محمدجواد آذری جهرمی، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات با انتشار توییتی از احداث فیبر نوری به منظور بالا بردن کیفیت ارتباطات نسل سوم و چهارم خبر داد. وی پایین بودن پهنای باند را دلیل اصلی نارضایتی مردم از کیفیت ارتباطات دانست و راهحل آن را در استفاده از فیبر نوری عنوان کرد.
فیبر نوری با کیفیتترین و پایدارترین راه ارائهی اینترنت با کیفیت و پرسرعت بوده که بسیاری از مشکلات فناوریهای اینترنت همراه و ADSL را نیز حل کرده است. امکاناتی مانند بانکداری الکترونیک، خرید آنلاین و تلفن تصویری سایر امکاناتی هستند که درکنار اینترنت پرسرعت و در بستر فیبر نوری ارائه میشوند. سال گذشته فاز اول فیبر نوری منازل در تهران و سایر استانها به بهرهبرداری رسید و حال وزیر ارتباطات از احداث ۴۹۶۰ کیلومتر فیبر نوری در حاشیهی شهرها و جادهها خبر داد. وی در توییت خود نوشت:
مردم از کیفیت ارتباطات نسل سوم یا چهارم در حاشیهی شهرها و جادهها راضی نیستند. چرا؟ به زبان ساده: چون شیر آب دو اینچی از لولهای نیماینچی تغذیه میشود. با فیبر نوری این مشکل برطرف میشود. از امروز، عملیات احداث ۴۹۶۰ کیلومتر فیبر نوری برای حل این مشکل، آغاز شد.
برگهای مصنوعی فتوسنتز (پروسهای که در آن گیاهان از آب و کربندیاکسید موجود در هوا برای تولید کربوهیدرات با گرفتن انرژی از نور خورشید، استفاده میکنند) را تقلید میکنند که باعث کاهش کربندیاکسید موجود در جو میشود. البته این عمل تنها در آزمایشگاه انجام میشود؛ زیرا آنها از کربندیاکسید خالص و تحت فشار موجود در مخازن استفاده میکنند.
اما اکنون، پژوهشگران دانشگاه ایلینویز در شیکاگو راهکاری طراحیشده را پیشنهاد کردند که با استفاده از آن میتوان برگهای مصنوعی را از آزمایشگاه بیرون آورد و به محیط بیرون برد.
برگ بهبوددادهشده توسط این گروه که از کربندیاکسید (یک گاز گلخانهای قوی) گرفتهشده از هوا استفاده میکند، حداقل ۱۰ برابر در تبدیل کربندیاکسید به سوخت بهتر از برگهای طبیعی عمل خواهد کرد. یافتههای این گروه در مقالهای در ژورنال ACS Sustainable Chemistry & Engineering منتشر شده است.
مینش سینگ، استادیار دپارتمان مهندسی شیمی در کالج مهندسی دانشگاه ایلینویز و نویسنده مسئول مقاله منتشرشده در ژورنال یادشده در اینباره گفت:
تاکنون، همهی طراحیهایی که برای برگهای مصنوعی در آزمایشگاه آزمایش انجام شده، از کربندیاکسید موجود در مخازن فشردهشده استفاده کردهاند. برای پیادهسازی موفق در دنیای واقعی، این دستگاهها باید قادر به جذب دیاکسیدکربن از منابع رقیقتری مانند هوا و گازهای دودکشی (گازهای ناشی از سوخت زغال سنگ در نیروگاهها) باشند.
سینگ و همکارش آدیتیا پراجپات، یک دانشجوی تحصیلات تکمیلی در آزمایشگاه سینگ، برای حل این مشکل راهحلی پیشنهاد دادند که در آن یک برگ مصنوعی سنتی در یک کپسول شفاف ساختهشده از یک غشای نیمهنفوذپذیر رزین آمونیوم چهارتایی که با آب پرشده است، بستهبندی میشود. این غشا به آب اجازه میدهد که با نور خورشید از داخل به خارج تبخیر شود. همانطور که آب ازطریق غشا عبور میکند، بهطور انتخابی کربندیاکسید هوا را به داخل میکشد. واحد فتوسنتز مصنوعی داخل کپسول از یک جذبکنندهی نور با پوشش کاتالیزور تشکیل شده است که کربندیاکسید را به کربنمونوکسید که میتواند بهعنوان پایهای برای ایجاد سوختهای مصنوعی مختلف مورد استفاده قرار گیرد، تبدیل میکند. اکسیژن تولید میشود و میتواند به محیط اطراف منتقل شود یا جمع شود.
سینگ گفت:
با قرار دادن فناوری برگ مصنوعی سنتی در این غشای مخصوص، کل این واحد قادر به عملکرد مانند یک برگ طبیعی در خارج از آزمایشگاه خواهد بود.
یک برگ مصنوعی الهام گرفته شده از زیست برگ طبیعی. کربندیاکسید (توپهای قرمز و مشکی ) همانطور که آب (توپهای سفید و قرمز) از انتهای برگ تبخیر میشود، وارد برگ میشود. یک سیستم فتوسنتز مصنوعی (دایره بنفش در مرکز برگ) از یک جذبکنندهی نور که با کاتالیزورها پوشش داده شده است که میتواند با استفاده از نور خورشید کربندیاکسید را به کربن مونوکسید(توپهای قرمز دوتایی) تبدیل کند.
طبق محاسبات آنها، ۳۶۰ برگ که هرکدام ۱/۷ متر طول و ۰/۲ متر پهنا دارند، حدود نیم تن کربن مونوکسید در هر روز تولید خواهند کرد که میتواند بهعنوان پایه برای ایجاد سوختهای مصنوعی استفاده شود. این تعداد برگ محیطی به ساخت ۵۰۰ مترمربع را پوشش میدهد که میتواند سطح کربندیاکسید را در شعاع ۱۰۰ متری به میزان ۱۰درصد در یک روز کاهش دهد.
سینگ در اینباره گفت:
طراحی مفهومی ما از مواد و فناوریهایی که بهآسانی در دسترس هستند، استفاده میکند که وقتی با هم ترکیب شوند برگ مصنوعی را تولید میکنند که قادر است در محیط بیرون از آزمایشگاه مستقر شود، جایی که میتواند نقش مهمی را در کاهش گازهای گلخانهای موجود در جو داشته باشد.
این آزمایش در آزمایشگاه مواد و سیستمهای مهندسی دانشگاه ایلینویز انجام شده است. دپارتمان مهندسی شیمی حمایت مالی انجام این پژوهش را به عهده داشت. بخشی از بودجه این پژوهش نیز توسط جایزه پژوهشی تحصیلات تکمیلی این دانشگاه تأمین شد.
ساختار خاص و ناشناس ارز دیجیتال مرموز بیت کوین، و نوسانهای شدید آن از زمان شکلگیری رسمی یعنی سال ۲۰۰۹، موجب شده تا عدهای بیتکوین را یک حباب که روزگاری بهطور کامل فرو میریزد و دیگران آن را فرصتی عظیم ببینند که شانس بهرهمندی از مزایایش را از دست دادهاند. فوربس در سال ۲۰۱۳، بیتکوین را بهترین سرمایهگذاری سال نامید. بلومبرگ یک سال بعد و در سال ۲۰۱۴، بیتکوین را در ردیف یکی از بدترین سرمایهگذاریها آورد. بااینحال در سال ۲۰۱۵، بیتکوین در صدر جدول ارزهای سودآور بلومبرگ قرار گرفت.
ورای این دیدگاههای گاه متناقض، روشن است که بیتکوین و بهطور کلی رمزارزها، یکی از ابداعات انقلابی بشر در حوزهی مالی و دگرگونکنندهی زندگی انسانها هستند. بهگونهای که نوسانهای آن را نه به حساب دلالبازی و فریبکاریهای بازاری بلکه باید به این دلیل دانست که دائما، افراد بیشتری خود را با بیتکوین همسو میکنند.
