده خودروها است و ماهیندرا یکی از پنج فینالیست برای پروژه ۶ میلیارد دلاری آن به شمار میرود؛ پروژهای که در سال ۲۰۱۹ برای آن تصمیمگیری میشود و امضای قرارداد باعث ورود آسانتر ماهیندرا به آمریکا خواهد شد. اگر چنین اتفاقی نیفتد باید در مورد برنامههای جدید تصمیمگیری کرد.
چند روز پیش هشتگی بهصورت جهانی با عبارت Facbookdown# در توییتر منتشر و بهسرعت به ترند تبدیل شد. غول شبکههای اجتماعی و اپلیکیشن زیرمجموعهاش، اینستاگرام، برای مدتی دچار قطعی شدند. برخی کاربران بهطور کلی دسترسی به حساب کاربری خود را از دست دادند و برخی دیگر نیز با چالشهای عملیاتی متعدد روبهرو شدند. رخداد پیش آمده برای فیسبوک، از سال ۲۰۰۸ بیسابقه بود. در آن زمان، آنها ۱۵۰ میلیون کاربر داشتند که امروز به ۲.۳ میلیارد کاربر فعال ماهانه تبدیل شده است.
در حین دورهی قطعی و پس از آن، احتمالات متعدد پیرامون رخ دادن حملهی سایبری، افزایش یافت. درنهایت، شبکهی اجتماعی مشهورسال بدی را پشت سر گذاشته بود که حملات هکری متعدد و درز اطلاعات کاربران، از چالشهای اصلی آن بود. اکثر تخمینهایی که پیرامون علت مشکل اخیر فیسبوک مطرح میشوند، احتمال حملهی DDoS را بالا میدانند. در آن حملههای سایبری، وبسایت بهخاطر حجم بالای ترافیکی که به سمتش روانه میشود، از کار میافند. فیسبوک قویا این احتمال را رد میکند.
سخنگوی فیسبوک در پاسخ به خبرنگاران امنیت سایبری پیرامون مشکل پیش آمده گفت:
ما میدانیم که درحالحاضر برخی افرد در دسترسی به خانوادهی اپلیکیشنهای فیسبوک با محدودیت مواجه هستند. ما در حال کار برای حل کردن مشکل در سریعترین زمان هستیم. درحالحاضر میتوانم بگویم که مشکل پیشآمده، قطعا بر اثر حملهی DDoS نبوده است.
اگر اختلال پیش آمده بر اثر DDoS نبوده است، پس چه مشکلی باعث آن شد. احتمالات گوناگونی در آن مورد بیان میشود که از مشکل سادهی تنظیمیاتی تا حملهی سایبری برنامهریزی شده از مجرمان حرفهای را پوشش میدهند.
احتمال حملهی سایبری
تنها زمان میتواند دلیل اصلی و واقعی چالش پیشآمده برای فیسبوک را مشخص کند، اما متخصصان، احتمال حملهی سایبری را بهطور کامل از تخمینهای خود خارج نمیکند. دکتر مکس ایزا، استاد رایانش در دانشگاه سنترال لنکشایر میگوید:
برخلاف گزارشهای اولیه که مشکل پیش آمده در فیسبوک و اینستاگرام را مرتبط با افزایش حجم داده در سرورها میدانند، احتمال زیادی وجود دارد که آنها بر اثر عملیات خرابکارانهی مجرمان صورت گرفته باشند.
ایزا در ادامه به این نکته اشاره میکند که قبلا، هفتهها طول کشید تا غولهای دنیای فناوری، تأیید کنند که قطعی در سرویسهایشان، بهخاطر حملات DDoS بوده است. البته، فیسبوک باز هم آن ادعا را رد میکند. بههرحال، ایزا اعتقاد دارد تا زمانیکه تحقیقات و بررسیهای عمیق روی چالش پیش آمده انجام نشود، نمیتوان اظهارنظری جدی دربارهی علت آن داشت.
