روشهایی ساده برای افراد علاقهمند به تمرینهای ورزشی وجود دارد که وقت کافی برای آن ندارند. ورزش با شدت زیاد (HIIT) راهی تازه برای رسیدن به تناسباندام است.
اخیرا ساکهای سنگین خود را برای رسیدن به پروازتان حمل کردهاید؟ آخرین ۱۰۰ متری را بهخاطر میآورید که برای سوارشدن به مترو طی کردید؟ اگر این کارها را انجام داده باشید، ناخودآگاه تمریناتی با فعالیت شدید جسمانی انجام دادهاید.
مقالهای که اخیرا در مجلهی پزشکی ورزشی بریتانیا منتشر شده، فعالیتهای منظم و نامعمول را نشان میدهد که باعث خستگی میشوند و احتمالا سلامتی شما را بهبود میبخشند؛ حتی اگر شما این حرکات را ۳۰ ثانیه در روز تکرار کنید. درحقیقت، فعالیت شدید با شدت بیشتر در زندگی روزمره، مثل قدمزدن یا خرید ناهار، میتواند کلیدی برای کمک به همهی ما باشد؛ مخصوصا کسانی که اضافهوزن دارند.
ورزش با شدت زیاد چیست؟
تا همین اواخر، بسیاری از متخصصان ورزشکردن را حداقل ۱۰ دقیقه پیادهروی مداوم میدانستند و آن را پیشنهاد میکردند؛ اگرچه شواهد علمی معتبری دراینزمینه وجود نداشت. این توصیه اخیرا را گزارش مشاور فعالیت فیزیکی ایالات متحدهی آمریکا در سال ۲۰۱۸ رد کرده است. در دستورالعملهای جدید، زمان انجام ورزش مهم نیست و بیشتر روی انجامدادن درست حرکت ورزشی تأکید میشود. این توصیه با دورههای کوتاه فعالیتهای جسمانی با اصول هستهای آموزش تمرین شدت زیاد (HIIT) منطبق است.
HIIT برنامهی ورزشی بسیار محبوبی شامل جلسات مکرر و کوتاه است که از ۶ ثانیه تا ۴ دقیقه با فاصلههای ۳۰ ثانیه استراحت انجام میشود. در میان روشهای زیادی از رژیمهای مختلف، مداوم متوجه میشویم که هر نوع تمرین تناوبی با شدت زیاد صرفنظر از تعداد تکرارها، رسیدن به تناسباندام را بهبود میبخشد. بههمیندلیل، وقتی مرتب تمرینات شدید را تکرار میکنیم، بدنمان به ورزشکردن عادت میکند.
حتی جلسات کوتاه ۲۰ ثانیهی بالارفتن از پله با تکرار روزی ۳ دفعه بهصورت یک روز درمیان در طول هفته، به بهبود شرایط قلبیعروقی منجر میشود. این نوع فعالیتها نشان میدهند چگونه ریه و قلب و سیستم گردشخون کار میکنند. هرچه شدت حرکات بیشتر باشد، خطر ابتلا به بیماری های قلبی کمتر است. پژوهشها نشان میدهد شدت فعالیت فیزیکی میتواند سلامتی افراد میانسال را درمقایسهبا زمانی افزایش دهد که فعالیت ورزشی ندارند.
دستیافتنی برای همه
دلایل اصلی اینکه افراد بهاندازهی کافی ورزش نمیکنند، هزینه، کمبود وقت، مهارت و انگیزه را شامل میشود. تمرینات ورزشی و حرکات روزانه با شدت زیاد راههای مؤثری برای افزایش تناسباندام بهنظر میرسند؛ اما اغلب عملی نیستند.
بهعنوان مثال، افراد مبتلا به بیماریهای مزمن و اکثر افراد میانسال و سالخورده، نمیتوانند این تمرینات را انجام دهند. بعضی افراد هم فکر میکنند توانایی انجام حرکات شدید را ندارند؛ اما روشهای دردسترسی برای ترکیب فعالیتهای جسمی وجود دارد. برخی از این روشها عبارتاند از:
- جایگزینکردن مسیرهای کوتاه رانندگی با پیادهروی سریع یا دوچرخهسواری
- حرکت سریع در پلهها بهجای استفاده از آسانسور
- پارککردن ماشین و خرید پیاده (۱۰۰ متر)
- افزایش سرعت پیادهروی در مسافت ۱۰۰ تا ۲۰۰ متر و قدمزدن تا زمانیکه احساس کنید میزان ضربان قلب شما افزایش مییابد و تعداد نفسها زیاد میشوند.
- پیادهروی سریع با سرعت ۱۳۰ تا ۱۴۰ گام در دقیقه
- بهدنبال فرصت برای قدمزدن در سربالایی
- دویدن بهمدت ۳۰ تا ۹۰ ثانیه
این نوع فعالیتها میتوانند برای دستیابی به ۳۰ دقیقه فعالیت بدنی در روز مناسب باشند. همچنین، میتوانند به تقویت تناسباندام کمک کنند تا انجام فعالیتهای شدید آسان شوند؛ حتی برای کسانی که انجام حرکات ورزشی برای آنها سخت باشد.
بانک مرکزی ذخیرهی اطلاعات کارت بانکی مشتریها مانند شمارهی کارت، کد CVV2، رمز دوم و... را ممنوع کرد و احراز هویت کاربر در هر بار ورود را الزامی دانست.
ادارهی نظامهای پرداخت و معاونت فناوریهای نوین بانک مرکزی با انتشار مستندی اعلام کرد از ابتدای سال ۹۸ ارائهی خدمات بانکی صرفا با تطبیق کد ملی با شماره تلفن همراه در اپلیکیشنهای موبایلی امکانپذیر خواهد بود. همچنین به منظور هویت سنجی اپلیکیشنهای موبایلی از زیرساخت سامانهی نهاب استفاده خواهد شد و تراکنش ماندهگیری و صورتحساب تنها در صورت تطبیق با روالهای جدید مجاز خواهد بود.
اپلیکیشنهای موبایلی برای ارائهی خدماتی مانند ماندهگیری و صورتحساب باید الزامات مطرحشده را رعایت کنند، آزمونهای سامانهی مانا و نهاب را با موفقیت پشت سر بگذارند و با روالهای جدید شرکت شاپرک تطبیق پیدا کنند. این خدمت بهزودی و با مدل جدید احراز هویت ازطریق تطبیق کد ملی با شمارهی تلفن همراه به شهروندان ارائه خواهد شد.
بانک مرکزی همچنین تأکید کرد شرکتهای ارائهدهندهی خدمات پرداخت به هیچ عنوان نباید شمارهی کارت، کد CVV2، رمز دوم کارتبانکی و اطلاعات مالی مشتریان مانند ماندهحساب و صورتحساب آنها را در سامانههای خود اعم از سامانهی مرکزی و برنامک همراه ذخیره کنند و ارائهی تمامی خدمات کارتی در اپلیکیشنهای موبایلی تنها با استفاده از کد ارائهشده توسط سامانهی مانا مجاز خواهد بود.
کانال ارتباطی با رمزنگاری End-to-End
بانک مرکزی در زمینهی الزامات کانالهای ارتباطی میان مؤسسه و اپلیکیشن موبایلی تأکید کرده است که کانال ارتباطی باید دارای رمزنگاری End-to-End بوده و از هیچ الگوریتم و زیرساخت غیر استانداردی نباید استفاده شود.
احراز هویت برای هر بار ورود به اپلیکیشنهای پرداخت
پلیس فتا و سایر نهادهای ناظر یکی از راههای کاهش سوءاستفاده و کلاهبرداری را احراز هویت کاربر در هر بار ورود به اپلیکیشنهای پرداخت اعلام کرده است. به همین دلیل براساس اطلاعیهی بانک مرکزی، تمام اپلیکیشنهای پرداخت موظف هستند کاربر را در هر بار ورود با استفاده از روشهایی مانند نام کاربری و گذر واژه، تشخیص چهره و... شناسایی کنند.
الزامات مشاهدهی شمارهی کارت در اپلیکیشنهای موبایلی
همچنین در مستند الزامات ارائهی خدمات بانکی توسط برنامکهای همراه به سازندگان اپلیکیشنها یادآوری شده که باید الزاماتی را برای مشاهدهی شماره کارت رعایت کنند. به این صورت که شمارهی کارت باید بهصورت نهان شده نمایش داده شود یعنی ۶ رقم اول و چهار رقم آخر شمارهی کارت قابل مشاهده است و سایر ارقام باید با کاراکتر * نشان داده شود.
نمونه اولیه از ابرخودروی هیبریدی استون مارتین والکری مجهز به فناوریهای فرمول یک با همکاری تیم ردبول ریسینگ به تولید رسید.
تقریباً ۳ سال از معرفی ابرخودرو استون مارتین والکری میگذرد و حالا خودروساز بریتانیایی بهتازگی جزئیات کامل فنی این خودرو را اعلام کرد. استون مارتین همچنین تائید کرده که نمونه اولیه والکری اکنون در حال ساخت است. همانطور که همیشه علاقهمندان از استون مارتین انتظار دارند، مشخصات فنی ابرخودرو والکری خیرهکننده خواهد بود.
بهعنوان پروژه همکاری میان استون مارتین و تیم فرمول یک ردبول ریسینگ (Red Bull Racing) با نام AM-RB 001، والکری برای اولینبار در سال ۲۰۱۶ معرفی شد. در آن زمان آدریان نیووی از مهندسان ردبول ریسینگ معتقد بود که طراحی خودروهای جادهای نسبت به مدلهای حاضر در مسابقات فرمول یک، آسانتر است و نیاز به تطبیق با قوانین کمتری دارد.
