درحدود پنج قرن پیش، جنگل‌ها بیشترِ شبه‌جزیره ایبِری را پوشانده بودند؛ اما پس‌ازآن، این تصویر تغییر کرد. قرن‌ها جنگ و تهاجم، گسترش کشاورزی و قطع درختان بیشتر این جنگل‌ها را نابود کرد و مناطقی نظیر ماتاموریسکا، دهکده‌ی کوچکی در شمال اسپانیا را به منظره‌ای ویران تبدیل کرد. ازنظر برنامه‌ی معمولی احیای جنگل، آب‌وهوای خشک این منطقه و خاک‌های تهی آن فاجعه است؛ اما برای شرکت هلندی «حیات زمین»، این منطقه، منطقه‌ای ایده‌ال است. یوریان رویس، مدیرعامل این شرکت می‌گوید:

معمولا در مناطقی وارد عمل می‌شویم که طبیعت به‌خودی‌خود بازنمی‌گردد. ما به مناطقی می‌رویم که ازلحاظ آب‌و‌هوایی سخت و تابستان‌های بسیار گرمی دارند.

در ماتاموریسکا، آن‌ها در ۱۷ هکتار زمین بایر متعلق به دولت محلی مداخله کردند و با ابداع اختصاصی خود، آن‌ها را زیر کشت بردند. آن‌ها برای این کار از ساختار گلدانی مقوایی زیست تخریب‌پذیر استفاده کردند که به آن «پیله» می‌گویند و می‌تواند ۲۵ لیتر آب را زیر زمین نگه دارد تا به رشد نهال در سال اول کمک کند. در می۲۰۱۸، درحدود ۱۶,۰۰۰ نهال بلوط، زبان گنجشک، گردو و بارانک کاشته شد. بنابر گزارش این شرکت، ۹۶ درصد از این نهال‌ها در تابستان داغ امسال بدون نیاز به آبیاری اضافه زنده ماندند. آرنات آشیز، از شرکت حیات زمین می‌گوید:

طبیعت خودش بازمی‌گردد؟ شاید؛ ولی این امر احتمالا به دهه‌ها یا قرن‌ها زمان نیاز داشته باشد؛ پس، ما کارها را سریع‌تر می‌کنیم.

احیای جنگل

تلاش‌ برای بازگشت پوشش گیاهی حتی در مناطق سوزانی از اسپانیا

شرکت حیات زمین متعلق به جنبشی جهانی متشکل از سازمان‌هایی است که تلاش می‌کنند مناطق تخریب‌ و جنگل‌زدایی شده را در بخش‌های مختلف جهان نجات دهند. این گروه‌ها که به‌‌دلیل مشاهده‌ی روند کاهش در تنوع زیستی جهانی و تغییرات اقلیمی برانگیخته شده‌اند، درحال‌تغییر مرزهای چگونگی احیای پوشش جنگلی هستند. والتر ورگارا، کارشناس جنگل و آب‌و‌هوا در مؤسسه‌ی منابع جهانی (WRI) می‌گوید:

این پیشنهادی تئوری نیست. این کار به مشوق‌های مناسب، سهام‌داران مناسب و سرمایه و تجزیه‌و‌تحلیل کافی نیاز دارد؛ اما شدنی است.

اینکه چگونه این عوامل حول پروژه‌ی خاصی متحد می‌شوند و آیا نجات جنگل ویران‌شده امکان‌پذیر است یا نه، به نوع اکوسیستمی وابسته است که در ذهن دارید. جنگل‌های ثانویه‌ی آمازون از جنگل‌های درختان کاج احیاشده پس از آتش‌سوزی‌های طبیعی در تگزاس یا از جنگل‌های سوئد متفاوت هستند.

دلایل احیای جنگل در هر منطقه متفاوت است و هرکدام نیازهای مخصوص به خود را دارند. در مناطق خشک اطراف ماتاموریسکا و مناطق مشابه در اسپانیا، جنگل‌زدایی موضوع نگران‌کننده‌ی اصلی است. ازآنجاکه تمرکز کار روی احیای اکوسیستم است، این شرکت با سازمان‌هایی کار می‌کند که انتظار ندارند پولشان برگردانده شود.

شرکت حیات زمین که از سال ۲۰۱۵ در سرتاسر جهان حدود ۶۰۰ هکتار زمین را مجددا احیا کرده و ۱,۱۰۰ هکتار هم برای برنامه‌ی امسالش درنظر گرفته، با بون چلنج (جنبش جهانی برای بازیابی ۱۵۰ میلیون هکتار از زمین‌های تخریب‌شده و جنگل‌زدایی‌شده تا سال ۲۰۲۰) جور درمی‌آید. هدف این جنبش جهانی بازیابی منطقه‌ای تقریبا به وسعت ایران یا مغولستان است. آن‌ها قصد دارند تا سال ۲۰۳۰، این میزان را به ۳۵۰ میلیون هکتار برسانند؛ یعنی ۲۰ درصد بیشتر از وسعت کشور هند. این اهداف احیای مناطق جنگلی را شامل می‌شود که تراکم خود را از دست داده یا ضعیف به‌نظر می‌رسند و نیز بازگرداندن پوشش جنگی در مناطقی که کاملا پاک‌سازی شده است.

این هدف جهانی که به قطعات کوچک‌تر تقسیم می‌شود، در آمریکای‌لاتین به‌عنوان «ابتکار ۲۰*۲۰» مطرح شده است: احیای ۲۰ میلیون هکتار در قطعات کوچک و با حمایت دولت. برخلاف شرکت حیات زمین، این پروژه‌ی منطقه‌ای برای احیای جنگل زمینه‌ی تجاری و اقتصادی فراهم می‌کند؛ هرچند این اهداف ممکن است هدف حفاظت از تنوع زیستی قرار گیرند. ورگارا می‌گوید:

لازم است پول بخش خصوصی را بیاورید و آن‌ها باید بازگشت سرمایه‌گذاری خود را ببینند.

در مطالعه‌ای که با هدایت ورگارا انجام شده، پیش‌بینی شده در آمریکای‌لاتین، درصورت دستیابی به این اهداف طی دوره‌ای ۵۰ ساله، ارزش خالص فعلی برآوردشده‌ی ۲۳ میلیارد دلاری حاصل خواهد شد.

احیای جنگل

حتی زمین‌هایی که پاک‌سازی شده‌اند، با اقدام مناسب احیاکردنی هستند

فروش الوار حاصل از جنگل‌های طبق مدیریت پایدار یا برداشت محصولات غیرچوبی نظیر روغن‌ها و میوه‌های درختان می‌تواند منبع درآمد این پروژه‌ها باشد. همچنین، با محاسبه‌ی مقدار کربنی که این جنگل‌ها جذب خواهند کرد، می‌توان اعتبارات کربنی را به شرکت‌هایی فروخت که مایل به جبران انتشاراتشان هستند. گفتنی است تقویت رشد و تنوع زیستی جنگل می‌تواند موجب ترویج و جذب سرمایه در زمینه‌ی اکوتوریسم شود.

این حامیان بانک‌های خیابانی نیستند و سرمایه‌ی موردنیاز برای ابتکار ۲۰*۲۰ عمدتا از سازمان‌های مالی با این اهداف سه‌گانه می‌آید: بازگشت نسبتا کم سرمایه و مزایای زیست‌محیطی و دستاوردهای اجتماعی. این سرمایه‌گذاران با عنوان «سرمایه‌گذاران تأثیرگذار» شناخته می‌شوند. به‌عنوان مثال، صندوق مالی آلمانی 12Tree یکی از شرکای ابتکار ۲۰*۲۰ است. این صندوق در کوآنگو، ۹.۵ میلیون دلار سرمایه‌گذاری کرده است. کوآنگو منطقه‌ای ۱,۴۵۵ هکتاری در سواحل کارائیبی پاناما است که در آن، پرورش تجاری درخت کاکائو با برداشت الوار از جنگل ثانویه‌ی دارای مدیریت پایدار ترکیب می‌شود. با این سرمایه‌، آن‌ها منطقه‌ای را احیا کردند که به محل پرورش و چرای دام تبدیل شده بود و برای جوامع اطراف مشاغل باکیفیتی فراهم کردند و سرمایه‌ی آن‌ها را برگرداندند.

حتی در زمینی که دهه‌ها پیش پاک‌سازی شده و درحال‌حاضر، کشاورزان بهره‌برداری می‌کنند، برخی از محصولات می‌توانند همراه‌با جنگل وجود داشته باشند؛ البته اگر بتوانید تعادل مناسب بین آن‌ها را رعایت کنید. اگرچه این کار ازلحاظ فنی احیای جنگل به‌شمار نمی‌رود، جنگل زراعی (Agroforestry) فرصتی است برای کشاورزان خرده‌پا که درکنار حفظ منبع درآمدشان بتوانند تاحدودی پوشش جنگلی را به مزارع خود بیاورند.

در‌حال‌حاضر، پروژه‌ای جهانی به‌نام Breedcafs مشغول مطالعه‌ی نحوه‌ی رفتار درختان در مزارع قهوه است با این امید که واریته‌هایی پیدا کند که بتوانند زیر سایه‌ی درختان رشد کنند. درختان قهوه به‌طور طبیعی در چنین جنگل‌هایی رشد می‌کنند؛ بنابراین، تکرار این کار در مزارع، این محصول را به وضعیت اصلی‌اش بازمی‌گرداند. بنویت برتراند، کارشناس قهوه می‌گوید:

با معرفی مجدد گیاهان به این مناطق، تأثیر مثبتی بر رطوبت، گرفتن باران، محافظت از خاک و تنوع زیستی خواهیم گذاشت.

برتراند درحال‌بررسی این موضوع است که کدام‌یک از واریته‌های قهوه برای این سیستم مناسب‌‌تر هستند. از دیدگاه وی، رویکرد مشابهی را می‌توان برای درختان کاکائو و وانیل و درختان میوه نیز اجرا کرد.

کاشت نهال

اگر بتوان در چند ماه اول از نهال‌ها حفاظت کرد و آن‌ها زنده بمانند، احتمال بازگشت پوشش جنگلی وجود خواهد داشت

البته تمام قطعات زمین قابلیت احیا ندارد. شرکای ورگارا به‌دنبال سرمایه‌گذارانی امن می‌گردند و حتی شرکت حیات زمین پروژه‌های بزرگش را برای مناطق دارای خطر کم، نظیر اسپانیا و مکزیک یا ایالات متحده‌ی آمریکا درنظر می‌گیرد. رویس می‌گوید:

از انجام عملیات وسیع در برخی از مناطق خاورمیانه یا آفریقا اجتناب می‌کنیم که در آن‌ها پایداری تضمین شده نیست.

بااین‌حال در مناطق مناسب، شاید تنها نیازتان «زمان» باشد. در بخش مرکزی اقیانوس آرام در کاستاریکا، منطقه‌ی ۳۳۰ هکتاری پناهگاه ملی وحش ملی بارو قرار گرفته که تا قبل از سال ۱۹۸۷، فقط یک چراگاه بود. جک اوینگ تصمیم گرفت این منطقه را به منطقه‌ای اکوتوریسم تبدیل کند. یکی از دوستانش به او گفت به‌جای مداخله، اجازه دهد طبیعت راه خود را برود.

اکنون، چراگاه‌های سابق بارو به جنگل تبدیل شده‌اند و بدون دخالت انسان‌ها، جنگل‌های ثانویه به بیش از ۱۵۰ هکتار گسترش یافته‌اند. طی ۱۰ سال گذشته، میمون‌های جیغ‌‌جیغو و طوطی‌های قرمز و حتی شیرهای کوهی مهاجر به این زمین‌ها بازگشته‌اند و موجب رشد گردشگری و جان‌گرفتن دوباره‌ی اکوسیستم شده‌اند. اوینگ که اکنون ۷۵ سال دارد، این موفقیت را با استفاده از واژه‌هایی توصیف می‌کند که دوستش سه دهه پیش انتخاب کرد:

در کاستاریکا، وقتی مدیریت بوته‌زارها را رها کنید، جنگل برای انتقام‌گرفتن بازخواهد گشت.



تاريخ : سه شنبه 21 اسفند 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

ظهور اینترنت و ایفای نقش به‌عنوان بستر جدید ارتباطی، تولد تجهیزات جدیدی نیز به‌همراه داشته است. ویدئوکنفرانس‌ها یکی از همین تجهیزات ارتباطی هستند که امروزه، ازجمله ابزار‌های ضروری کسب‌وکارها محسوب می‌شوند.

امروزه، ارتباط یکی از ملزومات رشد و موفقیت شخصی و سازمانی است. باتوجه‌به گسترش روزافزون اینترنت، دیگر مرزها و فاصله‌های جغرافیایی کم‌رنگ‌تر شده و ارتباط تصویری جای بسیاری از انوع ارتباطات دیگر را گرفته است. هرچند تا چند سال پیش، ارتباط تصویری اینترنتی ازطریق وب‌کم‌هایی محدود شده بود که با قیمتی نازل دردسترس بودند، رفته‌رفته پدیدارشدن نیاز‌های حرفه‌ای برای برقراری ارتباط تصویری منجر شد جای خالی ابزار‌هایی برای این منظور بیشتر حس شود.

شایان ذکر است با افزایش پهنای باند ارتباط اینترنتی درکنار تعبیه‌ی دوربین مکالمات ویدئویی در گوشی‌های هوشمند و تبلت‌ها و لپ‌تاپ‌ها ظرفیت چشمگیر ارتباط ویدئویی و استقبال از این ویژگی جدید را نشان داد. استفاده از قابلیت ارتباطی سایر گجت‌ها نظیر گوشی‌های هوشمند و لپ‌تاپ‌ و تبلت‌ها راهکاری برای ارتباط است؛ اما این روش‌ نمی‌تواند نیازهای سازمانی را برطرف کند؛ ازاین‌رو، تجهیزات ویدئوکنفرانس‌ توسعه یافته‌اند.

لاجیتک میت آپ / Logitech Meetup

مقالات مرتبط:

لاجیتک ازجمله شرکت‌هایی است که محصولاتی حرفه‌ای را با درنظرگرفتن نیازهای سازمانی برای کسب‌وکارها توسعه داده است. این شرکت نام‌و‌آشنا محصولات متنوعی را مطابق با نیاز‌های سازمانی برای برقراری ارتباطات تصویری B2B تولید می‌کند. مشتریان سازمانی ویدئوکنفرانس‌ها به‌حدی برای لاجیتک اهمیت دارند که این محصولات شاخه‌ای مستقل را در سبد کالای این شرکت سوئیسی ازآنِ خود کرده‌اند. در سال ۲۰۱۱، لاجیتک برای حضور پرررنگ و موفق‌تر در این حوزه سهام شرکت ایتالیایی میریال (Mirial) را خرید. این شرکت ایتالیایی درزمینه‌ی توسعه‌ی فناوری‌های ارتباط ویدئویی فعالیت می‌کرد. لاجیتک در پی آن است پس از تسخیر بازار وب‌کم‌های 4K، بخش بزرگی از بازار ویدئوکنفرانس‌های 4K را نیز ازآنِ خود کند. باتوجه‌به ورود به دورانی که اینترنت 5G و نیز بستر فیبرنوری محدودیت پهنای باند را کم‌رنگ‌تر کرده، بسیاری از کاربران، به‌ویژه کسب‌وکارها، به‌سراغ محصولاتی نظیر میت‌آپ خواهند رفت که از ارتباط ویدئویی 4K پشتیبانی می‌کند.

چندی پیش در زومیت ویدئوکنفرانس لاجیتک کانکت را بررسی کردیم و اکنون، به‌سراغ محصول دیگری از این شرکت با نام میت‌آپ (Meetup) رفته‌ایم. لاجیتک میت‌آپ با بهره‌گیری از ویژگی‌هایی نظیر رزولوشن بالا، گستره‌ی دینامیکی مناسب، فوکوس خودکار و زاویه‌ی دید درخورتوجه برای اتاق‌های کنفرانس کوچکی که باید افراد بیشتری در فضایی فشرده در جلسه شرکت کنند، یکی از گزینه‌های برتر موجود در بازار تجهیزات ویدئوکنفرانس است.

لاجیتک میت‌آپ را شرکت اسپیرو، نماینده‌ی محصولات لاجیتک در ایران، برای بررسی دراختیار زومیت قرار داده است.

