یکی از تبلیغات مشهور لینکدین در سالهای اولیهی فعالیت، از چند اسلاید ساده و موسیقی آمادهای تشکیل میشد که از شاتراستاک خریده شده بود. آن تبلیغات بههیچوجه نشاندهندهی استارتاپی نبود که روزی غولی همچونمایکروسافت آن را بخرد. بههرحال، همان شرکت را درنهایت ردموندیها با قیمت ۲۷ میلیارد دلار خریدند که حدود ۵۰ درصد بیش از قیمتگذاری پیشین روی مجموع ارزش سهامش بود.
برخی کارشناسان مایکروسافت را بهدلیل خرید لینکدین، «احمق» توصیف میکنند؛ اما این شرکت در زمان مدیریتساتیا نادلا خریده شد؛ کسی که خریدهای معقولانهای را در تاریخ رهبری خود مدیریت کرده است. او به بازگرداندن مایکروسافت به روزهای اوج مشهور است؛ روزهای اوجی که تا پیش از مدیریت مدیرعامل نهچندان محبوب، یعنی استیو بالمر، کام مایکروسافت را شیرین کرده بود. بالمر تجربههای خرید اشتباه زیادی در کارنامهاش داشت. نمونهی بارز آنها، تصاحب نوکیا در سال ۲۰۱۳ با رقم ۷.۹ میلیارد دلار بود. بههرحال، نویسندهی مقالهی منبع، یعنی Lance Ng اعتقاد دارد احتمالا نادلا نیز اشتباه مشابهی با قیمتی ۳.۴ برابر بیشتر مرتکب شده است.
مقالههای مرتبط:
برندهی واقعی
تنها برندهی واقعی معاملهی خرید لینکدین، مؤسس و رئیسهیئتمدیرهی آن، یعنی رید هافمن بود. تنها ۴ ماه پیش از عقد قرارداد فروش، سهام لینکدین در یک روز افت ۴۴ درصدی را تجربه کرد؛ افتی که بهدلیل خبر اعلامشده ازطرف خودِ شرکت، مبنی بر عملکرد ضعیف مالی و کاهش پیشبینیها برای آینده ایجاد شد.
پس از کاهش ارزش سهام لینکدین، هافمن حدود یک میلیارد دلار از ثروت شخصیاش را ازدست داد که در آن زمان، یکسوم از کل ثروتش محسوب میشد. وقتی به چند سال بعد و ۱۳ژوئن۲۰۱۶ میرسیم، سهام شرکت پس از اعلام ادغام با مایکروسافت، حدود ۵۰ درصد افزایش یافت. درنتیجه، ثروت هافمن رشد ۸۰۰ میلیون دلاری را تجربه کرد. بهعلاوه، او ۴ ماه پس از ادغام با مایکروسافت، به هیئتمدیرهی آن شرکت راه یافت.
ارزش سهام لینکدین قبل و پس از واگذاری
لینکدین طبق هر محاسبه و معیاری، شرکت موفقی محسوب نمیشد. حتی با وجود ادعاهای زیاد دربارهی رشد کاربران، بازهم این شبکهی اجتماعی آنطور که باید و شاید شکل نگرفت. درواقع، حتی داشتن صدها میلیون نفر کاربر نیز برای شرکت هافمن مفید نبود؛ چون برنامهی صحیحی برای درآمدزایی از آن نداشتند. دراینصورت، آن تعداد کاربر فقط هزینهای اضافی برای شرکت هستند و مدیریت پلتفرم و رفتارهای اشتباه کاربران را دشوارتر میکنند.
نگاهی به آمارهای گذشته دربارهی شبکهی اجتماعی اختصاصی کسبوکار، نشان میدهد درآمدزایی آن برای سهامداران، مانند ارزش سهام، نوسان زیادی داشته است. البته، نمیتوان این نتیجهگیریها را بهسرعت و بدون درنظرگرفتن شرایط بازار تأیید کرد. برای بررسی بهتر وضعیت لینکدین، میتوان آن را با فیسبوک مقایسه کرد که دقیقا یک سال بعد از آنها، وارد فهرستهای سهام شد. فیسبوک از آن زمان، تقریبا روندی صعودی داشته است؛ درحالیکه لینکدین روندی صعودینزولی (Whip-Saw) داشت. روند آشفته و نوسان عملکرد لینکدین به چه دلیل است؟ بدبیاری یا شرایط بد بازار یا مدیریت اشتباه؟
روند صعودینزولی لینکدین در درآمد بهازای هر سهم
ریشهیابی مشکلات
پس از سقوط ۴۴ درصدی ارزش سهام لینکدین، مقالههای متعددی دربارهی آن شکست نوشته شد. بازخوانی برخی از آن مقالهها، برای ادامهی بررسی روند کنونی خالی از لطف نیست.
تنوع برندها
لینکدین در گذشته و اکنون، اپلیکیشنهای متعددی با برندهای گوناگون داشته است. برخی از آنها که مشهورتر هستند، عبارتاند از: Job Search ،SlideShare ،Learning Recruiter ،Sales Navigator و Elevate .Elevate یکی از سرویسهای جدیدی است که با شعار عرضهی محتوای حرفهای بهمنظور افزایش اعتبار شغلی فعالیت میکند. Pulse نیز برند معروف دیگری بود که در سال ۲۰۱۷، بهنوعی در اپلیکیشن اصلی ادغام شد.
درواقع، ایدهی ارائهی چندین سرویس مشابه به کاربران جالب است؛ اما قطعا باید بهتر از این اجرا شود.
مقایسهی درآمد بهازای هر سهم در فیسبوک (آبی) و لینکدین (نارنجی)
ادغام و مقیاسدهی ضعیف
لینکدین شرکتهای زیادی برای معرفی و عرضهی سرویسهای مختلف خرید؛ اما در استفادهی کاربردی از آنها موفق نبود.
در ژوئیهی۲۰۱۴، لینکدین سرویس Bizo را به قیمت ۱۷۵ میلیون دلار بهمنظور ساخت محصولی برای ساخت لیدهای B2B خرید. آن اپلیکشین یک سال بعد، بهکلی ازبین رفت؛ چون طبق اعلام مدیرعامل وقت، یعنی جف واینر، منابعی بیش از مقدار تخمینزدهشده نیاز داشت.
در سال ۲۰۱۵، لینکدین بزرگترین خریدش را انجام داد و لیندا را با پرداخت ۱.۵ میلیارد دلار تصاحب کرد. سرویس آموزشی Lynda.com خرید بزرگ شرکت بود که یک سال بعد، طبق نتیجهگیریهای تیم مدیریتی و واینر، توسعه و مقیاسدهی آن نیازمند سرمایهگذاریهای کلانتر شناخته شد.
تبلیغات گران و مزاحم کاربران
کارشناسان تبلیغات در همان سال ۲۰۱۴ نیز به نامناسببودن پلتفرم تبلیغاتی لینکدین اشاره میکردند. طبق نظر آنها، داشبورد مدیریتی با کارایی اندک و هزینهی هنگفت بهازای هر کلیک و تحلیل ضعیف ایرادات پلتفرم لینکدین بودند. مقایسهی پلتفرم تبلیغاتی و داشبورد آن در لینکدین با بزرگانی همچون گوگل، فیسبوک و توییتر نشان میدهد آن کارشناسان تاحدودزیادی در اظهارنظرشان حق داشتهاند.
قیمت تبلیغات کلیکی در شبکههای مختلف
ارزشگذاری بیشازحد
سهام لینکدین تا پیش از سقوط تاریخی در سال ۲۰۱۴، با تخمین ۵۰ برابری درمقایسهبا درآمد آتی خریدوفروش میشد. در آن زمان، آمار توییتر ۳۰ و فیسبوک ۳۴ و گوگل ۲۱ برابر بود. درواقع، لینکدین یکی از سهامهای گران دنیای فناوری محسوب میشد.