با گذشت حدود ۱۸ ماه پکیج طراحی استون مارتین والکری با نام جدیدی در سال ۲۰۱۷ معرفی شد؛ ترکیبی هیجانانگیز از طراحی خودروهای فرمول یک و محصولات عضلانی خیابانی در قالب والکری جدید به رسانهها آمد. در سال ۲۰۱۸ استون مارتین اطلاعاتی درباره پیشرانه خورجینی ۱۲ سیلندر با قدرت ۱۰۰۰ اسببخار ارائه کرد. یک هیولای تمام عیار که آماده شده تا قدرت طراحی خودروساز بریتانیایی را در سطح اول دنیا به رخ بکشد.
هماکنون استون مارتین جزئیات بیشتری از عملکرد کامل سیستم محرکه هیبریدی این ابرخودرو منتشر کرده است. تائیدیههای تولید برای سیستم محرکه هیبریدی کسب شده و این شرکت در حال تولید نمونه اولیه است. اشتیاق زیادی برای تکمیل استون مارتین والکری هیبرید در مهندسان این شرکت وجود دارد و آنها دوست دارند هرچه زودتر آن را در پیست آزمایش کنند.
قدرت این سیستم محرکه تقریباً ۱۰۰۰ اسببخار است که از پیشرانه ۶.۵ لیتری خورجینی ۱۲ سیلندر بنزینی تنفس طبیعی به دست میآید. این پیشرانه که توسط کازورث (Cosworth) ساخته شده، بیشینه قدرت خروجی را در ۱۰۵۰۰ دوربردقیقه ایجاد میکند؛ درحالیکه بیشینه گشتاور خروجی ۷۴۰ نیوتنمتر در ۷۰۰۰ دوربردقیقه به دست خواهد آمد. سپس نوبت سیستم برقی طراحیشده توسط ریمک (Rimac) است که تقریباً ۱۶۰ اسببخار قدرت و ۲۸۰ نیوتنمتر گشتاور به توان خروجی خودروی هیبریدی میافزاید. در نتیجه توان خروجی به ۱۱۶۰ اسببخار و گشتاور به ۹۰۰ نیوتنمتر میرسد. بخشی از توان مورد نیاز برای شارژ باتری از سیستم بازیابی انرژی جنبشی (KERS) گرفته میشود.
مقالههای مرتبط:
طراحی فنی والکری ترکیبی از دانش فنی استون مارتین و فناوری پیشرفته ردبول ریسینگ است. از آنجا که هر دو دانش عمیقی در زمینه فرمول یک دارند، بیشتر قسمتهای استون مارتین والکری بهطور مستقیم از فناوریهای این رشته گرفته شده است که از آن جمله میتوان به سیستم محرکه، شاسی و بدنه اشاره کرد. این بخشها بهصورت طراحی کاملاً یکپارچه و در هماهنگی با سایر اجزا هستند.
پوشش پیشرانه خورجینی ۱۲ سیلندر و جعبهدنده بهعنوان عضو اصلی شاسی والکری عمل میکند. جعبهدنده نیز خود بهتنهایی بهعنوان محلی برای نصب تعلیق عقب و بخش بزرگی از زیربندی عقب استفاده میشود، درحالیکه پکیج باتری بهعنوان مرکز قدرت الکتریکی و الکترونیکی خودرو عمل میکند.
استون مارتین اعلام کرد که نمونه اولیه ابرخودروی هیبریدی والکری برای انجام آزمایش ساخته شده است. اما زمان مشخصی برای ساخت و رونمایی عمومی از مدل تولیدی این ابرخودرو مشخص نشده است.
براساس آخرین اطلاعات مربوطبه فهرست استخدامی اپل، بهنظر میرسد کوپرتینونشینها بیشتر مهندس نرمافزار استخدام میکنند تا سختافزار.
براساس آمار و اطلاعات منتشرشده از سوی وبسایت Thinknum و دادههای مربوط اطلاعات استخدامی اپل، برای اولینبار از فصل اول سال ۲۰۱۶ تاکنون، اپل در ردیف فهرست مشاغل مورد نیاز خود، تعداد مهندس نرمافزار بیشتری نسبت به مهندس سختافزار استخدام میکند.
وبسایت Thinknum ادعا میکند از فصل سوم ۲۰۱۸ میلادی تاکنون، با نگاهی به فهرست مشاغل مورد نیاز اپل برای فعالیتهای نرمافزاری و سرویسهای اپل از فعالیتهای شغلی مربوطبه حوزهی سختافزار پیشی گرفته است.
مقالههای مرتبط:
جوشا فروهلینگر از Thinknum، اطلاعات مربوطبه فهرست مشاغل اپل را مشخصا ازطریق پورتال مشاغل اپل استخراج کرده است که شامل فهرست استخدامی شرکتهای شخص ثالث نمیشود. وبسایت Thinknum به بررسی فهرست مشاغل مورد نیاز اپل از فصل اول سال ۲۰۱۶ میلادی پرداخته است. در نتیجه مشخص نیست قبل از سال ۲۰۱۶، تقاضای استخدام کوپرتینونشینها برای مهندس نرمافزار و سختافزار در چه وضعیتی قرار داشته است.
اطلاعات آماری استخراجشده، چه درست یا نادرست، دادههای معنیداری هستند. اپل در سالهای اخیر بر توسعهی بخش خدمات و سرویسهای خود از جمله اپل استور و اپل موزیک، تمرکز بیشتری داشته است. پیشتر در خبری گفته شده بود که انتظار میرود سرویس خبری و سرویس استریم ویدئویی اپل در تاریخ ۲۵ مارس برابر با ۵ فرودینماه معرفی شود. همچنین، کوپرتینونشینها تمرکز و توجه بیشتری به یادگیری ماشینی، سیری مبتنی برهوش مصنوعی از خود نشان میدهند. همهی این حوزهها بهنوعی به مهندسی نرمافزار مربوط میشود.
در حال حاضر بیش از ۱.۴ میلیارد دستگاه اپل در سراسر جهان بهصورت فعال در حال استفاده توسط کاربران هستند. بازار اشباعشده و افزایش قیمتها، باعث کاهش تقاضای بازار برای خرید برخی محصولات شده است. پیشتر کاهش ۹ میلیارد دلاری پیشبینی فروش اپل در نتیجه کاهش تقاضا برای آیفون مطرح شده بود. در اخبار دیگری نیز گفته شده بود که درآمد اپل از فروش آیفون طی پاییز ۲۰۱۸ با کاهش ۱۵ درصدی روبهرو شده است. اپل تاکنون صدها میلیون دستگاه به کاربران سراسر جهان فروخته است و قصد دارد روی اکوسیستم خدمات و ویژگیهای نرمافزاری مربوطبه این دستگاهها تمرکز کند و برای نیل به این هدف نیازمند استخدام مهندسین نرمافزار بیشتری خواهد بود.
آیا میخواهید بدانید بیل گیتس که میتوان او را یکی از بزرگترین بشردوستان جهان نامید، چه اهداف و چه عقایدی دارد و در حال انجام چه فعالیتهایی است؟
بیل گیتس و همسرش، ملیندا گیتس، هر سال نامهای درمورد موضوعهای مرتبط با فعالیتهای بشردوستانه خود مینویسند که در آن به فرصتها، چالشها و مواردی که نیازمند توجه بیشتری هستند، اشاره میکنند. در نامهی امسال این زوج به مسائلی پرداخته شده که این دو نفر را شگفتزده کرده است.
اخبار مرتبط با نزاع و رسوایی، بخش اعظمی از مهمترین اخبار امسال را تشکیل میدهند؛ اما بیل و همسرش بیشتر روی زمینههایی تمرکز کردهاند که نوآوری باعث ایجاد تغییرات مثبت در آنها شده است. بیل گیتس درباره نقش نوآوری در بهبود زندگی اینچنین میگوید:
استفاده از نوآوری باعث تقویت عدل و انصاف و نزدیک شدن افراد به یکدیگر میشود.
مقالهی مرتبط:
بیل و ملیندا گیتس بهعنوان افراد خیر و بشردوست اخیرا در مصاحبهای شرکت کردهاند که موضوع آن بحث درمورد نامهی آنها و تصمیمگیریشان درمورد انتخاب فعالیتهای مبتکرانه جهت تمرکز روی آنها با همکاری اعضای فعال تیم بنیانگذار فعالیتهای خیریهی آنها و استفاده از منابع متعدد است.
در این مصاحبه موضوعات بسیار متنوعی مورد بحث قرار گرفته است؛ از مشارکت زنان در فعالیتهای مختلف گرفته تا دادههای مرتبط با حریم خصوصی و رشد ملیگرایی. در مقالهی پیش رو، متن این مصاحبه بهطور کامل شرح داده شده است.
-میخواهم با سؤال عجیبی شروع کنم؛ تلفن همراه شما چیست؟
-گوشی من گلکسی سامسونگ با سیستمعامل اندروید و پر از اپلیکیشنهای مایکروسافت است.
-آیا شما از گوشیهای سری گلکسی نوت سامسونگ به همراه قلم دیجیتالی آن استفاده میکند؟
-خیر. این قلمها را همراهبا جوهر دیجیتالی مورداستفاده در اپلیکیشن OneNote Ink برای کار کردن با کامپیوتر ویندوز خود استفاده میکنم و بیش از هر کاربر دیگری با این قلمها کار میکنم.
-در سالی که اتفاقات آن در نامه پوشش داده شده است، شما کارهای زیادی برای به دست آوردن اطلاعات لازم در مورد زندگی دختران انجام دادهاید که میتواند نقش مهمی در رشد ملیگرایی داشته باشد. حتی در قسمتی از نامه به ساخت دستشوییهای عمومی اشاره کردهاید. دلیل نوشتن این نامه چیست؟ مخاطبان این نامه چه کسانی هستند؟ نحوه انتخاب موضوع مختلف درمورد مخاطبان خاص که روی آنها تمرکز میکنید، چگونه است؟
-اتفاقاتی که من و ملیندا در طول انجام کارهای خیرخواهانهی خود مشاهده کردهایم، ما را بر آن داشته است تا چنین نامهای بنویسیم. به نظر میرسد فعالیتهایمان نتایج سازندهای داشته است و در تلاش هستیم در برخیاز زمینهها مثل پرداختن به مسائل جنسیتی، اقدامات بهتری انجام دهیم. این نامه تلاشی برای افزایش اقدامات مبتکرانه نیز محسوب میشود.ساخت دستشوییهای عمومی هم میتواند به کودکان دبستانی در مناطق محروم کمک زیادی کند.
