برای حرفهای شدن به ۱۰ هزار ساعت تمرین نیاز دارید اما برای تبدیل شدن به یک استاد Takumi به ۶۰ هزار ساعت احتیاج دارید. اینها جملات دقیقی هستند که در وبسایت لکسوس در رابطه با استادکاری و زندکی بهسبک Takumi نوشته شده است. Takumi در زبان ژاپنی معادل کلمه artisan در زبان انگلیسی، به معنای صنعتگر است. در شرکت لکسوس، به کارکنانی که بهوسیله هنر دست خود چیزی را خلق میکنند، تاکومی گفته میشود. میزان سختکوشی و توجه به جزئیات در صنعتگران این شرکت خارقالعاده است.
مقالههای مرتبط:
استادکاران تاکومی به مدت ۶۰ هزار ساعت کار میکنند تا به این درجه برسند. این زمان معادل ۸ ساعت کار روزانه به مدت ۲۵۰ روز طی ۳۰ سال است. شرکت لکسوس هفته دیگر مستندی را منتشر میکند که در آن بهزندگی ۴ استاد تاکومی پرداخته میشود. در این مستند به میزان عزم و اراده و سختکوشی بدون میانبر آنها پرداخته میشود. مستند ذکرشده، بهنحوه نجات صنعتگران در عصر فراگیر شدن هوش مصنوعی هم پرداخته میشود. نام این اثر، Takumi: A 60,000-Hour Story on the Survival of Human Craft خواهد بود. این ۴ استاد تاکومی شامل آشپز ماهر با درجه دو میشلین، هنرمند کاغذبر، استاد و صنعتگر خودرو و نجار یکی از قدیمیترین شرکتهای جهان میشوند.
نسخهای از فیلم ۶۰ ساعت کار از سایت لکسوس هم پخش میشود که در آن تصاویری از نحوه انجام کار صنعتگران تاکومی بهنمایش در خواهد آمد. نسخه ۵۴ دقیقهای این فیلم از سایت آمازون، گوگل پلی و آی تیونز قابل خریداری خواهد بود. این فیلم تنها در رابطه با معرفی خودروهای لکسوس نخواهد بود بلکه در آن بهمعرفی نحوه ساخت دقیق و تکاملی خودروهای این شرکت پرداخته میشود. بسیاری از کارشناسان دنیای خودرو هم معتقدند که هیچ خودرویی مانند لکسوس ساخته نمیشود.
مدتی است که پرچمداران جذاب سامسونگ با نام گلکسی S10 بالاخره رونمایی شدند. البته درست است که هنوز در بازار عرضه نشدهاند، اما بعضی از خبرنگاران خوش شانس توانستهاند از آنها استفاده کرده و نظر خود را درباره تواناییهایشان بنویسند.
یکی از گزارشهایی که درباره گوشی گلکسی +S10 نوشته شده درباره دوربین جذاب آن است. این مسئله برای بسیاری اهمیت دارد، زیرا دوربین سهگانه این گوشی از ظاهر فیزیکی بسیار جذابی برخوردار است.
شما میتوانید در پشت این پرچمدار برای اولین بار یک دوربین اولترا واید مشاهده کنید که به دوربین اصلی و لنز زوم 2X اضافه شده است. در جلوی دستگاه نیز یک دوربین دوگانه وجود دارد. در این دوربین دوگانه یک سنسور اصلی و یک سنسور تشخیص عمق یکدیگر را تکمیل میکنند.
چه چیزی در بررسی عملکرد دوربین بهتر از مقایسه کردن نتایج آن با دستگاههای دیگر است؟ به همین دلیل دوربین گلکسی +S10 را با مدعیان قهرمانی عکسبرداری در نور کم مقایسه کردیم. اگر دو گوشی دیگر را نمیشناسید باید بگوییم که آنها گوگل پیکسل ۳ و آیفون XSهستند. در این مقایسه متوجه میشویم که آیا این پرچمدار تازه وارد خانواده کهکشانیها میتواند رقبای سرسخت خود را کنار بزند یا از آنها شکست میخورد؟ در ادامه هر سه این گوشیها را در شرایط نوری مختلف بررسی میکنیم.
نور بسیار پایین
در این سناریو شرایط بسیار سختی برای تصویر برداری وجود دارد. هیچ کدام از چراغهای ساختمانی که در عکسها مشاهده میکنید روشن نیست و نور اضافی هم به آن توسط منبع دیگری تابیده نمیشود. در این شرایط هر دوربینی نمیتواند تصویر مطلوبی ثبت کند.
البته پیشتر، از این شرایط نوری گوشی پیکسل ۳ سربلند بیرون آمده بود. دلیل آن هم این است که دوربین این گوشی هوشمند دارای حالت خاصی به نام Night Scape که به آن اجازه ثبت تصاویر بسیار عالی در کمترین نور را میدهد. اما اکنون در این آزمایش میخواهیم ببینیم آیا گلکسی +S10 توان ارائه یک تصویر بهتر را دارد؟
خبر خوب این است که در این آزمایش پرچمدار سامسونگ تصویر بسیار بهتری نسبت به آیفون XS ثبت کرد و میتوان گفت اثر نهایی قابل قبولی به ما ارائه کرد. گوشی اپل در این شرایط، تصویری بسیار تاریک را ثبت کرد که میتوان آن را واقعگرایانهترین عکس گرفته شده نامید. اما چیزی که ما در حال حاضر احتیاج داریم تصویر واقع گرایانه نیست بلکه قابلیتی برای ثبت تصویری واضح حتی در کمترین نور است. البته تصویری ثبت شده با گلکسی دارای نویز بیشتری نسبت به گوگل پیکسل ۳ است در نتیجه میتوان برنده این بخش را همان ابر قدرت قدیمی یعنی گوگل پیکسل ۳ اعلام کرد.
عکاسی شبانه و نورهای نئونی
اگر بخواهیم در یک جمله جواب این بخش آزمایش را اعلام کنیم باید بگوییم هنگامی که کمی نور به صحنه اضافه میشود تصاویر ثبت شده زیاد با یکدیگر متفاوت نیست. اما اگر بخواهیم به صورت جزئیتر این مسئله را بررسی کنیم باید بگوییم که در این بخش گلکسی +S10 نور بیشتری را از محیط نسبت به آیفون XS جذب میکند در نتیجه تصاویر نهایی روشنتر و واضحتر هستند. اما باز هم در این بخش گوشی گوگل بهترین تصویر را ارائه داد. دوربین این گوشی قابلیتی به نام Night Sight دارد که استفاده از آن بسیار آسان و سریع است. این قابلیت رنگهای بیشتری در اختیار کاربر قرار میدهد.
پس از گرفتن صدها عکس با گوشی پیکسل، میتوان گفت که تقریبا هرگز به خاطر گرفتن عکس با استفاده از قابلیت Night Sight، به جای حالت معمولی، پشیمان نخواهید شد. در حقیقت، ما اغلب از این قابلیت استفاده میکنیم حتی اگر در طول روز بخواهیم عکسی بگیریم؛ زیرا استفاده از این قابلیت دامنه دینامیکی بیشتری را به یک تصویر میدهد. ثانیههای اضافی گرفتن عکس با استفاده از این قابلیت قطعا ارزش هنری را دارد.
در تصویری که در ادامه مشاهده میکنید حالت Night Sight را غیرفعال کردهایم. همانطور که مشاهده میکنید تفاوت این عکسها بسیار کم شده است. در این تصاویر گلکسی +S10 اثر قابل قبولی ارائه داده است. اما باز هم آیفون نتوانسته رنگها را به خوبی نشان دهد. مسئلهای که وجود دارد این است که باز هم تصویری که گوگل پیکسل ۳ ثبت کرده است جذابیت بصری بیشتری دارد.
دوربین جدید اولترا واید گلکسی +S10
در دوربین گلکسی +S10 قابلیتی وجود دارد که گوشیهای پیکسل ۳ و آیفون XS از آن برخوردار نیستند. این قابلیت دوربین اولترا واید است که به وسیله آن میتوانید عکسهایی با زاویه بیشتر بگیرید. وجود این قابلیت میتواند تجربه بسیار خاصی در تصویربرداری به کاربر بدهد.
در حالی که کیفیت لنز اولترا واید این گوشی مانند لنز اصلی آن نیست، شما میتوانید تصاویر بینظیری با آن ثبت کنید. به تصاویر نگاه کنید. تصویری که با لنز اولترا واید این دستگاه ثبت شده است را به هیچ شکلی نمیتوان با دوربینهای پیکسل ۳ و آیفون XS مقایسه کرد. البته شما باید بدانید که استفاده از این لنز در نور بسیار پایین بیفایده است، زیرا این لنز نمیتواند مانند لنز اصلی نور زیادی از محیط جذب کند.
کلام آخر
اگر بخواهیم به طور کلی این سه دوربین را مقایسه کنیم باید بگوییم که هر سه آنها در طول روز بسیار عالی هستند و میتوان تصاویر بینظیری با آنها ثبت کرد. اما این مسئله با کم شدن نور فرق میکند. اگر شما فردی هستید که به عکس برداری در شب علاقه دارید یا حس میکنید روزی تعداد عکسهایی که در نور کم میگیرید بیشتر از زمانی باشد که نور کافیست به شما گوشی گوگل پیکسل ۳ را پیشنهاد میکنیم. البته دوربین گوشی گلکسی +S10 هم تواناییهای زیادی دارد که آن را از دوربین گوشی آیفون XS بالاتر میبرد. باز هم انتخاب با خود شما است که کدام یک از این گوشیها را انتخاب میکنید.
در قرن پانزدهم، بیماری ناشناختهای با ارتش پادشاه جدید انگلستان وارد این کشور شد. فقط چند روز قبل، دههاهزار نفر در نبرد بازوُرث فیلد در لیسترشایر جنگیده بودند. در تابستان۱۴۸۵م، رقابت تلخ بین هنری تودور و ریچارد سوم درنهایت خاتمه پیدا کرد و ریچارد سوم در نبرد بازوُرث فیلد کشته شد.
هنری تودور که بعدها خود را «هنری هفتم» نامید، توانست آخرین پادشاه خاندان یورک را از پای درآورد و بعدازآن، نیروهایش را روانهی لندن کرد. او نمیدانست در آنجا مرگی مهلکتر انتظارش را میکشد. اولین علامت بیماری دلهرهای بود که خیلی زود رعشه و درد و سردرد هم به آن اضافه میشد و پس از مدت کوتاهی، تعرق بدن بهشدت افزایش مییافت. قربانیان در باتلاقی از عرق فرومیرفتند که به عطشی سیریناپذیر و هذیان منجر میشد. درنهایت، قربانیان شدیدا به خواب نیاز پیدا میکردند و اگر تسلیم خواب میشدند، احتمالا میمردند. میزان مرگومیر این بیماری ناشناخته حدودا ۵۰ درصد بود.
قربانیان آنفولانزای سال ۱۹۱۸ در بیمارستانی در نزدیکی فورت ریلی نورت در کانزاس
ارتش با سربازان بیماری عجیبی و ناشناختهای آورده بود. این بیماری که به «تعرق انگلیسی» (The English Sweat) نیز شناخته میشود، در سراسر شهر شیوع پیدا کرد و فقط در ۶ هفته، ۱۵,۰۰۰ هزار نفر را کشت. درنهایت، این همهگیری بهتدریج محو شد؛ اما قبلازآن، به دیگر نقاط اروپا هم سرایت و بسیاری را عزادار کرد. این بیماری عجیب دوباره هم برمیگشت و واهمهی ناشی از آن در نسل بعدی خاندان تودور همچنان ادامه داشت و چهاربار دیگر در قرن آینده نیز شیوع پیدا کرد.
تعرق انگلیسی هنری هشتم، پسر هنری هفتم را کاملا فلج کرد. این بیماری میتوانست یکدفعه ظاهر شود و فقط پس از چند ساعت، قربانی را به کام مرگ بکشاند. یکی از مورخان نوشت که میتوانید هنگام عصرانه خوشحال باشید و هنگام شام از پای دربیایید. نکتهی دیگر اینکه بهنظر میرسد این بیماری پیوند ناگسستنی با اشراف داشت و قربانیان زیادی از دربار گرفت و تقریبا ماجرای عاشقانهی هنری هشتم با آن بولین را کوتاه کرد.
