اکثر مردم وقتی با تشخیص بالقوه یا واقعی سرطان مواجه میشوند، اغلب قبل از مراجعه به پزشک متخصص مایلاند بیماریشان را در گوگل بررسی کنند. متأسفانه دکتر گوگل همیشه نمیداند چه چیزی بهنفع ما است. بیماران یک نسل قبل برای درمان بیماریهایی نظیر سرطان بهشدت به تشخیص پزشک معالجشان وابسته بودند. بااینحال، امروزه اینترنت دراختیار مردم قرار دارد و میتوان طیف گستردهای از اطلاعات مجازی را از انواع منابع مختلف بهدست آورد؛ از متخصصانی که واقعیتها را مبتنی بر شواهد و مدارک ارائه میکنند تا افرادی که با فریبکاری سر مردم کلاه میگذارند. مردم باید با هوشیاری کامل بین وبسایتهای مناسب و نامناسب تمایز قائل شوند؛ بهویژه آنکه توصیههای غیراصولی میتواند برای افراد خطرناک باشد. دکتر لیدیا شاپیرا، متخصص انکولوژی طبی در مرکز پزشکی دانشگاه استنفورد میگوید:
مردم بهراحتی میتوانند وارد وبسایتی مملو از اطلاعات غلط شوند که آنها را به تصمیمگیریهایی مصمم میکند که شاید بهنفعشان نباشد.
دکتر شاپیرا سردبیر وبسایت بسیار مطمئن www.cancer.net است که اطلاعات واضح و علمی دربارهی سرطان و درمان آن را دراختیار بیماران و خانوادهها و دوستانشان قرار میدهد. وی در زمینهی سرطان سینه تخصص دارد و به درمان زنانی مشغول است که درمان دارویی بعد از عمل با داروهایی نظیر تاموکسیفن یا مهارکنندههای آروماتاز را نمیپذیرند؛ زیرا با وبگردی در اینترنت به این نتیجه رسیدهاند که این داروها برایشان مضر است. هرچند بررسیهای گسترده نشان میدهد این داروها از بازگشت سرطان سینه جلوگیری میکنند. او میگوید:
اعتقاد زنها دربارهی ضرر داروهای مذکور، واکنشی احساسی و برای پزشکان خیلی دشوار است که آنها را براساس واقعیتها قانع کنند.
انجمن سرطان آمریکا نیز هشدار میدهد هنگام ابتلا به سرطان، اطلاعات نادرست برای افراد مضر است. بسیاری از اطلاعات موجود در اینترنت دربارهی سرطان مبتنی بر دیدگاههای شخصی و منافع مالی است و اساس علمی ندارد. افراد میتوانند هر نوع اطلاعاتی را آنلاین منتشر کنند و عدهای از مردم ممکن است با این اطلاعات محدود و ناقص یا اشتباه مواجه میشوند. برخی حتی سعی میکنند دیگران را فریب دهند.
مقالههای مرتبط:
آیا از دیدن نشانهی ناشناخته نگران میشوید؟ علائم مختلف بیماریها در اینترنت وجود دارد و بیماران وقتی برخی علائم را در خود میبینند، برای یافتن نوع بیماری بهسراغ اینترنت میروند و میفهمند محتملترین بیماری برای علائمشان سرطان است. پس، دچار ترس و ناامیدی میشوند. هر نشانهای از سرفههای مداوم تا یبوست مزمن ممکن است دراثرِ سرطان بهوجود آمده باشد؛ اما فقط پزشک متخصص میتواند با برخی آزمایشها و بررسی سابقهی خانوادگی و شخصی بیمار، بیماری سرطان را تشخیص دهد.
دکتر دیوید وولپاو، پزشک خانوادگی در منچستر، از مردی جوان میگوید که یک هفته گلودرد داشت و بهواسطهی تحقیق در اینترنت، خود را مبتلا به سرطان دهان میدانست. این دکتر با بررسی بیمار، او را فاقد عوامل اصلی خطرناک سرطان تشخیص و با آزمایشی ساده نشان داد بیماری او فقط سرماخوردگی است. دکتر وولپاو میگوید:
مردم نباید انتظار داشته باشند وبسایت جای پزشک معالج را برایشان بگیرد. پزشک خانوادگی علاوهبر سالهای طولانی تحصیل و تجربه، شما را میشناسد و از پیشینهی پزشکی خانواده و عوامل خطرناک و... نیز مطلع است. وبسایتها حتی با وجود انتشار اطلاعات بیپایهی علمی، همچنان مطمئن بهنظر میرسند.
بهعنوان مثال، افرادی که بهدنبال جدیدترین روغن مار میگردنند، مطمئنا آن را در اینترنت پیدا خواهند کرد. درنتیجه، جامعهی سرطان هشدار میدهد مردم دربرابر ادعاهایی ازایندست مراقبت باشند: «پیشرفت علمی»، «درمان معجزهآسا»، «مواداولیهی اسرارآمیز» یا «درمان باستانی» و نیز محصولاتی که تضمین میکنند درصورت نتیجهنگرفتن، مشتری میتواند پولش را پس بگیرد یا فقط یک منبع خاص آن را عرضه میکند یا برای درمان طیف وسیعی از بیماریهای بهکار میرود.
درهرصورت، افراد مبتلا به سرطان میتوانند اطلاعات ارزشمندی از اینترنت بهدست آورند. دکتر شاپیرا میگوید:
اینترنت ابزاری است که مردم برای دسترسی به اطلاعات مبتنی بر پایهی علمی میتوانند از آن استفاده کنند. درضمن، به بیماران کمک میکند برای مشاوره با پزشک متخصص آمادگی لازم را داشته باشد و بعد از مشاوره، میتوانند ازطریق اینترنت، ارزش و اهمیت توصیههای او را بررسی کنند.
دکتر شاپیرا توصیه میکند مردم بهسراغ منابعی اینترنتی بروند که بهدنبال منفعت مالی نیستند. حتی وبسایتهای متعلق به مؤسسات پزشکی نیز ممکن است مطالبی برای تبلیغ خودشان منتشر کنند. باوجوداین، اطلاعات وبسایتwww.cancer.net را اعضای انجمن آمریکایی انکولوژی بالینی تهیه میکنند. دکتر شاپیرا پیشنهاد میکند مردم اطلاعات منتشرشدهی جامعهی سرطان آمریکا و مؤسسهی ملی سرطان را مطالعه کنند.
اینترنت نهتنها اطلاعات ارزشمندی ارائه میکند و افراد را بهسمت منابع مطمئن سوق میدهد؛ بلکه به بیماران کمک میکند حمایتهای روحیاجتماعی از گروههای آنلاین بهدست آورند. دانیل جنتیل از مؤسسهی سرطان لوین و همکارش ۱۷۰ بیماری را بررسی کردند که از فناوری اطلاعات استفاده میکردند. آنها دریافتند گروههای رسانههای اجتماعی کمک بزرگی برای بیماران مبتلا به سرطان محسوب میشوند؛ بهویژه برای کسانی که از حمایت اجتماعی بیبهرهاند. این بیماران هنگام حضور در گروهها، بهصورت غیرمستقیم یا ناشناس با دیگران دربارهی مسائل عاطفی و معنوی صحبت و توصیههای مفید و مناسبی در زمینهی موضوعات مربوط به درمان دریافت میکنند. بااینحال، دکتر شاپیرا هشدار میدهد برخی از گروههای آنلاین را پزشکان متخصص اداره میکنند و در برخی دیگر، مطالب را افرادی منتشر میکنند که اصلا دانش علمی ندارند. اطلاعاتی که بیمار از این گروهها بهدست میآورد، ترجیحا با پزشک متخصص باید درمیان بگذارد تا دچار مشکل نشود.
همچنین، دکتر شاپیرا پیشنهاد میکند بیماران نباید برای بررسی بیماریشان در اینترنت زیرفشار قرار بگیرند؛ مگر آنکه ازلحاظ احساسی و فکری آمادگی پذیرش اطلاعات بهدستآمده را داشته باشند. او میگوید:
شاید بهتر باشد بیماران بررسی اینترنتی بیماری سرطان را به دیگران بسپارند. در زمانهای مختلف، مردم به اطلاعات گوناگونی نیاز دارند. برخی آمادگی پذیرش اطلاعات مربوطبه سرطان را ندارند که امری طبیعی است. عدهای هم ترجیح میدهند این اطلاعات را از اینترنت پیدا کنند؛ اما تصمیمگیری را به پزشک معالج محوّل کنند یا خودشان نیز در تصمیمگیری دخیل باشند.
درپایان، توصیه میکنیم بدون نگرانی دربارهی درمانهای مختلف بیماری سرطان، با پزشک خود صحبت کنید و برای زمانیکه شاید بدنتان به درمان تجویزی دکتر واکنش بدی نشان دهد، حتما درمان جایگزین مدنظرتان را به پزشک معالج اطلاع دهید.
IBM اخیراً بنابر آنچه ادعا کرده است، دست به رونمایی اولین کامپیوتر کوانتومی جهان زد. هرچند معرفی کیو سیستم وان (Q System One) از نظر علمی اقدامی نوآورانه محسوب نمیشود؛ اما عرضهی آن پیشرفتی مهم بهشمار میرود؛ زیرا IBM این دستگاه را بهعنوان یک محصول تجاری میبیند که سازمانها (نه اشخاص) خواهان استفاده از خواهند بود.
IBM فناوری آزمایشی و اولیهای را که برای بیش از ۲۰ سال در آزمایشگاهها حضور داشت، به دنیای واقعی وارد کرده، با انجام این کار، گام مهمی به سوی فراگیرسازی نسل بعدی فناوری رایانشی برداشته شده است؛ درحالیکه جهان هنوز برای چنین محصولی آماده نیست. درواقع، کوانتوم میتواند به خوبی ثابت کند که برهمزنندهترین فناوری عصر اطلاعات بهحساب میآید.
کامپیوترهای کوانتومی با بهرهبرداری از پدیدهی مرموزی کار میکنند که توسط فیزیک کوانتوم توصیف شده است؛ همچون توانایی یک شیء به معنای بسیار واقعی، برای بودن در آنِ واحد در چندین مکان. داشتن چنین قدرتی به آنها امکان میدهد تا در عرض چند ثانیه مسائلی را حل کنند که حلشان حتی به وسیلهی قدرتمندترین ابرکامپیوترهای امروزی به اندازهی عمر جهان زمان خواهد برد.
بهای بسیار بالا؟
یک انتقاد که معمولاً به فناوریهای کوانتومی وارد میشود، این است که کامپیوترهای مبتنی بر کوانتوم «بهای بسیار بالایی» دارند و همانطور که دسترسی به آنها راحتتر میشود، این قیمت بالا همچنان پابرجا باقی میماند. چنین مسئله امروز در مورد کیو سیستم وان نیز صدق میکند. IBM کامپیوتر کوانتومیاش را برای خرید در دسترس قرار نمیدهد؛ بلکه دسترسی به آن ازطریق اینترنت امکانپذیر میشود؛ بنابراین فناوری کوانتومی بهزودی در آیندهی نزدیک مقرونبهصرفه خواهد شد.
کامپیوترهای کوانتومی بهراحتی با تغییرات در محیط دچار اختلال میشوند و زمان زیادی را برای راهاندازی مجدد صرف میکنند؛ بنابراین IBM سیستمی حفاظتی را برای کیو سیستم توسعه داده است تا برای انجام وظایف مشتریان تجاری پایداری کافی وجود داشته باشد؛ مصرفکنندگانی که احتمالاً شامل شرکتهای بزرگ، دانشگاهها و سازمانهای پژوهشی هستند که قصد اجرای شبیهسازیهای پیچیده را روی آن دارند. در نتیجه، IBM باور دارد که کیو سیستم یک محصول بادوام تجاری است و برای اثبات آن، در حال صرف سرمایهی خود در این زمینه است.
تاریخ به ما نشان داده است که فناوریها بهمحض آنکه به محصولات تجاری بادوامی تبدیل شوند، میتوانند رشد سریعی را در میزان استفاده و تواناییها تجربه کنند. پس از آنکه کامپیوترهای دیجیتالی مرسوم از نظر تجاری محصولاتی بادوام و قابل اعتماد شدند، انفجار نمایی را تجربه کردند که معمولاً با عنوان قانون مور به آن اشاره میشود. تقریباً هر دو سال یکبار، قدرت کامپیوترها دو برابر شد، درحالیکه اندازه و بهای آنها به نصف کاهش مییافت. این «قانون» درحقیقت صرفا روندی را نشان میدهد که بخشی از آن بهواسطهی تأثیر نیروهای بازار (عوامل اقتصادی تأثیرگذار بر قیمت و تقاضا) امکانپذیر شده است.
مقالههای مرتبط:
معرفی نخستین کامپیوتر کوانتومی توسط IBM، تضمینکنندهی این موضوع نیست که کامپیوترهای کوانتومی اکنون یک رشد نمایی را به سبک قانون مور تجربه خواهند کرد؛ اما رونمایی کیو سیستم این اتفاق را محتملتر و زمان وقوع آن را تسریع میکند که در درازمدت، برای ما به معنای فناوری پیشرفتهتر و بهتر است.
دستگاههای اندازهگیری کوانتومی دقیقتر هستند. دستگاههای تصویربرداری کوانتومی میتوانند تصاویر بهتری خلق کنند. باتریهای کوانتومی میتوانند سریعتر شارژ شوند. امنیت سایبری کوانتومی حفاظت و ایمنی بهتری را ارائه میدهد و کامپیوترهای کوانتومی میتوانند مسائلی را حل کنند که هیچ امیدی نسبت به حل آنها در کامپیوترهای کلاسیک امروزی وجود ندارد.
چشمانداز یادشده تنها نوک کوهیخ محسوب میشود؛ اما این بدان معنی است که در کوتاهمدت تا میانمدت، چیزی همچون یک بحران به ما نزدیک میشود.
بحران مهارتها
فناوریهای کوانتومی بیش از هر حوزهی دیگری در امنیت سایبری ازهمگسیختگی ایجاد میکنند. زمانیکه کامپیوترهای کوانتومی در مقیاس بزرگ در دسترس قرار بگیرند (که با نرخ رشد فعلی میتواند ۱۰ تا ۱۵ سال طول بکشد)، میتوان از آنها برای دستیابی به هر رازی در اینترنت استفاده کرد. بانکداری اینترنتی، ایمیلهای خصوصی، گذرواژهها، چتهای ایمن همگی گشوده خواهد شد. شما میتوانید دست به جعل هویت هر فرد یا هر صفحهی آنلاینی در وب بزنید.