این نامه باعث شده است که من و همسرم با سراسر جهان ارتباط برقرار کنیم، فرصت همکاری با برخی از افراد نوآور جهان را به دست آوریم و آمار زیادی را در مورد اتفاقات مختلف مورد بررسی قرار دهیم. امسال ۹ اتفاق مهم من و ملیندا را شگفتزده کرده است.
-آیا فعالیتهای خیرخواهانهی شما به اندازه زیادی گسترش یافته است یا خیر؟ به نظر خودتان کارهای زیادی انجام دادهاید یا نه؟ ثروت خود را در چه راهی صرف میکنید؟ آیا فکر میکنید میتوانید این ثروت را به شیوهی متمرکزتری بهکار بگیرید؟
-فعالیتهای بشردوستانهی ما در سطح گستردهای صورت میگیرد و دو هدف عمده داریم: فعالیتهای مرتبط با سلامت و اقدامات آموزشی در سراسر آمریکا. درضمن موفقیتهای برزگ من در مایکروسافت و موفقیتهای آقای وارن بافت در شرکت برکشایر هاتاوی باعث شده است در تأمین منابع مالی مشکلی نداشته باشیم و با قدرت به کار خود ادامه دهیم.
ما درحال سرمایهگذاری برای مقابله با مالاریا، سل و دیگر بیماریهای عفونی هستیم و شرکت مایکروسافت هم با نیروی انسانی زبده خود که قدرت تحلیلی خوبی هم دارند، بهخوبی برای این کار آماده است.
بهدلیل اینکه حفظ سلامتی مردم مناطق مردم و ارتقای آن، جزو اهداف اصلی ما محسوب میشود، برخی از کارها مانند ساختن دستشوییهای عمومی، تقویت کشاورزی و ارائهی برخیاز خدمات مالی باید با سرعت بیشتری انجام شود. ارائه برخی از خدمات مالی مستلزم استفاده از فناوریهای مبتکرانه و گسترش استفاده از گوشیها بهخصوص گوشیهای هوشمند است. چنین موضوعاتی ذهن من و ملیندا را به خود مشغول کرده و در مایکروسافت نیز اقداماتی برای دستیابی به این اهداف انجام شده است. انجام برخی از کارها فقط در توان ما است که از میان آنها میتوان به بازسازی دستشوییهای عمومی اشاره کرد. ما درمورد چالشهای مهندسی رویاهای بلندپروانهای داریم و میتوانیم طراحیهایی را که میتواند راهحل مشکلات باشد، در دانشگاههای مختلف مطرح کنیم.
-شما در نامهی سال ۲۰۱۵ به این موضوع اشاره کردهاید که به آینده و به پیشرفت علم و مهندسی فکر میکنید و بهنظر میرسد که درحالحاضر در حال کار کردن روی پروژههای واضح و مشخص هستید؛ اما این پروژهها جهانی نیستند. شما در گفتههای خود به این موضوع اشاره کردهاید که جمعیت آفریقا جوانترین جمعیت جهان است و همچنین معتقدید که ساختوساز در سراسر جهان بیش از حد گسترش یافته است؛ حتی نظرتان این است که با روند تا ۴۰ سال آینده هر ماه شهری به شلوغی نیویورک در جهان ایجاد خواهد شد.
من به آماری که ارائه دادهاید، علاقهی زیادی دارم. میدانم که اطلاعات مناسبی درمورد زندگی زنان و دختران در دست نیست. به نظر شما چرا جمعآوری این اطلاعات امری ضروری است؟
در تمام فعالیتهایی که ما انجام میدهیم، تساوی جنسیتی اهمیت ویژهای دارد؛ بهعنوان مثال وقتی قصد گسترش کشاورزی را داریم، باید به این موضوع هم توجه کنیم که زنان در پرورش چه محصولاتی میتوانند مشارکت داشته باشند؛ زیرا زنان پول دریافتی خود را بیشتر صرف پرداخت شهریه و خرید مواد غذایی میکنند؛ این درحالی است که مردان پول کمتری برای این کارها میپردازند.
اطلاعات زیادی در این زمینه در دست نیست؛ مثلا دقیقا نمیدانیم که چه کسی ثروت خانواده را مدیریت میکند یا اینکه چه تعداد از زنان مجبورند کار کنند. چنین آماری در آمار مربوطبه تولید ناخالص داخلی مشخص نشده است. دادههای مرتبط با امور آموزشی هم نشاندهندهی فاصلهی زیاد بین مردم جهان است (مثلا فعالیتهای آموزشی در کشورهای آفریقایی اصلا دروضعیت خوبی نیست). این موضوع درمورد آمار مربوطبه افرادی که گوشی هوشمند دارند، نیز صدق میکند. گسترش استفاده از گوشیهای هوشمند ضروری است؛ زیرا این گوشیها میتوانند بستر ارائهی خدمات مالی را فراهم کنند.
-میتوان گفت زنان همیشه دربارهی چنین موضوعاتی شکایت میکنند و به معضل بزرگی برای آنها تبدیل شده است و از سویی دیگر اطلاعات زیادی در این مورد وجود دارد که یا بهدرستی ارزیابی نمیشود یا بهدرستی جمعآوری نمیشود. انتقادی که دربارهی این موضوع مطرح میشود این است که آیا در دسترس نبودن اطلاعات کافی، به فرد یا افرادی که آنها را جمعآوری میکند، مربوط میشود؟ خانم ملیندا هم صریحا در نامه گفتهاند چیزی که تصمیم که به ارزیابی آن گرفتهایم، درواقع همان است که برایش ارزش قائل شدهایم.
آیا دسترسی به اطلاعات زمینه طرح مباحث بهتر را فراهم میکند یا میتواند نحوهی تخصیص سرمایه به فعالیتهای مختلف را مشخص کند؟ اگر این انتقاد مطرح شود که زنان مدت زیادی است که وجود این مشکلات را گوشزد میکنند، اقدامات شما بر چه اساسی صورت میگیرد؟
-بهعنوان مثال در زمینه کشاورزی و دامپروری، محصولات و دامهایی را انتخاب میکنیم که زنان هم بتوانند در پرورش آنها مشارکت داشته باشند؛ مثلا زنان بهراحتی میتوانند مرغها را پرورش دهند و تخممرغها را بفروشند یا در خانه از آنها نگهداری کنند. درضمن تخممرغ ارزش غذایی بالایی هم دارد. اگرچه پرورش گاو درآمد بیشتری دارد و گوشت و شیر بیشتری هم تولید میشود؛ اما بیشتر تمرکز ما روی پرورش مرغ است؛ چرا که زنان بهراحتی میتوانند از آنها نگهداری کنند.
این موضوع درمورد فعالیتهای مرتبطبا ارائهی خدمات مالی نیز صدق میکند؛ وقتی که ما این فعالیتها را میبینیم و میگوییم «خب، همه کارها خوب پیش میرود؟»، فقط کاربرد این فعالیتها را بررسی کردهایم؛ اما ما فقط نباید کاربرد این فعالیتها را بهصورت کلی بررسی کنیم، بلکه باید ببینیم این فعالیتها چقدر برای زنان مفید است و اقدامات خود را براساس چنین رویکردی تنظیم کنیم. هدف ما سرمایهگذاری در زمینههایی مثل حفظ سلامت زنان در هنگام زایمان، کاهش مرگ مادران در هنگام بارداری یا هنگام وضع حمل است؛ چنین سرمایهگذاریهایی تنها مختص زنان است. در مورد فعالیتهای دیگر مثل نجات جان انسانها یا بهبود وضعیت کشاورزی، ابتدا باید ببینیم چه تعداد از زنان در این فعالیتها سود میبرند.
مقالههای مرتبط:
ارزیابی یکی از کارهای اساسی برای به نتیجه رسیدن فعالیتهای مهم محسوب میشود؛ اما وقتی در زمینهی بهبود سلامت، ارزیابیهای مختلف را بررسی میکنیم، متوجه میشویم در این بخش ضعفهای زیادی وجود دارد؛ بهعنوان مثال در پروژهی تاثیر بیماری جهانی یا Global Burden of Disease (پروژهی ارزیابی جامع تاثیر بیماریها روی میزان مرگومیر و معلولیت، در سطح منطقهای و جهانی)، میتوان جدیدترین رویکردها و دلایل بیماری در سراسر جهان را مورد مطالعه قرار داد.
اکنون در زمینههای دیگر مثل آموزش و نجات انسانها نیز تلاش میکنیم تا مجموعهی دادههایی که جمعآوری کردهایم، به اندازهی دادههای مرتبط با سلامتی که در ۲۰ سال گذشته با کمک شرکای خود به آن دست یافتهایم، غنی و برپار شود.
-به نظر میرسد نوعی دوگانگی در نامهی شما وجود دارد؛ زیرا از یک سو میگویید که تمرکز اصلی شما روی زنان است و از سویی دیگر تلاش برای ارزیابی زنان، یکی از دغدغههای اصلی شما محسوب میشود و اصلا نمیتوان بهبود ارزیابی زنان را نادیده گرفت. درحالحاضر الگوهایی ایجاد شده است که قبلا وجود نداشتهاند. از سویی دیگر شما در این نامه در مورد تجربهی همنشینی خود با پسران جوانی نوشتهاید که درحال کنترل و مدیریت خشم خود بودهاند.