مشخصات فنی لاجیتک میت‌آپ
ابعاد ۴۰۰ در ۱۰۴ در ۸۵ میلی متر
وزن ۱.۰۴ کیلوگرم
حداکثر رزولوشن فیلم‌برداری ۳۸۴۰ در ۲۱۶۰ پیکسل
زاویه‌ی دید دوربین ۱۲۰ درجه 
زوم ۵ برابر بزرگ‌نمایی دیجیتال
میکروفن سه میکروفن با قابلیت دریافت صدای محیط تا ۲.۴ متر و حذف نویز محیط، امکان اتصال میکروفن رومیزی با قابلیت دریافت صدای محیط تا ۴.۲ متر
بلندگوی داخلی دارد (تا بلندی حداکثر ۹۵ دسی‌بل)
فناوری‌های اتصالی بی‌سیم بلوتوث
کنترل ازراه‌دور دارد (با قابلیت کنترل زاویه‌ و بزرگ‌نمایی دوربین، حجم صدای اسپیکر، قطع‌کردن میکروفن، برقراری و قطع‌کردن تماس و ارتباط بلوتوث)
درگاه‌های اتصالی میکرو USB‌ (اتصال به لپ‌تاپ) و قفل کنزینگتون و درگاه شارژر
قیمت تقریبی ۱۱ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان

طراحی

لاجیتک میت‌آپ برای اتاق‌ کنفرانس‌ها و جلسات کوچک طراحی شده است. این عامل نه‌تنها درزمینه‌ی مشخصات فنی، بلکه در طراحی دستگاه نیز در نظر گرفته شده است. میت‌آپ به‌گونه‌ای طراحی شده که فضای کمی در محل قرارگیری خود اشغال کند. میت‌آپ در بخش میانی شامل ساختاری دایره‌ای است که دوربین در آن قرار گرفته و اسپیکر‌ها با بهره‌گیری از ساختار کشیده و باریک در دو طرف دستگاه قرار گرفته است. درواقع، ازنظر ظاهری و طراحی می‌توان میت‌آپ را وب‌کمی غول‌پیکر خواند که عناصر غیرضروری از ظاهر آن حذف شده‌اند.

طراحی زیبا و کاربردی با قابلیت قرارگیری روی میز و دیوار و مانت VESA

لاجیتک میت‌آپ به‌‌طور پیش‌فرض با پایه‌ای عرضه‌ می‌شود که می‌توان با استفاده از آن می‌توان دستگاه را روی میز قرار داد. این پایه لولایی دارد که می‌توان با بهره‌گیری از آن زاویه‌ی کل ویدئوکنفرانس و درنتیجه‌، دوربین را در راستای محور عمودی تغییر داد. البته، این تنها حالتی نیست که می‌توان از میت‌آپ استفاده کرد. میت‌آپ درکنار پایه‌‌ی خود که امکان اتصال به دیوار را فراهم می‌کند، به‌‌دلیل طراحی متفاوت امکان اتصال به تلویزیون را نیز دارد. با بهره‌گیری از پایه‌ای که برای این ویدئوکنفرانس طراحی شده، می‌توان میت‌آپ را به قسمت بالا یا پایین هر نمایشگر تخت متصل کرد. امکان اتصال میت‌آپ به قسمت پایین یا بالای نمایشگر دقیقا منطبق بر عملکرد این دستگاه است که برای اتاق‌های کنفرانس کوچک و متوسط طراحی شده است. پایه‌ی طراحی‌شده از اتصال استاندارد VESA نیز پشتیبانی می‌کند که به‌وسیله‌ی بخش بزرگی از نمایشگرها و تلویزیون‌ها پشتیبانی می‌شود.

لاجیتک میت آپ / Logitech Meetup

اتصال به نمایشگر علاوه‌بر صرفه‌جویی در فضای اتاق‌های کنفرانس کوچک، باعث می‌شود ویژگی بارز میت‌آپ که همان دوربینی با زاویه‌ی دید ۲۱۰ درجه است، به بهترین شکل به‌کار گرفته شود. لاجیتک برای حفظ سادگی و زیبایی ظاهر میت‌آپ سه میکروفون را برای دریافت صدای محیط در نظر گرفته است. این سه میکروفون در قالب فناوری اختصاصی در محفظه‌ای ضدلرزش قرار گرفته‌اند و می‌توانند صدای محیط در اتاق‌های جلسات کوچک را به بهترین شکل ممکن دریافت کنند.

میت‌آپ ابعادی به‌اندازه‌ی ساندبار دارد. طول و ارتفاع و عمق این دستگاه به‌ترتیب ۴۰۰ و ۱۰۴ و ۸۵ میلی‌متر و وزن آن ۱.۰۴ کیلوگرم است. در نگاه اول، عرض ۴۰ سانتی‌متری میت‌آپ کمی بزرگ به‌نظر می‌رسد؛ اما قرارگرفتن آن درکنار تلویزیون یا نمایشگری بزرگ، از ابعاد نه‌چندان بزرگ میت‌آپ حکایت می‌کند.

اتصالات

میت‌آپ از وجود سه درگاه در پشت دستگاه بهره می‌برد. درگاه USB برای اتصال به کامپیوتر استفاده می‌شود. اگر این درگاه با استفاده از کابل USB 3.0 به رایانه متصل شود، می‌توان از قابلیت فیلم‌برداری با رزولوشن 4K میت‌آپ با نرخ ۳۰ فریم‌بر‌ثانیه بهره برد و اگر کابل استفاده‌شده از نوع USB 2.0 باشد، به‌صورت خودکار میت‌آپ فیلم‌برداری را با رزولوشن Full HD انجام خواهد داد. همچنین، باید به درگاه مخصوص ورود کابل شارژر اشاره کرد که درکنار درگاه ویژه‌ی اتصال به کامپیوتر قرار دارد. لاجیتک یک پورت مینی USB نیز در نظر گرفته تا درصورت نیاز به میکروفون خارجی برای استفاده از میت‌آپ در اتاق جلسات بزرگ، کاربران ازطریق این درگاه، میکروفون مدنظر را به دستگاه متصل کنند.

روند استفاده از میت‌آپ بدین‌ترتیب است: پس از اتصال به برق، ابتدا دستگاه را ازطریق کابل USB به رایانه و سپس، رایانه‌ی مدنظر نیز با استفاده از کابل HDMI به تلویزیون یا نمایشگر اصلی متصل خواهد شد. نکته‌ی جالب درباره‌ی میت‌آپ، امکان استفاده از این گجت برای انجام مکالمات صوتی است. درصورتی‌که گوشی هوشمند خود را ازطریق بلوتوث به آن متصل کنید، می‌توانید در زمان برقراری مکالمات صوتی، از اسپیکر و میکروفون میت‌آپ استفاده کنید تا مکالمات صوتی عمومی با کیفیت بهتری برقرار شود.

لاجیتک میت آپ / Logitech Meetup

لاجیتک میت‌آپ علاوه‌بر بهره‌گیری از کنترل ازراه‌دور که همراه‌با آن دراختیار کاربران قرار می‌گیرد، اپلیکیشنی دارد که می‌توان با نصب‌کردن و اجرای آن روی گوشی هوشمند، گوشی را به کنترل ازراه‌دور جدیدی تبدیل کرد. با استفاده از کنترل ازراه‌دور می‌توان این کارها را انجام داد:

  • غیرفعال‌کردن میکروفون
  • پاسخ‌دادن به تماس
  • رد تماس یا پایان تماس
  • ارتباط بلوتوث
  • افزایش یا کاهش حجم صدا
  • بزرگ‌نمایی دوربین
  • کادربندی و تغییر زاویه‌ی دوربین
  • بازگرداندن دوربین به حالت قبل

یکی از ضعف‌های میت‌آپ نبود کلید‌های کنترلی روی بدنه‌ی دستگاه است. این موضوع باعث افزایش وابستگی دستگاه به کنترل ازراه‌دور می‌شود؛ درحالی‌که لاجیتک کانکت علاوه‌بر امکان کنترل با کمک ریموت، از وجود کلید‌های کنترلی روی خود بدنه‌‌ی دستگاه نیز بهره می‌برد. بدین‌ترتیب، پیشنهاد می‌کنیم در نگه‌داری از کنترل ازراه‌دور باید بسیار دقت کنید.

عملکرد

بدون شک بارزترین ویژگی میت‌آپ بهره‌گیری از دوربینی است که زاویه‌ی دید درخورتوجهی دراختیار کاربران قرار می‌دهد. دوربین میت‌آپ علاوه‌براینکه از رزولوشن 4K پشتیبانی می‌کند، از زاویه‌ی دید ۱۲۰ درجه به‌صورت قطری و ۱۱۳ درجه به‌صورت افقی و ۸۰.۷ درجه به‌صورت عمودی پشتیبانی می‌کند. همچنین، این دستگاه می‌تواند ویدئو‌های HD و Full HD و 4K را با نرخ ۳۰ فریم‌بر‌ثانیه ثبت کند. البته، باید به این نکته اشاره کنیم که میت‌آپ گفت‌وگوی ویدئویی 4K را فقط زمانی‌ پشتیبانی می‌کند که اتصال ازطریق USB 3.0 برقرار شده باشد. اگر از درگاه USB 2.0 استفاده کنید، به‌صورت Full HD ضبط می‌شود.

لاجیتک میت آپ / Logitech Meetup

لنز‌ دوربین میت‌آپ به‌گونه‌ای طراحی شده که به‌لطف بهره‌گیری از زاویه‌ی دید درخورتوجه و استفاده از لنز عریض ۱۲۰ درجه‌‌ای می‌تواند تصاویری بدون اعوجاج را دراختیار کاربران قرار دهد. این موضوع باعث می‌شود چهره‌ی تمامی افراد حاضر درمقابل دوربین بدون اعوجاج و به شکلی مناسب به‌نمایش درآید. 

به‌‌دلیل وجود رزولوشن مناسب مکالمات ویدئویی میت‌آپ، این دستگاه ویدئوکنفرانس قابلیت بزرگ‌نمایی ۵ برابری را به‌همراه دارد تا بدون افت نه‌چندان زیاد، جزئیات و کیفیت مکالمه‌ی تصویری و امکان بزرگ‌نمایی و مشاهده‌ی دقیق‌تر جزئیات نیز دردسترس باشد. برای مثال، درصورت وجود نوشته‌هایی روی تخته‌سفید موجود در انتهای اتاق‌های کنفرانس، می‌توان برای وضوح بیشتر روی آن‌ها زوم کرد تا برای مخاطبان کنفرانس ویدئویی خوانایی بیشتری داشته باشد.

درکنار زاویه‌ی دید مناسب، استفاده از فناوری انحصاری RightSense لاجیتک باعث شده کیفیت کنفرانس‌های ویدئویی بیش‌ازپیش بهبود یابد. RightSense از مجموع سه فناوری RightSight و RightLight و RightSound تشکیل شده تا بهبود تصویر و صدای ویدئوکنفرانس‌ها را به‌ارمغان بیاورند. فناوری RightSight سازوکاری برای کنترل دوربین و کادربندی است. درواقع، کاربران با بهره‌گیری از این فناوری می‌توانند فاصله‌ی کانونی (‌بزرگ‌نمایی‌کردن) یا زاویه‌ی لنز را تغییر دهند تا بدون نیاز به تغییر محل نصب دستگاه، بهترین کادربندی ممکن باتوجه‌به افراد حاضر درمقابل دوربین به‌ارمغان بیاید.

لاجیتک میت آپ / Logitech Meetup

کیفیت تصویری و صوتی عالی مکالمات ویدئویی

یکی از مشکلات مهم‌ موجود در کنفرانس‌های ویدئویی، وجود پنجره یا منبع نور پشت افراد حاضر در جلسه است که به تولید تصاویری تیره از حضار منجر می‌شود. درهمین‌زمینه، شرکت‌های تولید‌کننده‌ی تجهیزات ویدئو‌کنفرانس و وب‌کم‌ها فناوری‌های مختلفی را برای کاهش این معضل توسعه می‌دهند. لاجیتک نیز دراین‌زمینه، در میت‌آپ از فناوری RightLight بهره برده است. این فناوری وظیفه‌ی تنظیم نور و رنگ‌ها را در تصویر برعهده دارد تا با گستره‌ی دینامیکی زیاد افراد حاضر در جلسه را از دیوار‌ و پنجره‌های پس‌زمینه‌ تفکیک کند و نوردهی چهره را برای دیده‌شدن بهتر باتوجه‌به مکان هر فرد تغییر دهد. درواقع، میت‌آپ به‌لطف تجهیز به RightLight می‌تواند در محیط‌های پرنور با نور پس‌زمینه‌ی شدید، تصویر سوژه‌ها را بسیار روشن و با جزئیات زیاد نمایش دهد.

استفاده از فناوری‌های مذکور درکنار قابلیت برقرار تماس ویدئویی 4K باعث شده میت‌آپ در بخش کیفیت تصویری یکی از تجهیزات برتر ویدئوکنفرانس موجود در بازار باشد. اگر پهنای باند اینترنت مناسبی دراختیار داشته باشید، جدید‌ترین محصول خانواده‌ی ویدئوکنفرانس‌های لاجیتک شما را در بخش کیفیت تصویر به‌هیچ‌وجه ناامید نخواهد کرد. البته، برای کنترل بهتر بر تنظیمات تصویر به دانلود نرم‌افزار مخصوص از وب‌سایت رسمی لاجیتک نیاز خواهید داشت تا قابلیت کنترل دستی کنتراست و روشنایی و فوکوس را دراختیار داشته باشید.

RighSound دیگر فناوری موجود در میت‌آپ است که برای بهبود صدای محیط هنگام برگزاری کنفرانس توسعه یافته است. با استفاده از این فناوری که برای صدای انسان بهینه‌سازی شده، صداهای موجود در محیط حذف می‌شوند. لاجیتک با به‌کارگیری الگوریتمی هوشمند صدای افراد حاضر در محیط که عموما حجم کمی دارند، بهبود می‌دهد تا صدایی رساتر برای مخاطبان پخش شود. میت‌آپ برای درک بهتر از سخنران جلسه هر ثانیه ۱۲۵ بار سخنرانان جدید را بررسی می‌کند تا با شناسایی منبع، صدایی رساتر تولید کند.

در تجربه‌ی پیشین زومیت از استفاده از لاجیتک کانکت، این دستگاه به‌خوبی توانست صدای تمامی حاضران اتاق جلسه را دریافت کند؛ اما میت‌آپ در این بخش نیز، قدم رو‌به‌جلوِ محسوسی برداشته و صدای حضار حتی هنگام همهمه را به‌خوبی دریافت و منتقل می‌کند. این موضوع به‌‌ویژه برای حاضران در انتهای اتاق جلسه بسیار حیاتی است تا صدای تمامی افراد در سطح یکسان و مناسبی به مخاطبان ارائه شود.

فرایند نصب و استفاده‌ی بسیار آسان

لاجیتک تلاش زیادی برای راحتی استفاده از تجهیزات ویدئوکنفرانس خود کرده است. میت‌آپ نیز از این روند پیروی می‌کند و با نرم‌افزارهای ویدئوکنفرانس Skype for Business Cisco Jabber ،BlueJeans ،Broadsoft ،LifeSize Cloud ،Vidyo و Zoom کاملا سازگار است تا برای استفاده فقط دستگاه را به کامپیوتر متصل کنید و عملیات شناخت و استفاده از آن کاملا خودکار انجام می‌شود. این موضوع باعث می‌شود هر کاربر با سطح دانش فنی مختلف، به‌راحتی بتواند از میت‌آپ برای مکالمات ویدئویی استفاده کند.

جمع‌بندی

لاجیتک، بزرگ‌ترین تولید‌کننده‌ی وب‌کم و تجهیزات ویدئوکنفرانس در جهان، راه‌حل‌های ایده‌آلی برای اتاق جلسات با تعداد حاضران مختلف دارد. اگر برقراری تماس‌های ویدئویی و صوتی گروهی با تعداد ۸ یا حتی ۱۰ نفر بخش بزرگی از فعالیتتان را تشکیل می‌دهد و البته، بودجه‌ی لازم را نیز دراختیار دارید، میت‌آپ یکی از گزینه‌های برتر موجود خواهد بود.

لاجیتک میت‌آپ را باید ویدئوکنفرانسی تمام‌عیار برای کسب‌وکارهایی دانست که ارتباط یکی از ارکان اصلی فعالیت آن‌ها است. به‌لطف این ویدئوکنفرانس کسب‌وکارها می‌توانند بدون نگرانی درباره‌ی مشخصات محیطی و شرایط اتاق کنفرانس یا جلسات خود، به‌راحتیارتباطات ویدئویی برقرار کنند. زاویه‌ی دید ۱۲۰ درجه‌ و طراحی جمع‌وجور و نیز امکان اتصال به نمایشگر درکنار بهره‌گیری از فناوری‌های مبتنی بر هوش مصنوعی و یادگیری ماشین برای بهبود کیفیت صدا و تصویر دریافتی و انتقال آن، میت‌آپ را به گزینه‌ای ایده‌آل برای استفاده در اتاق جلسات و کوچک و متوسط تبدیل کرده است.

