سامسونگ از سری کامل تلویزیون‌های QLED سال ۲۰۱۹ خود رونمایی کرد. این شرکت دی گذشته در نمایشگاهCES، محصولاتی از این سری را به‌نمایش گذاشته بود. سامسونگ طیف وسیعی از تلویزیون‌های 8K و 4K را به‌همراه مدل‌های به‌روزشده‌ی دستگاه‌های Frame و Serif عرضه کرده که علاوه‌بر کیفیت تصویر، بیشتر بر طراحی و هماهنگی با دکور منزل متمرکز هستند.

این شرکت کره‌‌ای برای هماهنگی بیشتر با ذائقه‌‌های جدید مشتریانش، در سری ۲۰۱۹ دستگاه‌های بزرگی را جای داده است. سامسونگ تمامی مدل‌های سری Q را با دو اندازه‌ی ۷۵ و ۸۲ اینچ نیز عرضه خواهد کرد. مدل 8K Q900 حتی از این هم فراتر رفته و سامسونگ نمونه‌ای از آن را با اندازه‌ی ۸۲ اینچ و نمونه‌ی غول‌پیکر دیگری با اندازه‌ی ۹۸ اینچ روانه‌ی بازار می‌کند. فقط تلویزیون‌هایی می‌توانند تفاوت واقعی بین 4K و 8K را نشان دهند که از صفحه‌های بسیار بزرگ برخوردار باشند؛ بنابراین، چنین دستگاهی می‌تواند دراین‌زمینه محصولی منطقی و مفید به‌نظر برسد.

سری تلویزیون‌های گران‌قیمت Q90 و Q80 همگی از فناوری Ultra Viewing Angle سامسونگ استفاده می‌کنند که به‌گفته‌ی این شرکت، با بازسازی ساختار پنل تلویزیون، نور پس‌زمینه را به‌طور یکنواخت در صفحه پخش می‌کند. این طراحی جدید صرف‌نظر از موقعیت و زاویه‌ی دید بیننده در جلوِ تلویزیون، تصویری خیره‌کننده برای او به‌ارمغان می‌آورد. همچنین، سامسونگ کاهش تشعشعات نوری (Glare) را از دیگر مزایای این فناوری دانسته است.

سری‌های Q90 و Q80 و Q70 از قابلیت تاریکی موضعی تمام‌صفحه (Full-Array Local Dimming) بهره می‌برند که باعث می‌شود پنل LED پشتی بتواند روشنایی را با صحنه تطبیق دهد یا در صورت لزوم خاموش کنند و درنتیجه، کنتراست بهینه و سطح سیاه عمیقی در تصاویر نمایش داده شود. تلویزیون‌های LCD در چنین مواقعی، هرگز نمی‌توانند OLEDها را شکست دهند؛ ولی اگر قرار باشد تاحدی به آن‌ها نزدیک شوند، قابلیت «تاریکی موضعی تمام‌صفحه» (FALD) یکی از عوامل ضروری است. شایان ذکر است سری Q60 به‌همراه مدل‌های Frame و Serif و دستگاه‌های ارزان‌قیمت‌تر سامسونگ از این ویژگی بی‌بهره هستند.

افزون‌براین، سامسونگ برای به‌کارگیری و ارتقای قابلیت‌های مرتبط با هوش مصنوعی در تلویزیون‌های سری ۲۰۱۹ خود تلاش بسیاری کرده است. به‌عنوان مثال، اگر کاربر تمایل داشته باشد، این دستگاه‌ها می‌توانند تنظیمات صدا و تصویر را باتوجه‌به محتوای درحال‌پخش تغییر دهند. برای نمونه، هنگام پخش اخبار شبانگاهی، تنظیمات صوتی دستگاه حالت وضوح صدا را انتخاب می‌کند.

بنابر ادعای سامسونگ، تجربه‌ی نرم‌افزاری مبتنی بر سیستم‌عامل تایزن این دستگاه‌ها نیز آسان‌تر و هوشمندانه‌تر شده است. همان‌گونه که قبلا گفته شده، قرار است AirPlay 2 و فیلم‌های آیتیونز در بهار آینده به تلویزیون‌های QLED 2019 راه باز کنند. افزون‌براین، سیستم Universal Guide نیز با اشتراک‌ سرویس‌ها موارد دلخواه و الگوهای تماشای شما یکپارچه می‌شود و باتوجه‌به آن، محتوای مناسب پیشنهاد می‌دهد. فراموش نکنید با استفاده از دستیار صوتی گوگل و الکسا نیز می‌توان تلویزیون‌های ۲۰۱۹ سامسونگ را کنترل کرد.

این تمام ماجرا نیست. سامسونگ برای ازبین‌بردن لرزش و پرش و بریدگی صفحه هنگام انجام بازی‌های ویدئویی، به‌دنبال بهبود حالت Gaming در این سری بوده است. همچنین، ویژگی Ambient Mode به کاربران انتخاب‌هایی می‌دهد که امکان نمایش تصاویر هنری روی صفحه را هنگام غیرفعال‌بودن تلویزیون می‌دهد.

متأسفانه سامسونگ فهرست کامل قیمت این سری را منتشر نکرده است؛ ولی می‌توانید قیمت محصولاتی را در قسمت زیر مشاهده کنید که درحال‌حاضر در وب‌سایت این شرکت موجود است. تعداد زیادی از این دستگاه‌ها از اوایل ماه میلادی آینده دردسترس خواهند بود و می‌توان آن‌ها را هم‌اکنون پیش‌خرید کرد.

تلویزیون‌های سری 2019 سامسونگ  / samsung 2019 TVs

 

 


تاريخ : چهار شنبه 24 بهمن 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

تصاویری از منبعی ناشناس به ‌وب‌سایت Gsmarena ارسال شده که در آن، مشخصات کامل سه دستگاه گلکسی S10 و گلکسی S10 پلاس و گلکسی S10e مشخص شده است. درباره صحت‌وسقم این تصاویر که از دو صفحه‌ی یادداشت مربوط به یکی از کانال‌های خرده‌فروشی سامسونگ تهیه شده، نمی‌توان مطمئن بود؛ اما آنچه مشخص است، اطلاعات درج‌شده تاحدزیادی با شایعات قبلی هم‌خوانی دارد.

درباره‌ی دوربین، سلفی ۱۰ مگاپیکسلی با گشودگی دیافراگم f/1.9 و قابلیت ضبط ویدئوِ 4K مشخصه‌ای است که قبلا نیز گزارش شده بود؛ اما در این تصاویر، با وجود اشاره به فوکوس خودکار دوال‌پیکسل به وجود لرزشگیر اپتیکال اشاره‌ای نشده است. پیش‌ازاین، شایعات گوناگون از برخوداری محصولات جدید سامسونگ از این ویژگی خبر داده بودند. همچنین، براساس دانسته‌های قبلی، هر سه گوشی جدید سامسونگ به قابلیت ضبط ویدئوِ سوپراسلوموشن با کیفیت دوبرابری درمقایسه‌با نسل قبل مجهز خواهند بود.

 

درحالی‌که اکثر مشخصات مشاهده‌شده در تصویر مجموعه‌ای از مشخصاتی است که قبلا افشا شده بود، اطلاعات جدیدی نیز دیده می‌شود که توجه است. یکی از این اطلاعات جدید روشنایی ۸۰۰ نیت است. سامسونگ تاکنون هیچ‌یک از پرچم‌داران گلکسی را با روشنایی بیش از ۷۰۰ نیت عرضه نکرده است.

ویژگی دیگر درزمینه‌ی اندازه‌ی نمایشگر گلکسی اس ۱۰ پلاس است. شایعات قبلی از وجود نمایشگری ۶.۴ اینچی در این مدل خبر داده بودند؛ اما اطلاعات جدید نمایشگر این گوشی را ۶.۳ اینچی با رزولوشن ۳۰۴۰ در ۱۴۴۰ پیکسل اعلام می‌کند.

مشخصات گلکسی S10

بخش بعدی دوربین است. گلکسی اس ۱۰ و گلکسی اس ۱۰ پلاس به دوربین سه‌گانه با دو حسگر ۱۲ مگاپیکسلی f/2.4 (تله) و f/1.5 (معمولی) و یک حسگر ۱۶ مگاپیکسلی با گشودگی دیافراگم f/2.2 با فوکوس ثابت (اولتراواید) مجهز است. درباره‌ی دوربین گلکسی S10e، شایعات از استفاده از ترکیب لنز عادی و تله خبر داده بودند؛ اما اطلاعات جدید لنز عادی و اولتراواید را به‌عنوان ترکیب دوربین این گوشی معرفی می‌کند.مشخصات گلکسی S10

این ادعا که خانواده‌ی گلکسی اس ۱۰ اولین گوشی‌های دنیا با امکان ضبط ویدئوِ 4K برای دوربین سلفی هستند، شاید چندان معتبر نباشد؛ چراکه پیش‌تر، نوکیا 8 با این قابلیت عرضه شده است. از نکات جدیدی که درباره‌ی دوربین درج شده، وجود ۱۰ تنظیمات بهینه‌سازی تصویر و جلوه‌های مرتبط با زوم و رنگ برای دوربین گوشی‌های جدید غول کره‌ای دنیای فناوری است.

سه گلکسی جدید کمتر از ۱۰ روز دیگر رونمایی خواهند شد و درستی یا نادرستی تمامی این اطلاعات افشاشده مشخص خواهد شد. 



تاريخ : چهار شنبه 24 بهمن 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

مردم همیشه فضا را چیزی از پیش تعیین‌شده تصور می‌کنند؛ فضا همان جای خالی است. زمان هم مثل فضا بی‌وقفه پیش می‌رود. فضا و زمان سیستمی با پیچیدگی حیرت‌آور را می‌سازند که شاید مشتاقانه‌ترین تلاش‌های ما هم از درک آن عاجز باشد. آلبرت اینشتین در سال ۱۹۱۵ نظریه‌ی نسبیت عام خود را فرموله کرده بود که نشان‌ می‌داد، گرانش نیرویی نیست که در فضا منتشر می‌شود، بلکه خود، یکی از ویژگی‌های فضا-زمان است. وقتی شما توپی را به هوا پرتاپ می‌کنید، کمانه می‌کند و برمی‌گردد؛ چون زمین، فضا-زمان اطراف آن را منحرف می‌کند و مسیرهای توپ و زمین دوباره با هم متقاطع می‌شوند.

اینشتین در نامه‌ای به یکی از دوستانش، از چالش‌های ادغام نسبیت عام و دیگر زاییده‌ی افکارش، نظریه‌ی نوپای مکانیک کوانتوم، می‌نویسد. این کار به‌سادگی پیاده کردن قطعات فضا نیست. از جنبه‌ی ریاضی، او به سختی می‌دانست که باید از کجا شروع کند؛ اینشتین هیچ وقت فراتر از این پیش نرفت. حتی همین امروز به اندازه‌ی تعداد دانشمندانی که روی موضوع کار می‌کنند، ایده‌ی متضاد درباره‌ی یک نظریه‌ی کوانتومی گرانش وجود دارد. این اختلافات شاید حقیقتی را از دید ما پنهان سازد؛ همه‌ی این روش‌ها، می‌گویند که فضا، از چیزی عمیق‌تر مشتق شده است. نظریه‌ای که رابطه‌ی ما را با ۲۵۰۰ سال فهم فلسفی و علمی، قطع می‌کند.

نیروی گرانش، یکی از ویژگی‌های فضا-زمان است

آهنربای آشپزخانه‌ی شما به‌سادگی مشکلی را که فیزیکدان‌ها با آن روبه‌رو هستند، نشان می‌دهد. آهنربا می‌تواند یک گیره‌ی کاغذ را دربرابر گرانش کل زمین نگه دارد. گرانش از مغناطیس ضعیف‌تر است؛ حتی از نیروهای الکتریکی و هسته‌ای هم ضعیف‌تر. هر اثر کوانتومی که گرانش داشته باشد، ضعیف است. تنها شاهد محسوس، دال بر اینکه این پروسه‌ها اتفاق می‌افتند، الگوی لکه‌دار ماده در جهان اولیه است که فکر می‌کنیم، بخشی از آن، توسط نوسانات کوانتومی میدان گرانشی ایجاد شده باشد. سیاهچاله‌هابهترین مدل آزمایشی برای گرانش کوانتوم هستند. به‌گفته‌ی تد جاکوبسون از دانشگاه مریلند، سیاهچاله‌ها نزدیک‌ترین مورد به آزمایش‌ها هستند.

فضا-زمان / spacetime

او و سایر نظریه‌پردازان، سیاهچاله‌ها را به‌عنوان نقطه‌ی اتکا مطالعه می‌کنند. چه اتفاقی می‌افتد وقتی شما معادلاتی می‌سازید که تحت شرایط آزمایشگاهی عالی عمل می‌کنند و آن‌ها را برای شدیدترین شرایط ممکن برون‌یابی می‌کنید؟ آیا عیب و نقص‌های ظریف خود را نشان خواهند داد؟ نسبیت عام پیش‌بینی می‌کند که ماده با سقوط در سیاهچاله با نزدیک شدن به مرکز آن، بدون محدودیت فشرده می‌شود؛ یک چرخه‌ی ریاضی به نام تکینگی(singularity). نظریه‌پردازان نمی‌توانند مسیر یک شی را فراتر از تکینگی برون‌یابی کنند درواقع خط زمانی آن شی آنجا تمام می‌شود. حتی صحبت کردن از «آنجا» هم مشکل‌ساز است؛ چون همان فضا-زمانی‌که مکان تکینگی را تعیین می‌کند، دیگر وجود ندارد. پژوهشگران امیدوارند نظریه‌ی کوانتوم بتواند موشکافانه روی آن نقطه تمرکز کند و اتفاقی را که بر سر ماده می‌آید، کشف کند. 

بیرون، در مرزهای سیاه‌چاله، ماده آنقدرها فشرده نیست، گرانش ضعیف‌تر است و اساسا قوانین شناخته‌شده‌ی فیزیک باید هنوز حاکم باشند. این جا است که قضیه پیچیده‌تر می‌شود؛ چون اینطور نیست. هر سیاهچاله‌ای یک افق رویداد دارد؛ نقطه‌ای که از آن بازگشتی نیست. همچنین ماده‌ای که نزدیک‌تر از آن شود، نمی‌تواند برگردد؛ این نزول برگشت‌ناپذیر است. مشکل همینجا است چون همه‌ی قوانین اساسی شناخته‌شده‌ی فیزیک، که شامل مکانیک کوانتوم هم می‌شود، برگشت‌پذیرند. حداقل روی کاغذ، باید قادر باشیم که حرکت همه‌ی ذرات را برعکس کنیم و چیزی را که داشته‌ایم، بازیابیم. مسئله‌ی مشابهی در اوایل قرن نوزدهم نیز فکر فیزیکدانان را به خود مشغول کرده بود.

همه‌ی قوانین اساسی شناخته‌شده‌ی فیزیک، که شامل مکانیک کوانتوم هم می‌شود، برگشت‌پذیرند

آن زمان، محاسبات یک «جسم سیاه» مطرح شده بود که با یک حفره‌ی پر از پرتوهای الکترومغناطیس توصیف می‌شد.نظریه‌ی الکترومغناطیس جیمز کلرک ماکسول، پیش‌بینی می‌کرد که چنین چیزی همه‌ی پرتوهایی را که به سمتش تابانده شده بود، جذب خواهد کرد و هیچ وقت با ماده‌ی محیط به تعادل نمی‌رسد. به زبان ترمودینامیک، جسم سیاه عملا دمای صفر مطلق را خواهد داشت. این نتیجه‌گیری با مشاهدات واقعی در تناقض بود (مثلا فر آشپزخانه را در نظر بگیرید). اینشتین با همکاری ماکس پلانک نشان داد که یک جسم سیاه می‌تواند به تعادل دمایی برسد، اگر انرژی پرتوی در واحدهایی گسسته، یا کوانتا بر آن وارد شود.

فیزیکدانان نظری تقریبا نیم قرن کار کردند تا به چنین معادله‌ی تعادلی برای سیاهچاله‌ها دست یابند. استیون هاوکینگ از دانشگاه کمبریج گام مهمی را در اواسط دهه‌ی ۱۹۷۰ برداشت. او نظریه‌ی کوانتوم را به میدان پرتوتابی اطراف سیاهچاله اعمال کرد و نشان داد که آن‌ها دمایی غیر از صفر دارند. در نتیجه، آن‌ها نمی‌توانند فقط جذب کنند، بلکه از خود انرژی هم ساطع می‌کنند. با اینکه کارهای او سیاهچاله را تحت سلطه‌ی قوانین ترمودینامیکدرآورد ولی باعث نشد چیزی از مشکل برگشت‌ناپذیری حل شود. پرتوی که از سیاهچاله می‌آید، تنها از ناحیه‌ی بیرونی حفره آمده است و هیچ اطلاعاتی درباره‌ی داخل آن به ما نمی‌دهد.

مقاله‌ی مرتبط:

اگر شما فرایند را عکس کنید و انرژی را دوباره برگردانید، شیئی که داخل سیاهچاله افتاده است، بیرون نخواهد پرید؛ تنها چیزی که نصیبتان خواهد شد، گرمای بیشتر است. همچنین نمی‌توانید تصور کنید که شی اصلی هنوز آنجا است و فقط داخل سیاهچاله به دام افتاده است؛ چون با ساطع شدن انرژی از آن، سیاهچاله آب می‌رود و براساس بررسی‌های هاوکینگ درنهایت ناپدید خواهد شد. این مشکل پارادوکس اطلاعات سیاهچاله نام دارد؛ چون سیاهچاله اطلاعات اشیائی را که درون آن سقوط کرده‌اند نابود می‌کند و برعکس کردن حرکت آن‌ها ناممکن می‌شود. اگر فیزیک سیاهچاله‌ها واقعا برگشت‌پذیر باشد، چیزی باید اطلاعات را بیرون بکشد و مفهومی که ما از فضا-زمان می‌شناسیم، برای ممکن کردن آن نیاز به تغییر دارد.

نمودار فضا-زمان

جهت بررسی هندسه‌ی فضا‌-زمان در خارج از یک سیاهچاله، باید یک نمودار فضا-‌زمان وابسته به وضع هندسی موجود در سیاهچاله را مورد مطالعه قرار دهیم. در ساده‌ترین حالت، می‌توان نقشه‌ی فضا‌-‌زمانی مناسب را با حل‌ کردن معادلات نسبیت عام اینشتین برای یافتن وضع هندسی فضا‌-‌زمان در یک ناحیه‌ی تهی از فضا که یک جرم کروی غیرچرخان را در برگیرد، به دست آورد. نکته‌ی اساسی این‌جا این است که فضا‌-زمان حالت سکون ندارد، بلکه دارای حالت دینامیکی است. همچنین خواهیم دید که فضا‌-زمان کارهایی عجیب‌تر از آن‌چه تاکنون توصیف شده است، می‌کند. نمودار فضا-زمان دارای مختصاتی شامل فضا و زمان است و به‌گونه‌ای که ما آن را تجربه می‌کنیم، نیست.

