چند ماه پیش خبر تولد دو دختر نوزاد اصلاح ژنتیکیشده در چین بهشدت خبرساز شد و قضیه تا آنجا پیش رفت که حتی حکم تعلیق فعالیت هی جیانکوی، دانشمند مسئول این پروژه نیز صادر شد؛ دانشمندی که بعدا حتی اعلام شد گویی برای مدتی مفقود شده است. قضیه به همینجا ختم نشد و حواشی پیرامون طرحهای توطئهآمیز پشت این قضیه همچنان ادامه یافت.
حال گویی اوضاع پیچیدگی بیشتری به خود گرفته؛ چراکه دانشمندان میگویند ممکن است مغز این نوزدان بهگونهای دستخوش تغییراتی شده باشد که نتیجهی آن، بهبود قوهی شناخت و حافظهی کودکان خواهد بود.
این دوقلوها که به نامهای «لولو» و «نانا» معرفی شدند، هماینک اولین موارد از انجام اصلاح ژنتیک انسانی با تکنیک کریسپر (CRISPR) در جهان شناخته میشوند. هدف از انجام این اصلاحات، بهزعم دکتر هی، ایجاد مصونیت دربرابر ویروس HIV عنوان شد.
در حال حاضر، تحقیقات جدید نشان میدهد که همان تغییرات انجامشده در DNA این دختران (یعنی حذف ژن CCR5) موجب افزایش هوش موشهای آزمایشگاهی میشود. این اصلاح حتی میتواند به تسریع بازیابی شرایط بیماران مبتلابه سکتهی مغزی نیز کمک کند و چه بسا در افزایش شانس موفقیت تحصیلی دانشآموزان در آینده نیز مؤثر واقع شود.
آلکینو.جی. سیلوا، یکی از زیستعصبشناسان دانشگاه کالیفرنیا در لسآنجلس (UCLA) است که نتایج پژوهشهای آزمایشگاهی او، حاکی از نقش ژن CCR5 در بهبود حافظه و توانایی مغز در ایجاد ارتباطات جدید است. او میگوید:
پاسخ احتمالا مثبت است، این اصلاح بر مغز [نوزادان] مؤثر خواهد بود. سادهترین تفسیر این است که این جهشها احتمالا تاثیراتی بر عملکرد شناختی دوقلوها خواهد داشت.
او میافزاید پیشبینی دقیق اثرات احتمالی بر قوهی شناخت کودکان غیرممکن است و برای همین است که گفته میشود چنین آزمایشی نباید انجام میشد.
ژست ژورنالی هی جیانکوی دربرابردوربینهای آسوشیتد پرس، چند روز پیش از افشای اخبار مربوطبه آزمایشهای اصلاح ژنتیکی
تیم پژوهشی چینی که تحت رهبری دکتر هی از دانشگاه جنوبی علم و فناوری در شنژن فعالیت میکرد، ادعا میکند که آنها از تکنیک کریسپر برای حذف ژن CCR5 از جنینهای انسانی استفاده کردهاند. بخشی از این ژن بعدها برای ایجاد باروری استفاده شد؛ ولی هدف اصلی این بوده که مانع از ورود ویروس HIV به درون سلولهای خونی شوند.
این آزمایش بهطور گستردهای در جهان، بهعنوان اقدامی«غیرمسئولانه» محکوم گردید و دانشمند مسئول پروژه نیز تحت پیگرد قرار گرفت. با انتشار اخبار تولد اولین نوزادان ویرایششده، گمانهزنیهایی شکل گرفت که آیا ممکن است روزی از تکنیک کریسپر برای ایجاد ابرانسانهای هوشمند (آنگونه که دانشمند فقید، استیون هاوکینگ نیز پیشتر هشدار داده بود) استفاده شود؟ پروژهای که شاید بتوان آن را بهعنوان بخشی از مسابقهی بیوتکنولوژی بین دو کشور چین و ایالات متحده تلقی کرد.
مقالههای مرتبط:
هماکنون، هیچ مدرکی دال بر اقدام عمدی دکتر هی برای دستکاری هوش دوقلوها وجود ندارد. در بررسی های صورتگرفته مشخص شده است که دکتر هی و تیمش هیچگونه تماسی با دانشمندان فعال در بحث اثرات ژن CCR5 در قوهی شناخت نداشتهاند. این درحالی است که وی از مشاوره و توصیههای علمی سایر متخصصان حوزههای دیگر استفاده کرده بود.
میو ژو، استاد دانشگاه جنوبی علوم بهداشت در کالیفرنیا میگوید تا آنجایی که وی میداند، او و همکارانش هرگز اطلاعی درمورد فعالیتهای دکتر هی نداشتهاند.
اگرچه هی هرگز با پژوهشگران مغز مشورت نکرد؛ اما این دانشمند چینی قطعا از ارتباط بین CCR5 و تاثیر آن بر شناخت آگاه بوده است. اولینبار در سال ۲۰۱۶ بود که ژو و سیلوا نشان دادند حذف این ژن از موشها میتواند بهطور قابلتوجهی حافظهی آنها را بهبود بخشد. این تیم، بیش از ۱۴۰ تغییر ژنتیکی مختلف را در موشها زیر نظر گرفت تا دریابد کدام اصلاح ژنتیکی میتواند در افزایش هوش این جانوران مؤثر واقع شود.
سیلوا میگوید بهدلیل ماهیت پژوهشهایش، او گاهی با چهرههای شاخصی در سیلیکونولی و جاهای دیگر برخورد داشت که بهزعم وی، دارای انگیزهها و دیدگاههای ناسالمی نسبتبه خلق کودکان طراحیژنتیکیشده بودند. به همین دلیل است که وقتی خبر تولد دوقلوها در ۲۵ نوامبر علنی شد، سیلوا بلافاصله به وجود انگیزههایی در پشت پرده برای انجام چنین اصلاحاتی شک میکند. او میگوید:
من بلافاصله احساس کردم که گویا آنها واقعا دربارهی انجام چنین اقدام احمقانهای جدی بودهاند. واکنش من به این موضوع تنها ابزار انزجار و تاسف بود.
طی نشست ویرایش ژنتیک که دو روز بعد در هنگکنگ برپا شد، دکتر هی اذعان کرد که همهچیز را در مورد اثرات بالقوه مغزی طی تحقیقات UCLA میدانسته است و در واکنشی اظهار کرد:
من آن مقاله را دیدم، آن [مقاله] نیاز دارد بهصورت مستقل، مورد بازبینی قرار گیرد. من مخالف استفاده از ویرایش ژنوم برای بهبود [تواناییها] هستم.
نیات واقعی دکتر هی هرچه که بود، شواهد نشان میدهند که ژن CCR5 نقش مهمی در کارایی مغز ایفا میکند. بهعنوان مثال، هماکنون سیلوا و یک تیم بزرگ پژوهشی از ایالاتمتحده و اسرائیل میگویند که مدارک جدیدی در دست دارند که نشان میدهد CCR5 نقش یک عامل سرکوبگر را برای خاطرات و ارتباطات سیناپسی مغز دارد.
بنابر مستندات موجود در گزارش تازهی آنها، افرادی که بهطور طبیعی فاقد CCR5 هستند، سریعتر میتواند از عوارض بروز سکته بهبودی پیدا کنند. این تحقیقات حتی نشان داد افرادی که حداقل یک کپی از این ژن را نداشته باشند، شانس بالاتری را در کسب درجات عالیتر در تحصیلات خواهند داشت و در امور روزمره، نیز هوش و ذکاوت بیشتری از خود نشان میدهند.
توماس کارمیکائیل، زیستشناس دانشگاه UCLA میگوید:
ما اولین کسانی هستیم که کارکرد ژن CCR5 را در مغز انسان گزارش میکنیم و از نقش آن در رسیدن به درجات بالاتر تحصیلات سخن میگوییم.
او ارتباط این ژن را با موفقیتهای آموزشی، امری «وسوسهانگیز» میخواند؛ ولی میگوید هنوز نیاز به مطالعات بیشتری وجود دارد.
در حال حاضر، کسب اطلاعات بیشتر درمورد CCR5، در خلال آزمایشهای دارویی روی بیماران مبتلا به سکته یا بیماری HIV همچنان در جریان است. در این مطالعات که بخشی از آن در دانشگاه UCLA در حال انجام است، برخی از افراد مبتلا به اختلالات شناختی، با دارویی ضد HIV (با نام ماراویروک) تحت درمان قرار میگیرند؛ دارویی که از لحاظ شیمیایی کارکرد ژن CCR5 را مسدود میکند.
سیلوا میگوید که تفاوت فاحشی میان تلاش برای حل مشکلات چنین بیمارانی و تلاش برای ایجاد یک «برتری» وجود دارد؛ حل مشکلات شناختی یکی از بزرگترین نیازهای برآوردهنشده در علم پزشکی است. او میگوید:
ما به داروها نیاز داریم؛ اما این بدان معنا نیست که بیاییم مردم عادی را اصلاح ژنتیکی کنیم یا با داروهای شیمیایی، در آنها برتری ایجاد کنیم. واقعیت این است که ما هنوز علم انجام چنین اقداماتی را نداریم. طبیعت در این مورد، به تعادل بسیار خوبی رسیده است.
ازسوی دیگر، اینکه ما مجاز به تغییر هوش عادی افراد نیستیم، به این معنا نخواهد بود که ما لزوما توانایی انجام آن را نیز نداریم. سیلوا میگوید که دستکاری ژنتیکی انجامشده باهدف خلق «موشهای هوشمند» نشان میدهد که نهتنها چنین امری کاملا امکانپذیر است؛ بلکه اتفاقا تغییر در همین ژن CCR5 میتواند تغییرات بزرگی را در این راستا رقم بزند. او میافزاید:
«آیا ممکن است بتوان تصور کرد که در یک نقطه از آینده واقعا بتوانیم میانگین ضریب هوشی جمعیت را افزایش دهیم؟» اگر من به چنین پرسشی پاسخ منفی بدهم، دیگر نمیتوانم بگویم یک دانشمند هستم. پژوهشهای پیشین درمورد موشها نشان میدهد که پاسخ این پرسش، مثبت است؛ اما آنها موش هستند و نه انسان. ما از عواقب ناخواستهی چنین اقداماتی آگاهی نداشته و هنوز برای انجام آن آمادگی نداریم.
محققان امنیتی در گزارشی ادعا کردند که یک کمپین کلاهبرداری اینترنتی جدید (فیشینگ)، با ظاهری شبیه به ابزار گوگل، کاربران سرویسهای بانکی را هدف قرار داده است. هدف از آن کمپین، دزدیدن اطلاعات بانکی افراد عنوان شد.
مؤسسهی تحقیقات امنیتی سایبری Sucuri در گزارش خود ادعا کرد که حملهی جدید مجرمان سایبری، علیه یک بانک لهستانی و کاربران آن انجام شد و ظاهری شبیه به Google ReCAPTCHA داشت. روشهایی برای افزایش نگرانی و ترس در میان کاربران نیز استفاده شد تا آنها مجبور به کلیک کردن روی لینکهای مخرب شوند. لینکها عموما ازطریق ایمیل برای قربانیان ارسال میشد.
ایمیلهای مخربی که با هدف دزدیدن اطلاعات به قربانیان ارسال شد، در ظاهر برای تأیید یکی از آخرین تراکنشهای بانکی آنها بود. بهعلاوه، لینکی به یک فایل مخرب PHP نیز در آن ایمیلها گنجانده شده بود. در ایمیلهای مذکور، از قربانیان خواسته میشد تا برای تأیید یک تراکنش (ساختگی) روی لینکی کلیک کنند که قطعا مقصدی مخرب داشت.
روش جملهی مجرمان سایبری که در بالا توضیح داده شد، روش جدیدی نیست. منتهی، مرحلهی بعدی حملهی جدید، کمی غیرمعمول و جدید بهنظر میرسد. اگر قربانی متوجه تقلبی بودن لینک موجود در ایمیل نشود و روی آن کلیک کند، برخلاف حملات مرسوم، به صفحهی تقلبی از بانک مقصد هدایت نخواهد شد. درعوض، یک صفحهی ۴۰۴ تقلبی توسط آن فایل مخرب PHP بارگذاری میشود.
صفحهی مخرب مورد استفاده توسط مجرمان، تعدادی عامل کاربر مشخص دارد که به رباتهای خزندهی گوگل محدود هستند. بهبیان دیگر، اگر درخواست به آن صفحه، از طرف رباتهای گوگل نباشد، اسکریپت PHP یک ابزار تقلبی ریکپچا گوگل متشکل از کدهای جاوااسکریپت و HTML بارگذاری میکند. محققان در توضیح آن صفحهی مخرب میگویند:
صفحهی مخرب، بهخوبی ظاهر گوگل ریکپچا را کپی میکند، اما از آنجایی که به المانهای استاتیک وابسته است، تصاویر آن ثابت خواهند بود؛ مگر اینکه کد صفحهی مخرب، تغییر کند. بهعلاوه، کد مخرب برخلاف نسخهی واقعی، قابلیت پخش صوتی ReCAPTCHA را ندارد.