تابهامروز، هنوز کسی بهدرستی نمیداند چه عاملی باعث بیماری مرموز تعرق انگلیسی میشود؛ اما نظریهی پیشرو این است که این شیوع بزرگ ناشی از آنفلوآنزا یا ابولا یا هر بیماری دیگری نیست که اغلب دربارهی آنها میشنویم. درعوض، عامل آن نوعی هانتاويروس (Hantavirus) بود. هانتاویروس خانوادهای نادر از ویروسها است که معمولا جوندگان را آلوده میکند. تمام همهگیریها ناشی از مظنونان آشکار نبودند. اگرچه رسانهها ما را از برخی پاتوژنهای وحشتناک ترساندهاند، درام جهانی بعدی ممکن است هنوز در بعیدترین مکان کشفنشده پنهان مانده باشد.
کوین اولیوال، بومشناس بیماری از مؤسسهی اکوهلث آلیانس (EcoHealth Alliance) در ایالات متحدهی آمریکا است. این مؤسسه رابطهی بین سلامت انسان و محیطزیست را بررسی میکند. اولیوال میگوید:
فکر میکنم احتمال اینکه همهگیری بزرگ بعدی ناشی از ویروسی جدید باشد، بسیار زیاد است. اگر به بیماری سارس توجه کنید که اولین همهگیری قرن بیستویکم بود، این ویروس پیش از اینکه به انسانها سرایت کند و در سراسر جهان پراکنده شود، کاملا ناشناخته بود. بنابراین، دراینزمینه سابقهای داریم و ویروسهای بیشماری وجود دارند که موجب نگرانیاند.
اولیوال تنها نیست. بیل گیتس، یکی از بنیانگذاران مایکروسافت، اوایل امسال هشدار داد همهگیری بعدی ممکن است نوعی بیماری باشد که قبلا هرگز ندیدهایم. او پیشنهاد کرد باید برای این بیماری آماده شویم؛ همانطورکه برای جنگ آماده میشویم. درهمینحال، سازمان بهداشت جهانی (WHO) دراینباره متقاعد شده و حتی در بهروزرسانی فهرست پاتوژنهایی که بهاحتمال زیاد موجب شیوع بیماری مهلک و مرگبار میشود، «بیماری ایکس» را گنجانده است. این بیماری میکروارگانیسم مرموزی است که هنوز در رادار ما ظاهر نشده است.
تصور میشود عامل بیماری در قرون وسطا که به «تعرق انگلیسی» شناخته میشود، هانتاويروس بوده باشد
البته یافتن میکروبهای مرگبار که هنوز جایی پنهان هستند یا شناسایی اینکه کدام پاتوژن مرموز و عجیبی شناختهشده میتواند تهدیدی بزرگ باشد، شاهکار نیست. چه کاری میتوانیم برای شکار این نوع پاتوژنها انجام دهیم؟ از کجا بدانیم کدامیک موجب شیوعی مرگبار میشود؟ اوایل سال جاری، دانشمندان دانشگاه جان هاپکینز در بالتیمور مریلند، گزارشی منتشر کردند که هدفش پاسخ به همین پرسشها بود.
امیش آدالیا، پژوهشگر ارشد این تیم گفت:
پژوهش ما برای این انجام گرفت که هر پژوهشگری در حوزهی من، به پاتوژنهای جدیدی میرسد که تصور میکند میتواند موجب همهگیری بعدی باشد؛ چراکه قبلا شیوع پیدا کرده یا ترسناکاند. باوجوداین هیچکس سعی نمیکند این موضوع را بفهمد که چه عاملی باعث میشود پاتوژن چنین ظرفیتی داشته باشد. برخی فهرستهایی از نگرانیهای احتمالی تهیه کردهاند که دیگران هم پیوسته ورودیهای جدیدی به آن اضافه میکنند، آنهم بدون هیچ منطقی. چرا آنفولانزا در صدر فهرست است؟ چرا قبل از سال ۲۰۱۶ دربارهی زیکا تصوری نداشتیم؟ چرا به شیوع تب نیلغربی در ایالات متحدهی آمریکا فکر نمیکردیم؟
ایدهی اصلی این پژوهش آن بود که پاتوژنهای همهگیر اساسا عجیبوغریب هستند. از میلیونها ویروس موجود در سیارهی ما فقط تعداد بسیار کمی موجب بُروز شیوعی گسترده شدهاند. آدالیا و همکارانش ترکیبی نامعمول از ویژگیهای پاتوژنها را شناسایی کردهاند که به آنها قابلیت چنین کاری میدهد. در ابتدا، پاتوژنهای همهگیر تقریبا همگی ویروس بودند.
هانتاويروس معمولا هنگامی شیوع پیدا میکند که موش با انسان در تماس باشد و میتواند ازطریق بزاق یا ادرار یا مدفوع منتقل شود
بخشی از آن بهدلیل فراوانی و حضور در همهی وضعیتها و محیطها است. ویروسها پرجمعیتترین موجودات زندهی کرهی زمین هستند که میتوانند در هر اکوسیستمی زندگی کنند و به هر نوع موجود زندهای حمله کنند. تریلیونها ویروس میتوانند هرروز قارهها را بپیمایند و از آبشارها عبور کنند. تخمین زده میشود که حدود ۸۰۰ میلیون ویروس در هر مترمربع این سیاره وجود دارد.
وقتی جمعیت بزرگ ویروسها و سرعت کمنظیر تکثیرشان را ترکیب کنید، به سرعت تکاملی میرسید که در پهنهی طبیعت بینظیر است. این نهتنها بدینمعنا است که ویروسها میتوانند دستگاه ایمنی بدن ما را شکست دهند؛ بلکه توسعهی واکسنهای مؤثر و درمانهای ضدویروس همواره بسیار دشوار است. درحالیکه چندین آنتیبیوتیک در انواع مختلف وجود دارند که باکتریهای گوناگونی را میکُشند، هنوز داروهای معادل دیگری برای ویروسها وجود ندارند که واقعا مؤثر باشند.
گروهی از ویروس آرانای (RNA) که ژنومهای آن بهجای دیانای (DNA) از آرانای ساخته شده، این ویژگی را به حدنهایی میرسانند. وقتی این اَبرپاتوژنها دستورالعملهای ژنتیکی جدیدی تکثیر میکنند، عمل تصحیح بازهایی را انجام نمیدهند که بهصورت اشتباه قرار گرفتهاند. بنابراین، جهش این نوع ویروسها فراوان است و همواره سویههای جدیدی از آنها تکثیر پیدا میکنند.
بیماریهایی مانند نیلغربی دراثر گزش پشهها در ایالات متحدهی آمریکا گسترش پیدا کردند
بسیاری از پاتوژنهای بدنام جهان در این دسته قرار میگیرند، ازجمله آنفلوآنزا، ایدز، سارس، مرس، زیکا، ابولا، فلج اطفال و رینوویروس (علت سرماخوردگی معمولی). بااینحال، تهدیدهای کمترشناختهشدهای ازقبیل اینترویروس ۶۸ (Enterovirus 68) را نیز شامل میشود که از خویشاوندان فلج اطفال است و نوزدان و کودکان و نوجوانان را مبتلا میکند. این ویروس در زمستان۱۹۶۲ و زمانی کشف شد که چهار کودک براثر ذاتالریه در کالیفرنیا جانشان را از دست دادند. هیچکس حدس نمیزد این ویروس بهناگهان شروع به کشتن میلیونها نفر کند؛ اما همه شاخصههای لازم برای چنین ظرفیت مرگباری را داشت؛ ازجمله انتقال از راه دستگاه تنفسی.
آدالیا میگوید:
مداخله برای این ویروسها بسیار سختتر است؛ زیرا تنفس عاملی حیاتی است و برای جلوگیری از سرایت این بیماری سخت است که بیماران را از نفسکشیدن درکنار یکدیگر بازداریم و کاملا با راههای انتقالی تفاوت دارد که مانند راههای انتقال خون یا مایعات بدن داریم.
اینترویروس ۶۸ بعد از مخفیبودن، در چندین دههی گذشته عمدتا شناسایی نشده، اما حالا دوباره بهطور فزایندهای موارد ابتلا به آن افزایش یافته است. اینترویروس به شیوع مرموز اختلالی شبیه به فلج اطفال مرتبط دانسته میشود که در سال ۲۰۱۴، به مرگ چهار نفر ازجمله دختربچهای ۱۰ ساله در مرکز غرب ایالات متحدهی آمریکا منجر شد. پسازآن، اوایل نوامبر۲۰۱۸ بسیاری از کودکان این منطقه بهنوعی بیماری مبتلا شدند که قربانی را از یک یا چند عضو فلج میکرد. تاکنون، حداقل ۱۹ مورد نتیجهی آزمایش مثبت برای نمونههای نادر اینترویروس مانند سویه ۶۸ گزارش شده است.
از دیدگاه آدالیا، اینترویروسها از آن نوع پاتوژنهایی هستند که باید مراقبشان باشیم. او میگوید:
این گروه ازلحاظ پاتوژنی احتمالا بهشدت دستِکم گرفته شدهاند. بهجزء فلج اطفال، هیچ واکسنی برای اینترویروسها وجود ندارد و احتمالا اینترویروسهایی وجود دارند که هنوز کشف نکردهایم.
بااینحال، شاید مرموزترین ویروسها آن دسته ویروسهایی باشند که حیوانات دیگر را آلوده میکنند. بیماریهای مشترک انسان و دام که شامل برخی نامهای بزرگ از آچآیوی (HIV) تا نیپاه (Nipah) میشوند، تقریبا باعث تمامی همهگیریهای تاریخ بشر شدند. برای مثال، شیوع بیماری آنفلوانزای قرن گذشته، یعنی آنفولانزای سال ۱۹۱۸ که بین ۵۰ میلیون تا ۱۰۰ میلیون نفر را در سراسر جهان کشت و ابتدا از پرندگان شروع شد.
گورکنها در قبرستان فریتاون در سیرالئون طی شیوع ابولا در سال ۲۰۱۴
حالا نوبت به شکارچیان ویروس میرسد؛ یعنی دانشمندانی مانند اولیوال که در سراسر جهان سفر میکنند و بهدنبال منبع همهگیری هستند. او میگوید طی مرحلهی اول برنامهی نظارت بر بیماری ایالات متحدهی آمریکا از سال ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۴، حدود ۱,۰۰۰ ویروس جدید کشف کرده است.
اولیوال توضیح میدهد:
تخمین میزنیم این تعداد میتواند به میلیونها برسد. احتمالا میلیونها ویروس وجود دارند که دیگر پستانداران را آلوده میکنند و بهطور بالقوه میتوانند به انسانها نیز سرایت کنند.
با چنین تعداد زیادی از ویروسهای گمشدهای که در طبیعت زندگی میکنند، متمایزکردن ویروسی که در حیوانات باقی میماند و ویروسی که ممکن است به قاتلی جهانی تبدیل شود، اهمیت بسیار زیادی دارد. بااینحال، سرنخهایی داریم. بهعنوان مثال، دانشمندان میتوانند بهدنبال ژنهایی باشند که ممکن است به ویروس امکان چفتشدن با سلول انسان یا شناسایی حیواناتی را بدهد که شاید حامل این ویروس باشند؛ چراکه احتمال بیشتری وجود دارد که انسان با امثال مرغوخروس تماس داشته باشد تا عقاب.
اولیوال میگوید:
فکر میکنم این یکی از مسائل علمی هیجانانگیز این حوزه است: اینکه بخواهیم از ژنوم ویروس بفهمیم کدامیک ظرفیت آلودهکردن انسان یا سایر حیوانات را دارد یا کدامیک پاتوژنی بالقوه است. بااینحال، واضح است که هنوز چنین کاری برایمان امکانپذیر نیست.
اولیوال و همکارانش در مؤسسهی اکوهلث آلیانس در سال ۲۰۱۷ تصمیم گرفتند خطرناکترین پاتوژن کشفنشده را شناسایی کنند. این تیم هزاران ویروس شناختهشده را بررسی کردند که پستانداران را آلوده میکنند؛ ازجمله ۱۸۸ ویروس که قبلا انسان را آلوده کردهاند.
در قرن نوزدهم، بیماران با آبلهی گاوی، بیماری بسیار خفیفتر درمقایسهبا آبله، برای آبله ایمنی پیدا میکردند
یکی از نتایج یافتههای نهچندان شگفتآور آنها این بود که شاید همهگیری بعدی از خفاشها شروع شود. هیچکس نمیداند چرا، اما خفاشها ویروسهای خطرناک زیادی با خود آوردهاند. خفاشها منبع بسیاری از همهگیریهای انسان ازجمله سارس بودهاند. سارس و ابولا از خفاشهایی شروع شد که در غارهای چین زندگی میکردند. یکی دیگر از پیشبینیها دربارهی طیف حیواناتی بود که آلوده میشوند. اینجا است که گروه مرموزی از ویروسها بهنام بانیاویروسها (Bunyavirus) به بالای فهرست میروند.
