تأیید درمان جدید با استفاده از سلول بنیادی برای آسیب نخاعی توسط دولت ژاپن باعث نگرانی دانشمندان شد. نگرانی اصلی آنها، کافی نبودن شواهدی است که کارآمد بودن این درمان را تأیید کنتد. ژاپن با استفاده از سلولهای بنیادی، درمانی را برای آسیب نخاعی تأیید کرده است. این رویداد درواقع نخستین درمان برای این نوع محسوب میشود که تأییدیهی دولت را برای فروش به بیماران میگیرد.
بهگفتهی ماسانوری فوکوشیما، پزشک تومورشناس و رئیس مرکز اطلاعرسانی پژوهشهای کاربردیسازی، یک سازمان دولتی ژاپنی مستقر در بندر کوبه که به مدت بیش از یک دهه به حمایت و ارائهی مشاوره به این پروژه مشغول بوده است، «این درمان، انقلابی بیسابقه در علم و پزشکی است که درهای جدیدی را در حوزه مراقبتهای بهداشتی باز میکند».
اما پژوهشگران مستقل هشدار دادهاند که این تأییدیه، زودهنگام است. ۱۰ متخصص در زمینهي سلولهای بنیادی یا آسیب نخاعی که برای اعلام نظرشان توسط مجله Nature انتخاب شده و در این پروژه و تجاریسازی آن نقشی نداشتهاند، بیان کردند که شواهد مبنی بر اثربخش بودن این درمان ناکافی است. تعداد زیادی از این متخصصان بیان کردند که تأییدیه برای این درمان که بهصورت وریدی تزریق میشود، براساس یک کارآزمایی بالینی با طراحی کوچک و ضعیف بوده است.
این دانشمندان بیان کردند که معایب این کارآزمایی که شامل دو سو کور (double-blinded) نبودن آن میشود، ارزیابی اثربخشی طولانیمدت این درمان را مشکل کرده است، زیرا رد کردن این موضوع که ممکن است بیمار بهطور طبیعی بهبود یافته باشد سخت است. همچنین، گمان میرفت که سلولهای استفادهشده که بهعنوان سلولهای بنیادی مزانشیمی (Mesenchymal Stem Cells) شناخته میشوند، ایمن هستند؛ درحالیکه تزریق سلولهای بنیادی به خون با لختههای خطرناک خون در ریهها ارتباط داده شده است. درواقع همهی روشهای پزشکی با ریسک همراه است که تأیید کردن آنها را سخت میکند؛ مگر اینکه ثابت شود ویژگی مثبتی را ارائه میدهند.
مسیر گرفتن تأیید
جیمز گست، جراح مغز و اعصاب در پروژهی میامی برای درمان فلج کامل در دانشگاه میامی در کالفرنیای آمریکا در اینباره گفت:
این موضوع که این درمان برای فروش به بیماران تأییدیه گرفته، نگرانکننده است. این تأییدیه یک گام ناامیدکننده برای هر آنچه محسوب میشود که دانشمندان و پژوهشگران در طول ۷۰ سال گذشته دربارهی چگونگی اجرای یک کارآزمایی بالینی معتبر آموختهاند.
جراح مغز و اعصاب اٌسامو هونمو از دانشگاه پزشکی سامپورو در ژاپن که یکی از مخترعان این درمان است، بیان کرد که در حال آمادهسازی و چاپ یک مقالهی علمی است که دربارهی کارآزمایی بالینی این درمان و مسائل ایمنی بحث خواهد کرد. او گفت که از نظرش، این درمان بسیار ایمن است. همچنین وی دربارهي دلیل انجام ندادن آزمایش دوسوکور اعلام کرد که طبق مقرارت ژاپن انجام این آزمایش لازم نیست. طبق گفتهی فوکوشیما، مهمترین نکته دربارهی این درمان اثربخشی چشمگیر و قطعی آن است.
نتایج منتشرنشده، آزمایشی را متشکل از ۱۳ نفر شرح میدهند که در ۴۰ روز گذشته آسیب نخاعی را تجربه کردهاند. تیم پژوهشگران دریافتند که تزریق سلولهای بنیادی گرفتهشده از مغز استخوان بیماران به آنها کمک کرد تا برخی از احساسات و حرکات ازدسترفته را دوباره بهدست آورند.
براساس این نتایج، ماه گذشته وزارت بهداشت ژاپن، تأییدیهی مشروط را به این درمان که Stemirac نامیده میشود، اعطا کرد. این درمان با استفاده از استخراج سلولهای بنیادی مزانشیمی از یک شخص و تکثیر آن در آزمایشگاه انجام میشود. در کارآزمایی بالینی، حدود ۵۰ تا ۲۰۰ میلیون سلول بنیادی مزانشیمی ۴۰ روز بعد از جراحت بهصورت وریدی به بیماران تزریق شد تا به بهبود جراحات کمک کند. این تیم میتوانند تا ۷ سال آینده، تا زمانیکه دادههای لازم برای اثبات کارآمدی این درمان از شرکتکنندههای در این درمان جمعآوری شود، به بازاریابی و فروش این دارو بپردازند. در چند ماه آینده مردم میتوانند برای شرکت در این درمان شروع به پرداخت هزینه کنند.
درحالیکه بسیاری از دولتها قبل از اینکه به یک درمان جدید اجازه فروش دهند، آنها را تحت آزمایشهای بالینی دقیق با صدها بیمار قرار میدهند، ژاپن برنامهای برای سرعت بخشیدن به توسعهی داروهای احیاکنندهای دارد که درمانهایی با اثربخشی اندک را نشان دهند؛ مشروط به اینکه پژوهشگران و دانشمندان مخترع آن درمان دادههای تکمیلی را جمعآوری کنند.
مقالههای مرتبط:
طریقه عمل
هونمو در اینباره گفت که بعد از ۶ ماه، ۱۲ بیمار از مجموع ۱۳ بیمار دستکم به اندازه یک درجه بهبود یافتند. معیار این درجهبندی طبق مقیاس انجمن آسیب نخاعی آمریکا است که یک سیستم بینالمللی شناختهشده بهحساب میآید و توانایی مردم برای منقبض کردن عضلات و حس لامسه در قسمتهای بدن را رتبهبندی میکند.
این تیم معتقد است که سلولهای بنیادی میتوانند آسیبهای واردشده به نخاع را ازطریق هریک از چندین مکانیزم درمان کنند که شامل کاهش التهاب و محافظت از یاختههای عصبی (نورون) باقیمانده است. آنها همچنین گفتهاند که بعضی از سلولهای بنیادی تزریقشده میتوانند به یاختهی عصبی تبدیل شوند و در نتیجه قادر به جایگزینی با یاختههای عصبی آسیبدیده هستند. هونمو و همکارانش در اینباره گفتند که آنها این مکانیزمها را در مطالعات روی حیوانات نشان دادهاند.
این ادعا که سلولهای بنیادی مزانشیمی میتوانند به یاختهی عصبی تبدیل شوند، بهخصوص باعث نگرانی برخی از دانشمندان مستقلی شده که مجله Nature با آنها مشورت کرده است. مطالعات انجامشدهی اولیه تا اواسط قرن بیستویکم نشان دادهاند که این سلولها میتوانند ویژگیهای خاص یاختههای عصبی مانند بیان برخی از پروتئینهای مشابه را بگیرند، اما این ایده که آنها میتوانند کاملاً مانند یاختههای عصبی عمل کنند بهطور گستردهای رد شده است.
بنابراین، طبق گفتهی بروس دابکین، متخصص مغز و اعصاب در دانشگاه کالیفرنیا واقع در لسآنجلس، بعید است که این دسته از سلولها در آزمایش به یاختهی عصبی تبدیل شده باشند. مطالعات دیگر روی انسانها و حیوانات نشان داد که سلولهای بنیادی مزانشیمی که بهصورت وریدی تزریق شدهاند، تمایل دارند در ریهها گیر کنند. یک پژوهشگر سلولهای بنیادی در مؤسسهی ملی بهداشت ایالات متحده واقع در بِتِسدا در مریلند آمریکا بهنام پاملا روبی در این خصوص گفته است:
این حقیقت که این سلولها در ریهها گیر میکنند، باور به اثربخشی آنها در نخاع را مشکل میکند.
جفری کاکسیس متخصص مغز و اعصاب در دانشگاه ییل در نیو هیوِن واقع در کانتیکت، که با هونمو و دیگر افراد تیم به مدت ۲۰ سال مشغول همکاری بوده است، نتایج این درمان را «بالقوه جالب» خواند. وی همچنین گفت درحالیکه استفاده از این سلولها ممکن است دارای مزایایی باشد؛ اما ادامهی کار برای اثبات اثربخشی کامل آن ضروری است.
مسئولیت اثبات
همچنین برخی از دانشمندان مستقل، نگرانی خود را دربارهی فقدان آزمایش دوسوکور بیان کردند. این آزمایش یک استاندارد طلایی برای ارزیابی اثربخشی یک درمان است، زیرا نه پزشکان و نه بیماران نمیدانند که چه کسی درمان تجربی را دریافت میکند. در نتیجه، براساس گفتهی گِست، این موضوع میزان تعصب را که مانع از کشف اثربخشی درمان توسط دانشمندان میشود، کاهش میدهد. اجرای مطالعات دوسوکور میتواند دشوار باشد. در حالیکه در این مورد طبق گفتهی گست، این موضوع آسان شده است.
طبق گفتهی دابکین، در عوض نتایج میتواند با درمان طبیعی و توانبخشی فیزیکی در ماههای بعد از صدمه توضیح داده شود. او همچنین اضافه کرد که «این آزمایش بهگونهای طراحی شده است که نمیتواند اثربخشی را نشان دهد».
بااینحال فوکوشیما دربارهی این موضوع گفت که بهبود مداوم و نرخ موفقیت بالا در میان بیماران آزمایشی حتی بین آن دسته از بیمارانی که به آنها گفته شده بود امیدی به بهبود آنها نیست، بیسابقه است. او همچنین اضافه کرد که این میزان موفقیت در بهبود نمیتواند با درمانهای طبیعی با توانبخشی به دست آمده باشد.
اما طبق گفتهی یک محقق سلولهای بنیادی در دانشگاه کالیفرنیا، سانفرانسیسکو، بهنام آرنولد کریگستاین بهمحض فروش این درمان به بیماران، جمعآوری شواهد برای اثبات اثربخشی این درمان سختتر میشود. پرداخت هزینه برای درمان میتواند احتمال اینکه بیمار اثر پلاسیبو (Placebo effect) را تجربه کند، افزایش دهد. این موضوع اجرای یک آزمایش کور را غیرممکن میکند، چرا که نمیتوان از مردم برای یک رویه پلاسیبو پول دریافت کرد.
کریگستاین نگران است که این محصول ممکن است بدون اینکه مدرکی مبنی بر اثربخشی آن را ارائه شود، در بازار باقی بماند. او همچنین گفت:
از لحاظ اخلاقی صحیح نیست که از بیماران برای درمانی که هنوز اثبات نشده و همراهبا ریسک است، هزینه دریافت کرد.
اصطلاحات و راز و رمزهای دنیای نجوم گاهی به دنیای روزمره هم تسری پیدا میکند و در مراودات روزانه از اسامی و پدیده های نجومی در عبارات کنایی و ضرب المثل ها استفاده می شود، عباراتی مانند ستارهدار، ستاره هالی و مواردی از این قبیل که در معنای کلی تعاریف متعددی برای آن وجود دارد.