استاد دانشکاه لنکشایر اعتقاد دارد حتی اگر قطعی، بهخاطر مشکلات داخلی ایجاد شده باشد، احتمال آنکه مجرمان سایبری از آن سوءاستفاده کرده و دادههای کاربران را تحت کنترل گرفته باشند، بالا است. او میگوید، احتمال دارد دادههای کاربران اینستاگرام و فیسبوک، اکنون در خطر باشند.
ادوارد ویتینگهام، مشاور امنیت و افسر پلیس بازنشسته، فرد دیگری است که با توضیحات فیسبوک قانع نشد و هنوز، احتمال حملههای سایبری را بالا میداند. از نظر او، توضیحات آن شرکت و رد صریح احتمال حملهی خارجی، قانعکننده نخواهد بود و همچنین، ابهام زیاد در اظهارات آنها، اعتماد را دشوارتر میکند. ویتینگهام میگوید قطعی پیش آمده، همهی نشانههای یک حملهی DDoS را دارد. فراموش نکنیم که هدف اکثر آن حملهها هم، قطع کردن دسترسی به وبسایت است.
بههرحال، ادوارد هم با وجود قانع نشدن از توضیحات فیسبوک، میگوید چنان سرویس عظیمی، باید دربرابر آن نوع از حملات، مقاوم باشد:
آنها آنچنان حجم بالایی از پهنای باند را استفاده میکنند که نمیتوان ادعا کرد نتوانند جلوی حملات بسیار بزرگ DDoS مقاومت کنند. من تصور میکنم که شاید مشکلات داخلی هم در قطعی پیشآمده مقصر باشند. البته، تا زمانیکه شواهد دیگر مشخص نشود، میتوان احتمال داد که همان مشکلات داخلی نیز بر اثر حملهی خارجی شکل گرفته باشند. انواع حملات از فیشینگ تا مهندسی اجتماعی یا موارد دیگر، میتوانند در رخ دادن آن چالشها تأثیر بگذارند. درنهایت، فیسبوک برای هر مجرمی، در صورت موفقیت، هدف بسیار بزرگی محسوب میشود.
اکنون این سؤال ایجاد میشود که چه کسی باید به فیسبوک حمله کند؟ اگر فرضیهی حملهی سایبری را بپذیریم، چند مورد را میتوان برای آن متصور شد. دکتر گای بانکر مدیر فناوری Clearswift اعتقاد دارد مجرمانی در سطح کشوری یا گروههایی با حمایت دولتهای مختلف، میتوانند در حمله نقش داشته باشند:
بهخاطر تأثیرات سیاسی و اثرگذاری بر انتخابات، توجه رسانههای زیادی به فیسبوک (و بازیگران دیگر) معطوف بود. حمله به فیسبوک و قطع کردن آن، به همه نشان میدهد که قدرت و کنترل در دستان چه کسی است. در این مورد خاص، متوجه شدیم که کنترل در دست فیسبوک نیست. بههرحال، هنوز شواهدی دال بر حملهی سایبری در آن رخداد، وجود ندارد.
کریستوفر موزس، مدیر بخش اطلاعات و تحقیقات Blackstone Consultancy احتمال آن که حملهی DDoS صورت گرفته باشد، با وجود دور بودن، غیرممکن نیست. او اضافه میکند:
متأسفانه، هنوز برای اظهارنظر بسیار زود است و مولفان تئوریهای توطئه باید از آن کنار بکشند. بهعلاوه تصور میکنم که بخش روابط عمومی فیسبوک، نهایت تلاش خود را بهکار گرفتهاند تا عواقب قطعی پیشآمده را به حداقل برسانند.
نظرات مخالف حمله سایبری
احتمالات زیادی پیرامون این نظریه شکل گرفتهاند که یک اشکال امنیتی در تنظیمات داخلی شرکت، باعث ایجاد قطعی در فیسبوک و اینستاگرام شد. چنان احتمالاتی باتوجهبه سابقهی فیسبوک و مشکلات قبلی شکل گرفتهاند. تیم مکی، مشاور فنی ارشد در Synopsys اعتقاد دارد دلیل اصلی مشکل پیش آمده، نزدیکتر و واضحتر از آن چیزی است که تصور میشود. او در میان دلیل مختلف برای قطعی میگوید:
شاید یک اشتباه در تنظیمات داخلی یا برخی نرمافزارها، سخت افزارها یا حتی اشتباه پیش رفتن یک بهروزرسانی نرمافزاری، دلایل اصلی قطعی مذکور باشد.