پس از کاهش ناگهانی ارزش سهام لینکدین، تحلیلگران بازهم اعتقاد داشتند سهام باید ۳۰ درصد بیشتر ریزش کند. باوجوداین، مایکروسافت با ۵۰ درصد افزایش قیمت لینکدین را خرید؟ چرا مایکروسافت چنین شرکتی را خرید؟
مقایسهی ارزش سهام فیسبوک (آبی) با لینکدین (نارنجی)
نسخهی درمانی یا اشتباه مایکروسافت در لینکدین
نادلا پس از خرید لینکدین، در ایمیلی داخلی به کارمندان اعلام کرد هدفش از خرید آن شبکهی اجتماعی ایجاد شبکهای پویا با ترکیب اطلاعات حرفهای موجود در شبکهی عمومی لینکدین و همچنین دادههای دریافتشده از آفیس 365 و داینامیکس بوده است.
مدیرعامل ردموندیها ادعا میکرد با اجرای شبکهی مذکور، مایکروسافت میتواند پروژهای کنونی کاربر را تشخیص دهد و با استفاده از لینکدین، افراد متخصص آن حوزه را به او معرفی کند. درنهایت، کمک موردنیاز برای پیشبردن پروژه یا معرفی مقالههای مفید از فید خبری لینکدین، به کاربر کمک میکرد. چنین طرحی، دو سؤال در ذهن ایجاد میکند.
امروزه، اکثر کاربران باتجربهی لینکدین میدانند این شبکه پر از پروفایلهای تقلبی با ادعاهای دروغین دربارهی تخصصها است. سؤال اول این است که چگونه میتوان متخصصان را در چنین شبکهای شناسایی و تأیید کرد؟ بهعلاوه، مشاهدهی پروژههای شخصی کاربران و ورود به آن دادهها، مسائلی همچون نقض حریم خصوصی یا رازداری داخل سازمانی را بههمراه خواهد داشت. سؤال دوم این است که مایکروسافت کاربران خود را در آفیس 365 ردگیری میکند؟ این حرکت غیرقانونی نیست؟
مقایسهی آفیس 365 و G Suite
بههرحال، تاکنون از اطرافیان خود نشنیدهایم که فردی حین کار روی پروژهای در آفیس 365، با پیشنهاد مقاله یا متخصص مشاور روبهرو شود. احتمالا آن برنامهریزی و چشمانداز مایکروسافت بهدرستی پیش نمیرود. حتی با وجود درست پیشرفتن برنامهی نادلا، برای مایکروسافت و لینکدین سودآوری زیادی بههمراه نخواهد آمد و این شرکت خطر قوانین ضدانحصار را تجربه میکند.
وقتی ردموندیهای آفیس 365 را معرفی کردند، هدف اصلی رقابت با محصول گوگل، یعنی G Suite بود که برای کسبوکارهای کوچک انتخابی مناسب محسوب میشد. آن هدف مایکروسافت تاحدودی محقق شد و سهم جهانی آفیس 365 از ۷.۷ درصد در مدت ۴ سال به ۵۶.۳ درصد رسید. درمقابل G Suite از سال ۲۰۱۶، تنها سهم ۲۵ درصدی خود را حفظ کرده است.
قیمت تبلیغات نمایشی در شبکههای مختلف
با وجود موفقیت آفیس 365 در بهدستگرفتن بازار خدمات اداری ابری و موفقیت نادلا در استراتژی و اتصال سرویسها به یکدیگر، بههرحال مسئلهی همیشگی مایکروسافت، یعنی مقابله با انحصار را بههمراه خواهد داشت.
نکتهی مهم دیگر در رقابت خدمات ابری گوگل و مایکروسافت آن است که حتی کارمندان لینکدین پیش از فروختهشدن شرکت به ردموندیها، از خدمات گوگل استفاده میکردند. ابزارهایی همچون جیمیل، تقویم گوگل،گوگل درایو و سرویسهای مشابه، تمامی نیازهای آنها را برطرف میکرد. حتی دو سال پس از خرید و ادغام نیز، تیم مایکروسافت تلاش میکرد کارمندان لینکدین را بهسمت آفیس 365 ببرد. تلاشهای مذکور، این سؤال را ایجاد میکند: اگر مایکروسافت نتوانست کارمندان لینکدین را به استفاده از خدمات ابریاش تشویق کند، چگونه کاربران جهانی را به این مسیر کوچ خواهد داد؟
علاوهبر آنچه گفته شد، مشکلات خرید و ادغامهای پیشین لینکدین هنوز پابرجا بود و با فروختهشدن به مایکروسافت، مشکلات مالی بر دوش ردموندیها افتاد.
مایکروسافت ناجی لینکدین خواهد بود؟
مایکروسافت دو سال پس از خرید لینکدین ادعا میکرد خریدش موفقیتآمیز بوده است. آنها درآمد شبکهی اجتماعی جدید خود را هر ۳ ماه یکبار بیشازپیش اعلام میکردند. البته، باید توجه کرد ردموندیها در نشستهای خبری خود، تنها به درآمد اشاره میکردند؛ درحالیکه لینکدین هنوز برای آنها ضرر محسوب میشد. دلیل متضررشدن نیز، قیمت گزاف ۷.۸۹ میلیارد دلاری بود که برای شبکهی اختصاصی کسبوکار پرداخت شد.
نادلا درکنار واینر (چپ) و هافمن (راست)
در سال مالی ۲۰۱۷، لینکدین درآمد ۲.۳ میلیارد دلاری را به مایکروسافت تزریق کرد. البته، پس از کسر موارد مختلف و هزینههای متفرقه، ضرر ۹۲۴ میلیون دلاری برای لینکدین ثبت شد. در سال ۲۰۱۸ نیز، وضعیت به همین صورت بود و با وجود درآمد تقریبا دوبرابری، یعنی ۵.۳ میلیارد دلار، ضرر عملیاتی ۹۸۷ میلیون دلاری گزارش شد.
دلیل اصلی تبدیل درآمد لینکدین به خسارت برای مایکروسافت، مفهومی در حسابداری بهعنوان استهلاک است. ردموندیها پیشبینی میکنند استهلاک لینکدین تا ۲۰ سال آینده ادامه خواهد داشت. البته، بیشترین اثر آن در ۷ سال اول رخ میدهد.
حقایق بالا نشان میدهد خرید لینکدین با قیمتی ۵۰ درصد بیشتر از ارزشگذاری پیشین سهام، نه براساس ارزش واقعی، بلکه براساس مفهومی با نام Goodwill بهمعنی تقریبی «امید به آیندهی سرمایهگذاری» بوده است. آن ارزش برای لینکدین در زمان خرید حدود ۱۶.۸ میلیارد دلار بود. در تعاریف مالی و اقتصادی، حتی پس از آنکه استهلاک ۷.۸۹ میلیارد دلاری لینکدین برای مایکروسافت پایان یابد، شرکت هنوز در ضرر ۱۶.۸ میلیارد دلاری قرار خواهد داشت.
کاملا روشن است که مایکروسافت برای اثبات باارزشبودن خرید لینکدین، راهی طولانی درپیش دارد. بهنظر میرسد سهامداران شرکت نیز به همین نتیجه رسیده باشند.
یکی از بازیگران مهم دیگری که در بررسی سوددِه یا ضرردِه بودن لینکدین نقش ایفا میکند، شخص ساتیا نادلا است. در سال ۲۰۱۸، مایکروسافت در سندی رسمی اعلام کرد فعالیت لینکدین یکی از ۶ فاکتور مؤثر در سهام بازدهی خواهد بود که به نادلا و ۴ مدیر ارشد دیگر اهدا میشود. سهام بازدهی یکسوم از حقوق و پاداش نادلا را در سال مالی ۲۰۱۸ تشکیل میداد. این بررسی برای دورهی ۳ ساله انجام خواهد شد؛ اما سهام بازدهی فقط در سال ۲۰۲۰ پرداخت میشود.
در نگاه اول، وابستهکردن اشخاص و واحدهای اصلی رهبری مایکروسافت به بازدهی لینکدین، نکتهای منطقی محسوب میشد؛ چراکه بههرحال، شبکهی اجتماعی کسبوکار بزرگترین خرید تاریخ ردموندیها بود. البته، تمامی این برنامهها ظاهر دیگری هم دارند که شاید به آنچه گفتیم، شباهت زیادی نداشته باشد.