عامل مرورگر در ادامهی فعالیت خود، مسیر کاربر پیش از وارد شدن به صفحه را مورد بررسی قرار میداد. پس از شناسایی آن مسیر، یک فایل zip. به کاربر ارائه میشود یا اگر مرور در سیستمعامل اندروید باشد، فایل مخرب APK. در دستگاه او بارگذاری خواهد شد.
نمونههایی از بدافزار مورد استفاده در آن حمله، در سرویس VirusTotal بارگذاری شدهاند. نسخهی اندرویدی بدافزار، بهوفور در اینترنت یافت میشود و قابلیت خواندن وضعیت، موقعیت و مخاطبان دستگاه هوشمند را دارد. بهعلاوه آن بدافزار میتواند پیامکهای قربانی را بخواند و همچنین پیام ارسال کند. از قابلیتهای دیگر آن میتوان به برقراری تماس، ضبط صدا و دزدیدن اطلاعات حساس دیگر اشاره کرد. تروجان مذکور با نامهایی همچون Banker, BankBot, Evo-gen و Artmeis یا نامهای مشابه، توسط نرمافزارهای آنتیویروس شناخته میشود.
در نمونهای دیگر از بدافرارهای موبایل، در ابتدای سال جاری میلادی، محققات مؤسسهی Trend Micro، یک کمپین نفوذ مرتبط با تروجان بانکی Anubis کشف کردند. تیم تحقیقاتی، ۲ اپلیکیشن در گوگل پلی استور پیدا کردند که میزبان آن بدافزار بودند. یکی از اپلیکیشنها مبدل ارز و دیگری، ابزاری برای بهبود مصرف انرژی بود. تروجان مذکور، بهمحض جابهجایی دستگاه کاربر، عملیات خود را شروع میکرد. مجرمان سایبری در تروجان فوق از حسگرهای حرکتی استفاده کرده بودند تا کشف شدن توسط محققان در فضاهای آزمایشی Sandbox را تقریبا غیرممکن کنند.
حشرات از جانواران مهمی هستند که اغلب در شهرها مورد بیمهری قرار میگیرند. سوسک، پشه و مورچه را در گوشهوکنار خانهها دیدهایم و در اغلب موارد هم به سراغ اسپری حشرهکش رفتهایم؛ اما همهی حشرات بد نیستند و طیف وسیعی از آنها نقش بهسزایی در سالم نگهداشتن شهرها دارند. آنها به گردهافشانی گیاهان کمک میکنند، غذای سایر حیوانات هستند، زبالههای ما را بازیافت میکنند و سایر حشرات زیانبار را میخورند. درواقع میتوان گفت که برای سلامتی ما حیاتی هستند. متأسفانه آنها نیز مثل سایر حیوانات وحشی درمعرض خطر قرار گرفتهاند.
طبق پژوهشی که اخیراً انجام شده است، ۴۰درصد از گونههای حشرات دنیا درمعرض خطر انقراض و تهدیدهایی نظیر تغییرات اقلیمی، از دستدادن زیستگاه و علاقهی بیشازحد انسانها به استفاده از مواد شیمیایی مصنوعی هستند. استرالیاییها از مقادیر زیادی آفتکش برای حشرات چندشآور خانهها و باغهایشان استفاده میکنند؛ اما علاقه انسانها برای بهکاربردن این اسپریها بهطور بالقوه تأثیرات جدی بر اکوسیستمهای شهری و سلامت عمومی میگذارد. برای مقابله با آفات حشرات شهری باید به فکر راهکار پایدارتری باشیم. مقالهی اخیری که در ژورنال پِست ساینس منتشر شده، به برخی از این راهکارها اشاره کرده است.
حشرهکشها چه ضرری دارند؟
اسپریهای حشرهکش از دههی ۱۹۵۰ دردسترس عموم قرار گرفتند و از آن زمان تاکنون از روشهای رایج برای مقابله با سوسکها، مگسها، مورچهها و حشرات موذی اطراف خانه و حیاط بهشمار میروند و بسیاری از شوراهای محلی نیز برای ازبینبردن حشرات از این اسپریها استفاده میکنند. بااینحال راهکاری که در گذشته بسیار مؤثر بود، لزوماً همان تأثیرات را برای آینده نخواهد داشت یا میتواند پیامدهای ناخواستهای بههمراه داشته باشد. بسیاری از حشرات نظیر پشهها به مرور زمان به این اسپریهای معمول مقاوم شدهاند و در بخشهایی از دنیا که تحتتأثیر بیماریهایی مثل تب دنگی هستند، توانایی جوامع برای کنترل شیوع بیماری را به خطر میاندازند.
مقالههای مرتبط
یکی دیگر از مشکلات استفاده از حشرهکش این است که میتواند بیش از یک حشره را از بین ببرد. بسیاری از گونههایی که میتوانند به سلامت باغها، بوتهزارها، باتلاقها و پارکها کمک کنند نیز درمعرض آسیب قرار میگیرند، نظیر گونههای شکارچی که حشرات را تحتکنترل نگه میدارند. ازآنجا که گونههای حشرات اغلب سریعتر از حشرات شکارچی تولیدمثل میکنند (الگویی که احتمالاً در اثر تغییرات اقلیمیتسریع خواهد شد)، ممکن است به چرخهای برگردیم که تعداد این حشرات بیش از هر زمان دیگری شود.
اکنون چه کاری میتوانیم انجام دهیم؟
خوشبختانه جایگزینهایی برای روشهای کنترل شیمیایی حشرات وجود دارد که هیچ ضرری برای محل زندگی یا محیط اطراف آن ندارد. سیستمهای کشاورزی پایدار برای قرنها بهعنوان روشهای سازگار با محیطزیست استفاده شدهاند و ساکنان شهرها نیز میتوانند همین روشهای جایگزین را انتخاب کنند. مدیریت تلفیقی آفات یکی از این رویکردهای پایدار بهشمار میرود که تمرکز آن بهجای درمان، روی پیشگیری است و از گزینههای سازگار با محیطزیست نظیر کنترل بیولوژیکی (استفاده از حشرات شکارچی برای خوردن حشرات موذی) استفاده میکند. حشرهکشهای شیمیایی بهعنوان آخرین گزینه پیشنهاد میشود.
شیوههای کشاورزی متعددی برای کنترل پایدار حشرات وجود دارد که تمرکز آنها بر تغییرات رفتاری مثل تمیز نگهداشتن مناطق یا کنترل فیزیکی نظیر مگسکش یا کشیدن تور دور درختان میوه است. اتخاذ این روشها برای کنترل حشرات شهری لزوماً کار سادهای نیست؛ زیرا ممکن است برای فعالیتهای خاص کنترل حشرات و آفات، یکسری مقررات محلی وجود داشته باشد یا صرفاً اطلاعات چندانی دربارهی اکولوژی حشرات شهری در دست نباشد.
برای مقابلهی فوری با حشرات نیاز به اجرای برنامهی کنترل بیولوژیکی است که در مقایسه با استفاده از اسپریهای حشرهکش میتواند گرانتر و وقتگیرتر باشد: زیرا حشرهکشها بهسرعت تأثیر خود را روی حشرات میگذارند، اما تأثیر کنترل بیولوژیکی در مدت زمان طولانیتری اتفاق میافتد. پیشگیری، سنگبنای مدیریت تلفیقی آفات بهحساب میآید و قبل از آنکه حشرات به معضلی جدی تبدیل شوند، باید برنامهریزی دقیقی برای آن انجام شود.
مدیریت تلفیقی آفات بهجای حذف کامل حشرات، تعداد آنها را بهحدی کاهش میدهد که دیگر باعث دردسر نباشند. با این منطق، حشرهکشهای شیمیایی فقط وقتی باید استفاده شوند که ضررهای اقتصادی ناشی از حشرات بیشتر از هزینهی مواد شیمیایی باشد. اگر از این متنفر هستید که سوسکی در جایی از محل زندگیتان پرسه بزند، احتمالاً باید طرز فکرتان را عوض کنید.
چطور میتوان مانع از ورود حشرات به خانه شد؟
فرصت حضور حشرات در خانه از آنها بگیرید. نحوهی تولید و دفع زبالههای خانهها باعث میشود، مگسها و سوسکها به سراغ این زبالهها بروند؛ اما میتوان با قراردادن پسماندهای غذایی در سطلهای زبالهی ضدحشره، بازیافت یا دفع صحیح آنها این موضوع را مدیریت کرد. هیچگاه سطل آب را در حیاط خلوت محل زندگیتان قرار ندهید؛ زیرا مکانی عالی برای تولیدمثل پشهها بهشمار میرود. برای جلوگیری از ورود حشرات به خانه میتوانید درها را ببندید، ترکها و شکاف دیوارها را بپوشانید و از توری برای در و پنجره استفاده کنید. حیواناتی مثل عنکبوت یا زنبور که تعداد حشرات را کنترل میکنند را نکشید، زیرا میتوانند حشرات خانه و باغ شما را شکار کنند.
جامعه چه مسئولیتی دارد؟
جوامع شهری میتوانند کشاورزی پایدار را الگوی خود قرار دهند و برای این منظور لزوم آموزش و حمایت بیشتر از مردم و سیاستگذاران احساس میشود. کارگاههای آموزشی که شوراهای محلی برپا میکنند و جلسههای اطلاعرسانی با حضور گروههای محلی باغبانی میتواند شروع خوبی برای مبارزه اصولی با حشرات باشد. علاوهبراین میتوانیم اشتباهبودن این دیدگاه رایج که همهی حشرات مضر و موذی هستند را به مردم نشان دهیم. استفاده از اسپریهای حشرهکش شاید کار آسانی باشد، اما فراموش نکنید که این حشرهکشها میتواند دوست و دشمن را یکجا از بین ببرد و منجر به نابودی حشرات مفید شود.
به گزارش The Information، فیسبوک پس از خرید استارتاپ حوزه ی بلاکچین Chainspace، باز هم پیگیر بلندپروازیهای خود در دنیای داراییهای دیجیتال است.
گزارش با اشاره به منابعی که نام آنها ذکر نشده، عنوان میکند که فیسبوک با قصد خرید، مشغول بررسی چندین استارتاپ حوزهی بلاکچین است. برخی از این شرکتها عبارتاند از الگورند، بیسیس و کیبیس.
طی دو ماه گذشته، گزارشهای زیادی مبنی بر مذاکرات فیسبوک و استارتاپ ارز دیجیتال بیسیس منتشر شده بود. این مذاکرات از اواسط ماه دسامبر و زمانی آغاز شد که بیسیس اعلام کرد نظر به نگرانیهای رگولاتوری، احتمالاً شرکت خود را تعطیل میکند. اما گفتگوهای فوق تا به این لحظه، به نتیجهی ملموس و عملی نرسیده است.
آیا فیسبوک ارز دیجیتال خود را بر پایهی دلار آمریکا توسعه میدهد؟
نکتهی جالبتوجه این است که مذاکرات فیسبوک و بیسیس، با محوریت عرضهی یک ارز دیجیتال باثبات (stablecoin) صورت گرفته که قرار بود با پیوند به دلار آمریکا توسعه یابد.
مقالات مرتبط:
وبسایت CCN در تاریخ ۲۱ دسامبر ۲۰۱۸، در حساب توییتر خود این خبر را تائید کرده بود:
فیسبوک قصد دارد در بحبوحهی رسواییهای امنیتی خود، با انتشار یک ارز دیجیتال، واتساپ را متحول کند.
در آن زمان گفته میشد که فیسبوک ارز باثباتی را توسعه میدهد که در پرداختهای واتساپ، مورداستفاده قرار خواهد گرفت. هدف خاص فیسبوک، راهاندازی یک سیستم انتقال پول در کشور هند بود که بیش از ۲۰۰ میلیون کاربر واتساپ را به خود جذب کرده است. هند یکی از اصلیترین دریافتکنندگان پولهای انتقالی جهان محسوب میشود، چنانکه در سال ۲۰۱۷ حدود ۶۹ میلیارد دلار به این کشور ارسال شده است.
عدم توافق فیسبوک با رویکرد بیسیس
فیسبوک با خریداری بیسیس میتوانست به ارز دیجیتال باثباتی که پیشازاین توسعهیافته بود، دست پیدا کند. اما به نظر میرسد که تأمل و تردید این شرکت، از نگرانیهای قانونی و رگولاتوری ناشی میشود. قابلذکر است که ظاهراً رگولاتورهای بازار آمریکا، بیسیس را باوجود فاندینگ ۱۳۳ میلیون دلاری، وتو کرده بودند. بیسیس برخلاف سایر ارزهای دیجیتال باثبات مانند تتر، قصد داشت نسبت ۱:۱ با دلار آمریکا را با استفاده از الگوریتمها حفظ کند:
بیسیس به شیوهای طراحی شده که ثبات قیمتها را ازطریق الگوریتم حفظ کند، یعنی زمانیکه تقاضا افزایش مییابد، الگوریتمها عرضه را با آن مطابقت میدهند و بلاکچین Basis بیشتری تولید میکند. افزایش عرضه، با هدف پایین آوردن قیمت ارز بیسیس صورت میگیرد. زمانی هم که تقاضا کاهش مییابد، بلاکچین سکههای بیسیس را خریداری میکند. انقباض عرضه نیز با هدف احیای قیمت بیسیس طراحی شده است.
