غذاخوردن نیاز بدن به موادمغذی را برطرف میکند و لازمهی بقای انسان است. اختراعات از گذشته تا امروز صنعت غذا را متحول و غذاخوردن را برای انسان راحتتر و لذتبخشتر کرده است. تحولات صنعت غذا همچنان ادامه دارد و در عصر دیجیتال، سرعت آن بیشتر از هر زمانی احساس میشود.
امروزه، استارتاپهای زیادی در صنعت غذا فعالیت میکنند و با ایدههای خلاقانهی خود قصد دارند این صنعت را بهکلی متحول کنند. اینها استارتاپهایی هستند که محصولات خود را با هدف افزایش راحتی انسان ارائه میدهند یا اهداف بزرگتری مانند حفظ محیطزیست دارند و با کمک فناوری پیشرفتهی خود از شکار بیرویه و انقراض گونههای حیوانی جلوگیری میکنند.
ساختن گوشت ماهی در آزمایشگاه، پیداکردن درختان و گیاهان آلوده به آفت بهکمک هوش مصنوعی، افزایش طول عمر موادغذایی و تهیهی غذای مایع، تنها برخی از ایدههای جالب استارتاپهایی هستند که در چند سال آینده، روش غذاخوردن ما را بهکل تغییر میدهند.
در این مقالهی زومیت، ابتدا استارتاپهایی را معرفی میکنیم که به تهیهی موادغذایی سالم کمک میکنند. سپس، ایدهی خلاقانهی سایر استارتاپها و تلاش آنها برای تبدیل دنیا به جایی بهتر را بررسی میکنیم.
۱. استارتاپ HERE
تهیهی موادغذایی تازه، همیشه یکی از دغدغههای بزرگ ما محسوب میشود. استارتاپ HERE مستقیما با کشاورزان مستقل کار میکند تا محصولات آنها را بهشکل آبمیوه و دیپ و سس سالاد بهدست مصرفکنندگان برساند. در سال ۲۰۱۷، ناتان لورل این استارتاپ را در آمریکا بنیانگذاری کرد و محصولات کشاورزان مستقل را بدون مواد افزودنی بستهبندی میکند؛ بههمیندلیل، تمام این محصولات در یخچال نگهداری میشوند. تمام محصولات زائد این استارتاپ به کود تبدیل میشوند و ۲۰ درصد مواداولیه از محصولات ناقص یا بدشکل تشکیل شده است. همچنین، ۱ درصد درآمد سالانهی شرکت برای حمایت به خانوادهی کشاورزان محلی اهدا میشود.
۲. استارتاپ Hello Fresh
مقالهی مرتبط:
سفارشدادن غذا از رستوران اگرچه در زمان صرفهجویی میکند و راحت است، هیچ چیزی جای غذای خانگی را نمیگیرد؛ غذایی که میدانیم از چه مواداولیهای درست شده و سالم است. بااینحال، موضوع فقط پختن غذا نیست. تهیهی مواداولیهی تازه و پیداکردن دستور تهیهی غذا، یکی دیگر از فرایندهای زمانبری است که آشپزی را سخت میکند. بنابراین، شرکتی که مواداولیهی تازه را همراهبا دستور پخت چند غذا بهطور مرتب برای مشتریهای ارسال کند، ایدهی جالبی بهنظر میرسد.
استارتاپ Hello Fresh با تولید کیتهای غذایی، مشکل تهیهی مواداولیه و پیداکردن دستور پخت غذا را برای کاربرانش حل کرده است. این شرکت هر هفته بستههایی حاوی مواداولیه و دستور تهیهی غذا برای مشتریانش ارسال میکند که برای پختن دو تا چهار وعدهی شام کافی است. رشد ۵۲ درصدی مشتریان شرکت در بازهی زمانی سالهای ۲۰۱۶ و ۲۰۱۷ نشان میدهد مردم از این ایده استقبال کردهاند.
در سال ۲۰۱۱، دامینیک ریچر و توماس گریسل و جسیکا نیلسون استارتاپ Hello Fresh را در برلین آلمان بنیانگذاری کرد. Hello Fresh یکی از اولین شرکتهای تولید کیت غذایی بود و شرکت راکت اینترنت روی آن سرمایهگذاری کرد. این استارتاپ کارش را در سایر کشورها مانند آمریکا، استرالیا، اتریش، کانادا و انگلستان گسترش داد. اگرچه تا سال ۲۰۱۵، بیش از ۲۵۰,۰۰۰ مشتری داشت، هنوز به سوددهی نرسیده بود. این استارتاپ در همان سال با جذب سرمایهی ۷۵ میلیون دلاری به ارزش ۲.۶ میلیارد دلاری رسید و یونیکورن (استارتاپهایی با ارزش بیش از یک میلیارد دلار) شد.
شرکتهایی مانند Blue Apron و Plated رقبای اصلی Hello Fresh هستند؛ اما وضعیت چندان مناسبی در بازار ندارند؛ زیرا سرمایهگذاران دیگر علاقهی زیادی به سرمایهگذاری روی استارتاپهای تولیدکنندهی کیت غذایی ندارند. باوجوداین، Hello Fresh همچنان به رشد خود ادامه میدهد و در سال ۲۰۱۷، سهام آن بهصورت عمومی در آلمان عرضه شد.
۳. استارتاپ Beyond Meat
استارتاپهایی که تا اینجا بررسی کردیم، نحوهی تهیه و تحویل موادغذایی یا نحوهی استفاده از آنها را هدف قرار داده بودند اما برخی استارتاپها موادغذایی را با روش متفاوتی تولید میکنند. استارتاپ Beyond Meat یکی از این استارتاپها است که گوشتهای گیاهی تولید میکند و ازنظر مزه و بو به گوشت واقعی شبیه هستند. این استارتاپ طرفداران زیادی دارد و حتی چهرههای شناختهشدهای مانند لئوناردو دیکاپریو روی آن سرمایهگذاری کردهاند. درحالحاضر، محصولات این استارتاپ فقط در آمریکا عرضه میشود؛ اما بهزودی به سایر نقاط دنیا نیز ارسال خواهد شد.
در سال ۲۰۰۹، ایتان براون استارتاپ Beyond Meat را در کالیفرنیا بنیانگذاری کرد. این استارتاپ انواع گوشتهای پروتئینی خود را با ترکیب الیاف پروتئین و مخمر و سایر مواداولیه تهیه میکند. گوشت مرغ این استارتاپ نیز از ترکیب سویا، الیاف پروتئین، فیبر و سایر مواداولیه تهیه میشود و جایگزین سالمی برای گوشت مرغ است.
روش تهیهی گوشت مرغ استارتاپ Beyond Meat بدینترتیب است که ابتدا مواداولیه کاملا با یکدیگر ترکیب و سپس، وارد دستگاهی میشوند که با استفاده از بخار و فشار و آب سرد بافتی شبیه به گوشت مرغ واقعی پیدا میکنند. سپس، گوشتهای گیاهی برش داده و ادویههای لازم به آنها اضافه و قبل از بستهبندی گریل میشوند. تهیهی هر بسته گوشت مرغ گیاهی حدود ۹۰ دقیقه زمان میبرد.
در اینجا، این سؤال مطرح میشود: «گوشتهای پروتئینی ازنظر بافت و مزه با گوشتهای واقعی یکسان هستند؟» پاسخ این سؤال دقیقا دلیل تفاوت این استارتاپ از سایر برندهای تولیدکنندهی گوشت گیاهی است.
مارک بیتمن، روزنامهنگار نیویورکتایمز، بعد از چشیدن مزهی محصولات Beyond Meat گفته نتوانسته تفاوتی بین مرغهای Beyond Meat و مرغهای واقعی تشخیص دهد و از این بهبعد، از گوشتهای گیاهی این برند استفاده خواهد کرد.
۴. استارتاپ Finless Foods
استارتاپ Finless Foods با استفاده از زیستشناسی سلولی، ماهی و سایر محصولات دریایی را در محیط آزمایشگاه با قیمت مقرونبهصرفه تولید میکند و معتقد است با استفاده از این فرایند، دیگر نیازی به ماهیگیری نیست.
در سال ۲۰۱۷، برایان ویرواس و مایکل سلدن استارتاپ Finless Foods را در کالیفرنیا بنیانگذاری کردند. هدف Finless Foods این است که غذای سالم دریایی را بدون نیاز به تخریب محیطزیست یا خطرهای بهداشتی ناشی از ماهیگیری سنّتی و آبزیپروری دراختیار تمام مردم قرار دهد.
این استارتاپ از پیشرفتهترین فناوری سلولی کشاورزی برای رشد سلولهای حیوانات دریایی استفاده و محصولات پرطرفدار دریایی را در آزمایشگاه تولید میکند. این، یعنی مردم سراسر دنیا میتوانند محصولات دریایی را با قیمت مناسب و بدون نیاز به ماهیگیری تهیه کنند.
روش تهیهی ماهی آزمایشگاهی بدینترتیب است که ابتدا سلولهای ماهیِ باکیفیت جمعآوری و سپس، با موادمغذی تغذیه میشوند تا رشد کنند. پسازآن، سلولها با استفاده از امکانات تأییدشده تکثیر میشوند و ساختارشان بهشکل گوشت ماهی واقعی درمیآید. درنهایت، گوشتهای تولیدشده به مصرفکنندهها و رستورانها و فروشگاههای موادغذایی عرضه میشود.
استارتاپ Finless Foods کار خودش را با ساخت گوشت ماهی تن بلوفین شروع کرده و قصد دارد با گسترش این روش به اکوسیستم اقیانوسها کمک کند. درحالحاضر، آنها در مرحلهی بذری هستند و ۳.۵ میلیون دلار سرمایه دریافت کردهاند. ماهی تن بلوفین نوعی ماهی است که بهدلیل صید بیرویه در خطر انقراض قرار دارد.
۵. استارتاپ Apeel Sciences
تمام موادغذایی طبیعی پوستهای دارند که از آنها دربرابر سایر عناصر محافظت میکند. استارتاپ Apeel Sciences از این واقعیت استفاده کرده و با اضافهکردن پوستهی موادغذایی ماندگاری آنها را افزایش داده است. این کار باعث میشود میوهها ماندگاری بیشتری داشته باشند و حجم میوههای فاسد کم و از میزان آب موردنیاز برای رشد آنها کاسته شود.
استارتارتاپ Apeel Sciences با اضافهکردن پوشش خوراکی بیمزهای که از مواداولیهی گیاهان تشکیل شده روی میوههایی مانند آواکادو و سایر مرکبات، عمر آنها را دو تا سهبرابر افزایش میدهد. فرمول این استارتاپ میتواند روی میوههایی مانند توتفرنگی، انبه، سیب، موز، کوموکات، مرکبات و مارچوبه اعمال شود.
استارتاپ Apeel Sciences را جیمز راجرز در سال ۲۰۱۲ در گولتا کالیفرنیا بنیان گذاشت. بنیاد بیل و ملیندا گیتس ۱۰۰,۰۰۰ دلار روی این استارتاپ سرمایهگذاری کرده تا میزان فساد موادغذایی در کشورهای درحالتوسعهای را کاهش دهند که با کمبود یخچال مواجه هستند. این استارتاپ بعد از دریافت سرمایه از افرادی مانند بیل گیتس، همبنیانگذار مایکروسافت و شرکت سرمایهگذاری Andreessen Horowitz، تاکانن ۱۱۰ میلیون دلار سرمایه جذب کرده است.
صنعت میوه و سبزیجات بیش از ۵۷.۲ میلیارد دلار در آمریکا ارزش دارد و استارتاپ Apeel Sciences میتواند عمر این مواد را دو تا سهبرابر افزایش دهد.
۶. استارتاپ BrightFarms
استارتاپ BrightFarms یکی دیگر از استارتاپهای فعال درزمینهی کشاورزی مبتنی بر فناوری و نوآوری است. این استارتاپ از لامپها و حسگرهای LED برای پرورش سبزیجاتی مانند گوجهفرنگی و کاهو در گلخانه استفاده و محصولات خود را به فروشگاههای بزرگی مانند والمارت عرضه میکند.
درواقع، استارتاپ BrightFarms تلاش میکند شرایط آبوهوایی و خاک مناطق برای پرورش نوع خاصی از سبزیجات را از بین ببرد. بهعنوان مثال، برای رشد و پرورش کاهو شرایط خاصی نیاز است و این باعث میشود کاهو فقط در منطقهای خاص کاشته و پرورش داده شود و سپس، ماشینهای مخصوص آن را به شهرهایی با چندین کیلومتر فاصله عرضه کند. BrightFarms با تولید گلخانههای مخصوص، به میزان درخورتوجهی در انرژی و سوخت صرفهجویی میکند؛ زیرا موادغذایی در هر منطقه میتوانند کاشته و پرورش داده شوند.
در سال ۲۰۱۱، این استارتاپ در نیویورک بنیانگذاری شده و پیش از ۱۰۰ میلیون دلار سرمایه جذب کرده است. هدف آنها این است که با مصرف کمتر آب، زمینهای کشاورزی و سوخت فسیلی ردپای کربن را کاهش و دنیا را بهسمت کشاورزی سبزتر هدایت کنند.
۷. استارتاپ Aerobotics
استارتاپ Aerobotics را بنجی ملتزر و جیمز پترسون در سال ۲۰۱۴ در جنوب آفریقا بنیانگذاری کردند. این استارتاپ با ارائهی پلتفرمی هوشمند به کشاورزان کمک میکند آفات و بیماری درختان را تشخیص دهند. سیستم این استارتاپ تمام درختان مزرعه را بررسی میکند و مشکلات آنها را در مراحل اولیه تشخیص میدهد و به کشاروز اعلام میکند.
پلتفرم Aerobotics دادههای ماهوارهای و دادههای جمعآوریشدهی پهبادها را بهصورت هفتگی با یکدیگر ترکیب و سپس، با استفاده از یادگیری ماشین، آفت و بیماری درختان را مشخص میکند. سپس، کشاورزان به محل مشخصشده مراجعه و وضعیت درخت را بررسی میکنند. کشاورزان میتوانند درست یا اشتباه بودن تشخیص پلتفرم را ثبت و با این کار، به پیشرفت تکنولوژی آن کمک کنند. هرقدر کشاورزان بازخورد بیشتری بدهند، این پلتفرم هوشمندتر میشود و این بهنفع همهی مصرفکنندگان است.
۸. استارتاپ Olio
همهی ما فارغ از اینکه چگونه آشپزی میکنیم یا غذا سفارش میدهیم، گاهی اوقات نمیتوانیم موادغذایی را پیش از تاریخ انقضای آنها استفاده کنیم و این معضلی جهانی در قرن بیستویکم است. هدف استارتاپ Olio این است که با تسهیل اشتراکگذاری غذاها، میزان هدررفتن آنها را تا جای ممکن کاهش کند.
در سال ۲۰۱۵، تسا کوک و ساشا سلستیالوان استارتاپ Olio را در لندن بنیانگذاری کردند. اپلیکیشن Olio افرادی که غذای اضافه دارند، با افرادی آشنا می:ند که نیازمند غذا هستند تا از هدررفتن موادغذایی جلوگیری کند. موادغذایی میتوانند خام یا پخته و بستهبندی یا باز باشند.
اهداکنندگان غذا میتوانند شخص یا شرکت تولید موادغذایی و رستوران یا فروشگاه باشند. بهعنوان مثال، برخی فروشگاههای غذایی زنجیرهای در لندن مانند Tesco بهکمک استارتاپ Olio حجم دورریز موادغذایی خود را کاهش میدهند.
البته امکانات اپلیکیشن این استارتاپ فقط به موادغذایی محدود نمیشود و کاربران میتوانند هر محصول دیگری مانند لوازمآرایشی بیاستفاده و محصولی که تاریخ انقضایشان باقی نمانده را به فردی اهدا کنند که علاقهمند به استفاده است. تنها کافی است تصویری از محصول مدنظر و توضیح کوتاهی دربارهی آن را بارگذاری کنند. سپس، اپلیکیشن این محصول را به افرادی نشان میدهد که در نزدیکی کاربر هستند و درصورت تمایل، میتوانند نحوهی دریافت محصول را در بخش پیغامهای خصوصی با یکدیگر هماهنگ کنند. تاکنون، این استارتاپ ۲.۲ میلیون دلار سرمایه جذب کرده و حدود ۳۲۰,۰۰۰ نفر کاربر دارد.