واینر در زمان اعلام خبر فروختهشدن شرکت به مایکروسافت، اعلام کرد نادلا قول مستقلبودن لینکدین را به او داده است. اکنون، او مستقیما به نادلا گزارش میدهد. حال، این سؤال بهوجود میآید: چگونه وقتی پاداش رئیس به عملکرد شما وابسته است، عملیات مستقل خواهید داشت؟ علاوهبر آن، وابستگینداشتن مدیران اصلی لینکدین، یعنی هافمن و واینر، وابستهکردن مدیران مایکروسافت به عملکرد آن شرکت، بهخودی خود عجیب محسوب میشود.
عوامل مؤثر مایکروسافت برای سنجش عملکرد لینکدین و نتیجهگیری از آن نیز عجیب است. در آن عوامل، تعداد دفعاتی که کاربران از لینکدین استفاده میکنند و زمان استفادهی آنها، بهصورت مستقیم در حقوق دریافتی نادلا و مدیران ارشد دیگر تأثیر خواهد گذاشت. کاملا روشن است که چنین عواملی تأثیری از درآمدزایی لینکدین نمیگیرند و وابستهبودن آمارها به آنها، کمی عجیب بهنظر میرسد.
نکتهی درخورتوجه دیگر در درآمدزایی لینکدین، قیمت نمایش تبلیغات و کلیک روی آنها است. نمایش تبلیغات در این شبکهی اجتماعی قیمتی رقابتی با شبکههای دیگر دارد؛ اما هزینهی کلیک روی هر تبلیغ هنوز بسیار گران است. بهعلاوه، شفافیت لازم دربارهی آمارهای افزایش درآمد لینکدین نیز وجود ندارد. درواقع، مشخص نیست این شبکهی اجتماعی با وضعیت گفتهشده، چگونه درآمدش را در ۳ ماهههای پس از فروختهشدن به مایکروسافت افزایش داده است. دلیل شفافنبودن نیز آن است که لینکدین بهعنوان زیرمجموعهای از واحد «فرایندهای کسبوکار و خلاقیت» مایکروسافت فعالیت میکند و ردموندیها، تعهدی به ارائهی آمار دقیق آن ندارند.
بههرحال، سال ۲۰۲۰ بسیار نزدیک است و نتیجهی بررسیهای هرچند غیرمنطقی مایکروسافت دربارهی لینکدین و پاداش حاصل از آن برای نادلا و دیگر همکارانش، بهزودی اجرایی خواهد شد.
دیدگاه شما چیست؟ آیا مایکروسافت میتواند از لینکدین بهطور چشمگیری درآمدزایی کند یا از ترکیب آن با سرویسهای دیگر، کسبوکار پررونقتری بسازد؟
بامداد روز دوشنبه یکم بهمن، جهان بار دیگر ماهگرفتگی کاملی را شاهد بود. در برخی از نقاط جهان که آسمان شب منظرهای صاف و بدون ابر داشت، بسیاری از مردم عادی درکنار عکاسان نجوم منظرهای زیبا از ماه خونین را شاهد بودند.
عکس ترکیبی زیبایی از مراحل مختلف شکلگیری ماه خونین از اَبَر ماه در خسوف شب یکشنبه بهوقت لسآنجلس
پیشتر در پنجم مرداد سال جاری نیز، پدیدهای مشابه رخ داد که طولانیترین ماهگرفتگی قرن بیستویکم لقب گرفت. ماهگرفتگی اخیر نیز یکی از انواع پدیدههای بزرگ در سال ۲۰۱۹ بود که در ساعت ۷ صبح دوشنبه بهوقت ایران آغاز شد. این پدیده در بسیاری از نقاط جهان ازجمله ایران، بهصورت جزئی رصد شد؛ اما در برخی از شهرهای غربی جهان نظیر، نیویورک آمریکا، با وجود سرمای شدید هوا فرصت خوبی برای مشاهده و ثبت تصاویری بهیادماندنی از این رویداد نجومی فراهم شد.
دلیل وقوع ماهگرفتگی (خسوف) قرارگرفتن زمین در میان ماه و خورشید است؛ بدینترتیب سایهی زمین روی تنها قمر این سیاره میافتد. این پدیده درست عکس خورشیدگرفتگی (کسوف) است که در آن، ماه میان خورشید و زمین قرار میگیرد و سایهی تاریک ماه قسمتهایی از چهرهی زمین را در خود میپوشاند.
ماهگرفتگی اخیر بنابر دلایلی درخورتوجه بود؛ چراکه در هنگام ظهور اَبَر ماه رخ داد. اَبَر ماه به شرایطی اطلاق میشود که ماه بیشتر از حدمعمول به زمین نزدیک میشود. تشخیص اَبَر ماه برای چشم غیرمسلح بسیار مشکل است. همین قضیه انگیزهی ستارهشناسان را برای رصد این پدیدهی زیبا دوچندان میکرد؛ پدیدهای که برخی آن را «اَبَر ماه خونین» نامیدند.
دو رویداد اَبَر ماه دیگر نیز در سال جاری میلادی رخ خواهند داد: اولی قرار است خورشیدگرفتگی کاملی در ژوئیه باشد که در نیمکرهی جنوبی رخ میدهد و دیگری خورشیدگرفتگی از نوع «حلقهی آتش» است که در اواخر سال ۲۰۱۹ در بخشهایی از آسیا رصد خواهد شد.
بااینحال، هنوز کسی نمیداند چه شگفتیهای اخترشناسی دیگری در سال ۲۰۱۹ در انتظار ما خواهند بود. هماینک از شما همراهان زومیت دعوت میکنیم لحظاتی را به تماشای این تصاویر بدیع از ماهگرفتگی روز دوشنبه بنشینید.
منظرهی خسوف در شب یکشنبه از واشنگتن (بهوقت محلی)
مردی درحالتصویربرداری از ماهگرفتگی در مدلین کلمبیا
لحظاتی از رویداد ماهگرفتگی در واشنگتن
ماه بر فراز دژ باستانی آرگوس در لاریسای یونان
ماه در میان نورپردازی خیابانی شهر مونتهویدئوِ اروگوئه
منظرهی ماه کامل در منهتن نیویورک
ماه در شهر پراگ جمهوری چک
اَبَر ماه خونین بر فراز شهر کُلن آلمان
مردمی که در شهر وین اتریش درحالثبت تصاویری از ماهگرفتگی کامل هستند
اگر در هفتههای گذشته به شبکههای اجتماعی مختلف توجه کرده باشید، قطعا با چالش ۱۰ سال (10Year Challenge) آشنایی دارید. در این چالش جالب، تصاویر مختلف در موضوعهای متنوع از سال ۲۰۰۹ و ۲۰۱۹ را کنارهم قرار میدهند تا تغییرات یک دهه را مشخص کنند. چالش ۱۰ سال از تصاویر اشخاص مهم تا مکانهای تاریخی و برندهای تولیدکننده را شامل میشود.
مقالهی مرتبط:
البته شاید این چالش در نوع خودروسازی، برای بسیاری از ایرانیها بیشتر باعث ناراحتی باشد. تنها کافی است تصاویر خودروهای داخلی مدل ۱۰ سال پیش و امروز را کنارهم قرار دهیم تا تغییر درخورتوجه قیمت و حتی کاهش کیفیت و حذف برخی تزیینات ظاهری بدنهی خودرو، سؤالهای فراوان ایجاد کند. یافتن جواب این سؤالها اگر خیلی خوشبین باشیم، نیازمند عبور از هفتخان رستم است. باوجوداین، چالش تغییر ۱۰ سال در خودروهای خارجی بسیار تفاوت دارد و شاید در بسیاری از این مدلها، تنها مشخصهی ثابت مدل ۱۰ سال پیش با امروز، قیمتگذاری مناسب و منطقی باشد. در این مقاله، با مراجعه به مطلب جالب وبسایت موتور وان، چالش ۱۰ سال را روی تعدادی از محبوبترین خودروهای جهان مثل تویوتا کمری، هوندا سیویک، فورد موستانگ، بیامو سری 3 و... پیاده میکنیم.
قیمتهای نوشتهشده به مدل استاندارد و پایهی هر خودرو مربوط هستند.