گرچه این رویکرد نوآورانه به نظر میرسد، ولی ممکن است چالشهای نظارتی و ارزیابی بیشتری برای رگولاتورها به وجود بیاورد.
تلاش فیسبوک برای نزدیکی به استارتاپهایی که به مقیاسپذیری پایهی کاربران کمک میکنند
کیبیس (Keybase) نیز در سال گذشته، یکی دیگر از اهداف خرید فیسبوک محسوب میشد. اما باز هم مذاکرات نتیجهبخش نبود. این اتفاق در خصوص گفتگوهای غول شبکههای اجتماعی با شرکت الگورند نیز تکرار شد.
فیسبوک از میلیاردها کاربر در سراسر جهان برخوردار بوده و به همین دلیل، یکی از تدابیر و ملاحظات همیشگی این رسانهی اجتماعی، مقیاسپذیری کاربران همزمان با خرید شرکتهای دیگر است. شواهد نشان میدهد که فیسبوک نگاه ویژهای به برخی از شبکههای بلاکچین دارد که میتوانند به افزایش تعداد کاربران این شرکت کمک کنند. دقیقاً به همین دلیل هم فیسبوک از بیت کوین و اتریوم اجتناب کرد، زیرا این دو شبکه پس از بالا رفتن تعداد کاربران و افزایش هزینهی تراکنشها، با کاهش سرعت پردازش مواجه شدند. از میان تمام شرکتهایی که توسط فیسبوک بررسی شدهاند، فقط الگورند و چینبیس (Chainspace) ویژگیهای موردنظر را دارا هستند.
از ۱۴ژانویه، ارزش سکهی دیجیتال بایننس (BNB) از ۵.۵۴ دلار به ۹.۷ دلار افزایش یافته که معادل رشد ۷۵ درصدی دربرابر دلار آمریکا است. طبق ارزیابیها، درست در همین دوره ارزش بازار ارزهای دیجیتال بهآهستگی ۳ میلیارد دلار کاهش یافت و از ۱۲۴ میلیارد دلار به ۱۲۱ میلیارد رسید.
BNB درمقایسهبا سایر ارزهای دیجیتال عملکرد بسیار بهتری دارد و از حاشیهی سود پایداری نیز برخوردار است. این ارز اولینبار در تاریخش موفق شد با رکورد رشد ۶ درصدی در یک روز، به یکی از ۱۰ ارز برتر دیجیتال تبدیل شود.
دلیل صعود ارز بایننس چیست و وضعیت بازار داراییهای دیجیتال چگونه است؟
عوامل اصلی افزایش قیمت سکهی بایننس، عوامل پایهای هستند؛ مانند کاهش ارز در گردش (عرضه)، کسبوکار چندمیلیارددلاری که پشت این ارز قرار دارد، عملکرد بایننس در بازار خرسی (بازار نزولی) و چشمانداز صرافی غیرمتمرکز.
در ۱۶ژانویه، تیم بایننس بخشی از توکنهای این شرکت را به ارزش ۹.۴ میلیون دلار سوزاند. سوزاندن ارزها یا توکنهای دیجیتال به فرایندی گفته میشود که در آن، بخشی از سکهها یا ارز مذکور برای همیشه از موجودی درگردش حذف و خارج میشوند. چانگ پنگ ژائو، مدیرعامل بایننس گفت:
فرایند سوزاندن بهپایان رسید. بهیاد دارم وقتی برای اولینبار حجمی از بایننس معادل ۱.۵ میلیون دلار را سوزاندم، بسیار عصبی بودم. حالا، البته هنوزهم عصبی هستم. این سریعترین راه برای صرف پول است.
زمان سوزاندن سکهها، با رالی کوتاهمدت BNB مصادف شد. از ۱۶ژانویه و حذف ۱.۶۲۳.۸۱۸ توکن BNB، قیمت این دارایی بهطور درخورملاحظهای افزایش یافته است.
هر سه ماه یکبار، بایننس میزانی از BNB درگردش را با استفاده از سود حاصل از صرافی میسوزاند.
یادآوری میکنیم توکنهای BNB در ابتدا بهعنوان ابزاری برای تأمین مالی بایننس منتشر شدند که هنوز شرکتی نوپا و در مراحل اولیهی کار خود بود. پسازاینکه بایننس موفق شد شهرتش را بهعنوان صرافی سطح بالا و معتبر ثبت کند، ۲۰ درصد از سود شرکت را به بازخرید و سوزاندن BNB اختصاص داد و با این کار، حجم سکههای در گردش را پایین آورد. بایننس در مقالهی سفید خود مینویسد:
هر سه ماه، ۲۰ درصد از سود شرکت را به خرید BNB و نابودکردن آنها اختصاص میدهیم تا زمانیکه ۵۰ درصد از کل BNB را بازگردانیم. تمامی تراکنشهای خرید و بازگرداندن سکهها، روی بلاکچین اعلام میشوند. درنهایت، MM100 از BNB را از بین میبریم و MM100 آن را باقی میگذاریم.
همانطورکه پاداش استخراج بیتکوین هر دو سال یکبار نصف میشود (Halvening)، افزایش قیمت BNB نیز ناشی از کاهش عرضهی درگردش است. ماه گذشته نیز، با افزایش تقاضا برای BNB و کاهش عرضهی آن، قیمت این ارز بیش از ۷۵ درصد افزایش یافت. ارزش BNB درمقایسهبا نقطهی اوج تاریخش، ۶۱ درصد کاهش یافته و همچنان بهترین عملکرد را در بازار نزولی داراییهای دیجیتال دارد.
هفتهی گذشته، بازار ارزهای دیجیتال افزایش اصلاحی قیمتها را شاهد بود که این امر، از عوامل فنی ناشی میشد. در ۹فوریه، ارزش بازار در یک شب (درواقع طی چند ساعت) حدود ۱۰ میلیارد دلار افزایش یافت و باعث شد برخی از داراییها، مانند لایتکوین و EOS، افزایش قیمت ۲۰ درصدی را تجربه کنند.
بااینحال در کوتاهمدت، معاملهگران قانع نشدهاند صعودی که از روز شنبه شروع شده، در طول هفتههای آتی نیز ادامه مییابد. یکی از تجار میگوید:
از دیدگاه من، صعود قیمتی یکروزه اتفاق فوقالعادهای نیست. من ترجیح میدهم پیش از آنکه بهدلیل تغییر ساختار بازاری با فرکانس بالا هیجانزده شوم، HH (صعودهای متوالی) را شاهد باشم. درست است در طول یک هفته، افزایش قیمت داشتیم، اما پیشازاین هم در بازار نزولی، این افزایش موقتی را تجربه کرده بودیم.
یکی از معاملهگران با نام DonAlt نیز یادآوری میکند باتوجهبه روند نزولی طولانیمدت داراییهای دیجیتال، انتظار افزایش مداوم نرخها خطر بزرگی خواهد بود.
بامیلو، اولین سرمایهگذاری بزرگ گروه اینترنتی ایران (IIG) در فضای استارتاپی کشور بود. چند روز پیش، پس از اوجگیری اخبار و شایعههای متفرقه پیرامون تعطیلی این وبسایت، بیانیهی رسمی بامیلو با موضوع تعدیل نیرو بهصورت گسترده منتشر شد. متن آن بیانیه، با وجود ابهام زیادی که در ذهن خواننده ایجاد میکرد، بیش از همه این تصور را بهوجود میآورد که سرمایهگذاران بامیلو، حداقل در بحث تجارت الکترونیک بهشیوهی موجود، به نتیجهی مورد نظر خود نرسیدهاند.
سرویسی که با هدف قرار دادن صنعت تجارت الکترونیک، با قدرت و سرمایهگذاری زیاد وارد اکوسیستم شد، امروز به موقعیتی رسید که در آستانهی سال نو، مجبور به تعدیل بیش از ۷۰ درصد از نیروهای خود شد. بامیلو، از زمان انتشار بیانیه، پاسخ مناسبی هم به توزیعکنندهها و مشتریان خود نمیدهد و آیندهی آنها بهعنوان اولین مارکتپلیس ایرانی، بیشازپیش، مبهم است. بههرحال، بامیلو امروز به نقطهای رسید که بسیاری، آن را شکست مطلق در بازار تجارت الکترونیک میخوانند. برخی دیگر نیز استراتژیهایی پشت پرده را دلیل تغییرات جامع در این سرویس بزرگ میدانند.
صرفنظر از آیندهای که در انتظار بامیلو و برند آن خواهد بود، رسیدن آنها به این نقطه، قطعا دلایل متعددی دارد و میتوان ریشههای آن را حتی در روزهای ابتدایی شروع بهکار، جستوجو کرد. سرویسی که ایدهها و ابزارهای جدید را به فضای تجارت الکترونیک و خصوصا بازاریابی در ایران معرفی کرد، در مسیر خود اشتباهات مکرری هم داشت که شاید همان اشتباهات منجر به وضعیت کنونی شد. در مطلب پیشین پبرامون وضعیت پیشآمده برای بامیلو، به بررسی تأثیرات ورود این شرکت به اکوسیستم تجارت الکترونیک پرداختیم. در این مطلب، علاوهبر بررسی عواملی که به شکست بامیلو انجامید، نتایج خروج آنها از بازار ایران را نیز بررسی خواهیم کرد.
سرمایهگذاریهای گسترده با زیرساخت ضعیف
اگر نگاهی به سالهای پیش از ظهور بامیلو داشته باشیم، شاید به یاد بیاوریم که سرمایهگذاری در حجم بالا، آن هم در حوزهی تجارت الکترونیک، جای زیادی در فضای کسبوکار نداشت. در آن سالها یک بازیگر اصلی بهنام دیجیکالادر این فضا فعالیت میکرد که آن هم هنوز، جسارت لازم برای سرمایهگذاری گسترده را در بین فعالان ایجاد نکرده بود. درواقع، دیجیکالا در آن زمان بهنوعی وضعیت خود را پایدار میدانست و شاید حرکت کردن با چراغ خاموش (در بحث بازاریابی) را برای آیندهی خود مناسبتر میدید. بهبیاندیگر، دیجیکالا بهخاطر نداشتن رقیب جدی، (احتمالا) نیازی هم به سرمایهگذاری جدیتر نمیدید.
تا پیش از ورود بامیلو، استارتاپهایی که با هدف کسب موفقیتهایی شبیه به فروشگاه اینترنتی مشهور ایران وارد حوزهی تجارت الکترونیک میشدند، استراتژی مناسبی برای سرمایهگذاری و تبلیغات نداشتند. آنها تنها روش کاری دیجیکالا را کپیبرداری میکردند و در اکثر مواقع، موفقیت چندانی بدست نمیآورند. در آن فضا، بامیلو با گروهی از سرمایهگذاران باتجربه و قدرتمند وارد اکوسیستم تجارت الکترونیک شد. بازیگری که از همان روزهای ابتدایی با هزینههای هنگفت در بحث بازاریابی الکترونیک، قصد خود را برای نفوذ جدی به بازار نشان میداد. سرمایهگذاریهایی که اکثرا، با اشکالاتی روبهرو بودند.
بامیلو در چشم مصرفکنندهها، فروشگاهی بود که بهعنوان جایگزینی بعضا ارزانتر نسبت به دیجیکالا، بهسرعت قد علم کرد. سرمایهگذاران، مبالغ سنگینی را به شرکت تزریق کردند تا هرچه سریعتر، برند خود را در ذهن کاربران ماندگار کنند. بازاریابی بامیلو در سالهای ابتدایی فعالیت، با تمام نکات مثبتی که از لحاظ فنی و تکنیکی داشت، روی زیرساخت محکمی استوار نشده بود.
کاوه یزدیفرد، لید استراتژیست سابق مجموعهی سراوا، از سرمایهگذاران دیجیکالا و رقیب جدی گروه اینترنتی ایران در اینباره میگوید:
یکی از مشکلاتی که از روزهای ابتدایی در مجموعهی بامیلو به گوش میرسید، سیستم مدیریت منابع انسانی بود که روندی متفاوت با فرهنگ استارتاپی و رفاقت موجود در آن داشت. فرهنگ آنها، سرچشمه گرفته از سرمایهگذار اصلی یعنی راکت اینترنت، ساختاری سخت و محکم داشت و شبیه به اتفاق اخیر، حذف نیروها بهآسانی انجام میشد. البته، پس از مدتی، تغییرات در ساختار مدیریت نیروی انسانی ایجاد شد و حرکت تیم بامیلو، بهبود پیدا کرد.
در سالهای ابتدایی دههی ۹۰، تقریبا در همهجای اینترنت تبلیغات بامیلو را مشاهده میکردیم. پس از مدتی، به امتحان کردن فروشگاه اینترنتی جدید ترغیب و درنهایت، با باز کردن صفحهی اول آن و تلاش برای اولین خرید، با مشکلات متعددی روبهرو میشدیم. اگرچه این چالشها پس از مدتی رفع شد، اما خاطرهی خوبی از اولین برجای نماند. رقیبی که ادعا میکرد برای کسب سهم هرچه بیشتر وارد فضای تجارت الکترونیک شده است، در پیادهسازی مفاهیم اولیه، چالشهای متعددی داشت.