چشمانداز بلندمدت بیتکوین رستگاری اقتصاد جهانی است
مقالهمرتبط:
با گذشت ۱۰ سال از عمر بیتکوین حالا چانگپنگ ژائو مدیرعامل باینانس اعتقاد دارد که ما همچنان در ابتدای مسیر انقلابی هستیم که رمزارزها ایجاد کردهاند. پیام آقای چانگ بهطور حتم مایهی مسرت علاقمندان به رمزارزها و کسانی خواهد بود که گمان میکنند از قافله جا ماندهاند و فرصت سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتال را از دست دادهاند. به عقیدهی او، رمزارزها هنوز گامهای آغازین را میپیمایند و ازاینرو اگر هنوز وارد این حوزه نشدهاید چیزی از دست ندادهاید و میتوانید همچنان از این بازار سود کنید.
چانگپنگژائو در پاسخ به توئیت یکی از کاربران، این اظهارنظر را کرده است. این کاربر توئیتر در حساب خود نوشته بود:
ای کاش زودتر در سال ۲۰۱۳ وارد بازار بیتکوین میشدم. زمانیکه فناوری رمزارزها هنوز در دوران طفولیت خود بود.
اشارهی این کاربر به نوسانات شدید سال ۲۰۱۳ است که قیمت بیتکوین بین ۱۳ دلار تا ۹۴۷ دلار در نوسان بود. هرچند که این رقم در حال حاضر و با وجود کلیهی نوسانات، در محدودهی ۳.۶۰۰ دلار است.
چانگپنگ ژائو: کجایش را دیدهاید! ما هنوز اول راه هستیم!
چانگ بهدنبالکنندگان خود در توئیتر این نوید را داده که هنوز اخبار خوش در راهند و همچنان میتوان سوار بر این موج شد:
این درست همان فکری است که من هم در سال ۲۰۱۳ میکردم. «لعنتی! باز هم جا ماندم! ای کاش زودتر از اینها وارد این بازار میشدم». کم و بیش این حرفها را از سایر هم میشنیدم. اما هنوز هم دیر نشده و درواقع ما در ابتدای انقلاب رمزارزها قرار داریم.
چانگپنگژائو @cz_binance۹ فوریه، ۲۰۱۹
زمانیکه اریک وورهیس- مدیرعامل مرکز تبادل رمزارز شیپشیفت از موفقیت بینانس به رهبری چانگپنگژائو آن هم ظرف مدت کوتاهی که از عمر این شرکت میگذرد تمجید کرد، این مکالمهی توئیتری جالب توجه میان دو شخصیت اثرگذار بازار ارزهای دیجیتال و نیز کاربران دیگر شکل گرفت. کاربرانی که بابت دیر وارد شدن به بازار پرسودرمزارزها غبطه میخوردند. اما دیدگاه چانگپنگ متفاوت از این کاربران است و او چشماندازهای بزرگتری را برای ارزهای دیجیتال متصور است.
شیپشیفت یک سوم از نیروی کار خود را تعدیل کرده است، اما انقلاب رمزارزها پابرجا است
مجموعهی اریک وورهیس، آخرین قربانی زمستان استخوانسوز رمزارزها بود. شیپشیفت در ژانویه ۲۰۱۹ و متعاقب پسلرزههای افت شدید ارزش بیتکوین در سال ۲۰۱۸، ناچار به تعدیل یک سوم از ۳۷ نفر نیروی خود شد.
وورهیس ضمن پذیرش مسئولیت وضعیت فاجعه آمیز شرکت خود، گفت که پذیرش خطرات مالی، بخشی از وظیفهی ذاتی او در مقام مدیرعامل است:
بهعنوان یک سازمان با تصمیمی دشوار روبهرو بودیم، اما خطرات ناشی از داراییهای رمزنگاریشده را به جان میخریم. حجم عمدهای از ترازنامه ما متشکل از رمزارزها است. ما بیثباتی را قبول میکنیم، خطر را قبول میکنیم ... من این اشتباه را به پای کسی نمینویسم جز خودم.
مقالههای مرتبط:
اما با وجود رکود طولانیمدت بازار و خالی شدن حباب ارزهای دیجیتال، افراد خوشبینی مثل چانگ ژائو بر دیدگاه خود مبنی بر وقوع یک انقلاب خیرهکننده در رمزارزها که تمام صنایع، از جمله نظام منسوخ مالی را دربرخواهد گرفت، پافشاری میکنند. به گزارش خبرگزاری CCN، چانگ ژائو تردیدی ندارد که بینانس همچنان ظرف ۱۰۰ سال آینده با قوت باقی خواهد ماند، چرا که ارزهای دیجیتال هنوز در آغاز راه خود قرار دارند.
بینانس آماده است تا سالها به حیات خود ادامه دهد، مهم نیست که در سال خرس باشیم یا خروس! هدف ما حیات بلندمدت است...هنگامی که در مورد رمزارزها و چگونگی عملکرد بیتکوین تحقیق و مطالعه میکردم، به این نتیجه رسیدم که آینده متعلق به این فناوری است.
تیم دراپر: آیندهی اقتصاد از جادهی رمزارزها عبور میکند
تیم دراپر که از جمله میلیاردرهای صنایع فناورانه است، چشم اندازی عجیب پیرامون صنعت رمزنگاری و رمزارزها دارد.
دراپر پیشبینی میکند که رمزارز درنهایت، پول بیپشتوانه (یا پول فیات که ارزشش ذاتی نبوده و تنها ناشی از دستور دولتی یا قانون باشد) را کنار میزند، تا جایی که میتواند دو سوم کل ارز جهانی را شامل شود.
بهگفتهی دراپر:
این اتفاق به صلاح مردم نیز خواهد بود. مردم دیر یا زود به رمزارزها روی خواهند آورد و از پولهای سیاسی و بیپشتوانه اجتناب خواهند کرد – به گمان من، سمت و سوی حرکت اقتصاد جهانی در مسیر ارزهای دیجیتال است.
دراپر یکی از هواداران سرسخت رمزارزها است که پیشبینی میکند ارزش هر بیتکوین تا سال ۲۰۲۲ بالغ بر ۲۵۰.۰۰۰ دلار شود. به این ترتیب، شکستهای کوتاهمدت رمزارزها و رکود نسبی گاه و بیگاه آن در بازار، امثال دراپر را مایوس نمیکند.
نمیتوان سدّ راه ایدههای انقلابی شد
بهگفتهی دراپر، رمزنگاری یک انقلاب تحولساز و نوآورانه و به فراخور مقتضیات زمانه است. و همانگونه که ویکتور هوگو رماننویس شهیر فرانسوی میگوید، هیچ چیز قادر نیست سد راه ایدههایی شود که زمانشان فرا رسیده است. ازاینرو نمیتوان با هیچ وسیلهای مانع توسعهی روزافزون و فراگیر شدن رمزارزها شد.
دراپر میگوید:
من تمایل دارم دلارهایم را به بیت کوین تبدیل کنم، اساسا چرا باید سرمایهام در قالب پولی باشد که وابسته به جریانهای سیاسی و قدرت است، آن هم زمانیکه ارزی مثل بیتکوین وجود دارد که جهانی و مستقل است؟ عقل سلیم حکم میکند که بهجای یک پول وابسته مثل دلار، ارزی جهانی داشته باشم.
رمزارزها در همهجا بدون دخالت دولت و واسطهها مورد پذیرش قرار میگیرند و میتوانند براساس یک قرارداد و بدون درگیر شدن با مقررات و قواعد حسابداری، به شکل خودکار انتقالشان داد.
به عقیدهی دراپر، رمزنگاری نیز مانند همهی اختراعات بزرگ بهناچار سهم خود را از فراز و نشیبها خواهد داشت، اما بازار رمزارزها بیوقفه رو به جلو حرکت خواهد کرد.
دراپر اینطور ادامه میدهد که اینترنت نیز چنین سرنوشتی را داشته است. در سال ۱۹۹۴، اینترنت تنها منحصر به کسانی بود که بهدنبال سرگرمی بودند. شبکهی جهانی، شروعی طوفانی داشت و سپس آرامشی آشکار بر آن حاکم شد. و سپس موج بعدی آن متمرکزتر اما خیلی بزرگتر بود. من معتقدم چنین اتفاقی در مورد صنعت رمزارزها نیز رخ خواهد داد.
