محمدجواد آذری‌جهرمی، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات، از ارسال پیامک جعلی با موضوع قطع یارانه خبر داد. تا‌به‌حال، این پیامک برای ۷۸،۰۰۰ نفر ارسال شده و هدفش سرقت اطلاعات بانکی کاربران است. افزون‌براین، وی اعلام کرد وزارت اطلاعات و پلیس فتا با آگاهی از این موضوع، سرشماره و وب‌سایت کلاه‌بردار را بسته و این موضوع را ازطریق ارسال پیامک اطلاع‌رسانی کرده‌اند. به‌گفته‌ی آذری‌جهرمی، با متخلفان ارسال پیامک جعلی برخورد قانونی خواهد شد.

عده‌ای از افراد سودجو با ارسال پیامک جعلی به کاربران می‌گفتند یارانه‌ی آن‌ها قطع شده و برای فعال‌سازی مجدد آن باید ازطریق وب‌سایت ثبت‌نام کنند. سپس، با دریافت اطلاعات حساب بانکی آن‌ها کلاهبرداری می‌کردند. پلیس فتا نیز به این موضوع واکنش نشان داده و گفته است کاربران درصورت ورود به این وب‌سایت، باید رمز کارت بانکی و رمز دوم خود را تغییر دهند. وزیر ارتباطات با انتشار توییتی درباره‌ی این موضوع اطلاع‌رسانی کرد و نوشت:

اخیرا پیامکی از سوی کلاه‌برداران به ۷۸ هزار نفر ارسال شده که با خبر جعلی قطع‌‌شدن یارانه، اطلاعات آن‌ها را به‌سرقت ببرند. وزارت‌ ICT و پلیس فتا سریعا متوجه شدند و با بستن سرشماره و سایت کلاه‌بردار، اطلاع‌رسانی‌های لازم پیامکی را انجام دادند. جزای قانونی در انتظار متخلفان است. #حق‌الناس



تاريخ : یک شنبه 21 بهمن 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

مهندسان رباتی ساخته‌اند که می‌تواند بدون هیچ‌گونه اطلاعات اولیه‌ی فیزیک، جغرافیا یا دینامیک موتور، خودش را بشناسد. این ربات در ابتدا هیچ شناختی از شکل و ظاهر خود ندارد؛ اما تقریبا پس از یک روز کدنویسی فشرده، یک خود‌شبیه‌ساز می‌سازد که بعدا می‌تواند از آن برای سازگاری با شرایط مختلف استفاده‌ کند و در صورت خراب‌شدن و مشکل پیدا‌کردن، خودش را تعمیر‌ کند.

ربات‌ها‌ی خود‌آگاه، تا دهه‌ها، پای ثابت فیلم‌ها‌ی علمی-تخیلی بوده‌اند اما اکنون به واقعیت نزدیک شده‌اند. انسان‌ها موجوداتی هستند که می‌توانند خود را در سناریو‌ها‌ی آینده تصور‌ کنند؛ برای مثال می‌توانند خودشان را در یک روز آفتابی در حال قدم‌زدن در ساحل تصور‌ کنند. انسان‌ها همچنین می‌توانند اتفاقات گذشته را مرور‌ کنند، آن‌ها را بررسی‌کنند و متوجه درست با غلط بودن رفتار‌ها‌ی گذشته‌ی خودشان شوند. در‌حالی‌که انسان‌ها و حیوانات می‌توانند به تصوراتشان از خودشان احاطه داشته‌ باشند، بیشتر ربات‌ها از برنامه‌ها‌ی شبیه‌سازی و مدل‌ها‌ی ساخته‌ی انسان‌ها استفاده می‌کنند که آن هم با مراحل دشوار و پر‌زحمت و به‌شدت وقت‌گیر همراه است. ربات‌ها راه شبیه‌سازی خودشان را دقیقا مانند انسان‌ها نیاموخته‌اند.

ربات

این پژوهش به‌تازگی در مجله‌ی Science Robotics منتشر‌ شده است.

به‌گفته‌ی هاد لیپسون، پروفسور مهندسی مکانیک و مدیر آزمایشگاه ماشین‌ها‌ی خلاق، محل انجام پژوهش:

تابه‌حال ربات‌ها مستقیما از یک مدل انسانی برای کار‌کردن استفاده می‌کردند. اما ما می‌خواهیم ربات‌ها توانایی مواجه‌شدن با شرایط برنامه‌ریزی‌نشده را هم داشته‌ باشند. بنابر‌این لازم است که ربات‌ها بتوانند خودشان را شبیه‌سازی کنند.

لیپسون و دانشجو‌ی دکتری او برای این پژوهش از یک بازو‌ی رباتی با چهار درجه‌ی آزادی استفاده‌ کردند. ربات در ابتدا به‌صورت تصادفی، هزار مسیر مختلف را جمع‌آوری‌ کرد و هر‌ کدام از مسیر‌ها صد نقطه را در‌بر داشتند. پس از آن، ربات از یک تکنیک جدید یاد‌گیری ماشین، به‌نام یاد‌گیری عمیق، برای ساخت یک مدل از خودش استفاده می‌کند. اولین مدل‌ها‌ی ساخته‌شده دقت خوبی نداشتند و ربات کار‌کرد آن را دقیقا نمی‌دانست و حتی ربط بند‌ها‌ی مختلف آن به یکدیگر را تشخیص نمی‌داد. اما بعد از کم‌تر از ۳۵ ساعت، مدل ساخته‌شده با فیزیک ربات سازگاری پیدا‌کرد. مدل ساخته‌شده به شکل یک حلقه‌ی بسته است که به ربات کمک می‌کند تا بتواند در هر نقطه، طبق مدل داخلی خودش مکان اصلی خود را در میان هر قدم کالیبره‌ کند. با همین کنترل دوره‌ای، ربات می‌تواند با موفقیت صددرصد، اشیا‌ی مشخصی را برداشته و آن‌ها را در مخزن مشخصی بیندازد.

ربات حتی با یک سیستم دوره‌ای باز که کاملا به مدل داخلی ربات وابسته است نیز می‌تواند بدون هیچ‌گونه کمک خارجی، کار قبلی خود را با ۴۴ درصد موفقیت انجام‌ دهد.

ربات

کیاتکوفسکی، دانشجود‌ی دکتری لیپسون که در آزمایشگاه او نیز کار می‌کند، گفت:

این کار مثل این است که با چشمان بسته یک لیوان آب را از زمین بر‌دارید و در ظرفی آن را خالی کنید. این کار برای انسان‌ها نیز دشوار است.

مدل خود مدل‌ساز، کار‌ها‌ی دیگری از جمله نوشتن با ماژیک را نیز انجام می‌دهد. مدل مورد نظر باید خرابی بدنه‌ی ربات را نیز آشکار‌ کند. برای آزمایش این کار‌کرد، پژوهشگران یک قسمت از ربات را از شکل اصلی خود خارج‌ کردند و ربات توانست آن را تشخیص‌ دهد و مدل خود را باز‌سازی‌ کند. مدل جدید خودساخته، به ربات قابلیت این را می‌دهد که با اندکی تغییر در سیستم، کار‌ها‌ی خود را دوباره باز‌سازی‌ کند.

لیپسون که عضو مؤسسه‌ی داده‌ها‌ی علمی نیز هست، تاکید کرد که خود مدل‌سازی ربات‌ها، کلید دستیابی هوش مصنوعی به قابلیت‌ها‌ی بهتر و بیشتر است. به‌گفته‌ی او:

ربات در ابتدا شبیه به کودک تازه‌متولد‌شده‌ای است که در اتاق خود شروع به جست‌وجو و کنجکاوی می‌کند. گمان ما این است که این موضوع، حتی می‌تواند اساس خود‌شناسی در انسان‌ها باشد. این در حالی است که قابلیت خود‌شناسی ربات‌ها‌ی ما در مقابل قابلیت انسان‌ها هنوز بسیار خام است. ما بر این باور هستیم که در راه ماشینی کردن خود‌شناسی هستیم.

لیپسون باور دارد که روباتیک و هوش مصنوعی می‌توانند دریچه‌ی تازه‌ای رو به مسئله‌ی قدیمی دستیابی به شعور باز‌ کنند. روانشناس‌ها و فیلسوف‌ها، هزاران سال است که به‌دنبال دستیابی به ریشه و اصل شعور و خود‌شناسی هستند اما پس از این مدت به نتیجه‌ی قابل توجهی نرسیده‌اند. ما همچنان عادت داریم کم‌دانستن خود را با عبارت‌ها‌یی مانند «اتاقک حقیقت» پنهان‌ کنیم. اما اکنون ربات‌ها به ما نشان‌ دادند که باید این مفهوم مبهم را با الگوریتم‌ها ترجمه‌کنیم.

سیستم‌ها‌ی دارای شعور و خود‌شناسی، توانایی بیش‌تری برای ساز‌گاری با محیط‌های مختلف دارند. اما این تکنولوژی همچنین باعث کم‌شدن میزان کنترل بر سیستم‌ها می‌شود. باید به این هشدار توجه‌کرد که این تکنولوژی بسیار قدرتمند است اما باید با توجه بسیار آن را کنترل‌ کرد.

پژوهشگران در حال جست‌وجو برای مدل‌ها‌یی هستن که ربات‌ها بتوانند با آن‌ها نه‌تنها جسم فیزیکی خود، بلکه ذهن خود را نیز شبیه‌سازی‌ کنند و درنهایت بتوانند در مورد فکر‌کردن فکر‌ کنند.



تاريخ : یک شنبه 21 بهمن 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

علت مرگ اسکندر مقدونی ممکن است سندرمی موسوم به گیلن باره باشد. سندرم گیلن باره، یک بیماری نادر است که در آن سیستم ایمنی بدن فرد به دستگاه عصبی حمله می‌کند. این بیماری ممکن است باعث شده باشد که مرگ اسکندر مقدونی پیش از موعد اعلام شود و همچنین توضیحی برای پدیده مرموز عدم تجزیه جسد او باشد که مورخان باستان گزارش داده‌اند.

اسکندر مقدونی، بین‌های ۳۳۶ تا ۳۲۳ پیش از میلاد، پادشاه مقدونیه بود. او یکی از بزرگ‌ترین امپراتوری‌های دنیای باستان را ساخته بود که منطقه وسیعی از دریای یونان تا هیمالیا را شامل می‌شد. اما اسکندر مقدونی در ماه ژوئن سال ۳۲۳ ق م، هنگامی که در بابل زندگی‌ می‌کرد؛ دچار بیماری مرموزی شد که موجب تب و فلج شدن او شد. و سرانجام در سن ۳۲ سالگی درگذشت.