تبلیغات گستردهی بامیلو با بهرهگیری از تکنیکهای حرفهای بازاریابی دیجیتال، کاربران بسیاری را به سمت وبسایت آنها روانه میکرد. درمقابل، زیرساخت لازم در همهی حوزهها از فنی گرفته تا لجستیک و پشتیبانی مشتری، هنوز آمادهی پذیرایی از این حجم از کاربر نبود. نمونهای که در وبسایتهای مشابه دیگر با تبلیغات گسترده هم دیده بودیم و هنوز هم رخ میدهد. چه بسیار فروشگاههای اینترنتی که حتی پیش از پر کردن انبارهای خود یا اصلاح طراحیها و زیرساختهای فنی، تبلیغات گستردهی سنتی و دیجیتال دارند.
ضعف در معرفی مارکتپلیس
وقتی بهعنوان اولین کاربران به وبسایت بامیلو سر میزدیم، تصور بر این بود که با فروشگاهی شبیه دیجیکالا مواجه خواهیم شد؛ اما پس از اقدام به خرید (اگر کمی دقت میکردیم) نام شرکتها و توزیعکنندههای دیگر را بهعنوان عرضهکنندهی کالا میدیدیم. برای کاربر آن سالهای تجارت الکترونیک بازار، مفهوم بازارچه یا مارکتپلیس، کاملا غریب بود. کما اینکه امروز هم بسیاری از مردم مفهوم اصلی آن را متوجه نمیشوند.
بامیلو با ایدهای جدید وارد فضای تجارت الکترونیک شده بود، اما زیرساخت فرهنگی لازم برای فعالیت در آن را ایجاد نکرد. مشتریان باملیو در بسیاری از اوقات از شرایط نامناسب تحویل کالا و کیفیت آنها ناراضی بودند. همین عدم رضایت، از روزهای اول اعتمادسازی برند را برای تیمهای بازاریابی دیجیتال و فروش، دشوار میکرد. مشتریان کالایی را با اعتماد به برندی ثروتمند خریداری میکردند که قطعا با آن حجم از تبلیغات، باید زیرساخت قوی میداشت. در مقابل، بعضا با کالاهایی با کیفیت پایین یا تقلبی روبهرو میشدند که حتی در زمان مناسب نیز تحویل داده نمیشد.
تلاش بامیلو برای عرضهی ارزانتر کالاها و همچنین، تمرکز بر مدل تجاری مارکتپلیس، از همان ابتدا موانعی جدی را برای گروه ایجاد کرد. سفارشات در حجم بالا به سوی وبسایت سرازیر میشدند و در مقابل، آمادگی لازم نه از سوی بامیلو و نه از سوی تأمینکنندهها برای فراهم کردن خریدها وجود نداشت. در نتیجه، اولین تجربههای خرید اکثر مشتریان، با نارضایتی همراه بود.
با گذشت چند سال از فعالیت بامیلو در حوزهی بازارچهی اینترنتی، هرچند کیفیت سرویس به شکل محسوسی بهتر شد اما باز هم مشکلات تحویل به موقع کالا و از آن مهمتر، کنترل کیفی روی تأمینکنندهها برطرف نشد. کافی است جستجویی در شبکههای اجتماعی داشته باشید تا در همین چند ماه اخیر نیز با شکایتهای متعددی که درکنار هشتگ #بامیلو منتشر میشود، روبهرو شوید. دراینمیان، رقیب دیرینه یعنی دیجیکالا که تلاش کرد با ورود به حوزهی مارکتپلیس، آن بخش از بازار را نیز در اختیار بگیرد، به موفقیت آنچنانی نرسید. امروز شکایتها از کیفیت محصولات و زمان تحویل با هشتگ #دیجیکالا نیز به وفور در فضای مجازی دیده میشود. بههرحال بامیلو نتوانست تجربهی خوبی از مارکتپلیس در ذهن ما ایجاد کند و تلاشهای دیجیکالا نیز در ادامه چندان موفق به نظر نمیرسد.
شاید انتخاب مارکتپلیس از همان ابتدا برای ورود به حوزهی تجارت الکترونیک، اشتباه اصلی بامیلو بود. بههرحال، این فضا هنوز هم در ایران به بلوغ کافی نرسیده است. همانطور که مصطفی لامعی، متخصص طراحی و اجرای استراتژی دیجیتال میگوید:
حذف بامیلو از بازار و خصوصا حوزهی بازارچههای اینترنتی (مارکتپلیس) فرصت را برای کسبوکارهای دیگر فراهم میکند تا حداقل در بازارهای خاص، به این حوزه وارد شوند. البته، مارکتپلیس هنوز در ایران به بلوغ کافی نرسیده است، اما شاید خروج یک بازیگر بزرگ، فرصت را برای ورود فعالان دیگر فراهم کند.
شکست، خروج یا تغییر مسیر؟
برخی از کارشناسان حوزهی کسبوکار ایران، اعتقاد دارند شرایط پیش آمده برای بامیلو را نمیتوان شکست نامید. آنها به نامشخص بودن وضعیت بامیلو در آینده اشاره میکنند و با استناد به ابهام موجود در بیانیهی آن شرکت، نتیجهگیری دربارهی شکست خوردن آنها را زود میدانند. بههرحال، بامیلو در چند روز اخیر خدمترسانی به تأمینکنندهها و مشتریان را به حداقل رسانده است و خبر رسمی تعدیل نیرو نیز به کارمندان ابلاغ شد و اکثر کارمندان این شرکت نیز اخراج شدهاند. درنتیجه، آیندهی بامیلو قطعا شبیه به وضعیت گذشتهی آن نخواهد بود و تغییراتی جدی رخ میدهند.
اگر وضعیت کنونی بامیلو را شکست ننامیم، قطعا خروج نیز واژهی مناسبی برای آن نخواهد بود. در تعریف کلی، خروج استارتاپ بهمعنای فروش یا واگذاری آن به سرمایهگذران دیگر با سود قابلتوجه است. تعریفی که به هیچوجه شبیه بامیلوی امروز نیست. دراینمیان، برخی از کارشناسان اتفاق رخ داده را از طرف گروه اینترنتی ایران کمی مشکوک میدانند. اعلام تعدیل نیرو، آن هم ۲ ماه پس از اینکه جذب نیرو بهصورت گسترده انجام شد و همچنین در آستانهی تعطیلات عید و اوجگیری خریدها، سوالات متعددی را در ذهن ایجاد میکند. لامعی در اینباره میگوید:
بامیلو چندی پیش اقدام به جذب نیرو کرد و اعلام تعدیل نیرو آن هم در بهترین زمان خرید سال یعنی نزدیک به عید، کمی مشکوک به نظر میرسد. باید منتظر باشیم تا استراتژیهای جدید این شرکت و گروه اینترنتی ایران، مشخصتر و شفافتر شود.
اگر هم رخداد پیشآمده را بهعنوان شکست بامیلو در بازار در نظر بگیریم، قطعا دلیل آن مشکلات اقتصادی نبوده است چون گروه سرمایهگذاران این شرکت، همیشه روی دسترسی به منابع مالی بزرگ برای سرمایهگذاری در بازار، تأکید داشتهاند. شاید تنها دلیل خروج از فعالیت خردهفروشی آنلاین را بتوان نتیجهنگرفتن از آن نامید.
جدیترین شایعهای که پیرامون آیندهی بامیلو مطرح میشود، اتصال آن به هایپراستار (یکی از سرمایهگذاران گروه اینترنتی ایران) و شکلدهی بازار کالاهای تندمصرف (FMCG) یا ادغام شدن با اسنپمارکت است که آن هم در بازار FMCG فعالیت میکند. صرفنظر از آینده یا نام و تعریفی که برای وضعیت کنونی بامیلو در نظر بگیریم، این تغییر بزرگ همانند ورود آنها به حوزهی تجارت الکترونیک، تأثیر مهمی روی اکوسیستم خواهد گذاشت.
یزدیفرد در گفتوگو با زومیت از اصطلاح شکست برای وضعیت کنونی بامیلو استفاده نمیکند. او راکت اینترنت و گروه اینترنتی ایران را باهوشتر از آن میداند که بدون مطالعه، از فضای رقابتی خارج شوند. او اعتقاد دارد تغییر استراتژیها به FMCG، با هوشمندی تمام انجام شده است و اضافه شدن همکارانی جدید همچون آپ به آن مجموعه، نشاندهندهی برنامهریزی دقیق برای آینده است.
تأثیر شرایط اقتصادی
یکی از اولین تحلیلهایی که در بررسی دلیل حذف بامیلو، آن هم در شرایط کنونی مطرح میشود، شرایط اقتصادی نابهسامان کشور است. بسیاری از افراد تصور میکنند که بامیلو نتوانست در شرایط کنونی با چالشهای اقتصادی دستوپنجه نرم کند و از رقابت خارج شد. برخی هم مانند جلال روحانی، از اولین بازاریابان دیجیتال بامیلو اعتقاد دارند:
تحریمها فشار زیادی بر فعالان بزرگ تجارت الکترونیک ایران یعنی دیجیکالا و بامیلو داشت. دیجیکالا نیز چندی پیش اقدام به تعدیل نیرو کرد که البته با حرکت بامیلو تفاوت داشت. بههرحال، عدم توانایی در تأمین کالا توسط فروشندگان معتبر، یکی از دلایل تغییر کلی استراتژی است.
بههرحال حتی اگر شرایط اقتصادی باعث شکست بامیلو شده باشد، چنین روندی توجیهی برای استارتاپهای دیگر نخواهد بود که با شکایت و گله از شرایط موجود، تلاش برای موفقیت را متوقف کنند. لامعی دراینباره میگوید:
کسبوکارها نباید شرایط اقتصادی فعلی را توجیهی برای کار نکردن یا شکایت دائمی از وضعیت بدانند. درواقع، همیشه و در همهی شرایط بازار، فعالان از رکود یا نامناسب بودن وضعیت اقتصادی شکایت داشتهاند و در عین حال، به کار خود ادامه دادند. بهبیاندیگر، برای یک فعال اکوسیستم کسبوکار، شرایط معنای خاصی نداشته و مانع بزرگی نیست. آنها تنها باید تلاش کنند تا در هر موقعیتی، فرصتی را برای بهبود کسبوکار خود پیدا کنند.
برخلاف لامعی، کارشناسان دیگر و بسیاری از مردم اعتقاد دارند که شرایط اقتصادی، ادامهی فعالیت کسبوکارها و خصوصا شرکتهای نوپا را با چالشهای متعدد روبهرو کرده است. فرصتهای سرمایهگذاری کمتر شدهاند و با مشاهدهی شکستهای متعدد، نگرانی اقتصادی فعالان بیشتر میشود. آرمان والی، اولین کارمند گروه اینترنتی ایران و بامیلو در این مورد میگوید:
قطعا استارتاپها باید با مطالعه و آگاهی بیشتری عمل کنند. آنها باید برای بدترین سناریوهای احتمالی خود را آماده کنند تا در صورت بروز رخدادهای غیرمنتظرهی اقتصادی، از ادامهی روند باز نمانند. بههرحال تغییرات ایجاد شده بر اثر بحرانهای اقتصادی، نیازمند تغییر در ماهیت استارتاپها نیز هست و تلاش برای پیدا کردن فرصتها، باید با جدیت بیشتری انجام شود.
تأثیرات خروج بامیلو بر فضای تجارت الکترونیک
بامیلو چه شکست خورده باشد و چه برنامهای جدیتر برای آیندهی خود ترسیم کند، بهنظر نمیرسد دیگر به شکل قبلی شاهد حضور آنها در فضای کسبوکار ایران باشیم. تعدیل نیرو آن هم در این حجم و در نزدیکی سال نو، اگر هم نشانهی حذف نباشد، بهمعنای از بین رفتن رقابت به آن شکلی است که امروز میشناسیم. باید بپذیریم که بامیلو، دیگر بهعنوان رقیبی (هرچند بعضا ضعیف) برای دیجیکالا شناخته نمیشود.
خروج یک بازیگر جدی از صنعتی مشخص، علاوهبر تأثیراتی که روی آیندهی خود آن برند و همچنین نیروی انسانی آن میگذارد، کسبوکارهای فعال دیگر را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. شاید اولین تأثیر مهم حذف بامیلو، روی رقیب اصلی آنها یعنی دیجیکالا باشد. احتمالا در نگاه اول، وضعیت جدید را بهنفع بزرگترین فروشگاه اینترنتی ایران بدانیم، اما با نگاهی عمیقتر، متوجه چالشهایی میشویم که آنها را نیز درگیر میکند. والی، در اینباره میگوید:
بههرحال اخبار رسیده دربارهی تعدیل نیرو در بامیلو، با آن که آیندهی مبهمی را برای این برند ترسیم میکند، قطعا نتایجی منفی برای بازار به همراه خواهد داشت. بهعنوان مثال، نیروهای انسانی شرکتهای دیگر همچون دیجیکالا نیز با تهدیدهایی همچون تعدیل نیرو مواجه میشوند که شاید تا امروز، آنها را چنین نزدیک نمیدیدند.