۹. استارتاپ Mimica
استارتاپ Mimica یکی دیگر از استارتاپهایی است که درزمینهی کاهش دورریز موادغذایی تلاش میکند. در انگلستان، ۶۰ درصد موادغذایی درحالی دور انداخته میشوند که هنوز سالم هستند و بهدلیل نزدیکشدن به تاریخ انقضا محتاطانه انتخاب شدهاند.
برچسبهای هوشمند Mimica که روی بستهبندی موادغذایی چسبیده میشوند، این مشکل را حل کرده و دقیقا به مصرفکنندگان میگوید چقدر تا فاسدشدن مادهی غذایی فرصت دارند. اگر برچسب نرم باشد، یعنی محصول هنوز تازه است و اگر ناهموار شود، یعنی چند ساعت بیشتر به فاسدشدن آن مادهی غذایی باقی نمانده است. این استارتاپ به مردم کمک میکند در مصرف موادغذایی صرفهجویی کنند و هزینههای خود را کاهش دهند.
برچسبهای Mimica دو قسمت دارند: ۱. قسمتی که همیشه نرم میماند تا مصرفکننده تغییر حالت قسمت دیگر برچسب را با آن مقایسه کند؛ ۲. قسمتی که برچسب همان قسمت فعال است که با فاسدشدن مادهی غذایی ناهموار میشود.
برچسبهای هوشمند Mimica مانند موادغذایی داخل آن به تغییرات آبوهوا واکنش نشان میدهند؛ بههمیندلیل، تازگی محصولات را دقیق نشان میدهند. این برچسبها با یخزدن از کار میافتند؛ بنابراین، روی محصولاتی کار نمیکنند که داخل فریزر نگهداری میشوند. همچنین، این برچسبها درحالحاضر بازیافتشدنی نیستند؛ اما از روی بستهبندی مادهی غذایی کنده میشوند و اختلالی در فرایند بازیافت بستهبندی موادغذایی ایجاد نمیکنند. از برنامههای آیندهی استارتاپ Mimica آن است که برچسبها را تجزیهشدنی تهیه کند.
هر برچسب هوشمند Mimica برای یک مادهی غذایی تهیه میشود؛ بنابراین، روی سایر موادغذایی نباید چسبانده شود؛ زیرا دراینصورت، عملکرد صحیحی ندارد.
۱۰. استارتاپ Soylent
غذاخوردن فرایندی چندمرحلهای شامل تهیهی موادغذایی، پختن، جمعشدن اعضای خانواده یا دوستان دورهم و خوردن آن است. عدهای از این فرایند لذت میبرند و ساعتها زمان برای آن صرف میکنند؛ اما عدهای دیگر تنها دنبال این هستند که موادغذایی ضروری را به بدن خود برسانند و همیشه حوصلهی آشپزی یا سفارشدادن غذا را ندارند. استارتاپ Soylent نیز برطرفکردن نیاز همین افراد را هدف قرار داده است.
Soylent پودرهای خوراکی و گیاهی تولید میکند که جایگزین موادغذایی هستند و فرایند غذاخوردن را تاحدممکن ساده میکند. از دیگر محصولات این استارتاپ، غذاهای مایعی هستند که در بطریهای بازیافتشدنی عرضه میشوند.
محصولات Soylent تمام موادغذایی ضروری برای حفظ بقای انسان را به آسانترین شکل ممکن تأمین میکند و برای افرادی مناسب است که زمان کافی برای آشپزی ندارند؛ اما خوردن غذاهای سالم را به فستفود و سایر غذاهای ناسالم ترجیح میدهند.
در سال ۲۰۱۳، راب رینهرت این استارتاپ را در آمریکا بنیانگذاری کرد و در سال ۲۰۱۴ بعد از جمع آوری ۱.۵ میلیون دلار ازطریق سرمایهگذاری جمعی (CrowdFunding) به بازار معرفی شد. فرمول تهیهی محصولات Soylent از غذاهای اصلاحشدهی ژنتیکی استفاده میکند که تأییدشدهی آکادمی ملی پزشکی است و برچسب چاپشدهی سازمان غذا و دارو روی محصولات نشان میدهد معیارهای سلامتی در تهیهی محصول رعایت شده است. محصولات Soylent فاقد هرگونه مصرف بیشازحد شکر یا چربی اشباع یا کلسترول و برای رژیم غذایی سالم مناسب هستند.
باوجوداین، این ایده چگونه بهذهن سازندهاش رسید؟ راب مهندس نرمافزار است و براساس مطالعات قبلیاش دربارهی بیوشیمی و کسب اطلاعات از وبسایت دولت آمریکا، تصمیم گرفت کل موادغذایی لازم برای بدن را یکجا تهیه کند. او ۳۵ مادهی شیمیایی ازجمله گلوکونات پتاسیم، کربنات کلسیم، فسفات مونوسدیم، مالتودکسترین، روغن زیتون و... را با آب ترکیب کرد.
او یک ماه فقط از مادهای تغذیه کرد که تهیه کرده بود و تا دو ماه بعد، مقدار مواداولیه را تغییر داد تا بهترین فرمول را ازنظر ارزش غذایی پیدا کند. او از محصول نهایی بسیار راضی بود و با این روش، هزینهای که ماهانه صرف غذا میکرد، از ۴۷۰ دلار به ۵۰ دلار کاهش داد. علاوهبراین، زمان غذاخوردن بهحداقل کاهش یافته بود؛ درحالیکه کنترل موادمغذی لازم برای بدن افزایش پیدا کرده بود.
محصولات Soylent اولینبار بهصورت اینترنتی عرضه شد. سپس، در ۸,۰۰۰ فروشگاه در سراسر آمریکا دردسترس مردم قرار گرفت. برنامهی آیندهی شرکت این است که در آینده، در فروشگاههای والمارت نیز عرضه شود.
بیامو M5 با وجود سروصدای زیاد از زمان ورود به بازار، همواره خطری جدی درمقابل خود دارد و آن مرسدس بنزE63S است. درادامه، نگاهی دقیقتر به مدل استیشن واگن این خودرو با نام E63S خواهیم انداخت.
امروزه، بیشتر خریداران خودرو بهدنبال کراساور هستند و کراساورها محبوبیت بسیاری پیدا کردهاند. درحالحاضر، استیشنها محبوبیت سالهای پیش خود را ندارند؛ اما کارایی آنها درمقایسهبا کراساورها آنقدر بهتر است که شاید لازم است دوباره به آنها روی بیاوریم.
کراساورها با ارتفاع زیادشان جذابیت ظاهری زیادی دارند؛ اما استیشن واگنها نیز امروزه دیگر خودروهای بدون هیجان نیستند و پیشرفت زیادی کردهاند. این قضیه وقتی برایتان جذابتر خواهد شد که بدانید استیشن واگنی که میخواهیم آن را بررسی کنیم، به پیشرانهی V8 تویینتوربو با قدرت ۶۰۳ اسببخار مجهز شده است. همچنین، با داشتن فضایی جادار و سیستم چهارچرخ محرک میتواند همهی مزایای کراساورها را نیز باهم داشته باشد. بله، این شما و این مرسدس بنز AMG E63S 4Matic استیشن.
قیمت
مرسدس بنز E63S ازنظر قیمتی اصلا خودرویی رقابتی محسوب نمیشود. مدل پایهی این خودرو ۱۰۶,۰۰۰ دلار قیمت دارد و قیمت مدل آزمایششده نیز باتوجهبه آپشنها به ۱۴۰,۰۰۰ دلار میرسد. مدل استیشن هیچ آپشن اضافهتری درمقایسهبا مدل سدان E63S ندارد و هر دو خودرو با آپشنهایی یکسان دردسترس قرار دارند، با این تفاوت که مدل استیشن حدود ۲,۰۰۰ دلار گرانتر است.
آپشن پکیج فیبرکربن در این خودرو بهتنهایی ۸,۵۰۰ دلار قیمت دارد و قاب آینههای جانبی و تریم داخلی و پوشش روی موتور را شامل میشود. افزونبراین، بیشتر خریداران E63S واگن ترمزهای کربن سرامیکی را برای خودروِ خود سفارش میدهند که این ترمزها بهتنهایی ۹,۰۰۰ دلار قیمت دارند. این ترمزها بهجز قدرت فراوانی که دارند، بهدلیل رنگ طلایی کالیپر ظاهر بسیار زیبایی هم برای خودرو ایجاد میکنند.
پکیج آپشنی نیز با نام پریمیوم نیز برای E63S واگن به قیمت ۳,۶۰۰ دلار آمادهی سفارش است که سیستمهای کمکی ایمنی و دوربین ۳۶۰ درجه و HUD را دربر میگیرد. پکیج Advanced Lighting نیز با قیمت ۱,۵۰۰ دلاری شامل چراغهای اصلی LED هوشمند است. برای کسانی که بیصدابودن کابین خودرو برایشان اهمیت زیادی دارد، مرسدس بنز پکیجی ۱,۱۰۰ دلاری بهنام آکوستیک عرضه میکند که شامل شیشههای عایق صدا و پوششهای صداگیر درون درها میشود و میتواند کابین ساکتتری برای سرنشینان ایجاد کند.
افراد دوستدار سروصدای اگزوز خودرو و لذت رانندگی میتوانند پکیج ۱,۲۵۰ دلاری AMG Performance را سفارش دهند تا روی خودرو سیستم اگزوز اسپرت نصب شود. درکنار این، پکیج صندلیهای اسپرت ۲,۵۰۰ دلاری نیز وجود دارند. در انتها نیز، سیستم تهویهی سهگانه به قیمت ۷۵۰ دلار سفارشدادنی است.
طراحی
مرسدس E63S سدان طراحی بسیار جذابی دارد؛ اما طراحیاش بهعنوان استشین حتی بهتر است. از هر سمتی که به این محصول اروپایی نگاه کنید، فوقالعاده است و بهخصوص رینگهای مدل AMG تأثیر بسیار مثبتی روی نمای جانبی E63S واگن گذاشتهاند. گرچه نمای جلو بسیار مشابه مدل سدان است، در نمای عقب با چراغهایی کاملا متفاوت و افقی روبهرو هستیم که بیشتر یادآور مدل اس کلاس کوپه هستند.
بزرگترین برگ برندهی مرسدس نه در طراحی بدنه، بلکه در طراحی کابین است جایی که همیشه آلمانیها کار خود را به بهترین شکل انجام میدهند. طراحی کلی کابین E63S بسیار مدرن است و پنلی شیشهای در سرتاسر بالای کنسول وجود دارد که دو نمایشگر ۱۲ اینچی را درون خود جای داده است. یکی از این نمایشگرها نقش سیستم اطلاعات و سرگرمی روی کنسول وسط را بازی میکند و دیگری هم که مقابل راننده قرار دارد، بهعنوان نشاندهندهی دیجیتالی عمل میکند.
کابین مرسدس E63S درعین زیبایی، بسیار راحت است و از مواداولیهی باکیفیتی هم در ساخت ان استفاده شده است.
راحتی
صندلیهای E63S استیشن، بهویژه مدل AMG، بهخوبی از بدن سرنشینان حمایت میکند. این صندلیها درعین اسپرتبودن، بسیار راحت هستند و در مسافرتها اصلا حس کمجابودن را به سرنشینان منتقل نمیکنند. علاوهبراین در بخش عقب، هم فضای پا و هم فضای شانهها و بالای سر کاملا بزرگ و کافی است. بااینحال، اگر E63S استیشن برای مسافرتهای طولانی و با حداکثر تعداد سرنشینان استفاده شود، صندلیهای اسپرت مناسب نیستند و این صندلیها بهدلیل کمی ابعاد بزرگتر از جای پای سرنشینان عقبی میکاهند.
فضای بار E63S استیشن واقعا فوقالعاده است و حتی با تاکردن صندلیهای ردیف دوم این فضا بازهم افزایش پیدا میکند. فضای صندوق این خودرو بهحدی بزرگ است که در هنگام اسبابکشی بهعنوان وانت میتوان از آن استفاده کرد. کف صندوق بار کاملا مسطح است و از طرفی ارتفاع خودرو کم است و درِ صندوق نیز کاملا بهسمت بالا بازمیشود؛ بدینترتیب، قراردادن و برداشتن اشیاء از درون صندوق E63S بهسادگی انجام میشود. در مرسدس E63S برخلاف اصلیترین رقیبش، یعنی پورشه پانامرا اسپرت توریزمو، قسمت چرخها اصلا به فضای صندوق بار لطمه نزده است؛ درحالیکه در پورشه بخشی از گِلگیرها به درون صندوق بار آمده و از کاربردیبودن صندوق کاسته است.
فناوری
مرسدس E63S همانند بسیاری از محصولات امروزی مرسدس بنز به سیستم MBUX مجهز است. همچنین، درون کابین بهجرئت بهترین نورپردازی داخلی در این کلاس بهچشم میخورد. نمایشگر مرکزی همهی امکانات خودرو را میتواند کنترل کند و به اپل کارپلی و اندروید اتو نیز مجهز است. امکانات این سیستم بهقدری زیاد است که از گرمکن و سردکن صندلیها گرفته تا چراغهای LED و در صندوق عقب و سیستم صوتی حرفهای را کنترل کند.
عملکرد فنی
این خودرو پیش از اینکه استشین باشد، AMG E63S است و این، یعنی اصلیترین سلاح آن زیر کاپوت نهفته است. پیشرانهی بهکاررفته V8 تویینتوربو با حجم ۴ لیتر است که میتواند ۶۰۳ اسببخار قدرت و ۸۵۰ نیوتونمتر گشتاور تولید کند. با چنین پیشرانهای، E63S میتواند در ۳.۴ ثانیه سرعت خود را از صفر به ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت برساند. این شتاب فوقالعاده با کمک سیستم چهارچرخ محرک 4Matic بهدست آمده است. باایناوصاف، E63S استیشنی خانوادگی با قابلیت حمل وسایل زیاد است که یکدهم ثانیه نیز از سوپر اسپرت مرسدس بنز، یعنی AMG GTR سریعتر است.
مقالههای مرتبط:
این پیشرانه آنقدر قوی است و عملکرد مناسبی دارد که هم در دورهای میانی و هم در دورهای زیاد، موتور بهخوبی دور میگیرد و تأخیری در عملکرد آن بهچشم نمیخورد. عملکرد جعبهدنده نیز درضمن سریعبودن، کاملا بدون نقص است و در رانندگی روزمره نیز بسیار راحت ظاهر میشود و از دردسرها و اذیتهای جعبهدندههای دوکلاچه خبری نیست. این جعبهدنده هم از حالت Comfort برای استفاده روزمره برخوردار است و هم میتوان آن را در حالت دستی قرار داد و از پدالهای پشت فرمان استفاده کرد.
یکی دیگر از بخشهای مهم E63S استیشن سیستم تعلیق آن است. این سیستم تعلیق بادی تنظیمات مختلف و عملکردی عالی دارد و حتی با وجود رینگهای بزرگ ۲۰ اینچی AMG، بهخوبی از پس دستاندازها برمیآید. با قراردادن سیستم تعلیق در حالت اسپرت خودرو بهشدت خشک میشود و حرکات بدنه در پیچها بهحداقل کاهش پیدا میکند. با چنین سیستم بینقصی، با وجود وزن بیش از ۲.۲ تن، بهراحتی میتوانید پیچها را با سرعت پشتسر بگذارید. دراینبین، تنها ایراد موجود مربوطبه فرمان E63S است که اطلاعات چندان زیادی از مسیر را منتقل نمیکند.
ایمنی
با سفارش پکیج ۳,۶۰۰ دلاری پریمیوم برای E63S، این خودرو به امکانات ایمنی زیادی مجهز خواهد شد. این امکانات شامل سیستم رادار بین خطوط، سیستم هشدار نقطهی کور، سیستم کمکی رانندگی بین خطوط، سیستم کمکی فرمان و کروزکنترل هوشمند هستند. گرچه سازمان IIHS هنوز آزمایش تصادف را روی مدل E63S واگن انجام نداده، نتایج مدل سدان بسیار عالی بوده و توانسته امتیاز درخورتوجهی دریافت کند. مؤسسهی NHTSA نیز در آزمایش تصادفی که روی این خودرو انجام داد، ۵ ستارهی ایمنی کامل را به E63S داد.