آیا شما هم با من موافقید که رابطهی کاملا مشخصی بین این دو موضوع وجود دارد؟ ما هم باید زندگی زنان را با ارزیابی مشارکتهایی آنها که به چشم نمیآید، بهتر کنیم و هم باید به مردان کمک کنیم نقشها و عواطفی را که در زندگی نیازمند آنها هستند، مدیریت کنند؟
-بله کاملا با شما موافق هستم. اما این نامه به اندازهی کافی کامل نبود؛ اما مشخص است که در بسیاری از زمینهها درمورد مردان هم کمبودهایی وجود دارد (البته هدف اصلی ما از ارزیابی دادههای جنسیتی، بررسی کمبودها درمورد زنان بوده است)؛ بهعنوان مثال در آمریکا زنان نسبت به مردان بیشتر به کالج میروند و تعداد کمتری از آنها از دبیرستان اخراج میشوند.
با بررسی دادههای جنسیتی هیچوقت بهطور قطع نمیتوان به این نتیجه رسید که به زنان توجه کافی نمیشود. شاید در ۸۰ درصد از موارد، کمبودها در بررسی دادهها مشخص شود. اما وقتی به مردان سیاهپوست جوان توجه میکنیم و مواردی همچون نبود پدر در خانواده، اخراج از مدرسه و اخراج از مدرسه که درنهایت منجر به حبس افراد را در نظر میگیریم، به خوبی میفهمیم که چنین مواردی در میان افراد سیاهپوست بهشدت افزایش یافته است و چنین معضلی از نظر اجتماعی اصلا قابل قبول نیست.
درچنین مواردی ارائهی مشاوره میتواند مفید باشد. بهعنوان مثال با چند مرد سیاهپوست جوانی آشنا شدم که هفتهای چند بار به مشاور مراجعه کرده بودند و او توانسته بود تشخیص دهد که آنها در چه موقعیتی هستند، این اتفاق نظر مرا به خود جلب کرد. فرد مشاور در پایان کار خود به آنها گفت:
شما باید بهعنوان فردی که تحت کنترل هستید، تصویری از خودتان داشته باشید. عاقبت زندگی شما زمانیکه در مدرسه هستید، بهتر از زمانی است که آن را ترک میکنید.
دیدن رابطهی صمیمی میان آن چند جوان سیاهپوست با مشاور برایم جالب بود.
-آیا واقعا در یکی از این جلسههای مشاوره حضور داشتید؟
-بله من در یکی از این جلسهها حضور داشتم و اتفاق واقعا خوبی را تجربه کردم. بهطور کلی موضوع خشم و مردان سیاهپوست بهصورت کلی یا درمورد تعداد خاصی از مردان سیاهپوست موضوع جالبی است. آن روز مشاور صراحتا در مورد خشم با آنها صحبت کرد. بهطور کلی میتوان گفت خشم احساسی طبیعی است؟ اما چگونه میتوان آن را هدایت کرد. آیا با اندکی تامل و فکر میتوان به این هدف دست یافت؟
کنترل خشم را نمیتوان مانند ریاضی یا هر درس دیگری به دانشآموزان آموخت؛ اما در عین حال یکی از مهمترین مهارتها در مدرسه محسوب میشود.
گاهی اوقات پسران سیاهپوست احساس خود در مورد خشم را بهخوبی بیان میکنند یا به خوبی با آن کنار میآیند؛ اما گاهیاوقات هم اینچنین نیست. بحث درمورد این موضوع برای من جالب بود. به نظر من این افراد در موقعیت بسیار سختی هستند و استرس زیادی در زندگی آنها وجود دارد؛ اما نتیجهی صحبت مشاوران با آنها درمورد دور شدن از گروههای خلافکار و کاهش چشمگیر جرایم منجر به حبس آنها و اخراجشان از مدرسه، نتیجهی فوقالعاده خوبی داشت.
-شما همچنین در نامهی خود درمورد ملیگرایی هم نوشتهاید و آن را بهعنوان موضوعی مهم برای ملتگرایان سراسر جهان در نظر گرفتهاید؛ اما وقتی موضوع جوانان سیاهپوست را خواندم، به ذهنم آمد که شبکههای اجتماعی نیز میتوانند در این موضوع دخیل باشند. شبکههای اجتماعی و دموکراسی دو موضوع مهمی هستند که تقریبا هر روز بهصورت دقیق به آنها پرداخته میشود. به نظر شما آیا رابطهای بین وجود خشم در سراسر جهان و رشد ملیگرایی وجود دارد؟
-در پاسخ به این سؤال باید گفت که موج پوپولیستی (تلاش برای محبوب شدن با کمک مردم عادی و ایدههای آن) در کشورهای مختلف کمی متفاوت است و در بسیاری از کشورها که درآمد بالاتری نسبت به سایر کشورها دارند، انواع مختلفی از این موج دیده میشود.
وجود افرادی که بهدنبال یافتن مقالاتی هستند که با موضوع آن موافق باشند یا بهدنبال راهی هستند که حقانیت گروهی را که در آن هستند، ثابت کند و سایر گروهها را گروههای فاسد با اهداف نادرست جلوه دهد (یا اینکه رهبر آنها کاملا اشتباه میکند)، باعث ایجاد قطبیسازی در سیاستها میشود. فارغ از اینکه شبکههای اجتماعی در شکلگیری چنین اتفاقاتی نقش دارند یا خیر، آیا راههایی برای کمرنگتر کردن قطبیسازی در سیاستها بدون متوقف کردن فعالیتهای شبکههای اجتماعی (که دارای مزایای خوبی هستند)، وجود دارد یا خیر؟ به نظر من بحث دربارهی این موضوع بسیار مهم است.
برای یافتن این راهها کمی باید خلاقیت به خرج دهیم و اینکه فرد خاصی را مسبب تمام این مشکلات بدانیم، راهحل خوبی نیست و افراد زیادی نیز چنین رویکردی را نپذیرفتهاند. در مورد شبکههای اجتماعی هم باید گفت که نقش آنها در قطبیسازی را نمیتوان نادیده گرفت.
-بسیاری از افراد برای مطلع شدن از اخبار و مسائل روز تقریبا هر روز از فیسبوک و شبکههای اجتماعی مشابه استفاده میکنند. آیا چنین اتفاقی شما را نگران میکند؟ شما گفتهاید همهی افراد فقیر باید صاحب گوشی شوند تا آنها هم بتوانند از این امکانات استفاده کنند؛ اما آیا استفاده از فیسبوک و دیگر شبکههای اجتماعی که میتواند منجر به ارائهی اطلاعات نادرست به کاربران شود، نگرانکننده نیست؟ آیا استفاده از گوشی هوشمند و شبکههای اجتماعی میتواند باعث ایجاد برابری در میان مردم شود یا فقط روی این موضوع تاکید دارید که ارائهی خدمات مالی اهمیت زیادی دارد و برای گسترش آن همهی افراد باید گوشی هوشمند داشته باشند.
-خب راستش را بخواهید، ما سرمایهی خود را روی گسترش استفاده از گوشیهای هوشمند متمرکز نکردهایم؛ بلکه میخواهیم مطمئن شویم که قوانین و نرمافزارهای بانکی طوری تنظیم شوند که افراد برای استفاده از خدمات مالی مجبور نباشند به بانکها مراجعه کنند. واقعا امیدوارم این چالشها که سراسر جهان را با مشکل مواجه کرده است، روزی راهحل مناسبی داشته باشند تا دوباره ارتباط دیجیتالی به روشی مثبت برای حل مشکلات تبدیل شود.
مؤسسه خیریهی ما روی تقویت ارتباط دیجیتالی سرمایهگذاری نمیکند و این کار عمدتا به بخش خصوصی مرتبط میشود و شرکتهای سازندهی گوشیهای هوشمند نیز در این امر نقش دارند. درواقع هدف ما ایجاد اپلیکیشنهایی برای تقویت کشاورزی و سلامت و بهبود وضعیت نجات جان مردم است.
درواقع هدف من بحث در مورد نحوهی عملکرد شبکههای اجتماعی و روشهای جلوگیری از انجام رفتارهای آزاردهنده برای مردم و قطبیسازی است. اما نمیتوانیم در این زمینه این سؤال را مطرح کنیم که آیا باید از مردم دربرابر خطرهای شبکههای اجتماعی محافظت کنیم یا خیر؟
-برای اینکه اطلاعات بیشتری بدانم برای بار چندم میخواهم دررابطهبا تاکید شما درمورد دادن گوشیهای هوشمند به فقیرترین افراد سؤال کنمِ. میخواهید مردم فقیر کدام مناطق را صاحب گوشی کنید تا به بهترین نتیجه برسید یا اینکه برای ایجاد بیشترین تاثیر، از کدام روش استفاده خواهید کرد؛ آیا به تمام افرادی که به گوشی و کامپیوتر دسترسی ندارند، یک کامپیوتر مجزا میدهید یا چند کامپیوتر را با هم شبکه میکنید تا شبکهای واحد ایجاد شود؟
با اینکه شما به نتایج مثبت استفاده از فناوریهای جدید فکر میکنید؛ اما آن روی سکه یعنی پیامدهای منفی استفاده از آن را نیز باید درنظر بگیریم. چگونه میخواهید استفاده از این فناوریها را متوازن کنید؟ منظور من این است باتوجه به اینکه شما میخواهید برای گسترش استفاده از گوشی در میان مردم فقیر، سرمایهگذاری بزرگی انجام دهید؛ آیا راهحلی برای کاهش پیامدهای بد استفاده از فناوریهای جدید و افزایش نتایج مثبت آن دارید؟
-ما برای تقویت ارتباطات دیجیتالی و گسترش استفاده از گوشی هوشمند، حتی یک دلار هم سرمایهگذاری نمیکنیم؛ بلکه همانطور که گفتیم هدف ما از گسترش استفاده از گوشی در میان مردم محروم، گسترش استفاده از اپلیکیشنهای مرتبطبا آموزش افراد و تقویت و کنترل سلامت آنها (مثلا مطلع شدن از تعداد افرادی که واکسینه شدهاند) و همچنین نجات جان مردم است. به نظر من چنین اقدامی موضوع جنجالبرانگیزی نیست.