نکتهی مهم دیگر (در صورت حذف کامل برند بامیلو به آن شکل که امروز میشناسیم) ایجاد این تفکر در استارتاپهای دیگر است که صرفنظر از ابعاد و وضعیت کنونی چرخهی عمر شرکت، هیچ تضمینی برای موفقیت همیشگی آنها وجود ندارد. بهبیاندیگر وقتی بامیلو با چنین ابعادی مجبور به تعدیل نیرو در سطح گسترده باشد، استارتاپهای دیگر نیز از این قائده مستثنی نمیشوند.
علیرضا ناظمزاده، از فعالان قدیمی فضای کسبوکار ایران و مدیرعامل کنونی یکتانت نیز نظری مشابه دارد:
حذف بامیلو قطعا رقیبان را خوشحال نکرده و نمیکند. چون یک حس ترس و ابهام در کل اکوسیستم به وجود میآورد. درواقع، اگر کسی هم وضعیت اقتصادی کنونی را با خوشبینی ببیند، با مشاهدهی این خبر، تجدیدنظری کلی خواهد داشت.
بهبیان دیگر، افراد از خود میپرسند چه اتفاقی موجب چنین تصمیمگیری از سوی بامیلو شده و چرا فضای سرمایهگذاری روی استارتاپ ها اینقدر دچار رکود شده است؟ البته عدهای اعتقاد دارند که این تصمیم بامیلو بهخاطر خرید سهام همدهی آن از سوی مجموعه هایپراستار بود که در این صورت، تحلیلها تغییر میکنند.
آنچه که بیش از همهی موارد، بهعنوان تأثیری عمیق بر فضای تجارت الکترونیک به چشم میخورد، تهدید شدن دیجیکالا است. بزرگترین فروشگاه اینترنتی ایران که شاید از ابتدا هم بامیلو را بهعنوان رقیبی جدی نمیدید، امروز تهدید حذف و شکست را بیش از همه حس میکند. شاید آنها هم به این نتیجه برسند که مدل کسبوکاری انتخاب شده برای فعالیت در حوزهی تجارت الکترونیک، آیندهی روشنی ندارد. همانطور که یزدیفرد بهعنوان یکی از مشاوران اولیهی تیم سرمایهگذاری دیجیکالا میگوید:
امروز دیجیکالا هم با این سؤال مواجه میشود که آیا مدل کسبوکاری موجود برای فعالیت در فضای ایران مناسب است؟ همهی ما میدانیم که گروه راکت اینترنت به پافشاری بر استراتژیهای خود و تلاش برای بقا در بازار مشهور است. تصمیم آنها به حذف بامیلو از بازار تجارت الکترونیک، شاید ما را به این نتیجه برساند که مفهوم آن نوع از تجارت با شکل کنونی، در بازار ایران موفق نخواهد شد.
بههرحال، بامیلو با تمام خاطرات خوب و بدی که از آن به یاد داریم، احتمالا دیگر به شکل کنونی وجود نخواهد داشت. آنها به سرویسی برای عرضهی کالاهای FMCG تبدیل میشوند که شاید، بازار پردرآمد بعدی در اکوسیستم تجارت الکترونیک باشد. سرمایهگذاریهای بزرگ گروه اینترنتی ایران و تلاش برای توسعه در آن بخش از بازار، نشان میدهد که ظرفیتهای بالایی در آن قسمت وجود دارد.
درنهایت، شاید نتیجهگیری قطعی دربارهی آیندهی بامیلو هنوز زود باشد. شاید آیندهای روشنتر یا تاریکتر در انتظار این برند باشد و برای نتیجهگیری دربارهی آن، چارهای جز انتظار نداریم. تنها نکتهای که روشنتر از همه در ذهن مردم و کارشناسان وجود دارد، ناراحتی و نگرانی دربارهی آیندهی شغلی کارمندانی است که در این برههی حساس، از شرکت خارج شدند. نکتهی منفی دیگر، کسبوکارهایی هستند که (هرچند با نیتهای انساندوستانه) با عجله، تلاشی تازهکارانه در جذب نیروهای بامیلو میکنند و توجهی به شرایط شخصی و گروهی آنها ندارند.
زمانیکه از بحران ونزوئلا و مهاجرت یکدهم جمعیت این کشور صحبت بهمیان میآید، هیچ اشارهای به تغییرات اقلیمی نمیشود. با اینکه گرمایش زمین در پیشزمینهی داستان ونزوئلا قرار ندارد، شاید بخشی از پسزمینهی آن را تشکیل دهد؛ زیرا بخش اعظمی از یک دههی گذشته با خشکسالیهای شدید و مستمر همراه بوده است. این، پدیدهای است که دانشمندان معتقدند بهدلیل گرمایش زمین بیشتر هم خواهد شد. این کشور از دههی ۱۹۹۰، ۴ یخچال از ۵ یخچال طبیعی خود را از دست داده است.
بنابر اعلام چندین اندیشکده و سازمان بینالمللی مهاجرت در واشنگتن دیسی، بهعنوان مجموعهای بیندولتی که درزمینهی مهاجرت کمک میکنند و مشاوره میدهند، اطلاعات چندانی دربارهی نقش گرمایش زمین در ایجاد این فاجعهی انسانی ندارند. درعوض، تأکید کردند وابستگی ونزوئلا به نفت و اقتصاد زیرنظر دولت باعث شده قیمت ارزان نفت بر این کشور تأثیر بگذارد و مدیریت نادرست و فساد دولت نیز مزیدبرعلت شود. انتخابات سال گذشته با حرفوحدیثهای زیادی همراه بود؛ بهطوریکه ایالات متحدهی آمریکا و کشورهای اروپایی و همپیمانان آمریکای لاتین آنها رئیس جمهور ونزوئلا را بهرسمیت نشناختند. این کشور که زمانی ثروتمند بود، اکنون در سراشیبی سقوط قرار گرفته است.
مقالههای مرتبط:
در توییت کاخسفید و دونالد ترامپ در ۳۰ژانویه چنین آمده است:
از سال ۲۰۱۵، بیش از ۳ میلیون نفر از ونزوئلا فرار کردهاند. سازمان ملل برآورد کرده این تعداد تا پایان سال ۲۰۱۹، شاید به ۵.۳ میلیون نفر افزایش یابد. این درحالی است که جمعیت این کشور به بیش از ۳۰ میلیون نفر میرسد.
علاوهبر بحران سیاسی در ونزوئلا، میزان بارندگی در این کشور ۵۰ تا ۶۵ درصد کمتر از بارش سالیانهی بین سالهای ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۶ بوده و باتوجهبه وابستگی شدید این کشور به انرژی آبی، دولت آب و برق را جیرهبندی کرده است. زمستان خشک سال ۲۰۱۶ باعث کاهش میزان آب سد گوری در بولیوار، بزرگترین تأسیسات آبی برقی کشور و متعاقب آن ماهها کمبود برق در کاراکاس و سایر شهرهای کشور شد. رئیسجمهور سعی کرد با تعطیلات سهروزهی اجباری در آخر هفته با مشکل قطعی برق کنار بیاید.
درکنار تأثیرات مخرب سیاستهای دولت و کاهش قیمت جهانی نفت، این کمبودها به اقتصاد ونزوئلا ضربه وارد کرد و میزان تولیدات کشاورزی را کاهش داد و به بدترشدن وضعیت معیشت افراد معمولی منتهی شد. الیور لیتون بارت، از پژوهشگران ارشد مرکز محیطزیست و امنیت میگوید:
با اینکه به پژوهشهای بیشتری نیاز است تا مشخص شود چه میزان از این بحران انسانی ناشی از خشکسالی بوده است، بهوضوح میتوان دید که در پی تصمیمات فاجعهبار دولت ونزوئلا درقبال کمبود آب، بسیاری از مردم این کشور در جستوجوی زندگی بهتر در کشورهای همسایه مهاجرت کردهاند.
ونزوئلا نشان داده همیشه نمیتوان رابطهی مستقیمی بین تغییرات اقلیمی و ناپایداری پیدا کرد. کشور برزیل نیز در سالهای اخیر، با خشکسالی شدید مواجه بوده و الیور بارت اشاره میکند کمبود آب در سالهای ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵، احتمالا به نارضایتی مردم از دیلما روسف، رئیسجمهور سابق برزیل و متعاقب آن اعلام جرم او در سال ۲۰۱۵ منجر شد. بااینحال، برزیلیها مثل مردم ونزوئلا از کشورشان فرار نکردند. اندرو هولند، از مقامهای ارشد پروژهی امنیت آمریکا میگوید:
وقتی سازمانهای امنیت و دفاع ملی تغییرات آبوهوایی را تهدیدی جدی قلمداد میکردند، منظورشان همین فاجعهی انسانی امروز بوده است. تغییرات آبوهوایی هرگز از عوامل بُروز جنگ یا سقوط دولتها یا افزایش مهاجرت نیست؛ اما ازجمله عواملی بهشمار میرود که به مشکلات دامن میزند.
اندرو هولند بسیاری از شکستهای اقتصادی ونزوئلا و واکنش نامناسب به خشکسالی را بر گردن دولت میاندازد که مهاجرت را سبب شده است. او میگوید:
مردم به مهاجرت کردهاند؛ زیرا با کشوری شکستخورده مواجه شدهاند. باوجوداین، یکی از نشانههای سقوط هر کشور را میتوان در ناتوانی در سازگاری با همین تغییرات محیطی دانست.
در طول دو دههی گذشته، دولت ونزوئلا ظرفیت کافی به شبکهی برق اضافه نکرده تا از اینطریق بتواند با مشکلات سدهای برقآبی مقابله کند. علاوهبراین، شرکت دولتی نفت و گاز طبیعی بهجای استفاده از منابع سوختفسیلی برای تأمین منابع داخلی خود، به مشعلسوزی گازهای اضافه روی آورده است.
پناهندگان ونزوئلا به امید یافتن شغل و امکانات به کلمبیا، برزیل، اکوادور، پرو و کشورهای حوزهی دریای کارائیب فرار میکنند. تغییرات اقلیمی نقش مهمی دراینزمینه ایفا میکند. استیو براک، کاپیتان بازنشسته و مشاور ارشد شورای خطرهای استراتژیک میگوید:
این مهاجران فشار بیشتری بر سیستم بسیار شکنندهای وارد میکنند که بهدلیل تغییرات اقلیمی شکننده شده بود.
برخی از مناطق کلمبیا و برزیل که مهاجران ونزوئلایی برای زندگی انتخاب کردهاند نیز تجربهی خشکسالی داشتهاند و با ورود این مهاجران به این مناطق، تقاضا برای منابع آب افزایش مییابد. دن استوتارت که روی امور انسانی منطقهای در آمریکایلاتین و حوزهی دریای کارائیب برای برنامه محیطزیست سازمان ملل کار میکند، در آوریل گذشته در وبسایت ReliefWeb، پستی گذاشت که میگفت مردمی که به مناطق مرزی شمالی برزیل مهاجرت کردهاند، به کاهش میزان آب منجر شدهاند.
کشورهای حوزهی دریای کارائیب کوچکتر و درنتیجه، پذیرای مهاجران کمتری از ونزوئلا هستند. درضمن، بسیاری از این کشورها همچنان با پیامدهای طوفان ویرانگر سال ۲۰۱۷ دستوپنجه نرم میکنند که به مسافرت موقت تعدادی از شهروندان آنها به خارج از کشور منجر شد. هولند میگوید:
این کشورها باتوجهبه آسیبپذیری و فجایع طبیعی، بهشدت تحتتأثیر تغییرات اقلیمی بودهاند.
مهاجرت فقرای ونزوئلا به این کشورها میتواند در مناطقی که برای زندگی انتخاب میکنند، به بُروز مشکلات محیطی منتهی شود یا حتی ممکن است به تغییرات آبوهوایی دامن بزند. رورایما، شمالیترین و کمجمعیتترین ایالت برزیل، در ناحیهی آمازون قرار گرفته است. این منطقه را «ریههای کرهی زمین» میدانند؛ زیرا اصلیترین منبع تولید اکسیژن و ترسیب کرین (ذخیرهی کربن موجود در هوا در خاک و گیاهان) در کرهی زمین بهشمار میرود؛ هرچند اخیرا با مشکل جنگلزدایی مواجه شده است. براک میگوید:
این نگرانی وجود دارد که مهاجران جویای کار احتمالا برای امرارمعاش بهسراغ قطع غیرقانونی درختان یا سایر فعالیتهای مخرب محیطی بروند. رورایما محلی برای معدنکاری غیرقانونی است که میتواند آلودگی خطرناک جیوه را بههمراه داشته باشد. هرروز گزارشهای بیشتری از مهاجران و پناهندگان ونزوئلایی منتشر میشود که مجبور شدهاند برای ادامهی بقا وارد این صنعت خطرناک شوند.