درواقع علت چنین چیزی آن است که گشودن قفلهایی که بهصورت آنلاین از آنها برای حفظ حریم شخصی و احراز هویت استفاده میکنیم، برای کامپیوترهای کوانتومی به بریدن کره با چاقو شباهت دارد. فناوری کوانتومی، در بسیاری از عرصههای دیگر نیز آشفتگی ایجاد میکند. اگر کسبوکار شما تصمیم بگیرد که روند استفاده از رایانش کلاسیک کنونی را حفظ کند؛ اما رقیب یا دشمنتان به استفاده از کوانتوم روی بیاورد، احتمالا دربرابر آنها به نقطهضعفی شدید دچار خواهید شد.
همانطور که چشمانداز فناوری کوانتومی، خود را اصلاح میکند، بهخوبی احتمال دارد که بسیاری از متخصصان فنی شاهد منسوخ شدن سریع مهارتهایشان باشند. همزمان، شرکتها ممکن است بهدنبال استخدام متخصصانی بروند که بهآسانی پیدا نخواهند شد.
زمانیکه نیروهای ژئوپولیتیکی و بازار مجددا بهصف شوند، برای افراد حاضر در کسبوکار، ضرورت یادگیری یک زبان جدید به امری معمول تبدیل خواهد شد. برای مثال، با افزایش قدرت و نفوذ چین، شنیدن این جمله از کسبوکارها که «ما اکنون همگی باید زبان ماندارین را فرابگیریم» دیگر غیرمعمول بهنظر نمیآید. شاید اکنون زمان آن رسیده است که همهی ما صحبت به زبان کوانتوم را آغاز کنیم.
ماه فوریهی پیشرو قرار است ماه بسیار مهمی برای علاقهمندان دنیای موبایل باشد؛ کنگرهی جهانی موبایل بارسلونایا بهبیانی بهتر، «همایش جهانی گوشی همراه» که از آن تحت عنوان MWC یاد میشود، نهتنها بزرگترین رویداد مرتبط به گوشیهای هوشمند در کل سال بهشمار میآید، بلکه در حالت کلی در بین مهمترین رویدادهای حوزهی فناوری قرار میگیرد؛ جایی که شرکتهای مختلف از سراسر دنیا به رونمایی از محصولات جدیدشان میپردازند و لحظات جذابی را برای بازدیدکنندگان رقم میزنند.
مسئولان MWC 2019، بهصورت رسمی اعلام کردهاند که همایش امسال از تاریخ ۲۵ تا ۲۸ فوریه (۶ تا ۹ اسفند ۱۳۹۷) برگزار میشود؛ البته شرکتهای مختلف که در ادامهی مقاله از آنها نام خواهیم برد، کنفرانسهای مطبوعاتی خود را طی روزهای ۲۳ و ۲۴ فوریه (۴ و ۵ اسفندماه) برگزار خواهند کرد. درواقع در دو روز اول، درهای نمایشگاه MWC تنها برای رسانهها باز میشود و افراد دیگر خواهند توانست در روزهای ششم تا نهم اسفند از محل برگزاری آن بازدید کنند.
مقالههای مرتبط:
هیچ شکی نداریم که MWC 2019 پر از رونماییهای جدید و هیجانانگیز خواهد بود. نکتهی جالبتوجه این است که سامسونگ بهعنوان یکی از اصلیترین حاضران MWC، مدتی پیش بهصورت رسمی اعلام کرد که قصد دارد چند روز پیش از آغاز این همایش در کنفرانسی اختصاصی از جدیدترین پرچمدار خود یعنی گلکسی اس ۱۰ رونمایی کند.
کرهایها همچنان قصد دارند در MWC شرکت کنند و پرچمدار جدیدشان را با خودشان به این همایش بیاورند. درواقع اتخاذ این تصمیم از سوی سامسونگ نشان میدهد که غول کرهای نمیخواهد اخبار مهم مربوط به گلکسی اس ۱۰ در بین اخبار بیشمار MWC گم شود و در پی آن است تا توجهات بیشتری را بهسمت محصول خود جلب کند.
شرکتهای مختلف کمکم در حال فرستادن دعوتنامهی مربوط به کنفرانسهای خود در MWC برای رسانهها هستند و شایعات مرتبط به این همایش نیز از مدتی پیش آغاز شدهاند. گرچه احتمالا بسیاری از شایعات موردبحث رنگ حقیقت بهخود نخواهند گرفت؛ اما درهرصورت بهتر است نگاهی به آنها بیاندازیم.
پیش از بیان انتظارات از MWC 2019 از شما دعوت میکنیم نگاهی به جدول زمانبندی کنفرانسهای مطبوعاتی این نمایشگاه بیاندازید:
جدول زمانبندی کنفرانسهای مطبوعاتی کنگرهی جهانی موبایل بارسلونا ۲۰۱۹ (MWC 2019) | |
---|---|
نام شرکت | تاریخ برگزاری کنفرانس |
۵ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۱۶:۳۰ بهوقت تهران (۲۴ فوریه ۲۰۱۹ ساعت ۱۴:۰۰ بهوقت محلی) |
|
۵ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۱۹:۳۰ بهوقت تهران (۲۴ فوریه ۲۰۱۹ ساعت ۱۷:۰۰ بهوقت محلی) |
|
۵ اسفند ۱۳۹۷ در ساعتی نامشخص (۲۴ فوریه ۲۰۱۹ در ساعتی نامشخص) |
|
الجی |
۵ اسفند ۱۳۹۷ در ساعتی نامشخص (۲۴ فوریه ۲۰۱۹ در ساعتی نامشخص) |
۶ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۱۱:۰۰ بهوقت تهران (۲۵ فوریه ۲۰۱۹ ساعت ۸:۳۰ بهوقت محلی) |
|
سامسونگ |
۶ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۱۷:۳۰ بهوقت تهران (۲۵ فوریه ۲۰۱۹ ساعت ۱۵:۰۰ بهوقت محلی) |
*در این جدول تنها اسامی شرکتهای بزرگی ذکر شده است که بهصورت رسمی برگزاری کنفرانس اختصاصی را تأیید کردهاند؛ در صورت اعلام برگزاری کنفرانس از سوی شرکتی دیگر و همچنین اعلام زمان دقیق کنفرانسهای نوکیا و الجی، جدول بالا بهروز خواهد شد
AT&T، اسپرینت، تی-موبایل و ورایزن
پس از مدتها انتظار سرانجام دوران نسل پنجم شبکههای ارتباطی (5G) فرا رسیده است؛ همانطور که پیشتر گفته بودیم، ۲۰۱۹ سال 5G خواهد بود. انتظار میرود که اپراتورهای موبایلی AT&T، اسپرینت، تی-موبایل و ورایزنبا شرکت در نمایشگاه MWC 2019 از برنامههای دقیق خود برای راهاندازی 5G پردهبرداری کنند.
فراموش نکنید که AT&T روز ۲۱ دسامبر ۲۰۱۸ (۳۰ آذر ۱۳۹۷) از راهاندازی رسمی هاتاسپات 5G خبر داد، اما این اپراتور از آن زمان تاکنون هیچگونه جزییات جدیدی را در در مورد عملکرد کلی شبکه و همچنین گستردگی پوشش آن با رسانهها در میان نگذاشته است و پیشبینی میکنیم MWC 2019 زمان بسیار مناسبی برای این کار باشد.
مدتی پیش اعلام شد که مدیرعامل اسپرینت قصد دارد در همایش امسال روی صحنه حضور یابد و اطلاعات مهمی را با مردم بهاشتراک بگذارد، همچنان انتظار داریم که مدیرعامل T-Mobile نیز در همایش امسال حضور پیدا کند. آیا بالاخره در MWC امسال، تاریخ دقیق عرضهی گوشیهای 5G اعلام خواهد شد یا انتظاراتمان را بیش از حد بالا بردهایم؟ جواب این سؤال بهزودی مشخص خواهد شد.
آلکاتل و بلکبری
آلکاتل و بلکبری مدتی پیش اعلام کردند که قصد دارند در کنگرهی جهانی موبایل امسال حضور داشته باشند و از محصولات جدیدی رونمایی کنند؛ گرچه این دو شرکت بهطور دقیق برنامههای خود را اعلام نکردهاند، اما آنها درهرصورت میتوانند بخش نسبتا مهمی از همایش امسال را بهخود اختصاص دهند.
پیشبینی میکنیم که دو شرکت یادشده بهجای کنفرانس اختصاصی، چند نشست جداگانه برگزار کنند و طی آنها به توضیح در مورد محصولات جدیدشان بپردازند. پیشتر در زمان برگزاری نمایشگاه CES 2019 به رونمایی از محصولاتی جدید توسط بلکبری اشاراتی شده بود. محصول جدید بلکبری قرار است Key3 باشد یا یک دستگاه تماما لمسی؟ فعلا در این رابطه نمیتوان با اطمینان صحبت کرد؛ درضمن اکثر شایعههای مرتبط به محصول جدید بلکبری، باورپذیر بهنظر نمیرسند.
هواوی
هواوی روز پنجم اسفندماه ساعت ۱۶:۳۰ بهوقت تهران، کنفرانس اختصاصی خود را برگزار میکند. این کنفرانس که در زمرهی موردانتظارترین کنفرانسهای MWC امسال جای میگیرد، قطعا شامل رونمایی از محصولات جدید و جذابی خواهد بود. بزرگترین رونمایی کنفرانس هواوی، احتمالا به گوشی P30 مرتبط خواهد شد.
برای افرادی که در خارج از ایالات متحدهی آمریکا سکونت دارند، بدون هیچ شک و شبههای، رونمایی از پی ۳۰ میتواند نهتنها یکی از مهمترین اتفاقات MWC 2019 بلکه یکی از مهمترین اتفاقات موبایلی سال باشد.
گرچه در پی حواشی اخیر، اختلافات شدیدی بین دولت آمریکا و شرکت هواوی ایجاد شده است، اما از آنجایی که این شرکت چینی یکی از مهمترین شرکتهای حوزهی موبایل در دنیا بهشمار میآید، تمامی رسانههای آمریکایی گفتهاند که قصد دارند پوششی جامع از معرفی گوشی جدید هواوی را به مخاطبانشان ارائه دهند.
انتظار داریم که پی ۳۰ هواوی یک گوشی تقریبا بدونحاشیه با طراحی جذاب باشد و از سه یا حتی چهار دوربین اصلی بهره بگیرد. اگر این گوشی در MWC 2019 معرفی شود، احتمالا همچون میت ۲۰ پرو به تراشهی پرچمدار فعلی هواوی یعنی کرین ۹۸۰ مجهز خواهد بود. نکتهی جالبتوجه دیگر در مورد کنفرانس هواوی، این است که چینیها در همایش پیشرو از نخستین گوشی 5G تاشدنی دنیا رونمایی خواهند کرد. این گوشی قطعا خواهد توانست توجهات زیادی را بهسمت خود جلب کند. درضمن احتمالا در MWC خبر جدیدی در مورد آنر نخواهیم شنید.
الجی
کنفرانس الجی در MWC 2019 احتمالا یکی از مهمترین کنفرانسها برای ساکنین آمریکا خواهد بود. یکی از موردانتظارترین اتفاقات این کنفرانس، به رونمایی از گوشی G8 مرتبط میشود. گرچه رونمایی از الجی جی ۸ در کنفرانس MWC بهطور رسمی تأیید نشده، اما احتمال وقوع آن بسیار بالا است.
تاکنون شایعات بهنسبت کمی در مورد گوشی جدید الجی بهبیرون درز کردهاند. تقریبا مطمئن هستیم که جی ۸ قرار است به تراشهی قدرتمند اسنپدراگون ۸۵۵ کوالکام مجهز باشد و از دوربین اصلی چندگانه بهره بگیرد. مورد دیگری که با اطمینان میتوان از آن سخن بهمیان آورد، پشتیبانینکردن الجی جی ۸ از فناوری 5G خواهد بود. انتظار میرود که نخستین گوشی 5G الجی حوالی ماه می ۲۰۱۹ (اردیبهشت - خرداد ۱۳۹۸) بهصورت اختصاصی توسط اپراتور اسپرینت عرضه شود.
یکی از اتفاقات مهم چند روز اخیر، انتشار تیزر زیر از سوی الجی بود. تیزری که ظاهرا به رونمایی از گوشی جدیدی با ژستهای حرکتی غیرلمسی اشاره دارد.
وبسایت سینت اخیرا در گزارشی مدعی شده است که الجی قصد دارد گوشی جدیدی را بههمراه یک قاب جداگانهی مجهز به نمایشگر ثانویه معرفی کند. این گوشی که هنوز نام رسمی آن افشا نشده، احتمالا محصولی مستقل خواهد بود و ربطی به G8 نخواهد داشت.
از طرفی وبسایت آنلیکس چند روز پیش تصویر منتسب به گوشی جی ۸ را منتشر کرد که البته هنوز در مورد صحت آن مطمئن نیستیم. تصویر موردبحث توسط یکی از ویراستارهای وبسایت اندروید پلیس نیز تأیید شده است. بهعلاوه گفته میشود که الجی در جی ۸ با بهرهگیری از نوعی فناوری جدید، اسپیکر را در زیر نمایشگر قرار خواهد داد.
طبق گزارش منتشره از سوی اندروید پلیس، الجی اعلام کرده است که درکنار موارد یادشده، قصد دارد گوشی 5G خود را نیز در MWC امسال معرفی کند. این گوشی درواقع همان محصولی است که بالاتر به عرضهشدن آن در فصل بهار پیشرو از سوی اسپرینت اشاره کردیم. اندروید پلیس میگوید که این گوشی 5G دارای باتری پرظرفیت در حد ۴۰۰۰ میلیآمپرساعتی خواهد بود و از نوعی سیستم خنککنندهی ویژه بهره خواهد گرفت. یکی از دلایل مهم وجود این خنککننده، کاهش گرمای شدید حاصل از مودم 5G کوالکام X50 است.