بانکر میگوید احتمالا اشتباه یک فرد (مثلا یک مدیر سیستم)، در داخل سازمان، باعث بهوجود آمدن چالش شده باشد. از نظر او شاید فردی تغییراتی در ساختارهای اصلی ایجاد کرده که عواقب فوق را بههمراه داشته و موجب از کار افتادن سیستم شده است. او انتخاب دیگری نیز بهعنوان جایگزین بیان میکند که شاید، اتفاق پیش آمده، در مقابل و برای جلوگیری از رخدادی مهمتر، مثلا یک حملهی عظیم سایبری، انجام شد. از نظر او، در چنان موقعیتی، تعطیل کردن لحظهای سیستمها و قطع کوتاهمدت برای حل کردن مشکل، راهکاری برای جلوگیری از نفوذ به سیستمها بود. او دربارهی دفاع دربرابر نفوذها میگوید:
امروزه شبکهها بهقدری پیچیده شدهاند که جدا کردن بخشی برای جلوگیری از نفوذ، دشواریهای زیادی دارد. بههمین دلیل، در بسیاری از اوقات، بهترین انتخاب آن است که همهچیز را تعطیل کنیم تا اینکه اجازهی ورود به عملگری خرابکارانه و نفوذ به همهی سیستم را بدهیم.
نامن هارت، معمار امنیت ابری Digital Guardian اعتقاد دارد قطعی پیشآمده یا به زیرساختهای IT فیسبوک مرتبط میشود یا آنکه اشکالی در اتصالات یکی از تأمینکنندههای شبکه پیش آمده است. او همچنین این چالش را مطرح میکند که چرا سرویسی به بزرگی و عمومیت فیسبوک، در مقال چنان اشکالات و بحرانهایی امن نیست. البته او اعتقاد دارد اگر سایر سرویسهای آن منطقه هم از کار افتاده بودند، میتوانستیم احتمال ایرادات شبکه را زیاد بدانیم، اما در رخداد پیش آمده، تنها فیسبوک و زیرمجموعههایش دچار مشکل شدند.
نتیجهگیری
درنهایت، همه میدانیم که پاسخ صریحی برای چالش ایجاد شده وجود ندارد. ازطرفی، در موارد اینچنینی، مهمترین رویکرد، شفافسازی است. فیسبوک در گذشته و در موقعیتهای گوناگون، خصوصا در بحث سوءاستفاده از دادههای کاربران، عملکردی غیر شفاف داشت. بههمین دلیل، امروز بیش از همه مهم است که آنها، اطلاعاتی روشن را دربارهی مشکل پیش آمده در اختیار کاربران قرار دهند. انتظار میرود که پس از پایان تحقیق و بررسیها، اطلاعات جزئی با کیفیت بالا در اختیار کاربران قرار گیرد.
مکی در پایان صحبتهایش میگوید:
من امیدوار هستم که فیسبوک شفافیت بالایی در عملکرد خود داشته باشد و جزئیات دلیل اصلی اتفاق پیش آمده را منتشر کند. چنان رویکردی، تأثیرات بلندمدت خواهد داشت و نشان میدهد که آنها هنوز به حریم خصوصی در پلتفرم خود اهمیت میدهند. بهعلاوه، اطلاعات مفیدی هم در اختیار دیگر سازمانها قرار میگیرد که با استفاده از آنها میتوانند از پیش آمدن موقعیتهای مشابه، پیشگیری کنند. درنهایت، آن اطلاعات منجر به بهبود کلی امنیت آنلاین خواهند شد.
.: Weblog Themes By Pichak :.