زنده یاد نصرتالله امینی در بهار ۱۲۹۴ خورشیدی در خانوادهای صاحب تبار در شهر اراک دیده به جهان گشود. جد اعلای خاندان امینی یکی از رجال صاحب نام و مقتدر اواخر عهد غزنویان یعنی خواجه امیرعلی قریب است که فرزندان وی بعد از فروپاشی کامل حکومت غزنویان در سال ۵۹۸ قمری به کرمان وفارس رفتند و اواخر سلطنت نادرشاه افشار در ۱۱۵۷ قمری به اراک رفتند و به اجبار در اراک و گرگان هستند.
امینی ۷ سال بیشتر نداشت که در پی جدایی پدر و مادرش و ازدواج مادر با سیدمحمد صدر محلاتی (برادر کوچکتر سیدمحسن صدرالاشراف) تحت تربیت مستقیم او قرار گرفت.
با انتقال سیدمحمد صدر در سال ۱۳۰۸ خورشیدی از اراک به تهران، امینی نیز پای به تهران، پایتخت پرشروشور ایران نهاد. او که دوره ابتدایی و تحصیلات متوسطه را در اراک و دبیرستان صمصامیه آغاز کرده بود، موفق به اتمام آن در مدرسه معروف دارالفنون تهران شد. وی پس از آن برای خدمت نظام وظیفه در سال ۱۳۱۷ به دانشکده افسری رفت. با پایان خدمت سربازی، در دانشکده ادبیات به تحصیل ادبیات فارسی و فرانسهمشغول شد و از آن پس تحصیلات خود را در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران تا اخذ مدرک فوق لیسانس در رشته حقوق دنبال کرد و به اتمام رسانید.
مهمترین اساتید وی در این دوره عبارت بودند از دکتر سیدعلی شایگان، علامه شیخ محمد حسین فاضل تونی، استاد جلالالدین همایی، استاد بدیعالزمان فروزانفر، دکتر علی اکبر سیاسی و بعضی بزرگان دیگر.
نصرتالله امینی همزمان با تحصیل در دانشگاه در ۱۹ سالگی در کتابخانه دادگستری مشغول به کار شد. امینی در حالی که کمتر از ۳۰ سال داشت، بهعنوان جوانترین قاضی کشور به امر خطیر قضاوت پرداخت. مردمداری، انساندوستی و دقت در قضاوت در کوتاه زمانی او را به دادستانی ثبت کل، ریاست دادگاه مبارزه با گرانفروشی، معاونت بازرسی وزارت کشور و سپس ریاست اداره سرپرستی رسانید.
حافظه شگفت امینی که «قولی است که جملگی برآنند» وی را زبانزد همگان کرد. همین ویژگیها او را به یکی از دقیقترین و منصفترین راویان تاریخ معاصر ایران بدل ساخته بود. در کوتاه زمانی، دایره آشنایان، دوستان و نزدیکان امینی از هر صنف و طبقهای، هر مسلک و پیشهای را در بر گرفت. بارزترین ویژگیهای ایشان در اخلاق و سلوک اجتماعی این بود که به هیچ روی تحمل دروغ و فساد را نداشت.
نصرتالله امینی در حالی که ۳۵ سال بیش نداشت، بهعنوان شهردار تهران منصوب شد و سریعا کار خطیر مبارزه با فساد را در شهرداری آغاز کرد. از جمله اقدامات ماندگار امینی در این ایام، ایجاد پارک شهر تهران بوده است.
نجات بزرگترین اثر تاریخی و ثروت ملی ایران
او کسی بود که در اوج انقلاب برای جلوگیری از ویرانی تخت جمشید به نیروی انتظامی فارس آمادهباش داد و مقابل حجت الاسلام خلخالی ایستاد و گفت:
برای چنین اقدام خائنانهای، باید از روی جنازهی من عبور کنند.
ﺗﺨﺮﯾﺐ ﺗﺨﺖ ﺟﻤﺸﯿﺪ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ ﺍﻭﻝ ﺍﻧﻘﻼﺏ ﺗﺮﺱ ﻭ ﻭﺍﻫﻤﻪ ﻧﺒﻮﺩ، بلکه ﻭﺍﻗﻌﯿﺖ ﺩﺍﺷﺖ. ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺧﻠﺨﺎﻟﯽ سعی بر این داشت که ﺗﺨﺖ ﺟﻤﺸﯿﺪ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺑﻮﻟﺪﺯﺭ ﺧﺮﺍﺏ ﮐﻨﺪ، ﻧﺼﺮﺕﺍلله ﺍﻣﯿﻨﯽ ﺍﺳﺘﺎﻧﺪﺍﺭ فارس ﺑﻮﺩ ﻭ ﺩﺭ ﺭﺍﺩﯾﻮﯼ ﺳﺮﺍﺳﺮﯼ ﺍﺳﺘﺎﻥ ﺍﻋﻼﻡ ﮐﺮﺩ ﺧﻠﺨﺎﻟﯽ ﻭ ﭘﺎﺳﺪﺍﺭﺍﻧﺶ ﻣﮕﺮ ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﺟﺴﺪ ﺍﻭ ﺭﺩ ﺷﻮﻧﺪ که ﺑﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﮔﺰﻧﺪﯼ ﺑﻪ «ﺗﺨﺖ ﺟﻤﺸﯿﺪ» ﺑﺮﺳﺎﻧﻨﺪ!
ﺍﻭ ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﻣﺮﺩﻡ ﻭ ﻧﯿﺮﻭﻫﺎﯼ ﺍﻧﺘﻈﺎﻣﯽ ﺗﺤﺖ ﻓﺮﻣﺎﻧﺶ دستور داد ﺟﻠﻮ ﺧﻠﺨﺎﻟﯽ ایستادند و ﺍﻭ ﺭﺍ ﻣﺠﺒﻮﺭ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﺑﻪ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﺑﺮﮔﺮﺩﺩ.
امینی در فروردین ۱۳۵۸ به دلیل آن که با تعدد مراکز تصمیمگیری هیچگونه موافقتی نداشت، از تمام سمتهای دولتی کناره گرفت، و از آن پس تا پایان عمر چه در داخل کشور و چه در خارج از ایران، لحظهای از تلاش برای اعتلای مصالح کشور فارغ نشد.
تا آن که سرانجام پس از عمری پرنشیب و فراز در سن ۹۴ سالگی در واپسین روز فروردین ماه ۱۳۸۸ به علت ابتلای به ذاتالریه، قلب تپندهاش که سالیانی دراز برای دفاع از آزادی و حقطلبی و حقجویی تپیده بود، از تپش ایستاد.
و چه سزا است آن بیتی را که استاد هاشم جاوید در حق وی به کار برده است، در اینجا یادآور شویم :
جان فدای نفس نادره مردانی باد که کم و بیش نگشتند به هر بیش و کمی
.: Weblog Themes By Pichak :.