این دسته از ویروسها طیف گستردهای از قربانیان احتمالی از حشرات تا گیاهان را شامل میشوند؛ یعنی این ویروسها احتمالا میتوانند برای آلودهکردن انسان سازگاری پیدا کنند. موضوع جالب این است که خانوادهی ویروسهایی که مشکوک به بیماری «تعرق قرون وسطایی» شدند، یعنی هانتاويروسها به گروه بانیاویروسها متعلق هستند.
اولیوال میگوید:
ویروسهایی هستند که اکثر مردم هرگز چیزی دربارهشان نشنیدهاند؛ اما توان پاتوژنی بسیار زیادی دارند.
بهگفتهی استفان مورس، همهگیریشناسی از دانشگاه کلمبیا در نیویورک، وقتی پاتوژن جدید کشف میشود، بزرگترین مسئله متقاعدکردن مقامها برای جدیگرفتن آن است. این مسئله حتی دربارهی ویروسهای بدنامی مانند ابولا هم مشکلساز بود.
مورس میگوید:
از این متنفرم که بگویم میتوانستیم از شیوع آن جلوگیری کنیم؛ اما اولین گزارش سازمان بهداشت جهانی دربارهی شیوع بیماری ابولا در غرب آفریقا در سال ۲۰۱۴ از ابتلای ۴۴ نفر به این ویروس خبر میداد. این بهمعنای شیوع سریع و علامت پرچم قرمز بود. فکر میکنم امروز از هر زمان دیگری توانایی بیشتری برای پاسخ به همهگیریها داریم؛ اما مشکل اصلی بسیج منابع و ارادهی سیاسی برای جدیگرفتن آن است.
شایان ذکر است هیچ فهرستی از پاتوژنهای مبهم بدون اشاره به آبله کامل نمیشود. اگرچه این ویروس از سال ۱۹۷۷ در طبیعت منقرض شده است، ترس عظیم ناشی از این بیماری عمدتا فراموش شده است. برای یادآوری باید بگوییم ویروس آبله در طول ۳,۰۰۰ سال استیلای خود، صدها میلیون نفر، ازجمله چندین پادشاه و ملکهی اروپایی و تقریبا کل جمعیت بومیان آمریکایشمالی را کشته است. رامسس پنجم، فرعون مصر، نشانههایی از ابله داشت. همچنین، ژوزف استالین از بازماندگان آبله بود و همواره دستور میداد تمامی عکسهایش را روتوش کنند.
شیوع اخیر ابولا در غرب آفریقا مشکلات زیادی بهوجود آورد؛ چراکه شیوههای سنتی شستن مُردهها موجب گسترش این بیماری میشد
آبله اکثر شاخصههای لازم برای همهگیری بزرگ را دارد. این بیماری از ویروسی ناشی میشود که به خانوادهای تعلق دارد که میتواند به سرعت رشد و بهراحتی بین گونههای مختلف حیوانات سرایت کند. مهمتر از همه، پاتوژن آبله میتواند ازطریق ذرات معلق در هوا منتقل شود. اگرچه از زمان ریشهکنشدن این ویروس عفونت طبیعی گزارش نشده، این ویروس آخرین قربانی خود را یک سال پس از انقراضش گرفت.
سال ۱۹۷۸ بود که یکی از عکاسان پزشکی در آزمایشگاهی در بیرمنگام بهاشتباه به این ویروس آلوده شد و جان خود را از دست داد. چنین اتفاقی ممکن است دوباره بیفتد. امروز، ویروس آبله فقط در دو آزمایشگاه نگهداری میشود: یکی در آتلانتا در ایالت جورجیا و دیگری در شهر کولتسوو روسیه.
مقالههای مرتبط:
در دههی ۱۹۷۰، اکثر مردم در دوران کودکی واکسینه شدند؛ اما امروزه برنامههای واکسیناسیون این ویروس قطع شدهاند و تنها افراد مصون دربرابر این بیماری میانسالان و کهنسالان هستند. ایالات متحدهی آمریکا و بسیاری از کشورهای دیگر واکسن این بیماری را دارند؛ بااینحال شیوع این بیماری مسری ممکن است بهراحتی در سراسر جهان شیوع پیدا کند و میلیونها نفر را به کام مرگ بکشاند.
افزونبراین، خطر بیوتروریسم (Bioterrorism) نیز وجود دارد. بیوتروریسم ویروسهای دستکاریشدهای هستند که میتوانند از آزمایشگاههای دولتی فرار کنند و درامی ترسناک را رقم بزنند. اگر چنین ویروسی وارد دنیای واقعی شود، خاصیت درنوردیدن دنیا را دارد.
دراینباره بیل گیتس در سال ۲۰۱۷ گفته بود:
تصور میکنیم سلاحهای هستهای احتمالا پس از کشتن ۱۰۰ میلیون نفر متوقف شوند؛ اما برای آبله توقفی وجود ندارد؛ چراکه جمعیت بیدفاع است و آمادهسازی واقعی در کار نیست. اگر چنین ویروسی از آزمایشگاهها خارج شود و شیوع پیدا کند، شمار قربانیان بسیار زیاد خواهد بود.
ممکن است قرنها از بیماری تعرق انگلیسی سال ۱۴۵۸م گذشته باشد؛ اما هنوز میتوانیم از گذشته درس بگیریم. آنفولانزا یکی از نامزدهای مهم همهگیری بعدی است؛ ولی تنها نامزد نیست. چنانچه حق با دانشمندان باشد، جدینگرفتن ویروسهای خطرناک ممکن است به اشتباهی فاجعهبار تبدیل شود.
در تقویم نمایشگاههای خودروِ دنیا، ژنو سوئیس و فرانکفورت آلمان و دیترویت آمریکا اهمیت بیشتری درمقایسهبا نمایشگاههای دیگر دارند. این سه رویداد که بیش از ۱۰۰ سال سابقه دارند، همهساله پذیرای سیل عظیمی از شرکتکنندگان و بازدیدکنندگان است. از دیدگاه کارشناسان، نمایشگاه خودرو ژنو مهمترین رویداد مرتبطبا صنعت خودروسازی دنیا محسوب میشود؛ چراکه میزبان بیشترین برندها است و در فضای زیربنای بزرگتری برگزار میشود.
از سال ۱۹۰۵، ژنو جدیدترین خودروهای دنیا را نمایش میدهد. نکتهی جالب دربارهی این موضوع، نبود کارخانهی بزرگ خودروسازی در کشور سوئیس است. بهعقیدهی علاقهمندان، نبود فعالیت گستردهی برندهای صنعت حملونقل در خاک سوئیس، به تقویت موضع بیطرفانهی نمایشگاه خودروِ ژنو منجر میشود.
اگر فهرستی از مدلهای افسانهای جذاب و مشهور تاریخ داشته باشید، متوجه خواهید شد اغلب آنها در نمایشگاه خودروِ ژنو معرفی شدهاند. علاوهبراین، بسیاری از طرحهای مفهومی رونماییشده در ژنو مدتی بعد به محصولاتی پرفروش و مشهور تبدیل شدند. باایناوصاف، نمیتوان از اخبار و رویدادهای نمایشگاه ژنو بهسادگی گذشت.
درادامه، رونماییهای مهم نمایشگاه خودروِ ژنو ۲۰۱۹ را بهاختصار معرفی و در انتها از شما همراهان زومیت تقاضا میکنیم در نظرسنجی انتخاب مهمترین بخش این رویداد شرکت کنید. بهیقین، نتیجهی این نظرسنجی برای تیم نویسندگان زومیت و پوشش آنها از نمایشگاههای آینده راهگشا خواهد بود.
شاسیبلند استون مارتین لاگوندا (مدل مفهومی)
این خودروِ مفهومی میتواند طرحی کلی از شاسیبلند استون مارتین باشد. لاگوندا آلترین کراساوری مفهومی با توانایی رانندگی خودران است. وقتی سیستمهای هوشمند هدایت خودرو را دراختیار بگیرند، راننده و سرنشین کنارش میتوانند با گردش صندلیها، روبهروی هم قرار بگیرند یا با چرخش بیشتر، پشت به جاده و درمقابل ردیف عقب باشند. اطلاعات دقیقی از پیشرانهی استون مارتین لاگوندا آلترین منتشر نشده؛ اما بنابر اعلام شرکت سازنده، این خودروِ مفهومی تمامبرقی است و از باتریهای قدرتمند در کف کابین بهره میبرد. مدل جادهای شاسیبلند لوکس استون مارتین سال ۲۰۲۰ عرضه خواهد شد.
فولکس واگن I.D باگی (مدل مفهومی)
سری خودروهای I.D نمایندهی محصولات تمامبرقی در سبد فولکس واگن هستند. تابهامروز، هیچکدام از مدلهای I.D به تولید جادهای نرسیدهاند؛ اما بهصورت مفهومی در نمایشگاههای مختلف حضور دارند. فولکسواگنآی.دی باگی خودرویی بدون سقف و در است که برای رانندگی تفریحی در مسیرهای خارج از جاده، مناسب این محصول کاملا الکتریکی است و درمجموع، ۲۰۱ اسببخار قدرت را با ۳۴۹ نیوتنمتر گشتاور به چهار چرخ میفرستد.
کیا ایمجین (مفهومی)
خودروساز کرهای کیا نیز برای حضور قدرتمند در کلاس خودروهای اسپرت و سدان تمامبرقی آماده میشود. مدل مفهومی این شرکت با نام ایمجین طراحی متفاوتی از محصولات معمول این شرکت را بههمراه داشت که البته، با نقدهای مثبت کارشناسان مواجه نشد. در نمای داخلی و بیرونی، این خودرو سرشار از خلاقیت و نکات عجیب بود؛ اما بدون نوآوری در پیشرانه و قوای فنی معرفی شد.
ابرخودروهای استون مارتین ونکوئیش و AMR RB 003 (مفهومی)
برخلاف انتظارها، استون مارتین با مدل جدید جادهای در ژنو ۲۰۱۹ حضور نداشت؛ اما دو ابرخودروِ مفهومی رونمایی کرد تا نشان دهد برای رقابت با کونیگزیگ یا حتی بوگاتی آماده میشود. عرضهی موفق والکری با قیمت میلیوندلاری، مشوق استون مارتین در تولید مدلهای پرقدرت و کلکسیونی بود. این برند انگلیسی برای عرضهی AMR RB 003 عزم جدی دارد و در تولید آن از پیشرانهی کمحجم ۳ لیتری درکنار توربوشارژر و موتور برقی استفاده خواهد کرد.
مزدا CX-30 (جادهای)
کراساور کامپکت مزدا CX-30 یکی از معدود خودروهای خانوادگی در ژنو بود. این محصول بین CX-3 و CX-5 قرار میگیرد و روی پلتفرم مزدا 3 جدید ارائه میشود. مزدا CX-30 با پیشرانههای سری اسکای اکتیو تولید خواهد شد که مهمترین آنها قدرت ۱۷۸ اسببخار و گشتاور ۲۲۲ نیوتونمتر دارد. احتمالا تمامی نسخههای این خودرو به سیستم دودیفرانسیل مجهز خواهند بود و قیمتی بین ۲۵,۰۰۰ تا ۳۵,۰۰۰ دلار خواهند داشت.
هیوندای سوناتا (جادهای)
نسل هشتم سدان اندازهمتوسط هیوندای سوناتا با ظاهری ظریفتر درمقایسهبا گذشته معرفی شد تا معرف زبان طراحی جدید در بزرگترین خودروساز کرهجنوبی باشد. این خودرو سال ۲۰۲۰ عرضه میشود و با جزئیات فنی در نمایشگاه خودروِ نیویورک معرفی خواهد شد. نسل جدید هیوندای سوناتا علاوهبر ظاهر متفاوت، طول و عرض بیشتر و ارتفاع کمتری درمقایسهبا نسل فعلی دارد.
مرسدس بنز CLA شوتینگ بریک (جادهای)
تلاش محبوبترین برند خودروسازی آلمان برای تولید محصولات کامپکت با قیمت مقرونبهصرفه ادامه دارد. حالا سبک بدنهی شوتینگ بریک که ترکیبی از خودروهای سدان و استیشن و هاچبک فراهم میکند، روی نسل جدید CLA اجرا شده تا فضای بار ۵۰۵ لیتری فراهم شود. مرسدس بنز CLA250 شوتینگ بریک از پیشرانهی ۲۲۵ اسببخار قدرت و ۳۵۰ نیوتنمتر گشتاور استفاده میکند؛ اما مدل CLA 45 شوتینگ بریک نسخههای AMG با قدرتهای ۳۸۳ و ۴۱۶ اسببخار خواهد داشت.