جدا از استفاده کنایی پدیدهای نجومی نگاهی تخصصی تر به این پدیدهای نجومی داشتیم تا بیشتر با عملکرد و واقعیت آن آشنا شویم؛ پدیدهایی مانند ستاره دنباله دار هالی که اغلب هم در مواجهه با فردی که دیر به دیر دیده میشود، این اصطلاح به کار برده می شود؛ البته معمولا وجه شبهی میان عبارات کنایی و واقعیت ماجرا وجود دارد.
دنباله دارها چه ساختاری دارند؟
ستارههای دنباله دار اجرام آسمانی متشکل از یخ و غبار هستند که به محض نزدیک شدن به خورشید بخشی از آنها تبخیر شده و به سرعت نواری درخشان و دنباله طولانی برای این اجرام شکل میگیرد؛ پهنای هسته ستارههای دنباله دار معمولا حدود ۲۰ کیلومتر برآورد شده است.
دنباله دارها در کمربند کویپر و ابر اورت یافت میشوند و طبق رصدهای انجام شده حدود ۲۰۰میلیون ستاره دنباله دار بین این نواحی وجود دارد و اغلب دنباله دارها دوره های بسیار طولانی ( بیشتر از ۲۰۰ سال ) دارند.
مسیر حرکت ستارههای دنباله دار به شکل بیضی است؛ در حالی که مدار حرکت سیارهها نزدیک به دایره در حال چرخش هستند و همین تفاوت باعث شده تا تاثیر گرانشی دنبالهدارها در حضیض سریعتر صورت گیرد.
ستاره هالی که هر ۷۶ سال یک بار به دور خورشید نزدیک میشود و قابل رصد است، شو میکرد لوی ٩ که در سال ١٩٩۴ با مشتری برخورد کرد و هال-باپ که در سال ١٩٩٧ از فاصله ١٩٧ کیلومتری زمین عبورکرده است، از جمله مهمترین و معروفترین ستارههای دنباله دار محسوب میشوند.
حدود ۲۸ میلیون سال پیش یک ستاره دنباله دار در صحرای ساهارا سقوط و در ابعاد یک ریگ کشف شد که دانشمندان مطالعات خود را روی آن آغاز کردند.
ستاره هالی را بیشتر بشناسیم
ستاره هالی یکی از معروفترین دنبال دارهای موجود در فضا محسوب میشود که هر ۷۶ سال یکبار از کنار خورشید عبور میکند و در این زمان قابل رویت است؛ اولین بار ۲۴۰ سال قبل از میلاد این ستاره در چین کشف شده است و ادموند هالی در سال ١٧٠۵ آن را ثبت کرد؛ آخرین بار این ستاره در سال ۱۹۸۶ در آسمان دیده شد، بنابراین با توجه به دوره تناوبی که برای این ستاره در نظر گرفته شده؛ رصد بعدی آن در سال ٢٠۶١ امکان پذیر است.
۸۰ درصد از ستاره هالی را آب یخ زده و ۱۵ درصد را مونوکسیدکربن تشکیل میدهد همچنین محققان معتقدند که بسیاری از ستارههای دنباله دار از لحاظ ترکیب شیمیایی به ستاره دنباله دار هالی شبیه هستند.
دانشمندان در هنگام رصد این ستاره تصور نمیکردند که هسته آن در این حد تیره باشد، اما پس از این رصد دریافتند که ستاره دنباله دار را پوسته تیرهای از گرد و غبار پوشیده شده است، اما سوراخهایی در سطح این ستاره وجود دارد که به طرف خورشید میگردد و هسته داخلی را با توجه به حرارت خورشید ذوب میکند.
عکسبرداری از ستاره دنباله دار هالی
تیمی بین المللی از ستاره شناسان هنگام جستجو در بیرون از نواحی منظومه شمسی با تلسکوپ VLT موفق به عکسبرداری از ستاره دنباله دار هالی شدند؛ ستارهای که جزو کم نورترین ستارههای دنباله دار محسوب میشود؛ اواسط اسفند ۱۳۸۱ توسط یک تیم بینالمللی مشاهده شد و در آن زمان ستاره هالی در فاصله ۴/۲ دهم میلیارد کیلومتری خورشید و ۴ میلیارد کیلومتری زمین قرار داشت.
ستاره هالی آخرین بار در سال ۱۳۶۵ خورشیدی وارد قسمت داخلی منظومه شمسی شد و پس از آن به دلیل کاهش دمای هسته دم و گیسوی آن مشاهده نشده است، اما کارشناسان میتوانند در سال ۱۴۴۰ خورشیدی تحولات گیسو و دم ستاره دنباله دار هالی را بررسی کنند.
زمین هر سال دوبار از مدار هالی میگذرد و در این مدت هر ساله رگبار شهاب اتا اکواریدس و اریونیدس قابل مشاهده است.
ستاره هالی اکنون ورای مدار ونوس قرار دارد اما غبارهای کیهانی به جا میگذارد که عامل شهاب باران خواهد شد؛ همواره در ماههای می و اکتبر زمین از میان رد غبارآلود به جا مانده از ستاره هالی عبور میکند و شهاب باران اتا آکواریتس قابل مشاهده میشود.
در ماههای سرد زمستان که در انتظار اتوبوس هستید، در فضای باز بازی میکنید یا سگ خود را برای پیادهروی بردهاید، به فکر راهی برای گرمکردن خود میگردید. خوشبختانه فرایندی که بدن شما برای خردکردن غذا استفاده میکند، بهعنوان یک بخاری در بدنتان عمل میکند. اما وقتی که هوا سرد است، باید با کمک برخی استراتژیهای دفاعی، گرمای بدن را حفظ کرد.
زمانی که تفاوت دمای بدن گرم و محیط سرد اطراف افزایش مییابد، بدن سریعتر گرمای خود را از دست میدهد. بههمین دلیل حفظ دمای طبیعی بدن چالشبرانگیز شده است. دو نفر با دمای بدن دقیقاً یکسان که در شرایط محیطی مشابهی قرار دارند، ممکن است احساس متفاوتی داشته باشند؛ بهطوریکه یک نفر احساس سرما میکند و دیگری کاملاً راحت است. اما فراتر از تجربهی ذهنی سرما که انسانها دارند، پژوهشگران معتقدند واکنشهای طبیعی فیزیولوژیکی به سرما و همینطور سازگاریهای رفتاری، همانند پوشیدن چنددست لباس عمل میکند. بهعبارتی میتواند دمای بدن شما را ۳۷درجهی سانتیگراد نگهدارد و بهاینترتیب باعث گرمای بدن شود.
عملکرد بدن چطور است؟
خونی که در بدن جریان دارد، مواد مغذی، اکسیژن و سایر مواد مهم بیولوژیکی را با خود حمل میکند. جریان خون، گرمایی که ماهیچهها تولید میکنند را به سمت پوست میبرد و از آنجا آزاد میشود. هنگامی که وارد محیط سرد میشوید، بدن شما خون را بهسمت بالاتنه میبرد تا ارگانهای حیاتی بدن را گرم نگهدارد. درهمینحال، جریان خون بهسمت پوست کم میشود و درنتیجه گرمای کمتری به پوست میرسد و متعاقب آن گرمای کمتری را از دست میدهید. کاهش جریان خون بهسمت پوست در هوای سرد باعث میشود برای مدت طولانیتری گرمای داخلی بدن را حفظ کنید.
مقالههای مرتبط
یکی دیگر از استراتژی های دفاعی بدن برای گرم نگهداشتن بدن، فعالیت عضلهها است که منجر به افزایش متابولیسم و همچنین گرمای بیشتر میشود. وقتی در سرمای زمستان پیادهروی میکنید، دندانهایتان بههم میخورد و دست و پایتان احتمالاً از شدت سرما میلرزد. هنگام استفاده از عضلهها، مواد مغذی تجزیه شده و سوخت لازم برای گرمای بدن تأمین میشود.
باتوجه به تفاوتهایی که در سایز بدن، چربی بدن و فعالیت متابولیکی انسانها بهچشم میخورد، افراد تجربههای مختلف و متفاوتی از سرما دارند. افرادی با جثهی کوچکتر که سطح چربی بدنشان (در مقایسه با افرادی با جثهی بزرگتر) پایینتر است، در مجاورت هوای سرد، گرمای بیشتر را از دست میدهند. درواقع افراد با جثهی بزرگتر احتمالاً تودههای عضلانی بیشتری دارند که باعث تولید گرما یا افزایش چربی بدن میشود و این عملکرد بدن مثل یک عایق عمل میکند و میزان ازدست دادن گرمای بدن را کاهش میدهد.
برای گرم نگهداشتن بدن چهکاری باید کرد؟
برای حفظ گرمای بدن میتوان میزان لباس، فعالیت و غذا را تنظیم کرد. رایجترین راهی که مردم برای گرم کردن خود استفاده میکنند، پوشیدن کت، کلاه و دستکش است. افزایش ضخامت لباسها و لایههای لباس میتواند کمک بزرگی به گرمشدن بدن کند. پوشیدن لباسهای زمستانی شما را گرم نمیکند، بلکه بهعنوان ابزاری برای نگهداشتن گرمای بدن و ممانعت از پراکندهشدن آن به محیط اطراف است. برخلاف باور عمومی، سَر در مقایسه با سایر بخشهای بدن که با لباس پوشیده میشوند، منبع بزرگی برای از دستدادن گرمای بدن بهحساب نمیآید.
اگر یک کلاه زمستانی سرتان کنید و هیچ کتی نپوشید، بالاتنهی شما گرمای زیادی را از دست میدهد؛ زیرا بدن در هوای سرد مجدداً خون توزیع میکند و موجب از دسترفتن گرمای بیشتر میشود. درمقابل، چنانچه بالاتنهی خود را گرم نگهدارید، جریان خون به اعضای بدن ادامه مییابد و میتوانید دست و پای خود را گرم کنید. درضمن فعالیت بدنی باعث منقبضشدن ماهیچهها و متعاقب آن شکستهشدن مواد مغذی میشود و گرمای مضاعف تولید میکند. تولید حرارت اضافی میتواند به حفظ دمای بدن و احساس گرما کمک کند. شاید با کمی نرمش یا دویدن درجا هنگام حضور در هوای سرد، این موضوع را تجربه کرده باشید.
متأسفانه فعالیت فیزیکی یا پوشیدن چندین لایه لباس میتواند گرمایی بیشتر از نیاز بدن تولید کند. بهعبارتی تمرینهای ورزشی موجب افزایش دمای بدن میشود و درنتیجه بدن برای تعادل دما شروع به عرقکردن میکند. این موضوع اصلاً برای بدن خوب نیست زیرا با تبخیر عرق، گرمای بیشتری از بدن خارج میشود.
خوردن غذا نیز میتواند به تولید گرما در بدن بینجامد. فرایند خردکردن غذا به تدریج باعث افزایش دمای بدن میشود. گاهیاوقات افرادی که در فضای باز چادر میزنند، قبل از خواب یک میانوعده میخوردند تا بدنشان در طول شب گرم بماند. بااینکه تأثیر متابولیسم میان وعدههای کوچک شاید زیاد نباشد، اما جالب است بدانید که فاصلهی بین تعادل گرمایی و از دستدادن گرما، بسیار کم است و همین میانوعده میتواند مؤثر باشد.
احتمالاً در هوای سرد تجربهی تکرر ادرار ناشی از سرما را داشتهاید که یکی از عوارض جانبی منقبضشدن رگهای خونی محسوب میشود و همینطور افزایش فشار خون را رقم میزند؛ زیرا همان مقدار خونی که معمولاً از رگها عبور میکند اکنون باید از فضای کوچکتری بگذرد تا به همهی نقاط بدن برسد. اگر شما جزو آندسته از افراد سرمایی هستید که حتی در فضای بسته نیز کاپشن خود را درنمیآورید، شاید باید دربارهی این عادت تجدیدنظر کنید. درچنین شرایطی پوستتان به رنگ قرمز متمایل میشود و بدن شما سعی میکند از شرِ گرمای بیشازحد خلاص شود و درنتیجه شروع به تعریق میکنید. وقتی با این وضعیت به فضای باز برگردید، در همان ابتدا احتمالاً خیلی بیشتر احساس سرما میکنید، چراکه گرما و عرق روی پوستتان تبخیر میشود. پس برای اینکه مشکلی برایتان پیش نیاید، در طول فصل سرد زمستان در فضای بسته و باز از لباس مناسب استفاده کنید.