البته قبول دارم که درمورد این موضوع سوالات زیادی وجود دارد که باید به آنها پاسخ داد. مثلا اینکه چگونه مطمئن شویم که اپلیکیشنهای پیامرسانی که روی همین گوشیها نصب شدهاند، باعث ایجاد مشکلاتی مانند ارائهی اطلاعات نادرست به افراد یا قطبیسازی در سیاستها نمیشوند؟ به نظر من افراد صاحبنظر در رسانهها و فعال در زمینه فناوری باید درمورد چگونگی جلوگیری از این مشکلات با هم بحث کنند؛ اما به صراحت میگویم که مؤسسه ما و فعالیتهای خیریهی ما هیچ نقشی در ایجاد این مشکلات ندارد.
-من تازه در ردموند (شهری در ایالت واشنگتن) بودم و گفتوگویی با ساتیا نادلا (مدیرعامل مایکروسافت) داشتم. او معتقد بود که حفظ حریم خصوصی یکی از اساسیترین نیازهای بشر محسوب میشود. تیم کوک (مدیرعامل بخش موبایل اپل) همچنین نظری دارد. آیا شما هم با این موضوع موافقید؟
-هیچ شخصی مخالف احترام به حریم خصوصی نیست و هر فردی میخواهد کسی از اطلاعات پزشکی او و میزان مالیاتی که میپردازد، چیزی نداند و این اطلاعات فاش نشود.
بهعنوان مثال باید بهگونهای از مزایای اطلاعات پزشکی دیجیتالی استفاده کنیم که حریم خصوصی افراد نقص نشود؛ زمانیکه میخواهیم ببینیم دارویی عوارض جانبی دارد یا خیر و همچنین در هنگام مقایسهی ابزار استفاده برای آموزش به افراد نیز این موضوع باید رعایت شود. در این صورت به معاملهای برد-برد دست یافتهایم.
برای اینکه ببینید کدام یک از اقدامات و برنامههای اجتماعی دولت تغییر مثبتی ایجاد کرده است یا استفاده از کدام یک از داروها و برنامههای آموزشی مؤثر بودهاند یا خیر، میتوانید از ابزار دنیای فناوری بهصورت کاملا مثبت استفاده کنید؛ مثلا میتوانید سیستمی را طراحی کنید که با استفاده از آنها بدون تجاوز به حریم خصوصی به اطلاعات مفیدی دست پیدا کنید؛ بهعنوان مثال شما بدون نیاز به افشای اطلاعات پزشکی فرد خاصی میتوانید بفهمید که یک دارو چقدر مؤثر بوده است یا اینکه چرا باید از داروی خاصی استفاده کنیم یا چرا نباید از آن استفاده کنیم.
مثلا من در یکی از نامههایم نقش ژنهای پردازنده سلنیوم در افزایش زایمان زودرس را بررسی کردم و در هنگام جمعآوری اطلاعات لازم برای انجام این فعالیت تحقیقاتی از منابع مختلف و ارزیابی آنها، به میلیونها مورد از اطلاعات شخصی که در میان آن اطلاعات وجود داشت، هیچ توجهی نمیشد. پژوهشگران قادر بودند تمام الگوها را بدون نیاز به موشکافی الگوهای شخصی، بررسی کنند. این مثال بهخوبی مزایای فوقالعاده خوب استفاده از دادههای دیجیتالی را نشان میدهد. ما در پایان این بررسی مصرف سلنیوم را برای زنانی که رژیم غذایی آنها فاقد این مادهی ارزشمند بود، امکانپذیر کردیم و امیدوارم زایمان زودرس ۵۰ درصد کاهش پیدا کند.
-شما نگرش جهانی بینظیر و منحصربهفردی دارید، اقدامات زیادی برای وضع قوانین مرتبط با حفظ حریم خصوصی انجام شده؛ به نظر شما تجاوز به حریم خصوصی تا چه اندازهای پیش رفته است؟
-به نظر من اطلاعات پزشکی بزرگترین اطلاعات شخصی افراد محسوب میشود؛ اما در بسیاری از موارد مردم گفتهاند که اطلاعات پزشکی آنها خیلی شخصی و محرمانه نیست و نگهداری این اطلاعات نزد ما مشکل خاصی ندارد. در مورد اطلاعات مرتبط با میزان مالیات پرداختی و شرکت در انتخابات نیز این موضوع صدق میکند.
قوانینی برای مقابله با ورود به حریم خصوصی افراد وضع شده است که در بسیاری از موارد نیز کاملا به آن توجه میشود؛ اما گاهی اوقات حتی بررسی موضوعات بسیار حساس هم مشکل واقعا حادی را ایجاد نمیکند.
-قبلا در اروپا قوانین برای حفظ حریم خصوصی وضع شده است و در آمریکا نیز بهزودی چنین اتفاقی خواهد افتاد. آیا از این موضوع مطلع هستید؟
-همیشه قوانین برای حذف حریم خصوصی وجود داشته است. البته منظور من قوانین مرتبطبا اطلاعات پزشکی است.
من در ۱۷ سالگی بهعنوان خدمتکار فردی مهم، در کنگره حضور داشتم و مردم به فروشگاههای عرضهکنندهی فیلم میآمدند تا ببینند سیاستمداران چه فیلمهایی میبینند، این موضوع باعث شرمساری سیاستمدران میشد و به همین دلیل در سال ۱۹۷۲ قانونی برای احترام به حریم خصوصی افراد وضع کردند.
تلاش برای محرمانه باقی ماندن اطلاعات مرتبط به کارتهای اعتباری، نمرات افراد، اطلاعات پزشکی و مالیاتی افراد، موضوع جدیدی نیست. البته حفظ حریم خصوص در برخی از زمینهها مسئلهی جدیدی است که حتما باید به آن پرداخته شود؛ یکی از این مسائل، بررسی وبسایتهایی است که مردم از آنها بازدید میکنند؛ زیرا امروزه مردم زمان زیادی را در فضای مجازی میگذرانند. البته حفظ حریم خصوصی بهاندازهی تلاش برای حفظ اطلاعات شخصی پزشکی مهم است. بهعنوان مثال اگر کسی مبتلا به ایدز باشد و فرد نخواهد دیگران در مورد بیماری او چیزی بدانند، این موضوع یکی از خصوصیترین مسائل زندگی او محسوب میشود.
-اینطور به نظر میرسد که روند انجام بسیاری از فعالیتهای خود را بهسادگی با جمعآوری اطلاعات، سرعت میبخشید. اولین موضوعی که دربارهی آن صحبت کردیم، جمعآوری اطلاعات درمورد زندگی زنان و دختران بود و حالا میخواهیم همان بحث را در مورد حریم خصوصی و حفظ آن انجام دهیم. بسیار کنجکاو هستم بدانم چگونه این توازن در سراسر جهان به تدریج آغاز میشود؟
-بله. اما درمورد مهمترین دادهها، مثل تعداد کودکانی که به خاطر اسهال میمیرند یا تعداد افرادی که به خاطر بیماری سل میمیرند، حفظ حریم خصوصی چندان مهم نیست و مثلا کسی نمیگوید «مردم کشورم به خاطر اینکه تعداد زیادی از آنها بهخاطر بیماری سل میمیرند، خجالت میکشند؛ لطفا درمورد این موضوع صحبت نکنید».
کنترل رفتار افراد که معمولا با اهداف تبلیغاتی صورت میپذیرد، هیچ ربطی به فعالیتهای مؤسسهی خیریهی ما ندارد؛ اما این نخستین باری است که مسائل مربوطبه حفظ حریم خصوصی مطرح میشود. در دنیای کنونی پایگاه دادهی گستردهای در مورد حساب بانکی افراد و نحوه استفاده آنها از کارتهای اعتباری و حتی شمارههایی که با آنها تماس میگیرند، درحال شکلگیری است و این روند تا ابد هم ادامه خواهد داشت.
-زمانیکه در حال مطالعهی نامه و نوشتن این سوالات بودم، یکسری از سوالات بدیهی به ذهنم آمد که دوست دارم آنها را هم از شما بپرسم؛ از چه سالی فعالیتهای بشردوستانه خود را آغاز کردهاید؟
-از سال ۲۰۰۸.
-شما و خانم ملیندا هنوز هم جزو ثروتمندترین افراد جهان هستید، بااینحال هنوز هم در پایان این نامه جمله عجیبی گفتهاید و مردم را به کار و تلاش دعوت کردهاید. شما گفتهاید: «ما نمیتوانیم بهتر شدن شرایط را کاملا تضمین کنیم، شما باید برای تبدیل شدن جهان به مکانی بهتر، بیشتر تلاش کنید». موضوع دیگری که میخواهم آن را مطرح کنم این است که شما مؤسسهای خیریه تأسیس کردهاید که تعداد زیادی کارمند بااستعداد نیز در آن فعالیت میکنند. شما تصمیم خود را برای سرمایهگذاری جهت ایجاد یک نمایشگاه دستشویی هوشمند اعلام کردهاید. میتوانید نحوهی ایجاد چنین نمایشگاهی را بهصورت ساده برای من توضیح دهید؟
-ما تیمی تحتعنوان تیم آب و بهداشت داریم. این تیم از افرادی تشکیل شده است که برخی از آنها در این زمینه تجربهی بسیار زیادی دارند و برخی دیگر هم مهندسان بسیار مجربی هستند. مدیریت این تیم بر عهدهی آقای برایان آربوگاست (Brian Arbogast)، یکی از کارمندان سابق مایکروسافت است که تواناییهای زیادی دارد. اعضای این تیم به سراسر جهان میروند و نمودار مربوطبه جریان فاضلاب را بررسی میکنند تا ببینند فاضلاب شهری معمولا به کجا میرود؟ آیا هیچ عمل پردازشی روی آن انجام میشود؟ آیا به رودها راه پیدا میکند؟
ما جدیدترین اتفاقات مرتبطبا شهرها را بررسی میکنیم تا ببینیم آیا در آنها مشکلی جدی از نظر بیماری و کیفیت زندگی وجود دارد یا نه. آیا افراد مبتکر و نوآور میتوانند این مشکلات را حل کنند؟ آیا راهحل بسیار خوبی برای رفع این مشکلات در سطح جهانی وجود دارد یا نه؟ آیا رویکردی وجود دارد که بر پایهی چند فعالیت مختلف شکل گرفته باشد و بتوان از آن در سطح وسیع جهت حل مشکل شهرهای آفریقایی استفاده کرد؟
متاسفانه چنین راهحلها و رویکردهایی برای حل این مشکلات وجود ندارد و بهخوبی متوجه رشد این مشکلات شدهایم؛ بنابراین چالش جالبی مطرح کردیم و از افراد پرسیدیم که آیا برای مقابله با دو مشکل اصلی فاضلاب یعنی بوی بد و مقابله با بیماریهایی که میتوانند عامل آنها باشند، راهحلی قابل اعتمادی دارند که بتوان با استفاده از آنها با هزینهی کم و بدون صرف انرژی زیاد این دو مشکل را حل کرد؟
-این مسئله موضوع مهمی است.