بنتلی کنتیننتال منصوری (تیونینگ و افترمارکت)
منصوری با محصولات تیونینگ خود شامل بنتلی کنتیننتال GT، رولزرویس کالینان، لامبورگینی اونتادور، مرسدس G کلاس و بوگاتی شیرون در ژنو حضور داشت. بنتلی با بهینهسازی منصوری به ادوات فیبرکربن در بدنه و کابین لوکس اختصاصی مجهز است تا همراه رینگهای ۲۲ اینچی و صندلیهای گرانقیمت از چرم تورکوئیز (Turquoise)، محصولی متفاوت از نسخهی استاندارد باشد.
برابوس وایداستر (تیونینگ و افترمارکت)
نسل جدید شاسیبلند کلاس G مرسدس بنز همراه تیونینگ برابوس، خودرویی آفرود لوکس همراه تواناییهایی نزدیک به ابرخودروها است. اصلیترین تغییرات برابوس وایداستر نه در ظاهر، بلکه در پسِ پیشرانهی ۴ لیتری تویینتوربوی V8 آن اعمال شدهاند تا قدرت ۷۸۹ اسببخار و گشتاور ۱,۰۰۰ نیوتونمتر فراهم شود. علاوهبر این خودرو، نسخهی دیگری از G کلاس برابوس با نام 4x4² Final Edition هم در ژنو حضور داشت که از پیشرانهی ۸۳۵ اسببخار با گشتاور آن ۱,۴۵۰ نیوتونمتر استفاده میکرد. قیمت این خودرو با تولید محدود به ۵ دستگاه ۵۴۶,۰۰۰ دلار اعلام شده است.
هیسپانو سوییزا کارمن (کلاس سوپراسپرت)
طراحی عجیب و خلاقانهی شرکت هیسپانو سوییزا یکی از خودروهای جذاب ژنو را خلق کرد. سوپراسپرت کارمن نهتنها با ترکیبی از طرح بدنهی خودروهای کلاسیک و مدرن تحسین کارشناسان را برانگیخت؛ بلکه بهلطف استفاده از پیشرانهی تمامبرقی ۱,۰۰۵ اسببخار نویدبخش سبک جدیدی از خودروهای سوپراسپرت بود. کارمن میتواند در کمتر از ۳ ثانیه به سرعت ۱۰۰ کیلومتربرساعت دست پیدا کند و با یکبار شارژ میتواند ۴۰۰ کیلومتر را بپیماید. هیسپانو سوییزا شرکتی اسپانیایی است که سال ۱۹۰۵ تأسیس شد و پیش از جنگ جهانی دوم، خودروهای لوکس تولید میکرد. از اوایل دههی ۱۹۵۰، این برند فعالیت خود را بهسمت صنایع هوایی و پیشرانهی هواپیما گسترش داد.
جینتا آکولا (سوپراسپرت)
صرفنظر از طراحی تهاجمی و کاملا اسپرت این خودروِ دو نفره، مشخصات پیشرانه و تواناییهای فنی آن متناسب با خودروهای سوپراسپرت موجود در بازار جهانی است. آکولا به پیشرانهی ۸ سیلندر ۹۰ درجه با حجم ۶ لیتر و ۶۰۰ اسببخار قدرت و ۷۰۵ نیوتنمتر گشتاور مجهز خواهد بود. وزن خالص این مدل ۱,۱۵۰ کیلوگرم است و با قیمتی درحدود ۵۳۰,۰۰۰ دلار به تعداد محدود تولید خواهد شد.
مورگان پلاس 6 (اسپرت)
این محصول برای عاشقان خودروهای کلاسیک انگلیسی جذابیت دارد. مورگان همچنان بر زبان طراحی سنّتی خود تمرکز دارد و البته، پیشرانههای مدرن با تجهیزات الکترونیک را به محصولات جدید اضافه کرده است. مورگان پلاس سیکس (Plus 6) از پیشرانهی توربوشارژ ۶ سیلندر خطی ساخت بیامو با حجم ۳ لیتر استفاده میکند تا ۳۳۵ اسببخار قدرت و ۵۰۰ نیوتونمتر گشتاور داشته باشد. این محصول در زمان ۴.۲ ثانیه به سرعت ۱۰۰ کیلومتربرساعت میرسد و نهایت سرعتش ۲۶۷ کیلومتربرساعت خواهد بود. قیمت نهایی مورگان پلاس 6 حدود ۱۰۰,۰۰۰ دلار است.
پوریتالیا برلینتا (سوپراسپرت)
در سالهای اخیر، برندهای فراری و لامبورگینی بهعنوان تنها سازندگان سوپراسپرتهای ایتالیایی فعالیت میکردند؛ اما حالا شرکتهای جدیدی مثل پوریتالیا به این تجارت اضافه شدهاند. برلیناته سوپراسپرت پلاگین هیبریدی است که همراهبا پیشرانهی V8 و ۵ لیتر درکنار موتور برقی، قدرتی ۹۶۵ اسببخار و گشتاور ۱۲۴۸ نیوتونمتر تولید میکند. از این خودروِ دستساز ۶۲۵,۰۰۰ دلاری فقط ۱۵۰ دستگاه تولید خواهد شد.
کانگارو GFG Style (سوپراسپرت)
این محصول در مرحلهی پیشتولید قرار دارد و فراتر از مدلی مفهومی است و بهزودی وارد مرحلهی تجاری میشود. شرکت طراحی خودروِ GFG را جورجتو جیاجیارو و فرزند او مدیریت میکند. این محصول تمامبرقی دودیفرانسیل قابلیت استفاده در مسیرهای خارج از جاده را دارد و در زمان ۳.۸ ثانیه به سرعت ۱۰۰ کیلومتربرساعت میرسد و با هربار شارژ ۴۵۰ کیلومتر را طی میکند.
پینین فارینا باتیستا (کلاس ابرخودرو)
برای علاقهمندان به علم طراحی خودرو، بهویژه مدلهای افسانهای از سوپراسپرتهای کلاسیک ایتالیایی، پینین فارینا اهمیت ویژهای دارد. درحالحاضر، این استودیوِ باسابقه و اصیل ایتالیایی به طراحی و تولید ابرخودروهای مدرن علاقه نشان میدهد. باتیستا جدیدترین محصول پینی فارینا است و اولین محصول مدرن این شرکت برای عرضهی عمومی با برند پینین فارینا محسوب میشود. باتیستا قدرتمندترین ابرخودرو جادهای ساختهشده در ایتالیا است. این خودرو بینظیر که ۱,۹۰۰ اسببخار قدرت و ۲,۳۰۰ نیوتنمتر گشتاور تولید میکند، ریشهی نام خود را از باتیستا پینین فارینا، بنیانگذار شرکت طراحی پینین فارینا، گرفته است. ادعا میشود سرعتگیری باتسیتا از صفر تا ۱۰۰ کیلومتربرساعت ۲ ثانیه است و در ۱۲ ثانیه از حالت سکون به سرعت ۳۰۰ کیلومتربرساعت میرسد.
کونیگزگ یسکو (ابرخودرو)
یسکو (تلفظ سوئدی Jesko) جایگزین آگرا RS در خطِتولید کونیگزگ خواهد بود. این ابرخودرو ۱,۶۰۰ اسببخار قدرت و ۱,۵۰۰ نیوتنمتر گشتاور از پیشرانهی هیبریدی ۸ سیلندر و ۵ لیتری دریافت میکند. یسکو در کمتر از ۳ ثانیه به سرعت ۱۰۰ کیلومتربرساعت میرسد و نهایت سرعتش ۴۸۰ کیلومتربرساعت و حتی بیشتر خواهد بود. قیمت نهایی این ابرخودرو حدود ۳ میلیون دلار خواهد بود و فقط ۱۲۵ دستگاه از آن تولید خواهد شد.
بوگاتی La Voiture Noire (ابرخودرو)
انتظار علاقهمندان ابرخودروها از بوگاتی بسیار بالا است. این برند اصیل فرانسوی را که فولکسواگن آلمان اداره میکند، محصولی بسیار ویژه به ژنو ۲۰۱۹ آورد که فقط یک دستگاه از آن تولید میشود. لاواچور نویر به نسخهی گمشده از بوگاتی آتلانیتک مدل ۱۹۴۰ اشاره میکند و درضمن، یاد ژان بوگاتی طراح و مهندس جوان این خودروِ کلاسیک را زنده میکند. بوگاتی La Voiture Noire با قیمت نهایی ۱۸.۶۸ میلیون دلار گرانترین محصول صفرکیلومتر تولیدشده در تاریخ است.
همانطورکه در CES 2019 وعده داده شده بود، پردازندههای گرافیکی Geforce RTX انویدیا برای استفاده درلپتاپهای گیمینگ از راه رسید. متأسفانه تمام نگرانیها و ناملایمتهایی که سری اصلی Geforce RTX را احاطه کرده بود، پردازندههای گرافیکی لپتاپ این سری را نیز همراهی میکند. منتقدانی که بهدنبال شواهدی برای اثبات اشتباه انویدیا در پیمودن مسیر ترکیب فناوریهای پردازش گرافیکی با رهگیری پرتو هستند، معایب استفاده از این فناوری در پردازندههای گرافیکی لپتاپ را برجستهتر از قبل جلوه خواهند داد.
البته، هنوز برای قضاوت دربارهی استفاده از تراشههای گرافیکی GeForce RTX در لپتاپها زود است. در این مقاله، قصد داریم قدمبهقدم شما را با دلایل خریدن یا نخریدن لپتاپ مبتنی بر پردازندهی گرافیکی GeForce RTX آشنا کنیم.
چرا باید لپتاپ GeForce RTX خرید؟
اگر یکی از هواداران آخرین دستاوردهای شرکت انویدیا مانند رهگیری پرتو یا قابلیتهای هوش مصنوعی DLSS هستید، در ادامهی این مقاله، با برخی از دلایل خرید یک دستگاه لپتاپ با پردازندهی گرافیکی GeForce RTX آشنا خواهید شد.
سری GeForce RTX؛ سریعترین پردازندهی گرافیکی لپتاپ تابهامروز
مقالههای مرتبط:
یکی از دلایل اصلی برای خرید لپتاپ مجهز به پردازندهی گرافیکی GeForce RTX این است که این لپتاپها در پردازش گرافیکی سریعتر از نسلهای قبلی خود عمل میکند. برای مثال، آزمایش لپتاپ MSI GS75 Stealth مجهز به پردازندهی گرافیکی RTX 2080 Max-Q نشان داد این دستگاه بهوضوح سریعتر از لپتاپهایی با پردازندهی گرافیکی GeForce GTX 1080 Max-Q است. در چندین بنچمارک، مشاهده شد لپتاپ GS75 Stealth در محیطهای گرافیکی بهتر از لپتاپهای دیگری عمل میکند که تا ۵۰ درصد وزن بیشتری دارد و گرمای بیشتری تولید میکند و تراشههای گرافیکی پرمصرفی درون آنها تعبیه شده است.
قسمت عمدهای از این عملکرد مطلوبتر لپتاپهای GeForce RTX در بازیهایی اتفاق میافتد که از فناوری رهگیری پرتو ترکیبی استفاده نمیکند. با وجود آنکه رهگیری پرتو بهنوعی آیندهی گیمینگ است، فعلا تا مدتی بازیهایی که از این فناوری پشتیبانی نمیکند، همچنان طرفداران زیادی خواهد داشت.
در تصویر زیر، نتایج عملکرد لپتاپهای مختلف در محیط 3DMark Time Spy نشان داده شده است. در میان این پردازندههای گرافیکی پیشتازی قطعی با RTX 2080 Max-Q است.
لپتاپهای Geforce RTX باریک و سبک و درعینحال بسیار قدرتمند هستند
اگرچه همهی لپتاپهای گیمینگِ باریک و سبک به لپتاپهای GeForce RTX منحصر نیست، با ظهور نسل جدید پردازندههای گرافیکی انویدیا، بازار تشنهی تولید و عرضهی تعداد بیشتری از این لپتاپها است.
بنابر توضیحات انویدیا دربارهی پشتیبانی چهل لپتاپ از فناوری RTX، هفده لپتاپ دراینمیان از نسخههای مختلف پردازندهی گرافیکی Max-Q استفاده خواهند کرد و این بهمعنای هرچه باریکترشدن این لپتاپها خواهد بود. با ظهور پردازندههای گرافیکی GeForce RTX مسلما گزینههای لپتاپِ باریک و سبک بیشتری دردسترس گیمرها قرار خواهد داشت.
