شاید بعضی از فیلمهای سینمایی علمی-تخیلی دهه ۸۰ میلادی را به خاطر بیاورید که در آن، یک ریزرایانه به بدن انسان برای انجام ماموریتی تزریق میشد. اگرچه هنوز به آن مرحله نرسیدهایم که یک زیردریایی میکروسکوپی را به بدن خود ارسال کنیم، اما پیشرفتهای دیگری در زمینهی قرار گرفتن ریزرایانهها در بدن صورت گرفته است؛ بهطوریکه پیشرفتهای مهندسی موفق به ساخت رایانههایی شده است که میتوانند در داخل بافتهای زندهی بدن جایگذاری شوند.
اکنون، مدت ۲۰ سال از زمانی که کوین وارویک، دانشمند بریتانیایی از جایگذاری نخستین فرستندهی سیلیکونیRFID در بازوی خود استفاده کرد، میگذرد. درواقع هدف وارویک این بود که با استفاده از این فرستنده، رایانههای موجود در درهای ورودی، لامپها و دیگر ابزارها را کنترل کند. سپس یک مرحله فراتر رفت و دستگاه دیگری را به سیستم عصبی خود متصل کرد تا بتواند یک بازوی روباتیک را کنترل کند. پس از این اختراع، وارویک نام مستعارکاپیتان سایبورگ را برای خود انتخاب کرد.
مقالهی مرتبط:
با وجود آنکه ریزرایانهها هر روز در تیتر خبرها دیده نمیشوند، اما باز هم سرعت پیشرفت آنها روند قابلقبولی را طی میکند و هنوز هم اخبار شگفتانگیز در خصوص آنها وجود دارد. برای مثال، در اوایل سال ۲۰۱۸، یک تیم تحقیقاتی در دانشگاه میشیگان به سرپرستی دیوید بلاو، استاد دانشکدهی کامپیوتر و برق، با استفاده از یک پردازندهی کممصرف انرژی، موفق به ساخت کوچکترین رایانهی جهان شدند.
اندازهی این دستگاه از هر طرف ۰.۳ میلیمتر است که تنها یک دهم ابعاد نمونهی قبلی آن است. از آنجا که امکان ساخت سنسورهای دما و فشار برای این ابزارهای جدید وجود دارد، تیم بلاو در نظر دارد که در کنار دیگر کاربردهای ممکن، گریزی به وضعیت تومورها بزند. به این ترتیب که مشخص شود پس از شیمیدرمانی یا دیگر معالجات، اندازهی تومور چه تغییراتی پیدا میکند. این کار با جایگذاری ریزرایانه در داخل تومور صورت میگیرد.
اگرچه توسعهی میکرورایانهها هیجانانگیز است، اما موانعی در میان وجود دارد که از گسترش آنها در بخش بهداشت و سلامت جلوگیری میکند. یکی از بزرگترین مشکلات این دستگاهها، ساختن باتریهایی است که بتواند انرژی آنها را به مدت زمان کافی فراهم کند. زیرا همانطور که سایز باتریها کاهش پیدا میکند، ظرفیت انرژی ذخیرهشده در آنها به طور چشمگیری کمتر میشود. باتریهای مورد نیاز برای ریزرایانهها، بهطور قابلتوجهی کوچکتر از باتریهای معمولی هستند و به همان نسبت، ظرفیت آنها هزاران مرتبه کمتر خواهد بود.
یکی از راهحلهای احتمالی، استفاده از راهکارهایی برای خودشارژشوندگی ریزرایانهها است. بهعنوان مثال، پرتوهای مادون قرمز میتوانند حسگرهای تعبیهشده در بدن موشهای آزمایشگاهی را از راه دور شارژ کنند. از طرفی، دانشمندان در حال تحقیق و بررسی روی این موضوع هستند تا انرژی الکتریسیتهی لازم برای ریزرایانهها را از طریق برداشت انرژی ترموالکتریک تامین کنند. با این حال، هنوز در مقیاس کوچک موفق به انجام این کار نشدهاند.
برای تامین انرژی به روش ترموالکتریک، لازم است که بین دو بخش از ریزرایانه، اختلاف دما برقرار شود. حال آنکه سطح این نوع رایانه آنقدر کوچک است که برقراری اختلاف دما بین دو نقطه از آن کار بسیار سختی خواهد بود. روشهای دیگری مانند استفاده از مولکولهای گلوکز برای تامین انرژی وجود دارد که در حال بررسی هستند.
یک راهحل موثر برای تامین انرژی میکرورایانهها توسط باتریهای کوچک، صرفهجویی در مصرف انرژی است. بلاو و تیم همراهش به این نتیجه رسیدند که میتوانند مصرف برق میکرورایانهها را بهصورت تدریجی کاهش دهند؛ به این ترتیب ریزرایانهها در هنگام انجام محاسبات در حالت فعال قرار دارند و پس از پایان کار خود در حالت خواب قرار میگیرند.
این راهکار کمک میکند، تا مصرف برق ریزرایانهها کاهش قابلتوجهی پیدا کند. بلاو و تیم همراهش با بهبود ترانزیستورها، کاهش برخی مدارها و ایجاد برخی از بهینهسازهای مدار، توانستند تا مصرف انرژی این دستگاهها را به مقدار بینهایت کوچک ۲۰ پیکووات (معادل سیصد تیریلیونیم وات) برسانند. بااینحال، چنانچه انتقال دادهها بهدرستی صورت نگیرد، کوچکتر کردن و کاهش توان مصرفی ریزرایانهها اهمیت و ارزشی نخواهد داشت. فعال کردن یک آنتن رادیویی میتواند در چند میلیاردم ثانیه و بدون هزینهی انرژی بالا، ریزرایانه را به کار بیاندازد. بلاو در توضیحات خود گفته است:
برای اینکه صدای رادیو شنیده شود نیاز به یک صوت بلند است. در واقع کاری که ما کردهایم، استفاده از اصوات بلند بهصورت لحظهای و کوتاهمدت است.
چنانچه دیگر تیمهای تحقیقاتی بتوانند مانند تیم بلاو بر موانع فناوری غلبه کنند، انقلاب شگرفی در زمینهی تشخیص تومور به وقوع خواهد پیوست. بهعنوان مثال، شرکت CubeWorks که از دستاوردهای جانبی پروژهی میکروذرههای میشیگان است، موفق به طراحی سیستمی از میکروسنسورهای شبکهای شده است که قابلیت اتصال به اشیای روزمره را دارد.
در واقع، این میکروسنسورها میتوانند به ابزارهایی مانند سیستمهای هوشمند خانگی، مزارع بادی، دستگاههای نمایشگر قند خون و دیگر موارد مرتبط با اینترنت اشیا ارتباط برقرار کنند. این رایانهها میتوانند توسط انرژی خورشیدی اطلاعاتی مانند درجه حرارت، فشار محیط اطراف، تصاویر دیجیتال و مسیر حرکت در یک منطقه را جمعآوری کنند. بنابراین، می توان انتظار فرا رسیدن روزی را داشت که نحوهی تعامل ما با ساختمانی که در آن زندگی میکنیم و لباسی که میپوشیم متحول شود.