دماوند، کوهی با ارتفاع بیش از ۵،۰۰۰ متر، برجستهترین چشمانداز شمال ایران است. در سایهی این کوه، غاری به اسم گلزرد جای گرفته است. در این غار، استالاگمیتها و استالاکتیتها از هزاران سال پیش بهآهستگی رشد کرده و در دلِ خود رازهایی از تغییرات اقلیمی در زمانهای دور پنهان ساختهاند. اکنون، پژوهشگران با مطالعهی تغییر ترکیبات شیمیایی استالاگمیتهای غار گلزرد سرنخهایی از تأثیر تغییرات اقلیمی را بر نابودی اولین امپراتوری تاریخ در ۴،۰۰۰ سال پیش بهدست آوردهاند.
امپراتوری اَکِد اولین امپراتوری جهان محسوب میشود. درحدود ۴،۳۰۰ سال پیش در منطقهی میانرودان، سارگون اَکِد با متحدکردن چند شهر مستقل اولین امپراتوری جهان را تأسیس کرد. نفوذ اَکِدها از رودهای دجلهوفرات، واقع در جنوب عراق کنونی، تا بخشی از سوریه و ترکیه گسترده شده بود. گسترش شمالیجنوبی امپراتوری به این معنا بود که سرزمین اَکِدها آبوهوایی متنوع داشت. در شمال، سرزمینهایی پرآب با خاک حاصلخیز قرار داشتند که کشاورزی در آنها به بارش سالیانهی باران وابسته بود و در جنوب، دشتهای رسوبی قرار داشتند که با روشهای آبیاری در آنها محصولات کشت میشدند.
بهنظر میرسد امپراتوری اَکِدها با گذشت زمان، بیشازپیش به کشاورزی در سرزمینهای شمال وابسته شدند و محصولات کشاورزی را از آنجا به جنوب منتقل میکردند تا آذوقهی ارتش را تأمین و البته گندم و دیگر محصولات را بین حامیان خود تقسیم کنند. باوجوداین پس از گذشت حدود یک قرن از تأسیس، امپراتوری اَکِدها ناگهان فرو میریزد و در پی آن، مهاجرتهای گسترده و درگیریهای پردامنه شکل میگیرد. رنج و عذاب مردم آن زمان بهخوبی در متن باستانی نفرین اَکِد آورده شده است، نوشتهای که در آن، دوران قطحی و کمبود آبوغذا بهوضوح بهتصویر کشیده شده است:
زمینهای آبیاریشده گندمی بهبار نیاوردند، آبها بیماهی بودند، باغهای آبیاریشده میوه ندادند و ابرهای ضخیم نباریدند.
خشکسالی و گردوغبار
دلیل فروپاشی این امپراتوری هنوزهم بین تاریخدانان و باستانشناسان و دانشمندان جای بحث است. طبق یکی از محبوبترین نظریهها که آن را هاروی ویز، باستانشناس دانشگاه Yale، ارائه کرده است، تضعیف و نابودی اَکِدها بهدلیل شروع شرایط خشکسالی بود که زمینهای حاصلخیز شمال امپراتوری را بهشدت تحتتأثیر قرار داد.
ویز و همکارانش با جمعآوری مدارکی از شمال سوریه، به این نتیجه رسیدند که درحدود ۴،۲۰۰ سال پیش مناطق شکوفا و پرجمعیت شمال سوریه بهیکباره خالی از سکنه شدند. دلیلی که باعث شد ویز به این نتیجه برسد کشفنشدن اشیای سفالی و دیگر اشیای باستانی در آن بازهی زمانی است. بهنظر میرسد در آن زمان، خاکهای غنی و حاصلخیز منطقه به زمینهای کشتناپذیر تبدیل شد که گردوغبار آن را باد به سرزمینهای شرقی منتقل میکرد و نشاندهندهی شروع دوران خشکسالی در این منطقه بود. علاوهبر آن، نمونهگیریها از بستر خلیج عمان و دریای سرخ نیز نشان میدهد که گردوغبار زیادی با منشأ میانرودان به داخل دریا ریخته شده است که این موضوع نیز خود دلیلی بر بُروز خشکسالی در منطقه است.
بااینحال، دیگر پژوهشگران با تردید به این تفسیر هاروی ویز نگاه میکنند. برخی معتقدند شواهد باستانی و دریایی تا آن اندازه محکم نیستند که از وجود ارتباط مستقیم بین خشکسالی و تغییرات اجتماعی در میانرودان پشتیبانی کنند.
پیداشدن شواهد اقلیمی جدید و دقیق
اکنون، اطلاعات بهدستآمده از استالاگمیتهای ایران زوایای تاریک این قضیه را روشن کرده است. استیسی کارولین، دیرینهاقلیمشناس دانشگاه آکسفورد و همکارانش توانستهاند شواهد دقیق و محکمی از فعالیتهای گردوغبار در ۵،۲۰۰ تا ۳،۷۰۰ سال پیش کشف کنند. گردوغبار نهفته در استالاگمیتهای غار گلزرد بهصورت شگفتانگیزی اطلاعات زیادی از تاریخ اقلیم مناطق دیگر دراختیار پژوهشگران قرار دادهاند.
شاید غار گلزرد چندصد کیلومتر دورتر از سرزمین اصلی امپراتوری اَکِدها باشد؛ اما دقیقا در پاییندست بادهای غربی قرار دارد. بههمیندلیل، ۹۰ درصد گردوغبار ایران از صحراهای سوریه و عراق نشئت میگیرد. گردوغبار بیابانها درمقایسهبا آهکهای محلی تشکیلدهندهی استالاگمیتهای غار گلزرد غلظت منیزیم بیشتری دارند. بنابراین، غلظت منیزیم استالاگمیتهای غار میتواند نمایانگر میزان گردوغبار منطقه باشد؛ یعنی منیزیم بیشتر ممکن است نشاندهندهی دورانهای خشکسالی و وضعیت آبوهوایی خشک باشد.
استالاگمیتها مزیت دیگری نیز دارند. دانشمندان با استفاده از روش زمانسنجی اورانیومتوریم میتوانند سن قسمتهای مختلف این ساختارها را تخمین بزنند. با ترکیب این روشها، استیسی کارولین تاریخچهی دقیقی از میزان گردوغبار منطقه را گردآوری کرد. طبق تحقیقات او، دو دوره خشکسالی بزرگ در ۴،۵۱۰ و ۴،۲۶۰ سال پیش شروع شده است و هرکدام به ترتیب ۱۱۰ و ۲۹۰ سال بهطول انجامیده است. دوران خشکسالی دوم دقیقا با زمان نابودی امپراتوری اَکِدها همزمان است و بدینترتیب نشان میدهد تغییرات اقلیمی حداقل بخشی از دلیل فروپاشی اولین امپراتوری جهان بوده است.
این فروپاشی باعث مهاجرتهای گسترده از شمال به جنوب شد و درنتیجهی آن، درگیریهای گستردهای بین مهاجران و مردم محلی درگرفت. حتی مردم بومی برای مقابه با مهاجران دیواری ۱۸۰ کیلومتری بین رودهای دجله و فرات ساختند؛ روشی که استفاده از آن حتی بعد از ۴،۰۰۰ سال دوباره پیشنهاد شده است. بنابراین، میتوان نتیجه گرفت تغییرات شدید آبوهوایی در خاورمیانه از هزاران سال پیش تاکنون، بستر بحرانهای اجتماعی بوده است.
تقریبا تمامی کسبوکارهای کنونی در سالهای اخیر و بیشازپیش، تحول دیجیتال را در فهرست اهدافشان قرار دادهاند. قوانین کسبوکار و بخشهای مختلف جوامع روزبهروز در حال تغییر و پیشرفت هستند و همین تغییرات، انواع فرصتها و مشکلها را برای صنایع و بازارهای متنوع ایجاد میکنند. درنتیجهی تمامی رخدادهای مذکور، ذهنیت کارمندان و مردم عادی و درنهایت مدیران شرکتها، از برنامههای جدید و متحولکننده پر میشود. اختلاف میان ملحقشدن به تکامل ذکرشده در دنیای کسبوکار و جاماندن از آن، بهحدی روشن است که میتواند به رشد و شکوفایی یا شکست حتمی آنها منجر شود.
تاکنون، مقالههای متعددی دربارهی چرایی و الزام تحول دیجیتال در سازمانها و شرکتهای مختلف نوشته شده است. ترکیبی از پیشرفتهای فناورانه، تحول و تکامل اجتنابناپذیر انتظارات مشتریها، تکامل فرایندها و انواع مدلهای جدید کسبوکار، مدیران IT یا مدیران ارشد سازمانها را به قدمگذاشتن در مسیرهای جدید مجبور میکند. درنهایت، تصمیمهای مدیران مبنی بر چگونگی راهرفتن در مسیرهای جدید و هماهنگشدن با تغییرات درحالجریان، تأثیر مستقیمی بر رشد و مقیاسدهی شرکتها، سوددهی آنها، رضایت مشتری و سرعت ورود به بازارها خواهد گذاشت. همینها، دلایل کافی برای در اولویت قراردادن تحول دیجیتال در کسبوکارها محسوب میشوند.
پس از درک چرایی و الزام تحول دیجیتال، با سؤالی مهمتر در مسیر آن روبهرو میشویم: چگونه تحول و انقلاب دیجیتال را در کسبوکار خود ایجاد کنیم؟ پاسخ به چنین پرسشی قطعا پیچیدگیهای خاص خود را دارد. البته، رسیدن به پاسخ دورازانتظار نیست و با تمرکز بر ۴ حوزهی اصلی تحول دیجیتال روش مناسب را میتوان کشف کرد.
۱. بهبود سرعت با اولویتدادن به توسعهی تجاری دِواپس (DevOps)
سازمانهای امروزی به این نتیجه رسیدهاند که هرروز عقبانداختن تغییر و تحول سازمانی بهمعنای یک روز عقبافتادن در رقابت است. در چنین وضعیتی، نداشتن ابزارهای موردنیاز برای ساخت و تحویل نرمافزارهای باکیفیت با سرعت زیاد، موانعی جدید در مسیر توسعه بهوجود میآورد. با توسعه و گسترش فناوری دِواپس و در اولویت قراردادن آن، میتوان اصطکاک عملیاتی را با اتوماسیون و همکاری بهینهتر کاهش داد.
علاوهبر کاهش اصطکاک عملیاتی، با بهکارگیری دِواپس، اعتمادبهنفس و انرژی شرکت نیز افزایش مییابد؛ چراکه اعضا مطمئن میشوند بهبود کیفیت و امنیت در برنامههای جاری شرکت قرار دارد. درنهایت، با بهبود فرایندهای کسبوکار و اصلاح مسیرها، دستاوردها و بختهای جدیدی به شرکت رو میآورد که درنتیجهی آنها، افراد به افزایش درآمد امیدوار خواهند بود.