مصرف سوخت
مرسدس E63S واگن نیز همانند هر محصول دیگر AMG به سوخت باکیفیت نیاز دارد. در آزمایشهای EPA، این خودرو مصرف سوخت شهری ۱۴.۷ لیتر در هر ۱۰۰ کیلومتر و مصرف سوخت بزرگراه ۱۰.۶ لیتر در هر ۱۰۰ کیلومتر و مصرف ترکیبی ۱۳ لیتر در هر ۱۰۰ کیلومتر را از خود برجای گذاشت.
کریس اسکینر یکی از کارشناسان مشهور بریتانیا در حوزهی فناوری و مسائل مالی مرتبط با آن محسوب میشود. او در مقالهای، مقالهی منتشرشدهای در وبسایت مدیوم با عنوان «فیسبوک میخواهد به بزرگترین بانک مرکزی جهان تبدیل شود» نوشتهی لنس انجی را بررسی میکند. آن مقاله در پی گزارشی از نیویورکتایمز منتشر شد که موضوع عرضهی رمزارز اختصاصی فیسبوک را بررسی کرده بود.
مقالهی نیویورکتایمز با همکاری ناتانیل پاپر، نویسندهی Digital Gold: The Untold Story of Bitcoin نوشته شده است. آن مقاله به این نکته اشاره میکند که اجرای رمزارز و هماهنگکردن آن با سرویسهایی همچون واتساپ، درنهایت به جهانیشدن ارزهای دیجیتال منجر میشود. در آن مقاله میخوانیم:
پروژهی بزرگی که همه انتظارش را میکشیم، در فیسبوک بهصورت محرمانه درحالپیگیری است. آن شرکت تلاش میکند سکهای تولید کند که کاربران واتساپ بتوانند بهراحتی برای یکدیگر ارسال کنند. این اخبار از قول ۵ نفر مرتبط با پروژه بیان شدند که بهدلیل قوانین حفظ اسرار، نام خود را فاش نکردند. چهار نفر دیگر نیز در مصاحبههایی گفتند پروژهی فیسبوک بهحدی جدی است که آنها مذاکره با صرافیهای رمزارز برای فروش آن سکه به عموم مردم را نیز شروع کردهاند.
طبق ادعای ۳ فرد آشنا به موضوع، فیسبوک ۵۰ مهندس را برای آن پروژه بهکار گرفته است. وبسایتی بهنام The Block پیگیر آگهیهای استخدام فیسبوک برای پروژهی جدید بود. آن پروژه با رهبری دیوید مارکوس، مدیر قبلی پیپال، پیگیری میشود.
لنس در بررسی مقالهی نیویورکتایمز مینویسد:
در اپلیکیشنهای مسنجر و واتساپ و اینستاگرام که دراختیار فیسبوک هستند، ۲.۷ میلیارد کاربر فعالیت میکنند. اگر فیسبوک تصمیم بگیرد سکهی دیجیتال خود را با سبدی از ارزهای بینالمللی پشتیبانی کند، قطعا به بزرگترین بانک مرکزی جهان تبدیل خواهد شد؛ چراکه آن نوع از پشتیبانی فقط کار بانکهای مرکزی است. آنها پول را با پشتوانهی اقتصاد کشورشان و ذخیرههای ارزی بینالمللی چاپ میکنند.
فعالیت فیسبوک نهتنها در تاریخ اقتصاد جهان جاودانه خواهد شد؛ بلکه تهدیدی برای غولهای کنونی مالی در جهان هم خواهد بود.
بههرحال، نگارندههای مقالهی نیویورک تایمز هشداری نیز در نوشتههای خود گنجاندهاند:
شرکتهای پیامرسان هم با موانع بسیار و مشابهی روبهرو میشوند که بیتکوین را نیز از تبدیلشدن به پدیدهای مرکزی و مشهور دور کرد. نبود نظارت و کنترل مرکزی روی رمزارزها همچون دولت یا بانک، آنها را برای مجرمان جذاب و مفید میکند. بهعلاوه، طراحی شبکههای کامپیوتری که آنها را مدیریت میکند، مدیریت تعداد زیاد تراکنش را دشوار میکند.
کریس اعتقاد دارد شاید برنامههای پیش رو در فیسبوک، بتواند بهعنوان سیستم تبادل استفاده شود؛ اما قطعا بهعنوان دارایی برای ذخیرهی ارزش کارایی نخواهد داشت. اگر آن برنامه اجرا شود و کاربران بتوانند با هزینههای ارزان برای دوستان خود در سرتاسر جهان ازطریق واتساپ یا اینستاگرام یا مسنجر پول واریز کنند، قطعا استقبال چشمگیری درانتظار فیسبوک خواهد بود. چنان وضعیتی، تهدیدی جدی هم برای شرکتهایی همچون Western Union و Transwise محسوب میشود.
در بحث ذخیرهسازی ارزش، فیسبوک و زیرمجموعههایش با مشکل بزرگ بهنام بیاعتمادی مردم روبهرو هستند. آنها تقریبا هیچ اعتمادی از مردم دریافت نمیکنند. رخدادهای متنوع نقض حریم خصوصی و فروش دادههای کاربران، تاکنون به دفعات به غول شبکههای اجتماعی ضربه زدهاند. بهعلاوه، گسترش اخبار دروغین ازطریق شبکههای فیسبوک، مشکلی اساسی برای آنها محسوب میشود.
مقالههای مرتبط:
با آنکه فیسبوک میگوید مشغول کار روی مسائل حریم خصوصی و دادههای شخصی کاربران است، اکثر مردم و کارشناسان آن را برنامهای برای بهبود روابطعمومی میدانند و اعتماد جدیدی در پی آن نخواهد بود. درواقع، بهاحتمال زیاد همهی آن مانورهای تبلیغاتی دربارهی احترام به حریم خصوصی، با هدف افزایش ارزش سهام شرکت انجام شدهاند.
یکی از مشکلات اصلی در اجرای رمزارز اختصاصی فیسبوک، خودِ آن شرکت و مدل ورود به بازار است. ساختار هستهای کسبوکار آنها بهرهگیری از دادههای کاربران برای فروش بیشتر محسوب میشود. بههمیندلیل، آن شرکت بارها حریم خصوصی را نقض کرد و هرروز بیشازپیش، با نگرانی و گاه نفرت آنها روبهرو میشود.
بههرحال، فیسبوک، بهویژه در زمینهی تمرکز اصلی خودش، یعنی شبکههای اجتماعی و پیامرسانی، با مشکلات متعددی روبهرو میشود. تبلیغات متعدد و سیاستهای درآمدزایی آنها نرخ بازدید و استفاده از سرویسهای اجتماعی را از ۵۳ درصد در سال ۲۰۱۶ به ۴۴.۶ درصد در سال ۲۰۱۹ رساند. بهعلاوه، مشکلات قانونی هم هنوز آنها را تهدید میکنند که آیندهی فیسبوک را در هالهای از ابهام قرار میدهد.
درنهایت، مشکلات قانونی مانع بزرگی محسوب میشوند که بر سر راه فیسبوک در مسیر احتمالی مالی قرار دارند. اگر آنها بخواهند سرویسی بیش از امکان جابهجایی پول به کاربران ارائه دهند و بهنوعی وارد تجارتهای مالی شوند، با قانونگذاریهایی بهمراتب دشوارتر روبهرو خواهند بود که قطعا از قوانین و محدودیتهای کنونی در حوزهی شبکههای اجتماعی بیشتر است.
ردیابی اطلاعات مختلف در گوشیهای هوشمند یکی از موضوعاتی است که با وجود مزایایش، با مشکلات بسیاری نیز همراه است. امکان موقعیتیابی در یافتن مسیرها بسیار مفید است و درعینحال، باعث میشود اطلاعاتتان دراختیار کسانی قرار گیرد که برای ارسال تبلیغات یا اهداف ناشناختهی دیگر از آن استفاده میکنند. بااینحال، راههایی برای جلوگیری از استفادههای ناصحیح از این اطلاعات وجود دارد.
گوشی هوشمند شما میداند که درحالحاضر، کجا ایستاده یا نشستهاید. خیلی از مردم این موضوع را میدانند؛ اما راه بهتری هم برای استفاده از GPS وجود دارد؟ ویژگی موقعیتیابی در گوشیهای هوشمند برای یافتن مسیرها بسیار مفید است؛ اما باعث میشود برخی از شرکتهای بزرگ تکنولوژی بتوانند با استفاده از این اطلاعات، محصولات خود را به شما بفروشند.
«آگهیهای تبلیغاتی هدفدارشده» انواعی از تبلیغات هستند که هرروز صفحهی نمایش گوشی شما را مملو از تبلیغات میکنند. این تبلیغات از روزی به روز دیگر و از مکانی به مکان دیگر متغیر خواهند بود. فیسبوک، اپل،مایکروسافت، آمازون، گوگل و شرکتهای بسیار دیگری از این تبلیغات درآمد دارند و اطلاعات مکانی کاربران گوشیهای هوشمند در میزان درآمد آنها تأثیر بسیار دارد.
مقالههای مرتبط:
بااینحال، چرا گوشی هوشمند این اجازه را دارد که بتواند این اطلاعات را به دریافتکنندگانی تحویل دهد که نمیشناسید؟ پاسخ ساده است: شما خودتان این اجازه را دادهاید. قوانین و قراردادهای اشتراکگذاری داده برای هر نرمافزار معمولا در چندین صفحه نوشته میشود.
برخی شرکتها توضیحات معقولی برای ردیابی اطلاعات فردی کاربران ارائه میدهند. باری مثال، شرکت اپل به بهانهی جلوگیری از تقلب، این اجازه را درخواست میکند؛ اجازهای که بهنوعی نقض حریم خصوصی است.
درهرحال، از هر گوشی هوشمند با هر سیستمعاملی که استفاده میکنید، وقتی به اینترنت وصل میشوید، ممکن است ردیابی شوید. اگر این موضوع آزارتان میدهد، باید تدبیری برای این مشکل بیندیشید. در این مقاله، تعدادی از راهحلها را معرفی میکنیم.
۱. غیرفعالسازی تنظیمات موقعیتیابی در گوشی هوشمند
هم در سیستمعامل اندروید و هم در IOS، این امکان وجود دارد که موقعیتیابی را غیرفعال کنید؛ اما این امکان بهراحتی دردسترس نیست و در لایههایی از تنظیمات حریم خصوصی پنهان شده است. در این سیستمعاملها، حالت پیشفرض این است که موقعیتهای مکانی روزانهی شما را ثبت کند. این عملکرد با عنوان «مکانهای معمول» (Frequent Locations) موقعیت مکانی شما و زمانی را ثبت میکند که در هر مکان میمانید. حتی این سیستم براساس زمانی که در هر مکان ماندهاید و تعداد دفعاتی که به آنجا رفتهاید، میداند محل زندگی و کارتان کجا قرار دارد.
اگر تاکنون این بخش از نرمافزار را تنظیم نکردهاید، میتوانید آن را غیرفعال کنید. در اینجا، روش غیرفعالکردن آن را آموزش میدهیم؛ اما ممکن است براساس نوع گوشی هوشمند و سیستمعامل آن، نیاز داشته باشید قدری بیشتر در بخشهای مختلف آن جستوجو کنید.
- به بخش تنظیمات بروید.
- قسمت حریم خصوصی را انتخاب کنید.
- سرویس موقعیت مکانی را انتخاب کنید.
- در این صفحه، سرویسهای مربوطبه سیستم را بیابید.
- «مکانهای معمول» (Significant Locations) را انتخاب کنید تا گزارش ثبتشده از مکانهایی را ببینید که معمولا در آنجا بودهاید. این ویژگی را از حالت انتخاب خارج کنید تا غیرفعال شود.
- در اینجا، میتوانید با کلیک روی «حذفکردن سابقه» (Clear History) گزارش موجود از مکانهای خود را حذف کنید.
تغییر تنظیمات موقعیت مکانی در سیستمهای اندرویدی
- به بخش تنظیمات بروید.
- قسمت «موقعیت مکانی» را پیدا کنید.
- در این قسمت، «تنظیمات مکانی گوگل» را انتخاب کنید.
- روی «گزارش موقعیت مکانی» و «سابقهی مکانی» بزنید و آن را به حالت غیرفعال درآورید.
- برای حذف سابقهی مکانی خود، روی گزینهی «حذف سابقهی مکانی» در پایین صفحه و بعد از «سابقهی مکانی» کلیک کنید.
- برای هریک از حسابهای کاربری گوگل موجود در گوشی خود، این روند را تکرار کنید.
۲. محدودسازی تبلیغات مبتنی بر موقعیت مکانی
اینکه بدانید موقعیت مکانی شما را شرکتهایی ناشناس ردیابی و از آن استفاده میکنند، بسیار آزاردهنده خواهد بود و باعث میشود بخواهید تبلیغات بهنمایشدرآمده در گوشی خود را حذف کنید. در بخش تنظیمات داخلی سیستمعاملهای اندروید و iOS این امکان وجود دارد که بتوانید ردیابی موقعیت مکانی و فعالیت گوشی را بهحداقل برسانید.
این تنظیمات نمیتوانند باعث شوند شرکتهای تبلیغاتی از ادامهی ردیابی فعالیتهایتان بازبمانند و حتی تعداد تبلیغات نمایشدادهشده را کاهش نمیدهند. باوجوداین، اجازه میدهند شناسهی کاربری خود را تغییر دهید که در تبلیغات بهکار میرود. با این کار، دیگر با تبلیغات هدفدار مرتبط با نرمافزارهای نصبشده روی گوشی هوشمند ارتباط نرمافزاری نخواهید داشت و محدودیتهای اعمالشده بهتر عمل خواهند کرد.
روش اعمال این محدودیتها در اندروید و iOS بدینترتیب است:
برای آیفون یا آیپد یا آیپد لمسی
- بخش تنظیمات را بازکنید.
- به قسمت حریم خصوصی بروید.
- قسمت «محدودسازی ردیابی توسط تبلیغات» را غیرفعال کنید.
در این قسمت، همچنین میتوانید شناسهی کاربری خودتان را تغییر دهید تا دیگر ارتباطی با تبلیغاتی نداشته باشید که پیشازاین دریافت کردهاید؛ چون شناسهی کاربری شما مشخصهای است که برای ارسال تبلیغات بهکار گرفته میشود. درواقع، با این کار شما کاربر متفاوتی درمقایسهبا حالت قبل خواهید بود.
برای اندروید
- به بخش تنظیمات بروید.
- گوگل را انتخاب کنید.
- قسمت تبلیغات را انتخاب کنید.
- قسمت تنظیمات مربوطبه « شخصیسازی تبلیغات» را غیرفعال کنید.
۳. اجازه ندهید گوگل همهی تغییر مکانهای شما را ردیابی کند
اخیرا گوگل متهم شده حتی وقتی سرویس «موقعیتیابی» را در گوشیهایتان غیرفعال میکنید، بازهم موقعیت مکانی شما را ردیابی میکند. اگر میخواهید سیستم موقعیتیابی گوگل را به بهترین شکل غیرفعال کنید، به شما شیوهای را معرفی میکنیم که امتحانکردنش ضرر ندارد.
فعالیتهای نرمافزارها و اینترنت را خاموش کنید
- وارد حساب کاربری گوگل خود شوید.
- در بخش «اطلاعات شخصی و حریم خصوصی» روی «اطلاعات شخصی» کلیک کنید.
- در سمت چپ، روی «مدیریت فعالیت در گوگل» (Manage your Google activity) کلیک کنید و سپس، «کنترل فعالیت» (Go to Activity Controls) را انتخاب کنید.