اگرچه، هنوز قادر به ساخت زیردریاییها در داخل بدن خود نیستیم، اما رایانههای میلیمتری در دههی آینده وارد بازار خواهند شد و تاثیر عمدهای بر جهان خواهند گذاشت.
پیرو آنورسا، نام یکی از پژوهشگران سلولهای بنیادی بود که در تلاشی مثالزدنی در خلال دههی ۱۹۹۰ و ۲۰۰۰ میلادی روی موضوع تولید قلب انسان کار میکرد؛ اما این تلاشها به جایی نرسید. در ماه اکتبر سال گذشته، مؤسسات سابقی که وی در آن فعالیت میکرد (شامل دانشکدهی پزشکی هاروارد و بیمارستان بیرگهام)، طی درخواستی رسمی از ژورنالهای علمی، خواستار بازپسگیری ۳۱ مورد از مقالات آزمایشگاهی این پژوهشگر شدند.
در ادامهی ماجرا، دادخواستهایی علیه آنورسا و همکارش مطرح شد مبنی بر اینکه وی و همکارش باهدف دریافت بودجه از دولت، دادههای جعلی را ارائه کردهاند. این قضیه نهایتاً موجب شد طی توافقی در سال گذشته، بیمارستان بیرگهام و سایر بیمارستانها مبلغ ۱۰ میلیون دلار بودجهی دریافتی خود را در قبال این پژوهشها به دولت بازگردانند.
با اینکه ماجرای تحقیقات آنورسا شگفتآور جلوه میکند، باید بدانید که اینگونه موارد در دنیای علم کم نیستند. در این ماه، آزمایشگاه آنورسا شاهد بازپسگیری تعداد ۱۳ مورد از مقالات این پژوهشگر بود؛ اما واقعیت این است که حتی اگر همهی مقالات آنورسا هم بازپسگرفته شوند، باز هم او نمیتواند به رکورد ۱۰ دانشمند بدنامی برسد که بیشترین میزان بازپسگیری مقالات را در تاریخ داشتهاند.
این قضیه درمورد برایان واشنیک، پژوهشگر بازاریابی غذا نیز صادق است؛ وی نیز در طی چند سال اخیر سقوط علمی مشابهی را تجربه کرد. مطابق تحقیقات صورتگرفته از سوی ویراستاران ژورنالهای علمی و دانشگاههای ژاپنی در سال۲۰۱۲، رکورد بیشترین میزان بازپسگیری مقالات احتمالاً متعلق به فردی با نام یوشیتاکا فوجی، متخصص بیهوشی ژاپنی است که گویا یافتههای جعلی خود را در حداقل ۱۸۳ مقاله به ثبت رسانده است.
بد نیست بدانید که در سال ۲۰۱۰ سازمانی تنها باهدف رصد میزان بازپسگیری مقالات بنیان شد که با نامRetraction Watch شناخته میشود. طی هشت سال گذشته، در وبسایت این سازمان یک پایگاه اطلاعاتی مبتنی بر بیش از ۱۸ هزار مقالهی بازپسگرفتهشده از نشریات دانشگاهی شکل گرفته که قدمت برخی از مقالات آن به سال ۱۷۵۶ برمیگردد.
دادههای نشان میدهند اگرچه نرخ بازپسگیری مقالات چیزی کمتر از ۰.۱ درصد از کل مقالات منتشرشده است؛ اما این آمار بهطور چشمگیری بعد از سال ۲۰۰۰ رشد داشته است.
مقالههای مرتبط:
حال علت این رشد چیست؟ و اصلاً اهمیت این موضوع در علم چه میتواند باشد؟
هر بازپسگیری داستانی متفاوت در پس خود دارد؛ ولی حداقل در نیمی از موارد، قضیه در ارتباط با نوعی سوء رفتار یاکلاهبرداری است.
کافی است داستان کشفیات دیدریک استپل، روانشناس هلندی را در نظر بگیرید؛ فردی که یافتههای پر سروصدای خود درمورد رفتارهای انسانی را بر پایهی انبوهی از چرندیات ارائه کرده بود، یا اَندرو ویکفیلد را در نظر بگیرید که مشتی ادعای نادرست دربارهی خطرات واکسیناسیون کودکان و ارتباط آن با اوتیسم مطرح کرد؛ ادعاهایی که حتی منجر به تحریک کمپینهای فاجعهباری علیه واکسن فلج اطفال شد.
اما گاهی اوقات این بازپسگیری مقالات، روایاتی از طبیعت علم را همانگونه که باید باشد، نقل میکنند؛ داستانهایی عاری از هرگونه سوءرفتار.
اگرچه بازپسگیری شاید بدترین حرکت قابلتصور در دنیای انتشارات آکادمیک محسوب شود، با این حال وجود آن، نشانهای دال بر آن است که علم دارد مسیر حقیقی خود را طی میکند. در حقیقت، علم بهمثابه یک ماشین خوداصلاحشونده است. یک فرضیه را مطرح میکند، سعی میکند شواهدی را دال بر صحت آن بیابد، سپس نتایج را در صورت موفقیت تکرار میکند و درصورت عدم موفقیت از نو تلاش را از سر میگیرد. اگر هم چیزی اشتباه پیش برود، علم به ابزارهای مناسبی برای تشخیص این ایرادها و اصلاح آنها مجهز است.
بازپسگیری مقالات و رشد آن میتواند دلایل دیگری نیز داشته باشد. میکروبیولوژیستی با نام الیزابت بیک با بررسی دستی بیش از ۲۰ هزار مقاله دریافت که حدود ۴ درصد از آنها دارای محتوایی با تصاویری دستکاریشده هستند. همچنین در این راستا افرادی مانند جیمز هثر و نیک براون موفق شدهاند ابزارهای ساده ریاضی را ابداع کنند که بهسرعت شواهد دال بر وجود دادههای مشکوک را کشف و شناسایی میکند.
در هر حال، یکی از حقایق علم مدرن همین است که تکنولوژی (بهخصوص ابزارهای نرمافزاری ویرایش تصاویر) باعث شده است کلاهبرداریهای آکادمیک راحتتر از پیش انجام گیرد؛ اما از سوی دیگر همین تکنولوژی باعث شده است امکان رهگیری این جرائم نیز تاحدودی آسانتر شود؛ امروزه هیچ ناشر معتبری پیش از بررسی مطالب توسط برنامههای کشف سرقتهای ادبی، اقدام به انتشار آنها نمیکند.
پروندهی آنورسا مورد دیگری را نیز آشکار میکند که ارزش بررسی را دارد و آن تجربهی استفاده از قانون ادعای کذب(False Claims Act) در آمریکا است که قانون لینکلن نیز نامیده میشود. کارکرد این قانون، تحت پیگرد قرار دادن دانشمندانی است که با استفاده از بودجههای دولتی، اقدام به کلاهبرداری میکنند.