میت‌آپ با ضمانت‌نامه‌ی ۲۴ ماه اسپیرو، نماینده‌ی رسمی لاجیتک در ایران، فروخته می‌شود. 

نکات مثبت

  • کیفیت مناسب کنفرانس ویدئویی
  • رزولوشن 4K مکالمات ویدئویی با قابلیت بزرگ‌نمایی ۵ برابر
  • زاویه‌ی دید ۱۲۰ درجه
  • عملکرد عالی میکروفن درون دستگاه
  • امکان اتصال میکروفن‌های بیشتر
  • فرایند نصب و استفاده‌ی آسان

نکات منفی

  • نبود قابلیت برقراری مکالمه‌‌ی صوتی بدون نیاز به کامپیوتر
  • نبود کلید‌های کنترلی روی دستگاه
  • نبود کابل USB 3.0 همراه دستگاه


تاريخ : سه شنبه 21 اسفند 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

هاوارد شولتز (Howard Schultz) کارآفرینی آمریکایی است که بیش‌ از همه با دوره‌های فعالیتش در سِمَت‌های مدیریتی استارباکس شناخته می‌شود. او قبلا مالک سیاتل سوپرسونیکس (Seattle SuperSonics) بود و در هیئت‌مدیره‌ی اسکوئر (Square) نیز عضویت داشت. در سال ۱۹۹۸، هاوارد با همکاری دن لویتان شرکتی سرمایه‌گذاری به‌نام ماورن (Maveron) نیز تأسیس کرد. مجموعه‌ی فعالیت‌های این کارآفرین بزرگ او را در فهرست ثروتمند‌ترین شهروندان آمریکا نیز قرار داد که البته، با سرمایه‌ای نزدیک به ۳ میلیارد دلار فاصله‌ی زیادی با بزرگانی همچون جف بزوس دارد.

هاوارد شولتز در دو دوره در مقام رئیس هیئت‌مدیره و مدیرعامل استارباکس فعالیت کرد: دوره‌ی اول از سال ۱۹۸۶ تا ۲۰۰۰ و دوره‌ی بعدی از سال ۲۰۱۷ تا ۲۰۱۸. در ژوئن۲۰۱۸، شولتز درنهایت از سِمَت ریاست هیئت‌مدیره بازنشسته شد. او درکنار کارآفرینی و تجارت، فعالیت‌های سیاسی متعددی هم انجام داده و اخیرا نیز اعلام کرده برای انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۲۰۲۰ آمریکا نیز آماده خواهد شد.

هاوارد شولتز / Howard Schultz

تولد و تحصیل

هاوارد شولتز در ۱۹ژوئیه‌ی۱۹۵۳ در بروکلین نیویورک به‌دنیا آمد. پدر او، فِرِد شولتز، سرباز بازنشسته‌ی ارتش بود که بعدها به رانندگی کامیون روی آورد. مادر هاوارد، الین نام داشت و با وجود اینکه پابه‌پای شوهرش کار می‌کرد، خانواده‌ای فقیر بودند. آن‌ها سه فرزند داشتند و همه‌ی تلاششان را می‌کردند تا آینده‌ای روشن برای آن‌ها رقم بزنند. شاید آن‌ها هیچ‌گاه تصور نمی‌کردند یکی از پسرانشان به کارآفرینی بزرگ در آمریکا تبدیل شود.

کودکی هاوارد در مناطق فقیرنشین نیویورک و محله‌هایی گذشت که امکانات خاصی به‌جز زمین‌های بازی بسکتبال وجود نداشت. خانواده‌های ساکن در آن مناطق عموما بسیار فقیر بودند و آینده‌ی روشنی برای کودکان آن‌ها تصور نمی‌شد. هاوارد همیشه می‌دانست شکستن تصور فقر و رسیدن به موفقیت، چه دشواری‌های خاصی برایش دارد. به‌هرحال، رؤیای ثروتمندشدن برای او قوی‌تر از هر مانعی بود.

هاوارد شولتز / Howard Schultz

هاوارد شولتز در کودکی

هاوارد در کودکی پدرش را می‌دید که برای پیداکردن شغل دشواری‌های زیادی متحمل می‌شود. وقتی او ۷ ساله بود، پای پدرش در سانحه‌ی رانندگی شکست. او بیمه‌ی درمانی معتبری نداشت؛ به‌همین‌دلیل، مشکلات مالی خانواده‌ی شولتز سخت‌تر شد. آن روزها، دوران بسیار سختی برای هاوارد کوچک بود و تصویر ناخوشایندی را برای همیشه در ذهنش شکل داد. او درباره‌ی آن سال‌ها می‌گوید:

پدرم را می‌دیدم که اعتماد‌به‌نفس و کرامت انسانی خود را از دست می‌دهد. به‌احتمال زیاد دلیل اصلی آن، رفتارهای دیگران بود. آنان با پدرم مانند کارگری عادی رفتار می‌کردند.

هاوارد در ۱۲ سالگی، اولین شغل خود را پیدا کرد. او ابتدا روزنامه می‌فروخت و سپس، در کافه‌ای مشغول به‌کار شد. دوران کاری او با ورود به ۱۶ سالگی دشوارتر هم شد و کارگری در فروشگاه خز و چرم، مسئولیت‌های سخت کار با چرم را نیز بر دوشش گذاشت. همین شغل‌های سخت روح هاوارد را جلا دادند و او را برای آینده‌ی درخشانش آماده کردند.

فعالیت‌های سخت بدنی، هاوارد را ازلحاظ فیزیکی هم ورزیده کرد. او در ورزش بسیار بااستعداد بود و ازطریق ورزش توانست بورسیه‌ی تحصیلی دانشگاه میشیگان (Norther Michigan) را کسب کند. درنهایت در سال ۱۹۷۵، شولتز در مقطع کارشناسی رشته‌ی ارتباطات از آن دانشگاه فارغ‌التحصیل شد.

هاوارد شولتز / Howard Schultz

ستون مجله‌ی فورچن درباره‌ی موفقیت شولتز در سن کمتر از ۴۰ سال

ورود به دنیای تخصصی تجارت

هاوارد پس از فارغ‌التحصیلی از دانشگاه، به‌عنوان مدیرفروش در شرکت زیراکس استخدام شد. مقصد بعدی او شرکت سوئدی Hamamaplast بود که درزمینه‌ی فروش لوازم‌خانگی فعالیت می‌کرد. استارباکس یکی از مشتریان شرکت سوئدی بود که آسیاب‌های قهوه‌ی خود را از آن‌ها می‌خرید. هاوارد متوجه شد دستگاه‌های قهوه‌ی آن‌ها را بیش از همه شرکت کوچک استارباکس می‌خرد. او تصمیم گرفت با مدیران آن شرکت دیدار کند؛ به‌همین‌دلیل، به سیاتل سفر کرد.

هاوارد در اولین دیدارش با محصولات استارباکس، شیفته‌ی طعم عالی قهوه‌های آن فروشگاه شد. او اولین تجربه‌ی خود را عالی توصیف کرد که شبیه به هیچ‌یک از قهوه‌هایی نبود که قبلا نوشیده بود. بعدها، او درباره‌ی اولین دیدارش با استارباکس می‌گوید:

به‌محض اینکه از فروشگاه خارج شدم، با خودم زمزمه می‌کردم: عجب کسب‌وکار موفقی! عجب شهر فوق‌العاده‌ای! حتما باید بخشی از این تجارت باشم.

هاوارد شولتز / Howard Schultz

در آن سال‌ها، شرکت استارباکس در سیاتل معتبر بود و مشتریان وفاداری از آن خرید می‌کردند. یکی از دلایل اعتبار آن‌ها، آموزش هنر تهیه‌کردن قهوه به مشتریان بود. همین رویکرد و روش کاری آن‌ها، شولتز ۲۹ ساله را عاشق استارباکس کرد. او شیفته‌ی شرکت شده بود و با تماس‌های پی‌در‌پی با مدیر آن زمان، یعنی جری بالدوین (Jerry Baldwin)، از او تقاضای شغل می‌کرد.

فروش آسیاب قهوه به استارباکس زمینه‌های آشنایی با آن‌ها را فراهم کرد

شولتز با تماس‌های خود به‌نوعی مزاحم جری بالدوین هم می‌شد. او سعی می‌کرد جری را متقاعد کند که با تأسیس فروشگاه‌های بیشتر، کسب‌وکارش را رونق دهد. البته، مدیر آن سال‌های استارباکس اعتقاد داشت شاید گسترش سریع کسب‌وکار روح شرکت را از بین ببرد. شولتز در یکی از مکالمه‌هایش، با صحبت‌های بالدوین تاحدودی قانع شد؛ اما درنهایت به او گفت:

مشکلی نیست، بیا این کار را به‌تدریج و با سرعت مدنظر تو انجام دهیم؛ اما به‌هرحال باید کاری خارق‌العاده و درخورتوجه بکنیم.

هاوارد یک روز پس از مکالمه‌ی معروفش با بالدوین، به کار در استارباکس دعوت شد. شغل پیشنهادی به او مدیر بازاریابی شرکت بود؛ اما حقوقی کمتر از نصف حقوق شرکت قبلی دریافت می‌کرد. او متوجه ظرفیت‌های فراوان آن شرکت شد و تصمیم گرفت زندگی‌اش را به‌نوعی به استارباکس گره بزند. درنهایت، او با تمام شرایط مشکل استارباکس موافقت کرد و در سال ۱۹۸۲ به سیاتل رفت.

هاوارد شولتز / Howard Schultz

سفر به میلان در سال ۱۹۸۳، نقطه‌ی عطفی در تاریخ فعالیت هاوارد در استارباکس بود. او در بازگشت از سفر ایتالیا، دستورِساخت لاته و کاپوچینو را به شرکت آورد که درآمد آن‌ها را یک سال بعد، حدود سه‌برابر کرد. البته، بیش از دستورِساخت و طعم قهوه‌های ایتالیایی، فضای کافه‌های آن کشور بیش از همه هاوارد را مجذوب خود کرد. آن فروشگاه‌ها علاوه‌بر محلی برای خرید نوشیدنی، فضاهایی برای ملاقات‌های اجتماعی و استراحت نیز بودند. به‌بیانِ‌دیگر، روح اجتماعی کافی‌شاپ‌های ایتالیایی جرقه‌ی اصلی بود که در سال‌های بعد، انقلاب در استارباکس را به‌دنبال داشت.

در دهه‌های پایانی قرن بیستم، رستوران‌ها و فروشگاه‌های فست‌فود مسئولیت تأمین فضای گردهم‌آیی‌های اجتماعی را در آمریکا برعهده داشتند. شولتز زمان زیادی به تفکر و مطالعه درباره‌ی آن روح اجتماعی فروشگاه‌های قهوه اختصاص داد. در سال ۱۹۸۵، او به بالدوین پیشنهاد داد روی ساخت شبکه‌ای از فروشگاه‌های قهوه متمرکز شود. به‌هرحال، مدیرعامل استارباکس پاسخ ردّ خود را به‌‌طور قطعی به شولتز اعلام کرد. بنیان‌گذاران اعتقاد داشتند توسعه‌ی مدنظر شولتز هویت انحصاری آن‌ها را از بین می‌برد. به‌بیانِ‌دیگر، آن‌ها مدیرانی با دیدگاه‌های سنّتی بودند که حتی قهوه‌ی فروشگاهی را نیز کم‌کیفیت‌تر از نوع خانگی می‌دانستند.

هاوارد شولتز / Howard Schultz

روح اجتماعی نوشیدن قهوه و فروشگاه‌های زنجیره‌ای شولتز را رها نمی‌کرد. درنهایت، او که نتوانست مدیران استارباکس را به تغییرات ساختاری راضی کند، از آن شرکت استعفا داد تا کسب‌وکار اختصاصی خود را شروع کند. هاوارد درباره‌ی تصمیمش در آن زمان می‌گوید:

تنها کسانی که به راه‌های ناشناخته می‌روند، صنایع جدید ایجاد و محصولات جدید عرضه می‌کنند. همچنین، می‌توانند شرکت‌هایی قوی و پایدار بسازند که برای رسیدن به نتایج عالی الهام‌دهنده‌ی دیگران باشد.

تولد استارباکس مدرن

شولتز ابتدا کافی‌شاپ اختصاصی خود را با الهام از نمونه‌های ایتالیایی راه‌اندازی کرد

هاوارد شولتز برای راه‌اندازی کسب‌وکار جدیدش به ۱.۷ میلیون دلار سرمایه نیاز داشت. او بخشی از پول موردنیاز را از بنیان‌گذاران استارباکس دریافت کرد و بخشی دیگر را از بانک وام گرفت. در آوریل۱۹۸۶، اولین کافی‌شاپ هاوارد در سیاتل تأسیس شد. او نام ایتالیایی Il Giornale (با تلفظ ایتالیایی ایل یورناله) را برای کافی‌شاپ برگزید. در روز اول فعالیت، این کافی‌شاپ میزبان ۳۰۰ نفر مشتری بود.

هاوارد یک سال پس از تأسیس شرکتش باخبر شد که بنیان‌گذاران استارباکس قصد دارند تمام کسب‌وکارشان، یعنی فروشگاه‌ها و کارخانه‌ی آماده‌سازی قهوه و برند را بفروشند. دلیل فروش نیز، ناتوانی در مدیریت شرکت عنوان شد که در آن زمان، به‌اندازه‌ی زیادی توسعه یافته بود. آن‌ها قیمت فروش استارباکس را ۴ میلیون دلار اعلام کردند.

هاوارد شولتز / Howard Schultz

لوگوِ فروشگاه اختصاصی شولتز

مدیر افسانه‌ای استارباکس به‌محض باخبرشدن از تصمیم مدیران برای فروش شرکت، به‌سراغ طلب‌کاران خود رفت و وام جدیدی از آن‌ها درخواست کرد. یکی از افرادی که در آن زمان در خرید استارباکس به شولتز کمک کرد، بنیان‌گذارمایکروسافت، یعنی بیل گیتس بود. درنهایت، مالکان استارباکس نیز مانند برادران مک‌دونالد، شرکت خود را به قیمتی درخورتوجه فروختند و شولتز، تنها مالک و مدیر آن شرکت شد.

از اولین تغییرات فروشگاه‌های استارباکس پس از مدیرعاملی شولتز، محل‌هایی برای آماده‌سازی و دَم‌کردن قهوه‌ی تازه برای مشتریان بود که باریستا‌ها در آن، با دقت و کیفیت مثال‌زدنی نوشیدنی مدنظر را برای مشتریان آماده می‌کردند. باریستای هر فروشگاه باید مشتریان باسابقه‌ی خود را به‌دقت می‌شناخت و حتی کم‌کم سلیقه و روحیات آن‌ها را نیز درک می‌کرد.

هاوارد شولتز / Howard Schultz

شولتز در سفر به ایتالیا شیفته‌ی کافی‌شاپ‌های محلی شده بود و عرضه‌ی نوشیدنی در آنجا را نوعی اجرای تئاتر می‌دانست. مهارت باریستا در آماده‌کردن نوشیدنی و کار با دو دست و صحبت‌های گرم با مشتری، برای شولتز بسیار جذاب بود و باعث شد همین روند در استارباکس هم اجرا شود.

هاوارد شولتز دو سال بعد بار دیگر به ایتالیا سفر کرد. او پس از سفر دوم، نه‌تنها تصاویری از منو و نوشیدنی‌های ایتالیایی، بلکه ویدئوهایی از رفتار و عملکرد باریستاها را هم به آمریکا آورد. همین ویدئو‌ها بعدها به محتوای آموزشی کارمندان استارباکس تبدیل شدند. همین رویکرد به‌ظاهر ساده، به‌نوعی یکی از عوامل مهم‌ موفقیت سال‌های آتی استارباکس محسوب می‌شود.

بیل گیتس یکی از اولین سرمایه‌گذاران استارباکس بود

قهوه برخلاف همبرگر، محصولی با فرهنگ و وقار خاص خود است. به‌همین‌دلیل، شولتز برای آنکه آمریکایی‌ها را با فرهنگ خاص خودشان به قهوه معتاد کنند، راه درازی در پیش داشت. درواقع،‌ جذب‌کردن آن‌ها به محلی خاص که فقط عطر قهوه‌ی تازه در آن می‌پیچد و فضایی منحصربه‌فرد دارد، درکنار ممنوع‌بودن کشیدن سیگار مشکلی طاقت‌فرسا بود. به‌‌دلیل همین‌ مشکلات، می‌توان شولتز را ماجراجویی نامید که در مسیر موفقیت از هیچ تلاشی خسته نشد.