۲. افزایش چابکی با بهبود مدیریت IT
امروزه، کسبوکارها در دنیایی پیچیده در مدیریت IT فعالیت میکنند. درواقع، انتخابهای آنها فقط به فعالیت روی سرویسهای اَبری یا عادی محدود نیست و گزینههای بیشماری دارند. مدیران IT شرکتها برای انجام بهینهی فرایندهایشان به انتخاب نرمافزارهایی نیاز دارند که با زیرساختهای پیچیده و ترکیبی هماهنگ باشند. راهکار مفید برای این مسئله، ورود به حوزهی IT هیبرید یا چندکاره است. فعالیتِ بدینشکل دسترسی به منابع موردنیاز برای فناوری اطلاعات را سرعت میبخشد و بازدهی بخش IT را افزایش میدهد و درنهایت، به بهبود خلاقیت و نوآوری منجر میشود. تمامی این دستاوردها با ایجاد اتصال بین فناوریهای سنّتی و تحولی فناوری اطلاعات ممکن میشود. بهعنوان مثال، اتصال بین پلتفرمهای سنّتی و موبایل یا سیستمهای سازمانی و اَبری از قابلیتهای سیستمهای هیبریدی IT هستند.
۳. پیشرفت تحول دیجیتال با استفاده از تحلیلهای پیشگویانه
امروزه، با افزایش راههای جمعآوری اطلاعات، همچون معرفی فناوری اینترنت اشیاء، حجم دادههای درگردش در جهان روزبهروز بیشتر میشود. باوجوداین، دادهها زمانی ارزشمند میشوند که افراد و شرکتها بتوانند بینش و چشماندازی کاربردی از آنها استخراج کنند. در چنین وضعیتی، کسبوکارهایی که اهمیت بیشتری به جمعآوری و تحلیل داده میدهند، در درک نیازهای تأمیننشدهی مشتریان و شناسایی حوزههای نیازمند سرمایهگذاری بیشتر و مدلهای کسبوکاری جدید بخت بیشتری دارند.
قوتهای استفادهی بهینه از دادهها سرعت رشد کسبوکار به سطوح بالای رقابت را بیشتر میکند. همچنین، تحلیلهای پیشگویانه برای مقیاسدهی به کسبوکار در موضوعات مختلف مفید خواهد بود؛ چراکه میتوان دادههای پراهمیت و نیازمند حفاظت را بهتر و زودتر کشف کرد. بهعلاوه، میتوان فرایندهایی را شناسایی کرد که به افزایش سرعت یا بهبود روش نیازمند هستند.
۴. انتخاب اولویت در امنیت
حفظ مهمترین داراییهای هر سازمان همچون اطلاعات اشخاص و اپلیکیشنها و دادهها، بهصورت طبیعی در هر بخش از کسبوکار اهمیت دارد. البته در فرایند تحول دیجیتال، باید اولویت را بهصورت بهینهتر انتخاب کرد. بهعنوان مثال، اگر سیستمهای قبلی بهخوبی ازلحاظ امنیت بررسی شدهاند، در فرایند تحول و تغییرات جدید، به بررسی شدیدتر نیاز نخواهد بود. البته، کاملا واضح است هرگونه نفوذ به اطلاعات سازمانی، نتایج خطرناک خاص خود را دارد و باید به بهترین نحو از آن پیشگیری کرد.
در طولانیمدت، هزینههای دقتنکردن در بحث امنیت افزایش خواهد یافت. بهعنوان مثال، شکایتهای حقوقی مشتریان یا شریکان ممکن است خطری جدی برای آیندهی کسبوکار محسوب شود. بهعلاوه، برند کسبوکار و ارزش سهام نیز از نفوذهای ناگهانی خسارت میبینند.
باتوجهبه تمامی مطالب گفتهشده، تأییدشدن فناوری و مطمئنبودن سرویسهای جدید بسیار مهمتر از جدید یا انقلابی بودن آنها خواهد بود. سازمانهایی که به امنیت و مطمئنبودن فناوریها دقت میکنند، قطعا بیش از دیگران خطر ازدستدادن اطلاعات و درنتیجه، اعتبار خود را کاهش میدهند.
شرکتها با تمرکز بر ۴ حوزهی گفتهشده، میتوانند اصول اولیهی تحول دیجیتال را درک کنند. سپس، آنها توانایی توسعهی محیط کاری خود را از همان مرحله پیدا میکنند. توسعه ایجاد پایههای هستهی تحول پیش از اجرای پروژههای تکمیلی را شامل میشود.
ادامهی مسیر پس از طراحی استراتژی
تحول دیجیتال اغلب با تصمیمگیری حیاتی شروع میشود. این تصمیمگیری بین دو حالت توسعهی امکانات از اول یا بهبود امکانات موجود انجام خواهد شد. در اکثر مواقع، شرکتهای بزرگ سرمایهگذاریهای کافی را قبلا روی بخش فناوری اطلاعات کردهاند که بهنوعی به سوددهی رسیده است. شروع دوباره برای ایجاد تحول، بازدهی آن سرمایهگذاریها را در خطر قرار میدهد و شاید خطر درآمدی را نیز افزایش دهد.
بههرحال، استراتژی جامعی که تمامی ۴ حوزهی مذکور را پوشش دهد، رویکردی پیروزمندانه برای کسبوکارها میتواند باشد. این پیروزی به وضعیت و عمر کنونی سیستمهای IT شرکتها ارتباطی ندارد. درنهایت، شرکتها با بهرهگیری از سرمایهگذاریهای کنونی و نیز یافتن بخشهای نیازمند بهبود میتوانند انعطافپذیری بیشتر و خطر کمتر را به روند کاری خود اضافه کنند.
لومیکس (Lumix) زیربرند شرکت ژاپنی پاناسونیک در حوزهی عکاسی دیجیتال است. سبد محصولات این برند از انواع جیبی و کوچک دوربین دیجیتال تا نمونههای حرفهای و پیشرفتهی SLR را پوشش میدهد. در سال ۲۰۰۱، پاناسونیک برند لومیکس را معرفی کرد تا این غول ژاپنی نیز نقشی در رقابت جذاب عکاسی دیجیتال داشته باشد. امروزه، لومیکس به برندی شناختهشده در دنیای عکاسی تبدیل شده که قطعا سابقه و اعتبار پاناسونیک در آن بیتأثیر نبوده است.
مقالهی مرتبط:
پاناسونیک با معرفی موتور پردازشی ونوس (Venus) برای عکسهای دیجیتال، حضورش در این صنعت را آغاز کرد. آنها برای اجرای دستاوردهای جدیدشان زیربرند لومیکس را تأسیس کردند تا تصمیم جدیشان برای کسب سهمی از بازار عکاسی را به رقبا نشان دهند.
فناوری ژاپنی و اولین محصولات
در دههی ۱۹۶۰، آمریکاییها فرایند پردازش تصاویر دیجیتال را اولینبار در آزمایشگاه پیشرانهی جت MIT معرفی کردند. اهداف اولیهی توسعهی این فناوری، اجرا در تصویربرداری ماهوارهای، تصویربرداری پزشکی، تماس ویدئویی، شناسایی شخصیت و درنهایت، بهبود سیستمهای تصویربرداری بود.
پردازندههای تصویری امروزی در چهار مرحلهی اصلی عمل میکنند: ابتدا تصویر از حسگر دریافت و سپس، سیگنال مدنظر پردازش میشود. مراحل بعدی شامل فشردهسازی JPEG و ثبت اطلاعات تصویر هستند.
دوربین Cardshot پاناسونیک
پاناسونیک، یکی از بازیگران قدیمی صنعت برق و الکترونیک، با درک ظرفیت ایجادشده در حوزهی تصویربرداری دیجیتال، تحقیق و توسعه دربارهی آن را در سالهای پایانی قرن بیستم شروع کرد. محصول نهایی پاناسونیک در حوزهی پردازش با نام موتور ونوس معرفی شد که از آن بهبعد، تقریبا تمامی محصولات این شرکت ژاپنی در حوزهی عکاسی دیجیتال از آن استفاده کردند.
موتور ونوس تراشهای از خانوادهی UniPhier محصولات شرکت ماتسوشیتا (نام پیشین پاناسونیک) بود. درکنار آن تراشه، نرمافزار توسعهی تصاویر فرمت RAW را شرکت Ichikawa Soft Laboratory عرضه میکرد. در سالهای بعد، تراشههای تولیدی پاناسونیک پیشرفت کردند و نسخههای متعددی از موتور پردازشی آنها عرضه شد.
برند لومیکس اولین محصول دوربین دیجیتال پاناسونیک نبود؛ بلکه این شرکت از سال ۱۹۹۷، اولین تلاشها برای ورود به دنیای عکاسی دیجیتال را نشان داد. آنها اولین محصول خود را با نام کاردشات (Cardshot) معرفی کردند که در سالهای بعد، با انواع مدلهای جدید بهروزرسانی شد. دوربین پاناسونیک کاردشات از طراحی مرسوم آن سالها بهره میبرد که در محصولات رقیبانی همچون کونیکا و کانن هم دیده میشد. تصاویر آن با رزولوشن ۶۴۰ در ۴۸۰ در کارت حافظهای ۲ مگابایتی ذخیره میشدند. امکاناتی همچون فلش با قابلیت کاهش اثر قرمزی چشم و تنظیم کیفیت تصاویر، در اولین محصول پاناسونیک تعبیه شده بود.
پاناسونیک Palmcam
محصول دیگری که پاناسونیک در سال ۱۹۹۷ عرضه کرد و با آن تنوع بیشتری به خانوادهی دوربینهای دیجیتال داد، به تولد سری پالمکم (Palmcam) منجر شد. این خانواده از دوربینها با ابعاد کوچکتر و شعار جایگیری در کف دست کاربر طراحی و ساخته شدند. پالمکم اولیه علاوهبر ابعاد کوچکتر، داک اتصالی هم برای کاربر بههمراه داشت که قابلیت اتصال دوربین به تلویزیون و کامپیوتر یا شارژ شدن را فراهم میکرد.
سری پالم در بازار نوظهور عکاسی دیجیتال، موفقیتهایی برای پاناسونیک بههمراه داشت. آنها باتوجهبه همین پیروزیها، روند توسعهی محصولات در آن خانواده را گسترش دادند و در سال ۲۰۰۰، یکی از محصولات برتر خانوادهی پالم با نام PV-SD4090 SuperDisk PalmCam عرضه شد. نوآوریهای جدید این محصول عبارت بود از: افزایش درخورتوجه کیفیت تصاویر به ۱۲۸۰ در ۹۶۰ پیکسل و امکان ذخیرهسازی در سوپردیسک.
سوپردیسک پاناسونیک
شرکت مادر پاناسونیک، یعنی ماتسوشیتا، درایوهای سوپردیسک را اولینبار معرفی کرد. با وجود معرفی فلشمموری در سالهای بعد، قیمت گران آنها باعث شد پاناسونیک در دوربین حرفهایاش، از سوپردیسکی با ظرفیت ۱۲۰ مگابایت استفاده کند. از قابلیتهای دیگر آن دوربین پاناسونیک، زوم اپتیکال ۳ برابری و قابلیت تنظیم نور صفحهنمایش و فلش تنظیمکردنی بود.
پاناسونیک سوپردیسک پالمکم
لومیکس متولد میشود؛ ورود قدرتمند به دنیای دوربینهای عکاسی
پس از چند سال فعالیت در بازار دوربینهای دیجیتال و درک ظرفیت فراوان آن برای رشد، پاناسونیک تصمیم گرفت برند مستقلی برای آن حوزه تأسیس کند. سرانجام در سال ۲۰۰۱ و با معرفی Lumix DMC-LC5 به بازار، برند لومیکس رونمایی شد. پاناسونیک دوربینهای لومیکس را با شعار «چشم لایکا و قلب تپندهی پاناسونیک» وارد گود رقابت کرد. نام لومیکس ترکیبی از عبارتهای Luminance و Mix است که از ترکیب فناوریهای مختلف برای بهبود نهایی کیفیت تصاویربرداری خبر میدهد.