قانون ادعای کذب در ازای ارائهی گزارشهای موثق مبنی بر وجود دادههای جعلی در برنامهها و گزارشهای مورد حمایت دولت، پاداشهای خوبی برای گزارشدهندگان درنظر گرفته است. دانشگاه کلمبیا در پروندهای مشابه محکوم به پرداخت ۹.۵ میلیون دلار در سال ۲۰۱۶ شد و دانشگاه دوک نیز درشرف محکومیت در پروندهای با ارزش ۲۰۰ میلیون دلار است که منجر به بازپسگیری بیش از دوازده مقاله طی سال جدید میلادی خواهد شد.
بهعبارت دیگر میتوان گفت اکنون روشهای مقابلهی ما با جرائم آکادمیک بسیار گستردهتر و پیشرفتهتر از ۲۰ سال پیش است. در این راه ارگانهای دولتی نظیر ادارهی صحت تحقیقات ایالات متحده و همچنین بازرسی کل ادارهی ملی علوم با دقت بر پژوهشهای برخوردار از بودجههای دولتی نظارت دارند.
درحالیکه فعالیت این دو نهاد از جهاتی قابلتحسین است؛ اما منابع و قدرت آنها نسبتاً محدود است. این قضیه بهخصوص درمورد ادارهی صحت تحقیقات مصداق دارد؛ چراکه این اداره عملاً توانایی صدور احضاریه را ندارد و قدرت آن تنها محدود به اعمال توافقنامههای داوطلبانه با پژوهشگران میشود که میتواند نهایتاً منجر به محرومیت خاطیان از دریافت بودجه برای بازهی زمانی سه سال میشود. حتی در صورت مواجه با چنین محرومیتهایی نیز دانشمندان پروندهها را به دادگاههای اجرایی میکشانند که میتواند عملاً موجب بهتعویق افتادن این احکام برای سالهایی طولانی شود.
با اینکه آمار ۱۸ هزار مورد بازپسگیری مقالات در حال حاضر ممکن است زیاد به چشم بیاید؛ اما واقعیت این است که این میزان تنها بخشی از تعداد کل مقالاتی است که باید از منابع علمی جهان حذف شوند.
علت این ادعا آن است که پیشتر حدود ۲ درصد از پژوهشگران طی یک سری پرسشنامههای محرمانه، به انجام چنین سوءرفتارهایی در حوزهی کاری خود اقرار کردهاند. واقعیت این است که در ازای هر مورد بازپسگیریهای ناشی از یک افشاگری، هنوز میتوان چندین مورد سکوت در برابر چنین تخلفاتی نیز پیدا کرد و این نشان میدهد جهان در مسیر مبارزه علیه این کلاهبرداریهای آکادمیک، در ابتدای راه است.
بیماری دیابت به علت عدم توانایی انسولینهای آسیبدیده یا نبود سلولهای تولید انسولین به وجود میآید. بسیاری از بیماران دیابتی برای تنظیم این هورمون تنظیمکنندهی قند خون، انسولین را از روشهای دارویی دریافت میکنند.
طی همکاری یک گروه بینالمللی از محققان دانشگاه برگن، این نتیجهگیری حاصل شد که سلولهای تولیدکنندهیگلوکاگون در همسایگی پانکراس (لوزالمعده) میتوانند هویت خود را طوری تغییر یا انطباق دهند که آسیبدیدگی انسولینها یا از دست رفتن آنها جبران شود. لوییزا گیلا، محقق آزمایشگاه تحقیقاتی ریدر پژوهش میگوید:
احتمالا به شکل جدیدی از درمان دیابت دست پیدا کردهایم که با یک کمکرسانی اولیه، بدن میتواند انسولین مورد نیاز خود را تولید کند.
سلولها میتوانند هویت خود را تغییر دهند
محققان کشف کردند که تنها حدود دو درصد سلولهای همسایهی پانکراس میتوانند تغییر هویت دهند. بااینحال، حتی همین مقدار کم میتواند دریچهی امیدی برای استفاده از روشهای بالقوه در درمان دیابت باشد. برای اولینبار در تاریخ، محققان توانستند مکانیزمهای مربوطبه تغییر هویت سلولی را پیدا کنند.
به نظر میرسد که این فرایند حالت انفعالی ندارد بلکه در نتیجهی سیگنالهای سلولهای اطراف به وجود میآید. در این مطالعه، محققان توانستند با استفاده از داروهای تأثیرگذار، تعداد سلولهای انسولینساز را به ۵ درصد افزایش دهند. تاکنون، این نتایج فقط در مدلهای حیوانی بررسی شده است. گیلا در توضیحات خود عنوان میکند:
چنانچه دانش بیشتری در مورد مکانیسمهای انعطافپذیری سلول به دست آوریم، میتوانیم این فرآیندها را طوری کنترل کنیم تا انسولین بیشتری تولید شود.
درمانی برای بیماریهای دیگر
بهگفتهی محققان، اکتشافات جدید، فقط یک خبر خوش برای درمان دیابت نیست. توانایی سلول در تغییر هویت و عملکرد میتواند در درمان بیماریهای دیگر که ناشی از مرگ سلولی هستند، به کار برده شود. بیماریهایی مانند آلزایمر یا حملهی قلبی از جمله مواردی هستند که میتوان با این رویکرد به درمان آنها امیدوار بود.
حقیقتهایی درباره کنترل قند خون
سه نوع مختلف از سلول های پانکراس وجود دارد: سلولهای آلفا، سلولهای بتا و سلولهای دلتا. هر کدام از این سلولها، هورمونهای متفاوتی برای تنظیم قند خون را تولید میکنند.
این سلولها خوشهسازی میکنند. سلول های آلفا، گلوکاگون تولید میکنند که سطح قندخون را افزایش میدهد. سلولهای بتا تولید انسولین سطح گلوکاگون را کاهش میدهند. سلولهای دلتا هم سموتوستاتین تولید میکنند که تنظیم سلولهای آلفا و بتا را کنترل میکند؛ در افرادی که مبتلا به دیابت هستند، عملکرد سلولهای بتا دچار اختلال شده است؛ ازاینروو سطح قند خونشان در مقادیر بالا ثابت باقی میماند.
مجرمان اینترنتی، کدهای مخرب استخراج ارز دیجیتال را در وبسایتها تزریق میکنند تا در زمان مرور آنها توسط کاربر، از قدرت پردازشی کامپیوتر او برای استخراج ارز و واریز به حسابهای مجرمان استفاده شود. این افراد، ارز مونرو را بیش از همهی ارزها ترجیح میدهند. تحقیقات جدید، میزان حدودی درآمد مجرمان سایبری از بردافزارهای استخراج ارز دیجیتال را روشن کرده است.
وبسایت کویندسک در گزارش جدید خود، از نتایج تحقیقاتی پیرامون استخراج غیرقانونی ارز دیجیتال پرده برداشت. محققان دانشگاههای مادرید و کینگ کالج لندن، در تحقیقات خود، مقدار درآمد مجرمان سایبری را ۷۲۰ هزار مونرو (حدود ۴.۳۲ درصد از مونرو در گردش در جهان) بیان کردند.