محور افقی، خصوصیات فضاگونه و محور قائم خصوصیات زمان‌گونه دارد، ولی آن‌ها دقیقا مشابه فضا و زمان اندازه‌گیری‌شده نیستند. گذشته در پایین نمودار است و آینده، در بالای آن. نور مسیری ویژه را در این نمودار دنبال می‌کند و با زاویه‌ی ۴۵ درجه نسبت به محور‌ها حرکت می‌کند. هر جسمی که با سرعتی کمتر از نور حرکت کند، دارای مسیری مابین محور زمان‌گونه و مسیر نور و مسیری میان خط نوری و محور فضا‌گونه است. نمایشگر جسمی است که سریع‌تر از نور حرکت می‌‌کند که معمولا امکان‌پذیر نیست. یک انسان معمولی در فاصله‌ای حدود ۳۰ هزار کیلومتر از یک سیاهچاله به جرم ۱۰ برابر جرم خورشید، تکه‌تکه خواهد شد. فرض کنید که شما از شعاع شوارتسشیلد هم عبور کردید، هیچ اتفاق عجیبی رخ نمی‌دهد و هیچ علامتی لبه‌ی سیاهچاله را مشخص نمی‌سازد.

فضا‌-زمان حالت سکون ندارد، بلکه دارای حالت دینامیکی است

حال مسافرت شما با سرعت زیادی به پایان می‌رسد. حدود ۱۰ به توان منفی ۵ ثانیه پس از عبور از شعاع شوارتسشیلد، شما خرد و درون یک نقطه‌ی تکین فشرده می‌شوید. حال که حجم شما به صفر رسیده است، دیگر از بین رفته‌اید. همین‌طور که شما به سیاهچاله نزدیک‌تر می‌شوید، نور فرستاده‌شده از لیزر شما به قرمز می‌گراید، یعنی قرمزگرایی گرانشی دارد. زمان بین جرقه‌زدن‌های لیزر، به‌دلیل اتساع زمان (Time dilation) که توسط نسبیت عام پیش‌بینی می‌شود، طولانی‌تر می‌شود. همچنان که به شعاع شوارتسشیلد نزدیک می‌شوید، ساعت شما و ساعت سفینه، بیشتر و بیشتر از حالت همزمانی خارج می‌شوند. درواقع، درست به هنگام عبور شما از شعاع شوارتسشیلد، زمان لازم برای رسیدن یک تپ لیزری به سفینه، بی‌نهایت می‌شود. اگرچه با تندی سرعت نور حرکت می‌کند، این نور همچنین تا بی‌نهایت دچار قرمزشدگی می‌شود. 

با نزدیک‌تر شدن شما به سیاهچاله، از نظر یک ناظر خارجی، سقوط شما کندتر و کندتر صورت می‌گیرد. همچنین از نظر این ناظر، زمان درنهایت آنقدر کند می‌شود که به نظر می‌رسد متوقف شده است. نور لیزر فرستاده‌شده آن قدر به قرمزی می‌گراید که دیگر قابل آشکارسازی نیست. سیاهچاله تمرین سانسور کیهانی را به خوبی انجام می‌دهد و مانع از آن می‌شود که یک ناظر خارجی سقوط شما به درونش را ببیند. توجه داشته باشید که هر جرمی می‌تواند یک سیاهچاله شود به شرط آن‌که از شعاع شوارتسشیلد خود گذشته باشد. این سیاهچاله رفتار اتساع زمانی نسبیتی و قرمزگرایی خواهد داشت. سیاهچاله‌هایی به جرم چند برابر خورشید، به‌طور طبیعی به شکل ستارگان مرده در می‌آیند و دارای نیروهای کشندی بزرگی می‌باشند.

خمیدگی فضا-زمان

خمیدگی فضا-زمان

اینشتین در رسیدن به نظریه‌ی نسبیت عام، راه‌های مختلفی را امتحان کرد. از سال ۱۹۰۷ تا ۱۹۱۴، او درگیر حل مسئله‌ای بود که آبراهام پایس (Abraham Pais) آن را یکی از سخت‌ترین پرسش‌‌های قرن خوانده بود. اینشتین به‌دنبال توضیح گرانش به نحوی بود که قوانین فیزیک برای همه‌ی ناظران به یک شکل باشد. اینشتین برای حل این مسئله باید نوعی جدید از ریاضی را به کار می‌گرفت و پارادایم‌هایی مثل اینکه هندسه‌ی اقلیدسی می‌تواند توضیح‌دهنده‌ی واقعیت جهان باشد را دور می‌ریخت. او باید از پس عواملی که تمرکز او را از بین می‌برد، بر می‌آمد. عواملی مثل مشکلات زندگی شخصی او و البته نظریه‌ی جدید کوانتوم که ذهنش را آزار می‌داد.

 هر جرمی می‌تواند یک سیاهچاله شود به شرطی که از شعاع شوارتسشیلد خود گذشته باشد

در سال ۱۹۱۴، پس از تلاش‌های زیاد و آزمون راه‌های مختلف، هنوز به نتیجه نرسیده و تقریبا تسلیم شده بود. ولی کمی بعد ذهن اینشتین به یکباره روشن شد. در نوامبر سال ۱۹۱۵، او چهار مقاله نوشت. در مقاله‌ی آخر، توانست معادله‌ی قاطعی را که باعث انقلاب گرانشی او شد، پیدا کند. چهار سال بعد، نسبیت عام از اینشتین یک ستاره ساخته بود. اگر گرانش می‌تواند فضا را خم کند، پرتوی نوری که از کنار یک جرم سنگین مثل خورشید عبور می‌کند، باید از مسیر مستقیم منحرف شود. این انحراف از مسیر اصلی باعث می‌شود که مکان آن جسم را جابه‌جا ببینیم. مثلا به هنگام خورشیدگرفتگی، اینکه نور می‌تواند تحت تاثیر گرانش خم شود یا خیر را فهمید.

مقاله‌ی مرتبط:

این آزمایش، در سال ۱۹۱۹ انجام و نسبیت عام تأیید شد. بدین ترتیب رصدگران می‌دانستند در خط دید آن‌ها، ستاره‌ای پشت خورشید و نزدیک به لبه‌ی آن قرار گرفته است؛ اگر خورشید می‌تواند نور آن ستاره را خم کند، باید بتوان ستاره‌ای که پشت خورشید قرار گرفته است را به هنگام کسوف مشاهده کرد. در آن زمان با رصد موفق ستاره‌ای که پشت خورشید قرار داشت و بر اثر گرانش نورش خمیده شده و به چشم رصدگران رسیده بود، شهرت اینشتین جهانی شد.

اینشتین

بدین ترتیب اینشتین به یک اسطوره تبدیل و نام او برای همیشه با نبوغ همراه شد. یکی از نخستین پیش‌بینی‌های نسبیت عام که مورد آزمون قرار گرفت، خم شدن نور بود. از آنجا که جرم‌های سنگین مثل ستاره‌ها، فضا-زمان پیرامون خود را خم می‌کنند، نوری که از آن حوالی رد می‌شود باید از خط راست منحرف گردد. اگر از زمین نگاه کنیم، وقتی نور یک ستاره‌ی دوردست از کنار خورشید رد می‌شود، باید از خط راست منحرف شود؛ بدین ترتیب جای ستاره را باید متفاوت از مکان قرارگیری واقعی آن ببینیم. در سال ۱۹۱۹، ستاره‌شناسان طی یک خورشیدگرفتگی، توانستند تصویر ستار‌هایی را کنار خورشید ثبت کنند.

مقاله‌ی مرتبط:

وقتی مکان این ستاره‌ها را به هنگام خورشیدگرفتگی با مکان قرار‌گیری آن‌ها در شب مقایسه کردند، متوجه شدند که تفاوتی در حد پیش‌بینی نظریه‌ی اینشتین دارد. البته محاسباتی که براساس گرانش نیوتون صورت گرفته بود نیز خم شدن نور را پیش‌بینی می‌کرد. ولی نسبیت عام خمیدگی تا دو برابر آن را پیش‌بینی می‌کند. فضا و زمان بر طبق نظریه‌ی نسبیت اینشتین به یکدیگر بافته شده‌اند و ساختار چهاربعدی به نام فضا-زمان را به وجود آورده‌اند. جرم قابل‌توجه زمین، این ساختار را به شکل یک گودی در می‌آورد؛ مانند شخص سنگینی که وسط یک تشک بادی نشسته باشد.

با تغییر ساختار فضا-زمان توسط نیروی گرانش، حرکت جسم نیز بر اثر میدان گرانشی تغییر می‌کند

هر چند که چنین خمیدگی‌های فضا-زمان را اغلب در محیط اطراف اجرام بسیار پرجرم‌ و فشرده‌تری مانند سیاهچاله‌ها،ستاره‌های نوترونی، و کوتوله‌های سفید سراغ داریم اما اگر با دقت کافی محیط اطراف اجرام بسیار کم‌جرم‌تری مانند زمین را نیز بررسی کنیم، خمیدگی فضا-زمان ناشی از جرم زمین را می‌توانیم بیابیم. براساس نظریه نسبیت عام اینشتین، گرانش باعث تغییر شکل ساختار فضا-زمان می‌شود و در نتیجه حرکت جسم نیز بر اثر میدان گرانشی (Gravitational field) تغییر می‌کند. می‌توان گفت که به زبان اینشتین گرانش درواقع حرکت اجسام در مسیر خمیدگی ساختار فضا-زمان در اطراف جسم پرجرم است.

میدان مغناطیسی

یعنی وقتی زمین در مداری به دور خورشید در گردش است از دید نسبیتی به‌دلیل انحنای فضا-زمان اطراف خورشید در این مسیر هدایت می‌شود. نظریه‌ی اینشتین، پیش‌گویی می‌کند که موارد دیگری به‌جز ماه و سیاره‌ها نیز، تحت تاثیر خمیدگی فضا-زمان قرار می‌گیرند. مثلا فوتون‌ها، باید در فضای خمیده حرکت کنند. اگر باریکه‌ی نوری که از ستاره‌ای دور سیر می‌کند، مسیر آن از نزدیکی خورشید بگذرد، خمیدگی فضا-زمان در نزدیکی خورشید موجب می‌شود که این مسیر اندکی به طرف خورشید خمیده شود. اینشتین توضیح جالبی برای گرانش آورده است. او فضا و زمان را به‌صورت خطوط عمود بر هم در نظر گرفته و اسم‌شان را «خطوط فضا-زمان» گذاشته است و اجسام هر یک به اعتبار جرم‌شان انحنایی در فضا-زمان ایجاد می‌کنند.

برای تصور این توضیحات می‌توانید چهار گوشه‌ی یک تکه پارچه را به‌عنوان فضا-زمان درنظر بگیرید. بعد یک جسم با جرم قابل ملاحظه‌ای روی پارچه قرار دهید، خمیدگی قسمتی از پارچه که جسم روی آن قرار گرفته، همان خمیدگی فضا-زمان است. کاملا واضح است که وقتی یک جسم کوچک‌تری روی پارچه قرار دهیم، به سمت جسم قبلی که سنگین‌تر است می‌رود. این درواقع دلیل کشش یک جسم به سمت جسم سنگین‌تر است، مثلا کشش زمین به سمت خورشید. شاید بگویید بنا به این تعریف هر یک از ما هم برای خودمان جرمی داریم پس باید چیزهای دیگر را به سمت خود جذب کنیم؛ که این کاملا صحیح است.

فوتون‌ها نیز مانند ماه و سیاره‌ها، تحت تاثیر خمیدگی فضا-زمان قرار می‌گیرند

همین الان هر کجا که نشسته‌اید دارید اجسام آنجا را تحت تاثیر خود قرار می‌دهید و آن‌ها را به سمت خود می‌کشانید و البته آن‌ها هم همین رفتار را نسبت به شما دارند، به این خاطر است که تاثیرات تا جایی خنثی می‌شود و همچنین به خاطر ضعیف بودن این گرانش‌ها، دیگر کشش‌ها قابل مشاهده نیستند. تا اینجا از خمیده شدن مکان صحبت کردیم و اما زمان؛ فکر می‌کنید زمان چگونه خمیده می‌شود؟  زمان تحت تاثیر گرانش خمیده می‌شود و این خمیدگی سرعت گذر زمان را کم می‌کند. کم شدن سرعت زمان به‌معنی کند شدن حرکت عقربه‌های ساعت مچی شما است، و این مساوی است با دیرتر پیر شدن شما.

انعطاف‌پذیری فضا-زمان

فضا-زمان / spacetime

معادله‌ی میدان اینشتین ساختار ریاضیاتی‌ای است که ما را از جرم به گسست در فضا-زمان رهنمون می‌سازد. در سمت راست این معادله حرف T حاوی اطلاعاتی است که ممکن است در مورد توزیع ماده و انرژی درون جزئی خاص از فضا-زمان مثل یک سیاره، ستاره یا یک کهکشان وارد نمائیم. حرف T همچنین به‌عنوان تانسور نیروی فشارنیز شناخته می‌شود. حرف G در سمت چپ معرف جزییات حاصل از نحوه‌ی پاسخگویی فضا-زمان به این ماده و چگونگی گسست و خمیدگی در آن است. تانسور نیروی فشار سرنخی در مورد نحوه‌ی کارکرد این معادله است. جرم،نیرو و رفتارشان (چرخشی، محرکه، ایستا) بر فضا-زمان فشار ایجاد می‌کنند که واکنشی مطابق خصوصیات درونی آن به همراه دارد.  G_{\mu \nu }+\Lambda g_{\mu \nu }={8\pi G \over c^{4}}T_{\mu \nu }دسته‌ای از ثابت‌های فیزیکی در سمت راست معادله‌ی میدان پاسخی به ما می‌دهد. حرف G معمولی در اینجا تنها به معنای ثابت جاذبه‌ای نیوتن و c سرعت نور است. اگر ما مقادیر اندازه‌گیری‌شده برایشان را وارد نمائیم، معادله میدان ناگهان شکل متفاوتی به خود می‌گیرد.  معنی آن این است که از دید ما میزان بسیار زیادی فشار روی فضا-زمان نیاز است تا گسست و خمیدگی (G) محسوسی ایجاد شود. در حقیقت اجسامی مانند زمین در فضا-زمان تنها تا سطحی که ما آشنایی کامل با آن داریم ایجاد گسست می‌کنند.

برای ایجاد گسست به‌منظور ساخت چیزی مانند سیاهچاله، کیهان باید ماده و نیرو را به حد شگفت‌آوری متراکم سازد. به بیان دیگر، میزان عظیمی فشار باید ایجاد شود. به‌عنوان مثال، ساخت سیاهچاله‌ای به جرم زمین نیازمند این است که تمام این کیلوگرم‌ها در ناحیه‌ای که به سختی به اندازه‌ی یک سکه می‌شود، فشرده تا فشار موضعی مورد نیاز تولید شود. مشخص شده که فضا-زمان بسیار سخت و انعطاف‌پذیر است اما امکان مغلوب شدنش دربرابر فشار هست و اینطور هم می‌شود. این امر باعث خرسندی است زیرا در نبود کمی گسست، ستاره‌ها و سیاره‌ها وجود نداشتند. 

ماهیت فضا-زمان

پادماده

چند سال قبل دو فیزیکدان به‌نام‌های چائو و کارول، با استفاده از مفهوم ریاضیاتی با نام فضای هیلبرت (Hilbert space) توانستند شباهت­‌هایی میان معادلات اصلی درهم‌تنیدگی کوانتومی (Quantum entanglement) و نسبیت عام پیدا کنند. این موضوع، اید‌ه‌ی ادغام فضا-زمان و گرانش از درهم ­تنیدگی کوانتومی را تأیید می­‌کند. کارول اظهار داشت قدم بعدی پژوهش‌ها، مشخص­ کردن دقت فرضیه‌های این مطالعه‌ها است. به‌گفته‌ او یکی از آشکارترین راه‌­ها این است که بررسی کنیم آیا تقارن­‌های نسبیت در این چارچوب بازیابی شده‌­اند یا خیر. مخصوصا این نظریه که قوانین فیزیک بر سرعت حرکت شما در فضا بستگی ندارند. ماده و فضا نمی‌تواند بی‌نهایت باشد چون بی‌نهایت را نمی‌توان تقسیم کرد، درحالی‌که ما می‌توانیم فضا را تقسیم کنیم مثلا بگوییم فضای سمت راست و فضای طرف چپ ما یا یک متر مکعب از فضا را در نظر بگیریم.

میزان بسیار زیادی فشار روی فضا-زمان نیاز است تا گسست و خمیدگی محسوسی ایجاد شود

بی‌نهایت نه قابل تقسیم است نه ابتدا و انتها دارد در حالیکه ما می‌توانیم یک نقطه از فضا را به‌عنوان ابتدا در نظر بگیریم و در این صورت اگر بگوییم انتهای آن در بی‌نهایت است سخن باطلی گفته‌‌ایم چون داشتن ابتدا با قوانین حاکم بر بی‌نهایت سازگار نیست. ماده و پادماده از یک نوع ذره‌ی مطلق و غیر قابل تجزیه به وجودآمده‌اند. این ذارت فاقد جرم هستند و جرم تنها با حرکت به وجود می‌آید؛ جرم اجسام در حال سکون ناشی از حرکتی است که در داخل اجسام وجود دارد. با آن که گفتیم ماده، فضا و پادماده از یک نوع ذره به وجود آمده‌اند، اما به خاطر امکان تفکیک و سهولت در بحث، از این به بعد نام ذرات تشکیل‌دهنده‌ی فضا را ذرات فضا و نام ذرات تشکیل‌‌دهنده‌ی ماده را ذرات ماده و ذرات تشکیل‌دهنده‌ی پاد ماده را ذرات پادماده ، می‌خوانیم.

 برای اینکه بتوانیم فضاپیمایی بسازیم که در فضا با سرعت نزدیک به سرعت نور حرکت کند و از افزایش شدید جرمش جلوگیری شود، باید این فضاپیما را شبیه به بشقاب‌پرنده بسازیم که همزمان با حرکت انتقالی، حرکت تند وضعی نیز داشته باشد. اگر بشقاب‌پرنده واقعا وجود داشته باشد به نظر می‌رسد که شکل خاص آن و نیز نحوه‌ی حرکت آن؛ برای جلوگیری از افزایش شدید جرمش در سرعت‌های بالا طرح‌ریزی شده است. چون افزایش جرم فضاپیما ناشی از مقاومت ذرات فضا در مقابل فضاپیما است. اما وقتی فضاپیما مانند بشقاب‌پرنده می‌چرخد، مقاومت ذرات فضا در مقابل آن کمتر می‌شود که گویی آن‌ها را کنار می‌زند.
اتساع زمان

درواقع، موج جریانی از ذرات فضا ایجاد می‌کند که فضاپیما بتواند در سرعت نزدیک به سرعت نور به حرکت خودش، بدون افزایش شدید جرم، ادامه بدهد. ذرات فضا از ذرات مطلق فاقد جرم به وجود آمده است و وقتی جسمی در فضا حرکت می‌کند، این حرکت جسم باعث جابه‌جایی ذرات فضا به‌صورت موج می‌شود. هر چقدر سرعت حرکت جسم تندتر باشد مقاومت ذرات فضا بیشتر می‌شود و در سرعت نور که آخرین حد جابه‌جایی ذرات فضا به‌صورت موج است، دیگر فرصت جابه‌جایی به‌صورت موج برای ذرات فضا وجود ندارد، اگر در این حال به جسم برای حرکت به جلو نیرو وارد کنیم، به کل عالم فشار وارد می‌کنیم. چون ذرات فضا درکنار هم هستند و نیز به‌دلیل اینکه کل عالم در داخل فضای دیگری نیست تا در آنجا‌به‌جا شود برای همین است که جرم جسم بی‌نهایت زیاد می‌شود.