روایات از مرگ او با وجود جزییات متفاوت، در کلیات تفاوت چندانی ندارند. الکساندر شبی را به باده‌نوشی بادریاسالار نئارخوس سر کرد و شب و روز بعد را هم با دوستش مدیوس لاریسایی چنین گذراند. پس از آن، تب شدیدی عارض اسکندر مقدونی شد و گفته می‌شود که او در این هنگام آن‌چنان از درد پشت شکایت می‌کرد، گویی نیزه‌ای به پشتش اصابت کرده است.

تابلوی «اسکندر گره گوردی را می‌برد» اثر ژان سیمون برتلومیتابلوی «اسکندر گره گوردی را می‌برد» اثر ژان سیمون برتلومی. اسکندر که نمی‌توانست گره گوردی را باز کند با شمشیر دو نیمش کرد تا به افسانه‌ای که غیب‌گویان آورده بودند دامن بزند، آن‌ها ادعا کرده بودند هر کس این گره را بگشاید پادشاه آسیا می‌شود

تب او شدیدتر شد و به‌تدریج توان حرکت و سپس تکلم را از دست داد. و وقتی شراب می‌نوشید، تشنه‌تر می‌شد. فلج نهایتا تا حدی پیش‌روی کرد که اسکندر دیگر نمی‌توانست سرش را بالا ببرد. طبق روایت پلوتارک، پس از آنکه اسکندر درگذشت، جسد او برای ۶ روز بدون فساد و تعفن باقی ماند. پلوتارک که زندگی اسکندر مقدونی را صدها سال بعد، در قرن دوم میلادی به رشته تحریر در آورد، می‌نویسد:

بدن او، با وجود اینکه بدون مراقبت ویژه در مکان‌های تاریک و مرطوب نگه‌داری می‌شد، هیچ نشانه‌ای از تجزیه در آن مشهود نبود و کاملا دست‌نخورده باقی مانده بود.

همین باعث شد که برخی احتمال مسمویت او را رد کنند و حتی برخی دیگر این موضوع را نشانه‌ای از الوهیتاسکندر مقدونی دانستند. شرحی که ذکر شد، رایج‌ترین روایت پذیرفته‌شده از مرگ اسکندر مقدونی است که خود بر پایه چند منبع دست دوم بوده و از روایت‌های باستانی گرفته‌ شدند که حالا در دست نیستند. در مقابل، مورخان باستان گزارش دادند که بسیاری تصور می‌کردند اسکندر مقدونی مسموم شده، احتمالا توسط کسی که برای آنتیپاترکار می‌کرد که در آن زمان، نایب‌السلطنه سرتاسر امپراتوری اسکندر بود. در سال ۲۰۱۴، یک تیم تحقیقاتی دریافت که گیاهی دارویی به‌نام وراتروم آلبوم می‌توانسته برای مسموم کردن اسکندر مقدونی به کار رفته باشد.

 اما کاترین هال از دانشکده پزشکی دانیدین در دانشگاه اوتاگو، نیوزیلند، علائم بیماری مرموز اسکندر مقدونی را شبیه یک مورد اختلال عصبی به‌نام سندرم گیلن باره (GBS) می‌داند که در آن سیستم ایمنی بدن فرد به دستگاه عصبی حمله می‌کند و درنهایت موجب می‌شود بیمار فلج شود. هال تصور می‌کند که اسکندر به عفونت هلیکوباکتر پیلوری دچار شده بود که علت شایع این سندرم در سراسر جهان است. هال این نظریه را در مقاله‌ پژوهشی خود درژورنال علمی Ancient History Bulletin گزارش کرده است.

پزشکان مرگ اسکندر مقدونی را پیش از موعد اعلام کرده بودند

او می‌گوید ممکن است این بیماری اسکندر مقدونی را به کمای عمیقی فرو برده و به همین جهت پزشکان به اشتباه تصور کرده‌اند او فوت کرده است. سندرم گیلن باره یک اختلال خودایمنی است که در آن دستگاه ایمنی بدن بیمار در تشخیص بین موجودات خارجی مانند ویروس، باکتری یا در موارد بسیار نادر، واکسن و بدن بیمار اشتباه می‌کند.

 هال در مقاله خود می‌نویسد، درحالی‌که در سطح جهانی از هر ۲۵ هزار نفر یک نفر به این سندرم مبتلا می‌شود، اما در عراق کنونی به‌ویژه در فصل بهار و تابستان، سطح ابتلا به این بیماری بسیار بالا است. او خاطر نشان کرد که شهر باستانی بابل نیز در عراق کنونی قرار داشت و اسکندر مقدونی هم در ماه ژوئن (آخرین ماه بهار در تقویم میلادی) درگذشت.

چندین سرنخ دیگر هم که در روایت مرگ اسکندر مقدونی ذکر شده‌اند، به سندرم گلین باره اشاره دارند. درحالی‌که نظریه‌های دیگر در مورد مرگ اسکندر مقدونی، عمدتا بر تب و درد (ابتلا به ملاریا یا حصبه) متکی بودند؛ سندرم گیلن باره، به تمامی علائم، از جمله فلج بالارونده متکی است.

هال در مقاله خود می‌نویسد:

ظرافت این نظریه در مورد علت مرگ اسکندر، این است که بسیاری از عناصر متنوع دیگر را توضیح می‌دهد و همه را به یک انسجام می‌رساند.

ناراحت‌کننده‌ترین قسمت نظریه هال این است که هنگامی که خبر مرگ اسکندر مقدونی اعلام شد، احتمالا او هنوز زنده بوده است؛ مسئله‌ای که به‌خوبی سالم ماندن جسد او را توضیح می‌دهد. هال در مورد این استدلال خود توضیح می‌دهد، برای بقا دو عامل ضروری داریم: نیاز بدن به اکسيژن و توانایی آن برای جذب اکسیژن بدون تلاش عضلانی. هنگامی که اسکندر به‌شدت فلج شد، نیاز بدنش به اکسیژن نیز کاهش یافت. مردمک چشمان او در این حالت ثابت و گشاد شده‌اند و بدن او احتمالا نمی‌توانسته به‌‌درستی درجه حرارت خود را تنظیم کند و همین باعث شده که سرد شود. از آنجایی که پزشکان باستان به‌جای ضربان، با بررسی تنفس مرگ فرد را تشخیص می‌دادند، مرگ اسکندر مقدونی را پیش از موعد اعلام کردند.

مقاله‌های مرتبط:

خبرگزاری علمی Live Science، با چندین دانشمند که در این پژوهش حضور نداشته‌اند صحبت کرده و نقطه‌نظرات آن‌ها در مورد ادعای کاترین هال را جویا شده است. هیو ویلسون، استاد دانشکده پزشکی، دامپزشکی و علوم زیستی دانشگاه گلاسکو در اسکاتلند گفت «اینکه اسکندر مقدونی بر اثر سندرم گیلن باره درگذشته، فرض جالب‌توجهی است».

ویلسون اضافه کرد:

اگرچه با وجود شواهد تاریخی موجود، این امکان وجود ندارد که با یقین این موضوع را تأیید کرد.

مایکل بیکر از دپارتمان سلامت عمومی دانشگاه اوتاگو نیز به Live Science گفت:

طبق آنچه تاکنون از این مقاله دریافته‌ام، فکر می‌کنم که کاملا قانع‌کننده است.

بیکر گفت برای اظهارنظر قطعی در خصوص این پژوهش، نیاز به زمان بیشتری دارد. پَت وایتلی، استاد مطالعات کلاسیک در دانشگاه اوتاگو نیز نظریه هال را بسیار قابل‌توجه دانست. وایتلی گفت، هال در برخی از کلاس‌های او شرکت داشته و از حدود یک سال گذشته در خصوص این نظریه با او وارد بحث شده بود.

اسکندر مقدونی در بستر مرگاسکندر مقدونی در بستر مرگ. تصور می‌شود، سندرم گیلن باره اسکندر مقدونی را به کمای عمیقی فرو برده و به همین جهت پزشکان به اشتباه تصور کرده‌اند فوت کرده است

بااین‌حال، وایتلی با اشاره به روایت‌هایی که از مورخان باستان در دست است، با احتیاط خاطرنشان کرد که روایت‌های باقی‌مانده به بیش از یک قرن پس از مرگ اسکندر مقدونی تعلق دارند و ممکن است که برخی جزییات این روایات نادرست باشند. اما در ادامه اظهار داشت که این نظریه قطعا ارزش تعمق بیشتر را دارد.

هال در بیانیه‌ای گفت:

می‌خواستم بحث تازه‌ای را پیش بکشم و با تصحیح اینکه زمان واقعی مرگ اسکندر ۶ روز پس از آن بود که قبلا پذیرفته شده، کتاب‌های تاریخ را نیز بازنویسی کنم. شاید مرگ او، مشهورترین تشخیص اشتباه مرگ تاریخ باشد.  

بااین‌حال، بدون یک ماشین زمان، بقایای جسد اسکندر مقدونی (که محل دفن آن هنوز نامشخص است) یا حتی یک گزارش کاملا دقیق، اثبات علت قطعی مرگ او غیرممکن است.



تاريخ : یک شنبه 21 بهمن 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

همه اولیا و انبیاء، حضرت زهرا (س) را مادر خود می دانند و یکی از کنیه‌های حضرت نسا العالمین است، از این روی همه شیعیان حضرت فاطمه الزهرا (س) را الگوی خود می دانند و در سالروز شهادت این بانوی مکرمه که به ایام فاطمیه مشهور است، عزاداری می کنند.