بیامو سری 3
قیمت مدل ۲۰۰۹: حدود ۳۷ هزار دلار
قیمت مدل ۲۰۱۹: حدود ۴۱ هزار دلار
اگر واقعبین باشیم، مدل E90 یکی از نسلهای ناکام سری 3 بیامو است؛ بهویژه اینکه E90 مجبور بود جای خالی E46 را پر کند. با نگاهی کوتاه به طراحی این مدل، کاملا میتوان دلیل محبوبنبودن سری 3 کد E90 را درک کرد: نمای روبهرو با چراغهای ساده و جلوپنجرهی قلوهای بزرگتر از E46، اصلا جذاب نیست. خط تیز جانبی با رینگها و طراحی چراغهای عقب همخوانی ندارد. درواقع، بیامو E90 سری 3 در تیپ استاندارد و پایه هیجانانگیز نیست. البته، این ایرادها تاحدودی در M3 برطرف شد. نسل هفتم سری 3 سال گذشتهی میلادی در نمایشگاه خودروپاریس رونمایی شد. G20 قطعا جذابتر از E90 و تغییرات ۱۰ ساله کاملا مشخص است. جلوپنجرهی عریض شاید کمی جای بحث داشته باشد؛ اما بخشهای دیگر بدنه، بهخوبی کنارهم قرار میگیرند. چراغهای جلویی باریک درکنار فناوری LED و طراحی زاویهدار، نظر هر بینندهای را جلب میکنند. همچنین، خط طولی جانبی بدنه پیوند زیبایی بین گِلگیر جلو و عقب ایجاد کرده است و چراغهای عقب را باید یکی از بهترین طراحیهای بیامو تابهامروز دانست. بیامو M3 مدل ۲۰۰۹ پیشرفت درخورتوجهی دربرابر E90 بود؛ بنابراین، باید دید M3 در G20 چه وضعیتی خواهد داشت.
شورولت سیلورادو
قیمت مدل ۲۰۰۹: حدود ۱۹ هزار دلار
قیمت مدل ۲۰۱۹: حدود ۲۹ هزار دلار
مدل ۲۰۰۹ از وانت پرطرفدار شورولت سیلورادو (Silverado) نمونهای کامل از طرح سادهی پیکاپ استاندارد آمریکایی است. بهجرئت میتوان گفت سیلورادوی ۲۰۰۹ هیچ بخش ویژهای برای جذابیت بصری ندارد و حتی با اضافهکردن بستهی اسپرت Z71 نیز وضعیت تغییر نخواهد کرد. طرح جعبهای در نمای روبهرو و عقب و استفاده از تزیینات کروم فراوان و رینگهای پنجپرهی نقرهای، دستور ساخت هر وانت معمولی آمریکایی است. شاید تنها ویژگی جذاب سیورادو مدل ۲۰۰۹، رنگ قرمز بدنه باشد. با اینکه جدیدترین نسل و مدل ۲۰۱۹ از سیلورادو تغییرات چشمگیری کرده؛ اما بسیاری از کارشناسان آمریکایی، طرفدار ظاهر جدیدش نیستند. هیئتتحریریهی موتور وان طراحی مدل جدید را با عبارت «تماشای آن مشکل است» توصیف کردهاند؛ اما شورولت سیلورادو ۲۰۱۹، چه زیبا یا زشت، قطعا منحصربهفرد و خاص است. درمجموع، شاید طراحی این پیکاپ زیبا نباشد؛ اما در بین مدلهای دیگر، توجه بیشتری را جلب میکند. سیلورادو ۲۰۱۹ در تیپ Taril Boss با حذف تزیینات کروم و انتخاب نمونهی سیاهرنگ درکنار لاستیکهای بزرگ آفرود، نمای جذابتری دارد. درهرصورت، سیلورادوی امروز دربرابر مدل ۲۰۰۹، پیشرفت زیادی کرده است.
رم 1500
قیمت مدل ۲۰۰۹: حدود ۲۲ هزار دلار
قیمت مدل ۲۰۱۹: حدود ۳۱ هزار دلار
مدل ۲۰۰۹ پیکاپ رم 1500 طراحی زیبایی داشت. میتوان گفت 1500 دربرابر شورولت سیلورادو و فورد F-150 زیباتر و ظاهر متفاوتتری داشت. جلوپنجرهی بزرگ کروم درکنار چراغهای افتاده، امضای این پیکاپ در ۱۰ سال گذشته بود و نسخههای دیگر آن با تکیه بر همین الگو عرضه شدند. مدل ۲۰۱۹ پختهتر شده است؛ ولی هنوزهم جلوپنجرهی بزرگ با تزیینات کروم در مدل جدید وجود دارد؛ با این تفاوت که چراغهای جلو باریکتر و تهاجمیتر شدهاند. در نسخههای مختلف با آپشنهای متنوع، ظاهر رم 1500 جدید کمی تغییر میکند؛ اما درمجموع، پیکاپ مدرن و زیبا و جذابی است.
دوج چلنجر
قیمت مدل ۲۰۰۹: حدود ۲۲ هزار دلار
قیمت مدل ۲۰۱۹: حدود ۲۷ هزار دلار
نسل سوم دوج چلنجر (Challenger) پس از ۲۵ سال غیبت در سال ۲۰۰۸ رونمایی شد. چلنجر ۲۰۰۹ با طراحی جذاب و عضلانی درکنار پیشرانهی ۸ سیلندر Vشکل با قدرت ۴۲۵ اسببخار در تیپ SRT8، به تمام خواستههای علاقهمندان پاسخ کامل داد. درحقیقت، طراحی چلنجر بهقدری زیبا است که هنوزهم پس از گذشت سالها از عرضهی نسل سوم، جذابیت دارد؛ بههمیندلیل، این مدل همچنان در نسل سوم با تغییرات ظاهری و فنی جزئی تولید میشود. شاید تولید یک مدل خودرو در طول ۱۰ سال عجیب باشد؛ اما زمانیکه تقاضا برای آن وجود داشته باشد، مقامهای دوج به تولید عجولانه نسل چهارم چلنجر نیازی نخواهند داشت و به نسخههای خاص مثل دیمن (Demon) و هلکت و رِدآی (Redeye) بسنده میکنند.
فورد موستانگ
قیمت مدل ۲۰۰۹: حدود ۲۱ هزار دلار
قیمت مدل ۲۰۱۹: حدود ۲۷ هزار دلار
نسل پنجم فورد موستانگ با کد S-197 و طراحی مشابه با نمونههای کلاسیک، در سال ۲۰۰۵ عرضه شد. موستانگ ۲۰۰۹ جرقهای بود که احیای دوج چلنجر و شورولت کامارو را آغاز کرد؛ اما طرفداران بین پونیکار آمریکایی اختلاف هم وجود داشت. بسیاری از افراد طراحی موستانگ ۲۰۰۹ با الهام از مدل دههی ۱۹۶۰ را تحسین میکردند؛ اما برخی نیز طراحی نمای عقب آن را نقد کردند. موستانگ ۱۰ سال پیش برخلاف امروز، خودرویی عضلانی با مهندسی ساخت سادهتر بود؛ محورعقبی صلب که با کمک پیشرانهی ۶ یا ۸ سیلندر Vشکل بهحرکت میافتد. نسخه GT موستانگ ۲۰۰۹ از پیشرانه ۴.۶ لیتری ۸ سیلندر ۳۰۰ اسببخار میگرفت. باوجوداین، نمونهی تولیدمحدود شلبی GT500KR که هفتهی گذشته نسل جدیدش رونمایی شد، از پیشرانهی ۵.۴ لیتری سوپرشارژ V8 با قدرت ۵۵۰ اسببخار استفاده میکرد. فورد موستانگ ۲۰۱۹ درمقایسهبا مدل ۲۰۰۹، تغییرات فراوانی کرده است. برای مثال، موستانگ بازار بیشتری پیدا کرده و هماکنون، پرفروشترین خودروِ اسپرت کوپهی جهان است. در طراحی مدل ۲۰۱۹، هنوزهم در طراحی چراغهای عقب کمی وفاداری به گذشته دید میشود؛ اما بهطورکلی، موستانگ مدرن با مدل کلاسیک دههی ۱۹۶۰ مقایسهکردنی نیست. شلبی GT500 مدل ۲۰۲۰ جدیدترین نسخه از سری موستانگ است که احتمالا بیش از ۷۰۰ اسببخار قدرت خواهد داشت.