مایکروسافت
تاریخ برگزاری کنفرانس مایکروسافت در کنگرهی جهانی موبایل امسال برای روز پنجم اسفندماه تعیین شده است. در کنفرانس یادشده ساتیا نادلا، مدیرعامل این شرکت، روی سن خواهد آمد و از محصولات جدیدی رونمایی خواهد کرد. انتظار میرود که ردموندیها در این همایش از مدل جدید هدست واقعیت افزوده هولولنز رونمایی کنند.
وبسایت نئووین میگوید که هدست هولولنز ۲ مایکروسافت قرار است به پردازندهی اسنپدراگون ۸۵۰ کوالکام مجهز شود. تاکنون جزئيات بسیار کمی در مورد این هدست منتشر شده و برای اطلاع از تمامی ویژگیهای آن، بهتر است تا زمان برگزاری کنفرانس مایکروسافت صبر کنیم.
موتورولا
موتورلا مدتی پیش اعلام کرد که رویداد مستقلی را روز هفتم فوریه (۱۸ بهمن ۱۳۹۷) در کشور برزیل برگزار میکند. تحلیلگران مختلفی گفتهاند که در این رویداد از گوشیهای میانردهی سری موتو G7 رونمایی خواهد شد. این یعنی، گوشی جدید موتورلا قرار است چند هفته از قبل از آغاز MWC رونمایی شود.
این موضوع نمیتواند بهمعنی عدم حضور موتورولا در نمایشگاه امسال باشد. درواقع پیشبینی میکنیم موتورلا با حضور در همایش امسال، جزئيات بیشتری را در مورد ایدهی عجیبوغریب اخیر خود برای ساخت گوشیهای تاشدنی با رسانهها بهاشتراک بگذارد. این گوشی تاشدنی که طبق پیشبینیها حدود ۱۵۰۰ دلار قیمت خواهد داشت، از یک نمایشگر غولپیکر OLED استفاده خواهد کرد. بیشک MWC 2019 میتوان زمان بسیار مناسبی برای رونمایی اولیه از این محصول باشد.
نوکیا
مهمترین اتفاق کنفرانس نوکیا در MWC 2019 احتمالا رونمایی از گوشی نوکیا ۹ پیورویو خواهد بود؛ محصولی با کدنام Beholder طبق شنیدهها از دوربین پنجگانه بهره میگیرد. از بین دیگر مشخصات منتسب به گوشی جدید نوکیا میتوان به بهرهمندی از تراشهی اسنپدراگون ۸۴۵، رم ۸ گیگابایتی و ۱۲۸ گیگابایت حافظهی داخلی اشاره کرد. درضمن گفته میشود که نوکیا ۹ پیورویو قرار است به جدیدترین نسخهی سیستمعامل اندروید یعنی پای مجهز باشد. فنلاندیها قصد دارند در کنفرانس خود، از گوشیهای جدید دیگری نیز رونمایی کنند.
وانپلاس
پیت لاو، مدیرعامل وانپلاس، قرار است روز ۲۶ فوریه ۲۰۱۹ (۷ اسفند ۱۳۹۷) در نمایشگاه MWC حضور یابد و کنفرانس اختصاصی این شرکت چینی را برگزار کند. در این کنفرانس احتمالا شاهد انتشار جزییات بیشتر در مورد گوشی 5G وانپلاس خواهیم بود؛ مدیرعامل این شرکت پیشتر در ماه دسامبر ۲۰۱۸ گفته بود که وانپلاس 5G قرار است در بریتانیا برای اپراتور EE در دسترس قرار گیرد.
تاکنون جزییات زیادی در مورد گوشی 5G وانپلاس منتشر نشده است. پیت لاو قبلا گفته بود که قیمت این گوشی احتمالا در حدود ۲۰۰ تا ۳۰۰ دلار بیشتر از قیمت معمول گوشیهای وانپلاس خواهد بود. این گوشی اندرویدی از تراشهی اسنپدراگون ۸۵۵ بهره خواهد گرفت و توانایی اتصال به شبکهی 5G را خواهد داشت. نکتهی مهم دیگر اینکه گوشی موردبحث قرار نیست وانپلاس ۷ نامگذاری شود. درواقع وانپلاس 5G محصولی مستقل از وانپلاس ۷ خواهد بود.
اوپو
اوپو که یکی از محبوبترین برندهای گوشیساز چینی بهشمار میآید، اخیرا دعوتنامهی کنفرانس خود در MWC 2019 را برای رسانهها ارسال کرده است. این رویداد که اوپو از آن بهعنوان «رویدادی نوآورانه» یاد میکند، میزبان اتفاقات مهمی خواهد بود؛ از جمله رونمایی رسمی از فناوری زوم اپتیکال ۱۰ برابری برای دوربینهای گوشیهای هوشمند. گفته میشود که برای دسترسی به این زوم عالی، از دوربین سهگانه استفاده خواهد شد.
وبسایت جیاسامآرنا در گزارشی مدعی شده که این دوربین قرار است در گوشیهای معرفینشدهی اوپو F19 و اوپو F19 پرو مورداستفاده قرار گیرد.
کوالکام
کوالکام قصد دارد در جریان برگزاری کنگرهی جهانی موبایل ۲۰۱۹ دست به رونمایی مهمی بزند؛ ظاهرا این شرکت در پی معرفی تراشهی اسنپدراگون X55 است. دی-لینک مدتی پیش از یک روتر خانگی 5G رونمایی و بهشکلی تصادفی ساخت تراشهی X55 کوالکام را تأیید کرد. درواقع X55 نسل جدید مودمهای 5G کوالکام خواهد بود. قطعا با مرور زمان و بهدنبال گستردگی هرچه بیشتر فناوری 5G، بیشتر در مورد این مودم خواهیم شنید.
سامسونگ
سامسونگ اعلام کرده است که قصد دارد روز یکم اسفندماه امسال و در آستانهی آغاز MWC، رویداد ویژهای را بهنام Unpacked در شهر سان فرانسیسکو برگزار کرده و طی آن از جدیدترین پرچمدار سری گلکسی اس ۱۰ خود رونمایی کند. محصول دیگری که احتمال رونمایی از آن در رویداد آنپکد وجود دارد، گوشی تاشدنی سامسونگ است.
سامسونگ بدونشک گوشیهای جدید را با خود به MWC خواهد آورد، اما این نمیتواند تنها برنامهی سامسونگ برای همایش بزرگ امسال باشد. مدتی است که شاهد انتشار اخبار ضد و نقیض در مورد گلکسی اس ۱۰ ایکس (مدل 5G گلکسی اس ۱۰) در رویداد آنپکد هستیم؛ درواقع شایعههای اخیر میگویند که سامسونگ قصد دارد با رونمایی از گلکسی اس ۱۰ نسخهی 5G در MWC، حضور پر رنگی در این همایش داشته باشد.
رسانههای کرهایزبان اخیرا مدعی شدهاند که گوشی موردانتظار گلکسی اس ۱۰ ایکس قرار است بهعنوان نخستین گوشی 5G سامسونگ و یکی از نخستین گوشیهای 5G دنیا در تاریخ ۲۹ مارس ۲۰۱۹ (۹ فروردین ۱۳۹۸) عرضه شود. این گوشی که طبق شنیدهها نمایشگر غولپیکر ۶.۷ اینچ سوپر AMOLED دارد، احتمالا به باتری ۵٬۰۰۰ میلیآمپرساعتی تجهیز خواهد شد. اگر میخواهید اطلاعات بیشتری در مورد خانوادهی گلکسی اس ۱۰ سامسونگ کسب کنید، حتما به مقالهی ویژهی زومیت سری بزنید.
سونی
رویداد ویژهی سونی در MWC 2019 در تاریخ ۶ اسفند برگزار میشود. در این کنفرانس بهاحتمال بسیار زیاد شاهد رونمایی از گوشی اکسپریا XZ4 خواهیم بود؛ محصولی که طبق ادعای برخی رسانهها، دارای تراشهی اسنپدراگون ۸۵۵ کوالکام و نمایشگری با نسبت تصویر غیرمعمول ۲۱:۹ خواهد بود. این نسبت تصویر نشان میدهد که ایکسزد ۴ قرار است موبایلی بسیار کشیده باشد.
در ابتدا پیشبینی میکردیم که سونی در نمایشگاه CES 2019 از چند گوشی جدید رونمایی کند، اما این اتفاق رخ نداد تا ذهنمان بهسمت رونمایی از آنها در MWC معطوف شود. یکی از این محصولات، احتمالا گوشی میانردهیXA3 خواهد بود. گرچه عدهی زیادی از کاربران منتظر رونمایی از گوشی اکسپریا ایکسزد ۴ کامپکت بودند، سونی بهصورت رسمی اعلام کرد که برنامهای برای عرضهی این گوشی ندارد.
ویوو
گفته میشود که ویوو قصد ندارد در کنگرهی جهانی موبایل بارسلونا ۲۰۱۹، از محصول مهمی رونمایی کند. گفتنی است که جدیدترین گوشی این شرکت چند روز پیش با نام اپکس ۲۰۱۹ معرفی شد؛ محصولی مفهومی با نمایشگر تمامصفحه و ویژگیهای جالب که اخیرا واکنشهای متعددی را در پی داشته است.
زدتیای
ZTE که بهعنوان شرکتی چینی اخیرا شدیدا تحتتأثیر سیاستهای دونالد ترامپ و دولت آمریکا قرار گرفته است، قصد دارد در نمایشگاه MWC حضور یابد و از محصولاتی جدید رونمایی کند. زدتیای در زمینهی درز اطلاعات مربوطبه برنامههایش برای کنگرهی جهانی موبایل و همچنین برنامههایش برای حضور در بازار آمریکا، شدیدا محافظهکارانه عمل کرده است و جزئيات بسیاری کمی در این مورد میدانیم.
احتمالا ZTE در MWC امسال بیشتر روی رونمایی از چند گوشی میانرده نظیر مدل جدید سری Blade برای بازار اروپا متمرکز خواهد بود. درضمن امیدواریم زدتیای در همایش امسال جزییات بیشتری را در مورد پرچمدار بعدی سری Axon خود با رسانهها بهاشتراک بگذارد.
گفتنی است که زومیت قصد دارد بهرسم هر سال، امسال نیز پوشش جامعی را از کنگرهی جهانی موبایل تقدیم شما کاربران محترم کند. پس همزمان با آغاز این همایش بزرگ، حتما ما را دنبال کنید.
حال نوبت شما است که از انتظارات خودتان برایمان بگویید؛ شما چه دیدگاهی در این زمینه دارید؟ بیشتر از همه، منتظر برگزاری کدام کنفرانس در کنگرهی جهانی موبایل بارسلونا هستید؟ نظرات خود را با زومیت و کاربران دیگر در میان بگذارید.
گاهی اوقات در زندگی با شرایطی مواجه میشویم که وسایل موجود در بازار پاسخگوی نیازهای ما نیستند؛ بهعنوان مثال فردی وانت پیکآپ فورد F-150 را دوست دارد، اما برای کاربردهای شغلی به ۶۵۰ اسببخار قدرت نیاز دارد. پیشرانهی خورجینی ۶ سیلندر وانت فورد F-150 رپتور مجهز به توربوشارژر دوگانه در حالت استاندارد تنها ۴۵۰ اسببخار قدرت تولید میکند؛ درحالیکه پیشرانهی ۵ لیتری خورجینی هشت سیلندر نیز قدرت کمتری نسبت به مدل ۶ سیلندر فراهم میکند.
در چنین شرایطی که خودرو نمیتواند قدرت مورد نیاز فرد را تأمین کند، برخی ممکن است به سراغ برندهای دیگر بروند، ولی برخی هم هستند که بدون توجه به هزینههای بیشتر به سراغ تیونینگ خودرو و تقویت پیشرانه میروند. خوشبختانه Roush تیونر قدیمی محصولات فورد در چنین مواردی تواناییهای خود را نشان میدهد. این تیونر برای تقویت پیشرانهی فورد F-150، دو گزینهی متفاوت به مشتریان ارائه میکند.
اولین گزینه وانت فورد F-150 SC مدل ۲۰۱۹ است که از پیشرانهی ۵ لیتری خورجینی هشت سیلندر بهره میبرد؛ اما بهلطف سیستم سوپرشارژر تیونر، قدرت به ۶۵۰ اسببخار و گشتارو به ۸۲۷ نیوتنمتر افزایش مییابد. Roush همچنین سیستم اگزوز تقویتشدهی چهار حالته با خروجی کناری به پیکآپ فورد اضافه میکند که راننده میتواند آن را با سوئیچ موجود در کنسول مرکزی یا ازطریق اپلیکیشن در تلفن همراه هوشمند کنترل کند. خریداران نسخهی یادشده همچنین سیستم تعلیق ارتقایافته مجهز به کیت بالابرندهی ۵ سانتیمتری در جلو و بهبود عملکرد فنرها و کمکفنرها را دریافت خواهد کرد. درنهایت Roush رینگهای ۲۰ اینچی سیاه، جلوپنجره جدید، گلگیرهای برجسته و برخی دیگر از امکانات خاص خود را در این مدل برای خریداران ارائه میدهد. مشتریان میتوانند با پرداخت هزینهی بیشتر، پکیج صندلیهای چرمی و کیت آفرود را نیز به امکانات این وانت پیکآپ اضافه کنند.
انتخاب دوم مشتریان، وانت Roush Nitemare 2019 است؛ این نسخهنیز همانند SC از پیشرانهی ۵ لیتری خورجینی هشت سیلندر با قدرت ۶۵۰ اسببخار و گشتاور ۸۲۷ نیوتنمتر، همراهبا سیستم اگزوز فعال چهار حالتهی Roush بهره میبرد؛ اما بهجای رینگهای ۲۰ اینچی، روی رینگهای ۲۲ اینچی سوار میشود. این مدل برای دستیابی به حالت اسپرت و فرمانگیری بهتر، ارتفاع را کاهش میدهد و به همین دلیل جلوپنجره، سپر و پکیج گرافیکی جدیدی نیز به آن اضافه خواهد شد. آپشنها و امکانات فضای داخل کابین شبیه نسخهی SC است، اگرچه مشتریان میتوانند کاور نرم کفی عقب، سیستم اگزوز فعال Cat-back، کنسول مرکزی قفلشونده و کیت آفرود را نیز با پرداخت هزینهی بیشتر سفارش دهند.