مقالههای مرتبط:
درآمد دقیق مجرمان سایبری از استخراج غیرقانونی ارز دیجیتال، به زمانی بستگی دارد که آنها ارزهای خود را به پول نقد تبدیل کنند. البته محققان رقم حدودی ۵۷ میلیون دلار، یعنی ۱.۲ میلیون دلار در هر ماه در ۴ سال گذشته را برای این درآمد تخمین میزنند.
در جریان تحقیقات مذکور مشخص شد که وبسایت مشهور مخزن کدهای کامپیوتری یعنی GitHub، بیش از هر وبسایت دیگر میزبان کدهای مخرب استخراج ارز دیجیتال است.
بررسی دقیق اقدامات خرابکارانهی مجرمان سایبری، مقصد ارزهای استخراجشده را نیز بهروشنی مشخص میکند. وقتی مجرمان، قدرت پردازشی کامپیوتر قربانی را برای استخراج ارز رمزنگاریشده میدزدند، دو استراتژی کلی خواهند داشت. یکی از استراتژیها، ملحق شدن به یک مجموعهی استخراج موسومبه Mining Pool و دیگری، استخراج انفرادی ارز است.
استفاده از مجموعههای استخراجی یا استخر ماینینگ، مزیتهای خاص خود را دارد. نکتهی اول، شانس بیشتر در کسب درآمد با عضویت در استخر است؛ چرا که گروههای با اعضای بیشتر، احتمال بیشتری برای تأیید شدن بلوکهای استخراجشده دارند. بهعلاوه، نیاز به تجهیزات ویژهی ماینینگ نیز با عضویت در این گروهها، کاهش مییابد.
نکتهی واضح تحقیقات پیرامون استخراج غیرقانونی ارز دیجیتال آن است که اکثر ارز مونرو استخراجشده ازطریق کمپینهای سرقتی، به یک استخر استخراج بهنام crypto-pool مرتبط میشود. تا به امروز، اعضای این گروه حداقل ۴۳۵/۶۸۹ مونور با ارزش تقریبی ۴۷ میلیون دلار استخراج کردهاند.
استخر استخراج | مقدار مونروی استخراج شده | تعداد کیف پول | ارزش به دلار |
---|---|---|---|
cruto-pool | ۴۳۵،۶۸۹ | ۴۸۹ | ۴۶،۹۷۸،۶۷۷ |
dwarfpool | ۱۷۹،۰۹۳ | ۴۵۷ | ۱،۱۵۲۲۵۳ |
minexmr | ۸۴،۶۵۲ | ۶۴۱ | ۵،۹۱۶،۳۹۹ |
prohash | ۱۳،۰۴۷ | ۵۵ | ۳۱۱،۴۷۳ |
monerohash | ۵،۲۴۵ | ۲۲۴ | ۶۴۲،۸۷۲ |
nanopool | ۴،۵۸۱ | ۳۳۶ | ۸۰۵،۹۴۹ |
ppxxmr | ۳،۸۷۴ | ۱۸۴ | ۵۱۹۷۷۴ |
supportxmr | ۲،۸۶۱ | ۵۰۸ | ۳۶۴،۱۹۹ |
hashvault | ۱،۰۵۹ | ۳۷۵ | ۱۲۶،۱۸۰ |
xmrpool | ۱۲۱ | ۵۴ | ۲۱،۱۷۱ |
moneropool | ۲۳ | ۱۴۱ | ۳،۱۶۱ |
bohemianpool | ۲ | ۱۶ | ۳۳۴ |
ما متوجه شدیم با اینکه اکثر کمپینهای سرقت درآمد پایینی دارند، اما تعداد محدودی از آنها سوددهی سرسامآوری داشتهاند. درنتیجه، هستهی اصلی این فعالیت خرابکارانه، در انحصار گروه کوچکی از بازیگران ثروتمند است.
نقش گیتهاب و وبسایتهای قانونی دیگر
سرویسهای قانونی و مشهور همچون گیت هاب و دراپباکس، منابع مناسبی برای سوءاستفادهی مجرمان سایبری هستند. این افراد از سرویسهای فوق برای توزیع هرچه آسانتر بدافزارهای ماینینگ استفاده میکنند.
مجرمان استخراج ارز دیجیتال یا Cryptojackers از ابزارهایی شبیهبه ویروس اسب تروا استفاده میکنند که کاربر نهایی را مجبور به دانلود و نصب بدافزارهای دیگر میکند. در اکثر مواقع، این بدافزارها، ابزارهای استخراج مونور را از گیتهاب دانلود میکنند. در ادامهی گزارش تحقیقاتی آمده است:
ما به این نتیجه رسیدیم گه گیتهاب، مشهورترین وبسایت مورد استفاده برای میزبانی از بدافزارهای استخراج ارز دیجیتال است؛ چرا که اکثر ابزارهای استخراج ارز دیجیتال بهصورت مستقیم از آنجا دانلود میشوند. بهعلاوه، گیتهاب میزبان انواع نسخههای ماینر اصلاحشده و تغییریافته نیز هست.
دامنه | نمونه کدهای مخرب | تعداد آدرسهای URL |
---|---|---|
github.com | ۱۶۳ | ۳۸۸ |
amazonaws.com | ۸۵ | ۳۹۶ |
weebly.com | ۸۰ | ۹۶ |
google.com | ۳۸ | ۷۴ |
hrtests.ru | ۳۷ | ۱ |
cdn.discordapp.com | ۳۴ | ۵۵ |
a.cuntflaps.me | ۳۲ | ۴۸ |
file-5.ru | ۳۰ | ۵۲ |
مجموع: ۲۷۵۵ دامنه | ۳۴۲۰ | ۶۹۴۹ |
در فهرست منتشرشده توسط تیم تحقیقاتی، نام سرویسهای میزبانی و اشتراک فایل دیگر همچون بیتباکت، خدمات وب آمازون، دراپباکس و گوگل نیز بهچشم میخورد که مورد علاقهی مجرمان هستند. بهعلاوه، در فایلهای تورنت، کانالهای اپلیکیشن Discord و سرویسهای ناشناس کوتاهکنندهی URL نیز، انواع مختلفی از بدافزارهای استخراج ارز دیجیتال یافت شد.
در سپتامبر سال گذشتهی میلادی (شهریور ۹۷) جامعهی مونرو محبور شد تا مجرمان استخراج ارز دیجیتال را بهشدت محکوم کند. درواقع آن افراد بهنوعی در حال تخریب اینترنت هستند. ماجرای فوق زمانی شدت گرفت که روترهای موجود در سازمانهای دولتی آمریکا، مشکوک به میزبانی از بدافزارهای ماینینگ شناخته شدند.
مقصد دیگر مجرمان سایبری استخراج ارز دیجیتال، وبسایتهای متعدد دولتی و شهرداری در هند بود که کاربران را مجبور به استخراج ارز دیجیتال مونرو ازطریق کدهای مخرب میکرد.
آسمان شب و ثبت دنبالههای نوری موجود در آن همواره یک از مهیجترین ژانرهای عکاسی بوده است؛ چراکه در این حالت باید مدتی را برای جذب نور کافی توسط دوربین به انتظار بنشینید و مهمتر اینکه در طول این مدت نمیدانید تصویر خروجی شما دقیقاً به چه شکل خواهد بود!