رهگیری پرتو آیندهی گیمینگ است
بسته به اینکه گوینده چه کسی است، میتوان گفت فناوری رهگیری پرتو آیندهی گیمینگ کامپیوترهای شخصی یا نابودگر این آینده است. با دیدن پیشنمایشهایی از تأثیر رهگیری پرتو در بهبود کیفیت بصری بازیها، خیلیها فریفتهی این فناوری شدند؛ چراکه با اجرای کامل این فناوری، تفاوت تصویر بهدستآمده درمقایسهبا قبل از اجرای ویژگیهای RTX، از زمین تا آسمان است.
بهزبان سادهتر، خرید لپتاپ GeForce RTX که قرار است خود را در آینده با جلوههای نورانی و بازتابهای عمیقش به شما اثبات کند، توجیهکنندهی مبلغی است که برای آن باید پرداخت کنید.
در نمودار زیر، نحوهی عملکرد لپتاپی با پردازندهی گرافیکی GeForce RTX 2080 Max-Q در آزمون رهگیری پرتو 3DMark Port Royal دیده میشود. در این نمودار، نمرهی صفر برای دیگر لپتاپها بهدلیل نبود فناوری رهگیری پرتو در آنها است.
لپتاپهای Geforce RTX ممکن است بهطرز باورنکردنی بیصدا کار کنند
تابهحال دربارهی این موضوع صحبتی نکردهایم که لپتاپ مجهز به پردازندهی گرافیکی GeForce RTX Max-Q چقدر میتواند مطلوب رفتار کند. منظور ما از رفتار مطلوب لپتاپ ردهبالا این است که این کامپیوتر حتی در زمان اجرای بازی سنگین بسیار بیصدا کار کند؛ بهطوریکه کاربران تصور کنند اشتباهی پیش آمده است. البته، ممکن است همهی لپتاپهای مجهز به پردازندهی گرافیکی GeForce RTX Max-Q به این خوبی رفتار نکنند. اگر یکی از این لپتاپهای بیصدا و سربهزیر را در بازار یافتید، درحالیکه همچنان تعداد فریم خروجی آن در بازیهای روز بیشتر از GeForce GTX 1080 بود، آن را بهمثابهی پیروزی در نظر بگیرید.
با لپتاپ Geforce RTX بازندهی رقابت نخواهید بود
یکی از استدلالها برای نخریدن پردازندههای گرافیکی GeForce RTX این است که فعلا عناوین بازی چندانی وجود ندارد که از فناوریهای نوین این پردازندهها پشتیبانی کند. اگرچه این نظر متقاعدکننده است، درمقابل، با خریدن لپتاپ مجهز به پردازندهی گرافیکی GeForce RTX نهتنها چیزی را از دست نخواهید داد؛ بلکه درعوض برتری قاطعی بهدست خواهید آورد.
برای مثال، در نمودار زیر جایگاه پردازندهی گرافیکی RTX 2080 Max-Q در یکی از عناوین بازی بهخوبی مشخص است که از رهگیری پرتو یا قابلیت های هوش مصنوعی DLSS پشتیبانی نمیکند. درمجموع، میتوان گفت لپتاپهای GeForce RTX در هر زمینهای گوی سبقت را از نسلی ربوده که قرار است جایگزینش شود. پس، قطعا با خرید یکی از این لپتاپها قدم در راه آینده گذاشتهاید.
چرا نباید لپتاپ Geforce RTX خرید؟
تا اینجای کار، دلایلی منطقی برای خریدن یک دستگاه لپتاپ مجهز به تراشهی گرافیکی GeForce RTX بیان کردیم؛ اما میتوان دلایلی هم برای نخریدن چنین لپتاپی ارائه داد. پس، اجازه دهید با ارائهی این دلایل شما را از رؤیاپردازی بیشازاندازه دربارهی لپتاپهای RTX خارج کنیم.
گزینههای بسیار سریع و ارزانتری دردسترس است
هرچند انویدیا تاکنون هرگز شکاف قیمت میان لپتاپهای Geforce GTX 10 و GeForce RTX 20 را پر نکرده، فروشندگان زیادی هستند که به ما خواهند گفت میزان اختلاف قیمت لپتاپهای دو نسل چندان برای گیمرهای PC دورازانتظار نخواهد بود. درحقیقت، اختلاف قیمتی درحدود چندصد دلار میان برترین لپتاپهای نسل قبل و نسل جدید GeForce RTX از یک رده وجود دارد و البته ناگفته پیدا است که اکثر معاملات بازار سختافزار در قلمرو لپتاپهای Geforce GTX در جریان است و نه لپتاپهای جدید GeForce RTX.
بهعنوان مثال، لپتاپ گیمینگ Acer Predator Helios 300 را در نظر بگیرید که مدتها است عنوان Bestseller را در وبسایت آمازون از آن خود کرده است. این لپتاپ به پردازندهی Core i7-8750H، تا ۱۶ گیگابایت رم، ۲۵۶ گیگابایت حافظهی SSD، نمایشگر ۱۴۴ هرتزی Full HD و بالاخره پردازندهی گرافیکی GeForce GTX 1060 مجهز است. این لپتاپ در تمام طول روز روی وبسایت، قیمتی حدود ۱,۱۰۰ دلار دارد و بعضی وقتها این قیمت به کمتر از ۱,۰۰۰ نیز دلار کاهش مییابد.
نزدیکترین رقیب لپتاپ یادشده از نسل جدید Geforce RTX احتمالا Acer Predator Triton 500 است که از همان پردازنده، همان میزان حافظهی رم و نمایشگری با مشخصات یکسان با مدل Helios 300 برخوردار است؛ ولی اینبار برچسب قیمتی حدودا ۱,۸۰۰ دلاری خورده است. ویژگی مهم متفاوت در این لپتاپ فضای ذخیرهسازی SSD بیشتر (۵۱۲ گیگابایت) و استفاده از تراشهی گرافیکی GeForce RTX 2060 است. درست است که هوادار فناوریهای جدید هستیم؛ اما نمیتوان بهآسانی از اختلاف ۷۰۰ تا ۸۰۰ دلاری Triton 500 با لپتاپ Helios 300 چشم پوشید.
همین مقایسه کافی است تا بدانید داشتن اولترابوک گیمینگ کوچکتر و سبکتر مجهز به قابلیتهای RTX که بهراحتی جابهجاشدنی باشد، تقریبا بهاندازهی دسکتاپ قدرتمند گیمینگ برایتان هزینه دربر خواهد داشت.
GeForce RTX شکستی غمانگیز است
حتی هواداران سرسخت نوآوری GeForce RTX تأیید میکنند که بهوضوح دربرابر سبد محصولات گرافیکی RTX انویدیا مقاومتهایی وجود دارد. خودِ شرکت انویدیا نیز برای تکمیل اطلاعات سرمایهگذاران بهتازگی به آنان گفته فروش پردازندههای گرافیکی ردهبالای این شرکت که در آن از معماری جدید تورینگ استفاده شده، کمتر از حدانتظار بوده است. اگرچه این محصولات بهلطف فناوریهایی مانند رهگیری پرتو آنی و قابلیتهای هوش مصنوعی از نوآوری و سطح عملکرد بالایی برخوردار هستند، هنوز بسیاری از مشتریان برای خرید این کارتها متقاعد نشدهاند و منتظر کاهش سطوح قیمتها یا اثبات بیشتر فناوری RTX در محیطهای واقعی بازی هستند.
کسانی که پردازندههای گرافیکی RTX را از هماکنون میخرند، پول زیادی پرداخت کردهاند که در وضعیت فعلی، دستاورد چندانی نصیبشان نخواهد کرد . اگرچه این روند شیفتگان فناوری و گیمینگ را غمگین خواهد کرد، هرکس مستحق آن است که بداند پولش را کجا باید خرج کند و در چنین وضعیتی، تمایلات افراد چندان اهمیتی ندارد.
دراینبین، نقش AMD چیست؟
مقالههای مرتبط:
در چند سال گذشته، پردازندههای AMD عرصهی یکهتازی را بر شرکت اینتل تنگ کرده است. بسیاری بر این باورند که سرمایهگذاری این شرکت روی پردازندههای گرافیکی بهاندازهای است که در آینده گوی سبقت را از انویدیا برباید. ورود تراشههای گرافیکی ساخت این شرکت به لپتاپهای گیمینگ، بهویژه لپتاپهای ردهبالا، هماکنون در هاله ای از ابهام قرار دارد؛ اما با عرضهی کارت گرافیک قدرتمند رادئون ۷ انتظار میرود که در سال جدید، ظهور برخی از لپتاپهای گیمینگ مجهز به پردازندههای گرافیکی AMD را شاهد باشیم که وارد رقابتی جدی با لپتاپهای مجهز به پردازندههای گرافیکی انویدیا شدهاند.
عملکرد ضعیف پردازندههای گرافیکی RTX لپتاپ در رهگیری پرتو
درحالیکه عملکرد کارتهای گرافیک RTX دسکتاپ در عناوین کنونی بازیها تحسینبرانگیز است، درحالحاضر، مشخص نیست این عملکرد در پردازندههای گرافیکی مختلف RTX لپتاپ و در بازیهای آینده که از قابلیتهای نوین RTX پشتیبانی میکند، چقدر مطلوب باشد.
همهی آنچه میدانیم، این است که تراشههای GeForce RTX که در لپتاپها تعبیه شده، قطعاتی برگرفتهشده از کارتهای گرافیک دسکتاپ متناظر است که در مشارکت با سایر قسمتهای کارت نظیر سیستم خنککننده و مدارهای تغذیه عملکرد بینقصی داشته است. این تراشهها اکنون قرار است با محدودیتهایی در دفع گرمای مازاد و توان مصرفی روبهرو شود. در چنین وضعیتی، استفاده از سرعت کلاک کمتر در نسخههای لپتاپ دورازانتظار نخواهد بود. در جدول زیر، مشخصات نسخههای دسکتاپ و لپتاپ پردازندههای گرافیکی Geforce RTX با یکدیگر مقایسه شده است.
بهعنوان منبع اطلاعاتی، بهتر است به اعلانهایی عمومی مراجعه کنیم که شرکت انویدیا دربارهی پردازندههای گرافیکی جدیدش منتشر کرده است. همانطورکه در نمودار زیر مشاهده میکنید، تفاوت بارزی در عملکرد نسخههای دسکتاپ و لپتاپ پردازندههای گرافیکی GeForce RTX وجود دارد. فرکانس بوست نسخهی لپتاپ پردازندهی گرافیکی GeForce RTX 2080 فقط ۱,۰۹۵ مگاهرتز است؛ درحالیکه فرکانس بوست نسخهی دسکتاپ این پردازندهی گرافیکی ۱,۸۰۰ مگاهرتز است.
این اعداد و ارقام از لپتاپی به لپتاپ دیگر بسته به نوع طراحی متفاوت است. لپتاپ ۳,۰۰۰ دلاری MSI GS75 Stealth در بازی Battlefield 5 با رهگیری پرتو فعال، خروجی فریمی معادل ۴۵ فریمبرثانیه بهدست میدهد؛ درحالیکه در نسخهی دسکتاپ با تنظیمات یکسان نرخ فریم خروجی درحدود ۹۰ فریمبرثانیه است. این تفاوت نرخ فریم بهراستی ناراحت کننده است.
همانطورکه در تصویر زیر دیده میشود، در بنچمارکِ رهگیری پرتو Port Royal نرمافزار 3DMark، پردازندهی گرافیکی RTX 2080 Max-Q تقریباً با نسخهی دسکتاپ RTX 2060 برابری میکند.
ممکن است این نواقص فقط به طراحی اولیه مربوط باشد و در مراحل بعدی با ارائهی درایورهای بهینهتر، بهبودهایی در خروجی نسخههای لپتاپ حاصل شود. بااینحال، اگر قرار است جیب شما را خریدن لپتاپ GeForce RTX کاملا خالی کند، بهتر است منتظر بمانید و ببینید در ادامهی راه، لپتاپهای GeForce RTX چقدر عملکرد بهتری ارائه میکنند و بر این مشکلات غلبه خواهند کرد.
نمایشگاه خودرو ژنو ۲۰۱۹ فرصتی برای معرفی جدیدترین مدلهای مفهومی و خودروهای تقویتشده است. در نمایشگاه امسال، خودروسازان بزرگ جهانی با جدیدترین دستاوردهای خود به ژنو آمدند تا چشمهای بازدیدکنندگان و علاقهمندان دنیای خودرو را خیره کنند. دراینمیان، شرکتهای تیونینگ خودرو حضور پرشوری در غرفههای نمایشگاه ژنو داشتند که از میان آنها میتوان به منصوری و ABT و TechArt اشاره کرد. در این مقاله، به خودروهای تیونینگ منصوری و دو مدل دیگر حاضر در نمایشگاه ژنو ۲۰۱۹ اشاره میکنیم.