هنوز هیچ جزئیاتی دربارهی قیمت این وانتهای تقویتشده منتشر نشده است و علاقهمندان میتوانند برای اطلاعات بیشتر به وبگاه Roush مراجعه کنند.
کانن (Canon Inc) شرکتی ژاپنی با حوزهی فعالیت بینالمللی بوده که تمرکز فعالیت خود را روی طراحی و تولید محصولات تصویربرداری و اپتیک همچون دوربینهای عکاسی و فیلمبرداری، دستگاههای فتوکپی، چاپ مدار مجتمع، پرینتر و تجهیزات پزشکی معطوف کرده است. مرکز مدیریت کانن در منطقهی اوتا در توکیو قرار دارد.
کانن یک فلسفهی مشهور دارد که با کلمهی Kyosei تعریف میشود. تفسیر دقیق این کلمه، «زندگی و کار کردن هماهنگ و آرام همهی مردم، صرفنظر از نژاد، مذهب و فرهنگ با امید به آینده» است. هرچند دستیابی به چنین هدفی با وجود تمام بیعدالتیهای موجود در جهان، دور از دسترس محسوب میشود. کانن امروز فعالیتهای بینالمللی را بهگونهای پیش میبرد که حداکثر همکاری و نزدیکی را با شرکتها و اشخاص کشورهای هدف، برقرار کند.
Kyosei، شعار کانن
شرکت کانن یکی از معدود شرکتهایی است که از دوران قبل از جنگ جهانی دوم حضور داشته است و امروز، به حیات خود ادامه میدهد. آنها یکی از پیشگامان صنعت الکترونیک و خصوصا الکترونیک نوری (اپتیک) بودند که با انواع محصولات، بار دیگر نام برندهای ژاپنی را بر سر زبانها انداختند. تاریخچهی پر از نوآوری این برند ژاپن، آنها را به فرمانروایی در بسیاری از حوزههای فعالیت، تبدیل کرده است.
ژاپن بهعنوان وطن برند کانن، هنوز هم میزبان بخش اعظمی از فعالیتهای این شرکت است. البته، آنها مراکز تولیدی و شعبههای مدیریتی متعددی نیز در کشورهایی همچون آمریکا، آلمان، فرانسه، تایوان، چین، مالزی، تایلند، کرهجنوبی و ویتنام دارند. بخش اعظمی از درآمد شرکت ژاپنی از فروش بینالمللی بهدست میآید و همکاری با بزرگانی همچون HP و توشیبا برای ساخت محصولات، تأثیر بهسزایی در آن دارد.
مرکز جهانی کانن در توکیو
تاریخچهی تأسیس
تاریخچهی برند کانن به سال ۱۹۳۳ و یک پزشک متخصص زنان بهنام تاکشی میتارای باز میگردد. او قصد داشت با همکاری یکی از دوستانش، دوربین تولید کند. آنها شرکتی بهنام Precision Optical Instruments Laboratory را در محلهی روپونگی، میناتو-کو در توکیو تأسیس کردند. اولین نوآوری آنها، کاربردهایی داشت که فراتر از علم پزشکی بود. در سال ۱۹۳۴، اولین محصول انقلابی آنها یعنی دوربین ۳۵ میلیمتری، بهعنوان اولین در نوع خود در ژاپن معرفی شد. در آن زمان، دوربین برند آلمانی Leica بهنوعی استاندارد صنعت عکاسی در حوزهی ۳۵ میلیمتری بود که دوربین میتارای، از آن الهام گرفت.
تاکشی میتارای
میتارای و همکارانش، نام Kwanon را برای دوربین خود انتخاب کردند. این کلمه، در زبان و فرهنگ بودایی بهمعنای تشکر است. تولید و فروش آن دوربین بهاندازهای موفق بود که در سال ۱۹۳۷، شرکت فوق به سازمان سهامی تبدیل شد. پس از عرضهی دوربین، میتارای و همکارانش به هدف اصلی خود یعنی تولید دستگاههای تصویربرداری پزشکی بازگشتند و اولین دستگاه عکسبرداری اشعهی X ژاپن را نیز در سال ۱۹۴۰ معرفی کردند. دستگاه آنها، نقش مهمی در پیشگیری از شیوع بیماری سل در ژاپن داشت.
جنگ جهانی دوم
با شروع جنگ جهانی دوم و درگیری مستقیم ژاپن و آمریکا، اقتصاد ژاپن بهخاطر شرایط جنگی وارد بحرانهایی جدی شد. شرکت تحت مدیریت میتارای بهسختی در دوران جنگ جهان دوام آورد و تنها تلاشها و پشتکار او بود که حیات شرکتش را با وجود عدم تولید محصول اصلی یعنی دوربین ۳۵ میلیمتری، تضمین کرد.
اولین دوربین عکسبرداری X کانن
پس از پایان جنگ و تسلیم شدن ژاپن دربرابر آمریکا، چالشهای میتارای و شرکتش باز هم ادامه داشت. کمبود منابع مالی و مواد اولیه، او را به افزایش هرچه بیشتر تلاش و تقلا مجبور میکرد تا حداقل، خط تولید خود را زنده نگه دارد و نیازهای مالی اولیهی شرکت را تأمین کند. او بهعلاوه، تولید محصولات باکیفیت را در دستور کار اصلی کارمندان و کارگران خود قرار داد.
یکی از اقدامات مهم میتارای در زمان جنگ و پس از آن، متقاعد کردن سربازان اشغالگر متقفین به جابهجایی دوربینهای شرکتش یعنی Precision Optical بود. این حرکت، زمینههای موفقیتهای آتی او و محصولاتش در زمینهی صادرات را فراهم کرد. سربازان آمریکایی که دوربینهای ژاپنی را به وطن خود میبردند، اولین قدمها را برای ورود برند ژاپنی به ایالات متحده، برداشتند.
کانن متولد میشود
شرکت Precision Optical پس از چند سال فعالیت و درک ظرفیت بالای دوربینهای عکاسی در بازار، نام خود را در سال ۱۹۴۷ به محصول اصلی یعنی دوربین Kwanon متمایل کرده و Canon Company را برگزید.
Kwanon، اولین دوربین تولید کانن
شروع دههی ۱۹۵۰، یک دستاورد بینالمللی بزرگ دیگر برای کانن به همراه داشت. عکاسان خبری جنگ دو کره در آن سالها، به این نتیجه رسیدند که لنزهای شرکت ژاپنی نیز بهاندازهی لنزهای آلمانیها دقیق و قوی هستند. پس از آن، بازار صادرات کانن با رشد قابل توجهی روبهرو شد. در طول دههی پیش رو، سرعت رشد برند ژاپنی، افزایش یافت. توسعهی بینالمللی، کانن را مجاب به تأسیس زیرمجموعهی آمریکایی در نیویورک و زیرمجموعهی اروپایی در ژنو کرد که همگی در همان دههی ۱۹۵۰ انجام شد.
دوربین ۸ میلیمتری فیلمبرداری، در سال ۱۹۵۹ به خط تولید محصولات کانن اضافه شد. آنها توسعه در این حوزه را نیز با قدرت ادامه دادند و در سال ۱۹۵۹، بهعنوان اولین شرکت، دوربین فیلمبرداری ۸ میلیمتری با زوم داخلی معرفی کردند.
دوربین هانسا یکی از اولین محصولات مخصوص مصرفکننده
ورود به حوزهی تجهیزات اداری
کانن تا میانههای دههی ۱۹۶۰، به بزرگترین تولیدکنندهی ژاپنی دوربینهای میانرده تبدیل شده بود. در آن سالها، بازار دوربینهای حرفهای و گرانقیمت، تحت سلطهی نیکون بود. رشد کانن در آن دههی طلایی بهحدی بود که ابعاد شرکت بین سالهای ۱۹۵۹ تا ۱۹۶۳، بیش از ۳ برابر شد.
اولین تجهیز اداری تولید کانن، در سال ۱۹۶۴ و با نام Canola 130 معرفی شد. برند ژاپنی، با تولید ماشینحساب کانولا، ورود رسمی به بازار تجهیزات غیر از دوربین را شروع کرد. محصول کانن، اولین ماشینحساب جهان بود که از طراحی ۱۰ دکمهای استفاده میکرد. طرحی که امروز به یک استاندارد در صنعت تبدیل شده است.
ماشین حساب Canola 130
تلاش کانن برای حضور جدی در بازار محصولات اداری همچون ماشینحساب، در سالهای بعد هم ادامه پیدا کرد. آنها در سال ۱۹۷۰ با یکی از مشهورترین شرکتهای الکترونیکی آن زمان یعنی Texas Instruments وارد همکاری شدند و اولین ماشینحساب دستی کاملا الکترونیک را معرفی کردند.
دستهبندی دیگری که در سالهای میانی قرن بیستم میزبان کانن شد، دستگاههای فتوکپی بودند. آنها در سال ۱۹۶۵ با معرفی Canofax 1000 به این حوزه وارد شدند و ۳ سال بعد، با معرفی نوآوری جدید در دستگاههای کپی کاغذی، قدرت خود را به رخ رقبا کشیدند. تا پیش از آن، زیراکس با دستگاههای خود و فناوری انحصاری زیروگرافی، در بازار دستگاههای کپی فرمانروایی میکرد. موفقیتهای پیدرپی کانن در آن سالها باعث شد تا شرکت ژاپنی، برندینگ خود را نیز کمی تغییر داده و نام Canon Inc را برگزیند. نامی که تا به امروز برای این برند ژاپنی استفاده شده است.
Canofax 1000
کانن با وجود موفقیتهای پیدرپی در بخش مهندسی و تولید، بازاریابی ضعیفی برای محصولات خود داشت. آنها در سالهای پایانی دههی ۱۹۶۰ و ابتدای ۱۹۷۰، پیشرفت قابل توجهی برای شناساندن محصولات خود به جهانیان، تجربه نکردند. اگرچه بخشی از نفوذ شدید ماشینحسابهای برند ژاپنی در آمریکا بودند، توانایی لازم برای ویژه نشان دادن خود نسبت به رقبا را نداشتند. بهعلاوه، ناتوانی در فروش مناسب فناوریهای انقلابی تیمهای مهندسی، زمان پیشرفت و سلطه بهعنوان اولین بازیگر بازار را از برند ژاپنی میگرفت. این مشکلات، هم در بازار ماشینحساب و هم دستگاههای کپی، به کانن ضربه زد.
سیستم کپی Liquid Dry یکی از نوآوریهای خاص کانن در شروع دههی ۱۹۷۰ بود. آنها سیستمی بهینه برای دستگاههای کپی طراحی کرده بودند که باوجود استفاده از مواد خیس، کپی کاملا خشکی را به کاربر ارائه میداد. چالش بازاریابی در این محصول هم به کانن ضربه زد و آنها از ترس نقض شدن پتنت بهدست رقبا، محصولی با آن فناوری عرضه نکردند. درعوض، برند ژاپنی تصمیم به فروش مجوز استفاده از فناوری خود گرفت و آن را به تولیدکنندگان دیگر عرضه کرد. اشتباهات بالا خصوصا در حوزهی بازاریابی، باعث شد تا کانن برای اولینبار در تاریخ خود، در سال ۱۹۷۵ با چالشهای مالی جدی روبهرو شود.
یکی از اولین نمونههای فوکوس خودکار کانن
تغییر ساختارهای طراحی محصول و بازاریابی
میتارای که تا آن سالها هنوز در مقام رئیس هیئتمدیرهی کانن مشغول به کار بود، پس از مشاهدهی چالشهای ایجاد شده بهخاطر ضعف در بازاریابی، ریوزابورو کاکو را بهعنوان مدیر اجرایی و با هدف تغییر ساختارهای بازاریابی و فروش شرکت انتخاب کرد. کاکو ساختار کانن را بهنوعی تغییر داد که ابتدا روند طراحی و تولید محصولات یک نظم و انسجام کلی بگیرد و سپس، بازاریابی با شدت بیشتری پیگیری شد.
یکی از محصولات انقلابی کانن یعنی دوربین ۳۵ میلیمتری AE-1، در سال ۱۹۷۶ معرفی شد. این دوربین از یک ریزپردازنده برای فوکوس خودکار و تنظیم نوردهی استفاده میکرد. تبلیغات محصول جدید کانن نیز برخلاف موارد قبلی، با گستردگی و نفوذ بالا انجام شده و در آنها، با اینلفوئنسرهای ورزشی نیز همکاری شد. خود میتارای در آن زمان اعلام کرد که شروع تبلیغات دوربین ۳۵ میلیمتری در تلویزیون، یک دستاورد بزرگ محسوب میشد. دوربین AE-1 به گواه بسیاری از کارشناسان آن زمان، یکی از بهترین نوآوریهای صنعت عکاسی بود و حتی برخی، لقبشورولت صنعت عکاسی را به آن دادند.
کانن AE-1
کاکو در سالهای مدیریت، اصرار زیادی بر توسعهی سریع محصول و عرضهی نوآوریهای جدید داشت. کانن تحت مدیریت او به دستاورد دیگری در زمینهی فناوری پرینت دست یافت و پرینتر لیزری خود را در سال ۱۹۷۵ معرفی کرد. در سال بعد، دوربین تصویربرداری از شبکیهی چشم توسط کانن معرفی شد که بسیاری از روندهای قبلی تشخیص بیماریهای چشمی را منسوخ کرد. کاکو در سال ۱۹۷۷ به سمت مدیریت کل شرکت رسید و میتارای، همچنان در مقام ریاست هیئتمدیره باقی ماند.
پیشرفت کانن در تولید تجهیزات اداری در دهههای پایانی قرن بیستم با سرعت ادامه پیدا کرد. آنها در سال ۱۹۸۲ اولین دستگاه کپی شخصی را به بازار عرضه کردند که تمامی تجهیزات نیازمند تعویض آن، در کارتریجی عرضه میشد که کاربر، بهراحتی و بدون نیاز به متخصص، آن را تعویض میکرد. تبلیغات محصول جدید کانن نیز با تمرکز بالا بر اینفلوئنسرها و با شدت بالایی انجام شد. درنتیجه، میتوان گفت تیم بازاریابی و فروش شرکت ژاپنی پس از یک دهه از گروهی منفعل، به یکی از فعالترین گروههای بازاریابی تبدیل شد.