هوندا سیویک
قیمت مدل ۲۰۰۹: حدود ۱۶ هزار دلار
قیمت مدل ۲۰۱۹: حدود ۱۹ هزار دلار
سیویک ۲۰۰۹ قطعا خودروِ زیبایی نیست؛ اما دربرابر دیگر مدلهای کامپکت آن دوران متفاوتتر بود. برگ برندهی هوندا سیویک ۲۰۰۹، سواری هیجانانگیز و عملکرد فنی فوقالعاده بود. تیپ Si از پیشرانهی ۲ لیتری با قدرت ۱۹۷ اسببخار و جعبهدندهی دستی ۶ سرعته استفاده میکرد. نسل هشتم سیویک دربرابر مدل ۲۰۱۹ و نسل دهم، تغییرات فراوان فنی و ظاهری بهخود دیده است. مدل ۲۰۱۹ سیویک مانند مدل ۲۰۰۹، در نسخههای کوپه و سدان و هاچبک عرضه میشود؛ اما در بخش طراحی نگاهی عمیقتری به گذشته داشته است. بااینحال، سیویک، بهویژه در نسخه هاچبک، جوانپسند است. در بخش قوای فنی، پیشرانهی ۲ لیتری با توربوشارژر همراه شده است. درکنار تمام تغییرات هوندا سیویک از سال ۲۰۰۹ تا سال ۲۰۱۹ که نسل هشتم تا دهم را شامل میشود، بهترین اتفاق تولید نسخهی پرفرمنس تایپ R مجهز به پیشرانهی ۲ لیتری توربوشارژ با قدرت ۳۰۶ اسببخار است. احتمالا در سال ۲۰۲۹ هم، سیویک خودروِ کوچک تمامعیاری خواهد بود.
هیوندای سانتافه
قیمت مدل ۲۰۰۹: حدود ۲۳ هزار دلار
قیمت مدل ۲۰۱۹: حدود ۲۵ هزار دلار
سانتافه ۲۰۰۹ با معمولیترین طراحی ممکن برای مدل کراساور عرضه شد: دو بخش جلو و عقب جعبهمانند بهاضافه کاپوت و اتاق. طراحان هیوندای با قراردادن نشان این شرکت در جلوپنجره، کارش را بهپایان رساندهاند. سانتافه ۲۰۰۹ بیشک یکی از طراحیهای یکنواخت و تکراری خودروسازی را دارد؛ اما ۱۰ سال بعد، تیم طراحی هیوندای با استخدامافراد جدید و کسب تجربهی بیشتر، سانتافهی جذابتری تولید کردهاند. هیوندای سانتافه جدید با چراغهای باریک جلو و هماهنگ با جلوپنجرهی ۶ ضلعی، خطوط پیچیده در گِلگیرها، پنلهای جانبی، رینگهای زیباتر و ابعاد بزرگتر، با کراساور معمولی فاصلهی زیادی دارد.
لکسوس RX
قیمت مدل ۲۰۰۹: حدود ۳۹ هزار دلار
قیمت مدل ۲۰۱۹: حدود ۴۵ هزار دلار
دَه سال پیش، فیسلیفت نسل دوم لکسوس RX روزهای آخر فروشش را پشتسر میگذاشت تا نسل سوم از راه برسد. در آن زمان، RX بازیگر مهمی در کلاس کراساورهای لوکس بود که با بهروزرسانی سال ۲۰۰۹، جایگاه بهتری هم پیدا کرد. باتوجهبه زبان طراحی جدید لکسوس، مدل جدید RX هیچ شباهتی به نمونهی ۱۰ سال پیش ندارد؛ زیرا RX مدل ۲۰۱۹ با تمرکز ویژه بر خطوط تیز طراحی شده است. جلوپنجرهی مدرن لکسوس یکی از ویژگیهای خاص RX مدل ۲۰۰۹ را ازبین برده است. با مدل قدیمی امکان رانندگی بدون جلبتوجه وجود داشت؛ اما با RX جدید این کار امکان ندارد.
تویوتا کمری
قیمت مدل ۲۰۰۹: حدود ۲۰ هزار دلار
قیمت مدل ۲۰۱۹: حدود ۲۵ هزار دلار
بهدلیل خاصیت محصولات تویوتا در استهلاک کم و عمر طولانی و کیفیت ساخت بینظیر، هنوزهم مدل ۲۰۰۹ کمری در خیابانهای کشورهای مختلف دیده میشود. در نگاه اول، شاید کمری ۲۰۰۹ سدانی معمولی بهنظر برسد؛ اما اگر بیشتر دقت کنیم، این مدل چندان هم زشت نیست. درست مانند خودروهای ژاپنی آن سالها، در طراحی کمری بر خطوط ملایم و دایرهوار تمرکز شده که ظاهر آن را کمی هم اسپرت نشان میدهد. کمری با فروش ۳۵۶،۸۲۴ دستگاه، پرفروشترین خودروِ تویوتا در سال ۲۰۱۷ بود. از سال ۲۰۱۰ تاکنون، خودروهای کراساور و شاسیبلند پرچمدار بودهاند و بهنظر میرسد تیم طراحی تویوتا برای جذب مشتریهای بیشتر به سدان، ظاهر کمری را تهاجمیتر و اسپرتتر کرده است. برخلاف مدل ۲۰۰۹، کمری جدید در تمام بخشها به تزیینات و خطوط تهاجمی پناه برده و قطعا سدانی جذابتر از گذشته است. وجود انواع امکانات رفاهی و تجهیزات ایمنی مدرن بهصورت استاندارد در کمری ۲۰۱۹، مصداق تلاش ژاپنیها برای فروش بیشتر این سدان خوشساخت است.
تویوتا راو4
قیمت مدل ۲۰۰۹: حدود ۲۳ هزار دلار
قیمت مدل ۲۰۱۹: حدود ۲۴ هزار دلار
در سال ۲۰۰۹، تویوتا نسل سوم RAV4 را تولید میکرد که آغازی برای محبوبیت این مدل بود. ظاهر راو4 قدیمی منحصربهفرد نبود و بیشتر برای جذب مشتریها محافظهکارانه طراحی شده بود. سال ۲۰۰۹، از این مدل ۱۷۰،۰۰۰ دستگاه فروخته شد؛ اما در سال ۲۰۰۸، این میزان به ۴۲۷،۰۰۰ دستگاه رسید. همچون بیشتر خودروهای تولیدی تویوتا مدل ۲۰۱۹ کراساور RAV4 هم درمقایسهبا ۱۰ سال پیش دگرگون شده است. نسل پنجم تویوتا راو4، احتمالا تهاجمیترین و خاصترین طراحی را در تاریخ این مدل دارد. باید دید با طراحی جدید، فروش این مدل در سال ۲۰۱۹ به ۵۰۰،۰۰۰ دستگاه میرسد یا خیر.
شنیدهها حاکی از آن است که ظاهرا اپل (Apple) قصد دارد نمایشگرهای LCD را از آیفونهایش حذف کند و این حرکت با آیفونهای ۲۰۲۰ آغاز خواهد شد. براساس گزارشی از والاستریت ژورنال، نسل بعدی آیفون XR آخرین پرچمدار اپل با صفحهنمایش LCD خواهد بود.
استفاده از OLED انعطاف بیشتری در طراحی بهارمغان میآورد و به برنامهی بلندپروازانهی اپل برای گوشیهای آیفون سال ۲۰۲۰ اشاره میکند. در آیفون XR نیز، این امر را شاهد هستیم که حاشیهی نمایشگر درمقایسهبا همتایان OLED آن بیشتر است.
همچنین در آینده، اپل بهدنبال آن است که در طراحی، یک گام فراتر از قاب شیشهی تخت مستطیلی بگذارد. سال گذشته بلومبرگ در گزارشی از چند پروژهی تحقیقاتی مفصل طراحی اپل، مانند افزودن ژستهای غیرلمسی و آیفونهایی خمیده (با خمش در طول آن مانند موز) خبر داد.