منصوری Ventatus
پس از چند سال دوری از قطعات فیبرکربن، منصوری باردیگر به استفاده از این مواد در پروژههای تیونینگ خود روی آورده است. برند تیونینگ آلمانی حالا با طرحهای جدیدی برای برخی مدلهای شناختهشده ازجمله لامبورگینیاوروس و بنتلی کنتیننتال جیتی و مرسدس بنز کلاس G به ژنو پا گذاشت. پیش از همه، لامبورگینی اوروس قرار دارد که باتوجهبه علاقهی فراوان این تیونر به محصولات شاسیبلند و نیز برند لامبورگینی، توجه خاصی در تیونینگ آن کرده است. جدیدترین پروژهی منصوری برای اوروس، Ventatus نامیده میشود که با بدنهی تمام فیبرکربنی پوشیده شده و از کیت بدنهی تهاجمی و رینگهای ۲۴ اینچی برخوردار است.
منصوری Centuria
در اینجا، نخستین نسخهی تقویتشده منصوری از بوگاتی شیرون ارائه شده که سنچوریا (Centuria) نام دارد. البته در این پروژه، دربارهی بازنویسی برنامهی ECU و فیلتر هوا صحبت نمیکنیم؛ بلکه با بدنه کاملا کربنی و بستهی آیرودینامیکی جدید خودروِ سوپراسپرت بوگاتی روبهرو هستیم. میتوانید به بیشینهی سرعت ۴۲۰ کیلومتربرساعت و حدود ۱,۴۸۰ اسببخار قدرت پیشرانهی جانشین ویرون نگاه کنید و از تماشای هنر مهندسی لذت ببرید.
منصوری کربناردو
کربنارا نام نوعی پاستای ایتالیایی است که در شهر رُم با تخممرغ، پنیر سخت، گوشت و فلفل پخته میشود؛ اما نسخهی منصوری کربناردو با لامبورگینی اونتادور مجهز به کیت بدنهی کربنی الهامگرفته از Lockheed F-117 Nighthawk و قدرت ۱,۶۰۰ اسببخاری بهلطف توربوشارژر دوقلو بهدست میآید.
منصوری بیلیونر
رولزرویس کالینان یکی از پروژههای بحثانگیز منصوری در کلاس محصولات شاسیبلند بهشمار میرود. حتی اگر کالینان را با مفهوم شاسیبلند بزرگ و سریع و سنگین بشناسید، بازهم نمیتوانید اینجا آن را نوعی رولزرویس فانتوم با قابلیت رانندگی آفرود بدانید. حالا شاسیبلند لوکس رولزرویس را منصوری اصلاح کرده و با فهرستی مانند کیت کامل بدنه، اسپویلر عقب، رینگهای بزرگتر و اسپویلر سقفی برای مشتریان دردسترس قرار میگیرد. گفتنی است پیشرانه نیز تقویت شده و در فضای داخل کابین نیز لوگوِ Billionaire همراهبا چرم تمساح برای صندلیهای جلو و دستهی صندلیها و قطعات تزیینی بهچشم میخورد.
منصوری بنتلی کنتیننتال جیتی
بنتلی کنتیننتال GT یکی از انتخابهای برتر فوتبالیستهای مطرح انگلیس برای تیونینگ است. هماکنون، منصوری با هنر خود و بهرهگیری فراوان از قطعات فیبرکربن، آن را بهخوبی آراسته تا فضای بیرونی خودرو دقیقا مانند فضای داخل خانه شیک و لوکس بهنظر برسد.
منصوری استار تروپر
مرسدس بنز کلاس G جدید برای منصوری شبیه موسیقی دلنواز است. بهمحض رونمایی نسل جدید شاسیبلند مرسدس بنز، منصوری با قطعات فیبرکربنی خود آماده بود تا نسخهی جدیدی از آن را روانهی بازار کند. نسخهی جدید مرسدس بنز کلاس G با نام استار تروپر (Star Trooper) شناخته میشود و بهطور مشخص از کیت بدنهی G63 و طرح رنگ اختصاصی با ۵۰ اختلاف رنگ جزئی و استتار خاکستری و ۸۵۰ اسببخار قدرت در زیر کاپوت بهره میبرد.
منصوری مرسدس S63 AMG کابریولت
اگر به برخی از خودروهای تقویتشده حساسیت دارید، مرسدس بنز S63 AMG کابریولت با تیونینگ منصوری میتواند انتخاب راضیکنندهای باشد. خودرویی زیبا با طرح روباز و همراهبا هزاران قطعهی فیبرکربنی در بدنه که میتواند نظر هر خریداری را بهخود جلب کند.
آئودی RS4 پلاس با تیونینگ ABT
محصولات تقویتشدهی منصوری در نمایشگاه خودرو ژنو بهپایان رسید و هماکنون با جدیدترین پروژهی ABT روی محصولات آئودی به رنگ سبز اسیدی آشنا میشویم. این خودرو که آئودی RS4+ نامیده میشود، بهلطف هنر تیونینگ ABT قدرت آن از ۴۴۴ اسببخار در نسخهی اصلی به ۵۲۳ اسببخار افزایش مییابد. همچنین با تجهیز به رینگها و فنرهای جدید، امید میرود سواری راحتتری داشته باشد. این خودروِ خاص تنها در ۵۰ نسخه ساخته میشود.
TechArt GTstreet RS
درحالیکه خانوادهی قدیمی پورشه 911 آخرین نفسهای خود را میکشد، تیونرهای مطرح بازهم تلاش میکنند آن را دوباره به زندگی برگردانند. بهنظر میرسد نسخهی قدیمی پورشه 911 قصد ندارد بیسروصدا بمیرد؛ زیرا متخصصان تیونر تکآرت (TechArt) ترکیبی از فناوری و هنر را در این 911 توربو اس جاسازی کردهاند و نتیجه با نام جدید تکآرت GTstreet RS شناخته میشود. بهلطف توربوشارژرهای جدید برای پیشرانهی ۳.۸ لیتری ۶ سیلندر تخت، قدرت از ۵۷۲ اسببخار به میزان خیرهکنندهی ۷۵۹ اسببخار میرسد. پیشرانهی اصلی وقتی کارخانهی پورشه را ترک کرد، فقط میتوانست ۷۴۹ نیوتنمتر گشتاور تولید کند؛ ولی اکنون در کارگاه تیونینگ تکآرت، بهراحتی ۹۲۰ نیوتنمتر گشتاور تولید میکند.
خودرویی که در تصویر میبینید، اولین ساختهی تویوتا است: خودرویی موتورجلو، محرکعقب، با بدنهی فلزی و شاسی نردبانی. طراحی ظاهری این مدل بهطرز عجیبی از خودرویی آمریکایی بهنام DeSoto Airflow الهام گرفته شده و حتی درهای آن نیز همانند محصول آمریکایی بهشکل مقابل هم بازمیشوند.
زیر کاپوت این تویوتا پیشرانهی بنزینی ۳.۴ لیتری ۶ سیلندر خطی قرار دارد که براساس شورولت Gen-1 مدل ۱۹۲۹ تا ۱۹۳۶ ساخته شده است. قدرت این پیشرانه ۶۱ اسببخار است که با استفاده از جعبهدندهی ۳ دندهی دستی به چرخهای عقبی منتقل میشود. این مدل بین سالهای ۱۹۳۷ تا ۱۹۴۳ تولید میشد و در این بازهی زمانی، تویوتا موفق شد ۱,۴۰۴ دستگاه از این مدل را تولید کند.
تویوتا نام این خودرو را AA گذاشت و باید آن را شروع کار این خودروساز بزرگ ژاپنی دانست. AA برای تویوتا قدم بزرگی بود و پسازآن، همواره این خودروساز بهفکر توسعهی مدلها و افزایش کیفیت محصولات خود بود. ایدهی تولید مدل AA متعلق به کیشیرو تویودا بود. در آن زمان، وی معتقد بود آینده ازآنِ صنعت خودروسازی است؛ بههمیندلیل پدرش را متقاعد کرد روی طراحی و تولید خودرو سرمایهگذاری کند. تلاشهای وی نتیجه داد و در سال ۱۹۳۵، اولین نمونهی پروتوتایپ تویوتا با نام A1 ساخته شد.
مشکلی که در آن زمان وجود داشت، این بود که ژاپن در آن سالها همانند امروز، قدرت اقتصادی و کشوری ثروتمند نبود؛ ازاینرو، خودروِ سواری مشتریان معدودی داشت و چندان سودآور نبود. بههمیندلیل، تویودا تصمیم گرفت درابتدا، کامیون تولید کند و نام آن را G1 گذاشت. این کامیون نیز از همان موتور ۶ سیلندر ۳.۴ لیتری AA استفاده میکرد و توانایی حمل ۱,۵۰۰ کیلوگرم بار را داشت.
باوجوداین، توسعهی مدل AA متوقف نشد و تویوتا اولین محصولش را در سال ۱۹۳۶ با قیمت ۳,۳۵۰ ین رونمایی کرد. در آن زمان، اصلیترین رقیب این خودرو محصولات فورد و جنرال موتورز بودند که تویوتا AA درمقایسهبا رقبای آمریکاییاش ۴۰۰ ین ارزانتر بود. این اولین خودرویی بود که نام تویودا را با خود یدک کشید. البته چندی بعد و در اواخر سال ۱۹۳۶، نام این خودروساز به تویوتا تغییر پیدا کرد؛ چون تلفظ تویوتا راحتتر از تویودا بود و درضمن، نوشتن تویوتا در زبان ژاپنی فقط با هشت حرکت قلم امکانپذیر است و عدد هشت نیز در فرهنگ ژاپنی نماد خوشاقبالی شمرده میشود. گذشت زمان در آینده، ثابت کرد نام تویوتا نهتنها برای این خودروساز، بلکه برای کشور ژاپن مایهی خوشاقبالی و افتخار شد.
امروزه اگر به دیدن موزهی تویوتا بروید، میتوانید نمونهی اولیه از مدل AA را مشاهده کنید. خودرویی که در موزه قرار دارد، دقیقا همان خودرو نیست؛ زیرا در سال ۱۹۸۷، تویوتا به مناسبت پنجاهمین سال تأسیس خود، بهدنبال اولین مدل AA گشت؛ ولی موفق نشد این خودرو را پیدا کند. بااینحال، با استفاده از طرحهای موجود توانستند این خودرو را دوباره بسازند.
در اواخر سال ۲۰۰۸، تویوتا بالاخره موفق شد قدیمیترین مدل AA موجود در جهان را در کشور روسیه پیدا کند. خودرویی که در روسیه بود، تغییراتی کرده بود و در حالت استاندارد قرار نداشت. مالک این خودرو موتور اصلی تویوتا را با موتور کامیون GAZ-51 تعویض کرده بود. این خودرو در همان وضعیتی که پیدا شد، هماکنون در موزهی Louwman در هلند درمعرض نمایش قرار دارد.
مقالههای مرتبط:
پس از چندی، تویوتا جایگزین مدل AA را با نام AC معرفی کرد؛ اما شروع جنگ جهانی دوم و مشکلات پس از آن، این مدل را تا مرحلهی توقف تولید پیش برد؛ بهطوریکه تویوتا در بین سالهای ۱۹۴۱ تا ۱۹۴۹، توانست فقط ۶۳۱ خودروِ سواری تولید کند. جالب است بدانید تویوتا مدل سقف بازشوِ AA را نیز با نام AB تولید کرده بود.
تویوتا AA آغازکنندهی راهی بود که امروزه، بهعنوان بزرگترین خودروساز جهان با فروش سالیانه بیش از ۱۰ میلیون خودرو در آن قرار دارد. در سال ۲۰۱۸، مدل کرولا بهتنهایی توانست به فروش ۱ میلیون و ۱۸۷ هزار و ۶۴۵ دستگاه دست پیدا کند که از تیراژ کلی بسیاری از خودروسازان بیشتر است. این امتداد همان راه تویوتا AA است.
با هدف گرامیداشت تولد ۱۱۰ سالگی بوگاتی، این شرکت باردیگر بهسراغ نمونهی افسانهای Type 35 رفته است.خودرو کوچکی که بهتازگی بوگاتی معرفی کرده، نتیجهی همکاری این شرکت با شرکت جونیور کلاسیکس است. خودروِ معرفیشده Baby II نام دارد که مدلی با مقیاس سهچهارم از بوگاتی تایپ ۳۵ است. همانند خودرو اصلی، فقط ۵۰۰ نمونه از این مدل الکتریکی ساخته خواهد شد. در سال ۱۹۲۶، اتوره بوگاتی بهمناسبت تولد ۴ سالگی فرزندش مدلی بهاندازهی نصف خودرو اصلی تایپ ۳۵ رودستر را ساخت.