یکی از رقبای دیرینهی کانن در صنعت دوربین، شرکت هموطن آنها یعنی Nikon بوده است. کانن در ابتدای دههی ۱۹۸۰ توانست جایگاه نیکون را بهعنوان پیشگام فروش دوربین تصاحب کند. پس از این پیروزی، تمرکز کانن بر معرفی محصولات جدید متوقف نشد و آنها خصوصا در بازارهای بالغ و شناخته شده، فعالیتی خیرهکننده داشتند. البته، سهم بالایی از موفقیتهای برند ژاپنی در آن زمان، مدیون حضور در بازارهای جدید همچون سیستمهای چاپی اداری و ورکاستیشنها بود. آن موفقیتها، اغلب با درگیر شدن با شرکتهای بزرگی بهدست میآمد که بهخوبی در بازار نفوذ کرده بودند.
یکی از نمونههای اولیه از دوربینهای کوچک کانن
رقابت و رفاقت با آمریکاییها
ماشین تایپ الکترونیکی، نوآوری بعدی کانن بود که در سال ۱۹۸۲ معرفی شد. آنها با معرفی این دستگاه، وارد نبردی جدی با غول آن سالهای دنیای کامپیوتر یعنی IBM شدند. پس از گذشت یک سال، سهم برند ژاپنی از بازار به ۱۱ درصد و سهم IBM از ۲۶ به ۱۷ درصد رسید. در سال ۱۹۸۳، ژاپنیها وارد نبرد با غول آمریکایی دیگر صنعت کامپیوتر یعنی زیراکس شدند و با عرضهی پرینتر لیزری با قیمتی یک سوم محصول آمریکایی، بازار آنها را تحت تأثیر قرار دادند. برند هموطن کانن یعنی Ricoh هم از عطش آنها برای تصاحب هرچه بیشتر بازارها در امان نبود و در بازار دستگاههای کپی، ضربههای سختی از آنها خورد.
تمامی تلاشهای کانن برای حضور هرچه بیشتر در بازار کامپیوتر، منجر به دوئلی شدید بین آنها و IBM در سالهای بعدی شد. آنها تحقیق و توسعهی مدارهای مجتمع نوری را بهعنوان پروژهای اصلی به واحدهای مهندسی خود اضافه کردند و در اقدامی تهاجمیتر، بازاریابی کامپیوترهای مکینتاش اپل، یعنی رقیب جدی IBM را در ژاپن انجام دادند. تلاشهای ژاپنیها برای توسعهی مدارهای اپتیکی در سالهای بعد نتیجه داد و استیو جابز که از اپلخارج شده بود، برای کامپیوترهای شرکت جدید خود یعنی NeXT از مدارهای کانن استفاده کرد. در سال ۱۹۸۹، کانن با پرداخت ۱۰۰ میلیون دلار، ۱۶.۷ درصد از سهام نکست را تصاحب کرد و همچنین، بازاریابی محصولات آنها در آسیا را نیز بر عهده گرفت.
دفتر کانن در سوئد
در بازار دوربینها، کانن روندی تقریبا ثابت داشت، اما در بازهی کوتاهی، فرمانروایی بازار را به برند Minolta داد. مینولتا با معرفی Maxxum با قابلیت فوکوس خودکار، سهم بالایی را در بازار تصاحب کرده بود. آنها در سال ۱۹۸۵ جایگاه کانن را تصاحب کردند؛ اما ژاپنیها با ارائهی فناوری انقلابی EOS خود در سال ۱۹۸۷، بار دیگر به اوج بازگشتند. سیستم اپتیکال الکترونیکی، نوآوری کانن بود که از آن زمان، بهنوعی برند اختصاصی آنها در دوربینهای حرفهی SLR شد. یکی از محصولات مهم ژاپنیها در این دسته، EOS-1 بود که با فناوری فوکوس خودکار حرفهای، در سال ۱۹۸۹ معرفی شد.
مقالههای مرتبط:
یکی از همکاریهای مهم و تاریخی کانن در بازار ماشینهای کامپیوتری و اداری، با شرکت بزرگ HP بود. آنها در سال ۱۹۸۵ قرارداد همکاری با یکدیگر امضا کردند و تولید دستگاههای مشهور Laserjet برند آمریکایی، از آن زمان توسط کانن انجام شد. کانن بهنوعی قلب ماشینهای اچپی را تولید میکرد که شامل موتورهای پرقدرت لیزری میشد. این همکاری، به HP هم امکان میداد تا تمرکز خود را روی حوزهی تخصصی خود یعنی توسعهی نرمافزار ارتباطی پرینتر و کامپیوتر معطوف کند. در سالهای بعد، همکاری این دو برند بهقدری مثبت شد که یک پنجم از درآمد کل کانن، از آن بهدست میآمد.
یکی از جدیدترین محصولات کانن در خانوادهی انقلابی EOS
شروع چالشها و کاهش سرعت رشد
کانن از میانهی دههی ۱۹۷۵ تا پایان دههی ۱۹۸۰، رشد مناسبی داشت. در دورهی ۱۰ ساله از ۱۹۷۵ تا ۱۹۸۵، فروش سالانهی آنها ۷ برابر شد و به ۳.۳ میلیارد دلار رسید. سود خالص از فروش نیز در آن دورهی زمانی رشد ۲۰ برابری را تجربه کرد و به ۱۳۶ میلیون دلار رسید. تا پایان دههی ۱۹۸۰، فروش سالانه رکورد ۸.۱۸ میلیارد دلار را شکست و سود نیز، ۲۳۲ میلیون دلار گزارش شد. سال ۱۹۹۰، اوج رشد کانن بود و آنها با ثبت فروش ۱۲.۷۳ میلیارد و سود ۴۵۲ میلیون دلاری، بهترین سال خود را پشت سر گذاشتند. در سالهای بعد، سرعت رشد برند ژاپنی کاهش یافت و سوددهی آنها نیز کمتر شد. طبق آمار، حاشیهی سود شرکت از ۲.۸ تا ۳.۶ درصد در سالهای ۱۹۸۸ تا ۱۹۹۱، به ۱.۱ تا ۱.۹ درصد در خلال سالهای ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۴ رسید.
یکی از دلایل کاهش سود کانن، بالغ شدن برخی از بازارهای زمینهی فعالیت آنها همچون دوربین و دستگاههای کپی بود. بلوغ بازار دوربین، خصوصا در دستهبندی SLR که تخصص کانن بود، مزیت رقابتی آنها را نسبت به برندهای دیگر خصوصا مینولتا و نیکون (که بخش بیشتری از فروش شرکت را به حوزهی دوربین اختصاص داده بودند)، کاهش داد. در سال ۱۹۹۲، تنها ۱۹ درصد از کل فروش کانن، از حوزهی دوربین تأمین میشد، درحالیکه برندهای رقیب یعنی مینولتا و نیکون، بهترتیب ۴۴ و ۴۳ درصد فروش را از این حوزه بهدست میآوردند.
کاهش سهم دوربین از فروش کل برند کانن، در سالهای بعد بهنوعی به نفع آنها نیز تمام شد. در سال ۱۹۹۵، تنها ۸.۲ درصد از فروش این برند، از حوزهی دوربین تأمین میشد. بههمین دلیل، پس از معرفی دوربینهای کامپکت توسط برندهایی همچون فوجی (دوربین QuickSnap) و کونیکا (دوربین Big Mini)، کانن بهاندازهی رقبای خود یعنی مینولتا و نیکون، ضربه نخورد.
محصول انقلابی کانن F-1
کانن بهسرعت برای مقابله با نسل جدید دوربینها دست به کار شد. آنها با معرفی دوربین Super Shot، عزم راسخ خود برای ورود به این بازار را نشان دادند و در سالهای بعدی دههی ۱۹۹۰، چندین نمونه از آن خانواده عرضه کردند. البته در همان سالها، فوجی با فروش فوقالعادهی دوربینهای کامپکت توانست جایگاه کانن را بهعنوان برترین فروشندهی دوربین در جهان، تصاحب کند.
رکود اقتصادی ژاپن در سالهای دههی ۱۹۹۰ و افزایش ارزش ین، به بسیاری از شرکتهای آن کشور (خصوصا آنهایی که مانند کانن روی صادرات متمرکز بودند)، ضربه زد. کانن برای مقابله با بحران جدید، هر اقدام ممکنی را برای کاهش هزینههای تولید و افزایش جهانیسازی برند خود انجام داد. آنها تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا مراکز تولیدی را تا حد امکان نزدیک به مناطق فروش محصولات خود تأسیس کنند.
کانن برای جهانیتر کردن برند خود، ابتدا سراغ آمریکای جنوبی رفت و در مکزیک، مرکز تولید پرینتر را راهاندازی کرد. در سال بعد، تولید همین دستگاهها در اسکاتلند هم شروع شد. تلاشهای بعدی، شامل بازاریابی قویتر در بازارهای آسیا و اقیانوسیه، با هدف حداقل فروش ۱۰ درصد در آن مناطق بود. در سال ۱۹۹۵ نیز بازاریابی و فروش محصولات شرکت برای اولینبار در روسیه شروع شد که زیرمجموعهی فنلاندی کانن یعنی Oy Canon AB آن را بر عهده گرفت.
Canon ML
تمرکز دائمی بر تحقیق و توسعه
کانن با وجود کاهش سوددهی و رشد در سالهای پایانی قرن بیستم، هیچگاه هزینههای تحقیق و توسعهی خود را کاهش نداد. آنها بهطور میانگین، ۵ درصد از فروش خالص خود را به این بخش اختصاص میدادند و ریسک طراحی محصولات جدید را به جان میخریدند. پرینترهای Bubble-Jet یکی از نوآوریهای مهم ژاپنیها در آن زمان بود که بهصورت اتفاقی توسط یکی از کارمندان ابداع شد. پرینتر رنگی BCJ-820 با این فناوری تولید شده و با بازاریابی قوی معرفی شد.
مقالههای مرتبط:
IBM و کانن پس از سالها رقابت شدید در بازار ماشینهای اداری، در سال ۱۹۹۴ یک همکاری تحقیق و توسعهای برای معرفی محصولی ساختارشکن با هم انجام دادند. آنها با همکاری یکدیگر، یک نوتبوک مجهز به پرینتر رنگی Bubble-Jet داخلی را در آن سال توسعه دادند.
سالهای پایانی قرن بیستم، دوران رقابت شدید در دنیای کامپیوترها بود. حضور شرکتهای متعدد در آن بازار و شکست غولهایی همچون NeXT، برند ژاپنی را به این نتیجه رساند که تلاش برای تبدیل شدن به بازیگری بزرگ در بازار مذکور، ریسک بالایی دارد. البته، آنها استراتژی همکاری با غولهای آن زمان همچون IBM را در پیش گرفتند تا ریسک فعالیت را به حداقل برسانند. بهعلاوه، همیشه تلاشهایی نسبی برای حضور جدیتر در آن بازار انجام میدادند که طراحی و تولید صفحات نمایش FLCD یکی از نمونههای مهم آن بود. این صفحات نمایش، قطعاتی داخلی برای استفاده در کامپیوترها و تلویزیونهای با صفحات نمایش بزرگ بود که با هدف کنار زدن فناوری لامپهای کاتدی طراحی شد. کانن، حدود ۱۰۰ میلیارد ین برای طراحی و توسعهی صفحات یادشده هزینه کرد.
اولین دوربین دیجیتال کانن
تغییر مدیریت و سلطه بر بازارها
تاکشی میتارای، در سال ۱۹۸۴ از دنیا رفت و شرکتی که تأسیس کرده بود، دستبهدست به اعضای خانوادهاش منتقل شد. در سال ۱۹۹۳، بزرگترین پسر او یعنی هاجیمه میتارای به مقام مدیریت کل کانن رسید، اما ۲ سال بعد بهصورت ناگهانی بر اثر ذاتالریه از دنیا رفت. فوجیو میتارای، برادرزادهی میتارای بزرگ، مدیر بعدی کانن بود که تاکنون هم در آن سمت باقی مانده است. دوران مدیریت او، با پیشرفتهای قابل توجهی برای کانن همراه بود.
شیوهی مدیریتی فوجیو میتارای، ترکیبی از روشهای ژاپنی و آمریکایی بود. او ترکیبی از تصمیمگیری جمعی و امنیت شغلی از فرهنگ ژاپنی را با قوانین پرداختی منظم و محاسبهی دقیق سود و زیان از فرهنگ آمریکایی ارائه میداد. او پیش از مدیریت کل شرکت، بهمدت ۲۳ سال مدیر واحد ایالات متحده بود و همین تجربه، او را در توسعهی فرهنگ سازمانی جدید یاری کرد.
حذف فرایندهای ضررده و کوچک کردن ابعاد عملیاتی کانن، یکی از برنامههای جدی میتارای جدید بود. او در خلال سالهای ۱۹۹۷ تا ۱۹۹۹، بسیاری از مجموعههای عملیاتی کانن را تعطیل کرد. بخشهای تولید کامپیوترهای شخصی، صفحات نمایش LCD، باتریهای خورشیدی فتوولتائیک، ماشینهای تایپ الکترونیکی و کارتها حافظهی نوری، همگی از فهرست فعالیتهای کانن حذف شدند.
اولین طرحها از کنترل دیجیتالی لنز دوربینهای SLR
در سالهای پایانی قرن بیستم، تمرکز فعالیتهای کانن در ۳ حوزه تدوین شد. دستگاههای کپی، پرینتر و دوربین. میتارای با استراتژی جدید، بدون اخراج تعداد قابل توجهی کارمند (خصوصا در ژاپن)، هزینههای شرکت را تا حد زیادی کاهش داد. روشهای تولید محصولات نیز در استراتژی جدید تغییر کرد و تیمهای متنوع با نام «سلول» توسعهی بخشهای مختلف محصول را بر عهده گرفتند. روش جدید، به افزایش کار تیمی در بخشهای تحقیق و توسعه و ساخت محصول، کمک شایانی کرد. جذب سرمایهی کانن نیز در شروع قرن ۲۱ تغییری اساسی داشت و آنها از روش قرض و وام به روش تأمین سرمایهی داخلی تغییر مسیر دادند. در نتیجه، نسبت بدهی به دارایی برند ژاپنی از ۳۴ درصد در سال ۱۹۹۵ به ۱۱ درصد در سال ۲۰۰۱ رسید.