بهاحتمال زیاد، طراحی آیفون (iPhone) سال ۲۰۲۰ بسیار متفاوتتر از طراحی فعلی خواهد بود. همچنین، انتظار میرود طراحی آیفون ۲۰۱۹ چیزی فراتر از نسخهی بهبودیافتهی طراحی فعلی باشد.
در چند سال اخیر، محبوبیت LCD روند نزولی داشته که دلیل اصلی آن، نیاز به قطعهی نور پسزمینه است. در نمایشگرهای OLED، نور از خود پیکسلها ساطع میشود؛ بههمیندلیل، میتوان از آنها در دستگاههایی با شکلهای غیرمعمولتر استفاده کرد. علاوهبراین، اپل درحالبررسی نمایشگرهای microLED بهعنوان جایگزینی دیگر برای LCD است.
با کاهش محبوبیت LCD، تأمینکنندگان این پنلها تلاش میکنند راههای جدیدی برای کسب درآمد بیابند. در این گزارش، والاستریت ژورنال دربارهی مشکلات Japan Display صحبت میکند که وابستگی زیادی به سفارشهای LCD اپل دارد.
کاهش تقاضا برای نمایشگرهای LCD و نیز تقاضای کمتر از انتظار برای آیفون XR، تأثیر بسزایی بر اوضاع اقتصادی Japan Display خواهند گذاشت. گفتنی است درصورت استفاده از فناوری OLED در آیفونهای ۲۰۲۰، این موضوع برای سازندگان این نوع پنلها سودمند خواهد بود.
شرکت مکزیکی VUHL با تلاشهای برادران اِچوِریا شکل گرفت و اولین محصول آن با نام 05 در سال ۲۰۱۳ رونمایی شد. VUHL 05 خودروی سبکوزن مسابقهای مجاز به تردد جادهای و در کلاس اصطلاحاً Track toy است که رقیب مدلهای اروپایی نظیر BAC Mono، اریل اتم (Ariel Atom)، کیترهم (Caterham)، و KTM X-Bow درنظر گرفته میشود.
سال ۲۰۱۶ نسخهی جدید 05RR در جشنوارهی سرعت گودوود بهعنوان مدل آزمایشی معرفی شد اما حالا، این مدل در قالب یک خودروی تولیدی و جدید رونمایی میشود. VUHL 05RR مدل ۲۰۱۹ در مقایسه با مدل قبلی، ۴۰ درصد قدرت بیشتر را درکنار وزن کمتر قرار داده است تا یک خودروی اسپرت تمامعیار در پیست و جاده باشد.
مقالهی مرتبط:
با ۳۹۶ اسببخار قدرت (BHP) و ۵۰۰ نیوتنمتر گشتاور از پیشرانهی ۴ سیلندر ۲.۳ لیتری اکوبوست ساخت فورد، وزن ۶۶۰ کیلوگرم و جعبهدندهی سکوئنشال ۶ سرعته VUHL 05RR در زمانی کمتر از ۳ ثانیه به سرعت ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت میرسد. این عملکرد فوقالعاده که بهصورت دقیقتر، یعنی نسبت قدرت به وزن بیشتر از بوگاتی ویرون، مجوز ورود 05RR به باشگاه هایپرکارها خواهد بود. البته در مقابل، با نهایت سرعت ۲۵۵ کیلومتر بر ساعت، این خودروی مکزیکی تنها در پیستهای پر پیچوخم قدرتمند ظاهر میشود.
05RR از شاسی یکپارچهی با ترکیب آلومینیوم و فیبرکربن و صندلیهای فیبرکربن استفاده میکند اما مشتری میتواند شاسی تمام فیبرکربن را هم سفارش دهد. سیستم تعلیق از محصولات برند افترمارکت Bilstein با قابلیت تنظیم دو حالته درکنار کمکفنرهای Eibach است. 05RR با اسپلیترهای جلو، رکابهای مسطح، دیفیوزر عقب و اسپویلر بزرگ نهایت استفاده را از جادوی آیرودینامیک میکند؛ درواقع راننده پشت فرمان این مدل، باید فشار ۱.۸ جی را تحمل کند.
قیمت پایهی VUHL 05RR اعلام نشده است اما یکی از فروشندههای رسمی بریتانیایی، این مدل را با قیمت ۹۵ هزار و ۹۹۵ پوند (حدود ۱۲۴ هزار دلار) عرضه میکند. VUHL 05 با قیمت ۹۰ هزار دلار و اریل اتم ساخت بریتانیا، با قیمت ۵۲ هزار دلار فروخته میشوند.
نگاهی به مدل مسابقهای استون مارتین ونتیج GT3 بیاندازید که چگونه مصمم و استوار به نظر میرسد؛ با نگاه به چنین محصولاتی مغز انسان بهطور ناخودآگاه به یاد ساعت میافتد. ساعت و خودروهای باکیفیت، از گذشتههای دور تناسب بسیار زیادی با یکدیگر داشتهاند. ساخت دست انسان، کیفیت، دقت، توجه به جزییات و سایر موارد در آنها مشترک هستند و در هنگام تماشای موتوراسپرت این هماهنگی و پیوستگی بهصورت تبلیغات محیطی خود را نشان میدهد. نتیجهی چنین همکاریهایی اغلب بهصورت ساخت ساعت سفارشی خود را نشان میدهد؛ اما Aston Martin و TAG Heuer میخواستند توافق همکاری خود را که پاییز امسال اعلام شد، به سمتی دیگر هدایت کنند. این قرارداد صرفاً برای تبلیغات در پیست نیست و دو شرکت قصد دارند مدل استون مارتین DBS Superleggera نسخهی تگ هویر را معرفی کنند که با ساعت منحصربهفردی عرضه خواهد شد.
جزییات این مدل سفارشی استون مارتین DBS سوپرلجرا محدود است، اما خودروساز بریتانیایی چند تصویر از فضای داخل کابین و بیرون آن منتشر کرد. همانطور که در تصاویر دیده میشود از رنگ سیاه موناکو برای بدنه به همراه قطعات فیبر کربن استفاده شده است. طرحهای قرمز رنگ که بهخصوص در تایرهای پیرلی و کالیپرهای ترمز حضور دارند، زیبایی بیشتری به این خودروی اسپرت میبخشند.
مقالههای مرتبط:
فضای داخل کابین نیز همخوانی زیادی با بیرون خودرو دارد؛ به وضوح تودوزی و قطعات قرمز رنگ را میتوان در سراسر کابین سیاه استون مارتین DBS سوپرلجرا مشاهده کرد. همچنین دوخت مثلثی شکل روی صندلیها، دسته صندلیهای مرکزی و پنلهای در خودرو دیده میشود که در ترکیب با لوگوی تگ هویر در پشتی صندلیها، جلوهی بینظیری دارند.
استون مارتین هنوز قیمت این مدل سفارشی را اعلام نکرده است، اما مطمئناً بسیار گرانقیمت خواهد بود. گفته میشود که تنها ۵۰ دستگاه استون مارتین DBS سوپرلجرا نسخهی تگ هویر ساخته خواهد شد.
پس از انتشار خبر تولید شاسیبلند جدید جیلی با طرح کوپه مشابه بیامو X4 و مرسدس بنز GLC Coupe در روزهای گذشته، امروز بهطور رسمی محصول ۲۰۱۹ این شرکت چینی معرفی شد. شاسیبلند کوپهی FY11، سومین خودروی جیلی است که در سال ۲۰۱۹ عرضه خواهد شد.
FY11 روی پلتفرم جدید و مشترک جیلی و ولوو موسوم به CMA که پیش از این در XC40 و مدلهای لینک اند کو (Lynk & Co) استفاده شده است، تولید میشود. درحقیقت اساس ساخت FY11، ولوو XC40 است؛ بههمین دلیل، پیشرانهی ۴ سیلندر ۲ لیتری توربوشارژ ولوو با قدرت ۲۳۵ اسببخار و گشتاور ۳۵۰ نیوتنمتر، قلب شاسیبلند کوپهی جیلی خواهد بود.