برای رسیدن فضاپیمایی نزدیک به سرعت نور باید همزمان با حرکت انتقالی، حرکت تند وضعی نیز داشته باشد

به‌عنوان مثال وقتی سرعت هواپیما به سرعت صوت می‌رسد که آخرین حد جابه‌جایی مولکول‌های هوا به‌صورت موجی است، مقاومت هوا دربرابر آن شدیدا افزایش می‌یابد. البته هواپیما با سرعت بیشتر از سرعت صوت هم می‌تواند حرکت کند، چون ذرات هوا را می‌شود فشرده‌تر کرد، اما ذرات مثلا یک مترمکعب فضا را نمی‌شود فشرده‌تر کرد. همچنین ذرات فضا در داخل اجسام هم حضور دارند؛ یعنی حتی در داخل الکترون و پروتون هم هستند. به همین دلیل در موقع حرکت، جرم تمام ذرات موجود در داخل جسم و سطح جسم افزایش پیدا می‌کند. زمان مانند ماده و فضا، وجود خارجی ندارد؛ زمان یعنی تغییر موجود در ماده، و از این تغییر و حرکت در مواد، ذهن ما چیزی به نام زمان را ساخته است.

زمان بعد چهارم ماده هم نیست. همان‌طور که از سقوط اجسام، بر اثر نیروی جاذبه، ذهن ما چیزی به نام بالا و پایین ساخته است، در حالیکه در کل کیهان، بالا و پایینی وجود ندارد و همینطور از تغییر و حرکت موجود در ماده، ذهن ما چیزی به نام زمان ساخته است. درضمن زمان، ازلی و ابدی هم نیست؛ چون یک سر آن در حال است بنابراین ازل آن نمی‌تواند در بی‌نهایت باشد. زمان ابدی هم نخواهد بود و پایانی خواهد داشت؛ یعنی هر وقت که عمر مواد به پایان برسد زمان هم به پایان خواهد رسید همچنین تغییر زمان ناشی از افزایش جرم است؛ چون با افزایش جرم، تغییر در ماده کند‌تر می‌شود.

فضا-زمان؛ واقعیت یا توهم؟

فضا-زمان / spacetime

ریشه‌ی این بحث به هراکلیتوس برمی‌گردد. او گفته بود که ویژگی اصلی کیهان، تغییرپذیری آن است. در نقطه مقابل او پارمنیدیس بود که ادعا می‌کرد چنین تغییری وجود ندارد. در سال ۱۹۴۹ و در جشن ۷۰ سالگی اینشتین، کورت گودل عدم وجود زمان را با ریاضی برای اینشتین اثبات کرد. به نظر می‌رسد که طبیعت تحت سلطه‌‌ی قوانین جاویدان است که از گستره‌ی زمان خارج هستند. از جمله مخالفان حرف اینشتین، فیزیکدانی بنام لی اسمولین، عضو مؤسسه‌ی پریمتر در کانادا است. در اواسط دهه‌ی ۹۰ میلادی او پیشنهاد داد که سیاهچاله‌ها جهان‌های کوچک را تولید می‌کنند. در اواسط دهه گذشته میلادی نیز او نظریه ریسمان را زیر سؤال برد. ادعایش این بود که این نظریه نتوانسته است تاکنون یک پیش‌بینی قابل‌سنجش را تولید کند.

حتی در کتاب پرفروش خود «تولد دوباره‌ی زمان» در سال ۲۰۱۳، او ادعا کرد که زمان کاملا واقعی است و هیچ چیزی توان پیشی گرفتن از آن را ندارد، حتی قوانین طبیعت. اسمولین به‌روشنی گفته است که تثبیت مفهوم زمان برای زندگی روزمره‌ی ما فوایدی دارد. به‌گفته‌ی او اگر سیر زمان یک توهم نباشد، به زندگی ما ارزش و معنا می‌بخشد. از نظر اینشتین، مرگ آن سرانجامی که ما فکر می‌کنیم را به‌دنبال خود ندارد، اما دید اسمولین با دید اینشتین هم‌خوانی ندارد. از طرفی اگر قوانین فیزیک شامل تغییر و تکامل باشند، پس می‌توان گفت که فضای آینده محتمل هم می‌تواند شامل این تغییر و تکامل باشد. اما به‌گفته‌ی کارلو روولی فیزیکدان ایتالیایی، زمان وجود ندارد و نیازى هم به داشتن آن نیست چرا که واقعا می‌ شود توصیف معقولی از طبیعت داشت که در چارچوب بنیادی‌اش نیازى به وجود فضا و به‌خصوص زمان نباشد.

حرکت جسمی در فضا، باعث جابه‌جایی ذرات فضا به‌صورت موج می‌شود

نگاه و برداشت کلى ما از جهان است که مفاهیم فضا و زمان را شکل داده است. به عبارت دیگر، فضا و زمان تنها براى انسان که تقریبى از واقعیت را با حواس پنجگانه‌ی خود درک مى‌کند، موجودیت دارد. در مکانیک کوانتومی تمام ذرات ماده و همچنین انرژی را می‌توان به‌صورت موج توصیف کرد. موج نیز یک ویژگی غیرعادی دارد؛ تعداد نامحدودی از آن می‌تواند در یک مکان وجود داشته باشد. اگر روزی نشان داده شود که زمان و فضا از کوانتا تشکیل یافته‌اند، تمام آن‌ها می‌توانند در یک نقطه بدون بعد، روی هم تلنبار شوند. دانشمندان در آزمایشگاه شتاب‌دهنده‌ی ملی آزمایشگاه فرمی وزارت انرژی ایالات متحده، در تلاش هستند تا کشف کنند که آیا کیهان ما واقعی است یا صرفا یک توهم سه‌بعدی هولوگرافیک؟

این پژوهشگران با استفاده از لیزرهای توان بالا، قصد دارند تعیین کنند که آیا فضا-زمان یک سیستم کوانتومیمتشکل از بی‌شمار ذره‌ی ریز از اطلاعات است یا خیر. دانشمندان، در توضیح نظریه خود، بر این قیاس تاکید می‌کنند که اگر شما به اندازه‌ی کافی در نزدیکی صفحه‌نمایش یک تلویزیون بایستید، می‌توانید تک‌تک پیکسل‌ها را ببینید، با دور شدن شما، تصویر به یک تصویر کامل تبدیل می‌شود و پیکسل‌ها دیگر به‌عنوان نقاط مجزایی از نور قابل تشخیص نیستند. بنابراین، دانشمندان پیشنهاد می‌دهند که اگر کاراکترهای نمایش داده‌شده روی صفحه‌نمایش تلویزیون ندانند که جهان سه‌بعدی آشکارشان تنها روی یک صفحه دوبعدی وجود دارد، ما نیز ممکن است غافل از این احتمال باشیم که فضای سه‌بعدی ما تنها یک توهم است.

هولومتر

هولومتر یا تداخل‌سنج هولوگرافیک

به این ترتیب، دانشمندان بر این باورند که اطلاعات در مورد همه چیز موجود در جهان ما، ممکن است به نحوی در بسته‌های کوچکی از اطلاعات در دو بعد جاسازی شده باشند. دانشمندان فرض دیگری دارند که این اطلاعات در یک محفظه پیکسل مانند، حدود ۱۰ تریلیون تریلیون بار کوچک‌تر از یک اتم، (بعدی از اندازه که فیزیکدانان آن را مقیاس پلانک می‌خوانند) موجود است. در این مقیاس زیر اتمی، فیزیک استاندارد دیگر حاکم نیست و نظریه‌ی کوانتوم قوانین را تعیین می‌کند. به این ترتیب براساس اصل عدم قطعیت هایزنبرگ، امکان‌پذیر نیست که همزمان هم مکان دقیق و هم سرعت دقیق ذرات زیر اتمی را بدانیم.

در حرکت با سرعت نور فرصت جابه‌جایی به‌صورت موج برای ذرات فضا نیست درنتیجه به کل کیهان فشار وارد می‌شود

در نتیجه، این پدیده تضمین می‌کند که حتی زمانی‌که ماده تا صفر مطلق سرد شود، همچنان به ارتعاش‌ مانند امواج کوانتومی ادامه دهد. اگر فضای دیجیتالی پیشنهاد‌شده توسط پژوهشگران، حتی در پایین‌ترین حالت انرژی خود، همچنان به ارتعاش ادامه دهد، آن‌ها معتقدند که نظریه‌شان ممکن است به اثبات برسد. برای آزمایش این فرضیه، پژوهشگران، هولومتر (Holometer)  یا تداخل‌سنج هولوگرافیک، را ساخته‌اند تا ببینند که آیا ارتعاش کوانتومی موجود در ماده، در فضای خالی نیز یافت می‌شود. کریگ هوگان توسعه‌دهنده‌ی نظریه‌ی نویز هولوگرافی می‌گوید:

ما می‌خواهیم مشخص کنیم که آیا فضا-زمان، درست مانند ماده، یک سیستم کوانتومی است یا خیر. اگر چیزی را ببینیم، به‌طور کامل ایده‌های مربوط‌به فضا را که ما برای هزاران سال از آن‌ها استفاده کرده‌ایم، تغییر خواهد داد. 

هولومتر که اخیرا راه‌اندازی شده و در حال حاضر با توان کامل در حال کار است، از یک جفت تداخل سنج استفاده می‌کند؛ دستگاه‌هایی که برای تست تاثیر خارجی یک پرتو لیزر را روی دیگری برهم نهی می‌کنند تا به‌دنبال ناهنجاری‌ها در شدت یا فاز بگردند که درکنار یکدیگر واقع هستند. هر تداخل‌سنج یک پرتو لیزر یک کیلوواتی را روی یک شکاف پرتو و سپس دو بازوی ۴۰ متری واقع در زوایای قائم نسبت به یکدیگر، هدایت می‌کند. سپس پرتوهای لیزر منعکس‌ می‌شود و به شکاف پرتو باز می‌گردند و این دو پرتو برهم نهی می‌کنند؛ اگر هرگونه حرکتی تشخیص داده شود، در روشنایی پرتوی ترکیب‌شده، نوساناتی حاصل خواهد شد.

مقاله‌ی مرتبط:

سپس پژوهشگران این نوسانات را تجزیه و تحلیل خواهند کرد تا ببینند که آیا پرتو تحت تاثیر ارتعاش فضا است؟ یکی از مشکلات بزرگ در این تست، نویز خواهد بود که پژوهشگران آن را «نویز هولوگرافیک» می‌نامند و انتظار دارند در همه‌ی فرکانس‌ها وجود داشته باشد. برای کاستن این مشکل، این هولومتر در فرکانس‌های چندین مگاهرتز آزمایش می‌شود، به‌طوری که ادعا می‌شود حرکات موجود در مواد طبیعی مشکل خاصی نیستند. به‌گفته‌ی این گروه، فیلتر کردن نویز زمینه‌ی غالب تداخل امواج رادیویی بسیار دشوار خواهد بود.

فضا و زمان چگونه ساخته می‌شوند؟

فضا-زمان / spacetime

افزون بر دانستن رفتار فضا و زمان، باید دریابیم که این دو از کجا می‌آیند یا چگونه ساخته‌ می‌شوند. برای پاسخگویی به این پرسش‌ها و برای پوشش دادن آن‌چه که با مدل‌های پیشین توجیه نمی‌شود، باید دست به توسعه‌ی مدل‌هایی جدید زد و با وجود دشواری فراوان آن‌ها را آزمود. این روزها شبیه‌سازی به ابزاری مهم در این مسیر تبدیل شده‌ است. در شبیه‌سازی‌های اخیر مشاهده‌ شده است که افزودن علیت می‌تواند به تولید جهان‌هایی شبیه به جهان ما بیانجامد. مارک ون رامسدونک در توضیح اینکه داستان تا چه اندازه شبیه به نقطه‌ی اوج فیلم‌های علمی‌تخیلی است، می‌گوید روزی را تصور کنید که از خواب برخواسته‌اید و ناگهان درمی‌یابید که در یک بازی کامپیوتری زند‌گی می‌کنید. این اصل هولوگرافی حتی برای فیزیک نظری هم عجیب است.

از نظر او، هیچ یک از دو حرکت نوین در فیزیک، نسبیت عام که گرانش را به‌عنوان خمیدگی فضا-زمان توصیف می‌کند، و مکانیک کوانتومی که در محدوده‌ی اتمی حاکم است، وجود فضا و زمان را توجیه نمی‌کند. نظریه‌ی ریسمان هم که به مسائل پایه‌ در انرژی می‌پردازد، کاری از پیش نمی‌برد. ون رامسدوک و همکاران، قانع شده‌اند که فیزیک تا زمانی‌که توضیح ندهد فضا و زمان چه‌گونه از یک چیز بنیادی‌تر به‌وجود آمده‌اند، کامل نمی‌شود؛ هدفی که در راه آن به مفاهیمی شگفت مانند اصل تمام‌نگاری، نیاز داریم. به سبب وجود تکینگی در مرکز سیاه‌چاله‌ها، ساختار فضا-زمان تغییر می‌کند؛ از سوی دیگر علاقه‌مندیم نظریه‌ی کوانتومی و نسبیت عام را یکی کنیم؛ برنامه‌ای که سال‌ها است با وجود تلاش پژوهش‌گران بی‌نتیجه مانده‌ است.

براساس اصل عدم قطعیت هایزنبرگ، نمی‌توانیم همزمان هم مکان دقیق و هم سرعت دقیق ذرات زیر اتمی را بدانیم

بنابه نظر این دانشمندان، برای روبه‌رو شدن با این مسائل، باید به‌دنبال مفهوم جدیدی از حقیقت باشیم. یکی از بدیهی‌ترین پرسش‌ها این است که آیا این تلاش بیهوده است؟ چه شاهدی وجود دارد که درواقع چیزی بنیادی‌تر از فضا و زمان وجود دارد؟ در اوایل دهه‌ی ۱۹۷۰ که آشکار شد مکانیک کوانتومی و گرانش با ترمودینامیک، دانش مربوط‌به گرما، از نزدیک با یکدیگر مرتبط هستند، مجموعه‌ای کشف تکان‌دهنده انجام شد. از این مجموعه نشانه‌ای برمی‌آید که بسیار بحث‌برانگیز است. شناخته‌شده‌ترین مورد، در سال ۱۹۷۴، کاری از استیون هاوکینگ در بریتانیا بود. هاوکینگ نشان داد که اثرهای کوانتومی در فضای پیرامون یک سیاهچاله به فوران تابش‌هایی می‌انجامند؛ چنانچه گویی سیاهچاله گرم است.

دیگر فیزیکدان‌ها به سرعت، تعیین کردند که این پدیده کاملا همه‌گیر است. آن‌ها دریافتند که حتی یک فضانورد که در فضای کاملا خالی شتاب می‌گیرد نیز حس می‌کند که با یک حمام گرما احاطه شده‌ است. این اثر کوچک‌تر از آن خواهد بود که برای راکت‌ها با هر شتابی که به آن دست می‌یابند، محسوس باشد، اما بنیادی به نظر می‌آید. اگر نظریه‌ی کوانتومی و نسبیت عام، که هر دو به دفعات با آزمایش تأیید شده‌اند، درست باشند، آن‌گاه وجود تابش هاوکینگ گریزناپذیر به نظر می‌رسد. یک کشف کلیدی دیگر نیز در همین زمینه انجام شد. در ترمودینامیک استاندارد، یک شی می‌تواند با کاهش انتروپی‌ که نماینده‌ی تعداد حالت‌های کوانتومی درونی‌اش است، تابش کند؛ برای سیاه‌چاله‌ها هم همینطور است.

پردازش سیاهچاله‌ای 6

حتی پیش از مقاله‌ی هاوکینگ در ۱۹۷۴ نیز، ژاکوب بکنشتاین نشان داده‌ بود که سیاه‌چاله‌ها انتروپی دارند. اما یک تفاوت وجود دارد؛ در بیشتر اشیا، انتروپی با تعداد اتم‌های آن شی و در نتیجه حجمش، تناسب دارد. اما آن‌ها دریافته‌اند که انتروپی یک سیاهچاله با سطح افق رویدادش متناسب است، مرزی که حتی نور هم نمی‌تواند از آن بگریزد. گویی سطح، داده‌های درون را رمزگذاری کرده‌ است. در سال ۱۹۹۵، تد جاکوبسون، فیزیکدانی از دانشگاه مریلند، این دو دسته داده را ترکیب و فرض کرد که هر نقطه در فضا روی مرز یک سیاهچاله‌ی کوچک که از رابطه‌یانتروپی-سطح نیز تبعیت می‌کند، قرار می‌گیرد.

او، از آنجا ریاضیاتی که به معادلات نسبیت عام اینشتین می‌انجامد را به دست آورد، اما تنها با استفاده از مفاهیم ترمودینامیک و نه نظریه‌ی خم شدن فضا-زمان. به‌گفته‌ی‌ جاکوبسون به نظر می‌رسید که در این جا، نکته‌ای عمیق درمورد منشا گرانش وجود داشته‌ باشد. نمونه‌اش این است که قوانین ترمودینامیک در طبیعت آماری‌اند؛ یک میانگین‌گیری بزرگ‌مقیاس بر بی‌شمار اتم و مولکول. بنابه یافته‌های او، گرانش نیز آماری‌ است. در سال ۲۰۱۰، این ایده یک گام جلوتر رفت. اریک ورلینده، نظریه‌پرداز ریسمانی از دانشگاه آمستردام، نشان داد که ترمودینامیک آماری اجزای فضا و زمان، هر آن چه که هستند می‌توانند به‌طور خودکار قانون جاذبه‌ی گرانشی نیوتون را توضیح بدهند.

انتروپی یک سیاهچاله با سطح افق رویدادش متناسب است؛ مرزی که حتی نور هم نمی‌تواند از آن بگریزد

ثانو پادمانابهام، کیهان‌شناس از مرکز دانشگاهی ستاره‌شناسی و اخترفیزیک در هند، نشان داد که همانند بسیاری از نظریه‌های گرانشی دیگر می‌توان معادله‌های اینشتین را به شکلی نوشت که با قوانین ترمودینامیک هم‌ارز شوند. پادمانابهام برای توضیح منشا و بزرگی انرژی تاریک، راهکار ترمودینامیکی ارائه داده‌ است؛ یک نیروی کیهانی رازآلود که انبساط فضا را تندتر می‌کند. بررسی چنین ایده‌هایی در آزمایشگاه بسیار سخت خواهد بود. همان‌طور که آب تا زمانی‌که در مقیاس مولکول‌هایش، کسری از نانومتر، بررسی نشود، کاملا نرم و سیال به چشم می‌آید، فضا-زمان هم بنابر تخمین‌ها تا مقیاس پلانک پیوسته دیده‌ می‌شود؛ ۳۵-۱۰ متر یا ۲۰ مرتبه‌ی کوچک‌تر از اندازه‌ی یک پروتون، اما نمی‌تواند غیرممکن باشد.

برای بررسی وجود اجزای گسسته در فضا-زمان، بیشتر به جست‌وجوی تأخیر در فوتون‌های پرانرژی‌ در سفرشان از پدیده‌های کیهانی، مانند انفجار پرتوی گاما و ابرنواختر، به زمین، پرداخته‌ می‌شود. درواقع، فوتون‌های دارای طول‌موج کوتاه، این گسستگی‌ها را که باعث کند شدن‌شان می‌شوند، مانند دست‌اندازهایی کوچک در مسیر سفر احساس می‌کنند. جیوانی آملینوکاملیا، پژوهشگر گرانش کوانتومی و همکارانش، نشانه‌هایی از چنین فوتون‌های تاخیری، از یک انفجار پرتوی گاما یافته‌اند که در آوریل ثبت شده‌ است. آملینوکاملیا می‌گوید این یافته‌‌ها تعیین‌کننده نیستند اما این گروه گسترش این پژوهش را در برنامه‌ی خود دارد و به زمان مسافرت نوترینوهای پرانرژی که در رویدادهای کیهانی تولید شده‌اند، خواهدپرداخت.