مقالههای مرتبط:
علاوهبر کاهش هزینهها و منظمتر کردن ساختار شرکت، در بحث تحقیق و توسعه نیز حرکت با قدرت ادامه داشت. سالانه حدود ۷.۵ درصد از فروش خالص کانن در آن بخش هزینه میشد تا محصولات و نوآوریهای جدید، هنوز در شرکت جریان داشته باشند. در حوزهی دوربینها که یکی از منابع اصلی درآمد کانن محسوب شده و میشود، برند ژاپنی همیشه یکی از پیشگامان نوآوری بود. آنها با شرکت همکار خود در آمریکا یعنی ایستمن کداک وارد همکاری شدند و در توسعهی سیستم موسوم به APS شرکت داشند. محصول این همکاری، دوربین ELPH APS کانن بود که در نوع خود پیشرفتی بزرگ محسوب میشد.
کانن یکی از معدود شرکتهای تولیدکنندهی دوربین بود که در انقلاب دیجیتالی آن موفق عمل کرد. اگرچه آنها اولین محصول دیجیتالی خود در دستهبندی DSLR را در سال ۱۹۹۵ و با نام EOS DCS 3 عرضه کردند، در سال ۲۰۰۴ در صدر بازار دوربینهای دیجیتالی جهان قرار داشتند. تا سال ۲۰۰۵، سهم کانن از بازار دوربینهای دیجیتال در جهان به ۲۰ درصد رسید و در بخش DSLR، آنها ۵۹ درصد از بازار را در اختیار داشتند.
زیرمجموعهی دستگاههای کپی کانن، موازی با بخش دوربینها، نفوذ قوی به بازارها را در سر داشت. آنها توانستند غول قدیمی این بازار یعنی زیراکس را نیز پشت سر بگذارند و حتی در زمینهی تخصصی این شرکت یعنی دستگاههای حرفهای سازمانی، بخش زیادی از بازار را در اختیار بگیرند. در سال ۲۰۰۱، سهم کانن از بازار دستگاههای حرفهای کپی دیجیتال به ۲۲ درصد رسید و زیراکس را با ۱۷ درصد پشت سر گذاشت.
تغییرات زیرساختی که توسط فوجیو میتارای در کانن ایجاد شد، دستاوردهایی قابلتوجه برای او و برند تحت مدیریتش داشت. فروش خالص شرکت از ۲۱.۰۳ میلیارد دلار در سال ۱۹۹۵ به ۳۱.۸۲ میلیارد دلار در سال ۲۰۰۵ رسید. بههمان ترتیب، سود خالص نیز از ۵۳۳ میلیون به ۳.۲۶ میلیارد دلار افزایش یافت. در آن سالها، میتارای بهعنوان بهترین مدیرعامل ژاپنی شناخته میشد.
میتارای بهقدری در مدیریت خود موفق بود که در سال ۲۰۰۶، پیشنهاد چند پست دولتی عالیرتبه به او شد. او مدیریت گروههای بزرگی از شرکتهای معتبر ژاپنی را بر عهده گرفت و بهخاطر افزایش مسئولیتها، در سال ۲۰۰۶ از مقام مدیریت کانن استعفا داده و تنها ریاست هیئتمدیره را بر عهده گرفت. سونجی یوشیدا مدیر سابق بخش دوربینها بهعنوان مدیرعامل جدید انتخاب شد. او سابقهی عالی در مباحث فنی داشت و میتارای هم تصمیم داشت مدیری با هدف توسعهی محصولات، رهبری شرکتش را بر عهده بگیرد.
فوجیو میتارای
سالهای اخیر و وضعیت کنونی برند کانن
سونجی یوشیدا، روند توسعهی محصولات و تغییرات ساختاری در مدیریت مورد نظر میتارای را ادامه داد. بهعلاوه، او توجه ویژهای هم به مباحث آموزش و افزایش شهرت برند کانن داشت. او در سال ۲۰۰۶ و پس از تصدی پست مدیریت، مؤسسهای بینالمللی برای آموزش مدیریت و رهبری تحت نام کانن ثبت کرد. در آن زمان، همکاری برند ژاپنی با دستگاههای آموزشی کشور نیز بیشازپیش افزایش یافت. یکی از همکاریهای بزرگ کانن، با دانشگاه کیوتو و در پروژهای مرتبط با عکسبرداری پزشکی انجام شد. بهعلاوه، سابقهی درخشان کانن در صنعت اپتیک، باعث همکاری نزدیک آنها با دانشگاه اوتسونومیا شد که درنهایت به تأسیس مرکز تحقیقات اپتیک انجامید.
کانن در سالهای فعالیت، درکنار تولید محصولات انقلابی و جذاب برای انواع مشتریان، نوآوری در حوزهی اپتیک را نیز در دستور کار اصلی خود قرار داده است. باوجود اینکه برند ژاپنی در سالهای ابتدایی حتی لنز دوربینهای خود را از شرکت مادر نیکون امروزی خریداری میکرد، اما نزدیک به یک قرن فعالیت در صنعت اپتیک، آنها را به یکی از مشهورترین و معتبرترین برندهای این حوزه نیز بدل کرده است. آنها برای شرکتها و سازمانهای کوچک و بزرگ در سرتاسر جهان محصولات اپتیکی همچون لنزهای تصویربرداری تولید میکنند و آمریکا در بخش تحقیقات فیزیک نجومی، یکی از مشتریان اصلی کانن محسوب میشود.
یک نمونه اسکنر کانن
علاوهبر اپتیک، بخشهای صنعت الکترونیک نیز زمینهی تاختوتاز برند کانن بوده است. امروزه، بسیاری از تجهیزات تولید پنلهای OLED توسط کانن ساخته میشوند که تولید آنها در زیرمجموعهی شرکت بهنام Tokki انجام میشود.
سالهای پایانی دههی ۲۰۰۰، با پیشرفتهای ادامهدار کانن در صنایع زمینهی فعالیت همراه بود. آنها به رکورد تولید ۵۰ میلیون دوربین SLR و ۱۰۰ میلیون دوربین کامپکت رسیدند. بهعلاوه، محصولاتی قابلتوجه و تأثیرگذار در بازارهای بینالمللی در آن سالها توسط Canon به بازار معرفی شد. بهعنوان مثال، پرینتر دیجیتال imagePRES C7000P بهعنوان جنگجوی جدید ژاپنیها در بازار پرینترهای تجاری معرفی شد. محصول انقلابی دیگر، دوربین EOS 5D Mark II بود که بهعنوان اولین دوربین مجهز به قابلیت فیلمبرداری فول HD در سال ۲۰۰۸ عرضه شد.
با شروع دههی ۲۰۱۰، تلاشها برای هرچه جهانیتر کردن برند کانن قوت گرفت. یکی از اقدامات اساسی، برگزاری نمایشگاه Canon EXPO در نیویورک، پاریس و توکیو بود که با هدف معرفی محصولات و فناوریهای جدید شرکت در سال ۲۰۱۰ انجام شد. در بخش محصولات، دستاوردهای بزرگی خصوصا در بحث لنز دوربین صورت گرفت. حسگر CMOS با رزولوشن ۱۲۰ مگاپیکسل و حسگر CMOS فوق حساس با ابعاد ۲۰۵×۲۰۲ میلیمتر، از دستاوردهای مهم آن سالها بودند.
تجهیزات حرفهای فیلمبرداری Canon
سالها تجربه در تولید انواع دوربین، مدیران کانن را مجاب کرد تا در صنعت فیلمسازی نیز با قدرت بیشتری وارد شوند. آنها در سال ۲۰۱۱، خانوادهی Cinema EOS System را برای فیلمبرداری فیلمهای سینمایی معرفی کردند. یک سال بعد از معرفی، کانن بهخاطر عرضهی محصولات عالی فیلمبرداری یک جایزهی امی نیز دریافت کرد. در همان سال، ورود جدی این شرکت در بازار صفحات نمایش تولید فیلمهای 4K با معرفی صفحهنمایش ۳۰ اینچی DP-V3010 انجام شد.
فوجیو میتارای بعد از چند سال دوری از مقام اجرایی، در سال ۲۰۱۲ بار دیگر به مقام مدیریت عامل و کل شرکت رسید. او یک سال بعد، مدال «خورشید تابان» را از پادشاه ژاپن دریافت کرد. چنین رویدادهایی، میراتای را به چهرهای مشهور در ژاپن تبدیل کرد و او در سال ۲۰۱۴، بهعنوان مدیر افتخاری کمیتهی برنامهریزی بازیهای المپیک و پارالمپیک ۲۰۲۰ توکیو انتخاب شد.
EOS C500 از خانوادهی Cinema EOS
با شروع سال ۲۰۱۲، مدیران کانن تصمیم به ورود به بازار دوربینهای صنعتی گرفتند. آنها با معرفی دوربین M15P-CL، ورود خود را به رقبا اعلام کردند. دوربینی که از حسگر CMOS با نویز پایین و پیکسل بالا استفاده میکند و در دستگاههای تشخیصی صنعتی، استفاده میشود. قدم بعدی کانن، رونمایی سیستم بینایی ماشینی بود که با تمرکز بر سیستمهای تشخیص سهبعدی دقیق ساخته شد.
از تغییرات اخیر در ساختار مدیریت کانن، میتوان به معرفی مدیرعملیات در این شرکت یعنی ماسایا مائدا اشاره کرد. جایگاه سازمانی، تا پیش از آن در شرکت Canon وجود نداشت. در بخش محصولات نیز، در سالهای اخیر دوربین حرفهای EOS-1D Mark II، پروژکتور 4K500T و دوربین تحت شبکهی AXIS Q1659 تولید شده با همکاری شرکت سوئدی AXIS را میتوان نام برد. تصویربرداری و سیستمهای تشخیصی پزشکی نیز که همیشه بخش مهمی از محصولات کانن را تشکیل میدادند، در سال ۲۰۱۷ و پس از ملحق کردن زیرمجموعهای مشابه از توشیبا به گروه خود، یکی از حرفهایترین دستگاههای تصویربرداری CT را به بازار معرفی کرد.
چاپگر حرفهای ابعاد بزرگ کانن
درحال حاضر، تجهیزات اداری با آمار ۴۵.۷ درصد، بیشترین فروش محصولات کانن را به خود اختصاص دادهاند و پس از آن، دوربین با ۲۷.۸ و تجهیزات صنعتی با ۱۷.۹ درصد قرار دارند. تجهیزات تشخیصی پزشکی نیز با ۱۰.۷ درصد در جایگاه بعدی قرار دارند.
کان در وبسایت رسمی خود،آخرین آمار درآمدی و تعداد کارمندان را بهطور منظم بهروز میکند. طبق اعلام خود شرکت، درآمد آنها در سال ۲۰۱۷، ۳۶ میلیارد دلار گزارش شد که ۲.۱ میلیارد دلار آن، سود خالص بود. آمار فوق، کانن را در رتبهی ۳۴۷ فهرست فورچن ۵۰۰ قرار میدهد. این شرکت در حال حاضر حدود ۱۹۷ هزار کارمند در سرتاسر جهان دارد و تعداد زیرمجموعههای ادغام شده، به ۳۷۶ میرسد. کانن امروز در جایگاه سوم فهرست برترین ثبتکنندگان پتنت در آمریکا قرار دارد و شرکتهای IBM و سامسونگ را تعقیب میکند.
لوک دانکرولک، طراح ۵۳ ساله در آمریکای جنوبی متولد شد؛ تحصیلات خود را در بروکسل به پایان رساند و اکنون طراح ارشد هیوندای است که برترین خودروسازی کره جنوبی در عرصه جهانی به شمار میرود. وبسایتMotorAuthority مصاحبهای با این مدیر خلاق ترتیب داده که در ادامه خواهد آمد.
دانکرولک در ابتدا تمام عبارات جملات خود را به شکلی انتخاب میکند که گویی سؤال مصاحبهگر را به سخره گرفته است. لبخندهای او بهطرز وحشتناکی باعث میشود محیط صمیمی از هم بپاشد و جمع در شرایط کاری قرار بگیرد. دانکرولک نگرش خاص خود را دارد و این موضوع به رزومهی کاری، تجربه و شرایط کاری او در شرکتهای قبلی ربطی ندارد.
تقریباً چند ماه از زمانی میگذرد که لوک دانکرولک بهعنوان مدیر کل طراحی هیوندای انتخاب شده است. او جانشین پیتر شرایر شد که نام او ما را به یاد محصولات و سبک طراحی هیوندای و کیا میاندازد؛ دقیقا مانند یان کالوم در جگوار یا هنریک فیشر در بیامو که نام آنها مترادف با محصولات شرکت سازنده بود. شرایر در دوران مسئولیت خود بهعنوان مدیر طراحی هیوندای و کیا، محصولاتی طراحی کرد که تحسین مردم را بر میانگیخت.
او مردی است که با دیدن تصویرش به یاد لامبورگینی مورسیهلاگو و گالاردو، بنتلی فلایینگ اسپور و EXP 10 Speed 6 میافتیم. حال دانکرولک در مقابل مصاحبهگر وبسایت MotorAuthority روی صندلی نشسته و از علایق و ایدههای خود میگوید:
من اعتیاد زیادی به پورشه 911 دارم، چند نسل از این خودرو را دارم و علاقهام به آنها تمام نمیشود. آنها حلقهی طلایی طراحی خودرو را به نمایش میگذارند و تلاش میکنند تا جلوهای از «اصالت و خلوص» را ارائه دهند. مفهوم گفتهشده در زندگی حرفهای من شکل پیدا کرده است و حاصل زمان محدودی نیست. من علاوهبر پورشه 911، به جیپ CJ-5، مینی کوپر اولیه و سیتروئن 2CV (ژیان معروف) علاقهی خاصی دارم. لندرور رنجرور نیز یکی دیگر از خودروهایی است که مرا به خود جذب میکند. پیش از اینگونهشناسی خودروها بسیار واضح و مشخص بود؛ شما سدان، استیشن واگن، هاچبک، کوپه و ون را میدیدید و آنها را بهراحتی از هم تشخیص میدادید. در ادامه محصولات مخصوص آفرود به بازار آمدند و خودروهای شاسیبلند جزئی از دنیای خودرو شدند. در شرایط کنونی محصولاتی به بازار میآیند که ترکیبی از چند کلاس مختلف هستند و دقیقاً نمیتوان گفت به کدام کلاس تعلق دارند. در کلاس شاسیبلند بهطور مشخص به رنجرور اشاره میکنم که با سیستم تعلیقش خود را از سایرین متمایز میکند.