لایکا (Leica) سابقهی طولانی در صنعت عکاسی دارد و بسیاری از تصاویر تاریخی و خاطرهانگیز با محصولات این برند ثبت شدهاند. درمقابل لایکا، پاناسونیک قرار داشت که در کارنامهاش توسعهی فناوریهای پیشرفته بهچشم میخورد. در این زمینه، این دو شرکت همکاری کردند تا انقلابی در دنیای دوربینهای عکاسی ایجاد کنند. لایکا و پاناسونیک در حوزههای تولید دوربین عکاسی دیجیتال و لنزهای عکاسی، همکاریهای تنگاتنگی دارند و بسیاری از محصولات لایکا را پاناسونیک تولید میکند. عموم محصولات برند لومیکس نیز، نمونهای با برند لایکا دارند که البته قطعا گرانتر هستند. درحالحاضر، لایکا نیز بسیاری از لنزهای دوربینهای پاناسونیک را طراحی و تولید میکند.
هدف از ایجاد برند لومیکس، حرکت در مسیر دیگر بزرگان این حوزه یا تولید محصولاتی مشابه دیگران نبود؛ بلکه پاناسونیک با لومیکس بهدنبال ایجاد دنیای جدیدی در صنعت عکاسی بود؛ جاییکه عکاسان برای ثبت احساسات و خلق هنرشان بتوانند به بهترین محصولات ممکن با قیمتی مقرونبهصرفه دسترسی داشته باشند. پاناسونیک برند لومیکس را اینگونه توصیف میکند:
ترکیبی ایدهآل از سه مؤلفهی تأثیرگذار در دوربینهای دیجیتال، یعنی لنز و پردازندهی تصویر و عملکرد آنی.
دوربین لومیکس DMC-LC5
اولین دوربین لومیکس، یعنی LC5، مشابه نمونهی Digilux 1 لایکا بود. حسگر ۴ مگاپیکسلی با قابلیت تصویربرداری تا رزولوشن حداکثر ۲۲۴۰ در ۱۶۸۰، ویژگی درخورتوجه اولین محصول لومیکس بود. بهعلاوه، قابلیت ذخیرهی تصویر در دو فرمت JPEG و TIFF، امکان ذخیره بدون فشردهسازی را نیز به کاربر میداد. برای ذخیرهسازی تصاویر کارت حافظهی ۳۲ مگابایتی همراهبا LC5 عرضه میشد. محصول دیگری که در همان سال برای معرفی بهتر لومیکس به بازار عرضه شد، DMC-F7 نام داشت که طراحی فشردهتری داشت.
شایان ذکر است اولین محصولات پاناسونیک و لومیکس در بازار دوربینهای دیجیتال، از موتور پردازش ونوس استفاده نمیکردند. اولین نمونههایی که با آن موتور عرضه شدند، به تراشههای Venus I مجهز بودند و در سال ۲۰۰۲ معرفی شدند. این نسخه از موتور بهمنظور بهبود کیفیت تصویر و افزایش سرعت بهینهسازی شده بود و فرایندهای چندمرحلهای پردازش را در یک لحظه انجام میداد.
در سالهای ابتدایی دههی ۲۰۰۰، محصولات متنوع لومیکس با استفاده از نسخهی اول موتور ونوس طراحی و ساخته شدند. از میان آنها، میتوان به FZ1 و LC43 اشاره کرد که در سالهای ۲۰۰۲ و ۲۰۰۳ به بازار راه یافتند. FZ1 نسخهی سادهتری بود که با لنز ۲ مگاپیکسلی، رزولوشن حداکثر ۱۶۰۰ در ۱۲۰۰ و حسگر لرزشگیر اپتیکال عرضه میشد. پاناسونیک یکی از بخشهای جذاب بازار که محصولات درخوری در آن وجود نداشت، برای کسب سهم بیشتری از دنیای عکاسی برگزید. یکی از این بخشها کلاس دوربینهای سوپرزوم بود که باتوجهبه توانایی فراوانش در ارائهی زوم اپتیکال، جذابیت زیادی برای کاربران داشت. بنابراین، سری FZ لومیکس متولد شد که نکتهی مهم این دوربین ارائهی زوم اپتیکال ۱۲ برابری برای اولینبار در جهان بود.
پاناسونیک FZ1
DMC-LC1
LC43 که یک سال بعد به بازار آمد، کمی پیشرفتهتر بود و از حسگر ۴ مگاپیکسلی با حداکثر رزولوشن ۱۶۰۰ در ۱۲۰۰ بهره میبرد. هر دوِ نمونه از قابلیتهایی همچون بزرگنمایی دیجیتال و نیز تنظیم خودکار ISO بهره میبردند.
پیشرفت محصولات و کیفیت عکاسی
علاقهی پاناسونیک به کسب رضایت مصرفکنندگان باعث شد در سالهای بعد، تمرکز آنها بر دوربینهای کوچکتر افزایش یابد. در سال ۲۰۰۳، اولین دوربین سوپرکامپکت لومیکس با تمرکز بر همین نیاز بازار عرضه شد. FX5 و FX1 دو نمونه از محصولات سوپرکامپکت بودند که با وجود ابعاد کوچک، به لرزشگیر توانمندی نیز مجهز بودند و بدینترتیب خود را گزینهی جذابی برای کاربران خانگی معرفی کردند.
یک سال پس از موفقیتهای چشمگیر محصولات مجهز به موتور ونوس، نسخهی دوم این موتور با نام Venus II عرضه شد. موتور بهینهشده برای محصولات حرفهای آن سالها همچون سوپرزوم FZ7 عرضه میشد و تمرکز اصلی آن، رسیدن به حداکثر کیفیت در تصاویر دیجیتال بود. نکتهی مهم دیگر در موتور جدید تبدیل لرزشگیری از حالت نرمافزاری به سختافزاری بود که در نسخههای بعد هم رعایت شد.
نسخهی دوم موتور ونوس دقت اصلاح لرزش را از ۴۸۰ به ۴،۰۰۰ مرتبهبرثانیه رساند. همچنین در نسخهی جدید موتور ونوس، رزولوشن افقی و عمودی تصاویر حدود ۱۰ درصد بهبود یافت. بهعلاوه، تکرارپذیری رنگها از ۴ محور به ۱۲ محور رسید و فناوری 2DNR برای کاهش نویز مشکی و بهبود فرایند تمیزسازی پوست سوژه در نسخهی دوم موتور ونوس موجود بود.
DMC-FZ7، دوربینی با حسگر ۶ مگاپیکسلی و قابلیت سوپرزوم بود که در سال ۲۰۰۶، از نسخهی دوم موتور ونوس استفاده کرد. آن دوربین قابلیت زوم ۱۲ برابری اپتیکال داشت و انواع قابلیتهای عکسبرداری ازجمله فوکوس خودکار و دستی و لرزشگیری حرفهای در آن استفاده شده بود.
پس از عرضهی محصولات بسیار حرفهای با نسخهی دوم موتور ونوس، ایدهها برای طراحی موتور جدید و کاربردی در دوربینهای سادهتر افزایش یافت. تیم توسعهی پاناسونیک موتور Venus Engine Plus را در سال ۲۰۰۵ و با هدف مصرف کمتر انرژی و افزایش پردازش عرضه کرد. درنتیجه، قیمت دوربینهای بهرهگیرنده از موتور جدید نیز کاهش یافت و بخش گستردهتری از مشتریان بهسمت لومیکس جذب شدند.
دوربین DMC-FZ8
در آن سال، لومیکس توسعهی موتور پردازشی برای دوربینهای حرفهای را فراموش نکرد و نسخهی سوم موتور ونوس را با ادعای کاهش نویز در بالاترین تنظیمات ISO، به خطتولید دوربینها افزود. DMC-FZ8 محصول سوپرزوم لومیکس بود که در دستهبندی Bridge (بین دوربینهای کامپکت و SLR) قرار میگرفت.
در سال ۲۰۰۵، علاوهبر عرضهی موتور پردازشی جدید، چند دستاورد دیگر نیز برای پاناسونیک و لومیکس رقم خورد. دوربین FZ 30 محصولی بود که از کریستال مایع در آن استفاده شده بود. اولین حسگر CCD جهان با نسبت تصویر ۱۶:۹ را پاناسونیک در دوربین DMC-LX 1 ارائه کرد. دستاورد دیگر نیز، عرضهی دوربین با صفحهنمایش LCD HD بود که در مدلهایی همچون FX8 و FX9 محقق شد. باوجوداین، شاید بزرگترین موفقیت پاناسونیک در ردهی دوربینهای خانگی را لومیکس FZ38 رقم زد؛ دوربینی ۱۲ مگاپیکسلی با زوم اپتیکال ۱۸ برابر که بهاعتقاد اکثر کارشناسان، در آن زمان بهترین گزینهی موجود در بازار بود و رقبای مطرحش اعم از کانن و نیکون و سونی را شکست داد. موفقیتهای سوپرزومهای FZ همچنان ادامه دارد و مدلهای FZ2500 و FZ1000 با حسگرهای یک اینچی جزو جذابترین گزینههای موجود در بازار هستند.
دوربین DMC-FZ38
در سالهای بعدی دههی ۲۰۰۰ هم، رکوردشکنی لومیکس در بازار دوربینهای عکاسی دیجیتال ادامه داشت. در سال ۲۰۰۶، آنها کوچکترین دوربین دیجیتال تکلنزی جهان مجهز به لنزی با زوم اپتیکال ۱۰ برابری را با نام DMC-TZ1 معرفی کردند. بدینترتیب پس از سری محبوب FZ، سری کامپکت سوپرزوم TZ هم متولد شد که امروزه نیز پس از سالها توسعه، خود را بهعنوان یکی از بهترین گزینههای موجود برای کاربران خانگی معرفی میکند. درحالحاضر، سری سوپرزوم TZ نیز با حسگرهای بزرگتر و بدنهای باریک، از بهترین گزینههای موجود برای کاربران عادی است.
از دستاوردهای دیگر آن سال، تولید انبوه و موفقیتآمیز شیشههای انکساری برای اولینبار در جهان و اضافهکردن لنز واید ۲۸ میلیمتری به دوربین دیجیتال بود.
DMC-TZ1
در سال ۲۰۰۶، لومیکس برای اولینبار فناوری تشخیص حرکت را در دوربینهایش معرفی کرد. دوربین FX 07 اولین محصول مجهز به این فناوری بود. بهعلاوه، سیستمهای ضدگردوغبار و حسگر MOS نیز برای اولینبار در محصولات این شرکت استفاده شدند.
در سال ۲۰۰۸، پاناسونیک نسخهی چهارم موتور پردازشی ونوس را معرفی کرد. قابلیتهای اصلی Venus IV بهبود درخورتوجه کیفیت تصاویر و تشخیص دقیقتر و اصلاح بهتر لرزش دست در لرزشگیر و فرایندهای کنترلی هوشمندتر درمقایسهبا نسل قبل در بخش ISO را شامل میشدند. بهعلاوه، بازدهی انرژی ونوس ۴ نیز بهتر از نسل قبل بود.
در موتور نسخهی چهارم، لومیکس کنترل حساسیت در تنظیمات ایزو برای دوربینهایش را به مدل سختافزاری تغییر داد. با استفاده از فرایندی بهنام iA یا Intelligent Auto، دوربینهای این شرکت از فرایندهای سختافزاری برای تنظیم ایزو استفاده میکردند. همین قابلیت به دوربینهای لومیکس امکان میداد صحنه را تشخیص دهد و جزئیات دیگر را بهطور خودکار تنظیم کند. بهعلاوه، فناوری بهبود تاری در تصاویر نیز با موتور جدید عرضه شد.