مقالهی مرتبط:
جیلی FY11 که با سیستمهای انتقال قدرت محور جلو و تمام چرخ محرک همراه است، بهدلیل طراحی فستبک شباهت زیادی به شاسیبلند کوپههای اروپایی، بیامو X4 و مرسدس GLC دارد. تفاوت محصول جیلی با آلمانیها، پهنای بیشتر بدنه است که ظاهر خودرو را عضلانیتر نشان میدهد. در نمای روبهرو جلوپنجرهی آشنای جیلی درکنار چراغهای باریک که با یک نوار کروم تزئین شدهاند، قرار گرفته است. وجود ورودیهای هوای زیر سپر جلو هم به جذابیت FY11 اضافه میکند. در نمای عقب، چراغهای LED، تزئینات کروم و چهار سراگزوز، کاملکنندهی ویژگی اسپرت این شاسیبلند هستند.
هنوز مشخصات فنی محصول جدید جیلی مشخص نیست؛ درواقع نام رسمی این مدل هم منتشر نشده و FY11، کد داخلی تولیدی آن است. باتوجه به اینکه شاسیبلند جیلی از پیشرانهی ولوو استفاده میکند، احتمالا شتاب اولیهی آن حدود ۶ ثانیه و نهایت سرعت هم بالای ۲۲۰ کیلومتر بر ساعت باشد.
با وجود توانایی ماهوارهها برای فراهم آوردن پوشش گسترده، مشکلاتی از قبیل سرعت پایین، هزینهی بالا و کند بودنِ پاسخدهی در این فناوری از جمله مواردی هستند که به شکلگیری دیدگاهی منفی در رابطه با این ابزارها منجر شدهاند.
از سوی دیگر، افرادی که از ارتباط ماهوارهای پشتیبانی میکنند، دیدگاهی کاملا متفاوت دارند. این افراد معتقد هستند ماهوارههای مدرن که نه برای پخش برنامههای رادیویی و تلویزیونی، بلکه بهطور ویژه برای ارتباط اینترنتی طراحی شدهاند، توناییهای بالقوهی بالایی دارند. این ماهوارهها به کمک توانایی خود در فراهم آوردن پوشش گستردهی جغرافیایی میتوانند میلیونها نفر را در نواحی محروم از پوشش ارتباطی مناسب، به اینترنت متصل کنند.
طی سالیان گذشته شرکت ViaSat چندین ماهوارهی جدید را به فضا فرستاده است. ضمن افزایش ظرفیت ارتباطی، ماهوارههای ViaSat میتوانند سرعتهایی تا ۱۰۰ مگابیتبرثانیه را فراهم کنند. مدیرعامل این شرکت، مارک دنکبرگهم از جمله افرادی است که علاقهمند است تا به ذهنیتهای منفی در رابطه با اینترنت ماهوارهای پایان دهد.
تغییرات در گذر زمان
دنکبرگ ادعا میکند که افراد ترجیح میدهند تا به همهی نسلهای فناوری ماهوارهای به یک چشم بنگرند و آنها را مشابه قلمداد کنند. همین گرایش باعث میشود تا پیشرفتهای اخیر در فناوری ماهوارهای نادیده گرفته شوند؛ این گرایش بر پایهی این اعتقاد بنا شده که هنوز هم ماهوارهها فقط برای پخش برنامههای تلویزیونی مناسب هستند.
وی در این رابطه میگوید:
بزرگترین مشکل در صنعت ماهواره این است که مردم تمام ماهوارهها را شبیه به همدیگر قلمداد کرده و تفاوتها را درک نمیکنند. این مسئله قابل درک است؛ چرا که در ۳۰ تا ۴۰ سال ابتدای کار ماهوارهها، بخش اعظم درآمد این صنعت از پخش برنامههای تلویزیونی حاصل میشد.
هزینهی انتقال هر بیت داده توسط ماهوارهها بسیار بالا است؛ اما امکان رساندن اطلاعات به میلیونها نفر وجود دارد و همین مسئله باعث میشود تا هزینهها بین کاربران متعدد تقسیم شوند. بهعبارت دیگر، اگر ماهوارهها اطلاعات را از یک منبع به تمامی مقاصد برسانند (از این روش با نام Broadcast یاد میشود)، امکان تقسیم هزینهها وجود دارد. در مقابل، اگر ماهوارهها اطلاعات را از یک منبع به تنها یک مقصد برسانند (این روش Unicast نامیده میشود)، شاهد افزایش هزینهها خواهیم بود.
دنکبرگ در ادامه میگوید:
اگر از ماهوارهها برای نقلوانتقال داده بهره میبردید، آیا از روش متفاوتی استفاده میکردید؟ پاسخ این سؤال مثبت است. و حالا که تقاضای کمتری برای پخش تلویزیونی وجود دارد، این گروه از ماهوارهها در حال تغییر کاربری جهت ارتباطات همراه هستند.
برقراری ارتباط میلیاردها نفر با اینترنت
بهادعای دنکبرگ، ViaSat فاقد ماهوارههای قدیمی است و همین مسئله آنها را ترغیب میکند تا از فناوریهای مدرن استفاده کنند. از نگاه وی، اینترنت اشیاء و فراهمسازی ارتباط اینترنتی ارزان و کارآمد برای جوامع روستایی از جمله موقعیتهای پیش رو هستند. وی در این رابطه میگوید:
ما در حال بهکارگیری فناوری ماهوارهای در چندین بازار تخصصی هستیم. یکی از این بازارهای در حال شکلگیری، چیزی است که از آن با «وایفای گروهی» نام میبریم. وایفای گروهی برای جوامعی استفاده میشود که به یکی از این دو دلیل به اینترنت متصل نیستند: محدودیتهای جغرافیایی یا نبود انگیزهی مالی برای ارائهی خدمات به این مناطق.
[کسبوکار] ما به شهرهایی وارد میشود که بهطور معمول در نواحی دورافتاده و کوچک قرار دارند. در این شهرهای کوچک تنها چندصد نفر را پیدا میکنید که میخواهند ماهانه چندصد دلار برای ارتباط دادهای و صوتی هزینه کنند.
فارغ از هزینههای برقراری ارتباط با مراکز دادهی اصلی، [در این مناطق] برقراری ارتباط سلولی صدها هزار دلار هزینه خواهد داشت. اما ما میتوانیم با هزینهی هزار دلاری یک پایانهی ماهوارهای و چند ایستگاه تقویتی ایجاد کنیم تا ارتباط وایفای را به این جوامع برسانیم.
در چنین سناریویی، میزبانی از ترمینال ماهوارهای به یک شرکت یا سازمان محلی، برای مثال ادارهی پست، سپرده میشود و ساکنان آن منطقه میتوانند با پرداخت هزینه بهصورت پیشپرداخت، در سراسر منطقه به اینترنت دسترسی داشته باشند.
چالشی بهنام «وقفه»
یکی از مشخصههای مهم در ارزیابی عملکرد شبکهها، وقفه (Latency) است؛ این مشخصه را میتوان بهعنوان زمان لازم برای جابهجایی دادهها بین گرههای شبکه تعریف کرد. هرچند در شبکههای ماهوارهای سرعت انتقال اطلاعات بالاتر از دیگر شبکههای رقیب است؛ اما دنکبرگ هم بر این مشکل واقف است که میزان وقفه در ارتباط ماهوارهای همچنان بالاتر از دیگر انواع ارتباط است. مدیرعامل ViaSat معتقد است که فقدان جایگزین مناسب با قیمت قابل قبول، باعث میشود تا کاربران در جوامع کوچک با مشکل وقفه کنار بیایند. وی در ادامه میافزاید:
ما میتوانیم ارتباط پرسرعت را با کارایی مناسب عرضه کنیم. [اگر قرار باشد] بین گزینههایی با سرعت، ظرفیت و هزینهی برابر یکی را انتخاب کنید، قطعا بهسراغ گزینهای میروید که کمترین وقفه را داشته باشد. ولی اگر سایر انتخابها با مشکلاتی نظیر ترافیک یا هزینهی بالا همراه هستند؛ حاضر به انتخاب گزینهای میشوید که وقفهی بالاتری دارد.