مقاله‌ی مرتبط:

او می‌گوید اگر نتوان نظریه‌ها را آزمود، حداقل برای من دیگر دانش به حساب نمی‌آیند، تنها خرافه‌اند و برایم جذابیتی ندارند. حتی اگر درست هم باشد، راهکار ترمودینامیکی نمی‌گوید که این اجزای بنیادین فضا و زمان چه هستند یا می‌توانند باشند. اگر فضا و زمان یک سازه است، رشته‌ها‌ی پیوند‌ دهنده‌اش چیست؟ نخستین پاسخی که به ذهن می‌آید کاملا ساده است؛ نظریه‌ی گرانش کوانتومی حلقه‌ای، از نیمه‌ی دهه‌ی ۱۹۸۰ توسط ابهی واسانت اشتکار در حال توسعه است. در این نظریه سازه‌ی فضا-زمان به‌عنوان شبکه‌ای عنکبوتی از رشته‌ها توصیف شده‌ است؛ این رشته‌ها داده‌هایی درمورد سطح کوانتیده یا حجم نواحی که از میانش می‌گذرند، در خود دارند.

پردازش سیاهچاله‌ای 16

رشته‌های منفرد در این شبکه باید دو سرشان را به هم متصل کنند، همان‌طور که از نام نظریه بر می‌آید، اما باید توجه داشت که ارتباطی با ریسمان‌های نظریه‌ی ریسمان، وجود ندارد. اگر این رشته‌ها به راستی فضا-زمان باشند، داده‌هایی در خود دارند و شکل سازه‌ی فضا-زمان را در همسایگی خود تعیین می‌کنند. از آنجا که این حلقه‌ها اجسامی کوانتومی‌ هستند، همانند انرژی حالت پایه‌ی الکترون در اتم هیدروژن، باید سطح این اجسام، اندازه‌ی کمینه‌ای داشته‌ باشند. این بسته‌ی سطح یک لکه خواهد بود که در هر سو به اندازه‌ی یک مقیاس پلانک است. اگر بکوشید رشته‌ای که سطح کم‌تری دارد را وارد کنید، از کل شبکه جدا خواهد شد؛ نمی‌تواند به هیچ چیز دیگری متصل شود و در عمل از فضا-زمان جدا می‌شود.

یک نتیجه‌ی دلخواه وجود سطح کمینه این است که گرانش کوانتومی حلقه‌ای نمی‌تواند در یک نقطه‌ی کوچک با تقعر بی‌نهایت چلانده‌ شود. دیگر آنکه وجود تکینگی به شکستن معادله‌های نسبیت عام اینشتین در لحظه‌یبیگ‌بنگ یا مرکز سیاهچاله‌ها می‌انجامد؛ باتوجه‌به وجود سطح کمینه، در این جا چنین تکینگی‌ای نمی‌تواند ایجاد شود. در سال ۲۰۰۶، آشتکار و همکاران یک مجموعه شبیه‌سازی‌ معرفی کردند. این مجموعه باتوجه‌به این حقیقت و با به کار بستن نسخه‌ی گرانش کوانتومی حلقه‌ای معادله‌های اینشتین کار می‌کند و در آن تلاش شده است زمان را به عقب بازگردانند و به پیش از بیگ بنگ بپردازند. همان‌طور که انتظار می‌رفت، کیهان معکوس و منقبض می‌شود، و به بیگ‌بنگ می‌رود اما زمانی‌که به حد بنیادینی که گرانش کوانتومی حلقه‌ای بر اندازه می‌گذارد، می‌رسد، یک نیروی دافعه وارد می‌شود و تکینگی را باز نگاه می‌دارد و آن را تبدیل به تونلی می‌کند که به کیهانی که از آن ما پیشی گرفته‌ است، می‌رود.

در نظریه‌ی گرانش کوانتومی حلقه‌ای، سازه‌ی فضا-زمان به‌عنوان شبکه‌ای عنکبوتی از رشته‌ها توصیف شده است

فیزیک‌دان رودولفو گمبینی و همکارانش، چند سال قبل یک شبیه‌سازی مشابه برای سیاه‌چاله‌ها گزارش کرده‌‌اند. آن‌ها دریافتند وقتی یک مشاهده‌گر به قلب سیاهچاله سفر می‌کند، تکینگی نمی‌بیند مگر یک تونل فضا-زمان نازک که به یک بخش دیگر فضا می‌رود. آشتکار که به همراه دیگر پژوهشگران روی شناسایی تکینگی‌هایی کار می‌کنند که از یک جهش، و نه انفجار، ایجاد شده‌اند و بر تابش کیهانی پس‌زمینهبرجای مانده‌اند، تابشی که از انبساط جهان در لحظه‌ی تولدش مانده‌ است. گرانش کوانتومی حلقه‌ای یک نظریه‌ی یک‌پارچه‌ی کامل نیست چراکه نیروی دیگری در خود ندارد. افزون بر این، فیزیکدان‌ها هنوز باید نشان دهند که چطور این شبکه‌ی داده، فضا-زمان معمولی را می‌دهد.

از طرفی فیزیکدان‌های ماده‌ی چگال، فازهای عجیبی از ماده را که گذار تجربه می‌کنند، ایجاد می‌نمایند؛ این گذارها عموما با نظریه‌ی میدان‌های کوانتومی توضیح داده‌ می‌شوند. دنیل اریت، فیزیکدانی از مؤسسه‌ی فیزیک گرانشی مکس پلانک، امید دارد که در این کارها سرنخ‌‌هایی بیابد. اوریتی و همکارانش به‌دنبال روابطی هستند که توضیح دهد چطور ممکن است جهان نیز تغییر فاز دهد و از یک مجموعه‌ی حلقه‌ها به یک فضا-زمان هموار و پیوسته برود. چنین ناکامی‌هایی برخی کاشفان را به سوی آن برده‌ است که یک برنامه‌‌ای به‌نام نظریه‌ی مجموعه‌ی سببی(Causal sets) را دنبال کنند. اصل بنیادی آن این است که فضا-زمان اساسا گسسته است و رویدادهای فضا-زمان با یک ترتیب جزئی به هم مرتبط‌اند.

زمان

معنی فیزیکی این ترتیب جزئی، روابط سبب بین رویدادهای فضا-زمان است. این برنامه بر پایه قضیه‌ای از دیوید مالامنت بنا شده‌ است که بیان می‌‌کند که چنانچه یک نگاشت دوسویه بین دو فضا-زمان متمایزگر گذشته و آینده وجود داشته باشد که ساختار سببی میان آن‌ها را حفظ کند، چنین نگاشتی یک‌ریختی همدیس خواهد بود. برنامه‌ی مجموعه‌های سببی نخستین بار توسط رافائل سورکین آغاز شد که امروزه نیز یکی از طرفداران اصلی این برنامه است. شبکه‌ی به‌دست‌آمده شبیه به یک درخت است که رشد می‌کند و در آخر فضا-زمان را می‌سازد. سورکین می‌گوید:

می‌توان فضا را مانند دما که از اتم‌ها گسیل می‌شود، در نظر گرفت که از یک نقطه گسترش می‌یابد. معنی ندارد که بپرسیم دمای یک اتم تنها چقدر است برای آن که این مفهوم منطقی باشد باید یک مجموعه داشته‌ باشیم.

در دهه‌ی ۱۹۸۰، سورکین این چارچوب فکری را به کار بست تا شمار نقاطی که جهان قابل‌مشاهده می‌تواند داشته‌ باشد را تخمین بزند، و دلیل آورد که باید به یک انرژی کوچک ذاتی که باعث می‌شود جهان در انبساطش شتاب بگیرد، ارتقا یابند. چند سال بعد، کشف انرژی تاریک حدس او را تأیید کرد. جو هنسون، پژوهشگری در زمینه‌ی گرانش کوانتومی در کالج سلطنتی لندن می‌گوید که عموما تصور می‌شد گرانش کوانتومی نمی‌تواند پیش‌‌بینی‌های قابل آزمایشی کند اما می‌بینیم که توانست. اگر اندازه‌ی انرژی تاریک بزرگتر یا صفر بود، نظریه‌ی مجموعه‌ی سببی نامحتمل می‌شد. آن دلایل، به‌همراه نظریه‌ی مجموعه‌ی سببی پیش‌بینی‌های دیگری نیز کرده‌اند که می‌توان آن‌ها را آزمود.

مقاله‌ی مرتبط:

در این راه برخی فیزیکدان‌ها باور دارند که شبیه‌سازی‌های کامپیوتری می‌توانند مفید‌ باشند. این ایده که به اوایل دهه‌ی ۱۹۹۰ برمی‌گردد این است که اجزای سازنده‌ی بنیادین ناشناخته را با تکه‌های کوچکی از فضا-زمان معمولی که در یک دریای متلاطم از افت‌وخیزهای کوانتومی‌ هستند، تخمین زد و بررسی کرد که چگونه این تکه‌های کوچک ناگهان به یکدیگر می‌چسبند و ساختاری درشت‌تر می‌سازند. به‌گفته‌ی رنت لول، فیزیکدان از دانشگاه رادبود، نخستین تلاش‌ها ناامیدکننده بودند. واحدهای سازنده‌ی فضا-زمان ابرچهار وجهی‌های، همتای چهاربعدی چهار وجهی‌های سه‌بعدی ساده‌ای بودند و بنابه قوانین چسبیدن، در این شبیه‌سازی، آزادانه به یکدیگر می‌چسبیدند. نتیجه مجموعه‌ای از جهان‌های عجیب بود که تعداد زیادی (یا تعداد خیلی کمی) بعد داشتند و بر خودشان پیچ‌خورده بودند یا به قطعه‌های کوچک‌تری می‌شکستند.

براساس نظریه‌ی مجموعه‌ی سببی، فضا-زمان اساسا گسسته است و رویدادهای فضا-زمان با یک ترتیب جزئی به هم مرتبط‌اند

این نسخه‌ی ساده‌‌شده از مثلث‌بندی دینامیکی سببی تنها دو بعد را به کار می‌بندد، یکی برای فضا و یکی برای زمان. اما سورکین، لول و هم‌کارانش دریافته‌اند که افزودن علیت، همه چیز را تغییر می‌دهد. بنا بر گفته‌ی لول، بعد زمان کاملا شبیه به سه‌بعد فضا نیست. او می‌گوید ما نمی‌توانیم در زمان به جلو و عقب برویم. بنابراین این گروه، شبیه‌سازی‌شان را به‌گونه‌ای تغییر دادند که معلول‌ها نمی‌توانستند پیش از علت خود ظاهر شوند، و دریافتند که تکه‌های فضا-زمان به‌صورت خودسازگاری به شکل جهان‌های چهاربعدی با ویژگی‌هایی شبیه به جهان خودمان سرهم می‌شوند. این شبیه‌سازی‌ها نشان می‌دهند که اندکی پس از بیگ‌بنگ، جهان یک فاز جدید را، با تنها دو بعد، یکی برای فضا و یکی برای زمان گذرانده‌ است.

این را پیش‌تر دیگرانی که در تلاش‌اند معادله‌هایی از گرانش کوانتومی به دست آورند، یا آن‌‌هایی که پیشنهاد می‌دهند وجود ماده‌ی تاریک نشان از آن دارد که جهان ما دارد یک بعد چهارم فضایی به دست می‌آورد، نیز به‌صورت جداگانه گفته‌ بودند. دیگر دانشمندان نشان داده‌اند که یک فاز دوبعدی در جهان ابتدایی می‌تواند الگویی از تابش‌های کیهانی پس‌زمینه که امروز دیده‌ می‌شود، درست کند.  ون رامسدونک یک ایده‌ی بسیار پیچیده در مورد لزوم گسترش فضا-زمان دارد که بر پایه‌ی اصل هولوگرافیک است. جوان مالداسنا، نظریه‌پرداز ریسمانی از مؤسسه‌ی مطالعات پیشرفته‌ در نیجرسی، مدل تأثیرگذار جهان هولوگرافیک را در ۱۹۹۸ نوشته‌ است.

زمان

وی با الهام از روش هولوگرافی سیاهچاله‌ها که تمام انتروپی‌شان را روی سطح ذخیره می‌کنند، ریاضیات این مدل را ارائه داده‌ است. در آن مدل، سه‌بعد داخلی جهان، ریسمان‌ها و سیاه‌چاله‌هایی دارند که تنها با گرانش گردهم آمده‌اند؛ و مرز دو بعدی‌اش ذرات بنیادین و میدان‌هایی دارد که قوانین کوانتومی ساده را، بدون گرانش، دنبال می‌کنند. احتمالا ساکنان سه بعد، هرگز این مرز را نمی‌بینند چراکه بی‌نهایت دور است. اما این، ریاضی را تغییر نمی‌دهد؛ هر آن چه که در جهان سه‌بعدی روی می‌دهد به‌خوبی با معادله‌هایی در مرز دوبعدی هم‌ارزند، و البته برعکس. در سال ۲۰۱۰، ون رامسدونک به مطالعه‌ی معنی درهم‌تنید‌گی ذره‌های کوانتومی، پرداخت.

او دریافت که درهم‌تنید‌گی میان هر دو منطقه‌ی جدا در مرز به صفر کاهش می‌یابد و درنتیجه پیوند کوانتومی میان‌شان از میان می‌رود. با تکرار این فرایند، فضای سه‌بعدی مرتبا تقسیم‌بندی‌های ریزتری می‌شود تا آنکه تنها مرز دوبعدی متصل می‌ماند. بنابراین، ون رامسدونک نتیجه‌گیری کرد که در عمل، جهان سه‌بعدی با درهم‌تنید‌گی‌‌های کوانتومی روی مرز نگه داشته‌ شده‌ است، به‌نوعی یعنی درهم‌تنید‌گی و فضا-زمان یکی هستند. یکی از سوالات همیشگی در مکانیک کوانتوم آن است که چگونه اجسام هم رفتار ذره‌ای دارند و هم رفتار موجی. در مکانیک کوانتوم ذرات تا زمانی‌که اندازه‌گیری می‌شوند مکان خاصی ندارند. درعوض مکان احتمالی آن‌ها نامعلوم است.

اما به محضی که مشاهده‌گر مکان شی را اندازه می‌گیرد، رفتار موجی‌شکل یک ذره به یک نقطه‌ی مکانی واحد تبدیل می‌شود. این امر به‌عنوان دوگانگی ذره‌ی موج شناخته شده است و الگوی میدان این ارتباط را ایجاد می‌کند زیرا اختلالات به‌عنوان نقاط و خط‌های گسسته مانند یک ذره نمایش داده می‌شوند اما اغلب مانند یک موج منتشر می‌شوند. در حالت کنونی پژوهشگران، تصور می‌کنند که تئوری الگوی میدان باعث می‌شود که مدل به یک نقطه‌ی واحد تبدیل نشود. همچنین آن‌ها بر این باورند که الگوهای میدان، ارتباطی با ساختمان اصلی ماده دارند. طبق این ایده‌ی جدید فیزیک، نوسانات در فضا و زمان در کوچک‌ترین مقیاس ماده (الکترون‌ها و پروتون‌ها) می‌تواند منجر به الگوهای میدان شود.

آنچه ما به‌عنوان الکترون‌ها، پروتون‌ها یا موج‌های مکانیک کوانتوم می‌بینیم همان آشکارسازی الگوهای میدان در مقیاس میکروسکوپی این است. این موضوع هنوز امری ابتدایی است و طراحی الگوهای میدان برای پژوهشگران دارای محدودیت‌هایی است. الگوهای میدان روی‌هم‌افتاده با یکدیگر واکنشی ندارند و برخی الگوهای میدان به‌طور نمایی گسترش می‌یابند که این امر خارج از کنترل است. اکنون که این پژوهش منتشر شده است، ریاضیدانان دیگر نیز می‌توانند بررسی‌های خود را روی الگوهای میدان شروع کنند.



تاريخ : چهار شنبه 24 بهمن 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

لینکدین شبکه‌ی اجتماعی دنیای مشاغل است که بیش از ۶۰۰،۰۰۰،۰۰۰ نفر کاربر در سرتاسر جهان دارد. این شرکت اعلام کرده‌ فرمت ویدئو سریع‌ترین سرعت رشد را در میان تمامی فرمت‌ها در این پلتفرم داشته‌ است؛ رشدی بیش از نوشتار و اخبار و دیگر محتواها. به‌همین‌دلیل، لینکدین گام بعدی را دراین‌زمینه برداشته است.

در هفته‌ی جاری، این شرکت سرویس پخش زنده‌ی ویدئوِ خود را راه‌اندازی می‌کند. این سرویس به کاربران و شرکت‌ها اجازه‌ی پخش ویدئوهای زنده‌ی خود را به گروهی خاص یا کل کاربران لینکدین می‌دهد.

 

این سرویس که لینکدین لایو (LinkedIn Live) نام دارد، ابتدا آزمایشی در آمریکا شروع به‌کار می‌کند. همچنین، استفاده از این سرویس فقط با دعوت‌نامه مقدور است. لینکدین فرم تماسی برای کسانی درنظر گرفته که به استفاده از این سرویس‌ علاقه‌مند هستند. این فرم تماس در هفته‌های آتی دردسترس قرار خواهد گرفت. هنوز دقیق مشخص نیست آیا لینکدین این سرویس را دردسترس تمامی کاربران قرار خواهد داد و درصورت پاسخ مثبت، کِی این کار را خواهد کرد.

محتوای ابتدایی مدنظر لینکدین برای پخش در لایو، موضوعاتی است که هم‌اکنون نیز در فید خبری لینکدین مشاهده می‌شود؛ ازجمله پوشش نشست‌ها، اعلامیه‌های محصولات، پرسش‌و‌پاسخ و دیگر رویدادهایی که مربیان و سخنرانان ساعات کاری از شرکت بزرگ فناوری و مراسم‌های اهدای جوایز تدارک دیده شده‌ است.

لینکدین برای توسعه‌ی این سرویس فقط به محتوا و ویدئوهای تولیدی کاربران بسنده نکرده و تعداد بسیاری از توسعه‌دهندگان شخص ثالث سرویس‌های استریمینگ برای سرویس لایو محتوا تولید خواهند کرد.

باتوجه‌به گفته‌‌ی لینکدین، Wirecast و Switcher Studio ،Wowza Media Systems ،Socialive and Brandlive ازجمله سرویس‌هایی هستند که برای لینکدین لایو محتوا تولید خواهند کرد.