هاوارد شولتز / Howard Schultz

هاوارد شولتز به سرمایه‌گذاران قول داده بود پس از ۵ سال، ۱۲۵ فروشگاه جدید در سرتاسر ایالات متحده‌ی آمریکا تأسیس کند. تا سال ۱۹۹۲، هاوارد فروشگاه‌های بسیار بیشتری تأسیس کرده بود. او توسعه‌ی کارش را از نیوانگلند شروع کرد و بعدها، کالیفرنیا میزبان فروشگاه‌های جدید استارباکس شد. شاید بتوان گفت شولتز مدل توسعه‌ای مک‌دونالد را در نظر گرفت و آن را به‌نوعی برای سبک کاری خودش بهینه‌سازی کرد.

استراتژی هاوارد شولتز برای توسعه و استراتژی کسب‌وکار، پس از مطالعه و بررسی‌های دقیق به‌دست می‌آمد و حتی برخی اوقات، دیوانه‌وار بود. او برای جلب توجه آمریکایی‌ها، روی سه بخش متمرکز شد: کیفیت و کمّیّت و شهرت. به‌عنوان مثال، گروه بازاریابی استارباکس به مشتریان می‌گفتند نوشیدن بهترین قهوه‌ با کیفیت استارباکس و در فروشگاه‌های آن‌ها، رمانتیک و جذاب خواهد بود.

شعارهای تبلیغاتی و کمپین‌های بازارایابی استارباکس مدرن جذاب بودند. مشتریان به‌محض خواندن آن‌ها، با لبخند به‌راحتی شعار استارباکس را حفظ و در ذهنشان، قهوه‌ای خوش‌طعم و خوش‌عطر را تصور می‌کردند. مدیر ماجراجوی شرکت نیز همیشه مطمئن بود شعارها با واقعیت محصولات و خدمات استارباکس متفاوت نباشد.

هاوارد شولتز / Howard Schultz

کافی‌شاپ‌هایی که هاوارد شولتز تأسیس می‌کرد، به‌نوعی تعریف دموکراتیک داشتند و با ارائه‌ی خدماتی همچون قهوه به‌صورت سلف‌سرویس، هرچه‌بیشتر در جذب مشتریان موفق می‌شدند. به‌تعریف ساده‌تر، در فروشگاه‌های استارباکس، نوع نوشیدنی (نه‌تنها قهوه، بلکه‌لاته، کاپوچینو، اسپرسو، موکا، ماکویتو و انواع دیگر)، اندازه‌ی لیوان یا فنجان و نوع شیر (معمولی یا کم‌چرب یا پرچرب) را مشتریان انتخاب می‌کردند. همین رویکردها باعث شده بود مشتریان حس کنند قهوه‌ای منحصربه‌فرد سفارش می‌دهند.

خدمات سلف‌سرویس موجب جذب مشتریان بیشتر شد

ماهیت سلف‌سرویس در فروشگاه‌های استارباکس موجب نگرانی یا ترس مشتریان نمی‌شد. آن‌ها می‌دانستند سفارش را یک نفر می‌گیرد و باریستایی حرفه‌ای نوشیدنی را آماده می‌کند. روندهای آماده‌سازی نیز به‌قدری سریع بود که حتی از برخی رستوران‌های فست‌فود نیز پیشی می‌گرفت. دلیل سرعت‌دادن به آماده‌شدن سفارش‌ها نیز آن بود که در آمریکا و برخی کشورهای دیگر، هنوز قهوه محصولی بیرون‌بر شناخته می‌شود و شاید تعداد زیادی از مشتریان فضاهای شلوغ کافه‌ها را نپسندند. به‌بیان‌ِدیگر، آن‌ها ترجیح‌ می‌دهند نوشیدنی سریع آماده شود تا در مسیر کار یا خانه آن را میل کنند؛ به‌همین دلیل، میانه‌ی خوبی با تأخیر ندارند.

در سال ۱۹۹۲،‌ هاوارد شولتز تصمیم گرفت امپراتوری خود را به شرکت سهامی‌ عام تبدیل کند. او سهام استارباکس را با قیمت ۱۴ دلار در بورس اوراق بهادار نیویورک عرضه کرد. در پایان روز اول عرضه، ارزش سهام استارباکس به ۳۳ دلار رسید.

هاوارد شولتز / Howard Schultz

تمرکز بر آموزش حرفه‌ای کارمندان

هاوارد شولتز دو سال پیش از عرضه‌ی عمومی سهام شرکتش، قوانینی برای کار در آن تدوین کرد که به‌مرور، به زبان رسمی و کد استارباکس تبدیل شدند. در قانون‌ها و دستورالعمل‌های او، اشاره‌ی مستقیمی به ارزش کار تیمی و تعهد برای بهبود کیفیت محصول شده بود. بخش آخر متن معروف شولتز با این عبارت پایان می‌یافت:

به‌یاد داشته باشید امروز با کسب سود، پایه‌های رفاه و آسایش آینده‌ی خود را بنا می‌کنیم.

نکته‌ی مهمی که از داستان هاوارد شولتز و شرکتش برداشت می‌شود، تمرکز او بر نیروی انسانی علاوه‌بر تلاش برای توسعه‌ی شرکت است. او فرایند جذب و تربیت نیروی انسانی را مدلی هوشمندانه و آینده‌نگرانه از برنامه‌ریزی‌های مدیریتی می‌داند. شولتز در جایی می‌گوید فرایندهای استخدام و ارتباط با نیروی انسانی نوعی رابطه‌ی احساسی ایجاد می‌کنند. افراد فعال در آن حوزه‌ها هرروز با برنامه‌های خود رؤیا می‌بینند و به‌نوعی قلبشان با فرایندها درگیر می‌شود.

یکی از مسائل مدیریتی مهم‌ هاوارد شولتز در استارباکس، حفظ روحیه‌ی تیمی در شرکت بود. در مسیر همان دغدغه‌ها، کارمندان شرکت که حداقل هفته‌ای ۲۰ ساعت کار می‌کردند، بیمه‌ی درمانی داشتند. برنامه‌ی بعدی جایزه‌دادن و قدردانی‌کردن از کارمندان با اعطای سهام بود که به فرایندی معمول در استارباکس تبدیل شد. البته، شروع آن برنامه با مشکلاتی ازطرف سرمایه‌گذاران نیز همراه بود.

هاوارد شولتز / Howard Schultz

یکی از رخدادهای مهم در تاریخ شرکت شولتز، در سال ۱۹۹۴ اتفاق افتاد. کارمندان استارباکس می‌گفتند به‌‌دلیل عرضه‌‌نشدن نوشیدنی خنک، تعداد مشتریان در تابستان کاهش می‌یابد. شولتز نمی‌خواست از فلسفه‌ی خود مبنی بر عرضه‌ی قهوه‌ی خالص در استارباکس عدول کند؛ اما تصمیم گرفت مسیرهای جدید را در ابعاد کوچک امتحان کند.

در آوریل۱۹۹۵، اولین‌بار در تمام ۵۵۰ فروشگاه استارباکس، نوشیدنی فراپاچینو عرضه شد. محصول جدید به‌سرعت با استقبال روبه‌رو شد و در پایان سال، ۱۰ درصد از فروش شرکت را ازآنِ خود کرد. در سال ۱۹۹۶، غول نوشیدنی‌های خنک، یعنی پپسی، در قراردادی بلندمدت به استارباکس پیشنهاد داد فراپاچینو را در بطری برای آن‌ها تولید کند.

روح واحد استارباکس

شولتز اصرار زیادی بر حفظ روح واحد در استارباکس داشت

شهرت روزافزون استارباکس نه‌تنها مشتریان، بلکه توجه شرکت‌های رقیب را نیز به‌خود جلب کرد. رقبا با محصولات مشابه و قیمت‌های ارزان‌تر قصد داشتند مشتریان استارباکس را به‌سمت خود جذب کنند. حتی فست‌فودها نیز اسپرسو را به‌ منوِ خود اضافه کردند. دراین‌میان، استارباکس اصول اولیه‌ی خود، یعنی وقار، فضای دلنشین، آرامش و راحتی را حفظ کرد؛ به‌همین‌دلیل، کمترین تأثیر را از تلاش رقبای جدیدش پذیرفت.

پس از مدتی شولتز و دیگر مدیران استارباکس به این نتیجه رسیدند که برای پیروی از اصول مهم خود، باید تغییراتی نیز در ایدئولوژی توسعه‌ی شبکه‌ی خود دهند. آن‌ها به این نتیجه رسیدند که کافی‌شاپ‌های ایتالیایی دیگر برای فرهنگ و سبک زندگی آن سال‌های آمریکایی‌ها مناسب نیستند. کافی‌شاپ‌های ایتالیایی در فضاهای دنج و کوچک تأسیس می‌شدند و میز و صندلی‌های محدودی داشتند. اکثر مشتریان آن‌ها ترجیح می‌دادند در پیش‌خوان کافی‌شاپ نوشیدنی میل کنند. در آمریکا، چنین رویکردی موفق نمی‌شد.

هاوارد شولتز / Howard Schultz

استارباکس تصمیم گرفته بود به مکانی اجتماعی تبدیل شود. آن‌ها باید شکل کافی‌شاپ‌های خود را به‌گونه‌ای تغییر می‌دادند که به بهترین مکان برای شکل‌گیری مکالمه‌ی بین افراد تبدیل شوند. درنتیجه‌ی همین برنامه‌ریزی، شولتز و دیگر مدیران تصمیم گرفتند فضای فروشگاه‌ها را چندبرابر کنند و چیدمان میز و صندلی‌ها را نیز به‌گونه‌ای تغییر دهند که برای مکالمه و ملاقات‌های رسمی و غیررسمی مناسب شود. همین تصمیم کم‌کم‌ آمریکایی‌ها را برای جلسه‌های متعدد به‌سمت استارباکس کشاند.

توسعه‌ی کافی‌شاپ‌های استارباکس با افزایش محبوبیت آن‌ها همراه بود. این هدف نتایج نگران‌کننده‌ای نیز به‌همراه داشت. یکی از مشکلات حفظ کیفیت محصولات باتوجه‌به افزایش شدید تقاضا و فروش قهوه‌ها بود.

قهوه‌ی فروشگاه‌های استارباکس از دانه‌های بوداده و تازه‌ی قهوه درست می‌شد. دانه‌ها در بسته‌بندی‌های مخصوص دو کیلوگرمی به فروشگاه می‌آمدند و به شیری برای تخلیه‌ی دی‌اکسیدکربن بسته‌بندی مجهز بودند. این شیرها مانع از ورود رطوبت به اکسیژن به بسته‌بندی هم می‌شدند. پس از بسته‌بندی، قهوه‌های استارباکس قابلیت جابه‌جایی تا مقصدهای دورتر را پیدا می‌کردند.

تمرکز شولتز و مدیران استارباکس بر کیفیت قهوه به‌حدی بود که بسته‌های قهوه‌ی آن‌ها، فقط ۷ روز تاریخ انقضا داشتند. همین روند اسراف فراوان در مواداولیه را در پی داشت و باعث شد شولتز روند خود را تغییر دهد. قهوه‌ی سریع درنتیجه‌ی همان تغییر روند به مواداولیه‌ی استارباکس اضافه شد که کیفیتی تقریبا مشابه قهوه‌ی سنّتی داشت. درنهایت، محصول جدیدی با استفاده از همان نوع قهوه به منوِ استارباکس افزوده شد که بهبود فروش و افزایش سود را به‌همراه داشت.

هاوارد شولتز / Howard Schultz

شولتز تمرکز بسیاری بر هویت‌بخشیدن به استارباکس داشت. در همین مسیر، او استانداردهایی برای شرکتش در نظر گرفت. درنتیجه‌ی آن استانداردها، نه‌تنها طراحی همه‌ی فروشگاه‌ها و کافی‌شاپ‌های استارباکس، بلکه طعم قهوه نیز در تمامی آن‌ها یکسان بود. شولتز تصمیم گرفت احساس درخانه‌بودن را حتی برای افرادی ایجاد کند که از شهری دیگر به استارباکس می‌آمدند. براساس تصمیم او، موسیقی همیشه در شعبه‌ها پخش می‌شد و حتی ترکیب آن نیز در همه‌ی کافی‌شاپ‌ها یکسان بود.

موسیقی کافی‌شاپ‌های استارباکس به‌قدری در جذب مشتریان موفق بود که آن‌ها حتی درخواست CD گلچین آن‌ها را نیز به فروشندگان می‌دادند. وقتی گزارش درخواست‌ها به مدیران رسید، آن‌ها قراردادی با Capital Records امضا و سی‌دی انحصاری جاز و بلوز خود را در سال ۱۹۹۵ عرضه کردند. در همان روز اول عرضه، ۷۵,۰۰۰ نسخه از آن سی‌دی فروخته شد. در سال‌های بعد، زیرمجموعه‌ی Hear Music به استارباکس اضافه شد که پخش گلچین‌های سالانه‌ی موسیقی را برعهده داشت.

پخش موسیقی واحد در تمام شعبه‌ها، تم استارباکس را نیز منحصربه‌فرد کرد

یکی از نکات جالب فرهنگ استارباکس، اجاره‌ی مکان‌ برای کافی‌شاپ‌ها و سیاست آن‌ها در همکاری است. آن‌ها به مالکان بسیاری از کافی‌شا‌پ‌ها فقط یک دلار در سال پرداخت می‌کنند. درواقع، همه می‌دانند نام استارباکس قطعا مشتری به‌همراه خواهد داشت؛ به‌همین‌دلیل، دربرابر پیشنهاد قیمت اجاره مقاومت نمی‌کنند. در بسیاری از مناطق دورافتاده‌ نیز شعبه‌های استارباکس در کافی‌شاپ‌های سنّتی تأسیس شدند که به رونق‌گرفتن آن مناطق هم منجر شد.

شولتز پس از اجرای استراتژی‌های متنوع و جذاب بازاریابی و موفقیت سریع در آمریکا، در سال ۱۹۹۶ تصمیم گرفت کسب‌وکار خود را وارد مرحله‌ی بین‌المللی کند. اولین فروشگاه او در ژاپن تأسیس شد و سنگاپور، کره‌جنوبی، تایوان، انگلستان، هلند و سوئد، مقاصد بعدی او بودند. تا سال ۲۰۰۰، تعداد فروشگاه‌های آمریکا به ۲,۴۰۰ و فروشگاه‌های خارجی در اروپا،‌ آسیا، کانادا و خاورمیانه به ۳۵۰ عدد رسید.

شولتز در ۴۶ سالگی تصمیم گرفت اورین سی. اسمیت را  مدیرعامل استارباکس کند و خودش فقط روی توسعه‌ی بین‌المللی شرکت متمرکز شود. او هدفی نیز برای خود تعیین کرد: تأسیس ۱,۲۰۰ فروشگاه جدید تا سال ۲۰۰۱. در آن سال‌ها، موقعیت استارباکس روبه‌رشد بود و سود و درآمد و اعتبار روزبه‌روز بیشتر می‌شد. شولتز درباره‌ی تصمیم خود در واگذاری پست مدیرعاملی گفت:

بسیاری از کارآفرینان اشتباه مشترکی مرتکب می‌شوند. آن‌ها وقتی از برون‌سپاری وظایف خسته می‌شوند، اطراف خود را با دستیاران وفادار پر می‌کنند. آن‌ها می‌ترسند که افراد باهوش و موفق دیگر را در پست‌های رهبری قرار دهند.

starbucks

مدیر اسطوره‌ای استارباکس در سال ۲۰۰۵ اعلام کرد قصد دارد تعداد کافی‌شاپ‌های خود را به ۱۰,۰۰۰ باب برساند. او اعتقاد داشت شرکت باید با سرعت زیادی رشد کند؛ وگرنه رقبا به‌سرعت آن‌ها را از بازار خارج می‌کنند. البته، دیدگاه او نشان‌دهنده‌ی بلندپروازی‌های جاه‌طلبانه‌اش بود؛ چراکه در آن زمان، رقبای استارباکس با فاصله‌ای زیاد پشت‌سر آن‌ها حرکت می‌کردند.

یکی از نکات جالب سال‌های ابتدایی قرن بیست‌ویکم در شرکت شولتز، انتخاب شاخصی اقتصادی ازطرف مجله‌ی اکونومیست با نام استارباکس بود. آن شاخص وضعیت اقتصادی کشور را باتوجه‌به قیمت یک فنجان قهوه‌ی استارباکس پیش‌بینی و تحلیل می‌کرد.