اکنون، هیچ دولتی را سراغ نداریم که نخواهد در اقتصاد بیت کوین برنده باشد. کشورهای هوشمند اجازهی پیشرفت را به رمزارزها میدهند و قانون را سد راه موج خروشان این صنعت قرار نمیدهند. درست همانگونه که شبکهی جهانی آزاد؛ موجب شکوفایی اقتصاد مبتنی بر اینترنت شد. بازگذاشتن دست سرمایهگذاران در تبادل ارزهای دیجیتال، کمک بسیاری به شکوفایی اقتصاد خواهد کرد.
ماه گذشتهی میلادی، سامسونگ گوشیهای هوشمند گلکسی M10 و M20 سامسونگ را برای عرضه در بازار هند رونمایی کرد. فروش هر دو گوشی هوشمند از هفتهی گذشته در بازار هند آغاز شده است. بیشک طبق روال معمول، منتقدان انتقادهای خود را در مورد این دو گوشی هوشمند نیز مطرح میکنند.
از زمان رونمایی این دو دستگاه جدید سامسونگ، گلکسی M20 به برخی دیگر از بازارهای جهانی نیز راه پیدا کرده است. بهنظر میرسد سامسونگ قصد ندارد نفسی تازه کند و با فاصلهی بیشتری گوشیهای هوشمند بعدی از سری گلکسی M را به بازار معرفی کند. انتظار میرود باید منتظر گلکسی M30، گوشی هوشمند بعدی سامسونگ از این سری در ماه جاری میلادی باشیم.
همانطور که از شمارهی مدل گوشی هم مشهود است، گلکسی ام ۳۰ مدل بالاتری نسبت به گلکسی ام ۲۰ خواهد بود؛ هرچند برخی مشخصات هر دو دستگاه مشابه خواهد بود. گلکسی ام ۳۰ از نظر دوربین و نمایشگر نسبت به گلکسی ام ۲۰ ارتقا یافته است. براساس گزارش IANS، سامسونگ قصد دارد گلکسی ام ۳۰ را با نمایشگر Super AMOLED به بازار عرضه کند. پیشتر گوشیهای هوشمند گلکسی M10 و گلکسی ام ۲۰ با نمایشگر TFT معرفی شدند. همچنین براساس گزارش مذکور، درحالیکه گلکسی ام ۲۰ با دوربین دوگانه رونمایی شد، گلکسی ام ۳۰ از دوربین سهگانه بهره خواهد برد.
گلکسی M30 با قیمت فوقالعاده مناسبی معرفی خواهد شد
گلکسی M30 نیز همانند گلکسی ام ۲۰ از تراشهی اکسینوس ۷۹۰۴، نمایشگر Infinity-V و باتری با ظرفیت ۵۰۰۰ میلیآمپرساعت بهره میبرد. پیشتر نیز گفته شده بود که گلکسی M30 سامسونگ باتری عظیم 5 هزار میلیآمپرساعتی خواهد داشت. البته در نظر داشته باشید که مشخصات مطرحشده مستندات مربوط به مشخصات دستگاه است و باید ببینیم در عمل گوشی هوشمند جدید چه تفاوتی با مدل قبلیتر خودش دارد. براساس گزارش منتشرشده از سوی IANS، گلکسی ام ۳۰ در دو مدل یکی با حافظهی رم ۴ گیگابایتی و حافظهی داخلی ۶۴گیگابایتی و مدل دیگر با حافظهی رم ۶ گیگابایتی و حافظهی داخلی ۱۲۸ گیگابایتی با شروع قیمت ۲۱۰ دلار در دسترس کاربران قرار خواهد گرفت.
اگر سامسونگ در عمل بتواند گوشی هوشمند گلکسی ام ۳۰ با حافظهی رم ۴ گیگابایتی و حافظهی داخلی ۶۴ گیگابایت را با قیمت مطرحشده به بازار عرضه کند، واقعا کار بزرگی انجام داده است. چنین مدل قیمتگذاری واقعا غیرمنتظره خواهد بود. اما فراموش نکنیم که قصد سامسونگ از عرضهی گوشیهای هوشمند سری گلکسی M رقابت با گوشی های هوشمند چینی با قیمت پایین در بازار هند بود. ظاهرا غول فناوری کرهای کمر همت بسته است گوی رقابت را از چینیها در بازار هند برباید.
سامسونگ ساعاتی پیش جدیدترین تبلت خود را رونمایی کرد. این تبلت گلکسی تب S5e نام دارد. این تبلت با برچسب قیمت ۳۹۹ دلاری از وجود یک نمایشگر ۱۰.۵ اینچی بهره می برد. با وجود اینکه گلکسی تب S5e یک تبلت مقرونبهصرفه است، اما از برخی جهات تبلت ۶۴۹ دلاری گلکسی تب اس ۴ سامسونگ را پشت سر میگذارد.
گلکسی تب S5e از وجود یک بدنهی فلزی یکپارچه بهره میبرد که با طراحی سامسونگ عنوان سبکترین و در عین حال باریکترین تبلت سری گلکسی تب را به خود اختصاص داده است. ضخامت این تبلت تنها ۵.۵ میلیمتری و وزن آن تنها ۴۰۰ گرم است. این در حالی است که آیپد پرو ۱۱ اینچی ۵.۹ میلیمتر ضخامت داشته و وزن آن ۴۶۸ گرم است.
نسبت نمایشگر به پنل جلوی گلکسی تب S5e افزایش یافته و به ۸۱.۸ درصد رسیده که این رقم بهلطف کاهش حاشیهها به دست آمده است. مشخصات فنی گلکسی تب S5e شامل نمایشگر ۱۰.۵ اینچی با رزولوشن ۲٫۵۶۰ در ۱٫۶۰۰ پیکسل و نسبت تصویر ۱۶ به ۱۰، تراشهی هشت هستهای اسنپدراگون ۶۷۰، حافظهی رم ۴ گیگابایتی درکنار حافظهی داخلی ۶۴ گیگابایتی با قابلیت افزایش ازطریق اسلات میکرو اسدی تا ۵۱۲ گیگابایت و باتری با عمر تقریبی ۱۴.۵ ساعته است. البته باید به این نکته اشاره کنیم که گلکسی تب S5e با حافظهی رم ۶ و حافظهی داخلی ۱۲۸ گیگابایتی نیز راهی بازار خواهد شد. گلکسی تب S5e اولین تبلت سامسونگ است که مبتنی بر اندروید پایراهی بازار خواهد شد. از دیگر مشخصات نرمافزاری این تبلت باید به پشتیبانی از دکس و امکان تعامل ازطریق قابلیت لمسی نمایشگر، ماوس و کیبورد اشاره کرد.
سامسونگ به توجه به اینکه تبلتها برای نمایش ویدئو و پخش محتوا مورد استفاده قرار میگیرند، این تبلت را مجهز به چهار اسپیکر تنظیمشده توسط AKG کرده است. همچنین باید به یک حسگر ۱۳ مگاپیکسلی در پشت و ۸ مگاپیکسلی بهعنوان دوربین سلفی اشاره کرد که هر دو از قابلیت فیلمبرداری 4K با نرخ ۳۰ فریم در ثانیه پشتیبانی میکنند.
سامسونگ اعلام کرده که گلکسی تب S5e مجهز به حافظهی رم ۴ و حافظهی داخلی ۶۴ گیگابایتی را نیمه دوم سال ۲۰۱۹ میلادی با برچسب قیمت ۳۹۹ دلاری راهی بازار خواهد کرد. البته هنوز قیمت نسخهی ۶ گیگابایتی مشخص نشده است. این تبلت در رنگهای خاکستری و مشکی درکنار طلایی بصورت محدود راهی بازار خواهد شد.