در این پروژه، مایکروسافت نیز به لینکدین کمک فنی خواهد کرد. مایکروسافت با سرویس‌های آژور مدیا (Azure Media) که بخشی از سرویس کلود مایکروسافت به‌شمار می‌آید، انکودینگ ویدئوها را برعهده خواهد داشت. اگرچهمایکروسافت لینکدین را در سال ۲۰۱۶ تصاحب کرد، غالبا در پیش‌برد توسعه‌ی محصولات با لینکدین همکاری نمی‌کرد. این نمونه نمونه‌ای بسیار خاص است. البته، برای توسعه‌ی فنی سرویس جدید لینکدین از اسکایپ هیچ استفاد‌ه‌ای نشده‌ است.

linedin live / لینکداین لایو

دیررسیدن بهتر از هرگز نرسیدن است؟

لینکدین درمقایسه‌با رقبایش در دنیای شبکه‌های اجتماعی، خیلی دیر پا به عرصه‌‌ی ویدئو گذاشته‌ است. توییتر وفیسبوک سال‌ها است که مشغول استفاده از تصاویر متحرک در پلتفرم‌هایشان هستند؛ در‌حالی‌که لینکدین اولین قابلیت ویدئویی خود را تابستان۲۰۱۷ معرفی کرد. در ۱۷ ماهی که از معرفی این قابلیت می‌گذرد، ترافیک و سود این پلتفرم رشدی چشمگیر شاهد بوده‌ است؛ به‌همین‌دلیل، لینکدین ویدئو را سریع‎ترین فرمت در‌حال‌رشد می‌داند. لینکدین از ارائه‌ی آمار و ارقام درزمینه‌ی استفاده و تولید ویدئوها خودداری و صرفا به این گفته اکتفا کرده که میلیون‌ها کاربر از این قابلیت‌ها بهره جسته‌اند.

به‌گفته‌ی لینکدین، سرویسی مشابه لایو بیشترین قابلیت درخواستی ازجانب کاربران بوده‌ است. این شرکت دلیل برتری ویدئوهای زنده را امکان همراهی‌کردن با آن بیان می‌کند. کاربران می‌توانند هم‌زمان با مشاهده‌ی ویدئوِ زنده سؤال کنند یا پیشنهاد دهند. میزبانان نیز می‌توانند این دیدگاه‌ها را در همان لحظه مدیریت کنند. دلیل دیگر لینکدین برای توسعه‌ی ویدئو احتمالا به تبلیغات ویدئویی و رشد سود شرکت مربوط‌ می‌شود. طبق گفته‌ی مایکروسافت، لینکدین در فصل مالی اخیر سودی ۲۹ درصدی داشته‌ است. این شرکت آمار مربوط‌به تبلیغات ویدئویی را منتشر نکرده‌؛ اما دورازانتظار نیست که ویدئو سهم زیادی از سود اخیر لینکدین را به‌خود اختصاص دهد.

لینکدین می‌گوید تبلیغات ویدئویی ۳۰ درصد نظر بیشتری می‌گیرند و کاربران تقریبا ۳ برابر زمان بیشتری برای مشاهده‌ی تبلیغات ویدئویی درمقایسه‌با تبلیغات متنی و تصویری صرف می‌کنند. لینکدین می‌تواند از سرویس لایو به روش‌های دیگری نیز درآمد کسب کند. برای مثال، محدودکردن برخی رویدادهای زنده برای کاربران غیرتجاری و افزایش کاربران تجاری به‌تبع آن. همچنین، این شرکت می‌تواند سرویس‌هایی پولی با قابلیت‌های خاص، مثلا گزارش‌های دریافتی براساس ویدئو، برای پخش‌کنندگان درنظر بگیرد.

لینکدین هنوز از برنامه‌های آتی خود برای این سرویس نوپا سخنی به‌میان نیاورده‌ و در‌حال‌حاضر، هیچ تبلیغی در ویدئوهای لایو پخش نمی‌شود و کیفیت و استفاده‌ی صحیح از این سرویس مدنظر لینکدین است.

دیدگاه شما در‌این‌باره چیست؟ آیا این سرویس با وجود رقبای سرسخت، می‌تواند به‌حدی موفق شود که لینکدین امیدوار است؟ دیدگاه‌هایتان را با ما در میان بگذارید.



تاريخ : چهار شنبه 24 بهمن 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

امنیت موضوعی داغ است که اخیرا نیز به آن توجه بسیاری شده است. سال‌ها پیش ویروس‌ها تنها نگرانی ادمین‌ها بودند. ویروس‌ها به‌حدی مرسوم بودند که موجب پدیدآمدن تعداد زیادی از ابزارهای مقابله با آن‌ها شدند. امروزه، کمتر کسی از آنتی‌ویروس‌ها روی سیستم خود بهره نبرد؛ اما خطر نوپدیدی که کاربران را بیش‌از‌پیش تهدید می‌کند و کمتر مدنظر کاربران قرار می‌گیرد، «نفوذ رایانه‌ای» است. نفوذ رایانه‌ای به‌معنای دسترسی غیرمجاز کاربران مشکوک به داده‌های سیستم است. شبکه‌ها به هدف هکرهای بیماری تبدیل‌شده که از هیچ تلاشی برای دسترسی به اطلاعاتتان دریغ نمی‌کنند. بهترین دفاع درمقابل چنین تهدیداتی استفاده از سیستم‌های تشخیص و پیشگیری از نفوذ است.

در این مقاله، ابتدا درباره‌ی روش‌های تشخیص نفوذ توضیحاتی می‌دهیم. به تعداد روش‌های ممکن برای نفوذ به سیستم، روش‌ برای تشخیص و مقابله با نفوذ وجود دارد. پس از معرفی روش‌ها، آن‌ها را به دو گروه اصلی سیستم‌های تشخیص نفوذ و تفاوت آن‌ها اشاره و در انتها نیز، ۱۰ ابزار برتر و رایگان برای پیشگیری و تشخیص نفوذ را معرفی می‌کنیم.

روش‌های تشخیص نفوذ

به‌طور کلی دو روش متفاوت برای شناسایی نفوذها وجود دارد: ۱. مبتنی بر اثر (Signature-Based)؛ ۲. مبتنی بر آنومالی. روش تشخیص مبتنی بر اثر، داده‌ها را تحلیل می‌کند و به‌دنبال الگوهای خاص مرتبط با نفوذ می‌گردد. این روش تقریبا مانند روش قدیمی آنتی‌ویروس‌ها در تشخیص ویروس‌ها است که مبتنی بر تغییرات ایجادشده‌ی ویروس است. مشکل اصلی این روش کارایی آن در زمان حضور الگوها است. این موضوع بدین معناست که حداقل چندین حمله باید اتفاق افتاده باشد و اثرها شناخته‌شده باشند.

در سوی دیگر، روش مبتنی بر آنومالی عملکرد بهتری دربرابر «حملات روز صفر» (Zero-Day Attack) دارد. در این روش، نفوذ قبل از اینکه بتواند تأثیرش را ایجاد کند، شناسایی‌شدنی است. این روش به‌جای جست‌وجوی الگوهای شناخته‌شده‌ی نفوذ، به‌دنبال آنومالی‌ها (آنومالی: تفاوت‌ها با حالت عادی) می‌گردد. برای مثال، این سیستم‌ها تلاش‌های مکرر برای دسترسی به سیستم با ورود گذرواژه‌ی اشتباه را شناسایی می‌کنند که نشانه‌ی معمولی از حملات جست‌وجوی فراگیر (Brute Force Attack) است. احتمالا دریافته‌اید که هرکدام از این روش‌ها مزایا و معایب خود را دارند؛ به‌همین‌دلیل، ابزارهای برتر این زمینه از ترکیبی از هر دو روش بهره می‌برد تا برترین امنیت را ارائه دهند.

انواع سیستم‌های تشخیص نفوذ

همانند روش‌های تشخیص نفوذ، دو نوع اصلی از سیستم‌های تشخیص نفوذ وجود دارد. تفاوت اصلی این سیستم‌ها به مکان تشخیص نفوذ برمی‌گردد؛ در سطح «میزبان» یا «شبکه». این دو سیستم مزایا و معایب خود را دارند و بهترین سناریو استفاده از هر دو روش است.

۱. سیستم‌های تشخیص نفوذ در سطح میزبان (HIDS)

این نوع از سیستم‌های تشخیص نفوذ در سطح میزبان عمل می‌کند. این سیستم‌ها فایل‌های ثبت رویداد (log) برای یافتن هرگونه ردی از فعالیت مشکوک و تغییرات بدون اجازه‌ی فایل‌های تنظیمی مهم را بررسی می‌کنند. البته، این فعالیتی است که HIDS مبتنی بر آنومالی انجام می‌‌دهد. در نقطه‌ی مقابل، سیستم‌های مبتنی بر اثر را داریم که در فایل‌های ثبت رویداد و تنظیمی به‌دنبال الگوهای شناخته‌شده نفوذ می‌گردند. همان‌گونه که احتمالا حدس زده‌اید، HIDS به‌طور مستقیم بر دستگاهی نصب می‌شود که قرار است از آن حفاظت شود.

۲. سیستم‌های تشخیص نفوذ در سطح شبکه (NIDS)

سیستم‌های تشخیص نفوذ در سطح شبکه پا را از HIDS فراتر می‌گذارند و در شبکه با نفوذ مقابله می‌کنند. این سیستم‌ها از روش‌های مشابهی برای تشخیص نفوذ بهره می‌برند. البته، به‌جای جست‌وجو در فایل‌های لاگ و تنظیمات، ترافیک شبکه مانند درخواست‌های اتصال را بررسی می‌کنند. برخی از روش‌های نفوذ برای تشخیص آسیب‌پذیری‌ها بدین‌ترتیب است که بسته‌هایی ناقص به‌طور عمدی به میزبان ارسال می‌شود تا واکنش آن‌ها بررسی شود. NIDSها به‌راحتی این حملات را تشخیص می‌دهند.

شاید بتوان NIDS را برتر از HIDS دانست؛ زیرا حملات را قبل از رسیدن به رایانه شما تشخیص می‌دهد. همچنین، این سیستم‌ها به نصب روی هر سیستم نیاز ندارند؛ اما سیستم‌های NIDS کارایی بسیار کمی دربرابر حملات درونی دارند که متأسفانه چندان غیررایج نیست. شایان ذکر است بهترین امنیت را استفاده ترکیبی از هر دو سیستم به‌ارمغان می‌آورد.

تشخیص نفوذ دربرابر پیشگیری از آن

در دنیای امنیت، دو نوع ابزار برای محافظت برابر نفوذ وجود دارد: ا. سیستم‌های تشخیص نفوذ؛ ۲. سیستم‌های پیشگیری از نفوذ. این دو نوع هدف متفاوتی دنبال می‌کنند؛ اما اشتراکاتی نیز دارند. سیستم‌های تشخیص نفوذ همان‌گونه که از نامشان برمی‌آید، تلاش‌های نفوذ و فعالیت‌های مشکوک را صرفا تشخیص می‌دهند. این سیستم‌ها بعد از تشخیص، فقط یک هشدار یا اعلانیه برای مدیر سیستم نمایش می‌دهند. بقیه‌ی اقدامات برای جلوگیری از نفوذ و مقابله با آن برعهده‌ی مدیر است. درمقابل، سیستم‌های پیشگیری از نفوذ به‌طور کلی تلاش می‌کنند نفوذ را متوقف کنند. البته، خود سیستم‌های پیشگیری نیز یک بخش تشخیص را شامل می‌شوند.

برترین ابزارهای رایگان تشخیص نفوذ

ابزارهای تشخیص نفوذ بسیار گرانی وجود دارند؛ اما خوشبختانه تعدادی ابزار رایگان نیز موجود است. در فهرست زیر با ابزارهای برتر آشنا می‌شویم.

۱. OSSEC

OSSEC مخفف Open Source Security (امنیت متن‌باز) است. این ابزار که به Trend Micro، یکی از نام‌های بزرگ امنیت تعلق دارد، برترین ابزار HIDS به‌شمار می‌رود. این نرم‌افزار روی سیستم‌عامل‌های شبه‌یونیکس نصب می‌شود؛ اما روی ویندوز نیز استفاده‌کردنی است و بر فایل‌های ثبت رویداد و تنظیمات تمرکز می‌کند. این ابزار از فایل‌های مهم چک‌سام (Checksum) تهیه و این چک‌سام را مرتب ارزیابی می‌کند. همچنین، این ابزار هرگونه تلاش برای دستیابی به دسترسی روت را بررسی می‌کند. این ابزار روی سیستم‌عامل ویندوز بر تغییرات رجیستری نیز نظارت می‌کند. درصورت شناسایی هر مورد مشکوک، OSSEC اعلانیه‌ی مربوط را در کنسول نمایش می‌شود و به ایمیل شما نیز ارسال می‌کند.

ossec

۲. Snort

اسنورت (Snort) همتای ابزار OSSEC در بخش NIDS است. اسنورت درواقع بسیار کاراتر از ابزار تشخیص نفوذ است و در مقام تحلیلگر بسته‌ها نیز عمل می‌کند. اسنورت همانند دیوار آتش (Firewall) با قوانین تنظیم می‌شود. این قوانین را می‌توانید از وب‌سایت اسنورت دریافت و به‌دلخواه شخصی‌سازی کنید.

snort

قوانین پایه‌ای اسنورت می‌تواند دامنه‌ی گسترده‌ای از فعالیت‌ها مانند اسکن پورت‌ها، حملات سرریز بافر (buffer overflow)، حملات CGI و پروب‌های SMB را شناسایی کند. توانایی تشخیصی اسنورت کاملا بر قوانین نصب‌شده بر آن وابسته است. برخی از قوانین مبتنی بر اثر و برخی دیگر مبتنی بر آنومالی هستند. اسنورت ترکیبی بسیار عالی از هر دو مدل از قوانین را به شما ارائه می‌دهد.

۳. Suricata

سوریکاتا سیستم تشخیص و پیشگیری نفوذ است و خود را به‌عنوان اکوسیستمی کامل برای نظارت امنیتی معرفی می‌کند. یکی از ویژگی‌های مهم این ابزار درمقایسه‌با اسنورت، کارکرد آن تا لایه‌ی اپلیکیشن است. این امر به این ابزار اجازه‌ی شناسایی خطرهایی را می‌دهد که ممکن است ابزارهای دیگر به‌دلیل تقسیم‌شدن در بسته‌های متعدد نادیده بگیرند.

suricata

بااین‌حال، کارکرد سوریکاتا فقط به لایه‌ی اپلیکیشن محدود نمی‌شود و این ابزار در سطوح پایین‌تر و پروتکل‌هایی نظیر TLS ،ICMP ،TCP و UDP نیز عمل می‌کند. این ابزار همچنین پروتکل‌های HTTP و FTP و SMB را برای یافتن تلاش‌های نفوذ پنهان‌شده در قالب درخواست‌های غیرعادی بررسی می‌کند. سوریکاتا از قابلیت استخراج فایل نیز بهره می‌برد تا مدیران خود فایل‌های مشکوک را بررسی کنند.

سوریکاتا بسیار هوشمندانه طراحی شده و بار کاری خود را روی هسته‌های متعدد پردازنده و ترد‌های آن برای دستیابی به بهترین کارایی پخش می‌کند. این ابزار همچنین بخشی از بار کاری خود را روی کارت گرافیک منتقل می‌کند که قابلیت فوق‌العاده‌ای برای سِرورها محسوب می‌شود.

۴. Bro Network Security Monitor

این ابزار نیز از ابزارهای رایگان تشخیص نفوذ شبکه به‌شمار می‌آید. برو در دو حوزه عمل می‌کند: ثبت ترافیک و تحلیل. مانند سوریکاتا، برو در لایه‌ی اپلیکیشن عمل می‌کند که به تشخیص بهتر تلاش‌های نفوذ تقسیم‌شده منجر می‌شود. اولین جزء این ابزار موتور رویدادها است که اتصال‌ها و درخواست‌ها را ردیابی می‌کند. این رویدادها را بعدا اسکریپت‌های سیاست‌گذاری تحلیل می‌کنند و براساس این تحلیل اعمال بعدی انجام می‌شوند. این ویژگی برو را به ابزار تشخیص و پیشگیری نفوذ تبدیل می‌سازد. برو فعالیت‌های HTTP ،DNS ،FTP و SNMP را بررسی می‌کند. این ابزار روی یونیکس و لینوکس و OS X دردسترس است؛ اما ضعف اصلی آن نبود نسخه‌ی ویندوز است.

۵. Open WIPS NG

این ابزار متن‌باز بر شبکه‌های بی‌سیم تمرکز می‌کند. کلمه‌ی WIPS مخفف Wireless Intrusion Prevention System (سیستم پیشگیری از نفوذ بی‌سیم) است. این ابزار از سه بخش تشکیل شده‌ است: ۱. حسگر که وظیفه‌ی دریافت ترافیک بی‌سیم و ارسال آن به سِرور برای بررسی و تحلیل را برعهده دارد؛ ۲. سِرور که داده‌های ارسالی از حسگر را جمع‌آوری و تحلیل می‌کند و به حملات پاسخ مناسب می‌دهد؛ ۳. تعامل که از محیطی گرافیکی برای مدیریت سِرور و نمایش اطلاعات مربوط بهره می‌برد.

البته جالب است بدانید Open WIPS NG را توسعه‌دهنده‌ای ساخته که قبلا ابزار Aircrack NG را توسعه داده‌ است. این ابزار، ابزاری برای سرقت بسته‌ها و بازکردن گذرواژه‌ها است که بخشی جدایی‌ناپذیر از ابزارهای مربوط به هک وای‌فای محسوب می‌شود. بهتر است به این موضوع از این منظر توجه کنید که توسعه‌دهنده‌ اطلاعات زیادی درباره‌ی امنیت وای‌فای می‌داند.

۶. Samhain

Samhain ابزار رایگان تشخیص نفوذ در سطح میزبان است که قابلیت بررسی و تحلیل فایل‌های ثبت رویداد را دارد. علاوه‌برآن، این ابزار قابلیت تشخیص روت‌کیت، نظارت بر پورت‌ها، تشخیص فایل‌های اجرای SUID مشکوک و فرایندهای پنهان را نیز دارد. این ابزار به‌گونه‌ای طراحی شده‌ که سیستم‌های متعددی را با سیستم‌عامل‌های گوناگون بررسی کند و گزارشی کامل و تجمیع‌یافته از همه سیستم‌ها ارائه دهد. البته، می‌توان از این ابزار روی تنها یک رایانه هم بهره برد. Samhain روی سیستم‌های شبه‌پوسیکس (POSIX)، مانند یونیکس و لینوکس و OS X اجرا می‌شود. البته، روی ویندوز ازطریق Cygwin می‌توان از بخش نظارت این ابزار بهره برد.

Samhain

یکی از قابلیت‌های خاص این ابزار، حالت پنهان آن است که به مهاجمان اجازه‌ی شناسایی این ابزار را نمی‌دهد. بسیاری از نفوذگران پردازش‌های مربوط‌به تشخیص نفوذ را از بین می‌برند تا به‌راحتی کار خود را  انجام دهند. بااین‌حال، Samhain با بهره‌گیری از پنهان‌نگاری (Steganography) پردازش‌های خود را پنهان نگه می‌دارد. همچنین، فایل‌های لاگ و بک‌آپ‌‌های تنظیمات این ابزار با PGP رمزنگاری می‌شود تا از دست‌کاری‌شدن جلوگیری شود.

۷. Fail2Ban

این ابزار HIDS رایگان و جالبی است که برخی از قابلیت‌های مربوط به پیشگیری را نیز دارد. این ابزار درصورت تشخیص فعالیت مشکوک، به‌سرعت قوانین فایروال را به‌روز و آدرس آی‌پی مربوط به فعالیت مشکوک را مسدود می‌کند. این عمل پیش‌فرض ابزار درقبال تهدیدات است. فعالیت‌های دیگر مانند ارسال اعلانیه‌های ایمیلی تنظیم‌شدنی است. این سیستم فیلترهای پیش‌ساخته‌ای برای برخی از سرویس‌های رایج مانند Apache ،Courrier ،SSH ،FTP و Postfix دارد. هر فیلتر را یک یا چند عمل همراهی می‌کنند تا پاسخ مناسب به موارد مشکوک داده شود.