افزونبراین، توسعهی موتور جدید پردازشی تیم توسعهای لومیکس را قادر میساخت محصولاتی حرفهایتر با قابلیتهای بیشتر را تولید کند. در سال ۲۰۰۶، مهندسان پاناسونیک اولین دوربین حرفهای DSLR خود را با نام L1 و در سیستم چهارسوم معرفی کردند تا رسما جنگ با بزرگان بازار را آغاز کنند. در سال ۲۰۰۸، اولین دوربین دیجیتال SLR یا (DSLR) مجهز به LCD چرخان و قابلیت تشخیص چهره با نام DMC-L10 و در سیستم چهارسوم عرضه شد. دستاورد بزرگ بعدی عرضهی کوچکترین زوم اپتیکال ۱۰ برابری جهان با لنزی ۲۸ میلیمتری در دوربین دیجیتال TZ5 بود.
DMC-L10
مقالهی مرتبط:
در سال ۲۰۰۸، چند دستاورد مهم دیگر همچون بهبود چشم قرمز در تصویر دوربین بهصورت دیجیتال، اصلاح ناحیهی تاریک، تشخیص حرکت با قابلیت لمسی، فوکوس دنبالکننده و از همه مهمتر، دوربین دیجیتال بدون آینه در کارنامهی لومیکس ثبت شد. موتور ونوس HD در همان سال توسعه یافت و نسل جدیدی از دوربینهای حرفهای این شرکت با نام G به بازار معرفی شدند. امروزه، آن نسل بهعنوان یکی از بهترین دوربینهای دیجیتال حرفهای شناخته میشوند.
درحالحاضر، دوربینهای دیجیتال بدون آینه به یکی از قوتهای برند لومیکس تبدیل شدهاند و پس از بیش از ۱۰ سال تولید انواع محصول در آن حوزه، پاناسونیک یکی از بهترین عرضهکنندگان نمونههای بدون آینه شناخته میشود.
تولد دوربینهای بدون آینه و قاتل DSLRها
عطفگاه تاریخچهی لومیکس و شاید دنیای دوربینهای عکاسی، در سال ۲۰۰۸ رقم خورد. دوربینهای بدون آینه پیشتر نیز به بازار عرضه شده بودند؛ اما از هیچیک از تواناییهای دوربین بدون آینهی پاناسونیک بهره نمیبردند. در سال ۲۰۰۸، پاناسونیک بههمراه المپوس استاندارد میکرو چهارسوم را برای طراحی و تولید دوربینهای عکاسی و فیلمبرداری و لنزها معرفی کرد. این استاندارد بهطور اختصاصی دربارهی دوربینهای دیجیتال بدون آینه با قابلیت تعویض لنز بهکار میرود. لومیکس G1 نتیجهی همکاری دو غول دنیای عکاسی بود تا همانطورکه پاناسونیک وعده داده بود، از مسیر مشابه سایر بزرگان دنیای عکاسی استفاده نکند و با نوآوری جنگ جدیدی آغاز کند.
لومیکس DMC-G1
با اینکه دوربینهای بدون آینه را اپسون چند سال قبل به بازار معرفی کرده بود، در مقام مقایسه، پاناسونیک در آن سال و با معرفی دوربین G1، بهنوعی فورد مدل T، اولین خودروِ تولید انبوه جهان را برای دنیای عکاسی دیجیتال معرفی کرد؛ محصولی که دوربینهای بدون آینه را به فناوری دردسترس برای عموم مردم تبدیل کرد.
درخشش در حوزهی فیلمبرداری
پاناسونیک با سالها تجربه در تولید دوربینهای فیلمبرداری و استودیویی و استریم، در سال ۲۰۰۸ موقعیت را برای انتقال دستاوردهایش به دوربینهای دیجیتال آماده دید.
موتور ونوس HD با اجرای ساختار ۲ پردازندهای، پشتیبانی از پورت HDMI را نیز به دوربینهای بدون آینهی لومیکس افزود. پردازش سریعتر، تشخیص چهرهی دقیقتر، پشتیبانی از فیلمبرداری AVCHD در فرمت MPEG 4 با کیفیت صدای دالبی و کاهش مصرف انرژی، از دیگر قابلیتهای موتور HD بودند. بدینترتیب درکنار G1، لومیکس سری دیگری را رونمایی کرد تا دنیای دیجیتال را تغییر دهد. پاناسونیک GH1 اولین عضو خانوادهی GH بود تا حیات پرافتخار این سری را در سالهای بعد رقم بزند.
لومیکس DMC-GH1
موتور ونوس HD که در برخی منابع با نام Venus V هم معرفی میشود، قابلیت فیلمبرداری با کیفیت درخورتوجه را به دوربینهای لومیکس افزود. پس از آن، بهمرور عرضهی محصولات انقلابی با این قابلیت شروع شد که سری G در خانوادهی دوربینهای حرفهای و دوربینهای TZ 7 و FT 1 در خانوادهی دوربینهای کامپکت از آن پشتیبانی میکردند. در سال ۲۰۰۹، اولین دوربینهای مجهز به این قابلیت عرضه شدند.
در سالهای پایانی دههی ۲۰۰۰، علاوهبر اجرای موتور جدید، اضافهکردن امکاناتی همچون مقاومت دربرابر نفوذ آب و گردوغبار و مقاومت دربرابر شوک و لنزهای مقاوم در محصولاتی همچون FT 1 ارائه شدند.
پس از کسب موفقیتهای متعدد با موتور HD، پاناسونیک بهنوعی تصمیم گرفت نامگذاری براساس آن را نیز به موتورهای خود اضافه کند. موتور بعدی در سال ۲۰۱۰ و با نامهای VI و HD II با تفاوتهای جزئی عرضه شد. قابلیتهایی همچون رزولوشن هوشمند و تشخیص چهرهی دقیقتر و کاهش نویز حرفهای، برخی از ویژگیهای موتور سال ۲۰۱۰ بودند.
همچنین در همان سال، لومیکس موتور دیگری با نام Venus FHD را معرفی کرد که خانوادهی دوربینهای حرفهای G مقاصد اصلی آن بودند. هدف اصلی از توسعهی این موتور، بهبود عملیات فیلمبرداری و رسیدن به بیشترین سرعت پردازش تصویر بود. قابلیتهای موتور جدید عبارت بودند از: پشتیبانی از عملکرد ۳ پردازنده، بهبود دقت و حساسیت در تنظیمات ایزو، تصویربرداری سهبُعدی در مدلهای بدون آینه و با استفاده از لنز مخصوص و پردازش سریعتر.
لومیکس GH4
پاناسونیک در لومیکس GH3 از همین موتور پردازشی بهره برد تا یکی از اولین محصولات موجود در بازار با توانایی فیلمبرداری Full HD با نرخ ۶۰ فریمبرثانیه باشد. تواناییهای پرچمدار فیلمبرداری لومیکس در سال ۲۰۱۲ بهحدی بود که بسیاری از آن برای امور حرفهای اعم از ساخت فیلم یا تیزر تبلیغاتی استفاده میکردند. با استقبال گستردهی کاربران از دوربینهای حرفهای پاناسونیک، بهخصوص سری GH، غول ژاپنی در سال ۲۰۱۴ نسل جدید پرچمدارش را با نام GH4 معرفی کرد تا اولین دوربین بازار با توانایی فیلمبرداری 4K باشد. موتور پردازشی توانمند ونوس IX به این دوربین امکان میداد کلیپهای 4K با نرخ ۲۴ فریمبرثانیه و ۱۰۰ مگابیتبرثانیه را ضبط کند. پس از گذشت ۷ سال، هنوزهم بسیاری کاربران از GH4 برای رفع نیازهای فیلمبرداریشان بهره میبرند.
لومیکس GH5
پاناسونیک در ادامهی درخشش در حوزهی فیلمبرداری، سال ۲۰۱۷ عضو جدید سری GH را با نام لومیکس GH5 معرفی و به بازار عرضه کرد تا باردیگر نامش را بر سر زبانها بیندازد. این دوربین میکرو چهارسوم اولین محصولی بود که از توانایی ضبط 4K با نرخ ۶۰ فریمبرثانیه بهره میبرد. موتور پردازشی ونوس X بهکاررفته در این دوربین، بهحدی توانمند بود که نرخ بیتریت حداکثر ۴۰۰ مگابیتبرثانیه GH5 در ضبط کلیپهای 4K را فقط تعداد انگشتشماری کارت حافظه پشتیبانی میکردند.
نکتهای که دوربینهای لومیکس را برای امور فیلمبرداری به گزینهی ایدهآلی تبدیل میکند، امکانات بیشمار آنها درکنار کیفیت چشمگیر خروجی است. پاناسونیک بهصورت مداوم با کارشناسان و فیلمبرداران حرفهای برای توسعهی محصولات ایدهآل مشورت و سعی میکند نیازهای آنها را تأمین کند.
سالهای اخیر و جدیدترین محصولات برند لومیکس
در تمامی سالهای فعالیت برند لومیکس، پاناسونیک تلاش کرد در خطمقدم صنعت عکاسی دیجیتال بماند. آنها برخلاف برخی از بازیگران قدیمی بازار، هیچگاه از توسعهی محصولات و ارائهی فناوریهای جدید برای دوربینهای دیجیتال خود دست برنداشتند و از تغییرات بنیادی نمیترسیدند. با شروع دههی ۲۰۱۰، عرضهی موتورهای جدید پردازشی برای دوربینهای پاناسونیک نیز ادامه پیدا کرد و علاوهبر آن، فناوریهای دیگر همچون پوشش خاص لنزها و افزایش سرعت عکسبرداری پشتسرهم به دوربینها اضافه شد.
دوربین کامپکت و حرفهای لومیکس DMC-GX85
درحالحاضر، دوربینهای لومیکس در چند دستهبندی با مشخصات متنوع به بازار عرضه میشوند. درادامه، خانوادههای کنونی محصولات لومیکس را معرفی میکنیم.
نام سری | مؤلفههای اصلی | قابلیت تعویض لنز | نوع کاربری |
---|---|---|---|
لومیکس S | عکاسی/فیلمبرداری | دارد | کاربران حرفهای |
لومیکس G | عکاسی | دارد | کاربران حرفهای |
لومیکس GH | فیلمبرداری | دارد | کاربران حرفهای |
لومیکس GX | کامپکت | دارد | کاربران حرفهای |
لومیکس FZ | سوپرزوم بریج | ندارد | کاربران خانگی |
لومیکس TZ | کامپکت سوپرزوم | ندارد | کاربران خانگی |
لومیکس LX | کامپکت | ندارد | کاربران خانگی |
لومیکس FT | ضدآب و ضدضربه | ندارد | کاربران خانگی |
در سالهای اخیر، توسعهی موتورهای پردازشی در دوربینهای لومیکس باقدرت ادامه داشته است. از سال ۲۰۱۲، دیگر نامگذاری خاصی برای موتورها انتخاب نشد و اکثر آنها با نام New Venus Engine عرضه شدند. در چند سال گذشته، قابلیتهایی همچون تصویربرداری HDR، افزایش دقت تنظیمات ISO، فیلمبرداری تا کیفیت 4K و ویژگیهای دیگر به موتورها و محصولات استفادهکننده از آنها افزوده شدند.
پاناسونیک پس از کسب موفقیتهای زیاد در دنیای دوربینهای دیجیتال، بهتازگی دو محصول جدید با حسگرهای فولفریم را رونمایی کرده تا رقابت خود با بزرگان این حوزه را به مرحلهی جدیدی وارد کند. لومیکس S1 و S1Rجدیدترین محصولات حرفهای پاناسونیک هستند که از عزم راسخ این شرکت برای سلطه بر دنیای دوربینهای بدون آینه خبر میدهد.