خودرو بچهگانه بوگاتی تمامالکتریکی بود و همانند خودروِ واقعی از صندلی چرمی و داشبورد آلومینیومی بهره میبرد. این خودرو در دیدگاه عموم مردم آنقدر محبوب شد که شرکت بوگاتی ۵۰۰ نمونه از آن را برای فروش تولید کرد. اکنون در سال ۲۰۱۹، شرکت بوگاتی باردیگر از تولید خودرو Baby II خبر میدهد. نسل جدید این خودرو همانند نسخهی اصلی فقط در ۵۰۰ نمونه ساخته میشود؛ اما تغییراتی در ابعاد آن داده میشود تا نمونهی جدید هم برای کودکان و هم برای بزرگسالان کاربردی باشد.
برای این منظور دو حالت مختلف رانندگی در نظر گرفته شده؛ اما در هر دو حالت قدرت ازطریق موتور الکتریکی بهدست میآید. بوگاتی Baby II از بستهی باتریهای جداشوندهی لیتیومیونی بهره میبرد که در خارج از خودرو هم قابلیت شارژشدن دارند. در حالت رانندگی بزرگسالان، Baby II تا ۴۵ کیلومتربرساعت و در حالت رانندگی کودکان، تا ۲۰ کیلومتربرساعت سرعت خواهد داشت. محدودیت سرعت این خودرو بهوسیلهی کلید برداشته میشود تا خودرو بتواند از تمام ۱۰ کیلووات انرژی باتریها بهره ببرد.
همانند نسخهی اصلی این خودرو، نسل جدید Baby II هم با الهامگرفتن از نسخهی تایپ ۳۵ طراحی شده؛ اما اینبار خودرو اشارهشده با کمک فرایند پرینت سهبعدی و اسکن بدنهی خودرو اصلی ساخته شده است. صندلی چرمی، فرمان چهارشاخه، داشبورد آلومینیومی و عقربههای انحصاری بوگاتی نیز در این خودرو بهکار رفتهاند. رنگ اصلی این خودرو آبی فرانسوی خواهد بود؛ ولی انتخاب رنگهای دیگری بههمراه انتخاب چراغ جلو هم دردسترس خواهد بود.
در قسمت جلویی خودرو، نشان بوگاتی و پلاک مخصوص نمایانگر عدد تولید محدود و نشان ویژهی گرامیداشت تولد ۱۱۰ سالگی این شرکت دیده میشود. قیمت درنظر گرفتهشده برای Baby II بدون درنظرگرفتن مالیات و هزینهی ارسال حدودا ۳۳,۷۰۰ دلار خواهد بود. هماکنون این خودرو در نمایشگاه ژنو بهنمایش درآمده و اولین نمونههای آن تا سهماههی آخر سال ۲۰۱۹ بهدست مشتریان خواهد رسید.
قطعا آغاز کار با سیستمی پرسرعت و مجهز به ویندوز ۱۰ بسیار لذتبخش است. بااینحال، یکی از مشکلات این است که تمام فایلهای ضروری شما روی لپتاپ یا کامپیوتر قدیمیتان قرار دارد و شما هم قصد ندارید تمام فایلهای موردنیازتان را دوباره جمعآوری کنید. بنابراین، باید از روشهای مناسب برای انتقال این فایلها به لپتاپ جدیدتان کمک بگیرید. در این مقاله، ۵ روش برای انتقال این فایلها را معرفی میکنیم.
۱. از واندرایو (OneDrive) برای انتقال فایلها استفاده کنید
یکی از روشهای آسان برای تهیهی فایل پشتیبان و انتقال داده، استفاده از سرویس ابری واندرایو است. اگر حساب کاربری مایکروسافت داشته باشید، خودبهخود ۵ گیگابایت فضای ذخیرهسازی رایگان در این سرویس به شما تعلق میگیرد.
البته، ۵ گیگابایت فضای ذخیرهسازی چندان زیاد نیست؛ بهویژه اگر برای مدت طولانی از کامپیوتر قدیمیتان استفاده کرده باشید. بااینحال، مایکروسافت گزینههای دیگری هم به شما پیشنهاد میدهد که البته قدری هزینه دربر خواهد داشت. ۵۰ گیگابایت فضای ذخیرهسازی ماهیانه ۲ دلار هزینه دارد؛ اما یک ترابایت فضای ذخیرهسازی ماهیانه ۷ دلار هزینه در پی دارد و درعینحال، امکان استفادهی شخصی از آفیس ۳۶۵ را برایتان فراهم میکند.
این فضای ابری به شما این امکان را میدهد تا وقتی اتصال اینترنت شما برقرار است، فایلها و پوشههای شما بهراحتی به کامپیوتر جدیدتان منتقل شود؛ بدون اینکه نگران ازبینرفتن اطلاعاتتان بهدلیل ایجاد مشکل در هارددرایو باشید. تنها مشکل موجود این است که تنظیمات اپلیکیشنهای شما به کامپیوتر جدیدتان منتقل نمیشود.
۲. از هارد اکسترنال برای جابهجایی فایلها کمک بگیرید
استفاده از هارد اکسترنال برای انتقال فایلها از کامپیوتر قدیمی به کامپیوتر جدید این مزیت را دارد که نسخهای پشتیبان از همهی فایلهای شما فراهم میکند که اگر زمانی دوباره به آن نیاز داشتید، بتوانید از آن بهره ببرید. این روش متداولترین روش انتقال فایل و البته کمی زمانبر است؛ اما اگر هارد اکسترنالی دارید که بیاستفاده مانده، برای جلوگیری از هزینهی بیشتر میتوانید از آن برای انتقال فایلها استفاده کنید.
تمام کاری که باید انجام دهید این است که هارد اکسترنال را به کامپیوتر قدیمیتان متصل کنید و فایلها و پوشههای مدنظرتان را به آن منتقل کنید. سپس، هارد را به کامپیوتر جدیدتان متصل کنید و فرایند معکوس انتقال را انجام دهید. فقط توجه کنید این روش، تنها برای انتقال فایلها بهکار میرود و نمیتواند تنظیمات ویندوز و اپلیکیشنها را منتقل کند.
۳. از انتقال کابلی استفاده کنید
اگر نمیخواهید از سرویس فضای ذخیرهسازی ابری استفاده کنید یا برای خرید هارد اکسترنال هزینه کنید، راه بسیار ارزانتری هم برای انتقال فایل بین ویندوز XP و ویندوز ۱۰ وجود دارد. این روش استفاده از کابل انتقال فایل بین ویندوزها است که هزینهای حدود ۳۰ دلار دارد و از دو رابط USB 3 برای اتصال به دو کامپیوتر بهره میبرد.
وقتی کامپیوترها به این کابل متصل شدند، نرمافزار مرتبط فایلها، پوشهها، تنظیمات و حسابهای کاربری شما را به کامپیوتر جدید منتقل میکند. اگر یکی از کامپیوترهای شما USB 3 ندارد، از نمونههایی میتوانید استفاده کنید که با اتصال USB 2 فعال میشوند. توجه کنید انتقال کابلی، نسخهی پشتیبان از فایلهای شما فراهم نمیکند.
۴. از Macrium Reflect برای شبیهسازی هارددیسک استفاده کنید
داشتن نسخهی پشتیبان کامل از اطلاعات روی کامپیوتر همیشه ایدهی عاقلانهای است؛ چون هارددیسکها ممکن است دچار مشکل شوند و از کار بیفتند. همچنین، ممکن است زمانهایی باشد که تصمیم بگیرید لپتاپ یا کامپیوترتان را خانهتکانی کنید؛ اما ترجیح میدهید پس از خانهتکانی، کامپیوترتان دقیقا مانند قبل باشد. در این حالت، داشتن نسخهی پشتیبانی که کاملا مشابه نسخه قبلی باشد، بسیار کمککننده است. نرمافزار Macrium Reflect نرمافزاری است که میتواند این کار را برایتان انجام دهد و اطلاعاتتان را شبیهسازی کند. شبیهسازی هارددرایو به شما اجازه میدهد که بتوانید کپی کاملی از هارددرایو قدیمیتان روی درایو جدید داخلی یا خارجی ایجاد کنید. وقتی این شبیهسازی انجام شد، میتوانید آن را روی کامپیوتر جدیدتان بوت کنید.
ابزارهای مختلفی برای شبیهسازی وجود دارند و Macrium Reflect یکی از نمونههای کاملا کاربردی آن است. نسخهی رایگان آن برای کاربران عادی مناسب است و بهدرستی عمل میکند. کاربران حرفهای و تجاری میتوانند از نسخههای پولی آن استفاده کنند که قیمتهای متفاوتی دارد. برای استفاده از این نرمافزار باید ابتدا آن را دانلود و نصب کنید.
۴.۱. چگونه برنامهی Macrium Reflect را نصب کنیم؟
۱. مرورگر اینترنتی خود را بازکنید.
۲. وبسایت مربوطبه Macrium Reflect را بازکنید.
۳. Download را انتخاب کنید.
۴. از بخش دانلود Home Use را انتخاب کنید.
۵. Save ر انتخاب کنید.
۶. Run را بزنید.
۷. پس از اینکه جزئیات نصب را بررسی کردید، روی گزینهی Download کلیک کنید.
۸. با انتخاب Yes دانلود شروع میشود.
۹. پس از اتمام دانلود، Next را انتخاب کنید.
۱۰. دوباره روی Next کلیک کنید.
۱۱. I accept the terms را انتخاب کنید.
۱۲. Next را بزنید.
۱۳. Next را انتخاب کنید.
۱۴. در مرحلهی بعد، No را انتخاب کنید یا اگر میخواهید در نرمافزار ثبتنام کنید، مشخصات خود را وارد و Yes را انتخاب کنید.
۱۵. بازهم Next را بزنید.
۱۶. در این مرحله نیز روی Next کلیک کنید.
۱۷. روی Install کلیک کنید.
۱۸. دکمهی Finish را بزنید.
در این بخش، نرمافزار Macrium Reflect را توضیح دادیم؛ اما این نرمافزار یکی از چندین نرمافزاری است که با آنها میتوانید فایلهای خود را شبیهسازی کنید. از نمونههای دیگر آن AOMEI Backuppr و Clonezilla و Acronis True Image (نرمافزاری پولی) است.
۴.۲. چگونه با استفاده از Macrium Reflect هارددیسک کامپیوتر را شبیهسازی کنیم؟
قبل از شروع کار، مطمئن شوید هارددیسکی که قصد دارید روی آن شبیهسازی کنید، به کامپیوترتان متصل است و فضای خالی کافی دارد. حالا شبیهسازی را شروع کنید.
۱. نرمافزار Macrium Reflect را بازکنید.
۲. درایوی را انتخاب کنید که قصد دارید شبیهسازی کنید. در اینجا، ما درایو C را انتخاب کردیم. با انتخاب درایو، مستطیل آبی روی آن نشان داده میشود.
۳. گزینهی Clone this disk را انتخاب کنید.
۴. روی Select a disk to clone to کلیک کنید.
۵. در این مرحله، Destination disk را مشخص کنید. این، درایوی که قرار است اطلاعات روی آن شبیهسازی شود. درایو مذکور میتواند هارددیسک اکسترنال باشد یا درایوی داخلی. بهیاد داشته باشید با انتخاب درایو مقصد، تمام اطلاعات روی آن حذف خواهد شد.
۶. در مرحلهی بعد، پارتیشنبندی درایوی که قصد شبیهسازی آن را دارید، به درایو مقصد منتقل کنید. دقت کنید ترتیب آنها درست مانند درایو مبدأ باشد. در این مرحله، ممکن است نیاز داشته باشید ظرفیت پارتیشنها را تغییر دهید.
۷. وقتی همهی پارتیشنها به درایو مقصد منتقل شد، Next را انتخاب کنید.
۸. بازهم روی Next کلیک کنید تا خلاصهای از آنچه قرار است شبیهسازی شود، به شما نشان داده شود. آنچه انتخاب کردهاید، بادقت بررسی کنید.
۹. Finish را انتخاب کنید.
۱۰. درپایان، روی OK کلیک کنید.
۴.۳. چگونه اطلاعات شبیهسازیشده را در کامپیوتر جدید بازیابی کنیم؟
اگر اطلاعات درایو اصلیتان را روی درایو داخلی شبیهسازی کردهاید، با نصب درایو روی کامپیوتر جدیدتان و روشنکردنش، بهراحتی میتوانید از اطلاعات شبیهسازیشده استفاده کنید. بااینحال، اگر اطلاعات را روی هارددیسک اکسترنال شبیهسازی کردهاید، باید چند مرحله را طی کنید تا پس از نصب ویندوز، بتوانید آن را فعال کنید. حتما قبل از شروع کار کامپیوترتان را خاموش کنید.