۸. AIDE

AIDE مخفف Advanced Intrusion Detection Environment (محیط پیشرفته تشخیص نفوذ) است. این ابزار HIDS رایگان به‌طور اساسی بر تشخیص روت‌کیت و مقایسه‌ی اثرها تمرکز می‌کند. وقتی AIDE را نصب می‌کنید، این ابزار پایگاه داده‌ای از داده‌های فایل‌های تنظیمی سیستم شما ایجاد می‌کند. از این پایگاه داده برای مقایسه‌ی هرگونه تغییر آتی در این فایل‌ها و خنثی‌کردن این تغییرات درصورت نیاز استفاده می‌شود.

AIDE از هر دو روش تحلیل مبتنی بر اثر و آنومالی بهره می‌برد که مبتنی بر نیاز است؛ یعنی این دو هم‌زمان استفاده نمی‌شوند. ضعف اصلی این ابزار نیز همین موضوع است. البته، AIDE ابزاری خط فرمانی است و می‌توان با استفاده از CRON job آن را در بازه‌های زمانی دلخواه اجرا کرد. پس اگر این ابزار در بازه‌های کوتاه مثلا یک‌دقیقه‌ای اجرا شود، داده‌هایی تقریبا بدون درنگ (Real-Time) خواهید داشت. AIDE در هسته خود چیزی به‌غیز از ابزار مقایسه‌ی داده نیست و اسکریپت‌های خارجی آن را HIDS واقعی کرده‌اند.

۹. Security Onion

سکوریتی آنیِن (Security Onion) غولی هیجان‌انگیز است که زمان زیادی برای شما ذخیره می‌کند. Security Onion فقط ابزار پیشگیری یا تشخیص نفوذ نیست؛ بلکه توزیع کامل لینوکس با تمرکز بر تشخیص نفوذ و نظارت بر امنیت شرکتی و مدیریت لاگ‌هاست. این توزیع از بسیاری از ابزارهایی مانند اسنورت، OSSEC، سوریکاتا و برو بهره می‌برد. Security Onion آچارفرانسه‌ای تمام‌عیار برای امنیت شرکت شماست.

Security Onion

برترین ویژگی و قوت این توزیع نصب بسیار آسانش است. شما با نصب این توزیع ابزارهای HIDS و NIDS خواهید داشت که با هر دو روش مبتنی بر اثر و آنومالی عمل می‌کنند. همچنین، این توزیع هم ابزارهای متنی دارد و هم ابزارهایی با رابط گرافیکی. ترکیبی عالی از تمامی ابزارهای موردنیازتان در این توزیع موجود است.

۱۰. Sagan

ساگان بیشتر سیستم تحلیل فایل ثبت رویداد است تا IDS واقعی؛ اما از برخی از ویژگی‌های سیستم تشخیص نفوذ نیز بهره می‌برد. این ابزار قابلیت تعامل با اسنورت و سوریکاتا را نیز دارد.

Sagan

ساگان قابلیت اجرای اسکریپت را نیز دارد که با آن می‌توان این ابزار را به سیستم پیشگیری از نفوذ نیز تبدیل کرد. استفاده از این ابزار به‌تنهایی شاید راه‌حل مناسبی نباشد؛ اما قطعا همراه قدرتمندی درکنار سایر ابزارهاست.

جمع‌بندی

سیستم‌های تشخیص نفوذ فقط قطره‌ای از دریای ابزارهای موجود برای کمک به مدیران در حفظ امنیت و اطمینان از عملکرد مطلوب سیستم‌ها هستند. هرکدام از ابزارهای معرفی‌شده کارا و قوی هستند؛ اما در اهداف باهم اندکی تفاوت دارند. انتخاب ابزار مناسب شما تاحدزیادی به سلیقه‌ی شخصی و نیازهای خاص بستگی بستگی دارد.

ددیگاه شما چیست؟ آیا برای جلوگیری از نفوذ به سیستمتان ابزاری دارید؟ آیا ابزارهای معرفی‌شده را مفید می‌دانید؟ چه ابزارهای دیگری را می‌شناسید که لایق حضور در این فهرست هستند؟ دیدگاه‌هایتان را با ما به‌اشتراک بگذارید.



تاريخ : چهار شنبه 24 بهمن 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

آمازون سرمایه‌گذاری بزرگی روی توسعه‌ی خانه‌های هوشمند کرده و هنوزهم دنبال خریدن شرکت‌هایی با فناوری جدید است تا کسب‌وکار خود را گسترش دهد. آمازون قصد دارد این‌بار روی استارتاپی هزینه کند که با ارائه‌ی روترهای مش وای‌فای معروف شده است. محصولات استارتاپ Eero سیستم وای‌فایی را فراهم می‌کند که تمام ابزارهای هوشمند خانه حتی در دورترین نقاط خانه می‌توانند به آن متصل شوند. دیو لیمپ، معاون ارشد محصولات و خدمات آمازون می‌گوید:

ما تحت‌تأثیر تیم Eero و سرعت آن‌ها در اختراع سیستم وای‌فایی قرار گرفتیم که تمام محصولات به آن متصل می‌شوند و کار می‌کنند.

eero

رقم این قرارداد و زمان بسته‌شدن آن هنوز مشخص نیست؛ اما می‌توان حدس زد فناوری آن چگونه به توسعه‌ی محصولات آمازون کمک خواهد کرد. درحال‌حاضر، محصولات زیادی مبتنی بر الکسا به بازار وارد شده‌اند که برای داشتن عملکرد صحیح باید اتصال امنی به اینترنت داشته باشند. زنگ‌های در و حسگرها و Fire TV از دیگر محصولاتی هستند که می‌توانند از مزایای فناوری Eero بهره‌مند شوند.

آمازون با مالکیت Eero به فروشگاهی تبدیل می‌شود که مشتریان می‌توانند گجت‌های خانه‌ی هوشمند و روترهای موردنیاز برای آنلاین‌کردن آن‌ها را یک‌جا بخرند. البته، این موضوع شاید برای طرفداران حریم خصوصی چندان خوشایند نباشد؛ اما خانه‌ها را هوشمندتر و زندگی را آسان‌تر می‌کند.



تاريخ : چهار شنبه 24 بهمن 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

هنوز زمان زیادی تا عرضه‌ی نسخه‌ی ۲۰۱۹ گوشی‌های آیفون باقی مانده؛ اما مانند سال‌های گذشته، شایعات درباره‌ی آن‌ها روز‌به‌روز افزایش می‌یابد. از چند ماه پیش، شایعاتی درباره‌ی طراحی، تفاوت مدل‌ها، مشخصات دوربین،طراحی جانمایی دوربین‌ها، پورت‌ها و دیگر جزئیات محصولات اپل منتشر شده‌اند.

یکی از اخبار جذاب برای طرفداران اپل و فعالان حوزه‌ی رسانه نام تولیدکننده‌ی A13، پردازنده‌های آیفون‌های جدید است. اپل برای چهارمین سال متوالی با غول تایوانی صنعت نیمه‌هادی، یعنی TSMC، همکاری می‌کند. کوپرتینویی‌ها با قرارداد مجدد با این شرکت، برتری خود را در بخش سرعت و بازدهی انرژی بیشتر خواهند کرد.

 

شرکت Taiwan Semiconductor Manufacturing Company یا به‌اختصار TSMC قبلا نیز در شایعه‌ها به‌عنوان تولیدکننده‌ی A13 معرفی شده بود. در اخبار جدید، سرویس رسانه‌ای Digitimes به‌نوعی آن شرکت را تأیید و زمان شروع تولید را نیز سه‌ماهه‌ی دوم سال جاری میلادی اعلام کرد.

تراشه‌های A12 و A11 و A10 که در مدل‌های سال‌های ۲۰۱۶ تا ۲۰۱۸ استفاده شدند، همگی طراحی اپل و ساخت TSMC بودند. تراشه‌ی آیفون‌های سال ۲۰۱۵ را نیز همین شرکت و البته با همکاری رقیب دیرین اپل، یعنی سامسونگ ساخت. گفتنی است سامسونگ پردازنده‌ی A7 اپل برای گوشیآیفون 5S را نیز ساخته بود. بااین‌حال در سال‌های اخیر، رقابت شرکت کره‌ای و آمریکایی در صنعت گوشی هوشمند افزایش یافت و به‌نوعی همکاری را دشوار کرد. البته، برخی قطعات مهم گوشی‌های اپل همچون صفحات نمایش OLED را هنوز سامسونگ تولید می‌کنند که کوپرتینویی‌ها برای آن‌ها نیز به‌دنبال تولیدکننده‌ و توزیع‌کننده‌ی جایگزین هستند.

Apple A12

TSMC توانسته فناوری ساخت تراشه‌های خود را نیز با سرعتی بیشتر از سامسونگ بهبود ببخشد. این پیشرفت‌ها قرارداد پرسود و بزرگ با کوالکام برای ساخت تراشه‌های پردازنده‌ی اسنپدراگون ۸۵۵ را برای TSMC به‌همراه داشت.

در مقام مقایسه، پردازنده‌ی اسنپدراگون ۸۴۵ تولید سامسونگ عملکرد ضعیف‌تری از A12 Bionic دارد و اپل امیدوار است A13 پردازنده‌ی اسنپدراگون ۸۵۵ را نیز پشت‌سر بگذارد. پردازنده‌ی مدنظر برای آیفون XI با همانمعماری ۷ نانومتری اسنپدراگون ۸۵۵ تولید خواهد شد، البته، بهبودهایی جزئی در آن اجرا می‌شود که سرعتش را بسیار افزایش خواهد داد.

بهبودی که در طراحی پردازنده‌های جدید اپل لحاظ می‌شود، لیتوگرافی فرابنفش (EUV) نام دارد که سامسونگ احتمالا در پردازنده‌های نسل بعدی Exynos به‌کار می‌گیرد؛ اما آن محصولات قطعا بعد از A13 اپل عرضه خواهند شد.



تاريخ : چهار شنبه 24 بهمن 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

در دنیای موتوراسپرت، مسابقات و رقابت‌های مختلفی وجود دارد و هرکدام طرفداران مخصوص به‌خود را دارند. ازفرمول یک به‌عنوان حرفه‌ای‌ترین تا رقابت‌های مختلف رالی، دریفت، درگ، هیل کِلایمب و رالی‌کراس در کشورهای مختلف قهرمانان بسیاری ظهور کرده‌اند. در بین تمام رشته‌های موتوراسپرت، تایم اَتَک (Time Attack) جایگاه ویژه‌ای دارد.

درک تایم اتک اصلا سخت نیست؛ همان‌طورکه از نام این رقابت‌ها مشخص است، در تایم اتک انواع خودروهای مسابقه‌ای در کلاس‌های مختلف تعداد مشخصی دور یک پیست را طی می‌کنند تا سریع‌ترین خودرو با کمترین زمان مقام اول را کسب کند. شرایط کلی تایم اتک ساده است؛ اما این مسابقات فوق‌العاده جذاب و نفس‌گیر برگزار می‌شود.


 


در تایم اتک، هر راننده و خودرو با بزرگ‌ترین و سرسخت‌ترین و مهم‌ترین حریف در دنیای موتوراسپرت رقابت می‌کند؛ زمان. هیچ بهانه‌ای برای عملکرد نامناسب وجود ندارد و درپایان، تنها یک راننده و خودرو مقام اول را کسب می‌کند. حمله‌کردن به زمان، به‌خصوص زمانی‌که در کلاس‌ خودروهای قدرتمند قوانین دست‌وپاگیر وجود ندارد، اوج رقابت و جذابیت خواهد بود. نبود قوانین پیچیده باعث می‌شود محدودیتی دربرابر تیم‌ها و مهندس‌ها و مکانیک‌ها وجود نداشته باشد. همین عامل هم باعث شکل‌گیری تهاجمی‌ترین و متفاوت‌ترین خودروهای دنیای موتوراسپرت در تایم اتک می‌شود. همه‌ی این موارد درکنارهم، مقدمه‌ای برای صحنه‌های تصادف دیدنی هم هست.

هدیه‌‌ی دیدنی ژاپنی‌ها به دنیای موتوراسپرت

Time Attack

اولین تایم اتک در دهه‌ی ۱۹۶۰ و در ژاپن برگزار شد. ایده‌ی اصلی این مسابقه گردهمایی خودروسازان، تیونرها، تولیدکنندگان قطعات افترمارکت، نشریه‌ها و رسانه‌های خودرو و علاقه‌مندان بود. رابطه‌ی نزدیک تولیدکنندگان و مصرف‌کنندگان خودرو که هنوزهم در ژاپن حفظ شده، یکی از دلایل شکل‌گیری فرهنگ غنی خودرو و تیونینگ این کشور است. در اولین مسابقات تایم اتک، نشریه‌های خودروِ ژاپن با هماهنگی تولیدکنندگان قطعات افترمارکت، از مالکان خودروهای سفارشی دعوت کردند درکنارهم رقابت کنند. این موضوع باعث شد مسابقات غیرقانونی خیابانی به پیست وارد شود و شرکت‌های تیونینگ، مانند HKS، مدل‌های سفارشی و مخصوص تایم اتک طراحی کنند. روند گسترش تایم اتک باورنکردنی است. پیشرفت خودروسازی ژاپن در دهه‌های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ باعث شد مدل‌های متفاوتی تولید و رکورد هر پیست شکسته شود و تایم اتک به کشورهای دیگر هم راه پیدا کند. از سال ۲۰۱۰ تاکنون، هر سال رقابت‌های جهانی تایم اتک (World Time Attack Challenge) یا به‌اختصار WTAC در سیدنی استرالیا برگزار می‌شود. در این مسابقه‌ی دیدنی، برترین‌های دنیا گردهم می‌آیند تا سریع‌ترین خودروِ جهان به‌صورت رسمی در تاریخ ثبت شود.

قوانین ساده برای رسیدن به هدفی مشترک

Time Attack 2018 Tsukuba Japan

در تایم اتک، از محدوده‌ی DRS فرمول یک و قوانین و مقررات پیچیده‌ی دیگر خبری نیست. این مسابقات درحقیقت، مشابه دورهای زمان‌گیری و تعیین خط است. هر خودرو به‌منظور آمادگی ابتدا یک دور در پیست حرکت می‌کند و سپس، به‌سرعت مسابقه اصلی دربرابر زمان با شروع در‌حال‌حرکت خودرو (Flying Lap) آغاز می‌شود و با یک دور به‌اصطلاح «سردکردن» (Cool Down) کار هر شرکت‌کننده به‌پایان می‌رسد. هر مسابقه‌ی تایم اتک در زمان مشخصی انجام می‌شود که سریع‌ترین خودرو و راننده در پایان هر دوره، مقام اول خواهند بود.

جذاب‌ترین خودروهای دنیای موتوراسپرت

Time Attack

در تایم اتک، خودروهای تک‌سرنشین با طراحی عجیب وجود ندارد؛ بلکه تمام مدل‌ها، نمونه‌ی مسابقه‌ای مدل‌های جاده‌ای و آشنا هستند. انواع خودروهای قدیمی و جدید که در بسیاری از کشورهای جهان خریدوفروش می‌شوند، در تایم اتک کنارهم قرار می‌گیرند. از هوندا سیویک تا نیسان اسکای‌لاین برای رقابت با زمان مجوز ورود به این مسابقات را دارند. به‌طور کلی، با قیمت کمی می‌توان خودروهای مجاز شرکت در تایم اتک را خرید؛ چون محدودیتی وجود ندارد. بااین‌حال، برای تبدیل این مدل به خودرویی سریع و تمام‌عیار، باید دست‌به‌جیب شد. برای برنده‌شدن در این مسابقات خرید قطعات افترمارکت باکیفیت قانونی غیررسمی است. تایم اتک میدان نمایش هنر تیونینگ خالص محسوب می‌شود. هر شرکت‌کننده باید از متفاوت‌ترین و بهترین روش‌ برای تیونینگ خودرو استفاده کند تا نهایت عملکرد ممکن دراختیار راننده قرار بگیرد. نتیجه‌ی این آزادی خلق تهاجمی‌ترین خاص‌ترین و ترسناک‌ترین خودروهای دنیا است.

Time Attack

برای رسیدن به بهترین عملکرد به جزئی‌ترین نکات توجه می‌شود. برای مثال، در کلاس خودروهای آزاد و بدون محدودیت که در ادامه معرفی می‌کنیم، کاهش وزن و هر کیلوگرم سرنوشت‌ساز خواهد بود. خودروهای تایم اتک نمایش ترکیب تیونینگ ظاهری و فنری هستند و شیشه‌های خودرو با پنل‌های سبک‌وزن کربنی و بخش‌های مختلف بدنه هم با نمونه‌های کامپوزیت یا فیبرکربن برای افزایش مقاومت و کاهش وزن تعویض می‌شوند. بین پنل‌های بدنه کمترین شکاف وجود دارد تا آیرودینامیک در بهترین حالت باشد و پیشرانه و قوای فنی هم تاحدممکن تقویت شود. برای کاهش وزن بیشتر و جاگیری کمتر، در سیستم اگزوز از خروجی‌ها بسیار کوچک استفاده می‌شود. سراگزوزها معمولا به‌صورت مستقیم از کاپوت یا از پنل درِ سرنشین جلو بیرون آمده‌اند. پس از تمام این تغییرات، خودروها چند ده سانتی‌متر عریض‌تر و طویل‌تر می‌شوند و به‌دلیل نصب باله‌های بزرگ و سیستم تعلیق سفارشی، ارتفاع تا سطح زمین هم دوبرابر حالت استاندارد کاهش پیدا می‌کند.

نهایت استفاده از جادوی آیرودینامیک

Time Attack

تنها کافی است تصویری از خودروِ مخصوص تایم اتک ببینید. برای نمونه، تویوتا GT86 سفارشی تیم HKS تصویر بالا بدون شک خودروهای این مسابقات نظیر ندارند. باله‌های بزرگ عقب‌وجلو خودروها بازیگران اصلی آیرودینامیک و یکی از دلایل مهم در عملکرد بهتر تایم اتک هستند. برای شکل‌گیری هر اسپویلر و اسپلیتر و بالچه‌ ساعت‌ها زمان صرف طراحی و آزمایش شده است. آیرودینامیک هنر استفاده از جریان هوا در عملکرد خودرو است که روزبه‌روز ابعاد جدیدی از آن کشف می‎شود. نیاز به جریان مستقیم هوا و کمترین مقاومت باعث می‌شود پنل‌های کف خودرو پیچیده، باله‌های چندگانه عقب‌وجلو، بالچه‌های جانبی و جلو و دریچه‌های بزرگ‌وکوچک در پنل‌های مختلف خودروها ایجاد شود. بزرگ‌ترین متخصصان آیرودینامیک فرمول یک و ایندی‌کار (Indycar) در طراحی کیت‌های بدنه‌ خودروهای تایم اتک همکاری می‌کنند. تیم‌های مهندسی بزرگ برای کاهش مقاومت هوا و افزایش دانفورس خودرو از روش‌های ناشناخته استفاده می‌کنند. برای مثال، در جدیدترین کیت‌های آیرودینامیک، استفاده از بالچه‌های جلو و اتصال بینشان مرسوم شده است. ازآنجاکه محدودیت در آیرودینامیک نیست، ظاهر خودروها عجیب‌تر از گذشته شده است.