مشخصات فنی گلکسی تب S5e سامسونگ | |||||
عرضه | |||||
---|---|---|---|---|---|
معرفی | 2019، فوریه | ||||
وضعیت | عرضه در آینده نزدیک (آوریل 2019) | ||||
بدنه | |||||
ابعاد | 245 در 160 در 5.5 میلیمتر | ||||
وزن | 400 گرم | ||||
سیمکارت | نانو-سیم | ||||
نمایشگر | |||||
نوع | Super AMOLED لمسی خازنی، 16 میلیون رنگ | ||||
سایز | 10.5 اینچ (~81.6% نسبت نمایشگر به بدنه) | ||||
رزولوشن | 1600 در 2560 پیکسل، 16:10 (~288 پیکسل در اینچ تراکم پیکسلی) | ||||
پلتفرم | |||||
سیستمعامل | اندروید 9.0 (پای) - وان UI | ||||
تراشه | Qualcomm SDM670 Snapdragon 670 نانومتری (ده نانومتری) | ||||
پردازنده مرکزی | 8 هستهای (دو هستهی 2.0 گیگاهرتز 360 طلایی و شش هستهی 1.7 گیگاهرتز Kryo 360 نقرهای) | ||||
پردازنده گرافیکی | Adreno 615 | ||||
حافظه | |||||
درگاه حافظه | میکرو اسدی، تا 512 گیگابایت (درگاه اختصاصی) | ||||
حافظه داخلی | 128 گیگابایت، 6 گیگابایت رم یا 64 گیگابایت، 4 گیگابایت رم | ||||
دوربین | |||||
اصلی | 13 مگاپیکسل (1.0 میکرومتر سایز پیکسل، 1/3.4 اینچ سایز سنسور، لنز 26 میلیمتری، فوکوس خودکار، f/2.0) | ||||
قابلیتها | فلش LED، HDR، پانوراما | ||||
ویدیو | 2160p@30fps | ||||
سلفی | 8 مگاپیکسل (1.12 میکرومتر سایز پیکسل، 1/4.0 اینچ سایز سنسور، لنز 26 میلیمتری، f/2.0) | ||||
صدا | |||||
اسپیکر | - بله، با اسپیکر استریو (چهار بلندگو) - اسپیکرهای تنظیم شده توسط AKG/HARMAN - فناوری صدای دالبی اتموس | ||||
جک ۳.۵ میلیمتری | بله | ||||
باتری | |||||
باتری | باتری غیر قابل تعویض لیتیوم پلیمری با ظرفیت 7040 میلی آمپر ساعت | ||||
قابلیتها | |||||
حسگرها | حسگر اثرانگشت (کنار گوشی)، شتابسنج، ژیروسکوپ، سنسور مجاورت، قطبنما | ||||
شبکه | |||||
فناوری | GSM / HSPA / LTE | ||||
اتصالات | |||||
شبکه بیسیم | Wi-Fi 802.11 a/b/g/n/ac، دو بانده، Wi-Fi Direct، هاتاسپات | ||||
بلوتوث | 5.0، A2DP، LE | ||||
GPS | بله، با A-GPS، GLONASS، BDS، GALILEO | ||||
رادیو | خیر | ||||
USB | 3.1، Type-C 1.0 کانکتور ریورسیبل و مغناطیسی | ||||
متفرقه | |||||
رنگها | مشکی، طلایی، نقرهای | ||||
محدوده قیمت | حدود 420 یورو |
در اولین روز فوریه ۲۰۰۳ شاتل فضایی کلمبیا در حین بازگشت به زمین منفجر شد و همه فضانوردان آن کشته شدند.ناسا پرواز شاتلهای فضایی را برای دو سال متوقف کرد تا علت این حادثهی ناگوار را بررسی کند.
در عین حال که ناسا با وجود نظارت شدید از سمت کنگره و حتی رسانهها در پی پاک کردن خاطرهی حوادث تلخ قبلی بود، باز هم به نظر میرسید در کار خود کوتاهی کرده است. عملیات کلمبیا پس از حادثه چلنجر دومین شکست مصیبتبار بهشمار میرفت. حادثهی چلنجر در سال ۱۹۸۶ زمانی رخ داد که هفت فضانورد شاتل تنها ۷۳ ثانیه از سفر خود را شروع کرده بودند و لحظاتی بعد قطعات شاتل در اعماق اقیانوس در حال غرق شدن بود. شاتل کلمبیا اولین شاتلی بود که در سال ۱۹۸۱ در فضا پرواز کرد و تا قبل از روز فاجعه ۲۷ مأموریت موفق را در کارنامهی خود ثبت کرده بود.
ضربه کشنده
مأموریت STS-107 نام عملیات ۲۸ام شاتل فضایی کلمبیا بود. این عملیات در ۱۶ ژانویه ۲۰۰۳ با ترک زمین آغاز شد. اهداف اصلی شاتلها در آن زمان تمرکز روی ساخت ایستگاه فضایی بینالمللی بود. در عینحال مأموریت فضایی STS-107 موظف به انجام آزمایشاتی دیگر نیز بود و سفری پرمشغله برای فضانوردان به شمار میرفت.
شاتل در این سفر هفت فضانورد را همراهی میکرد. فرمانده ریک هاسبند، مایکل اندرسون، دیوید براون، مک هول، ایلان رومن و دو زن فضانورد با نامهای کالپانا چاولا، لارل کلارک در طی ۲۴ ساعت در دو شیفت به انجام وظایف خود مشغول بودند. آنها موفق شدند ۸۰ آزمایش را با موضوعات علوم زیستی، فیزیک مایع و... انجام دهند. ابتدا ضربه کشنده فوم دیده نشده بود. زمانیکه شاتل در مدار خود بود، در حین بررسی تصاویر پرتاب، پرسنل ناسا متوجه شدند بال شاتل ضربه خورده است. تنها ۸۲ ثانیه بعد از پرتاب شاتل از روی زمین یک قطعه فوم به وزن ۷۰۰ گرم از شیب دوتایی که قسمتی از سازه اتصال مخزن خارجی به بدنه شاتل بود، جدا شد.
در ناسا این باور غالب شده بود که این اتفاق غیرمعمول نیست و نیازی هم به ارزیابی بصری از آسیب احتمالی وجود ندارد. با این وجود تیم سنجش فرسایش ناسا هرچه تلاش میکرد نمیتوانست با مدلسازی ریاضی و تحلیل به نتیجه قطعی برسد و تعدادی از پژوهشگران، بسیار نگران بودند. فضانوردان ۱۶ روز در فضا بودند و ناسا در طی آن درگیر بررسی قطعه فوم و مشکلات احتمالی بود. در ناسا چندی نفر پیگیر بودند تا تصاویر مربوطبه شکست در بخش بال را دریافت کنند.
آنها احتمال میدانند که جدا شدن فومها باعث صدمه به شاتل شود. حتی آنها سعی کردند با ارتباط با بخشی از وزارت دفاع بهنام فرماندهی راهبردی ایالات متحده آمریکا (USSTRATCOM) و استفاده از ماهوارههای جاسوسی آنها و حتی شاید با استفاده از تلسکوپهای زمینی تصاویری از شاتل کلمبیا و وضعیت بال آن جمعآوری کنند تا اگر خسارتی وجود دارد، دیده شود؛ اما ناسا این درخواستها را جدی نگرفت و حتی گزارشهایی موجود بود که تحت نفوذ ناسا همکاری بخشهایی از وزارت دفاع با این افراد متوقف شده است.
باتوجهبه گزارشهای هیات تحقیق حادثه کلمبیا (CAIB) و کتاب Comm Check که نوشته خبرنگاران فضایی مایکل کاببیج و ویلیام هاروود است، میتوان گفت که در ناسا یک نتیجهگیری انجام شده بود. ناسا معتقد بود حتی اگر آسیب شناسایی شود هیچ کاری نمیتوان کرد. گویی مقامات تصور میکرد فضانوردان بدون دانستن این خطر احتمالی و استرس آن بهتر میتوانند در مواقع لزوم و بحرانی تصمیمگیری کنند. حتی ایمیلی که به فرمانده و خلبان شاتل فرستاده بودند در عین ابزار آگاهی از جداشدن فوم، محتوی هیچ صحبتی از نگرانی راجع به وضعیت آسیبها نبود. این بازی بدی بود که ناسا در آن وارد شد.