-ما ۵ سال پیش ۲۰ تیم تحقیقاتی مختلف داشتیم که اغلب آنها در دانشگاههای سراسر جهان فعالیت میکردند. اکنون فعالیت آنها منجر به تولید محصولات مفیدی شده است که ۵ سال قبل در رویداد پکن در مورد آنها اطلاعرسانی کردیم و اکنون به نقاط مختلف جهان ارسال شدهاند.
البته این محصولات با قیمتی بسیار بیشتر از میزان مورد انتظار ما به نقاط مختلف ارسال شدهاند و هزینهی ارسال آنها ۱۰ برابر بیشتر از میزان مورد انتظار ما بوده است؛ البته وقتی که به بازارهای پیشتاز راه پیدا کنیم، این محصولات با قیمت کمتر و حجم بیشتری تولید خواهند شد.
-موضوعی که مرا متعجب کرده این است که مقامات دولتی کشورهای مختلف میتوانند تمام اقداماتی را که تشریح کردید یا قصد انجام آنها را دارید، بهراحتی انجام دهند؛ اما ازسوییدیگر برایم جالب است که توانایی، ابزار و تیم کاری فوقالعاده کارآمدی را در اختیار دارید و مدعی هستید که توانایی حل این مشکلات را دارید و برای سفر به سراسر جهان و جمعآوری اطلاعات لازم عزم خود را جزم کردهاید.
چرا معتقدید دولت باید بیشتر کار کند؟ در طول چند هفتهی قبل بارها شنیدهایم که ۷۰ درصد مالیات حاشیهای از افرادی مثل شما اخذ میشود و این پول باید صرف ساختن ساختمانها و ارائهی خدماتی شود که مدنظر شما است. آیا از شما نیز درخواست پرداخت مالیات برای انجام چنین کارهایی شده است؟ آیا فکر میکنید چنین درخواستی مضحک به نظر میرسد؟ آیا تصور میکنید که انجام کارهای خیریه بهصورت شخصی نتایج بهتری دارد؟
-قطعا فعالیتهای دولت از نظر نحوهی اجرای فعالیتهای آموزشی و برنامههای اجتماعی مؤثر است. فرصتهای زیادی برای پیشرفت در این زمینه وجود دارد. اگر بخواهیم موضوع را از نظر جمعآوری پول و سرمایه بررسی کنیم، هنگام بررسی موضوع اخذ مالیات فقط نباید مالیات گرفتهشده از افرادی که دارای درآمد عادی هستند، درنظر بگیریم؛ زیرا درآمد افراد ثروتمند بسیار کمتر از میزان واقعی ثروت آنها است.
به بیان بهتر، درآمد ظاهری آنها تنها ارزش سهامهای آنها است و تا زمانیکه سهامهای خود را نفروشند، میزان ثروت واقعی آنها مشخص نمیشود. تنها زمانی میتوان فهمید که ثروت واقعی آنها چقدر است که کل سرمایهی آنها ارزیابی شود؛ بنابراین توانایی مالی افرادی که عضو صندوقهای پوشش سرمایه هستند (صندوقهایی که دربردارندهی سرمایهی عظیم و ساختارهای راهاندازی کسبو کار هستند و این امکان را به اعضای خود میدهد که در موقعیتهای تجاری و کسبوکارهای بهتر فعالیت کنند) که افراد زیادی هم هستند، هیچ وقت مشخص نمیشود و در نتیجه مالیات واقعی خود را هم پرداخت نمیکنند.
مسئلهای که هیچگاه تغییر نمیکند، نپرداختن مالیات واقعی است. سازمان خدمات درآمد داخلی آمریکا (Internal Revenue Service) آمار مربوطبه ۴۰۰ نفر از ثروتمندترین شهروندان آمریکایی را منتشر کرده است که نشان میدهد این افراد تنها میزانی درحدود ۲۰ درصد را از مالیات را پرداخت میکنند که در مقایسه با مالیات حاشیهای اخذشده از افرادی با درآمد عادی (۳۹/۹ درصد)، میزان ناچیزی محسوب میشود؛ بنابراین چنانچه تنها به مالیات پرداختی از سوی مردمی با درآمد عادی توجه کنیم، از مسیر اصلی خود (دستیابی به میزان واقعی مالیاتی که باید پرداخت شود) منحرف میشویم.
من معتقدم که میزان مالیات دریافتی از ثروتمندان آمریکایی میتواند بیشتر شود؛ اما بسیاری از سیاستمداران به این حرف من واکنش تندی نشان دادهاند و گفتهاند «هرگز نباید اینچنین شود و حتی اکنون هم میزان دریافت مالیات از ثروتمندان بیش از حد معقول است». به نظر این افراد، چنین اقدامی باعث میشود ثروتمندان از پرداخت مالیات امتناع کنند یا پرداختی آنها کمتر از میزان واقعی درنظر گرفتهشده برای آنها، شود و این کار عواقب بدی مثل محرومیت و ایجاد انگیزه در افراد ثروتمند برای صرف ثروتشان در کشورهای دیگر یا زمینههای دیگر دارد؛ اما من باز هم معتقدم که از افراد ثروتمند باید مالیات بیشتری اخذ شود که شامل مالیات ایالتی (مالیات وضع شده در هر ایالت) و مالیات بر سرمایه میشود. درضمن این موضوع در مورد مالیات اخذشده از کارمندان مرفه و مالیات امنیت ملی نیز صدق میکند. ما میتوانیم میزان مالیات دریافتی را بدون خطر کاهش درآمد خالص افزایش دهیم.
سیستمهای دریافت مالیات همیشه مورد بحث بودهاند؛ توما پیکتی، اقتصاددان، جزو افرادی است که موضوع چگونگی دریافت مالیات از ثروتمندان را مطرح کردهاند. ملک و املاک است از قدیم تنها کلاس دارایی افراد بوده است که دارایی معقول و ارزشمندی هم محسوب میشود. ملک از چند نظر خاص و ویژه است؛ خصوصا در کشور ما که دولتی داریم که بیشتر از آنچه که املاک ارزش داشته باشند، روی آنها سرمایهگذاری میکند. در برخیاز موارد برای جلوگیری از تورم شدید، باید پول بیشتری جمعآوری شود؛ زیرا فعالیتهایی که در راستای تحقق وعدههای درمانی انجام میشود، هزینهها را افزایش میدهد.
-آیا شما هم نظریهی پولی مدرن را که براساس حل کمبودها و رفع مشکلات با چاپ پول شکل گرفته است، قبول دارید؟
-به نظر من بحث دربارهی این موضوع هیچ فایدهای ندارد.
-به نظر من این نظریه غیرمعمول به نظر میرسد اما به نظریهای متداول و محبوب تبدیل شده است.
-من هم باید بگویم که پیروی از این نظریه در کوتاهمدت بهدلیل وجود شرایط کلان اقتصادی نتیجهبخش نخواهد بود. کاملا مشخص است که در این محیط اقتصادی میتوان میزان افزایش تولید ناخالص داخلی را بدون اینکه منجر به تورم شود، به ۱۵۰ درصد رساند؛ اما این اقدام مشکلاتی را ایجاد خواهد کرد و افرادی که وام دریافت کردهاند، نیز با مشکل مواجه خواهند شد.
-موضوعی که تعجب مرا درمورد این مسئله برانگیخت، در نامهی شما، در کارِتان و در فعالیتهایتان دیده میشود. شما اساسا بهدنبال مقابله با نابرابریها در زمینههای مختلف ازجمله حوزهی سلامت، آموزش و حتی ساخت دستشوییهای عمومی هستید و تمام این کارهای بشردوستانه را با هزینهی شخصی انجام میدهید.
اکنون در آمریکا هستیم و درحال صحبت جدی در مورد شرایط کنونی این کشور و نقش دولت آن هستیم. دولت تا چه اندازهای باید قوی باشد؛ چگونه باید درآمدها را جمعآوری کند و چگونه باید این درآمد را دوباره توزیع کند؟
مشارکت خود با دولتها برای ایجاد تغییرات اساسی در سراسر جهان را چگونه ارزیابی میکنید؟
-تأمین نیازهای اساسی و دریافت منصفانهی مالیات در هر کشور برعهدهی دولتها است و فعالیتهای بشردوستانه تنها میتواند بخش کوچکی از مشکلات را حل کند. البته در برخی از موارد مثل فراگیر شدن بیماری مالاریا که مقابله با آنها از توان دولتها خارج است و تنها کشورهای ثروتمند توان مبارزه با چنین بیماریهایی را دارند، نیز کمکهای خیریه میتوانند نقش مهمی داشته باشند؛ اما درکل فعالیتهای بشردوستانه تنها در زمینههای معدودی میتوانند تغییرات مهمی ایجاد کنند.