بازگشت به پورشه 911
دانکرولک میگوید:
پورشه 911 سینگر (Singer) یک کراساور کامل است. خریداران بیشتر در آن بهدنبال لذت موجود در 911 هستند؛ یعنی ایمنی و راحتی 965 در اواخر دهه ۸۰ و ۹۰ میلادی همراهبا قدرت پورشه 911 مدل ۲۰۱۰ را از آن انتظار دارند.
مصاحبهگر میپرسد:
کراساور؟
دانکرولک:
بله منظورم کراساور است؛ ما زبان مشابهی داریم و من به زبان دیگری صحبت نمیکنم. کراساور از نظر من در ژانر آگنوستیک (genre-agnostic) جای میگیرد و من از این تعریف و کاربرد آن آگاهی کامل دارم؛ البته این تعریف در میان طرفداران خودرو چندان شناختهشده و مورد قبول نیست. از نظر من خودروی سوپراسپرت گرانقیمتی که توسط سینگر بازطراحی و ساخته شده، کراساور است. لندرور رنجرور اکنون یک کراساور به شمار میرود. حتی خودروی مفهومی جنسیس اسنشیا (Genesis Essentia) که با زبان طراحی جدید ساخته شده نیز کراساور طبقهبندی میشود. من در «اصالت و خلوص» به مصالحه و سازش اعتقاد دارم و بهمعنی طراحی مغشوش و گیجکننده نیست.
از نظر دانکرولک و تعاریف سنتی، هیوندای پلیسید ۲۰۲۰ کراساور به شمار میرود. گرچه تعاریف دو گروه با هم تضادهایی دارند، اما این خودروی شاسیبلند در تعریف هر دو جای میگیرد. دانکرولک بیشتر توضیح میدهد:
من معتقد هستم که کراساور (ژانر، نه مفهوم) تنها راه ترکیب قابلیتهایی است که هر فرد بااحساسی به آن نیاز دارد. احساسات و کراساورها مفاهیمی جدا از هم نیستند. شاید چنین تعریفی از کراساور، اولین باری باشد که در جهان مطرح میشود. من این ژانر را بهعنوان روشی برای نگاه کردن به شکلها، منحنیها، چراغها و احساس برآمده از هر خودرو تلقی میکنم. مهم نیست که پلیسید (Palisade) شبیه سانتافه به نظر نرسد یا حتی با آن نقاط مشترک نداشته باشد. آیندهی محصولات هیوندای به سمتی حرکت میکند که دیگر النترا و سوناتا مثل امروز مشابه یکدیگر نباشند. شکلها و عناصر عمودی هیوندای پلیسید، باعث میشوند تا خودروی قدرتمندی به نظر برسد. شکل ظاهری آن گرچه مربعی درست شده و ضعیف عمل میکند، اما چنین طرحی عضلانی است. این طرحی است که هیوندای قصد دارد با آن به جهان اطراف گسترش پیدا کند.
در کره جنوبی، تقریبا هر خودرویی که در جاده ببینید متعلق به هیوندای است؛ زیرا سهم این خودروساز در بازار به حدود ۷۰ درصد میرسد. این سهم بسیار بالاتر از جنرال موتورز در بازار ایالات متحده بهشمار میآید که درنهایت به حدود ۱۵ درصد میرسد. دانکرولک در ادامه میگوید:
اگر بخواهیم واضح بگوییم، تمام (یا دستکم) بیشتر خودروهایی که در جادههای کره جنوبی تردد میکنند، یکسان و شبیه هم هستند. رک بگویم در سبک طراحی جدید هیوندای، پلیسید مانند پدر خانواده است که مستحکم، مستقل و قوی به نظر میرسد؛ اما همیشه در خدمت خانواده و آمادهی انجام وظایف است. کراساورها تلاش میکنند تا قابلیتهای استیشن واگن را در خود جمع کنند، اما با شیوهای دیگر و جدیدتر؛ این سبک طراحی عین ماجراجویی خواهد بود.
دانیل کافارو مدیر اجرایی مدرسه طراحی صنعتی مؤسسهی هنرهای کلیولند و فردی که در طراحی برخی محصولات با جری هیرشبرگ (بیوک ریویرا ۱۹۷۱)، جو اوروس (فورد موستانگ اولیه)، اریک استادارد (کرایسلر کراسفایر) و رایان ناگود (وانتهای کنونی برند رم) همکاری داشته است. کافارو در مورد لوک دانکرولک میگوید:
با کارهای دانکلرولک آشنایی دارم و مهمترین آن خودروی مفهومی لامبورگینی میورا است که در سال ۲۰۰۶ همراهبا والتر داسیلوا معرفی شد. میورا توازنی عالی بین مدلهای قدیمی و طراحی معاصر ایجاد کرد. مسیر شغلی لوک بسیار شگفتآور است و تمام برندهایی که او با آنها کار کرد، واقعاً چشمگیر هستند که نشان از استعداد و چشمانداز او دارند. در چشمانداز دانکلرولک، شکل و عملکرد با هم ناسازگار نیستند و این نکتهی مثبتی در طراحی او به شمار میرود. محصول ایدهآل در نظر او چیزی است که از نظر شکل و عملکرد در هماهنگی کامل بوده و وزن آن نیز با این موارد سازگاری داشته باشد. بااینحال همیشه یکی از این موارد را باید بهعنوان نقطه شروع انتخاب کرد. بهعنوان مثال در پورشه 911 و جیپ، نقطهی شروع طراحی ممکن است از عملکرد شروع شود؛ اما تیم طراحی به شکلی کار میکند که موارد گفتهشده با هم ادغام شوند و یکی بر دیگری تسلط نداشته باشد.
دانکرولک اینطور میگوید:
برخی میگویند شکلی که از عملکرد تبعیت کند، نماد بزرگی خواهد بود، اما درواقع این اشتباه است. برای من شکل با عملکرد ادغام میشود.
بازگشت به طراحی اصیل
مدیر طراحی جدید هیوندای میگوید:
آنها در DNA خود منحصربهفرد هستند. خودروسازان باید ژنها را تغییر دهند و بهروز کنند تا بتوانند با نیازهای بازار هماهنگی داشته باشند. امروزه دیگر هیچکسی نیست که بخواهد خودروهای قدیمی متعلق به ۷۰ سال پیش سوار شود. از جملهی این خودروها میتوان به مدلهای قدیمی مینی، پورشه 911 و لندرور رنجرور اشاره کرد که شاید در آینده همانند سابق تولید نشوند یا به کلی از خط تولید حذف شوند.
مقالههای مرتبط:
کافارو میگوید:
هماکنون طراحیهای بسیار خوبی وجود دارد، اما طراحی اصیل در میان آنها خیلی شایع نیست. برخی برندهای نوظهور که در زمینه ساخت خودروی الکتریکی فعال هستند، طرحهای جالبی دارند. من نمیتوانم با قطعیت آنها را طرح اصیل بنامم، اما آنها از نقطهی ابتدایی به سمت ایجاد زبان طراحی روی آوردهاند. یکی از الفبای طراحی آنها تعامل کاربر است و خیلی به مهندسی ساخت خودرو و بخشهای مکانیکی توجه نمیکنند.
در ادامه دانکرولک میگوید:
حتی خودروی مفهومی جنسیس اسنشیا که طراحی فوقالعادهای دارد نیز کاملاً اصیل نیست. اسنشیا در حقیقت Gran Turismo است و سازگاری بسیار خوبی بین بخشهای اصلی طراحی آن وجود دارد. به هر حال یک رانندهی نجیبزاده با کت و شلوار و کراوات میخواهد پشت فرمان آن بنشیند و با سرعت بالا رانندگی کند. اکنون حتی خودروهای اسپرت نیز بیشتر به سمت طراحی ترکیبی حرکت میکنند. در برخی از مدلها نیز بهجای رانندگی فرد، از رایانه میخواهند تا فقدان راننده را جبران کند. طراحی اصیل را بهسختی میتوان تعریف کرد؛ ساختن آن دشوار به نظر میرسد و من امیدوارم که روزی بتوانم خودرویی با طراحی اصیل و منحصربهفرد بسازم.
براساس پژوهش جدیدی که در تاریخ ۳۰ ژانویهی ۲۰۱۹ در مجلهی آنلاین پزشکی نورولوژی منتشر شد، تمرینات ایروبیک نظیر پیادهروی، دوچرخهسواری یا بالارفتن از پله میتواند به بهبود مهارتهای تفکر در افراد مسن و همینطور جوانان کمک کند. این پژوهش همچنین نشان میدهد که تأثیر مثبت تمرین ورزشی بر مهارتهای تفکر احتمالاً با افزایش سن، بیشتر میشود.
به مجموعهی خاصی از مهارتهای تفکر که با انجام تمرینات ورزشی بهبود مییابند، عملکرد اجرایی میگویند. عملکرد اجرایی شامل توانایی انسان در کنترل رفتار خود، توجه به اهداف و سازماندهی و تحقق آنها میشود. دکتر یوکا استرن از دانشگاه کلمبیا در نیویورک و عضو آکادمی مغز و اعصاب آمریکا میگوید:
با افزایش سن، احتمال کاهش قوهی تفکر وجود دارد،؛ اما پژوهش ما نشان میدهد که تمرینات ورزشی منظم میتواند مانع از این موضوع شود یا حداقل این روند را آهستهتر کند. ما دریافتیم همه شرکتکنندگانی که تمرینات ورزشی داشتند، نهتنها عملکرد اجرایی بهتری پیدا کردند، بلکه بخشی از ناحیهی بیرونی مغزشان نیز ضخیمتر شده بود.
پژوهش یادشده شامل ۱۳۲ نفر از افراد ۲۰ تا ۶۷ ساله بود که سیگار نمیکشیدند و مبتلا به زوال عقل نبودند، درعینحال در ابتدای انجام این پژوهش ورزش نمیکردند و سطح آمادگی بدنشان از حد متوسط پایینتر بود. شرکتکنندگان بهصورت تصادفی موظف به انجام ورزشهای ایروبیک یا کششی و بدنسازی بهمدت چهاربار درهفته شدند. این دو گروه از نظر سنی، جنسیتی، تحصیلات و همینطور مهارتهای حافظه و تفکر در ابتدای پژوهش یکسان بودند.
همهی شرکتکنندگان پایشگر ضربان قلب پوشیده بودند و ورزشهای ایروبیک یا کششی و بدنسازی خود را در یک مرکز تناسب اندام انجام میدادند و مربیان هفتهای یک بار روند پیشرفت آنها را بررسی میکردند. مهارتهای تفکر و حافظهی آنها در ابتدای پژوهش، همچنین بعد از سه ماه و در پایان پژوهش شش ماهه ارزیابی شد. شرکتکنندگان میتوانستند فعالیتهایی نظیر پیادهروی روی تردمیل، دوچرخهسواری روی دوچرخهی ثابت یا استفاده از دستگاه پلهنوردی را بهعنوان تمرینات ایروبیک انتخاب کنند. آنها فعالیت خود را در طول ماه اول افزایش دادند و سپس در طول پنج ماه باقیماندهی پژوهش، با ۷۵درصد از حداکثر ضربان قلبشان تمرین میکردند. افرادی هم که در گروه تمرینات کششی و بدنسازی قرار داشتند، برای افزایش انعطافپذیری و تقویت عضلات ورزش میکردند.
مقالههای مرتبط
پژوهشگران با استفاده از یک دستگاه دوچرخهسواری بهنام نیروسنج که شدت ورزش را اندازه میگیرد، ظرفیت هوازی شرکتکنندگان را بررسی کردند. علاوهبراین از همهی شرکتکنندگان در همان آغاز پژوهش، اسکن امآرآی گرفته شد.
پژوهشگران دریافتند که ورزش هوازی، مهارتهای تفکر را افزایش میدهد. افرادی که از ابتدا تا انتهای این پژوهش، ورزش هوازی میکردند، امتیاز کلی آزمونهای عملکرد اجرایی خود را بهاندازهی ۰٫۵۰ امتیاز بهبود دادند که در مقایسه با گروهی که مشغول تمرینات کششی و بدنسازی بوده و بهاندازهی ۰٫۲۵ امتیاز بهتر شده بودند، تفاوت قابلتوجهی بهحساب میآید. بهبود مهارتهای تفکر در افراد ۴۰ سالهای که تمرین اروبیک میکردند، ۰٫۲۲۸ واحد انحراف معیار بالاتر از کسانی بود که ورزش کششی و بدنسازی انجام میدادند. در افراد ۶۰ ساله نیز همین تفاوت مشاهده شد، بهطوریکه برای افرادی که تمرین اروبیک داشتند، انحراف معیار ۰٫۵۹۶ واحد بالاتر از گروه دیگر بود. استرن میگوید:
در این آزمایشها تفاوت انحراف معیار ۰٫۵ معادل ۲۰ سال تفاوت عملکردی مرتبط با سن بود، بههمین دلیل افرادی که ورزش میکردند، در زمان آزمایش بهنظر ۱۰ سال جوانتر از سن ۴۰ سالگی و ۲۰ سال جوانتر از سن ۶۰ سالگی میرسیدند. از آنجا که در ابتدا مهارتهای تفکر شرکتکنندگان مسنتر، پایینتر بود، یافتههای ما نشان میدهد که ورزشهای ایروبیک احتمالاً میتواند همزمان با افزایش سن، مانع از کاهش مهارتهای تفکر شوند.
پژوهشگران همچنین دریافتند که ضخامت لایهی بیرونی مغز در ناحیهی سمت چپ پیشانی در همهی کسانی که ورزش میکردند، افزایش داشته است؛ این موضوع نشان میدهد که ورزشهای ایروبیک منجر به تقویت مغز در همه سنین میشوند. استرن میگوید:
پژوهشهای ما تأیید میکنند که تمرینات ورزشی میتواند برای همهی بزرگسالان، در هر سنوسالی، سودمند باشند.
بهطورکلی، هیچ رابطهای بین ورزش و بهبود مهارتهای حافظه پیدا نشد. بااینحال، بهبود مهارتهای تفکر در افرادی که عامل ژنتیکی زوال عقل داشتند، کمتر بود. یکی از محدودیتهای این پژوهش، تعداد کم شرکتکنندگان بود. پژوهشهای بزرگتر در بازهی زمانی بلندتر میتواند به پژوهشگران اجازه دهد تا سایر تأثیرات ورزش بر مهارتهای حافظه و تفکر را بررسی کنند.