اما جذابیت آسمان شب فقط به ستارهها و نورهای طبیعی آن ختم نمیشود و تاریکی آن نیز بهتنهایی و بهواسطهی آزادی عمل فراوانی که برای بازی با نور فراهم میکند، از جذابیت فراوانی برخوردار است. ازاینرو، عکاسی بهنام پیت مانی تصمیم گرفت تا تصویربرداری از خطهای نوری حاصل از مسیر چراغ هواپیماهای یک فرودگاه را بهعنوان موضوع عکاسی برای خود در نظر بگیرد؛ موضوعی که درنهایت به ثبت تصاویر شگفتانگیزی منجر شد!
این عکاس که از دوران دبیرستان مجذوب تصوّر ذهنی دنبالههای نوری موجود در اطراف فرودگاه شده بود و وقت خود را ساعتها به تجسم این خطوط اختصاص میداد، این ایده را درنهایت و پس از تبدیل شدن به یک عکاس تماموقت و یادگیری تکنیکهای نوردهی طولانیمدت (Long Exposure) به تصویر کشید.
پیت مانی ابتدا بهدنبال تکنیکهای نوردهی طولانی در اینترنت گشت و پس از کمی تجربه، خود را برای یک ماجراجویی شگفتانگیز در دل نورهای شبانه و صرف ساعتهای فراوان برای یافتن کادرهای مختلف دنبالههای نوری هواپیماها و حتی پرندههای بدون سرنشین آماده کرد.
هرچند او ادعا میکند که این ماجراجویی چندان سخت نبوده و تنها با الهام از اصول اولیهی عکاسی شبانه انجام شده است، اما با وجود قبول این حرف باید در نظر داشت که یافتن کادرها و ترکیببندیهای مناسب در میان تاریکی شب و تلاش فراوان برای رسیدن به نتایج چشمنواز حاصل از مسیر چراغ هواپیماهای مختلف هرگز کار آسانی به نظر نمیرسد!
پیت دربارهی این پروژهی خود چنین عنوان میکند:
فرقی نمیکند هواپیما باشد یا پهباد؛ من قبل از ثبت هریک از این تصاویر و صرف ساعتها وقت برای آنها، صرفاً میتوانم حدس بزنم که نتیجه چگونه از آب درخواهد آمد!
او همچنین اشاره میکند که یکی از شاخصترین جذابیتهای پرداختن به این موضوع عکاسی، فرمهای درهمآمیختهشدهای است که هر بار به نوع تازهای ظاهر میشوند و این اتفاق، تنوع گستردهای از اشکال و فرمها را به همراه میآورد.
شایان ذکر است که ثبت هریک از این تصاویر که مشاهده میکنید، از ۳۰ دقیقه تا دو ساعت برای پیت مانی زمان برده است.
اسپیس ایکس، شرکت هوافضای بنیانگذاریشده بهدست ایلان ماسک، در چارچوب آنچه که با عنوان «کاستنی ضروری با هدف تثبیت موقعیت شرکت برای آیندهای نامعلوم» بیان شده است، ۱۰ درصد از نیروی کار خود را تعدیل میکند. پس از این تعدیل ده درصدی که در تمام بخشهای شرکت اتفاق خواهد افتاد، نزدیک به ۶ هزار نیروی کار برای اسپیسایکس باقی خواهد ماند.
اسپیسایکس در بیانیهای که همین منظور منتشر کرده است، نوشت:
بهمنظور تداوم خدماترسانی به مشتریانمان و کامیابی در توسعهی فضاپیمای میانسیارهای و اینترنت جهانی مستقر در فضا، اسپیسایکس باید به شرکتی کوچکتر تبدیل شود. هر یک از این پیشرفتها حتی هنگام انجام بهصورت مجزا، دیگر سازمانها را ورشکست کردهاند. این بدین معنی است که ما باید با برخی از اعضای مستعد و سختکوش تیممان خداحافظی کنیم.
نخستینبار نشریهی لسآنجلس تایمز با نقلقول از ایمیلی ارسالشده برای کارکنان از سوی گوین شاتول، مدیرکل اسپیسایکس، تعدیل نیروهای این شرکت را گزارش داد. این نشریه گزارش داد که اسپیسایکس برای آن دسته از نیروهای تعدیلشده دستکم ۸ هفته پرداختی و دیگر مزایا را پیشنهاد داده است.
بهگفتهی اسپیسایکس، تعدیل نیرو گامی راهبردی در پیشبینی «چالشهای فوقالعاده دشوار پیشرو» محسوب میشود.
پرتاب یک راکت فالکون ۹ از کیپ کاناورال فلوریدا
اسپیسایکس قصد دارد تحولاتی اساسی در مسافرت فضایی ایجاد کند و امیدوار است که یک روز انسانها را برای استعمار مریخ به سیارهی سرخ ارسال کند. هرچند این شرکت میگوید به لحاظ مالی قدرتمند است؛ اما سنجش امکانپذیری چشمانداز یادشده دشوار بهنظر میآید.
وال استریت ژورنال با بررسی اسناد محرمانهی مالی در سال ۲۰۱۷ گزارش داد که اسپیسایکس در معرض شکستهایی قرار داشته است؛ نظیر عدم موفقیت در پرتاب راکت در سال ۲۰۱۵ که منجر به یک ضرر ۲۵۰ میلیون دلاری سالانه و کاهش ۶ درصدی در سود شرکت شد.
علاوهبر این، در سال ۲۰۱۶ با انفجار یک راکت اسپیسایکس دیگر، ماهوارهی ارتباطاتی ۲۰۰ میلیون دلاری سوار بر آن نابود شد و ایلان ماسک بهخاطر حرکت بسیار سریع در صنعت پیچیدهی مسافرت فضایی مورد انتقاد قرار گرفت.
اسپیسایکس برای سال جاری میلادی برنامههایی بلندپروازانه در سر دارد که از جملهی آنها میتوان به راهاندازی نخستین مجموعهی ماهوارههای استارلینک که پوشش جهانی اینترنت را نوید میدهند، اشاره کرد. این شرکت همچنین بهتازگی از نسخهی پرواز آزمایشی راکت غولپیکر استارشیپ در سایت پرتاب خود در تگزاس رونمایی کرد. علاوهبر این، پرتاب آزمایشی نخستین فضاپیمای سرنشیندار دراگون که برای حمل فضانوردان ناسا به ایستگاه فضایی بینالمللی طراحی شده، قرار بود پس از تاخیری ۱۰ روزه، سرانجام هفتهی آینده پرتاب شود؛ اما ناسا بهتازگی اعلام کرد که این پرواز به ماه آینده موکول شده است. اگر این پرتاب با موفقیت همراه شود، اسپیسایکس میتواند تا انتهای امسال پرواز آزمایشی را بههمراه سرنشین انجام دهد.