شولتز برای تمرکز بر توسعه‌ی بین‌المللی از مدیرعاملی کناره‌گیری کرد

با رشد اعتبار جهانی استارباکس،‌ مدیران آن ازجمله شولتز تصمیم گرفتند وارد فضای فست‌فود نیز شوند و غذا را نیز به منوِ خود اضافه کنند. چنین تصمیمی درنتیجه‌ی برنامه‌ی شولتز برای توسعه به بازارهای چین و تایوان ایجاد شد. در آن مناطق، مردم نوشیدنی‌های گرم را فقط به‌عنوان مکملی درکنار غذای خود می‌دیدند. به‌هرحال، تقریبا تمامی فروشگاه‌های بین‌المللی قهوه به‌تدریج غذاهای متنوع ازجمله انواع اسنک و ساندویچ و شیرینی را به منوِ خود اضافه کردند. درنهایت، استارباکس نیز مجبور شد با آن روند همراه شود و انواع غذا را در منوِ خود اضافه کند.

ورود به دنیای ورزش

پس از آنکه استارباکس به ثباتی کلی رسید، هاوارد شولتز تصمیم گرفت فعالیتش در سِمَت مدیرعاملی استارباکس را کاهش دهد و با خرید تیم بسکتبال مردان Seattle SuperSonics و زنان Seattle Storm وارد فضای ورزش شد. او در زمان مدیریت آن تیم‌ها، به اداره‌ی ضعیف و تلاش برای هدایت تیم‌ها شبیه به شرکت‌های تجاری محکوم می‌شد.

هاوارد شولتز / Howard Schultz

در سال ۲۰۰۶، شولتز اعلام کرد تیمش به ورزشگاه جدید یا بازسازی استادیوم کنونی نیاز دارد. در همان سال و پس از آنکه درخواستش را مقام‌های دولتی واشنگتن رد کردند، تیمش را به قیمت ۳۵۰ میلیون دلار فروخت. مراحل فروش تیم و سال‌های پس از آن، با مشکلات اعتباری برای شولتز همراه بود که به‌هرحال، با نقل‌مکان تیم سیاتل سوپرسونیک به‌اتمام رسید. البته، سرنوشت آن تیم سیاتلی از اعتبار شولتز در آن شهر کاست.

سال‌های اخیر و خروج و از استارباکس

شولتز پس از مدتی به تیم مدیریت استارباکس بازگشت. دلایل اصلی بازگشت وی عبارت بودند از: کاهش کیفیت و خدشه‌دارشدن روح استارباکس. این درحالی بود که شولتز همواره مدیران را به مشاوره‌ی دقیق‌تر تشویق می‌کرد. درکنار آن، بحران اقتصادی سال ۲۰۰۸ پیش آمد که درنهایت، هاوارد را به بازگشت به تیم اجرایی اصلی وادار کرد.

بحران اقتصادی ۲۰۰۸ هاوارد شولتز را به مدیریت استارباکس بازگرداند

علاوه‌بر بحران اقتصادی، حضور رقبای جدید و تلاش بازیگران بزرگ نیز استارباکس را تهدید می‌کرد. غول‌هایی همچون مک‌دونالد و Dunkin' Donuts برای ورود به بازار قهوه بسیار تلاش می‌کردند. افزون‌براین، کسب‌وکارهای محلی در شهرهای مختلف، مشتریان را به حمایت دعوت می‌کردند و استارباکس در میان این رقبای کوچک‌وبزرگ گرفتار شده بود. به‌هرحال، شولتز برای حفظ شرکتش مجبور شد ۶۰۰ فروشگاه را در سال ۲۰۰۸ و ۳۰۰ فروشگاه را در سال ۲۰۰۹ تعطیل کند.

هاوارد شولتز / Howard Schultz

شولتز در حال آماده‌سازی کمپین‌های انتخاباتی

در جریان تغییرات مدیریتی بزرگ در سال ۲۰۰۸، شولتز بسیاری از مدیران ارشد استارباکس را اخراج کرد. او اولین مدیرفنی شرکت را نیز در همان سال استخدام کرد که کارت جایزه‌ی استارباکس اولین محصول مدیریتی‌ مدیرفنی بود. برای بهبود خدمات نیز، در مدت کوتاهی همه‌ی فروشگاه‌های استارباکس در آمریکا تعطیل شدند تا باریستاها آموزش حرفه‌ای ساخت قهوه‌ی اسپرسو را فرابگیرند.

هاوارد شولتز مدت کوتاهی عضو هیئت‌مدیره شرکت اسکوئر بود و در سال ۲۰۱۳، از آنجا خارج شد. در سال ۲۰۱۶، باردیگر از سِمَت مدیرعاملی استارباکس کناره‌گیری کرد و کارش را در جایگاه رئیس هیئت‌مدیره پی گرفت. در سال ۲۰۱۸، او سرانجام از همه‌ی سِمَت‌هایش در شرکت استعفا داد تا برای کمپین انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا آماده شود.

 تجربه‌ی نویسندگی

هاوارد شولتز تجربیات خود از زندگی با فقر تا تبدیل به یکی از کارآفرینان ثروتمند آمریکا را در چند کتاب به‌رشته‌ی تحریر درآورد. در سال ۱۹۹۷، وی اولین کتاب خود را به‌همراه دوری جونز یانگ به‌نام Pour Your Heart In It: How Starbuck Built a Company One Cup at a Time منتشر کرد. کتاب بعدی او Onward: How Starbucks Fought for Its Life Without Losing Its Soul نام داشت که آن را با همکاری جوان گوردون نوشت و در سال ۲۰۱۱، منتشر کرد. کتاب سوم For Love of Country نام داشت که در سال ۲۰۱۴، آن را هم با همکاری نویسنده‌ای دیگر به‌نام راجیو چاندراسکاران عرضه شد.

هاوارد شولتز

جدیدترین کتاب هاوارد شولتز From the Ground Up نام دارد که در سال ۲۰۱۹ در کمپین‌های مختلف، خودش معرفی کرد. شولتز در مراسمی در دانشگاه ایالتی آریزونا (از همکاران نزدیک استارباکس) درباره‌ی کتاب جدیدش گفت:

هرج‌ومرج و آسیب روحی و خشم و عصبانیت در زندگی من بود. من یک موهبت داشتم و آن موهبت، ارث مالی نبود؛ بلکه اعتقاد مادرم به این کشور بود. اگر او را نداشتم، نمی‌توانستم از آنچه در زندگی روزمره‌ام اتفاق افتاده بود، فرار کنم.

زندگی شخصی و جوایز و افتخارات

هاوارد شولتز فعالیت‌های خیرخواهانه‌ای نیز در کارنامه‌اش دارد که در سال ۱۹۹۹، یکی از آن‌ها به دریافت جایزه‌ی رهبری بین‌المللی از بنیاد ایدز منجر شد. در سال ۲۰۱۱ و در رخدادی دیگر، مجله‌ی فورچن او را به‌عنوان تاجر سال انتخاب کرد. در سال ۲۰۱۷، دانشگاه ایالتی آریزونا به این مدیر افسانه‌ای مدرک دکتری اعطا کرد.

هاوارد شولتز / Howard Schultz

هاوارد شولتز در کناری همسرش شری کرچ

در سال ۱۹۸۲، شولتز با شری کرچ ازدواج کرد. آن‌ها دو فرزند دارند و در مدیسون‌پارک سیاتل زندگی می‌کنند. پسر آن‌ها، جوردن شولتز، نویسنده‌ی ورزشی در هافینگتون‌پست است. دختر شولتز، ادیسون، در حرفه‌ی پزشکی و برنامه‌های اجتماعی بنیاد خیریه‌ی نیویورک فعالیت می‌کند. در سال ۱۹۹۶، هاوارد و همسرش بنیاد خیریه‌ای به‌نام خانواده‌ی خود تأسیس کردند که اکنون از دو برنامه‌ی ملی خیریه حمایت می‌کند: Onward Youth با هدف افزایش فرصت‌های شغلی برای افراد ۱۶ تا ۲۴ ساله و دیگری Onward Veterans با هدف آماده‌کردن بازنشسته‌های نظامی پس از ۱۱سپتامبر برای بازگشت به زندگی اجتماعی.

در‌حال‌حاضر، شولتز مشغول آماده‌سازی کمپین انتخاباتی خود برای ریاست‌جمهوری سال ۲۰۲۰ آمریکا است و در آن انتخابات، به‌احتمال زیاد به‌عنوان نامزد مستقل حضور خواهد داشت. آخرین آمارها ثروت این کارآفرین بزرگ را ۲.۹ میلیارد دلار تخمین می‌زنند.



تاريخ : سه شنبه 21 اسفند 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

با اینکه تقریبا ۸۰۰ میلیون نفر در فاصله‌ی ۱۰۰ کیلومتری آتشفشان‌های سراسر جهان زندگی می‌کنند، نظارت مستمر روی این بلایای طبیعی بسیار اندک است. با‌این‌حال، به‌گفته‌ی ژولیت بیگز، متخصص آتشفشان دانشگاه بریستول بریتانیا، پژوهشگران به‌لطف روش‌های نوظهور می‌توانند به‌‌طور مستمر روی این پدیده‌ها نظارت کنند.

تیم بیگز از یادگیری ماشین برای پی‌بردن به ناهنجاری‌های زمین در اطراف آتشفشان‌ها استفاده می‌کند. این تیم ۲۰‌مارس۲۰۱۸ در کنفرانس سانتا فی نیومکزیکو طرح پیشنهادی خود برای استفاده از هوش مصنوعی را ارائه داد.

بیگز و همکاران او از مشاهده‌های راداری دو ماهواره ازجمله ماهواره‌ی اروپایی سنتینل ۱ استفاده می‌کنند. اعضای تیم براساس موقعیت ماهواره‌ها در بازه‌های ۶ یا ۱۲ یا ۲۴ روزه به داده‌های مرتبط با آتشفشان‌های سراسر جهان را جمع‌آوری می‌کنند. ماهواره‌ها با عبور مجدد از یک نقطه، فاصله‌ی بین خود و زمین را اندازه‌گیری می‌کنند. با این کار، تغییرات فاصله در بازه‌ی زمانی آشکار می‌شود؛ مثلا نشست یا برآمدگی زمین براثر تغییرات ماگمای زیر آتشفشان.

باوجوداین، داده‌های مذکور نیز خالی از اشکال نیستند. بخارآب موجود در جوّ می‌تواند سیگنالی مشابه تغییرات زمین ارسال کند و پژوهشگران هنگام بررسی مشاهده‌های راداری باید این مسئله را هم در نظر بگیرند. انحراف‌های جوّی، به‌ویژه در بررسی بازه‌های زمانی نزدیک به زمان حال، مشکل‌ساز می‌شوند.

آتشفشان آگونگ

آتشفشان آگونگ در جزیره‌ی بالی، اندونزی، نوامبر۲۰۱۷

دید واضح‌تر

تیم بیگز در آغاز بررسی تصاویر دریافتی ماهواره‌ی سنتینل ۱ از آتشفشان آگونگ در بالی اندونزی که در نوامبر۲۰۱۷ دچار فوران شد، این مشکلات را در نظر گرفت. تقریبا دو ماه قبل از فوران این آتشفشان، صدها زلزله‌ی کوچک مناطق اطراف را لرزانده بود و تقریبا ۱۴۰,۰۰۰ نفر خانه‌های خود را ترک و به نقاط دیگر فرار کردند.

انحراف‌های جوّی در اطراف آگونگ تلاش‌های تیم برای بررسی ناهنجاری‌ زمین در اطراف آتشفشان را مختل کرده بود؛ اما بیگز و تیم او پس از تصحیح سیگنال‌های جوّی، متوجه شدند زمین در اطراف دامنه‌ی شمالی آگونگ به‌اندازه‌ی ۱۰ سانتی‌متر در جهت آتشفشان مجاور بالا آمده است.

براساس گزارش این تیم، حرکت زمین نشان‌دهنده‌ی فعالیت‌ ماگما در سیستم لوله‌کشی طبیعی بود که دو آتشفشان را به یکدیگر وصل می‌کرد. بیگز معتقد است هدف اصلی تیم او پیش‌بینی فوران آتشفشانی نبود؛ اما آن‌ها با مطالعه‌ی موردی آگونگ توانستند اطلاعات زیادی را درباره‌ی این روش و امکان‌پذیری آن به‌دست بیاورند.

فابین آلبینو، متخصص ژئوفیزیک دانشگاه بریستول و یکی از اعضای تیم بیگز، قصد دارد با مدل‌های آب‌وهوایی تقریبا نزدیک به زمان واقعی، راه‌‌حلی فوری برای تصحیح انحراف‌های جوّی پیدا کند.

درصورتی‌که این مدل برای پیش‌گویی اختلال‌های جوّی موفقیت‌آمیز باشد، آلبینو می‌تواند با شناسایی سیگنال‌های غیرمعمول در داده‌های رادار ماهواره‌ای، سیگنال‌های بخار آب‌وهوا را از سیگنال‌های آتشفشانی تفکیک کند. آلبینو می‌گوید این پروژه هنوز در مراحل اولیه است؛ اما درنهایت می‌تواند راهی برای ارزیابی سریع پدیده‌های اطراف آتشفشان‌هایی مثل آگونگ فراهم کند.

بیگز و همکارانش که مشغول بررسی آتشفشان‌های سراسر جهان هستند، شبکه‌ای عصبی ساختند که تقریبا ۳۰,۰۰۰ تصویر ماهواره‌ی سنتینل ۱ از ۹۰۰ آتشفشان را پردازش و ۱۰۰ تصویر را برای بررسی دقیق‌تر علامت‌گذاری کرده است. به گزارش این تیم، از میان این داده‌ها حداقل ۳۹ تصویر شکل دقیق ناهنجاری‌های زمین را نشان می‌دهند. پژوهشگران به کمک الگوریتمی داده‌ها را مرتب‌ کردند و در زمان صرفه‌جویی کردند. بدین‌ترتیب آن‌ها از زمان باقی‌مانده برای بررسی دقیق‌تر آتشفشان‌ها استفاده می‌کنند.

تیم پژوهشی در‌حال‌آموزش شبکه‌ی عصبی خود روی داده‌های ترکیبی است که از فوران‌های شبیه‌سازی‌شده به‌وجود آمده‌اند. به‌گفته‌ی پوی آنانتراسیریچایی، مهندس دانشگاه بریستول، با این کار دقت الگوریتم دوبرابر می‌شود.

روش‌های جایگزین

گروهی با سرپرستی آندرو هوپر در دانشگاه لیدز در‌حال‌توسعه‌ی روشی دیگر برای آشکارسازی خودکار علائم بالقوه‌ی آشفتگی‌های زمین هستند. هوپر و همکاران ‌به‌جای مرتب‌سازی تصاویر رادار ماهواره‌ی سنتینل ۱ (طبق روش بیگز)، از تکنیک جست‌وجوی تغییرات در داده‌های ماهواره‌ای استفاده می‌کنند.

درصورت تغییرشکل زمین، روش هوپر می‌تواند افزایش یا کاهش سرعت یا تغییرات را ثبت کند. بدین‌ترتیب پژوهشگران می‌توانند حتی کوچک‌ترین تغییرات زمین را در بازه‌ی زمانی طولانی‌تر بررسی کنند.

با داده‌های ماهواره‌ای می‌توان به ناهنجاری‌های زمین و فعالیت‌های آتشفشانی پی برد

این تحلیل با تحلیل گروه بیگز تفاوت دارد؛ اما هدف نهایی هر دو گروه پردازش داده‌های آتشفشانی است. بیگز و هوپر به‌دنبال آزمودن روش‌های خود روی پایگاه داده‌ی جهانی ناهنجاری‌های آتشفشانی هستند که میزبانی آن برعهده‌ی مرکز مشاهد‌ها و مدل‌سازی زلزله و آتشفشان و تکتونیک در بریتانیا است؛ ولی به‌دلیل مشکلات فنی این پایگاه‌ داده، پژوهشگران برای مقایسه‌ی جزءبه‌جزء روش‌های خود از آن استفاده نمی‌کنند.

دانشمندان دیگر مانند مت پریچارد، متخصص آتشفشان دانشگاه کورنل نیویورک، مشغول توسعه‌ی الگوریتم‌هایی هستند که برای تشخیص تغییرات آتشفشانی از دیگر انواع داده‌های ماهواره‌ای مانند دمای سطح یا نشر گاز و خاکستر استفاده می‌کنند.

پریچارد امیدوار است بتواند ازطریق همکاری با بیگز و دانشمندان دیگر، از روش‌های یادگیری ماشین برای طبقه‌بندی داده‌های ماهواره‌های ناسا و آکوا و ترا استفاده کند. این ماهواره‌ها در ۱۷ سال گرمای خروجی آتشفشان‌ها را اندازه‌گیری کرده‌اند؛ اما او و همکارانش هنوز در آغاز راه کار با الگوریتم‌ها هستند و مسیری طولانی در پیش دارند.