در اینجا، میتوانید ذخیرهشدن اطلاعات مختلف را متوقف کنید. فعالبودن این گزینه باعث ذخیرهی اطلاعات مختلف شما در حساب کاربریتان خواهد شد. درواقع، خاموشکردن «سابقهی مکانی» کاملا موقعیتیابی گوگل را متوقف نمیکند. با این کار، تغییرات مکانی شما در اطلاعات روزانهی مکانی شما ذخیره نمیشود؛ اما همچنان در بخش فعالیتهای مربوطبه اینترنت و نرمافزارها دسترسی به موقعیت مکانی وجود دارد. بنابراین، با غیرفعالکردن تنظیمات «فعالیتهای نرمافزاری و اینترنتی» ذخیرهسازی موقعیت مکانی شما بهوسیلهی سرویسهای گوگل در گوشی هوشمندتان کاملا متوقف خواهد شد.
۴. از مرورگر حافظ حریم خصوصی برای بازکردن صفحات وب استفاده کنید
بسیاری از کاربران اینترنت با مرورگرهای حافظ حریم خصوصی برای صفحات وب آشنا هستند. نمونههای کمتر شناختهشدهی آنها به شما اجازه میدهند با گوشی هوشمند خود بهصورت ناشناس در اینترنت جستوجو کنید. یکی از این مرورگرها Mozilla Firefox Focus app است که رایگان دراختیار کاربران قرار میگیرد. این نرمافزار به شما اجازه میدهد بهصورت ناشناس در اینترنت فعالیت کنید. علاوهبراین، تبلیغها و تحلیلها و ردیابیهای اجتماعی را متوقف میکند و پس از هربار بستهشدن، تمام رمزعبورهایی که استفاده کردهاید و سابقهی فعالیت شما را از مرورگر حذف میکند. علاوهبر این مرورگر، نسخههای موبایلی گوگلکروم و مایکروسافت اِج (Microsoft Edge) هم حالتهایی با عنوان Incognito یا InPrivate دارند که در آنها، ناشناس و خصوصی میتوان فعالیت کرد.
اگر نمیخواهید از مرورگرهای مربوطبه شرکتهای بزرگ استفاده کنید که امکان ردیابی اطلاعات را دارند، از مرورگرهایی مانند دلفین (Dolphin Browser) میتوانید بهره ببرید. اگر از گوشیهای هوشمند سامسونگ استفاده میکنید، از مرورگرهای داخلی مخصوص این گوشیها استفاده کنید. مرورگرهای سامسونگ از وجود تنظیمات داخلی بهره میبرند که باعث میشود وبسایتهای دیگر نتوانند فعالیتهای شما را ردیابی کنند. اگر دوست ندارید مرورگر شما مانند گوگل تمام آنچه را ذخیره کند که در اینترنت جستوجو کردهاید، میتوانید از مرورگرهایی مانند Yippy و DuckDuckGo و lxquick استفاده کنید که کمتر از گوگل تاریخچهی جستوجو را ذخیره میکنند.
۵. حسابهای کاربری آنلاین خود را بررسی کنید
واقعیت این است که از لحظهای که حساب کاربری در وبسایت یا شبکهای مانند گوگل یا فیسبوک یا مایکروسافت ایجاد میکنید، به آنها اجازه میدهید اطلاعاتی دربارهی موقعیت مکانی و ویژگیهای شخصی و انتخابهایتان بهدست آورند. الگوریتمی که آنها استفاده میکنند، باعث میشود همهی کلیکهای شما را ثبت و ضبط کنند. دادههای بهدستآمده از آنها در تبلیغات و پستهای مرتبطی بهکار میرود که گاهی به شما پیشنهاد داده میشود.
خوشبختانه همهی این شرکتها این امکان را به شما میدهند که بتوانید تنظیماتی انجام دهید تا ردیابی اطلاعاتتان برای ارسال تبلیغات مرتبط محدود شود. بهعنوان مثال، گوگل و مایکروسافت در بخش «حریم خصوصی» امکان کنترل حساب کاربری را فراهم کردهاند. در این بخش، همچنین میتوانید بفهمید این شرکتها چه اطلاعاتی از شما دراختیار دارند. گوگل اخیرا سعی کرده تنظیمات مربوطبه تبلیغات در حساب گوگل را سادهتر کند تا آسانتر بتوانید ردیابیهایی را کنترل و محدود کنید که برای شرکتهای تبلیغاتی انجام میشود.
فیسبوک هم این امکان را ایجاد کرده که بتوانید امکان ردیابی را از آن سلب کنید تا فعالیتهایتان در اینترنت را این شرکت ردیابی نکند. همچنین، این شرکت درحالتوسعهی نرمافزارهای کمکی است که باعث میشود کنترل و محدودسازی ردیابی در فیسبوک راحتتر و بهتر شود.
۶. دریافتنکردن تبلیغات
خوشبختانه این امکان وجود دارد که بتوانید از فهرست دریافت تبلیغات موضوعی خارج شوید. البته، شاید دربارهی همهی آنها کارایی نداشته باشد؛ اما میتوان دریافت بیشتر آنها را متوقف کرد. اتحاد تبلیغات دیجیتال (Digital Advertising Alliance) بخشی با عنوان «انتخاب کاربران» دارد که در این بخش، میتوانید متوجه شوید کدامیک از اعضای این اتحاد روی کامپیوتر یا گوشی هوشمندتان تبلیغات میفرستند.
وقتی اولینبار این وبسایت را بازمیکنید، بهصورت خودکار کامپیوترتان اسکن میشود و پس از اتمام اسکن، فهرستی از شرکتهای ارسالکنندهی تبلیغات به شما نشان داده خواهد شد. با استفاده از این فهرست میتوانید از روشهایی مطلع شوید که این شرکتها برای ارسال تبلیغات مرتبط با علایق کاربران استفاده میکنند و با حذف اطلاعاتی که بهعنوان علایق شما در مروگر شخصی خودتان ذخیره شده، دریافت این تبلیغات را محدود کنید.
نکتهی مهم این است که با این کار، دریافت تبلیغات آنلاین کاملا متوقف نمیشود؛ بلکه شرکتها دیگر نمیتوانند تبلیغات هدفدار یا مرتبط با علایق شخصیتان را ارسال کنند. گفتنی است علایق شما براساس دادههایی تشخیص داده میشوند که به این شرکتها داده میشود.
۷. دستیار مجازی خود را بررسی کنید
امروزه، استفاده از دستیارهای مجازی مانند سیری (Siri) و دستیار گوگل (Google assistant) روبهافزایش است و باعث شده گوشیهای هوشمند، تنها برای تماس و چت استفاده نشوند. این دستیارها این امکان را به ما میدهند که با فرمان صوتی با آنها ارتباط برقرار کنیم.
وقتی کلمات خاصی ادا میکنید که برای فعالکردن این دستیارها لازم است، فایل صوتی شما در سرورهای اپل یا آمازون یا گوگل ذخیرهسازی و پردازش میشود. مانند همهی روشهای ردیابی اطلاعات موجود، ممکن است فایل صوتی شما هم احتمالا بهصورت ناشناس دقیقتر پردازش شود و سپس، برای تشخیص الگوی رفتاری و نهایتا ارسال تبلیغات هدفدار برایتان استفاده شود.
۸. دسترسیهای موجود در نرمافزارهای استفادهشدهی خود را کنترل کنید
برای نصب هر اپلیکیشن دسترسیهایی لازم است که در گوگلپلی یا اپاستور قید شدهاند. قبل از نصب اپلیکیشن، این دسترسیها را کنترل کنید. گوشیهای اندروید هنگام نصب اپلیکیشن دسترسیهای موردنیاز را به شما نمایش میدهند. در گوشیهای iOS، ازطریق Pop-up با اعلان اینکه دسترسیهای خاصی لازم است، به شما اعلام میکند باید اجازهی دسترسی بدهید.
برخی اپلیکیشنها هنگام نصب از شما درخواست میکنند اجازهی دسترسی به اطلاعات بیشتری را بدهید. اطلاعات حاصل از این دسترسیها ممکن است برای ارسال تبلیغات استفاده شوند. بههمیندلیل، بررسی «اجازهی دسترسیهایی که به اپلیکیشنها دادهاید»، میتواند نتایج خوبی داشته باشد. این کار باعث میشود بر «حریم خصوصی» گوشی خود نظارت بیشتری داشته باشید و از جاسوسی برخی اپلیکیشنها جلوگیری کنید که از اعتمادتان سوءاستفاده میکنند. علاوهبراین، میتوانید اپلیکیشنهای فعال در پسزمینه را متوقف کنید تا زمان شارژدهی باتری گوشی بیشتر شود.
در سال ۲۰۱۸ به سر میبریم و تکنولوژی تلفن همراه کاملا وارد زندگی همهی ما شده است. همهی ما زمان زیادی را با گوشی هوشمندها، تبلتها و گجتهای پوشیدنی میگذرانیم و گاهی بهراحتی فراموش میکنیم، زمانی هیچکدام از اینها وجود نداشتند. باتوجهبه افزایش روز افزون استفاده از تلفن همراه و دیگر دستگاههای مشابه، تاثیر تابش آن بر سلامت انسان موضوع پژوهشهای مختلفی در سراسر جهان بوده است. از سال ۲۰۱۵، حدود ۷٫۴ میلیارد دستگاه تلفن همراه فروخته شده، هر چند کاربران واقعی باتوجهبه اینکه برخی بیش از یک دستگاه تلفن دارند، از این کمتر است. اما همین مسئله باعث نگرانی بسیاری از پژوهشگران شده است.
در این گزارش با یک نگاه کلی، به طبقهبندی امواج الکترومغناطیس به دو دسته مضر وغیرمضر برای انسان پرداخته و معیارهای مورد استفاده در دستهبندی امواج را مورد ارزیابی قرار میدهیم.
تابشهای یونیزان و تابش های غیریونیزان
تابش الکترومغناطیس درواقع شامل هر نوع موج الکترومغناطیس (و همچنین برخی امواج گسیل شده از ذرات رادیواکتیو) همچون اشعه گاما، اشعه ایکس، نور ماوراء بنفش، نور مرئی، نور مادون قرمز، موج میلیمتری، مایکروویو و امواج در طیف فرکانسهای کم رادیویی میشود.
امواج طیف الکترومغناطیس بسته به انرژی موج، و مضر بودن یا مضر نبودن آن برای سلامتی انسان، قابل تفکیک به دو دسته بزرگ است: تابش یونیزان و تابش غیریونیزان. تابشهای یونیزان (اشعه ماوراء بنفش، اشعه ایکس و پرتو گاما) دارای انرژی کافی در یک فوتون (کوچکترین بسته انرژی) برای جدا کردن الکترونها از اتمها یا شکستن پیوندهای شیمیایی هستند. به همین علت است که اشعه ایکس از نوع موج - پیوسته استفاده نمیشود و نوع پالسی آن با برهههای زمانی بسیار کوتاه (مثلا در یک نوع قدیمی، عرض پالس ۸٫۳۳ میلیثانیه نیز بوده است) مورد استفاده قرار میگیرد، همچنین هنگام تصویربرداری اشعهی ایکس در مطب دندانپزشکی از جلیقهی مخصوص استفاده میکنیم یا توصیه میشود که هنگام قرار گرفتن در معرض تابش نور خورشید از کرمهای ضد آفتاب استفاده کنیم، چرا که انتهای طیف نور مرئی اشعه مافوق بنفش وجود دارد که جزو تابشهای یونیزان است و بافتهای زنده را تخریب میکند.
مقالههای مرتبط:
واضح است که نمیتوان از منابع تابشهای یونیزان طبیعی (رادون، پرتوهای کیهانی در هنگام پرواز در هواپیما) و مصنوعی (اشعه ایکس) بهطور کامل اجتناب کرد، اما توصیه میشود که میزان قرار گرفتن در معرض این تشعشعات را به حداقل برسانیم. تابشهای یونیزان با فرکانس بالا، انرژی کافی برای شکستن پیوندهای شیمیایی را دارند. پرتوهای ایکس و گاما دارای فرکانس بسیار بالایی هستند که از محدودهی ۱۰۰ میلیارد میلیارد هرتز شروع میشوند. این تابشها، طول موجهای بسیار کوتاهی در حدود ۱ میلیون میلیونم متر دارند. این نوع تابشها، انرژی کافی برای حتی ازبینبردن الکترونها را دارند و تابشهای بسیار پرانرژی از آنها نیز توانایی شکافتن هستهی اتم را دارد.
تابش غیریونیزان شامل اکثر طیف نوری است که ما در معرض آن قرار میگیریم: نور قابل مشاهدهی لامپها، نور مادون قرمز اجاق، امواج وایفای، تلفنهای همراه و امواج رادیویی در پایین طیف الکترومغناطیس همگی در این دسته قرار میگیرند. دوزهای کوچکی از تابشهای غیریونیزان برای سلامتی بافتهای زنده مضر نیستند، زیرا یک فوتون، انرژی کافی برای یونیزه کردن اتمها یا تجزیهی مولکولها را ندارد.
توان تابشی ساطعشده در جادهها و مناطقی که دسترسی پایین گوشی به اولین سایت BTS وجود دارد، بالا است.
اشعههای غیریونیزان از اشعههایی با فرکانس بسیار پایین تا اشعهی مایکروویو و اشعهی مافوق بنفش را شامل میشوند. تابشهای الکترومغناطیس با فرکانس بسیار پایین، طول موجهای بسیار طولانی (یک میلیون متر یا بیشتر) دارد و دارای فرکانسهایی در محدودهی ۱۰۰ هرتز یا کمتر هستند. امواج با فرکانسهای رادیویی دارای طول موج بین ۱ تا ۱۰۰ متر و فرکانسهایی در محدودهی ۱ میلیون تا ۱۰۰ میلیون هرتز هستند. مایکروویوهایی که ما برای گرم کردن غذا از آن استفاده میکنیم، طول موجهایی حدود ۱ سانتیمتر دارند و دارای محدودهی فرکانس ۲٫۵ میلیارد هرتز هستند.
حتی تابش غیریونیزان نیز میتواند در دوزهای بسیار زیاد، مضر باشد. بهعنوان مثال، نور لیزر مرئی با انرژی کافی (حداقل چند صد برابر بیشتر از اشارهگرهای لیزری که مورد استفاده عموم است) اگر در یک نقطه به اندازهی کافی متمرکز شود، پوست را میسوزاند و اگر روی چشم قرار بگیرد، قطعاً باعث آسیب دیدن دائمی پرده شبکیه چشم میشود.
تلفنهای همراه چه فرکانسهایی ساطع یا دریافت میکنند و منبع تابش آنها چیست؟
فرکانسهای امواج مرتبط با تلفنهای همراه (در شبکههای سلولار تا نسل 4.5G) بین ۸۰۰ تا ۲۶۰۰ مگاهرتز متغیرند؛ اما فرکانسهای ۹۰۰ تا ۱۸۰۰ مگاهرتز (شبکههای سلولار 2G و 3G) رایجترین آنها هستند. میزان توان تابشی ساطعشده از یک تلفن همراه در طول یک تماس و بسته به اینکه نزدیکترین سایت BTS در چه فاصلهای از آن قرار دارد، متغییر است. هنگام برقراری تماس اگرچه تنها چند ثانیه طول میکشد، و همچنین هنگامی که دسترسی گوشی به اولین سایت BTS بسیار زیاد است مانند جادهها، بیشتر است. این مقدار شاید در شروع یک تماس تا ۲ وات باشد و میتواند در حالتهای بهینه به اعداد بسیار کوچک تا یک ده هزارم وات برسد. البته، اکثر مردم دیگر خیلی کم از تلفنهای همراه برای برقراری تماس صوتی استفاده میکنند و بیشتر زمان آنها صرف انجام کارهای دیگری با گوشی هوشمندشان میشود (مانند حضور در شبکههای اجتماعی یا انجام بازیهای اینترنتی برخط)؛ اما اجازه دهید که از این مثال بهعنوان بدترین حالت ممکن استفاده کنیم.
آیا تابش تلفن همراه میتواند به انسان صدمه وارد کند؟
تابشهای ناشی از اجاقهای مایکروویو، روی مرکز دایره چرخان درون اجاق که غذا در آنجا قرار میگیرد، حدود ۷۰۰ وات انرژی متمرکز میکنند که صدها برابر بیشتر از حداکثر تابش یک تلفن همراه است (و هزاران بار بیشتر از چیزی است که تلفنهای همراه در طول اکثر تماسهای شما ساطع میکنند. خوشبختانه این انرژی فقط روی محل غذای درون اجاق متمرکز میشود که باعث گرم شدنکردن غذا میشود، و فقط مقدار بسیار بسیار ناچیزی از آن از بدنه اجاق به بیرون درز پیدا میکند که مخاطرات ناشی از آن هم با فاصله گرفتن از اجاق در حال کار، قابل حل است.