مقالهی مرتبط:
ViaSat تاکنون این الگو را در ایالات متحده، برزیل و مکزیک پیادهسازی کرده است. مدیرعامل ViaSat این مسئله را خاطرنشان میکند که الگوی مورداستفادهی آنها از نظر مالی نیاز به هیچگونه یارانهای ندارد؛ اما مزیتهای اقتصادی و اجتماعی این الگو، توجه برخی از مقامات را به خود جلب کرده است.
وی در این رابطه میگوید:
مکزیکیها برنامهی زیادی داشتند تا خدمات دولتی را در مناطق دورافتاده ارائه کنند؛ اما این خدمات ضعیف بودند، چرا که پهنای باند کافی وجود نداشت تا هزینهای به آن خدمات اختصاص یابد. در نتیجه، دولت از نظر هزینههای واگذاری امتیازات و بخشودگیهای مالیاتی (از ViaSat) حمایت کرد.
دولت برزیل هم شرکتی بهنام Telebras را در تصاحب داشت که در زمینهی زیرساختهای ارتباطی فعالیت میکرد. این شرکت نقش یک واسطه را داشت و بهطور مستقیم به اینترنت متصل نبود. آنها برای ارائهی اینترنت در مدارس و ارائهی سرویس اینترنت بیسیم (با تعرفههای پیشپرداختشده) با ما به توافق رسیدند.
لحظهی پرتاب ماهوارهی ViaSat-1
آیندهی ارتباط ماهوارهای
امیدهایی وجود دارد که در آینده دولتها به ارتباط ماهوارهای بهعنوان یکی از چند گزینهی پیش رو برای ارتباط با اینترنت نگاه کنند.
بهعقیدهی مدیرعامل ViaSat، سیاستمداران و تصمیمگیرندگان نباید صرفا خود را به راهکارهای مبتنی بر فیبرنوری محدود کنند؛ چرا که در چنین حالتی، بخش زیادی از سرمایهی عمومی تنها به یک نوع فناوری اختصاص مییابد. وی در این رابطه میگوید:
فکر نمیکنم راهکاری وجود داشته باشد که پاسخگوی انواع نیازها باشد. برخی از دولتها خواستار استفاده از راهکارهایی هستند که تنها بر فیبر نوری یا فناوری 5G متکی هستند. در چنین شرایطی، شما مجبور خواهید شد تا برخی ضعفها را بپذیرید. میبینیم که در بسیاری از موارد، سرعت، حجم دادههای منتقل شده و پهنای باند مهمتر از وقفهی شبکه هستند. از نگاه من، پیام اصلی این است که قبل اختصاص بودجه، به نیازهای خود نگاهی داشته باشیم و ببینیم که آیا در بازار آزاد راهکاری برای نیازهای ما وجود دارد.
مجموعهی ViaSat هم معتقد است که میتواند مرزهای فناوری ارتباط ماهوارهای را جابهجا کند. دنکبرگ از امکان برقراری ارتباط با سرعت ۱۰ ترابیتبرثانیه صحبت میکند؛ اما در حال حاضر تمرکز آنها بر کاهش هزینهها معطوف شده است، چیزی که میتواند منجر به افزایش جذابیت فناوری ارتباط ماهوارهای از نگاه مشتریان شود.
دنکبرگ در این رابطه میگوید:
ما دیدگاهی در رابطه با ارتباطات ماهوارهای توصیف میکنیم که پیش از این وجود نداشته است. ما در حال سرمایهگذاری در ماهوارههای جدید هستیم و تلاش میکنیم تا این الگوی تجاری را به سودآوری برسانیم. ما میخواهیم نشان دهیم که در این حوزه تقاضا وجود دارد؛ تقاضایی که در مجموع بسیار بالا بوده و نشاندهندهی رشد بازار است.
اگر موفق به انجام این کار شویم، آیندهی روشنی پیش روی ما قرار خواهد داشت. همهچیز به فراهمآوردن راهکارهایی بستگی دارد که برای تمامی کاربران مفید هستند.
کمیسیون ملی اطلاعات و آزادی فرانسه که به اختصار CNIL نام گرفته، جریمهای ۵۰ میلیون یورویی (۵۷ میلیون دلار) را به دلیل رعایت نکردن قوانین GDPR توسط گوگل تعیین کرده است. براساس اطلاعات ارائهشده، گوگل این قوانین را در زمان پیوستن کاربران جدید به اکوسیستم اندروید زیر پا گذاشته است. به نظر میرسد کاربرانی که برای اولین بار تنظیمات گوشیهوشمند اندرویدی را انجام میدهند، مراحلی را پشت سر میگذارند که طی آن حریم خصوصی آنها براساس قوانین GDPR به خطر میافتد.
دو موسسهی غیرانتفاعی None of Your Business و La QQuadrature du Net در ماه مِه ۲۰۱۸ شکایتی را علیه گوگل و فیسبوک تنظیم کردند. قوانین اروپا شکایت برای رسیدگی به رعایت قوانین GDPR را به نهادهای محلی نظارتی منتقل میکند و در نتیجه گوگل توسط رگولاتوری فرانسوی مورد نظر به پرداخت جریمهای ۵۰ میلیون یورویی محکوم شده است.
با توجه به اینکه دفتر مرکزی اروپای گوگل در شهر دوبلین ایرلند واقع شده، در ابتدا CNIL به این نتیجه رسیده که دفتر اروپایی گوگل مسئولیت و قدرت اجرایی در رابطه با با مسئلهی موجود که با قوانین GDPR در تقابل است، نداشته و از اینرو تحقیقات خود را در پاریس و با مخاطب قراردادن دفتر مرکزی گوگل در مانتنویو ادامه داده است. CNIL در گزارش خود به این نکته اشاره کرده که گوگل شفافیت و رضایت کافی را برای عمل به GDPR ندارد.
CNIL اعلام کرده که گوگل اطلاعات مورد نیاز برای آگاه کردن کاربران از چرخهی ذخیره و بهکارگیری اطلاعات را بهروشنی و وضوح در اختیار کاربران قرار نمیدهد. همچنین CNIL به این نکته اشاره کرده که گوگل باید فرایند ایجاد یک حساب کاربری گوگل را از فرایند تنظیمات اولیه گوشی تفکیک کند. CNIL همچنین به این نکته اشاره کرده که شماری از سوالات و تاییدیههای دریافتی از کاربر در زمان ثبتنام مبهم بوده و به روشنی کاربر را از نظر دریافت اطلاعات آگاه نمیکند.
گوگل در واکنش به حکم جدید رگولاتوری فرانسوی اعلام کرده که غول جستوجو به رعایت قوانین GDPR متعهد است و در آیندهی نزدیک با بررسی حکم جدید، قدمهای بعدی را اعلام خواهد کرد.
به گزارش برخی کسبوکارهای فعال در توییتر، شرکت پرداخت الکترونیک سداد، با ارسال ایمیلی به پذیرندگان درگاه پرداخت اینترنتی خود اعلام کرده است کلیهی سرویسهای مبتنی بر کارت روی سرورهای خارج از کشور قطع میشود. این شرکت اعلام کرده پیرو اطلاعیهی صادره از شاپرک و بنابر اعلام پدافند غیرعامل کشور به منظور رزمایش قطع اینترنت، کلیهی سرویسهای مبتنی بر کارت در تاریخ ۱۳۹۷/۱۱/۰۷ به مدت دو ساعت از ساعت ۱۰ تا ۱۲ قطع خواهد شد.
طی این فرآیند کلیهی پذیرندگان دارای سرور خارج از کشور از دسترس خارج میشوند و بعد از پایان رزمایش کلیهی سرویسها به حالت عادی باز خواهد گشت. همچنین اعلام شده است این رزمایش در آینده نیز بهطور متناوب تکرار میشود تا کلیهی پذیرندگان دارای سرور خارج از کشور نسبت به انتقال سرور خود به داخل کشور اقدام کنند زیرا در غیر اینصورت از سرویس پرداخت خارج خواهند شد.
.: Weblog Themes By Pichak :.