بحران کنونی در ونزوئلا با تغییر دولت و دیدگاههای متفاوت دربارهی تغییرات اقلیمی و همکاریهای بینالمللی ممکن است روزنهی امیدی برای موضوع تغییرات آبوهوایی بهحساب بیاید. نمایندگان ونزوئلا در نشست تغییرات اقلیمی سازمان ملل اعلام کردهاند منطقهی شمالی جهان مسئول گرمایش زمین است و باید به آنها خسارت بدهد. درهمینحال، بخش ملی نفت این کشور برخی از آلودهترین نفت خام دنیا را تولید کرده؛ بهطوریکه طبق پژوهش سال گذشتهی دانشگاه استنفورد، میزان کربن آن ۶ برابر بیشتر از تولیدات عربستانسعودی بوده است. براک میگوید:
مشکلات ونزوئلا فقط به آبوهوا ختم نمیشود و در سالهای اخیر، خطرهای وابستگی به نفت را شاهد بودهایم که بیش از یکچهارم تولید ناخالص داخلی این کشور را تشکیل میدهد. تغییر نوع انرژی از سوختهای فسیلی بهسمت انرژیهای تجدیدپذیر مثل همهی کشورهای وابسته به صادرات نفت، به ونزوئلا ضربهی هولناکی خواهد زد. بااینحال، دولت جدید شاید دربارهی تنوع اقتصادی و کمکهای خارجی دید بازتری داشته باشد.
سامسونگ اواخر آبان امسال و بدون برگزاری کنفرانس خاصی، اکسینوس ۹۸۲۰ را معرفی کرد. این پردازنده، پردازندهی پرچمدار است که به خانوادهی گلکسی اس ۱۰ و بهاحتمال زیاد، گلکسی نوت ۱۰ قدرت میبخشد. کرهایها اکسینوس ۹۸۲۰ را نسل آتی پردازندهها برای آیندهی دنیای موبایل توصیف میکنند. درادامه، با زومیت همراه باشید تا به مشخصات فنی و ویژگیهای این پردازنده نگاهی عمیق بیندازیم.
مشخصات فنی پردازندههای بالاردهی سامسونگ | ||
---|---|---|
مشخصات / تراشه | اکسینوس ۹۸۲۰ | اکسینوس ۹۸۱۰ |
CPU | ۲ هستهی اکسینوس M4 با فرکانس ۲.۷۳ گیگاهرتز ۲ هستهی Cortex A75 با فرکانس ۲.۳۱ گیگاهرتز ۴ هستهی Cortex A55 با فرکانس ۱.۹۵ گیگاهرتز حافظهی کش L2 نامعلوم |
۴ هستهی اکسینوس M3 با فرکانس ۲.۹ گیگاهرتز ۵۱۲ کیلوبایت حافظهی کش L2 بهازای هر هسته ۴ هستهی Cortex A55 با فرکانس ۱.۹ گیگاهرتز بدون حافظهی کش L2 |
حافظهی کش | ۴ مگابایت حافظهی کش اشتراکی L3 | |
GPU | Mali G76 MP12 ۶۰۰ مگاهرتز |
Mali G72 MP18 ۵۷۲ مگاهرتز |
کنترلر حافظه | LPDDR4X | LPDDR4X |
حافظهی ذخیرهسازی | UFS 3.0 | eMMC 5.1, UFS 2.1 |
مودم | Down: LTE Cat. 20 Up: LTE Cat. 13 |
Down: LTE Cat18 Up: LTE Cat13 |
ISP | ۲۲ مگاپیکسل تکی ۱۶ مگاپیکسل دوگانه |
۳۲ مگاپیکسل تکی ۱۶ مگاپیکسل دوگانه |
ویدئو | اِنکُد و دیکُد: 8K با نرخ ۳۰ فریمبرثانیه 4K با نرخ ۱۵۰ فریمبرثانیه |
اِنکُد و دیکُد: 4K با نرخ ۱۲۰ فریمبرثانیه |
فرایند تولید | ۸ نانومتری LPP | ۱۰ نانومتری LPP |
پردازندهی جدید سامسونگ برمبنای فناوری ساخت ۸ نانومتری LPP تولید میشود که براساس ادعای شرکت سازنده، درمقایسهبا لیتوگرافی ۱۰ نانومتری LPP بهبودی ۱۰ درصدی را در زمینهی مصرف انرژی بهارمغان میآورد. باوجوداین احتمالا حداقل روی کاغذ، عملکرد و مصرف انرژی تراشهی سامسونگ بهصورت جزئی ضعیفتر از رقبای ۷ نانومتری، همچون کرین ۹۸۰ و اسنپدراگون ۸۵۵ باشد. درهرصورت بهنظر میرسد کرهایها ازلحاظ ریزمعماری و فرایند ساخت، سال دشواری پیش رو خواهند داشت.
سامسونگ با کنارگذاشتن طراحی مبتنی بر ۲ دستهی ۴ هستهای، پردازندهی مرکزی اکسینوس ۹۸۲۰ را با ۳ دسته تولید میکند: دستهی نخست ۲ هستهی سفارشی Mongoose M4 با فرکانس ۲.۷۳ گیگاهرتزی برای بیشترین حد توان پردازشی؛ دستهی دوم ۲ هستهی توانمند ۲.۳۱ گیگاهرتزی Cortex A75 برای عملکرد بهینه؛ دستهی سوم ۴ هستهی کممصرف ۱.۹۵ گیگاهرتزی Cortex A55. مهندسان سامسونگ با اشاره به سیستم هوشمند تخصیص وظایف و دسترسی بهبودیافتهی هستهها به حافظهی کش، بهترتیب ۱۵ و ۲۰ درصد بهبود درزمینهی پردازشهای چند و تکهستهای یا ۴۰ درصد بهبود در بهرهوری انرژی را برای پردازندهی جدید پیشبینی میکنند.
اکسینوس ۹۸۱۰ از دو کلاستر مجزا بهره میبرد؛ ازاینرو، حافظهی کش ازطریق رابطی به هستهها متصل میشد که بیشک اثری منفی بر بهرهوری پردازنده میگذارد. در پردازندهی جدید، تمام هستهها درون یک کلاستر قرار میگیرند و همگی به واحد اشتراکی حافظهی کش ۴ مگابایتی L3 دسترسی دارند. بدینترتیب، بهرهوری انرژی و عملکرد تمام هستهها بهبود پیدا خواهد کرد. متأسفانه هماکنون دربارهی حافظهی کش L2 اطلاعاتی در دست نیست؛ بنابراین بحث دراینباره را به بررسی گلکسی اس ۱۰ واگذار میکنیم.
انتخاب ۲ هستهی Cortex A75 بهعنوان دستهی میانی پردازندهها معقول بهنظر میرسد؛ چراکه باتوجهبه سطح توان دستگاه موبایل، درصورت استفاده از ۴ هستهی بزرگ و قدرتمند M3 یا M4، هیچگاه امکان بهرهبردن از حداکثر توان پردازشی هر ۴ هسته فراهم نمیشد. پیشگرفتن این استراتژی، به مهندسان کرهای اجازه میدهد بهینهسازیهای بیشتری روی فرکانس و توان بیشینهی ۲ هستهی بزرگ Mongoose M4 انجام دهند.
وظیفهی پردازشهای گرافیکی در پردازندهی اکسینوس ۹۸۲۰ برعهدهی ماژول گرافیکی Mali-G76 MP12 قرار دارد. این GPU نسل جدید واحدهای پردازش گرافیکی آرم برمبنای معماری Bifrost بهحساب میآید و در آن، تعداد واحدهای نگاشتبافت و واحدهای رندر و پهنای پایپلاینهای محاسباتی درمقایسهبا سری G72 بهکاررفته در پردازندهی اکسینوس ۹۸۱۰، دوبرابر شده است؛ یعنی اکنون هر هستهی G76 نقش ۲ هستهی G72 را ایفا میکند. مهندسان سامسونگ مدعیاند GPU جدید تا ۴۰ درصد بهبود در عملکرد یا ۳۵ درصد بهبود در بهرهوری انرژی را بهارمغان خواهد آورد.
پس از هواوی و اپل، اکنون نوبت به سامسونگ میرسد تا جدیدترین پردازندهی خود را با واحد پردازش عصبی مجزایی (NPU) روانهی بازار کند. مهندسان کرهای مدعی هستند اکسینوس ۹۸۲۰ با ماژول NPU خود در وظایفی همچون بهبود عکسها یا واقعیت افزوده یا سایر پردازشهای مربوطبه هوش مصنوعی ۷ برابر سریعتر از اکسینوس ۹۸۱۰ عمل خواهد کرد. حال، باید دید پردازندهی جدید در گوشی سامسونگ گلکسی اس ۱۰ چه عملکردی از خود بهنمایش خواهد گذاشت.
اتصال دیتا در پردازندهی اکسینوس ۹۸۲۰ را مودم Shannon LTE مدیریت میکند. مودم جدید با پشتیبانی از LTE Cat. 20، سرعت دانلود افزونبر ۲ گیگابیتبرثانیه را ازطریق تجمیع ۸ برابری حاملهای LTE ارائه میدهد و درزمینهی آپلود نیز به حداکثر نرخ ۳۱۶ مگابیتبرثانیه میرسد. سامسونگ پایداری و سرعت بیشتری نیز بهلطف گسترش راهکار 4x4 MIMO، مدولاسیون 256-QAM و فناوری eLAA برای مودم جدید پیشبینی میکند.
ماژول پردازندهی سیگنال تصویر (ISP) بهکاررفته در اکسینوس ۹۸۲۰ از ۵ حسگر شامل یک حسگر IR پشتیبانی میکند و کرهایها بهلطف آن، عکسهایی باکیفیتتر و فوکوس خودکار سریعتر را وعده میدهند. بهلطف کُدکهای چندفرمتی (MFC)، پردازندهی جدید سامسونگ قابلیت اِنکُد و دیکُد ویدئوهای 8K با نرخ ۳۰ فریمبرثانیه درکنار رندر ۱۰ بیتی رنگها را نیز دارد؛ هرچند ضبط ویدئوهای 8K علاوهبر پردازنده به پشتیبانی حسگر دوربین نیز بستگی خواهد داشت.
یکی دیگر از نکات مهم اکسینوس ۹۸۲۰ که حتی در وبسایت سامسونگ نیز اشارهی چندانی به آن نشده، به پشتیبانی این پردازنده از حافظههای UFS 3.0 بازمیگردد. استاندارد جدید با دستیابی به نرخ بیشینهی ۲.۹ گیگابایتبرثانیه، سرعت جابهجایی اطلاعات را درمقایسهبا نمونههای UFS 2.1 تا دوبرابر افزایش میدهد. بیشک، همین موضوع بر عملکرد کلی دستگاههای مبتنی بر اکسینوس ۹۸۲۰ و حافظهی ذخیرهسازی UFS 3.0 تأثیر شگرفی خواهد داشت.
امیدواریم این مقاله دید مناسبی از پردازندهی بالاردهی سامسونگ در ذهن شما بهوجود آورده باشد. بهزودی با بررسی جامع گلکسی اس ۱۰، عملکرد پردازندهی اکسینوس ۹۸۲۰ را در دنیای واقعی زیر ذرهبین قرار خواهیم داد. شما تراشهی بهکاررفته در کهکشانیهای جدید را چگونه ارزیابی میکنید؟ دیدگاه خود را با ما و سایر کاربران عزیز زومیت بهاشتراک بگذارید.
هیسپانو سویزا، خودروساز افسانهای اسپانیایی، آخرین خودروِ خود را رونمایی کرد: خودرویی سوپراسپرت با پیشرانهی لامبورگینی و مشخصات فنی خیرهکننده که آن را در میان سایر محصولات این کلاس برجسته میکند.
سوپراسپرت Maguari HS1 GTC محصولی متفاوت درمقایسهبا سایر خودروهای لوکسی است که این شرکت در اوایل قرن بیستم میساخت. نام سوپراسپرت مگوئری HS1 GTC از لکلک بومی آمریکایجنوبی گرفته شده است. این خودروِ قدرتمند فقط در ۲.۸ ثانیه از حالت سکون به سرعت ۱۰۰ کیلومتربرساعت میرسد و بیشینهی سرعتش به ۳۸۰ کیلومتر محدود میشود.
این مشخصات چشمگیر بهلطف پیشرانهی خورجینی ۱۰ سیلندر لامبورگینی هوراکان بهدست میآید که از جعبهدندهی ۷ سرعته بهره میبرد و قدرتش را به چرخهای عقب منتقل میکند. این پیشرانه بهجای قدرت ۶۰۲ اسببخاری خودروِ سوپراسپرت ایتالیایی، اکنون در Maguari HS1 GTC با اضافهکردن ۲ توروبوشارژر به قدرت ۱۰۸۵ اسببخار میرسد.
اضافهکردن یک جفت توربوشارژر به پیشرانهی خورجینی ۱۰ سیلندر لامبورگینی بیشتر آن را درزمرهی محصولات تیونینگشده قرار میدهد؛ اما برخلاف خودروهایی که ویدئوهای آنها از مسابقات درگ در یوتیوب پخش میشود، مگوئری HS1 GTC همراهبا بدنهی فیبرکربنی ساخته شده است. درحقیقت میتوان آن را خودرویی زیبا بین Batmobile و Noble M600 دانست که هر دو از محصولات سوپراسپرت سالهای گذشته بهشمار میروند.