در آغاز فوریه ۲۰۰۳ شاتل وارد فاز نهایی عملیات خود برای بازگشت به زمین شد؛ بنابراین به سمت مقصد خود در مرکز فضایی کندی حرکت کرد. قبل از ساعت ۹ صبح به وقت منطقه زمانی شرق آمریکا، در کنترل عملیات علائم غیرنرمالی دریافت شد. نشانگر دما در قسمت بال چپ از کار افتاده بود و بعد از آن نشانگر فشار سمت چپ شاتل نیز از کار افتاد. گروه ارتباط با سفینه فضایی (CAPCOM) با کلمبیا در مورد وضعیت تست فشار وارد ارتباط شد. این گروه ویژه از نظر ناسا بهتر میتوانستند در عین ارتباط با فضانوردان شرایط پرواز را به پرسنل مرکز کنترل عملیات انتقال دهند. در ساعت ۸:۵۹:۳۲ صدای فرمانده هاسبند از شاتل کلمبیا شنیده شد: راجر... پس از جا افتادن کلمهی در ادامهی جمله، صدا قطع شد.
دراین زمان شاتل کلمبیا در ارتفاع ۶۱۱۷۰ متری با سرعتی ۱۸ برابر سریعتر از سرعت صوت به نزدیکی دالاس رسیده بود. مرکز کنترل عملیات چند بار دیگر سعی کرد با شاتل تماس بگیرد ولی موفقیتی حاصل نشد. سرانجام ساعت ۹:۱۲ دقیقه به وقت شرق آمریکا ناسا دستورالعمل وحشتناکی را که تنها در ۱۷ سال قبل هنگام مصیبت چلنجر رخ داده بود، اجرا کرد و دستور قفل درها صادر شد. پرسنل میدانستند که وارد بدترین ماجرای زندگی خود شدهاند. درهای مرکز کنترل به حالت مهروموم درآمد و پرسنل کنترل عملیات با تمام وجود به نشانگرهای داده کنسول خود مینگریستند و سعی میکردند وقایع را تحلیل کنند. اکنون مأموریت STS-107 به وضعیت رویداد پیشبینینشده وارد شده بود.
جستوجو برای باقیماندهها
دوازده دقیقه بعد زمانی بود که باید شاتل کلمبیا به روی باند نهایی خود قرار میگرفت؛ لیکن یک مامور کنترل عملیات یک تماس تلفنی دریافت کرد. شخصی آن سوی تلفن اظهار کرد شبکه تلویزیونی تصاویری از درهم شکستن یک شاتل در آسمان به نمایش گذاشته است. ناسا بلادرنگ تیم جستوجو را فعال کرد و آنها با سرعت در سایتهای تگزاس و بعد لوئیزیانا شروع به تجسس کردند و سرانجام روز بعد ناسا اعتراف کرد که فضانوردان را از دست داده است. مدیر وقت ناسا شان اوکیف درباره این واقعه گفت:
در حقیقت یک روز غمانگیز برای خانواده ناسا رقم خورد. برای خانوادهها و فضانوردان عملیات STS-107 و این واقعه همینقدر غمبار برای کل کشور است.
عملیات جستوجو برای آنچه باقی مانده بود، هفتهها طول کشید. قطعات در منطقهای به وسعت بیش از ۵۰۰۰ هزار متر مربع پراکنده شده بودند. سرانجام این عملیات برای ناسا، جمعآوری ۸۴ هزار قطعه بود که تنها ۴۰ درصد از شاتل کلمبیا به شمار میرفت. در میان آنچه باقی مانده بود توانستند دیانای فضانوردان را نیز تشخیص دهند. این از بدترین نوع حوادث در تاریخ ناسا بود. از حوادث دردناکی که خدمه و وسیله آنها با هم از بین رفتند و ناسا به تجربه خوب میدانست که صدمات این فاجعه ادامه دارد و حتی کارکنان زمینی و خانودهایشان را دچار مشکلاتی از قبیل اختلال استرس پس از حادثه و عذاب وجدان خواهد کرد. نتیجه فرهنگ غلط در ناسا یک ضایعه جبرانناپذیر بود که کارنامهی پرافتخار ناسا را به چالش میکشید. کلمبیا وظایف خود را انجام داده بود و در حال بازگشت به خانه بود و شاتل آتلانتیس گامهای آخر را برای اجرای عملیات STS-114 در ماه مارس از سر میگذراند؛ اما با فاجعه کلمبیا همه چیز باید متوقف میشد.
برآیند تحقیق گروه بررسی این بود که افتادن یک قطعه از فوم از بدنه مخزن خارجی شاتل، برخورد آن با بال شاتل و شکافی که در آن ایجاد شده، این حادثه را رقم زده است. جداشدن قطعات فوم بدنه در گذشته نیز رخ داده بود و وقوع آن اتفاقی جدیدی نبود. جنس فوم از نوعی پلییورتان بود و بخاطر اهمیت عایقبندی و تعیین ضخامت فوم و در حین حال توجه به مسئلهی وزن در فضاپیما، اجرای آن به روی مخزن توسط رایانه کنترل میشد. تکه فوم جداشده به لبه حمله بال را که فرایند برا از آنجا آغاز میشود، برخورد کرده بود و قطعه کامپوزیتی آسیب دیده بود. قطعه عایقی که همچون قطعات موزاییک روی بدنه مخزن خارجی شاتل نصب میشود. به علت گرمای شدیدتر در بعضی از نقاط همانند نوک شاتل از این کامپوزیتهای گرافیتی استفاده میکنند. این ماده کامپوزیتی بهنام کربنتقویتشده با کربن (RCC) شناخته میشود و آسیب آن در برخورد قطعه فوم اولین بخشی از زنجیره وقایع تراژدی شاتل کلمبیا بود. این قطعهها بسته به گرمایی که تحمل میکنند ضخامت و عمر مفید متفاوتی نیز دارند که در صورت نیاز تعویض میشدند. ۹۰ درصد حجم موزاییکها فضای خالی بود که باعث کاهش چگالی آن میشد و کل سیستم محافظتی روی بدنه شاتل به TPS معروف است که همچون سپری باعث حفظ شاتل هنگام ورود دوباره به جو زمین میشود.
از همین مجرای کوچک چیزی شاید در حدود سه اینچ، پلاسمای فوقالعاده گرم وارد بال شد و ورود هوای گرم و حرارت زیاد باعث جداشدن بال شد. گازهای اتمسفر به درون شاتل نفوذ کردند و آتشسوزی بعد از آن علت از کار افتادن حسگرهایی بود که درنهایت منجر به از دست دادن ارتباط و درهم شکستن شاتل فضایی کلمبیا شد.
نیاز به بودجه بیشتر، تاکید بر ایمنی بیشتر
در هفتهی بعد از حادثه تعداد زیادی از مقامات عالیرتبه و زبده به رهبری هارولد وین جمن جونیور فرمانده سابق نیروهای مشترک ایالات متحده به واکایی فاجعه شاتل کلمبیا پرداختند. آنها نهتنها ناسا بلکه پیمانکاران پشتیبان را نیز زیر نظر گرفتند. کمیته تحقیق حادثه کلمبیا که به CAIB مشهور شد، گزارشهای مهمی شامل علت و شدت تخریبها ارائه داد. CAIB علاوهبر ارزیابی دقیق پیرامون قطعه فوم که حادثه را رقم زد و به ارزیابی روند وقایع پرداخت تا مشکلات ایمنی احتمالی دیگر بهطور چشمگیری کاهش پیدا کنند.
منطق گزارش CAIB بر این پایه استوار بود که این اتفاق بخشی از یک زنجیره و رخداد ناگهانی نبوده است. بلکه در نتیجه یک سری کاستیهای پیدرپی رخ داده است. در بخشی از گزارش بهنام پرواز نهایی کلمبیا (Columbia's Final Flight) به ایمیلهایی از مهندسان که در مورد وضعیت و صدمات آگاهی داشتند، اشاره میشود که موجب حساسیت کمیته تحقیق شده بود.
برخلاف نظر بعضی از مدیران ناسا که به کرات اصرار داشتند، هیچ امکان دیگری وجود نداشت، کمیتهی تحقیق دو راه کلی پیش روی ناسا برای نجات فضانوردان میدید. آنها باید بعد از بروز مشکل یا آن را تعمیر میکردند یا اقدام به نجات فضانوردان میکردند ولی به نظر کمیته، برای این کارها سعی کافی نشده بود. البته راهحلهایی هم که پیشنهاد شد، لزوما صددرصد موفقیتآمیز نبودند ولی شاید انجام آنها یا تلاش برای انجام آنها میتوانست نتایج بهتری در پی داشته باشد.