باله‌های عقب‌وجلو متفاوت
Time Attack

بسیاری از علاقه‌مندان دنیای خودرو و تیونینگ از انواع باله و اسپویلر برای زیبایی استفاده می‌کنند؛ اما خودروهای تایم اتک در سطح دیگری قرار می‌گیرند. باله‌های جلو در این خودروها بی‌مانند است. برای نمونه، پورشه 968 تیونینگ PR Technology تصویر بالا را درنظر بگیرید. این مدل با آیرودینامیک پیشرفته در جلو و کف و عقب درکنار ۱۴۰۰ اسب‌بخار قدرت از پیشرانه‌ی ۴ لیتری، یکی از خودروهای سریع‌ تایم اتک جهان است. باله‌ی جلو در این خودرو تا ۳ تن نیروی رو‌به‌پایین (دانفورس یا Downforce) به چرخ‌های جلو وارد می‌کند که ۳ برابر بیشتر از سوپراسپرت مک‌لارن سنا GTR است. آزمایش باله‌های جلو در چند سال اخیر بیشتر شده است. حاصل این آزمون‌وخطا ظهور اسپویلرهای بزرگ و عریض جلو و بالچه‌های اطراف اسپلیتر جلو موسوم به «باله‌های بی‌نهایت» است. درباره‌ی نبود محدودیت آیرودینامیک در تایم اتک صحبت کردیم؛ اما در مسابقات جهانی WTAC، شرایط کمی فرق می‌کند. در قوانین WTAC، نواحی قابل‌استفاده‌ی سپر جلو برای آیرودینامیک بدون محدودیت ذکر شده تا خودرو به هواپیمایی کامل تبدیل نشود.

Time Attack

مهندسان برای دورزدن این قانون از باله‌های بی‌نهایت استفاده می‌کنند که برخلاف نمونه‌های سنّتی صاف، خمیده هستند. با این روش می‌توان روی باله‌ی بی‌نهایت خمیده، بالچه‌های بیشتر نصب کرد. حاصل نصب انواع باله و بالچه در جلو این است که جریان هوا در چند ناحیه کنترل می‌شود. این، یعنی کاهش مقاومت و افزایش دانفورس در پیچ‌ها و به‌دنبال آن، استفاده از سیستم تعلیق نرم‌تر برای افزایش چسبندگی است. بنابراین، نباید خودروهای تایم اتک را با نمونه‌های تیونینگ نمایشی مقایسه کرد. استفاده از باله‌های مختلف و آیرودینامیک پیچیده در جلو، به‌معنی استفاده از باله‌ی بزرگ‌تر در عقب است. اسپویلرهای عریض و غول‌پیکر یکی از ویژگی‌های جذاب خودروهای تایم اتک است که چسبندگی در محور عقب را ممکن می‌کنند. معمولا اسپویلرهای چندگانه‌ی عقب با ترکیب برآمدگی کوتاه روی سپر عقب طراحی می‌شوند تا ثبات فرمان‌پذیری در بهترین حالت ممکن باشد. در خودروهای قدرتمند تایم اتک از دمپرهای گران‌قیمت و کمک‌فنرهای حرفه‌ای با درجه‌ی تنظیم بالا استفاده می‌شود تا دانفورس در تعادل قرار بگیرد. در هر هاب چرخ، بازوهای دوجناغی کاملا سفارشی تعلیق قرار گرفته است.

تنوع کلاس و خودروها

Time Attack

یکی از ویژگی‌های برتر تایم اتک طبقه‌بندی کلاس‌ها و امکان شرکت با هر مدل خودرو است؛ از کلاس خودروهای قدیمی و ارزان تا مدل‌های چندصدهزار دلاری مجهز به بسته‌ی آیرودینامیک دیوانه‌کننده و بیش از ۱۰۰۰ اسب‌بخار قدرت. در مسابقات WTAC، چهار کلاس Clubsprint ،Open ،Pro Am و Pro وجود دارد. کلاس کلاب‌اسپرینت مخصوص استانداردترین خودروها با آیرودینامیک محدود است. محدودیت‌های آیرودینامیک این کلاس پس از استفاده‌ی بیش‌ازحد شرکت‌کنندگان در چند سال اخیر افزایش پیدا کرد. خودروهای کلاب‌اسپرینت باید از پیشرانه‌ی استاندارد کارخانه‌ای و بدون افزایش تعداد سیلندر استفاده کنند؛ اما محدودیت در تقویت قدرت خروجی وجود ندارد. تنها عامل‌های محدودکننده‌ی تیونینگ پیشرانه و به‌طورکلی این کلاس، حداقل وزن ۱۴۲۵ کیلوگرم یا ۵ درصد کمتر از وزن کارخانه‌ای و استفاده‌نکردن از جعبه‌دنده‌های سکوئنشال و راننده‌ی آماتور است.

Time Attack

کلاس آزاد (Open) آغازکننده‌ی بخش پرخرج WTAC است که در آن، شرکت‌کنندگان آماتور با‌ هدف حرفه‌ای‌شدن با همکاری تیونرها رقابت می‌کنند. در این کلاس، محدودیت‌های آیرودینامیک بسیار کمتر از کلاب‌اسپرینت است؛ اما بازهم حداقل وزن خودرو باید ۱۲۵۷ کیلوگرم یا منفی ۱۵ درصد مدل کارخانه‌ای باشد. استفاده از پنل‌های فیبرکربن و جعبه‌دنده‌ی سکوئنشال مجاز است. عملکرد خودروهای کلاس آزاد مشابه نمونه‌های DTM و V8 Supercar است. کلاس Pro Am بخش مقدماتی دنیای آیرودینامیک پیچیده است و قوانین آن مشابه Pro است؛ به‌جز اینکه ورود رانندگان حرفه‌ای و استفاده از سیستم تزریق نیتروژن مجاز نیست. خودروهای Pro Am می‌توانند از ورق‌های پلی‌کربنات به‌جای شیشه، پنل‌های کامپوزیت یا فیبرکربن و پدال تعویض‌دنده استفاده کنند؛ اما وزن به حداقل ۱۲۰۰ کیلوگرم یا منفی ۲۰ درصد نمونه‌ی کارخانه‌ای خودرو محدود شده است. کلاس Pro میدان مبارزه‌ی بزرگ‌ترین و حرفه‌ای‌ترین تیم‌ها محسوب می‌شود. بهترین‌های تایم اتک جهان در این کلاس قرار دارند. تمام‌ بخش‌های بدنه‌ی خودرو می‌تواند از کامپوزیت باشد؛ اما کفی و پنل جداکننده‌ی کابین و کاپوت باید نمونه‌ی کارخانه‌ای باشد. این محدودیت برای استفاده‌نکردن از شاسی تمام‌کامپوزیت قرار داده شده تا خودروهای تایم اتک به نمونه‌های فرمول یک و LMP1 تبدیل نشوند. هیچ محدودیتی در پیشرانه و قوای فنی وجود ندارد و معمولا خودروهای کلاس Pro بیش از ۱۰۰۰ اسب‌بخار قدرت دارند. باتوجه‌به اینکه حداقل وزن به ۱۲۰۰ محدود شده و استفاده از سیستم تزریق نیتروژن آزاد است، نسبت قدرت به وزن خودروهای این کلاس باورنکردنی است.

سرعت و پیچیدن در هماهنگی کامل

Time Attack

خودروهای تایم اتک روی شاسی نمونه‌های استاندارد جاده‌ای قرار دارند؛ اما وقتی قدرت فراوان و بسته‌ی آیرودینامیک را ترکیب کنیم، هیولایی ترسناک ظاهر می‌شود. دانفورس بالا به‌معنی پیچیدن با سرعت دیوانه‌وار است. درحقیقت در پیچ ملایم، این خودروها با سرعت ۲۷۵ کیلومتر‌برساعت حرکت می‌کنند. باورکردنی نیست که یک دستگاه نیسان S13 قدیمی در پیست ۲.۶ کیلومتری زمان ۱ دقیقه و ۲۲ ثانیه را ثبت و سپربه‌سپر خودروِ فرمول یک حرکت می‌کند. پیست سوکوبا ژاپن (Tsukuba) یکی از میدان‌های اصلی تایم اتک است. این پیست کوتاه، ولی پرپیچ‌وخم نمونه‌ی مناسبی از پیشرفت‌ مهندسی خودروها محسوب می‌شود. حدود ۱۰ سال پیش، یک دور پیست سوکوبا با زمان یک دقیقه ناممکن بود؛ اما در سال ۲۰۱۹، رکورد تایم اتک این پیست به ۴۹ ثانیه رسیده است.

نقش مهم لاستیک‌ها در مسابقات و احتمال تصادف

Time Attack

هدف هر راننده در تایم اتک، ثبت سریع‌ترین زمان است. با استفاده از قدرت پیشرانه تنظیمات مناسب شاسی، چسبندگی مکانیکی، آیرودینامیک و دانفورس شرکت‌کنندگان با زمان رقابت می‌کنند. در‌این‌بین، عاملی حیاتی می‌تواند شرایط را تغییر دهد؛ لاستیک‌ها. در مسابقات تایم اتک، کشورهای مختلف قوانین کمی متفاوت است؛ اما در WTAC، تمام خودروها باید از لاستیک‌های سمی‌اِسلیک (Semi-slick یا نیمه‌مسابقه‌ای) یوکوهاما Advan A050 استفاده کنند. برخلاف بسیاری از رشته‌های موتوراسپرت دیگر، استفاده از لاستیک‌های مسابقه‌ای اسلیک صاف در تایم اتک مجاز نیست. محدودکردن تمام خودروها به نوعی لاستیک سمی‌اسلیک در تعداد مشخص، احتمال تقلب که در بسیاری از رکوردگیری‌های پیست نوربرگ‌رینگ وجود دارد، تقریبا از بین برده و تمرکز تیم‌ها به ارتقای فنی و آیرودینامیک محدود شده است.

رانندگی با نهایت سرعت و قدرت احتمال تصادف را افزایش می‌دهد. هر راننده پس از یک دور پیست، برای ثبت زمان سریع‌تر تلاش می‌کند که باید ترمز‌گیری دیرتر قبل از پیچ و گازدادن زودتر پس از پیچ را درنظرگرفت. این وضعیت فشار زیادی به خودرو و راننده وارد می‌کند که گاهی انحراف از مسیر و تصادف پایان آن خواهد بود.

جذابیت مسابقات در ترکیب با دیگر رشته‌ها

فرمول دریفت / Formula Drift

رقابت‎های تایم اتک معمولا طولانی هستند و امکان نمایش پرچم قرمز و توقف مسابقه پس از اشتباه راننده‌ها همیشه وجود دارد. معمولا برای جلوگیری از یکنواخت‌شدن مسابقات برای مخاطبان بین زمان‌گیری‌‌ها و پایان دوره، برنامه‌های نمایشی اجرا می‌شوند. حرکت‌ نمایشی و دریفت یکی از بخش‌های جذاب‌ استراحت تایم اتک است که تماشای آن جذابیت خاصی دارد. دیدن نیسان S13 یا GT-R با کیت آیرودینامیک بزرگ و سپس، نمونه‌ی مخصوص دریفت آن، تجربه‌ی جالبی است. علاوه‌براین، دست‌اندرکاران WTAC در مسیر مستقیم پیست سیدنی نبرد قدرتمندترین خودروهای درگ را هم ممکن کرده‌اند. گفتنی است سال گذشته قدرتمندترین نیسان GT-R دنیا در زمان استراحت تایم اتک استارت خورد.


 

 

 


تاريخ : چهار شنبه 24 بهمن 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

نتایج پژوهشی جدید در دانشگاه کالیفرنیای لس‌آنجلس نشان می‌دهد مردانی که خطر سرطان پروستات در آن‌ها کم یا متوسط است، می‌توانند میزان پرتودرمانی بیشتری در دوره‌ی بسیار کوتاه‌تری دریافت کنند و به همان نتیجه‌ی موفق دوره‌ی درمانی بلندتر برسند.

این نوع درمان که «پرتودرمانی استریوتاکسی بدن» نام دارد، نوعی پرتودرمانی با پرتوهای خارجی است که طول دوره‌ی درمان را از ۴۵ روز به ۴ تا ۵ روز کاهش می‌دهد.

 

این رویکرد از سال ۲۰۰۰ استفاده شده؛ اما به‌دلیل نگرانی درباره‌ی میزان اثربخشی و ایمنی آن در بلندمدت، هنوز به‌طور گسترده به‌کار گرفته نشده است.

دکتر عمر کیشان، استادیار رادیوتراپی انکولوژی در دانشکده‌ی دیوید گفن در دانشگاه کالیفرنیای لس‌آنجلس و از نویسندگان ارشد این پژوهش می‌گوید:

اکثر مردان مبتلا به سرطان پروستات با خطر کم یا متوسط، پرتودرمانی‌ متداول را دریافت می‌کنند و برای این منظور باید به‌طور متوسط ۹ هفته و هرروز درمان شوند. این فرایند می‌تواند برای بیماران دشوار باشد و وقفه‌ی بزرگی در زندگی آن‌ها به‌وجود آورد. باتوجه‌به پیشرفت‌هایی که در فناوری مدرن اتفاق افتاده، دریافته‌ایم بهره‌گیری از پرتودرمانی استریوتاکسی بدن که از مقدار بیشتری پرتو استفاده می‌کند، می‌تواند در مدت بسیار کوتاه‌تر و با همان ایمنی و تأثیر دوره‌ی بلندمدت انجام شود و نه‌تنها عوارض جانبی بیشتری ندارد؛ بلکه اختلالی در درمان هم ایجاد نمی‌کند.

سرطان پروستات

این تیم پژوهشی داده‌های ۲،۱۴۲ مرد مبتلا به سرطان پروستات با خطر کم و متوسط را در تمامی مؤسساتی تحلیل کردند که بین سال‌های ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۲ با پرتودرمانی استریوتاکسی بدن درمان می‌شدند. این بیماران مرد به‌طور متوسط برای مدت ۶.۹ سال بررسی شدند که بیش از نیمی از آن‌ها، معادل ۵۳ درصد، به بیماری با خطر کم و ۳۲ درصد به بیماری کم‌تهاجمی با خطر متوسط و ۱۲ درصد به شکل‌های تهاجمی‌تر بیماری با خطر متوسط مبتلا بودند. میزان عود سرطان در بیماری با خطر کم ۴.۵درصد و برای بیماری کم‌تهاجمی با خطر متوسط ۸.۶ درصد و برای شکل‌های تهاجمی‌تر بیماری با خطر متوسط ۱۴.۹ درصد بود. به‌طور کلی، عود بیماری برای مبتلایان با خطر متوسط ۱۰.۲ درصد برآورد شد. این آمار به ارقام شکل‌های رایج‌تر پرتودرمانی شباهت دارد که برای بیماری با خطر کم معادل ۵ درصد و برای بیماری با خطر متوسط معادل ۱۰ تا ۱۵ درصد است. دکتر کریستوفر کینگ، استاد انکولوژی رادیوتراپی و دانشمند مرکز سرطان دانشگاه کالیفرنیای لس‌آنجلس، دراین‌باره می‌گوید:

نشان‌دادن برتری پرتودرمانی استریوتاکسی بدن ازنظر اثربخشی و عوارض جانبی درمقایسه‌با سایر اشکال پرتودرمانی، از نکات مهم این پژوهش به‌شمار می‌رود. با بررسی داده‌های بلندمدت بیماران می‌توانیم به‌جرئت این درمان را به همه‌ی بیماران مبتلا به سرطان پروستات پیشنهاد دهیم.

تیم پژوهشی مذکور پیش‌تر دریافته بود پرتودرمانی استریوتاکسی بدن کم‌هزینه‌تر از سایر روش‌ها است؛ زیرا در این روش به درمان‌های کمتری نیاز است. تیم پژوهشی دیگری نیز به سایر مزایای این پرتودرمانی نظیر نارضایتی کمتر از نحوه‌ی درمان اشاره می‌کند. کیشان می‌گوید:

داده‌ها نشان می‌دهد اکثر مردان بررسی‌شده با گذشت ۷ سال از بهبودی‌شان،‌ دیگر مبتلا به بیماری سرطان نیستند. درعین‌حال، هیچ مدرکی پیدا نکردیم که عوارض زیان‌بار این درمان را در بلندمدت نشان دهد. درواقع، نه‌تنها تأیید می‌کنیم این روشی ایمن و مؤثر است؛ بلکه شواهد مهمی ارائه می‌دهیم که آن را گزینه‌ی درمانی مناسبی برای مردان مبتلا به سرطان پروستات با خطر کم و متوسط به‌حساب می‌آورد.



تاريخ : چهار شنبه 24 بهمن 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

سیستم‌عامل اندروید همواره به قابلیت‌های بی‌شمار شخصی‌سازی و دست‌کاری‌ها شهرت دارد و یکی از دلایل محبوبیت آن نیز همین است. هرچند شخصی‌سازی‌هایی از نوع نصب لانچر و ویجت به‌سادگی امکان‌پذیر هستند، دست‌کاری‌های سیستمی عموما نیازمند دسترسی روت هستند. با روت‌کردن دستگاه اندرویدی امکان دست‌کاری‌های وسیع در هسته‌ی سیستم‌عامل برایتان فراهم می‌شود و می‌توانید تغییراتی اعمال کنید که بدون روت هرگز امکان آن را نداشتید. قدم بعدی در گسترش دسترسی‌ها آنلاک بوت‌لودر است. البته در نسخه‌های جدید اندروید، این بوت‌لودر است که باید ابتدا آنلاک شود تا امکان روت‌کردن دستگاه فراهم شود. به‌هرترتیب، بازکردن بوت‌لودر سبب می‌شود بتوانید ریکاوری کاستوم را روی دستگاه اندرویدی نصب کنید و از این طریق حتی رام کاستوم را فلش کنید تا تجربه‌ی کاملا متفاوتی از کار با دستگاهتان داشته باشید.

مشکلی که درنتیجه‌ی انجام این کار پدید می‌آید، این است که پایداری رام اصلی فدای شخصی‌سازی بیشتر می‌شود؛ اما چه کنیم هم رام اصلی پایدار را حفظ کنیم و هم دسترسی‌ها را افزایش دهیم و تغییرات سیستمی دلخواه را در رام اعمال کنیم؟

فریم‌ورک اکسپوزد (Xposed Framework) ابزار خلاقانه‌ای است که امکان یادشده را برای شما به‌ارمغان می‌آورد. نصب و استفاده از این ابزار بسیار ساده است و ماژول‌های بسیار متنوع آن شما را از نصب رام‌های کاستوم بی‌نیاز می‌کند. در این مقاله‌ی زومیت، اکسپوزد و نحوه‌ی نصب آن روی نسخه‌های اخیر اندروید را معرفی می‌کنیم.

سلب مسئولیت: دست‌کاری‌های سیستمی همواره با درصدی از ریسک همراه هستند؛ ازاین‌رو، زومیت مسئولیتی درقبال آسیب احتمالی به گوشی یا ازدست‌رفتن اطلاعات شما ندارد.