این سوپراسپرت قدرتمند را اولیویر بولای، طراح و معمار خودرو فرانسوی، طراحی کرده است. طراحی جلوِ خودرو از پرندگان الهام میگیرد و با خطوطی که در پایین قرار گرفتهاند، مانند بالی تا چراغهای عقب امتداد مییابد. باتوجهبه اینکه چنین خودرویی از خودروسازی مشهور ارائه شده، جای تعجب نیست این شرکت به مشتریان اجازه دهد سلیقه شخصی خود را به آن اضافه کنند.
مقالههای مرتبط:
برند مدرن هیسپانو سویزا زاییدهی افکار اروین لئو هیمل، طراح اتریشی خودرو بود که در سال ۲۰۰۰ و پس از چند دهه تعطیلی، آن را احیا کرد. شرکت اصلی آن چیزی شبیهرولزرویس اسپانیاییسوئیسی بود (هیسپانو سویزا در زبان اسپانیولی، یعنی سوئیسیاسپانیایی) و پیشرانهی هواپیما وخودروهای لوکس تولید میکرد و بهتدریج در دههی ۱۹۶۰ ورشکسته و تعطیل شد.
هیمل دراینزمینه گفت:
میخواهیم خودروهای لوکس و منحصربهفردی شبیه محصولات قدیمی این برند بسازیم. البته میراث، یعنی مارک بیریگت ادامه مییابد؛ اما ما نهتنها بهدنبال ساخت خودرو هستیم؛ بلکه میخواهیم کاری انجام دهیم که این برند باردیگر بهمعنای واقعی زنده شود.
اکنون ۱۰۰ سال از ساخت اولین پیشرانهی هواپیمایی میگذرد که هیسپانو سویزا تولید کرده است. حالا پس از یک قرن، باردیگر این شرکت اواخر امسال خود را برای عرضهی محصولات و توسعه در بازار جهانی آماده میکند. هیمل همچنین اظهار کرد:
من و آقای بولای بررسی کاملی از این خودروِ سوپراسپرت را دراختیار علاقهمندان قرار خواهیم داد. ما با تأمینکنندگان و شرکای عمده در صنعت خودروسازی همکاری میکنیم تا بهترین محصولات را به مشتریان ارائه دهیم. ما دفاتر نمایندگی فروش خود را در نیویورک و ابوظبی و هنگکنگ راهاندازی کردهایم و استودیوِ طراحی ما در پاریس نیز، درزمینهی ارائهی طرحهای جدید فعالیت میکند.
نرمافزارهای رایانهای امروزه، نقش بسیار مهمی در زندگی ما ایفا میکنند. آنها به بخش جداییناپذیری از زندگی ما تبدیل شدهاند. نرمافزارها درکنار سختافزارها در شغل، سرگرمی، آموزش، ارتباطات و بسیاری دیگر از زمینهها حضور حیاتی دارند. درحالحاضر، بسیاری از شرکتهای بزرگ دنیا در این عرصه فعال هستند و مداوم قابلیتهای جدیدی را برایمان فراهم میکنند. در کشور ما نیز، رشد و گسترش تولید نرمافزارهای مختلف بهشکل واضحی مشهود است. متخصصان علوم رایانه روزها یا حتی سالها زحمت میکشند تا بتوانند نرمافزار مفید و کاربردی برایما طراحی کنند. این تلاش و زحمت شبانهروزی بیشک نباید بدون عوض باقی بماند؛ بههمیندلیل از چند دههی پیش، قانونگذاران کشورهای مختلف تصمیم گرفتند حقوقی به پدیدآورندگان نرمافزار اعطا کنند. این حقوق موجب ایجاد انگیزه و رشد صنعت نرمافزارها میشد؛ اما اینکه حقوق اعطایی در قالب کدام نظام حمایتی باشد، همواره میان کارشناسان مورداختلاف بود. بهعبارتِدیگر، توافقی برای این وجود نداشت که نرمافزارها را در قالب کدام نظام باید حمایت کرد. برخی، بهویژه شرکتهای تولیدکننده نرمافزار، معتقد بودند نرمافزار را باید بهعنوان اختراع حمایت کرد و برخی نیز نظام مالکیت ادبی و هنری و... را مناسب میدانستند. در این مطلب، تصمیم داریم چگونگی ثبت نرمافزار بهعنوان اختراع را بهتفصیل توضیح دهیم. با ما همراه باشید.
اقدامات پیش از ثبت درخواست
نکتهی اول: واقعا به ثبت اختراع نرمافزار نیازمندید؟
قبل از نگارش درخواست ثبت اختراع، دربارهی ضرورت نیازمندی به آن مطمئن شوید. در بسیاری از کشورها، ازجمله ایران، کد منبع یا مقصد برنامهی رایانهای با نظام حمایت مالکیت ادبی و هنری (کپیرایت) حمایت میشوند. در این نظام، مزیت اصلی حمایت «سادگی آن» است. در این نظام، حمایت در ۱۵۱ کشور عضو کنوانسیون برن مستلزم انجام تشریفاتی نیست. البته، کشور ما عضو کنوانسیون برن نیست.
در ایران، مطابق مادهی هشتم قانون حمایت از حقوق پدیدآورندگان نرمافزارهای رایانهای مصوب ۱۳۷۹، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی یا ادارهی مالکیت صنعتی نرمافزار را پس از تأییدیه شورای عالی انفورماتیک حسب مورد ثبت میکند. ناگفته نماند با تصویب لایحهی حمایت از مالکیت فکری این مقرره از اعتبار خواهد افتاد.
مدت حمایت از نرمافزار ثبتشده در نظام مالکیت ادبی و هنری ۵۰ سال پس از مرگ پدیدآورنده یا پدیدآورندگان است.
برای حمایت در نظام اختراعات باید شرایط ماهوی و شکلی را رعایت کنید و در ازای دریافت حقوق انحصاری و گستردهی مالی، اختراع را برای عموم افشا کنید. رعایت شرایط نیز ازلحاظ قانونی و فنی امری بسیاری پیچیده است و نیازمند وکلا و کارشناسان حقوقی متخصص است. همچنین، مدت حمایت نیز در نظام اختراعات ۲۰ سال از زمان اعطای گواهینامه ثبت است.
اکنون ممکن است این سؤال مطرح شود که با وجود مزایای نظام مالکیت ادبی و هنری، چرا بسیاری از شرکتها و افراد بهدنبال ثبت نرمافزار خود بهعنوان اختراع هستند؟ پاسخها به این پرسش متنوع است.
یکی از این دلایل آن است که نظام مالکیت ادبی و هنری فقط از بیان اثر نرمافزاری حمایت میکند و ایدهها، روشهای عملیات نرمافزاری، نحوهی عملکرد و مفاهیم ریاضی در این نظام حمایت نمیشوند. دلیل دیگر احتمالا حقوق گستردهی مالی است که ازطریق گواهینامهی اختراعات به مخترع داده میشود. حقوق مالی ناشی از گواهینامهی اختراع مطابق مادهی پانزدهم قانون ثبت اختراعات، علائم تجاری و طرحهای صنعتی مصوب ۱۳۸۶ عبارت است از: ساخت، صادرات، واردات، عرضه برای فروش، استفاده از فراورده یا فرایند و ذخیره به قصد عرضه برای فروش.
بااینحال همانگونه که گفته شد، نگارش درخواست ثبت اختراع نرمافزار پیچیده و زمانبر است و به صرف هزینه برای انعقاد قرارداد وکالت و هزینههای مربوطبه ثبت نیاز دارد. اگر مطمئناید نرمافزار شما قابلیت ثبت بهعنوان اختراع را دارد و درصورت ثبت نرمافزار سود زیادی کسب خواهید کرد، نباید درنگ کنید. بهیاد داشته باشید از سایر حمایتهای مالکیت فکری، ازجمله علائم تجاری و طرحهای صنعتی و اسرار تجاری، نیز دربارهی نرمافزار خود میتوانید استفاده کنید.
نکتهی دوم: میخواهید از چه چیزی دربرابر رقبایتان حمایت کنید؟ هستهی نوآوری خود را شناسایی کنید.
نرمافزار ممکن است در رایانه یا لوازم خانگی یا خودرو قابلیت استفاده داشته باشد. اغلب، چنین نرمافزارهایی در دیسکتها یا شبکههای آنلاین منتشر و توزیع میشوند. نرمافزارها ممکن است عملکرد فنی نیز داشته باشند؛ مثلا ماشین را کنترل کنند یا دمای اتاق را تغییر دهند. ممکن است برای نظارت در سیستمهای ارتباطی استفاده شوند یا بهعنوان رابطی بین انسان و رایانه عمل کنند. امکان دارد در پردازش دادههای علمی، مالی، اقتصادی یا اجتماعی استفاده شوند. برای مثال، نظریهی علمی جدیدی کشف یا بیشترین میزان بازگشت سرمایه را تخمین بزند.
بسته به نحوهی استفاده از نرمافزار و ماهیت آن باید دقیقا بدانید قرار است از چه چیزی دربرابر رقبایتان حمایت کنید. بخش اصلی و هستهی نوآوری مرتبط با نرمافزار شما ممکن است بر دستگاه، سیستم، الگوریتم، روش، شبکه یا نرمافزاری دیگری متکی باشد. چنین ملاحظاتی کمک میکند تصمیم درستی دربارهی نظام حمایت از نرمافزار خود بگیرید.
نکتهی سوم: نوآوری شما قابلیت ثبت بهعنوان اختراع را دارد؟
همهی نوآوریها قابلیت ثبت بهعنوان اختراع را ندارند. نوآوریای میتواند بهعنوان اختراع ثبت شود که ۵ شرط را داشته باشند:
۱. از نظر موضوعی باید قابلیت ثبت را داشته باشد.
۲. کاربرد صنعتی باید داشته باشد.
۳. گام ابتکاری باید داشته باشد؛ یعنی برای شخصی بدیهی نباشد که دانش معمولی در آن صنعت دارد.
۴. باید نو باشد.
۵. درخواست ثبت باید بههمراه استانداردهای رسمی و واقعی افشا شود.
ازآنجاکه در مادهی دوم قانون حمایت از پدیدآورندگان نرمافزارهای رایانه بر قابلیت ثبت نرمافزار بهعنوان اختراع تأکید شده، درصورت دارابودن شرایط مذکور، میتوان از نوآوریهای مرتبطبا نرمافزارها بهعنوان اختراع حمایت کرد.
دربارهی نوآوریهای مرتبطبا نرمافزارها، به شرط قابلیت موضوعی ثبت و گام ابتکاری باید توجه ویژهای کرد. بهیاد داشته باشید درصورتی میتوان نوآوری مرتبطبا نرمافراری را بهعنوان اختراع ثبت کرد که بتواند بهعنوان راهحل مشکل فنی را حل کند. بههمیندلیل، قانونگذار در مادهی نخست قانون ثبت اختراعات و علائم تجاری و طرح صنعتی اختراع را نتیجه فکر فرد یا افرادی میداند که برای اولینبار فرایند یا فراوردهای خاص ارائه میکند و در حرفه، فن، فناوری، صنعت و مانند آن مشکلی حل میکند. بنابراین، نظریههای اقتصادی، روشهای کسبوکار، فرمولهای ریاضی یا برنامههای رایانهای فاقد اثر فنی، قابلیت ثبت بهعنوان اختراع را نخواهند داشت.
موضوع مهم دیگر این است که نباید نوآوری شما برای فردی بدیهی باشد که دانش معمولی در آن صنعت دارد. بهعبارتِدیگر، شرط گام ابتکاری و نو بودن با یکدیگر متفاوت هستند. هر نوآوری جدیدی همیشه گام ابتکاری ندارد. بسیاری از درخواستهای ثبت اختراع بهدلیل نداشتن شرط گام ابتکاری رد میشوند. درزمینهی نوآوریهای مرتبطبا نرمافزار، اثبات شرط گام ابتکاری بسیار دشوار و پیچیده است. بنابراین، پیش از ثبت درخواست باید اطلاعات دقیق و کاملی دربارهی این موضوع جمعآوری و به ادارهی مالکیت صنعتی تقدیم کنید. ثبت اختراع بهدلیل آنکه به ترکیب اطلاعات حقوقی و فنی نیازمند است، دشواریهای زیادی دارد. بنابراین، متخصصان این رشته باید ارتباط مناسبی داشته باشید.
نکتهی چهارم: تصمیم دارید از نوآوری خود در خارج از کشور هم حمایت کنید؟
الزامات ثبت اختراع در همهی کشورها یکسان نیست. درصورت تمایل برای حمایت از نوآوری خود در خارج از کشور، باید اختراع را در هر کشوری که میخواهید، ثبت کنید. اختراعی که در کشور «الف» ثبت کردهاید، تنها در کشور «الف» حمایت خواهد شد و برای مثال، نمیتوانید رقابایی را متوقف کنید که درحالاستفاده از اختراعتان در کشور «ب» هستند. البته در برخی از مناطق جهان، مانند اتحادیهی اروپا، ادارههای ثبت اختراع منطقهای وجود دارد که با ثبت اختراع در آن منطقه، تمامی کشورهای عضو مکلف به حمایت از اختراع مدنظر هستند. بنابراین، بزرگترین مشکل شما هنگام ثبت اختراع در خارج ایران «تفاوت قوانین ملی یا منطقهای» است.