سخاوتمندی کشورهای ثروتمند هم میتواند نقش مهمی داشته باشد زیرا تعداد معدودی از سازمانها و نهاد به موضوعهای مهمی مثل تعداد کودکان کشتهشده بهدلیل ابتلا به بیماری مالاریا توجه میکنند.
نیکون در آیندهی نزدیک دوربین بدون آینهی ارزانقیمت Z5 را برای رقابت با EOS RP کانن و A7 III سونی عرضه میکند.
در نمایشگاه +CP در ژاپن، یکی از مدیران اجرایی نیکون اعلام کرد که بهزودی شاهد عرضهی دوربین جدیدی از سری Z خواهیم بود. براساس گزارشهای منتشرشده در جریان نمایشگاه +CP، شرکت ژاپنی در آیندهی نزدیک دوربین بدونآینهی Z5 را برای رقابت با EOS RP کانن و A7 III سونی معرفی خواهد کرد.
دوربینهای فولفریم بدون آینهی نیکون در حال حاضر در قالب دو محصول ارائه میشوند. دوربین ردهبالای Z7 و دوربین میانردهی Z6 که برای ثبت تصاویر در نور کم، تصویربرداری سریع و با رزولوشن بالا مناسب هستند.
EOS RP کانن
تنها تفاوت میان مدلهای Z7 و Z6 به تعداد پیکسلها، نقاط فوکوس خودکار و حداکثر نرخ ثبت متوالی تصاویر مربوط میشود. با این حساب، میتوان Z7 و Z6 را بهترتیب بهعنوان نمونههای بدون آینهی دو دوربین D850 وD750 نیکون قلمداد کرد.
حال یکی از مدیران نیکون تأیید کرده است که بهزودی عضو جدیدی به خانوادهی دوربینهای سری Z اضافه خواهد شد. این عضو جدید که Z5 نام خواهد داشت دوربینی ارزانقیمت خواهد بود که در ردهای پایینتر از Z6 قرار میگیرد. با این تفاسیر، محصول جدید نیکون میتواند بهعنوان رقیبی برای EOS RP کانن شناخته شود که اکنون با برچسب قیمت ۱۳۰۰ دلار بهفروش میرسد.
نیکون Z7
Z5 برای آن دسته از کاربران مناسب خواهد بود که بهدنبال دوربینی ارزانقیمت (با قیمت تقریبی ۱۲۰۰ دلار) هستند. این دوربین جدید از دو برادر خود کوچکتر بوده و فاقد ویژگی پایدارسازی تصاویر درون بدنه (IBIS) و منظرهیاب الکترونیکی (EVF) خواهد بود. علاوهبراین، نرخ ثبت متوالی تصاویر هم در Z5 پایینتر از Z6 و Z7 است.
در عین حال، میتوان انتظار داشت که نیکون دوربین DSLR ارزانقیمتی با حسگر APS-C را هم به بازار عرضه کند که میتواند تصاویر 4K را با فرمت Super 35mm به ثبت برساند؛ براساس اطلاعات موجود، این محصول D5700 نام خواهد گرفت.
رقابت دو غول آسیایی بازار تلفن همراه در روزها اخیر به مرحله تازهای وارد شده، هوآوی که در سال ۲۰۱۸ توانست اپل را کنار بزند و بعد از سامسونگ برترین تولید کننده تلفن همراه در جهان لقب بگیرد حال قصد ندارد در هیچ زمینهای از سامسونگ عقب بیوفتد و پا به پا این شرکت حرکت میکند.
سامسونگ چندی پیش بود که از اولین تلفن هوشمند تاشو خود تحت عنوان گلکسی فولد رونمایی کرد، این مدل دارای یک نمایشگر بزرگ ۷.۳ اینچی (۱۵۴.۵ سانتیمتر مربع) است که از داخل تا میشود و در پشت آن نیز یک نمایشگر ۴.۶ اینچی دیگر از نوع Super AMOLED قرار گرفته که درحالت بسته نیز کاربران به اطلاعات و امکانات تلفن همراه خود دسترسی داشته باشند. صفحه نمایش گلکسی فولد از نوع AMOLED پویا است. سامسونگ، تولید مدل تاشو خود را قدمی رو به آینده توصیف کرد و طراحی گلکسی فولد را بینقص معرفی کرد.
این در حالی است که هوآوی چند روز بعد از سامسونگ در کنفرانس جهانی موبایل از اولین مدل تاشو خود رونمایی کرد، میت ایکس مدل تاشو هوآوی است که نمایشگر بزرگتری نسبت به گلکسی فولد دارد و البته از بیرون تا میشود. میت ایکس به یک نمایشگر AMOLED، ۸ اینچی (۲۰۵ سانتیمتر مربع) مجهز شده که در هنگام تا شدن از پشت به یک صفحه ۶.۶ اینچی تبدیل میشود.
یکی از اولین نکاتی که در طراحی این دو مدل دیده میشود وجود لولا در پشت گلکسی فولد است که این مورد در میت ایکس وجود ندارد، این لولا بخش پشتی گلکسی فولد را به دو تیکه مجزا تبدیل میکند، اما هوآوی در میت ایکس از قطعات ریزمکانیکی در تعداد بالا استفاده کرده که در هنگام تا شدن نمایشگر به هم نزدیک میشوند و اجازه خم شدن به نمایشگر میت ایکس را میدهند. به همین دلیل میت ایکس از طراحی یکپارچهتری نسبت به گلکسی فولد بهره میبرد.
نکته مهم دیگری که از نظر طراحی در دو مدل میت ایکس و گلکسی فولد دیده میشود تعداد و نحوه قرار گیری دوربینها در این دو مدل است. سامسونگ به دلیل آن که نمایشگر گلکسی فولد از داخل بسته میشود مجبور شده از ۶ دوربین استفاده کند، دو دوربین در جلو نمایشگر قرار دارند و سه دوربین در پشت آن و یک دوربین هم در بالا نمایشگر ۴.۶ اینچی، در حالی که هوآوی تنها از سه دوربین استفاده کرده، این سه دوربین در پشت تلفن قرار میگیرند و زمانی که نمایشگر تا میشود از همان سه سنسور به عنوان دوربین سلفی میتوان استفاده کرد.
همین مورد موجب شده تا در نمایشگر ۷.۳ اینچی گلکسی فولد شاهد یک بریدگی نسبتا بزرگ در گوشه صفحه نمایش باشیم که محل قرار گیری دوربینها سلفی است، این مورد در میت ایکس دیده نمیشود و نمایشگر این مدل هیچ بریدگی و حفهای ندارد. از این نظر نیز طراحی میت ایکس مناسبتر است.
هرکدام از این دو طراحی مخالفان و موافقان زیادی دارد و در روزها گذشته بحثها زیادی بین کارشناسان و طرفداران این دو برند در مورد نقاط قوت و ضعف این دو طراحی شکل گرفته است، اما مدیرعامل بخش تلفن همراه هوآوی به تازگی با بیزینس اینسایدر مصاحبه کرده و طراحی میت ایکس را بهتر از گلکسی فولد دانسته است. ریچارد یو که خود به روی صحنه کنفرانس جهانی موبایل آمد تا میت ایکس را معرفی کند، اعلام کرده که هوآوی همزمان بر روی سه طرح مختلف از تلفنها تاشو کار میکرد که مدل مشابه گلکسی فولد نیز یکی از آن طرحها بوده، اما به دلیل نامناسب بودن این طرح، مدیران هوآوی آن را کنار گذاشتند و به سراغ طرحها دیگر رفتند.
ریچارد یو معتقد است استفاده از دو نمایشگر تلفن همراه را سنگین میکند و ضخامت آن را افزایش میدهد، میت ایکس در حالت بسته تنها ۱۱ میلیمتر ضخامت دارد که از این حیث باریکتر از حالت تاشده گلکسی فولد است. همچنین گلکسی فولد در حالت بسته طراحی باریک و بلندی دارد که شکل آن را از حالت تلفنها هوشمند امروزی خارج میکند، اما میت ایکس در حالت بسته نیز با پهنا و بلندی مناسب قابل استفاده است.
البته تا شدن نمایشگر هوآوی میت ایکس از پشت بزرگترین نقطه ضعف این مدل محسوب میشود، زیرا در طولانی مدت ممکن است آسیبها زیادی به نمایشگر آن وارد شود، زمانی که گلکسی فولد از داخل بسته میشود نمایشگر تاشو آن کاملا محافظت میشود، اما این مورد برای میت ایکس صدق نمیکند و زمانی که این مدل روی میز، دورن جیب یا هر موقعیت دیگری قرار میگیرد، نمایشگر آن همواره در معرض آسیب دیدگی قرار میگیرد. ازطرفی قیمت بالا مدلها تاشو موجب میشود تا خریداران به سلامت و طول عمر محصولی که خریداری میکنند اهمیت زیادی قائل شوند که در این مورد به نظر میرسد گلکسی فولد وضعیت بهتری داشته باشد.
ربات چهارپای مینی چیتا دانشگاه MIT میتواند بهراحتی پشتک بزند، به سمت عقب حرکت کند، روی برگهای خشک بدود و قابلیتهای آکروباتیک خودش را بهنمایش بگذارد.
محققان دانشگاه MIT، ویدئویی از ربات مینی چیتا بهاشتراک گذاشتند که قابلیتهای جدید این چهارپای شگفتانگیز را نشان میدهد. مینا چیتا میتواند پشتک بزند، به سمت جلو، عقب و پهلو حرکت کند. روی برگهای خشک باسرعت و مانند یک تولهسگ کوچک و بامزه بچرخد و با پاهای کوچکش بالا بپرد و لیلی کند.
مینی چیتا (Mini Cheetah) توسط آزمایشگاه بیومیمتیک روباتیک دانشگاه MIT طراحی و ساخته شده است. پیشتر نیز محققان همین آزمایشگاه چیتا ۳ را معرفی کرده بودند. ربات چیتا ۳ دانشگاه MIT بدون حسگر بینایی از پلهها بالا میرود.