براساس اعلام یک منبع نزدیک به گوگل، اپل تنها دو روز پس از رسوایی فیسبوک، مجوز این شرکت را نیز برای توزیع اپلیکیشنهای داخلی مبتنی بر iOS لغو کرد. پس از افشاگری وبسایت تککرانچ مبنی بر تخطی دو شرکت یادشده از قوانین اپاستور با سوءاستفاده از برنامهای که برای اپلیکیشنهای درونسازمانی آنها تدارک دیده شده، اپل دسترسی فیسبوک و گوگل را تعلیق کرد.
گوگل و فیسبوک بهجای آنکه از برنامهی Developer Enterprise منحصرا برای توزیع اپلیکیشنهای درونسازمانی خود استفاده کنند، آن را بهعنوان ابزاری برای جمعآوری اطلاعات از کاربران خود بهکار میبردند. گفته میشود که تصمیم اخیر اپل، آسیبهای بسیاری را در فیسبوک بهجا گذاشته و احتمالا داخل گوگل نیز وضعیت به همین ترتیب است. براساس گزارش وبسایت ورج، ظاهرا اپلیکیشن داخلی حملونقل گوگل موسوم به Gbus و یک اپلیکیشن کافهتریا تحتتأثیر این مشکل هستند.
یکی از سخنگویان گوگل میگوید که شرکت متبوع او در حال کار با اپل برای «رفعکردن اختلالی موقتی در برخی از اپلیکیشنهای سازمانی گوگل هستند». متأسفانه سخنگوی مانتینویو از پاسخدادن به این سؤال خودداری کرد که آیا این اختلال بهدلیل حذفشدن گوگل از برنامهی اینترپرایز اپل بوده یا خیر. خاطرنشان میکنیم که اپل نیز هماکنون در این خصوص اظهار نظری نکرده است.
گوگل از سال ۲۰۱۲ با استفاده از برنامهی اینترپرایز اپل به کاربران آیفون اجازهی دانلود اپلیکیشن Screenwise Meter را میدهد، این ابزار با شبیهسازی عملکرد یک VPN، تاریخچهی وبگردی و ترافیک اینترنت کاربران را پایش میکرده است. با کمک برنامهی اینترپرایز، گوگل از انتشار اپلیکیشن یادشده در اپاستور خودداری میکرد. سران مانتینویو در ازای نصب داوطلبانهی اپلیکیشن Screenwise Meter به کاربران گیفتکارت خردهفروشیهای مختلف را ارائه میدادند.
Screenwise Meter بخشی از برنامهی گستردهتر گوگل برای پایش رفتار کاربران بهحساب میآید، در این برنامه شرکتکنندگان در ازای نصب نرمافزار پایشکننده روی روتر، مرورگر لپتاپ و تلویزیون خود، مبالغی را دریافت میکردند. گوگل روز چهارشنبهی هفتهی گذشته اعلام کرد که اپلیکیشن Screenwise Meter را از iOS حذف میکند؛ اما این اپلیکیشن کماکان در دسترس کاربران اندروید قرار دارد. یکی از سخنگویان گوگل روز چهارشنبه، طی بیانیهای گفت:
اپلیکیشن Screenwise Meter در پلتفرم iOS نباید تحت برنامهی اینترپرایز اپل ارائه میشد، این یک اشتباه بود و ما بهخاطر آن عذرخواهی میکنیم. ما اپلیکیشن را در دستگاههای iOS غیرفعال کردهایم. نصب اپلیکیشن Screenwise Meter همواره بهصورت داوطلبانه انجام میشود و ما دربارهی نوع استفادهمان از دادههای کاربران درون این اپلیکیشن صادق بودهایم. ما به دادههای رمزگذاریشده داخل اپلیکیشنها و دستگاهها دسترسی نداریم و کاربران در هر زمان دلخواهی میتوانند از برنامهی داوطلبانهی [گوگل] خارج شوند.
فیسبوک نیز از سال ۲۰۱۶، برنامهی اینترپرایز اپل را برای توزیع اپلیکیشن مشابهی موسوم به Research بهکار میگیرد. به داوطلبان ۱۳ تا ۳۵ ساله برای استفاده از این اپلیکیشن ماهانه ۲۰ دلار پرداخت میشد. برخلاف Screenwise Meter، اپلیکیشن Research به فیسبوک اجازه میداد تا بخش عمدهای از ترافیک اینترنت کاربران را رمزگشایی کند. در حقیقت فیسبوک میتوانست نام دقیق وبسایت بازدیدشده توسط فرد را پایش کند؛ درحالیکه گوگل امکان مشاهدهی دامنهها را نداشت. مشخص نیست که فیسبوک از Research با چه هدفی و جمعآوری چه دادههایی استفاده میکرد.
پس از افشاگری تککرانچ دربارهی Research، اپل دسترسی فیسبوک به برنامهی اینترپرایز این شرکت را متوقف کرد و طی بیانیهای چنین هشدار داد:
هر توسعهدهندهای که از گواهی اینترپرایز خود برای توزیع اپلیکیشن به کاربران عادی استفاده کند، گواهی او تعلیق خواهد شد. ما برای محافظت از دادههای کاربرانمان، در این مورد هم همین استراتژی را در پیش گرفتیم.
تا روز پنجشنبه، حداقل در مورد فیسبوک، وضعیت اندکی بهبود پیدا کرد. یکی از سخنگویان این شرکت میگوید:
ما گواهی اینترپرایز خود را که توزیع اپلیکیشنهای درونسازمانیمان را ممکن میکند، بازپس گرفتهایم و در حال کار روی بازگرداندن اپلیکیشنهای داخلی خود هستیم. خاطرنشان میکنیم که این موضوع تأثیری روی سرویسهای ما برای کاربران عادی نداشته است.
در هرصورت اقدامات اپل طی چند روز اخیر نشان از آمادگی این شرکت برای تنبیه بزرگترین مهرههای سیلیکونولی بر سر تخطی آنها از قوانین حریم خصوصی این شرکت دارد.
بیش از ۴۰ میلیارد مویرگ کوچک و خونی موظف به حمل اکسیژن و مواد مغذی به تمام نقاط بدن انسان هستند؛ اما باوجود تعداد بسیار زیاد و اهمیت قابلتوجهی که برای عملکرد و متابولیسم بدن دارند، اطلاعات زیادی دربارهی عملکرد داخلی آنها در دست نیست. اکنون تیمی از دانشگاه نورثوسترن، ابزار جدیدی اختراع کردهاند که تصویر جریان خون در مویرگها را نشان میدهد و امکان مشاهدهی این بخش مهم از سیستم گردش خون در بدن انسان را فراهم میکند.
این تکنیک سه بعدی تصویری که SC-OCTA (آنژیوگرافی مقطعنگاری همدوسی اپتیکی با تضاد طیفی) نام دارد، میتواند با مشاهدهی تغییرات جزئی در ساختار مویرگی، به تشخیص زودهنگام بیماری کمک کند. وادیم بکمن که سرپرستی این پژوهش را برعهده داشته است، میگوید:
تلاش مضاعفی برای مشاهدهی رگهای خونی کوچکتر و ارائهی اطلاعات جامعتر و کاربردیتر از آنها انجام شده است. اکنون ما موفق به مشاهدهی حتی کوچکترین مویرگها و اندازهگیری جریان خون، میزان اکسیژن مازاد و متابولیسم شدهایم.
پژوهشگران و پزشکان مدتزمان زیادی است که توانستهاند داخل رگها و عروق خونی اصلی را با فراصوت داپلر (Doppler ultrasound) مشاهده کنند، این ابزار از امواج صوتی فرکانسبالا برای اندازهگیری جریان خون استفاده میکند؛ اما با ابزار مذکور نمیتوان تصویر کاملی از سیستم جریان خون بهدست آورد. برخلاف رگها و عروق خونی، مویرگها مسئول تبادل اکسیژن یا حمل اکسیژن به اعضا و بافتهای کل بدن و دفع دیاکسید کربن از آنها هستند. اکسیژن پایین خون میتواند مشکلات خفیفی نظیر سردرد تا مشکلات حادی مثل نارسایی قلبی را رقم بزند. بکمن میگوید:
شما ممکن است جریان خون زیادی در عروق خونی داشته باشید، اما درصورت اختلال میکروواسکولار، هیچ اکسیژنی از طریق خون به بافتها برده نمیشود (تبادل انرژی برای کلیهی عملکردهای بدن اهمیت دارد). اما دربارهی اتفاقاتی که براثر اختلال میکروواسکولار میافتد، سوالات متعددی بیپاسخ مانده؛ زیرا هیچ ابزاری برای بررسی آن وجود نداشته است. هرچند اکنون این مشکل را برطرف کردهایم.
SC-OCTA ابزار تشخیصی ارزشمندی است و اکنون میتوانیم تغییراتی را که در ساختار مویرگ رخ میدهد، مشاهده کنیم که در شرایط مختلف از بیماری قلبی و عروقی تا سرطان مشهود هستند. تشخیص زودهنگام این بیماریها امکان نجات انسانها را فراهم میکند.
پژوهشگران بهخاطر اندازهی میکروسکوپی مویرگها، برای مشاهدهی درون آنها مشکل داشتند. قطر یک مویرگ ۵ تا ۱۰ میکرون است و فضای درونی آن فقط برای یک گلبول قرمز جا دارد. تکنیک SC-OCTA را با طیفسنجی (طول موجهای مختلف نور مرئی را بررسی میکند) یا طیف رنگی (با استفاده از مقطعنگاری همدوسی اپتیکی انجام میشود) ترکیب میکنند که مشابه فراصوت است، هرچند بهجای امواج صوت، از امواج نور بهره میگیرد.مقطعنگاری همدوسی اپتیکی مثل رادار روی بافتهای موردنظر تمرکز میکند و سپس طیفسنجی به بررسی آن میپردازد.
تکنیک SC-OCTA مزایای فراوانی نسبت به تصویربرداری سنتی دارد، بهعنوان مثال برای ایجاد کنتراست نیازی به تزریق رنگ یا تابش مضر نیست. اکثر انواع تصویربرداری فقط زمانی کار میکنند که منطقهی موردنظر درحال حرکت (بهعنوان مثال فراصوت فقط میتواند خونی را نشان دهد که جریان دارد) یا کاملاً ثابت باشد. تکنیک یادشده میتواند هر دو حالت را پوشش دهد و بهاینترتیب امکان مشاهدهی خون ثابت و همینطور اعضای در حرکت نظیر قلب را میسر میکند. بکمن میگوید:
این تکنیک میتواند جریان خون را بدون توجه به سرعت آن اندازهگیری کند و درنتیجه برای مشاهدهی اعضای در حرکت یا جریان خون مشکلی ندارد. ویژگی منحصربهفرد تکنیک SC-OCTA برای نشاندادن خون ثابت میتواند آن را به ابزاری ارزشمند برای پیشرفت در حوزهی اندامواره (ارگانوئید) تبدیل کند که به بررسی نحوهی ایجاد اندامها و واکنششان به بیماری میپردازد.
تنها محدودیت فناوری جدید این است که نمیتواند قطر بیشتر از یک میلیمتر را نشان دهد. در مقایسه با عملکرد فراصوت که میتواند تا چندین سانتیمتر زیر سطح را مشاهده کند، این تکنیک شاید سطحی بهنظر برسد؛ اما بکمن معتقد است با قراردادن ابزاری در انتهای پروبهای آندوسکوپی میتوان این مشکل را برطرف کرد. با واردکردن پروب به داخل بدن، ابزار متصل به انتهای آن میتواند اعضای بدن را از نزدیک نشان دهد. آزمایشگاه بکمن درحالحاضر مشغول کار روی این موضوع است.
چند روز قبل خبری در مورد ادغام زیرساخت پیامرسان واتساپ، اینستاگرام و مسنجر فیسبوک منتشر شد. ظاهرا براساس آخرین اخبار، انتظار نمیرود این یکپارچهسازی به این سرعت و بهزودی اتفاق بیفتد.
مارک زاکربرگ، مدیرعامل فیسبوک اعلام کرد که پروژهی ادغام زیرساختهای پیامرسانهای مختلف به نتیجه خواهد رسید؛ ولی احتمالا تا سال ۲۰۲۰ و حتی بعد از آن شاهد این یکپارچهسازی نخواهیم بود. زاکربرگ در جریان اعلام درآمد فصل چهارم فیسبوک گفت:
ما به پروژهی ادغام پیامرسانهای مختلف فکر میکنیم؛ ولی واقعا در ابتدای مسیر هستیم و باید کار بیشتری روی این موضوع انجام شود.
مقالههای مرتبط:
زاکربرگ در مورد جزییات برنامهی ادغام زیرساختهای پیامرسانهای واتساپ، اینستاگرام و مسنجر فیسبوک توضیحات بیشتری ارائه نداده است؛ اما چنین رویکردی باعث میشود کاربران پیامرسانهای مختلف بتوانند بهراحتی با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. پیشتر زاکربرگ اعلام کرده بود که انجام چنین کاری پیچیدگیهای خاص خود را دارد. در گزارش منتشرشدهی دیگری از سوی نیویورک تایمز، به موضوع رمزگذاری نقطهبهنقطه برای ادغام هر سه پیامرسان تاحدی پرداخته شد. زاکربرگ در همان گزارش اشاره کرده بود:
من فکر میکنم این پروژه مسیری است که در آینده نیز بدان نیازمندیم و باید مسیر محقق شدن آن را هموار کنیم.
همچنین، زاکربرگ مثالهایی در مورد کارایی و چرایی علاقهمندی کاربران به ادغام سه پیامرسان مطرح کرد. او نقاط شاخص و برجستهای را شفاف کرد که در مورد سرویس ترکیبی وجود دارد، چنین قابلیتهایی برای ادامهی فعالیت فیسبوک در بازار مؤثر خواهد بود. زاکربرگ همچنین نشان داد که مسنجر با ادغام در پیامرسانهای واتساپ یا اینستاگرام، میتواند بهعنوان لایهی شبیه به iMessage برای SMS که عملکرد و امنیت بیشتری ارائه میدهد، درنظر گرفته شود.
.: Weblog Themes By Pichak :.