از سویی در جریان فاجعهی کلمبیا ناسا نیز تحت فشار فزایندهای بود. تصمیم مهمی باید برای فضانوردان گرفته میشد که نتیجه این تصمیم منجر به ایجاد این سؤال میشد که آیا باید بررسی و تعمیر احتمالی نیز در فضا انجام شود؟ مطالعه برنامههای ناسا نشان داد که برنامهریزان تحت فشار شدیدی بودند. در تحلیلها آنها مشکل اصلی فضانوردان تأمین آب یا حتی هوا نبود بلکه مشکل کنترل سطح دیاکسیدکربن بود.
وزن در فضاپیماها کالایی گرانقیمت است. هرچه فضاپیما سنگینتر شود، سوخت بیشتری میخواهد و سوخت بیشتر وزن بیشتری نیاز دارد و این معادله ظالمانه در دنیای فضاپیماها بسیار چالشبرانگیز است. هوای همراه فضاپیما نسبت ثابتی دارد که در یک چرخه بازیافت به ترکیب مناسب میرسد تا فضانوردان از آن استفاده کنند. فضانوردان نیز با هر بار استفاده دیاکسیدکربن را به این ترکیب اضافه میکنند. این دیاکسیدکربن توسط محفظههایی طی فرایندی جذب میشود که در شاتل کلمبیا تعداد ۶۹ عدد از آنها موجود بود. هر چند آمار خوبی بود ولی در حقیقت برای عمر جذب این محفظهها برآورد دقیقی وجود نداشت.
مقالههای مرتبط:
از سوی دیگر بدن نیز تحمل کمی نسبت به وجود دیاکسیدکربن دارد و طبق استانداردهای ناسا وجود تنها ۲ درصد دیاکسیدکربن در حجم هوای کابین به معنای توقف عملیات است. برنامهریزان برآورد کرده بودند که تا ۳۰ روز این خطر وجود نخواهد داشت؛ البته در زمانیکه خدمه در هر روز حداقل ۱۲ ساعت را صرف فعالیتهایی همانند خواب یا استراحت میکنند تا میزان متابولیسم آنها پایین باشد. فضانوردان نیز تنها مصرفکنندگان اکسیژن نبودند؛ بلکه برای تولید برق شاتل و حتی آب و غذا نیز به این ماده نیاز بود، درحالیکه مقدار آن محدود بود.
با مشخص نبودن مقدار آسیب احتمالی بال و عدم دسترسی به وضعیت آن، فضانوردان باید وارد عملیات راهپیمایی فضایی میشدند و با فعالیت خارج از شاتل به بررسی مستقیم مشکل میپرداختند. کاری که با شرایط برنامهها و فعالیتهای فضانوردان شاتل کلمبیا و استفاده زیاد مواد مصرفی یک خودکشی بود. در عین اینکه فضانوردان برای انجام راهپیمایی فضایی روی بخش بال آموزش ندیده بودند. اطمینانی نیز به نتیجه مثبت عملیات برای تعمیر با مواد موجود نبود و حتی میتوانست شرایط را بدتر کند. پیشنهاد شده بود که از مواد موجود درون کابین برای بازسازی فرم لبه بال استفاده شود تا از ایجاد جریان آشفته جلوگیری شود. به این طریق تا قبل از فرود وضعیت بال کنترل شده باشد؛ ولی چون درصد موفقیت نتیجه نهایی مشخص نبود، عملیات نجات منطقیتر به نظر میرسید.
عملیات نجات با ماجرای شاتل دیگری بهنام آتلانتیس گره خورده بود. شاتل آتلانتیس که برای پرواز ماه مارس آماده میشد، باید طبق نظر محققان بدون هیچگونه آزمایش پروازی به فضا میرفت تا شاید اگر مشکلی پیش نمیآمد، در انجام یک عملیات راهپیمایی فضایی، خدمه شاتل معیوب را تخلیه کنند. در این عملیات چون شاتل کلمبیا دیگر قابل کنترل نبود، به مقصد بعدی آن یعنی قعر اقیانوس فرستاده میشد. این عملیات که باید برای اولینبار انجام میشد نیاز به فعالیتهای زیادی در زمان اندک داشت ولی حتی در آن خطر تصادم دو شاتل نیز باید با خوشبینی زیادی به فراموشی سپرده میشد و از این جهات نتایج تضمین شدهای نداشت، هرچند اساسا باید گفت هیچ دو پروازی مانند هم نیست.
نظر نهایی کمیته این بود که خصایص فرهنگی و متدهای سازمانی ناهمسو با حفظ ایمنی منجر به وقوع این فاجعه شد. تعلق به موفقیتهای گذشته و غرور ناشی از آنها جایی برای ارائه شیوههای مهندسی و علمی در حل مشکلات نگذاشت. در عین حال که موانع سازمانی نیز در انتقال و تحلیل درست اطلاعات سیستمهای حساس نقش مهمی داشتند. کمیته تحقیق به ناسا توصیه کرد باید با دقت و قدرت مضاعفی به رفع مشکلات ایمنی همچون قطعه فوم مزبور بپردازد تا امنیت فضانوردان در سفرهای آتی تضمین شده باشد.
کمیته خواستار افزایش بودجه و حمایتهای سیاسی به آژانس فضایی نیز شد تا یک سیستم حملونقل فضایی جدید را بهجای شاتلها جایگزین کند. آنها تاکید داشتند با اینکه شاتلها در حال توسعه هستند ولی باید بهعنوان یک سیستم قدیمی به آنها نگاه کرد.از نظر CAIB جایگزینی یک سیستم جدید بهجای شاتل احترام به منافع ملت بود.
وقوع فاجعه کلمبیا عامل اصلی بود که باعث شد ناوگان شاتل فضایی، در سال ۲۰۱۱ بازنشسته شود ولی از نتیجه همین بررسیها و تحلیلهای دیگر استانداردهای جدیدی در ناسا شکل گرفت. ناسا نیز شروع به توسعه یک برنامه جانشین برای فرستادن فضانوردان به ایستگاه فضایی کرد و انتظار داشت تا سال ۲۰۱۸ به نتایج دلخواه برسد. تنها ۵ سال بعد ناسا گزارشی در مورد بقایای خدمه و شرح وقایع چند دقیقه آخر سفر شاتل کلمبیا ارائه داد. احتمالا فضانوردان پس از درهم شکستن اولیه شاتل هنوز زنده بودند ولی چند ثانیه بعد با کم شدن فشار کابین هوشیاری خود را از دست دادند و سرانجام نیز در شاتل ازهمپاشیده از بین رفتند.
بازگشت به اوج و بازنشستگی
با تلاش مجدد ناسا، مخزن خارجی شاتل با رعایت استانداردهای ایمنی بازطراحی و ساخته شد. در ژوئیهی ۲۰۰۵ اولین عملیات بازگشت پرواز شاتل با نام STS-114 انجام شد. در این عملیات چندین ابزار و سیستم جدید تست شدند. بعد از فاجعه کلمبیا بود که کانادارم به شاتلها اضافه شد تا بهوسیله این بازوی مکانیکی منعطف سطح و بدنه شاتل مورد وارسی قرار گیرد. دوربینهای جدید برای فضانوردان و تست بازوی روباتیک که روی بدنه شاتل درکنار آزمایشهای شبیهسازی بود که به تحلیل حادثه میپرداختند. این آزمایشهای شبیهسازی نشان میداد، تئوری برخورد یک تک فوم عایق در ابعاد یک توپ بستکبال میتواند صدمات فاجعهباری به بال شاتل وارد کند. ناسا نیز با دوربینهای بیشتر به رصد دقیقتر شاتل هنگام پرواز میپرداخت تا از وضعیت فوم آگاهی کامل داشته باشد.