برای مثال، کنوانسیون ثبت اختراع اروپا (EPC) بهصراحت برنامههای رایانهای و روشهای انجام کسبوکار را بهتنهایی بهعنوان اختراع ثبتشدنی نمیداند. اگرچه در این کنوانسیون هیچ تعریفی از اختراع نشده است، بهطور کلی میتوان فهمید اختراع مطابق کنوانسیون ثبت اختراع اروپا باید اثر فنی داشته باشد. بهعنوان مثال، روشهای کنترل فرایندهای صنعتی و پردازش دادههایی که بیانگر ویژگیهای فیزیکی مانند حجم و اندازه و دما هستند و عملکرد داخلی برنامهی رایانهای میتواند اثر فنی داشته باشد. همچنین، سیستمی که درزمینهی امور مالی با داشتن اثر فنی مانند بهبود امنیت سیستم کار میکند، ممکن است قابلیت ثبت بهعنوان اختراع را داشته باشد و چگونگی کارکرد آن اهمیتی ندارد.
افزونبراین، در ایالات متحدهی آمریکا هیچ محدودیتی ازنظر موضوع ثبت نرمافزار و روشهای کسبوکار وجود ندارد. قانون این کشور تأکید میکند درزمینهی اختراع ثبتشدنی، آن نوآوری باید فرایندی مفید، ماشین، تولید یا ترکیب مواد باشد. بنابراین، کنگرهی این کشور با درنظرگرفتن دیدگاه دیوان عالی ایالات متحدهی آمریکا معتقد است هرچه انسان بسازد، ثبتشدنی است؛ اما قوانین و پدیدههای طبیعت و ایدههای انتزاعی ثبتشدنی نیستند. بهعنوان مثال، دادگاه تجدیدنظر فدرال ایالات متحدهی آمریکا نوآوری را در نرمافزاری رایانهای که بهوسیلهی الگوریتمهای ریاضی نمایش روانی از دادههای اسیلوسکوپ یا نوساننما را ایجاد میکرد، بهعنوان اختراع ثبتشدنی دانسته است. دلیل این امر آن است که ادعانامهی اختراع بهصورت کلی کاربرد عملی از ایدهی انتزاعی محسوب میشود که نتیجهای مفید و دقیق و ماموس بهوجود آورده است. بنابراین، ممکن است نوآوری مرتبط با نرمافزاری در ایالات متحدهی آمریکا شرایط ثبت را داشته باشد؛ اما در اتحادیهی اروپا یا ژاپن بهعنوان اختراع ثبتشدنی نباشد.
بهمنظور تسهیل ثبت درخواستهای اختراع در سطح بینالمللی، معاهدهی همکاری ثبت اختراع (PCT) منعقد شده تا سیستم ثبت بینالمللی برای متقاضیان بهوجود بیاورد و ازطریق آن، با ثبت درخواست امکان برخورداری از تأثیرات مشابهی در کشورهای عضو وجود دارد. اگرچه متقاضی فقط یکبار رویههای ثبت اختراع را طی میکند، هر کشوری فقط در قلمرو کشور خود ثبت اختراع را اعطا میکند. سیستم معاهدهی PCT موجب کاهش هزینهها و سادهسازی فرایند ثبت اختراع در کشورهای مختلف شده است.
نکتهی پنجم: مشاوره با متخصص مالکیت فکری
ایجاد نوآوری یک موضوع است و نگارش درخواست ثبت اختراع (اظهارنامه) موضوعی دیگر. نگارش درخواست ثبت اهمیت بسیاری دارد؛ چراکه وقتی درخواست را ثبت میکنید، امکان اصلاح آن محدود است؛ مخصوصا قسمت ادعانامه اهمیت ویژهای دارد؛ زیرا موضوع اختراعی را مشخص میکنید که متقاضی درخواست ثبت آن را دارد. پس از ثبت اختراع، حقوق انحصاری به مخترع ازطریق تعریفی ذکرشده از اختراع در ادعانامه به مخترع اعطا میشود. بههمیندلیل، اگرچه ممکن است با حقوق مالکیت فکری آشنا باشید، باید با متخصصی در این رشته مشورت کنید تا اطلاعات دقیقی از جزئیات ثبت اختراع نرمافزار به شما بدهد.
دستورالعمل تأییدیه فنی حق اختراع نرمافزار
در سال ۱۳۸۹، شورای عالی انفورماتیک دستورالعملی برای آشنایی و راهنمایی متقاضیان ثبت نوآوریهای مرتبطبا نرمافزار بهعنوان اختراع منتشر کرد. درادامه، این سند را بررسی خواهیم کرد.
از نظر این سند، سه معیار برای پذیرش نوآوری مرتبطبا نرمافزار بهعنوان اختراع وجود دارد:
- نوبودن اختراع در سطح جهان: اختراع باید مشخصه جدیدی داشته باشد؛ بهطوریکه در سطح جهان، سابقهی آن مشخصه در دانش و زمینهی فنی مربوطبه آن اختراع پیشبینی نشده باشد.
- برخورداری از گام ابتکاری: اختراع باید ارتقای درخورتوجهی در حوزهی فناوری اطلاعات موجب شود؛ بهطوریکه استنتاج آن در حوزهی تخصصی نرمافزار، امری عادی محسوب نشود. بهعبارتِدیگر، اختراع مرتبطبا نرمافزار باید بتواند مشکلی از مشکلات موجود را با استفاده از فناوریهای پیشرفته رایانهای برطرف کند که هنوز راهحلی ندارد.
- داشتن کاربرد صنعتی و قابلیت پیادهسازی و اجرا: دربارهی این معیار گفته شده متقاضی باید قابلیت اجرای نرمافزار را شبیهسازی یا بهصورت نمونهی اولیه اجرایی کرده باشد. واضح است که صرف بیان ایدهی جدید بررسیشدنی نیست.
این دستورالعمل نرمافزارها را به سه دستهی سیستمی و کاربردی و خدماتی تفکیک میکند و باتوجهبه سابقهی درخواستها در حوزههای متنوع صنعت و خدمات، پیشنهاد میکند درخواست ثبت فقط متمرکز به نرمافزار نباشد و ثبت نوآوری مرتبط را بهصورت کلی تقاضا کند. برای اینکه درخواستهای ثبت اختراع نرمافزار بررسی شود، لازم است متقاضی پیشینهی موضوع و نتایج بررسی خود را دربارهی اهمیت نوآوری و تفاوت آن با تقاضاهای قبلی مستند ارائه دهد.
مراحل ثبت نرمافزار بهعنوان اختراع در ایران
مطابق مادهی بیستویکم آییننامهی اجرایی مواد دوم و هفدهم قانون حمایت از پدیدآورندگان نرمافزار، اگر متقاضی مدعی اختراعبودن نرمافزار باشد، ابتدا با مراجعه به ادارهی مالکیت صنعتی، اظهارنامهی مرتبط را اخذ و تکمیل میکند و همراهبا مدارک و مستندات به ادارهی یادشده تسلیم و رسید دریافت میکند. ادارهی مالکیت صنعتی موظف است پس از انجام تشریفات قانونی، نسخهای از اظهارنامه را بههمراه مدارک و مستندات به دبیرخانهی شورای عالی انفورماتیک ارسال کند. دبیرخانهی مزبور موضوع را در کمیتهی حق اختراع مطرح و درصورت تأییدشدن یا نشدن فنی اختراع، مراتب را به ادارهی مالکیت صنعتی اعلام میکند تا مرجع مذکور حسب مورد و براساس ترتیبات و تشریفات مقرر در قانون ثبت اختراع و علائم تجاری و طرحهای صنعتی و آییننامههای مرتبط، ورقهی اختراع را صادر و نتجه را اعلام کند.
در وبسایت ادارهی مالکیت صنعتی نیز گفته شده اگر شخصی مدعی باشد که نرمافزار وی شرایط ثبت بهعنوان اختراع را دارد، باید برای بررسی محصولات نرمافزاری خود، مراحل زیر را بهترتیب طی كند. البته، ابتدا متقاضی باید تمامی شرایط مندرج در قانون ثبت اختراعات و آییننامههای اجرایی مرتبط و نیز شرایط مندرج در قانون حمایت از پدیدآورندگان نرمافزارهای رایانهای و آییننامه اجرایی آن را بررسی و درصورت دارشتن شرایط به پورتال ادارهی مالكیت صنعتی به نشانی iripo.ssaa.ir مراجعه كند و اقدامات لازم را انجام دهد.
مراحل ثبت:
۱. متقاضی باید توجه کند اخذ تأییدیه فنی برای ثبت نرمافزار با اخذ تأییدیه فنی ثبت اختراع متفاوت است. در مورد نخست، نرمافزار پس از ثبت زیر حمایت قانون مالکیت ادبی و هنری قرار میگیرد و مدت زمان انجام آن، كوتاهتر از اخذ تأییدیه ثبت اختراع خواهد بود.
۲. متقاضی با مراجعه به وبسایت ادارهی مالكیت صنعتی، طیکردن تشریفات اولیهی بررسی پروندهی نرمافزار، صدور نامهی استعلام از مرجع شورای انفورماتیک و مشاهدهی آن، ازطریق خلاصهی پروندهی پورتال مالکیت و پیگیری نامهی استعلام از شورای عالی انفورماتیک و مراجعه به وبسایت شورای عالی انفورماتیک اقدام لازم را انجام دهد.
۳. مداركی که متقاضی باید به دبیرخانهی شورای عالی انفورماتیک ارائه كند، عبارتاند از:
- تکمیل و چاپ فرم ۴ صفحهای مربوطبه ثبت اختراع و امضای آن بهوسیلهی متقاضی (فرم مرتبط در بخش ثبت اختراع، در فرمهای مرتبطبا وبسایت شورا موجود است)
- اسکن تمامی مدارکی که بهصورت فیزیکی (کاغذی) برای بررسی به دبیرخانهی شورای عالی انفورماتیک ارسال میشود. بهعلاوه، اسکن اظهارنامهای که از روی وبسایت چاپ گرفته شده است.
- درصورت وجود، اسکن تأییدیه مرکزها یا سازمانهایی که نرمافزار به آنها ارائه و تأیید شده است.
- تهیهی رزومه یا CV مربوطبه متقاضیان بهانضمام معرفی استادان صاحبنظر در حوزهی مربوطبه نرم افزار.
- چنانچه نرمافزار جزئی از سختافزار است، تهیهی فایل پاورپوینت برای شرح نرمافزار.
- تهیهی ۶ نسخهی واحد از لوح فشردهی حاوی نرمافزار موردادعا، فایلهای آیتمهای ۲ تا ۵ جدول، ادعانامه، اظهارنامه، شرح یا توصیف اختراع، نرمافزارهای لازم برای راهاندازی نرمافزار موردادعا
- نوشتن مشخصات فردی (نام و نامخانوادگی) و نام نرمافزار روی هر ۶ لوح فشرده
- ارائهی قفل سختافزاری به تعداد
چند نکتهی مهم
۱. ثبت اختراع فرایندی زمانبر است؛ بنابراین، ممکن است در زمان بررسی مراجع رسمی، رقبای شما مشابه نرمافزار را بهوجود آورند و به بازار عرضه کنند. دراینصورت، تمامی منافع مادی شما از بین خواهد رفت. بنابراین، پیش از ثبت درخواست، مطمئن شوید سایر نظامهای حمایتی ازقبیل نظام مالکیت ادبی و هنری یا اسرار تجاری آنطورکه باید، منافع شما را تأمین نمیکنند.
مقالههای مرتبط:
۲. تلاش کنید تاحدممکن از معیارها و ضابطههای مراجع رسمی پیروی کنید. این موضوع موجب میشود در مدت کوتاهتری بررسی انجام شود و به هدف مدنظر برسید. همچنین، تأثیر مهمی در ذهن کارشناسان بررسیکننده دارد.
۳. از طرح ادعاهای کلی و عمومی خودداری کنید؛ چراکه بخت بسیار کمی برای اثبات دارند. ممکن است نرمافزاری کاربردی (مثلا کاربرد نوین بانکداری الکترونیکی) در سطح ملی بدیع و مهم و مؤثر باشد؛ ولی در سطح جهانی جدید محسوب نشود.
۴. در ادعاهایی که سیستم سختافزاری و نرمافزای و بعضا مکانیکی و الکترونیکی توأم کار میکنند، صرفا اگر ویژگی نرمافزاری مهم و مطابق با معیارهای اختراع نرمافزار باشد، فرایند ثبت آغاز میشود. بنابراین در بیشتر مواقع، تقاضای ثبت اختراع برای بخشهای غیرنرمافزاری (کاربردی) مناسبتر است.
.: Weblog Themes By Pichak :.