بهعنوان یک آلرژی واقعی، فرد باید حداقل یکی از علائم شناختهشدهی واکنش سیستم ایمنی را نسبتبه یک آلرژن گزارش کند. این علائم شامل کهیر، تورم لب یا زبان، دشواری بلع، تنگی نفس، خسخس کردن، استفراغ، افزایش ضربان قلب، غش یا کاهش فشار خون هستند. ناراحتی معده، اسهال یا گزارش اینکه «این مادهی غذایی موجب خارش دهان من میشود» میتواند نشاندهندهی وجود نوعی حساسیت غذایی باشد اما این لزوما یک پاسخ ایمنی حاصل از آلرژی نیست.
طبق برآوردها بیش از ده درصد از افراد بالغ در آمریکا دارای نوعی آلرژی غذایی هستند اما تعداد زیادی از افراد نیز تصور میکنند که دچار آلرژی غذایی هستند، درحالیکه درواقع چنین نیست. طبق نتایج پژوهشی جدید که اخیرا منتشر شده است، ۱۹ درصد از افراد بالغ تصور میکنند به یک یا تعداد بیشتری از غذاها آلرژی دارند، اما علائمی که آنها برای آلرژی غذایی خود گزارش میکنند، با علائم واقعی آلرژی غذایی سازگاری ندارد. روچی گوپتا نویسندهی نخست مقاله میگوید:
درحالیکه ما متوجه شدیم از هر ده نفر، یک نفر دارای آلرژی غذایی است، تقریبا دو برابر این تعداد افراد بالغ فکر میکنند که دارای آلرژی غذایی هستند؛ اما علائم آنها ممکن است نشاندهندهی عدم تحمل غذا یا دیگر مشکلات مرتبط با غذا باشد.
پژوهشگران بیش از چهل هزار فرد بالغ را در آمریکا مورد بررسی قرار دارند و دریافتند که تنها نیمی از افرادی که میگویند آلرژی غذایی دارند، توسط یک پزشک تشخیص داده شدهاند. تقریبا نیمی از افراد بالغِ دارای آلرژی غذایی، حداقل یک آلرژی غذایی داشتند که در بزرگسالی آغاز شده بود و ۳۸ درصد، حداقل یک مورد مراجعه به اورژانس برای آلرژی مرتبط با غذا را در طول زندگی خود گزارش کردند. لیزا گابل مدیرعامل اجرایی سازمان آموزش و پژوهش آلرژیهای غذایی در آمریکا (FARE) میگوید:
نیاز به انجام مطالعات مرتبط با میزان شیوع بیماری است تا به ما کمک کند دامنهی اپیدمی آلرژی غذایی را تعریف کنیم. تا به امروز چنین مطالعهی وسیعی انجام نشده بود که آلرژی غذایی افراد بالغ را مورد بررسی قرار دهد و این پژوهش اطلاعات مهمی درمورد تعداد رو به افزایش افرادی که تحتتاثیر این بیماری قرار میگیرند، فراهم میکند.
آلرژیهای غذایی شدید یکی از مشکلات جدی هستند و طبق گزارش این سازمان، ۲۰۰ هزار نفر در آمریکا هرساله بهعلت آلرژیهای غذایی به اورژانس مراجعه میکنند. مرگ ناشی از آلرژیهای غذایی نادر بوده اما بدون درمان مناسب، واکنشهای شدیدی ممکن است بروز کنند که میتوانند کشنده باشند. گوپتا گفت:
اگر آلرژی غذایی فردی تأیید شود، درک مدیریت این وضعیت از جمله تشخیص علائم آنافیلاکسی و چگونگی و زمان استفاده از اپینفرین برای او حیاتی است.
موضوع نگرانکننده این است که پژوهش نشان میدهد فقط برای یکچهارم از افرادی که دارای آلرژی واقعی هستند، اپینفرین تجویز میشود که میتواند در شرایط خطرناک زندگی بیمار را نجات دهد. گابل گفت:
ما باید در زمینهی آموزش حمل تزریقکنندهی خودکار اپینفرین برای هر کسی که آلرژی غذایی او تشخیص داده میشود، برای درمان آنافیلاکسی که یک واکنش آلرژیک مرگبار است، تلاش کنیم.
شایعترین آلرژی غذایی در بزرگسالان آمریکایی، آلرژی نسبتبه غذاهایی دریایی نظیر صدف و میگو است
ازنظر تئوری هر غذایی میتواند موجب آغاز واکنش آلرژیک شود اما کدام غذا مسبب اکثر آلرژیهای غذایی است؟
گوپتا میگوید:
دادههای ما نشان میدهد که برخی از غذاهای دریایی در رتبهی اول آلرژنهای غذایی در افراد بالغ هستند. این آلرژی در زمان بزرگسالی آغاز میشود و در تمام مراحل زندگی شایع است. برای مشخص کردن اینکه چرا در میان افراد بالغ، آلرژی نسبتبه این مواد غذایی چنین رایج و ماندگار است، به مطالعات بیشتری نیاز داریم.
این مطالعه نشان میدهد که ۷/۲ میلیون فرد بالغ آمریکایی دارای این نوع آلرژی غذایی هستند و آلرژی نسبتبه شیر و بادام زمینی در رتبههای بعدی قرار دارند. این مطالعه همچنین نشان میدهد افراد بالغی که نسبتبه یک یا چند مادهی غذایی آلرژی داشتند، نیمی از آنها حداقل یکی از آلرژیهای غذایی خود را در زمان بزرگسالی بهدست آورده بودند. گوپتا گفت:
ما وقتی متوجه شدیم که آغاز آلرژی در بزرگسالی اینقدر شایع است، تعجب کردیم. برای درک علت این مسئله و یافتن روشی برای جلوگیری از بروز آن به پژوهشهای بیشتری نیاز است.
این امر برخلاف عقیدهی رایجی است که میگوید بیشتر آلرژیها در زمان کودکی شکل میگیرند. البته باید این مطلب را درنظر گرفت که اگرچه در این مطالعه شرکتکنندگان زیادی حضور داشتند ولی دادهها، حاصل گزارش خود افراد بوده و ممکن است کاملا دقیق نباشند. با این وجود، این پژوهش موضوعِ آغاز آلرژی در بزرگسالی را برجسته کرده و اهمیت تشخیص آلرژیهای غذایی توسط پزشک را برای جلوگیری از قطع مصرف برخی از غذاها از سوی افرادی که به اشتباه تصور میکنند دارای آلرژی هستند، خاطرنشان میکند. گابل میگوید:
این مطالعه نشان میدهد که آلرژیهای غذایی در میان افراد بالغ نسبتبه آنچه قبلا تصور میشد، اهمیت بیشتری دارد؛ بهویژه بروز آلرژی نسبتبه مواد غذایی که قبلا بهطور معمول مورد مصرف قرار میگرفته و بیضرر بوده است ولی ناگهان تبدیل به آلرژی میشود.
گوپتا میگوید:
با درنظرگرفتن اینکه از پنج نفر بالغ یک فرد دارای واکنش نسبتبه غذا است، ضروری است که برای تشخیص به متخصص مراجعه شود. آلرژیهای غذایی میتوانند مرگبار باشند اما دیگر مشکلات مرتبط با غذا ممکن است قابل درمان باشند.