مینی چیتا تنها ۹ کیلوگرم (۲۰ پوند) وزن دارد. وقتی کسی به پاهای کوچک مینی چیتا لگد بزند، ربات چهارپای کوچک سعی میکند وضعیت تعادل خودش را حفظ کند و زمین نخورد. حتی زمانیکه پشتک میزند، باز هم تعادل خودش را حفظ میکند و با هر چهار پا مجددا روی زمین قرار میگیرد. مینی چیتا به سمت راست و چپ و از پهلو نیز بهراحتی حرکت میکند. در انتهای ویدئو برخی خطاهای حرکتی چهارپای شگفتانگیز بهنمایش گذاشته شده است.
محققان دانشگاه MIT ادعا میکنند مینی چیتا اولین ربات چهارپایی است که میتواند پشتک بزند. حرکات ژیمناستیکی فوقالعادهی مینی چیتا واقعا دیدنی است. پیشتر نیز دیده یودیم که ربات انسان نمای اطلس بوستون داینامیکس میتواند بدود. طراحی مینی ربات MIT شباهتهایی به ربات اسپات مینی بوستون داینامیکس دارد. در سال ۲۰۱۷ میلادی، بوستون داینامیکس ربات چهارپای پیشرفته اسپات مینی را رونمایی کرد.
جالب است بدانید که مینی چیتا، علاوهبر ابعاد کوچک و تواناییهای آکروباتیکی میتواند با سرعتی در حدود دو برابر سرعت پیادهروی انسان، حرکت کند.
سامسونگ با ارسال نمونههایی از نمایشگر تاشدنی برای اپل، قصد دارد نمایشگر انعطافپذیر مورد نیاز شرکتهای اپل و گوگل را تأمین کند.
پس از مدتها انتظار، گلکسی فولد، گوشی تاشدنی سامسونگ معرفی شد. پس از موفقیت سامسونگ در معرفی گوشی هوشمندتاشدنی، اکنون کرهای قصد دارند فناوری نمایشگر انعطافپذیر خود را به سایر شرکتهایی که قصد تولید گوشی تاشدنی دارند، بفروشد.
براساس آخرین گزارش منتشرشده از سوی ETNews، سامسونگ نمونههایی از نمایشگر تاشدنی را برای گوگل و اپلفرستاده است. در گزارش اخیر آمده است:
سامسونگ دیسپلی نمونههای مختلفی از نمایشگر تاشدنی تولید و برای اپل ارسال کرده است. در این مجموعه نمایشگر که در اصل نمونههایی از گوشی هوشمند تاشدنی هستند، نمایشگر ۷.۲ اینچی دیده میشود که ۰.۱ اینچ کوچکتر از ابعاد گلکسی فولد سامسونگ است.
با نگاهی به پیشینهی سامسونگ، متوجه میشویم که کرهایها همواره در رقابت با کوپرتینونشینها و سایر تولیدکنندگان، در بازار حضور داشتهاند. با مروری بر رابطهی بین سامسونگ و اپل، یادآور میشویم که کرهایها نمایشگرOLED مورد نیاز اپل را برای گوشیهای آیفون برای اولینبار تأمین کردند.
براساس گزارش منتشرشده ETNews، سامسونگ قصد ندارد فناوری نمایشگر تاشدنی را بهصورت انحصاری برای محصولات خود نگه دارد، بلکه درصدد است تا بهعنوان تأمینکنندهی نمایشگر تاشدنی در بازار حضوری فعال داشته باشد. کرهایها ادعا میکنند در شرایط فعلی سامسونگ میتواند در حدود ۲.۴ میلیون واحد نمایشگر در سال تولید کند. ولی براساس تقاضای بازار این رقم میتواند تا ۱۰ میلیون واحد در سال نیز افزایش یابد.
چند سال است که اخبار مختلفی در مورد دستگاه تاشدنی اپل منتشر میشود و ظاهرا کوپرتینونشینها نیز روی فناوری نمایشگر تاشدنی کار کردهاند و پتنتهای مختلفی مشابه فناوری سامسونگ به ثبت رساندهاند. پیشتر شایعه شده بود که اپل فناوری نمایشگر تاشدنی خود را در آزمایشگاه مورد تست و بررسی قرار داده است. براساس آخرین اخبار، انتظار نمیرود دستگاه تاشدنی اپل تا سال ۲۰۲۰ میلادی به بازار معرفی شود.
Bajaboard Pantra یک اسکیت برد جدید برقی است که توانایی دستیابی به سرعت بیش از ۷۰ کیلومتر بر ساعت را دارد.
سریعترین اسکیت برد برقی که تاکنون ساخته شده بود میتوانست به حداکثر سرعت ۴۰ کیلومتر بر ساعت دست پیدا کند. چنین سرعتی برای یک اسکیت برد بسیار زیاد و تا حدودی ترسناک است اما گویا شرکت باجابرد (Bajaboard) اعتقادی به این مسئله ندارد و این را میشود از آخرین محصول آنها نیز متوجه شد. این محصول با نام پانترا (Pantra) یک اسکیت برد بسیار سریع است و از موتوری به قدرت ۱۰.۷ اسببخار استفاده میکند.
اسکیت بردهای برقی یکی از اصلیترین وسایل حملونقل درون شهری بدون آلایندگی هستند و با وجود اینکه در بسیاری از مکانها تردد ممنوعیت قانونی دارند اما هر روز بر تعداد استفادهکنندگان از این وسایل افزوده میشود. از مزایای اسکیت بردهای برقی باید به سرعت بالا، لذت رانندگی و ابعاد کوچکتر این وسایل در مقایسه با دوچرخههای برقی اشاره کرد به طوری که بهراحتی میتوانید اسکیت برد برقی خود را زیر میز کار خود قرار دهید.
همچنین اسکیت بردهای برقی هیجان بسیار بالایی دارند که از این نظر هیجانانگیزترین آنها مدل (Epic Dominator Pro) بوده که به سیستم چهارچرخ محرک و موتور ۴.۲ اسب بخاری تجهیز شده است. این مدل نیز توانایی دستیابی به حداکثر سرعت ۴۰ کیلومتر بر ساعت را دارد.
اما رقابت اسکیت بردها تمامی ندارد. Bajaboard در سال ۲۰۱۵ یک اسکیت برد جدید برقی 4×4 با نام G4X معرفی کرد که میتوانست به حداکثر سرعت ۶۰ کیلومتر بر ساعت دست پیدا کند. این اسکیت برد برای رسیدن از سرعت صفر به ۴۰ کیلومتر بر ساعت تنها به ۲.۵ ثانیه زمان نیاز داشت، البته به شرطی که بتوانید در چنین شتابی تعادل خود را روی اسکیت برد حفظ کنید.
چیزی که مدل جدید پانترا را از دیگر محصولات هم رده متفاوت میکند، وجود چهار موتور برقی هر یک به قدرت ۴.۵ اسببخار در این اسکیت برد است. باتری این مدل نیز دارای ظرفیت ۱.۱ کیلووات ساعت است. قدرت نهایی این اسکیت برد ۱۰.۷ اسببخار است و میتواند به حداکثر سرعت ۷۲ کیلومتر بر ساعت دست پیدا کند.
بهگفتهی جرج لی، مدیر شرکت سازنده:
در ساخت پانترا سعی شده تا مجموعهای جمع و جور و در عین حال قدرتمند طراحی شود. این اسکیت برد به قدری سریع است که نباید آن را در مکانهای عمومی مورد استفاده قرار داد و تنها مخصوص اماکن شخصی و تحت کنترل است.
هنوز تست حداکثر سرعت این اسکیت برد نیز انجام نشده ولی تست شتاب روی آن انجام شده که نتایج جالبی به همراه داشته است. در هنگام شتابگیری نمیتوانید بیش از ۷۰ تا ۸۰ درصد قدرت موتورها را در اختیار بگیرید چون در غیر این صورت بر اثر شتاب بسیار بالا از روی اسکیت برد به پایین پرتاب خواهید شد. حتی اسکیت برد G4X که از پانترا کندتر است نیز در حالت تخت گاز بسیار سریع و غیر قابل کنترل رفتار میکند.
جالب است بدانید که پانترا با چنین مشخصاتی هنوز نخواهد توانست نام خود را بهعنوان سریعترین اسکیت برد برقی به ثبت برساند چون این مقام متعلق به اسکیت برد Nextboard ساخت کشور اسلوونی است. اسکیت برد Nextboard درحالیکه رانندهی آن میشو اربن لباس و کفش کامل موتورسواری را به تن داشت توانست در یک اتوبان به حداکثر سرعت ۹۵ کیلومتر بر ساعت دست پیدا کند.
مقالههای مرتبط:
در حال حاضر دو مشکل بر سر راه پانترا برای شکستن این رکورد وجود دارد. نخست اینکه باتریهای این اسکیت برد نمیتوانند تمام قدرت موتورها را در اختیار راننده قرار دهند و برای این کار به باتریهای بزرگتری نیاز است تا بتوان حداکثر قدرت اسمی موتورها را که به ۱۸ اسببخار میرسد، در اختیار گرفت. مشکل دوم نیز پیدا کردن یک کاربر شجاع برای رکوردشکنی با این اسکیت برد است. پانترا نیز همانند G4X به سیستمی به نام Tank Mode مجهز است که به کاربر امکان دور زدن راحت را میدهد جون باتوجهبه وزن ۲۶ کیلوگرمی پانترا اگر بخواهید مانند اسکیت بردهای بدون موتور با آن دور بزنید یا پرش کنید نیاز به انرژی زیادی خواهید داشت.
پانترا باتوجهبه تجهیزاتی مانند سیستم تعلیق تنظیمشونده، رنگ مشکی مات و چراغهای جلو و عقب سفارشی خود قیمتی در حدود یک دوچرخه کوهستان دارد.
.: Weblog Themes By Pichak :.