آذرطوسی

از این روی گفتگویی با حجت الاسلام والمسلمین مهدی آذر طوسی خطیب و کارشناس امور دینی داشتیم که در زیر مشروح آن را خواهید خواند؛


بیشتر بخوانید: محور سخنرانی‌های ایام فاطمیه، ولایت پذیری حضرت زهرا (س) است


آذرطوسی

**در وصف حضرت زهرا (س) و سیره زندگی ایشان بارها صحبت به میان آمده و از جایگاه رفیع این بانوی بسیار گفته‌ایم، همچنین در شأن این حضرت (س) آیات بسیاری نازل شده است که یکی از مشهورترین آن‌ها سوره کوثر است، برای کاربران ما به طور مختصر شرح این سوره را بیان می‌کنید؟

قرآن کریم آیاتی را در شأن حضرت زهرا (س) دارد که معروفترین آن ها سوره کوثر است که در شأن این حضرت (س) نازل شده است. سوره کوثر انتهایی ترین سوره قرآن است و به معنای خیر کثیر در قرآن ذکر شده، البته سوره بقره در ابتدای قرآن نیز خیر کثیر را شرح داده است. روایتی از حضرت امیرالمومنین (ع) وجود دارد که می‌فرمایند: «قرآن بعضی‌ها را با بعضی دیگر معنی می‌کند.» درواقع این یعنی همان تفسیر آیه به آیه که در تفسیر المیزان علامه طباطبایی شاهد آن هستیم.

** چندبار در قرآن به این خیر کثیر اشاره شده است؟

ما یکبار در جزء سی‌ام و دیگری در سوره بقره این خیر کثیر را مشاهده می‌کنیم و باید توجه داشت که 27 جزء بین این دو سوره فاصله است، اما با توجه به معنی آن‌ها می‌توان دریافت که در کجاها خیر کثیر پیدا می‌شود.

آیه شریفه 269 سوره بقره می‌فرماید: «يُؤْتِي الْحِكْمَةَ مَنْ يَشَاءُ ۚ وَمَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْرًا كَثِيرًا ۗ وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ»؛ «کسی که حکمت داشته باشد، صاحب خیرکثیر است.» پس کوثر به معنای کسی است که حکمت فراوانی دارد، و ببینید چه زیباست که از بین 124 لقب برای حضرت زهرا (س)  یکی حکیمه می‌شود. درواقع حضرت زهرا (س) خیر کثیر هم در دنیا و هم آخرت است.

آذرطوسی

** القاب حضرت فاطمه الزهرا (س) چندین بار در قرآن آمده است؟

در قرآن کریم کلمه حکیم 97 بار ذکر شده که 93 بار آن مربوط به خداوند است، همچنین کلمه حکمت 27 بار در قرآن آمده است. درواقع حکمت یعنی معرفت و شناخت. ما در بسیاری از روایات داریم که اگر کسی حضرت زهرا (س) را بشناسد لیالی قدر را شناخته و درک کرده است. این حکمت به قول مرحوم طباطبایی یعنی هرآنچه که سعادت انسانی مشتمل می‌شود و انسان را از لغزش نگه می دارد.


بیشتر بخوانید: هدیه حضرت زهرا (س) به تمامی زنان کشور/ «چادر مادرم» ۷ اسفند در حرم امام رضا (ع) جشن گرفته می‎شود


حضرت زهرا مرضیه (س) یک عالمه بودند. باید در نظر داشت که فرق معالم با علوم چیست؟ اگر کسی که معالم را آموخته باشد می‌تواند علوم را در جای معین خودش استفاده کند. این امر پیش نمی‎آید مگر به واسطه عنات ائمه اطهار (ع). درواقع انسان نمی‌تواند علم خودش را به کار گیرد مگر اینکه در راه امام زمان خود باشد. در اینجاست که مشخص می شود انسان همیشه به مفسر نیاز دارد. وجود امام زمان (عج) لطف بزرگی است، چراکه قرآن مفسر می خواهد ولی غیبت امام زمان (عج) دست ماست و ظهور ایشان مشخص نیست.

** درباره حکیمه بودن حضرت زهرا (س) برای ما توضیح می‌دهید؟

عالمه و حکیمه بودن حضرت زهرا (س) همان حکیم پروری است که در سوره بقره به آن اشاره شده است. درواقع پیوند مردم با قرآن و مفسر این کتاب الهی آن چیزی بود که حضرت زهرا (س) به خاطرش شهید شد تا مردم از مفسر کتاب جدا نشوند. از جمله اسامی و کنیه حضرت زهرا (س)، فاطمه است، این بانو را فاطمه نامیدند، چراکه از تمام معارف الهی مملو بودند. البته فاطمه به معنای بریده شدن نیز هست و به بدین شرح تعبیر شده «محبان و دوستداران ایشان از آتش جهنم بریده شده‌اند.»

آذرطوسی

همچنین معنی سومی وجود دارد که یکی از علمای اهل سنت به آن اشاره کرده است. در روایتی از پیامبر (ص) وجود دارد که ایشان خطاب به حضرت زهرا (س) می‌فرمایند: «شاید پس از ازدواجت با علی (ع) مردم برتو کنایه بزنند که چرا به عقد فقیرترین مرد شهر درآمدی! دخترم! من پیغمبر هستم و دنیا را خوب شناختم  و به پستی این جهان واقفم. تو نیز آکاه شد که دنیا هیچ ندارد.» براساس این آگاهی حضرت فاطمه الزهرا (س) از دنیا جدا شد و آن شب به طور مطلق از دنیا برید.


بیشتر بخوانید: مداحی اسم تو می بارد از نفس باران با نوای سید مجید بنی فاطمه


هنگامی که شب اول زندگی وارد خانه امام علی (ع) شد از حضرت (ع) اجازه گرفت تا به عبادت پروردگار بپردازد. فردا وقتی پیامبر از امیرالمونین درباره فاطمه (س) جویا شد، امام علی فرمودند: «فاطمه بهترین یار برای اطاعت از خداوند است.»

 

ازدواج یکی از نقاط عطف در زندگی ماست. ای کاش ملاک ازدواج‌های ما کسی باشد که راه اطاعت الهی ما را همراهی کند. امیدوارم خداوند توفیق پیروی از صفات حضرت زهرا (س) برای همه ما فراهم کند.



تاريخ : شنبه 20 بهمن 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

 نجوم و دنیای پیچیده آن برای اغلب افراد جالب توجه بوده است و هواره سعی می‌کنند از دنیای پیرامونی اطلاعات بیشتری به دست آوردند و این در حالی است که اغلب از حقایق مربوط به منظومه شمسی که به نوعی محل سکونت همه ماست غافل هستند.

منظومه شمسی  در نگاهی کلی‌تر جزئی از کهکشان راه شیری محسوب می‌شود مانند سایر سیارات و اجرام آسمانی راز و رمز‌هایی دارد که اغلب زمینیان از آن غافل هستند و در ادامه بخشی از این واقعیات که شاید کمتر فردی از ان آگاه باشد، مرور می‌کنیم.

حقایقی از منظومه شمسی که اغلب از آن بی اطلاع هستند

نزدیک‌ترین سیارات نسبت به خورشید

برخلاف تصور بسیاری از افراد عطارد داغ‌ترین سیاره نزدیک به خورشید نیست بسیاری از مردم تصور می‌کنند که این سیاره نزدیکترین سیاره به خورشید است در حالی‌که این سیاره کمتر از نصف فاصله زمین با خورشید فاصله دارد.

این یک راز نیست بنابراین معلوم نیست چرا مردم تصور می‌کنند که عطارد گرمترین سیاره نسبت به خورشید است در حالی که می‌دانیم ونوس دومین سیاره دور از خورشید است و به طور متوسط ۳۰ میلیون مایل معادل ۴۸ کیلومتر دورتر از خورشید نسبت به عطارد قرار دارد.

فرض بر این است که ونوس سردتر از عطارد باشد، اما معمولا فرضیه‌ها خطرناک هستند؛ چراکه عطارد هیچ پوششی برای جلوگیری از گرمای خورشید ندارد در حالیکه ونوس شامل یک اتمسفر  ضخیم است که صد برابر ضخیم‌تر از اتمسفر زمین اندازه گیری شده است.

به طور خود به خودی بخشی از انرژی خورشید به فرد فضا منتقل می‌شود و در نتیجه دمای کلی سیاره‌ها افزایش پیدا می‌کند، اما علاوه بر ضخامت گاز کربن دی اکسید به عنوان یک گاز گلخانه‌ای قوی تشکیل شده است که به طور آزادانه اجازه می‌دهد انرژی خورشیدی  جذب و با طول موجی بلندتر و به طور گرما انرژی آن آزاد شود؛  به این ترتیب دمای سیاره بسیار بالاتر از حد انتظار افزایش پیدا می‌کند و به همین جهت می‌توان آن را داغ‌ترین سیاره برشمرد.

در واقع دمای متوسط سیاره ونوس حدود ۸۷۵ درجه فارنهایت است که به اندازه کافی دمای بالایی محسوب می‌شود و حتی می‌تواند دمای ذوب باشد اما حداکثر دمای عطارد سیاره نزدیک به خورشید حدود ۸۰۰ درجه فارنهایت در نظر گرفته شده است.

علاوه بر این موضوع کاهش جذب باعث می‌شود تا دمای سطح عطارد  در مناطق مختلف این سیاره صد‌ها درجه متفاوت باشد در حالیکه پوسته ضخیم از دی اکسید کربن دمای سطح ونوس را ثابت نگه می‌دارد و دما در تمامی مناطق این سیاره به صورت یکسان اندازه گیری می‌شود.

قطر سیاره پلوتو کمتر از کشور آمریکا

بر اساس اندازه گیری‌های انجام شده قطر سیاره پلوتو از آمریکا هم کمتر است و بیشترین فاصله در ایالات متحده آمریکا از شمال کالیفرنیا تا مین حدود ۲۹۰۰ مایل اندازه گیری شده است در حالیکه قطر پلوتو ١۴٣٧ مایل است که این قطر کمتر از نصف پهنای آمریکاست.

این ابعاد کمتر از ابعاد اغلب سیارات است و به همین دلیل در سال ۲۰۰۶ اتحادیه بین المللی تغییر وضعیت پلوتو به سیاره کوتوله را اعلام کرد.

ناشناخته‌هایی از سیارک‌ها

در اغلب فیلم‌های علمی-تخیلی سیارک‌ها به عنوان مزاحمانی برای فضاپیما‌ها هستند و این در حالی است که در واقعیت فقط برای سیاره مریخ و مشتری کمربند سیارکی شناخته شده است و گرچه در آن ده‌ها هزار سیارک وجود دارد، اما آن‌ها به اندازه کافی گسترده شده اند و احتمال برخورد با آن‌ها بسیار کم است در حقیقت فضاپیما باید به طور عمدی  و به دقت به سمت سیارک‌ها هدایت شود تا امکان برخورد وجود داشته باشد با توجه به این شرایط فضانوردان هرگز روی سیارک‌ها قرار نمی‌گیرند.