پایگاه خبری "اسپیس"، منتخبی از اخبار فضایی برتر روزهای اخیر را منتشر کرد.
به گزارش ایسنا و به نقل از اسپیس، پایگاه اسپیس منتخبی از اخبار فضایی برتر روزهای اخیر را منتشر کرده است.
بزرگترین سطح نورد خودران اروپا
بزرگترین سطح نورد خودران اروپا به نام "SherpaTT " در زمینی همانند مریخ در مراکش مورد آزمایش قرار گرفت. این آزمایش توسط تیمی از مرکز نوآوری رباتیک "DFKI" آلمان انجام شد.
"سطحنورد"(rover) فضاپیما یا بخشی از آن را میگویند که میتواند پس از فرود بر سطح جسمی آسمانی، مانند سیاره یا ماه یا سیارک، حرکت کند و بهصورت خودکار یا با هدایت فضانوردان به کاوش بپردازد.
سطحنوردی که مخصوص کاوش در سطح مریخ باشد مریخنورد و سطحنوردی که مخصوص کاوش در سطح ماه است را ماهنورد میگویند. برخی سطحنوردها بهگونهای طراحی شدهاند که میتوانند فضانوردان را در سطح کرات جا به جا کنند اما برخی دیگر تنها بهصورت رباتهای خودکار و خودرو هستند.
سحابی شکارچی
نمای سه بعدی سحابی شکارچی که توسط "رصدخانه هوایی استراتوسفری اخترشناسی فروسرخ"(SOFIA) گرفته شده است، ساختارهای پیچیدهای را که توسط ستارگان قدرتمند تشکیل شدهاند نشان میدهد. سحابی شکارچی که به نام عربی سحابی جبار هم معروف است تنها سحابی آسمان است که با چشم غیرمسلح هم دیده میشود. مکان این سحابی در جنوب کمربند شکارچی است.
دراگون
شرکت "اسپیس ایکس" در حال اتمام آخرین مراحل آماده سازی کپسول سرنشیندار دراگون است. با انجام این ماموریت آمریکا به انجام پروازهای سرنشیندار بازخواهد گشت. این کپسول هماکنون در سکوی پرتاب قرار دارد.
گفتنی است مقابل در ورودی دراگون یک تابلو قرار داده شده و حداقل قد فضانوردان را مشخص کرده است.
انتظار میرود پرتاب آزمایشی دراگون در اواخر ماه جاری صورت گیرد که البته بدون سرنشین خواهد بود.
قرار بود اولین پرواز آزمایشی دراگون در ۷ ژانویه انجام شود ولی ناسا آن را به تعویق انداخت و تاریخ راهاندازی ماموریت را به ۱۷ ژانویه موکول کرد. این فضاپیمای باری با استفاده از موشک "فالکون ۹" به فضا خواهد رفت.
"دراگون" یک فضاپیمای تجاری قابل استفاده مجدد و با قابلیت حمل ۶ هزار کیلوگرم محموله است که توسط شرکت اسپیسایکس ساخته شده است.
ماه و زمین در یک قاب
کاوشگر "اُسیریس-رِکس"(OSIRIS-REx) ناسا در مسیر خود به سوی سیارک "بنو "(Bennu) تصویری از قسمت بالایی این سیارک را منتشر کرده است. نکته جالب تصویر مذکور این است که در سمت چپ تصویر زمین و ماه قابل مشاهده هستند. کاوشگر" اُسیریس-رِکس" این تصویر را ۱۹ دسامبر سال ۲۰۱۸ ثبت کرد.
اُسیریس-رِکس یک مأموریت برنامهریزی شده ناسا برای بررسی سیارک بنو و بازگرداندن نمونه است. راهاندازی این پروژه برابر برنامهریزی قبلی، در ۸ سپتامبر ۲۰۱۶ بدون تأخیر انجام شد. کاوشگر اُسیریس-رکس مأموریت بررسی و بازگشت یک نمونه(برگرفته از سیارک ۱۰۱۹۵۵ بنو که قبلاً مأموریت ۱٬۹۹۹ آر کیو ۳۶ نامیده شده بود)، و یک سیارک کربنی است. انتظار میرود بررسی این مواد دانشمندان را قادر به یادگیری بیشتر در مورد زمان قبل از شکلگیری و تکامل سامانهٔ خورشیدی، مراحل اولیهٔ شکلگیری سیاره و منبع ترکیبات آلی که منجر به پیدایش زندگی در زمین شده کند.
با اتمام نمایشگاه CES ۲۰۱۹ مشخص شد که بیش از ۱۸۰ هزار نفر از این نمایشگاه دیدن کردند.
به گزارش ایسنا وبه نقل از انگجت، با اتمام نمایشگاه CES ۲۰۱۹ یکی از عکاسهای مستقر در نمایشگاه به نام "ویل لیپمن"(Will Lipman) تصاویر خوبی را از این نمایشگاه به ثبت رساند.
در نمایشگاه امسال گوگل در خارج از غرفههای داخلی خود نیز، فضای باز زیادی داشت و مساحت وسیعی را در بیرون از سالنهای اصلی اجاره کرده بود.
شرکت "UBTech" از رباتی رونمایی کرد که در آینده به عنوان یک پیشخدمت انجام وظیفه خواهد کرد.
شرکت "Impossible Burgers" در نمایشگاه امسال در خارج از سالن غرفهها، به عرضه رایگان برگرهای جدید خود پرداخت. این برگرها گیاهی هستند و هیچگونه گوشتی در آنها به کار نرفته است. با این حال طعم برگرهای معمولی را میدهد.
تصویر زیر نمایشگر بازدیدکنندگان این نمایشگاه است که از ۱۵۰ کشور دنیا در لاسوگاس حاضر شدند.
تلویزیون "OLED" شرکت ال.جی این بار با ظاهری منحنی شکل در نمایشگاه به معرض دید عموم قرار گرفت.
با اینکه شرکت " Royole" چند ماه گذشته از گوشی تاشو خود رونمایی کرده بود، ولی در نمایشگاه امسال استقبال خوبی از آن شد.
دانشمندان موفق شدهاند یک نقیصهی طبیعی را در فرآیند فتوسنتز اصلاح کنند که نتیجهی آن، افزایش ۴۰ درصدیبهرهوری گیاهان بوده است.
همانطور که میدانید فتوسنتز یک واکنش شیمیایی است که به گیاهان اجازه میدهد نور خورشید و دیاکسید کربن را به غذا تبدیل کنند. دستاورد جدید دانشمندان در «هک کدهای ژنتیکی» میتواند کالری اضافی برای تغذیهی ۲۰۰ میلیون نفر از مردم این سیاره را در ظرفیت فعلی تولید محصولات کشاورزی تأمین کند؛ این میتواند یک دستاورد حقیقی باشد.
اصلاح یادشده هم اکنون تنها درمورد گیاه تنباکو اعمال شده است و ما هنوز راهی طولانی در پیش داریم تا بتوانیم از این روش تازه درجهت افزایش منابع غذایی بشر استفاده کنیم؛ اما جای تردیدی نیست که دستاورد فعلی، یک گام بسیار امیدبخش است.