- هارد اکسترنال را به کامپیوتری متصل کنید که هارد درایو جدید روی آن نصب شده است.
- کامپیوتر را روشن کنید.
- وارد محیط بایوس شوید. توجه کنید اگر کامپیوترتان در حالت Secure Boot قرار دارد، قبل از اینکه بخواهید از روی هارد اکسترنال بوت کنید، Secure Boot را باید غیرفعال کنید.
- وارد منوِ بوت کامپیوتر شوید.
- گزینهی Boot from the external USB drive را انتخاب کنید.
با این مراحل ویندوز ۱۰ شروع بهکار میکند و اثری از تغییر درایو مشاهده نمیکنید؛ اما Macriun Reflect روی کامپیوتر نصب است. حالا مراحل را مانند مراحل شبیهسازیکردن طی کنید تا بتوانید اطلاعات هارد اکسترنال را روی هارد جدید کامپیوترتان شبیهسازی کنید.
بعد از اتمام شبیهسازی مرحلهی دوم، میتوانید کامپیوتر را Restart کنید. هارد اکسترنال را جدا کنید و اجازه دهید ویندوز به حالت معمول شروع بهکار کند.
۵. اشتراکگذاری فایل بدون HomeGroup
HomeGroup یکی از امکانات ویندوز ۱۰ برای انتقال فایل بود که در بهروزرسانی فروردین امسال از ویندوز ۱۰ حذف شد. بنابراین، کسانی که برای انتقال فایلهایشان از HomeGroup استفاده میکردند، حالا باید از روشهای دیگری استفاده کنند. سرویس HomeGroup در بخش File Explorer ویندوز دردسترس بود که درحالحاضر، این گزینه حذف شده است. درواقع، شرکت مایکروسافت قصد دارد کاربران را بهسمت سرویسهای مدرن مانند Share Functionality و Nearby و OneDrive و نیز ویژگیهای ذاتی ویندوز ۱۰ برای اشتراکگذاری فایلها و پرینتر سوق دهد. در اینجا، روشهای اشتراکگذاری فایل و پرینتر در ویندوز ۱۰ و بدون HomeGroup را معرفی میکنیم.
۵.۱. استفاده از File Explore
اگر قصد دارید فقط یکبار فایلی را در اتاق یا بین سیستمهای نقاط مختلف دنیا بهاشتراک بگذارید، میتوانید از گزینهی Share استفاده کنید. برای این منظور مراحل زیر را بهترتیب انجام دهید:
۱. File Explorer را بازکنید (کلید میانبر Windows Key+E).
۲. با استفاده از گزینهی Browse به پوشهای بروید که فایل مدنظرتان در آنجا قرار دارد.
۳. فایلهای مدنظرتان را انتخاب کنید.
۴. روی سربرگ Share کلیک کنید.
۵. گزینهی Share را انتخاب کنید.
نکته: راه آسانتر این است که با کلیک راست روی فایل مدنظرتان، گزینهی Share را مستقیم انتخاب کنید.
۶. روش اشتراکگذاری را انتخاب کنید. این روشها ایمیل و Nearby Sharing و Microsoft Store App را شامل میشود.
۷. مراحل بعدی را طی کنید تا فایل مدنظرتان بهاشتراک گذاشته شود.
دقت کنید اگر بخواهید فایل را با سیستمی نزدیک سیستم خود بهاشتراک بگذارید، باید سیستم دوم بهدرستی در سیستم شما و سیستم شما بهدرستی در سیستم دوم معرفی شده باشد. گزینهی Nearby Sharing از بهروزرسانی اردیبهشت۱۳۹۷ و بعد از آن، در ویندوز ۱۰ فعال شده و دردسترس است. در این شیوه، از بلوتوث استفاده میشود.
۵.۲. استفاده از واندرایو
استفاده از واندرایو برای اشتراکگذاری فایلها بین کامپیوترهای مختلف مراحل متفاوتتری دارد. در این روش، باید در ابتدا فایل را در واندرایو ذخیره کنید.
۱. File Explorer را بازکنید (Windows Key+E).
۲. با استفاده از Browse به پوشهای در واندرایو بروید که فایلتان در آن قرار دارد.
۳. روی فایل مدنظرتان کلیک راست کنید و گزینهی Share a OneDrive Link را انتخاب کنید.
۴. وقتی مراحل ایجاد لینک را طی کردید، لینکی یه شما نمایش داده خواهد شد که با کپی و ارسال آن میتوانید امکان اشتراک فایل بین دو کامپیوتر را فراهم کنید.
علاوهبراین، واندرایو این امکان را به شما میدهد که بتوانید چگونگی اشتراکگذاری و شرایط اشتراکگذاری را تعیین کنید. برای این کار پس از انجام مرحلهی دوم، روی فایل راستکلیک کنید و گزینهی More OneDrive Sharing Options را انتخاب کنید. با انتخاب این گزینه موارد زیر را خواهید دید.
- Allow Editing برای اجازهی ویرایش فایل بهاشتراک گذاشتهشده
- Set Expiration date برای تعیین مدت زمانیکه فایل همچنان در حالت اشتراک باقی میماند
- Set password بهمنظور تعیین رمزعبور برای فایل بهاشتراک گذاشتهشده
- Get a copy of the link برای کپیگرفتن از لینک ایجادشده
- Send link via email برای ارسال لینک ازطریق ایمیل
- Share link in social media services برای ارسال لینک ازطریق شبکههای اجتماعی
۵.۳. استفاده مستقیم از File Explorer
اگر از آن دسته کاربرانی هستید که با استفاده از HomeGroup تعداد زیادی فایل را در شبکهای محلی بین کامپیوترهای مختلف بهاشتراک میگذاشتهاید، هنوزهم میتوانید این کار را انجام دهید؛ اما روند قدری متفاوت است.
۱. File Exporer را باز کنید (Windows Key+E).
۲. به پوشهای بروید که فایل مدنظرتان در آن قرار دارد.
۳. روی پوشه راستکلیک کنید و Give access to و سپس، گزینهی Specific people را انتخاب کنید.
۴. در بخش Network access، کاربرانی را که قصد دارید پوشه را با آنها بهاشتراک بگذارید و محتوای پوشه را انتخاب کنید. در این بخش، دو حالت وجود دارد:
- Individual User : اگر این گزینه را انتخاب کنید، کاربری که پوشه را با او بهاشتراک گذاشتهاید، باید برای دسترسی به پوشه نام و رمزعبور را وارد کند؛ مگر اینکه حساب کاربری آن مستقیما به سیستم شما ارتباط داشته باشد.
- Everyone: همهی کسانی که به شبکه متصل هستند، میتوانند به پوشه دسترسی داشته باشند و به نام و رمزعبور نیازی ندارند.
۵. دکمهی Add را بزنید.
۶. با استفاده از بخش Permission Level، کاربرانی را انتخاب کنید که قرار است به پوشه دسترسی داشته باشند. در اینجا نیز، چند حالت امکانپذیر است:
Read: در این حالت، کاربران فقط میتوانند فایلها را بازکنند؛ اما امکان ویرایش یا حذف فایلها و پوشهها را ندارند. همچنین، نمیتوانند فایل یا پوشهی جدیدی ایجاد کنند.
Read/Write: کاربران میتوانند فایلها را باز، ویرایش، حذف یا بارگذاری کنند و فایل و پوشهی جدیدی ایجاد کنند.
Remove: با این گزینه دسترسی کاربر یا گروهی از کاربران محدود میشود یا از بین میرود.
۷. گزینهی Share را انتخاب کنید.
بعد از این مراحل، سیستم لینکی برای شما ایجاد میکند که ازطریق آن، کاربران شبکه میتوانند به فایل مدنظر دسترسی داشته باشند.
این نکته را بهیاد داشته باشید که در این روش، کاربران شبکه تا زمانی به پوشه دسترسی دارند که کامپیوتر مبدأ که پوشه را بهاشتراک گذاشته، روشن و متصل به شبکه باشد.
۵.۴. چگونه از فایل بهاشتراک گذاشتهشده استفاده کنیم؟
وقتی فایل یا پوشهای بهاشتراک گذاشته میشود، حداقل دو راه برای دسترسی به آن وجود دارد. میتوانید لینک ایجادشده را در File Explorer در Address bar کپی کنید یا اینکه ازطریق Network در قسمت چپ File Explorer فایل را مسیریابی کنید.
اگر با استفاده از این روشها نتوانستید به پوشهی مدنظر دسترسی پیدا کنید، احتمالا در تبدیل نام کامپیوتر شما به IP مشکلی وجود دارد یا اینکه مسیر مدنظر را Firewall بسته است. در این حالت، ابتدا با استفاده از آدرس IP کامپیوتری که فایل را بهاشتراک گذاشته، نام کامپیوتر خود را تغییر دهید. برای این کار مسیر Settings> Network & Security را طی و Network adapter settings را بررسی کنید.
اگر احتمال میدهید مشکل Firewall وجود دارد، میتوانید این گزینه را در هر دو کامپیوتر بهطور موقتی غیرفعال کنید. برای این کار مسیر Windows Defender Security Center > Firewall & network protection را طی کنید و سپس، در قسمت Private network settings، گزینهی Firewall را غیرفعال و سپس، دوباره سعی کنید به پوشهای دسترسی پیدا کنید که بهاشتراک گذاشته شده است.
اگر مشکل از Firewall باشد، میتوانید با کلیککردن روی گزینهی Allow an app through firewall در صفحهی Firewall & network protection مشکل را حل کنید. مطمئن شوید امکان File and Printer Sharing برای شبکههای Private فعال باشد.
آیا از روشهای دیگری برای انتقال فایلهای خود استفاده میکنید؟
سی سال پیش، مهندس نرمافزار انگلیسی طرح مبهم، اما جالبی دربارهی سیستمی برای مدیریت اطلاعات به رئیس خود ارائه داد که بعدها به شبکهی جهانی وب شهرت پیدا کرد. برنرز لی (Berners-Lee) در سالهای آغازین دههی چهارم زندگیاش، ایدهی مذکور را در محل کار خود در آزمایشگاه فیزیک در سوئیس مطرح کرد. البته، او برای ساخت سیستم ارتباط جهانی در منصب خود بهخدمت گرفته نشده بود؛ بلکه این ایده از آنجا به ذهن او خطور کرد که متوجه شد در محل کار با نقصانهایی مواجه هستند.
در آن روزها، حس کردم بسیار طاقتفرسا است که اطلاعات مختلف در سیستمهای گوناگون وجود دارند. مجبور بودیم برای دسترسی به هریک از اطلاعات به رایانههای مختلفی ورود کنیم؛ ازاینرو، فهم ارتباط بین اطلاعات و روند کار واقعا دشوار بود.
مقالههای مرتبط:
طرح پیشنهادی لی Information Management: A Proposal بهمعنای «طرحی برای مدیریت اطلاعات» نقطهی شروعی برای http و url و html شد.
امروزه، نزدیک به نیمی از جمعیت جهان از تار جهانگستر وب استفاده میکنند و نزدیک به ۲ میلیارد وبسایت در این بستر وجود دارد.
گام بعدی در توسعهی شبکهی جهانی وب چیست؟
برنرز لی امیدوار است فناوری بتواند به ابزار عمومیتری ازلحاظ امنیت تبدیل شود و کمتر هک و سوءاستفاده و فحاشی را در آن شاهد باشیم. روز دوشنبه، چهارچوب آنچه امیدوار است وب به آن دست یابد، در قالب قراردادی برای تأثیرگذاری مثبت بر جهان تبیین کرد.
قراردادی که برای وب متصوریم، تعیین میکند در بستر آن، انسانبودن نقشی تأثیرگذار و تعیینکننده دارد یا صرفا وابسته بهنحوهی کدنویسی شبکههای اجتماعی است.
برنرز لی معتقد است بهکمک قوانین، تحقیق و اصلاحات در سیستم دستیابی به شبکهی جهانی وبی بهتر و «مطلوبتر برای همه» امکانپذیر خواهد بود. گفتنی است شبکهی جهانی وب با اینترنت که چند سال پیش از وب بهوجود آمد، با وجود وابستگی مغایر است. اینترنت شبکهای بزرگ از کامپیوترها شامل سِرورها و مرکزهای داده است که در سرتاسر جهان پخش شدهاند و تقریبا صدهامیلیون کامیپوتر در شکلدهی آن تأثیر دارند. درمقابل، وب یا بهبیانِبهتر تار جهانگستر وب یکی از راههایی است که مردم ازطریق آن، به اطلاعات موجود در اینترنت دست پیدا میکنند.
.: Weblog Themes By Pichak :.