حقایقی از منظومه شمسی که اغلب از آن بی اطلاع هستند

آب در نقش ماگمای آتشفشانی

آتشفشان زمانی شکل می‌گیرد که یک مخزن زیرزمینی از مواد معدنی یا گاز یا مایع داغ شده بر سطح سیاره فوران کند؛ ترکیب دقیق مواد معدنی به شدت متفاوت است، اما اغلب در زمین آتشفشان‌ها از عناصری همچون  سیلیسیم، آهن، منیزیم،  سدیم و مواد معدنی دیگر تشکیل می‌شوند؛ در این میان به نظر می‌رسد آتشفشان ژوپیتر بیشتر شامل گوگرد و اکسید گوگرد باشد.

در سیاره زحل و تریتون آب یخ زده در محفظه سیارات وجود دارد و با توجه به اینکه آب در هنگام یخ زدن افزایش حجم دارد باعث فشار عظیمی به سطح سیارات می‌شود بنابراین یخ فوران می‌کند و به شکل سنگ‌های مذاب این بار آب از لا به لای سیارات به سطح آن نفوذ پیدا می‌کند.

حقایقی از منظومه شمسی که اغلب از آن بی اطلاع هستند

وجود عناصر کمیاب در کره زمین

تقریبا همه چیز در زمین یک عنصر نادر محسوب می‌شود؛ ترکیب عنصری سیاره زمین بیشتر آهن، اکسیژن، سیلیکون، منیزیم، گوگرد، نیکل، کلسیم، سدیم و آلومینیم است؛ در حالی که این عناصر در مکان‌های مختلف سراسر جهان شناسایی شده اند اما باز هم آن‌ها صرفا عناصر کمیاب هستند که به شدت تحت تأثیر فراوانی بسیار بالای هیدروژن و هلیوم قرار دارند؛ با وجود این باز هم زمین به طور عمده از عناصر نادر تشکیل شده است.

حقایقی از منظومه شمسی که اغلب از آن بی اطلاع هستند

شباهت های مریخ  با کره زمین

سنگ‌های مریخ روی زمین وجود دارد (و ما آن‌ها را اینجا آوردیم)؛ تجزیه و تحلیل شیمیایی از شهاب سنگ‌های یافت شده در قطب جنوب، صحرا و در جا‌های دیگر به وسیله روش‌های مختلف نشان داده شده است که  این سنگ ها روی مریخ ایجاد شده است.

برای مثال، برخی از آنها حاوی  گازی هستند که   از نظر شیمیایی به جو مریخ شبیه است؛ این شهاب سنگ ممکن است به دور از مریخ به دلیل وجود  شهاب سنگ بزرگتر  یا سیارک در مریخ منفجر شده  یا با فوران آتشفشانی همراه بوده است.

داخل خورشید زندگی می‌کنیم

بنا بر شواهد به دست آمده قطعا در داخل خورشید زندگی می‌کنیم؛  اما جو خورشید در زمین نزول نمی‌کند. صبحدم در مشتری، زحل، اورانوس و حتی نپتون دور از خورشید مشاهده شده است؛  در واقع، فضای خورشیدی بیرونی، که به نام هلیوسفر نامیده می‌شود، حداقل ۱۰۰ AU را گسترش می‌دهد.

این نزدیک به ۱۰ میلیارد مایل (۱۶ میلیارد کیلومتر) است؛ در واقع جو به علت حرکت خورشید در فضا، با«دّم»که از ده‌ها تا صد‌ها میلیارد مایل به سمت پایین عبور می‌کند، شکل می‌گیرد.

حقایقی از منظومه شمسی که اغلب از آن بی اطلاع هستند

بزرگترین سیاره منظومه شمسی

مشتری دارای بزرگترین اقیانوس نسبت به  هر سیاره است که  البته  از هیدروژن فلزی تشکیل شده است؛  علاوه بر آن این سیاره  سرد پنج برابر دورتر از خورشید نسبت به زمین، مشتری است و در مقایسه با سیاره ما، سطوح بالاتری از  هیدروژن و هلیوم را در ساختار خود دارد.

با توجه به جرم و ترکیب شیمیایی سیاره،  فشار به نقطه‌ای می‌رسد که هیدروژن باید به مایع تبدیل شود در واقع باید یک اقیانوس عمیق سیاره‌ای از هیدروژن مایع وجود داشته باشد.

 

مدل‌های کامپیوتری نشان می‌دهد که تنها این بزرگترین اقیانوس، بزرگترین اقیانوس  شناخته شده در منظومه شمسی است که حدود ۲۵ هزار مایل عمق دارد.



تاريخ : شنبه 20 بهمن 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

امروز در نهمین قسمت از مجموعه گزارش‌های «کجاست» به سراغ پل طبیعت رفته‌ایم تا شما را با امکانات یکی از سازه‌های زیبا و مدرن تهران آشنا کنیم .

این پل که به عنوان یکی از نمادهای پایتخت هم شناخته می‌شود در برنامه تور ایرانگردی تمامی گردشگران داخلی و خارجی که به گشت و گذار در تهران می‌پردازند، قرار دارد، چرا که بازدید از این پل زیبا و مدرن و استفاده از فضاهای تفریحی دو سوی پل برای هر گردشگری لذت‌بخش است .

کجارو علاوه بر معرفی تمامی جاذبه‌های گردشگری داخلی و خارجی و راهنمای سفر به این مکان‌ها به معرفی تورهای مختلفی از مقاصد داخلی و خارجی پرداخته است. شما نیز برای سفر کردن و تهیه تور می‌توانید با جستجویی ساده از میان فهرست تورهای ده‌ها آژانس معتبر، بهترین تورها را مشاهده و قیمت آن‌ها را مقایسه کنید و در نهایت ارزان‌ترین تور به مقصد مورد نظرتان را انتخاب کنید.

معرفی

پل طبیعت یکی از جاذبه‌های گردشگری پرطرفدار در تهران است که با امکانات مناسبی که برای گردشگران در آن تدارک دیده شده، هر روز شاهد حضور گردشگران زیادی است. از جمله این امکانات می‌توان به رستوران و کافی‌شاپ، فضای سبز زیبای کار شده در دو طرف پیاده راه و کافه گالری اشاره کرد. این پل با توجه به پس‌زمینه‌های زیبایی که در اطراف آن دیده می‌شود، به محلی زیبا برای عکاسی و گرفتن عکس‌های یادگاری هم تبدیل شده است.

tabiat-bridge

آدرس

پل طبیعت بر روی بزرگراه مدرس احداث شده است و  پارک طالقانی را به بوستان آب و آتش متصل می‌کند.

موقعیت پل طبیعت بر روی نقشه

دسترسی

برای رفتن به پل طبیعت می‌توانید از مترو استفاده کنید و در ایستگاه شهید حقانی واقع در خط یک مترو از قطار پیاده شده و پس از خروج از ایستگاه به سمت پارک طالقانی بروید و از پیاده راه چوبی و زیبای آن خود را به پل طبیعت برسانید. همچنین اگر قصد رفتن به پل طبیعت را دارید می‌توانید از بزرگراه شهید حقانی غرب وارد خروجی ایستگاه مترو شوید و در پارکینگ بزرگ آن خودروی خود را پارک کنید و به پل طبیعت بروید و یا در خیابان جردن (نلسون ماندلابه سمت شمال رفته و پس از خروجی بزرگراه همت خودروی خود را پارک کرده و از ورودی پارک آب و آتش در خیابان شهیدی به سمت پل طبیعت بروید. همچنین می‌توانید در این لیستایستگاه مترو شهید حقانی را در خط یک مترو تهران انتخاب کنید تا فهرست اتوبوس‌هایی که به این محل تردد می‌کنند را ببینید و از آن‌ها استفاده کنید.

tabiat-bridge

نمای پل طبیعت بر روی بزرگراه مدرس

پل طبیعت از نظر معماری و گردشگری دارای ارزش بسیار زیادی است و هر روز مردم زیادی از آن دیدن می‌کنند. بازدید از این پل هر روز از ساعت ۸ صبح تا ۱۱ شب امکان‌پذیر است. 



تاريخ : شنبه 20 بهمن 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

شایعات در خصوص کانن EOS RP بالا گرفته است و جدیدترین اطلاعات درز پیدا کرده از این محصول، تقریبا تمامی اطلاعات مهم را در مورد دوربین بدون‌آینه، کامپکت و فول‌فریم کانن به دست می‌دهد.

تصاویری از اولین بدون‌آینه‌ی فول‌فریم و کامپکت کانن توسط خبرگزاری ژاپنی Nokishita انتشار یافته است که ماهیت این دوربین را افشا می‌کند. براساس این تصاویر و مشخصات فاش‌شده، EOS RP کوچک‌تر و سبک‌تر از نسخه‌ی پیشین خود خواهد بود و ابعادی برابر با ۱۳۲.۵ در ۸۵.۰ در ۷۰.۰ میلی‌متر و وزنی ۴۸۵.۳ گرمی دارد که مشخصا در مقایسه با ابعاد ۱۳۶ در ۹۸ در ۸۴ میلی‌متری و و‌زن ۶۵۷.۷ گرمی EOS R دستخوش کاهش اندازه و وزن قابل‌توجهی شده است.

متأسفانه، کاهش چشم‌گیر اندازه در این محصول باعث حذف نمایشگر فوقانی شده است. نمایشگری که برای بررسی سریع تنظیمات در EOS R بسیار کارآمد بود. در عوض، خبر خوش این است که دوربین جدید به‌نوعی نمایشگر مجهز شده است که قابلیت بیرون آمدن و چرخش ۱۸۰ درجه دارد.

Canon EOS RP

مشخصات EOS RP

به گزارش نوکیشیتا، کانن EOS RP به حسگر CMOS فول‌فریم ۲۶.۲ مگاپیکسلی مجهز خواهد بود که ظاهرا همان سنسوری است که در کانن 6D Mark II مورد استفاده قرار گرفته است.

در صورتی که این موضوع حقیقت داشته باشد، می‌توان انتظار داشت که دوربین جدید کانن بسیاری از ویژگی‌های 6D Mark II از جمله سیستم فوکوس خودکار دوال پیکسل، پردازنده‌ی تصویر Digic 8، حالت عکسبرداری مداوم با سرعت پنج فریم بر ثانیه و بازه‌ی ایزوی ۱۰۰ تا ۴۰ هزار داشته باشد.