تاريخ : سه شنبه 21 اسفند 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

از دیدگاه بسیاری از کارشناسان، امروزه AMG فراتر از شرکت تیونینگ عمل می‌کند و البته، مستقل از مرسدس بنزبه‌عنوان خودروساز اصلی نیست. حالا، محصولاتی مثل AMG GT و AMG GT4 در سبد مرسدس بنز وجود دارند که بدون آپشن‌های AMG تولید نمی‌شوند و انحصارا محصول اختصاصی AMG هستند. این موضوع تاحدودی برای دپارتمان M در گروه خودروسازی بی‌ام‌و هم صادق است؛ چراکه نسل جدید سری 8 صرفا با مدل‌های مثل M850 یا M840d عرضه می‌شود تا محصولی اختصاصی برای M باشد. در آغاز، شرکت‌های AMG و M خودروهای مرسدس بنز و بی‌ام‌و را با هدف رقابت در مسابقات سرعت، تقویت و بهینه‌سازی می‌کردند. به‌مرور و پس از تشخیص نیاز بازار، مدل‌های مجهز به آپشن‌های AMG و M وارد جاده‌های شهری شدند و حالا باتوجه‌به اینکه در مالکیت سازنده‌ی اصلی هستند، شرکت تیونینگ مستقل محسوب نمی‌شوند. علاوه‌براین‌ها، بسیاری از کارکنان AMG و مرسدس بنز یا M و بی‌ام‌و مشترک هستند تا فناوری و مهندسی موجود در محصولات هماهنگ شود. با این وضعیت، AMG و M شرکت‌های تیونینگ نیستند؛ بلکه فراتر از آن، خودروسازانی وابسته و زیرمجموعه‌ی سازنده‌ی اصلی به‌شمار می‌روند.

 

درحال‌حاضر، برابوس را می‌توان محبوب‌ترین شرکت تیونینگ محصولات مرسدس بنز، به‌ویژه نسخه‌های AMG دانست. البته، نام‌های کوچک‌وبزرگ بسیاری در دنیای افترمارکت و تقویت پیشرانه حضور دارند که مدل‌هایی قوی‌تر از محصولات برابوس نیز تولید کرده‌اند؛ اما باتوجه‌به تیراژ درخورتوجه همراه‌با شخصی‌سازی داخلی و بیرونی در خودروهای برابوس، می‌توان این شرکت را برترین برند تیونینگ‌ مرسدس بنز شناخت.

mercedes benz E class 1978مرسدس بنز کلاس E کد W123 که بین سال‌های ۱۹۷۵ تا ۱۹۸۶ تولید شد

اواخر دهه‌ی ۱۹۷۰ و زمانی‌که AMG محصولی برای عرضه به مردم عادی نداشت و صرفا در مسابقات سرعت فعالیت می‌کرد، خودروهای مرسدس بنز به‌عنوان مدل‌های اسپرت و سریع شناخته نمی‌شدند. در آن زمان، مرسدس بنز نماد خودروهای لوکس و نسبتا سنگین‌وزن آلمانی محسوب می‌شد که در‌مقایسه‌با مدل‌های گران‌قیمت انگلیسی و آمریکایی، کیفیت ساخت و مهندسی بهتری ارائه می‌کرد. این شرایط فرصتی مغتنم برای دیگر برندها، مثل پورشه وبی‌ام‌و بود که محصولات اسپرت و جوان‌پسند تولید کنند.

برابوس با نام کامل BRABUS GmbH در سال ۱۹۷۷ تأسیس شد. مقر اصلی شرکت در بوت‌تروپ آلمان شکل گرفت و از همان ابتدا، بهینه‌سازی فنی و ظاهری محصولات مرسدس بنز به‌عنوان هدف آن تعیین شد. ایده‌ی تأسیس برابوس و داستان تشکیل این شرکت یکی از داستان‌های جالب‌ در نوع خود است. بودو بوشمن، فرزند ثروتمند خانواده‌ای بود که از قدیم، در کار خریدوفروش خودروهای لوکس فعالیت داشتند. پدر او یکی از نمایندگان فعال مرسدس بنز محسوب می‌شد؛ اما بودو برخلاف پدر، به محصولات پورشه علاقه‌ داشت. گفته می‌شود بودو بوشمن جوان با پارک‌کردن پورشه‌ی خود درکنار مرسدس بنزهای نمایشگاه پدرش، او را عصبانی می‌کرد. این موضوع ایده‌ی ساخت مرسدس بنز با قدرت و سرعت نزدیک به محصولات پورشه را به ذهن بودو بوشمن رساند.

brabus history بودو بوشمن (سمت چپ تصویر) درکنار کلوس براکمن

پیش از تأسیس شرکت برابوس، بوشمن جوان مرسدس بنز کلاس S کد W116 را تقویت و بهینه‌سازی کرد. این خودروِ سیاه‌رنگ با ظاهری متفاوت از مدل‌های استاندارد، درکنار مرسدس بنزهای موجود در نمایشگاه پدر متمایز بود و با استقبال عموم مردم مواجه شد. بودو تصمیم گرفت شرکتی در سطح GmbH تأسیس کند که در سیستم اداری آلمان، به شرکت‌های با مسئولیت محدود (Gesellschaft mit beschränkter Haftung) اطلاق می‌شود. طبق قوانین آن زمان آلمان، ثبت شرکت به‌صورت انفرادی ممکن نبود و بودو بوشمن به شریک نیاز داشت. به‌همین‌دلیل، دوست دوران دانشگاه بوشمن، کلوس براکمن، هم‌بنیان‌گذار اولین شرکت تخصصی تیونینگ مرسدس بنز برای عرضه‌ی عمومی شد. شرکت نهایی با ترکیبی از نام‌های خانوادگی براکمن و بوشمن «برابوس» نام گرفت.

چندی بعد، براکمن از شراکت کناره گرفت و سهمش را به مبلغی معادل ۱۰۰ مارک (واحد پول آلمان پیش از پیوستن به یورو) واگذار کرد. او به کار وکالت ادامه داد و البته از ابتدا هم، علاقه‌ای به خودروهای اسپرت نداشت. در سمت دیگر ماجرا، بودو بوشمن شیفته‌ی مدل‌های تقویت شده بود و با کمک‌های مالی و فکری پدر برابوس را پیش برد. هنگام تأسیس شرکت، بودو بوشمن ۲۲ سال داشت و از دانشگاه حقوق و تجارت فارغ‌التحصیل شده بود.

یکی از تفاوت‌های مهم برابوس با AMG، امکان ساخت تک‌نمونه از خودروهای اختصاصی برای مشتریان ویژه است. امروزه، این تیونر مستقل با گستره‌ی متنوعی از امکانات رفاهی و تزیینی نیازهای خریداران متموّل را پاسخ می‌دهد. از رینگ‌های اختصاصی گرفته تا نوع صندلی و سیستم صوتی، می‌توانند به سلیقه‌ی مشتری تغییر کنند و حتی جزئی‌ترین لوازم طرح و رنگ سفارشی داشته باشند.

Brabus SL 2010 r132مرسدس بنز SL برابوس کد R132 مدل ۲۰۱۱ 

به‌عقیده‌ی کارشناسان و مجموعه‌داران، برابوس یکی از استودیوهای برتر طراحی و اجرای رنگ بدنه‌ی خودرو در جهان را دارد. این برند می‌تواند با دقتی باورنکردنی انواع رنگ‌های بسیار متنوع و مطابق با سلیقه‌ی مشتری را ارائه دهد. براساس داستانی واقعی، یکی از خریداران برابوس که مجموعه‌ای از انواع فراری دراختیار دارد، یک دستگاه مرسدس بنز سیاه‌رنگ برابوس سفارش می‌دهد؛ اما پس از تحویل خودرو، متوجه تضاد آزاردهنده‌ی این خودرو در‌مقایسه‌با بدنه‌ی قرمز رنگ فراری‌ها می‌شود. به‌سرعت عملیات تغییررنگ محصول برابوس از سیاه به قرمز نتیجه می‌دهد و در کمال تعجب، مرسدس بنز برابوس با رنگ بدنه‌ی مشهور فراری به مشتری بازگردانده می‌شود. به‌عقیده‌ی بعضی خریداران، جذابیت و زیبایی رنگ قرمز برابوس می‌تواند کاملا مشابه فراری باشد.

brabus CEOبودو بوشمن، بنیان‌گذار برابوس (سمت راست) و کنستانتین بوشمن مدیرعامل فعلی (سمت چپ)

در سال ۲۰۰۲، قرارداد همکاری فنی و تجاری بین برابوس و گروه خودروسازی دایلمر (مالک برندهای مرسدس بنز و اسمارت) امضا شد. اخبار رسمی درباره‌ی فروش بخشی از سهام برابوس به مرسدس بنز منتشر نشده است؛ اما براساس شواهد، برابوس همچنان مستقل از خودروساز اصلی فعالیت می‌کند و زیرمجموعه‌ی مرسدس بنز محسوب نمی‌شود. پس از مرگ بودو بوشمن در مارس۲۰۱۸ (برابر با فروردین‌۱۳۹۷)، کنستانتین، پسر او، مدیرعامل برابوس شد.

Brabus Factory

برابوس با داشتن چندین کارخانه‌ و خطِ‌تولید در آلمان، بزرگ‌ترین شرکت تیونینگ خودروِ جهان است. علاوه‌بر این، بیش از ۱۰۰ نمایندگی‌ مستقیم برابوس در سراسر دنیا فعالیت می‌کنند تا از این نظر هم، برتری محسوسی درمقایسه‌با رقبا داشته باشد. این شرکت اولین برند فرعی و افترمارکت در صنعت خودروسازی جهان محسوب می‌شود که در امارات متحده‌ی عربی، نمایندگی رسمی افتتاح کرد و بازار ثروتمندان خلیج‌فارس را هدف گرفت. برابوس از معدود شرکت‌های تیونینگ دنیا است که محصولات خود را با ضمانت‌نامه‌ی طولانی‌مدت می‌فروشد و با خدمات پس‌از‌فروش گسترده‌ی ۷ ساله حمایت می‌کند. 

مهندسی برابوس و تقویت فنی خودرو

brabus S class 1979

سال ۱۹۷۹، اولین محصول برابوس معرفی شد. این خودرو نسخه‌ای از مدل جدید مرسدس کلاس S با کد W126 بود که در آن زمان، تازه‌ترین و لوکس‌ترین محصول مرسدس بنز به‌حساب می‌آمد. اضافه‌کردن روحیه‌ی اسپرت به نماد خودروهای اشرافی آلمان با استقبال علاقه‌مندان مواجه شد و مشتریان پرشماری برای خرید اولین محصول برابوس ابراز تمایل کردند.

می‌توان ادعا کرد تا ۱۵ سال پس از تأسیس، محصولات برابوس ازنظر قدرت پیشرانه و عملکرد فنی، برتری چندانی درمقایسه‌با نمونه‌ی اصلی نداشتند. درمقابل، AMG از اوایل دهه‌ی ۱۹۹۰، نمونه‌های تقویت‌شده‌ی مرسدس بنز را برای عموم عرضه کرد و بازار برابوس را تحت‌تأثیر قرار داد. مدل E190 AMG 3.2 به تعداد محدود ۲۰۰ دستگاه اولین محصول AMG بود و به‌دنبال آن تا سال ۱۹۹۵، تعداد ۷ محصول دیگر از کلاس C ،E ،S و SL به سبد AMG اضافه شدند. این وضعیت شرکت‌های تیونینگ برابوس را به حاشیه برد.

Brabus W210

از دیدگاه کارشناسان، کلاس E کد W210 اولین شاهکار مهندسی برابوس بود که محصولی بسیار پرقدرت‌تر از خودروهای مرسدس بنز و AMG به‌نظر می‌رسید. این خودرو سال ۱۹۹۶ عرضه شد و عنوان سریع‌ترین سدان جهان را ازآنِ خود کرد. مهندسان برابوس پیشرانه‌ی ۱۲ سیلندر ۷.۳ لیتری مرسدس بنز که روی S600 نصب شده بود، به مدل کوچک‌تر و سبک‌تر W210 با وزن خالص تقریبا ۱,۸۰۰ کیلوگرمی منتقل کردند. سپس، پیشرانه تقویت شد تا قدرتمندترین قوای محرک تاریخ در میان تمامی خودروهای جاده‌ای مرسدس بنز با قدرت ۵۸۲ اسب‌بخار و گشتاور باورنکردنی ۷۸۰ نیوتن‌متر متولد شود. محصول نهایی به‌صورت الکترونیکی به نهایت سرعت ۳۳۰ کیلومتر‌برساعت محدود بود؛ چراکه براساس ادعای برابوس، فناوری لاستیک‌ها در آن زمان تحمل سرعت‌های سریع‌تر را نداشت.

Brabus W211

نسل بعدی کلاس E کد W211 هم موردتوجه برابوس قرار گرفت. این محصول نیز زمان عرضه در سال ۲۰۰۵، لقب سریع‌ترین سدان جهان را با نهایت سرعت ۳۵۰ کیلومتربرساعت در کتاب رکوردهای گینس ثبت کرد. برابوس W۲۱۱ پیشرانه‌ی ۶.۳ لیتری تویین‌توربوشارژ ۱۲ سیلندر داشت که AMG عرضه می‌کرد؛ اما مهندسان برابوس آن را به قدرت ۷۳۰ اسب‌بخار و گشتاور ۱۳۲۰ نیو‌تن‌متر رساندند. این‌بار به‌دلیل محدودیت در فناوری ساخت جعبه‌دنده، نهایت گشتاور پیشرانه به ۱۱۰۰ نیوتن‌متر محدود شد.

نسخه‌های راکت

در دهه‌ی اخیر، محصولات برابوس با پیشرانه‌ی تقویت‌شده‌ی ۶.۳ لیتری AMG شناخته می‌شوند که اصطلاحا در قدرتمندترین نمونه، سری ۹۰۰ یا راکت (موشک) نام دارند. البته، دیگر پیشرانه‌های مرسدس بنز، ازجمله نسخه‌های ۴.۷ لیتری و ۵.۳ لیتری هم در سبد برابوس دیده می‌شوند؛ اما در حد‌واندازه‌ی مدل‌های راکت نیستند.

Brabus CLS

اولین خودروِ برابوس از سری راکت، سال ۲۰۰۶ معرفی شد و اتفاقا مدنظر پلیس آلمان قرار گرفت. این محصول با پیشرانه‌ی ۱۲ سیلندر ۶.۳ لیتری توربوشارژ AMG روی بدنه‌ی مرسدس بنز CLSکد W219 قدرت ۷۲۰ اسب‌بخار و گشتاور محدودشده به ۱۱۰۰ نیوتن‌متر داشت تا در زمان ۳.۲ ثانیه از صفر به ۱۰۰ کیلومتربرساعت برسد. برابوس راکت ۲۰۰۶ در ۱۰ ثانیه به سرعت ۲۰۰ کیلومتربرساعت و پس از ۲۹.۵ ثانیه به سرعت ۳۰۰ کیلومتربرساعت می‌رسید و می‌توانست نهایت سرعت ۳۵۰ کیلومتربرساعت داشته باشد. این نسخه از مرسدس بنز CLS در همان سال توانست به رکورد ۳۶۵.۷ کیلومتربرساعت برسد و رسما سریع‌ترین سدان جاده‌ای جهان باشد.

Brabus CLS 800

راکت 800 دومین محصول خبرساز برابوس بود. این‌بار پیشرانه‌ی ۶.۳ لیتری AMG به قدرت ۸۰۰ اسب‌بخار رسید و روی سدان مرسدس بنز CLS کد C218 مدل ۲۰۱۱ نصب شد. آمار و رکوردگیری‌های این خودرو تفاوت چندانی با CLS راکت قبلی نداشت؛ اما تفاوت‌های بیشتری درمقایسه‌با مدل استاندارد AMG داشت. به‌عنوان مثال، ترمزهای ۱۲ پیستون برای چرخ‌های جلو و ۶ پیستون برای عقب جایگزین ترمزهای اصلی شدند. رینگ‌های ۱۹ اینچ یکپارچه طرح F ساخت برابوس هم با لاستیک‌های یوکوهاما به پهنای ۲۵۵ میلی‌متر در جلو و ۲۸۵ میلی‌متر در عقب همراه شدند تا این نسخه از CLS ظاهری متناسب با شرایط فنی داشته باشد. مدل شوتینگ بریک از همین خودرو تا مدت‌ها پس از عرضه، سریع‌ترین محصول با بدنه‌ی استیشن واگن در جهان شناخته می‌شد.