برای ارزیابی میزان تاثیر امواج بر بافت زنده از معیاری با نام چگالیِ سطحیِ توانِ موجِ الکترومغناطیس استفاده میشود. در این ارزیابی، سطح مقطع مؤثر برابر با آن مساحتی است که در راستای عمود بر جهت تابش قرار میگیرد. به تعبیر ساده، اگر بهصورت عمودی ایستاده باشید و تابش از روبهرو و عمود بر قامت شما اعمال شود، میزان چگالی سطحی توان موج الکترومغناطیس مؤثر بر بدن شما، با حالتی که مثلاً در همان ناحیه و بهصورت مستقیم و در راستای تابش، روی زمین دراز کشیده باشید، متفاوت خواهد بود.
اجاقهای مایکروویو در هنگام کار انرژی تابشی تا صدها برابر بیشتر از تلفنهای همراه متمرکز میکنند
در تاثیر تابشها بر بدن، برآوردِ «عمق نفوذ» تابش الکترومغناطیس با توان مشخص بر یک موجود زنده، بهطور عمومی دو عامل تعیینکننده وجود دارد: میزان رطوبت بافت زنده و مقدار فرکانس موج تابشی. اگر بخواهیم روی تعبیر بافت زنده اندکی دقیقتر شویم، باید به لایههای بیرونی در بدن انسان اشاره کنیم. برای مثال روی ساعد دست خود را در نظر بگیرید. فرض میکنیم امواج الکترومغناطیس بر این بخش از بدن فرد تابانده میشود. امواج برای تاثیر بافت زندهی واقع در زیر این ناحیه، بایستی بتوانند از لایههای مو، پوست، چربی زیرین پوست (و درمورد مغز، از استخوان) عبور کنند و درنهایت به مواردی همچون گوشت برسند که دارای رگهای خونی هستند، و در این توضیح از آنها با تعبیر بافت زنده یاد کردیم، توجه داشته باشید که خون در جریان، قادر به تهویه گرمایی است که در اثر تابش موج در محل تابش ایجاد میشود.
اما در مورد تابش امواج الکترومغناطیس بر چشم انسان، باید در نظر داشته باشیم که چشم انسان اگرچه دارای پوست نیست، ولی خود عدسی چشم بهنوعی یک چربی شفاف است، اما از هیچ نوع رگهای خونی در عدسی خبری نیست، چرا که جلوی دید را میگیرند، بنابراین عدسی چشم با حرکت خون درون رگهای خونی قادر به تهویه گرما نیست، و در بدترین حالت در اثر تابش ممتد، مانند حالتی که کاربر خوابش برده باشد و تلفن همراه او زیر متکا درست در مقابل چشم او قرار گرفته باشد و پلکهای او هم نیمهباز مانده باشد، امکان بروز آب مروارید وجود دارد.
بنا بر رابطهی فیزیکی اولیه بین توان و انرژی، احتمالا همهی ما میدانیم که انرژی خالص مؤثر بر یک سطح باتوجهبه مدت زمان تابش موج روی سطح و توان موج و عمق نفوذ میتواند محاسبه شود. انرژی ناشی از امواج غیریونیزانی که توان تخریب بافت را ندارند، تاثیر خود را در این بخشهای بدن بهصورت افزایش انرژی حرارتی و افزایش دما نشان میدهند.
نتایج پژوهشهای اخیر که در مورد تلفنهای همراه انجام گرفته و شواهدی از بروز سرطان در موشها کشف کردهاند، به هیچوجه نمیتوان مستقیما به انسان تعمیم داد. در یکی از این پژوهشها، موشهای مورد بررسی در معرض چگالی تابشی از ۱٫۵، ۳ یا ۶ وات بر کیلوگرم قرار گرفتند. میزان نرخ جذب ویژه (SAR)، مقادیر جذب فرکانسهایی رادیویی توسط بافتهای بدن است و بر حسب وات بر کیلوگرم اندازهگیری میشود، و بالاترین نرخ جذب ویژه مجاز در ایالات متحده، ۱٫۶ وات بهازای هر کیلوگرم از وزن بدن است، بنابراین قابل درک است که شرایط آزمایش موش قابل تعمیم روی شرایط پرتوگیری انسان از تلفنهای همراه نیست.
اگر بخواهیم این میزان تابشی را که موشها در معرض آن قرار گرفتند، برای انسان محاسبه کنیم، مقدار مورد نظر ما میتواند معادل یک فرد ۱۰۰ کیلوگرمی تا انرژی تابشی ۶۰۰ وات باشد. اما همانطور که قبلا گفته شد، تلفنهای همراه، انرژی تابشی تا صدها برابر ضعیفتر ایجاد میکنند.
تلفنهای همراه چه نوع تابشهایی پدید میآورند؟
گوشیهای هوشمند که در اختیار ما قرار دارند، تابش غیریونیزان ایجاد میکنند، آن هم در سطح فرکانس فوقالعاده پایین، نسبت به امواج یونیزان، یعنی حدود یک میلیون بار کمتر! فرکانسهای ورودی و خروجی تلفن همراه، متغییر هستند. ارتباطات وایفای بین پنج فرکانس اصلی کار میکنند: ۲٫۴، ۳٫۶،۴٫۹، ۵، ۵٫۹ گیگاهرتز. بلوتوث هم در محدوده فرکانس ۲٫۴ گیگاهرتز کار میکند. اتصال با شبکهی مخابراتی تلفن همراه دارای امواج با فرکانسهای مختلفی از ۸۰۰ مگاهرتز تا ۲٫۶ گیگاهرتز است. تمامیفرکانسهای خروجی و ورودی تلفنهای همراه حتی به فرکانسهای رادیویی موجود در اشعهی ایکس یا پرتوهای فرابنفش که ضرری ندارند، نزدیک هم نیستند.
تابشهای تلفن همراه چه ضرری برای انسان دارند؟
با اطمینان بسیار بالایی میتوان گفت که اثراتی که امواج با فرکانسهای رادیویی میتوانند بر بدن انسان داشته باشد، هیچ ارتباطی با سرطان یا تومور ندارد. در این مورد، چگونگی افزایش دمای بافتهای زنده انسان در اثر تابش امواج رادیویی از گوشی هوشمند اهمیت دارد. بنابراین و با گذشت زمان، انرژی جذب شده در بافت زنده بالا میرود، بااینحال، اگر فکر میکنید این افزایش انرژی میتواند منجر به آسیب شود، باید بگوییم که اینطور نیست. چرا که بیشتر انرژی تولیدشده توسط امواج با فرکانس رادیویی تلفنهای همراه، توسط پوست و دیگر بافتهای سطحی جذب میشود، مقداری نیز در اثر جابهجایی گرما در بدن انسان به هوای اطراف منتقل شود.
بیشتر انرژی امواج با فرکانس رادیویی بهوسیله پوست و بافتهای سطحی جذب میشود
این منجر به افزایش ناچیز دما در مغز و بخشهای مهم دیگر از بدن میشود، البته این مقدار تابع مدت زمان مکالمه، و سطح سلامتی اولیه کاربر است، بهعنوان مثال، کاربران بیمار، مسن، کودک، یا فرد در حالت تعریق، مدت مکالمه خود را بایستی بسیار بسیار کوتاه کنند، چرا که عمق نفوذ موج به لایههای پایینتر زیر پوست در این دست افراد بیشتر است.
تا به امروز، پژوهشهای انجامگرفته، نتوانستهاست ارتباطی قوی بین زمان قرار گرفتن در معرض میدانهای الکترومغناطیس فرکانس رادیویی با مخاطرات جدی در سلامتی فرد پیدا کنند، بهجزء آنکه پرتوگیری تنها باعث گرم شدن بافتهایی از بدن میشوند که تحت تابش قرار دارد، و برای حصول نتایج قطعی و علمی لازم است پژوهشهای بیشتری بهصورت همهگیرشناسانه انجام گیرد.
چند روز پس از رونمایی از جدیدترین محصول فراری یعنی مدل F8 Tributo ویدیوهایی از جزییات فوقالعادهی این خودرو در بخش آیرودینامیک منتشر شده است که بسیار جالب توجه بوده و اوج مهندسی فراری را نشان میدهد.
اصلیترین مشخصهی این ساختهی جدید فراری را باید پیشرانهی آن دانست. این پیشرانه نمونهی ارتقاءیافته از پیشرانهی ۳.۹ لیتری V8 تویین توربوی فراری است و با اصلاحات انجامشده روی آن میتواند ۷۱۰ اسببخار قدرت تولید کند که با قدرت مدل 488 پیستا برابری میکند. با این مشخصات بیدلیل نیست که این پیشرانه برای سه سال متوالی در فهرست موتورهای برتر سال قرار دارد.
پس از پیشرانه، دیگر برگه برندهی F8 Tributo را باید اقدامات سازنده در کاهش وزن این خودرو دانست. در مقایسه با فراری 488 GTB این مدل دارای ۴۰ کیلوگرم وزن کمتری است. این کاهش وزن به کمک موتور سبکتر، شیشهی عقب از جنس Lexen و اسپویلر عقب ساختهشده از جنس الیاف کربن به دست آمده است.
فراری بسیاری از فناوریهای فرمول یک خود را در این مدل به کار برده است که از بین آنها میتوان به سیستم F1-Trac، E-Diff و SCM-E اشاره کرد. در این بین جالبترین سیستم Ferrari Dynamic Enhamce Plus نام دارد که میتواند فشار ترمزها درون کالیپر ترمز را تنظیم کند تا کنترل بهتر با بالاترین دینامیک رانندگی را به راننده ارائه کند.
دیگر قسمت کلیدی F8 Tributo آیرودینامیک آن است و فراری در هنگام طراحی این مدل به آیرودینامیک توجه زیادی کرده است. در بخش عقبی این مدل از یک سری خطوط برای هدایت هوا استفاده شده است تا نیروی رو به پایین ایجاد کنند. همچنین کف خودرو کاملا صاف بوده و در انتها نیز یک دیفیوزر قرار داده شده است. مجراهایی نیز برای هدایت هوا به سمت ترمزها پیشبینی شدهاند که با وجود آنها خنک کاری ترمزها بهتر انجام میشود و در نتیجه به بهبود عملکرد ترمزها کمک میکنند. زیر خودرو بهگونهای طراحی شده است تا در نقاطی شاهد تولید جریانهای گردابی هوا باشیم. این جریانها در انتها به یک دیفیوزر هوشمند می رسند که در پیچها فعال شده و نیروی رو به پایین در عقب خودرو را افزایش میدهد. این دیفیوزر در مسیرهای مستقیم نیز بهگونهای قرار میگیرد که نیروی درگ خودرو کاهش پیدا کند و بتواند به سرعت بالاتری دست پیدا کند.
فراری F8 Tributo نیز همانند مدلهای گذشته قرار نیست عنوان سریعتری خودروی V8 فراری را برای مدت زیادی در اختیار داشته باشد و فراری بهزودی مدلی قوی تر را رونمایی خواهد کرد. اصلیترین رقیب این خودرو را باید مک لارن 720S عنوان کرد.
مقالهی جدید سازمان ملل نشان میدهد که حتی اگر ما همین فردا تمام انتشارت کربنی را متوقف کنیم، دستهایمان درنهایت بسته است. قطب شمال هنوز درحال گرم شدن است و تا پایان قرن، ۵ درجهی سانتیگراد افزایش دما را تجربه خواهد کرد. واقعیت این است که ما بهسادگی گازهای گلخانهای زیادی تولید کردهایم و دیگر راهی برای فرار از پیامدهای آن نیست. براساس نتایج پژوهش جدیدی، حتی اگر اهداف توافقنامهی پاریس برآورده شود، دمای زمستانهای قطب شمال تا سال ۲۰۵۰ حداقل ۳ درجه و تا سال ۲۰۸۰ تا ۹ درجه افزایش خواهد داشت (درمقایسه با سطح قبل از صنعتی شدن).
اگرچه قطب شمال هدف واقعی این تغییرات اقلیمی خواهد بود اما این بدان معنا نیست که سایر جهان جان سالم به در میبرد. وقتی بالاترین نقطهی سیارهی ما شروع به ذوب شدن کند، پیامدهای آن به دیگر نقاط زمین سرازیر خواهد شد. پژوهشهای بیشماری وجود دارند که نشان میدهند تغییرات اقلیمی در منطقهی قطب موجب افزایش سطح دریا در سرتاسر جهان میشود و نیز منجر به ایجاد سیلابهای ساحلی، فرسایش و وارد آمدن آسیب به ساختمانها و زیرساختارها میشود. این امر همچنین تغییرات شدید در اکوسیستمها و آلودگی آب آشامیدنی را در پی دارد و مهاجرتهای انسانی عظیمی را بهدنبال خواهد داشت. جویس امسویا، مدیر اجرایی برنامه محیط زیست سازمان ملل میگوید:
مقالههای مرتبط:
چیزی که در قطب شمال اتفاق میافتد، در قطب شمال باقی نخواهد ماند. ما علم داریم؛ در حال حاضر ما نیاز به اقدامات بسیار فوری داریم تا از نقاط سرازیری که میتوانند برای این سیاره بدتر از تصور اولیهی ما باشند، دوری کنیم.
بخش عمدهی مشکل این است که این تغییرات در حال تخریب منطقهای هستند که از قبل ویران شده است. پژوهشها نشان میدهند که قطب شمال، از سال ۱۹۷۹ حدود ۴۰ درصد از یخ دریای خود را از دست داده و یخی که باقی مانده، نازکتر و آسیبپذیرتر شده است. برخی از مدلهای اقلیمی حتی پیشبینی میکنند که کلاهک یخ قطب شمال بهطور کامل در تابستانهای دههی ۲۰۳۰ از بین خواهد رفت. همانطور که ذوب شدن عمیقتر میشود، این فرایند میتواند موجب بیدار شدن یک غول خفته شود؛ یک نقطهی سرازیری که میتواند تمام اهداف اقلیمی ما را از مسیر خود خارج کند. انتظار میرود حتی اگر اهداف توافقنامه پاریس برآورده شود، خاک منجمد دائمی قطب شمال دچار ۴۰ درصد کاهش دیگر شود و میلیاردها تنکربن و متان را وارد اتمسفر کند. این امر درنهایت موجب افزایش بیشتر دما و ذوب شدن یخهای بیشتری میشود. پیامد این رویدادها بروز آتشسوزیهای بیشتر، کاهش زیستگاهها و آسیب زیرساختارها خواهد بود.
مطالعهای دیگر نشان میدهد که تا سال ۲۰۵۰، با ذوب شدن لایهی منجمد خاک، ۴ میلیون نفر و حدود ۷۰ درصد از زیرساختارهای فعلی قطب شمال مورد تهدید قرار خواهند گرفت. دانشمندان عقیده دارند که درست مانند یک دومینو که به کناری خود ضربه میزند و موجب افتادن سایرین میشود، این نقطهی سرازیری موجب ایجاد یک نقطهی سرازیری دیگر خواهد شد. در این گزارش توضیح داده میشود که وقتی لایهی منجمد خاک ذوب میشود، مقدار زیادی مواد آلی همراهبا آبهای سطحی وارد اقیانوس میشود و این امر اسیدی شدن اقیانوس را بهدنبال خواهد داشت. آزاد شدن متان در اثر ذوب شدن لایهی منجمد زیر دریا نیز به میزان چشمگیری در اسیدی شدن اقیانوسها نقش خواهد داشت.
اسیدی شدن اقیانوس که هماکنون نیز در این منطقه اتفاق افتاده است، موجودات زنده را تهدید خواهد کرد. گونههای دریایی این منطقه آسیبپذیر هستند زیرا آب سردی که آنها در آن زندگی میکنند، کربندیاکسید محلول را در خود حفظ کرده و منجر به اسیدی شدن بیشتر اقیانوس میشود.