براساس گزارشی دیگر از CanonRumors، بدون‌آینه‌ی EOS RP با قیمتی در حدود ۱,۴۹۹ دلار تا ۱,۵۹۹ دلار عرضه خواهد شد که اگر چنین باشد، این دوربین در جایگاه رقیب برای نیکون Z6 و سونی آلفا A7 III با قیمت ۱,۹۹۹ دلار قرار خواهد گرفت و لقب ارزان‌ترین بدون‌آینه‌ی فول‌فریم را به خود اختصاص خواهد داد.

علاوه‌بر این، کانن‌رومرز عنوان داشته است که کانن پنج لنز مانت RF را نیز درکنار EOS RP معرفی خواهد کرد که عناوین آن‌ها به شرح زیر است:

  • کانن RF 85mm f/1.2L USM
  • کانن RF 15-35mm f/2.8L IS USM
  • کانن RF 24-70mm f/2.8L IS USM
  • کانن RF 24-240mm f/4-6.3 IS USM
  • کانن RF 70-200mm f/2.8L IS USM

در هر حال، تا روز جمعه ۲۶ بهمن، ۶ روز بیشتر باقی نمانده است و با رونمایی رسمی از این محصول متوجه خواهیم شد که شایعات موجود حقیقت داشته‌اند یا خیر. چیزی که مشخص است، این است که به‌زودی بهترین فول‌فریم‌های دنیا بدون‌آینه خواهند بود؛ 



تاريخ : شنبه 20 بهمن 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

چالش‌های جذاب در میان شبکه‌های اجتماعی دیوانه‌وار همچون ویروسی بین همه اقشار مردم منتشر می‌شوند. یکی از این چالش‌های محبوب که میلیون‌ها نفر را درگیر خود کرده، چالش ساده و در عین حال جذاب عکس ده‌ ساله است. در یک‌قاب دو عکس از خودتان را کنار هم به اشتراک بگذارید که یک دهه با هم فاصله زمانی دارند، چالش عکس ده‌ساله از شما همین را می‌خواهد. چالشی که در آغاز سرگرم‌کننده و مفرح بود تا زمانی طرفداران محیط زیست به آن هویتی تازه دادند.

هرچند مواجهه با یک دهه تغییر یا حتی عدم‌تغییر در چهره افراد آن هم در یک قاب جذاب و سرگرم‌کننده بود؛ ولی هنگامی‌که سوژه تصاویر ما چهره سیارهزمین باشد، شرایط خیلی فرق خواهد کرد. دیدن آنچه در عرض یک دهه بر چهره زمین به دست ما اتفاق افتاده‌، بیشتر هراس‌انگیز است. صلح سبز یکی از اولین سازمان‌های زیست‌محیطی بود که چرخشی در این چالش ایجاد کرد و با اشتراک‌گذاری گسترده عکسی در میان اعضا از یک دهه جنگل‌زدایی آمازون تحولی عمیق در چالش عکس ده‌ساله ایجاد کرد.

چالش جذاب عکس  ده‌ساله

با وجود رئیس جمهور جدید در برزیل که برنامه‌های بیشتری در جیب برای استفاده از این گنجینه ارزشمند زمردین دارد، نمایش تخریبی که در طول یک دهه بر آمازون وارد شده‌، یادآوری بسیار تلخی است که تلنگر عمیقی بر ذهن مخاطبان می‌زند. پیام صلح سبز در این‌باره کوتاه و روشن بود:

گنجینه‌ای سبز و بی‌نظیر که طبیعت در طی صدها هزار سال درکنار هم جمع کرده بود و بشر دوپا ظرف یک دهه آن‌ را به نابودی کشید.

پیداکردن موارد مشابه در دیگر نقاط کره زمین کار سختی نیست. از تحولات اقلیمی تا خطر روزافزون انقراض گونه‌ها در طی این سال چالش‌های بزرگی بوده که چهره محیط زیست سیاره را در طی دهه اخیر کاملا دگرگون کرده‌ است. هر چند زمانی متوجه عمق فاجعه خواهیم شد که از زاویه‌ای درست به آن نگاه کنیم. در آن سوی دنیا نیز دیواره بزرگ مرجانی (Great Barrier Reef) با صخره‌های بی‌نظیرش در شرق استرالیا با آینده‌ای تاریک رو‌به‌رو است. شدت تخریب در این گنجینه مرجانی به‌حدی است که دانشمندان و محققان هشدار داده‌اند، با وجود محافظت‌های کنونی حفظ آن برای آیندگان میسر نیست.

چالش جذاب عکس  ده‌ساله

نتیجه پژوهش‌های دیواره بزرگ مرجانی (GBR) در سال ۲۰۱۶ شوکه‌کننده بود. فرایند سفید‌شدن مرجان‌ها ۹۳ درصد دیواره را تحت‌تاثیر خود قرار داده بود. تغییر رنگ مرجان‌ها به رنگ سفید نشانه‌ای از مرگ قریب‌الوقوع‌ آن‌ها است و در صورت تثبیت رنگ سفید نه‌تنها مرجان‌ها بلکه بخش بزرگی از حیات سیاره ضربه خواهد‌ خورد. هرچند درخشش نور آفتاب،آلودگی آب و حتی هجوم گردشگرها از عوامل سفید شدن مرجان‌ها اعلام شده‌؛ ولی عامل اصلی تشدید این فرایند، گرمای آب است که حتی با چند درجه تغییر به تشدید فرایند سفیدشدن مرجان‌ها منجر می‌شود. گزارشی از یک گروه چند ملیتی رصد تغییرات آب‌وهوایی که در بیان پیش‌بینی‌های علمی محافظه‌کارانه شهرت خاصی دارد، نیز قابل‌توجه است. براساس آخرین اعلام این گروه تا سال ۲۰۴۰ حجم بزرگی از مرجان‌ها را از دست خواهیم داد؛ اما برای تصور چنین آینده‌ای نیاز به آمارها و جداول نیست، کافی‌است این تغییرات را در چالش عکس ده‌ساله با نگاه طرفداران محیط زیست تجربه کنید. به‌طور حتم با صحبت در مورد این وقایع تراژیک می‌توان امید بهبود شرایط را داشت؛ اما مشکلاتی هستند که با وجود آگاهی و اطلاع نیز غیرقابل کنترل به نظر می‌رسند. مشکلاتی همچون آلودگی محیط زیست، به‌ويژه آلودگی پلاستیکی که در سال‌های اخیر به طرز خیره‌کننده‌ای رشد داشته است، از این دست هستند.

چالش جذاب عکس  ده‌ساله

۷۹ هزارتن از انواع زباله‌های پلاستیکی هم‌اکنون در اقیانوس آرام در وسعتی سه برابر بزرگ‌تر از کشور فرانسه شناور هستند. درحالی‌که‌ روند افزایش زباله‌های پلاستیکی به‌طور صعودی رشد پیدا می‌کند، تلاش‌ها برای جلوگیری از گسترش آن ناچیز جلوه می‌کند. هرچند چالش عکس ده ساله به مذاق بعضی سلبریتی‌ها خوشایند بوده و با نمایش تغییرناپذیری خود در طی یک دهه فخرها فروخته‌اند ولی کسانی بودند که این چالش را به مسیری جدید سوق دادند. کسانی که امید داشتند چالش عکس ده‌ساله به فرصتی برای شناخت و آگاهی بیشتری از آنچه ما بر سر خانه خود می‌آوریم، تبدیل شود. خانه‌ای سبز و حداقل تا‌کنون بی‌همتا در جهان که به‌زودی جایگزینی برای آن‌ نخواهیم یافت.

در قطب‌های سیاره نیز چالش‌های بی‌سابقه‌ای در حال رخ دادن است. با بررسی این مناطق حساس و شکننده می‌توان اولین هشدارها را نسبت به خطرات و تغییرات آب‌و‌هوایی به‌آسانی رصد کرد. هشدارهایی که مربوط‌به همه زمین و ساکنان آن است. هم‌اکنون جنوبگان که سردترین مکان زمین است ۶ بار کوچک‌تر از ۴ دهه قبل شده؛ تا جایی‌که حتی قطعات یخی که روی آن‌ها برای حفظ قطب جنوب حساب باز کرده بودیم، زیر فشار این تغییرات در حال آسیب دیدن هستند. در شمال سیاره نیز وضعیت در حالت هشدار است. قطب شمال از سال ۱۹۵۸ تاکنون دو سوم ضخامت خود را از دست داده‌ و وسعت کهن‌ترین بخش یخی آن به حدود ۲ میلیون کیلومتر تقلیل یافته‌ است.

چالش جذاب عکس  ده‌ساله

چالش جذاب عکس  ده‌ساله

چالش جذاب عکس  ده‌ساله

چالش جذاب عکس  ده‌ساله

چالش جذاب عکس  ده‌ساله

البته کار آسانی است که طرفداران محیط‌زیست را برای اعلام هشدارهای پی‌درپی ویرانی محیط‌زیست که لذت و جذابیت چالش عکس ده‌ساله را از ما گرفته، سرزنش کنیم؛ ولی ممکن است این چرخش در چالش عکس ده‌ساله به ما کمک کند تا متوجه پیام و هشداری شویم که هزاران گزارش آماری پژوهشگران و دانشمندان به ما منتقل نمی‌کند. شاید در یک نگاه متوجه شویم که در سال‌های آینده چه بر سر خانه سبزمان می‌آید و از آن مهم‌تر چقدر برای حفظ آن وقت داریم.