Brabus 900

برابوس راکت 900 دیزرت گولد شاهکار دیگری از مهندسی تیونینگ بود که سال ۲۰۱۵ معرفی شد. این محصول صرفا با رنگ زرد صحرایی (Desert Gold) به‌شهرت نرسید؛ بلکه توانایی فنی نزدیک به اَبَرخودروها وجه تمایز آن با دیگر سدان‌های جهان بود. راکت 900 طلایی براساس مرسدس کلاس S سری AMG S65 تولید شد تا قدرت نزدیک به ۹۰۰ اسب‌بخار و گشتاور ۱,۵۰۰ نیوتن‌متر داشته باشد. هرچند نسخه‌ی نهایی به‌دلیل محدودیت‌های جعبه‌دنده‌ی ۸ سرعته‌ی AMG گشتاورش به ۱,۲۰۰ نیوتن‌متر محدود بود، در ۹ ثانیه، از حالت سکون به سرعت ۲۰۰ کیلومتربرساعت می‌رسید تا سریع‌ترین خودروِ لوکس و پهن‌پیکر دنیا باشد.

 

از دیگر رکوردهای جالب راکت 900، سرعت‌گیری صفر تا ۳۴۰ کیلومتربرساعت در مسافت ۳ کیلومتر بود که برای خودرویی تک‌دیفرانسیل و محورعقب با وزن خالص ۲,۳۰۰ کیلوگرم، جالب و به پورشه ۹۱۱ توربو با وزن ۱,۴۰۰ کیلوگرم نزدیک بود.

دپارتمان خودروهای کلاسیک برابوس

فراتر از تقویت و شخصی‌‌سازی مدل‌های مدرن، برابوس سابقه‌ای طولانی در بازسازی (Restoration) خودروهای کلاسیک مرسدس بنز دارد. درواقع، برابوس می‌تواند هرکدام از مدل‌های قدیمی برند اصلی را از نو بسازد و برای انجام این فرایند، صرفا به شاسی برای حفظ روح اصلی خودرو وابسته است.

Mercedes Benz classic  300 SL

 

 

 

تمامی قطعات فلزی و فنی پیشرانه، ادوات تزیینی داخل کابین، شامل پوشش پارچه‌ای صندلی، دکمه‌ها، تجهیزات الکترونیک قدیمی و بسیاری دیگر، می‌توانند با کمک متخصصان برابوس مشابه نمونه‌ی اصلی تولید و جایگزین قطعات قدیمی شوند. این سطح از بازسازی خودروِ کلاسیک را مدیران برابوس اصطلاحا ۶ ستاره می‌نامند تا نشانه‌ی تفاوت این مدل‌ها از نمونه‌های دست‌نخورده و قدیمی باشد. بسیاری از محصولات برابوس کلاسیک به‌صورت صفر کیلومتر تحویل مشتری می‌شوند و ضمانت‌نامه دارند و خریدار می‌توان از آن‌ها برای رانندگی روزانه استفاده کند.

 

بازسازی خودروهای کلاسیک به‌وسیله‌ی مهندسان برابوس ارزان نخواهد بود. به‌عنوان مثال، مرسدس بنز 300 SL گالوینگ مدل ۱۹۵۶ نسخه‌ی برابوس، بیش از ۲ میلیون دلار قیمت دارد. نمونه‌ی رودستر همین خودرو با استاندارد ۶ ستاره‌ی برابوس با قیمت ۲.۵ میلیون دلار فروخته می‌شود.

مشهورترین محصولات برابوس

در چهار دهه فعالیت برابوس، محصولاتی شاخص دیده می‌شوند که ازنظر فنی و ظاهری جذابیت دارند. درادامه‌، تعدادی از این مدل‌ها را به‌اختصار معرفی می‌کنیم.

برابوس کلاس E کد W124 مدل ۱۹۸۶

 

BRABUS 1986

 

این خودرو به‌دلایل مختلف مهم است. از یک سو، پیشرانه‌های متنوعی مثل نمونه‌ی ۶.۴ لیتری ۸ سیلندر با قدرت ۳۶۰ اسب‌بخار دارد که رسیدن به سرعت ۱۰۰ کیلومتربرساعت در ۵ ثانیه را ممکن می‌کند و از سویی دیگر، برابوس با بهینه‌سازی بدنه‌ی کلاس E توانست آیرودینامیک‌ترین خودروِ سدان تاریخ تا آن زمان را معرفی کند و به کتاب رکوردهای گینس، وارد شود. ضریب دِرَگ این خودرو ۰.۲۶ بود.

برابوس کلاس S کد S600L مدل ۱۹۹۶

 

Brabus s600 1996

 

این محصول علاوه‌بر قدرت و سرعت بیشتر درمقایسه‌با نمونه‌ی اصلی، بدنه‌ی بزرگ‌تری دارد تا سرنشینان ردیف دوم، فضای بیشتری دراختیار داشته باشند. به‌لطف پیشرانه‌ی ۷.۳ لیتری با قدرت ۵۸۲ اسب‌بخار و گشتاور ۷۷۲ نیوتن‌متر، برابوس S600L تنها خودروِ لوکس دنیا در زمان خود بود که می‌توانست سرعت ۳۰۵ کیلومتربرساعت داشته باشد. امروزه، این محصول ارزش کلکسونی بسیاری دارد و بیش از ۴۰۰,۰۰۰ دلار قیمت‌گذاری شده است.

بوگاتی برابوس ۱۹۹۳

 

bugatti EB110 brabus

 

پیش از آنکه شرکت تیونینگ منصوری متولد شود و بوگاتی ویرون را بهینه‌سازی کند، برابوس وارد همکاری با اَبَرخودروساز فرانسوی شد و EB110 را ارتقا داد. بوگاتی فقط ۱۳۹ دستگاه EB110 ساخت که ۳۱ نمونه از آن‌ها نسخه‌ی سوپراسپرت (SS) بودند. مهندسان برابوس پیشرانه و فضای داخلی ۲ دستگاه EB110 سوپراسپرت را بهینه‌سازی کردند؛ اما عملیات آن‌ها به درخواست مجموعه‌داران کاملا محرمانه باقی ماند. تا سال ۲۰۱۳ و حراج یکی از این ۲ مدل به قیمت ۴۷۵,۰۰۰ دلار در انگلستان، کسی نمی‌دانست بوگاتی EB110 SS با تیونینگ برابوس وجود دارد.

برابوس اسمارت

 

Brabus smart

 

شاید خودروهای کوچک و کم‌مصرف اسمارت جذابیت چندانی برای مجموعه‌داران نداشته باشند؛ اما برابوس برای تقویت و تغییر چهره‌ی این مدل‌های شهری دپارتمان ویژه‌ای دارد. سال ۲۰۰۲ و ۴ سال پس از اینکه گروه دایملر (مالک مرسدس بنز) سهام خودروسازی اسمارت را بخرد، برابوس وارد عرصه‌ی تیونینگ محصولات اسمارت شد. امروزه، ارزان‌ترین مدل اسمارت با تجهیزات استاندارد کارخانه حدود ۱۳,۰۰۰ دلار قیمت دارد و در نسخه‌ی فورتو (ForTwo) آپشنال به قیمت ۲۵,۰۰۰ دلار فروخته می‌شود. این درحالی‌ است که اسمارت برابوس آلتیمیت شادو (Ultimate Shadow) به‌عنوان نمونه‌ای ویژه بیش از ۷۰,۰۰۰ دلار قیمت دارد.

 

فراری برابوس

 

ferrari brabus

 

تاکنون محصولات متنوعی از فراری، مثل مدل‌‌های FF و F12 برلینتا و ۶۱۲ اسکاگیلتی F1 ساخت ۲۰۰۴ را برابوس بهینه‌سازی کرده است. دراین‌میان، برابوس ۶۱۲ اسکاگیلتی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است؛ چراکه از معدود نمونه‌های سفارشی فراری با ۴ صندلی همراه جعبه‌دنده و تجهیزات سری F1 محسوب می‌شود.

برابوس کلاس M مدل ۱۹۹۸

 

brabus ML 1996

 

تنها ۲ سال پس از ثبت رکورد برابوس E V12 به‌عنوان سریع‌ترین سدان جهان، کراس‌اور ML موردتوجه شرکت تیونینگ برابوس قرار گرفت. این محصول با پیشرانه‌ی ۱۲ سیلندر که قبلا روی E V12 رکوردزنی کرده و به سرعت ۳۳۰ کیلومتربرساعت رسیده بود، توانست M V12 را به نهایت سرعت ۲۶۱ کیلومتربرساعت برساند تا نام برابوس به‌عنوان سازنده‌ی سریع‌ترین شاسی‌بلند جهان وارد کتاب رکوردهای گینس شود. ۶ سال بعد، این رکورد را پورشه کاین شکست.

برابوس B63S-700 نسخه‌ی ۶ چرخ G63 AMG

Brabus Mercedes-Benz G 63 AMG 6×6

سال ۲۰۰۷، اَبَروانت ۶ چرخ مرسدس بنز به سفارش ارتش استرالیا ساخته شد و ۶ سال بعد، به‌عنوان محصولی از AMG به بازار جهانی رسید تا یکی از شاسی‌بلندهای آفرود  جذاب و گران دنیا باشد. در اولین سال عرضه‌ی این مدل، برابوس G63 AMG ۶X۶ را ارتقا داد تا قدرت پیشرانه‌ی آن را از ۵۳۶ به ۶۹۰ اسب‌بخار و گشتاور را از ۷۵۹ به ۹۶۰ نیوتن‌متر برساند. زمان سرعت‌گیری صفر تا ۱۰۰ کیلومتربرساعت محصول برابوس حدود ۳.۵ ثانیه کمتر از مدل استاندارد AMG بود و به زمان ۴.۴ ثانیه می‌رسید که برای شاسی‌بلندی سه‌دیفرانسیل با وزن ۳,۷۰۰ کیلوگرم برتری مهمی محسوب می‌شد.

میباخ SV12 مدل ۲۰۰۲

 

Brabus maybach

 

سال ۲۰۰۲، مدل‌های اختصاصی برند میباخ با کدهای ۵۷ و ۶۲ تولید شدند. برابوس SV12 محصولی براساس میباخ ۵۷ بود که از پیشرانه‌ی ۶.۳ لیتری تویین‌توربو و قدرت ۶۴۰ اسب‌بخار و گشتاور ۱۰۲۶ نیوتن‌متر می‌گرفت تا رسیدن به سرعت ۱۰۰ کیلومتربرساعت در زمان ۴.۹ ثانیه ممکن شود. نهایت سرعت این خودروِ سوپرلوکس به ۳۱۵ کیلومتربرساعت می‌رسید؛ اما به‌دلیل سفارشی‌سازی هنرمندانه در فضای داخلی مشهور شد. برابوس میباخ با قیمت حدودی ۷۰۰,۰۰۰ دلار، علاوه‌بر استفاده‌ی زیاد از چرم طبیعی و چوب در کابین، به نمایشگرهای بزرگ LCD با کامپیوتر قدرتمند همراه موس و کیبورد اختصاصی مجهز بود.

مرسدس SLR مک‌لارن V10 نسخه‌ی طلای سفید

 

Brabus SLR

 

سوپراسپرت SLR مک‌لارن حتی در اولین نسخه‌ی ساخت کارخانه هم جذابیت بسیار زیادی داشت. این محصول سال ۲۰۰۳ معرفی شد و مرسدس بنز در مدل‌های متنوع با تیراژ ۲,۱۵۷ دستگاه بنز تولید کرد. برابوس هر ۲ بدنه‌ی کوپه با سقف فلزی و رودستر سقف پارچه‌ای را بهینه‌سازی کرد؛ اما در نسخه‌ای ویژه با پوشش بدنه‌ی براق و آینه‌ای موردتوجه رسانه‌ها قرار گرفت. هنوز مشخص نیست بدنه‌ی این خودروِ استثنایی با کروم پوشیده شده یا متناسب نام آن (White Gold) مزین به طلای سفید است. فقط یک نمونه از این SLR مک‌لارن برابوس در دنیا وجود دارد که به‌ندرت در خیابان‌های دبی و لندن دیده می‌شود. بنابر اخبار غیررسمی، نسخه‌ی طلای سفید به پیشرانه‌ای ۸.۴ لیتری با ۴توربوشارژر مجهز است که قدرت ۱,۶۰۰ اسب‌بخار تولید می‌کند و بیش از ۲ میلیون دلار هزینه‌ی ساختش است.

برابوس راکت 900 میباخ S650L

 

Brabus 900 S class

تاکنون، برابوس نسخه‌های مختلفی از مرسدس کلاس S میباخ بهینه‌سازی کرده است. جدیدترین مدل بیش از دوبرابر نمونه‌ی اصلی قیمت دارد و تقریبا تمامی فضای داخلی آن را برابوس تهیه می‌کند. این خودرو به قوی‌ترین پیشرانه‌ی تاریخ برابوس مجهز است تا قدرت ۸۸۷ اسب‌بخار و گشتاور ۱۵۰۰ نیوتن‌متر داشته باشد. نهایت سرعت برابوس 900 میباخ به ۳۵۰ کیلومتربرساعت محدود شده است و می‌تواند در زمان ۳.۷ ثانیه به سرعت ۱۰۰ کیلومتربرساعت برسد. در دنیای امروز، شاید این آمار چندان تعجب‌آور و فراتر از انتظار نباشد؛ اما هنوز هیچ خودروِ لوکس دیگری در کلاس مرسدس بنز S نمی‌تواند سریع‌تر از محصول برابوس به سرعت ۳۴۰ کیلومتربرساعت برسد. راکت 900 میباخ ۲۴ ثانیه پس از شروع حرکت به این سرعت می‌رسد و با طی‌کردن مسافت ۳ کیلومتر از نقطه‌ی شروع حرکت، رکورددار کوتاه‌ترین مسیر سرعت‌گیری صفر تا ۳۴۰ کیلومتربرساعت نیز محسوب می‌شود. نمونه‌های سفارشی این خوردرو بیش از ۵۰۰,۰۰۰ دلار قیمت دارند.

ون کلاس V بیزنس

Brabus Van

 

سری خودروهای موسوم به برابوس بیزنس براساس ون‌های مرسدس بنز‌ کلاس V عرضه می‌شوند. در‌مقایسه‌با مدل اصلی، محصولات برابوس بدنه‌ای کشیده‌تر و کابین راحت‌تر دارند که البته با صندلی‌های بسیار لوکس و تجهیزات سفارشی، شبیه به هتلی متحرک عمل می‌کنند. پیشرانه‌ی دیزلی 250d مرسدس بنز در ون برابوس، سرعت‌گیری صفر تا ۱۰۰ کیلومتربرساعت را در ۸.۸ ثانیه فراهم می‌کند که چندان متفاوت از خودروهای مشابه در این کلاس نیست؛ اما امکانات متنوع در فضای داخلی، مهم‌ترین برتری برابوس محسوب می‌شود.

 

نمایشگر ۴۰ اینچ، پلی‌استیشن ۴، سیستم صوتی قدرتمند ۱۲۰۰ وات، چند شارژر بی‌سیم، شیشه‌های مجهز به فناوری مجیک گلس (قابل تبدیل به حالت کدر یا شفاف)، صندلی‌های برقی با چرم طبیعی با دسترسی به یخچال، قهوه‌ساز و صندوق محافظت از اشیاء، مهم‌ترین امکانات این ون ۳۱۵,۰۰۰ دلاری هستند.

 قایق برابوس شادو 800 

قایق برابوس شادو 800، معرفی شد

 قایق لوکس و ۸۰۰ اسب بخاری برابوس پیشرانه‌ی یکسانی با مرسدس G کلاس مدل G850 دارد تا به حداکثر سرعت ۵۰ گره‌ی دریایی یا ۹۳ کیلومتربرساعت دست یابد. برابوس با همکاری شرکت کشتی‌سازی آکسوپار قصد دارد ۲۰ دستگاه از این قایق را با قیمت ۴۷۵,۰۰۰ دلار تولید کند. البته، این قیمت با انتخاب آپشن‌های بیشتر افزایش می‌یابد. ازجمله امکانات سفارشی قایق برابوس شادو 800 تلویزیون ۴۲ اینچی اپل TV و سیستم صوتی فراگیر است. 

 

 

 

 

 

 

 
 

 



تاريخ : سه شنبه 21 اسفند 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

 

هواوی چندی پیش، گوشی‌های هوشمند جدید سری محبوب Y، یعنی Y9 2019 و Y7 پرایم 2019 را معرفی کرده است. این دستگاه‌ها جانشین مستقیم سری ۲۰۱۸ در این رده هستند که چند ماه قبل عرضه شده‌اند. این دو دستگاه در‌مقایسه‌با نسل‌ قبلی تغییرات چشمگیری کرده است. هواوی Y9 2019 و Y7 پرایم 2019 از حاشیه‌های نازک‌تری بهره می‌برند و نمایشگر آن‌ها برخلاف نسل پیشین بریدگی دارد. 