امروزه آبهای سطحی این منطقه نسبتبه دوران پیش از صنعتی شدن، ۳۰ درصد بیشتر اسیدی شدهاند. این امر موجب ایجاد اختلال در زنجیره غذایی موجودات زنده دریایی شده است. در این شرایط، مرجانها، نرمتنان، توتیای دریایی و پلانکتونها مجبور هستند که برای ساخت پوسته و اسکلت خود انرژی بسیار بیشتری مصرف کنند.
چیزی که هماکنون در قطب شمال در حال اتفاق افتادن است، یک علامت هشداردهنده به منظور ضرورت پیشگیری از گرم شدن بیشتر است. اگر ما سریعا کاری انجام ندهیم، بهزودی در معرض نابودی قرار میگیریم و راهی برای فرار نداریم. کیمو تیلیکاینن، وزیر محیط، انرژی و مسکن فنلاند میگوید:
ضرورت دستیابی به اهداف توافقنامهی پاریس آشکارا در قطب شمال قابل رویت است زیرا این منطقه یکی از آسیبپذیرترین مناطق جهان محسوب میشود که بهسرعت در حال تغییر است. ما باید سریعا درجهت کاهش قابلتوجه انتشار گازهای گلخانهای، کربن سیاه و دیگر آلایندههای اقلیمی درسرتاسر جهان، کاری انجام دهیم.
به نظر میرسد پس از سالها بالاخره سلطهی فناوری LCD بر دنیای گوشیهای همراه به روزهای پایانی خود نزدیک میشود. با کاهش قیمت پیوستهی نمایشگرهای OLED در چند سال گذشته، شرکتهای بیشتری به استفاده از این فناوری، حتی در گوشیهای میانردهی خود روی آوردهاند.
این روند سختافزاری حتی توسعهی برنامههای کاربردی، بازیها و حتی دو سیستمعامل عمدهی گوشیهای همراه را هم تحتتاثیر قرار داده است. باتوجهبه این ویژگی پنلهای OLED که پیکسلهای سیاه در آن بهطورکامل خاموش میشوند، توسعهدهندگان زیادی اکنون به ترکیب «حالت تاریک» (Dark Mode) با فناوری جدید و ویژگیهای مثبت آن میاندیشند.
مقالهی مرتبط:
در گذشته هم برنامهها یا تمهایی وجود داشتند که همهچیز را در گوشیها تیرهتر میکردند، ولی اکنون که OLED کمکم به فناوری رایجی تبدیل میشود، شرکتها به سمت توسعهی رابطهای کاربری متمایل شدهاند که برای استفادهی شبانهی کاربران مناسبتر باشند.
تقریبا همهی شرکتهای بزرگ مثل گوگل، سامسونگ واپل میخواهند حالت تاریک یا «حالت شب» (Night Mode) را بهصورت پیشفرض به محصولات خود اضافه کنند. استارت این کار در اندروید پای (Android Pie) و One UIسامسونگ زده شده و شایعات زیادی به گوش میرسد مبنی بر اینکه اپل مشغول کار روی حالت مشابهی برای iOS 13 است.
وبسایت فونآرنا با انتشار تصاویری که براساس اطلاعات و شایعات موجود تهیه شدهاند، طراحی احتمالی حالت شب یا حالت تاریک را در iOS 13 در آیفون XI (یا آیفون ۱۱) به تصویر کشیده است.
iOS 13 حالت تاریک اختصاصی خواهد داشت
مقالههای مرتبط:
با نگاهی اجمالی به آیکونوگرافی iOS میتوان بهراحتی متوجه شد این آیکونها که بر مبنای منطق زیباییشناسی رنگی iOS طراحی شدهاند، هیچ تناسبی با حالت تاریک گوشیهای همراه ندارند. بنابراین، آنها دوباره با رعایت همهی ظرافتهای دستورالعملهای اپل طراحی شدند تا ضمن حفظ هویت رنگی خود، با رنگ سیاه زمینه نیز تطابق داشته باشند؛ البته، تمام همهی ویژگیهای آن رعایت نشده است.
بهطور مثال، آیکونهای Mail و Facetime که در نسخههای دیگر بهصورت پیکتوگرامهای سفید در پسزمینهای رنگی دیده میشوند، در اینجا با رنگهای مختلف پر شده و در پسزمینهای تیره قرار گرفتند. این تغییررنگ به حفظ هویت رنگی آنها در iOS کمک میکند و باعث میشود که پیدا کردن آنها در نمایشگر آسانتر باشد و در عین حال، به اصول زیباییشناسی حالت تاریک نیز وفادار ماندهاند. انتظار نمیرود که اپل واقعا به همین روش عمل کند، ولی این سبک طراحی هم بهنظر زیبا است.
چون مردم معمولا پیش از خواب و بلافاصله پس از بیدار شدن و نیز، چندین و چند بار در طول شب به گوشیهای خود سر میزنند، باید کاری کرد که شبکیهی چشم کاربران از آسیب ناشی از خیرهشدنهای طولانی به نمایشگرهای روشن در امان باشد. باتوجهبه شایعات اخیر مبنی بر تصمیم اپل برای استفاده از OLED حتی در محصولات میانردهی خود، بهنظر منطقیتر است که این قابلیت را بهطورمستقیم در خود iOS 13 بگنجانند تا اینکه یک قابلیت جانبی برای آن در نظر بگیرند که بهصورت دستی فعال شود. کاربران زیادی از این تصمیم اپل استقبال کردهاند.
اپل، سال پیش، حالت تاریک را در macOS Mojave معرفی کرد و بهاحتمال خیلی زیاد آن را در iOS بعدی نیز تکرار میکند. حالا که صحبت از این موضوع شد، ذکر این نکته هم قابل تامل است که iOS 13 مهمترین بهروزرسانی برای سیستمعامل گوشیهای همراه اپل است و شاید همراهبا آیفون ۱۱ (iPhone 11) در سپتامبر پیش رو معرفی شود. شاید هم علاقمندان این فرصت را پیدا کنند که زودتر از این تاریخ شاهد انتشار نسخهی بتای آن باشند. iOS 12 دوازدهم سپتامبر سال پیش برای استفادهی همگان منتشر شد، ولی نسخههای بتای آن از ابتدای ژوئن همان سال در اختیار برنامهنویسان و علاقمندان قرار گرفته بود.
آیفون ۱۱ احتمالا سه دوربین اصلی دارد
مقالهی مرتبط:
تا به اینجا فقط دربارهی سیستمعامل صحبت شد. در مورد تغییرات احتمالی مدل بعدی آیفون چطور؟ ماههای گذشته شایعات زیادی به گوش میرسید که حاکی از آن بودند که اپل برای مدل بعدی خود به سه دوربین فکر میکند. هنوز جزئیات آن فاش نشده است، ولی در صورت درست بودن شایعات، بهاحتمال زیاد آیفون بعدی شامل یک دوربین معمولی، یک دوربین با زاویهی باز و یک دوربین تلهفتو باشد.
موضوع کنجکاویبرانگیز دیگر آن است که در آیفون ۱۱، چینش ماژول دوربینهای پشت به چه شکلی خواهند بود. آیا چینش عمودی دوربینها که در آیفون X معرفی شد همچنان حفظ میشود یا اینکه اپل به سبک افقی مدلهای پیشین خود رجوع میکند. انتخاب اپل هرچه که باشد، جالبتر این است که آیا فلش را میتوان داخل لبههای کناری قاب خود دوربین جا داد یا خیر.
دیگر خبری از ناچ نمایشگر نیست؟
منتقدان، بهخاطر وجود یک ناچ یا همان بریدگی نسبتا قابلتوجه در قسمت بالای نمایشگر آيفون ۱۰ بهشدت به طراحی آن تاخته بودند؛ ولی این ناچ از زمان معرفی خود بارها و بارها در محصولات زیادی تکرار شد. حالا بهنظرمیرسد که اهالی این صنعت آمادگی برداشتن یک گام دیگر به سمت استفاده از نمایشگرهای تمام صفحه را دارند؛ نمایشگر تمام صفحه بهمعنی استفاده از دوربین درون یک روزنه داخل نمایشگر است.
شایعات میگفتند که اپل، یا ناچ آیفون بعدی را کوچکتر میکند یا آن را بهطورکامل حذف میکند. کنار گذاشتن کامل آن به این معنی است که اپل باید از دوربینهای پانچ-هول یا دوربینهای زیر نمایشگر استفاده کند. احتمال استفاده از دوربینهای زیر نمایشگر خیلی کم است؛ این فناوری که در حال حاضر وجود دارد، هنوز آمادهی استفاده نیست.
البته احتمال عرضهی آیفونی با دوربین سلفی پانچ-هول کاملا منتفی نخواهد بود. بااینحال، هنوز معلوم نیست که آیا کوپرتینوییها علاقهای به پیوستن به این روند جهانی دارند یا خیر. اگر آیفون بعدی از یک نمایشگر پانچشده استفاده کند، شباهت زیادی با پرچمدار فعلی سامسونگ و سایر محصولات در بازار خواهد داشت. به همین دلیل، در این رندرهای مفهومی ناچ همچنان حفظ و فقط کمی اندازهی آنها کوچکتر شده است.
چاپگر سهبعدی روهیت بارگاوا با اینکه سرعت کُندی دارد، دستگاهی بسیار جالب است. همانطورکه انتهای تیز سر چاپگر حرکت میکند، لولهی نازک و براقی که شبیه به پلاستیک است، از آن بیرون میآید و دهانه جابهجا میشود و لولهی دیگری ترسیم میشود. سپس، ناگهان این لولهها بههم متصل میشوند. با پیوستن لولهها بههم، شکل سهبعدی پیچیدهای تشکیل میشود: نسخهی آناتومیکی دقیقی از قلب. البته، این لولهها پلاستیکی نیستند و ازایزومالت (isomalt)، نوعی مادهی محلول، ساخته شدهاند. اگرچه این قلب بسیار جالب است، هدف نهایی بارگاوا بسیار مهمتر است: مجاری و عروق موجود در بدن انسان که سرطان میتواند از آنجا نشئت بگیرد.
این ملیلهدوزیهای ظریف با سلولهای بدن انسان بذرکاری میشوند و سپس، در استوانههایی از کلاژن محصور میشوند که ایزومالت در آن حل میشود. آنچه باقی میماند، مدلهایی از آناتومی واقعی انسان است که از سلولهای زنده تشکیل شده است: پلتفرمی سهبعدی برای مطالعهی بیماری بهگونهای که انگار داخل خودِ بدن هستیم.
داربست قلب سهبعدی
بارگاوا، رئیس مرکز ابتکار سرطان دانشگاه ایلینوی، بهدنبال یافتن راهحلهای مهندسی پیشرفتهتر برای حل مسائل پزشکی است. چاپگر سهبعدی یکی از اولین دستاوردهای آیندهی این تلاشها است. باوجوداین، پروژهی بارگاوا فقط یکی از فناوریهایی است که قصد دارد پزشکی و مراقبتهای بهداشتی سنّتی را تغییر دهد. پچهای میکرونیدل، ماشینهای تشخیصی دستی، قابلیت بهتر حسگرها و نیز زیستچاپگرهای سهبعدی، تنها چند نمونه از فناوریهایی هستند که در دههی پیش رو، در مطب پزشکان و حتی در منزل شما دیده خواهند شد. بارگاوا گفت:
مقولهای پایهای لازم است که در مراقبتهای بهداشتی تغییر کند و سیاست، تنها بخشی از آن است. به تلفنها و لپتاپها نگاه کنید که زمانی بسیار گران بودند؛ اما هرچه فناوری پیشرفت کرد، آنها هم ارزانتر شدند. اگر مهندسی را به حوزهی مراقبتهای بهداشتی بیاوریم و دانش پایهای آن را بگیریم و آن را به راهحلهای کاربردی تبدیل کنیم، ما نیز بههمینشکل برای کاهش هزینهها و افزایش کیفیت فرصت خواهیم داشت.
چاپ سهبعدی بدن
چاپگر بارگاوا که آن را الگوریتمهای ریاضی پیچیده کنترل میکند و از قابلیت چاپ لولههایی با قطر ۱۰ میکرون (یک پنجم قطر موی انسان) برخوردار است و با چاپگرهای سهبعدی استاندارد تفاوت دارد. رشتههای توخالیِ تولیدشدهی این دستگاه همگی میتوانند بههم متصل شوند و چهارچوبهای بسیار پیچیدهای ایجاد کنند که سلولها روی آنها بتوانند رشد و مایعات بدن نیز بتوانند از آنها عبور کنند. با این فناوری میتوان ساختار آناتومیکی مانند مجرای پستان یا عروق لنفاوی را صدها و بلکه هزارانبار تکثیر کرد و از این راه، سرعت انجام آزمایشها و نیز قابلیت تکرار آنها را بهمیزان درخورتوجهی افزایش داد. پژوهشگران با واردکردن سلولهای تومور به هر نمونه، میتوانند تغییرات ناشی از پاسخ افراد مختلف به درمان و نیز تغییرات محیطی را به صفر برسانند. بهموجب این رویکرد، مطالعه و درک تفاوتهای بین بافتهای سالم و بیمار آسانتر خواهد شد .
فناوری چاپگر سهبعدی همراهبا میکروسکوپهای مادونقرمزی که به فناوری یادگیری ماشین مجهز شدهاند و میتوانند از محیط شیمیایی منحصربهفرد بیماری تصویربرداری کنند، ایدهی کلینیک شخصی را به واقعیت تبدیل میکنند. بارگاوا گفت:
در اینجا، فقط سلولها حضور ندارند؛ بلکه خون، شیمی، محیط ملکولی و تمام عناصر مربوطبه تومور نیز وجود دارد. برایناساس، میتوانیم با درنظرگرفتن تمامیت بافت هر فرد، تشخیص شخصی برای او داشته باشیم.
راهحلهای سایبورگی
در دانشگاه مینهسوتا، مایکل مکآلپاین نیز به طریقی دیگر روی چاپگرهای سهبعدی زیستی کار میکند. آیا شما مجبورید زیستشناسی را با زیستشناسی جایگرین کنید؟ مکآلپاین میگوید:
معمولا نه. ما غضروف زانو را با تیتانیوم یا قلب را با ضربانساز جایگزین میکنیم، بنابراین، نیاز دارید حتما یک کبد را با کبد سهبعدی جایگزین کنید که از همان سلولها بهعنوان سلول اولیه ساخته شده است؟ شاید بتوانید با استفاده از پلیمرها و الکترونیک کبد بهتری بسازید.
یکی از موفقیتهای اولیهی آزمایشگاه مکآلپاین چاپ گوش بیونیک بود: پوستهای صورتیرنگ از غضروف همراهبا بخشی فنرمانند از نانوذرات نقره. با وجود اینکه در آن زمان این طرح بهخاطر سادگی به سخره گرفته شد، این گوش میتوانست امواج رادیویی فراتر از محدودهی طبیعی شنوایی انسان را تشخیص دهد. مکآلپاین گفت:
این گوش از نوعی سلول و با الکترونیک ساده تولید شده بود و جامعهی مهندسی نمیخواست از اصطلاح سهبعدی برای آن استفاده کند؛ اما این مرزها شکسته شد و اکنون بیونیکهای سهبعدی همهجا هستند.
درحالحاضر، آنچه مکآلپاین مشغول کار روی آن است، اپلیکیشنی فوقالعاده برای چاپگر سهبعدی است؛ ماشینی که قابلیت بهکارگیری انواع مختلف مواد باهم را دارد و میتواند سریع و یکپارچه زیستشناسی را درکنار الکترونیک قرار دهد. اگرچه هنوز در نقطهای نیستیم که در آن گوشهای مصنوعی با قابلیتهای فراانسانی بهراحتی دردسترس قرار گیرند، بهلطف تلاشهای مکآلپاین درزمینهی زیستچاپگر، چندان هم از این موضوع فاصله نداریم. البته، کار این دانشمند کوشا به گوش محدود نیست؛ بلکه گروه او اخیرا چشمی بیونیک (تصویر بالا) ساختهاند و نیز مشغول کار روی ساخت پوست بیونیک و نیز نخاعهای بازتولیدشده هستند. مکآلپاین گفت:
کسی نمیخواهد بیرون برود و چاپگر سهبعدی بخرد؛ زیرا آنها فقط خرتوپرتهای پلاستیکی برای میز تحریرتان میسازند. پیشرفت مهم دراینزمینه گسترش قابلیت چاپگرهای سهبعدی برای استفاده از موادی نظیر پلیمرهای نرم با عملکرد کامل الکترونیکی و زیستی است.