تاريخ : شنبه 20 بهمن 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

مدت‌‌هاست که از پایان مسابقه‌‌ی فضایی بین شوروی و آمریکا در دوران جنگ سرد می‌‌گذرد. نبردی نفس‌‌گیر در توسعه‌‌ی فناوری‌‌های فضایی که در اواسط دهه‌‌ی ۱۹۵۰ میلادی شکل گرفت. در دوم اوت ۱۹۵۵، با اعلام رسمی ایالات متحده‌‌ی آمریکا برای پرتاب نخستین ماهواره به مدار، ابرقدرت دنیای شرق نیز از تصمیم خود برای پرتاب ماهواره‌‌ در آینده‌‌ای نزدیک خبر داد. شوروی توانست با پرتاب موفقیت‌‌آمیز ماهواره‌‌ی اسپوتنیک ۱ در سال ۱۹۵۷ و به‌‌دنبال آن اعزام نخستین فضانورد (یوری گاگارین) به مدار زمین در سال ۱۹۶۱، عملا آمریکا را در اولین فتوحات فضایی مغلوب خود کند تا اینکه ناسا با فرودآوردن نخستین انسان روی کره‌‌ی ماه طی مأموریت آپولو ۱۱ در سال ۱۹۶۹، توانست آخرین برگ برنده‌‌ی خود را در این مسابقه بازی کند. پس از آن، شوروی نیز چندین مأموریت سرنشین‌‌دار را به ماه تدارک دید که درنهایت همه‌‌ی آن‌‌ها را لغو کرد و تمرکز خود را روی ایستگاه‌‌های فضایی مدار زمین قرار داد.

جنگ فضایی / space war

گرچه رقابت میان شوروی و آمریکا در فتح فضا هرگز به نبردی نظامی میان دو کشور در این عرصه بدل نشد، اما فلسفه‌ی شکل‌گیری آن، پرسش‌‌هایی زیادی را در اذهان به‌‌یادگار گذاشت. پرسش‌‌هایی نظیر اینکه «وقوع یک جنگ فضایی واقعا چگونه خواهد بود». وقوع چنین نبردی چندان دور از ذهن نیست؛ هرچند شکل‌‌و‌‌شمایل چنین نبردی ممکن است تفاوت فاحشی با آن‌چیزی داشته باشد که در فیلم‌هایی نظیر جنگ ستارگان دیده‌‌اید.

فضا دیگر آن مکان مرموزی نیست که در گذشته آرزوهای خود را در آن دنبال می‌‌کردیم. پرتاب ماهواره به فضا هرگز تا این حد آسان و ارزان نبوده است. اما پس از دهه‌‌ها، حاصل سال‌‌ها تلاش‌‌ ما برای بهبود زندگی روی کره‌‌ی زمین و ارضای حس کنجکاویمان در فضا چه بوده است: فضایی آکنده از زباله‌‌هایی گوناگون که همچون ارواحی سرگردان در مدار زمین پرسه می‌‌زنند.

کشورها کم‌‌کم از خود خواهند پرسید چه کسی صاحب فضاست و برای حفظ این مالکیت چه باید کرد

این روزها فضای اطراف زمین به قدری شلوغ است که اکنون کشورهایی مانند آمریکا، روسیه و چین به این مسئله فکر می‌‌کنند که واقعا فرمانروای واقعی این فضا کیست و برای حفظ کنترل بر این قلمرو، چه کاهایی باید انجام شود. ممکن است با خود بگویید که ما معاهداتی فضایی داریم که با صراحت می‌گویند فضا متعلق به همه است، اما بیایید واقع‌‌بین باشیم؛ چه‌‌کسی در دنیا به چنین معاهداتی اهمیت می‌‌دهد؟

اینجا است که ایده‌‌ی نیروی فضایی متولد می‌‌شود.

بیهوده نبود که دونالد ترامپ، ریاست جمهوری ایالات متحده در ماه مارس سال گذشته در جمعی از تفنگداران نیروی دریایی آمریکا چنین اعلام کرد:

فضا نیز یک میدان نبرد است، درست مانند زمین، هوا و دریا.

با وجود اینکه درخواست تشکیل نیروی فضایی نتوانست سهمی از بودجه‌‌ی دفاعی کنگره را به‌‌دست آورد، اما به‌‌نظر می‌رسد که  ترامپ بر سر پیاده‌‌سازی این ایده‌‌ی متهورانه‌‌ی خود بسیار مصمم است.

جنگ فضایی / space war

از دیدگاه روابط بین‌الملل، ایجاد اولین نیروی فضایی در جهان ممکن است بسیار حساسیت‌‌برانگیز باشد. این همان چشم‌‌اندازی است که کمی قبل‌تر در زومیت، از آن به‌‌عنوان آغاز «مسابقه‌‌ی تسلیحاتی فضایی» یاد کرده بودیم.

به نظر می‌‌رسد آمریکا از زمان جنگ سرد، در حسرت کشاندن جنگ به عرصه‌‌ی فضا بوده است. به‌‌عنوان مثال، می‌‌توان به پروژه‌‌های نظیر «میله‌‌های خداوند» یا ثور (Thor) اشاره کرد. ثور اشاره به مفهومی دارد که از داستان‌های علمی‌‌تخیلیدهه‌‌ی ۱۹۵۰ الهام‌ گرفته شده است که براساس آن‌‌ها، میله‌هایی از جنس تنگستن از فضا و با سرعتی مضحک به‌‌سمت دشمنانی در سطح زمین پرتاب می‌شد. با استناد به مقاله‌‌ای در پاپیولار ساینس، این مفهوم عجیب بار دیگر در سال ۲۰۰۳ و در یک سند رسمی متعلق‌‌به نیروی هوایی تحت عنوان hypervelocity rod bundles، در فهرست تسلیحات فضایی احتمالی نام برده شده است.

خوشبختانه، سامانه‌‌های تسلیحات فضایی نظیر این موارد هنوز در واقعیت وجود ندارند (و دستیابی به آن‌ها نیز هنوز مضحک به نظر می‌رسد). جنگ‌‌های فضایی قرن بیست‌‌و‌‌یکم ماهیتی کاملا متفاوت از این تصورات دارند. در این جنگ‌‌ها ماهواره‌‌های ناشناس سیگنال‌های GPS ادوات نظامی را رصد کرده و با استفاده از دوربین‌هایی با قدرت تفکیک بسیار بالا اقدام به انجام مأموریت‌‌های شناسایی دشمن می‌‌کنند. درنهایت نیز نیروهای نظامی با استفاده از سیستم‌های موقعیت‌‌یاب مبتنی بر این ماهواره آماده‌‌ی انجام حملات زمینی می‌شوند.

بااین‌حال، هنوز خبری از شلیک‌‌های لیزری فضاپیماهای عجیب‌‌وغریب نیست و هنوز هم هیچ‌‌یک از انواع جت‌‌ جنگنده و ستاره‌های مرگ دیده‌‌شده در جنگ ستارگان واقعا وجود ندارند. حقیقت آن است که در مقطع فعلی، احتمال می‌‌رود نیروی فضایی بیشتر درگیر عملیات نظارتی در اتاق‌‌های فرمان باشد تا عملیات نظامی مستقیم.

اما اینکه نیروی فضایی قرار است در آینده به چه شکلی درآید یا چه نوع عملیاتی را رهبری کند، هنوز نامشخص است. طی یک سخنرانی که در اوایل این ماه ازسوی مایک پنس، معاون رئیس‌ جمهور آمریکا ایراد شد، وی از چهار برنامه‌‌ی عملیاتی برای ایجاد نیروی فضایی شامل ایجاد یک فرماندهی فضایی و نیروی عملیاتی متشکل از متخصصان رده بالای نظامی خبر داد. بااین‌حال، وی اشاره‌‌ای نکرد که نیروی فضایی قرار است چه کاری را انجام دهد که در حال حاضر نیروی هوایی یا ناسا از انجام آن عاجزند. وی حتی اشاره‌‌ای به نحوه‌‌ی تأمین بودجه‌‌ی چنین پروژه‌‌ای نداشته است. چنین ابهاماتی باعث تشدید گمانه‌زنی‌هایی در رابطه‌با تضعیف احتمالی موضع عملیاتی ناسا و کم‌رنگ ‌شدن نقش این سازمان در آینده شده است.

جنگ فضایی / space war

با وجود تمامی ابهامات (به‌‌ظاهر مضحکی) که در مورد این برنامه وجود دارد، مقامات این کشور می‌گویند نیروی فضایی نهادی است که عملا باید ایجاد شود تا بتواند به برخی از نگرانی‌های واقعی رسیدگی کند.

قطعا نباید انتظار داشت شاهد ظهور فناوری فضاپیماهایی عجیب با توپ‌های لیزری قدرتمند باشیم

از مواردی که درصدر فهرست نگرانی‌‌های فعلی این کشور به‌‌چشم می‌‌خورد، موضوع حفاظت از ماهواره‌های آمریکایی است. گزارش‌های اخیر حاکی از آن است که روسیه و چین در حال توسعه‌‌ی انواعی از سلاح‌های فضایی هستند که به‌‌منظور نظارت و حتی هدف‌‌قراردادن ماهواره‌های نظامی ایالات‌متحده طراحی شده‌اند. چنین عملیاتی می‌تواند عملیات‌های نظامی آمریکا را به زانو در آورد. هم‌‌اکنون ۸۰۰ ماهواره‌‌ی آمریکایی در مدار زمین هستند که بسیاری از آن‌ها بخشی از شبکه‌های اطلاعاتی و ارتباطی و GPS موردنیاز پنتاگون را پوشش می‌‌دهند. این در حالی است که طراحی هیچ‌‌یک از این تجهیزات به‌‌گونه‌‌ای نیست که بتوانند از خود دربرابر حملات احتمالی محافظت کنند. ماهواره‌های جاسوسی می‌توانند با اسکن‌‌کردن زمین یا شنود سیگنال‌های مخابراتی ماهواره‌های دیگر اطلاعات ارزشمندی را از دشمن جمع‌آوری کنند. در شرایط اضطراری، آن‌ها حتی می‌توانند ماهواره‌های دیگر را مورد اصابت قرار دهند.

رابرت اشلی، مدیر آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا طی نشستی در واشنگتن می‌گوید:

بدون حضور قدرتمند نیروهای نظامی آمریکا در فضا، چین و روسیه خواهند توانست راه‌هایی برای منع فعالیت ماهواره‌های این کشور ازطریق زمین و فضا بیابند. این فناوری‌‌ها همین حالا نیز درحال توسعه هستند و در آینده‌‌ی نزدیک عملی خواهند شد.

این موضوع صحت دارد؛ آغاز جنگ ماهواره‌ای از موضوعات داغ این سال‌‌هاست. در سال ۲۰۱۴، پرسنل یک پایگاه ناشناس نیروی هوایی آمریکا گزارش دادند که گروهی از ماهواره‌های انتحاری روسی (که با نام رسمی Kosmos 2499 شناخته می‌شوند) در حال نزدیک‌‌شدن به مداری بسیار نزدیک به ماهواره‌های ایالات‌متحده‌‌ی آمریکا هستند. این کاهش فاصله‌‌ی غیرمنتظره باعث برخی گمانه‌‌زنی‌‌ها شد که امکان هدف قراردادن ماهواره‌‌های آمریکایی ازسوی ماهواره‌‌های روسی وجود دارد.