اما این نقیصه که نیاز به اصلاح داشت، چه بوده است؟ این نقص مربوط به مرحلهای از فتوسنتز گیاهان است که با نام تنفس نوری (photorespiration) شناخته میشود. دونالد اورت، پژوهشگر اصلی این مطالعه از مؤسسهی ژنومیک بیولوژی دانشگاه ایلینویز میگوید:
ما میتوانیم با احیای کالری ازدسترفته در مرحلهی تنفس نوری تا ۲۰۰ میلیون نفر دیگر را در هر سال تغذیه کنیم. حتی احیای بخشی از این کالری نیز در جهان خواهد توانست گام بلندی درجهت پوشش نیازهای غذایی روبهرشد جهان در قرن بیستویکم باشد.
برای درک بهتر اینکه اشکال کار طبیعت در کجاست، باید کمی درمورد فرآیند تصادفی فرگشت بیشتر بدانیم. همانگونه که دکتر ایان مالکوم در فیلم پارک ژوراسیک کلاسیک میگوید: «زندگی همواره راه خود را پیدا میکند»؛ اما نکتهای که او اشارهای بدان نکرده، این است که گاهی اوقات این راه میتواند به یک آشفتگی شدید و ناکارآمد ختم شود.
اگر بخواهیم منصفانه با قضیه برخورد کنیم، باید بگوییم سیر فرگشت فقط همان کاری را که در شرایط فعلی واقعاً لازم است، انجام میدهد. درست مانند یک دانشآموز که در تمام طول سال تحصیلی در انتظار فرارسیدن تعطیلات تابستان است، تنها گذراندن امتحانات از دیدگاه او کفایت میکند. از دیدگاه فرگشت نیز هر تلاش مازادی تنها بهمنزلهی اتلاف انرژی خواهد بود.
در مورد فتوسنتز بسیاری از گیاهان، از جمله برنج و سویا تنها گذراندن زندگی کافی است؛ اما این وضعیت انتظارات ما انسانها را برآورده نمیکند. یکی از بخشهای ناکارآمد این فرآیند طبیعی در ارتباط با عملکرد آنزیمی به نام ribulose-1,5-bisphosphate carboxylase-oxygenase (یا بهاختصار RuBisCO) است که ازقضا فراوانترین پروتئین موجود روی زمین نیز محسوب میشود.
حدود ۲۰ درصد از مواقع، آنزیم RuBisCO در واکنشهای تولید مواد مغذی، مولکول اکسیژن را با مولکول دیاکسید کربن اشتباه میگیرد. این نقیصه نهتنها باعث از دسترفتن فرصتی برای تولید کالری بیشتر توسط گیاه میشود، بلکه نتیجه این واکنش اشتباه، تولید دو ترکیب سمی با نامهای گلیکولات و آمونیاک است که باید بهسرعت طی یک مکانیزم از ساختار گیاه دفع شوند.
مقالههای مرتبط:
خوشبختانه گیاهان راهی برای خلاصی از شر این سموم با نام تنفس نوری یافتهاند؛ هرچند به نظر نمیرسد برای گیاهان اهمیتی داشته باشد میزان انرژی مصرفشده برای بازیافت این سموم و بازدهی این فرآیند چقدر است؛ برای این گونه آنچه اهمیت دارد این است که بتواند زنده بماند.
اما وقتی صحبت از استفاده از گیاهان بهعنوان منابع غذایی میشود، موضوع بازدهی فرآیند برای ما اهمیت مییابد. پاول ساوث، نویسندهی اصلی و زیستشناس مولکولی از بخش تحقیقات وزارت کشاورزی ایالات متحده آمریکا میگوید:
این فرآیند [بازیافت سموم] مقادیر زیادی از انرژی و منابع گیاه را هدر میدهد، در حالی که میتوان از این انرژی در فتوسنتز استفاده کرد تا میزان رشد و محصول بیشتری ایجاد کند.
برنج، گندم و سویا همگی از نیاز به این مکانیزم پاکسازی سموم رنج میبرند. این محصولات در ردهی سه محصول از چهار محصول مهمی هستند که ما برای تأمین نیاز غذایی جمعیت جهان به آنها نیاز داریم؛ بدتر از همه اینکه معضل گرمایش جهانی باعث شده است که تولید این محصولات در آینده با خطر افت بیشتری مواجه باشد. آماندا کاوانا، یکی دیگر از نویسندگان مقاله از دانشگاه ایلینویز میگوید:
با گرمشدن هوا، مشکل آنزیم RuBisCO در تشخیص دیاکسید کربن از اکسیژن بدتر هم میشود و این قضیه موجب تشدید نیاز به تنفس نوری [در گیاه] میشود.
در طول سالهای متمادی، تلاشهای فراوانی برای یافتن راهی برای رفع نیاز به فرآیند سمزدایی در گیاهان شده است. بسیاری از این تلاشها شامل یافتن کارآمدترین روشهای تنفس نوری مورداستفاده توسط ارگانیسمهای دیگری نظیر جلبکها و باکتریهای مختلف بودهاند.
نمونهای از آخرین این تلاشها روشی با نام Realizing Increased Photosynthetic Efficiency (یا بهاختصار RIPE) است که رویکرد آن انتخاب ژنها از جاهای دیگر و تست آنها در مورد گیاهان است.
یکی از روشهای موردکاربرد استفاده از مکانیزم اکسیداسیون گلیکولات در باکتری ای.کولی (E.coli) بوده است. در نسخهای دیگر از یک ژن کاتالاز استفاده شد که آن هم از باکتری ای.کولی برای اکسیداسیون گلیکولات و سنتز مالات استفاده میکرد. در نسخهی سوم نیز از ژن سنتز مالات یک گیاه بههمراه ژن جلبک سبز برای دیهیدروژناسیون گلیکولات استفاده شد.
همهی این روشها بههمراه دیگر اصلاحات ژنتیکی بهکار گرفته شدند تا بتوان به کارآمدترین روش را در بین ۱۷ ساختار مختلف دست یافت. روش سوم از جمله روشهایی بود که در نتایج نهایی عملکرد بهتری نسبت به بقیه از خود نشان داد؛ این روش توانست فعالیت متابولیک گیاه را نسبت به نمونههای کنترلی بهمیزان بیش از ۴۰ درصد افزایش دهد. این بهمعنای تولید محصول بیشتر ازسوی گیاه بود.
هنوز باید دید روش فعلی در افزایش بازدهی تولید سایر محصولات زراعی نیز مفید واقع خواهد شد یا خیر؛ این موردی است که دانشمندان هنوز در حال کار روی آن هستند.
به هر حال، به نظر میرسد شاید زندگی همواره نتواند راه خود بهدرستی را پیدا کند. چنانچه ما قصد داریم نیاز غذایی جمعیت روبهرشد خود را تأمین کنیم، باید با کمک علم بتوانیم این راه را پیدا کنیم.
این پژوهش در ژورنال علمی ساینس منتشر شده است.
.: Weblog Themes By Pichak :.