مفهومي متفاوت از زمان در ميان يوپنوها

 «همين الان»، «سي سال گذشته»، «پيش به سوي آينده»... زبان ما سرشار از تعابير فضايي براي زمان است. در بسياري از زبان‌ها از جمله انگليسي، فرانسوي، آلماني (و البته فارسي)، بي‌شك گذشته پشت سر قرار دارد و آينده در جلو و روبه‌رو. زمان، خط راست فرضي است كه از ميان بدن ما عبور مي‌كند.روزگاري باور بر اين بود كه اين درك عميق شناختي از زمان، جهاني و بين همه ملل يكسان است، اما برخلاف انتظار، اين مساله بسته به فرهنگ آن ناحيه، ممكن است به گونه‌اي ديگر باشد. در طول يك دهه گذشته، برخورد با قبايلي كه در نواحي دورافتاده زندگي مي‌كنند، از تنوع چشمگير نحوه برخورد انسان‌ها با مساله زمان پرده برداشت. زمان براي يوپنوها به سمت بالاي تپه مي‌رود و به شكل خط راست نيست. گروهي از پژوهشگران براي مطالعه زندگي يوپنوها به روستاي گوآ، در سلسله‌كوه‌هاي فينيستر در شمال شرقي پاپوآ گينه نو رفتند. در اين ناحيه دورافتاده، هيچ جاده‌اي وجود ندارد. يوپنوها برق يا حتي حيوان اهلي براي كار كشاورزي ندارند. در كل، تماس بسيار كمي با دنياي خارج و زندگي مدرن دارند. اين گروه پژوهشي متوجه شد افراد اين قبيله هنگام صحبت درباره گذشته، حال و آينده، دست خود را به صورت ناخودآگاه به سمتي خاص مي‌برند. آنها از اين گفت‌وگوها فيلم گرفتند و فيلم‌هاي ضبط‌شده را بررسي كردند و ديدند گذشته براي افراد اين قبيله، به سمت پايين كوه يعني به سمت دهانه رودخانه است. آينده هم به سمت سرچشمه رود است يعني بالاي كوهي كه روستا بر آن واقع شده است.سرپرست اين تيم پژوهشي مي‌گويد شايد اين مساله دليلي تاريخي داشته باشد. نياكان يوپنو از طريق دريا به آنجا رسيدند و از كوه 2500 متري بالا رفتند و نتيجه اين شد كه زمين‌هاي پايين كوه نشانه گذشته است و زمان هم به سمت بالا حركت مي‌كند. عجيب‌ترين نكته در خط زمان يوپنوها، شكل آن است. روستاي گوآ، سر چشمه رود و دهانه آن، هر سه در امتداد يك خط مستقيم قرار ندارند. لذا زمان براي اين قبيله به شكل خط راست نيست. در واقع، اولين باري است فرهنگي يافت شده كه مفهوم زمان در آن، به موقعيت جغرافيايي محل زندگي مردمش وابسته است. جالب‌تر اينجاست كه زمان هنگام شب در ميان يوپنو‌ها شكل ديگري مي‌يابد. يوپنوها هنگام صحبت در مورد گذشته، به در ورودي اشاره مي‌كنند و مسير خلاف آن هم نشانگر آينده است و اين جهت‌ها ربطي به جهت خانه‌شان ندارد. اين پژوهش از دو جنبه اهميت دارد. اول اين‌كه نشان مي‌دهد پردازش شناختي، جهاني است و ديگر اين‌كه نشان‌دهنده تفاوت‌هاي جذاب فرهنگي است. هر كدام از اكتشافات، نه تنها اطلاعاتي در مورد مردمان ساكن در نقاط مختلف دنيا به ما مي‌دهد، بلكه دانش ما را نيز بالا مي‌برد. بسياري از مردم در دنيا فكر مي‌كنند زمان را همچون خطي راست انگاشتن طبيعي است، اما اين فكر نادرست است و لزومي ندارد همه اين گونه فكر كنند.





تاريخ : جمعه 23 تير 1391برچسب:, | | نویسنده : مقدم |