جنگ فضایی / space war

کمی قبل‌‌تر نیز در ژانویه‌‌ی سال ۲۰۰۷، چین به‌‌طور عمدی یکی از ماهواره‌های هواشناسی ازرده‌‌خارج خود را با موشک‌های بالستیک هدف قرار داد و عملا آن را به هزاران قطعه‌‌ تبدیل کرد. این اقدام چین، حیرت نیروهای فرماندهی استراتژیک در نبراسکا را برانگیخت. وقتی کشوری قادر به شلیک موشکی به‌‌سوی اهدافی متحرک با چنین سرعت‌‌های بالایی باشد، پس انجام اقداماتی خصمانه‌‌تر چندان دورازذهن نخواهد بود. پرسش اصلی این بود که آیا این اقدام دولت چین می‌‌تواند نوعی آزمایش برای موشک‌‌های ضدماهواره‌‌ای این کشور تلقی شود؟

تاریخ به ما می‌گوید ارتش ایالات متحده چنین تهدیداتی را دست‌‌کم نخواهد گرفت. ویلیام شلتون، فرمانده سابق فرماندهی فضایی نیروی هوایی ایالات‌ متحده در مارس ۲۰۱۷ در مصاحبه‌‌ای اعلام کرد: «جای تعجبی نیست که کشورهای دیگر جهان به‌‌صورت فعالانه‌‌ای در حال آزمایش روش‌‌هایی برای توقف سرویس‌‌های فضایی ما در خلال مناقشات هستند.»

در حال حاضر به‌‌نظر می‌‌رسد طرفداران ایده‌‌ی نیروی فضایی ترامپ از خطر تهدید ماهواره‌‌ها ازسوی کشورهای دیگر برای مشروعیت بخشیدن به این ایده بهره‌‌برداری خواهند کرد. همان‌طور که جیمز متیز، وزیر دفاع آمریکا نیز طی سفری به برزیل گفته است:

ما آغازگر این [حرکت] نیستیم. ما تنها می‌گوییم که باید قادر به دفاع از ماهواره‌‌های خود در فضا باشیم. در عین حال، چنانچه کسی بخواهد در فضا وارد درگیری نظامی شود، ما نیز بی‌کار نخواهیم نشست.

جنگ فضایی / space war

لحظه‌ی هدف‌گیری ماهواره‌ی چینی توسط موشک‌های بالستیک این کشور

بااین‌حال، شاید وقوع چنین جنگی برای بسیاری از عوام محلی از اعراب نداشته باشد. احتمالا قرار نیست ماهواره‌‌ای از آسمان بر بالای سر کسی فرو افتد، درنهایت آنچه ما شاهد خواهیم بود احتمالا ازکار افتادن رادارها، سیستم‌های موقعیت‌‌یابی و شبکه‌های مخابراتی باشد. واقعیت این است که بروز یک جنگ فضایی برای بسیاری از ما اصلا تهدید مهمی محسوب نمی‌‌شود (البته این شامل آن‌‌دسته از فضانوردان مستقر در ایستگاه‌‌های فضایی نخواهد شد که با خطر برخورد موشک‌‌های بالستیک سرگردان در فضا مواجه‌‌اند!)

دفاع از ماهواره‌های مدارگرد می‌تواند دستاویزی مناسبی برای آغاز توسعه‌ی شاخه‌های نظامی در فضا باشد

اما قبل از اینکه نیروی فضایی بتواند هرگونه اقدامی را در رابطه با ساقط‌‌کردن ماهواره‌‌ها انجام دهد، آمریکا مجبور است پیش‌‌از‌‌آن ابتدا چنین نهادی را تأسیس کند. بازتعریف مسئولیت‌ هزاران نفر از پرسنل نظامی (آن‌‌گونه که مایک پنس پیشنهاد می‌‌کند)، می‌تواند پروسه‌‌ای بسیار زمان‌‌بر باشد و تحقق آن تنها زمانی قابل‌‌تصور خواهد بود که بودجه‌‌ی موردنیاز برای آن به تصویب کنگره برسد. در شرایط فعلی اصلا نمی‌‌توان گفت که چه زمانی این طرح تصویب خواهد شد. چه‌‌بسا ممکن است هزینه‌‌ی تأسیس نیروی فضایی آمریکا برای مالیات‌‌دهندگان آمریکایی به‌‌حدی بالا باشد که کنگره نیز عطای چنین طرحی را به لقای آن ببخشد.

بااین‌حال، شکوفایی صنعت فضایی خصوصی می‌تواند به تسریع چنین برنامه‌‌ای کمک کند. ثمره‌‌ی چندین دهه سرمایه‌گذاری دولت‌‌ها در فضا این بوده است که اکنون شرکت‌هایی مانند اسپیس‌‌ایکس و بوئینگ می‌‌توانند محموله‌‌هایی فضایی خود را با قیمت بسیار نازل‌‌تر به فضا ارسال کنند. بنابراین می‌‌توان انتظار داشت زمانی‌‌که نیروی فضایی بخواهد فرضا یک ماهواره را برای مقابله با تهدیدی فضایی به مدار ارسال کند، انجام آن ازسوی بخش خصوصی هزینه‌‌ی بسیار کمتری را در پی داشته باشد.

البته باید اذعان داشت جامعه‌‌ی آمریکا نیز در حمایت از طرح نیروی فضایی دچار دودستگی است. دولت ترامپ قصد دارد با اختصاص بودجه به نیروی فضایی، به آمریکایی‌‌ها نشان دهد که منافع چنین اقدامی چیست؛ منافعی نظیر امنیت و کسب اطمینان از تداوم سلطه‌‌ی جهانی آمریکا. اما ازسوی دیگر دولت فشار شدیدی را از جانب مطالبات جامعه‌‌ای احساس می‌‌کند که لزوم اجرای چنین طرح پرهزینه‌‌ای را درک نمی‌‌کند؛ آن هم درشرایطی که جامعه می‌‌داند این بودجه می‌‌تواند صرف امور به‌ظاهر مهم‌‌تری نظیر بازسازی شبکه‌‌ی برق طوفان‌‌زده‌‌ی پورتوریکو یا حل مشکلات آب‌‌رسانی به شهری نظیر فلینت میشیگان شود.

در حقیقت، ما نمی‌دانیم که جنگ‌های فضایی آینده به چه شکلی خواهند بود؛ اما واضح است که ایجاد یک نیروی فضایی قطعا درک چنین آینده‌‌ای را سرعت خواهد بخشید. با تشدید روزافزون بی‌اعتمادی میان ملت‌ها، دولت ترامپ ادعا می‌‌کند درحال آماده‌‌شدن برای مقابله با نابودی زیرساخت‌‌هایی است که بشر با مشقت فراوان بدان دست یافته است. همانند تمام مسابقات تسلیحاتی دیگری که در جهان ما در جریان است، چه‌‌کسی می‌‌تواند با قاطعیت بگوید دستاورد چنین اقداماتی، آغاز جنگ خواهد بود یا پیشگیری از آن؟



تاريخ : شنبه 20 بهمن 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

نخستین جفت ماهواره‌های کوچکی که تاکنون به فضای میان‌سیاره‌ای سفر کرده‌اند، به دلایلی نامعلوم در اعماق فضا ازکار افتاده‌اند و احتمالا دیگر هرگز پاسخی از آن‌ها شنیده نخواهد شد. اما برای ناسا، که این کاوشگرها را سال گذشته‌ی میلادی پرتاب کرد، این از دست دادن ارتباط ناکامی تلقی نمی‌شود. پیش از آنکه این دو ماهواره خاموش شوند، به اهالی زمین نشان دادند که ماهواره‌های کوچک می‌توانند به ابزارهایی مهم برای اکتشاف دیگر جهان‌ها در اعماق منظومه‌ی شمسی‌مان تبدیل شوند.

ماهواره‌های خاموش، دو کاوشگر مریخی MarCO با نام‌های ایو و وال‌ای هستند؛ اسامی مستعاری که برگرفته از فیلمی علمی‌-تخیلی ساخته‌ی شرکتپیکسار هستند. این ماهواره‌های کوچک که کیوبست‌هایی اصلاح‌شده به‌حساب می‌آیند؛ سال گذشته به‌همراه سطح‌نشین اینسایت ناسا به سمت سیاره‌ی سرخ پرتاب شدند. کیوبست‌ها نوعی ماهواره‌ی کوچک استانداردشده و تقریبا هم‌اندازه‌ی جعبه‌ی غلات هستند که برای پژوهش‌های فضایی به‌کار می‌روند. پیش از مأموریت اینسایت، کیوبست‌ها تنها به دور زمین چرخیده بودند؛ اما ناسا می‌خواست بداند که آیا این نوع ماهواره‌ها می‌توانند برای مأموریت‌های اعماق فضا نیز کاربردی باشند یا خیر.

ماهواره‌های مارکو نه‌تنها ثابت کردند که قادر به اکتشاف فضای دوردست هستند؛ بلکه از انتظارات همگان نیز فراتر رفتند. آن‌ها به‌همراه سطح‌نشین اینسایت در تاریخ ۵ می (۱۵ اردیبهشت) پرتاب شدند و تمام مسیر را تا سیاره‌ی سرخ درکنار این فضاپیما پرواز کردند. به‌محض آنکه اینسایت در تاریخ ۲۶ نوامبر (۵ آذر) به مریخ رسید و نزول به سطح این سیاره را آغاز کرد، ماهواره‌های مارکو با نظاره‌ی مراحل فرود سطح‌نشین از بالای سر آن،‌ به‌روزرسانی‌های آنی را از وضعیت فضاپیما به زمین ارسال کردند. بدین شیوه، ناسا می‌دانست که چند قدم از فرایند فرود،‌ تنها چند دقیقه پس از وقوع آن طی شده است. جوئل کریسکی، مدیر پروژه‌ی فضاپیمای مارکو در آزمایشگاه پیشرانش جت ناسا به خبرگزاری ورج گفت:

ما داده‌ها را بسیار زودتر از آنچه قبلا می‌توانستیم، در زمان تقریبا واقعی و به‌محض فرود به‌دست آوردیم و به هیجان این رویداد اضافه کردیم.