در طراحی ظاهری این دو دستگاه، هواوی حساسیت‌های خاصی به‌خرج داده تا با در دست‌گرفتن آن‌ها حس بهتر و خوشایندی تجربه کنید. طراحی به‌روز سری Y موجب شده فاصله‌ی میان دستگاه‌های میان‌رده این شرکت با پرچم‌داران به‌مراتب کمتر شود. هر دو دستگاه قیمت مقرون‌به‌صرفه و مشخصات سخت‌افزاری مناسبی دارند. برای آشنایی بیشتر با این دو محصول هواوی به بخش محصولات زومیت مراجعه کنید. 

درادامه، شما را با این دو گوشی هوشمند بیشتر آشنا می‌کنیم. با زومیت همراه باشید.

 

تماشا در یوتیوب

دیدگاه شما درباره‌ی گوشی‌های سری Y هواوی چیست؟



تاريخ : سه شنبه 21 اسفند 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

فولکس‌واگن در مسابقات صعود تپه‌ (Hill Climb) پایکس‌پیک رکورد کم‌نظیری به‌نام خود ثبت کرد. این خودروساز آلمانی در مسابقات مذکور با ابرخودروَ I.D. R موفق شد دو رکورد سرعت ثبت کند؛ اما می‌توانست مسیر مسابقه را در زمانی کمتر از ۸ دقیقه نیز طی کند. این نخستین‌باری بود که خودرویی می‌توانست در مسابقات صعود تپه مسیر تقریبا ۲۰ کیلومتری با ۱۵۶ پیچ و در ارتفاع ۴۳۰۰ متری از سطح دریا را به‌پایان برساند. ویدئوهایی که از این رکوردگیری منتشر شد، به‌وضوح شاهکار باورنکردنی ابرخودروِ برقی فولکس‌واگن را به‌نمایش می‌گذارد. 

Volkswagen I.D. R / فولکس واگن پایکس پیک

باوجوداین، شرکت پژو که از رقبای شکست‌خورده‌ی فولکس‌واگن در رکوردگیری صعود تپه‌ی سال گذشته به‌شمار می‌رفت، چندان از این رکورد سرعت متحیر نشده است. این خودروساز فرانسوی معتقد است ابرخودروِ آلمانی خیلی بهتر از این‌ها می‌توانست ظاهر شود و حتی رکورد سریع‌تری به‌نام خود ثبت کند. 

Volkswagen I.D. R / فولکس واگن پایکس پیک

برونو فامین، مدیر پژو اسپرت گفت:

رکورد ۷ دقیقه و ۵۷ ثانیه و ۱۴۸ هزارم ثانیه‌ی فولکس‌وگن I.D. R کمی ناامیدکننده است. شخصا از فولکس‌واگن خیلی ناامید شدم؛ چون می‌توانست خیلی بهتر از این عمل کند. این ابرخودرو حداقل می‌توانست بین ۱۰ تا ۱۵ ثانیه مسیر را زودتر طی کند و به خطِ‌پایان برسد. 

Volkswagen I.D. R / فولکس واگن پایکس پیک

شایان ذکر است فولکس‌واگن I.D. R توانست پژو ۲۰۸ T16 را با ۱۷ ثانیه اختلاف در مسابقات صعود تپه‌ی پایکس‌پیک شکست دهد. همچنین، رکورد پژو تقریبا پنج سال قبل از رکورد سرعت فولکس‌واگن ثبت شده است. باتوجه‌به نکات ذکرشده، می‌توان درک کرد پژو هنوزهم به رکوردشکنی جدید فکر می‌کند. 

Volkswagen I.D. R / فولکس واگن پایکس پیک

فامین افزود:

حتی اگر با پیشرانه‌ی بنزینی هم بخواهید، می‌توانید این رکورد سرعت را بشکنید و آن را ارتقا دهید؛ اما اگر به فکر بازاریابی موفق باشیم، خودروِ برقی گزینه‌ی مناسب‌تری است. البته اگر بخواهیم هزینه‌ی چنین کاری را تأمین کنیم، به مدیرعامل باید ثابت کنیم که رکوردشکنی اینچنینی ارزش سرمایه‌گذاری دارد. 

با تمام این‌ها، آیا پژو قصد دارد باردیگر به پایکس‌پیک برود و ثابت کند می‌تواند رکوردی بهتر از فولکس‌واگن به‌دست آورد؟ فامین در‌این‌باره گفت:

این پیشنهاد ارائه شده؛ اما هدف فعلی شرکت نیست.

توسعه‌ی خودرویی که بتواند رکورد جدیدی در مسابقات صعود تپه‌ی پایکس‌پیک ثبت کنند، به بودجه‌ی هنگفتی نیاز خواهد داشت. 

Volkswagen I.D. R / فولکس واگن پایکس پیک

نبود اطمینان در پاسخ فامین نشان‌دهنده‌ی این است که پژو حرف‌های فراوانی برای گفتن دارد که در‌حال‌حاضر، کاملا درک‌کردنی نیست. بااین‌حال، چه کسی می‌داند شاید سال آینده یا همین امسال شیر فرانسوی را در مسابقات صعود تپه ببینیم. 

دانلود    360P     720P



تاريخ : سه شنبه 21 اسفند 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

استون مارتین از جمله آخرین سازندگان خودروهای لوکس اسپرت به شمار می‌رود که سعی دارد در سبد محصولات خود شاسی‌بلند نیز داشته باشد. در حالت معمولی محصولات استون مارتین لوکس، باوقار، متوازن و به طرز وحشیانه‌ای سریع هستند؛ اما هم‌اکنون مهندسان این شرکت تصمیم گرفته‌اند تا خودرویی متناسب با شرایط رانندگی آف‌رود نیز تولید کنند. 

Aston Martin DBX / استون مارتین شاسی بلند

ویدئویی در کانال رسمی استون مارتین در یوتیوب نشان می‌دهد که مدل استتارشده از شاسی‌بلند DBX به‌عنوان بخشی از تست آب‌وهوای سرد در سوئد رانده می‌شود. بیشتر زمان این ویدئوی ۴۰ ثانیه‌ای به دریفت استون مارتین DBX روی برف‌ها سپری شده است و عملکرد خوب آن را در چنین هوایی نشان می‌دهد. 

Aston Martin DBX / استون مارتین شاسی بلند

براساس اطلاعات وبسایت این شرکت، استون مارتین DBX در ولز نیز مدتی تحت آزمایش رالی قرار گرفته است. در اینجا DBX توانایی آف‌رود خود را نشان می‌دهد درحالی‌که به مهندسان اطلاعات مهمی ارائه خواهد داد تا بتوانند برای پیشبرد نسخه نهایی و تولیدی از آن استفاده کنند.

Aston Martin DBX / استون مارتین شاسی بلند

استون مارتین DBX باید مراحل دیگری را در چند محل دیگر نیز بگذراند. از جمله این مکان‌ها می‌توان به توندرا یخ‌زده در قطب شمال (و همچنین در سوئد)، بیابان‌های داغ و سوزان خاورمیانه، اتوبان‌های آلمان و همان‌طور که ممکن است حدس زده باشید، پیست نوربرگ‌رینگ اشاره کرد. 

شاسی‌بلند اسپرت استون مارتین DBX سال آینده عرضه خواهد شد و در کارخانه جدید این شرکت در ولز ساخته می‌شود. هنوز قیمت دقیقی برای این خودرو تأیید نشده است، اما می‌توان انتظار داشت که قیمت مدل پایه آن از حدود ۱۶۸ هزار و ۶۰۰ دلار آغاز شود. تقریباً می‌توان این مبلغ را هم‌اندازه بنتلی بنتایگا و کمتر از مبلغ پرداختی برای شاسی‌بلند رولزرویس کالینان برآورد کرد. 

Aston Martin DBX / استون مارتین شاسی بلند

گفته می‌شود که استون مارتین DBX از پیشرانه ۴ لیتری خورجینی هشت سیلندر مجهز به توربوشارژر دوقلو بهره می‌برد؛ همان پیشرانه‌ای که استون مارتین ونتیج نیز در اختیار دارد و ۵۱۰ اسب‌بخار قدرت تولید می‌کند. چنین قدرتی باعث می‌شود تا شاسی‌بلند DBX در زمانی حدود ۴.۵ ثانیه از حالت سکون به سرعت ۹۶ کیلومتربرساعت برسد، درحالی‌که بیشینه سرعت آن به ۲۷۳ کیلومتربرساعت می‌رسد. برخلاف تمام مدل‌های استون مارتین، DBX از سیستم چهار چرخ محرک بهره می‌برد، بنابراین برای رانندگی آف‌رود مناسب است. 

دانلود    360P     720P



تاريخ : سه شنبه 21 اسفند 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

ریچارد یو، مدیرعامل هواوی در آخرین مصاحبه‌‌ی خود با روزنامه‌ی آلمانی De Welt، درباره‌ی آینده‌ی بازار گوشی‌های هوشمند صحبت کرد و نظر خود را در مورد انواع سناریوهایی که ممکن است در این بازار پیش بیاید مطرح کرد. 

اوایل اسفندماه، میت ایکس، گوشی تاشدنی هواوی با نمایشگر تمام‌صفحه و مودم 5G معرفی شد. مدیرعامل هواوی معتقد است در سال‌های آینده، بازار گوشی‌های هوشمند به‌صورت قابل‌توجهی تحت تاثیر گوشی‌های هوشمند تاشدنی قرار خواهد گرفت و شرکت‌های تولیدکننده‌ی بسیاری به فرم فکتور جدید روی خواهند آورد تا از روی چنین طراحی کپی کنند و محصول خود را به بازار عرضه کنند. 

Huawei Mate X / هواوی میت ایکس

انتظار می‌رود هواوی میت ایکس، با قیمت ۲۵۸۵ دلار تقریبا در حدود ۲۳۰۰ یورو در بازار اروپا به فروش برسد. درنتیجه، باتوجه به قیمت بسیار بالای این گوشی هوشمند، اکثر کاربران نمی‌توانند چنین دستگاهی را خریداری کنند. اما شرایط همیشه هم به همین شکل باقی نمی‌ماند. وقتی گوشی‌های هوشمند تاشدنی بیشتری به بازار معرفی شود، قطعا قیمت آن‌ها نیز با گذشت زمان کاهش پیدا خواهد کرد و حتی ممکن است روزی فرا برسد که کاربران بتوانند گوشی هوشمند با قیمت پایین‌تر از ۱۰۰۰ یورو (۱۱۲۵ دلار) و حتی کمتر از ۵۰۰ یورو (۵۶۲ دلار) خریداری کنند. البته شدت علاقه‌ی کاربران بازار به فناوری جدید گوشی‌های هوشمند تاشدنی، می‌تواند تاثیر به‌سزایی بر روند کاهش قیمت‌ها داشته باشد.

ریچارد یو در بین صحبت‌های خود کنایه‌ای هم به اپل می‌زند. ظاهرا کوپرتینونشین‌ها قرار نیست امسال هم گوشی هوشمند تاشدنی خود را معرفی کنند و ریچارد یو شخصا معتقد است که اپل سال آینده‌ی میلادی نیز برای عرضه‌ی دستگاه تاشدنی خود با مشکلات زیادی رو‌به‌رو خواهد بود. رسانه‌ی آلمانی از مدیرعامل هواوی در مورد طرح‌های توسعه‌ای آینده‌‌ی شرکت سؤال می‌کند. ریچارد یو در پاسخ این سؤال می‌گوید که شرکت‌اش روی توسعه‌ی دوربین‌ گوشی‌های هوشمند کار می‌کند. همچنین درتلاش است تا طول عمر باتری گوشی‌های هوشمند بیشتر شود و باتری‌ها با فناوری شارژ سریع، سریع‌تر شارژ خواهند شد. علاوه‌بر این، هوش مصنوعی نیز در محصولات آتی هواوی، نقشی کلیدی برعهده خواهند داشت.

همان‌طور که انتظارش می‌رفت، ریچارد یو در مصاحبه‌ی خود در مورد مزایای شبکه‌های 5G نیز صحبت می‌کند. و به‌صورت مشخص به افزایش سرعت و چگونگی عملکرد شبکه‌های اینترنت پرسرعت مبتنی بر هوش مصنوعی در زمان واقعی توضیح می‌دهد. شبکه‌های اینترنت نسل بعدی، باعث ایجاد تغییراتی در صنعت گوشی‌های هوشمند خواهند شد. هواوی معتقد است این شرکت، سال آینده‌ی میلادی به بزرگ‌ترین تولیدکننده‌ی گوشی‌های هوشمند تبدیل خواهد شد.

باتوجه به اتهام جاسوسی که دولت آمریکا به محصولات هواوی وارد کرده است، غول فناوری چینی نمی‌تواند محصولات خود را در بازار ایالات متحده به فروش برساند. همین مسئله باعث شده که هواوی یکی از بازارهای خود را از دست بدهد. درنتیجه ممکن است نتواند آنطور که مد نظرش است، رشد کند و محصولات خود را به‌فروش برساند. 

ریچارد یو در جریان مصاحبه‌ی‌ خود در مورد وابستگی این شرکت به عناصری از جمله سیستم‌عامل از شرکت‌های آمریکایی مورد سؤال قرار گرفت. مدیرعامل غول فناوری چینی در پاسخ این سؤال گفت که بی‌شک هواوی ترجیح می‌دهد وابستگی نداشته باشد ولی رسیدگی به چنین موضوعاتی جزو برنامه‌های اولویت اول هواوی نیستند و در الویت دوم قرار دارند. اگر به هر دلیلی هواوی دسترسی به سیستم‌عامل اندروید و ویندوز  ۱۰ را از دست بدهد، غول فناوری چینی خیلی سریع سیستم‌عامل انحصاری خودش را توسعه خواهد داد که قطعا با گوشی‌های هوشمند، تبلت‌ها و لپ‌تاپ‌های این شرکت سازگاری دارد. 



تاريخ : سه شنبه 21 اسفند 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

اول اسفندماه، گلکسی فولد، گوشی تاشدنی سامسونگ معرفی شد. به‌فاصله‌ی کمی معلوم شد سامسونگ در حال توسعه دو گوشی هوشمند تاشدنی جدید است

براساس آخرین اخبار منتشرشده از سوی بلومبرگ، یکی از این دو گوشی هوشمند تاشدنی جدید کره‌ای‌ها، همانند هواوی میت ایکس به سمت بیرون تا می‌شود. اوایل اسفندماه، میت ایکس، گوشی تاشدنی هواوی با نمایشگر تمام‌صفحه و مودم 5G معرفی شد. تصاویر جدیدی از پتنت ثبت‌شده‌ی سامسونگ فاش شده است که طراحی این گوشی هوشمند را نشان می‌دهد. 

گوشی تاشدنی سامسونگ

براساس اعلام LetsGoDigital، سامسونگ در تاریخ ۲۱ سپتامبر ۲۰۱۸ میلادی برابر با ۳۰ شهریور ۱۳۹۷، پتنتی در  سازمان مالکیت معنوی WIPO برای دستگاه هوشمند تاشدنی به ثبت رسانده است که خبر از گوشی هوشمند تاشدنی با دو نمایشگر متصل به یکدیگر می‌دهد. باتوجه به تصاویر منتشرشده، وقتی دو قسمت قاب گوشی در حالت گسترده قرار می‌گیرد، دو نمایشگر در راستای یکدیگر قرار می‌گیرند و کاربر می‌تواند با نمایشگر بزرگ‌تری کار کند.در حالت غیرگسترده نیز دو قسمت قاب نمایشگر روی یکدیگر قرار می‌گیرد و گوشی در حالت غیرگسترده قرار می‌گیرد. 

در پنل پشتی دستگاه، قسمتی به حرف A نشان داده شده است که عملکردی شبیه به قفل دارد. وقتی دستگاه به‌صورت کاملا گسترده باز می‌شود، این قفل کمک می‌کند تا در قسمت لولای محل اتصال دو نمایشگر، جابه‌جایی صورت نگیرد و کاربر بتواند از دستگاهی با نمایشگر بزرگ و گسترده بهره ببرد. 

گوشی تاشدنی سامسونگ

در تصاویر فاش‌شده از پتنت سامسونگ، اطلاعات بیشتری در اختیار علاقه‌مندان قرار داده نشده است. اما به خوبی نشان می‌دهد سامسونگ در حال توسعه‌ی گوشی هوشمندی است که نمایشگر آن به سمت بیرون قرار دارد. هرچند پیش از این طراحی دیگری برای آن در نظر گرفته شده بود. طراحی نمایش‌داده‌شده در تصاویر پتنت، طراحی دیگری از گوشی‌های هوشمند تاشدنی را نشان می‌دهد.



تاريخ : سه شنبه 21 اسفند 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |
صفحه قبل 1 ... 475 476 477 478 479 ... 3356 صفحه بعد