نکتهی جالب دربارهی زیربرند لومیکس آن است که شرکت ژاپنی پاناسونیک برای مستقلکردن کامل آن تلاشی نکرده است. بهعنوان مثال، اولین نتایج جستوجو دربارهی این برند نه به وبسایتی اختصاصی، بلکه به وبسایت شرکت مادر، یعنی پاناسونیک میرسد. حتی دامنهی Lumix.com نیز در تصاحب برند لومیکس یا پاناسونیک نیست و بهاحتمال زیاد تلاشی هم برای آن نشده است.
بههرحال، لومیکس لقب یکی از زیربندهای موفق جهان را یدک میکشد که در حوزهی خود، یعنی عکسبرداری دیجیتال، حرفهای زیادی برای گفتن دارد. محصولات این برند، بهویژه در دستهی دوربینهای بدون آینه، انتخاب اول بسیاری از عکاسان حرفهای هستند و در دستهی اقتصادی نیز، کاربران عادی انتخابهایی بهتر از این محصول ژاپنی پیدا نمیکنند. امروزه لومیکس برندی شناختهشده در جهان است که در بسیاری از کشورها، در کنار برند مادر یعنی پاناسونیک، نمایندگیهای فروش و خدمات اختصاصی دارد. در ایران هم شرکت آژند سرویس نمایندگی رسمی محصولات پاناسونیک و خصوصا دوربینهای لومیکس است که فروش و خدمات این برند ژاپنی را بر عهده دارد.
همانطورکه گفته شد، پاناسونیک و لومیکس از پیشگامان عرضهی دوربینهای بدون آینه و یکی از تولیدکنندگان استاندارد میکرو چهارسوم برای آن بودند. تابهامروز نیز، اکثر محصولات شرکت ژاپنی با وفاداری به طراحیهای گذشته و بهرهگیری از ویژگیهای مثبت آنها، روندی پایدار را از خود نشان دادهاند.
در آوریل۲۰۱۸، سه جایزهی TIPA از معتبرترین جوایز عکاسی جهان به پاناسونیک و محصولات دوربین آن شرکت، یعنی لومیکس اهدا شد. دوربین Lumix G9 جایزهی بهترین دوربین بدون آینه را با عنوان Best Mirrorless CSC Expert دریافت کرد. دوربین GH5S بهترین دوربین ترکیبی عکس و ویدئو شد و Lumix TZ220 جایزهی بهترین دوربین کامپکت حرفهای را ازآن خود کرد. این درحالی است که در سال ۲۰۱۷ نیز، پاناسونیک با دوربینهای FZ80 (بهترین دوربین سوپرزوم) و GH5 (بهترین دوربین عکاسی و فیلمبرداری) و لنز ۳۵-۱۲ میلیمتری F2.8 (بهترین لنز استاندارد)، سه جایزهی این مؤسسه را تصاحب کرده بود. آنچه گفته شد، تنها بخشی از جوایزی است که محصولات لومیکس برای پاناسونیک بهارمغان آورده است.
درادامه، برخی از نوآوریهای محصولات لومیکس را مشاهده میکنید:
- اولین دوربین با زوم اپتیکال ۱۲ برابر (سال ۲۰۰۲)
- اولین دوربین اولتراکامپکت با لرزشگیر اپتیکال (۲۰۰۳)
- اولین حسگر CCD با نسبت ۱۶:۹ (۲۰۰۵)
- کوچکترین دوربین دنیا با زوم اپتیکال ۱۰ برابری (۲۰۰۶)
- اولین تولید انبوه لنز با انکسار فوق بالای نور و لنز ۲۸ میلیمتری واید (۲۰۰۶)
- اولین سیستم تشخیص حرکت (۲۰۰۶)
- کوچکترین دوربین دنیا با زوم اپتیکال ۱۰ برابری (۲۰۰۷)
- باریکترین لنز واید ۲۸ میلیمتری جهان (۲۰۰۷)
- اولین سیستم هوشمند تنظیم خودکار iA (سال ۲۰۰۷)
- اولین دوربین DSLR با صفحهنمایش چرخان (۲۰۰۸)
- اولین سیستم فوکوس تعقیب سوژه با انتخاب لمسی سوژه (۲۰۰۸)
- اولین دوربین کامپکت جهان با قابلیت ضبط AVCH زنده (۲۰۰۹)
- باریکترین عدسی غیرکروی بهکاررفته در لنز با ضخامت ۰.۳ میلیمتر (۲۰۰۹)
- اولین دوربین میکرو چهارسوم بدون آینه (۲۰۱۰)
- سریعترین نرخ عکاسی پیاپی با ۱۱ فریمبرثانیه (۲۰۱۰)
- سریعترین نرخ عکاسی پیاپی با ۱۲ فریمبرثانیه (۲۰۱۱)
- اولین لنز تله با دیافراگم ثابت (۲۰۱۲)
- اولین دوربین کامپکت با لنز روشن F1.4 (سال ۲۰۱۲)
- اولین دوربین با قابلیت ضبط 4K (سال ۲۰۱۲)
- اولین دوربین دیجیتال با قابلیت ضبط 4K و نرخ ۶۰ فریمبرثانیه (سال ۲۰۱۷)
- اولین دوربین دیجیتال با قابلیت ضبط 6K (سال ۲۰۱۸)
- سریعترین سیستم فوکوس جهان با ۰.۰۳ ثانیه (۲۰۱۸)
برخی افراد احساسهایی مثل نیاز کنترلنشدنی به لبخندزدن، تنفس در هوای آزاد، احساس شادی و شعف درونی همراهبا تنهایی در جاده و سهیمشدن این لحظات با ترکیبی از صدای موسیقی اگزوز و زوزهی باد را تجربه کردهاند. آنچه اکنون توصیف میشود، شاید برای شما بارها اتفاق افتاده باشد و کمتر لذتی را میتوان با آن مقایسه کرد. باوجوداین، ظاهرا این شادی و نشاط فقط «احساس خاص» نیست و درواقع، ممکن است برای سلامتی انسان مفید باشد.
بهنظر میرسد اختصاص بودجه برای شرکت هارلی دیویدسن بهمنظور انجام تحقیقاتی دربارهی مزایای فیزیکی موتورسواری باعث بدنامی این برند سازندهی موتورسیکلت در آمریکا شود؛ اما چنین موضوعی حقیقت دارد و این شرکت اهل میلواکی چنین کاری انجام داده است. در مطالعهای که هارلی دیویدسن با همکاری مؤسسهی عصبشناسی و رفتار انسانی دانشگاه کالیفرنیای لسآنجلس انجام داده، بیش از ۵۰ موتورسوار مجرب برای تعیین اثرهای سواری با موتورسیکلت روی مغز بررسی شدند.
تمام ۵۰ موتورسوار مطالعهشده به دستگاه الکتروانسفالوگرام همراه (EEG) مجهز شدند. ابتدا فعالیت مغزی و هورمونی افراد پیش از موتورسواری بررسی شد. سپس، آنها موتورسواری را شروع کردند و زیرنظر قرار گرفتند.
مقالههای مرتبط:
آنچه محققان دانشگاه کالیفرنیای لسآنجلس مشاهده کردند این است که موتورسواری سطح نگرانی شرکتکنندگانِ در مطالعه را ۲۸ درصد کاهش و کمی نیز ضربان قلب را افزایش میدهد. گفتنی است ۲۰ دقیقه موتورسواری باعث افزایش ۱۱ درصدی ضربان قلب خواهد شد. همچنین، آنها دریافتند سطح آدرنالین شرکتکنندگان حدود ۲۷ درصد افزایش یافت؛ درحالیکه تمرکز و هوشیاری موتورسواران نیز بهبود پیدا کرد.
نتیجهی تحقیق اخیر به این معنی است که هرگاه از کار با رایانه احساس خستگی کردید یا پس از یک روز پراضطراب به خانه برگشتید، برای کاهش تنشها و فشارهای ناشی از کار میتوانید روش سادهای را امتحان کنید. کافی است که سوار موتورسیکلت شوید تا کمی احساس آرامش را در موتورسواری تجربه کنید.
چین از سالها پیش بهدنبال مقابله با سطح بالای آلودگی هوا بوده که شهرهای بزرگ این کشور را دچار مشکل کرده است. پژوهشگران دانشگاه هنگکنگ طی مطالعهی اخیر خود دریافتند که آلودگی هوا در چین بهطور متوسط باعث مرگ زودهنگام ۱٫۱ میلیون نفر در سال میشود و ۳۸ میلیارد دلار برای اقتصاد این کشور هزینه بهبارمیآورد.
مقالههای مرتبط
اکنون پژوهشگران دانشگاه MIT دریافتهاند که آلودگی هوا در شهرهای چین میتواند سطح خوشحالی مردم مناطق شهری را کاهش دهد. این پژوهش نشان میدهد که سطح بالای آلودگی هوا به کاهش سطح شادی مردم ربط دارد. باوجود رشد اقتصادی ۸ درصدی کشور چین، سطح رضایت مردم این کشور آنچنان که پیشبینی میشد، بالا نرفته است. علاوهبر خدمات عمومی ناکافی، افزایش قیمت مسکن و نگرانی دربارهی امنیت غذایی، آلودگی هوا (ناشی از صنعتیشدن کشور، سوخت ذغالسنگ و افزایش استفاده از خودرو) نیز تأثیر زیادی بر کیفیت زندگی مردم در مناطق شهری داشته است.
مطالعهای در گذشته انجام شد که نشان میداد آلودگی هوا برای سلامتی، عملکرد شناختی، بهرهوری شغلی و نتایج تحصیلی مضر است؛ درعینحال تأثیر شدیدی روی زندگی اجتماعی و رفتار مردم دارد. مردم برای مقابله با آلودگی هوا میتوانند به شهرهای پاکتر یا ساختمانهای سبز نقلمکان کنند، تجهیزات حفاظتی نظیر ماسک صورت و تصفیهکنندهی هوا خریداری کرده و زمان کمتری را در فضای باز سپری کنند. یکی از پژوهشگران میگوید:
آلودگی، هزینههای عاطفی نیز دربر دارد. افراد خوشحال نیستند و این بدان معنی است که میتوانند تصمیمات غیرمنطقی بگیرند. در روزهای آلوده، رفتارهای ناخودآگاه و پرمخاطرهی بیشتری از مردم سرمیزند که احتمالاً درنتیجهی افسردگی کوتاهمدت و اضطراب است و شاید بعداً از آن پشیمان شوند. بههمین دلیل میخواستیم طیف گستردهتری از اثرات آلودگی هوا را بر زندگی روزانهی مردم در شهرهای بسیار آلودهی چین بررسی کنیم.
پژوهشگران برای اینکه ببینند تغییر سطح آلودگی چطور بر شادی مردم در ۱۴۴ شهر چین تأثیر میگذارد، از دادههای بیدرنگ رسانههای اجتماعی استفاده کردند. در گذشته سطح خوشحالی را معمولاً با کمک پرسشنامه ارزیابی میکردند، هرچند چنین بررسیای صرفاً شامل احساس لحظهای مردم میشد و مردم از احساس کلی خوشبختی خود میگفتند، بدون اینکه خوشحالیشان در روزهای بهخصوص را در نظر بگیرند.