باتوجهبه جداشدن دوباره تعدادی فوم، پرواز شاتل بعدی تا ژوئیه سال ۲۰۰۶ به تعویق افتاد. در حقیقت بعدها ناسا اعلام کرد بیشترین تنش بر فومها در ۱۳۵ ثانیه آغاز پرتاب وارد میشود. تنها بعد از نتایج مثبت مأموریت STS-121 ناسا به این عقیده رسید که وضعیت مناسبی برای بازگشت شاتل ایجاد شده و از این بعد بود که شاتلها توانستند چندین بار در سال پرواز کنند. استیو لیندزی که در عملیات STS-121 فرمانده بود، معتقد بود هنوز شوق رفتن به فضا در میان آنها است و حاضرند بهای آن را نیز بپردازند چرا که آنها اهل مبارزه و تلاش هستند.
با تمرکز بر پروژه ساخت ایستگاه فضایی، ناوگان شاتل بهقدری پرواز داشت تا بشر بتواند ساخت ایستگاه فضایی بینالمللی(ISS) را به اتمام برساند. فاجعه کلمبیا باعث شد در ایستگاه فضایی نیز شرایطی برای حفظ فضانوردان در صورت وقوع مشکل مشابه ایجاد شود. در طی دوران ساخت ISS برجستهترین مأموریت STS-125 بود که در آن اتمام مأموریت سرویس تلسکوپ هابل در سال ۲۰۰۹ اعلام شد. شان اوکیف مدیر وقت ناسا این مأموریت را در سال ۲۰۰۴ کنسل کرده بود؛ اما مدیر بعدی مایکل گریفین در سال ۲۰۰۶ انجام این مأموریت را تأیید کرد؛ چراکه معتقد بود، افزایش کیفیت امنیت شاتلها باعث شده فضانوردان با خیال آسوده به مأموریت خود بپردازند.
در جولای ۲۰۱۱ برنامهی فضایی شاتل پس از انجام ۱۳۵ مأموریت به کار خود خاتمه داد. مأموریتهایی که با ۵ شاتل اصلی و یک نمونه آزمایشی انجام شد و در آن حوادث غمباری همچون حادثه چلنجر و فاجعه کلمبیا نیز به چشم میخورد و در مجموع باعث از دستدادن ۱۴ فضانورد شد.
ناسا برنامه توسعه خدمه تجاری را بهعنوان جایگزین برای پروازهای شاتل در راس امور خود قرار داد. درعینحال طبق یک قرارداد با روسها از خدمات فضاپیمای سایوز برای حملونقل فضانوردان آمریکایی به مدار استفاده میکرد. البته اولین پروازهای برنامه توسعه خدمه تجاری با چند سال وقفه برای تأمین مالی همراه بود؛ لیکن در اواخر سال ۲۰۱۷ شرکتهای اسپیسایکس و بویینگ شروع به برنامهریزی کردند تا آزمایشهای این برنامه تا سال ۲۰۱۹ شروع شود. ناسا درکنار این فعالیتها یک برنامه معروف دیگر به نام فضاپیمای اوریون (Orion) را برای حمل فضانودران به ماه، مریخ و حتی دیگر سیارات پیگیری میکند.
میراث کلمبیا
شاید جای شگفتی باشد بعضی از آزمایشهای فاجعه کلمبیا سالم باقی ماندند یکی از آنها کرمهای لولهای بود که به نام کرم الگانس نیز مشهور هستند. از موجودات محبوب دانشمندان که در بسیاری از آزمایشها فعالیت دارند. این کرمهای یک میلیمتری بعد از بازگشت فضاپیما هنوز زنده بودند، هر چند گرما به آنها نیز آسیبهایی زده بود. بعضی از فرزندان این کرمها قبل از اینکه کار شاتلها به بازنشستگی بکشد، همراه شاتل فضایی اندِور(Endeavour) به فضا پرواز کردند.
یاد فقدان فضانوردان فاجعه کلمبیا به همراه حادثه تلخ آپولو ۱ و چلنجر هر سال روزی در اواخر ژانویه یا اوایل فوریه توسط ناسا گرامی داشته میشود. این سه حادثه تقریبا در یک هفته در طول سالها رخ دادند. در سال ۲۰۱۵ نیز مرکز بازدید فضایی کندی اولین نمایشگاه ناسا برای نمایش باقیمانده شاتلهای کلمبیا و چلنجر باز شد. نمایشگاه یادآوری برای همیشه تبدیل به یک نمایشگاه دائمیشد که بخشی از بدنه چلنجر و و قاب پنجرههای کلمبیا را در خود جای داده است. لوازمی نیز از ۱۴ فضانورد از دسترفته نیز در نمایشگاه دیده میشود که به همت خانوادههایشان در آنجا قرار گرفتهاست.
یاد این فضانوردان فقید همچنان در تاریخ فضانوردی همراه ما خواهند بود چرا که در برنامههای ناسا همیشه اسمی از آنها برده خواهد شد. سایت فرود مریخنورد اسپریت به نام ایستگاه یادبود کلمبیا نامیده شد و هفت سیارک در مدار خورشید بین بهرام و مشتری به نام ۷ فضانورد فقید نامگذاری شد. بهگفتهی یک فضانورد:
اگر ما میمیریم، ما می خواهیم مردم آن را بپذیرند. ما در یک کسبوکار خطرناک هستیم و امیدواریم که اگر خطری به ما برسد، تاخیری در برنامه ایجاد نکند. فتح فضا ارزش زندگی را دارد.
اوبر گزارش مالی نهایی سال گذشتهی میلادی خود را منتشر کرد و طبق آن، کاهش رشد شدید و بهنوعی زیان مالی را تجربه کرده است. آنها سال گذشته کسبوکار خود را در روسیه و جنوب شرق آسیا فروختند که بهنوعی شرکت را از ضرردهی بیشتر نجات داد. طبق گزارش منتشرشده، در سهماههی پایانی سال ۲۰۱۸، اگر بخشی از داراییهای اوبر فروخته نمیشد، این شرکت ضرری بیش از یک میلیارد دلار تجربه میکرد.
آمارهای اوبر نشان میدهد آنها با فروش ۱۱.۳ میلیارد دلاری در سال گذشتهی میلادی، باز هم زیانی برابر با ۳۷۰ میلیون دلار تجربه کردهاند. البته، آمارهای فوق نشاندهندهی بهبود وضعیت شرکت در سال ۲۰۱۸ بودهاند؛ چرا که آمارهای سال ۲۰۱۷، زیان ۴.۵ میلیارد دلاری با ۷.۵ میلیارد فروش را نشان میداد. البته، یکی از دلایل کاهش زیانهای اوبر در سال ۲۰۱۸، فروش داراییها و کسبوکارهای مختلف بوده است.
استارتاپ تاکسیرانی اوبر، در سهماههی چهارم سال ۲۰۱۸، ۸۶۵ میلیون دلار زیان با ۳ میلیارد دلار فروش را ثبت کرد. در دورهی مشابه در سال ۲۰۱۷، زیان ۱.۱ میلیارد دلاری با ۲.۲ میلیارد دلار فروش ثبت شده بود. در بخش درآمدی این دوره، رشد اوبر ۲۵ درصد عنوان شد که بسیار کمتر از ۴۳ درصد رشد سالانه بود. بهعلاوه، این آمار از آمار سالانهی ۲۰۱۷ با ۶۱ درصد رشد، بسیار کمتر است.
آمارهای ارائهشده، احتمالا سرمایهگذارهای بالقوهی اوبر را در آستانهی عرضهی عمومی سهام این شرکت، نگران میکند. والاستریت ژورنال ماه گذشتهی میلادی گزارش داد که اوبر، بهصورت محرمانه برای عرضهی عمومی سهام اقدام کرده است. در پایان گزارش مالی، به نقدینگی شرکت تحت مدیریت دارا خسروشاهی در پایان سال ۲۰۱۸ اشاره شده که ۶.۴ میلیارد دلار بوده و نسبت به پایان سهماههی سوم با ۴.۸ میلیارد دلار، افزایش داشته است.
استارتاپ Pullstring پلتفرمی را در اختیار شرکتها قرار میدهد تا اپلیکیشنهایی مخصوص سرویسهایی همچون الکسا و گوگل اسیستنت تولید کنند. طبق گزارش سرویس Axios، اپل این استارتاپ را خریداری کرد. این خرید، بهاحتمال زیاد برای بهبود دستیار هوشمند اپل یعنی سیری انجام شده است. دستیاری که در بحث امکانات و دستگاههای قابل اتصال، هنوز عقبتر از رقبایی همچون الکسا حرکت میکند.