کیوبست‌ها، ماهواره‌هایی کوچک به اندازه‌ی یک جعبه‌ی غلات هستند

این اعلان‌های سریع افتخاری بود که ناسا بدون ماهواره‌های مارکو، نمی‌توانست آن‌ها را به‌دست آورد. در طرف دیگر، فضاپیمای بزرگتر در حال چرخش به دور مریخ نیز داده‌های فرود اینسایت را جمع‌آوری می‌کرد. اما به‌دلیل مکان و موقعیت سیارات،‌ قدری طول می‌کشید تا این فضاپیماها، داده‌های به‌دست‌آمده را به زمین بازگردانند. به‌عنوان مثال، مدارگرد شناسایی مریخ که از سال ۲۰۰۶ تاکنون به دور سیاره‌ی سرخ در حال چرخش است، فرود اینسایت را از آسمان مریخ نظاره کرد؛ اما سپس به‌سرعت در افق فرو رفت. این مدارگر تا سه ساعت پس از فرود اینسایت، قادر به ارسال داده‌ها به زمین نبود.

MarCO satellites / ماهواره های مارکو

آنچه مارکو یا وال‌ای با نزدیک شدن به مریخ مشاهده کرد

اگر در جریان فرود اینسایت اشتباهی رخ می‌داد، احتمالا عیب‌یابی و حل مشکل برای ناسا بدون ماهواره‌های مارکو قدری زمان می‌برد. کریسکی در این‌باره گفت:

ما همیشه می‌خواهیم در صورت رخداد اتفاقات ناگوار و از دست دادن سطح‌نشین، داده‌های فرود را به‌محض وقوع آن‌ها به‌دست آوریم. ما برای به‌دست آوردن هرچه بیشتر اطلاعات، مشابه جعبه سیاه هواپیما را می‌خواهیم. خوشبختانه، فرود اینسایت و همچنین ماهواره‌های مارکو بدون نقص بود. این ماهواره‌ها حتی نخستین تصویری را که دوربین اینسایت از مریخ به ثبت رساند، به زمین ارسال کردند؛ تصویری که یک سطح هموار قرمز را از دریچه‌ی خاک‌گرفته‌ی لنز دوربین نشان می‌داد.

بااین‌حال، هرچند ماهواره‌های مارکو موفقیتی شگفت‌انگیز را رقم زدند؛ اما‌ به‌صورت واقعی برای دوام آوردن فراتر از فرود اینسایت طراحی نشده بودند. اندی کلش، مهندس ارشد مارکو در آزمایشگاه پیشرانش جت ناسا به خبرگزاری ورج گفت:

این مأموریت از روز اول آزمایشی بود؛ جایی که همزمان با سفر ما به سوی مریخ، بخش زیادی از هدف مارکو صرفا زنده ماندن بود. اکنون دو ماه پس از آغاز مأموریت، ما جزء به جزء فناوری‌مان را اثبات کرده‌ایم.

پس از نظارت بر فرود اینسایت، ماهواره‌ها در مدار دور خورشید به پایان قرار گرفتند. آن‌ها برای مدت نزدیک به یک ماه، سیگنال‌هایی را به زمین فرستادند؛ اما در اواخر دسامبر و اوایل ژانویه، ناسا ارتباط خود با وال‌ای و ایو را درست به فاصله‌ی یک هفته از یکدیگر از دست داد. این سازمان فضایی از آن زمان تاکنون قادر به برقراری ارتباط مجدد با ماهواره‌ها نبوده است و درنهایت مهندسان به این فکر افتادند که کیوبست‌ها احتمالا برای همیشه از دست رفته‌اند.

کیوبست‌ها احتمالا برای همیشه از دست رفته‌اند

تیم مارکو به‌طور کامل مطمئن نیست که چرا ماهواره‌ها به خاموشی فرو رفته‌اند. این احتمال وجود دارد که پرتوهای کیهانی به قطعات الکترونیکی کاوشگرها اصابت کرده و هر دوی آن‌ها را از کار انداخته است. اما مهندسان همچنین می‌دانند که پیشرانه‌ی وال‌ای نشتی داشته است. هر دو ماهواره‌ی مارکو درست همانند شخصیت خیالی وال‌ای، مجهز به پیشرانه‌هایی بودند که برای به حرکت درآوردن آن‌ها در فضا، گاز سرد را به بیرون می‌داد. این ماهواره‌ها به این سخت‌افزار نیاز داشتند تا آنتن‌های رادیویی‌شان را به سمت زمین نشانه بگیرند. هرچه مارکوها از زمین دورتر می‌شدند، برای شنیده شدن باید دقیق‌تر نشانه می‌گرفتند. یک نشتی احتمالا بدین معنا است که سوخت وال‌ای به اتمام رسیده است و این ماهواره دیگر نمی‌تواند به‌صورت دقیق نشانه‌گیری کند.

MarCO satellites / ماهواره های مارکو

یکی از دو ماهواره‌ی مارکو پیش از پرتاب

تئوری دیگر این است که هر دوی ماهواره‌ها بیش از حد از خورشید دور شده‌اند و این دریافت انرژی را برای آن‌ها دشوارتر کرده است. هر کدام از ماهواره‌های مارکو دارای حسگرهایی هستند که برای شناسایی موقعیت خورشید طراحی شده است تا هر دوی آن‌ها بتوانند جهت پنل‌های خورشیدی‌شان را به نحو مناسب تنظیم کنند. اما همان‌طور که ماهواره‌ها از خورشید فاصله می‌گرفتند، این حسگرها احتمالا در یافتن مکان خورشید با دشواری مواجه شدند. در نتیجه، مارکوها به‌درستی نشانه‌گیری نمی‌کردند و نور کافی به پنل‌های خورشیدی آن‌ها نمی‌رسیده است.

اگر تئوری دوم صحیح باشد، در آن صورت می‌توان نسبت به بازیابی ماهواره‌ها امید داشت. هم‌اکنون، مدار ماهواره‌ها، آن‌ها را به‌طور مرتب از خورشید دور و دورتر می‌کند؛‌ اما مارکوها در ماه‌های پیش‌رو دوباره به نزدیکی خورشید بازخواهند گشت. در ماه اوت (تابستان ۹۸) آن‌ها به همان فاصله‌ای از خورشید خواهند رسید که هنگام پرواز کناری داشتند. این احتمال وجود دارد که حسگرها مجددا قادر به تعیین موقعیت خورشید شوند و مارکو بتواند با دریافت انرژی روشن شود. کریسکی می‌گوید:

ممکن است دوباره با آن‌ها حرف بزنیم. ما چند تلاش دیگر را برای یافتن آن‌ها زمان‌بندی خواهیم کرد.

حتی اگر مارکوها برای همیشه خاموش بمانند، تیم مأموریت همچنان بی‌نهایت از آنچه آن‌ها به‌دست آورده‌اند، خشنود خواهد ماند. این کیوبست‌ها با بودجه‌ای تقریبا ۱۸.۵ میلیون دلاری ساخته شدند که در مقایسه با بودجه‌ی ۸۳۰ میلیون دلاری اینسایت، بسیار مقرون‌به‌صرفه محسوب می‌شوند. آن‌ها همان کاری را که برایش برنامه‌ریزی شده بودند، انجام دادند. کریسکی می‌گوید:

ما اینجا عمیقا در حوزه‌ی اعتبار اضافی قرار داریم.

هزینه ساخت کیوبست‌ها در مقایسه با فضاپیماهای بزرگ بسیار مقرون‌به‌صرفه است

تیم مأموریت همچنان نشان دادند که فناوری‌های کیوبست می‌توانند به‌خوبی در محیط اعماق فضا فعالیت کنند. مارکوها هر دو مجهز به رادیوی مخصوصی تقریبا به اندازه‌ی یک مشت هستند که تا میلیون‌ها کیلومتر دورتر قادر به برقراری ارتباط است. این ماهواره‌ها همچنین سیستم‌هایی را برای تنظیم جهت فضاپیما، پنل‌های خورشیدی و پیشرانه‌ها داشتند. این فناوری‌ها به‌طور مشخص مناسب هرکدام از کیوبست‌ها ساخته شدند و هرگز به‌همراه یکدیگر روی چنان فضاپیمای کوچکی که برای اعماق به‌کار رفته است، کار نکرده بودند. مأموریت‌های آتی کیوبست هم‌اکنون در حال پذیرش این فناوری تازه هستند. یکی از این مأموریت‌ها که به‌عنوان چراغ‌قوه‌ی قمری (Lunar Flashlight) شناخته می‌شود، یک کیوبست را به فضای نزدیک ماه خواهد فرستاد تا درون دهانه‌های قمری به‌دنبال یخ بگردد. این کیوبست نیازمند همان فناوری پایه‌ای خواهد بود که مارکوها به‌تازگی کارآمدی آن‌ها را نشان دادند.

علاوه‌بر این، کیوبست‌ها می‌توانند مأموریت‌های بزرگتر بعدی به اعماق فضا را نیز همراهی و به‌عنوان ماهواره‌های بازپخش ارتباطی به زمین خدمت کنند. این نوع استفاده از آن‌ها به‌خصوص در مکان‌هایی نظیر سیاره‌ی ناهید که به اندازه‌ی مریخ صاحب شبکه‌ای وسیع از ماهواره‌های ارتباطاتی نیست، کاربردی خواهد بود. یا احتمال دارد که مهندسان بخواهند فضاپیمای کوچکی را برای اکتشاف نواحی نامساعد فضا بفرستند؛ نظیر دم پرتلاطم یک دنباله‌دار یا فواره‌های در حال طغیان از انسلادوس، قمر زحل. در این حالت، اگر آن‌ها از بین بروند، ضرر مالی چندانی به بار نخواهد آمد.

درنهایت، مارکو اثبات کرده است که چنین ایده‌هایی چندان دور از دسترس نیستند. کلش می‌گوید:

فضاپیمای کوچک نه‌تنها به ما امکان بازپخش ارتباطات را می‌دهد؛ بلکه به توسعه‌ی علاقه‌مندی‌های علمی‌مان نیز کمک می‌کند.



تاريخ : شنبه 20 بهمن 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |
صفحه قبل 1 ... 541 542 543 544 545 ... 3356 صفحه بعد