بههمین دلیل پژوهشگران از رسانههای اجتماعی برای ارزیابی سطح خوشحالی مردم در زمان واقعی استفاده کردند و دادههای زیادی از اقصینقاط شهرهای مختلف چین بهدست آورند. پژوهشگران از اطلاعات ذرات بسیار نرم (غلطت ۲٫۵میکرون) شهرها استفاده کردند که توسط وزارت حفاظت از محیط زیست چین منتشر میشد. ذرات هوا در سالهای اخیر به عامل اصلی آلودگی هوا در شهرهای چین تبدیل شدهاند و ذرات معلق با قطر کمتر از ۲٫۵ میکرون بهخصوص برای ریهی افراد خطرناک هستند. این تیم پژوهشی برای اینکه سطح شادی روزانهی مردم را در هر شهر ارزیابی کند، از الگوریتم یادگیری ماشین برای تحلیل ۲۱۰ میلیون توییت برچسبگذاری جغرافیایی (جئوتگ) در بزرگترین پلتفرمهای میکروبلاگینگ چین استفاده کردند.
این توییتها مربوط به ماههای مارس تا نوامبر سال ۲۰۱۴ بود و پژوهشگران برای هر توییت از الگوریتم تحلیل احساس یادگیری ماشین برای ارزیابی احساس هر پست استفاده کردند. سپس ارزش متوسط هر شهر و روز را با شاخص شادی (از رتبهی صفر تا ۱۰۰ که صفر نشاندهندهی احساس خیلی منفی و ۱۰۰ نشاندهندهی احساس خیلی مثبت بود) محاسبه کردند و در نهایت این شاخص را با غلظت ذرات معلق ۲٫۵ میکرون و دادههای آب وهوا ادغام کردند.
آنها به این نتیجه رسیدند که بین آلودگی هوا و سطح شادی، رابطهای منفی وجود دارد و زنان در مقایسه با مردان نسبت به آلودگی، حساستر هستند و این موضوع دربارهی کسانی که درآمد بالاتری دارند نیز صدق میکند. پژوهشگران باتوجه به شهرهایی که از آنها توییت شده بود، دریافتند مردم ساکن در پاکترین و آلودهترین شهرها بیشتر از بقیه تحت تأثیر آلودگی هوا قرار میگیرند. برای علت این موضوع میتوان گفت شاید افرادی که خیلی نگران سلامتی و کیفیت هوا هستند، تمایل بیشتری برای نقلمکان به شهرهای پاک دارند؛ از طرف دیگر افراد ساکن در شهرهای خیلی آلوده، آگاهی بیشتری نسبت به مضرات آلودگی بر سلامتیشان دارند.
این تیم پژوهشی امیدوار است مطالعهی خود دربارهی تأثیر آلودگی بر رفتار مردم را ادامه دهد و نحوهی واکنش سیاستمداران به تقاضای عمومی برای هوای پاکتر را بررسی کند.
سرویس صوتی گوگل مشهور به Google Voice یکی از سرویسهای مشهوری بوده که تاکنون توجه کمتری به آن شده است. کاربران از ماهها پیش منتظر قابلیت تماس VoIP در این سرویس بودند که حدود یک سال پیش، وارد فاز آزمایشی بتا شد. از آن زمان تاکنون، گوگل اطلاعات زیادی از روند آزمایشها پیرامون سرویس خود منتشر نکرد، اما یک توییت جدید از یکی از کارمندان شرکت، اضافه شدن قابلیت تماس بر بستر IP را در آیندهی نزدیک نوید داد.
اسکات جانستون یکی از کارمندان بخش Google Voice در حساب کاربری توییتر خود، خبر ارائهی قابلیت تماس بر بستر آیپی را بهنوعی عمومی کرد. طبق اعلام جانستون، تماس VoIP هماکنون نیز ازطریق سرویس صوتی گوگل قابل اجرا است، اما ارائهی آن برای تمام کاربران، تا حداکثر یک هفتهی دیگر به طول خواهد انجامید.
ارائهی قابلیت تماس VoIP در سرویس صوتی گوگل، باتوجهبه زمان معرفی نسخهی بتا، زمان زیادی طول کشید. بههرحال، پس از عرضهی عمومی، کاربران گوگل خواهند توانست از اینترنت وایفای یا اینترنت بر بستر دیتا، برای برقراری تماس VoIP استفاده کنند.
استفاده از اینترنت WiFi برای تماس، این مزیت را دارد که کاربر دیگر به سیمکارت خود وابسته نباشد. بهعنوان مثال در موقعیتهایی که شبکهی موبایل در دسترس نیست، کاربر میتواند با اتصال به یک اینترنت پرسرعت، تماس خود را برقرار کند.
در زمان متصل بودن به شبکهی تلفن مخابراتی نیز، تماس بر بستر اینترنت وایفای کیفیت بهتری خواهد داشت و پایداری آن نیز بیشتر میشود. حتی برخی اپراتورهای کنونی سیمکارت در جهان، اتصال و تماس بر بستر وایفای را نیز به امکانات خود افزودهاند. با این قابلیت، کاربر تنها زمانیکه به اینترنت پرسرعت وایفای متصل نیست، از شبکهی خود سیمکارت برای تماس استفاده میکند.
سال ۲۰۱۸، سال سختی برای دنیای بلاکچین بود. شاید مهمترین اتفاق، این بود که تأثیر بالقوهی بلاکچین در تمامی کسبوکارها، به سوژهی مورد اشتیاق و البته اغراقآمیز سیلیکون ولی تبدیل شد. ارزش بیت کوین در سال گذشته حدود ۸۰ درصد کاهش یافت و وضعیت سایر سکههای دیجیتال هم بهتر از این نبود. بااینحال مبلغان داراییهای رمزنگاریشده، هنوز معتقد بودند که بلاکچین نسل آیندهی معماری نرمافزاری است و پلتفرمهای غیرمتمرکز و شفافی را پایهگذاری میکند.
به همین دلیل هم جای تعجب نبود که این هفته، بلاکچین موضوع بحث رهبران مالی جهان در اجلاس سالانهی مجمع جهانی اقتصاد در داووس سوئیس بود. گرچه مباحثات اخیر نسبت به سال قبل، از هیجان کمتری برخوردار بود.
صبح پنجشنبه، گروهی از رهبران فین تک جهان با استفانی مهتا سردبیر Fast Company، به گفتگو نشستند و طبیعتاً بلاکچین، سوژهی اول آنها بود. اما همهی این رهبران، افکار مشابهی دربارهی آیندهی این فناوری نداشتند.
طبق گزارشها، لورنت لی مال مدیرعامل PayU، با نگاهی مثبت و علاقهمند به فناوری بلاکچین نگاه میکرد. او معتقد بود که مفهوم کلی فناوری لجر توزیعشده (DLT)، راه را برای مفاهیم و عوامل بالقوهی دیگر باز میکند، به همین علت هم آنها روی بلاکچین سرمایهگذاری میکنند. کسبوکار PayU متعلق به شرکت رسانهای ناسپرس(Naspers) آفریقای جنوبی است که در چند سال اخیر، تحقیق و سرمایهگذاری روی استارتاپهای بلاکچین را آغاز کرده است.
لی مال همچنین به این نکته اشاره کرد که بانکها نیز در فرایندها و پردازشهای خود، از بلاکچین استفاده میکنند. بهعلاوه؛ از سال گذشته، خرید این سکهها برای مردم بسیار آسانتر شده است. وقتی این واقعیت را در نظر بگیریم که برخی سکههای دیجیتال پایدارتر، بیشتر با پول فیات در ارتباطند، متوجه میشویم که آینده، از آن ِاین تکنولوژی است.
یکی دیگر از اتفاقات سال گذشته، این بود که بلاکچین نخستین دورهی رشد و شاید معصومیت خود را پشت سر گذاشت. ما شاهد کلاهبرداریهایی بودیم که در قالب آیکو (ICO) رخ دادند. لی مال این موضوع را تصدیق کرد و به سایر حضار گفت:
شاید از هر ۱۰ عرضهی اولیهی سکه، نه مورد آن کلاهبرداری باشد. ولی دراینبین هنوز یک نفر هست که کار خود را درست انجام میدهد.
بااینحال به عقیدهی لی مال؛ در بازارهای نوظهوری که اقتصاد پرنوسانی دارند، ارزهای رمزنگاریشده میتوانند پایههای یک اقتصاد باثباتتر را بنا بگذارند. نباید فراموش کنیم که نوسانات ارزی در برخی از کشورها، بهمراتب بیشتر از فراز و نشیبهای بیت کوین است. او در پایان گفت:
درست است، ما به سمت نقطه یا حرکت میکنیم که مبادلات و ارزهای مبتنی بر بلاکچین، مستلزم وضع قوانین و مقررات مشخصی هستند. همین حالا هم این اتفاق در حال رخ دادن است.
اما گروه دیگری از شرکتکنندگان در جلسه، دیدگاه سختگیرانهتری نسبت به چشمانداز بلاکچین داشتند. حکمت ارسک، مدیرعامل و رئیس هیئتمدیره Western Union، صریحاً اذعان کرد که شاید بیتکوین، راه برای ثروتمند شدن بعضی از افراد باشد، اما به لحاظ اقتصادی فاقد ارزش است و ارزشی هم ایجاد نمیکند. ارسک معتقد بود که بهرغم انبوه گزارشها و مقالات مطبوعاتی، ارزهای دیجیتال فقط یک نیچ مارکت هستند: حدود ۲۰۰ هزار نفر از مردم از بیتکوین استفاده میکنند اما هفت میلیارد نفر دیگر میخواهند به خرید هرروزهی خود ادامه دهند.
آن کیرنز، معاون ارشد مستركارت نیز عقاید مشابهی داشت. به عقیدهی او، «بیتکوین مثل یک کالا رفتار میکند و در حال حاضر، شرایط تبدیلشدن به یک ارز رایج را ندارد». بااینحال کیرنز نگاه منفی خود را بهکل فناوری تعمیم نداد، چراکه مسترکارت نیز در حال ساخت بلاکچین های خصوصی خود است. کیرنز در این خصوص گغت:
ما بلاکچین مسترکارت را با بعضی از بزرگترین بانکهای جهان آزمایش میکنیم.
گرچه بهاحتمالزیاد، دولتها و سازمانهای مالی بزرگ از برنامههایی نظیر بیت کوین استفاده نمیکنند، اما هنوز هم برنامههای دیگر بلاکچین، میتوانند ارزش این فناوری را ثابت کنند. بهعنوانمثال همانطور که کیرنز اشاره کرد، در صنایع دارویی، یک دفتر کل یا لجر شفاف که همهچیز را ثبت میکند، به مردم اطمینان خاطر میدهد که داروی درستی را دریافت کردهاند. کیرنز در پایان گفت که مثالهایی ازایندست، کارایی بلاکچین را در زمینههای ارزش و راستیآزمایی و تعیین هویت نشان میدهند، اما به این معنی نیست که رمز ارزها، گزینهی مناسبی برای جایگزینی با پول فعلی مردم باشند.
مقالات مرتبط:
ممکن است نگاه منفی ارسک به فناوری ارزهای دیجیتال، ناشی از تجارب گذشتهی آنها باشد: پیشازاین شرکت Western Union، با مشارکت ارز دیجیتال ریپل، یک سیستم پرداختی بالقوه را تست کرده بود. ایدهی اصلی، دست یافتن به سیستمی بود که کارآمدتر از سیستم ۱۶۷ سالهی فعلی شرکت باشد. اما همانطور که اراک گفت، «ریپل هنوز به کارایی خاصی برای ما نداشته است.»
بااینحال هر سه رهبر و مدیر مذکور، فرصتها و امکانات فناوری بلاکچین را (باوجود مخالفت با ارزش بیتکوین)، تصدیق کردند. ارسک گفت:
ما در حال کار با این فناوری هستیم و چیزهای بیشتری یاد میگیریم.
کیرنز نکاه خوشبینانهتری داشت و گفت:
ما با یک گوی جادویی روبرو نیستیم، ولی این فناوری فوقالعاده مفید واقع میشود.
.: Weblog Themes By Pichak :.