آمازون در حوزهی دستیارهای دیجیتالی بهنوعی پیشگام بازار محسوب میشود. بهعلاوه، کاربردهای اختصاصی دستیارها، بخش دیگری هستند که برتری آمازون را از رقبا بیشتر میکنند. بهعنوان مثال، غول تجارت الکترونیک حدود ۶۳ درصد از بازار اسپیکرهای هوشمند را در آمریکا در اختیار دارد. در آن بازار، گوگل با ۱۷ درصد در مقام دوم جای میگیرد و اپل، تنها ۴ درصد از بازار را به خود اختصاص داده است.
استارتاپ Pullstring در سال ۲۰۱۱ تأسیس شد و آخرین ارزشگذاری آنها، ۱۶۳.۵۷ میلیون دلار بوده است. دربارهی فرایند خرید و قیمت پرداختشده به این استارتاپ توسط اپل، هنوز جزئیاتی در دسترس نیست. استارتاپ مذکور علاوهبر همکاری با شرکتهای متعدد در تولید اپلیکیشنهای صوتی، با شرکت تولید اسباببازی Mattel نیز در ساخت عروسک سخنگوی باربی بهنام Hello Barbie همکاری داشته است. البته، در آن زمان، استارتاپ ToyTalk نام داشت.
حوزه کلینیک در نظر دارد مهمترین مسائل بهداشتی، درمانی و مهارت زندگی که خانمها باید بدانند را در اختیار آنها قرار دهد.
آیا شما جز آن دست از افرادی هستید که به طور مداوم احساس خستگی میکنید؟، باید بدانید که یکی از مهمترین علل خستگی به ویژه در خانمها کم خونی است، کم خونی بیماری است که بدن شما با کمبود گلبولهای قرمز خون روبه رو میشود.
گلبولهای قرمز سالم، بخش اصلی هموگلوبین خون شما هستند که اکسیژن را جذب میکنند و این بدان معنی است که اگر تعداد گلبولهای قرمز یا هموگلوبین کم باشد، سلولهای بدن شما ممکن است به اندازه کافی اکسیژن برای عملکرد درست خود نداشته باشند، در نتیجه شما ممکن است احساس خستگی کنید.
کم خونی انواع مختلفی دارد، اما شایعترین علت آن کمبود آهن در بدن است، باید دانست که مغز استخوان نیاز به آهن برای تولید هموگلوبین دارد و بدون آهن کافی در بدن، قادر به تولید هموگلوبین برای گلبولهای قرمز نخواهد بود.
کم خونی فقر آهن در خانمها بسیار شایع است و در زنان باردار میتواند عوارض جدی به دنبال داشته باشد، ما به شما چند درمان خانگی کم خونی و علائم این بیماری را معرفی میکنیم.
۵۰ درصد خانمهای باردار و نیمی از دختران و زنان ۱۴ تا ۴۳ سال از کمبود آهن رنج می برند و حدود یکسوم آنها مبتلا به کمخونی شدید هستند.
علائم کم خونی را بشناسید
بسیاری از علائم مهم و شایع کم خونی ممکن است با بیماریهای دیگر اشتباه گرفته شوند و بنابراین، مهم است که آزمایش خون بدهید و از میزان سلولهای خونی خود باخبر شوید.
خستگی مداوم
پوسته پوسته شدن یا خارش پوست
ریزش مو
ضعف و احساس کمبود انرژی
تپش قلب
تنگی نفس
احساس خواب آلودگی
ویتامین C مصرف کنید
کم خونی موجب ضعف سیستم ایمنی بدن شما میشود و به همین دلیل ممکن است بیشتر در معرض عفونت و بیماریهای التهابی قرار بگیرید و مصرف ویتامین C میتواند به تقویت سیستم ایمنی بدن و جذب آهن کمک کند، مصرف آب پرتقال یا آب لیمو میتواند به درمان کم خونی کمک کند.
درمان کم خونی با ماست و زردچوبه
مصرف یک فنجان ماست دو بار در روز، صبح و بعد از ظهر، با یک قاشق چای خوری زردچوبه میتواند به درمان کم خونی کمک کند.
کم خونی را با سبزیجات سبز درمان کنید
کلروفیل موجود در سبزیجات سبز مانند اسفناج، کرفس، سبزیجات خردل و کلم بروکلی که منبع خوبی از آهن هستند میتواند به درمان کم خونی ناشی از فقر آهن کمک کند البته بهتر است اسفناج پخته شده را به جای خام آن مصرف کنید چرا که خام آن حاوی اگزالیک اسید است و میتواند از جذب آهن در بدن جلوگیری کند.
منبع: food.ndtv
یکی از نکاتی که در مورد خرید خودروهای فوق لوکس باید به آن دقت کرد این است که این خودروها را نباید به محض ورودشان به بازار خرید. بهدلیل اینکه معمولا سازندگان این گونه خودروها به فاصلهی کمی بعد از ورودشان به بازار نسخهای ویژه و قویتر را نیز معرفی میکنند که از نظر تواناییهای حرکتی در سطحی بالاتر از مدل استاندارد قرار میگیرد.
بنتلی بنتایگا نیز شرایط مشابهی دارد و سازندهی بریتانیایی این خودرو نسخهای اسپرت و سریعتر از بنتایگا را با نام بنتایگا اسپید معرفی کرده است. قلب تپندهی این شاسی بلند اسپرت و فوق لوکس را یک پیشرانهی ۱۲ سیلندر تویین توربو با حجم موتور ۶ لیتر تشکیل میدهد که میتواند ۶۲۶ اسب بخار قدرت تولید کند. برای مقایسه مدل استاندارد بنتایگا که از نسخهی ضعیفتر همین پیشرانه استفاده میکند ۶۰۰ اسب بخار قدرت دارد.
از نظر قدرت خروجی باید نزدیکترین رقیب بنتایگا Speed رالامبورگینی اوروس با قدرت ۶۴۱ اسب بخاری دانست. گشتاورپیشرانهی بنتلی بنتایگا اسپید نیز ۹۰۰ نیوتونمتر است و این خودرو را قادرمیسازد سرعت خود را در ۳.۹ ثانیه از حالت سکون به ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت برساند که از این نظر نیز در مقایسه با مدل استاندارد ۲ دهم ثانیه سریعتر است. اما اصلیترین برگ برندهی بنتایگا اسپید در مقابل رقبا حداکثر سرعت ۳۰۵ کیلومتر بر ساعتی این خودرو است که آن را تبدیل به سریعترین خودروی شاسی بلند حال حاضر جهان میکند. حداکثر سرعت بنتلی بنتایگای عادی ۳۰۰ کیلومتر بر ساعت است.
تغییرات مدل اسپید در مقایسه با مدل استاندارد شامل خروجیهای اگزوز بزرگتر، حالت رانندگی اسپرت جدید، جعبه دندهی هشت سرعتهی خودکار بهینهسازیشده و سیستم برقی ۴۸ ولتی جدید هستند.
تغییرات ظاهری مدل اسپید نیز شامل رینگهای جدید ۱۰ پره با سایز ۲۲ اینچ، ترمزهای کربن سرامیکی بهصورت آپشن، چراغهای اصلی تیره رنگ و تریم مشکی برای چراغهای عقبی و جلوپنجره هستند. داخل اتاق هم تودزوی چرم آلکانترا و نشان Speed روی داشبورد سمت شاگرد مشاهده میشود که البته نباید این تغییرات را گسترده دانست.
بنتلی هنوز قیمت دقیق مدل اسپید را اعلام نکرده اما قیمت آن قطعا از مدل فعلی W12 بالاتر خواهد بود که در حال حاضر چیزی در حدود ۲۳۰ هزار دلار است. این مدل رونمایی رسمی خود را در هفتههای آتی در نمایشگاه خودروی ژنو ۲۰۱۹ تجربه خواهد کرد و برای اطلاعات بیشتر باید تا آن زمان صبر کرد.
.: Weblog Themes By Pichak :.