اکسپوزد چیست و چگونه کار می‌کند؟

همان‌طورکه اشاره کردیم، اکسپوزد ابزار کارآمدی برای اندروید است که امکان اعمال تغییرات سیستمی را برای کاربر فراهم می‌کند. توسعه‌دهنده‌ی این ابزار rovo89 از کاربران انجمن معروف XDA محسوب می‌شود که سال‌های متمادی است آن را برای نسخه‌های جدید اندروید بهینه‌سازی می‌کند. اگرچه اکسپوزد به‌تنهایی کار خاصی انجام نمی‌دهد، ماژول‌های متعددی دارد که به‌عنوان ابزار اعمال آن‌ها عمل می‌کند تا ایجاد تغییر و بازگردانی آن به‌آسانی یک لمس و یک راه‌اندازی مجدد باشد.

فریم‌ورک اکسپوزد برای ماژول‌ها این امکان را ایجاد می‌کند که در رویه‌ی اجرای جاوا در اپلیکیشن‌ها مداخله کنند. فرقی نمی‌کند اپلیکیشن سیستمی یا کاربر نصب کرده باشد، اکسپوزد می‌تواند ماژول خود را در قبل یا میانه یا به‌جای بخشی از آن اپلیکیشن به‌اجرا درآورد.

اکسپوزد / Xposed

برای مثال، اپلیکیشن جی‌میل را تصور کنید. وقتی ایمیل جدیدی دریافت می‌کنید، به‌طور پیش‌فرض اعلانی برایتان به‌نمایش درمی‌آید که دکمه‌های حذف و پاسخ را در خود جای داده است. یکی از ماژول‌های اکسپوزد می‌تواند یک دکمه با عنوان «خوانده‌شده» به این دکمه‌ها اضافه کند تا با زدن روی آن، بدون بازکردن ایمیل آن را به‌شکل خوانده‌شده ذخیره کنید.

اکسپوزد با مجیسک چه تفاوتی دارد؟

Magisk VS Xposed

مجیسک و اکسپوزد هر دو از ابزارهای کاربردی و بسیار محبوب کاربران اندروید هستند. ازلحاظ قدمت، اکسپوزد ابزار قدیمی‌تری است؛ اما مجیسک که به‌تفصیل در این مقاله به آن پرداخته شده، ابزار نسبتا جدیدی به‌شمار می‌رود. به‌همین‌دلیل، می‌توان گفت تنوع ماژول‌های اکسپوزد بیشتر است. گذشته از این، دو ابزار درعین شباهت، تفاوت‌هایی نیز دارند که درادامه به آن اشاره می‌کنیم.

۱. سیستمی دربرابر غیرسیستمی

مجیسک بخش عمده‌ای از شهرت و محبوبیتش را مدیون روش کار غیرسیستمی است. این ابزار بدون دست‌کاری فایل‌های سیستمی و فقط با دست‌کاری پارتیشن‌بوت تغییرات مدنظر را اعمال می‌کند. درنتیجه، وقتی سیستم‌عامل فایل سیستمی را فراخوانی می‌کند، فایل دلخواه به‌جای فایل سیستمی اصلی تحویل سیستم‌عامل می‌شود. در این حالت، فایل سیستمی اصلی دست‌نخورده باقی خواهد ماند تا کاربر مشکلی در دریافت به‌روزرسانی‌های OTA یا استفاده از اپلیکیشن‌های وابسته به SafetyNet نداشته باشد.

در سوی دیگر، اکسپوزد به‌محض نصب در سیستم دخل‌وتصرف می‌کند. این امر موجب ازکارافتادن اپلیکیشن‌هایی می‌شود که سیستم SafetyNet گوگل از آن محافظت می‌کند. بنابراین، امکان اجرای گوگل Pay یا نت‌فلیکس یا حتی Pokemon Go را نخواهید داشت. علاوه‌بر این‌ها، هر اپلیکیشنی که با روت مشکل داشته باشد (مثل اپلیکیشن‌های بانکی) می‌تواند خود را پشت SafetyNet پنهان کند. البته، می‌توانید اکسپوزد را به‌صورت ماژول مجیسک نیز نصب کنید تا چنین مشکلاتی پیش نیاید؛ به‌همین‌دلیل، در این آموزش نحوه‌ی نصب اکسپوزد ازطریق مجیسک را نیز بیان می‌کنیم.

۲. ماژول‌ها

کاربرد اصلی اکسپوزد این است که در نقش فریم‌ورک امکان نصب ماژول‌ها را فراهم می‌کند. ماژول‌ها ماد‌های کاستومی هستند که می‌توانند انواع و اقسام تغییرات سیستمی را ایجاد کنند. بهترین نکته درباره‌ی اکسپوزد، پایگاه ماژول وسیع آن است. با نصب اکسپوزد، به مخزن بزرگی از ماژول‌ها دسترسی خواهید داشت. نصب ماژول‌ها به‌سادگی نصب اپلیکیشن است؛ اما غالبا پس از نصب، نیاز به راه‌اندازی مجدد (Reboot) دستگاه خواهید داشت.

مجیسک نیز ماژول‌های زیادی را پشتیبانی می‌کند؛ اما تنوع ماژول‌های آن به‌اندازه‌ی اکسپوزد نیست. اپلیکیشن مجیسک با نام مجیسک منجر (Magisk Manager) به شما امکان نصب انواع مادها از مخزن این برنامه را می‌دهد. یکی از این مادهای محبوب دسترسی روت است. اکسپوزد نیز به‌شکل ماژول برای مجیسک دردسترس است و حتی می‌تواند به‌صورت غیرسیستمی کار کند؛ بنابراین، می‌توانید از اکسپوزد درکنار مجیسک استفاده کنید تا به مشکلات SafetyNet برنخورید.

۳. ابزار روت

وقتی از دست‌کاری‌های جدی در اندروید صحبت می‌کنیم، روت پیش‌نیاز اساسی به‌حساب می‌آید. مجیسک می‌تواند به‌صورت غیرسیستمی دسترسی روت را برایتان فراهم آورد. درمقابل، اکسپوزد برای اجرا نیازمند دسترسی روت است و قبل از اینکه بتوانید از آن استفاده کنید، باید دستگاه روت باشد.

بنابراین، مجیسک ابزاری همه‌کاره است؛ درحالی‌که اکسپوزد برای اجرا نیازمند روت است. دو ابزار یادشده شباهت‌هایی دارند؛ اما در نوع عملکرد کاملا متفاوت هستند. مجیسک تغییرات را به‌شکل لایه‌ای روی سیستم اعمال می‌کند؛ اما اکسپوزد مستقیما سیستم را تغییر می‌دهد. برخی کاربران لایه‌ی اضافی را نمی‌پسندند و ترجیح می‌دهند مستقیما پارتیشن سیستمی را دست‌کاری کنند که البته این کار مشکلات مرتبط‌با SafetyNet را دربر دارد؛ مشکلی که شاید برای کاربران خارج از کشور اهمیت ویژه‌تری داشته باشد.

نصب اکسپوزد روی اندروید ۵ لالیپاپ و بالاتر

هرچند اکسپوزد روی نسخه‌های قبل از اندروید لالیپاپ، مثل کیت‌کت، نیز نصب‌شدنی است، روال انجام کار برای نسخه‌های قدیمی کمی متفاوت است. ازآنجاکه طبق آمار اکثر گوشی‌های اندرویدی اندروید ۵ و بالاتر را اجرا می‌کنند، در این مقاله، دو روش نصب این ابزار روی نسخه‌های اخیر اندروید را آموزش می‌دهیم: یکی به‌صورت مجزا و ازطریق ریکاوری و دیگری به‌کمک مجیسک.

برای نصب اکسپوزد روی اندروید نوقا و بالاتر مراحل زیر را طی کنید.

روش اول: نصب مستقل ازطریق ریکاوری

پیش‌نیازها

مراحل انجام کار

۱. فایل نصبی اکسپوزد و اکسپوزد فریم‌ورک SDK متناسب با گوشی خود را دانلود کنید. برای مثال، نسخه‌ی SDK برای اندروید ۸ اوریو ۲۶ و برای اندروید ۸.۱ اوریو ۲۷ است. به‌همین ترتیب، نسخه‌های بالاتر اندروید نسخه‌ی SDK بالاتر و نسخه‌های پایین‌تر نسخه‌های SDK پایین‌تر دارند.

۲. فایل‌های دانلودشده را به دستگاه اندرویدی‌تان منتقل کنید.

۳. فایل نصبی APK را نصب کنید.

Xposed Installer

۴. وارد ریکاوری شوید. برای این کار در اکثر گوشی‌ها کافی است دستگاه را خاموش کنید. سپس، همزمان دکمه‌های پاور و ولوم بالا را نگه دارید.

۵. در ریکاوری، پس از لمس گزینه‌ی Install فایل زیپ اکسپوزد را پیدا و پس از زدن روی آن، با سوایپ‌کردن روی دکمه‌ی پایین صفحه آن را نصب کنید.

TWRP Xposed

۶. در انتها، روی Wipe cache/dalvik بزنید و سپس، دستگاه را راه‌اندازی مجدد کنید.

Xposed Installer

پس از بالا آمدن دستگاه، وارد برنامه‌ی اکسپوزد شوید. یک تیک سبزرنگ مشاهده خواهید کرد که به‌منزله‌ی نصب صحیح و فعال‌بودن سرویس است.

روش دوم: نصب ازطریق مجیسک

پیش‌نیازها

مراحل انجام کار

۱. مجیسک منجر را نصب و اجرا کنید.

۲. روی دکمه‌‌ی منو در قسمت بالا سمت چپ بزنید و Downloads را انتخاب کنید.

مجیسک / Magisk

۳. در این قسمت، اسکرول و جست‌وجو کنید تا نسخه‌ی فریم‌ورک SDK متناسب با اندروید خود را پیدا کنید.

۴. روی دکمه‌ی دانلود قرارگرفته درکنار نام ماژول بزنید و در پنجره‌ی بازشده برای نصب Install را لمس کنید.

مجیسک / Magisk

۵. در این مرحله، برنامه فریم‌ورک اکسپوزد را دانلود و نصب خواهد کرد. پس از اتمام، دستگاه را راه‌اندازی مجدد کنید تا ماژول اکسپوزد فعال شود.

 

 

Xposed

توجه کنید فایل نصبی اکسپوزد در این روش دست‌کاری شده و با فایل نصبی موجود در روش اول تفاوت دارد. پس، لازم است برای نصب و راه‌اندازی موفق، در هر روش از نسخه‌ی مربوط به همان روش استفاده کنید.

نصب و استفاده از ماژول‌های اکسپوزد

پس از اجرای موفق اکسپوزد، می‌توانید به بخش دانلود‌ها یا ماژول‌ها بروید و ماژول دلخواه را نصب کنید. پس از هر نصب، به‌منظور فعال‌سازی ماژول دستگاه باید راه‌اندازی مجدد شود.

مراحل انجام کار

۱. اکسپوزد را اجرا کنید و وارد بخش Downloads شوید تا فهرست ماژول‌های موجود برای شما به نمایش درآید.

۲. روی ماژول دلخواه بزنید و دانلود را لمس کنید تا فایل apk به‌منظور نصب دستی دانلود شود.

۳. پس از نصب ماژول مدنظر، در منوی کشویی برنامه‌ به بخش Modules بروید و خانه‌ی روبه‌روی ماژول را تیک بزنید تا فعال شود.

۴. در این مرحله، از شما خواسته می‌شود به‌منظور فعال‌سازی ماژول دستگاه را راه‌اندازی مجدد کنید. با راه‌اندازی مجدد دستگاه، تغییرات دلخواهتان اعمال خواهند شد.

تعدادی از ماژول‌های برتر اکسپوزد

در این قسمت، از بین ماژول‌های متنوع اکسپوزد، ۱۰ ماژول کاربردی و برتر را به شما معرفی می‌کنیم.

بهترین ماژول‌های اکسپوزد

۱. Amplifier Battery

باتری همواره یکی از دغدغه‌های کاربران گوشی‌های هوشمند بوده است. امپلی‌فایر باتری ماژولی است که تأثیر بسزایی بر بهبود مصرف باتری گوشی اندرویدی‌تان می‌گذارد. با استفاده از این ماد، به‌آسانی دلیل کاهش عمر باتری گوشی خود را کشف می‌کنید. به‌علاوه، این برنامه به شما خواهد گفت کدام برنامه را می‌توانید بدون مشکل جهت افزایش عمر باتری محدود کنید و محدودکردن کدام برنامه مشکل‌ساز می‌شود. هرچند استفاده از این ماژول رایگان است، برای آنلاک‌کردن برخی ویژگی‌های پیشرفته‌ی آن به نسخه‌ی پرو نیاز دارید که باید آن را بخرید.

Amplify Battery

۲. BootManager

هربار که گوشی راه‌اندازی می‌شود، تعدادی از اپلیکیشن‌ها بدون اطلاع در پس‌زمینه اجرا می‌شوند. البته، برخی از برنامه‌ها باید اجرا شوند؛ چراکه جزوی از روند طبیعی اجرای اندروید هستند. بااین‌حال، برخی دیگر که اجرای آن‌ها در هنگام راه‌اندازی دستگاه لزومی ندارد می‌توانند از فرایند بوت‌آپ حذف شوند تا فشار کمتری به دستگاه وارد شود. ماژول بوت منجر این کار را با کیفیت مطلوبی انجام می‌دهد.

۳. CrappaLinks

این ماد یا دست‌کاری بسیار محبوب است؛ چراکه با پیونددادن اپلیکیشن‌ها به لینک‌ها تجربه‌ی کاربری را بهبود می‌بخشد. برخی مواقع، ممکن است روی لینک یوتیوب بزنید؛ اما ویدئوی آن به‌جای اپلیکیشن یوتیوب در مرورگر بازشود. این موضوع گاهی آزاردهنده است. CrappaLink به‌سادگی و بدون نیاز به تنظیمات پیشرفته این مسئله را حل می‌کند.

۴. Flat Style Colored Bars

در بسیاری از اپلیکیشن‌ها، نوار وضعیت رنگ تیره‌تری درمقایسه‌با رنگ اپلیکیشن درحال‌اجرا به‌خود می‌گیرد. در بسیاری دیگر نیز، کلیدهای ناوبری به رنگ‌های کاملا مشکی یا کاملا سفید درمی‌آیند. Flat Style Colored Bars ماژولی است که امکان شخصی‌سازی موارد ذکرشده را می‌دهد. با استفاده از این ماد می‌توانید رنگ نوار وضعیت و کلیدهای ناوبری را با رنگ اپلیکیشن در‌حال‌اجرا یکسان کنید تا همه‌‌چیز یکد‌ست‌ به‌نظر آید.

۵. Gravity Box

یکی از ماژول‌های مهم‌ و مشهور اکسپوزد گرویتی باکس است. این ماژول ترکیبی از چندین ابزار است. با استفاده از گرویتی باکس می‌توانید صفحه‌ی قفل، نوار وضعیت، نوار ناوبری، نمایشگر، منوی پاور و... را شخصی‌سازی کنید. بنابراین، اگر قرار باشد از ماژول‌های معرفی‌شده در این بخش یکی را به‌عنوان کاربردی‌ترین انتخاب کنیم، آن ماژول گرویتی باکس خواهد بود؛ چراکه در تمامی بخش‌های گوشی گزینه‌هایی برای شخصی‌سازی دراختیارتان می‌گذارد.

۶. Greenify

Greenify

گرینیفای یکی از برنامه‌های محبوب اندروید حتی برای گوشی‌های روت‌نشده است؛ اما این برنامه اگر به‌عنوان ماژول اکسپوزد استفاده شود، قابلیت‌های آن دوچندان خواهد شد. گرینیفای امکان Hibernate کردن برنامه‌ها را در هنگام قفل‌بودن گوشی فراهم می‌کند. بدین‌ترتیب، می‌توانید برنامه‌هایی که به‌صورت مرتب استفاده نمی‌شوند و نیازی به فعال‌بودنشان نیست، در حالت Sleep یا غیرفعال قرار دهید. این کار در مواقعی که از گوشی استفاده نمی‌کنید، باعث کاهش مصرف باتری می‌شود.

۷. NeverSleep

این ماژول به برنامه‌های مشخص امکان روشن نگه‌داشتن نمایشگر را می‌دهد. درنتیجه، به‌جای اینکه مدت روشن‌ماندن صفحه را برای کل سیستم افزایش دهید، می‌توانید آن را طوری تنظیم کنید که فقط درصورت اجرای اپلیکیشن‌هایی خاص صفحه خاموش نشود. این ابزار ساده می‌تواند در مواقعی مفید واقع شود که مثلا در گوشی یا تبلت مطالعه یا دستور آشپزی را دنبال می‌کنید.

۸. PinNotif

برخی کاربران دوست دارند از اعلان برای یادآوری استفاده کنند. تنها ایراد این است که گاهی ناخواسته اعلان‌ها را می‌بندیم. پین نوتیف امکان سنجاق‌کردن اعلان‌ها را می‌دهد. درصورت استفاده از این ماژول، کافی است انگشت خود را روی اعلان دلخواه نگه دارید تا سنجاق شود. برای درآوردن از حالت سنجاق نیز همین کار را تکرار کنید تا هر زمان دیگر نیازی نداشتید بتوانید اعلان را با سوایپ‌کردن حذف کنید.

۹. Xblast Tools

Xblast

این ماژول ازلحاظ چندمنظوره‌بودن به گرویتی باکس شباهت دارد. اکس بلست تولز دست‌کاری‌هایی درزمینه‌ی نوار وضعیت، نوار ناوبری، دکمه‌های ولوم صدا، چندوظیفگی و... را شامل می‌شود. در این ماژول، گزینه‌های شخصی‌سازی بسیار متنوع هستند و ازاین‌نظر می‌تواند گزینه‌ی بسیار مناسبی برای کاربرانی باشد که تمایل دارند شخصی‌سازی‌های زیادی را اعمال کنند.

۱۰. XUIMod

همان‌طورکه از نام این ماژول مشخص است، کاملا به رابط کاربری ربط دارد و مادهایی درخصوص ساعت، باتری، انیمیشن‌ها، صفحه‌ی قفل، نوتیفیکیشن‌ها و... را شامل می‌شود. با استفاده از این ماژول حتی موارد بسیار جزئی مانند AM یا PM در ساعت دست‌کاری‌شدنی هستند. بنابراین، اگر به این قبیل جزئیات اهمیت می‌دهید، XUIMod می‌تواند برایتان بسیار کارآمد باشد.

کلام آخر

درپایان، باید تأکید کنیم هرگونه دست‌کاری سیستمی همواره با درصدی از ریسک همراه است؛ بنابراین بهتر است همیشه قبل از هر اقدامی از فایل‌های مهمتان نسخه‌ی پشتیبان تهیه کنید. اگر آگاهانه و با دقت کافی از اکسپوزد استفاده کنید، نه‌تنها مشکلی برای دستگاهتان پیش نخواهد آمد؛ بلکه تجربه‌ی کاربری‌تان به‌سبب بهره‌مند‌شدن از ماژول‌های کاربردی آن ارتقا پیدا خواهد کرد. امیدواریم این مقاله توانسته باشد رضایت شما کاربران محترم زومیت را جلب کرده باشد. درصورت داشتن هرگونه پرسش درباره‌ی نصب و استفاده از اکسپوزد می‌توانید آن را در بخش دیدگاه‌ها مطرح کنید. همچنین، چنانچه تجربه‌ی استفاده از ابزار اکسپوزد را دارید، می‌توانید آن را در همین بخش با سایر زومیتی‌ها به‌اشتراک بگذارید.



تاريخ : چهار شنبه 24 بهمن 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |
صفحه قبل 1 ... 535 536 537 538 539 ... 3356 صفحه بعد