پچهای میکرونیدل؛ تزریق بدون درد
در دانشگاه تگزاس، گروه پژوهشی گاسن اسمیت مشغول استفاده از فناوری چاپ سهبعدی برای بهبود تجربهی ناخوشایند پزشکی هستند: تزریقات. روآن اسمالدون، شیمیدان دانشگاه تگزاس و یکی از همکاران گاسن اسمیت، با خنده میگوید:
هیچکس سوزنهای تزریق را دوست ندارد.
گاسن اسمیت همراهبا تعدادی از دانشجویان تحصیلات تکمیلی و اسمالدون پچ میکرونیدل سهبعدی توسعه دادهاند؛ چیزی شبیه به تکهای ولکرو که در آن داروها یا واکسنها بارگذاری شدهاند. دانشگاه جانهاپکینز از فناوری پچهای میکرونیدل بهعنوان یکی از ۱۵ فناوری امیدبخش برای جلوگیری از انتشار بیماریها در آینده یاد کرده است. پچهای میکرونیدل شبکهای از سوزنهای میکروسکوپی است که بدون ایجاد درد به لایهی فوقانی پوست وارد میشود و دارو یا واکسن را وارد بدن میکنند.
درحالحاضر، آرایههای میکرونیدل در اتاقهای تمیز و پرهزینهی کارخانه و با استفاده از قالبهای تزریق پلاستیکی یا ازطریق لیتوگرافی روی الگوهای ضدزنگ فولادی تولید میشوند. توانایی چاپ سهبعدی چنین آرایههایی در پلاستیک زیستتخریبپذیر میتواند قیمت پچهای میکرونیدل را بهشدت کاهش دهد و تولید آنها را در هر محلی امکانپذیر کند.
گروه گاسن اسمیت برای ایجاد شبکههای کوچکی از سوزنها از چاپگر LulzBot و پلیمر PLA استفاده کردند. پلیمر PLA پلاستیک زیستسازگار با قابلیت تبدیل به کمپوست است که از اسیدلاکتیک ساخته میشود. برای اینکه سر سوزنها بهاندازهی دلخواه قالببندی شود، آنها را در محلول پتاسیم فروبردند. در پوست خوک، ۸۴ تا ۹۲ درصد از سوزنها شکستند و حل شدند و رنگ آزمایشی را وارد بدن خوک کردند؛ اما میزان موفقیت در طرحهای معمولی ۷۵ درصد بود. در آینده، گروه گاسن اسمیت قصد دارند راههایی برای تلفیق پروتئینها در ماتریکس پلیمری امتحان کنند؛ بهگونهای که این پروتئینها بتوانند حرارت زیاد موجود در مراحل فرایند چاپ را تحمل کنند. گاسن اسمیت گفت:
ریزآرایهها نیاز به آموزش متخصصان پزشکی را برای تزریقات برطرف میکنند؛ زیرا شما وارد عروق نمیشوید یا ضایعات خطرساز زیستی تولید نمیکنید.
رباتهای مینیاتوری شناگر پزشکی
مقالههای مرتبط:
هاکان سیلان اهداف بلندپروازانهای دارد و یکی از آنها یافتن روشی است که نیاز به جراحی را برطرف کند. پیشنهاد او چه بوده است؟ رباتهای شناگر ریزی که بهاندازهی سلول هستند: رباتهای شناگر مینیاتوری (Microswimmers). سیلان، دانشمند پژوهشگر مؤسسهی ماکس پلانک در آلمان میگوید:
عمل جراحی بسیار تهاجمی و آسیبزننده است و بسیاری از افراد بهعلت عفونتهای پس از عمل از دنیا میروند.
این رباتها نیمهمستقل هستند. آنها در بدن با استفاده از جریان مغناطیسی خارجی هدایت میشوند؛ اما درعینحال طوری طراحی شدهاند که بتوانند بهصورت خودکار به سیگنالهای محیطی یا شیمیایی خاصی پاسخ دهند که درون بدن با آن مواجه میشوند. نمونههای اولیهی سیلان در حضور آنزیم MMP-2 متورم میشوند. این نمونهها را سلولهای سرطانی سینه تولید میکنند. این امر بار نانوذرات مغناطیسی ربات را آزاد و به سلولهای سرطانی متصل میکند که در پوششی از آنتیبادی قرار دارد. در آزمایشها، ربات شناگر مغناطیسی میتوانست ۴۰ درصد از سلولهای سرطانی را علامتگذاری کند؛ یعنی چهاربرابر بهتر از فناوریهای معمول علامتگذاری. این اعتقاد وجود دارد که اگر سلولهای سرکش را بتوان در سرتاسر بدن شناسایی و علامتگذاری کرد؛ پس، احتمالا میتوان آنها را در سطح سلولی هدف قرار داد و تخریب کرد. اگر چنین کاری عملی شود، نیاز به چاقوی جراحی یا انجام شیمیدرمانیهای سمّی برطرف خواهد شد.
برای مثال، گلیوبلاستوم یا تومورهای منشعب پیچیدهای را درنظر بگیرید که به مغز حمله میکنند. بهدلیل اینکه در عمل جراحی برای خارجکردن آنها بخشی از بافتهای اطراف نیز برداشته میشوند، علاوهبراینکه نرخ ماندگاری پس از انجام چنین عملهایی کم است، بیماران پس از عمل، معمولا ازلحاظ کارکردهای مغزی وضعیت قبل از عمل را ندارند. سیلان گفت:
اگر جراحان بتوانند این تومورها را تمیزتر و با استفاده از این رباتها بردارند، از میزان تهاجمیبودن عمل بهشدت کم خواهد شد و نیازی به بازکردن کل جمجمه نخواهد بود و فقط یک تزریق در قسمتی کوچک از مغز انجام خواهد شد.
هاکان سیلان
البته شاید هنوز یک دهه یا بیشتر تا زمان نخستین استفادهی حقیقی از چنین رباتهایی فاصله باشد؛ زیرا مشکلات زیادی وجود دارد که باید حل شود؛ مشکلاتی درزمینهی هدایت رباتها و تصویربرداری از جایی که در بدن هستند و روشهای مختلف برای رهاسازی نشانگر یا آزادسازی دارو از هیدروژل.
استفاده از حسگرهای بهتر در همه جا
اریک ویر روی میزی در دفترش در سندیهگو اشیای مختلفی گذاشته است. نسخهای از دستگاه سهکارهی Star Trek، نوعی ابزار پزشکی دستی، روپیهای نقرهای که آرتور سی کلارک در سال ۱۷۰۱ از کشتی غرقشدهای کشف کرده بود و تصویری از خودش و سی کلارک در سریلانکا.
کار هر روز او در دانشگاه کالیفرنیا، مطالعهی مغزها است؛ اینکه چگونه مغز برخی از افراد موجب میشود آنها دچار میگرن، وِزوِز گوش، سرگیجه و دیگر اختلالات تعادلی شوند. پژوهشهای او شامل استفاده از «واقعیت مجازی» برای کمک به درمان برخی از این مشکلات است. علاوهبراین، وی از اعضای مرکز تخیل انسان در دانشگاه کلارک است. آنچه به روپیه معنای دیگری میدهد، ارتباط شخصی با استاد علم تخیل، یعنی سی کلارک است. ویر خاطرنشان میکند با وجود پیشرفتهای پزشکی و فناورانه که آنها رسیدهایم، برخی از قویترین دیدگاههای مربوطبه آینده هنوز برآورده نشدهاند. ویر گفت:
این الهامها را داریم و هنوز با مشکلات فراوانی مواجهیم؛ اما حداقل میتوانیم مشکل را اکنون ببینیم. بدگمان هستیم؛ ولی این سازگاری لذتبخشی است، بهعبارتِدیگر، با خوشحالی فناوری را با زندگی خود درمیآمیزیم؛ ولی همیشه میخواهیم بهتر و سریعتر شود.
ویر در هدایتکردن چندین فناوری افسانهای نقش ایفا کرده است. حسگر دستی و نیز برنامههای کاربردی هوش مصنوعی در پزشکی، بهویژه تشخیص با استفاده از هوش مصنوعی و رباتهای چت (Chatbots) برخی از این فناوریها هستند.
اریک ویر
با تمام اینها، غول هوش مصنوعی به داده نیاز دارد و دادههای آینده از حسگرهای بهتر و هوشمندتر خواهند آمد. ویر در پروژهی تجزیهوتحلیل آکوستیک (صوتی)، در تلاش برای غربالگری و شاید درنهایت، تشخیص سل و دیگر بیماریهای جدی تنفسی است. او این کار را با استفاده از میکروفونهای قویتر و الکترونیک بهتر در تلفنهای همراه انجام میدهد که میتوانند به صداهای مشخص دارای خصوصیت از ریههای آلوده به سل تبدیل شوند. در برنامهای آزمایشی در موزامبیک که سل در آنجا بسیار شایع است، دادههای کلینیکهای سل برای بهبود این ابزار غربالگری جمعآوری خواهد شد. علاوهبراین، ویر به تجزیهوتحلیل ویدئویی برای تشخیص بیماریهایی مانند ملانوم فکر میکند. دراینزمینه حسگرهای قویتر و ارزانتر میتوانند تصاویری با وضوح بیشتر در طیفهای مختلفی از نور فراهم کنند.
شرکت بریتانیایی اولستون اخیرا سیستمی برای تشخیص ترکیبات آلی فرّار موجود در تنفس ارائه داده است. اینها نشانگرهای شیمیایی هستند که میتوانند حضور بیماریهای مختلف از عفونت گرفته تا بیماریهای متابویلیکی و حتی سرطان را نشان دهند.
کلارک در کتابی با عنوان نمایههایی از آینده (۱۹۶۲)، آیندهی علم و فناوری جهان را پیشبینی کرده است. یکی از پیشبینیهایی او گسترش ارتباطات جهانی ازطریق مخابرات بود. ویر معتقد است طرح پرسش و شکستن مرزها بههمان شکلی که کلارک انجام داده، عامل دستیابی به ابتکارهای نجاتبخش زندگی است. ویر گفت:
ویژگیهایی که اکنون میتوانیم جمعآوری کنیم، اختلافات جزئی موجود در دادهها است که کمک میکند بیماری را به دام بیندازیم. ما هیجانزنده بودیم که چنین حسگرهایی موجب بهواقعیتپیوستن طرحهایی مثال دستگاه سهکارهی Star Trek میشوند. در طول ۳۰ سال، امسال هیجانانگیزترین سال درزمینهی درمان پزشکی در تمام دوران شغلی من بوده است.
با هرچه محبوبترشدن تلویزیونهای UHD، مصرفکنندگان بهطور فزایندهای انتظار ارائهی محتوا با وضوح بالا را برای مطابقت با قابلیتهای تلویزیون خود دارند. آنان گاه این تقاضا را با استریم محتوا با رزولوشن فاخر 4K در شبکهی نتفلیکس و گاه با آپاسکیل فیلمهای قدیمی روی دستگاه پخشکنندهی Blu-Ray با آخرین فناوریها دنبال میکنند.
با تمام اینها، میتوان همین انتظار را دربارهی محتوای صوتی نیز داشت؟ در میان افرادی که بهدنبال تلویزیونهایی با کیفیت مثالزدنی بازارها را درمینوردند، دوستداران موسیقی خواهان محتوای صوتی با وضوح بالا (Hi-Res Audio) ظاهرا انگشتشمارند. باوجوداین، با توسعهی بسترهای ارائهی صدا با وضوح بالا نظیر فناوری جدید LDAC شرکت سونی و سرویسهای آنلاین استریم موسیقی نظیر Tidal که صدایی کیفی را به کاربران خود ارائه میدهد، آرامآرام این روند روبهتغییر است.
در این مقاله، دربارهی دلایل بهبود تجربیات آوایی با ارتقای محتوا به صدایی با وضوح بالا در تمامی دستگاههای صوتی نظیر گوشیهای هوشمند و نیز دربارهی نحوهی کسب این تجربه صحبت خواهیم کرد.
محتوای صوتی با وضوح بالا چیست؟
صدای با وضوح بالا (HRA) عبارت است از محتوایی صوتی بدون افت کیفی که میتواند طیف کامل صوت را بازسازی کند. صوت مدنظر میتواند شامل ضبط اصوات از منابع موسیقی با کیفیت بهتر از CD یا صوتی باشد که دربردارندهی همان میزان کیفیت ضبط اولیهای است که در استودیوها موسیقیدانان و مهندسان صدا پر کردهاند.
باوجوداینکه صدا با وضوح بالا بهتازگی با اقبال عمومی مردم مواجه شده، بههیچعنوان محتوای صوتی جدیدی نیست. این نوع صدا درحدود یک دهه است که موجود است و هواداران مشتاق روزافزونی دارد که حاضرند برای شنیدن آهنگهایی با کیفیت Hi-Fi کمی بیشتر سرِ کیسه را شل کنند. تفاوتی که با گذشته وجود دارد این است که درحالحاضر، دسترسی به چنین محتوایی آسانتر شده است.
با وجود کیفیت صدای تحسینبرانگیز چنین محتوایی، میتوان بهسادگی متوجه شد بهروزرسانیها درزمینهی محتوای صوتی با وضوح بالا بهکُندی پیش میرود. فایلهای موسیقی کمی حجیمتر از ترکهای MP3 یا ACC به زمان بیشتری برای دانلود نیاز دارد و فضای بیشتری روی حافظهی محدود دستگاههای همراه نظیر گوشیهای هوشمند اشغال میکند.
قطعات صوتی با وضوح بالا درمقایسهبا فایلهای مرسوم MP3 در سرویسهای صوتی iTunes و آمازون قیمت بهمراتب گرانتری دارد و بسیاری از فروشندگان مشهور موسیقی دیجیتال، لااقل تاکنون محتوای صوتی با وضوح بالا نفروختهاند.
همچنین، از این مسئله نباید غافل شد که گوشدادن به محتوای صوتی با وضوح بالا به سختافزار و نرمافزار مناسبی نیاز دارد. بیشتر دستگاههای پخش موسیقی شامل گوشیهای هوشمند و پخشکنندههای موسیقی همراه و لپتاپها بهصورت استاندارد و برای بهرهمندی کامل از مزایای این فناوری، به منابع لازم تجهیز نشده است. حتی تأمینکنندهی آنلاین محتوای صوتی بزرگی مثل Sonos نیز از ارائهی صداهایی با کیفیت Hi-Res اجتناب و استدلال میکند هنوز این محتوا بهاندازهی کافی فراگیر نشده است؛ اما تأمینکنندگان دیگری همچون Bose درحالحاضر چنین محتوایی ارائه کردهاند.
در وضعیت کنونی موانعی که بر سر راه فراگیرشدن صدا با وضوح بالا وجود دارد، درحال فروریختن است. با افزایش فضای ذخیرهسازی مقرونبهصرفهتر در دستگاههای همراه، ارتقای سختافزاری دستگاههای پخش و نیز سرعت دانلود سریعتر و مقرونبهصرفهتر روی شبکههای پهنباند نظیر 4G، برخورداری از محتوای صوتی با وضوح بالا درمقایسهبا گذشته ارزانتر شده و البته فایلهای مرتبط حجم منطقیتری برای دانلود و ذخیرهسازی درمقایسهبا MP3 یافته است. البته، انتخاب تجهیزات مناسب برای پخش چنین محتوایی و نیز داشتن درک جامعی از تفاوت این اصوات با سایر صداهای رایج مسئلهای مهم است.
چه عاملی صدای با وضوح بالا را اینچنین متفاوت کرده است؟
باکیفیتترین قطعههای MP3 نرخ پردازش دادهی صوتی یا بیتریتی معادل ۳۲۰ کیلوبایتبرثانیه دارد و در CDهای صوتی، این رقم به ۱۴۱۱ کیلوبایتبرثانیه میرسد. این درحالی است که در محتوای صوتی با وضوح بالا فایلهایی با نرخ نمونهبرداری ۱۹۲ کیلوهرتز و عمق ۲۴ بیت (24bit/192KHz)، بیتریتی معادل ۹۲۱۶ کیلوبایتبرثانیه دارد. افزایش عمق بیت محتوای صوتی با وضوح بالا محدودهی دینامیکی صوتی را بهبود میبخشد و آنچه در فایل ضبطشده میشنوید، عمق و غنای بیشتری دارد.
برای درک بهتر فرض کنید به منظرهی روستایی بسیار زیبایی از پشت شیشهای مهآلود و غبارگرفته نگاه میکنید. این تعبیری از نسخهی MP3 موسیقی است. حال اگر آن شیشه را تمیز کنید، جزئیاتِ بهتر و شفافیت بیشتری از آن منظره نصیبتان خواهد شد. این، مثل گوشدادن به CD صوتی است. باوجوداین، اگر پنجره را باز و بیواسطه به آن منظره نگاه کنید، دیدی کامل و با بالاترین وضوح ممکن بهدست خواهید آورد و جزئیاتی به چشم خود خواهید دید که هرگز از پس شیشهی یک پنجره ممکن نبود. این، همان احساسی است که با اجرای موسیقی با وضوح بالا (HRA) به آن دست خواهید یافت. به قطعههای موسیقی دلخواه خود به این روش گوش فرادهید و انتظار سطوحی باورنکردنی از لذت موسیقایی و برقراری ارتباط احساسی با آن صدا را بهحدی داشته باشید که نمیتوان تصور کرد.
چگونه میتوان محتوای صوتی با وضوح بالا را بهصورت استریم گوش داد یا دانلود کرد؟
مقالههای مرتبط:
گزینههای زیادی برای استریمکردن یا دانلود محتوای صوتی HRA درمقایسهبا گذشته وجود دارد. اگرچه برای شنیدن چنین اصواتی دربرابر اصوات استاندارد، بهای بیشتری باید پرداخت کرد، تفاوت کیفی موجود میان این فایلها و محتوای صوتی معمولی خیرهکننده است. یکی از سرویسهای استریم موسیقی آنلاین که محتوای صوتی با وضوح بالا را ارائه میدهد، بخش Masters وبسایت Tidal است. در این وبسایت، حدود ۳۰,۰۰۰ قطعهی صوتی با وضوح بالا قرار گرفته که برای دسترسی به آن باید ماهانه مبلغی درحدود ۲۰ دلار بپردازید. درحالحاضر، ازطریق این وبسایت فقط امکان استریم موسیقی روی کامپیوتر و تلفن هوشمند اندرویدی یا iOS امکانپذیر است. از دیگر منابع دانلود محتوای صوتی با وضوح بالا میتوان به وبسایت HDTracks اشاره کرد.در این وبسایت، محدودهی وسیعی از قطعهها و آلبومهای صوتی با کیفیت بسیار زیاد با پشتیبانی برندهای مشهوری مانند Sony Music Entertainment و برادران وارنر و Universal دردسترس است.
برای اجرای محتوای صوتی با وضوح بالا چه ابزاری بهکار میرود؟
انتخاب برنامهی پخش یا سرویس استریم موسیقی مناسب به روش شما برای شنیدن آن موسیقی بستگی دارد. برای نمونه، مک اپل اکثر فایلهای صوتی با وضوح بالا را در iTunes اجرا میکند؛ ولی از فرمت FLAC پشتیبانی نمیکند.
برای اجرای چنین فایلهایی به نرمافزار پخش محتوایی مانند VLC نیاز دارید که دریافت آن رایگان است. طبق بررسی وبسایت Home Theater، این نرمافزار میتواند خروجی صوتی طبیعی با وضوح بالای 24bit/96KHz و 24bit/192KHz را اجرا کند.
اگر بهدنبال ابزاری تخصصیتر برای اجرای فایلهای صوتی با وضوح بالا هستید، محصول ۷۴ دلاری Audivarna Plus را مدنظر قرار دهید. این محصول بهصورت یکپارچه همراهبا سرویسهای استریم موسیقی با وضوح بالا نظیر Tidal و Qobuz و برخی سرویس های دیگر دریافتکردنی است و در هر دو سیستمعامل مک و ویندوز میتوان آن را نصب و استفاده کرد.
مقالهی مرتبط:
درصورت استفاده از کامیپوتر شخصی، میتوانید از نرمافزار JRiver Media Center با قیمت ۶۰ دلار در ویندوز و لینوکس و حتی سیستمعامل مک استفاده کنید.
اگر عادت دارید درحالحرکت به موسیقی گوش دهید، میتوانید از گوشی همراه هوشمند یا پخشکنندهای حملشدنی استفاده کنید که از محتوای صوتی با وضوح بالا پشتیبانی میکند. سامسونگ گلکسی اس ۹ و گلکسی اس ۹ پلاس و گلکسی نوت ۹ همگی از صدایی با وضوح بالا و نیز فرمت صوتی Dolby Atmos پشتیبانی میکند.
متأسفانه گوشیهای اپل بهطور پیشفرض از محتوای صوتی با وضوح بالا پشتیبانی نمیکنند؛ اما میتوان با دریافت نرمافزار پخش صوت با وضوح بالا مانند Onkyo Music و با استفاده از مبدل دیجیتال به آنالوگ خارجی یا DAC، از لذت گوشدادن به چنین محتوایی روی گوشیهای آیفون نیز برخوردار شد.
مبدلهای دیجیتال به آنالوگ (DAC)
هر دستگاهی که خروجی آن موسیقی است، دربرگیرندهی شکلی از DAC است. فایلهای دیجیتال موسیقی ازطریق این دستگاه به امواج صوتی آنالوگی تبدیل میشوند و ازطریق اسپیکر و هدفون وارد فضای اطراف خواهند شد. بااینحال، برای برخورداری از بالاترین کیفیت پخش موسیقی باید بهجای استفاده از مبدلهای صوتی با کیفیت نازل که در دستگاهتان تعبیه شده، مبدل دیجیتال به آنالوگ خارجی تهیه کنید. اگر مایلاید حضور خوانندهی اثر را درکنار خود حس کنید، باید مبدل Asynchronous بخرید. بدون داشتن مبدل Asynchronous، با خطاهای زمانبندی و پرشهای ناگهانی در حین شنیدن قطعههای موسیقی مواجه خواهید شد.
یکی از DACهای قدرتمند موجود در بازار Chord Mojo است که ۵۹۹ دلار قیمت دارد. این مبدل جایگزین DAC داخلی سیستم میشود، فایلها را با وضوح بالا به امواج آنالوگ تبدیل میکند و خروجی صوتی کامپیوتر را بهشدت بهبود میبخشد. برای گوشیهای هوشمندی مثل آیفون میتوان از Chord Hugo 2 استفاده کرد.
پخشکنندههای حملکردنی
اگر گوشی همراه شما از محتوای صوتی با وضوح بالا پشتیبانی نمیکند، میتوانید پخشکنندهی موسیقی حملکردنی تهیه کنید. MP3پلیرها محبوبیت یک دهه قبل خود را ندارد؛ اما این بدان معنا نیست که این فناوری تاریخگذشته است.
درحقیقت، MP3پلیرهای مدرن امروزی میتوانند فرایند ذخیرهسازی تمام کتابخانهی صوتی شما را با بیتریتی بالاتر از آیپاد شافل ۲۰۰۹ ذخیرهسازی کنند و برای این کار بسیار بهتر از گذشته عمل میکند. یکی از پخشکنندههای موسیقی برتر حملکردنی Onkyo DP-X1A است که از طیفی از فرمتهای صوتی ازقبیل FLAC، OGG، WAV، MP3 و... پشتیبانی میکند.
ازنظر سختافزاری، اینگونه دستگاهها دو تراشه دارند: یکی از این تراشهها تأمین توان کلی دستگاه را برعهده دارد و تراشهی دیگر کار DAC و آمپلیفایر را انجام میدهد که درنهایت، به تجربهای بدون نویز منجر خواهد شد.
این دستگاهها بههیچوجه ارزان تمام نمیشوند و برچسب قیمت ۷۹۹ دلاری آنها حتی علاقهمندترین افراد به موسیقی را در تنگنا قرار میدهند. اگر بهدنبال دستگاهی ارزانتر میگردید، انتخاب دیگر میتواند HiFiMan SuperMini باشد. این دستگاه ۳۹۹ دلاری از هیچ فضای ذخیرهسازی داخلی برخوردار نیست و باید جداگانه کارت میکرواسدی برایش تهیه کنید. بااینحال، این دستگاه از طیف گستردهای از فرمتهای صوتی مانند FLAC ،DSD ،WAV ،MP3 و AIFF پشتیبانی میکند و قابلیت نمونهبرداری تا نرخ ۱۹۲KHz دارد.
هدفونهای HRA
اگر بهدنبال ابزار خروجی صوتی حملکردنی با وضوح بالا هستید، قطعا به هدفونی با خروجی صدای شگفتانگیز خواهید نیاز داشت. درحالحاضر، یکی از گزینههای برتر Sony WH-1000XM3 است که در فرایند حذف نویزهای مزاحم میتواند در حدواندازهی سرویس صوتی Bose عمل کند. درحالیکه Bose با کار روی الگوریتم حذف نویزهای مزاحم در خلال سالهای گذشته کاری شگرفی کرده، شرکت سونی زمان خود را صرف ایجاد تکامل در فرایند پخش صوتی کرده و همزمان الگوریتم انطباقپذیری خلق کرده که کارش فقط ایجاد مانع صوتی استریل نیست؛ بلکه چندین نوع از این موانع را ایجاد میکند که میتواند با هر محیطی و هرگونه نویزی خود را سازگار کند.
هدفونهای شرکت سونی گذشته از فرایندهای حذف نویز خارجی مثالزدنی، آمادهی پشتیبانی از محتوای صوتی با وضوح بالا و اجرای کدکهای aptX و aptX HD و LDAC است و همزمان در قالب سختافزار خود از دستیار گوگل پشتیبانی میکند. اگر بهدنبال هدفونی هستید که از هر آزمونی سربلند خارج شود و در هر محیطی بهخوبی عمل کند، یکی از گزینههای برتر Sony WH-1000XM3 است.
این ابزارهای حدودا ۳۵۰ دلاری کمی گرانتر از هدفونهای معمولی بدون قابلیت حذف نویز هستند؛ ولی آنها هدفونهایی بسیار باکیفیت با قابلیت تبدیل محتوای دیجیتال به آنالوگ عالی هستند.
اگر بیشتر در خانه به موسیقی گوش فرامیدهید، میتوانید از هدفون بیسیم Grado GW100 استفاده کنید. هدفون Grado GW100 نوعی طراحی پشتباز دارد که در آن، شبکههای خروجی صوت کاملا بهسمت بیرون قرار میگیرد و این امکان وجود دارد که صدا هم در داخل و هم بیرون گوشیهای هدفون منتشر شود.
در هدفونهایی با گوشیهای بسته، صدا داخل کاپ گوشی بهدام میافتد که این سازوکار برای عایقبندی نویز بسیار موفق عمل میکند. باوجوداین، باعث کاهش وسعتِ سانداستیج میشود؛ بهطوریکه شنونده احساس میکند صدا مستقیما از درون سر او بیرون میآید و این احساس، حالت طبیعی شنیدن موسیقی را ایجاد نمیکند.
درمقابل، حرکت آزادانهی امواج صوتی به داخل و بیرون از گوشیهای پشتباز هدفون، سانداستیج را بسیار وسیعتر جلوه میدهد و مانند گوشدادن به اجرای موسیقیدان در اتاقی عادی است. این حالت با طراحی فوق شنیداری GW100 بهخوبی تقویت شده و حسوحال شنیداری محدود هدفونهای پشتبسته را دچار تغییر جدی میکند.
داشتن هدفون GW100 با جلوهی طراحی پشتباز، حس ارائهی طبیعی موسیقی را با سانداستیج گرم و گسترده برای شنونده ایجاد خواهد کرد و البته، بلوتوث aptX و کیفیت بالای صدا این حس را بیشازپیش تقویت خواهد کرد.
این هدفون ۲۵۰ دلاری نیز نمونهی ارزانقیمتی نخواهد بود؛ اما بههرحال، قیمتش از هدفون WH-1000MX3 شرکت سونی ارزانتر است.
اسپیکرهای استریو HRA
درحالیکه اسپیکرهای هوشمند عالیِ بسیار زیادی در بازار موجود است، داشتن اسپیکری با پیکربندی HRA برای رسیدن به وضوح صدای عالی از پسِ هرکسی برنمیآید. البته، با پرداخت ۴,۰۰۰ دلار برای خریدن Definitive Technology BP9080x به نمونهی مطلوبی دست خواهد یافت. این اسپیکر همانطورکه از قیمتش هم پیداست، نمونهای لاکچری است که برای شیفتگان موسیقی پولدار مناسب خواهد بود. بااینحال، بیشتر افراد احتمالا بهدنبال نمونههای ارزانتری، قفسههای فروشگاهها را زیرورو خواهند کرد.
یکی از مجموعه اسپیکرهای استریوِ عالی موجود در بازار KEF LSX Wireless System است که با قیمت ۱,۰۹۹ دلار به بازار عرضه شده است. این اسپیکر بهدرستی فرکانسهای مختلف را جدا میکند و صدایی با توازن مطلوب دراختیار شنونده قرار میدهد.
اگر بازهم این قیمت برایتان زیاد است، پیشنهاد دیگر اسپیکرهای Edifier R1280T هستند. این اسپیکرهای کوچک رومیزی یا داخل قفسهای، خروجی صوتی تحسینبرانگیزی دارند و بهخوبی از پسِ اجرای محتوای صوتی با وضوح بالا برمیآید و قیمتش هم کمتر از ۱۰۰ دلار است.
استریمکنندههای محتوای صوتی با وضوح بالا و سیستمهای HI-FI
برای افرادی که تخصصی پیگیر صدایی باکیفیت هستند، بهترین گزینه سیستمهای پیشرفتهی Hi-Fi مانند Ruark R5 است که با پخشکنندهی CD چندفرمتی همراهبا گیرندههای رادیویی FM یا DAB و رادیوهای اینترنتی و پشتیبانی از aptX HD Bluetooth و استریم ازطریق وایفای همراه شده است. این دستگاه را میتوان بهکمک ورودی اختصاصی صفحهگردان RIAA به دستگاهی صفحهگردان متصل کرد یا حتی ازطریق آن، دستگاههای USB را شارژ کرد.
البته، این دستگاه هنوز بهصورت رسمی عرضه و تاریخ عرضهاش نیز اعلام نشده است؛ اما شرکت Ruark میگوید تا چند ماه آینده، این دستگاه با قیمت ۹۹۹ یورو یا رقمی درحدود ۱,۳۰۰ دلار آمریکا دردسترس مصرفکنندگان قرار خواهد گرفت.
گزینهی دیگر تهیهی دستگاه استریمکنندهی موسیقی مانند Cambridge Audio CXN است. بررسیهای کارشناسان روی این دستگاه نشان میدهد تمامی ورودیهای دیجیتال CXN میتوانند فایلهای صوتی با وضوح بالا را تا عمق صوتی ۲۴ بیت اجرا و تا نرخ ۱۹۲ کیلوهرتز نمونهبرداری کنند. همچنین، کارایی آنها را میتوان تا سقف ۳۸۴ کیلوهرتز افزایش داد. این دستگاه درگاه USB از نوع B برای اتصال لپتاپ و نیز ورودیهای اپتیکال و کواکسیال برخوردار است. همچنین، یک جفت خروجی RCA و XLR همراهبا دو خروجی دیجیتال در این دستگاه تعبیه شده است.
این دستگاه هم مثل Ruark M5 قیمت گرانی معادل ۹۰۰ دلار آمریکا دارد و بدینترتیب احتمالا افراد مایل خواهند بود بهلطف افزایش دسترسی به محتوای صوتی با وضوح بالا که حتی بدون وجود چنین دستگاههایی همچنان شگفتانگیز جلوه میکند، موسیقیهایی ازایندست را ازطریق لپتاپ یا گوشی هوشمند یا تبلت خود استریم کنند و به آن گوش فرادهند.
.: Weblog Themes By Pichak :.